بهينهسازي: واژه‌اي كليدي در صنعت سراميك

بهينهسازي: واژه‌اي كليدي در صنعت سراميك

خلاصه:

بهينه‌سازي يك فاكتور كليدي است كه تكنسين‌ها و محققين نمي‌توانند از آن به آساني صرف‌نظر كنند زيرا اين فاكتور بر روي كيفيت و توجيه داشتن اقتصادي فرآيند تاثيرگذار است. هنگامي كه متغيرهاي زيادي در يك فرآيند نقش داشته باشند، جهت كنترل فرآيند روش‌هاي DOE يا Design of Experiment (طراحي آزمايش‌ها) و ANN يا Artificial Neural Network (شبكه هوش مصنوعي) براي كنترل فاكتورهايي كه به نظر مي‌رسد از كنترل خارج شده‌اند بكار مي‌آيد. براي ايجاد يك مدل بهينه‌سازي، اطلاعاتي عددي از فرآيند و يا محصول مورد نياز است. اطلاعات و دانش عملي، فضا را براي صورت‌هاي ذهني كاهش مي‌دهد. بهينه‌سازي سيستماتيك در زمينه‌هاي مختلفي مي‌تواند مورد استفاده قرار گيرد. اين مقاله به طور ويژه به رفتار رئولوژيكي سوسپانسيون‌هاي سراميكي و نقش توزيع اندازه دانه در اين ميان مي‌پردازد.

--------------------------------------------------------------------------------------------

كلمات كليدي: بهينه‌سازي، رفتار رئولوژيكي، سوسپانسيون‌هاي سراميكي، توزيع اندازه دانه، شبكه هوش مصنوعي، طراحي آزمايش‌ها

--------------------------------------------------------------------------------------------

مقدمه:

واژه "بهينه‌سازي" به چه معناست؟ اگر به دايره‌المعارف نگاهي بيندازيم به اين تعاريف درخصوص بهينه‌سازي برخواهيم خورد: نقش، فرآيند، روش و يا متدولوژي‌اي كه با استفاده از آن چيزي اعم از طراحي، سيستم و ... را تا حد امكان بدون عيب، كاربردي و موثر سازد. به‌طور ويژه به رويه‌اي وابسته به رياضيات اطلاق مي‌گردد كه براي يافتن بيشترين تابع به‌كار مي‌رود. هم‌چنين تعاريف ديگري چون نقش و يا فرآيندي كه براي بهبود بخشيدن به وضعيت چيزي به‌كار مي‌رود. (ديكشنري آكسفورد)

به دليل تاثير فرآيند بهينه‌سازي بر بهبود كيفي نهايي محصولات و كاهش هزينه‌هاي توليد اين فرآيند نقش به‌سزايي در توليد دارد. ريشه فرآيند بهينه‌سازي در دانشي است كه ما نسبت به فرآيند توليد و مواد اوليه داريم. بدون فرآيند بهينه‌سازي رسيدن به كيفيت بالا در محصولات، كاري بسيار سخت است و نتيجه كار رضايت‌بخش نخواهد بود.

محققين و تكنسين‌ها اغلب تمايل دارند كه بدانند چه متغيري بر روي سيستم تاثير زيادي دارد و اطلاعات كيفي معمولاً براي رسيدن به كيفيت مطلوب كافي نيست. براي اين‌كه به شرايط مطلوب‌تري در فرآيند توليد دست يافت بايد اطلاعات كمي نيز در كنار اطلاعات كيفي مورد بررسي قرار گيرد. اگر متغيرهاي فرآيند به‌طور كامل تعريف شده و تاثيرات آن‌ها در فرآيند مشخص شوند قطعاً كار بيهوده‌اي صورت نپذيرفته است. در بسياري از موارد بايد اثر متقابل فرآيندها مورد بررسي قرار گيرد و اين اثر در بيشتر مواقع تاثير نهايي بيشتري در مقايسه با مجموع تاثيرات تك‌تك پارامترها دارد.

خوشبختانه ابزاري براي حل مشكلات و سختي‌هاي اين كار وجود دارد. روش‌هاي اصلاح شده آناليز داده‌ها با ايجاد مدل‌هاي رياضي براي فرآيند بهينه‌سازي مي‌تواند مورد مصرف قرار گيرد. هم‌چنين در اين راستا مي‌توان از نرم‌افزارهاي مختلفي كه در بازار وجود دارد براي ايجاد يك مدل رياضي صنعتي كمك گرفت. براي آموزش اين نرم‌افزارها معمولاً نياز به مهارت خاصي نيست كه با سه الي چهار روز آموزش امكان كار وجود خواهد داشت. در اين مقاله به طور ويژه به استفاده از اين روش براي بهينه‌سازي سوسپانسيون‌هاي سراميكي و دانه‌بندي مواد، بدون درنظر گرفتن ساير مراحل توليدي پرداخته شده است.

براي شروع مدل بهينه‌سازي نياز به اطلاعات عددي از فرآيند  يا توليد وجود دارد. اطلاعات و دانش عيني، در حقيقت براي به حداقل رساندن فاصله براي جنبه‌هاي ذهني است. اين كار باعث مي‌شود كه نتايج مطمئن‌تر و صحيح‌تر شده و محققين بتوانند به نتايج قابل قبول‌تري دست بيابند.

رئولوژي علمي است كه در آن از رفتار ماده هنگامي كه تحت تاثير نيروي خارجي قرار مي‌گيرد بحث مي‌نمايد. با دانستن رفتار رئولوژيك يك سوسپانسيون مي‌توانيم فرآيند سايش را بهينه نموده و مشكلات سيلوهاي ذخيره‌سازي دوغاب و اسپري‌دراير را كاهش دهيم. روش‌هاي متفاوتي براي اندازه‌گيري رفتار رئولوژيك مواد وجود دارد. روش مطلق كه در آن متغيرهاي اصلي رئولوژي ماده اندازه‌گيري مي‌‌شود كه روشي ساده‌تر بوده ولي دقت بالايي ندارد. مي‌توان از نتايج بدست آمده مواردي را كه براي مدل‌سازي و بهينه‌سازي نياز است استخراج نمود.

فاكتور توزيع اندازه دانه يك فاكتور اصلي براي كنترل رفتار رئولوژيك ماده است. تعريف توزيع اندازه دانه يك مفهوم تجربي است و به عنوان مثال فقط در حالتي كه دانه‌ها كاملاً شكل كروي داشته باشند مي‌توان درخصوص اندازه دانه صحبت نمود. ذراتي كه شكل ظاهري‌شان كمي از شكل طبيعي انحراف دارد، اندازه‌هاي بسيار متفاوتي دارند و بايد درنظر داشت كه كار با دانه‌هاي با شكل‌هاي غيرمتعارف پيچيده‌تر است. علاوه بر اين نتايج  آناليز اندازه دانه بستگي به خواص فيزيكي پايه ماده نيز دارد. به عبارت ديگر استفاده از روش‌هاي اندازه‌گيري متفاوت همانند الك كردن، تعيين توزيع اندازه با استفاده از اشعه x و آناليز تصويري نتايج متفاوتي را ارايه مي‌نمايد. بهتر است از مقايسه آناليز با استفاده از روش‌هاي متقفاوت اجتناب نمود. در شكل 1 نمونه‌اي از توزيع اندازه دانه تهيه شده از روش آناليز برگشت نور نشان داده شده است.

در عمل توزيع اندازه دانه تاثير مستقيم بر رئولوژي سوسپانسيون دارد ولي اين فقط بر روي ويسكوزيته نيست. اگر تعداد دانه‌هاي مشابه و با اندازه يكسان افزايش داشته باشد، موجب مي‌‌شود كه ويسكوزيته دوغاب بيشتر شود زيرا در اين حالت تعداد ذرات كوچك‌تر كه فضاي خالي بين دانه‌ها را پر مي‌كند كاهش يافته و در نتيجه فضاي بين ذرات افزايش مي‌يابد و مايع بيشتري در بين حفره‌ها گير كرده و نقش لغزانندگي مايع كاهش مي‌يابد.

مطلب كامل اين مقاله در شماره 10 نشريه سراميك و ساختمان به چاپ رسيده است

بهينهسازي: واژه‌اي كليدي در صنعت سراميك

بهينهسازي: واژه‌اي كليدي در صنعت سراميك

خلاصه:

بهينه‌سازي يك فاكتور كليدي است كه تكنسين‌ها و محققين نمي‌توانند از آن به آساني صرف‌نظر كنند زيرا اين فاكتور بر روي كيفيت و توجيه داشتن اقتصادي فرآيند تاثيرگذار است. هنگامي كه متغيرهاي زيادي در يك فرآيند نقش داشته باشند، جهت كنترل فرآيند روش‌هاي DOE يا Design of Experiment (طراحي آزمايش‌ها) و ANN يا Artificial Neural Network (شبكه هوش مصنوعي) براي كنترل فاكتورهايي كه به نظر مي‌رسد از كنترل خارج شده‌اند بكار مي‌آيد. براي ايجاد يك مدل بهينه‌سازي، اطلاعاتي عددي از فرآيند و يا محصول مورد نياز است. اطلاعات و دانش عملي، فضا را براي صورت‌هاي ذهني كاهش مي‌دهد. بهينه‌سازي سيستماتيك در زمينه‌هاي مختلفي مي‌تواند مورد استفاده قرار گيرد. اين مقاله به طور ويژه به رفتار رئولوژيكي سوسپانسيون‌هاي سراميكي و نقش توزيع اندازه دانه در اين ميان مي‌پردازد.

--------------------------------------------------------------------------------------------

كلمات كليدي: بهينه‌سازي، رفتار رئولوژيكي، سوسپانسيون‌هاي سراميكي، توزيع اندازه دانه، شبكه هوش مصنوعي، طراحي آزمايش‌ها

--------------------------------------------------------------------------------------------

مقدمه:

واژه "بهينه‌سازي" به چه معناست؟ اگر به دايره‌المعارف نگاهي بيندازيم به اين تعاريف درخصوص بهينه‌سازي برخواهيم خورد: نقش، فرآيند، روش و يا متدولوژي‌اي كه با استفاده از آن چيزي اعم از طراحي، سيستم و ... را تا حد امكان بدون عيب، كاربردي و موثر سازد. به‌طور ويژه به رويه‌اي وابسته به رياضيات اطلاق مي‌گردد كه براي يافتن بيشترين تابع به‌كار مي‌رود. هم‌چنين تعاريف ديگري چون نقش و يا فرآيندي كه براي بهبود بخشيدن به وضعيت چيزي به‌كار مي‌رود. (ديكشنري آكسفورد)

به دليل تاثير فرآيند بهينه‌سازي بر بهبود كيفي نهايي محصولات و كاهش هزينه‌هاي توليد اين فرآيند نقش به‌سزايي در توليد دارد. ريشه فرآيند بهينه‌سازي در دانشي است كه ما نسبت به فرآيند توليد و مواد اوليه داريم. بدون فرآيند بهينه‌سازي رسيدن به كيفيت بالا در محصولات، كاري بسيار سخت است و نتيجه كار رضايت‌بخش نخواهد بود.

محققين و تكنسين‌ها اغلب تمايل دارند كه بدانند چه متغيري بر روي سيستم تاثير زيادي دارد و اطلاعات كيفي معمولاً براي رسيدن به كيفيت مطلوب كافي نيست. براي اين‌كه به شرايط مطلوب‌تري در فرآيند توليد دست يافت بايد اطلاعات كمي نيز در كنار اطلاعات كيفي مورد بررسي قرار گيرد. اگر متغيرهاي فرآيند به‌طور كامل تعريف شده و تاثيرات آن‌ها در فرآيند مشخص شوند قطعاً كار بيهوده‌اي صورت نپذيرفته است. در بسياري از موارد بايد اثر متقابل فرآيندها مورد بررسي قرار گيرد و اين اثر در بيشتر مواقع تاثير نهايي بيشتري در مقايسه با مجموع تاثيرات تك‌تك پارامترها دارد.

خوشبختانه ابزاري براي حل مشكلات و سختي‌هاي اين كار وجود دارد. روش‌هاي اصلاح شده آناليز داده‌ها با ايجاد مدل‌هاي رياضي براي فرآيند بهينه‌سازي مي‌تواند مورد مصرف قرار گيرد. هم‌چنين در اين راستا مي‌توان از نرم‌افزارهاي مختلفي كه در بازار وجود دارد براي ايجاد يك مدل رياضي صنعتي كمك گرفت. براي آموزش اين نرم‌افزارها معمولاً نياز به مهارت خاصي نيست كه با سه الي چهار روز آموزش امكان كار وجود خواهد داشت. در اين مقاله به طور ويژه به استفاده از اين روش براي بهينه‌سازي سوسپانسيون‌هاي سراميكي و دانه‌بندي مواد، بدون درنظر گرفتن ساير مراحل توليدي پرداخته شده است.

براي شروع مدل بهينه‌سازي نياز به اطلاعات عددي از فرآيند  يا توليد وجود دارد. اطلاعات و دانش عيني، در حقيقت براي به حداقل رساندن فاصله براي جنبه‌هاي ذهني است. اين كار باعث مي‌شود كه نتايج مطمئن‌تر و صحيح‌تر شده و محققين بتوانند به نتايج قابل قبول‌تري دست بيابند.

رئولوژي علمي است كه در آن از رفتار ماده هنگامي كه تحت تاثير نيروي خارجي قرار مي‌گيرد بحث مي‌نمايد. با دانستن رفتار رئولوژيك يك سوسپانسيون مي‌توانيم فرآيند سايش را بهينه نموده و مشكلات سيلوهاي ذخيره‌سازي دوغاب و اسپري‌دراير را كاهش دهيم. روش‌هاي متفاوتي براي اندازه‌گيري رفتار رئولوژيك مواد وجود دارد. روش مطلق كه در آن متغيرهاي اصلي رئولوژي ماده اندازه‌گيري مي‌‌شود كه روشي ساده‌تر بوده ولي دقت بالايي ندارد. مي‌توان از نتايج بدست آمده مواردي را كه براي مدل‌سازي و بهينه‌سازي نياز است استخراج نمود.

فاكتور توزيع اندازه دانه يك فاكتور اصلي براي كنترل رفتار رئولوژيك ماده است. تعريف توزيع اندازه دانه يك مفهوم تجربي است و به عنوان مثال فقط در حالتي كه دانه‌ها كاملاً شكل كروي داشته باشند مي‌توان درخصوص اندازه دانه صحبت نمود. ذراتي كه شكل ظاهري‌شان كمي از شكل طبيعي انحراف دارد، اندازه‌هاي بسيار متفاوتي دارند و بايد درنظر داشت كه كار با دانه‌هاي با شكل‌هاي غيرمتعارف پيچيده‌تر است. علاوه بر اين نتايج  آناليز اندازه دانه بستگي به خواص فيزيكي پايه ماده نيز دارد. به عبارت ديگر استفاده از روش‌هاي اندازه‌گيري متفاوت همانند الك كردن، تعيين توزيع اندازه با استفاده از اشعه x و آناليز تصويري نتايج متفاوتي را ارايه مي‌نمايد. بهتر است از مقايسه آناليز با استفاده از روش‌هاي متقفاوت اجتناب نمود. در شكل 1 نمونه‌اي از توزيع اندازه دانه تهيه شده از روش آناليز برگشت نور نشان داده شده است.

در عمل توزيع اندازه دانه تاثير مستقيم بر رئولوژي سوسپانسيون دارد ولي اين فقط بر روي ويسكوزيته نيست. اگر تعداد دانه‌هاي مشابه و با اندازه يكسان افزايش داشته باشد، موجب مي‌‌شود كه ويسكوزيته دوغاب بيشتر شود زيرا در اين حالت تعداد ذرات كوچك‌تر كه فضاي خالي بين دانه‌ها را پر مي‌كند كاهش يافته و در نتيجه فضاي بين ذرات افزايش مي‌يابد و مايع بيشتري در بين حفره‌ها گير كرده و نقش لغزانندگي مايع كاهش مي‌يابد.

مطلب كامل اين مقاله در شماره 10 نشريه سراميك و ساختمان به چاپ رسيده است

اسم: Roll setting, feed opening
: تنظیم (دهانه)غلطک
اسم: Roller (gringing) mill (and other comparable mills, e,g., ring -ball mill)
: آسیای غلطکی
اسم: Roller mill
: آسیاب غلطکی
اسم: Roller mill with spring - loaded rollers
: آسیای غلطکی مجهز به غلطک های فنری
اسم: Roller press
: رولپرس - آسیای پرس غلطکی
اسم: Roller stand (rotary kiln)
: ایستگاه غلطک - پایه کوره
اسم: Roller stand, idler set (conveyor)
: ایستگاه غلطک - پایه نوار لاستیکی
اسم: Roller type pelletizing press
: پرس غلطکی
اسم: Room temperature, ambient temperature
: دمای اطاق - دمای محیط
اسم: Roots blower
: دمنده دوار - نوعی پمپ هوا
اسم: Rope - operated scraper (or raker)
: خراشنده کابل
اسم: Rope bucket elevator
: بالابر کاسه ای کابلی - الواتور کابلی
اسم: Rope crowd(ing) (face shovel)
: حرکت به کمک کابل - کشیدن با کابل
اسم: Rope- operated (or cable- operated) excavator (or shovel)
: بیل یا دستگاه حفار کابلی
اسم: Rotameter
: روتامتر- شمارشگر چرخان
اسم: Rotary (air)lock, rotary valve, rotary gate
: روتاری والو - شیر چرخان
اسم: Rotary bucket excavator, bucket wheel excavator
: دستگاه حفار کاسه ای
اسم: Rotary clinker cooler
: خنک کن دوار کلینکر
اسم: Rotary cooler
: خنک کن دوار
اسم: Rotary cooler mounted below the kiln
: خنک کن دوار در زیر کوره
اسم: Rotary drum feeder
: خوراک دهنده استوانه دوار
اسم: Rotary dryer
: خشک کن دوار
اسم: Rotary grate
: دریچه دوار
اسم: Rotary kiln brick
: آجر نسوز کوره دوار
اسم: Rotary motion
: حرکت چرخان - حر کت دورانی

اسم: Pulse generator
: تولیدکننده ضربه (الکترو فیلتر)
اسم: Pulse rate
: تعداد ضربه در واحد زمان
اسم: Pulsed air (or gas) cleaning
: پاکسازی ترکمی، تمیز کردن با هوای فشرده
اسم: Pulverize, gring, powder, scatter as dust (solids), atomize, spray (liquids)
: پودر کردن، ساییدن، نرم کردن، به باد دادن، پخش کردن
اسم: Return (or reverse) motion
: حرکت برگشت _ حرکت معکوس
اسم: Return air vanes,louvres,baffles(air, sep)
: دریچه های هوای برگشتی
اسم: Return flow, reflex, back flow
: جریان برگشت
اسم: Return ilder set
: پایه غلطک برگشتی
اسم: Return pipeline
: خط لوله برگشت
اسم: Reverse (or backward) rotation, counter rotation
: چرخش معکوس
اسم: Reverse air (or gas) flow cleaning
: تمیز کردن با جریان هوای معکوس
اسم: Reverse flow
: جریان باز گشت
اسم: Reverse motion
: حرکت معکوس- حرکت بازگشت
اسم: Reversible hammer
: چکش برگشتی - چکش دو طرفه
اسم: Revolutions per minute (=r.p.m.)
: دور گردش در دقیقه
اسم: Rheological behaviour
: رفتار حرکتی - رفتار شکل پذیری
اسم: Rheostatic starter
: راه انداز مقاومتی
اسم: Rhombic
: رومبیک - ارتو رومبیک ، سه وجهی قائمه
اسم: Rhombohedral
: رومبوئدرال - سیستم سه گوش (تری گونال)
اسم: Rich in alumina aluminous, (high) alumina
: پرآلومین _غنی از آلومین
اسم: Right- hand(ed) thread
: پیچ راست گرد
اسم: Right- handed
: راست دست - سمت راست
اسم: rigidity, stiffness
: درجه سختی
اسم: Ring - ball mill
: آسیای گلوله ای حلقوی
اسم: Ring balance (manometer)
: ترازوی حلقوی - حلقه تعادل (در فشار سنج)
اسم: Ring joint (kiln lining)
: درز اتصال (در آجرهای نسوز کوره دوار)
اسم: Ring of coating, (clinker) ring
: رینگ (مواد) - گرفتگی مواد
اسم: Ringing, formation of rings (in kiln)
: تشکیل رینگ - گرفتگی مواد (در کوره)
اسم: Ring-roleer mill (suspended - roller centrifugal (type), suspended roller mill
: آسیای غلطکی - آسیای عمودی
اسم: Rinsing
: با آب شستن - آبکشی کردن
اسم: Ripping
: پاره کردن - شکافتن
اسم: Ripping tooth
: دندانه شکاف
اسم: Rise in temperature
: افزایش دما - با لا رفتن درجه حرارت - گرم شدن
اسم: Rivet
: جوش
اسم: Rivet pitch, rivet spacing
: درز جوش
اسم: Riveted joint, riveting
: درز جوش شده
اسم: Riveting press
: پرس جوش
اسم: Rock blasting
: آتشکاری و انفجار سنگ
اسم: Rock burden ( quarrying)
: ذخیره سنگ
اسم: Rock- drill hammer, hammer (rock) drn
: چکش - مته
اسم: Rock pile, loosened rock (quarry), fragmented rock
: توده سنگ
اسم: Rock shovel
: بیل مکانیکی
اسم: Rocker arm
: بازوی نوسانی
اسم: Rocker- dump car, side tipping wagon, jubile wagon
: دامپر - بارکش
اسم: Rocker shovel (loader), overhead loader (or shovel)
: بیل حفاری و بار زنی
اسم: Rod magazine
: انبار آهن - انبار میله
اسم: Rod mill
: آسیای میله ای
اسم: Roll breadth
: پهنای غلطک
اسم: Roll feeder
: خوراک دهنده غلطکی
اسم: Roll scraper
: خراشنده غلطکی

اسم: about
: درباره
اسم: Cement mill
: آسیاب سیمان
اسم: Feeder, constant weught feeder
: توزین کننده نواری، خوراک دهنده نواری
اسم: Mill
: آسیاب
اسم: Paking plant
: بارگیرخانه
اسم: Primary (or preliminary) mill, preliminator, coarse mill
: آسیای اولیه
اسم: Primary energy
: انرژی اولیه
اسم: Primary lubrication
: روانکاری اولیه
اسم: Primary radiation
: تشعشع اولیه
اسم: Primer,priming explosive
: چاشنی (در انفجار)
اسم: principle, axiom
: اصل، قانون، مبنا
اسم: Probable reserves
: ذخایر احتمالی(در معدن)
اسم: Problem definition, statement of the problem(s)
: تعریف مسئله، صورت قضیه
اسم: Process automation
: اتوماتیک سازی فرآیند تولید
اسم: Processing machinery
: تجهیزات فرآیند
اسم: Produce, extract, quarry, win, work,exploit
: تولیدکردن- بهره برداری کردن، استخراج نمودن
اسم: Product outlet, discharge opening( or aperture)
: خروجی محصول، دهانه خروجی
اسم: Product range, manufacturing range
: برنامه تولید، محصول برنامه ریزی شده
اسم: Product size (final) product size
: اندازه محصول
اسم: Production line
: خط تولید
اسم: Production of (new)surface, development of surface
: ایجاد سطوح جدید
اسم: Production of heat
: تولید گرما
اسم: Production, winning the raw materials
: تولید، ساخت، محصول سازی
اسم: Program execution, program run
: اجرا برنامه
اسم: Progressive motion, locomotion, travel
: حرکت به جلو، پیشرفت
اسم: Propeller fan, helical fan
: دمنده مارپیچی
اسم: Proporting device
: توزین و خوراک دهنده
اسم: Proportion (the mix),adjust, regulate, set
: تنظیم مواد
اسم: Proportion of liquid phase, liquid content (clinkering)
: درصد فاز مذاب (کلینگر)
اسم: Proportioning by volume, volume - batching
: توزین کننده حجمی، خوراک دهنده حجمی
اسم: Proportioning formula
: رابطه ریاضی تعیین سهم
اسم: Proportioning stockpile
: دپوی تنظیم مواد
اسم: Proportioning the raw mix
: تعیین سهم اجزا مواد
اسم: Proportioning worm (or screw) conveyor, feed screw
: حلزونی سهم دهنده مواد، مارپیچ خوراک دهنده
اسم: Proportioning( or regulating) screw feeder
: حلزونی خوراک دهنده، حلزونی سهم دهنده
اسم: Protect, screen
: حفاظت کردن
اسم: Protective coating
: پوشش محافظ
اسم: Protective isolation
: جدایش حفاظتی
اسم: Protective multiple earthing (or grounding), neutralization
: ازت چندگانه حفاظتی
اسم: Prove, detect, demonstrate
: ثابت کردن، نشان دادن، نمایش دادن
اسم: Proved reserves
: ذخایر ثابت شده، منابع حتمی
اسم: Proximate analysis
: تجزیه فوری، تجزیه از کوتاهترین راه
اسم: PTFE,polytetrafluoro ethylene
: تفلون
اسم: Puff blowing bead
: درپوش محفظه هوای فشرده
اسم: Pull out, fall out of step, fall out of synchronism
: خراج شده، از مدار مدار بیرون آمدن، از تنظیم خارج شدن
اسم: Pull- up torque
: بالاترین لنگر کارکرد الکترو موتور
اسم: Pulley (electric) motor
: الکترو موتور مجهز به پولی(قرقره)
اسم: Pulp
: خمیر (کاغذ)
اسم: Pulsating blower
: دمنده ضربه ای
اسم: Pulse- energized electrostatic precipitator, electrostatic precipitator with pulse energization
: الکترو فیلتر با انرژی ضربه ای