شیشه ی آلومینیوم – ایتریمی
 

شیشه های آلومینیوم –ایتریایی (YA) دارای درصد آلومینایی در گسترده ی تقریبی 75.6- 59.8 هستند. با این درصد آلومینایک شیشه ی دو فازی تشکیل می شود که در آن یک فاز قطره مانند در فاز دیگر تشکیل شده است. این شیشه به طور خود بخودی به صورت شیشه ی آلومینیوم – ایتریمی یا مخلوطی ازشيشه ها (3) تبدیل می شود. درشیشه های YA پدیده ای به نام پلی مورفیزم (Polymorphism) رخ می دهد

شیشه ی رنگی
 

اگر چه در بیشتر کاربردهای شیشه نیاز است تا این ماده بی رنگ باشد اما در برخی از کاربردها نیاز است شیشه رنگی باشد. هنگامی که پنجره های یک کلیسا رنگی باشد، تأثیر پذیری ازمحیط بیشتر می شود . درشیشه ها معمولا بوسیله ی افزودن اکسیدهای انتقالی و یا اکسیدهای عناصر خاک های کمیاب (rave –eavth) به بچ ماده ی اولیه ی آنها، رنگی می شوند. جدول 1 لیستی از رنگ های تولیدی بوسیله ی مواد رنگی کننده ی شیشه هاست . زرد کم رنگ، نارنجی و رنگ های قرمز بوسیله ی فلزات گران بها درحالت کلوئیدی تولید می شود. طلا (Au) رنگ قرمز، یا قوتی تولید می کند. (البته این شیشه ها گران قیمت هستند). سولفید کادمیم (cds) محصولاتی با رنگ زرد تولید می کند. اما هنگامی که علاوه بر se ، cds نیز استفاده شود. محصولاتی با رنگ قرمز یا قوتی با شدت رنگ بالا تولید می شود.

شيشه ها (3)

شیشه بوسیله ی افزودن دوپانت ها (dopants) رنگرزی می شوند. در واقع با افزودن این دو پانت ها در شیشه عیوب نقطه ای پدید می آوریم. رنگ شیشه به نوع دو پانت و حالت اکسیداسیون آن بستگی دارد.
دو پانت ها می توانند اثر بی رنگ کننده (decdorizo) ، پوشش دهنده (mask) یا اصلاح کننده (modify) داشته باشند. ما می توانیم اثرات رنگی آهن را بوسیله ی افزایش cr خنثی کنیم؛ البته اگر درصدشيشه ها (3) زیاد باشد اضافی به صورتشيشه ها (3) خارج می شود. اگر این شیشه به روش دمیدن شکل دهی شود، این پلیت لت هایشيشه ها (3) منظم گشته و شیشه ای اپک به نام آونتورین کرومی (chromium aventurine) تولید می کنند. مس (cu) برای تولید شیشه ی آبی مصری (Egyptian Blue glass) استفاده می شود.
CO (کبالت ) دربرخی از شیشه های پالایش یافته ی تولید در قرن دوازدهم استفاده می شده است. البته Co در تولید لعاب های پرسلانی مورد استفاده در چین ( در دوره ی سلسله ی منیگ وتانگ) استفاده می شده است. کبالت مورد استفاده در این لعاب ها رنگ آبی کبالتی تولید می کند.
با افزودن Se به شیشه های دپ شده با Cds باعث پدید آمدن رنگ یاقوتی سلینومی (Selenium Ruby) می شود. جزئیات پدید آمده ازهر کدام از این رنگ ها به ترکیب شیمیایی و شرایط پخت شیشه بستگی دارد.
شرکت کورینگ (Cornig) میکرو بارکدهایی با شیشه دپ شده با خاکهای کم یاب تولید کرده است. خاکهای کم یاب دارای باندهای نشر کم پهنا هستند و از میان 13 عنصر خاکهای قلیایی که مورد آزمایش قرار گرفته ، تنها 4 عنصر (Tm,Ce,Tb و Dy) می توانند در برابر تابش UV برانگیخته شوند. و لذا می توان از آنها در شناسایی بوسیله ی UV استفاده کرد. این نوع بارکدها همچنین مشکلات تداخل با سایر بارکدها را نیز ندارد. از این بارکدها در کاربردهای بیولوژیکی استفاده می شود زیرا سمی نیستند.(البته بر چسب زنی با کوانتوم دات ها خطرات کمتری دارد) و می توان از آنها در کاربردهای ژنتیکی استفاده کرد. با استفاده از چند عنصر خاکی کمیاب می توان ترکیب رنگی بیشتر پدید آورد.
شیشه های رنگی خاص شامل موارد زیر می شود :

شیشه ی یاقوتی یا کرانبری ( Cranberry )
 

شیشه ی یاقوتی با افزودن Au به شیشه سربی با حضور Sn پدید می آید. شیشه ی کرانبری که اولین بار در سال 1685 گزارش شده است، یک نوع شیشه ی بی رنگ (معمولاً صورتی کم رنگ ) است. علت پدید آمدن این رنگ در صد کم طلای موجود در آن است . راز تولید شیشه قرمز رنگ برای قرن ها ی زیادی گم شده بود و در قرن هفدهم دوباره کشف شد.

شیشه ی اورانیومی یا وازلینی
 

محصولات اورانیومی هنگامی که در شیشه ی با سرب بالا استفاده شود، رنگ قرمز تیره تولید می کند. البته شیشه های اورانیومی دیگری نیز وجود دارد که با صطلاح به آنها شیشه های وازلینی (Vaseline glass) می گویند. این نوع شیشه ها دارای رنگ سبز هستند. مسأله ای که این نوع شیشه ها را خاص کرده است این است که این نوع شیشه ها هنگام تابش اشعه ی UV به آنها ، خاصیت فلئورسانس پیدا می کنند. از سال 1940 تنها اورانیوم تهی شده (uranium depleted) به عنوان دو پانت استفاده می شود. علت استفاده از این نوع دو پانت، فراوانی آن است. اما از 100 سال گذشته به بعد اورانیوم طبیعی (natural uranium) استفاده می شود.

شيشه ها (3)

شکل 1 مثالی از یک شیشه ی وازلینی است.

لیزر شیشه ای
 

عناصر خاکهای کم یاب (rave – earth elements) مانند Nd در تولید شیشه های لیزر و سایر وسایل اپتیکی کاربرد دارند. (شکل 2) . لیزر شیشه ای دپ شده با Nd (Nd-doped glass laser) مانند یک لیزر یاقوتی (ruby laser) کار می کند . اگر چه نوع شیشه ای دارای تفاوت هایی است . میله ی لیزر قطری بینشيشه ها (1) اینچ دارد و معمولا بوسیله ی یک لامپ حلزونی تخلیه می شود. علت استفاده از لامپ های حلزونی این است که طول غیر بار دار این نوع لامپ ها از لامپ های خطی طولانی تر است. لیزر شیشه ای دپ شده با Nd دارای بازدهی بیش از 2% است. این بازده 4 برابر بازده یک لیزر یاقوتی است. به دلیل آنکه رسانایی گرمایی شیشه پایین است بنابراین نیاز به زمان بیشتری برای خنک سازی است.

شيشه ها (3)

رسوبات در شیشه
 

وجود رسوبات در شیشه عموما اجتناب ناپذیر است. سوال این است که چه زمانی طول می کشد تا رسوبات تشکیل شود. (مخصوصا اگر جوانه زنی هموژن باشد). ما ممکن است عوامل هسته زا برای تسریع جوانه زنی به شیشه اضافه کنیم. جوانه زنی کریستال ها در شیشه از تئوری کلاسیک پیروی می کند. رسوبات تشکیل شده در شیشه می تواند موجب رنگی شدن شیشه شود.

شیشه به عنوان لعاب
 

لعاب ها مانند شیشه ها در همه جا دیده می شوند. لعاب کاری (glazing) استفاده از ویژگی های ویسکوز شیشه و تشکیل یک لایه ی یک پارچه و صاف بر روی یک زیر لایه ی سرامیکی است.
مینا کاری (enameling) تشکیل همان لایه بر روی یک زیر لایه ی فلزی است. چیزی که باید به آن توجه کرد این است که عموما لعاب ها قدمت زیادتری دارند. در ادامه به بیان برخی از اصطلاحات لعاب می پردازیم:

زیر لعاب ( underglaze )
 

هنگامی که یک بیسکوییت سرامیکی را می خواهیم مورد عملیات دکور قرار دهیم باید قبل از آن یک لعاب کاری بر روی آن انجام دهیم که این نوع لعاب را زیر لعاب گویند. این لایه به علت تشکیل بهتر دکور بر روی بدنه اعمال می شود. پس از آن که فرآیند دکوراسیون جسم سرامیکی انجام شود برروی آن یک لعاب دیگر اعمال می شود. البته این لعاب پیش از پخت دکور اعمال می شود.
عیب کراولینگ لعاب ( glaze craweling )
این عیب که در لعاب اتفاق می افتد بدین صورت است که لعاب از لایه ی سرامیکی زیرین جدا می گردد. این پدیده به دلیل عدم ترشوندگی بیسکوییت سرامیکی بالعاب در طی فرآیند پخت اتفاق می افتد.
لعاب ترک خورده ( crackle glaze )
اگر انبساط گرماییشيشه ها (3) لعاب از سرامیک بستر بزرگ تر باشد، لعاب ممکن است در طی فرآیند سرد کردن (در طی پخت) بشکند. هنگامی که غلظت یون سدیم و پتاسیم در لعاب بیشتر باشد، ترک ها بیشتر پدید می آیند. هنگامی که سرعت سرد کردن بالا رود ترک های حاصل ریزتر می شوند.
لعابهای سلادون (celadon )، تنموکو (tenmoku)، راکو (raku) و کوپر ( copper) لعاب های ویژه ای هستند که در دنیای هنر سرامیک یافت می شوند.
لعاب های سلادون
این لعاب ها اولین بار در حدود 3500 سال پیش تولید شده اند. این لعاب ها دارای گستره ی رنگی از آبی کم رنگ تا سبز مایل به زرد هستند و می توانند رنگی کاملا تیره پدید آورند. رنگ تولیدی در این لعاب ها بوسیله ی آهن تولید می شود(3.o - o.5 در صدشيشه ها (3) به لعاب افزوده می شود). ظروف لعاب خورده توسط این نوع لعاب سپس در دمای تقریباًشيشه ها (3) پخت می گردند. ظروف تولید شده با این لعاب ها زیبایی خاصی داشته و در کاربردهای تزئینی استفاده می شوند. مثلا کوزه ی لعاب خورده با این لعاب که درکشور کره تولید شده است، درسال 1946 از سوی کشور کره به هاری ترومن رئیس جمهور آمریکا هدیه شد. امروزه این ظرف که 23cm ارتفاع دارد قیمتی برابر با 3 میلیون دلار دارد.
لعاب تنموکو
این نوع لعاب در زمان سلسله ی سونگ (sung Dynasty) بوجود آمده است. و دارای رنگ قهوه ای تیره یا حتی سیاه است. برای ایجاد این رنگ میزان 8-5 درصد وزنیشيشه ها (3) به لعاب افزوده می شود. تشکیل مناسب این نوع لعاب به شرایط اکسایش – کاهش اتمسفر پخت بستگی دارد. و در شرایط مختلف اکسایش و کاهش رنگ های متنوعی پدید می آید. در لعاب های کوپرنیز از کربنات مس به عنوان منبع Cuاستفاده می شود. البته در طی فرآیند پختشيشه ها (3) تجزیه گشته و Cuoباقی می ماند. Cuo تولید نیز با مونواکسیدکربن (CO) موجود در کوره واکنش داده تا ذرات مس در لعاب تشکیل شوند. این ذرات رنگ قرمز به لعاب می دهند.
لعاب های راکو
لعاب های راکو اغلباً لعاب هایی فلزی به نظر می رسند. (اگر بوسیله ی یک لایه از فلز Ti پوشش داده شده باشند)
یک روش پیشرفته در تولید لعاب های راکو بدین صورت است که ظروف سرامیکی به شیوه ی معمولی پخت می شوند سپس آنها را در داخل یک محیط کاهنده مانند خاک اره وارد می کنند و سپس آنها را قبل از آنکه بتوانند اکسید شوند، به سرعت سرد می کنند. این نوع لعاب ها اغلبا حالت استثنا داشته و می توانند با زمان تغییر کنند. این مسئله ساده است. زیرا آنها در طی فرآیندهای بعدی تولید اکسید می شوند. این نوع لعاب بر خلاف سایر لعاب ها خنثی نبوده و تنها برای دکوراسیون استفاده می شوند.
لعاب های کریستالی ( crystalline glaze )
این نوع لعاب ها ، لعاب هایی دکوراسیونی هستند اما به طور مستقیم با تکنولوژی تشکیل شیشه – سرامیک در ارتباطند. کریستال ها بوسیله ی سرد کردن آهسته لعاب ایجاد می شوند. این سرد کردن آهسته به کریستال های لعاب اجازه ی رشد کردن می دهند. رشد این کریستال ها مد نظر است؛ زیرا لعاب ضخامت کمی داشته و از این رو کریستال ها باید به صورت پلیت لت (platelets) در آیند. برای آنکه عمل رشد کریستال ها بهتر انجام شود از جوانه زاهای تیتانیایی استفاده می شود. این نوع جوانه زاها در لعاب های باویسکوزیته ی پایین استفاده می شوند و در آنهاشيشه ها (3) تشکیل می شود. ترکیب شیمیایی این نوع لعاب ها بسیار مهم است. در آن شيشه ها (3) وشيشه ها (3) به میزان کم و Pbo به میزان 10-8 درصد وزنی استفاده می شود. رشد کریستال با اضافه شدن fe به لعاب افزایش می یابد. اما این اضافه شدن می تواند همچنین موجب پدید آمدن اثراتی بر سایر دو پانت های اضافه شده به لعاب شود.
سفالگران امروزی ازشيشه ها (3) به عنوان اصلاح کننده و تولید کننده ی کریستال های ویلمایت (Crystals Willemite) استفاده می کنند. (ویلمایت یک مینرال کمیاب از روی است). این تکنیک نیازمند مهارت ویژه است. زیرا افزودن مقادیر زیادشيشه ها (3) به لعاب باعث می شود ویسکوزیته ی آن حتی در دماهای پایین نیز کم باشد، بنابراین این مسئله باعث می شود که لعاب از روی سطح سفالی جریان پیدا کند. رشد اسفرولیتی (Spherulite growth) از جوانه زا در لعاب در شکل 3 نشان داده شده است. هر اسفرولیت در واقع توده ای از کریستال های شعاعی است که با توجه به مرکز اسفرولیت دورهم گرد آمده اند.

شيشه ها (1)

لعاب های اپک ( opaque glazes )
اگر به لعاب مذاب کریستال هایی افزوده شود، لعاب می تواند اپک شود. برای این کار می توان ازO_2 S_n یا زیر کن استفاده کرد. که زیر کن ارزان تر است .شيشه ها (3) برای تولید رنگ سفید در لعاب های زیرکنی (Zircon glaze) استفاده می شود. برای اپک کردن کمتر ازشيشه ها (3) استفاده می شود زیرا کریستال های روتایل طلایی رنگ هستند. و بنابراین لعاب را به رنگ زرد در می آورند. ما همچنین می توانیم با تشکیل کریستال لعاب را اپک کنیم (مثلا ولاستونیت:شيشه ها (3). این کار بوسیله ی عملیات حرارتی مناسب، حبس کردن گاز (هوا یاشيشه ها (3) ) ) و یا بوسیله ی جدایش فازی مایع – مایع انجام می شود. لعاب های مات (Matt glazes) بوسیله ی تشکیل کریستال های بسیار کوچک در لعاب بوجود می آیند (مثلا کریستال های ولاستونیت برای لعاب های مات – آهکی و وبلیمایت (شيشه ها (3):Willemite ) برای لعاب های مات – زینک). کریستال های ریز ولاستونیت بوسیله ی افزودن کلسیت به لعاب پایه سیلیس تشکیل می شود. یک روش دیگر برای این کار افزودن مقادیر زیادی از ماده ی کریستالی به لعاب است تا در طی فرآیند پخت درصدی از آن به صورت کریستالی باقی بماند.

هنر لعاب کاری

 

en1461

 

لعاب (Glaze)یک لایه شیشه ای نازکی است که بعد از پخت لعاب در یک درجه حرارت معینی حاصل بشود . البته آنقدر ذوب نمی شود که روی کار حرکت کند .
تصور می شود که شیشه قبل از لعاب توسط مصریان بین ۳۰۰۰ تا ۱۲۰۰۰ سال قبل از میلاد کشف شده باشد که این کشف احتمالاً اتفاقی و از ترکیب شن و نمک در یک آتش بزرگ پدید آمده است .

مصریان به این ترکیب شن و ماسه ، خاک رس هم اضافه کردند و دیدند که این مخلوط روی یک سطح عمودی که روی آتش قرار دارد می ایستد به این ترتیب لعاب کشف شد .
لعاب شیشه در ترکیب شیمیایی با شیشه فرق دارد . اگر چه لعاب خود یک نوع شیشه است ولی شیشه به تنهایی و در یک حالت گداخته شکل می گیرد در حالی که لعاب با خاک رس یا فلز شکل می گیرد .

امروزه شیشه از سیلیس ساخته می شود و شکل اکسیده شدن شیشه یا اکسیدها باعث می شوند که سیلیس سخت در حرارت پایین تر گداخته شود . موادی که در شیشه استفاده می شود سرب و کربنات سدیم می باشند .
لعاب حداقل یک جزء ترکیبی بیشتر از شیشه دارد تا بتواند شیشه ذوب شده را روی یکسطح عمودی نگهدارد و آن هم اکسید آلومینیوم می باشد که حالت چسبندگی آن را تشکیل می دهد . منبع اصلی لعاب خاک رس است .

مصریان از لعابهای قلیایی بخاطر سدیم (نمک) آن استفاده می کردند . چون این ماده بیشتر در دسترس بود . چینی ها تا سال ۲۰۰ قبل از میلاد لعابهایی با حرارت بالا را توسعه دادن که این کار با استفاده از چوب برای آتش کردن کوره ها انجام می گرفت . آنها دریافتند که حرارت ناشی از ذغال چوب که به ظروف می خورد باعث جلا دادن آنها می شود .

بعلاوه چینی ها به ذغال چوب ترکیبی از اکسید سرب و نوعی سنگ سیلیکاتی اضافه می کردند . در سال ۵۰۰ قبل از میلاد چینی ها از رنگهای مختلف سربی استفاده می کردند که ترکیباتی از اکسید یک فلزی ، مخصوصاً از مس بود که نوعی لعاب فیروزه ای تولید می کرد ولی در لعاب سربی سبز چمنی با سبز مغز پسته ای ایجاد می شود . اصولاً رنگ ها اثر زیادی از طریق ترکیب لعابها ایجاد می کند .

لعاب می تواند مات یا بلوری باشد . شفاف یا کدر باشد . زبر یا نرم باشد و بالاخره رنگی یا ساده باشد . لعاب همچنین وسیله جانبی است برای تزیینات و غیر قابل نفوذ ، با دوام ، قابل شستشو و مقاوم در برابر مواد اسیدی و باکتری دار بطور کلی سطح بدنه کار را ضخیم نمی کند یا اگر تخلخلی روی بدنه باشد آن را می پوشاند .
لعابها می توانند از نظر فرمول هم ریشه باشند در آزمایشات مواد خام یا منابع دیگر نیز از یک فرمول ریشه ای محسوب می شوند . ترکیبات رنگی در لعاب دقیقاً همان هایی نیستند که در نقاشی بکار می روند و نمی توانند عیناً مثل رنگهای نقاشی بکار می روند و پخت آنها باید در حرارتهاب مختلف مدنظر قرار گیرد .

مثلاً رنگدانه های سرامیک بعضی وقتها مثل رنگدانه های نقاشی می باشند و حتی بعضی رنگهای نقاشی می توانند در رنگهای لعابی و با حرارت پخت پایین بکار روند شما می توانید ترکیبات رنگی اکسید فلز شیشه را با لعابها امتحان کنید و همینطور با رنگین سازهای تجاری و یا با رنگهای نقاشی .

در بعضی از اقوام و فرهنگها از لعاب برای جلا دادن استفاده نمی کنند سرخپوستان آمریکای شمالی و جنوبی خود ظروف سفالی را با صیقل دادن شفاف و براق می کنند .

یا روی ظرف گلی دوغابی از جنس خود ظرف سفال می ریزند تا سطح آن شفاف شود . بعضی از قبایل آمریکای جنوبی و مرکزی و همچنین آفریقاییها و سرخپوستان دریافتند که اجزاء و عناصر ماده ای مثل « شیر» روی کار سفالی تمام خلل و فرج بدنه را کاملاً می پوشاند یا مثلاً دیگران دریافتند که رزین ( صمغ) درخت اگر داخل کوزه های داغ مالیده شود آن را شفاف می کند . این نوع روکش ها ممکن است دوام زیادی داشته باشند اما دائمی نیستند بخاطر اینکه از لعاب ساخته نشده اند .

تکنولوژی لعاب

اين تست با استفاده از دستگاه ميکروسکوپي که قادر به بررسي تغييرات سايه تشکيل شده از جسم در دماي بالا است (‏HOT STAGE MICROSCOPE)‏ انجام شده و هدف از انجام آن بررسي رفتار حرارتي لعاب‌ها در قياس با هم و با پودر‏ها‏ي چاپ و تعيين رژيم پخت مناسب در کوره توليدي پخت لعاب و انتخاب ماده مناسب به عنوان پودر چاپ و بررسي ميزان فرو روندگي يا برجستگي پودر چاپ روي لعاب است.

هر لعاب داراي پنج نقطه بحراني است. اگر مشابه توضيحات قبلي،‏ استوانه‌اي از جنس لعاب با نسبت ارتفاع به قطر قاعده 3 به 2 (‏با فرض ارتفاع اوليه 100 واحد تقريبا معادل 1 ميليمتر) بسازيم و آن را با سرعت 50 درجه بر دقيقه گرم کرده و سايه آن را – که در واقع يک مستطيل است – مورد بررسي قراردهيم،‏ اتفاقات زير در آن قابل ملاحظه است. (‏اين وضعيت عيناً در ميکروسکوپ حرارتي اتفاق مي‌افتد.)‏

الف – دماي محيط تا حدود 200 درجه سانتيگراد:‏
در اين دما به علت خروج بخار آب از بافت لعاب با انبساط جزيي در حد 0.1 درصد مواجه خواهيم شد.

ب- ازدماي 200 الي 600 درجه سانتيگراد:‏

در اين بازه دمايي عمده مواد آلي سوخته و از محيط خارج مي‏شوند. علاوه برآن فرايند افزايش تراکم قطعه و کاهش ارتفاع صورت مي‏گيرد.

ج – از دماي 600 الي 750 درجه سانتيگراد:‏

در اين بازه دمايي روند کاهش ابعاد به حالت متعادلي مي‌رسد و مدت کمي تغيير ابعاد نداريم. بسته به نوع و ترکيب لعاب با اولين نقطه بحراني لعاب که به آن زينتر پوينت (‏sintering point)‏ مي‌گويند مواجه مي‏شويم. تا اينجا بافت لعاب تماماً جامد و شکل سايه قطعه کاملاً مستطيل است. ميزان انقباض قطعه تا کنون حدود 26- 24 درصد (طبق تعريف دستگاه)‏ است.

د- از دماي 750 الي 900 درجه سانتيگراد:‏

در اين بازه دمايي اکثر لعاب‏ها‏ نرم مي‏شوند. از اين رو به نقطه‌اي که شواهد گرد شدن زواياي تيز ديده مي‏شود‏،‏ نقطه نرمي (نقطه نرم شوندگي ديلاتومتري يا softening point)‏ گفته مي‏شود‏. سطح قطعه در اين حالت يک برق جزيي دارد.

ه – از دماي 900 تا 1500 درجه سانتيگراد:‏

در اين بازه دمايي بسته به نوع ماهيت و ترکيب لعاب اتفاقات زير را شاهد خواهيم بود. لازم مي‌دانم اشاره کنم که سرعت گرم کردن،‏ حجم محفظه کوره،‏ جرم قطعا لعاب و رطوبت آن همه باعث مي‏شوند که نقاط بحراني لعاب داراي يک تلرانس خطاي نرمال باشد. ورزيدگي تکنسين در تهيه نمونه – به خصوص يکسان در دفعات متعدد – سبب کاهش ميزان خطاي اندازه‌گيري و تثبيت نقاط بحراني خواهد شد.

– ابتدا گوشه‏ها‏ي مستطيل کاملاً گرد شده و به تدريج ابعاد قاعده کم مي‏شود‏. اين روند تا جايي ادامه مي‏يابد که قطعه به صورت کره يا احجام شبيه به آن در آيد. به اين حالت نقطه کروي (‏يا ball point)‏ مي‌گويند. ممکن است به کره کامل نرسيم ولي شکل ايجاد شده کاملاً تمايل لعاب براي به حداقل رساندن نسبت سطح به حجم را تداعي مي‏کند. در اين حالت بيشترين ميزان کشش سطحي را داريم و معمولاٌ اين نقطه را به عنوان دماي پخت اعلام مي‏کنند‏‏.
– با افزايش دما،‏ ميزان اندازه قاعده بيشتر شده و ارتفاع کاهش ميابد. اين روند تا جايي ادامه ميابد که ارتفاع نصف مقدار اوليه گردد. به اين حالت نقطه نيم‌کروي (‏يا half ball point)‏ ناميده مي‏شود‏. حال نسبت اندازه قاعده به ارتفاع نيز تقريباً مساوي عدد دو است (‏اندازه قاعده دو برابر ارتفاع)‏ به طور قطع اين نقطه پايان محدوده پخت و آغاز مرحله پين‌هول‌زدن لعاب است.
– با افزايش مجدد دما روند رشد اندازه قاعده باز هم بيشتر شده و کاهش ارتفاع ادامه ميابد. زماني‌که ارتفاع قطره ذوب شده به حدود يک سوم مقدار اوليه برسد نطقه ذوب کامل (‏يا fusion)‏ اتفاق مي‏افتد. اگر در اين حالت به سطح لعاب نگاه کنيم،‏ به سهولت حباب‏ها‏ي ناشي از فرار قليايي‏ها‏ را مشاهده خواهيم کرد. از تعاريف نقاط بحراني لعاب جهت تعريف رژيم پخت و رفع عيوب آن به وفور استفاده مي‏شود‏. علاوه بر آن اين نقاط ما را در انتخاب پودر چاپ مناسب و تعريف خواص فروروندگي يا برجسته ايستادن پودر چاپ روي لعاب ياري مي‏کنند‏‏. از اين خاصيت‏ها‏ در اصلاح فرمول انگوب ويا رفع عيوبي چون لکه‌پذيري لعاب و افزايش مقاومت لعاب در برابر عوامل اسيد و بازي نيز استفاده مي‏کنيم.

ترکیب لعاب براساس کاربرد فریت ها یا مواد خام

M8-0

 

ترکیب لعاب براساس کاربرد فریت ها یا مواد خام

لعاب های سفید براق (Majolica)

این لعاب ها با میزان اوپک (opacity) فوق العاده که آنها را از فریت های ترانسپارنت متمایزمی سازد، مشخص می شوند. لعاب ها ی فوق الذکر در بدنه های رنگی کاتوفورت(Cottoforte) به کار می روند. اوپک شدن لعاب یا وارد کردن یک عامل اوپک کننده (سیلیکات زیرکونیم میکرونیزه) به درون ترکیب فریت شده یا لعاب، حاصل می شود. در این مورد، درصد فریت در لعاب های با دمای پخت پایین بیشتر است، در حالی که با افزایش دمای پخت لعاب میزان مواد خام افزایش می یابد.

 

لعاب های مات

 

این لعاب ها با اشباع کردن شیشه توسط عناصر کریستال ساز و افزاینده سختی بدست می آیند. اکسیدهای روی، تیتانیوم، کلسیم، باریم و منیزیم، توسط کریستالیزاسیون باعث مات شدن لعاب می شوند در حالی که اکسید آلومینیوم و گاهی سیلیکات زیرکونیم بوسیله سخت کردن، لعاب را مات می کنند. لعاب هایی که با استفاده از اکسیدهای روی یا تیتانیم مات می شوند. عمدتاً پایه شیشه ای قابل ذوب و بدون سرب دارند. زمانی که عامل مات کننده اکسید روی باشد، لعاب سفید نیست و زمانی که اکسیدهای تیتانیم به کار برده می شود، لعاب مایل به خاکستری و زرد رنگ است. لعاب هایی که بوسیله اکسیدهای قلیایی خاکی مات می شوند، عموماً سفید رنگ و به میزانقابل توجهی ویسکوز هستند.

لعابهایی که بوسیله سخت کردن مات می شوند، دارای پایه و ترکیب شیشه ای قابل ذوب هستند (فریت های گروه 3 را ببینید) که توسط آلومینا، کوزندوم و سیلیکات زیرکونیم کاملاً سخت می شوند. بسته به نوع عامل مات کننده، لعاب های satiny (نوعی لعاب نیمه مات به رنگهای مختلف و اطلس نما (اکسی آلومینیوم یا کورندوم) یا لعاب های نوع سنگی (سیلیکات زیرکونیم) ممکن است تولید شوند. لعاب های مات (ZnO-CaO) که در دمای پایین پخته می شوند، از فریتهای گروه 6   تهیه می شوند، در حالی که برای دمای پخت بالاتر، ترکیب لعاب عمدتاً شامل مواد خام حرارت   ندیده می باشد.

لعاب های مرمرین (Marble Glazes)

این لعاب ها می توانند در حکم لعاب های مات دسته بندی شوند، اما به علت فرمولاسیون منحصر به فرد خصوصیات ویژه، در بسته جداگانه ای قرار می گیرند. برای بدست آوردن این نوع لعاب، ماده شیشه ای قابل ذوب (فریتهای گروه 4 A/B برای دماهای پخت پایین)، توسط سیلیکات زیرکونیم میکرونیزه اوپک شده با مخلوطی از اکسیدهایSnO2-2Tio-Zno به نسبت5 به 6، 2 به 3، و 1 به 2 مات می شود.

 

لعاب های موم مانند و براق (Waxy Glazes)

این مطلب به لعاب هایی مربوط می شود که خصوصیات حد واسط بین لعاب مرمرین و فریت ترانسپارنت را نشان می دهند (قابل ذوب، نیمه اوپک، نیمه براق)

در نتیجه، ترکیب آنها تقریباً به صورت زیر می باشد:

  • ماده شیشه ای با قابلیت ذوب متوسط ( فریت های گروه 3 با مخلوط فریت های گروه های  4 و 1)
  • کمی اوپک شده با استفاده از سیلیکات زیرکونیم ( %8-4)
  • کمی مات شده با استفاده از (1/2-4/5-0/1) 2 Tio-ZnO2-Sno

 

لعاب های کریستالین

 

فرایند کریستاله شدن، با پختن ترکیب شیشه ای قابل ذوب غنی از اکسید روی یا اکسید تیتانیم در دمای پخت بالا صورت می گیرد.

لعاب نگه دار

(Speckled or Torn Glazes لعاب فلزی با لکه های رنگی متفاوت از رنگ لعاب که بطور یکنواخت در تمام سطح جسم پخش شده است)

این لعاب ها با اشباع کردن ترکیبات  شیشه ای دارای قابلیت ذوب زیاد و واکنشگر، توسط مقادیر زیاد سیلیکات زیرکونیم، بدست می آیند. لعاب های

فوق الذکر در دمای پخت پایین، حاصلمی شوند.

برای تهیه این لعاب ها از فریت های گروه 6 استفاده می شود. به منظور بهتر نمودن اثر”torn” توصیه شده که یک لایه نازک از لعاب قابل ذوب آماده،

در زیر لعاب، استفاده شود.

لعاب هاب زمخت (Rustic Glazes)

این گروه شامل کلیه لعاب هایی است که از مواد کمابیش قابل ذوب تشکیل شده اند و با استفاده از مواد درشت (شن و کوراندوم) به شدت سخت می شوند.

این مواد معمولاً در پایان عمل خرد کردن و سایش وارد ترکیب می شوند و بنابراین به میزان کمی با سایر مواد مخلوط می گردند.

 

آوانتورین (Aventurines)

لعاب هایی هستند که با کریستال ریز در سوسپانسیون مشخص می شوند (Fe – Cr – Cu) و با ترکیب اکسید سرب و یا ترکیبات قلیایی – بوزیک قابلیت ذوب زیادی دارند. کریستالیزاسیون، نتیجه اشباع شدن فریت در حالت گرم با یک اکسید و سپس جدا شدن آنها طی مرحله سرد شدن است.

انگوب ها

ترکیبات رسمی شیشه ای شده هستند که به  بدنه زده می شوند تا تخلخلی بر روی بدنه باقی نماند. انگوب ها معمولاً برای جلوگیری از خروج مواد فرار ( مانند Co2 و2 (SO از بیسکویت یا جلوگیری از آلودگی های حاصل از فرسایش سطح لعاب) نوع پیریت) بر روی بدنه، بکار می روند. انواع لعاب های شرح داده شده بطور گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرند. اگرچه بسیاری از انواع دیگر لعاب ها در بازار در دسترسند، اما هر یک از آنها ممکن است در یکی از گروههایی که قبلاً توضیح داده شد، وجود داشته باشند. با دانستن اصول و ترکیبات پایه میتوان اثرات، جلوه ها و تغییرات مطلوب و مورد نظر را بدست آورد.

انواع اصلی فریت

در صنعت، اصطلاح “فریت” بیانگر یک مخلوط مذاب شیشه ای است که بطور ناگهانی بوسیله آب سرد می شود. فریت ها بعنوان ماده اصلی ترکیب لعاب های با دمای پخت پایین، به منظور پایدار نمودن و ثبات ترکیبات به کار می روند. فریت های زیادی با ویژگی ها و خصوصیات متفاوتی از لحاظ قابلیت ذوب، شفافیت، کدری و ماتی در بازار در دسترسند. فریت ها براساس مهمترین خصوصیاتشان به صورت زیر دسته بندی می شوند:

فریت های شفاف یا ترانسپارت براق و ویسکوز (معمولاً “فریت ترانسپارت” نامیده می شوند)

فریت هایی با نقطه ذوب پایین هستند که از مقدار قابل توجهی 2 (( 50-60%Sio و مقادیر کمی Flux با مواد کمک ذوب (25%-20) شامل 2 3O2 B, Pbo, O K2, O Na تشکیل شده اند.      باقی مانده شامل پایدار سازها یا (MgoStabilizerها). ZnO, CaO, BaO.3O2 AL می باشد که در مقادیر بسیار کم (ماکزیم 9 تا 7%) موجود است.

این فریتها عمدتاً برای آماده سازی لعاب های ترانسپارنت به کار می روند. همچنین گاهی درمقادیر کم وارد ترکیب لعاب های با دمای پخت پایین می گردند. هنگامی که لعاب های با دمای    پخت بالا تهیه می شوند. استفاده از این فریت ها نسبت به فریت های دیگر افزایش می یابد.این فریت ها تقریباً برای آماده سازی تمام لعاب هایی که در دمای بیش از c1100 پخته می شوند، مورد استفاده قرار می گیرند تا فرایند شیشه ای کردن(Verification)  را کامل تر نموده و فراورده را بیشتر و بهتر ذوب کنند.

 

 

فریت های اوپک، براق، ویسکوز ( معمولاً لعاب های سفید زیرکون یا مازولیکا نامیده می شوند)

این فریت ها فقط از لحاظ اوپک کردن با گروه قبلی تفاوت دارند. سیلیکات زیرکونیم باعث اوپک کردن فریت می گردد که مقدار آن در ترکیب 14% تا 8 است. این فریت ها عمدتاً برای    تهیه لعاب های براق سفید که هم در دمای بالا و هم در دمای پایین پخته می شوند، بکار می روند. معمولاً مقدار فریت در ترکیب لعاب با دمای پخت بالا کاهش یافته و مواد کمکی افزایش می یابند. این فریت ها به ندرت برای لعاب هایی که غیر از نوع سفید براق هستند، بکار می روند.

فریت های ترانسپارنت براق یا قابلیت ذوب متوسط

این فریت در مقایسه با گروهی که در بالا شرح داده شد، قابلیت ذوب بیشتری دارند. در واقع، در حالی که مقدار سیلیس به 50%-35 کاهش پیدا می کند، درصد مواد کمک ذوب

2O Na (O2 K, Pbo, 3O2 B .) O 2Li به 40%-30 افزایش می یابد.

این فریت ها در ترکیب کلیه لعاب هایی که در دمای پایین پخته می شوند، به فراوانی مورد استفاده قرار می گیرند. گاهی این فریت ها (در مقادیر کم) برای تهیه برخی لعاب های ویژه با دمای پخت بالا مانند لعاب های چرمی “Leather” و سفید مرمری”Marble White” به کار برده می شوند. استفاده گسترده از این فریت ها به علت ماهیت قابل ذوب بودن آنهاست که به ورود مقادیر زیاد مواد خام درون آسیا و فرایند کریستال شدن عوامل مات کننده، کمک می کند.

بنابراین با بکار بردن تنها یک فریت و تغییر دادن مواد کمکی اضافه شده به ترکیب درون آسیا، امکان بدست آوردن انواع متفاوت لعاب ها هم از نظر تکنیکی و هم از نظر هنری وجود دارد.

فریت های مات Matt Frits (2CaO-ZnO-Tio)

این فریت ها با کریستالیزاسیون یا تبلور (Devitification) یک عنصر که به میزان زیادی در یک سیستم شیشه ای مناسب وجود دارد، توصیف می شوند. کلسیم، باریم، روی و تیتانیم باعث بلور (Devitification) می گردند. کریستال شدن کلسیو باریم، در مواد شیشه ای قلیایی حاوی بور صورت می گیرد در حالی که روی و تیتانیم در مواد عاری از سرب به کریستال تبدیل می شوند. فریت های مات کلسیم و باریم معمولاً عاری از سرب، ویسکوز و اوپک هستند. در عوض،فریت های مات روی، قابلیت ذوب کمی دارند، دارای سرب می باشند (Pbo=25-30%) ونیمه اوپک هستند. فریت های مات تیتانیم نیز قابلیت ذوب کمی دارند، دارای سرب هستند، اوپک می باشند و رنگ آنها متمایل به زرد است. این فریت ها معمولاً در لعابیهای مات، یا بعنوان عامل اصلاح کننده در ترکیب لعاب هایی که زیاد مات نیستند به کار می روند.

 

 

در بسیاری مواقع ZnO-CaO-BaO-TiO2 ترجیحاً بجای مواد خام معادل وارد ترکیب فریت می شوند. این امر به علت اجتناب از استفاده از مواد خاصی مانند کربنات ها (CaCO3-MgCO3) که دارای مواد فرار مانند CO2 هستند می باشد.

فریت های دارای ترکیب رنگی

تنها تفاوت این فریت ها با گروه های قبلی در رنگی بودن آنهاست، بطوریکه ممکن است درگروه های 4 و 3 نیز قرار گیرند. عوامل ایجاد کننده رنگ که معمولاً مورد استفاده قرار می گیرند، عبارتند از : آهن ، کیالت ، منگنز ، مس ، کادمیم و سلنیم.

فریت های حاوی کادمیم و سلنیم بدون هیچگونه افزودنی به کار می روند تا لعاب های خاصی   بدست آید که به شکل دیگری قابل حصول نیستند. بقیه فریت ها فقط برای تولید فریت های ترانسپارنت رنگی بکار می روند یا به شکل پایدار وارد می شوند. ترکیب رنگی آنها زمانی استفاده می شود که اثرات تابشی خاصی انتظار داشته باشیم. در جدول 1-1 و 2-1، قابلیت ذوب و مشخصات ترکیبات نوعی برخی از فریت ها را مشاهده می کنید.

فرایند تولید فریت، بطور شماتیک در زیر خلاصه می شود:

  • مواد خام گوناگون تشکیل دهنده فریت، پس از کنترل کیفیت، در سیلوها انبار می شوند.
  • ترکیب آمیز (Batching) معمولاً بصورت اتوماتیک انجام می شود.
  • ترکیبات مختلف به روش خشک مخلوط می شوند.
  • مخلوط حاصل درون کوره ریخته می شود تا کاملاً ذوب شود.
  • سپس ماده گداخته مذاب درون یک محفظه پر از آب ریخته می شود تا سریع با آب سرد شود. این سرد شدن سریع باعث تردی و شکنندگی شیشه می شود تا در مراحل بعدی به راحتی آسیاب شود.

دو  نوع کوره فریت وجود دارد:

  • کوره های چرخشی متناوب
  • کوره های پیوسته یا Continuous

مکانیسم تشکیل شیشه و فرمولاسیون

  • عوامل شیشه ساز
  • اوپک کننده (Opacitiers)
  • عوامل تبدیل کننده شیشه به کریستال (Devitrificants)
  • مواد کمک ذوب یا گدازآور (Fluxes)
  • پایدار سازها و تثبیت کننده ها (Stabilizers)

ساختار شیمیائی لیگنو سولفونات و عملکرد این ترکیبات به عنوان روان کننده بتن

ساختار شیمیائی لیگنو سولفونات و عملکرد این ترکیبات به عنوان روان کننده بتن

0

مقدمه: لیگنو سولفونات ها جزو قدیمی ترین افزودنی های شیمیائی مورد مصرف در صنعت بتن می باشند. این ترکیبات در دهه ۳۰ میلادی مورد استفاده قرار گرفتند. لیگنو سولفوناتها به عنوان روان کننده بتن یا کاهنده آب بتن به مصرف می رسند. مکانیسم عمل آنها بر پایه خاصیت پخش کنندگی ذرات سیمان در آب می باشد. به تدریج مواد دیگری از جمله ملامین فرمالدئید سولفونه SMF، نفتالن فرمالدئید سولفونه و اخیراً رزینهای آکریلیک استری و اتری موسوم به پلی کربوکسیلات ها به این صنعت معرفی شده اند. صنعت لیگنو سولفونات توانسته است تدریجاً ایرادات ساختاری این ترکیبات را برطرف کرده و توانسته همچنان جایگاه خوبی برای لیگنو سولفونات در بین مواد کاهنده آب بتن داشته باشد. امروزه لیگنو سولفوناتها به تنهائی و یا ترکیب با دیگر مواد شیمیائی به وفور در این صنعت مصرف می شوند.

شیمی لیگنو سولفونات:

لیگنو سولفونات یک پلیمر طبیعی بودن که از ماده لیگنین بدست می آید. لیگنین بعد از سلولز بیشترین سهم از ساختار چوب را به خود اختصاس می دهد. این ماده که یک پلیمر طبیعی با جرم مولی بالا می باشد در بین الیاف سلولزی قرار گرفته و این الیاف را کنار هم نگه می دارد. لیگنین خود یک ساختار پلیمری از سه الکل آروماتیک دارد.

001

002

لیگنین

در تولید کاغذ از چوب، لازم است که این ماده از سلولز جدا شود و از آنجا که لیگنین حلالیت خوبی در آب ندارد در یک فرآیند شیمیائی موسوم به سولفوناسیون تبدیل به لیگنو سولفونات می شود. با قرار گیری گروه عاملی سولفات بر روی آن طی فرآیند سولفوناسیون حلالیت این ماده در آب افزایش داده می شود. استخراج لیگنین از چوب و سولفوناسیون در یک فرآیند همزمان انجام می شود به این صورت که خرده های چوب در محلول بی سولفیت سدیم یا کلسیم تا دمای ۱۳۰ درجه سانتیگراد هضم می شود و گروه عاملی سولفات بر روی شبکه پلیمری لیگنین پیوند می دهد.

در پایان مواد نامحلول سلولزی و نمکهای باقیمانده با جرم مولی کم از ماده اصلی جدا می شوند بطوریکه محصول نهائی با جرم مولی مورد نظر جدا سازی شود. در مرحله تصفیه، قندهای محلول و لیگنو سولفوناتهای با جرم مولی کم نیز جدا سازی می شوند. حضور قندها در مقادیر بالا باعث تاخیر در گیرش سیمان شده و در مقادیر مصرف بالای افزودنی حتی توقف گیرش نیز اتفاق بیافند. این حالت برای بتن ریزی در هوای سرد تشدید نیز می شود و لذا جداسازی قندها از لیگنو سولفونات، بهره وری این مواد را شدیداً افزایش می دهد.

معمولاً جرم مولی متوسط وزنی لیگنو سولفوناتها در دامنه ۵۰۰۰ تا ۵۰۰۰۰ گرم بر مولی می باشند. در پایان pH محصول با اسید سولفوریک تنظیم شده و در یک فرآیند خشک کن به شکل اسپری Spray Dryer به صورت پودر بسته بندی می شود. لیگنو سولفونات بدست آمده بسته به ساختار شیمیائی، در صنایع مختلف از جمله صنایع داروئی، صنایع رنگ، صنایع شیمیائی و صنع بتن مصرف دارد. خصوصیت اصلی این ماده قدرت پخش کنندگی ذرات کم محلول یا نامحلول در آب می باشد.

عملکرد لیگنو سولفونات به عنوان روان کننده در بتن:

ذرات سیمان به دلیل ریز بودن، دارای جاذبه سطحی بالائی بوده و وقتی در آب پخش می شوند تمایل دارند که به یکدیگر چسبیده و ایجاد توده های قفسی شکل کنند. این ساختار قفسی بخشی از آب موجود را در خود حبس می کند و نهایتاً میزان آب مؤثر را کاهش داده و خمیر ایجاد شده نسبتاً روانی کمی دارد. با افزودنی ماده روان کننده، این ماده بر روی سطح ذرات سیمان جذب سطحی شده و باعث کاهش جاذبه سطحی ذرات سیمان نسبت به یکدیگر شده و ساختار قفسی می شکند و در این موقع آب به دام افتاده آزاد می شود و همین فرآیند می باشد که عامل روان کنندگی این دسته ترکیبات می باشد:

003

ساختار شیمیائی لیگنو سولفونات به مراتب پیچیده تر از دیگر روان کننده های سنتزی ماننده نفتالن سولفونات، ملامین سولفونات و پلی کربوکسیلاتها می باشد. پخش شدگی جرم مولی در لیگنوسولفونات بیشتر از روان کننده های سنتزی بوده و گروه های عاملی متعددی بطوری کاملاً تصادفی و بی نظم در ساختار آن توزیع شده است. همین عوامل باعث شده است که مکانیسم عمل لیگنوسولفونات در برابر سیمان کمتر شناخته شده باشد.

یک پدیده مهم در شیمی لیگنوسولفونات اینست که با کاهش نسبت گروه عاملی سولفونات به گروه های عاملی فنولیک و کربوکسیلیک، پایداری سیستم در محیطهای قلیائی غنی از کلسیم کاهش می یابد. به همین دلیل رسوب کمپلکسهای کلسیم لیگنوسولفونات در محلولهای قلیائی در برخی از این ترکیبات مشاهده می شود.

میزان ترکیبات یون سدیم، کلسیم، قلیا، سولفات، کلر و قند باید در ترکیب لیگنو سولفونات کنترل شود و در فرمولاسیون اصلاحات مناسب با ساختار لیگنو انجام پذیرد. میزان سدیم و کلسیم باید معلوم باشد تا در فرمولاسیون، ترکیباتی استفاده شود که کمترین کمپلکس را با این مواد داشته باشد. میزان قلیا باید کنترل شود تا واکنش های احتمالی سیلیکا- قلیا در بتن نهائی تحت کنترل باشد. میزان یون کلر باید در حد قابل قبول استاندارد باشد و در مقادیر بالا این محصول قابل استفاده به عنوان افزودنی بتن نمی باشد.

مطالعات نشانگر اینست که لیگنوسولفونات علاوه بر پخش کنندگی ذرات سیمان از یکدیگر، باعث تاخیر در واکنش هیدراتاسیون سیمان نیز می شود. این تاخیر در گیرش طی مکانیسمی اتفاق می افتد که طی واکنش تری کلسیم آلومینات C3A و تری کلسیم سیلیکات C3S در حضور لیگنو سولفونات اتفاق می افتد.

حضور قندهای تصفیه نشده در لیگنوسولفونات می تواند رفتار واکنش هیدراتاسیون را بی نظم کند. مشاهدات حاکی از اینست که در میزان مصرف بالای لیگنوسولفونات تصفیه نشده، گیرش سریع در سیمان اتفاق می افتد در صورتیکه برای لیگنو سولفونات تصفیه شده با افزایش میزان مصرف، تاخیر در گیرش نیز ادامه می یابد. به همین دلایل امروزه محصول نهائی لیگنوسولفونات در مرحله نهائی تولید، از قندها تصفیه می شوند.

رابطه جرم مولی لیگنوسولفونات با عملکرد آن در برابر سیمان حاکی از اینست که لیگنوسولفوناتهای با متوسط جرم مولی وزنی بالاتر، قدرت روان کنندگی بیشتری دارند، هرچند این محصولات معمولاً حلالیت کمتری داشته و نیاز به زمان بیشتری برای حل شدن دارند و معمولاً در محصولات نهائی مقداری رسوب می دهند.

دیرگیر کننده‌های بتن

دیرگیر کننده‌های بتن

0

مقدمه

سرعت واکنش هیدارتاسیون سیمان می تواند توسط مواد شیمیائی که به خمیر سیمان افزوده می شود دستخوش تغییر شود. مواد شیمیائی که سرعت هیدراتاسیون سیمان را کاهش می دهند تحت عنوان کندگیر کننده ها شناخته می شوند. امروزه در بازار افزودنی های بتن، مواد کندکننده سرعت گیرش سیمان وجود دارد اما مواد کاهنده سرعت سخت شوندگی سیمان موجود نیست. برخی از کندگیر کننده ها علاوه بر خاصیت کاهش سرعت هیدراتاسیون، خاصیت روان کنندگی نیز به خمیر سیمان می بخشند.

دسته بندی کندگیر کننده ها:

کندگیر کننده ها معمولاً ترکیبات آلی هستند ولی دسته هایی از آنها معدنی نیز می باشند.

  • کندگیر کننده های آلی:
    1. لیگنو سولفوناتها
    2. اسیدهای هیدروکسی کربوکسیلیک و نمکهای آنها
    3. فسفوناتها
    4. قندها
  • کندگیر کننده های معدنی:
    1. فسفاتها
    2. بوراتها
    3. نمکهای قلع، سرب، روی و مس

 

  • دیرگیر کننده های آلی:
  • لیگنو سولفوناتها:

نمکهای سدیم و کلسیم لیگنوسولفونات می‌باشند که در تولید آنها معمولاً انواع قندها نیز مخلوط هستند. با روشهای خالص سازی در مراحل بعدی می توان لیگنو سولفونات عاری از قند تولید کرد. دلیل کندگیر کنندگی لیگنو سولفونات، حضور قند در این ترکیبات است. اگرچه وجود نمک‌ اسیدهای هیدروکسی کربوکسیلیک نیز می تواند اثربخش باشد.

 

لیگنوسولفونات

مکانیسم های محتمل کندگیر کنندگی لیگنو سولفونات به شرح ذیل می باشد:

  1. لیگنو سولفونات باعث کاهش سرعت هیدراتاسیون فازهای آلیت و آلومینات می شود.
  2. لیگنو سولفونات ممکن است با افزایش سرعت هیدراتاسیون فاز آلومینو فریت، باعث تشکیل ترکیبات ژله ای آهن شده که بر روی سطح فاز آلیت رسوب کرده و از این طریق عامل کاهش سرعت هیدراتاسیون این بخش از سیمان شود.
  3. بسته به ساختار مولکولی و جرم مولکولی لیگنو سولفونات، در مقادیر کم در حدود ۰/۱ درصد لیگنو سولفونات، این ماده می‌تواند سرعت هیدراتاسیون آلیت را کاسته یا تسریع کند.
  4. کلسیم لیگنوسولفونات باعث کاهش سرعت فاز آلیت، در حضور عامل سولفات می‌شود. با کاهش درصد فاز آلیت و سولفات، میزان کندگیر کنندگی لیگنو سولفونات افزایش می‌یابد.
  5. لیگنوسولفونات‌ها سرعت هیدراتاسیون فاز بلیت سیمان را در مقادیر ۰/۱۲۵ درصد بطور قابل ملاحظه ای کاهش می دهند.

 

  • اسیدها و نمک‌های پلی هیدروکسی کربوکسیلیک:

ترکیبات پلی هیدروکسی کربوکسیلیک، با گروه های عاملی هیدروکسیل و کربوکسیل مشخص می‌شوند. مطالعات نشان می‌دهد که ترکیبات آلفا – هیدروکسی کربوکسیلیک اسیدها بهترین دیرگیر کننده‌ها هستند. مکانیسم کاهش سرعت هیدراتاسیون این ترکیبات، جذب سطحی این مواد شیمیائی بر روی سطح فاز آلومینات می‌باشد.

این ترکیبات می توانند در مقادیر مصرف بالا بالعکس عمل کرده و باعث تسریع واکنش هیدراتاسیون شوند. بطور مثال تری پتاسیم سیترات در مقدار ۴% مصرف، سرعت گیرش را تا ۸۰ ساعت به تاخیر می اندازد ولی در مقدار ۶% زمان گیرش ثانویه را به ۳۰ دقیقه می‌رساند.

مطالعات حاکی از اینست که سدیم گلوکونات در سیمانهای با قلیائی بالاتر کندگیری بیشتری دارد.

 

  • قندها:

قندها معروف به کربوهیدرات‌ها، ترکیباتی می‌باشند که شامل گروه عاملی کتون یا آلدئید به همراه گروه هیدروکسیل هستند. قندها به دو دسته قندهای کاهنده و قندهای غیر کاهنده تقسیم می‌شوند. مطالعات حاکی از اینست که قندهای کاهنده معمولاً کندگیر کننده‌های متوسطی هستند ولی قندهای غیر کاهنده می‌توانند کندگیر کننده‌های بسیار خوب یا نامناسب، بستگی به ساختار شیمیائی‌ باشند.

شکر یک قند غیر کاهنده بوده که قدرت کاهندگی آن بسیار خوب است ولی کار با آن به خاطر حساسیت به غلظت بالائی که دارد بسیار سخت می‌باشد. شکر در مقادیر ۰/۱ درصد سیمان، گیرش اولیه را بین ۴ تا ۱۴ ساعت به تاخیر می‌اندازد ولی در مقادیر ۰/۲۵ درصد، باعث تاخیر تا ۶ روز نیز خواهد شد.

مکانیسم اثر کندگیر کنندگی قندها در دو مسیر خلاصه شده است:

  1. جذب سطحی بر روی محصولات ناشی از هیدراتاسیون سیمان
  2. توانائی تشکیل کمپلکس با یون کلسیم که باعث کاهش سرعت هیدراتاسیون می شود.

 

  • فسفونات‌ها:

اسیدهای فسفونیک و نمک‌های آنها قدرت بالائی در تشکیل کمپلکس با ترکیبات معدنی دارند و به همین علت کندگیر کننده‌های قوی می‌باشند. این دسته دیرگیر کننده‌ها در شرایطی خاص، رفتار ابر دیرگیری از خود نشان می‌دهند.

دی اتیلن تری آمین پنتا متیلن فسفونیک اسید و نمک سدیم آن از مهمترین دسته فسفونات‌ها است. این ماده در مقادیر ۰/۱ درصد می تواند از ۳ ساعت تا ۷۲ ساعت بستگی به مخلوط سیمان، در گیرش تاخیر ایجاد نماید.

 

  • دیرگیر کننده های معدنی:

از بین دیرگیر کننده های معدنی تنها فسفات‌ها جنبه تجاری دارند و دیگر ترکیبات معدنی یا گرانقیمت هستند و یا از نظر بهداشتی خواص مسمومیت زائی دارند.

  • فسفات‌ها: اغلب فسفات‌ها خاصیت کندگیر کنندگی دارند. مکانیسم این عملکرد از طریق واکنش یون فسفات با یون کلسیم و رسوب کلسیم فسفات بر روی سطح کلینکر و یا محصولات واکنش هیدراتاسیون سیمان می‌باشد. این لایه رسوبی که نسبتاً محکم است مانع از ادامه واکنش هیدراتاسیون می‌شود. فسفات‌ها ترکیباتی هستند که به عنوان دیرگیر های تجاری بسیار قابل مصرف می‌باشند.

رایج‌ترین فسفات‌ها به این منظور، تری سدیم اورتو فسفات و سدیم پیرو فسفات می‌باشند. از آنجا که فسفات‌ها اثر روان کنندگی بر روی سیمان ندارند، می توانند به عنوان کندگیرهائی که هیچ اثر ناخواسته‌ای بر روی روانی سیستم ندارند، استفاده شوند. مطالعات بر روی اثربخشی این نوع دیرگیرها حاکی از این است که رابطه میزان مصرف فسفات‌ها با اثر دیرگیری آنها رابطه مستقیم و خطی است.

پراکندگی ذرات میکروسیلیس در دوغاب و مقایسه با ژل میکروسیلیس

پراکندگی ذرات میکروسیلیس در دوغاب و مقایسه با ژل میکروسیلیس

پراکندگی ذرات میکروسیلیس در دوغاب و مقایسه با ژل میکروسیلیس

0

پراکندگی ذرات میکروسیلیس در دوغاب و مقایسه با ژل میکروسیلیس

مقدمه:

بتن به عنوان پر مصرف‌ترین مصالح ساختمانی مصرفی در دنیا مطرح است. نسبت بهای تمام شده بتن به استحکام آن پائین بوده و همین امر باعث فراوانی مصرف این ماده و رشد قابل توجه آن در صنعت ساختمان شده است. اجزای بتن شامل دو بخش اصلی می باشد، بخش اصلی سنگدانه و بخش فرعی سیمان هیدراته شده‌ای است که نقش چسب را برای سنگدانه ها ایفا می‌کند. سیمان پرتلند در واکنش با آب دو محصول اصلی دارد:

  1. کلسیم سیلیکات هیدرات CSH که نقش چسب بین سنگدانه ها را دارد.
  2. محصول جانبی آهک CH که در واکنش هیدراتاسیون سیمان آزاد می شود.

محصول جانبی آهک علاوه بر داشتن استحکام کم و نقش منفی بر استحکام بتن، واکنش پذیری بالائی با مواد شیمیائی اسیدی داشته و همچنین دارای حلالیت نسبی در آب می‌باشد.

غلبه بر این نقطه ضعف بتن، بخصوص در شرایط محیطی خورنده مثل سازه های بتنی صنعتی، سازه های دریائی و تاسیسات فاضلابی بسیار حائز اهمیت است. اگرچه در سازه‌هائی که در تماس زیاد با آب و بخصوص جریان آب هستند نیز مسئله دوام بتن قابل توجه است.

  • مواد پوزولانی

استفاده از پوزولان‌ها در بتن، به منظور غلبه بر نقص بتن به عنوان راهکار اصلی در سازه‌هائی که در محیط های خورنده شیمیائی می‌باشند، مطرح می‌شود. برای محیط های مرطوب، که فاقد مواد شیمیائی هستند، استفاده از مواد آب بند کننده می تواند دوام خوبی ایجاد کند. پوزولان‌ها ترکیبات سیلیسی هستند که سیلیس آنها دارای ساختار آمورف است و واکنش پذیری بالائی با مواد قلیائی از جمله آهک آزاد شده در واکنش هیدراتاسیون سیمان دارند. از آنجا که محصول واکنش پوزولان با آهک آزاد، همان کلسیم سیلیکات هیدرات می‌باشد، علاوه بر افزایش مقاومت شیمیائی، عملاً استحکام بتن را نیز افزایش می دهد.

پوزولانهای طبیعی، خاکستر بادی (Fly ash)، میکروسیلیس (Silica fume)، سرباره آهنگدازی (GGBFS) و انواعی از زئولیتها جهت واکنش پوزولانی در بتن به مصرف می رسند. استفاده از خاکستر بادی در دنیا رایج‌تر از بقیه موارد است ولی در ایران ماده میکروسیلیس بسیار پر مصرف می باشد.

  • میکروسیلیس(Silica Fume)

میکروسیلیس، خاکستری‌ست که در فیلتر دودکش های صنایع آلیاژی فروسیلیس رسوب می کند و پس از جدا سازی به صورت پودر بسته بندی شده به فروش می‌رسد. میکروسیلیس پودری با دانسیته پائین و سطح ویژه بسیار بالا بوده و اندازه ذرات آن در حد ذرات دود سیگار است. میکروسیلیس از لحاظ ریزی اندازه ذرات در بین پوزولانها منحصر به فرد می‌باشد. مشاهده شده که برخی سیلیس میکرونیزه که ساختار کریستالی دارد را به عنوان میکروسیلیس برای منظور پوزولانی معرفی کرده‌اند که قطعاً فاقد کارائی لازم است. تست تمایز سیلیس کریستالی با سیلیس آمورف، آزمون پراش اشعه ایکس می باشد.

  • مشکلات مصرف میکروسیلیس
  • مسائل بهداشت و ایمنی: میکروسیلیس بقدری نرم و سبک است که سریعاً در هوا ایجاد غبار می‌کند و با آلودگی هوا باعث مشکلات بهداشتی برای عوامل اجرائی پروژه می‌شود. اگرچه مطالعات حاکی از اینست که میکروسیلیس آمورف سرطانزا نیست، ولی باعث ایجاد حساسیت در پوست و مخاط تنفسی می شود و لذا عوامل اجرائی برای استفاده از این کالا بصورت پودر، حتماً باید لباس و ماسک ویژه در حین عمل را استفاده کنند.
  • هزینه های حمل و نقل: حجم بالای این ماده، هزینه‌های حمل و نقل و انبارش نسبتاً بالائی را به پروژه تحمیل می کند و ضمناً پرت ناشی از حمل و نقل و مصرف نسبتاً بالائی دارد.
  • پخش شوندگی: مسئله دیگری که در مصرف میکروسیلس آزار دهنده است، پخش شوندگی این ذرات در ماتریس بتن است. از آنجا که سطح مؤثر ذرات میکروسیلیس بالا می‌باشد، جاذبه سطحی بالائی به یکدیگر داشته و در سطح میکروسکوپیک این ذرات به هم چسبیده و تولید کلوخه می کند. این کلوخه ها به سختی در بتن پخش می شوند. عدم پخش شدگی این ذرات در بتن، موجب می‌شود تا در بلند مدت ذرات واکنش نداده میکروسیلیس، باعث واکنشهای جانبی در بتن سخت شده و ایجاد ترک در بلند مدت کند که می تواند بر دوام بتن تاثیر منفی زیادی داشته باشد. لذا برای اثر بخش بودن میکروسیلیس در بتن لازم است که تمهیدات خاصی در حین تولید بتن میکروسیلیسی مد نظر قرار داده شود

 

  • سوسپانسیون میکروسیلیس 

برای غلبه بر مشکلات مصرف میکروسیلیس، تشکیل یک سوسپانسیون میکروسیلیس داخل آب سالهاست که در دنیا به عنوان یک راه حل اصلی مورد توجه قرار گرفته است. پودر میکروسیلیس به تنهائی در مقادیر کم در آب، به سرعت سفت شده و حالت خمیری پیدا می کند که قابلیت استفاده آن در بتن از بین می رود. استفاده از دیسپرس کننده های سیمان نظیر پلی نفتالن سولفوناتها و پلی کربوکسیلات ها در ابتدا مورد توجه قرار گرفته است. کارائی پائین در پخش کنندگی میکروسیلیس توسط این مواد روان کننده، باعث می شود که دوغاب تولید شده در مقادیر درصد جامد بالای ۴۰% در مدت زمان کوتاهی افزایش ویسکوزیته بالائی پیدا کند که معمولاً تحت عنوان ژل میکروسیلیس در بازار معروفند. علاوه بر مشکل بالا بودن ویسکوزیته که منجر به مشکلات اجرائی می شود، طراحی اختلاط بتن نیز با پیچیدگی همراه است. اول اینکه نوع و میزان روان کننده ژل میکروسیلیس، بسته به میزان مصرف ژل در بتن طیف گسترده ای از روانی را ایجاد می کند که خارج از کنترل طراح بتن می باشد و از آنجا که متغیر اصلی درصد پودر میکروسیلیس می باشد، این نقیصه تا حدی آزار دهنده می باشد. در درصدهای پائین مصرف ژل، روانی بتن کم بوده و نیاز به یک روان کننده کمکی می باشد. در این حالت روان کننده جدید می تواند باعث ایجاد کمپلکس با روان کننده ژل میکروسیلیس شود. در مقادیر مصرف بالای ژل میکروسیلیس نیز گاهاً افزایش روانی بیش از اندازه ایجاد می شود که این نیز می تواند برای اجرا مشکل ساز باشد

در جمع، استفاده از ژل میکروسیلیس، علاوه بر داشتن ویسکوزیته بالا، مسئله کمپلکس روان کننده را نیز همزمان دارد. ضمن اینکه توان این روان کننده ها نیز برای جدا سازی ذرات میکروسیلیس بالنسبه پائین می باشد.

مطالعه بر روی دیسپرس کننده های مؤثرتر، منتج به موادی متفاوت از روان کننده های سیمان شده است. ترکیبات آلی و معدنی مختلفی مورد مطالعه قرار گرفته اند که عمدتاً ترکیبات پلیمری می باشند که دارای گروه های عاملی یونیک نظیر کربوکسیلات، فسفات، سولفات و دیگر عوامل بوده که اثر بخشی پخش را به مراتب بالا می برند.

  • دوغاب میکروسیلیس

شرکت کپکو در مطالعه مشترکی با پژوهشگاه رنگ و رزین، به محصولی بر پایه پلی کربوکسیلیک اسیدها دست یافته است که به میزان قابل توجهی اثربخشی توزیع ذرات میکروسیلیس در آب را افزایش می دهد. این ماده با نام تجاری Silurix 520 عرضه می شود. محصول نهائی دوغابی با ۵۰% میکروسیلیس بوده که تحت عنوان Silury 500 به عرضه می رسد. این محصول کاملاً روان بوده و پخش شوندگی ذرات آن بسیار بهبود یافته است. علاوه بر آن، این پخش کننده هیچگونه کمپلکسی با روان کننده های بتن ایجاد نکرده و هر نوع روان کننده ای می تواند در کنار این دوغاب به مصرف برسد.

نتایج توزیع اندازه ذرات میکروسیلیس در سه محصول ژل میکروسیلیس نفتالنی، کربوکسیلاتی و دوغاب میکروسیلیس به ترتیب در نمودار و جداول ذیل ارائه می شود:

 

  • ژل میکروسیلیس نفتالنی

 001

 

  • ژل میکروسیلیس کربوکسیلاتی

 002

 

 

 دوغاب میکروسیلیس

 003

 

 

همانگونه که از نتایج آزمون توزیع اندازه ذرات مشاهده می شود، تمایزات این سه محصول در جدول ذیل ارائه می گردد:

مشخصات

ژل نفتالنی ژل کربوکسیلاتی دوغاب میکروسیلیس

(۰.۱)d

 ۱/۰۰۷µm  ۵۲/۰۸۴µm

 ۰/۵۹۹µm

(۰.۵)d

 ۴۶۶/۷۲۸µm  ۱۲۶/۶۳۶µm

 ۱۳/۲۹۸µm

(۰.۹)d

 ۱۱۲۳/۱۰۹µm  ۲۳۳/۵۲۵µm

 ۸۰۰/۱۳۰µm

Specific Surface Area m2/g

۱/۵۳ ۰/۳۸۸ ۳/۰۶

 

ویژگی متمایز دوغاب در (۰.۵)d می باشد که در دوغاب به میزان ۱۳/۳ میکرون می باشد که نسبت به ژل کربوکسیلاتی ۱۰ برابر و نسبت به ژل نفتالنی تقریباً ۳۵ برابر ریزتر می باشند. معنای این مسئله اینست که ۵۰% ذرات در دوغاب زیر ۱۳/۳ میکرون می باشد که بسیار قابل توجه می باشد.

سطح ویژه دوغاب نیز نسبت به ژل به میزان ۲ تا ۱۰برابر بیشتر می باشد که همین امر باعث افزایش واکنش پذیری پوزولانی میکروسیلیس می شود.

  • بهبود کیفیت بتن با دوغاب میکروسیلیس

نتایج تاثیر دوغاب دوده سیلیس Silury 500 بر مقاومت فشاری بتن در سنین یک، سه و ۲۸ روزه در شکل زیر نشان داده شده است. نتایج به دست آمده با بتن ساخته شده با پودر دوده سیلیس که به صورت خشک به مخلوط اضافه شده است مقایسه شده است. طرح شماره یک  به عنوان شاهد مورد آزمایش قرار گرفت که فاقد دوده سیلیس بوده و مواد سیمانی آن صرفا ۴۰۰ کیلوگرم بر مترمکعب سیمان پرتلند بوده است. دو طرح دیگر هر کدام به ترتیب حاوی ۱۰ درصد دوده سیلیس و ۲۰ درصد دوغاب دوده سیلیس به عنوان جایگزین سیمان بوده اند. با در نظرگرفتن این نکته که دوغاب دوده سیلیس سیلیس Silury 500 دارای ۵۰ درصد مواد جامد است میزان کل دوده سیلیس در طرح ۲ و ۳ مشابه و برابر ۴۰ کیلوگرم بر متر مکعب می باشند. از طرف دیگر مجموع مواد سیمانی در طرح ۱ و ۲ برابر ۴۰۰ کیلوگرم بر مترمکعب بوده اما طرح آخر که با دوغاب دوده سیلیس ساخته شده نسبت به سایر طرح ها دارای مجموع مواد سیمانی کمتری (۳۶۰ کیلوگرم بر مترمکعب) بوده است.

با توجه به نتایج به دست آمده ملاحظه می شود که استفاده از دوده سیلیس به صورت پودر اضافه شده به مخلوط بتن و یا به صورت دوغاب دوده سیلیس منجر به افزایش مقاومت فشاری در تمامی سنین شده است. افزودن دوغاب دوده سیلیس و دوده سیلیس خشک در سن ۲۸ روزه به ترتیب منجر به ۱۶ و ۱۳ درصد رشد مقاومت نسبت به نمونه بدون دوده سیلیس شده است این در حالی است که در سنین اولیه این رشد مقاومت به ترتیب ۲۳ و ۲۷ درصد بوده است. این نتایج نشان دهنده عملکرد بهتر دوغاب دوده سیلیس در سنین  بیشتر بتن است به طوری که بتن شاهدی که در سن ۲۸ روزه دارای مقاومت فشاری ۵۰ مگاپاسکال بوده است با استفاده از دوغاب دوده سیلیس نزدیک به ۶۰ مگاپاسکال مقاومت کسب کرده است.

 

 004

 

۲۸ روزه

۳ روزه ۱ روزه  

۴۹/۶

۳۴/۴۷ ۲۴/۴

طرح ۱005

۵۶/۰

۴۵/۶۳ ۳۰/۹ طرح ۲006

۵۷/۵

۴۳/۲۹ ۳۰/۱ طرح ۳007

 مقایسه نتایج مقاومت فشاری طرح های شاهد۱،۲ و نمونه مورد آزمایش در سنین مختلف

نتایج عملکرد دوغاب میکروسیلیس در بتن نیز حاکی از بهبود ویژگی ها می باشد. مقایسه بتن شاهد با عیار ۴۰۰ در برابر بتن با عیار ۳۶۰ که ۱۰ درصد از عیار پودر میکروسیلیس بوده است، حاکی از افزایش استحکام و نفوذ ناپذیری بالاتر بتن بوده است که عملکرد قابل توجهی را نشان می دهد.

کاربرد دوغاب میکروسیلیس در صنعت بتن

کاربرد دوغاب میکروسیلیس در صنعت بتن

7

چکیده:

امروزه استفاده از مواد جایگزین سیمان که خاصیت پوزولانی دارند در صنعت بتن، رشد روز افزونی دارد. در کشور ما، میکروسیلیس دارای بیشترین مصرف میان سایر مواد پوزولانی است. میکروسیلیس محصول ثانویه کارخانه های فرو سیلیس می باشد که در حالت اولیه به صورت پودری نرم و سبک است به طوری که حمل و نقل آن را مشکل می کند و همچنین در حین اختلاط با سایر اجزای بتن به خوبی پخش نمی شود و ممکن است باعث کاهش دوام بتن گردد.

دوغاب میکروسیلیس به عنوان محصولی جدید می تواند جایگزین مناسبی برای پودر میکروسیلیس باشد به طوری که حمل و نقل آنرا راحت تر و کم هزینه تر کرده همچنین به خوبی در بتن پخش می شود . در این مقاله موارد ذکر شده بیشتر توضیح داده شده است و نهایتا نتایج آزمایش مقاومت فشاری انجام شده بر روی نمونه های حاوی پودر میکروسیلیس و نمونه بدون میکروسیلیس و نمونه حاوی دوغاب میکروسیلیس ارائه شده است. نتایج حاکی از بازدهی بیشتر دوغاب میکروسیلیس نسبت به پودر میکروسیلیس می باشد.

مقدمه

پودر میکروسیلیس یک ماده پوزولانی قوی است که جهت بهبود خواص مکانیکی و افزایش دوام بتن به کار می رود. این ماده محصول جانبی صنعت فروسیلیس است که از روی فیلتر هوای خروجی از کوره های قوس الکتریکی در صنایع فروسیلیس بدست می آید. سالانه ۱۱۰,۰۰۰ تن پودر میکروسیلیس در دنیا به مصرف می رسد که بر این اساس، برآورد میزان مصرف سالانه بتن حاوی میکروسیلیس در دنیا، ۶ میلیون متر مکعب است. در دهه پنجاه میلادی اولین آزمایش ها بر روی تاثیرات میکروسیلیس بر روی بتن در نروژ به انجام رسید. در دهه ۸۰ میلادی استفاده آن در بتن شکل اقتصادی به خود گرفت.

 

خواص فیزیکی و ساختار شیمیایی میکروسیلیس

پودر میکروسیلیس به رنگ خاکستری روشن تا تیره عرضه می شود. رنگ مشاهده شده به دلیل حضور اکسید آهن و کربن در ساختار میکروسیلیس می باشد. هرچه میکروسیلیس تیره تر باشد مقدار کربن بیشتری دارد. ذرات میکروسیلیس دارای سطح مخصوص تقریبی  ۲۰۰۰۰ هستند. ذرات منفرد میکروسیلیس تقریبا صد برابر ریزتر از ذارات سیمان می باشند. پودر میکروسیلیس ذرات بسیار ریز با ساختار غیر کریستالی و آمورف است که اندازه ذرات آن در حدود ۰/۲ – ۰/۱ میکرون می باشد. بخشی از ذرات آن به هم جوش خورده و کلوخه تشکیل می دهند. مقایسه ابعاد ذرات سیمان و میکروسیلیس در شکل ۱ آمده است. درجه کلوخه شدن ذرات بستگی به فرآیند تولید و دمای کوره دارد. این ذرات به دلیل سطح موثر بالا دارای جاذبه زیادی بوده و تمایل به کلوخه شدن دارند. یک آزمون مهم در خصوص توزیع ذرات میکروسیلیس، میزان باقیمانده میکروسیلیس روی الک ۴۵ میکرون می باشد.

s1

 

شکل ۱- سیمان پرتلند (سمت چپ) و ذرات میکروسیلیس (سمت راست) با بزرگی تصویر یکسان. میله سفید طولانی تر در عکس مربوط به میکروسیلیس ۱ میکرومتر می باشد. R ACI ۲۳۴ تخمین می زند که با جایگزینی ۱۵ درصد سیمان توسط میکروسیلیس تقریبا ۰۰۰,۰۰۰,۲ ذره میکروسیلیس به ازای هر ذره سیمان وجود خواهد داشت.

 

وزن مخصوص میکروسیلیس حدودا ۲/۲ است در حالیکه وزن مخصوص سیمان ۳/۱ می باشد که خود نشانگر سبک بودن پودر میکروسیلیس است. بعضا مشاهده می شود برخی افراد سودجو سیلیس میکرونیزه را به جای دوده سیلیسی به فروش می رسانند که هیچ خاصیت پوزولانی ندارد.

وجه تمایز و راه تشخیص این دو از یکدیگر، وزن بسیار سنگین تر سیلیس میکرونیزه نسبت به وزن دوده سیلیسی در حجم مساوی می باشد.  pH سوسپانسیون % ۲۰ میکروسیلیس در آب در حدود ۷ – ۶ می باشد. مقادیر جزئی عنصر سیلیسیم در پودر میکروسیلیس می تواند در واکنش هیدراتاسیون، تولید هیدروژن کرده و در استحکام بتن تاثیر بگذارد.

مطالعات زیادی بر روی تغییرات خواص بتن نسبت به تغییرات ساختار شیمیایی و فیزیکی میکروسیلیس صورت نگرفته است. درصد بالاتر SiO2 ، میکروسیلیس را در بتن واکنش پذیرتر می کند. اغلب استانداردهای مهم حداقل میزان ۸۵% را برای SiO2 در میکروسیلیس اعلان کرده اند. بیشتر بودن SiO2 به معنای کمتر بودن ناخالصی ها در میکروسیلیس است. چنانچه میزان کربن میکروسیلیس زیاد باشد، برای تامین هوای مورد نیاز در بتن حاوی این میکروسیلیس افزودنی هوازا به کار می رود. هیچ گزارشی از ارتباط بین کیفیت بتن و نرمی میکروسیلیس مشاهده نشده است. میکروسیلیس نرم تر واکنش پذیرتر بوده و به علت نرمی بالا نیاز به آب بیشتری دارد و با نرم شدن میکروسیلیس نیاز به فوق روان کننده بیشتر می شود.

 

۳- اثرات میکروسیلیس بر بتن تازه و بتن سخت شده

۳-۱- بتن تازه

۳-۱-۱- افزایش چسبندگی

بتن تازه حاوی میکروسیلیس نسبت به بتن معمولی بدون میکروسیلیس، چسبندگی بیشتری داشته و با افزایش میکروسیلیس این چسبندگی افزایش می یابد. نتایج تحقیقات حاکی از این است که بتن حاوی میکروسیلیس باید دارای اسلامپ اولیه به اندازه ۵۰ میلیمتر بیشتر از بتن فاقد میکروسیلیس باشد تا همان کارپذیری را داشته باشد. منظور از افزایش چسبندگی سه مورد است: ۱- چسبندگی خمیر سیمان به سنگدانه ۲- چسبندگی خمیر سیمان به میلگرد ۳- چسبندگی بتن قدیم به بتن جدید.

 

۳-۱-۲- کاهش آب انداختگی

به دلیل کاهش سطح مخصوص زیاد میکروسیلیس و مقدار کم آب موجود در بتن های حاوی میکروسیلیس، آب انداختگی در این گونه بتن ها مقدار کم و جزئی دارد. با افزایش میزان میکروسیلیس، آب انداختگی به صفر می رسد. در اثر نشست سنگدانه آب که سبکتر است به سمت سطح کشیده می شود. بخشی از آب در زیر سنگدانه ها و یا زیر میرگرد محبوس شده و بخشی از آن به سطح می رسد. این جابجایی آب از طریق کانال های مویینه صورت می گیرد. وقتی آب تبخیر می شود این مجاری مویینه به راهی مناسب برای نفوذ مواد مخرب از خارج به داخل بتن تبدیل می شوند. بنابراین کاهش آب انداختگی و در نتیجه کاهش این کانال ها باعث بهبود دوام بتن می گردد. از طرف دیگر، ، با کاهش آب انداختگی خطر ترک خوردن بتن در اثر جمع شدگی پلاستیک افزایش می یابد که خود این ترک ها در صورت کنترل نشدن، راهی برای نفوذ مواد مخرب به داخل بتن می شوند. لذا باید بتن های حاوی میکروسیلیس را پس از اجرا به دقت عمل آوری کرد. تغییرات دمای هوا، وجود باد در محیط، دمای بالای بتن و رطوبت کم محیط، عوامل مهم در این نوع ترکها می باشند. گونی کشی مرطوب و پوشاندن بتن با فیلم های پلاستیکی بهترین روش عمل آوری این نوع بتن ها می باشند که بین ۳ تا ۷ روز باید انجام گیرد.

 

۳-۲- بتن سخت شده

۳-۲-۱- بهبود خواص مکانیکی

۳-۲-۱-۱- افزایش واکنش هیدراسیون

پودر میکروسیلیس یک ماده پوزولانی با واکنش پذیری بالاست، این ماده با آهک آزاد شده در اثر هیدراتاسیون سیمان واکنش داده و تولید کلسیم سیلیکات هیدرات می کند که محصول اصلی هیدراتاسیون می باشد. جایگزینی % ۱۰ میکروسیلیس با سیمان، مقدار آهک آزاد بتن را نسبت به بتن شاهد پس از ۲۸ روز تا نصف کاهش می دهد و تبدیل به محصولات ثانویه هیدراسیون می نماید.

 

۳-۲-۱-۲- بهبود لایه مرزی

ضعیف ترین بخش بتن، لایه مرزی روی سنگدانه ها می باشد که ضخامت حدود ۵۰ میکرون دارد. این لایه به این علت که تراکم ذرات جامد به خوبی انجام نمی شود و از طرفی اّب انداختگی بتن در این لایه زیاد اتفاق می افتد، غلظت بالایی از کلسیم هیدروکسید خواهد داشت. میکروسیلیس به خاطر ساختار نرمی که دارد در این لایه نفوذ کرده و علاوه بر واکنش پوزولانی که منجر به کاهش غلظت کلسیم هیدروکسید می شود، تراکم این لایه را بالا می برد.

 

۳-۲-۲- بهبود دوام

۳-۲-۲-۱- کاهش نفوذ پذیری

همان طور که در شکل ۱ توضیح داده شد، ساختار میکروسیلیس به قدری ریز می باشد که اگر ۱۰% سیمان را با آن جایگزین کنیم به ازای هر ذره سیمان بیش از یک میلیون ذره میکروسیلیس وجود خواهد داشت. ذرات میکروسیلیس در بتن سخت شده، فضاهای خالی ایجاد شده در اطراف ذرات سیمان را پر می کند و بنابر این نفوذ پذیری کاهش می یابد. همچنین افزایش واکنش هیدراسیون و بهبود لایه مرزی نیز باعث کاهش نفوذ پذیری می گردد.

کاهش نفوذ پذیری در بتن های حاوی میکروسیلیس در مقابل موادی مانند یون کلر، باعث شده است که معمولا عرشه پل ها، سازه های پارکینگ و سازه های دریایی به وسیله میکروسیلیس مقاوم گردند. جایگزینی % ۵ میکروسیلیس با سیمان نسبت به کاهش w/c بتن از ۰/۵ به ۰/۴ در مقابله با نفوذ یون کلر موثرتر عمل می کند.

 

۳-۲-۲-۲- افزایش مقاومت سایشی

مقاومت بتن میکروسیلیسی در برابر خوردگی سایشی به علت تراکم بیشتر بتن و افزایش استحکام لایه مرزی سنگدانه و تولید خمیر سیمان بیشتر می باشد.

 

۳-۲-۲-۳- افزایش مقاومت در برابر واکنش سیلیکاتی قلیایی

مقاومت بتن میکروسیلیس در برابر انبساط ناشی از واکنش سلیکاتی قلیایی، به شرطی که پخش شوندگی میکروسیلیس به خوبی اتفاق بیافتد، افزایش خوبی دارد. چنانچه ذرات میکروسیلیس به خوبی پخش نشوند نتیجه معکوس داشته و خود آنها باعث واکنش سیلیکاتی قلیایی می شوند. جایگزینی % ۱۰ سیمان با میکروسیلیس، مقدار قلیای بتن را تا ۳ برابر کاهش می دهد که همین عامل، باعث بهبود این خاصیت می شود. ترکیب میکروسیلیس با دیگر پوزولانها مقاومت در برابر انبساط قلیایی را بهتر می کند.

 

۳-۲-۲-۴- افزایش مقاومت در برابر حمله یون سولفات

بتن میکروسیلیس مقاومت بسیار خوبی در برابر حمله یون سولفات دارد و این مقاومت با افزایش درصد میکروسیلیس بالا می رود.

 

۳-۲-۲-۵- افزایش مقاومت الکتریکی

مقاومت الکتریکی بتن میکروسیلیسی نسبت به بتن معمولی بیشتر می باشد و همین عامل باعث کاهش واکنش خوردگی میلگردها در بتن می شود.

 

۴- شکل های مصرفی میکروسیلیس

میکروسیلیس عمدتاً به سه شکل پودر خشک، ژل و دوغاب به صورت تجاری در دسترس می باشد. همه شکل های میکروسیلیس دارای نقاط ضعف و قوت می باشند که بر روی کیفیت بتن ، حمل و نقل مواد، و راندمان و سرعت اجرای کار تاثیر می گذارند.

 

۴-۱- پودر خشک:

این شکل میکروسیلیس ساختار پودر نرم دارد این شکل میکروسیلیس به صورت فله و کیسه بسته بندی و عرضه می شوند. نرمی بسیار زیاد میکروسیلیس باعث ایجاد مشکلاتی در حمل و نقل این محصول می شود. گرفتگی تاسیسات و لوله های انتقالی، چسبندگی به سطوح و تشکیل پل در مخازن نگهداری از مشکلات این شکل از میکروسیلیس می باشد. امروزه پودر خشک تازه تولید شده با مکانیسمهایی متراکم شده و سپس عرضه می شود و افزودن مستقیم پودر سبک به بتن رایج نمی باشد. هزینه های زیاد مربوط به حمل و نقل و ایجاد گرد و خاک زیاد دو عامل اصلی این کار می باشد.

 

۴-۲- ژل میکروسیلیس:

از اختلاط آب و پودر میکروسیلیس به همراه مقادیر مشخصی افزودنی روان کننده بدست می آید و حاوی ۴۰ الی ۴۵ درصد میکروسیلیس می باشد و نسبت به دوغاب، میکروسیلیس کمتری دارد.

 

۴-۳- دوغاب میکروسیلیس:

برای غلبه بر مشکلات استفاده از پودر سبک، این محصول با آب مخلوط شده و مخلوط های % ۶۰-۴۲ میکروسیلیس در آب تهیه می شود که نسبت به ژل میکروسیلیس حاوی مقدار بیشتر پودر میکروسیلیس می باشد. دوغاب % ۵۰  میکروسیلیس در آب دارای دانسیته kg/m 31400 است که دارای میکروسیلیس خشک به مقدار  ۷۰۰ است. این دانسیته نسبت به شکل پودری میکروسیلیس که دانسیته حدود   ۳۰۰ دارد تقریبا ۲ برابر بوده و لذا هزینه های حمل و نقل را تا ۲ برابر کاهش می دهد. ترکیب دوغاب می تواند شامل روان کننده یا فوق روان کننده بتن باشد ولی محصول فعلی شرکت کپکو بدون افزودنی روان کننده است تا به مصرف کننده این امکان را بدهد تا میزان افزودنی روان کننده مورد نیاز بتن خود را تعیین کنند. از آنجا که پودر میکروسیلیس ریز ساختار بوده، سطح موثر بالایی دارد و مقدار زیادی از آب بتن را جذب سطح می کند و استفاده از میکروسیلیس در بتن، نیاز به آب را بیشتر می کند که باید با افزودنی های کاهنده آن نیاز را جبران کرد. دوغاب میکروسیلیس به دلیل روانی بیشتر نسبت به ژل توانایی پخش شدگی بیشتری نسبت به ژل دارد. دوغاب میکروسیلیس در بسته بندی سطل و بشکه قابل عرضه می باشند و نحوه نگهداری و استفاده از آن باید توسط تولید کنندگان ارائه شود.

 

۵- نتایج آزمایش انجام شده بر روی بتن حاوی دوغاب و پودر خشک میکروسیلیس

در ادامه به نمونه ای از آزمایش های انجام شده بر روی بتن حاوی دوغاب میکروسیلیس تولیدی شرکت کپکو اشاره می شود. لازم به ذکر است که این آزمایش ها در انستیتو مصالح ساختمانی دانشگاه تهران انجام شده است. طرح اختلاط نمونه های مورد آزمایش در جدول ۱ آمده است. لازم به ذکر است عیار مواد سیمانی در نمونه حاوی دوغاب، ۳۶۰ و کمتر از نمونه های شاهد می باشد و همچنین سیمان کمتری دارد. مقاومت فشاری بر روی نمونه های بتنی مکعبی با ابعاد ۱۵ * ۱۵ * ۱۵ سانتی متر انجام شده است. مقدار مصالح سنگی در تمامی نمونه ها برابر بوده و از سیمان تیپ ۲ تهران در تمامی نمونه ها استفاده شده است.

j1

 

 

*** ۸۰ کیلو در متر مکعب دوغاب استفاده شده است. چون ۵۰ درصد دوغاب میکروسیلیس است بنابراین مقدار میکروسیلیس ۴۰ کیلو در متر مکعب به دست می آید. نتایج آزمایش مقاومت فشاری در جدول ۲ و شکل ۲ آمده است.

 j2

 

همانطور که در جدول ۲ و شکل ۲ مشاهده می شود، نمونه حاوی دوغاب، با اینکه عیار مواد سیمانی کمتری دارد، نسبت به نمونه حاوی پودر میکروسیلیس دچار افت مقاومت نشده و همچنین، نسبت به نمونه بدون میکروسیلیس با عیار سیمان بیشتر مقاومت بیشتری دارد. این مطلب به دلیل پخش شدن بهتر میکروسیلیس در بتن حاوی دوغاب میکروسیلیس است به طوری که پخش مناسب باعث افزایش بیشتر هیدراتاسیون و افزایش بازده نمونه حاوی دوغاب گردد. همان طور که در شکل ۳ نشان داده شده است، آزمایش نفوذ تسریع شده یون کلر نشان می دهد نمونه حاوی دوغاب میکروسیلیس با عیار مواد سیمانی کمتر تقریبا شاری برابر با نمونه حاوی پودر دارد و در دسته بتن با نفوذ پذیری کم قرار دارد.

s2

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل ۲- نمودار ستونی نتایج آزمایش مقاومت فشاری

 

 s3

 

 

 

 

 

شکل ۳- مقایسه نتایج شار عبوری برای آزمایش RCPT

  

۶- نتیجه گیری

  1. دانسیته دوغاب میکروسیلیس بر اساس ماده خشک، بالاتر از پودر میکروسیلیس می باشد و لذا هزینه های حمل و نقل و انبارش را کاهش می دهد. دانسیته دوغاب ۵۰ % در حدود۱۴۰۰ کیلوگرم در متر مکعب بوده که بر اساس ۵۰ % ماده خشک، دانسیته میکروسیلیس خالص، ۷۰۰ کیلو گرم بر مترمکعب می باشد ولی دانسیته پودر در بهترین حالت حدود ۴۵۰ کیلوگرم در متر مکعب می باشد.
  2. انتقال دوغاب میکروسیلیس به داخل بتن راحتتر و سریعتر می باشد و عاری از هر گونه گرد و غبار می باشد.
  3. اختلاط ذرات میکروسیلیس داخل بتن، زمانی که به شکل دوغاب وارد بتن می شود راحتتر و سریعتر از زمانی بوده که به شکل پودر وارد شده است. پخش شدگی مؤثر میکروسیلیس در بتن یکی از نکات بسیار مهم استفاده از این افزودنی می باشد به طوری که بازده این محصول را نسبت به پودر میکروسیلیس افزایش می دهد.
  4. دوغاب میکروسیلیس می تواند مصرف سیمان در بتن را کاهش داده منجر به صرفه جویی در مصرف سیمان و افزایش سود گردد.
  5. عدم وجود هرگونه روان کننده بتن در محصول دوغاب نسبت به ژل، علاوه بر کاهش قیمت این محصول، باعث می شود تنظیم مقدار افزودنی روان کننده مورد نیاز طرح توسط پیمانکار راحت تر انجام شود.

منابع

ACI 234R-06: Guide for the Use of

تولید نانو اکسید روی؛ سرمایه گذاری با ارزش افزوده فراوان

تولید نانو اکسید روی؛ سرمایه گذاری با ارزش افزوده فراوان

تولید نانو اکسید روی یک سرمایه گذاری دانش بنیان است. مصارف فراوانی دارد و از بازدهی قابل قبولی دارد.

اکسید روی از جمله مواد با خواص منحصر به فرد است. این ماده در قرن اخیر به دلیل استفاده در وسایل ذخیره انرژی دارای اهمیت زیادی است. با سنتز نانوذرات اکسید روی می‌توان خواص این ماده را بهبود بخشید و کاربردهای بیشتری از آن ارایه داد. با توجه به کاربردهای متعدد و بازدهی اقتصادی فرصت سرمایه گذاری این نوبت به تولید نانو اکسید روی اختصاص دارد.

 نانو اکسید روی

معرفی محصول

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از دریک آنلاین، اکسید روی که در کتابهای کهن توتیا نامیده می‌شود، ترکیب غیر آلی با فرمول ZnO و به شکل پودری سفید رنگ و غیرمحلول در آب است.

نانو ذرات اکسید روی یکی از ذرات معدنی پر کاربرد می باشد که به دلیل خواص فیزیکی و شیمیایی مناسب مورد توجه صنعنگران  قرار گرفته است. از جمله خواص ویژه نانو ذرات Zno می توان به پایداری شیمیایی بالا، ثابت دی الکتریک پایین، فعالیت کاتالیزوری بالا، جذب نور فرو سرخ  و فرابنفش و از همه مهم تر خاصیت ضد باکتری اشاره کرد.

در سالهای اخیر اکسید روی عمدتا به دلیل خواص نوری، الکترونیکی و پیزوالکتریکی منحصربفرد، همچنین کاربرد بالقوه در سلولهای خورشیدی، دیودهای نشر نور آبی، حسگرها و کاهنده‌ها توجه زیادی را به خود جلب کرده است.

نانو ذرات روی علاوه بر صنایع آرایشی و بهداشتی، سرامیک، لاستیک و… برای  تولید پانسمان های طبیعی به منظور درمان زخم ها نیز کاربرد دارد. به علت خاصیت ضد باکتریایی این نانو ذرات، و همچنین  به دلیل تضعیف کنندگی اشعه فرا بنفش نور خورشید، از آنها در تولید کرم های ضد آفتاب نیز استفاده می شود.

اشعه خورشید دارای امواج مختلف با انواع طول موج ها از امواج کوتاه مانند پرتوهای ماوراء بنفش تا امواج رادیویی با طول موج های بلند می باشد. یکی از عوامل مهم بیماری های پوستی اشعه UV خورشید است که مقادیر زیاد آن سبب بروز ابتلا به سرطان پوست خواهد شد. یکی از اولین کاربردهای فناوری نانو در صنعت آرایشی و بهداشتی استفاده از نانومواد اکسید فلزی از قبیل اکسید روی و دی اکسید تیتانیوم در کرم های ضد آفتاب می باشد از جمله موارد مهم در این فرمولاسیون عدم ایجاد اثر سفیدی بر روی پوست بعد از استفاده از کرم است. از دیگر مزایای کرم های ضدآفتاب جدید، این است که به وسیله پوست جذب نشده و ایجاد حساسیت (آلرژی) نمی کند.

تولید نانو ذره ها برای محصولات ضد آفتاب روز به روز در حال افزایش می باشد که بیشتر آنها متشکل از نانو دی اکسید تیتانیوم و نانو ذرات اکسید روی هستند.

تاریخچه کشف اکسید روی

برای اولین بار اکسید روی توسط رومی‌ها، دو هزار سال قبل از میلاد تهیه شد. سپس در قرن شانزده توسط هندی‌ها، در قرن هفده در چین و در سال ۱۸۵۰ در اروپا سنتز شد. در آغاز به عنوان آبرنگ و رقیق‌ساز رنگها در نقاشی و در اواخر سال۱۸۹۰ در تهیه رنگهای روغنی استفاده می‌شد. در سال ۱۹۷۰ از آن برای تهیه کاغذ فتوکپی و نیز بهبود کیفیت کاغذ استفاده شد. اخیرا اکثر تحقیقات علمی، بر روی ZnO به عنوان یک ماده نیمه رسانا، تمرکز یافته است. توجه و بررسی بر روی خواصZnO در سال ۱۹۱۲ و همزمان با آغاز رشد نیمه رساناها، بعد از اختراع ترانزیستور آغاز شد. در سال۱۹۶۰ خواص پیزوالکتریکی بسیار جالبی از ZnO کشف شد، که منجر به اولین کاربرد الکترونیکی به عنوان لایه نازک در قطعات موج صوتی سطح شد. از سال ۱۹۹۰ تحقیقات بر روی ZnO افزایش چشمگیری یافت.

خواص شیمیایی نانو اکسید روی

اکسید روی در دمای ◦C1975 به اکسیژن و بخار روی تجزیه می¬شود، که این نشان دهنده پایداری نسبتا بالای آن است. این ماده یک اکسید آمفوتر است و میتواند هم به عنوان یک باز و هم به عنوان اسید عمل کند. در آب و الکل تقریبا نامحلول است.

ویژگیهای اکسید روی و کاربردهای آن

اکسید روی عضوی یکی از غنی‌ترین نانوساختارها است. این ماده میتواند در ابزارهای نوری در ناحیه فرابنفش و آبی به کار رود. همچنین این ماده در مقیاس نانو، یک نیمه‌هادی با شفافیت زیاد و لومینسانس قوی در دمای اتاق است و به همین دلیل انتخاب ایده آلی برای انواع حسگرها، دیودهای لیزری، نمایشگرها و الکترود شفاف است.

اکسید روی، زیست سازگار و ایمن بوده و می‌تواند در پزشکی به راحتی به کار رود. نانوذرات اکسید روی از نظر جذب اشعه فرابنفش نیز دارای کاربردهای ویژه‌ای هستند که از جمله آن می‌توان به کاربرد آنها در پماد سوختگی و کرمهای ضد آفتاب به عنوان جذب کننده قوی پرتو فرابنفش و فوتوکاتالیست برای حذف آلودگی‌های محیط زیست اشاره کرد.

از کاربردهای دیگر اکسید روی میتوان به استفاده‌های آن در ابزارهای نوری و فوتوالکترونیکی، وریستور (نوعی مقاومت وابسته به ولتاژ)، سطوح صوتی، مواد پیزوالکتریک، فوتودیود، ابزارهای فوتوولتایی، لیزر فرابنفش، سلول خورشیدی و حسگر گازهایی از قبیل )آمونیاک، اوزن، کربن مونوکسید، هیدروژن، نیتروژن اکسید، اکسیژن، پروپان، اتانول و فرمالدهید) اشاره کرد.

کاربردهای صنعتی نانو ذرات اکسید روی 

این ترکیب در ساخت مواد فراوانی در صنعت مانند پلاستیک، سرامیک، شیشه، سیمان، لاستیک (تایر اتومبیل)، نرم کننده، رنگها، مومها، چسب، غذاها، باتری و… استفاده می‌شود.

صنعت الکترونیک، صنعت ابزارآلات، ساخت و ساز، دستگاه های الکتریکی، رادیو، لامپ فلورسانس بی سیم، دستگاه ضبط تصویر، دستگاه تنظیم جریان های متغیر برق، فسفر، روان کننده درجه حرارت بالا در موتور های توربین گازی، بازدارنده شعله، جذب سطحی، بازسازی محیط زیست، سنسورهای گاز، رفع آلودگی فوتوکاتالیتیکی، تضعیف نور ماوراء بنفش، الکترود برای سلول های خورشیدی از جمله کاربردهای صنعتی این محصول با ارزش می باشند.

مصارف دارویی

در پزشکی و بهداشت این ترکیب با نام زینک اکساید در پودر بچه، پمادهای پوستی، کرم ضد آفتاب، شامپو ضدشوره و… استفاده می‌شود. پماد زینک اکساید در درمان ضایعات پوستی مستعد عفونت مانند سوختگی، اگزما، سوختگی پای نوزادان، خراشیدگی و گزش حشرات. ضد التهاب خفیف پوستی و همچنین در ترکیب کالامین به عنوان ضد خارش کاربرد دارد.

اکسید روی دارای خواص مرطوب کننده، آنتی بیوتیکی و دئودورانت است. به دلیل آثار ضد سبوم و منعکس کننده اشعه UV در ترکیب کرمهای ضد آفتاب نیز استفاده می‌شود.

مصارف آرایشی بهداشتی

اکسید روی مصارف فراوانی در صنایع آرایشی دارد. این ترکیب می تواند اشعه UV خورشید را جذب کرده و از پوست در مقابل آفتاب سوختگی و سایر خسارات اشعه UV محافظت نماید. اکسید روی یکی از مهمترین ترکیبات مواد آرایشی معدنی است. از آنجا که اکسید روی توسط پوست قابل جذب نیست بنابراین باعث هیچ گونه حساسیت پوستی نمی شود و غیر حساسیت زا و غیر جوش زا می باشد.

همچنین در تولید دئودورانت ها و صابون ها کاربرد دارد. این ترکیب در حذف بوی بد بدن و جلوگیری از رویش باکتری ها کمک می کند و بخوبی موجب تسکین هر گونه حساسیت پوستی می شود.

 نانو ذرات

روش های تولید

برای تولید نانو ذرات روی از روشهای مختلفی می توان استفاده نمود که به برخی از آنها اشاره می گردد.

روش ته نشین سازی جرقه ای

پایه هایی از جنس کوارتز با استون ، آب مقطر و و اتانول بطور سریع تمیز و شسته می شوند  و سپس با جریان گاز نیتروژن خشک می شوند .دو سوزن تیز از سیم هایی از جنس روی تهیه می شود .دو سوزن بصورت افقی با فاصله ۳mm از یکدیگر و در فاصله ۲mm بالای مرکز پایه قرار می گیرند . جرقه زمانی اتفاق می افتد که یک خازن با ۱۰kV شارژ شده و به سوزن ها متصل می شود .بوسیله Rotary Switch این فرایند مرتباٌ بین ۵۰-۲۰۰ بار در هوای محدود در فشار اتمسفر با مدت زمان جرقه زنی ۳ ثانیه برای هر جرقه انجام می گیرد.سطوحی که برای ته نشین سازی استفاده می شوند از قبل در دمای ۳۸۰ درجه ی سلسیوس به مدت یک ساعت پخته شده بودند و بعد از آن در دمای بین ۴۰۰ تا ۸۰۰ درجه سلسیوس برای یک ساعت دیگر پخته شدند.

سرعت قرار گیری پوسته (Film)ها در این روش ۱nm به ازای هر جرقه است و در نتیجه از این طریق می توان قطر پوسته ها را کنترل کرد.

روش تبخیر حلال مستقیم محلول الکل شامل KOH و روی استات

کلوئید های نانو ذره ZnO بوسیله هیدرولیز کردن روی استات در محلول متانول تشکیل می شود. محلول بازی KOH به محلول روی استات و متانول اضافه می شود.محلولی تیره قبل از تولید کلوئیدهای ZnO تشکیل می شود.در این روش پودر روی استات به محلول KOH و متانول اضافه می شود و تا دمای ۶۰درجه سلسیوس گرم می شود.در هنگام شکل گیری نانو ذره های ZnO در محلول حلال بطور مداوم با استفاده از تبخیر کننده دوار از محلول حذف می شود.اندازه نانو ذره های تولید شده بدین روش ۴-۵ نانو متر است.

روش هیدروترمال

۱۳ گرم از در ۳۰۰ میلی لیتر آب مقطر حل می شود و سپس یک محلول حاوی ۸ گرم NaOH به آرامی به این محلول اضافه می شود در حالی که محلول هم زده می شود.بعد از سپری شدن ۸ ساعت یک رسوب سفید رنگ حاصل می شود.این رسوب با آب مقطر شسته می شود و دوباره در آب حل می شودتا بصورت محلول در آید که بعد از آن با ۵۰ میلی لیتر PVP (13 گرم PVP در آب) در حالی که بوطر مداوم هم زده می شود مخلوط می شود تا یک محلول همگن ایجاد شود. این محلول در مرحله بعد به یک  Auto Clave انتقال داده می شود و تا دمای ۱۶۰ °Cبرای ۸ ساعت گرما داده می شود.سپس پودر های ZnO بدست آمده و بعد از اینکه با آب مقطر شسته شدند در دمای ۱۰۰ °C خشک می شوند. اندازه نانو ذرات بدست آمده در این روش ۱۵ نانو متر است.

روش مخلوط کردن NaOH و ZnSO4

در این روش بلور های نانو ذرات و نانو میله های ZnO با استفاده از یک تکنیک ساده که عبارت است از مخلوط کردن ZnSO4 و NaOH بدون اضافه کردن هیچ گونه ماده افزودنی آلی تولید می شود.

شاخصهای اقتصادی

مطابق تحقیقات برای ایجاد یک واحد تولید صنعتی نانو اکسید روی حدود ۱۰ میلیارد تومان سرمایه گذاری نیاز می باشد. ظرفیت بهینه تولید ۵۰۰۰ تن در سال می باشد ولی ظرفیت ۳۰۰۰ تن و بالاتر نیز اقتصادی می باشد. درآمد سالانه طرح در ظرفیت بهینه حدود ۴٫۵ میلیارد تومان می باشد. نزخ بازدهی طرح ۳۷ درصد بوده و زمان بازگشت سرمایه کمتر از ۳ سال می باشد. با اجرای این طرح برای ۴۵ نفر نیز ایجاد اشتغال می کنید.

ارزیابی نهایی

تولید نانو اکسید روی یک سرمایه گذاری دانش بنیان است. مصارف فراوانی دارد و از بازدهی قابل قبولی دارد. در صورت اخذ تاییدیه دانش بنیان از معاونت علمی ریاست جمهوری می توانید از تسهیلات حمایتی صندوق نوآوری و شکوفایی نیز استفاده کنید.

همچنین این طرح در بسیاری از استانها به عنوان اولویت صنعتی شناخته شده و مورد حمایت می باشد.

با توجه به موارد گفته شده، تولید نانو اکسید روی یک سرمایه گذاری اقتصادی ارزیابی می شود.

ارائه مشاوره در زمینه انواع فرمولاسیون بدنه و لعاب

شرکت پیشگام پارسیان :با در اختیار داشتن آزمایشگاه مجهز و بهره گیری از کارشناسان مجرب، از توانمندی بالایی در طراحی و تولید انواع لعاب، ارائه خدمات فنی و مهندسی مناسب و پاسخگویی به کلیه نیازهای مشتریان برخوردار است

http://www.isirikashan.ir/images/stories/downloads/images/sakhtemanlab5.jpg

مشاوره در زمینه خواص انواع مواداولیه،
ارائه مشاوره در زمینه انواع فرمولاسیون بدنه و لعاب ،بهبود کیفی آنها و بررسی خواص خام و پخت انواع مواد اولیه و همچنین خواص انواع لعاب و بدنه و انگوب وغیره.... مشاوره در نصب وراه اندازی انواع سیستم های خردایش وآسیاب شامل ریموند،بالمیل،و ...
مشاوره در تولید و بهبود کیفیت انواع محصولات سرامیکی (کاشی سرامیک،چینی بهداشتی،چینی مظروف،شیشه،سیمان،کچ صنعتی و... )
ارائه مشاوره در زمینه بدنه های فایرکلی(f.c )و فاین فایرکلی(f.f.c ) (چینی بهداشتی)
تامین قطعات سیستم های خردایش و آسیاب شامل ریموند،والس،فکی،و...