لعاب ۱ (Glaze)

ترم ششم: لعاب ۱ (Glaze)

باستان شناسان اولین لعاب‌ها را مربوط به مصر (خمیر مصری) دانسته‌اند و بعد از آن لعاب‌های سربی بین النهرین قدیمی‌ترین لعاب‌ها  می‌باشند. لعاب یک لایه شیشه‌ایی است که بر روی بدنه‌های سرامیکی به منظور نفوذ ناپذیری، زیبایی، بهداشتی شدن، افزایش مقاومت مکانیکی و شیمیایی و غیره روی بدنه‌های سرامیکی کشیده می‌شود. ماده اصلی لعاب همان ماده اصلی تشکل دهنده شیشه است یعنی sio2 که از منابع مختلفی همچون شن، ماسه، سنگ چخماق و غیره تامین می‌شود ولی از آنجایی که دمای ذوب sio۲، در مقیاس سانتی گراد، ۱۷۱۰ درجه است باید یک کاتالیزور به آن افزود که دمای ذوب آن را پایین بیاورد این مواد را گداز آور نامیدند که شامل اکسیدهای مختلفی است مانند pbo ,na2,ok2o و غیره این مواد باعث می‌شوند دمای ذوب sio2 از ۱۷۱۰ درجه به ۱۰۰۰ درجه یا ۱۲۰۰ یا ۱۳۰۰ و یا ۱۴۰۰ برسد. براساس گداز آوری که استفاده می‌شود.
دقیقا این روش، روش تولید شیشه است ولی شیشه با لعاب فرق دارد اگر همین ماده را بر روی بدنه های سرامیکی اعمال کنیم به علت گران روی پایین این ماده، این ماده از روی بدنه های سرامیکی شره می‌کند. با اضافه کردن آلومین گران روی این ماده را بالا می‌بریم و از شره کردن این ماده از روی بدنه های سرامیکی جلوگیری می‌کنیم اما این ماده باید بسیار کم در لعاب استفاده شود.
اگر این مواد را در کارخانه‌ها با هم مخلوط و فریت کنند (عمل فریت: ترکیب مواد اصلی لعاب و ذوب کردن و سرد کردن ناگهانی و سپس پودر کردن آنها) به صورت آماده در بازار قرار می‌گیرد که به این ماده ترانس می‌گویند این ماده بی رنگ است. در این ترم با استینها ترانس را رنگی خواهیم کرد.  در نهایت روشها اعمال لعاب را انجام خواهیم داد که شامل غرق آبی پ، ریختن، قلم مو  و اسپری است.
لعاب‌هایی که در این ترم آموزش داده می‌شود:

  • ترانس
  • اپک
  • نقاشی زیر لعابی با ترانس بی رنگ
  • نقاشی زیر لعابی با ترانس رنگی
  • درون رنگی با ترانس
  • درون رنگی با اپک
  • لعاب هفت رنگ
  • ماجولیکا
  • لعاب پاشیده با نفوذی
  • ترانسفر
  • جانسون یا رولعابی

DSC_0557 (1)

به اشتراک بذارین

رنگهای سفالگری

رنگهای سفالگری

در هنر نقاشی بر روی سفال از انواع رنگ برای تولید نقوش رنگارنگ و جذاب در طول تاریخ استفاده شده است. امروزه نیز همچنان فن نقاشی بر روی سفال متداول است. در این نوشتار با انواع رنگ های امروزی که برای نقاشی سفال استفاده می شود آشنا خواهید شد.

۵۶۲۹۵۴۰۳۹۵۰۱۵۱۰۲a

سفالگران لالجین رنگهای زیر را می‌شناسند و برای لعاب دادن سفالهای خود به کار می‌برند:

رنگ سبز برای درست کردن رنگ سبز ماده‌های زیر را به کار می‌برند:

۱-  قلیاو آن گیاهی است که در شوره زار می‌روید. قلیای سفالگران باید شیرین باشد. قلیای شور را در ساختن صابون به کار می‌برند. قلیا را در کوره‌ای چنان می‌سوزانند که شعله ور نشود و به هم بچسبد و به رنگ سیاه در آید. هر بار قلیای سوخته را سفالگران شش تا هفت ریال می‌خرند و آن را می‌کوبند و نرم می‌کنند.

۲- سنگ سفید سنگهای سفید را از بستر رودخانه‌های اطراف لالجین فراهم می‌کنند و سفالگران آن را می‌کوبند و خرد می‌کنند.

۳- شیشه ده من قلیا و ده من سنگ سفید را کوبیده را درهم می‌کند و برخاکستر نرمی که در پیرامون آتش کوره‌است می‌ریزند تا آب شود. ماده‌ای که از گداخته و در هم شدن قلیا و سنگ به دست می‌آید « شیشه » می‌نامند.

۴- سرب پخته سه من را در تابه‌ای (توا) می‌ریزند و آن تابه را در کوره می‌گذارند.  سرب کم کم آب می‌شود و پس از آن که تمام آن گداخته شد کمی کمتراز یک من قلع در آن می‌اندارند تا پس از آب شدن با سرب آمیخته گردد.

بر روی این همبسته گدازان چیزی مانند خاکستر پدیدار می‌شود که آن را با سیخی به کنار تابه می‌کشند و آن رفته رفته خود را می‌گیرد و به رنگ زرد زرنیخی در می‌آید و این کار چندان ادامه می‌یابد که تمام همبسته به همان صورت در آید.

ماده‌ای که به این روش در کنار تابه فراهم آمده بسیار داغ است و کمی قلع در آن می‌اندازند تا به بینند جرقه‌ای از آن می‌جهد یا نه. اگر جست می‌گویند سرب پخته‌است و آن را آهسته آهسته در ظرفی به نام « چیقاوان» که دو دسته چوبی می‌گذارند تا خنک شود.

۵- مس سوخته مقداری مس ( دَم قیچی) را بر خاکستر پیرامون آتش کوره می‌ریزند تا بسوزد. از سوختن آن، ماده‌ای مانند خاکستر به دست می‌آید که « مس سوخته» نامیده می‌شود.

۶- لاجورد مقداری لاجورد طبیعی را ( که آن را لاجورد خارجی می‌نامند) بر سنگی می‌ریزند و سپس سنگ دیگری می‌سایند و کم کم آب به آن می‌افزایند تا به صورت آبگون در آید.

۷- پستاهی دو من شیشه ( نگاه کنید به بالا)، دو من سرب پخته و یک من سنگ سفید را درهم می‌کنند و آن را در دستگاهی به نام اسیاب بیرون می‌آید سفید چرکین است و آن را یک « معیار» یا یک « پستاهی» می‌نامند.

برای ساختن رنگ سبز ۱۸۰ مثقال از هر ۷ مورد بالا را در هم و در آسیاب آمیخته و نرم می‌کنند. ماده آبگونی که به دست می‌آید رنگ سبزی است که می‌خواهند ولی در این هنگام سفید و چرکین است و سبزی ان پس از پخته شدن سفال در کوره پدیدار می‌شود. این آبگون را از کنار می‌گذارند تا برای رنگ‌آمیزی آماده شود.

برای لعاب کاری ( رنگ لعابی دادن به سفالینه‌های کوچک، آنها را در رنگی که می‌خواهند فرو می‌برند تا همه جای آنها از لعاب پوشیده شود و سپس رنگ کَعْبْ آنها را پاک می‌کنند تا هنگام پختن که سفالینه‌ها را روی هم می‌چینند، به یکدیگر نچسبند. برای لعاب کاری ظرفهای بزرگ، رنگ را با کاسه کوچکی روی می‌ریزند

رنگ زرد دومن سنگ سفید و دو من سرب پخته را باهم می‌آمیزند و در « توا» می‌ریزند وآن را در کوره می‌گذارند تا به صورت خمیر در آید. سپس آن را با سیخی از « توا» ۱  بیرون می‌آورند و در ظرف پر از آبی می‌ریزند. چون این آب سرد وآن خمیر داغ است به زودی خمیر در آب به صورت ماده‌ای خشک و پوک در می‌آید که آن را می‌کوبند در آسیاب با آب نرم و آبگون می‌کنند و از کتان می‌گذرانند.

رنگ قهوه‌ای یک پستاهی و نیم من ملغ ٢  کوبیده در آسیاب می‌ریزند و با افزودن آب، آبگونی درست می‌کنند و سپس آن را از کتان می‌گذرانند. اگر « ملغ» بیش از نیم من باشد رنگ سیاه و اگر کمتر باشد رنگ سرکه‌ای از آن به دست می‌آید.

رنگ لاجوردی – هشت من سرب پخته و یک من قلع را در کوره آب می‌کنند و می‌گذارند سرد شود و سپس آن را می‌کوبند و دو من از این کوبیده را با یک من سنگ سفید و دومن شیشه و ۳۶ مثقال لاجورد می‌آمیزند و با آب در آسیاب نرم می‌کنند و آن را از کتان می‌گذرانند.

لعاب‌کاری

برای لعاب کاری ( رنگ لعابی دادن به سفالینه‌های کوچک، آنها را در رنگی که می‌خواهند فرو می‌برند تا همه جای آنها از لعاب پوشیده شود و سپس رنگ کَعْبْ آنها را پاک می‌کنند تا هنگام پختن که سفالینه‌ها را روی هم می‌چینند، به یکدیگر نچسبند. برای لعاب کاری ظرفهای بزرگ، رنگ را با کاسه کوچکی روی می‌ریزند.

برای این که بدانند غلظت رنگ به اندازه ‌است یا نه ، نخست یک سفالینه را در آن فرو می‌برند و بیرون می‌آورند و سپس با خراشیدن رنگی که بر روی آن نشسته و دیدن قطر آن رنگ میزان غلظت را در می‌یابند.

اگر غلظت زیاد بود به اندازه لازم آب می‌افزایند و اگر کم بود رنگ را در آفتاب یا نزدیکی کوره می‌گذارند تا اندکی از آن آب بخار شود. البته این روش لعابکاری در ظرفهائی به کار می‌رود که سراسر آنها باید یک رنگ باشد و نقش و نگار نداشته باشد.

در لعاب کاری لانجین و کوزه که هم بزرگ و هم کلفت هستند، لعابی از پستاهی و ۱۸۰ مثقال سرب پخته به کار می‌برند و ماده دیگری به آن نمی‌افزایند.

پی نوشت‌ها:

  1. توا ظرفی ضخیم و معمولاً از جنس سفال به شکل بیضی است با ابعاد تقریبی یک متر در شصت سانتیمتر و دیواره‌ای به ارتفاع پنج سانتیمتر. البته تابه پخت سرب ثابت است و در داخل کوره ای کوچک قرار دارد.
  2. ملغ یا مقل عنوان محلی مغن یا هماناکسید منگنز است که در ترکیب بعضی از لعابها به کار می‌رود.

سفالگری از آغاز تا سلجوقی

سفالگری از آغاز تا سلجوقی

همزمان با گسترش دین اسلام صنعت و هنر سفالگری نیز بتدریج همانند هنرهای دیگر تولدی دوباره یافت .

در آغاز این دوره سفالگران ایران تا حدودی از شیوه سنتهای دوره قبل از اسلام پیروی می کردند ولی تدریجا عوامل متعددی باعث گردید که هنرمندان سراسر ایران تحولات تازه ای از نظر لعاب ـ تزیین و شکل ظروف سفالین به وجود آوردند .

در این نوآوری بــاورهای مذهبی ، آشنایی سفالگران با سفالینه خاور دور به ویژه کشور چین و بالاخره پیروی از شیوه سنتی نقشی مهم داشت باعث گردید که در کارگاه های سفالگری ایران ظروف سفالین زیبایی ساخته و پرداخته شود .

اوایل اسلام : کاوشها و بررسی های اخیر در کشورهای که در پنجاه سال گذشته انجام گردید تا حدودی توسعه این هنر را در مراکز سفالگری اسلامی به ویژه ایران روشن نمود .

لازم است یادآوری شود که در گذشته شناخت و مقایسه سفالینه اسلامی بر مبنای کاوشهایی قرار داشت که در سامره پایتخت عباسیان توسط هیات باستان شناسی آلمانی صورت گرفته بود ولی کاوشهای اخیر در شهرهای باستانی و مراکز سیاسی و پایتختهای اوایل اسلام و کشف ظروف سفالین و کوره های متعدد سفالگری باعث گردید که شناخت و ویژگی های سفالینه اسلامی بر مبنای اطلاعات جدید استوار گردد .

دوره های سامانی ، غزنوی ، آل بویه از بسیاری جهتها در توسعه و گسترش هنرهای گوناگون چون معماری ، فلز کاری ، نقاشی ، پارچه بافی ، و بالاخره هنر سفالگری  اعتبار ویژه ای برخوردار است .

pottery

در این نوآوری بــاورهای مذهبی ، آشنایی سفالگران با سفالینه خاور دور به ویژه کشور چین و بالاخره پیروی از شیوه سنتی نقشی مهم داشت باعث گردید که در کارگاه های سفالگری ایران ظروف سفالین زیبایی ساخته و پرداخته شود

در این دوران بسیاری از هنرها با الهام از هنرهای عهد ساسانی شکل گرفت و با شیوه جدید به هنر دوستان عرضه گردید .

مقبره اسماعیل سامانی در بخارا ، مسجد دامغان و ظروف سفالین بسیار زیبایی که در شهرهایی چون زنجان ، ساری ، سمرقند ، گرگان ، نیشابور و دیگر شهرها و مراکز اسلامی ساخته شده یادآور بهره گیری هنرمندان اسلامی از شکوفایی هنرهای گوناگون عهد ساسانی است .

سفالینه های معروف به سفال گبری یا شاملوه که با شیوه نقش کنده ساخته شده یا ظروف فالین مسبک معروف به نوع ساری که با لعاب رنگارنگ ساخته شده بدون شک از شیوه و سبک تزیین هنرهای قبل از اسلام  پیروی شده است .

در دوره سامانی نیز شهرهای یاد شده به مراکز مهم هنری شرق جهان اسلام تبدیل شدند .

در این زمان هم هنر سفالگری از ویژگی های خاصی برخوردار گردید و سفالگران عهد سامانیان با سبک جدیدی ـ که همان پوشش لعاب گلی روی ظروف سفالین باشد ـ آشنا شدند که در زیبایی تزیینات چندین نوع ظروف سفالین تاثیر فراوانی داشته است .

ظروف سفالین این دوران متنوع وشامل سفالینه با تزیینات سیاه رنگ در زمینه سفید ، سفالینه با تزیینات رنگارنگ ، سفالینه با تزیینات زرین ،فام وسفالینه با تزیینات نقش کنده است .

در انواع یاد شده سفالگران در ارتباط با اقتصاد ، مذهب ، ادبیات ، اساتید و الهام از اشعار شعرا نقوش بسیار زیبایی بر روی ظروف سفالین بوجود آوردند .

نقوش شامل نقوش هندسی ، نوشته های کوفی ، نقوش پرندگان و حیوانات گوناگون بوده که بر روی ظروف مختلف ، چون کاسه بشقاب ،پیاله ، خمره ، کوزه و دیگر ظروف سفالی آرایش گردیده است.

شکل و فرم سفال‌های منقش پیش از تاریخ

شکل و فرم سفال‌های منقش پیش از تاریخ

شکل ظروف سفالین قدیم اغلب از شکل ظرف هایی که با مواد دیگر مانند چوب و چرم و حصیر ساخته شده و بشر هزاران سال پیش از آن که سفال سازی را اختراع کند آن ها را به کار برده بود تقلید می شد.

۲۰۳۱۳۳۲۸۱۳۰۱۸۶۱۲۱۳۳۱۲۵۱۵۱۲۲۳۱۴۰۱۳۱۱۴۹۱۰۳۲۵۰

لیوان استوانه ای درست به شکل ظرف های چوبی است و گمیج گود از شکل ظروف چرمین تقلید شده است . ته کاسه شکل آن کیسه ی چرمی است که از درون کوبیده می شد تا سخت و رطوبت به آن اثر نکند.

پس از آنکه ده دوازده قرن گذشت، کوزه گران شکل های ظروف سفالین را، مستقلا و به صورتی که مواد و اسلوب فنی صنعتشان اقتضا می کرد، تکمیل کردند و گمیج های کروی و آفتابه به وجود آوردند و به یکی از این قالب ها لوله ی دراز و سرگشوده ای افزودند که در قسمت پایین به شکل پیاز می شد و برای حفظ تعادل ظرف در طرف مقابل لوله حلقه ی دستگیره ای افزودند

قسمت نقاشی شده ی دهنه ی آن شبیه درزی است که تسمه ی چرمی به آن وصل می شد و آن را تنگ می کشیدند تا دهنه ظرف بسته شود.

اگرچه به این طریق شکل ظرف از روی ظروف معمول دیگر تقلید شده تحدب شکم و تضادی که با شیب تند دهنه ی آن دارد ، زیبایی و قوتی به این شکل داده است.

پس از آنکه ده دوازده قرن گذشت، کوزه گران شکل های ظروف سفالین را، مستقلا و به صورتی که مواد و اسلوب فنی صنعتشان اقتضا می کرد، تکمیل کردند و گمیج های کروی و آفتابه به وجود آوردند و به یکی از این قالب ها لوله ی دراز و سرگشوده ای افزودند که در قسمت پایین به شکل پیاز می شد و برای حفظ تعادل ظرف در طرف مقابل لوله حلقه ی دستگیره ای افزودند.

۷۶۲۶۰۴۴۹۵۱۵۹۲۲۰۹۲۴۷۲۲۵۱۷۸۲۱۴۸۱۸۲۴۳۵۲

اما این افزودگی ها تنها از روی تفنن نبود، بلکه فایده عملی داشت برای آن که مایع را از ظرف به اندازه و به آسانی بتوان ریخت.

تزیینات نیز در این زمان متنوع تر شده بود و اگرچه هنوز جنبه ی رمز و کنایه داشت، بعضی از اجزای آن فقط به منظور تنوع و بدعت تکامل یافت، مثلا نقش خورشید وار دور ته لوله البته اشاره به خورشید است، اما تغییرات دایره های هم مرکز اطراف آن به احتمال کلی تنها برای زیبایی است.

۱۲۰۱۴۱۱۶۶۸۱۱۰۱۰۲۲۷۱۳۰۱۰۸۲۳۶۲۲۴۲۳۵۲۴۸۱۲۵۱۱۶۱۹۲

مکمل خورشید، حیوان شاخ دار است و این حیوان در اینجا به صورت گوزن تصویر شده که در این زمان از نظر اقتصاد گله داری اهمیت داشته است.

اهمیت نقش گوزن به عنوان مرکز قدرت نتیجه ی تکامل آن عقیده ابتدایی به گاو نری بود که به موجب افسانه های دینی کهن از ریزش خون آن گیاه های سودمند روییده است و به این سبب در این نقش، از تن او برگ سرزده است.

۹۱۲۵۲۲۲۱۴۴۱۷۸۶۰۱۶۵۱۱۴۱۹۳۱۱۳۱۳۶۹۹۱۸۶۱۱۲۲۱۳۲۳۶

این نقش از دره ی سند آمده است و در آن سرزمین ، تصویر شانه و کفل پر نقطه ی عجیب و تک شاخ خمیده و حلقه های دور گردن و چشم بسیار درشت (زیرا نورِ قدرت از چشم ساطع می شود) از چند قرن پیش معمول و مانوس بوده است.

در مغرب ایران سفالینه های منقش مدت ها بود  که متروک شده بود و در این زمان که عصر آهن پیش می آمد، کم کم در میانه ی فلات هم از رواج می افتاد و تنها یک نوع ظرف خاکستری سوخته و صیقلی (زغال آلود) ، که از نظر هنری سبب تنوع و تعداد اشکال مختلف اهمیت دارد، باقی مانده بود. تا دو هزار سال بعد نقاشی روی سفال به رونق نخستین خود بازنگشت.

ایرانیان اولین سفالگران تاریخ(۳)

ایرانیان اولین سفالگران تاریخ(۳)

سفال نقاشی شده سیلک

۲

کهـنـترین ظرفی که در ایران یافت شده است، ظرف سیاه دود آلودیست که هـمانـند قـدیمی‌تـرین ظروف سفالی است کهن در جاهـای دیگـر پـیـدا شده است. نخـستیـن ظرفـهـای سفالی که با روش کربن ۱۴ تاریخ آن بـدست آمده و متعـلق به هـزارهً چـهـارم پـیش از میـلاد مسیح است در بـین النهـرین یافت شده است. کهـنـتـرین سفالی که در ایران یافت شده مـتعـلق به هـمان دوره است. این ظرف دست ساز نسبتـاً ابتدایی به دنـبال خود ظرفی سرخ با لکـه های سـیـاه نـاشی از پـخـت ناقـص داشـت. پـیـشرفت فـنی در حرفه کوزه گری سبب بوجود آمدن سبک جـدیـدی شد، این سبک با تـغـیـیرات و وقـفـه هایی که داشت بـیش از ۲۰۰۰ سال در بعـضی از مناطق فلات ایران دوام کرد.
معـروفـتـرین پـیـشرفـتهای فـنی در رشته سفالینه سازی از این قـرار است :
۱- بـدنه ای از خاک رس ظریف که بدون تـردید آبـدیـده شده است. این ظرف در کوره پـخـته می‌شد و رنگ آن لیموئی، کرم، زرد، صورتی یا گـاهـی اوقات سرخ تـیـره بود. تـیـغـه های کـرم یا لیمویی رنگ که پـیـدا شده است نشان می‌دهـد که پـخـت آن در اتـمسفـر احـیا کـنـنده ای انجام شده است.
۲- تمام ظروف دارای ضخامت یکـنواخت است، آنهـایی که بـلنـدیـشان بـیش از ۱۰ سانـتـیمتر بود ۰٫۳ سانـتیمتر ضخامت داشتـند و بزرگـترین آنها که پـیـدا شده است ۳۰ سانتی متر ارتـفاع و ۰٫۹۵ سانتی متر ضخامت داشت.
۳- گـردی کامل و بعـضی عـلاماتی که در موقع چرخ دادن آن بـدست آمده نشان می‌دهـد که لااقـل در آنروز چرخ کوزه گـری با سرعـت کم که پـیـش درآمد چرخـهـای فعـلی کوزه گـری است به کار برده می‌شده است.
۴- تمام ظروف پـیدا شده در دوغ آب خاک رس بـسـیار نـرمی‌فـرو برده شده بود که سطح آنهـا را اینـقـدر صاف کرده است.
۵- یک ماده رنگی که از گـرد اسید آهـن آبـدار و اکسید منگـنـز ساخته شده بود درآمیخـتهً فوق به کـار بـرده می‌شد. در پـخـت دوم این رنگـهـا سیاه و قهـوه ای سیر می‌شد.
۶- پـیش از پـایان هـزاره چـهـارم قـبـل از میـلاد چرخ کـندر و کوزه گـری بصورت چرخ تـند امروزی درآمد. لااقـل این موضوع در مورد سفالهـایی که سیلک در مرکـز ایران تـپـه حصار در شمال شرقی ایران پـیدا شده است، صدق می‌کـند.
۷- تـقـریـباً در هـمان زمان نوعـی از کوره در ایران بوجود آمد که آتـشخـانه آن در زیر محـل سفالهـا بود و یک در آجری آنهـا را از هـم جـدا می‌کرد، کوره ها باید از این نوع باشـند. تا نظارت و بـررسی اتـمسفـر لازم برای تولید رنگـهـای کرم و نخودی عـملی باشد. این نوع کوره هـا هـنوز در سراسر کـشور از طرف کوزه گـران و آجرپـزان به کار برده می‌شود و هـنوز هـم رنگ نخودی را برای آجر تـرجـیح می‌دهـند.
۸- سفالهـای قالبی در تـپه حصار و تـل باکـون در جـنوب ایران پـیـدا شده است. در قـسمتهـای مخـتـلف کشور قالبهـای گـلی پخـته شده برای تولید زیاد مجسمه های متعـلق به سالهـای ۲۵۰۰ تا ۱۷۵۰ قـبل از مسیح بدست آمده است.
۹- سفالینه های خاکستری رنگ با لعـاب سیاه درخشان ابـتـدا در حدود ۲۰۰۰ پـیش از مسیح در تـپـه حصار و در سیلک بوجود آمد. این سفالهـا که در کورهً احیا کـنـنده پـخـته شده اند، اولین نوع سفالسازی لعـابی است که از آن اطلاع داریم. اینجا بجاست یادآور شویم که لعـابکـاری سفال در قرون وسطی در کاشان مـتـداول گـردید، و کاشان تـنـها چـند کیلومتر دورتر از سیلک است.
تـمام این پـیـشرفـتهـای فـنی در مـدت کـوتاهـی سفالسازی را یکی از حـرفـه های سامان یافـته کـرد. و از آن تاریخ تا کـنون به هـمین نحـو باقـی مانده است. اما مهـارت و استادی کوزه گـران باستان تـنـهـا از نظر فـنی نبوده است، زیـبایی این فراورده هـا فوق العـاده است. به کار بردن رنگـیزه های اکسیدی با قـلم مـو با حرکات متـوالی کاملا مشهـود است. تـزئینات نقـش حـیوانات و نباتات را تـقـریـبا با طرح هـندسی دقیق نشان می‌دهـد.

نقوش سفال، کتاب کهن

نقوش سفال، کتاب کهن

 

دکتر “کُنتِنو” (Contenau) سالها پیش از این ، نخستین بار اظهار کرد که نقش های ظروف سفالی دوره کهن را باید ” نخستین کتاب جهان” دانست.

دکتر گریشمن این نکته را که آیا می توان این نقوش را از جهتی کتابت به شمار آورد با علاقه مورد تامل قرار داد و چنین اظهار داشت که نقوش این ظروف سفالی متعلق به دوره ای است که بی فاصله قبل از زمان اختراع فن کتابت در بین النهرین قرار داشته و قسمتی از آن ها نیز معاصر این زمان بوده است و شاید از طریق فراهم آوردن مجموعه ای از نقوش و علامات حکاکی از معانی، این اختراع را تسهیل کرده باشد.

اگرچه غرض اصلی از این نقوش روی سفال استمداد از قوای طبیعت بوده، اما در بعضی از نمونه ها به نهایت زیبایی رسیده و در عین سادگی بسیار صریح و برجسته نقاشی شده است. خط های موازی در حاشیه ها بر قوت نقش های اصلی می افزاید و توازن و تضاد متن های متوازی مجموع تصاویر را پرمایه تر متناسب تر می کند و این شیوه ، مقدمه نقوشی به شمار می رود که قرن ها بعد از آن روی سبوهای بزرگ لعاب داده به وجود آمد.

اکنون می توان این نقوش را به عنوان نوعی از علایم زبان به اجزایی تجزیه کرد و دریافت که راستی مقدمه خط تصویری شمرده می شود. با تجاوز از قواعد عادی و تطبیق نکات با اجزای افسانه ها و آداب دینی و بعضی از اسناد کهن می توان این نقوش را به معانی معینی که البته جنبه کلیت دارد ترجمه کرد.

نقش ها با سوده ی سنگ “مغنسیا” طراحی می شد و آن گاه ظرف را در کوره ی نخاله ای می گذاشتند که میزان حرارت آن با وسایل ابتدایی منظم می شد این پیشه وران ماهر و شکیبا موفق می شدند که ظرف های ظریف خود را بی آن که تغییر شکل بدهد در این کوره ها بپزند، به طوری که مثل ظرف های چینی صدا بدهد

پیشه ورانی که نقش  سفالینه ها را در ۵۵۰۰ سال پیش ابداع کردند، برای آنکه جنبه ی فنی کارشان به این درجه از کمال برسد ناچار بایستی از روی فهم و قصد کوششی عظیم به کار برده باشند.

خاک رُس را برای آنکه نرم کنند، می سایدند و اغلب الک می کردند. سفالگران هنوز از آن چرخ های پایی تند حرکت را که کاشی سازان در زمان های بعد اشکال متوازی و قرینه را با آن ها می ساختند، نداشتند.

ابزار کار ایشان فقط چرخی بود که روی آن با دست ظرف را گرد می کردند. وجود این چرخ ها بی شک بهتر از آن بود که هیچ وسیله ای برای چرخاندن توده ی گِل رس نداشته باشند، اما البته کافی نبود.

با این حال ، لیوان ها را متناسب و دیواره ی آن ها را به نازکی مقوا از کار در می آوردند. آن گاه سطح خارجی لیوان ها را با خاک رس بسیار ساییده تر، که چون با آب می آمیخت به صورت لعابی در می آمد، می پوشاندند.

۳۶۵۳۱۷۳۱۹۱۲۳۳۶۲۱۵۵۹۷۷۲۱۴۱۵۶۹۱۶۳۴۴۵

نقش ها با سوده ی سنگ “مغنسیا” طراحی می شد و آن گاه ظرف را در کوره ی نخاله ای می گذاشتند که میزان حرارت آن با وسایل ابتدایی منظم می شد این پیشه وران ماهر و شکیبا موفق می شدند که ظرف های ظریف خود را بی آن که تغییر شکل بدهد در این کوره ها بپزند، به طوری که مثل ظرف های چینی صدا بدهد.

نقش ها بر حسب درجه حرارت به رنگی از بنفش تند تا سیاه در می آمد و براق  می شد.

سفالگری

سفالگری

 

چکیده:

در قرون اولیه اسلام شیوه ی سفالگری کم و بیش همانند دوره ی قبل از اسلام ادامه پیدا کرد بخصوص گروهی از سفالینه های بی لعاب قرون اولیه اسلام شباهتی چشمگیر به ظروف سفالین قبل از اسلام و مخصوصا اواخر دوره ساسانی دارند.

از قرن سوم هجری در هنر سفالگری دگرگونی و تحولی شگرف پدید آمد و هنر سفالگری از نظر لعاب دهی و تزیین نقوش به مرحله بسیار یشرفته ای رسید.موضوع نقوش این ظروف بسیار قابل توجه بوده و این مطلب را روشن می نماید که اگر چه از بعضی جهات کوزه گران نیشابور احتمالا از چینی ها اقتباس کرده اند ولی بطور کلی هنر آنان دنباله رو هنر

ساسانی است.
مهمترین تکنیک های تزیین ظروف در نیشابور:
۱٫ سفال با پوشش گلی
۲٫ سفالینه با تزیین زرین فام
۳٫ سفالینه با لعاب پاشیده

۴٫ سفالینه با نقش کنده
۵٫ سفالینه با لعاب یکرنگ
۶٫ سفالینه با نقوش رنگارنگ
سفال با نقش کنده به چند دسته تقسیم می شود که عبارتند از:
۱٫ سفال کنده با نقش هندسی
۲٫ سفال کنده با نقش گیاهی
۳٫ سفال کنده با نقش حیوان

۴٫ سفال کنده نوشته دار
۵٫ سفال کنده با نقش انسان

از نمونه های برجسته این نوع سفالینه جامی در تهران (موزه باستانشناسی) و جامی با پیکر ایستاده می باشد. پیکره ها در مقابل پس زمینه ای ایستاده اند که با تصاویر حیوانات، گل ها، نخل ها، و کتیبه ها پوشیده شده است. تعدادی از سفالینه ها ی محلی نیشابور نیز وجود دارد که از مشخصه های آن، پرندگان بزرگ کاکل سبز با رنگ سیاه و اخرایی و حاشیه هایی از سفید و سبز است.

سفالینه های یافت شده متعلق به قرون سوم و چهارم هجری قمری با نقوش سیاه ،قرمز وارغوانی بر روی متن سفید عاجی رنگ است.
سفال های گل سرخ رنگ به شکل کاسه ،بشقاب با تصاویر انسان،حیوان،پرنده وگلهای تزئینی و نقش مرغ با نوشته های تزئینی کوفی می باشد.کتیبه های سفالین را کلمات قصار، احادیث،گفته های بزرگان،ضرب المثل هاو… در بر می گیرد که به ویژه در جدار داخلی و سپس بر کف و یا بر روی آن جای گرفته است.
نقوش سفال در ادوار اسلامی از چند منظر مورد بررسی قرار می گیرد:
بررسی نقوش انسانی با توجه به جهان بینی عرفانی

بررسی نقوش انسانی مرتبط با مراسم ماه محرم
بررسی نقوش انسانی و ارتباط آن با ادبیات
بررسی نقوش انسانی و ارتباط آن با مفاهیم نجومی

این بود مختصری درباره هنر ارزنده و شاخص سفالگری نیشابور
و ظروفی که تا به امروز زینت بخش موزه های ایران و جهان می باشند.

فن و هنر سفالگری:
فن و هنر سفالگری ایران به علت جنبه های گوناگون اقتصادی، فرهنگی و تا حدودی مذهبی از گذشته بسیار دور مورد توجه قرار گرفته و در هر دوره با وضعیت سیاسی منطقه و کشور تحول و توسعه یافته است. نمونه های سفالینه که از محوطه های باستانی ایران کشف شده و ارتباط این هنر را با فرهنگ، اقتصاد و مذهب از یک طرف و ذوق و سلیقه شخصی و قومی سفالگران از طرف دیگر نشان می دهد.

در هزاره پنجم (ق.م) اختراع چراغ سفالگری تحولی چشمگیر در این هنر و تاثیر بسیاری در جنبه اقتصادی بوجود آورد. یکی از مهمترین ابعاد فن و هنر سفالگری در آن زمان را می توان بعد و جنبه فرهنگی و اجتماعی آن دانست، چه آشنایی ما از ارتباط موجود بین اقوام با یکدیگر در آن روزگاران بیشتر از دست ساخته های هنری مانند سفالگری امکان پذیر است.

در قرون اولیه اسلام شیوه سفالگری کم و بیش همانند دوره قبل از اسلام ادامه پیدا کرد بخصوص گروهی از سفالینه های بی لعاب قرون اولیه اسلام شباهتی چشمگیر به ظروف سفالین قبل از اسلام و مخصوصا اواخر دوره ساسانی دارند.
از قرن سوم هجری در هنر سفالگری دگرگونی و تحولی شگرف پدید آمد و هنر سفالگری از نظر لعاب دهی و تزیین نقوش به مرحله بسیار یشرفته ای رسید و مراکز سفالگری متعددی در اکثر نقاط مختلف ایران بویژه در شمال و شمال شرقی بوجود آمد. از جمله مراکز مهم سفالگری می توان به شوش در جنوب غرب، استخر و سیراف در جنوب، نیشابور، جرجان، آمل و ساری در شمال اشاره کرد.

همانطور که گفته شد قرون سوم و چهرم هجری را می توان به عبارتی اوج هنر سفالگری دانست، خصوصا در شهر نیشابور که مهمترین دوره سفالگری نیشابور در این دو قرن بوده است.
مجموعه سفال های نیشابور بسیار جالب است و نمونه های مختلفی از هنر سفالسازی ایران را مشخص می کند.
نمونه های کشف شده نشان می دهد که ظروف سفالین آن زمان را چگونه تزئین می کرده اند.
موضوع نقوش این ظروف بسیار قابل توجه بوده و این مطلب را روشن می نماید که اگر چه از بعضی جهات کوزه گران نیشابور احتمالاً از چینی ها اقتباس کرده اند ولی بطور کلی هنر آنان دنباله رو هنر ساسانی است.

در میان ظروف شناخته شده از نیشابور ظرفی بی نظیر بود که در آرایش آن باز نمایی های پیکره ای داشت و از نظر سبک ورنگ به کار رفته بسیارچشمگیر بود. رنگهایی چون سیاه برای خطوط پیکره ها، سبز، زرد، خردلی روشن وانواع قهوه ای سیربه کار گرفته شده و چهره پیکره ها اغلب شبیه پیکره هایی است که روی سفالینه های لعابی بین النهرین به چشم می خورد.

ازنمونه های برجسته این نوع سفالینه جامی درتهران (موزه باستانشناسی) و جامی با پیکر ایستاده می باشد. پیکره ها در مقابل پس زمینه ای ایستاده اند که با تصاویر حیوانات، گل ها، نخل ها، و کتیبه ها پوشیده شده است. تعدادی از سفالینه ها ی محلی نیشابور نیز وجود دارد که از مشخصه های آن، پرندگان بزرگ کاکل سبز با رنگ سیاه و اخرایی و حاشیه هایی از سفید و سبز است.
درفاصله سال های١٣١۸ −١٣١۵ خورشیدی، هیات باستان شناسی موزه مترو پلیتن آمریکا در شهر نیشابور، حفریاتی انجام دادند و آثاری از دوران تمدن اسلامی بدست آودند که بیشتر این

سفالینه ها شامل سفال های لعابدار عاجی رنگ مزین به خطوط کوفی و همچنین ظروف زرین فام و رنگارنگ با نقوش کنده، لعاب پاشیده و با نقوش قالب زده و همچنین ظروف یکرنگ بوده اند و معروفتر از همه نوعی سفالینه دارای نوشته قهوه ای کوفی تزیینی است که چگونگی و نحوه نگارش خطوط کوفی بر روی ظروف سفالین، ذهن بسیاری از پژوهشگران را به خود معطوف کرده است.
آقای چارلز.ک.ویلکسون، موزه دار موزه مترو پلیتن در طی حفاری هایی که در منطقه نیشابور داشته است، در کتاب خود ظروف بدست آمده از تپه های باستانی نیشابور را اینگونه تقسیم کرده است:
۱٫ ظروف نخودی رنگ
۲٫ ظروف رنگ پاشیده
۳٫ ظروف سیاه رنگ بر زمینه سفید
۴٫ ظروف رنگارنگ بر زمینه سفید
۵٫ ظروف با پوشش دوغآبی های زمینه رنگی
۶٫ ظروف سفید مات
۷٫ ظروف زرد رنگ مات
۸٫ ظروف سیاه رنگ با لکه های زرد
۹٫ ظروف تک رنگ
۱۰٫ ظروف منسوب به کشور چین
۱۱٫ ظروف با لعاب قلیایی و قابهای آنها
۱۲٫ ظروف بدون لعاب

از مشخصات ظروفی که مورد بررسی قرار گرفته اند، نقش برای تزیین این ظروف استفاده شده، یعنی نقش درصد مهمی از ظروف را چه بصورت مستقل و چه در کنار نوشته ها پوشانده است. ظرافت از مشخصات ویژه این ظروف است که شامل نقطه ها، حرکت ها از قبیل خطوط صاف، مورب، تابدار، خمیده و یا بصورت لکه هایی در ظرف پراکنده شده اند، می باشد و بطور کلی تشکیل دهنده مجموعه ای مشتق از اشکال و طرح هایی ملموس که به سادگی در اطراف ما دیده می شوند، می باشند. در تعداد بسیار زیادی از ظروف بررسی شده به نقوش هندسی و مجرد اکتفا شده که اگر بیان کننده منظور خاص (نشانه و یا هنر) نباشند در مجموعه نقوش هندسی وانتزاعی طبقه بندی می شوند.

۲۰۱۶۶۱۵۱۳۸۳۳۸۴۹۳۶۰a
از مهمترین تکنیک های تزیین ظروف در نیشابور:
۱٫ سفال با پوشش گلی
۲٫ سفالینه با تزیین زرین فام
۳٫ سفالینه با لعاب پاشیده

۴٫ سفالینه با نقش کنده
۵٫ سفالینه با لعاب یکرنگ
۶٫ سفالینه با نقوش رنگارنگ
هستند، که برای آشنایی بیشتر با این تکنیک ها به توضیح مختصری از هر کدام می پردازیم.

سفال با پوشش گلی:
پوشش گلی در رنگ های مختلفی به کار برده می شود ولی غالباً به رنگ سفید و یا شیری بوده است این ظروف بیشتر در شمال شرق ایران در مراکز سفالگری چون نیشابور، سمرقند، جرجان و لشگری بازار معمول بوده است و به همین جهت در گذشته این گروه سفالینه به ظروف شمال

شرقی معروف بوده است. ظرف سفالی را با پوشش گلی پوشانده و سپس با نقوش سیاه رنگ یا قهوهای تیره، آرایش و با لعاب سرب بر روی آنها تزیین کامل شده است. تزیین این نوع سفالینه شامل نقطه چین های مرتب، پرندگان، گل های سبک و مهمتر از همه نوشته به خط کوفی است که عموما لبه و بدنه داخلی ظرف را فرا گرفته است. یکی از ویژگی های این سبک عدم تراکم نقش و ایجاد فضای خالی در تزیین زمینه می باشد.
سفالینه با نقوش رنگارنگ:

این سفالینه زیبایی خاصی را داراست. رنگ هایی چون ارغوانی تیره، سیاه، زرد، قهوه ای تیره، اخرایی، بصورت ورقه ای نازک بر روی زمینه مات و پوشش گلی، آن را تزیین می کند. نقوش متنوع و غالبا حیوان پرنده، بخصوص کبوترهای مشبک، دایره های توپر و گل های مشبک می باشد، که گاه با نوشته کوفی تزیین شده است.
سفالینه با تزیین زرین فام:
این نوع سفالینه پس از آنکه با پوشش گلی پوشانده شد با لعابی رنگین که با اکسید فلزات مختلف ترکیب یافته پوشش می گیرد و در نتیجه پس از پخت دارای درخشندگی خاصی می شود.
سفالینه با لعاب پوشیده:
در ساخت این نوع سفالینه، سفالگر، لعابی به رنگ های قهوه ای، زرد، سبز را به تنهایی یا توأماً بر روی سطجح داخلی یا خارجی ظروف می پاشیده است.
سفالیه با نقش کنده:
یکی از تزئینات متداول اوایل اسلام است که بر روی ظروف لعابدار به کار می رفته است، این نقوش ساده شامل خطوط نا منظم درهم بوده که بر روی بدنه داخلی ظروف تزیین گردیده و سپس با لعاب هایی به رنگ های سبز و زرد پوشش می گردیده است.
سفال با نقش کنده به چند دسته تقسیم می شود که عبارتند از:
۱٫ سفال کنده با نقش هندسی
۲٫ سفال کنده با نقش گیاهی
۳٫ سفال کنده با نقش حیوان
۴٫ سفال کنده نوشته دار

۵٫ سفال کنده با نقش انسان
سفالینه با لعاب یکرنگ:
در پوشش ظروف از رنگ هایی چون لاجوردی، آبی، سبز، زرد، قهوه ای، سفید و بیشتر از همه با لعاب آبی یا فیروزه ای آرایش شده است. دراین تکنیک پس از تزیین ظرف با نقوش کنده یا خطوط هندسی بوسیله یکی ازرنگ های نام برده شده، پوشش داده می شده وشکل ظروف عموماً کاسه ، بشقاب، قدح با لبه صاف و گاه برگشته، بدنه کشیده و محدب و کف حلقه ای بوده است.

کلیاتی درباره سفال اسلامی

سفال سرزمین های اسلامی را از جهت نوع تکنیک و نقش و تزئین آن باید هنری مشکل و جذب کننده دانست. سفال لعابدار اسلامی حلقه زنجیری است میان چینی (Porcelaine) خاور دور و بارفتن (Faience) اروپا.
نفوذ هنر سفال سازی چین و خاور دور بر روی هنر سرامیک اسلامی بدلیل وجود عوامل اقتصادی و سیاسی و بخصوص راه تجارتی جاده چین قابل توجیه است.
این نفوذ یک جانبه نبود چنانکه در چین برخی کلکسیونها، سفالهای لعابدار ساخته شده در کارگاههای ایران را در خود محفوظ می داشتند.
موضوع بررسی سفال اسلامی مسائل ومشکلات مختلفی را طرح میسازد که از آنجمله امر بررسی و شناسائی مراکز تولید را میتوان نام برد.
موضوع حفاری های غیرعلمی و حفاری های قاچاق تا این سالهای اخیر مشکل تاریخ گذاری و تعیین محل را برای اکثر سفالهای بدست آمده طرح میسازد.
باین مشکل باید مشکل استفاده حکام و شاهان از هنرمندان نواحی مختلف و احتمالا دوردست امپراطوری آنها را نیز اضافه کرد. چنانکه در یک محل چند نوع تکنیک و چند نوع طرح را میتوان مشاهده نمود که در اصل به نواحی دیگر تعلق دارند.
اگرچه اکثر کشورهای اسلامی تولید کننده عمده اشیاء سفالی بوده اند، ولی در ایران است که میتوان با کهن ترین اشیا، سفالی و موفقیت های قابل توجه در تکنیک های مختلف ساخت سفال برخورد کرد.
از جمله محلی چون شوش که دوران اسلامی آن در دنبال دورانهای قبلی قرار دارد ، یک مجموعه گوناگون از فرمها و تکنیکها را عرضه میدارد که اغلب مشکل بتوان گفت که کدام یک اشیاء محلی هستند و کدامیک از خارج بآنجا آورده شده اند.
در طی قرنهای دهم و یازدهم شهرهای نیشابور و سمرقند که بر روی راه کاروانی خاور دور قرارداشتند، برای تولید سفال که در برخی زمینه ها تحت نفوذ «تانگ۱ » قرار داشت، موقعیت ممتازی بدست آوردند. تزئین اسن دسته از سفالها اغلب بصورت متمرکز و برروی یک زمینه کرم با رنگهای قهوه ای – زرد و قرمز آجری با حذف رنگ آبی صورت گرفته است. طرحهای این دسته از سفالها را، تزئینات نوشته و کتیبه دار تشکیل می دهد.

۱٫Tang

سفال گبری :
سفال معروف گبری که با دسته قبلی اختلاف زیادی دارد در ناحیه کوهستانی زنجان ساخته شده است. ناحیه مزبور منطقه ایست که به اعتباری بعد از حمله اعراب گروهی از زرتشتیان به آنجا مهاجرت می کنند. تزئینات این نوع سفال برروی یک لعاب یک رنگ قهوه ای یا سبز که از سنت دوره ساسانی استفاده شده و نزد زرتشتیان جاویدان مانده انجام گرفته است.
سفال سلجوقی :
درعهد سلجوقیان بسیاری از شهرهای بزرگ ایران که امروز بصورت شهری درجه دوم درآمده اند، مانند : ری – کاشان و ساوه ، دوران شکوفائی خود را می

گذرانیدند و قهرمان هنری بسیار ظریف بودند . از جمله هنر سفالگری در این عهد از نظر فرم و تکنیک بدون شک به بالاترین حد پیشرفت خود رسید.
نفوذ هنر «سونگ۱» مربوط به چین در سری سفالهای سفید که زیبائی آن در آن واحد مربوط به فرم و ظرافت خمیر سفال بود خودنمائی کرد.

از جانب دیگر در چین نیز سفالگران تزئین مشبکی را از ایران تقلید کردند، دکور مزبور امکان این را می داد که نور از پس یک توری نیم شفاف خودنمائی کند.
سفال مینائی ایران:
تکنیک سفال مینائی تا قبل از قرن هیجدهم در اروپا شناخته نشده بود. این سبک سفالگری انسان را به جهان مینیاتور و شعر فارسی داخل می سازد.
استفاده از سفال در تزئینات بنا و معماری : از عهد سلجوقیان بود که بکار بردن سفال به صورت دکور معماری در بناهای شخصی و مذهبی ورسمی تحول پیدا کرد . مساجد به کمک محرابهای کاشی کاری تزئین شدند و سطح داخل و خارجی مساجد به کمک کاشی های تزئینی پوشیده گشت.
همین شیوه کار در آناتولی نیز رایج گشت . بااین فرق که درکاشی های آناتولی رنگ آبی وسیاه ،

۱٫Song
رنگ مسلط می باشد. کاشی های آناتولی اگر چه از نظر نقش ودکور شبیه به آثار ایران است ولی از نظر تکنیک ورنگ با آن فرق دارد.
حمله مغول سبب وارد آمدن ضربه شدیدی به امر تولید کاشی برای استفاده در معماری گشت. در ضمن مغولها موجبات نفوذ جدیدی از هنر چین را برروی سفالگری سبب شدند.
سفال دوره عثمانی:
نوعی سفال معروف و قابل پسند در اروپا در این دوره بوجود آمد که خاک آن دارای سیلیس فراوان بوده و حالت شدید شیشه مانندی بآن می بخشد و در نتیجه با قرار گرفتن لعاب برروی آن تزئینات ظرف را به چشم دل انگیز تر می ساخت.
سفال دوره صفویه ایران :

در دوره صفویه سفال گوناگونی وسیعی از نظر شکل – تکنیک و تزئین را عرضه می دارد . حکمرانان و شاهان صفوی به نوع بدل چینی۱ که بطور مستقیم تحت تأثیر آثار «مینگ۲ » ایجاد شده بود علاقه داشتند.
در همین زمان نیز با دسته هائی از سفال برخورد می کنیم که تکنیک جلا وبرق فلزی رو به انحطاط را برگزیده اند. موضوعات عبارتند از : باغ – زندگی درباری و غیره که تمامی از شیوه مینیاتور الهام گرفته است.
نظیر همین صحنه ها در کنار نقاشی های دیواری قصرها بر روی سطح کاشی های لعابدار نیز دیده میشود. در حالیکه مساجد با کاشی های نقش گل و درخت مزین شده اند.
هنر سفالگری و بررسی نقوش آن در ادوار اسلامی:
سفالگری به عنوان یکی از برجسته ترین مظاهر هنر اسلامی دارای نقوش متنوعی بوده ک ههمواره با اعتقادات دینی و تصورات هنرمند از هستی عجین بوده است .هنرمند سفالگر همواره از نقوشی بهره می گیرد که برگرفته از احساس و ادراک و تجربه ی باطنی وی بوده است .
هنرمند مسلمان برای بیان حقایق متعالی اصیل دینی و در هنر معنوی واسطه ی سیر از ظاهر به باطن

۱٫ Semi – Porcelaine
۲٫Ming
است وجلوه هایی ازجلوات حق تعالی را روشن می سازد.تجلی بینش توحیدی درنقوش سفال های
ادوار اسلامی با گزینش نقش دایره صورت می گیرد .دایره اساسی ترین و کلی ترین نماد و انگاره برای نمایش این مکاشفه است .نگارگر سفالینه در داخل کاسه های مدور ،هماهنگ با حرکت چرخ سفالگری، قلم رنگ خود را در یک دایره ی کامل در اطراف بدنه می چرخاند و سپس تمامی نقوش را در درون این دایره محاط می کند .نگارگر سفالینه از نقوش انسانی به عنوان موضوعی خاص بهره می گیرد وفضایی را ابداع می کند که بشر را در مسیر شناخت شأن ازلی خویش یاری می رساند .این نقوش در ضمن جذابیت و تحرک ، بسیار ساده و به صورتی نمادین و

رمز گونه نشان داده شده است .
بررسی نقوش انسانی با توجه به جهان بینی عرفانی :
نقش فوق العاده ی عظیمی که انسان از این دیدگاه مورد بررسی قرار می گیرد نقش انسان و علاوه بر آن نحوه ی ترکیب بندی نقش انسان با دیگر نقوشی که سطح سفال را تزئین می کند تصویری نمادین از حقیقت انسان را به نمایش می گذارد .جمع جان وتن انسان و ظهور آتش عشق در تصویر نمادین “مردی “در مقام انسان لاهوتی و “زنی”در مقام انسان ناسوتی و درختی که میان این دو قرار دارد و شکوفایی خود را از حاصل جمع آن دو می گیرد در تصاویر متعددی از سفال های مختلف مشاهده می کنیم .

نقاشی روی ظروف سفالین لعابدار

نقاشی روی ظروف سفالین لعابدار

وقتی در ایران صحبت از نقاشی می‌شود توجه ما به سوی صفحات مصور زیبائی می‌رود که از پدرانمان به یادگار مانده و امروز در تمام شهرهای بزرگ دنیا، مانند پاریس و لندن و لنینگراد و نیویورک، معرف هنر و ذوق سرشار هنرمندان ایرانی است. در این مقاله به خوانندگان نوعی دیگر از نقاشی را معرفی می‌ کنیم که از جهاتی ارزش آنها از صفحات مصور نام‌ برده کمتر نیست.

در اواخر قرن ششم هجری و اوایل قرن هفتم، یعنی کمی ‌پیش از اینکه چنگیز با لشکر بیشمارش کشور ما را مورد هجوم قرار دهد، در کارگاههای کوزه‌گری کاشان و ری و ساوه و گرگان، تحول فوق‌العاده بوجود آمد، و هنرمندان سفال ساز با همکاری نقاشان هم عصر خود ظروف بسیار زیبائی ساختند، که هر یک به منزله شاهکاری از هنر نقاشی آن دوران می‌باشند.

یکی از ظروف کاسه ایست که امروز در اختیار مجموعه آقای «مرتیزشیف» می‌باشد و شترسواری را نشان می‌دهد که دختر زیبائی را در ترک خود سوار کرده. دختر با چنگی که در دست دارد ترانه ای می‌نوازد، و مرد شتر سوار مشغول شکار آهویی است. تیری که از کمان شتر سوار رها شده بر گوش آهو اصابت کرده و حیوان گوش خود را با پا می‌خراشد. احتمالاً تیر دیگری از کمان شترسوار رها خواهد شد و پای عقب حیوان را به گوشش خواهد دوخت.

۲۳۸۲۵۴۱۹۰۱۰۶۵۸۳۲۰۳۴۹۲۴۰۶۴۹۴۲۲۵۸۸۱۵۷۱۰۹۱۵

این همان نقش بهرام گور و آزاده است که نظامی ‌آنرا به شعر آورده. شکارچی و نوازنده چنگ و آهو همه بهانه‌ای برای هنرمند بوده‌اند که رنگ‌های متناسبی را با هم مخلوط کرده در روی ظرف قرار دهد، بطوریکه یک کاسه معمولی به شاهکاری هنری مبدل گردد.

این موضوع بارها در روی ظروف نقره ساسانی و روی گچبریها و نقاشی‌های دیواری کاخهایشان نقش گردیده. نکته‌ای که می‌تواند آموزنده باشد این است که هنوز شش قرن بعد از انقراض سلسله ساسانی هنرمندان ایرانی ظروف لعابدار خود را به سبک پدرانشان تزیین می‌کردند.

قیافه شتر سوار و چنگ زن به قدری به هم شبیه است که نمی‌توان زن و مرد را از هم تشخیص داد.

قیافه اسب سوار کاملاً مطابق سلیقه شعرا و نویسندگان ایرانی نقش شده، صورتی گرد مانند قرص ماه شب چهارده، دو بادام بجای دو چشم، دو کمان بجای ابرو، غنچه ای بجای دهان، و دماغی شبیه به قلم. تمام این خصوصیات به قدری ایرانی است که حتی در عصر حاضر نقاشان ایرانی که هنوز به سبک قدیم ایران کار می‌کنند نظایر این تصاویر را در روی شمایلها و در بالای حمام‌ها و سر درها و روی کاشیهای دروازه‌های شهرها قرار می‌دهند.

صورتها گرد، شبیه به قرص ماه، ابروها مانند کمان، چشم‌ها بادامی ‌و دماغ‌ها قلمی ‌است. لبها مانند غنچه گل کوچک‌اند. این همان صفاتی است که شعرای همزمان سازندگان این کاسه، در اشعارشان به عنوان بهترین نمونه یک زن زیبا آورده‌اند.

همین خصوصیات در کاسه دیگری که در کاشان ساخته شده و امروز در موزه ویکتوریا و آلبرت است دیده می‌شود. این ظرف در اواخر قرن هفتم هجری ساخته شده و اسب سواری را نشان می‌دهد که در میان مرغزاری پر از گل و بلبل خرامان می‌گذرد خرگوشها در گوشه و کنار مرغزار می‌دوند، مرغهائی مشغول برچیدن دانه می‌باشند.

۲۵۱۱۲۸۲۳۲۴۴۲۰۹۸۹۱۰۷۲۲۰۱۱۴۳۱۲۲۵۹۵۵۹۱۲۹۱۶۲۱۷

قیافه اسب سوار کاملاً مطابق سلیقه شعرا و نویسندگان ایرانی نقش شده، صورتی گرد مانند قرص ماه شب چهارده، دو بادام بجای دو چشم، دو کمان بجای ابرو، غنچه ای بجای دهان، و دماغی شبیه به قلم. تمام این خصوصیات به قدری ایرانی است که حتی در عصر حاضر نقاشان ایرانی که هنوز به سبک قدیم ایران کار می‌کنند نظایر این تصاویر را در روی شمایلها و در بالای حمام‌ها و سر درها و روی کاشیهای دروازه‌های شهرها قرار می‌دهند. به عبارت دیگر می‌توانیم بگوئیم که این نقاشی صد در صد اصیل ایرانی است، که از زمان هخامنشی تا امروز تحت تأثیر هیچ سبک خارجی قرار نگرفته، و مخصوص عامه مردم ایران است. ‌هاله‌ای به دور سر اسب سوار کشیده شده، و فرشته بالداری در بالای سر او پرواز می‌کند. حالت اسب سوار و فرشته بالدار که در بالای سر اوست نقش این کاسه را به نقش برجسته خسرو پرویز در طاق بستان نزدیک می‌نماید، و اصلیت ایرانی بودن آن را بیشتر آشکار می‌سازد.

از تمام ظرفهائی که در اواخر قرن ششم هجری در ایران ساخته شده و به دست ما رسیده زیباتر کاسه لعابداری است که در کارگاههای ساوه به کوره رفته، و امروز جزو مجموعه «پاریش و استون» می‌باشد.

۲۰۱۷۷۱۰۱۱۶۹۴۸۴۳۱۳۵۲۲۹۸۰۴۷۲۶۵۵۳۷۱۹۳۲۴۱۱۴۹

یکی از محسنات این ظرف این است که هنرمند در ضمن کتیبه ای که دور ظرف نقش شده تاریخ ساخت ظرف (اول محرم ۵۸۳ ) را قید کرده. مانند اینکه می‌دانسته است که کاسه او دارای ارزش هنری است و روزی به دست آیندگان خواهد رسید، و با قید تاریخ در روی ظرف خود بسیاری از مطالب مربوط به تاریخ هنر را برای ما آشکار ساخته است. این کاسه مرد یا زنی را نشان می‌دهد که بر خری سوار است. رنگ خاکستری حیوان با رنگ قرمز پالانی که بر رویش قرار داده شده تناسب فوق العاده [۴] دارد. روی سر سوار‌هاله ای نظیر کاسه موزه ویکتوریا و آلبرت کشیده شده، و این‌هاله در اطراف سر و صورت چهار نفر از همراهان او نیز دیده می‌شود. فرشته ای به صورت یک زن بالدار در بالای سر سوار در پرواز است. این طور به نظر می‌رسد که تمام این اشخاص زن باشند. سبک نقش صورتها و دهان و دماغ و ابرو و غیره همان سبکی است که در دوسه کاسه مذکور بالا دیده شد و به نقاشیهای کتب مصوری که از پیروان مانی در ناحیه تورفان (ترکستان) پیدا شده فوق العاده شبیه می‌باشد، و این مطالب می‌رساند که این سبک در حقیقت سبک واقعی ایرانیست که تا عصر حاضر در میان «عام مردم» یا «مردم عامه» وجود دارد. این اشتباهی است که بعضی از نویسندگان تصور کرده‌اند که این قیافه‌های گرد تقلید از چین است.

همین خصوصیات نیز در کاسه دیگری که در مجموعه «گونتر» است اسب سواری را در حال حرکت نشان می‌دهد موجود است.

۱۱۲۱۳۷۲۰۱۱۶۷۱۲۱۱۱۲۲۳۱۳۷۱۷۴۲۴۶۹۵۱۸۸۲۰۰۲۳۶۱۸۶۱۶۹

این کاسه نیز امضاء دارد و سازنده آن محمد بن ابوالحسن می‌باشد که در کارگاههای کاشان کار می‌کرده. اسب سوار در میان مرغزاری می‌تازد و تازیانه‌ای را که در دست دارد بر پشت اسب میزند. مهارت استاد در این بوده است که نقش خود را طوری در دایره کاسه قرار داده که کاملاً با آن تطبیق پیدا کرده است. از آنچه گفته شد بر می‌آید که نقاشی اصیل ایران را فقط در روی صفحات مصور نباید جستجو کرد و ظروف سفالین لعاب دار ایران هرکدام شاهکارهائی از هنر نقاشی ما می‌باشند.

توضیح تصاویر

کاسه سفالین لعابدار مربوط به اواخر قرن ششم هجری (شکل ۱)

کاسه سفالین لعابدار مربوط به اواخر قرن هفتم هجری که در کاشان ساخته شده و امروز در موزه «ویکتوریا و آلبرت» نگهداری می‌شود (شکل ۲)

کاسه سفالین لعاب دار مربوط به اواخر قرن ششم هجری که در ساوه ساخته شده جزو مجموعه «پاریش و استون» می باشد(شکل ۳)

کاسه سفالین لعاب دار از کار «محمد بن ابوالحسن» که در کارگاه کاشان ساخته شده و امروز در مجموعه «گونتر» دیده می‌شود (شکل ۴)

لعاب انقباضی

در این ترم به شیمی لعاب پرداخته خواهد شد. براساس نیاز فرمول ترانس به روش زگر نوشته و محاسبه می شود. براساس خواص لعاب شامل نقطه ذوب،، ضریب انبساط حرارتی مقاومت مکانیکی، کشش سطحی، یسکوزیته، سختی و خواص الکتریکی. هر کدام جداگانه بررسی می شود و ستون گداز آورها برای هر کدام از خاصیتها بررسی می شود نتیجتاً لعابهای ویژه ایی همچون لعاب انقباضی قرمز کرمی و اونتورین پخت پایین آموزش داده خواهد شد.

IMG_3564.resized-e1342602853536

لعاب انقباضی

به بدنه هایی که این لعاب‌ها بر روی آنها اعمال می شوند

به بدنه هایی که این لعاب‌ها بر روی آنها اعمال می شوند آماده باشد. در ابتدای ترم مبحث بدنه مطرح خواهد شد و چندین بدنه ارتنور استنور و پرسلن ساخته می شود و بعد از آن به لعابهای پخت بالا می پردازیم و سپس به لعابهای همچون کریستالی زرین فام، سلادن، چان معرفی خواهد شد.

DSC_0483.resized

لعاب احیایی

DSC_0448

لعاب راکو

۲

لعاب اونتورین

DSC_8353.resized

لعاب احیایی

DSC_0458.resized

قرمز احیایی

ارتن ور

۶۷۵۶۸۹

۶۷۵۶۸۹

مواد اولیه مناطق مختلف کیفیات و خصوصیات متفاوتی دارند و هر کدام برای ساخت نوع خاصی از محصول و شیوه تولید مورد استفاده قرار می گیرند. به طور مثال محل مورد استفاده برای کاردستی، چرخکاری و قالبی باید دارای قابلیت های متناسب با آن شیوه باشد .

ارتن ورEarthen Ware: قطعه ای از سرامیک را نامند که بین ۸ شد. در زبان فارسی به اشیاء ارتن ور«سفال» گفته می شود. ولیکن این لغت در برخی ۵۰ درجه سانتیگراد تا ۱۰۰۰ درجه سانتیگراد آتش دیده و دارای تخلخل نامرتب با مواقع فقط به اشیاء سرامیکی سرامیکی بدون لعاب اطلاق می گردد. در زبان عرب نیز(خزف) نامیده شده و آن عبارتست از پوسته آهکی نوعی از حیوان دریایی. این نوع سرامیک را فرانسویان فیانس(Faience) نام گذاری کرده اند. در سرامیک سازی فرانسه(فایانلس) به سفال لعابدار منقوش گفته می شود. در زبان انگلیسی ارتن ور (Earthen Ware)نامیده می شود.(معنای تحت الفظی ارتن ور به نام بدنه خاکی است). در انگلیسی کلمه پاتری (Pottory)در این مورد بکار می رود در صورتی که معنای لغوی پاتری از دو کلمه پات (Pot)به معنای ظرف و اری (Ery) به معنای کار کردن و ساختن تشکیل شده است. که مجموعاً به معنای ظرفسازی و به معنای خاص جنبه سرامیک سازی دارد . در خاتمه نزدیک ترین لغتی که به پاتری وجود دارد کلمه(کوزه گری) است. در زبان آلمانی نیز (Steingert)نامیده شده است .

ارتن ور خود از لحاظ ترکیب به چندین نوع تقسیم شده که به شرح زیر می باشد :

الف) ارتن ور طبیعی Natural Earthen Ware که معمولا از یک نوع ماده اولیه ودارای حداکثر ناخالصی است.

ب) ارتن ور ظریف Fine Earthen Ware عبارت است از قطعه ای که مرکب ازمواد اولیه پرچسب و کم چسب و دارای حداقل ناخالصی است.

ج) ارتن ور تالکی Earthen Ware Talc که نوعی از ارتن ور با استحکام زیاد است و بعلت ریزی دانه های تالک محصول مرغوبی را بدست می دهد.

د) ارتن ور نیمه شیشه ای Semivitruse Earthen Ware که از ترکیب سه ماده اصلی تشکیل شده و دارای تخلخلی متوسط بوده وحاوی درصد جذب آب کم می باشد. این نوع ارتن ور سفید رنگ برخی اوقات شفاف نیز بوده و بعلت عدم وجود اتصال(آلومینیوم سیلیکات) بین ذرات بسیارترد و شکننده می باشد. بدین لحاظ اکثر اوقات با چینی اصل اشتباه شده و در زبان عرف بنام بدل چینی مشهور است.

چینی بهداشتی چیست؟

چینی بهداشتی چیست؟

سرامیک‌ بهداشتی

کاربرد اصلی سرامیک بهداشتی (Sanitary Ware) به صورت دستشویی، کاسه توالت و مانند آن ها است. به طور کلی در ایران و در بین عامه اصطلاح سرامیک‌ بهداشتی معمول نبوده، بلکه معمولا به این نوع فرآورده‌ ها عنوان چینی‌ بهداشتی اطلاق می‌ شود. ولی باید توجه داشت که اصولا اصطلاح چینی‌ بهداشتی، اصطلاح غلطی است. چرا که بدنه‌ این نوع فرآورده‌ ها همیشه از انواع چینی‌ نیست. سرامیک های بهداشتی معمولا از انواع چینی‌ زجاجی و نیمه‌ زجاجی و نیز بدنه‌ های خاک نسوز و استون ور ساخته می شوند. این نوع فرآورده ها معمولا تک پخت یا Once-Fired هستند. به عبارت دیگر پخت بدنه و لعاب سرامیک های بهداشتی در یک مرحله انجام می شود.

 

چینی نیمه‌ زجاجی و زجاجی

در تمامی کشور های جهان، چینی‌ های نیمه‌ زجاجی و زجاجی بیشتر از بقیه جهت ساخت سرامیک‌ های بهداشتی مورد استفاده قرار می‌ گیرند. باید توجه داشت که در ایران به طور کلی سرامیک‌ های بهداشتی از جنس چینی نیمه‌ زجاجی یا زجاجی هستند و به همین دلیل است که معمولا در ایران به سرامیک‌ های بهداشتی، عنوان غلط چینی‌ های بهداشتی اطلاق می‌ شود. در بعضی از متون، قید شده است که بدنه‌ سرامیک‌ های بهداشتی می‌ تواند از نوع ارتن ور فلدسپاتی نیز باشد. درحالی که در مبحث فعلی به این مورد اشاره نشده است. این امر به این دلیل است که منظور نویسندگان چنین متونی از ارتن‌ ور فلدسپاتی همان چینی نیمه‌ زجاجی است. چینی‌ های نیمه‌ زجاجی و حتی زجاجی از تکامل ارتن‌ ور فلدسپاتی حاصل شده‌اند بنابراین ایجاد مرز مشخصی بین ارتن‌ ور فلدسپاتی و چینی نیمه‌ زجاجی تقریبا ناممکن است.

سرامیک‌ های بهداشتی ساخته شده از چینی زجاجی معمولا دارای جذب آبی کمتر از 1 درصد هستند در صورتی که جذب آب سرامیک‌ های بهداشتی ساخته شده از چینی نیمه‌ زجاجی یا ارتن‌ ور فلدسپاتی از حدود 3 تا 14 درصد متغیر است. فرمول عمومی بدنه‌ های چینی زجاجی جهت ساخت سرامیک‌ های بهداشتی به صورت زیر است (درجه حرارت حدود 1200 درجه سانتی گراد)

 

درصد %       ماده اولیه

25     خاک چینی

25     بالکلی

20     نفلین سینیت

30     کوارتز

 

بدنه‌ های خا‌ک‌ نسوز

بعد از چینی زجاجی، بدنه‌ های خاک‌ نسوز (Fire Clay) پرمصرف‌ ترین نوع بدنه‌ ها جهت ساخت سرامیک‌ های بهداشتی هستند. با این همه باید توجه داشت که مصرف این نوع بدنه‌ ها به نسبت چینی‌ های زجاجی بسیار کمتر است. سرامیک‌ های بهداشتی خاک‌ نسوز معمولا بسیار ضخیم، سنگین و متخلخل بوده و معمولا در اماکن عمومی مورد استفاده قرار می‌ گیرند. خصوصیات بدنه‌ های خاک‌ نسوز نیز مانند بدنه‌ های استون ور تا حدود زیادی بستگی به خاک‌ نسوز مصرفی داشته بنابراین این بدنه‌ ها هم وابستگی زیادی به معادن محلی خاک‌ نسوز دارند. این نوع بدنه‌ ها عمدتا از خاک‌ نسوز (خام) و نیز خاک‌ نسوز پخته (Grog) تشکیل شده و در عین حال کائولن، کوارتز و فلدسپات نیز می‌ توانند در این بدنه‌ ها مصرف شوند.

بدنه‌ های خاک‌ نسوز (همیشه) ابتدا با انگوب سفید پوشانده شده (بدنه معمولا دارای لکه‌ های رنگی است) و سپس لعاب کدر (در همان حالت خام) روی انگوب سفید مورد استفاده قرار می‌ گیرد. این بدنه‌ ها همیشه تک پخت هستند. نقطه پخت بدنه و ذوب لعاب نیز حدود 1250 تا  1300 درجه سانتی گراد است.

 

 استون‌ ور ها

 

 کاربرد بدنه‌ های استون‌ ور صرفا در چارچوب فرآورده‌ های زمخت، ظروف خانگی و کاشی‌ ها خلاصه نمی‌ شود. استون‌ ور ها بدنه‌ های مناسبی جهت سرامیک‌ های بهداشتی نیز هستند. سرامیک‌ های بهداشتی استون‌ ور دارای استحکام بسیار خوبی بوده و به همین دلیل در اماکن عمومی مثل کارخانه‌ ها، بیمارستان‌ ها و غیره مورد استفاده قرار می‌ گیرند. معمولا در کارخانجات بدنه‌های استون‌ ور قهوه‌ ای و در بیمارستان‌ ها بدنه‌ های مرغوب استون‌ ور (تقریبا سفید) کاربرد دارند. ویژگی این بدنه ها مشابه با ظروف استون ور است.

انواع بدنه های کاشی دیواری     

 

انواع بدنه های کاشی دیواری:

بدنه های کاشی دیواری به چهار گروه تقسیم می گردد:

1-     بدنه های ماجولیکا

2-     بدنه های کاتوفوریت

3-     بدنه های ارتن ور

4-     بدنه های تک پخت سریع

 

 

بدنه های کاشی دیواری به چهار گروه تقسیم می گردد:

1-     بدنه های ماجولیکا: رنگ پس از پخت آن قرمز است. تخلخل آن 19 تا 24 درصد می باشد. معمولا استحکام خمشی آن کم است.

مشخصات بدنه های ماجولیکا:

1- زبره روی الک مش63میکرون برابر 5 الی 8درصد

2- استحکام خمشی خام و خشک بالا حدود 25 الیKg/Cm230 چون دو نوع رس را با هم مخلوط کرده ایم.

3- انقباض حین خشک شدن1/0 الی 3/0درصد است. و انقباض خشک زیر 5/0 درصد است.

4- حد رطوبت مجاز پس از خروج از خشک کن حدود 1درصد است.

5- جذب آب بدنه پس از پخت بیسکویت 16الی 22درصد است که این میزان مربوط به تخلخل های باز قطعه است. همیشه میزان تخلخل بیشتر از میزان جذب آب بدنه است چرا که تخلخل های قطعه شامل تخلخل های باز و بسته است. تخلخل های قطعه حدوداً 19 الی 24درصد است. اگر جذب آب قطعه صفر باشد، تخلخل صفر نیست.

6- انقباض حین پخت مثبت و منفی 2/0 است. علامت منفی به معنی انبساط است یعنی 2/0درصد منبسط شده است که این انبساط ناشی از blooting یکنواخت بدنه است.

7- ضریب انبساط خطی یا طولیC0/6-10*(1/7-3/3)

8- استحکام خمشی پس از پخت 100الی Kg/Cm2 150

 

2-     بدنه های کاتوفوریت: این بدنه ها نیز همانند بدنه های ماجولیکا قرمز و تیره هستند.

مشابه بدنه های ماجولیکا است فقط کربنات کلسیم کمتری نسبت به ماجولیکا دارد و لذا این بدنه ها Pert  کمتری نسبت به انواع ماجولیکا دارند.

مواد اولیه بدنه های کاتوفورت عبارتند از:

خاک رس آهکی – خاک رس غیر آهکی – مقداری شاموت – سیلیس (در صورت نیاز) – فلدسپات(در صورت نیاز) - بنتونیت(در صورت نیاز)

شاموت رس کلسینه شده است که انقباض وPert  ندارد که از ضایعات بیسکویت تهیه می شودو مقدار آن در این بدنه ها 8 الی 12درصد است.

3-     بدنه های ارتن ور: این بدنه ها بر خلاف دو گروه قبلی سفید رنگ هستند.

بدنه های ارتن ور به سه دسته تقسیم می شوند:

1- ارتن ورهای آهکی

2- ارتن ور های فلدسپاتی – آهکی

3- ارتن ور های فلدسپاتی – سیلیسی

مزایا و معایب ارتن ورها:

ویژگی بارز بدنه های ارتن ور، سفید پختی آنها است. از آنجایی که رنگ بعد از پخت این بدنه ها سفید است پس به همیمن دلیل به آنهادلیل به آنهاانگوب اعمال نمی شود.

بدنه های ارتن ور همگی دو پختند و در سیستم دو پخت احتمال بروز pinhole بسیار کمتر است. لذا به منظور پیشگیری از بروز عیبpinhole  هم به بدنه انگوب زده نمی شود بلکه انگوب اعمالی به دلیل افزایش تطابق ضریب انبساط حرارتی لغاب و بدنه اعمال می شود.

امّا گاهی بدنه های ارتن ور کاملاً سفید نیستند. البته سفیدی که در صنعت چینی از آن یاد می کنیم با سفیدی که در صنعت کاشی منظور است، متفاوت می باشد. بدنه ای که در صنعت چینی به آن بدنه زرد می گوییم ، در صنعت کاشی به آن بدنه غیر سفید گفته می شود.

سختی این بدنه ها بالا است بخصوص در مورد بدنه های فلدسپاتی سیلیسی، سختی بسیار بالا است. لذا فرسایش زودرس قالبهای پرس را باعث می شود. این فرسایش زودرس از طرفی جهت هزینه هایی که قالب پرس دارند، عیب محسوب می شود(ضرر اقتصادی مستقیم) از طرفی ابعاد قالبهای پرس را در طول مدت زمان دچار تغییر می کند.

4-     بدنه های تک پخت سریع یا همان مونوپروزا که این بدنه ها نیز رنگ سفید دارند.

از نظر نوع بدنه، در خلال این روش سه بدنه نسبتاً جدیدتر صنعتی مطرح می شود. یکی از بدنه های منوپروسا بدنه های کاشی گرانیتی و دیگری بدنه های کاشی گرانیتی با استفاده از تکنیک نمکهای محلول یا souluble salt می باشد.

تا بهمن ماه 1379 خورشیدی در ایران به روش منوپروسا کاشی دیواری تولید نمی شد. برای اولین بار در ایران تولید انبوه و صنعتی این محصول در کاشی احسان میبد آغاز شد. تولید بدنه های دیواری منوپروسا دارای ضریب سودآوری بالایی است، البته حساسیت تولید در کاشی دیواری تک پخت بسیار بیشتر از کاشی های کف دو پخت است.

بدنه های منوپروسا می توانند سفید پخت و یا قرمز پخت باشند.

عاری بودن مواد اولیه از اکسید آهن یا کم بودن میزان اکسید آهن در مواد اولیه منجر به تولید بدنه های منوپروسا سفید می شود. البته توجه داشته باشید حضور CaOو MgO در bateh مواد اولیه یا تشکیل اسپینل های آنها با Fe2O3 می تواند رنگ پس از پخت را سفیدتر کند. در اینجا نکاتی بسیار مهم در مقایسه با بدنه های دو پخت دیواری برای رسیدن به یک محصول سالم باید مورد توجه قرار گیرد. اولاً در اینجا بر سطح بدنه خام لعاب اعمال می شود پس باید استحکام خام و خشک محصول بالا باشد در غیر اینصورت حین حمل و نقل و بویژه در مرحله چاپ سیلک اسکرین شکستهای بسیار زیادی را شاهد خواهیم بود. در ترکیب این بدنه ها حتی الامکان حداقل مواد فرار باید موجود باشد وگرنه حین پخت منجر به بروز عیب pinhole خواهد شد. در تولید این بدنه ها از چند نوع رس استفاده می کنند اگر بدنه سفید پخت باشد رسهای مصرفی باید سفید پخت باشند.

بدنه های منوپروسا به عنوان بدنه های کاشی دیواری بکار می روند لذا بایستی حداقل جذب آببالای %12 داشته باشند لذا بدنه باید تخلخل داشته باشد یا باید تخلخل ایجاد و یا حفظ کنیم. جهت حفظ تخلخل یا ایجاد تخلخل، استفاده از مقادیر زیاد یعنی حدود 8-5 درصد از کربناتها بویژه کربنات کلسیم می تواند منجر به بروز عیب pinhole شود لذا مصرف کربناتها بخصوص کربنات کلسیم مضر خواهد بود البته در حال حاضر در اکثر کارخانجات ایران که کاشی منوپروسای دیواری تولید می کنند. کربنات کلسیم در فرمول به مقدار قابل توجهی حتی بیشتر از %8 وجود دارد ولی مطلب این است که بجای دمای پخت 1100درجه ناچارند در دمای پخت 1120تا 1140درجه استفاده کنند.

پارامترهای دیگری که در تولید بدنه های منوپروسا لحاظ می شود عبارتند از:

ترکیب لعاب و تاثیرش بر دمای Seeling

رژیم پخت مناسب

اختلاف مناسب بین دمای زیر و روی رولرها

انتخاب انگوب مناسب

مدت زمان پخت 45دقیقه، 36 دقیقه

سفالگران

در هنر نقاشی بر روی سفال از انواع رنگ برای تولید نقوش رنگارنگ و جذاب در طول تاریخ استفاده شده است. امروزه نیز همچنان فن نقاشی بر روی سفال متداول است. در این نوشتار با انواع رنگ های امروزی که برای نقاشی سفال استفاده می شود آشنا خواهید شد.

رنگهای سفالگری

سفالگران لالجین رنگهای زیر را می‌شناسند و برای لعاب دادن سفالهای خود به کار می‌برند:

رنگ سبز - برای درست کردن رنگ سبز ماده‌های زیر را به کار می‌برند:

1-  قلیا -و آن گیاهی است که در شوره زار می‌روید. قلیای سفالگران باید شیرین باشد. قلیای شور را در ساختن صابون به کار می‌برند. قلیا را در کوره‌ای چنان می‌سوزانند که شعله ور نشود و به هم بچسبد و به رنگ سیاه در آید. هر بار قلیای سوخته را سفالگران شش تا هفت ریال می‌خرند و آن را می‌کوبند و نرم می‌کنند.

2- سنگ سفید – سنگهای سفید را از بستر رودخانه‌های اطراف لالجین فراهم می‌کنند و سفالگران آن را می‌کوبند و خرد می‌کنند.

3- شیشه - ده من قلیا و ده من سنگ سفید را کوبیده را درهم می‌کند و برخاکستر نرمی که در پیرامون آتش کوره‌است می‌ریزند تا آب شود. ماده‌ای که از گداخته و در هم شدن قلیا و سنگ به دست می‌آید « شیشه » می‌نامند.

4- سرب پخته - سه من را در تابه‌ای (توا) می‌ریزند و آن تابه را در کوره می‌گذارند.  سرب کم کم آب می‌شود و پس از آن که تمام آن گداخته شد کمی کمتراز یک من قلع در آن می‌اندارند تا پس از آب شدن با سرب آمیخته گردد.

بر روی این همبسته گدازان چیزی مانند خاکستر پدیدار می‌شود که آن را با سیخی به کنار تابه می‌کشند و آن رفته رفته خود را می‌گیرد و به رنگ زرد زرنیخی در می‌آید و این کار چندان ادامه می‌یابد که تمام همبسته به همان صورت در آید.

ماده‌ای که به این روش در کنار تابه فراهم آمده بسیار داغ است و کمی قلع در آن می‌اندازند تا به بینند جرقه‌ای از آن می‌جهد یا نه. اگر جست می‌گویند سرب پخته‌است و آن را آهسته آهسته در ظرفی به نام « چیقاوان» که دو دسته چوبی می‌گذارند تا خنک شود.

5- مس سوخته - مقداری مس ( دَم قیچی) را بر خاکستر پیرامون آتش کوره می‌ریزند تا بسوزد. از سوختن آن، ماده‌ای مانند خاکستر به دست می‌آید که « مس سوخته» نامیده می‌شود.

6- لاجورد- مقداری لاجورد طبیعی را ( که آن را لاجورد خارجی می‌نامند) بر سنگی می‌ریزند و سپس سنگ دیگری می‌سایند و کم کم آب به آن می‌افزایند تا به صورت آبگون در آید.

7- پستاهی - دو من شیشه ( نگاه کنید به بالا)، دو من سرب پخته و یک من سنگ سفید را درهم می‌کنند و آن را در دستگاهی به نام اسیاب بیرون می‌آید سفید چرکین است و آن را یک « معیار» یا یک « پستاهی» می‌نامند.

برای ساختن رنگ سبز 180 مثقال از هر 7 مورد بالا را در هم و در آسیاب آمیخته و نرم می‌کنند. ماده آبگونی که به دست می‌آید رنگ سبزی است که می‌خواهند ولی در این هنگام سفید و چرکین است و سبزی ان پس از پخته شدن سفال در کوره پدیدار می‌شود. این آبگون را از کنار می‌گذارند تا برای رنگ‌آمیزی آماده شود.

برای لعاب کاری ( رنگ لعابی دادن به سفالینه‌های کوچک، آنها را در رنگی که می‌خواهند فرو می‌برند تا همه جای آنها از لعاب پوشیده شود و سپس رنگ کَعْبْ آنها را پاک می‌کنند تا هنگام پختن که سفالینه‌ها را روی هم می‌چینند، به یکدیگر نچسبند. برای لعاب کاری ظرفهای بزرگ، رنگ را با کاسه کوچکی روی می‌ریزند

رنگ زرد - دومن سنگ سفید و دو من سرب پخته را باهم می‌آمیزند و در « توا» می‌ریزند وآن را در کوره می‌گذارند تا به صورت خمیر در آید. سپس آن را با سیخی از « توا» 1  بیرون می‌آورند و در ظرف پر از آبی می‌ریزند. چون این آب سرد وآن خمیر داغ است به زودی خمیر در آب به صورت ماده‌ای خشک و پوک در می‌آید که آن را می‌کوبند در آسیاب با آب نرم و آبگون می‌کنند و از کتان می‌گذرانند.

رنگ قهوه‌ای - یک پستاهی و نیم من ملغ ٢  کوبیده در آسیاب می‌ریزند و با افزودن آب، آبگونی درست می‌کنند و سپس آن را از کتان می‌گذرانند. اگر « ملغ» بیش از نیم من باشد رنگ سیاه و اگر کمتر باشد رنگ سرکه‌ای از آن به دست می‌آید.

رنگ لاجوردی - هشت من سرب پخته و یک من قلع را در کوره آب می‌کنند و می‌گذارند سرد شود و سپس آن را می‌کوبند و دو من از این کوبیده را با یک من سنگ سفید و دومن شیشه و 36 مثقال لاجورد می‌آمیزند و با آب در آسیاب نرم می‌کنند و آن را از کتان می‌گذرانند.

 

لعاب‌کاری

برای لعاب کاری ( رنگ لعابی دادن به سفالینه‌های کوچک، آنها را در رنگی که می‌خواهند فرو می‌برند تا همه جای آنها از لعاب پوشیده شود و سپس رنگ کَعْبْ آنها را پاک می‌کنند تا هنگام پختن که سفالینه‌ها را روی هم می‌چینند، به یکدیگر نچسبند. برای لعاب کاری ظرفهای بزرگ، رنگ را با کاسه کوچکی روی می‌ریزند.

برای این که بدانند غلظت رنگ به اندازه ‌است یا نه ، نخست یک سفالینه را در آن فرو می‌برند و بیرون می‌آورند و سپس با خراشیدن رنگی که بر روی آن نشسته و دیدن قطر آن رنگ میزان غلظت را در می‌یابند.

اگر غلظت زیاد بود به اندازه لازم آب می‌افزایند و اگر کم بود رنگ را در آفتاب یا نزدیکی کوره می‌گذارند تا اندکی از آن آب بخار شود. البته این روش لعابکاری در ظرفهائی به کار می‌رود که سراسر آنها باید یک رنگ باشد و نقش و نگار نداشته باشد.

در لعاب کاری لانجین و کوزه که هم بزرگ و هم کلفت هستند، لعابی از پستاهی و 180 مثقال سرب پخته به کار می‌برند و ماده دیگری به آن نمی‌افزایند.

 

پی نوشت‌ها:

1. توا ظرفی ضخیم و معمولاً از جنس سفال به شکل بیضی است با ابعاد تقریبی یک متر در شصت سانتیمتر و دیواره‌ای به ارتفاع پنج سانتیمتر. البته تابه پخت سرب ثابت است و در داخل کوره ای کوچک قرار دارد.

2. ملغ یا مقل عنوان محلی مغن یا همان اکسید منگنز است که در ترکیب بعضی از لعابها به کار می‌رود.

روش هاي توليد پرسلان ها

روش هاي توليد پرسلان ها

روش هاي توليد پرسلان ها

همانگونه که گفتيم اروپاييان کساني هستند که 1000 سال پس از چينيان اولين کارخانه ي توليد پرسلان ها را تأسيس کردند. در اين بخش قصد داريم به معرفي دو روش توليدي پرسلان بپردازيم. در واقع روش هاي مورد بحث ما دو نوع اند. که آنها عبارتند از :
1) روش توليد پرسلان ها به شيوه ي آلماني
2) روش توليد پرسلان هابه شيوه ي انگليسي
انتخاب نوع روش توليدي پرسلان به عوامل مختلفي بستگي دارد. و با توجه به عوامل زير تعيين مي گردد:
1) کيفيت مد نظر ما
2) کيفيت و خلوص مواد اوليه
3) آب مصرفي در فرآيند توليد
4) صرفه اقتصادي
5) و...

روش توليد پرسلان به شيوه ي آلماني

در اين روش سيليس و فلدسپار با ده درصد کائولن به داخل بال ميل ريخته مي شود و به طور کامل سايش مي يابد. روش سايش در اين روش به صورت ترساب مي باشد پس از خردايش کامل دوغاب تخليه مي شود. و باقيمانده ي کائولن مورد نياز نيز به دوغاب اضافه مي گردد. براي اينکه رشته هاي کائولن باز گردد، دوغاب در داخل هم زن هاي هشت وجهي هم زده مي شود. تعداد دور اين همزن ها 200 تا 300 دور بر دقيقه است. پس از حل شدن کامل کائولن در دوغاب مرحله ي گذر از الک شروع مي شود. در اين مرحله دوغاب از الک هاي مش 140 يا 170 عبور مي کنند تا ذرات با اندازه ي درشت جداسازي گردد.
علاوه بر سيستم الک از سيستم فيلتر مغناطيسي نيز براي جداسازي آهن فلزي از دوغاب استفاده مي شود. دوغاب گذشته از سيستم الک و فيلتر مغناطيسي به داخل مخازن ذخيره سازي فرستاده مي شوند. اين مخازن مجهز به سيستم همزن با دور بسيار پايين (در حدود 12 دور بر دقيقه) هستند. علت استفاده از اين همزن ها جلوگيري از رسوب کردن دوغاب است. دوغاب حاصله در مرحله ي بعد به داخل فيلتر پرس فرستاده مي شود در فيلترپرس آب دوغاب گرفته مي شود حاصل اين کار توليد شدن يک گل نسبتاً فشرده است که به نام گل فيلترپرس معروف است.

بعد از عمليات فيلترپرس عمليات اکستروژن مي باشد در اين عمليات گل فيلترپرس در دستگاه اکسترودر وارد مي شود. اين دستگاه که شبيه به دستگاه چرخ گوشت است، گل را به صورت استوانه هايي متراکم در مي آورد. علت استفاده از اکسترودر عبارت است از:
1) اين عمل باعث ورز دادن گل مي شود که هر چه گل بيشتر ورز داده شود، پلاستيته اش بيشتر مي شود.
2) خروج حباب هاي هواي باقي مانده در گل
3) از بين رفتن تنش هاي بوجود آمده در گل (شکل 1 و 2)

 

گل بوجود آمده پس از عبور از دستگاه اکسترودر به صورت استوانه اي است که اين گل هموژن به دو صورت مصرف مي شود. که اين دو روش عبارتند از:
1) شکل دهي پلاستيک
2) ريخته گري دوغابي
در روش شکل دهي پلاستيک قطعات بزرگ استوانه اي به قطعات کوچکتر بريده مي شوند و در دستگاه جيگرنيگ و جولي شکل دهي مي شوند. براي مثال اکثر ظروف چيني مانند بشقاب و کاسه به اين روش توليد مي شوند.
در روش ريخته گري دوغابي گل بدست آمده در مرحله ي قبل بوسيله ي هم زن هاي بسيار قوي به صورت دوغاب درمي آيد. پس از تنظيم خواص اساسي دوغاب بدست آمده مانند ويسکوزيته، دانسيته و... دوغاب به بخش ريخته گري دوغابي فرستاده مي شود.
پس از شکل گيري، نمونه ها به داخل بخش پخت مقدماتي بيسکويت مي روند لعاب مي خورد و پخت کامل مي شود. البته اين شماتيک کلي است و برخي از بخش ها بيان نشده است. مثلاً بخش هاي روتوش و مونتاژ به خاطر مشترک بودن در دو روش بيان نشده است.

روش توليد پرسلان به شيوه ي انگليسي

تفاوت عمده اين روش با روش آلماني اين است که دوغاب در همان ابتدا ساخته مي شود و فرآيند هم زدن همان ابتدا صورت مي گيرد و مرحله ي فيلترپرس نيز حذف شده است.
در واقع در اين روش فلدسپار و سيليس به همراه ده درصد کائولن، روانساز و آب به داخل با اميل شارژ مي شود. و پس از سايش مناسب، کائولن باقيمانده به دوغاب اضافه مي شود. در اين روش نيز از همزن هاي سرعت بالا استفاده مي شود تا کائولن به آساني باز شود. پس از عبور دوغاب از سيستم الک و فيلتر مغناطيسي، دوغاب به بخش مخزن انتقال داده مي شود اين مخزن نيز به سيستم همزن با دور پايين مجهز است. دوغاب ذخيره شده بررسي مي گردد و خصوصياتش تعيين مي گردد و به بخش ريخته گري دوغابي منتقل مي گردد. در روش انگليسي شکل دهي فقط از طريق ريخته گري دوغابي صورت مي گيرد. و شکل دهي پلاستيک (فيلترپرس و اکسترودر) حذف مي گردد. مزيت اين روش هزينه ي کمتر است زيرا بخش هاي فيلترپرس و اکسترودر بخش هايي هزينه بر و وقت گيرند.
روش انگليسي زماني مطرح مي شود که مواد اوليه مورد استفاده مشکلي براي ساخت دوغاب پايدار ايجاد نکنند البته اين روش ضايعات زيادي دارد. که اين ضايعات را معمولاً بازيافت مي کنند. و تقريباً 20 درصد از دوغاب موجود در مخزن اصلي از دوغاب هاي بازيافتي از ضايعات است.

مسائل تأثيرگذار بر خواص دوغاب

توليد دوغاب يکي از مراحل مهم در ريخته گري دوغابي است. يک دوغاب نامناسب ممکن است پروسه ي توليد را مختل کند. از اين رو پس از توليد دوغاب بايد برخي از خواص آن بررسي و تنظيم گردد. مثلا ويسکوزيته و وزن ليتر دوغاب بايد معين باشد. ويسکوزيته ي مناسب براي مواد سراميکي معمولاً با زمان عبور تعريف مي شود اين زمان براي بدنه هاي چيني صد تا صدوبيست ثانيه و براي چيني آلات بهداشتي 90 ثانيه مي باشد.

روش هاي اندازه گيري ويسکوزيته:

1) ويسکوزيمتر ريزشي
در اين روش زمان ريزش دوغاب از يک ظرف محاسبه مي گردد. در اين ظرف دوغاب از سوراخ ته ظرف خارج مي گردد.
2) ويسکوزيمتر چرخشي
در اين روش مقدار مقاومت سيال در برابر حرکت چرخشي يک آونگ در داخل آن، محاسبه مي گردد. يکي ديگر از عوامل مؤثر در ريخته گري دوغابي وزن ليتر دوغاب است. در واقع وزن ليتر دوغاب نشان دهنده ي نسبت جامد به آب است. هر چه مقدار جامد نسبت به آب بيشتر باشد وزن ليتر دوغاب نيز بيشتر مي شود. وزن ليتر دوغاب در واقع وزن يک ليتر دوغاب است. وزن ليتر مطلوب براي چيني آلات بهداشتي 1800-1750 گرم بر ليتر و براي چيني آلات مظروف 1700-1650 گرم بر ليتر است.
بايد خواص دوغاب به گونه اي ثابت شود که دوغاب با داشتن وزن ليتر بالا داري ويسکوزيته ي پايين نيز باشد. که براي اين کار از مواد افزودني مانند پراکنده سازها و روانسازها استفاده مي کنيم.
تيکسوتروپي يکي ديگر از مسائلي است که در مورد دوغاب مطرح مي شود. تيکسوتروپي افزايش ويسکوزيته دوغاب با گذشت زمان است. در واقع دوغاب بايد زمان تيکس شدن مشخصي داشته باشد. اگر اين زمان کم باشد دوغاب بدون پر کردن زواياي قالب خود را مي گيرد. و شکل حاصله بدرستي تشکيل نمي شود.

عوامل مؤثر بر تيکسوتروپي

1) نوع ماده اي اوليه: برخي از مواد اوليه تيکسوتروپي را افزايش مي دهند. مثلاً بالکلي و نبتونيت.
2) نسبت آب به جامد: هر چه اين نسبت بيشتر باشد تيکسوتروپي زيادتر مي شود.
3) نسبت مواد پلاستيکي: هر چه ميزان مواد پلاستيک بيشتر باشد تيکسوپروپي بيشتر مي شود.
4) اندازه ذرات: هر چه اندازه ذرات ريزتر باشند تيکسوتروپي بيشتر است مثلاً بالکلي از کائولين ريزتر است لذا بالکلي تأثير بيشتري بر تيکسوتروپي دارد.

لعاب در پرسلان ها

همانگونه که گفته شد بدنه هاي پرسلاني به دو صورت مصرف مي شوند گروهي لعاب مي خورند و گروهي بدون اعمال لعاب مصرف مي شوند. بدنه هايي که لعاب مي خورند بايد يک ويژگي داشته باشند و آن اينست که قبل از لعاب خوردن در دماي حدود 900 درجه پخت بيسکويت شده باشند. اين پخت موجب عدم دفورمگي قطعه در حين لعاب زني مي گردد. و همچنين لعاب چسبندگي مناسبي با سطح قطعه پيدا مي کند. نکته ي ديگر در مورد لعاب زني اين است که قطعاتي که مي خواهيم لعاب بزنيم بايد داراي سطحي تميز باشند و بر روي آنها گرد و غبار تشکيل نشده باشد. در زير روش هاي مختلف اعمال لعاب را مي بينيد:
1) روش غوطه وري
در اين روش قطعه به داخل حمامي از لعاب فرو برده مي شود اين روش داراي دو حالت دستي و مکانيزه است.
2) روش آبشاري
در اين روش لعاب بر روي قطعه پاشيده مي شود
3) روش پاششي
در اين روش که بسيار شبيه به روش آبشاري است لعاب بر روي قطعه اسپري مي شود.
4) استفاده از قلم مو
اين روش براي چيني هاي تزئيني کاربرد دارد. در اين روش لعاب با قلم مو بر روي بدنه اعمال مي شود.

روتوش و مونتاژکاري در پرسلان ها

پرسلان ها معمولاً شکلي پيچيده دارند. قطعات پيچيده ي پرسلاني مخصوصاً چيني آلات را نمي توانيم به صورت يک پارچه توليد کنيم. از اين رو برخي از قطعات پيچيده ي چيني آلات نياز به مونتاژ کاري دارند. مونتاژکاري به چسباندن قطعات کوچکتر براي توليد يک قطعه ي پيچيده بزرگتر گفته مي شود. مثلاً دسته ي فنجان و يا دسته ي قوري را بايد ابتدا به صورت جداگانه توليد و سپس مونتاژ کنيم.
روتوش به تميزکردن سطح ظروف توليد و برداشتن ضايعات مضر گفته مي شود. در واقع در حين عمليات شکل دهي معمولاً ضايعاتي بر روي بدنه باقي مي ماند. که بايد آنها را در طي عمليات روتوش جداسازي نمود.
يکي ديگر از علل روتوش کاري برداشتن لايه ي گچ تشکيل شده بر روي بدنه هاست. به خاطر اينکه بدنه هاي توليدي در بخش شکل دهي بر روي قالب هاي گچي تشکيل مي شوند لذا ممکن است که لايه اي از گچ بر روي قطعات باقي مانده باشد. اين لايه ي گچ پس از پخت بيسکويت مشکلات زيادي براي بدنه به وجود مي آورد.
روتوش و مونتاژ کاري به عنوان يک بخش مهم در هر کاخانه ي توليد بدنه ي سراميک مطرح است. نکاتي که در مورد اين دو بخش بايد به آنها توجه شود عبارتند از:
1) زمان مناسب براي انجام اين کارها پس از فرآيند شکل دهي و رفتن نمونه ها به داخل خشک کن هاي اوليه است.
2) روتوش و مونتاژکاري بايد پس از نقطه ي لدرهارد قطعه انجام شود.
3) رطوبت قطعه بايد پيش از مرحله ي روتوش و مونتاژ کاري يکنواخت و هموژن بشود.
4) در بخش مونتاژکاري بايد قطعات مونتاژ شده رطوبت يکساني داشته باشند.
5) وجود هواي محبوس شده در بخش هاي مختلف مونتاژ شده موجب ايجاد ترک در قطعه مي شود.
6) بخش روتوش و مونتاژ کاري بخش بسيار مهمي است و مي تواند در کيفيت پرسلان توليدي اثري فوق العاده داشته باشد.

در ادامه عیوب و مشکلات بعدی به مورد زیر می پردازیم :

** شکاف خوردن لعاب (fracluring)

این شکاف هنگامی ایجاد میشود که لعابٍ قسمتی از کار کلفت تر از قسمت دیگر باشد . وقتی قطعه سرد شد انقباض لعاب باعث میشود که بدنه ظرف را که در حالت انبساط است بشکند. افزایش سیلیس در لعاب و دقت در لعاب زدن این عیب را بر طرف میکند.

 

 

                                                        

**چروک خوردن لعاب ( crawling)

 

 

این عیب زمانی ایجاد میشود که قسمت هایی از لعاب چروک خورده و از روی کار کنار میرود. یکی از دلایل این نقص میزان چسبندگی زیاد در گل است. یا هم چنین لعاب زیاد آسیاب شده باشد  و یا استفاده از اکسید روی یا کربنات منیزیوم در لعاب

 

 

چرا بعضی وفت ها  لعاب بد میشود. چندین دلیل برای معایب لعاب وجود دارد. لعاب ها همیشه آنطوری که ما انتظار داریم یا امیدواریم نتیجه نمی دهند.

آنها موارد تعجب برانگیز خوبی هستند . اما همچنین تجارب ناامید کننده ای هم داشتیم زمانی که در کوره را باز کردیم و عیب های آنها را دیدیم.

چرا این عیوب بوجود می آیند؟ چند دلیل اصلی و جود دارد که باز گو میکنم

1- متناسب بودن بدنه و لعاب

همانندلباس پوشیدن انسان ، لعاب باید با بدنه ای که پوشش داده میشوند متناسب باشند. مشکل زمانی بوچود می آید که لعاب متناسب  با بدنه ای که پوشش میدهد نباشد.

هنگام پخت وقتی که لعاب ذوب میشود، بدنه و لعاب به طور کامل و خوب با یکدیگر پیوند می خورند. گرچه این، میتواند تغئیر پیدا کند زمانیکه در کوره ظرف در حال سرد شدن است.

بدنه و لعاب ضریب انبساط خیلی متفاوتی دارند.( میزان چگونگی انبساط چیزی: زمانی که جسمی گرم و وقتی که سرد شد منقبض میشود، است ) . گل زمانیکه در کوره سرد میشود، تمایلی به منقبض شدن به اندازه لعاب ندارد . لعاب ممکن است خیلی کوچک برای بدنه شود در نتیجه ترک میخورد. گرچه بعضی وقت ها لعاب به اندازه کافی منقبض نمی شود. در این مورد لعاب خیلی بزرگتر از ظرف میشود و در نتیجه لرزش و شره کردن اتفاق می افتد

Ceramics Tools on a Tight Budget

Though most tools used in ceramics will not break the bank, every dollar counts. Many of the common tools used in ceramics can be replaced by simple items you already have around the house.

Throwing/Texture Tools:
• If you are not working in a studio, prep your surfaces and tools with cornstarch prior to working. This will keep clay from mucking up your tools, surfaces, and canvas. Cornstarch will also clean up textures and designs made with impression. Just remember to dust first.
• You do not need a plaster table for wedging clay. You can improvise a portable wedging surface by filling the back of a stretched painter’s canvas (found at most craft stores) with plaster.
• Create personalized ribs from old credit cards, compact disks, and sand paper. Cut them to shape and sand the edges. CD’s work great to get the perfect shape for a cereal bowl. You can also try cutting different patterns into the edges of your homemade ribs to use for different textures. A zigzag pattern on the edge will scratch a nice set of stripes into the clay.
• There is no need to spend loads on rubber stamps and other printing equipment to create texture on clay surfaces; puffy contact paper, traditionally used to line shelves and drawers, can be used to roll texture onto slabs of clay.
• If you roll your clay out between canvas sheets, try using a rubber spatula or putty knife to smooth the fabric’s texture from the slab.
• Did your pin tool roll away? Though it will not work quite as well as the pin tool that came with your pottery kit, the pointy plastic end of a dental floss pick will work in a pinch.
• Dental floss also works well as a replacement for a cutting wire.
• Try out that rusty potato peeler for trimming.
• If you need to slow the drying process, try applying wax or petroleum jelly to the area. This will hold the moisture in and will melt off when fired in the kiln. Cool areas also help to keep pieces from drying too quickly. Leave those mug handles and lids in the basement overnight.

Slip/Glazing Finishing Tools:
• If you run out of the special wax for glazing, try using simple white glue (like Elmer’s). It does not work as precisely as wax, but it will do.
• Scrap PVC pipe makes great glaze stir sticks because they can remain in the glaze for any length of time without becoming mushy or dissolving like wood.
• Try using a whisk or a bristle brush for mixing glazes. This will help break up and blend the clumps.
• Metallic glazes can oxidize over time. Polish these pieces just as you would your grandmother’s old silver – with silver polish or lemon juice.

There are so many combinations of glazes, clays, and personal style that the possibilities in pottery are limitless. Keep your eyes open in the kitchen, in the garage, in any room of your house really. You might be surprised with what you find!

برای دوباره لعاب کردن کارهای لعاب شده :

برای دوباره لعاب کردن کارهای لعاب شده :

1- نشاسته را در آب حل کرده و روی کار اسپری کرده بعد از خشک شدن لعاب کنید.

2- اسپری چسب مو را روی کار زده و بعد از خشک شدن لعاب بزنید

3- ابتدا کارتان را گرم و داغ کنید ( با کوره یا بخاری و ...) سپس لعاب بزنید.

4- چسب چوب را با  آب رقیق کرده ( مانند شیر) سپس روی کار با قلمو زده یا اسپری کرده بعد از خشک شدن لعاب بزنید

5- به مواد لعاب خود کمی بنتونیت اضافه کنید

6- کمی مواد شوینده مانند شامپو به مواد لعاب اضافه کنید. ( شامپو بچه بهتر است چون کف نمی کند)

همه موارد به مقدار کم و به صورت یک لایه نازک به کار ببرید. چون ضخامت زیاد علاوه بر جلوگیری از چسبندگی نتیجه عکس میدهد.

البته به دوستان عزیز بگم که غیر از مورد سوم ، بقیه موارد را من امتحان نکردم  و دوستانی که بقیه موارد را انجام میدن لطفا نظراتشان را بنویسند

پخت به روش ساگار
۱۳٩٠

سفالگران از نوع های مختلف ساگار مانند آجریا قفسه های کوره، گل چرخ کاری شده یا فویل آلومینیوم استفاده می کنند.برای ساخت ساگار دو کاسه عمیق درست کنید. دیواره کاسه ها  تقریبا باید ضخیم باشد. به طور کلی قطر کاسه ها نباید یکسان باشند. چرا که یکی از کاسه ها به طور برعکس بالای دیگری قرار میگیرد تا فضای بسته ای را به وجود اورند.

 

 

سطح نرم و صاف تر ظرف بیشتر تجت تاثیر ساگار قرار میگیرد.

مراحل  ساگار

همانند بیشتر تکنیک های پخت، تاثیرات متفاوتی از پخت ساگار وجود دارد. مشخصا موادی که در ساگار قرار میدهید و هم چنین شکل ساگار و مقدار فضای بین ظروف و دیواره ساگار در نتیجه آن تاثیر خواهد داشت.

در ابتدا  پائین ساگار را با بسته ای از خاک اره می پوشانید. مخلوطی مساوی از نمک و کربنات مس را در خاک اره می ریزید. مواد طبیعی مدنی مانند (پوست موز یا سبزیجات ) و یا سیم مسی را روی ظرف قرار می دهید. کاسه دیگر را به عنوان در پوش ساگار ، برعکس روی کاسه قرار دهید. جذب کمی هوا مطلوب است. اگر می خواهید.درپوش ساگار درست مقابل کف قرار شود می توانید مقداری پشم شیشه را رول کرده و در لبه پایه قرار دهید.

دود حاصل از سوخت مواد به صورت تصادفی روی اثر می نشیند و رنگ ها و طرح های جالی را به وجود می آورد

دما باید تا حدود 1600 الی 1700 فارنهایت  بالا بیاید. اگر از نتیجه کار ناراضی بودید دوباره ظرفتان را بپزید

 

 

نظرات (6)     


 

پخت راکو

پخت راکو

 

کلمه راکو به معنای لذت و شادی از زبان ژاپنی گرفته شده است. این تکنیک بی نهایت هیجان انگیز و تماشایی است. اما آثار بیشتر تزئینی هستند.

 

روش پخت :

 معمولا گل رس های گراج که دارای خواص خوبی درزمینه شک حرارتی هستند برای راکو استفاده می شوند. قبل از اینکه ظروف لعاب شوند و درکوره راکو قرار بگیرند در دمای معمول 1000 سانتی گراد (1823 F) پخته می شوند که اغلب با گاز پروپان   صورت می گیرد. پخت،  به دلیل گازها ، معمولا بیرون صورت می گیرد.  لعاب راکو در دمای بین 800 تا 1000 C  (1823 تا 1482 F ) در مدت زمان 20-30 دقیقه ذوب می شوند. وقتیکه ظروف داغ و سوزان می شوند آنها را با انبربلند کرده و درظرف استوانه ای شکل از خاک اره قرار می دهیم. به دلیل فرایند سریع سرد شدن، ظروف تحت تاثیر شدید شوک حرارتی قرار می گیرند که باعث می شود لعاب ترک بردارد. این عمل اجازه می دهد دود از طریق بدنه گل نفوذ کند .

 
 

 

1)     تمیز کردن سطح لعاب : لعاب  با استفاده از پارچه ای نرم تمیز می شود. به طور کلی آنها هنگام خروج از سطل  کاهنده دما سیاه به نظر می رسند اما می توانند به سطح درخشانی تغییرپیدا کنند.

 

نکات ایمنی

راکو مستلزم کار بار ظروف در دمای بسیار زیاد است و می تواند خطرناک باشد. برای پائین آوردن خطر باید دستکش هایی مناسب این کار، لباس محافظ، ماسک عینک ایمنی و انبربرای بلند کردن ظروف داشته باشید.

یک کپسول آتش نشانی نزد خود داشته باشید.

 

 

2)     ظروف را روی نگهداره لعاب قرارداده و بپزید تا بتوانید آنرا از کف کوره بلند کنید زمانیکه لعاب ذوب شد و ظرف گداخته شد در کوره را بردارید و در جای مطمئن بگذارید. با استفاده از دستکش مخصوص و ماسک ظرف را با انبر فلزی از کوره بردارید. عجله نکنید.

3)     سطل کاهنده دما : ظرف گداخته را به سطلی از خاک اره منتقل کنید. به سرعت دود میکند. بنا براین خیلی نزدیک آن قرار نگیرید. روی ظرف را با مقدار بیشتر خاک اره بپوشانید. در ظرف را محکم کنید.

 

   

عیب های لعاب

در متن های گذشته یکی از دلایل عیب های لعاب رو توضیح دادم و که چه مواردی باعث ترک و شره کردن لعاب میشود. در ادامه این موضوع به بر طرف کردن عیب آن می پردازیم

ترک برداشتن:

موثر ترین روش ها برای تصحیح این مشکل

1- افزودن سیلیس در بدنه یا لعاب

2- کم کردن فلدسپار در بدنه یا لعاب

3- کم کردن هر ماده ای که شامل سدیم یا پتاسیم باشد.

4- افزودن  برٌم

5- افزودن آلومینیوم برای مثال در محتویات گل

6- افزودن اکسید سرب

پخت به روش پیت pit firing
۱۳٩۱

پیت یکی از قدیمی ترین و ابتدای  روشهای شناخته شده است، تا زمانیکه کوره ها جای آنها را گرفتند.

ولی امروزه هنوز هم کسانی هستند که به این روش کار میکنند.

 

 

روش پخت :

زمین را گود میکنند و ظروف پخته شده  را درون زمین کنار یکدیگر می چینند. و سپس با موادی مانند چوب ، خاک اره ، برگ ، اکسید های فلزی ، نمک و ...   می پوشانند. ممکن است برای محافظت بیشتر درب بالای پیت با گل مرطوب پوشیده شود.

پیت پر شده را آتش میزنند و تا زمان سوخت کامل مواد داخل آن ادامه مییابد تا حدودا دمای آن به 1100 درچه سانتیگراد میرسد. بعد از خنک شدن کوره ظروف را در میاورند و تمیز میکنند. می توانید برای درخشش آن بعد از تمیز کردن از واکس اضافه کنید

 


    


گل رس

در حالت طبیعی گل رس را میشه تقریبا همه جای دنیا پیدا کرد. در حالت اولیه اش خیلی انعطاف پذیر نیست و برای انعطاف پذیریش باید موادی به اون اضافه کرد.

ترکیبات اصلی خاک رس سیلیس و آلومینا هستند.  مهمترین خاک رس کائولن یا گل چینیٍ که واستون قبل توضیح دادم.

قبل از اینکه خاکی رو برای پروژه خودتون انتخاب کنید باید در نظر بگیرید که چی می خواید بسازید و اینکه در چه دمایی پخته بشه. الان می خوام واستون از انواع  گل های معمول صحبت کنم

ارتن ویر : که معمولی ترین و کم هزینه ترین گل رس است. دمای این گل 1000تا 1800 درجه سانتیگرادٍ. این نوع گل بیشتر برای چرخ کاری مناسبه و کمتر برای روش های دستی استفاده میشه . ( جزئیات بیشترو در صفحه خودش بخونید)

استون ویر: گل های استون ویر محکم تر از گل های ارتن ویر هستن. این  گل در دمای بالای 1200 تا 1300 درجه پخته میشن. این نوع گل برای چرخ کاری و روش های دستی و مجسمه سازی مناسبند.

چینی ( پرسلانی) : سفالگران به دلیل اینکه دمای این نوع گل بسیار بالاست و تجهیزات لازم را برای پخت ندارند، کمتر ازش استفاده می کنند. بدنه های چینی بسیار سخت و محکمه. جذابترین ویژگی بدنه های چینی قابلیت نور دهی اونهاست.دمای پخت این نوع گل بیش از 1300 درجه است و به کنترل درآوردنش خیلی سخته در نتیجه برای مبتدیان مناسب نیست

منتظر باشید

گل رس

در حالت طبیعی گل رس را میشه تقریبا همه جای دنیا پیدا کرد. در حالت اولیه اش خیلی انعطاف پذیر نیست و برای انعطاف پذیریش باید موادی به اون اضافه کرد.

ترکیبات اصلی خاک رس سیلیس و آلومینا هستند.  مهمترین خاک رس کائولن یا گل چینیٍ که واستون قبل توضیح دادم.

قبل از اینکه خاکی رو برای پروژه خودتون انتخاب کنید باید در نظر بگیرید که چی می خواید بسازید و اینکه در چه دمایی پخته بشه. الان می خوام واستون از انواع  گل های معمول صحبت کنم

ارتن ویر : که معمولی ترین و کم هزینه ترین گل رس است. دمای این گل 1000تا 1800 درجه سانتیگرادٍ. این نوع گل بیشتر برای چرخ کاری مناسبه و کمتر برای روش های دستی استفاده میشه . ( جزئیات بیشترو در صفحه خودش بخونید)

استون ویر: گل های استون ویر محکم تر از گل های ارتن ویر هستن. این  گل در دمای بالای 1200 تا 1300 درجه پخته میشن. این نوع گل برای چرخ کاری و روش های دستی و مجسمه سازی مناسبند.

چینی ( پرسلانی) : سفالگران به دلیل اینکه دمای این نوع گل بسیار بالاست و تجهیزات لازم را برای پخت ندارند، کمتر ازش استفاده می کنند. بدنه های چینی بسیار سخت و محکمه. جذابترین ویژگی بدنه های چینی قابلیت نور دهی اونهاست.دمای پخت این نوع گل بیش از 1300 درجه است و به کنترل درآوردنش خیلی سخته در نتیجه برای مبتدیان مناسب نیست

منتظر باشید

روش ساخت لعاب در سفالگري و سراميك سازي

روش ساخت لعاب در سفالگري و سراميك سازي


طبيعت هميشه بهترين معلم بشر بوده. وقتي كه انسان روش برافروختن آتش را درك و ان را فراگرفت، بزرگترين تحول و انقلاب در زندگي روزانه بشر پديدار آمد. پايه هاي اوليه تمدن با اين رخداد بنا نهاده شد. احتمال دارد بشر با ابداء روش پخت نان بتدريج به شيوه سفالگري نيز پي برده باشد. احتمال ديگر اين است وقتي كه انسان در دامن طبيعت و در كلبه هاي دست ساز زندگي مي كرده درزمان فراغت به بازمانده هاي آتشفشاني برميخورده و با ديدن اين اثاراز جمله سنگهاي و سيليس ها ي ذوب شده به راز ساختن لعاب پي مي برد. بشر از راه تجربه و آزمايش بتدريج اين دانش را تكامل ميبخشد. تركيب و ساخت لعاب هاي شفاف سفال با تكامل دانش شيمي و آشنايي انسان با فلزات و كاربرد ان مرتبط است. اهميت سفال و لعاب سازي امروزه بخوبي در زندگي مدني مشهود است. بخش مهمي از ساختمان سازي و معماري، از جمله تركيبات حمام وآشپزخانه را در بر مي گيرد و با افزايش سطح بهداشت عمومي و نيز كاهش بيماري هاي خطرناك مسري ارتباطي مستقيمي دارد. زيرا در طول تاريخ مي بينيم سرزمين هايي كه ازاين موهبت برخوردار بوده اند به مراتب از طول عمر ورفاه بهداشتي بهتري بهره مند بوده و سطح مرگ مير نيزبالطبع دران كمتر مي بوده. در واقع ميتوان گفت كه صنعت سراميك سازي كه بخشي از صنعت سفالگري را تشكيل ميداده يكي از بزرگترين خدمتها را به بخش بهداشت در تاريخ نموده. هر قدر دانش بشردر بخش شيمي و لعاب سازي، سراميك سازي بيشتر پيشرفت مي نموده به همان اندازه نيز در شهر سازي و معماري موفقيت او افزوني مي يافته. در اين بخش ابتداء با انواع لعاب ها و روش ساخت اوليه ان و دربخش بعدي با فرمول روش ساخت انواع لعاب هاي رنگي به شكل كاربردي وعملي آشنا مي شويد.اهميت صنعت سفالگري و سراميك سازي و روش تهيه لعاب به نيازهاي اوليه بشر درعدم سرايت او به بيماري هاي مسري در بهداشت غذايي و بهداشت بدني مربوط بوده. در مرحله دوم نماد هنري و فرهنگي اين صنعت اهميت ميابد. زماني كه بشر هنوز كاغذ را اختراع نكرده بود، نقش سفال مانند ابزاررسانه ايي بوده تا فرهنگ و دانش و تجارب خويش را دران محفوظ دارد. بطور مثال ايرانيان با سفال مكاتبات و محاسبات خويش را به انجام ميرساندند. اين ماده نرم اين امكان را براي بشر فراهم ميكرده تا خط سمبل گويايي شكل گيرد وانسان تجارب و تفكرات خويش را دران نقش زند.........



منشاء لعاب ها

لعاب (Glaze)يک لايه شيشه ای نازکی است که بعد از پخت لعاب در يک درجه حرارت معينی حاصل بشود . البته آنقدر ذوب نمی شود که روی کار حرکت کند . تصور می شود که شيشه قبل از لعاب توسط مصريان بين 3000 تا 12000 سال قبل از ميلاد کشف شده باشد که اين کشف احتمالاً اتفاقی و از ترکيب شن و نمک در يک آتش بزرگ پديد آمده است . مصريان به اين ترکيب شن و ماسه ، خاک رس هم اضافه کردند و ديدند که اين مخلوط روی يک سطح عمودی که روی آتش قرار دارد می ايستد به اين ترتيب لعاب کشف شد . لعاب شيشه در ترکيب شيميايی با شيشه فرق دارد . اگر چه لعاب خود يک نوع شيشه است ولی شيشه به تنهايی و در يک حالت گداخته شکل می گيرد در حالی که لعاب با خاک رس يا فلز شکل می گيرد .
امروزه شيشه از سيليس ساخته می شود و شکل اکسيده شدن شيشه يا اکسيدها باعث می شوند که سيليس سخت در حرارت پايين تر گداخته شود . موادی که در شيشه استفاده می شود سرب و کربنات سديم می باشند . لعاب حداقل يک جزء ترکيبی بيشتر از شيشه دارد تا بتواند شيشه ذوب شده را روی یکسطح عمودی نگهدارد و آن هم اکسيد آلومينيوم می باشد که حالت چسبندگی آن را تشکيل می دهد . منبع اصلی لعاب خاک رس است .
مصريان از لعابهای قليايی بخاطر سديم (نمک) آن استفاده می کردند . چون اين ماده بيشتر در دسترس بود . چينی ها تا سال 200 قبل از ميلاد لعابهايی با حرارت بالا را توسعه دادن که اين کار با استفاده از چوب برای آتش کردن کوره ها انجام می گرفت . آنها دريافتند که حرارت ناشی از ذغال چوب که به ظروف می خورد باعث جلا دادن آنها می شود . بعلاوه چينی ها به ذغال چوب ترکيبی از اکسيد سرب و نوعی سنگ سيليکاتی اضافه می کردند . در سال 500 قبل از ميلاد چينی ها از رنگهای مختلف سربی استفاده می کردند که ترکيباتی از اکسيد يک فلزی ، مخصوصاً از مس بود که نوعی لعاب فيروزه ای توليد می کرد ولی در لعاب سربی سبز چمنی با سبز مغز پسته ای ايجاد می شود . اصولاً رنگ ها اثر زيادی از طريق ترکيب لعابها ايجاد می کند .
لعاب می تواند مات يا بلوری باشد . شفاف يا کدر باشد . زبر يا نرم باشد و بالاخره رنگی يا ساده باشد . لعاب همچنين وسيله جانبی است برای تزيينات و غير قابل نفوذ ، با دوام ، قابل شستشو و مقاوم در برابر مواد اسيدی و باکتری دار بطور کلی سطح بدنه کار را ضخيم نمی کند يا اگر تخلخلی روی بدنه باشد آن را می پوشاند .
لعابها می توانند از نظر فرمول هم ريشه باشند در آزمايشات مواد خام يا منابع ديگر نيز از يک فرمول ريشه ای محسوب می شوند . ترکيبات رنگی در لعاب دقيقاً همان هايی نيستند که در نقاشی بکار می روند و نمی توانند عيناً مثل رنگهای نقاشی بکار می روند و پخت آنها بايد در حرارتهاب مختلف مدنظر قرار گيرد . مثلاً رنگدانه های سراميک بعضی وقتها مثل رنگدانه های نقاشی می باشند و حتی بعضی رنگهای نقاشی می توانند در رنگهای لعابی و با حرارت پخت پايين بکار روند شما می توانيد ترکيبات رنگی اکسيد فلز شيشه را با لعابها امتحان کنيد و همينطور با رنگين سازهای تجاری و يا با رنگهای نقاشی .
در بعضی از اقوام و فرهنگها از لعاب برای جلا دادن استفاده نمی کنند سرخپوستان آمريکای شمالی و جنوبی خود ظروف سفالی را با صيقل دادن شفاف و براق می کنند . يا روی ظرف گلی دوغابی از جنس خود ظرف سفال می ريزند تا سطح آن شفاف شود . بعضی از قبايل آمريکای جنوبی و مرکزی و همچنين آفريقاييها و سرخپوستان دريافتند که اجزاء و عناصر ماده ای مثل « شير» روی کار سفالی تمام خلل و فرج بدنه را کاملاً می پوشاند يا مثلاً ديگران دريافتند که رزين ( صمغ) درخت اگر داخل کوزه های داغ ماليده شود آن را شفاف می کند . اين نوع روکش ها ممکن است دوام زيادی داشته باشند اما دائمی نيستند بخاطر اينکه از لعاب ساخته نشده اند .

تاريخچه ظروف چيني

تاريخچه ظروف چيني

 

ظروف چيني بيش از 1700سال پيش براي اولين بار توليد شد و چندي نگذشت که اين ظروف چيني از مرز دريا ها هم گذشت و به کشورهاي ديگر صادر شد . برخي از ظروف چيني نفيس هم اکنون در موزه هاي معروف جهان نگهداري ميشود . بر اساس اسناد تاريخي ، تاريخ صدور ظروف چيني ساخت چين به خارج از کشور به قرن هشتم باز مي گردد ، در آنزمان ظروف چيني به منطقه خاور ميانه از مبادي تمدن جهان صادر مي شد ، اين ظروف ابتدا فقط مورد استفاده پادشاهان و اشراف بود وکمي بعد به دست تاجران رسيد . از نظر آنان ظروف چيني که از خاک و گل تهيه شده بود وبه يشم شباهت داشت ، عجيب و افسانه اي بود . در قرن نهم ميلادي بغداد مرکز تجارت جهان اسلام بود ، ابريشم و ظروف چيني کالا هاي عمده تحارت وقت بود . شايان ذکر است " جنگ خه " دريانورد معروف سلسله "مينگ" از سال هاي 1405-1433ظرف 29 سال 7 بار به اقيانوس آرام جنوبي و اقيانوس هند سفر کرد و بر اثر فعاليت هاي وي تجارت خارجي چين به اوج خود رسيد. " جنگ خه " در سفرهاي خود بسياري از ظروف چيني ساخت شهر " جين ده جن" را همراه برده و به نقاط مختلف اهدا کرد، بسياري از اين ظروف هم اکنون در موزه هاي کشورهاي مختلف نگهداري مي شود . در موزه " تپکابي" استانبول ترکيه 13058 عدد ظروف چيني نگهداري مي شود که همه آنها متعلق به توليدات کوره هاي دولتي است . مخصوصا ظروف آبي و سفيد رنگ سلسله " يوان " ( 1206-1368) که تزييناتي با سبک اسلامي دارد ، ظروف چيني آن زمان که در موزه هاي چين نگهداري شده از نظر کيفي با آثار جمع آوري شده در موزه مزبور قابل مقايسه نيست و اين مساله ثابت مي کند که ظروف آبي و سفيد رنگ صادراتي آن زمان طبق سفارش ساخته و از مواد مرغوب تهيه شده است

 
 
 

ظروف چيني چين در قرن 16م ابتدا به پرتغال سپس به بازار اروپا راه يافت. . پس از چند سال جنگ ، هلند به جاي پرتغال براقيانوس آرام غربي تسلط يافته و بزرگترين مشتري ظروف چيني ساخت چين تبديل شد . درسال هاي 1636، 1637و 1639 هلند جمعا صد ها هزار ظرف چيني ساخت شهر " جين ده جن " را خريد . درقرن 18م ميزان صادرات ظروف چيني به اروپا به 60ميليون رسيد . تفاوت ظروف صادراتي " چين ده جن " از لحاظ شکل قالب و سبک هنري بافرآورده هاي فروش داخلي به دليل مطبق سازي با رسوم غربي ها اعمال شده بود

 

براي نمونه ، نوعي از ظروف آبي و سفيد رنگ وجود دارد که علاوه بر نقشه هاي گل و پرنده و انسان که در نقاشي سنتي چين غالبا ديده مي شود ، نقش هاي تزييني خارجي مانند نقش گل لاله هم در آنها نمودار است که به ميزان فراوان مورد علاقه اشراف اروپايي بوده است . بسياري از کشورها به محض خريداري ظروف چيني مبادرت به تقليد و ساخت آن مي کردند . "ايزنيک" واقع در جنوب شرق استامبول " جين ده جن " ترکيه ناميده مي شود . سال 1755اروپائيان در قاره خود خاک چيني که مواد اوليه براي تهيه ظروف چيني است را پيدا کرده و در سال 1768 براي اولين بار ظروفي نظير ظروف ساخت " جين ده جن " را تهيه کردند . مبلغان مسيحي در قرن 18 م مدارکي فني از چين به اروپا بردند و باعث شد اروپاييان فناوري ساخت ظروف چيني را فرا گيرند .

ظروف

ظروف ملامین

ترکیب شیمیایی مورد استفاده در تهیه این ظروف حاوی مقداری مواد ازته است و به همین دلیل، برخی شرکت ها در تقلب های غذایی خود پودر ملامین را به شیر خشک افزوده و به بازار عرضه می نمودند. مصرف این گونه شیرهای خشک در نوزادان عوارض جدی و کشنده ای به همراه داشت و امروزه به شدت نسبت به چنین تقلب هایی واکنش نشان داده می شود. به همین ترتیب، چنانچه خراش های زیادی در این ظروف بوجود آمده باشد و به ویژه هنگام صرف غذا در این گونه ظروف، احتمال ورود مواد ملامینی به غذا و ایجاد مسمومیت هایی ولو خفیف وجود دارد. از طرف دیگر، این منافذ و خراش‌های موجود در سطح ظروف ملامینی، محل مناسبی برای رشد و تکثیر انواع میکروب‌ها می شود.

 

علت علاقه مردم به خرید این ظروف، مقاومت آنها در برابر شکسته شدن و همچنین ارزان و سبک بودن است؛ گرچه امروزه توجه به این گونه ظروف تا حدودی کاهش یافته و با ورود ظروف دیگری نظیر پیرکس، چینی و آرکوپال، این ظروف کاربرد خویش را در مجالس و محافل رسمی از دست داده و تنها در برخی اوقات خاص نظیر مسافرت‌ها و پیک نیک مورد استفاده قرار می‌گیرند.

 

برای احتراز از آسیب به پوشش خارجی این ظروف، شستشوی آنها نباید توسط سیم ظرف‌شویی یا دیگر اجسام خشن صورت گیرد. همچنین، از ظروف ملامین نباید برای خرد نمودن سبزی، گوشت و حتی بریدن میوه استفاده نمود؛ زیرا ممکنست چاقو به لعاب واقع در سطح خارجی ظرف آسیب زده و علاوه بر خطرات ذکر شده، تمیز نمودن این ظروف را سخت نماید. مرور زمان نیز ممكن است باعث از بین رفتن كیفیت این ظروف یا لب‌پر شدن آنها شود و به دلیل احتمال ایجاد آلودگی، استفاده از ملامین‌های ترك‌دار و كهنه توصیه نمی‌شود.

 

ظروف شیشه‌ای

چنانچه موادی شامل سیلیس، كربنات سدیم، سولفات سدیم و برخی مواد معدنی دیگر با یکدیگر مخلوط شده و آنها را در کوره‌ با دمای 1500 درجه سانتی‌گراد حرارت دهند، ماده ذوب شده خمیری شکلی بدست می آید که شیشه گران آن را در قالب‌های مختلف با اشکال دلخواه مانند لیوان، استکان، بشقاب و دیس ریخته و خمیر مربوطه را در قالب به مدت چند ساعت باقی می گذارند تا ظروف شیشه ای به شکل و قالب دلخواه حاصل شود. پس از آن ظروف با احتیاط از قالب مربوطه خارج می شوند. شیشه بشدت کم محلول بوده و تنها در آزمایشگاه چنانچه پودر شیشه را در آب داغ مدتی به هم زنند، به مقدار بسیار ناچیز حل می شود. لذا، ظروف شیشه ای به دلیل عدم ورود به غذا و همچنین بخاطر این که با ترکیبات غذایی واکنش نداده و تاثیری بر مواد مغذی غذاها ندارند، ظروف مناسب و قابل استفاده ای هستند. البته لازم است در هنگام استفاده از آنها رعایت نکات احتیاطی برای احتراز از شکسته شدن و یا غیر بهداشتی شدن غذای مورد طبخ، بعمل آید.

از آنجا که شيشه بو، رنگ و مزه ای را به موادی که با آن در تماسند منتقل نمی کند، لذا نگهداری چای خشک، پودر قهوه، اوديه جات و گياهان خشک در اين ظروف مناسب می باشد. اسانس های ميوه ها و سبزيجات به کمک حلال های قوی استخراج می شوند و بسيار فرار هستند. وجود حلال در اين اسانس ها موجب می شود که ظروف پلاستيکی نازک را تخريب کنند. درصورت نگهداری اسانس ها در ظروف فلزی، حالت اسانس تغيير می کند و يا ظروف را تخريب می نمايد. در حالی که نگهداری آنها در ظروف شيشه ای بسيار مناسب است. توصيه می شود برای نگهداری اسانس ها از ظروف شيشه ای رنگی استفاده شود.

ظروف چینی

اينها در واقع نوعی از سراميک هستند که مورد استفاده جهت تهيه، سرو و صرف غذا واقع می شوند و همچون سراميک در طی دو مرحله پخته و آماده عرضه می شوند. در اولين مرحله خاک چينی بصورت گل در آورده شده و درون قالب ها شکل داده می شود (مثل به شکل ديس يا بشقاب) و در کوره حرارت می بيند. سپس با لعاب خاصی پوشانده شده و دوباره در کوره قرار می گيرد. در هر دو مرحله عمليات پخت با دمای بيش از 1000 درجه سانتيگراد انجام می شود.

اين ظروف را بر اساس فرآيند توليدشان (از جمله فرآیند حرارتی، دمای پخت، درصد جذب آب و شفافیت یا نورگذری) تقسيم بندی می نمايند.

استاندارد مربوط به ظروف چينی از سال 1353 در كشور تهیه شده و سپس در سال های بعدی  تجدیدنظرهایی در آن بعمل آمده و بمرور تكمیل شد.

ظروف پیركس:

اصول تولید اين ظروف نيز مشابه با ظروف شیشه‌ای معمولی بوده و تنها با گذراندن یک مرحله تولیدی خاص، مقاومت این ظروف در برابر حرارت افزایش می يابد و بنابراين می توان این ظروف را برای پخت و پز و نگهداری غذای گرم به کار برد.

از آنجا که شیشه در کل رسانای خوبی نیست، انتقال حرارت در این ظروف بسرعت و به طور یكنواخت صورت نمی‌گیرد و به همين دليل هنگامی که از این ظروف برای پخت مواد غذایی بر روی شعله گاز استفاده می شود، لازمست غذا به طور مداوم به هم زده شود تا انتقال حرارت در ماده غذایی بطور مناسب صورت گيرد.

این ظروف برای نگهداری انواع مواد غذایی گرم، اسیدی (نظیر ترشی‌جات)، قليايی (حاوی جوش شيرين يا ديگر مواد قليايی) و معطر مناسب هستند. پخت و پز مواد غذایی در اين ظروف بر روی شعله مستقیم گاز و يا در دستگاه مایکروویو نيز قابل انجام است؛ گرچه لازمست از ريختن آب يا غذای سرد بر روی آنها هنگامی که بسيار داغ هستند، احتراز شود و نيز ظروف داغ بطور ناگهانی به فريزر منتقل نشوند.

 

ظروف آرکوپال:

اين گونه از ظروف چينی که زيبايی مشابه ديگر ظروف چينی و استحکامی بيش از آن را داشته و در عين حال سبک و تاحدودی شفاف هستند، موجب اقبال عمومی به آنها گرديده است. درواقع، این ظروف از شیشه زیباتر و نشكن‌تر و همچنين از چینی سبك‌تر است.

برای تولید این ظروف، مواد اولیه ظروف شیشه‌ای را به همراه برخی مواد معدنی تا دمای 1500 تا 1600 درجه سانتیگراد حرارت می‌دهند تا ذوب شود. مراحل تولید این ظروف تا این مرحله مشابه سایر ظروف شیشه‌ای است. ولی در مرحله انتهایی که مرحله قالب ریزی است به جای قالب‌ریزی معمول در سایر ظروف، از دستگاهی مشابه سانتریفوژ استفاده می‌شود که با استفاده از نیروی گریز از مرکز ظروفی نازک را شکل می‌دهد. این ظروف نيز همانند ظروف پیرکس در مقابل حرارت مقاومت قابل توجهی دارند.

هنر سفالگری ایران

فلات ایران با تنوع اقلیمی خود باحتمال زیاد یكی از مهمترین خاستگاههای اصلی پیدایش و گسترش صنعت سفالگری در آسیای غربی می باشد. روند رو به رشد سفالگری در طول هزاران سال، در هیچ منطقه ای از آسیای غربی مثل ایران نبوده است. نقاط عطف این روند بدون تردید در پیدایش سفال در حدود هزاره هشتم پ.م در منطقه زاگرس مركزی و پیدایش چرخ سفالگری و تعامل كوره های سفال پزی در هزاره چهارم پ.م نمود پیدا كرده است.

سفال (سفالينه). اين اصطلاح، بنابر تعريف لغتنامه‌ها عموما به معنی اشيا ساخته شده از گل پخته هستند، مانند كاسه، كوزه، و غيره... همچنين سفالينه، سفال ساخته شده را می‌گويند. سفالين نيز شامل انواع اشيايی است كه از سفال می‌سازند. اصطلاح اروپايی" سراميك" نيز داری مفاهيم سفال در زبان فارسی است، كه از واژه يونانی (Keramikos) كه خود از (Keramon) به معنی خاك رُس گرفته شده است. بنابراين سفالگری نيز به هنر يا صنعت ساخت ظروف و اشيا گلی پخته اطلاق می‌شود. معمولا محصولات را اگر بدون لعاب باشند سفال و اگر لعابدار باشند بر حسب گل و لعابی كه در آنها به كار رفته بدل چينی می‌نامند. سفال در واقع نخستين محصول هنری و صنعتی مردمان اوليه و حاصل نياز و شعور آدمی، در به كار گيری عوامل طبيعت است، و از آنجا كه مواد اوليه آن شامل: خاك، آب، و آتش در سرزمين‌های محل سكونت بشر یافت می‌شده است، نشانه‌های توليد آن را در تمامی نقاط مسكونی انسان مشاهده می‌كنيم. كهنترين اشيا سفالی بدست آمده از كاوش‌های باستان‌شناسی ايران مربوط گنج دره در استان كرمانشاه است؛ كه تاريخ آن به هزاره هشتم پيش از ميلاد می‌رسد.

سفالگری، هنری است كه به صورت (شكل) سنتی طی هزاران سال اصول فنی ارزشمند خود را تا به امروز حفظ كرده است. علاوه برارزش‌های هنری با بررسی دقيق اين آثار، امكان شناخت حرفه‌ها، صنايع و آثار مادی طوايف و جوامع بشری در قلمروهای فرهنگ‌های گوناگون را فراهم می‌آيد. بنابرآنچه گذشت، بايد سفال را به عنوان تجلی فعاليت ذهن و خلاقيت و ابداع هنری انسان‌های گذشته ارج نهاد. زيرا سفالگری هنری همگانی بوده كه نه تنها سليقه ابداع كننده، بلكه نشانه‌های معينی از زندگی اجتماعی و دوره زندگی و ويژگی‌های مادی و معنوی آن را به ما نشان می‌دهد، و وسيله مستقيمی برای شناسايی تمدن شهرها، اقوام و ادوار مختلف است. زيرا هر ملتی برای تزئين سفال‌های خويش، نشانه، اشكال و تزئينات ويژه خود را به كار می‌برده است. برای تامين منظور باستان‌شناسان با بهره‌گيری از هنر طراحی و تكنيك‌های دقيق، باستان‌شناسان می‌كوشند به قطعات و اشيا مختلفی كه از مناطق باستانی بدست می‌آيد، جان داده و با به تصوير كشيدن تمام نقوش به كار رفته در سفالينه‌ها به تعيين دوران مورد نظر پرداخته، به اسرار هنر و بسياری از ناشناخته‌های زندگی آن دوران پی می‌برند.
سفال : هنر سفال سازي نزد باستانشناسان قدر و منزلت خاصي دارد، چه همين قطعه‌هاي كوچك سفال كه به ظاهر ناچيز به نظر مي‌رسد، ما را به زمانه و زندگاني مردم آن روزگاران مي‌رساند. فن سفال سازي درايران، از ابتداي تمدن تا به امروز ادامه يافته و در طي اين مدت تغييرات گوناگوني به خود ديده است. به نوشته گيرشمن، در حدود ده هزار سال پيش، كساني كه دركوهستانهاي بختياري ضمن پرداختن به شكار و تهيه خوراك، به ساخت ظروف سفالي نيز اشتغال داشته‌اند. اين نظريه كه بيشتر باستانشناسان، آغاز صنعت سفال سازي را از ايران مي‌دانند، در خور توجه است. به نوشته پروفسور پوپ در كتاب بررسي هنر ايران «مداركي كه اخيراً به دست آمده قوياً موجب اثبات فرضيه‌هاي چند سال اخير است مبني بر اين كه كشاورزي و شايد صنايع پيوسته به آن يعني : كوزه‌گري و صنعت سفال‌سازي و بافندگي از فلات ايران آغاز شده است».

سير تكامل سفال‌گري در تپه‌هاي باستاني، خيلي زود ساكنان اوليه را متوجه كرد كه مي‌توانند از طريق سفال نيازهاي خود را برآورده كنند. سفال بهترين اثري است كه از جوامع اوليه بر جاي مانده است، به ويژه در تمدنهاي فلات ايران، مراحل مختلف تمدني را به نام اين سفالها مشخص كرده‌اند:

سفالگری

تمدنهاي شمال «سفال خاكستري» و تمدنهاي غربي «سفال نخودي» و دوره تمدن ايلام «سفال منقوش». نخست به درون ظرف اهميت داده مي‌شد، ولي بعدها، در سفالينه‌هاي نقشدار تزيينات به جدار بيروني ظرف نقش بست. بيشتر اين ظروف به شكل كاسه، كوزه‌هاي پايه‌دار، ليوان و ظروف شبيه به مجسمه حيوانات است. اختراع چرخ كوزه‌گري در هزاره چهارم در ايران، دگرگوني بزرگي در صنعت سفال سازي پديد آورد. اشياي سفالينه مكشوفه از سيلك و محوطه‌هاي باستاني جنوب شوش، چغاميش و تل‌باكون در تخت جمشيد حاكي ازساخت سفال با چرخ است. در همين دوره تحولي نيز در ترسيم نقوش پيدا شد: نخست با نقوش هندسي و تزييني بدنه ظروف را آرايش كردند و پس از مدتي نقش حيوانات معمول شد و زماني بعد هنرمندان براي بيان اعتقادات و گاه وضعيت محيط و زندگي، موضوع خاصي را به كار مي‌بردند، بيشتر خصايص زندگي اعم از مذهبي، اخلاقي و هنري را با نقش بر سفال مي‌نشاندند. از اكتشافات تپه سيلك، تپه حصار، تپه گيان در نهاوند و ديگر تپه‌هاي باستاني، چنين برمي‌آيد كه از هزاره پنجم قبل از ميلاد، ساكنان اين نواحي به ساختن ظروف سفالين منقوش مي‌پرداختند.
هنرمند سفالگر پيش از تاريخ ايران با نقاشي روي سفالينه‌ها گويي شعر مي‌سرود. سفالگر نقاش با استفاده از عناصر بصري ساده، اشياء و حيوانات و انسان را مي‌نماياند، مثلاً خطوط موّاج موازي در درون يك دايره و مستطيل، نشاندهنده آب است و مثلثي كه سطح آن چهارخانه بندي شد، نشانگر كوه يا مربعي كه با خطوط افقي و عمودي تقسيم و خطوط موّاج در آن ترسيم شده، احتمالاً نشانه زمين زراعتي است. جانوران منقوش روي ظروف عمدتاً عبارتند از: بز، قوچ، گوزن، گاو، پرندگان و غيره. امّا برخلاف نقاشي غارها در اينجا شكل واقعي حيوان مورد توجه نبوده، بلكه طرح خلاصه و اغراق شده آن مطرح است. زيرا كه آرايش سفالينه در كار سفالگر اهميت بيشتري دارد: او به دلخواه، شكل طبيعي را به شكل تجريدي تبديل مي‌كند تا بدين ترتيب مقاصد تزييني خود را برآورده سازد.

در اين دوره بدنه سفال لطيف و درخشان شد و در تمام تپه‌ها و دهكده‌هاي باستاني كم و بيش اين مراحل طي شده است. مي‌توان گفت كه اين مراحل به دوره تمدني بستگي داشته است. مثلاً زماني كه سفالها خشن و ناصاف بود، خانه‌هاي مردم نيز از گل و چينه ساخته شده بود، امّا در مرحله‌اي كه سفالها نازك و صيقل‌دار شد، خانه‌ها نيز با خشت و آجر ساخته شده‌اند.

در ميان ظروف دوره هخامنشيان تعدادي مجسمه سفالي هست؛ اين مجسمه‌ها، از مجسمه‌هاي طلايي كه بيشتر به شكل شيرند، تقليد شده‌اند. به اين نوع ظروف سفالي، ظروف «ريتون» مي‌گويند.

در دوره اشكانيان به سبب توجه خاص به ظروف زرين و سيمين، ساخت ظروف سفاليني رو به كاهش نهاد. از ويژگيهاي سفال‌گري اين زمان، بايد به لعاب ظروف اشاره كرد. رنگ اين لعابها سبز روشن تا آبي فيروزه‌اي رنگ بود. اشياء باقي مانده از اين دوره، شامل خمره‌هاي بزرگ براي انبار آذوقه، تابوتهاي سفالي با نقش انسان و ظروف گلدان شكل و قمقمه‌هايي كه با لعاب تزيين شده‌اند.

در دوره ساسانيان با اينكه هنر ـ صنعت و معماري رو به كمال گذاشت، ولي صنعت سفال‌سازي پيشرفت چنداني نداشت. شايد اين گونه تزيينات ساده ظروف بدون لعاب، پايه‌اي شد براي به وجود آمدن ظروف با نقش افزوده (باربوتين) اوايل دوره اسلامي.

شيشه : شايد بتوان نخستين مرحله شيشه‌سازي را در ايران به دوره ايلاميها نسبت داد. در كاوشهاي معبد چغازنبيل تعداد بسياري لوله‌هاي مجوّف شيشه‌اي به دست آمده كه به صورت مورّب درون چهار چوبهاي پنجره‌هاي معبد،‌ كنار يكديگر قرار داده مي‌شدند. گذشته از اين آثار، در اينجا قطعه‌هايي ازلعاب شيشه مخصوص ترصيع در كاشيهاي لعاب دار، مهره‌هاي بدل چيني كه برخي از آنها با لعاب شيشه ساخته شده بودند به دست آمد. وجود مهره‌هاي بدلي چيني و كاشيهاي لعاب‌دار و مهره‌هاي شيشه‌اي از محوطه باستاني مختلف ايران چون شوش، زيويه، حسنلو و… نشان مي‌دهد كه ساخت چنين اشيائي در دوره هخامنشي نيز تداوم و توسعه داشته است.

با آغاز حكومت هخامنشي در نيمه‌هاي هزاره اول (550 پيش ازميلاد) هنر ساخت اشياي شيشه‌اي از نظر طرح و نقش وارد مرحله نويني شد. ظاهراً با آغاز پادشاهي اشكانيان در ايران و نزاعهاي اين سلسله با حكومت سلوكي، هنر شيشه‌گري با ركود روبه‌رو شد. وجود تعدادي ظرف شيشه‌اي از محوطه‌هاي باستاني پارت به ويژه در «نسا» نخستين پايتخت اشكانيان، حكايت از تداوم اين صنعت در دوره اشكاني دارد.

دوره ساساني را مي‌توان اوج هنر آبگينه‌سازي ايران پيش ازاسلام دانست، كشف اشياي فراوان شيشه‌اي در اشكال مختلف و كاربردهاي گوناگون از محوطه‌هاي باستاني گواهي بر اين مدعاست. مهمترين نوع تزيين ظروف در اين دوره، تراش به اشكال گوناگون، به ويژه تراش لانه زنبوري است كه به صورت گسترده بر روي پياله‌هاي نيم كروي و ظروف ديگر انجام مي‌شده است.

مُهر : با پيشرفت مدنيت در مواردي همچون خانه سازي، اهلي كردن حيوانات، فعاليتهاي كشاورزي، صنعت سفال سازي،‌ كوزه‌گري، تهيه دوكهاي سنگي و گلي براي نخ ريسي و پارچه بافي و ساختن ابزار مختلف حتي لوازم زينتي و آرايش از انواع سنگها، ساخت مُهر نيز براي گسترش بازرگاني ارتباط ميان اقوام و ملتها رواج يافت. ضروري بود كه محتويات يك خمره يا يك عدل بار را تضمين و مراقبت كنند تا مال التجاره دست نخورده در مقصد تسليم شود. براي تشخيص مالكيت، از مهر استفاده مي‌كردند. روي كلوخه‌اي ازگل رس علامت‌گذاري مي‌شد و آن را در دهانه خمره جاي مي‌دادند و يا به طنابي مي‌بستند.

پيش از اختراع خط، از نيمه‌هاي هزاره چهارم پيش از ميلاد، انسان با حكاكي تصاوير بر روي مهر مقصود خود را تفهيم مي‌كرده است. پس از اختراع خط، اين پيامها، شامل تصاوير و خط، بر مُهرها حكاكي مي‌شد. جنس ابتدايي‌ترين مهرها از گل پخته، سنگ گچ، آسنگ آهن، مرمر، عاج و استخوان، شيشه،‌ فلز و احتمالاً گوش ماهي بوده است. مهرهاي اوليه معمولاً داراي يك سوراخ بودند كه به عنوان آويز در گردن‌بند يا دستبند و به احتمال قوي براي طلسم نيز به كار مي‌رفتند.

يكي از زيباترين مهرها، مهرهاي استوانه‌اي يا سيلندري بوده است. كاربرد مُهرهاي استوانه‌اي، همان كاربرد مهرهاي مسطح و عادي است كه براي ثبت معاملات تجارتي و فرمانها و اسناد مالي، امضاء و جنبه‌هاي ديني و اساطير به صورت طلسم براي مهر و موم و غيره به كار مي‌رفت. به مرور نقوش مانند ديگر هنرها و دانشها راه تكامل پيمود و به درجه‌اي از كمال رسيد.


در علم باستان‌شناسی كه كشف مدارك عينی تاريخی و تعبير و تفسير اين مدارك را بر عهده دارد، اهميت طراحی فنی از يك قرن پيش مورد توجه دانشمندان و محققان قرار گرفته است. باستان‌شناسان قطعات و اشيا مكشوفه را به گروه طراحی سفال می‌سپارند واين گروه با بهره‌گيری از هنر و فن طراحی و تكنيك‌های دقيق می‌كوشند كه تمام جزئييات و تزئينات و نقوش به كار رفته در سفالينه‌ها را به تصوير بكشند.
سفال یکی از قدیمیترین ساخته های دست بشر است که در تمام طول عمر وی از قدیمیترین ایام تاکنون مورد استفاده قرار گرفته است . به این جهت درگاهنگاری دورانهای پیش از تاریخ نقش مهمی دارد. ساخت سفال با گذشت زمان به نسبت تغییر فرهنگهای پیش از تاریخی و تجربه اندوزی اقوام بشری از نظر جنس، فرم، رنگ و نقش دچار تغییراتی چشم گیر شده است. این تغییرات عاملی تعیین کننده در تقسیم بندی انواع سفالهای پیش از تاریخی و بعد از آن در مورد چگونگی ساخت اولین سفال بدست انسان نظرات مختلفی ارائه شده است. عده ای ریشه سفال را در صنعت سبد بافی می دانند و معتقدند برای اولین بار گلهای اندود کننده کف سبدهای گیاهی پس از خشک شدن و یا قرار گرفتن در آتش و سوختن چوبهای سبد، الهام بخش سفال سازی بوده است. عامل پیدایش صنعت سفال سازی هر چه باشد در این مورد شکی نیست که سفالهای اولیه دست ساز و خشن و ماده چسبندگی آنها شن و گیاهان خرد شده بود است در حدود 10000سال پیش که انسانهای ساکن بین النهرین زندگی غار نشینی و دوران جمع آوری غذا را پشت سر گذارده و به دوران تولید غذا شروع نموده بودند. در پهنه دشت بصورت اجتماعات اولیه کشاورزی مستقر شده بودند، تمدنی را بوجود آوردند که از مشخصات آن ساخت سفال های ظریف و زیبای نخودی و قرمز رنگ است. این تمدن همراه با خصوصیات دیگر آن در این منطقه شکوفا گردید و به تدریج در دنیای پیش از تاریخ در منطقه وسیعی گسترش یافت. آثار و بقایای این نوع سفال از شرق دریای مدیترانه تا دره رود سند در حفاری های باستان شناسی در مناطق باستانی آشکار گردیده است. یکی از سنتهای مشخص سفالگری فلات ایران سفال قرمز رنگ منقوش می باشد که در طول هزاره های ششم و پنجم ق.م. در حاشیه ک ویر در فلات مرکزی ایران شکل گرفت و متداول شد. این سفال ها دست ساز و برنگ قرمز و دارای خمیری مخوط با پودر شن یا گیاهان خرد شده می باشد. این نوع سفال طی حفریات باستان شناسی از محوطه های باستانی چشمه علی ،قره تپه شهریار ، اسماعیل آباد ، تپه زاغه ، سیلک و حصار شناسائی شده اند.

مهمترین تحمل در صنعت سفالگری که این صنعت را بکلی دگرگون ساخت اختراع چرخ سفالگری است که در هزاره چهارم ق.م. اتفاق افتاده سفالگران ابتدا از چرخهای کند گردش یا بطئی استفاده کرده و سپس به چرخهای پرسرعت و تند گردش که امروز نیز مورد استفاده کارگاههای سفالگری سنتی است دست یافتند.

از اوائل هزاره سوم ق.م. نوع دیگری سفال از مناطق شمال فلات ایران به سمت داخل فلات نفوذ می کند که به سفال خاکستری معروف است. این نوع سفال چرخساز می باشد و از نظر سبک ساخت و تزیینات تحت تاثیر ظروف فلزی هم عصر خود قرار گرفته است . سفال خاکستری با تکنولوژی بالا و در کوره ای مخصوصی که سفالگر بخوبی در آن کنترل حرارت و میزان اکسیداسیون فعال را اعمال می کرده است پخته شده اند. فرهنگ سفال خاکستری از اوائل هزاره سوم ق.م. در مناطق باستانی یانیک تپه اردبیل ، تورنگ تپه گرگان ، تپه حصار دامغان شناسائی شده است. سفال خاکستری براق در طول عصر آهن یعنی از اواسط هزاره دوم ق.م. به بعد در اکثر نقاط فلات ایران گسترش یافت و در همین دوره به اوج زیبائی ، ظرافت و پیشرفت تکنیکی در ساخت و پخت و و تزیین رسید. از نیمه های هزاره اول ق.م. با رونق فلزکاری صنعت سفالگری رو به افول می رود بطوریکه در دوران تاریخی سفالهای ساخته شده عمدتاً بسیار خشن و بدون نقش هستند و از ظرافت سفالهای پیش از تاریخی خبری نیست

اوج تمدن و هنر سفال در ایران به دوره سلجوقی باز می گردد و لعاب های زرین فام این دوره ، از آثار هنری بی نظیر در دنیا شناخته شده است.

تا كنون نمونه سفالهای پیش از 800 محوطه باستانی ایران ، در دوره های فرهنگی پیش از تاریخ، تاریخی و اسلامی فلات ایران در بانك سفال ایران ذخیره شده است. بیشترین تعداد مربوط به مناطق شمال مركزی و شمال غرب ایران می باشد. در حال حاضر ذخایر اطلاعاتی بانك سفال ایران برای آموزش دانشجویان رشته باستان شناسی دانشگاه تهران مورد استفاده قرار می گیرد. لازم به ذكر است، پژوهشگران علاقمند ان دیگر نهادهای آموزشی و پژوهشی كشور نیز میتوانند از اطلاعات این بانك استفاده نمایند.

بن مایه های نوشتار:

كتاب سفال ايران، فن و هنر سفالگری، پيشينه سفال و سفال‌گری در ايران

موسسه باستان شناسی ایران

شورای گسترش زبان فارسی

نقاشی روی ظروف شیشه ای و سفال و سرامیک و چینی با رنگ کوره ای هنری است ماندگار .

نقاشی روی ظروف شیشه ای و سفال و سرامیک و چینی با رنگ کوره ای هنری است ماندگار .

و در اینکار بیشتر از شیشه های دست ساز استفاده میشود و سعی مان بر این است که این هنر کاملا ایرانی باشد و پخته شدن رنگ به ارزش کار می افزاید . قابل توجه است که در این هنر حتما باید رنگ پودری کوره ای که با روغن مخصوص مخلوط میشود استفاده شود تا حین پخت نسوزد .عکسهایی که برای اینکار استفاده میشود نیز با همین رنگها ساخته شده و دارای پخت با درجه دماهای مختلف میباشند.

صنایع دستی همدان :

صنایع دستی همدان یکی از صنایع دستی های فعال می باشد بطوری که کارگاه موجود در حوضه صنایع دستی همدان بالغ بر ۱۹ هزار و ۶۸۰ کارگاه رسیده است البته بیشترین تعداد در صنایع دستی همدان ، مصنوعات چوبی میباشد و بیشترین کارگاههای موجود در حوضه اختیاری استان همدان در شهرستانها آن مستقر میباشد . صنایع دستی خوشبختانه از شغلهایی است که در آن خانمها و آقایان با همدیگر به موفقعیتهای بارزی رسیده اند و شامل هر دو گروه میشود . و در صنایع دستی هنر و توانمندی حرف اول را میزند و اشخاص هنرمند این استان خوشبختانه از سوی صنایع دستی این استان حمایت میشوند و با این تفاسیر صنایع دستی هر استانی برای هنرمند یک پشتیبان به حساب میاید در حال حاضر ۱۵۵ رشته هنری در صنایع دستی استان همدان فعال هستند و این موضوع یکی از درجات افتخار صنایع دستی همدان محسوب میشود .

آینه‌کاری

آب و آینه همواره نزد ایرانیان به صورت دو نماد پاکی، روشنایی، بخت، راستگویی و صفا بشمار می آید و شاید به کار گرفتن آینه به عنوان یکی از آرایه‌های بنا با این امر بی‌ارتباط نباشد. بنابر مدارک موجود گویا آینه برای نخستین بار در تزیین بنای دیوانخانه شاه طهماسب صفوی در قزوین به کار گرفته شده و یکی از آرایه‌های معماری دوره اسلامی به شمار می‌رود. به عنوان هنری برای ایجاد اشکال منظم در طرح‌ها و نقش‌های متنوع با قطعات کوچک و بزرگ آینه به منظور تزیین سطوح داخلی بنا تعریف شده است. حاصل کار آینه‌کاری ایجاد فضایی درخشان و پرتلألو است که از بازتاب پی‌درپی نور در قطعات بی‌شمار آینه پدید می‌آید. رایج‌ترین طرح‌ها در هنر آینه‌کاری طرح‌های مشهور گره، شمسه، ترنج، لچک، قطارسازی، اسلیمی، تمونی و نیم گره کور می‌باشد. آینه‌کاری از جمله هنرهایی است که به دلیل مذهبی بودن شهر مشهد، وجود اماکن متبرکه و زیارتگاه‌ها در این منطقه رواج دارد.

مینا کاری اصفهان:

مشکل بتوان گفت از چه زمانی هنر مینا کاری در ایران، بخصوص در اصفهان رواج پیدا کرده است. از دوران قاجاریه مینا کاری به مقدار کم وجود داشته است و اشیایی مانند: سرقلیان وکوزه قلیان وکوزه و بادگیر قلیان را میناکاری می کرده اند. رواج صنعت مینا کاری در اصفهان از دوران پهلوی و حدود سال ۱۳۱۰ ه.ش. است و این هنر به وسیله یکی از استادان هنرمند و بنام اصفهان یعنی استاد شکرا… صنیع زاده بسط و توسعه یافت و شاگردانی در این صنعت در اصفهان داشتند که هر یک شاخه های دیگری در هنر مینای اصفهان بوجود آوردند

بیشتر اشیایی که مینا سازان فعلی اصفهان به بازار عرضه می کنندعبارتست از گوشواره، گلوبند، انگشتر، جعبه های بزرگ و کوچک آرایش زنانه، قوطی سیگار، جعبه های خاتم کاری و مینا کاری، بشقاب مینا، گلدان مینابه اندازه های مختلف، تابلوهای بزرگ و کوچک میناکاری اصفهان که با هنرهای دیگر مانند طلا کاری و خاتم کاری و مینیاتور ترکیب می شود. روی اشیاء طلایی و نقره ای هم   می توان مینا کاری کرد ولی اساساً مینا کاری اصفهان روی مس انجام می شود.

سنگ تراشی و قلم زنی روی سنگ مشهد

سنگ تراشی یکی از صنایع قدیم ایرانیان است . سنگ تراشان مشهد از قدیم با تراش سنگ‌ کوه ها یا معادن موفق به ساختن بعضی از ابزار واشیاء و وسایل آیینی وزینتی شده اند و استادان قلم زن مشهد نقش هایی روی آن ابزار ها می نقاشتند. از همین روی سنگ تراشی وقلم زنی از قدیم به هم وابسته بوده است . مشهد یکی از شهر هایی است که هنر سنگ تراشی آن زبان زد خاص و عام است که هم اکنون کارگاههای زیادی به این صنعت در مشهد اشتغال دارند. مهمترین مواد مصرف سنگ تراشان مشهد انواع مختلف سنگ نظیر سنگ مرمر، سنگ نسوز، سنگ سیاه، سنگ زرد، سنگ سبزو…می باشد که صرف نظر از سنگ سبز بقیه از معادن استان خراسان (مشهد ) تامین می شوند. مصرف سنگ سیاه به علت ارزانی ونقش پذیری، زیاد بوده، ولی سنگ سبز کرمان به علت گرانی ونیاز به صرف وقت زیاد جهت تولید محصول مصرف کمتری دارد. استادان مشهدی نقش‌های مختلفی را بر روی اشیاء سنگی می اندازند که معروف ترین آن‌ها عبارتند از:گل شاه عباسی، گل مرغی، گل ریز، ترنج، خطی، کاروان، چهره، دهان ازدری، شکارگاه، نقوش اسلیمی ونقش دو رو که بیشتر در حاشیه استفاده می شود. دست ساخت‌های سنگی عمده‌ترین اشیاء سنگی که در مشهد ساخته وقلم زنی می‌شود عبارتند از: کاسه، بشقاب، دیگ (هرکاره)، سماورواسباب چای خوری، سینی قلیان، سرمه دان، کشکول وغیره و این هنر در مشهد از قدیم با استقبال روبرو بوده و هست .

صنایع دستی استان زنجان :

از کارهای دستی بومی زنجان ساخت وسایل نقره‌ای و به ندرت طلائی به صورت ملیله کاری در زنجان است. چاروق دوزی زنجان یکی دیگر از هنرهای دستی زنجان می باشد که دستهای ظریف هنرمندان زنجانی در تولید آن مهارت ویژه‌ای دارند. این چاروقها مشخصاً زنانه بوده و استفاده از آن جنبه تشریفاتی و تفننی دارد . چاقو سازی در زنجان که با مهارت خاصی به دست استادان زنجانی این صنعت ساخته می‌شود با ویژگی‌هایی همچون ظرافت، تناسب، تنوغ، قدرت برش و آبکاری تیغه از شهرت فراوانی بر خوردار است و یکی از شغلها و هنر و یا سوغات زنجان به شمار میرود . فرش و گلیم و جاجیم زنجان از معروفیت خاصی برخوردارند. فرش بافی در زنجان یکی از صنایع با قدمت زیاد است که نقش قابل توجهی در صادرات فرش ایران ایفا می‌کند. فرشهای صادراتی زنجان از بهترین جلوه‌های فرهنگی این استان هستند .

استان گیلان

مساحت استان گیلان ۱۴۷۱۱  کیلومتر مربع میباشد و استان گیلان به واحد جغرافیایی جنوب دریای خزر تعلق دارد و گیلان با استان های اردبیل در غرب، مازندران در شرق، زنجاندر جنوب و کشور استقلال یافته آذربایجان و دریای خزر در شمال هم مرز و همسایه است.

ظرفهای سفالی در گیلان یکی از هنرهای استان گیلان نیز به حساب مس آید ، سفال گر قدیمی استان گیلان استاد رجب اسماعیل زاده وهمسر شان ساکن استان گیلان روستای گیلده از توابع شهرستان شفت بیش از نیم قرن است که در کارگاه کوچک خانه خود به ساخت سفال مشغول هستند و از این طریق امرا و معاش می کنند ، پس با این تاریخچه متوجه میشویم که از هنر سفالگری در استان گیلان نیز چشمه هایی وجود داشته  و این استاد بزرگ این هنر را دراستان گیلان بر پا داشته است .

شیراز :

شهر شیراز از دیر هنگام مهد شعر و شاعری و هنر نقاشی میباشد و شهری چون شیراز با طبیعتی که دارد خالق هنرمندان بسیاری بوده و خوشابحال آنهایی که در شیراز بدنیا آمده و یا در شیراز زندگی کرده اند و با   بزرگان شیراز اخت گرفته و از فرهیختگان شیراز درس آموخته اند . اسم شیراز که میاید بزرگانی چون سعدی و حافظ از نظر همگان میگذرد و همین از اسم شیراز آرامش را در خبالمان مینشاند و خوشا بحال شیراز و شیرازی …

سرامیک و سفال یزد:

هنر سفالگری در استان یزد ـ به ویژه در شهر میبد از حال و هوای کویر نشأت گرفته است. در اصطلاح محلی به تولیدات سفال «کواره» می‌گویند. و از زمانهای دیرین در یزد رواج داشته است .سفال و سرامیک یزد (میبد) با نقش‌های اصیل «خورشیدخانم» و «مرغ و ماهی» شهرت فراوان دارد. «خورشید» سمبل آفتابِ درخشان کویر یزد ، «مرغ » نماد گونه‌ای از گنجشکان نواحی کویری یزد و «ماهی» کنایه از کم آبی این سرزمین (یزد ) است. طرح سرامیک یزد (میبد) با نقش خورشید، مرغ و ماهی در نمایشگاه بین‌المللی مونیخ در سال ۱۹۷۱ میلادی (۱۳۵۰ هـ . ش) برنده مدال طلا شد و در سایر نمایشگاه‌ها این هنر اصیل یزد با استقبال بازدیدکنندگان و تأیید صاحب نظران روبرو گردید. کوزه‌ها و کاسه‌های ساخت استان یزد، به ویژه ساخته‌های شهر میبد از ظرافت و زیبایی خاصی برخوردارند و نمونه‌های آن در سفال‌های سایر نقاط ایران به چشم نمی‌خورد.

کواره‌های ساخت میبد یزد عبارتند از: سفال ساده بی لعاب، سفال لعابدار، اشیای کاشی و سرامیک

رنگ های کوره ای یا قابل پخت یعنی چه ؟

رنگ های کوره ای ، رنگهای پودری میباشد که کاملا گیاهی میباشند یا با روغن مخصوص قابل پخت بصورت کاملا تخصصی مخلوط میشود ویا با آب مخلوط میشود. رنگ های پودری کوره ای با توجه به رنگ بندی قیمت گذاری میشود و هزینه بالایی دارد .رنگ پودری کوره ای با دمای ۵۵۰ درجه پخت میشود و این پخت موجبات ثبات رنگ پودری بر روی ظروف را فراهم میسازد و دیکر پس از پخت بنزین و تینر و یا مخدوش کردن ظرف باعث از بین رفتن رنگ پودری کوره ای نمیشود این موضوع باعث ارجحیت پیدا کردن این رنگ نسبت به رنگ های دیگر میشود زیرا هنر منقوش شده بر روی ظروف گرانبها بهیچ عنوان از بین نمیرود . ما رنک مینا هم داریم که دمای بالای ۷۰۰ درجه پخت میشود که رنگ مینا روی شیشه جواب نمیدهد زیرا رنگ مینا دمای پخت بالایی دارد و شیشه بالای ۵۶۰ درجه احتمال خمیده شدن یا شکستن را دارد در نتیجه رنگ مینا را روی چینی میتوان و یا روی مس لعاب شده که بیشتر در اصفهان مورد استفاده قرار میگیرد . تفاوت دیگر رنگ پودری کوره ای با مینا در این است که رنگ پودری کوره ای ضخیم تر از رنگ مینا برروی ظرف نقش میبندد .

مراحل کار با رنگهای کوره ای :

مراحل رنگ کردن ظروف شیشه ای و نقش زدن و آب طلاکاری به این صورت میباشد که در ابتدا ظرف مورد نظر را با رنگ دلخواه رنگ میکنیم و داخل کوره با ۵۵۰ درجه حرارت پخت میکنیم و بعد از این مرحله نقاشی روی ظرف را با رنگ مخصوص کوره انجام داده برای بار دوم داخل کوره میگذاریم تا رنگ پخته شود پس از پخت رنگ نه تنها براق میشود بلکه جذب ظرف شده و قسمتی از ظرفمان میشود و مادام العمر ازبین نمیرود ، در مرحله سوم آب طلای مورد نیازمان را به ظرف میزنیم و بار سوم داخل کوره قرار میدهیم تا طلایمان پخته شود و ثبات خود را پیدا کند . وقتی رنگی سه پخت میشود اگر سختی کار را فاکتور بگیریم این هنر هنری است ماندگار و همین موضوع ارزش کار را بالا میبرد

آب طلاکاری روی ظروف :

آب طلاکاری بر روی ظروف از قدیم الایام انجام داده میشده که جلوه بسیار زیبایی را به ظرفها میدهد و باعث قیمتی شدن ظرف میگردد ، آب طلا با ماند گاری بالا باید در دمای بالای ۵۵۰ درجه پخت شود ، متاسفانه در بازار ظرفهایی را با طرحهای سنتی که با آب طلا فقط کار شده و میزان زیادی نیز آب طلا استفاده شده میبینیم که بیشترشان آب طلای زیر ۳۰۰ درجه میباشد که ماندگاری چندانی ندارد و پس از چند بار شستشو از بین میرود و باید توجه داشت که آب طلای استفاده شده در چه دمایی پخت شده است . معقولانه ترین دما برای آب طلا بالای ۵۰۰ درجه میباشد چون در اصطلاح اینکار میگویند پخت بالای ۵۰۰ درجه پخت محسوب میشود البته ما آب طلای بالای ۷۰۰ درجه نیز داریم که روی چینی استفاده میشود زیرا دمای پخت چینی بالاتر از شیشه میباشد و آب طلای مورد استفاده برای آن نیز در دمای بالا استفاده میشود و شیشه در دمای بالای۵۷۰ درجه احتمال خم شدن یا شکستن را دارد.

آموزش نقاشی روی شیشه :

نقاشی روی شیشه با رنگ کوره ای در چند مرحله صورت میگیرد . اولین مرحله نقاشی ، شناخت جنس رنگهای نقاشی و نوع رنگ نقاشی میباشد زیرا اولین و اصلی ترین مرحله میباشد ، پس از آن یک نقاش باید با قلمو ها آشنایی پیدا کند . مراحل دیگر نقاشی مربوط میشود به اینکه نقاشی روی چه نوع ظرفهایی پاسخ میدهد و همچنین آشنایی با رنگ آمیزی روی ظروف رنگی و اکنون میرسیم به مرحله طرز نقاشی که چه نوع نقاشی روی ظروف جواب میدهد و با گذراندن دو مرحله نقاشی ، دوره مبتدی و پیش رفته میتوانیم نقاشی روی شیشه را انجام دهیم .

رنگ ویترای  یکی از از رنگهای مرسوم بر روی ظروف شیشه ای , ادویه و تنگ ماهی و.. میباشد . رنگ ویترای به دو شکل در بازار میباشد که یکی رنگ ویترای معمولی است که بیشترین استفاده را دارد و براحتی با بنزین و تینر از بین میرود ، رنگ ویترای معمولی  هزینه چندانی ندارد . نوع دوم رنگ ویترای پخت در دمای ۱۶۰ درجه میباشد که میتوان در فر خانگی هم پخت کرد ، تفاوت رنگ ویترای ۱۶۰ درجه با رنگ پودری کوره ای در این است که رنگ ویترای شفاف بوده و معلوم میباشد ولی در رنگ پودری زمینه ظرف نمایان نمیباشد . رنگ ویترای را برای نقشهای روی ظروف استفاده میکنند اما رنگ پودری کوره ای را روی شیشه سفال سرامیک و چینی مورد استفاده قرار میدهند و در آخر اینکه دوباره بحث پخت پیش کشیده میشود که رنگ ویترای در دمایی پایین تر از رنگ پودری کوره ای پخت میشود در نتیجه ماندگاری و جلوه رنگ کوره ای به مراتب بهتر از رنگ ویترای میباشد .