زوج شیشهگر، در قاب هنر شیشهای تبریز/ همجوشی ذوق و اندیشه
شیشه صنعت تاریخی 3000 ساله ایران است اما هنر همجوشی شیشه هنری نوین در تبریز است که حاصل هماهنگی و کنار هم قرار گرفتن تکههای شیشه و فلز و امثال آن است به شکلی که بعد از پخت، ترک برندارد و ویژگیهای کامل یک اثر هنری را داشته باشد.
به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، روز جهانی صنایع دستی روزی که نام و معنایش با رزق و روزی میلیونها نفر در سراسر جهان گره خورده است.
اما اینکه چرا در ایران با توجه به وجود گونههای مختلف و بسیار متنوع این هنر صنعتی، هنوز شغلی با درآمد مطمئن و روبه رشد محسوب نمیشود، سئوالی است که باید آن را ریشهیابی و مشکلات بر سر راه را مرتفع کرد؛ تا هم زمینه معرفی فرهنگ و هنر کشورمان بیش از پیش را فراهم سازد و هم موجب ورود جوانان علاقمند به این حوزه شده و از نابودی گونههای کمتر شناخته شده صنایع دستی و هنرهای سنتی جلوگیری کند.
شیشهگری دستی حرفهای در ایران حداقل به 3000 سال قبل باز میگردد. در طی دورانها و در مناطق گوناگون ایران، این هنر - صنعت تکامل مخصوص خود را پیدا کرده است.
با بروز دوران صنعتی و ماشینی، شیشه در مقیاس و انواع مختلف و با کاربردهای خانگی و صنعتی تولید میگردد.هنر شیشهگری یکی از قدیمیترین صنایعی است که بشر به آن اشتغال داشته است.
کاوشهای باستان شناسی مارلیک هنسلودشوش رواج شیشهگری در ایران باستان (عهد هخامنشی ) را به اثبات میرساند.
با ظهور اسلام اکثر شیشه و بلورسازان ایرانی به دمشق و حلب در سوریه کوچ کردند. در این مقطع از تاریخ شیشهگری علاوه بر تغییر کلی فرم شیشه، نقاشی و خطاطی بر روی شیشه با رنگهای کورهای و لعابهای رنگی متداول شد و نوعی شیشه که اصطلاحاً مینایی نامیده میشود پا به عرصه وجود گذاشت. دوره سلجوقی ( قرن 5 و 6هـ ) نخستین دوره شکوفایی شیشه گری در ایران محسوب میشود.
بعدها با روی کار آمدن سلسله صفوی و توجه خاص به این رشته، کارگاههای شیشهگری در اصفهان و شیراز ساخته شد و هنرمندان، تحت تعلیم تعدادی از بلورسازان ونیزی {ایتالیایی} قرار گرفتند.
شیشهسازی دستی یا آنچه که به همجوشی شیشه معروف شده است، هنری است حاصل هماهنگی و کنار هم قرار گرفتن تکههای شیشه و فلز و امثال آن، به شکلی که بعد از پخت، ترک برندارد و ویژگیهای کامل یک اثر هنری را داشته باشد. اکنون گروهی از جوانان شهر تبریز با کوله باری 7 ساله از تجربه و آزمون و خطا، درکار تولید و عرضه این محصول هنری و کاربردی هستند.
به همین منظور و به بهانه روز جهانی صنایع دستی و مراسم هفته ملی صنایع دستی، مسائل تخصصی و مشکلات حوزه صنایع دستی در گفتگو با هنرمندان، صاحب نظران، پژوهشگران و افراد مرتبط مطرح و پیگیری میشود.
***
لیلا صادق الوعد و محمد فرج پور زوج هنرمندی هستند که علاوه بر دارا بودن مدرک تحصیلی کارشناسی در زمینه صنایع دستی، دوره تخصصی خود را در زمینه شیشهسازی دستی طی کرده و امروز جزو افراد موفق در زمینه کاری خودشان هستند.
لیلا صادق الوعد متولد آبان 62 در تبریز بوده و در سال 83 به عنوان دانشجوی رشته صنایع دستی در دانشگاه پیام نور تبریز مشغول به تحصیل شده است.
تحصیلات دانشگاهی را با گرایش همجوشی شیشه در سال 87 به پایان رسانده. وی از حدود سال 86 به همراه همسر و همکلاسیاش محمد فرجپور پس از تاسیس شرکت صنایع دستی پارینه با هدف تولید شیشههای دست ساز در دو بخش ظروف و جامهای دکوراسیونی در این زمینه مشغول به کار حرفهای شده است.
صادق الوعد در زمینههای مختلف هنری اعم از گرافیک، طراحی دکوراسیون، عکاسی و طراحی فعالیت داشته است و تمام اینها را زمینههایی برای بهبود کیفی فعالیتهایش در زمینه شیشهسازی میداند. او به همراه شرکت صنایع دستی پارینه در نمایشگاه سراسری تبریز 86 و 90 – نمایشگاه تخصصی آبگینه همدان 89- نمایشگاههای نوروزی و تابستانی عرضه صنایع دستی در تبریز (5 سال پیاپی) - زنجان- زاهدان- تهران و ... شرکت داشته و این هنرصنعت ارزشمند را به سراسر ایران معرفی نموده است. وی از سال 90 در برهههای زمانی مختلف اقدام به تدریس عملی رشتههای مرتبط با شیشه نموده و در حال حاضر در سمت طراح و ناظر تولید شرکت صنایع دستی پارینه مشغول به کار است.
همچنین محمد فرجپور در سال 1360 در خانوادهای که با هنر بیگانه نبود متولد شد. پدرش فارغالتحصیل هنرستان هنرهای زیبای میرک تبریز بود و وجود زمینههای ابتدایی فعالیت هنری در خانواده مانند ملزومات نقاشی، آپارات خانگی ، دوربین، ادوات موسیقی و غیره باعث شد علاقه و فعالیت وی به حوزههای هنری پررنگتر شود. او در سال 83 به عنوان دانشجوی رشته تازه تاسیس صنایع دستی دانشگاه پیام نور تبریز پذیرفته شد و در زمان تحصیل از طریق یکی از دانشجویان سال بالایی با نام و ویژگیهای هنر جدیدی به نام «فیوزینگ شیشه» آشنا شد.
در آن سالها به دلیل ناشناخته بودن این هنر در ایران، از طریق مطالعه منابع اینترنتی خارجی با اصول ابتدایی این هنر آشنا گشت و بعدها به همراه چند نفر از دانشجویان دیگر و با راضی کردن مسئولین دانشگاهی، گرایش تخصصی شیشه را در کارگاه استاد حایری در شهرستان اهر سپری کرد.
وی در سال 86 به اتفاق چند تن از دوستان، شرکت صنایع دستی پارینه را تاسیس کرد. دستاوردهای کوچک دوران تحصیل و همکاری و فعالیتهای جنبی با انجمن دانشجویی دانشگاه و نیز نوین بودن این هنر توفیقی شد برای تسریع در ارتباط با بازار و نهادهای مربوطه، و بدین سبب شرکت نوپای پارینه با سرعتی خوب جای خود را میان تولیدکنندگان صنایع دستی استان و همچنین علاقمندان به آثار دستساز باز کند. او به همراه همسر و همکارانش از آن سال تا امروز با وجود مشکلات جاری توانسته چراغ این کارگاه هنری را روشن نگه داشته و به قول خودش «به خون دل و با عشقی که به کار هست» در تولید آثار شیشهای استمرار داشته است.
این گفتگو حاصل نظرات مشترک این زوج جوان در خصوص زمینههای کار صنایع دستی، مسائل و مشکلات خاص کار و همچنین راهبردهای فعالیت در این زمینه است.
• آقای فرج پور، خانم صادق الوعد، چطور میان این همه رشته تحصیلی، صنایع دستی را انتخاب کردید؟
اگر بخواهیم صادقه جواب بدهیم، صنایع دستی جزو رشتههای مورد علاقه و هدفمان در زمان انتخاب رشته نبود. منتها از آنجایی که در سال 83 (سالی که کنکور دادیم و در این رشته قبول شدیم) هیچ کدام از دانشگاههای سراسری تبریز، جز این رشته و این دانشگاه ، پذیرش دانشجو نداشتند؛ توفیق اجباری شد و دانشجوی رشته صنایع دستی شدیم!
• آیا دانشگاه مهارتهای لازم را برای ورود به بازار کار در حوزه صنایع دستی در اختیار شما قرار داد؟
دانشگاهها میتوانند در دو حوزه «مهارت» و «دانش» نیاز دانشجو را پاسخگو باشند. دانش و تخصص مرتبط با رشته و مهارت ورود و حیات در بازار کار از جمله مهمترین داشتههایی است که یک دانشجو میتواند با تکیه به آنها وارد بازار کار شود. در حوزه کسب دانش و تخصص، دانشگاه فقط توانست اطلاعات اساسی و پایه مورد نیاز رشته را تامین کند که البته بخش اعظم آن هم بیشتر با همت، پیگیریها و برنامهریزیهای خود دانشجویان بوده، از پیدا کردن استاد مربوط تا هماهنگیهای مربوط به مسائل مالی قضیه. سواد علمی و مهارتی که ما در طی چهار سال دانشگاه و علیالخصوص ترمهای پایانی کسب کردیم، در مقایسه با آنچه که بعد از پایان دوران دانشگاه در اثر کسب تجربه و تحقیق و مطالعه و کار جدی دستگیرمان شد، چیزی مثل قطره در برابر دریاست.
در مورد حوزه مهارتهای بازار کار هم شاید بتوان گفت که شرکت در نمایشگاههای صنایع دستیای که باز هم به همت خود دانشجویان و معمولا با پشتوانه ناچیز مالی دانشگاه، توسط معاونت صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی استان برگزار میشد تا حدی توانست بستر آشنایی ما با سازمان و همچنین حضورمان در بازار کار را فراهم سازد.
• فعالیت حرفهای در زمینه صنایع دستی با آنچه در دوران دانشگاه تصور میکردید چه تفاوتی دارد؟
مسئلهای که در اولین قدم ورود به بازار کار و آغاز فعالیت حرفهای مانند یک سیلی، گوش هر فارغالتحصیلی را نوازش میدهد، عدم تطابق حقایق اقتصادی و فرهنگی موجود در جامعه با انتظاریست که هنرمند تحصیل کرده از آن دارد. ذهنیت هنرمند از بازار ذهنیتی پاستوریزه و غیرواقعی است. آن چیزی که دانشگاه در طول سالها به دانشجو یاد داده و یا القا کرده است چیزی شبیه به این است که آن سوی درهای دانشگاه سیل عظیمی از مخاطبان منتظر او هستند تا با تخصصی که از دانشگاه فرا میگیرد، اثر هنری بیافریند و این مخاطبان برای خرید اثر او سر و دست میشکنند! در حالیکه واقعیت چیز دیگریست و معمولا این واقعیات منجر به سرخوردگی و دلزدگی هنرمند هم میشود. واقعیاتی مثل اینکه سلیقه عمومی جامعه چیزی بسیار متفاوت با سلیقه هنری خود اوست و او مجبور است یاد بگیرد که اِلمانها و پارامترهای اقتصادی موجود در جامعه بیشتر از سواد علمی و بصری یا ذوق و قریحه و سلیقه در موفقیت و یا عدم موفقیت فعالیت حرفهای او تاثیر گذارند. همچنین به نظر من وقتی اولویت و دغدغه اصلی فعالیت، بُعد اقتصادی آن است؛ موضوعات دیگری مثل عدم تشابه و نوآفرینی در کار، وجود توجیه اقتصادی، تبلیغات و بازاریابی، بستهبندی، عدم امکان تولید با ماشین و غیره هم مطرح میشود که اساسا هیچ اشارهای در دانشگاه به این مسائل و کلا بازار کار نشده است.
• چطور به ساخت شیشههای دست ساز علاقمند شدید؟
از همان ابتدا دنبال کار جدید و مدرنی در حوزه صنایع دستی بودیم و هیچوقت نتوانستیم قبول کنیم که «صنایع دستی» لزوما مترادف با هنرهای سنتی است. کما اینکه تعاریف متفاوت و گوناگونی در این زمینه وجود دارد. رشته فیوزینگ گلس که در زبان فارسی به «همجوشی شیشه» تعریف شده، جزو رشتههای نو پا و ناشناختهای در این حوزه بود که در آن سالها فقط در دانشگاههای مطرح کشور تدریس میشد. با مطالعه اجمالی و گردآوری اطلاعات بسیار اولیه در مورد این رشته علاقمند و مصّر شدیم تا در این رشته به عنوان رشته تخصصیمان تحصیل و فعالیت کنیم. هر چند میدانستیم که راهمان به نسبت دیگر دانشجویانی که تخصصهای روتین ارائه شده توسط دانشگاه را انتخاب کردهاند، سختتر و پیچیدهتر خواهد بود.
* ساخت شیشهها چقدر از زمان مفید روز شما را به خود اختصاص میدهد؟
بنده و آقای فرجپور بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه، شرکت صنایع دستی پارینه را با محوریت فعالیت در زمینه تولید شیشههای دست ساز، تاسیس کردیم. به عبارتی همجوشی شیشه برای من فقط یک عنوان رشته و یا یک هنر تفننی نیست، این رشته بعد از گذشت حدود 7 سال از آغاز فعالیت حرفهایام، تبدیل به شغل دائمی من شده است که در طول روز به جز ساعات استراحت، تمامی وقت و زمان من را به خود اختصاص میدهد.
• برای بهبود کارتان به دنبال آموزش آخرین دستاوردها در زمینه شیشهسازی بودهاید؟
بله؛ چون این رشته، رشتهای تقریبا نوپا در ایران است و از این رو، ابزار و امکانات و منابع علمی و تخصصی مرتبط با رشته بسیار کمیاب است و دسترسی به دستاوردهای به روز رشته، نیازمند وجود تعاملات و ارتباطهای قوی با منابع خارج از کشور است که طبیعتا این مسئله با مشکلات خاص خود همراه است. اما برای پر کردن خلأ ناشی از کمبود امکانات، طبق رویه معمول جوانان ایرانی، اقدام به تامین و ایجاد روشها، ابزار و امکانات خلاقانهای در زمینه ساخت قالب، روشها و تکنیکهای خاص، تولید مواد اولیه مشابه، ساخت دستگاهها و ابزارهای مشابه خارجی کردهایم که به نظر شخصی من تا حد زیادی کمبودها را جبران کرده است.
• تهیه مواد و مصالح لازم برای ساخت شیشهها به چه شکل صورت میگیرد؟
در قدم اول عدم وجود مواد اولیه خاص این رشته در بازار شاید مهمترین دغدغه و مشکلی باشد که هر هنرمندی با آن مواجه هست. ما این نیاز و مشکل را با تکیه به تجربه هفت سال فعالیت و با جایگزین کردن مواد اولیه مشابه و یا با خودکفایی در تولید بعضی از مواد اولیه مورد نیاز مرتفع کردیم. بقیه مواد اولیهای که از بازار تهیه میشوند، اعم از شیشههای فلت، رنگها و مواد رنگی قابل پخت، ابزار برش و ساب شیشه، قالبها و مواد نسوز مخصوص شیشه، مواد مورد نیاز برای تولید بعضی از رنگها و غیره بیشتر از بازار داخل کشور تامین میشود.
با توجه به استفاده از کوره برای پخت آثار شیشهای آیا پس از آغاز هدفمندی قیمت حاملهای انرژی، با مشکلی مواجه شدید؟
بله، به شدت! با توجه به ضرورت استفاده از کوره برقی در این هنر صنعت، افزایش قیمت حاملهای انرژی پس از آغاز هدفمندی، تاثیر مستقیم و قابل توجهی بر افزایش قیمت تمام شده محصول داشت اما از آنجایی که آثار هنری جزو نیازهای اساسی افراد محسوب نمیشود و مضاف بر این امکان خرید افراد هم به نسبت سالهای گذاشته با جزر و مد اقتصادی موجود کاهش یافته ست، جهت جلوگیری از حذف شدن چنین محصولاتی از سبد کالای خانوار سعی کردیم با مدیریت و برنامه ریزی در زمینه اعمال صرفه جوییها و تغییر زمانبندی استفاده از کوره ( به نحوی که استفاده از آن در ساعات پرمصرف نباشد) و راهکارهای مشابه، تغییر فاحش و چشمگیری در قیمت عرضه محصول ایجاد نشود.
• حمایتهای دولتی که از شما و هنرصنعتتان به عنوان هنرمند تحصیل کرده صورت میگیرد چیست؟
در طول دوران فعالیتمان حمایت قوی و مستمری از سوی ارگانها و موسسات دولتی از اقداماتمان انجام نگرفته است. گرچه وجود نمایشگاههای استانی و فرا استانی که گاهی با هزینه خود شرکت کننده برگزار میشود میتواند کمک کوچکی در جهت بالا بردن آمار فروش و متعاقب آن افزایش میزان تولید بکند، اما واضح است تاثیر زیادی در کمرنگ شدن مشکلات اقتصادی که تولید کننده همیشه با آنها مواجه است، ندارد.
• حمایت دولتی از هنرمندان صنایع دستی در چه قالبهایی میتواند به رشد تولید و کاهش قیمت تمام شده برای خریدار و در نهایت افزایش خرید منجر شود؟
اگر بخواهیم حمایت دولتی را در دو بخش تولید و پس از تولید طبقهبندی کنیم، شاید نقش دولت در بخش پس از تولید و فروش ضروریتر باشد. شرایط موجود در بحث اشتغال باعث شده بازار اجاره واحدهای تجاری بسیار داغ و امکان رقابت فروشگاههای هنری با صنوف دیگر به آسانی میسر نباشد. از این رو فکر میکنم تخصیص مراکز دایمی فروش با هزینههای پایین و ارزان قیمت برای هنرمندان تولیدکننده، بزرگترین کمک و حمایت دولت در حوزه فروش میتواند باشد که در بلندمدت منجر به کاهش قیمت تمام شده و رشد آمار فروش و در پی آن رشد تولید و افزایش خرید خواهد شد. در بخش تولید نیز جلوگیری از ورود کالاهای چینی که همه آثار هنری را با قیمتی کم و البته کیفیتی پایین کپی کردهاند، تخصیص کارگاههای استیجاری با هزینه پایین، و تسهیل در شرایط بهرهمندی از امکانات خارج از کشور در زمینه تجهیزات و مواد اولیه میتواند کمک شایان توجهی به تولید کننده بکند. آنچه مسلم است صنایع دستی جزو نمونههای میراث گرانبهایش تمام مردم کشور محسوب میشوند و حمایت از استمرار تولید و عرضه آنها میتواند از بیگانگی نسلهای آتی با پیشینه فرهنگیشان جلوگیری کند.
• برگزاری نمایشگاههای فصلی صنایع دستی در مناسبتهای مختلف در بناهای تاریخی شهر مانند محوطه مسجد کبود از سوی معاونت صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی استان، کمکی به افزایش آشنایی و استقبال مردم از آثار شما و یا علاقمندی به آموزش شیشهسازی داشته است؟
از نظر من مقدمتر از بحث تاثیر ارائه اثر، شاید پرداختن به بحث چگونگی غربالگری و تشخیص کارشناسانه آثار و رشتههای صنایع دستی از سوی سازمان، ضروریتر به نظر برسد. قبل از تخصیص فضاهایی جهت عرضه و فروش اثر، وجود کارشناسان مشرف بر رشتههای صنایع دستی به منظور جلوگیری از ارائه آثاری که در تعریف استاندارد صنایع دستی نمیگنجند و بیشتر در زمره کاردستیهای خانگی قرار میگیرند، شاید بتواند از اجحاف در حق تولید کننده بکاهد، کما اینکه به نظر میرسد در سالهای اخیر به این موضوع – هر چند کم رنگ- پرداخت شده باشد. ضمن ِ اینکه آسانترین و قابل دسترسترین راه آشنایی مردم با رشتههای صنایع دستی استان، همین نمایشگاههای برگزار شده باشد چرا که این امکان وجود دارد مردم بدون واسطه و از نزدیک با تولیدکننده ارتباط داشته و از نحوه ساخت اثر اطلاع یابند. در مورد رشته ما هم معمولا مردم کوچکترین آگاهی و اطلاعاتی ندارند که طبیعتا تداوم حرکتهای فرهنگی مثل برگزاری نمایشگاهها در جبران این کمبود مؤثر خواهند بود.
• داشتن کارت هنرمندی صنایع دستی یا بیمه هنرمندان صنایع دستی چه تاثیری در روند کاری شما به عنوان هنرمندان جوان این حوزه دارد؟
بدون شک بیمه و دیگر خدمات اجتماعی که از سوی سازمان شامل حال هنرمندان و پیشه آنها میشود میتواند در ایجاد امنیت شغلی و استمرار فعالیت تولید کننده مؤثر باشد؛ زیرا اطمینان داشتن از برخی حمایتها مانند مسائل بیمهای برای دورانهای مانند کهولت یا بیماری یا مشکلات کاری میتواند به افزایش دلگرمی هنرمندان کمک نموده و همچنین زمینه حضور افراد دیگر در این مشاغل را فراهم کند.
• به جز تبریز، آثار شما در چه شهرهایی از ایران عرضه میشوند؟
تهران و به صورت پراکنده مراکز بعضی از استانها.
• چرا فروش مستقیم صنایع دستی هنوز هم طرفداران بیشتری نسبت به تهیه آثار از فروشگاهها دارد؟
بحث حضور واسطههای غیرضروری از آسیبهای هر صنفی در حوزه فروش به شمار میرود. طبیعی است که با وجود نوسانات اقتصادی و عدم ثبات بازار، هر فردی ترجیح خواهد داد تا محصول مورد نظر خود را با نازلترین قیمت ممکن تهیه کند. فروش مستقیم و بدون واسطه این امکان را به مشتری میدهد که ضمن آشنایی با چگونگی تولید اثر یا محصول، بتواند بدون پرداخت وجه اضافی به دلالان کالای مورد نیاز خود را خرید کند.
• شما برای ارائه و معرفی آثارتان وب سایت یا پایگاه اینترنتی طراحی کردهاید؟
بله. شرکت پارینه علاوه بر تهیه لوح فشرده از تصاویر محصولات، دارای وب سایتی به آدرس www.parinehglass.com هم هست.
• آیا مردم ما علاقه خود را به خرید صنایع دستی از دست دادهاند؟ یا سلیقه و خواستههایشان تفاوت کرده است؟
به نظر من مؤثرین پارامتر در کاهش رغبت مردم به خرید صنایع دستی، کاهش امکان خرید مردم و قیمت بالای بعضی از آثار صنایع دستی است. ضمن اینکه عواملی مثل وجود کالاهای ماشینی مشابه در بازار، به روز نبودن طرحها و تازگی نداشتن آثار در مقایسه با بروز شدن سلیقه مخاطب، نداشتن بستهبندی مناسب، عدم تاکید و توجه هنرمند بر جنبه کاربردی اثر و ... میتواند از عوامل رخوت بازار صنایع دستی محسوب شود.
• با توجه به رکود نسبی بازار آثار صنایع دستی، علت موفقیت خود را در جذب مشتری چه میدانید؟
معتقدیم که «محصول» با «اثر هنری» تفاوت دارد. محصول بر خلاف اثر، دارای ویژگی تولید تکثیری بوده و بیشتر بر پایه تقاضای بازار و سلیقه عموم تولید میشود، از این رو انتظار نمیرود که مشتری تحت هر شرایطی و با هر قیمتی خریدار محصول تولیدی ما باشد. بنابراین سعی کردهایم که با توجه به وسع عمومی خرید مردم، قیمتهای تمام شدهمان مناسب باشد. مضاف بر این با توجه به تنوع سلایق، تنوع محصولات و به روز شدن طرحهای محصولات را مدنظر گرفتهایم. بستهبندی مناسب و داشتن مشخصات اساسی الصاق بر محصول و نیز استفاده از امکانات فضای مجازی نیز در موفقیتمان مؤثر بوده است.
شرکت شما از جمله معدود تولید کنندگان صنایع دستی است که اثر خود را در بستهبندی مخصوص خود ارائه میدهد. چه شد که اقدام به تهیه بستهبندی مناسب آثار شیشهای با نشان شرکت خودتان اقدام کردید؟
امروز در دنیای بازار و فعالیت اقتصادی، بستهبندی و کلا نحوه ارائه محصول از مهمترین عناصر تاثیرگذار در ایجاد رغبت به خرید در مردم و متعاقب آن بالا رفتن آمار فروش است. از طرفی ایجاد امنیت روانی و اطمینان اینکه محصول خریداری شده به سلامت به مقصد میرسد نیز از آثار روانی بستهبندی مناسب محصول است.
به ویژه که بستهبندی در مورد محصولات شیشهای به خاطر ماهیت و جنس آسیبپذیر آن ضروریتر به نظر میرسد. بگذریم که حتی اقدامات اولیه تهیه بسته بندی پشتوانه مالی اقتصادی مناسبی را میطلبد که عموما خارج از توان تولید کننده صنایع دستی است. به همین جهت به فکر تهیه بستههایی متناسب با اندازه آثارمان افتادیم که در عین زیبایی و ساده بودن، اثر را از آسیبدیدگی محافظت کرده و همچنین نشانگر محل تولید و راههای ارتباطی آتی خریدار با ما باشد.
• بازار مشتریان شما از چه نوع آثاری بیشتر استقبال میکند؟ آثار کاربردی یا تزئینی؟
سئوال خیلی خوبی است. به نظر من شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه، افراد را به سمت خرید محصولات کاربردی سوق داده است. در مواجهه با مردم شاید اولین سئوال بعد از «قیمت این محصول چقدر است؟» سئوال ِ «کاربردش چیست؟» باشد. مردم تمایل دارند برای چیزی پول پرداخت کنند که به دردشان بخورد. با توجه به اینکه فعالیت ما منحصر به حوزه ظروف شیشهای نمیشود و در بحث دکوراسیون و جامهای شیشهای نیز فعالیتهایی داریم، به نظر میرسد بحث تمایل به خریداری کردن آثار تزیینیِ صرف در اولویت دوم باشد.
• در حال حاضر در شرکت شما چند نفر مشغول به فعالیت هستند؟
اکنون 5 نفر به شکل مستقیم در محیط کارگاهی ما مشغول به کار هستند.
• درآمدی که از این راه کسب میکنید با کسر تمام هزینهها، برای گذران زندگی مناسب است؟
با در نظر گرفتن زمانی که برای فراگیری این رشته صرف شده است ( چه در دوران دانشگاه و چه پس از آن) و زمانی که برای تولید صرف میشود و هزینههای مربوط به انرژی، استهلاک، تامین مواد اولیه، بازاریابی، اجاره بها، بستهبندی، حمل و نقل و غیره باید بگویم«خیر»، این رشته برای گذران عادی زندگی مناسب نیست و چه بسا اگر رسالت و ارادت ویژه ما به این رشته نبود، همان سالهای ابتدای تاسیس شرکت از ادامه فعالیت منصرف شده بودیم. اما به شکل مداوم در حال تغییر و تحولاتی برای نگاه داشتن ثبات و البته توسعه در کارمان هستیم و همواره به آینده هم امیدواریم. برنامهریزی و بررسی بازار و تولیدات محصولاتی با کیفیت، با قیمت مناسب و با المانهای فرهنگی و هنریمان از اقدامات و پیشبینیهای مستمر ما بوده و خواهد بود و امیدواریم رسیدن روزی که فعالیت در حوزههای مرتبط با آثار هنری و صنایع دستی و هنرهای سنتی با استقبال بیشتر تولیدکنندگان و مخاطبان همراه باشد را هرچه زودتر ببینیم.
.....................................
زوج شیشهگر، در قاب هنر شیشهای تبریز/ همجوشی ذوق و اندیشه
شیشه صنعت تاریخی 3000 ساله ایران است اما هنر همجوشی شیشه هنری نوین در تبریز است که حاصل هماهنگی و کنار هم قرار گرفتن تکههای شیشه و فلز و امثال آن است به شکلی که بعد از پخت، ترک برندارد و ویژگیهای کامل یک اثر هنری را داشته باشد.
به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، روز جهانی صنایع دستی روزی که نام و معنایش با رزق و روزی میلیونها نفر در سراسر جهان گره خورده است.
اما اینکه چرا در ایران با توجه به وجود گونههای مختلف و بسیار متنوع این هنر صنعتی، هنوز شغلی با درآمد مطمئن و روبه رشد محسوب نمیشود، سئوالی است که باید آن را ریشهیابی و مشکلات بر سر راه را مرتفع کرد؛ تا هم زمینه معرفی فرهنگ و هنر کشورمان بیش از پیش را فراهم سازد و هم موجب ورود جوانان علاقمند به این حوزه شده و از نابودی گونههای کمتر شناخته شده صنایع دستی و هنرهای سنتی جلوگیری کند.
شیشهگری دستی حرفهای در ایران حداقل به 3000 سال قبل باز میگردد. در طی دورانها و در مناطق گوناگون ایران، این هنر - صنعت تکامل مخصوص خود را پیدا کرده است.
با بروز دوران صنعتی و ماشینی، شیشه در مقیاس و انواع مختلف و با کاربردهای خانگی و صنعتی تولید میگردد.هنر شیشهگری یکی از قدیمیترین صنایعی است که بشر به آن اشتغال داشته است.
کاوشهای باستان شناسی مارلیک هنسلودشوش رواج شیشهگری در ایران باستان (عهد هخامنشی ) را به اثبات میرساند.
با ظهور اسلام اکثر شیشه و بلورسازان ایرانی به دمشق و حلب در سوریه کوچ کردند. در این مقطع از تاریخ شیشهگری علاوه بر تغییر کلی فرم شیشه، نقاشی و خطاطی بر روی شیشه با رنگهای کورهای و لعابهای رنگی متداول شد و نوعی شیشه که اصطلاحاً مینایی نامیده میشود پا به عرصه وجود گذاشت. دوره سلجوقی ( قرن 5 و 6هـ ) نخستین دوره شکوفایی شیشه گری در ایران محسوب میشود.
بعدها با روی کار آمدن سلسله صفوی و توجه خاص به این رشته، کارگاههای شیشهگری در اصفهان و شیراز ساخته شد و هنرمندان، تحت تعلیم تعدادی از بلورسازان ونیزی {ایتالیایی} قرار گرفتند.
شیشهسازی دستی یا آنچه که به همجوشی شیشه معروف شده است، هنری است حاصل هماهنگی و کنار هم قرار گرفتن تکههای شیشه و فلز و امثال آن، به شکلی که بعد از پخت، ترک برندارد و ویژگیهای کامل یک اثر هنری را داشته باشد. اکنون گروهی از جوانان شهر تبریز با کوله باری 7 ساله از تجربه و آزمون و خطا، درکار تولید و عرضه این محصول هنری و کاربردی هستند.
به همین منظور و به بهانه روز جهانی صنایع دستی و مراسم هفته ملی صنایع دستی، مسائل تخصصی و مشکلات حوزه صنایع دستی در گفتگو با هنرمندان، صاحب نظران، پژوهشگران و افراد مرتبط مطرح و پیگیری میشود.
***
لیلا صادق الوعد و محمد فرج پور زوج هنرمندی هستند که علاوه بر دارا بودن مدرک تحصیلی کارشناسی در زمینه صنایع دستی، دوره تخصصی خود را در زمینه شیشهسازی دستی طی کرده و امروز جزو افراد موفق در زمینه کاری خودشان هستند.
لیلا صادق الوعد متولد آبان 62 در تبریز بوده و در سال 83 به عنوان دانشجوی رشته صنایع دستی در دانشگاه پیام نور تبریز مشغول به تحصیل شده است.
تحصیلات دانشگاهی را با گرایش همجوشی شیشه در سال 87 به پایان رسانده. وی از حدود سال 86 به همراه همسر و همکلاسیاش محمد فرجپور پس از تاسیس شرکت صنایع دستی پارینه با هدف تولید شیشههای دست ساز در دو بخش ظروف و جامهای دکوراسیونی در این زمینه مشغول به کار حرفهای شده است.
صادق الوعد در زمینههای مختلف هنری اعم از گرافیک، طراحی دکوراسیون، عکاسی و طراحی فعالیت داشته است و تمام اینها را زمینههایی برای بهبود کیفی فعالیتهایش در زمینه شیشهسازی میداند. او به همراه شرکت صنایع دستی پارینه در نمایشگاه سراسری تبریز 86 و 90 – نمایشگاه تخصصی آبگینه همدان 89- نمایشگاههای نوروزی و تابستانی عرضه صنایع دستی در تبریز (5 سال پیاپی) - زنجان- زاهدان- تهران و ... شرکت داشته و این هنرصنعت ارزشمند را به سراسر ایران معرفی نموده است. وی از سال 90 در برهههای زمانی مختلف اقدام به تدریس عملی رشتههای مرتبط با شیشه نموده و در حال حاضر در سمت طراح و ناظر تولید شرکت صنایع دستی پارینه مشغول به کار است.
همچنین محمد فرجپور در سال 1360 در خانوادهای که با هنر بیگانه نبود متولد شد. پدرش فارغالتحصیل هنرستان هنرهای زیبای میرک تبریز بود و وجود زمینههای ابتدایی فعالیت هنری در خانواده مانند ملزومات نقاشی، آپارات خانگی ، دوربین، ادوات موسیقی و غیره باعث شد علاقه و فعالیت وی به حوزههای هنری پررنگتر شود. او در سال 83 به عنوان دانشجوی رشته تازه تاسیس صنایع دستی دانشگاه پیام نور تبریز پذیرفته شد و در زمان تحصیل از طریق یکی از دانشجویان سال بالایی با نام و ویژگیهای هنر جدیدی به نام «فیوزینگ شیشه» آشنا شد.
در آن سالها به دلیل ناشناخته بودن این هنر در ایران، از طریق مطالعه منابع اینترنتی خارجی با اصول ابتدایی این هنر آشنا گشت و بعدها به همراه چند نفر از دانشجویان دیگر و با راضی کردن مسئولین دانشگاهی، گرایش تخصصی شیشه را در کارگاه استاد حایری در شهرستان اهر سپری کرد.
وی در سال 86 به اتفاق چند تن از دوستان، شرکت صنایع دستی پارینه را تاسیس کرد. دستاوردهای کوچک دوران تحصیل و همکاری و فعالیتهای جنبی با انجمن دانشجویی دانشگاه و نیز نوین بودن این هنر توفیقی شد برای تسریع در ارتباط با بازار و نهادهای مربوطه، و بدین سبب شرکت نوپای پارینه با سرعتی خوب جای خود را میان تولیدکنندگان صنایع دستی استان و همچنین علاقمندان به آثار دستساز باز کند. او به همراه همسر و همکارانش از آن سال تا امروز با وجود مشکلات جاری توانسته چراغ این کارگاه هنری را روشن نگه داشته و به قول خودش «به خون دل و با عشقی که به کار هست» در تولید آثار شیشهای استمرار داشته است.
این گفتگو حاصل نظرات مشترک این زوج جوان در خصوص زمینههای کار صنایع دستی، مسائل و مشکلات خاص کار و همچنین راهبردهای فعالیت در این زمینه است.
• آقای فرج پور، خانم صادق الوعد، چطور میان این همه رشته تحصیلی، صنایع دستی را انتخاب کردید؟
اگر بخواهیم صادقه جواب بدهیم، صنایع دستی جزو رشتههای مورد علاقه و هدفمان در زمان انتخاب رشته نبود. منتها از آنجایی که در سال 83 (سالی که کنکور دادیم و در این رشته قبول شدیم) هیچ کدام از دانشگاههای سراسری تبریز، جز این رشته و این دانشگاه ، پذیرش دانشجو نداشتند؛ توفیق اجباری شد و دانشجوی رشته صنایع دستی شدیم!
• آیا دانشگاه مهارتهای لازم را برای ورود به بازار کار در حوزه صنایع دستی در اختیار شما قرار داد؟
دانشگاهها میتوانند در دو حوزه «مهارت» و «دانش» نیاز دانشجو را پاسخگو باشند. دانش و تخصص مرتبط با رشته و مهارت ورود و حیات در بازار کار از جمله مهمترین داشتههایی است که یک دانشجو میتواند با تکیه به آنها وارد بازار کار شود. در حوزه کسب دانش و تخصص، دانشگاه فقط توانست اطلاعات اساسی و پایه مورد نیاز رشته را تامین کند که البته بخش اعظم آن هم بیشتر با همت، پیگیریها و برنامهریزیهای خود دانشجویان بوده، از پیدا کردن استاد مربوط تا هماهنگیهای مربوط به مسائل مالی قضیه. سواد علمی و مهارتی که ما در طی چهار سال دانشگاه و علیالخصوص ترمهای پایانی کسب کردیم، در مقایسه با آنچه که بعد از پایان دوران دانشگاه در اثر کسب تجربه و تحقیق و مطالعه و کار جدی دستگیرمان شد، چیزی مثل قطره در برابر دریاست.
در مورد حوزه مهارتهای بازار کار هم شاید بتوان گفت که شرکت در نمایشگاههای صنایع دستیای که باز هم به همت خود دانشجویان و معمولا با پشتوانه ناچیز مالی دانشگاه، توسط معاونت صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی استان برگزار میشد تا حدی توانست بستر آشنایی ما با سازمان و همچنین حضورمان در بازار کار را فراهم سازد.
• فعالیت حرفهای در زمینه صنایع دستی با آنچه در دوران دانشگاه تصور میکردید چه تفاوتی دارد؟
مسئلهای که در اولین قدم ورود به بازار کار و آغاز فعالیت حرفهای مانند یک سیلی، گوش هر فارغالتحصیلی را نوازش میدهد، عدم تطابق حقایق اقتصادی و فرهنگی موجود در جامعه با انتظاریست که هنرمند تحصیل کرده از آن دارد. ذهنیت هنرمند از بازار ذهنیتی پاستوریزه و غیرواقعی است. آن چیزی که دانشگاه در طول سالها به دانشجو یاد داده و یا القا کرده است چیزی شبیه به این است که آن سوی درهای دانشگاه سیل عظیمی از مخاطبان منتظر او هستند تا با تخصصی که از دانشگاه فرا میگیرد، اثر هنری بیافریند و این مخاطبان برای خرید اثر او سر و دست میشکنند! در حالیکه واقعیت چیز دیگریست و معمولا این واقعیات منجر به سرخوردگی و دلزدگی هنرمند هم میشود. واقعیاتی مثل اینکه سلیقه عمومی جامعه چیزی بسیار متفاوت با سلیقه هنری خود اوست و او مجبور است یاد بگیرد که اِلمانها و پارامترهای اقتصادی موجود در جامعه بیشتر از سواد علمی و بصری یا ذوق و قریحه و سلیقه در موفقیت و یا عدم موفقیت فعالیت حرفهای او تاثیر گذارند. همچنین به نظر من وقتی اولویت و دغدغه اصلی فعالیت، بُعد اقتصادی آن است؛ موضوعات دیگری مثل عدم تشابه و نوآفرینی در کار، وجود توجیه اقتصادی، تبلیغات و بازاریابی، بستهبندی، عدم امکان تولید با ماشین و غیره هم مطرح میشود که اساسا هیچ اشارهای در دانشگاه به این مسائل و کلا بازار کار نشده است.
• چطور به ساخت شیشههای دست ساز علاقمند شدید؟
از همان ابتدا دنبال کار جدید و مدرنی در حوزه صنایع دستی بودیم و هیچوقت نتوانستیم قبول کنیم که «صنایع دستی» لزوما مترادف با هنرهای سنتی است. کما اینکه تعاریف متفاوت و گوناگونی در این زمینه وجود دارد. رشته فیوزینگ گلس که در زبان فارسی به «همجوشی شیشه» تعریف شده، جزو رشتههای نو پا و ناشناختهای در این حوزه بود که در آن سالها فقط در دانشگاههای مطرح کشور تدریس میشد. با مطالعه اجمالی و گردآوری اطلاعات بسیار اولیه در مورد این رشته علاقمند و مصّر شدیم تا در این رشته به عنوان رشته تخصصیمان تحصیل و فعالیت کنیم. هر چند میدانستیم که راهمان به نسبت دیگر دانشجویانی که تخصصهای روتین ارائه شده توسط دانشگاه را انتخاب کردهاند، سختتر و پیچیدهتر خواهد بود.
* ساخت شیشهها چقدر از زمان مفید روز شما را به خود اختصاص میدهد؟
بنده و آقای فرجپور بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه، شرکت صنایع دستی پارینه را با محوریت فعالیت در زمینه تولید شیشههای دست ساز، تاسیس کردیم. به عبارتی همجوشی شیشه برای من فقط یک عنوان رشته و یا یک هنر تفننی نیست، این رشته بعد از گذشت حدود 7 سال از آغاز فعالیت حرفهایام، تبدیل به شغل دائمی من شده است که در طول روز به جز ساعات استراحت، تمامی وقت و زمان من را به خود اختصاص میدهد.
• برای بهبود کارتان به دنبال آموزش آخرین دستاوردها در زمینه شیشهسازی بودهاید؟
بله؛ چون این رشته، رشتهای تقریبا نوپا در ایران است و از این رو، ابزار و امکانات و منابع علمی و تخصصی مرتبط با رشته بسیار کمیاب است و دسترسی به دستاوردهای به روز رشته، نیازمند وجود تعاملات و ارتباطهای قوی با منابع خارج از کشور است که طبیعتا این مسئله با مشکلات خاص خود همراه است. اما برای پر کردن خلأ ناشی از کمبود امکانات، طبق رویه معمول جوانان ایرانی، اقدام به تامین و ایجاد روشها، ابزار و امکانات خلاقانهای در زمینه ساخت قالب، روشها و تکنیکهای خاص، تولید مواد اولیه مشابه، ساخت دستگاهها و ابزارهای مشابه خارجی کردهایم که به نظر شخصی من تا حد زیادی کمبودها را جبران کرده است.
• تهیه مواد و مصالح لازم برای ساخت شیشهها به چه شکل صورت میگیرد؟
در قدم اول عدم وجود مواد اولیه خاص این رشته در بازار شاید مهمترین دغدغه و مشکلی باشد که هر هنرمندی با آن مواجه هست. ما این نیاز و مشکل را با تکیه به تجربه هفت سال فعالیت و با جایگزین کردن مواد اولیه مشابه و یا با خودکفایی در تولید بعضی از مواد اولیه مورد نیاز مرتفع کردیم. بقیه مواد اولیهای که از بازار تهیه میشوند، اعم از شیشههای فلت، رنگها و مواد رنگی قابل پخت، ابزار برش و ساب شیشه، قالبها و مواد نسوز مخصوص شیشه، مواد مورد نیاز برای تولید بعضی از رنگها و غیره بیشتر از بازار داخل کشور تامین میشود.
با توجه به استفاده از کوره برای پخت آثار شیشهای آیا پس از آغاز هدفمندی قیمت حاملهای انرژی، با مشکلی مواجه شدید؟
بله، به شدت! با توجه به ضرورت استفاده از کوره برقی در این هنر صنعت، افزایش قیمت حاملهای انرژی پس از آغاز هدفمندی، تاثیر مستقیم و قابل توجهی بر افزایش قیمت تمام شده محصول داشت اما از آنجایی که آثار هنری جزو نیازهای اساسی افراد محسوب نمیشود و مضاف بر این امکان خرید افراد هم به نسبت سالهای گذاشته با جزر و مد اقتصادی موجود کاهش یافته ست، جهت جلوگیری از حذف شدن چنین محصولاتی از سبد کالای خانوار سعی کردیم با مدیریت و برنامه ریزی در زمینه اعمال صرفه جوییها و تغییر زمانبندی استفاده از کوره ( به نحوی که استفاده از آن در ساعات پرمصرف نباشد) و راهکارهای مشابه، تغییر فاحش و چشمگیری در قیمت عرضه محصول ایجاد نشود.
• حمایتهای دولتی که از شما و هنرصنعتتان به عنوان هنرمند تحصیل کرده صورت میگیرد چیست؟
در طول دوران فعالیتمان حمایت قوی و مستمری از سوی ارگانها و موسسات دولتی از اقداماتمان انجام نگرفته است. گرچه وجود نمایشگاههای استانی و فرا استانی که گاهی با هزینه خود شرکت کننده برگزار میشود میتواند کمک کوچکی در جهت بالا بردن آمار فروش و متعاقب آن افزایش میزان تولید بکند، اما واضح است تاثیر زیادی در کمرنگ شدن مشکلات اقتصادی که تولید کننده همیشه با آنها مواجه است، ندارد.
• حمایت دولتی از هنرمندان صنایع دستی در چه قالبهایی میتواند به رشد تولید و کاهش قیمت تمام شده برای خریدار و در نهایت افزایش خرید منجر شود؟
اگر بخواهیم حمایت دولتی را در دو بخش تولید و پس از تولید طبقهبندی کنیم، شاید نقش دولت در بخش پس از تولید و فروش ضروریتر باشد. شرایط موجود در بحث اشتغال باعث شده بازار اجاره واحدهای تجاری بسیار داغ و امکان رقابت فروشگاههای هنری با صنوف دیگر به آسانی میسر نباشد. از این رو فکر میکنم تخصیص مراکز دایمی فروش با هزینههای پایین و ارزان قیمت برای هنرمندان تولیدکننده، بزرگترین کمک و حمایت دولت در حوزه فروش میتواند باشد که در بلندمدت منجر به کاهش قیمت تمام شده و رشد آمار فروش و در پی آن رشد تولید و افزایش خرید خواهد شد. در بخش تولید نیز جلوگیری از ورود کالاهای چینی که همه آثار هنری را با قیمتی کم و البته کیفیتی پایین کپی کردهاند، تخصیص کارگاههای استیجاری با هزینه پایین، و تسهیل در شرایط بهرهمندی از امکانات خارج از کشور در زمینه تجهیزات و مواد اولیه میتواند کمک شایان توجهی به تولید کننده بکند. آنچه مسلم است صنایع دستی جزو نمونههای میراث گرانبهایش تمام مردم کشور محسوب میشوند و حمایت از استمرار تولید و عرضه آنها میتواند از بیگانگی نسلهای آتی با پیشینه فرهنگیشان جلوگیری کند.
• برگزاری نمایشگاههای فصلی صنایع دستی در مناسبتهای مختلف در بناهای تاریخی شهر مانند محوطه مسجد کبود از سوی معاونت صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی استان، کمکی به افزایش آشنایی و استقبال مردم از آثار شما و یا علاقمندی به آموزش شیشهسازی داشته است؟
از نظر من مقدمتر از بحث تاثیر ارائه اثر، شاید پرداختن به بحث چگونگی غربالگری و تشخیص کارشناسانه آثار و رشتههای صنایع دستی از سوی سازمان، ضروریتر به نظر برسد. قبل از تخصیص فضاهایی جهت عرضه و فروش اثر، وجود کارشناسان مشرف بر رشتههای صنایع دستی به منظور جلوگیری از ارائه آثاری که در تعریف استاندارد صنایع دستی نمیگنجند و بیشتر در زمره کاردستیهای خانگی قرار میگیرند، شاید بتواند از اجحاف در حق تولید کننده بکاهد، کما اینکه به نظر میرسد در سالهای اخیر به این موضوع – هر چند کم رنگ- پرداخت شده باشد. ضمن ِ اینکه آسانترین و قابل دسترسترین راه آشنایی مردم با رشتههای صنایع دستی استان، همین نمایشگاههای برگزار شده باشد چرا که این امکان وجود دارد مردم بدون واسطه و از نزدیک با تولیدکننده ارتباط داشته و از نحوه ساخت اثر اطلاع یابند. در مورد رشته ما هم معمولا مردم کوچکترین آگاهی و اطلاعاتی ندارند که طبیعتا تداوم حرکتهای فرهنگی مثل برگزاری نمایشگاهها در جبران این کمبود مؤثر خواهند بود.
• داشتن کارت هنرمندی صنایع دستی یا بیمه هنرمندان صنایع دستی چه تاثیری در روند کاری شما به عنوان هنرمندان جوان این حوزه دارد؟
بدون شک بیمه و دیگر خدمات اجتماعی که از سوی سازمان شامل حال هنرمندان و پیشه آنها میشود میتواند در ایجاد امنیت شغلی و استمرار فعالیت تولید کننده مؤثر باشد؛ زیرا اطمینان داشتن از برخی حمایتها مانند مسائل بیمهای برای دورانهای مانند کهولت یا بیماری یا مشکلات کاری میتواند به افزایش دلگرمی هنرمندان کمک نموده و همچنین زمینه حضور افراد دیگر در این مشاغل را فراهم کند.
• به جز تبریز، آثار شما در چه شهرهایی از ایران عرضه میشوند؟
تهران و به صورت پراکنده مراکز بعضی از استانها.
• چرا فروش مستقیم صنایع دستی هنوز هم طرفداران بیشتری نسبت به تهیه آثار از فروشگاهها دارد؟
بحث حضور واسطههای غیرضروری از آسیبهای هر صنفی در حوزه فروش به شمار میرود. طبیعی است که با وجود نوسانات اقتصادی و عدم ثبات بازار، هر فردی ترجیح خواهد داد تا محصول مورد نظر خود را با نازلترین قیمت ممکن تهیه کند. فروش مستقیم و بدون واسطه این امکان را به مشتری میدهد که ضمن آشنایی با چگونگی تولید اثر یا محصول، بتواند بدون پرداخت وجه اضافی به دلالان کالای مورد نیاز خود را خرید کند.
• شما برای ارائه و معرفی آثارتان وب سایت یا پایگاه اینترنتی طراحی کردهاید؟
بله. شرکت پارینه علاوه بر تهیه لوح فشرده از تصاویر محصولات، دارای وب سایتی به آدرس www.parinehglass.com هم هست.
• آیا مردم ما علاقه خود را به خرید صنایع دستی از دست دادهاند؟ یا سلیقه و خواستههایشان تفاوت کرده است؟
به نظر من مؤثرین پارامتر در کاهش رغبت مردم به خرید صنایع دستی، کاهش امکان خرید مردم و قیمت بالای بعضی از آثار صنایع دستی است. ضمن اینکه عواملی مثل وجود کالاهای ماشینی مشابه در بازار، به روز نبودن طرحها و تازگی نداشتن آثار در مقایسه با بروز شدن سلیقه مخاطب، نداشتن بستهبندی مناسب، عدم تاکید و توجه هنرمند بر جنبه کاربردی اثر و ... میتواند از عوامل رخوت بازار صنایع دستی محسوب شود.
• با توجه به رکود نسبی بازار آثار صنایع دستی، علت موفقیت خود را در جذب مشتری چه میدانید؟
معتقدیم که «محصول» با «اثر هنری» تفاوت دارد. محصول بر خلاف اثر، دارای ویژگی تولید تکثیری بوده و بیشتر بر پایه تقاضای بازار و سلیقه عموم تولید میشود، از این رو انتظار نمیرود که مشتری تحت هر شرایطی و با هر قیمتی خریدار محصول تولیدی ما باشد. بنابراین سعی کردهایم که با توجه به وسع عمومی خرید مردم، قیمتهای تمام شدهمان مناسب باشد. مضاف بر این با توجه به تنوع سلایق، تنوع محصولات و به روز شدن طرحهای محصولات را مدنظر گرفتهایم. بستهبندی مناسب و داشتن مشخصات اساسی الصاق بر محصول و نیز استفاده از امکانات فضای مجازی نیز در موفقیتمان مؤثر بوده است.
شرکت شما از جمله معدود تولید کنندگان صنایع دستی است که اثر خود را در بستهبندی مخصوص خود ارائه میدهد. چه شد که اقدام به تهیه بستهبندی مناسب آثار شیشهای با نشان شرکت خودتان اقدام کردید؟
امروز در دنیای بازار و فعالیت اقتصادی، بستهبندی و کلا نحوه ارائه محصول از مهمترین عناصر تاثیرگذار در ایجاد رغبت به خرید در مردم و متعاقب آن بالا رفتن آمار فروش است. از طرفی ایجاد امنیت روانی و اطمینان اینکه محصول خریداری شده به سلامت به مقصد میرسد نیز از آثار روانی بستهبندی مناسب محصول است.
به ویژه که بستهبندی در مورد محصولات شیشهای به خاطر ماهیت و جنس آسیبپذیر آن ضروریتر به نظر میرسد. بگذریم که حتی اقدامات اولیه تهیه بسته بندی پشتوانه مالی اقتصادی مناسبی را میطلبد که عموما خارج از توان تولید کننده صنایع دستی است. به همین جهت به فکر تهیه بستههایی متناسب با اندازه آثارمان افتادیم که در عین زیبایی و ساده بودن، اثر را از آسیبدیدگی محافظت کرده و همچنین نشانگر محل تولید و راههای ارتباطی آتی خریدار با ما باشد.
• بازار مشتریان شما از چه نوع آثاری بیشتر استقبال میکند؟ آثار کاربردی یا تزئینی؟
سئوال خیلی خوبی است. به نظر من شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه، افراد را به سمت خرید محصولات کاربردی سوق داده است. در مواجهه با مردم شاید اولین سئوال بعد از «قیمت این محصول چقدر است؟» سئوال ِ «کاربردش چیست؟» باشد. مردم تمایل دارند برای چیزی پول پرداخت کنند که به دردشان بخورد. با توجه به اینکه فعالیت ما منحصر به حوزه ظروف شیشهای نمیشود و در بحث دکوراسیون و جامهای شیشهای نیز فعالیتهایی داریم، به نظر میرسد بحث تمایل به خریداری کردن آثار تزیینیِ صرف در اولویت دوم باشد.
• در حال حاضر در شرکت شما چند نفر مشغول به فعالیت هستند؟
اکنون 5 نفر به شکل مستقیم در محیط کارگاهی ما مشغول به کار هستند.
• درآمدی که از این راه کسب میکنید با کسر تمام هزینهها، برای گذران زندگی مناسب است؟
با در نظر گرفتن زمانی که برای فراگیری این رشته صرف شده است ( چه در دوران دانشگاه و چه پس از آن) و زمانی که برای تولید صرف میشود و هزینههای مربوط به انرژی، استهلاک، تامین مواد اولیه، بازاریابی، اجاره بها، بستهبندی، حمل و نقل و غیره باید بگویم«خیر»، این رشته برای گذران عادی زندگی مناسب نیست و چه بسا اگر رسالت و ارادت ویژه ما به این رشته نبود، همان سالهای ابتدای تاسیس شرکت از ادامه فعالیت منصرف شده بودیم. اما به شکل مداوم در حال تغییر و تحولاتی برای نگاه داشتن ثبات و البته توسعه در کارمان هستیم و همواره به آینده هم امیدواریم. برنامهریزی و بررسی بازار و تولیدات محصولاتی با کیفیت، با قیمت مناسب و با المانهای فرهنگی و هنریمان از اقدامات و پیشبینیهای مستمر ما بوده و خواهد بود و امیدواریم رسیدن روزی که فعالیت در حوزههای مرتبط با آثار هنری و صنایع دستی و هنرهای سنتی با استقبال بیشتر تولیدکنندگان و مخاطبان همراه باشد را هرچه زودتر ببینیم.
.....................................
زوج شیشهگر، در قاب هنر شیشهای تبریز/ همجوشی ذوق و اندیشه
شیشه صنعت تاریخی 3000 ساله ایران است اما هنر همجوشی شیشه هنری نوین در تبریز است که حاصل هماهنگی و کنار هم قرار گرفتن تکههای شیشه و فلز و امثال آن است به شکلی که بعد از پخت، ترک برندارد و ویژگیهای کامل یک اثر هنری را داشته باشد.
به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، روز جهانی صنایع دستی روزی که نام و معنایش با رزق و روزی میلیونها نفر در سراسر جهان گره خورده است.
اما اینکه چرا در ایران با توجه به وجود گونههای مختلف و بسیار متنوع این هنر صنعتی، هنوز شغلی با درآمد مطمئن و روبه رشد محسوب نمیشود، سئوالی است که باید آن را ریشهیابی و مشکلات بر سر راه را مرتفع کرد؛ تا هم زمینه معرفی فرهنگ و هنر کشورمان بیش از پیش را فراهم سازد و هم موجب ورود جوانان علاقمند به این حوزه شده و از نابودی گونههای کمتر شناخته شده صنایع دستی و هنرهای سنتی جلوگیری کند.
شیشهگری دستی حرفهای در ایران حداقل به 3000 سال قبل باز میگردد. در طی دورانها و در مناطق گوناگون ایران، این هنر - صنعت تکامل مخصوص خود را پیدا کرده است.
با بروز دوران صنعتی و ماشینی، شیشه در مقیاس و انواع مختلف و با کاربردهای خانگی و صنعتی تولید میگردد.هنر شیشهگری یکی از قدیمیترین صنایعی است که بشر به آن اشتغال داشته است.
کاوشهای باستان شناسی مارلیک هنسلودشوش رواج شیشهگری در ایران باستان (عهد هخامنشی ) را به اثبات میرساند.
با ظهور اسلام اکثر شیشه و بلورسازان ایرانی به دمشق و حلب در سوریه کوچ کردند. در این مقطع از تاریخ شیشهگری علاوه بر تغییر کلی فرم شیشه، نقاشی و خطاطی بر روی شیشه با رنگهای کورهای و لعابهای رنگی متداول شد و نوعی شیشه که اصطلاحاً مینایی نامیده میشود پا به عرصه وجود گذاشت. دوره سلجوقی ( قرن 5 و 6هـ ) نخستین دوره شکوفایی شیشه گری در ایران محسوب میشود.
بعدها با روی کار آمدن سلسله صفوی و توجه خاص به این رشته، کارگاههای شیشهگری در اصفهان و شیراز ساخته شد و هنرمندان، تحت تعلیم تعدادی از بلورسازان ونیزی {ایتالیایی} قرار گرفتند.
شیشهسازی دستی یا آنچه که به همجوشی شیشه معروف شده است، هنری است حاصل هماهنگی و کنار هم قرار گرفتن تکههای شیشه و فلز و امثال آن، به شکلی که بعد از پخت، ترک برندارد و ویژگیهای کامل یک اثر هنری را داشته باشد. اکنون گروهی از جوانان شهر تبریز با کوله باری 7 ساله از تجربه و آزمون و خطا، درکار تولید و عرضه این محصول هنری و کاربردی هستند.
به همین منظور و به بهانه روز جهانی صنایع دستی و مراسم هفته ملی صنایع دستی، مسائل تخصصی و مشکلات حوزه صنایع دستی در گفتگو با هنرمندان، صاحب نظران، پژوهشگران و افراد مرتبط مطرح و پیگیری میشود.
***
لیلا صادق الوعد و محمد فرج پور زوج هنرمندی هستند که علاوه بر دارا بودن مدرک تحصیلی کارشناسی در زمینه صنایع دستی، دوره تخصصی خود را در زمینه شیشهسازی دستی طی کرده و امروز جزو افراد موفق در زمینه کاری خودشان هستند.
لیلا صادق الوعد متولد آبان 62 در تبریز بوده و در سال 83 به عنوان دانشجوی رشته صنایع دستی در دانشگاه پیام نور تبریز مشغول به تحصیل شده است.
تحصیلات دانشگاهی را با گرایش همجوشی شیشه در سال 87 به پایان رسانده. وی از حدود سال 86 به همراه همسر و همکلاسیاش محمد فرجپور پس از تاسیس شرکت صنایع دستی پارینه با هدف تولید شیشههای دست ساز در دو بخش ظروف و جامهای دکوراسیونی در این زمینه مشغول به کار حرفهای شده است.
صادق الوعد در زمینههای مختلف هنری اعم از گرافیک، طراحی دکوراسیون، عکاسی و طراحی فعالیت داشته است و تمام اینها را زمینههایی برای بهبود کیفی فعالیتهایش در زمینه شیشهسازی میداند. او به همراه شرکت صنایع دستی پارینه در نمایشگاه سراسری تبریز 86 و 90 – نمایشگاه تخصصی آبگینه همدان 89- نمایشگاههای نوروزی و تابستانی عرضه صنایع دستی در تبریز (5 سال پیاپی) - زنجان- زاهدان- تهران و ... شرکت داشته و این هنرصنعت ارزشمند را به سراسر ایران معرفی نموده است. وی از سال 90 در برهههای زمانی مختلف اقدام به تدریس عملی رشتههای مرتبط با شیشه نموده و در حال حاضر در سمت طراح و ناظر تولید شرکت صنایع دستی پارینه مشغول به کار است.
همچنین محمد فرجپور در سال 1360 در خانوادهای که با هنر بیگانه نبود متولد شد. پدرش فارغالتحصیل هنرستان هنرهای زیبای میرک تبریز بود و وجود زمینههای ابتدایی فعالیت هنری در خانواده مانند ملزومات نقاشی، آپارات خانگی ، دوربین، ادوات موسیقی و غیره باعث شد علاقه و فعالیت وی به حوزههای هنری پررنگتر شود. او در سال 83 به عنوان دانشجوی رشته تازه تاسیس صنایع دستی دانشگاه پیام نور تبریز پذیرفته شد و در زمان تحصیل از طریق یکی از دانشجویان سال بالایی با نام و ویژگیهای هنر جدیدی به نام «فیوزینگ شیشه» آشنا شد.
در آن سالها به دلیل ناشناخته بودن این هنر در ایران، از طریق مطالعه منابع اینترنتی خارجی با اصول ابتدایی این هنر آشنا گشت و بعدها به همراه چند نفر از دانشجویان دیگر و با راضی کردن مسئولین دانشگاهی، گرایش تخصصی شیشه را در کارگاه استاد حایری در شهرستان اهر سپری کرد.
وی در سال 86 به اتفاق چند تن از دوستان، شرکت صنایع دستی پارینه را تاسیس کرد. دستاوردهای کوچک دوران تحصیل و همکاری و فعالیتهای جنبی با انجمن دانشجویی دانشگاه و نیز نوین بودن این هنر توفیقی شد برای تسریع در ارتباط با بازار و نهادهای مربوطه، و بدین سبب شرکت نوپای پارینه با سرعتی خوب جای خود را میان تولیدکنندگان صنایع دستی استان و همچنین علاقمندان به آثار دستساز باز کند. او به همراه همسر و همکارانش از آن سال تا امروز با وجود مشکلات جاری توانسته چراغ این کارگاه هنری را روشن نگه داشته و به قول خودش «به خون دل و با عشقی که به کار هست» در تولید آثار شیشهای استمرار داشته است.
این گفتگو حاصل نظرات مشترک این زوج جوان در خصوص زمینههای کار صنایع دستی، مسائل و مشکلات خاص کار و همچنین راهبردهای فعالیت در این زمینه است.
• آقای فرج پور، خانم صادق الوعد، چطور میان این همه رشته تحصیلی، صنایع دستی را انتخاب کردید؟
اگر بخواهیم صادقه جواب بدهیم، صنایع دستی جزو رشتههای مورد علاقه و هدفمان در زمان انتخاب رشته نبود. منتها از آنجایی که در سال 83 (سالی که کنکور دادیم و در این رشته قبول شدیم) هیچ کدام از دانشگاههای سراسری تبریز، جز این رشته و این دانشگاه ، پذیرش دانشجو نداشتند؛ توفیق اجباری شد و دانشجوی رشته صنایع دستی شدیم!
• آیا دانشگاه مهارتهای لازم را برای ورود به بازار کار در حوزه صنایع دستی در اختیار شما قرار داد؟
دانشگاهها میتوانند در دو حوزه «مهارت» و «دانش» نیاز دانشجو را پاسخگو باشند. دانش و تخصص مرتبط با رشته و مهارت ورود و حیات در بازار کار از جمله مهمترین داشتههایی است که یک دانشجو میتواند با تکیه به آنها وارد بازار کار شود. در حوزه کسب دانش و تخصص، دانشگاه فقط توانست اطلاعات اساسی و پایه مورد نیاز رشته را تامین کند که البته بخش اعظم آن هم بیشتر با همت، پیگیریها و برنامهریزیهای خود دانشجویان بوده، از پیدا کردن استاد مربوط تا هماهنگیهای مربوط به مسائل مالی قضیه. سواد علمی و مهارتی که ما در طی چهار سال دانشگاه و علیالخصوص ترمهای پایانی کسب کردیم، در مقایسه با آنچه که بعد از پایان دوران دانشگاه در اثر کسب تجربه و تحقیق و مطالعه و کار جدی دستگیرمان شد، چیزی مثل قطره در برابر دریاست.
در مورد حوزه مهارتهای بازار کار هم شاید بتوان گفت که شرکت در نمایشگاههای صنایع دستیای که باز هم به همت خود دانشجویان و معمولا با پشتوانه ناچیز مالی دانشگاه، توسط معاونت صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی استان برگزار میشد تا حدی توانست بستر آشنایی ما با سازمان و همچنین حضورمان در بازار کار را فراهم سازد.
• فعالیت حرفهای در زمینه صنایع دستی با آنچه در دوران دانشگاه تصور میکردید چه تفاوتی دارد؟
مسئلهای که در اولین قدم ورود به بازار کار و آغاز فعالیت حرفهای مانند یک سیلی، گوش هر فارغالتحصیلی را نوازش میدهد، عدم تطابق حقایق اقتصادی و فرهنگی موجود در جامعه با انتظاریست که هنرمند تحصیل کرده از آن دارد. ذهنیت هنرمند از بازار ذهنیتی پاستوریزه و غیرواقعی است. آن چیزی که دانشگاه در طول سالها به دانشجو یاد داده و یا القا کرده است چیزی شبیه به این است که آن سوی درهای دانشگاه سیل عظیمی از مخاطبان منتظر او هستند تا با تخصصی که از دانشگاه فرا میگیرد، اثر هنری بیافریند و این مخاطبان برای خرید اثر او سر و دست میشکنند! در حالیکه واقعیت چیز دیگریست و معمولا این واقعیات منجر به سرخوردگی و دلزدگی هنرمند هم میشود. واقعیاتی مثل اینکه سلیقه عمومی جامعه چیزی بسیار متفاوت با سلیقه هنری خود اوست و او مجبور است یاد بگیرد که اِلمانها و پارامترهای اقتصادی موجود در جامعه بیشتر از سواد علمی و بصری یا ذوق و قریحه و سلیقه در موفقیت و یا عدم موفقیت فعالیت حرفهای او تاثیر گذارند. همچنین به نظر من وقتی اولویت و دغدغه اصلی فعالیت، بُعد اقتصادی آن است؛ موضوعات دیگری مثل عدم تشابه و نوآفرینی در کار، وجود توجیه اقتصادی، تبلیغات و بازاریابی، بستهبندی، عدم امکان تولید با ماشین و غیره هم مطرح میشود که اساسا هیچ اشارهای در دانشگاه به این مسائل و کلا بازار کار نشده است.
• چطور به ساخت شیشههای دست ساز علاقمند شدید؟
از همان ابتدا دنبال کار جدید و مدرنی در حوزه صنایع دستی بودیم و هیچوقت نتوانستیم قبول کنیم که «صنایع دستی» لزوما مترادف با هنرهای سنتی است. کما اینکه تعاریف متفاوت و گوناگونی در این زمینه وجود دارد. رشته فیوزینگ گلس که در زبان فارسی به «همجوشی شیشه» تعریف شده، جزو رشتههای نو پا و ناشناختهای در این حوزه بود که در آن سالها فقط در دانشگاههای مطرح کشور تدریس میشد. با مطالعه اجمالی و گردآوری اطلاعات بسیار اولیه در مورد این رشته علاقمند و مصّر شدیم تا در این رشته به عنوان رشته تخصصیمان تحصیل و فعالیت کنیم. هر چند میدانستیم که راهمان به نسبت دیگر دانشجویانی که تخصصهای روتین ارائه شده توسط دانشگاه را انتخاب کردهاند، سختتر و پیچیدهتر خواهد بود.
* ساخت شیشهها چقدر از زمان مفید روز شما را به خود اختصاص میدهد؟
بنده و آقای فرجپور بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه، شرکت صنایع دستی پارینه را با محوریت فعالیت در زمینه تولید شیشههای دست ساز، تاسیس کردیم. به عبارتی همجوشی شیشه برای من فقط یک عنوان رشته و یا یک هنر تفننی نیست، این رشته بعد از گذشت حدود 7 سال از آغاز فعالیت حرفهایام، تبدیل به شغل دائمی من شده است که در طول روز به جز ساعات استراحت، تمامی وقت و زمان من را به خود اختصاص میدهد.
• برای بهبود کارتان به دنبال آموزش آخرین دستاوردها در زمینه شیشهسازی بودهاید؟
بله؛ چون این رشته، رشتهای تقریبا نوپا در ایران است و از این رو، ابزار و امکانات و منابع علمی و تخصصی مرتبط با رشته بسیار کمیاب است و دسترسی به دستاوردهای به روز رشته، نیازمند وجود تعاملات و ارتباطهای قوی با منابع خارج از کشور است که طبیعتا این مسئله با مشکلات خاص خود همراه است. اما برای پر کردن خلأ ناشی از کمبود امکانات، طبق رویه معمول جوانان ایرانی، اقدام به تامین و ایجاد روشها، ابزار و امکانات خلاقانهای در زمینه ساخت قالب، روشها و تکنیکهای خاص، تولید مواد اولیه مشابه، ساخت دستگاهها و ابزارهای مشابه خارجی کردهایم که به نظر شخصی من تا حد زیادی کمبودها را جبران کرده است.
• تهیه مواد و مصالح لازم برای ساخت شیشهها به چه شکل صورت میگیرد؟
در قدم اول عدم وجود مواد اولیه خاص این رشته در بازار شاید مهمترین دغدغه و مشکلی باشد که هر هنرمندی با آن مواجه هست. ما این نیاز و مشکل را با تکیه به تجربه هفت سال فعالیت و با جایگزین کردن مواد اولیه مشابه و یا با خودکفایی در تولید بعضی از مواد اولیه مورد نیاز مرتفع کردیم. بقیه مواد اولیهای که از بازار تهیه میشوند، اعم از شیشههای فلت، رنگها و مواد رنگی قابل پخت، ابزار برش و ساب شیشه، قالبها و مواد نسوز مخصوص شیشه، مواد مورد نیاز برای تولید بعضی از رنگها و غیره بیشتر از بازار داخل کشور تامین میشود.
با توجه به استفاده از کوره برای پخت آثار شیشهای آیا پس از آغاز هدفمندی قیمت حاملهای انرژی، با مشکلی مواجه شدید؟
بله، به شدت! با توجه به ضرورت استفاده از کوره برقی در این هنر صنعت، افزایش قیمت حاملهای انرژی پس از آغاز هدفمندی، تاثیر مستقیم و قابل توجهی بر افزایش قیمت تمام شده محصول داشت اما از آنجایی که آثار هنری جزو نیازهای اساسی افراد محسوب نمیشود و مضاف بر این امکان خرید افراد هم به نسبت سالهای گذاشته با جزر و مد اقتصادی موجود کاهش یافته ست، جهت جلوگیری از حذف شدن چنین محصولاتی از سبد کالای خانوار سعی کردیم با مدیریت و برنامه ریزی در زمینه اعمال صرفه جوییها و تغییر زمانبندی استفاده از کوره ( به نحوی که استفاده از آن در ساعات پرمصرف نباشد) و راهکارهای مشابه، تغییر فاحش و چشمگیری در قیمت عرضه محصول ایجاد نشود.
• حمایتهای دولتی که از شما و هنرصنعتتان به عنوان هنرمند تحصیل کرده صورت میگیرد چیست؟
در طول دوران فعالیتمان حمایت قوی و مستمری از سوی ارگانها و موسسات دولتی از اقداماتمان انجام نگرفته است. گرچه وجود نمایشگاههای استانی و فرا استانی که گاهی با هزینه خود شرکت کننده برگزار میشود میتواند کمک کوچکی در جهت بالا بردن آمار فروش و متعاقب آن افزایش میزان تولید بکند، اما واضح است تاثیر زیادی در کمرنگ شدن مشکلات اقتصادی که تولید کننده همیشه با آنها مواجه است، ندارد.
• حمایت دولتی از هنرمندان صنایع دستی در چه قالبهایی میتواند به رشد تولید و کاهش قیمت تمام شده برای خریدار و در نهایت افزایش خرید منجر شود؟
اگر بخواهیم حمایت دولتی را در دو بخش تولید و پس از تولید طبقهبندی کنیم، شاید نقش دولت در بخش پس از تولید و فروش ضروریتر باشد. شرایط موجود در بحث اشتغال باعث شده بازار اجاره واحدهای تجاری بسیار داغ و امکان رقابت فروشگاههای هنری با صنوف دیگر به آسانی میسر نباشد. از این رو فکر میکنم تخصیص مراکز دایمی فروش با هزینههای پایین و ارزان قیمت برای هنرمندان تولیدکننده، بزرگترین کمک و حمایت دولت در حوزه فروش میتواند باشد که در بلندمدت منجر به کاهش قیمت تمام شده و رشد آمار فروش و در پی آن رشد تولید و افزایش خرید خواهد شد. در بخش تولید نیز جلوگیری از ورود کالاهای چینی که همه آثار هنری را با قیمتی کم و البته کیفیتی پایین کپی کردهاند، تخصیص کارگاههای استیجاری با هزینه پایین، و تسهیل در شرایط بهرهمندی از امکانات خارج از کشور در زمینه تجهیزات و مواد اولیه میتواند کمک شایان توجهی به تولید کننده بکند. آنچه مسلم است صنایع دستی جزو نمونههای میراث گرانبهایش تمام مردم کشور محسوب میشوند و حمایت از استمرار تولید و عرضه آنها میتواند از بیگانگی نسلهای آتی با پیشینه فرهنگیشان جلوگیری کند.
• برگزاری نمایشگاههای فصلی صنایع دستی در مناسبتهای مختلف در بناهای تاریخی شهر مانند محوطه مسجد کبود از سوی معاونت صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی استان، کمکی به افزایش آشنایی و استقبال مردم از آثار شما و یا علاقمندی به آموزش شیشهسازی داشته است؟
از نظر من مقدمتر از بحث تاثیر ارائه اثر، شاید پرداختن به بحث چگونگی غربالگری و تشخیص کارشناسانه آثار و رشتههای صنایع دستی از سوی سازمان، ضروریتر به نظر برسد. قبل از تخصیص فضاهایی جهت عرضه و فروش اثر، وجود کارشناسان مشرف بر رشتههای صنایع دستی به منظور جلوگیری از ارائه آثاری که در تعریف استاندارد صنایع دستی نمیگنجند و بیشتر در زمره کاردستیهای خانگی قرار میگیرند، شاید بتواند از اجحاف در حق تولید کننده بکاهد، کما اینکه به نظر میرسد در سالهای اخیر به این موضوع – هر چند کم رنگ- پرداخت شده باشد. ضمن ِ اینکه آسانترین و قابل دسترسترین راه آشنایی مردم با رشتههای صنایع دستی استان، همین نمایشگاههای برگزار شده باشد چرا که این امکان وجود دارد مردم بدون واسطه و از نزدیک با تولیدکننده ارتباط داشته و از نحوه ساخت اثر اطلاع یابند. در مورد رشته ما هم معمولا مردم کوچکترین آگاهی و اطلاعاتی ندارند که طبیعتا تداوم حرکتهای فرهنگی مثل برگزاری نمایشگاهها در جبران این کمبود مؤثر خواهند بود.
• داشتن کارت هنرمندی صنایع دستی یا بیمه هنرمندان صنایع دستی چه تاثیری در روند کاری شما به عنوان هنرمندان جوان این حوزه دارد؟
بدون شک بیمه و دیگر خدمات اجتماعی که از سوی سازمان شامل حال هنرمندان و پیشه آنها میشود میتواند در ایجاد امنیت شغلی و استمرار فعالیت تولید کننده مؤثر باشد؛ زیرا اطمینان داشتن از برخی حمایتها مانند مسائل بیمهای برای دورانهای مانند کهولت یا بیماری یا مشکلات کاری میتواند به افزایش دلگرمی هنرمندان کمک نموده و همچنین زمینه حضور افراد دیگر در این مشاغل را فراهم کند.
• به جز تبریز، آثار شما در چه شهرهایی از ایران عرضه میشوند؟
تهران و به صورت پراکنده مراکز بعضی از استانها.
• چرا فروش مستقیم صنایع دستی هنوز هم طرفداران بیشتری نسبت به تهیه آثار از فروشگاهها دارد؟
بحث حضور واسطههای غیرضروری از آسیبهای هر صنفی در حوزه فروش به شمار میرود. طبیعی است که با وجود نوسانات اقتصادی و عدم ثبات بازار، هر فردی ترجیح خواهد داد تا محصول مورد نظر خود را با نازلترین قیمت ممکن تهیه کند. فروش مستقیم و بدون واسطه این امکان را به مشتری میدهد که ضمن آشنایی با چگونگی تولید اثر یا محصول، بتواند بدون پرداخت وجه اضافی به دلالان کالای مورد نیاز خود را خرید کند.
• شما برای ارائه و معرفی آثارتان وب سایت یا پایگاه اینترنتی طراحی کردهاید؟
بله. شرکت پارینه علاوه بر تهیه لوح فشرده از تصاویر محصولات، دارای وب سایتی به آدرس www.parinehglass.com هم هست.
• آیا مردم ما علاقه خود را به خرید صنایع دستی از دست دادهاند؟ یا سلیقه و خواستههایشان تفاوت کرده است؟
به نظر من مؤثرین پارامتر در کاهش رغبت مردم به خرید صنایع دستی، کاهش امکان خرید مردم و قیمت بالای بعضی از آثار صنایع دستی است. ضمن اینکه عواملی مثل وجود کالاهای ماشینی مشابه در بازار، به روز نبودن طرحها و تازگی نداشتن آثار در مقایسه با بروز شدن سلیقه مخاطب، نداشتن بستهبندی مناسب، عدم تاکید و توجه هنرمند بر جنبه کاربردی اثر و ... میتواند از عوامل رخوت بازار صنایع دستی محسوب شود.
• با توجه به رکود نسبی بازار آثار صنایع دستی، علت موفقیت خود را در جذب مشتری چه میدانید؟
معتقدیم که «محصول» با «اثر هنری» تفاوت دارد. محصول بر خلاف اثر، دارای ویژگی تولید تکثیری بوده و بیشتر بر پایه تقاضای بازار و سلیقه عموم تولید میشود، از این رو انتظار نمیرود که مشتری تحت هر شرایطی و با هر قیمتی خریدار محصول تولیدی ما باشد. بنابراین سعی کردهایم که با توجه به وسع عمومی خرید مردم، قیمتهای تمام شدهمان مناسب باشد. مضاف بر این با توجه به تنوع سلایق، تنوع محصولات و به روز شدن طرحهای محصولات را مدنظر گرفتهایم. بستهبندی مناسب و داشتن مشخصات اساسی الصاق بر محصول و نیز استفاده از امکانات فضای مجازی نیز در موفقیتمان مؤثر بوده است.
شرکت شما از جمله معدود تولید کنندگان صنایع دستی است که اثر خود را در بستهبندی مخصوص خود ارائه میدهد. چه شد که اقدام به تهیه بستهبندی مناسب آثار شیشهای با نشان شرکت خودتان اقدام کردید؟
امروز در دنیای بازار و فعالیت اقتصادی، بستهبندی و کلا نحوه ارائه محصول از مهمترین عناصر تاثیرگذار در ایجاد رغبت به خرید در مردم و متعاقب آن بالا رفتن آمار فروش است. از طرفی ایجاد امنیت روانی و اطمینان اینکه محصول خریداری شده به سلامت به مقصد میرسد نیز از آثار روانی بستهبندی مناسب محصول است.
به ویژه که بستهبندی در مورد محصولات شیشهای به خاطر ماهیت و جنس آسیبپذیر آن ضروریتر به نظر میرسد. بگذریم که حتی اقدامات اولیه تهیه بسته بندی پشتوانه مالی اقتصادی مناسبی را میطلبد که عموما خارج از توان تولید کننده صنایع دستی است. به همین جهت به فکر تهیه بستههایی متناسب با اندازه آثارمان افتادیم که در عین زیبایی و ساده بودن، اثر را از آسیبدیدگی محافظت کرده و همچنین نشانگر محل تولید و راههای ارتباطی آتی خریدار با ما باشد.
• بازار مشتریان شما از چه نوع آثاری بیشتر استقبال میکند؟ آثار کاربردی یا تزئینی؟
سئوال خیلی خوبی است. به نظر من شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه، افراد را به سمت خرید محصولات کاربردی سوق داده است. در مواجهه با مردم شاید اولین سئوال بعد از «قیمت این محصول چقدر است؟» سئوال ِ «کاربردش چیست؟» باشد. مردم تمایل دارند برای چیزی پول پرداخت کنند که به دردشان بخورد. با توجه به اینکه فعالیت ما منحصر به حوزه ظروف شیشهای نمیشود و در بحث دکوراسیون و جامهای شیشهای نیز فعالیتهایی داریم، به نظر میرسد بحث تمایل به خریداری کردن آثار تزیینیِ صرف در اولویت دوم باشد.
• در حال حاضر در شرکت شما چند نفر مشغول به فعالیت هستند؟
اکنون 5 نفر به شکل مستقیم در محیط کارگاهی ما مشغول به کار هستند.
• درآمدی که از این راه کسب میکنید با کسر تمام هزینهها، برای گذران زندگی مناسب است؟
با در نظر گرفتن زمانی که برای فراگیری این رشته صرف شده است ( چه در دوران دانشگاه و چه پس از آن) و زمانی که برای تولید صرف میشود و هزینههای مربوط به انرژی، استهلاک، تامین مواد اولیه، بازاریابی، اجاره بها، بستهبندی، حمل و نقل و غیره باید بگویم«خیر»، این رشته برای گذران عادی زندگی مناسب نیست و چه بسا اگر رسالت و ارادت ویژه ما به این رشته نبود، همان سالهای ابتدای تاسیس شرکت از ادامه فعالیت منصرف شده بودیم. اما به شکل مداوم در حال تغییر و تحولاتی برای نگاه داشتن ثبات و البته توسعه در کارمان هستیم و همواره به آینده هم امیدواریم. برنامهریزی و بررسی بازار و تولیدات محصولاتی با کیفیت، با قیمت مناسب و با المانهای فرهنگی و هنریمان از اقدامات و پیشبینیهای مستمر ما بوده و خواهد بود و امیدواریم رسیدن روزی که فعالیت در حوزههای مرتبط با آثار هنری و صنایع دستی و هنرهای سنتی با استقبال بیشتر تولیدکنندگان و مخاطبان همراه باشد را هرچه زودتر ببینیم.
.....................................
زوج شیشهگر، در قاب هنر شیشهای تبریز/ همجوشی ذوق و اندیشه
شیشه صنعت تاریخی 3000 ساله ایران است اما هنر همجوشی شیشه هنری نوین در تبریز است که حاصل هماهنگی و کنار هم قرار گرفتن تکههای شیشه و فلز و امثال آن است به شکلی که بعد از پخت، ترک برندارد و ویژگیهای کامل یک اثر هنری را داشته باشد.
به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، روز جهانی صنایع دستی روزی که نام و معنایش با رزق و روزی میلیونها نفر در سراسر جهان گره خورده است.
اما اینکه چرا در ایران با توجه به وجود گونههای مختلف و بسیار متنوع این هنر صنعتی، هنوز شغلی با درآمد مطمئن و روبه رشد محسوب نمیشود، سئوالی است که باید آن را ریشهیابی و مشکلات بر سر راه را مرتفع کرد؛ تا هم زمینه معرفی فرهنگ و هنر کشورمان بیش از پیش را فراهم سازد و هم موجب ورود جوانان علاقمند به این حوزه شده و از نابودی گونههای کمتر شناخته شده صنایع دستی و هنرهای سنتی جلوگیری کند.
شیشهگری دستی حرفهای در ایران حداقل به 3000 سال قبل باز میگردد. در طی دورانها و در مناطق گوناگون ایران، این هنر - صنعت تکامل مخصوص خود را پیدا کرده است.
با بروز دوران صنعتی و ماشینی، شیشه در مقیاس و انواع مختلف و با کاربردهای خانگی و صنعتی تولید میگردد.هنر شیشهگری یکی از قدیمیترین صنایعی است که بشر به آن اشتغال داشته است.
کاوشهای باستان شناسی مارلیک هنسلودشوش رواج شیشهگری در ایران باستان (عهد هخامنشی ) را به اثبات میرساند.
با ظهور اسلام اکثر شیشه و بلورسازان ایرانی به دمشق و حلب در سوریه کوچ کردند. در این مقطع از تاریخ شیشهگری علاوه بر تغییر کلی فرم شیشه، نقاشی و خطاطی بر روی شیشه با رنگهای کورهای و لعابهای رنگی متداول شد و نوعی شیشه که اصطلاحاً مینایی نامیده میشود پا به عرصه وجود گذاشت. دوره سلجوقی ( قرن 5 و 6هـ ) نخستین دوره شکوفایی شیشه گری در ایران محسوب میشود.
بعدها با روی کار آمدن سلسله صفوی و توجه خاص به این رشته، کارگاههای شیشهگری در اصفهان و شیراز ساخته شد و هنرمندان، تحت تعلیم تعدادی از بلورسازان ونیزی {ایتالیایی} قرار گرفتند.
شیشهسازی دستی یا آنچه که به همجوشی شیشه معروف شده است، هنری است حاصل هماهنگی و کنار هم قرار گرفتن تکههای شیشه و فلز و امثال آن، به شکلی که بعد از پخت، ترک برندارد و ویژگیهای کامل یک اثر هنری را داشته باشد. اکنون گروهی از جوانان شهر تبریز با کوله باری 7 ساله از تجربه و آزمون و خطا، درکار تولید و عرضه این محصول هنری و کاربردی هستند.
به همین منظور و به بهانه روز جهانی صنایع دستی و مراسم هفته ملی صنایع دستی، مسائل تخصصی و مشکلات حوزه صنایع دستی در گفتگو با هنرمندان، صاحب نظران، پژوهشگران و افراد مرتبط مطرح و پیگیری میشود.
***
لیلا صادق الوعد و محمد فرج پور زوج هنرمندی هستند که علاوه بر دارا بودن مدرک تحصیلی کارشناسی در زمینه صنایع دستی، دوره تخصصی خود را در زمینه شیشهسازی دستی طی کرده و امروز جزو افراد موفق در زمینه کاری خودشان هستند.
لیلا صادق الوعد متولد آبان 62 در تبریز بوده و در سال 83 به عنوان دانشجوی رشته صنایع دستی در دانشگاه پیام نور تبریز مشغول به تحصیل شده است.
تحصیلات دانشگاهی را با گرایش همجوشی شیشه در سال 87 به پایان رسانده. وی از حدود سال 86 به همراه همسر و همکلاسیاش محمد فرجپور پس از تاسیس شرکت صنایع دستی پارینه با هدف تولید شیشههای دست ساز در دو بخش ظروف و جامهای دکوراسیونی در این زمینه مشغول به کار حرفهای شده است.
صادق الوعد در زمینههای مختلف هنری اعم از گرافیک، طراحی دکوراسیون، عکاسی و طراحی فعالیت داشته است و تمام اینها را زمینههایی برای بهبود کیفی فعالیتهایش در زمینه شیشهسازی میداند. او به همراه شرکت صنایع دستی پارینه در نمایشگاه سراسری تبریز 86 و 90 – نمایشگاه تخصصی آبگینه همدان 89- نمایشگاههای نوروزی و تابستانی عرضه صنایع دستی در تبریز (5 سال پیاپی) - زنجان- زاهدان- تهران و ... شرکت داشته و این هنرصنعت ارزشمند را به سراسر ایران معرفی نموده است. وی از سال 90 در برهههای زمانی مختلف اقدام به تدریس عملی رشتههای مرتبط با شیشه نموده و در حال حاضر در سمت طراح و ناظر تولید شرکت صنایع دستی پارینه مشغول به کار است.
همچنین محمد فرجپور در سال 1360 در خانوادهای که با هنر بیگانه نبود متولد شد. پدرش فارغالتحصیل هنرستان هنرهای زیبای میرک تبریز بود و وجود زمینههای ابتدایی فعالیت هنری در خانواده مانند ملزومات نقاشی، آپارات خانگی ، دوربین، ادوات موسیقی و غیره باعث شد علاقه و فعالیت وی به حوزههای هنری پررنگتر شود. او در سال 83 به عنوان دانشجوی رشته تازه تاسیس صنایع دستی دانشگاه پیام نور تبریز پذیرفته شد و در زمان تحصیل از طریق یکی از دانشجویان سال بالایی با نام و ویژگیهای هنر جدیدی به نام «فیوزینگ شیشه» آشنا شد.
در آن سالها به دلیل ناشناخته بودن این هنر در ایران، از طریق مطالعه منابع اینترنتی خارجی با اصول ابتدایی این هنر آشنا گشت و بعدها به همراه چند نفر از دانشجویان دیگر و با راضی کردن مسئولین دانشگاهی، گرایش تخصصی شیشه را در کارگاه استاد حایری در شهرستان اهر سپری کرد.
وی در سال 86 به اتفاق چند تن از دوستان، شرکت صنایع دستی پارینه را تاسیس کرد. دستاوردهای کوچک دوران تحصیل و همکاری و فعالیتهای جنبی با انجمن دانشجویی دانشگاه و نیز نوین بودن این هنر توفیقی شد برای تسریع در ارتباط با بازار و نهادهای مربوطه، و بدین سبب شرکت نوپای پارینه با سرعتی خوب جای خود را میان تولیدکنندگان صنایع دستی استان و همچنین علاقمندان به آثار دستساز باز کند. او به همراه همسر و همکارانش از آن سال تا امروز با وجود مشکلات جاری توانسته چراغ این کارگاه هنری را روشن نگه داشته و به قول خودش «به خون دل و با عشقی که به کار هست» در تولید آثار شیشهای استمرار داشته است.
این گفتگو حاصل نظرات مشترک این زوج جوان در خصوص زمینههای کار صنایع دستی، مسائل و مشکلات خاص کار و همچنین راهبردهای فعالیت در این زمینه است.
• آقای فرج پور، خانم صادق الوعد، چطور میان این همه رشته تحصیلی، صنایع دستی را انتخاب کردید؟
اگر بخواهیم صادقه جواب بدهیم، صنایع دستی جزو رشتههای مورد علاقه و هدفمان در زمان انتخاب رشته نبود. منتها از آنجایی که در سال 83 (سالی که کنکور دادیم و در این رشته قبول شدیم) هیچ کدام از دانشگاههای سراسری تبریز، جز این رشته و این دانشگاه ، پذیرش دانشجو نداشتند؛ توفیق اجباری شد و دانشجوی رشته صنایع دستی شدیم!
• آیا دانشگاه مهارتهای لازم را برای ورود به بازار کار در حوزه صنایع دستی در اختیار شما قرار داد؟
دانشگاهها میتوانند در دو حوزه «مهارت» و «دانش» نیاز دانشجو را پاسخگو باشند. دانش و تخصص مرتبط با رشته و مهارت ورود و حیات در بازار کار از جمله مهمترین داشتههایی است که یک دانشجو میتواند با تکیه به آنها وارد بازار کار شود. در حوزه کسب دانش و تخصص، دانشگاه فقط توانست اطلاعات اساسی و پایه مورد نیاز رشته را تامین کند که البته بخش اعظم آن هم بیشتر با همت، پیگیریها و برنامهریزیهای خود دانشجویان بوده، از پیدا کردن استاد مربوط تا هماهنگیهای مربوط به مسائل مالی قضیه. سواد علمی و مهارتی که ما در طی چهار سال دانشگاه و علیالخصوص ترمهای پایانی کسب کردیم، در مقایسه با آنچه که بعد از پایان دوران دانشگاه در اثر کسب تجربه و تحقیق و مطالعه و کار جدی دستگیرمان شد، چیزی مثل قطره در برابر دریاست.
در مورد حوزه مهارتهای بازار کار هم شاید بتوان گفت که شرکت در نمایشگاههای صنایع دستیای که باز هم به همت خود دانشجویان و معمولا با پشتوانه ناچیز مالی دانشگاه، توسط معاونت صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی استان برگزار میشد تا حدی توانست بستر آشنایی ما با سازمان و همچنین حضورمان در بازار کار را فراهم سازد.
• فعالیت حرفهای در زمینه صنایع دستی با آنچه در دوران دانشگاه تصور میکردید چه تفاوتی دارد؟
مسئلهای که در اولین قدم ورود به بازار کار و آغاز فعالیت حرفهای مانند یک سیلی، گوش هر فارغالتحصیلی را نوازش میدهد، عدم تطابق حقایق اقتصادی و فرهنگی موجود در جامعه با انتظاریست که هنرمند تحصیل کرده از آن دارد. ذهنیت هنرمند از بازار ذهنیتی پاستوریزه و غیرواقعی است. آن چیزی که دانشگاه در طول سالها به دانشجو یاد داده و یا القا کرده است چیزی شبیه به این است که آن سوی درهای دانشگاه سیل عظیمی از مخاطبان منتظر او هستند تا با تخصصی که از دانشگاه فرا میگیرد، اثر هنری بیافریند و این مخاطبان برای خرید اثر او سر و دست میشکنند! در حالیکه واقعیت چیز دیگریست و معمولا این واقعیات منجر به سرخوردگی و دلزدگی هنرمند هم میشود. واقعیاتی مثل اینکه سلیقه عمومی جامعه چیزی بسیار متفاوت با سلیقه هنری خود اوست و او مجبور است یاد بگیرد که اِلمانها و پارامترهای اقتصادی موجود در جامعه بیشتر از سواد علمی و بصری یا ذوق و قریحه و سلیقه در موفقیت و یا عدم موفقیت فعالیت حرفهای او تاثیر گذارند. همچنین به نظر من وقتی اولویت و دغدغه اصلی فعالیت، بُعد اقتصادی آن است؛ موضوعات دیگری مثل عدم تشابه و نوآفرینی در کار، وجود توجیه اقتصادی، تبلیغات و بازاریابی، بستهبندی، عدم امکان تولید با ماشین و غیره هم مطرح میشود که اساسا هیچ اشارهای در دانشگاه به این مسائل و کلا بازار کار نشده است.
• چطور به ساخت شیشههای دست ساز علاقمند شدید؟
از همان ابتدا دنبال کار جدید و مدرنی در حوزه صنایع دستی بودیم و هیچوقت نتوانستیم قبول کنیم که «صنایع دستی» لزوما مترادف با هنرهای سنتی است. کما اینکه تعاریف متفاوت و گوناگونی در این زمینه وجود دارد. رشته فیوزینگ گلس که در زبان فارسی به «همجوشی شیشه» تعریف شده، جزو رشتههای نو پا و ناشناختهای در این حوزه بود که در آن سالها فقط در دانشگاههای مطرح کشور تدریس میشد. با مطالعه اجمالی و گردآوری اطلاعات بسیار اولیه در مورد این رشته علاقمند و مصّر شدیم تا در این رشته به عنوان رشته تخصصیمان تحصیل و فعالیت کنیم. هر چند میدانستیم که راهمان به نسبت دیگر دانشجویانی که تخصصهای روتین ارائه شده توسط دانشگاه را انتخاب کردهاند، سختتر و پیچیدهتر خواهد بود.
* ساخت شیشهها چقدر از زمان مفید روز شما را به خود اختصاص میدهد؟
بنده و آقای فرجپور بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه، شرکت صنایع دستی پارینه را با محوریت فعالیت در زمینه تولید شیشههای دست ساز، تاسیس کردیم. به عبارتی همجوشی شیشه برای من فقط یک عنوان رشته و یا یک هنر تفننی نیست، این رشته بعد از گذشت حدود 7 سال از آغاز فعالیت حرفهایام، تبدیل به شغل دائمی من شده است که در طول روز به جز ساعات استراحت، تمامی وقت و زمان من را به خود اختصاص میدهد.
• برای بهبود کارتان به دنبال آموزش آخرین دستاوردها در زمینه شیشهسازی بودهاید؟
بله؛ چون این رشته، رشتهای تقریبا نوپا در ایران است و از این رو، ابزار و امکانات و منابع علمی و تخصصی مرتبط با رشته بسیار کمیاب است و دسترسی به دستاوردهای به روز رشته، نیازمند وجود تعاملات و ارتباطهای قوی با منابع خارج از کشور است که طبیعتا این مسئله با مشکلات خاص خود همراه است. اما برای پر کردن خلأ ناشی از کمبود امکانات، طبق رویه معمول جوانان ایرانی، اقدام به تامین و ایجاد روشها، ابزار و امکانات خلاقانهای در زمینه ساخت قالب، روشها و تکنیکهای خاص، تولید مواد اولیه مشابه، ساخت دستگاهها و ابزارهای مشابه خارجی کردهایم که به نظر شخصی من تا حد زیادی کمبودها را جبران کرده است.
• تهیه مواد و مصالح لازم برای ساخت شیشهها به چه شکل صورت میگیرد؟
در قدم اول عدم وجود مواد اولیه خاص این رشته در بازار شاید مهمترین دغدغه و مشکلی باشد که هر هنرمندی با آن مواجه هست. ما این نیاز و مشکل را با تکیه به تجربه هفت سال فعالیت و با جایگزین کردن مواد اولیه مشابه و یا با خودکفایی در تولید بعضی از مواد اولیه مورد نیاز مرتفع کردیم. بقیه مواد اولیهای که از بازار تهیه میشوند، اعم از شیشههای فلت، رنگها و مواد رنگی قابل پخت، ابزار برش و ساب شیشه، قالبها و مواد نسوز مخصوص شیشه، مواد مورد نیاز برای تولید بعضی از رنگها و غیره بیشتر از بازار داخل کشور تامین میشود.
با توجه به استفاده از کوره برای پخت آثار شیشهای آیا پس از آغاز هدفمندی قیمت حاملهای انرژی، با مشکلی مواجه شدید؟
بله، به شدت! با توجه به ضرورت استفاده از کوره برقی در این هنر صنعت، افزایش قیمت حاملهای انرژی پس از آغاز هدفمندی، تاثیر مستقیم و قابل توجهی بر افزایش قیمت تمام شده محصول داشت اما از آنجایی که آثار هنری جزو نیازهای اساسی افراد محسوب نمیشود و مضاف بر این امکان خرید افراد هم به نسبت سالهای گذاشته با جزر و مد اقتصادی موجود کاهش یافته ست، جهت جلوگیری از حذف شدن چنین محصولاتی از سبد کالای خانوار سعی کردیم با مدیریت و برنامه ریزی در زمینه اعمال صرفه جوییها و تغییر زمانبندی استفاده از کوره ( به نحوی که استفاده از آن در ساعات پرمصرف نباشد) و راهکارهای مشابه، تغییر فاحش و چشمگیری در قیمت عرضه محصول ایجاد نشود.
• حمایتهای دولتی که از شما و هنرصنعتتان به عنوان هنرمند تحصیل کرده صورت میگیرد چیست؟
در طول دوران فعالیتمان حمایت قوی و مستمری از سوی ارگانها و موسسات دولتی از اقداماتمان انجام نگرفته است. گرچه وجود نمایشگاههای استانی و فرا استانی که گاهی با هزینه خود شرکت کننده برگزار میشود میتواند کمک کوچکی در جهت بالا بردن آمار فروش و متعاقب آن افزایش میزان تولید بکند، اما واضح است تاثیر زیادی در کمرنگ شدن مشکلات اقتصادی که تولید کننده همیشه با آنها مواجه است، ندارد.
• حمایت دولتی از هنرمندان صنایع دستی در چه قالبهایی میتواند به رشد تولید و کاهش قیمت تمام شده برای خریدار و در نهایت افزایش خرید منجر شود؟
اگر بخواهیم حمایت دولتی را در دو بخش تولید و پس از تولید طبقهبندی کنیم، شاید نقش دولت در بخش پس از تولید و فروش ضروریتر باشد. شرایط موجود در بحث اشتغال باعث شده بازار اجاره واحدهای تجاری بسیار داغ و امکان رقابت فروشگاههای هنری با صنوف دیگر به آسانی میسر نباشد. از این رو فکر میکنم تخصیص مراکز دایمی فروش با هزینههای پایین و ارزان قیمت برای هنرمندان تولیدکننده، بزرگترین کمک و حمایت دولت در حوزه فروش میتواند باشد که در بلندمدت منجر به کاهش قیمت تمام شده و رشد آمار فروش و در پی آن رشد تولید و افزایش خرید خواهد شد. در بخش تولید نیز جلوگیری از ورود کالاهای چینی که همه آثار هنری را با قیمتی کم و البته کیفیتی پایین کپی کردهاند، تخصیص کارگاههای استیجاری با هزینه پایین، و تسهیل در شرایط بهرهمندی از امکانات خارج از کشور در زمینه تجهیزات و مواد اولیه میتواند کمک شایان توجهی به تولید کننده بکند. آنچه مسلم است صنایع دستی جزو نمونههای میراث گرانبهایش تمام مردم کشور محسوب میشوند و حمایت از استمرار تولید و عرضه آنها میتواند از بیگانگی نسلهای آتی با پیشینه فرهنگیشان جلوگیری کند.
• برگزاری نمایشگاههای فصلی صنایع دستی در مناسبتهای مختلف در بناهای تاریخی شهر مانند محوطه مسجد کبود از سوی معاونت صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی استان، کمکی به افزایش آشنایی و استقبال مردم از آثار شما و یا علاقمندی به آموزش شیشهسازی داشته است؟
از نظر من مقدمتر از بحث تاثیر ارائه اثر، شاید پرداختن به بحث چگونگی غربالگری و تشخیص کارشناسانه آثار و رشتههای صنایع دستی از سوی سازمان، ضروریتر به نظر برسد. قبل از تخصیص فضاهایی جهت عرضه و فروش اثر، وجود کارشناسان مشرف بر رشتههای صنایع دستی به منظور جلوگیری از ارائه آثاری که در تعریف استاندارد صنایع دستی نمیگنجند و بیشتر در زمره کاردستیهای خانگی قرار میگیرند، شاید بتواند از اجحاف در حق تولید کننده بکاهد، کما اینکه به نظر میرسد در سالهای اخیر به این موضوع – هر چند کم رنگ- پرداخت شده باشد. ضمن ِ اینکه آسانترین و قابل دسترسترین راه آشنایی مردم با رشتههای صنایع دستی استان، همین نمایشگاههای برگزار شده باشد چرا که این امکان وجود دارد مردم بدون واسطه و از نزدیک با تولیدکننده ارتباط داشته و از نحوه ساخت اثر اطلاع یابند. در مورد رشته ما هم معمولا مردم کوچکترین آگاهی و اطلاعاتی ندارند که طبیعتا تداوم حرکتهای فرهنگی مثل برگزاری نمایشگاهها در جبران این کمبود مؤثر خواهند بود.
• داشتن کارت هنرمندی صنایع دستی یا بیمه هنرمندان صنایع دستی چه تاثیری در روند کاری شما به عنوان هنرمندان جوان این حوزه دارد؟
بدون شک بیمه و دیگر خدمات اجتماعی که از سوی سازمان شامل حال هنرمندان و پیشه آنها میشود میتواند در ایجاد امنیت شغلی و استمرار فعالیت تولید کننده مؤثر باشد؛ زیرا اطمینان داشتن از برخی حمایتها مانند مسائل بیمهای برای دورانهای مانند کهولت یا بیماری یا مشکلات کاری میتواند به افزایش دلگرمی هنرمندان کمک نموده و همچنین زمینه حضور افراد دیگر در این مشاغل را فراهم کند.
• به جز تبریز، آثار شما در چه شهرهایی از ایران عرضه میشوند؟
تهران و به صورت پراکنده مراکز بعضی از استانها.
• چرا فروش مستقیم صنایع دستی هنوز هم طرفداران بیشتری نسبت به تهیه آثار از فروشگاهها دارد؟
بحث حضور واسطههای غیرضروری از آسیبهای هر صنفی در حوزه فروش به شمار میرود. طبیعی است که با وجود نوسانات اقتصادی و عدم ثبات بازار، هر فردی ترجیح خواهد داد تا محصول مورد نظر خود را با نازلترین قیمت ممکن تهیه کند. فروش مستقیم و بدون واسطه این امکان را به مشتری میدهد که ضمن آشنایی با چگونگی تولید اثر یا محصول، بتواند بدون پرداخت وجه اضافی به دلالان کالای مورد نیاز خود را خرید کند.
• شما برای ارائه و معرفی آثارتان وب سایت یا پایگاه اینترنتی طراحی کردهاید؟
بله. شرکت پارینه علاوه بر تهیه لوح فشرده از تصاویر محصولات، دارای وب سایتی به آدرس www.parinehglass.com هم هست.
• آیا مردم ما علاقه خود را به خرید صنایع دستی از دست دادهاند؟ یا سلیقه و خواستههایشان تفاوت کرده است؟
به نظر من مؤثرین پارامتر در کاهش رغبت مردم به خرید صنایع دستی، کاهش امکان خرید مردم و قیمت بالای بعضی از آثار صنایع دستی است. ضمن اینکه عواملی مثل وجود کالاهای ماشینی مشابه در بازار، به روز نبودن طرحها و تازگی نداشتن آثار در مقایسه با بروز شدن سلیقه مخاطب، نداشتن بستهبندی مناسب، عدم تاکید و توجه هنرمند بر جنبه کاربردی اثر و ... میتواند از عوامل رخوت بازار صنایع دستی محسوب شود.
• با توجه به رکود نسبی بازار آثار صنایع دستی، علت موفقیت خود را در جذب مشتری چه میدانید؟
معتقدیم که «محصول» با «اثر هنری» تفاوت دارد. محصول بر خلاف اثر، دارای ویژگی تولید تکثیری بوده و بیشتر بر پایه تقاضای بازار و سلیقه عموم تولید میشود، از این رو انتظار نمیرود که مشتری تحت هر شرایطی و با هر قیمتی خریدار محصول تولیدی ما باشد. بنابراین سعی کردهایم که با توجه به وسع عمومی خرید مردم، قیمتهای تمام شدهمان مناسب باشد. مضاف بر این با توجه به تنوع سلایق، تنوع محصولات و به روز شدن طرحهای محصولات را مدنظر گرفتهایم. بستهبندی مناسب و داشتن مشخصات اساسی الصاق بر محصول و نیز استفاده از امکانات فضای مجازی نیز در موفقیتمان مؤثر بوده است.
شرکت شما از جمله معدود تولید کنندگان صنایع دستی است که اثر خود را در بستهبندی مخصوص خود ارائه میدهد. چه شد که اقدام به تهیه بستهبندی مناسب آثار شیشهای با نشان شرکت خودتان اقدام کردید؟
امروز در دنیای بازار و فعالیت اقتصادی، بستهبندی و کلا نحوه ارائه محصول از مهمترین عناصر تاثیرگذار در ایجاد رغبت به خرید در مردم و متعاقب آن بالا رفتن آمار فروش است. از طرفی ایجاد امنیت روانی و اطمینان اینکه محصول خریداری شده به سلامت به مقصد میرسد نیز از آثار روانی بستهبندی مناسب محصول است.
به ویژه که بستهبندی در مورد محصولات شیشهای به خاطر ماهیت و جنس آسیبپذیر آن ضروریتر به نظر میرسد. بگذریم که حتی اقدامات اولیه تهیه بسته بندی پشتوانه مالی اقتصادی مناسبی را میطلبد که عموما خارج از توان تولید کننده صنایع دستی است. به همین جهت به فکر تهیه بستههایی متناسب با اندازه آثارمان افتادیم که در عین زیبایی و ساده بودن، اثر را از آسیبدیدگی محافظت کرده و همچنین نشانگر محل تولید و راههای ارتباطی آتی خریدار با ما باشد.
• بازار مشتریان شما از چه نوع آثاری بیشتر استقبال میکند؟ آثار کاربردی یا تزئینی؟
سئوال خیلی خوبی است. به نظر من شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه، افراد را به سمت خرید محصولات کاربردی سوق داده است. در مواجهه با مردم شاید اولین سئوال بعد از «قیمت این محصول چقدر است؟» سئوال ِ «کاربردش چیست؟» باشد. مردم تمایل دارند برای چیزی پول پرداخت کنند که به دردشان بخورد. با توجه به اینکه فعالیت ما منحصر به حوزه ظروف شیشهای نمیشود و در بحث دکوراسیون و جامهای شیشهای نیز فعالیتهایی داریم، به نظر میرسد بحث تمایل به خریداری کردن آثار تزیینیِ صرف در اولویت دوم باشد.
• در حال حاضر در شرکت شما چند نفر مشغول به فعالیت هستند؟
اکنون 5 نفر به شکل مستقیم در محیط کارگاهی ما مشغول به کار هستند.
• درآمدی که از این راه کسب میکنید با کسر تمام هزینهها، برای گذران زندگی مناسب است؟
با در نظر گرفتن زمانی که برای فراگیری این رشته صرف شده است ( چه در دوران دانشگاه و چه پس از آن) و زمانی که برای تولید صرف میشود و هزینههای مربوط به انرژی، استهلاک، تامین مواد اولیه، بازاریابی، اجاره بها، بستهبندی، حمل و نقل و غیره باید بگویم«خیر»، این رشته برای گذران عادی زندگی مناسب نیست و چه بسا اگر رسالت و ارادت ویژه ما به این رشته نبود، همان سالهای ابتدای تاسیس شرکت از ادامه فعالیت منصرف شده بودیم. اما به شکل مداوم در حال تغییر و تحولاتی برای نگاه داشتن ثبات و البته توسعه در کارمان هستیم و همواره به آینده هم امیدواریم. برنامهریزی و بررسی بازار و تولیدات محصولاتی با کیفیت، با قیمت مناسب و با المانهای فرهنگی و هنریمان از اقدامات و پیشبینیهای مستمر ما بوده و خواهد بود و امیدواریم رسیدن روزی که فعالیت در حوزههای مرتبط با آثار هنری و صنایع دستی و هنرهای سنتی با استقبال بیشتر تولیدکنندگان و مخاطبان همراه باشد را هرچه زودتر ببینیم.
.....................................