ابتدا مواد استخراجي از معادن مورد نظر توسط شركت ، تا محل كارخانه حمل مي گردد و انتقال مواد از محل دپو به قسمت اوليه خط توليد توسط نوار نقاله صورت مي گيرد مواد پس از آسياب شدن به وسيله آسيابهاي كوبيت با خروجيهاي مختلف دانه بندي 0 تا 20 ميليمتر مي گردد و به سالن آماده سازي مواد انتقال مي يابد در اين سالن مواد براي كلسينه شدن وارد كوره هاي دوار مي شود . در اين كوره ها در حين پخت در درجه حرارت تعريف شده ، مواد كلسينه شده و به صورت شاموت وارد حوضچه ذخيره شامود مي شود بعد از اين مرحله شاموتها با توجه به نوع محصول توسط آسيابهاي تيغه اي دانه بندي شده و جهت اضافه كردن چسب مورد نياز ( مواد معدني داراي پلاستيته بالا كه قبلا بصورت مش ، ميكرونيزه شده است ) وارد ميكسر ها شده و در آنجا بعد از تركيب كردن عناصر مورد نياز رطوبت آن به حد كافي رسيده و بعد از ميكس همگن شده و به سيلوي ذخيره مواد هدايت مي شوند . مواد از طريق فيد كشويي از سيلوها به طرف مرحله بعد يعني قالب گيري و پرس هدايت مي شوند . در اين قسمت مواد به وسيله نوار نقاله هاي اتوماتيك به پرسهاي هيدروليك با ظرفيت هاي مختلف تزريق و در فشاري بين 400 تا 1400 تن قالب گيري و پرس مي شوند و بعد از عمليات پرس كه بصورت كاملا اتوماتيك انجام مي گيرد ، آجر ها به وسيله نوار نقاله جمع آوري محصول لبه هاي زائدشان پيرايش شده بصورت دسته هايي چند تايي منظم شده و به وسيله رباطهاي كامپيوتري جمع آوري شده و در واگنهاي كوره طبق برنامه ريزي داده شده چيده مي شود . پس از مرحله چيدمان واگنها به وسيله ريلهاي هيدروليك وارد واحد پخت و كوره ها مي شود و در داخل كوره ها در جايگاه خود قرار مي گيرند آجر ها پس از عمليات خشك شدن رطوبت خود را كاملا از دست داده و عمليات پخت آغاز مي شود . زمان پخت بين 72 تا 170 ساعت و در درجه حرارتهاي مختلف بين 1200 تا 1500 درجه سانتيگراد پخته شده ( ‌زمان و ميزان حرارت بستگي به نوع مواد و كاربرد محصول نهايي دارد ) بعد از خاموش شدن كوره و بعد از گذشت چند ساعت به وسيله فن هاي خنك كننده سرد شده و واگن آجر به بيرون از كوره ها هدايت شده و وارد قسمت بسته بندي و كنترل كيفي مي شود . در اين قسمت اجر ها بسته به نوع و رنگ آن پس از تائيد از واحد كنترل كيفي جدا سازي و بسته بندي و وكيوم شده و به انبار محصول انتقال يافته و آماده ارائه به بازار مي باشد

ابتدا مواد استخراجي از معادن مورد نظر توسط شركت ، تا محل كارخانه حمل مي گردد و انتقال مواد از محل دپو به قسمت اوليه خط توليد توسط نوار نقاله صورت مي گيرد مواد پس از آسياب شدن به وسيله آسيابهاي كوبيت با خروجيهاي مختلف دانه بندي 0 تا 20 ميليمتر مي گردد و به سالن آماده سازي مواد انتقال مي يابد در اين سالن مواد براي كلسينه شدن وارد كوره هاي دوار مي شود . در اين كوره ها در حين پخت در درجه حرارت تعريف شده ، مواد كلسينه شده و به صورت شاموت وارد حوضچه ذخيره شامود مي شود بعد از اين مرحله شاموتها با توجه به نوع محصول توسط آسيابهاي تيغه اي دانه بندي شده و جهت اضافه كردن چسب مورد نياز ( مواد معدني داراي پلاستيته بالا كه قبلا بصورت مش ، ميكرونيزه شده است ) وارد ميكسر ها شده و در آنجا بعد از تركيب كردن عناصر مورد نياز رطوبت آن به حد كافي رسيده و بعد از ميكس همگن شده و به سيلوي ذخيره مواد هدايت مي شوند . مواد از طريق فيد كشويي از سيلوها به طرف مرحله بعد يعني قالب گيري و پرس هدايت مي شوند . در اين قسمت مواد به وسيله نوار نقاله هاي اتوماتيك به پرسهاي هيدروليك با ظرفيت هاي مختلف تزريق و در فشاري بين 400 تا 1400 تن قالب گيري و پرس مي شوند و بعد از عمليات پرس كه بصورت كاملا اتوماتيك انجام مي گيرد ، آجر ها به وسيله نوار نقاله جمع آوري محصول لبه هاي زائدشان پيرايش شده بصورت دسته هايي چند تايي منظم شده و به وسيله رباطهاي كامپيوتري جمع آوري شده و در واگنهاي كوره طبق برنامه ريزي داده شده چيده مي شود . پس از مرحله چيدمان واگنها به وسيله ريلهاي هيدروليك وارد واحد پخت و كوره ها مي شود و در داخل كوره ها در جايگاه خود قرار مي گيرند آجر ها پس از عمليات خشك شدن رطوبت خود را كاملا از دست داده و عمليات پخت آغاز مي شود . زمان پخت بين 72 تا 170 ساعت و در درجه حرارتهاي مختلف بين 1200 تا 1500 درجه سانتيگراد پخته شده ( ‌زمان و ميزان حرارت بستگي به نوع مواد و كاربرد محصول نهايي دارد ) بعد از خاموش شدن كوره و بعد از گذشت چند ساعت به وسيله فن هاي خنك كننده سرد شده و واگن آجر به بيرون از كوره ها هدايت شده و وارد قسمت بسته بندي و كنترل كيفي مي شود . در اين قسمت اجر ها بسته به نوع و رنگ آن پس از تائيد از واحد كنترل كيفي جدا سازي و بسته بندي و وكيوم شده و به انبار محصول انتقال يافته و آماده ارائه به بازار مي باشد

ابتدا مواد استخراجي از معادن مورد نظر توسط شركت ، تا محل كارخانه حمل مي گردد و انتقال مواد از محل دپو به قسمت اوليه خط توليد توسط نوار نقاله صورت مي گيرد مواد پس از آسياب شدن به وسيله آسيابهاي كوبيت با خروجيهاي مختلف دانه بندي 0 تا 20 ميليمتر مي گردد و به سالن آماده سازي مواد انتقال مي يابد در اين سالن مواد براي كلسينه شدن وارد كوره هاي دوار مي شود . در اين كوره ها در حين پخت در درجه حرارت تعريف شده ، مواد كلسينه شده و به صورت شاموت وارد حوضچه ذخيره شامود مي شود بعد از اين مرحله شاموتها با توجه به نوع محصول توسط آسيابهاي تيغه اي دانه بندي شده و جهت اضافه كردن چسب مورد نياز ( مواد معدني داراي پلاستيته بالا كه قبلا بصورت مش ، ميكرونيزه شده است ) وارد ميكسر ها شده و در آنجا بعد از تركيب كردن عناصر مورد نياز رطوبت آن به حد كافي رسيده و بعد از ميكس همگن شده و به سيلوي ذخيره مواد هدايت مي شوند . مواد از طريق فيد كشويي از سيلوها به طرف مرحله بعد يعني قالب گيري و پرس هدايت مي شوند . در اين قسمت مواد به وسيله نوار نقاله هاي اتوماتيك به پرسهاي هيدروليك با ظرفيت هاي مختلف تزريق و در فشاري بين 400 تا 1400 تن قالب گيري و پرس مي شوند و بعد از عمليات پرس كه بصورت كاملا اتوماتيك انجام مي گيرد ، آجر ها به وسيله نوار نقاله جمع آوري محصول لبه هاي زائدشان پيرايش شده بصورت دسته هايي چند تايي منظم شده و به وسيله رباطهاي كامپيوتري جمع آوري شده و در واگنهاي كوره طبق برنامه ريزي داده شده چيده مي شود . پس از مرحله چيدمان واگنها به وسيله ريلهاي هيدروليك وارد واحد پخت و كوره ها مي شود و در داخل كوره ها در جايگاه خود قرار مي گيرند آجر ها پس از عمليات خشك شدن رطوبت خود را كاملا از دست داده و عمليات پخت آغاز مي شود . زمان پخت بين 72 تا 170 ساعت و در درجه حرارتهاي مختلف بين 1200 تا 1500 درجه سانتيگراد پخته شده ( ‌زمان و ميزان حرارت بستگي به نوع مواد و كاربرد محصول نهايي دارد ) بعد از خاموش شدن كوره و بعد از گذشت چند ساعت به وسيله فن هاي خنك كننده سرد شده و واگن آجر به بيرون از كوره ها هدايت شده و وارد قسمت بسته بندي و كنترل كيفي مي شود . در اين قسمت اجر ها بسته به نوع و رنگ آن پس از تائيد از واحد كنترل كيفي جدا سازي و بسته بندي و وكيوم شده و به انبار محصول انتقال يافته و آماده ارائه به بازار مي باشد

ابتدا مواد استخراجي از معادن مورد نظر توسط شركت ، تا محل كارخانه حمل مي گردد و انتقال مواد از محل دپو به قسمت اوليه خط توليد توسط نوار نقاله صورت مي گيرد مواد پس از آسياب شدن به وسيله آسيابهاي كوبيت با خروجيهاي مختلف دانه بندي 0 تا 20 ميليمتر مي گردد و به سالن آماده سازي مواد انتقال مي يابد در اين سالن مواد براي كلسينه شدن وارد كوره هاي دوار مي شود . در اين كوره ها در حين پخت در درجه حرارت تعريف شده ، مواد كلسينه شده و به صورت شاموت وارد حوضچه ذخيره شامود مي شود بعد از اين مرحله شاموتها با توجه به نوع محصول توسط آسيابهاي تيغه اي دانه بندي شده و جهت اضافه كردن چسب مورد نياز ( مواد معدني داراي پلاستيته بالا كه قبلا بصورت مش ، ميكرونيزه شده است ) وارد ميكسر ها شده و در آنجا بعد از تركيب كردن عناصر مورد نياز رطوبت آن به حد كافي رسيده و بعد از ميكس همگن شده و به سيلوي ذخيره مواد هدايت مي شوند . مواد از طريق فيد كشويي از سيلوها به طرف مرحله بعد يعني قالب گيري و پرس هدايت مي شوند . در اين قسمت مواد به وسيله نوار نقاله هاي اتوماتيك به پرسهاي هيدروليك با ظرفيت هاي مختلف تزريق و در فشاري بين 400 تا 1400 تن قالب گيري و پرس مي شوند و بعد از عمليات پرس كه بصورت كاملا اتوماتيك انجام مي گيرد ، آجر ها به وسيله نوار نقاله جمع آوري محصول لبه هاي زائدشان پيرايش شده بصورت دسته هايي چند تايي منظم شده و به وسيله رباطهاي كامپيوتري جمع آوري شده و در واگنهاي كوره طبق برنامه ريزي داده شده چيده مي شود . پس از مرحله چيدمان واگنها به وسيله ريلهاي هيدروليك وارد واحد پخت و كوره ها مي شود و در داخل كوره ها در جايگاه خود قرار مي گيرند آجر ها پس از عمليات خشك شدن رطوبت خود را كاملا از دست داده و عمليات پخت آغاز مي شود . زمان پخت بين 72 تا 170 ساعت و در درجه حرارتهاي مختلف بين 1200 تا 1500 درجه سانتيگراد پخته شده ( ‌زمان و ميزان حرارت بستگي به نوع مواد و كاربرد محصول نهايي دارد ) بعد از خاموش شدن كوره و بعد از گذشت چند ساعت به وسيله فن هاي خنك كننده سرد شده و واگن آجر به بيرون از كوره ها هدايت شده و وارد قسمت بسته بندي و كنترل كيفي مي شود . در اين قسمت اجر ها بسته به نوع و رنگ آن پس از تائيد از واحد كنترل كيفي جدا سازي و بسته بندي و وكيوم شده و به انبار محصول انتقال يافته و آماده ارائه به بازار مي باشد

ابتدا مواد استخراجي از معادن مورد نظر توسط شركت ، تا محل كارخانه حمل مي گردد و انتقال مواد از محل دپو به قسمت اوليه خط توليد توسط نوار نقاله صورت مي گيرد مواد پس از آسياب شدن به وسيله آسيابهاي كوبيت با خروجيهاي مختلف دانه بندي 0 تا 20 ميليمتر مي گردد و به سالن آماده سازي مواد انتقال مي يابد در اين سالن مواد براي كلسينه شدن وارد كوره هاي دوار مي شود . در اين كوره ها در حين پخت در درجه حرارت تعريف شده ، مواد كلسينه شده و به صورت شاموت وارد حوضچه ذخيره شامود مي شود بعد از اين مرحله شاموتها با توجه به نوع محصول توسط آسيابهاي تيغه اي دانه بندي شده و جهت اضافه كردن چسب مورد نياز ( مواد معدني داراي پلاستيته بالا كه قبلا بصورت مش ، ميكرونيزه شده است ) وارد ميكسر ها شده و در آنجا بعد از تركيب كردن عناصر مورد نياز رطوبت آن به حد كافي رسيده و بعد از ميكس همگن شده و به سيلوي ذخيره مواد هدايت مي شوند . مواد از طريق فيد كشويي از سيلوها به طرف مرحله بعد يعني قالب گيري و پرس هدايت مي شوند . در اين قسمت مواد به وسيله نوار نقاله هاي اتوماتيك به پرسهاي هيدروليك با ظرفيت هاي مختلف تزريق و در فشاري بين 400 تا 1400 تن قالب گيري و پرس مي شوند و بعد از عمليات پرس كه بصورت كاملا اتوماتيك انجام مي گيرد ، آجر ها به وسيله نوار نقاله جمع آوري محصول لبه هاي زائدشان پيرايش شده بصورت دسته هايي چند تايي منظم شده و به وسيله رباطهاي كامپيوتري جمع آوري شده و در واگنهاي كوره طبق برنامه ريزي داده شده چيده مي شود . پس از مرحله چيدمان واگنها به وسيله ريلهاي هيدروليك وارد واحد پخت و كوره ها مي شود و در داخل كوره ها در جايگاه خود قرار مي گيرند آجر ها پس از عمليات خشك شدن رطوبت خود را كاملا از دست داده و عمليات پخت آغاز مي شود . زمان پخت بين 72 تا 170 ساعت و در درجه حرارتهاي مختلف بين 1200 تا 1500 درجه سانتيگراد پخته شده ( ‌زمان و ميزان حرارت بستگي به نوع مواد و كاربرد محصول نهايي دارد ) بعد از خاموش شدن كوره و بعد از گذشت چند ساعت به وسيله فن هاي خنك كننده سرد شده و واگن آجر به بيرون از كوره ها هدايت شده و وارد قسمت بسته بندي و كنترل كيفي مي شود . در اين قسمت اجر ها بسته به نوع و رنگ آن پس از تائيد از واحد كنترل كيفي جدا سازي و بسته بندي و وكيوم شده و به انبار محصول انتقال يافته و آماده ارائه به بازار مي باشد

ابتدا مواد استخراجي از معادن مورد نظر توسط شركت ، تا محل كارخانه حمل مي گردد و انتقال مواد از محل دپو به قسمت اوليه خط توليد توسط نوار نقاله صورت مي گيرد مواد پس از آسياب شدن به وسيله آسيابهاي كوبيت با خروجيهاي مختلف دانه بندي 0 تا 20 ميليمتر مي گردد و به سالن آماده سازي مواد انتقال مي يابد در اين سالن مواد براي كلسينه شدن وارد كوره هاي دوار مي شود . در اين كوره ها در حين پخت در درجه حرارت تعريف شده ، مواد كلسينه شده و به صورت شاموت وارد حوضچه ذخيره شامود مي شود بعد از اين مرحله شاموتها با توجه به نوع محصول توسط آسيابهاي تيغه اي دانه بندي شده و جهت اضافه كردن چسب مورد نياز ( مواد معدني داراي پلاستيته بالا كه قبلا بصورت مش ، ميكرونيزه شده است ) وارد ميكسر ها شده و در آنجا بعد از تركيب كردن عناصر مورد نياز رطوبت آن به حد كافي رسيده و بعد از ميكس همگن شده و به سيلوي ذخيره مواد هدايت مي شوند . مواد از طريق فيد كشويي از سيلوها به طرف مرحله بعد يعني قالب گيري و پرس هدايت مي شوند . در اين قسمت مواد به وسيله نوار نقاله هاي اتوماتيك به پرسهاي هيدروليك با ظرفيت هاي مختلف تزريق و در فشاري بين 400 تا 1400 تن قالب گيري و پرس مي شوند و بعد از عمليات پرس كه بصورت كاملا اتوماتيك انجام مي گيرد ، آجر ها به وسيله نوار نقاله جمع آوري محصول لبه هاي زائدشان پيرايش شده بصورت دسته هايي چند تايي منظم شده و به وسيله رباطهاي كامپيوتري جمع آوري شده و در واگنهاي كوره طبق برنامه ريزي داده شده چيده مي شود . پس از مرحله چيدمان واگنها به وسيله ريلهاي هيدروليك وارد واحد پخت و كوره ها مي شود و در داخل كوره ها در جايگاه خود قرار مي گيرند آجر ها پس از عمليات خشك شدن رطوبت خود را كاملا از دست داده و عمليات پخت آغاز مي شود . زمان پخت بين 72 تا 170 ساعت و در درجه حرارتهاي مختلف بين 1200 تا 1500 درجه سانتيگراد پخته شده ( ‌زمان و ميزان حرارت بستگي به نوع مواد و كاربرد محصول نهايي دارد ) بعد از خاموش شدن كوره و بعد از گذشت چند ساعت به وسيله فن هاي خنك كننده سرد شده و واگن آجر به بيرون از كوره ها هدايت شده و وارد قسمت بسته بندي و كنترل كيفي مي شود . در اين قسمت اجر ها بسته به نوع و رنگ آن پس از تائيد از واحد كنترل كيفي جدا سازي و بسته بندي و وكيوم شده و به انبار محصول انتقال يافته و آماده ارائه به بازار مي باشد

ابتدا مواد استخراجي از معادن مورد نظر توسط شركت ، تا محل كارخانه حمل مي گردد و انتقال مواد از محل دپو به قسمت اوليه خط توليد توسط نوار نقاله صورت مي گيرد مواد پس از آسياب شدن به وسيله آسيابهاي كوبيت با خروجيهاي مختلف دانه بندي 0 تا 20 ميليمتر مي گردد و به سالن آماده سازي مواد انتقال مي يابد در اين سالن مواد براي كلسينه شدن وارد كوره هاي دوار مي شود . در اين كوره ها در حين پخت در درجه حرارت تعريف شده ، مواد كلسينه شده و به صورت شاموت وارد حوضچه ذخيره شامود مي شود بعد از اين مرحله شاموتها با توجه به نوع محصول توسط آسيابهاي تيغه اي دانه بندي شده و جهت اضافه كردن چسب مورد نياز ( مواد معدني داراي پلاستيته بالا كه قبلا بصورت مش ، ميكرونيزه شده است ) وارد ميكسر ها شده و در آنجا بعد از تركيب كردن عناصر مورد نياز رطوبت آن به حد كافي رسيده و بعد از ميكس همگن شده و به سيلوي ذخيره مواد هدايت مي شوند . مواد از طريق فيد كشويي از سيلوها به طرف مرحله بعد يعني قالب گيري و پرس هدايت مي شوند . در اين قسمت مواد به وسيله نوار نقاله هاي اتوماتيك به پرسهاي هيدروليك با ظرفيت هاي مختلف تزريق و در فشاري بين 400 تا 1400 تن قالب گيري و پرس مي شوند و بعد از عمليات پرس كه بصورت كاملا اتوماتيك انجام مي گيرد ، آجر ها به وسيله نوار نقاله جمع آوري محصول لبه هاي زائدشان پيرايش شده بصورت دسته هايي چند تايي منظم شده و به وسيله رباطهاي كامپيوتري جمع آوري شده و در واگنهاي كوره طبق برنامه ريزي داده شده چيده مي شود . پس از مرحله چيدمان واگنها به وسيله ريلهاي هيدروليك وارد واحد پخت و كوره ها مي شود و در داخل كوره ها در جايگاه خود قرار مي گيرند آجر ها پس از عمليات خشك شدن رطوبت خود را كاملا از دست داده و عمليات پخت آغاز مي شود . زمان پخت بين 72 تا 170 ساعت و در درجه حرارتهاي مختلف بين 1200 تا 1500 درجه سانتيگراد پخته شده ( ‌زمان و ميزان حرارت بستگي به نوع مواد و كاربرد محصول نهايي دارد ) بعد از خاموش شدن كوره و بعد از گذشت چند ساعت به وسيله فن هاي خنك كننده سرد شده و واگن آجر به بيرون از كوره ها هدايت شده و وارد قسمت بسته بندي و كنترل كيفي مي شود . در اين قسمت اجر ها بسته به نوع و رنگ آن پس از تائيد از واحد كنترل كيفي جدا سازي و بسته بندي و وكيوم شده و به انبار محصول انتقال يافته و آماده ارائه به بازار مي باشد

ابتدا مواد استخراجي از معادن مورد نظر توسط شركت ، تا محل كارخانه حمل مي گردد و انتقال مواد از محل دپو به قسمت اوليه خط توليد توسط نوار نقاله صورت مي گيرد مواد پس از آسياب شدن به وسيله آسيابهاي كوبيت با خروجيهاي مختلف دانه بندي 0 تا 20 ميليمتر مي گردد و به سالن آماده سازي مواد انتقال مي يابد در اين سالن مواد براي كلسينه شدن وارد كوره هاي دوار مي شود . در اين كوره ها در حين پخت در درجه حرارت تعريف شده ، مواد كلسينه شده و به صورت شاموت وارد حوضچه ذخيره شامود مي شود بعد از اين مرحله شاموتها با توجه به نوع محصول توسط آسيابهاي تيغه اي دانه بندي شده و جهت اضافه كردن چسب مورد نياز ( مواد معدني داراي پلاستيته بالا كه قبلا بصورت مش ، ميكرونيزه شده است ) وارد ميكسر ها شده و در آنجا بعد از تركيب كردن عناصر مورد نياز رطوبت آن به حد كافي رسيده و بعد از ميكس همگن شده و به سيلوي ذخيره مواد هدايت مي شوند . مواد از طريق فيد كشويي از سيلوها به طرف مرحله بعد يعني قالب گيري و پرس هدايت مي شوند . در اين قسمت مواد به وسيله نوار نقاله هاي اتوماتيك به پرسهاي هيدروليك با ظرفيت هاي مختلف تزريق و در فشاري بين 400 تا 1400 تن قالب گيري و پرس مي شوند و بعد از عمليات پرس كه بصورت كاملا اتوماتيك انجام مي گيرد ، آجر ها به وسيله نوار نقاله جمع آوري محصول لبه هاي زائدشان پيرايش شده بصورت دسته هايي چند تايي منظم شده و به وسيله رباطهاي كامپيوتري جمع آوري شده و در واگنهاي كوره طبق برنامه ريزي داده شده چيده مي شود . پس از مرحله چيدمان واگنها به وسيله ريلهاي هيدروليك وارد واحد پخت و كوره ها مي شود و در داخل كوره ها در جايگاه خود قرار مي گيرند آجر ها پس از عمليات خشك شدن رطوبت خود را كاملا از دست داده و عمليات پخت آغاز مي شود . زمان پخت بين 72 تا 170 ساعت و در درجه حرارتهاي مختلف بين 1200 تا 1500 درجه سانتيگراد پخته شده ( ‌زمان و ميزان حرارت بستگي به نوع مواد و كاربرد محصول نهايي دارد ) بعد از خاموش شدن كوره و بعد از گذشت چند ساعت به وسيله فن هاي خنك كننده سرد شده و واگن آجر به بيرون از كوره ها هدايت شده و وارد قسمت بسته بندي و كنترل كيفي مي شود . در اين قسمت اجر ها بسته به نوع و رنگ آن پس از تائيد از واحد كنترل كيفي جدا سازي و بسته بندي و وكيوم شده و به انبار محصول انتقال يافته و آماده ارائه به بازار مي باشد

ابتدا مواد استخراجي از معادن مورد نظر توسط شركت ، تا محل كارخانه حمل مي گردد و انتقال مواد از محل دپو به قسمت اوليه خط توليد توسط نوار نقاله صورت مي گيرد مواد پس از آسياب شدن به وسيله آسيابهاي كوبيت با خروجيهاي مختلف دانه بندي 0 تا 20 ميليمتر مي گردد و به سالن آماده سازي مواد انتقال مي يابد در اين سالن مواد براي كلسينه شدن وارد كوره هاي دوار مي شود . در اين كوره ها در حين پخت در درجه حرارت تعريف شده ، مواد كلسينه شده و به صورت شاموت وارد حوضچه ذخيره شامود مي شود بعد از اين مرحله شاموتها با توجه به نوع محصول توسط آسيابهاي تيغه اي دانه بندي شده و جهت اضافه كردن چسب مورد نياز ( مواد معدني داراي پلاستيته بالا كه قبلا بصورت مش ، ميكرونيزه شده است ) وارد ميكسر ها شده و در آنجا بعد از تركيب كردن عناصر مورد نياز رطوبت آن به حد كافي رسيده و بعد از ميكس همگن شده و به سيلوي ذخيره مواد هدايت مي شوند . مواد از طريق فيد كشويي از سيلوها به طرف مرحله بعد يعني قالب گيري و پرس هدايت مي شوند . در اين قسمت مواد به وسيله نوار نقاله هاي اتوماتيك به پرسهاي هيدروليك با ظرفيت هاي مختلف تزريق و در فشاري بين 400 تا 1400 تن قالب گيري و پرس مي شوند و بعد از عمليات پرس كه بصورت كاملا اتوماتيك انجام مي گيرد ، آجر ها به وسيله نوار نقاله جمع آوري محصول لبه هاي زائدشان پيرايش شده بصورت دسته هايي چند تايي منظم شده و به وسيله رباطهاي كامپيوتري جمع آوري شده و در واگنهاي كوره طبق برنامه ريزي داده شده چيده مي شود . پس از مرحله چيدمان واگنها به وسيله ريلهاي هيدروليك وارد واحد پخت و كوره ها مي شود و در داخل كوره ها در جايگاه خود قرار مي گيرند آجر ها پس از عمليات خشك شدن رطوبت خود را كاملا از دست داده و عمليات پخت آغاز مي شود . زمان پخت بين 72 تا 170 ساعت و در درجه حرارتهاي مختلف بين 1200 تا 1500 درجه سانتيگراد پخته شده ( ‌زمان و ميزان حرارت بستگي به نوع مواد و كاربرد محصول نهايي دارد ) بعد از خاموش شدن كوره و بعد از گذشت چند ساعت به وسيله فن هاي خنك كننده سرد شده و واگن آجر به بيرون از كوره ها هدايت شده و وارد قسمت بسته بندي و كنترل كيفي مي شود . در اين قسمت اجر ها بسته به نوع و رنگ آن پس از تائيد از واحد كنترل كيفي جدا سازي و بسته بندي و وكيوم شده و به انبار محصول انتقال يافته و آماده ارائه به بازار مي باشد

ابتدا مواد استخراجي از معادن مورد نظر توسط شركت ، تا محل كارخانه حمل مي گردد و انتقال مواد از محل دپو به قسمت اوليه خط توليد توسط نوار نقاله صورت مي گيرد مواد پس از آسياب شدن به وسيله آسيابهاي كوبيت با خروجيهاي مختلف دانه بندي 0 تا 20 ميليمتر مي گردد و به سالن آماده سازي مواد انتقال مي يابد در اين سالن مواد براي كلسينه شدن وارد كوره هاي دوار مي شود . در اين كوره ها در حين پخت در درجه حرارت تعريف شده ، مواد كلسينه شده و به صورت شاموت وارد حوضچه ذخيره شامود مي شود بعد از اين مرحله شاموتها با توجه به نوع محصول توسط آسيابهاي تيغه اي دانه بندي شده و جهت اضافه كردن چسب مورد نياز ( مواد معدني داراي پلاستيته بالا كه قبلا بصورت مش ، ميكرونيزه شده است ) وارد ميكسر ها شده و در آنجا بعد از تركيب كردن عناصر مورد نياز رطوبت آن به حد كافي رسيده و بعد از ميكس همگن شده و به سيلوي ذخيره مواد هدايت مي شوند . مواد از طريق فيد كشويي از سيلوها به طرف مرحله بعد يعني قالب گيري و پرس هدايت مي شوند . در اين قسمت مواد به وسيله نوار نقاله هاي اتوماتيك به پرسهاي هيدروليك با ظرفيت هاي مختلف تزريق و در فشاري بين 400 تا 1400 تن قالب گيري و پرس مي شوند و بعد از عمليات پرس كه بصورت كاملا اتوماتيك انجام مي گيرد ، آجر ها به وسيله نوار نقاله جمع آوري محصول لبه هاي زائدشان پيرايش شده بصورت دسته هايي چند تايي منظم شده و به وسيله رباطهاي كامپيوتري جمع آوري شده و در واگنهاي كوره طبق برنامه ريزي داده شده چيده مي شود . پس از مرحله چيدمان واگنها به وسيله ريلهاي هيدروليك وارد واحد پخت و كوره ها مي شود و در داخل كوره ها در جايگاه خود قرار مي گيرند آجر ها پس از عمليات خشك شدن رطوبت خود را كاملا از دست داده و عمليات پخت آغاز مي شود . زمان پخت بين 72 تا 170 ساعت و در درجه حرارتهاي مختلف بين 1200 تا 1500 درجه سانتيگراد پخته شده ( ‌زمان و ميزان حرارت بستگي به نوع مواد و كاربرد محصول نهايي دارد ) بعد از خاموش شدن كوره و بعد از گذشت چند ساعت به وسيله فن هاي خنك كننده سرد شده و واگن آجر به بيرون از كوره ها هدايت شده و وارد قسمت بسته بندي و كنترل كيفي مي شود . در اين قسمت اجر ها بسته به نوع و رنگ آن پس از تائيد از واحد كنترل كيفي جدا سازي و بسته بندي و وكيوم شده و به انبار محصول انتقال يافته و آماده ارائه به بازار مي باشد

ابتدا مواد استخراجي از معادن مورد نظر توسط شركت ، تا محل كارخانه حمل مي گردد و انتقال مواد از محل دپو به قسمت اوليه خط توليد توسط نوار نقاله صورت مي گيرد مواد پس از آسياب شدن به وسيله آسيابهاي كوبيت با خروجيهاي مختلف دانه بندي 0 تا 20 ميليمتر مي گردد و به سالن آماده سازي مواد انتقال مي يابد در اين سالن مواد براي كلسينه شدن وارد كوره هاي دوار مي شود . در اين كوره ها در حين پخت در درجه حرارت تعريف شده ، مواد كلسينه شده و به صورت شاموت وارد حوضچه ذخيره شامود مي شود بعد از اين مرحله شاموتها با توجه به نوع محصول توسط آسيابهاي تيغه اي دانه بندي شده و جهت اضافه كردن چسب مورد نياز ( مواد معدني داراي پلاستيته بالا كه قبلا بصورت مش ، ميكرونيزه شده است ) وارد ميكسر ها شده و در آنجا بعد از تركيب كردن عناصر مورد نياز رطوبت آن به حد كافي رسيده و بعد از ميكس همگن شده و به سيلوي ذخيره مواد هدايت مي شوند . مواد از طريق فيد كشويي از سيلوها به طرف مرحله بعد يعني قالب گيري و پرس هدايت مي شوند . در اين قسمت مواد به وسيله نوار نقاله هاي اتوماتيك به پرسهاي هيدروليك با ظرفيت هاي مختلف تزريق و در فشاري بين 400 تا 1400 تن قالب گيري و پرس مي شوند و بعد از عمليات پرس كه بصورت كاملا اتوماتيك انجام مي گيرد ، آجر ها به وسيله نوار نقاله جمع آوري محصول لبه هاي زائدشان پيرايش شده بصورت دسته هايي چند تايي منظم شده و به وسيله رباطهاي كامپيوتري جمع آوري شده و در واگنهاي كوره طبق برنامه ريزي داده شده چيده مي شود . پس از مرحله چيدمان واگنها به وسيله ريلهاي هيدروليك وارد واحد پخت و كوره ها مي شود و در داخل كوره ها در جايگاه خود قرار مي گيرند آجر ها پس از عمليات خشك شدن رطوبت خود را كاملا از دست داده و عمليات پخت آغاز مي شود . زمان پخت بين 72 تا 170 ساعت و در درجه حرارتهاي مختلف بين 1200 تا 1500 درجه سانتيگراد پخته شده ( ‌زمان و ميزان حرارت بستگي به نوع مواد و كاربرد محصول نهايي دارد ) بعد از خاموش شدن كوره و بعد از گذشت چند ساعت به وسيله فن هاي خنك كننده سرد شده و واگن آجر به بيرون از كوره ها هدايت شده و وارد قسمت بسته بندي و كنترل كيفي مي شود . در اين قسمت اجر ها بسته به نوع و رنگ آن پس از تائيد از واحد كنترل كيفي جدا سازي و بسته بندي و وكيوم شده و به انبار محصول انتقال يافته و آماده ارائه به بازار مي باشد

ابتدا مواد استخراجي از معادن مورد نظر توسط شركت ، تا محل كارخانه حمل مي گردد و انتقال مواد از محل دپو به قسمت اوليه خط توليد توسط نوار نقاله صورت مي گيرد مواد پس از آسياب شدن به وسيله آسيابهاي كوبيت با خروجيهاي مختلف دانه بندي 0 تا 20 ميليمتر مي گردد و به سالن آماده سازي مواد انتقال مي يابد در اين سالن مواد براي كلسينه شدن وارد كوره هاي دوار مي شود . در اين كوره ها در حين پخت در درجه حرارت تعريف شده ، مواد كلسينه شده و به صورت شاموت وارد حوضچه ذخيره شامود مي شود بعد از اين مرحله شاموتها با توجه به نوع محصول توسط آسيابهاي تيغه اي دانه بندي شده و جهت اضافه كردن چسب مورد نياز ( مواد معدني داراي پلاستيته بالا كه قبلا بصورت مش ، ميكرونيزه شده است ) وارد ميكسر ها شده و در آنجا بعد از تركيب كردن عناصر مورد نياز رطوبت آن به حد كافي رسيده و بعد از ميكس همگن شده و به سيلوي ذخيره مواد هدايت مي شوند . مواد از طريق فيد كشويي از سيلوها به طرف مرحله بعد يعني قالب گيري و پرس هدايت مي شوند . در اين قسمت مواد به وسيله نوار نقاله هاي اتوماتيك به پرسهاي هيدروليك با ظرفيت هاي مختلف تزريق و در فشاري بين 400 تا 1400 تن قالب گيري و پرس مي شوند و بعد از عمليات پرس كه بصورت كاملا اتوماتيك انجام مي گيرد ، آجر ها به وسيله نوار نقاله جمع آوري محصول لبه هاي زائدشان پيرايش شده بصورت دسته هايي چند تايي منظم شده و به وسيله رباطهاي كامپيوتري جمع آوري شده و در واگنهاي كوره طبق برنامه ريزي داده شده چيده مي شود . پس از مرحله چيدمان واگنها به وسيله ريلهاي هيدروليك وارد واحد پخت و كوره ها مي شود و در داخل كوره ها در جايگاه خود قرار مي گيرند آجر ها پس از عمليات خشك شدن رطوبت خود را كاملا از دست داده و عمليات پخت آغاز مي شود . زمان پخت بين 72 تا 170 ساعت و در درجه حرارتهاي مختلف بين 1200 تا 1500 درجه سانتيگراد پخته شده ( ‌زمان و ميزان حرارت بستگي به نوع مواد و كاربرد محصول نهايي دارد ) بعد از خاموش شدن كوره و بعد از گذشت چند ساعت به وسيله فن هاي خنك كننده سرد شده و واگن آجر به بيرون از كوره ها هدايت شده و وارد قسمت بسته بندي و كنترل كيفي مي شود . در اين قسمت اجر ها بسته به نوع و رنگ آن پس از تائيد از واحد كنترل كيفي جدا سازي و بسته بندي و وكيوم شده و به انبار محصول انتقال يافته و آماده ارائه به بازار مي باشد

ابتدا مواد استخراجي از معادن مورد نظر توسط شركت ، تا محل كارخانه حمل مي گردد و انتقال مواد از محل دپو به قسمت اوليه خط توليد توسط نوار نقاله صورت مي گيرد مواد پس از آسياب شدن به وسيله آسيابهاي كوبيت با خروجيهاي مختلف دانه بندي 0 تا 20 ميليمتر مي گردد و به سالن آماده سازي مواد انتقال مي يابد در اين سالن مواد براي كلسينه شدن وارد كوره هاي دوار مي شود . در اين كوره ها در حين پخت در درجه حرارت تعريف شده ، مواد كلسينه شده و به صورت شاموت وارد حوضچه ذخيره شامود مي شود بعد از اين مرحله شاموتها با توجه به نوع محصول توسط آسيابهاي تيغه اي دانه بندي شده و جهت اضافه كردن چسب مورد نياز ( مواد معدني داراي پلاستيته بالا كه قبلا بصورت مش ، ميكرونيزه شده است ) وارد ميكسر ها شده و در آنجا بعد از تركيب كردن عناصر مورد نياز رطوبت آن به حد كافي رسيده و بعد از ميكس همگن شده و به سيلوي ذخيره مواد هدايت مي شوند . مواد از طريق فيد كشويي از سيلوها به طرف مرحله بعد يعني قالب گيري و پرس هدايت مي شوند . در اين قسمت مواد به وسيله نوار نقاله هاي اتوماتيك به پرسهاي هيدروليك با ظرفيت هاي مختلف تزريق و در فشاري بين 400 تا 1400 تن قالب گيري و پرس مي شوند و بعد از عمليات پرس كه بصورت كاملا اتوماتيك انجام مي گيرد ، آجر ها به وسيله نوار نقاله جمع آوري محصول لبه هاي زائدشان پيرايش شده بصورت دسته هايي چند تايي منظم شده و به وسيله رباطهاي كامپيوتري جمع آوري شده و در واگنهاي كوره طبق برنامه ريزي داده شده چيده مي شود . پس از مرحله چيدمان واگنها به وسيله ريلهاي هيدروليك وارد واحد پخت و كوره ها مي شود و در داخل كوره ها در جايگاه خود قرار مي گيرند آجر ها پس از عمليات خشك شدن رطوبت خود را كاملا از دست داده و عمليات پخت آغاز مي شود . زمان پخت بين 72 تا 170 ساعت و در درجه حرارتهاي مختلف بين 1200 تا 1500 درجه سانتيگراد پخته شده ( ‌زمان و ميزان حرارت بستگي به نوع مواد و كاربرد محصول نهايي دارد ) بعد از خاموش شدن كوره و بعد از گذشت چند ساعت به وسيله فن هاي خنك كننده سرد شده و واگن آجر به بيرون از كوره ها هدايت شده و وارد قسمت بسته بندي و كنترل كيفي مي شود . در اين قسمت اجر ها بسته به نوع و رنگ آن پس از تائيد از واحد كنترل كيفي جدا سازي و بسته بندي و وكيوم شده و به انبار محصول انتقال يافته و آماده ارائه به بازار مي باشد

ابتدا مواد استخراجي از معادن مورد نظر توسط شركت ، تا محل كارخانه حمل مي گردد و انتقال مواد از محل دپو به قسمت اوليه خط توليد توسط نوار نقاله صورت مي گيرد مواد پس از آسياب شدن به وسيله آسيابهاي كوبيت با خروجيهاي مختلف دانه بندي 0 تا 20 ميليمتر مي گردد و به سالن آماده سازي مواد انتقال مي يابد در اين سالن مواد براي كلسينه شدن وارد كوره هاي دوار مي شود . در اين كوره ها در حين پخت در درجه حرارت تعريف شده ، مواد كلسينه شده و به صورت شاموت وارد حوضچه ذخيره شامود مي شود بعد از اين مرحله شاموتها با توجه به نوع محصول توسط آسيابهاي تيغه اي دانه بندي شده و جهت اضافه كردن چسب مورد نياز ( مواد معدني داراي پلاستيته بالا كه قبلا بصورت مش ، ميكرونيزه شده است ) وارد ميكسر ها شده و در آنجا بعد از تركيب كردن عناصر مورد نياز رطوبت آن به حد كافي رسيده و بعد از ميكس همگن شده و به سيلوي ذخيره مواد هدايت مي شوند . مواد از طريق فيد كشويي از سيلوها به طرف مرحله بعد يعني قالب گيري و پرس هدايت مي شوند . در اين قسمت مواد به وسيله نوار نقاله هاي اتوماتيك به پرسهاي هيدروليك با ظرفيت هاي مختلف تزريق و در فشاري بين 400 تا 1400 تن قالب گيري و پرس مي شوند و بعد از عمليات پرس كه بصورت كاملا اتوماتيك انجام مي گيرد ، آجر ها به وسيله نوار نقاله جمع آوري محصول لبه هاي زائدشان پيرايش شده بصورت دسته هايي چند تايي منظم شده و به وسيله رباطهاي كامپيوتري جمع آوري شده و در واگنهاي كوره طبق برنامه ريزي داده شده چيده مي شود . پس از مرحله چيدمان واگنها به وسيله ريلهاي هيدروليك وارد واحد پخت و كوره ها مي شود و در داخل كوره ها در جايگاه خود قرار مي گيرند آجر ها پس از عمليات خشك شدن رطوبت خود را كاملا از دست داده و عمليات پخت آغاز مي شود . زمان پخت بين 72 تا 170 ساعت و در درجه حرارتهاي مختلف بين 1200 تا 1500 درجه سانتيگراد پخته شده ( ‌زمان و ميزان حرارت بستگي به نوع مواد و كاربرد محصول نهايي دارد ) بعد از خاموش شدن كوره و بعد از گذشت چند ساعت به وسيله فن هاي خنك كننده سرد شده و واگن آجر به بيرون از كوره ها هدايت شده و وارد قسمت بسته بندي و كنترل كيفي مي شود . در اين قسمت اجر ها بسته به نوع و رنگ آن پس از تائيد از واحد كنترل كيفي جدا سازي و بسته بندي و وكيوم شده و به انبار محصول انتقال يافته و آماده ارائه به بازار مي باشد

ابتدا مواد استخراجي از معادن مورد نظر توسط شركت ، تا محل كارخانه حمل مي گردد و انتقال مواد از محل دپو به قسمت اوليه خط توليد توسط نوار نقاله صورت مي گيرد مواد پس از آسياب شدن به وسيله آسيابهاي كوبيت با خروجيهاي مختلف دانه بندي 0 تا 20 ميليمتر مي گردد و به سالن آماده سازي مواد انتقال مي يابد در اين سالن مواد براي كلسينه شدن وارد كوره هاي دوار مي شود . در اين كوره ها در حين پخت در درجه حرارت تعريف شده ، مواد كلسينه شده و به صورت شاموت وارد حوضچه ذخيره شامود مي شود بعد از اين مرحله شاموتها با توجه به نوع محصول توسط آسيابهاي تيغه اي دانه بندي شده و جهت اضافه كردن چسب مورد نياز ( مواد معدني داراي پلاستيته بالا كه قبلا بصورت مش ، ميكرونيزه شده است ) وارد ميكسر ها شده و در آنجا بعد از تركيب كردن عناصر مورد نياز رطوبت آن به حد كافي رسيده و بعد از ميكس همگن شده و به سيلوي ذخيره مواد هدايت مي شوند . مواد از طريق فيد كشويي از سيلوها به طرف مرحله بعد يعني قالب گيري و پرس هدايت مي شوند . در اين قسمت مواد به وسيله نوار نقاله هاي اتوماتيك به پرسهاي هيدروليك با ظرفيت هاي مختلف تزريق و در فشاري بين 400 تا 1400 تن قالب گيري و پرس مي شوند و بعد از عمليات پرس كه بصورت كاملا اتوماتيك انجام مي گيرد ، آجر ها به وسيله نوار نقاله جمع آوري محصول لبه هاي زائدشان پيرايش شده بصورت دسته هايي چند تايي منظم شده و به وسيله رباطهاي كامپيوتري جمع آوري شده و در واگنهاي كوره طبق برنامه ريزي داده شده چيده مي شود . پس از مرحله چيدمان واگنها به وسيله ريلهاي هيدروليك وارد واحد پخت و كوره ها مي شود و در داخل كوره ها در جايگاه خود قرار مي گيرند آجر ها پس از عمليات خشك شدن رطوبت خود را كاملا از دست داده و عمليات پخت آغاز مي شود . زمان پخت بين 72 تا 170 ساعت و در درجه حرارتهاي مختلف بين 1200 تا 1500 درجه سانتيگراد پخته شده ( ‌زمان و ميزان حرارت بستگي به نوع مواد و كاربرد محصول نهايي دارد ) بعد از خاموش شدن كوره و بعد از گذشت چند ساعت به وسيله فن هاي خنك كننده سرد شده و واگن آجر به بيرون از كوره ها هدايت شده و وارد قسمت بسته بندي و كنترل كيفي مي شود . در اين قسمت اجر ها بسته به نوع و رنگ آن پس از تائيد از واحد كنترل كيفي جدا سازي و بسته بندي و وكيوم شده و به انبار محصول انتقال يافته و آماده ارائه به بازار مي باشد

ابتدا مواد استخراجي از معادن مورد نظر توسط شركت ، تا محل كارخانه حمل مي گردد و انتقال مواد از محل دپو به قسمت اوليه خط توليد توسط نوار نقاله صورت مي گيرد مواد پس از آسياب شدن به وسيله آسيابهاي كوبيت با خروجيهاي مختلف دانه بندي 0 تا 20 ميليمتر مي گردد و به سالن آماده سازي مواد انتقال مي يابد در اين سالن مواد براي كلسينه شدن وارد كوره هاي دوار مي شود . در اين كوره ها در حين پخت در درجه حرارت تعريف شده ، مواد كلسينه شده و به صورت شاموت وارد حوضچه ذخيره شامود مي شود بعد از اين مرحله شاموتها با توجه به نوع محصول توسط آسيابهاي تيغه اي دانه بندي شده و جهت اضافه كردن چسب مورد نياز ( مواد معدني داراي پلاستيته بالا كه قبلا بصورت مش ، ميكرونيزه شده است ) وارد ميكسر ها شده و در آنجا بعد از تركيب كردن عناصر مورد نياز رطوبت آن به حد كافي رسيده و بعد از ميكس همگن شده و به سيلوي ذخيره مواد هدايت مي شوند . مواد از طريق فيد كشويي از سيلوها به طرف مرحله بعد يعني قالب گيري و پرس هدايت مي شوند . در اين قسمت مواد به وسيله نوار نقاله هاي اتوماتيك به پرسهاي هيدروليك با ظرفيت هاي مختلف تزريق و در فشاري بين 400 تا 1400 تن قالب گيري و پرس مي شوند و بعد از عمليات پرس كه بصورت كاملا اتوماتيك انجام مي گيرد ، آجر ها به وسيله نوار نقاله جمع آوري محصول لبه هاي زائدشان پيرايش شده بصورت دسته هايي چند تايي منظم شده و به وسيله رباطهاي كامپيوتري جمع آوري شده و در واگنهاي كوره طبق برنامه ريزي داده شده چيده مي شود . پس از مرحله چيدمان واگنها به وسيله ريلهاي هيدروليك وارد واحد پخت و كوره ها مي شود و در داخل كوره ها در جايگاه خود قرار مي گيرند آجر ها پس از عمليات خشك شدن رطوبت خود را كاملا از دست داده و عمليات پخت آغاز مي شود . زمان پخت بين 72 تا 170 ساعت و در درجه حرارتهاي مختلف بين 1200 تا 1500 درجه سانتيگراد پخته شده ( ‌زمان و ميزان حرارت بستگي به نوع مواد و كاربرد محصول نهايي دارد ) بعد از خاموش شدن كوره و بعد از گذشت چند ساعت به وسيله فن هاي خنك كننده سرد شده و واگن آجر به بيرون از كوره ها هدايت شده و وارد قسمت بسته بندي و كنترل كيفي مي شود . در اين قسمت اجر ها بسته به نوع و رنگ آن پس از تائيد از واحد كنترل كيفي جدا سازي و بسته بندي و وكيوم شده و به انبار محصول انتقال يافته و آماده ارائه به بازار مي باشد

ابتدا مواد استخراجي از معادن مورد نظر توسط شركت ، تا محل كارخانه حمل مي گردد و انتقال مواد از محل دپو به قسمت اوليه خط توليد توسط نوار نقاله صورت مي گيرد مواد پس از آسياب شدن به وسيله آسيابهاي كوبيت با خروجيهاي مختلف دانه بندي 0 تا 20 ميليمتر مي گردد و به سالن آماده سازي مواد انتقال مي يابد در اين سالن مواد براي كلسينه شدن وارد كوره هاي دوار مي شود . در اين كوره ها در حين پخت در درجه حرارت تعريف شده ، مواد كلسينه شده و به صورت شاموت وارد حوضچه ذخيره شامود مي شود بعد از اين مرحله شاموتها با توجه به نوع محصول توسط آسيابهاي تيغه اي دانه بندي شده و جهت اضافه كردن چسب مورد نياز ( مواد معدني داراي پلاستيته بالا كه قبلا بصورت مش ، ميكرونيزه شده است ) وارد ميكسر ها شده و در آنجا بعد از تركيب كردن عناصر مورد نياز رطوبت آن به حد كافي رسيده و بعد از ميكس همگن شده و به سيلوي ذخيره مواد هدايت مي شوند . مواد از طريق فيد كشويي از سيلوها به طرف مرحله بعد يعني قالب گيري و پرس هدايت مي شوند . در اين قسمت مواد به وسيله نوار نقاله هاي اتوماتيك به پرسهاي هيدروليك با ظرفيت هاي مختلف تزريق و در فشاري بين 400 تا 1400 تن قالب گيري و پرس مي شوند و بعد از عمليات پرس كه بصورت كاملا اتوماتيك انجام مي گيرد ، آجر ها به وسيله نوار نقاله جمع آوري محصول لبه هاي زائدشان پيرايش شده بصورت دسته هايي چند تايي منظم شده و به وسيله رباطهاي كامپيوتري جمع آوري شده و در واگنهاي كوره طبق برنامه ريزي داده شده چيده مي شود . پس از مرحله چيدمان واگنها به وسيله ريلهاي هيدروليك وارد واحد پخت و كوره ها مي شود و در داخل كوره ها در جايگاه خود قرار مي گيرند آجر ها پس از عمليات خشك شدن رطوبت خود را كاملا از دست داده و عمليات پخت آغاز مي شود . زمان پخت بين 72 تا 170 ساعت و در درجه حرارتهاي مختلف بين 1200 تا 1500 درجه سانتيگراد پخته شده ( ‌زمان و ميزان حرارت بستگي به نوع مواد و كاربرد محصول نهايي دارد ) بعد از خاموش شدن كوره و بعد از گذشت چند ساعت به وسيله فن هاي خنك كننده سرد شده و واگن آجر به بيرون از كوره ها هدايت شده و وارد قسمت بسته بندي و كنترل كيفي مي شود . در اين قسمت اجر ها بسته به نوع و رنگ آن پس از تائيد از واحد كنترل كيفي جدا سازي و بسته بندي و وكيوم شده و به انبار محصول انتقال يافته و آماده ارائه به بازار مي باشد

ابتدا مواد استخراجي از معادن مورد نظر توسط شركت ، تا محل كارخانه حمل مي گردد و انتقال مواد از محل دپو به قسمت اوليه خط توليد توسط نوار نقاله صورت مي گيرد مواد پس از آسياب شدن به وسيله آسيابهاي كوبيت با خروجيهاي مختلف دانه بندي 0 تا 20 ميليمتر مي گردد و به سالن آماده سازي مواد انتقال مي يابد در اين سالن مواد براي كلسينه شدن وارد كوره هاي دوار مي شود . در اين كوره ها در حين پخت در درجه حرارت تعريف شده ، مواد كلسينه شده و به صورت شاموت وارد حوضچه ذخيره شامود مي شود بعد از اين مرحله شاموتها با توجه به نوع محصول توسط آسيابهاي تيغه اي دانه بندي شده و جهت اضافه كردن چسب مورد نياز ( مواد معدني داراي پلاستيته بالا كه قبلا بصورت مش ، ميكرونيزه شده است ) وارد ميكسر ها شده و در آنجا بعد از تركيب كردن عناصر مورد نياز رطوبت آن به حد كافي رسيده و بعد از ميكس همگن شده و به سيلوي ذخيره مواد هدايت مي شوند . مواد از طريق فيد كشويي از سيلوها به طرف مرحله بعد يعني قالب گيري و پرس هدايت مي شوند . در اين قسمت مواد به وسيله نوار نقاله هاي اتوماتيك به پرسهاي هيدروليك با ظرفيت هاي مختلف تزريق و در فشاري بين 400 تا 1400 تن قالب گيري و پرس مي شوند و بعد از عمليات پرس كه بصورت كاملا اتوماتيك انجام مي گيرد ، آجر ها به وسيله نوار نقاله جمع آوري محصول لبه هاي زائدشان پيرايش شده بصورت دسته هايي چند تايي منظم شده و به وسيله رباطهاي كامپيوتري جمع آوري شده و در واگنهاي كوره طبق برنامه ريزي داده شده چيده مي شود . پس از مرحله چيدمان واگنها به وسيله ريلهاي هيدروليك وارد واحد پخت و كوره ها مي شود و در داخل كوره ها در جايگاه خود قرار مي گيرند آجر ها پس از عمليات خشك شدن رطوبت خود را كاملا از دست داده و عمليات پخت آغاز مي شود . زمان پخت بين 72 تا 170 ساعت و در درجه حرارتهاي مختلف بين 1200 تا 1500 درجه سانتيگراد پخته شده ( ‌زمان و ميزان حرارت بستگي به نوع مواد و كاربرد محصول نهايي دارد ) بعد از خاموش شدن كوره و بعد از گذشت چند ساعت به وسيله فن هاي خنك كننده سرد شده و واگن آجر به بيرون از كوره ها هدايت شده و وارد قسمت بسته بندي و كنترل كيفي مي شود . در اين قسمت اجر ها بسته به نوع و رنگ آن پس از تائيد از واحد كنترل كيفي جدا سازي و بسته بندي و وكيوم شده و به انبار محصول انتقال يافته و آماده ارائه به بازار مي باشد

ابتدا مواد استخراجي از معادن مورد نظر توسط شركت ، تا محل كارخانه حمل مي گردد و انتقال مواد از محل دپو به قسمت اوليه خط توليد توسط نوار نقاله صورت مي گيرد مواد پس از آسياب شدن به وسيله آسيابهاي كوبيت با خروجيهاي مختلف دانه بندي 0 تا 20 ميليمتر مي گردد و به سالن آماده سازي مواد انتقال مي يابد در اين سالن مواد براي كلسينه شدن وارد كوره هاي دوار مي شود . در اين كوره ها در حين پخت در درجه حرارت تعريف شده ، مواد كلسينه شده و به صورت شاموت وارد حوضچه ذخيره شامود مي شود بعد از اين مرحله شاموتها با توجه به نوع محصول توسط آسيابهاي تيغه اي دانه بندي شده و جهت اضافه كردن چسب مورد نياز ( مواد معدني داراي پلاستيته بالا كه قبلا بصورت مش ، ميكرونيزه شده است ) وارد ميكسر ها شده و در آنجا بعد از تركيب كردن عناصر مورد نياز رطوبت آن به حد كافي رسيده و بعد از ميكس همگن شده و به سيلوي ذخيره مواد هدايت مي شوند . مواد از طريق فيد كشويي از سيلوها به طرف مرحله بعد يعني قالب گيري و پرس هدايت مي شوند . در اين قسمت مواد به وسيله نوار نقاله هاي اتوماتيك به پرسهاي هيدروليك با ظرفيت هاي مختلف تزريق و در فشاري بين 400 تا 1400 تن قالب گيري و پرس مي شوند و بعد از عمليات پرس كه بصورت كاملا اتوماتيك انجام مي گيرد ، آجر ها به وسيله نوار نقاله جمع آوري محصول لبه هاي زائدشان پيرايش شده بصورت دسته هايي چند تايي منظم شده و به وسيله رباطهاي كامپيوتري جمع آوري شده و در واگنهاي كوره طبق برنامه ريزي داده شده چيده مي شود . پس از مرحله چيدمان واگنها به وسيله ريلهاي هيدروليك وارد واحد پخت و كوره ها مي شود و در داخل كوره ها در جايگاه خود قرار مي گيرند آجر ها پس از عمليات خشك شدن رطوبت خود را كاملا از دست داده و عمليات پخت آغاز مي شود . زمان پخت بين 72 تا 170 ساعت و در درجه حرارتهاي مختلف بين 1200 تا 1500 درجه سانتيگراد پخته شده ( ‌زمان و ميزان حرارت بستگي به نوع مواد و كاربرد محصول نهايي دارد ) بعد از خاموش شدن كوره و بعد از گذشت چند ساعت به وسيله فن هاي خنك كننده سرد شده و واگن آجر به بيرون از كوره ها هدايت شده و وارد قسمت بسته بندي و كنترل كيفي مي شود . در اين قسمت اجر ها بسته به نوع و رنگ آن پس از تائيد از واحد كنترل كيفي جدا سازي و بسته بندي و وكيوم شده و به انبار محصول انتقال يافته و آماده ارائه به بازار مي باشد

ابتدا مواد استخراجي از معادن مورد نظر توسط شركت ، تا محل كارخانه حمل مي گردد و انتقال مواد از محل دپو به قسمت اوليه خط توليد توسط نوار نقاله صورت مي گيرد مواد پس از آسياب شدن به وسيله آسيابهاي كوبيت با خروجيهاي مختلف دانه بندي 0 تا 20 ميليمتر مي گردد و به سالن آماده سازي مواد انتقال مي يابد در اين سالن مواد براي كلسينه شدن وارد كوره هاي دوار مي شود . در اين كوره ها در حين پخت در درجه حرارت تعريف شده ، مواد كلسينه شده و به صورت شاموت وارد حوضچه ذخيره شامود مي شود بعد از اين مرحله شاموتها با توجه به نوع محصول توسط آسيابهاي تيغه اي دانه بندي شده و جهت اضافه كردن چسب مورد نياز ( مواد معدني داراي پلاستيته بالا كه قبلا بصورت مش ، ميكرونيزه شده است ) وارد ميكسر ها شده و در آنجا بعد از تركيب كردن عناصر مورد نياز رطوبت آن به حد كافي رسيده و بعد از ميكس همگن شده و به سيلوي ذخيره مواد هدايت مي شوند . مواد از طريق فيد كشويي از سيلوها به طرف مرحله بعد يعني قالب گيري و پرس هدايت مي شوند . در اين قسمت مواد به وسيله نوار نقاله هاي اتوماتيك به پرسهاي هيدروليك با ظرفيت هاي مختلف تزريق و در فشاري بين 400 تا 1400 تن قالب گيري و پرس مي شوند و بعد از عمليات پرس كه بصورت كاملا اتوماتيك انجام مي گيرد ، آجر ها به وسيله نوار نقاله جمع آوري محصول لبه هاي زائدشان پيرايش شده بصورت دسته هايي چند تايي منظم شده و به وسيله رباطهاي كامپيوتري جمع آوري شده و در واگنهاي كوره طبق برنامه ريزي داده شده چيده مي شود . پس از مرحله چيدمان واگنها به وسيله ريلهاي هيدروليك وارد واحد پخت و كوره ها مي شود و در داخل كوره ها در جايگاه خود قرار مي گيرند آجر ها پس از عمليات خشك شدن رطوبت خود را كاملا از دست داده و عمليات پخت آغاز مي شود . زمان پخت بين 72 تا 170 ساعت و در درجه حرارتهاي مختلف بين 1200 تا 1500 درجه سانتيگراد پخته شده ( ‌زمان و ميزان حرارت بستگي به نوع مواد و كاربرد محصول نهايي دارد ) بعد از خاموش شدن كوره و بعد از گذشت چند ساعت به وسيله فن هاي خنك كننده سرد شده و واگن آجر به بيرون از كوره ها هدايت شده و وارد قسمت بسته بندي و كنترل كيفي مي شود . در اين قسمت اجر ها بسته به نوع و رنگ آن پس از تائيد از واحد كنترل كيفي جدا سازي و بسته بندي و وكيوم شده و به انبار محصول انتقال يافته و آماده ارائه به بازار مي باشد

ابتدا مواد استخراجي از معادن مورد نظر توسط شركت ، تا محل كارخانه حمل مي گردد و انتقال مواد از محل دپو به قسمت اوليه خط توليد توسط نوار نقاله صورت مي گيرد مواد پس از آسياب شدن به وسيله آسيابهاي كوبيت با خروجيهاي مختلف دانه بندي 0 تا 20 ميليمتر مي گردد و به سالن آماده سازي مواد انتقال مي يابد در اين سالن مواد براي كلسينه شدن وارد كوره هاي دوار مي شود . در اين كوره ها در حين پخت در درجه حرارت تعريف شده ، مواد كلسينه شده و به صورت شاموت وارد حوضچه ذخيره شامود مي شود بعد از اين مرحله شاموتها با توجه به نوع محصول توسط آسيابهاي تيغه اي دانه بندي شده و جهت اضافه كردن چسب مورد نياز ( مواد معدني داراي پلاستيته بالا كه قبلا بصورت مش ، ميكرونيزه شده است ) وارد ميكسر ها شده و در آنجا بعد از تركيب كردن عناصر مورد نياز رطوبت آن به حد كافي رسيده و بعد از ميكس همگن شده و به سيلوي ذخيره مواد هدايت مي شوند . مواد از طريق فيد كشويي از سيلوها به طرف مرحله بعد يعني قالب گيري و پرس هدايت مي شوند . در اين قسمت مواد به وسيله نوار نقاله هاي اتوماتيك به پرسهاي هيدروليك با ظرفيت هاي مختلف تزريق و در فشاري بين 400 تا 1400 تن قالب گيري و پرس مي شوند و بعد از عمليات پرس كه بصورت كاملا اتوماتيك انجام مي گيرد ، آجر ها به وسيله نوار نقاله جمع آوري محصول لبه هاي زائدشان پيرايش شده بصورت دسته هايي چند تايي منظم شده و به وسيله رباطهاي كامپيوتري جمع آوري شده و در واگنهاي كوره طبق برنامه ريزي داده شده چيده مي شود . پس از مرحله چيدمان واگنها به وسيله ريلهاي هيدروليك وارد واحد پخت و كوره ها مي شود و در داخل كوره ها در جايگاه خود قرار مي گيرند آجر ها پس از عمليات خشك شدن رطوبت خود را كاملا از دست داده و عمليات پخت آغاز مي شود . زمان پخت بين 72 تا 170 ساعت و در درجه حرارتهاي مختلف بين 1200 تا 1500 درجه سانتيگراد پخته شده ( ‌زمان و ميزان حرارت بستگي به نوع مواد و كاربرد محصول نهايي دارد ) بعد از خاموش شدن كوره و بعد از گذشت چند ساعت به وسيله فن هاي خنك كننده سرد شده و واگن آجر به بيرون از كوره ها هدايت شده و وارد قسمت بسته بندي و كنترل كيفي مي شود . در اين قسمت اجر ها بسته به نوع و رنگ آن پس از تائيد از واحد كنترل كيفي جدا سازي و بسته بندي و وكيوم شده و به انبار محصول انتقال يافته و آماده ارائه به بازار مي باشد

ابتدا مواد استخراجي از معادن مورد نظر توسط شركت ، تا محل كارخانه حمل مي گردد و انتقال مواد از محل دپو به قسمت اوليه خط توليد توسط نوار نقاله صورت مي گيرد مواد پس از آسياب شدن به وسيله آسيابهاي كوبيت با خروجيهاي مختلف دانه بندي 0 تا 20 ميليمتر مي گردد و به سالن آماده سازي مواد انتقال مي يابد در اين سالن مواد براي كلسينه شدن وارد كوره هاي دوار مي شود . در اين كوره ها در حين پخت در درجه حرارت تعريف شده ، مواد كلسينه شده و به صورت شاموت وارد حوضچه ذخيره شامود مي شود بعد از اين مرحله شاموتها با توجه به نوع محصول توسط آسيابهاي تيغه اي دانه بندي شده و جهت اضافه كردن چسب مورد نياز ( مواد معدني داراي پلاستيته بالا كه قبلا بصورت مش ، ميكرونيزه شده است ) وارد ميكسر ها شده و در آنجا بعد از تركيب كردن عناصر مورد نياز رطوبت آن به حد كافي رسيده و بعد از ميكس همگن شده و به سيلوي ذخيره مواد هدايت مي شوند . مواد از طريق فيد كشويي از سيلوها به طرف مرحله بعد يعني قالب گيري و پرس هدايت مي شوند . در اين قسمت مواد به وسيله نوار نقاله هاي اتوماتيك به پرسهاي هيدروليك با ظرفيت هاي مختلف تزريق و در فشاري بين 400 تا 1400 تن قالب گيري و پرس مي شوند و بعد از عمليات پرس كه بصورت كاملا اتوماتيك انجام مي گيرد ، آجر ها به وسيله نوار نقاله جمع آوري محصول لبه هاي زائدشان پيرايش شده بصورت دسته هايي چند تايي منظم شده و به وسيله رباطهاي كامپيوتري جمع آوري شده و در واگنهاي كوره طبق برنامه ريزي داده شده چيده مي شود . پس از مرحله چيدمان واگنها به وسيله ريلهاي هيدروليك وارد واحد پخت و كوره ها مي شود و در داخل كوره ها در جايگاه خود قرار مي گيرند آجر ها پس از عمليات خشك شدن رطوبت خود را كاملا از دست داده و عمليات پخت آغاز مي شود . زمان پخت بين 72 تا 170 ساعت و در درجه حرارتهاي مختلف بين 1200 تا 1500 درجه سانتيگراد پخته شده ( ‌زمان و ميزان حرارت بستگي به نوع مواد و كاربرد محصول نهايي دارد ) بعد از خاموش شدن كوره و بعد از گذشت چند ساعت به وسيله فن هاي خنك كننده سرد شده و واگن آجر به بيرون از كوره ها هدايت شده و وارد قسمت بسته بندي و كنترل كيفي مي شود . در اين قسمت اجر ها بسته به نوع و رنگ آن پس از تائيد از واحد كنترل كيفي جدا سازي و بسته بندي و وكيوم شده و به انبار محصول انتقال يافته و آماده ارائه به بازار مي باشد

ابتدا مواد استخراجي از معادن مورد نظر توسط شركت ، تا محل كارخانه حمل مي گردد و انتقال مواد از محل دپو به قسمت اوليه خط توليد توسط نوار نقاله صورت مي گيرد مواد پس از آسياب شدن به وسيله آسيابهاي كوبيت با خروجيهاي مختلف دانه بندي 0 تا 20 ميليمتر مي گردد و به سالن آماده سازي مواد انتقال مي يابد در اين سالن مواد براي كلسينه شدن وارد كوره هاي دوار مي شود . در اين كوره ها در حين پخت در درجه حرارت تعريف شده ، مواد كلسينه شده و به صورت شاموت وارد حوضچه ذخيره شامود مي شود بعد از اين مرحله شاموتها با توجه به نوع محصول توسط آسيابهاي تيغه اي دانه بندي شده و جهت اضافه كردن چسب مورد نياز ( مواد معدني داراي پلاستيته بالا كه قبلا بصورت مش ، ميكرونيزه شده است ) وارد ميكسر ها شده و در آنجا بعد از تركيب كردن عناصر مورد نياز رطوبت آن به حد كافي رسيده و بعد از ميكس همگن شده و به سيلوي ذخيره مواد هدايت مي شوند . مواد از طريق فيد كشويي از سيلوها به طرف مرحله بعد يعني قالب گيري و پرس هدايت مي شوند . در اين قسمت مواد به وسيله نوار نقاله هاي اتوماتيك به پرسهاي هيدروليك با ظرفيت هاي مختلف تزريق و در فشاري بين 400 تا 1400 تن قالب گيري و پرس مي شوند و بعد از عمليات پرس كه بصورت كاملا اتوماتيك انجام مي گيرد ، آجر ها به وسيله نوار نقاله جمع آوري محصول لبه هاي زائدشان پيرايش شده بصورت دسته هايي چند تايي منظم شده و به وسيله رباطهاي كامپيوتري جمع آوري شده و در واگنهاي كوره طبق برنامه ريزي داده شده چيده مي شود . پس از مرحله چيدمان واگنها به وسيله ريلهاي هيدروليك وارد واحد پخت و كوره ها مي شود و در داخل كوره ها در جايگاه خود قرار مي گيرند آجر ها پس از عمليات خشك شدن رطوبت خود را كاملا از دست داده و عمليات پخت آغاز مي شود . زمان پخت بين 72 تا 170 ساعت و در درجه حرارتهاي مختلف بين 1200 تا 1500 درجه سانتيگراد پخته شده ( ‌زمان و ميزان حرارت بستگي به نوع مواد و كاربرد محصول نهايي دارد ) بعد از خاموش شدن كوره و بعد از گذشت چند ساعت به وسيله فن هاي خنك كننده سرد شده و واگن آجر به بيرون از كوره ها هدايت شده و وارد قسمت بسته بندي و كنترل كيفي مي شود . در اين قسمت اجر ها بسته به نوع و رنگ آن پس از تائيد از واحد كنترل كيفي جدا سازي و بسته بندي و وكيوم شده و به انبار محصول انتقال يافته و آماده ارائه به بازار مي باشد

مراحل ساخت آجر

۱) کندن و استخراج مواد خام
۲) آماده سازی مواد اولیه
۳) قالب گیری
۴) خشک کردن
۵) پخت آجر

کندن و استخراج مواد خام

ماده اولیه آجر را عمدتا خاک رس تشکیل می دهد همانگونه که می دانید , انواع مختلفی ازخاک رس وجود دارد , ولی بیشتر ازخاک رس آبرفتی برای تهیه استفاده می شود.
در مناطق مختلفی از ایران منابع مطلوب از مواد اولیه وجود دارد که کارگاه های تولید آجر چه به صورت سنتی یا مدرن در کنار این معادن احداث می گردد. البته برخی از کارگاه های تولیدی معدن مواد اولیه ندارند و مواد اولیه ی مورد نیاز خودرا از سایر معادن خریداری می کنند و در محل کارگاه دپو می کنند.
در زیر مواد مورد نیاز برای تولید آجر آورده شده است:

خاک رس آبرفتی :

همانطوری که از نامش پیداست در نزدیکی سطح زمین یافت می شود و بیشتر آجر های رسی باکمک آن تولید می شوند . میزان خاک رس در گل آجر بسیار اهمیت دارد . خاک رس زیاد گل آجر را توپر می کند ولی موجب ترک خوردن خشت در هنگام خشک شدن می شود .

ماسه :

که از تاثیر عمل فرسایش هوازدگی بر سنگ های سیلیسی حاصل می شود درحقیقت استخوان بندی آجر می باشد . در صورت افزایش مقدارآن آجر ترد وپوک می شود وضمنا دانه های درشت ماسه درگل آجر درهنگام پختن منبسط وموجب ایجاد ترک های ریز درآجر میشوند .

آهک :

درخاک رس و گل آهک وجود دارد , درصورتیکه به صورت دانه ریز , یکنواخت وهمگن باشد وموجب روشن شدن رنگ آجر می شود وافزایش مقدارآن نقش گدازآوردارد.وجوددانه ها ی درشت آهک درگل آجر پس از پختن آهک زنده تولید میکند . آهک زنده درهنگام استفاده از آجر ,‌آب ملات رابه خود می کشد وتولید هیدرواکسید آهک یا آهک شکفته می کند ,‌که بسته به خلوص سنگ آهک ۲۵/۱ تا ۵/۳ برابر حجم اولیه را به دست می آوردو موجب ترکیدن آجر می شود به این پدیده آلوئک آجر می گویند .

ترکیبات سولفاتی :

به مقدار کم بی ضرر است و درصورت افزایش , تولیدیون اسیدی می نمایند و به آجر و ملات آسیب می رسانند .

ترکیبات آهن دار :

نقش گداز آور دارند و رنگ محصول را به قرمز نزدیک می کنند .

نباتات و ریشه گیاهان :

ممکن است در گل آجر ریشه گیاهان وجود داشته باشند که در حرارت کوره می سوزاند وآجر پوک میشودو پس از تهیه ماده اولیه آن را الک و خوب آسیاب می کنند تا نرم ویکنواخت شود .(معمولا باانتخاب منبع خوب برای خاک رس این مشکل راتاحدی حل می کنند )

آماده سازی مواد اولیه

عملیات های مورد نیاز جهت آماده سازی مواد اولیه به نحوه ی پروسه ی تولید بستگی دارد.
برای تهیه خشت آجر رسی سه روش متفاوت وجود دارد که درهر روش میزان رطوبت خاک و نوع گل متفاوت است .

۱) گل خشک

که با اضافه نمودن آب به میزان حدود ۸ تا ۱۲ درصدوزن ماده اولیه تهیه میشود و باکمک پرس خشت شکل می گیرد . بسیاری از آجرهای صنعتی ووکلیه سفال های ساختمانی با روش گل خشک ساخته می شوند .

۲) گل سفت

که با اضافه نمودن آب به میزان حدود ۲۰ تا۲۵ درصد وزن ماده اولیه تهیه می شود و با روش ماشینی خشک می زنند . در این روش از ماشین های خشت زنی هیدرولیکی استفاده میکنند خشت U به صورت منشوری با قاعده مربع یا مستطیل شکل از دستگاه خارج می شود وسپس آن را به کمک دستگاه برش به قطعات مساوی تقسیم می کنند .

۳) گل خمیری

بااضافه نمودن آن به میزان تاحد ۶۰ درصد وزن به خاک تهیه می شودتا حالت خمیری پیداکنند وبتوان با دست به آن شکل داد . دراین روش گل را درون قالبهای چوبی می ریزند و بادست شکل می دهند و خشت می زنند .

خشک کردن

زمانی که قطعات ازماشین های شکل دهی خارج می شوند مقدار قابل توجهی رطوبت به همراه دارند . خشک کردن خشت خام قبل از پختن آن به علت جلوگیری از تغییر شکل زیاد وترک در سطح خشت می باشد وهمچنین از صرف هزینه سوخت بیشتر درکوره اصلی و امکان دوده گرفتن کوره به سبب رطوبت اولیه زیاد وسوخت ناقص جلوگیری می کند . درکارخانه به روش سنتی ۱ـ ۲ هفته ودرکارخانه به روش صنعتی ۳۶ ساعت .
خشک کردن موجب بروز انقباض می شود و این انقباض درحدی مجاز است که محصول نهایی دارای اندازه مناسب و دلخواه باشد .
جمع شدگی در خشت خشک شده حدودا ده درصد در هر بعد است . درجه حرارت کوره خشک کن درهر بعد است .درجه حرارت کوره خشک کن از ۴۰ تا ۲۰۰ درجه سانتیگراد و زمان خشک کردن از ۲۴ تا ۴۸ ساعت متغیر است که بستگی به نوع رس دارد . حرارت لازم معمولا به کمک گرمای تلف شده از کوره های اصلی فراهم میشود . درکلیه مراحل , حرارت ورطوبت کاملا تنظیم می گردند تا از انقباض سریع که موجب به وجود آوردن ترک های زیاد میشود , اجتناب گردد .
درمناطق گرم و خشک ازگرمای هوا به منظور خشک نمودن خشت استفاده می کنند دراین روش نحوه چیدن خشت ها ازاهمیت فراوان برخور دار است . به ترتیبی که جریان هوا یک جانبه نباشدچون باعث ایجادانحنا و تغییر شکل آجر در اثر خشک شدن یک جانبه می شود .
خشت خشکی که برای پختن آجر آماده شده است رطوبتی بین ۸ تا ۱۲ درصد به همراه دارد .

پخت آجر

گداختن یکی ازمهمترین قدم ها درساختن آجر می باشد .زمان موردنیاز باتوجه به نوع کوره ,‌ نوع رس و سایر متغیرها از ۴۰ تا ۱۵۰ ساعت تغییر می کند درحال حاضر کوره های تونلی و کوره های متناوب انواع جدیدی ازکوره ها میباشند که مورد استفاده قرارمی گیرند . درکوره تونلی آجرهای خشک شده که برروی واگون ها ی مخصوص چیده شده انداز داخل تونل گذر می کنند و از کانون حرارتی عبورمی نمایند واز سوی دیگرخارج می شوند .( آجر بعد از پخته شدن یک مر تبه از کوره خارج نمی شود چون ترک میخورد و طی زمان ۶ ساعت به صورت یکنواخت ازکوره خارج میشود )
درکوره های دیگر , حرارت به طور متناوب تغییر می کند دراین روش خشت ها ثابت وکانون حرارتی متغیر است . سوخت این کوره هاگاز طبیعی ,نفت یاز غال سنگ می باشد .
کنترل زمان پخت درکوره ازاهمیت فراوانی برخوردار است خشت خام فاقد مقاومتهای مکانیکی مورد نظر است وچنانچه آجر بیش از حد حرارت ببیند تغییر چنانچه آجر بیش از حد حرارت ببیندن تغییر شکل می دهدو قابل استفاده نمی باشد .
به منظور اجتناب ازبروز ترک حرارت تا دمای ۱۰۰ تا ۱۲۰ درجه سانتیگراد به کندی افزایش می یابد دراین دما آب آزاد خشتها تبخیر وخشک می شود . بعد ازخشک شدن خشت ها حرارت به سرعت ۵ تا ۷۰۰ الی ۸۰۰ درجه سانتی گراد افزایش می یابد و در این دما آب تبلور کائولن تبخیر ( دی هیدراته ) می شود وخشت ها نهایت تخلخل خود را پیدا می کنند دردمای ۸۰۰ تا ۸۵۰ درجه سانتیگراد مواد زود گداز همراه با رس گداخته میشوند واجزای دیرگداز را احاطه می نمایندوبعد طولی رس ها نقصان می یابد و خشت حرارت دیده به مصالح یکپارچه ای تبدیل میشود .
مصالح تشکیل شده از رس زودگذر دردرجه حرارت بین ۹۰۰ و ۱۱۰۰ درجه سانتیگراد کاملاگداخته می شوند و مصالح ساختار سنگی پیدا می کند این مصالح به خوبی در برابر نفود آب مقاوم است ومقاومت مکانیکی بالا, مقاومت دربرابر یخبندان و سایر کیفیات یک مصالح ارزشمند را پیدا می کند .
دربعضی ازروشهای نوین به منظور جلا یافتن سطح آجردرمرحله نهایی با تزریق گاز طبیعی سطح آجر می سوزد و تغییر رنگ می دهد و جلا پیدا می کند .
برای جلوگیری ازترک‌, آجر ها را به عنوان آهستگی سردمی نمایند و بعد از آن کنترل نهایی انجام می گیرد و در صورت نیاز به منظور یکنواختی ماشین کاری وسپس آجر های مرغوب بسته بندی ,‌انبار یا بارگیری میشوند .

انواع کوره های آجر پزی

پس از خشک شدن خشت , انرا درکوره میچینند بطوریکه که به همدیگر نچسبند , تا هوا ‌شعله وگا ز از لای آجرها بگذرند . کوره های آجرپزی سه نوع اند :
۱- کوره با آتش ثابت و آجر ثابت
۲- کوره با آتش رونده و آجر ثابت
۳- کوره با آجر روند وآتش ثابت

۱) کوره با آتش ثابت و آجر ثابت یا کوره تنوره ایی

این کوره کارش پیوسته نیست کوره تنوره کوتاه وگشادیست که خشت را درآن می پیچنند و تون آنرا می تابند ( آتش می کنند ) شعله , هوای داغل و دود ازلا به لای خشت های چیده شده درکوره بالا می روند و گرمای خود را به خشت ها پس می دهند وخشت ها می پزند .
کار کوره تنوره ایی پیوسته نیست و در آن گرمای زیاد ی هدر میرود زیرا پس از آنکه خشت پخته شد و آجرشد , سر کوره را باز می کنند ومی گذارند تا آجر درون کوره سردشود وگرمایش را به هوابدهد .
جنس آجر ی که درکوره تنوره یی پخته شود یک جور نیست . از پایین به بالاجوش , آجرجوش ,‌آجر سبز , آجر بهی , آجر سفید , آجر ابلق , آجر قرمز و آجر نیم پخته بدست می آید . اگربالای کوره های تنوره یی به شکل قارچ ساخته شده و سر کوره پوسیده شود , جوری که گاز کوره از بالای آن بیرون نرفته از سوراخ های نزدیک کف کوره به دو دکش یاهواکش مکیده شود گاز داغ ,‌گرمایش رابه خشت های چیده شده در کوره پس می دهدو با این کار ,‌گرمای گاز کوره هدر نمی رود و جنس آجرها هم همجور می شود .

۲) کوره با آتش رونده و آجر ثابت

کار این کوره پیوسته است و گرمای آن خیلی کم هدر می رود این کوره را نخست یک بنای اهل برلن به نام Friedrich Hoffmann ساخت که به نام او نامیده می شود . چون حلقه ایی ساخته میشد آنرا کوره حلقه ایی هوفمان نامیدند .
نخستین کوره ها به شکل دایره ساخته میشدند ,‌اکنون آنرا به شکل حلقه دراز یا اره ایی و مانند اینها می سازند در این کوره ازهدر رفتن گرما به اندازه زیاد جلوگیری می شود .

۳) کوره تونلی

در آن سفالهای ممتاز هم می پزند . کارش مانند تونل خشت خشک کنی ست از سر تونل واگونک با بار خشت به تونل می رودو از ته تونل آجرسرد شده بیرون می آید کانون آتش در دیوار درونی تونل جا دارد همین که واگونک با بار خشت به درون تونل رانده شد ,‌به کندی به سوی کانون آتش پیش می رود خشت کم کم گرم و نیم پز شده از برابر کانون آتش گذشته می پزد .
هنگامیکه واکونگ آجر پخته به سوی ته تونل می رود ,به آن هوای سرد می دمند تا گرمای آجر را بگیرد و آنرا سرد کند هوایی که از روی آجر گذشت و داغ می شود و هواکش پهلوی کانون آتش آنرامکیده و به کانون آتش می دمد . کارکوره تونلی پیوسته است و گرمای آن خیلی کم هدرمی رود اما ساختن تونل ریل گذاری , ارزش واگونک ها وجزاینها گرانست . جایی که برق ارزان باشد ,‌می شود کوره تونلی را برقی ساخت وکوره را با برق آتش کرد .
برای آنکه کوره تونلی دراز نشود , آنرا در دوتکه پهلوی هم می سازند دریک تکه خشت میسازند وروی واگونک می چینند وبه گرمخانه می برند تا درآنجا خشتهای روی واکونگ ها خشک ,‌گرم و داغ شوند , سپس واکونگ های بابار خشت داغ را به درون تکه دوم میرانند درتکه دوم که کوره درآن ساخته شده , خشت های داغ شده از برابر کانون آتش گذشته میپزند روی آجر داغ هوا می دمند و گرمای آنرامی گیرند . هوای داغ شده را به گرمخانه و به کانون آتش می دمند .

نتیجه گیری

در صنعت آجر حدود ۷۰۰۰ کارخانه فعال در ایران موجود است که میزان تولید اسمی سالیانه آنها بیش از ۵۰ میلیون تن می‌باشد. محصولات اکثر ‌این کارخانجات، شامل آجر سنتی، آجر ماشینی و بلوک تماما با فن‌آوری قدیمی ‌تولید می‌شوند که علاوه بر انرژی‌بری بسیار بالا در تولید (بیش از ۲ برابر انرژی‌بری تولید آجر با فن‌آوری جدید)، از بسیاری از مزایای نهفته در استفاده از آجرهای جدید بی‌بهره می‌باشند. سهم ۴۵ درصدی هزینه‌های انرژی در تولید آجر از دیدگاه اقتصاد ملی، خود بیانگر شدت انرژی مصرفی بسیار بالا در این صنعت و لزوم توجه به آن می‌باشد.
راهکارهای بهینه‌سازی مصرف انرژی
۱) راهکارهای کوتاه مدت و کم هزینه.
۲) راهکارهای بلندمدت و پرهزینه.
اجرای راهکارهای کوتاه‌مدت و کم‌هزینه در مقایسه با راهکارهای بلند‌مدت و پر‌هزینه از نظر اجرا، عملی‌تر و برای صاحبان واحدهای تولیدی نیز قابل قبول‌تر می‌باشد. با توجه به اینکه در کشور نزدیک به ۷۰۰۰ کوره آجرپزی وجود دارد, بهترین راهکارهای کم‌هزینه استفاده از مشعل‌های با راندمان بالا در کوره‌های هوفمن موجود و بازیافت حرارت از این کوره‌ها است.
راهکارهای کم هزینه و کوتاه مدت
۱) استفاده از سوخت‌پاش‌های راندمان بالا در کوره‌های هوفمن با حدود ۲۰ درصد صرفه‌جویی.
۲) بازیافت حرارت در کوره‌ها.
۳) آموزش پرسنل.
۴) استفاده از مشعل‌های با راندمان بالا.
۵) بازیافت حرارت از کوره‌های هوفمن جهت استفاده در قسمت خشک کن.
راهکارهای پرهزینه و بلند مدت
۱) جایگزینی ماشین‌آلات مدرن در خط تولید شامل تجهیزات، سنگ‌شکن، میکسر، اکسترودر.
۲) نصب خشک‌کن با راندمان بالاتر و کاهش ضایعات و مصرف انرژی کمتر.
۳) جایگزینی کوره تونلی بجای کوره هوفمن که دو تا سه برابر شدت مصرف انرژی را کاهش می‌دهد.
۴) استفاده از سیستم بسته‌بندی مدرن بمنظور کاهش ضایعات.

تگ ها: , , ,

مراحل ساخت آجر

۱) کندن و استخراج مواد خام
۲) آماده سازی مواد اولیه
۳) قالب گیری
۴) خشک کردن
۵) پخت آجر

کندن و استخراج مواد خام

ماده اولیه آجر را عمدتا خاک رس تشکیل می دهد همانگونه که می دانید , انواع مختلفی ازخاک رس وجود دارد , ولی بیشتر ازخاک رس آبرفتی برای تهیه استفاده می شود.
در مناطق مختلفی از ایران منابع مطلوب از مواد اولیه وجود دارد که کارگاه های تولید آجر چه به صورت سنتی یا مدرن در کنار این معادن احداث می گردد. البته برخی از کارگاه های تولیدی معدن مواد اولیه ندارند و مواد اولیه ی مورد نیاز خودرا از سایر معادن خریداری می کنند و در محل کارگاه دپو می کنند.
در زیر مواد مورد نیاز برای تولید آجر آورده شده است:

خاک رس آبرفتی :

همانطوری که از نامش پیداست در نزدیکی سطح زمین یافت می شود و بیشتر آجر های رسی باکمک آن تولید می شوند . میزان خاک رس در گل آجر بسیار اهمیت دارد . خاک رس زیاد گل آجر را توپر می کند ولی موجب ترک خوردن خشت در هنگام خشک شدن می شود .

ماسه :

که از تاثیر عمل فرسایش هوازدگی بر سنگ های سیلیسی حاصل می شود درحقیقت استخوان بندی آجر می باشد . در صورت افزایش مقدارآن آجر ترد وپوک می شود وضمنا دانه های درشت ماسه درگل آجر درهنگام پختن منبسط وموجب ایجاد ترک های ریز درآجر میشوند .

آهک :

درخاک رس و گل آهک وجود دارد , درصورتیکه به صورت دانه ریز , یکنواخت وهمگن باشد وموجب روشن شدن رنگ آجر می شود وافزایش مقدارآن نقش گدازآوردارد.وجوددانه ها ی درشت آهک درگل آجر پس از پختن آهک زنده تولید میکند . آهک زنده درهنگام استفاده از آجر ,‌آب ملات رابه خود می کشد وتولید هیدرواکسید آهک یا آهک شکفته می کند ,‌که بسته به خلوص سنگ آهک ۲۵/۱ تا ۵/۳ برابر حجم اولیه را به دست می آوردو موجب ترکیدن آجر می شود به این پدیده آلوئک آجر می گویند .

ترکیبات سولفاتی :

به مقدار کم بی ضرر است و درصورت افزایش , تولیدیون اسیدی می نمایند و به آجر و ملات آسیب می رسانند .

ترکیبات آهن دار :

نقش گداز آور دارند و رنگ محصول را به قرمز نزدیک می کنند .

نباتات و ریشه گیاهان :

ممکن است در گل آجر ریشه گیاهان وجود داشته باشند که در حرارت کوره می سوزاند وآجر پوک میشودو پس از تهیه ماده اولیه آن را الک و خوب آسیاب می کنند تا نرم ویکنواخت شود .(معمولا باانتخاب منبع خوب برای خاک رس این مشکل راتاحدی حل می کنند )

آماده سازی مواد اولیه

عملیات های مورد نیاز جهت آماده سازی مواد اولیه به نحوه ی پروسه ی تولید بستگی دارد.
برای تهیه خشت آجر رسی سه روش متفاوت وجود دارد که درهر روش میزان رطوبت خاک و نوع گل متفاوت است .

۱) گل خشک

که با اضافه نمودن آب به میزان حدود ۸ تا ۱۲ درصدوزن ماده اولیه تهیه میشود و باکمک پرس خشت شکل می گیرد . بسیاری از آجرهای صنعتی ووکلیه سفال های ساختمانی با روش گل خشک ساخته می شوند .

۲) گل سفت

که با اضافه نمودن آب به میزان حدود ۲۰ تا۲۵ درصد وزن ماده اولیه تهیه می شود و با روش ماشینی خشک می زنند . در این روش از ماشین های خشت زنی هیدرولیکی استفاده میکنند خشت U به صورت منشوری با قاعده مربع یا مستطیل شکل از دستگاه خارج می شود وسپس آن را به کمک دستگاه برش به قطعات مساوی تقسیم می کنند .

۳) گل خمیری

بااضافه نمودن آن به میزان تاحد ۶۰ درصد وزن به خاک تهیه می شودتا حالت خمیری پیداکنند وبتوان با دست به آن شکل داد . دراین روش گل را درون قالبهای چوبی می ریزند و بادست شکل می دهند و خشت می زنند .

خشک کردن

زمانی که قطعات ازماشین های شکل دهی خارج می شوند مقدار قابل توجهی رطوبت به همراه دارند . خشک کردن خشت خام قبل از پختن آن به علت جلوگیری از تغییر شکل زیاد وترک در سطح خشت می باشد وهمچنین از صرف هزینه سوخت بیشتر درکوره اصلی و امکان دوده گرفتن کوره به سبب رطوبت اولیه زیاد وسوخت ناقص جلوگیری می کند . درکارخانه به روش سنتی ۱ـ ۲ هفته ودرکارخانه به روش صنعتی ۳۶ ساعت .
خشک کردن موجب بروز انقباض می شود و این انقباض درحدی مجاز است که محصول نهایی دارای اندازه مناسب و دلخواه باشد .
جمع شدگی در خشت خشک شده حدودا ده درصد در هر بعد است . درجه حرارت کوره خشک کن درهر بعد است .درجه حرارت کوره خشک کن از ۴۰ تا ۲۰۰ درجه سانتیگراد و زمان خشک کردن از ۲۴ تا ۴۸ ساعت متغیر است که بستگی به نوع رس دارد . حرارت لازم معمولا به کمک گرمای تلف شده از کوره های اصلی فراهم میشود . درکلیه مراحل , حرارت ورطوبت کاملا تنظیم می گردند تا از انقباض سریع که موجب به وجود آوردن ترک های زیاد میشود , اجتناب گردد .
درمناطق گرم و خشک ازگرمای هوا به منظور خشک نمودن خشت استفاده می کنند دراین روش نحوه چیدن خشت ها ازاهمیت فراوان برخور دار است . به ترتیبی که جریان هوا یک جانبه نباشدچون باعث ایجادانحنا و تغییر شکل آجر در اثر خشک شدن یک جانبه می شود .
خشت خشکی که برای پختن آجر آماده شده است رطوبتی بین ۸ تا ۱۲ درصد به همراه دارد .

پخت آجر

گداختن یکی ازمهمترین قدم ها درساختن آجر می باشد .زمان موردنیاز باتوجه به نوع کوره ,‌ نوع رس و سایر متغیرها از ۴۰ تا ۱۵۰ ساعت تغییر می کند درحال حاضر کوره های تونلی و کوره های متناوب انواع جدیدی ازکوره ها میباشند که مورد استفاده قرارمی گیرند . درکوره تونلی آجرهای خشک شده که برروی واگون ها ی مخصوص چیده شده انداز داخل تونل گذر می کنند و از کانون حرارتی عبورمی نمایند واز سوی دیگرخارج می شوند .( آجر بعد از پخته شدن یک مر تبه از کوره خارج نمی شود چون ترک میخورد و طی زمان ۶ ساعت به صورت یکنواخت ازکوره خارج میشود )
درکوره های دیگر , حرارت به طور متناوب تغییر می کند دراین روش خشت ها ثابت وکانون حرارتی متغیر است . سوخت این کوره هاگاز طبیعی ,نفت یاز غال سنگ می باشد .
کنترل زمان پخت درکوره ازاهمیت فراوانی برخوردار است خشت خام فاقد مقاومتهای مکانیکی مورد نظر است وچنانچه آجر بیش از حد حرارت ببیند تغییر چنانچه آجر بیش از حد حرارت ببیندن تغییر شکل می دهدو قابل استفاده نمی باشد .
به منظور اجتناب ازبروز ترک حرارت تا دمای ۱۰۰ تا ۱۲۰ درجه سانتیگراد به کندی افزایش می یابد دراین دما آب آزاد خشتها تبخیر وخشک می شود . بعد ازخشک شدن خشت ها حرارت به سرعت ۵ تا ۷۰۰ الی ۸۰۰ درجه سانتی گراد افزایش می یابد و در این دما آب تبلور کائولن تبخیر ( دی هیدراته ) می شود وخشت ها نهایت تخلخل خود را پیدا می کنند دردمای ۸۰۰ تا ۸۵۰ درجه سانتیگراد مواد زود گداز همراه با رس گداخته میشوند واجزای دیرگداز را احاطه می نمایندوبعد طولی رس ها نقصان می یابد و خشت حرارت دیده به مصالح یکپارچه ای تبدیل میشود .
مصالح تشکیل شده از رس زودگذر دردرجه حرارت بین ۹۰۰ و ۱۱۰۰ درجه سانتیگراد کاملاگداخته می شوند و مصالح ساختار سنگی پیدا می کند این مصالح به خوبی در برابر نفود آب مقاوم است ومقاومت مکانیکی بالا, مقاومت دربرابر یخبندان و سایر کیفیات یک مصالح ارزشمند را پیدا می کند .
دربعضی ازروشهای نوین به منظور جلا یافتن سطح آجردرمرحله نهایی با تزریق گاز طبیعی سطح آجر می سوزد و تغییر رنگ می دهد و جلا پیدا می کند .
برای جلوگیری ازترک‌, آجر ها را به عنوان آهستگی سردمی نمایند و بعد از آن کنترل نهایی انجام می گیرد و در صورت نیاز به منظور یکنواختی ماشین کاری وسپس آجر های مرغوب بسته بندی ,‌انبار یا بارگیری میشوند .

انواع کوره های آجر پزی

پس از خشک شدن خشت , انرا درکوره میچینند بطوریکه که به همدیگر نچسبند , تا هوا ‌شعله وگا ز از لای آجرها بگذرند . کوره های آجرپزی سه نوع اند :
۱- کوره با آتش ثابت و آجر ثابت
۲- کوره با آتش رونده و آجر ثابت
۳- کوره با آجر روند وآتش ثابت

۱) کوره با آتش ثابت و آجر ثابت یا کوره تنوره ایی

این کوره کارش پیوسته نیست کوره تنوره کوتاه وگشادیست که خشت را درآن می پیچنند و تون آنرا می تابند ( آتش می کنند ) شعله , هوای داغل و دود ازلا به لای خشت های چیده شده درکوره بالا می روند و گرمای خود را به خشت ها پس می دهند وخشت ها می پزند .
کار کوره تنوره ایی پیوسته نیست و در آن گرمای زیاد ی هدر میرود زیرا پس از آنکه خشت پخته شد و آجرشد , سر کوره را باز می کنند ومی گذارند تا آجر درون کوره سردشود وگرمایش را به هوابدهد .
جنس آجر ی که درکوره تنوره یی پخته شود یک جور نیست . از پایین به بالاجوش , آجرجوش ,‌آجر سبز , آجر بهی , آجر سفید , آجر ابلق , آجر قرمز و آجر نیم پخته بدست می آید . اگربالای کوره های تنوره یی به شکل قارچ ساخته شده و سر کوره پوسیده شود , جوری که گاز کوره از بالای آن بیرون نرفته از سوراخ های نزدیک کف کوره به دو دکش یاهواکش مکیده شود گاز داغ ,‌گرمایش رابه خشت های چیده شده در کوره پس می دهدو با این کار ,‌گرمای گاز کوره هدر نمی رود و جنس آجرها هم همجور می شود .

۲) کوره با آتش رونده و آجر ثابت

کار این کوره پیوسته است و گرمای آن خیلی کم هدر می رود این کوره را نخست یک بنای اهل برلن به نام Friedrich Hoffmann ساخت که به نام او نامیده می شود . چون حلقه ایی ساخته میشد آنرا کوره حلقه ایی هوفمان نامیدند .
نخستین کوره ها به شکل دایره ساخته میشدند ,‌اکنون آنرا به شکل حلقه دراز یا اره ایی و مانند اینها می سازند در این کوره ازهدر رفتن گرما به اندازه زیاد جلوگیری می شود .

۳) کوره تونلی

در آن سفالهای ممتاز هم می پزند . کارش مانند تونل خشت خشک کنی ست از سر تونل واگونک با بار خشت به تونل می رودو از ته تونل آجرسرد شده بیرون می آید کانون آتش در دیوار درونی تونل جا دارد همین که واگونک با بار خشت به درون تونل رانده شد ,‌به کندی به سوی کانون آتش پیش می رود خشت کم کم گرم و نیم پز شده از برابر کانون آتش گذشته می پزد .
هنگامیکه واکونگ آجر پخته به سوی ته تونل می رود ,به آن هوای سرد می دمند تا گرمای آجر را بگیرد و آنرا سرد کند هوایی که از روی آجر گذشت و داغ می شود و هواکش پهلوی کانون آتش آنرامکیده و به کانون آتش می دمد . کارکوره تونلی پیوسته است و گرمای آن خیلی کم هدرمی رود اما ساختن تونل ریل گذاری , ارزش واگونک ها وجزاینها گرانست . جایی که برق ارزان باشد ,‌می شود کوره تونلی را برقی ساخت وکوره را با برق آتش کرد .
برای آنکه کوره تونلی دراز نشود , آنرا در دوتکه پهلوی هم می سازند دریک تکه خشت میسازند وروی واگونک می چینند وبه گرمخانه می برند تا درآنجا خشتهای روی واکونگ ها خشک ,‌گرم و داغ شوند , سپس واکونگ های بابار خشت داغ را به درون تکه دوم میرانند درتکه دوم که کوره درآن ساخته شده , خشت های داغ شده از برابر کانون آتش گذشته میپزند روی آجر داغ هوا می دمند و گرمای آنرامی گیرند . هوای داغ شده را به گرمخانه و به کانون آتش می دمند .

نتیجه گیری

در صنعت آجر حدود ۷۰۰۰ کارخانه فعال در ایران موجود است که میزان تولید اسمی سالیانه آنها بیش از ۵۰ میلیون تن می‌باشد. محصولات اکثر ‌این کارخانجات، شامل آجر سنتی، آجر ماشینی و بلوک تماما با فن‌آوری قدیمی ‌تولید می‌شوند که علاوه بر انرژی‌بری بسیار بالا در تولید (بیش از ۲ برابر انرژی‌بری تولید آجر با فن‌آوری جدید)، از بسیاری از مزایای نهفته در استفاده از آجرهای جدید بی‌بهره می‌باشند. سهم ۴۵ درصدی هزینه‌های انرژی در تولید آجر از دیدگاه اقتصاد ملی، خود بیانگر شدت انرژی مصرفی بسیار بالا در این صنعت و لزوم توجه به آن می‌باشد.
راهکارهای بهینه‌سازی مصرف انرژی
۱) راهکارهای کوتاه مدت و کم هزینه.
۲) راهکارهای بلندمدت و پرهزینه.
اجرای راهکارهای کوتاه‌مدت و کم‌هزینه در مقایسه با راهکارهای بلند‌مدت و پر‌هزینه از نظر اجرا، عملی‌تر و برای صاحبان واحدهای تولیدی نیز قابل قبول‌تر می‌باشد. با توجه به اینکه در کشور نزدیک به ۷۰۰۰ کوره آجرپزی وجود دارد, بهترین راهکارهای کم‌هزینه استفاده از مشعل‌های با راندمان بالا در کوره‌های هوفمن موجود و بازیافت حرارت از این کوره‌ها است.
راهکارهای کم هزینه و کوتاه مدت
۱) استفاده از سوخت‌پاش‌های راندمان بالا در کوره‌های هوفمن با حدود ۲۰ درصد صرفه‌جویی.
۲) بازیافت حرارت در کوره‌ها.
۳) آموزش پرسنل.
۴) استفاده از مشعل‌های با راندمان بالا.
۵) بازیافت حرارت از کوره‌های هوفمن جهت استفاده در قسمت خشک کن.
راهکارهای پرهزینه و بلند مدت
۱) جایگزینی ماشین‌آلات مدرن در خط تولید شامل تجهیزات، سنگ‌شکن، میکسر، اکسترودر.
۲) نصب خشک‌کن با راندمان بالاتر و کاهش ضایعات و مصرف انرژی کمتر.
۳) جایگزینی کوره تونلی بجای کوره هوفمن که دو تا سه برابر شدت مصرف انرژی را کاهش می‌دهد.
۴) استفاده از سیستم بسته‌بندی مدرن بمنظور کاهش ضایعات.

تگ ها: , , ,

مراحل ساخت آجر

۱) کندن و استخراج مواد خام
۲) آماده سازی مواد اولیه
۳) قالب گیری
۴) خشک کردن
۵) پخت آجر

کندن و استخراج مواد خام

ماده اولیه آجر را عمدتا خاک رس تشکیل می دهد همانگونه که می دانید , انواع مختلفی ازخاک رس وجود دارد , ولی بیشتر ازخاک رس آبرفتی برای تهیه استفاده می شود.
در مناطق مختلفی از ایران منابع مطلوب از مواد اولیه وجود دارد که کارگاه های تولید آجر چه به صورت سنتی یا مدرن در کنار این معادن احداث می گردد. البته برخی از کارگاه های تولیدی معدن مواد اولیه ندارند و مواد اولیه ی مورد نیاز خودرا از سایر معادن خریداری می کنند و در محل کارگاه دپو می کنند.
در زیر مواد مورد نیاز برای تولید آجر آورده شده است:

خاک رس آبرفتی :

همانطوری که از نامش پیداست در نزدیکی سطح زمین یافت می شود و بیشتر آجر های رسی باکمک آن تولید می شوند . میزان خاک رس در گل آجر بسیار اهمیت دارد . خاک رس زیاد گل آجر را توپر می کند ولی موجب ترک خوردن خشت در هنگام خشک شدن می شود .

ماسه :

که از تاثیر عمل فرسایش هوازدگی بر سنگ های سیلیسی حاصل می شود درحقیقت استخوان بندی آجر می باشد . در صورت افزایش مقدارآن آجر ترد وپوک می شود وضمنا دانه های درشت ماسه درگل آجر درهنگام پختن منبسط وموجب ایجاد ترک های ریز درآجر میشوند .

آهک :

درخاک رس و گل آهک وجود دارد , درصورتیکه به صورت دانه ریز , یکنواخت وهمگن باشد وموجب روشن شدن رنگ آجر می شود وافزایش مقدارآن نقش گدازآوردارد.وجوددانه ها ی درشت آهک درگل آجر پس از پختن آهک زنده تولید میکند . آهک زنده درهنگام استفاده از آجر ,‌آب ملات رابه خود می کشد وتولید هیدرواکسید آهک یا آهک شکفته می کند ,‌که بسته به خلوص سنگ آهک ۲۵/۱ تا ۵/۳ برابر حجم اولیه را به دست می آوردو موجب ترکیدن آجر می شود به این پدیده آلوئک آجر می گویند .

ترکیبات سولفاتی :

به مقدار کم بی ضرر است و درصورت افزایش , تولیدیون اسیدی می نمایند و به آجر و ملات آسیب می رسانند .

ترکیبات آهن دار :

نقش گداز آور دارند و رنگ محصول را به قرمز نزدیک می کنند .

نباتات و ریشه گیاهان :

ممکن است در گل آجر ریشه گیاهان وجود داشته باشند که در حرارت کوره می سوزاند وآجر پوک میشودو پس از تهیه ماده اولیه آن را الک و خوب آسیاب می کنند تا نرم ویکنواخت شود .(معمولا باانتخاب منبع خوب برای خاک رس این مشکل راتاحدی حل می کنند )

آماده سازی مواد اولیه

عملیات های مورد نیاز جهت آماده سازی مواد اولیه به نحوه ی پروسه ی تولید بستگی دارد.
برای تهیه خشت آجر رسی سه روش متفاوت وجود دارد که درهر روش میزان رطوبت خاک و نوع گل متفاوت است .

۱) گل خشک

که با اضافه نمودن آب به میزان حدود ۸ تا ۱۲ درصدوزن ماده اولیه تهیه میشود و باکمک پرس خشت شکل می گیرد . بسیاری از آجرهای صنعتی ووکلیه سفال های ساختمانی با روش گل خشک ساخته می شوند .

۲) گل سفت

که با اضافه نمودن آب به میزان حدود ۲۰ تا۲۵ درصد وزن ماده اولیه تهیه می شود و با روش ماشینی خشک می زنند . در این روش از ماشین های خشت زنی هیدرولیکی استفاده میکنند خشت U به صورت منشوری با قاعده مربع یا مستطیل شکل از دستگاه خارج می شود وسپس آن را به کمک دستگاه برش به قطعات مساوی تقسیم می کنند .

۳) گل خمیری

بااضافه نمودن آن به میزان تاحد ۶۰ درصد وزن به خاک تهیه می شودتا حالت خمیری پیداکنند وبتوان با دست به آن شکل داد . دراین روش گل را درون قالبهای چوبی می ریزند و بادست شکل می دهند و خشت می زنند .

خشک کردن

زمانی که قطعات ازماشین های شکل دهی خارج می شوند مقدار قابل توجهی رطوبت به همراه دارند . خشک کردن خشت خام قبل از پختن آن به علت جلوگیری از تغییر شکل زیاد وترک در سطح خشت می باشد وهمچنین از صرف هزینه سوخت بیشتر درکوره اصلی و امکان دوده گرفتن کوره به سبب رطوبت اولیه زیاد وسوخت ناقص جلوگیری می کند . درکارخانه به روش سنتی ۱ـ ۲ هفته ودرکارخانه به روش صنعتی ۳۶ ساعت .
خشک کردن موجب بروز انقباض می شود و این انقباض درحدی مجاز است که محصول نهایی دارای اندازه مناسب و دلخواه باشد .
جمع شدگی در خشت خشک شده حدودا ده درصد در هر بعد است . درجه حرارت کوره خشک کن درهر بعد است .درجه حرارت کوره خشک کن از ۴۰ تا ۲۰۰ درجه سانتیگراد و زمان خشک کردن از ۲۴ تا ۴۸ ساعت متغیر است که بستگی به نوع رس دارد . حرارت لازم معمولا به کمک گرمای تلف شده از کوره های اصلی فراهم میشود . درکلیه مراحل , حرارت ورطوبت کاملا تنظیم می گردند تا از انقباض سریع که موجب به وجود آوردن ترک های زیاد میشود , اجتناب گردد .
درمناطق گرم و خشک ازگرمای هوا به منظور خشک نمودن خشت استفاده می کنند دراین روش نحوه چیدن خشت ها ازاهمیت فراوان برخور دار است . به ترتیبی که جریان هوا یک جانبه نباشدچون باعث ایجادانحنا و تغییر شکل آجر در اثر خشک شدن یک جانبه می شود .
خشت خشکی که برای پختن آجر آماده شده است رطوبتی بین ۸ تا ۱۲ درصد به همراه دارد .

پخت آجر

گداختن یکی ازمهمترین قدم ها درساختن آجر می باشد .زمان موردنیاز باتوجه به نوع کوره ,‌ نوع رس و سایر متغیرها از ۴۰ تا ۱۵۰ ساعت تغییر می کند درحال حاضر کوره های تونلی و کوره های متناوب انواع جدیدی ازکوره ها میباشند که مورد استفاده قرارمی گیرند . درکوره تونلی آجرهای خشک شده که برروی واگون ها ی مخصوص چیده شده انداز داخل تونل گذر می کنند و از کانون حرارتی عبورمی نمایند واز سوی دیگرخارج می شوند .( آجر بعد از پخته شدن یک مر تبه از کوره خارج نمی شود چون ترک میخورد و طی زمان ۶ ساعت به صورت یکنواخت ازکوره خارج میشود )
درکوره های دیگر , حرارت به طور متناوب تغییر می کند دراین روش خشت ها ثابت وکانون حرارتی متغیر است . سوخت این کوره هاگاز طبیعی ,نفت یاز غال سنگ می باشد .
کنترل زمان پخت درکوره ازاهمیت فراوانی برخوردار است خشت خام فاقد مقاومتهای مکانیکی مورد نظر است وچنانچه آجر بیش از حد حرارت ببیند تغییر چنانچه آجر بیش از حد حرارت ببیندن تغییر شکل می دهدو قابل استفاده نمی باشد .
به منظور اجتناب ازبروز ترک حرارت تا دمای ۱۰۰ تا ۱۲۰ درجه سانتیگراد به کندی افزایش می یابد دراین دما آب آزاد خشتها تبخیر وخشک می شود . بعد ازخشک شدن خشت ها حرارت به سرعت ۵ تا ۷۰۰ الی ۸۰۰ درجه سانتی گراد افزایش می یابد و در این دما آب تبلور کائولن تبخیر ( دی هیدراته ) می شود وخشت ها نهایت تخلخل خود را پیدا می کنند دردمای ۸۰۰ تا ۸۵۰ درجه سانتیگراد مواد زود گداز همراه با رس گداخته میشوند واجزای دیرگداز را احاطه می نمایندوبعد طولی رس ها نقصان می یابد و خشت حرارت دیده به مصالح یکپارچه ای تبدیل میشود .
مصالح تشکیل شده از رس زودگذر دردرجه حرارت بین ۹۰۰ و ۱۱۰۰ درجه سانتیگراد کاملاگداخته می شوند و مصالح ساختار سنگی پیدا می کند این مصالح به خوبی در برابر نفود آب مقاوم است ومقاومت مکانیکی بالا, مقاومت دربرابر یخبندان و سایر کیفیات یک مصالح ارزشمند را پیدا می کند .
دربعضی ازروشهای نوین به منظور جلا یافتن سطح آجردرمرحله نهایی با تزریق گاز طبیعی سطح آجر می سوزد و تغییر رنگ می دهد و جلا پیدا می کند .
برای جلوگیری ازترک‌, آجر ها را به عنوان آهستگی سردمی نمایند و بعد از آن کنترل نهایی انجام می گیرد و در صورت نیاز به منظور یکنواختی ماشین کاری وسپس آجر های مرغوب بسته بندی ,‌انبار یا بارگیری میشوند .

انواع کوره های آجر پزی

پس از خشک شدن خشت , انرا درکوره میچینند بطوریکه که به همدیگر نچسبند , تا هوا ‌شعله وگا ز از لای آجرها بگذرند . کوره های آجرپزی سه نوع اند :
۱- کوره با آتش ثابت و آجر ثابت
۲- کوره با آتش رونده و آجر ثابت
۳- کوره با آجر روند وآتش ثابت

۱) کوره با آتش ثابت و آجر ثابت یا کوره تنوره ایی

این کوره کارش پیوسته نیست کوره تنوره کوتاه وگشادیست که خشت را درآن می پیچنند و تون آنرا می تابند ( آتش می کنند ) شعله , هوای داغل و دود ازلا به لای خشت های چیده شده درکوره بالا می روند و گرمای خود را به خشت ها پس می دهند وخشت ها می پزند .
کار کوره تنوره ایی پیوسته نیست و در آن گرمای زیاد ی هدر میرود زیرا پس از آنکه خشت پخته شد و آجرشد , سر کوره را باز می کنند ومی گذارند تا آجر درون کوره سردشود وگرمایش را به هوابدهد .
جنس آجر ی که درکوره تنوره یی پخته شود یک جور نیست . از پایین به بالاجوش , آجرجوش ,‌آجر سبز , آجر بهی , آجر سفید , آجر ابلق , آجر قرمز و آجر نیم پخته بدست می آید . اگربالای کوره های تنوره یی به شکل قارچ ساخته شده و سر کوره پوسیده شود , جوری که گاز کوره از بالای آن بیرون نرفته از سوراخ های نزدیک کف کوره به دو دکش یاهواکش مکیده شود گاز داغ ,‌گرمایش رابه خشت های چیده شده در کوره پس می دهدو با این کار ,‌گرمای گاز کوره هدر نمی رود و جنس آجرها هم همجور می شود .

۲) کوره با آتش رونده و آجر ثابت

کار این کوره پیوسته است و گرمای آن خیلی کم هدر می رود این کوره را نخست یک بنای اهل برلن به نام Friedrich Hoffmann ساخت که به نام او نامیده می شود . چون حلقه ایی ساخته میشد آنرا کوره حلقه ایی هوفمان نامیدند .
نخستین کوره ها به شکل دایره ساخته میشدند ,‌اکنون آنرا به شکل حلقه دراز یا اره ایی و مانند اینها می سازند در این کوره ازهدر رفتن گرما به اندازه زیاد جلوگیری می شود .

۳) کوره تونلی

در آن سفالهای ممتاز هم می پزند . کارش مانند تونل خشت خشک کنی ست از سر تونل واگونک با بار خشت به تونل می رودو از ته تونل آجرسرد شده بیرون می آید کانون آتش در دیوار درونی تونل جا دارد همین که واگونک با بار خشت به درون تونل رانده شد ,‌به کندی به سوی کانون آتش پیش می رود خشت کم کم گرم و نیم پز شده از برابر کانون آتش گذشته می پزد .
هنگامیکه واکونگ آجر پخته به سوی ته تونل می رود ,به آن هوای سرد می دمند تا گرمای آجر را بگیرد و آنرا سرد کند هوایی که از روی آجر گذشت و داغ می شود و هواکش پهلوی کانون آتش آنرامکیده و به کانون آتش می دمد . کارکوره تونلی پیوسته است و گرمای آن خیلی کم هدرمی رود اما ساختن تونل ریل گذاری , ارزش واگونک ها وجزاینها گرانست . جایی که برق ارزان باشد ,‌می شود کوره تونلی را برقی ساخت وکوره را با برق آتش کرد .
برای آنکه کوره تونلی دراز نشود , آنرا در دوتکه پهلوی هم می سازند دریک تکه خشت میسازند وروی واگونک می چینند وبه گرمخانه می برند تا درآنجا خشتهای روی واکونگ ها خشک ,‌گرم و داغ شوند , سپس واکونگ های بابار خشت داغ را به درون تکه دوم میرانند درتکه دوم که کوره درآن ساخته شده , خشت های داغ شده از برابر کانون آتش گذشته میپزند روی آجر داغ هوا می دمند و گرمای آنرامی گیرند . هوای داغ شده را به گرمخانه و به کانون آتش می دمند .

نتیجه گیری

در صنعت آجر حدود ۷۰۰۰ کارخانه فعال در ایران موجود است که میزان تولید اسمی سالیانه آنها بیش از ۵۰ میلیون تن می‌باشد. محصولات اکثر ‌این کارخانجات، شامل آجر سنتی، آجر ماشینی و بلوک تماما با فن‌آوری قدیمی ‌تولید می‌شوند که علاوه بر انرژی‌بری بسیار بالا در تولید (بیش از ۲ برابر انرژی‌بری تولید آجر با فن‌آوری جدید)، از بسیاری از مزایای نهفته در استفاده از آجرهای جدید بی‌بهره می‌باشند. سهم ۴۵ درصدی هزینه‌های انرژی در تولید آجر از دیدگاه اقتصاد ملی، خود بیانگر شدت انرژی مصرفی بسیار بالا در این صنعت و لزوم توجه به آن می‌باشد.
راهکارهای بهینه‌سازی مصرف انرژی
۱) راهکارهای کوتاه مدت و کم هزینه.
۲) راهکارهای بلندمدت و پرهزینه.
اجرای راهکارهای کوتاه‌مدت و کم‌هزینه در مقایسه با راهکارهای بلند‌مدت و پر‌هزینه از نظر اجرا، عملی‌تر و برای صاحبان واحدهای تولیدی نیز قابل قبول‌تر می‌باشد. با توجه به اینکه در کشور نزدیک به ۷۰۰۰ کوره آجرپزی وجود دارد, بهترین راهکارهای کم‌هزینه استفاده از مشعل‌های با راندمان بالا در کوره‌های هوفمن موجود و بازیافت حرارت از این کوره‌ها است.
راهکارهای کم هزینه و کوتاه مدت
۱) استفاده از سوخت‌پاش‌های راندمان بالا در کوره‌های هوفمن با حدود ۲۰ درصد صرفه‌جویی.
۲) بازیافت حرارت در کوره‌ها.
۳) آموزش پرسنل.
۴) استفاده از مشعل‌های با راندمان بالا.
۵) بازیافت حرارت از کوره‌های هوفمن جهت استفاده در قسمت خشک کن.
راهکارهای پرهزینه و بلند مدت
۱) جایگزینی ماشین‌آلات مدرن در خط تولید شامل تجهیزات، سنگ‌شکن، میکسر، اکسترودر.
۲) نصب خشک‌کن با راندمان بالاتر و کاهش ضایعات و مصرف انرژی کمتر.
۳) جایگزینی کوره تونلی بجای کوره هوفمن که دو تا سه برابر شدت مصرف انرژی را کاهش می‌دهد.
۴) استفاده از سیستم بسته‌بندی مدرن بمنظور کاهش ضایعات.

تگ ها: , , ,

مراحل ساخت آجر

۱) کندن و استخراج مواد خام
۲) آماده سازی مواد اولیه
۳) قالب گیری
۴) خشک کردن
۵) پخت آجر

کندن و استخراج مواد خام

ماده اولیه آجر را عمدتا خاک رس تشکیل می دهد همانگونه که می دانید , انواع مختلفی ازخاک رس وجود دارد , ولی بیشتر ازخاک رس آبرفتی برای تهیه استفاده می شود.
در مناطق مختلفی از ایران منابع مطلوب از مواد اولیه وجود دارد که کارگاه های تولید آجر چه به صورت سنتی یا مدرن در کنار این معادن احداث می گردد. البته برخی از کارگاه های تولیدی معدن مواد اولیه ندارند و مواد اولیه ی مورد نیاز خودرا از سایر معادن خریداری می کنند و در محل کارگاه دپو می کنند.
در زیر مواد مورد نیاز برای تولید آجر آورده شده است:

خاک رس آبرفتی :

همانطوری که از نامش پیداست در نزدیکی سطح زمین یافت می شود و بیشتر آجر های رسی باکمک آن تولید می شوند . میزان خاک رس در گل آجر بسیار اهمیت دارد . خاک رس زیاد گل آجر را توپر می کند ولی موجب ترک خوردن خشت در هنگام خشک شدن می شود .

ماسه :

که از تاثیر عمل فرسایش هوازدگی بر سنگ های سیلیسی حاصل می شود درحقیقت استخوان بندی آجر می باشد . در صورت افزایش مقدارآن آجر ترد وپوک می شود وضمنا دانه های درشت ماسه درگل آجر درهنگام پختن منبسط وموجب ایجاد ترک های ریز درآجر میشوند .

آهک :

درخاک رس و گل آهک وجود دارد , درصورتیکه به صورت دانه ریز , یکنواخت وهمگن باشد وموجب روشن شدن رنگ آجر می شود وافزایش مقدارآن نقش گدازآوردارد.وجوددانه ها ی درشت آهک درگل آجر پس از پختن آهک زنده تولید میکند . آهک زنده درهنگام استفاده از آجر ,‌آب ملات رابه خود می کشد وتولید هیدرواکسید آهک یا آهک شکفته می کند ,‌که بسته به خلوص سنگ آهک ۲۵/۱ تا ۵/۳ برابر حجم اولیه را به دست می آوردو موجب ترکیدن آجر می شود به این پدیده آلوئک آجر می گویند .

ترکیبات سولفاتی :

به مقدار کم بی ضرر است و درصورت افزایش , تولیدیون اسیدی می نمایند و به آجر و ملات آسیب می رسانند .

ترکیبات آهن دار :

نقش گداز آور دارند و رنگ محصول را به قرمز نزدیک می کنند .

نباتات و ریشه گیاهان :

ممکن است در گل آجر ریشه گیاهان وجود داشته باشند که در حرارت کوره می سوزاند وآجر پوک میشودو پس از تهیه ماده اولیه آن را الک و خوب آسیاب می کنند تا نرم ویکنواخت شود .(معمولا باانتخاب منبع خوب برای خاک رس این مشکل راتاحدی حل می کنند )

آماده سازی مواد اولیه

عملیات های مورد نیاز جهت آماده سازی مواد اولیه به نحوه ی پروسه ی تولید بستگی دارد.
برای تهیه خشت آجر رسی سه روش متفاوت وجود دارد که درهر روش میزان رطوبت خاک و نوع گل متفاوت است .

۱) گل خشک

که با اضافه نمودن آب به میزان حدود ۸ تا ۱۲ درصدوزن ماده اولیه تهیه میشود و باکمک پرس خشت شکل می گیرد . بسیاری از آجرهای صنعتی ووکلیه سفال های ساختمانی با روش گل خشک ساخته می شوند .

۲) گل سفت

که با اضافه نمودن آب به میزان حدود ۲۰ تا۲۵ درصد وزن ماده اولیه تهیه می شود و با روش ماشینی خشک می زنند . در این روش از ماشین های خشت زنی هیدرولیکی استفاده میکنند خشت U به صورت منشوری با قاعده مربع یا مستطیل شکل از دستگاه خارج می شود وسپس آن را به کمک دستگاه برش به قطعات مساوی تقسیم می کنند .

۳) گل خمیری

بااضافه نمودن آن به میزان تاحد ۶۰ درصد وزن به خاک تهیه می شودتا حالت خمیری پیداکنند وبتوان با دست به آن شکل داد . دراین روش گل را درون قالبهای چوبی می ریزند و بادست شکل می دهند و خشت می زنند .

خشک کردن

زمانی که قطعات ازماشین های شکل دهی خارج می شوند مقدار قابل توجهی رطوبت به همراه دارند . خشک کردن خشت خام قبل از پختن آن به علت جلوگیری از تغییر شکل زیاد وترک در سطح خشت می باشد وهمچنین از صرف هزینه سوخت بیشتر درکوره اصلی و امکان دوده گرفتن کوره به سبب رطوبت اولیه زیاد وسوخت ناقص جلوگیری می کند . درکارخانه به روش سنتی ۱ـ ۲ هفته ودرکارخانه به روش صنعتی ۳۶ ساعت .
خشک کردن موجب بروز انقباض می شود و این انقباض درحدی مجاز است که محصول نهایی دارای اندازه مناسب و دلخواه باشد .
جمع شدگی در خشت خشک شده حدودا ده درصد در هر بعد است . درجه حرارت کوره خشک کن درهر بعد است .درجه حرارت کوره خشک کن از ۴۰ تا ۲۰۰ درجه سانتیگراد و زمان خشک کردن از ۲۴ تا ۴۸ ساعت متغیر است که بستگی به نوع رس دارد . حرارت لازم معمولا به کمک گرمای تلف شده از کوره های اصلی فراهم میشود . درکلیه مراحل , حرارت ورطوبت کاملا تنظیم می گردند تا از انقباض سریع که موجب به وجود آوردن ترک های زیاد میشود , اجتناب گردد .
درمناطق گرم و خشک ازگرمای هوا به منظور خشک نمودن خشت استفاده می کنند دراین روش نحوه چیدن خشت ها ازاهمیت فراوان برخور دار است . به ترتیبی که جریان هوا یک جانبه نباشدچون باعث ایجادانحنا و تغییر شکل آجر در اثر خشک شدن یک جانبه می شود .
خشت خشکی که برای پختن آجر آماده شده است رطوبتی بین ۸ تا ۱۲ درصد به همراه دارد .

پخت آجر

گداختن یکی ازمهمترین قدم ها درساختن آجر می باشد .زمان موردنیاز باتوجه به نوع کوره ,‌ نوع رس و سایر متغیرها از ۴۰ تا ۱۵۰ ساعت تغییر می کند درحال حاضر کوره های تونلی و کوره های متناوب انواع جدیدی ازکوره ها میباشند که مورد استفاده قرارمی گیرند . درکوره تونلی آجرهای خشک شده که برروی واگون ها ی مخصوص چیده شده انداز داخل تونل گذر می کنند و از کانون حرارتی عبورمی نمایند واز سوی دیگرخارج می شوند .( آجر بعد از پخته شدن یک مر تبه از کوره خارج نمی شود چون ترک میخورد و طی زمان ۶ ساعت به صورت یکنواخت ازکوره خارج میشود )
درکوره های دیگر , حرارت به طور متناوب تغییر می کند دراین روش خشت ها ثابت وکانون حرارتی متغیر است . سوخت این کوره هاگاز طبیعی ,نفت یاز غال سنگ می باشد .
کنترل زمان پخت درکوره ازاهمیت فراوانی برخوردار است خشت خام فاقد مقاومتهای مکانیکی مورد نظر است وچنانچه آجر بیش از حد حرارت ببیند تغییر چنانچه آجر بیش از حد حرارت ببیندن تغییر شکل می دهدو قابل استفاده نمی باشد .
به منظور اجتناب ازبروز ترک حرارت تا دمای ۱۰۰ تا ۱۲۰ درجه سانتیگراد به کندی افزایش می یابد دراین دما آب آزاد خشتها تبخیر وخشک می شود . بعد ازخشک شدن خشت ها حرارت به سرعت ۵ تا ۷۰۰ الی ۸۰۰ درجه سانتی گراد افزایش می یابد و در این دما آب تبلور کائولن تبخیر ( دی هیدراته ) می شود وخشت ها نهایت تخلخل خود را پیدا می کنند دردمای ۸۰۰ تا ۸۵۰ درجه سانتیگراد مواد زود گداز همراه با رس گداخته میشوند واجزای دیرگداز را احاطه می نمایندوبعد طولی رس ها نقصان می یابد و خشت حرارت دیده به مصالح یکپارچه ای تبدیل میشود .
مصالح تشکیل شده از رس زودگذر دردرجه حرارت بین ۹۰۰ و ۱۱۰۰ درجه سانتیگراد کاملاگداخته می شوند و مصالح ساختار سنگی پیدا می کند این مصالح به خوبی در برابر نفود آب مقاوم است ومقاومت مکانیکی بالا, مقاومت دربرابر یخبندان و سایر کیفیات یک مصالح ارزشمند را پیدا می کند .
دربعضی ازروشهای نوین به منظور جلا یافتن سطح آجردرمرحله نهایی با تزریق گاز طبیعی سطح آجر می سوزد و تغییر رنگ می دهد و جلا پیدا می کند .
برای جلوگیری ازترک‌, آجر ها را به عنوان آهستگی سردمی نمایند و بعد از آن کنترل نهایی انجام می گیرد و در صورت نیاز به منظور یکنواختی ماشین کاری وسپس آجر های مرغوب بسته بندی ,‌انبار یا بارگیری میشوند .

انواع کوره های آجر پزی

پس از خشک شدن خشت , انرا درکوره میچینند بطوریکه که به همدیگر نچسبند , تا هوا ‌شعله وگا ز از لای آجرها بگذرند . کوره های آجرپزی سه نوع اند :
۱- کوره با آتش ثابت و آجر ثابت
۲- کوره با آتش رونده و آجر ثابت
۳- کوره با آجر روند وآتش ثابت

۱) کوره با آتش ثابت و آجر ثابت یا کوره تنوره ایی

این کوره کارش پیوسته نیست کوره تنوره کوتاه وگشادیست که خشت را درآن می پیچنند و تون آنرا می تابند ( آتش می کنند ) شعله , هوای داغل و دود ازلا به لای خشت های چیده شده درکوره بالا می روند و گرمای خود را به خشت ها پس می دهند وخشت ها می پزند .
کار کوره تنوره ایی پیوسته نیست و در آن گرمای زیاد ی هدر میرود زیرا پس از آنکه خشت پخته شد و آجرشد , سر کوره را باز می کنند ومی گذارند تا آجر درون کوره سردشود وگرمایش را به هوابدهد .
جنس آجر ی که درکوره تنوره یی پخته شود یک جور نیست . از پایین به بالاجوش , آجرجوش ,‌آجر سبز , آجر بهی , آجر سفید , آجر ابلق , آجر قرمز و آجر نیم پخته بدست می آید . اگربالای کوره های تنوره یی به شکل قارچ ساخته شده و سر کوره پوسیده شود , جوری که گاز کوره از بالای آن بیرون نرفته از سوراخ های نزدیک کف کوره به دو دکش یاهواکش مکیده شود گاز داغ ,‌گرمایش رابه خشت های چیده شده در کوره پس می دهدو با این کار ,‌گرمای گاز کوره هدر نمی رود و جنس آجرها هم همجور می شود .

۲) کوره با آتش رونده و آجر ثابت

کار این کوره پیوسته است و گرمای آن خیلی کم هدر می رود این کوره را نخست یک بنای اهل برلن به نام Friedrich Hoffmann ساخت که به نام او نامیده می شود . چون حلقه ایی ساخته میشد آنرا کوره حلقه ایی هوفمان نامیدند .
نخستین کوره ها به شکل دایره ساخته میشدند ,‌اکنون آنرا به شکل حلقه دراز یا اره ایی و مانند اینها می سازند در این کوره ازهدر رفتن گرما به اندازه زیاد جلوگیری می شود .

۳) کوره تونلی

در آن سفالهای ممتاز هم می پزند . کارش مانند تونل خشت خشک کنی ست از سر تونل واگونک با بار خشت به تونل می رودو از ته تونل آجرسرد شده بیرون می آید کانون آتش در دیوار درونی تونل جا دارد همین که واگونک با بار خشت به درون تونل رانده شد ,‌به کندی به سوی کانون آتش پیش می رود خشت کم کم گرم و نیم پز شده از برابر کانون آتش گذشته می پزد .
هنگامیکه واکونگ آجر پخته به سوی ته تونل می رود ,به آن هوای سرد می دمند تا گرمای آجر را بگیرد و آنرا سرد کند هوایی که از روی آجر گذشت و داغ می شود و هواکش پهلوی کانون آتش آنرامکیده و به کانون آتش می دمد . کارکوره تونلی پیوسته است و گرمای آن خیلی کم هدرمی رود اما ساختن تونل ریل گذاری , ارزش واگونک ها وجزاینها گرانست . جایی که برق ارزان باشد ,‌می شود کوره تونلی را برقی ساخت وکوره را با برق آتش کرد .
برای آنکه کوره تونلی دراز نشود , آنرا در دوتکه پهلوی هم می سازند دریک تکه خشت میسازند وروی واگونک می چینند وبه گرمخانه می برند تا درآنجا خشتهای روی واکونگ ها خشک ,‌گرم و داغ شوند , سپس واکونگ های بابار خشت داغ را به درون تکه دوم میرانند درتکه دوم که کوره درآن ساخته شده , خشت های داغ شده از برابر کانون آتش گذشته میپزند روی آجر داغ هوا می دمند و گرمای آنرامی گیرند . هوای داغ شده را به گرمخانه و به کانون آتش می دمند .

نتیجه گیری

در صنعت آجر حدود ۷۰۰۰ کارخانه فعال در ایران موجود است که میزان تولید اسمی سالیانه آنها بیش از ۵۰ میلیون تن می‌باشد. محصولات اکثر ‌این کارخانجات، شامل آجر سنتی، آجر ماشینی و بلوک تماما با فن‌آوری قدیمی ‌تولید می‌شوند که علاوه بر انرژی‌بری بسیار بالا در تولید (بیش از ۲ برابر انرژی‌بری تولید آجر با فن‌آوری جدید)، از بسیاری از مزایای نهفته در استفاده از آجرهای جدید بی‌بهره می‌باشند. سهم ۴۵ درصدی هزینه‌های انرژی در تولید آجر از دیدگاه اقتصاد ملی، خود بیانگر شدت انرژی مصرفی بسیار بالا در این صنعت و لزوم توجه به آن می‌باشد.
راهکارهای بهینه‌سازی مصرف انرژی
۱) راهکارهای کوتاه مدت و کم هزینه.
۲) راهکارهای بلندمدت و پرهزینه.
اجرای راهکارهای کوتاه‌مدت و کم‌هزینه در مقایسه با راهکارهای بلند‌مدت و پر‌هزینه از نظر اجرا، عملی‌تر و برای صاحبان واحدهای تولیدی نیز قابل قبول‌تر می‌باشد. با توجه به اینکه در کشور نزدیک به ۷۰۰۰ کوره آجرپزی وجود دارد, بهترین راهکارهای کم‌هزینه استفاده از مشعل‌های با راندمان بالا در کوره‌های هوفمن موجود و بازیافت حرارت از این کوره‌ها است.
راهکارهای کم هزینه و کوتاه مدت
۱) استفاده از سوخت‌پاش‌های راندمان بالا در کوره‌های هوفمن با حدود ۲۰ درصد صرفه‌جویی.
۲) بازیافت حرارت در کوره‌ها.
۳) آموزش پرسنل.
۴) استفاده از مشعل‌های با راندمان بالا.
۵) بازیافت حرارت از کوره‌های هوفمن جهت استفاده در قسمت خشک کن.
راهکارهای پرهزینه و بلند مدت
۱) جایگزینی ماشین‌آلات مدرن در خط تولید شامل تجهیزات، سنگ‌شکن، میکسر، اکسترودر.
۲) نصب خشک‌کن با راندمان بالاتر و کاهش ضایعات و مصرف انرژی کمتر.
۳) جایگزینی کوره تونلی بجای کوره هوفمن که دو تا سه برابر شدت مصرف انرژی را کاهش می‌دهد.
۴) استفاده از سیستم بسته‌بندی مدرن بمنظور کاهش ضایعات.

تگ ها: , , ,

مراحل ساخت آجر

۱) کندن و استخراج مواد خام
۲) آماده سازی مواد اولیه
۳) قالب گیری
۴) خشک کردن
۵) پخت آجر

کندن و استخراج مواد خام

ماده اولیه آجر را عمدتا خاک رس تشکیل می دهد همانگونه که می دانید , انواع مختلفی ازخاک رس وجود دارد , ولی بیشتر ازخاک رس آبرفتی برای تهیه استفاده می شود.
در مناطق مختلفی از ایران منابع مطلوب از مواد اولیه وجود دارد که کارگاه های تولید آجر چه به صورت سنتی یا مدرن در کنار این معادن احداث می گردد. البته برخی از کارگاه های تولیدی معدن مواد اولیه ندارند و مواد اولیه ی مورد نیاز خودرا از سایر معادن خریداری می کنند و در محل کارگاه دپو می کنند.
در زیر مواد مورد نیاز برای تولید آجر آورده شده است:

خاک رس آبرفتی :

همانطوری که از نامش پیداست در نزدیکی سطح زمین یافت می شود و بیشتر آجر های رسی باکمک آن تولید می شوند . میزان خاک رس در گل آجر بسیار اهمیت دارد . خاک رس زیاد گل آجر را توپر می کند ولی موجب ترک خوردن خشت در هنگام خشک شدن می شود .

ماسه :

که از تاثیر عمل فرسایش هوازدگی بر سنگ های سیلیسی حاصل می شود درحقیقت استخوان بندی آجر می باشد . در صورت افزایش مقدارآن آجر ترد وپوک می شود وضمنا دانه های درشت ماسه درگل آجر درهنگام پختن منبسط وموجب ایجاد ترک های ریز درآجر میشوند .

آهک :

درخاک رس و گل آهک وجود دارد , درصورتیکه به صورت دانه ریز , یکنواخت وهمگن باشد وموجب روشن شدن رنگ آجر می شود وافزایش مقدارآن نقش گدازآوردارد.وجوددانه ها ی درشت آهک درگل آجر پس از پختن آهک زنده تولید میکند . آهک زنده درهنگام استفاده از آجر ,‌آب ملات رابه خود می کشد وتولید هیدرواکسید آهک یا آهک شکفته می کند ,‌که بسته به خلوص سنگ آهک ۲۵/۱ تا ۵/۳ برابر حجم اولیه را به دست می آوردو موجب ترکیدن آجر می شود به این پدیده آلوئک آجر می گویند .

ترکیبات سولفاتی :

به مقدار کم بی ضرر است و درصورت افزایش , تولیدیون اسیدی می نمایند و به آجر و ملات آسیب می رسانند .

ترکیبات آهن دار :

نقش گداز آور دارند و رنگ محصول را به قرمز نزدیک می کنند .

نباتات و ریشه گیاهان :

ممکن است در گل آجر ریشه گیاهان وجود داشته باشند که در حرارت کوره می سوزاند وآجر پوک میشودو پس از تهیه ماده اولیه آن را الک و خوب آسیاب می کنند تا نرم ویکنواخت شود .(معمولا باانتخاب منبع خوب برای خاک رس این مشکل راتاحدی حل می کنند )

آماده سازی مواد اولیه

عملیات های مورد نیاز جهت آماده سازی مواد اولیه به نحوه ی پروسه ی تولید بستگی دارد.
برای تهیه خشت آجر رسی سه روش متفاوت وجود دارد که درهر روش میزان رطوبت خاک و نوع گل متفاوت است .

۱) گل خشک

که با اضافه نمودن آب به میزان حدود ۸ تا ۱۲ درصدوزن ماده اولیه تهیه میشود و باکمک پرس خشت شکل می گیرد . بسیاری از آجرهای صنعتی ووکلیه سفال های ساختمانی با روش گل خشک ساخته می شوند .

۲) گل سفت

که با اضافه نمودن آب به میزان حدود ۲۰ تا۲۵ درصد وزن ماده اولیه تهیه می شود و با روش ماشینی خشک می زنند . در این روش از ماشین های خشت زنی هیدرولیکی استفاده میکنند خشت U به صورت منشوری با قاعده مربع یا مستطیل شکل از دستگاه خارج می شود وسپس آن را به کمک دستگاه برش به قطعات مساوی تقسیم می کنند .

۳) گل خمیری

بااضافه نمودن آن به میزان تاحد ۶۰ درصد وزن به خاک تهیه می شودتا حالت خمیری پیداکنند وبتوان با دست به آن شکل داد . دراین روش گل را درون قالبهای چوبی می ریزند و بادست شکل می دهند و خشت می زنند .

خشک کردن

زمانی که قطعات ازماشین های شکل دهی خارج می شوند مقدار قابل توجهی رطوبت به همراه دارند . خشک کردن خشت خام قبل از پختن آن به علت جلوگیری از تغییر شکل زیاد وترک در سطح خشت می باشد وهمچنین از صرف هزینه سوخت بیشتر درکوره اصلی و امکان دوده گرفتن کوره به سبب رطوبت اولیه زیاد وسوخت ناقص جلوگیری می کند . درکارخانه به روش سنتی ۱ـ ۲ هفته ودرکارخانه به روش صنعتی ۳۶ ساعت .
خشک کردن موجب بروز انقباض می شود و این انقباض درحدی مجاز است که محصول نهایی دارای اندازه مناسب و دلخواه باشد .
جمع شدگی در خشت خشک شده حدودا ده درصد در هر بعد است . درجه حرارت کوره خشک کن درهر بعد است .درجه حرارت کوره خشک کن از ۴۰ تا ۲۰۰ درجه سانتیگراد و زمان خشک کردن از ۲۴ تا ۴۸ ساعت متغیر است که بستگی به نوع رس دارد . حرارت لازم معمولا به کمک گرمای تلف شده از کوره های اصلی فراهم میشود . درکلیه مراحل , حرارت ورطوبت کاملا تنظیم می گردند تا از انقباض سریع که موجب به وجود آوردن ترک های زیاد میشود , اجتناب گردد .
درمناطق گرم و خشک ازگرمای هوا به منظور خشک نمودن خشت استفاده می کنند دراین روش نحوه چیدن خشت ها ازاهمیت فراوان برخور دار است . به ترتیبی که جریان هوا یک جانبه نباشدچون باعث ایجادانحنا و تغییر شکل آجر در اثر خشک شدن یک جانبه می شود .
خشت خشکی که برای پختن آجر آماده شده است رطوبتی بین ۸ تا ۱۲ درصد به همراه دارد .

پخت آجر

گداختن یکی ازمهمترین قدم ها درساختن آجر می باشد .زمان موردنیاز باتوجه به نوع کوره ,‌ نوع رس و سایر متغیرها از ۴۰ تا ۱۵۰ ساعت تغییر می کند درحال حاضر کوره های تونلی و کوره های متناوب انواع جدیدی ازکوره ها میباشند که مورد استفاده قرارمی گیرند . درکوره تونلی آجرهای خشک شده که برروی واگون ها ی مخصوص چیده شده انداز داخل تونل گذر می کنند و از کانون حرارتی عبورمی نمایند واز سوی دیگرخارج می شوند .( آجر بعد از پخته شدن یک مر تبه از کوره خارج نمی شود چون ترک میخورد و طی زمان ۶ ساعت به صورت یکنواخت ازکوره خارج میشود )
درکوره های دیگر , حرارت به طور متناوب تغییر می کند دراین روش خشت ها ثابت وکانون حرارتی متغیر است . سوخت این کوره هاگاز طبیعی ,نفت یاز غال سنگ می باشد .
کنترل زمان پخت درکوره ازاهمیت فراوانی برخوردار است خشت خام فاقد مقاومتهای مکانیکی مورد نظر است وچنانچه آجر بیش از حد حرارت ببیند تغییر چنانچه آجر بیش از حد حرارت ببیندن تغییر شکل می دهدو قابل استفاده نمی باشد .
به منظور اجتناب ازبروز ترک حرارت تا دمای ۱۰۰ تا ۱۲۰ درجه سانتیگراد به کندی افزایش می یابد دراین دما آب آزاد خشتها تبخیر وخشک می شود . بعد ازخشک شدن خشت ها حرارت به سرعت ۵ تا ۷۰۰ الی ۸۰۰ درجه سانتی گراد افزایش می یابد و در این دما آب تبلور کائولن تبخیر ( دی هیدراته ) می شود وخشت ها نهایت تخلخل خود را پیدا می کنند دردمای ۸۰۰ تا ۸۵۰ درجه سانتیگراد مواد زود گداز همراه با رس گداخته میشوند واجزای دیرگداز را احاطه می نمایندوبعد طولی رس ها نقصان می یابد و خشت حرارت دیده به مصالح یکپارچه ای تبدیل میشود .
مصالح تشکیل شده از رس زودگذر دردرجه حرارت بین ۹۰۰ و ۱۱۰۰ درجه سانتیگراد کاملاگداخته می شوند و مصالح ساختار سنگی پیدا می کند این مصالح به خوبی در برابر نفود آب مقاوم است ومقاومت مکانیکی بالا, مقاومت دربرابر یخبندان و سایر کیفیات یک مصالح ارزشمند را پیدا می کند .
دربعضی ازروشهای نوین به منظور جلا یافتن سطح آجردرمرحله نهایی با تزریق گاز طبیعی سطح آجر می سوزد و تغییر رنگ می دهد و جلا پیدا می کند .
برای جلوگیری ازترک‌, آجر ها را به عنوان آهستگی سردمی نمایند و بعد از آن کنترل نهایی انجام می گیرد و در صورت نیاز به منظور یکنواختی ماشین کاری وسپس آجر های مرغوب بسته بندی ,‌انبار یا بارگیری میشوند .

انواع کوره های آجر پزی

پس از خشک شدن خشت , انرا درکوره میچینند بطوریکه که به همدیگر نچسبند , تا هوا ‌شعله وگا ز از لای آجرها بگذرند . کوره های آجرپزی سه نوع اند :
۱- کوره با آتش ثابت و آجر ثابت
۲- کوره با آتش رونده و آجر ثابت
۳- کوره با آجر روند وآتش ثابت

۱) کوره با آتش ثابت و آجر ثابت یا کوره تنوره ایی

این کوره کارش پیوسته نیست کوره تنوره کوتاه وگشادیست که خشت را درآن می پیچنند و تون آنرا می تابند ( آتش می کنند ) شعله , هوای داغل و دود ازلا به لای خشت های چیده شده درکوره بالا می روند و گرمای خود را به خشت ها پس می دهند وخشت ها می پزند .
کار کوره تنوره ایی پیوسته نیست و در آن گرمای زیاد ی هدر میرود زیرا پس از آنکه خشت پخته شد و آجرشد , سر کوره را باز می کنند ومی گذارند تا آجر درون کوره سردشود وگرمایش را به هوابدهد .
جنس آجر ی که درکوره تنوره یی پخته شود یک جور نیست . از پایین به بالاجوش , آجرجوش ,‌آجر سبز , آجر بهی , آجر سفید , آجر ابلق , آجر قرمز و آجر نیم پخته بدست می آید . اگربالای کوره های تنوره یی به شکل قارچ ساخته شده و سر کوره پوسیده شود , جوری که گاز کوره از بالای آن بیرون نرفته از سوراخ های نزدیک کف کوره به دو دکش یاهواکش مکیده شود گاز داغ ,‌گرمایش رابه خشت های چیده شده در کوره پس می دهدو با این کار ,‌گرمای گاز کوره هدر نمی رود و جنس آجرها هم همجور می شود .

۲) کوره با آتش رونده و آجر ثابت

کار این کوره پیوسته است و گرمای آن خیلی کم هدر می رود این کوره را نخست یک بنای اهل برلن به نام Friedrich Hoffmann ساخت که به نام او نامیده می شود . چون حلقه ایی ساخته میشد آنرا کوره حلقه ایی هوفمان نامیدند .
نخستین کوره ها به شکل دایره ساخته میشدند ,‌اکنون آنرا به شکل حلقه دراز یا اره ایی و مانند اینها می سازند در این کوره ازهدر رفتن گرما به اندازه زیاد جلوگیری می شود .

۳) کوره تونلی

در آن سفالهای ممتاز هم می پزند . کارش مانند تونل خشت خشک کنی ست از سر تونل واگونک با بار خشت به تونل می رودو از ته تونل آجرسرد شده بیرون می آید کانون آتش در دیوار درونی تونل جا دارد همین که واگونک با بار خشت به درون تونل رانده شد ,‌به کندی به سوی کانون آتش پیش می رود خشت کم کم گرم و نیم پز شده از برابر کانون آتش گذشته می پزد .
هنگامیکه واکونگ آجر پخته به سوی ته تونل می رود ,به آن هوای سرد می دمند تا گرمای آجر را بگیرد و آنرا سرد کند هوایی که از روی آجر گذشت و داغ می شود و هواکش پهلوی کانون آتش آنرامکیده و به کانون آتش می دمد . کارکوره تونلی پیوسته است و گرمای آن خیلی کم هدرمی رود اما ساختن تونل ریل گذاری , ارزش واگونک ها وجزاینها گرانست . جایی که برق ارزان باشد ,‌می شود کوره تونلی را برقی ساخت وکوره را با برق آتش کرد .
برای آنکه کوره تونلی دراز نشود , آنرا در دوتکه پهلوی هم می سازند دریک تکه خشت میسازند وروی واگونک می چینند وبه گرمخانه می برند تا درآنجا خشتهای روی واکونگ ها خشک ,‌گرم و داغ شوند , سپس واکونگ های بابار خشت داغ را به درون تکه دوم میرانند درتکه دوم که کوره درآن ساخته شده , خشت های داغ شده از برابر کانون آتش گذشته میپزند روی آجر داغ هوا می دمند و گرمای آنرامی گیرند . هوای داغ شده را به گرمخانه و به کانون آتش می دمند .

نتیجه گیری

در صنعت آجر حدود ۷۰۰۰ کارخانه فعال در ایران موجود است که میزان تولید اسمی سالیانه آنها بیش از ۵۰ میلیون تن می‌باشد. محصولات اکثر ‌این کارخانجات، شامل آجر سنتی، آجر ماشینی و بلوک تماما با فن‌آوری قدیمی ‌تولید می‌شوند که علاوه بر انرژی‌بری بسیار بالا در تولید (بیش از ۲ برابر انرژی‌بری تولید آجر با فن‌آوری جدید)، از بسیاری از مزایای نهفته در استفاده از آجرهای جدید بی‌بهره می‌باشند. سهم ۴۵ درصدی هزینه‌های انرژی در تولید آجر از دیدگاه اقتصاد ملی، خود بیانگر شدت انرژی مصرفی بسیار بالا در این صنعت و لزوم توجه به آن می‌باشد.
راهکارهای بهینه‌سازی مصرف انرژی
۱) راهکارهای کوتاه مدت و کم هزینه.
۲) راهکارهای بلندمدت و پرهزینه.
اجرای راهکارهای کوتاه‌مدت و کم‌هزینه در مقایسه با راهکارهای بلند‌مدت و پر‌هزینه از نظر اجرا، عملی‌تر و برای صاحبان واحدهای تولیدی نیز قابل قبول‌تر می‌باشد. با توجه به اینکه در کشور نزدیک به ۷۰۰۰ کوره آجرپزی وجود دارد, بهترین راهکارهای کم‌هزینه استفاده از مشعل‌های با راندمان بالا در کوره‌های هوفمن موجود و بازیافت حرارت از این کوره‌ها است.
راهکارهای کم هزینه و کوتاه مدت
۱) استفاده از سوخت‌پاش‌های راندمان بالا در کوره‌های هوفمن با حدود ۲۰ درصد صرفه‌جویی.
۲) بازیافت حرارت در کوره‌ها.
۳) آموزش پرسنل.
۴) استفاده از مشعل‌های با راندمان بالا.
۵) بازیافت حرارت از کوره‌های هوفمن جهت استفاده در قسمت خشک کن.
راهکارهای پرهزینه و بلند مدت
۱) جایگزینی ماشین‌آلات مدرن در خط تولید شامل تجهیزات، سنگ‌شکن، میکسر، اکسترودر.
۲) نصب خشک‌کن با راندمان بالاتر و کاهش ضایعات و مصرف انرژی کمتر.
۳) جایگزینی کوره تونلی بجای کوره هوفمن که دو تا سه برابر شدت مصرف انرژی را کاهش می‌دهد.
۴) استفاده از سیستم بسته‌بندی مدرن بمنظور کاهش ضایعات.

تگ ها: , , ,

مراحل ساخت آجر

۱) کندن و استخراج مواد خام
۲) آماده سازی مواد اولیه
۳) قالب گیری
۴) خشک کردن
۵) پخت آجر

کندن و استخراج مواد خام

ماده اولیه آجر را عمدتا خاک رس تشکیل می دهد همانگونه که می دانید , انواع مختلفی ازخاک رس وجود دارد , ولی بیشتر ازخاک رس آبرفتی برای تهیه استفاده می شود.
در مناطق مختلفی از ایران منابع مطلوب از مواد اولیه وجود دارد که کارگاه های تولید آجر چه به صورت سنتی یا مدرن در کنار این معادن احداث می گردد. البته برخی از کارگاه های تولیدی معدن مواد اولیه ندارند و مواد اولیه ی مورد نیاز خودرا از سایر معادن خریداری می کنند و در محل کارگاه دپو می کنند.
در زیر مواد مورد نیاز برای تولید آجر آورده شده است:

خاک رس آبرفتی :

همانطوری که از نامش پیداست در نزدیکی سطح زمین یافت می شود و بیشتر آجر های رسی باکمک آن تولید می شوند . میزان خاک رس در گل آجر بسیار اهمیت دارد . خاک رس زیاد گل آجر را توپر می کند ولی موجب ترک خوردن خشت در هنگام خشک شدن می شود .

ماسه :

که از تاثیر عمل فرسایش هوازدگی بر سنگ های سیلیسی حاصل می شود درحقیقت استخوان بندی آجر می باشد . در صورت افزایش مقدارآن آجر ترد وپوک می شود وضمنا دانه های درشت ماسه درگل آجر درهنگام پختن منبسط وموجب ایجاد ترک های ریز درآجر میشوند .

آهک :

درخاک رس و گل آهک وجود دارد , درصورتیکه به صورت دانه ریز , یکنواخت وهمگن باشد وموجب روشن شدن رنگ آجر می شود وافزایش مقدارآن نقش گدازآوردارد.وجوددانه ها ی درشت آهک درگل آجر پس از پختن آهک زنده تولید میکند . آهک زنده درهنگام استفاده از آجر ,‌آب ملات رابه خود می کشد وتولید هیدرواکسید آهک یا آهک شکفته می کند ,‌که بسته به خلوص سنگ آهک ۲۵/۱ تا ۵/۳ برابر حجم اولیه را به دست می آوردو موجب ترکیدن آجر می شود به این پدیده آلوئک آجر می گویند .

ترکیبات سولفاتی :

به مقدار کم بی ضرر است و درصورت افزایش , تولیدیون اسیدی می نمایند و به آجر و ملات آسیب می رسانند .

ترکیبات آهن دار :

نقش گداز آور دارند و رنگ محصول را به قرمز نزدیک می کنند .

نباتات و ریشه گیاهان :

ممکن است در گل آجر ریشه گیاهان وجود داشته باشند که در حرارت کوره می سوزاند وآجر پوک میشودو پس از تهیه ماده اولیه آن را الک و خوب آسیاب می کنند تا نرم ویکنواخت شود .(معمولا باانتخاب منبع خوب برای خاک رس این مشکل راتاحدی حل می کنند )

آماده سازی مواد اولیه

عملیات های مورد نیاز جهت آماده سازی مواد اولیه به نحوه ی پروسه ی تولید بستگی دارد.
برای تهیه خشت آجر رسی سه روش متفاوت وجود دارد که درهر روش میزان رطوبت خاک و نوع گل متفاوت است .

۱) گل خشک

که با اضافه نمودن آب به میزان حدود ۸ تا ۱۲ درصدوزن ماده اولیه تهیه میشود و باکمک پرس خشت شکل می گیرد . بسیاری از آجرهای صنعتی ووکلیه سفال های ساختمانی با روش گل خشک ساخته می شوند .

۲) گل سفت

که با اضافه نمودن آب به میزان حدود ۲۰ تا۲۵ درصد وزن ماده اولیه تهیه می شود و با روش ماشینی خشک می زنند . در این روش از ماشین های خشت زنی هیدرولیکی استفاده میکنند خشت U به صورت منشوری با قاعده مربع یا مستطیل شکل از دستگاه خارج می شود وسپس آن را به کمک دستگاه برش به قطعات مساوی تقسیم می کنند .

۳) گل خمیری

بااضافه نمودن آن به میزان تاحد ۶۰ درصد وزن به خاک تهیه می شودتا حالت خمیری پیداکنند وبتوان با دست به آن شکل داد . دراین روش گل را درون قالبهای چوبی می ریزند و بادست شکل می دهند و خشت می زنند .

خشک کردن

زمانی که قطعات ازماشین های شکل دهی خارج می شوند مقدار قابل توجهی رطوبت به همراه دارند . خشک کردن خشت خام قبل از پختن آن به علت جلوگیری از تغییر شکل زیاد وترک در سطح خشت می باشد وهمچنین از صرف هزینه سوخت بیشتر درکوره اصلی و امکان دوده گرفتن کوره به سبب رطوبت اولیه زیاد وسوخت ناقص جلوگیری می کند . درکارخانه به روش سنتی ۱ـ ۲ هفته ودرکارخانه به روش صنعتی ۳۶ ساعت .
خشک کردن موجب بروز انقباض می شود و این انقباض درحدی مجاز است که محصول نهایی دارای اندازه مناسب و دلخواه باشد .
جمع شدگی در خشت خشک شده حدودا ده درصد در هر بعد است . درجه حرارت کوره خشک کن درهر بعد است .درجه حرارت کوره خشک کن از ۴۰ تا ۲۰۰ درجه سانتیگراد و زمان خشک کردن از ۲۴ تا ۴۸ ساعت متغیر است که بستگی به نوع رس دارد . حرارت لازم معمولا به کمک گرمای تلف شده از کوره های اصلی فراهم میشود . درکلیه مراحل , حرارت ورطوبت کاملا تنظیم می گردند تا از انقباض سریع که موجب به وجود آوردن ترک های زیاد میشود , اجتناب گردد .
درمناطق گرم و خشک ازگرمای هوا به منظور خشک نمودن خشت استفاده می کنند دراین روش نحوه چیدن خشت ها ازاهمیت فراوان برخور دار است . به ترتیبی که جریان هوا یک جانبه نباشدچون باعث ایجادانحنا و تغییر شکل آجر در اثر خشک شدن یک جانبه می شود .
خشت خشکی که برای پختن آجر آماده شده است رطوبتی بین ۸ تا ۱۲ درصد به همراه دارد .

پخت آجر

گداختن یکی ازمهمترین قدم ها درساختن آجر می باشد .زمان موردنیاز باتوجه به نوع کوره ,‌ نوع رس و سایر متغیرها از ۴۰ تا ۱۵۰ ساعت تغییر می کند درحال حاضر کوره های تونلی و کوره های متناوب انواع جدیدی ازکوره ها میباشند که مورد استفاده قرارمی گیرند . درکوره تونلی آجرهای خشک شده که برروی واگون ها ی مخصوص چیده شده انداز داخل تونل گذر می کنند و از کانون حرارتی عبورمی نمایند واز سوی دیگرخارج می شوند .( آجر بعد از پخته شدن یک مر تبه از کوره خارج نمی شود چون ترک میخورد و طی زمان ۶ ساعت به صورت یکنواخت ازکوره خارج میشود )
درکوره های دیگر , حرارت به طور متناوب تغییر می کند دراین روش خشت ها ثابت وکانون حرارتی متغیر است . سوخت این کوره هاگاز طبیعی ,نفت یاز غال سنگ می باشد .
کنترل زمان پخت درکوره ازاهمیت فراوانی برخوردار است خشت خام فاقد مقاومتهای مکانیکی مورد نظر است وچنانچه آجر بیش از حد حرارت ببیند تغییر چنانچه آجر بیش از حد حرارت ببیندن تغییر شکل می دهدو قابل استفاده نمی باشد .
به منظور اجتناب ازبروز ترک حرارت تا دمای ۱۰۰ تا ۱۲۰ درجه سانتیگراد به کندی افزایش می یابد دراین دما آب آزاد خشتها تبخیر وخشک می شود . بعد ازخشک شدن خشت ها حرارت به سرعت ۵ تا ۷۰۰ الی ۸۰۰ درجه سانتی گراد افزایش می یابد و در این دما آب تبلور کائولن تبخیر ( دی هیدراته ) می شود وخشت ها نهایت تخلخل خود را پیدا می کنند دردمای ۸۰۰ تا ۸۵۰ درجه سانتیگراد مواد زود گداز همراه با رس گداخته میشوند واجزای دیرگداز را احاطه می نمایندوبعد طولی رس ها نقصان می یابد و خشت حرارت دیده به مصالح یکپارچه ای تبدیل میشود .
مصالح تشکیل شده از رس زودگذر دردرجه حرارت بین ۹۰۰ و ۱۱۰۰ درجه سانتیگراد کاملاگداخته می شوند و مصالح ساختار سنگی پیدا می کند این مصالح به خوبی در برابر نفود آب مقاوم است ومقاومت مکانیکی بالا, مقاومت دربرابر یخبندان و سایر کیفیات یک مصالح ارزشمند را پیدا می کند .
دربعضی ازروشهای نوین به منظور جلا یافتن سطح آجردرمرحله نهایی با تزریق گاز طبیعی سطح آجر می سوزد و تغییر رنگ می دهد و جلا پیدا می کند .
برای جلوگیری ازترک‌, آجر ها را به عنوان آهستگی سردمی نمایند و بعد از آن کنترل نهایی انجام می گیرد و در صورت نیاز به منظور یکنواختی ماشین کاری وسپس آجر های مرغوب بسته بندی ,‌انبار یا بارگیری میشوند .

انواع کوره های آجر پزی

پس از خشک شدن خشت , انرا درکوره میچینند بطوریکه که به همدیگر نچسبند , تا هوا ‌شعله وگا ز از لای آجرها بگذرند . کوره های آجرپزی سه نوع اند :
۱- کوره با آتش ثابت و آجر ثابت
۲- کوره با آتش رونده و آجر ثابت
۳- کوره با آجر روند وآتش ثابت

۱) کوره با آتش ثابت و آجر ثابت یا کوره تنوره ایی

این کوره کارش پیوسته نیست کوره تنوره کوتاه وگشادیست که خشت را درآن می پیچنند و تون آنرا می تابند ( آتش می کنند ) شعله , هوای داغل و دود ازلا به لای خشت های چیده شده درکوره بالا می روند و گرمای خود را به خشت ها پس می دهند وخشت ها می پزند .
کار کوره تنوره ایی پیوسته نیست و در آن گرمای زیاد ی هدر میرود زیرا پس از آنکه خشت پخته شد و آجرشد , سر کوره را باز می کنند ومی گذارند تا آجر درون کوره سردشود وگرمایش را به هوابدهد .
جنس آجر ی که درکوره تنوره یی پخته شود یک جور نیست . از پایین به بالاجوش , آجرجوش ,‌آجر سبز , آجر بهی , آجر سفید , آجر ابلق , آجر قرمز و آجر نیم پخته بدست می آید . اگربالای کوره های تنوره یی به شکل قارچ ساخته شده و سر کوره پوسیده شود , جوری که گاز کوره از بالای آن بیرون نرفته از سوراخ های نزدیک کف کوره به دو دکش یاهواکش مکیده شود گاز داغ ,‌گرمایش رابه خشت های چیده شده در کوره پس می دهدو با این کار ,‌گرمای گاز کوره هدر نمی رود و جنس آجرها هم همجور می شود .

۲) کوره با آتش رونده و آجر ثابت

کار این کوره پیوسته است و گرمای آن خیلی کم هدر می رود این کوره را نخست یک بنای اهل برلن به نام Friedrich Hoffmann ساخت که به نام او نامیده می شود . چون حلقه ایی ساخته میشد آنرا کوره حلقه ایی هوفمان نامیدند .
نخستین کوره ها به شکل دایره ساخته میشدند ,‌اکنون آنرا به شکل حلقه دراز یا اره ایی و مانند اینها می سازند در این کوره ازهدر رفتن گرما به اندازه زیاد جلوگیری می شود .

۳) کوره تونلی

در آن سفالهای ممتاز هم می پزند . کارش مانند تونل خشت خشک کنی ست از سر تونل واگونک با بار خشت به تونل می رودو از ته تونل آجرسرد شده بیرون می آید کانون آتش در دیوار درونی تونل جا دارد همین که واگونک با بار خشت به درون تونل رانده شد ,‌به کندی به سوی کانون آتش پیش می رود خشت کم کم گرم و نیم پز شده از برابر کانون آتش گذشته می پزد .
هنگامیکه واکونگ آجر پخته به سوی ته تونل می رود ,به آن هوای سرد می دمند تا گرمای آجر را بگیرد و آنرا سرد کند هوایی که از روی آجر گذشت و داغ می شود و هواکش پهلوی کانون آتش آنرامکیده و به کانون آتش می دمد . کارکوره تونلی پیوسته است و گرمای آن خیلی کم هدرمی رود اما ساختن تونل ریل گذاری , ارزش واگونک ها وجزاینها گرانست . جایی که برق ارزان باشد ,‌می شود کوره تونلی را برقی ساخت وکوره را با برق آتش کرد .
برای آنکه کوره تونلی دراز نشود , آنرا در دوتکه پهلوی هم می سازند دریک تکه خشت میسازند وروی واگونک می چینند وبه گرمخانه می برند تا درآنجا خشتهای روی واکونگ ها خشک ,‌گرم و داغ شوند , سپس واکونگ های بابار خشت داغ را به درون تکه دوم میرانند درتکه دوم که کوره درآن ساخته شده , خشت های داغ شده از برابر کانون آتش گذشته میپزند روی آجر داغ هوا می دمند و گرمای آنرامی گیرند . هوای داغ شده را به گرمخانه و به کانون آتش می دمند .

نتیجه گیری

در صنعت آجر حدود ۷۰۰۰ کارخانه فعال در ایران موجود است که میزان تولید اسمی سالیانه آنها بیش از ۵۰ میلیون تن می‌باشد. محصولات اکثر ‌این کارخانجات، شامل آجر سنتی، آجر ماشینی و بلوک تماما با فن‌آوری قدیمی ‌تولید می‌شوند که علاوه بر انرژی‌بری بسیار بالا در تولید (بیش از ۲ برابر انرژی‌بری تولید آجر با فن‌آوری جدید)، از بسیاری از مزایای نهفته در استفاده از آجرهای جدید بی‌بهره می‌باشند. سهم ۴۵ درصدی هزینه‌های انرژی در تولید آجر از دیدگاه اقتصاد ملی، خود بیانگر شدت انرژی مصرفی بسیار بالا در این صنعت و لزوم توجه به آن می‌باشد.
راهکارهای بهینه‌سازی مصرف انرژی
۱) راهکارهای کوتاه مدت و کم هزینه.
۲) راهکارهای بلندمدت و پرهزینه.
اجرای راهکارهای کوتاه‌مدت و کم‌هزینه در مقایسه با راهکارهای بلند‌مدت و پر‌هزینه از نظر اجرا، عملی‌تر و برای صاحبان واحدهای تولیدی نیز قابل قبول‌تر می‌باشد. با توجه به اینکه در کشور نزدیک به ۷۰۰۰ کوره آجرپزی وجود دارد, بهترین راهکارهای کم‌هزینه استفاده از مشعل‌های با راندمان بالا در کوره‌های هوفمن موجود و بازیافت حرارت از این کوره‌ها است.
راهکارهای کم هزینه و کوتاه مدت
۱) استفاده از سوخت‌پاش‌های راندمان بالا در کوره‌های هوفمن با حدود ۲۰ درصد صرفه‌جویی.
۲) بازیافت حرارت در کوره‌ها.
۳) آموزش پرسنل.
۴) استفاده از مشعل‌های با راندمان بالا.
۵) بازیافت حرارت از کوره‌های هوفمن جهت استفاده در قسمت خشک کن.
راهکارهای پرهزینه و بلند مدت
۱) جایگزینی ماشین‌آلات مدرن در خط تولید شامل تجهیزات، سنگ‌شکن، میکسر، اکسترودر.
۲) نصب خشک‌کن با راندمان بالاتر و کاهش ضایعات و مصرف انرژی کمتر.
۳) جایگزینی کوره تونلی بجای کوره هوفمن که دو تا سه برابر شدت مصرف انرژی را کاهش می‌دهد.
۴) استفاده از سیستم بسته‌بندی مدرن بمنظور کاهش ضایعات.

تگ ها: , , ,


«آجر» آجرها بعنوان واحدهاي ساختماني منظور شده ، به دو دسته كلي تقسيم مي‌شوند:  1ـ آجرهاي رسي  2ـ آجرهاي ماسه آهكي‌ (توضيحات كامل آن در بحث آهك تحت عنوان سخت شدن هيدروسيليكاتي ارائه شده است.) قسمت اعظم آجرهاي مورد مصرف، از نوع آجرهاي رسي هستند. ايرانيان قديم آجر را بخوبي مي‌شناختند و نمونه‌هايي  از آجركاريهاي بسيار جالب از زمان قديم باقي مانده است كه همگي گواه تبحر ايرانيان در توليد و بكارگيري آجر مي‌باشد. اوج صنعت آجر ايران، در زمان ساسانيان بوده است.  در اينجا بحثي مطرح مي‌شود و آن عبارت است از مقايسه مصالح ساختماني قديم و جديد. قطعاً مصالح ساختماني جديد و از جمله آجرهاي امروزي ، بسيار بهترا از انواع قديمي آن است. بقا و پا بر جا بودن عمارتهاي قديمي به اين معني نيست كه ما توان ساخت چنين آجرهايي را نداريم. بلكه ما قادر به ساخت انواع بهتري هستيم. ولي نكته قابل توجه اينست كه در گذشته ، اولاً تعداد ساختمانهاي در دست احداث كم بود و تعداد آجر مورد نياز ، اندك. ثانياً نيروي كار، براحتي و با قيمتي بسيار نازل يافت مي‌شد. در حاليكه امروزه صحبت از هزاران واحد مسكوني و نيروي كار گرانقيمت است. چاره كار، تعويض نيروي انساني با نيروي ماشين است. جايگزيني نيروي ماشيني هم مستلزم آشنايي با تكنولوژي ماشين و بدست آوردن فرهنگ ماشيني است . (كه البته در كشور ما، ضعف عمده در قسمت دوم است.) خاك ، مهمترين عنصر ساخت آجر در توليد آجر ، خشت خشك شده راحرارت مي‌دهند و آجر بدست مي‌آورند. خشت را از قالب زدن گل بدست مي‌آورند. گل ، مخلوط يكنواخت آب و خاك است. خاك ، جسم جامد همراه با آب و هواست. خاك رس، ماسه، سنگ آهك ، سولفاتها، فلدسپات، تركيبات آهن، رستنيها و … قسمت جامد خاك را تشكيل مي‌دهند.   قسمت جامد خاك خاك رس: خاك رس از پوشيدن فلدسپات و ميكا در سنگهاي آذرين مثل گرانيت بدست مي‌آيد. عامل پوسيدن ، آب باران است كه داراي اسيد كربنيك مي‌باشد. نوع خالص خاك رس ،ًكائولنً نام دارد:  و همان خاكي است كه در صنعت ساخت چيني از آن بهره مي‌گيرند. كائولن دانه‌هايي پولكي و ورقه ورقه دارد. اين پولكها از دو ميكرون هم كوچكترند. خاك رس خالص سفيد رنگ است و ناخلصيها به آن رنگهاي مختلفي مي‌دهند:  FeO آنرا كبود رنگ مي‌كند.    آنرا سرخ رنگ مي‌كند.  آنرا زرد رنگ مي‌ كند. ماسه :اگر با خاك رس خالص آجر درست شود، پس از خشك شدن ترك مي‌‌خورد و ثبات حجمي ندارد. براي رفع اين عيب ، به خاك رس ذرات ماسه مي‌افزايند . اين ذرات بصورت استخوان بندي عمل مي كند و جمع شدگي را كنترل مي‌ نمايد. جنس ماسه مي تواند سيليسي يا آهكي باشد. اما  ذرات درشت ماسه ، چه آهكي و چه سيليسي ، ايجاد مشكل مي‌كند. ذرات درشت سيليس در گل ، در هنگام حرارت دادن، با كسب حرارت منبسط مي‌شود؛ در حاليكه خشت آجر در حال خشك شدن يا پخته شدن و جمع شدن است. در نتيجه آجر ترك مي‌خورد. دانه‌هاي درشت آهك هم در اثر حرارت پخته شده ، تبديل به آهك مي‌شود كه با جذب آب منبسط شده، تكه‌اي از آجر را بيرون مي‌اندازد. به اين پديده اصطلاحاً ً آلوئك ً گويند. سنگ آهك: يكي از ديگر از موادي است كه مي‌تواند همراه خاك باشد. مقدار اندك آن ، باعث سفيد شدن آجر است؛ در حاليكه ميزان بيشتري از آن، سبب  پايين آمدن نقطه ذوب و توليد آجر جوش مي‌شود .( آجر جوش ، آجري است كه در كوره ذوب شده و شكل هندسي خود را از دست داده است.) درصد آهك در خاك آجر ، نبايد بيش از 30% باشد. سولفاتها :سولفاتها بصورت سولفات عنصرهاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم در خاك وجود دارند و باعث مي‌شوند كه بعدها روي آجر ً سفيدك سولفاتي ً ظاهر شود. فلدسپات: در فرايندهاي تولدي آجر ، فلدسپات در نقش گدازآور عمل كرده، سبب پايين آمدن درجه حرارت حالت خميري آجر مي‌شود . در بسياري از سراميكها، از خاك با فلدسپات زياد استفاده مي‌كنند. تركيبات آهن: اكسيدهاي آهن نيز گدازآورند. اگر  در خاك به 5% وزنش برسد، آن خاك سرخ رنگ مي‌شود. از خاكهاي با اكسيد آهن بالا براي ساخت قطعات سفالي ـ كه آب را از خود عبور نمي‌دهند ـ استفاده مي‌شود. در برخي كشورهاي خارجي، از اين خاكها در صنعت سفال، جهت ساخت لوله‌هاي فاضلاب بهره مي‌گيرند؛ در حاليكه در ايران، براي اين مصرف از لوله‌هاي چدني يا پوليكا استفاده مي‌شود . كاربرد عمده سفال در كشورمان، در قسمتهاي شمالي و براي پوشش سقف است. در آجرهاي نسوز، مقدار آهن خاك بايد بسيار كم بوده ، از 1% وزن خاك تجاوز نكند. رستنيها : از ديگر مواد تشكيل دهنده خاك ، بقايايي گياهان است كه اگر همراه خاك باشند، در كوره مي‌سوزند و جايشان خالي مي‌شود . از اين پديده استفاده كرده، به خاك آجر ، مواد آلي مي‌زنند تا پس از سوختن در كوره و خالي شدن جايشان، آجر سبك بدست آيد. اين آجرها ، كاربرد عايقي دارد. آب آب به دو صورت در خاك وجود دارد: آب آزاد و آب جذب شده (كه سبب مرطوب بودن خاك است.) آب جذب شده را تنها با استفاده از حرارت مي‌توان آزاد كرد. براي مخلوط آب و خاك، طبقه بنديي بدين شرح وجود دارد: يك مهندس سوئدي بنام Atterberg. مخلوط آب و خاك را به پنج دسته تقسيم كرده است: آبكي ، شل ، خميري، سفت و خشك. گلي كه براي توليد آجر استفاده مي شود، بايد حالت خميري داشته باشد. براي پي بردن به حالت خميري گل در آزمايشگاه ، از دستگاهي بنام ً Cassagrandً يا ً Atterbergً استفاده مي‌كنند. اما در كارگاههاي ساختماني ، بدين منظور با خمير مورد نظر ، فتيله‌اي نازك بقطر mm3 مي‌سازند. اگر آن فتيله ترك نخورد و گل آن هم به دست نچسبد ، خمير آزمايش شده مطلوب مي‌باشد. توليد آجر در توليد آجر ، دو شيوه مرسوم است. سنتي و ماشيني. البته بسياري از كارخانه‌هاي كنوني از روش مابين اين دو روش استفاده مي‌كنند. روش سنتي اولين قدم در تهيه آجر، تهيه خاك مناسب است. در روش سنتي، انتخاب خاك جنبه علمي نداشت. بلكه بصورت تجربي بود . بدين معني كه استاد آجر ساز ، خاك را مي‌ديد و با لمس كردن و بوئيدن و … تشخيص مي‌داد كه آيا خاك مورد نظر ، براي ساخت آجر مناسب بود يا خير. پس از انتخاب خاك مناسب ، خاك را به مكاني بنام ً آبْ خوره ً مي‌بردند تا در آنجا با آب مخلوط شود. پس از گذشت چند روز ، اين گل را ًورزً مي‌دادند تا خاك بخوبي با آب مخلوط شود. عمل ورز دادن گل ، توسط كارگران و با پا انجام مي‌گرفت. براي اينكه كارگران در حين ورز دادن گل، دانه‌هاي درشت را از خمير اصلي جدا كنند، صاحب كار مقداري سكه با خاك مخلوط مي‌كرد تا كارگران به اميد يافتن سكه ، دانه‌هاي درشت را نيز جدا نمايند. پس از چند روز ورز دادن ، نوبت به قالب‌گيري مي‌رسيد. قالب‌گيري نيز توسط دست انجام مي‌گرفت. قالبها، از جنس چوب و بصورت چند خانه بود كه گل را با دست در آنها مي‌فشردند و سطح آنرا صاف مي‌كردند. طبيعي بود كه هر چه قالب‌زن بيشتر سطح گل را مي‌فشرد، كيفيت آجر بهتر بود. اما از آنجا كه كارگران بدنبال توليد بيشتر و سريعتر بودند و نه كيفيت خوب، از درست فشردن گل در قالب ، خودداري مي‌كردند و اين امر سبب افت كيفيت در آجر شد. جهت حل اين مشكل، پس از انقلاب، پرسهاي پدالي ساخته شد . اين نوع پرسها وسيله‌اي بود جهت درست فشرده شدن قالبها و البته هم اكنون نيز در بعضي مناطق از اين پرسها استفاده مي‌شود. در ادامه نوبت به خشك كردن خشتها مي‌رسيد. در روش سنتي ، جهت خشك كردن خشتها از آفتاب استفاده مي‌كردند. اگر در طول مدت خشك شدن، خشت را تنها از يك طرف در برابر تابش خورشيد قرار مي‌دادند، يك طرف آن زودتر از طرف ديگر خشك مي‌شد و در نتيجه سطح آجر خميده مي‌شد. جهت رفع اين مشكل، پس از مدتي كه خشت باصطلاح خودش را گرفت، جهت قرار دادن آن در آفتاب را عوض مي‌كردند. نكته جالب در خشك كردن خشتها آن بود كه از آنجا كه امكان خشك كردن خشتها در زمستان وجود نداشت ، در فصل گرما تعداد زيادي خشت را خشك مي‌كردند و محصول را بعنوان كلينكر آجر ، زير پوششي از كاه گل نگهداري مي‌كردند و در زمستان ، از آنها جهت توليد آجر بهره مي‌گرفتند. مرحله بعدي ، پختن آجر بود كه در آن ، از كوره ‌هاي سنتي استفاده مي‌شد. كوره سنتي چاهي بود كه در مبحث گچ نيز بدان اشاره شد. همانطور كه در قبل ذكر شد، در اين كوره‌ها خشتها را بگونه‌اي مي‌چيدند كه جريان هوا از بين آنها عبور كند و از زير به خشتها حرارت مي‌دادند. در قديم جهت سوخت ، از چوب و مدفوع استفاده مي‌شد و در نتيجه حرارت آرام آرام بالا مي‌رفت و رسيدن حرارت به قسمتهاي بالايي كوره بسيار آهسته صورت مي‌گرفت. به همين جهت همه لايه‌ها تقريباً بطور يكسان حرارت كسب مي‌كردند. ليكن بعدها كه سوختهاي نفتي بكار گرفته شد ، جهت تسريع در امر توليد، درجه حرارت پايين را زياد مي‌كردند. طبيعتاً حرارت بصورت يكنواخت به خشتها نمي‌رسيد و در لايه‌هاي مختلف، آجرهايي با خواص متفاوت توليد مي‌شد. همانطور كه گفتيم ، آجرهاي اين نوع از كوره‌ها ، از نظر خواص و كيفيت متفاوتند. از آنجا كه خشتهاي زيرين بيش از حد نياز حرارت مي‌بينند، ذوب مي‌شوند و توليد آجر جوش مي‌كنند. يعني پس از ذوب شدن با يكديگر مخلوط مي‌شوند و بصورت سنگي محكم بدون شكل هندسي خاص در مي‌آيند. اين آجرها شايد فقط بدرد پي ريزي بخورد. لايه بعدي آجرها ، سبز رنگ است كه از نظر مقاومت و خواص . بهترين آجرهاي كوره ‌اند و داراي شكل هندسي دقيقي مي‌باشند . لايه‌ بعدي، آجرهاي بهي رنگ  (مايل به زرد) است . لايه‌هاي بعدي بترتيب عبارتند از : آجرهاي سفيد رنگ، آجرهاي ابلغ (داراي لكه‌هاي قرمز و سفيد) ، آجرهاي قرمز و آخرين لايه ،‌آجرهاي نپخته. بعلت نحوه برداشت از اين كوره‌ها، آجرهاي رسيده به كارگاه ، از همه نوع هستند . امتياز اين كوره‌ها ساده بودن و هزينه كم ساخت است؛ در حاليكه اتلاف انرژي ، كيفيت متفاوت محصول و توليد كم ، از عمده‌‌ترين مشكلات اين قبيل كوره‌هاست.(اتلاف انرژي در اين كوره‌ها بدليل  گرم و سرد شدن پياپي در هر بار بارگيري و تخليه است.) روش ماشيني در روش ماشيني، خاك بسيار مهم است و انتخاب خاك مناسب، اهميتي بسزايي دارد. خاكهاي مختلف را آزمايش مي‌كنند تا به خاك مناسب دست يابند. البته در انتخاب معدن، علاوه بر كيفيت ، به كميت خاك نيز توجه ويژه مي‌كنند. معدن بايد بگونه‌اي باشد كه حداقل 50 سال كارخانه را تغذيه نمايد. انتخاب نمونه خاك براي آزمايش كم و كيفي ، با گمانه زدن است. خاك با ماشينهاي مخصوص استخراج شده، پس از ورود به كارخانه ، به قسمت آسياب مي‌رود. اين آسياب از دو چرخ بزرگ و سنگين تشكليل شده كه خاكها در اثر وزن چرخهاي دوران كننده، آسياب مي‌شوند. در زير اين چرخها ، شبكه مشبكي است كه خاك آسياب شده از لابلاي آن عبور مي‌كند. مرحله بعدي ، مخلوط كن است. اين مخلوط كن، همانند مخلوط كنهاي نانواييها ، داراي يك محور مركزي با تعدادي بازو در اطراف مي باشد. در اين مرحله ، مقداري نيز آب اضافه مي‌كنند و خاك مخلوط شده با آب ، بسمت ً آسياب والسً مي‌رود تا بطور كامل ورز داده شود . آسياب والس از دو گردونه فلزي كنار هم تشكليل شده كه گل مورد نظر با عبور از بين آنها، تحت فشار غلتكها كاملاً ورز داده مي‌شود و دانه‌هاي درشت آن از بين مي‌رود . خمير خروجي از آسياب والس آماده قالب زني است. ؟ در اين مرحله، خمير وارد دستگاهي بنام بيرون ران يا Extruder مي‌شود. در قسمت مركزي اين دستگاه ، يك عضو حلزوني شكل (مشابه حلزوني چرخ گوشت) وجود دارد كه خمير وارد شده به دستگاه را به جلو هدايت مي‌كند. از آنجائيكه ممكن است خمير هنوز مقداري حباب هوا داشته باشد، در مسير حركت خمير داخل Extruder ، مناطق خلأ مجهز به صافي جلوگير از نفوذ خمير ، تعبيه شده است. اين مناطق حبابهاي هوا را جذب مي‌كنند و خميرهاي نهايي فاقد تخلخل مي‌باشد. در قسمت خروجي دستگاه بيرون ران، مي‌توان قالبهاي مختلف با اشكال متفاوت را قرار داد و خمير آماده را به صورتهاي مورد نياز قالب زد. البته توجه به اين نكته ضروري است كه اگر با چنين خميري خشت زده شود، آجر نهايي بسيار سنگين خواهد بود . در نتيجه قالبها را بگونه‌اي مي‌سازند كه خشت حاصل، سوراخدار باشد . بدين منظور در قالب ميله‌هايي نصب مي‌كنند كه بنام ًگُل قالب ً معرفند. گُل قالب بايد آلياژ مخصوصي داشته باشد و در برابر سايش مقاوم باشد. ؟     تونلي: تونل ، سالن درازي است كه داخل آن ريل‌گذاري شده. واگنهاي حامل خشت، از يك طرف تونل داخل مي‌شوند و در دمايي نچندان بالا(حدود 60 تا 70 درجه) حرارت مي‌بينند. همچنين حركت واگنها در داخل تونل، بسيار آهسته است. تمام شرايط بگونه‌اي با يكديگر جمع شده‌اند كه همانند آنچه پيشتر ذكر شد، خشتها بتدريج خشك شوند. تذكر اين نكته نيز مفيد است كه چون سرعت حركت واگنها در داخل خشك كن بسيار سريعتر از حركت آنها در كوره است، ظرفيت كوره تقريباً دو برابر ظرفيت خشك‌كن مي‌باشد. مرحله بعدي در توليد آجر ، پختن خشتهاي خشك شده است. كوره‌ها انواع مختلفي دارند كه دو نوع عمده آنها عبارتند از:  1ـ كوره هوفمن  2ـ كوره تونلي كوره هوفمن كوره هوفمن، دالاني است شبيه به شكل مقابل كه در مركز آن يك دودكش تعبيه شده است. بعلت كثيف بودن سوختها در گذشته ، دودكشها را بسيار بلند مي‌ساختند. اما امروزه كه از سوختهاي تميز نفتي و بعضاً گاز طبيعي استفاده مي‌كنند، ديگر نيازي به مرتفع ساختن دودكشها نيست. ؟ اين دالانها به اتاقكهاي كوچكتري تقسيم مي‌شوند كه به هر كدام از آنها ً قمير ً گويند. در هر قمير ، خشتهاي خشك شده را از پايين به بالا مي‌چينند و در قمير را نيز با آجر يا همان خشتها و با پوشش كاه‌گل مي‌بندند. بالاي هر قمير ، تعدادي  سوراخ است. اين سوراخها در واقع محل ورود حرارت به داخل قمير است. بدين صورت كه مشعلي مخصوص را روي اين سوراخها بگونه‌اي قرار مي‌دهند كه شعله آن بطرف داخل قمير زبانه كشد. پايين هر قمير به دودكش راه دارد. دود و هواي گرم ايجاد شده ، از طريق اين راه ارتباطي وارد دود كش شده، به بيرون هدايت مي‌شود. مشعل بنوبت روي قميرها حركت مي‌كند. هر گاه خشتهاي هر قمير باندازه كافي حرارت ديد، مشعل روي قمير بعدي قرار مي‌گيرد. در هر كوره ، روش كار چنين است كه همواره تعدادي قمير در حال بارگيري ، تعدادي در حال گرم شدن و مابقي در حال تخليه‌اند . (تعداد قميرهاي هر كوره مي‌تواند تا حدود 30 قمير نيز باشد.) لازم به ذكر است كه اين كوره‌ها بازدهي خوبي دارند. ؟ كوره تونلي جديدترين كوره‌هاي پخت آجر، كوره‌هاي تونلي است . در داخل اين تونلها نيز ريل‌گذاري  شده است. واگنهاي خارج شده از خشك كن وارد اين تونلها مي‌شوند. نحوه حرارت ديدن خشتها، درمناطق مختلف اين كوره متفاوت است: در قسمت اوليه كوره ، واگنها به آهستگي حركت مي‌كنند تا باقيمانده آب خشتها در دمايي حدود  تبخير شود. در ادامه، مشعلهايي در كنار يا بالاي مسير حركت واگنها نصب شده است كه واگنها با سرعتي بيشتر ، از مقابل آنها عبور مي‌كنند. اين روند افزايش سرعت حركت تا رسيدن به مشعل اصلي ادامه دارد. محل مشعل اصلي، گرمترين جاي كوره است و در حقيقت همان مكاني است كه در آن ، حالت ً چسبندگي سراميكي ً اتفاق مي‌افتد. چسبندگي سراميكي چيست؟ ـ در آجر ، مقداري خلل و فرج وجود دارد. در كنار مشعل اصلي كه دما در حدود 1200 تا 1300 درجه است، برخي مواد دروني آجر (مواد گدازآوري كه در ابتدا ذكر شد) ذوب شده، وارد خلل و فرجها مي‌شوند و سبب چسبيدن ساير مواد تشكيل دهنده آجر به يكديگر مي‌گردند. توجه داشته باشيد كه اگر حالت چسبندگي سراميكي اتفاق نيفتد، آجر توليد شده مقاومت كافي نخواهد داشت. بعبارتي لازمه مقاوم شدن آجر ، ايجاد چسبندگي سراميكي است و البته در كنار چسبندگي سراميكي، جمع شدگي نيز واقع مي‌شود كه در ادامه توضيح داده خواهد شد. مرحله آخر در خط توليد آجر ، خارج كردن آجر از داخل كوره است. اين كار ، مخصوصاً در مورد آجرهاي توليدي در كوره‌هاي هوفمن، بايد آهسته و با دقت انجام گيرد تا آسيبي به آجرها نرسد. ضايعات آجر روش اول: آجرهاي مورد آزمايش را در يك سيني مي‌ايستانيم و داخل سيني آب مي‌ريزيم. آب ، جذب آجرشده ، پس از مدتي تبخير مي‌شود . بار ديگر اين عمل را تكرار مي‌كنند. در اين صورت اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد ، سفيدكها ظاهر مي‌شوند. روش دوم: در روش ديگر ، آجري را روي يك سطح صاف مي‌خوابانيم و ظرف دهان گشادي را كه حاوي مقداري آب است، بطور معكوس روي آن قرار مي‌دهند . آب كم كم داخل آجر نفوذ كرده ، تبخير مي‌شود . اين عمل را دوبار انجام مي‌دهند . اينجا نيز اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد، آنرا ظاهر مي‌كند. براي مقايسه ميزان شوره زدن آجرها ، درجه بنديي بشرح ذيل وجود دارد: ـ درجه صفر : درجه‌يي است كه در آن هيچ سفيدكي ظاهر نمي‌شود. ـ درجه كم : كمتر از 10% سطح آجر با شوره پوشيده مي‌شود . ـ درجه متوسط : لايه ضخيمي از شوره تا 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما از روي سطح آجر فلس يا پودر جدا نمي‌شود . ـ درجه زياد : قشر ضخيمتري از املاح تا بيش از 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما در اينجا نيز فلس يا پودر از سطح آن جدا نمي‌شود . ـ درجه شديد: قشر ضخيمي از سفيدك قسمت عمده سطح آجر را مي‌پوشاند و فلس يا پودر از سطح آن جدا مي‌شود . انواع سفيدكها چنين است : كربناتي، كلريدي، سولفاتي و نيتراتي. جهت انتخاب راه حل مناسب در مبارزه با اين سفيدكها ، اولين قدم، تشخيص نوع سفيدك است. بدين منظور ، ابتدا با يك تيغ و صفحه كاغذي تميز، از سفيدكهاي سطح آجر نمونه ‌برداري كرده، به آزمايشگاه مي‌فرستند و در آنجا نوع سفيدك مشخص مي‌شود. سفيدك كربناتي: علت ايجاد اين نوع سفيدك، آنست كه آجر از ملات ، آب جذب كرده ، در تركيب با هوا ، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌كند. جهت جلوگيري از ظهور اين سفيدك ، بايد كاري كرد كه آجر از آب جذب نكند. بدين جهت، هنگام آجر چيني ، ابتدا آنرا مرطوب كرده ، بعد بكار مي‌برند.(به اين عمل اصطلاحاً ً زنجاب كردن آجر‌ً گويند.) زنجاب كردن، باعث اشباع شدن آجر از آب و عدم تمايل به جذب آب از ملات مي‌شود. در برخي مناطق كشورمان ، از آنجا كه خود آب سخت است و تركيبات بي‌كربناتي دارد، وقتي روي آجركاري را آب مي‌پاشند، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌شود . اگر روي آجرهايي ،‌اين نوع از سفيدك ظاهر شد، آنها را با اسيد كلريدريك رقيق (جوهر نمك) مي‌شويند و بلافاصله با آب شستشو مي‌دهند. جوهر نمك، سفيدك كربناتي را در خود حل مي‌كند و با جريان آب ، آنها را از سطح آجر دور مي‌كند. بايد توجه داشت كه بلافاصله پس از بكاربردن جوهر نمك، از آب استفاده كرد. زيرا در غير اين صورت، با وجودي كه جوهر ، سفيدكهاي كربناتي را در خود حل كرده ، كربناتها به كلريد تبديل مي‌شوند و روي آجرها سفيدك كلريدي ظاهر مي‌شود سفيدك كلريدي: همانطور كه در بالا ذكر شد، راه از بين بردن سفيدك كلريدي، شستشوي آجر با آب است. سفيدك سولفاتي: علتهاي ممكن در ظهور اين سفيدك عبارتند از 1ـ خاك استفاده شده در ساخت آجر ، داراي مقادير زيادي سولفات باشد.  2ـ مقدار سنگ گچ ملات زياد باشد و آجر آنرا جذب كند. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك ، از بكار بردن خاكهايي با درصد سولفات زياد در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم. سفيدك نيتراتي: در خاكهاي برخي مناطق كويري ، تركيباتي از نيترات (شوره) وجود دارد. شوره از هوا رطوبت جذب كرده ،سبب ظهور سفيدك نيتراتي مي‌شود. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك،‌ از بكار بردن خاكهاي نيتراتي در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم.   طبقه‌بندي آجر استاندار شماره 7 ايران، مشخصات آجرهاي رسي را شرح مي‌دهد. در اين استاندارد، آجرهاي رسي از ديدگاههاي مختلف بشرح ذيل طبقه‌بندي شده‌اند: طبقه بندي از ديدگاه روش توليد: 1ـ آجرهاي رسي دستي : با دست ساخته شده ، توپر است و كيفيت چنداني ندارد. 2ـ آجرهاي نيمه ماشيني: كه در طول خط توليد آنها ، قسمتي از كارها ، توسط ماشين انجام مي‌شود.  3ـ آجرهاي ماشيني : داراي اشكال مختلف، توپر و سخت يا سوراخدار ، با كيفيتي بهتر . طبقه‌بندي از ديدگاه نوع مصرف : 1ـ آجر معمولي: براي مصارف عمومي ساختمان استفاده شده، بنام آجر توكار معروف است.  2ـ آجرنما: اين نوع آجرها به روشهاي مخصوص ساخته مي‌شوندو بايد  داراي ابعاد دقيق و هماهنگ باشند تا ظاهري خوب در نماي سازه ايجاد كنند.  3ـ آجر مهندسي مرغوبEngineering Brik : اين آجرها ، آجرهايي توپر و سخت و بادوام هستند و با روش ماشيني توليد مي‌شوند و به سه دسته تقسيم مي‌شوند . اين درجه بنديها بر اساس دو عامل ‌مقاومت و جذب‌ آب  است.  درجه 1: حداقل مقاومت آجر درجه 1 ، 350 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 15% وزني است. درجه 2 : حداقل مقاومت آجر درجه 2 ، 250 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 16% وزني است. درجه 3 : حداقل مقاومت آجر درجه 3 ، 150% و حداكثر ميزان جذب آب آن ، 18% وزني است. اين آجرها ،عمدتاً باربر هستند. طبقه‌بندي از ديدگاه كيفيت: 1ـ آجر با كيفيت مناسب براي مصارف داخلي: اين آجرها توكار هستند. لازم به ذكر است اين آجرها را نبايد در قسمتهايي از ساختمان كه در معرض شرايط مختلف جوي مانند يخ زدن است، بكار برد و هنگاميكه اين آجرها به كارگاه مي‌رسند، نبايد آنها را در محيط سرباز نگهداري نمود. زيرا اين آجرها از نظر استاندارد، جذب آب مشخصي ندارند و در اثر بارندگي و مرطوب شدن، تحت فرايند يخ زدن از بين مي‌روند.  2ـ آجر با كيفيت عادي: از اين آجرها در نقاطي كه شرايط جوي شديدي ندارند، در قسمتهاي بيروني ساختمان نيز مي‌توان استفاده كرد. 3ـ آجر با كيفيت ويژه : اين آجرها معمولاً همان آجرهاي مهندسي مرغوبند كه البته قادرند شرايط محيطي سخت را نيز تحمل كنند. طبقه بندي از ديدگاه شكل : 1ـ آجر توپر : نوعي آجر است كه حجم سوراخهاي آن از 25% حجم  آجر تجاوز نمي‌كند. در اين نوع از آجرها جهت محاسبه مقاومت ، بار وارد بر آجر را بدون در نظر گرفتن سوراخها ، بر كل سطح مقطع تقسيم مي‌كنند.  2ـ آجر سوراخ‌دار: در اين نوع از آجرها ، حجم سوراخها از 25% حجم آجر بيشتر است. اما مساحت هر يك از سوراخها، از 3000 تجاوز نمي‌كند.  3ـ آجر توخالي: كه در آن، حجم سوراخها بيش از 25% حجم آجر است و براي ابعاد سوراخها محدوديتي وجود ندارد  4ـ آجر با شكل ويژه: اين آجرها، داراي اشكال مختلف هندسي هستند. مانند آجرهايي كه جهت كف پوش در پياده‌روها و پاركها استفاده مي‌شوند. 5ـ آجر متخلخل: حجم منافذ در اين نوع از آجرها ، بيش از 20% حجم آجر است«آجر» آجرها بعنوان واحدهاي ساختماني منظور شده ، به دو دسته كلي تقسيم مي‌شوند:  1ـ آجرهاي رسي  2ـ آجرهاي ماسه آهكي‌ (توضيحات كامل آن در بحث آهك تحت عنوان سخت شدن هيدروسيليكاتي ارائه شده است.) قسمت اعظم آجرهاي مورد مصرف، از نوع آجرهاي رسي هستند. ايرانيان قديم آجر را بخوبي مي‌شناختند و نمونه‌هايي  از آجركاريهاي بسيار جالب از زمان قديم باقي مانده است كه همگي گواه تبحر ايرانيان در توليد و بكارگيري آجر مي‌باشد. اوج صنعت آجر ايران، در زمان ساسانيان بوده است.  در اينجا بحثي مطرح مي‌شود و آن عبارت است از مقايسه مصالح ساختماني قديم و جديد. قطعاً مصالح ساختماني جديد و از جمله آجرهاي امروزي ، بسيار بهترا از انواع قديمي آن است. بقا و پا بر جا بودن عمارتهاي قديمي به اين معني نيست كه ما توان ساخت چنين آجرهايي را نداريم. بلكه ما قادر به ساخت انواع بهتري هستيم. ولي نكته قابل توجه اينست كه در گذشته ، اولاً تعداد ساختمانهاي در دست احداث كم بود و تعداد آجر مورد نياز ، اندك. ثانياً نيروي كار، براحتي و با قيمتي بسيار نازل يافت مي‌شد. در حاليكه امروزه صحبت از هزاران واحد مسكوني و نيروي كار گرانقيمت است. چاره كار، تعويض نيروي انساني با نيروي ماشين است. جايگزيني نيروي ماشيني هم مستلزم آشنايي با تكنولوژي ماشين و بدست آوردن فرهنگ ماشيني است . (كه البته در كشور ما، ضعف عمده در قسمت دوم است.) خاك ، مهمترين عنصر ساخت آجر در توليد آجر ، خشت خشك شده راحرارت مي‌دهند و آجر بدست مي‌آورند. خشت را از قالب زدن گل بدست مي‌آورند. گل ، مخلوط يكنواخت آب و خاك است. خاك ، جسم جامد همراه با آب و هواست. خاك رس، ماسه، سنگ آهك ، سولفاتها، فلدسپات، تركيبات آهن، رستنيها و … قسمت جامد خاك را تشكيل مي‌دهند.   قسمت جامد خاك خاك رس: خاك رس از پوشيدن فلدسپات و ميكا در سنگهاي آذرين مثل گرانيت بدست مي‌آيد. عامل پوسيدن ، آب باران است كه داراي اسيد كربنيك مي‌باشد. نوع خالص خاك رس ،ًكائولنً نام دارد:  و همان خاكي است كه در صنعت ساخت چيني از آن بهره مي‌گيرند. كائولن دانه‌هايي پولكي و ورقه ورقه دارد. اين پولكها از دو ميكرون هم كوچكترند. خاك رس خالص سفيد رنگ است و ناخلصيها به آن رنگهاي مختلفي مي‌دهند:  FeO آنرا كبود رنگ مي‌كند.    آنرا سرخ رنگ مي‌كند.  آنرا زرد رنگ مي‌ كند. ماسه :اگر با خاك رس خالص آجر درست شود، پس از خشك شدن ترك مي‌‌خورد و ثبات حجمي ندارد. براي رفع اين عيب ، به خاك رس ذرات ماسه مي‌افزايند . اين ذرات بصورت استخوان بندي عمل مي كند و جمع شدگي را كنترل مي‌ نمايد. جنس ماسه مي تواند سيليسي يا آهكي باشد. اما  ذرات درشت ماسه ، چه آهكي و چه سيليسي ، ايجاد مشكل مي‌كند. ذرات درشت سيليس در گل ، در هنگام حرارت دادن، با كسب حرارت منبسط مي‌شود؛ در حاليكه خشت آجر در حال خشك شدن يا پخته شدن و جمع شدن است. در نتيجه آجر ترك مي‌خورد. دانه‌هاي درشت آهك هم در اثر حرارت پخته شده ، تبديل به آهك مي‌شود كه با جذب آب منبسط شده، تكه‌اي از آجر را بيرون مي‌اندازد. به اين پديده اصطلاحاً ً آلوئك ً گويند. سنگ آهك: يكي از ديگر از موادي است كه مي‌تواند همراه خاك باشد. مقدار اندك آن ، باعث سفيد شدن آجر است؛ در حاليكه ميزان بيشتري از آن، سبب  پايين آمدن نقطه ذوب و توليد آجر جوش مي‌شود .( آجر جوش ، آجري است كه در كوره ذوب شده و شكل هندسي خود را از دست داده است.) درصد آهك در خاك آجر ، نبايد بيش از 30% باشد. سولفاتها :سولفاتها بصورت سولفات عنصرهاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم در خاك وجود دارند و باعث مي‌شوند كه بعدها روي آجر ً سفيدك سولفاتي ً ظاهر شود. فلدسپات: در فرايندهاي تولدي آجر ، فلدسپات در نقش گدازآور عمل كرده، سبب پايين آمدن درجه حرارت حالت خميري آجر مي‌شود . در بسياري از سراميكها، از خاك با فلدسپات زياد استفاده مي‌كنند. تركيبات آهن: اكسيدهاي آهن نيز گدازآورند. اگر  در خاك به 5% وزنش برسد، آن خاك سرخ رنگ مي‌شود. از خاكهاي با اكسيد آهن بالا براي ساخت قطعات سفالي ـ كه آب را از خود عبور نمي‌دهند ـ استفاده مي‌شود. در برخي كشورهاي خارجي، از اين خاكها در صنعت سفال، جهت ساخت لوله‌هاي فاضلاب بهره مي‌گيرند؛ در حاليكه در ايران، براي اين مصرف از لوله‌هاي چدني يا پوليكا استفاده مي‌شود . كاربرد عمده سفال در كشورمان، در قسمتهاي شمالي و براي پوشش سقف است. در آجرهاي نسوز، مقدار آهن خاك بايد بسيار كم بوده ، از 1% وزن خاك تجاوز نكند. رستنيها : از ديگر مواد تشكيل دهنده خاك ، بقايايي گياهان است كه اگر همراه خاك باشند، در كوره مي‌سوزند و جايشان خالي مي‌شود . از اين پديده استفاده كرده، به خاك آجر ، مواد آلي مي‌زنند تا پس از سوختن در كوره و خالي شدن جايشان، آجر سبك بدست آيد. اين آجرها ، كاربرد عايقي دارد. آب آب به دو صورت در خاك وجود دارد: آب آزاد و آب جذب شده (كه سبب مرطوب بودن خاك است.) آب جذب شده را تنها با استفاده از حرارت مي‌توان آزاد كرد. براي مخلوط آب و خاك، طبقه بنديي بدين شرح وجود دارد: يك مهندس سوئدي بنام Atterberg. مخلوط آب و خاك را به پنج دسته تقسيم كرده است: آبكي ، شل ، خميري، سفت و خشك. گلي كه براي توليد آجر استفاده مي شود، بايد حالت خميري داشته باشد. براي پي بردن به حالت خميري گل در آزمايشگاه ، از دستگاهي بنام ً Cassagrandً يا ً Atterbergً استفاده مي‌كنند. اما در كارگاههاي ساختماني ، بدين منظور با خمير مورد نظر ، فتيله‌اي نازك بقطر mm3 مي‌سازند. اگر آن فتيله ترك نخورد و گل آن هم به دست نچسبد ، خمير آزمايش شده مطلوب مي‌باشد. توليد آجر در توليد آجر ، دو شيوه مرسوم است. سنتي و ماشيني. البته بسياري از كارخانه‌هاي كنوني از روش مابين اين دو روش استفاده مي‌كنند. روش سنتي اولين قدم در تهيه آجر، تهيه خاك مناسب است. در روش سنتي، انتخاب خاك جنبه علمي نداشت. بلكه بصورت تجربي بود . بدين معني كه استاد آجر ساز ، خاك را مي‌ديد و با لمس كردن و بوئيدن و … تشخيص مي‌داد كه آيا خاك مورد نظر ، براي ساخت آجر مناسب بود يا خير. پس از انتخاب خاك مناسب ، خاك را به مكاني بنام ً آبْ خوره ً مي‌بردند تا در آنجا با آب مخلوط شود. پس از گذشت چند روز ، اين گل را ًورزً مي‌دادند تا خاك بخوبي با آب مخلوط شود. عمل ورز دادن گل ، توسط كارگران و با پا انجام مي‌گرفت. براي اينكه كارگران در حين ورز دادن گل، دانه‌هاي درشت را از خمير اصلي جدا كنند، صاحب كار مقداري سكه با خاك مخلوط مي‌كرد تا كارگران به اميد يافتن سكه ، دانه‌هاي درشت را نيز جدا نمايند. پس از چند روز ورز دادن ، نوبت به قالب‌گيري مي‌رسيد. قالب‌گيري نيز توسط دست انجام مي‌گرفت. قالبها، از جنس چوب و بصورت چند خانه بود كه گل را با دست در آنها مي‌فشردند و سطح آنرا صاف مي‌كردند. طبيعي بود كه هر چه قالب‌زن بيشتر سطح گل را مي‌فشرد، كيفيت آجر بهتر بود. اما از آنجا كه كارگران بدنبال توليد بيشتر و سريعتر بودند و نه كيفيت خوب، از درست فشردن گل در قالب ، خودداري مي‌كردند و اين امر سبب افت كيفيت در آجر شد. جهت حل اين مشكل، پس از انقلاب، پرسهاي پدالي ساخته شد . اين نوع پرسها وسيله‌اي بود جهت درست فشرده شدن قالبها و البته هم اكنون نيز در بعضي مناطق از اين پرسها استفاده مي‌شود. در ادامه نوبت به خشك كردن خشتها مي‌رسيد. در روش سنتي ، جهت خشك كردن خشتها از آفتاب استفاده مي‌كردند. اگر در طول مدت خشك شدن، خشت را تنها از يك طرف در برابر تابش خورشيد قرار مي‌دادند، يك طرف آن زودتر از طرف ديگر خشك مي‌شد و در نتيجه سطح آجر خميده مي‌شد. جهت رفع اين مشكل، پس از مدتي كه خشت باصطلاح خودش را گرفت، جهت قرار دادن آن در آفتاب را عوض مي‌كردند. نكته جالب در خشك كردن خشتها آن بود كه از آنجا كه امكان خشك كردن خشتها در زمستان وجود نداشت ، در فصل گرما تعداد زيادي خشت را خشك مي‌كردند و محصول را بعنوان كلينكر آجر ، زير پوششي از كاه گل نگهداري مي‌كردند و در زمستان ، از آنها جهت توليد آجر بهره مي‌گرفتند. مرحله بعدي ، پختن آجر بود كه در آن ، از كوره ‌هاي سنتي استفاده مي‌شد. كوره سنتي چاهي بود كه در مبحث گچ نيز بدان اشاره شد. همانطور كه در قبل ذكر شد، در اين كوره‌ها خشتها را بگونه‌اي مي‌چيدند كه جريان هوا از بين آنها عبور كند و از زير به خشتها حرارت مي‌دادند. در قديم جهت سوخت ، از چوب و مدفوع استفاده مي‌شد و در نتيجه حرارت آرام آرام بالا مي‌رفت و رسيدن حرارت به قسمتهاي بالايي كوره بسيار آهسته صورت مي‌گرفت. به همين جهت همه لايه‌ها تقريباً بطور يكسان حرارت كسب مي‌كردند. ليكن بعدها كه سوختهاي نفتي بكار گرفته شد ، جهت تسريع در امر توليد، درجه حرارت پايين را زياد مي‌كردند. طبيعتاً حرارت بصورت يكنواخت به خشتها نمي‌رسيد و در لايه‌هاي مختلف، آجرهايي با خواص متفاوت توليد مي‌شد. همانطور كه گفتيم ، آجرهاي اين نوع از كوره‌ها ، از نظر خواص و كيفيت متفاوتند. از آنجا كه خشتهاي زيرين بيش از حد نياز حرارت مي‌بينند، ذوب مي‌شوند و توليد آجر جوش مي‌كنند. يعني پس از ذوب شدن با يكديگر مخلوط مي‌شوند و بصورت سنگي محكم بدون شكل هندسي خاص در مي‌آيند. اين آجرها شايد فقط بدرد پي ريزي بخورد. لايه بعدي آجرها ، سبز رنگ است كه از نظر مقاومت و خواص . بهترين آجرهاي كوره ‌اند و داراي شكل هندسي دقيقي مي‌باشند . لايه‌ بعدي، آجرهاي بهي رنگ  (مايل به زرد) است . لايه‌هاي بعدي بترتيب عبارتند از : آجرهاي سفيد رنگ، آجرهاي ابلغ (داراي لكه‌هاي قرمز و سفيد) ، آجرهاي قرمز و آخرين لايه ،‌آجرهاي نپخته. بعلت نحوه برداشت از اين كوره‌ها، آجرهاي رسيده به كارگاه ، از همه نوع هستند . امتياز اين كوره‌ها ساده بودن و هزينه كم ساخت است؛ در حاليكه اتلاف انرژي ، كيفيت متفاوت محصول و توليد كم ، از عمده‌‌ترين مشكلات اين قبيل كوره‌هاست.(اتلاف انرژي در اين كوره‌ها بدليل  گرم و سرد شدن پياپي در هر بار بارگيري و تخليه است.) روش ماشيني در روش ماشيني، خاك بسيار مهم است و انتخاب خاك مناسب، اهميتي بسزايي دارد. خاكهاي مختلف را آزمايش مي‌كنند تا به خاك مناسب دست يابند. البته در انتخاب معدن، علاوه بر كيفيت ، به كميت خاك نيز توجه ويژه مي‌كنند. معدن بايد بگونه‌اي باشد كه حداقل 50 سال كارخانه را تغذيه نمايد. انتخاب نمونه خاك براي آزمايش كم و كيفي ، با گمانه زدن است. خاك با ماشينهاي مخصوص استخراج شده، پس از ورود به كارخانه ، به قسمت آسياب مي‌رود. اين آسياب از دو چرخ بزرگ و سنگين تشكليل شده كه خاكها در اثر وزن چرخهاي دوران كننده، آسياب مي‌شوند. در زير اين چرخها ، شبكه مشبكي است كه خاك آسياب شده از لابلاي آن عبور مي‌كند. مرحله بعدي ، مخلوط كن است. اين مخلوط كن، همانند مخلوط كنهاي نانواييها ، داراي يك محور مركزي با تعدادي بازو در اطراف مي باشد. در اين مرحله ، مقداري نيز آب اضافه مي‌كنند و خاك مخلوط شده با آب ، بسمت ً آسياب والسً مي‌رود تا بطور كامل ورز داده شود . آسياب والس از دو گردونه فلزي كنار هم تشكليل شده كه گل مورد نظر با عبور از بين آنها، تحت فشار غلتكها كاملاً ورز داده مي‌شود و دانه‌هاي درشت آن از بين مي‌رود . خمير خروجي از آسياب والس آماده قالب زني است. ؟ در اين مرحله، خمير وارد دستگاهي بنام بيرون ران يا Extruder مي‌شود. در قسمت مركزي اين دستگاه ، يك عضو حلزوني شكل (مشابه حلزوني چرخ گوشت) وجود دارد كه خمير وارد شده به دستگاه را به جلو هدايت مي‌كند. از آنجائيكه ممكن است خمير هنوز مقداري حباب هوا داشته باشد، در مسير حركت خمير داخل Extruder ، مناطق خلأ مجهز به صافي جلوگير از نفوذ خمير ، تعبيه شده است. اين مناطق حبابهاي هوا را جذب مي‌كنند و خميرهاي نهايي فاقد تخلخل مي‌باشد. در قسمت خروجي دستگاه بيرون ران، مي‌توان قالبهاي مختلف با اشكال متفاوت را قرار داد و خمير آماده را به صورتهاي مورد نياز قالب زد. البته توجه به اين نكته ضروري است كه اگر با چنين خميري خشت زده شود، آجر نهايي بسيار سنگين خواهد بود . در نتيجه قالبها را بگونه‌اي مي‌سازند كه خشت حاصل، سوراخدار باشد . بدين منظور در قالب ميله‌هايي نصب مي‌كنند كه بنام ًگُل قالب ً معرفند. گُل قالب بايد آلياژ مخصوصي داشته باشد و در برابر سايش مقاوم باشد. ؟     تونلي: تونل ، سالن درازي است كه داخل آن ريل‌گذاري شده. واگنهاي حامل خشت، از يك طرف تونل داخل مي‌شوند و در دمايي نچندان بالا(حدود 60 تا 70 درجه) حرارت مي‌بينند. همچنين حركت واگنها در داخل تونل، بسيار آهسته است. تمام شرايط بگونه‌اي با يكديگر جمع شده‌اند كه همانند آنچه پيشتر ذكر شد، خشتها بتدريج خشك شوند. تذكر اين نكته نيز مفيد است كه چون سرعت حركت واگنها در داخل خشك كن بسيار سريعتر از حركت آنها در كوره است، ظرفيت كوره تقريباً دو برابر ظرفيت خشك‌كن مي‌باشد. مرحله بعدي در توليد آجر ، پختن خشتهاي خشك شده است. كوره‌ها انواع مختلفي دارند كه دو نوع عمده آنها عبارتند از:  1ـ كوره هوفمن  2ـ كوره تونلي كوره هوفمن كوره هوفمن، دالاني است شبيه به شكل مقابل كه در مركز آن يك دودكش تعبيه شده است. بعلت كثيف بودن سوختها در گذشته ، دودكشها را بسيار بلند مي‌ساختند. اما امروزه كه از سوختهاي تميز نفتي و بعضاً گاز طبيعي استفاده مي‌كنند، ديگر نيازي به مرتفع ساختن دودكشها نيست. ؟ اين دالانها به اتاقكهاي كوچكتري تقسيم مي‌شوند كه به هر كدام از آنها ً قمير ً گويند. در هر قمير ، خشتهاي خشك شده را از پايين به بالا مي‌چينند و در قمير را نيز با آجر يا همان خشتها و با پوشش كاه‌گل مي‌بندند. بالاي هر قمير ، تعدادي  سوراخ است. اين سوراخها در واقع محل ورود حرارت به داخل قمير است. بدين صورت كه مشعلي مخصوص را روي اين سوراخها بگونه‌اي قرار مي‌دهند كه شعله آن بطرف داخل قمير زبانه كشد. پايين هر قمير به دودكش راه دارد. دود و هواي گرم ايجاد شده ، از طريق اين راه ارتباطي وارد دود كش شده، به بيرون هدايت مي‌شود. مشعل بنوبت روي قميرها حركت مي‌كند. هر گاه خشتهاي هر قمير باندازه كافي حرارت ديد، مشعل روي قمير بعدي قرار مي‌گيرد. در هر كوره ، روش كار چنين است كه همواره تعدادي قمير در حال بارگيري ، تعدادي در حال گرم شدن و مابقي در حال تخليه‌اند . (تعداد قميرهاي هر كوره مي‌تواند تا حدود 30 قمير نيز باشد.) لازم به ذكر است كه اين كوره‌ها بازدهي خوبي دارند. ؟ كوره تونلي جديدترين كوره‌هاي پخت آجر، كوره‌هاي تونلي است . در داخل اين تونلها نيز ريل‌گذاري  شده است. واگنهاي خارج شده از خشك كن وارد اين تونلها مي‌شوند. نحوه حرارت ديدن خشتها، درمناطق مختلف اين كوره متفاوت است: در قسمت اوليه كوره ، واگنها به آهستگي حركت مي‌كنند تا باقيمانده آب خشتها در دمايي حدود  تبخير شود. در ادامه، مشعلهايي در كنار يا بالاي مسير حركت واگنها نصب شده است كه واگنها با سرعتي بيشتر ، از مقابل آنها عبور مي‌كنند. اين روند افزايش سرعت حركت تا رسيدن به مشعل اصلي ادامه دارد. محل مشعل اصلي، گرمترين جاي كوره است و در حقيقت همان مكاني است كه در آن ، حالت ً چسبندگي سراميكي ً اتفاق مي‌افتد. چسبندگي سراميكي چيست؟ ـ در آجر ، مقداري خلل و فرج وجود دارد. در كنار مشعل اصلي كه دما در حدود 1200 تا 1300 درجه است، برخي مواد دروني آجر (مواد گدازآوري كه در ابتدا ذكر شد) ذوب شده، وارد خلل و فرجها مي‌شوند و سبب چسبيدن ساير مواد تشكيل دهنده آجر به يكديگر مي‌گردند. توجه داشته باشيد كه اگر حالت چسبندگي سراميكي اتفاق نيفتد، آجر توليد شده مقاومت كافي نخواهد داشت. بعبارتي لازمه مقاوم شدن آجر ، ايجاد چسبندگي سراميكي است و البته در كنار چسبندگي سراميكي، جمع شدگي نيز واقع مي‌شود كه در ادامه توضيح داده خواهد شد. مرحله آخر در خط توليد آجر ، خارج كردن آجر از داخل كوره است. اين كار ، مخصوصاً در مورد آجرهاي توليدي در كوره‌هاي هوفمن، بايد آهسته و با دقت انجام گيرد تا آسيبي به آجرها نرسد. ضايعات آجر روش اول: آجرهاي مورد آزمايش را در يك سيني مي‌ايستانيم و داخل سيني آب مي‌ريزيم. آب ، جذب آجرشده ، پس از مدتي تبخير مي‌شود . بار ديگر اين عمل را تكرار مي‌كنند. در اين صورت اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد ، سفيدكها ظاهر مي‌شوند. روش دوم: در روش ديگر ، آجري را روي يك سطح صاف مي‌خوابانيم و ظرف دهان گشادي را كه حاوي مقداري آب است، بطور معكوس روي آن قرار مي‌دهند . آب كم كم داخل آجر نفوذ كرده ، تبخير مي‌شود . اين عمل را دوبار انجام مي‌دهند . اينجا نيز اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد، آنرا ظاهر مي‌كند. براي مقايسه ميزان شوره زدن آجرها ، درجه بنديي بشرح ذيل وجود دارد: ـ درجه صفر : درجه‌يي است كه در آن هيچ سفيدكي ظاهر نمي‌شود. ـ درجه كم : كمتر از 10% سطح آجر با شوره پوشيده مي‌شود . ـ درجه متوسط : لايه ضخيمي از شوره تا 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما از روي سطح آجر فلس يا پودر جدا نمي‌شود . ـ درجه زياد : قشر ضخيمتري از املاح تا بيش از 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما در اينجا نيز فلس يا پودر از سطح آن جدا نمي‌شود . ـ درجه شديد: قشر ضخيمي از سفيدك قسمت عمده سطح آجر را مي‌پوشاند و فلس يا پودر از سطح آن جدا مي‌شود . انواع سفيدكها چنين است : كربناتي، كلريدي، سولفاتي و نيتراتي. جهت انتخاب راه حل مناسب در مبارزه با اين سفيدكها ، اولين قدم، تشخيص نوع سفيدك است. بدين منظور ، ابتدا با يك تيغ و صفحه كاغذي تميز، از سفيدكهاي سطح آجر نمونه ‌برداري كرده، به آزمايشگاه مي‌فرستند و در آنجا نوع سفيدك مشخص مي‌شود. سفيدك كربناتي: علت ايجاد اين نوع سفيدك، آنست كه آجر از ملات ، آب جذب كرده ، در تركيب با هوا ، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌كند. جهت جلوگيري از ظهور اين سفيدك ، بايد كاري كرد كه آجر از آب جذب نكند. بدين جهت، هنگام آجر چيني ، ابتدا آنرا مرطوب كرده ، بعد بكار مي‌برند.(به اين عمل اصطلاحاً ً زنجاب كردن آجر‌ً گويند.) زنجاب كردن، باعث اشباع شدن آجر از آب و عدم تمايل به جذب آب از ملات مي‌شود. در برخي مناطق كشورمان ، از آنجا كه خود آب سخت است و تركيبات بي‌كربناتي دارد، وقتي روي آجركاري را آب مي‌پاشند، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌شود . اگر روي آجرهايي ،‌اين نوع از سفيدك ظاهر شد، آنها را با اسيد كلريدريك رقيق (جوهر نمك) مي‌شويند و بلافاصله با آب شستشو مي‌دهند. جوهر نمك، سفيدك كربناتي را در خود حل مي‌كند و با جريان آب ، آنها را از سطح آجر دور مي‌كند. بايد توجه داشت كه بلافاصله پس از بكاربردن جوهر نمك، از آب استفاده كرد. زيرا در غير اين صورت، با وجودي كه جوهر ، سفيدكهاي كربناتي را در خود حل كرده ، كربناتها به كلريد تبديل مي‌شوند و روي آجرها سفيدك كلريدي ظاهر مي‌شود سفيدك كلريدي: همانطور كه در بالا ذكر شد، راه از بين بردن سفيدك كلريدي، شستشوي آجر با آب است. سفيدك سولفاتي: علتهاي ممكن در ظهور اين سفيدك عبارتند از 1ـ خاك استفاده شده در ساخت آجر ، داراي مقادير زيادي سولفات باشد.  2ـ مقدار سنگ گچ ملات زياد باشد و آجر آنرا جذب كند. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك ، از بكار بردن خاكهايي با درصد سولفات زياد در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم. سفيدك نيتراتي: در خاكهاي برخي مناطق كويري ، تركيباتي از نيترات (شوره) وجود دارد. شوره از هوا رطوبت جذب كرده ،سبب ظهور سفيدك نيتراتي مي‌شود. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك،‌ از بكار بردن خاكهاي نيتراتي در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم.   طبقه‌بندي آجر استاندار شماره 7 ايران، مشخصات آجرهاي رسي را شرح مي‌دهد. در اين استاندارد، آجرهاي رسي از ديدگاههاي مختلف بشرح ذيل طبقه‌بندي شده‌اند: طبقه بندي از ديدگاه روش توليد: 1ـ آجرهاي رسي دستي : با دست ساخته شده ، توپر است و كيفيت چنداني ندارد. 2ـ آجرهاي نيمه ماشيني: كه در طول خط توليد آنها ، قسمتي از كارها ، توسط ماشين انجام مي‌شود.  3ـ آجرهاي ماشيني : داراي اشكال مختلف، توپر و سخت يا سوراخدار ، با كيفيتي بهتر . طبقه‌بندي از ديدگاه نوع مصرف : 1ـ آجر معمولي: براي مصارف عمومي ساختمان استفاده شده، بنام آجر توكار معروف است.  2ـ آجرنما: اين نوع آجرها به روشهاي مخصوص ساخته مي‌شوندو بايد  داراي ابعاد دقيق و هماهنگ باشند تا ظاهري خوب در نماي سازه ايجاد كنند.  3ـ آجر مهندسي مرغوبEngineering Brik : اين آجرها ، آجرهايي توپر و سخت و بادوام هستند و با روش ماشيني توليد مي‌شوند و به سه دسته تقسيم مي‌شوند . اين درجه بنديها بر اساس دو عامل ‌مقاومت و جذب‌ آب  است.  درجه 1: حداقل مقاومت آجر درجه 1 ، 350 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 15% وزني است. درجه 2 : حداقل مقاومت آجر درجه 2 ، 250 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 16% وزني است. درجه 3 : حداقل مقاومت آجر درجه 3 ، 150% و حداكثر ميزان جذب آب آن ، 18% وزني است. اين آجرها ،عمدتاً باربر هستند. طبقه‌بندي از ديدگاه كيفيت: 1ـ آجر با كيفيت مناسب براي مصارف داخلي: اين آجرها توكار هستند. لازم به ذكر است اين آجرها را نبايد در قسمتهايي از ساختمان كه در معرض شرايط مختلف جوي مانند يخ زدن است، بكار برد و هنگاميكه اين آجرها به كارگاه مي‌رسند، نبايد آنها را در محيط سرباز نگهداري نمود. زيرا اين آجرها از نظر استاندارد، جذب آب مشخصي ندارند و در اثر بارندگي و مرطوب شدن، تحت فرايند يخ زدن از بين مي‌روند.  2ـ آجر با كيفيت عادي: از اين آجرها در نقاطي كه شرايط جوي شديدي ندارند، در قسمتهاي بيروني ساختمان نيز مي‌توان استفاده كرد. 3ـ آجر با كيفيت ويژه : اين آجرها معمولاً همان آجرهاي مهندسي مرغوبند كه البته قادرند شرايط محيطي سخت را نيز تحمل كنند. طبقه بندي از ديدگاه شكل : 1ـ آجر توپر : نوعي آجر است كه حجم سوراخهاي آن از 25% حجم  آجر تجاوز نمي‌كند. در اين نوع از آجرها جهت محاسبه مقاومت ، بار وارد بر آجر را بدون در نظر گرفتن سوراخها ، بر كل سطح مقطع تقسيم مي‌كنند.  2ـ آجر سوراخ‌دار: در اين نوع از آجرها ، حجم سوراخها از 25% حجم آجر بيشتر است. اما مساحت هر يك از سوراخها، از 3000 تجاوز نمي‌كند.  3ـ آجر توخالي: كه در آن، حجم سوراخها بيش از 25% حجم آجر است و براي ابعاد سوراخها محدوديتي وجود ندارد  4ـ آجر با شكل ويژه: اين آجرها، داراي اشكال مختلف هندسي هستند. مانند آجرهايي كه جهت كف پوش در پياده‌روها و پاركها استفاده مي‌شوند. 5ـ آجر متخلخل: حجم منافذ در اين نوع از آجرها ، بيش از 20% حجم آجر است«آجر» آجرها بعنوان واحدهاي ساختماني منظور شده ، به دو دسته كلي تقسيم مي‌شوند:  1ـ آجرهاي رسي  2ـ آجرهاي ماسه آهكي‌ (توضيحات كامل آن در بحث آهك تحت عنوان سخت شدن هيدروسيليكاتي ارائه شده است.) قسمت اعظم آجرهاي مورد مصرف، از نوع آجرهاي رسي هستند. ايرانيان قديم آجر را بخوبي مي‌شناختند و نمونه‌هايي  از آجركاريهاي بسيار جالب از زمان قديم باقي مانده است كه همگي گواه تبحر ايرانيان در توليد و بكارگيري آجر مي‌باشد. اوج صنعت آجر ايران، در زمان ساسانيان بوده است.  در اينجا بحثي مطرح مي‌شود و آن عبارت است از مقايسه مصالح ساختماني قديم و جديد. قطعاً مصالح ساختماني جديد و از جمله آجرهاي امروزي ، بسيار بهترا از انواع قديمي آن است. بقا و پا بر جا بودن عمارتهاي قديمي به اين معني نيست كه ما توان ساخت چنين آجرهايي را نداريم. بلكه ما قادر به ساخت انواع بهتري هستيم. ولي نكته قابل توجه اينست كه در گذشته ، اولاً تعداد ساختمانهاي در دست احداث كم بود و تعداد آجر مورد نياز ، اندك. ثانياً نيروي كار، براحتي و با قيمتي بسيار نازل يافت مي‌شد. در حاليكه امروزه صحبت از هزاران واحد مسكوني و نيروي كار گرانقيمت است. چاره كار، تعويض نيروي انساني با نيروي ماشين است. جايگزيني نيروي ماشيني هم مستلزم آشنايي با تكنولوژي ماشين و بدست آوردن فرهنگ ماشيني است . (كه البته در كشور ما، ضعف عمده در قسمت دوم است.) خاك ، مهمترين عنصر ساخت آجر در توليد آجر ، خشت خشك شده راحرارت مي‌دهند و آجر بدست مي‌آورند. خشت را از قالب زدن گل بدست مي‌آورند. گل ، مخلوط يكنواخت آب و خاك است. خاك ، جسم جامد همراه با آب و هواست. خاك رس، ماسه، سنگ آهك ، سولفاتها، فلدسپات، تركيبات آهن، رستنيها و … قسمت جامد خاك را تشكيل مي‌دهند.   قسمت جامد خاك خاك رس: خاك رس از پوشيدن فلدسپات و ميكا در سنگهاي آذرين مثل گرانيت بدست مي‌آيد. عامل پوسيدن ، آب باران است كه داراي اسيد كربنيك مي‌باشد. نوع خالص خاك رس ،ًكائولنً نام دارد:  و همان خاكي است كه در صنعت ساخت چيني از آن بهره مي‌گيرند. كائولن دانه‌هايي پولكي و ورقه ورقه دارد. اين پولكها از دو ميكرون هم كوچكترند. خاك رس خالص سفيد رنگ است و ناخلصيها به آن رنگهاي مختلفي مي‌دهند:  FeO آنرا كبود رنگ مي‌كند.    آنرا سرخ رنگ مي‌كند.  آنرا زرد رنگ مي‌ كند. ماسه :اگر با خاك رس خالص آجر درست شود، پس از خشك شدن ترك مي‌‌خورد و ثبات حجمي ندارد. براي رفع اين عيب ، به خاك رس ذرات ماسه مي‌افزايند . اين ذرات بصورت استخوان بندي عمل مي كند و جمع شدگي را كنترل مي‌ نمايد. جنس ماسه مي تواند سيليسي يا آهكي باشد. اما  ذرات درشت ماسه ، چه آهكي و چه سيليسي ، ايجاد مشكل مي‌كند. ذرات درشت سيليس در گل ، در هنگام حرارت دادن، با كسب حرارت منبسط مي‌شود؛ در حاليكه خشت آجر در حال خشك شدن يا پخته شدن و جمع شدن است. در نتيجه آجر ترك مي‌خورد. دانه‌هاي درشت آهك هم در اثر حرارت پخته شده ، تبديل به آهك مي‌شود كه با جذب آب منبسط شده، تكه‌اي از آجر را بيرون مي‌اندازد. به اين پديده اصطلاحاً ً آلوئك ً گويند. سنگ آهك: يكي از ديگر از موادي است كه مي‌تواند همراه خاك باشد. مقدار اندك آن ، باعث سفيد شدن آجر است؛ در حاليكه ميزان بيشتري از آن، سبب  پايين آمدن نقطه ذوب و توليد آجر جوش مي‌شود .( آجر جوش ، آجري است كه در كوره ذوب شده و شكل هندسي خود را از دست داده است.) درصد آهك در خاك آجر ، نبايد بيش از 30% باشد. سولفاتها :سولفاتها بصورت سولفات عنصرهاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم در خاك وجود دارند و باعث مي‌شوند كه بعدها روي آجر ً سفيدك سولفاتي ً ظاهر شود. فلدسپات: در فرايندهاي تولدي آجر ، فلدسپات در نقش گدازآور عمل كرده، سبب پايين آمدن درجه حرارت حالت خميري آجر مي‌شود . در بسياري از سراميكها، از خاك با فلدسپات زياد استفاده مي‌كنند. تركيبات آهن: اكسيدهاي آهن نيز گدازآورند. اگر  در خاك به 5% وزنش برسد، آن خاك سرخ رنگ مي‌شود. از خاكهاي با اكسيد آهن بالا براي ساخت قطعات سفالي ـ كه آب را از خود عبور نمي‌دهند ـ استفاده مي‌شود. در برخي كشورهاي خارجي، از اين خاكها در صنعت سفال، جهت ساخت لوله‌هاي فاضلاب بهره مي‌گيرند؛ در حاليكه در ايران، براي اين مصرف از لوله‌هاي چدني يا پوليكا استفاده مي‌شود . كاربرد عمده سفال در كشورمان، در قسمتهاي شمالي و براي پوشش سقف است. در آجرهاي نسوز، مقدار آهن خاك بايد بسيار كم بوده ، از 1% وزن خاك تجاوز نكند. رستنيها : از ديگر مواد تشكيل دهنده خاك ، بقايايي گياهان است كه اگر همراه خاك باشند، در كوره مي‌سوزند و جايشان خالي مي‌شود . از اين پديده استفاده كرده، به خاك آجر ، مواد آلي مي‌زنند تا پس از سوختن در كوره و خالي شدن جايشان، آجر سبك بدست آيد. اين آجرها ، كاربرد عايقي دارد. آب آب به دو صورت در خاك وجود دارد: آب آزاد و آب جذب شده (كه سبب مرطوب بودن خاك است.) آب جذب شده را تنها با استفاده از حرارت مي‌توان آزاد كرد. براي مخلوط آب و خاك، طبقه بنديي بدين شرح وجود دارد: يك مهندس سوئدي بنام Atterberg. مخلوط آب و خاك را به پنج دسته تقسيم كرده است: آبكي ، شل ، خميري، سفت و خشك. گلي كه براي توليد آجر استفاده مي شود، بايد حالت خميري داشته باشد. براي پي بردن به حالت خميري گل در آزمايشگاه ، از دستگاهي بنام ً Cassagrandً يا ً Atterbergً استفاده مي‌كنند. اما در كارگاههاي ساختماني ، بدين منظور با خمير مورد نظر ، فتيله‌اي نازك بقطر mm3 مي‌سازند. اگر آن فتيله ترك نخورد و گل آن هم به دست نچسبد ، خمير آزمايش شده مطلوب مي‌باشد. توليد آجر در توليد آجر ، دو شيوه مرسوم است. سنتي و ماشيني. البته بسياري از كارخانه‌هاي كنوني از روش مابين اين دو روش استفاده مي‌كنند. روش سنتي اولين قدم در تهيه آجر، تهيه خاك مناسب است. در روش سنتي، انتخاب خاك جنبه علمي نداشت. بلكه بصورت تجربي بود . بدين معني كه استاد آجر ساز ، خاك را مي‌ديد و با لمس كردن و بوئيدن و … تشخيص مي‌داد كه آيا خاك مورد نظر ، براي ساخت آجر مناسب بود يا خير. پس از انتخاب خاك مناسب ، خاك را به مكاني بنام ً آبْ خوره ً مي‌بردند تا در آنجا با آب مخلوط شود. پس از گذشت چند روز ، اين گل را ًورزً مي‌دادند تا خاك بخوبي با آب مخلوط شود. عمل ورز دادن گل ، توسط كارگران و با پا انجام مي‌گرفت. براي اينكه كارگران در حين ورز دادن گل، دانه‌هاي درشت را از خمير اصلي جدا كنند، صاحب كار مقداري سكه با خاك مخلوط مي‌كرد تا كارگران به اميد يافتن سكه ، دانه‌هاي درشت را نيز جدا نمايند. پس از چند روز ورز دادن ، نوبت به قالب‌گيري مي‌رسيد. قالب‌گيري نيز توسط دست انجام مي‌گرفت. قالبها، از جنس چوب و بصورت چند خانه بود كه گل را با دست در آنها مي‌فشردند و سطح آنرا صاف مي‌كردند. طبيعي بود كه هر چه قالب‌زن بيشتر سطح گل را مي‌فشرد، كيفيت آجر بهتر بود. اما از آنجا كه كارگران بدنبال توليد بيشتر و سريعتر بودند و نه كيفيت خوب، از درست فشردن گل در قالب ، خودداري مي‌كردند و اين امر سبب افت كيفيت در آجر شد. جهت حل اين مشكل، پس از انقلاب، پرسهاي پدالي ساخته شد . اين نوع پرسها وسيله‌اي بود جهت درست فشرده شدن قالبها و البته هم اكنون نيز در بعضي مناطق از اين پرسها استفاده مي‌شود. در ادامه نوبت به خشك كردن خشتها مي‌رسيد. در روش سنتي ، جهت خشك كردن خشتها از آفتاب استفاده مي‌كردند. اگر در طول مدت خشك شدن، خشت را تنها از يك طرف در برابر تابش خورشيد قرار مي‌دادند، يك طرف آن زودتر از طرف ديگر خشك مي‌شد و در نتيجه سطح آجر خميده مي‌شد. جهت رفع اين مشكل، پس از مدتي كه خشت باصطلاح خودش را گرفت، جهت قرار دادن آن در آفتاب را عوض مي‌كردند. نكته جالب در خشك كردن خشتها آن بود كه از آنجا كه امكان خشك كردن خشتها در زمستان وجود نداشت ، در فصل گرما تعداد زيادي خشت را خشك مي‌كردند و محصول را بعنوان كلينكر آجر ، زير پوششي از كاه گل نگهداري مي‌كردند و در زمستان ، از آنها جهت توليد آجر بهره مي‌گرفتند. مرحله بعدي ، پختن آجر بود كه در آن ، از كوره ‌هاي سنتي استفاده مي‌شد. كوره سنتي چاهي بود كه در مبحث گچ نيز بدان اشاره شد. همانطور كه در قبل ذكر شد، در اين كوره‌ها خشتها را بگونه‌اي مي‌چيدند كه جريان هوا از بين آنها عبور كند و از زير به خشتها حرارت مي‌دادند. در قديم جهت سوخت ، از چوب و مدفوع استفاده مي‌شد و در نتيجه حرارت آرام آرام بالا مي‌رفت و رسيدن حرارت به قسمتهاي بالايي كوره بسيار آهسته صورت مي‌گرفت. به همين جهت همه لايه‌ها تقريباً بطور يكسان حرارت كسب مي‌كردند. ليكن بعدها كه سوختهاي نفتي بكار گرفته شد ، جهت تسريع در امر توليد، درجه حرارت پايين را زياد مي‌كردند. طبيعتاً حرارت بصورت يكنواخت به خشتها نمي‌رسيد و در لايه‌هاي مختلف، آجرهايي با خواص متفاوت توليد مي‌شد. همانطور كه گفتيم ، آجرهاي اين نوع از كوره‌ها ، از نظر خواص و كيفيت متفاوتند. از آنجا كه خشتهاي زيرين بيش از حد نياز حرارت مي‌بينند، ذوب مي‌شوند و توليد آجر جوش مي‌كنند. يعني پس از ذوب شدن با يكديگر مخلوط مي‌شوند و بصورت سنگي محكم بدون شكل هندسي خاص در مي‌آيند. اين آجرها شايد فقط بدرد پي ريزي بخورد. لايه بعدي آجرها ، سبز رنگ است كه از نظر مقاومت و خواص . بهترين آجرهاي كوره ‌اند و داراي شكل هندسي دقيقي مي‌باشند . لايه‌ بعدي، آجرهاي بهي رنگ  (مايل به زرد) است . لايه‌هاي بعدي بترتيب عبارتند از : آجرهاي سفيد رنگ، آجرهاي ابلغ (داراي لكه‌هاي قرمز و سفيد) ، آجرهاي قرمز و آخرين لايه ،‌آجرهاي نپخته. بعلت نحوه برداشت از اين كوره‌ها، آجرهاي رسيده به كارگاه ، از همه نوع هستند . امتياز اين كوره‌ها ساده بودن و هزينه كم ساخت است؛ در حاليكه اتلاف انرژي ، كيفيت متفاوت محصول و توليد كم ، از عمده‌‌ترين مشكلات اين قبيل كوره‌هاست.(اتلاف انرژي در اين كوره‌ها بدليل  گرم و سرد شدن پياپي در هر بار بارگيري و تخليه است.) روش ماشيني در روش ماشيني، خاك بسيار مهم است و انتخاب خاك مناسب، اهميتي بسزايي دارد. خاكهاي مختلف را آزمايش مي‌كنند تا به خاك مناسب دست يابند. البته در انتخاب معدن، علاوه بر كيفيت ، به كميت خاك نيز توجه ويژه مي‌كنند. معدن بايد بگونه‌اي باشد كه حداقل 50 سال كارخانه را تغذيه نمايد. انتخاب نمونه خاك براي آزمايش كم و كيفي ، با گمانه زدن است. خاك با ماشينهاي مخصوص استخراج شده، پس از ورود به كارخانه ، به قسمت آسياب مي‌رود. اين آسياب از دو چرخ بزرگ و سنگين تشكليل شده كه خاكها در اثر وزن چرخهاي دوران كننده، آسياب مي‌شوند. در زير اين چرخها ، شبكه مشبكي است كه خاك آسياب شده از لابلاي آن عبور مي‌كند. مرحله بعدي ، مخلوط كن است. اين مخلوط كن، همانند مخلوط كنهاي نانواييها ، داراي يك محور مركزي با تعدادي بازو در اطراف مي باشد. در اين مرحله ، مقداري نيز آب اضافه مي‌كنند و خاك مخلوط شده با آب ، بسمت ً آسياب والسً مي‌رود تا بطور كامل ورز داده شود . آسياب والس از دو گردونه فلزي كنار هم تشكليل شده كه گل مورد نظر با عبور از بين آنها، تحت فشار غلتكها كاملاً ورز داده مي‌شود و دانه‌هاي درشت آن از بين مي‌رود . خمير خروجي از آسياب والس آماده قالب زني است. ؟ در اين مرحله، خمير وارد دستگاهي بنام بيرون ران يا Extruder مي‌شود. در قسمت مركزي اين دستگاه ، يك عضو حلزوني شكل (مشابه حلزوني چرخ گوشت) وجود دارد كه خمير وارد شده به دستگاه را به جلو هدايت مي‌كند. از آنجائيكه ممكن است خمير هنوز مقداري حباب هوا داشته باشد، در مسير حركت خمير داخل Extruder ، مناطق خلأ مجهز به صافي جلوگير از نفوذ خمير ، تعبيه شده است. اين مناطق حبابهاي هوا را جذب مي‌كنند و خميرهاي نهايي فاقد تخلخل مي‌باشد. در قسمت خروجي دستگاه بيرون ران، مي‌توان قالبهاي مختلف با اشكال متفاوت را قرار داد و خمير آماده را به صورتهاي مورد نياز قالب زد. البته توجه به اين نكته ضروري است كه اگر با چنين خميري خشت زده شود، آجر نهايي بسيار سنگين خواهد بود . در نتيجه قالبها را بگونه‌اي مي‌سازند كه خشت حاصل، سوراخدار باشد . بدين منظور در قالب ميله‌هايي نصب مي‌كنند كه بنام ًگُل قالب ً معرفند. گُل قالب بايد آلياژ مخصوصي داشته باشد و در برابر سايش مقاوم باشد. ؟     تونلي: تونل ، سالن درازي است كه داخل آن ريل‌گذاري شده. واگنهاي حامل خشت، از يك طرف تونل داخل مي‌شوند و در دمايي نچندان بالا(حدود 60 تا 70 درجه) حرارت مي‌بينند. همچنين حركت واگنها در داخل تونل، بسيار آهسته است. تمام شرايط بگونه‌اي با يكديگر جمع شده‌اند كه همانند آنچه پيشتر ذكر شد، خشتها بتدريج خشك شوند. تذكر اين نكته نيز مفيد است كه چون سرعت حركت واگنها در داخل خشك كن بسيار سريعتر از حركت آنها در كوره است، ظرفيت كوره تقريباً دو برابر ظرفيت خشك‌كن مي‌باشد. مرحله بعدي در توليد آجر ، پختن خشتهاي خشك شده است. كوره‌ها انواع مختلفي دارند كه دو نوع عمده آنها عبارتند از:  1ـ كوره هوفمن  2ـ كوره تونلي كوره هوفمن كوره هوفمن، دالاني است شبيه به شكل مقابل كه در مركز آن يك دودكش تعبيه شده است. بعلت كثيف بودن سوختها در گذشته ، دودكشها را بسيار بلند مي‌ساختند. اما امروزه كه از سوختهاي تميز نفتي و بعضاً گاز طبيعي استفاده مي‌كنند، ديگر نيازي به مرتفع ساختن دودكشها نيست. ؟ اين دالانها به اتاقكهاي كوچكتري تقسيم مي‌شوند كه به هر كدام از آنها ً قمير ً گويند. در هر قمير ، خشتهاي خشك شده را از پايين به بالا مي‌چينند و در قمير را نيز با آجر يا همان خشتها و با پوشش كاه‌گل مي‌بندند. بالاي هر قمير ، تعدادي  سوراخ است. اين سوراخها در واقع محل ورود حرارت به داخل قمير است. بدين صورت كه مشعلي مخصوص را روي اين سوراخها بگونه‌اي قرار مي‌دهند كه شعله آن بطرف داخل قمير زبانه كشد. پايين هر قمير به دودكش راه دارد. دود و هواي گرم ايجاد شده ، از طريق اين راه ارتباطي وارد دود كش شده، به بيرون هدايت مي‌شود. مشعل بنوبت روي قميرها حركت مي‌كند. هر گاه خشتهاي هر قمير باندازه كافي حرارت ديد، مشعل روي قمير بعدي قرار مي‌گيرد. در هر كوره ، روش كار چنين است كه همواره تعدادي قمير در حال بارگيري ، تعدادي در حال گرم شدن و مابقي در حال تخليه‌اند . (تعداد قميرهاي هر كوره مي‌تواند تا حدود 30 قمير نيز باشد.) لازم به ذكر است كه اين كوره‌ها بازدهي خوبي دارند. ؟ كوره تونلي جديدترين كوره‌هاي پخت آجر، كوره‌هاي تونلي است . در داخل اين تونلها نيز ريل‌گذاري  شده است. واگنهاي خارج شده از خشك كن وارد اين تونلها مي‌شوند. نحوه حرارت ديدن خشتها، درمناطق مختلف اين كوره متفاوت است: در قسمت اوليه كوره ، واگنها به آهستگي حركت مي‌كنند تا باقيمانده آب خشتها در دمايي حدود  تبخير شود. در ادامه، مشعلهايي در كنار يا بالاي مسير حركت واگنها نصب شده است كه واگنها با سرعتي بيشتر ، از مقابل آنها عبور مي‌كنند. اين روند افزايش سرعت حركت تا رسيدن به مشعل اصلي ادامه دارد. محل مشعل اصلي، گرمترين جاي كوره است و در حقيقت همان مكاني است كه در آن ، حالت ً چسبندگي سراميكي ً اتفاق مي‌افتد. چسبندگي سراميكي چيست؟ ـ در آجر ، مقداري خلل و فرج وجود دارد. در كنار مشعل اصلي كه دما در حدود 1200 تا 1300 درجه است، برخي مواد دروني آجر (مواد گدازآوري كه در ابتدا ذكر شد) ذوب شده، وارد خلل و فرجها مي‌شوند و سبب چسبيدن ساير مواد تشكيل دهنده آجر به يكديگر مي‌گردند. توجه داشته باشيد كه اگر حالت چسبندگي سراميكي اتفاق نيفتد، آجر توليد شده مقاومت كافي نخواهد داشت. بعبارتي لازمه مقاوم شدن آجر ، ايجاد چسبندگي سراميكي است و البته در كنار چسبندگي سراميكي، جمع شدگي نيز واقع مي‌شود كه در ادامه توضيح داده خواهد شد. مرحله آخر در خط توليد آجر ، خارج كردن آجر از داخل كوره است. اين كار ، مخصوصاً در مورد آجرهاي توليدي در كوره‌هاي هوفمن، بايد آهسته و با دقت انجام گيرد تا آسيبي به آجرها نرسد. ضايعات آجر روش اول: آجرهاي مورد آزمايش را در يك سيني مي‌ايستانيم و داخل سيني آب مي‌ريزيم. آب ، جذب آجرشده ، پس از مدتي تبخير مي‌شود . بار ديگر اين عمل را تكرار مي‌كنند. در اين صورت اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد ، سفيدكها ظاهر مي‌شوند. روش دوم: در روش ديگر ، آجري را روي يك سطح صاف مي‌خوابانيم و ظرف دهان گشادي را كه حاوي مقداري آب است، بطور معكوس روي آن قرار مي‌دهند . آب كم كم داخل آجر نفوذ كرده ، تبخير مي‌شود . اين عمل را دوبار انجام مي‌دهند . اينجا نيز اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد، آنرا ظاهر مي‌كند. براي مقايسه ميزان شوره زدن آجرها ، درجه بنديي بشرح ذيل وجود دارد: ـ درجه صفر : درجه‌يي است كه در آن هيچ سفيدكي ظاهر نمي‌شود. ـ درجه كم : كمتر از 10% سطح آجر با شوره پوشيده مي‌شود . ـ درجه متوسط : لايه ضخيمي از شوره تا 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما از روي سطح آجر فلس يا پودر جدا نمي‌شود . ـ درجه زياد : قشر ضخيمتري از املاح تا بيش از 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما در اينجا نيز فلس يا پودر از سطح آن جدا نمي‌شود . ـ درجه شديد: قشر ضخيمي از سفيدك قسمت عمده سطح آجر را مي‌پوشاند و فلس يا پودر از سطح آن جدا مي‌شود . انواع سفيدكها چنين است : كربناتي، كلريدي، سولفاتي و نيتراتي. جهت انتخاب راه حل مناسب در مبارزه با اين سفيدكها ، اولين قدم، تشخيص نوع سفيدك است. بدين منظور ، ابتدا با يك تيغ و صفحه كاغذي تميز، از سفيدكهاي سطح آجر نمونه ‌برداري كرده، به آزمايشگاه مي‌فرستند و در آنجا نوع سفيدك مشخص مي‌شود. سفيدك كربناتي: علت ايجاد اين نوع سفيدك، آنست كه آجر از ملات ، آب جذب كرده ، در تركيب با هوا ، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌كند. جهت جلوگيري از ظهور اين سفيدك ، بايد كاري كرد كه آجر از آب جذب نكند. بدين جهت، هنگام آجر چيني ، ابتدا آنرا مرطوب كرده ، بعد بكار مي‌برند.(به اين عمل اصطلاحاً ً زنجاب كردن آجر‌ً گويند.) زنجاب كردن، باعث اشباع شدن آجر از آب و عدم تمايل به جذب آب از ملات مي‌شود. در برخي مناطق كشورمان ، از آنجا كه خود آب سخت است و تركيبات بي‌كربناتي دارد، وقتي روي آجركاري را آب مي‌پاشند، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌شود . اگر روي آجرهايي ،‌اين نوع از سفيدك ظاهر شد، آنها را با اسيد كلريدريك رقيق (جوهر نمك) مي‌شويند و بلافاصله با آب شستشو مي‌دهند. جوهر نمك، سفيدك كربناتي را در خود حل مي‌كند و با جريان آب ، آنها را از سطح آجر دور مي‌كند. بايد توجه داشت كه بلافاصله پس از بكاربردن جوهر نمك، از آب استفاده كرد. زيرا در غير اين صورت، با وجودي كه جوهر ، سفيدكهاي كربناتي را در خود حل كرده ، كربناتها به كلريد تبديل مي‌شوند و روي آجرها سفيدك كلريدي ظاهر مي‌شود سفيدك كلريدي: همانطور كه در بالا ذكر شد، راه از بين بردن سفيدك كلريدي، شستشوي آجر با آب است. سفيدك سولفاتي: علتهاي ممكن در ظهور اين سفيدك عبارتند از 1ـ خاك استفاده شده در ساخت آجر ، داراي مقادير زيادي سولفات باشد.  2ـ مقدار سنگ گچ ملات زياد باشد و آجر آنرا جذب كند. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك ، از بكار بردن خاكهايي با درصد سولفات زياد در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم. سفيدك نيتراتي: در خاكهاي برخي مناطق كويري ، تركيباتي از نيترات (شوره) وجود دارد. شوره از هوا رطوبت جذب كرده ،سبب ظهور سفيدك نيتراتي مي‌شود. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك،‌ از بكار بردن خاكهاي نيتراتي در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم.   طبقه‌بندي آجر استاندار شماره 7 ايران، مشخصات آجرهاي رسي را شرح مي‌دهد. در اين استاندارد، آجرهاي رسي از ديدگاههاي مختلف بشرح ذيل طبقه‌بندي شده‌اند: طبقه بندي از ديدگاه روش توليد: 1ـ آجرهاي رسي دستي : با دست ساخته شده ، توپر است و كيفيت چنداني ندارد. 2ـ آجرهاي نيمه ماشيني: كه در طول خط توليد آنها ، قسمتي از كارها ، توسط ماشين انجام مي‌شود.  3ـ آجرهاي ماشيني : داراي اشكال مختلف، توپر و سخت يا سوراخدار ، با كيفيتي بهتر . طبقه‌بندي از ديدگاه نوع مصرف : 1ـ آجر معمولي: براي مصارف عمومي ساختمان استفاده شده، بنام آجر توكار معروف است.  2ـ آجرنما: اين نوع آجرها به روشهاي مخصوص ساخته مي‌شوندو بايد  داراي ابعاد دقيق و هماهنگ باشند تا ظاهري خوب در نماي سازه ايجاد كنند.  3ـ آجر مهندسي مرغوبEngineering Brik : اين آجرها ، آجرهايي توپر و سخت و بادوام هستند و با روش ماشيني توليد مي‌شوند و به سه دسته تقسيم مي‌شوند . اين درجه بنديها بر اساس دو عامل ‌مقاومت و جذب‌ آب  است.  درجه 1: حداقل مقاومت آجر درجه 1 ، 350 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 15% وزني است. درجه 2 : حداقل مقاومت آجر درجه 2 ، 250 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 16% وزني است. درجه 3 : حداقل مقاومت آجر درجه 3 ، 150% و حداكثر ميزان جذب آب آن ، 18% وزني است. اين آجرها ،عمدتاً باربر هستند. طبقه‌بندي از ديدگاه كيفيت: 1ـ آجر با كيفيت مناسب براي مصارف داخلي: اين آجرها توكار هستند. لازم به ذكر است اين آجرها را نبايد در قسمتهايي از ساختمان كه در معرض شرايط مختلف جوي مانند يخ زدن است، بكار برد و هنگاميكه اين آجرها به كارگاه مي‌رسند، نبايد آنها را در محيط سرباز نگهداري نمود. زيرا اين آجرها از نظر استاندارد، جذب آب مشخصي ندارند و در اثر بارندگي و مرطوب شدن، تحت فرايند يخ زدن از بين مي‌روند.  2ـ آجر با كيفيت عادي: از اين آجرها در نقاطي كه شرايط جوي شديدي ندارند، در قسمتهاي بيروني ساختمان نيز مي‌توان استفاده كرد. 3ـ آجر با كيفيت ويژه : اين آجرها معمولاً همان آجرهاي مهندسي مرغوبند كه البته قادرند شرايط محيطي سخت را نيز تحمل كنند. طبقه بندي از ديدگاه شكل : 1ـ آجر توپر : نوعي آجر است كه حجم سوراخهاي آن از 25% حجم  آجر تجاوز نمي‌كند. در اين نوع از آجرها جهت محاسبه مقاومت ، بار وارد بر آجر را بدون در نظر گرفتن سوراخها ، بر كل سطح مقطع تقسيم مي‌كنند.  2ـ آجر سوراخ‌دار: در اين نوع از آجرها ، حجم سوراخها از 25% حجم آجر بيشتر است. اما مساحت هر يك از سوراخها، از 3000 تجاوز نمي‌كند.  3ـ آجر توخالي: كه در آن، حجم سوراخها بيش از 25% حجم آجر است و براي ابعاد سوراخها محدوديتي وجود ندارد  4ـ آجر با شكل ويژه: اين آجرها، داراي اشكال مختلف هندسي هستند. مانند آجرهايي كه جهت كف پوش در پياده‌روها و پاركها استفاده مي‌شوند. 5ـ آجر متخلخل: حجم منافذ در اين نوع از آجرها ، بيش از 20% حجم آجر است

مراحل ساخت آجر

۱) کندن و استخراج مواد خام
۲) آماده سازی مواد اولیه
۳) قالب گیری
۴) خشک کردن
۵) پخت آجر

کندن و استخراج مواد خام

ماده اولیه آجر را عمدتا خاک رس تشکیل می دهد همانگونه که می دانید , انواع مختلفی ازخاک رس وجود دارد , ولی بیشتر ازخاک رس آبرفتی برای تهیه استفاده می شود.
در مناطق مختلفی از ایران منابع مطلوب از مواد اولیه وجود دارد که کارگاه های تولید آجر چه به صورت سنتی یا مدرن در کنار این معادن احداث می گردد. البته برخی از کارگاه های تولیدی معدن مواد اولیه ندارند و مواد اولیه ی مورد نیاز خودرا از سایر معادن خریداری می کنند و در محل کارگاه دپو می کنند.
در زیر مواد مورد نیاز برای تولید آجر آورده شده است:

خاک رس آبرفتی :

همانطوری که از نامش پیداست در نزدیکی سطح زمین یافت می شود و بیشتر آجر های رسی باکمک آن تولید می شوند . میزان خاک رس در گل آجر بسیار اهمیت دارد . خاک رس زیاد گل آجر را توپر می کند ولی موجب ترک خوردن خشت در هنگام خشک شدن می شود .

ماسه :

که از تاثیر عمل فرسایش هوازدگی بر سنگ های سیلیسی حاصل می شود درحقیقت استخوان بندی آجر می باشد . در صورت افزایش مقدارآن آجر ترد وپوک می شود وضمنا دانه های درشت ماسه درگل آجر درهنگام پختن منبسط وموجب ایجاد ترک های ریز درآجر میشوند .

آهک :

درخاک رس و گل آهک وجود دارد , درصورتیکه به صورت دانه ریز , یکنواخت وهمگن باشد وموجب روشن شدن رنگ آجر می شود وافزایش مقدارآن نقش گدازآوردارد.وجوددانه ها ی درشت آهک درگل آجر پس از پختن آهک زنده تولید میکند . آهک زنده درهنگام استفاده از آجر ,‌آب ملات رابه خود می کشد وتولید هیدرواکسید آهک یا آهک شکفته می کند ,‌که بسته به خلوص سنگ آهک ۲۵/۱ تا ۵/۳ برابر حجم اولیه را به دست می آوردو موجب ترکیدن آجر می شود به این پدیده آلوئک آجر می گویند .

ترکیبات سولفاتی :

به مقدار کم بی ضرر است و درصورت افزایش , تولیدیون اسیدی می نمایند و به آجر و ملات آسیب می رسانند .

ترکیبات آهن دار :

نقش گداز آور دارند و رنگ محصول را به قرمز نزدیک می کنند .

نباتات و ریشه گیاهان :

ممکن است در گل آجر ریشه گیاهان وجود داشته باشند که در حرارت کوره می سوزاند وآجر پوک میشودو پس از تهیه ماده اولیه آن را الک و خوب آسیاب می کنند تا نرم ویکنواخت شود .(معمولا باانتخاب منبع خوب برای خاک رس این مشکل راتاحدی حل می کنند )

آماده سازی مواد اولیه

عملیات های مورد نیاز جهت آماده سازی مواد اولیه به نحوه ی پروسه ی تولید بستگی دارد.
برای تهیه خشت آجر رسی سه روش متفاوت وجود دارد که درهر روش میزان رطوبت خاک و نوع گل متفاوت است .

۱) گل خشک

که با اضافه نمودن آب به میزان حدود ۸ تا ۱۲ درصدوزن ماده اولیه تهیه میشود و باکمک پرس خشت شکل می گیرد . بسیاری از آجرهای صنعتی ووکلیه سفال های ساختمانی با روش گل خشک ساخته می شوند .

۲) گل سفت

که با اضافه نمودن آب به میزان حدود ۲۰ تا۲۵ درصد وزن ماده اولیه تهیه می شود و با روش ماشینی خشک می زنند . در این روش از ماشین های خشت زنی هیدرولیکی استفاده میکنند خشت U به صورت منشوری با قاعده مربع یا مستطیل شکل از دستگاه خارج می شود وسپس آن را به کمک دستگاه برش به قطعات مساوی تقسیم می کنند .

۳) گل خمیری

بااضافه نمودن آن به میزان تاحد ۶۰ درصد وزن به خاک تهیه می شودتا حالت خمیری پیداکنند وبتوان با دست به آن شکل داد . دراین روش گل را درون قالبهای چوبی می ریزند و بادست شکل می دهند و خشت می زنند .

خشک کردن

زمانی که قطعات ازماشین های شکل دهی خارج می شوند مقدار قابل توجهی رطوبت به همراه دارند . خشک کردن خشت خام قبل از پختن آن به علت جلوگیری از تغییر شکل زیاد وترک در سطح خشت می باشد وهمچنین از صرف هزینه سوخت بیشتر درکوره اصلی و امکان دوده گرفتن کوره به سبب رطوبت اولیه زیاد وسوخت ناقص جلوگیری می کند . درکارخانه به روش سنتی ۱ـ ۲ هفته ودرکارخانه به روش صنعتی ۳۶ ساعت .
خشک کردن موجب بروز انقباض می شود و این انقباض درحدی مجاز است که محصول نهایی دارای اندازه مناسب و دلخواه باشد .
جمع شدگی در خشت خشک شده حدودا ده درصد در هر بعد است . درجه حرارت کوره خشک کن درهر بعد است .درجه حرارت کوره خشک کن از ۴۰ تا ۲۰۰ درجه سانتیگراد و زمان خشک کردن از ۲۴ تا ۴۸ ساعت متغیر است که بستگی به نوع رس دارد . حرارت لازم معمولا به کمک گرمای تلف شده از کوره های اصلی فراهم میشود . درکلیه مراحل , حرارت ورطوبت کاملا تنظیم می گردند تا از انقباض سریع که موجب به وجود آوردن ترک های زیاد میشود , اجتناب گردد .
درمناطق گرم و خشک ازگرمای هوا به منظور خشک نمودن خشت استفاده می کنند دراین روش نحوه چیدن خشت ها ازاهمیت فراوان برخور دار است . به ترتیبی که جریان هوا یک جانبه نباشدچون باعث ایجادانحنا و تغییر شکل آجر در اثر خشک شدن یک جانبه می شود .
خشت خشکی که برای پختن آجر آماده شده است رطوبتی بین ۸ تا ۱۲ درصد به همراه دارد .

پخت آجر

گداختن یکی ازمهمترین قدم ها درساختن آجر می باشد .زمان موردنیاز باتوجه به نوع کوره ,‌ نوع رس و سایر متغیرها از ۴۰ تا ۱۵۰ ساعت تغییر می کند درحال حاضر کوره های تونلی و کوره های متناوب انواع جدیدی ازکوره ها میباشند که مورد استفاده قرارمی گیرند . درکوره تونلی آجرهای خشک شده که برروی واگون ها ی مخصوص چیده شده انداز داخل تونل گذر می کنند و از کانون حرارتی عبورمی نمایند واز سوی دیگرخارج می شوند .( آجر بعد از پخته شدن یک مر تبه از کوره خارج نمی شود چون ترک میخورد و طی زمان ۶ ساعت به صورت یکنواخت ازکوره خارج میشود )
درکوره های دیگر , حرارت به طور متناوب تغییر می کند دراین روش خشت ها ثابت وکانون حرارتی متغیر است . سوخت این کوره هاگاز طبیعی ,نفت یاز غال سنگ می باشد .
کنترل زمان پخت درکوره ازاهمیت فراوانی برخوردار است خشت خام فاقد مقاومتهای مکانیکی مورد نظر است وچنانچه آجر بیش از حد حرارت ببیند تغییر چنانچه آجر بیش از حد حرارت ببیندن تغییر شکل می دهدو قابل استفاده نمی باشد .
به منظور اجتناب ازبروز ترک حرارت تا دمای ۱۰۰ تا ۱۲۰ درجه سانتیگراد به کندی افزایش می یابد دراین دما آب آزاد خشتها تبخیر وخشک می شود . بعد ازخشک شدن خشت ها حرارت به سرعت ۵ تا ۷۰۰ الی ۸۰۰ درجه سانتی گراد افزایش می یابد و در این دما آب تبلور کائولن تبخیر ( دی هیدراته ) می شود وخشت ها نهایت تخلخل خود را پیدا می کنند دردمای ۸۰۰ تا ۸۵۰ درجه سانتیگراد مواد زود گداز همراه با رس گداخته میشوند واجزای دیرگداز را احاطه می نمایندوبعد طولی رس ها نقصان می یابد و خشت حرارت دیده به مصالح یکپارچه ای تبدیل میشود .
مصالح تشکیل شده از رس زودگذر دردرجه حرارت بین ۹۰۰ و ۱۱۰۰ درجه سانتیگراد کاملاگداخته می شوند و مصالح ساختار سنگی پیدا می کند این مصالح به خوبی در برابر نفود آب مقاوم است ومقاومت مکانیکی بالا, مقاومت دربرابر یخبندان و سایر کیفیات یک مصالح ارزشمند را پیدا می کند .
دربعضی ازروشهای نوین به منظور جلا یافتن سطح آجردرمرحله نهایی با تزریق گاز طبیعی سطح آجر می سوزد و تغییر رنگ می دهد و جلا پیدا می کند .
برای جلوگیری ازترک‌, آجر ها را به عنوان آهستگی سردمی نمایند و بعد از آن کنترل نهایی انجام می گیرد و در صورت نیاز به منظور یکنواختی ماشین کاری وسپس آجر های مرغوب بسته بندی ,‌انبار یا بارگیری میشوند .

انواع کوره های آجر پزی

پس از خشک شدن خشت , انرا درکوره میچینند بطوریکه که به همدیگر نچسبند , تا هوا ‌شعله وگا ز از لای آجرها بگذرند . کوره های آجرپزی سه نوع اند :
۱- کوره با آتش ثابت و آجر ثابت
۲- کوره با آتش رونده و آجر ثابت
۳- کوره با آجر روند وآتش ثابت

۱) کوره با آتش ثابت و آجر ثابت یا کوره تنوره ایی

این کوره کارش پیوسته نیست کوره تنوره کوتاه وگشادیست که خشت را درآن می پیچنند و تون آنرا می تابند ( آتش می کنند ) شعله , هوای داغل و دود ازلا به لای خشت های چیده شده درکوره بالا می روند و گرمای خود را به خشت ها پس می دهند وخشت ها می پزند .
کار کوره تنوره ایی پیوسته نیست و در آن گرمای زیاد ی هدر میرود زیرا پس از آنکه خشت پخته شد و آجرشد , سر کوره را باز می کنند ومی گذارند تا آجر درون کوره سردشود وگرمایش را به هوابدهد .
جنس آجر ی که درکوره تنوره یی پخته شود یک جور نیست . از پایین به بالاجوش , آجرجوش ,‌آجر سبز , آجر بهی , آجر سفید , آجر ابلق , آجر قرمز و آجر نیم پخته بدست می آید . اگربالای کوره های تنوره یی به شکل قارچ ساخته شده و سر کوره پوسیده شود , جوری که گاز کوره از بالای آن بیرون نرفته از سوراخ های نزدیک کف کوره به دو دکش یاهواکش مکیده شود گاز داغ ,‌گرمایش رابه خشت های چیده شده در کوره پس می دهدو با این کار ,‌گرمای گاز کوره هدر نمی رود و جنس آجرها هم همجور می شود .

۲) کوره با آتش رونده و آجر ثابت

کار این کوره پیوسته است و گرمای آن خیلی کم هدر می رود این کوره را نخست یک بنای اهل برلن به نام Friedrich Hoffmann ساخت که به نام او نامیده می شود . چون حلقه ایی ساخته میشد آنرا کوره حلقه ایی هوفمان نامیدند .
نخستین کوره ها به شکل دایره ساخته میشدند ,‌اکنون آنرا به شکل حلقه دراز یا اره ایی و مانند اینها می سازند در این کوره ازهدر رفتن گرما به اندازه زیاد جلوگیری می شود .

۳) کوره تونلی

در آن سفالهای ممتاز هم می پزند . کارش مانند تونل خشت خشک کنی ست از سر تونل واگونک با بار خشت به تونل می رودو از ته تونل آجرسرد شده بیرون می آید کانون آتش در دیوار درونی تونل جا دارد همین که واگونک با بار خشت به درون تونل رانده شد ,‌به کندی به سوی کانون آتش پیش می رود خشت کم کم گرم و نیم پز شده از برابر کانون آتش گذشته می پزد .
هنگامیکه واکونگ آجر پخته به سوی ته تونل می رود ,به آن هوای سرد می دمند تا گرمای آجر را بگیرد و آنرا سرد کند هوایی که از روی آجر گذشت و داغ می شود و هواکش پهلوی کانون آتش آنرامکیده و به کانون آتش می دمد . کارکوره تونلی پیوسته است و گرمای آن خیلی کم هدرمی رود اما ساختن تونل ریل گذاری , ارزش واگونک ها وجزاینها گرانست . جایی که برق ارزان باشد ,‌می شود کوره تونلی را برقی ساخت وکوره را با برق آتش کرد .
برای آنکه کوره تونلی دراز نشود , آنرا در دوتکه پهلوی هم می سازند دریک تکه خشت میسازند وروی واگونک می چینند وبه گرمخانه می برند تا درآنجا خشتهای روی واکونگ ها خشک ,‌گرم و داغ شوند , سپس واکونگ های بابار خشت داغ را به درون تکه دوم میرانند درتکه دوم که کوره درآن ساخته شده , خشت های داغ شده از برابر کانون آتش گذشته میپزند روی آجر داغ هوا می دمند و گرمای آنرامی گیرند . هوای داغ شده را به گرمخانه و به کانون آتش می دمند .

نتیجه گیری

در صنعت آجر حدود ۷۰۰۰ کارخانه فعال در ایران موجود است که میزان تولید اسمی سالیانه آنها بیش از ۵۰ میلیون تن می‌باشد. محصولات اکثر ‌این کارخانجات، شامل آجر سنتی، آجر ماشینی و بلوک تماما با فن‌آوری قدیمی ‌تولید می‌شوند که علاوه بر انرژی‌بری بسیار بالا در تولید (بیش از ۲ برابر انرژی‌بری تولید آجر با فن‌آوری جدید)، از بسیاری از مزایای نهفته در استفاده از آجرهای جدید بی‌بهره می‌باشند. سهم ۴۵ درصدی هزینه‌های انرژی در تولید آجر از دیدگاه اقتصاد ملی، خود بیانگر شدت انرژی مصرفی بسیار بالا در این صنعت و لزوم توجه به آن می‌باشد.
راهکارهای بهینه‌سازی مصرف انرژی
۱) راهکارهای کوتاه مدت و کم هزینه.
۲) راهکارهای بلندمدت و پرهزینه.
اجرای راهکارهای کوتاه‌مدت و کم‌هزینه در مقایسه با راهکارهای بلند‌مدت و پر‌هزینه از نظر اجرا، عملی‌تر و برای صاحبان واحدهای تولیدی نیز قابل قبول‌تر می‌باشد. با توجه به اینکه در کشور نزدیک به ۷۰۰۰ کوره آجرپزی وجود دارد, بهترین راهکارهای کم‌هزینه استفاده از مشعل‌های با راندمان بالا در کوره‌های هوفمن موجود و بازیافت حرارت از این کوره‌ها است.
راهکارهای کم هزینه و کوتاه مدت
۱) استفاده از سوخت‌پاش‌های راندمان بالا در کوره‌های هوفمن با حدود ۲۰ درصد صرفه‌جویی.
۲) بازیافت حرارت در کوره‌ها.
۳) آموزش پرسنل.
۴) استفاده از مشعل‌های با راندمان بالا.
۵) بازیافت حرارت از کوره‌های هوفمن جهت استفاده در قسمت خشک کن.
راهکارهای پرهزینه و بلند مدت
۱) جایگزینی ماشین‌آلات مدرن در خط تولید شامل تجهیزات، سنگ‌شکن، میکسر، اکسترودر.
۲) نصب خشک‌کن با راندمان بالاتر و کاهش ضایعات و مصرف انرژی کمتر.
۳) جایگزینی کوره تونلی بجای کوره هوفمن که دو تا سه برابر شدت مصرف انرژی را کاهش می‌دهد.
۴) استفاده از سیستم بسته‌بندی مدرن بمنظور کاهش ضایعات.

تگ ها: , , ,

مراحل ساخت آجر

۱) کندن و استخراج مواد خام
۲) آماده سازی مواد اولیه
۳) قالب گیری
۴) خشک کردن
۵) پخت آجر

کندن و استخراج مواد خام

ماده اولیه آجر را عمدتا خاک رس تشکیل می دهد همانگونه که می دانید , انواع مختلفی ازخاک رس وجود دارد , ولی بیشتر ازخاک رس آبرفتی برای تهیه استفاده می شود.
در مناطق مختلفی از ایران منابع مطلوب از مواد اولیه وجود دارد که کارگاه های تولید آجر چه به صورت سنتی یا مدرن در کنار این معادن احداث می گردد. البته برخی از کارگاه های تولیدی معدن مواد اولیه ندارند و مواد اولیه ی مورد نیاز خودرا از سایر معادن خریداری می کنند و در محل کارگاه دپو می کنند.
در زیر مواد مورد نیاز برای تولید آجر آورده شده است:

خاک رس آبرفتی :

همانطوری که از نامش پیداست در نزدیکی سطح زمین یافت می شود و بیشتر آجر های رسی باکمک آن تولید می شوند . میزان خاک رس در گل آجر بسیار اهمیت دارد . خاک رس زیاد گل آجر را توپر می کند ولی موجب ترک خوردن خشت در هنگام خشک شدن می شود .

ماسه :

که از تاثیر عمل فرسایش هوازدگی بر سنگ های سیلیسی حاصل می شود درحقیقت استخوان بندی آجر می باشد . در صورت افزایش مقدارآن آجر ترد وپوک می شود وضمنا دانه های درشت ماسه درگل آجر درهنگام پختن منبسط وموجب ایجاد ترک های ریز درآجر میشوند .

آهک :

درخاک رس و گل آهک وجود دارد , درصورتیکه به صورت دانه ریز , یکنواخت وهمگن باشد وموجب روشن شدن رنگ آجر می شود وافزایش مقدارآن نقش گدازآوردارد.وجوددانه ها ی درشت آهک درگل آجر پس از پختن آهک زنده تولید میکند . آهک زنده درهنگام استفاده از آجر ,‌آب ملات رابه خود می کشد وتولید هیدرواکسید آهک یا آهک شکفته می کند ,‌که بسته به خلوص سنگ آهک ۲۵/۱ تا ۵/۳ برابر حجم اولیه را به دست می آوردو موجب ترکیدن آجر می شود به این پدیده آلوئک آجر می گویند .

ترکیبات سولفاتی :

به مقدار کم بی ضرر است و درصورت افزایش , تولیدیون اسیدی می نمایند و به آجر و ملات آسیب می رسانند .

ترکیبات آهن دار :

نقش گداز آور دارند و رنگ محصول را به قرمز نزدیک می کنند .

نباتات و ریشه گیاهان :

ممکن است در گل آجر ریشه گیاهان وجود داشته باشند که در حرارت کوره می سوزاند وآجر پوک میشودو پس از تهیه ماده اولیه آن را الک و خوب آسیاب می کنند تا نرم ویکنواخت شود .(معمولا باانتخاب منبع خوب برای خاک رس این مشکل راتاحدی حل می کنند )

آماده سازی مواد اولیه

عملیات های مورد نیاز جهت آماده سازی مواد اولیه به نحوه ی پروسه ی تولید بستگی دارد.
برای تهیه خشت آجر رسی سه روش متفاوت وجود دارد که درهر روش میزان رطوبت خاک و نوع گل متفاوت است .

۱) گل خشک

که با اضافه نمودن آب به میزان حدود ۸ تا ۱۲ درصدوزن ماده اولیه تهیه میشود و باکمک پرس خشت شکل می گیرد . بسیاری از آجرهای صنعتی ووکلیه سفال های ساختمانی با روش گل خشک ساخته می شوند .

۲) گل سفت

که با اضافه نمودن آب به میزان حدود ۲۰ تا۲۵ درصد وزن ماده اولیه تهیه می شود و با روش ماشینی خشک می زنند . در این روش از ماشین های خشت زنی هیدرولیکی استفاده میکنند خشت U به صورت منشوری با قاعده مربع یا مستطیل شکل از دستگاه خارج می شود وسپس آن را به کمک دستگاه برش به قطعات مساوی تقسیم می کنند .

۳) گل خمیری

بااضافه نمودن آن به میزان تاحد ۶۰ درصد وزن به خاک تهیه می شودتا حالت خمیری پیداکنند وبتوان با دست به آن شکل داد . دراین روش گل را درون قالبهای چوبی می ریزند و بادست شکل می دهند و خشت می زنند .

خشک کردن

زمانی که قطعات ازماشین های شکل دهی خارج می شوند مقدار قابل توجهی رطوبت به همراه دارند . خشک کردن خشت خام قبل از پختن آن به علت جلوگیری از تغییر شکل زیاد وترک در سطح خشت می باشد وهمچنین از صرف هزینه سوخت بیشتر درکوره اصلی و امکان دوده گرفتن کوره به سبب رطوبت اولیه زیاد وسوخت ناقص جلوگیری می کند . درکارخانه به روش سنتی ۱ـ ۲ هفته ودرکارخانه به روش صنعتی ۳۶ ساعت .
خشک کردن موجب بروز انقباض می شود و این انقباض درحدی مجاز است که محصول نهایی دارای اندازه مناسب و دلخواه باشد .
جمع شدگی در خشت خشک شده حدودا ده درصد در هر بعد است . درجه حرارت کوره خشک کن درهر بعد است .درجه حرارت کوره خشک کن از ۴۰ تا ۲۰۰ درجه سانتیگراد و زمان خشک کردن از ۲۴ تا ۴۸ ساعت متغیر است که بستگی به نوع رس دارد . حرارت لازم معمولا به کمک گرمای تلف شده از کوره های اصلی فراهم میشود . درکلیه مراحل , حرارت ورطوبت کاملا تنظیم می گردند تا از انقباض سریع که موجب به وجود آوردن ترک های زیاد میشود , اجتناب گردد .
درمناطق گرم و خشک ازگرمای هوا به منظور خشک نمودن خشت استفاده می کنند دراین روش نحوه چیدن خشت ها ازاهمیت فراوان برخور دار است . به ترتیبی که جریان هوا یک جانبه نباشدچون باعث ایجادانحنا و تغییر شکل آجر در اثر خشک شدن یک جانبه می شود .
خشت خشکی که برای پختن آجر آماده شده است رطوبتی بین ۸ تا ۱۲ درصد به همراه دارد .

پخت آجر

گداختن یکی ازمهمترین قدم ها درساختن آجر می باشد .زمان موردنیاز باتوجه به نوع کوره ,‌ نوع رس و سایر متغیرها از ۴۰ تا ۱۵۰ ساعت تغییر می کند درحال حاضر کوره های تونلی و کوره های متناوب انواع جدیدی ازکوره ها میباشند که مورد استفاده قرارمی گیرند . درکوره تونلی آجرهای خشک شده که برروی واگون ها ی مخصوص چیده شده انداز داخل تونل گذر می کنند و از کانون حرارتی عبورمی نمایند واز سوی دیگرخارج می شوند .( آجر بعد از پخته شدن یک مر تبه از کوره خارج نمی شود چون ترک میخورد و طی زمان ۶ ساعت به صورت یکنواخت ازکوره خارج میشود )
درکوره های دیگر , حرارت به طور متناوب تغییر می کند دراین روش خشت ها ثابت وکانون حرارتی متغیر است . سوخت این کوره هاگاز طبیعی ,نفت یاز غال سنگ می باشد .
کنترل زمان پخت درکوره ازاهمیت فراوانی برخوردار است خشت خام فاقد مقاومتهای مکانیکی مورد نظر است وچنانچه آجر بیش از حد حرارت ببیند تغییر چنانچه آجر بیش از حد حرارت ببیندن تغییر شکل می دهدو قابل استفاده نمی باشد .
به منظور اجتناب ازبروز ترک حرارت تا دمای ۱۰۰ تا ۱۲۰ درجه سانتیگراد به کندی افزایش می یابد دراین دما آب آزاد خشتها تبخیر وخشک می شود . بعد ازخشک شدن خشت ها حرارت به سرعت ۵ تا ۷۰۰ الی ۸۰۰ درجه سانتی گراد افزایش می یابد و در این دما آب تبلور کائولن تبخیر ( دی هیدراته ) می شود وخشت ها نهایت تخلخل خود را پیدا می کنند دردمای ۸۰۰ تا ۸۵۰ درجه سانتیگراد مواد زود گداز همراه با رس گداخته میشوند واجزای دیرگداز را احاطه می نمایندوبعد طولی رس ها نقصان می یابد و خشت حرارت دیده به مصالح یکپارچه ای تبدیل میشود .
مصالح تشکیل شده از رس زودگذر دردرجه حرارت بین ۹۰۰ و ۱۱۰۰ درجه سانتیگراد کاملاگداخته می شوند و مصالح ساختار سنگی پیدا می کند این مصالح به خوبی در برابر نفود آب مقاوم است ومقاومت مکانیکی بالا, مقاومت دربرابر یخبندان و سایر کیفیات یک مصالح ارزشمند را پیدا می کند .
دربعضی ازروشهای نوین به منظور جلا یافتن سطح آجردرمرحله نهایی با تزریق گاز طبیعی سطح آجر می سوزد و تغییر رنگ می دهد و جلا پیدا می کند .
برای جلوگیری ازترک‌, آجر ها را به عنوان آهستگی سردمی نمایند و بعد از آن کنترل نهایی انجام می گیرد و در صورت نیاز به منظور یکنواختی ماشین کاری وسپس آجر های مرغوب بسته بندی ,‌انبار یا بارگیری میشوند .

انواع کوره های آجر پزی

پس از خشک شدن خشت , انرا درکوره میچینند بطوریکه که به همدیگر نچسبند , تا هوا ‌شعله وگا ز از لای آجرها بگذرند . کوره های آجرپزی سه نوع اند :
۱- کوره با آتش ثابت و آجر ثابت
۲- کوره با آتش رونده و آجر ثابت
۳- کوره با آجر روند وآتش ثابت

۱) کوره با آتش ثابت و آجر ثابت یا کوره تنوره ایی

این کوره کارش پیوسته نیست کوره تنوره کوتاه وگشادیست که خشت را درآن می پیچنند و تون آنرا می تابند ( آتش می کنند ) شعله , هوای داغل و دود ازلا به لای خشت های چیده شده درکوره بالا می روند و گرمای خود را به خشت ها پس می دهند وخشت ها می پزند .
کار کوره تنوره ایی پیوسته نیست و در آن گرمای زیاد ی هدر میرود زیرا پس از آنکه خشت پخته شد و آجرشد , سر کوره را باز می کنند ومی گذارند تا آجر درون کوره سردشود وگرمایش را به هوابدهد .
جنس آجر ی که درکوره تنوره یی پخته شود یک جور نیست . از پایین به بالاجوش , آجرجوش ,‌آجر سبز , آجر بهی , آجر سفید , آجر ابلق , آجر قرمز و آجر نیم پخته بدست می آید . اگربالای کوره های تنوره یی به شکل قارچ ساخته شده و سر کوره پوسیده شود , جوری که گاز کوره از بالای آن بیرون نرفته از سوراخ های نزدیک کف کوره به دو دکش یاهواکش مکیده شود گاز داغ ,‌گرمایش رابه خشت های چیده شده در کوره پس می دهدو با این کار ,‌گرمای گاز کوره هدر نمی رود و جنس آجرها هم همجور می شود .

۲) کوره با آتش رونده و آجر ثابت

کار این کوره پیوسته است و گرمای آن خیلی کم هدر می رود این کوره را نخست یک بنای اهل برلن به نام Friedrich Hoffmann ساخت که به نام او نامیده می شود . چون حلقه ایی ساخته میشد آنرا کوره حلقه ایی هوفمان نامیدند .
نخستین کوره ها به شکل دایره ساخته میشدند ,‌اکنون آنرا به شکل حلقه دراز یا اره ایی و مانند اینها می سازند در این کوره ازهدر رفتن گرما به اندازه زیاد جلوگیری می شود .

۳) کوره تونلی

در آن سفالهای ممتاز هم می پزند . کارش مانند تونل خشت خشک کنی ست از سر تونل واگونک با بار خشت به تونل می رودو از ته تونل آجرسرد شده بیرون می آید کانون آتش در دیوار درونی تونل جا دارد همین که واگونک با بار خشت به درون تونل رانده شد ,‌به کندی به سوی کانون آتش پیش می رود خشت کم کم گرم و نیم پز شده از برابر کانون آتش گذشته می پزد .
هنگامیکه واکونگ آجر پخته به سوی ته تونل می رود ,به آن هوای سرد می دمند تا گرمای آجر را بگیرد و آنرا سرد کند هوایی که از روی آجر گذشت و داغ می شود و هواکش پهلوی کانون آتش آنرامکیده و به کانون آتش می دمد . کارکوره تونلی پیوسته است و گرمای آن خیلی کم هدرمی رود اما ساختن تونل ریل گذاری , ارزش واگونک ها وجزاینها گرانست . جایی که برق ارزان باشد ,‌می شود کوره تونلی را برقی ساخت وکوره را با برق آتش کرد .
برای آنکه کوره تونلی دراز نشود , آنرا در دوتکه پهلوی هم می سازند دریک تکه خشت میسازند وروی واگونک می چینند وبه گرمخانه می برند تا درآنجا خشتهای روی واکونگ ها خشک ,‌گرم و داغ شوند , سپس واکونگ های بابار خشت داغ را به درون تکه دوم میرانند درتکه دوم که کوره درآن ساخته شده , خشت های داغ شده از برابر کانون آتش گذشته میپزند روی آجر داغ هوا می دمند و گرمای آنرامی گیرند . هوای داغ شده را به گرمخانه و به کانون آتش می دمند .

نتیجه گیری

در صنعت آجر حدود ۷۰۰۰ کارخانه فعال در ایران موجود است که میزان تولید اسمی سالیانه آنها بیش از ۵۰ میلیون تن می‌باشد. محصولات اکثر ‌این کارخانجات، شامل آجر سنتی، آجر ماشینی و بلوک تماما با فن‌آوری قدیمی ‌تولید می‌شوند که علاوه بر انرژی‌بری بسیار بالا در تولید (بیش از ۲ برابر انرژی‌بری تولید آجر با فن‌آوری جدید)، از بسیاری از مزایای نهفته در استفاده از آجرهای جدید بی‌بهره می‌باشند. سهم ۴۵ درصدی هزینه‌های انرژی در تولید آجر از دیدگاه اقتصاد ملی، خود بیانگر شدت انرژی مصرفی بسیار بالا در این صنعت و لزوم توجه به آن می‌باشد.
راهکارهای بهینه‌سازی مصرف انرژی
۱) راهکارهای کوتاه مدت و کم هزینه.
۲) راهکارهای بلندمدت و پرهزینه.
اجرای راهکارهای کوتاه‌مدت و کم‌هزینه در مقایسه با راهکارهای بلند‌مدت و پر‌هزینه از نظر اجرا، عملی‌تر و برای صاحبان واحدهای تولیدی نیز قابل قبول‌تر می‌باشد. با توجه به اینکه در کشور نزدیک به ۷۰۰۰ کوره آجرپزی وجود دارد, بهترین راهکارهای کم‌هزینه استفاده از مشعل‌های با راندمان بالا در کوره‌های هوفمن موجود و بازیافت حرارت از این کوره‌ها است.
راهکارهای کم هزینه و کوتاه مدت
۱) استفاده از سوخت‌پاش‌های راندمان بالا در کوره‌های هوفمن با حدود ۲۰ درصد صرفه‌جویی.
۲) بازیافت حرارت در کوره‌ها.
۳) آموزش پرسنل.
۴) استفاده از مشعل‌های با راندمان بالا.
۵) بازیافت حرارت از کوره‌های هوفمن جهت استفاده در قسمت خشک کن.
راهکارهای پرهزینه و بلند مدت
۱) جایگزینی ماشین‌آلات مدرن در خط تولید شامل تجهیزات، سنگ‌شکن، میکسر، اکسترودر.
۲) نصب خشک‌کن با راندمان بالاتر و کاهش ضایعات و مصرف انرژی کمتر.
۳) جایگزینی کوره تونلی بجای کوره هوفمن که دو تا سه برابر شدت مصرف انرژی را کاهش می‌دهد.
۴) استفاده از سیستم بسته‌بندی مدرن بمنظور کاهش ضایعات.

تگ ها: , , ,

مراحل ساخت آجر

۱) کندن و استخراج مواد خام
۲) آماده سازی مواد اولیه
۳) قالب گیری
۴) خشک کردن
۵) پخت آجر

کندن و استخراج مواد خام

ماده اولیه آجر را عمدتا خاک رس تشکیل می دهد همانگونه که می دانید , انواع مختلفی ازخاک رس وجود دارد , ولی بیشتر ازخاک رس آبرفتی برای تهیه استفاده می شود.
در مناطق مختلفی از ایران منابع مطلوب از مواد اولیه وجود دارد که کارگاه های تولید آجر چه به صورت سنتی یا مدرن در کنار این معادن احداث می گردد. البته برخی از کارگاه های تولیدی معدن مواد اولیه ندارند و مواد اولیه ی مورد نیاز خودرا از سایر معادن خریداری می کنند و در محل کارگاه دپو می کنند.
در زیر مواد مورد نیاز برای تولید آجر آورده شده است:

خاک رس آبرفتی :

همانطوری که از نامش پیداست در نزدیکی سطح زمین یافت می شود و بیشتر آجر های رسی باکمک آن تولید می شوند . میزان خاک رس در گل آجر بسیار اهمیت دارد . خاک رس زیاد گل آجر را توپر می کند ولی موجب ترک خوردن خشت در هنگام خشک شدن می شود .

ماسه :

که از تاثیر عمل فرسایش هوازدگی بر سنگ های سیلیسی حاصل می شود درحقیقت استخوان بندی آجر می باشد . در صورت افزایش مقدارآن آجر ترد وپوک می شود وضمنا دانه های درشت ماسه درگل آجر درهنگام پختن منبسط وموجب ایجاد ترک های ریز درآجر میشوند .

آهک :

درخاک رس و گل آهک وجود دارد , درصورتیکه به صورت دانه ریز , یکنواخت وهمگن باشد وموجب روشن شدن رنگ آجر می شود وافزایش مقدارآن نقش گدازآوردارد.وجوددانه ها ی درشت آهک درگل آجر پس از پختن آهک زنده تولید میکند . آهک زنده درهنگام استفاده از آجر ,‌آب ملات رابه خود می کشد وتولید هیدرواکسید آهک یا آهک شکفته می کند ,‌که بسته به خلوص سنگ آهک ۲۵/۱ تا ۵/۳ برابر حجم اولیه را به دست می آوردو موجب ترکیدن آجر می شود به این پدیده آلوئک آجر می گویند .

ترکیبات سولفاتی :

به مقدار کم بی ضرر است و درصورت افزایش , تولیدیون اسیدی می نمایند و به آجر و ملات آسیب می رسانند .

ترکیبات آهن دار :

نقش گداز آور دارند و رنگ محصول را به قرمز نزدیک می کنند .

نباتات و ریشه گیاهان :

ممکن است در گل آجر ریشه گیاهان وجود داشته باشند که در حرارت کوره می سوزاند وآجر پوک میشودو پس از تهیه ماده اولیه آن را الک و خوب آسیاب می کنند تا نرم ویکنواخت شود .(معمولا باانتخاب منبع خوب برای خاک رس این مشکل راتاحدی حل می کنند )

آماده سازی مواد اولیه

عملیات های مورد نیاز جهت آماده سازی مواد اولیه به نحوه ی پروسه ی تولید بستگی دارد.
برای تهیه خشت آجر رسی سه روش متفاوت وجود دارد که درهر روش میزان رطوبت خاک و نوع گل متفاوت است .

۱) گل خشک

که با اضافه نمودن آب به میزان حدود ۸ تا ۱۲ درصدوزن ماده اولیه تهیه میشود و باکمک پرس خشت شکل می گیرد . بسیاری از آجرهای صنعتی ووکلیه سفال های ساختمانی با روش گل خشک ساخته می شوند .

۲) گل سفت

که با اضافه نمودن آب به میزان حدود ۲۰ تا۲۵ درصد وزن ماده اولیه تهیه می شود و با روش ماشینی خشک می زنند . در این روش از ماشین های خشت زنی هیدرولیکی استفاده میکنند خشت U به صورت منشوری با قاعده مربع یا مستطیل شکل از دستگاه خارج می شود وسپس آن را به کمک دستگاه برش به قطعات مساوی تقسیم می کنند .

۳) گل خمیری

بااضافه نمودن آن به میزان تاحد ۶۰ درصد وزن به خاک تهیه می شودتا حالت خمیری پیداکنند وبتوان با دست به آن شکل داد . دراین روش گل را درون قالبهای چوبی می ریزند و بادست شکل می دهند و خشت می زنند .

خشک کردن

زمانی که قطعات ازماشین های شکل دهی خارج می شوند مقدار قابل توجهی رطوبت به همراه دارند . خشک کردن خشت خام قبل از پختن آن به علت جلوگیری از تغییر شکل زیاد وترک در سطح خشت می باشد وهمچنین از صرف هزینه سوخت بیشتر درکوره اصلی و امکان دوده گرفتن کوره به سبب رطوبت اولیه زیاد وسوخت ناقص جلوگیری می کند . درکارخانه به روش سنتی ۱ـ ۲ هفته ودرکارخانه به روش صنعتی ۳۶ ساعت .
خشک کردن موجب بروز انقباض می شود و این انقباض درحدی مجاز است که محصول نهایی دارای اندازه مناسب و دلخواه باشد .
جمع شدگی در خشت خشک شده حدودا ده درصد در هر بعد است . درجه حرارت کوره خشک کن درهر بعد است .درجه حرارت کوره خشک کن از ۴۰ تا ۲۰۰ درجه سانتیگراد و زمان خشک کردن از ۲۴ تا ۴۸ ساعت متغیر است که بستگی به نوع رس دارد . حرارت لازم معمولا به کمک گرمای تلف شده از کوره های اصلی فراهم میشود . درکلیه مراحل , حرارت ورطوبت کاملا تنظیم می گردند تا از انقباض سریع که موجب به وجود آوردن ترک های زیاد میشود , اجتناب گردد .
درمناطق گرم و خشک ازگرمای هوا به منظور خشک نمودن خشت استفاده می کنند دراین روش نحوه چیدن خشت ها ازاهمیت فراوان برخور دار است . به ترتیبی که جریان هوا یک جانبه نباشدچون باعث ایجادانحنا و تغییر شکل آجر در اثر خشک شدن یک جانبه می شود .
خشت خشکی که برای پختن آجر آماده شده است رطوبتی بین ۸ تا ۱۲ درصد به همراه دارد .

پخت آجر

گداختن یکی ازمهمترین قدم ها درساختن آجر می باشد .زمان موردنیاز باتوجه به نوع کوره ,‌ نوع رس و سایر متغیرها از ۴۰ تا ۱۵۰ ساعت تغییر می کند درحال حاضر کوره های تونلی و کوره های متناوب انواع جدیدی ازکوره ها میباشند که مورد استفاده قرارمی گیرند . درکوره تونلی آجرهای خشک شده که برروی واگون ها ی مخصوص چیده شده انداز داخل تونل گذر می کنند و از کانون حرارتی عبورمی نمایند واز سوی دیگرخارج می شوند .( آجر بعد از پخته شدن یک مر تبه از کوره خارج نمی شود چون ترک میخورد و طی زمان ۶ ساعت به صورت یکنواخت ازکوره خارج میشود )
درکوره های دیگر , حرارت به طور متناوب تغییر می کند دراین روش خشت ها ثابت وکانون حرارتی متغیر است . سوخت این کوره هاگاز طبیعی ,نفت یاز غال سنگ می باشد .
کنترل زمان پخت درکوره ازاهمیت فراوانی برخوردار است خشت خام فاقد مقاومتهای مکانیکی مورد نظر است وچنانچه آجر بیش از حد حرارت ببیند تغییر چنانچه آجر بیش از حد حرارت ببیندن تغییر شکل می دهدو قابل استفاده نمی باشد .
به منظور اجتناب ازبروز ترک حرارت تا دمای ۱۰۰ تا ۱۲۰ درجه سانتیگراد به کندی افزایش می یابد دراین دما آب آزاد خشتها تبخیر وخشک می شود . بعد ازخشک شدن خشت ها حرارت به سرعت ۵ تا ۷۰۰ الی ۸۰۰ درجه سانتی گراد افزایش می یابد و در این دما آب تبلور کائولن تبخیر ( دی هیدراته ) می شود وخشت ها نهایت تخلخل خود را پیدا می کنند دردمای ۸۰۰ تا ۸۵۰ درجه سانتیگراد مواد زود گداز همراه با رس گداخته میشوند واجزای دیرگداز را احاطه می نمایندوبعد طولی رس ها نقصان می یابد و خشت حرارت دیده به مصالح یکپارچه ای تبدیل میشود .
مصالح تشکیل شده از رس زودگذر دردرجه حرارت بین ۹۰۰ و ۱۱۰۰ درجه سانتیگراد کاملاگداخته می شوند و مصالح ساختار سنگی پیدا می کند این مصالح به خوبی در برابر نفود آب مقاوم است ومقاومت مکانیکی بالا, مقاومت دربرابر یخبندان و سایر کیفیات یک مصالح ارزشمند را پیدا می کند .
دربعضی ازروشهای نوین به منظور جلا یافتن سطح آجردرمرحله نهایی با تزریق گاز طبیعی سطح آجر می سوزد و تغییر رنگ می دهد و جلا پیدا می کند .
برای جلوگیری ازترک‌, آجر ها را به عنوان آهستگی سردمی نمایند و بعد از آن کنترل نهایی انجام می گیرد و در صورت نیاز به منظور یکنواختی ماشین کاری وسپس آجر های مرغوب بسته بندی ,‌انبار یا بارگیری میشوند .

انواع کوره های آجر پزی

پس از خشک شدن خشت , انرا درکوره میچینند بطوریکه که به همدیگر نچسبند , تا هوا ‌شعله وگا ز از لای آجرها بگذرند . کوره های آجرپزی سه نوع اند :
۱- کوره با آتش ثابت و آجر ثابت
۲- کوره با آتش رونده و آجر ثابت
۳- کوره با آجر روند وآتش ثابت

۱) کوره با آتش ثابت و آجر ثابت یا کوره تنوره ایی

این کوره کارش پیوسته نیست کوره تنوره کوتاه وگشادیست که خشت را درآن می پیچنند و تون آنرا می تابند ( آتش می کنند ) شعله , هوای داغل و دود ازلا به لای خشت های چیده شده درکوره بالا می روند و گرمای خود را به خشت ها پس می دهند وخشت ها می پزند .
کار کوره تنوره ایی پیوسته نیست و در آن گرمای زیاد ی هدر میرود زیرا پس از آنکه خشت پخته شد و آجرشد , سر کوره را باز می کنند ومی گذارند تا آجر درون کوره سردشود وگرمایش را به هوابدهد .
جنس آجر ی که درکوره تنوره یی پخته شود یک جور نیست . از پایین به بالاجوش , آجرجوش ,‌آجر سبز , آجر بهی , آجر سفید , آجر ابلق , آجر قرمز و آجر نیم پخته بدست می آید . اگربالای کوره های تنوره یی به شکل قارچ ساخته شده و سر کوره پوسیده شود , جوری که گاز کوره از بالای آن بیرون نرفته از سوراخ های نزدیک کف کوره به دو دکش یاهواکش مکیده شود گاز داغ ,‌گرمایش رابه خشت های چیده شده در کوره پس می دهدو با این کار ,‌گرمای گاز کوره هدر نمی رود و جنس آجرها هم همجور می شود .

۲) کوره با آتش رونده و آجر ثابت

کار این کوره پیوسته است و گرمای آن خیلی کم هدر می رود این کوره را نخست یک بنای اهل برلن به نام Friedrich Hoffmann ساخت که به نام او نامیده می شود . چون حلقه ایی ساخته میشد آنرا کوره حلقه ایی هوفمان نامیدند .
نخستین کوره ها به شکل دایره ساخته میشدند ,‌اکنون آنرا به شکل حلقه دراز یا اره ایی و مانند اینها می سازند در این کوره ازهدر رفتن گرما به اندازه زیاد جلوگیری می شود .

۳) کوره تونلی

در آن سفالهای ممتاز هم می پزند . کارش مانند تونل خشت خشک کنی ست از سر تونل واگونک با بار خشت به تونل می رودو از ته تونل آجرسرد شده بیرون می آید کانون آتش در دیوار درونی تونل جا دارد همین که واگونک با بار خشت به درون تونل رانده شد ,‌به کندی به سوی کانون آتش پیش می رود خشت کم کم گرم و نیم پز شده از برابر کانون آتش گذشته می پزد .
هنگامیکه واکونگ آجر پخته به سوی ته تونل می رود ,به آن هوای سرد می دمند تا گرمای آجر را بگیرد و آنرا سرد کند هوایی که از روی آجر گذشت و داغ می شود و هواکش پهلوی کانون آتش آنرامکیده و به کانون آتش می دمد . کارکوره تونلی پیوسته است و گرمای آن خیلی کم هدرمی رود اما ساختن تونل ریل گذاری , ارزش واگونک ها وجزاینها گرانست . جایی که برق ارزان باشد ,‌می شود کوره تونلی را برقی ساخت وکوره را با برق آتش کرد .
برای آنکه کوره تونلی دراز نشود , آنرا در دوتکه پهلوی هم می سازند دریک تکه خشت میسازند وروی واگونک می چینند وبه گرمخانه می برند تا درآنجا خشتهای روی واکونگ ها خشک ,‌گرم و داغ شوند , سپس واکونگ های بابار خشت داغ را به درون تکه دوم میرانند درتکه دوم که کوره درآن ساخته شده , خشت های داغ شده از برابر کانون آتش گذشته میپزند روی آجر داغ هوا می دمند و گرمای آنرامی گیرند . هوای داغ شده را به گرمخانه و به کانون آتش می دمند .

نتیجه گیری

در صنعت آجر حدود ۷۰۰۰ کارخانه فعال در ایران موجود است که میزان تولید اسمی سالیانه آنها بیش از ۵۰ میلیون تن می‌باشد. محصولات اکثر ‌این کارخانجات، شامل آجر سنتی، آجر ماشینی و بلوک تماما با فن‌آوری قدیمی ‌تولید می‌شوند که علاوه بر انرژی‌بری بسیار بالا در تولید (بیش از ۲ برابر انرژی‌بری تولید آجر با فن‌آوری جدید)، از بسیاری از مزایای نهفته در استفاده از آجرهای جدید بی‌بهره می‌باشند. سهم ۴۵ درصدی هزینه‌های انرژی در تولید آجر از دیدگاه اقتصاد ملی، خود بیانگر شدت انرژی مصرفی بسیار بالا در این صنعت و لزوم توجه به آن می‌باشد.
راهکارهای بهینه‌سازی مصرف انرژی
۱) راهکارهای کوتاه مدت و کم هزینه.
۲) راهکارهای بلندمدت و پرهزینه.
اجرای راهکارهای کوتاه‌مدت و کم‌هزینه در مقایسه با راهکارهای بلند‌مدت و پر‌هزینه از نظر اجرا، عملی‌تر و برای صاحبان واحدهای تولیدی نیز قابل قبول‌تر می‌باشد. با توجه به اینکه در کشور نزدیک به ۷۰۰۰ کوره آجرپزی وجود دارد, بهترین راهکارهای کم‌هزینه استفاده از مشعل‌های با راندمان بالا در کوره‌های هوفمن موجود و بازیافت حرارت از این کوره‌ها است.
راهکارهای کم هزینه و کوتاه مدت
۱) استفاده از سوخت‌پاش‌های راندمان بالا در کوره‌های هوفمن با حدود ۲۰ درصد صرفه‌جویی.
۲) بازیافت حرارت در کوره‌ها.
۳) آموزش پرسنل.
۴) استفاده از مشعل‌های با راندمان بالا.
۵) بازیافت حرارت از کوره‌های هوفمن جهت استفاده در قسمت خشک کن.
راهکارهای پرهزینه و بلند مدت
۱) جایگزینی ماشین‌آلات مدرن در خط تولید شامل تجهیزات، سنگ‌شکن، میکسر، اکسترودر.
۲) نصب خشک‌کن با راندمان بالاتر و کاهش ضایعات و مصرف انرژی کمتر.
۳) جایگزینی کوره تونلی بجای کوره هوفمن که دو تا سه برابر شدت مصرف انرژی را کاهش می‌دهد.
۴) استفاده از سیستم بسته‌بندی مدرن بمنظور کاهش ضایعات.

تگ ها: , , ,


«آجر» آجرها بعنوان واحدهاي ساختماني منظور شده ، به دو دسته كلي تقسيم مي‌شوند:  1ـ آجرهاي رسي  2ـ آجرهاي ماسه آهكي‌ (توضيحات كامل آن در بحث آهك تحت عنوان سخت شدن هيدروسيليكاتي ارائه شده است.) قسمت اعظم آجرهاي مورد مصرف، از نوع آجرهاي رسي هستند. ايرانيان قديم آجر را بخوبي مي‌شناختند و نمونه‌هايي  از آجركاريهاي بسيار جالب از زمان قديم باقي مانده است كه همگي گواه تبحر ايرانيان در توليد و بكارگيري آجر مي‌باشد. اوج صنعت آجر ايران، در زمان ساسانيان بوده است.  در اينجا بحثي مطرح مي‌شود و آن عبارت است از مقايسه مصالح ساختماني قديم و جديد. قطعاً مصالح ساختماني جديد و از جمله آجرهاي امروزي ، بسيار بهترا از انواع قديمي آن است. بقا و پا بر جا بودن عمارتهاي قديمي به اين معني نيست كه ما توان ساخت چنين آجرهايي را نداريم. بلكه ما قادر به ساخت انواع بهتري هستيم. ولي نكته قابل توجه اينست كه در گذشته ، اولاً تعداد ساختمانهاي در دست احداث كم بود و تعداد آجر مورد نياز ، اندك. ثانياً نيروي كار، براحتي و با قيمتي بسيار نازل يافت مي‌شد. در حاليكه امروزه صحبت از هزاران واحد مسكوني و نيروي كار گرانقيمت است. چاره كار، تعويض نيروي انساني با نيروي ماشين است. جايگزيني نيروي ماشيني هم مستلزم آشنايي با تكنولوژي ماشين و بدست آوردن فرهنگ ماشيني است . (كه البته در كشور ما، ضعف عمده در قسمت دوم است.) خاك ، مهمترين عنصر ساخت آجر در توليد آجر ، خشت خشك شده راحرارت مي‌دهند و آجر بدست مي‌آورند. خشت را از قالب زدن گل بدست مي‌آورند. گل ، مخلوط يكنواخت آب و خاك است. خاك ، جسم جامد همراه با آب و هواست. خاك رس، ماسه، سنگ آهك ، سولفاتها، فلدسپات، تركيبات آهن، رستنيها و … قسمت جامد خاك را تشكيل مي‌دهند.   قسمت جامد خاك خاك رس: خاك رس از پوشيدن فلدسپات و ميكا در سنگهاي آذرين مثل گرانيت بدست مي‌آيد. عامل پوسيدن ، آب باران است كه داراي اسيد كربنيك مي‌باشد. نوع خالص خاك رس ،ًكائولنً نام دارد:  و همان خاكي است كه در صنعت ساخت چيني از آن بهره مي‌گيرند. كائولن دانه‌هايي پولكي و ورقه ورقه دارد. اين پولكها از دو ميكرون هم كوچكترند. خاك رس خالص سفيد رنگ است و ناخلصيها به آن رنگهاي مختلفي مي‌دهند:  FeO آنرا كبود رنگ مي‌كند.    آنرا سرخ رنگ مي‌كند.  آنرا زرد رنگ مي‌ كند. ماسه :اگر با خاك رس خالص آجر درست شود، پس از خشك شدن ترك مي‌‌خورد و ثبات حجمي ندارد. براي رفع اين عيب ، به خاك رس ذرات ماسه مي‌افزايند . اين ذرات بصورت استخوان بندي عمل مي كند و جمع شدگي را كنترل مي‌ نمايد. جنس ماسه مي تواند سيليسي يا آهكي باشد. اما  ذرات درشت ماسه ، چه آهكي و چه سيليسي ، ايجاد مشكل مي‌كند. ذرات درشت سيليس در گل ، در هنگام حرارت دادن، با كسب حرارت منبسط مي‌شود؛ در حاليكه خشت آجر در حال خشك شدن يا پخته شدن و جمع شدن است. در نتيجه آجر ترك مي‌خورد. دانه‌هاي درشت آهك هم در اثر حرارت پخته شده ، تبديل به آهك مي‌شود كه با جذب آب منبسط شده، تكه‌اي از آجر را بيرون مي‌اندازد. به اين پديده اصطلاحاً ً آلوئك ً گويند. سنگ آهك: يكي از ديگر از موادي است كه مي‌تواند همراه خاك باشد. مقدار اندك آن ، باعث سفيد شدن آجر است؛ در حاليكه ميزان بيشتري از آن، سبب  پايين آمدن نقطه ذوب و توليد آجر جوش مي‌شود .( آجر جوش ، آجري است كه در كوره ذوب شده و شكل هندسي خود را از دست داده است.) درصد آهك در خاك آجر ، نبايد بيش از 30% باشد. سولفاتها :سولفاتها بصورت سولفات عنصرهاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم در خاك وجود دارند و باعث مي‌شوند كه بعدها روي آجر ً سفيدك سولفاتي ً ظاهر شود. فلدسپات: در فرايندهاي تولدي آجر ، فلدسپات در نقش گدازآور عمل كرده، سبب پايين آمدن درجه حرارت حالت خميري آجر مي‌شود . در بسياري از سراميكها، از خاك با فلدسپات زياد استفاده مي‌كنند. تركيبات آهن: اكسيدهاي آهن نيز گدازآورند. اگر  در خاك به 5% وزنش برسد، آن خاك سرخ رنگ مي‌شود. از خاكهاي با اكسيد آهن بالا براي ساخت قطعات سفالي ـ كه آب را از خود عبور نمي‌دهند ـ استفاده مي‌شود. در برخي كشورهاي خارجي، از اين خاكها در صنعت سفال، جهت ساخت لوله‌هاي فاضلاب بهره مي‌گيرند؛ در حاليكه در ايران، براي اين مصرف از لوله‌هاي چدني يا پوليكا استفاده مي‌شود . كاربرد عمده سفال در كشورمان، در قسمتهاي شمالي و براي پوشش سقف است. در آجرهاي نسوز، مقدار آهن خاك بايد بسيار كم بوده ، از 1% وزن خاك تجاوز نكند. رستنيها : از ديگر مواد تشكيل دهنده خاك ، بقايايي گياهان است كه اگر همراه خاك باشند، در كوره مي‌سوزند و جايشان خالي مي‌شود . از اين پديده استفاده كرده، به خاك آجر ، مواد آلي مي‌زنند تا پس از سوختن در كوره و خالي شدن جايشان، آجر سبك بدست آيد. اين آجرها ، كاربرد عايقي دارد. آب آب به دو صورت در خاك وجود دارد: آب آزاد و آب جذب شده (كه سبب مرطوب بودن خاك است.) آب جذب شده را تنها با استفاده از حرارت مي‌توان آزاد كرد. براي مخلوط آب و خاك، طبقه بنديي بدين شرح وجود دارد: يك مهندس سوئدي بنام Atterberg. مخلوط آب و خاك را به پنج دسته تقسيم كرده است: آبكي ، شل ، خميري، سفت و خشك. گلي كه براي توليد آجر استفاده مي شود، بايد حالت خميري داشته باشد. براي پي بردن به حالت خميري گل در آزمايشگاه ، از دستگاهي بنام ً Cassagrandً يا ً Atterbergً استفاده مي‌كنند. اما در كارگاههاي ساختماني ، بدين منظور با خمير مورد نظر ، فتيله‌اي نازك بقطر mm3 مي‌سازند. اگر آن فتيله ترك نخورد و گل آن هم به دست نچسبد ، خمير آزمايش شده مطلوب مي‌باشد. توليد آجر در توليد آجر ، دو شيوه مرسوم است. سنتي و ماشيني. البته بسياري از كارخانه‌هاي كنوني از روش مابين اين دو روش استفاده مي‌كنند. روش سنتي اولين قدم در تهيه آجر، تهيه خاك مناسب است. در روش سنتي، انتخاب خاك جنبه علمي نداشت. بلكه بصورت تجربي بود . بدين معني كه استاد آجر ساز ، خاك را مي‌ديد و با لمس كردن و بوئيدن و … تشخيص مي‌داد كه آيا خاك مورد نظر ، براي ساخت آجر مناسب بود يا خير. پس از انتخاب خاك مناسب ، خاك را به مكاني بنام ً آبْ خوره ً مي‌بردند تا در آنجا با آب مخلوط شود. پس از گذشت چند روز ، اين گل را ًورزً مي‌دادند تا خاك بخوبي با آب مخلوط شود. عمل ورز دادن گل ، توسط كارگران و با پا انجام مي‌گرفت. براي اينكه كارگران در حين ورز دادن گل، دانه‌هاي درشت را از خمير اصلي جدا كنند، صاحب كار مقداري سكه با خاك مخلوط مي‌كرد تا كارگران به اميد يافتن سكه ، دانه‌هاي درشت را نيز جدا نمايند. پس از چند روز ورز دادن ، نوبت به قالب‌گيري مي‌رسيد. قالب‌گيري نيز توسط دست انجام مي‌گرفت. قالبها، از جنس چوب و بصورت چند خانه بود كه گل را با دست در آنها مي‌فشردند و سطح آنرا صاف مي‌كردند. طبيعي بود كه هر چه قالب‌زن بيشتر سطح گل را مي‌فشرد، كيفيت آجر بهتر بود. اما از آنجا كه كارگران بدنبال توليد بيشتر و سريعتر بودند و نه كيفيت خوب، از درست فشردن گل در قالب ، خودداري مي‌كردند و اين امر سبب افت كيفيت در آجر شد. جهت حل اين مشكل، پس از انقلاب، پرسهاي پدالي ساخته شد . اين نوع پرسها وسيله‌اي بود جهت درست فشرده شدن قالبها و البته هم اكنون نيز در بعضي مناطق از اين پرسها استفاده مي‌شود. در ادامه نوبت به خشك كردن خشتها مي‌رسيد. در روش سنتي ، جهت خشك كردن خشتها از آفتاب استفاده مي‌كردند. اگر در طول مدت خشك شدن، خشت را تنها از يك طرف در برابر تابش خورشيد قرار مي‌دادند، يك طرف آن زودتر از طرف ديگر خشك مي‌شد و در نتيجه سطح آجر خميده مي‌شد. جهت رفع اين مشكل، پس از مدتي كه خشت باصطلاح خودش را گرفت، جهت قرار دادن آن در آفتاب را عوض مي‌كردند. نكته جالب در خشك كردن خشتها آن بود كه از آنجا كه امكان خشك كردن خشتها در زمستان وجود نداشت ، در فصل گرما تعداد زيادي خشت را خشك مي‌كردند و محصول را بعنوان كلينكر آجر ، زير پوششي از كاه گل نگهداري مي‌كردند و در زمستان ، از آنها جهت توليد آجر بهره مي‌گرفتند. مرحله بعدي ، پختن آجر بود كه در آن ، از كوره ‌هاي سنتي استفاده مي‌شد. كوره سنتي چاهي بود كه در مبحث گچ نيز بدان اشاره شد. همانطور كه در قبل ذكر شد، در اين كوره‌ها خشتها را بگونه‌اي مي‌چيدند كه جريان هوا از بين آنها عبور كند و از زير به خشتها حرارت مي‌دادند. در قديم جهت سوخت ، از چوب و مدفوع استفاده مي‌شد و در نتيجه حرارت آرام آرام بالا مي‌رفت و رسيدن حرارت به قسمتهاي بالايي كوره بسيار آهسته صورت مي‌گرفت. به همين جهت همه لايه‌ها تقريباً بطور يكسان حرارت كسب مي‌كردند. ليكن بعدها كه سوختهاي نفتي بكار گرفته شد ، جهت تسريع در امر توليد، درجه حرارت پايين را زياد مي‌كردند. طبيعتاً حرارت بصورت يكنواخت به خشتها نمي‌رسيد و در لايه‌هاي مختلف، آجرهايي با خواص متفاوت توليد مي‌شد. همانطور كه گفتيم ، آجرهاي اين نوع از كوره‌ها ، از نظر خواص و كيفيت متفاوتند. از آنجا كه خشتهاي زيرين بيش از حد نياز حرارت مي‌بينند، ذوب مي‌شوند و توليد آجر جوش مي‌كنند. يعني پس از ذوب شدن با يكديگر مخلوط مي‌شوند و بصورت سنگي محكم بدون شكل هندسي خاص در مي‌آيند. اين آجرها شايد فقط بدرد پي ريزي بخورد. لايه بعدي آجرها ، سبز رنگ است كه از نظر مقاومت و خواص . بهترين آجرهاي كوره ‌اند و داراي شكل هندسي دقيقي مي‌باشند . لايه‌ بعدي، آجرهاي بهي رنگ  (مايل به زرد) است . لايه‌هاي بعدي بترتيب عبارتند از : آجرهاي سفيد رنگ، آجرهاي ابلغ (داراي لكه‌هاي قرمز و سفيد) ، آجرهاي قرمز و آخرين لايه ،‌آجرهاي نپخته. بعلت نحوه برداشت از اين كوره‌ها، آجرهاي رسيده به كارگاه ، از همه نوع هستند . امتياز اين كوره‌ها ساده بودن و هزينه كم ساخت است؛ در حاليكه اتلاف انرژي ، كيفيت متفاوت محصول و توليد كم ، از عمده‌‌ترين مشكلات اين قبيل كوره‌هاست.(اتلاف انرژي در اين كوره‌ها بدليل  گرم و سرد شدن پياپي در هر بار بارگيري و تخليه است.) روش ماشيني در روش ماشيني، خاك بسيار مهم است و انتخاب خاك مناسب، اهميتي بسزايي دارد. خاكهاي مختلف را آزمايش مي‌كنند تا به خاك مناسب دست يابند. البته در انتخاب معدن، علاوه بر كيفيت ، به كميت خاك نيز توجه ويژه مي‌كنند. معدن بايد بگونه‌اي باشد كه حداقل 50 سال كارخانه را تغذيه نمايد. انتخاب نمونه خاك براي آزمايش كم و كيفي ، با گمانه زدن است. خاك با ماشينهاي مخصوص استخراج شده، پس از ورود به كارخانه ، به قسمت آسياب مي‌رود. اين آسياب از دو چرخ بزرگ و سنگين تشكليل شده كه خاكها در اثر وزن چرخهاي دوران كننده، آسياب مي‌شوند. در زير اين چرخها ، شبكه مشبكي است كه خاك آسياب شده از لابلاي آن عبور مي‌كند. مرحله بعدي ، مخلوط كن است. اين مخلوط كن، همانند مخلوط كنهاي نانواييها ، داراي يك محور مركزي با تعدادي بازو در اطراف مي باشد. در اين مرحله ، مقداري نيز آب اضافه مي‌كنند و خاك مخلوط شده با آب ، بسمت ً آسياب والسً مي‌رود تا بطور كامل ورز داده شود . آسياب والس از دو گردونه فلزي كنار هم تشكليل شده كه گل مورد نظر با عبور از بين آنها، تحت فشار غلتكها كاملاً ورز داده مي‌شود و دانه‌هاي درشت آن از بين مي‌رود . خمير خروجي از آسياب والس آماده قالب زني است. ؟ در اين مرحله، خمير وارد دستگاهي بنام بيرون ران يا Extruder مي‌شود. در قسمت مركزي اين دستگاه ، يك عضو حلزوني شكل (مشابه حلزوني چرخ گوشت) وجود دارد كه خمير وارد شده به دستگاه را به جلو هدايت مي‌كند. از آنجائيكه ممكن است خمير هنوز مقداري حباب هوا داشته باشد، در مسير حركت خمير داخل Extruder ، مناطق خلأ مجهز به صافي جلوگير از نفوذ خمير ، تعبيه شده است. اين مناطق حبابهاي هوا را جذب مي‌كنند و خميرهاي نهايي فاقد تخلخل مي‌باشد. در قسمت خروجي دستگاه بيرون ران، مي‌توان قالبهاي مختلف با اشكال متفاوت را قرار داد و خمير آماده را به صورتهاي مورد نياز قالب زد. البته توجه به اين نكته ضروري است كه اگر با چنين خميري خشت زده شود، آجر نهايي بسيار سنگين خواهد بود . در نتيجه قالبها را بگونه‌اي مي‌سازند كه خشت حاصل، سوراخدار باشد . بدين منظور در قالب ميله‌هايي نصب مي‌كنند كه بنام ًگُل قالب ً معرفند. گُل قالب بايد آلياژ مخصوصي داشته باشد و در برابر سايش مقاوم باشد. ؟     تونلي: تونل ، سالن درازي است كه داخل آن ريل‌گذاري شده. واگنهاي حامل خشت، از يك طرف تونل داخل مي‌شوند و در دمايي نچندان بالا(حدود 60 تا 70 درجه) حرارت مي‌بينند. همچنين حركت واگنها در داخل تونل، بسيار آهسته است. تمام شرايط بگونه‌اي با يكديگر جمع شده‌اند كه همانند آنچه پيشتر ذكر شد، خشتها بتدريج خشك شوند. تذكر اين نكته نيز مفيد است كه چون سرعت حركت واگنها در داخل خشك كن بسيار سريعتر از حركت آنها در كوره است، ظرفيت كوره تقريباً دو برابر ظرفيت خشك‌كن مي‌باشد. مرحله بعدي در توليد آجر ، پختن خشتهاي خشك شده است. كوره‌ها انواع مختلفي دارند كه دو نوع عمده آنها عبارتند از:  1ـ كوره هوفمن  2ـ كوره تونلي كوره هوفمن كوره هوفمن، دالاني است شبيه به شكل مقابل كه در مركز آن يك دودكش تعبيه شده است. بعلت كثيف بودن سوختها در گذشته ، دودكشها را بسيار بلند مي‌ساختند. اما امروزه كه از سوختهاي تميز نفتي و بعضاً گاز طبيعي استفاده مي‌كنند، ديگر نيازي به مرتفع ساختن دودكشها نيست. ؟ اين دالانها به اتاقكهاي كوچكتري تقسيم مي‌شوند كه به هر كدام از آنها ً قمير ً گويند. در هر قمير ، خشتهاي خشك شده را از پايين به بالا مي‌چينند و در قمير را نيز با آجر يا همان خشتها و با پوشش كاه‌گل مي‌بندند. بالاي هر قمير ، تعدادي  سوراخ است. اين سوراخها در واقع محل ورود حرارت به داخل قمير است. بدين صورت كه مشعلي مخصوص را روي اين سوراخها بگونه‌اي قرار مي‌دهند كه شعله آن بطرف داخل قمير زبانه كشد. پايين هر قمير به دودكش راه دارد. دود و هواي گرم ايجاد شده ، از طريق اين راه ارتباطي وارد دود كش شده، به بيرون هدايت مي‌شود. مشعل بنوبت روي قميرها حركت مي‌كند. هر گاه خشتهاي هر قمير باندازه كافي حرارت ديد، مشعل روي قمير بعدي قرار مي‌گيرد. در هر كوره ، روش كار چنين است كه همواره تعدادي قمير در حال بارگيري ، تعدادي در حال گرم شدن و مابقي در حال تخليه‌اند . (تعداد قميرهاي هر كوره مي‌تواند تا حدود 30 قمير نيز باشد.) لازم به ذكر است كه اين كوره‌ها بازدهي خوبي دارند. ؟ كوره تونلي جديدترين كوره‌هاي پخت آجر، كوره‌هاي تونلي است . در داخل اين تونلها نيز ريل‌گذاري  شده است. واگنهاي خارج شده از خشك كن وارد اين تونلها مي‌شوند. نحوه حرارت ديدن خشتها، درمناطق مختلف اين كوره متفاوت است: در قسمت اوليه كوره ، واگنها به آهستگي حركت مي‌كنند تا باقيمانده آب خشتها در دمايي حدود  تبخير شود. در ادامه، مشعلهايي در كنار يا بالاي مسير حركت واگنها نصب شده است كه واگنها با سرعتي بيشتر ، از مقابل آنها عبور مي‌كنند. اين روند افزايش سرعت حركت تا رسيدن به مشعل اصلي ادامه دارد. محل مشعل اصلي، گرمترين جاي كوره است و در حقيقت همان مكاني است كه در آن ، حالت ً چسبندگي سراميكي ً اتفاق مي‌افتد. چسبندگي سراميكي چيست؟ ـ در آجر ، مقداري خلل و فرج وجود دارد. در كنار مشعل اصلي كه دما در حدود 1200 تا 1300 درجه است، برخي مواد دروني آجر (مواد گدازآوري كه در ابتدا ذكر شد) ذوب شده، وارد خلل و فرجها مي‌شوند و سبب چسبيدن ساير مواد تشكيل دهنده آجر به يكديگر مي‌گردند. توجه داشته باشيد كه اگر حالت چسبندگي سراميكي اتفاق نيفتد، آجر توليد شده مقاومت كافي نخواهد داشت. بعبارتي لازمه مقاوم شدن آجر ، ايجاد چسبندگي سراميكي است و البته در كنار چسبندگي سراميكي، جمع شدگي نيز واقع مي‌شود كه در ادامه توضيح داده خواهد شد. مرحله آخر در خط توليد آجر ، خارج كردن آجر از داخل كوره است. اين كار ، مخصوصاً در مورد آجرهاي توليدي در كوره‌هاي هوفمن، بايد آهسته و با دقت انجام گيرد تا آسيبي به آجرها نرسد. ضايعات آجر روش اول: آجرهاي مورد آزمايش را در يك سيني مي‌ايستانيم و داخل سيني آب مي‌ريزيم. آب ، جذب آجرشده ، پس از مدتي تبخير مي‌شود . بار ديگر اين عمل را تكرار مي‌كنند. در اين صورت اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد ، سفيدكها ظاهر مي‌شوند. روش دوم: در روش ديگر ، آجري را روي يك سطح صاف مي‌خوابانيم و ظرف دهان گشادي را كه حاوي مقداري آب است، بطور معكوس روي آن قرار مي‌دهند . آب كم كم داخل آجر نفوذ كرده ، تبخير مي‌شود . اين عمل را دوبار انجام مي‌دهند . اينجا نيز اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد، آنرا ظاهر مي‌كند. براي مقايسه ميزان شوره زدن آجرها ، درجه بنديي بشرح ذيل وجود دارد: ـ درجه صفر : درجه‌يي است كه در آن هيچ سفيدكي ظاهر نمي‌شود. ـ درجه كم : كمتر از 10% سطح آجر با شوره پوشيده مي‌شود . ـ درجه متوسط : لايه ضخيمي از شوره تا 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما از روي سطح آجر فلس يا پودر جدا نمي‌شود . ـ درجه زياد : قشر ضخيمتري از املاح تا بيش از 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما در اينجا نيز فلس يا پودر از سطح آن جدا نمي‌شود . ـ درجه شديد: قشر ضخيمي از سفيدك قسمت عمده سطح آجر را مي‌پوشاند و فلس يا پودر از سطح آن جدا مي‌شود . انواع سفيدكها چنين است : كربناتي، كلريدي، سولفاتي و نيتراتي. جهت انتخاب راه حل مناسب در مبارزه با اين سفيدكها ، اولين قدم، تشخيص نوع سفيدك است. بدين منظور ، ابتدا با يك تيغ و صفحه كاغذي تميز، از سفيدكهاي سطح آجر نمونه ‌برداري كرده، به آزمايشگاه مي‌فرستند و در آنجا نوع سفيدك مشخص مي‌شود. سفيدك كربناتي: علت ايجاد اين نوع سفيدك، آنست كه آجر از ملات ، آب جذب كرده ، در تركيب با هوا ، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌كند. جهت جلوگيري از ظهور اين سفيدك ، بايد كاري كرد كه آجر از آب جذب نكند. بدين جهت، هنگام آجر چيني ، ابتدا آنرا مرطوب كرده ، بعد بكار مي‌برند.(به اين عمل اصطلاحاً ً زنجاب كردن آجر‌ً گويند.) زنجاب كردن، باعث اشباع شدن آجر از آب و عدم تمايل به جذب آب از ملات مي‌شود. در برخي مناطق كشورمان ، از آنجا كه خود آب سخت است و تركيبات بي‌كربناتي دارد، وقتي روي آجركاري را آب مي‌پاشند، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌شود . اگر روي آجرهايي ،‌اين نوع از سفيدك ظاهر شد، آنها را با اسيد كلريدريك رقيق (جوهر نمك) مي‌شويند و بلافاصله با آب شستشو مي‌دهند. جوهر نمك، سفيدك كربناتي را در خود حل مي‌كند و با جريان آب ، آنها را از سطح آجر دور مي‌كند. بايد توجه داشت كه بلافاصله پس از بكاربردن جوهر نمك، از آب استفاده كرد. زيرا در غير اين صورت، با وجودي كه جوهر ، سفيدكهاي كربناتي را در خود حل كرده ، كربناتها به كلريد تبديل مي‌شوند و روي آجرها سفيدك كلريدي ظاهر مي‌شود سفيدك كلريدي: همانطور كه در بالا ذكر شد، راه از بين بردن سفيدك كلريدي، شستشوي آجر با آب است. سفيدك سولفاتي: علتهاي ممكن در ظهور اين سفيدك عبارتند از 1ـ خاك استفاده شده در ساخت آجر ، داراي مقادير زيادي سولفات باشد.  2ـ مقدار سنگ گچ ملات زياد باشد و آجر آنرا جذب كند. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك ، از بكار بردن خاكهايي با درصد سولفات زياد در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم. سفيدك نيتراتي: در خاكهاي برخي مناطق كويري ، تركيباتي از نيترات (شوره) وجود دارد. شوره از هوا رطوبت جذب كرده ،سبب ظهور سفيدك نيتراتي مي‌شود. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك،‌ از بكار بردن خاكهاي نيتراتي در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم.   طبقه‌بندي آجر استاندار شماره 7 ايران، مشخصات آجرهاي رسي را شرح مي‌دهد. در اين استاندارد، آجرهاي رسي از ديدگاههاي مختلف بشرح ذيل طبقه‌بندي شده‌اند: طبقه بندي از ديدگاه روش توليد: 1ـ آجرهاي رسي دستي : با دست ساخته شده ، توپر است و كيفيت چنداني ندارد. 2ـ آجرهاي نيمه ماشيني: كه در طول خط توليد آنها ، قسمتي از كارها ، توسط ماشين انجام مي‌شود.  3ـ آجرهاي ماشيني : داراي اشكال مختلف، توپر و سخت يا سوراخدار ، با كيفيتي بهتر . طبقه‌بندي از ديدگاه نوع مصرف : 1ـ آجر معمولي: براي مصارف عمومي ساختمان استفاده شده، بنام آجر توكار معروف است.  2ـ آجرنما: اين نوع آجرها به روشهاي مخصوص ساخته مي‌شوندو بايد  داراي ابعاد دقيق و هماهنگ باشند تا ظاهري خوب در نماي سازه ايجاد كنند.  3ـ آجر مهندسي مرغوبEngineering Brik : اين آجرها ، آجرهايي توپر و سخت و بادوام هستند و با روش ماشيني توليد مي‌شوند و به سه دسته تقسيم مي‌شوند . اين درجه بنديها بر اساس دو عامل ‌مقاومت و جذب‌ آب  است.  درجه 1: حداقل مقاومت آجر درجه 1 ، 350 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 15% وزني است. درجه 2 : حداقل مقاومت آجر درجه 2 ، 250 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 16% وزني است. درجه 3 : حداقل مقاومت آجر درجه 3 ، 150% و حداكثر ميزان جذب آب آن ، 18% وزني است. اين آجرها ،عمدتاً باربر هستند. طبقه‌بندي از ديدگاه كيفيت: 1ـ آجر با كيفيت مناسب براي مصارف داخلي: اين آجرها توكار هستند. لازم به ذكر است اين آجرها را نبايد در قسمتهايي از ساختمان كه در معرض شرايط مختلف جوي مانند يخ زدن است، بكار برد و هنگاميكه اين آجرها به كارگاه مي‌رسند، نبايد آنها را در محيط سرباز نگهداري نمود. زيرا اين آجرها از نظر استاندارد، جذب آب مشخصي ندارند و در اثر بارندگي و مرطوب شدن، تحت فرايند يخ زدن از بين مي‌روند.  2ـ آجر با كيفيت عادي: از اين آجرها در نقاطي كه شرايط جوي شديدي ندارند، در قسمتهاي بيروني ساختمان نيز مي‌توان استفاده كرد. 3ـ آجر با كيفيت ويژه : اين آجرها معمولاً همان آجرهاي مهندسي مرغوبند كه البته قادرند شرايط محيطي سخت را نيز تحمل كنند. طبقه بندي از ديدگاه شكل : 1ـ آجر توپر : نوعي آجر است كه حجم سوراخهاي آن از 25% حجم  آجر تجاوز نمي‌كند. در اين نوع از آجرها جهت محاسبه مقاومت ، بار وارد بر آجر را بدون در نظر گرفتن سوراخها ، بر كل سطح مقطع تقسيم مي‌كنند.  2ـ آجر سوراخ‌دار: در اين نوع از آجرها ، حجم سوراخها از 25% حجم آجر بيشتر است. اما مساحت هر يك از سوراخها، از 3000 تجاوز نمي‌كند.  3ـ آجر توخالي: كه در آن، حجم سوراخها بيش از 25% حجم آجر است و براي ابعاد سوراخها محدوديتي وجود ندارد  4ـ آجر با شكل ويژه: اين آجرها، داراي اشكال مختلف هندسي هستند. مانند آجرهايي كه جهت كف پوش در پياده‌روها و پاركها استفاده مي‌شوند. 5ـ آجر متخلخل: حجم منافذ در اين نوع از آجرها ، بيش از 20% حجم آجر است«آجر» آجرها بعنوان واحدهاي ساختماني منظور شده ، به دو دسته كلي تقسيم مي‌شوند:  1ـ آجرهاي رسي  2ـ آجرهاي ماسه آهكي‌ (توضيحات كامل آن در بحث آهك تحت عنوان سخت شدن هيدروسيليكاتي ارائه شده است.) قسمت اعظم آجرهاي مورد مصرف، از نوع آجرهاي رسي هستند. ايرانيان قديم آجر را بخوبي مي‌شناختند و نمونه‌هايي  از آجركاريهاي بسيار جالب از زمان قديم باقي مانده است كه همگي گواه تبحر ايرانيان در توليد و بكارگيري آجر مي‌باشد. اوج صنعت آجر ايران، در زمان ساسانيان بوده است.  در اينجا بحثي مطرح مي‌شود و آن عبارت است از مقايسه مصالح ساختماني قديم و جديد. قطعاً مصالح ساختماني جديد و از جمله آجرهاي امروزي ، بسيار بهترا از انواع قديمي آن است. بقا و پا بر جا بودن عمارتهاي قديمي به اين معني نيست كه ما توان ساخت چنين آجرهايي را نداريم. بلكه ما قادر به ساخت انواع بهتري هستيم. ولي نكته قابل توجه اينست كه در گذشته ، اولاً تعداد ساختمانهاي در دست احداث كم بود و تعداد آجر مورد نياز ، اندك. ثانياً نيروي كار، براحتي و با قيمتي بسيار نازل يافت مي‌شد. در حاليكه امروزه صحبت از هزاران واحد مسكوني و نيروي كار گرانقيمت است. چاره كار، تعويض نيروي انساني با نيروي ماشين است. جايگزيني نيروي ماشيني هم مستلزم آشنايي با تكنولوژي ماشين و بدست آوردن فرهنگ ماشيني است . (كه البته در كشور ما، ضعف عمده در قسمت دوم است.) خاك ، مهمترين عنصر ساخت آجر در توليد آجر ، خشت خشك شده راحرارت مي‌دهند و آجر بدست مي‌آورند. خشت را از قالب زدن گل بدست مي‌آورند. گل ، مخلوط يكنواخت آب و خاك است. خاك ، جسم جامد همراه با آب و هواست. خاك رس، ماسه، سنگ آهك ، سولفاتها، فلدسپات، تركيبات آهن، رستنيها و … قسمت جامد خاك را تشكيل مي‌دهند.   قسمت جامد خاك خاك رس: خاك رس از پوشيدن فلدسپات و ميكا در سنگهاي آذرين مثل گرانيت بدست مي‌آيد. عامل پوسيدن ، آب باران است كه داراي اسيد كربنيك مي‌باشد. نوع خالص خاك رس ،ًكائولنً نام دارد:  و همان خاكي است كه در صنعت ساخت چيني از آن بهره مي‌گيرند. كائولن دانه‌هايي پولكي و ورقه ورقه دارد. اين پولكها از دو ميكرون هم كوچكترند. خاك رس خالص سفيد رنگ است و ناخلصيها به آن رنگهاي مختلفي مي‌دهند:  FeO آنرا كبود رنگ مي‌كند.    آنرا سرخ رنگ مي‌كند.  آنرا زرد رنگ مي‌ كند. ماسه :اگر با خاك رس خالص آجر درست شود، پس از خشك شدن ترك مي‌‌خورد و ثبات حجمي ندارد. براي رفع اين عيب ، به خاك رس ذرات ماسه مي‌افزايند . اين ذرات بصورت استخوان بندي عمل مي كند و جمع شدگي را كنترل مي‌ نمايد. جنس ماسه مي تواند سيليسي يا آهكي باشد. اما  ذرات درشت ماسه ، چه آهكي و چه سيليسي ، ايجاد مشكل مي‌كند. ذرات درشت سيليس در گل ، در هنگام حرارت دادن، با كسب حرارت منبسط مي‌شود؛ در حاليكه خشت آجر در حال خشك شدن يا پخته شدن و جمع شدن است. در نتيجه آجر ترك مي‌خورد. دانه‌هاي درشت آهك هم در اثر حرارت پخته شده ، تبديل به آهك مي‌شود كه با جذب آب منبسط شده، تكه‌اي از آجر را بيرون مي‌اندازد. به اين پديده اصطلاحاً ً آلوئك ً گويند. سنگ آهك: يكي از ديگر از موادي است كه مي‌تواند همراه خاك باشد. مقدار اندك آن ، باعث سفيد شدن آجر است؛ در حاليكه ميزان بيشتري از آن، سبب  پايين آمدن نقطه ذوب و توليد آجر جوش مي‌شود .( آجر جوش ، آجري است كه در كوره ذوب شده و شكل هندسي خود را از دست داده است.) درصد آهك در خاك آجر ، نبايد بيش از 30% باشد. سولفاتها :سولفاتها بصورت سولفات عنصرهاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم در خاك وجود دارند و باعث مي‌شوند كه بعدها روي آجر ً سفيدك سولفاتي ً ظاهر شود. فلدسپات: در فرايندهاي تولدي آجر ، فلدسپات در نقش گدازآور عمل كرده، سبب پايين آمدن درجه حرارت حالت خميري آجر مي‌شود . در بسياري از سراميكها، از خاك با فلدسپات زياد استفاده مي‌كنند. تركيبات آهن: اكسيدهاي آهن نيز گدازآورند. اگر  در خاك به 5% وزنش برسد، آن خاك سرخ رنگ مي‌شود. از خاكهاي با اكسيد آهن بالا براي ساخت قطعات سفالي ـ كه آب را از خود عبور نمي‌دهند ـ استفاده مي‌شود. در برخي كشورهاي خارجي، از اين خاكها در صنعت سفال، جهت ساخت لوله‌هاي فاضلاب بهره مي‌گيرند؛ در حاليكه در ايران، براي اين مصرف از لوله‌هاي چدني يا پوليكا استفاده مي‌شود . كاربرد عمده سفال در كشورمان، در قسمتهاي شمالي و براي پوشش سقف است. در آجرهاي نسوز، مقدار آهن خاك بايد بسيار كم بوده ، از 1% وزن خاك تجاوز نكند. رستنيها : از ديگر مواد تشكيل دهنده خاك ، بقايايي گياهان است كه اگر همراه خاك باشند، در كوره مي‌سوزند و جايشان خالي مي‌شود . از اين پديده استفاده كرده، به خاك آجر ، مواد آلي مي‌زنند تا پس از سوختن در كوره و خالي شدن جايشان، آجر سبك بدست آيد. اين آجرها ، كاربرد عايقي دارد. آب آب به دو صورت در خاك وجود دارد: آب آزاد و آب جذب شده (كه سبب مرطوب بودن خاك است.) آب جذب شده را تنها با استفاده از حرارت مي‌توان آزاد كرد. براي مخلوط آب و خاك، طبقه بنديي بدين شرح وجود دارد: يك مهندس سوئدي بنام Atterberg. مخلوط آب و خاك را به پنج دسته تقسيم كرده است: آبكي ، شل ، خميري، سفت و خشك. گلي كه براي توليد آجر استفاده مي شود، بايد حالت خميري داشته باشد. براي پي بردن به حالت خميري گل در آزمايشگاه ، از دستگاهي بنام ً Cassagrandً يا ً Atterbergً استفاده مي‌كنند. اما در كارگاههاي ساختماني ، بدين منظور با خمير مورد نظر ، فتيله‌اي نازك بقطر mm3 مي‌سازند. اگر آن فتيله ترك نخورد و گل آن هم به دست نچسبد ، خمير آزمايش شده مطلوب مي‌باشد. توليد آجر در توليد آجر ، دو شيوه مرسوم است. سنتي و ماشيني. البته بسياري از كارخانه‌هاي كنوني از روش مابين اين دو روش استفاده مي‌كنند. روش سنتي اولين قدم در تهيه آجر، تهيه خاك مناسب است. در روش سنتي، انتخاب خاك جنبه علمي نداشت. بلكه بصورت تجربي بود . بدين معني كه استاد آجر ساز ، خاك را مي‌ديد و با لمس كردن و بوئيدن و … تشخيص مي‌داد كه آيا خاك مورد نظر ، براي ساخت آجر مناسب بود يا خير. پس از انتخاب خاك مناسب ، خاك را به مكاني بنام ً آبْ خوره ً مي‌بردند تا در آنجا با آب مخلوط شود. پس از گذشت چند روز ، اين گل را ًورزً مي‌دادند تا خاك بخوبي با آب مخلوط شود. عمل ورز دادن گل ، توسط كارگران و با پا انجام مي‌گرفت. براي اينكه كارگران در حين ورز دادن گل، دانه‌هاي درشت را از خمير اصلي جدا كنند، صاحب كار مقداري سكه با خاك مخلوط مي‌كرد تا كارگران به اميد يافتن سكه ، دانه‌هاي درشت را نيز جدا نمايند. پس از چند روز ورز دادن ، نوبت به قالب‌گيري مي‌رسيد. قالب‌گيري نيز توسط دست انجام مي‌گرفت. قالبها، از جنس چوب و بصورت چند خانه بود كه گل را با دست در آنها مي‌فشردند و سطح آنرا صاف مي‌كردند. طبيعي بود كه هر چه قالب‌زن بيشتر سطح گل را مي‌فشرد، كيفيت آجر بهتر بود. اما از آنجا كه كارگران بدنبال توليد بيشتر و سريعتر بودند و نه كيفيت خوب، از درست فشردن گل در قالب ، خودداري مي‌كردند و اين امر سبب افت كيفيت در آجر شد. جهت حل اين مشكل، پس از انقلاب، پرسهاي پدالي ساخته شد . اين نوع پرسها وسيله‌اي بود جهت درست فشرده شدن قالبها و البته هم اكنون نيز در بعضي مناطق از اين پرسها استفاده مي‌شود. در ادامه نوبت به خشك كردن خشتها مي‌رسيد. در روش سنتي ، جهت خشك كردن خشتها از آفتاب استفاده مي‌كردند. اگر در طول مدت خشك شدن، خشت را تنها از يك طرف در برابر تابش خورشيد قرار مي‌دادند، يك طرف آن زودتر از طرف ديگر خشك مي‌شد و در نتيجه سطح آجر خميده مي‌شد. جهت رفع اين مشكل، پس از مدتي كه خشت باصطلاح خودش را گرفت، جهت قرار دادن آن در آفتاب را عوض مي‌كردند. نكته جالب در خشك كردن خشتها آن بود كه از آنجا كه امكان خشك كردن خشتها در زمستان وجود نداشت ، در فصل گرما تعداد زيادي خشت را خشك مي‌كردند و محصول را بعنوان كلينكر آجر ، زير پوششي از كاه گل نگهداري مي‌كردند و در زمستان ، از آنها جهت توليد آجر بهره مي‌گرفتند. مرحله بعدي ، پختن آجر بود كه در آن ، از كوره ‌هاي سنتي استفاده مي‌شد. كوره سنتي چاهي بود كه در مبحث گچ نيز بدان اشاره شد. همانطور كه در قبل ذكر شد، در اين كوره‌ها خشتها را بگونه‌اي مي‌چيدند كه جريان هوا از بين آنها عبور كند و از زير به خشتها حرارت مي‌دادند. در قديم جهت سوخت ، از چوب و مدفوع استفاده مي‌شد و در نتيجه حرارت آرام آرام بالا مي‌رفت و رسيدن حرارت به قسمتهاي بالايي كوره بسيار آهسته صورت مي‌گرفت. به همين جهت همه لايه‌ها تقريباً بطور يكسان حرارت كسب مي‌كردند. ليكن بعدها كه سوختهاي نفتي بكار گرفته شد ، جهت تسريع در امر توليد، درجه حرارت پايين را زياد مي‌كردند. طبيعتاً حرارت بصورت يكنواخت به خشتها نمي‌رسيد و در لايه‌هاي مختلف، آجرهايي با خواص متفاوت توليد مي‌شد. همانطور كه گفتيم ، آجرهاي اين نوع از كوره‌ها ، از نظر خواص و كيفيت متفاوتند. از آنجا كه خشتهاي زيرين بيش از حد نياز حرارت مي‌بينند، ذوب مي‌شوند و توليد آجر جوش مي‌كنند. يعني پس از ذوب شدن با يكديگر مخلوط مي‌شوند و بصورت سنگي محكم بدون شكل هندسي خاص در مي‌آيند. اين آجرها شايد فقط بدرد پي ريزي بخورد. لايه بعدي آجرها ، سبز رنگ است كه از نظر مقاومت و خواص . بهترين آجرهاي كوره ‌اند و داراي شكل هندسي دقيقي مي‌باشند . لايه‌ بعدي، آجرهاي بهي رنگ  (مايل به زرد) است . لايه‌هاي بعدي بترتيب عبارتند از : آجرهاي سفيد رنگ، آجرهاي ابلغ (داراي لكه‌هاي قرمز و سفيد) ، آجرهاي قرمز و آخرين لايه ،‌آجرهاي نپخته. بعلت نحوه برداشت از اين كوره‌ها، آجرهاي رسيده به كارگاه ، از همه نوع هستند . امتياز اين كوره‌ها ساده بودن و هزينه كم ساخت است؛ در حاليكه اتلاف انرژي ، كيفيت متفاوت محصول و توليد كم ، از عمده‌‌ترين مشكلات اين قبيل كوره‌هاست.(اتلاف انرژي در اين كوره‌ها بدليل  گرم و سرد شدن پياپي در هر بار بارگيري و تخليه است.) روش ماشيني در روش ماشيني، خاك بسيار مهم است و انتخاب خاك مناسب، اهميتي بسزايي دارد. خاكهاي مختلف را آزمايش مي‌كنند تا به خاك مناسب دست يابند. البته در انتخاب معدن، علاوه بر كيفيت ، به كميت خاك نيز توجه ويژه مي‌كنند. معدن بايد بگونه‌اي باشد كه حداقل 50 سال كارخانه را تغذيه نمايد. انتخاب نمونه خاك براي آزمايش كم و كيفي ، با گمانه زدن است. خاك با ماشينهاي مخصوص استخراج شده، پس از ورود به كارخانه ، به قسمت آسياب مي‌رود. اين آسياب از دو چرخ بزرگ و سنگين تشكليل شده كه خاكها در اثر وزن چرخهاي دوران كننده، آسياب مي‌شوند. در زير اين چرخها ، شبكه مشبكي است كه خاك آسياب شده از لابلاي آن عبور مي‌كند. مرحله بعدي ، مخلوط كن است. اين مخلوط كن، همانند مخلوط كنهاي نانواييها ، داراي يك محور مركزي با تعدادي بازو در اطراف مي باشد. در اين مرحله ، مقداري نيز آب اضافه مي‌كنند و خاك مخلوط شده با آب ، بسمت ً آسياب والسً مي‌رود تا بطور كامل ورز داده شود . آسياب والس از دو گردونه فلزي كنار هم تشكليل شده كه گل مورد نظر با عبور از بين آنها، تحت فشار غلتكها كاملاً ورز داده مي‌شود و دانه‌هاي درشت آن از بين مي‌رود . خمير خروجي از آسياب والس آماده قالب زني است. ؟ در اين مرحله، خمير وارد دستگاهي بنام بيرون ران يا Extruder مي‌شود. در قسمت مركزي اين دستگاه ، يك عضو حلزوني شكل (مشابه حلزوني چرخ گوشت) وجود دارد كه خمير وارد شده به دستگاه را به جلو هدايت مي‌كند. از آنجائيكه ممكن است خمير هنوز مقداري حباب هوا داشته باشد، در مسير حركت خمير داخل Extruder ، مناطق خلأ مجهز به صافي جلوگير از نفوذ خمير ، تعبيه شده است. اين مناطق حبابهاي هوا را جذب مي‌كنند و خميرهاي نهايي فاقد تخلخل مي‌باشد. در قسمت خروجي دستگاه بيرون ران، مي‌توان قالبهاي مختلف با اشكال متفاوت را قرار داد و خمير آماده را به صورتهاي مورد نياز قالب زد. البته توجه به اين نكته ضروري است كه اگر با چنين خميري خشت زده شود، آجر نهايي بسيار سنگين خواهد بود . در نتيجه قالبها را بگونه‌اي مي‌سازند كه خشت حاصل، سوراخدار باشد . بدين منظور در قالب ميله‌هايي نصب مي‌كنند كه بنام ًگُل قالب ً معرفند. گُل قالب بايد آلياژ مخصوصي داشته باشد و در برابر سايش مقاوم باشد. ؟     تونلي: تونل ، سالن درازي است كه داخل آن ريل‌گذاري شده. واگنهاي حامل خشت، از يك طرف تونل داخل مي‌شوند و در دمايي نچندان بالا(حدود 60 تا 70 درجه) حرارت مي‌بينند. همچنين حركت واگنها در داخل تونل، بسيار آهسته است. تمام شرايط بگونه‌اي با يكديگر جمع شده‌اند كه همانند آنچه پيشتر ذكر شد، خشتها بتدريج خشك شوند. تذكر اين نكته نيز مفيد است كه چون سرعت حركت واگنها در داخل خشك كن بسيار سريعتر از حركت آنها در كوره است، ظرفيت كوره تقريباً دو برابر ظرفيت خشك‌كن مي‌باشد. مرحله بعدي در توليد آجر ، پختن خشتهاي خشك شده است. كوره‌ها انواع مختلفي دارند كه دو نوع عمده آنها عبارتند از:  1ـ كوره هوفمن  2ـ كوره تونلي كوره هوفمن كوره هوفمن، دالاني است شبيه به شكل مقابل كه در مركز آن يك دودكش تعبيه شده است. بعلت كثيف بودن سوختها در گذشته ، دودكشها را بسيار بلند مي‌ساختند. اما امروزه كه از سوختهاي تميز نفتي و بعضاً گاز طبيعي استفاده مي‌كنند، ديگر نيازي به مرتفع ساختن دودكشها نيست. ؟ اين دالانها به اتاقكهاي كوچكتري تقسيم مي‌شوند كه به هر كدام از آنها ً قمير ً گويند. در هر قمير ، خشتهاي خشك شده را از پايين به بالا مي‌چينند و در قمير را نيز با آجر يا همان خشتها و با پوشش كاه‌گل مي‌بندند. بالاي هر قمير ، تعدادي  سوراخ است. اين سوراخها در واقع محل ورود حرارت به داخل قمير است. بدين صورت كه مشعلي مخصوص را روي اين سوراخها بگونه‌اي قرار مي‌دهند كه شعله آن بطرف داخل قمير زبانه كشد. پايين هر قمير به دودكش راه دارد. دود و هواي گرم ايجاد شده ، از طريق اين راه ارتباطي وارد دود كش شده، به بيرون هدايت مي‌شود. مشعل بنوبت روي قميرها حركت مي‌كند. هر گاه خشتهاي هر قمير باندازه كافي حرارت ديد، مشعل روي قمير بعدي قرار مي‌گيرد. در هر كوره ، روش كار چنين است كه همواره تعدادي قمير در حال بارگيري ، تعدادي در حال گرم شدن و مابقي در حال تخليه‌اند . (تعداد قميرهاي هر كوره مي‌تواند تا حدود 30 قمير نيز باشد.) لازم به ذكر است كه اين كوره‌ها بازدهي خوبي دارند. ؟ كوره تونلي جديدترين كوره‌هاي پخت آجر، كوره‌هاي تونلي است . در داخل اين تونلها نيز ريل‌گذاري  شده است. واگنهاي خارج شده از خشك كن وارد اين تونلها مي‌شوند. نحوه حرارت ديدن خشتها، درمناطق مختلف اين كوره متفاوت است: در قسمت اوليه كوره ، واگنها به آهستگي حركت مي‌كنند تا باقيمانده آب خشتها در دمايي حدود  تبخير شود. در ادامه، مشعلهايي در كنار يا بالاي مسير حركت واگنها نصب شده است كه واگنها با سرعتي بيشتر ، از مقابل آنها عبور مي‌كنند. اين روند افزايش سرعت حركت تا رسيدن به مشعل اصلي ادامه دارد. محل مشعل اصلي، گرمترين جاي كوره است و در حقيقت همان مكاني است كه در آن ، حالت ً چسبندگي سراميكي ً اتفاق مي‌افتد. چسبندگي سراميكي چيست؟ ـ در آجر ، مقداري خلل و فرج وجود دارد. در كنار مشعل اصلي كه دما در حدود 1200 تا 1300 درجه است، برخي مواد دروني آجر (مواد گدازآوري كه در ابتدا ذكر شد) ذوب شده، وارد خلل و فرجها مي‌شوند و سبب چسبيدن ساير مواد تشكيل دهنده آجر به يكديگر مي‌گردند. توجه داشته باشيد كه اگر حالت چسبندگي سراميكي اتفاق نيفتد، آجر توليد شده مقاومت كافي نخواهد داشت. بعبارتي لازمه مقاوم شدن آجر ، ايجاد چسبندگي سراميكي است و البته در كنار چسبندگي سراميكي، جمع شدگي نيز واقع مي‌شود كه در ادامه توضيح داده خواهد شد. مرحله آخر در خط توليد آجر ، خارج كردن آجر از داخل كوره است. اين كار ، مخصوصاً در مورد آجرهاي توليدي در كوره‌هاي هوفمن، بايد آهسته و با دقت انجام گيرد تا آسيبي به آجرها نرسد. ضايعات آجر روش اول: آجرهاي مورد آزمايش را در يك سيني مي‌ايستانيم و داخل سيني آب مي‌ريزيم. آب ، جذب آجرشده ، پس از مدتي تبخير مي‌شود . بار ديگر اين عمل را تكرار مي‌كنند. در اين صورت اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد ، سفيدكها ظاهر مي‌شوند. روش دوم: در روش ديگر ، آجري را روي يك سطح صاف مي‌خوابانيم و ظرف دهان گشادي را كه حاوي مقداري آب است، بطور معكوس روي آن قرار مي‌دهند . آب كم كم داخل آجر نفوذ كرده ، تبخير مي‌شود . اين عمل را دوبار انجام مي‌دهند . اينجا نيز اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد، آنرا ظاهر مي‌كند. براي مقايسه ميزان شوره زدن آجرها ، درجه بنديي بشرح ذيل وجود دارد: ـ درجه صفر : درجه‌يي است كه در آن هيچ سفيدكي ظاهر نمي‌شود. ـ درجه كم : كمتر از 10% سطح آجر با شوره پوشيده مي‌شود . ـ درجه متوسط : لايه ضخيمي از شوره تا 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما از روي سطح آجر فلس يا پودر جدا نمي‌شود . ـ درجه زياد : قشر ضخيمتري از املاح تا بيش از 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما در اينجا نيز فلس يا پودر از سطح آن جدا نمي‌شود . ـ درجه شديد: قشر ضخيمي از سفيدك قسمت عمده سطح آجر را مي‌پوشاند و فلس يا پودر از سطح آن جدا مي‌شود . انواع سفيدكها چنين است : كربناتي، كلريدي، سولفاتي و نيتراتي. جهت انتخاب راه حل مناسب در مبارزه با اين سفيدكها ، اولين قدم، تشخيص نوع سفيدك است. بدين منظور ، ابتدا با يك تيغ و صفحه كاغذي تميز، از سفيدكهاي سطح آجر نمونه ‌برداري كرده، به آزمايشگاه مي‌فرستند و در آنجا نوع سفيدك مشخص مي‌شود. سفيدك كربناتي: علت ايجاد اين نوع سفيدك، آنست كه آجر از ملات ، آب جذب كرده ، در تركيب با هوا ، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌كند. جهت جلوگيري از ظهور اين سفيدك ، بايد كاري كرد كه آجر از آب جذب نكند. بدين جهت، هنگام آجر چيني ، ابتدا آنرا مرطوب كرده ، بعد بكار مي‌برند.(به اين عمل اصطلاحاً ً زنجاب كردن آجر‌ً گويند.) زنجاب كردن، باعث اشباع شدن آجر از آب و عدم تمايل به جذب آب از ملات مي‌شود. در برخي مناطق كشورمان ، از آنجا كه خود آب سخت است و تركيبات بي‌كربناتي دارد، وقتي روي آجركاري را آب مي‌پاشند، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌شود . اگر روي آجرهايي ،‌اين نوع از سفيدك ظاهر شد، آنها را با اسيد كلريدريك رقيق (جوهر نمك) مي‌شويند و بلافاصله با آب شستشو مي‌دهند. جوهر نمك، سفيدك كربناتي را در خود حل مي‌كند و با جريان آب ، آنها را از سطح آجر دور مي‌كند. بايد توجه داشت كه بلافاصله پس از بكاربردن جوهر نمك، از آب استفاده كرد. زيرا در غير اين صورت، با وجودي كه جوهر ، سفيدكهاي كربناتي را در خود حل كرده ، كربناتها به كلريد تبديل مي‌شوند و روي آجرها سفيدك كلريدي ظاهر مي‌شود سفيدك كلريدي: همانطور كه در بالا ذكر شد، راه از بين بردن سفيدك كلريدي، شستشوي آجر با آب است. سفيدك سولفاتي: علتهاي ممكن در ظهور اين سفيدك عبارتند از 1ـ خاك استفاده شده در ساخت آجر ، داراي مقادير زيادي سولفات باشد.  2ـ مقدار سنگ گچ ملات زياد باشد و آجر آنرا جذب كند. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك ، از بكار بردن خاكهايي با درصد سولفات زياد در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم. سفيدك نيتراتي: در خاكهاي برخي مناطق كويري ، تركيباتي از نيترات (شوره) وجود دارد. شوره از هوا رطوبت جذب كرده ،سبب ظهور سفيدك نيتراتي مي‌شود. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك،‌ از بكار بردن خاكهاي نيتراتي در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم.   طبقه‌بندي آجر استاندار شماره 7 ايران، مشخصات آجرهاي رسي را شرح مي‌دهد. در اين استاندارد، آجرهاي رسي از ديدگاههاي مختلف بشرح ذيل طبقه‌بندي شده‌اند: طبقه بندي از ديدگاه روش توليد: 1ـ آجرهاي رسي دستي : با دست ساخته شده ، توپر است و كيفيت چنداني ندارد. 2ـ آجرهاي نيمه ماشيني: كه در طول خط توليد آنها ، قسمتي از كارها ، توسط ماشين انجام مي‌شود.  3ـ آجرهاي ماشيني : داراي اشكال مختلف، توپر و سخت يا سوراخدار ، با كيفيتي بهتر . طبقه‌بندي از ديدگاه نوع مصرف : 1ـ آجر معمولي: براي مصارف عمومي ساختمان استفاده شده، بنام آجر توكار معروف است.  2ـ آجرنما: اين نوع آجرها به روشهاي مخصوص ساخته مي‌شوندو بايد  داراي ابعاد دقيق و هماهنگ باشند تا ظاهري خوب در نماي سازه ايجاد كنند.  3ـ آجر مهندسي مرغوبEngineering Brik : اين آجرها ، آجرهايي توپر و سخت و بادوام هستند و با روش ماشيني توليد مي‌شوند و به سه دسته تقسيم مي‌شوند . اين درجه بنديها بر اساس دو عامل ‌مقاومت و جذب‌ آب  است.  درجه 1: حداقل مقاومت آجر درجه 1 ، 350 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 15% وزني است. درجه 2 : حداقل مقاومت آجر درجه 2 ، 250 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 16% وزني است. درجه 3 : حداقل مقاومت آجر درجه 3 ، 150% و حداكثر ميزان جذب آب آن ، 18% وزني است. اين آجرها ،عمدتاً باربر هستند. طبقه‌بندي از ديدگاه كيفيت: 1ـ آجر با كيفيت مناسب براي مصارف داخلي: اين آجرها توكار هستند. لازم به ذكر است اين آجرها را نبايد در قسمتهايي از ساختمان كه در معرض شرايط مختلف جوي مانند يخ زدن است، بكار برد و هنگاميكه اين آجرها به كارگاه مي‌رسند، نبايد آنها را در محيط سرباز نگهداري نمود. زيرا اين آجرها از نظر استاندارد، جذب آب مشخصي ندارند و در اثر بارندگي و مرطوب شدن، تحت فرايند يخ زدن از بين مي‌روند.  2ـ آجر با كيفيت عادي: از اين آجرها در نقاطي كه شرايط جوي شديدي ندارند، در قسمتهاي بيروني ساختمان نيز مي‌توان استفاده كرد. 3ـ آجر با كيفيت ويژه : اين آجرها معمولاً همان آجرهاي مهندسي مرغوبند كه البته قادرند شرايط محيطي سخت را نيز تحمل كنند. طبقه بندي از ديدگاه شكل : 1ـ آجر توپر : نوعي آجر است كه حجم سوراخهاي آن از 25% حجم  آجر تجاوز نمي‌كند. در اين نوع از آجرها جهت محاسبه مقاومت ، بار وارد بر آجر را بدون در نظر گرفتن سوراخها ، بر كل سطح مقطع تقسيم مي‌كنند.  2ـ آجر سوراخ‌دار: در اين نوع از آجرها ، حجم سوراخها از 25% حجم آجر بيشتر است. اما مساحت هر يك از سوراخها، از 3000 تجاوز نمي‌كند.  3ـ آجر توخالي: كه در آن، حجم سوراخها بيش از 25% حجم آجر است و براي ابعاد سوراخها محدوديتي وجود ندارد  4ـ آجر با شكل ويژه: اين آجرها، داراي اشكال مختلف هندسي هستند. مانند آجرهايي كه جهت كف پوش در پياده‌روها و پاركها استفاده مي‌شوند. 5ـ آجر متخلخل: حجم منافذ در اين نوع از آجرها ، بيش از 20% حجم آجر است«آجر» آجرها بعنوان واحدهاي ساختماني منظور شده ، به دو دسته كلي تقسيم مي‌شوند:  1ـ آجرهاي رسي  2ـ آجرهاي ماسه آهكي‌ (توضيحات كامل آن در بحث آهك تحت عنوان سخت شدن هيدروسيليكاتي ارائه شده است.) قسمت اعظم آجرهاي مورد مصرف، از نوع آجرهاي رسي هستند. ايرانيان قديم آجر را بخوبي مي‌شناختند و نمونه‌هايي  از آجركاريهاي بسيار جالب از زمان قديم باقي مانده است كه همگي گواه تبحر ايرانيان در توليد و بكارگيري آجر مي‌باشد. اوج صنعت آجر ايران، در زمان ساسانيان بوده است.  در اينجا بحثي مطرح مي‌شود و آن عبارت است از مقايسه مصالح ساختماني قديم و جديد. قطعاً مصالح ساختماني جديد و از جمله آجرهاي امروزي ، بسيار بهترا از انواع قديمي آن است. بقا و پا بر جا بودن عمارتهاي قديمي به اين معني نيست كه ما توان ساخت چنين آجرهايي را نداريم. بلكه ما قادر به ساخت انواع بهتري هستيم. ولي نكته قابل توجه اينست كه در گذشته ، اولاً تعداد ساختمانهاي در دست احداث كم بود و تعداد آجر مورد نياز ، اندك. ثانياً نيروي كار، براحتي و با قيمتي بسيار نازل يافت مي‌شد. در حاليكه امروزه صحبت از هزاران واحد مسكوني و نيروي كار گرانقيمت است. چاره كار، تعويض نيروي انساني با نيروي ماشين است. جايگزيني نيروي ماشيني هم مستلزم آشنايي با تكنولوژي ماشين و بدست آوردن فرهنگ ماشيني است . (كه البته در كشور ما، ضعف عمده در قسمت دوم است.) خاك ، مهمترين عنصر ساخت آجر در توليد آجر ، خشت خشك شده راحرارت مي‌دهند و آجر بدست مي‌آورند. خشت را از قالب زدن گل بدست مي‌آورند. گل ، مخلوط يكنواخت آب و خاك است. خاك ، جسم جامد همراه با آب و هواست. خاك رس، ماسه، سنگ آهك ، سولفاتها، فلدسپات، تركيبات آهن، رستنيها و … قسمت جامد خاك را تشكيل مي‌دهند.   قسمت جامد خاك خاك رس: خاك رس از پوشيدن فلدسپات و ميكا در سنگهاي آذرين مثل گرانيت بدست مي‌آيد. عامل پوسيدن ، آب باران است كه داراي اسيد كربنيك مي‌باشد. نوع خالص خاك رس ،ًكائولنً نام دارد:  و همان خاكي است كه در صنعت ساخت چيني از آن بهره مي‌گيرند. كائولن دانه‌هايي پولكي و ورقه ورقه دارد. اين پولكها از دو ميكرون هم كوچكترند. خاك رس خالص سفيد رنگ است و ناخلصيها به آن رنگهاي مختلفي مي‌دهند:  FeO آنرا كبود رنگ مي‌كند.    آنرا سرخ رنگ مي‌كند.  آنرا زرد رنگ مي‌ كند. ماسه :اگر با خاك رس خالص آجر درست شود، پس از خشك شدن ترك مي‌‌خورد و ثبات حجمي ندارد. براي رفع اين عيب ، به خاك رس ذرات ماسه مي‌افزايند . اين ذرات بصورت استخوان بندي عمل مي كند و جمع شدگي را كنترل مي‌ نمايد. جنس ماسه مي تواند سيليسي يا آهكي باشد. اما  ذرات درشت ماسه ، چه آهكي و چه سيليسي ، ايجاد مشكل مي‌كند. ذرات درشت سيليس در گل ، در هنگام حرارت دادن، با كسب حرارت منبسط مي‌شود؛ در حاليكه خشت آجر در حال خشك شدن يا پخته شدن و جمع شدن است. در نتيجه آجر ترك مي‌خورد. دانه‌هاي درشت آهك هم در اثر حرارت پخته شده ، تبديل به آهك مي‌شود كه با جذب آب منبسط شده، تكه‌اي از آجر را بيرون مي‌اندازد. به اين پديده اصطلاحاً ً آلوئك ً گويند. سنگ آهك: يكي از ديگر از موادي است كه مي‌تواند همراه خاك باشد. مقدار اندك آن ، باعث سفيد شدن آجر است؛ در حاليكه ميزان بيشتري از آن، سبب  پايين آمدن نقطه ذوب و توليد آجر جوش مي‌شود .( آجر جوش ، آجري است كه در كوره ذوب شده و شكل هندسي خود را از دست داده است.) درصد آهك در خاك آجر ، نبايد بيش از 30% باشد. سولفاتها :سولفاتها بصورت سولفات عنصرهاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم در خاك وجود دارند و باعث مي‌شوند كه بعدها روي آجر ً سفيدك سولفاتي ً ظاهر شود. فلدسپات: در فرايندهاي تولدي آجر ، فلدسپات در نقش گدازآور عمل كرده، سبب پايين آمدن درجه حرارت حالت خميري آجر مي‌شود . در بسياري از سراميكها، از خاك با فلدسپات زياد استفاده مي‌كنند. تركيبات آهن: اكسيدهاي آهن نيز گدازآورند. اگر  در خاك به 5% وزنش برسد، آن خاك سرخ رنگ مي‌شود. از خاكهاي با اكسيد آهن بالا براي ساخت قطعات سفالي ـ كه آب را از خود عبور نمي‌دهند ـ استفاده مي‌شود. در برخي كشورهاي خارجي، از اين خاكها در صنعت سفال، جهت ساخت لوله‌هاي فاضلاب بهره مي‌گيرند؛ در حاليكه در ايران، براي اين مصرف از لوله‌هاي چدني يا پوليكا استفاده مي‌شود . كاربرد عمده سفال در كشورمان، در قسمتهاي شمالي و براي پوشش سقف است. در آجرهاي نسوز، مقدار آهن خاك بايد بسيار كم بوده ، از 1% وزن خاك تجاوز نكند. رستنيها : از ديگر مواد تشكيل دهنده خاك ، بقايايي گياهان است كه اگر همراه خاك باشند، در كوره مي‌سوزند و جايشان خالي مي‌شود . از اين پديده استفاده كرده، به خاك آجر ، مواد آلي مي‌زنند تا پس از سوختن در كوره و خالي شدن جايشان، آجر سبك بدست آيد. اين آجرها ، كاربرد عايقي دارد. آب آب به دو صورت در خاك وجود دارد: آب آزاد و آب جذب شده (كه سبب مرطوب بودن خاك است.) آب جذب شده را تنها با استفاده از حرارت مي‌توان آزاد كرد. براي مخلوط آب و خاك، طبقه بنديي بدين شرح وجود دارد: يك مهندس سوئدي بنام Atterberg. مخلوط آب و خاك را به پنج دسته تقسيم كرده است: آبكي ، شل ، خميري، سفت و خشك. گلي كه براي توليد آجر استفاده مي شود، بايد حالت خميري داشته باشد. براي پي بردن به حالت خميري گل در آزمايشگاه ، از دستگاهي بنام ً Cassagrandً يا ً Atterbergً استفاده مي‌كنند. اما در كارگاههاي ساختماني ، بدين منظور با خمير مورد نظر ، فتيله‌اي نازك بقطر mm3 مي‌سازند. اگر آن فتيله ترك نخورد و گل آن هم به دست نچسبد ، خمير آزمايش شده مطلوب مي‌باشد. توليد آجر در توليد آجر ، دو شيوه مرسوم است. سنتي و ماشيني. البته بسياري از كارخانه‌هاي كنوني از روش مابين اين دو روش استفاده مي‌كنند. روش سنتي اولين قدم در تهيه آجر، تهيه خاك مناسب است. در روش سنتي، انتخاب خاك جنبه علمي نداشت. بلكه بصورت تجربي بود . بدين معني كه استاد آجر ساز ، خاك را مي‌ديد و با لمس كردن و بوئيدن و … تشخيص مي‌داد كه آيا خاك مورد نظر ، براي ساخت آجر مناسب بود يا خير. پس از انتخاب خاك مناسب ، خاك را به مكاني بنام ً آبْ خوره ً مي‌بردند تا در آنجا با آب مخلوط شود. پس از گذشت چند روز ، اين گل را ًورزً مي‌دادند تا خاك بخوبي با آب مخلوط شود. عمل ورز دادن گل ، توسط كارگران و با پا انجام مي‌گرفت. براي اينكه كارگران در حين ورز دادن گل، دانه‌هاي درشت را از خمير اصلي جدا كنند، صاحب كار مقداري سكه با خاك مخلوط مي‌كرد تا كارگران به اميد يافتن سكه ، دانه‌هاي درشت را نيز جدا نمايند. پس از چند روز ورز دادن ، نوبت به قالب‌گيري مي‌رسيد. قالب‌گيري نيز توسط دست انجام مي‌گرفت. قالبها، از جنس چوب و بصورت چند خانه بود كه گل را با دست در آنها مي‌فشردند و سطح آنرا صاف مي‌كردند. طبيعي بود كه هر چه قالب‌زن بيشتر سطح گل را مي‌فشرد، كيفيت آجر بهتر بود. اما از آنجا كه كارگران بدنبال توليد بيشتر و سريعتر بودند و نه كيفيت خوب، از درست فشردن گل در قالب ، خودداري مي‌كردند و اين امر سبب افت كيفيت در آجر شد. جهت حل اين مشكل، پس از انقلاب، پرسهاي پدالي ساخته شد . اين نوع پرسها وسيله‌اي بود جهت درست فشرده شدن قالبها و البته هم اكنون نيز در بعضي مناطق از اين پرسها استفاده مي‌شود. در ادامه نوبت به خشك كردن خشتها مي‌رسيد. در روش سنتي ، جهت خشك كردن خشتها از آفتاب استفاده مي‌كردند. اگر در طول مدت خشك شدن، خشت را تنها از يك طرف در برابر تابش خورشيد قرار مي‌دادند، يك طرف آن زودتر از طرف ديگر خشك مي‌شد و در نتيجه سطح آجر خميده مي‌شد. جهت رفع اين مشكل، پس از مدتي كه خشت باصطلاح خودش را گرفت، جهت قرار دادن آن در آفتاب را عوض مي‌كردند. نكته جالب در خشك كردن خشتها آن بود كه از آنجا كه امكان خشك كردن خشتها در زمستان وجود نداشت ، در فصل گرما تعداد زيادي خشت را خشك مي‌كردند و محصول را بعنوان كلينكر آجر ، زير پوششي از كاه گل نگهداري مي‌كردند و در زمستان ، از آنها جهت توليد آجر بهره مي‌گرفتند. مرحله بعدي ، پختن آجر بود كه در آن ، از كوره ‌هاي سنتي استفاده مي‌شد. كوره سنتي چاهي بود كه در مبحث گچ نيز بدان اشاره شد. همانطور كه در قبل ذكر شد، در اين كوره‌ها خشتها را بگونه‌اي مي‌چيدند كه جريان هوا از بين آنها عبور كند و از زير به خشتها حرارت مي‌دادند. در قديم جهت سوخت ، از چوب و مدفوع استفاده مي‌شد و در نتيجه حرارت آرام آرام بالا مي‌رفت و رسيدن حرارت به قسمتهاي بالايي كوره بسيار آهسته صورت مي‌گرفت. به همين جهت همه لايه‌ها تقريباً بطور يكسان حرارت كسب مي‌كردند. ليكن بعدها كه سوختهاي نفتي بكار گرفته شد ، جهت تسريع در امر توليد، درجه حرارت پايين را زياد مي‌كردند. طبيعتاً حرارت بصورت يكنواخت به خشتها نمي‌رسيد و در لايه‌هاي مختلف، آجرهايي با خواص متفاوت توليد مي‌شد. همانطور كه گفتيم ، آجرهاي اين نوع از كوره‌ها ، از نظر خواص و كيفيت متفاوتند. از آنجا كه خشتهاي زيرين بيش از حد نياز حرارت مي‌بينند، ذوب مي‌شوند و توليد آجر جوش مي‌كنند. يعني پس از ذوب شدن با يكديگر مخلوط مي‌شوند و بصورت سنگي محكم بدون شكل هندسي خاص در مي‌آيند. اين آجرها شايد فقط بدرد پي ريزي بخورد. لايه بعدي آجرها ، سبز رنگ است كه از نظر مقاومت و خواص . بهترين آجرهاي كوره ‌اند و داراي شكل هندسي دقيقي مي‌باشند . لايه‌ بعدي، آجرهاي بهي رنگ  (مايل به زرد) است . لايه‌هاي بعدي بترتيب عبارتند از : آجرهاي سفيد رنگ، آجرهاي ابلغ (داراي لكه‌هاي قرمز و سفيد) ، آجرهاي قرمز و آخرين لايه ،‌آجرهاي نپخته. بعلت نحوه برداشت از اين كوره‌ها، آجرهاي رسيده به كارگاه ، از همه نوع هستند . امتياز اين كوره‌ها ساده بودن و هزينه كم ساخت است؛ در حاليكه اتلاف انرژي ، كيفيت متفاوت محصول و توليد كم ، از عمده‌‌ترين مشكلات اين قبيل كوره‌هاست.(اتلاف انرژي در اين كوره‌ها بدليل  گرم و سرد شدن پياپي در هر بار بارگيري و تخليه است.) روش ماشيني در روش ماشيني، خاك بسيار مهم است و انتخاب خاك مناسب، اهميتي بسزايي دارد. خاكهاي مختلف را آزمايش مي‌كنند تا به خاك مناسب دست يابند. البته در انتخاب معدن، علاوه بر كيفيت ، به كميت خاك نيز توجه ويژه مي‌كنند. معدن بايد بگونه‌اي باشد كه حداقل 50 سال كارخانه را تغذيه نمايد. انتخاب نمونه خاك براي آزمايش كم و كيفي ، با گمانه زدن است. خاك با ماشينهاي مخصوص استخراج شده، پس از ورود به كارخانه ، به قسمت آسياب مي‌رود. اين آسياب از دو چرخ بزرگ و سنگين تشكليل شده كه خاكها در اثر وزن چرخهاي دوران كننده، آسياب مي‌شوند. در زير اين چرخها ، شبكه مشبكي است كه خاك آسياب شده از لابلاي آن عبور مي‌كند. مرحله بعدي ، مخلوط كن است. اين مخلوط كن، همانند مخلوط كنهاي نانواييها ، داراي يك محور مركزي با تعدادي بازو در اطراف مي باشد. در اين مرحله ، مقداري نيز آب اضافه مي‌كنند و خاك مخلوط شده با آب ، بسمت ً آسياب والسً مي‌رود تا بطور كامل ورز داده شود . آسياب والس از دو گردونه فلزي كنار هم تشكليل شده كه گل مورد نظر با عبور از بين آنها، تحت فشار غلتكها كاملاً ورز داده مي‌شود و دانه‌هاي درشت آن از بين مي‌رود . خمير خروجي از آسياب والس آماده قالب زني است. ؟ در اين مرحله، خمير وارد دستگاهي بنام بيرون ران يا Extruder مي‌شود. در قسمت مركزي اين دستگاه ، يك عضو حلزوني شكل (مشابه حلزوني چرخ گوشت) وجود دارد كه خمير وارد شده به دستگاه را به جلو هدايت مي‌كند. از آنجائيكه ممكن است خمير هنوز مقداري حباب هوا داشته باشد، در مسير حركت خمير داخل Extruder ، مناطق خلأ مجهز به صافي جلوگير از نفوذ خمير ، تعبيه شده است. اين مناطق حبابهاي هوا را جذب مي‌كنند و خميرهاي نهايي فاقد تخلخل مي‌باشد. در قسمت خروجي دستگاه بيرون ران، مي‌توان قالبهاي مختلف با اشكال متفاوت را قرار داد و خمير آماده را به صورتهاي مورد نياز قالب زد. البته توجه به اين نكته ضروري است كه اگر با چنين خميري خشت زده شود، آجر نهايي بسيار سنگين خواهد بود . در نتيجه قالبها را بگونه‌اي مي‌سازند كه خشت حاصل، سوراخدار باشد . بدين منظور در قالب ميله‌هايي نصب مي‌كنند كه بنام ًگُل قالب ً معرفند. گُل قالب بايد آلياژ مخصوصي داشته باشد و در برابر سايش مقاوم باشد. ؟     تونلي: تونل ، سالن درازي است كه داخل آن ريل‌گذاري شده. واگنهاي حامل خشت، از يك طرف تونل داخل مي‌شوند و در دمايي نچندان بالا(حدود 60 تا 70 درجه) حرارت مي‌بينند. همچنين حركت واگنها در داخل تونل، بسيار آهسته است. تمام شرايط بگونه‌اي با يكديگر جمع شده‌اند كه همانند آنچه پيشتر ذكر شد، خشتها بتدريج خشك شوند. تذكر اين نكته نيز مفيد است كه چون سرعت حركت واگنها در داخل خشك كن بسيار سريعتر از حركت آنها در كوره است، ظرفيت كوره تقريباً دو برابر ظرفيت خشك‌كن مي‌باشد. مرحله بعدي در توليد آجر ، پختن خشتهاي خشك شده است. كوره‌ها انواع مختلفي دارند كه دو نوع عمده آنها عبارتند از:  1ـ كوره هوفمن  2ـ كوره تونلي كوره هوفمن كوره هوفمن، دالاني است شبيه به شكل مقابل كه در مركز آن يك دودكش تعبيه شده است. بعلت كثيف بودن سوختها در گذشته ، دودكشها را بسيار بلند مي‌ساختند. اما امروزه كه از سوختهاي تميز نفتي و بعضاً گاز طبيعي استفاده مي‌كنند، ديگر نيازي به مرتفع ساختن دودكشها نيست. ؟ اين دالانها به اتاقكهاي كوچكتري تقسيم مي‌شوند كه به هر كدام از آنها ً قمير ً گويند. در هر قمير ، خشتهاي خشك شده را از پايين به بالا مي‌چينند و در قمير را نيز با آجر يا همان خشتها و با پوشش كاه‌گل مي‌بندند. بالاي هر قمير ، تعدادي  سوراخ است. اين سوراخها در واقع محل ورود حرارت به داخل قمير است. بدين صورت كه مشعلي مخصوص را روي اين سوراخها بگونه‌اي قرار مي‌دهند كه شعله آن بطرف داخل قمير زبانه كشد. پايين هر قمير به دودكش راه دارد. دود و هواي گرم ايجاد شده ، از طريق اين راه ارتباطي وارد دود كش شده، به بيرون هدايت مي‌شود. مشعل بنوبت روي قميرها حركت مي‌كند. هر گاه خشتهاي هر قمير باندازه كافي حرارت ديد، مشعل روي قمير بعدي قرار مي‌گيرد. در هر كوره ، روش كار چنين است كه همواره تعدادي قمير در حال بارگيري ، تعدادي در حال گرم شدن و مابقي در حال تخليه‌اند . (تعداد قميرهاي هر كوره مي‌تواند تا حدود 30 قمير نيز باشد.) لازم به ذكر است كه اين كوره‌ها بازدهي خوبي دارند. ؟ كوره تونلي جديدترين كوره‌هاي پخت آجر، كوره‌هاي تونلي است . در داخل اين تونلها نيز ريل‌گذاري  شده است. واگنهاي خارج شده از خشك كن وارد اين تونلها مي‌شوند. نحوه حرارت ديدن خشتها، درمناطق مختلف اين كوره متفاوت است: در قسمت اوليه كوره ، واگنها به آهستگي حركت مي‌كنند تا باقيمانده آب خشتها در دمايي حدود  تبخير شود. در ادامه، مشعلهايي در كنار يا بالاي مسير حركت واگنها نصب شده است كه واگنها با سرعتي بيشتر ، از مقابل آنها عبور مي‌كنند. اين روند افزايش سرعت حركت تا رسيدن به مشعل اصلي ادامه دارد. محل مشعل اصلي، گرمترين جاي كوره است و در حقيقت همان مكاني است كه در آن ، حالت ً چسبندگي سراميكي ً اتفاق مي‌افتد. چسبندگي سراميكي چيست؟ ـ در آجر ، مقداري خلل و فرج وجود دارد. در كنار مشعل اصلي كه دما در حدود 1200 تا 1300 درجه است، برخي مواد دروني آجر (مواد گدازآوري كه در ابتدا ذكر شد) ذوب شده، وارد خلل و فرجها مي‌شوند و سبب چسبيدن ساير مواد تشكيل دهنده آجر به يكديگر مي‌گردند. توجه داشته باشيد كه اگر حالت چسبندگي سراميكي اتفاق نيفتد، آجر توليد شده مقاومت كافي نخواهد داشت. بعبارتي لازمه مقاوم شدن آجر ، ايجاد چسبندگي سراميكي است و البته در كنار چسبندگي سراميكي، جمع شدگي نيز واقع مي‌شود كه در ادامه توضيح داده خواهد شد. مرحله آخر در خط توليد آجر ، خارج كردن آجر از داخل كوره است. اين كار ، مخصوصاً در مورد آجرهاي توليدي در كوره‌هاي هوفمن، بايد آهسته و با دقت انجام گيرد تا آسيبي به آجرها نرسد. ضايعات آجر روش اول: آجرهاي مورد آزمايش را در يك سيني مي‌ايستانيم و داخل سيني آب مي‌ريزيم. آب ، جذب آجرشده ، پس از مدتي تبخير مي‌شود . بار ديگر اين عمل را تكرار مي‌كنند. در اين صورت اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد ، سفيدكها ظاهر مي‌شوند. روش دوم: در روش ديگر ، آجري را روي يك سطح صاف مي‌خوابانيم و ظرف دهان گشادي را كه حاوي مقداري آب است، بطور معكوس روي آن قرار مي‌دهند . آب كم كم داخل آجر نفوذ كرده ، تبخير مي‌شود . اين عمل را دوبار انجام مي‌دهند . اينجا نيز اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد، آنرا ظاهر مي‌كند. براي مقايسه ميزان شوره زدن آجرها ، درجه بنديي بشرح ذيل وجود دارد: ـ درجه صفر : درجه‌يي است كه در آن هيچ سفيدكي ظاهر نمي‌شود. ـ درجه كم : كمتر از 10% سطح آجر با شوره پوشيده مي‌شود . ـ درجه متوسط : لايه ضخيمي از شوره تا 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما از روي سطح آجر فلس يا پودر جدا نمي‌شود . ـ درجه زياد : قشر ضخيمتري از املاح تا بيش از 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما در اينجا نيز فلس يا پودر از سطح آن جدا نمي‌شود . ـ درجه شديد: قشر ضخيمي از سفيدك قسمت عمده سطح آجر را مي‌پوشاند و فلس يا پودر از سطح آن جدا مي‌شود . انواع سفيدكها چنين است : كربناتي، كلريدي، سولفاتي و نيتراتي. جهت انتخاب راه حل مناسب در مبارزه با اين سفيدكها ، اولين قدم، تشخيص نوع سفيدك است. بدين منظور ، ابتدا با يك تيغ و صفحه كاغذي تميز، از سفيدكهاي سطح آجر نمونه ‌برداري كرده، به آزمايشگاه مي‌فرستند و در آنجا نوع سفيدك مشخص مي‌شود. سفيدك كربناتي: علت ايجاد اين نوع سفيدك، آنست كه آجر از ملات ، آب جذب كرده ، در تركيب با هوا ، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌كند. جهت جلوگيري از ظهور اين سفيدك ، بايد كاري كرد كه آجر از آب جذب نكند. بدين جهت، هنگام آجر چيني ، ابتدا آنرا مرطوب كرده ، بعد بكار مي‌برند.(به اين عمل اصطلاحاً ً زنجاب كردن آجر‌ً گويند.) زنجاب كردن، باعث اشباع شدن آجر از آب و عدم تمايل به جذب آب از ملات مي‌شود. در برخي مناطق كشورمان ، از آنجا كه خود آب سخت است و تركيبات بي‌كربناتي دارد، وقتي روي آجركاري را آب مي‌پاشند، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌شود . اگر روي آجرهايي ،‌اين نوع از سفيدك ظاهر شد، آنها را با اسيد كلريدريك رقيق (جوهر نمك) مي‌شويند و بلافاصله با آب شستشو مي‌دهند. جوهر نمك، سفيدك كربناتي را در خود حل مي‌كند و با جريان آب ، آنها را از سطح آجر دور مي‌كند. بايد توجه داشت كه بلافاصله پس از بكاربردن جوهر نمك، از آب استفاده كرد. زيرا در غير اين صورت، با وجودي كه جوهر ، سفيدكهاي كربناتي را در خود حل كرده ، كربناتها به كلريد تبديل مي‌شوند و روي آجرها سفيدك كلريدي ظاهر مي‌شود سفيدك كلريدي: همانطور كه در بالا ذكر شد، راه از بين بردن سفيدك كلريدي، شستشوي آجر با آب است. سفيدك سولفاتي: علتهاي ممكن در ظهور اين سفيدك عبارتند از 1ـ خاك استفاده شده در ساخت آجر ، داراي مقادير زيادي سولفات باشد.  2ـ مقدار سنگ گچ ملات زياد باشد و آجر آنرا جذب كند. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك ، از بكار بردن خاكهايي با درصد سولفات زياد در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم. سفيدك نيتراتي: در خاكهاي برخي مناطق كويري ، تركيباتي از نيترات (شوره) وجود دارد. شوره از هوا رطوبت جذب كرده ،سبب ظهور سفيدك نيتراتي مي‌شود. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك،‌ از بكار بردن خاكهاي نيتراتي در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم.   طبقه‌بندي آجر استاندار شماره 7 ايران، مشخصات آجرهاي رسي را شرح مي‌دهد. در اين استاندارد، آجرهاي رسي از ديدگاههاي مختلف بشرح ذيل طبقه‌بندي شده‌اند: طبقه بندي از ديدگاه روش توليد: 1ـ آجرهاي رسي دستي : با دست ساخته شده ، توپر است و كيفيت چنداني ندارد. 2ـ آجرهاي نيمه ماشيني: كه در طول خط توليد آنها ، قسمتي از كارها ، توسط ماشين انجام مي‌شود.  3ـ آجرهاي ماشيني : داراي اشكال مختلف، توپر و سخت يا سوراخدار ، با كيفيتي بهتر . طبقه‌بندي از ديدگاه نوع مصرف : 1ـ آجر معمولي: براي مصارف عمومي ساختمان استفاده شده، بنام آجر توكار معروف است.  2ـ آجرنما: اين نوع آجرها به روشهاي مخصوص ساخته مي‌شوندو بايد  داراي ابعاد دقيق و هماهنگ باشند تا ظاهري خوب در نماي سازه ايجاد كنند.  3ـ آجر مهندسي مرغوبEngineering Brik : اين آجرها ، آجرهايي توپر و سخت و بادوام هستند و با روش ماشيني توليد مي‌شوند و به سه دسته تقسيم مي‌شوند . اين درجه بنديها بر اساس دو عامل ‌مقاومت و جذب‌ آب  است.  درجه 1: حداقل مقاومت آجر درجه 1 ، 350 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 15% وزني است. درجه 2 : حداقل مقاومت آجر درجه 2 ، 250 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 16% وزني است. درجه 3 : حداقل مقاومت آجر درجه 3 ، 150% و حداكثر ميزان جذب آب آن ، 18% وزني است. اين آجرها ،عمدتاً باربر هستند. طبقه‌بندي از ديدگاه كيفيت: 1ـ آجر با كيفيت مناسب براي مصارف داخلي: اين آجرها توكار هستند. لازم به ذكر است اين آجرها را نبايد در قسمتهايي از ساختمان كه در معرض شرايط مختلف جوي مانند يخ زدن است، بكار برد و هنگاميكه اين آجرها به كارگاه مي‌رسند، نبايد آنها را در محيط سرباز نگهداري نمود. زيرا اين آجرها از نظر استاندارد، جذب آب مشخصي ندارند و در اثر بارندگي و مرطوب شدن، تحت فرايند يخ زدن از بين مي‌روند.  2ـ آجر با كيفيت عادي: از اين آجرها در نقاطي كه شرايط جوي شديدي ندارند، در قسمتهاي بيروني ساختمان نيز مي‌توان استفاده كرد. 3ـ آجر با كيفيت ويژه : اين آجرها معمولاً همان آجرهاي مهندسي مرغوبند كه البته قادرند شرايط محيطي سخت را نيز تحمل كنند. طبقه بندي از ديدگاه شكل : 1ـ آجر توپر : نوعي آجر است كه حجم سوراخهاي آن از 25% حجم  آجر تجاوز نمي‌كند. در اين نوع از آجرها جهت محاسبه مقاومت ، بار وارد بر آجر را بدون در نظر گرفتن سوراخها ، بر كل سطح مقطع تقسيم مي‌كنند.  2ـ آجر سوراخ‌دار: در اين نوع از آجرها ، حجم سوراخها از 25% حجم آجر بيشتر است. اما مساحت هر يك از سوراخها، از 3000 تجاوز نمي‌كند.  3ـ آجر توخالي: كه در آن، حجم سوراخها بيش از 25% حجم آجر است و براي ابعاد سوراخها محدوديتي وجود ندارد  4ـ آجر با شكل ويژه: اين آجرها، داراي اشكال مختلف هندسي هستند. مانند آجرهايي كه جهت كف پوش در پياده‌روها و پاركها استفاده مي‌شوند. 5ـ آجر متخلخل: حجم منافذ در اين نوع از آجرها ، بيش از 20% حجم آجر است


«آجر» آجرها بعنوان واحدهاي ساختماني منظور شده ، به دو دسته كلي تقسيم مي‌شوند:  1ـ آجرهاي رسي  2ـ آجرهاي ماسه آهكي‌ (توضيحات كامل آن در بحث آهك تحت عنوان سخت شدن هيدروسيليكاتي ارائه شده است.) قسمت اعظم آجرهاي مورد مصرف، از نوع آجرهاي رسي هستند. ايرانيان قديم آجر را بخوبي مي‌شناختند و نمونه‌هايي  از آجركاريهاي بسيار جالب از زمان قديم باقي مانده است كه همگي گواه تبحر ايرانيان در توليد و بكارگيري آجر مي‌باشد. اوج صنعت آجر ايران، در زمان ساسانيان بوده است.  در اينجا بحثي مطرح مي‌شود و آن عبارت است از مقايسه مصالح ساختماني قديم و جديد. قطعاً مصالح ساختماني جديد و از جمله آجرهاي امروزي ، بسيار بهترا از انواع قديمي آن است. بقا و پا بر جا بودن عمارتهاي قديمي به اين معني نيست كه ما توان ساخت چنين آجرهايي را نداريم. بلكه ما قادر به ساخت انواع بهتري هستيم. ولي نكته قابل توجه اينست كه در گذشته ، اولاً تعداد ساختمانهاي در دست احداث كم بود و تعداد آجر مورد نياز ، اندك. ثانياً نيروي كار، براحتي و با قيمتي بسيار نازل يافت مي‌شد. در حاليكه امروزه صحبت از هزاران واحد مسكوني و نيروي كار گرانقيمت است. چاره كار، تعويض نيروي انساني با نيروي ماشين است. جايگزيني نيروي ماشيني هم مستلزم آشنايي با تكنولوژي ماشين و بدست آوردن فرهنگ ماشيني است . (كه البته در كشور ما، ضعف عمده در قسمت دوم است.) خاك ، مهمترين عنصر ساخت آجر در توليد آجر ، خشت خشك شده راحرارت مي‌دهند و آجر بدست مي‌آورند. خشت را از قالب زدن گل بدست مي‌آورند. گل ، مخلوط يكنواخت آب و خاك است. خاك ، جسم جامد همراه با آب و هواست. خاك رس، ماسه، سنگ آهك ، سولفاتها، فلدسپات، تركيبات آهن، رستنيها و … قسمت جامد خاك را تشكيل مي‌دهند.   قسمت جامد خاك خاك رس: خاك رس از پوشيدن فلدسپات و ميكا در سنگهاي آذرين مثل گرانيت بدست مي‌آيد. عامل پوسيدن ، آب باران است كه داراي اسيد كربنيك مي‌باشد. نوع خالص خاك رس ،ًكائولنً نام دارد:  و همان خاكي است كه در صنعت ساخت چيني از آن بهره مي‌گيرند. كائولن دانه‌هايي پولكي و ورقه ورقه دارد. اين پولكها از دو ميكرون هم كوچكترند. خاك رس خالص سفيد رنگ است و ناخلصيها به آن رنگهاي مختلفي مي‌دهند:  FeO آنرا كبود رنگ مي‌كند.    آنرا سرخ رنگ مي‌كند.  آنرا زرد رنگ مي‌ كند. ماسه :اگر با خاك رس خالص آجر درست شود، پس از خشك شدن ترك مي‌‌خورد و ثبات حجمي ندارد. براي رفع اين عيب ، به خاك رس ذرات ماسه مي‌افزايند . اين ذرات بصورت استخوان بندي عمل مي كند و جمع شدگي را كنترل مي‌ نمايد. جنس ماسه مي تواند سيليسي يا آهكي باشد. اما  ذرات درشت ماسه ، چه آهكي و چه سيليسي ، ايجاد مشكل مي‌كند. ذرات درشت سيليس در گل ، در هنگام حرارت دادن، با كسب حرارت منبسط مي‌شود؛ در حاليكه خشت آجر در حال خشك شدن يا پخته شدن و جمع شدن است. در نتيجه آجر ترك مي‌خورد. دانه‌هاي درشت آهك هم در اثر حرارت پخته شده ، تبديل به آهك مي‌شود كه با جذب آب منبسط شده، تكه‌اي از آجر را بيرون مي‌اندازد. به اين پديده اصطلاحاً ً آلوئك ً گويند. سنگ آهك: يكي از ديگر از موادي است كه مي‌تواند همراه خاك باشد. مقدار اندك آن ، باعث سفيد شدن آجر است؛ در حاليكه ميزان بيشتري از آن، سبب  پايين آمدن نقطه ذوب و توليد آجر جوش مي‌شود .( آجر جوش ، آجري است كه در كوره ذوب شده و شكل هندسي خود را از دست داده است.) درصد آهك در خاك آجر ، نبايد بيش از 30% باشد. سولفاتها :سولفاتها بصورت سولفات عنصرهاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم در خاك وجود دارند و باعث مي‌شوند كه بعدها روي آجر ً سفيدك سولفاتي ً ظاهر شود. فلدسپات: در فرايندهاي تولدي آجر ، فلدسپات در نقش گدازآور عمل كرده، سبب پايين آمدن درجه حرارت حالت خميري آجر مي‌شود . در بسياري از سراميكها، از خاك با فلدسپات زياد استفاده مي‌كنند. تركيبات آهن: اكسيدهاي آهن نيز گدازآورند. اگر  در خاك به 5% وزنش برسد، آن خاك سرخ رنگ مي‌شود. از خاكهاي با اكسيد آهن بالا براي ساخت قطعات سفالي ـ كه آب را از خود عبور نمي‌دهند ـ استفاده مي‌شود. در برخي كشورهاي خارجي، از اين خاكها در صنعت سفال، جهت ساخت لوله‌هاي فاضلاب بهره مي‌گيرند؛ در حاليكه در ايران، براي اين مصرف از لوله‌هاي چدني يا پوليكا استفاده مي‌شود . كاربرد عمده سفال در كشورمان، در قسمتهاي شمالي و براي پوشش سقف است. در آجرهاي نسوز، مقدار آهن خاك بايد بسيار كم بوده ، از 1% وزن خاك تجاوز نكند. رستنيها : از ديگر مواد تشكيل دهنده خاك ، بقايايي گياهان است كه اگر همراه خاك باشند، در كوره مي‌سوزند و جايشان خالي مي‌شود . از اين پديده استفاده كرده، به خاك آجر ، مواد آلي مي‌زنند تا پس از سوختن در كوره و خالي شدن جايشان، آجر سبك بدست آيد. اين آجرها ، كاربرد عايقي دارد. آب آب به دو صورت در خاك وجود دارد: آب آزاد و آب جذب شده (كه سبب مرطوب بودن خاك است.) آب جذب شده را تنها با استفاده از حرارت مي‌توان آزاد كرد. براي مخلوط آب و خاك، طبقه بنديي بدين شرح وجود دارد: يك مهندس سوئدي بنام Atterberg. مخلوط آب و خاك را به پنج دسته تقسيم كرده است: آبكي ، شل ، خميري، سفت و خشك. گلي كه براي توليد آجر استفاده مي شود، بايد حالت خميري داشته باشد. براي پي بردن به حالت خميري گل در آزمايشگاه ، از دستگاهي بنام ً Cassagrandً يا ً Atterbergً استفاده مي‌كنند. اما در كارگاههاي ساختماني ، بدين منظور با خمير مورد نظر ، فتيله‌اي نازك بقطر mm3 مي‌سازند. اگر آن فتيله ترك نخورد و گل آن هم به دست نچسبد ، خمير آزمايش شده مطلوب مي‌باشد. توليد آجر در توليد آجر ، دو شيوه مرسوم است. سنتي و ماشيني. البته بسياري از كارخانه‌هاي كنوني از روش مابين اين دو روش استفاده مي‌كنند. روش سنتي اولين قدم در تهيه آجر، تهيه خاك مناسب است. در روش سنتي، انتخاب خاك جنبه علمي نداشت. بلكه بصورت تجربي بود . بدين معني كه استاد آجر ساز ، خاك را مي‌ديد و با لمس كردن و بوئيدن و … تشخيص مي‌داد كه آيا خاك مورد نظر ، براي ساخت آجر مناسب بود يا خير. پس از انتخاب خاك مناسب ، خاك را به مكاني بنام ً آبْ خوره ً مي‌بردند تا در آنجا با آب مخلوط شود. پس از گذشت چند روز ، اين گل را ًورزً مي‌دادند تا خاك بخوبي با آب مخلوط شود. عمل ورز دادن گل ، توسط كارگران و با پا انجام مي‌گرفت. براي اينكه كارگران در حين ورز دادن گل، دانه‌هاي درشت را از خمير اصلي جدا كنند، صاحب كار مقداري سكه با خاك مخلوط مي‌كرد تا كارگران به اميد يافتن سكه ، دانه‌هاي درشت را نيز جدا نمايند. پس از چند روز ورز دادن ، نوبت به قالب‌گيري مي‌رسيد. قالب‌گيري نيز توسط دست انجام مي‌گرفت. قالبها، از جنس چوب و بصورت چند خانه بود كه گل را با دست در آنها مي‌فشردند و سطح آنرا صاف مي‌كردند. طبيعي بود كه هر چه قالب‌زن بيشتر سطح گل را مي‌فشرد، كيفيت آجر بهتر بود. اما از آنجا كه كارگران بدنبال توليد بيشتر و سريعتر بودند و نه كيفيت خوب، از درست فشردن گل در قالب ، خودداري مي‌كردند و اين امر سبب افت كيفيت در آجر شد. جهت حل اين مشكل، پس از انقلاب، پرسهاي پدالي ساخته شد . اين نوع پرسها وسيله‌اي بود جهت درست فشرده شدن قالبها و البته هم اكنون نيز در بعضي مناطق از اين پرسها استفاده مي‌شود. در ادامه نوبت به خشك كردن خشتها مي‌رسيد. در روش سنتي ، جهت خشك كردن خشتها از آفتاب استفاده مي‌كردند. اگر در طول مدت خشك شدن، خشت را تنها از يك طرف در برابر تابش خورشيد قرار مي‌دادند، يك طرف آن زودتر از طرف ديگر خشك مي‌شد و در نتيجه سطح آجر خميده مي‌شد. جهت رفع اين مشكل، پس از مدتي كه خشت باصطلاح خودش را گرفت، جهت قرار دادن آن در آفتاب را عوض مي‌كردند. نكته جالب در خشك كردن خشتها آن بود كه از آنجا كه امكان خشك كردن خشتها در زمستان وجود نداشت ، در فصل گرما تعداد زيادي خشت را خشك مي‌كردند و محصول را بعنوان كلينكر آجر ، زير پوششي از كاه گل نگهداري مي‌كردند و در زمستان ، از آنها جهت توليد آجر بهره مي‌گرفتند. مرحله بعدي ، پختن آجر بود كه در آن ، از كوره ‌هاي سنتي استفاده مي‌شد. كوره سنتي چاهي بود كه در مبحث گچ نيز بدان اشاره شد. همانطور كه در قبل ذكر شد، در اين كوره‌ها خشتها را بگونه‌اي مي‌چيدند كه جريان هوا از بين آنها عبور كند و از زير به خشتها حرارت مي‌دادند. در قديم جهت سوخت ، از چوب و مدفوع استفاده مي‌شد و در نتيجه حرارت آرام آرام بالا مي‌رفت و رسيدن حرارت به قسمتهاي بالايي كوره بسيار آهسته صورت مي‌گرفت. به همين جهت همه لايه‌ها تقريباً بطور يكسان حرارت كسب مي‌كردند. ليكن بعدها كه سوختهاي نفتي بكار گرفته شد ، جهت تسريع در امر توليد، درجه حرارت پايين را زياد مي‌كردند. طبيعتاً حرارت بصورت يكنواخت به خشتها نمي‌رسيد و در لايه‌هاي مختلف، آجرهايي با خواص متفاوت توليد مي‌شد. همانطور كه گفتيم ، آجرهاي اين نوع از كوره‌ها ، از نظر خواص و كيفيت متفاوتند. از آنجا كه خشتهاي زيرين بيش از حد نياز حرارت مي‌بينند، ذوب مي‌شوند و توليد آجر جوش مي‌كنند. يعني پس از ذوب شدن با يكديگر مخلوط مي‌شوند و بصورت سنگي محكم بدون شكل هندسي خاص در مي‌آيند. اين آجرها شايد فقط بدرد پي ريزي بخورد. لايه بعدي آجرها ، سبز رنگ است كه از نظر مقاومت و خواص . بهترين آجرهاي كوره ‌اند و داراي شكل هندسي دقيقي مي‌باشند . لايه‌ بعدي، آجرهاي بهي رنگ  (مايل به زرد) است . لايه‌هاي بعدي بترتيب عبارتند از : آجرهاي سفيد رنگ، آجرهاي ابلغ (داراي لكه‌هاي قرمز و سفيد) ، آجرهاي قرمز و آخرين لايه ،‌آجرهاي نپخته. بعلت نحوه برداشت از اين كوره‌ها، آجرهاي رسيده به كارگاه ، از همه نوع هستند . امتياز اين كوره‌ها ساده بودن و هزينه كم ساخت است؛ در حاليكه اتلاف انرژي ، كيفيت متفاوت محصول و توليد كم ، از عمده‌‌ترين مشكلات اين قبيل كوره‌هاست.(اتلاف انرژي در اين كوره‌ها بدليل  گرم و سرد شدن پياپي در هر بار بارگيري و تخليه است.) روش ماشيني در روش ماشيني، خاك بسيار مهم است و انتخاب خاك مناسب، اهميتي بسزايي دارد. خاكهاي مختلف را آزمايش مي‌كنند تا به خاك مناسب دست يابند. البته در انتخاب معدن، علاوه بر كيفيت ، به كميت خاك نيز توجه ويژه مي‌كنند. معدن بايد بگونه‌اي باشد كه حداقل 50 سال كارخانه را تغذيه نمايد. انتخاب نمونه خاك براي آزمايش كم و كيفي ، با گمانه زدن است. خاك با ماشينهاي مخصوص استخراج شده، پس از ورود به كارخانه ، به قسمت آسياب مي‌رود. اين آسياب از دو چرخ بزرگ و سنگين تشكليل شده كه خاكها در اثر وزن چرخهاي دوران كننده، آسياب مي‌شوند. در زير اين چرخها ، شبكه مشبكي است كه خاك آسياب شده از لابلاي آن عبور مي‌كند. مرحله بعدي ، مخلوط كن است. اين مخلوط كن، همانند مخلوط كنهاي نانواييها ، داراي يك محور مركزي با تعدادي بازو در اطراف مي باشد. در اين مرحله ، مقداري نيز آب اضافه مي‌كنند و خاك مخلوط شده با آب ، بسمت ً آسياب والسً مي‌رود تا بطور كامل ورز داده شود . آسياب والس از دو گردونه فلزي كنار هم تشكليل شده كه گل مورد نظر با عبور از بين آنها، تحت فشار غلتكها كاملاً ورز داده مي‌شود و دانه‌هاي درشت آن از بين مي‌رود . خمير خروجي از آسياب والس آماده قالب زني است. ؟ در اين مرحله، خمير وارد دستگاهي بنام بيرون ران يا Extruder مي‌شود. در قسمت مركزي اين دستگاه ، يك عضو حلزوني شكل (مشابه حلزوني چرخ گوشت) وجود دارد كه خمير وارد شده به دستگاه را به جلو هدايت مي‌كند. از آنجائيكه ممكن است خمير هنوز مقداري حباب هوا داشته باشد، در مسير حركت خمير داخل Extruder ، مناطق خلأ مجهز به صافي جلوگير از نفوذ خمير ، تعبيه شده است. اين مناطق حبابهاي هوا را جذب مي‌كنند و خميرهاي نهايي فاقد تخلخل مي‌باشد. در قسمت خروجي دستگاه بيرون ران، مي‌توان قالبهاي مختلف با اشكال متفاوت را قرار داد و خمير آماده را به صورتهاي مورد نياز قالب زد. البته توجه به اين نكته ضروري است كه اگر با چنين خميري خشت زده شود، آجر نهايي بسيار سنگين خواهد بود . در نتيجه قالبها را بگونه‌اي مي‌سازند كه خشت حاصل، سوراخدار باشد . بدين منظور در قالب ميله‌هايي نصب مي‌كنند كه بنام ًگُل قالب ً معرفند. گُل قالب بايد آلياژ مخصوصي داشته باشد و در برابر سايش مقاوم باشد. ؟     تونلي: تونل ، سالن درازي است كه داخل آن ريل‌گذاري شده. واگنهاي حامل خشت، از يك طرف تونل داخل مي‌شوند و در دمايي نچندان بالا(حدود 60 تا 70 درجه) حرارت مي‌بينند. همچنين حركت واگنها در داخل تونل، بسيار آهسته است. تمام شرايط بگونه‌اي با يكديگر جمع شده‌اند كه همانند آنچه پيشتر ذكر شد، خشتها بتدريج خشك شوند. تذكر اين نكته نيز مفيد است كه چون سرعت حركت واگنها در داخل خشك كن بسيار سريعتر از حركت آنها در كوره است، ظرفيت كوره تقريباً دو برابر ظرفيت خشك‌كن مي‌باشد. مرحله بعدي در توليد آجر ، پختن خشتهاي خشك شده است. كوره‌ها انواع مختلفي دارند كه دو نوع عمده آنها عبارتند از:  1ـ كوره هوفمن  2ـ كوره تونلي كوره هوفمن كوره هوفمن، دالاني است شبيه به شكل مقابل كه در مركز آن يك دودكش تعبيه شده است. بعلت كثيف بودن سوختها در گذشته ، دودكشها را بسيار بلند مي‌ساختند. اما امروزه كه از سوختهاي تميز نفتي و بعضاً گاز طبيعي استفاده مي‌كنند، ديگر نيازي به مرتفع ساختن دودكشها نيست. ؟ اين دالانها به اتاقكهاي كوچكتري تقسيم مي‌شوند كه به هر كدام از آنها ً قمير ً گويند. در هر قمير ، خشتهاي خشك شده را از پايين به بالا مي‌چينند و در قمير را نيز با آجر يا همان خشتها و با پوشش كاه‌گل مي‌بندند. بالاي هر قمير ، تعدادي  سوراخ است. اين سوراخها در واقع محل ورود حرارت به داخل قمير است. بدين صورت كه مشعلي مخصوص را روي اين سوراخها بگونه‌اي قرار مي‌دهند كه شعله آن بطرف داخل قمير زبانه كشد. پايين هر قمير به دودكش راه دارد. دود و هواي گرم ايجاد شده ، از طريق اين راه ارتباطي وارد دود كش شده، به بيرون هدايت مي‌شود. مشعل بنوبت روي قميرها حركت مي‌كند. هر گاه خشتهاي هر قمير باندازه كافي حرارت ديد، مشعل روي قمير بعدي قرار مي‌گيرد. در هر كوره ، روش كار چنين است كه همواره تعدادي قمير در حال بارگيري ، تعدادي در حال گرم شدن و مابقي در حال تخليه‌اند . (تعداد قميرهاي هر كوره مي‌تواند تا حدود 30 قمير نيز باشد.) لازم به ذكر است كه اين كوره‌ها بازدهي خوبي دارند. ؟ كوره تونلي جديدترين كوره‌هاي پخت آجر، كوره‌هاي تونلي است . در داخل اين تونلها نيز ريل‌گذاري  شده است. واگنهاي خارج شده از خشك كن وارد اين تونلها مي‌شوند. نحوه حرارت ديدن خشتها، درمناطق مختلف اين كوره متفاوت است: در قسمت اوليه كوره ، واگنها به آهستگي حركت مي‌كنند تا باقيمانده آب خشتها در دمايي حدود  تبخير شود. در ادامه، مشعلهايي در كنار يا بالاي مسير حركت واگنها نصب شده است كه واگنها با سرعتي بيشتر ، از مقابل آنها عبور مي‌كنند. اين روند افزايش سرعت حركت تا رسيدن به مشعل اصلي ادامه دارد. محل مشعل اصلي، گرمترين جاي كوره است و در حقيقت همان مكاني است كه در آن ، حالت ً چسبندگي سراميكي ً اتفاق مي‌افتد. چسبندگي سراميكي چيست؟ ـ در آجر ، مقداري خلل و فرج وجود دارد. در كنار مشعل اصلي كه دما در حدود 1200 تا 1300 درجه است، برخي مواد دروني آجر (مواد گدازآوري كه در ابتدا ذكر شد) ذوب شده، وارد خلل و فرجها مي‌شوند و سبب چسبيدن ساير مواد تشكيل دهنده آجر به يكديگر مي‌گردند. توجه داشته باشيد كه اگر حالت چسبندگي سراميكي اتفاق نيفتد، آجر توليد شده مقاومت كافي نخواهد داشت. بعبارتي لازمه مقاوم شدن آجر ، ايجاد چسبندگي سراميكي است و البته در كنار چسبندگي سراميكي، جمع شدگي نيز واقع مي‌شود كه در ادامه توضيح داده خواهد شد. مرحله آخر در خط توليد آجر ، خارج كردن آجر از داخل كوره است. اين كار ، مخصوصاً در مورد آجرهاي توليدي در كوره‌هاي هوفمن، بايد آهسته و با دقت انجام گيرد تا آسيبي به آجرها نرسد. ضايعات آجر روش اول: آجرهاي مورد آزمايش را در يك سيني مي‌ايستانيم و داخل سيني آب مي‌ريزيم. آب ، جذب آجرشده ، پس از مدتي تبخير مي‌شود . بار ديگر اين عمل را تكرار مي‌كنند. در اين صورت اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد ، سفيدكها ظاهر مي‌شوند. روش دوم: در روش ديگر ، آجري را روي يك سطح صاف مي‌خوابانيم و ظرف دهان گشادي را كه حاوي مقداري آب است، بطور معكوس روي آن قرار مي‌دهند . آب كم كم داخل آجر نفوذ كرده ، تبخير مي‌شود . اين عمل را دوبار انجام مي‌دهند . اينجا نيز اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد، آنرا ظاهر مي‌كند. براي مقايسه ميزان شوره زدن آجرها ، درجه بنديي بشرح ذيل وجود دارد: ـ درجه صفر : درجه‌يي است كه در آن هيچ سفيدكي ظاهر نمي‌شود. ـ درجه كم : كمتر از 10% سطح آجر با شوره پوشيده مي‌شود . ـ درجه متوسط : لايه ضخيمي از شوره تا 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما از روي سطح آجر فلس يا پودر جدا نمي‌شود . ـ درجه زياد : قشر ضخيمتري از املاح تا بيش از 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما در اينجا نيز فلس يا پودر از سطح آن جدا نمي‌شود . ـ درجه شديد: قشر ضخيمي از سفيدك قسمت عمده سطح آجر را مي‌پوشاند و فلس يا پودر از سطح آن جدا مي‌شود . انواع سفيدكها چنين است : كربناتي، كلريدي، سولفاتي و نيتراتي. جهت انتخاب راه حل مناسب در مبارزه با اين سفيدكها ، اولين قدم، تشخيص نوع سفيدك است. بدين منظور ، ابتدا با يك تيغ و صفحه كاغذي تميز، از سفيدكهاي سطح آجر نمونه ‌برداري كرده، به آزمايشگاه مي‌فرستند و در آنجا نوع سفيدك مشخص مي‌شود. سفيدك كربناتي: علت ايجاد اين نوع سفيدك، آنست كه آجر از ملات ، آب جذب كرده ، در تركيب با هوا ، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌كند. جهت جلوگيري از ظهور اين سفيدك ، بايد كاري كرد كه آجر از آب جذب نكند. بدين جهت، هنگام آجر چيني ، ابتدا آنرا مرطوب كرده ، بعد بكار مي‌برند.(به اين عمل اصطلاحاً ً زنجاب كردن آجر‌ً گويند.) زنجاب كردن، باعث اشباع شدن آجر از آب و عدم تمايل به جذب آب از ملات مي‌شود. در برخي مناطق كشورمان ، از آنجا كه خود آب سخت است و تركيبات بي‌كربناتي دارد، وقتي روي آجركاري را آب مي‌پاشند، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌شود . اگر روي آجرهايي ،‌اين نوع از سفيدك ظاهر شد، آنها را با اسيد كلريدريك رقيق (جوهر نمك) مي‌شويند و بلافاصله با آب شستشو مي‌دهند. جوهر نمك، سفيدك كربناتي را در خود حل مي‌كند و با جريان آب ، آنها را از سطح آجر دور مي‌كند. بايد توجه داشت كه بلافاصله پس از بكاربردن جوهر نمك، از آب استفاده كرد. زيرا در غير اين صورت، با وجودي كه جوهر ، سفيدكهاي كربناتي را در خود حل كرده ، كربناتها به كلريد تبديل مي‌شوند و روي آجرها سفيدك كلريدي ظاهر مي‌شود سفيدك كلريدي: همانطور كه در بالا ذكر شد، راه از بين بردن سفيدك كلريدي، شستشوي آجر با آب است. سفيدك سولفاتي: علتهاي ممكن در ظهور اين سفيدك عبارتند از 1ـ خاك استفاده شده در ساخت آجر ، داراي مقادير زيادي سولفات باشد.  2ـ مقدار سنگ گچ ملات زياد باشد و آجر آنرا جذب كند. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك ، از بكار بردن خاكهايي با درصد سولفات زياد در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم. سفيدك نيتراتي: در خاكهاي برخي مناطق كويري ، تركيباتي از نيترات (شوره) وجود دارد. شوره از هوا رطوبت جذب كرده ،سبب ظهور سفيدك نيتراتي مي‌شود. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك،‌ از بكار بردن خاكهاي نيتراتي در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم.   طبقه‌بندي آجر استاندار شماره 7 ايران، مشخصات آجرهاي رسي را شرح مي‌دهد. در اين استاندارد، آجرهاي رسي از ديدگاههاي مختلف بشرح ذيل طبقه‌بندي شده‌اند: طبقه بندي از ديدگاه روش توليد: 1ـ آجرهاي رسي دستي : با دست ساخته شده ، توپر است و كيفيت چنداني ندارد. 2ـ آجرهاي نيمه ماشيني: كه در طول خط توليد آنها ، قسمتي از كارها ، توسط ماشين انجام مي‌شود.  3ـ آجرهاي ماشيني : داراي اشكال مختلف، توپر و سخت يا سوراخدار ، با كيفيتي بهتر . طبقه‌بندي از ديدگاه نوع مصرف : 1ـ آجر معمولي: براي مصارف عمومي ساختمان استفاده شده، بنام آجر توكار معروف است.  2ـ آجرنما: اين نوع آجرها به روشهاي مخصوص ساخته مي‌شوندو بايد  داراي ابعاد دقيق و هماهنگ باشند تا ظاهري خوب در نماي سازه ايجاد كنند.  3ـ آجر مهندسي مرغوبEngineering Brik : اين آجرها ، آجرهايي توپر و سخت و بادوام هستند و با روش ماشيني توليد مي‌شوند و به سه دسته تقسيم مي‌شوند . اين درجه بنديها بر اساس دو عامل ‌مقاومت و جذب‌ آب  است.  درجه 1: حداقل مقاومت آجر درجه 1 ، 350 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 15% وزني است. درجه 2 : حداقل مقاومت آجر درجه 2 ، 250 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 16% وزني است. درجه 3 : حداقل مقاومت آجر درجه 3 ، 150% و حداكثر ميزان جذب آب آن ، 18% وزني است. اين آجرها ،عمدتاً باربر هستند. طبقه‌بندي از ديدگاه كيفيت: 1ـ آجر با كيفيت مناسب براي مصارف داخلي: اين آجرها توكار هستند. لازم به ذكر است اين آجرها را نبايد در قسمتهايي از ساختمان كه در معرض شرايط مختلف جوي مانند يخ زدن است، بكار برد و هنگاميكه اين آجرها به كارگاه مي‌رسند، نبايد آنها را در محيط سرباز نگهداري نمود. زيرا اين آجرها از نظر استاندارد، جذب آب مشخصي ندارند و در اثر بارندگي و مرطوب شدن، تحت فرايند يخ زدن از بين مي‌روند.  2ـ آجر با كيفيت عادي: از اين آجرها در نقاطي كه شرايط جوي شديدي ندارند، در قسمتهاي بيروني ساختمان نيز مي‌توان استفاده كرد. 3ـ آجر با كيفيت ويژه : اين آجرها معمولاً همان آجرهاي مهندسي مرغوبند كه البته قادرند شرايط محيطي سخت را نيز تحمل كنند. طبقه بندي از ديدگاه شكل : 1ـ آجر توپر : نوعي آجر است كه حجم سوراخهاي آن از 25% حجم  آجر تجاوز نمي‌كند. در اين نوع از آجرها جهت محاسبه مقاومت ، بار وارد بر آجر را بدون در نظر گرفتن سوراخها ، بر كل سطح مقطع تقسيم مي‌كنند.  2ـ آجر سوراخ‌دار: در اين نوع از آجرها ، حجم سوراخها از 25% حجم آجر بيشتر است. اما مساحت هر يك از سوراخها، از 3000 تجاوز نمي‌كند.  3ـ آجر توخالي: كه در آن، حجم سوراخها بيش از 25% حجم آجر است و براي ابعاد سوراخها محدوديتي وجود ندارد  4ـ آجر با شكل ويژه: اين آجرها، داراي اشكال مختلف هندسي هستند. مانند آجرهايي كه جهت كف پوش در پياده‌روها و پاركها استفاده مي‌شوند. 5ـ آجر متخلخل: حجم منافذ در اين نوع از آجرها ، بيش از 20% حجم آجر است«آجر» آجرها بعنوان واحدهاي ساختماني منظور شده ، به دو دسته كلي تقسيم مي‌شوند:  1ـ آجرهاي رسي  2ـ آجرهاي ماسه آهكي‌ (توضيحات كامل آن در بحث آهك تحت عنوان سخت شدن هيدروسيليكاتي ارائه شده است.) قسمت اعظم آجرهاي مورد مصرف، از نوع آجرهاي رسي هستند. ايرانيان قديم آجر را بخوبي مي‌شناختند و نمونه‌هايي  از آجركاريهاي بسيار جالب از زمان قديم باقي مانده است كه همگي گواه تبحر ايرانيان در توليد و بكارگيري آجر مي‌باشد. اوج صنعت آجر ايران، در زمان ساسانيان بوده است.  در اينجا بحثي مطرح مي‌شود و آن عبارت است از مقايسه مصالح ساختماني قديم و جديد. قطعاً مصالح ساختماني جديد و از جمله آجرهاي امروزي ، بسيار بهترا از انواع قديمي آن است. بقا و پا بر جا بودن عمارتهاي قديمي به اين معني نيست كه ما توان ساخت چنين آجرهايي را نداريم. بلكه ما قادر به ساخت انواع بهتري هستيم. ولي نكته قابل توجه اينست كه در گذشته ، اولاً تعداد ساختمانهاي در دست احداث كم بود و تعداد آجر مورد نياز ، اندك. ثانياً نيروي كار، براحتي و با قيمتي بسيار نازل يافت مي‌شد. در حاليكه امروزه صحبت از هزاران واحد مسكوني و نيروي كار گرانقيمت است. چاره كار، تعويض نيروي انساني با نيروي ماشين است. جايگزيني نيروي ماشيني هم مستلزم آشنايي با تكنولوژي ماشين و بدست آوردن فرهنگ ماشيني است . (كه البته در كشور ما، ضعف عمده در قسمت دوم است.) خاك ، مهمترين عنصر ساخت آجر در توليد آجر ، خشت خشك شده راحرارت مي‌دهند و آجر بدست مي‌آورند. خشت را از قالب زدن گل بدست مي‌آورند. گل ، مخلوط يكنواخت آب و خاك است. خاك ، جسم جامد همراه با آب و هواست. خاك رس، ماسه، سنگ آهك ، سولفاتها، فلدسپات، تركيبات آهن، رستنيها و … قسمت جامد خاك را تشكيل مي‌دهند.   قسمت جامد خاك خاك رس: خاك رس از پوشيدن فلدسپات و ميكا در سنگهاي آذرين مثل گرانيت بدست مي‌آيد. عامل پوسيدن ، آب باران است كه داراي اسيد كربنيك مي‌باشد. نوع خالص خاك رس ،ًكائولنً نام دارد:  و همان خاكي است كه در صنعت ساخت چيني از آن بهره مي‌گيرند. كائولن دانه‌هايي پولكي و ورقه ورقه دارد. اين پولكها از دو ميكرون هم كوچكترند. خاك رس خالص سفيد رنگ است و ناخلصيها به آن رنگهاي مختلفي مي‌دهند:  FeO آنرا كبود رنگ مي‌كند.    آنرا سرخ رنگ مي‌كند.  آنرا زرد رنگ مي‌ كند. ماسه :اگر با خاك رس خالص آجر درست شود، پس از خشك شدن ترك مي‌‌خورد و ثبات حجمي ندارد. براي رفع اين عيب ، به خاك رس ذرات ماسه مي‌افزايند . اين ذرات بصورت استخوان بندي عمل مي كند و جمع شدگي را كنترل مي‌ نمايد. جنس ماسه مي تواند سيليسي يا آهكي باشد. اما  ذرات درشت ماسه ، چه آهكي و چه سيليسي ، ايجاد مشكل مي‌كند. ذرات درشت سيليس در گل ، در هنگام حرارت دادن، با كسب حرارت منبسط مي‌شود؛ در حاليكه خشت آجر در حال خشك شدن يا پخته شدن و جمع شدن است. در نتيجه آجر ترك مي‌خورد. دانه‌هاي درشت آهك هم در اثر حرارت پخته شده ، تبديل به آهك مي‌شود كه با جذب آب منبسط شده، تكه‌اي از آجر را بيرون مي‌اندازد. به اين پديده اصطلاحاً ً آلوئك ً گويند. سنگ آهك: يكي از ديگر از موادي است كه مي‌تواند همراه خاك باشد. مقدار اندك آن ، باعث سفيد شدن آجر است؛ در حاليكه ميزان بيشتري از آن، سبب  پايين آمدن نقطه ذوب و توليد آجر جوش مي‌شود .( آجر جوش ، آجري است كه در كوره ذوب شده و شكل هندسي خود را از دست داده است.) درصد آهك در خاك آجر ، نبايد بيش از 30% باشد. سولفاتها :سولفاتها بصورت سولفات عنصرهاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم در خاك وجود دارند و باعث مي‌شوند كه بعدها روي آجر ً سفيدك سولفاتي ً ظاهر شود. فلدسپات: در فرايندهاي تولدي آجر ، فلدسپات در نقش گدازآور عمل كرده، سبب پايين آمدن درجه حرارت حالت خميري آجر مي‌شود . در بسياري از سراميكها، از خاك با فلدسپات زياد استفاده مي‌كنند. تركيبات آهن: اكسيدهاي آهن نيز گدازآورند. اگر  در خاك به 5% وزنش برسد، آن خاك سرخ رنگ مي‌شود. از خاكهاي با اكسيد آهن بالا براي ساخت قطعات سفالي ـ كه آب را از خود عبور نمي‌دهند ـ استفاده مي‌شود. در برخي كشورهاي خارجي، از اين خاكها در صنعت سفال، جهت ساخت لوله‌هاي فاضلاب بهره مي‌گيرند؛ در حاليكه در ايران، براي اين مصرف از لوله‌هاي چدني يا پوليكا استفاده مي‌شود . كاربرد عمده سفال در كشورمان، در قسمتهاي شمالي و براي پوشش سقف است. در آجرهاي نسوز، مقدار آهن خاك بايد بسيار كم بوده ، از 1% وزن خاك تجاوز نكند. رستنيها : از ديگر مواد تشكيل دهنده خاك ، بقايايي گياهان است كه اگر همراه خاك باشند، در كوره مي‌سوزند و جايشان خالي مي‌شود . از اين پديده استفاده كرده، به خاك آجر ، مواد آلي مي‌زنند تا پس از سوختن در كوره و خالي شدن جايشان، آجر سبك بدست آيد. اين آجرها ، كاربرد عايقي دارد. آب آب به دو صورت در خاك وجود دارد: آب آزاد و آب جذب شده (كه سبب مرطوب بودن خاك است.) آب جذب شده را تنها با استفاده از حرارت مي‌توان آزاد كرد. براي مخلوط آب و خاك، طبقه بنديي بدين شرح وجود دارد: يك مهندس سوئدي بنام Atterberg. مخلوط آب و خاك را به پنج دسته تقسيم كرده است: آبكي ، شل ، خميري، سفت و خشك. گلي كه براي توليد آجر استفاده مي شود، بايد حالت خميري داشته باشد. براي پي بردن به حالت خميري گل در آزمايشگاه ، از دستگاهي بنام ً Cassagrandً يا ً Atterbergً استفاده مي‌كنند. اما در كارگاههاي ساختماني ، بدين منظور با خمير مورد نظر ، فتيله‌اي نازك بقطر mm3 مي‌سازند. اگر آن فتيله ترك نخورد و گل آن هم به دست نچسبد ، خمير آزمايش شده مطلوب مي‌باشد. توليد آجر در توليد آجر ، دو شيوه مرسوم است. سنتي و ماشيني. البته بسياري از كارخانه‌هاي كنوني از روش مابين اين دو روش استفاده مي‌كنند. روش سنتي اولين قدم در تهيه آجر، تهيه خاك مناسب است. در روش سنتي، انتخاب خاك جنبه علمي نداشت. بلكه بصورت تجربي بود . بدين معني كه استاد آجر ساز ، خاك را مي‌ديد و با لمس كردن و بوئيدن و … تشخيص مي‌داد كه آيا خاك مورد نظر ، براي ساخت آجر مناسب بود يا خير. پس از انتخاب خاك مناسب ، خاك را به مكاني بنام ً آبْ خوره ً مي‌بردند تا در آنجا با آب مخلوط شود. پس از گذشت چند روز ، اين گل را ًورزً مي‌دادند تا خاك بخوبي با آب مخلوط شود. عمل ورز دادن گل ، توسط كارگران و با پا انجام مي‌گرفت. براي اينكه كارگران در حين ورز دادن گل، دانه‌هاي درشت را از خمير اصلي جدا كنند، صاحب كار مقداري سكه با خاك مخلوط مي‌كرد تا كارگران به اميد يافتن سكه ، دانه‌هاي درشت را نيز جدا نمايند. پس از چند روز ورز دادن ، نوبت به قالب‌گيري مي‌رسيد. قالب‌گيري نيز توسط دست انجام مي‌گرفت. قالبها، از جنس چوب و بصورت چند خانه بود كه گل را با دست در آنها مي‌فشردند و سطح آنرا صاف مي‌كردند. طبيعي بود كه هر چه قالب‌زن بيشتر سطح گل را مي‌فشرد، كيفيت آجر بهتر بود. اما از آنجا كه كارگران بدنبال توليد بيشتر و سريعتر بودند و نه كيفيت خوب، از درست فشردن گل در قالب ، خودداري مي‌كردند و اين امر سبب افت كيفيت در آجر شد. جهت حل اين مشكل، پس از انقلاب، پرسهاي پدالي ساخته شد . اين نوع پرسها وسيله‌اي بود جهت درست فشرده شدن قالبها و البته هم اكنون نيز در بعضي مناطق از اين پرسها استفاده مي‌شود. در ادامه نوبت به خشك كردن خشتها مي‌رسيد. در روش سنتي ، جهت خشك كردن خشتها از آفتاب استفاده مي‌كردند. اگر در طول مدت خشك شدن، خشت را تنها از يك طرف در برابر تابش خورشيد قرار مي‌دادند، يك طرف آن زودتر از طرف ديگر خشك مي‌شد و در نتيجه سطح آجر خميده مي‌شد. جهت رفع اين مشكل، پس از مدتي كه خشت باصطلاح خودش را گرفت، جهت قرار دادن آن در آفتاب را عوض مي‌كردند. نكته جالب در خشك كردن خشتها آن بود كه از آنجا كه امكان خشك كردن خشتها در زمستان وجود نداشت ، در فصل گرما تعداد زيادي خشت را خشك مي‌كردند و محصول را بعنوان كلينكر آجر ، زير پوششي از كاه گل نگهداري مي‌كردند و در زمستان ، از آنها جهت توليد آجر بهره مي‌گرفتند. مرحله بعدي ، پختن آجر بود كه در آن ، از كوره ‌هاي سنتي استفاده مي‌شد. كوره سنتي چاهي بود كه در مبحث گچ نيز بدان اشاره شد. همانطور كه در قبل ذكر شد، در اين كوره‌ها خشتها را بگونه‌اي مي‌چيدند كه جريان هوا از بين آنها عبور كند و از زير به خشتها حرارت مي‌دادند. در قديم جهت سوخت ، از چوب و مدفوع استفاده مي‌شد و در نتيجه حرارت آرام آرام بالا مي‌رفت و رسيدن حرارت به قسمتهاي بالايي كوره بسيار آهسته صورت مي‌گرفت. به همين جهت همه لايه‌ها تقريباً بطور يكسان حرارت كسب مي‌كردند. ليكن بعدها كه سوختهاي نفتي بكار گرفته شد ، جهت تسريع در امر توليد، درجه حرارت پايين را زياد مي‌كردند. طبيعتاً حرارت بصورت يكنواخت به خشتها نمي‌رسيد و در لايه‌هاي مختلف، آجرهايي با خواص متفاوت توليد مي‌شد. همانطور كه گفتيم ، آجرهاي اين نوع از كوره‌ها ، از نظر خواص و كيفيت متفاوتند. از آنجا كه خشتهاي زيرين بيش از حد نياز حرارت مي‌بينند، ذوب مي‌شوند و توليد آجر جوش مي‌كنند. يعني پس از ذوب شدن با يكديگر مخلوط مي‌شوند و بصورت سنگي محكم بدون شكل هندسي خاص در مي‌آيند. اين آجرها شايد فقط بدرد پي ريزي بخورد. لايه بعدي آجرها ، سبز رنگ است كه از نظر مقاومت و خواص . بهترين آجرهاي كوره ‌اند و داراي شكل هندسي دقيقي مي‌باشند . لايه‌ بعدي، آجرهاي بهي رنگ  (مايل به زرد) است . لايه‌هاي بعدي بترتيب عبارتند از : آجرهاي سفيد رنگ، آجرهاي ابلغ (داراي لكه‌هاي قرمز و سفيد) ، آجرهاي قرمز و آخرين لايه ،‌آجرهاي نپخته. بعلت نحوه برداشت از اين كوره‌ها، آجرهاي رسيده به كارگاه ، از همه نوع هستند . امتياز اين كوره‌ها ساده بودن و هزينه كم ساخت است؛ در حاليكه اتلاف انرژي ، كيفيت متفاوت محصول و توليد كم ، از عمده‌‌ترين مشكلات اين قبيل كوره‌هاست.(اتلاف انرژي در اين كوره‌ها بدليل  گرم و سرد شدن پياپي در هر بار بارگيري و تخليه است.) روش ماشيني در روش ماشيني، خاك بسيار مهم است و انتخاب خاك مناسب، اهميتي بسزايي دارد. خاكهاي مختلف را آزمايش مي‌كنند تا به خاك مناسب دست يابند. البته در انتخاب معدن، علاوه بر كيفيت ، به كميت خاك نيز توجه ويژه مي‌كنند. معدن بايد بگونه‌اي باشد كه حداقل 50 سال كارخانه را تغذيه نمايد. انتخاب نمونه خاك براي آزمايش كم و كيفي ، با گمانه زدن است. خاك با ماشينهاي مخصوص استخراج شده، پس از ورود به كارخانه ، به قسمت آسياب مي‌رود. اين آسياب از دو چرخ بزرگ و سنگين تشكليل شده كه خاكها در اثر وزن چرخهاي دوران كننده، آسياب مي‌شوند. در زير اين چرخها ، شبكه مشبكي است كه خاك آسياب شده از لابلاي آن عبور مي‌كند. مرحله بعدي ، مخلوط كن است. اين مخلوط كن، همانند مخلوط كنهاي نانواييها ، داراي يك محور مركزي با تعدادي بازو در اطراف مي باشد. در اين مرحله ، مقداري نيز آب اضافه مي‌كنند و خاك مخلوط شده با آب ، بسمت ً آسياب والسً مي‌رود تا بطور كامل ورز داده شود . آسياب والس از دو گردونه فلزي كنار هم تشكليل شده كه گل مورد نظر با عبور از بين آنها، تحت فشار غلتكها كاملاً ورز داده مي‌شود و دانه‌هاي درشت آن از بين مي‌رود . خمير خروجي از آسياب والس آماده قالب زني است. ؟ در اين مرحله، خمير وارد دستگاهي بنام بيرون ران يا Extruder مي‌شود. در قسمت مركزي اين دستگاه ، يك عضو حلزوني شكل (مشابه حلزوني چرخ گوشت) وجود دارد كه خمير وارد شده به دستگاه را به جلو هدايت مي‌كند. از آنجائيكه ممكن است خمير هنوز مقداري حباب هوا داشته باشد، در مسير حركت خمير داخل Extruder ، مناطق خلأ مجهز به صافي جلوگير از نفوذ خمير ، تعبيه شده است. اين مناطق حبابهاي هوا را جذب مي‌كنند و خميرهاي نهايي فاقد تخلخل مي‌باشد. در قسمت خروجي دستگاه بيرون ران، مي‌توان قالبهاي مختلف با اشكال متفاوت را قرار داد و خمير آماده را به صورتهاي مورد نياز قالب زد. البته توجه به اين نكته ضروري است كه اگر با چنين خميري خشت زده شود، آجر نهايي بسيار سنگين خواهد بود . در نتيجه قالبها را بگونه‌اي مي‌سازند كه خشت حاصل، سوراخدار باشد . بدين منظور در قالب ميله‌هايي نصب مي‌كنند كه بنام ًگُل قالب ً معرفند. گُل قالب بايد آلياژ مخصوصي داشته باشد و در برابر سايش مقاوم باشد. ؟     تونلي: تونل ، سالن درازي است كه داخل آن ريل‌گذاري شده. واگنهاي حامل خشت، از يك طرف تونل داخل مي‌شوند و در دمايي نچندان بالا(حدود 60 تا 70 درجه) حرارت مي‌بينند. همچنين حركت واگنها در داخل تونل، بسيار آهسته است. تمام شرايط بگونه‌اي با يكديگر جمع شده‌اند كه همانند آنچه پيشتر ذكر شد، خشتها بتدريج خشك شوند. تذكر اين نكته نيز مفيد است كه چون سرعت حركت واگنها در داخل خشك كن بسيار سريعتر از حركت آنها در كوره است، ظرفيت كوره تقريباً دو برابر ظرفيت خشك‌كن مي‌باشد. مرحله بعدي در توليد آجر ، پختن خشتهاي خشك شده است. كوره‌ها انواع مختلفي دارند كه دو نوع عمده آنها عبارتند از:  1ـ كوره هوفمن  2ـ كوره تونلي كوره هوفمن كوره هوفمن، دالاني است شبيه به شكل مقابل كه در مركز آن يك دودكش تعبيه شده است. بعلت كثيف بودن سوختها در گذشته ، دودكشها را بسيار بلند مي‌ساختند. اما امروزه كه از سوختهاي تميز نفتي و بعضاً گاز طبيعي استفاده مي‌كنند، ديگر نيازي به مرتفع ساختن دودكشها نيست. ؟ اين دالانها به اتاقكهاي كوچكتري تقسيم مي‌شوند كه به هر كدام از آنها ً قمير ً گويند. در هر قمير ، خشتهاي خشك شده را از پايين به بالا مي‌چينند و در قمير را نيز با آجر يا همان خشتها و با پوشش كاه‌گل مي‌بندند. بالاي هر قمير ، تعدادي  سوراخ است. اين سوراخها در واقع محل ورود حرارت به داخل قمير است. بدين صورت كه مشعلي مخصوص را روي اين سوراخها بگونه‌اي قرار مي‌دهند كه شعله آن بطرف داخل قمير زبانه كشد. پايين هر قمير به دودكش راه دارد. دود و هواي گرم ايجاد شده ، از طريق اين راه ارتباطي وارد دود كش شده، به بيرون هدايت مي‌شود. مشعل بنوبت روي قميرها حركت مي‌كند. هر گاه خشتهاي هر قمير باندازه كافي حرارت ديد، مشعل روي قمير بعدي قرار مي‌گيرد. در هر كوره ، روش كار چنين است كه همواره تعدادي قمير در حال بارگيري ، تعدادي در حال گرم شدن و مابقي در حال تخليه‌اند . (تعداد قميرهاي هر كوره مي‌تواند تا حدود 30 قمير نيز باشد.) لازم به ذكر است كه اين كوره‌ها بازدهي خوبي دارند. ؟ كوره تونلي جديدترين كوره‌هاي پخت آجر، كوره‌هاي تونلي است . در داخل اين تونلها نيز ريل‌گذاري  شده است. واگنهاي خارج شده از خشك كن وارد اين تونلها مي‌شوند. نحوه حرارت ديدن خشتها، درمناطق مختلف اين كوره متفاوت است: در قسمت اوليه كوره ، واگنها به آهستگي حركت مي‌كنند تا باقيمانده آب خشتها در دمايي حدود  تبخير شود. در ادامه، مشعلهايي در كنار يا بالاي مسير حركت واگنها نصب شده است كه واگنها با سرعتي بيشتر ، از مقابل آنها عبور مي‌كنند. اين روند افزايش سرعت حركت تا رسيدن به مشعل اصلي ادامه دارد. محل مشعل اصلي، گرمترين جاي كوره است و در حقيقت همان مكاني است كه در آن ، حالت ً چسبندگي سراميكي ً اتفاق مي‌افتد. چسبندگي سراميكي چيست؟ ـ در آجر ، مقداري خلل و فرج وجود دارد. در كنار مشعل اصلي كه دما در حدود 1200 تا 1300 درجه است، برخي مواد دروني آجر (مواد گدازآوري كه در ابتدا ذكر شد) ذوب شده، وارد خلل و فرجها مي‌شوند و سبب چسبيدن ساير مواد تشكيل دهنده آجر به يكديگر مي‌گردند. توجه داشته باشيد كه اگر حالت چسبندگي سراميكي اتفاق نيفتد، آجر توليد شده مقاومت كافي نخواهد داشت. بعبارتي لازمه مقاوم شدن آجر ، ايجاد چسبندگي سراميكي است و البته در كنار چسبندگي سراميكي، جمع شدگي نيز واقع مي‌شود كه در ادامه توضيح داده خواهد شد. مرحله آخر در خط توليد آجر ، خارج كردن آجر از داخل كوره است. اين كار ، مخصوصاً در مورد آجرهاي توليدي در كوره‌هاي هوفمن، بايد آهسته و با دقت انجام گيرد تا آسيبي به آجرها نرسد. ضايعات آجر روش اول: آجرهاي مورد آزمايش را در يك سيني مي‌ايستانيم و داخل سيني آب مي‌ريزيم. آب ، جذب آجرشده ، پس از مدتي تبخير مي‌شود . بار ديگر اين عمل را تكرار مي‌كنند. در اين صورت اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد ، سفيدكها ظاهر مي‌شوند. روش دوم: در روش ديگر ، آجري را روي يك سطح صاف مي‌خوابانيم و ظرف دهان گشادي را كه حاوي مقداري آب است، بطور معكوس روي آن قرار مي‌دهند . آب كم كم داخل آجر نفوذ كرده ، تبخير مي‌شود . اين عمل را دوبار انجام مي‌دهند . اينجا نيز اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد، آنرا ظاهر مي‌كند. براي مقايسه ميزان شوره زدن آجرها ، درجه بنديي بشرح ذيل وجود دارد: ـ درجه صفر : درجه‌يي است كه در آن هيچ سفيدكي ظاهر نمي‌شود. ـ درجه كم : كمتر از 10% سطح آجر با شوره پوشيده مي‌شود . ـ درجه متوسط : لايه ضخيمي از شوره تا 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما از روي سطح آجر فلس يا پودر جدا نمي‌شود . ـ درجه زياد : قشر ضخيمتري از املاح تا بيش از 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما در اينجا نيز فلس يا پودر از سطح آن جدا نمي‌شود . ـ درجه شديد: قشر ضخيمي از سفيدك قسمت عمده سطح آجر را مي‌پوشاند و فلس يا پودر از سطح آن جدا مي‌شود . انواع سفيدكها چنين است : كربناتي، كلريدي، سولفاتي و نيتراتي. جهت انتخاب راه حل مناسب در مبارزه با اين سفيدكها ، اولين قدم، تشخيص نوع سفيدك است. بدين منظور ، ابتدا با يك تيغ و صفحه كاغذي تميز، از سفيدكهاي سطح آجر نمونه ‌برداري كرده، به آزمايشگاه مي‌فرستند و در آنجا نوع سفيدك مشخص مي‌شود. سفيدك كربناتي: علت ايجاد اين نوع سفيدك، آنست كه آجر از ملات ، آب جذب كرده ، در تركيب با هوا ، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌كند. جهت جلوگيري از ظهور اين سفيدك ، بايد كاري كرد كه آجر از آب جذب نكند. بدين جهت، هنگام آجر چيني ، ابتدا آنرا مرطوب كرده ، بعد بكار مي‌برند.(به اين عمل اصطلاحاً ً زنجاب كردن آجر‌ً گويند.) زنجاب كردن، باعث اشباع شدن آجر از آب و عدم تمايل به جذب آب از ملات مي‌شود. در برخي مناطق كشورمان ، از آنجا كه خود آب سخت است و تركيبات بي‌كربناتي دارد، وقتي روي آجركاري را آب مي‌پاشند، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌شود . اگر روي آجرهايي ،‌اين نوع از سفيدك ظاهر شد، آنها را با اسيد كلريدريك رقيق (جوهر نمك) مي‌شويند و بلافاصله با آب شستشو مي‌دهند. جوهر نمك، سفيدك كربناتي را در خود حل مي‌كند و با جريان آب ، آنها را از سطح آجر دور مي‌كند. بايد توجه داشت كه بلافاصله پس از بكاربردن جوهر نمك، از آب استفاده كرد. زيرا در غير اين صورت، با وجودي كه جوهر ، سفيدكهاي كربناتي را در خود حل كرده ، كربناتها به كلريد تبديل مي‌شوند و روي آجرها سفيدك كلريدي ظاهر مي‌شود سفيدك كلريدي: همانطور كه در بالا ذكر شد، راه از بين بردن سفيدك كلريدي، شستشوي آجر با آب است. سفيدك سولفاتي: علتهاي ممكن در ظهور اين سفيدك عبارتند از 1ـ خاك استفاده شده در ساخت آجر ، داراي مقادير زيادي سولفات باشد.  2ـ مقدار سنگ گچ ملات زياد باشد و آجر آنرا جذب كند. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك ، از بكار بردن خاكهايي با درصد سولفات زياد در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم. سفيدك نيتراتي: در خاكهاي برخي مناطق كويري ، تركيباتي از نيترات (شوره) وجود دارد. شوره از هوا رطوبت جذب كرده ،سبب ظهور سفيدك نيتراتي مي‌شود. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك،‌ از بكار بردن خاكهاي نيتراتي در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم.   طبقه‌بندي آجر استاندار شماره 7 ايران، مشخصات آجرهاي رسي را شرح مي‌دهد. در اين استاندارد، آجرهاي رسي از ديدگاههاي مختلف بشرح ذيل طبقه‌بندي شده‌اند: طبقه بندي از ديدگاه روش توليد: 1ـ آجرهاي رسي دستي : با دست ساخته شده ، توپر است و كيفيت چنداني ندارد. 2ـ آجرهاي نيمه ماشيني: كه در طول خط توليد آنها ، قسمتي از كارها ، توسط ماشين انجام مي‌شود.  3ـ آجرهاي ماشيني : داراي اشكال مختلف، توپر و سخت يا سوراخدار ، با كيفيتي بهتر . طبقه‌بندي از ديدگاه نوع مصرف : 1ـ آجر معمولي: براي مصارف عمومي ساختمان استفاده شده، بنام آجر توكار معروف است.  2ـ آجرنما: اين نوع آجرها به روشهاي مخصوص ساخته مي‌شوندو بايد  داراي ابعاد دقيق و هماهنگ باشند تا ظاهري خوب در نماي سازه ايجاد كنند.  3ـ آجر مهندسي مرغوبEngineering Brik : اين آجرها ، آجرهايي توپر و سخت و بادوام هستند و با روش ماشيني توليد مي‌شوند و به سه دسته تقسيم مي‌شوند . اين درجه بنديها بر اساس دو عامل ‌مقاومت و جذب‌ آب  است.  درجه 1: حداقل مقاومت آجر درجه 1 ، 350 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 15% وزني است. درجه 2 : حداقل مقاومت آجر درجه 2 ، 250 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 16% وزني است. درجه 3 : حداقل مقاومت آجر درجه 3 ، 150% و حداكثر ميزان جذب آب آن ، 18% وزني است. اين آجرها ،عمدتاً باربر هستند. طبقه‌بندي از ديدگاه كيفيت: 1ـ آجر با كيفيت مناسب براي مصارف داخلي: اين آجرها توكار هستند. لازم به ذكر است اين آجرها را نبايد در قسمتهايي از ساختمان كه در معرض شرايط مختلف جوي مانند يخ زدن است، بكار برد و هنگاميكه اين آجرها به كارگاه مي‌رسند، نبايد آنها را در محيط سرباز نگهداري نمود. زيرا اين آجرها از نظر استاندارد، جذب آب مشخصي ندارند و در اثر بارندگي و مرطوب شدن، تحت فرايند يخ زدن از بين مي‌روند.  2ـ آجر با كيفيت عادي: از اين آجرها در نقاطي كه شرايط جوي شديدي ندارند، در قسمتهاي بيروني ساختمان نيز مي‌توان استفاده كرد. 3ـ آجر با كيفيت ويژه : اين آجرها معمولاً همان آجرهاي مهندسي مرغوبند كه البته قادرند شرايط محيطي سخت را نيز تحمل كنند. طبقه بندي از ديدگاه شكل : 1ـ آجر توپر : نوعي آجر است كه حجم سوراخهاي آن از 25% حجم  آجر تجاوز نمي‌كند. در اين نوع از آجرها جهت محاسبه مقاومت ، بار وارد بر آجر را بدون در نظر گرفتن سوراخها ، بر كل سطح مقطع تقسيم مي‌كنند.  2ـ آجر سوراخ‌دار: در اين نوع از آجرها ، حجم سوراخها از 25% حجم آجر بيشتر است. اما مساحت هر يك از سوراخها، از 3000 تجاوز نمي‌كند.  3ـ آجر توخالي: كه در آن، حجم سوراخها بيش از 25% حجم آجر است و براي ابعاد سوراخها محدوديتي وجود ندارد  4ـ آجر با شكل ويژه: اين آجرها، داراي اشكال مختلف هندسي هستند. مانند آجرهايي كه جهت كف پوش در پياده‌روها و پاركها استفاده مي‌شوند. 5ـ آجر متخلخل: حجم منافذ در اين نوع از آجرها ، بيش از 20% حجم آجر است«آجر» آجرها بعنوان واحدهاي ساختماني منظور شده ، به دو دسته كلي تقسيم مي‌شوند:  1ـ آجرهاي رسي  2ـ آجرهاي ماسه آهكي‌ (توضيحات كامل آن در بحث آهك تحت عنوان سخت شدن هيدروسيليكاتي ارائه شده است.) قسمت اعظم آجرهاي مورد مصرف، از نوع آجرهاي رسي هستند. ايرانيان قديم آجر را بخوبي مي‌شناختند و نمونه‌هايي  از آجركاريهاي بسيار جالب از زمان قديم باقي مانده است كه همگي گواه تبحر ايرانيان در توليد و بكارگيري آجر مي‌باشد. اوج صنعت آجر ايران، در زمان ساسانيان بوده است.  در اينجا بحثي مطرح مي‌شود و آن عبارت است از مقايسه مصالح ساختماني قديم و جديد. قطعاً مصالح ساختماني جديد و از جمله آجرهاي امروزي ، بسيار بهترا از انواع قديمي آن است. بقا و پا بر جا بودن عمارتهاي قديمي به اين معني نيست كه ما توان ساخت چنين آجرهايي را نداريم. بلكه ما قادر به ساخت انواع بهتري هستيم. ولي نكته قابل توجه اينست كه در گذشته ، اولاً تعداد ساختمانهاي در دست احداث كم بود و تعداد آجر مورد نياز ، اندك. ثانياً نيروي كار، براحتي و با قيمتي بسيار نازل يافت مي‌شد. در حاليكه امروزه صحبت از هزاران واحد مسكوني و نيروي كار گرانقيمت است. چاره كار، تعويض نيروي انساني با نيروي ماشين است. جايگزيني نيروي ماشيني هم مستلزم آشنايي با تكنولوژي ماشين و بدست آوردن فرهنگ ماشيني است . (كه البته در كشور ما، ضعف عمده در قسمت دوم است.) خاك ، مهمترين عنصر ساخت آجر در توليد آجر ، خشت خشك شده راحرارت مي‌دهند و آجر بدست مي‌آورند. خشت را از قالب زدن گل بدست مي‌آورند. گل ، مخلوط يكنواخت آب و خاك است. خاك ، جسم جامد همراه با آب و هواست. خاك رس، ماسه، سنگ آهك ، سولفاتها، فلدسپات، تركيبات آهن، رستنيها و … قسمت جامد خاك را تشكيل مي‌دهند.   قسمت جامد خاك خاك رس: خاك رس از پوشيدن فلدسپات و ميكا در سنگهاي آذرين مثل گرانيت بدست مي‌آيد. عامل پوسيدن ، آب باران است كه داراي اسيد كربنيك مي‌باشد. نوع خالص خاك رس ،ًكائولنً نام دارد:  و همان خاكي است كه در صنعت ساخت چيني از آن بهره مي‌گيرند. كائولن دانه‌هايي پولكي و ورقه ورقه دارد. اين پولكها از دو ميكرون هم كوچكترند. خاك رس خالص سفيد رنگ است و ناخلصيها به آن رنگهاي مختلفي مي‌دهند:  FeO آنرا كبود رنگ مي‌كند.    آنرا سرخ رنگ مي‌كند.  آنرا زرد رنگ مي‌ كند. ماسه :اگر با خاك رس خالص آجر درست شود، پس از خشك شدن ترك مي‌‌خورد و ثبات حجمي ندارد. براي رفع اين عيب ، به خاك رس ذرات ماسه مي‌افزايند . اين ذرات بصورت استخوان بندي عمل مي كند و جمع شدگي را كنترل مي‌ نمايد. جنس ماسه مي تواند سيليسي يا آهكي باشد. اما  ذرات درشت ماسه ، چه آهكي و چه سيليسي ، ايجاد مشكل مي‌كند. ذرات درشت سيليس در گل ، در هنگام حرارت دادن، با كسب حرارت منبسط مي‌شود؛ در حاليكه خشت آجر در حال خشك شدن يا پخته شدن و جمع شدن است. در نتيجه آجر ترك مي‌خورد. دانه‌هاي درشت آهك هم در اثر حرارت پخته شده ، تبديل به آهك مي‌شود كه با جذب آب منبسط شده، تكه‌اي از آجر را بيرون مي‌اندازد. به اين پديده اصطلاحاً ً آلوئك ً گويند. سنگ آهك: يكي از ديگر از موادي است كه مي‌تواند همراه خاك باشد. مقدار اندك آن ، باعث سفيد شدن آجر است؛ در حاليكه ميزان بيشتري از آن، سبب  پايين آمدن نقطه ذوب و توليد آجر جوش مي‌شود .( آجر جوش ، آجري است كه در كوره ذوب شده و شكل هندسي خود را از دست داده است.) درصد آهك در خاك آجر ، نبايد بيش از 30% باشد. سولفاتها :سولفاتها بصورت سولفات عنصرهاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم در خاك وجود دارند و باعث مي‌شوند كه بعدها روي آجر ً سفيدك سولفاتي ً ظاهر شود. فلدسپات: در فرايندهاي تولدي آجر ، فلدسپات در نقش گدازآور عمل كرده، سبب پايين آمدن درجه حرارت حالت خميري آجر مي‌شود . در بسياري از سراميكها، از خاك با فلدسپات زياد استفاده مي‌كنند. تركيبات آهن: اكسيدهاي آهن نيز گدازآورند. اگر  در خاك به 5% وزنش برسد، آن خاك سرخ رنگ مي‌شود. از خاكهاي با اكسيد آهن بالا براي ساخت قطعات سفالي ـ كه آب را از خود عبور نمي‌دهند ـ استفاده مي‌شود. در برخي كشورهاي خارجي، از اين خاكها در صنعت سفال، جهت ساخت لوله‌هاي فاضلاب بهره مي‌گيرند؛ در حاليكه در ايران، براي اين مصرف از لوله‌هاي چدني يا پوليكا استفاده مي‌شود . كاربرد عمده سفال در كشورمان، در قسمتهاي شمالي و براي پوشش سقف است. در آجرهاي نسوز، مقدار آهن خاك بايد بسيار كم بوده ، از 1% وزن خاك تجاوز نكند. رستنيها : از ديگر مواد تشكيل دهنده خاك ، بقايايي گياهان است كه اگر همراه خاك باشند، در كوره مي‌سوزند و جايشان خالي مي‌شود . از اين پديده استفاده كرده، به خاك آجر ، مواد آلي مي‌زنند تا پس از سوختن در كوره و خالي شدن جايشان، آجر سبك بدست آيد. اين آجرها ، كاربرد عايقي دارد. آب آب به دو صورت در خاك وجود دارد: آب آزاد و آب جذب شده (كه سبب مرطوب بودن خاك است.) آب جذب شده را تنها با استفاده از حرارت مي‌توان آزاد كرد. براي مخلوط آب و خاك، طبقه بنديي بدين شرح وجود دارد: يك مهندس سوئدي بنام Atterberg. مخلوط آب و خاك را به پنج دسته تقسيم كرده است: آبكي ، شل ، خميري، سفت و خشك. گلي كه براي توليد آجر استفاده مي شود، بايد حالت خميري داشته باشد. براي پي بردن به حالت خميري گل در آزمايشگاه ، از دستگاهي بنام ً Cassagrandً يا ً Atterbergً استفاده مي‌كنند. اما در كارگاههاي ساختماني ، بدين منظور با خمير مورد نظر ، فتيله‌اي نازك بقطر mm3 مي‌سازند. اگر آن فتيله ترك نخورد و گل آن هم به دست نچسبد ، خمير آزمايش شده مطلوب مي‌باشد. توليد آجر در توليد آجر ، دو شيوه مرسوم است. سنتي و ماشيني. البته بسياري از كارخانه‌هاي كنوني از روش مابين اين دو روش استفاده مي‌كنند. روش سنتي اولين قدم در تهيه آجر، تهيه خاك مناسب است. در روش سنتي، انتخاب خاك جنبه علمي نداشت. بلكه بصورت تجربي بود . بدين معني كه استاد آجر ساز ، خاك را مي‌ديد و با لمس كردن و بوئيدن و … تشخيص مي‌داد كه آيا خاك مورد نظر ، براي ساخت آجر مناسب بود يا خير. پس از انتخاب خاك مناسب ، خاك را به مكاني بنام ً آبْ خوره ً مي‌بردند تا در آنجا با آب مخلوط شود. پس از گذشت چند روز ، اين گل را ًورزً مي‌دادند تا خاك بخوبي با آب مخلوط شود. عمل ورز دادن گل ، توسط كارگران و با پا انجام مي‌گرفت. براي اينكه كارگران در حين ورز دادن گل، دانه‌هاي درشت را از خمير اصلي جدا كنند، صاحب كار مقداري سكه با خاك مخلوط مي‌كرد تا كارگران به اميد يافتن سكه ، دانه‌هاي درشت را نيز جدا نمايند. پس از چند روز ورز دادن ، نوبت به قالب‌گيري مي‌رسيد. قالب‌گيري نيز توسط دست انجام مي‌گرفت. قالبها، از جنس چوب و بصورت چند خانه بود كه گل را با دست در آنها مي‌فشردند و سطح آنرا صاف مي‌كردند. طبيعي بود كه هر چه قالب‌زن بيشتر سطح گل را مي‌فشرد، كيفيت آجر بهتر بود. اما از آنجا كه كارگران بدنبال توليد بيشتر و سريعتر بودند و نه كيفيت خوب، از درست فشردن گل در قالب ، خودداري مي‌كردند و اين امر سبب افت كيفيت در آجر شد. جهت حل اين مشكل، پس از انقلاب، پرسهاي پدالي ساخته شد . اين نوع پرسها وسيله‌اي بود جهت درست فشرده شدن قالبها و البته هم اكنون نيز در بعضي مناطق از اين پرسها استفاده مي‌شود. در ادامه نوبت به خشك كردن خشتها مي‌رسيد. در روش سنتي ، جهت خشك كردن خشتها از آفتاب استفاده مي‌كردند. اگر در طول مدت خشك شدن، خشت را تنها از يك طرف در برابر تابش خورشيد قرار مي‌دادند، يك طرف آن زودتر از طرف ديگر خشك مي‌شد و در نتيجه سطح آجر خميده مي‌شد. جهت رفع اين مشكل، پس از مدتي كه خشت باصطلاح خودش را گرفت، جهت قرار دادن آن در آفتاب را عوض مي‌كردند. نكته جالب در خشك كردن خشتها آن بود كه از آنجا كه امكان خشك كردن خشتها در زمستان وجود نداشت ، در فصل گرما تعداد زيادي خشت را خشك مي‌كردند و محصول را بعنوان كلينكر آجر ، زير پوششي از كاه گل نگهداري مي‌كردند و در زمستان ، از آنها جهت توليد آجر بهره مي‌گرفتند. مرحله بعدي ، پختن آجر بود كه در آن ، از كوره ‌هاي سنتي استفاده مي‌شد. كوره سنتي چاهي بود كه در مبحث گچ نيز بدان اشاره شد. همانطور كه در قبل ذكر شد، در اين كوره‌ها خشتها را بگونه‌اي مي‌چيدند كه جريان هوا از بين آنها عبور كند و از زير به خشتها حرارت مي‌دادند. در قديم جهت سوخت ، از چوب و مدفوع استفاده مي‌شد و در نتيجه حرارت آرام آرام بالا مي‌رفت و رسيدن حرارت به قسمتهاي بالايي كوره بسيار آهسته صورت مي‌گرفت. به همين جهت همه لايه‌ها تقريباً بطور يكسان حرارت كسب مي‌كردند. ليكن بعدها كه سوختهاي نفتي بكار گرفته شد ، جهت تسريع در امر توليد، درجه حرارت پايين را زياد مي‌كردند. طبيعتاً حرارت بصورت يكنواخت به خشتها نمي‌رسيد و در لايه‌هاي مختلف، آجرهايي با خواص متفاوت توليد مي‌شد. همانطور كه گفتيم ، آجرهاي اين نوع از كوره‌ها ، از نظر خواص و كيفيت متفاوتند. از آنجا كه خشتهاي زيرين بيش از حد نياز حرارت مي‌بينند، ذوب مي‌شوند و توليد آجر جوش مي‌كنند. يعني پس از ذوب شدن با يكديگر مخلوط مي‌شوند و بصورت سنگي محكم بدون شكل هندسي خاص در مي‌آيند. اين آجرها شايد فقط بدرد پي ريزي بخورد. لايه بعدي آجرها ، سبز رنگ است كه از نظر مقاومت و خواص . بهترين آجرهاي كوره ‌اند و داراي شكل هندسي دقيقي مي‌باشند . لايه‌ بعدي، آجرهاي بهي رنگ  (مايل به زرد) است . لايه‌هاي بعدي بترتيب عبارتند از : آجرهاي سفيد رنگ، آجرهاي ابلغ (داراي لكه‌هاي قرمز و سفيد) ، آجرهاي قرمز و آخرين لايه ،‌آجرهاي نپخته. بعلت نحوه برداشت از اين كوره‌ها، آجرهاي رسيده به كارگاه ، از همه نوع هستند . امتياز اين كوره‌ها ساده بودن و هزينه كم ساخت است؛ در حاليكه اتلاف انرژي ، كيفيت متفاوت محصول و توليد كم ، از عمده‌‌ترين مشكلات اين قبيل كوره‌هاست.(اتلاف انرژي در اين كوره‌ها بدليل  گرم و سرد شدن پياپي در هر بار بارگيري و تخليه است.) روش ماشيني در روش ماشيني، خاك بسيار مهم است و انتخاب خاك مناسب، اهميتي بسزايي دارد. خاكهاي مختلف را آزمايش مي‌كنند تا به خاك مناسب دست يابند. البته در انتخاب معدن، علاوه بر كيفيت ، به كميت خاك نيز توجه ويژه مي‌كنند. معدن بايد بگونه‌اي باشد كه حداقل 50 سال كارخانه را تغذيه نمايد. انتخاب نمونه خاك براي آزمايش كم و كيفي ، با گمانه زدن است. خاك با ماشينهاي مخصوص استخراج شده، پس از ورود به كارخانه ، به قسمت آسياب مي‌رود. اين آسياب از دو چرخ بزرگ و سنگين تشكليل شده كه خاكها در اثر وزن چرخهاي دوران كننده، آسياب مي‌شوند. در زير اين چرخها ، شبكه مشبكي است كه خاك آسياب شده از لابلاي آن عبور مي‌كند. مرحله بعدي ، مخلوط كن است. اين مخلوط كن، همانند مخلوط كنهاي نانواييها ، داراي يك محور مركزي با تعدادي بازو در اطراف مي باشد. در اين مرحله ، مقداري نيز آب اضافه مي‌كنند و خاك مخلوط شده با آب ، بسمت ً آسياب والسً مي‌رود تا بطور كامل ورز داده شود . آسياب والس از دو گردونه فلزي كنار هم تشكليل شده كه گل مورد نظر با عبور از بين آنها، تحت فشار غلتكها كاملاً ورز داده مي‌شود و دانه‌هاي درشت آن از بين مي‌رود . خمير خروجي از آسياب والس آماده قالب زني است. ؟ در اين مرحله، خمير وارد دستگاهي بنام بيرون ران يا Extruder مي‌شود. در قسمت مركزي اين دستگاه ، يك عضو حلزوني شكل (مشابه حلزوني چرخ گوشت) وجود دارد كه خمير وارد شده به دستگاه را به جلو هدايت مي‌كند. از آنجائيكه ممكن است خمير هنوز مقداري حباب هوا داشته باشد، در مسير حركت خمير داخل Extruder ، مناطق خلأ مجهز به صافي جلوگير از نفوذ خمير ، تعبيه شده است. اين مناطق حبابهاي هوا را جذب مي‌كنند و خميرهاي نهايي فاقد تخلخل مي‌باشد. در قسمت خروجي دستگاه بيرون ران، مي‌توان قالبهاي مختلف با اشكال متفاوت را قرار داد و خمير آماده را به صورتهاي مورد نياز قالب زد. البته توجه به اين نكته ضروري است كه اگر با چنين خميري خشت زده شود، آجر نهايي بسيار سنگين خواهد بود . در نتيجه قالبها را بگونه‌اي مي‌سازند كه خشت حاصل، سوراخدار باشد . بدين منظور در قالب ميله‌هايي نصب مي‌كنند كه بنام ًگُل قالب ً معرفند. گُل قالب بايد آلياژ مخصوصي داشته باشد و در برابر سايش مقاوم باشد. ؟     تونلي: تونل ، سالن درازي است كه داخل آن ريل‌گذاري شده. واگنهاي حامل خشت، از يك طرف تونل داخل مي‌شوند و در دمايي نچندان بالا(حدود 60 تا 70 درجه) حرارت مي‌بينند. همچنين حركت واگنها در داخل تونل، بسيار آهسته است. تمام شرايط بگونه‌اي با يكديگر جمع شده‌اند كه همانند آنچه پيشتر ذكر شد، خشتها بتدريج خشك شوند. تذكر اين نكته نيز مفيد است كه چون سرعت حركت واگنها در داخل خشك كن بسيار سريعتر از حركت آنها در كوره است، ظرفيت كوره تقريباً دو برابر ظرفيت خشك‌كن مي‌باشد. مرحله بعدي در توليد آجر ، پختن خشتهاي خشك شده است. كوره‌ها انواع مختلفي دارند كه دو نوع عمده آنها عبارتند از:  1ـ كوره هوفمن  2ـ كوره تونلي كوره هوفمن كوره هوفمن، دالاني است شبيه به شكل مقابل كه در مركز آن يك دودكش تعبيه شده است. بعلت كثيف بودن سوختها در گذشته ، دودكشها را بسيار بلند مي‌ساختند. اما امروزه كه از سوختهاي تميز نفتي و بعضاً گاز طبيعي استفاده مي‌كنند، ديگر نيازي به مرتفع ساختن دودكشها نيست. ؟ اين دالانها به اتاقكهاي كوچكتري تقسيم مي‌شوند كه به هر كدام از آنها ً قمير ً گويند. در هر قمير ، خشتهاي خشك شده را از پايين به بالا مي‌چينند و در قمير را نيز با آجر يا همان خشتها و با پوشش كاه‌گل مي‌بندند. بالاي هر قمير ، تعدادي  سوراخ است. اين سوراخها در واقع محل ورود حرارت به داخل قمير است. بدين صورت كه مشعلي مخصوص را روي اين سوراخها بگونه‌اي قرار مي‌دهند كه شعله آن بطرف داخل قمير زبانه كشد. پايين هر قمير به دودكش راه دارد. دود و هواي گرم ايجاد شده ، از طريق اين راه ارتباطي وارد دود كش شده، به بيرون هدايت مي‌شود. مشعل بنوبت روي قميرها حركت مي‌كند. هر گاه خشتهاي هر قمير باندازه كافي حرارت ديد، مشعل روي قمير بعدي قرار مي‌گيرد. در هر كوره ، روش كار چنين است كه همواره تعدادي قمير در حال بارگيري ، تعدادي در حال گرم شدن و مابقي در حال تخليه‌اند . (تعداد قميرهاي هر كوره مي‌تواند تا حدود 30 قمير نيز باشد.) لازم به ذكر است كه اين كوره‌ها بازدهي خوبي دارند. ؟ كوره تونلي جديدترين كوره‌هاي پخت آجر، كوره‌هاي تونلي است . در داخل اين تونلها نيز ريل‌گذاري  شده است. واگنهاي خارج شده از خشك كن وارد اين تونلها مي‌شوند. نحوه حرارت ديدن خشتها، درمناطق مختلف اين كوره متفاوت است: در قسمت اوليه كوره ، واگنها به آهستگي حركت مي‌كنند تا باقيمانده آب خشتها در دمايي حدود  تبخير شود. در ادامه، مشعلهايي در كنار يا بالاي مسير حركت واگنها نصب شده است كه واگنها با سرعتي بيشتر ، از مقابل آنها عبور مي‌كنند. اين روند افزايش سرعت حركت تا رسيدن به مشعل اصلي ادامه دارد. محل مشعل اصلي، گرمترين جاي كوره است و در حقيقت همان مكاني است كه در آن ، حالت ً چسبندگي سراميكي ً اتفاق مي‌افتد. چسبندگي سراميكي چيست؟ ـ در آجر ، مقداري خلل و فرج وجود دارد. در كنار مشعل اصلي كه دما در حدود 1200 تا 1300 درجه است، برخي مواد دروني آجر (مواد گدازآوري كه در ابتدا ذكر شد) ذوب شده، وارد خلل و فرجها مي‌شوند و سبب چسبيدن ساير مواد تشكيل دهنده آجر به يكديگر مي‌گردند. توجه داشته باشيد كه اگر حالت چسبندگي سراميكي اتفاق نيفتد، آجر توليد شده مقاومت كافي نخواهد داشت. بعبارتي لازمه مقاوم شدن آجر ، ايجاد چسبندگي سراميكي است و البته در كنار چسبندگي سراميكي، جمع شدگي نيز واقع مي‌شود كه در ادامه توضيح داده خواهد شد. مرحله آخر در خط توليد آجر ، خارج كردن آجر از داخل كوره است. اين كار ، مخصوصاً در مورد آجرهاي توليدي در كوره‌هاي هوفمن، بايد آهسته و با دقت انجام گيرد تا آسيبي به آجرها نرسد. ضايعات آجر روش اول: آجرهاي مورد آزمايش را در يك سيني مي‌ايستانيم و داخل سيني آب مي‌ريزيم. آب ، جذب آجرشده ، پس از مدتي تبخير مي‌شود . بار ديگر اين عمل را تكرار مي‌كنند. در اين صورت اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد ، سفيدكها ظاهر مي‌شوند. روش دوم: در روش ديگر ، آجري را روي يك سطح صاف مي‌خوابانيم و ظرف دهان گشادي را كه حاوي مقداري آب است، بطور معكوس روي آن قرار مي‌دهند . آب كم كم داخل آجر نفوذ كرده ، تبخير مي‌شود . اين عمل را دوبار انجام مي‌دهند . اينجا نيز اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد، آنرا ظاهر مي‌كند. براي مقايسه ميزان شوره زدن آجرها ، درجه بنديي بشرح ذيل وجود دارد: ـ درجه صفر : درجه‌يي است كه در آن هيچ سفيدكي ظاهر نمي‌شود. ـ درجه كم : كمتر از 10% سطح آجر با شوره پوشيده مي‌شود . ـ درجه متوسط : لايه ضخيمي از شوره تا 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما از روي سطح آجر فلس يا پودر جدا نمي‌شود . ـ درجه زياد : قشر ضخيمتري از املاح تا بيش از 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما در اينجا نيز فلس يا پودر از سطح آن جدا نمي‌شود . ـ درجه شديد: قشر ضخيمي از سفيدك قسمت عمده سطح آجر را مي‌پوشاند و فلس يا پودر از سطح آن جدا مي‌شود . انواع سفيدكها چنين است : كربناتي، كلريدي، سولفاتي و نيتراتي. جهت انتخاب راه حل مناسب در مبارزه با اين سفيدكها ، اولين قدم، تشخيص نوع سفيدك است. بدين منظور ، ابتدا با يك تيغ و صفحه كاغذي تميز، از سفيدكهاي سطح آجر نمونه ‌برداري كرده، به آزمايشگاه مي‌فرستند و در آنجا نوع سفيدك مشخص مي‌شود. سفيدك كربناتي: علت ايجاد اين نوع سفيدك، آنست كه آجر از ملات ، آب جذب كرده ، در تركيب با هوا ، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌كند. جهت جلوگيري از ظهور اين سفيدك ، بايد كاري كرد كه آجر از آب جذب نكند. بدين جهت، هنگام آجر چيني ، ابتدا آنرا مرطوب كرده ، بعد بكار مي‌برند.(به اين عمل اصطلاحاً ً زنجاب كردن آجر‌ً گويند.) زنجاب كردن، باعث اشباع شدن آجر از آب و عدم تمايل به جذب آب از ملات مي‌شود. در برخي مناطق كشورمان ، از آنجا كه خود آب سخت است و تركيبات بي‌كربناتي دارد، وقتي روي آجركاري را آب مي‌پاشند، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌شود . اگر روي آجرهايي ،‌اين نوع از سفيدك ظاهر شد، آنها را با اسيد كلريدريك رقيق (جوهر نمك) مي‌شويند و بلافاصله با آب شستشو مي‌دهند. جوهر نمك، سفيدك كربناتي را در خود حل مي‌كند و با جريان آب ، آنها را از سطح آجر دور مي‌كند. بايد توجه داشت كه بلافاصله پس از بكاربردن جوهر نمك، از آب استفاده كرد. زيرا در غير اين صورت، با وجودي كه جوهر ، سفيدكهاي كربناتي را در خود حل كرده ، كربناتها به كلريد تبديل مي‌شوند و روي آجرها سفيدك كلريدي ظاهر مي‌شود سفيدك كلريدي: همانطور كه در بالا ذكر شد، راه از بين بردن سفيدك كلريدي، شستشوي آجر با آب است. سفيدك سولفاتي: علتهاي ممكن در ظهور اين سفيدك عبارتند از 1ـ خاك استفاده شده در ساخت آجر ، داراي مقادير زيادي سولفات باشد.  2ـ مقدار سنگ گچ ملات زياد باشد و آجر آنرا جذب كند. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك ، از بكار بردن خاكهايي با درصد سولفات زياد در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم. سفيدك نيتراتي: در خاكهاي برخي مناطق كويري ، تركيباتي از نيترات (شوره) وجود دارد. شوره از هوا رطوبت جذب كرده ،سبب ظهور سفيدك نيتراتي مي‌شود. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك،‌ از بكار بردن خاكهاي نيتراتي در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم.   طبقه‌بندي آجر استاندار شماره 7 ايران، مشخصات آجرهاي رسي را شرح مي‌دهد. در اين استاندارد، آجرهاي رسي از ديدگاههاي مختلف بشرح ذيل طبقه‌بندي شده‌اند: طبقه بندي از ديدگاه روش توليد: 1ـ آجرهاي رسي دستي : با دست ساخته شده ، توپر است و كيفيت چنداني ندارد. 2ـ آجرهاي نيمه ماشيني: كه در طول خط توليد آنها ، قسمتي از كارها ، توسط ماشين انجام مي‌شود.  3ـ آجرهاي ماشيني : داراي اشكال مختلف، توپر و سخت يا سوراخدار ، با كيفيتي بهتر . طبقه‌بندي از ديدگاه نوع مصرف : 1ـ آجر معمولي: براي مصارف عمومي ساختمان استفاده شده، بنام آجر توكار معروف است.  2ـ آجرنما: اين نوع آجرها به روشهاي مخصوص ساخته مي‌شوندو بايد  داراي ابعاد دقيق و هماهنگ باشند تا ظاهري خوب در نماي سازه ايجاد كنند.  3ـ آجر مهندسي مرغوبEngineering Brik : اين آجرها ، آجرهايي توپر و سخت و بادوام هستند و با روش ماشيني توليد مي‌شوند و به سه دسته تقسيم مي‌شوند . اين درجه بنديها بر اساس دو عامل ‌مقاومت و جذب‌ آب  است.  درجه 1: حداقل مقاومت آجر درجه 1 ، 350 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 15% وزني است. درجه 2 : حداقل مقاومت آجر درجه 2 ، 250 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 16% وزني است. درجه 3 : حداقل مقاومت آجر درجه 3 ، 150% و حداكثر ميزان جذب آب آن ، 18% وزني است. اين آجرها ،عمدتاً باربر هستند. طبقه‌بندي از ديدگاه كيفيت: 1ـ آجر با كيفيت مناسب براي مصارف داخلي: اين آجرها توكار هستند. لازم به ذكر است اين آجرها را نبايد در قسمتهايي از ساختمان كه در معرض شرايط مختلف جوي مانند يخ زدن است، بكار برد و هنگاميكه اين آجرها به كارگاه مي‌رسند، نبايد آنها را در محيط سرباز نگهداري نمود. زيرا اين آجرها از نظر استاندارد، جذب آب مشخصي ندارند و در اثر بارندگي و مرطوب شدن، تحت فرايند يخ زدن از بين مي‌روند.  2ـ آجر با كيفيت عادي: از اين آجرها در نقاطي كه شرايط جوي شديدي ندارند، در قسمتهاي بيروني ساختمان نيز مي‌توان استفاده كرد. 3ـ آجر با كيفيت ويژه : اين آجرها معمولاً همان آجرهاي مهندسي مرغوبند كه البته قادرند شرايط محيطي سخت را نيز تحمل كنند. طبقه بندي از ديدگاه شكل : 1ـ آجر توپر : نوعي آجر است كه حجم سوراخهاي آن از 25% حجم  آجر تجاوز نمي‌كند. در اين نوع از آجرها جهت محاسبه مقاومت ، بار وارد بر آجر را بدون در نظر گرفتن سوراخها ، بر كل سطح مقطع تقسيم مي‌كنند.  2ـ آجر سوراخ‌دار: در اين نوع از آجرها ، حجم سوراخها از 25% حجم آجر بيشتر است. اما مساحت هر يك از سوراخها، از 3000 تجاوز نمي‌كند.  3ـ آجر توخالي: كه در آن، حجم سوراخها بيش از 25% حجم آجر است و براي ابعاد سوراخها محدوديتي وجود ندارد  4ـ آجر با شكل ويژه: اين آجرها، داراي اشكال مختلف هندسي هستند. مانند آجرهايي كه جهت كف پوش در پياده‌روها و پاركها استفاده مي‌شوند. 5ـ آجر متخلخل: حجم منافذ در اين نوع از آجرها ، بيش از 20% حجم آجر است

مراحل ساخت آجر

۱) کندن و استخراج مواد خام
۲) آماده سازی مواد اولیه
۳) قالب گیری
۴) خشک کردن
۵) پخت آجر

کندن و استخراج مواد خام

ماده اولیه آجر را عمدتا خاک رس تشکیل می دهد همانگونه که می دانید , انواع مختلفی ازخاک رس وجود دارد , ولی بیشتر ازخاک رس آبرفتی برای تهیه استفاده می شود.
در مناطق مختلفی از ایران منابع مطلوب از مواد اولیه وجود دارد که کارگاه های تولید آجر چه به صورت سنتی یا مدرن در کنار این معادن احداث می گردد. البته برخی از کارگاه های تولیدی معدن مواد اولیه ندارند و مواد اولیه ی مورد نیاز خودرا از سایر معادن خریداری می کنند و در محل کارگاه دپو می کنند.
در زیر مواد مورد نیاز برای تولید آجر آورده شده است:

خاک رس آبرفتی :

همانطوری که از نامش پیداست در نزدیکی سطح زمین یافت می شود و بیشتر آجر های رسی باکمک آن تولید می شوند . میزان خاک رس در گل آجر بسیار اهمیت دارد . خاک رس زیاد گل آجر را توپر می کند ولی موجب ترک خوردن خشت در هنگام خشک شدن می شود .

ماسه :

که از تاثیر عمل فرسایش هوازدگی بر سنگ های سیلیسی حاصل می شود درحقیقت استخوان بندی آجر می باشد . در صورت افزایش مقدارآن آجر ترد وپوک می شود وضمنا دانه های درشت ماسه درگل آجر درهنگام پختن منبسط وموجب ایجاد ترک های ریز درآجر میشوند .

آهک :

درخاک رس و گل آهک وجود دارد , درصورتیکه به صورت دانه ریز , یکنواخت وهمگن باشد وموجب روشن شدن رنگ آجر می شود وافزایش مقدارآن نقش گدازآوردارد.وجوددانه ها ی درشت آهک درگل آجر پس از پختن آهک زنده تولید میکند . آهک زنده درهنگام استفاده از آجر ,‌آب ملات رابه خود می کشد وتولید هیدرواکسید آهک یا آهک شکفته می کند ,‌که بسته به خلوص سنگ آهک ۲۵/۱ تا ۵/۳ برابر حجم اولیه را به دست می آوردو موجب ترکیدن آجر می شود به این پدیده آلوئک آجر می گویند .

ترکیبات سولفاتی :

به مقدار کم بی ضرر است و درصورت افزایش , تولیدیون اسیدی می نمایند و به آجر و ملات آسیب می رسانند .

ترکیبات آهن دار :

نقش گداز آور دارند و رنگ محصول را به قرمز نزدیک می کنند .

نباتات و ریشه گیاهان :

ممکن است در گل آجر ریشه گیاهان وجود داشته باشند که در حرارت کوره می سوزاند وآجر پوک میشودو پس از تهیه ماده اولیه آن را الک و خوب آسیاب می کنند تا نرم ویکنواخت شود .(معمولا باانتخاب منبع خوب برای خاک رس این مشکل راتاحدی حل می کنند )

آماده سازی مواد اولیه

عملیات های مورد نیاز جهت آماده سازی مواد اولیه به نحوه ی پروسه ی تولید بستگی دارد.
برای تهیه خشت آجر رسی سه روش متفاوت وجود دارد که درهر روش میزان رطوبت خاک و نوع گل متفاوت است .

۱) گل خشک

که با اضافه نمودن آب به میزان حدود ۸ تا ۱۲ درصدوزن ماده اولیه تهیه میشود و باکمک پرس خشت شکل می گیرد . بسیاری از آجرهای صنعتی ووکلیه سفال های ساختمانی با روش گل خشک ساخته می شوند .

۲) گل سفت

که با اضافه نمودن آب به میزان حدود ۲۰ تا۲۵ درصد وزن ماده اولیه تهیه می شود و با روش ماشینی خشک می زنند . در این روش از ماشین های خشت زنی هیدرولیکی استفاده میکنند خشت U به صورت منشوری با قاعده مربع یا مستطیل شکل از دستگاه خارج می شود وسپس آن را به کمک دستگاه برش به قطعات مساوی تقسیم می کنند .

۳) گل خمیری

بااضافه نمودن آن به میزان تاحد ۶۰ درصد وزن به خاک تهیه می شودتا حالت خمیری پیداکنند وبتوان با دست به آن شکل داد . دراین روش گل را درون قالبهای چوبی می ریزند و بادست شکل می دهند و خشت می زنند .

خشک کردن

زمانی که قطعات ازماشین های شکل دهی خارج می شوند مقدار قابل توجهی رطوبت به همراه دارند . خشک کردن خشت خام قبل از پختن آن به علت جلوگیری از تغییر شکل زیاد وترک در سطح خشت می باشد وهمچنین از صرف هزینه سوخت بیشتر درکوره اصلی و امکان دوده گرفتن کوره به سبب رطوبت اولیه زیاد وسوخت ناقص جلوگیری می کند . درکارخانه به روش سنتی ۱ـ ۲ هفته ودرکارخانه به روش صنعتی ۳۶ ساعت .
خشک کردن موجب بروز انقباض می شود و این انقباض درحدی مجاز است که محصول نهایی دارای اندازه مناسب و دلخواه باشد .
جمع شدگی در خشت خشک شده حدودا ده درصد در هر بعد است . درجه حرارت کوره خشک کن درهر بعد است .درجه حرارت کوره خشک کن از ۴۰ تا ۲۰۰ درجه سانتیگراد و زمان خشک کردن از ۲۴ تا ۴۸ ساعت متغیر است که بستگی به نوع رس دارد . حرارت لازم معمولا به کمک گرمای تلف شده از کوره های اصلی فراهم میشود . درکلیه مراحل , حرارت ورطوبت کاملا تنظیم می گردند تا از انقباض سریع که موجب به وجود آوردن ترک های زیاد میشود , اجتناب گردد .
درمناطق گرم و خشک ازگرمای هوا به منظور خشک نمودن خشت استفاده می کنند دراین روش نحوه چیدن خشت ها ازاهمیت فراوان برخور دار است . به ترتیبی که جریان هوا یک جانبه نباشدچون باعث ایجادانحنا و تغییر شکل آجر در اثر خشک شدن یک جانبه می شود .
خشت خشکی که برای پختن آجر آماده شده است رطوبتی بین ۸ تا ۱۲ درصد به همراه دارد .

پخت آجر

گداختن یکی ازمهمترین قدم ها درساختن آجر می باشد .زمان موردنیاز باتوجه به نوع کوره ,‌ نوع رس و سایر متغیرها از ۴۰ تا ۱۵۰ ساعت تغییر می کند درحال حاضر کوره های تونلی و کوره های متناوب انواع جدیدی ازکوره ها میباشند که مورد استفاده قرارمی گیرند . درکوره تونلی آجرهای خشک شده که برروی واگون ها ی مخصوص چیده شده انداز داخل تونل گذر می کنند و از کانون حرارتی عبورمی نمایند واز سوی دیگرخارج می شوند .( آجر بعد از پخته شدن یک مر تبه از کوره خارج نمی شود چون ترک میخورد و طی زمان ۶ ساعت به صورت یکنواخت ازکوره خارج میشود )
درکوره های دیگر , حرارت به طور متناوب تغییر می کند دراین روش خشت ها ثابت وکانون حرارتی متغیر است . سوخت این کوره هاگاز طبیعی ,نفت یاز غال سنگ می باشد .
کنترل زمان پخت درکوره ازاهمیت فراوانی برخوردار است خشت خام فاقد مقاومتهای مکانیکی مورد نظر است وچنانچه آجر بیش از حد حرارت ببیند تغییر چنانچه آجر بیش از حد حرارت ببیندن تغییر شکل می دهدو قابل استفاده نمی باشد .
به منظور اجتناب ازبروز ترک حرارت تا دمای ۱۰۰ تا ۱۲۰ درجه سانتیگراد به کندی افزایش می یابد دراین دما آب آزاد خشتها تبخیر وخشک می شود . بعد ازخشک شدن خشت ها حرارت به سرعت ۵ تا ۷۰۰ الی ۸۰۰ درجه سانتی گراد افزایش می یابد و در این دما آب تبلور کائولن تبخیر ( دی هیدراته ) می شود وخشت ها نهایت تخلخل خود را پیدا می کنند دردمای ۸۰۰ تا ۸۵۰ درجه سانتیگراد مواد زود گداز همراه با رس گداخته میشوند واجزای دیرگداز را احاطه می نمایندوبعد طولی رس ها نقصان می یابد و خشت حرارت دیده به مصالح یکپارچه ای تبدیل میشود .
مصالح تشکیل شده از رس زودگذر دردرجه حرارت بین ۹۰۰ و ۱۱۰۰ درجه سانتیگراد کاملاگداخته می شوند و مصالح ساختار سنگی پیدا می کند این مصالح به خوبی در برابر نفود آب مقاوم است ومقاومت مکانیکی بالا, مقاومت دربرابر یخبندان و سایر کیفیات یک مصالح ارزشمند را پیدا می کند .
دربعضی ازروشهای نوین به منظور جلا یافتن سطح آجردرمرحله نهایی با تزریق گاز طبیعی سطح آجر می سوزد و تغییر رنگ می دهد و جلا پیدا می کند .
برای جلوگیری ازترک‌, آجر ها را به عنوان آهستگی سردمی نمایند و بعد از آن کنترل نهایی انجام می گیرد و در صورت نیاز به منظور یکنواختی ماشین کاری وسپس آجر های مرغوب بسته بندی ,‌انبار یا بارگیری میشوند .

انواع کوره های آجر پزی

پس از خشک شدن خشت , انرا درکوره میچینند بطوریکه که به همدیگر نچسبند , تا هوا ‌شعله وگا ز از لای آجرها بگذرند . کوره های آجرپزی سه نوع اند :
۱- کوره با آتش ثابت و آجر ثابت
۲- کوره با آتش رونده و آجر ثابت
۳- کوره با آجر روند وآتش ثابت

۱) کوره با آتش ثابت و آجر ثابت یا کوره تنوره ایی

این کوره کارش پیوسته نیست کوره تنوره کوتاه وگشادیست که خشت را درآن می پیچنند و تون آنرا می تابند ( آتش می کنند ) شعله , هوای داغل و دود ازلا به لای خشت های چیده شده درکوره بالا می روند و گرمای خود را به خشت ها پس می دهند وخشت ها می پزند .
کار کوره تنوره ایی پیوسته نیست و در آن گرمای زیاد ی هدر میرود زیرا پس از آنکه خشت پخته شد و آجرشد , سر کوره را باز می کنند ومی گذارند تا آجر درون کوره سردشود وگرمایش را به هوابدهد .
جنس آجر ی که درکوره تنوره یی پخته شود یک جور نیست . از پایین به بالاجوش , آجرجوش ,‌آجر سبز , آجر بهی , آجر سفید , آجر ابلق , آجر قرمز و آجر نیم پخته بدست می آید . اگربالای کوره های تنوره یی به شکل قارچ ساخته شده و سر کوره پوسیده شود , جوری که گاز کوره از بالای آن بیرون نرفته از سوراخ های نزدیک کف کوره به دو دکش یاهواکش مکیده شود گاز داغ ,‌گرمایش رابه خشت های چیده شده در کوره پس می دهدو با این کار ,‌گرمای گاز کوره هدر نمی رود و جنس آجرها هم همجور می شود .

۲) کوره با آتش رونده و آجر ثابت

کار این کوره پیوسته است و گرمای آن خیلی کم هدر می رود این کوره را نخست یک بنای اهل برلن به نام Friedrich Hoffmann ساخت که به نام او نامیده می شود . چون حلقه ایی ساخته میشد آنرا کوره حلقه ایی هوفمان نامیدند .
نخستین کوره ها به شکل دایره ساخته میشدند ,‌اکنون آنرا به شکل حلقه دراز یا اره ایی و مانند اینها می سازند در این کوره ازهدر رفتن گرما به اندازه زیاد جلوگیری می شود .

۳) کوره تونلی

در آن سفالهای ممتاز هم می پزند . کارش مانند تونل خشت خشک کنی ست از سر تونل واگونک با بار خشت به تونل می رودو از ته تونل آجرسرد شده بیرون می آید کانون آتش در دیوار درونی تونل جا دارد همین که واگونک با بار خشت به درون تونل رانده شد ,‌به کندی به سوی کانون آتش پیش می رود خشت کم کم گرم و نیم پز شده از برابر کانون آتش گذشته می پزد .
هنگامیکه واکونگ آجر پخته به سوی ته تونل می رود ,به آن هوای سرد می دمند تا گرمای آجر را بگیرد و آنرا سرد کند هوایی که از روی آجر گذشت و داغ می شود و هواکش پهلوی کانون آتش آنرامکیده و به کانون آتش می دمد . کارکوره تونلی پیوسته است و گرمای آن خیلی کم هدرمی رود اما ساختن تونل ریل گذاری , ارزش واگونک ها وجزاینها گرانست . جایی که برق ارزان باشد ,‌می شود کوره تونلی را برقی ساخت وکوره را با برق آتش کرد .
برای آنکه کوره تونلی دراز نشود , آنرا در دوتکه پهلوی هم می سازند دریک تکه خشت میسازند وروی واگونک می چینند وبه گرمخانه می برند تا درآنجا خشتهای روی واکونگ ها خشک ,‌گرم و داغ شوند , سپس واکونگ های بابار خشت داغ را به درون تکه دوم میرانند درتکه دوم که کوره درآن ساخته شده , خشت های داغ شده از برابر کانون آتش گذشته میپزند روی آجر داغ هوا می دمند و گرمای آنرامی گیرند . هوای داغ شده را به گرمخانه و به کانون آتش می دمند .

نتیجه گیری

در صنعت آجر حدود ۷۰۰۰ کارخانه فعال در ایران موجود است که میزان تولید اسمی سالیانه آنها بیش از ۵۰ میلیون تن می‌باشد. محصولات اکثر ‌این کارخانجات، شامل آجر سنتی، آجر ماشینی و بلوک تماما با فن‌آوری قدیمی ‌تولید می‌شوند که علاوه بر انرژی‌بری بسیار بالا در تولید (بیش از ۲ برابر انرژی‌بری تولید آجر با فن‌آوری جدید)، از بسیاری از مزایای نهفته در استفاده از آجرهای جدید بی‌بهره می‌باشند. سهم ۴۵ درصدی هزینه‌های انرژی در تولید آجر از دیدگاه اقتصاد ملی، خود بیانگر شدت انرژی مصرفی بسیار بالا در این صنعت و لزوم توجه به آن می‌باشد.
راهکارهای بهینه‌سازی مصرف انرژی
۱) راهکارهای کوتاه مدت و کم هزینه.
۲) راهکارهای بلندمدت و پرهزینه.
اجرای راهکارهای کوتاه‌مدت و کم‌هزینه در مقایسه با راهکارهای بلند‌مدت و پر‌هزینه از نظر اجرا، عملی‌تر و برای صاحبان واحدهای تولیدی نیز قابل قبول‌تر می‌باشد. با توجه به اینکه در کشور نزدیک به ۷۰۰۰ کوره آجرپزی وجود دارد, بهترین راهکارهای کم‌هزینه استفاده از مشعل‌های با راندمان بالا در کوره‌های هوفمن موجود و بازیافت حرارت از این کوره‌ها است.
راهکارهای کم هزینه و کوتاه مدت
۱) استفاده از سوخت‌پاش‌های راندمان بالا در کوره‌های هوفمن با حدود ۲۰ درصد صرفه‌جویی.
۲) بازیافت حرارت در کوره‌ها.
۳) آموزش پرسنل.
۴) استفاده از مشعل‌های با راندمان بالا.
۵) بازیافت حرارت از کوره‌های هوفمن جهت استفاده در قسمت خشک کن.
راهکارهای پرهزینه و بلند مدت
۱) جایگزینی ماشین‌آلات مدرن در خط تولید شامل تجهیزات، سنگ‌شکن، میکسر، اکسترودر.
۲) نصب خشک‌کن با راندمان بالاتر و کاهش ضایعات و مصرف انرژی کمتر.
۳) جایگزینی کوره تونلی بجای کوره هوفمن که دو تا سه برابر شدت مصرف انرژی را کاهش می‌دهد.
۴) استفاده از سیستم بسته‌بندی مدرن بمنظور کاهش ضایعات.

تگ ها: , , ,

مراحل ساخت آجر

۱) کندن و استخراج مواد خام
۲) آماده سازی مواد اولیه
۳) قالب گیری
۴) خشک کردن
۵) پخت آجر

کندن و استخراج مواد خام

ماده اولیه آجر را عمدتا خاک رس تشکیل می دهد همانگونه که می دانید , انواع مختلفی ازخاک رس وجود دارد , ولی بیشتر ازخاک رس آبرفتی برای تهیه استفاده می شود.
در مناطق مختلفی از ایران منابع مطلوب از مواد اولیه وجود دارد که کارگاه های تولید آجر چه به صورت سنتی یا مدرن در کنار این معادن احداث می گردد. البته برخی از کارگاه های تولیدی معدن مواد اولیه ندارند و مواد اولیه ی مورد نیاز خودرا از سایر معادن خریداری می کنند و در محل کارگاه دپو می کنند.
در زیر مواد مورد نیاز برای تولید آجر آورده شده است:

خاک رس آبرفتی :

همانطوری که از نامش پیداست در نزدیکی سطح زمین یافت می شود و بیشتر آجر های رسی باکمک آن تولید می شوند . میزان خاک رس در گل آجر بسیار اهمیت دارد . خاک رس زیاد گل آجر را توپر می کند ولی موجب ترک خوردن خشت در هنگام خشک شدن می شود .

ماسه :

که از تاثیر عمل فرسایش هوازدگی بر سنگ های سیلیسی حاصل می شود درحقیقت استخوان بندی آجر می باشد . در صورت افزایش مقدارآن آجر ترد وپوک می شود وضمنا دانه های درشت ماسه درگل آجر درهنگام پختن منبسط وموجب ایجاد ترک های ریز درآجر میشوند .

آهک :

درخاک رس و گل آهک وجود دارد , درصورتیکه به صورت دانه ریز , یکنواخت وهمگن باشد وموجب روشن شدن رنگ آجر می شود وافزایش مقدارآن نقش گدازآوردارد.وجوددانه ها ی درشت آهک درگل آجر پس از پختن آهک زنده تولید میکند . آهک زنده درهنگام استفاده از آجر ,‌آب ملات رابه خود می کشد وتولید هیدرواکسید آهک یا آهک شکفته می کند ,‌که بسته به خلوص سنگ آهک ۲۵/۱ تا ۵/۳ برابر حجم اولیه را به دست می آوردو موجب ترکیدن آجر می شود به این پدیده آلوئک آجر می گویند .

ترکیبات سولفاتی :

به مقدار کم بی ضرر است و درصورت افزایش , تولیدیون اسیدی می نمایند و به آجر و ملات آسیب می رسانند .

ترکیبات آهن دار :

نقش گداز آور دارند و رنگ محصول را به قرمز نزدیک می کنند .

نباتات و ریشه گیاهان :

ممکن است در گل آجر ریشه گیاهان وجود داشته باشند که در حرارت کوره می سوزاند وآجر پوک میشودو پس از تهیه ماده اولیه آن را الک و خوب آسیاب می کنند تا نرم ویکنواخت شود .(معمولا باانتخاب منبع خوب برای خاک رس این مشکل راتاحدی حل می کنند )

آماده سازی مواد اولیه

عملیات های مورد نیاز جهت آماده سازی مواد اولیه به نحوه ی پروسه ی تولید بستگی دارد.
برای تهیه خشت آجر رسی سه روش متفاوت وجود دارد که درهر روش میزان رطوبت خاک و نوع گل متفاوت است .

۱) گل خشک

که با اضافه نمودن آب به میزان حدود ۸ تا ۱۲ درصدوزن ماده اولیه تهیه میشود و باکمک پرس خشت شکل می گیرد . بسیاری از آجرهای صنعتی ووکلیه سفال های ساختمانی با روش گل خشک ساخته می شوند .

۲) گل سفت

که با اضافه نمودن آب به میزان حدود ۲۰ تا۲۵ درصد وزن ماده اولیه تهیه می شود و با روش ماشینی خشک می زنند . در این روش از ماشین های خشت زنی هیدرولیکی استفاده میکنند خشت U به صورت منشوری با قاعده مربع یا مستطیل شکل از دستگاه خارج می شود وسپس آن را به کمک دستگاه برش به قطعات مساوی تقسیم می کنند .

۳) گل خمیری

بااضافه نمودن آن به میزان تاحد ۶۰ درصد وزن به خاک تهیه می شودتا حالت خمیری پیداکنند وبتوان با دست به آن شکل داد . دراین روش گل را درون قالبهای چوبی می ریزند و بادست شکل می دهند و خشت می زنند .

خشک کردن

زمانی که قطعات ازماشین های شکل دهی خارج می شوند مقدار قابل توجهی رطوبت به همراه دارند . خشک کردن خشت خام قبل از پختن آن به علت جلوگیری از تغییر شکل زیاد وترک در سطح خشت می باشد وهمچنین از صرف هزینه سوخت بیشتر درکوره اصلی و امکان دوده گرفتن کوره به سبب رطوبت اولیه زیاد وسوخت ناقص جلوگیری می کند . درکارخانه به روش سنتی ۱ـ ۲ هفته ودرکارخانه به روش صنعتی ۳۶ ساعت .
خشک کردن موجب بروز انقباض می شود و این انقباض درحدی مجاز است که محصول نهایی دارای اندازه مناسب و دلخواه باشد .
جمع شدگی در خشت خشک شده حدودا ده درصد در هر بعد است . درجه حرارت کوره خشک کن درهر بعد است .درجه حرارت کوره خشک کن از ۴۰ تا ۲۰۰ درجه سانتیگراد و زمان خشک کردن از ۲۴ تا ۴۸ ساعت متغیر است که بستگی به نوع رس دارد . حرارت لازم معمولا به کمک گرمای تلف شده از کوره های اصلی فراهم میشود . درکلیه مراحل , حرارت ورطوبت کاملا تنظیم می گردند تا از انقباض سریع که موجب به وجود آوردن ترک های زیاد میشود , اجتناب گردد .
درمناطق گرم و خشک ازگرمای هوا به منظور خشک نمودن خشت استفاده می کنند دراین روش نحوه چیدن خشت ها ازاهمیت فراوان برخور دار است . به ترتیبی که جریان هوا یک جانبه نباشدچون باعث ایجادانحنا و تغییر شکل آجر در اثر خشک شدن یک جانبه می شود .
خشت خشکی که برای پختن آجر آماده شده است رطوبتی بین ۸ تا ۱۲ درصد به همراه دارد .

پخت آجر

گداختن یکی ازمهمترین قدم ها درساختن آجر می باشد .زمان موردنیاز باتوجه به نوع کوره ,‌ نوع رس و سایر متغیرها از ۴۰ تا ۱۵۰ ساعت تغییر می کند درحال حاضر کوره های تونلی و کوره های متناوب انواع جدیدی ازکوره ها میباشند که مورد استفاده قرارمی گیرند . درکوره تونلی آجرهای خشک شده که برروی واگون ها ی مخصوص چیده شده انداز داخل تونل گذر می کنند و از کانون حرارتی عبورمی نمایند واز سوی دیگرخارج می شوند .( آجر بعد از پخته شدن یک مر تبه از کوره خارج نمی شود چون ترک میخورد و طی زمان ۶ ساعت به صورت یکنواخت ازکوره خارج میشود )
درکوره های دیگر , حرارت به طور متناوب تغییر می کند دراین روش خشت ها ثابت وکانون حرارتی متغیر است . سوخت این کوره هاگاز طبیعی ,نفت یاز غال سنگ می باشد .
کنترل زمان پخت درکوره ازاهمیت فراوانی برخوردار است خشت خام فاقد مقاومتهای مکانیکی مورد نظر است وچنانچه آجر بیش از حد حرارت ببیند تغییر چنانچه آجر بیش از حد حرارت ببیندن تغییر شکل می دهدو قابل استفاده نمی باشد .
به منظور اجتناب ازبروز ترک حرارت تا دمای ۱۰۰ تا ۱۲۰ درجه سانتیگراد به کندی افزایش می یابد دراین دما آب آزاد خشتها تبخیر وخشک می شود . بعد ازخشک شدن خشت ها حرارت به سرعت ۵ تا ۷۰۰ الی ۸۰۰ درجه سانتی گراد افزایش می یابد و در این دما آب تبلور کائولن تبخیر ( دی هیدراته ) می شود وخشت ها نهایت تخلخل خود را پیدا می کنند دردمای ۸۰۰ تا ۸۵۰ درجه سانتیگراد مواد زود گداز همراه با رس گداخته میشوند واجزای دیرگداز را احاطه می نمایندوبعد طولی رس ها نقصان می یابد و خشت حرارت دیده به مصالح یکپارچه ای تبدیل میشود .
مصالح تشکیل شده از رس زودگذر دردرجه حرارت بین ۹۰۰ و ۱۱۰۰ درجه سانتیگراد کاملاگداخته می شوند و مصالح ساختار سنگی پیدا می کند این مصالح به خوبی در برابر نفود آب مقاوم است ومقاومت مکانیکی بالا, مقاومت دربرابر یخبندان و سایر کیفیات یک مصالح ارزشمند را پیدا می کند .
دربعضی ازروشهای نوین به منظور جلا یافتن سطح آجردرمرحله نهایی با تزریق گاز طبیعی سطح آجر می سوزد و تغییر رنگ می دهد و جلا پیدا می کند .
برای جلوگیری ازترک‌, آجر ها را به عنوان آهستگی سردمی نمایند و بعد از آن کنترل نهایی انجام می گیرد و در صورت نیاز به منظور یکنواختی ماشین کاری وسپس آجر های مرغوب بسته بندی ,‌انبار یا بارگیری میشوند .

انواع کوره های آجر پزی

پس از خشک شدن خشت , انرا درکوره میچینند بطوریکه که به همدیگر نچسبند , تا هوا ‌شعله وگا ز از لای آجرها بگذرند . کوره های آجرپزی سه نوع اند :
۱- کوره با آتش ثابت و آجر ثابت
۲- کوره با آتش رونده و آجر ثابت
۳- کوره با آجر روند وآتش ثابت

۱) کوره با آتش ثابت و آجر ثابت یا کوره تنوره ایی

این کوره کارش پیوسته نیست کوره تنوره کوتاه وگشادیست که خشت را درآن می پیچنند و تون آنرا می تابند ( آتش می کنند ) شعله , هوای داغل و دود ازلا به لای خشت های چیده شده درکوره بالا می روند و گرمای خود را به خشت ها پس می دهند وخشت ها می پزند .
کار کوره تنوره ایی پیوسته نیست و در آن گرمای زیاد ی هدر میرود زیرا پس از آنکه خشت پخته شد و آجرشد , سر کوره را باز می کنند ومی گذارند تا آجر درون کوره سردشود وگرمایش را به هوابدهد .
جنس آجر ی که درکوره تنوره یی پخته شود یک جور نیست . از پایین به بالاجوش , آجرجوش ,‌آجر سبز , آجر بهی , آجر سفید , آجر ابلق , آجر قرمز و آجر نیم پخته بدست می آید . اگربالای کوره های تنوره یی به شکل قارچ ساخته شده و سر کوره پوسیده شود , جوری که گاز کوره از بالای آن بیرون نرفته از سوراخ های نزدیک کف کوره به دو دکش یاهواکش مکیده شود گاز داغ ,‌گرمایش رابه خشت های چیده شده در کوره پس می دهدو با این کار ,‌گرمای گاز کوره هدر نمی رود و جنس آجرها هم همجور می شود .

۲) کوره با آتش رونده و آجر ثابت

کار این کوره پیوسته است و گرمای آن خیلی کم هدر می رود این کوره را نخست یک بنای اهل برلن به نام Friedrich Hoffmann ساخت که به نام او نامیده می شود . چون حلقه ایی ساخته میشد آنرا کوره حلقه ایی هوفمان نامیدند .
نخستین کوره ها به شکل دایره ساخته میشدند ,‌اکنون آنرا به شکل حلقه دراز یا اره ایی و مانند اینها می سازند در این کوره ازهدر رفتن گرما به اندازه زیاد جلوگیری می شود .

۳) کوره تونلی

در آن سفالهای ممتاز هم می پزند . کارش مانند تونل خشت خشک کنی ست از سر تونل واگونک با بار خشت به تونل می رودو از ته تونل آجرسرد شده بیرون می آید کانون آتش در دیوار درونی تونل جا دارد همین که واگونک با بار خشت به درون تونل رانده شد ,‌به کندی به سوی کانون آتش پیش می رود خشت کم کم گرم و نیم پز شده از برابر کانون آتش گذشته می پزد .
هنگامیکه واکونگ آجر پخته به سوی ته تونل می رود ,به آن هوای سرد می دمند تا گرمای آجر را بگیرد و آنرا سرد کند هوایی که از روی آجر گذشت و داغ می شود و هواکش پهلوی کانون آتش آنرامکیده و به کانون آتش می دمد . کارکوره تونلی پیوسته است و گرمای آن خیلی کم هدرمی رود اما ساختن تونل ریل گذاری , ارزش واگونک ها وجزاینها گرانست . جایی که برق ارزان باشد ,‌می شود کوره تونلی را برقی ساخت وکوره را با برق آتش کرد .
برای آنکه کوره تونلی دراز نشود , آنرا در دوتکه پهلوی هم می سازند دریک تکه خشت میسازند وروی واگونک می چینند وبه گرمخانه می برند تا درآنجا خشتهای روی واکونگ ها خشک ,‌گرم و داغ شوند , سپس واکونگ های بابار خشت داغ را به درون تکه دوم میرانند درتکه دوم که کوره درآن ساخته شده , خشت های داغ شده از برابر کانون آتش گذشته میپزند روی آجر داغ هوا می دمند و گرمای آنرامی گیرند . هوای داغ شده را به گرمخانه و به کانون آتش می دمند .

نتیجه گیری

در صنعت آجر حدود ۷۰۰۰ کارخانه فعال در ایران موجود است که میزان تولید اسمی سالیانه آنها بیش از ۵۰ میلیون تن می‌باشد. محصولات اکثر ‌این کارخانجات، شامل آجر سنتی، آجر ماشینی و بلوک تماما با فن‌آوری قدیمی ‌تولید می‌شوند که علاوه بر انرژی‌بری بسیار بالا در تولید (بیش از ۲ برابر انرژی‌بری تولید آجر با فن‌آوری جدید)، از بسیاری از مزایای نهفته در استفاده از آجرهای جدید بی‌بهره می‌باشند. سهم ۴۵ درصدی هزینه‌های انرژی در تولید آجر از دیدگاه اقتصاد ملی، خود بیانگر شدت انرژی مصرفی بسیار بالا در این صنعت و لزوم توجه به آن می‌باشد.
راهکارهای بهینه‌سازی مصرف انرژی
۱) راهکارهای کوتاه مدت و کم هزینه.
۲) راهکارهای بلندمدت و پرهزینه.
اجرای راهکارهای کوتاه‌مدت و کم‌هزینه در مقایسه با راهکارهای بلند‌مدت و پر‌هزینه از نظر اجرا، عملی‌تر و برای صاحبان واحدهای تولیدی نیز قابل قبول‌تر می‌باشد. با توجه به اینکه در کشور نزدیک به ۷۰۰۰ کوره آجرپزی وجود دارد, بهترین راهکارهای کم‌هزینه استفاده از مشعل‌های با راندمان بالا در کوره‌های هوفمن موجود و بازیافت حرارت از این کوره‌ها است.
راهکارهای کم هزینه و کوتاه مدت
۱) استفاده از سوخت‌پاش‌های راندمان بالا در کوره‌های هوفمن با حدود ۲۰ درصد صرفه‌جویی.
۲) بازیافت حرارت در کوره‌ها.
۳) آموزش پرسنل.
۴) استفاده از مشعل‌های با راندمان بالا.
۵) بازیافت حرارت از کوره‌های هوفمن جهت استفاده در قسمت خشک کن.
راهکارهای پرهزینه و بلند مدت
۱) جایگزینی ماشین‌آلات مدرن در خط تولید شامل تجهیزات، سنگ‌شکن، میکسر، اکسترودر.
۲) نصب خشک‌کن با راندمان بالاتر و کاهش ضایعات و مصرف انرژی کمتر.
۳) جایگزینی کوره تونلی بجای کوره هوفمن که دو تا سه برابر شدت مصرف انرژی را کاهش می‌دهد.
۴) استفاده از سیستم بسته‌بندی مدرن بمنظور کاهش ضایعات.

تگ ها: , , ,

مراحل ساخت آجر

۱) کندن و استخراج مواد خام
۲) آماده سازی مواد اولیه
۳) قالب گیری
۴) خشک کردن
۵) پخت آجر

کندن و استخراج مواد خام

ماده اولیه آجر را عمدتا خاک رس تشکیل می دهد همانگونه که می دانید , انواع مختلفی ازخاک رس وجود دارد , ولی بیشتر ازخاک رس آبرفتی برای تهیه استفاده می شود.
در مناطق مختلفی از ایران منابع مطلوب از مواد اولیه وجود دارد که کارگاه های تولید آجر چه به صورت سنتی یا مدرن در کنار این معادن احداث می گردد. البته برخی از کارگاه های تولیدی معدن مواد اولیه ندارند و مواد اولیه ی مورد نیاز خودرا از سایر معادن خریداری می کنند و در محل کارگاه دپو می کنند.
در زیر مواد مورد نیاز برای تولید آجر آورده شده است:

خاک رس آبرفتی :

همانطوری که از نامش پیداست در نزدیکی سطح زمین یافت می شود و بیشتر آجر های رسی باکمک آن تولید می شوند . میزان خاک رس در گل آجر بسیار اهمیت دارد . خاک رس زیاد گل آجر را توپر می کند ولی موجب ترک خوردن خشت در هنگام خشک شدن می شود .

ماسه :

که از تاثیر عمل فرسایش هوازدگی بر سنگ های سیلیسی حاصل می شود درحقیقت استخوان بندی آجر می باشد . در صورت افزایش مقدارآن آجر ترد وپوک می شود وضمنا دانه های درشت ماسه درگل آجر درهنگام پختن منبسط وموجب ایجاد ترک های ریز درآجر میشوند .

آهک :

درخاک رس و گل آهک وجود دارد , درصورتیکه به صورت دانه ریز , یکنواخت وهمگن باشد وموجب روشن شدن رنگ آجر می شود وافزایش مقدارآن نقش گدازآوردارد.وجوددانه ها ی درشت آهک درگل آجر پس از پختن آهک زنده تولید میکند . آهک زنده درهنگام استفاده از آجر ,‌آب ملات رابه خود می کشد وتولید هیدرواکسید آهک یا آهک شکفته می کند ,‌که بسته به خلوص سنگ آهک ۲۵/۱ تا ۵/۳ برابر حجم اولیه را به دست می آوردو موجب ترکیدن آجر می شود به این پدیده آلوئک آجر می گویند .

ترکیبات سولفاتی :

به مقدار کم بی ضرر است و درصورت افزایش , تولیدیون اسیدی می نمایند و به آجر و ملات آسیب می رسانند .

ترکیبات آهن دار :

نقش گداز آور دارند و رنگ محصول را به قرمز نزدیک می کنند .

نباتات و ریشه گیاهان :

ممکن است در گل آجر ریشه گیاهان وجود داشته باشند که در حرارت کوره می سوزاند وآجر پوک میشودو پس از تهیه ماده اولیه آن را الک و خوب آسیاب می کنند تا نرم ویکنواخت شود .(معمولا باانتخاب منبع خوب برای خاک رس این مشکل راتاحدی حل می کنند )

آماده سازی مواد اولیه

عملیات های مورد نیاز جهت آماده سازی مواد اولیه به نحوه ی پروسه ی تولید بستگی دارد.
برای تهیه خشت آجر رسی سه روش متفاوت وجود دارد که درهر روش میزان رطوبت خاک و نوع گل متفاوت است .

۱) گل خشک

که با اضافه نمودن آب به میزان حدود ۸ تا ۱۲ درصدوزن ماده اولیه تهیه میشود و باکمک پرس خشت شکل می گیرد . بسیاری از آجرهای صنعتی ووکلیه سفال های ساختمانی با روش گل خشک ساخته می شوند .

۲) گل سفت

که با اضافه نمودن آب به میزان حدود ۲۰ تا۲۵ درصد وزن ماده اولیه تهیه می شود و با روش ماشینی خشک می زنند . در این روش از ماشین های خشت زنی هیدرولیکی استفاده میکنند خشت U به صورت منشوری با قاعده مربع یا مستطیل شکل از دستگاه خارج می شود وسپس آن را به کمک دستگاه برش به قطعات مساوی تقسیم می کنند .

۳) گل خمیری

بااضافه نمودن آن به میزان تاحد ۶۰ درصد وزن به خاک تهیه می شودتا حالت خمیری پیداکنند وبتوان با دست به آن شکل داد . دراین روش گل را درون قالبهای چوبی می ریزند و بادست شکل می دهند و خشت می زنند .

خشک کردن

زمانی که قطعات ازماشین های شکل دهی خارج می شوند مقدار قابل توجهی رطوبت به همراه دارند . خشک کردن خشت خام قبل از پختن آن به علت جلوگیری از تغییر شکل زیاد وترک در سطح خشت می باشد وهمچنین از صرف هزینه سوخت بیشتر درکوره اصلی و امکان دوده گرفتن کوره به سبب رطوبت اولیه زیاد وسوخت ناقص جلوگیری می کند . درکارخانه به روش سنتی ۱ـ ۲ هفته ودرکارخانه به روش صنعتی ۳۶ ساعت .
خشک کردن موجب بروز انقباض می شود و این انقباض درحدی مجاز است که محصول نهایی دارای اندازه مناسب و دلخواه باشد .
جمع شدگی در خشت خشک شده حدودا ده درصد در هر بعد است . درجه حرارت کوره خشک کن درهر بعد است .درجه حرارت کوره خشک کن از ۴۰ تا ۲۰۰ درجه سانتیگراد و زمان خشک کردن از ۲۴ تا ۴۸ ساعت متغیر است که بستگی به نوع رس دارد . حرارت لازم معمولا به کمک گرمای تلف شده از کوره های اصلی فراهم میشود . درکلیه مراحل , حرارت ورطوبت کاملا تنظیم می گردند تا از انقباض سریع که موجب به وجود آوردن ترک های زیاد میشود , اجتناب گردد .
درمناطق گرم و خشک ازگرمای هوا به منظور خشک نمودن خشت استفاده می کنند دراین روش نحوه چیدن خشت ها ازاهمیت فراوان برخور دار است . به ترتیبی که جریان هوا یک جانبه نباشدچون باعث ایجادانحنا و تغییر شکل آجر در اثر خشک شدن یک جانبه می شود .
خشت خشکی که برای پختن آجر آماده شده است رطوبتی بین ۸ تا ۱۲ درصد به همراه دارد .

پخت آجر

گداختن یکی ازمهمترین قدم ها درساختن آجر می باشد .زمان موردنیاز باتوجه به نوع کوره ,‌ نوع رس و سایر متغیرها از ۴۰ تا ۱۵۰ ساعت تغییر می کند درحال حاضر کوره های تونلی و کوره های متناوب انواع جدیدی ازکوره ها میباشند که مورد استفاده قرارمی گیرند . درکوره تونلی آجرهای خشک شده که برروی واگون ها ی مخصوص چیده شده انداز داخل تونل گذر می کنند و از کانون حرارتی عبورمی نمایند واز سوی دیگرخارج می شوند .( آجر بعد از پخته شدن یک مر تبه از کوره خارج نمی شود چون ترک میخورد و طی زمان ۶ ساعت به صورت یکنواخت ازکوره خارج میشود )
درکوره های دیگر , حرارت به طور متناوب تغییر می کند دراین روش خشت ها ثابت وکانون حرارتی متغیر است . سوخت این کوره هاگاز طبیعی ,نفت یاز غال سنگ می باشد .
کنترل زمان پخت درکوره ازاهمیت فراوانی برخوردار است خشت خام فاقد مقاومتهای مکانیکی مورد نظر است وچنانچه آجر بیش از حد حرارت ببیند تغییر چنانچه آجر بیش از حد حرارت ببیندن تغییر شکل می دهدو قابل استفاده نمی باشد .
به منظور اجتناب ازبروز ترک حرارت تا دمای ۱۰۰ تا ۱۲۰ درجه سانتیگراد به کندی افزایش می یابد دراین دما آب آزاد خشتها تبخیر وخشک می شود . بعد ازخشک شدن خشت ها حرارت به سرعت ۵ تا ۷۰۰ الی ۸۰۰ درجه سانتی گراد افزایش می یابد و در این دما آب تبلور کائولن تبخیر ( دی هیدراته ) می شود وخشت ها نهایت تخلخل خود را پیدا می کنند دردمای ۸۰۰ تا ۸۵۰ درجه سانتیگراد مواد زود گداز همراه با رس گداخته میشوند واجزای دیرگداز را احاطه می نمایندوبعد طولی رس ها نقصان می یابد و خشت حرارت دیده به مصالح یکپارچه ای تبدیل میشود .
مصالح تشکیل شده از رس زودگذر دردرجه حرارت بین ۹۰۰ و ۱۱۰۰ درجه سانتیگراد کاملاگداخته می شوند و مصالح ساختار سنگی پیدا می کند این مصالح به خوبی در برابر نفود آب مقاوم است ومقاومت مکانیکی بالا, مقاومت دربرابر یخبندان و سایر کیفیات یک مصالح ارزشمند را پیدا می کند .
دربعضی ازروشهای نوین به منظور جلا یافتن سطح آجردرمرحله نهایی با تزریق گاز طبیعی سطح آجر می سوزد و تغییر رنگ می دهد و جلا پیدا می کند .
برای جلوگیری ازترک‌, آجر ها را به عنوان آهستگی سردمی نمایند و بعد از آن کنترل نهایی انجام می گیرد و در صورت نیاز به منظور یکنواختی ماشین کاری وسپس آجر های مرغوب بسته بندی ,‌انبار یا بارگیری میشوند .

انواع کوره های آجر پزی

پس از خشک شدن خشت , انرا درکوره میچینند بطوریکه که به همدیگر نچسبند , تا هوا ‌شعله وگا ز از لای آجرها بگذرند . کوره های آجرپزی سه نوع اند :
۱- کوره با آتش ثابت و آجر ثابت
۲- کوره با آتش رونده و آجر ثابت
۳- کوره با آجر روند وآتش ثابت

۱) کوره با آتش ثابت و آجر ثابت یا کوره تنوره ایی

این کوره کارش پیوسته نیست کوره تنوره کوتاه وگشادیست که خشت را درآن می پیچنند و تون آنرا می تابند ( آتش می کنند ) شعله , هوای داغل و دود ازلا به لای خشت های چیده شده درکوره بالا می روند و گرمای خود را به خشت ها پس می دهند وخشت ها می پزند .
کار کوره تنوره ایی پیوسته نیست و در آن گرمای زیاد ی هدر میرود زیرا پس از آنکه خشت پخته شد و آجرشد , سر کوره را باز می کنند ومی گذارند تا آجر درون کوره سردشود وگرمایش را به هوابدهد .
جنس آجر ی که درکوره تنوره یی پخته شود یک جور نیست . از پایین به بالاجوش , آجرجوش ,‌آجر سبز , آجر بهی , آجر سفید , آجر ابلق , آجر قرمز و آجر نیم پخته بدست می آید . اگربالای کوره های تنوره یی به شکل قارچ ساخته شده و سر کوره پوسیده شود , جوری که گاز کوره از بالای آن بیرون نرفته از سوراخ های نزدیک کف کوره به دو دکش یاهواکش مکیده شود گاز داغ ,‌گرمایش رابه خشت های چیده شده در کوره پس می دهدو با این کار ,‌گرمای گاز کوره هدر نمی رود و جنس آجرها هم همجور می شود .

۲) کوره با آتش رونده و آجر ثابت

کار این کوره پیوسته است و گرمای آن خیلی کم هدر می رود این کوره را نخست یک بنای اهل برلن به نام Friedrich Hoffmann ساخت که به نام او نامیده می شود . چون حلقه ایی ساخته میشد آنرا کوره حلقه ایی هوفمان نامیدند .
نخستین کوره ها به شکل دایره ساخته میشدند ,‌اکنون آنرا به شکل حلقه دراز یا اره ایی و مانند اینها می سازند در این کوره ازهدر رفتن گرما به اندازه زیاد جلوگیری می شود .

۳) کوره تونلی

در آن سفالهای ممتاز هم می پزند . کارش مانند تونل خشت خشک کنی ست از سر تونل واگونک با بار خشت به تونل می رودو از ته تونل آجرسرد شده بیرون می آید کانون آتش در دیوار درونی تونل جا دارد همین که واگونک با بار خشت به درون تونل رانده شد ,‌به کندی به سوی کانون آتش پیش می رود خشت کم کم گرم و نیم پز شده از برابر کانون آتش گذشته می پزد .
هنگامیکه واکونگ آجر پخته به سوی ته تونل می رود ,به آن هوای سرد می دمند تا گرمای آجر را بگیرد و آنرا سرد کند هوایی که از روی آجر گذشت و داغ می شود و هواکش پهلوی کانون آتش آنرامکیده و به کانون آتش می دمد . کارکوره تونلی پیوسته است و گرمای آن خیلی کم هدرمی رود اما ساختن تونل ریل گذاری , ارزش واگونک ها وجزاینها گرانست . جایی که برق ارزان باشد ,‌می شود کوره تونلی را برقی ساخت وکوره را با برق آتش کرد .
برای آنکه کوره تونلی دراز نشود , آنرا در دوتکه پهلوی هم می سازند دریک تکه خشت میسازند وروی واگونک می چینند وبه گرمخانه می برند تا درآنجا خشتهای روی واکونگ ها خشک ,‌گرم و داغ شوند , سپس واکونگ های بابار خشت داغ را به درون تکه دوم میرانند درتکه دوم که کوره درآن ساخته شده , خشت های داغ شده از برابر کانون آتش گذشته میپزند روی آجر داغ هوا می دمند و گرمای آنرامی گیرند . هوای داغ شده را به گرمخانه و به کانون آتش می دمند .

نتیجه گیری

در صنعت آجر حدود ۷۰۰۰ کارخانه فعال در ایران موجود است که میزان تولید اسمی سالیانه آنها بیش از ۵۰ میلیون تن می‌باشد. محصولات اکثر ‌این کارخانجات، شامل آجر سنتی، آجر ماشینی و بلوک تماما با فن‌آوری قدیمی ‌تولید می‌شوند که علاوه بر انرژی‌بری بسیار بالا در تولید (بیش از ۲ برابر انرژی‌بری تولید آجر با فن‌آوری جدید)، از بسیاری از مزایای نهفته در استفاده از آجرهای جدید بی‌بهره می‌باشند. سهم ۴۵ درصدی هزینه‌های انرژی در تولید آجر از دیدگاه اقتصاد ملی، خود بیانگر شدت انرژی مصرفی بسیار بالا در این صنعت و لزوم توجه به آن می‌باشد.
راهکارهای بهینه‌سازی مصرف انرژی
۱) راهکارهای کوتاه مدت و کم هزینه.
۲) راهکارهای بلندمدت و پرهزینه.
اجرای راهکارهای کوتاه‌مدت و کم‌هزینه در مقایسه با راهکارهای بلند‌مدت و پر‌هزینه از نظر اجرا، عملی‌تر و برای صاحبان واحدهای تولیدی نیز قابل قبول‌تر می‌باشد. با توجه به اینکه در کشور نزدیک به ۷۰۰۰ کوره آجرپزی وجود دارد, بهترین راهکارهای کم‌هزینه استفاده از مشعل‌های با راندمان بالا در کوره‌های هوفمن موجود و بازیافت حرارت از این کوره‌ها است.
راهکارهای کم هزینه و کوتاه مدت
۱) استفاده از سوخت‌پاش‌های راندمان بالا در کوره‌های هوفمن با حدود ۲۰ درصد صرفه‌جویی.
۲) بازیافت حرارت در کوره‌ها.
۳) آموزش پرسنل.
۴) استفاده از مشعل‌های با راندمان بالا.
۵) بازیافت حرارت از کوره‌های هوفمن جهت استفاده در قسمت خشک کن.
راهکارهای پرهزینه و بلند مدت
۱) جایگزینی ماشین‌آلات مدرن در خط تولید شامل تجهیزات، سنگ‌شکن، میکسر، اکسترودر.
۲) نصب خشک‌کن با راندمان بالاتر و کاهش ضایعات و مصرف انرژی کمتر.
۳) جایگزینی کوره تونلی بجای کوره هوفمن که دو تا سه برابر شدت مصرف انرژی را کاهش می‌دهد.
۴) استفاده از سیستم بسته‌بندی مدرن بمنظور کاهش ضایعات.

تگ ها: , , ,

«آجر»

آجرها بعنوان واحدهاي ساختماني منظور شده ، به دو دسته كلي تقسيم مي‌شوند:

 1ـ آجرهاي رسي

 2ـ آجرهاي ماسه آهكي‌ (توضيحات كامل آن در بحث آهك تحت عنوان سخت شدن هيدروسيليكاتي ارائه شده است.) قسمت اعظم آجرهاي مورد مصرف، از نوع آجرهاي رسي هستند. ايرانيان قديم آجر را بخوبي مي‌شناختند و نمونه‌هايي  از آجركاريهاي بسيار جالب از زمان قديم باقي مانده است كه همگي گواه تبحر ايرانيان در توليد و بكارگيري آجر مي‌باشد. اوج صنعت آجر ايران، در زمان ساسانيان بوده است.

 در اينجا بحثي مطرح مي‌شود و آن عبارت است از مقايسه مصالح ساختماني قديم و جديد. قطعاً مصالح ساختماني جديد و از جمله آجرهاي امروزي ، بسيار بهترا از انواع قديمي آن است. بقا و پا بر جا بودن عمارتهاي قديمي به اين معني نيست كه ما توان ساخت چنين آجرهايي را نداريم. بلكه ما قادر به ساخت انواع بهتري هستيم. ولي نكته قابل توجه اينست كه در گذشته ، اولاً تعداد ساختمانهاي در دست احداث كم بود و تعداد آجر مورد نياز ، اندك. ثانياً نيروي كار، براحتي و با قيمتي بسيار نازل يافت مي‌شد. در حاليكه امروزه صحبت از هزاران واحد مسكوني و نيروي كار گرانقيمت است. چاره كار، تعويض نيروي انساني با نيروي ماشين است. جايگزيني نيروي ماشيني هم مستلزم آشنايي با تكنولوژي ماشين و بدست آوردن فرهنگ ماشيني است . (كه البته در كشور ما، ضعف عمده در قسمت دوم است.)

خاك ، مهمترين عنصر ساخت آجر

در توليد آجر ، خشت خشك شده راحرارت مي‌دهند و آجر بدست مي‌آورند. خشت را از قالب زدن گل بدست مي‌آورند. گل ، مخلوط يكنواخت آب و خاك است. خاك ، جسم جامد همراه با آب و هواست. خاك رس، ماسه، سنگ آهك ، سولفاتها، فلدسپات، تركيبات آهن، رستنيها و قسمت جامد خاك را تشكيل مي‌دهند.

 

قسمت جامد خاك

خاك رس: خاك رس از پوشيدن فلدسپات و ميكا در سنگهاي آذرين مثل گرانيت بدست مي‌آيد. عامل پوسيدن ، آب باران است كه داراي اسيد كربنيك مي‌باشد. نوع خالص خاك رس ،ًكائولنً نام دارد:  و همان خاكي است كه در صنعت ساخت چيني از آن بهره مي‌گيرند. كائولن دانه‌هايي پولكي و ورقه ورقه دارد. اين پولكها از دو ميكرون هم كوچكترند. خاك رس خالص سفيد رنگ است و ناخلصيها به آن رنگهاي مختلفي مي‌دهند:

 FeO آنرا كبود رنگ مي‌كند.

   آنرا سرخ رنگ مي‌كند.

 آنرا زرد رنگ مي‌ كند.

ماسه :اگر با خاك رس خالص آجر درست شود، پس از خشك شدن ترك مي‌‌خورد و ثبات حجمي ندارد. براي رفع اين عيب ، به خاك رس ذرات ماسه مي‌افزايند . اين ذرات بصورت استخوان بندي عمل مي كند و جمع شدگي را كنترل مي‌ نمايد. جنس ماسه مي تواند سيليسي يا آهكي باشد. اما  ذرات درشت ماسه ، چه آهكي و چه سيليسي ، ايجاد مشكل مي‌كند. ذرات درشت سيليس در گل ، در هنگام حرارت دادن، با كسب حرارت منبسط مي‌شود؛ در حاليكه خشت آجر در حال خشك شدن يا پخته شدن و جمع شدن است. در نتيجه آجر ترك مي‌خورد. دانه‌هاي درشت آهك هم در اثر حرارت پخته شده ، تبديل به آهك مي‌شود كه با جذب آب منبسط شده، تكه‌اي از آجر را بيرون مي‌اندازد. به اين پديده اصطلاحاً ً آلوئك ً گويند.

سنگ آهك: يكي از ديگر از موادي است كه مي‌تواند همراه خاك باشد. مقدار اندك آن ، باعث سفيد شدن آجر است؛ در حاليكه ميزان بيشتري از آن، سبب  پايين آمدن نقطه ذوب و توليد آجر جوش مي‌شود .( آجر جوش ، آجري است كه در كوره ذوب شده و شكل هندسي خود را از دست داده است.) درصد آهك در خاك آجر ، نبايد بيش از 30% باشد.

سولفاتها :سولفاتها بصورت سولفات عنصرهاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم در خاك وجود دارند و باعث مي‌شوند كه بعدها روي آجر ً سفيدك سولفاتي ً ظاهر شود.

فلدسپات: در فرايندهاي تولدي آجر ، فلدسپات در نقش گدازآور عمل كرده، سبب پايين آمدن درجه حرارت حالت خميري آجر مي‌شود . در بسياري از سراميكها، از خاك با فلدسپات زياد استفاده مي‌كنند.

تركيبات آهن: اكسيدهاي آهن نيز گدازآورند. اگر  در خاك به 5% وزنش برسد، آن خاك سرخ رنگ مي‌شود. از خاكهاي با اكسيد آهن بالا براي ساخت قطعات سفالي ـ كه آب را از خود عبور نمي‌دهند ـ استفاده مي‌شود. در برخي كشورهاي خارجي، از اين خاكها در صنعت سفال، جهت ساخت لوله‌هاي فاضلاب بهره مي‌گيرند؛ در حاليكه در ايران، براي اين مصرف از لوله‌هاي چدني يا پوليكا استفاده مي‌شود . كاربرد عمده سفال در كشورمان، در قسمتهاي شمالي و براي پوشش سقف است. در آجرهاي نسوز، مقدار آهن خاك بايد بسيار كم بوده ، از 1% وزن خاك تجاوز نكند.

رستنيها : از ديگر مواد تشكيل دهنده خاك ، بقايايي گياهان است كه اگر همراه خاك باشند، در كوره مي‌سوزند و جايشان خالي مي‌شود . از اين پديده استفاده كرده، به خاك آجر ، مواد آلي مي‌زنند تا پس از سوختن در كوره و خالي شدن جايشان، آجر سبك بدست آيد. اين آجرها ، كاربرد عايقي دارد.

آب

آب به دو صورت در خاك وجود دارد: آب آزاد و آب جذب شده (كه سبب مرطوب بودن خاك است.) آب جذب شده را تنها با استفاده از حرارت مي‌توان آزاد كرد.

براي مخلوط آب و خاك، طبقه بنديي بدين شرح وجود دارد:

يك مهندس سوئدي بنام Atterberg. مخلوط آب و خاك را به پنج دسته تقسيم كرده است: آبكي ، شل ، خميري، سفت و خشك.

گلي كه براي توليد آجر استفاده مي شود، بايد حالت خميري داشته باشد. براي پي بردن به حالت خميري گل در آزمايشگاه ، از دستگاهي بنام ً Cassagrandً يا ً Atterbergً استفاده مي‌كنند. اما در كارگاههاي ساختماني ، بدين منظور با خمير مورد نظر ، فتيله‌اي نازك بقطر mm3 مي‌سازند. اگر آن فتيله ترك نخورد و گل آن هم به دست نچسبد ، خمير آزمايش شده مطلوب مي‌باشد.

توليد آجر

در توليد آجر ، دو شيوه مرسوم است. سنتي و ماشيني. البته بسياري از كارخانه‌هاي كنوني از روش مابين اين دو روش استفاده مي‌كنند.

روش سنتي

اولين قدم در تهيه آجر، تهيه خاك مناسب است.

در روش سنتي، انتخاب خاك جنبه علمي نداشت. بلكه بصورت تجربي بود . بدين معني كه استاد آجر ساز ، خاك را مي‌ديد و با لمس كردن و بوئيدن و تشخيص مي‌داد كه آيا خاك مورد نظر ، براي ساخت آجر مناسب بود يا خير. پس از انتخاب خاك مناسب ، خاك را به مكاني بنام ً آبْ خوره ً مي‌بردند تا در آنجا با آب مخلوط شود. پس از گذشت چند روز ، اين گل را ًورزً مي‌دادند تا خاك بخوبي با آب مخلوط شود. عمل ورز دادن گل ، توسط كارگران و با پا انجام مي‌گرفت. براي اينكه كارگران در حين ورز دادن گل، دانه‌هاي درشت را از خمير اصلي جدا كنند، صاحب كار مقداري سكه با خاك مخلوط مي‌كرد تا كارگران به اميد يافتن سكه ، دانه‌هاي درشت را نيز جدا نمايند.

پس از چند روز ورز دادن ، نوبت به قالب‌گيري مي‌رسيد. قالب‌گيري نيز توسط دست انجام مي‌گرفت. قالبها، از جنس چوب و بصورت چند خانه بود كه گل را با دست در آنها مي‌فشردند و سطح آنرا صاف مي‌كردند. طبيعي بود كه هر چه قالب‌زن بيشتر سطح گل را مي‌فشرد، كيفيت آجر بهتر بود. اما از آنجا كه كارگران بدنبال توليد بيشتر و سريعتر بودند و نه كيفيت خوب، از درست فشردن گل در قالب ، خودداري مي‌كردند و اين امر سبب افت كيفيت در آجر شد. جهت حل اين مشكل، پس از انقلاب، پرسهاي پدالي ساخته شد . اين نوع پرسها وسيله‌اي بود جهت درست فشرده شدن قالبها و البته هم اكنون نيز در بعضي مناطق از اين پرسها استفاده مي‌شود.

در ادامه نوبت به خشك كردن خشتها مي‌رسيد. در روش سنتي ، جهت خشك كردن خشتها از آفتاب استفاده مي‌كردند. اگر در طول مدت خشك شدن، خشت را تنها از يك طرف در برابر تابش خورشيد قرار مي‌دادند، يك طرف آن زودتر از طرف ديگر خشك مي‌شد و در نتيجه سطح آجر خميده مي‌شد. جهت رفع اين مشكل، پس از مدتي كه خشت باصطلاح خودش را گرفت، جهت قرار دادن آن در آفتاب را عوض مي‌كردند. نكته جالب در خشك كردن خشتها آن بود كه از آنجا كه امكان خشك كردن خشتها در زمستان وجود نداشت ، در فصل گرما تعداد زيادي خشت را خشك مي‌كردند و محصول را بعنوان كلينكر آجر ، زير پوششي از كاه گل نگهداري مي‌كردند و در زمستان ، از آنها جهت توليد آجر بهره مي‌گرفتند.

مرحله بعدي ، پختن آجر بود كه در آن ، از كوره ‌هاي سنتي استفاده مي‌شد. كوره سنتي چاهي بود كه در مبحث گچ نيز بدان اشاره شد. همانطور كه در قبل ذكر شد، در اين كوره‌ها خشتها را بگونه‌اي مي‌چيدند كه جريان هوا از بين آنها عبور كند و از زير به خشتها حرارت مي‌دادند. در قديم جهت سوخت ، از چوب و مدفوع استفاده مي‌شد و در نتيجه حرارت آرام آرام بالا مي‌رفت و رسيدن حرارت به قسمتهاي بالايي كوره بسيار آهسته صورت مي‌گرفت. به همين جهت همه لايه‌ها تقريباً بطور يكسان حرارت كسب مي‌كردند. ليكن بعدها كه سوختهاي نفتي بكار گرفته شد ، جهت تسريع در امر توليد، درجه حرارت پايين را زياد مي‌كردند. طبيعتاً حرارت بصورت يكنواخت به خشتها نمي‌رسيد و در لايه‌هاي مختلف، آجرهايي با خواص متفاوت توليد مي‌شد.

همانطور كه گفتيم ، آجرهاي اين نوع از كوره‌ها ، از نظر خواص و كيفيت متفاوتند. از آنجا كه خشتهاي زيرين بيش از حد نياز حرارت مي‌بينند، ذوب مي‌شوند و توليد آجر جوش مي‌كنند. يعني پس از ذوب شدن با يكديگر مخلوط مي‌شوند و بصورت سنگي محكم بدون شكل هندسي خاص در مي‌آيند. اين آجرها شايد فقط بدرد پي ريزي بخورد. لايه بعدي آجرها ، سبز رنگ است كه از نظر مقاومت و خواص . بهترين آجرهاي كوره ‌اند و داراي شكل هندسي دقيقي مي‌باشند . لايه‌ بعدي، آجرهاي بهي رنگ  (مايل به زرد) است . لايه‌هاي بعدي بترتيب عبارتند از : آجرهاي سفيد رنگ، آجرهاي ابلغ (داراي لكه‌هاي قرمز و سفيد) ، آجرهاي قرمز و آخرين لايه ،‌آجرهاي نپخته.

بعلت نحوه برداشت از اين كوره‌ها، آجرهاي رسيده به كارگاه ، از همه نوع هستند . امتياز اين كوره‌ها ساده بودن و هزينه كم ساخت است؛ در حاليكه اتلاف انرژي ، كيفيت متفاوت محصول و توليد كم ، از عمده‌‌ترين مشكلات اين قبيل كوره‌هاست.(اتلاف انرژي در اين كوره‌ها بدليل  گرم و سرد شدن پياپي در هر بار بارگيري و تخليه است.)

روش ماشيني

در روش ماشيني، خاك بسيار مهم است و انتخاب خاك مناسب، اهميتي بسزايي دارد.

خاكهاي مختلف را آزمايش مي‌كنند تا به خاك مناسب دست يابند. البته در انتخاب معدن، علاوه بر كيفيت ، به كميت خاك نيز توجه ويژه مي‌كنند. معدن بايد بگونه‌اي باشد كه حداقل 50 سال كارخانه را تغذيه نمايد. انتخاب نمونه خاك براي آزمايش كم و كيفي ، با گمانه زدن است.

خاك با ماشينهاي مخصوص استخراج شده، پس از ورود به كارخانه ، به قسمت آسياب مي‌رود. اين آسياب از دو چرخ بزرگ و سنگين تشكليل شده كه خاكها در اثر وزن چرخهاي دوران كننده، آسياب مي‌شوند. در زير اين چرخها ، شبكه مشبكي است كه خاك آسياب شده از لابلاي آن عبور مي‌كند.

مرحله بعدي ، مخلوط كن است. اين مخلوط كن، همانند مخلوط كنهاي نانواييها ، داراي يك محور مركزي با تعدادي بازو در اطراف مي باشد. در اين مرحله ، مقداري نيز آب اضافه مي‌كنند و خاك مخلوط شده با آب ، بسمت ً آسياب والسً مي‌رود تا بطور كامل ورز داده شود . آسياب والس از دو گردونه فلزي كنار هم تشكليل شده كه گل مورد نظر با عبور از بين آنها، تحت فشار غلتكها كاملاً ورز داده مي‌شود و دانه‌هاي درشت آن از بين مي‌رود . خمير خروجي از آسياب والس آماده قالب زني است.

؟

در اين مرحله، خمير وارد دستگاهي بنام بيرون ران يا Extruder مي‌شود. در قسمت مركزي اين دستگاه ، يك عضو حلزوني شكل (مشابه حلزوني چرخ گوشت) وجود دارد كه خمير وارد شده به دستگاه را به جلو هدايت مي‌كند. از آنجائيكه ممكن است خمير هنوز مقداري حباب هوا داشته باشد، در مسير حركت خمير داخل Extruder ، مناطق خلأ مجهز به صافي جلوگير از نفوذ خمير ، تعبيه شده است. اين مناطق حبابهاي هوا را جذب مي‌كنند و خميرهاي نهايي فاقد تخلخل مي‌باشد. در قسمت خروجي دستگاه بيرون ران، مي‌توان قالبهاي مختلف با اشكال متفاوت را قرار داد و خمير آماده را به صورتهاي مورد نياز قالب زد. البته توجه به اين نكته ضروري است كه اگر با چنين خميري خشت زده شود، آجر نهايي بسيار سنگين خواهد بود . در نتيجه قالبها را بگونه‌اي مي‌سازند كه خشت حاصل، سوراخدار باشد . بدين منظور در قالب ميله‌هايي نصب مي‌كنند كه بنام ًگُل قالب ً معرفند. گُل قالب بايد آلياژ مخصوصي داشته باشد و در برابر سايش مقاوم باشد.

؟

 

 

تونلي:

تونل ، سالن درازي است كه داخل آن ريل‌گذاري شده. واگنهاي حامل خشت، از يك طرف تونل داخل مي‌شوند و در دمايي نچندان بالا(حدود 60 تا 70 درجه) حرارت مي‌بينند. همچنين حركت واگنها در داخل تونل، بسيار آهسته است. تمام شرايط بگونه‌اي با يكديگر جمع شده‌اند كه همانند آنچه پيشتر ذكر شد، خشتها بتدريج خشك شوند. تذكر اين نكته نيز مفيد است كه چون سرعت حركت واگنها در داخل خشك كن بسيار سريعتر از حركت آنها در كوره است، ظرفيت كوره تقريباً دو برابر ظرفيت خشك‌كن مي‌باشد.

مرحله بعدي در توليد آجر ، پختن خشتهاي خشك شده است. كوره‌ها انواع مختلفي دارند كه دو نوع عمده آنها عبارتند از:

 1ـ كوره هوفمن

 2ـ كوره تونلي

كوره هوفمن

كوره هوفمن، دالاني است شبيه به شكل مقابل كه در مركز آن يك دودكش تعبيه شده است. بعلت كثيف بودن سوختها در گذشته ، دودكشها را بسيار بلند مي‌ساختند. اما امروزه كه از سوختهاي تميز نفتي و بعضاً گاز طبيعي استفاده مي‌كنند، ديگر نيازي به مرتفع ساختن دودكشها نيست.

؟

اين دالانها به اتاقكهاي كوچكتري تقسيم مي‌شوند كه به هر كدام از آنها ً قمير ً گويند. در هر قمير ، خشتهاي خشك شده را از پايين به بالا مي‌چينند و در قمير را نيز با آجر يا همان خشتها و با پوشش كاه‌گل مي‌بندند. بالاي هر قمير ، تعدادي  سوراخ است. اين سوراخها در واقع محل ورود حرارت به داخل قمير است. بدين صورت كه مشعلي مخصوص را روي اين سوراخها بگونه‌اي قرار مي‌دهند كه شعله آن بطرف داخل قمير زبانه كشد. پايين هر قمير به دودكش راه دارد. دود و هواي گرم ايجاد شده ، از طريق اين راه ارتباطي وارد دود كش شده، به بيرون هدايت مي‌شود. مشعل بنوبت روي قميرها حركت مي‌كند. هر گاه خشتهاي هر قمير باندازه كافي حرارت ديد، مشعل روي قمير بعدي قرار مي‌گيرد. در هر كوره ، روش كار چنين است كه همواره تعدادي قمير در حال بارگيري ، تعدادي در حال گرم شدن و مابقي در حال تخليه‌اند . (تعداد قميرهاي هر كوره مي‌تواند تا حدود 30 قمير نيز باشد.) لازم به ذكر است كه اين كوره‌ها بازدهي خوبي دارند.

؟

كوره تونلي

جديدترين كوره‌هاي پخت آجر، كوره‌هاي تونلي است . در داخل اين تونلها نيز ريل‌گذاري  شده است. واگنهاي خارج شده از خشك كن وارد اين تونلها مي‌شوند. نحوه حرارت ديدن خشتها، درمناطق مختلف اين كوره متفاوت است:

در قسمت اوليه كوره ، واگنها به آهستگي حركت مي‌كنند تا باقيمانده آب خشتها در دمايي حدود  تبخير شود. در ادامه، مشعلهايي در كنار يا بالاي مسير حركت واگنها نصب شده است كه واگنها با سرعتي بيشتر ، از مقابل آنها عبور مي‌كنند. اين روند افزايش سرعت حركت تا رسيدن به مشعل اصلي ادامه دارد. محل مشعل اصلي، گرمترين جاي كوره است و در حقيقت همان مكاني است كه در آن ، حالت ً چسبندگي سراميكي ً اتفاق مي‌افتد.

چسبندگي سراميكي چيست؟

ـ در آجر ، مقداري خلل و فرج وجود دارد. در كنار مشعل اصلي كه دما در حدود 1200 تا 1300 درجه است، برخي مواد دروني آجر (مواد گدازآوري كه در ابتدا ذكر شد) ذوب شده، وارد خلل و فرجها مي‌شوند و سبب چسبيدن ساير مواد تشكيل دهنده آجر به يكديگر مي‌گردند. توجه داشته باشيد كه اگر حالت چسبندگي سراميكي اتفاق نيفتد، آجر توليد شده مقاومت كافي نخواهد داشت. بعبارتي لازمه مقاوم شدن آجر ، ايجاد چسبندگي سراميكي است و البته در كنار چسبندگي سراميكي، جمع شدگي نيز واقع مي‌شود كه در ادامه توضيح داده خواهد شد.

مرحله آخر در خط توليد آجر ، خارج كردن آجر از داخل كوره است. اين كار ، مخصوصاً در مورد آجرهاي توليدي در كوره‌هاي هوفمن، بايد آهسته و با دقت انجام گيرد تا آسيبي به آجرها نرسد.

ضايعات آجر

روش اول: آجرهاي مورد آزمايش را در يك سيني مي‌ايستانيم و داخل سيني آب مي‌ريزيم. آب ، جذب آجرشده ، پس از مدتي تبخير مي‌شود . بار ديگر اين عمل را تكرار مي‌كنند. در اين صورت اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد ، سفيدكها ظاهر مي‌شوند.

روش دوم: در روش ديگر ، آجري را روي يك سطح صاف مي‌خوابانيم و ظرف دهان گشادي را كه حاوي مقداري آب است، بطور معكوس روي آن قرار مي‌دهند . آب كم كم داخل آجر نفوذ كرده ، تبخير مي‌شود . اين عمل را دوبار انجام مي‌دهند . اينجا نيز اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد، آنرا ظاهر مي‌كند. براي مقايسه ميزان شوره زدن آجرها ، درجه بنديي بشرح ذيل وجود دارد:

ـ درجه صفر : درجه‌يي است كه در آن هيچ سفيدكي ظاهر نمي‌شود. ـ درجه كم : كمتر از 10% سطح آجر با شوره پوشيده مي‌شود . ـ درجه متوسط : لايه ضخيمي از شوره تا 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما از روي سطح آجر فلس يا پودر جدا نمي‌شود . ـ درجه زياد : قشر ضخيمتري از املاح تا بيش از 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما در اينجا نيز فلس يا پودر از سطح آن جدا نمي‌شود . ـ درجه شديد: قشر ضخيمي از سفيدك قسمت عمده سطح آجر را مي‌پوشاند و فلس يا پودر از سطح آن جدا مي‌شود . انواع سفيدكها چنين است : كربناتي، كلريدي، سولفاتي و نيتراتي. جهت انتخاب راه حل مناسب در مبارزه با اين سفيدكها ، اولين قدم، تشخيص نوع سفيدك است. بدين منظور ، ابتدا با يك تيغ و صفحه كاغذي تميز، از سفيدكهاي سطح آجر نمونه ‌برداري كرده، به آزمايشگاه مي‌فرستند و در آنجا نوع سفيدك مشخص مي‌شود.

سفيدك كربناتي: علت ايجاد اين نوع سفيدك، آنست كه آجر از ملات ، آب جذب كرده ، در تركيب با هوا ، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌كند. جهت جلوگيري از ظهور اين سفيدك ، بايد كاري كرد كه آجر از آب جذب نكند. بدين جهت، هنگام آجر چيني ، ابتدا آنرا مرطوب كرده ، بعد بكار مي‌برند.(به اين عمل اصطلاحاً ً زنجاب كردن آجر‌ً گويند.) زنجاب كردن، باعث اشباع شدن آجر از آب و عدم تمايل به جذب آب از ملات مي‌شود. در برخي مناطق كشورمان ، از آنجا كه خود آب سخت است و تركيبات بي‌كربناتي دارد، وقتي روي آجركاري را آب مي‌پاشند، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌شود . اگر روي آجرهايي ،‌اين نوع از سفيدك ظاهر شد، آنها را با اسيد كلريدريك رقيق (جوهر نمك) مي‌شويند و بلافاصله با آب شستشو مي‌دهند. جوهر نمك، سفيدك كربناتي را در خود حل مي‌كند و با جريان آب ، آنها را از سطح آجر دور مي‌كند. بايد توجه داشت كه بلافاصله پس از بكاربردن جوهر نمك، از آب استفاده كرد. زيرا در غير اين صورت، با وجودي كه جوهر ، سفيدكهاي كربناتي را در خود حل كرده ، كربناتها به كلريد تبديل مي‌شوند و روي آجرها سفيدك كلريدي ظاهر مي‌شود سفيدك كلريدي: همانطور كه در بالا ذكر شد، راه از بين بردن سفيدك كلريدي، شستشوي آجر با آب است. سفيدك سولفاتي: علتهاي ممكن در ظهور اين سفيدك عبارتند از

1ـ خاك استفاده شده در ساخت آجر ، داراي مقادير زيادي سولفات باشد.

 2ـ مقدار سنگ گچ ملات زياد باشد و آجر آنرا جذب كند.

جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك ، از بكار بردن خاكهايي با درصد سولفات زياد در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم.

سفيدك نيتراتي: در خاكهاي برخي مناطق كويري ، تركيباتي از نيترات (شوره) وجود دارد. شوره از هوا رطوبت جذب كرده ،سبب ظهور سفيدك نيتراتي مي‌شود. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك،‌ از بكار بردن خاكهاي نيتراتي در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم.

 

طبقه‌بندي آجر

استاندار شماره 7 ايران، مشخصات آجرهاي رسي را شرح مي‌دهد. در اين استاندارد، آجرهاي رسي از ديدگاههاي مختلف بشرح ذيل طبقه‌بندي شده‌اند:

طبقه بندي از ديدگاه روش توليد:

1ـ آجرهاي رسي دستي : با دست ساخته شده ، توپر است و كيفيت چنداني ندارد.

2ـ آجرهاي نيمه ماشيني: كه در طول خط توليد آنها ، قسمتي از كارها ، توسط ماشين انجام مي‌شود.

 3ـ آجرهاي ماشيني : داراي اشكال مختلف، توپر و سخت يا سوراخدار ، با كيفيتي بهتر .

طبقه‌بندي از ديدگاه نوع مصرف :

1ـ آجر معمولي: براي مصارف عمومي ساختمان استفاده شده، بنام آجر توكار معروف است.

 2ـ آجرنما: اين نوع آجرها به روشهاي مخصوص ساخته مي‌شوندو بايد  داراي ابعاد دقيق و هماهنگ باشند تا ظاهري خوب در نماي سازه ايجاد كنند.

 3ـ آجر مهندسي مرغوبEngineering Brik : اين آجرها ، آجرهايي توپر و سخت و بادوام هستند و با روش ماشيني توليد مي‌شوند و به سه دسته تقسيم مي‌شوند . اين درجه بنديها بر اساس دو عامل ‌مقاومت و جذب‌ آب  است.

 درجه 1: حداقل مقاومت آجر درجه 1 ، 350 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 15% وزني است.

درجه 2 : حداقل مقاومت آجر درجه 2 ، 250 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 16% وزني است.

درجه 3 : حداقل مقاومت آجر درجه 3 ، 150% و حداكثر ميزان جذب آب آن ، 18% وزني است.

اين آجرها ،عمدتاً باربر هستند.

طبقه‌بندي از ديدگاه كيفيت:

1ـ آجر با كيفيت مناسب براي مصارف داخلي: اين آجرها توكار هستند. لازم به ذكر است اين آجرها را نبايد در قسمتهايي از ساختمان كه در معرض شرايط مختلف جوي مانند يخ زدن است، بكار برد و هنگاميكه اين آجرها به كارگاه مي‌رسند، نبايد آنها را در محيط سرباز نگهداري نمود. زيرا اين آجرها از نظر استاندارد، جذب آب مشخصي ندارند و در اثر بارندگي و مرطوب شدن، تحت فرايند يخ زدن از بين مي‌روند.

 2ـ آجر با كيفيت عادي: از اين آجرها در نقاطي كه شرايط جوي شديدي ندارند، در قسمتهاي بيروني ساختمان نيز مي‌توان استفاده كرد. 3ـ آجر با كيفيت ويژه : اين آجرها معمولاً همان آجرهاي مهندسي مرغوبند كه البته قادرند شرايط محيطي سخت را نيز تحمل كنند.

طبقه بندي از ديدگاه شكل :

1ـ آجر توپر : نوعي آجر است كه حجم سوراخهاي آن از 25% حجم  آجر تجاوز نمي‌كند. در اين نوع از آجرها جهت محاسبه مقاومت ، بار وارد بر آجر را بدون در نظر گرفتن سوراخها ، بر كل سطح مقطع تقسيم مي‌كنند.

 2ـ آجر سوراخ‌دار: در اين نوع از آجرها ، حجم سوراخها از 25% حجم آجر بيشتر است. اما مساحت هر يك از سوراخها، از 3000 تجاوز نمي‌كند.

 3ـ آجر توخالي: كه در آن، حجم سوراخها بيش از 25% حجم آجر است و براي ابعاد سوراخها محدوديتي وجود ندارد

 4ـ آجر با شكل ويژه: اين آجرها، داراي اشكال مختلف هندسي هستند. مانند آجرهايي كه جهت كف پوش در پياده‌روها و پاركها استفاده مي‌شوند. 5ـ آجر متخلخل: حجم منافذ در اين نوع از آجرها ، بيش از 20% حجم آجر است

«آجر»

آجرها بعنوان واحدهاي ساختماني منظور شده ، به دو دسته كلي تقسيم مي‌شوند:

 1ـ آجرهاي رسي

 2ـ آجرهاي ماسه آهكي‌ (توضيحات كامل آن در بحث آهك تحت عنوان سخت شدن هيدروسيليكاتي ارائه شده است.) قسمت اعظم آجرهاي مورد مصرف، از نوع آجرهاي رسي هستند. ايرانيان قديم آجر را بخوبي مي‌شناختند و نمونه‌هايي  از آجركاريهاي بسيار جالب از زمان قديم باقي مانده است كه همگي گواه تبحر ايرانيان در توليد و بكارگيري آجر مي‌باشد. اوج صنعت آجر ايران، در زمان ساسانيان بوده است.

 در اينجا بحثي مطرح مي‌شود و آن عبارت است از مقايسه مصالح ساختماني قديم و جديد. قطعاً مصالح ساختماني جديد و از جمله آجرهاي امروزي ، بسيار بهترا از انواع قديمي آن است. بقا و پا بر جا بودن عمارتهاي قديمي به اين معني نيست كه ما توان ساخت چنين آجرهايي را نداريم. بلكه ما قادر به ساخت انواع بهتري هستيم. ولي نكته قابل توجه اينست كه در گذشته ، اولاً تعداد ساختمانهاي در دست احداث كم بود و تعداد آجر مورد نياز ، اندك. ثانياً نيروي كار، براحتي و با قيمتي بسيار نازل يافت مي‌شد. در حاليكه امروزه صحبت از هزاران واحد مسكوني و نيروي كار گرانقيمت است. چاره كار، تعويض نيروي انساني با نيروي ماشين است. جايگزيني نيروي ماشيني هم مستلزم آشنايي با تكنولوژي ماشين و بدست آوردن فرهنگ ماشيني است . (كه البته در كشور ما، ضعف عمده در قسمت دوم است.)

خاك ، مهمترين عنصر ساخت آجر

در توليد آجر ، خشت خشك شده راحرارت مي‌دهند و آجر بدست مي‌آورند. خشت را از قالب زدن گل بدست مي‌آورند. گل ، مخلوط يكنواخت آب و خاك است. خاك ، جسم جامد همراه با آب و هواست. خاك رس، ماسه، سنگ آهك ، سولفاتها، فلدسپات، تركيبات آهن، رستنيها و قسمت جامد خاك را تشكيل مي‌دهند.

 

قسمت جامد خاك

خاك رس: خاك رس از پوشيدن فلدسپات و ميكا در سنگهاي آذرين مثل گرانيت بدست مي‌آيد. عامل پوسيدن ، آب باران است كه داراي اسيد كربنيك مي‌باشد. نوع خالص خاك رس ،ًكائولنً نام دارد:  و همان خاكي است كه در صنعت ساخت چيني از آن بهره مي‌گيرند. كائولن دانه‌هايي پولكي و ورقه ورقه دارد. اين پولكها از دو ميكرون هم كوچكترند. خاك رس خالص سفيد رنگ است و ناخلصيها به آن رنگهاي مختلفي مي‌دهند:

 FeO آنرا كبود رنگ مي‌كند.

   آنرا سرخ رنگ مي‌كند.

 آنرا زرد رنگ مي‌ كند.

ماسه :اگر با خاك رس خالص آجر درست شود، پس از خشك شدن ترك مي‌‌خورد و ثبات حجمي ندارد. براي رفع اين عيب ، به خاك رس ذرات ماسه مي‌افزايند . اين ذرات بصورت استخوان بندي عمل مي كند و جمع شدگي را كنترل مي‌ نمايد. جنس ماسه مي تواند سيليسي يا آهكي باشد. اما  ذرات درشت ماسه ، چه آهكي و چه سيليسي ، ايجاد مشكل مي‌كند. ذرات درشت سيليس در گل ، در هنگام حرارت دادن، با كسب حرارت منبسط مي‌شود؛ در حاليكه خشت آجر در حال خشك شدن يا پخته شدن و جمع شدن است. در نتيجه آجر ترك مي‌خورد. دانه‌هاي درشت آهك هم در اثر حرارت پخته شده ، تبديل به آهك مي‌شود كه با جذب آب منبسط شده، تكه‌اي از آجر را بيرون مي‌اندازد. به اين پديده اصطلاحاً ً آلوئك ً گويند.

سنگ آهك: يكي از ديگر از موادي است كه مي‌تواند همراه خاك باشد. مقدار اندك آن ، باعث سفيد شدن آجر است؛ در حاليكه ميزان بيشتري از آن، سبب  پايين آمدن نقطه ذوب و توليد آجر جوش مي‌شود .( آجر جوش ، آجري است كه در كوره ذوب شده و شكل هندسي خود را از دست داده است.) درصد آهك در خاك آجر ، نبايد بيش از 30% باشد.

سولفاتها :سولفاتها بصورت سولفات عنصرهاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم در خاك وجود دارند و باعث مي‌شوند كه بعدها روي آجر ً سفيدك سولفاتي ً ظاهر شود.

فلدسپات: در فرايندهاي تولدي آجر ، فلدسپات در نقش گدازآور عمل كرده، سبب پايين آمدن درجه حرارت حالت خميري آجر مي‌شود . در بسياري از سراميكها، از خاك با فلدسپات زياد استفاده مي‌كنند.

تركيبات آهن: اكسيدهاي آهن نيز گدازآورند. اگر  در خاك به 5% وزنش برسد، آن خاك سرخ رنگ مي‌شود. از خاكهاي با اكسيد آهن بالا براي ساخت قطعات سفالي ـ كه آب را از خود عبور نمي‌دهند ـ استفاده مي‌شود. در برخي كشورهاي خارجي، از اين خاكها در صنعت سفال، جهت ساخت لوله‌هاي فاضلاب بهره مي‌گيرند؛ در حاليكه در ايران، براي اين مصرف از لوله‌هاي چدني يا پوليكا استفاده مي‌شود . كاربرد عمده سفال در كشورمان، در قسمتهاي شمالي و براي پوشش سقف است. در آجرهاي نسوز، مقدار آهن خاك بايد بسيار كم بوده ، از 1% وزن خاك تجاوز نكند.

رستنيها : از ديگر مواد تشكيل دهنده خاك ، بقايايي گياهان است كه اگر همراه خاك باشند، در كوره مي‌سوزند و جايشان خالي مي‌شود . از اين پديده استفاده كرده، به خاك آجر ، مواد آلي مي‌زنند تا پس از سوختن در كوره و خالي شدن جايشان، آجر سبك بدست آيد. اين آجرها ، كاربرد عايقي دارد.

آب

آب به دو صورت در خاك وجود دارد: آب آزاد و آب جذب شده (كه سبب مرطوب بودن خاك است.) آب جذب شده را تنها با استفاده از حرارت مي‌توان آزاد كرد.

براي مخلوط آب و خاك، طبقه بنديي بدين شرح وجود دارد:

يك مهندس سوئدي بنام Atterberg. مخلوط آب و خاك را به پنج دسته تقسيم كرده است: آبكي ، شل ، خميري، سفت و خشك.

گلي كه براي توليد آجر استفاده مي شود، بايد حالت خميري داشته باشد. براي پي بردن به حالت خميري گل در آزمايشگاه ، از دستگاهي بنام ً Cassagrandً يا ً Atterbergً استفاده مي‌كنند. اما در كارگاههاي ساختماني ، بدين منظور با خمير مورد نظر ، فتيله‌اي نازك بقطر mm3 مي‌سازند. اگر آن فتيله ترك نخورد و گل آن هم به دست نچسبد ، خمير آزمايش شده مطلوب مي‌باشد.

توليد آجر

در توليد آجر ، دو شيوه مرسوم است. سنتي و ماشيني. البته بسياري از كارخانه‌هاي كنوني از روش مابين اين دو روش استفاده مي‌كنند.

روش سنتي

اولين قدم در تهيه آجر، تهيه خاك مناسب است.

در روش سنتي، انتخاب خاك جنبه علمي نداشت. بلكه بصورت تجربي بود . بدين معني كه استاد آجر ساز ، خاك را مي‌ديد و با لمس كردن و بوئيدن و تشخيص مي‌داد كه آيا خاك مورد نظر ، براي ساخت آجر مناسب بود يا خير. پس از انتخاب خاك مناسب ، خاك را به مكاني بنام ً آبْ خوره ً مي‌بردند تا در آنجا با آب مخلوط شود. پس از گذشت چند روز ، اين گل را ًورزً مي‌دادند تا خاك بخوبي با آب مخلوط شود. عمل ورز دادن گل ، توسط كارگران و با پا انجام مي‌گرفت. براي اينكه كارگران در حين ورز دادن گل، دانه‌هاي درشت را از خمير اصلي جدا كنند، صاحب كار مقداري سكه با خاك مخلوط مي‌كرد تا كارگران به اميد يافتن سكه ، دانه‌هاي درشت را نيز جدا نمايند.

پس از چند روز ورز دادن ، نوبت به قالب‌گيري مي‌رسيد. قالب‌گيري نيز توسط دست انجام مي‌گرفت. قالبها، از جنس چوب و بصورت چند خانه بود كه گل را با دست در آنها مي‌فشردند و سطح آنرا صاف مي‌كردند. طبيعي بود كه هر چه قالب‌زن بيشتر سطح گل را مي‌فشرد، كيفيت آجر بهتر بود. اما از آنجا كه كارگران بدنبال توليد بيشتر و سريعتر بودند و نه كيفيت خوب، از درست فشردن گل در قالب ، خودداري مي‌كردند و اين امر سبب افت كيفيت در آجر شد. جهت حل اين مشكل، پس از انقلاب، پرسهاي پدالي ساخته شد . اين نوع پرسها وسيله‌اي بود جهت درست فشرده شدن قالبها و البته هم اكنون نيز در بعضي مناطق از اين پرسها استفاده مي‌شود.

در ادامه نوبت به خشك كردن خشتها مي‌رسيد. در روش سنتي ، جهت خشك كردن خشتها از آفتاب استفاده مي‌كردند. اگر در طول مدت خشك شدن، خشت را تنها از يك طرف در برابر تابش خورشيد قرار مي‌دادند، يك طرف آن زودتر از طرف ديگر خشك مي‌شد و در نتيجه سطح آجر خميده مي‌شد. جهت رفع اين مشكل، پس از مدتي كه خشت باصطلاح خودش را گرفت، جهت قرار دادن آن در آفتاب را عوض مي‌كردند. نكته جالب در خشك كردن خشتها آن بود كه از آنجا كه امكان خشك كردن خشتها در زمستان وجود نداشت ، در فصل گرما تعداد زيادي خشت را خشك مي‌كردند و محصول را بعنوان كلينكر آجر ، زير پوششي از كاه گل نگهداري مي‌كردند و در زمستان ، از آنها جهت توليد آجر بهره مي‌گرفتند.

مرحله بعدي ، پختن آجر بود كه در آن ، از كوره ‌هاي سنتي استفاده مي‌شد. كوره سنتي چاهي بود كه در مبحث گچ نيز بدان اشاره شد. همانطور كه در قبل ذكر شد، در اين كوره‌ها خشتها را بگونه‌اي مي‌چيدند كه جريان هوا از بين آنها عبور كند و از زير به خشتها حرارت مي‌دادند. در قديم جهت سوخت ، از چوب و مدفوع استفاده مي‌شد و در نتيجه حرارت آرام آرام بالا مي‌رفت و رسيدن حرارت به قسمتهاي بالايي كوره بسيار آهسته صورت مي‌گرفت. به همين جهت همه لايه‌ها تقريباً بطور يكسان حرارت كسب مي‌كردند. ليكن بعدها كه سوختهاي نفتي بكار گرفته شد ، جهت تسريع در امر توليد، درجه حرارت پايين را زياد مي‌كردند. طبيعتاً حرارت بصورت يكنواخت به خشتها نمي‌رسيد و در لايه‌هاي مختلف، آجرهايي با خواص متفاوت توليد مي‌شد.

همانطور كه گفتيم ، آجرهاي اين نوع از كوره‌ها ، از نظر خواص و كيفيت متفاوتند. از آنجا كه خشتهاي زيرين بيش از حد نياز حرارت مي‌بينند، ذوب مي‌شوند و توليد آجر جوش مي‌كنند. يعني پس از ذوب شدن با يكديگر مخلوط مي‌شوند و بصورت سنگي محكم بدون شكل هندسي خاص در مي‌آيند. اين آجرها شايد فقط بدرد پي ريزي بخورد. لايه بعدي آجرها ، سبز رنگ است كه از نظر مقاومت و خواص . بهترين آجرهاي كوره ‌اند و داراي شكل هندسي دقيقي مي‌باشند . لايه‌ بعدي، آجرهاي بهي رنگ  (مايل به زرد) است . لايه‌هاي بعدي بترتيب عبارتند از : آجرهاي سفيد رنگ، آجرهاي ابلغ (داراي لكه‌هاي قرمز و سفيد) ، آجرهاي قرمز و آخرين لايه ،‌آجرهاي نپخته.

بعلت نحوه برداشت از اين كوره‌ها، آجرهاي رسيده به كارگاه ، از همه نوع هستند . امتياز اين كوره‌ها ساده بودن و هزينه كم ساخت است؛ در حاليكه اتلاف انرژي ، كيفيت متفاوت محصول و توليد كم ، از عمده‌‌ترين مشكلات اين قبيل كوره‌هاست.(اتلاف انرژي در اين كوره‌ها بدليل  گرم و سرد شدن پياپي در هر بار بارگيري و تخليه است.)

روش ماشيني

در روش ماشيني، خاك بسيار مهم است و انتخاب خاك مناسب، اهميتي بسزايي دارد.

خاكهاي مختلف را آزمايش مي‌كنند تا به خاك مناسب دست يابند. البته در انتخاب معدن، علاوه بر كيفيت ، به كميت خاك نيز توجه ويژه مي‌كنند. معدن بايد بگونه‌اي باشد كه حداقل 50 سال كارخانه را تغذيه نمايد. انتخاب نمونه خاك براي آزمايش كم و كيفي ، با گمانه زدن است.

خاك با ماشينهاي مخصوص استخراج شده، پس از ورود به كارخانه ، به قسمت آسياب مي‌رود. اين آسياب از دو چرخ بزرگ و سنگين تشكليل شده كه خاكها در اثر وزن چرخهاي دوران كننده، آسياب مي‌شوند. در زير اين چرخها ، شبكه مشبكي است كه خاك آسياب شده از لابلاي آن عبور مي‌كند.

مرحله بعدي ، مخلوط كن است. اين مخلوط كن، همانند مخلوط كنهاي نانواييها ، داراي يك محور مركزي با تعدادي بازو در اطراف مي باشد. در اين مرحله ، مقداري نيز آب اضافه مي‌كنند و خاك مخلوط شده با آب ، بسمت ً آسياب والسً مي‌رود تا بطور كامل ورز داده شود . آسياب والس از دو گردونه فلزي كنار هم تشكليل شده كه گل مورد نظر با عبور از بين آنها، تحت فشار غلتكها كاملاً ورز داده مي‌شود و دانه‌هاي درشت آن از بين مي‌رود . خمير خروجي از آسياب والس آماده قالب زني است.

؟

در اين مرحله، خمير وارد دستگاهي بنام بيرون ران يا Extruder مي‌شود. در قسمت مركزي اين دستگاه ، يك عضو حلزوني شكل (مشابه حلزوني چرخ گوشت) وجود دارد كه خمير وارد شده به دستگاه را به جلو هدايت مي‌كند. از آنجائيكه ممكن است خمير هنوز مقداري حباب هوا داشته باشد، در مسير حركت خمير داخل Extruder ، مناطق خلأ مجهز به صافي جلوگير از نفوذ خمير ، تعبيه شده است. اين مناطق حبابهاي هوا را جذب مي‌كنند و خميرهاي نهايي فاقد تخلخل مي‌باشد. در قسمت خروجي دستگاه بيرون ران، مي‌توان قالبهاي مختلف با اشكال متفاوت را قرار داد و خمير آماده را به صورتهاي مورد نياز قالب زد. البته توجه به اين نكته ضروري است كه اگر با چنين خميري خشت زده شود، آجر نهايي بسيار سنگين خواهد بود . در نتيجه قالبها را بگونه‌اي مي‌سازند كه خشت حاصل، سوراخدار باشد . بدين منظور در قالب ميله‌هايي نصب مي‌كنند كه بنام ًگُل قالب ً معرفند. گُل قالب بايد آلياژ مخصوصي داشته باشد و در برابر سايش مقاوم باشد.

؟

 

 

تونلي:

تونل ، سالن درازي است كه داخل آن ريل‌گذاري شده. واگنهاي حامل خشت، از يك طرف تونل داخل مي‌شوند و در دمايي نچندان بالا(حدود 60 تا 70 درجه) حرارت مي‌بينند. همچنين حركت واگنها در داخل تونل، بسيار آهسته است. تمام شرايط بگونه‌اي با يكديگر جمع شده‌اند كه همانند آنچه پيشتر ذكر شد، خشتها بتدريج خشك شوند. تذكر اين نكته نيز مفيد است كه چون سرعت حركت واگنها در داخل خشك كن بسيار سريعتر از حركت آنها در كوره است، ظرفيت كوره تقريباً دو برابر ظرفيت خشك‌كن مي‌باشد.

مرحله بعدي در توليد آجر ، پختن خشتهاي خشك شده است. كوره‌ها انواع مختلفي دارند كه دو نوع عمده آنها عبارتند از:

 1ـ كوره هوفمن

 2ـ كوره تونلي

كوره هوفمن

كوره هوفمن، دالاني است شبيه به شكل مقابل كه در مركز آن يك دودكش تعبيه شده است. بعلت كثيف بودن سوختها در گذشته ، دودكشها را بسيار بلند مي‌ساختند. اما امروزه كه از سوختهاي تميز نفتي و بعضاً گاز طبيعي استفاده مي‌كنند، ديگر نيازي به مرتفع ساختن دودكشها نيست.

؟

اين دالانها به اتاقكهاي كوچكتري تقسيم مي‌شوند كه به هر كدام از آنها ً قمير ً گويند. در هر قمير ، خشتهاي خشك شده را از پايين به بالا مي‌چينند و در قمير را نيز با آجر يا همان خشتها و با پوشش كاه‌گل مي‌بندند. بالاي هر قمير ، تعدادي  سوراخ است. اين سوراخها در واقع محل ورود حرارت به داخل قمير است. بدين صورت كه مشعلي مخصوص را روي اين سوراخها بگونه‌اي قرار مي‌دهند كه شعله آن بطرف داخل قمير زبانه كشد. پايين هر قمير به دودكش راه دارد. دود و هواي گرم ايجاد شده ، از طريق اين راه ارتباطي وارد دود كش شده، به بيرون هدايت مي‌شود. مشعل بنوبت روي قميرها حركت مي‌كند. هر گاه خشتهاي هر قمير باندازه كافي حرارت ديد، مشعل روي قمير بعدي قرار مي‌گيرد. در هر كوره ، روش كار چنين است كه همواره تعدادي قمير در حال بارگيري ، تعدادي در حال گرم شدن و مابقي در حال تخليه‌اند . (تعداد قميرهاي هر كوره مي‌تواند تا حدود 30 قمير نيز باشد.) لازم به ذكر است كه اين كوره‌ها بازدهي خوبي دارند.

؟

كوره تونلي

جديدترين كوره‌هاي پخت آجر، كوره‌هاي تونلي است . در داخل اين تونلها نيز ريل‌گذاري  شده است. واگنهاي خارج شده از خشك كن وارد اين تونلها مي‌شوند. نحوه حرارت ديدن خشتها، درمناطق مختلف اين كوره متفاوت است:

در قسمت اوليه كوره ، واگنها به آهستگي حركت مي‌كنند تا باقيمانده آب خشتها در دمايي حدود  تبخير شود. در ادامه، مشعلهايي در كنار يا بالاي مسير حركت واگنها نصب شده است كه واگنها با سرعتي بيشتر ، از مقابل آنها عبور مي‌كنند. اين روند افزايش سرعت حركت تا رسيدن به مشعل اصلي ادامه دارد. محل مشعل اصلي، گرمترين جاي كوره است و در حقيقت همان مكاني است كه در آن ، حالت ً چسبندگي سراميكي ً اتفاق مي‌افتد.

چسبندگي سراميكي چيست؟

ـ در آجر ، مقداري خلل و فرج وجود دارد. در كنار مشعل اصلي كه دما در حدود 1200 تا 1300 درجه است، برخي مواد دروني آجر (مواد گدازآوري كه در ابتدا ذكر شد) ذوب شده، وارد خلل و فرجها مي‌شوند و سبب چسبيدن ساير مواد تشكيل دهنده آجر به يكديگر مي‌گردند. توجه داشته باشيد كه اگر حالت چسبندگي سراميكي اتفاق نيفتد، آجر توليد شده مقاومت كافي نخواهد داشت. بعبارتي لازمه مقاوم شدن آجر ، ايجاد چسبندگي سراميكي است و البته در كنار چسبندگي سراميكي، جمع شدگي نيز واقع مي‌شود كه در ادامه توضيح داده خواهد شد.

مرحله آخر در خط توليد آجر ، خارج كردن آجر از داخل كوره است. اين كار ، مخصوصاً در مورد آجرهاي توليدي در كوره‌هاي هوفمن، بايد آهسته و با دقت انجام گيرد تا آسيبي به آجرها نرسد.

ضايعات آجر

روش اول: آجرهاي مورد آزمايش را در يك سيني مي‌ايستانيم و داخل سيني آب مي‌ريزيم. آب ، جذب آجرشده ، پس از مدتي تبخير مي‌شود . بار ديگر اين عمل را تكرار مي‌كنند. در اين صورت اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد ، سفيدكها ظاهر مي‌شوند.

روش دوم: در روش ديگر ، آجري را روي يك سطح صاف مي‌خوابانيم و ظرف دهان گشادي را كه حاوي مقداري آب است، بطور معكوس روي آن قرار مي‌دهند . آب كم كم داخل آجر نفوذ كرده ، تبخير مي‌شود . اين عمل را دوبار انجام مي‌دهند . اينجا نيز اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد، آنرا ظاهر مي‌كند. براي مقايسه ميزان شوره زدن آجرها ، درجه بنديي بشرح ذيل وجود دارد:

ـ درجه صفر : درجه‌يي است كه در آن هيچ سفيدكي ظاهر نمي‌شود. ـ درجه كم : كمتر از 10% سطح آجر با شوره پوشيده مي‌شود . ـ درجه متوسط : لايه ضخيمي از شوره تا 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما از روي سطح آجر فلس يا پودر جدا نمي‌شود . ـ درجه زياد : قشر ضخيمتري از املاح تا بيش از 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما در اينجا نيز فلس يا پودر از سطح آن جدا نمي‌شود . ـ درجه شديد: قشر ضخيمي از سفيدك قسمت عمده سطح آجر را مي‌پوشاند و فلس يا پودر از سطح آن جدا مي‌شود . انواع سفيدكها چنين است : كربناتي، كلريدي، سولفاتي و نيتراتي. جهت انتخاب راه حل مناسب در مبارزه با اين سفيدكها ، اولين قدم، تشخيص نوع سفيدك است. بدين منظور ، ابتدا با يك تيغ و صفحه كاغذي تميز، از سفيدكهاي سطح آجر نمونه ‌برداري كرده، به آزمايشگاه مي‌فرستند و در آنجا نوع سفيدك مشخص مي‌شود.

سفيدك كربناتي: علت ايجاد اين نوع سفيدك، آنست كه آجر از ملات ، آب جذب كرده ، در تركيب با هوا ، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌كند. جهت جلوگيري از ظهور اين سفيدك ، بايد كاري كرد كه آجر از آب جذب نكند. بدين جهت، هنگام آجر چيني ، ابتدا آنرا مرطوب كرده ، بعد بكار مي‌برند.(به اين عمل اصطلاحاً ً زنجاب كردن آجر‌ً گويند.) زنجاب كردن، باعث اشباع شدن آجر از آب و عدم تمايل به جذب آب از ملات مي‌شود. در برخي مناطق كشورمان ، از آنجا كه خود آب سخت است و تركيبات بي‌كربناتي دارد، وقتي روي آجركاري را آب مي‌پاشند، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌شود . اگر روي آجرهايي ،‌اين نوع از سفيدك ظاهر شد، آنها را با اسيد كلريدريك رقيق (جوهر نمك) مي‌شويند و بلافاصله با آب شستشو مي‌دهند. جوهر نمك، سفيدك كربناتي را در خود حل مي‌كند و با جريان آب ، آنها را از سطح آجر دور مي‌كند. بايد توجه داشت كه بلافاصله پس از بكاربردن جوهر نمك، از آب استفاده كرد. زيرا در غير اين صورت، با وجودي كه جوهر ، سفيدكهاي كربناتي را در خود حل كرده ، كربناتها به كلريد تبديل مي‌شوند و روي آجرها سفيدك كلريدي ظاهر مي‌شود سفيدك كلريدي: همانطور كه در بالا ذكر شد، راه از بين بردن سفيدك كلريدي، شستشوي آجر با آب است. سفيدك سولفاتي: علتهاي ممكن در ظهور اين سفيدك عبارتند از

1ـ خاك استفاده شده در ساخت آجر ، داراي مقادير زيادي سولفات باشد.

 2ـ مقدار سنگ گچ ملات زياد باشد و آجر آنرا جذب كند.

جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك ، از بكار بردن خاكهايي با درصد سولفات زياد در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم.

سفيدك نيتراتي: در خاكهاي برخي مناطق كويري ، تركيباتي از نيترات (شوره) وجود دارد. شوره از هوا رطوبت جذب كرده ،سبب ظهور سفيدك نيتراتي مي‌شود. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك،‌ از بكار بردن خاكهاي نيتراتي در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم.

 

طبقه‌بندي آجر

استاندار شماره 7 ايران، مشخصات آجرهاي رسي را شرح مي‌دهد. در اين استاندارد، آجرهاي رسي از ديدگاههاي مختلف بشرح ذيل طبقه‌بندي شده‌اند:

طبقه بندي از ديدگاه روش توليد:

1ـ آجرهاي رسي دستي : با دست ساخته شده ، توپر است و كيفيت چنداني ندارد.

2ـ آجرهاي نيمه ماشيني: كه در طول خط توليد آنها ، قسمتي از كارها ، توسط ماشين انجام مي‌شود.

 3ـ آجرهاي ماشيني : داراي اشكال مختلف، توپر و سخت يا سوراخدار ، با كيفيتي بهتر .

طبقه‌بندي از ديدگاه نوع مصرف :

1ـ آجر معمولي: براي مصارف عمومي ساختمان استفاده شده، بنام آجر توكار معروف است.

 2ـ آجرنما: اين نوع آجرها به روشهاي مخصوص ساخته مي‌شوندو بايد  داراي ابعاد دقيق و هماهنگ باشند تا ظاهري خوب در نماي سازه ايجاد كنند.

 3ـ آجر مهندسي مرغوبEngineering Brik : اين آجرها ، آجرهايي توپر و سخت و بادوام هستند و با روش ماشيني توليد مي‌شوند و به سه دسته تقسيم مي‌شوند . اين درجه بنديها بر اساس دو عامل ‌مقاومت و جذب‌ آب  است.

 درجه 1: حداقل مقاومت آجر درجه 1 ، 350 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 15% وزني است.

درجه 2 : حداقل مقاومت آجر درجه 2 ، 250 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 16% وزني است.

درجه 3 : حداقل مقاومت آجر درجه 3 ، 150% و حداكثر ميزان جذب آب آن ، 18% وزني است.

اين آجرها ،عمدتاً باربر هستند.

طبقه‌بندي از ديدگاه كيفيت:

1ـ آجر با كيفيت مناسب براي مصارف داخلي: اين آجرها توكار هستند. لازم به ذكر است اين آجرها را نبايد در قسمتهايي از ساختمان كه در معرض شرايط مختلف جوي مانند يخ زدن است، بكار برد و هنگاميكه اين آجرها به كارگاه مي‌رسند، نبايد آنها را در محيط سرباز نگهداري نمود. زيرا اين آجرها از نظر استاندارد، جذب آب مشخصي ندارند و در اثر بارندگي و مرطوب شدن، تحت فرايند يخ زدن از بين مي‌روند.

 2ـ آجر با كيفيت عادي: از اين آجرها در نقاطي كه شرايط جوي شديدي ندارند، در قسمتهاي بيروني ساختمان نيز مي‌توان استفاده كرد. 3ـ آجر با كيفيت ويژه : اين آجرها معمولاً همان آجرهاي مهندسي مرغوبند كه البته قادرند شرايط محيطي سخت را نيز تحمل كنند.

طبقه بندي از ديدگاه شكل :

1ـ آجر توپر : نوعي آجر است كه حجم سوراخهاي آن از 25% حجم  آجر تجاوز نمي‌كند. در اين نوع از آجرها جهت محاسبه مقاومت ، بار وارد بر آجر را بدون در نظر گرفتن سوراخها ، بر كل سطح مقطع تقسيم مي‌كنند.

 2ـ آجر سوراخ‌دار: در اين نوع از آجرها ، حجم سوراخها از 25% حجم آجر بيشتر است. اما مساحت هر يك از سوراخها، از 3000 تجاوز نمي‌كند.

 3ـ آجر توخالي: كه در آن، حجم سوراخها بيش از 25% حجم آجر است و براي ابعاد سوراخها محدوديتي وجود ندارد

 4ـ آجر با شكل ويژه: اين آجرها، داراي اشكال مختلف هندسي هستند. مانند آجرهايي كه جهت كف پوش در پياده‌روها و پاركها استفاده مي‌شوند. 5ـ آجر متخلخل: حجم منافذ در اين نوع از آجرها ، بيش از 20% حجم آجر است

مراحل ساخت آجر

۱) کندن و استخراج مواد خام
۲) آماده سازی مواد اولیه
۳) قالب گیری
۴) خشک کردن
۵) پخت آجر

کندن و استخراج مواد خام

ماده اولیه آجر را عمدتا خاک رس تشکیل می دهد همانگونه که می دانید , انواع مختلفی ازخاک رس وجود دارد , ولی بیشتر ازخاک رس آبرفتی برای تهیه استفاده می شود.
در مناطق مختلفی از ایران منابع مطلوب از مواد اولیه وجود دارد که کارگاه های تولید آجر چه به صورت سنتی یا مدرن در کنار این معادن احداث می گردد. البته برخی از کارگاه های تولیدی معدن مواد اولیه ندارند و مواد اولیه ی مورد نیاز خودرا از سایر معادن خریداری می کنند و در محل کارگاه دپو می کنند.
در زیر مواد مورد نیاز برای تولید آجر آورده شده است:

خاک رس آبرفتی :

همانطوری که از نامش پیداست در نزدیکی سطح زمین یافت می شود و بیشتر آجر های رسی باکمک آن تولید می شوند . میزان خاک رس در گل آجر بسیار اهمیت دارد . خاک رس زیاد گل آجر را توپر می کند ولی موجب ترک خوردن خشت در هنگام خشک شدن می شود .

ماسه :

که از تاثیر عمل فرسایش هوازدگی بر سنگ های سیلیسی حاصل می شود درحقیقت استخوان بندی آجر می باشد . در صورت افزایش مقدارآن آجر ترد وپوک می شود وضمنا دانه های درشت ماسه درگل آجر درهنگام پختن منبسط وموجب ایجاد ترک های ریز درآجر میشوند .

آهک :

درخاک رس و گل آهک وجود دارد , درصورتیکه به صورت دانه ریز , یکنواخت وهمگن باشد وموجب روشن شدن رنگ آجر می شود وافزایش مقدارآن نقش گدازآوردارد.وجوددانه ها ی درشت آهک درگل آجر پس از پختن آهک زنده تولید میکند . آهک زنده درهنگام استفاده از آجر ,‌آب ملات رابه خود می کشد وتولید هیدرواکسید آهک یا آهک شکفته می کند ,‌که بسته به خلوص سنگ آهک ۲۵/۱ تا ۵/۳ برابر حجم اولیه را به دست می آوردو موجب ترکیدن آجر می شود به این پدیده آلوئک آجر می گویند .

ترکیبات سولفاتی :

به مقدار کم بی ضرر است و درصورت افزایش , تولیدیون اسیدی می نمایند و به آجر و ملات آسیب می رسانند .

ترکیبات آهن دار :

نقش گداز آور دارند و رنگ محصول را به قرمز نزدیک می کنند .

نباتات و ریشه گیاهان :

ممکن است در گل آجر ریشه گیاهان وجود داشته باشند که در حرارت کوره می سوزاند وآجر پوک میشودو پس از تهیه ماده اولیه آن را الک و خوب آسیاب می کنند تا نرم ویکنواخت شود .(معمولا باانتخاب منبع خوب برای خاک رس این مشکل راتاحدی حل می کنند )

آماده سازی مواد اولیه

عملیات های مورد نیاز جهت آماده سازی مواد اولیه به نحوه ی پروسه ی تولید بستگی دارد.
برای تهیه خشت آجر رسی سه روش متفاوت وجود دارد که درهر روش میزان رطوبت خاک و نوع گل متفاوت است .

۱) گل خشک

که با اضافه نمودن آب به میزان حدود ۸ تا ۱۲ درصدوزن ماده اولیه تهیه میشود و باکمک پرس خشت شکل می گیرد . بسیاری از آجرهای صنعتی ووکلیه سفال های ساختمانی با روش گل خشک ساخته می شوند .

۲) گل سفت

که با اضافه نمودن آب به میزان حدود ۲۰ تا۲۵ درصد وزن ماده اولیه تهیه می شود و با روش ماشینی خشک می زنند . در این روش از ماشین های خشت زنی هیدرولیکی استفاده میکنند خشت U به صورت منشوری با قاعده مربع یا مستطیل شکل از دستگاه خارج می شود وسپس آن را به کمک دستگاه برش به قطعات مساوی تقسیم می کنند .

۳) گل خمیری

بااضافه نمودن آن به میزان تاحد ۶۰ درصد وزن به خاک تهیه می شودتا حالت خمیری پیداکنند وبتوان با دست به آن شکل داد . دراین روش گل را درون قالبهای چوبی می ریزند و بادست شکل می دهند و خشت می زنند .

خشک کردن

زمانی که قطعات ازماشین های شکل دهی خارج می شوند مقدار قابل توجهی رطوبت به همراه دارند . خشک کردن خشت خام قبل از پختن آن به علت جلوگیری از تغییر شکل زیاد وترک در سطح خشت می باشد وهمچنین از صرف هزینه سوخت بیشتر درکوره اصلی و امکان دوده گرفتن کوره به سبب رطوبت اولیه زیاد وسوخت ناقص جلوگیری می کند . درکارخانه به روش سنتی ۱ـ ۲ هفته ودرکارخانه به روش صنعتی ۳۶ ساعت .
خشک کردن موجب بروز انقباض می شود و این انقباض درحدی مجاز است که محصول نهایی دارای اندازه مناسب و دلخواه باشد .
جمع شدگی در خشت خشک شده حدودا ده درصد در هر بعد است . درجه حرارت کوره خشک کن درهر بعد است .درجه حرارت کوره خشک کن از ۴۰ تا ۲۰۰ درجه سانتیگراد و زمان خشک کردن از ۲۴ تا ۴۸ ساعت متغیر است که بستگی به نوع رس دارد . حرارت لازم معمولا به کمک گرمای تلف شده از کوره های اصلی فراهم میشود . درکلیه مراحل , حرارت ورطوبت کاملا تنظیم می گردند تا از انقباض سریع که موجب به وجود آوردن ترک های زیاد میشود , اجتناب گردد .
درمناطق گرم و خشک ازگرمای هوا به منظور خشک نمودن خشت استفاده می کنند دراین روش نحوه چیدن خشت ها ازاهمیت فراوان برخور دار است . به ترتیبی که جریان هوا یک جانبه نباشدچون باعث ایجادانحنا و تغییر شکل آجر در اثر خشک شدن یک جانبه می شود .
خشت خشکی که برای پختن آجر آماده شده است رطوبتی بین ۸ تا ۱۲ درصد به همراه دارد .

پخت آجر

گداختن یکی ازمهمترین قدم ها درساختن آجر می باشد .زمان موردنیاز باتوجه به نوع کوره ,‌ نوع رس و سایر متغیرها از ۴۰ تا ۱۵۰ ساعت تغییر می کند درحال حاضر کوره های تونلی و کوره های متناوب انواع جدیدی ازکوره ها میباشند که مورد استفاده قرارمی گیرند . درکوره تونلی آجرهای خشک شده که برروی واگون ها ی مخصوص چیده شده انداز داخل تونل گذر می کنند و از کانون حرارتی عبورمی نمایند واز سوی دیگرخارج می شوند .( آجر بعد از پخته شدن یک مر تبه از کوره خارج نمی شود چون ترک میخورد و طی زمان ۶ ساعت به صورت یکنواخت ازکوره خارج میشود )
درکوره های دیگر , حرارت به طور متناوب تغییر می کند دراین روش خشت ها ثابت وکانون حرارتی متغیر است . سوخت این کوره هاگاز طبیعی ,نفت یاز غال سنگ می باشد .
کنترل زمان پخت درکوره ازاهمیت فراوانی برخوردار است خشت خام فاقد مقاومتهای مکانیکی مورد نظر است وچنانچه آجر بیش از حد حرارت ببیند تغییر چنانچه آجر بیش از حد حرارت ببیندن تغییر شکل می دهدو قابل استفاده نمی باشد .
به منظور اجتناب ازبروز ترک حرارت تا دمای ۱۰۰ تا ۱۲۰ درجه سانتیگراد به کندی افزایش می یابد دراین دما آب آزاد خشتها تبخیر وخشک می شود . بعد ازخشک شدن خشت ها حرارت به سرعت ۵ تا ۷۰۰ الی ۸۰۰ درجه سانتی گراد افزایش می یابد و در این دما آب تبلور کائولن تبخیر ( دی هیدراته ) می شود وخشت ها نهایت تخلخل خود را پیدا می کنند دردمای ۸۰۰ تا ۸۵۰ درجه سانتیگراد مواد زود گداز همراه با رس گداخته میشوند واجزای دیرگداز را احاطه می نمایندوبعد طولی رس ها نقصان می یابد و خشت حرارت دیده به مصالح یکپارچه ای تبدیل میشود .
مصالح تشکیل شده از رس زودگذر دردرجه حرارت بین ۹۰۰ و ۱۱۰۰ درجه سانتیگراد کاملاگداخته می شوند و مصالح ساختار سنگی پیدا می کند این مصالح به خوبی در برابر نفود آب مقاوم است ومقاومت مکانیکی بالا, مقاومت دربرابر یخبندان و سایر کیفیات یک مصالح ارزشمند را پیدا می کند .
دربعضی ازروشهای نوین به منظور جلا یافتن سطح آجردرمرحله نهایی با تزریق گاز طبیعی سطح آجر می سوزد و تغییر رنگ می دهد و جلا پیدا می کند .
برای جلوگیری ازترک‌, آجر ها را به عنوان آهستگی سردمی نمایند و بعد از آن کنترل نهایی انجام می گیرد و در صورت نیاز به منظور یکنواختی ماشین کاری وسپس آجر های مرغوب بسته بندی ,‌انبار یا بارگیری میشوند .

انواع کوره های آجر پزی

پس از خشک شدن خشت , انرا درکوره میچینند بطوریکه که به همدیگر نچسبند , تا هوا ‌شعله وگا ز از لای آجرها بگذرند . کوره های آجرپزی سه نوع اند :
۱- کوره با آتش ثابت و آجر ثابت
۲- کوره با آتش رونده و آجر ثابت
۳- کوره با آجر روند وآتش ثابت

۱) کوره با آتش ثابت و آجر ثابت یا کوره تنوره ایی

این کوره کارش پیوسته نیست کوره تنوره کوتاه وگشادیست که خشت را درآن می پیچنند و تون آنرا می تابند ( آتش می کنند ) شعله , هوای داغل و دود ازلا به لای خشت های چیده شده درکوره بالا می روند و گرمای خود را به خشت ها پس می دهند وخشت ها می پزند .
کار کوره تنوره ایی پیوسته نیست و در آن گرمای زیاد ی هدر میرود زیرا پس از آنکه خشت پخته شد و آجرشد , سر کوره را باز می کنند ومی گذارند تا آجر درون کوره سردشود وگرمایش را به هوابدهد .
جنس آجر ی که درکوره تنوره یی پخته شود یک جور نیست . از پایین به بالاجوش , آجرجوش ,‌آجر سبز , آجر بهی , آجر سفید , آجر ابلق , آجر قرمز و آجر نیم پخته بدست می آید . اگربالای کوره های تنوره یی به شکل قارچ ساخته شده و سر کوره پوسیده شود , جوری که گاز کوره از بالای آن بیرون نرفته از سوراخ های نزدیک کف کوره به دو دکش یاهواکش مکیده شود گاز داغ ,‌گرمایش رابه خشت های چیده شده در کوره پس می دهدو با این کار ,‌گرمای گاز کوره هدر نمی رود و جنس آجرها هم همجور می شود .

۲) کوره با آتش رونده و آجر ثابت

کار این کوره پیوسته است و گرمای آن خیلی کم هدر می رود این کوره را نخست یک بنای اهل برلن به نام Friedrich Hoffmann ساخت که به نام او نامیده می شود . چون حلقه ایی ساخته میشد آنرا کوره حلقه ایی هوفمان نامیدند .
نخستین کوره ها به شکل دایره ساخته میشدند ,‌اکنون آنرا به شکل حلقه دراز یا اره ایی و مانند اینها می سازند در این کوره ازهدر رفتن گرما به اندازه زیاد جلوگیری می شود .

۳) کوره تونلی

در آن سفالهای ممتاز هم می پزند . کارش مانند تونل خشت خشک کنی ست از سر تونل واگونک با بار خشت به تونل می رودو از ته تونل آجرسرد شده بیرون می آید کانون آتش در دیوار درونی تونل جا دارد همین که واگونک با بار خشت به درون تونل رانده شد ,‌به کندی به سوی کانون آتش پیش می رود خشت کم کم گرم و نیم پز شده از برابر کانون آتش گذشته می پزد .
هنگامیکه واکونگ آجر پخته به سوی ته تونل می رود ,به آن هوای سرد می دمند تا گرمای آجر را بگیرد و آنرا سرد کند هوایی که از روی آجر گذشت و داغ می شود و هواکش پهلوی کانون آتش آنرامکیده و به کانون آتش می دمد . کارکوره تونلی پیوسته است و گرمای آن خیلی کم هدرمی رود اما ساختن تونل ریل گذاری , ارزش واگونک ها وجزاینها گرانست . جایی که برق ارزان باشد ,‌می شود کوره تونلی را برقی ساخت وکوره را با برق آتش کرد .
برای آنکه کوره تونلی دراز نشود , آنرا در دوتکه پهلوی هم می سازند دریک تکه خشت میسازند وروی واگونک می چینند وبه گرمخانه می برند تا درآنجا خشتهای روی واکونگ ها خشک ,‌گرم و داغ شوند , سپس واکونگ های بابار خشت داغ را به درون تکه دوم میرانند درتکه دوم که کوره درآن ساخته شده , خشت های داغ شده از برابر کانون آتش گذشته میپزند روی آجر داغ هوا می دمند و گرمای آنرامی گیرند . هوای داغ شده را به گرمخانه و به کانون آتش می دمند .

نتیجه گیری

در صنعت آجر حدود ۷۰۰۰ کارخانه فعال در ایران موجود است که میزان تولید اسمی سالیانه آنها بیش از ۵۰ میلیون تن می‌باشد. محصولات اکثر ‌این کارخانجات، شامل آجر سنتی، آجر ماشینی و بلوک تماما با فن‌آوری قدیمی ‌تولید می‌شوند که علاوه بر انرژی‌بری بسیار بالا در تولید (بیش از ۲ برابر انرژی‌بری تولید آجر با فن‌آوری جدید)، از بسیاری از مزایای نهفته در استفاده از آجرهای جدید بی‌بهره می‌باشند. سهم ۴۵ درصدی هزینه‌های انرژی در تولید آجر از دیدگاه اقتصاد ملی، خود بیانگر شدت انرژی مصرفی بسیار بالا در این صنعت و لزوم توجه به آن می‌باشد.
راهکارهای بهینه‌سازی مصرف انرژی
۱) راهکارهای کوتاه مدت و کم هزینه.
۲) راهکارهای بلندمدت و پرهزینه.
اجرای راهکارهای کوتاه‌مدت و کم‌هزینه در مقایسه با راهکارهای بلند‌مدت و پر‌هزینه از نظر اجرا، عملی‌تر و برای صاحبان واحدهای تولیدی نیز قابل قبول‌تر می‌باشد. با توجه به اینکه در کشور نزدیک به ۷۰۰۰ کوره آجرپزی وجود دارد, بهترین راهکارهای کم‌هزینه استفاده از مشعل‌های با راندمان بالا در کوره‌های هوفمن موجود و بازیافت حرارت از این کوره‌ها است.
راهکارهای کم هزینه و کوتاه مدت
۱) استفاده از سوخت‌پاش‌های راندمان بالا در کوره‌های هوفمن با حدود ۲۰ درصد صرفه‌جویی.
۲) بازیافت حرارت در کوره‌ها.
۳) آموزش پرسنل.
۴) استفاده از مشعل‌های با راندمان بالا.
۵) بازیافت حرارت از کوره‌های هوفمن جهت استفاده در قسمت خشک کن.
راهکارهای پرهزینه و بلند مدت
۱) جایگزینی ماشین‌آلات مدرن در خط تولید شامل تجهیزات، سنگ‌شکن، میکسر، اکسترودر.
۲) نصب خشک‌کن با راندمان بالاتر و کاهش ضایعات و مصرف انرژی کمتر.
۳) جایگزینی کوره تونلی بجای کوره هوفمن که دو تا سه برابر شدت مصرف انرژی را کاهش می‌دهد.
۴) استفاده از سیستم بسته‌بندی مدرن بمنظور کاهش ضایعات.

تگ ها: , , ,


«آجر» آجرها بعنوان واحدهاي ساختماني منظور شده ، به دو دسته كلي تقسيم مي‌شوند:  1ـ آجرهاي رسي  2ـ آجرهاي ماسه آهكي‌ (توضيحات كامل آن در بحث آهك تحت عنوان سخت شدن هيدروسيليكاتي ارائه شده است.) قسمت اعظم آجرهاي مورد مصرف، از نوع آجرهاي رسي هستند. ايرانيان قديم آجر را بخوبي مي‌شناختند و نمونه‌هايي  از آجركاريهاي بسيار جالب از زمان قديم باقي مانده است كه همگي گواه تبحر ايرانيان در توليد و بكارگيري آجر مي‌باشد. اوج صنعت آجر ايران، در زمان ساسانيان بوده است.  در اينجا بحثي مطرح مي‌شود و آن عبارت است از مقايسه مصالح ساختماني قديم و جديد. قطعاً مصالح ساختماني جديد و از جمله آجرهاي امروزي ، بسيار بهترا از انواع قديمي آن است. بقا و پا بر جا بودن عمارتهاي قديمي به اين معني نيست كه ما توان ساخت چنين آجرهايي را نداريم. بلكه ما قادر به ساخت انواع بهتري هستيم. ولي نكته قابل توجه اينست كه در گذشته ، اولاً تعداد ساختمانهاي در دست احداث كم بود و تعداد آجر مورد نياز ، اندك. ثانياً نيروي كار، براحتي و با قيمتي بسيار نازل يافت مي‌شد. در حاليكه امروزه صحبت از هزاران واحد مسكوني و نيروي كار گرانقيمت است. چاره كار، تعويض نيروي انساني با نيروي ماشين است. جايگزيني نيروي ماشيني هم مستلزم آشنايي با تكنولوژي ماشين و بدست آوردن فرهنگ ماشيني است . (كه البته در كشور ما، ضعف عمده در قسمت دوم است.) خاك ، مهمترين عنصر ساخت آجر در توليد آجر ، خشت خشك شده راحرارت مي‌دهند و آجر بدست مي‌آورند. خشت را از قالب زدن گل بدست مي‌آورند. گل ، مخلوط يكنواخت آب و خاك است. خاك ، جسم جامد همراه با آب و هواست. خاك رس، ماسه، سنگ آهك ، سولفاتها، فلدسپات، تركيبات آهن، رستنيها و … قسمت جامد خاك را تشكيل مي‌دهند.   قسمت جامد خاك خاك رس: خاك رس از پوشيدن فلدسپات و ميكا در سنگهاي آذرين مثل گرانيت بدست مي‌آيد. عامل پوسيدن ، آب باران است كه داراي اسيد كربنيك مي‌باشد. نوع خالص خاك رس ،ًكائولنً نام دارد:  و همان خاكي است كه در صنعت ساخت چيني از آن بهره مي‌گيرند. كائولن دانه‌هايي پولكي و ورقه ورقه دارد. اين پولكها از دو ميكرون هم كوچكترند. خاك رس خالص سفيد رنگ است و ناخلصيها به آن رنگهاي مختلفي مي‌دهند:  FeO آنرا كبود رنگ مي‌كند.    آنرا سرخ رنگ مي‌كند.  آنرا زرد رنگ مي‌ كند. ماسه :اگر با خاك رس خالص آجر درست شود، پس از خشك شدن ترك مي‌‌خورد و ثبات حجمي ندارد. براي رفع اين عيب ، به خاك رس ذرات ماسه مي‌افزايند . اين ذرات بصورت استخوان بندي عمل مي كند و جمع شدگي را كنترل مي‌ نمايد. جنس ماسه مي تواند سيليسي يا آهكي باشد. اما  ذرات درشت ماسه ، چه آهكي و چه سيليسي ، ايجاد مشكل مي‌كند. ذرات درشت سيليس در گل ، در هنگام حرارت دادن، با كسب حرارت منبسط مي‌شود؛ در حاليكه خشت آجر در حال خشك شدن يا پخته شدن و جمع شدن است. در نتيجه آجر ترك مي‌خورد. دانه‌هاي درشت آهك هم در اثر حرارت پخته شده ، تبديل به آهك مي‌شود كه با جذب آب منبسط شده، تكه‌اي از آجر را بيرون مي‌اندازد. به اين پديده اصطلاحاً ً آلوئك ً گويند. سنگ آهك: يكي از ديگر از موادي است كه مي‌تواند همراه خاك باشد. مقدار اندك آن ، باعث سفيد شدن آجر است؛ در حاليكه ميزان بيشتري از آن، سبب  پايين آمدن نقطه ذوب و توليد آجر جوش مي‌شود .( آجر جوش ، آجري است كه در كوره ذوب شده و شكل هندسي خود را از دست داده است.) درصد آهك در خاك آجر ، نبايد بيش از 30% باشد. سولفاتها :سولفاتها بصورت سولفات عنصرهاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم در خاك وجود دارند و باعث مي‌شوند كه بعدها روي آجر ً سفيدك سولفاتي ً ظاهر شود. فلدسپات: در فرايندهاي تولدي آجر ، فلدسپات در نقش گدازآور عمل كرده، سبب پايين آمدن درجه حرارت حالت خميري آجر مي‌شود . در بسياري از سراميكها، از خاك با فلدسپات زياد استفاده مي‌كنند. تركيبات آهن: اكسيدهاي آهن نيز گدازآورند. اگر  در خاك به 5% وزنش برسد، آن خاك سرخ رنگ مي‌شود. از خاكهاي با اكسيد آهن بالا براي ساخت قطعات سفالي ـ كه آب را از خود عبور نمي‌دهند ـ استفاده مي‌شود. در برخي كشورهاي خارجي، از اين خاكها در صنعت سفال، جهت ساخت لوله‌هاي فاضلاب بهره مي‌گيرند؛ در حاليكه در ايران، براي اين مصرف از لوله‌هاي چدني يا پوليكا استفاده مي‌شود . كاربرد عمده سفال در كشورمان، در قسمتهاي شمالي و براي پوشش سقف است. در آجرهاي نسوز، مقدار آهن خاك بايد بسيار كم بوده ، از 1% وزن خاك تجاوز نكند. رستنيها : از ديگر مواد تشكيل دهنده خاك ، بقايايي گياهان است كه اگر همراه خاك باشند، در كوره مي‌سوزند و جايشان خالي مي‌شود . از اين پديده استفاده كرده، به خاك آجر ، مواد آلي مي‌زنند تا پس از سوختن در كوره و خالي شدن جايشان، آجر سبك بدست آيد. اين آجرها ، كاربرد عايقي دارد. آب آب به دو صورت در خاك وجود دارد: آب آزاد و آب جذب شده (كه سبب مرطوب بودن خاك است.) آب جذب شده را تنها با استفاده از حرارت مي‌توان آزاد كرد. براي مخلوط آب و خاك، طبقه بنديي بدين شرح وجود دارد: يك مهندس سوئدي بنام Atterberg. مخلوط آب و خاك را به پنج دسته تقسيم كرده است: آبكي ، شل ، خميري، سفت و خشك. گلي كه براي توليد آجر استفاده مي شود، بايد حالت خميري داشته باشد. براي پي بردن به حالت خميري گل در آزمايشگاه ، از دستگاهي بنام ً Cassagrandً يا ً Atterbergً استفاده مي‌كنند. اما در كارگاههاي ساختماني ، بدين منظور با خمير مورد نظر ، فتيله‌اي نازك بقطر mm3 مي‌سازند. اگر آن فتيله ترك نخورد و گل آن هم به دست نچسبد ، خمير آزمايش شده مطلوب مي‌باشد. توليد آجر در توليد آجر ، دو شيوه مرسوم است. سنتي و ماشيني. البته بسياري از كارخانه‌هاي كنوني از روش مابين اين دو روش استفاده مي‌كنند. روش سنتي اولين قدم در تهيه آجر، تهيه خاك مناسب است. در روش سنتي، انتخاب خاك جنبه علمي نداشت. بلكه بصورت تجربي بود . بدين معني كه استاد آجر ساز ، خاك را مي‌ديد و با لمس كردن و بوئيدن و … تشخيص مي‌داد كه آيا خاك مورد نظر ، براي ساخت آجر مناسب بود يا خير. پس از انتخاب خاك مناسب ، خاك را به مكاني بنام ً آبْ خوره ً مي‌بردند تا در آنجا با آب مخلوط شود. پس از گذشت چند روز ، اين گل را ًورزً مي‌دادند تا خاك بخوبي با آب مخلوط شود. عمل ورز دادن گل ، توسط كارگران و با پا انجام مي‌گرفت. براي اينكه كارگران در حين ورز دادن گل، دانه‌هاي درشت را از خمير اصلي جدا كنند، صاحب كار مقداري سكه با خاك مخلوط مي‌كرد تا كارگران به اميد يافتن سكه ، دانه‌هاي درشت را نيز جدا نمايند. پس از چند روز ورز دادن ، نوبت به قالب‌گيري مي‌رسيد. قالب‌گيري نيز توسط دست انجام مي‌گرفت. قالبها، از جنس چوب و بصورت چند خانه بود كه گل را با دست در آنها مي‌فشردند و سطح آنرا صاف مي‌كردند. طبيعي بود كه هر چه قالب‌زن بيشتر سطح گل را مي‌فشرد، كيفيت آجر بهتر بود. اما از آنجا كه كارگران بدنبال توليد بيشتر و سريعتر بودند و نه كيفيت خوب، از درست فشردن گل در قالب ، خودداري مي‌كردند و اين امر سبب افت كيفيت در آجر شد. جهت حل اين مشكل، پس از انقلاب، پرسهاي پدالي ساخته شد . اين نوع پرسها وسيله‌اي بود جهت درست فشرده شدن قالبها و البته هم اكنون نيز در بعضي مناطق از اين پرسها استفاده مي‌شود. در ادامه نوبت به خشك كردن خشتها مي‌رسيد. در روش سنتي ، جهت خشك كردن خشتها از آفتاب استفاده مي‌كردند. اگر در طول مدت خشك شدن، خشت را تنها از يك طرف در برابر تابش خورشيد قرار مي‌دادند، يك طرف آن زودتر از طرف ديگر خشك مي‌شد و در نتيجه سطح آجر خميده مي‌شد. جهت رفع اين مشكل، پس از مدتي كه خشت باصطلاح خودش را گرفت، جهت قرار دادن آن در آفتاب را عوض مي‌كردند. نكته جالب در خشك كردن خشتها آن بود كه از آنجا كه امكان خشك كردن خشتها در زمستان وجود نداشت ، در فصل گرما تعداد زيادي خشت را خشك مي‌كردند و محصول را بعنوان كلينكر آجر ، زير پوششي از كاه گل نگهداري مي‌كردند و در زمستان ، از آنها جهت توليد آجر بهره مي‌گرفتند. مرحله بعدي ، پختن آجر بود كه در آن ، از كوره ‌هاي سنتي استفاده مي‌شد. كوره سنتي چاهي بود كه در مبحث گچ نيز بدان اشاره شد. همانطور كه در قبل ذكر شد، در اين كوره‌ها خشتها را بگونه‌اي مي‌چيدند كه جريان هوا از بين آنها عبور كند و از زير به خشتها حرارت مي‌دادند. در قديم جهت سوخت ، از چوب و مدفوع استفاده مي‌شد و در نتيجه حرارت آرام آرام بالا مي‌رفت و رسيدن حرارت به قسمتهاي بالايي كوره بسيار آهسته صورت مي‌گرفت. به همين جهت همه لايه‌ها تقريباً بطور يكسان حرارت كسب مي‌كردند. ليكن بعدها كه سوختهاي نفتي بكار گرفته شد ، جهت تسريع در امر توليد، درجه حرارت پايين را زياد مي‌كردند. طبيعتاً حرارت بصورت يكنواخت به خشتها نمي‌رسيد و در لايه‌هاي مختلف، آجرهايي با خواص متفاوت توليد مي‌شد. همانطور كه گفتيم ، آجرهاي اين نوع از كوره‌ها ، از نظر خواص و كيفيت متفاوتند. از آنجا كه خشتهاي زيرين بيش از حد نياز حرارت مي‌بينند، ذوب مي‌شوند و توليد آجر جوش مي‌كنند. يعني پس از ذوب شدن با يكديگر مخلوط مي‌شوند و بصورت سنگي محكم بدون شكل هندسي خاص در مي‌آيند. اين آجرها شايد فقط بدرد پي ريزي بخورد. لايه بعدي آجرها ، سبز رنگ است كه از نظر مقاومت و خواص . بهترين آجرهاي كوره ‌اند و داراي شكل هندسي دقيقي مي‌باشند . لايه‌ بعدي، آجرهاي بهي رنگ  (مايل به زرد) است . لايه‌هاي بعدي بترتيب عبارتند از : آجرهاي سفيد رنگ، آجرهاي ابلغ (داراي لكه‌هاي قرمز و سفيد) ، آجرهاي قرمز و آخرين لايه ،‌آجرهاي نپخته. بعلت نحوه برداشت از اين كوره‌ها، آجرهاي رسيده به كارگاه ، از همه نوع هستند . امتياز اين كوره‌ها ساده بودن و هزينه كم ساخت است؛ در حاليكه اتلاف انرژي ، كيفيت متفاوت محصول و توليد كم ، از عمده‌‌ترين مشكلات اين قبيل كوره‌هاست.(اتلاف انرژي در اين كوره‌ها بدليل  گرم و سرد شدن پياپي در هر بار بارگيري و تخليه است.) روش ماشيني در روش ماشيني، خاك بسيار مهم است و انتخاب خاك مناسب، اهميتي بسزايي دارد. خاكهاي مختلف را آزمايش مي‌كنند تا به خاك مناسب دست يابند. البته در انتخاب معدن، علاوه بر كيفيت ، به كميت خاك نيز توجه ويژه مي‌كنند. معدن بايد بگونه‌اي باشد كه حداقل 50 سال كارخانه را تغذيه نمايد. انتخاب نمونه خاك براي آزمايش كم و كيفي ، با گمانه زدن است. خاك با ماشينهاي مخصوص استخراج شده، پس از ورود به كارخانه ، به قسمت آسياب مي‌رود. اين آسياب از دو چرخ بزرگ و سنگين تشكليل شده كه خاكها در اثر وزن چرخهاي دوران كننده، آسياب مي‌شوند. در زير اين چرخها ، شبكه مشبكي است كه خاك آسياب شده از لابلاي آن عبور مي‌كند. مرحله بعدي ، مخلوط كن است. اين مخلوط كن، همانند مخلوط كنهاي نانواييها ، داراي يك محور مركزي با تعدادي بازو در اطراف مي باشد. در اين مرحله ، مقداري نيز آب اضافه مي‌كنند و خاك مخلوط شده با آب ، بسمت ً آسياب والسً مي‌رود تا بطور كامل ورز داده شود . آسياب والس از دو گردونه فلزي كنار هم تشكليل شده كه گل مورد نظر با عبور از بين آنها، تحت فشار غلتكها كاملاً ورز داده مي‌شود و دانه‌هاي درشت آن از بين مي‌رود . خمير خروجي از آسياب والس آماده قالب زني است. ؟ در اين مرحله، خمير وارد دستگاهي بنام بيرون ران يا Extruder مي‌شود. در قسمت مركزي اين دستگاه ، يك عضو حلزوني شكل (مشابه حلزوني چرخ گوشت) وجود دارد كه خمير وارد شده به دستگاه را به جلو هدايت مي‌كند. از آنجائيكه ممكن است خمير هنوز مقداري حباب هوا داشته باشد، در مسير حركت خمير داخل Extruder ، مناطق خلأ مجهز به صافي جلوگير از نفوذ خمير ، تعبيه شده است. اين مناطق حبابهاي هوا را جذب مي‌كنند و خميرهاي نهايي فاقد تخلخل مي‌باشد. در قسمت خروجي دستگاه بيرون ران، مي‌توان قالبهاي مختلف با اشكال متفاوت را قرار داد و خمير آماده را به صورتهاي مورد نياز قالب زد. البته توجه به اين نكته ضروري است كه اگر با چنين خميري خشت زده شود، آجر نهايي بسيار سنگين خواهد بود . در نتيجه قالبها را بگونه‌اي مي‌سازند كه خشت حاصل، سوراخدار باشد . بدين منظور در قالب ميله‌هايي نصب مي‌كنند كه بنام ًگُل قالب ً معرفند. گُل قالب بايد آلياژ مخصوصي داشته باشد و در برابر سايش مقاوم باشد. ؟     تونلي: تونل ، سالن درازي است كه داخل آن ريل‌گذاري شده. واگنهاي حامل خشت، از يك طرف تونل داخل مي‌شوند و در دمايي نچندان بالا(حدود 60 تا 70 درجه) حرارت مي‌بينند. همچنين حركت واگنها در داخل تونل، بسيار آهسته است. تمام شرايط بگونه‌اي با يكديگر جمع شده‌اند كه همانند آنچه پيشتر ذكر شد، خشتها بتدريج خشك شوند. تذكر اين نكته نيز مفيد است كه چون سرعت حركت واگنها در داخل خشك كن بسيار سريعتر از حركت آنها در كوره است، ظرفيت كوره تقريباً دو برابر ظرفيت خشك‌كن مي‌باشد. مرحله بعدي در توليد آجر ، پختن خشتهاي خشك شده است. كوره‌ها انواع مختلفي دارند كه دو نوع عمده آنها عبارتند از:  1ـ كوره هوفمن  2ـ كوره تونلي كوره هوفمن كوره هوفمن، دالاني است شبيه به شكل مقابل كه در مركز آن يك دودكش تعبيه شده است. بعلت كثيف بودن سوختها در گذشته ، دودكشها را بسيار بلند مي‌ساختند. اما امروزه كه از سوختهاي تميز نفتي و بعضاً گاز طبيعي استفاده مي‌كنند، ديگر نيازي به مرتفع ساختن دودكشها نيست. ؟ اين دالانها به اتاقكهاي كوچكتري تقسيم مي‌شوند كه به هر كدام از آنها ً قمير ً گويند. در هر قمير ، خشتهاي خشك شده را از پايين به بالا مي‌چينند و در قمير را نيز با آجر يا همان خشتها و با پوشش كاه‌گل مي‌بندند. بالاي هر قمير ، تعدادي  سوراخ است. اين سوراخها در واقع محل ورود حرارت به داخل قمير است. بدين صورت كه مشعلي مخصوص را روي اين سوراخها بگونه‌اي قرار مي‌دهند كه شعله آن بطرف داخل قمير زبانه كشد. پايين هر قمير به دودكش راه دارد. دود و هواي گرم ايجاد شده ، از طريق اين راه ارتباطي وارد دود كش شده، به بيرون هدايت مي‌شود. مشعل بنوبت روي قميرها حركت مي‌كند. هر گاه خشتهاي هر قمير باندازه كافي حرارت ديد، مشعل روي قمير بعدي قرار مي‌گيرد. در هر كوره ، روش كار چنين است كه همواره تعدادي قمير در حال بارگيري ، تعدادي در حال گرم شدن و مابقي در حال تخليه‌اند . (تعداد قميرهاي هر كوره مي‌تواند تا حدود 30 قمير نيز باشد.) لازم به ذكر است كه اين كوره‌ها بازدهي خوبي دارند. ؟ كوره تونلي جديدترين كوره‌هاي پخت آجر، كوره‌هاي تونلي است . در داخل اين تونلها نيز ريل‌گذاري  شده است. واگنهاي خارج شده از خشك كن وارد اين تونلها مي‌شوند. نحوه حرارت ديدن خشتها، درمناطق مختلف اين كوره متفاوت است: در قسمت اوليه كوره ، واگنها به آهستگي حركت مي‌كنند تا باقيمانده آب خشتها در دمايي حدود  تبخير شود. در ادامه، مشعلهايي در كنار يا بالاي مسير حركت واگنها نصب شده است كه واگنها با سرعتي بيشتر ، از مقابل آنها عبور مي‌كنند. اين روند افزايش سرعت حركت تا رسيدن به مشعل اصلي ادامه دارد. محل مشعل اصلي، گرمترين جاي كوره است و در حقيقت همان مكاني است كه در آن ، حالت ً چسبندگي سراميكي ً اتفاق مي‌افتد. چسبندگي سراميكي چيست؟ ـ در آجر ، مقداري خلل و فرج وجود دارد. در كنار مشعل اصلي كه دما در حدود 1200 تا 1300 درجه است، برخي مواد دروني آجر (مواد گدازآوري كه در ابتدا ذكر شد) ذوب شده، وارد خلل و فرجها مي‌شوند و سبب چسبيدن ساير مواد تشكيل دهنده آجر به يكديگر مي‌گردند. توجه داشته باشيد كه اگر حالت چسبندگي سراميكي اتفاق نيفتد، آجر توليد شده مقاومت كافي نخواهد داشت. بعبارتي لازمه مقاوم شدن آجر ، ايجاد چسبندگي سراميكي است و البته در كنار چسبندگي سراميكي، جمع شدگي نيز واقع مي‌شود كه در ادامه توضيح داده خواهد شد. مرحله آخر در خط توليد آجر ، خارج كردن آجر از داخل كوره است. اين كار ، مخصوصاً در مورد آجرهاي توليدي در كوره‌هاي هوفمن، بايد آهسته و با دقت انجام گيرد تا آسيبي به آجرها نرسد. ضايعات آجر روش اول: آجرهاي مورد آزمايش را در يك سيني مي‌ايستانيم و داخل سيني آب مي‌ريزيم. آب ، جذب آجرشده ، پس از مدتي تبخير مي‌شود . بار ديگر اين عمل را تكرار مي‌كنند. در اين صورت اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد ، سفيدكها ظاهر مي‌شوند. روش دوم: در روش ديگر ، آجري را روي يك سطح صاف مي‌خوابانيم و ظرف دهان گشادي را كه حاوي مقداري آب است، بطور معكوس روي آن قرار مي‌دهند . آب كم كم داخل آجر نفوذ كرده ، تبخير مي‌شود . اين عمل را دوبار انجام مي‌دهند . اينجا نيز اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد، آنرا ظاهر مي‌كند. براي مقايسه ميزان شوره زدن آجرها ، درجه بنديي بشرح ذيل وجود دارد: ـ درجه صفر : درجه‌يي است كه در آن هيچ سفيدكي ظاهر نمي‌شود. ـ درجه كم : كمتر از 10% سطح آجر با شوره پوشيده مي‌شود . ـ درجه متوسط : لايه ضخيمي از شوره تا 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما از روي سطح آجر فلس يا پودر جدا نمي‌شود . ـ درجه زياد : قشر ضخيمتري از املاح تا بيش از 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما در اينجا نيز فلس يا پودر از سطح آن جدا نمي‌شود . ـ درجه شديد: قشر ضخيمي از سفيدك قسمت عمده سطح آجر را مي‌پوشاند و فلس يا پودر از سطح آن جدا مي‌شود . انواع سفيدكها چنين است : كربناتي، كلريدي، سولفاتي و نيتراتي. جهت انتخاب راه حل مناسب در مبارزه با اين سفيدكها ، اولين قدم، تشخيص نوع سفيدك است. بدين منظور ، ابتدا با يك تيغ و صفحه كاغذي تميز، از سفيدكهاي سطح آجر نمونه ‌برداري كرده، به آزمايشگاه مي‌فرستند و در آنجا نوع سفيدك مشخص مي‌شود. سفيدك كربناتي: علت ايجاد اين نوع سفيدك، آنست كه آجر از ملات ، آب جذب كرده ، در تركيب با هوا ، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌كند. جهت جلوگيري از ظهور اين سفيدك ، بايد كاري كرد كه آجر از آب جذب نكند. بدين جهت، هنگام آجر چيني ، ابتدا آنرا مرطوب كرده ، بعد بكار مي‌برند.(به اين عمل اصطلاحاً ً زنجاب كردن آجر‌ً گويند.) زنجاب كردن، باعث اشباع شدن آجر از آب و عدم تمايل به جذب آب از ملات مي‌شود. در برخي مناطق كشورمان ، از آنجا كه خود آب سخت است و تركيبات بي‌كربناتي دارد، وقتي روي آجركاري را آب مي‌پاشند، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌شود . اگر روي آجرهايي ،‌اين نوع از سفيدك ظاهر شد، آنها را با اسيد كلريدريك رقيق (جوهر نمك) مي‌شويند و بلافاصله با آب شستشو مي‌دهند. جوهر نمك، سفيدك كربناتي را در خود حل مي‌كند و با جريان آب ، آنها را از سطح آجر دور مي‌كند. بايد توجه داشت كه بلافاصله پس از بكاربردن جوهر نمك، از آب استفاده كرد. زيرا در غير اين صورت، با وجودي كه جوهر ، سفيدكهاي كربناتي را در خود حل كرده ، كربناتها به كلريد تبديل مي‌شوند و روي آجرها سفيدك كلريدي ظاهر مي‌شود سفيدك كلريدي: همانطور كه در بالا ذكر شد، راه از بين بردن سفيدك كلريدي، شستشوي آجر با آب است. سفيدك سولفاتي: علتهاي ممكن در ظهور اين سفيدك عبارتند از 1ـ خاك استفاده شده در ساخت آجر ، داراي مقادير زيادي سولفات باشد.  2ـ مقدار سنگ گچ ملات زياد باشد و آجر آنرا جذب كند. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك ، از بكار بردن خاكهايي با درصد سولفات زياد در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم. سفيدك نيتراتي: در خاكهاي برخي مناطق كويري ، تركيباتي از نيترات (شوره) وجود دارد. شوره از هوا رطوبت جذب كرده ،سبب ظهور سفيدك نيتراتي مي‌شود. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك،‌ از بكار بردن خاكهاي نيتراتي در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم.   طبقه‌بندي آجر استاندار شماره 7 ايران، مشخصات آجرهاي رسي را شرح مي‌دهد. در اين استاندارد، آجرهاي رسي از ديدگاههاي مختلف بشرح ذيل طبقه‌بندي شده‌اند: طبقه بندي از ديدگاه روش توليد: 1ـ آجرهاي رسي دستي : با دست ساخته شده ، توپر است و كيفيت چنداني ندارد. 2ـ آجرهاي نيمه ماشيني: كه در طول خط توليد آنها ، قسمتي از كارها ، توسط ماشين انجام مي‌شود.  3ـ آجرهاي ماشيني : داراي اشكال مختلف، توپر و سخت يا سوراخدار ، با كيفيتي بهتر . طبقه‌بندي از ديدگاه نوع مصرف : 1ـ آجر معمولي: براي مصارف عمومي ساختمان استفاده شده، بنام آجر توكار معروف است.  2ـ آجرنما: اين نوع آجرها به روشهاي مخصوص ساخته مي‌شوندو بايد  داراي ابعاد دقيق و هماهنگ باشند تا ظاهري خوب در نماي سازه ايجاد كنند.  3ـ آجر مهندسي مرغوبEngineering Brik : اين آجرها ، آجرهايي توپر و سخت و بادوام هستند و با روش ماشيني توليد مي‌شوند و به سه دسته تقسيم مي‌شوند . اين درجه بنديها بر اساس دو عامل ‌مقاومت و جذب‌ آب  است.  درجه 1: حداقل مقاومت آجر درجه 1 ، 350 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 15% وزني است. درجه 2 : حداقل مقاومت آجر درجه 2 ، 250 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 16% وزني است. درجه 3 : حداقل مقاومت آجر درجه 3 ، 150% و حداكثر ميزان جذب آب آن ، 18% وزني است. اين آجرها ،عمدتاً باربر هستند. طبقه‌بندي از ديدگاه كيفيت: 1ـ آجر با كيفيت مناسب براي مصارف داخلي: اين آجرها توكار هستند. لازم به ذكر است اين آجرها را نبايد در قسمتهايي از ساختمان كه در معرض شرايط مختلف جوي مانند يخ زدن است، بكار برد و هنگاميكه اين آجرها به كارگاه مي‌رسند، نبايد آنها را در محيط سرباز نگهداري نمود. زيرا اين آجرها از نظر استاندارد، جذب آب مشخصي ندارند و در اثر بارندگي و مرطوب شدن، تحت فرايند يخ زدن از بين مي‌روند.  2ـ آجر با كيفيت عادي: از اين آجرها در نقاطي كه شرايط جوي شديدي ندارند، در قسمتهاي بيروني ساختمان نيز مي‌توان استفاده كرد. 3ـ آجر با كيفيت ويژه : اين آجرها معمولاً همان آجرهاي مهندسي مرغوبند كه البته قادرند شرايط محيطي سخت را نيز تحمل كنند. طبقه بندي از ديدگاه شكل : 1ـ آجر توپر : نوعي آجر است كه حجم سوراخهاي آن از 25% حجم  آجر تجاوز نمي‌كند. در اين نوع از آجرها جهت محاسبه مقاومت ، بار وارد بر آجر را بدون در نظر گرفتن سوراخها ، بر كل سطح مقطع تقسيم مي‌كنند.  2ـ آجر سوراخ‌دار: در اين نوع از آجرها ، حجم سوراخها از 25% حجم آجر بيشتر است. اما مساحت هر يك از سوراخها، از 3000 تجاوز نمي‌كند.  3ـ آجر توخالي: كه در آن، حجم سوراخها بيش از 25% حجم آجر است و براي ابعاد سوراخها محدوديتي وجود ندارد  4ـ آجر با شكل ويژه: اين آجرها، داراي اشكال مختلف هندسي هستند. مانند آجرهايي كه جهت كف پوش در پياده‌روها و پاركها استفاده مي‌شوند. 5ـ آجر متخلخل: حجم منافذ در اين نوع از آجرها ، بيش از 20% حجم آجر است«آجر» آجرها بعنوان واحدهاي ساختماني منظور شده ، به دو دسته كلي تقسيم مي‌شوند:  1ـ آجرهاي رسي  2ـ آجرهاي ماسه آهكي‌ (توضيحات كامل آن در بحث آهك تحت عنوان سخت شدن هيدروسيليكاتي ارائه شده است.) قسمت اعظم آجرهاي مورد مصرف، از نوع آجرهاي رسي هستند. ايرانيان قديم آجر را بخوبي مي‌شناختند و نمونه‌هايي  از آجركاريهاي بسيار جالب از زمان قديم باقي مانده است كه همگي گواه تبحر ايرانيان در توليد و بكارگيري آجر مي‌باشد. اوج صنعت آجر ايران، در زمان ساسانيان بوده است.  در اينجا بحثي مطرح مي‌شود و آن عبارت است از مقايسه مصالح ساختماني قديم و جديد. قطعاً مصالح ساختماني جديد و از جمله آجرهاي امروزي ، بسيار بهترا از انواع قديمي آن است. بقا و پا بر جا بودن عمارتهاي قديمي به اين معني نيست كه ما توان ساخت چنين آجرهايي را نداريم. بلكه ما قادر به ساخت انواع بهتري هستيم. ولي نكته قابل توجه اينست كه در گذشته ، اولاً تعداد ساختمانهاي در دست احداث كم بود و تعداد آجر مورد نياز ، اندك. ثانياً نيروي كار، براحتي و با قيمتي بسيار نازل يافت مي‌شد. در حاليكه امروزه صحبت از هزاران واحد مسكوني و نيروي كار گرانقيمت است. چاره كار، تعويض نيروي انساني با نيروي ماشين است. جايگزيني نيروي ماشيني هم مستلزم آشنايي با تكنولوژي ماشين و بدست آوردن فرهنگ ماشيني است . (كه البته در كشور ما، ضعف عمده در قسمت دوم است.) خاك ، مهمترين عنصر ساخت آجر در توليد آجر ، خشت خشك شده راحرارت مي‌دهند و آجر بدست مي‌آورند. خشت را از قالب زدن گل بدست مي‌آورند. گل ، مخلوط يكنواخت آب و خاك است. خاك ، جسم جامد همراه با آب و هواست. خاك رس، ماسه، سنگ آهك ، سولفاتها، فلدسپات، تركيبات آهن، رستنيها و … قسمت جامد خاك را تشكيل مي‌دهند.   قسمت جامد خاك خاك رس: خاك رس از پوشيدن فلدسپات و ميكا در سنگهاي آذرين مثل گرانيت بدست مي‌آيد. عامل پوسيدن ، آب باران است كه داراي اسيد كربنيك مي‌باشد. نوع خالص خاك رس ،ًكائولنً نام دارد:  و همان خاكي است كه در صنعت ساخت چيني از آن بهره مي‌گيرند. كائولن دانه‌هايي پولكي و ورقه ورقه دارد. اين پولكها از دو ميكرون هم كوچكترند. خاك رس خالص سفيد رنگ است و ناخلصيها به آن رنگهاي مختلفي مي‌دهند:  FeO آنرا كبود رنگ مي‌كند.    آنرا سرخ رنگ مي‌كند.  آنرا زرد رنگ مي‌ كند. ماسه :اگر با خاك رس خالص آجر درست شود، پس از خشك شدن ترك مي‌‌خورد و ثبات حجمي ندارد. براي رفع اين عيب ، به خاك رس ذرات ماسه مي‌افزايند . اين ذرات بصورت استخوان بندي عمل مي كند و جمع شدگي را كنترل مي‌ نمايد. جنس ماسه مي تواند سيليسي يا آهكي باشد. اما  ذرات درشت ماسه ، چه آهكي و چه سيليسي ، ايجاد مشكل مي‌كند. ذرات درشت سيليس در گل ، در هنگام حرارت دادن، با كسب حرارت منبسط مي‌شود؛ در حاليكه خشت آجر در حال خشك شدن يا پخته شدن و جمع شدن است. در نتيجه آجر ترك مي‌خورد. دانه‌هاي درشت آهك هم در اثر حرارت پخته شده ، تبديل به آهك مي‌شود كه با جذب آب منبسط شده، تكه‌اي از آجر را بيرون مي‌اندازد. به اين پديده اصطلاحاً ً آلوئك ً گويند. سنگ آهك: يكي از ديگر از موادي است كه مي‌تواند همراه خاك باشد. مقدار اندك آن ، باعث سفيد شدن آجر است؛ در حاليكه ميزان بيشتري از آن، سبب  پايين آمدن نقطه ذوب و توليد آجر جوش مي‌شود .( آجر جوش ، آجري است كه در كوره ذوب شده و شكل هندسي خود را از دست داده است.) درصد آهك در خاك آجر ، نبايد بيش از 30% باشد. سولفاتها :سولفاتها بصورت سولفات عنصرهاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم در خاك وجود دارند و باعث مي‌شوند كه بعدها روي آجر ً سفيدك سولفاتي ً ظاهر شود. فلدسپات: در فرايندهاي تولدي آجر ، فلدسپات در نقش گدازآور عمل كرده، سبب پايين آمدن درجه حرارت حالت خميري آجر مي‌شود . در بسياري از سراميكها، از خاك با فلدسپات زياد استفاده مي‌كنند. تركيبات آهن: اكسيدهاي آهن نيز گدازآورند. اگر  در خاك به 5% وزنش برسد، آن خاك سرخ رنگ مي‌شود. از خاكهاي با اكسيد آهن بالا براي ساخت قطعات سفالي ـ كه آب را از خود عبور نمي‌دهند ـ استفاده مي‌شود. در برخي كشورهاي خارجي، از اين خاكها در صنعت سفال، جهت ساخت لوله‌هاي فاضلاب بهره مي‌گيرند؛ در حاليكه در ايران، براي اين مصرف از لوله‌هاي چدني يا پوليكا استفاده مي‌شود . كاربرد عمده سفال در كشورمان، در قسمتهاي شمالي و براي پوشش سقف است. در آجرهاي نسوز، مقدار آهن خاك بايد بسيار كم بوده ، از 1% وزن خاك تجاوز نكند. رستنيها : از ديگر مواد تشكيل دهنده خاك ، بقايايي گياهان است كه اگر همراه خاك باشند، در كوره مي‌سوزند و جايشان خالي مي‌شود . از اين پديده استفاده كرده، به خاك آجر ، مواد آلي مي‌زنند تا پس از سوختن در كوره و خالي شدن جايشان، آجر سبك بدست آيد. اين آجرها ، كاربرد عايقي دارد. آب آب به دو صورت در خاك وجود دارد: آب آزاد و آب جذب شده (كه سبب مرطوب بودن خاك است.) آب جذب شده را تنها با استفاده از حرارت مي‌توان آزاد كرد. براي مخلوط آب و خاك، طبقه بنديي بدين شرح وجود دارد: يك مهندس سوئدي بنام Atterberg. مخلوط آب و خاك را به پنج دسته تقسيم كرده است: آبكي ، شل ، خميري، سفت و خشك. گلي كه براي توليد آجر استفاده مي شود، بايد حالت خميري داشته باشد. براي پي بردن به حالت خميري گل در آزمايشگاه ، از دستگاهي بنام ً Cassagrandً يا ً Atterbergً استفاده مي‌كنند. اما در كارگاههاي ساختماني ، بدين منظور با خمير مورد نظر ، فتيله‌اي نازك بقطر mm3 مي‌سازند. اگر آن فتيله ترك نخورد و گل آن هم به دست نچسبد ، خمير آزمايش شده مطلوب مي‌باشد. توليد آجر در توليد آجر ، دو شيوه مرسوم است. سنتي و ماشيني. البته بسياري از كارخانه‌هاي كنوني از روش مابين اين دو روش استفاده مي‌كنند. روش سنتي اولين قدم در تهيه آجر، تهيه خاك مناسب است. در روش سنتي، انتخاب خاك جنبه علمي نداشت. بلكه بصورت تجربي بود . بدين معني كه استاد آجر ساز ، خاك را مي‌ديد و با لمس كردن و بوئيدن و … تشخيص مي‌داد كه آيا خاك مورد نظر ، براي ساخت آجر مناسب بود يا خير. پس از انتخاب خاك مناسب ، خاك را به مكاني بنام ً آبْ خوره ً مي‌بردند تا در آنجا با آب مخلوط شود. پس از گذشت چند روز ، اين گل را ًورزً مي‌دادند تا خاك بخوبي با آب مخلوط شود. عمل ورز دادن گل ، توسط كارگران و با پا انجام مي‌گرفت. براي اينكه كارگران در حين ورز دادن گل، دانه‌هاي درشت را از خمير اصلي جدا كنند، صاحب كار مقداري سكه با خاك مخلوط مي‌كرد تا كارگران به اميد يافتن سكه ، دانه‌هاي درشت را نيز جدا نمايند. پس از چند روز ورز دادن ، نوبت به قالب‌گيري مي‌رسيد. قالب‌گيري نيز توسط دست انجام مي‌گرفت. قالبها، از جنس چوب و بصورت چند خانه بود كه گل را با دست در آنها مي‌فشردند و سطح آنرا صاف مي‌كردند. طبيعي بود كه هر چه قالب‌زن بيشتر سطح گل را مي‌فشرد، كيفيت آجر بهتر بود. اما از آنجا كه كارگران بدنبال توليد بيشتر و سريعتر بودند و نه كيفيت خوب، از درست فشردن گل در قالب ، خودداري مي‌كردند و اين امر سبب افت كيفيت در آجر شد. جهت حل اين مشكل، پس از انقلاب، پرسهاي پدالي ساخته شد . اين نوع پرسها وسيله‌اي بود جهت درست فشرده شدن قالبها و البته هم اكنون نيز در بعضي مناطق از اين پرسها استفاده مي‌شود. در ادامه نوبت به خشك كردن خشتها مي‌رسيد. در روش سنتي ، جهت خشك كردن خشتها از آفتاب استفاده مي‌كردند. اگر در طول مدت خشك شدن، خشت را تنها از يك طرف در برابر تابش خورشيد قرار مي‌دادند، يك طرف آن زودتر از طرف ديگر خشك مي‌شد و در نتيجه سطح آجر خميده مي‌شد. جهت رفع اين مشكل، پس از مدتي كه خشت باصطلاح خودش را گرفت، جهت قرار دادن آن در آفتاب را عوض مي‌كردند. نكته جالب در خشك كردن خشتها آن بود كه از آنجا كه امكان خشك كردن خشتها در زمستان وجود نداشت ، در فصل گرما تعداد زيادي خشت را خشك مي‌كردند و محصول را بعنوان كلينكر آجر ، زير پوششي از كاه گل نگهداري مي‌كردند و در زمستان ، از آنها جهت توليد آجر بهره مي‌گرفتند. مرحله بعدي ، پختن آجر بود كه در آن ، از كوره ‌هاي سنتي استفاده مي‌شد. كوره سنتي چاهي بود كه در مبحث گچ نيز بدان اشاره شد. همانطور كه در قبل ذكر شد، در اين كوره‌ها خشتها را بگونه‌اي مي‌چيدند كه جريان هوا از بين آنها عبور كند و از زير به خشتها حرارت مي‌دادند. در قديم جهت سوخت ، از چوب و مدفوع استفاده مي‌شد و در نتيجه حرارت آرام آرام بالا مي‌رفت و رسيدن حرارت به قسمتهاي بالايي كوره بسيار آهسته صورت مي‌گرفت. به همين جهت همه لايه‌ها تقريباً بطور يكسان حرارت كسب مي‌كردند. ليكن بعدها كه سوختهاي نفتي بكار گرفته شد ، جهت تسريع در امر توليد، درجه حرارت پايين را زياد مي‌كردند. طبيعتاً حرارت بصورت يكنواخت به خشتها نمي‌رسيد و در لايه‌هاي مختلف، آجرهايي با خواص متفاوت توليد مي‌شد. همانطور كه گفتيم ، آجرهاي اين نوع از كوره‌ها ، از نظر خواص و كيفيت متفاوتند. از آنجا كه خشتهاي زيرين بيش از حد نياز حرارت مي‌بينند، ذوب مي‌شوند و توليد آجر جوش مي‌كنند. يعني پس از ذوب شدن با يكديگر مخلوط مي‌شوند و بصورت سنگي محكم بدون شكل هندسي خاص در مي‌آيند. اين آجرها شايد فقط بدرد پي ريزي بخورد. لايه بعدي آجرها ، سبز رنگ است كه از نظر مقاومت و خواص . بهترين آجرهاي كوره ‌اند و داراي شكل هندسي دقيقي مي‌باشند . لايه‌ بعدي، آجرهاي بهي رنگ  (مايل به زرد) است . لايه‌هاي بعدي بترتيب عبارتند از : آجرهاي سفيد رنگ، آجرهاي ابلغ (داراي لكه‌هاي قرمز و سفيد) ، آجرهاي قرمز و آخرين لايه ،‌آجرهاي نپخته. بعلت نحوه برداشت از اين كوره‌ها، آجرهاي رسيده به كارگاه ، از همه نوع هستند . امتياز اين كوره‌ها ساده بودن و هزينه كم ساخت است؛ در حاليكه اتلاف انرژي ، كيفيت متفاوت محصول و توليد كم ، از عمده‌‌ترين مشكلات اين قبيل كوره‌هاست.(اتلاف انرژي در اين كوره‌ها بدليل  گرم و سرد شدن پياپي در هر بار بارگيري و تخليه است.) روش ماشيني در روش ماشيني، خاك بسيار مهم است و انتخاب خاك مناسب، اهميتي بسزايي دارد. خاكهاي مختلف را آزمايش مي‌كنند تا به خاك مناسب دست يابند. البته در انتخاب معدن، علاوه بر كيفيت ، به كميت خاك نيز توجه ويژه مي‌كنند. معدن بايد بگونه‌اي باشد كه حداقل 50 سال كارخانه را تغذيه نمايد. انتخاب نمونه خاك براي آزمايش كم و كيفي ، با گمانه زدن است. خاك با ماشينهاي مخصوص استخراج شده، پس از ورود به كارخانه ، به قسمت آسياب مي‌رود. اين آسياب از دو چرخ بزرگ و سنگين تشكليل شده كه خاكها در اثر وزن چرخهاي دوران كننده، آسياب مي‌شوند. در زير اين چرخها ، شبكه مشبكي است كه خاك آسياب شده از لابلاي آن عبور مي‌كند. مرحله بعدي ، مخلوط كن است. اين مخلوط كن، همانند مخلوط كنهاي نانواييها ، داراي يك محور مركزي با تعدادي بازو در اطراف مي باشد. در اين مرحله ، مقداري نيز آب اضافه مي‌كنند و خاك مخلوط شده با آب ، بسمت ً آسياب والسً مي‌رود تا بطور كامل ورز داده شود . آسياب والس از دو گردونه فلزي كنار هم تشكليل شده كه گل مورد نظر با عبور از بين آنها، تحت فشار غلتكها كاملاً ورز داده مي‌شود و دانه‌هاي درشت آن از بين مي‌رود . خمير خروجي از آسياب والس آماده قالب زني است. ؟ در اين مرحله، خمير وارد دستگاهي بنام بيرون ران يا Extruder مي‌شود. در قسمت مركزي اين دستگاه ، يك عضو حلزوني شكل (مشابه حلزوني چرخ گوشت) وجود دارد كه خمير وارد شده به دستگاه را به جلو هدايت مي‌كند. از آنجائيكه ممكن است خمير هنوز مقداري حباب هوا داشته باشد، در مسير حركت خمير داخل Extruder ، مناطق خلأ مجهز به صافي جلوگير از نفوذ خمير ، تعبيه شده است. اين مناطق حبابهاي هوا را جذب مي‌كنند و خميرهاي نهايي فاقد تخلخل مي‌باشد. در قسمت خروجي دستگاه بيرون ران، مي‌توان قالبهاي مختلف با اشكال متفاوت را قرار داد و خمير آماده را به صورتهاي مورد نياز قالب زد. البته توجه به اين نكته ضروري است كه اگر با چنين خميري خشت زده شود، آجر نهايي بسيار سنگين خواهد بود . در نتيجه قالبها را بگونه‌اي مي‌سازند كه خشت حاصل، سوراخدار باشد . بدين منظور در قالب ميله‌هايي نصب مي‌كنند كه بنام ًگُل قالب ً معرفند. گُل قالب بايد آلياژ مخصوصي داشته باشد و در برابر سايش مقاوم باشد. ؟     تونلي: تونل ، سالن درازي است كه داخل آن ريل‌گذاري شده. واگنهاي حامل خشت، از يك طرف تونل داخل مي‌شوند و در دمايي نچندان بالا(حدود 60 تا 70 درجه) حرارت مي‌بينند. همچنين حركت واگنها در داخل تونل، بسيار آهسته است. تمام شرايط بگونه‌اي با يكديگر جمع شده‌اند كه همانند آنچه پيشتر ذكر شد، خشتها بتدريج خشك شوند. تذكر اين نكته نيز مفيد است كه چون سرعت حركت واگنها در داخل خشك كن بسيار سريعتر از حركت آنها در كوره است، ظرفيت كوره تقريباً دو برابر ظرفيت خشك‌كن مي‌باشد. مرحله بعدي در توليد آجر ، پختن خشتهاي خشك شده است. كوره‌ها انواع مختلفي دارند كه دو نوع عمده آنها عبارتند از:  1ـ كوره هوفمن  2ـ كوره تونلي كوره هوفمن كوره هوفمن، دالاني است شبيه به شكل مقابل كه در مركز آن يك دودكش تعبيه شده است. بعلت كثيف بودن سوختها در گذشته ، دودكشها را بسيار بلند مي‌ساختند. اما امروزه كه از سوختهاي تميز نفتي و بعضاً گاز طبيعي استفاده مي‌كنند، ديگر نيازي به مرتفع ساختن دودكشها نيست. ؟ اين دالانها به اتاقكهاي كوچكتري تقسيم مي‌شوند كه به هر كدام از آنها ً قمير ً گويند. در هر قمير ، خشتهاي خشك شده را از پايين به بالا مي‌چينند و در قمير را نيز با آجر يا همان خشتها و با پوشش كاه‌گل مي‌بندند. بالاي هر قمير ، تعدادي  سوراخ است. اين سوراخها در واقع محل ورود حرارت به داخل قمير است. بدين صورت كه مشعلي مخصوص را روي اين سوراخها بگونه‌اي قرار مي‌دهند كه شعله آن بطرف داخل قمير زبانه كشد. پايين هر قمير به دودكش راه دارد. دود و هواي گرم ايجاد شده ، از طريق اين راه ارتباطي وارد دود كش شده، به بيرون هدايت مي‌شود. مشعل بنوبت روي قميرها حركت مي‌كند. هر گاه خشتهاي هر قمير باندازه كافي حرارت ديد، مشعل روي قمير بعدي قرار مي‌گيرد. در هر كوره ، روش كار چنين است كه همواره تعدادي قمير در حال بارگيري ، تعدادي در حال گرم شدن و مابقي در حال تخليه‌اند . (تعداد قميرهاي هر كوره مي‌تواند تا حدود 30 قمير نيز باشد.) لازم به ذكر است كه اين كوره‌ها بازدهي خوبي دارند. ؟ كوره تونلي جديدترين كوره‌هاي پخت آجر، كوره‌هاي تونلي است . در داخل اين تونلها نيز ريل‌گذاري  شده است. واگنهاي خارج شده از خشك كن وارد اين تونلها مي‌شوند. نحوه حرارت ديدن خشتها، درمناطق مختلف اين كوره متفاوت است: در قسمت اوليه كوره ، واگنها به آهستگي حركت مي‌كنند تا باقيمانده آب خشتها در دمايي حدود  تبخير شود. در ادامه، مشعلهايي در كنار يا بالاي مسير حركت واگنها نصب شده است كه واگنها با سرعتي بيشتر ، از مقابل آنها عبور مي‌كنند. اين روند افزايش سرعت حركت تا رسيدن به مشعل اصلي ادامه دارد. محل مشعل اصلي، گرمترين جاي كوره است و در حقيقت همان مكاني است كه در آن ، حالت ً چسبندگي سراميكي ً اتفاق مي‌افتد. چسبندگي سراميكي چيست؟ ـ در آجر ، مقداري خلل و فرج وجود دارد. در كنار مشعل اصلي كه دما در حدود 1200 تا 1300 درجه است، برخي مواد دروني آجر (مواد گدازآوري كه در ابتدا ذكر شد) ذوب شده، وارد خلل و فرجها مي‌شوند و سبب چسبيدن ساير مواد تشكيل دهنده آجر به يكديگر مي‌گردند. توجه داشته باشيد كه اگر حالت چسبندگي سراميكي اتفاق نيفتد، آجر توليد شده مقاومت كافي نخواهد داشت. بعبارتي لازمه مقاوم شدن آجر ، ايجاد چسبندگي سراميكي است و البته در كنار چسبندگي سراميكي، جمع شدگي نيز واقع مي‌شود كه در ادامه توضيح داده خواهد شد. مرحله آخر در خط توليد آجر ، خارج كردن آجر از داخل كوره است. اين كار ، مخصوصاً در مورد آجرهاي توليدي در كوره‌هاي هوفمن، بايد آهسته و با دقت انجام گيرد تا آسيبي به آجرها نرسد. ضايعات آجر روش اول: آجرهاي مورد آزمايش را در يك سيني مي‌ايستانيم و داخل سيني آب مي‌ريزيم. آب ، جذب آجرشده ، پس از مدتي تبخير مي‌شود . بار ديگر اين عمل را تكرار مي‌كنند. در اين صورت اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد ، سفيدكها ظاهر مي‌شوند. روش دوم: در روش ديگر ، آجري را روي يك سطح صاف مي‌خوابانيم و ظرف دهان گشادي را كه حاوي مقداري آب است، بطور معكوس روي آن قرار مي‌دهند . آب كم كم داخل آجر نفوذ كرده ، تبخير مي‌شود . اين عمل را دوبار انجام مي‌دهند . اينجا نيز اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد، آنرا ظاهر مي‌كند. براي مقايسه ميزان شوره زدن آجرها ، درجه بنديي بشرح ذيل وجود دارد: ـ درجه صفر : درجه‌يي است كه در آن هيچ سفيدكي ظاهر نمي‌شود. ـ درجه كم : كمتر از 10% سطح آجر با شوره پوشيده مي‌شود . ـ درجه متوسط : لايه ضخيمي از شوره تا 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما از روي سطح آجر فلس يا پودر جدا نمي‌شود . ـ درجه زياد : قشر ضخيمتري از املاح تا بيش از 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما در اينجا نيز فلس يا پودر از سطح آن جدا نمي‌شود . ـ درجه شديد: قشر ضخيمي از سفيدك قسمت عمده سطح آجر را مي‌پوشاند و فلس يا پودر از سطح آن جدا مي‌شود . انواع سفيدكها چنين است : كربناتي، كلريدي، سولفاتي و نيتراتي. جهت انتخاب راه حل مناسب در مبارزه با اين سفيدكها ، اولين قدم، تشخيص نوع سفيدك است. بدين منظور ، ابتدا با يك تيغ و صفحه كاغذي تميز، از سفيدكهاي سطح آجر نمونه ‌برداري كرده، به آزمايشگاه مي‌فرستند و در آنجا نوع سفيدك مشخص مي‌شود. سفيدك كربناتي: علت ايجاد اين نوع سفيدك، آنست كه آجر از ملات ، آب جذب كرده ، در تركيب با هوا ، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌كند. جهت جلوگيري از ظهور اين سفيدك ، بايد كاري كرد كه آجر از آب جذب نكند. بدين جهت، هنگام آجر چيني ، ابتدا آنرا مرطوب كرده ، بعد بكار مي‌برند.(به اين عمل اصطلاحاً ً زنجاب كردن آجر‌ً گويند.) زنجاب كردن، باعث اشباع شدن آجر از آب و عدم تمايل به جذب آب از ملات مي‌شود. در برخي مناطق كشورمان ، از آنجا كه خود آب سخت است و تركيبات بي‌كربناتي دارد، وقتي روي آجركاري را آب مي‌پاشند، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌شود . اگر روي آجرهايي ،‌اين نوع از سفيدك ظاهر شد، آنها را با اسيد كلريدريك رقيق (جوهر نمك) مي‌شويند و بلافاصله با آب شستشو مي‌دهند. جوهر نمك، سفيدك كربناتي را در خود حل مي‌كند و با جريان آب ، آنها را از سطح آجر دور مي‌كند. بايد توجه داشت كه بلافاصله پس از بكاربردن جوهر نمك، از آب استفاده كرد. زيرا در غير اين صورت، با وجودي كه جوهر ، سفيدكهاي كربناتي را در خود حل كرده ، كربناتها به كلريد تبديل مي‌شوند و روي آجرها سفيدك كلريدي ظاهر مي‌شود سفيدك كلريدي: همانطور كه در بالا ذكر شد، راه از بين بردن سفيدك كلريدي، شستشوي آجر با آب است. سفيدك سولفاتي: علتهاي ممكن در ظهور اين سفيدك عبارتند از 1ـ خاك استفاده شده در ساخت آجر ، داراي مقادير زيادي سولفات باشد.  2ـ مقدار سنگ گچ ملات زياد باشد و آجر آنرا جذب كند. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك ، از بكار بردن خاكهايي با درصد سولفات زياد در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم. سفيدك نيتراتي: در خاكهاي برخي مناطق كويري ، تركيباتي از نيترات (شوره) وجود دارد. شوره از هوا رطوبت جذب كرده ،سبب ظهور سفيدك نيتراتي مي‌شود. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك،‌ از بكار بردن خاكهاي نيتراتي در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم.   طبقه‌بندي آجر استاندار شماره 7 ايران، مشخصات آجرهاي رسي را شرح مي‌دهد. در اين استاندارد، آجرهاي رسي از ديدگاههاي مختلف بشرح ذيل طبقه‌بندي شده‌اند: طبقه بندي از ديدگاه روش توليد: 1ـ آجرهاي رسي دستي : با دست ساخته شده ، توپر است و كيفيت چنداني ندارد. 2ـ آجرهاي نيمه ماشيني: كه در طول خط توليد آنها ، قسمتي از كارها ، توسط ماشين انجام مي‌شود.  3ـ آجرهاي ماشيني : داراي اشكال مختلف، توپر و سخت يا سوراخدار ، با كيفيتي بهتر . طبقه‌بندي از ديدگاه نوع مصرف : 1ـ آجر معمولي: براي مصارف عمومي ساختمان استفاده شده، بنام آجر توكار معروف است.  2ـ آجرنما: اين نوع آجرها به روشهاي مخصوص ساخته مي‌شوندو بايد  داراي ابعاد دقيق و هماهنگ باشند تا ظاهري خوب در نماي سازه ايجاد كنند.  3ـ آجر مهندسي مرغوبEngineering Brik : اين آجرها ، آجرهايي توپر و سخت و بادوام هستند و با روش ماشيني توليد مي‌شوند و به سه دسته تقسيم مي‌شوند . اين درجه بنديها بر اساس دو عامل ‌مقاومت و جذب‌ آب  است.  درجه 1: حداقل مقاومت آجر درجه 1 ، 350 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 15% وزني است. درجه 2 : حداقل مقاومت آجر درجه 2 ، 250 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 16% وزني است. درجه 3 : حداقل مقاومت آجر درجه 3 ، 150% و حداكثر ميزان جذب آب آن ، 18% وزني است. اين آجرها ،عمدتاً باربر هستند. طبقه‌بندي از ديدگاه كيفيت: 1ـ آجر با كيفيت مناسب براي مصارف داخلي: اين آجرها توكار هستند. لازم به ذكر است اين آجرها را نبايد در قسمتهايي از ساختمان كه در معرض شرايط مختلف جوي مانند يخ زدن است، بكار برد و هنگاميكه اين آجرها به كارگاه مي‌رسند، نبايد آنها را در محيط سرباز نگهداري نمود. زيرا اين آجرها از نظر استاندارد، جذب آب مشخصي ندارند و در اثر بارندگي و مرطوب شدن، تحت فرايند يخ زدن از بين مي‌روند.  2ـ آجر با كيفيت عادي: از اين آجرها در نقاطي كه شرايط جوي شديدي ندارند، در قسمتهاي بيروني ساختمان نيز مي‌توان استفاده كرد. 3ـ آجر با كيفيت ويژه : اين آجرها معمولاً همان آجرهاي مهندسي مرغوبند كه البته قادرند شرايط محيطي سخت را نيز تحمل كنند. طبقه بندي از ديدگاه شكل : 1ـ آجر توپر : نوعي آجر است كه حجم سوراخهاي آن از 25% حجم  آجر تجاوز نمي‌كند. در اين نوع از آجرها جهت محاسبه مقاومت ، بار وارد بر آجر را بدون در نظر گرفتن سوراخها ، بر كل سطح مقطع تقسيم مي‌كنند.  2ـ آجر سوراخ‌دار: در اين نوع از آجرها ، حجم سوراخها از 25% حجم آجر بيشتر است. اما مساحت هر يك از سوراخها، از 3000 تجاوز نمي‌كند.  3ـ آجر توخالي: كه در آن، حجم سوراخها بيش از 25% حجم آجر است و براي ابعاد سوراخها محدوديتي وجود ندارد  4ـ آجر با شكل ويژه: اين آجرها، داراي اشكال مختلف هندسي هستند. مانند آجرهايي كه جهت كف پوش در پياده‌روها و پاركها استفاده مي‌شوند. 5ـ آجر متخلخل: حجم منافذ در اين نوع از آجرها ، بيش از 20% حجم آجر است«آجر» آجرها بعنوان واحدهاي ساختماني منظور شده ، به دو دسته كلي تقسيم مي‌شوند:  1ـ آجرهاي رسي  2ـ آجرهاي ماسه آهكي‌ (توضيحات كامل آن در بحث آهك تحت عنوان سخت شدن هيدروسيليكاتي ارائه شده است.) قسمت اعظم آجرهاي مورد مصرف، از نوع آجرهاي رسي هستند. ايرانيان قديم آجر را بخوبي مي‌شناختند و نمونه‌هايي  از آجركاريهاي بسيار جالب از زمان قديم باقي مانده است كه همگي گواه تبحر ايرانيان در توليد و بكارگيري آجر مي‌باشد. اوج صنعت آجر ايران، در زمان ساسانيان بوده است.  در اينجا بحثي مطرح مي‌شود و آن عبارت است از مقايسه مصالح ساختماني قديم و جديد. قطعاً مصالح ساختماني جديد و از جمله آجرهاي امروزي ، بسيار بهترا از انواع قديمي آن است. بقا و پا بر جا بودن عمارتهاي قديمي به اين معني نيست كه ما توان ساخت چنين آجرهايي را نداريم. بلكه ما قادر به ساخت انواع بهتري هستيم. ولي نكته قابل توجه اينست كه در گذشته ، اولاً تعداد ساختمانهاي در دست احداث كم بود و تعداد آجر مورد نياز ، اندك. ثانياً نيروي كار، براحتي و با قيمتي بسيار نازل يافت مي‌شد. در حاليكه امروزه صحبت از هزاران واحد مسكوني و نيروي كار گرانقيمت است. چاره كار، تعويض نيروي انساني با نيروي ماشين است. جايگزيني نيروي ماشيني هم مستلزم آشنايي با تكنولوژي ماشين و بدست آوردن فرهنگ ماشيني است . (كه البته در كشور ما، ضعف عمده در قسمت دوم است.) خاك ، مهمترين عنصر ساخت آجر در توليد آجر ، خشت خشك شده راحرارت مي‌دهند و آجر بدست مي‌آورند. خشت را از قالب زدن گل بدست مي‌آورند. گل ، مخلوط يكنواخت آب و خاك است. خاك ، جسم جامد همراه با آب و هواست. خاك رس، ماسه، سنگ آهك ، سولفاتها، فلدسپات، تركيبات آهن، رستنيها و … قسمت جامد خاك را تشكيل مي‌دهند.   قسمت جامد خاك خاك رس: خاك رس از پوشيدن فلدسپات و ميكا در سنگهاي آذرين مثل گرانيت بدست مي‌آيد. عامل پوسيدن ، آب باران است كه داراي اسيد كربنيك مي‌باشد. نوع خالص خاك رس ،ًكائولنً نام دارد:  و همان خاكي است كه در صنعت ساخت چيني از آن بهره مي‌گيرند. كائولن دانه‌هايي پولكي و ورقه ورقه دارد. اين پولكها از دو ميكرون هم كوچكترند. خاك رس خالص سفيد رنگ است و ناخلصيها به آن رنگهاي مختلفي مي‌دهند:  FeO آنرا كبود رنگ مي‌كند.    آنرا سرخ رنگ مي‌كند.  آنرا زرد رنگ مي‌ كند. ماسه :اگر با خاك رس خالص آجر درست شود، پس از خشك شدن ترك مي‌‌خورد و ثبات حجمي ندارد. براي رفع اين عيب ، به خاك رس ذرات ماسه مي‌افزايند . اين ذرات بصورت استخوان بندي عمل مي كند و جمع شدگي را كنترل مي‌ نمايد. جنس ماسه مي تواند سيليسي يا آهكي باشد. اما  ذرات درشت ماسه ، چه آهكي و چه سيليسي ، ايجاد مشكل مي‌كند. ذرات درشت سيليس در گل ، در هنگام حرارت دادن، با كسب حرارت منبسط مي‌شود؛ در حاليكه خشت آجر در حال خشك شدن يا پخته شدن و جمع شدن است. در نتيجه آجر ترك مي‌خورد. دانه‌هاي درشت آهك هم در اثر حرارت پخته شده ، تبديل به آهك مي‌شود كه با جذب آب منبسط شده، تكه‌اي از آجر را بيرون مي‌اندازد. به اين پديده اصطلاحاً ً آلوئك ً گويند. سنگ آهك: يكي از ديگر از موادي است كه مي‌تواند همراه خاك باشد. مقدار اندك آن ، باعث سفيد شدن آجر است؛ در حاليكه ميزان بيشتري از آن، سبب  پايين آمدن نقطه ذوب و توليد آجر جوش مي‌شود .( آجر جوش ، آجري است كه در كوره ذوب شده و شكل هندسي خود را از دست داده است.) درصد آهك در خاك آجر ، نبايد بيش از 30% باشد. سولفاتها :سولفاتها بصورت سولفات عنصرهاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم در خاك وجود دارند و باعث مي‌شوند كه بعدها روي آجر ً سفيدك سولفاتي ً ظاهر شود. فلدسپات: در فرايندهاي تولدي آجر ، فلدسپات در نقش گدازآور عمل كرده، سبب پايين آمدن درجه حرارت حالت خميري آجر مي‌شود . در بسياري از سراميكها، از خاك با فلدسپات زياد استفاده مي‌كنند. تركيبات آهن: اكسيدهاي آهن نيز گدازآورند. اگر  در خاك به 5% وزنش برسد، آن خاك سرخ رنگ مي‌شود. از خاكهاي با اكسيد آهن بالا براي ساخت قطعات سفالي ـ كه آب را از خود عبور نمي‌دهند ـ استفاده مي‌شود. در برخي كشورهاي خارجي، از اين خاكها در صنعت سفال، جهت ساخت لوله‌هاي فاضلاب بهره مي‌گيرند؛ در حاليكه در ايران، براي اين مصرف از لوله‌هاي چدني يا پوليكا استفاده مي‌شود . كاربرد عمده سفال در كشورمان، در قسمتهاي شمالي و براي پوشش سقف است. در آجرهاي نسوز، مقدار آهن خاك بايد بسيار كم بوده ، از 1% وزن خاك تجاوز نكند. رستنيها : از ديگر مواد تشكيل دهنده خاك ، بقايايي گياهان است كه اگر همراه خاك باشند، در كوره مي‌سوزند و جايشان خالي مي‌شود . از اين پديده استفاده كرده، به خاك آجر ، مواد آلي مي‌زنند تا پس از سوختن در كوره و خالي شدن جايشان، آجر سبك بدست آيد. اين آجرها ، كاربرد عايقي دارد. آب آب به دو صورت در خاك وجود دارد: آب آزاد و آب جذب شده (كه سبب مرطوب بودن خاك است.) آب جذب شده را تنها با استفاده از حرارت مي‌توان آزاد كرد. براي مخلوط آب و خاك، طبقه بنديي بدين شرح وجود دارد: يك مهندس سوئدي بنام Atterberg. مخلوط آب و خاك را به پنج دسته تقسيم كرده است: آبكي ، شل ، خميري، سفت و خشك. گلي كه براي توليد آجر استفاده مي شود، بايد حالت خميري داشته باشد. براي پي بردن به حالت خميري گل در آزمايشگاه ، از دستگاهي بنام ً Cassagrandً يا ً Atterbergً استفاده مي‌كنند. اما در كارگاههاي ساختماني ، بدين منظور با خمير مورد نظر ، فتيله‌اي نازك بقطر mm3 مي‌سازند. اگر آن فتيله ترك نخورد و گل آن هم به دست نچسبد ، خمير آزمايش شده مطلوب مي‌باشد. توليد آجر در توليد آجر ، دو شيوه مرسوم است. سنتي و ماشيني. البته بسياري از كارخانه‌هاي كنوني از روش مابين اين دو روش استفاده مي‌كنند. روش سنتي اولين قدم در تهيه آجر، تهيه خاك مناسب است. در روش سنتي، انتخاب خاك جنبه علمي نداشت. بلكه بصورت تجربي بود . بدين معني كه استاد آجر ساز ، خاك را مي‌ديد و با لمس كردن و بوئيدن و … تشخيص مي‌داد كه آيا خاك مورد نظر ، براي ساخت آجر مناسب بود يا خير. پس از انتخاب خاك مناسب ، خاك را به مكاني بنام ً آبْ خوره ً مي‌بردند تا در آنجا با آب مخلوط شود. پس از گذشت چند روز ، اين گل را ًورزً مي‌دادند تا خاك بخوبي با آب مخلوط شود. عمل ورز دادن گل ، توسط كارگران و با پا انجام مي‌گرفت. براي اينكه كارگران در حين ورز دادن گل، دانه‌هاي درشت را از خمير اصلي جدا كنند، صاحب كار مقداري سكه با خاك مخلوط مي‌كرد تا كارگران به اميد يافتن سكه ، دانه‌هاي درشت را نيز جدا نمايند. پس از چند روز ورز دادن ، نوبت به قالب‌گيري مي‌رسيد. قالب‌گيري نيز توسط دست انجام مي‌گرفت. قالبها، از جنس چوب و بصورت چند خانه بود كه گل را با دست در آنها مي‌فشردند و سطح آنرا صاف مي‌كردند. طبيعي بود كه هر چه قالب‌زن بيشتر سطح گل را مي‌فشرد، كيفيت آجر بهتر بود. اما از آنجا كه كارگران بدنبال توليد بيشتر و سريعتر بودند و نه كيفيت خوب، از درست فشردن گل در قالب ، خودداري مي‌كردند و اين امر سبب افت كيفيت در آجر شد. جهت حل اين مشكل، پس از انقلاب، پرسهاي پدالي ساخته شد . اين نوع پرسها وسيله‌اي بود جهت درست فشرده شدن قالبها و البته هم اكنون نيز در بعضي مناطق از اين پرسها استفاده مي‌شود. در ادامه نوبت به خشك كردن خشتها مي‌رسيد. در روش سنتي ، جهت خشك كردن خشتها از آفتاب استفاده مي‌كردند. اگر در طول مدت خشك شدن، خشت را تنها از يك طرف در برابر تابش خورشيد قرار مي‌دادند، يك طرف آن زودتر از طرف ديگر خشك مي‌شد و در نتيجه سطح آجر خميده مي‌شد. جهت رفع اين مشكل، پس از مدتي كه خشت باصطلاح خودش را گرفت، جهت قرار دادن آن در آفتاب را عوض مي‌كردند. نكته جالب در خشك كردن خشتها آن بود كه از آنجا كه امكان خشك كردن خشتها در زمستان وجود نداشت ، در فصل گرما تعداد زيادي خشت را خشك مي‌كردند و محصول را بعنوان كلينكر آجر ، زير پوششي از كاه گل نگهداري مي‌كردند و در زمستان ، از آنها جهت توليد آجر بهره مي‌گرفتند. مرحله بعدي ، پختن آجر بود كه در آن ، از كوره ‌هاي سنتي استفاده مي‌شد. كوره سنتي چاهي بود كه در مبحث گچ نيز بدان اشاره شد. همانطور كه در قبل ذكر شد، در اين كوره‌ها خشتها را بگونه‌اي مي‌چيدند كه جريان هوا از بين آنها عبور كند و از زير به خشتها حرارت مي‌دادند. در قديم جهت سوخت ، از چوب و مدفوع استفاده مي‌شد و در نتيجه حرارت آرام آرام بالا مي‌رفت و رسيدن حرارت به قسمتهاي بالايي كوره بسيار آهسته صورت مي‌گرفت. به همين جهت همه لايه‌ها تقريباً بطور يكسان حرارت كسب مي‌كردند. ليكن بعدها كه سوختهاي نفتي بكار گرفته شد ، جهت تسريع در امر توليد، درجه حرارت پايين را زياد مي‌كردند. طبيعتاً حرارت بصورت يكنواخت به خشتها نمي‌رسيد و در لايه‌هاي مختلف، آجرهايي با خواص متفاوت توليد مي‌شد. همانطور كه گفتيم ، آجرهاي اين نوع از كوره‌ها ، از نظر خواص و كيفيت متفاوتند. از آنجا كه خشتهاي زيرين بيش از حد نياز حرارت مي‌بينند، ذوب مي‌شوند و توليد آجر جوش مي‌كنند. يعني پس از ذوب شدن با يكديگر مخلوط مي‌شوند و بصورت سنگي محكم بدون شكل هندسي خاص در مي‌آيند. اين آجرها شايد فقط بدرد پي ريزي بخورد. لايه بعدي آجرها ، سبز رنگ است كه از نظر مقاومت و خواص . بهترين آجرهاي كوره ‌اند و داراي شكل هندسي دقيقي مي‌باشند . لايه‌ بعدي، آجرهاي بهي رنگ  (مايل به زرد) است . لايه‌هاي بعدي بترتيب عبارتند از : آجرهاي سفيد رنگ، آجرهاي ابلغ (داراي لكه‌هاي قرمز و سفيد) ، آجرهاي قرمز و آخرين لايه ،‌آجرهاي نپخته. بعلت نحوه برداشت از اين كوره‌ها، آجرهاي رسيده به كارگاه ، از همه نوع هستند . امتياز اين كوره‌ها ساده بودن و هزينه كم ساخت است؛ در حاليكه اتلاف انرژي ، كيفيت متفاوت محصول و توليد كم ، از عمده‌‌ترين مشكلات اين قبيل كوره‌هاست.(اتلاف انرژي در اين كوره‌ها بدليل  گرم و سرد شدن پياپي در هر بار بارگيري و تخليه است.) روش ماشيني در روش ماشيني، خاك بسيار مهم است و انتخاب خاك مناسب، اهميتي بسزايي دارد. خاكهاي مختلف را آزمايش مي‌كنند تا به خاك مناسب دست يابند. البته در انتخاب معدن، علاوه بر كيفيت ، به كميت خاك نيز توجه ويژه مي‌كنند. معدن بايد بگونه‌اي باشد كه حداقل 50 سال كارخانه را تغذيه نمايد. انتخاب نمونه خاك براي آزمايش كم و كيفي ، با گمانه زدن است. خاك با ماشينهاي مخصوص استخراج شده، پس از ورود به كارخانه ، به قسمت آسياب مي‌رود. اين آسياب از دو چرخ بزرگ و سنگين تشكليل شده كه خاكها در اثر وزن چرخهاي دوران كننده، آسياب مي‌شوند. در زير اين چرخها ، شبكه مشبكي است كه خاك آسياب شده از لابلاي آن عبور مي‌كند. مرحله بعدي ، مخلوط كن است. اين مخلوط كن، همانند مخلوط كنهاي نانواييها ، داراي يك محور مركزي با تعدادي بازو در اطراف مي باشد. در اين مرحله ، مقداري نيز آب اضافه مي‌كنند و خاك مخلوط شده با آب ، بسمت ً آسياب والسً مي‌رود تا بطور كامل ورز داده شود . آسياب والس از دو گردونه فلزي كنار هم تشكليل شده كه گل مورد نظر با عبور از بين آنها، تحت فشار غلتكها كاملاً ورز داده مي‌شود و دانه‌هاي درشت آن از بين مي‌رود . خمير خروجي از آسياب والس آماده قالب زني است. ؟ در اين مرحله، خمير وارد دستگاهي بنام بيرون ران يا Extruder مي‌شود. در قسمت مركزي اين دستگاه ، يك عضو حلزوني شكل (مشابه حلزوني چرخ گوشت) وجود دارد كه خمير وارد شده به دستگاه را به جلو هدايت مي‌كند. از آنجائيكه ممكن است خمير هنوز مقداري حباب هوا داشته باشد، در مسير حركت خمير داخل Extruder ، مناطق خلأ مجهز به صافي جلوگير از نفوذ خمير ، تعبيه شده است. اين مناطق حبابهاي هوا را جذب مي‌كنند و خميرهاي نهايي فاقد تخلخل مي‌باشد. در قسمت خروجي دستگاه بيرون ران، مي‌توان قالبهاي مختلف با اشكال متفاوت را قرار داد و خمير آماده را به صورتهاي مورد نياز قالب زد. البته توجه به اين نكته ضروري است كه اگر با چنين خميري خشت زده شود، آجر نهايي بسيار سنگين خواهد بود . در نتيجه قالبها را بگونه‌اي مي‌سازند كه خشت حاصل، سوراخدار باشد . بدين منظور در قالب ميله‌هايي نصب مي‌كنند كه بنام ًگُل قالب ً معرفند. گُل قالب بايد آلياژ مخصوصي داشته باشد و در برابر سايش مقاوم باشد. ؟     تونلي: تونل ، سالن درازي است كه داخل آن ريل‌گذاري شده. واگنهاي حامل خشت، از يك طرف تونل داخل مي‌شوند و در دمايي نچندان بالا(حدود 60 تا 70 درجه) حرارت مي‌بينند. همچنين حركت واگنها در داخل تونل، بسيار آهسته است. تمام شرايط بگونه‌اي با يكديگر جمع شده‌اند كه همانند آنچه پيشتر ذكر شد، خشتها بتدريج خشك شوند. تذكر اين نكته نيز مفيد است كه چون سرعت حركت واگنها در داخل خشك كن بسيار سريعتر از حركت آنها در كوره است، ظرفيت كوره تقريباً دو برابر ظرفيت خشك‌كن مي‌باشد. مرحله بعدي در توليد آجر ، پختن خشتهاي خشك شده است. كوره‌ها انواع مختلفي دارند كه دو نوع عمده آنها عبارتند از:  1ـ كوره هوفمن  2ـ كوره تونلي كوره هوفمن كوره هوفمن، دالاني است شبيه به شكل مقابل كه در مركز آن يك دودكش تعبيه شده است. بعلت كثيف بودن سوختها در گذشته ، دودكشها را بسيار بلند مي‌ساختند. اما امروزه كه از سوختهاي تميز نفتي و بعضاً گاز طبيعي استفاده مي‌كنند، ديگر نيازي به مرتفع ساختن دودكشها نيست. ؟ اين دالانها به اتاقكهاي كوچكتري تقسيم مي‌شوند كه به هر كدام از آنها ً قمير ً گويند. در هر قمير ، خشتهاي خشك شده را از پايين به بالا مي‌چينند و در قمير را نيز با آجر يا همان خشتها و با پوشش كاه‌گل مي‌بندند. بالاي هر قمير ، تعدادي  سوراخ است. اين سوراخها در واقع محل ورود حرارت به داخل قمير است. بدين صورت كه مشعلي مخصوص را روي اين سوراخها بگونه‌اي قرار مي‌دهند كه شعله آن بطرف داخل قمير زبانه كشد. پايين هر قمير به دودكش راه دارد. دود و هواي گرم ايجاد شده ، از طريق اين راه ارتباطي وارد دود كش شده، به بيرون هدايت مي‌شود. مشعل بنوبت روي قميرها حركت مي‌كند. هر گاه خشتهاي هر قمير باندازه كافي حرارت ديد، مشعل روي قمير بعدي قرار مي‌گيرد. در هر كوره ، روش كار چنين است كه همواره تعدادي قمير در حال بارگيري ، تعدادي در حال گرم شدن و مابقي در حال تخليه‌اند . (تعداد قميرهاي هر كوره مي‌تواند تا حدود 30 قمير نيز باشد.) لازم به ذكر است كه اين كوره‌ها بازدهي خوبي دارند. ؟ كوره تونلي جديدترين كوره‌هاي پخت آجر، كوره‌هاي تونلي است . در داخل اين تونلها نيز ريل‌گذاري  شده است. واگنهاي خارج شده از خشك كن وارد اين تونلها مي‌شوند. نحوه حرارت ديدن خشتها، درمناطق مختلف اين كوره متفاوت است: در قسمت اوليه كوره ، واگنها به آهستگي حركت مي‌كنند تا باقيمانده آب خشتها در دمايي حدود  تبخير شود. در ادامه، مشعلهايي در كنار يا بالاي مسير حركت واگنها نصب شده است كه واگنها با سرعتي بيشتر ، از مقابل آنها عبور مي‌كنند. اين روند افزايش سرعت حركت تا رسيدن به مشعل اصلي ادامه دارد. محل مشعل اصلي، گرمترين جاي كوره است و در حقيقت همان مكاني است كه در آن ، حالت ً چسبندگي سراميكي ً اتفاق مي‌افتد. چسبندگي سراميكي چيست؟ ـ در آجر ، مقداري خلل و فرج وجود دارد. در كنار مشعل اصلي كه دما در حدود 1200 تا 1300 درجه است، برخي مواد دروني آجر (مواد گدازآوري كه در ابتدا ذكر شد) ذوب شده، وارد خلل و فرجها مي‌شوند و سبب چسبيدن ساير مواد تشكيل دهنده آجر به يكديگر مي‌گردند. توجه داشته باشيد كه اگر حالت چسبندگي سراميكي اتفاق نيفتد، آجر توليد شده مقاومت كافي نخواهد داشت. بعبارتي لازمه مقاوم شدن آجر ، ايجاد چسبندگي سراميكي است و البته در كنار چسبندگي سراميكي، جمع شدگي نيز واقع مي‌شود كه در ادامه توضيح داده خواهد شد. مرحله آخر در خط توليد آجر ، خارج كردن آجر از داخل كوره است. اين كار ، مخصوصاً در مورد آجرهاي توليدي در كوره‌هاي هوفمن، بايد آهسته و با دقت انجام گيرد تا آسيبي به آجرها نرسد. ضايعات آجر روش اول: آجرهاي مورد آزمايش را در يك سيني مي‌ايستانيم و داخل سيني آب مي‌ريزيم. آب ، جذب آجرشده ، پس از مدتي تبخير مي‌شود . بار ديگر اين عمل را تكرار مي‌كنند. در اين صورت اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد ، سفيدكها ظاهر مي‌شوند. روش دوم: در روش ديگر ، آجري را روي يك سطح صاف مي‌خوابانيم و ظرف دهان گشادي را كه حاوي مقداري آب است، بطور معكوس روي آن قرار مي‌دهند . آب كم كم داخل آجر نفوذ كرده ، تبخير مي‌شود . اين عمل را دوبار انجام مي‌دهند . اينجا نيز اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد، آنرا ظاهر مي‌كند. براي مقايسه ميزان شوره زدن آجرها ، درجه بنديي بشرح ذيل وجود دارد: ـ درجه صفر : درجه‌يي است كه در آن هيچ سفيدكي ظاهر نمي‌شود. ـ درجه كم : كمتر از 10% سطح آجر با شوره پوشيده مي‌شود . ـ درجه متوسط : لايه ضخيمي از شوره تا 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما از روي سطح آجر فلس يا پودر جدا نمي‌شود . ـ درجه زياد : قشر ضخيمتري از املاح تا بيش از 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما در اينجا نيز فلس يا پودر از سطح آن جدا نمي‌شود . ـ درجه شديد: قشر ضخيمي از سفيدك قسمت عمده سطح آجر را مي‌پوشاند و فلس يا پودر از سطح آن جدا مي‌شود . انواع سفيدكها چنين است : كربناتي، كلريدي، سولفاتي و نيتراتي. جهت انتخاب راه حل مناسب در مبارزه با اين سفيدكها ، اولين قدم، تشخيص نوع سفيدك است. بدين منظور ، ابتدا با يك تيغ و صفحه كاغذي تميز، از سفيدكهاي سطح آجر نمونه ‌برداري كرده، به آزمايشگاه مي‌فرستند و در آنجا نوع سفيدك مشخص مي‌شود. سفيدك كربناتي: علت ايجاد اين نوع سفيدك، آنست كه آجر از ملات ، آب جذب كرده ، در تركيب با هوا ، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌كند. جهت جلوگيري از ظهور اين سفيدك ، بايد كاري كرد كه آجر از آب جذب نكند. بدين جهت، هنگام آجر چيني ، ابتدا آنرا مرطوب كرده ، بعد بكار مي‌برند.(به اين عمل اصطلاحاً ً زنجاب كردن آجر‌ً گويند.) زنجاب كردن، باعث اشباع شدن آجر از آب و عدم تمايل به جذب آب از ملات مي‌شود. در برخي مناطق كشورمان ، از آنجا كه خود آب سخت است و تركيبات بي‌كربناتي دارد، وقتي روي آجركاري را آب مي‌پاشند، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌شود . اگر روي آجرهايي ،‌اين نوع از سفيدك ظاهر شد، آنها را با اسيد كلريدريك رقيق (جوهر نمك) مي‌شويند و بلافاصله با آب شستشو مي‌دهند. جوهر نمك، سفيدك كربناتي را در خود حل مي‌كند و با جريان آب ، آنها را از سطح آجر دور مي‌كند. بايد توجه داشت كه بلافاصله پس از بكاربردن جوهر نمك، از آب استفاده كرد. زيرا در غير اين صورت، با وجودي كه جوهر ، سفيدكهاي كربناتي را در خود حل كرده ، كربناتها به كلريد تبديل مي‌شوند و روي آجرها سفيدك كلريدي ظاهر مي‌شود سفيدك كلريدي: همانطور كه در بالا ذكر شد، راه از بين بردن سفيدك كلريدي، شستشوي آجر با آب است. سفيدك سولفاتي: علتهاي ممكن در ظهور اين سفيدك عبارتند از 1ـ خاك استفاده شده در ساخت آجر ، داراي مقادير زيادي سولفات باشد.  2ـ مقدار سنگ گچ ملات زياد باشد و آجر آنرا جذب كند. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك ، از بكار بردن خاكهايي با درصد سولفات زياد در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم. سفيدك نيتراتي: در خاكهاي برخي مناطق كويري ، تركيباتي از نيترات (شوره) وجود دارد. شوره از هوا رطوبت جذب كرده ،سبب ظهور سفيدك نيتراتي مي‌شود. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك،‌ از بكار بردن خاكهاي نيتراتي در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم.   طبقه‌بندي آجر استاندار شماره 7 ايران، مشخصات آجرهاي رسي را شرح مي‌دهد. در اين استاندارد، آجرهاي رسي از ديدگاههاي مختلف بشرح ذيل طبقه‌بندي شده‌اند: طبقه بندي از ديدگاه روش توليد: 1ـ آجرهاي رسي دستي : با دست ساخته شده ، توپر است و كيفيت چنداني ندارد. 2ـ آجرهاي نيمه ماشيني: كه در طول خط توليد آنها ، قسمتي از كارها ، توسط ماشين انجام مي‌شود.  3ـ آجرهاي ماشيني : داراي اشكال مختلف، توپر و سخت يا سوراخدار ، با كيفيتي بهتر . طبقه‌بندي از ديدگاه نوع مصرف : 1ـ آجر معمولي: براي مصارف عمومي ساختمان استفاده شده، بنام آجر توكار معروف است.  2ـ آجرنما: اين نوع آجرها به روشهاي مخصوص ساخته مي‌شوندو بايد  داراي ابعاد دقيق و هماهنگ باشند تا ظاهري خوب در نماي سازه ايجاد كنند.  3ـ آجر مهندسي مرغوبEngineering Brik : اين آجرها ، آجرهايي توپر و سخت و بادوام هستند و با روش ماشيني توليد مي‌شوند و به سه دسته تقسيم مي‌شوند . اين درجه بنديها بر اساس دو عامل ‌مقاومت و جذب‌ آب  است.  درجه 1: حداقل مقاومت آجر درجه 1 ، 350 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 15% وزني است. درجه 2 : حداقل مقاومت آجر درجه 2 ، 250 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 16% وزني است. درجه 3 : حداقل مقاومت آجر درجه 3 ، 150% و حداكثر ميزان جذب آب آن ، 18% وزني است. اين آجرها ،عمدتاً باربر هستند. طبقه‌بندي از ديدگاه كيفيت: 1ـ آجر با كيفيت مناسب براي مصارف داخلي: اين آجرها توكار هستند. لازم به ذكر است اين آجرها را نبايد در قسمتهايي از ساختمان كه در معرض شرايط مختلف جوي مانند يخ زدن است، بكار برد و هنگاميكه اين آجرها به كارگاه مي‌رسند، نبايد آنها را در محيط سرباز نگهداري نمود. زيرا اين آجرها از نظر استاندارد، جذب آب مشخصي ندارند و در اثر بارندگي و مرطوب شدن، تحت فرايند يخ زدن از بين مي‌روند.  2ـ آجر با كيفيت عادي: از اين آجرها در نقاطي كه شرايط جوي شديدي ندارند، در قسمتهاي بيروني ساختمان نيز مي‌توان استفاده كرد. 3ـ آجر با كيفيت ويژه : اين آجرها معمولاً همان آجرهاي مهندسي مرغوبند كه البته قادرند شرايط محيطي سخت را نيز تحمل كنند. طبقه بندي از ديدگاه شكل : 1ـ آجر توپر : نوعي آجر است كه حجم سوراخهاي آن از 25% حجم  آجر تجاوز نمي‌كند. در اين نوع از آجرها جهت محاسبه مقاومت ، بار وارد بر آجر را بدون در نظر گرفتن سوراخها ، بر كل سطح مقطع تقسيم مي‌كنند.  2ـ آجر سوراخ‌دار: در اين نوع از آجرها ، حجم سوراخها از 25% حجم آجر بيشتر است. اما مساحت هر يك از سوراخها، از 3000 تجاوز نمي‌كند.  3ـ آجر توخالي: كه در آن، حجم سوراخها بيش از 25% حجم آجر است و براي ابعاد سوراخها محدوديتي وجود ندارد  4ـ آجر با شكل ويژه: اين آجرها، داراي اشكال مختلف هندسي هستند. مانند آجرهايي كه جهت كف پوش در پياده‌روها و پاركها استفاده مي‌شوند. 5ـ آجر متخلخل: حجم منافذ در اين نوع از آجرها ، بيش از 20% حجم آجر است


«آجر» آجرها بعنوان واحدهاي ساختماني منظور شده ، به دو دسته كلي تقسيم مي‌شوند:  1ـ آجرهاي رسي  2ـ آجرهاي ماسه آهكي‌ (توضيحات كامل آن در بحث آهك تحت عنوان سخت شدن هيدروسيليكاتي ارائه شده است.) قسمت اعظم آجرهاي مورد مصرف، از نوع آجرهاي رسي هستند. ايرانيان قديم آجر را بخوبي مي‌شناختند و نمونه‌هايي  از آجركاريهاي بسيار جالب از زمان قديم باقي مانده است كه همگي گواه تبحر ايرانيان در توليد و بكارگيري آجر مي‌باشد. اوج صنعت آجر ايران، در زمان ساسانيان بوده است.  در اينجا بحثي مطرح مي‌شود و آن عبارت است از مقايسه مصالح ساختماني قديم و جديد. قطعاً مصالح ساختماني جديد و از جمله آجرهاي امروزي ، بسيار بهترا از انواع قديمي آن است. بقا و پا بر جا بودن عمارتهاي قديمي به اين معني نيست كه ما توان ساخت چنين آجرهايي را نداريم. بلكه ما قادر به ساخت انواع بهتري هستيم. ولي نكته قابل توجه اينست كه در گذشته ، اولاً تعداد ساختمانهاي در دست احداث كم بود و تعداد آجر مورد نياز ، اندك. ثانياً نيروي كار، براحتي و با قيمتي بسيار نازل يافت مي‌شد. در حاليكه امروزه صحبت از هزاران واحد مسكوني و نيروي كار گرانقيمت است. چاره كار، تعويض نيروي انساني با نيروي ماشين است. جايگزيني نيروي ماشيني هم مستلزم آشنايي با تكنولوژي ماشين و بدست آوردن فرهنگ ماشيني است . (كه البته در كشور ما، ضعف عمده در قسمت دوم است.) خاك ، مهمترين عنصر ساخت آجر در توليد آجر ، خشت خشك شده راحرارت مي‌دهند و آجر بدست مي‌آورند. خشت را از قالب زدن گل بدست مي‌آورند. گل ، مخلوط يكنواخت آب و خاك است. خاك ، جسم جامد همراه با آب و هواست. خاك رس، ماسه، سنگ آهك ، سولفاتها، فلدسپات، تركيبات آهن، رستنيها و … قسمت جامد خاك را تشكيل مي‌دهند.   قسمت جامد خاك خاك رس: خاك رس از پوشيدن فلدسپات و ميكا در سنگهاي آذرين مثل گرانيت بدست مي‌آيد. عامل پوسيدن ، آب باران است كه داراي اسيد كربنيك مي‌باشد. نوع خالص خاك رس ،ًكائولنً نام دارد:  و همان خاكي است كه در صنعت ساخت چيني از آن بهره مي‌گيرند. كائولن دانه‌هايي پولكي و ورقه ورقه دارد. اين پولكها از دو ميكرون هم كوچكترند. خاك رس خالص سفيد رنگ است و ناخلصيها به آن رنگهاي مختلفي مي‌دهند:  FeO آنرا كبود رنگ مي‌كند.    آنرا سرخ رنگ مي‌كند.  آنرا زرد رنگ مي‌ كند. ماسه :اگر با خاك رس خالص آجر درست شود، پس از خشك شدن ترك مي‌‌خورد و ثبات حجمي ندارد. براي رفع اين عيب ، به خاك رس ذرات ماسه مي‌افزايند . اين ذرات بصورت استخوان بندي عمل مي كند و جمع شدگي را كنترل مي‌ نمايد. جنس ماسه مي تواند سيليسي يا آهكي باشد. اما  ذرات درشت ماسه ، چه آهكي و چه سيليسي ، ايجاد مشكل مي‌كند. ذرات درشت سيليس در گل ، در هنگام حرارت دادن، با كسب حرارت منبسط مي‌شود؛ در حاليكه خشت آجر در حال خشك شدن يا پخته شدن و جمع شدن است. در نتيجه آجر ترك مي‌خورد. دانه‌هاي درشت آهك هم در اثر حرارت پخته شده ، تبديل به آهك مي‌شود كه با جذب آب منبسط شده، تكه‌اي از آجر را بيرون مي‌اندازد. به اين پديده اصطلاحاً ً آلوئك ً گويند. سنگ آهك: يكي از ديگر از موادي است كه مي‌تواند همراه خاك باشد. مقدار اندك آن ، باعث سفيد شدن آجر است؛ در حاليكه ميزان بيشتري از آن، سبب  پايين آمدن نقطه ذوب و توليد آجر جوش مي‌شود .( آجر جوش ، آجري است كه در كوره ذوب شده و شكل هندسي خود را از دست داده است.) درصد آهك در خاك آجر ، نبايد بيش از 30% باشد. سولفاتها :سولفاتها بصورت سولفات عنصرهاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم در خاك وجود دارند و باعث مي‌شوند كه بعدها روي آجر ً سفيدك سولفاتي ً ظاهر شود. فلدسپات: در فرايندهاي تولدي آجر ، فلدسپات در نقش گدازآور عمل كرده، سبب پايين آمدن درجه حرارت حالت خميري آجر مي‌شود . در بسياري از سراميكها، از خاك با فلدسپات زياد استفاده مي‌كنند. تركيبات آهن: اكسيدهاي آهن نيز گدازآورند. اگر  در خاك به 5% وزنش برسد، آن خاك سرخ رنگ مي‌شود. از خاكهاي با اكسيد آهن بالا براي ساخت قطعات سفالي ـ كه آب را از خود عبور نمي‌دهند ـ استفاده مي‌شود. در برخي كشورهاي خارجي، از اين خاكها در صنعت سفال، جهت ساخت لوله‌هاي فاضلاب بهره مي‌گيرند؛ در حاليكه در ايران، براي اين مصرف از لوله‌هاي چدني يا پوليكا استفاده مي‌شود . كاربرد عمده سفال در كشورمان، در قسمتهاي شمالي و براي پوشش سقف است. در آجرهاي نسوز، مقدار آهن خاك بايد بسيار كم بوده ، از 1% وزن خاك تجاوز نكند. رستنيها : از ديگر مواد تشكيل دهنده خاك ، بقايايي گياهان است كه اگر همراه خاك باشند، در كوره مي‌سوزند و جايشان خالي مي‌شود . از اين پديده استفاده كرده، به خاك آجر ، مواد آلي مي‌زنند تا پس از سوختن در كوره و خالي شدن جايشان، آجر سبك بدست آيد. اين آجرها ، كاربرد عايقي دارد. آب آب به دو صورت در خاك وجود دارد: آب آزاد و آب جذب شده (كه سبب مرطوب بودن خاك است.) آب جذب شده را تنها با استفاده از حرارت مي‌توان آزاد كرد. براي مخلوط آب و خاك، طبقه بنديي بدين شرح وجود دارد: يك مهندس سوئدي بنام Atterberg. مخلوط آب و خاك را به پنج دسته تقسيم كرده است: آبكي ، شل ، خميري، سفت و خشك. گلي كه براي توليد آجر استفاده مي شود، بايد حالت خميري داشته باشد. براي پي بردن به حالت خميري گل در آزمايشگاه ، از دستگاهي بنام ً Cassagrandً يا ً Atterbergً استفاده مي‌كنند. اما در كارگاههاي ساختماني ، بدين منظور با خمير مورد نظر ، فتيله‌اي نازك بقطر mm3 مي‌سازند. اگر آن فتيله ترك نخورد و گل آن هم به دست نچسبد ، خمير آزمايش شده مطلوب مي‌باشد. توليد آجر در توليد آجر ، دو شيوه مرسوم است. سنتي و ماشيني. البته بسياري از كارخانه‌هاي كنوني از روش مابين اين دو روش استفاده مي‌كنند. روش سنتي اولين قدم در تهيه آجر، تهيه خاك مناسب است. در روش سنتي، انتخاب خاك جنبه علمي نداشت. بلكه بصورت تجربي بود . بدين معني كه استاد آجر ساز ، خاك را مي‌ديد و با لمس كردن و بوئيدن و … تشخيص مي‌داد كه آيا خاك مورد نظر ، براي ساخت آجر مناسب بود يا خير. پس از انتخاب خاك مناسب ، خاك را به مكاني بنام ً آبْ خوره ً مي‌بردند تا در آنجا با آب مخلوط شود. پس از گذشت چند روز ، اين گل را ًورزً مي‌دادند تا خاك بخوبي با آب مخلوط شود. عمل ورز دادن گل ، توسط كارگران و با پا انجام مي‌گرفت. براي اينكه كارگران در حين ورز دادن گل، دانه‌هاي درشت را از خمير اصلي جدا كنند، صاحب كار مقداري سكه با خاك مخلوط مي‌كرد تا كارگران به اميد يافتن سكه ، دانه‌هاي درشت را نيز جدا نمايند. پس از چند روز ورز دادن ، نوبت به قالب‌گيري مي‌رسيد. قالب‌گيري نيز توسط دست انجام مي‌گرفت. قالبها، از جنس چوب و بصورت چند خانه بود كه گل را با دست در آنها مي‌فشردند و سطح آنرا صاف مي‌كردند. طبيعي بود كه هر چه قالب‌زن بيشتر سطح گل را مي‌فشرد، كيفيت آجر بهتر بود. اما از آنجا كه كارگران بدنبال توليد بيشتر و سريعتر بودند و نه كيفيت خوب، از درست فشردن گل در قالب ، خودداري مي‌كردند و اين امر سبب افت كيفيت در آجر شد. جهت حل اين مشكل، پس از انقلاب، پرسهاي پدالي ساخته شد . اين نوع پرسها وسيله‌اي بود جهت درست فشرده شدن قالبها و البته هم اكنون نيز در بعضي مناطق از اين پرسها استفاده مي‌شود. در ادامه نوبت به خشك كردن خشتها مي‌رسيد. در روش سنتي ، جهت خشك كردن خشتها از آفتاب استفاده مي‌كردند. اگر در طول مدت خشك شدن، خشت را تنها از يك طرف در برابر تابش خورشيد قرار مي‌دادند، يك طرف آن زودتر از طرف ديگر خشك مي‌شد و در نتيجه سطح آجر خميده مي‌شد. جهت رفع اين مشكل، پس از مدتي كه خشت باصطلاح خودش را گرفت، جهت قرار دادن آن در آفتاب را عوض مي‌كردند. نكته جالب در خشك كردن خشتها آن بود كه از آنجا كه امكان خشك كردن خشتها در زمستان وجود نداشت ، در فصل گرما تعداد زيادي خشت را خشك مي‌كردند و محصول را بعنوان كلينكر آجر ، زير پوششي از كاه گل نگهداري مي‌كردند و در زمستان ، از آنها جهت توليد آجر بهره مي‌گرفتند. مرحله بعدي ، پختن آجر بود كه در آن ، از كوره ‌هاي سنتي استفاده مي‌شد. كوره سنتي چاهي بود كه در مبحث گچ نيز بدان اشاره شد. همانطور كه در قبل ذكر شد، در اين كوره‌ها خشتها را بگونه‌اي مي‌چيدند كه جريان هوا از بين آنها عبور كند و از زير به خشتها حرارت مي‌دادند. در قديم جهت سوخت ، از چوب و مدفوع استفاده مي‌شد و در نتيجه حرارت آرام آرام بالا مي‌رفت و رسيدن حرارت به قسمتهاي بالايي كوره بسيار آهسته صورت مي‌گرفت. به همين جهت همه لايه‌ها تقريباً بطور يكسان حرارت كسب مي‌كردند. ليكن بعدها كه سوختهاي نفتي بكار گرفته شد ، جهت تسريع در امر توليد، درجه حرارت پايين را زياد مي‌كردند. طبيعتاً حرارت بصورت يكنواخت به خشتها نمي‌رسيد و در لايه‌هاي مختلف، آجرهايي با خواص متفاوت توليد مي‌شد. همانطور كه گفتيم ، آجرهاي اين نوع از كوره‌ها ، از نظر خواص و كيفيت متفاوتند. از آنجا كه خشتهاي زيرين بيش از حد نياز حرارت مي‌بينند، ذوب مي‌شوند و توليد آجر جوش مي‌كنند. يعني پس از ذوب شدن با يكديگر مخلوط مي‌شوند و بصورت سنگي محكم بدون شكل هندسي خاص در مي‌آيند. اين آجرها شايد فقط بدرد پي ريزي بخورد. لايه بعدي آجرها ، سبز رنگ است كه از نظر مقاومت و خواص . بهترين آجرهاي كوره ‌اند و داراي شكل هندسي دقيقي مي‌باشند . لايه‌ بعدي، آجرهاي بهي رنگ  (مايل به زرد) است . لايه‌هاي بعدي بترتيب عبارتند از : آجرهاي سفيد رنگ، آجرهاي ابلغ (داراي لكه‌هاي قرمز و سفيد) ، آجرهاي قرمز و آخرين لايه ،‌آجرهاي نپخته. بعلت نحوه برداشت از اين كوره‌ها، آجرهاي رسيده به كارگاه ، از همه نوع هستند . امتياز اين كوره‌ها ساده بودن و هزينه كم ساخت است؛ در حاليكه اتلاف انرژي ، كيفيت متفاوت محصول و توليد كم ، از عمده‌‌ترين مشكلات اين قبيل كوره‌هاست.(اتلاف انرژي در اين كوره‌ها بدليل  گرم و سرد شدن پياپي در هر بار بارگيري و تخليه است.) روش ماشيني در روش ماشيني، خاك بسيار مهم است و انتخاب خاك مناسب، اهميتي بسزايي دارد. خاكهاي مختلف را آزمايش مي‌كنند تا به خاك مناسب دست يابند. البته در انتخاب معدن، علاوه بر كيفيت ، به كميت خاك نيز توجه ويژه مي‌كنند. معدن بايد بگونه‌اي باشد كه حداقل 50 سال كارخانه را تغذيه نمايد. انتخاب نمونه خاك براي آزمايش كم و كيفي ، با گمانه زدن است. خاك با ماشينهاي مخصوص استخراج شده، پس از ورود به كارخانه ، به قسمت آسياب مي‌رود. اين آسياب از دو چرخ بزرگ و سنگين تشكليل شده كه خاكها در اثر وزن چرخهاي دوران كننده، آسياب مي‌شوند. در زير اين چرخها ، شبكه مشبكي است كه خاك آسياب شده از لابلاي آن عبور مي‌كند. مرحله بعدي ، مخلوط كن است. اين مخلوط كن، همانند مخلوط كنهاي نانواييها ، داراي يك محور مركزي با تعدادي بازو در اطراف مي باشد. در اين مرحله ، مقداري نيز آب اضافه مي‌كنند و خاك مخلوط شده با آب ، بسمت ً آسياب والسً مي‌رود تا بطور كامل ورز داده شود . آسياب والس از دو گردونه فلزي كنار هم تشكليل شده كه گل مورد نظر با عبور از بين آنها، تحت فشار غلتكها كاملاً ورز داده مي‌شود و دانه‌هاي درشت آن از بين مي‌رود . خمير خروجي از آسياب والس آماده قالب زني است. ؟ در اين مرحله، خمير وارد دستگاهي بنام بيرون ران يا Extruder مي‌شود. در قسمت مركزي اين دستگاه ، يك عضو حلزوني شكل (مشابه حلزوني چرخ گوشت) وجود دارد كه خمير وارد شده به دستگاه را به جلو هدايت مي‌كند. از آنجائيكه ممكن است خمير هنوز مقداري حباب هوا داشته باشد، در مسير حركت خمير داخل Extruder ، مناطق خلأ مجهز به صافي جلوگير از نفوذ خمير ، تعبيه شده است. اين مناطق حبابهاي هوا را جذب مي‌كنند و خميرهاي نهايي فاقد تخلخل مي‌باشد. در قسمت خروجي دستگاه بيرون ران، مي‌توان قالبهاي مختلف با اشكال متفاوت را قرار داد و خمير آماده را به صورتهاي مورد نياز قالب زد. البته توجه به اين نكته ضروري است كه اگر با چنين خميري خشت زده شود، آجر نهايي بسيار سنگين خواهد بود . در نتيجه قالبها را بگونه‌اي مي‌سازند كه خشت حاصل، سوراخدار باشد . بدين منظور در قالب ميله‌هايي نصب مي‌كنند كه بنام ًگُل قالب ً معرفند. گُل قالب بايد آلياژ مخصوصي داشته باشد و در برابر سايش مقاوم باشد. ؟     تونلي: تونل ، سالن درازي است كه داخل آن ريل‌گذاري شده. واگنهاي حامل خشت، از يك طرف تونل داخل مي‌شوند و در دمايي نچندان بالا(حدود 60 تا 70 درجه) حرارت مي‌بينند. همچنين حركت واگنها در داخل تونل، بسيار آهسته است. تمام شرايط بگونه‌اي با يكديگر جمع شده‌اند كه همانند آنچه پيشتر ذكر شد، خشتها بتدريج خشك شوند. تذكر اين نكته نيز مفيد است كه چون سرعت حركت واگنها در داخل خشك كن بسيار سريعتر از حركت آنها در كوره است، ظرفيت كوره تقريباً دو برابر ظرفيت خشك‌كن مي‌باشد. مرحله بعدي در توليد آجر ، پختن خشتهاي خشك شده است. كوره‌ها انواع مختلفي دارند كه دو نوع عمده آنها عبارتند از:  1ـ كوره هوفمن  2ـ كوره تونلي كوره هوفمن كوره هوفمن، دالاني است شبيه به شكل مقابل كه در مركز آن يك دودكش تعبيه شده است. بعلت كثيف بودن سوختها در گذشته ، دودكشها را بسيار بلند مي‌ساختند. اما امروزه كه از سوختهاي تميز نفتي و بعضاً گاز طبيعي استفاده مي‌كنند، ديگر نيازي به مرتفع ساختن دودكشها نيست. ؟ اين دالانها به اتاقكهاي كوچكتري تقسيم مي‌شوند كه به هر كدام از آنها ً قمير ً گويند. در هر قمير ، خشتهاي خشك شده را از پايين به بالا مي‌چينند و در قمير را نيز با آجر يا همان خشتها و با پوشش كاه‌گل مي‌بندند. بالاي هر قمير ، تعدادي  سوراخ است. اين سوراخها در واقع محل ورود حرارت به داخل قمير است. بدين صورت كه مشعلي مخصوص را روي اين سوراخها بگونه‌اي قرار مي‌دهند كه شعله آن بطرف داخل قمير زبانه كشد. پايين هر قمير به دودكش راه دارد. دود و هواي گرم ايجاد شده ، از طريق اين راه ارتباطي وارد دود كش شده، به بيرون هدايت مي‌شود. مشعل بنوبت روي قميرها حركت مي‌كند. هر گاه خشتهاي هر قمير باندازه كافي حرارت ديد، مشعل روي قمير بعدي قرار مي‌گيرد. در هر كوره ، روش كار چنين است كه همواره تعدادي قمير در حال بارگيري ، تعدادي در حال گرم شدن و مابقي در حال تخليه‌اند . (تعداد قميرهاي هر كوره مي‌تواند تا حدود 30 قمير نيز باشد.) لازم به ذكر است كه اين كوره‌ها بازدهي خوبي دارند. ؟ كوره تونلي جديدترين كوره‌هاي پخت آجر، كوره‌هاي تونلي است . در داخل اين تونلها نيز ريل‌گذاري  شده است. واگنهاي خارج شده از خشك كن وارد اين تونلها مي‌شوند. نحوه حرارت ديدن خشتها، درمناطق مختلف اين كوره متفاوت است: در قسمت اوليه كوره ، واگنها به آهستگي حركت مي‌كنند تا باقيمانده آب خشتها در دمايي حدود  تبخير شود. در ادامه، مشعلهايي در كنار يا بالاي مسير حركت واگنها نصب شده است كه واگنها با سرعتي بيشتر ، از مقابل آنها عبور مي‌كنند. اين روند افزايش سرعت حركت تا رسيدن به مشعل اصلي ادامه دارد. محل مشعل اصلي، گرمترين جاي كوره است و در حقيقت همان مكاني است كه در آن ، حالت ً چسبندگي سراميكي ً اتفاق مي‌افتد. چسبندگي سراميكي چيست؟ ـ در آجر ، مقداري خلل و فرج وجود دارد. در كنار مشعل اصلي كه دما در حدود 1200 تا 1300 درجه است، برخي مواد دروني آجر (مواد گدازآوري كه در ابتدا ذكر شد) ذوب شده، وارد خلل و فرجها مي‌شوند و سبب چسبيدن ساير مواد تشكيل دهنده آجر به يكديگر مي‌گردند. توجه داشته باشيد كه اگر حالت چسبندگي سراميكي اتفاق نيفتد، آجر توليد شده مقاومت كافي نخواهد داشت. بعبارتي لازمه مقاوم شدن آجر ، ايجاد چسبندگي سراميكي است و البته در كنار چسبندگي سراميكي، جمع شدگي نيز واقع مي‌شود كه در ادامه توضيح داده خواهد شد. مرحله آخر در خط توليد آجر ، خارج كردن آجر از داخل كوره است. اين كار ، مخصوصاً در مورد آجرهاي توليدي در كوره‌هاي هوفمن، بايد آهسته و با دقت انجام گيرد تا آسيبي به آجرها نرسد. ضايعات آجر روش اول: آجرهاي مورد آزمايش را در يك سيني مي‌ايستانيم و داخل سيني آب مي‌ريزيم. آب ، جذب آجرشده ، پس از مدتي تبخير مي‌شود . بار ديگر اين عمل را تكرار مي‌كنند. در اين صورت اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد ، سفيدكها ظاهر مي‌شوند. روش دوم: در روش ديگر ، آجري را روي يك سطح صاف مي‌خوابانيم و ظرف دهان گشادي را كه حاوي مقداري آب است، بطور معكوس روي آن قرار مي‌دهند . آب كم كم داخل آجر نفوذ كرده ، تبخير مي‌شود . اين عمل را دوبار انجام مي‌دهند . اينجا نيز اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد، آنرا ظاهر مي‌كند. براي مقايسه ميزان شوره زدن آجرها ، درجه بنديي بشرح ذيل وجود دارد: ـ درجه صفر : درجه‌يي است كه در آن هيچ سفيدكي ظاهر نمي‌شود. ـ درجه كم : كمتر از 10% سطح آجر با شوره پوشيده مي‌شود . ـ درجه متوسط : لايه ضخيمي از شوره تا 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما از روي سطح آجر فلس يا پودر جدا نمي‌شود . ـ درجه زياد : قشر ضخيمتري از املاح تا بيش از 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما در اينجا نيز فلس يا پودر از سطح آن جدا نمي‌شود . ـ درجه شديد: قشر ضخيمي از سفيدك قسمت عمده سطح آجر را مي‌پوشاند و فلس يا پودر از سطح آن جدا مي‌شود . انواع سفيدكها چنين است : كربناتي، كلريدي، سولفاتي و نيتراتي. جهت انتخاب راه حل مناسب در مبارزه با اين سفيدكها ، اولين قدم، تشخيص نوع سفيدك است. بدين منظور ، ابتدا با يك تيغ و صفحه كاغذي تميز، از سفيدكهاي سطح آجر نمونه ‌برداري كرده، به آزمايشگاه مي‌فرستند و در آنجا نوع سفيدك مشخص مي‌شود. سفيدك كربناتي: علت ايجاد اين نوع سفيدك، آنست كه آجر از ملات ، آب جذب كرده ، در تركيب با هوا ، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌كند. جهت جلوگيري از ظهور اين سفيدك ، بايد كاري كرد كه آجر از آب جذب نكند. بدين جهت، هنگام آجر چيني ، ابتدا آنرا مرطوب كرده ، بعد بكار مي‌برند.(به اين عمل اصطلاحاً ً زنجاب كردن آجر‌ً گويند.) زنجاب كردن، باعث اشباع شدن آجر از آب و عدم تمايل به جذب آب از ملات مي‌شود. در برخي مناطق كشورمان ، از آنجا كه خود آب سخت است و تركيبات بي‌كربناتي دارد، وقتي روي آجركاري را آب مي‌پاشند، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌شود . اگر روي آجرهايي ،‌اين نوع از سفيدك ظاهر شد، آنها را با اسيد كلريدريك رقيق (جوهر نمك) مي‌شويند و بلافاصله با آب شستشو مي‌دهند. جوهر نمك، سفيدك كربناتي را در خود حل مي‌كند و با جريان آب ، آنها را از سطح آجر دور مي‌كند. بايد توجه داشت كه بلافاصله پس از بكاربردن جوهر نمك، از آب استفاده كرد. زيرا در غير اين صورت، با وجودي كه جوهر ، سفيدكهاي كربناتي را در خود حل كرده ، كربناتها به كلريد تبديل مي‌شوند و روي آجرها سفيدك كلريدي ظاهر مي‌شود سفيدك كلريدي: همانطور كه در بالا ذكر شد، راه از بين بردن سفيدك كلريدي، شستشوي آجر با آب است. سفيدك سولفاتي: علتهاي ممكن در ظهور اين سفيدك عبارتند از 1ـ خاك استفاده شده در ساخت آجر ، داراي مقادير زيادي سولفات باشد.  2ـ مقدار سنگ گچ ملات زياد باشد و آجر آنرا جذب كند. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك ، از بكار بردن خاكهايي با درصد سولفات زياد در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم. سفيدك نيتراتي: در خاكهاي برخي مناطق كويري ، تركيباتي از نيترات (شوره) وجود دارد. شوره از هوا رطوبت جذب كرده ،سبب ظهور سفيدك نيتراتي مي‌شود. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك،‌ از بكار بردن خاكهاي نيتراتي در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم.   طبقه‌بندي آجر استاندار شماره 7 ايران، مشخصات آجرهاي رسي را شرح مي‌دهد. در اين استاندارد، آجرهاي رسي از ديدگاههاي مختلف بشرح ذيل طبقه‌بندي شده‌اند: طبقه بندي از ديدگاه روش توليد: 1ـ آجرهاي رسي دستي : با دست ساخته شده ، توپر است و كيفيت چنداني ندارد. 2ـ آجرهاي نيمه ماشيني: كه در طول خط توليد آنها ، قسمتي از كارها ، توسط ماشين انجام مي‌شود.  3ـ آجرهاي ماشيني : داراي اشكال مختلف، توپر و سخت يا سوراخدار ، با كيفيتي بهتر . طبقه‌بندي از ديدگاه نوع مصرف : 1ـ آجر معمولي: براي مصارف عمومي ساختمان استفاده شده، بنام آجر توكار معروف است.  2ـ آجرنما: اين نوع آجرها به روشهاي مخصوص ساخته مي‌شوندو بايد  داراي ابعاد دقيق و هماهنگ باشند تا ظاهري خوب در نماي سازه ايجاد كنند.  3ـ آجر مهندسي مرغوبEngineering Brik : اين آجرها ، آجرهايي توپر و سخت و بادوام هستند و با روش ماشيني توليد مي‌شوند و به سه دسته تقسيم مي‌شوند . اين درجه بنديها بر اساس دو عامل ‌مقاومت و جذب‌ آب  است.  درجه 1: حداقل مقاومت آجر درجه 1 ، 350 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 15% وزني است. درجه 2 : حداقل مقاومت آجر درجه 2 ، 250 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 16% وزني است. درجه 3 : حداقل مقاومت آجر درجه 3 ، 150% و حداكثر ميزان جذب آب آن ، 18% وزني است. اين آجرها ،عمدتاً باربر هستند. طبقه‌بندي از ديدگاه كيفيت: 1ـ آجر با كيفيت مناسب براي مصارف داخلي: اين آجرها توكار هستند. لازم به ذكر است اين آجرها را نبايد در قسمتهايي از ساختمان كه در معرض شرايط مختلف جوي مانند يخ زدن است، بكار برد و هنگاميكه اين آجرها به كارگاه مي‌رسند، نبايد آنها را در محيط سرباز نگهداري نمود. زيرا اين آجرها از نظر استاندارد، جذب آب مشخصي ندارند و در اثر بارندگي و مرطوب شدن، تحت فرايند يخ زدن از بين مي‌روند.  2ـ آجر با كيفيت عادي: از اين آجرها در نقاطي كه شرايط جوي شديدي ندارند، در قسمتهاي بيروني ساختمان نيز مي‌توان استفاده كرد. 3ـ آجر با كيفيت ويژه : اين آجرها معمولاً همان آجرهاي مهندسي مرغوبند كه البته قادرند شرايط محيطي سخت را نيز تحمل كنند. طبقه بندي از ديدگاه شكل : 1ـ آجر توپر : نوعي آجر است كه حجم سوراخهاي آن از 25% حجم  آجر تجاوز نمي‌كند. در اين نوع از آجرها جهت محاسبه مقاومت ، بار وارد بر آجر را بدون در نظر گرفتن سوراخها ، بر كل سطح مقطع تقسيم مي‌كنند.  2ـ آجر سوراخ‌دار: در اين نوع از آجرها ، حجم سوراخها از 25% حجم آجر بيشتر است. اما مساحت هر يك از سوراخها، از 3000 تجاوز نمي‌كند.  3ـ آجر توخالي: كه در آن، حجم سوراخها بيش از 25% حجم آجر است و براي ابعاد سوراخها محدوديتي وجود ندارد  4ـ آجر با شكل ويژه: اين آجرها، داراي اشكال مختلف هندسي هستند. مانند آجرهايي كه جهت كف پوش در پياده‌روها و پاركها استفاده مي‌شوند. 5ـ آجر متخلخل: حجم منافذ در اين نوع از آجرها ، بيش از 20% حجم آجر است«آجر» آجرها بعنوان واحدهاي ساختماني منظور شده ، به دو دسته كلي تقسيم مي‌شوند:  1ـ آجرهاي رسي  2ـ آجرهاي ماسه آهكي‌ (توضيحات كامل آن در بحث آهك تحت عنوان سخت شدن هيدروسيليكاتي ارائه شده است.) قسمت اعظم آجرهاي مورد مصرف، از نوع آجرهاي رسي هستند. ايرانيان قديم آجر را بخوبي مي‌شناختند و نمونه‌هايي  از آجركاريهاي بسيار جالب از زمان قديم باقي مانده است كه همگي گواه تبحر ايرانيان در توليد و بكارگيري آجر مي‌باشد. اوج صنعت آجر ايران، در زمان ساسانيان بوده است.  در اينجا بحثي مطرح مي‌شود و آن عبارت است از مقايسه مصالح ساختماني قديم و جديد. قطعاً مصالح ساختماني جديد و از جمله آجرهاي امروزي ، بسيار بهترا از انواع قديمي آن است. بقا و پا بر جا بودن عمارتهاي قديمي به اين معني نيست كه ما توان ساخت چنين آجرهايي را نداريم. بلكه ما قادر به ساخت انواع بهتري هستيم. ولي نكته قابل توجه اينست كه در گذشته ، اولاً تعداد ساختمانهاي در دست احداث كم بود و تعداد آجر مورد نياز ، اندك. ثانياً نيروي كار، براحتي و با قيمتي بسيار نازل يافت مي‌شد. در حاليكه امروزه صحبت از هزاران واحد مسكوني و نيروي كار گرانقيمت است. چاره كار، تعويض نيروي انساني با نيروي ماشين است. جايگزيني نيروي ماشيني هم مستلزم آشنايي با تكنولوژي ماشين و بدست آوردن فرهنگ ماشيني است . (كه البته در كشور ما، ضعف عمده در قسمت دوم است.) خاك ، مهمترين عنصر ساخت آجر در توليد آجر ، خشت خشك شده راحرارت مي‌دهند و آجر بدست مي‌آورند. خشت را از قالب زدن گل بدست مي‌آورند. گل ، مخلوط يكنواخت آب و خاك است. خاك ، جسم جامد همراه با آب و هواست. خاك رس، ماسه، سنگ آهك ، سولفاتها، فلدسپات، تركيبات آهن، رستنيها و … قسمت جامد خاك را تشكيل مي‌دهند.   قسمت جامد خاك خاك رس: خاك رس از پوشيدن فلدسپات و ميكا در سنگهاي آذرين مثل گرانيت بدست مي‌آيد. عامل پوسيدن ، آب باران است كه داراي اسيد كربنيك مي‌باشد. نوع خالص خاك رس ،ًكائولنً نام دارد:  و همان خاكي است كه در صنعت ساخت چيني از آن بهره مي‌گيرند. كائولن دانه‌هايي پولكي و ورقه ورقه دارد. اين پولكها از دو ميكرون هم كوچكترند. خاك رس خالص سفيد رنگ است و ناخلصيها به آن رنگهاي مختلفي مي‌دهند:  FeO آنرا كبود رنگ مي‌كند.    آنرا سرخ رنگ مي‌كند.  آنرا زرد رنگ مي‌ كند. ماسه :اگر با خاك رس خالص آجر درست شود، پس از خشك شدن ترك مي‌‌خورد و ثبات حجمي ندارد. براي رفع اين عيب ، به خاك رس ذرات ماسه مي‌افزايند . اين ذرات بصورت استخوان بندي عمل مي كند و جمع شدگي را كنترل مي‌ نمايد. جنس ماسه مي تواند سيليسي يا آهكي باشد. اما  ذرات درشت ماسه ، چه آهكي و چه سيليسي ، ايجاد مشكل مي‌كند. ذرات درشت سيليس در گل ، در هنگام حرارت دادن، با كسب حرارت منبسط مي‌شود؛ در حاليكه خشت آجر در حال خشك شدن يا پخته شدن و جمع شدن است. در نتيجه آجر ترك مي‌خورد. دانه‌هاي درشت آهك هم در اثر حرارت پخته شده ، تبديل به آهك مي‌شود كه با جذب آب منبسط شده، تكه‌اي از آجر را بيرون مي‌اندازد. به اين پديده اصطلاحاً ً آلوئك ً گويند. سنگ آهك: يكي از ديگر از موادي است كه مي‌تواند همراه خاك باشد. مقدار اندك آن ، باعث سفيد شدن آجر است؛ در حاليكه ميزان بيشتري از آن، سبب  پايين آمدن نقطه ذوب و توليد آجر جوش مي‌شود .( آجر جوش ، آجري است كه در كوره ذوب شده و شكل هندسي خود را از دست داده است.) درصد آهك در خاك آجر ، نبايد بيش از 30% باشد. سولفاتها :سولفاتها بصورت سولفات عنصرهاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم در خاك وجود دارند و باعث مي‌شوند كه بعدها روي آجر ً سفيدك سولفاتي ً ظاهر شود. فلدسپات: در فرايندهاي تولدي آجر ، فلدسپات در نقش گدازآور عمل كرده، سبب پايين آمدن درجه حرارت حالت خميري آجر مي‌شود . در بسياري از سراميكها، از خاك با فلدسپات زياد استفاده مي‌كنند. تركيبات آهن: اكسيدهاي آهن نيز گدازآورند. اگر  در خاك به 5% وزنش برسد، آن خاك سرخ رنگ مي‌شود. از خاكهاي با اكسيد آهن بالا براي ساخت قطعات سفالي ـ كه آب را از خود عبور نمي‌دهند ـ استفاده مي‌شود. در برخي كشورهاي خارجي، از اين خاكها در صنعت سفال، جهت ساخت لوله‌هاي فاضلاب بهره مي‌گيرند؛ در حاليكه در ايران، براي اين مصرف از لوله‌هاي چدني يا پوليكا استفاده مي‌شود . كاربرد عمده سفال در كشورمان، در قسمتهاي شمالي و براي پوشش سقف است. در آجرهاي نسوز، مقدار آهن خاك بايد بسيار كم بوده ، از 1% وزن خاك تجاوز نكند. رستنيها : از ديگر مواد تشكيل دهنده خاك ، بقايايي گياهان است كه اگر همراه خاك باشند، در كوره مي‌سوزند و جايشان خالي مي‌شود . از اين پديده استفاده كرده، به خاك آجر ، مواد آلي مي‌زنند تا پس از سوختن در كوره و خالي شدن جايشان، آجر سبك بدست آيد. اين آجرها ، كاربرد عايقي دارد. آب آب به دو صورت در خاك وجود دارد: آب آزاد و آب جذب شده (كه سبب مرطوب بودن خاك است.) آب جذب شده را تنها با استفاده از حرارت مي‌توان آزاد كرد. براي مخلوط آب و خاك، طبقه بنديي بدين شرح وجود دارد: يك مهندس سوئدي بنام Atterberg. مخلوط آب و خاك را به پنج دسته تقسيم كرده است: آبكي ، شل ، خميري، سفت و خشك. گلي كه براي توليد آجر استفاده مي شود، بايد حالت خميري داشته باشد. براي پي بردن به حالت خميري گل در آزمايشگاه ، از دستگاهي بنام ً Cassagrandً يا ً Atterbergً استفاده مي‌كنند. اما در كارگاههاي ساختماني ، بدين منظور با خمير مورد نظر ، فتيله‌اي نازك بقطر mm3 مي‌سازند. اگر آن فتيله ترك نخورد و گل آن هم به دست نچسبد ، خمير آزمايش شده مطلوب مي‌باشد. توليد آجر در توليد آجر ، دو شيوه مرسوم است. سنتي و ماشيني. البته بسياري از كارخانه‌هاي كنوني از روش مابين اين دو روش استفاده مي‌كنند. روش سنتي اولين قدم در تهيه آجر، تهيه خاك مناسب است. در روش سنتي، انتخاب خاك جنبه علمي نداشت. بلكه بصورت تجربي بود . بدين معني كه استاد آجر ساز ، خاك را مي‌ديد و با لمس كردن و بوئيدن و … تشخيص مي‌داد كه آيا خاك مورد نظر ، براي ساخت آجر مناسب بود يا خير. پس از انتخاب خاك مناسب ، خاك را به مكاني بنام ً آبْ خوره ً مي‌بردند تا در آنجا با آب مخلوط شود. پس از گذشت چند روز ، اين گل را ًورزً مي‌دادند تا خاك بخوبي با آب مخلوط شود. عمل ورز دادن گل ، توسط كارگران و با پا انجام مي‌گرفت. براي اينكه كارگران در حين ورز دادن گل، دانه‌هاي درشت را از خمير اصلي جدا كنند، صاحب كار مقداري سكه با خاك مخلوط مي‌كرد تا كارگران به اميد يافتن سكه ، دانه‌هاي درشت را نيز جدا نمايند. پس از چند روز ورز دادن ، نوبت به قالب‌گيري مي‌رسيد. قالب‌گيري نيز توسط دست انجام مي‌گرفت. قالبها، از جنس چوب و بصورت چند خانه بود كه گل را با دست در آنها مي‌فشردند و سطح آنرا صاف مي‌كردند. طبيعي بود كه هر چه قالب‌زن بيشتر سطح گل را مي‌فشرد، كيفيت آجر بهتر بود. اما از آنجا كه كارگران بدنبال توليد بيشتر و سريعتر بودند و نه كيفيت خوب، از درست فشردن گل در قالب ، خودداري مي‌كردند و اين امر سبب افت كيفيت در آجر شد. جهت حل اين مشكل، پس از انقلاب، پرسهاي پدالي ساخته شد . اين نوع پرسها وسيله‌اي بود جهت درست فشرده شدن قالبها و البته هم اكنون نيز در بعضي مناطق از اين پرسها استفاده مي‌شود. در ادامه نوبت به خشك كردن خشتها مي‌رسيد. در روش سنتي ، جهت خشك كردن خشتها از آفتاب استفاده مي‌كردند. اگر در طول مدت خشك شدن، خشت را تنها از يك طرف در برابر تابش خورشيد قرار مي‌دادند، يك طرف آن زودتر از طرف ديگر خشك مي‌شد و در نتيجه سطح آجر خميده مي‌شد. جهت رفع اين مشكل، پس از مدتي كه خشت باصطلاح خودش را گرفت، جهت قرار دادن آن در آفتاب را عوض مي‌كردند. نكته جالب در خشك كردن خشتها آن بود كه از آنجا كه امكان خشك كردن خشتها در زمستان وجود نداشت ، در فصل گرما تعداد زيادي خشت را خشك مي‌كردند و محصول را بعنوان كلينكر آجر ، زير پوششي از كاه گل نگهداري مي‌كردند و در زمستان ، از آنها جهت توليد آجر بهره مي‌گرفتند. مرحله بعدي ، پختن آجر بود كه در آن ، از كوره ‌هاي سنتي استفاده مي‌شد. كوره سنتي چاهي بود كه در مبحث گچ نيز بدان اشاره شد. همانطور كه در قبل ذكر شد، در اين كوره‌ها خشتها را بگونه‌اي مي‌چيدند كه جريان هوا از بين آنها عبور كند و از زير به خشتها حرارت مي‌دادند. در قديم جهت سوخت ، از چوب و مدفوع استفاده مي‌شد و در نتيجه حرارت آرام آرام بالا مي‌رفت و رسيدن حرارت به قسمتهاي بالايي كوره بسيار آهسته صورت مي‌گرفت. به همين جهت همه لايه‌ها تقريباً بطور يكسان حرارت كسب مي‌كردند. ليكن بعدها كه سوختهاي نفتي بكار گرفته شد ، جهت تسريع در امر توليد، درجه حرارت پايين را زياد مي‌كردند. طبيعتاً حرارت بصورت يكنواخت به خشتها نمي‌رسيد و در لايه‌هاي مختلف، آجرهايي با خواص متفاوت توليد مي‌شد. همانطور كه گفتيم ، آجرهاي اين نوع از كوره‌ها ، از نظر خواص و كيفيت متفاوتند. از آنجا كه خشتهاي زيرين بيش از حد نياز حرارت مي‌بينند، ذوب مي‌شوند و توليد آجر جوش مي‌كنند. يعني پس از ذوب شدن با يكديگر مخلوط مي‌شوند و بصورت سنگي محكم بدون شكل هندسي خاص در مي‌آيند. اين آجرها شايد فقط بدرد پي ريزي بخورد. لايه بعدي آجرها ، سبز رنگ است كه از نظر مقاومت و خواص . بهترين آجرهاي كوره ‌اند و داراي شكل هندسي دقيقي مي‌باشند . لايه‌ بعدي، آجرهاي بهي رنگ  (مايل به زرد) است . لايه‌هاي بعدي بترتيب عبارتند از : آجرهاي سفيد رنگ، آجرهاي ابلغ (داراي لكه‌هاي قرمز و سفيد) ، آجرهاي قرمز و آخرين لايه ،‌آجرهاي نپخته. بعلت نحوه برداشت از اين كوره‌ها، آجرهاي رسيده به كارگاه ، از همه نوع هستند . امتياز اين كوره‌ها ساده بودن و هزينه كم ساخت است؛ در حاليكه اتلاف انرژي ، كيفيت متفاوت محصول و توليد كم ، از عمده‌‌ترين مشكلات اين قبيل كوره‌هاست.(اتلاف انرژي در اين كوره‌ها بدليل  گرم و سرد شدن پياپي در هر بار بارگيري و تخليه است.) روش ماشيني در روش ماشيني، خاك بسيار مهم است و انتخاب خاك مناسب، اهميتي بسزايي دارد. خاكهاي مختلف را آزمايش مي‌كنند تا به خاك مناسب دست يابند. البته در انتخاب معدن، علاوه بر كيفيت ، به كميت خاك نيز توجه ويژه مي‌كنند. معدن بايد بگونه‌اي باشد كه حداقل 50 سال كارخانه را تغذيه نمايد. انتخاب نمونه خاك براي آزمايش كم و كيفي ، با گمانه زدن است. خاك با ماشينهاي مخصوص استخراج شده، پس از ورود به كارخانه ، به قسمت آسياب مي‌رود. اين آسياب از دو چرخ بزرگ و سنگين تشكليل شده كه خاكها در اثر وزن چرخهاي دوران كننده، آسياب مي‌شوند. در زير اين چرخها ، شبكه مشبكي است كه خاك آسياب شده از لابلاي آن عبور مي‌كند. مرحله بعدي ، مخلوط كن است. اين مخلوط كن، همانند مخلوط كنهاي نانواييها ، داراي يك محور مركزي با تعدادي بازو در اطراف مي باشد. در اين مرحله ، مقداري نيز آب اضافه مي‌كنند و خاك مخلوط شده با آب ، بسمت ً آسياب والسً مي‌رود تا بطور كامل ورز داده شود . آسياب والس از دو گردونه فلزي كنار هم تشكليل شده كه گل مورد نظر با عبور از بين آنها، تحت فشار غلتكها كاملاً ورز داده مي‌شود و دانه‌هاي درشت آن از بين مي‌رود . خمير خروجي از آسياب والس آماده قالب زني است. ؟ در اين مرحله، خمير وارد دستگاهي بنام بيرون ران يا Extruder مي‌شود. در قسمت مركزي اين دستگاه ، يك عضو حلزوني شكل (مشابه حلزوني چرخ گوشت) وجود دارد كه خمير وارد شده به دستگاه را به جلو هدايت مي‌كند. از آنجائيكه ممكن است خمير هنوز مقداري حباب هوا داشته باشد، در مسير حركت خمير داخل Extruder ، مناطق خلأ مجهز به صافي جلوگير از نفوذ خمير ، تعبيه شده است. اين مناطق حبابهاي هوا را جذب مي‌كنند و خميرهاي نهايي فاقد تخلخل مي‌باشد. در قسمت خروجي دستگاه بيرون ران، مي‌توان قالبهاي مختلف با اشكال متفاوت را قرار داد و خمير آماده را به صورتهاي مورد نياز قالب زد. البته توجه به اين نكته ضروري است كه اگر با چنين خميري خشت زده شود، آجر نهايي بسيار سنگين خواهد بود . در نتيجه قالبها را بگونه‌اي مي‌سازند كه خشت حاصل، سوراخدار باشد . بدين منظور در قالب ميله‌هايي نصب مي‌كنند كه بنام ًگُل قالب ً معرفند. گُل قالب بايد آلياژ مخصوصي داشته باشد و در برابر سايش مقاوم باشد. ؟     تونلي: تونل ، سالن درازي است كه داخل آن ريل‌گذاري شده. واگنهاي حامل خشت، از يك طرف تونل داخل مي‌شوند و در دمايي نچندان بالا(حدود 60 تا 70 درجه) حرارت مي‌بينند. همچنين حركت واگنها در داخل تونل، بسيار آهسته است. تمام شرايط بگونه‌اي با يكديگر جمع شده‌اند كه همانند آنچه پيشتر ذكر شد، خشتها بتدريج خشك شوند. تذكر اين نكته نيز مفيد است كه چون سرعت حركت واگنها در داخل خشك كن بسيار سريعتر از حركت آنها در كوره است، ظرفيت كوره تقريباً دو برابر ظرفيت خشك‌كن مي‌باشد. مرحله بعدي در توليد آجر ، پختن خشتهاي خشك شده است. كوره‌ها انواع مختلفي دارند كه دو نوع عمده آنها عبارتند از:  1ـ كوره هوفمن  2ـ كوره تونلي كوره هوفمن كوره هوفمن، دالاني است شبيه به شكل مقابل كه در مركز آن يك دودكش تعبيه شده است. بعلت كثيف بودن سوختها در گذشته ، دودكشها را بسيار بلند مي‌ساختند. اما امروزه كه از سوختهاي تميز نفتي و بعضاً گاز طبيعي استفاده مي‌كنند، ديگر نيازي به مرتفع ساختن دودكشها نيست. ؟ اين دالانها به اتاقكهاي كوچكتري تقسيم مي‌شوند كه به هر كدام از آنها ً قمير ً گويند. در هر قمير ، خشتهاي خشك شده را از پايين به بالا مي‌چينند و در قمير را نيز با آجر يا همان خشتها و با پوشش كاه‌گل مي‌بندند. بالاي هر قمير ، تعدادي  سوراخ است. اين سوراخها در واقع محل ورود حرارت به داخل قمير است. بدين صورت كه مشعلي مخصوص را روي اين سوراخها بگونه‌اي قرار مي‌دهند كه شعله آن بطرف داخل قمير زبانه كشد. پايين هر قمير به دودكش راه دارد. دود و هواي گرم ايجاد شده ، از طريق اين راه ارتباطي وارد دود كش شده، به بيرون هدايت مي‌شود. مشعل بنوبت روي قميرها حركت مي‌كند. هر گاه خشتهاي هر قمير باندازه كافي حرارت ديد، مشعل روي قمير بعدي قرار مي‌گيرد. در هر كوره ، روش كار چنين است كه همواره تعدادي قمير در حال بارگيري ، تعدادي در حال گرم شدن و مابقي در حال تخليه‌اند . (تعداد قميرهاي هر كوره مي‌تواند تا حدود 30 قمير نيز باشد.) لازم به ذكر است كه اين كوره‌ها بازدهي خوبي دارند. ؟ كوره تونلي جديدترين كوره‌هاي پخت آجر، كوره‌هاي تونلي است . در داخل اين تونلها نيز ريل‌گذاري  شده است. واگنهاي خارج شده از خشك كن وارد اين تونلها مي‌شوند. نحوه حرارت ديدن خشتها، درمناطق مختلف اين كوره متفاوت است: در قسمت اوليه كوره ، واگنها به آهستگي حركت مي‌كنند تا باقيمانده آب خشتها در دمايي حدود  تبخير شود. در ادامه، مشعلهايي در كنار يا بالاي مسير حركت واگنها نصب شده است كه واگنها با سرعتي بيشتر ، از مقابل آنها عبور مي‌كنند. اين روند افزايش سرعت حركت تا رسيدن به مشعل اصلي ادامه دارد. محل مشعل اصلي، گرمترين جاي كوره است و در حقيقت همان مكاني است كه در آن ، حالت ً چسبندگي سراميكي ً اتفاق مي‌افتد. چسبندگي سراميكي چيست؟ ـ در آجر ، مقداري خلل و فرج وجود دارد. در كنار مشعل اصلي كه دما در حدود 1200 تا 1300 درجه است، برخي مواد دروني آجر (مواد گدازآوري كه در ابتدا ذكر شد) ذوب شده، وارد خلل و فرجها مي‌شوند و سبب چسبيدن ساير مواد تشكيل دهنده آجر به يكديگر مي‌گردند. توجه داشته باشيد كه اگر حالت چسبندگي سراميكي اتفاق نيفتد، آجر توليد شده مقاومت كافي نخواهد داشت. بعبارتي لازمه مقاوم شدن آجر ، ايجاد چسبندگي سراميكي است و البته در كنار چسبندگي سراميكي، جمع شدگي نيز واقع مي‌شود كه در ادامه توضيح داده خواهد شد. مرحله آخر در خط توليد آجر ، خارج كردن آجر از داخل كوره است. اين كار ، مخصوصاً در مورد آجرهاي توليدي در كوره‌هاي هوفمن، بايد آهسته و با دقت انجام گيرد تا آسيبي به آجرها نرسد. ضايعات آجر روش اول: آجرهاي مورد آزمايش را در يك سيني مي‌ايستانيم و داخل سيني آب مي‌ريزيم. آب ، جذب آجرشده ، پس از مدتي تبخير مي‌شود . بار ديگر اين عمل را تكرار مي‌كنند. در اين صورت اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد ، سفيدكها ظاهر مي‌شوند. روش دوم: در روش ديگر ، آجري را روي يك سطح صاف مي‌خوابانيم و ظرف دهان گشادي را كه حاوي مقداري آب است، بطور معكوس روي آن قرار مي‌دهند . آب كم كم داخل آجر نفوذ كرده ، تبخير مي‌شود . اين عمل را دوبار انجام مي‌دهند . اينجا نيز اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد، آنرا ظاهر مي‌كند. براي مقايسه ميزان شوره زدن آجرها ، درجه بنديي بشرح ذيل وجود دارد: ـ درجه صفر : درجه‌يي است كه در آن هيچ سفيدكي ظاهر نمي‌شود. ـ درجه كم : كمتر از 10% سطح آجر با شوره پوشيده مي‌شود . ـ درجه متوسط : لايه ضخيمي از شوره تا 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما از روي سطح آجر فلس يا پودر جدا نمي‌شود . ـ درجه زياد : قشر ضخيمتري از املاح تا بيش از 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما در اينجا نيز فلس يا پودر از سطح آن جدا نمي‌شود . ـ درجه شديد: قشر ضخيمي از سفيدك قسمت عمده سطح آجر را مي‌پوشاند و فلس يا پودر از سطح آن جدا مي‌شود . انواع سفيدكها چنين است : كربناتي، كلريدي، سولفاتي و نيتراتي. جهت انتخاب راه حل مناسب در مبارزه با اين سفيدكها ، اولين قدم، تشخيص نوع سفيدك است. بدين منظور ، ابتدا با يك تيغ و صفحه كاغذي تميز، از سفيدكهاي سطح آجر نمونه ‌برداري كرده، به آزمايشگاه مي‌فرستند و در آنجا نوع سفيدك مشخص مي‌شود. سفيدك كربناتي: علت ايجاد اين نوع سفيدك، آنست كه آجر از ملات ، آب جذب كرده ، در تركيب با هوا ، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌كند. جهت جلوگيري از ظهور اين سفيدك ، بايد كاري كرد كه آجر از آب جذب نكند. بدين جهت، هنگام آجر چيني ، ابتدا آنرا مرطوب كرده ، بعد بكار مي‌برند.(به اين عمل اصطلاحاً ً زنجاب كردن آجر‌ً گويند.) زنجاب كردن، باعث اشباع شدن آجر از آب و عدم تمايل به جذب آب از ملات مي‌شود. در برخي مناطق كشورمان ، از آنجا كه خود آب سخت است و تركيبات بي‌كربناتي دارد، وقتي روي آجركاري را آب مي‌پاشند، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌شود . اگر روي آجرهايي ،‌اين نوع از سفيدك ظاهر شد، آنها را با اسيد كلريدريك رقيق (جوهر نمك) مي‌شويند و بلافاصله با آب شستشو مي‌دهند. جوهر نمك، سفيدك كربناتي را در خود حل مي‌كند و با جريان آب ، آنها را از سطح آجر دور مي‌كند. بايد توجه داشت كه بلافاصله پس از بكاربردن جوهر نمك، از آب استفاده كرد. زيرا در غير اين صورت، با وجودي كه جوهر ، سفيدكهاي كربناتي را در خود حل كرده ، كربناتها به كلريد تبديل مي‌شوند و روي آجرها سفيدك كلريدي ظاهر مي‌شود سفيدك كلريدي: همانطور كه در بالا ذكر شد، راه از بين بردن سفيدك كلريدي، شستشوي آجر با آب است. سفيدك سولفاتي: علتهاي ممكن در ظهور اين سفيدك عبارتند از 1ـ خاك استفاده شده در ساخت آجر ، داراي مقادير زيادي سولفات باشد.  2ـ مقدار سنگ گچ ملات زياد باشد و آجر آنرا جذب كند. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك ، از بكار بردن خاكهايي با درصد سولفات زياد در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم. سفيدك نيتراتي: در خاكهاي برخي مناطق كويري ، تركيباتي از نيترات (شوره) وجود دارد. شوره از هوا رطوبت جذب كرده ،سبب ظهور سفيدك نيتراتي مي‌شود. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك،‌ از بكار بردن خاكهاي نيتراتي در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم.   طبقه‌بندي آجر استاندار شماره 7 ايران، مشخصات آجرهاي رسي را شرح مي‌دهد. در اين استاندارد، آجرهاي رسي از ديدگاههاي مختلف بشرح ذيل طبقه‌بندي شده‌اند: طبقه بندي از ديدگاه روش توليد: 1ـ آجرهاي رسي دستي : با دست ساخته شده ، توپر است و كيفيت چنداني ندارد. 2ـ آجرهاي نيمه ماشيني: كه در طول خط توليد آنها ، قسمتي از كارها ، توسط ماشين انجام مي‌شود.  3ـ آجرهاي ماشيني : داراي اشكال مختلف، توپر و سخت يا سوراخدار ، با كيفيتي بهتر . طبقه‌بندي از ديدگاه نوع مصرف : 1ـ آجر معمولي: براي مصارف عمومي ساختمان استفاده شده، بنام آجر توكار معروف است.  2ـ آجرنما: اين نوع آجرها به روشهاي مخصوص ساخته مي‌شوندو بايد  داراي ابعاد دقيق و هماهنگ باشند تا ظاهري خوب در نماي سازه ايجاد كنند.  3ـ آجر مهندسي مرغوبEngineering Brik : اين آجرها ، آجرهايي توپر و سخت و بادوام هستند و با روش ماشيني توليد مي‌شوند و به سه دسته تقسيم مي‌شوند . اين درجه بنديها بر اساس دو عامل ‌مقاومت و جذب‌ آب  است.  درجه 1: حداقل مقاومت آجر درجه 1 ، 350 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 15% وزني است. درجه 2 : حداقل مقاومت آجر درجه 2 ، 250 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 16% وزني است. درجه 3 : حداقل مقاومت آجر درجه 3 ، 150% و حداكثر ميزان جذب آب آن ، 18% وزني است. اين آجرها ،عمدتاً باربر هستند. طبقه‌بندي از ديدگاه كيفيت: 1ـ آجر با كيفيت مناسب براي مصارف داخلي: اين آجرها توكار هستند. لازم به ذكر است اين آجرها را نبايد در قسمتهايي از ساختمان كه در معرض شرايط مختلف جوي مانند يخ زدن است، بكار برد و هنگاميكه اين آجرها به كارگاه مي‌رسند، نبايد آنها را در محيط سرباز نگهداري نمود. زيرا اين آجرها از نظر استاندارد، جذب آب مشخصي ندارند و در اثر بارندگي و مرطوب شدن، تحت فرايند يخ زدن از بين مي‌روند.  2ـ آجر با كيفيت عادي: از اين آجرها در نقاطي كه شرايط جوي شديدي ندارند، در قسمتهاي بيروني ساختمان نيز مي‌توان استفاده كرد. 3ـ آجر با كيفيت ويژه : اين آجرها معمولاً همان آجرهاي مهندسي مرغوبند كه البته قادرند شرايط محيطي سخت را نيز تحمل كنند. طبقه بندي از ديدگاه شكل : 1ـ آجر توپر : نوعي آجر است كه حجم سوراخهاي آن از 25% حجم  آجر تجاوز نمي‌كند. در اين نوع از آجرها جهت محاسبه مقاومت ، بار وارد بر آجر را بدون در نظر گرفتن سوراخها ، بر كل سطح مقطع تقسيم مي‌كنند.  2ـ آجر سوراخ‌دار: در اين نوع از آجرها ، حجم سوراخها از 25% حجم آجر بيشتر است. اما مساحت هر يك از سوراخها، از 3000 تجاوز نمي‌كند.  3ـ آجر توخالي: كه در آن، حجم سوراخها بيش از 25% حجم آجر است و براي ابعاد سوراخها محدوديتي وجود ندارد  4ـ آجر با شكل ويژه: اين آجرها، داراي اشكال مختلف هندسي هستند. مانند آجرهايي كه جهت كف پوش در پياده‌روها و پاركها استفاده مي‌شوند. 5ـ آجر متخلخل: حجم منافذ در اين نوع از آجرها ، بيش از 20% حجم آجر است«آجر» آجرها بعنوان واحدهاي ساختماني منظور شده ، به دو دسته كلي تقسيم مي‌شوند:  1ـ آجرهاي رسي  2ـ آجرهاي ماسه آهكي‌ (توضيحات كامل آن در بحث آهك تحت عنوان سخت شدن هيدروسيليكاتي ارائه شده است.) قسمت اعظم آجرهاي مورد مصرف، از نوع آجرهاي رسي هستند. ايرانيان قديم آجر را بخوبي مي‌شناختند و نمونه‌هايي  از آجركاريهاي بسيار جالب از زمان قديم باقي مانده است كه همگي گواه تبحر ايرانيان در توليد و بكارگيري آجر مي‌باشد. اوج صنعت آجر ايران، در زمان ساسانيان بوده است.  در اينجا بحثي مطرح مي‌شود و آن عبارت است از مقايسه مصالح ساختماني قديم و جديد. قطعاً مصالح ساختماني جديد و از جمله آجرهاي امروزي ، بسيار بهترا از انواع قديمي آن است. بقا و پا بر جا بودن عمارتهاي قديمي به اين معني نيست كه ما توان ساخت چنين آجرهايي را نداريم. بلكه ما قادر به ساخت انواع بهتري هستيم. ولي نكته قابل توجه اينست كه در گذشته ، اولاً تعداد ساختمانهاي در دست احداث كم بود و تعداد آجر مورد نياز ، اندك. ثانياً نيروي كار، براحتي و با قيمتي بسيار نازل يافت مي‌شد. در حاليكه امروزه صحبت از هزاران واحد مسكوني و نيروي كار گرانقيمت است. چاره كار، تعويض نيروي انساني با نيروي ماشين است. جايگزيني نيروي ماشيني هم مستلزم آشنايي با تكنولوژي ماشين و بدست آوردن فرهنگ ماشيني است . (كه البته در كشور ما، ضعف عمده در قسمت دوم است.) خاك ، مهمترين عنصر ساخت آجر در توليد آجر ، خشت خشك شده راحرارت مي‌دهند و آجر بدست مي‌آورند. خشت را از قالب زدن گل بدست مي‌آورند. گل ، مخلوط يكنواخت آب و خاك است. خاك ، جسم جامد همراه با آب و هواست. خاك رس، ماسه، سنگ آهك ، سولفاتها، فلدسپات، تركيبات آهن، رستنيها و … قسمت جامد خاك را تشكيل مي‌دهند.   قسمت جامد خاك خاك رس: خاك رس از پوشيدن فلدسپات و ميكا در سنگهاي آذرين مثل گرانيت بدست مي‌آيد. عامل پوسيدن ، آب باران است كه داراي اسيد كربنيك مي‌باشد. نوع خالص خاك رس ،ًكائولنً نام دارد:  و همان خاكي است كه در صنعت ساخت چيني از آن بهره مي‌گيرند. كائولن دانه‌هايي پولكي و ورقه ورقه دارد. اين پولكها از دو ميكرون هم كوچكترند. خاك رس خالص سفيد رنگ است و ناخلصيها به آن رنگهاي مختلفي مي‌دهند:  FeO آنرا كبود رنگ مي‌كند.    آنرا سرخ رنگ مي‌كند.  آنرا زرد رنگ مي‌ كند. ماسه :اگر با خاك رس خالص آجر درست شود، پس از خشك شدن ترك مي‌‌خورد و ثبات حجمي ندارد. براي رفع اين عيب ، به خاك رس ذرات ماسه مي‌افزايند . اين ذرات بصورت استخوان بندي عمل مي كند و جمع شدگي را كنترل مي‌ نمايد. جنس ماسه مي تواند سيليسي يا آهكي باشد. اما  ذرات درشت ماسه ، چه آهكي و چه سيليسي ، ايجاد مشكل مي‌كند. ذرات درشت سيليس در گل ، در هنگام حرارت دادن، با كسب حرارت منبسط مي‌شود؛ در حاليكه خشت آجر در حال خشك شدن يا پخته شدن و جمع شدن است. در نتيجه آجر ترك مي‌خورد. دانه‌هاي درشت آهك هم در اثر حرارت پخته شده ، تبديل به آهك مي‌شود كه با جذب آب منبسط شده، تكه‌اي از آجر را بيرون مي‌اندازد. به اين پديده اصطلاحاً ً آلوئك ً گويند. سنگ آهك: يكي از ديگر از موادي است كه مي‌تواند همراه خاك باشد. مقدار اندك آن ، باعث سفيد شدن آجر است؛ در حاليكه ميزان بيشتري از آن، سبب  پايين آمدن نقطه ذوب و توليد آجر جوش مي‌شود .( آجر جوش ، آجري است كه در كوره ذوب شده و شكل هندسي خود را از دست داده است.) درصد آهك در خاك آجر ، نبايد بيش از 30% باشد. سولفاتها :سولفاتها بصورت سولفات عنصرهاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم در خاك وجود دارند و باعث مي‌شوند كه بعدها روي آجر ً سفيدك سولفاتي ً ظاهر شود. فلدسپات: در فرايندهاي تولدي آجر ، فلدسپات در نقش گدازآور عمل كرده، سبب پايين آمدن درجه حرارت حالت خميري آجر مي‌شود . در بسياري از سراميكها، از خاك با فلدسپات زياد استفاده مي‌كنند. تركيبات آهن: اكسيدهاي آهن نيز گدازآورند. اگر  در خاك به 5% وزنش برسد، آن خاك سرخ رنگ مي‌شود. از خاكهاي با اكسيد آهن بالا براي ساخت قطعات سفالي ـ كه آب را از خود عبور نمي‌دهند ـ استفاده مي‌شود. در برخي كشورهاي خارجي، از اين خاكها در صنعت سفال، جهت ساخت لوله‌هاي فاضلاب بهره مي‌گيرند؛ در حاليكه در ايران، براي اين مصرف از لوله‌هاي چدني يا پوليكا استفاده مي‌شود . كاربرد عمده سفال در كشورمان، در قسمتهاي شمالي و براي پوشش سقف است. در آجرهاي نسوز، مقدار آهن خاك بايد بسيار كم بوده ، از 1% وزن خاك تجاوز نكند. رستنيها : از ديگر مواد تشكيل دهنده خاك ، بقايايي گياهان است كه اگر همراه خاك باشند، در كوره مي‌سوزند و جايشان خالي مي‌شود . از اين پديده استفاده كرده، به خاك آجر ، مواد آلي مي‌زنند تا پس از سوختن در كوره و خالي شدن جايشان، آجر سبك بدست آيد. اين آجرها ، كاربرد عايقي دارد. آب آب به دو صورت در خاك وجود دارد: آب آزاد و آب جذب شده (كه سبب مرطوب بودن خاك است.) آب جذب شده را تنها با استفاده از حرارت مي‌توان آزاد كرد. براي مخلوط آب و خاك، طبقه بنديي بدين شرح وجود دارد: يك مهندس سوئدي بنام Atterberg. مخلوط آب و خاك را به پنج دسته تقسيم كرده است: آبكي ، شل ، خميري، سفت و خشك. گلي كه براي توليد آجر استفاده مي شود، بايد حالت خميري داشته باشد. براي پي بردن به حالت خميري گل در آزمايشگاه ، از دستگاهي بنام ً Cassagrandً يا ً Atterbergً استفاده مي‌كنند. اما در كارگاههاي ساختماني ، بدين منظور با خمير مورد نظر ، فتيله‌اي نازك بقطر mm3 مي‌سازند. اگر آن فتيله ترك نخورد و گل آن هم به دست نچسبد ، خمير آزمايش شده مطلوب مي‌باشد. توليد آجر در توليد آجر ، دو شيوه مرسوم است. سنتي و ماشيني. البته بسياري از كارخانه‌هاي كنوني از روش مابين اين دو روش استفاده مي‌كنند. روش سنتي اولين قدم در تهيه آجر، تهيه خاك مناسب است. در روش سنتي، انتخاب خاك جنبه علمي نداشت. بلكه بصورت تجربي بود . بدين معني كه استاد آجر ساز ، خاك را مي‌ديد و با لمس كردن و بوئيدن و … تشخيص مي‌داد كه آيا خاك مورد نظر ، براي ساخت آجر مناسب بود يا خير. پس از انتخاب خاك مناسب ، خاك را به مكاني بنام ً آبْ خوره ً مي‌بردند تا در آنجا با آب مخلوط شود. پس از گذشت چند روز ، اين گل را ًورزً مي‌دادند تا خاك بخوبي با آب مخلوط شود. عمل ورز دادن گل ، توسط كارگران و با پا انجام مي‌گرفت. براي اينكه كارگران در حين ورز دادن گل، دانه‌هاي درشت را از خمير اصلي جدا كنند، صاحب كار مقداري سكه با خاك مخلوط مي‌كرد تا كارگران به اميد يافتن سكه ، دانه‌هاي درشت را نيز جدا نمايند. پس از چند روز ورز دادن ، نوبت به قالب‌گيري مي‌رسيد. قالب‌گيري نيز توسط دست انجام مي‌گرفت. قالبها، از جنس چوب و بصورت چند خانه بود كه گل را با دست در آنها مي‌فشردند و سطح آنرا صاف مي‌كردند. طبيعي بود كه هر چه قالب‌زن بيشتر سطح گل را مي‌فشرد، كيفيت آجر بهتر بود. اما از آنجا كه كارگران بدنبال توليد بيشتر و سريعتر بودند و نه كيفيت خوب، از درست فشردن گل در قالب ، خودداري مي‌كردند و اين امر سبب افت كيفيت در آجر شد. جهت حل اين مشكل، پس از انقلاب، پرسهاي پدالي ساخته شد . اين نوع پرسها وسيله‌اي بود جهت درست فشرده شدن قالبها و البته هم اكنون نيز در بعضي مناطق از اين پرسها استفاده مي‌شود. در ادامه نوبت به خشك كردن خشتها مي‌رسيد. در روش سنتي ، جهت خشك كردن خشتها از آفتاب استفاده مي‌كردند. اگر در طول مدت خشك شدن، خشت را تنها از يك طرف در برابر تابش خورشيد قرار مي‌دادند، يك طرف آن زودتر از طرف ديگر خشك مي‌شد و در نتيجه سطح آجر خميده مي‌شد. جهت رفع اين مشكل، پس از مدتي كه خشت باصطلاح خودش را گرفت، جهت قرار دادن آن در آفتاب را عوض مي‌كردند. نكته جالب در خشك كردن خشتها آن بود كه از آنجا كه امكان خشك كردن خشتها در زمستان وجود نداشت ، در فصل گرما تعداد زيادي خشت را خشك مي‌كردند و محصول را بعنوان كلينكر آجر ، زير پوششي از كاه گل نگهداري مي‌كردند و در زمستان ، از آنها جهت توليد آجر بهره مي‌گرفتند. مرحله بعدي ، پختن آجر بود كه در آن ، از كوره ‌هاي سنتي استفاده مي‌شد. كوره سنتي چاهي بود كه در مبحث گچ نيز بدان اشاره شد. همانطور كه در قبل ذكر شد، در اين كوره‌ها خشتها را بگونه‌اي مي‌چيدند كه جريان هوا از بين آنها عبور كند و از زير به خشتها حرارت مي‌دادند. در قديم جهت سوخت ، از چوب و مدفوع استفاده مي‌شد و در نتيجه حرارت آرام آرام بالا مي‌رفت و رسيدن حرارت به قسمتهاي بالايي كوره بسيار آهسته صورت مي‌گرفت. به همين جهت همه لايه‌ها تقريباً بطور يكسان حرارت كسب مي‌كردند. ليكن بعدها كه سوختهاي نفتي بكار گرفته شد ، جهت تسريع در امر توليد، درجه حرارت پايين را زياد مي‌كردند. طبيعتاً حرارت بصورت يكنواخت به خشتها نمي‌رسيد و در لايه‌هاي مختلف، آجرهايي با خواص متفاوت توليد مي‌شد. همانطور كه گفتيم ، آجرهاي اين نوع از كوره‌ها ، از نظر خواص و كيفيت متفاوتند. از آنجا كه خشتهاي زيرين بيش از حد نياز حرارت مي‌بينند، ذوب مي‌شوند و توليد آجر جوش مي‌كنند. يعني پس از ذوب شدن با يكديگر مخلوط مي‌شوند و بصورت سنگي محكم بدون شكل هندسي خاص در مي‌آيند. اين آجرها شايد فقط بدرد پي ريزي بخورد. لايه بعدي آجرها ، سبز رنگ است كه از نظر مقاومت و خواص . بهترين آجرهاي كوره ‌اند و داراي شكل هندسي دقيقي مي‌باشند . لايه‌ بعدي، آجرهاي بهي رنگ  (مايل به زرد) است . لايه‌هاي بعدي بترتيب عبارتند از : آجرهاي سفيد رنگ، آجرهاي ابلغ (داراي لكه‌هاي قرمز و سفيد) ، آجرهاي قرمز و آخرين لايه ،‌آجرهاي نپخته. بعلت نحوه برداشت از اين كوره‌ها، آجرهاي رسيده به كارگاه ، از همه نوع هستند . امتياز اين كوره‌ها ساده بودن و هزينه كم ساخت است؛ در حاليكه اتلاف انرژي ، كيفيت متفاوت محصول و توليد كم ، از عمده‌‌ترين مشكلات اين قبيل كوره‌هاست.(اتلاف انرژي در اين كوره‌ها بدليل  گرم و سرد شدن پياپي در هر بار بارگيري و تخليه است.) روش ماشيني در روش ماشيني، خاك بسيار مهم است و انتخاب خاك مناسب، اهميتي بسزايي دارد. خاكهاي مختلف را آزمايش مي‌كنند تا به خاك مناسب دست يابند. البته در انتخاب معدن، علاوه بر كيفيت ، به كميت خاك نيز توجه ويژه مي‌كنند. معدن بايد بگونه‌اي باشد كه حداقل 50 سال كارخانه را تغذيه نمايد. انتخاب نمونه خاك براي آزمايش كم و كيفي ، با گمانه زدن است. خاك با ماشينهاي مخصوص استخراج شده، پس از ورود به كارخانه ، به قسمت آسياب مي‌رود. اين آسياب از دو چرخ بزرگ و سنگين تشكليل شده كه خاكها در اثر وزن چرخهاي دوران كننده، آسياب مي‌شوند. در زير اين چرخها ، شبكه مشبكي است كه خاك آسياب شده از لابلاي آن عبور مي‌كند. مرحله بعدي ، مخلوط كن است. اين مخلوط كن، همانند مخلوط كنهاي نانواييها ، داراي يك محور مركزي با تعدادي بازو در اطراف مي باشد. در اين مرحله ، مقداري نيز آب اضافه مي‌كنند و خاك مخلوط شده با آب ، بسمت ً آسياب والسً مي‌رود تا بطور كامل ورز داده شود . آسياب والس از دو گردونه فلزي كنار هم تشكليل شده كه گل مورد نظر با عبور از بين آنها، تحت فشار غلتكها كاملاً ورز داده مي‌شود و دانه‌هاي درشت آن از بين مي‌رود . خمير خروجي از آسياب والس آماده قالب زني است. ؟ در اين مرحله، خمير وارد دستگاهي بنام بيرون ران يا Extruder مي‌شود. در قسمت مركزي اين دستگاه ، يك عضو حلزوني شكل (مشابه حلزوني چرخ گوشت) وجود دارد كه خمير وارد شده به دستگاه را به جلو هدايت مي‌كند. از آنجائيكه ممكن است خمير هنوز مقداري حباب هوا داشته باشد، در مسير حركت خمير داخل Extruder ، مناطق خلأ مجهز به صافي جلوگير از نفوذ خمير ، تعبيه شده است. اين مناطق حبابهاي هوا را جذب مي‌كنند و خميرهاي نهايي فاقد تخلخل مي‌باشد. در قسمت خروجي دستگاه بيرون ران، مي‌توان قالبهاي مختلف با اشكال متفاوت را قرار داد و خمير آماده را به صورتهاي مورد نياز قالب زد. البته توجه به اين نكته ضروري است كه اگر با چنين خميري خشت زده شود، آجر نهايي بسيار سنگين خواهد بود . در نتيجه قالبها را بگونه‌اي مي‌سازند كه خشت حاصل، سوراخدار باشد . بدين منظور در قالب ميله‌هايي نصب مي‌كنند كه بنام ًگُل قالب ً معرفند. گُل قالب بايد آلياژ مخصوصي داشته باشد و در برابر سايش مقاوم باشد. ؟     تونلي: تونل ، سالن درازي است كه داخل آن ريل‌گذاري شده. واگنهاي حامل خشت، از يك طرف تونل داخل مي‌شوند و در دمايي نچندان بالا(حدود 60 تا 70 درجه) حرارت مي‌بينند. همچنين حركت واگنها در داخل تونل، بسيار آهسته است. تمام شرايط بگونه‌اي با يكديگر جمع شده‌اند كه همانند آنچه پيشتر ذكر شد، خشتها بتدريج خشك شوند. تذكر اين نكته نيز مفيد است كه چون سرعت حركت واگنها در داخل خشك كن بسيار سريعتر از حركت آنها در كوره است، ظرفيت كوره تقريباً دو برابر ظرفيت خشك‌كن مي‌باشد. مرحله بعدي در توليد آجر ، پختن خشتهاي خشك شده است. كوره‌ها انواع مختلفي دارند كه دو نوع عمده آنها عبارتند از:  1ـ كوره هوفمن  2ـ كوره تونلي كوره هوفمن كوره هوفمن، دالاني است شبيه به شكل مقابل كه در مركز آن يك دودكش تعبيه شده است. بعلت كثيف بودن سوختها در گذشته ، دودكشها را بسيار بلند مي‌ساختند. اما امروزه كه از سوختهاي تميز نفتي و بعضاً گاز طبيعي استفاده مي‌كنند، ديگر نيازي به مرتفع ساختن دودكشها نيست. ؟ اين دالانها به اتاقكهاي كوچكتري تقسيم مي‌شوند كه به هر كدام از آنها ً قمير ً گويند. در هر قمير ، خشتهاي خشك شده را از پايين به بالا مي‌چينند و در قمير را نيز با آجر يا همان خشتها و با پوشش كاه‌گل مي‌بندند. بالاي هر قمير ، تعدادي  سوراخ است. اين سوراخها در واقع محل ورود حرارت به داخل قمير است. بدين صورت كه مشعلي مخصوص را روي اين سوراخها بگونه‌اي قرار مي‌دهند كه شعله آن بطرف داخل قمير زبانه كشد. پايين هر قمير به دودكش راه دارد. دود و هواي گرم ايجاد شده ، از طريق اين راه ارتباطي وارد دود كش شده، به بيرون هدايت مي‌شود. مشعل بنوبت روي قميرها حركت مي‌كند. هر گاه خشتهاي هر قمير باندازه كافي حرارت ديد، مشعل روي قمير بعدي قرار مي‌گيرد. در هر كوره ، روش كار چنين است كه همواره تعدادي قمير در حال بارگيري ، تعدادي در حال گرم شدن و مابقي در حال تخليه‌اند . (تعداد قميرهاي هر كوره مي‌تواند تا حدود 30 قمير نيز باشد.) لازم به ذكر است كه اين كوره‌ها بازدهي خوبي دارند. ؟ كوره تونلي جديدترين كوره‌هاي پخت آجر، كوره‌هاي تونلي است . در داخل اين تونلها نيز ريل‌گذاري  شده است. واگنهاي خارج شده از خشك كن وارد اين تونلها مي‌شوند. نحوه حرارت ديدن خشتها، درمناطق مختلف اين كوره متفاوت است: در قسمت اوليه كوره ، واگنها به آهستگي حركت مي‌كنند تا باقيمانده آب خشتها در دمايي حدود  تبخير شود. در ادامه، مشعلهايي در كنار يا بالاي مسير حركت واگنها نصب شده است كه واگنها با سرعتي بيشتر ، از مقابل آنها عبور مي‌كنند. اين روند افزايش سرعت حركت تا رسيدن به مشعل اصلي ادامه دارد. محل مشعل اصلي، گرمترين جاي كوره است و در حقيقت همان مكاني است كه در آن ، حالت ً چسبندگي سراميكي ً اتفاق مي‌افتد. چسبندگي سراميكي چيست؟ ـ در آجر ، مقداري خلل و فرج وجود دارد. در كنار مشعل اصلي كه دما در حدود 1200 تا 1300 درجه است، برخي مواد دروني آجر (مواد گدازآوري كه در ابتدا ذكر شد) ذوب شده، وارد خلل و فرجها مي‌شوند و سبب چسبيدن ساير مواد تشكيل دهنده آجر به يكديگر مي‌گردند. توجه داشته باشيد كه اگر حالت چسبندگي سراميكي اتفاق نيفتد، آجر توليد شده مقاومت كافي نخواهد داشت. بعبارتي لازمه مقاوم شدن آجر ، ايجاد چسبندگي سراميكي است و البته در كنار چسبندگي سراميكي، جمع شدگي نيز واقع مي‌شود كه در ادامه توضيح داده خواهد شد. مرحله آخر در خط توليد آجر ، خارج كردن آجر از داخل كوره است. اين كار ، مخصوصاً در مورد آجرهاي توليدي در كوره‌هاي هوفمن، بايد آهسته و با دقت انجام گيرد تا آسيبي به آجرها نرسد. ضايعات آجر روش اول: آجرهاي مورد آزمايش را در يك سيني مي‌ايستانيم و داخل سيني آب مي‌ريزيم. آب ، جذب آجرشده ، پس از مدتي تبخير مي‌شود . بار ديگر اين عمل را تكرار مي‌كنند. در اين صورت اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد ، سفيدكها ظاهر مي‌شوند. روش دوم: در روش ديگر ، آجري را روي يك سطح صاف مي‌خوابانيم و ظرف دهان گشادي را كه حاوي مقداري آب است، بطور معكوس روي آن قرار مي‌دهند . آب كم كم داخل آجر نفوذ كرده ، تبخير مي‌شود . اين عمل را دوبار انجام مي‌دهند . اينجا نيز اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد، آنرا ظاهر مي‌كند. براي مقايسه ميزان شوره زدن آجرها ، درجه بنديي بشرح ذيل وجود دارد: ـ درجه صفر : درجه‌يي است كه در آن هيچ سفيدكي ظاهر نمي‌شود. ـ درجه كم : كمتر از 10% سطح آجر با شوره پوشيده مي‌شود . ـ درجه متوسط : لايه ضخيمي از شوره تا 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما از روي سطح آجر فلس يا پودر جدا نمي‌شود . ـ درجه زياد : قشر ضخيمتري از املاح تا بيش از 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما در اينجا نيز فلس يا پودر از سطح آن جدا نمي‌شود . ـ درجه شديد: قشر ضخيمي از سفيدك قسمت عمده سطح آجر را مي‌پوشاند و فلس يا پودر از سطح آن جدا مي‌شود . انواع سفيدكها چنين است : كربناتي، كلريدي، سولفاتي و نيتراتي. جهت انتخاب راه حل مناسب در مبارزه با اين سفيدكها ، اولين قدم، تشخيص نوع سفيدك است. بدين منظور ، ابتدا با يك تيغ و صفحه كاغذي تميز، از سفيدكهاي سطح آجر نمونه ‌برداري كرده، به آزمايشگاه مي‌فرستند و در آنجا نوع سفيدك مشخص مي‌شود. سفيدك كربناتي: علت ايجاد اين نوع سفيدك، آنست كه آجر از ملات ، آب جذب كرده ، در تركيب با هوا ، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌كند. جهت جلوگيري از ظهور اين سفيدك ، بايد كاري كرد كه آجر از آب جذب نكند. بدين جهت، هنگام آجر چيني ، ابتدا آنرا مرطوب كرده ، بعد بكار مي‌برند.(به اين عمل اصطلاحاً ً زنجاب كردن آجر‌ً گويند.) زنجاب كردن، باعث اشباع شدن آجر از آب و عدم تمايل به جذب آب از ملات مي‌شود. در برخي مناطق كشورمان ، از آنجا كه خود آب سخت است و تركيبات بي‌كربناتي دارد، وقتي روي آجركاري را آب مي‌پاشند، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌شود . اگر روي آجرهايي ،‌اين نوع از سفيدك ظاهر شد، آنها را با اسيد كلريدريك رقيق (جوهر نمك) مي‌شويند و بلافاصله با آب شستشو مي‌دهند. جوهر نمك، سفيدك كربناتي را در خود حل مي‌كند و با جريان آب ، آنها را از سطح آجر دور مي‌كند. بايد توجه داشت كه بلافاصله پس از بكاربردن جوهر نمك، از آب استفاده كرد. زيرا در غير اين صورت، با وجودي كه جوهر ، سفيدكهاي كربناتي را در خود حل كرده ، كربناتها به كلريد تبديل مي‌شوند و روي آجرها سفيدك كلريدي ظاهر مي‌شود سفيدك كلريدي: همانطور كه در بالا ذكر شد، راه از بين بردن سفيدك كلريدي، شستشوي آجر با آب است. سفيدك سولفاتي: علتهاي ممكن در ظهور اين سفيدك عبارتند از 1ـ خاك استفاده شده در ساخت آجر ، داراي مقادير زيادي سولفات باشد.  2ـ مقدار سنگ گچ ملات زياد باشد و آجر آنرا جذب كند. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك ، از بكار بردن خاكهايي با درصد سولفات زياد در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم. سفيدك نيتراتي: در خاكهاي برخي مناطق كويري ، تركيباتي از نيترات (شوره) وجود دارد. شوره از هوا رطوبت جذب كرده ،سبب ظهور سفيدك نيتراتي مي‌شود. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك،‌ از بكار بردن خاكهاي نيتراتي در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم.   طبقه‌بندي آجر استاندار شماره 7 ايران، مشخصات آجرهاي رسي را شرح مي‌دهد. در اين استاندارد، آجرهاي رسي از ديدگاههاي مختلف بشرح ذيل طبقه‌بندي شده‌اند: طبقه بندي از ديدگاه روش توليد: 1ـ آجرهاي رسي دستي : با دست ساخته شده ، توپر است و كيفيت چنداني ندارد. 2ـ آجرهاي نيمه ماشيني: كه در طول خط توليد آنها ، قسمتي از كارها ، توسط ماشين انجام مي‌شود.  3ـ آجرهاي ماشيني : داراي اشكال مختلف، توپر و سخت يا سوراخدار ، با كيفيتي بهتر . طبقه‌بندي از ديدگاه نوع مصرف : 1ـ آجر معمولي: براي مصارف عمومي ساختمان استفاده شده، بنام آجر توكار معروف است.  2ـ آجرنما: اين نوع آجرها به روشهاي مخصوص ساخته مي‌شوندو بايد  داراي ابعاد دقيق و هماهنگ باشند تا ظاهري خوب در نماي سازه ايجاد كنند.  3ـ آجر مهندسي مرغوبEngineering Brik : اين آجرها ، آجرهايي توپر و سخت و بادوام هستند و با روش ماشيني توليد مي‌شوند و به سه دسته تقسيم مي‌شوند . اين درجه بنديها بر اساس دو عامل ‌مقاومت و جذب‌ آب  است.  درجه 1: حداقل مقاومت آجر درجه 1 ، 350 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 15% وزني است. درجه 2 : حداقل مقاومت آجر درجه 2 ، 250 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 16% وزني است. درجه 3 : حداقل مقاومت آجر درجه 3 ، 150% و حداكثر ميزان جذب آب آن ، 18% وزني است. اين آجرها ،عمدتاً باربر هستند. طبقه‌بندي از ديدگاه كيفيت: 1ـ آجر با كيفيت مناسب براي مصارف داخلي: اين آجرها توكار هستند. لازم به ذكر است اين آجرها را نبايد در قسمتهايي از ساختمان كه در معرض شرايط مختلف جوي مانند يخ زدن است، بكار برد و هنگاميكه اين آجرها به كارگاه مي‌رسند، نبايد آنها را در محيط سرباز نگهداري نمود. زيرا اين آجرها از نظر استاندارد، جذب آب مشخصي ندارند و در اثر بارندگي و مرطوب شدن، تحت فرايند يخ زدن از بين مي‌روند.  2ـ آجر با كيفيت عادي: از اين آجرها در نقاطي كه شرايط جوي شديدي ندارند، در قسمتهاي بيروني ساختمان نيز مي‌توان استفاده كرد. 3ـ آجر با كيفيت ويژه : اين آجرها معمولاً همان آجرهاي مهندسي مرغوبند كه البته قادرند شرايط محيطي سخت را نيز تحمل كنند. طبقه بندي از ديدگاه شكل : 1ـ آجر توپر : نوعي آجر است كه حجم سوراخهاي آن از 25% حجم  آجر تجاوز نمي‌كند. در اين نوع از آجرها جهت محاسبه مقاومت ، بار وارد بر آجر را بدون در نظر گرفتن سوراخها ، بر كل سطح مقطع تقسيم مي‌كنند.  2ـ آجر سوراخ‌دار: در اين نوع از آجرها ، حجم سوراخها از 25% حجم آجر بيشتر است. اما مساحت هر يك از سوراخها، از 3000 تجاوز نمي‌كند.  3ـ آجر توخالي: كه در آن، حجم سوراخها بيش از 25% حجم آجر است و براي ابعاد سوراخها محدوديتي وجود ندارد  4ـ آجر با شكل ويژه: اين آجرها، داراي اشكال مختلف هندسي هستند. مانند آجرهايي كه جهت كف پوش در پياده‌روها و پاركها استفاده مي‌شوند. 5ـ آجر متخلخل: حجم منافذ در اين نوع از آجرها ، بيش از 20% حجم آجر است«آجر» آجرها بعنوان واحدهاي ساختماني منظور شده ، به دو دسته كلي تقسيم مي‌شوند:  1ـ آجرهاي رسي  2ـ آجرهاي ماسه آهكي‌ (توضيحات كامل آن در بحث آهك تحت عنوان سخت شدن هيدروسيليكاتي ارائه شده است.) قسمت اعظم آجرهاي مورد مصرف، از نوع آجرهاي رسي هستند. ايرانيان قديم آجر را بخوبي مي‌شناختند و نمونه‌هايي  از آجركاريهاي بسيار جالب از زمان قديم باقي مانده است كه همگي گواه تبحر ايرانيان در توليد و بكارگيري آجر مي‌باشد. اوج صنعت آجر ايران، در زمان ساسانيان بوده است.  در اينجا بحثي مطرح مي‌شود و آن عبارت است از مقايسه مصالح ساختماني قديم و جديد. قطعاً مصالح ساختماني جديد و از جمله آجرهاي امروزي ، بسيار بهترا از انواع قديمي آن است. بقا و پا بر جا بودن عمارتهاي قديمي به اين معني نيست كه ما توان ساخت چنين آجرهايي را نداريم. بلكه ما قادر به ساخت انواع بهتري هستيم. ولي نكته قابل توجه اينست كه در گذشته ، اولاً تعداد ساختمانهاي در دست احداث كم بود و تعداد آجر مورد نياز ، اندك. ثانياً نيروي كار، براحتي و با قيمتي بسيار نازل يافت مي‌شد. در حاليكه امروزه صحبت از هزاران واحد مسكوني و نيروي كار گرانقيمت است. چاره كار، تعويض نيروي انساني با نيروي ماشين است. جايگزيني نيروي ماشيني هم مستلزم آشنايي با تكنولوژي ماشين و بدست آوردن فرهنگ ماشيني است . (كه البته در كشور ما، ضعف عمده در قسمت دوم است.) خاك ، مهمترين عنصر ساخت آجر در توليد آجر ، خشت خشك شده راحرارت مي‌دهند و آجر بدست مي‌آورند. خشت را از قالب زدن گل بدست مي‌آورند. گل ، مخلوط يكنواخت آب و خاك است. خاك ، جسم جامد همراه با آب و هواست. خاك رس، ماسه، سنگ آهك ، سولفاتها، فلدسپات، تركيبات آهن، رستنيها و … قسمت جامد خاك را تشكيل مي‌دهند.   قسمت جامد خاك خاك رس: خاك رس از پوشيدن فلدسپات و ميكا در سنگهاي آذرين مثل گرانيت بدست مي‌آيد. عامل پوسيدن ، آب باران است كه داراي اسيد كربنيك مي‌باشد. نوع خالص خاك رس ،ًكائولنً نام دارد:  و همان خاكي است كه در صنعت ساخت چيني از آن بهره مي‌گيرند. كائولن دانه‌هايي پولكي و ورقه ورقه دارد. اين پولكها از دو ميكرون هم كوچكترند. خاك رس خالص سفيد رنگ است و ناخلصيها به آن رنگهاي مختلفي مي‌دهند:  FeO آنرا كبود رنگ مي‌كند.    آنرا سرخ رنگ مي‌كند.  آنرا زرد رنگ مي‌ كند. ماسه :اگر با خاك رس خالص آجر درست شود، پس از خشك شدن ترك مي‌‌خورد و ثبات حجمي ندارد. براي رفع اين عيب ، به خاك رس ذرات ماسه مي‌افزايند . اين ذرات بصورت استخوان بندي عمل مي كند و جمع شدگي را كنترل مي‌ نمايد. جنس ماسه مي تواند سيليسي يا آهكي باشد. اما  ذرات درشت ماسه ، چه آهكي و چه سيليسي ، ايجاد مشكل مي‌كند. ذرات درشت سيليس در گل ، در هنگام حرارت دادن، با كسب حرارت منبسط مي‌شود؛ در حاليكه خشت آجر در حال خشك شدن يا پخته شدن و جمع شدن است. در نتيجه آجر ترك مي‌خورد. دانه‌هاي درشت آهك هم در اثر حرارت پخته شده ، تبديل به آهك مي‌شود كه با جذب آب منبسط شده، تكه‌اي از آجر را بيرون مي‌اندازد. به اين پديده اصطلاحاً ً آلوئك ً گويند. سنگ آهك: يكي از ديگر از موادي است كه مي‌تواند همراه خاك باشد. مقدار اندك آن ، باعث سفيد شدن آجر است؛ در حاليكه ميزان بيشتري از آن، سبب  پايين آمدن نقطه ذوب و توليد آجر جوش مي‌شود .( آجر جوش ، آجري است كه در كوره ذوب شده و شكل هندسي خود را از دست داده است.) درصد آهك در خاك آجر ، نبايد بيش از 30% باشد. سولفاتها :سولفاتها بصورت سولفات عنصرهاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم در خاك وجود دارند و باعث مي‌شوند كه بعدها روي آجر ً سفيدك سولفاتي ً ظاهر شود. فلدسپات: در فرايندهاي تولدي آجر ، فلدسپات در نقش گدازآور عمل كرده، سبب پايين آمدن درجه حرارت حالت خميري آجر مي‌شود . در بسياري از سراميكها، از خاك با فلدسپات زياد استفاده مي‌كنند. تركيبات آهن: اكسيدهاي آهن نيز گدازآورند. اگر  در خاك به 5% وزنش برسد، آن خاك سرخ رنگ مي‌شود. از خاكهاي با اكسيد آهن بالا براي ساخت قطعات سفالي ـ كه آب را از خود عبور نمي‌دهند ـ استفاده مي‌شود. در برخي كشورهاي خارجي، از اين خاكها در صنعت سفال، جهت ساخت لوله‌هاي فاضلاب بهره مي‌گيرند؛ در حاليكه در ايران، براي اين مصرف از لوله‌هاي چدني يا پوليكا استفاده مي‌شود . كاربرد عمده سفال در كشورمان، در قسمتهاي شمالي و براي پوشش سقف است. در آجرهاي نسوز، مقدار آهن خاك بايد بسيار كم بوده ، از 1% وزن خاك تجاوز نكند. رستنيها : از ديگر مواد تشكيل دهنده خاك ، بقايايي گياهان است كه اگر همراه خاك باشند، در كوره مي‌سوزند و جايشان خالي مي‌شود . از اين پديده استفاده كرده، به خاك آجر ، مواد آلي مي‌زنند تا پس از سوختن در كوره و خالي شدن جايشان، آجر سبك بدست آيد. اين آجرها ، كاربرد عايقي دارد. آب آب به دو صورت در خاك وجود دارد: آب آزاد و آب جذب شده (كه سبب مرطوب بودن خاك است.) آب جذب شده را تنها با استفاده از حرارت مي‌توان آزاد كرد. براي مخلوط آب و خاك، طبقه بنديي بدين شرح وجود دارد: يك مهندس سوئدي بنام Atterberg. مخلوط آب و خاك را به پنج دسته تقسيم كرده است: آبكي ، شل ، خميري، سفت و خشك. گلي كه براي توليد آجر استفاده مي شود، بايد حالت خميري داشته باشد. براي پي بردن به حالت خميري گل در آزمايشگاه ، از دستگاهي بنام ً Cassagrandً يا ً Atterbergً استفاده مي‌كنند. اما در كارگاههاي ساختماني ، بدين منظور با خمير مورد نظر ، فتيله‌اي نازك بقطر mm3 مي‌سازند. اگر آن فتيله ترك نخورد و گل آن هم به دست نچسبد ، خمير آزمايش شده مطلوب مي‌باشد. توليد آجر در توليد آجر ، دو شيوه مرسوم است. سنتي و ماشيني. البته بسياري از كارخانه‌هاي كنوني از روش مابين اين دو روش استفاده مي‌كنند. روش سنتي اولين قدم در تهيه آجر، تهيه خاك مناسب است. در روش سنتي، انتخاب خاك جنبه علمي نداشت. بلكه بصورت تجربي بود . بدين معني كه استاد آجر ساز ، خاك را مي‌ديد و با لمس كردن و بوئيدن و … تشخيص مي‌داد كه آيا خاك مورد نظر ، براي ساخت آجر مناسب بود يا خير. پس از انتخاب خاك مناسب ، خاك را به مكاني بنام ً آبْ خوره ً مي‌بردند تا در آنجا با آب مخلوط شود. پس از گذشت چند روز ، اين گل را ًورزً مي‌دادند تا خاك بخوبي با آب مخلوط شود. عمل ورز دادن گل ، توسط كارگران و با پا انجام مي‌گرفت. براي اينكه كارگران در حين ورز دادن گل، دانه‌هاي درشت را از خمير اصلي جدا كنند، صاحب كار مقداري سكه با خاك مخلوط مي‌كرد تا كارگران به اميد يافتن سكه ، دانه‌هاي درشت را نيز جدا نمايند. پس از چند روز ورز دادن ، نوبت به قالب‌گيري مي‌رسيد. قالب‌گيري نيز توسط دست انجام مي‌گرفت. قالبها، از جنس چوب و بصورت چند خانه بود كه گل را با دست در آنها مي‌فشردند و سطح آنرا صاف مي‌كردند. طبيعي بود كه هر چه قالب‌زن بيشتر سطح گل را مي‌فشرد، كيفيت آجر بهتر بود. اما از آنجا كه كارگران بدنبال توليد بيشتر و سريعتر بودند و نه كيفيت خوب، از درست فشردن گل در قالب ، خودداري مي‌كردند و اين امر سبب افت كيفيت در آجر شد. جهت حل اين مشكل، پس از انقلاب، پرسهاي پدالي ساخته شد . اين نوع پرسها وسيله‌اي بود جهت درست فشرده شدن قالبها و البته هم اكنون نيز در بعضي مناطق از اين پرسها استفاده مي‌شود. در ادامه نوبت به خشك كردن خشتها مي‌رسيد. در روش سنتي ، جهت خشك كردن خشتها از آفتاب استفاده مي‌كردند. اگر در طول مدت خشك شدن، خشت را تنها از يك طرف در برابر تابش خورشيد قرار مي‌دادند، يك طرف آن زودتر از طرف ديگر خشك مي‌شد و در نتيجه سطح آجر خميده مي‌شد. جهت رفع اين مشكل، پس از مدتي كه خشت باصطلاح خودش را گرفت، جهت قرار دادن آن در آفتاب را عوض مي‌كردند. نكته جالب در خشك كردن خشتها آن بود كه از آنجا كه امكان خشك كردن خشتها در زمستان وجود نداشت ، در فصل گرما تعداد زيادي خشت را خشك مي‌كردند و محصول را بعنوان كلينكر آجر ، زير پوششي از كاه گل نگهداري مي‌كردند و در زمستان ، از آنها جهت توليد آجر بهره مي‌گرفتند. مرحله بعدي ، پختن آجر بود كه در آن ، از كوره ‌هاي سنتي استفاده مي‌شد. كوره سنتي چاهي بود كه در مبحث گچ نيز بدان اشاره شد. همانطور كه در قبل ذكر شد، در اين كوره‌ها خشتها را بگونه‌اي مي‌چيدند كه جريان هوا از بين آنها عبور كند و از زير به خشتها حرارت مي‌دادند. در قديم جهت سوخت ، از چوب و مدفوع استفاده مي‌شد و در نتيجه حرارت آرام آرام بالا مي‌رفت و رسيدن حرارت به قسمتهاي بالايي كوره بسيار آهسته صورت مي‌گرفت. به همين جهت همه لايه‌ها تقريباً بطور يكسان حرارت كسب مي‌كردند. ليكن بعدها كه سوختهاي نفتي بكار گرفته شد ، جهت تسريع در امر توليد، درجه حرارت پايين را زياد مي‌كردند. طبيعتاً حرارت بصورت يكنواخت به خشتها نمي‌رسيد و در لايه‌هاي مختلف، آجرهايي با خواص متفاوت توليد مي‌شد. همانطور كه گفتيم ، آجرهاي اين نوع از كوره‌ها ، از نظر خواص و كيفيت متفاوتند. از آنجا كه خشتهاي زيرين بيش از حد نياز حرارت مي‌بينند، ذوب مي‌شوند و توليد آجر جوش مي‌كنند. يعني پس از ذوب شدن با يكديگر مخلوط مي‌شوند و بصورت سنگي محكم بدون شكل هندسي خاص در مي‌آيند. اين آجرها شايد فقط بدرد پي ريزي بخورد. لايه بعدي آجرها ، سبز رنگ است كه از نظر مقاومت و خواص . بهترين آجرهاي كوره ‌اند و داراي شكل هندسي دقيقي مي‌باشند . لايه‌ بعدي، آجرهاي بهي رنگ  (مايل به زرد) است . لايه‌هاي بعدي بترتيب عبارتند از : آجرهاي سفيد رنگ، آجرهاي ابلغ (داراي لكه‌هاي قرمز و سفيد) ، آجرهاي قرمز و آخرين لايه ،‌آجرهاي نپخته. بعلت نحوه برداشت از اين كوره‌ها، آجرهاي رسيده به كارگاه ، از همه نوع هستند . امتياز اين كوره‌ها ساده بودن و هزينه كم ساخت است؛ در حاليكه اتلاف انرژي ، كيفيت متفاوت محصول و توليد كم ، از عمده‌‌ترين مشكلات اين قبيل كوره‌هاست.(اتلاف انرژي در اين كوره‌ها بدليل  گرم و سرد شدن پياپي در هر بار بارگيري و تخليه است.) روش ماشيني در روش ماشيني، خاك بسيار مهم است و انتخاب خاك مناسب، اهميتي بسزايي دارد. خاكهاي مختلف را آزمايش مي‌كنند تا به خاك مناسب دست يابند. البته در انتخاب معدن، علاوه بر كيفيت ، به كميت خاك نيز توجه ويژه مي‌كنند. معدن بايد بگونه‌اي باشد كه حداقل 50 سال كارخانه را تغذيه نمايد. انتخاب نمونه خاك براي آزمايش كم و كيفي ، با گمانه زدن است. خاك با ماشينهاي مخصوص استخراج شده، پس از ورود به كارخانه ، به قسمت آسياب مي‌رود. اين آسياب از دو چرخ بزرگ و سنگين تشكليل شده كه خاكها در اثر وزن چرخهاي دوران كننده، آسياب مي‌شوند. در زير اين چرخها ، شبكه مشبكي است كه خاك آسياب شده از لابلاي آن عبور مي‌كند. مرحله بعدي ، مخلوط كن است. اين مخلوط كن، همانند مخلوط كنهاي نانواييها ، داراي يك محور مركزي با تعدادي بازو در اطراف مي باشد. در اين مرحله ، مقداري نيز آب اضافه مي‌كنند و خاك مخلوط شده با آب ، بسمت ً آسياب والسً مي‌رود تا بطور كامل ورز داده شود . آسياب والس از دو گردونه فلزي كنار هم تشكليل شده كه گل مورد نظر با عبور از بين آنها، تحت فشار غلتكها كاملاً ورز داده مي‌شود و دانه‌هاي درشت آن از بين مي‌رود . خمير خروجي از آسياب والس آماده قالب زني است. ؟ در اين مرحله، خمير وارد دستگاهي بنام بيرون ران يا Extruder مي‌شود. در قسمت مركزي اين دستگاه ، يك عضو حلزوني شكل (مشابه حلزوني چرخ گوشت) وجود دارد كه خمير وارد شده به دستگاه را به جلو هدايت مي‌كند. از آنجائيكه ممكن است خمير هنوز مقداري حباب هوا داشته باشد، در مسير حركت خمير داخل Extruder ، مناطق خلأ مجهز به صافي جلوگير از نفوذ خمير ، تعبيه شده است. اين مناطق حبابهاي هوا را جذب مي‌كنند و خميرهاي نهايي فاقد تخلخل مي‌باشد. در قسمت خروجي دستگاه بيرون ران، مي‌توان قالبهاي مختلف با اشكال متفاوت را قرار داد و خمير آماده را به صورتهاي مورد نياز قالب زد. البته توجه به اين نكته ضروري است كه اگر با چنين خميري خشت زده شود، آجر نهايي بسيار سنگين خواهد بود . در نتيجه قالبها را بگونه‌اي مي‌سازند كه خشت حاصل، سوراخدار باشد . بدين منظور در قالب ميله‌هايي نصب مي‌كنند كه بنام ًگُل قالب ً معرفند. گُل قالب بايد آلياژ مخصوصي داشته باشد و در برابر سايش مقاوم باشد. ؟     تونلي: تونل ، سالن درازي است كه داخل آن ريل‌گذاري شده. واگنهاي حامل خشت، از يك طرف تونل داخل مي‌شوند و در دمايي نچندان بالا(حدود 60 تا 70 درجه) حرارت مي‌بينند. همچنين حركت واگنها در داخل تونل، بسيار آهسته است. تمام شرايط بگونه‌اي با يكديگر جمع شده‌اند كه همانند آنچه پيشتر ذكر شد، خشتها بتدريج خشك شوند. تذكر اين نكته نيز مفيد است كه چون سرعت حركت واگنها در داخل خشك كن بسيار سريعتر از حركت آنها در كوره است، ظرفيت كوره تقريباً دو برابر ظرفيت خشك‌كن مي‌باشد. مرحله بعدي در توليد آجر ، پختن خشتهاي خشك شده است. كوره‌ها انواع مختلفي دارند كه دو نوع عمده آنها عبارتند از:  1ـ كوره هوفمن  2ـ كوره تونلي كوره هوفمن كوره هوفمن، دالاني است شبيه به شكل مقابل كه در مركز آن يك دودكش تعبيه شده است. بعلت كثيف بودن سوختها در گذشته ، دودكشها را بسيار بلند مي‌ساختند. اما امروزه كه از سوختهاي تميز نفتي و بعضاً گاز طبيعي استفاده مي‌كنند، ديگر نيازي به مرتفع ساختن دودكشها نيست. ؟ اين دالانها به اتاقكهاي كوچكتري تقسيم مي‌شوند كه به هر كدام از آنها ً قمير ً گويند. در هر قمير ، خشتهاي خشك شده را از پايين به بالا مي‌چينند و در قمير را نيز با آجر يا همان خشتها و با پوشش كاه‌گل مي‌بندند. بالاي هر قمير ، تعدادي  سوراخ است. اين سوراخها در واقع محل ورود حرارت به داخل قمير است. بدين صورت كه مشعلي مخصوص را روي اين سوراخها بگونه‌اي قرار مي‌دهند كه شعله آن بطرف داخل قمير زبانه كشد. پايين هر قمير به دودكش راه دارد. دود و هواي گرم ايجاد شده ، از طريق اين راه ارتباطي وارد دود كش شده، به بيرون هدايت مي‌شود. مشعل بنوبت روي قميرها حركت مي‌كند. هر گاه خشتهاي هر قمير باندازه كافي حرارت ديد، مشعل روي قمير بعدي قرار مي‌گيرد. در هر كوره ، روش كار چنين است كه همواره تعدادي قمير در حال بارگيري ، تعدادي در حال گرم شدن و مابقي در حال تخليه‌اند . (تعداد قميرهاي هر كوره مي‌تواند تا حدود 30 قمير نيز باشد.) لازم به ذكر است كه اين كوره‌ها بازدهي خوبي دارند. ؟ كوره تونلي جديدترين كوره‌هاي پخت آجر، كوره‌هاي تونلي است . در داخل اين تونلها نيز ريل‌گذاري  شده است. واگنهاي خارج شده از خشك كن وارد اين تونلها مي‌شوند. نحوه حرارت ديدن خشتها، درمناطق مختلف اين كوره متفاوت است: در قسمت اوليه كوره ، واگنها به آهستگي حركت مي‌كنند تا باقيمانده آب خشتها در دمايي حدود  تبخير شود. در ادامه، مشعلهايي در كنار يا بالاي مسير حركت واگنها نصب شده است كه واگنها با سرعتي بيشتر ، از مقابل آنها عبور مي‌كنند. اين روند افزايش سرعت حركت تا رسيدن به مشعل اصلي ادامه دارد. محل مشعل اصلي، گرمترين جاي كوره است و در حقيقت همان مكاني است كه در آن ، حالت ً چسبندگي سراميكي ً اتفاق مي‌افتد. چسبندگي سراميكي چيست؟ ـ در آجر ، مقداري خلل و فرج وجود دارد. در كنار مشعل اصلي كه دما در حدود 1200 تا 1300 درجه است، برخي مواد دروني آجر (مواد گدازآوري كه در ابتدا ذكر شد) ذوب شده، وارد خلل و فرجها مي‌شوند و سبب چسبيدن ساير مواد تشكيل دهنده آجر به يكديگر مي‌گردند. توجه داشته باشيد كه اگر حالت چسبندگي سراميكي اتفاق نيفتد، آجر توليد شده مقاومت كافي نخواهد داشت. بعبارتي لازمه مقاوم شدن آجر ، ايجاد چسبندگي سراميكي است و البته در كنار چسبندگي سراميكي، جمع شدگي نيز واقع مي‌شود كه در ادامه توضيح داده خواهد شد. مرحله آخر در خط توليد آجر ، خارج كردن آجر از داخل كوره است. اين كار ، مخصوصاً در مورد آجرهاي توليدي در كوره‌هاي هوفمن، بايد آهسته و با دقت انجام گيرد تا آسيبي به آجرها نرسد. ضايعات آجر روش اول: آجرهاي مورد آزمايش را در يك سيني مي‌ايستانيم و داخل سيني آب مي‌ريزيم. آب ، جذب آجرشده ، پس از مدتي تبخير مي‌شود . بار ديگر اين عمل را تكرار مي‌كنند. در اين صورت اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد ، سفيدكها ظاهر مي‌شوند. روش دوم: در روش ديگر ، آجري را روي يك سطح صاف مي‌خوابانيم و ظرف دهان گشادي را كه حاوي مقداري آب است، بطور معكوس روي آن قرار مي‌دهند . آب كم كم داخل آجر نفوذ كرده ، تبخير مي‌شود . اين عمل را دوبار انجام مي‌دهند . اينجا نيز اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد، آنرا ظاهر مي‌كند. براي مقايسه ميزان شوره زدن آجرها ، درجه بنديي بشرح ذيل وجود دارد: ـ درجه صفر : درجه‌يي است كه در آن هيچ سفيدكي ظاهر نمي‌شود. ـ درجه كم : كمتر از 10% سطح آجر با شوره پوشيده مي‌شود . ـ درجه متوسط : لايه ضخيمي از شوره تا 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما از روي سطح آجر فلس يا پودر جدا نمي‌شود . ـ درجه زياد : قشر ضخيمتري از املاح تا بيش از 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما در اينجا نيز فلس يا پودر از سطح آن جدا نمي‌شود . ـ درجه شديد: قشر ضخيمي از سفيدك قسمت عمده سطح آجر را مي‌پوشاند و فلس يا پودر از سطح آن جدا مي‌شود . انواع سفيدكها چنين است : كربناتي، كلريدي، سولفاتي و نيتراتي. جهت انتخاب راه حل مناسب در مبارزه با اين سفيدكها ، اولين قدم، تشخيص نوع سفيدك است. بدين منظور ، ابتدا با يك تيغ و صفحه كاغذي تميز، از سفيدكهاي سطح آجر نمونه ‌برداري كرده، به آزمايشگاه مي‌فرستند و در آنجا نوع سفيدك مشخص مي‌شود. سفيدك كربناتي: علت ايجاد اين نوع سفيدك، آنست كه آجر از ملات ، آب جذب كرده ، در تركيب با هوا ، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌كند. جهت جلوگيري از ظهور اين سفيدك ، بايد كاري كرد كه آجر از آب جذب نكند. بدين جهت، هنگام آجر چيني ، ابتدا آنرا مرطوب كرده ، بعد بكار مي‌برند.(به اين عمل اصطلاحاً ً زنجاب كردن آجر‌ً گويند.) زنجاب كردن، باعث اشباع شدن آجر از آب و عدم تمايل به جذب آب از ملات مي‌شود. در برخي مناطق كشورمان ، از آنجا كه خود آب سخت است و تركيبات بي‌كربناتي دارد، وقتي روي آجركاري را آب مي‌پاشند، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌شود . اگر روي آجرهايي ،‌اين نوع از سفيدك ظاهر شد، آنها را با اسيد كلريدريك رقيق (جوهر نمك) مي‌شويند و بلافاصله با آب شستشو مي‌دهند. جوهر نمك، سفيدك كربناتي را در خود حل مي‌كند و با جريان آب ، آنها را از سطح آجر دور مي‌كند. بايد توجه داشت كه بلافاصله پس از بكاربردن جوهر نمك، از آب استفاده كرد. زيرا در غير اين صورت، با وجودي كه جوهر ، سفيدكهاي كربناتي را در خود حل كرده ، كربناتها به كلريد تبديل مي‌شوند و روي آجرها سفيدك كلريدي ظاهر مي‌شود سفيدك كلريدي: همانطور كه در بالا ذكر شد، راه از بين بردن سفيدك كلريدي، شستشوي آجر با آب است. سفيدك سولفاتي: علتهاي ممكن در ظهور اين سفيدك عبارتند از 1ـ خاك استفاده شده در ساخت آجر ، داراي مقادير زيادي سولفات باشد.  2ـ مقدار سنگ گچ ملات زياد باشد و آجر آنرا جذب كند. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك ، از بكار بردن خاكهايي با درصد سولفات زياد در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم. سفيدك نيتراتي: در خاكهاي برخي مناطق كويري ، تركيباتي از نيترات (شوره) وجود دارد. شوره از هوا رطوبت جذب كرده ،سبب ظهور سفيدك نيتراتي مي‌شود. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك،‌ از بكار بردن خاكهاي نيتراتي در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم.   طبقه‌بندي آجر استاندار شماره 7 ايران، مشخصات آجرهاي رسي را شرح مي‌دهد. در اين استاندارد، آجرهاي رسي از ديدگاههاي مختلف بشرح ذيل طبقه‌بندي شده‌اند: طبقه بندي از ديدگاه روش توليد: 1ـ آجرهاي رسي دستي : با دست ساخته شده ، توپر است و كيفيت چنداني ندارد. 2ـ آجرهاي نيمه ماشيني: كه در طول خط توليد آنها ، قسمتي از كارها ، توسط ماشين انجام مي‌شود.  3ـ آجرهاي ماشيني : داراي اشكال مختلف، توپر و سخت يا سوراخدار ، با كيفيتي بهتر . طبقه‌بندي از ديدگاه نوع مصرف : 1ـ آجر معمولي: براي مصارف عمومي ساختمان استفاده شده، بنام آجر توكار معروف است.  2ـ آجرنما: اين نوع آجرها به روشهاي مخصوص ساخته مي‌شوندو بايد  داراي ابعاد دقيق و هماهنگ باشند تا ظاهري خوب در نماي سازه ايجاد كنند.  3ـ آجر مهندسي مرغوبEngineering Brik : اين آجرها ، آجرهايي توپر و سخت و بادوام هستند و با روش ماشيني توليد مي‌شوند و به سه دسته تقسيم مي‌شوند . اين درجه بنديها بر اساس دو عامل ‌مقاومت و جذب‌ آب  است.  درجه 1: حداقل مقاومت آجر درجه 1 ، 350 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 15% وزني است. درجه 2 : حداقل مقاومت آجر درجه 2 ، 250 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 16% وزني است. درجه 3 : حداقل مقاومت آجر درجه 3 ، 150% و حداكثر ميزان جذب آب آن ، 18% وزني است. اين آجرها ،عمدتاً باربر هستند. طبقه‌بندي از ديدگاه كيفيت: 1ـ آجر با كيفيت مناسب براي مصارف داخلي: اين آجرها توكار هستند. لازم به ذكر است اين آجرها را نبايد در قسمتهايي از ساختمان كه در معرض شرايط مختلف جوي مانند يخ زدن است، بكار برد و هنگاميكه اين آجرها به كارگاه مي‌رسند، نبايد آنها را در محيط سرباز نگهداري نمود. زيرا اين آجرها از نظر استاندارد، جذب آب مشخصي ندارند و در اثر بارندگي و مرطوب شدن، تحت فرايند يخ زدن از بين مي‌روند.  2ـ آجر با كيفيت عادي: از اين آجرها در نقاطي كه شرايط جوي شديدي ندارند، در قسمتهاي بيروني ساختمان نيز مي‌توان استفاده كرد. 3ـ آجر با كيفيت ويژه : اين آجرها معمولاً همان آجرهاي مهندسي مرغوبند كه البته قادرند شرايط محيطي سخت را نيز تحمل كنند. طبقه بندي از ديدگاه شكل : 1ـ آجر توپر : نوعي آجر است كه حجم سوراخهاي آن از 25% حجم  آجر تجاوز نمي‌كند. در اين نوع از آجرها جهت محاسبه مقاومت ، بار وارد بر آجر را بدون در نظر گرفتن سوراخها ، بر كل سطح مقطع تقسيم مي‌كنند.  2ـ آجر سوراخ‌دار: در اين نوع از آجرها ، حجم سوراخها از 25% حجم آجر بيشتر است. اما مساحت هر يك از سوراخها، از 3000 تجاوز نمي‌كند.  3ـ آجر توخالي: كه در آن، حجم سوراخها بيش از 25% حجم آجر است و براي ابعاد سوراخها محدوديتي وجود ندارد  4ـ آجر با شكل ويژه: اين آجرها، داراي اشكال مختلف هندسي هستند. مانند آجرهايي كه جهت كف پوش در پياده‌روها و پاركها استفاده مي‌شوند. 5ـ آجر متخلخل: حجم منافذ در اين نوع از آجرها ، بيش از 20% حجم آجر است


«آجر»«آجر» آجرها بعنوان واحدهاي ساختماني منظور شده ، به دو دسته كلي تقسيم مي‌شوند:  1ـ آجرهاي رسي  2ـ آجرهاي ماسه آهكي‌ (توضيحات كامل آن در بحث آهك تحت عنوان سخت شدن هيدروسيليكاتي ارائه شده است.) قسمت اعظم آجرهاي مورد مصرف، از نوع آجرهاي رسي هستند. ايرانيان قديم آجر را بخوبي مي‌شناختند و نمونه‌هايي  از آجركاريهاي بسيار جالب از زمان قديم باقي مانده است كه همگي گواه تبحر ايرانيان در توليد و بكارگيري آجر مي‌باشد. اوج صنعت آجر ايران، در زمان ساسانيان بوده است.  در اينجا بحثي مطرح مي‌شود و آن عبارت است از مقايسه مصالح ساختماني قديم و جديد. قطعاً مصالح ساختماني جديد و از جمله آجرهاي امروزي ، بسيار بهترا از انواع قديمي آن است. بقا و پا بر جا بودن عمارتهاي قديمي به اين معني نيست كه ما توان ساخت چنين آجرهايي را نداريم. بلكه ما قادر به ساخت انواع بهتري هستيم. ولي نكته قابل توجه اينست كه در گذشته ، اولاً تعداد ساختمانهاي در دست احداث كم بود و تعداد آجر مورد نياز ، اندك. ثانياً نيروي كار، براحتي و با قيمتي بسيار نازل يافت مي‌شد. در حاليكه امروزه صحبت از هزاران واحد مسكوني و نيروي كار گرانقيمت است. چاره كار، تعويض نيروي انساني با نيروي ماشين است. جايگزيني نيروي ماشيني هم مستلزم آشنايي با تكنولوژي ماشين و بدست آوردن فرهنگ ماشيني است . (كه البته در كشور ما، ضعف عمده در قسمت دوم است.) خاك ، مهمترين عنصر ساخت آجر در توليد آجر ، خشت خشك شده راحرارت مي‌دهند و آجر بدست مي‌آورند. خشت را از قالب زدن گل بدست مي‌آورند. گل ، مخلوط يكنواخت آب و خاك است. خاك ، جسم جامد همراه با آب و هواست. خاك رس، ماسه، سنگ آهك ، سولفاتها، فلدسپات، تركيبات آهن، رستنيها و … قسمت جامد خاك را تشكيل مي‌دهند.   قسمت جامد خاك خاك رس: خاك رس از پوشيدن فلدسپات و ميكا در سنگهاي آذرين مثل گرانيت بدست مي‌آيد. عامل پوسيدن ، آب باران است كه داراي اسيد كربنيك مي‌باشد. نوع خالص خاك رس ،ًكائولنً نام دارد:  و همان خاكي است كه در صنعت ساخت چيني از آن بهره مي‌گيرند. كائولن دانه‌هايي پولكي و ورقه ورقه دارد. اين پولكها از دو ميكرون هم كوچكترند. خاك رس خالص سفيد رنگ است و ناخلصيها به آن رنگهاي مختلفي مي‌دهند:  FeO آنرا كبود رنگ مي‌كند.    آنرا سرخ رنگ مي‌كند.  آنرا زرد رنگ مي‌ كند. ماسه :اگر با خاك رس خالص آجر درست شود، پس از خشك شدن ترك مي‌‌خورد و ثبات حجمي ندارد. براي رفع اين عيب ، به خاك رس ذرات ماسه مي‌افزايند . اين ذرات بصورت استخوان بندي عمل مي كند و جمع شدگي را كنترل مي‌ نمايد. جنس ماسه مي تواند سيليسي يا آهكي باشد. اما  ذرات درشت ماسه ، چه آهكي و چه سيليسي ، ايجاد مشكل مي‌كند. ذرات درشت سيليس در گل ، در هنگام حرارت دادن، با كسب حرارت منبسط مي‌شود؛ در حاليكه خشت آجر در حال خشك شدن يا پخته شدن و جمع شدن است. در نتيجه آجر ترك مي‌خورد. دانه‌هاي درشت آهك هم در اثر حرارت پخته شده ، تبديل به آهك مي‌شود كه با جذب آب منبسط شده، تكه‌اي از آجر را بيرون مي‌اندازد. به اين پديده اصطلاحاً ً آلوئك ً گويند. سنگ آهك: يكي از ديگر از موادي است كه مي‌تواند همراه خاك باشد. مقدار اندك آن ، باعث سفيد شدن آجر است؛ در حاليكه ميزان بيشتري از آن، سبب  پايين آمدن نقطه ذوب و توليد آجر جوش مي‌شود .( آجر جوش ، آجري است كه در كوره ذوب شده و شكل هندسي خود را از دست داده است.) درصد آهك در خاك آجر ، نبايد بيش از 30% باشد. سولفاتها :سولفاتها بصورت سولفات عنصرهاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم در خاك وجود دارند و باعث مي‌شوند كه بعدها روي آجر ً سفيدك سولفاتي ً ظاهر شود. فلدسپات: در فرايندهاي تولدي آجر ، فلدسپات در نقش گدازآور عمل كرده، سبب پايين آمدن درجه حرارت حالت خميري آجر مي‌شود . در بسياري از سراميكها، از خاك با فلدسپات زياد استفاده مي‌كنند. تركيبات آهن: اكسيدهاي آهن نيز گدازآورند. اگر  در خاك به 5% وزنش برسد، آن خاك سرخ رنگ مي‌شود. از خاكهاي با اكسيد آهن بالا براي ساخت قطعات سفالي ـ كه آب را از خود عبور نمي‌دهند ـ استفاده مي‌شود. در برخي كشورهاي خارجي، از اين خاكها در صنعت سفال، جهت ساخت لوله‌هاي فاضلاب بهره مي‌گيرند؛ در حاليكه در ايران، براي اين مصرف از لوله‌هاي چدني يا پوليكا استفاده مي‌شود . كاربرد عمده سفال در كشورمان، در قسمتهاي شمالي و براي پوشش سقف است. در آجرهاي نسوز، مقدار آهن خاك بايد بسيار كم بوده ، از 1% وزن خاك تجاوز نكند. رستنيها : از ديگر مواد تشكيل دهنده خاك ، بقايايي گياهان است كه اگر همراه خاك باشند، در كوره مي‌سوزند و جايشان خالي مي‌شود . از اين پديده استفاده كرده، به خاك آجر ، مواد آلي مي‌زنند تا پس از سوختن در كوره و خالي شدن جايشان، آجر سبك بدست آيد. اين آجرها ، كاربرد عايقي دارد. آب آب به دو صورت در خاك وجود دارد: آب آزاد و آب جذب شده (كه سبب مرطوب بودن خاك است.) آب جذب شده را تنها با استفاده از حرارت مي‌توان آزاد كرد. براي مخلوط آب و خاك، طبقه بنديي بدين شرح وجود دارد: يك مهندس سوئدي بنام Atterberg. مخلوط آب و خاك را به پنج دسته تقسيم كرده است: آبكي ، شل ، خميري، سفت و خشك. گلي كه براي توليد آجر استفاده مي شود، بايد حالت خميري داشته باشد. براي پي بردن به حالت خميري گل در آزمايشگاه ، از دستگاهي بنام ً Cassagrandً يا ً Atterbergً استفاده مي‌كنند. اما در كارگاههاي ساختماني ، بدين منظور با خمير مورد نظر ، فتيله‌اي نازك بقطر mm3 مي‌سازند. اگر آن فتيله ترك نخورد و گل آن هم به دست نچسبد ، خمير آزمايش شده مطلوب مي‌باشد. توليد آجر در توليد آجر ، دو شيوه مرسوم است. سنتي و ماشيني. البته بسياري از كارخانه‌هاي كنوني از روش مابين اين دو روش استفاده مي‌كنند. روش سنتي اولين قدم در تهيه آجر، تهيه خاك مناسب است. در روش سنتي، انتخاب خاك جنبه علمي نداشت. بلكه بصورت تجربي بود . بدين معني كه استاد آجر ساز ، خاك را مي‌ديد و با لمس كردن و بوئيدن و … تشخيص مي‌داد كه آيا خاك مورد نظر ، براي ساخت آجر مناسب بود يا خير. پس از انتخاب خاك مناسب ، خاك را به مكاني بنام ً آبْ خوره ً مي‌بردند تا در آنجا با آب مخلوط شود. پس از گذشت چند روز ، اين گل را ًورزً مي‌دادند تا خاك بخوبي با آب مخلوط شود. عمل ورز دادن گل ، توسط كارگران و با پا انجام مي‌گرفت. براي اينكه كارگران در حين ورز دادن گل، دانه‌هاي درشت را از خمير اصلي جدا كنند، صاحب كار مقداري سكه با خاك مخلوط مي‌كرد تا كارگران به اميد يافتن سكه ، دانه‌هاي درشت را نيز جدا نمايند. پس از چند روز ورز دادن ، نوبت به قالب‌گيري مي‌رسيد. قالب‌گيري نيز توسط دست انجام مي‌گرفت. قالبها، از جنس چوب و بصورت چند خانه بود كه گل را با دست در آنها مي‌فشردند و سطح آنرا صاف مي‌كردند. طبيعي بود كه هر چه قالب‌زن بيشتر سطح گل را مي‌فشرد، كيفيت آجر بهتر بود. اما از آنجا كه كارگران بدنبال توليد بيشتر و سريعتر بودند و نه كيفيت خوب، از درست فشردن گل در قالب ، خودداري مي‌كردند و اين امر سبب افت كيفيت در آجر شد. جهت حل اين مشكل، پس از انقلاب، پرسهاي پدالي ساخته شد . اين نوع پرسها وسيله‌اي بود جهت درست فشرده شدن قالبها و البته هم اكنون نيز در بعضي مناطق از اين پرسها استفاده مي‌شود. در ادامه نوبت به خشك كردن خشتها مي‌رسيد. در روش سنتي ، جهت خشك كردن خشتها از آفتاب استفاده مي‌كردند. اگر در طول مدت خشك شدن، خشت را تنها از يك طرف در برابر تابش خورشيد قرار مي‌دادند، يك طرف آن زودتر از طرف ديگر خشك مي‌شد و در نتيجه سطح آجر خميده مي‌شد. جهت رفع اين مشكل، پس از مدتي كه خشت باصطلاح خودش را گرفت، جهت قرار دادن آن در آفتاب را عوض مي‌كردند. نكته جالب در خشك كردن خشتها آن بود كه از آنجا كه امكان خشك كردن خشتها در زمستان وجود نداشت ، در فصل گرما تعداد زيادي خشت را خشك مي‌كردند و محصول را بعنوان كلينكر آجر ، زير پوششي از كاه گل نگهداري مي‌كردند و در زمستان ، از آنها جهت توليد آجر بهره مي‌گرفتند. مرحله بعدي ، پختن آجر بود كه در آن ، از كوره ‌هاي سنتي استفاده مي‌شد. كوره سنتي چاهي بود كه در مبحث گچ نيز بدان اشاره شد. همانطور كه در قبل ذكر شد، در اين كوره‌ها خشتها را بگونه‌اي مي‌چيدند كه جريان هوا از بين آنها عبور كند و از زير به خشتها حرارت مي‌دادند. در قديم جهت سوخت ، از چوب و مدفوع استفاده مي‌شد و در نتيجه حرارت آرام آرام بالا مي‌رفت و رسيدن حرارت به قسمتهاي بالايي كوره بسيار آهسته صورت مي‌گرفت. به همين جهت همه لايه‌ها تقريباً بطور يكسان حرارت كسب مي‌كردند. ليكن بعدها كه سوختهاي نفتي بكار گرفته شد ، جهت تسريع در امر توليد، درجه حرارت پايين را زياد مي‌كردند. طبيعتاً حرارت بصورت يكنواخت به خشتها نمي‌رسيد و در لايه‌هاي مختلف، آجرهايي با خواص متفاوت توليد مي‌شد. همانطور كه گفتيم ، آجرهاي اين نوع از كوره‌ها ، از نظر خواص و كيفيت متفاوتند. از آنجا كه خشتهاي زيرين بيش از حد نياز حرارت مي‌بينند، ذوب مي‌شوند و توليد آجر جوش مي‌كنند. يعني پس از ذوب شدن با يكديگر مخلوط مي‌شوند و بصورت سنگي محكم بدون شكل هندسي خاص در مي‌آيند. اين آجرها شايد فقط بدرد پي ريزي بخورد. لايه بعدي آجرها ، سبز رنگ است كه از نظر مقاومت و خواص . بهترين آجرهاي كوره ‌اند و داراي شكل هندسي دقيقي مي‌باشند . لايه‌ بعدي، آجرهاي بهي رنگ  (مايل به زرد) است . لايه‌هاي بعدي بترتيب عبارتند از : آجرهاي سفيد رنگ، آجرهاي ابلغ (داراي لكه‌هاي قرمز و سفيد) ، آجرهاي قرمز و آخرين لايه ،‌آجرهاي نپخته. بعلت نحوه برداشت از اين كوره‌ها، آجرهاي رسيده به كارگاه ، از همه نوع هستند . امتياز اين كوره‌ها ساده بودن و هزينه كم ساخت است؛ در حاليكه اتلاف انرژي ، كيفيت متفاوت محصول و توليد كم ، از عمده‌‌ترين مشكلات اين قبيل كوره‌هاست.(اتلاف انرژي در اين كوره‌ها بدليل  گرم و سرد شدن پياپي در هر بار بارگيري و تخليه است.) روش ماشيني در روش ماشيني، خاك بسيار مهم است و انتخاب خاك مناسب، اهميتي بسزايي دارد. خاكهاي مختلف را آزمايش مي‌كنند تا به خاك مناسب دست يابند. البته در انتخاب معدن، علاوه بر كيفيت ، به كميت خاك نيز توجه ويژه مي‌كنند. معدن بايد بگونه‌اي باشد كه حداقل 50 سال كارخانه را تغذيه نمايد. انتخاب نمونه خاك براي آزمايش كم و كيفي ، با گمانه زدن است. خاك با ماشينهاي مخصوص استخراج شده، پس از ورود به كارخانه ، به قسمت آسياب مي‌رود. اين آسياب از دو چرخ بزرگ و سنگين تشكليل شده كه خاكها در اثر وزن چرخهاي دوران كننده، آسياب مي‌شوند. در زير اين چرخها ، شبكه مشبكي است كه خاك آسياب شده از لابلاي آن عبور مي‌كند. مرحله بعدي ، مخلوط كن است. اين مخلوط كن، همانند مخلوط كنهاي نانواييها ، داراي يك محور مركزي با تعدادي بازو در اطراف مي باشد. در اين مرحله ، مقداري نيز آب اضافه مي‌كنند و خاك مخلوط شده با آب ، بسمت ً آسياب والسً مي‌رود تا بطور كامل ورز داده شود . آسياب والس از دو گردونه فلزي كنار هم تشكليل شده كه گل مورد نظر با عبور از بين آنها، تحت فشار غلتكها كاملاً ورز داده مي‌شود و دانه‌هاي درشت آن از بين مي‌رود . خمير خروجي از آسياب والس آماده قالب زني است. ؟ در اين مرحله، خمير وارد دستگاهي بنام بيرون ران يا Extruder مي‌شود. در قسمت مركزي اين دستگاه ، يك عضو حلزوني شكل (مشابه حلزوني چرخ گوشت) وجود دارد كه خمير وارد شده به دستگاه را به جلو هدايت مي‌كند. از آنجائيكه ممكن است خمير هنوز مقداري حباب هوا داشته باشد، در مسير حركت خمير داخل Extruder ، مناطق خلأ مجهز به صافي جلوگير از نفوذ خمير ، تعبيه شده است. اين مناطق حبابهاي هوا را جذب مي‌كنند و خميرهاي نهايي فاقد تخلخل مي‌باشد. در قسمت خروجي دستگاه بيرون ران، مي‌توان قالبهاي مختلف با اشكال متفاوت را قرار داد و خمير آماده را به صورتهاي مورد نياز قالب زد. البته توجه به اين نكته ضروري است كه اگر با چنين خميري خشت زده شود، آجر نهايي بسيار سنگين خواهد بود . در نتيجه قالبها را بگونه‌اي مي‌سازند كه خشت حاصل، سوراخدار باشد . بدين منظور در قالب ميله‌هايي نصب مي‌كنند كه بنام ًگُل قالب ً معرفند. گُل قالب بايد آلياژ مخصوصي داشته باشد و در برابر سايش مقاوم باشد. ؟     تونلي: تونل ، سالن درازي است كه داخل آن ريل‌گذاري شده. واگنهاي حامل خشت، از يك طرف تونل داخل مي‌شوند و در دمايي نچندان بالا(حدود 60 تا 70 درجه) حرارت مي‌بينند. همچنين حركت واگنها در داخل تونل، بسيار آهسته است. تمام شرايط بگونه‌اي با يكديگر جمع شده‌اند كه همانند آنچه پيشتر ذكر شد، خشتها بتدريج خشك شوند. تذكر اين نكته نيز مفيد است كه چون سرعت حركت واگنها در داخل خشك كن بسيار سريعتر از حركت آنها در كوره است، ظرفيت كوره تقريباً دو برابر ظرفيت خشك‌كن مي‌باشد. مرحله بعدي در توليد آجر ، پختن خشتهاي خشك شده است. كوره‌ها انواع مختلفي دارند كه دو نوع عمده آنها عبارتند از:  1ـ كوره هوفمن  2ـ كوره تونلي كوره هوفمن كوره هوفمن، دالاني است شبيه به شكل مقابل كه در مركز آن يك دودكش تعبيه شده است. بعلت كثيف بودن سوختها در گذشته ، دودكشها را بسيار بلند مي‌ساختند. اما امروزه كه از سوختهاي تميز نفتي و بعضاً گاز طبيعي استفاده مي‌كنند، ديگر نيازي به مرتفع ساختن دودكشها نيست. ؟ اين دالانها به اتاقكهاي كوچكتري تقسيم مي‌شوند كه به هر كدام از آنها ً قمير ً گويند. در هر قمير ، خشتهاي خشك شده را از پايين به بالا مي‌چينند و در قمير را نيز با آجر يا همان خشتها و با پوشش كاه‌گل مي‌بندند. بالاي هر قمير ، تعدادي  سوراخ است. اين سوراخها در واقع محل ورود حرارت به داخل قمير است. بدين صورت كه مشعلي مخصوص را روي اين سوراخها بگونه‌اي قرار مي‌دهند كه شعله آن بطرف داخل قمير زبانه كشد. پايين هر قمير به دودكش راه دارد. دود و هواي گرم ايجاد شده ، از طريق اين راه ارتباطي وارد دود كش شده، به بيرون هدايت مي‌شود. مشعل بنوبت روي قميرها حركت مي‌كند. هر گاه خشتهاي هر قمير باندازه كافي حرارت ديد، مشعل روي قمير بعدي قرار مي‌گيرد. در هر كوره ، روش كار چنين است كه همواره تعدادي قمير در حال بارگيري ، تعدادي در حال گرم شدن و مابقي در حال تخليه‌اند . (تعداد قميرهاي هر كوره مي‌تواند تا حدود 30 قمير نيز باشد.) لازم به ذكر است كه اين كوره‌ها بازدهي خوبي دارند. ؟ كوره تونلي جديدترين كوره‌هاي پخت آجر، كوره‌هاي تونلي است . در داخل اين تونلها نيز ريل‌گذاري  شده است. واگنهاي خارج شده از خشك كن وارد اين تونلها مي‌شوند. نحوه حرارت ديدن خشتها، درمناطق مختلف اين كوره متفاوت است: در قسمت اوليه كوره ، واگنها به آهستگي حركت مي‌كنند تا باقيمانده آب خشتها در دمايي حدود  تبخير شود. در ادامه، مشعلهايي در كنار يا بالاي مسير حركت واگنها نصب شده است كه واگنها با سرعتي بيشتر ، از مقابل آنها عبور مي‌كنند. اين روند افزايش سرعت حركت تا رسيدن به مشعل اصلي ادامه دارد. محل مشعل اصلي، گرمترين جاي كوره است و در حقيقت همان مكاني است كه در آن ، حالت ً چسبندگي سراميكي ً اتفاق مي‌افتد. چسبندگي سراميكي چيست؟ ـ در آجر ، مقداري خلل و فرج وجود دارد. در كنار مشعل اصلي كه دما در حدود 1200 تا 1300 درجه است، برخي مواد دروني آجر (مواد گدازآوري كه در ابتدا ذكر شد) ذوب شده، وارد خلل و فرجها مي‌شوند و سبب چسبيدن ساير مواد تشكيل دهنده آجر به يكديگر مي‌گردند. توجه داشته باشيد كه اگر حالت چسبندگي سراميكي اتفاق نيفتد، آجر توليد شده مقاومت كافي نخواهد داشت. بعبارتي لازمه مقاوم شدن آجر ، ايجاد چسبندگي سراميكي است و البته در كنار چسبندگي سراميكي، جمع شدگي نيز واقع مي‌شود كه در ادامه توضيح داده خواهد شد. مرحله آخر در خط توليد آجر ، خارج كردن آجر از داخل كوره است. اين كار ، مخصوصاً در مورد آجرهاي توليدي در كوره‌هاي هوفمن، بايد آهسته و با دقت انجام گيرد تا آسيبي به آجرها نرسد. ضايعات آجر روش اول: آجرهاي مورد آزمايش را در يك سيني مي‌ايستانيم و داخل سيني آب مي‌ريزيم. آب ، جذب آجرشده ، پس از مدتي تبخير مي‌شود . بار ديگر اين عمل را تكرار مي‌كنند. در اين صورت اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد ، سفيدكها ظاهر مي‌شوند. روش دوم: در روش ديگر ، آجري را روي يك سطح صاف مي‌خوابانيم و ظرف دهان گشادي را كه حاوي مقداري آب است، بطور معكوس روي آن قرار مي‌دهند . آب كم كم داخل آجر نفوذ كرده ، تبخير مي‌شود . اين عمل را دوبار انجام مي‌دهند . اينجا نيز اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد، آنرا ظاهر مي‌كند. براي مقايسه ميزان شوره زدن آجرها ، درجه بنديي بشرح ذيل وجود دارد: ـ درجه صفر : درجه‌يي است كه در آن هيچ سفيدكي ظاهر نمي‌شود. ـ درجه كم : كمتر از 10% سطح آجر با شوره پوشيده مي‌شود . ـ درجه متوسط : لايه ضخيمي از شوره تا 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما از روي سطح آجر فلس يا پودر جدا نمي‌شود . ـ درجه زياد : قشر ضخيمتري از املاح تا بيش از 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما در اينجا نيز فلس يا پودر از سطح آن جدا نمي‌شود . ـ درجه شديد: قشر ضخيمي از سفيدك قسمت عمده سطح آجر را مي‌پوشاند و فلس يا پودر از سطح آن جدا مي‌شود . انواع سفيدكها چنين است : كربناتي، كلريدي، سولفاتي و نيتراتي. جهت انتخاب راه حل مناسب در مبارزه با اين سفيدكها ، اولين قدم، تشخيص نوع سفيدك است. بدين منظور ، ابتدا با يك تيغ و صفحه كاغذي تميز، از سفيدكهاي سطح آجر نمونه ‌برداري كرده، به آزمايشگاه مي‌فرستند و در آنجا نوع سفيدك مشخص مي‌شود. سفيدك كربناتي: علت ايجاد اين نوع سفيدك، آنست كه آجر از ملات ، آب جذب كرده ، در تركيب با هوا ، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌كند. جهت جلوگيري از ظهور اين سفيدك ، بايد كاري كرد كه آجر از آب جذب نكند. بدين جهت، هنگام آجر چيني ، ابتدا آنرا مرطوب كرده ، بعد بكار مي‌برند.(به اين عمل اصطلاحاً ً زنجاب كردن آجر‌ً گويند.) زنجاب كردن، باعث اشباع شدن آجر از آب و عدم تمايل به جذب آب از ملات مي‌شود. در برخي مناطق كشورمان ، از آنجا كه خود آب سخت است و تركيبات بي‌كربناتي دارد، وقتي روي آجركاري را آب مي‌پاشند، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌شود . اگر روي آجرهايي ،‌اين نوع از سفيدك ظاهر شد، آنها را با اسيد كلريدريك رقيق (جوهر نمك) مي‌شويند و بلافاصله با آب شستشو مي‌دهند. جوهر نمك، سفيدك كربناتي را در خود حل مي‌كند و با جريان آب ، آنها را از سطح آجر دور مي‌كند. بايد توجه داشت كه بلافاصله پس از بكاربردن جوهر نمك، از آب استفاده كرد. زيرا در غير اين صورت، با وجودي كه جوهر ، سفيدكهاي كربناتي را در خود حل كرده ، كربناتها به كلريد تبديل مي‌شوند و روي آجرها سفيدك كلريدي ظاهر مي‌شود سفيدك كلريدي: همانطور كه در بالا ذكر شد، راه از بين بردن سفيدك كلريدي، شستشوي آجر با آب است. سفيدك سولفاتي: علتهاي ممكن در ظهور اين سفيدك عبارتند از 1ـ خاك استفاده شده در ساخت آجر ، داراي مقادير زيادي سولفات باشد.  2ـ مقدار سنگ گچ ملات زياد باشد و آجر آنرا جذب كند. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك ، از بكار بردن خاكهايي با درصد سولفات زياد در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم. سفيدك نيتراتي: در خاكهاي برخي مناطق كويري ، تركيباتي از نيترات (شوره) وجود دارد. شوره از هوا رطوبت جذب كرده ،سبب ظهور سفيدك نيتراتي مي‌شود. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك،‌ از بكار بردن خاكهاي نيتراتي در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم.   طبقه‌بندي آجر استاندار شماره 7 ايران، مشخصات آجرهاي رسي را شرح مي‌دهد. در اين استاندارد، آجرهاي رسي از ديدگاههاي مختلف بشرح ذيل طبقه‌بندي شده‌اند: طبقه بندي از ديدگاه روش توليد: 1ـ آجرهاي رسي دستي : با دست ساخته شده ، توپر است و كيفيت چنداني ندارد. 2ـ آجرهاي نيمه ماشيني: كه در طول خط توليد آنها ، قسمتي از كارها ، توسط ماشين انجام مي‌شود.  3ـ آجرهاي ماشيني : داراي اشكال مختلف، توپر و سخت يا سوراخدار ، با كيفيتي بهتر . طبقه‌بندي از ديدگاه نوع مصرف : 1ـ آجر معمولي: براي مصارف عمومي ساختمان استفاده شده، بنام آجر توكار معروف است.  2ـ آجرنما: اين نوع آجرها به روشهاي مخصوص ساخته مي‌شوندو بايد  داراي ابعاد دقيق و هماهنگ باشند تا ظاهري خوب در نماي سازه ايجاد كنند.  3ـ آجر مهندسي مرغوبEngineering Brik : اين آجرها ، آجرهايي توپر و سخت و بادوام هستند و با روش ماشيني توليد مي‌شوند و به سه دسته تقسيم مي‌شوند . اين درجه بنديها بر اساس دو عامل ‌مقاومت و جذب‌ آب  است.  درجه 1: حداقل مقاومت آجر درجه 1 ، 350 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 15% وزني است. درجه 2 : حداقل مقاومت آجر درجه 2 ، 250 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 16% وزني است. درجه 3 : حداقل مقاومت آجر درجه 3 ، 150% و حداكثر ميزان جذب آب آن ، 18% وزني است. اين آجرها ،عمدتاً باربر هستند. طبقه‌بندي از ديدگاه كيفيت: 1ـ آجر با كيفيت مناسب براي مصارف داخلي: اين آجرها توكار هستند. لازم به ذكر است اين آجرها را نبايد در قسمتهايي از ساختمان كه در معرض شرايط مختلف جوي مانند يخ زدن است، بكار برد و هنگاميكه اين آجرها به كارگاه مي‌رسند، نبايد آنها را در محيط سرباز نگهداري نمود. زيرا اين آجرها از نظر استاندارد، جذب آب مشخصي ندارند و در اثر بارندگي و مرطوب شدن، تحت فرايند يخ زدن از بين مي‌روند.  2ـ آجر با كيفيت عادي: از اين آجرها در نقاطي كه شرايط جوي شديدي ندارند، در قسمتهاي بيروني ساختمان نيز مي‌توان استفاده كرد. 3ـ آجر با كيفيت ويژه : اين آجرها معمولاً همان آجرهاي مهندسي مرغوبند كه البته قادرند شرايط محيطي سخت را نيز تحمل كنند. طبقه بندي از ديدگاه شكل : 1ـ آجر توپر : نوعي آجر است كه حجم سوراخهاي آن از 25% حجم  آجر تجاوز نمي‌كند. در اين نوع از آجرها جهت محاسبه مقاومت ، بار وارد بر آجر را بدون در نظر گرفتن سوراخها ، بر كل سطح مقطع تقسيم مي‌كنند.  2ـ آجر سوراخ‌دار: در اين نوع از آجرها ، حجم سوراخها از 25% حجم آجر بيشتر است. اما مساحت هر يك از سوراخها، از 3000 تجاوز نمي‌كند.  3ـ آجر توخالي: كه در آن، حجم سوراخها بيش از 25% حجم آجر است و براي ابعاد سوراخها محدوديتي وجود ندارد  4ـ آجر با شكل ويژه: اين آجرها، داراي اشكال مختلف هندسي هستند. مانند آجرهايي كه جهت كف پوش در پياده‌روها و پاركها استفاده مي‌شوند. 5ـ آجر متخلخل: حجم منافذ در اين نوع از آجرها ، بيش از 20% حجم آجر است«آجر» آجرها بعنوان واحدهاي ساختماني منظور شده ، به دو دسته كلي تقسيم مي‌شوند:  1ـ آجرهاي رسي  2ـ آجرهاي ماسه آهكي‌ (توضيحات كامل آن در بحث آهك تحت عنوان سخت شدن هيدروسيليكاتي ارائه شده است.) قسمت اعظم آجرهاي مورد مصرف، از نوع آجرهاي رسي هستند. ايرانيان قديم آجر را بخوبي مي‌شناختند و نمونه‌هايي  از آجركاريهاي بسيار جالب از زمان قديم باقي مانده است كه همگي گواه تبحر ايرانيان در توليد و بكارگيري آجر مي‌باشد. اوج صنعت آجر ايران، در زمان ساسانيان بوده است.  در اينجا بحثي مطرح مي‌شود و آن عبارت است از مقايسه مصالح ساختماني قديم و جديد. قطعاً مصالح ساختماني جديد و از جمله آجرهاي امروزي ، بسيار بهترا از انواع قديمي آن است. بقا و پا بر جا بودن عمارتهاي قديمي به اين معني نيست كه ما توان ساخت چنين آجرهايي را نداريم. بلكه ما قادر به ساخت انواع بهتري هستيم. ولي نكته قابل توجه اينست كه در گذشته ، اولاً تعداد ساختمانهاي در دست احداث كم بود و تعداد آجر مورد نياز ، اندك. ثانياً نيروي كار، براحتي و با قيمتي بسيار نازل يافت مي‌شد. در حاليكه امروزه صحبت از هزاران واحد مسكوني و نيروي كار گرانقيمت است. چاره كار، تعويض نيروي انساني با نيروي ماشين است. جايگزيني نيروي ماشيني هم مستلزم آشنايي با تكنولوژي ماشين و بدست آوردن فرهنگ ماشيني است . (كه البته در كشور ما، ضعف عمده در قسمت دوم است.) خاك ، مهمترين عنصر ساخت آجر در توليد آجر ، خشت خشك شده راحرارت مي‌دهند و آجر بدست مي‌آورند. خشت را از قالب زدن گل بدست مي‌آورند. گل ، مخلوط يكنواخت آب و خاك است. خاك ، جسم جامد همراه با آب و هواست. خاك رس، ماسه، سنگ آهك ، سولفاتها، فلدسپات، تركيبات آهن، رستنيها و … قسمت جامد خاك را تشكيل مي‌دهند.   قسمت جامد خاك خاك رس: خاك رس از پوشيدن فلدسپات و ميكا در سنگهاي آذرين مثل گرانيت بدست مي‌آيد. عامل پوسيدن ، آب باران است كه داراي اسيد كربنيك مي‌باشد. نوع خالص خاك رس ،ًكائولنً نام دارد:  و همان خاكي است كه در صنعت ساخت چيني از آن بهره مي‌گيرند. كائولن دانه‌هايي پولكي و ورقه ورقه دارد. اين پولكها از دو ميكرون هم كوچكترند. خاك رس خالص سفيد رنگ است و ناخلصيها به آن رنگهاي مختلفي مي‌دهند:  FeO آنرا كبود رنگ مي‌كند.    آنرا سرخ رنگ مي‌كند.  آنرا زرد رنگ مي‌ كند. ماسه :اگر با خاك رس خالص آجر درست شود، پس از خشك شدن ترك مي‌‌خورد و ثبات حجمي ندارد. براي رفع اين عيب ، به خاك رس ذرات ماسه مي‌افزايند . اين ذرات بصورت استخوان بندي عمل مي كند و جمع شدگي را كنترل مي‌ نمايد. جنس ماسه مي تواند سيليسي يا آهكي باشد. اما  ذرات درشت ماسه ، چه آهكي و چه سيليسي ، ايجاد مشكل مي‌كند. ذرات درشت سيليس در گل ، در هنگام حرارت دادن، با كسب حرارت منبسط مي‌شود؛ در حاليكه خشت آجر در حال خشك شدن يا پخته شدن و جمع شدن است. در نتيجه آجر ترك مي‌خورد. دانه‌هاي درشت آهك هم در اثر حرارت پخته شده ، تبديل به آهك مي‌شود كه با جذب آب منبسط شده، تكه‌اي از آجر را بيرون مي‌اندازد. به اين پديده اصطلاحاً ً آلوئك ً گويند. سنگ آهك: يكي از ديگر از موادي است كه مي‌تواند همراه خاك باشد. مقدار اندك آن ، باعث سفيد شدن آجر است؛ در حاليكه ميزان بيشتري از آن، سبب  پايين آمدن نقطه ذوب و توليد آجر جوش مي‌شود .( آجر جوش ، آجري است كه در كوره ذوب شده و شكل هندسي خود را از دست داده است.) درصد آهك در خاك آجر ، نبايد بيش از 30% باشد. سولفاتها :سولفاتها بصورت سولفات عنصرهاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم در خاك وجود دارند و باعث مي‌شوند كه بعدها روي آجر ً سفيدك سولفاتي ً ظاهر شود. فلدسپات: در فرايندهاي تولدي آجر ، فلدسپات در نقش گدازآور عمل كرده، سبب پايين آمدن درجه حرارت حالت خميري آجر مي‌شود . در بسياري از سراميكها، از خاك با فلدسپات زياد استفاده مي‌كنند. تركيبات آهن: اكسيدهاي آهن نيز گدازآورند. اگر  در خاك به 5% وزنش برسد، آن خاك سرخ رنگ مي‌شود. از خاكهاي با اكسيد آهن بالا براي ساخت قطعات سفالي ـ كه آب را از خود عبور نمي‌دهند ـ استفاده مي‌شود. در برخي كشورهاي خارجي، از اين خاكها در صنعت سفال، جهت ساخت لوله‌هاي فاضلاب بهره مي‌گيرند؛ در حاليكه در ايران، براي اين مصرف از لوله‌هاي چدني يا پوليكا استفاده مي‌شود . كاربرد عمده سفال در كشورمان، در قسمتهاي شمالي و براي پوشش سقف است. در آجرهاي نسوز، مقدار آهن خاك بايد بسيار كم بوده ، از 1% وزن خاك تجاوز نكند. رستنيها : از ديگر مواد تشكيل دهنده خاك ، بقايايي گياهان است كه اگر همراه خاك باشند، در كوره مي‌سوزند و جايشان خالي مي‌شود . از اين پديده استفاده كرده، به خاك آجر ، مواد آلي مي‌زنند تا پس از سوختن در كوره و خالي شدن جايشان، آجر سبك بدست آيد. اين آجرها ، كاربرد عايقي دارد. آب آب به دو صورت در خاك وجود دارد: آب آزاد و آب جذب شده (كه سبب مرطوب بودن خاك است.) آب جذب شده را تنها با استفاده از حرارت مي‌توان آزاد كرد. براي مخلوط آب و خاك، طبقه بنديي بدين شرح وجود دارد: يك مهندس سوئدي بنام Atterberg. مخلوط آب و خاك را به پنج دسته تقسيم كرده است: آبكي ، شل ، خميري، سفت و خشك. گلي كه براي توليد آجر استفاده مي شود، بايد حالت خميري داشته باشد. براي پي بردن به حالت خميري گل در آزمايشگاه ، از دستگاهي بنام ً Cassagrandً يا ً Atterbergً استفاده مي‌كنند. اما در كارگاههاي ساختماني ، بدين منظور با خمير مورد نظر ، فتيله‌اي نازك بقطر mm3 مي‌سازند. اگر آن فتيله ترك نخورد و گل آن هم به دست نچسبد ، خمير آزمايش شده مطلوب مي‌باشد. توليد آجر در توليد آجر ، دو شيوه مرسوم است. سنتي و ماشيني. البته بسياري از كارخانه‌هاي كنوني از روش مابين اين دو روش استفاده مي‌كنند. روش سنتي اولين قدم در تهيه آجر، تهيه خاك مناسب است. در روش سنتي، انتخاب خاك جنبه علمي نداشت. بلكه بصورت تجربي بود . بدين معني كه استاد آجر ساز ، خاك را مي‌ديد و با لمس كردن و بوئيدن و … تشخيص مي‌داد كه آيا خاك مورد نظر ، براي ساخت آجر مناسب بود يا خير. پس از انتخاب خاك مناسب ، خاك را به مكاني بنام ً آبْ خوره ً مي‌بردند تا در آنجا با آب مخلوط شود. پس از گذشت چند روز ، اين گل را ًورزً مي‌دادند تا خاك بخوبي با آب مخلوط شود. عمل ورز دادن گل ، توسط كارگران و با پا انجام مي‌گرفت. براي اينكه كارگران در حين ورز دادن گل، دانه‌هاي درشت را از خمير اصلي جدا كنند، صاحب كار مقداري سكه با خاك مخلوط مي‌كرد تا كارگران به اميد يافتن سكه ، دانه‌هاي درشت را نيز جدا نمايند. پس از چند روز ورز دادن ، نوبت به قالب‌گيري مي‌رسيد. قالب‌گيري نيز توسط دست انجام مي‌گرفت. قالبها، از جنس چوب و بصورت چند خانه بود كه گل را با دست در آنها مي‌فشردند و سطح آنرا صاف مي‌كردند. طبيعي بود كه هر چه قالب‌زن بيشتر سطح گل را مي‌فشرد، كيفيت آجر بهتر بود. اما از آنجا كه كارگران بدنبال توليد بيشتر و سريعتر بودند و نه كيفيت خوب، از درست فشردن گل در قالب ، خودداري مي‌كردند و اين امر سبب افت كيفيت در آجر شد. جهت حل اين مشكل، پس از انقلاب، پرسهاي پدالي ساخته شد . اين نوع پرسها وسيله‌اي بود جهت درست فشرده شدن قالبها و البته هم اكنون نيز در بعضي مناطق از اين پرسها استفاده مي‌شود. در ادامه نوبت به خشك كردن خشتها مي‌رسيد. در روش سنتي ، جهت خشك كردن خشتها از آفتاب استفاده مي‌كردند. اگر در طول مدت خشك شدن، خشت را تنها از يك طرف در برابر تابش خورشيد قرار مي‌دادند، يك طرف آن زودتر از طرف ديگر خشك مي‌شد و در نتيجه سطح آجر خميده مي‌شد. جهت رفع اين مشكل، پس از مدتي كه خشت باصطلاح خودش را گرفت، جهت قرار دادن آن در آفتاب را عوض مي‌كردند. نكته جالب در خشك كردن خشتها آن بود كه از آنجا كه امكان خشك كردن خشتها در زمستان وجود نداشت ، در فصل گرما تعداد زيادي خشت را خشك مي‌كردند و محصول را بعنوان كلينكر آجر ، زير پوششي از كاه گل نگهداري مي‌كردند و در زمستان ، از آنها جهت توليد آجر بهره مي‌گرفتند. مرحله بعدي ، پختن آجر بود كه در آن ، از كوره ‌هاي سنتي استفاده مي‌شد. كوره سنتي چاهي بود كه در مبحث گچ نيز بدان اشاره شد. همانطور كه در قبل ذكر شد، در اين كوره‌ها خشتها را بگونه‌اي مي‌چيدند كه جريان هوا از بين آنها عبور كند و از زير به خشتها حرارت مي‌دادند. در قديم جهت سوخت ، از چوب و مدفوع استفاده مي‌شد و در نتيجه حرارت آرام آرام بالا مي‌رفت و رسيدن حرارت به قسمتهاي بالايي كوره بسيار آهسته صورت مي‌گرفت. به همين جهت همه لايه‌ها تقريباً بطور يكسان حرارت كسب مي‌كردند. ليكن بعدها كه سوختهاي نفتي بكار گرفته شد ، جهت تسريع در امر توليد، درجه حرارت پايين را زياد مي‌كردند. طبيعتاً حرارت بصورت يكنواخت به خشتها نمي‌رسيد و در لايه‌هاي مختلف، آجرهايي با خواص متفاوت توليد مي‌شد. همانطور كه گفتيم ، آجرهاي اين نوع از كوره‌ها ، از نظر خواص و كيفيت متفاوتند. از آنجا كه خشتهاي زيرين بيش از حد نياز حرارت مي‌بينند، ذوب مي‌شوند و توليد آجر جوش مي‌كنند. يعني پس از ذوب شدن با يكديگر مخلوط مي‌شوند و بصورت سنگي محكم بدون شكل هندسي خاص در مي‌آيند. اين آجرها شايد فقط بدرد پي ريزي بخورد. لايه بعدي آجرها ، سبز رنگ است كه از نظر مقاومت و خواص . بهترين آجرهاي كوره ‌اند و داراي شكل هندسي دقيقي مي‌باشند . لايه‌ بعدي، آجرهاي بهي رنگ  (مايل به زرد) است . لايه‌هاي بعدي بترتيب عبارتند از : آجرهاي سفيد رنگ، آجرهاي ابلغ (داراي لكه‌هاي قرمز و سفيد) ، آجرهاي قرمز و آخرين لايه ،‌آجرهاي نپخته. بعلت نحوه برداشت از اين كوره‌ها، آجرهاي رسيده به كارگاه ، از همه نوع هستند . امتياز اين كوره‌ها ساده بودن و هزينه كم ساخت است؛ در حاليكه اتلاف انرژي ، كيفيت متفاوت محصول و توليد كم ، از عمده‌‌ترين مشكلات اين قبيل كوره‌هاست.(اتلاف انرژي در اين كوره‌ها بدليل  گرم و سرد شدن پياپي در هر بار بارگيري و تخليه است.) روش ماشيني در روش ماشيني، خاك بسيار مهم است و انتخاب خاك مناسب، اهميتي بسزايي دارد. خاكهاي مختلف را آزمايش مي‌كنند تا به خاك مناسب دست يابند. البته در انتخاب معدن، علاوه بر كيفيت ، به كميت خاك نيز توجه ويژه مي‌كنند. معدن بايد بگونه‌اي باشد كه حداقل 50 سال كارخانه را تغذيه نمايد. انتخاب نمونه خاك براي آزمايش كم و كيفي ، با گمانه زدن است. خاك با ماشينهاي مخصوص استخراج شده، پس از ورود به كارخانه ، به قسمت آسياب مي‌رود. اين آسياب از دو چرخ بزرگ و سنگين تشكليل شده كه خاكها در اثر وزن چرخهاي دوران كننده، آسياب مي‌شوند. در زير اين چرخها ، شبكه مشبكي است كه خاك آسياب شده از لابلاي آن عبور مي‌كند. مرحله بعدي ، مخلوط كن است. اين مخلوط كن، همانند مخلوط كنهاي نانواييها ، داراي يك محور مركزي با تعدادي بازو در اطراف مي باشد. در اين مرحله ، مقداري نيز آب اضافه مي‌كنند و خاك مخلوط شده با آب ، بسمت ً آسياب والسً مي‌رود تا بطور كامل ورز داده شود . آسياب والس از دو گردونه فلزي كنار هم تشكليل شده كه گل مورد نظر با عبور از بين آنها، تحت فشار غلتكها كاملاً ورز داده مي‌شود و دانه‌هاي درشت آن از بين مي‌رود . خمير خروجي از آسياب والس آماده قالب زني است. ؟ در اين مرحله، خمير وارد دستگاهي بنام بيرون ران يا Extruder مي‌شود. در قسمت مركزي اين دستگاه ، يك عضو حلزوني شكل (مشابه حلزوني چرخ گوشت) وجود دارد كه خمير وارد شده به دستگاه را به جلو هدايت مي‌كند. از آنجائيكه ممكن است خمير هنوز مقداري حباب هوا داشته باشد، در مسير حركت خمير داخل Extruder ، مناطق خلأ مجهز به صافي جلوگير از نفوذ خمير ، تعبيه شده است. اين مناطق حبابهاي هوا را جذب مي‌كنند و خميرهاي نهايي فاقد تخلخل مي‌باشد. در قسمت خروجي دستگاه بيرون ران، مي‌توان قالبهاي مختلف با اشكال متفاوت را قرار داد و خمير آماده را به صورتهاي مورد نياز قالب زد. البته توجه به اين نكته ضروري است كه اگر با چنين خميري خشت زده شود، آجر نهايي بسيار سنگين خواهد بود . در نتيجه قالبها را بگونه‌اي مي‌سازند كه خشت حاصل، سوراخدار باشد . بدين منظور در قالب ميله‌هايي نصب مي‌كنند كه بنام ًگُل قالب ً معرفند. گُل قالب بايد آلياژ مخصوصي داشته باشد و در برابر سايش مقاوم باشد. ؟     تونلي: تونل ، سالن درازي است كه داخل آن ريل‌گذاري شده. واگنهاي حامل خشت، از يك طرف تونل داخل مي‌شوند و در دمايي نچندان بالا(حدود 60 تا 70 درجه) حرارت مي‌بينند. همچنين حركت واگنها در داخل تونل، بسيار آهسته است. تمام شرايط بگونه‌اي با يكديگر جمع شده‌اند كه همانند آنچه پيشتر ذكر شد، خشتها بتدريج خشك شوند. تذكر اين نكته نيز مفيد است كه چون سرعت حركت واگنها در داخل خشك كن بسيار سريعتر از حركت آنها در كوره است، ظرفيت كوره تقريباً دو برابر ظرفيت خشك‌كن مي‌باشد. مرحله بعدي در توليد آجر ، پختن خشتهاي خشك شده است. كوره‌ها انواع مختلفي دارند كه دو نوع عمده آنها عبارتند از:  1ـ كوره هوفمن  2ـ كوره تونلي كوره هوفمن كوره هوفمن، دالاني است شبيه به شكل مقابل كه در مركز آن يك دودكش تعبيه شده است. بعلت كثيف بودن سوختها در گذشته ، دودكشها را بسيار بلند مي‌ساختند. اما امروزه كه از سوختهاي تميز نفتي و بعضاً گاز طبيعي استفاده مي‌كنند، ديگر نيازي به مرتفع ساختن دودكشها نيست. ؟ اين دالانها به اتاقكهاي كوچكتري تقسيم مي‌شوند كه به هر كدام از آنها ً قمير ً گويند. در هر قمير ، خشتهاي خشك شده را از پايين به بالا مي‌چينند و در قمير را نيز با آجر يا همان خشتها و با پوشش كاه‌گل مي‌بندند. بالاي هر قمير ، تعدادي  سوراخ است. اين سوراخها در واقع محل ورود حرارت به داخل قمير است. بدين صورت كه مشعلي مخصوص را روي اين سوراخها بگونه‌اي قرار مي‌دهند كه شعله آن بطرف داخل قمير زبانه كشد. پايين هر قمير به دودكش راه دارد. دود و هواي گرم ايجاد شده ، از طريق اين راه ارتباطي وارد دود كش شده، به بيرون هدايت مي‌شود. مشعل بنوبت روي قميرها حركت مي‌كند. هر گاه خشتهاي هر قمير باندازه كافي حرارت ديد، مشعل روي قمير بعدي قرار مي‌گيرد. در هر كوره ، روش كار چنين است كه همواره تعدادي قمير در حال بارگيري ، تعدادي در حال گرم شدن و مابقي در حال تخليه‌اند . (تعداد قميرهاي هر كوره مي‌تواند تا حدود 30 قمير نيز باشد.) لازم به ذكر است كه اين كوره‌ها بازدهي خوبي دارند. ؟ كوره تونلي جديدترين كوره‌هاي پخت آجر، كوره‌هاي تونلي است . در داخل اين تونلها نيز ريل‌گذاري  شده است. واگنهاي خارج شده از خشك كن وارد اين تونلها مي‌شوند. نحوه حرارت ديدن خشتها، درمناطق مختلف اين كوره متفاوت است: در قسمت اوليه كوره ، واگنها به آهستگي حركت مي‌كنند تا باقيمانده آب خشتها در دمايي حدود  تبخير شود. در ادامه، مشعلهايي در كنار يا بالاي مسير حركت واگنها نصب شده است كه واگنها با سرعتي بيشتر ، از مقابل آنها عبور مي‌كنند. اين روند افزايش سرعت حركت تا رسيدن به مشعل اصلي ادامه دارد. محل مشعل اصلي، گرمترين جاي كوره است و در حقيقت همان مكاني است كه در آن ، حالت ً چسبندگي سراميكي ً اتفاق مي‌افتد. چسبندگي سراميكي چيست؟ ـ در آجر ، مقداري خلل و فرج وجود دارد. در كنار مشعل اصلي كه دما در حدود 1200 تا 1300 درجه است، برخي مواد دروني آجر (مواد گدازآوري كه در ابتدا ذكر شد) ذوب شده، وارد خلل و فرجها مي‌شوند و سبب چسبيدن ساير مواد تشكيل دهنده آجر به يكديگر مي‌گردند. توجه داشته باشيد كه اگر حالت چسبندگي سراميكي اتفاق نيفتد، آجر توليد شده مقاومت كافي نخواهد داشت. بعبارتي لازمه مقاوم شدن آجر ، ايجاد چسبندگي سراميكي است و البته در كنار چسبندگي سراميكي، جمع شدگي نيز واقع مي‌شود كه در ادامه توضيح داده خواهد شد. مرحله آخر در خط توليد آجر ، خارج كردن آجر از داخل كوره است. اين كار ، مخصوصاً در مورد آجرهاي توليدي در كوره‌هاي هوفمن، بايد آهسته و با دقت انجام گيرد تا آسيبي به آجرها نرسد. ضايعات آجر روش اول: آجرهاي مورد آزمايش را در يك سيني مي‌ايستانيم و داخل سيني آب مي‌ريزيم. آب ، جذب آجرشده ، پس از مدتي تبخير مي‌شود . بار ديگر اين عمل را تكرار مي‌كنند. در اين صورت اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد ، سفيدكها ظاهر مي‌شوند. روش دوم: در روش ديگر ، آجري را روي يك سطح صاف مي‌خوابانيم و ظرف دهان گشادي را كه حاوي مقداري آب است، بطور معكوس روي آن قرار مي‌دهند . آب كم كم داخل آجر نفوذ كرده ، تبخير مي‌شود . اين عمل را دوبار انجام مي‌دهند . اينجا نيز اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد، آنرا ظاهر مي‌كند. براي مقايسه ميزان شوره زدن آجرها ، درجه بنديي بشرح ذيل وجود دارد: ـ درجه صفر : درجه‌يي است كه در آن هيچ سفيدكي ظاهر نمي‌شود. ـ درجه كم : كمتر از 10% سطح آجر با شوره پوشيده مي‌شود . ـ درجه متوسط : لايه ضخيمي از شوره تا 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما از روي سطح آجر فلس يا پودر جدا نمي‌شود . ـ درجه زياد : قشر ضخيمتري از املاح تا بيش از 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما در اينجا نيز فلس يا پودر از سطح آن جدا نمي‌شود . ـ درجه شديد: قشر ضخيمي از سفيدك قسمت عمده سطح آجر را مي‌پوشاند و فلس يا پودر از سطح آن جدا مي‌شود . انواع سفيدكها چنين است : كربناتي، كلريدي، سولفاتي و نيتراتي. جهت انتخاب راه حل مناسب در مبارزه با اين سفيدكها ، اولين قدم، تشخيص نوع سفيدك است. بدين منظور ، ابتدا با يك تيغ و صفحه كاغذي تميز، از سفيدكهاي سطح آجر نمونه ‌برداري كرده، به آزمايشگاه مي‌فرستند و در آنجا نوع سفيدك مشخص مي‌شود. سفيدك كربناتي: علت ايجاد اين نوع سفيدك، آنست كه آجر از ملات ، آب جذب كرده ، در تركيب با هوا ، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌كند. جهت جلوگيري از ظهور اين سفيدك ، بايد كاري كرد كه آجر از آب جذب نكند. بدين جهت، هنگام آجر چيني ، ابتدا آنرا مرطوب كرده ، بعد بكار مي‌برند.(به اين عمل اصطلاحاً ً زنجاب كردن آجر‌ً گويند.) زنجاب كردن، باعث اشباع شدن آجر از آب و عدم تمايل به جذب آب از ملات مي‌شود. در برخي مناطق كشورمان ، از آنجا كه خود آب سخت است و تركيبات بي‌كربناتي دارد، وقتي روي آجركاري را آب مي‌پاشند، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌شود . اگر روي آجرهايي ،‌اين نوع از سفيدك ظاهر شد، آنها را با اسيد كلريدريك رقيق (جوهر نمك) مي‌شويند و بلافاصله با آب شستشو مي‌دهند. جوهر نمك، سفيدك كربناتي را در خود حل مي‌كند و با جريان آب ، آنها را از سطح آجر دور مي‌كند. بايد توجه داشت كه بلافاصله پس از بكاربردن جوهر نمك، از آب استفاده كرد. زيرا در غير اين صورت، با وجودي كه جوهر ، سفيدكهاي كربناتي را در خود حل كرده ، كربناتها به كلريد تبديل مي‌شوند و روي آجرها سفيدك كلريدي ظاهر مي‌شود سفيدك كلريدي: همانطور كه در بالا ذكر شد، راه از بين بردن سفيدك كلريدي، شستشوي آجر با آب است. سفيدك سولفاتي: علتهاي ممكن در ظهور اين سفيدك عبارتند از 1ـ خاك استفاده شده در ساخت آجر ، داراي مقادير زيادي سولفات باشد.  2ـ مقدار سنگ گچ ملات زياد باشد و آجر آنرا جذب كند. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك ، از بكار بردن خاكهايي با درصد سولفات زياد در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم. سفيدك نيتراتي: در خاكهاي برخي مناطق كويري ، تركيباتي از نيترات (شوره) وجود دارد. شوره از هوا رطوبت جذب كرده ،سبب ظهور سفيدك نيتراتي مي‌شود. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك،‌ از بكار بردن خاكهاي نيتراتي در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم.   طبقه‌بندي آجر استاندار شماره 7 ايران، مشخصات آجرهاي رسي را شرح مي‌دهد. در اين استاندارد، آجرهاي رسي از ديدگاههاي مختلف بشرح ذيل طبقه‌بندي شده‌اند: طبقه بندي از ديدگاه روش توليد: 1ـ آجرهاي رسي دستي : با دست ساخته شده ، توپر است و كيفيت چنداني ندارد. 2ـ آجرهاي نيمه ماشيني: كه در طول خط توليد آنها ، قسمتي از كارها ، توسط ماشين انجام مي‌شود.  3ـ آجرهاي ماشيني : داراي اشكال مختلف، توپر و سخت يا سوراخدار ، با كيفيتي بهتر . طبقه‌بندي از ديدگاه نوع مصرف : 1ـ آجر معمولي: براي مصارف عمومي ساختمان استفاده شده، بنام آجر توكار معروف است.  2ـ آجرنما: اين نوع آجرها به روشهاي مخصوص ساخته مي‌شوندو بايد  داراي ابعاد دقيق و هماهنگ باشند تا ظاهري خوب در نماي سازه ايجاد كنند.  3ـ آجر مهندسي مرغوبEngineering Brik : اين آجرها ، آجرهايي توپر و سخت و بادوام هستند و با روش ماشيني توليد مي‌شوند و به سه دسته تقسيم مي‌شوند . اين درجه بنديها بر اساس دو عامل ‌مقاومت و جذب‌ آب  است.  درجه 1: حداقل مقاومت آجر درجه 1 ، 350 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 15% وزني است. درجه 2 : حداقل مقاومت آجر درجه 2 ، 250 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 16% وزني است. درجه 3 : حداقل مقاومت آجر درجه 3 ، 150% و حداكثر ميزان جذب آب آن ، 18% وزني است. اين آجرها ،عمدتاً باربر هستند. طبقه‌بندي از ديدگاه كيفيت: 1ـ آجر با كيفيت مناسب براي مصارف داخلي: اين آجرها توكار هستند. لازم به ذكر است اين آجرها را نبايد در قسمتهايي از ساختمان كه در معرض شرايط مختلف جوي مانند يخ زدن است، بكار برد و هنگاميكه اين آجرها به كارگاه مي‌رسند، نبايد آنها را در محيط سرباز نگهداري نمود. زيرا اين آجرها از نظر استاندارد، جذب آب مشخصي ندارند و در اثر بارندگي و مرطوب شدن، تحت فرايند يخ زدن از بين مي‌روند.  2ـ آجر با كيفيت عادي: از اين آجرها در نقاطي كه شرايط جوي شديدي ندارند، در قسمتهاي بيروني ساختمان نيز مي‌توان استفاده كرد. 3ـ آجر با كيفيت ويژه : اين آجرها معمولاً همان آجرهاي مهندسي مرغوبند كه البته قادرند شرايط محيطي سخت را نيز تحمل كنند. طبقه بندي از ديدگاه شكل : 1ـ آجر توپر : نوعي آجر است كه حجم سوراخهاي آن از 25% حجم  آجر تجاوز نمي‌كند. در اين نوع از آجرها جهت محاسبه مقاومت ، بار وارد بر آجر را بدون در نظر گرفتن سوراخها ، بر كل سطح مقطع تقسيم مي‌كنند.  2ـ آجر سوراخ‌دار: در اين نوع از آجرها ، حجم سوراخها از 25% حجم آجر بيشتر است. اما مساحت هر يك از سوراخها، از 3000 تجاوز نمي‌كند.  3ـ آجر توخالي: كه در آن، حجم سوراخها بيش از 25% حجم آجر است و براي ابعاد سوراخها محدوديتي وجود ندارد  4ـ آجر با شكل ويژه: اين آجرها، داراي اشكال مختلف هندسي هستند. مانند آجرهايي كه جهت كف پوش در پياده‌روها و پاركها استفاده مي‌شوند. 5ـ آجر متخلخل: حجم منافذ در اين نوع از آجرها ، بيش از 20% حجم آجر است«آجر» آجرها بعنوان واحدهاي ساختماني منظور شده ، به دو دسته كلي تقسيم مي‌شوند:  1ـ آجرهاي رسي  2ـ آجرهاي ماسه آهكي‌ (توضيحات كامل آن در بحث آهك تحت عنوان سخت شدن هيدروسيليكاتي ارائه شده است.) قسمت اعظم آجرهاي مورد مصرف، از نوع آجرهاي رسي هستند. ايرانيان قديم آجر را بخوبي مي‌شناختند و نمونه‌هايي  از آجركاريهاي بسيار جالب از زمان قديم باقي مانده است كه همگي گواه تبحر ايرانيان در توليد و بكارگيري آجر مي‌باشد. اوج صنعت آجر ايران، در زمان ساسانيان بوده است.  در اينجا بحثي مطرح مي‌شود و آن عبارت است از مقايسه مصالح ساختماني قديم و جديد. قطعاً مصالح ساختماني جديد و از جمله آجرهاي امروزي ، بسيار بهترا از انواع قديمي آن است. بقا و پا بر جا بودن عمارتهاي قديمي به اين معني نيست كه ما توان ساخت چنين آجرهايي را نداريم. بلكه ما قادر به ساخت انواع بهتري هستيم. ولي نكته قابل توجه اينست كه در گذشته ، اولاً تعداد ساختمانهاي در دست احداث كم بود و تعداد آجر مورد نياز ، اندك. ثانياً نيروي كار، براحتي و با قيمتي بسيار نازل يافت مي‌شد. در حاليكه امروزه صحبت از هزاران واحد مسكوني و نيروي كار گرانقيمت است. چاره كار، تعويض نيروي انساني با نيروي ماشين است. جايگزيني نيروي ماشيني هم مستلزم آشنايي با تكنولوژي ماشين و بدست آوردن فرهنگ ماشيني است . (كه البته در كشور ما، ضعف عمده در قسمت دوم است.) خاك ، مهمترين عنصر ساخت آجر در توليد آجر ، خشت خشك شده راحرارت مي‌دهند و آجر بدست مي‌آورند. خشت را از قالب زدن گل بدست مي‌آورند. گل ، مخلوط يكنواخت آب و خاك است. خاك ، جسم جامد همراه با آب و هواست. خاك رس، ماسه، سنگ آهك ، سولفاتها، فلدسپات، تركيبات آهن، رستنيها و … قسمت جامد خاك را تشكيل مي‌دهند.   قسمت جامد خاك خاك رس: خاك رس از پوشيدن فلدسپات و ميكا در سنگهاي آذرين مثل گرانيت بدست مي‌آيد. عامل پوسيدن ، آب باران است كه داراي اسيد كربنيك مي‌باشد. نوع خالص خاك رس ،ًكائولنً نام دارد:  و همان خاكي است كه در صنعت ساخت چيني از آن بهره مي‌گيرند. كائولن دانه‌هايي پولكي و ورقه ورقه دارد. اين پولكها از دو ميكرون هم كوچكترند. خاك رس خالص سفيد رنگ است و ناخلصيها به آن رنگهاي مختلفي مي‌دهند:  FeO آنرا كبود رنگ مي‌كند.    آنرا سرخ رنگ مي‌كند.  آنرا زرد رنگ مي‌ كند. ماسه :اگر با خاك رس خالص آجر درست شود، پس از خشك شدن ترك مي‌‌خورد و ثبات حجمي ندارد. براي رفع اين عيب ، به خاك رس ذرات ماسه مي‌افزايند . اين ذرات بصورت استخوان بندي عمل مي كند و جمع شدگي را كنترل مي‌ نمايد. جنس ماسه مي تواند سيليسي يا آهكي باشد. اما  ذرات درشت ماسه ، چه آهكي و چه سيليسي ، ايجاد مشكل مي‌كند. ذرات درشت سيليس در گل ، در هنگام حرارت دادن، با كسب حرارت منبسط مي‌شود؛ در حاليكه خشت آجر در حال خشك شدن يا پخته شدن و جمع شدن است. در نتيجه آجر ترك مي‌خورد. دانه‌هاي درشت آهك هم در اثر حرارت پخته شده ، تبديل به آهك مي‌شود كه با جذب آب منبسط شده، تكه‌اي از آجر را بيرون مي‌اندازد. به اين پديده اصطلاحاً ً آلوئك ً گويند. سنگ آهك: يكي از ديگر از موادي است كه مي‌تواند همراه خاك باشد. مقدار اندك آن ، باعث سفيد شدن آجر است؛ در حاليكه ميزان بيشتري از آن، سبب  پايين آمدن نقطه ذوب و توليد آجر جوش مي‌شود .( آجر جوش ، آجري است كه در كوره ذوب شده و شكل هندسي خود را از دست داده است.) درصد آهك در خاك آجر ، نبايد بيش از 30% باشد. سولفاتها :سولفاتها بصورت سولفات عنصرهاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم در خاك وجود دارند و باعث مي‌شوند كه بعدها روي آجر ً سفيدك سولفاتي ً ظاهر شود. فلدسپات: در فرايندهاي تولدي آجر ، فلدسپات در نقش گدازآور عمل كرده، سبب پايين آمدن درجه حرارت حالت خميري آجر مي‌شود . در بسياري از سراميكها، از خاك با فلدسپات زياد استفاده مي‌كنند. تركيبات آهن: اكسيدهاي آهن نيز گدازآورند. اگر  در خاك به 5% وزنش برسد، آن خاك سرخ رنگ مي‌شود. از خاكهاي با اكسيد آهن بالا براي ساخت قطعات سفالي ـ كه آب را از خود عبور نمي‌دهند ـ استفاده مي‌شود. در برخي كشورهاي خارجي، از اين خاكها در صنعت سفال، جهت ساخت لوله‌هاي فاضلاب بهره مي‌گيرند؛ در حاليكه در ايران، براي اين مصرف از لوله‌هاي چدني يا پوليكا استفاده مي‌شود . كاربرد عمده سفال در كشورمان، در قسمتهاي شمالي و براي پوشش سقف است. در آجرهاي نسوز، مقدار آهن خاك بايد بسيار كم بوده ، از 1% وزن خاك تجاوز نكند. رستنيها : از ديگر مواد تشكيل دهنده خاك ، بقايايي گياهان است كه اگر همراه خاك باشند، در كوره مي‌سوزند و جايشان خالي مي‌شود . از اين پديده استفاده كرده، به خاك آجر ، مواد آلي مي‌زنند تا پس از سوختن در كوره و خالي شدن جايشان، آجر سبك بدست آيد. اين آجرها ، كاربرد عايقي دارد. آب آب به دو صورت در خاك وجود دارد: آب آزاد و آب جذب شده (كه سبب مرطوب بودن خاك است.) آب جذب شده را تنها با استفاده از حرارت مي‌توان آزاد كرد. براي مخلوط آب و خاك، طبقه بنديي بدين شرح وجود دارد: يك مهندس سوئدي بنام Atterberg. مخلوط آب و خاك را به پنج دسته تقسيم كرده است: آبكي ، شل ، خميري، سفت و خشك. گلي كه براي توليد آجر استفاده مي شود، بايد حالت خميري داشته باشد. براي پي بردن به حالت خميري گل در آزمايشگاه ، از دستگاهي بنام ً Cassagrandً يا ً Atterbergً استفاده مي‌كنند. اما در كارگاههاي ساختماني ، بدين منظور با خمير مورد نظر ، فتيله‌اي نازك بقطر mm3 مي‌سازند. اگر آن فتيله ترك نخورد و گل آن هم به دست نچسبد ، خمير آزمايش شده مطلوب مي‌باشد. توليد آجر در توليد آجر ، دو شيوه مرسوم است. سنتي و ماشيني. البته بسياري از كارخانه‌هاي كنوني از روش مابين اين دو روش استفاده مي‌كنند. روش سنتي اولين قدم در تهيه آجر، تهيه خاك مناسب است. در روش سنتي، انتخاب خاك جنبه علمي نداشت. بلكه بصورت تجربي بود . بدين معني كه استاد آجر ساز ، خاك را مي‌ديد و با لمس كردن و بوئيدن و … تشخيص مي‌داد كه آيا خاك مورد نظر ، براي ساخت آجر مناسب بود يا خير. پس از انتخاب خاك مناسب ، خاك را به مكاني بنام ً آبْ خوره ً مي‌بردند تا در آنجا با آب مخلوط شود. پس از گذشت چند روز ، اين گل را ًورزً مي‌دادند تا خاك بخوبي با آب مخلوط شود. عمل ورز دادن گل ، توسط كارگران و با پا انجام مي‌گرفت. براي اينكه كارگران در حين ورز دادن گل، دانه‌هاي درشت را از خمير اصلي جدا كنند، صاحب كار مقداري سكه با خاك مخلوط مي‌كرد تا كارگران به اميد يافتن سكه ، دانه‌هاي درشت را نيز جدا نمايند. پس از چند روز ورز دادن ، نوبت به قالب‌گيري مي‌رسيد. قالب‌گيري نيز توسط دست انجام مي‌گرفت. قالبها، از جنس چوب و بصورت چند خانه بود كه گل را با دست در آنها مي‌فشردند و سطح آنرا صاف مي‌كردند. طبيعي بود كه هر چه قالب‌زن بيشتر سطح گل را مي‌فشرد، كيفيت آجر بهتر بود. اما از آنجا كه كارگران بدنبال توليد بيشتر و سريعتر بودند و نه كيفيت خوب، از درست فشردن گل در قالب ، خودداري مي‌كردند و اين امر سبب افت كيفيت در آجر شد. جهت حل اين مشكل، پس از انقلاب، پرسهاي پدالي ساخته شد . اين نوع پرسها وسيله‌اي بود جهت درست فشرده شدن قالبها و البته هم اكنون نيز در بعضي مناطق از اين پرسها استفاده مي‌شود. در ادامه نوبت به خشك كردن خشتها مي‌رسيد. در روش سنتي ، جهت خشك كردن خشتها از آفتاب استفاده مي‌كردند. اگر در طول مدت خشك شدن، خشت را تنها از يك طرف در برابر تابش خورشيد قرار مي‌دادند، يك طرف آن زودتر از طرف ديگر خشك مي‌شد و در نتيجه سطح آجر خميده مي‌شد. جهت رفع اين مشكل، پس از مدتي كه خشت باصطلاح خودش را گرفت، جهت قرار دادن آن در آفتاب را عوض مي‌كردند. نكته جالب در خشك كردن خشتها آن بود كه از آنجا كه امكان خشك كردن خشتها در زمستان وجود نداشت ، در فصل گرما تعداد زيادي خشت را خشك مي‌كردند و محصول را بعنوان كلينكر آجر ، زير پوششي از كاه گل نگهداري مي‌كردند و در زمستان ، از آنها جهت توليد آجر بهره مي‌گرفتند. مرحله بعدي ، پختن آجر بود كه در آن ، از كوره ‌هاي سنتي استفاده مي‌شد. كوره سنتي چاهي بود كه در مبحث گچ نيز بدان اشاره شد. همانطور كه در قبل ذكر شد، در اين كوره‌ها خشتها را بگونه‌اي مي‌چيدند كه جريان هوا از بين آنها عبور كند و از زير به خشتها حرارت مي‌دادند. در قديم جهت سوخت ، از چوب و مدفوع استفاده مي‌شد و در نتيجه حرارت آرام آرام بالا مي‌رفت و رسيدن حرارت به قسمتهاي بالايي كوره بسيار آهسته صورت مي‌گرفت. به همين جهت همه لايه‌ها تقريباً بطور يكسان حرارت كسب مي‌كردند. ليكن بعدها كه سوختهاي نفتي بكار گرفته شد ، جهت تسريع در امر توليد، درجه حرارت پايين را زياد مي‌كردند. طبيعتاً حرارت بصورت يكنواخت به خشتها نمي‌رسيد و در لايه‌هاي مختلف، آجرهايي با خواص متفاوت توليد مي‌شد. همانطور كه گفتيم ، آجرهاي اين نوع از كوره‌ها ، از نظر خواص و كيفيت متفاوتند. از آنجا كه خشتهاي زيرين بيش از حد نياز حرارت مي‌بينند، ذوب مي‌شوند و توليد آجر جوش مي‌كنند. يعني پس از ذوب شدن با يكديگر مخلوط مي‌شوند و بصورت سنگي محكم بدون شكل هندسي خاص در مي‌آيند. اين آجرها شايد فقط بدرد پي ريزي بخورد. لايه بعدي آجرها ، سبز رنگ است كه از نظر مقاومت و خواص . بهترين آجرهاي كوره ‌اند و داراي شكل هندسي دقيقي مي‌باشند . لايه‌ بعدي، آجرهاي بهي رنگ  (مايل به زرد) است . لايه‌هاي بعدي بترتيب عبارتند از : آجرهاي سفيد رنگ، آجرهاي ابلغ (داراي لكه‌هاي قرمز و سفيد) ، آجرهاي قرمز و آخرين لايه ،‌آجرهاي نپخته. بعلت نحوه برداشت از اين كوره‌ها، آجرهاي رسيده به كارگاه ، از همه نوع هستند . امتياز اين كوره‌ها ساده بودن و هزينه كم ساخت است؛ در حاليكه اتلاف انرژي ، كيفيت متفاوت محصول و توليد كم ، از عمده‌‌ترين مشكلات اين قبيل كوره‌هاست.(اتلاف انرژي در اين كوره‌ها بدليل  گرم و سرد شدن پياپي در هر بار بارگيري و تخليه است.) روش ماشيني در روش ماشيني، خاك بسيار مهم است و انتخاب خاك مناسب، اهميتي بسزايي دارد. خاكهاي مختلف را آزمايش مي‌كنند تا به خاك مناسب دست يابند. البته در انتخاب معدن، علاوه بر كيفيت ، به كميت خاك نيز توجه ويژه مي‌كنند. معدن بايد بگونه‌اي باشد كه حداقل 50 سال كارخانه را تغذيه نمايد. انتخاب نمونه خاك براي آزمايش كم و كيفي ، با گمانه زدن است. خاك با ماشينهاي مخصوص استخراج شده، پس از ورود به كارخانه ، به قسمت آسياب مي‌رود. اين آسياب از دو چرخ بزرگ و سنگين تشكليل شده كه خاكها در اثر وزن چرخهاي دوران كننده، آسياب مي‌شوند. در زير اين چرخها ، شبكه مشبكي است كه خاك آسياب شده از لابلاي آن عبور مي‌كند. مرحله بعدي ، مخلوط كن است. اين مخلوط كن، همانند مخلوط كنهاي نانواييها ، داراي يك محور مركزي با تعدادي بازو در اطراف مي باشد. در اين مرحله ، مقداري نيز آب اضافه مي‌كنند و خاك مخلوط شده با آب ، بسمت ً آسياب والسً مي‌رود تا بطور كامل ورز داده شود . آسياب والس از دو گردونه فلزي كنار هم تشكليل شده كه گل مورد نظر با عبور از بين آنها، تحت فشار غلتكها كاملاً ورز داده مي‌شود و دانه‌هاي درشت آن از بين مي‌رود . خمير خروجي از آسياب والس آماده قالب زني است. ؟ در اين مرحله، خمير وارد دستگاهي بنام بيرون ران يا Extruder مي‌شود. در قسمت مركزي اين دستگاه ، يك عضو حلزوني شكل (مشابه حلزوني چرخ گوشت) وجود دارد كه خمير وارد شده به دستگاه را به جلو هدايت مي‌كند. از آنجائيكه ممكن است خمير هنوز مقداري حباب هوا داشته باشد، در مسير حركت خمير داخل Extruder ، مناطق خلأ مجهز به صافي جلوگير از نفوذ خمير ، تعبيه شده است. اين مناطق حبابهاي هوا را جذب مي‌كنند و خميرهاي نهايي فاقد تخلخل مي‌باشد. در قسمت خروجي دستگاه بيرون ران، مي‌توان قالبهاي مختلف با اشكال متفاوت را قرار داد و خمير آماده را به صورتهاي مورد نياز قالب زد. البته توجه به اين نكته ضروري است كه اگر با چنين خميري خشت زده شود، آجر نهايي بسيار سنگين خواهد بود . در نتيجه قالبها را بگونه‌اي مي‌سازند كه خشت حاصل، سوراخدار باشد . بدين منظور در قالب ميله‌هايي نصب مي‌كنند كه بنام ًگُل قالب ً معرفند. گُل قالب بايد آلياژ مخصوصي داشته باشد و در برابر سايش مقاوم باشد. ؟     تونلي: تونل ، سالن درازي است كه داخل آن ريل‌گذاري شده. واگنهاي حامل خشت، از يك طرف تونل داخل مي‌شوند و در دمايي نچندان بالا(حدود 60 تا 70 درجه) حرارت مي‌بينند. همچنين حركت واگنها در داخل تونل، بسيار آهسته است. تمام شرايط بگونه‌اي با يكديگر جمع شده‌اند كه همانند آنچه پيشتر ذكر شد، خشتها بتدريج خشك شوند. تذكر اين نكته نيز مفيد است كه چون سرعت حركت واگنها در داخل خشك كن بسيار سريعتر از حركت آنها در كوره است، ظرفيت كوره تقريباً دو برابر ظرفيت خشك‌كن مي‌باشد. مرحله بعدي در توليد آجر ، پختن خشتهاي خشك شده است. كوره‌ها انواع مختلفي دارند كه دو نوع عمده آنها عبارتند از:  1ـ كوره هوفمن  2ـ كوره تونلي كوره هوفمن كوره هوفمن، دالاني است شبيه به شكل مقابل كه در مركز آن يك دودكش تعبيه شده است. بعلت كثيف بودن سوختها در گذشته ، دودكشها را بسيار بلند مي‌ساختند. اما امروزه كه از سوختهاي تميز نفتي و بعضاً گاز طبيعي استفاده مي‌كنند، ديگر نيازي به مرتفع ساختن دودكشها نيست. ؟ اين دالانها به اتاقكهاي كوچكتري تقسيم مي‌شوند كه به هر كدام از آنها ً قمير ً گويند. در هر قمير ، خشتهاي خشك شده را از پايين به بالا مي‌چينند و در قمير را نيز با آجر يا همان خشتها و با پوشش كاه‌گل مي‌بندند. بالاي هر قمير ، تعدادي  سوراخ است. اين سوراخها در واقع محل ورود حرارت به داخل قمير است. بدين صورت كه مشعلي مخصوص را روي اين سوراخها بگونه‌اي قرار مي‌دهند كه شعله آن بطرف داخل قمير زبانه كشد. پايين هر قمير به دودكش راه دارد. دود و هواي گرم ايجاد شده ، از طريق اين راه ارتباطي وارد دود كش شده، به بيرون هدايت مي‌شود. مشعل بنوبت روي قميرها حركت مي‌كند. هر گاه خشتهاي هر قمير باندازه كافي حرارت ديد، مشعل روي قمير بعدي قرار مي‌گيرد. در هر كوره ، روش كار چنين است كه همواره تعدادي قمير در حال بارگيري ، تعدادي در حال گرم شدن و مابقي در حال تخليه‌اند . (تعداد قميرهاي هر كوره مي‌تواند تا حدود 30 قمير نيز باشد.) لازم به ذكر است كه اين كوره‌ها بازدهي خوبي دارند. ؟ كوره تونلي جديدترين كوره‌هاي پخت آجر، كوره‌هاي تونلي است . در داخل اين تونلها نيز ريل‌گذاري  شده است. واگنهاي خارج شده از خشك كن وارد اين تونلها مي‌شوند. نحوه حرارت ديدن خشتها، درمناطق مختلف اين كوره متفاوت است: در قسمت اوليه كوره ، واگنها به آهستگي حركت مي‌كنند تا باقيمانده آب خشتها در دمايي حدود  تبخير شود. در ادامه، مشعلهايي در كنار يا بالاي مسير حركت واگنها نصب شده است كه واگنها با سرعتي بيشتر ، از مقابل آنها عبور مي‌كنند. اين روند افزايش سرعت حركت تا رسيدن به مشعل اصلي ادامه دارد. محل مشعل اصلي، گرمترين جاي كوره است و در حقيقت همان مكاني است كه در آن ، حالت ً چسبندگي سراميكي ً اتفاق مي‌افتد. چسبندگي سراميكي چيست؟ ـ در آجر ، مقداري خلل و فرج وجود دارد. در كنار مشعل اصلي كه دما در حدود 1200 تا 1300 درجه است، برخي مواد دروني آجر (مواد گدازآوري كه در ابتدا ذكر شد) ذوب شده، وارد خلل و فرجها مي‌شوند و سبب چسبيدن ساير مواد تشكيل دهنده آجر به يكديگر مي‌گردند. توجه داشته باشيد كه اگر حالت چسبندگي سراميكي اتفاق نيفتد، آجر توليد شده مقاومت كافي نخواهد داشت. بعبارتي لازمه مقاوم شدن آجر ، ايجاد چسبندگي سراميكي است و البته در كنار چسبندگي سراميكي، جمع شدگي نيز واقع مي‌شود كه در ادامه توضيح داده خواهد شد. مرحله آخر در خط توليد آجر ، خارج كردن آجر از داخل كوره است. اين كار ، مخصوصاً در مورد آجرهاي توليدي در كوره‌هاي هوفمن، بايد آهسته و با دقت انجام گيرد تا آسيبي به آجرها نرسد. ضايعات آجر روش اول: آجرهاي مورد آزمايش را در يك سيني مي‌ايستانيم و داخل سيني آب مي‌ريزيم. آب ، جذب آجرشده ، پس از مدتي تبخير مي‌شود . بار ديگر اين عمل را تكرار مي‌كنند. در اين صورت اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد ، سفيدكها ظاهر مي‌شوند. روش دوم: در روش ديگر ، آجري را روي يك سطح صاف مي‌خوابانيم و ظرف دهان گشادي را كه حاوي مقداري آب است، بطور معكوس روي آن قرار مي‌دهند . آب كم كم داخل آجر نفوذ كرده ، تبخير مي‌شود . اين عمل را دوبار انجام مي‌دهند . اينجا نيز اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد، آنرا ظاهر مي‌كند. براي مقايسه ميزان شوره زدن آجرها ، درجه بنديي بشرح ذيل وجود دارد: ـ درجه صفر : درجه‌يي است كه در آن هيچ سفيدكي ظاهر نمي‌شود. ـ درجه كم : كمتر از 10% سطح آجر با شوره پوشيده مي‌شود . ـ درجه متوسط : لايه ضخيمي از شوره تا 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما از روي سطح آجر فلس يا پودر جدا نمي‌شود . ـ درجه زياد : قشر ضخيمتري از املاح تا بيش از 50% سطح آجر را مي‌پوشاند؛ اما در اينجا نيز فلس يا پودر از سطح آن جدا نمي‌شود . ـ درجه شديد: قشر ضخيمي از سفيدك قسمت عمده سطح آجر را مي‌پوشاند و فلس يا پودر از سطح آن جدا مي‌شود . انواع سفيدكها چنين است : كربناتي، كلريدي، سولفاتي و نيتراتي. جهت انتخاب راه حل مناسب در مبارزه با اين سفيدكها ، اولين قدم، تشخيص نوع سفيدك است. بدين منظور ، ابتدا با يك تيغ و صفحه كاغذي تميز، از سفيدكهاي سطح آجر نمونه ‌برداري كرده، به آزمايشگاه مي‌فرستند و در آنجا نوع سفيدك مشخص مي‌شود. سفيدك كربناتي: علت ايجاد اين نوع سفيدك، آنست كه آجر از ملات ، آب جذب كرده ، در تركيب با هوا ، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌كند. جهت جلوگيري از ظهور اين سفيدك ، بايد كاري كرد كه آجر از آب جذب نكند. بدين جهت، هنگام آجر چيني ، ابتدا آنرا مرطوب كرده ، بعد بكار مي‌برند.(به اين عمل اصطلاحاً ً زنجاب كردن آجر‌ً گويند.) زنجاب كردن، باعث اشباع شدن آجر از آب و عدم تمايل به جذب آب از ملات مي‌شود. در برخي مناطق كشورمان ، از آنجا كه خود آب سخت است و تركيبات بي‌كربناتي دارد، وقتي روي آجركاري را آب مي‌پاشند، سفيدك كربناتي ظاهر مي‌شود . اگر روي آجرهايي ،‌اين نوع از سفيدك ظاهر شد، آنها را با اسيد كلريدريك رقيق (جوهر نمك) مي‌شويند و بلافاصله با آب شستشو مي‌دهند. جوهر نمك، سفيدك كربناتي را در خود حل مي‌كند و با جريان آب ، آنها را از سطح آجر دور مي‌كند. بايد توجه داشت كه بلافاصله پس از بكاربردن جوهر نمك، از آب استفاده كرد. زيرا در غير اين صورت، با وجودي كه جوهر ، سفيدكهاي كربناتي را در خود حل كرده ، كربناتها به كلريد تبديل مي‌شوند و روي آجرها سفيدك كلريدي ظاهر مي‌شود سفيدك كلريدي: همانطور كه در بالا ذكر شد، راه از بين بردن سفيدك كلريدي، شستشوي آجر با آب است. سفيدك سولفاتي: علتهاي ممكن در ظهور اين سفيدك عبارتند از 1ـ خاك استفاده شده در ساخت آجر ، داراي مقادير زيادي سولفات باشد.  2ـ مقدار سنگ گچ ملات زياد باشد و آجر آنرا جذب كند. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك ، از بكار بردن خاكهايي با درصد سولفات زياد در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم. سفيدك نيتراتي: در خاكهاي برخي مناطق كويري ، تركيباتي از نيترات (شوره) وجود دارد. شوره از هوا رطوبت جذب كرده ،سبب ظهور سفيدك نيتراتي مي‌شود. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك،‌ از بكار بردن خاكهاي نيتراتي در توليد آجر ، خودداري مي‌كنيم.   طبقه‌بندي آجر استاندار شماره 7 ايران، مشخصات آجرهاي رسي را شرح مي‌دهد. در اين استاندارد، آجرهاي رسي از ديدگاههاي مختلف بشرح ذيل طبقه‌بندي شده‌اند: طبقه بندي از ديدگاه روش توليد: 1ـ آجرهاي رسي دستي : با دست ساخته شده ، توپر است و كيفيت چنداني ندارد. 2ـ آجرهاي نيمه ماشيني: كه در طول خط توليد آنها ، قسمتي از كارها ، توسط ماشين انجام مي‌شود.  3ـ آجرهاي ماشيني : داراي اشكال مختلف، توپر و سخت يا سوراخدار ، با كيفيتي بهتر . طبقه‌بندي از ديدگاه نوع مصرف : 1ـ آجر معمولي: براي مصارف عمومي ساختمان استفاده شده، بنام آجر توكار معروف است.  2ـ آجرنما: اين نوع آجرها به روشهاي مخصوص ساخته مي‌شوندو بايد  داراي ابعاد دقيق و هماهنگ باشند تا ظاهري خوب در نماي سازه ايجاد كنند.  3ـ آجر مهندسي مرغوبEngineering Brik : اين آجرها ، آجرهايي توپر و سخت و بادوام هستند و با روش ماشيني توليد مي‌شوند و به سه دسته تقسيم مي‌شوند . اين درجه بنديها بر اساس دو عامل ‌مقاومت و جذب‌ آب  است.  درجه 1: حداقل مقاومت آجر درجه 1 ، 350 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 15% وزني است. درجه 2 : حداقل مقاومت آجر درجه 2 ، 250 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 16% وزني است. درجه 3 : حداقل مقاومت آجر درجه 3 ، 150% و حداكثر ميزان جذب آب آن ، 18% وزني است. اين آجرها ،عمدتاً باربر هستند. طبقه‌بندي از ديدگاه كيفيت: 1ـ آجر با كيفيت مناسب براي مصارف داخلي: اين آجرها توكار هستند. لازم به ذكر است اين آجرها را نبايد در قسمتهايي از ساختمان كه در معرض شرايط مختلف جوي مانند يخ زدن است، بكار برد و هنگاميكه اين آجرها به كارگاه مي‌رسند، نبايد آنها را در محيط سرباز نگهداري نمود. زيرا اين آجرها از نظر استاندارد، جذب آب مشخصي ندارند و در اثر بارندگي و مرطوب شدن، تحت فرايند يخ زدن از بين مي‌روند.  2ـ آجر با كيفيت عادي: از اين آجرها در نقاطي كه شرايط جوي شديدي ندارند، در قسمتهاي بيروني ساختمان نيز مي‌توان استفاده كرد. 3ـ آجر با كيفيت ويژه : اين آجرها معمولاً همان آجرهاي مهندسي مرغوبند كه البته قادرند شرايط محيطي سخت را نيز تحمل كنند. طبقه بندي از ديدگاه شكل : 1ـ آجر توپر : نوعي آجر است كه حجم سوراخهاي آن از 25% حجم  آجر تجاوز نمي‌كند. در اين نوع از آجرها جهت محاسبه مقاومت ، بار وارد بر آجر را بدون در نظر گرفتن سوراخها ، بر كل سطح مقطع تقسيم مي‌كنند.  2ـ آجر سوراخ‌دار: در اين نوع از آجرها ، حجم سوراخها از 25% حجم آجر بيشتر است. اما مساحت هر يك از سوراخها، از 3000 تجاوز نمي‌كند.  3ـ آجر توخالي: كه در آن، حجم سوراخها بيش از 25% حجم آجر است و براي ابعاد سوراخها محدوديتي وجود ندارد  4ـ آجر با شكل ويژه: اين آجرها، داراي اشكال مختلف هندسي هستند. مانند آجرهايي كه جهت كف پوش در پياده‌روها و پاركها استفاده مي‌شوند. 5ـ آجر متخلخل: حجم منافذ در اين نوع از آجرها ، بيش از 20% حجم آجر است