قال الاستاذ: «فِی بِضْعِ سِنِینَ لِلَّـهِ الْأَمْرُ مِن قَبْلُ وَمِن بَعْدُ وَیَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ» این آیه جبر را بیان نمیکند، تمام اشیا تحت تدبیر خدای سبحان است، اما خداوند متعال هر موجودی را از راه مبانی و مبادی خاص خود اداره میکند، سنگهای دل کوه را اداره میکند، یک تکه خاک اگر بخواهد عقیق یمنی یا فیروز نیشابوری شود مربی میخواهد و سالها طول میکشد، این سنگ را از راه خود میپروراند، گیاهان هم این چنین است، اگر گیاهی بخواهد شجر یا خوشه گندم شود از راه مبادی و مبانی خاص خود باید برود، حیوانات را هم که اداره میکند؛ حیوان متحرک بالمیل است نه متحرک بالاراده، اگر کسی بگوید من بر اساس میلم عمل میکنم مانند حیوان و متحرک بالمیل میشود، خداوند اگر بخواهد حیوان را اداره کند بر اساس گرایشها و میلهای حیوانی او اداره میکند؛ جمادات و گیاهان، حیوانات و فرشتهها و انسانها را به سبک ویژه خود اداره میکند، انسان را با هوش، انگیزه، عقل و ارادهاش اداره میکند، این مسأله تثبیت اختیار است نه اثبات جبر، خداوند هر موجودی را از مبادی خود اداره و تدبیر میکند، از این رو غالب و مغلوب شدن و فرح همه را به انسان نسبت میدهد.
آسیاب بالمیل
Ball Mill
مناسب برای آسیاب و آماده سازی دوغاب مواد اولیه، لعاب و رنگینه بدنههای چینی، سرامیک و پودرهاي خشک
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() |
ویژگی های بال میل یا آسیاب گلوله ای (Ball mill)
آسیاب گلوله ای یا بالمیل وسیله مناسبی جهت پودر کردن انواع مواد معدنی محسوب می شود. از بالمیل بطور گسترده ای در خطوط تولید پودر هایی مانند مس ،سرب، روی، آهن، سیمان، سیلیکات، مواد نسوز، مواد ساختمانی و سایر کانی های فلزی و غیر فلزی استفاده می گردد.
بالمیل یک استوانه افقی است که با سرعت نسبتاً آرامی در حال چرخش است. حرکت دستگاه بوسیله یک چرخ دنده خارجی بزرگ ایجاد می شود که این چرخ دنده به کمک یک چرخ دنده کوچکتری به گیربکس و الکتروموتور دستگاه متصل است.
درون استوانه گلوله های فولادی و آستری های ضد سایشی از جنس فولاد منگنزی وجود دارند که براحتی قابل تعویض هستند.
هنگامی که استوانه می چرخد نیروی گریز از مرکزی ایجاد می کند که در اثر آن گلوهای فولادی داخل استوانه تا ارتفاع معینی بالا آمده و رها می گردند و بدین ترتیب باعث پودر شدن مواد معدنی داخل استوانه می گردند. مواد پس از پودر شدن از انتهای دستگاه تخلیه می گردند.
محدوده مجاز سرعت دوران به قطر بالمیل بستگی دارد و مستقل از اندازه و جرم گلوله ها می باشد.
سرعت مناسب جهت عمل آسیاب معمولاً بین ۶٠ تا ۸٠ درصد سرعت بحرانی آسیاب می باشد . هر چه سرعت دوران به سرعت بحرانی نزدیکتر باشد ، ظرفیت زیادتر ولی درصد مش خروجی از دستگاه کاهش می یابد. اگر سرعت دوران از محدوده مجاز عبور نماید اجزاء به صورت صلب همراه استوانه دوران می نمایند و راندمان دستگاه به صفر می رسد.
گلوله های آسیاب (BA92) و لاینر های آسیاب (LA92)
آسیابهای گلوله ای ( Ball Mills ) در حال حاضر بعنوان جزء اساسی در پروسه آماده سازی مواد در صنایع مختلف از جمله صنایع کاشی و سرامیک ، چینی و لعاب ، رنگ و سیمان و پودر سازی به شمار می آیند اما در تمامی آسیابهای گلوله ای صنعتی ، خوردگی و سایش گلوله و بدنه بالمیل بعنوان یک معضل بزرگ مطرح بوده و در صورتی که مواد آسیاب شونده نسبت به آلودگی فلزی حساس باشند این مشکل نمود بیشتری پیدا می کند . از سویی گلوله های آسیاب بعنوان جزء اصلی در فرآیند سایش مواد در این آسیاب ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. لذا با توجه به مطالب فوق ، گلوله های آسیاب و لاینرهای بدنه A.I.C با اتکا به ویژگیهای ذیل ، تاثیر شگرفی در بهبود کارآیی و بازدهی آسیاب های گلوله ای با پوشش آلومینایی داشته است: - سختی و مقاومت به سایش فوق العاده بالا - استحکام فشاری بالا - جذب آب و تخلخل در حد صفر - دانسیته بالا که منجر به کاهش چشمگیر زمان چرخش بالمیل می شود - عدم ورود نا خالصی های ناخواسته به فرمول مواد آسیاب شونده - کاهش مصرف انرژی به دلایل مذکور مشخصات فیزیکی و شیمیایی گلوله های آلومینایی آسیاب (BA92) : مشخصات فیزیکی:
مشخصات شیمیایی :
سایز (قطر) گلوله ها:
|
||||||||||||||||||||||||||||||
|
سایش دربالمیل 1-3 بالمیل: بالمیل کاربرد بسیار وسیعی در صنایع معدنی، سیمان، چینی، کاشی و سرامیک دارد. با توجه به وجود معادن فراوان در ایران و با توجه به این که ایران سومین تولید کننده کاشی و سرامیک جهان محسوب میشود و نیاز فراوان کشور به سیمان و رشد روزافزون این صنعت نیاز گسترده کشور به بالمیل را مشخص میکند. به همین علت محور اصلی این پروژه تحلیل و بررسی بالمیل قرار گرفته است. شایان ذکر است نتایج حاصل از این پروژه به علت کارکرد مشابه آسیاها با اندکی تغییر قابل استفاده برای انواع دیگر آسیاهای گردان میباشد. در ادامه انواع بالمیل را معرفی کرده و پس از آن به بررسی اجزای داخلی بالمیل میپردازیم. 1-3-1 انواع بالمیل:
بالمیلها را بر اساس معیارها مختلف به انواع مختلفی میتوان تقسیم کرد که در زیر به آنها اشاره میکنیم:
1-3-1-1 بر اساس نوع بدنه:
· مخروطی
اگر بدنه بالمیل به صورت مخروطی ساخته شود، در حرکت باعث میشود، گلولههای درشت در ابتدای آسیا و گلولههای ریز در انتهای آسیا تجمع یابند. که این استقرار به مکانیزم سایش بسیار کمک میکند. در شکل 1-22 تصویری از بالمیل مخروطی ارائه شده است.
شکل1- 22 بالمیل مخروطی · استوانهای
اگر بدنه بالمیل به صورت استوانهای ساخته شود، دیگر مزیت فوق را ندارد ولی از طرفی ساخت آن ساده تر و ارزان تر میباشد. اگر بخواهیم مزیت جداشدن گلولهها را در بالمیل استوانهای داشته باشیم باید آن را به چند محفظه تقسیم و در هر محفظه گلولهها با سایز متفاوت قرار دهیم، در واقع باید از آسیای لولهای استفاده کنیم.
1-3-1-2 بر اساس نوع بار خرد کننده:
· گلوله فولادی
· گلوله سرامیکی (آلومینایی)
· گلولههای سیلیسی (قلوه سنگی)
در فصل آینده در قسمت بررسی پارامترهای طراحی بالمیل به طور مفصل به بررسی این نوع گلولهها پرداخته ایم. 1-3-1-3 بر اساس نحوه ورود و خروج مواد:
· ناپیوسته
نحوه
عملکرد بالمیلهای ناپیوسته به این صورت است که مواد اولیه را به همراه
گلولهها به صورت یکجا و به میزان ظرفیت بالمیل درون آن میریزیم و تا زمان
معینی تحت سایش قرار میدهیم. سپس بالمیل را متوقف کرده و مواد ساییده شده
را خارج میکنیم و این عمل دوباره تکرار میشود. در شکل 1-23 نمونهای از بالمیل ناپیوسته را مشاهده میکنید.
شکل1- 23 بالمیل ناپیوسته
· پیوسته
در
بالمیلهای پیوسته مواد اولیه به طور پیوسته از یک سمت داخل بالمیل
میشوند، و پس از ساییده شدن از طرف دیگر بالمیل خارج میشوند. به همین علت
نیازی به متوقف کردن بالمیل برای بارگیری و تخلیه کردن آن نمیباشد. حتی
در نوع مخروطی این نوع بالمیل برای شارژ گلوله لازم نیست بالمیل را متوقف
کنیم، و گلولهها را همراه مواد اولیه داخل بالمیل میکنیم. در شکل 1-24
نمونهای از بالمیل پیوسته مخروطی را مشاهده میکنید:
شکل1- 24 بالمیل پیوسته
1-3-2 مزایای استفاده از بالمیل پیوسته:
به علت مزیتهای فراوان بالمیلهای پیوسته بسیاری از صنایع با حجم تولید بالا تمایل به استفاده از این نوع بالمیل دارند. در زیر به تعدادی از این مزایا اشاره میکنیم:
الف) بالا بودن کمیت و کیفیت تولید:
در بالمیلهای پیوسته مواد به محض اینکه به میزان لازم ساییده شدند از بالمیل خارج شده و جایشان را مواد خام میگیرد. در صورتیکه در بالمیلهای ناپیوسته همه مواد تا پایان فرایید سایش در داخل بالمیل میمانند. به همین علت، در بالمیلهای پیوسته علاوه بر راندمان و سرعت بالاتر، محصول یکنواخت تری نسبت به بالمیلهای ناپیوسته خواهیم داشت. همچنین این باعث میشود برای تولید میزان یکسان از مواد ساییده شده، در بالمیلهای پیوسته انرژی کمتری مصرف شود. در ضمن به این نکته نیز باید توجه کرد که زمانهای توقف در بالمیلهای ناپیوسته باعث کاهش میزان تولید میشود.
علت استفاده از بالمیلهای ناپیوسته ارزان بودن آن است. با توجه به ارزان بودن تسمه و پولی نسبت به چرخدنده، سیستم انتقال قدرت در بالمیلهای ناپیوسته از نوع تسمه و پولی میباشد. به علت راندمان پایین تسمه و پولی در انتقال قدرت، عمدتا کل فضای بالمیل ناپیوسته را از گلوله و مواد پر میکنند تا نیاز به نیروی کمتری برای چرخاندن داشته و تسمه و پولی قادر به چرخاندن بالمیل باشد. در غیر اینصورت ممان ایجاد شده توسط وزن محتویات بالمیل، باعث لغزش تسمه بر روی بدنه بالمیل میشود. با توجه به توضیحات فوق واضح است که استفاده از تسمه و پولی تا چه میزان راندمان سایش را پایین میآورد و تنها توجیه استفاده از آن قیمت پایین آن است. در صورتیکه در بالمیلهای پیوسته حداکثر تا نیمه پر میشود، که این به شدت در بهبود مکانیزم سایش کمک میکند.
ب) کاهش فضای لازم برای ماشین آلات:
به علت پایین بودن سرعت و کمیت تولید محصولات در بالمیلهای ناپیوسته، برای تولید میزان مشخصی از محصولات، نیاز به استفاده از تعداد بیشتری از این نوع بالمیل نسبت به بالمیلهای پیوسته داریم. بنابراین استفاده از بالمیلهای ناپیوسته فضای بیشتری را در کارخانه اشغال میکند. البته باید این نکته ذکر شود که چون یک بالمیل پیوسته جای چندین بالمیل ناپیوسته را میگیرد، در مواقع بروز مشکل، اگر سریع رفع نشود خسارت زیادی به سودآوری شرکت وارد میشود. این نکته اهمیت بیشتر نگهداری را در بالمیلهای پیوسته میرساند.
پ) انجام فرآیند به صورت تمام اتوماتیک با یک کنترل مرکزی و تعدیل نیروی انسانی:
به علت انجام فرآیند به صورت پیوسته و ثابت بودن بسیاری از پارامترهای کنترلی اتوماتیک سازی بالمیلهای پیوسته بدون دخالت انسان ساده تر و کم هزینه تر خواهد بود. علاوه بر این از بالمیلهای ناپیوسته فقط به علت قیمت کمتر آن نسبت به بالمیلهای پیوسته استفاده میشود. بنابراین با اتوماتیک سازی کامل بالمیلهای ناپیوسته، استفاده از این نوع بالمیل دیگر توجیه اقتصادی نخواهد داشت.
ت) کاهش هزینه تولید:
بالمیلهای پیوسته در مقایسه با تعداد مشابه از بالمیلهای ناپیوسته برای تولید میزان مشخصی محصول دارای قیمت بالاتری هستند و برای کارخانجات با حجم تولید پایین استفاده از بالمیلهای پیوسته مقرون به صرفه نیست. ولی با توجه به مصرف انرژی پایین تر و هزینه تولید کمتر، در حجم تولید بالا در دراز مدت استفاده از بالمیلهای پیوسته مقرون به صرفه تر است.
ث) کاهش هزینه در فرآیند خشک کردن:
در بالمیلهای پیوسته به دلایل زیر در فرآیند خشک کردن انرژی کمتری مصرف میشود:
1. محصول خروجی بالمیلها دارای درجه حرارت بالایی است. در بالمیلهای پیوسته به علت اینکه فرآیند به صورت پیوسته و اتوماتیک انجام میشود، محصول بلافاصله بدون از دست دادن درجه حرارت به خشک کن منتقل میشود و در نتیجه انرژی کمتری برای خشک کردن آن نیاز است. ولی در بالمیلهای ناپیوسته به علت وقفه افتادن در انتقال به خشک کن باید انرژی بیشتری را صرف خشک کردن کرد.
2. در بالمیلها برای کاهش ویسکوزیته، همراه با مواد اولیه مقداری روانساز داخل بالمیل میشود. در بالمیلهای ناپیوسته به علت طولانی شدن فرآیند سایش اثرات روانساز کاهش مییابد و باعث میشود ویسکوزیته خروجی نسبت به بالمیلهای پیوسته بیشتر باشد.
3. در بالمیلهای پیوسته به علت نوع فرایند نیاز به اضافه کردن آب کمتری نسبت به بالمیلهای ناپیوسته داریم و علاوه بر این در خروجی بالمیل میتوانیم درصدی از آب را جدا کنیم و به آب ورودی بالمیل اضافه کنیم. بنابراین به علت آب کمتر در محصول خروجی نیاز به انرژی کمتری برای خشک کردن آن داریم.
ج) صرفه جویی در مصرف انرژی:
علاوه بر دلایلی که در قسمتهای فوق ذکر شد، برای راه اندازی بالمیلها تا زمانیکه به سرعت نامیبرسند، نیاز به انرژی فراوانی میباشد، و به دلیل اینکه در بالمیلهای پیوسته این زمانهای توقف حذف میشود، بنابراین در مصرف انرژی صرفه جویی فراوانی میشود. همچنین چون در بالمیلهای پیوسته از چرخدنده و در بالمیلهای ناپیوسته از تسمه و پولی برای انتقال قدرت استفاده میشود، تلفات انرژی در بالمیلهای پیوسته کمتر میباشد.
1-3-3 تجهیزات مکانیکی بالمیل پیوسته:
با توجه به پیچیده تر بودن بالمیل پیوسته نسبت به ناپیوسته در این قسمت به معرفی و بررسی تجهیزات مکانیکی بالمیل پیوسته میپردازیم. برای به کاربردن بالمیل در یک فرآیند تولید، علاوه بر تجهیزات مکانیکی بالمیل نیاز به تجهیزات دیگری نیز میباشد، که در زیر به آنها اشاره میکنیم:
1. تجهیزات توزین مواد: این تجهیزات از تعدادی سیلو تشکیل شده که مواد اولیه در آنها قرار دارد، این مواد به میزان لازم از سیلوها خارج شده و توسط نوار نقاله به سمت بالمیل هدایت شده تا توسط سیستم ورودی داخل بالمیل شود. علاوه بر این اگر نوع سایش تر باشد ما باید روانساز و آب را نیز به همراه مواد اولیه داخل بالمیل کنیم،که برای این کار نیاز به پمپ داریم.
2. سیستم
کنترلی بالمیل: برای راه اندازی و متوقف کردن بالمیل، توزین مواد اولیه
وآب به میزان مشخص و کنترل و هدایت مواد خروجی نیاز به یک سیستم کنترل
داریم که توسط اتاق فرمان کنترل شود. اگر این سیستم کنترلی پیچیده باشد
نیاز به یک برنامه کامپیوتری و کنترل بالمیل از طریق کامپیوتر داریم.
3. اگر
بالمیل را به صورت مدار بسته به کار ببریم، نیاز داریم که مواد خروجی را
توسط جداکننده ای در خروجی بالمیل تفکیک کرده و موادی را که هنوز به میزان
لازم ساییده نشده اند، به داخل بالمیل هدایت کنیم. جدا کنندهها انواع
گوناگونی دارند، که از پرکاربردترین آنها میتوان سیکلونها و سرندها را
نام برد.
به علت گستردگی قسمتهای فوق در این قسمت تمرکز ما فقط برروی تجهیزات مکانیکی خود بالمیل قرار میگیرد. در ادامه به بررسی این تجهیزات میپردازیم:
1-3-3-1بدنه بالمیل:
بدنه بالمیل از چند قسمت تشکیل شده است:
1. پوسته:
پوسته بالمیل به دو صورت استوانهای و مخروطی موجود میباشد. با توجه به
اینکه وزن گلولهها و مواد داخل بالمیل بسیار زیاد است، برای جلوگیری از
خمش بالمیل در وسط آن پوسته ضخیمیبه کار برده میشود، که خود این بر وزن
زیاد مجموعه افزوده میشود. با توجه به اینکه برای جلوگیری از سایش پوسته،
لاینرها درون جداره داخلی نصب
میشوند، بر روی پوسته سوراخهایی ایجاد میکنند که بتوانند لاینرها را به
پوسته پیچ کنند. همچنین برای نصب چرخدنده باید مکانی تعبیه شود که بتوان
چرخدنده را بر روی پوسته پیچ کرد.
2. درپوشها:
درپوشها (شکل1-25) از یک طرف به پوسته پیچ میشوند، و از طرف دیگر از
داخل یاتاقانهای دو انتهای بالمیل عبور میکند. بنابراین وزن پوسته و
محتویات بالمیل توسط این درپوش به یاتاقانها منتقل میشود. برخی از
سیستمهای ورودی و خروجی نیز بر روی این درپوشها نصب میشود.
شکل1- 25 درپوش بالمیل
1-3-3-2یاتاقانهای بالمیل:
در بالمیلها از هر دو نوع یاتاقانهای لغزشی و غلتشی استفاده میشود. کاربرد یاتاقانهای لغزشی به علت قیمت پایین تر در بالمیلهای ناپیوسته میباشد. در بالمیلهای پیوسته عمدتا از رولربیرینگهای کروی[1] استفاده میشود، و چون سایز بزرگی دارند قیمت نسبتا بالایی دارند. ( در حدود 30 میلیون تومان) و یکی از گران قیمت ترین اجزای بالمیلهای پیوسته محسوب میشوند.
1-3-3-3 سیستم انتقال قدرت:
در بالمیلها برای انتقال قدرت به بدنه بالمیل به طور عمده از دو نوع سیستم استفاده میشود، که در زیر به آنها اشاره میکنیم:
1. چرخدنده و پینیون:
در
این نوع سیستم انتقال قدرت، حرکت توسط پینیون از گیربگس به چرخدنده که بر
روی بدنه بالمیل نصب شده است، منتقل میشود. این سیستم نسبت به تسمه و پولی
قیمت و راندمان بالاتری برخوردار است، و کاربرد آن عمدتا در بالمیل پیوسته
میباشد که نیاز به انتقال قدرت بیشتری دارد. چرخدنده را به علت بزرگ بودن
چند تکه میسازند تا از طرفی ساخت آن آسان باشد و از طرف دیگر به آسانی
بدون نیاز به جابجا کردن بدنه بالمیل بتوان آن را نصب کرد.
شکل1- 26 نحوه نصب چرخدنده بر روی بالمیل
2. تسمه و پولی:
در
این نوع سیستم انتقال قدرت حرکت توسط تسمه و پولی از موتور یا گیربگس به
بالمیل منتقل میشود. کاربرد عمده این سیستم انتقال قدرت در بالمیلهای
ناپیوسته میباشد. زیرا در این بالمیلها مهم ترین بحث اقتصادی بودن آن است
و تسمه و پولی بسیار ارزان تر چرخدنده است. تسمه و پولی راندمان پایین تری
نسبت به چرخدنده دارد، و برای جاهایی که بار زیادی موجود میباشد، این نوع
سیستم انتقال قدرت مناسب نمیباشد. به علت راندمان پایین تسمه و پولی در
انتقال قدرت، عمدتا کل فضای بالمیل ناپیوسته را از گلوله و مواد پر میکنند
تا نیاز به نیروی کمتری برای چرخاندن داشته و تسمه و پولی قادر به چرخاندن
بالمیل باشد. در غیر اینصورت ممان ایجاد شده توسط وزن محتویات بالمیل،
باعث لغزش تسمه بر روی بدنه بالمیل میشود. با توجه به توضیحات فوق واضح
است که استفاده از تسمه و پولی تا چه میزان راندمان سایش را پایین میآورد و
تنها توجیه استفاده از آن قیمت پایین آن است.
شکل1- 27 سیستم انتقال قدرت تسمه و پولی
برای انتقال قدرت از موتور به پینیون یا پولی چند روش وجود دارد، که به طور اجمالی در زیر آنها را توضیح خواهیم داد:
1. انتقال قدرت مستقیم:
در
این سیستم انتقال قدرت (شکل 1-28) موتور سرعت پایین به طور مستقیم به
چرخدنده یا پینیون متصل میشود، این سیستم جای کمیمیگیرد و میتوان برای
کاهش تورک راه انداز از هیدروکوپلینگ استفاده کرد.
شکل1- 28 انتقال قدرت مستقیم
2. بوسیله تسمه و پولی
این
نوع سیستم به علت ارزان بودن عمدتا در بالمیلهای ناپیوسته کاربرد دارد، و
در آن سرعت موتور ابتدا در یک مرحله بوسیله تسمه و پولی کاهش یافته و بار
دیگر در مرحله دوم توسط یک تسمه و پولی دیگر سرعت به سرعت نامیبالمیل کاهش
مییابد و به این ترتیب قدرت در دو مرحله به بالمیل انتقال مییابد.
شکل1- 29 انتقال قدرت بوسیله تسمه و پولی
3. بوسیله گیربگس
در
این سیستم همانگونه که در شکل 1-30 مشاهده میکنید، قدرت از طریق گیربگس
به چرخدنده یا پینیون منتقل میشود. این سیستم پرکاربردترین سیستم میباشد.
در این جا نیز میتوان از هیدروکوپلینگ برای کاهش تورک راه انداز استفاده
کرد. بعضی از گیربگسها مجهز به یک سیستم کمکی میباشند، که با یک موتور با
توان کم و نسبت تبدیل زیاد بالمیل را در شرایط خاص میچرخاند. در قسمتهای
بعدی عملکرد دقیق این سیستم تشریح خواهد شد.
شکل1- 30 بوسیله گیربگس
سیستمهای انتقال قدرت عمدتا از موتور AC استفاده میشود و موارد نادری مشاهده میشود که از موتور دیزلی استفاده میشود. در شکل 1-31 یکی از این موارد نشان داده شده است.
شکل1- 31 استفاده از موتور دیزلی در بالمیل
1-3-3-4 مکانیزمهای ورودی:
در بالمیلهای پیوسته برای وارد کردن مواد اولیه داخل بالمیل مکانیزمهایی وجود دارد که در زیر به آنها اشاره میکنیم:
1. ملاقه ای[2]:
در این مکانیزم مواد ورودی در یک مخزن قرار گرفته، ورودی ملاقهای که به
بدنه بالمیل فیکس شده و با آن میچرخد، از داخل مخزن مواد را از طریق بخش
ملاقهای خود به داخل بالمیل هدایت میکند. اگر درجه انباشتگی بالمیل زیاد
بوده ( 45 تا 50 درصد) از این نوع ورودی استفاده میکنند. این ورودی
قدیمیبوده و کمتر امروزه کمتر مورد استفاده قرار میگیرد. با توجه به سرعت
تولید از ورودیهای تک ملاقهای و دو ملاقهای استفاده میشود. در شکلهای
1-32 و 1-33 این دو نوع ورودی را مشاهده میکنید.
شکل1- 32 ورودی تک ملاقهای
شکل1- 33 وروددی دوملاقهای
2. ناودانی[3]:
مواد بوسیله این نوع ورودی تحت تاثیر نیروی وزنشان به داخل بالمیا هدایت
میشوند. شکل 1-34 این نوع ورودی را نمایش میدهد. این نوع ورودی یکی از
ارزان ترین انواع ورودی میباشد.
شکل1- 34 ورودی ناودانی
3. ارتعاشی[4]: در این مکانیزم مواد ورودی بر روی صفحهای در حال ارتعاش ریخته شده و به علت ارتعاشات صفحه مواد به داخل بالمیل هدایت میشوند.
4. ورودی استوانه ای[5]:
در این نوع ورودی همانطور که در شکل 1-35 مشاهده میکنید، در داخل یک
استوانه یک بخش حلزونی قرار گرفته، بهطوریکه مواد ورودی که داخل این قسمت
میشوند، توسط بخش حلزونی به طور خودبهخود به داخل بالمیل هدایت میشوند.
این نوع ورودی را عموما به همراه ورودی ناودانی یا لرزشی بهکار میبرند.
شکل1- 35 ورودی استوانهای
1-3-3-5 مکانیزمهای خروجی:
برای خارج کردن مواد از داخل بالمیل برای سایش تر به طور کلی سه روش وجود دارد که در ادامه شرح داده خواهند شد:
1. تخلیه سرریزی[6]:
برای بدست آوردن محصولی دانه ریز از تخلیه سرریزی استفاده میکنند.
همانطور که در شکل 1-36 مشاهده میکنید، مواد بدون این که جداکنندهای در
داخل بالمیل باشد بهراحتی از آن خارج میشوند. از مزایای این مکانیزم
طراحی ساده و بازرسی و تعویض آسان لاینرها میباشد. این مکانیزم از کاربرد
فراوانی برخوردار است.
شکل1- 36 تخلیه سرریزی
در بیرون بالمیل استوانه مشبکی به بدنه وصل شده، که با چرخش بالمیل مواد آسیا شده از محیط استوانه خارج شده و موادی که هنوز به اندازه کافی آسیا نشدهاند در طول استوانه حرکت میکنند، تا دوباره به داخل بالمیل بازگردانده شوند. در شکل 1-37 یک بالمیل که از نوع تخلیه سرریزی است مشاهده میکنید.
شکل1- 37 بالمیل با تخلیه سرریزی
2. تخلیه شبکهای کامل[7]:
همانطور که در شکل 1-38 مشاهده میکنید، انتهای بالمیل را به صورت شبکهای
میسازند، تا از همان داخل بالمیل مواد را جداسازی کنند، البته این به این
معنی نیست که در خارج بالمیل نیاز به جداکننده نداریم. زیرا سوراخهای این
صفحه مشبک درشت بوده و برای این است که سطح دوغاب را در بالمیل پایین
آورند. از این نوع مکانیزم تخلیه برای بدست آوردن محصول دانه درشت استفاده
میشود. از ویژگیهای این مکانیزم این است که درجه انباشتگی بالمیل را تا
50 درصد میتوان بالا برد.
شکل1- 38 تخلیه شبکهای کامل
این
صفحه مشبک میتواند جزیی از درپوش بیرونی باشد، یعنی به همراه آن ساخته
شود، یا این که بوسیله لاینرهای خاص در انتها ایجاد شود. در شکل زیر یک
مکانیزم تخلیه شبکهای را ملاحظه میکنید که به همراه درپوش خروجی
ساختهشدهاست.
شکل1- 39 صفحه مشبک انتهای بالمیل
3. تخلیه نیم شبکه ای[8]:
تفاوت این نوع مکانیزم تخلیه با مکانیزم قبلی این است که نیمیاز خروجی
شبکه بندی شده است و نسبت به حالت قبل سطح دوغاب بالاتر میباشد ولی میزان
مواد خروجی کمتر خواهد بود. در شکل 1-40 این نوع مکانیزم را مشاهده
میکنید.
شکل1- 40 تخلیه نیمشبکهای
1-4 طراحی خطوط خردایش و سایش:
واضح
است اگر بخواهیم سنگی را تبدیل به ذرات به اندازه دلخواه کنیم، باید
مجموعهای از سنگشکنها و آسیاها را با توجه به سختی مواد و حجم تولید به
صورت یک مجموعه به کار ببریم، برای این کار جداولی در هندبوکها موجود
میباشد که ما را در انتخاب سنگشکنها و آسیاها یاری میکند. در شکل1-41
یکی از این جداول به عنوان نمونه آمده است:
شکل1- 41 انتخاب سنگشکن یا آسیا ]11[
بهعنوان مثال کاربردی، در کارخانجات کاشی و سرامیک و کارخانجات استخراج موادمعدنی از دو سنگشکن مخروطی و فکی به صورت سری برای فرآیند پیشسایش استفاده میشود. برای این منظور ابتدا با استفاده از سنگشکن فکی مواد را تا اندازهای خرد کرده و سپس با استفاده از سنگشکن مخروطی مواد را به اندازهای بین 3 تا 10 میلیمتر میرسانند. پس از فرآیند خردایش از بالمیل برای فرآیند سایش استفاده میشود. در بعضی از کارخانجات استخراج مواد معدنی نظیر روی به علت سختی مواد قبل از بالمیل از آسیای میلهای استفاده میکنند.
در شکل 1-42 به طور شماتیک خط تولید شرکت روی تیران به عنوان مثال نشان داده شده است:
شکل1- 42 خط سایش کارخانه روی تیران
تهیه و تنظیم:
مهندس حمید عزیزان مهندس محمد جعفرینسب
بالمیلینگBall Milling)
1- آسیاب کردن(بالمیلینگBall Milling)
این پروسه تاثیر بسزایی در کیفیت نهایی قطعه میگذارد زیرا که دانهبندی دوغاب بستگی به این مرحله دارد. عدم رعایت اصول این پروسه میتواند محصول نامناسبی را به ما دهد. این امر بخصوص در مورد بدنههای سفید که سختتر از بدنههای قرمز هستند موجب شکست و ترک s شکل در اثر سیلیس و پایین آمدن کیفیت لعاب در اثر فلدسپار میشود. اگر عمل سایش بیش از حد روی مواد اولیه انجام گیرد عیوبی از قبیل هوادارشدن، پوستهای شدن و تغیر شکل کریستالی و یا آمورف شدن پدید میآید و بر عکس اگر سایش خوب انجام نگیرد با مشکل پرس، افزایش ضایعات بدلیل شوک حرارتی، کاهش استحکام، فرسایش زودرس قالبها و ... روبرو هستیم.
- خرد کردن خشک و مرطوب(تر)
مواد خام تشکیل دهنده بدنههای سرامیکی یا به صورت خشک و یا به صورت مرطوب خرد یا سایش میشوند.
تکنیک خرد کردن تر(آسیاب) عموماٌ به منظور بدست آوردن دانهبندی بسیار ریز و همگن نمودن بهتر پوردها به کار گرفته میشود. از طرف دیگر، وقتی که مواد خام بسیار خالص در اختیار داریم یا زمانی که موادی را آماده را آماده میسازیم که کیفیت بالایی ندارند، سایش خشک ترجیح داده میشود.
در طی سایش تر، مواد خام به منظور کهش بیشتر اندازه ذرات، در آب پخش میشوند. از این گذشته، استفاده از مواد شیمیایی که میزان آب دوغاب را کاهش میدهد و فواید اقتصادی متعاقب آن باعث میشود که ذراتی با قطر از 10 میکرون بدست آورند.
انتخاب مناسبترین تکنولوژی خرد کردن، تا حدی به توزیع اندازه ذرات مورد نیاز برای تولید محصول بستگی دارد ولی عوامل دیگر نیز باید در نظر گرفته شوند.
تکنولوژی خرد کردن خشک معمولا برای آسیا کردن مخلوطهایی که حداکثر از دو یا سه نوع رس تشکیل شدهاند و خواص فیزیکی و ساختار مینرالی مشابه دارند، به کار برده میشود.
خرد کردن تر برای مخلوطهای طبیعی آرژیلیتی که اندازه مواد سخت به اندازه مواد سخت به اندازهای است که امکان گرانولسازی مناسب از طریق سیستمهای خرد کردن خشک وجود ندارد، به کار برده میشود.
همچنین زمانی آمادهسازی بدنه به روش تر انجام میشود که ترکیبات سرامیک از چند ماده مختلف فیزیکی متفاوت(سختی، وزن مخصوص، اندازه ذرات) تشکیل شده باشند.
همچنین به منظور خارج کردن ناخالصیهایی که قابل انحلال در آب هستند، آنها را به روش تر آسیا میکنند. در این مورد، ماده ابتدا حل شده و سپس از طریق غربال مناسب الک میشود.
بالاخره، زمانی که محصولات شیشهای شده تولید میشوند یا سیکل پخت بسیار سریع است، تکنولوژی ترسایی ترجیح داده میشود. در واقع، سایش تر امکان تصحیح آسان ترکیبو دستیابی به پودر اسپری درایرشده مناسب شده مناسب برای پرس را امکانپذیر میسازد.
از مطالب فوق به این نتیجه میرسیم که از نقطه نظر تکنولوژیکی هیچگونه رقابت و دوگانگی بین تکنولوژی سایش خشک و تر وجود ندارد. اگر آنالیز مواد خام به دقت انجام شود و خصوصیات تکنیکی فراورده چنانکه باید و شاید به حساب آورده شوند، تنها یک انتخاب امکانپذیر است.
- اتفاقات در حین بالمیلینگ
گفته شده در حین بالمیلینگ اتفاقات گستردهای داریم:
1- تغییر فرم الاستیک و پلاستیک ماده
2- انرژی لازم جهت غلبه بر نیروی چسبندگی بین ذرات تشکیل دهنده ماده
3- انرژی مصرف شده به خاطر اصطکاک بین ذرات
4- انرژی مصرف شده به خاطر ارتعاش عناصر آسیاب شونده
- محیط آسیاب کننده
1- گلوله
منظوراز محیط شکل، اندازه و جنس گلولهها و جنس جداره میباشد. در مورد شکل گلولهها، ثابت شده که اگر دو گلوله کروی را در نظر بگیریم حین آسیاب شدن حرکت زیر را دارد که این حرکت در آسیاب ذرات موثر است بخصوص وقتیکه شکل گلولههایا استوانهای باشد بنابراین در حال حاضر که در ایران از گلولههای بیقاعده استفاده میشود نباید توقع این حالت را داشت.
در مورد جنس گلولهها باید گفت که اکثراً در مورد بدنه از گلولههای سیلیسی(سایلکس) با دانسیته 2056 گرم بر سانتیمتر مکعب و سیلیسی-فلدسپاری استفاده میشود و برای لعاب از گلولههای آلومینا بالا(آلوبیت) 3.4-3.5 گرم بر سانتیمتر مکعب و گلوله پرسلانی2.6-2.7 گرم بر سانتیمتر مکعب استفاده میشود. در آسیاب از چند اندازه گلوله با درصدهای مختلف استفاده میشود و بهترین حالت 50 درصد گلوله با سایز متوسط، 25 درصد با سایز بزرگ و 25 درصد با سایز کوچک میباشد.
2- آستری(لاینیگ)
شرح انواع مختلف آستری بر اساس سه عوامل زیر است:
جنس ماده تشکیل دهنده آستری، الگو و نمای آستری و سیستم چیدن و مونتاژ کردن آن.
در حال حاضر اکثراً از جدارههایی از جنس بازالتی(در حوالی طبس)، بخاطر سختی بالا، استفاده میشود اما جدارههای سیلیسی و اخیرا لاستیکی نیز موجود است. جداره بازالتی از راندمان بازالتی از راندمان بالاتری نسبت به سیلیسی برخوردار است و همچنین مشکل سیلیسیها گران بودن و سنگین بودن آنها میباشد. جداره سیلیسی و بازالتی در بلوکهای 20*20*20 سانتیمتر در داخل بالمیل توسط سیمان سفید سنگ فرش میشود.
به علت مشکلاتی که جدارههای فوق دارند امروزه از جدارههای لاستیکی استفاده میکنند. این مواد در اندازه 4*5 سانتیمتر و بوسیله پیچ ومهره در درون بالمیل قرار میگیرند( این مواد اکثراً از سوئد و سویس وارد میشوند). از مزایای این مواد میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1- دانسیته کم(1.1 گرم بر سانتیمتر مکعب) و ضخامت کم و در نتیجه داشتنفضای بیشتر در آسیاب
2- خوردگی کمتر و در اثر سوختن خارج میشوند و در نتیجه ناخالصی کمتری را وارد میکند.
3- سر و صدای کمتر
4- هزینه نصب کمتر
اما به این نکته باید توجه کرد که این جدارهها فقط در مورد آسیاب بدنه قابل استفاده است و بدلیل ایجاد حفره در اثر سوختن آنها برای لعاب بکار نمیروند.
اگر جداره لاستیکی نباشد میتوان از گلولههای(قلوه سنگ) سیلیسی و در مورد لعاب برای جداره پرسلان از گلولههای پرسلانی و برای جداره آلوبیتی گلولههای آلوبیتی استفاده کرد.
معمولاً سعی میشود که سختی جداره از سختی گلولهها بیشتر باشد زیرا اگر گلوله سختی کمتری داشته باشد خورده شده و خورده شدن آنها مسئلای ندارد ولی اگر جداره خورده شود تعویض آن هزینه بیشتری دارد.
3- دانسیته گلوله
مشخص است که هر چه دانسیته گلوله بیشتر باشد انرژی جنبشی حجم مشخصی از گلولهها بیشتر و در نتیجه عمل آسیاب بهتر و با راندمان بالاتر انجام میگیرد.
میزان گلوله در آسیاب
معمولاٌ ذکر میشود برای حصول به بهترین راندمان آسیاب، در آسیاب55-150 درصد از قطر آسیاب را باید گلوله ریخت.
4- مقدار مواد اولیهای که باید در آسیاب شارژ شوند
حداقل مادهای که میتوان شارژ کرد برابر فضای خالی بین گلولههاست که برابر 22 درصد میباشد و ماکزیمم مقدار آنقدر است که در نهایت 25 درصد فضای خالی بالای گلوله خالی بماند که برابر 42 درصد میشود. با توجه به دانسیته حقیقی مواد میتوان وزن شارژ شونده را نیز حساب کرد. هر چه میزان مواد اولیه زیادتر شود راندمان آسیاب بالاتر میرود ولی فرسایش جداره و گلوله نیز بیشتر میشود.
روانسازی
یکی از فاکتورهایی که در کیفیت فرمولاسیون دخیل است روانسازی خاک میباشد. روانسازی خاک باعث مصرف آب کمتر در دوغاب و در نتیجه بالا رفتن راندمان اسپری درایر میشود و همچنین پودر بدست آمده بهتر پرس میشود ظاهراً علت این امر این است که گرانولهای بدست آمده دانسیته بیشتری دارند زیرا ساختمان لایه مقوایی پودر بهم میخورد و در نتیجه استحکام خام وپخته بیشتر میشود.به همین دلایل ترجیح داده میشود که قبل از ورود به اسپری درایر دوغاب را روانسازی کنیم.
معمولاً روانسازهایی که استفاده میشوند سیلیکات سدیم، کربنات سدیم و تری پلی فسفات سدیم هستند که میتوان به طور منفرد یا مخلوط( با نسبت 3 سیلیکات سدیم و1کربنات سدیم و یا نسبت 2 تری پلی فسفات سدیم به 1 سیلیکات سدیم) استفاده شوند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
2- اسپری درایر(spray dryer)
خشک کردن پاشیدنی فرآیند شناخته شدهای برای جدا کردن آب یا هر مایع دیگری از محلول یا سوسپانسیون میباشد.
فرآیند فوق در ماشینآلات خاصی به نام اسپری درایر صورت میگیرد که عمدتاً برای تولیدات صنعتی به کار میرود. تبخیر هر مایع پس از حرارت دادن مناسب آن و با توجه به قوانین فیزیکی آغاز میشود.
به طور کلی اسپری درایرها به دو گروه اصلی تقسیم میشوند:
1- اسپری درایر با حرارت مستقیم، که گرمای مورد نیاز برای تبخیر مایع بوسیله گازهای حاصل از احتراق یا با هوایی که به اندازه کافی گرم شده، فراهم میشود که باعث تبخیر مایعات میگردد.
2- اسپری درایر با حرارت غیرمستقیم، که گرما از طریق هدایت یا رسانش به ماده مورد نظر انتقال مییابد.
هدف از استفاده از اسپری درایر، تهیه پودری با دانسیته ظاهری یکنواخت، توزیع اندازه ذرات ثابت و رطوبت یکسان میباشد.
از مزایای اسپری درایر میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1- به سرعت دوغاب را خشک کرده و به صورت گرانول در میآورد زیرا هر چه سرعت خشک کردن بیشتر باشد سریعتر خنک میشود که این خود چند مزیت دارد: اولاً محصول خشک رطوبت جذب نکرده یا از دست نمیدهد. ثانیاً در خاکهایی که مواد پلاستیک همچون مونت موری لونیت دارند هر چه محصول خنکتر باشد آب بین لایهای حذف نشده و در نتیجه پلاستیسیته خاک کم نمیشود.
2- مورفولوژی گرانولهای خروجی از اسپری درایر به شکل کروی( شکل1 ) میباشد در صورتیکه در آسیاب خشک، ذرات به شکل 2 میباشند در نتیجه پودر گرانوله قابلیت فرمپذیری بیشتری در حین پرس دارد.
3- توزیع یکنواخت اندازه ذرات
4- توزیع یکنواخت میزان رطوبت
5- اقتصادی بودن این روش نسبت به روش رقیب که عبارت است از آسیاب کردن مواد سپس فیلتر پرس و خشک کردن کیکها و سپس آسیاب و افزودن رطوبت.
مراحل مختلف کار در اسپری درایر عبارت است از:
a- توزیع اندازه ذرات و میزان بزرگی گرانولهای تولیدی با استفاده از نازل.
b- تماس بین دوغاب اسپری شده و هوای خشککننده
c- تبخیر و شکلگیری ذرات و خشک شدن
از مزایای اسپری درایر، سریع خشک کردن آن و درنتیجه بالا نرفتن دمای پودر است بنابراین در اینجا به مراحل تبخیر میپردازیم که به صورت زیر است:
1- دوغاب به داخل محفظه پاشیده شده ودمای آن به 100 درجهسانتیگراد میرسد(1 اتمسفر). دمای مواد ورودی به اسپری درایر 22-40 درجهسانتیگرادکه به سرعت به 100 درجهسانتیگراد میرسد.
2- بعد از رسیدن به این دما، تمام آب موجود سریعاً تبخیر میشود.
3- به مجرد اینکه فرآیند تبخیر صورت میگیرد بخار ایجاد شده که تحت فشار 1 اتمسفر قرار دارد تا دمایی که امکان تعادل حرارتی با گاز ورودی باشد گرم میشود.
4- بعد از تبخیر رطوبت، نتیجه کار دانههای گلولهای شکل میباشد که هنوز میتواند حرارت جذب کند( بسته به اینکه چه مدت در محفظه اسپری درایر توقف کند) سپس باقی مانده رطوبت از آن خارج میشود و پودر خروجی حدود 7 درصد دارد زیرا پودر خشک را نمیتوان پرس کرد.
d- جدا شدن ذرات پودر از هوای خشک کننده و تخلیه از اسپری درایر
در عمل برای افزایش سرعت تبخیر در اسپری درایرspray dryer احتیاج به افزایش سطح مخصوص دوغاب داریم و این عمل با تبدیل دوغاب به قطرات ریز انجام میگیرد که برای این تبدیل سه روش موجود است:
1) افشانکی: این روش که اسپری کردن تحت فشار توسط نازل میباشد بیشترین کاربرد را در صنایع کاشی دارد و در تهیه گرانولهایی با سایزهای بزرگتر موفقتر از انواع دیگر است و اندازه گرانولهای خروجی در دامنه60-550 میکرومتر میباشد و بیشترین تمرکز را در این محدوده گرانولهایی دارند که در محدوده300-400 میکرومتر میباشند.
2) استفاده از دیسکهای گریز از مرکز: اندازه گرانولهای خروجی از اسپری درایر در محدوده 60-150 میکرومتر میباشد و به همین دلیل توزیع باریک و یک اندازه ذرات، پودر حاصل دارای فشردگی کم و در نتیجه وزن مخصوص کمی میباشد که این میتواند باعث بروز عیوبی در حین تولید و پرس شود این عیوب عبارتند از: استحکام خام کم و در
نتیجه میزان ضایعات زیاد قبل از مرحله پخت و افزایش عیب هواددار شدن.
3) اسپری کردن با هوای فشرده: این روش بندرت در صنایع کاشی وسرامیک بکار میرود و بیشتر در صنایع داروسازی کاربرد دارد.
قابل ذکر است که درجه حرارت محفظه اسپری درایر در محدوده 450-650 درجه سانتیگراد است و اگر دما بیش از 650 درجه سانتیگراد باشد مسئله ایمنی و زنگ زدن مطرح است و اگر کمتر از 450 درجه سانتیگراد باشد اقتصادی نیست.
مهمترین عوامل در انتخاب اسپری درایر:
1- در اسپری درایر باید حتی المقدور میزان رطوبت پودر خروجی ثابت باشد.
2- دامنه توزیع دانهبندی ثابت وقابل تنظیم باشد.
اگر رطوبت پودر خروجی خارج از حد بهینه بود برای برطرف کردن این مشکل دو راه حل موجود است:
1- اگر اختلاف رطوبت در پودر خروجی نسبت به حالت بهینه در حد کمی بود بهترین کار تنظیم فشار پمپ دوغاب خواهد بود مثلاً اگر رطوبت زیادتر بود باید فشار پمپ را کمتر کرد.
2- در مواردی که این اختلاف زیاد باشد با تغییر درجه حرارت محفظه میتوان رطوبت را به حد مطلوب رساند.
فاکتورهای موثر بر توزیع دانه بندی گرانولهای تولیدی عبارتند از:
1- درصد آب دوغاب: هر چه درصد آب بیشتر باشد قطرات ریزتر تولید شده و در نتیجه دانهبندی به سمت ریزتر میرود.
2- ویسکوزیته دوغاب: ویسکوزیته بیشتر به معنی آب کمتر و در نتیجه دانهبندی درشتتر میشود.
3- فشار پمپ: هرچه فشار پمپ بیشتر شود ذرات ریزتر میشوند ولی اگر این فشار بیش از حد زیاد شود منجر به تشکیل ابر دوغابی در بالای اسپری درایر میشود و این باعث اتصالات و ادغام قطرات و در نتیجه درشتتر شدن گرانولها میشود.
4- قطر نازل(افشانک): با زیاد شدن قطر نازل، میزان رطوبت گرانولها بالا رفته و در نتیجه گرانولها درشتتر میشوند.
5- ابعاد محفظه اسپری درایر: پابت شده است که هر چه محفظه اسپری درایر بزرگتر باشد گرانولهای بزرگتری بوجود خواهد آمد. زیرا دوغاب بیشتری اسپری شده و این ایجاد قطرات درشتتر میکند که این باعث درشتتر شدن گرانولها میشود.
6- ضخامت حلزونی نازل: هر چه ضخامت حلزونی بیشتر باشد ارتفاع ابر اسپری شده بیشتر و در نتیجه تمایل به تجمع دوغاب در ابر دوغابی افزایش مییابد این امر منجر به بزرگتر شدن قطرات و در نهایت بزرگتر شدن گرانولها میشود.
7- دمای هوای داغ ورودی: هر چه بیشتر باشد ذرات ریزتر میشوند. با کم بودن دما، عمل ادغام وچسبیدن و قطرات بیشتر صورت میگیرد.
8- میزان باز بودن دریچه: اگر زیاد باز باشد دمای اسپریدرایر پایین آمده و ذرات درشتتر میشوند و اگر بیش از اندازه بسته باشد امکان منفجر شدن محفظه مطرح میشود.
9- تعداد نازل: به علت اسپری شدن دوغاب بیشتر، گرانولها بزرگتر میشوند.
10-میزان انقباض قطرات
11-ترکیب دوغاب
12-ذرات زیر 63 میکرون: اگر این مقدار زیاد باشد گرانولهای تولیدی درشتترند و این بدین دلیل است که ذرات درشتتر بخاطر نیروی وزن بیشتر، سریعتر به سمت پایین سقوط میکنند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
- تعيين مشخصه هاي دوغاب
این روش در مورد کلیه دوغابهاب لعاب و بدنه اعم از کاشی دیوار ، کاشی کف و پرسلان کاربرد دارد.
رطوبت تجهيزات مورد استفاده شامل - ترازو با دقت 1/0 گرم ، - دستگاه رطوبت سنج براي روش دوم ، - خشك كن با دماي 110˚C ، - بشر براي دوغاب و آزمونه مورد نياز مقداري نمونه از گرانول ، دوغاب ، بيسكوئيت خام يا خاك بوده و محاسبه رطوبت به دو روش صورت ميگيرد
- مقدار مشخصي از ماده مورد نظر ( گرانو ل- دوغاب – بيسكوئيت – خاك ) را با ترازو و با دقت 1/0 گرم وزن نماييد . ( مقدار نمونه بستگي به نوع نمونه مورد آزمايش دارد ) - نمونه وزن شده را در دستگاه خشك كن قرارداده تا 110˚ C± 5˚ C حرارت دهيد . - بعد از خشك شدن كامل ( خشك شدن تا وقتي كه در فاصله زماني 1 ساعت اندازه رطوبت بيش از 0.1 تغييرات نداشته باشد ) نمونه را ازخشك كن خارج نموده وبا ترازو وزن نماييد . - رطوبت ماده را از فرمول ذيل محاسبه نماييد : وزن اوليه / ( وزن خشك - وزن اوليه )*100 = درصد رطوبت |
- مقدار 3 تا 4 گرم از نمونه ( گرانول – خاك –بيسكوئيت خام – دوغاب ) را در دستگاه رطوبت سنج قرار دهيد و دستگاه را روشن نماييد . - پس از 10 تا 15 دقيقه كه اعدادثابت شدند درصد رطوبت را از روي دستگاه بخوانيد . تذكر 1) عمليات تعيين رطوبت بايد بر روي نمونه ها ، بلافاصله پس از جدا شدن از فرآيند توليد صورت گيرد . زيرا نگهداري نمونه ها در شرايط محيطي كارخانه و آزمايشگاه باعث تغيير ميزان رطوبت آنها مي شود . |
دانسيته تجهيزات مورد نياز - استوانه مندرج تا cc200 ، - بشر cc 300 ، - ترازوي ديجيتال با دقت 1/0 گرم ، - پيكنومتر بوده و آزمونه مورد نياز نمونه از دوغاب بدنه يا لعاب میباشد
1- پيكنومتر را از دوغاب مربوطه پركرده بطوريكه پس از بسته شدن درب آن دوغاب اضافي خارج شود . 2- سپس پيكنومتر را تميز نموده و وزن نمائيد . 3- چون وزن پيكنومتر ثابت است عدد توزين را منهاي وزن پيكنومتر کرده عدد حاصل دانسيته دوغاب مورد نظر است . |
1- ابتدا مقداري نمونه از دوغاب بدنه يا لعاب را در بشر بريزيد ( حدود cc 200 ) 2- استوانه مدرج خالي را باترازوي ديجيتال وزن كرده ، مقدار cc 100 از دوغاب را در آن بريزيد . 3- استوانه مدرج حاوي cc 100 دوغاب را با ترازوي ديجيتال وزن كرده و وزنcc 100 دوغاب را از تفاضل وزن استوانه مدرج حاوي cc100 دوغاب و استوانه مدرج خالي بدست آوريد. 4- دانسيته دوغاب را از فرمول زير محاسبه كنيد : ( ( gr/cm 3100 / وزن cc 100 دوغاب بر حسب گرم = دانسيته D |
ويسكوزيته تجهيزات مورد نياز - ويسكوزيمتر ريزشي با نازل شماره 8 و 4 ، - بشر ، - كرنومتر ، - استوانه مدرج بوده و آزمونه نمونه از دوغاب بدنه ،لعاب يا رنگ می باشد.
1- ابتدا مقدار cc 100 آب را در ويسكوزيمتر ريخته و زمان تخليه آب از ويسكوزيمتر را با كرنومتر اندازه گيري نمائيد . ( از ويسكوزيمتر ريزشي با نازل شماره 8 براي بررسي دوغاب بدنه و رنگ و با نازل شماره 4 براي بررسي لعاب استفاده ميشود .) 2- مقدار cc 100 از دوغاب را در ويسكوزيمتر ريزشي با شماره 8 براي دوغاب بدنه ورنگ ونازل شماره 4 براي دوغاب لعاب ريخته و زمان تخليه را از ويسكوزيمتر فوق با كرنومتر اندازه گيري نمائيد . |
زبره تجهيزات مورد نياز - بشر cc 1000 ، - خشك كن با دماي 110˚ c ± 5˚ c ، - ترازو ديجتال با دقت 1/0 گرم ،
- پيكنومتر 100 cc ، - الك با شماره مش مشخص ( بطور مثال 325 ) ، - كاسه يا بشر بوده و آزمونه مورد نياز - حدود cc
700 نمونه دوغاب بدنه يا لعاب و - نمونه دوغاب بدنه يا لعاب يا رنگ میباشد.
1- يك پيكنومتر از دوغاب بدنه يا لعاب را برداشته و آن را از الك شماره 230 براي دوغاب بدنه و الك 325 براي لعاب و انگوب ورنگ عبور دهيد براي سهولت كار ميتوانيد الك را زير شير آب با فشار كم وملايم بگيريد تا با فشار آب دوغاب از الك عبور نمايد . ( بدون خروج لعاب از الك ) 2- مواد با قيمانده روي الك را در كاسه فلزي ريخته در خشك كن قرار دهيد تا خشك شود . 3- زبره خشك شده را با ترازوي ديجيتال با دقت 1/0 گرم وزن نموده و درصد زبره را از فرمول زير محاسبه نماييد : (( درصد رطوبت دوغاب –100) * دانسيته دوغاب )/ وزن خشك مواد باقيمانده روي الك= درصد زبره |
آلیاژسازی سرامیکی
آلیاژسازی مکانیکی
آلیاژسازی مکانیکی (MA ) یک روش تولید مواد در حالت جامد است که شامل جوش و شکست متوالی ذرات پودر مواد اولیه در یک آسیاب پر انرژی می باشد .
به بیان دیگر آلیاژ کردن مکانیکی ، تشکیل پودر آلیاژی به روش آسیاب کردن مخلوط پودرهای عنصری برای مدت زمانی طولانی به جهت تولید پودرهای آلیاژی مستحکم شده در اثر پخش فازهای ثانویه می باشد .
این روش اولین بار توسط Benjamin در اواخر دهه ی 1960 معرفی شد . او و همکارانش این روش را به منظور تولید سوپرآلیاژهای پایه نیکلی استحکام یافته با ذرات اکسیدی ( ODS ) به کار بردند .
پیشرفت این روش تا سال 1989 در زیر آورده شده است :
توسعه ی سوپرآلیاژهای پایه نیکلی ( ODS )
حصول ساختار آمورف در ترکیبات بین فلزی
تبدیل ترکیبات بین فلزی منظم به نامنظم
ایجاد ساختار آمورف از مخلوط پودر مواد اولیه
تولید فازهای نانوکریستال
انجام واکنش های جانشینی
1966
1981
1982
1983
89/1988
1989
ویژگی های روش MA :
1 – نیاز به تجهیزات ساده
2 – عدم نیاز به درجه حرارت های بالا
3 – انجام عملیات تولید تنها در طی یک مرحله
کاربرد های فرآیند آلیاژسازی مکانیکی:
• ایجاد ذرات ریز فاز دوم در زمینه آلیاژها
• افزایش حد حلالیت در محلولهای جامد
• کاهش اندازه دانه ها تا حد نانومتر
• تولید فازهای کریستالی و شبه کریستالی جدید
• توسعه ی ساختارهای آمورف ( شیشه ای )
• تبدیل ساختارهای منظم به نامنظم
• تولید آلیاژ از عناصر سخت آلیاژ شونده
• تسریع انجام واکنش های شیمیایی ( جانشینی ) در دمای محیط
مواد اولیه و تجهیزات لازم برای MA
مهمترین عوامل کنترل کننده در روش MA عبارتند از :
• مشخصات پودر مواد اولیه
• نوع آسیاب
• متغیرهای فرایند
مشخصات پودر مواد اولیه:
محدوده ی مناسب اندازه ی ذرات پودر برای استفاده در فرایند MA ، 500-1 میکرومتر گزارش شده است . پس از مدت زمان کوتاهی از عملیات آسیاب کردن ، اندازه ی ذرات به صورت تابع نمایی از زمان تا مقادیر چند میکرون کاهش می یابد .
نوع مواد اولیه مورد استفاده در آلیاژسازی مکانیکی گسترده و شامل پودر فلزات خالص ، پودرهای پیش آلیاژ شده و ترکیبات دیرگداز می باشد .
انواع آسیابهای مورد استفاده در MA :
• آسیاب گلوله ای سیاره ای (ball mill Planetary )
• آسیاب گلوله ای ارتعاشی (Shaker ball mill )
• آسیاب گلوله ای یا میله ای غلتشی (mill Tumbler )
• آسیاب گلوله ای شافتی ( Attritor ball mill )
• آسیاب مغناطیسی ( Uni – ball )
تفاوت این آسیاب ها عمدتا" در ظرفیت ، راندمان و امکانات اضافی آنها برای گرم یا خنک کردن محفظه
سایش دربالمیل
سایش دربالمیل
1-3 بالمیل:
بالمیل کاربرد بسیار وسیعی در صنایع معدنی، سیمان، چینی، کاشی و سرامیک دارد. با توجه به وجود معادن فراوان در ایران و با توجه به این که ایران سومین تولید کننده کاشی و سرامیک جهان محسوب میشود و نیاز فراوان کشور به سیمان و رشد روزافزون این صنعت نیاز گسترده کشور به بالمیل را مشخص میکند. به همین علت محور اصلی این پروژه تحلیل و بررسی بالمیل قرار گرفته است. شایان ذکر است نتایج حاصل از این پروژه به علت کارکرد مشابه آسیاها با اندکی تغییر قابل استفاده برای انواع دیگر آسیاهای گردان میباشد.
در ادامه انواع بالمیل را معرفی کرده و پس از آن به بررسی اجزای داخلی بالمیل میپردازیم.
1-3-1 انواع بالمیل:
بالمیلها را بر اساس معیارها مختلف به انواع مختلفی میتوان تقسیم کرد که در زیر به آنها اشاره میکنیم:
1-3-1-1 بر اساس نوع بدنه:
· مخروطی
اگر بدنه بالمیل به صورت مخروطی ساخته شود، در حرکت باعث میشود، گلولههای درشت در ابتدای آسیا و گلولههای ریز در انتهای آسیا تجمع یابند. که این استقرار به مکانیزم سایش بسیار کمک میکند. در شکل 1-22 تصویری از بالمیل مخروطی ارائه شده است.
شکل1- 22 بالمیل مخروطی
· استوانهای
اگر بدنه بالمیل به صورت استوانهای ساخته شود، دیگر مزیت فوق را ندارد ولی از طرفی ساخت آن ساده تر و ارزان تر میباشد. اگر بخواهیم مزیت جداشدن گلولهها را در بالمیل استوانهای داشته باشیم باید آن را به چند محفظه تقسیم و در هر محفظه گلولهها با سایز متفاوت قرار دهیم، در واقع باید از آسیای لولهای استفاده کنیم.
1-3-1-2 بر اساس نوع بار خرد کننده:
· گلوله فولادی
· گلوله سرامیکی (آلومینایی)
· گلولههای سیلیسی (قلوه سنگی)
در فصل آینده در قسمت بررسی پارامترهای طراحی بالمیل به طور مفصل به بررسی این نوع گلولهها پرداخته ایم.
1-3-1-3 بر اساس نحوه ورود و خروج مواد:
· ناپیوسته
نحوه عملکرد بالمیلهای ناپیوسته به این صورت است که مواد اولیه را به همراه گلولهها به صورت یکجا و به میزان ظرفیت بالمیل درون آن میریزیم و تا زمان معینی تحت سایش قرار میدهیم. سپس بالمیل را متوقف کرده و مواد ساییده شده را خارج میکنیم و این عمل دوباره تکرار میشود. در شکل 1-23 نمونهای از بالمیل ناپیوسته را مشاهده میکنید.
شکل1- 23 بالمیل ناپیوسته
· پیوسته
در بالمیلهای پیوسته مواد اولیه به طور پیوسته از یک سمت داخل بالمیل میشوند، و پس از ساییده شدن از طرف دیگر بالمیل خارج میشوند. به همین علت نیازی به متوقف کردن بالمیل برای بارگیری و تخلیه کردن آن نمیباشد. حتی در نوع مخروطی این نوع بالمیل برای شارژ گلوله لازم نیست بالمیل را متوقف کنیم، و گلولهها را همراه مواد اولیه داخل بالمیل میکنیم. در شکل 1-24 نمونهای از بالمیل پیوسته مخروطی را مشاهده میکنید:
شکل1- 24 بالمیل پیوسته
1-3-2 مزایای استفاده از بالمیل پیوسته:
به علت مزیتهای فراوان بالمیلهای پیوسته بسیاری از صنایع با حجم تولید بالا تمایل به استفاده از این نوع بالمیل دارند. در زیر به تعدادی از این مزایا اشاره میکنیم:
الف) بالا بودن کمیت و کیفیت تولید:
در بالمیلهای پیوسته مواد به محض اینکه به میزان لازم ساییده شدند از بالمیل خارج شده و جایشان را مواد خام میگیرد. در صورتیکه در بالمیلهای ناپیوسته همه مواد تا پایان فرایید سایش در داخل بالمیل میمانند. به همین علت، در بالمیلهای پیوسته علاوه بر راندمان و سرعت بالاتر، محصول یکنواخت تری نسبت به بالمیلهای ناپیوسته خواهیم داشت. همچنین این باعث میشود برای تولید میزان یکسان از مواد ساییده شده، در بالمیلهای پیوسته انرژی کمتری مصرف شود. در ضمن به این نکته نیز باید توجه کرد که زمانهای توقف در بالمیلهای ناپیوسته باعث کاهش میزان تولید میشود.
علت استفاده از بالمیلهای ناپیوسته ارزان بودن آن است. با توجه به ارزان بودن تسمه و پولی نسبت به چرخدنده، سیستم انتقال قدرت در بالمیلهای ناپیوسته از نوع تسمه و پولی میباشد. به علت راندمان پایین تسمه و پولی در انتقال قدرت، عمدتا کل فضای بالمیل ناپیوسته را از گلوله و مواد پر میکنند تا نیاز به نیروی کمتری برای چرخاندن داشته و تسمه و پولی قادر به چرخاندن بالمیل باشد. در غیر اینصورت ممان ایجاد شده توسط وزن محتویات بالمیل، باعث لغزش تسمه بر روی بدنه بالمیل میشود. با توجه به توضیحات فوق واضح است که استفاده از تسمه و پولی تا چه میزان راندمان سایش را پایین میآورد و تنها توجیه استفاده از آن قیمت پایین آن است. در صورتیکه در بالمیلهای پیوسته حداکثر تا نیمه پر میشود، که این به شدت در بهبود مکانیزم سایش کمک میکند.
ب) کاهش فضای لازم برای ماشین آلات:
به علت پایین بودن سرعت و کمیت تولید محصولات در بالمیلهای ناپیوسته، برای تولید میزان مشخصی از محصولات، نیاز به استفاده از تعداد بیشتری از این نوع بالمیل نسبت به بالمیلهای پیوسته داریم. بنابراین استفاده از بالمیلهای ناپیوسته فضای بیشتری را در کارخانه اشغال میکند. البته باید این نکته ذکر شود که چون یک بالمیل پیوسته جای چندین بالمیل ناپیوسته را میگیرد، در مواقع بروز مشکل، اگر سریع رفع نشود خسارت زیادی به سودآوری شرکت وارد میشود. این نکته اهمیت بیشتر نگهداری را در بالمیلهای پیوسته میرساند.
پ) انجام فرآیند به صورت تمام اتوماتیک با یک کنترل مرکزی و تعدیل نیروی انسانی:
به علت انجام فرآیند به صورت پیوسته و ثابت بودن بسیاری از پارامترهای کنترلی اتوماتیک سازی بالمیلهای پیوسته بدون دخالت انسان ساده تر و کم هزینه تر خواهد بود. علاوه بر این از بالمیلهای ناپیوسته فقط به علت قیمت کمتر آن نسبت به بالمیلهای پیوسته استفاده میشود. بنابراین با اتوماتیک سازی کامل بالمیلهای ناپیوسته، استفاده از این نوع بالمیل دیگر توجیه اقتصادی نخواهد داشت.
ت) کاهش هزینه تولید:
بالمیلهای پیوسته در مقایسه با تعداد مشابه از بالمیلهای ناپیوسته برای تولید میزان مشخصی محصول دارای قیمت بالاتری هستند و برای کارخانجات با حجم تولید پایین استفاده از بالمیلهای پیوسته مقرون به صرفه نیست. ولی با توجه به مصرف انرژی پایین تر و هزینه تولید کمتر، در حجم تولید بالا در دراز مدت استفاده از بالمیلهای پیوسته مقرون به صرفه تر است.
ث) کاهش هزینه در فرآیند خشک کردن:
در بالمیلهای پیوسته به دلایل زیر در فرآیند خشک کردن انرژی کمتری مصرف میشود:
1. محصول خروجی بالمیلها دارای درجه حرارت بالایی است. در بالمیلهای پیوسته به علت اینکه فرآیند به صورت پیوسته و اتوماتیک انجام میشود، محصول بلافاصله بدون از دست دادن درجه حرارت به خشک کن منتقل میشود و در نتیجه انرژی کمتری برای خشک کردن آن نیاز است. ولی در بالمیلهای ناپیوسته به علت وقفه افتادن در انتقال به خشک کن باید انرژی بیشتری را صرف خشک کردن کرد.
2. در بالمیلها برای کاهش ویسکوزیته، همراه با مواد اولیه مقداری روانساز داخل بالمیل میشود. در بالمیلهای ناپیوسته به علت طولانی شدن فرآیند سایش اثرات روانساز کاهش مییابد و باعث میشود ویسکوزیته خروجی نسبت به بالمیلهای پیوسته بیشتر باشد.
3. در بالمیلهای پیوسته به علت نوع فرایند نیاز به اضافه کردن آب کمتری نسبت به بالمیلهای ناپیوسته داریم و علاوه بر این در خروجی بالمیل میتوانیم درصدی از آب را جدا کنیم و به آب ورودی بالمیل اضافه کنیم. بنابراین به علت آب کمتر در محصول خروجی نیاز به انرژی کمتری برای خشک کردن آن داریم.
ج) صرفه جویی در مصرف انرژی:
علاوه بر دلایلی که در قسمتهای فوق ذکر شد، برای راه اندازی بالمیلها تا زمانیکه به سرعت نامیبرسند، نیاز به انرژی فراوانی میباشد، و به دلیل اینکه در بالمیلهای پیوسته این زمانهای توقف حذف میشود، بنابراین در مصرف انرژی صرفه جویی فراوانی میشود. 1-3-3 تجهیزات مکانیکی بالمیل پیوسته:
با توجه به پیچیده تر بودن بالمیل پیوسته نسبت به ناپیوسته در این قسمت به معرفی و بررسی تجهیزات مکانیکی بالمیل پیوسته میپردازیم. 1. تجهیزات توزین مواد: این تجهیزات از تعدادی سیلو تشکیل شده که مواد اولیه در آنها قرار دارد، این مواد به میزان لازم از سیلوها خارج شده و توسط نوار نقاله به سمت بالمیل هدایت شده تا توسط سیستم ورودی داخل بالمیل شود. علاوه بر این اگر نوع سایش تر باشد ما باید روانساز و آب را نیز به همراه مواد اولیه داخل بالمیل کنیم،که برای این کار نیاز به پمپ داریم.
به علت گستردگی قسمتهای فوق در این قسمت تمرکز ما فقط برروی تجهیزات مکانیکی خود بالمیل قرار میگیرد. در ادامه به بررسی این تجهیزات میپردازیم:
1-3-3-1بدنه بالمیل:
بدنه بالمیل از چند قسمت تشکیل شده است:
همچنین چون در بالمیلهای پیوسته از چرخدنده و در بالمیلهای ناپیوسته از تسمه و پولی برای انتقال قدرت استفاده میشود، تلفات انرژی در بالمیلهای پیوسته کمتر میباشد.
برای به کاربردن بالمیل در یک فرآیند تولید، علاوه بر تجهیزات مکانیکی بالمیل نیاز به تجهیزات دیگری نیز میباشد، که در زیر به آنها اشاره میکنیم:
2. سیستم کنترلی بالمیل: برای راه اندازی و متوقف کردن بالمیل، توزین مواد اولیه وآب به میزان مشخص و کنترل و هدایت مواد خروجی نیاز به یک سیستم کنترل داریم که توسط اتاق فرمان کنترل شود. اگر این سیستم کنترلی پیچیده باشد نیاز به یک برنامه کامپیوتری و کنترل بالمیل از طریق کامپیوتر داریم.
3. اگر بالمیل را به صورت مدار بسته به کار ببریم، نیاز داریم که مواد خروجی را توسط جداکننده ای در خروجی بالمیل تفکیک کرده و موادی را که هنوز به میزان لازم ساییده نشده اند، به داخل بالمیل هدایت کنیم. جدا کنندهها انواع گوناگونی دارند، که از پرکاربردترین آنها میتوان سیکلونها و سرندها را نام برد.
1. پوسته: پوسته بالمیل به دو صورت استوانهای و مخروطی موجود میباشد. با توجه به اینکه وزن گلولهها و مواد داخل بالمیل بسیار زیاد است، برای جلوگیری از خمش بالمیل در وسط آن پوسته ضخیمیبه کار برده میشود، که خود این بر وزن زیاد مجموعه افزوده میشود. با توجه به اینکه برای جلوگیری از سایش پوسته، لاینرها درون جداره داخلی نصب میشوند، بر روی پوسته سوراخهایی ایجاد میکنند که بتوانند لاینرها را به پوسته پیچ کنند. همچنین برای نصب چرخدنده باید مکانی تعبیه شود که بتوان چرخدنده را بر روی پوسته پیچ کرد.
2. درپوشها: درپوشها (شکل1-25) از یک طرف به پوسته پیچ میشوند، و از طرف دیگر از داخل یاتاقانهای دو انتهای بالمیل عبور میکند. بنابراین وزن پوسته و محتویات بالمیل توسط این درپوش به یاتاقانها منتقل میشود. برخی از سیستمهای ورودی و خروجی نیز بر روی این درپوشها نصب میشود.
شکل1- 25 درپوش بالمیل
1-3-3-2یاتاقانهای بالمیل:
در بالمیلها از هر دو نوع یاتاقانهای لغزشی و غلتشی استفاده میشود. کاربرد یاتاقانهای لغزشی به علت قیمت پایین تر در بالمیلهای ناپیوسته میباشد. در بالمیلهای پیوسته عمدتا از رولربیرینگهای کروی[1] استفاده میشود، و چون سایز بزرگی دارند قیمت نسبتا بالایی دارند. ( در حدود 30 میلیون تومان) و یکی از گران قیمت ترین اجزای بالمیلهای پیوسته محسوب میشوند.
1-3-3-3 سیستم انتقال قدرت:
در بالمیلها برای انتقال قدرت به بدنه بالمیل به طور عمده از دو نوع سیستم استفاده میشود، که در زیر به آنها اشاره میکنیم:
1. چرخدنده و پینیون:
در این نوع سیستم انتقال قدرت، حرکت توسط پینیون از گیربگس به چرخدنده که بر روی بدنه بالمیل نصب شده است، منتقل میشود. این سیستم نسبت به تسمه و پولی قیمت و راندمان بالاتری برخوردار است، و کاربرد آن عمدتا در بالمیل پیوسته میباشد که نیاز به انتقال قدرت بیشتری دارد. چرخدنده را به علت بزرگ بودن چند تکه میسازند تا از طرفی ساخت آن آسان باشد و از طرف دیگر به آسانی بدون نیاز به جابجا کردن بدنه بالمیل بتوان آن را نصب کرد.
شکل1- 26 نحوه نصب چرخدنده بر روی بالمیل
2. تسمه و پولی:
در این نوع سیستم انتقال قدرت حرکت توسط تسمه و پولی از موتور یا گیربگس به بالمیل منتقل میشود. کاربرد عمده این سیستم انتقال قدرت در بالمیلهای ناپیوسته میباشد. زیرا در این بالمیلها مهم ترین بحث اقتصادی بودن آن است و تسمه و پولی بسیار ارزان تر چرخدنده است. تسمه و پولی راندمان پایین تری نسبت به چرخدنده دارد، و برای جاهایی که بار زیادی موجود میباشد، این نوع سیستم انتقال قدرت مناسب نمیباشد. به علت راندمان پایین تسمه و پولی در انتقال قدرت، عمدتا کل فضای بالمیل ناپیوسته را از گلوله و مواد پر میکنند تا نیاز به نیروی کمتری برای چرخاندن داشته و تسمه و پولی قادر به چرخاندن بالمیل باشد. در غیر اینصورت ممان ایجاد شده توسط وزن محتویات بالمیل، باعث لغزش تسمه بر روی بدنه بالمیل میشود. با توجه به توضیحات فوق واضح است که استفاده از تسمه و پولی تا چه میزان راندمان سایش را پایین میآورد و تنها توجیه استفاده از آن قیمت پایین آن است.
شکل1- 27 سیستم انتقال قدرت تسمه و پولی
برای انتقال قدرت از موتور به پینیون یا پولی چند روش وجود دارد، که به طور اجمالی در زیر آنها را توضیح خواهیم داد:
1. انتقال قدرت مستقیم:
در این سیستم انتقال قدرت (شکل 1-28) موتور سرعت پایین به طور مستقیم به چرخدنده یا پینیون متصل میشود، این سیستم جای کمیمیگیرد و میتوان برای کاهش تورک راه انداز از هیدروکوپلینگ استفاده کرد.
شکل1- 28 انتقال قدرت مستقیم
2. بوسیله تسمه و پولی
این نوع سیستم به علت ارزان بودن عمدتا در بالمیلهای ناپیوسته کاربرد دارد، و در آن سرعت موتور ابتدا در یک مرحله بوسیله تسمه و پولی کاهش یافته و بار دیگر در مرحله دوم توسط یک تسمه و پولی دیگر سرعت به سرعت نامیبالمیل کاهش مییابد و به این ترتیب قدرت در دو مرحله به بالمیل انتقال مییابد.
شکل1- 29 انتقال قدرت بوسیله تسمه و پولی
3. بوسیله گیربگس
در این سیستم همانگونه که در شکل 1-30 مشاهده میکنید، قدرت از طریق گیربگس به چرخدنده یا پینیون منتقل میشود. این سیستم پرکاربردترین سیستم میباشد. در این جا نیز میتوان از هیدروکوپلینگ برای کاهش تورک راه انداز استفاده کرد. بعضی از گیربگسها مجهز به یک سیستم کمکی میباشند، که با یک موتور با توان کم و نسبت تبدیل زیاد بالمیل را در شرایط خاص میچرخاند. در قسمتهای بعدی عملکرد دقیق این سیستم تشریح خواهد شد.
شکل1- 30 بوسیله گیربگس
سیستمهای انتقال قدرت عمدتا از موتور AC استفاده میشود و موارد نادری مشاهده میشود که از موتور دیزلی استفاده میشود. در شکل 1-31 یکی از این موارد نشان داده شده است.
شکل1- 31 استفاده از موتور دیزلی در بالمیل
1-3-3-4 مکانیزمهای ورودی:
در بالمیلهای پیوسته برای وارد کردن مواد اولیه داخل بالمیل مکانیزمهایی وجود دارد که در زیر به آنها اشاره میکنیم:
1. ملاقه ای[2]: در این مکانیزم مواد ورودی در یک مخزن قرار گرفته، ورودی ملاقهای که به بدنه بالمیل فیکس شده و با آن میچرخد، از داخل مخزن مواد را از طریق بخش ملاقهای خود به داخل بالمیل هدایت میکند. اگر درجه انباشتگی بالمیل زیاد بوده ( 45 تا 50 درصد) از این نوع ورودی استفاده میکنند. این ورودی قدیمیبوده و کمتر امروزه کمتر مورد استفاده قرار میگیرد. با توجه به سرعت تولید از ورودیهای تک ملاقهای و دو ملاقهای استفاده میشود. در شکلهای 1-32 و 1-33 این دو نوع ورودی را مشاهده میکنید.
شکل1- 32 ورودی تک ملاقهای
شکل1- 33 وروددی دوملاقهای
2. ناودانی[3]: مواد بوسیله این نوع ورودی تحت تاثیر نیروی وزنشان به داخل بالمیا هدایت میشوند. شکل 1-34 این نوع ورودی را نمایش میدهد. این نوع ورودی یکی از ارزان ترین انواع ورودی میباشد.
شکل1- 34 ورودی ناودانی
3. ارتعاشی[4]: در این مکانیزم مواد ورودی بر روی صفحهای در حال ارتعاش ریخته شده و به علت ارتعاشات صفحه مواد به داخل بالمیل هدایت میشوند.
4. ورودی استوانه ای[5]: در این نوع ورودی همانطور که در شکل 1-35 مشاهده میکنید، در داخل یک استوانه یک بخش حلزونی قرار گرفته، بهطوریکه مواد ورودی که داخل این قسمت میشوند، توسط بخش حلزونی به طور خودبهخود به داخل بالمیل هدایت میشوند. این نوع ورودی را عموما به همراه ورودی ناودانی یا لرزشی بهکار میبرند.
شکل1- 35 ورودی استوانهای
1-3-3-5 مکانیزمهای خروجی:
برای خارج کردن مواد از داخل بالمیل برای سایش تر به طور کلی سه روش وجود دارد که در ادامه شرح داده خواهند شد:
1. تخلیه سرریزی[6]: برای بدست آوردن محصولی دانه ریز از تخلیه سرریزی استفاده میکنند. همانطور که در شکل 1-36 مشاهده میکنید، مواد بدون این که جداکنندهای در داخل بالمیل باشد بهراحتی از آن خارج میشوند. از مزایای این مکانیزم طراحی ساده و بازرسی و تعویض آسان لاینرها میباشد. این مکانیزم از کاربرد فراوانی برخوردار است.
شکل1- 36 تخلیه سرریزی
در بیرون بالمیل استوانه مشبکی به بدنه وصل شده، که با چرخش بالمیل مواد آسیا شده از محیط استوانه خارج شده و موادی که هنوز به اندازه کافی آسیا نشدهاند در طول استوانه حرکت میکنند، تا دوباره به داخل بالمیل بازگردانده شوند. در شکل 1-37 یک بالمیل که از نوع تخلیه سرریزی است مشاهده میکنید.
شکل1- 37 بالمیل با تخلیه سرریزی
2. تخلیه شبکهای کامل[7]: همانطور که در شکل 1-38 مشاهده میکنید، انتهای بالمیل را به صورت شبکهای میسازند، تا از همان داخل بالمیل مواد را جداسازی کنند، البته این به این معنی نیست که در خارج بالمیل نیاز به جداکننده نداریم. زیرا سوراخهای این صفحه مشبک درشت بوده و برای این است که سطح دوغاب را در بالمیل پایین آورند. از این نوع مکانیزم تخلیه برای بدست آوردن محصول دانه درشت استفاده میشود. از ویژگیهای این مکانیزم این است که درجه انباشتگی بالمیل را تا 50 درصد میتوان بالا برد.
شکل1- 38 تخلیه شبکهای کامل
این صفحه مشبک میتواند جزیی از درپوش بیرونی باشد، یعنی به همراه آن ساخته شود، یا این که بوسیله لاینرهای خاص در انتها ایجاد شود. در شکل زیر یک مکانیزم تخلیه شبکهای را ملاحظه میکنید که به همراه درپوش خروجی ساختهشدهاست.
شکل1- 39 صفحه مشبک انتهای بالمیل
3. تخلیه نیم شبکه ای[8]: تفاوت این نوع مکانیزم تخلیه با مکانیزم قبلی این است که نیمیاز خروجی شبکه بندی شده است و نسبت به حالت قبل سطح دوغاب بالاتر میباشد ولی میزان مواد خروجی کمتر خواهد بود. در شکل 1-40 این نوع مکانیزم را مشاهده میکنید.
شکل1- 40 تخلیه نیمشبکهای
1-4 طراحی خطوط خردایش و سایش:
واضح است اگر بخواهیم سنگی را تبدیل به ذرات به اندازه دلخواه کنیم، باید مجموعهای از سنگشکنها و آسیاها را با توجه به سختی مواد و حجم تولید به صورت یک مجموعه به کار ببریم، برای این کار جداولی در هندبوکها موجود میباشد که ما را در انتخاب سنگشکنها و آسیاها یاری میکند. در شکل1-41 یکی از این جداول به عنوان نمونه آمده است:
شکل1- 41 انتخاب سنگشکن یا آسیا ]11[
بهعنوان مثال کاربردی، در کارخانجات کاشی و سرامیک و کارخانجات استخراج موادمعدنی از دو سنگشکن مخروطی و فکی به صورت سری برای فرآیند پیشسایش استفاده میشود. برای این منظور ابتدا با استفاده از سنگشکن فکی مواد را تا اندازهای خرد کرده و سپس با استفاده از سنگشکن مخروطی مواد را به اندازهای بین 3 تا 10 میلیمتر میرسانند. پس از فرآیند خردایش از بالمیل برای فرآیند سایش استفاده میشود. در بعضی از کارخانجات استخراج مواد معدنی نظیر روی به علت سختی مواد قبل از بالمیل از آسیای میلهای استفاده میکنند.
در شکل 1-42 به طور شماتیک خط تولید شرکت روی تیران به عنوان مثال نشان داده شده است:
شکل1- 42 خط سایش کارخانه روی تیران
سایش دربالمیل
سایش دربالمیل
1-3 بالمیل:
بالمیل کاربرد بسیار وسیعی در صنایع معدنی، سیمان، چینی، کاشی و سرامیک دارد. با توجه به وجود معادن فراوان در ایران و با توجه به این که ایران سومین تولید کننده کاشی و سرامیک جهان محسوب میشود و نیاز فراوان کشور به سیمان و رشد روزافزون این صنعت نیاز گسترده کشور به بالمیل را مشخص میکند. به همین علت محور اصلی این پروژه تحلیل و بررسی بالمیل قرار گرفته است. شایان ذکر است نتایج حاصل از این پروژه به علت کارکرد مشابه آسیاها با اندکی تغییر قابل استفاده برای انواع دیگر آسیاهای گردان میباشد.
در ادامه انواع بالمیل را معرفی کرده و پس از آن به بررسی اجزای داخلی بالمیل میپردازیم.
1-3-1 انواع بالمیل:
بالمیلها را بر اساس معیارها مختلف به انواع مختلفی میتوان تقسیم کرد که در زیر به آنها اشاره میکنیم:
1-3-1-1 بر اساس نوع بدنه:
· مخروطی
اگر بدنه بالمیل به صورت مخروطی ساخته شود، در حرکت باعث میشود، گلولههای درشت در ابتدای آسیا و گلولههای ریز در انتهای آسیا تجمع یابند. که این استقرار به مکانیزم سایش بسیار کمک میکند. در شکل 1-22 تصویری از بالمیل مخروطی ارائه شده است.
شکل1- 22 بالمیل مخروطی
· استوانهای
اگر بدنه بالمیل به صورت استوانهای ساخته شود، دیگر مزیت فوق را ندارد ولی از طرفی ساخت آن ساده تر و ارزان تر میباشد. اگر بخواهیم مزیت جداشدن گلولهها را در بالمیل استوانهای داشته باشیم باید آن را به چند محفظه تقسیم و در هر محفظه گلولهها با سایز متفاوت قرار دهیم، در واقع باید از آسیای لولهای استفاده کنیم.
1-3-1-2 بر اساس نوع بار خرد کننده:
· گلوله فولادی
· گلوله سرامیکی (آلومینایی)
· گلولههای سیلیسی (قلوه سنگی)
در فصل آینده در قسمت بررسی پارامترهای طراحی بالمیل به طور مفصل به بررسی این نوع گلولهها پرداخته ایم.
1-3-1-3 بر اساس نحوه ورود و خروج مواد:
· ناپیوسته
نحوه عملکرد بالمیلهای ناپیوسته به این صورت است که مواد اولیه را به همراه گلولهها به صورت یکجا و به میزان ظرفیت بالمیل درون آن میریزیم و تا زمان معینی تحت سایش قرار میدهیم. سپس بالمیل را متوقف کرده و مواد ساییده شده را خارج میکنیم و این عمل دوباره تکرار میشود. در شکل 1-23 نمونهای از بالمیل ناپیوسته را مشاهده میکنید.
شکل1- 23 بالمیل ناپیوسته
· پیوسته
در بالمیلهای پیوسته مواد اولیه به طور پیوسته از یک سمت داخل بالمیل میشوند، و پس از ساییده شدن از طرف دیگر بالمیل خارج میشوند. به همین علت نیازی به متوقف کردن بالمیل برای بارگیری و تخلیه کردن آن نمیباشد. حتی در نوع مخروطی این نوع بالمیل برای شارژ گلوله لازم نیست بالمیل را متوقف کنیم، و گلولهها را همراه مواد اولیه داخل بالمیل میکنیم. در شکل 1-24 نمونهای از بالمیل پیوسته مخروطی را مشاهده میکنید:
شکل1- 24 بالمیل پیوسته
1-3-2 مزایای استفاده از بالمیل پیوسته:
به علت مزیتهای فراوان بالمیلهای پیوسته بسیاری از صنایع با حجم تولید بالا تمایل به استفاده از این نوع بالمیل دارند. در زیر به تعدادی از این مزایا اشاره میکنیم:
الف) بالا بودن کمیت و کیفیت تولید:
در بالمیلهای پیوسته مواد به محض اینکه به میزان لازم ساییده شدند از بالمیل خارج شده و جایشان را مواد خام میگیرد. در صورتیکه در بالمیلهای ناپیوسته همه مواد تا پایان فرایید سایش در داخل بالمیل میمانند. به همین علت، در بالمیلهای پیوسته علاوه بر راندمان و سرعت بالاتر، محصول یکنواخت تری نسبت به بالمیلهای ناپیوسته خواهیم داشت. همچنین این باعث میشود برای تولید میزان یکسان از مواد ساییده شده، در بالمیلهای پیوسته انرژی کمتری مصرف شود. در ضمن به این نکته نیز باید توجه کرد که زمانهای توقف در بالمیلهای ناپیوسته باعث کاهش میزان تولید میشود.
علت استفاده از بالمیلهای ناپیوسته ارزان بودن آن است. با توجه به ارزان بودن تسمه و پولی نسبت به چرخدنده، سیستم انتقال قدرت در بالمیلهای ناپیوسته از نوع تسمه و پولی میباشد. به علت راندمان پایین تسمه و پولی در انتقال قدرت، عمدتا کل فضای بالمیل ناپیوسته را از گلوله و مواد پر میکنند تا نیاز به نیروی کمتری برای چرخاندن داشته و تسمه و پولی قادر به چرخاندن بالمیل باشد. در غیر اینصورت ممان ایجاد شده توسط وزن محتویات بالمیل، باعث لغزش تسمه بر روی بدنه بالمیل میشود. با توجه به توضیحات فوق واضح است که استفاده از تسمه و پولی تا چه میزان راندمان سایش را پایین میآورد و تنها توجیه استفاده از آن قیمت پایین آن است. در صورتیکه در بالمیلهای پیوسته حداکثر تا نیمه پر میشود، که این به شدت در بهبود مکانیزم سایش کمک میکند.
ب) کاهش فضای لازم برای ماشین آلات:
به علت پایین بودن سرعت و کمیت تولید محصولات در بالمیلهای ناپیوسته، برای تولید میزان مشخصی از محصولات، نیاز به استفاده از تعداد بیشتری از این نوع بالمیل نسبت به بالمیلهای پیوسته داریم. بنابراین استفاده از بالمیلهای ناپیوسته فضای بیشتری را در کارخانه اشغال میکند. البته باید این نکته ذکر شود که چون یک بالمیل پیوسته جای چندین بالمیل ناپیوسته را میگیرد، در مواقع بروز مشکل، اگر سریع رفع نشود خسارت زیادی به سودآوری شرکت وارد میشود. این نکته اهمیت بیشتر نگهداری را در بالمیلهای پیوسته میرساند.
پ) انجام فرآیند به صورت تمام اتوماتیک با یک کنترل مرکزی و تعدیل نیروی انسانی:
به علت انجام فرآیند به صورت پیوسته و ثابت بودن بسیاری از پارامترهای کنترلی اتوماتیک سازی بالمیلهای پیوسته بدون دخالت انسان ساده تر و کم هزینه تر خواهد بود. علاوه بر این از بالمیلهای ناپیوسته فقط به علت قیمت کمتر آن نسبت به بالمیلهای پیوسته استفاده میشود. بنابراین با اتوماتیک سازی کامل بالمیلهای ناپیوسته، استفاده از این نوع بالمیل دیگر توجیه اقتصادی نخواهد داشت.
ت) کاهش هزینه تولید:
بالمیلهای پیوسته در مقایسه با تعداد مشابه از بالمیلهای ناپیوسته برای تولید میزان مشخصی محصول دارای قیمت بالاتری هستند و برای کارخانجات با حجم تولید پایین استفاده از بالمیلهای پیوسته مقرون به صرفه نیست. ولی با توجه به مصرف انرژی پایین تر و هزینه تولید کمتر، در حجم تولید بالا در دراز مدت استفاده از بالمیلهای پیوسته مقرون به صرفه تر است.
ث) کاهش هزینه در فرآیند خشک کردن:
در بالمیلهای پیوسته به دلایل زیر در فرآیند خشک کردن انرژی کمتری مصرف میشود:
1. محصول خروجی بالمیلها دارای درجه حرارت بالایی است. در بالمیلهای پیوسته به علت اینکه فرآیند به صورت پیوسته و اتوماتیک انجام میشود، محصول بلافاصله بدون از دست دادن درجه حرارت به خشک کن منتقل میشود و در نتیجه انرژی کمتری برای خشک کردن آن نیاز است. ولی در بالمیلهای ناپیوسته به علت وقفه افتادن در انتقال به خشک کن باید انرژی بیشتری را صرف خشک کردن کرد.
2. در بالمیلها برای کاهش ویسکوزیته، همراه با مواد اولیه مقداری روانساز داخل بالمیل میشود. در بالمیلهای ناپیوسته به علت طولانی شدن فرآیند سایش اثرات روانساز کاهش مییابد و باعث میشود ویسکوزیته خروجی نسبت به بالمیلهای پیوسته بیشتر باشد.
3. در بالمیلهای پیوسته به علت نوع فرایند نیاز به اضافه کردن آب کمتری نسبت به بالمیلهای ناپیوسته داریم و علاوه بر این در خروجی بالمیل میتوانیم درصدی از آب را جدا کنیم و به آب ورودی بالمیل اضافه کنیم. بنابراین به علت آب کمتر در محصول خروجی نیاز به انرژی کمتری برای خشک کردن آن داریم.
ج) صرفه جویی در مصرف انرژی:
علاوه بر دلایلی که در قسمتهای فوق ذکر شد، برای راه اندازی بالمیلها تا زمانیکه به سرعت نامیبرسند، نیاز به انرژی فراوانی میباشد، و به دلیل اینکه در بالمیلهای پیوسته این زمانهای توقف حذف میشود، بنابراین در مصرف انرژی صرفه جویی فراوانی میشود. 1-3-3 تجهیزات مکانیکی بالمیل پیوسته:
با توجه به پیچیده تر بودن بالمیل پیوسته نسبت به ناپیوسته در این قسمت به معرفی و بررسی تجهیزات مکانیکی بالمیل پیوسته میپردازیم. 1. تجهیزات توزین مواد: این تجهیزات از تعدادی سیلو تشکیل شده که مواد اولیه در آنها قرار دارد، این مواد به میزان لازم از سیلوها خارج شده و توسط نوار نقاله به سمت بالمیل هدایت شده تا توسط سیستم ورودی داخل بالمیل شود. علاوه بر این اگر نوع سایش تر باشد ما باید روانساز و آب را نیز به همراه مواد اولیه داخل بالمیل کنیم،که برای این کار نیاز به پمپ داریم.
به علت گستردگی قسمتهای فوق در این قسمت تمرکز ما فقط برروی تجهیزات مکانیکی خود بالمیل قرار میگیرد. در ادامه به بررسی این تجهیزات میپردازیم:
1-3-3-1بدنه بالمیل:
بدنه بالمیل از چند قسمت تشکیل شده است:
همچنین چون در بالمیلهای پیوسته از چرخدنده و در بالمیلهای ناپیوسته از تسمه و پولی برای انتقال قدرت استفاده میشود، تلفات انرژی در بالمیلهای پیوسته کمتر میباشد.
برای به کاربردن بالمیل در یک فرآیند تولید، علاوه بر تجهیزات مکانیکی بالمیل نیاز به تجهیزات دیگری نیز میباشد، که در زیر به آنها اشاره میکنیم:
2. سیستم کنترلی بالمیل: برای راه اندازی و متوقف کردن بالمیل، توزین مواد اولیه وآب به میزان مشخص و کنترل و هدایت مواد خروجی نیاز به یک سیستم کنترل داریم که توسط اتاق فرمان کنترل شود. اگر این سیستم کنترلی پیچیده باشد نیاز به یک برنامه کامپیوتری و کنترل بالمیل از طریق کامپیوتر داریم.
3. اگر بالمیل را به صورت مدار بسته به کار ببریم، نیاز داریم که مواد خروجی را توسط جداکننده ای در خروجی بالمیل تفکیک کرده و موادی را که هنوز به میزان لازم ساییده نشده اند، به داخل بالمیل هدایت کنیم. جدا کنندهها انواع گوناگونی دارند، که از پرکاربردترین آنها میتوان سیکلونها و سرندها را نام برد.
1. پوسته: پوسته بالمیل به دو صورت استوانهای و مخروطی موجود میباشد. با توجه به اینکه وزن گلولهها و مواد داخل بالمیل بسیار زیاد است، برای جلوگیری از خمش بالمیل در وسط آن پوسته ضخیمیبه کار برده میشود، که خود این بر وزن زیاد مجموعه افزوده میشود. با توجه به اینکه برای جلوگیری از سایش پوسته، لاینرها درون جداره داخلی نصب میشوند، بر روی پوسته سوراخهایی ایجاد میکنند که بتوانند لاینرها را به پوسته پیچ کنند. همچنین برای نصب چرخدنده باید مکانی تعبیه شود که بتوان چرخدنده را بر روی پوسته پیچ کرد.
2. درپوشها: درپوشها (شکل1-25) از یک طرف به پوسته پیچ میشوند، و از طرف دیگر از داخل یاتاقانهای دو انتهای بالمیل عبور میکند. بنابراین وزن پوسته و محتویات بالمیل توسط این درپوش به یاتاقانها منتقل میشود. برخی از سیستمهای ورودی و خروجی نیز بر روی این درپوشها نصب میشود.
شکل1- 25 درپوش بالمیل
1-3-3-2یاتاقانهای بالمیل:
در بالمیلها از هر دو نوع یاتاقانهای لغزشی و غلتشی استفاده میشود. کاربرد یاتاقانهای لغزشی به علت قیمت پایین تر در بالمیلهای ناپیوسته میباشد. در بالمیلهای پیوسته عمدتا از رولربیرینگهای کروی[1] استفاده میشود، و چون سایز بزرگی دارند قیمت نسبتا بالایی دارند. ( در حدود 30 میلیون تومان) و یکی از گران قیمت ترین اجزای بالمیلهای پیوسته محسوب میشوند.
1-3-3-3 سیستم انتقال قدرت:
در بالمیلها برای انتقال قدرت به بدنه بالمیل به طور عمده از دو نوع سیستم استفاده میشود، که در زیر به آنها اشاره میکنیم:
1. چرخدنده و پینیون:
در این نوع سیستم انتقال قدرت، حرکت توسط پینیون از گیربگس به چرخدنده که بر روی بدنه بالمیل نصب شده است، منتقل میشود. این سیستم نسبت به تسمه و پولی قیمت و راندمان بالاتری برخوردار است، و کاربرد آن عمدتا در بالمیل پیوسته میباشد که نیاز به انتقال قدرت بیشتری دارد. چرخدنده را به علت بزرگ بودن چند تکه میسازند تا از طرفی ساخت آن آسان باشد و از طرف دیگر به آسانی بدون نیاز به جابجا کردن بدنه بالمیل بتوان آن را نصب کرد.
شکل1- 26 نحوه نصب چرخدنده بر روی بالمیل
2. تسمه و پولی:
در این نوع سیستم انتقال قدرت حرکت توسط تسمه و پولی از موتور یا گیربگس به بالمیل منتقل میشود. کاربرد عمده این سیستم انتقال قدرت در بالمیلهای ناپیوسته میباشد. زیرا در این بالمیلها مهم ترین بحث اقتصادی بودن آن است و تسمه و پولی بسیار ارزان تر چرخدنده است. تسمه و پولی راندمان پایین تری نسبت به چرخدنده دارد، و برای جاهایی که بار زیادی موجود میباشد، این نوع سیستم انتقال قدرت مناسب نمیباشد. به علت راندمان پایین تسمه و پولی در انتقال قدرت، عمدتا کل فضای بالمیل ناپیوسته را از گلوله و مواد پر میکنند تا نیاز به نیروی کمتری برای چرخاندن داشته و تسمه و پولی قادر به چرخاندن بالمیل باشد. در غیر اینصورت ممان ایجاد شده توسط وزن محتویات بالمیل، باعث لغزش تسمه بر روی بدنه بالمیل میشود. با توجه به توضیحات فوق واضح است که استفاده از تسمه و پولی تا چه میزان راندمان سایش را پایین میآورد و تنها توجیه استفاده از آن قیمت پایین آن است.
شکل1- 27 سیستم انتقال قدرت تسمه و پولی
برای انتقال قدرت از موتور به پینیون یا پولی چند روش وجود دارد، که به طور اجمالی در زیر آنها را توضیح خواهیم داد:
1. انتقال قدرت مستقیم:
در این سیستم انتقال قدرت (شکل 1-28) موتور سرعت پایین به طور مستقیم به چرخدنده یا پینیون متصل میشود، این سیستم جای کمیمیگیرد و میتوان برای کاهش تورک راه انداز از هیدروکوپلینگ استفاده کرد.
شکل1- 28 انتقال قدرت مستقیم
2. بوسیله تسمه و پولی
این نوع سیستم به علت ارزان بودن عمدتا در بالمیلهای ناپیوسته کاربرد دارد، و در آن سرعت موتور ابتدا در یک مرحله بوسیله تسمه و پولی کاهش یافته و بار دیگر در مرحله دوم توسط یک تسمه و پولی دیگر سرعت به سرعت نامیبالمیل کاهش مییابد و به این ترتیب قدرت در دو مرحله به بالمیل انتقال مییابد.
شکل1- 29 انتقال قدرت بوسیله تسمه و پولی
3. بوسیله گیربگس
در این سیستم همانگونه که در شکل 1-30 مشاهده میکنید، قدرت از طریق گیربگس به چرخدنده یا پینیون منتقل میشود. این سیستم پرکاربردترین سیستم میباشد. در این جا نیز میتوان از هیدروکوپلینگ برای کاهش تورک راه انداز استفاده کرد. بعضی از گیربگسها مجهز به یک سیستم کمکی میباشند، که با یک موتور با توان کم و نسبت تبدیل زیاد بالمیل را در شرایط خاص میچرخاند. در قسمتهای بعدی عملکرد دقیق این سیستم تشریح خواهد شد.
شکل1- 30 بوسیله گیربگس
سیستمهای انتقال قدرت عمدتا از موتور AC استفاده میشود و موارد نادری مشاهده میشود که از موتور دیزلی استفاده میشود. در شکل 1-31 یکی از این موارد نشان داده شده است.
شکل1- 31 استفاده از موتور دیزلی در بالمیل
1-3-3-4 مکانیزمهای ورودی:
در بالمیلهای پیوسته برای وارد کردن مواد اولیه داخل بالمیل مکانیزمهایی وجود دارد که در زیر به آنها اشاره میکنیم:
1. ملاقه ای[2]: در این مکانیزم مواد ورودی در یک مخزن قرار گرفته، ورودی ملاقهای که به بدنه بالمیل فیکس شده و با آن میچرخد، از داخل مخزن مواد را از طریق بخش ملاقهای خود به داخل بالمیل هدایت میکند. اگر درجه انباشتگی بالمیل زیاد بوده ( 45 تا 50 درصد) از این نوع ورودی استفاده میکنند. این ورودی قدیمیبوده و کمتر امروزه کمتر مورد استفاده قرار میگیرد. با توجه به سرعت تولید از ورودیهای تک ملاقهای و دو ملاقهای استفاده میشود. در شکلهای 1-32 و 1-33 این دو نوع ورودی را مشاهده میکنید.
شکل1- 32 ورودی تک ملاقهای
شکل1- 33 وروددی دوملاقهای
2. ناودانی[3]: مواد بوسیله این نوع ورودی تحت تاثیر نیروی وزنشان به داخل بالمیا هدایت میشوند. شکل 1-34 این نوع ورودی را نمایش میدهد. این نوع ورودی یکی از ارزان ترین انواع ورودی میباشد.
شکل1- 34 ورودی ناودانی
3. ارتعاشی[4]: در این مکانیزم مواد ورودی بر روی صفحهای در حال ارتعاش ریخته شده و به علت ارتعاشات صفحه مواد به داخل بالمیل هدایت میشوند.
4. ورودی استوانه ای[5]: در این نوع ورودی همانطور که در شکل 1-35 مشاهده میکنید، در داخل یک استوانه یک بخش حلزونی قرار گرفته، بهطوریکه مواد ورودی که داخل این قسمت میشوند، توسط بخش حلزونی به طور خودبهخود به داخل بالمیل هدایت میشوند. این نوع ورودی را عموما به همراه ورودی ناودانی یا لرزشی بهکار میبرند.
شکل1- 35 ورودی استوانهای
1-3-3-5 مکانیزمهای خروجی:
برای خارج کردن مواد از داخل بالمیل برای سایش تر به طور کلی سه روش وجود دارد که در ادامه شرح داده خواهند شد:
1. تخلیه سرریزی[6]: برای بدست آوردن محصولی دانه ریز از تخلیه سرریزی استفاده میکنند. همانطور که در شکل 1-36 مشاهده میکنید، مواد بدون این که جداکنندهای در داخل بالمیل باشد بهراحتی از آن خارج میشوند. از مزایای این مکانیزم طراحی ساده و بازرسی و تعویض آسان لاینرها میباشد. این مکانیزم از کاربرد فراوانی برخوردار است.
شکل1- 36 تخلیه سرریزی
در بیرون بالمیل استوانه مشبکی به بدنه وصل شده، که با چرخش بالمیل مواد آسیا شده از محیط استوانه خارج شده و موادی که هنوز به اندازه کافی آسیا نشدهاند در طول استوانه حرکت میکنند، تا دوباره به داخل بالمیل بازگردانده شوند. در شکل 1-37 یک بالمیل که از نوع تخلیه سرریزی است مشاهده میکنید.
شکل1- 37 بالمیل با تخلیه سرریزی
2. تخلیه شبکهای کامل[7]: همانطور که در شکل 1-38 مشاهده میکنید، انتهای بالمیل را به صورت شبکهای میسازند، تا از همان داخل بالمیل مواد را جداسازی کنند، البته این به این معنی نیست که در خارج بالمیل نیاز به جداکننده نداریم. زیرا سوراخهای این صفحه مشبک درشت بوده و برای این است که سطح دوغاب را در بالمیل پایین آورند. از این نوع مکانیزم تخلیه برای بدست آوردن محصول دانه درشت استفاده میشود. از ویژگیهای این مکانیزم این است که درجه انباشتگی بالمیل را تا 50 درصد میتوان بالا برد.
شکل1- 38 تخلیه شبکهای کامل
این صفحه مشبک میتواند جزیی از درپوش بیرونی باشد، یعنی به همراه آن ساخته شود، یا این که بوسیله لاینرهای خاص در انتها ایجاد شود. در شکل زیر یک مکانیزم تخلیه شبکهای را ملاحظه میکنید که به همراه درپوش خروجی ساختهشدهاست.
شکل1- 39 صفحه مشبک انتهای بالمیل
3. تخلیه نیم شبکه ای[8]: تفاوت این نوع مکانیزم تخلیه با مکانیزم قبلی این است که نیمیاز خروجی شبکه بندی شده است و نسبت به حالت قبل سطح دوغاب بالاتر میباشد ولی میزان مواد خروجی کمتر خواهد بود. در شکل 1-40 این نوع مکانیزم را مشاهده میکنید.
شکل1- 40 تخلیه نیمشبکهای
1-4 طراحی خطوط خردایش و سایش:
واضح است اگر بخواهیم سنگی را تبدیل به ذرات به اندازه دلخواه کنیم، باید مجموعهای از سنگشکنها و آسیاها را با توجه به سختی مواد و حجم تولید به صورت یک مجموعه به کار ببریم، برای این کار جداولی در هندبوکها موجود میباشد که ما را در انتخاب سنگشکنها و آسیاها یاری میکند. در شکل1-41 یکی از این جداول به عنوان نمونه آمده است:
شکل1- 41 انتخاب سنگشکن یا آسیا ]11[
بهعنوان مثال کاربردی، در کارخانجات کاشی و سرامیک و کارخانجات استخراج موادمعدنی از دو سنگشکن مخروطی و فکی به صورت سری برای فرآیند پیشسایش استفاده میشود. برای این منظور ابتدا با استفاده از سنگشکن فکی مواد را تا اندازهای خرد کرده و سپس با استفاده از سنگشکن مخروطی مواد را به اندازهای بین 3 تا 10 میلیمتر میرسانند. پس از فرآیند خردایش از بالمیل برای فرآیند سایش استفاده میشود. در بعضی از کارخانجات استخراج مواد معدنی نظیر روی به علت سختی مواد قبل از بالمیل از آسیای میلهای استفاده میکنند.
در شکل 1-42 به طور شماتیک خط تولید شرکت روی تیران به عنوان مثال نشان داده شده است:
شکل1- 42 خط سایش کارخانه روی تیران
لاینر چیست؟
لاینر چیست؟
لاینر می تواند از جنس سنگهای بازالتی و سنگهای رودخانه ای باشد. لاینر می تواند سیلیسی باشد که این دو حالت دارد اول سنگ سیلیسی که خارجی ها تولید می کنند و دیگر سنگ کوارتزیت تراشیده شده باشد. لاینر می تواند استئاتیتی باشد یا چینی high alamina باشد و نهایتا لاینر می تواند آلومینایی باشد. بدنه های آلوبیتی بیش از %99 آلومینا دارد و از همه مهم تر لاینر می تواند لاستیکی باشد. سنگ های بازالت را به تیشه به صورت مکعب مستطیل در می آورند سیلیسی ها هم به همین صورت است.
چینی های high alamina را بار اول در ایران مقره سازی تولید کرد. تا سال 76 گلوله های آلومینایی تماماً از خارج(هند) وارد می شد. معروف ترین مارک گلوله ای آلوبیتی هستند و در سال 76 شرکت احیا این گلوله ها را تولید نمود(سرامیکای صنعتی اردکان) دمای پخت 1600درجه و از نوع پرسی ایزواستاتیک.
تمام لاینر های گفته شده بجز لاستیکی توسط بتن ساخته شده از سیمان سفید به دیواره بالمیل نصب می شوند. ضخامت لاینر بازالتی حدود 30سانتی متر یعنی حدود 60سانتی متر از ضخامت بالمیل را اشغال می کند. ضخامت لاینرهای سیلیسی و استئاتیتی حدود 20سانتی متر یعنی حدود 40سانتی متر از قطر بالمیل را اشغال می کنند. ضخامت لاینر های چینی high alamina حدود 15سانتی متر و حدود 30سانتی متر از قطر داخلی بالمیل را اشغال می کنند. این لاینر ها توسط بتون سیمان سفید اعمال می شوند. سیمان را با ماسه سیلیسی خیلی مرغوب بتن کرده و سنگها را توسط بتن به دیواره بالمیل می چسبانند. نصب لاینر داخلی بالمیل که از جنس بازالتی، سیلیسی و ... حدود یک ماه تا 45روز طول می کشد. بدترین حالت این است که لاینر قبلی که فرسوده شده بخواهند بریزند از بیرون با پتک به بدنه بالمیل می کوبند تا به آن ها تنش وارد شده با تیشه و قلم در و دیوار بالمیل را تمیز می کنند. ابتدا قاعده های بالمیل را می چینند و سپس سطح جانبی را می چینند.
هنکامیکه کار تمام شد گیرش سیمان با گذشت زمان افزایش می یابد یکی دو روز اول آب داخل بالمیل پاشیده و درب آن را می بندیم و پس از 3-2روز می توانیم داخل آن را پر از آب کنیم اما به هیچ عنوان تا یک هفته گلوله وارد بالمیل نمی ریزیم تا گیرش کامل شود وگرنه سنگها می ریزد. در شارژ اول حدود 6-5 ساعت با گلوله بالمیل کار می کند و در و دیوارش تمیز می شود. در ایده آل ترین حالت یک ماه بالمیل خاموش می شود تا لاینر عوض شود اما ژاپنی ها آمده اند از لاینرهای لاستیکی حدود 30-20 سال پیش استفاده کردند. از نظر قیمتی سنگ بازالت از همه ارزانتر و سیلیسی و استئاتیتی از بازالت بیشتر. چینی high alamina بازدهی کمتری از سیلیسی و استئاتیتی کمتر است.
آلومینایی ها از موارد فوق بازدهی بیشتر داشته اما قیمتش از آنها گران تر است. لاینرهای لاستیکی از همه گرانتر هستند منتها ضخامت لاینر لاستیکی حدود 5 سانتی متر است بنابراین حدود 10سانتی متر ار قطر بالمیل را اشغال می کنند.
پس کمترین حجم اشغالی بالمیل وقتی است که ما از لاینر لاستیکی استفاده کنیم پس حجم بارگیری و حجم محفظه داخلی افزایش می یابد. علاوه بر اینکه لاینرهای لاستیکی از لاینرهای سرامیکی بسیار سبکتر هستند. نصب لاینر لاستیکی که به صورت ورق های لاستیکی به عرض یک متر و طول دو متر است بسیار سریع و در حدود دو روز است. مزیت دیگر این لاینرها زمان سایش را کوتاه می کند.
همه لاینرها همه جا مورد استفاده قرار می گیرند فقط لاینر لاستیکی برای لعاب مورد استفاده قرار نمی گیرد.
از آنجائیکه تعویض لاینر زمانبر و دشوار است جنس گلوله از جنس لاینر و یا اندکی با سختی پائین تر و کمتر از سختی لاینر انتخاب می شود.بالمیل:
منظور از بالمیل همان آسیاب است که مواد تشکیل دهنده کاشی یا سرامیک یا گرانیت به نسبت های مناسب داخل آن ریخته می شود و پس از خروج به اسم دوغاب در مخازنی ذخیره می شود.
شارژ بالمیل
هنگام شارژ بالمیل بخصوص در مورد مواد خیلی پلاستیک
مثل بنتونیت، شارژ آب و مواد باید توام صورت گیرد.
از دریچه بزرگی مواد و آب به داخل بالمیل شارژ می شود
حد مجاز شارژ بالمیل موقعی است که حدود یک چهارم
از فضای کل بالمیل خالی باشد. اگر بیش از بالمیل را شارژ کنیم و میزان فضای خالی بالمیل کاهش یابد راندمان سایش دچار افت و کاهش خواهد شد.
میزان حجمی که از بالمیل در اختیار ما برای شارژ آب و خاک وجود دارد شامل دو قسمت می شود حجم روی گلوله ها تا جائیکه حدود یک چهارم حجم بالمیل خالی بماند و قسمت دیگر فضای خالی بین گلوله هاست.
عملاً حین سایش در فرآیند آسیاب کردن با چرخش بالمیل گلوله ها تا یک ارتفاعی صعود کرده و سپس سقوط می کنند. در اثر سقوط گلوله مواد اولیه مورد سایش ضربه می خورد. ضربه ناشی از سقوط گلوله مواد را خرد نموده و سایش می دهد.
از دوران دبیرستان قانون ضربه را بخاطر دارید:
FT=MV
در واقع اینجا جرم گلوله ضرب در سرعت گلوله می شود.
هر چه ویسکوزیته دوغاب بالاتر باشد در واقع هنگام سقوط گلوله در دوغاب سرعت گلوله دچار کاهش بیشتری می شود و آن منتج به کاهش میزان ضربه خواهد شد و لذا بازدهی سایش را کاهش می دهد لذا یکی از تاثیرات مفید روانسازی مناسب کاهش زمان آسیاب کردن است. در این راستا از جمله نکاتی را که می توانیم رعایت کنیم و در حال حاضر در کارخانجات رعایت نمی شود این است که ابتدا مواد غیر پلاستیک را در بالمیل شارژ می کنیم یعنی خاکهای سیلیسی و فلدسپاتی را در ابتدا شارژ و پس از حدود 4-3 ساعت که مواد اولیه سخت سایش یافتند مواد پلاستیک را شارژ می کنیم البته ممکن است مدت زمان سایش برای مواد پلاستیک حتی در حد 3-2 ساعت کافی باشد. خاکهای پیروفیلیتی، ایلیتی و کلاً سه لایه ای ها سختی بالایی ندارند و سایش آنها زمانبر نخواهد بود. در اینجا لازم است نکته ای را تذکر داد باز کردن درب بالمیل اصولا مسأله ای دشوار است در صورت گیر کردن دریچه بالمیل ممکن است 2ساعت به طول انجامد. بستن دریچه نیز حدود یک ربع طول می کشد.
اگر فقط مواد شارژ شده مواد سخت باشند هنگامیکه
بالمیل را خاموش می کنیم تا مواد نرم و پلاستیک را
بارگیری کنیم آن گاه در این مدت زمان بارگیری مواد
سخت ته نشین شده به نحویکه گرانیگاه بالمیل مقداری
پائین می رود و هنگام راه اندازی موتور و گیربکس زیر بار
نرفته و بالمیل کار نمی کند.
در این نوع شارژ بنتونیت را اول شارژ می کنند چرا؟
آب بر روی سطح ذرات رسی توزیع می شود اما در مورد بنتونیت علاوه بر سطح آب بین طبقات سه لایه ای نیز نفوذ می کرد پس برای اینکه بتوانیم تاثیر پلاستیسیته بنتونیت را در دوغاب ببینیم باید فرصت دهیم تا خوب با آب مخلوط و آب فیما بین طبقات سه لایه ای بنتونیت نفوذ کند.
در بدنه های کف اصولاً بنتونیت %5 است و اصولاً حدود %2-1 می باشد. در بدنه های ارتن ور میزان بنتونیت به حدود %8-7 هم می رسد. اصولاً حضور بنتونیت روانسازی را سخت می کند. گل ریزی اسپری را هم افزایش می دهد.
در مورد تخلیه بالمیل یک دریچه و یک سوراخ هوا وجود دارد. پیچ هوای بالمیل های بزرگ بر روی سطح جانبی بالمیل و دقیقاً مقابل دریچه بالمیل تعبیه شده است.
تذکر:قبل از بازکردن دریچه ابتدا پیچ هوا را باز کنید. هنگام باز کردن پیچ هوا دست و صورتتان مقابل آن نباشد. گازهمراه مقادیری مواد با فشار بسیار بالا خارج می شود حتی امکان کور کردن چشم را بطور بسیار قوی دارد. موقع باز کردن پیچ هوا، پیچ باید بالا باشد.
اگر هوای اضافی را تخلیه نکنیم در بالمیل اصولاً سر جای خود گیر کرده است در اکثر موارد درب بالمیل را با دیلم باز می کنند، دریچه پرت می شود و بسیار خطرناک است. اصولاً هنگام تخلیه بالمیل مقداری از دوغاب به جداره بالمیل و گلوله ها چسبیده و تخلیه نمی شود. این مسأله در مورد دوغابهای تیسکوتروپ و نیز مواقعی که ویسکوزیته بالا داشته باشیم دیده خواهد شد.
برای تخلیه ته مانده دوغاب بالمیل مقداری آب به داخل بالمیل ریخته و دریچه را می بندند بالمیل حدود 10دور می زند و سپس تخلیه می کنند. مثلاً در بالمیل 40تنی حدود 1تن دوغاب باقی می ماند(پس از تخلیه).
لاینر چیست؟
لاینر می تواند از جنس سنگهای بازالتی و سنگهای رودخانه ای باشد. لاینر می تواند سیلیسی باشد که این دو حالت دارد اول سنگ سیلیسی که خارجی ها تولید می کنند و دیگر سنگ کوارتزیت تراشیده شده باشد. لاینر می تواند استئاتیتی باشد یا چینی high alamina باشد و نهایتا لاینر می تواند آلومینایی باشد. بدنه های آلوبیتی بیش از %99 آلومینا دارد و از همه مهم تر لاینر می تواند لاستیکی باشد. سنگ های بازالت را به تیشه به صورت مکعب مستطیل در می آورند سیلیسی ها هم به همین صورت است.
چینی های high alamina را بار اول در ایران مقره سازی تولید کرد. تا سال 76 گلوله های آلومینایی تماماً از خارج(هند) وارد می شد. معروف ترین مارک گلوله ای آلوبیتی هستند و در سال 76 شرکت احیا این گلوله ها را تولید نمود(سرامیکای صنعتی اردکان) دمای پخت 1600درجه و از نوع پرسی ایزواستاتیک.
تمام لاینر های گفته شده بجز لاستیکی توسط بتن ساخته شده از سیمان سفید به دیواره بالمیل نصب می شوند. ضخامت لاینر بازالتی حدود 30سانتی متر یعنی حدود 60سانتی متر از ضخامت بالمیل را اشغال می کند. ضخامت لاینرهای سیلیسی و استئاتیتی حدود 20سانتی متر یعنی حدود 40سانتی متر از قطر بالمیل را اشغال می کنند. ضخامت لاینر های چینی high alamina حدود 15سانتی متر و حدود 30سانتی متر از قطر داخلی بالمیل را اشغال می کنند. این لاینر ها توسط بتون سیمان سفید اعمال می شوند. سیمان را با ماسه سیلیسی خیلی مرغوب بتن کرده و سنگها را توسط بتن به دیواره بالمیل می چسبانند. نصب لاینر داخلی بالمیل که از جنس بازالتی، سیلیسی و ... حدود یک ماه تا 45روز طول می کشد. بدترین حالت این است که لاینر قبلی که فرسوده شده بخواهند بریزند از بیرون با پتک به بدنه بالمیل می کوبند تا به آن ها تنش وارد شده با تیشه و قلم در و دیوار بالمیل را تمیز می کنند. ابتدا قاعده های بالمیل را می چینند و سپس سطح جانبی را می چینند.
هنکامیکه کار تمام شد گیرش سیمان با گذشت زمان افزایش می یابد یکی دو روز اول آب داخل بالمیل پاشیده و درب آن را می بندیم و پس از 3-2روز می توانیم داخل آن را پر از آب کنیم اما به هیچ عنوان تا یک هفته گلوله وارد بالمیل نمی ریزیم تا گیرش کامل شود وگرنه سنگها می ریزد. در شارژ اول حدود 6-5 ساعت با گلوله بالمیل کار می کند و در و دیوارش تمیز می شود. در ایده آل ترین حالت یک ماه بالمیل خاموش می شود تا لاینر عوض شود اما ژاپنی ها آمده اند از لاینرهای لاستیکی حدود 30-20 سال پیش استفاده کردند. از نظر قیمتی سنگ بازالت از همه ارزانتر و سیلیسی و استئاتیتی از بازالت بیشتر. چینی high alamina بازدهی کمتری از سیلیسی و استئاتیتی کمتر است.
آلومینایی ها از موارد فوق بازدهی بیشتر داشته اما قیمتش از آنها گران تر است. لاینرهای لاستیکی از همه گرانتر هستند منتها ضخامت لاینر لاستیکی حدود 5 سانتی متر است بنابراین حدود 10سانتی متر ار قطر بالمیل را اشغال می کنند.
پس کمترین حجم اشغالی بالمیل وقتی است که ما از لاینر لاستیکی استفاده کنیم پس حجم بارگیری و حجم محفظه داخلی افزایش می یابد. علاوه بر اینکه لاینرهای لاستیکی از لاینرهای سرامیکی بسیار سبکتر هستند. نصب لاینر لاستیکی که به صورت ورق های لاستیکی به عرض یک متر و طول دو متر است بسیار سریع و در حدود دو روز است. مزیت دیگر این لاینرها زمان سایش را کوتاه می کند.
همه لاینرها همه جا مورد استفاده قرار می گیرند فقط لاینر لاستیکی برای لعاب مورد استفاده قرار نمی گیرد.
از آنجائیکه تعویض لاینر زمانبر و دشوار است جنس گلوله از جنس لاینر و یا اندکی با سختی پائین تر و کمتر از سختی لاینر انتخاب می شود.
4- لعاب سازی:
در این قسمت مواد مورد نیاز برای قسمت خط لعاب
شامل لعاب؛ رنگ چاپ و انگوب زیر تولید می شود.
فریت
فریت بخش بزرگی از هر سری مخلوط لعاب را
تشکیل می دهد. فریت معولاً یک ترکیب سرامیکی
است که پس از ذوب سرد شده و به تکه های شیشه ای تبدیل می گردد. عمل فریت کردن باعث کاهش انقباض لعاب در هنگام خشک شدن می شود. فریتها مواد غیر محلول در آب هستند.
فریت حدود 95-90% لعاب را تشکیل میدهد.و به دو صورت است: فریت ترانس و فریت اپک.
فریت اپک دارای زیرکون است.
فریت شامل: فلدسپات، بوراکس، سیلیس، کربناتها، کربنات کلسیم و پتاسیم، کائولن، اکسید روی و اکسید سرب.
دلایل فریت کردن :
ü خروج مواد فرار و گازهای سمی
ü غیر محلول نمودن مواد در آب مثل اسید بوریک، کربنات سدیم، بوراکس و نیترات پتاسیم.
ü اختلاط و همگن کردن مواد اولیه در اثر ذوب و ترکیب آنها با یکدیگر که باعث ذوب سریع تر و بهتر لعاب می گردد.
ü جلوگیری از اثرات مخرب برخی مواد اولیه مثل کائولن و اکسید روی کلسینه نشده که به صورت خام باعث ایجاد لعاب نگرفتگی میشوند.
ü از بین بردن بوی بد بعضی از مواد
ü تبدیل مواد سمی به غیر سمی مثل: ترکیبات سرب، روی، باریم به استثنای سولفات باریم، آنتی موان، فلوئور، آرسنیک، کادمیم و سدیم.
ü کاهش دمای ذوب
ü درصد کائولن برای فریت کردن بایستی حدود یا بالای 10% باشد.
ü خارج کردن گازهای نا مطلوبی که برخی از مواد اولیه در هنگام پخت از خود آزاد می کنند مثل: کربن، گوگرد و فلوئور
تقسیم بندی لعابها
لعابها را به روشهای مختلفی تقسیم بندی می کنند یکی از این روشها به طیقه زیر است:
R تقسیم بندی براساس ترکیب شیمایی
R تقسیم بندی براساس نوع تولید
R تقسیم بندی بر اساس دمای پخت
R لعاب های ویژه
براساس ترکیب شیمایی:
1-لعاب سربی
الف : بدون بور؛ شامل سربی ساده و سربی مخلوط
ب: محتوی بور
2- لعاب بدون سرب
الف: بور دار
ب: بدون بور؛ شامل با قلیایی زیاد(قلیایی) و با قلیایی کم(پرسلان) که ویسکوزیته بالایی دارد.
براساس نوع تولید:
1- خام:استفاده برای فراورده های دماهای بالا مثل فراورده های بهداشتی.
2- فریتی: برای غیر سمی کردن و غیر محلول کردن .
3- تبخیری(نمکی)
براساس دمای پخت:
1- لعاب با پخت بسیار پایین(راکو)
که محدوده پخت آنهابین 90-750 درجه است ماهیتاً دارای مقدار زیادی سرب ویا بور بوده آلومین در ترکیب این لعابهابسیار کم ویا اصلا وجود ندارد .
2- لعاب با پخت پایین:
گدازاورهای مورد استفاده اکسید بور سرب اکسید سرب و مقداری اکسیدهای قلیایی خاکی این لعابهامربوط به لعابهای ماجولیکا هستند .
3- لعاب با پخت متوسط(اورتن ور)
محدوده پخت بین 1020-1160درجه .دراین لعابها مخصوصاً در دمای 1160اکسید بور به عنوان گدازآور میتواند به طور کامل حذف گردد. گدازآورهای مورد استفاده بیشتر اکسیدهای قلیایی خاکی می باشد. اکسیدهای قلیایی و اکسید بور دراین نوع لعابها کاربرد دارند.
4- لعاب با پخت بالا(فراورده های بهداشتی)
معروف به فراورده های بهداشتی که محدوده پخت 1160-1260درجه است .مهمترین گدازآور دراین محدوده پخت اکسیدهای قلیایی خاکی به خصوص اکسید کلسیم است.از اکسید بور به ندرت استفاده میشود. از اکسید باریم واکسید روی به عنوان کمکی استفاده می شود.
5- لعاب با پخت بسیار بالا(پرسلان)
محدوده پخت 1400-1260درجه. مقدار سیلیس وآلومین در این لعابها زیاد است. گدازآور اصلی در اینجا اکسید کلسیم است.
لعاب های ویژه:
الف: ویژگی این لعابها بستگی به تشکیل فازهای بلوری در هنگام دارد:
1- لعاب کدر یا اپک
این نوع لعابها شفاف هستند یعنی انعکاس نور دارند ولی نور را از خود عبور نمی دهند.جهت اپک کردن این نوع لعابها از اپاسی فایرها(Opacifire) استفاده می شود که معروفترین آنها اکسید زیرکنیم است زیرا که ترکیبات زیرکنیم در فاز شیشه ای حل نمی شود.
2- لعاب مات
این لعابها متضاد لعابهای براق می باشند و می توان با اضافه کردن مواد نا محلول در فاز مایع مانند ذرات تالک ؛ آلومین و بیسکوئیتهای خرد شده و یا پخت لعاب در دمای پائین تر ازدمای واقعی پخت به وجود می آورند که در این صورت سطحی زبر و خشن دارد.
لعاب های مات واقعی که دارای سطوحی با کیفیت خوب باشند معمولاً در نتیجه افزودن آلومین؛ اکسیدهای کلسیم، منیزیم، باریم، روی و گاهی استرانسیم به ترکیب لعاب به دست می آورند.
3- لعاب نیمه مات یا اطلسی
دارای سطوحی صافتر و همگن تر از لعاب مات بوده و بنابراین دیرتر کثیف شده و راحت تر تمیز می شود. در ترکیب این لعاب ها همواره اکسید روی و تیتانیم موجود است.
ترکیبات اپک کننده مانند اکسید قلع و یا اکسید زیرکنیم در ترکیب این لعابها موجود است. علت مات شدن در این لعابها تشکیل بلورهاتیتانات روی و سیلیکات روی می باشد.
4- لعاب درشت بلور یا ماکرو کریستالین
ابعاد بلورها بزرگ بوده و با چشم غیر مسلح می توان دید. ترکیبات این لعابها : سیلیکات و تیتانات روی، کلسیم، منیزیم و سیلیکات منگنز و … .
5- لعاب دلربا
نام این لعاب از کوارتز دلربا گرفته شده است.
کوارتز دلربا نوعی کوارتز است که دارای بلورهای میکا و هماتیت به عنوان ناخالصی است که باعث انعکاس شعاعهای نور و تلالو خاص میشوند. لعاب های شفاف و براقی است که دارای بلورهای پهن و پولکی مانند بوده و به طور معمول به استفاده از مقادیر زیادی اکسید آهن در ترکیب لعاب به وجود می آیند.
با استفاده از اکسیدهای کرم و مس می توان لعاب های دلربا را ایجاد کرد. لعابهای دلربای خوب دارای اکسید سرب هستند. کیفیت این لعابها به مقدار اکسید آهن و سرد کردن این نوع لعاب ها بستگی دارد.
6- لعاب رنگین کمانی
این نوع لعابها چنانچه حاوی اکسید های رنگی نباشند دارای رنگ سفید یا شیری متمایل به آبی بوده و سطح رنگین کمانی دارد مشابه منظره ای که در اثر وجود یک لایه نفت بر روی سطح آب پدید می آید.
رنگ رنگین کمانی که سفید یا متمایل به آبی هست در این لعابها ناشی از پراکندگی شعاعهای نور به وسیله بلورهای بسیار ریز هست که دارای ابعاد کلوئیدی می باشند ایجاد می گردد و این بلورها می توانند از ترکیبات پنتا اکسید فسفر P2O5؛ اکسید آهن دوظرفیتی؛ تیتان (اکسید تیتانیم؛ تیتان؛ سیلیس و بورات کلسیم) باشند.
ب:-ویژگی این لعابها بستگی به تشکیل فاز بلوری ندارد:
۱- لعاب ترکدار
این نوع لعابها به دو روش ایجاد می گردد. در یک روش با افزودن گدازآورهایی مثل اکسید پتاسیم و اکسید سدیم ضریب انبساط لعاب را به مقدار زیادی افزایش داده که خود به علت ایجاد تنش کششی در لعاب باعث ترک خوردن لعاب می شود.
در روش دیگر که در بساری از موارد کاربرد دارد؛ درجه حرارت و چگونگی پخت لعاب و بدنه تغییر داده میشود. به عنوان مثال برای ایجاد لعاب های ترکدار در سطح فراورده های ارتن ور درجه حرارت پخت بیسکوئیت را کاهش داده و و بدنه ابتدا در حدود 950 درجه پخته میشود سپس پخت لعاب در حرارت 950 تا حداکثر 1000 درجه صورت می گیرد. بدین وسیله بدون انجام هیچ گونه تغییری در ترکیب لعاب و بدنه ترکهای زیادی در سطح لعاب بوجود می آید.
درجه حرارت پخت بدنه های ارتن ور در حالت معمولی بالاتر از 950درجه است؛ حدود 1100 درجه.
2- لعاب پوست ماری
این لعابها در اثر کشش سطحی زیاد ایجاد می گردد. مقدار کشش سطحی لعاب کاملاً وابسته به ترکیب لعاب است. بنابراین با افزودن مقادیر اکسید هایی که باعث افزایش کشش سطحی لعابها می گردد می توان لعاب پوست ماری ایجاد کرد.افزایش مقدار اکسید کلسیم و منیزیم در لعاب بیشترین تاثیر را در لعاب های پوست ماری دارد. استفاده زیاد از مقادیر زیادی کائولن و یا دیگر خاکهای پلاستیک و نیز استفاده از مواد آلی مثل صمغ عربی و غیره در لعاب؛ لعابهای پوست ماری زیادی ایجاد می کند، خرد کردن بیش از حد مواد اولیه لعاب(دانه بندی ریز) و با ایجاد قشر ضخیمی از لعاب در سطح بدنه و با استفاده از اکسید روی کلسینه نشده می تواند لعاب پوست ماری ایجاد کند.
5- اسپری درایر:
در این واحد دوغاب تولید شده توسط بالمیل با استفاده از
حرارت آب آن گرفته می شود و به خاک خشک که
اصطلاحاً به آن گرانول می گویند تبدیل می شود.
اسپری درایر
نکته بسیار مهم اولیه این که از نظر شکل ظاهری، اسپری درایر چیزی شبیه به بستنی قیفی است . اساس کار اسپری درایر این است که ما دوغاب را بصورت قطراتی در می آوریم که این قطرات در محیطی با هوای گرم قرار می گیرد و در نتیجه این قطرات در هوای گرم رطوبت خود را از دست داده و نسبتاً خشک می شوند و محصول اسپری ذراتی به نام گرانول خواهند بود.
برای پودر کردن دوغاب و بصورت قطره در آوردن دوغاب دو راه وجود دارد:
1- استفاده از نازلها که بیشتر در صنعت کاشی استفاده می شود.
2- دیسکهای چرخان که بیشتر در صنعت داروسازی استفاده می شود.
*******
ترجیحاً دوغابی که به مدت 24ساعت کهنه و بیات شده است توسط پمپ پیستونی به اسپری درایر فرستاده می شود.
دوغاب توسط لوله هایی به داخل اسپری منتقل و داخل اسپری درایر 6 یا 8 یا 12 لنس داریم. هر لنس به دو یا سه نازل متصل است توسط نازلها و فشار پمپ دوغاب بصورت قطراتی در می آید. (همانطور که می توانید با گذراندن انگشت خود بر دهنه شیلنگ آب، آب را به صورت قطراتی در می آید.) به این ترتیب دوغاب اتومایز می شود.
دمای هوای داغ ورودی بین 700-400درجه است. در بعضی از اسپری درایرها هوای داغ را مستقیماً به داخل اسپری درایر داده اما برخی اسپری درایرها داخل خود یک کانال دارند که مشعل درون کانال می خورد و انتقال (هدایت) خود محفظه داخل را گرم می کند.
هنگام روشن کردن اسپری درایر باید دقت کرد که شیر فلکه لنسها باید بطور متقارن باز شوند. دمای خروجی اصولاً حدود 120-110 درجه است.
اگر دمای خروجی کمتر و یا برابر 100درجه باشد قاعدتاً رطوبت گرانولهای خروجی اسپری درایر بالا خواهد بود و اگر دمای خروجی بیش ار 150درجه باشد رطوبت گرانولها بسیار کم خواهد بود. اگر دمای اسپری درایر بالای 700درجه باشد اسپری خواهد درید لذا توصیه می شود دما زیر 650درجه باشد.
نازل:
علت گذاشتن حلزونی این است که در آخرین لحظه به دوغاب تیکسوتروپ تلاطم وارد شده و تیکسوتروپی کاهش می یابد. هر وقت اسپری خاموش می شود بایستی دوغاب از نازلها شسته شود در غیر اینصورت دوغاب درون نازلها خشک خواهد شد.
قطر سوراخ نازل و هم حلزونی می تواند متنوع باشد و تغییر کنند و روی اندازه گرانولها تاثیر گذار باشند.
دوغاب وقتی اسپری می شود مسیری را طی می کنند. منطقه بالای اسپری درایر که ابر اسپری درایر نام دارد در آن منطقه قطرات دوغاب هنوز خشک نشده اند لذا در صورت برخورد می توانند به هم متصل شوند وقتی قطرات به سطوح پائین تر اسپری درایر سقوط می کنند خشک تر شده به نحویکه رطوبت گرانولها هنگام خروج از اسپری درایر حدود%7-5 تنظیم می شود. خروجی هوای اسپری درایر از یک هیدروسیکلون عبور می کند که هیدروسیکلون غبار موجود در هوا را می گیرد.
دمای اسپری درایر از بیرن کارخانه:
هر چه بخار خارج شده از کارخانه پائین تر و غلیظتر باشد دمای اسپری بالاتر خواهد بود. یکی از مشکلاتی که در تنظیم اسپری درایرها داریم این است که بعضی از اسپری درایرها خاک می دهند یعنی از اسپری درایر خاک خارج می شود.
زاویه لنس ها اگر تنظیم نباشد یا درصد دوغاب بالا باشد و بتواند دیواره اسپری درایر در یک موضعی بتواند خاک شود قطرات دوغاب در آن موضع به دیواره اسپری درایر می چسبد و پس از تشکیل لایه اول یک لایه گل روی اسپری درایر تشکیل می شود وقتی این لایه سنگین شد سقوط می کند به اصطلاح گفته می شود اسپری درایر دچار گل ریزی شده است.
عوامل موثر بر اندازه گرانولهای اسپری درایر:
1- ویسکوزیته رابطه مستقیم
2- درصد آب رابطة عکس
3- فشار پمپ رابطة عکس و مستقیم
4- قطر سوراخ نازل رابطة مستقیم
5- ضخامت حلزونی رابطة عکس و مستقیم
6- دمای اسپری درایر رابطة عکس
7- اندازه اسپری درایر رابطة مستقیم
8- رزید دوغاب رابطه عکس
هر چه ویسکوزیته دوغاب بالاتر باشد، هنگام اسپری شدن دوغاب، قطرات ابتدایی حاصله درشت تر خواهند بود لذا گرانولهای حاصله بزرگتر خواهند بود.
هر چه درصد آب دوغاب بیشتر باشد منجر به کاهش ویسکوزیته دوغاب شده در نتیجه قطرات ایجاد شده کوچکتر بوده و لذا گرانولهای حاصله ریزتر خواهند بود.
هر چه فشار پمپ را افزایش دهیم دو نتیجه خواهد داشت: اول اینکه ارتفاع صعود قطرات دوغاب در محفظه اسپری درایر در منطقه ابر اسپری درایر بیشتر می شود و دوم اینکه قطرات ابتدایی ایجاد شده کوچکتر خواهند بود. کوچکتر شدن قطرات مایل به کوچکتر شدن گرانولها است. اما اگر افزایش فشار پمپ ضخامت ابر اسپری درایر را بیشتر کند امکان چسبیدن قطرات اولیه به یکدیگر بیشتر می شود در نتیجه احتمال بزرگتر شدن گرانولها بوجود می آید. هر کدام از این دو پدیده بر دیگری غالب شود، نتیجه امر از آن او خواهد بود. افزایش ابر اسپری درایر و در نتیجه افزایش امکان اتصال برقرار کردن قطرات به یکدیگر افزایش یابد، گرانولها بزرگتر می شود. اما اگر ابر اسپری درایر ضخیم نشود، قطرات کوچکتر، گرانولهای کوچکتر خواهند داد.
هر چه قطر سوراخ نازلها گشادتر باشد، قطرات ابتدایی ایجاد شده بزرگترند و در نتیجه اندازه گرانولها بیشتر خواهد بود.
هر چه ضخامت حلزونی بیشتر یعنی اندازه حلزونی بزرگتر باشد، فضای خالی بین ضخامت حلزونی و استوانه افشانک کوچکتر می شود و در نتیجه شبیه به آن است که فشار پمپ اسپری درایر را زیاد کرده باشیم و بحث همان بحث قبلی خواهد بود.
هر چه دمای اسپری درایر بالاتر باشد، سرعت خشک شدن بیشتر و گرانولها ریزتر می شوند علاوه بر این درصد رطوبت گرانولهای اسپری درایر کاهش می یابد.
هر چه زبره بالمیل کمتر باشد ریزتر بودن ذرات بیشتر است. در واقع سطح ویژه ذرات بیشتر در نتیجه ذرات تمایل بیشتری به چسبیدن دارند در نتیجه گرانولها درشت تر می شوند.
اندازه اسپری درایر: به تجربه دریافته اند که اسپری درایرهای بزرگتر، گرانولهای بزرگتری می دهند چرا که ضخامت ابر اسپری درایر در اسپری درایرهای بزرگتر می تواند بیشتر باشد.
ترکیب بدنه: ترکیب بدنه می تواند از طریق فاکتورهای بسیار متنوعی بر ویسکوزیته دوغاب اثر بگذارد و تاثیر ویسکوزیته دوغاب بر اندازه گرانولهای حاصله موثر خواهد بود. شکل گرانول تقریباً شبیه به کره برش خورده است.
هر گرانول در داخل خود یکسری تخلخل دارد علاوه بر این ما بین گرانولها یکسری تخلخلها وجود دارد.
فضای خالی بین گرانولها:هر چه درصد آب دوغاب بیشتر باشد تخلخل داخلی هرگرانول افزایش پیدا می کند. تخلخل درونی گرانولها بر بروز عیب lamination یا دوپوسته ای شدن یا لایه ای شدن و نیز بر استحکام خام و خشک و حتی پس از پخت قطعات موثر است.
در مورد گرانولها آزمایش جریان یابی صورت می گیرد به این صورت که یک شیشه گذاشته و در پشت شیشه یک نقاله می گذاریم و یک کپه گرانول از لبه شیشه می ریزیم و شیشه را آرام آرام بلند می کنیم به یک زاویه ای که می رسیم گرانولها شروع به ریختن می کنند و در یک زاویه همه گرانولها می ریزند.هر دو این دو زاویه هر چه کوچکتر باشند در واقع جریان یابی گرانولها بیشتر خواهد بود.
اگر رطوبت گرانولها از حد مناسب خیلی بیشتر بود با افزایش دمای اسپری درایر رطوبت گرانولها را کاهش می دهند. اما اگر رطوبت گرانولها اندکی از میزان مناسب بیشتر بود با کاهش فشار پمپ دوغاب کمتری به اسپری وارد شده، انرژی حرارتی اسپری در دمای ثابت، ثابت است لذا رطوبت باقیمانده در گرانولها کاهش می یابد.
6- پرس:
گرانول تولیدی در واحد اسپری درایر در این قسمت به کاشی خام
یا بیسکوئیت تبدیل می گردد.
پرس چیست و چگونه کار میکند؟
پرس دارای چندین قسمت است اما دو قسمت مهم از نظر ما اول آیینه پرس ودوم سنبه پرس است.آینه در پایین است و خاک روی آن میریزد وروی کاشی را ایجاد میکند.اختلاف ضخامت همیشه مربوط به آینه است.سنبه در بالا است که پایین آمده وروی خاک قرار گرفته وبدنه کاشی را میزند.چون سنبه کمی کوچکتراز آینه است کاشی که از پرس بیرون می آید دارای کمی پلیسه است .اختلاف در پنتیومتری مربوط به سنبه پرس است. قبل از پرس کردن گرانولها باید سیلو شوند تا هموژنیزه شوند. هموژنیزه کردن گرانولها دو نتیجه خواهد داشت اول اینکه در هر گرانول رطوبت سطح گرانول از مغز گرانول کمتر است با هموژنیزه کردن رطوبت سطح و مغز یکسان می شود و دوم اینکه میزان رطوبت در گرانولهای ریزتر با گرانولهای درشت تر مقاومت خواهد بود. در گرانولهای ریزتر فاصله دیفوزیونی مغز تا سطح گرانول کوتاه تر است لذا گرانولهای کوچکتر رطوبت کمتری دارند. پس از بیات کردن رطوبت بین گرانولهای ریز و درشت یکسان می شود. درصد رطوبت گرانولها بطور غیر دقیق اما نسبتاً مناسب توسط دستگاهی به نام رطوبت سنج یا S.P.D اندازه گیری می شود
پرس ها به دو دسته تقسیم می شوند:
1- هیدرولیکی 2- ضربه ای
پرسهای قدیمی بیشتر از نوع ضربه ای بودند که سرعت کار پرس های ضربه ای بیش از هیدرولیک است به نحویکه در هر دقیقه پرسهای ضربه ای می توانند 30سیکل یا 30مرتبه پرس انجام دهند. در ضمن وزن پرسهای ضربهای نسبت به فشاری که اعمال می کنند کم است. اما در پرس های هیدرولیک توزیع فشار بر سطح قطعه یکنواخت تر است و عیب ابعاد ناشی از اختلاف فشار پرس در طول روز با استفاده از پرسهای هیدرولیک کمتر دیده می شود. اما وزن و اندازه پرسهای هیدرولیک نسبت به فشاری که می توانند اعمال کنند بالا است.
مزایای استفاده از روش پرس برای شکل دادن:
1- استحکام خام و خشک و پخت قطعه بیشتر است.
2- سرعت تولید در این روش شکل دهی بالا است.
3- حین خشک شدن، از آنجایی که در روش پرس درصد رطوبت کمتر است میزان ضایعات کمتر خواهد بود.
4- ابعاد محصول دقیقتر خواهد بود.
5- انقباض حین خشک شدن و حین پخت کمتر خواهد بود.
سیکل کاری پرس های هیدرولیک:
جهت پرکردن قالب از گرانولها از ابزاری به نام دراور یا کشویی استفاده می شود. شکل کشویی ها حائز اهمیت است. داخل برخی از کشویی ها لوزی است و پنجره ای است. داخل بعضی دیگر از کشویی ها به شکل های متنوع است. پس از24 ساعت هموژنیزه شدن گرانولها، رطوبت گرانولها از %7 به %5 افت می کند. سیکل کاری پرس به قرار زیر است: ابتدا از سیلوی بالای پرس، دراور یا کشویی پر از گرانول می شود. سپس دراور به سطح قالب می آید سطح زیرین یا فوقانی دراور باز است وقتی دراور به سطح قالب می آید گرانولها به داخل قالب ریخته می شود و با برگشت دراور به جای خود سطح گرانولها در داخل قالب صاف می شود. توجه داشته باشید که کشویی یک حرکت رفت و برگشتی دارد با صاف شدن سطح گرانولها و کنار رفتن دراور پانچ فوقانی پائین می آید و فشار اولیه را اعمال می کند سپس نیرو حذف می شود. البته عملاً پانچ بالا نمی رود اما حذف فشار مهلت هواگیری را به قطعه پرس شده خواهد داد. یعنی هواگیری در فرصت کوتاهی مثلاً 2/0 ثانیه صورت می گیرد. سپس مجدداً توسط پانچ فوقانی فشار نهایی اعمال می شود. فشار اولیه حدودKg/Cm2 60-40 و فشار ثانویه و نهایی حدودKg/Cm2 340-220 بسته به نوع بدنه انتخاب می شود. سپس پانچ بالایی بالا می رود در این هنگام پانچ پائینی بالا می رود. با بالا آمدن پانچ پائین قطعه از داخل قالب خارج می شود. در اینجا کشویی جلو آمده و قطعه را از سطح قالب بیرون می راند سپس پانچ پائینی پائین رفته، گرانولها در محفظه قالب با پائین رفتن پانچ زیرین تخلیه می شوند در اینجا دراور به جای اول خود باز می گردد و سطح گرانولها را صاف می کند. سپس پانچ بالایی پائین آمده و فشار اولیه را اعمال می کند. کاشی های با ابعاد بزرگتر دارند کمتر بصورت دو ضرب تولید می شوند و بیشتر به صورت سه ضرب و حتی چهار ضربه ای تولید می شوند. مثلاً کاشی 60*60 و 50*50 را بصورت دوضربه ای نمی توان تولید کرد. تغییرات گرانولها حین مراحل مختلف پرس کاری: در اثر حرکت دراور یا کشویی، قالب از گرانولها پر می شود دانسیته ای که در این حالت بدست می آید برابر خواهد بود با Df یا فیل دسیتی. هر چه خواص جریان یابی گرانولها بیشتر و بهتر باشد در واقع هنگام پر شدن قالب، لرزش گرانولها بر روی یکدیگر ساده تر بوده است در نتیجه Df یا دانسیته پر شدن بالاتری حاصل می شود. از نظر شکل ظاهری، هر چه شکل گرانولها کروی تر باشد، Df بالاتری حاصل می شود. در مرحله اعمال فشار ابتدا گرانولها خرد می شوند و تخلخلها کاهش می یابد. بعضی از ذرات در اثر اعمال فشار می شکنند و برخی دچار تغییر فرمهای پلاستیک می گردند. همچنین بعضی از تغییر فرمهای پلاستیک نیز حادث می شود. دانسیته پس از اعمال فشار(Dc) از رابطه زیر قابل محاسبه است: Dc= Df + m LnPa/Py m (ضریب ثابت) Pa (فشار اعمالی) Py (فشار در حد تسلیم) در سیستم تک پخت، قطعات پس از پرس وارد Rapid Drier می شوند و ممکن است Rapid Drier ها رولری و یا سیاره ای باشند. در Rapid Drier، کاشی ها به صورت انفرادی خشک می شوند. دمای Rapid Drier بسیار بالاتر از خشک کن های تونلی است و حتی تا 180 درجه سانتی گراد می تواند باشد. بعد از Rapid Drier ، اگر کاشی داغ باشد سطح کاشی را مقداری خنک می کنند نمکهایی که حین خشک شدن در سطح متمرکز شده اند و دهانه های لوله های مویین را مسدود کرده اند فرصت می کنند که در آب حل شده و در نتیجه دهانة لوله های مویین باز می شوند و قطعه آب دوغاب را جذب می کند و پس از انگوب ، لعاب و چاپ اول اعمال می شود در اینجا نیز اسپری لوبریکنت اعمال می شود. تذکر: نکته بسیار مهم در سیستمهای تک پخت؛ قطعه به هنگام چاپ هنوز خام است و هنوز پخته نشده و چاپ بر سطح قطعه خشک شده اعمال می گردد نه بدنه پخت شده لذا داشتن استحکام خام و خشک بالا در مورد سیستمهای تک پخت، بسیار اهمیت دارد. استحکام خشک؛ برای اعمال یک چاپ توسط سیلک اسکرین باید حدود kg/cm214 باشد و هر چه تعداد چاپ بیشتر می شود، استحکام خشک قطعات باید بالاتر باشد به نحوی که برای پیشگیری از ضایعات در سیستمی که سه چاپ اعمال می شود؛ استحکام خشک باید 225kg/cm باشد. توجه داشته باشید که در صورت نیاز به چاپ راکتیو ، این چاپ در آخرین مرحله اعمال می گردد. چاپ راکتیو در سطح لعاب، فرورفتگی ایجاد می کند که می تواند یک لعاب با خاصیت راکتیو بسیار قوی باشد و در بعضی موارد از سرنج برای ایجاد راکتیو استفاده می کنند . سپس لعاب می زنند و چاپ و در نهایت پخت لعابی، نوبت به درجه بندی و بسته بندی محصول و در نهایت فروش می رسد.
فاکتور پرس پذیری:
نسبت استحکام خشک به استحکام خام قطعات را فاکتور پرس پذیری گویند. فاکتور پرس پذیری باید بین 4-2 باشد. اصولاً فاکتور پرس پذیری بدنه هایی که در ایران مصرف می شود حدود 5/2-2 است. اگر فاکتور پرس پذیری کمتر از 2 باشد یعنی پلاستیسیته بدنه کم و احتمال ضایعات ناشی از حمل و نقل زیاد است و همچنین احتمال کثیف شدن پانچ زیاد خواهد بود. اگر فاکتور پرس پذیری بیش از 4 باشد پلاستیسیته بدنه بالاست و حین خشک شدن بدنه می تواند معیوب شود. اگر قالب کثیف باشد روی محصولات بعدی خط می افتد.
عیوب ناشی از انبساط پس از پرس زیاد: 1- ترک لبه 2- لب پر شدن
لازم به ذکر است که رطوبت خروجی از اسپری بایستی 2-1% بیش از مقدار مورد نیاز پرس باشد.
7- خط لعاب:
بیسکوییت تولید شده در پرس در این واحد به ترتیب انگوب آستر می خورد و بعد از آن نیز لعاب بر روی آن اعمال می گردد و سپس بر حسب نیاز چاپ می خورد که ممکن است چند چاپ انجام شود و یا هیچ گونه چاپی انجام نشود.
دلایل اعمال انگوب:
انگوب ترکیبی است که مابین بدنه بیسکوئیت و لعاب قرار می گیرد.
اصولاً به سه دلیل عمده انگوب اعمال می شود
1- پوشاندن رنگ بدنه
2- تطابق بیشتر ضریب انبساط حرارتی بدنه و لعاب
3- کاهش احتمال بروز عیبpinhole
منظور ما در اینجا از اعمال انگوب، کمتر موارد 1 و 2 می باشد و دلیل عمده اعمال انگوب کاهش احتمال بروز عیبpinhole است.
نکته ای که لازم به ذکر است این است که هر چه وزن لیتر دوغاب بالاتر باشد یعنی میزان درصد آب دوغاب کمتر انتخاب شود میزان تخلخلهای موجود در قشر لعاب پس از خشک شدن کمتر خواهد بود. تخلخلهای موجود در قشر لعاب بعداً تبدیل به حباب داخل قشر مذاب لعاب در حین پخت خواهد شد و بعداً این حبابها می توانند بهpinhole تبدیل شوند
8- کوره:
بسکوئیت تولید شده در خط لعاب بعد از استراحت وارد کوره می شود و پخته می گردد و به شکل کاشی و سرامیکی که می شناسیم از آن خارج می گردد.
9- بسته بندی:
کاشی پخته شده در کوره در این قسمت بر اساس یک سری پارامترهایی تائید شده توسط اداره استاندارد و خود شرکت جداسازی و کارتن و بسته بندی می گردد و به بازار ارائه می گردد.
فصل هفتم:
کنترل کیفیت
کنترل کیفیت چیست؟
حلقه های کنترل کیفیتQC
فرایندکنترل کیفیت
توان رقابتی و کنترل کیفیت
استاندارد،ایزو،کیفیت
کنترل کیفیت
چالش فرا روی اکثر مؤسسات تولیدی و خدماتی هنگام مواجه شدن با تنزل کیفیت کالا و خدمات آن مؤسسات، یافتن علل کاهش کیفیت و خدمات این سازمانها است. کارشناسان دلایل پائین بودن کیفیت کالا و خدمات را معمولاً در سوء مدیریت، عدم برنامهریزی مناسب و کم بها دادن به وظیفه کنترل کیفیت میدانند. اولین مسئول حفظ کیفیت محصول و یا خدمات، مدیرآن مؤسسه تولیدی یا خدماتی است. زیرا مدیـــران بــایــد مــراحــل پیشرفت کــار را در تمــامی رده های شغلی در سیستم خود کنترل نمایند.
از بالاترین مسئول اجرائی تا کارمندان ساده باید زیرنظر مدیر باشند. این مدیر است که تقدم و تاخرها را مشخص می کند. و به کارمندان نشان می دهد چه اقدامی از همه مهمتر است البته تمام کارمندان هم باید خطمشی تعیین شده از طرف مدیر را بپذیرند، و تابع مقررات وی باشند. بنابراین، این پرسش مطرح می شود که یک مدیر خوب چگونه باید بر محیط کار نظارت کند تا بتواند بالاترین میزان کیفیت را برای تولیدات کسب نماید.
- اولین نکته این است که برای مدیر، کیفیت نخستین اولویت باشد.
- هرگز در مورد برنامه های زمانی فاکتور کیفیت را فراموش نکند.
- هرگز اولویت بندی بودجه را بدون در نظــر گـرفـتـن هـــزینــه افـزایـش کیفیـت بـــررسی ننمــایـــد
- هــرگـــز مـیزان بـودجــه برنامه های مختلف کـــارخـــانـه و یا شرکت خود را بدون بررسی کیفیت آن موارد مورد سنجش قرار ندهد.
بدون شک برای داشتن کیفیت بالا در یک سازمان باید تاریخچه ای از مفهوم کیفیت از آن سازمان و هدفهای آن سازمان در اختیار داشته باشیم. به بیان دیگر، اگر میخواهیم که سازمان ما به سمت افزایش کیفیت پیش برود باید اطلاعات خود را در مورد واژه کیفیت بالا ببریم. دقیقا زمانی که ما متوجه می شویم چگونه می توانیم مدیریت زمــان و بـودجــه را رعایت کنیم همـان زمـــان است کـــه می توانیم به مدیریت کیفیت هم پی ببریم. ما باید با رابطه بین بودجه، کیفیت و زمان آشنا باشیم. دقیقا در این زمان می توانیم با سرمایهگذاریهای موثر که باعث افزایش سود سهام مالی میشوند، کیفیت تولیدات و خدمات خود را هم بالا ببریم بدون این که اثرات منفی در بخش بودجه و زمان را تحمل کنیم.
نقش مــدیــر این است کـــه بعــد از آشنـــایی بـــا روابـــط تــوضیــح داده شـــده در بــالا، بـــه سرمایه گذاری درست بپردازد و کارمندان خود را در راه افزایش کیفیت کالا و یا خدمات راهنمایی کند. بعد از نقش مدیریت، باید نقش برنامه ریزها را بررسی کرد. کیفیت نیز مانند سایر شاخص ها نمی تواند در یک سیستم خودنمایی کند مگر این که از ابتدا در آن سیستم برنامه ریزی شده باشد. بنابراین، سؤال اینجاست که یک برنامه ریز چگونه، عمل می کند تا کیفیت سیستمی را که شناخته افزایش دهد؟ اولین قدم در راه پیشرفت، شناخت شرایط موجود است. هر مهندس باید کیفیت برنامه ریزی های خود را اندازه گیری کند. در عین حال باید بررسی کند که چگونه با ظرفیت های موجود می تواند به حداکثر کیفیت برسد. هر برنامه ریز باید به خوبی با میانگین نواقص کارهای انجام شده و سودمندی آنها و میانگین سرعت برنامه های طراحی شده و کارهای انجام شده آشنا باشد. در نتیجه یک برنامه ریز مانند یک دونده ماراتن می تواند با در نظر داشتن اهداف و تغییر الگوهای کاری گامهای مهمی در راه پیشرفت بردارد. یک برنامه ریز باید مانند یک مربی تیم ورزشی که به هدایت تیم خود برای رسیدن به حداکثر نتیجه می پردازد، به کنترل و هدایت کارمندان یک سیستم بپردازد تا حداکثر کیفیت حاصل شود. بنابراین یک برنامه ریز کاردان باید به جمع آوری آمارهای مناسب بپردازد و سپس بررسی کند که آمارها چه معنا و مفهومی دارد و از آنها در جهت یک برنامهریزی مناسب استفادهکند. همچنین یک برنامه ریز خوب باید اهداف کامل و جامعی را طراحی کند و در راه رسیدن به آنها به تغییر عادات کاری بپردازد. سؤال اینجاست که اگر کنترل کیفیت در جهت افزایش کیفیت و محصولات گام بر نداشته است، پس نقش آن چیست؟ کنترل کیفیت در حقیقت در نقش چشم و گوش مدیریت است تا او را آگاه کند که آیا سیستم به خوبی کار میکند یا اینکه نیاز به کارهای اصلاحی دارد.
با اندازه گیری و بررسی مراحل پیشرفت سیستم، به کمک کنترل کیفیت در مییابیم آیا مراحل کاری و استانداردهای سازمان اجرا می شوند یا نه؟ نکته دیگر این که آیا این استاندارد ها و مراحل مختلف در راه به ثمر رساندن خوب کارها و اهداف موثر هستند یا نه؟ وقتی این استانداردها در نظر گرفته نمی شوند علت چیست؟ نکته دیگــر این که آیــا ایـــن استانداردها و مراحل مختلف در راه به ثمر رساندن خوب کارها و اهداف مؤثر هستند یا نه؟ وقتی این استانداردها در نظر گرفته نمی شوند، کنترل کیفیت، علل ایجاد مشکلات را بررسی می کند و به مدیریت کمک می کند تا یک راه حل جدید ارائه دهد و پیشرفت را به سیستم برگرداند. با تست کردن محصولات می توان میزان پیشرفت سیستم را بررسی کرد. کنترل کیفیت، میزان کیفیت به دست آمده را بررسی میکند و به این ترتیب مدیریت می تواند تعیین کند که آیا مراحل کاری برای نیازهای پروژه مناسب بوده اند یا نه؟ وقتی میزان نواقص بالاتر از میزان پیشبینی شده باشد، کنترل کیفیت می تواند کمک کند تا دلایل روشن شود و اقدامات در جهت رفع مشکل انجام شود. در پایان باید گفت وقتی مدیریت دست به تلاشی منظم و دائمی برای افزایش کیفیت کار بزند این روند به تمام قسمتهای سازمان منتقل می شود. یک برنامه ریز می تواند افقهای تازه ای را به یک مدیر نشان دهد تا به این ترتیب به کیفیت بالاتر محصولات برسیم و در نهایت کنترل کیفیت با تست کردن و یافتن نواقص و ارائه راه حل به مدیریت کمک کند تا بهتر در راه افزایش کیفیت گام بردارد.
حلقه های کنترل کیفیتQC
مقدمه
بهمنظور دستيابي به الگوهاي بهينه حل مساله و ايجاد بهبود در سازمانها، گروههاي حل مساله يکي از راهکارهاي مورد استفاده در سازمانهاي مختلف بوده است. در اين راستا، سازمانها نسبت به ايجاد تشکلهاي کاري و ايجاد فرهنگ کار گروهي، اقدام نمودهاند و در اين راه دستاوردهاي مهمي نيز توسط آنها کسب شده است.
البته تشکيل، کارايي و اثربخشي اين گروهها، در گرو مسائل مختلفي است که نقش فرهنگ جامعه در اين رابطه نقش بهسزايي را بهعهده دارد.
تاريخچه پيدايش دواير كنترل
ژاپن پيش از جنگ جهاني دوم، بهواسطه عدم بهكارگيري روشهاي كنترل كيفيت، بهتوليدكننده كالاهاي ارزان و نامرغوب شهرت داشت. اين كشور براي ورود بهبازارهاي جهاني تلاش زيادي را مصروف داشت.
از سال 1970 صحنه رقابتها تغيير كرد و از آن بهبعد ژاپن توانست اطمينان بازارهاي جهاني را بهخاطر كيفيت مطلوب كالاهايش جلب كند و بازارهاي جهاني را بهدست گيرد.
اين انتقال تسلط بر بازارهاي كشورهاي پيشرفته غربي، تاثير زيادي گذاشت، تا آنجا كه غربيها، دلايل متعددي را براي موفقيت ژاپنيها تراشيدند. يكي از دلايل معروف كه غربيها برآن تكيه ميكنند اين است كه، اين سيستمها، فقط با فرهنگ ژاپنيها قابل اجراست و ژاپنيها جز كار كردن، بهچيزي نميانديشيدند. ولي اگر از نزديك مسائل را مورد بررسي قرار دهيم، متوجه ميشويم كه دلايل رشد ژاپن، بهراز و رمز شرق يا خاور دور مربوط نميشود، بلكه اين تغيير و تحول بهدنبال پارهاي از تصميمات اساسي، كه از جانب دولت و شركتهاي بزرگ ژاپني، در چگونگي اداره و هدايت كاركنان خود اتخاذ شد، بهدست آمد. اين تصميمات اساسي در اين جمله خلاصه ميشود:
« از آنجاييكه، اكثريت كاركنان ما مستعد و توانمند هستند، لازم است فرصتي در اختيار آنها قرار گيرد تا، از فكرشان همانند جسم خود استفاده كنند»
ظهور جنبش دايره كيفيت نتيجه چنين فلسفهاي بود و بسياري از افراد معتقد بودند كه دواير كيفيت و ابزارهاي مرتبط با مطلب فوق، يكي از مهمترين عوامل مؤثر در پيشرفت ژاپن، درطي بيست سال گذشته، بوده است.
بهواسطه موفقيتهاي فوقالعادهاي كه شركتهاي ژاپني در بهكارگيري اين گروهها در زمينه كنترل كيفيت محصولات و بهرهوري بهدست آوردند، ساير كشورها از جمله كشورهاي آمريكايي، اروپايي وآسيايي درمورد بهكارگيري اين گروهها در شركت خود ترغيب شدند، بهطوريكه در آمريكا از سال 1973 تا سال 1982 بيش از 5000 سازمان، دواير كنترل كيفي را بهكار گرفتند كه نيروي هوايي آمريكا، شركتهاي توليدي، بانكهاي ملي و خطوط هوايي آمريكا را شامل ميشود. بر اساس آمار سال 1984 در چين، 480000 دايره كنترل كيفي با بيش از چهار ميليون كارگر بهعنوان عضو تشكيل شد در حاليكه براساس آمار سال 1988 در خود ژاپن يك ميليون دايره كنترل كيفي با بيش از ده ميليون كارگر بهعنوان عضو فعاليت ميكردند. جالب اينكه رئيس جمهور چين، ساليانه جوائز بهترينها را شخصاً اهدا ميكند.
در ابتدا ، موضوع تشكيل دواير كنترل كيفي در ژاپن، تنها مسائل مرتبط با كنترل كيفي بود ولي در حال حاضر بهنحو وسيعتري بهموضوع كار اين گروهها توجه ميشود. اين گروهها علاوه بر مسائل كيفي، در زمينه افزايش بهرهوري، كاهش هزينه و افزايش ايمني و بهسازي در محيط كار فعاليت ميكنند. لذا در ميان ملل مختلف بهگروههاي بهبود، دواير كيفيت، گروههاي بهروهوري، و امثال آن مشهور هستند.
فرضیات:
فرضيه يك: بيشتر اشخاص توانايي آنرا دارند كه مقدار زيادي از مسايل كاري سازمان خود را با روشهاي خلاق و ابتكاري حل كنند.
فرضيه دو: فقط بخشي از تواناييهاي افراد مورد استفاده قرار ميگيرد يعني، بسياري از شركتها طوري با كارمندان خود رفتار ميكنند كه تنها از دست و پاي آنها استفاده ميشود، بنابراين، بايد فرصتي بهآنها داده شود تا تواناييهاي ذهني خود را در جهات مثبت بهنمايش بگذارند.
فرضيه سه: اگر بههر فرد فرصت داده شود تا براي حل مسائل كاري، از استعدادهاي خود استفاده كند، بعدها، براي ارائه راه حل، تمايل بيشتري نشان ميدهد.
فرضيه چهار: اگر دواير كيفيت بهدرستي آموزش ببينند، قادر خواهند بود با سازماندهي دقيق، وقت خود را بهطور مطلوب تنظيم كنند و ديگر نيازي نخواهد بود تا بيرون از دايره بهآنها بگويند كه چه كاري بايد انجام دهند.
فرضيه پنج: اين فرضيه، كه فرضيه اساسي نيز ميباشد، بهترين افراد را براي حل مسائل محل كار، افرادي معرفي ميكند كه با مسائل درگيرند و بيشتر تمايل دارند كه مسائل، توسط خود آنها حل شود. حال اگر اين افراد از دانش، تجربه و توانايي لازم برخوردار باشند، بهتر ميتوانند مسائل كاري خود را حل نمايند.
حلقه های کیفیت چیست؟
دوایر کیفیت نتیجه تعامل بین روش کنترل کیفیت آماری آمریکایی و تجربیات سازمانی ژاپنی است .ژاپنی ها مفهوم کنترل کیفیت را از آمریکایی ها گرفتند و آن را به طور عملی و در قالب دوایر کنترل کیفیت توسعه دادند.
برای درک مفهوم حلقه کنترل کیفیت لازم است با مفهوم سه کلمه تشکیل دهنده آن آشنا شویم :
حلقه(Circle=A ring) : به گروهی از افراد اطلاق می شود که به سبب علایق مشترک گرد هم می آیند . بعضی این لغت را دایره و برخی چرخه نیز ترجمه کرده اند .
کنترل: (Control =A check )به معنی وارسی ،نظارت ، رسیدگی، ممیزی به منظور اطمینان از صحت و سقم کار است .
کیفیت(Quality): به معنای ارتقا و بهبود دائمی کیفیت کالا یا خدمات به منظور جلب اعتماد مشتری می باشد
بنابراین دايره شامل تعدادی افراد هستند که به صورت داوطلبانه در قسمت های مختلف واحدهای تولیدی یا خدماتی با حضور فعال سرپرست یا مدیر آن قسمت برای حل مسائل از طریق خلق ایده هایی نو گردهمایی تشکیل می دهند و فعالیت های مربوط به کیفیت را از طریق شناسایی و تعریف مسئله بررسی کرده و در ارتباط با مشکلات با استفاده از روشهای تحلیلی راه حل های مناسب را ارائه می کنند.تعداد اعضای یک حلقه کنترل کیفیت (QC) می تواند از 5 تا 15 نفر متغیر باشد البته در بیشتر موارد این تعداد در حدود 7 تا 10 نفر است . حلقه های کیفیت به طور داوطلبانه شکل می گیرد و مجاز نیستند که تغییری در ساختار سازمانی موجود به وجود آورند .
شش عنصر در ساختار حلقه کیفیت وجود دارد:
1- اعضای حلقه : افراد واحد های سازمانی هستند که به صورت داوطلبانه به حلقه می پیوندند
2- رهبر حلقه: مسئول کلیه عملیات حلقه است ، با تسهیل کننده همکاری نزدیک دارد،در دوره آموزشی رهبری شرکت میکند . به اعضا آموزش می دهد و در حلقه رهبران شرکت می کند.
3- کمیته رهبری: یک کمیته مشاوره ای است .و ریاست آن با رئیس سازمان است . دامنه کاریشان: ارائه کنندگان عملیات اصلی ،ارتباط با تسهیل کننده ها ، تعیین دستورالعمل ها، شناساندن حلقه ها در سازمان ها و مشارکت در ارائه گزارش های مدیریت است
4- تسهیل کننده : رابط مستقیم بین حلقه،کارکنان ، سازمان و مدیریت است.عضو کمیته رهبری است . ضبط و نگهداری مدارک و نیز آموزش اعضا و رهبران بر عهده اوست .
5-مدیریت: به گونه ای ترتیب داده شده که اعضای حلقه ها احساس غرور میکنند که مدیریت به آنها اطمینان دارد ، همکاری آنان را می پذیرد و مشتاق است در حل مشکلات با آنها همکاری داشته باشد.
6-اعضای غیر عضو : به نحوی قسمتی از حلقه محسوب می شوند زیرا فعالیت حلقه ها در سازمان منعکس شده و موجب تغییر و تحول در سازمان می شود .
فرآیند کنترل کیفیت
شناسايي و انتخاب موضوع
شناسايي موضوعات از طريق کليه کارکنان (شامل مديران، سرپرستان، کارشناسان و کارگران) صورت ميپذيرد. بعد از شناسايي و طرح موضوع توسط كاركنان، پس از تجزيه و تحليل اوليه، از بين موضوعات پيشنهادي، موضوعات مهمتر به تشخيص مدير يا معاون مربوطه انتخاب ميگردد. فرد پيشنهاددهنده (يا فرد انتخابشده از سوي مدير مربوطه)، مسئول تشکيل تيم يا مسئول اجرايي ميباشد.
- تشکيل، سازماندهي تيم و تهيه طرح اجرايي
در اين راستا توسط مسئول اجرايي موضوع، از افراد و يا واحدهاي مختلف به صورت غيررسمي جهت همكاري در تشكيل دايره كنترل كيفي دعوت بهعمل ميآيد. سپس افراد مدعو، اقدام به تهيه طرح پيشنهادي كه شامل موضوع، اهداف، برنامه زمانبندي، صرفهجوئيهاي قابل پيشبيني و نام اعضا، نام راهبر و دبير جلسات ميباشد، مينمايند.
اخذ تاييد کميته راهبري
پس از تهيه طرح پيشنهادي، دبير دايره، طرح پيشنهادي را جهت تأئيد براي كميته راهبري ارسال مينمايد. كميته راهبري پس از بررسي و تأييد، طرح پيشنهادي را جهت تخصيص كد و مركز هزينه، براي امور مالي ارسال مينمايد. واحد مالي نيز پس از اختصاص مركز هزينه و كد، مراتب را به اطلاع راهبر دايره و واحدهاي مرتبط از جمله كميته راهبري ميرساند.
- تشکيل جلسات و اطلاعرساني
پس از دريافت نامه، راهبر دايره اقدام به تشكيل جلسات دايره كنترل كيفي نموده و براساس ابزارهاي هفتگانه كنترل كيفي اقدام به تشخيص علل ايجاد مشكل و حل آنها مينمايد. كليه صورتجلسات اين دواير، براي واحدهاي مرتبط ارسال ميگردد.
اجراي راهحلهاي شناسايي شده
پس از تعيين راهحل (يا راهحلها)، دايره با هماهنگي دبير، اقدام به اجراي راهحلهاي ارايه شده مينمايند. پس از اجرا، اعضا اقدام به بررسي نتايج بهدست آمده از اجراي اين راهحلها مينمايد. (بررسي نتايج و بازخورد در اجرا در نظر گرفته نشده است)
- جمعبندي و ارائه گزارش
پس از انجام مراحل تعيين شده، راهبر اقدام به ارسال نامهاي مبني بر اتمام فعاليت گروه نموده و براي انجام محاسبات مالي، به كميته راهبري ارسال مينمايد.
پس از تأئيد كميته راهبري، دايره اقدام به ارايه فعاليتهاي انجام شده طي يك سمينار به مديريت عامل، مديران ارشد و افراد ذينفع مينمايد. سپس، پاداش اعضاي دايره كنترل كيفي طبق دستورالعمل تدوين شده جهت پرداخت پاداش، پرداخت ميشود.
وظایف حلقه های کیفیت
فلسفه اصلی تشکیل حلقه های کیفیت مشارکت کارکنان در بهبود و توسعه ساختار اقتصادی سازمان است . تشکیل حلقه های کنترل کیفیت و فعالیت آنها باد د زمینه های مختلف که بعضی از آنها به شرح زیر است :
- ایمنی محیط کار
-کاهش ضایعات
-کاهش زمان تحویل یا خدمات به مصرف کنندگان
-بهبود فرآیندهای کاری
-بهبود استانداردهای کاری
-تجزیه و تحلیل مسائلی که در طی کار به وجود می آید و یا توسط مدیران پیشنهاد می شود تا با تحقق آنها در یک کار گروهی موفق ،سازمان ضمن اطمینان از کیفیت کالایی که ارائه می دهد ،نظرات مصرف کننده را نیز در طراحی محصول منظور نموده و رضایت آنها را جلب نماید از این رو حلقه های کیفیت باید ضمن توسعه توانایی های فردی و آشنایی با ابزار کنترل کیفیت ،خود را برای اجرای وظایف زیر آماده سازند :
-شناسایی مشکل که در محدوده کاری آنها اتفاق می افتد .این مشکل می تواند در مورد هر یک از زمینه های مختلفی که به آنها اشاره شد صورت پذیرد
-انتخاب مشکل و جمع آوری اطلاعات دقیق در مورد آن
-تجزیه و تحلیل مشکل
-حل مشکل و جمع آوری نظرات اعضا در یک کار گروهی و با استفاده از ابزار کیفیت
-تهیه و اجرای راه حلهای مناسب برای رفع مشکل
-ارائه راه حل ها به مدیریت
عوامل مهمی که در اجرای خوب حلقه های کیفیت نقش دارند :
-فرهنگ و جو سازمان
-ارزشهای مدیریتی
-اجرای اهداف کارکنان
-برانگیختن انگیزهای باطنی
-درک کارکنان از توسعه قابلیت هایشان به وسیله حلقه های کیفیت و رشد در یک جنبه از توانایی هایشان
توان رقابتی و کنترل کیفیت
امروزه نقش اصلی موفقیت در تجارت را توان رقابتی تعیین می کند، تشخیص عواملی که یک محصول را برجسته تر از سایر تولیدات می سازد در دنیایی که روزانه صدها نوع از یک محصول و با شکل و طرح های متفاوت توسط شرکت های گوناگون تولید می شود، کاری بس دشوار به نظر می رسد. از همین رو، این سوال در ذهن بسیاری از دست اندرکاران امور اقتصادی مطرح می شود که عوامل اساسی در افزایش توان رقابتی شرکت ها کدامند؟ تجربه شرکت های مشهور جهان نشان می دهد گر چه تولید محصول باید مطابق سلیقه و ذوق مصرف کنندگان باشد اما این شرط به تنهائی برای جلب رضایت مشتری کفایت نمی کند، زیرا کسب رضایت کامل مشتری هنگامی حاصل می شود که یک شرکت بتواند از طریق ارایه کالا و خدمات با کیفیت مناسب توأم با ظاهر جذاب و مطابق پسند و سلیقه مشتریان این حس رضایت را در آنها به وجود آورد. آنچه در مجموع محصول کار یک شرکت را از کیفیت مطلوب برخوردار می سازد چگونگی استفاده بهینه از سخت افزار، نرم افزار، فن افزار و نیروی انسانی است که این مجموعه را در قالب امکانات و تجهیزات مواد اولیه، روش ها، فنون و ابزارهای مدیریتی که توسط منابع انسانی به کار می روند، می توان تحقق بخشید. برای ایجاد سیستم های بهتر و بازده خدماتی بیشتر ، مؤسسات باید افزون بر توجه به تولید کمی و افزایش آمار تولیدات آن، نگاه خود را بر پرورش انسان هایی با نیروی کار ماهرتر و بهتر متمرکز کنند. به بیان دیگر باید نیروهای کاری را پرورش داد که توانایی خلق چنین سیستم هایی را به نحو مطلوب دارا باشند. بسیاری از الگوهای مدیریتی که تاکنون پیشنهاد شده نمی توانند به تنهایی در ارتقاء کیفیت کارها و ارائه خدمات مناسب و رقابتی کارساز باشند، مگرآنکه الگوهای مدیریتی منطبق بر الگوهای فرهنگی کاربران آن تدوین گردد، زیرا اصولاً مدیریت، علمی است که با نیازهای انسان در ارتباط است. در نتیجه اگر انتظار ما ایجاد تحول و بهبود در وضعیت صنعت و خدمات به افراد باشد، باید بیش از هر چیز به اصلاح روش های مدیریتی بپردازیم. از این دیدگاه، مدیریت کیفیت را می توان مجموعه ای از تدابیر برای تولید مقرون به صرفه کالا و خدماتی که نیازهای مشتری را برطرف می سازد دانست. در واقع مدیریت کیفیت در جهت افزایش توان رقابتی به فعالیت می پردازد، با ایجاد ساختاری جدید کلیه امور را با توان بالاتر و ضایعات کمتر به اجرا در می آورد. البته باید به این نکته نیز توجه داشت که این ساختار جدید در کلیه شرکت ها، کارخانه ها و سیستم ها، با هر سطح توانی قابل اجرا باشد. اما وظیفه اصلی مدیریت کیفیت، تضمین کیفیت است، زیرا موجب می شود تا مصرف کننده دریابدکه محصولات یا خدمات ارایه شده مطابق خواست و انتظار وی است و به این ترتیب اعتماد هر چه بیشتر مشتری را می توان جلب کرد و رسیدن به این هدف یعنی تضمین کیفیت محصولات و خدمات تنها در صورتی تحقق می یابد که کلیه افراد شامل تولیدکنندگان و ارایه دهندگان خدمات (شامل کلیه پرسنل) اعم از سرپرستان قسمت های مختلف، مدیران قسمت های بالاتر و حتی بازرسان وظیفه خود را به خوبی بشناسند و آن را کامل و به نحو احسن انجام دهند. همچنین صنایع تولیدی به منظور برآوردن رضایت مشتری باید در دو جهت اقدام کنند: جنبه درون سازمانی تضمین ایجاد و حفظ کیفیت کالا بر اساس نظم درون سازمان . و جنبه برونی: تضمین کیفیت مبتنی بر قراردادهای منعقد شده با مشتریان و مصرف کنندگان. در ضمن رعایت کیفیت در زمینه فرآیند تولید و خدمات آن شامل مراحل زیر می شود: کنترل مواد اولیه جهت ساخت و بسته بندی، کنترل مواد و محصولات در حین تولید و برچسب گذاری، کنترل محصول نهایی و اطمینان از اینکه خطایی در روند تولید یک محصول رخ نداده است که در صورت بروز خطا، بخشی با عنوان بخش مدیریت و کنترل کیفیت، مسئول تأیید و یا عدم تأیید همه موارد اجرایی و خصوصیات مربوط به محصولات به لحاظ ماهیت، قدرت، کیفیت و خلوص است. شاید اگر به پیامدهای زیانبار رعایت نکردن استاندارد بیشتر دقت کنیم به اهمیت بالای آن پی می بریم. استفاده از وسایل غیر استاندارد با بالا رفتن مصرف انرژی باعث افزایش هزینه ها و یا حتی اتلاف انرژی هایی از جمله برق یا گاز می شود. همچنین استفاده از لوازم خانگی غیر استاندارد هر ساله تلفات مالی و جانی چشمگیری را به بار می آورد که می تواند موجب بروز مشکلات سنگین و زیادی شود که به صرف هزینه های کلان برای جبران آن نیاز داشته باشد. در برخی موارد خسارت ناشی از توزیع گسترده یک محصول غذایی غیر بهداشتی در جامعه فقط با پرداخت بهای کالای نامرغوب جبران نخواهد شد و حتی در مواردی جبران ناپذیر است. همچنین به نظر می رسد که استانداردسازی تنها نیاز تولید کننده و یا مصرف کننده نیست، بلکه نیاز جامعه است تا به وسیله آن در منابع انرژی از جمله برق و سوخت صرفه جوئی شود. پس با کمی تأمل می توان به این نتیجه رسید که استاندارد باید به صورت قانون برای هر جامعه ارائه شود تا تولید کننده مشتری خود را ترغیب به خرید کالاهای استاندارد نماید و فرهنگ استفاده از کالای استاندارد در جامعه چنان نهادینه شود که مصرف کنندگان هیچگاه به خرید کالای غیر استاندارد و بدون کیفیت تمایل نداشته باشند. نکته قابل اهمیت دیگری در زمینه نظام مدیریت کیفیت این است که، این نظام می کوشد با ایجاد فرصت های مناسب و با بهره گیری از فنون و نیروهای کارآمد زمینه ای را فراهم کند که بخش خصوصی بتواند با اطمینان خاطر خود را وارد عرصه رقابت کند و در عین حال بخش عمومی کار و خدمات بیشتری را با صرفه جوئی در منابع انرژی و نیروی کار ارائه دهد. در این نظام محور اصلی کار است که اگر قانون آن رعایت شود، بدون شک می توان کیفیت بازده کار را نیز تضمین شده و درخشان دانست. از این رو نظمی در روند تولید ایجاد می شود که مهم ترین حاصل آن جلب مشتری است که این خود مهم ترین قدم برای کسب بازار مناسب است. وقتی محصولی اعتماد مشتری را به خود جلب می کند، به او این اطمینان را می دهد که خواست و نیاز او در چرخه تولید مورد نظر قرار گرفته و به این ترتیب مشتری محدود به خریدار فعلی نمی شود بلکه نفرات بعدی در زنجیره تولید کالا یا خدمات را نیز در بر می گیرد وجود کالای مناسب با جلب مشتری فراوان در بازار نشان دهنده این است که تمام کسانی که در تولید و ارائه و عرضه آن نقش داشته اند، با انجام وظایف خود به بهترین نحو ممکن، به هدف خود رسیده اند و هر موفقیتی در این زمینه نشان می دهد که بستر تولید گنجایش پیشرفت را داراست و می تواند در زمینه های متفاوتی که شاید در نظر اول مهم ترین آن عامل اقتصادی باشد به رشد کشور تولید کننده خود کمک کند و در کل می توان گفت کنترل کیفیت در هر صورت نوعی کنترل است و کنترل همیشه مطلوب است و تعیین هدف، ارزیابی وضعیت، مقایسه و اقدام اصلاحی مراحلی است که در هر نوع کنترلی باید طی شود بدون شک اجرای آن لازمه موفقیت است
استاندارد ایزو کیفیت
مطابق تعریف سازمان بین المللی استاندارد (ISO) استاندارد ، مدرکی است که با اجماع تهیه می شود و توسط مقامات معینی به تصویب می رسد .« نظمی است مبتنی بر نتایج استوار علوم و فنون و تجارب بشری در کلیه رشته ها و فعالیتهای عمومی که به صورت قواعد و مقررات و به منظور ایجاد هماهنگی و وحدت و توسعه و تفاهم و تسهیل در ارتباطات ، صرفه جوئی در اقتصاد ملی، حفظ سلامت و ایمنی عمومی و گسترش مبادلات بازرگانی به کار می رود »
ساده کردن ، تعویض پذیری، تبادل افکار، ایمنی، تامین منافع مصرف کننده، رمزدار و نشاندار کردن برای تبادل بین المللی، کیفیت ، تامین منافع اجتماعی و رفع موانع تجاری را می توان از اهداف استاندارد نام برد . هدف غائی استاندارد کردن فرهم کردن وسائل زندگی راحت و خوب یرای مردم است.
سازمان بین المللی استاندارد International Organization for Standardization سال1947 تاسيس يافت. وظيفه اصلي (ISO) توسعه استاندارد كردن و فعاليت هاي مرتبط در جهان با نگرشي تسهيل كننده نسبت به تبادلات بين المشللي كالاها و خدمات, ب
هبود همكاري در محدوده علمي, فني, اطلاعاتي و فعاليت هاي اقتصادي و حمايت از توليد كننده و مصرف كننده مي باشد. سازمان بين المللي استاندارد (ISO) تدوين استانداردهاي فني و اختياري را بر عهده دارد. دامنه كار (ISO) به يك شاخه اختصاصي محدود نمي شود و شامل كليه موضوعات و رشته هاي فني به جز حوزه مهندسي برق و الكترونيك كه توسط IEC) International Electrical Commission) انجام می گیرد, مي گردد. در حال حاضر، اين سازمان بینالملی متشكل از یک شبکه از مؤسسات استاندارد ملی در 157کشور دنیا است، كه بر پایه یک مرکز در هر کشور و یک مرکز اصلی در شهر ژنو - سوئیس فعالیت میکند که وظیفه هماهنگی مراکز مختلف را برعهده دارد.
Ball Mill Series
Ball Mill Series Ball mill is a device for wet-type raw material grinding, which consists of drum, drive system and electricity cabinet. Its running mode include intermissive & continuous. Different lining & milling ball can be used for different specifications. Lining include high alumina, mid-alumina, rubber and stone; milling ball include high alumina, mid-alumina, cobble and porcelain ball.
A: medium aluminum, B: high aluminum, C: rubber, D: natural stone
Code of drive method: BM680RE→driven by reducer, BM680BE→ driven by belt
Option: inverter control, energy-saving device and soft-start safety device
|
Ball Mills
What Are These Machines and How Do They Work?

The point where the mill becomes a centrifuge is called the "Critical Speed", and ball mills usually operate at 65% to 75% of the critical speed.
Ball Mills are generally used to grind material 1/4 inch and finer, down to the particle size of 20 to 75 microns. To achieve a reasonable efficiency with ball mills, they must be operated in a closed system, with oversize material continuously being recirculated back into the mill to be reduced. Various classifiers, such as screens, spiral classifiers, cyclones and air classifiers are used for classifying the discharge from ball mills.
لاينر چیست؟
لاينر چیست؟
لاينر مي تواند از جنس سنگهاي بازالتي و سنگهاي رودخانه اي باشد. لاينر مي تواند سيليسي باشد كه اين دو حالت دارد اول سنگ سيليسي كه خارجي ها توليد مي كنند و ديگر سنگ كوارتزيت تراشيده شده باشد. لاينر مي تواند استئاتيتي باشد يا چيني high alamina باشد و نهايتا لاينر مي تواند آلومينايي باشد. بدنه هاي آلوبيتي بيش از %99 آلومينا دارد و از همه مهم تر لاينر مي تواند لاستيكي باشد. سنگ هاي بازالت را به تيشه به صورت مكعب مستطيل در مي آورند سيليسي ها هم به همين صورت است.
چيني هاي high alamina را بار اول در ايران مقره سازي توليد كرد. تا سال 76 گلوله هاي آلومينايي تماماً از خارج(هند) وارد مي شد. معروف ترين مارك گلوله اي آلوبيتي هستند و در سال 76 شركت احيا اين گلوله ها را توليد نمود(سراميكاي صنعتي اردكان) دماي پخت 1600درجه و از نوع پرسي ايزواستاتيك.
تمام لاينر هاي گفته شده بجز لاستيكي توسط بتن ساخته شده از سيمان سفيد به ديواره بالميل نصب مي شوند. ضخامت لاينر بازالتي حدود 30سانتي متر يعني حدود 60سانتي متر از ضخامت بالميل را اشغال مي كند. ضخامت لاينرهاي سيليسي و استئاتيتي حدود 20سانتي متر يعني حدود 40سانتي متر از قطر بالميل را اشغال مي كنند. ضخامت لاينر هاي چيني high alamina حدود 15سانتي متر و حدود 30سانتي متر از قطر داخلي بالميل را اشغال مي كنند. اين لاينر ها توسط بتون سيمان سفيد اعمال مي شوند. سيمان را با ماسه سيليسي خيلي مرغوب بتن كرده و سنگها را توسط بتن به ديواره بالميل مي چسبانند. نصب لاينر داخلي بالميل كه از جنس بازالتي، سيليسي و ... حدود يك ماه تا 45روز طول مي كشد. بدترين حالت اين است كه لاينر قبلي كه فرسوده شده بخواهند بريزند از بيرون با پتك به بدنه بالميل مي كوبند تا به آن ها تنش وارد شده با تيشه و قلم در و ديوار بالميل را تميز مي كنند. ابتدا قاعده هاي بالميل را مي چينند و سپس سطح جانبي را مي چينند.
هنكاميكه كار تمام شد گيرش سيمان با گذشت زمان افزايش مي يابد يكي دو روز اول آب داخل بالميل پاشيده و درب آن را مي بنديم و پس از 3-2روز مي توانيم داخل آن را پر از آب كنيم اما به هيچ عنوان تا يك هفته گلوله وارد بالميل نمي ريزيم تا گيرش كامل شود وگرنه سنگها مي ريزد. در شارژ اول حدود 6-5 ساعت با گلوله بالميل كار مي كند و در و ديوارش تميز مي شود. در ايده آل ترين حالت يك ماه بالميل خاموش مي شود تا لاينر عوض شود اما ژاپني ها آمده اند از لاينرهاي لاستيكي حدود 30-20 سال پيش استفاده كردند. از نظر قيمتي سنگ بازالت از همه ارزانتر و سيليسي و استئاتيتي از بازالت بيشتر. چيني high alamina بازدهي كمتري از سيليسي و استئاتيتي كمتر است.
آلومينايي ها از موارد فوق بازدهي بيشتر داشته اما قيمتش از آنها گران تر است. لاينرهاي لاستيكي از همه گرانتر هستند منتها ضخامت لاينر لاستيكي حدود 5 سانتي متر است بنابراين حدود 10سانتي متر ار قطر بالميل را اشغال مي كنند.
پس كمترين حجم اشغالي بالميل وقتي است كه ما از لاينر لاستيكي استفاده كنيم پس حجم بارگيري و حجم محفظه داخلي افزايش مي يابد. علاوه بر اينكه لاينرهاي لاستيكي از لاينرهاي سراميكي بسيار سبكتر هستند. نصب لاينر لاستيكي كه به صورت ورق هاي لاستيكي به عرض يك متر و طول دو متر است بسيار سريع و در حدود دو روز است. مزيت ديگر اين لاينرها زمان سايش را كوتاه مي كند.
همه لاينرها همه جا مورد استفاده قرار مي گيرند فقط لاينر لاستيكي براي لعاب مورد استفاده قرار نمي گيرد.
از آنجائيكه تعويض لاينر زمانبر و دشوار است جنس گلوله از جنس لاينر و يا اندكي با سختي پائين تر و كمتر از سختي لاينر انتخاب مي شود
شارژ بالميل
هنگام شارژ بالميل بخصوص در مورد مواد خيلي پلاستيك مثل بنتونيت، شارژ آب و مواد بايد توام صورت گيرد. از دريچه بزرگي مواد و آب به داخل بالميل شارژ مي شود حد مجاز شارژ بالميل موقعي است كه حدود يك چهارم از فضاي كل بالميل خالي باشد. اگر بيش از بالميل را شارژ كنيم و ميزان فضاي خالي بالميل كاهش يابد راندمان سايش دچار افت و كاهش خواهد شد.
ميزان حجمي كه از بالميل در اختيار ما براي شارژ آب و خاك وجود دارد شامل دو قسمت مي شود حجم روي گلوله ها تا جائيكه حدود يك چهارم حجم بالميل خالي بماند و قسمت ديگر فضاي خالي بين گلوله هاست.
عملاً حين سايش در فرآيند آسياب كردن با چرخش بالميل گلوله ها تا يك ارتفاعي صعود كرده و سپس سقوط مي كنند. در اثر سقوط گلوله مواد اوليه مورد سايش ضربه مي خورد. ضربه ناشي از سقوط گلوله مواد را خرد نموده و سايش مي دهد.
از دوران دبيرستان قانون ضربه را بخاطر داريد:
FT=MV
در واقع اينجا جرم گلوله ضرب در سرعت گلوله مي شود.
هر چه ويسكوزيته دوغاب بالاتر باشد در واقع هنگام سقوط گلوله در دوغاب سرعت گلوله دچار كاهش بيشتري مي شود و آن منتج به كاهش ميزان ضربه خواهد شد و لذا بازدهي سايش را كاهش مي دهد لذا يكي از تاثيرات مفيد روانسازي مناسب كاهش زمان آسياب كردن است. در اين راستا از جمله نكاتي را كه مي توانيم رعايت كنيم و در حال حاضر در كارخانجات رعايت نمي شود اين است كه ابتدا مواد غير پلاستيك را در بالميل شارژ مي كنيم يعني خاكهاي سيليسي و فلدسپاتي را در ابتدا شارژ و پس از حدود 4-3 ساعت كه مواد اوليه سخت سايش يافتند مواد پلاستيك را شارژ مي كنيم البته ممكن است مدت زمان سايش برايمواد پلاستيك حتي در حد 3-2 ساعت كافي باشد. خاكهاي پيروفيليتي، ايليتي و كلاً سه لايه اي ها سختي بالايي ندارند و سايش آنها زمانبر نخواهد بود. در اينجا لازم است نكته اي را تذكر داد باز كردن درب بالميل اصولا مسأله اي دشوار است در صورت گير كردن دريچه بالميل ممكن است 2ساعت به طول انجامد. بستن دريچه نيز حدود يك ربع طول مي كشد.
اگر فقط مواد شارژ شده مواد سخت باشند هنگاميكه بالميل را خاموش مي كنيم تا مواد نرم و پلاستيك را بارگيري كنيم آن گاه در اين مدت زمان بارگيري مواد سخت ته نشين شده به نحويكه گرانيگاه بالميل مقداري پائين مي رود و هنگام راه اندازي موتور و گيربكس زير بار نرفته و بالميل كار نمي كند.
در اين نوع شارژ بنتونيت را اول شارژ مي كنند چرا؟
آب بر روي سطح ذرات رسي توزيع مي شود اما در مورد بنتونيت علاوه بر سطح آب بين طبقات سه لايه اي نيز نفوذ مي كرد پس براي اينكه بتوانيم تاثير پلاستيسيته بنتونيت را در دوغاب ببينيم بايد فرصت دهيم تا خوب با آب مخلوط و آب فيما بين طبقات سه لايه اي بنتونيت نفوذ كند.
در بدنه هاي كف اصولاً بنتونيت %5 است و اصولاً حدود %2-1 مي باشد. در بدنه هاي ارتن ور ميزان بنتونيت به حدود %8-7 هم مي رسد. اصولاً حضور بنتونيت روانسازي را سخت مي كند. گل ريزي اسپرس را هم افزايش مي دهد.
در مورد تخليه بالميل يك دريچه و يك سوراخ هوا وجود دارد. پيچ هواي بالميل هاي بزرگ بر روي سطح جانبي بالميل و دقيقاً مقابل دريچه بالميل تعبيه شده است.
تذكر:
قبل از بازكردن دريچه ابتدا پيچ هوا را باز كنيد. هنگام باز كردن پيچ هوا دست و صورتتان مقابل آن نباشد. گازهمراه مقاديري مواد با فشار بسيار بالا خارج مي شود حتي امكان كور كردن چشم را بطور بسيار قوي دارد. موقع باز كردن پيچ هوا، پيچ بايد بالا باشد.
اگر هواي اضافي را تخليه نكنيم در بالميل اصولاً سر جاي خود گير كرده است در اكثر موارد درب بالميل را با ديلم باز مي كنند، دريچه پرت مي شود و بسيار خطرناك است. اصولاً هنگام تخليه بالميل مقداري از دوغاب به جداره بالميل و گلوله ها چسبيده و تخليه نمي شود. اين مسأله در مورد دوغابهاي تيسكوتروپ و نيز مواقعي كه ويسكوزيته بالا داشته باشيم ديده خواهد شد.
براي تخليه ته مانده دوغاب بالميل مقداري آب به داخل بالميل ريخته و دريچه را مي بندند بالمیل حدود 10دور مي زند و سپس تخليه مي كنند. مثلاً در بالميل 40تني حدود 1تن دوغاب باقي مي ماند(پس از تخليه).
لطفاً برای بهبود ویلاگ نظرات و پیشنهادات و سوالات خود را در قسمت نظرهای وبلاگ یا ایمیل اینجانب ارائه دهید. متشکرم
شارژ بالميل
هنگام شارژ بالميل بخصوص در مورد مواد خيلي پلاستيك مثل بنتونيت، شارژ آب و مواد بايد توام صورت گيرد. از دريچه بزرگي مواد و آب به داخل بالميل شارژ مي شود حد مجاز شارژ بالميل موقعي است كه حدود يك چهارم از فضاي كل بالميل خالي باشد. اگر بيش از بالميل را شارژ كنيم و ميزان فضاي خالي بالميل كاهش يابد راندمان سايش دچار افت و كاهش خواهد شد.
ميزان حجمي كه از بالميل در اختيار ما براي شارژ آب و خاك وجود دارد شامل دو قسمت مي شود حجم روي گلوله ها تا جائيكه حدود يك چهارم حجم بالميل خالي بماند و قسمت ديگر فضاي خالي بين گلوله هاست.
عملاً حين سايش در فرآيند آسياب كردن با چرخش بالميل گلوله ها تا يك ارتفاعي صعود كرده و سپس سقوط مي كنند. در اثر سقوط گلوله مواد اوليه مورد سايش ضربه مي خورد. ضربه ناشي از سقوط گلوله مواد را خرد نموده و سايش مي دهد.
از دوران دبيرستان قانون ضربه را بخاطر داريد:
FT=MV
در واقع اينجا جرم گلوله ضرب در سرعت گلوله مي شود.
هر چه ويسكوزيته دوغاب بالاتر باشد در واقع هنگام سقوط گلوله در دوغاب سرعت گلوله دچار كاهش بيشتري مي شود و آن منتج به كاهش ميزان ضربه خواهد شد و لذا بازدهي سايش را كاهش مي دهد لذا يكي از تاثيرات مفيد روانسازي مناسب كاهش زمان آسياب كردن است. در اين راستا از جمله نكاتي را كه مي توانيم رعايت كنيم و در حال حاضر در كارخانجات رعايت نمي شود اين است كه ابتدا مواد غير پلاستيك را در بالميل شارژ مي كنيم يعني خاكهاي سيليسي و فلدسپاتي را در ابتدا شارژ و پس از حدود 4-3 ساعت كه مواد اوليه سخت سايش يافتند مواد پلاستيك را شارژ مي كنيم البته ممكن است مدت زمان سايش برايمواد پلاستيك حتي در حد 3-2 ساعت كافي باشد. خاكهاي پيروفيليتي، ايليتي و كلاً سه لايه اي ها سختي بالايي ندارند و سايش آنها زمانبر نخواهد بود. در اينجا لازم است نكته اي را تذكر داد باز كردن درب بالميل اصولا مسأله اي دشوار است در صورت گير كردن دريچه بالميل ممكن است 2ساعت به طول انجامد. بستن دريچه نيز حدود يك ربع طول مي كشد.
اگر فقط مواد شارژ شده مواد سخت باشند هنگاميكه بالميل را خاموش مي كنيم تا مواد نرم و پلاستيك را بارگيري كنيم آن گاه در اين مدت زمان بارگيري مواد سخت ته نشين شده به نحويكه گرانيگاه بالميل مقداري پائين مي رود و هنگام راه اندازي موتور و گيربكس زير بار نرفته و بالميل كار نمي كند.
در اين نوع شارژ بنتونيت را اول شارژ مي كنند چرا؟
آب بر روي سطح ذرات رسي توزيع مي شود اما در مورد بنتونيت علاوه بر سطح آب بين طبقات سه لايه اي نيز نفوذ مي كرد پس براي اينكه بتوانيم تاثير پلاستيسيته بنتونيت را در دوغاب ببينيم بايد فرصت دهيم تا خوب با آب مخلوط و آب فيما بين طبقات سه لايه اي بنتونيت نفوذ كند.
در بدنه هاي كف اصولاً بنتونيت %5 است و اصولاً حدود %2-1 مي باشد. در بدنه هاي ارتن ور ميزان بنتونيت به حدود %8-7 هم مي رسد. اصولاً حضور بنتونيت روانسازي را سخت مي كند. گل ريزي اسپرس را هم افزايش مي دهد.
در مورد تخليه بالميل يك دريچه و يك سوراخ هوا وجود دارد. پيچ هواي بالميل هاي بزرگ بر روي سطح جانبي بالميل و دقيقاً مقابل دريچه بالميل تعبيه شده است.
تذكر:
قبل از بازكردن دريچه ابتدا پيچ هوا را باز كنيد. هنگام باز كردن پيچ هوا دست و صورتتان مقابل آن نباشد. گازهمراه مقاديري مواد با فشار بسيار بالا خارج مي شود حتي امكان كور كردن چشم را بطور بسيار قوي دارد. موقع باز كردن پيچ هوا، پيچ بايد بالا باشد.
اگر هواي اضافي را تخليه نكنيم در بالميل اصولاً سر جاي خود گير كرده است در اكثر موارد درب بالميل را با ديلم باز مي كنند، دريچه پرت مي شود و بسيار خطرناك است. اصولاً هنگام تخليه بالميل مقداري از دوغاب به جداره بالميل و گلوله ها چسبيده و تخليه نمي شود. اين مسأله در مورد دوغابهاي تيسكوتروپ و نيز مواقعي كه ويسكوزيته بالا داشته باشيم ديده خواهد شد.
براي تخليه ته مانده دوغاب بالميل مقداري آب به داخل بالميل ريخته و دريچه را مي بندند بالمیل حدود 10دور مي زند و سپس تخليه مي كنند. مثلاً در بالميل 40تني حدود 1تن دوغاب باقي مي ماند(پس از تخليه).
لطفاً برای بهبود ویلاگ نظرات و پیشنهادات و سوالات خود را در قسمت نظرهای وبلاگ یا ایمیل اینجانب ارائه دهید. متشکرم
گلوله و نقش آن در بالمیل
گلوله و نقش آن در بالمیل
در مورد گلوله ها اندازه قطر گلوله ها اهميت دارد. قديم گلوله ها را تك سايز مي گرفتند بعدها در سه سايز درشت، متوسط و كوچك شارژ مي كردند. اندازه گلوله ها و روانسازي دوغاب و شارژ مناسب بر راندمان بالميل فوق العاده موثر است. روشي كه چند سال پيش بيشتر توصيه مي شد كه %25 درشت، %50 متوسط و %25 ريز مي ريختند و چيزي كه الان توصيه مي كنند گلوله ها را در سايزهاي بسيار متنوع يعني مثلاً در هفت سايز به بالميل شارژ مي كنند و زمان سايش مي تواند تا حدود 6ساعت كاهش يابد. در مورد گلوله يك بحث سايز داريم نسبت قطر گلوله به قطر ذره مورد سايش اگر 1/90 باشد بهترين بازدهي را داريم . گلوله هاي بزرگ در ابتداي سايش نقش خرد كردن ذرات بزرگ را دارند. هر چه ذرات ريزتر مي شوند نقش موثر سايش گلوله اي بزرگ كمتر و نقش موثر سايش به گلوله هاي كوچكتر محول مي شود. اصولاً اگر اندازه بالميل بزرگ شود دو روش انتخاب مي كنند. اگر سختي آب بالميل كمتر شود روانسازي دوغاب بهتر شده و راندمان بالاتر خواهد رفت. اگر زبره بالا باشد زمان سايش را بالا مي برند ولي اگر زبره پائين باشد، زبره بالا و پائين را با هم بالميل تا زبره استاندارد بدست آيد. بعضي از بالميل ها سنگ ساز مي شوند. قاعدتاً توقع داريم با كاركردن بالميل و فرسايش گلوله ها و كوچك شدن اندازه گلوله ها، سطح گلوله ها از داخل بالميل پائين تر رود يعني ارتفاع گلوله ها در بالميل مثلاً كمتر از نصف شود. از آنجايي كه در برخي بالميل ها بجاي كمتر شدن، گاهاً سطح گلوله ها بالاتر مي رود اين مشكل از آنجاست كه برخي از خاكها در داخل خود قلوه سنگهاي كوارتزيت دارند كه در بالميل سائيده نمي شوند بلكه بصورت ذراتي در بالميل باقي مي مانند به اين فرايند فرايند سنگ سازي بالميل گويند. اصولاً حدود %55-50 از حجم بالميل را گلوله مي ريزند. ميزان شارژ بالميل هم حداقل بايد به اندازه اي باشد كه فضاي خالي بين گلوله ها پر شود چرا كه در غير اينصورت گلوله ها بجاي مواد همديگر را مي سايند. هر چه دانسيته گلوله بالاتر باشد، راندمان بالميل را افزايش مي دهد. تعبير ساده مسأله به اين فرم است كه گلوله اي با قطر 3سانتي متر با دانسيته 6/2گرم بر سانتي متر مكعب وزنش سبكتر از گلوله 3سانتي متري آلومينايي با دانسيته 5/3 گرم بر سانتي متر مكعب است. گلوله 3سانتي متري آلومينايي سنگينتر است پس هنگام سقوط mv بيشتر بنابراين ft بيشتري دارد بنابراين ضربه بيشتر و بنابراين قدرت خورندگي و سايندگي بيشتري دارد. لطفاً برای بهبود ویلاگ نظرات و پیشنهادات و سوالات خود را در قسمت نظرهای وبلاگ یا ایمیل اینجانب ارائه دهید. متشکرم
بالمیل های مداوم (Continous Ballmill)
آشنایی با صنعت سرامیک و گرانیت و مسایل موجود در این صنعت
بالمیل های مداوم (Continous Ballmill)
رقابت نزدیک و تنگاتنگ شرکت های تولید کننده کاشی همواره بر تولید پیشرفته ترین تجهیزات و بالاترین فناوری تولید اصرار داشته است. در این میان شرکت های سازنده ماشین آلات صنعت سرامیک نقش بسیار مهمی در رشد و بالندگی این صنعت داشته اند. هم اکنون سرمایه گذاران و مدیران شرکت های تولیدی با تجهیز کارخانجات خود با جدیدترین فناوری روز دنیا سعی در تولید محصولی بی رقیب در عرصه های بین المللی دارند. استفاده از این ماشین آلات نه تنها در بهبود کیفی محصول تاثیر می گذارد بلکه از نظر کمی نیز شاهد جهشی بی نظیر در میزان تولیدات خواهیم بود.
از جدیدترین ماشین آلات تولید شده می توان به بالمیل های مداوم اشاره کرد.تا چند سال قبل تمام کارخانجات تولیدی کاشی سرامیکی جهت سایش مواد اولیه مصرفی خود از بالمیل ها غیر مداوم استفاده می کردند و مشکلات کوچک و بزرگی که همواره در حین پروسه سایش بوجود می آمد و گاهی اوقات خسارات جبران ناپذیری را به شرکت های تولیدی وارد می آورد سازندگان ماشین آلات این صنعت را بر ان داشت تا با استفاده از فناوری نوین و سیستم های کنترلی اتوماتیک، تولید بالمیل های مداوم را در پیش بگیرند.
در بالمیل های مداوم بر خلاف غیر مداوم مرسوم شارژ مواد اولیه، گلوله های بالمیل، آب و مواد اضافه شونده به صورت مداوم و همزمان با سایش مواد صورت می گیرد. ویژگی مهم و بارز این بالمیل ها نسبت به بالمیل های غیر مداوم (پریودی) راندمان بالای تولید آنهاست که در نتیجه هزینه های تولید بسیار کاهش یافته و قیمت تمام شده محصول نیز به مراتب کمتر خواهد شد. از دیگر امتیازات این بالمیل می توان به کیفیت بالای مواد آسیاب شده اشاره کرد.
مزیت های این بالمیل ها را به طور خلاصه می توان چنین ذکر کرد:
*زمان سایش کوتاه
*کیفیت بهتر و بالاتر دوغاب
*انجام عملیات سایش به صورت اتوماتیک
*تعداد اپراتور و کارگر کمتر
*استفاده از فضای کمتر
*بهینه سازی مصرف انرژی
مشاهده می کنید که عوامل فوق تا چه حد بالایی ب راندمان تولید و در نتیجه قیمت تمام شده نهایی تاثیر می گذارند.
در بالمیل های غیر مداوم بعد از گذشت زمان خاص جهت چرخش بالميل ها را عوض می کنند زیرا لیفتر های سائیده شده و با تعویض جهت چرخش عمل سایش همچنان با کیفیت قبلی انجام می شود اما در بالمیل های غیر مداوم به دلیل مسایل مکانیکی نمی توان جهت چرخش بالمیل را عوض کرد.
در صد گلوله های ورودی به بالمیل مطابق زیر محاسبه می شود:
20 درصد درشت (100-80 میلیمتر)
40 درصد متوسط (6-40 میلیمتر)
40 درصد ریز (50-30 میلیمتر)
مقادیر ذکر شده در بالا مقادیر ثابت و همیشگی نیستند بلکه در مواردی نحوه شارژ بالمیل را به صورت زیر نیز مفید دانسته اند.
25 درصد درشت
50 درصد متوسط
25 درصد ریز
در مواردی که خاک مورد استفاده دارای ذرات درشت نباشد میتوان از گلوله های درشت صرف نظر کرده و از 60 درصد گلوله متوسط و 40 درصد گلوله ریز استفاده می شود.
جنس گلوله های بالمیل انواع مختلفی دارد اما نوع آلومینایی برای تهیه محصولات کاشی کف و دیوار مناسب تر از سایر موارد ذکر می شود. در صورت استفاده از انواع گلوله مانند گلوله های سیلیسی نمی توان به زبره مناسب دوغاب دست یافت.
اندازه گلوله های آلومینایی که به صورت مصنوعی ساخته می شوند استاندارد بوده و به قرار زیر می باشد:
1.25-1.5-1.75-2-2.25 بر حسب اینچ
بالمیل های مداوم به سه دسته عمده تقسیم بندی شده است که در زیر به تشریح خصوصیات هر نوع به طور جداگانه خواهیم پرداخت.
انواع بالمیل های مداوم:
*بالمیل های تک محفظه
*بالمیل های دو محفظه
*بالمیل های سه محفظه
نوع تک محفظه ای این بالمیل ها علاوه بر شکل استوانه ای می تواند به صورت مخروطی نیز ساخته شود. در این نوع بالمیل، گلوله ها و مواد اولیه همزمان شارژ می شوند. در بالمیل های مداوم و تک محفظه ای برای بهتر انجام شدن عملیات سایش، بر روی بدنه بالمیل حداره های لاستیکی مخصوصی به نام لاینر (لیفتر) نصب شده است که این جداره ها عمل تفکیک گلوله ها و در نتیجه بیشتر و بهتر مواد را بر عهده دارند. این لاینر ها به صورت مورب بر روی بدنه نصب می شوند.
در بالمیل های دو محفظه ای، محفظه اول عمل خردایش را انجام می دهد و محفظه دوم عمل سایش را انجام می دهد. ویژگی این نوع بالمیل ها شارژ همزمان گلوله های بالمیل در حین پروسه سایش است.
در بالمیل های سه محفظه ای با توجه به اینکه هر محفظه شامل دامنه اندازه خاصی از گلوله می باشد نمی توان شارژ همزمان گلوله را در حین سایش داشت. در این نوع از بالمیل ها محل خاصی را برای شارژ گلوله در نظر می گیرند و معمولاً هفته ای یکبار عملیات شارژ متوقف شده و بالمیل شارژ می شود.
در بالمیل های سه محفظه ای محفظه اول شامل گلوله های درشت، محفظه دوم شامل گلوله های متوسط و محفظه سوم شامل گلوله های ریز می شود.
در بالمیل های مداوم پس از اتمام مرحله سایش، مواد بر روی سرند مخصوص تخلیه شده و زبره آن اندازه گیری می شود و بعد دوغاب آماده شده وارد حوضچه های ذخیره دوغاب می شود. حوضچه های ذخیره دوغاب گنجایش میزان زیادی دوغاب را دارند (در حدود پنج الی شش بالمیل). دلیل این حجم زیاد ذخیره را هموژن شدن دوغاب ذکر می کنند تا اگر زبره یکی از بالمیل ها با زبره بالمیل دیگر اندکی تفاوت داشته باشد در اثر مخلوط شدن با دیگر دوغاب ها به زبره ثابت و یکنواختی برسیم.
همانطور که عنوان شد دوغاب در هنگام ورود به حوضچه های ذخیره دوغاب از سرندهایی عبور می کنند تا ناخالصی ها و ذرات درشت تر دوغاب از ان جدا شود. میزان ناخالصی باقیمانده بر روی سرند ملاکی از کنترل سیستماتیک توزین محسوب می شود.
دوغاب درون حوضچه ها مدت زمانی را سپری می کنند (حداقل 12 ساعت و بیشتر) تا هموژن شوند و همچنین در اثر گذشت زمان پلاستیسیته رس ها افزایش یابد. سپس این دوغاب وارد تانک های ذخیره دوغاب شده که این تانک ها ظرفیت ذخیره بالایی ندارند. قبل از ورود دوغاب به تانک نیز الک ویبره قرار داده شده است تا هیچ ناخاصی نتواند وارد اسپری شده و باعث گرفتگی نازل های اسپری درایر نشود.
این الک ها معمولاً دو طبقه هستند. چشمه های طبقه اول در حدود پنج میلیمتر و چشمه های طبقه دوم در حدود 0.13 میلیمتر است. چشمه های الک دوم ریزتر از چشمه های الک اول بوده تا عمل جداسازی ناخالصی ها از دوغاب با بالاترین کیفیت ممکن انجام شود
نکاتي در مورد گلوله در بالميلها:
نکاتي در مورد گلوله در بالميلها:
هر چه دانسيته گلوله بيشتر باشد انرژي حجم مشخصي از گلوله بيشتر شده و در نتيجه عمل آسياب بهتر بوده و راندمان بالا مي رود.
ميزان گلوله: معمولاً براي دست يافتن به راندمان بالا بايستي 55-50 درصد از قطر بالميل را گلوله ريخت.
نوع گلوله پرسلاني با دانسيته بالا پرسلاني با دانسيته پائين آلومينا
دانسيته (gr/cm2) 2.7 2.4 3.4
حجم حقيقي 33-30% 33-30% 33-30%
وزن بارگيري (Kg) 900-810 800-720 1120-1020
روش محاسبه کلاسيک گلوله: 2/حجم بالميل (ليتر) = وزن گلوله (کيلوگرم)
نسبت قطر گلوله به قطر مواد اوليه شارژ شده 9 به 1 است. (در بهترين حالت)
مقدار مواد اوليه اي که بايست شارژ کرد : حداقل آن برابر با فضاي خالي بين گلوله ها ست که برابر با 22% مي باشد و ماکزيمم آن آنقدر است که در نهايت 25% فضاي خالي بالاي گلوله خالي بماند که برابر با 40% مي باشد.
هر چه مواد شارژ شده بيشتر باشد راندمان بالاتر رفته ولي فرسايش گلوله ها نيز بيشتر مي شود.
بالمیل کانتینیوس
بالمیل کانتینیوس
MMC mills have been designed and sized to use either silica or alumina grinding media, thus providing maximum freedom of choice in accordance with the materials to be processed and the opportunities offered by the market.
Continuous passage of slip from one grinding chamber to another is ensured by specially designed grills and diaphragms, which introduce the material into the connection fittings.
These fittings allow:
- automatic replacement of grinding pebbles in every grinding chamber
- introduction of materials or additives during the intermediate phases of the process for more precise control of homogeneity and the characteristics of each product type.
The material is fed by a worm screw with a wear-resistant lining on the feed surfaces.
To reduce the risk of high quality products being contaminated by ferrous metals, SACMI can provide special feed solutions that involve lining the worm with alumina.
بالميل كانتينيوس
بالميل كانتينيوس براي سايش تر مخلوط مواد سراميكي طراحي شده است. روند كاري آن به صورت اتوماتيك مي باشد. بالميل در انواع مختلفي وجود دارد: همراه با سه محفظه و يك لنت لاستيكي مرسوم و يا همراه با يكي يا دوتا محفظه و لنتهاي جداكننده. آخرين توليدات به دليل اندازه شان به مخازن مواد واسطه ساينده داراي سطوح كم شيب وبالابر هاي لاستيكي تقسيم شده است .زماني كه بالميل با مقدار مواد زيادي در حال چرخش است مواد در راستاي محور بالميل به طرف مخازن انتهاي بالميل بر حسب زاويه وميل فشار مي آورند . اين فرايند اتوماتيك منجر ميشود كه مواد (از بزرگ به كوچك) در داخل سيلندر در حال گردش از ورودي تغذيه كننده به سمت محل تخليه دوغاب در انتها تقسيم شوند.
منبع: کاتالوگ دستگاه
بالمیل کانتینیوس
MMC mills have been designed and sized to use either silica or alumina grinding media, thus providing maximum freedom of choice in accordance with the materials to be processed and the opportunities offered by the market.
Continuous passage of slip from one grinding chamber to another is ensured by specially designed grills and diaphragms, which introduce the material into the connection fittings.
These fittings allow:
- automatic replacement of grinding pebbles in every grinding chamber
- introduction of materials or additives during the intermediate phases of the process for more precise control of homogeneity and the characteristics of each product type.
The material is fed by a worm screw with a wear-resistant lining on the feed surfaces.
To reduce the risk of high quality products being contaminated by ferrous metals, SACMI can provide special feed solutions that involve lining the worm with alumina.