«آجر» آجرها بعنوان واحدهاي ساختماني منظور شده ، به دو دسته كلي تقسيم ميشوند: 1ـ آجرهاي رسي 2ـ آجرهاي ماسه آهكي (توضيحات كامل آن در بحث آهك تحت عنوان سخت شدن هيدروسيليكاتي ارائه شده است.) قسمت اعظم آجرهاي مورد مصرف، از نوع آجرهاي رسي هستند. ايرانيان قديم آجر را بخوبي ميشناختند و نمونههايي از آجركاريهاي بسيار جالب از زمان قديم باقي مانده است كه همگي گواه تبحر ايرانيان در توليد و بكارگيري آجر ميباشد. اوج صنعت آجر ايران، در زمان ساسانيان بوده است. در اينجا بحثي مطرح ميشود و آن عبارت است از مقايسه مصالح ساختماني قديم و جديد. قطعاً مصالح ساختماني جديد و از جمله آجرهاي امروزي ، بسيار بهترا از انواع قديمي آن است. بقا و پا بر جا بودن عمارتهاي قديمي به اين معني نيست كه ما توان ساخت چنين آجرهايي را نداريم. بلكه ما قادر به ساخت انواع بهتري هستيم. ولي نكته قابل توجه اينست كه در گذشته ، اولاً تعداد ساختمانهاي در دست احداث كم بود و تعداد آجر مورد نياز ، اندك. ثانياً نيروي كار، براحتي و با قيمتي بسيار نازل يافت ميشد. در حاليكه امروزه صحبت از هزاران واحد مسكوني و نيروي كار گرانقيمت است. چاره كار، تعويض نيروي انساني با نيروي ماشين است. جايگزيني نيروي ماشيني هم مستلزم آشنايي با تكنولوژي ماشين و بدست آوردن فرهنگ ماشيني است . (كه البته در كشور ما، ضعف عمده در قسمت دوم است.) خاك ، مهمترين عنصر ساخت آجر در توليد آجر ، خشت خشك شده راحرارت ميدهند و آجر بدست ميآورند. خشت را از قالب زدن گل بدست ميآورند. گل ، مخلوط يكنواخت آب و خاك است. خاك ، جسم جامد همراه با آب و هواست. خاك رس، ماسه، سنگ آهك ، سولفاتها، فلدسپات، تركيبات آهن، رستنيها و … قسمت جامد خاك را تشكيل ميدهند. قسمت جامد خاك خاك رس: خاك رس از پوشيدن فلدسپات و ميكا در سنگهاي آذرين مثل گرانيت بدست ميآيد. عامل پوسيدن ، آب باران است كه داراي اسيد كربنيك ميباشد. نوع خالص خاك رس ،ًكائولنً نام دارد: و همان خاكي است كه در صنعت ساخت چيني از آن بهره ميگيرند. كائولن دانههايي پولكي و ورقه ورقه دارد. اين پولكها از دو ميكرون هم كوچكترند. خاك رس خالص سفيد رنگ است و ناخلصيها به آن رنگهاي مختلفي ميدهند: FeO آنرا كبود رنگ ميكند. آنرا سرخ رنگ ميكند. آنرا زرد رنگ مي كند. ماسه :اگر با خاك رس خالص آجر درست شود، پس از خشك شدن ترك ميخورد و ثبات حجمي ندارد. براي رفع اين عيب ، به خاك رس ذرات ماسه ميافزايند . اين ذرات بصورت استخوان بندي عمل مي كند و جمع شدگي را كنترل مي نمايد. جنس ماسه مي تواند سيليسي يا آهكي باشد. اما ذرات درشت ماسه ، چه آهكي و چه سيليسي ، ايجاد مشكل ميكند. ذرات درشت سيليس در گل ، در هنگام حرارت دادن، با كسب حرارت منبسط ميشود؛ در حاليكه خشت آجر در حال خشك شدن يا پخته شدن و جمع شدن است. در نتيجه آجر ترك ميخورد. دانههاي درشت آهك هم در اثر حرارت پخته شده ، تبديل به آهك ميشود كه با جذب آب منبسط شده، تكهاي از آجر را بيرون مياندازد. به اين پديده اصطلاحاً ً آلوئك ً گويند. سنگ آهك: يكي از ديگر از موادي است كه ميتواند همراه خاك باشد. مقدار اندك آن ، باعث سفيد شدن آجر است؛ در حاليكه ميزان بيشتري از آن، سبب پايين آمدن نقطه ذوب و توليد آجر جوش ميشود .( آجر جوش ، آجري است كه در كوره ذوب شده و شكل هندسي خود را از دست داده است.) درصد آهك در خاك آجر ، نبايد بيش از 30% باشد. سولفاتها :سولفاتها بصورت سولفات عنصرهاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم در خاك وجود دارند و باعث ميشوند كه بعدها روي آجر ً سفيدك سولفاتي ً ظاهر شود. فلدسپات: در فرايندهاي تولدي آجر ، فلدسپات در نقش گدازآور عمل كرده، سبب پايين آمدن درجه حرارت حالت خميري آجر ميشود . در بسياري از سراميكها، از خاك با فلدسپات زياد استفاده ميكنند. تركيبات آهن: اكسيدهاي آهن نيز گدازآورند. اگر در خاك به 5% وزنش برسد، آن خاك سرخ رنگ ميشود. از خاكهاي با اكسيد آهن بالا براي ساخت قطعات سفالي ـ كه آب را از خود عبور نميدهند ـ استفاده ميشود. در برخي كشورهاي خارجي، از اين خاكها در صنعت سفال، جهت ساخت لولههاي فاضلاب بهره ميگيرند؛ در حاليكه در ايران، براي اين مصرف از لولههاي چدني يا پوليكا استفاده ميشود . كاربرد عمده سفال در كشورمان، در قسمتهاي شمالي و براي پوشش سقف است. در آجرهاي نسوز، مقدار آهن خاك بايد بسيار كم بوده ، از 1% وزن خاك تجاوز نكند. رستنيها : از ديگر مواد تشكيل دهنده خاك ، بقايايي گياهان است كه اگر همراه خاك باشند، در كوره ميسوزند و جايشان خالي ميشود . از اين پديده استفاده كرده، به خاك آجر ، مواد آلي ميزنند تا پس از سوختن در كوره و خالي شدن جايشان، آجر سبك بدست آيد. اين آجرها ، كاربرد عايقي دارد. آب آب به دو صورت در خاك وجود دارد: آب آزاد و آب جذب شده (كه سبب مرطوب بودن خاك است.) آب جذب شده را تنها با استفاده از حرارت ميتوان آزاد كرد. براي مخلوط آب و خاك، طبقه بنديي بدين شرح وجود دارد: يك مهندس سوئدي بنام Atterberg. مخلوط آب و خاك را به پنج دسته تقسيم كرده است: آبكي ، شل ، خميري، سفت و خشك. گلي كه براي توليد آجر استفاده مي شود، بايد حالت خميري داشته باشد. براي پي بردن به حالت خميري گل در آزمايشگاه ، از دستگاهي بنام ً Cassagrandً يا ً Atterbergً استفاده ميكنند. اما در كارگاههاي ساختماني ، بدين منظور با خمير مورد نظر ، فتيلهاي نازك بقطر mm3 ميسازند. اگر آن فتيله ترك نخورد و گل آن هم به دست نچسبد ، خمير آزمايش شده مطلوب ميباشد. توليد آجر در توليد آجر ، دو شيوه مرسوم است. سنتي و ماشيني. البته بسياري از كارخانههاي كنوني از روش مابين اين دو روش استفاده ميكنند. روش سنتي اولين قدم در تهيه آجر، تهيه خاك مناسب است. در روش سنتي، انتخاب خاك جنبه علمي نداشت. بلكه بصورت تجربي بود . بدين معني كه استاد آجر ساز ، خاك را ميديد و با لمس كردن و بوئيدن و … تشخيص ميداد كه آيا خاك مورد نظر ، براي ساخت آجر مناسب بود يا خير. پس از انتخاب خاك مناسب ، خاك را به مكاني بنام ً آبْ خوره ً ميبردند تا در آنجا با آب مخلوط شود. پس از گذشت چند روز ، اين گل را ًورزً ميدادند تا خاك بخوبي با آب مخلوط شود. عمل ورز دادن گل ، توسط كارگران و با پا انجام ميگرفت. براي اينكه كارگران در حين ورز دادن گل، دانههاي درشت را از خمير اصلي جدا كنند، صاحب كار مقداري سكه با خاك مخلوط ميكرد تا كارگران به اميد يافتن سكه ، دانههاي درشت را نيز جدا نمايند. پس از چند روز ورز دادن ، نوبت به قالبگيري ميرسيد. قالبگيري نيز توسط دست انجام ميگرفت. قالبها، از جنس چوب و بصورت چند خانه بود كه گل را با دست در آنها ميفشردند و سطح آنرا صاف ميكردند. طبيعي بود كه هر چه قالبزن بيشتر سطح گل را ميفشرد، كيفيت آجر بهتر بود. اما از آنجا كه كارگران بدنبال توليد بيشتر و سريعتر بودند و نه كيفيت خوب، از درست فشردن گل در قالب ، خودداري ميكردند و اين امر سبب افت كيفيت در آجر شد. جهت حل اين مشكل، پس از انقلاب، پرسهاي پدالي ساخته شد . اين نوع پرسها وسيلهاي بود جهت درست فشرده شدن قالبها و البته هم اكنون نيز در بعضي مناطق از اين پرسها استفاده ميشود. در ادامه نوبت به خشك كردن خشتها ميرسيد. در روش سنتي ، جهت خشك كردن خشتها از آفتاب استفاده ميكردند. اگر در طول مدت خشك شدن، خشت را تنها از يك طرف در برابر تابش خورشيد قرار ميدادند، يك طرف آن زودتر از طرف ديگر خشك ميشد و در نتيجه سطح آجر خميده ميشد. جهت رفع اين مشكل، پس از مدتي كه خشت باصطلاح خودش را گرفت، جهت قرار دادن آن در آفتاب را عوض ميكردند. نكته جالب در خشك كردن خشتها آن بود كه از آنجا كه امكان خشك كردن خشتها در زمستان وجود نداشت ، در فصل گرما تعداد زيادي خشت را خشك ميكردند و محصول را بعنوان كلينكر آجر ، زير پوششي از كاه گل نگهداري ميكردند و در زمستان ، از آنها جهت توليد آجر بهره ميگرفتند. مرحله بعدي ، پختن آجر بود كه در آن ، از كوره هاي سنتي استفاده ميشد. كوره سنتي چاهي بود كه در مبحث گچ نيز بدان اشاره شد. همانطور كه در قبل ذكر شد، در اين كورهها خشتها را بگونهاي ميچيدند كه جريان هوا از بين آنها عبور كند و از زير به خشتها حرارت ميدادند. در قديم جهت سوخت ، از چوب و مدفوع استفاده ميشد و در نتيجه حرارت آرام آرام بالا ميرفت و رسيدن حرارت به قسمتهاي بالايي كوره بسيار آهسته صورت ميگرفت. به همين جهت همه لايهها تقريباً بطور يكسان حرارت كسب ميكردند. ليكن بعدها كه سوختهاي نفتي بكار گرفته شد ، جهت تسريع در امر توليد، درجه حرارت پايين را زياد ميكردند. طبيعتاً حرارت بصورت يكنواخت به خشتها نميرسيد و در لايههاي مختلف، آجرهايي با خواص متفاوت توليد ميشد. همانطور كه گفتيم ، آجرهاي اين نوع از كورهها ، از نظر خواص و كيفيت متفاوتند. از آنجا كه خشتهاي زيرين بيش از حد نياز حرارت ميبينند، ذوب ميشوند و توليد آجر جوش ميكنند. يعني پس از ذوب شدن با يكديگر مخلوط ميشوند و بصورت سنگي محكم بدون شكل هندسي خاص در ميآيند. اين آجرها شايد فقط بدرد پي ريزي بخورد. لايه بعدي آجرها ، سبز رنگ است كه از نظر مقاومت و خواص . بهترين آجرهاي كوره اند و داراي شكل هندسي دقيقي ميباشند . لايه بعدي، آجرهاي بهي رنگ (مايل به زرد) است . لايههاي بعدي بترتيب عبارتند از : آجرهاي سفيد رنگ، آجرهاي ابلغ (داراي لكههاي قرمز و سفيد) ، آجرهاي قرمز و آخرين لايه ،آجرهاي نپخته. بعلت نحوه برداشت از اين كورهها، آجرهاي رسيده به كارگاه ، از همه نوع هستند . امتياز اين كورهها ساده بودن و هزينه كم ساخت است؛ در حاليكه اتلاف انرژي ، كيفيت متفاوت محصول و توليد كم ، از عمدهترين مشكلات اين قبيل كورههاست.(اتلاف انرژي در اين كورهها بدليل گرم و سرد شدن پياپي در هر بار بارگيري و تخليه است.) روش ماشيني در روش ماشيني، خاك بسيار مهم است و انتخاب خاك مناسب، اهميتي بسزايي دارد. خاكهاي مختلف را آزمايش ميكنند تا به خاك مناسب دست يابند. البته در انتخاب معدن، علاوه بر كيفيت ، به كميت خاك نيز توجه ويژه ميكنند. معدن بايد بگونهاي باشد كه حداقل 50 سال كارخانه را تغذيه نمايد. انتخاب نمونه خاك براي آزمايش كم و كيفي ، با گمانه زدن است. خاك با ماشينهاي مخصوص استخراج شده، پس از ورود به كارخانه ، به قسمت آسياب ميرود. اين آسياب از دو چرخ بزرگ و سنگين تشكليل شده كه خاكها در اثر وزن چرخهاي دوران كننده، آسياب ميشوند. در زير اين چرخها ، شبكه مشبكي است كه خاك آسياب شده از لابلاي آن عبور ميكند. مرحله بعدي ، مخلوط كن است. اين مخلوط كن، همانند مخلوط كنهاي نانواييها ، داراي يك محور مركزي با تعدادي بازو در اطراف مي باشد. در اين مرحله ، مقداري نيز آب اضافه ميكنند و خاك مخلوط شده با آب ، بسمت ً آسياب والسً ميرود تا بطور كامل ورز داده شود . آسياب والس از دو گردونه فلزي كنار هم تشكليل شده كه گل مورد نظر با عبور از بين آنها، تحت فشار غلتكها كاملاً ورز داده ميشود و دانههاي درشت آن از بين ميرود . خمير خروجي از آسياب والس آماده قالب زني است. ؟ در اين مرحله، خمير وارد دستگاهي بنام بيرون ران يا Extruder ميشود. در قسمت مركزي اين دستگاه ، يك عضو حلزوني شكل (مشابه حلزوني چرخ گوشت) وجود دارد كه خمير وارد شده به دستگاه را به جلو هدايت ميكند. از آنجائيكه ممكن است خمير هنوز مقداري حباب هوا داشته باشد، در مسير حركت خمير داخل Extruder ، مناطق خلأ مجهز به صافي جلوگير از نفوذ خمير ، تعبيه شده است. اين مناطق حبابهاي هوا را جذب ميكنند و خميرهاي نهايي فاقد تخلخل ميباشد. در قسمت خروجي دستگاه بيرون ران، ميتوان قالبهاي مختلف با اشكال متفاوت را قرار داد و خمير آماده را به صورتهاي مورد نياز قالب زد. البته توجه به اين نكته ضروري است كه اگر با چنين خميري خشت زده شود، آجر نهايي بسيار سنگين خواهد بود . در نتيجه قالبها را بگونهاي ميسازند كه خشت حاصل، سوراخدار باشد . بدين منظور در قالب ميلههايي نصب ميكنند كه بنام ًگُل قالب ً معرفند. گُل قالب بايد آلياژ مخصوصي داشته باشد و در برابر سايش مقاوم باشد. ؟ تونلي: تونل ، سالن درازي است كه داخل آن ريلگذاري شده. واگنهاي حامل خشت، از يك طرف تونل داخل ميشوند و در دمايي نچندان بالا(حدود 60 تا 70 درجه) حرارت ميبينند. همچنين حركت واگنها در داخل تونل، بسيار آهسته است. تمام شرايط بگونهاي با يكديگر جمع شدهاند كه همانند آنچه پيشتر ذكر شد، خشتها بتدريج خشك شوند. تذكر اين نكته نيز مفيد است كه چون سرعت حركت واگنها در داخل خشك كن بسيار سريعتر از حركت آنها در كوره است، ظرفيت كوره تقريباً دو برابر ظرفيت خشككن ميباشد. مرحله بعدي در توليد آجر ، پختن خشتهاي خشك شده است. كورهها انواع مختلفي دارند كه دو نوع عمده آنها عبارتند از: 1ـ كوره هوفمن 2ـ كوره تونلي كوره هوفمن كوره هوفمن، دالاني است شبيه به شكل مقابل كه در مركز آن يك دودكش تعبيه شده است. بعلت كثيف بودن سوختها در گذشته ، دودكشها را بسيار بلند ميساختند. اما امروزه كه از سوختهاي تميز نفتي و بعضاً گاز طبيعي استفاده ميكنند، ديگر نيازي به مرتفع ساختن دودكشها نيست. ؟ اين دالانها به اتاقكهاي كوچكتري تقسيم ميشوند كه به هر كدام از آنها ً قمير ً گويند. در هر قمير ، خشتهاي خشك شده را از پايين به بالا ميچينند و در قمير را نيز با آجر يا همان خشتها و با پوشش كاهگل ميبندند. بالاي هر قمير ، تعدادي سوراخ است. اين سوراخها در واقع محل ورود حرارت به داخل قمير است. بدين صورت كه مشعلي مخصوص را روي اين سوراخها بگونهاي قرار ميدهند كه شعله آن بطرف داخل قمير زبانه كشد. پايين هر قمير به دودكش راه دارد. دود و هواي گرم ايجاد شده ، از طريق اين راه ارتباطي وارد دود كش شده، به بيرون هدايت ميشود. مشعل بنوبت روي قميرها حركت ميكند. هر گاه خشتهاي هر قمير باندازه كافي حرارت ديد، مشعل روي قمير بعدي قرار ميگيرد. در هر كوره ، روش كار چنين است كه همواره تعدادي قمير در حال بارگيري ، تعدادي در حال گرم شدن و مابقي در حال تخليهاند . (تعداد قميرهاي هر كوره ميتواند تا حدود 30 قمير نيز باشد.) لازم به ذكر است كه اين كورهها بازدهي خوبي دارند. ؟ كوره تونلي جديدترين كورههاي پخت آجر، كورههاي تونلي است . در داخل اين تونلها نيز ريلگذاري شده است. واگنهاي خارج شده از خشك كن وارد اين تونلها ميشوند. نحوه حرارت ديدن خشتها، درمناطق مختلف اين كوره متفاوت است: در قسمت اوليه كوره ، واگنها به آهستگي حركت ميكنند تا باقيمانده آب خشتها در دمايي حدود تبخير شود. در ادامه، مشعلهايي در كنار يا بالاي مسير حركت واگنها نصب شده است كه واگنها با سرعتي بيشتر ، از مقابل آنها عبور ميكنند. اين روند افزايش سرعت حركت تا رسيدن به مشعل اصلي ادامه دارد. محل مشعل اصلي، گرمترين جاي كوره است و در حقيقت همان مكاني است كه در آن ، حالت ً چسبندگي سراميكي ً اتفاق ميافتد. چسبندگي سراميكي چيست؟ ـ در آجر ، مقداري خلل و فرج وجود دارد. در كنار مشعل اصلي كه دما در حدود 1200 تا 1300 درجه است، برخي مواد دروني آجر (مواد گدازآوري كه در ابتدا ذكر شد) ذوب شده، وارد خلل و فرجها ميشوند و سبب چسبيدن ساير مواد تشكيل دهنده آجر به يكديگر ميگردند. توجه داشته باشيد كه اگر حالت چسبندگي سراميكي اتفاق نيفتد، آجر توليد شده مقاومت كافي نخواهد داشت. بعبارتي لازمه مقاوم شدن آجر ، ايجاد چسبندگي سراميكي است و البته در كنار چسبندگي سراميكي، جمع شدگي نيز واقع ميشود كه در ادامه توضيح داده خواهد شد. مرحله آخر در خط توليد آجر ، خارج كردن آجر از داخل كوره است. اين كار ، مخصوصاً در مورد آجرهاي توليدي در كورههاي هوفمن، بايد آهسته و با دقت انجام گيرد تا آسيبي به آجرها نرسد. ضايعات آجر روش اول: آجرهاي مورد آزمايش را در يك سيني ميايستانيم و داخل سيني آب ميريزيم. آب ، جذب آجرشده ، پس از مدتي تبخير ميشود . بار ديگر اين عمل را تكرار ميكنند. در اين صورت اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد ، سفيدكها ظاهر ميشوند. روش دوم: در روش ديگر ، آجري را روي يك سطح صاف ميخوابانيم و ظرف دهان گشادي را كه حاوي مقداري آب است، بطور معكوس روي آن قرار ميدهند . آب كم كم داخل آجر نفوذ كرده ، تبخير ميشود . اين عمل را دوبار انجام ميدهند . اينجا نيز اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد، آنرا ظاهر ميكند. براي مقايسه ميزان شوره زدن آجرها ، درجه بنديي بشرح ذيل وجود دارد: ـ درجه صفر : درجهيي است كه در آن هيچ سفيدكي ظاهر نميشود. ـ درجه كم : كمتر از 10% سطح آجر با شوره پوشيده ميشود . ـ درجه متوسط : لايه ضخيمي از شوره تا 50% سطح آجر را ميپوشاند؛ اما از روي سطح آجر فلس يا پودر جدا نميشود . ـ درجه زياد : قشر ضخيمتري از املاح تا بيش از 50% سطح آجر را ميپوشاند؛ اما در اينجا نيز فلس يا پودر از سطح آن جدا نميشود . ـ درجه شديد: قشر ضخيمي از سفيدك قسمت عمده سطح آجر را ميپوشاند و فلس يا پودر از سطح آن جدا ميشود . انواع سفيدكها چنين است : كربناتي، كلريدي، سولفاتي و نيتراتي. جهت انتخاب راه حل مناسب در مبارزه با اين سفيدكها ، اولين قدم، تشخيص نوع سفيدك است. بدين منظور ، ابتدا با يك تيغ و صفحه كاغذي تميز، از سفيدكهاي سطح آجر نمونه برداري كرده، به آزمايشگاه ميفرستند و در آنجا نوع سفيدك مشخص ميشود. سفيدك كربناتي: علت ايجاد اين نوع سفيدك، آنست كه آجر از ملات ، آب جذب كرده ، در تركيب با هوا ، سفيدك كربناتي ظاهر ميكند. جهت جلوگيري از ظهور اين سفيدك ، بايد كاري كرد كه آجر از آب جذب نكند. بدين جهت، هنگام آجر چيني ، ابتدا آنرا مرطوب كرده ، بعد بكار ميبرند.(به اين عمل اصطلاحاً ً زنجاب كردن آجرً گويند.) زنجاب كردن، باعث اشباع شدن آجر از آب و عدم تمايل به جذب آب از ملات ميشود. در برخي مناطق كشورمان ، از آنجا كه خود آب سخت است و تركيبات بيكربناتي دارد، وقتي روي آجركاري را آب ميپاشند، سفيدك كربناتي ظاهر ميشود . اگر روي آجرهايي ،اين نوع از سفيدك ظاهر شد، آنها را با اسيد كلريدريك رقيق (جوهر نمك) ميشويند و بلافاصله با آب شستشو ميدهند. جوهر نمك، سفيدك كربناتي را در خود حل ميكند و با جريان آب ، آنها را از سطح آجر دور ميكند. بايد توجه داشت كه بلافاصله پس از بكاربردن جوهر نمك، از آب استفاده كرد. زيرا در غير اين صورت، با وجودي كه جوهر ، سفيدكهاي كربناتي را در خود حل كرده ، كربناتها به كلريد تبديل ميشوند و روي آجرها سفيدك كلريدي ظاهر ميشود سفيدك كلريدي: همانطور كه در بالا ذكر شد، راه از بين بردن سفيدك كلريدي، شستشوي آجر با آب است. سفيدك سولفاتي: علتهاي ممكن در ظهور اين سفيدك عبارتند از 1ـ خاك استفاده شده در ساخت آجر ، داراي مقادير زيادي سولفات باشد. 2ـ مقدار سنگ گچ ملات زياد باشد و آجر آنرا جذب كند. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك ، از بكار بردن خاكهايي با درصد سولفات زياد در توليد آجر ، خودداري ميكنيم. سفيدك نيتراتي: در خاكهاي برخي مناطق كويري ، تركيباتي از نيترات (شوره) وجود دارد. شوره از هوا رطوبت جذب كرده ،سبب ظهور سفيدك نيتراتي ميشود. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك، از بكار بردن خاكهاي نيتراتي در توليد آجر ، خودداري ميكنيم. طبقهبندي آجر استاندار شماره 7 ايران، مشخصات آجرهاي رسي را شرح ميدهد. در اين استاندارد، آجرهاي رسي از ديدگاههاي مختلف بشرح ذيل طبقهبندي شدهاند: طبقه بندي از ديدگاه روش توليد: 1ـ آجرهاي رسي دستي : با دست ساخته شده ، توپر است و كيفيت چنداني ندارد. 2ـ آجرهاي نيمه ماشيني: كه در طول خط توليد آنها ، قسمتي از كارها ، توسط ماشين انجام ميشود. 3ـ آجرهاي ماشيني : داراي اشكال مختلف، توپر و سخت يا سوراخدار ، با كيفيتي بهتر . طبقهبندي از ديدگاه نوع مصرف : 1ـ آجر معمولي: براي مصارف عمومي ساختمان استفاده شده، بنام آجر توكار معروف است. 2ـ آجرنما: اين نوع آجرها به روشهاي مخصوص ساخته ميشوندو بايد داراي ابعاد دقيق و هماهنگ باشند تا ظاهري خوب در نماي سازه ايجاد كنند. 3ـ آجر مهندسي مرغوبEngineering Brik : اين آجرها ، آجرهايي توپر و سخت و بادوام هستند و با روش ماشيني توليد ميشوند و به سه دسته تقسيم ميشوند . اين درجه بنديها بر اساس دو عامل مقاومت و جذب آب است. درجه 1: حداقل مقاومت آجر درجه 1 ، 350 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 15% وزني است. درجه 2 : حداقل مقاومت آجر درجه 2 ، 250 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 16% وزني است. درجه 3 : حداقل مقاومت آجر درجه 3 ، 150% و حداكثر ميزان جذب آب آن ، 18% وزني است. اين آجرها ،عمدتاً باربر هستند. طبقهبندي از ديدگاه كيفيت: 1ـ آجر با كيفيت مناسب براي مصارف داخلي: اين آجرها توكار هستند. لازم به ذكر است اين آجرها را نبايد در قسمتهايي از ساختمان كه در معرض شرايط مختلف جوي مانند يخ زدن است، بكار برد و هنگاميكه اين آجرها به كارگاه ميرسند، نبايد آنها را در محيط سرباز نگهداري نمود. زيرا اين آجرها از نظر استاندارد، جذب آب مشخصي ندارند و در اثر بارندگي و مرطوب شدن، تحت فرايند يخ زدن از بين ميروند. 2ـ آجر با كيفيت عادي: از اين آجرها در نقاطي كه شرايط جوي شديدي ندارند، در قسمتهاي بيروني ساختمان نيز ميتوان استفاده كرد. 3ـ آجر با كيفيت ويژه : اين آجرها معمولاً همان آجرهاي مهندسي مرغوبند كه البته قادرند شرايط محيطي سخت را نيز تحمل كنند. طبقه بندي از ديدگاه شكل : 1ـ آجر توپر : نوعي آجر است كه حجم سوراخهاي آن از 25% حجم آجر تجاوز نميكند. در اين نوع از آجرها جهت محاسبه مقاومت ، بار وارد بر آجر را بدون در نظر گرفتن سوراخها ، بر كل سطح مقطع تقسيم ميكنند. 2ـ آجر سوراخدار: در اين نوع از آجرها ، حجم سوراخها از 25% حجم آجر بيشتر است. اما مساحت هر يك از سوراخها، از 3000 تجاوز نميكند. 3ـ آجر توخالي: كه در آن، حجم سوراخها بيش از 25% حجم آجر است و براي ابعاد سوراخها محدوديتي وجود ندارد 4ـ آجر با شكل ويژه: اين آجرها، داراي اشكال مختلف هندسي هستند. مانند آجرهايي كه جهت كف پوش در پيادهروها و پاركها استفاده ميشوند. 5ـ آجر متخلخل: حجم منافذ در اين نوع از آجرها ، بيش از 20% حجم آجر است«آجر» آجرها بعنوان واحدهاي ساختماني منظور شده ، به دو دسته كلي تقسيم ميشوند: 1ـ آجرهاي رسي 2ـ آجرهاي ماسه آهكي (توضيحات كامل آن در بحث آهك تحت عنوان سخت شدن هيدروسيليكاتي ارائه شده است.) قسمت اعظم آجرهاي مورد مصرف، از نوع آجرهاي رسي هستند. ايرانيان قديم آجر را بخوبي ميشناختند و نمونههايي از آجركاريهاي بسيار جالب از زمان قديم باقي مانده است كه همگي گواه تبحر ايرانيان در توليد و بكارگيري آجر ميباشد. اوج صنعت آجر ايران، در زمان ساسانيان بوده است. در اينجا بحثي مطرح ميشود و آن عبارت است از مقايسه مصالح ساختماني قديم و جديد. قطعاً مصالح ساختماني جديد و از جمله آجرهاي امروزي ، بسيار بهترا از انواع قديمي آن است. بقا و پا بر جا بودن عمارتهاي قديمي به اين معني نيست كه ما توان ساخت چنين آجرهايي را نداريم. بلكه ما قادر به ساخت انواع بهتري هستيم. ولي نكته قابل توجه اينست كه در گذشته ، اولاً تعداد ساختمانهاي در دست احداث كم بود و تعداد آجر مورد نياز ، اندك. ثانياً نيروي كار، براحتي و با قيمتي بسيار نازل يافت ميشد. در حاليكه امروزه صحبت از هزاران واحد مسكوني و نيروي كار گرانقيمت است. چاره كار، تعويض نيروي انساني با نيروي ماشين است. جايگزيني نيروي ماشيني هم مستلزم آشنايي با تكنولوژي ماشين و بدست آوردن فرهنگ ماشيني است . (كه البته در كشور ما، ضعف عمده در قسمت دوم است.) خاك ، مهمترين عنصر ساخت آجر در توليد آجر ، خشت خشك شده راحرارت ميدهند و آجر بدست ميآورند. خشت را از قالب زدن گل بدست ميآورند. گل ، مخلوط يكنواخت آب و خاك است. خاك ، جسم جامد همراه با آب و هواست. خاك رس، ماسه، سنگ آهك ، سولفاتها، فلدسپات، تركيبات آهن، رستنيها و … قسمت جامد خاك را تشكيل ميدهند. قسمت جامد خاك خاك رس: خاك رس از پوشيدن فلدسپات و ميكا در سنگهاي آذرين مثل گرانيت بدست ميآيد. عامل پوسيدن ، آب باران است كه داراي اسيد كربنيك ميباشد. نوع خالص خاك رس ،ًكائولنً نام دارد: و همان خاكي است كه در صنعت ساخت چيني از آن بهره ميگيرند. كائولن دانههايي پولكي و ورقه ورقه دارد. اين پولكها از دو ميكرون هم كوچكترند. خاك رس خالص سفيد رنگ است و ناخلصيها به آن رنگهاي مختلفي ميدهند: FeO آنرا كبود رنگ ميكند. آنرا سرخ رنگ ميكند. آنرا زرد رنگ مي كند. ماسه :اگر با خاك رس خالص آجر درست شود، پس از خشك شدن ترك ميخورد و ثبات حجمي ندارد. براي رفع اين عيب ، به خاك رس ذرات ماسه ميافزايند . اين ذرات بصورت استخوان بندي عمل مي كند و جمع شدگي را كنترل مي نمايد. جنس ماسه مي تواند سيليسي يا آهكي باشد. اما ذرات درشت ماسه ، چه آهكي و چه سيليسي ، ايجاد مشكل ميكند. ذرات درشت سيليس در گل ، در هنگام حرارت دادن، با كسب حرارت منبسط ميشود؛ در حاليكه خشت آجر در حال خشك شدن يا پخته شدن و جمع شدن است. در نتيجه آجر ترك ميخورد. دانههاي درشت آهك هم در اثر حرارت پخته شده ، تبديل به آهك ميشود كه با جذب آب منبسط شده، تكهاي از آجر را بيرون مياندازد. به اين پديده اصطلاحاً ً آلوئك ً گويند. سنگ آهك: يكي از ديگر از موادي است كه ميتواند همراه خاك باشد. مقدار اندك آن ، باعث سفيد شدن آجر است؛ در حاليكه ميزان بيشتري از آن، سبب پايين آمدن نقطه ذوب و توليد آجر جوش ميشود .( آجر جوش ، آجري است كه در كوره ذوب شده و شكل هندسي خود را از دست داده است.) درصد آهك در خاك آجر ، نبايد بيش از 30% باشد. سولفاتها :سولفاتها بصورت سولفات عنصرهاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم در خاك وجود دارند و باعث ميشوند كه بعدها روي آجر ً سفيدك سولفاتي ً ظاهر شود. فلدسپات: در فرايندهاي تولدي آجر ، فلدسپات در نقش گدازآور عمل كرده، سبب پايين آمدن درجه حرارت حالت خميري آجر ميشود . در بسياري از سراميكها، از خاك با فلدسپات زياد استفاده ميكنند. تركيبات آهن: اكسيدهاي آهن نيز گدازآورند. اگر در خاك به 5% وزنش برسد، آن خاك سرخ رنگ ميشود. از خاكهاي با اكسيد آهن بالا براي ساخت قطعات سفالي ـ كه آب را از خود عبور نميدهند ـ استفاده ميشود. در برخي كشورهاي خارجي، از اين خاكها در صنعت سفال، جهت ساخت لولههاي فاضلاب بهره ميگيرند؛ در حاليكه در ايران، براي اين مصرف از لولههاي چدني يا پوليكا استفاده ميشود . كاربرد عمده سفال در كشورمان، در قسمتهاي شمالي و براي پوشش سقف است. در آجرهاي نسوز، مقدار آهن خاك بايد بسيار كم بوده ، از 1% وزن خاك تجاوز نكند. رستنيها : از ديگر مواد تشكيل دهنده خاك ، بقايايي گياهان است كه اگر همراه خاك باشند، در كوره ميسوزند و جايشان خالي ميشود . از اين پديده استفاده كرده، به خاك آجر ، مواد آلي ميزنند تا پس از سوختن در كوره و خالي شدن جايشان، آجر سبك بدست آيد. اين آجرها ، كاربرد عايقي دارد. آب آب به دو صورت در خاك وجود دارد: آب آزاد و آب جذب شده (كه سبب مرطوب بودن خاك است.) آب جذب شده را تنها با استفاده از حرارت ميتوان آزاد كرد. براي مخلوط آب و خاك، طبقه بنديي بدين شرح وجود دارد: يك مهندس سوئدي بنام Atterberg. مخلوط آب و خاك را به پنج دسته تقسيم كرده است: آبكي ، شل ، خميري، سفت و خشك. گلي كه براي توليد آجر استفاده مي شود، بايد حالت خميري داشته باشد. براي پي بردن به حالت خميري گل در آزمايشگاه ، از دستگاهي بنام ً Cassagrandً يا ً Atterbergً استفاده ميكنند. اما در كارگاههاي ساختماني ، بدين منظور با خمير مورد نظر ، فتيلهاي نازك بقطر mm3 ميسازند. اگر آن فتيله ترك نخورد و گل آن هم به دست نچسبد ، خمير آزمايش شده مطلوب ميباشد. توليد آجر در توليد آجر ، دو شيوه مرسوم است. سنتي و ماشيني. البته بسياري از كارخانههاي كنوني از روش مابين اين دو روش استفاده ميكنند. روش سنتي اولين قدم در تهيه آجر، تهيه خاك مناسب است. در روش سنتي، انتخاب خاك جنبه علمي نداشت. بلكه بصورت تجربي بود . بدين معني كه استاد آجر ساز ، خاك را ميديد و با لمس كردن و بوئيدن و … تشخيص ميداد كه آيا خاك مورد نظر ، براي ساخت آجر مناسب بود يا خير. پس از انتخاب خاك مناسب ، خاك را به مكاني بنام ً آبْ خوره ً ميبردند تا در آنجا با آب مخلوط شود. پس از گذشت چند روز ، اين گل را ًورزً ميدادند تا خاك بخوبي با آب مخلوط شود. عمل ورز دادن گل ، توسط كارگران و با پا انجام ميگرفت. براي اينكه كارگران در حين ورز دادن گل، دانههاي درشت را از خمير اصلي جدا كنند، صاحب كار مقداري سكه با خاك مخلوط ميكرد تا كارگران به اميد يافتن سكه ، دانههاي درشت را نيز جدا نمايند. پس از چند روز ورز دادن ، نوبت به قالبگيري ميرسيد. قالبگيري نيز توسط دست انجام ميگرفت. قالبها، از جنس چوب و بصورت چند خانه بود كه گل را با دست در آنها ميفشردند و سطح آنرا صاف ميكردند. طبيعي بود كه هر چه قالبزن بيشتر سطح گل را ميفشرد، كيفيت آجر بهتر بود. اما از آنجا كه كارگران بدنبال توليد بيشتر و سريعتر بودند و نه كيفيت خوب، از درست فشردن گل در قالب ، خودداري ميكردند و اين امر سبب افت كيفيت در آجر شد. جهت حل اين مشكل، پس از انقلاب، پرسهاي پدالي ساخته شد . اين نوع پرسها وسيلهاي بود جهت درست فشرده شدن قالبها و البته هم اكنون نيز در بعضي مناطق از اين پرسها استفاده ميشود. در ادامه نوبت به خشك كردن خشتها ميرسيد. در روش سنتي ، جهت خشك كردن خشتها از آفتاب استفاده ميكردند. اگر در طول مدت خشك شدن، خشت را تنها از يك طرف در برابر تابش خورشيد قرار ميدادند، يك طرف آن زودتر از طرف ديگر خشك ميشد و در نتيجه سطح آجر خميده ميشد. جهت رفع اين مشكل، پس از مدتي كه خشت باصطلاح خودش را گرفت، جهت قرار دادن آن در آفتاب را عوض ميكردند. نكته جالب در خشك كردن خشتها آن بود كه از آنجا كه امكان خشك كردن خشتها در زمستان وجود نداشت ، در فصل گرما تعداد زيادي خشت را خشك ميكردند و محصول را بعنوان كلينكر آجر ، زير پوششي از كاه گل نگهداري ميكردند و در زمستان ، از آنها جهت توليد آجر بهره ميگرفتند. مرحله بعدي ، پختن آجر بود كه در آن ، از كوره هاي سنتي استفاده ميشد. كوره سنتي چاهي بود كه در مبحث گچ نيز بدان اشاره شد. همانطور كه در قبل ذكر شد، در اين كورهها خشتها را بگونهاي ميچيدند كه جريان هوا از بين آنها عبور كند و از زير به خشتها حرارت ميدادند. در قديم جهت سوخت ، از چوب و مدفوع استفاده ميشد و در نتيجه حرارت آرام آرام بالا ميرفت و رسيدن حرارت به قسمتهاي بالايي كوره بسيار آهسته صورت ميگرفت. به همين جهت همه لايهها تقريباً بطور يكسان حرارت كسب ميكردند. ليكن بعدها كه سوختهاي نفتي بكار گرفته شد ، جهت تسريع در امر توليد، درجه حرارت پايين را زياد ميكردند. طبيعتاً حرارت بصورت يكنواخت به خشتها نميرسيد و در لايههاي مختلف، آجرهايي با خواص متفاوت توليد ميشد. همانطور كه گفتيم ، آجرهاي اين نوع از كورهها ، از نظر خواص و كيفيت متفاوتند. از آنجا كه خشتهاي زيرين بيش از حد نياز حرارت ميبينند، ذوب ميشوند و توليد آجر جوش ميكنند. يعني پس از ذوب شدن با يكديگر مخلوط ميشوند و بصورت سنگي محكم بدون شكل هندسي خاص در ميآيند. اين آجرها شايد فقط بدرد پي ريزي بخورد. لايه بعدي آجرها ، سبز رنگ است كه از نظر مقاومت و خواص . بهترين آجرهاي كوره اند و داراي شكل هندسي دقيقي ميباشند . لايه بعدي، آجرهاي بهي رنگ (مايل به زرد) است . لايههاي بعدي بترتيب عبارتند از : آجرهاي سفيد رنگ، آجرهاي ابلغ (داراي لكههاي قرمز و سفيد) ، آجرهاي قرمز و آخرين لايه ،آجرهاي نپخته. بعلت نحوه برداشت از اين كورهها، آجرهاي رسيده به كارگاه ، از همه نوع هستند . امتياز اين كورهها ساده بودن و هزينه كم ساخت است؛ در حاليكه اتلاف انرژي ، كيفيت متفاوت محصول و توليد كم ، از عمدهترين مشكلات اين قبيل كورههاست.(اتلاف انرژي در اين كورهها بدليل گرم و سرد شدن پياپي در هر بار بارگيري و تخليه است.) روش ماشيني در روش ماشيني، خاك بسيار مهم است و انتخاب خاك مناسب، اهميتي بسزايي دارد. خاكهاي مختلف را آزمايش ميكنند تا به خاك مناسب دست يابند. البته در انتخاب معدن، علاوه بر كيفيت ، به كميت خاك نيز توجه ويژه ميكنند. معدن بايد بگونهاي باشد كه حداقل 50 سال كارخانه را تغذيه نمايد. انتخاب نمونه خاك براي آزمايش كم و كيفي ، با گمانه زدن است. خاك با ماشينهاي مخصوص استخراج شده، پس از ورود به كارخانه ، به قسمت آسياب ميرود. اين آسياب از دو چرخ بزرگ و سنگين تشكليل شده كه خاكها در اثر وزن چرخهاي دوران كننده، آسياب ميشوند. در زير اين چرخها ، شبكه مشبكي است كه خاك آسياب شده از لابلاي آن عبور ميكند. مرحله بعدي ، مخلوط كن است. اين مخلوط كن، همانند مخلوط كنهاي نانواييها ، داراي يك محور مركزي با تعدادي بازو در اطراف مي باشد. در اين مرحله ، مقداري نيز آب اضافه ميكنند و خاك مخلوط شده با آب ، بسمت ً آسياب والسً ميرود تا بطور كامل ورز داده شود . آسياب والس از دو گردونه فلزي كنار هم تشكليل شده كه گل مورد نظر با عبور از بين آنها، تحت فشار غلتكها كاملاً ورز داده ميشود و دانههاي درشت آن از بين ميرود . خمير خروجي از آسياب والس آماده قالب زني است. ؟ در اين مرحله، خمير وارد دستگاهي بنام بيرون ران يا Extruder ميشود. در قسمت مركزي اين دستگاه ، يك عضو حلزوني شكل (مشابه حلزوني چرخ گوشت) وجود دارد كه خمير وارد شده به دستگاه را به جلو هدايت ميكند. از آنجائيكه ممكن است خمير هنوز مقداري حباب هوا داشته باشد، در مسير حركت خمير داخل Extruder ، مناطق خلأ مجهز به صافي جلوگير از نفوذ خمير ، تعبيه شده است. اين مناطق حبابهاي هوا را جذب ميكنند و خميرهاي نهايي فاقد تخلخل ميباشد. در قسمت خروجي دستگاه بيرون ران، ميتوان قالبهاي مختلف با اشكال متفاوت را قرار داد و خمير آماده را به صورتهاي مورد نياز قالب زد. البته توجه به اين نكته ضروري است كه اگر با چنين خميري خشت زده شود، آجر نهايي بسيار سنگين خواهد بود . در نتيجه قالبها را بگونهاي ميسازند كه خشت حاصل، سوراخدار باشد . بدين منظور در قالب ميلههايي نصب ميكنند كه بنام ًگُل قالب ً معرفند. گُل قالب بايد آلياژ مخصوصي داشته باشد و در برابر سايش مقاوم باشد. ؟ تونلي: تونل ، سالن درازي است كه داخل آن ريلگذاري شده. واگنهاي حامل خشت، از يك طرف تونل داخل ميشوند و در دمايي نچندان بالا(حدود 60 تا 70 درجه) حرارت ميبينند. همچنين حركت واگنها در داخل تونل، بسيار آهسته است. تمام شرايط بگونهاي با يكديگر جمع شدهاند كه همانند آنچه پيشتر ذكر شد، خشتها بتدريج خشك شوند. تذكر اين نكته نيز مفيد است كه چون سرعت حركت واگنها در داخل خشك كن بسيار سريعتر از حركت آنها در كوره است، ظرفيت كوره تقريباً دو برابر ظرفيت خشككن ميباشد. مرحله بعدي در توليد آجر ، پختن خشتهاي خشك شده است. كورهها انواع مختلفي دارند كه دو نوع عمده آنها عبارتند از: 1ـ كوره هوفمن 2ـ كوره تونلي كوره هوفمن كوره هوفمن، دالاني است شبيه به شكل مقابل كه در مركز آن يك دودكش تعبيه شده است. بعلت كثيف بودن سوختها در گذشته ، دودكشها را بسيار بلند ميساختند. اما امروزه كه از سوختهاي تميز نفتي و بعضاً گاز طبيعي استفاده ميكنند، ديگر نيازي به مرتفع ساختن دودكشها نيست. ؟ اين دالانها به اتاقكهاي كوچكتري تقسيم ميشوند كه به هر كدام از آنها ً قمير ً گويند. در هر قمير ، خشتهاي خشك شده را از پايين به بالا ميچينند و در قمير را نيز با آجر يا همان خشتها و با پوشش كاهگل ميبندند. بالاي هر قمير ، تعدادي سوراخ است. اين سوراخها در واقع محل ورود حرارت به داخل قمير است. بدين صورت كه مشعلي مخصوص را روي اين سوراخها بگونهاي قرار ميدهند كه شعله آن بطرف داخل قمير زبانه كشد. پايين هر قمير به دودكش راه دارد. دود و هواي گرم ايجاد شده ، از طريق اين راه ارتباطي وارد دود كش شده، به بيرون هدايت ميشود. مشعل بنوبت روي قميرها حركت ميكند. هر گاه خشتهاي هر قمير باندازه كافي حرارت ديد، مشعل روي قمير بعدي قرار ميگيرد. در هر كوره ، روش كار چنين است كه همواره تعدادي قمير در حال بارگيري ، تعدادي در حال گرم شدن و مابقي در حال تخليهاند . (تعداد قميرهاي هر كوره ميتواند تا حدود 30 قمير نيز باشد.) لازم به ذكر است كه اين كورهها بازدهي خوبي دارند. ؟ كوره تونلي جديدترين كورههاي پخت آجر، كورههاي تونلي است . در داخل اين تونلها نيز ريلگذاري شده است. واگنهاي خارج شده از خشك كن وارد اين تونلها ميشوند. نحوه حرارت ديدن خشتها، درمناطق مختلف اين كوره متفاوت است: در قسمت اوليه كوره ، واگنها به آهستگي حركت ميكنند تا باقيمانده آب خشتها در دمايي حدود تبخير شود. در ادامه، مشعلهايي در كنار يا بالاي مسير حركت واگنها نصب شده است كه واگنها با سرعتي بيشتر ، از مقابل آنها عبور ميكنند. اين روند افزايش سرعت حركت تا رسيدن به مشعل اصلي ادامه دارد. محل مشعل اصلي، گرمترين جاي كوره است و در حقيقت همان مكاني است كه در آن ، حالت ً چسبندگي سراميكي ً اتفاق ميافتد. چسبندگي سراميكي چيست؟ ـ در آجر ، مقداري خلل و فرج وجود دارد. در كنار مشعل اصلي كه دما در حدود 1200 تا 1300 درجه است، برخي مواد دروني آجر (مواد گدازآوري كه در ابتدا ذكر شد) ذوب شده، وارد خلل و فرجها ميشوند و سبب چسبيدن ساير مواد تشكيل دهنده آجر به يكديگر ميگردند. توجه داشته باشيد كه اگر حالت چسبندگي سراميكي اتفاق نيفتد، آجر توليد شده مقاومت كافي نخواهد داشت. بعبارتي لازمه مقاوم شدن آجر ، ايجاد چسبندگي سراميكي است و البته در كنار چسبندگي سراميكي، جمع شدگي نيز واقع ميشود كه در ادامه توضيح داده خواهد شد. مرحله آخر در خط توليد آجر ، خارج كردن آجر از داخل كوره است. اين كار ، مخصوصاً در مورد آجرهاي توليدي در كورههاي هوفمن، بايد آهسته و با دقت انجام گيرد تا آسيبي به آجرها نرسد. ضايعات آجر روش اول: آجرهاي مورد آزمايش را در يك سيني ميايستانيم و داخل سيني آب ميريزيم. آب ، جذب آجرشده ، پس از مدتي تبخير ميشود . بار ديگر اين عمل را تكرار ميكنند. در اين صورت اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد ، سفيدكها ظاهر ميشوند. روش دوم: در روش ديگر ، آجري را روي يك سطح صاف ميخوابانيم و ظرف دهان گشادي را كه حاوي مقداري آب است، بطور معكوس روي آن قرار ميدهند . آب كم كم داخل آجر نفوذ كرده ، تبخير ميشود . اين عمل را دوبار انجام ميدهند . اينجا نيز اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد، آنرا ظاهر ميكند. براي مقايسه ميزان شوره زدن آجرها ، درجه بنديي بشرح ذيل وجود دارد: ـ درجه صفر : درجهيي است كه در آن هيچ سفيدكي ظاهر نميشود. ـ درجه كم : كمتر از 10% سطح آجر با شوره پوشيده ميشود . ـ درجه متوسط : لايه ضخيمي از شوره تا 50% سطح آجر را ميپوشاند؛ اما از روي سطح آجر فلس يا پودر جدا نميشود . ـ درجه زياد : قشر ضخيمتري از املاح تا بيش از 50% سطح آجر را ميپوشاند؛ اما در اينجا نيز فلس يا پودر از سطح آن جدا نميشود . ـ درجه شديد: قشر ضخيمي از سفيدك قسمت عمده سطح آجر را ميپوشاند و فلس يا پودر از سطح آن جدا ميشود . انواع سفيدكها چنين است : كربناتي، كلريدي، سولفاتي و نيتراتي. جهت انتخاب راه حل مناسب در مبارزه با اين سفيدكها ، اولين قدم، تشخيص نوع سفيدك است. بدين منظور ، ابتدا با يك تيغ و صفحه كاغذي تميز، از سفيدكهاي سطح آجر نمونه برداري كرده، به آزمايشگاه ميفرستند و در آنجا نوع سفيدك مشخص ميشود. سفيدك كربناتي: علت ايجاد اين نوع سفيدك، آنست كه آجر از ملات ، آب جذب كرده ، در تركيب با هوا ، سفيدك كربناتي ظاهر ميكند. جهت جلوگيري از ظهور اين سفيدك ، بايد كاري كرد كه آجر از آب جذب نكند. بدين جهت، هنگام آجر چيني ، ابتدا آنرا مرطوب كرده ، بعد بكار ميبرند.(به اين عمل اصطلاحاً ً زنجاب كردن آجرً گويند.) زنجاب كردن، باعث اشباع شدن آجر از آب و عدم تمايل به جذب آب از ملات ميشود. در برخي مناطق كشورمان ، از آنجا كه خود آب سخت است و تركيبات بيكربناتي دارد، وقتي روي آجركاري را آب ميپاشند، سفيدك كربناتي ظاهر ميشود . اگر روي آجرهايي ،اين نوع از سفيدك ظاهر شد، آنها را با اسيد كلريدريك رقيق (جوهر نمك) ميشويند و بلافاصله با آب شستشو ميدهند. جوهر نمك، سفيدك كربناتي را در خود حل ميكند و با جريان آب ، آنها را از سطح آجر دور ميكند. بايد توجه داشت كه بلافاصله پس از بكاربردن جوهر نمك، از آب استفاده كرد. زيرا در غير اين صورت، با وجودي كه جوهر ، سفيدكهاي كربناتي را در خود حل كرده ، كربناتها به كلريد تبديل ميشوند و روي آجرها سفيدك كلريدي ظاهر ميشود سفيدك كلريدي: همانطور كه در بالا ذكر شد، راه از بين بردن سفيدك كلريدي، شستشوي آجر با آب است. سفيدك سولفاتي: علتهاي ممكن در ظهور اين سفيدك عبارتند از 1ـ خاك استفاده شده در ساخت آجر ، داراي مقادير زيادي سولفات باشد. 2ـ مقدار سنگ گچ ملات زياد باشد و آجر آنرا جذب كند. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك ، از بكار بردن خاكهايي با درصد سولفات زياد در توليد آجر ، خودداري ميكنيم. سفيدك نيتراتي: در خاكهاي برخي مناطق كويري ، تركيباتي از نيترات (شوره) وجود دارد. شوره از هوا رطوبت جذب كرده ،سبب ظهور سفيدك نيتراتي ميشود. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك، از بكار بردن خاكهاي نيتراتي در توليد آجر ، خودداري ميكنيم. طبقهبندي آجر استاندار شماره 7 ايران، مشخصات آجرهاي رسي را شرح ميدهد. در اين استاندارد، آجرهاي رسي از ديدگاههاي مختلف بشرح ذيل طبقهبندي شدهاند: طبقه بندي از ديدگاه روش توليد: 1ـ آجرهاي رسي دستي : با دست ساخته شده ، توپر است و كيفيت چنداني ندارد. 2ـ آجرهاي نيمه ماشيني: كه در طول خط توليد آنها ، قسمتي از كارها ، توسط ماشين انجام ميشود. 3ـ آجرهاي ماشيني : داراي اشكال مختلف، توپر و سخت يا سوراخدار ، با كيفيتي بهتر . طبقهبندي از ديدگاه نوع مصرف : 1ـ آجر معمولي: براي مصارف عمومي ساختمان استفاده شده، بنام آجر توكار معروف است. 2ـ آجرنما: اين نوع آجرها به روشهاي مخصوص ساخته ميشوندو بايد داراي ابعاد دقيق و هماهنگ باشند تا ظاهري خوب در نماي سازه ايجاد كنند. 3ـ آجر مهندسي مرغوبEngineering Brik : اين آجرها ، آجرهايي توپر و سخت و بادوام هستند و با روش ماشيني توليد ميشوند و به سه دسته تقسيم ميشوند . اين درجه بنديها بر اساس دو عامل مقاومت و جذب آب است. درجه 1: حداقل مقاومت آجر درجه 1 ، 350 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 15% وزني است. درجه 2 : حداقل مقاومت آجر درجه 2 ، 250 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 16% وزني است. درجه 3 : حداقل مقاومت آجر درجه 3 ، 150% و حداكثر ميزان جذب آب آن ، 18% وزني است. اين آجرها ،عمدتاً باربر هستند. طبقهبندي از ديدگاه كيفيت: 1ـ آجر با كيفيت مناسب براي مصارف داخلي: اين آجرها توكار هستند. لازم به ذكر است اين آجرها را نبايد در قسمتهايي از ساختمان كه در معرض شرايط مختلف جوي مانند يخ زدن است، بكار برد و هنگاميكه اين آجرها به كارگاه ميرسند، نبايد آنها را در محيط سرباز نگهداري نمود. زيرا اين آجرها از نظر استاندارد، جذب آب مشخصي ندارند و در اثر بارندگي و مرطوب شدن، تحت فرايند يخ زدن از بين ميروند. 2ـ آجر با كيفيت عادي: از اين آجرها در نقاطي كه شرايط جوي شديدي ندارند، در قسمتهاي بيروني ساختمان نيز ميتوان استفاده كرد. 3ـ آجر با كيفيت ويژه : اين آجرها معمولاً همان آجرهاي مهندسي مرغوبند كه البته قادرند شرايط محيطي سخت را نيز تحمل كنند. طبقه بندي از ديدگاه شكل : 1ـ آجر توپر : نوعي آجر است كه حجم سوراخهاي آن از 25% حجم آجر تجاوز نميكند. در اين نوع از آجرها جهت محاسبه مقاومت ، بار وارد بر آجر را بدون در نظر گرفتن سوراخها ، بر كل سطح مقطع تقسيم ميكنند. 2ـ آجر سوراخدار: در اين نوع از آجرها ، حجم سوراخها از 25% حجم آجر بيشتر است. اما مساحت هر يك از سوراخها، از 3000 تجاوز نميكند. 3ـ آجر توخالي: كه در آن، حجم سوراخها بيش از 25% حجم آجر است و براي ابعاد سوراخها محدوديتي وجود ندارد 4ـ آجر با شكل ويژه: اين آجرها، داراي اشكال مختلف هندسي هستند. مانند آجرهايي كه جهت كف پوش در پيادهروها و پاركها استفاده ميشوند. 5ـ آجر متخلخل: حجم منافذ در اين نوع از آجرها ، بيش از 20% حجم آجر است«آجر» آجرها بعنوان واحدهاي ساختماني منظور شده ، به دو دسته كلي تقسيم ميشوند: 1ـ آجرهاي رسي 2ـ آجرهاي ماسه آهكي (توضيحات كامل آن در بحث آهك تحت عنوان سخت شدن هيدروسيليكاتي ارائه شده است.) قسمت اعظم آجرهاي مورد مصرف، از نوع آجرهاي رسي هستند. ايرانيان قديم آجر را بخوبي ميشناختند و نمونههايي از آجركاريهاي بسيار جالب از زمان قديم باقي مانده است كه همگي گواه تبحر ايرانيان در توليد و بكارگيري آجر ميباشد. اوج صنعت آجر ايران، در زمان ساسانيان بوده است. در اينجا بحثي مطرح ميشود و آن عبارت است از مقايسه مصالح ساختماني قديم و جديد. قطعاً مصالح ساختماني جديد و از جمله آجرهاي امروزي ، بسيار بهترا از انواع قديمي آن است. بقا و پا بر جا بودن عمارتهاي قديمي به اين معني نيست كه ما توان ساخت چنين آجرهايي را نداريم. بلكه ما قادر به ساخت انواع بهتري هستيم. ولي نكته قابل توجه اينست كه در گذشته ، اولاً تعداد ساختمانهاي در دست احداث كم بود و تعداد آجر مورد نياز ، اندك. ثانياً نيروي كار، براحتي و با قيمتي بسيار نازل يافت ميشد. در حاليكه امروزه صحبت از هزاران واحد مسكوني و نيروي كار گرانقيمت است. چاره كار، تعويض نيروي انساني با نيروي ماشين است. جايگزيني نيروي ماشيني هم مستلزم آشنايي با تكنولوژي ماشين و بدست آوردن فرهنگ ماشيني است . (كه البته در كشور ما، ضعف عمده در قسمت دوم است.) خاك ، مهمترين عنصر ساخت آجر در توليد آجر ، خشت خشك شده راحرارت ميدهند و آجر بدست ميآورند. خشت را از قالب زدن گل بدست ميآورند. گل ، مخلوط يكنواخت آب و خاك است. خاك ، جسم جامد همراه با آب و هواست. خاك رس، ماسه، سنگ آهك ، سولفاتها، فلدسپات، تركيبات آهن، رستنيها و … قسمت جامد خاك را تشكيل ميدهند. قسمت جامد خاك خاك رس: خاك رس از پوشيدن فلدسپات و ميكا در سنگهاي آذرين مثل گرانيت بدست ميآيد. عامل پوسيدن ، آب باران است كه داراي اسيد كربنيك ميباشد. نوع خالص خاك رس ،ًكائولنً نام دارد: و همان خاكي است كه در صنعت ساخت چيني از آن بهره ميگيرند. كائولن دانههايي پولكي و ورقه ورقه دارد. اين پولكها از دو ميكرون هم كوچكترند. خاك رس خالص سفيد رنگ است و ناخلصيها به آن رنگهاي مختلفي ميدهند: FeO آنرا كبود رنگ ميكند. آنرا سرخ رنگ ميكند. آنرا زرد رنگ مي كند. ماسه :اگر با خاك رس خالص آجر درست شود، پس از خشك شدن ترك ميخورد و ثبات حجمي ندارد. براي رفع اين عيب ، به خاك رس ذرات ماسه ميافزايند . اين ذرات بصورت استخوان بندي عمل مي كند و جمع شدگي را كنترل مي نمايد. جنس ماسه مي تواند سيليسي يا آهكي باشد. اما ذرات درشت ماسه ، چه آهكي و چه سيليسي ، ايجاد مشكل ميكند. ذرات درشت سيليس در گل ، در هنگام حرارت دادن، با كسب حرارت منبسط ميشود؛ در حاليكه خشت آجر در حال خشك شدن يا پخته شدن و جمع شدن است. در نتيجه آجر ترك ميخورد. دانههاي درشت آهك هم در اثر حرارت پخته شده ، تبديل به آهك ميشود كه با جذب آب منبسط شده، تكهاي از آجر را بيرون مياندازد. به اين پديده اصطلاحاً ً آلوئك ً گويند. سنگ آهك: يكي از ديگر از موادي است كه ميتواند همراه خاك باشد. مقدار اندك آن ، باعث سفيد شدن آجر است؛ در حاليكه ميزان بيشتري از آن، سبب پايين آمدن نقطه ذوب و توليد آجر جوش ميشود .( آجر جوش ، آجري است كه در كوره ذوب شده و شكل هندسي خود را از دست داده است.) درصد آهك در خاك آجر ، نبايد بيش از 30% باشد. سولفاتها :سولفاتها بصورت سولفات عنصرهاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم در خاك وجود دارند و باعث ميشوند كه بعدها روي آجر ً سفيدك سولفاتي ً ظاهر شود. فلدسپات: در فرايندهاي تولدي آجر ، فلدسپات در نقش گدازآور عمل كرده، سبب پايين آمدن درجه حرارت حالت خميري آجر ميشود . در بسياري از سراميكها، از خاك با فلدسپات زياد استفاده ميكنند. تركيبات آهن: اكسيدهاي آهن نيز گدازآورند. اگر در خاك به 5% وزنش برسد، آن خاك سرخ رنگ ميشود. از خاكهاي با اكسيد آهن بالا براي ساخت قطعات سفالي ـ كه آب را از خود عبور نميدهند ـ استفاده ميشود. در برخي كشورهاي خارجي، از اين خاكها در صنعت سفال، جهت ساخت لولههاي فاضلاب بهره ميگيرند؛ در حاليكه در ايران، براي اين مصرف از لولههاي چدني يا پوليكا استفاده ميشود . كاربرد عمده سفال در كشورمان، در قسمتهاي شمالي و براي پوشش سقف است. در آجرهاي نسوز، مقدار آهن خاك بايد بسيار كم بوده ، از 1% وزن خاك تجاوز نكند. رستنيها : از ديگر مواد تشكيل دهنده خاك ، بقايايي گياهان است كه اگر همراه خاك باشند، در كوره ميسوزند و جايشان خالي ميشود . از اين پديده استفاده كرده، به خاك آجر ، مواد آلي ميزنند تا پس از سوختن در كوره و خالي شدن جايشان، آجر سبك بدست آيد. اين آجرها ، كاربرد عايقي دارد. آب آب به دو صورت در خاك وجود دارد: آب آزاد و آب جذب شده (كه سبب مرطوب بودن خاك است.) آب جذب شده را تنها با استفاده از حرارت ميتوان آزاد كرد. براي مخلوط آب و خاك، طبقه بنديي بدين شرح وجود دارد: يك مهندس سوئدي بنام Atterberg. مخلوط آب و خاك را به پنج دسته تقسيم كرده است: آبكي ، شل ، خميري، سفت و خشك. گلي كه براي توليد آجر استفاده مي شود، بايد حالت خميري داشته باشد. براي پي بردن به حالت خميري گل در آزمايشگاه ، از دستگاهي بنام ً Cassagrandً يا ً Atterbergً استفاده ميكنند. اما در كارگاههاي ساختماني ، بدين منظور با خمير مورد نظر ، فتيلهاي نازك بقطر mm3 ميسازند. اگر آن فتيله ترك نخورد و گل آن هم به دست نچسبد ، خمير آزمايش شده مطلوب ميباشد. توليد آجر در توليد آجر ، دو شيوه مرسوم است. سنتي و ماشيني. البته بسياري از كارخانههاي كنوني از روش مابين اين دو روش استفاده ميكنند. روش سنتي اولين قدم در تهيه آجر، تهيه خاك مناسب است. در روش سنتي، انتخاب خاك جنبه علمي نداشت. بلكه بصورت تجربي بود . بدين معني كه استاد آجر ساز ، خاك را ميديد و با لمس كردن و بوئيدن و … تشخيص ميداد كه آيا خاك مورد نظر ، براي ساخت آجر مناسب بود يا خير. پس از انتخاب خاك مناسب ، خاك را به مكاني بنام ً آبْ خوره ً ميبردند تا در آنجا با آب مخلوط شود. پس از گذشت چند روز ، اين گل را ًورزً ميدادند تا خاك بخوبي با آب مخلوط شود. عمل ورز دادن گل ، توسط كارگران و با پا انجام ميگرفت. براي اينكه كارگران در حين ورز دادن گل، دانههاي درشت را از خمير اصلي جدا كنند، صاحب كار مقداري سكه با خاك مخلوط ميكرد تا كارگران به اميد يافتن سكه ، دانههاي درشت را نيز جدا نمايند. پس از چند روز ورز دادن ، نوبت به قالبگيري ميرسيد. قالبگيري نيز توسط دست انجام ميگرفت. قالبها، از جنس چوب و بصورت چند خانه بود كه گل را با دست در آنها ميفشردند و سطح آنرا صاف ميكردند. طبيعي بود كه هر چه قالبزن بيشتر سطح گل را ميفشرد، كيفيت آجر بهتر بود. اما از آنجا كه كارگران بدنبال توليد بيشتر و سريعتر بودند و نه كيفيت خوب، از درست فشردن گل در قالب ، خودداري ميكردند و اين امر سبب افت كيفيت در آجر شد. جهت حل اين مشكل، پس از انقلاب، پرسهاي پدالي ساخته شد . اين نوع پرسها وسيلهاي بود جهت درست فشرده شدن قالبها و البته هم اكنون نيز در بعضي مناطق از اين پرسها استفاده ميشود. در ادامه نوبت به خشك كردن خشتها ميرسيد. در روش سنتي ، جهت خشك كردن خشتها از آفتاب استفاده ميكردند. اگر در طول مدت خشك شدن، خشت را تنها از يك طرف در برابر تابش خورشيد قرار ميدادند، يك طرف آن زودتر از طرف ديگر خشك ميشد و در نتيجه سطح آجر خميده ميشد. جهت رفع اين مشكل، پس از مدتي كه خشت باصطلاح خودش را گرفت، جهت قرار دادن آن در آفتاب را عوض ميكردند. نكته جالب در خشك كردن خشتها آن بود كه از آنجا كه امكان خشك كردن خشتها در زمستان وجود نداشت ، در فصل گرما تعداد زيادي خشت را خشك ميكردند و محصول را بعنوان كلينكر آجر ، زير پوششي از كاه گل نگهداري ميكردند و در زمستان ، از آنها جهت توليد آجر بهره ميگرفتند. مرحله بعدي ، پختن آجر بود كه در آن ، از كوره هاي سنتي استفاده ميشد. كوره سنتي چاهي بود كه در مبحث گچ نيز بدان اشاره شد. همانطور كه در قبل ذكر شد، در اين كورهها خشتها را بگونهاي ميچيدند كه جريان هوا از بين آنها عبور كند و از زير به خشتها حرارت ميدادند. در قديم جهت سوخت ، از چوب و مدفوع استفاده ميشد و در نتيجه حرارت آرام آرام بالا ميرفت و رسيدن حرارت به قسمتهاي بالايي كوره بسيار آهسته صورت ميگرفت. به همين جهت همه لايهها تقريباً بطور يكسان حرارت كسب ميكردند. ليكن بعدها كه سوختهاي نفتي بكار گرفته شد ، جهت تسريع در امر توليد، درجه حرارت پايين را زياد ميكردند. طبيعتاً حرارت بصورت يكنواخت به خشتها نميرسيد و در لايههاي مختلف، آجرهايي با خواص متفاوت توليد ميشد. همانطور كه گفتيم ، آجرهاي اين نوع از كورهها ، از نظر خواص و كيفيت متفاوتند. از آنجا كه خشتهاي زيرين بيش از حد نياز حرارت ميبينند، ذوب ميشوند و توليد آجر جوش ميكنند. يعني پس از ذوب شدن با يكديگر مخلوط ميشوند و بصورت سنگي محكم بدون شكل هندسي خاص در ميآيند. اين آجرها شايد فقط بدرد پي ريزي بخورد. لايه بعدي آجرها ، سبز رنگ است كه از نظر مقاومت و خواص . بهترين آجرهاي كوره اند و داراي شكل هندسي دقيقي ميباشند . لايه بعدي، آجرهاي بهي رنگ (مايل به زرد) است . لايههاي بعدي بترتيب عبارتند از : آجرهاي سفيد رنگ، آجرهاي ابلغ (داراي لكههاي قرمز و سفيد) ، آجرهاي قرمز و آخرين لايه ،آجرهاي نپخته. بعلت نحوه برداشت از اين كورهها، آجرهاي رسيده به كارگاه ، از همه نوع هستند . امتياز اين كورهها ساده بودن و هزينه كم ساخت است؛ در حاليكه اتلاف انرژي ، كيفيت متفاوت محصول و توليد كم ، از عمدهترين مشكلات اين قبيل كورههاست.(اتلاف انرژي در اين كورهها بدليل گرم و سرد شدن پياپي در هر بار بارگيري و تخليه است.) روش ماشيني در روش ماشيني، خاك بسيار مهم است و انتخاب خاك مناسب، اهميتي بسزايي دارد. خاكهاي مختلف را آزمايش ميكنند تا به خاك مناسب دست يابند. البته در انتخاب معدن، علاوه بر كيفيت ، به كميت خاك نيز توجه ويژه ميكنند. معدن بايد بگونهاي باشد كه حداقل 50 سال كارخانه را تغذيه نمايد. انتخاب نمونه خاك براي آزمايش كم و كيفي ، با گمانه زدن است. خاك با ماشينهاي مخصوص استخراج شده، پس از ورود به كارخانه ، به قسمت آسياب ميرود. اين آسياب از دو چرخ بزرگ و سنگين تشكليل شده كه خاكها در اثر وزن چرخهاي دوران كننده، آسياب ميشوند. در زير اين چرخها ، شبكه مشبكي است كه خاك آسياب شده از لابلاي آن عبور ميكند. مرحله بعدي ، مخلوط كن است. اين مخلوط كن، همانند مخلوط كنهاي نانواييها ، داراي يك محور مركزي با تعدادي بازو در اطراف مي باشد. در اين مرحله ، مقداري نيز آب اضافه ميكنند و خاك مخلوط شده با آب ، بسمت ً آسياب والسً ميرود تا بطور كامل ورز داده شود . آسياب والس از دو گردونه فلزي كنار هم تشكليل شده كه گل مورد نظر با عبور از بين آنها، تحت فشار غلتكها كاملاً ورز داده ميشود و دانههاي درشت آن از بين ميرود . خمير خروجي از آسياب والس آماده قالب زني است. ؟ در اين مرحله، خمير وارد دستگاهي بنام بيرون ران يا Extruder ميشود. در قسمت مركزي اين دستگاه ، يك عضو حلزوني شكل (مشابه حلزوني چرخ گوشت) وجود دارد كه خمير وارد شده به دستگاه را به جلو هدايت ميكند. از آنجائيكه ممكن است خمير هنوز مقداري حباب هوا داشته باشد، در مسير حركت خمير داخل Extruder ، مناطق خلأ مجهز به صافي جلوگير از نفوذ خمير ، تعبيه شده است. اين مناطق حبابهاي هوا را جذب ميكنند و خميرهاي نهايي فاقد تخلخل ميباشد. در قسمت خروجي دستگاه بيرون ران، ميتوان قالبهاي مختلف با اشكال متفاوت را قرار داد و خمير آماده را به صورتهاي مورد نياز قالب زد. البته توجه به اين نكته ضروري است كه اگر با چنين خميري خشت زده شود، آجر نهايي بسيار سنگين خواهد بود . در نتيجه قالبها را بگونهاي ميسازند كه خشت حاصل، سوراخدار باشد . بدين منظور در قالب ميلههايي نصب ميكنند كه بنام ًگُل قالب ً معرفند. گُل قالب بايد آلياژ مخصوصي داشته باشد و در برابر سايش مقاوم باشد. ؟ تونلي: تونل ، سالن درازي است كه داخل آن ريلگذاري شده. واگنهاي حامل خشت، از يك طرف تونل داخل ميشوند و در دمايي نچندان بالا(حدود 60 تا 70 درجه) حرارت ميبينند. همچنين حركت واگنها در داخل تونل، بسيار آهسته است. تمام شرايط بگونهاي با يكديگر جمع شدهاند كه همانند آنچه پيشتر ذكر شد، خشتها بتدريج خشك شوند. تذكر اين نكته نيز مفيد است كه چون سرعت حركت واگنها در داخل خشك كن بسيار سريعتر از حركت آنها در كوره است، ظرفيت كوره تقريباً دو برابر ظرفيت خشككن ميباشد. مرحله بعدي در توليد آجر ، پختن خشتهاي خشك شده است. كورهها انواع مختلفي دارند كه دو نوع عمده آنها عبارتند از: 1ـ كوره هوفمن 2ـ كوره تونلي كوره هوفمن كوره هوفمن، دالاني است شبيه به شكل مقابل كه در مركز آن يك دودكش تعبيه شده است. بعلت كثيف بودن سوختها در گذشته ، دودكشها را بسيار بلند ميساختند. اما امروزه كه از سوختهاي تميز نفتي و بعضاً گاز طبيعي استفاده ميكنند، ديگر نيازي به مرتفع ساختن دودكشها نيست. ؟ اين دالانها به اتاقكهاي كوچكتري تقسيم ميشوند كه به هر كدام از آنها ً قمير ً گويند. در هر قمير ، خشتهاي خشك شده را از پايين به بالا ميچينند و در قمير را نيز با آجر يا همان خشتها و با پوشش كاهگل ميبندند. بالاي هر قمير ، تعدادي سوراخ است. اين سوراخها در واقع محل ورود حرارت به داخل قمير است. بدين صورت كه مشعلي مخصوص را روي اين سوراخها بگونهاي قرار ميدهند كه شعله آن بطرف داخل قمير زبانه كشد. پايين هر قمير به دودكش راه دارد. دود و هواي گرم ايجاد شده ، از طريق اين راه ارتباطي وارد دود كش شده، به بيرون هدايت ميشود. مشعل بنوبت روي قميرها حركت ميكند. هر گاه خشتهاي هر قمير باندازه كافي حرارت ديد، مشعل روي قمير بعدي قرار ميگيرد. در هر كوره ، روش كار چنين است كه همواره تعدادي قمير در حال بارگيري ، تعدادي در حال گرم شدن و مابقي در حال تخليهاند . (تعداد قميرهاي هر كوره ميتواند تا حدود 30 قمير نيز باشد.) لازم به ذكر است كه اين كورهها بازدهي خوبي دارند. ؟ كوره تونلي جديدترين كورههاي پخت آجر، كورههاي تونلي است . در داخل اين تونلها نيز ريلگذاري شده است. واگنهاي خارج شده از خشك كن وارد اين تونلها ميشوند. نحوه حرارت ديدن خشتها، درمناطق مختلف اين كوره متفاوت است: در قسمت اوليه كوره ، واگنها به آهستگي حركت ميكنند تا باقيمانده آب خشتها در دمايي حدود تبخير شود. در ادامه، مشعلهايي در كنار يا بالاي مسير حركت واگنها نصب شده است كه واگنها با سرعتي بيشتر ، از مقابل آنها عبور ميكنند. اين روند افزايش سرعت حركت تا رسيدن به مشعل اصلي ادامه دارد. محل مشعل اصلي، گرمترين جاي كوره است و در حقيقت همان مكاني است كه در آن ، حالت ً چسبندگي سراميكي ً اتفاق ميافتد. چسبندگي سراميكي چيست؟ ـ در آجر ، مقداري خلل و فرج وجود دارد. در كنار مشعل اصلي كه دما در حدود 1200 تا 1300 درجه است، برخي مواد دروني آجر (مواد گدازآوري كه در ابتدا ذكر شد) ذوب شده، وارد خلل و فرجها ميشوند و سبب چسبيدن ساير مواد تشكيل دهنده آجر به يكديگر ميگردند. توجه داشته باشيد كه اگر حالت چسبندگي سراميكي اتفاق نيفتد، آجر توليد شده مقاومت كافي نخواهد داشت. بعبارتي لازمه مقاوم شدن آجر ، ايجاد چسبندگي سراميكي است و البته در كنار چسبندگي سراميكي، جمع شدگي نيز واقع ميشود كه در ادامه توضيح داده خواهد شد. مرحله آخر در خط توليد آجر ، خارج كردن آجر از داخل كوره است. اين كار ، مخصوصاً در مورد آجرهاي توليدي در كورههاي هوفمن، بايد آهسته و با دقت انجام گيرد تا آسيبي به آجرها نرسد. ضايعات آجر روش اول: آجرهاي مورد آزمايش را در يك سيني ميايستانيم و داخل سيني آب ميريزيم. آب ، جذب آجرشده ، پس از مدتي تبخير ميشود . بار ديگر اين عمل را تكرار ميكنند. در اين صورت اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد ، سفيدكها ظاهر ميشوند. روش دوم: در روش ديگر ، آجري را روي يك سطح صاف ميخوابانيم و ظرف دهان گشادي را كه حاوي مقداري آب است، بطور معكوس روي آن قرار ميدهند . آب كم كم داخل آجر نفوذ كرده ، تبخير ميشود . اين عمل را دوبار انجام ميدهند . اينجا نيز اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد، آنرا ظاهر ميكند. براي مقايسه ميزان شوره زدن آجرها ، درجه بنديي بشرح ذيل وجود دارد: ـ درجه صفر : درجهيي است كه در آن هيچ سفيدكي ظاهر نميشود. ـ درجه كم : كمتر از 10% سطح آجر با شوره پوشيده ميشود . ـ درجه متوسط : لايه ضخيمي از شوره تا 50% سطح آجر را ميپوشاند؛ اما از روي سطح آجر فلس يا پودر جدا نميشود . ـ درجه زياد : قشر ضخيمتري از املاح تا بيش از 50% سطح آجر را ميپوشاند؛ اما در اينجا نيز فلس يا پودر از سطح آن جدا نميشود . ـ درجه شديد: قشر ضخيمي از سفيدك قسمت عمده سطح آجر را ميپوشاند و فلس يا پودر از سطح آن جدا ميشود . انواع سفيدكها چنين است : كربناتي، كلريدي، سولفاتي و نيتراتي. جهت انتخاب راه حل مناسب در مبارزه با اين سفيدكها ، اولين قدم، تشخيص نوع سفيدك است. بدين منظور ، ابتدا با يك تيغ و صفحه كاغذي تميز، از سفيدكهاي سطح آجر نمونه برداري كرده، به آزمايشگاه ميفرستند و در آنجا نوع سفيدك مشخص ميشود. سفيدك كربناتي: علت ايجاد اين نوع سفيدك، آنست كه آجر از ملات ، آب جذب كرده ، در تركيب با هوا ، سفيدك كربناتي ظاهر ميكند. جهت جلوگيري از ظهور اين سفيدك ، بايد كاري كرد كه آجر از آب جذب نكند. بدين جهت، هنگام آجر چيني ، ابتدا آنرا مرطوب كرده ، بعد بكار ميبرند.(به اين عمل اصطلاحاً ً زنجاب كردن آجرً گويند.) زنجاب كردن، باعث اشباع شدن آجر از آب و عدم تمايل به جذب آب از ملات ميشود. در برخي مناطق كشورمان ، از آنجا كه خود آب سخت است و تركيبات بيكربناتي دارد، وقتي روي آجركاري را آب ميپاشند، سفيدك كربناتي ظاهر ميشود . اگر روي آجرهايي ،اين نوع از سفيدك ظاهر شد، آنها را با اسيد كلريدريك رقيق (جوهر نمك) ميشويند و بلافاصله با آب شستشو ميدهند. جوهر نمك، سفيدك كربناتي را در خود حل ميكند و با جريان آب ، آنها را از سطح آجر دور ميكند. بايد توجه داشت كه بلافاصله پس از بكاربردن جوهر نمك، از آب استفاده كرد. زيرا در غير اين صورت، با وجودي كه جوهر ، سفيدكهاي كربناتي را در خود حل كرده ، كربناتها به كلريد تبديل ميشوند و روي آجرها سفيدك كلريدي ظاهر ميشود سفيدك كلريدي: همانطور كه در بالا ذكر شد، راه از بين بردن سفيدك كلريدي، شستشوي آجر با آب است. سفيدك سولفاتي: علتهاي ممكن در ظهور اين سفيدك عبارتند از 1ـ خاك استفاده شده در ساخت آجر ، داراي مقادير زيادي سولفات باشد. 2ـ مقدار سنگ گچ ملات زياد باشد و آجر آنرا جذب كند. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك ، از بكار بردن خاكهايي با درصد سولفات زياد در توليد آجر ، خودداري ميكنيم. سفيدك نيتراتي: در خاكهاي برخي مناطق كويري ، تركيباتي از نيترات (شوره) وجود دارد. شوره از هوا رطوبت جذب كرده ،سبب ظهور سفيدك نيتراتي ميشود. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك، از بكار بردن خاكهاي نيتراتي در توليد آجر ، خودداري ميكنيم. طبقهبندي آجر استاندار شماره 7 ايران، مشخصات آجرهاي رسي را شرح ميدهد. در اين استاندارد، آجرهاي رسي از ديدگاههاي مختلف بشرح ذيل طبقهبندي شدهاند: طبقه بندي از ديدگاه روش توليد: 1ـ آجرهاي رسي دستي : با دست ساخته شده ، توپر است و كيفيت چنداني ندارد. 2ـ آجرهاي نيمه ماشيني: كه در طول خط توليد آنها ، قسمتي از كارها ، توسط ماشين انجام ميشود. 3ـ آجرهاي ماشيني : داراي اشكال مختلف، توپر و سخت يا سوراخدار ، با كيفيتي بهتر . طبقهبندي از ديدگاه نوع مصرف : 1ـ آجر معمولي: براي مصارف عمومي ساختمان استفاده شده، بنام آجر توكار معروف است. 2ـ آجرنما: اين نوع آجرها به روشهاي مخصوص ساخته ميشوندو بايد داراي ابعاد دقيق و هماهنگ باشند تا ظاهري خوب در نماي سازه ايجاد كنند. 3ـ آجر مهندسي مرغوبEngineering Brik : اين آجرها ، آجرهايي توپر و سخت و بادوام هستند و با روش ماشيني توليد ميشوند و به سه دسته تقسيم ميشوند . اين درجه بنديها بر اساس دو عامل مقاومت و جذب آب است. درجه 1: حداقل مقاومت آجر درجه 1 ، 350 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 15% وزني است. درجه 2 : حداقل مقاومت آجر درجه 2 ، 250 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 16% وزني است. درجه 3 : حداقل مقاومت آجر درجه 3 ، 150% و حداكثر ميزان جذب آب آن ، 18% وزني است. اين آجرها ،عمدتاً باربر هستند. طبقهبندي از ديدگاه كيفيت: 1ـ آجر با كيفيت مناسب براي مصارف داخلي: اين آجرها توكار هستند. لازم به ذكر است اين آجرها را نبايد در قسمتهايي از ساختمان كه در معرض شرايط مختلف جوي مانند يخ زدن است، بكار برد و هنگاميكه اين آجرها به كارگاه ميرسند، نبايد آنها را در محيط سرباز نگهداري نمود. زيرا اين آجرها از نظر استاندارد، جذب آب مشخصي ندارند و در اثر بارندگي و مرطوب شدن، تحت فرايند يخ زدن از بين ميروند. 2ـ آجر با كيفيت عادي: از اين آجرها در نقاطي كه شرايط جوي شديدي ندارند، در قسمتهاي بيروني ساختمان نيز ميتوان استفاده كرد. 3ـ آجر با كيفيت ويژه : اين آجرها معمولاً همان آجرهاي مهندسي مرغوبند كه البته قادرند شرايط محيطي سخت را نيز تحمل كنند. طبقه بندي از ديدگاه شكل : 1ـ آجر توپر : نوعي آجر است كه حجم سوراخهاي آن از 25% حجم آجر تجاوز نميكند. در اين نوع از آجرها جهت محاسبه مقاومت ، بار وارد بر آجر را بدون در نظر گرفتن سوراخها ، بر كل سطح مقطع تقسيم ميكنند. 2ـ آجر سوراخدار: در اين نوع از آجرها ، حجم سوراخها از 25% حجم آجر بيشتر است. اما مساحت هر يك از سوراخها، از 3000 تجاوز نميكند. 3ـ آجر توخالي: كه در آن، حجم سوراخها بيش از 25% حجم آجر است و براي ابعاد سوراخها محدوديتي وجود ندارد 4ـ آجر با شكل ويژه: اين آجرها، داراي اشكال مختلف هندسي هستند. مانند آجرهايي كه جهت كف پوش در پيادهروها و پاركها استفاده ميشوند. 5ـ آجر متخلخل: حجم منافذ در اين نوع از آجرها ، بيش از 20% حجم آجر است
«آجر» آجرها بعنوان واحدهاي ساختماني منظور شده ، به دو دسته كلي تقسيم ميشوند: 1ـ آجرهاي رسي 2ـ آجرهاي ماسه آهكي (توضيحات كامل آن در بحث آهك تحت عنوان سخت شدن هيدروسيليكاتي ارائه شده است.) قسمت اعظم آجرهاي مورد مصرف، از نوع آجرهاي رسي هستند. ايرانيان قديم آجر را بخوبي ميشناختند و نمونههايي از آجركاريهاي بسيار جالب از زمان قديم باقي مانده است كه همگي گواه تبحر ايرانيان در توليد و بكارگيري آجر ميباشد. اوج صنعت آجر ايران، در زمان ساسانيان بوده است. در اينجا بحثي مطرح ميشود و آن عبارت است از مقايسه مصالح ساختماني قديم و جديد. قطعاً مصالح ساختماني جديد و از جمله آجرهاي امروزي ، بسيار بهترا از انواع قديمي آن است. بقا و پا بر جا بودن عمارتهاي قديمي به اين معني نيست كه ما توان ساخت چنين آجرهايي را نداريم. بلكه ما قادر به ساخت انواع بهتري هستيم. ولي نكته قابل توجه اينست كه در گذشته ، اولاً تعداد ساختمانهاي در دست احداث كم بود و تعداد آجر مورد نياز ، اندك. ثانياً نيروي كار، براحتي و با قيمتي بسيار نازل يافت ميشد. در حاليكه امروزه صحبت از هزاران واحد مسكوني و نيروي كار گرانقيمت است. چاره كار، تعويض نيروي انساني با نيروي ماشين است. جايگزيني نيروي ماشيني هم مستلزم آشنايي با تكنولوژي ماشين و بدست آوردن فرهنگ ماشيني است . (كه البته در كشور ما، ضعف عمده در قسمت دوم است.) خاك ، مهمترين عنصر ساخت آجر در توليد آجر ، خشت خشك شده راحرارت ميدهند و آجر بدست ميآورند. خشت را از قالب زدن گل بدست ميآورند. گل ، مخلوط يكنواخت آب و خاك است. خاك ، جسم جامد همراه با آب و هواست. خاك رس، ماسه، سنگ آهك ، سولفاتها، فلدسپات، تركيبات آهن، رستنيها و … قسمت جامد خاك را تشكيل ميدهند. قسمت جامد خاك خاك رس: خاك رس از پوشيدن فلدسپات و ميكا در سنگهاي آذرين مثل گرانيت بدست ميآيد. عامل پوسيدن ، آب باران است كه داراي اسيد كربنيك ميباشد. نوع خالص خاك رس ،ًكائولنً نام دارد: و همان خاكي است كه در صنعت ساخت چيني از آن بهره ميگيرند. كائولن دانههايي پولكي و ورقه ورقه دارد. اين پولكها از دو ميكرون هم كوچكترند. خاك رس خالص سفيد رنگ است و ناخلصيها به آن رنگهاي مختلفي ميدهند: FeO آنرا كبود رنگ ميكند. آنرا سرخ رنگ ميكند. آنرا زرد رنگ مي كند. ماسه :اگر با خاك رس خالص آجر درست شود، پس از خشك شدن ترك ميخورد و ثبات حجمي ندارد. براي رفع اين عيب ، به خاك رس ذرات ماسه ميافزايند . اين ذرات بصورت استخوان بندي عمل مي كند و جمع شدگي را كنترل مي نمايد. جنس ماسه مي تواند سيليسي يا آهكي باشد. اما ذرات درشت ماسه ، چه آهكي و چه سيليسي ، ايجاد مشكل ميكند. ذرات درشت سيليس در گل ، در هنگام حرارت دادن، با كسب حرارت منبسط ميشود؛ در حاليكه خشت آجر در حال خشك شدن يا پخته شدن و جمع شدن است. در نتيجه آجر ترك ميخورد. دانههاي درشت آهك هم در اثر حرارت پخته شده ، تبديل به آهك ميشود كه با جذب آب منبسط شده، تكهاي از آجر را بيرون مياندازد. به اين پديده اصطلاحاً ً آلوئك ً گويند. سنگ آهك: يكي از ديگر از موادي است كه ميتواند همراه خاك باشد. مقدار اندك آن ، باعث سفيد شدن آجر است؛ در حاليكه ميزان بيشتري از آن، سبب پايين آمدن نقطه ذوب و توليد آجر جوش ميشود .( آجر جوش ، آجري است كه در كوره ذوب شده و شكل هندسي خود را از دست داده است.) درصد آهك در خاك آجر ، نبايد بيش از 30% باشد. سولفاتها :سولفاتها بصورت سولفات عنصرهاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم در خاك وجود دارند و باعث ميشوند كه بعدها روي آجر ً سفيدك سولفاتي ً ظاهر شود. فلدسپات: در فرايندهاي تولدي آجر ، فلدسپات در نقش گدازآور عمل كرده، سبب پايين آمدن درجه حرارت حالت خميري آجر ميشود . در بسياري از سراميكها، از خاك با فلدسپات زياد استفاده ميكنند. تركيبات آهن: اكسيدهاي آهن نيز گدازآورند. اگر در خاك به 5% وزنش برسد، آن خاك سرخ رنگ ميشود. از خاكهاي با اكسيد آهن بالا براي ساخت قطعات سفالي ـ كه آب را از خود عبور نميدهند ـ استفاده ميشود. در برخي كشورهاي خارجي، از اين خاكها در صنعت سفال، جهت ساخت لولههاي فاضلاب بهره ميگيرند؛ در حاليكه در ايران، براي اين مصرف از لولههاي چدني يا پوليكا استفاده ميشود . كاربرد عمده سفال در كشورمان، در قسمتهاي شمالي و براي پوشش سقف است. در آجرهاي نسوز، مقدار آهن خاك بايد بسيار كم بوده ، از 1% وزن خاك تجاوز نكند. رستنيها : از ديگر مواد تشكيل دهنده خاك ، بقايايي گياهان است كه اگر همراه خاك باشند، در كوره ميسوزند و جايشان خالي ميشود . از اين پديده استفاده كرده، به خاك آجر ، مواد آلي ميزنند تا پس از سوختن در كوره و خالي شدن جايشان، آجر سبك بدست آيد. اين آجرها ، كاربرد عايقي دارد. آب آب به دو صورت در خاك وجود دارد: آب آزاد و آب جذب شده (كه سبب مرطوب بودن خاك است.) آب جذب شده را تنها با استفاده از حرارت ميتوان آزاد كرد. براي مخلوط آب و خاك، طبقه بنديي بدين شرح وجود دارد: يك مهندس سوئدي بنام Atterberg. مخلوط آب و خاك را به پنج دسته تقسيم كرده است: آبكي ، شل ، خميري، سفت و خشك. گلي كه براي توليد آجر استفاده مي شود، بايد حالت خميري داشته باشد. براي پي بردن به حالت خميري گل در آزمايشگاه ، از دستگاهي بنام ً Cassagrandً يا ً Atterbergً استفاده ميكنند. اما در كارگاههاي ساختماني ، بدين منظور با خمير مورد نظر ، فتيلهاي نازك بقطر mm3 ميسازند. اگر آن فتيله ترك نخورد و گل آن هم به دست نچسبد ، خمير آزمايش شده مطلوب ميباشد. توليد آجر در توليد آجر ، دو شيوه مرسوم است. سنتي و ماشيني. البته بسياري از كارخانههاي كنوني از روش مابين اين دو روش استفاده ميكنند. روش سنتي اولين قدم در تهيه آجر، تهيه خاك مناسب است. در روش سنتي، انتخاب خاك جنبه علمي نداشت. بلكه بصورت تجربي بود . بدين معني كه استاد آجر ساز ، خاك را ميديد و با لمس كردن و بوئيدن و … تشخيص ميداد كه آيا خاك مورد نظر ، براي ساخت آجر مناسب بود يا خير. پس از انتخاب خاك مناسب ، خاك را به مكاني بنام ً آبْ خوره ً ميبردند تا در آنجا با آب مخلوط شود. پس از گذشت چند روز ، اين گل را ًورزً ميدادند تا خاك بخوبي با آب مخلوط شود. عمل ورز دادن گل ، توسط كارگران و با پا انجام ميگرفت. براي اينكه كارگران در حين ورز دادن گل، دانههاي درشت را از خمير اصلي جدا كنند، صاحب كار مقداري سكه با خاك مخلوط ميكرد تا كارگران به اميد يافتن سكه ، دانههاي درشت را نيز جدا نمايند. پس از چند روز ورز دادن ، نوبت به قالبگيري ميرسيد. قالبگيري نيز توسط دست انجام ميگرفت. قالبها، از جنس چوب و بصورت چند خانه بود كه گل را با دست در آنها ميفشردند و سطح آنرا صاف ميكردند. طبيعي بود كه هر چه قالبزن بيشتر سطح گل را ميفشرد، كيفيت آجر بهتر بود. اما از آنجا كه كارگران بدنبال توليد بيشتر و سريعتر بودند و نه كيفيت خوب، از درست فشردن گل در قالب ، خودداري ميكردند و اين امر سبب افت كيفيت در آجر شد. جهت حل اين مشكل، پس از انقلاب، پرسهاي پدالي ساخته شد . اين نوع پرسها وسيلهاي بود جهت درست فشرده شدن قالبها و البته هم اكنون نيز در بعضي مناطق از اين پرسها استفاده ميشود. در ادامه نوبت به خشك كردن خشتها ميرسيد. در روش سنتي ، جهت خشك كردن خشتها از آفتاب استفاده ميكردند. اگر در طول مدت خشك شدن، خشت را تنها از يك طرف در برابر تابش خورشيد قرار ميدادند، يك طرف آن زودتر از طرف ديگر خشك ميشد و در نتيجه سطح آجر خميده ميشد. جهت رفع اين مشكل، پس از مدتي كه خشت باصطلاح خودش را گرفت، جهت قرار دادن آن در آفتاب را عوض ميكردند. نكته جالب در خشك كردن خشتها آن بود كه از آنجا كه امكان خشك كردن خشتها در زمستان وجود نداشت ، در فصل گرما تعداد زيادي خشت را خشك ميكردند و محصول را بعنوان كلينكر آجر ، زير پوششي از كاه گل نگهداري ميكردند و در زمستان ، از آنها جهت توليد آجر بهره ميگرفتند. مرحله بعدي ، پختن آجر بود كه در آن ، از كوره هاي سنتي استفاده ميشد. كوره سنتي چاهي بود كه در مبحث گچ نيز بدان اشاره شد. همانطور كه در قبل ذكر شد، در اين كورهها خشتها را بگونهاي ميچيدند كه جريان هوا از بين آنها عبور كند و از زير به خشتها حرارت ميدادند. در قديم جهت سوخت ، از چوب و مدفوع استفاده ميشد و در نتيجه حرارت آرام آرام بالا ميرفت و رسيدن حرارت به قسمتهاي بالايي كوره بسيار آهسته صورت ميگرفت. به همين جهت همه لايهها تقريباً بطور يكسان حرارت كسب ميكردند. ليكن بعدها كه سوختهاي نفتي بكار گرفته شد ، جهت تسريع در امر توليد، درجه حرارت پايين را زياد ميكردند. طبيعتاً حرارت بصورت يكنواخت به خشتها نميرسيد و در لايههاي مختلف، آجرهايي با خواص متفاوت توليد ميشد. همانطور كه گفتيم ، آجرهاي اين نوع از كورهها ، از نظر خواص و كيفيت متفاوتند. از آنجا كه خشتهاي زيرين بيش از حد نياز حرارت ميبينند، ذوب ميشوند و توليد آجر جوش ميكنند. يعني پس از ذوب شدن با يكديگر مخلوط ميشوند و بصورت سنگي محكم بدون شكل هندسي خاص در ميآيند. اين آجرها شايد فقط بدرد پي ريزي بخورد. لايه بعدي آجرها ، سبز رنگ است كه از نظر مقاومت و خواص . بهترين آجرهاي كوره اند و داراي شكل هندسي دقيقي ميباشند . لايه بعدي، آجرهاي بهي رنگ (مايل به زرد) است . لايههاي بعدي بترتيب عبارتند از : آجرهاي سفيد رنگ، آجرهاي ابلغ (داراي لكههاي قرمز و سفيد) ، آجرهاي قرمز و آخرين لايه ،آجرهاي نپخته. بعلت نحوه برداشت از اين كورهها، آجرهاي رسيده به كارگاه ، از همه نوع هستند . امتياز اين كورهها ساده بودن و هزينه كم ساخت است؛ در حاليكه اتلاف انرژي ، كيفيت متفاوت محصول و توليد كم ، از عمدهترين مشكلات اين قبيل كورههاست.(اتلاف انرژي در اين كورهها بدليل گرم و سرد شدن پياپي در هر بار بارگيري و تخليه است.) روش ماشيني در روش ماشيني، خاك بسيار مهم است و انتخاب خاك مناسب، اهميتي بسزايي دارد. خاكهاي مختلف را آزمايش ميكنند تا به خاك مناسب دست يابند. البته در انتخاب معدن، علاوه بر كيفيت ، به كميت خاك نيز توجه ويژه ميكنند. معدن بايد بگونهاي باشد كه حداقل 50 سال كارخانه را تغذيه نمايد. انتخاب نمونه خاك براي آزمايش كم و كيفي ، با گمانه زدن است. خاك با ماشينهاي مخصوص استخراج شده، پس از ورود به كارخانه ، به قسمت آسياب ميرود. اين آسياب از دو چرخ بزرگ و سنگين تشكليل شده كه خاكها در اثر وزن چرخهاي دوران كننده، آسياب ميشوند. در زير اين چرخها ، شبكه مشبكي است كه خاك آسياب شده از لابلاي آن عبور ميكند. مرحله بعدي ، مخلوط كن است. اين مخلوط كن، همانند مخلوط كنهاي نانواييها ، داراي يك محور مركزي با تعدادي بازو در اطراف مي باشد. در اين مرحله ، مقداري نيز آب اضافه ميكنند و خاك مخلوط شده با آب ، بسمت ً آسياب والسً ميرود تا بطور كامل ورز داده شود . آسياب والس از دو گردونه فلزي كنار هم تشكليل شده كه گل مورد نظر با عبور از بين آنها، تحت فشار غلتكها كاملاً ورز داده ميشود و دانههاي درشت آن از بين ميرود . خمير خروجي از آسياب والس آماده قالب زني است. ؟ در اين مرحله، خمير وارد دستگاهي بنام بيرون ران يا Extruder ميشود. در قسمت مركزي اين دستگاه ، يك عضو حلزوني شكل (مشابه حلزوني چرخ گوشت) وجود دارد كه خمير وارد شده به دستگاه را به جلو هدايت ميكند. از آنجائيكه ممكن است خمير هنوز مقداري حباب هوا داشته باشد، در مسير حركت خمير داخل Extruder ، مناطق خلأ مجهز به صافي جلوگير از نفوذ خمير ، تعبيه شده است. اين مناطق حبابهاي هوا را جذب ميكنند و خميرهاي نهايي فاقد تخلخل ميباشد. در قسمت خروجي دستگاه بيرون ران، ميتوان قالبهاي مختلف با اشكال متفاوت را قرار داد و خمير آماده را به صورتهاي مورد نياز قالب زد. البته توجه به اين نكته ضروري است كه اگر با چنين خميري خشت زده شود، آجر نهايي بسيار سنگين خواهد بود . در نتيجه قالبها را بگونهاي ميسازند كه خشت حاصل، سوراخدار باشد . بدين منظور در قالب ميلههايي نصب ميكنند كه بنام ًگُل قالب ً معرفند. گُل قالب بايد آلياژ مخصوصي داشته باشد و در برابر سايش مقاوم باشد. ؟ تونلي: تونل ، سالن درازي است كه داخل آن ريلگذاري شده. واگنهاي حامل خشت، از يك طرف تونل داخل ميشوند و در دمايي نچندان بالا(حدود 60 تا 70 درجه) حرارت ميبينند. همچنين حركت واگنها در داخل تونل، بسيار آهسته است. تمام شرايط بگونهاي با يكديگر جمع شدهاند كه همانند آنچه پيشتر ذكر شد، خشتها بتدريج خشك شوند. تذكر اين نكته نيز مفيد است كه چون سرعت حركت واگنها در داخل خشك كن بسيار سريعتر از حركت آنها در كوره است، ظرفيت كوره تقريباً دو برابر ظرفيت خشككن ميباشد. مرحله بعدي در توليد آجر ، پختن خشتهاي خشك شده است. كورهها انواع مختلفي دارند كه دو نوع عمده آنها عبارتند از: 1ـ كوره هوفمن 2ـ كوره تونلي كوره هوفمن كوره هوفمن، دالاني است شبيه به شكل مقابل كه در مركز آن يك دودكش تعبيه شده است. بعلت كثيف بودن سوختها در گذشته ، دودكشها را بسيار بلند ميساختند. اما امروزه كه از سوختهاي تميز نفتي و بعضاً گاز طبيعي استفاده ميكنند، ديگر نيازي به مرتفع ساختن دودكشها نيست. ؟ اين دالانها به اتاقكهاي كوچكتري تقسيم ميشوند كه به هر كدام از آنها ً قمير ً گويند. در هر قمير ، خشتهاي خشك شده را از پايين به بالا ميچينند و در قمير را نيز با آجر يا همان خشتها و با پوشش كاهگل ميبندند. بالاي هر قمير ، تعدادي سوراخ است. اين سوراخها در واقع محل ورود حرارت به داخل قمير است. بدين صورت كه مشعلي مخصوص را روي اين سوراخها بگونهاي قرار ميدهند كه شعله آن بطرف داخل قمير زبانه كشد. پايين هر قمير به دودكش راه دارد. دود و هواي گرم ايجاد شده ، از طريق اين راه ارتباطي وارد دود كش شده، به بيرون هدايت ميشود. مشعل بنوبت روي قميرها حركت ميكند. هر گاه خشتهاي هر قمير باندازه كافي حرارت ديد، مشعل روي قمير بعدي قرار ميگيرد. در هر كوره ، روش كار چنين است كه همواره تعدادي قمير در حال بارگيري ، تعدادي در حال گرم شدن و مابقي در حال تخليهاند . (تعداد قميرهاي هر كوره ميتواند تا حدود 30 قمير نيز باشد.) لازم به ذكر است كه اين كورهها بازدهي خوبي دارند. ؟ كوره تونلي جديدترين كورههاي پخت آجر، كورههاي تونلي است . در داخل اين تونلها نيز ريلگذاري شده است. واگنهاي خارج شده از خشك كن وارد اين تونلها ميشوند. نحوه حرارت ديدن خشتها، درمناطق مختلف اين كوره متفاوت است: در قسمت اوليه كوره ، واگنها به آهستگي حركت ميكنند تا باقيمانده آب خشتها در دمايي حدود تبخير شود. در ادامه، مشعلهايي در كنار يا بالاي مسير حركت واگنها نصب شده است كه واگنها با سرعتي بيشتر ، از مقابل آنها عبور ميكنند. اين روند افزايش سرعت حركت تا رسيدن به مشعل اصلي ادامه دارد. محل مشعل اصلي، گرمترين جاي كوره است و در حقيقت همان مكاني است كه در آن ، حالت ً چسبندگي سراميكي ً اتفاق ميافتد. چسبندگي سراميكي چيست؟ ـ در آجر ، مقداري خلل و فرج وجود دارد. در كنار مشعل اصلي كه دما در حدود 1200 تا 1300 درجه است، برخي مواد دروني آجر (مواد گدازآوري كه در ابتدا ذكر شد) ذوب شده، وارد خلل و فرجها ميشوند و سبب چسبيدن ساير مواد تشكيل دهنده آجر به يكديگر ميگردند. توجه داشته باشيد كه اگر حالت چسبندگي سراميكي اتفاق نيفتد، آجر توليد شده مقاومت كافي نخواهد داشت. بعبارتي لازمه مقاوم شدن آجر ، ايجاد چسبندگي سراميكي است و البته در كنار چسبندگي سراميكي، جمع شدگي نيز واقع ميشود كه در ادامه توضيح داده خواهد شد. مرحله آخر در خط توليد آجر ، خارج كردن آجر از داخل كوره است. اين كار ، مخصوصاً در مورد آجرهاي توليدي در كورههاي هوفمن، بايد آهسته و با دقت انجام گيرد تا آسيبي به آجرها نرسد. ضايعات آجر روش اول: آجرهاي مورد آزمايش را در يك سيني ميايستانيم و داخل سيني آب ميريزيم. آب ، جذب آجرشده ، پس از مدتي تبخير ميشود . بار ديگر اين عمل را تكرار ميكنند. در اين صورت اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد ، سفيدكها ظاهر ميشوند. روش دوم: در روش ديگر ، آجري را روي يك سطح صاف ميخوابانيم و ظرف دهان گشادي را كه حاوي مقداري آب است، بطور معكوس روي آن قرار ميدهند . آب كم كم داخل آجر نفوذ كرده ، تبخير ميشود . اين عمل را دوبار انجام ميدهند . اينجا نيز اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد، آنرا ظاهر ميكند. براي مقايسه ميزان شوره زدن آجرها ، درجه بنديي بشرح ذيل وجود دارد: ـ درجه صفر : درجهيي است كه در آن هيچ سفيدكي ظاهر نميشود. ـ درجه كم : كمتر از 10% سطح آجر با شوره پوشيده ميشود . ـ درجه متوسط : لايه ضخيمي از شوره تا 50% سطح آجر را ميپوشاند؛ اما از روي سطح آجر فلس يا پودر جدا نميشود . ـ درجه زياد : قشر ضخيمتري از املاح تا بيش از 50% سطح آجر را ميپوشاند؛ اما در اينجا نيز فلس يا پودر از سطح آن جدا نميشود . ـ درجه شديد: قشر ضخيمي از سفيدك قسمت عمده سطح آجر را ميپوشاند و فلس يا پودر از سطح آن جدا ميشود . انواع سفيدكها چنين است : كربناتي، كلريدي، سولفاتي و نيتراتي. جهت انتخاب راه حل مناسب در مبارزه با اين سفيدكها ، اولين قدم، تشخيص نوع سفيدك است. بدين منظور ، ابتدا با يك تيغ و صفحه كاغذي تميز، از سفيدكهاي سطح آجر نمونه برداري كرده، به آزمايشگاه ميفرستند و در آنجا نوع سفيدك مشخص ميشود. سفيدك كربناتي: علت ايجاد اين نوع سفيدك، آنست كه آجر از ملات ، آب جذب كرده ، در تركيب با هوا ، سفيدك كربناتي ظاهر ميكند. جهت جلوگيري از ظهور اين سفيدك ، بايد كاري كرد كه آجر از آب جذب نكند. بدين جهت، هنگام آجر چيني ، ابتدا آنرا مرطوب كرده ، بعد بكار ميبرند.(به اين عمل اصطلاحاً ً زنجاب كردن آجرً گويند.) زنجاب كردن، باعث اشباع شدن آجر از آب و عدم تمايل به جذب آب از ملات ميشود. در برخي مناطق كشورمان ، از آنجا كه خود آب سخت است و تركيبات بيكربناتي دارد، وقتي روي آجركاري را آب ميپاشند، سفيدك كربناتي ظاهر ميشود . اگر روي آجرهايي ،اين نوع از سفيدك ظاهر شد، آنها را با اسيد كلريدريك رقيق (جوهر نمك) ميشويند و بلافاصله با آب شستشو ميدهند. جوهر نمك، سفيدك كربناتي را در خود حل ميكند و با جريان آب ، آنها را از سطح آجر دور ميكند. بايد توجه داشت كه بلافاصله پس از بكاربردن جوهر نمك، از آب استفاده كرد. زيرا در غير اين صورت، با وجودي كه جوهر ، سفيدكهاي كربناتي را در خود حل كرده ، كربناتها به كلريد تبديل ميشوند و روي آجرها سفيدك كلريدي ظاهر ميشود سفيدك كلريدي: همانطور كه در بالا ذكر شد، راه از بين بردن سفيدك كلريدي، شستشوي آجر با آب است. سفيدك سولفاتي: علتهاي ممكن در ظهور اين سفيدك عبارتند از 1ـ خاك استفاده شده در ساخت آجر ، داراي مقادير زيادي سولفات باشد. 2ـ مقدار سنگ گچ ملات زياد باشد و آجر آنرا جذب كند. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك ، از بكار بردن خاكهايي با درصد سولفات زياد در توليد آجر ، خودداري ميكنيم. سفيدك نيتراتي: در خاكهاي برخي مناطق كويري ، تركيباتي از نيترات (شوره) وجود دارد. شوره از هوا رطوبت جذب كرده ،سبب ظهور سفيدك نيتراتي ميشود. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك، از بكار بردن خاكهاي نيتراتي در توليد آجر ، خودداري ميكنيم. طبقهبندي آجر استاندار شماره 7 ايران، مشخصات آجرهاي رسي را شرح ميدهد. در اين استاندارد، آجرهاي رسي از ديدگاههاي مختلف بشرح ذيل طبقهبندي شدهاند: طبقه بندي از ديدگاه روش توليد: 1ـ آجرهاي رسي دستي : با دست ساخته شده ، توپر است و كيفيت چنداني ندارد. 2ـ آجرهاي نيمه ماشيني: كه در طول خط توليد آنها ، قسمتي از كارها ، توسط ماشين انجام ميشود. 3ـ آجرهاي ماشيني : داراي اشكال مختلف، توپر و سخت يا سوراخدار ، با كيفيتي بهتر . طبقهبندي از ديدگاه نوع مصرف : 1ـ آجر معمولي: براي مصارف عمومي ساختمان استفاده شده، بنام آجر توكار معروف است. 2ـ آجرنما: اين نوع آجرها به روشهاي مخصوص ساخته ميشوندو بايد داراي ابعاد دقيق و هماهنگ باشند تا ظاهري خوب در نماي سازه ايجاد كنند. 3ـ آجر مهندسي مرغوبEngineering Brik : اين آجرها ، آجرهايي توپر و سخت و بادوام هستند و با روش ماشيني توليد ميشوند و به سه دسته تقسيم ميشوند . اين درجه بنديها بر اساس دو عامل مقاومت و جذب آب است. درجه 1: حداقل مقاومت آجر درجه 1 ، 350 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 15% وزني است. درجه 2 : حداقل مقاومت آجر درجه 2 ، 250 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 16% وزني است. درجه 3 : حداقل مقاومت آجر درجه 3 ، 150% و حداكثر ميزان جذب آب آن ، 18% وزني است. اين آجرها ،عمدتاً باربر هستند. طبقهبندي از ديدگاه كيفيت: 1ـ آجر با كيفيت مناسب براي مصارف داخلي: اين آجرها توكار هستند. لازم به ذكر است اين آجرها را نبايد در قسمتهايي از ساختمان كه در معرض شرايط مختلف جوي مانند يخ زدن است، بكار برد و هنگاميكه اين آجرها به كارگاه ميرسند، نبايد آنها را در محيط سرباز نگهداري نمود. زيرا اين آجرها از نظر استاندارد، جذب آب مشخصي ندارند و در اثر بارندگي و مرطوب شدن، تحت فرايند يخ زدن از بين ميروند. 2ـ آجر با كيفيت عادي: از اين آجرها در نقاطي كه شرايط جوي شديدي ندارند، در قسمتهاي بيروني ساختمان نيز ميتوان استفاده كرد. 3ـ آجر با كيفيت ويژه : اين آجرها معمولاً همان آجرهاي مهندسي مرغوبند كه البته قادرند شرايط محيطي سخت را نيز تحمل كنند. طبقه بندي از ديدگاه شكل : 1ـ آجر توپر : نوعي آجر است كه حجم سوراخهاي آن از 25% حجم آجر تجاوز نميكند. در اين نوع از آجرها جهت محاسبه مقاومت ، بار وارد بر آجر را بدون در نظر گرفتن سوراخها ، بر كل سطح مقطع تقسيم ميكنند. 2ـ آجر سوراخدار: در اين نوع از آجرها ، حجم سوراخها از 25% حجم آجر بيشتر است. اما مساحت هر يك از سوراخها، از 3000 تجاوز نميكند. 3ـ آجر توخالي: كه در آن، حجم سوراخها بيش از 25% حجم آجر است و براي ابعاد سوراخها محدوديتي وجود ندارد 4ـ آجر با شكل ويژه: اين آجرها، داراي اشكال مختلف هندسي هستند. مانند آجرهايي كه جهت كف پوش در پيادهروها و پاركها استفاده ميشوند. 5ـ آجر متخلخل: حجم منافذ در اين نوع از آجرها ، بيش از 20% حجم آجر است«آجر» آجرها بعنوان واحدهاي ساختماني منظور شده ، به دو دسته كلي تقسيم ميشوند: 1ـ آجرهاي رسي 2ـ آجرهاي ماسه آهكي (توضيحات كامل آن در بحث آهك تحت عنوان سخت شدن هيدروسيليكاتي ارائه شده است.) قسمت اعظم آجرهاي مورد مصرف، از نوع آجرهاي رسي هستند. ايرانيان قديم آجر را بخوبي ميشناختند و نمونههايي از آجركاريهاي بسيار جالب از زمان قديم باقي مانده است كه همگي گواه تبحر ايرانيان در توليد و بكارگيري آجر ميباشد. اوج صنعت آجر ايران، در زمان ساسانيان بوده است. در اينجا بحثي مطرح ميشود و آن عبارت است از مقايسه مصالح ساختماني قديم و جديد. قطعاً مصالح ساختماني جديد و از جمله آجرهاي امروزي ، بسيار بهترا از انواع قديمي آن است. بقا و پا بر جا بودن عمارتهاي قديمي به اين معني نيست كه ما توان ساخت چنين آجرهايي را نداريم. بلكه ما قادر به ساخت انواع بهتري هستيم. ولي نكته قابل توجه اينست كه در گذشته ، اولاً تعداد ساختمانهاي در دست احداث كم بود و تعداد آجر مورد نياز ، اندك. ثانياً نيروي كار، براحتي و با قيمتي بسيار نازل يافت ميشد. در حاليكه امروزه صحبت از هزاران واحد مسكوني و نيروي كار گرانقيمت است. چاره كار، تعويض نيروي انساني با نيروي ماشين است. جايگزيني نيروي ماشيني هم مستلزم آشنايي با تكنولوژي ماشين و بدست آوردن فرهنگ ماشيني است . (كه البته در كشور ما، ضعف عمده در قسمت دوم است.) خاك ، مهمترين عنصر ساخت آجر در توليد آجر ، خشت خشك شده راحرارت ميدهند و آجر بدست ميآورند. خشت را از قالب زدن گل بدست ميآورند. گل ، مخلوط يكنواخت آب و خاك است. خاك ، جسم جامد همراه با آب و هواست. خاك رس، ماسه، سنگ آهك ، سولفاتها، فلدسپات، تركيبات آهن، رستنيها و … قسمت جامد خاك را تشكيل ميدهند. قسمت جامد خاك خاك رس: خاك رس از پوشيدن فلدسپات و ميكا در سنگهاي آذرين مثل گرانيت بدست ميآيد. عامل پوسيدن ، آب باران است كه داراي اسيد كربنيك ميباشد. نوع خالص خاك رس ،ًكائولنً نام دارد: و همان خاكي است كه در صنعت ساخت چيني از آن بهره ميگيرند. كائولن دانههايي پولكي و ورقه ورقه دارد. اين پولكها از دو ميكرون هم كوچكترند. خاك رس خالص سفيد رنگ است و ناخلصيها به آن رنگهاي مختلفي ميدهند: FeO آنرا كبود رنگ ميكند. آنرا سرخ رنگ ميكند. آنرا زرد رنگ مي كند. ماسه :اگر با خاك رس خالص آجر درست شود، پس از خشك شدن ترك ميخورد و ثبات حجمي ندارد. براي رفع اين عيب ، به خاك رس ذرات ماسه ميافزايند . اين ذرات بصورت استخوان بندي عمل مي كند و جمع شدگي را كنترل مي نمايد. جنس ماسه مي تواند سيليسي يا آهكي باشد. اما ذرات درشت ماسه ، چه آهكي و چه سيليسي ، ايجاد مشكل ميكند. ذرات درشت سيليس در گل ، در هنگام حرارت دادن، با كسب حرارت منبسط ميشود؛ در حاليكه خشت آجر در حال خشك شدن يا پخته شدن و جمع شدن است. در نتيجه آجر ترك ميخورد. دانههاي درشت آهك هم در اثر حرارت پخته شده ، تبديل به آهك ميشود كه با جذب آب منبسط شده، تكهاي از آجر را بيرون مياندازد. به اين پديده اصطلاحاً ً آلوئك ً گويند. سنگ آهك: يكي از ديگر از موادي است كه ميتواند همراه خاك باشد. مقدار اندك آن ، باعث سفيد شدن آجر است؛ در حاليكه ميزان بيشتري از آن، سبب پايين آمدن نقطه ذوب و توليد آجر جوش ميشود .( آجر جوش ، آجري است كه در كوره ذوب شده و شكل هندسي خود را از دست داده است.) درصد آهك در خاك آجر ، نبايد بيش از 30% باشد. سولفاتها :سولفاتها بصورت سولفات عنصرهاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم در خاك وجود دارند و باعث ميشوند كه بعدها روي آجر ً سفيدك سولفاتي ً ظاهر شود. فلدسپات: در فرايندهاي تولدي آجر ، فلدسپات در نقش گدازآور عمل كرده، سبب پايين آمدن درجه حرارت حالت خميري آجر ميشود . در بسياري از سراميكها، از خاك با فلدسپات زياد استفاده ميكنند. تركيبات آهن: اكسيدهاي آهن نيز گدازآورند. اگر در خاك به 5% وزنش برسد، آن خاك سرخ رنگ ميشود. از خاكهاي با اكسيد آهن بالا براي ساخت قطعات سفالي ـ كه آب را از خود عبور نميدهند ـ استفاده ميشود. در برخي كشورهاي خارجي، از اين خاكها در صنعت سفال، جهت ساخت لولههاي فاضلاب بهره ميگيرند؛ در حاليكه در ايران، براي اين مصرف از لولههاي چدني يا پوليكا استفاده ميشود . كاربرد عمده سفال در كشورمان، در قسمتهاي شمالي و براي پوشش سقف است. در آجرهاي نسوز، مقدار آهن خاك بايد بسيار كم بوده ، از 1% وزن خاك تجاوز نكند. رستنيها : از ديگر مواد تشكيل دهنده خاك ، بقايايي گياهان است كه اگر همراه خاك باشند، در كوره ميسوزند و جايشان خالي ميشود . از اين پديده استفاده كرده، به خاك آجر ، مواد آلي ميزنند تا پس از سوختن در كوره و خالي شدن جايشان، آجر سبك بدست آيد. اين آجرها ، كاربرد عايقي دارد. آب آب به دو صورت در خاك وجود دارد: آب آزاد و آب جذب شده (كه سبب مرطوب بودن خاك است.) آب جذب شده را تنها با استفاده از حرارت ميتوان آزاد كرد. براي مخلوط آب و خاك، طبقه بنديي بدين شرح وجود دارد: يك مهندس سوئدي بنام Atterberg. مخلوط آب و خاك را به پنج دسته تقسيم كرده است: آبكي ، شل ، خميري، سفت و خشك. گلي كه براي توليد آجر استفاده مي شود، بايد حالت خميري داشته باشد. براي پي بردن به حالت خميري گل در آزمايشگاه ، از دستگاهي بنام ً Cassagrandً يا ً Atterbergً استفاده ميكنند. اما در كارگاههاي ساختماني ، بدين منظور با خمير مورد نظر ، فتيلهاي نازك بقطر mm3 ميسازند. اگر آن فتيله ترك نخورد و گل آن هم به دست نچسبد ، خمير آزمايش شده مطلوب ميباشد. توليد آجر در توليد آجر ، دو شيوه مرسوم است. سنتي و ماشيني. البته بسياري از كارخانههاي كنوني از روش مابين اين دو روش استفاده ميكنند. روش سنتي اولين قدم در تهيه آجر، تهيه خاك مناسب است. در روش سنتي، انتخاب خاك جنبه علمي نداشت. بلكه بصورت تجربي بود . بدين معني كه استاد آجر ساز ، خاك را ميديد و با لمس كردن و بوئيدن و … تشخيص ميداد كه آيا خاك مورد نظر ، براي ساخت آجر مناسب بود يا خير. پس از انتخاب خاك مناسب ، خاك را به مكاني بنام ً آبْ خوره ً ميبردند تا در آنجا با آب مخلوط شود. پس از گذشت چند روز ، اين گل را ًورزً ميدادند تا خاك بخوبي با آب مخلوط شود. عمل ورز دادن گل ، توسط كارگران و با پا انجام ميگرفت. براي اينكه كارگران در حين ورز دادن گل، دانههاي درشت را از خمير اصلي جدا كنند، صاحب كار مقداري سكه با خاك مخلوط ميكرد تا كارگران به اميد يافتن سكه ، دانههاي درشت را نيز جدا نمايند. پس از چند روز ورز دادن ، نوبت به قالبگيري ميرسيد. قالبگيري نيز توسط دست انجام ميگرفت. قالبها، از جنس چوب و بصورت چند خانه بود كه گل را با دست در آنها ميفشردند و سطح آنرا صاف ميكردند. طبيعي بود كه هر چه قالبزن بيشتر سطح گل را ميفشرد، كيفيت آجر بهتر بود. اما از آنجا كه كارگران بدنبال توليد بيشتر و سريعتر بودند و نه كيفيت خوب، از درست فشردن گل در قالب ، خودداري ميكردند و اين امر سبب افت كيفيت در آجر شد. جهت حل اين مشكل، پس از انقلاب، پرسهاي پدالي ساخته شد . اين نوع پرسها وسيلهاي بود جهت درست فشرده شدن قالبها و البته هم اكنون نيز در بعضي مناطق از اين پرسها استفاده ميشود. در ادامه نوبت به خشك كردن خشتها ميرسيد. در روش سنتي ، جهت خشك كردن خشتها از آفتاب استفاده ميكردند. اگر در طول مدت خشك شدن، خشت را تنها از يك طرف در برابر تابش خورشيد قرار ميدادند، يك طرف آن زودتر از طرف ديگر خشك ميشد و در نتيجه سطح آجر خميده ميشد. جهت رفع اين مشكل، پس از مدتي كه خشت باصطلاح خودش را گرفت، جهت قرار دادن آن در آفتاب را عوض ميكردند. نكته جالب در خشك كردن خشتها آن بود كه از آنجا كه امكان خشك كردن خشتها در زمستان وجود نداشت ، در فصل گرما تعداد زيادي خشت را خشك ميكردند و محصول را بعنوان كلينكر آجر ، زير پوششي از كاه گل نگهداري ميكردند و در زمستان ، از آنها جهت توليد آجر بهره ميگرفتند. مرحله بعدي ، پختن آجر بود كه در آن ، از كوره هاي سنتي استفاده ميشد. كوره سنتي چاهي بود كه در مبحث گچ نيز بدان اشاره شد. همانطور كه در قبل ذكر شد، در اين كورهها خشتها را بگونهاي ميچيدند كه جريان هوا از بين آنها عبور كند و از زير به خشتها حرارت ميدادند. در قديم جهت سوخت ، از چوب و مدفوع استفاده ميشد و در نتيجه حرارت آرام آرام بالا ميرفت و رسيدن حرارت به قسمتهاي بالايي كوره بسيار آهسته صورت ميگرفت. به همين جهت همه لايهها تقريباً بطور يكسان حرارت كسب ميكردند. ليكن بعدها كه سوختهاي نفتي بكار گرفته شد ، جهت تسريع در امر توليد، درجه حرارت پايين را زياد ميكردند. طبيعتاً حرارت بصورت يكنواخت به خشتها نميرسيد و در لايههاي مختلف، آجرهايي با خواص متفاوت توليد ميشد. همانطور كه گفتيم ، آجرهاي اين نوع از كورهها ، از نظر خواص و كيفيت متفاوتند. از آنجا كه خشتهاي زيرين بيش از حد نياز حرارت ميبينند، ذوب ميشوند و توليد آجر جوش ميكنند. يعني پس از ذوب شدن با يكديگر مخلوط ميشوند و بصورت سنگي محكم بدون شكل هندسي خاص در ميآيند. اين آجرها شايد فقط بدرد پي ريزي بخورد. لايه بعدي آجرها ، سبز رنگ است كه از نظر مقاومت و خواص . بهترين آجرهاي كوره اند و داراي شكل هندسي دقيقي ميباشند . لايه بعدي، آجرهاي بهي رنگ (مايل به زرد) است . لايههاي بعدي بترتيب عبارتند از : آجرهاي سفيد رنگ، آجرهاي ابلغ (داراي لكههاي قرمز و سفيد) ، آجرهاي قرمز و آخرين لايه ،آجرهاي نپخته. بعلت نحوه برداشت از اين كورهها، آجرهاي رسيده به كارگاه ، از همه نوع هستند . امتياز اين كورهها ساده بودن و هزينه كم ساخت است؛ در حاليكه اتلاف انرژي ، كيفيت متفاوت محصول و توليد كم ، از عمدهترين مشكلات اين قبيل كورههاست.(اتلاف انرژي در اين كورهها بدليل گرم و سرد شدن پياپي در هر بار بارگيري و تخليه است.) روش ماشيني در روش ماشيني، خاك بسيار مهم است و انتخاب خاك مناسب، اهميتي بسزايي دارد. خاكهاي مختلف را آزمايش ميكنند تا به خاك مناسب دست يابند. البته در انتخاب معدن، علاوه بر كيفيت ، به كميت خاك نيز توجه ويژه ميكنند. معدن بايد بگونهاي باشد كه حداقل 50 سال كارخانه را تغذيه نمايد. انتخاب نمونه خاك براي آزمايش كم و كيفي ، با گمانه زدن است. خاك با ماشينهاي مخصوص استخراج شده، پس از ورود به كارخانه ، به قسمت آسياب ميرود. اين آسياب از دو چرخ بزرگ و سنگين تشكليل شده كه خاكها در اثر وزن چرخهاي دوران كننده، آسياب ميشوند. در زير اين چرخها ، شبكه مشبكي است كه خاك آسياب شده از لابلاي آن عبور ميكند. مرحله بعدي ، مخلوط كن است. اين مخلوط كن، همانند مخلوط كنهاي نانواييها ، داراي يك محور مركزي با تعدادي بازو در اطراف مي باشد. در اين مرحله ، مقداري نيز آب اضافه ميكنند و خاك مخلوط شده با آب ، بسمت ً آسياب والسً ميرود تا بطور كامل ورز داده شود . آسياب والس از دو گردونه فلزي كنار هم تشكليل شده كه گل مورد نظر با عبور از بين آنها، تحت فشار غلتكها كاملاً ورز داده ميشود و دانههاي درشت آن از بين ميرود . خمير خروجي از آسياب والس آماده قالب زني است. ؟ در اين مرحله، خمير وارد دستگاهي بنام بيرون ران يا Extruder ميشود. در قسمت مركزي اين دستگاه ، يك عضو حلزوني شكل (مشابه حلزوني چرخ گوشت) وجود دارد كه خمير وارد شده به دستگاه را به جلو هدايت ميكند. از آنجائيكه ممكن است خمير هنوز مقداري حباب هوا داشته باشد، در مسير حركت خمير داخل Extruder ، مناطق خلأ مجهز به صافي جلوگير از نفوذ خمير ، تعبيه شده است. اين مناطق حبابهاي هوا را جذب ميكنند و خميرهاي نهايي فاقد تخلخل ميباشد. در قسمت خروجي دستگاه بيرون ران، ميتوان قالبهاي مختلف با اشكال متفاوت را قرار داد و خمير آماده را به صورتهاي مورد نياز قالب زد. البته توجه به اين نكته ضروري است كه اگر با چنين خميري خشت زده شود، آجر نهايي بسيار سنگين خواهد بود . در نتيجه قالبها را بگونهاي ميسازند كه خشت حاصل، سوراخدار باشد . بدين منظور در قالب ميلههايي نصب ميكنند كه بنام ًگُل قالب ً معرفند. گُل قالب بايد آلياژ مخصوصي داشته باشد و در برابر سايش مقاوم باشد. ؟ تونلي: تونل ، سالن درازي است كه داخل آن ريلگذاري شده. واگنهاي حامل خشت، از يك طرف تونل داخل ميشوند و در دمايي نچندان بالا(حدود 60 تا 70 درجه) حرارت ميبينند. همچنين حركت واگنها در داخل تونل، بسيار آهسته است. تمام شرايط بگونهاي با يكديگر جمع شدهاند كه همانند آنچه پيشتر ذكر شد، خشتها بتدريج خشك شوند. تذكر اين نكته نيز مفيد است كه چون سرعت حركت واگنها در داخل خشك كن بسيار سريعتر از حركت آنها در كوره است، ظرفيت كوره تقريباً دو برابر ظرفيت خشككن ميباشد. مرحله بعدي در توليد آجر ، پختن خشتهاي خشك شده است. كورهها انواع مختلفي دارند كه دو نوع عمده آنها عبارتند از: 1ـ كوره هوفمن 2ـ كوره تونلي كوره هوفمن كوره هوفمن، دالاني است شبيه به شكل مقابل كه در مركز آن يك دودكش تعبيه شده است. بعلت كثيف بودن سوختها در گذشته ، دودكشها را بسيار بلند ميساختند. اما امروزه كه از سوختهاي تميز نفتي و بعضاً گاز طبيعي استفاده ميكنند، ديگر نيازي به مرتفع ساختن دودكشها نيست. ؟ اين دالانها به اتاقكهاي كوچكتري تقسيم ميشوند كه به هر كدام از آنها ً قمير ً گويند. در هر قمير ، خشتهاي خشك شده را از پايين به بالا ميچينند و در قمير را نيز با آجر يا همان خشتها و با پوشش كاهگل ميبندند. بالاي هر قمير ، تعدادي سوراخ است. اين سوراخها در واقع محل ورود حرارت به داخل قمير است. بدين صورت كه مشعلي مخصوص را روي اين سوراخها بگونهاي قرار ميدهند كه شعله آن بطرف داخل قمير زبانه كشد. پايين هر قمير به دودكش راه دارد. دود و هواي گرم ايجاد شده ، از طريق اين راه ارتباطي وارد دود كش شده، به بيرون هدايت ميشود. مشعل بنوبت روي قميرها حركت ميكند. هر گاه خشتهاي هر قمير باندازه كافي حرارت ديد، مشعل روي قمير بعدي قرار ميگيرد. در هر كوره ، روش كار چنين است كه همواره تعدادي قمير در حال بارگيري ، تعدادي در حال گرم شدن و مابقي در حال تخليهاند . (تعداد قميرهاي هر كوره ميتواند تا حدود 30 قمير نيز باشد.) لازم به ذكر است كه اين كورهها بازدهي خوبي دارند. ؟ كوره تونلي جديدترين كورههاي پخت آجر، كورههاي تونلي است . در داخل اين تونلها نيز ريلگذاري شده است. واگنهاي خارج شده از خشك كن وارد اين تونلها ميشوند. نحوه حرارت ديدن خشتها، درمناطق مختلف اين كوره متفاوت است: در قسمت اوليه كوره ، واگنها به آهستگي حركت ميكنند تا باقيمانده آب خشتها در دمايي حدود تبخير شود. در ادامه، مشعلهايي در كنار يا بالاي مسير حركت واگنها نصب شده است كه واگنها با سرعتي بيشتر ، از مقابل آنها عبور ميكنند. اين روند افزايش سرعت حركت تا رسيدن به مشعل اصلي ادامه دارد. محل مشعل اصلي، گرمترين جاي كوره است و در حقيقت همان مكاني است كه در آن ، حالت ً چسبندگي سراميكي ً اتفاق ميافتد. چسبندگي سراميكي چيست؟ ـ در آجر ، مقداري خلل و فرج وجود دارد. در كنار مشعل اصلي كه دما در حدود 1200 تا 1300 درجه است، برخي مواد دروني آجر (مواد گدازآوري كه در ابتدا ذكر شد) ذوب شده، وارد خلل و فرجها ميشوند و سبب چسبيدن ساير مواد تشكيل دهنده آجر به يكديگر ميگردند. توجه داشته باشيد كه اگر حالت چسبندگي سراميكي اتفاق نيفتد، آجر توليد شده مقاومت كافي نخواهد داشت. بعبارتي لازمه مقاوم شدن آجر ، ايجاد چسبندگي سراميكي است و البته در كنار چسبندگي سراميكي، جمع شدگي نيز واقع ميشود كه در ادامه توضيح داده خواهد شد. مرحله آخر در خط توليد آجر ، خارج كردن آجر از داخل كوره است. اين كار ، مخصوصاً در مورد آجرهاي توليدي در كورههاي هوفمن، بايد آهسته و با دقت انجام گيرد تا آسيبي به آجرها نرسد. ضايعات آجر روش اول: آجرهاي مورد آزمايش را در يك سيني ميايستانيم و داخل سيني آب ميريزيم. آب ، جذب آجرشده ، پس از مدتي تبخير ميشود . بار ديگر اين عمل را تكرار ميكنند. در اين صورت اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد ، سفيدكها ظاهر ميشوند. روش دوم: در روش ديگر ، آجري را روي يك سطح صاف ميخوابانيم و ظرف دهان گشادي را كه حاوي مقداري آب است، بطور معكوس روي آن قرار ميدهند . آب كم كم داخل آجر نفوذ كرده ، تبخير ميشود . اين عمل را دوبار انجام ميدهند . اينجا نيز اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد، آنرا ظاهر ميكند. براي مقايسه ميزان شوره زدن آجرها ، درجه بنديي بشرح ذيل وجود دارد: ـ درجه صفر : درجهيي است كه در آن هيچ سفيدكي ظاهر نميشود. ـ درجه كم : كمتر از 10% سطح آجر با شوره پوشيده ميشود . ـ درجه متوسط : لايه ضخيمي از شوره تا 50% سطح آجر را ميپوشاند؛ اما از روي سطح آجر فلس يا پودر جدا نميشود . ـ درجه زياد : قشر ضخيمتري از املاح تا بيش از 50% سطح آجر را ميپوشاند؛ اما در اينجا نيز فلس يا پودر از سطح آن جدا نميشود . ـ درجه شديد: قشر ضخيمي از سفيدك قسمت عمده سطح آجر را ميپوشاند و فلس يا پودر از سطح آن جدا ميشود . انواع سفيدكها چنين است : كربناتي، كلريدي، سولفاتي و نيتراتي. جهت انتخاب راه حل مناسب در مبارزه با اين سفيدكها ، اولين قدم، تشخيص نوع سفيدك است. بدين منظور ، ابتدا با يك تيغ و صفحه كاغذي تميز، از سفيدكهاي سطح آجر نمونه برداري كرده، به آزمايشگاه ميفرستند و در آنجا نوع سفيدك مشخص ميشود. سفيدك كربناتي: علت ايجاد اين نوع سفيدك، آنست كه آجر از ملات ، آب جذب كرده ، در تركيب با هوا ، سفيدك كربناتي ظاهر ميكند. جهت جلوگيري از ظهور اين سفيدك ، بايد كاري كرد كه آجر از آب جذب نكند. بدين جهت، هنگام آجر چيني ، ابتدا آنرا مرطوب كرده ، بعد بكار ميبرند.(به اين عمل اصطلاحاً ً زنجاب كردن آجرً گويند.) زنجاب كردن، باعث اشباع شدن آجر از آب و عدم تمايل به جذب آب از ملات ميشود. در برخي مناطق كشورمان ، از آنجا كه خود آب سخت است و تركيبات بيكربناتي دارد، وقتي روي آجركاري را آب ميپاشند، سفيدك كربناتي ظاهر ميشود . اگر روي آجرهايي ،اين نوع از سفيدك ظاهر شد، آنها را با اسيد كلريدريك رقيق (جوهر نمك) ميشويند و بلافاصله با آب شستشو ميدهند. جوهر نمك، سفيدك كربناتي را در خود حل ميكند و با جريان آب ، آنها را از سطح آجر دور ميكند. بايد توجه داشت كه بلافاصله پس از بكاربردن جوهر نمك، از آب استفاده كرد. زيرا در غير اين صورت، با وجودي كه جوهر ، سفيدكهاي كربناتي را در خود حل كرده ، كربناتها به كلريد تبديل ميشوند و روي آجرها سفيدك كلريدي ظاهر ميشود سفيدك كلريدي: همانطور كه در بالا ذكر شد، راه از بين بردن سفيدك كلريدي، شستشوي آجر با آب است. سفيدك سولفاتي: علتهاي ممكن در ظهور اين سفيدك عبارتند از 1ـ خاك استفاده شده در ساخت آجر ، داراي مقادير زيادي سولفات باشد. 2ـ مقدار سنگ گچ ملات زياد باشد و آجر آنرا جذب كند. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك ، از بكار بردن خاكهايي با درصد سولفات زياد در توليد آجر ، خودداري ميكنيم. سفيدك نيتراتي: در خاكهاي برخي مناطق كويري ، تركيباتي از نيترات (شوره) وجود دارد. شوره از هوا رطوبت جذب كرده ،سبب ظهور سفيدك نيتراتي ميشود. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك، از بكار بردن خاكهاي نيتراتي در توليد آجر ، خودداري ميكنيم. طبقهبندي آجر استاندار شماره 7 ايران، مشخصات آجرهاي رسي را شرح ميدهد. در اين استاندارد، آجرهاي رسي از ديدگاههاي مختلف بشرح ذيل طبقهبندي شدهاند: طبقه بندي از ديدگاه روش توليد: 1ـ آجرهاي رسي دستي : با دست ساخته شده ، توپر است و كيفيت چنداني ندارد. 2ـ آجرهاي نيمه ماشيني: كه در طول خط توليد آنها ، قسمتي از كارها ، توسط ماشين انجام ميشود. 3ـ آجرهاي ماشيني : داراي اشكال مختلف، توپر و سخت يا سوراخدار ، با كيفيتي بهتر . طبقهبندي از ديدگاه نوع مصرف : 1ـ آجر معمولي: براي مصارف عمومي ساختمان استفاده شده، بنام آجر توكار معروف است. 2ـ آجرنما: اين نوع آجرها به روشهاي مخصوص ساخته ميشوندو بايد داراي ابعاد دقيق و هماهنگ باشند تا ظاهري خوب در نماي سازه ايجاد كنند. 3ـ آجر مهندسي مرغوبEngineering Brik : اين آجرها ، آجرهايي توپر و سخت و بادوام هستند و با روش ماشيني توليد ميشوند و به سه دسته تقسيم ميشوند . اين درجه بنديها بر اساس دو عامل مقاومت و جذب آب است. درجه 1: حداقل مقاومت آجر درجه 1 ، 350 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 15% وزني است. درجه 2 : حداقل مقاومت آجر درجه 2 ، 250 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 16% وزني است. درجه 3 : حداقل مقاومت آجر درجه 3 ، 150% و حداكثر ميزان جذب آب آن ، 18% وزني است. اين آجرها ،عمدتاً باربر هستند. طبقهبندي از ديدگاه كيفيت: 1ـ آجر با كيفيت مناسب براي مصارف داخلي: اين آجرها توكار هستند. لازم به ذكر است اين آجرها را نبايد در قسمتهايي از ساختمان كه در معرض شرايط مختلف جوي مانند يخ زدن است، بكار برد و هنگاميكه اين آجرها به كارگاه ميرسند، نبايد آنها را در محيط سرباز نگهداري نمود. زيرا اين آجرها از نظر استاندارد، جذب آب مشخصي ندارند و در اثر بارندگي و مرطوب شدن، تحت فرايند يخ زدن از بين ميروند. 2ـ آجر با كيفيت عادي: از اين آجرها در نقاطي كه شرايط جوي شديدي ندارند، در قسمتهاي بيروني ساختمان نيز ميتوان استفاده كرد. 3ـ آجر با كيفيت ويژه : اين آجرها معمولاً همان آجرهاي مهندسي مرغوبند كه البته قادرند شرايط محيطي سخت را نيز تحمل كنند. طبقه بندي از ديدگاه شكل : 1ـ آجر توپر : نوعي آجر است كه حجم سوراخهاي آن از 25% حجم آجر تجاوز نميكند. در اين نوع از آجرها جهت محاسبه مقاومت ، بار وارد بر آجر را بدون در نظر گرفتن سوراخها ، بر كل سطح مقطع تقسيم ميكنند. 2ـ آجر سوراخدار: در اين نوع از آجرها ، حجم سوراخها از 25% حجم آجر بيشتر است. اما مساحت هر يك از سوراخها، از 3000 تجاوز نميكند. 3ـ آجر توخالي: كه در آن، حجم سوراخها بيش از 25% حجم آجر است و براي ابعاد سوراخها محدوديتي وجود ندارد 4ـ آجر با شكل ويژه: اين آجرها، داراي اشكال مختلف هندسي هستند. مانند آجرهايي كه جهت كف پوش در پيادهروها و پاركها استفاده ميشوند. 5ـ آجر متخلخل: حجم منافذ در اين نوع از آجرها ، بيش از 20% حجم آجر است«آجر» آجرها بعنوان واحدهاي ساختماني منظور شده ، به دو دسته كلي تقسيم ميشوند: 1ـ آجرهاي رسي 2ـ آجرهاي ماسه آهكي (توضيحات كامل آن در بحث آهك تحت عنوان سخت شدن هيدروسيليكاتي ارائه شده است.) قسمت اعظم آجرهاي مورد مصرف، از نوع آجرهاي رسي هستند. ايرانيان قديم آجر را بخوبي ميشناختند و نمونههايي از آجركاريهاي بسيار جالب از زمان قديم باقي مانده است كه همگي گواه تبحر ايرانيان در توليد و بكارگيري آجر ميباشد. اوج صنعت آجر ايران، در زمان ساسانيان بوده است. در اينجا بحثي مطرح ميشود و آن عبارت است از مقايسه مصالح ساختماني قديم و جديد. قطعاً مصالح ساختماني جديد و از جمله آجرهاي امروزي ، بسيار بهترا از انواع قديمي آن است. بقا و پا بر جا بودن عمارتهاي قديمي به اين معني نيست كه ما توان ساخت چنين آجرهايي را نداريم. بلكه ما قادر به ساخت انواع بهتري هستيم. ولي نكته قابل توجه اينست كه در گذشته ، اولاً تعداد ساختمانهاي در دست احداث كم بود و تعداد آجر مورد نياز ، اندك. ثانياً نيروي كار، براحتي و با قيمتي بسيار نازل يافت ميشد. در حاليكه امروزه صحبت از هزاران واحد مسكوني و نيروي كار گرانقيمت است. چاره كار، تعويض نيروي انساني با نيروي ماشين است. جايگزيني نيروي ماشيني هم مستلزم آشنايي با تكنولوژي ماشين و بدست آوردن فرهنگ ماشيني است . (كه البته در كشور ما، ضعف عمده در قسمت دوم است.) خاك ، مهمترين عنصر ساخت آجر در توليد آجر ، خشت خشك شده راحرارت ميدهند و آجر بدست ميآورند. خشت را از قالب زدن گل بدست ميآورند. گل ، مخلوط يكنواخت آب و خاك است. خاك ، جسم جامد همراه با آب و هواست. خاك رس، ماسه، سنگ آهك ، سولفاتها، فلدسپات، تركيبات آهن، رستنيها و … قسمت جامد خاك را تشكيل ميدهند. قسمت جامد خاك خاك رس: خاك رس از پوشيدن فلدسپات و ميكا در سنگهاي آذرين مثل گرانيت بدست ميآيد. عامل پوسيدن ، آب باران است كه داراي اسيد كربنيك ميباشد. نوع خالص خاك رس ،ًكائولنً نام دارد: و همان خاكي است كه در صنعت ساخت چيني از آن بهره ميگيرند. كائولن دانههايي پولكي و ورقه ورقه دارد. اين پولكها از دو ميكرون هم كوچكترند. خاك رس خالص سفيد رنگ است و ناخلصيها به آن رنگهاي مختلفي ميدهند: FeO آنرا كبود رنگ ميكند. آنرا سرخ رنگ ميكند. آنرا زرد رنگ مي كند. ماسه :اگر با خاك رس خالص آجر درست شود، پس از خشك شدن ترك ميخورد و ثبات حجمي ندارد. براي رفع اين عيب ، به خاك رس ذرات ماسه ميافزايند . اين ذرات بصورت استخوان بندي عمل مي كند و جمع شدگي را كنترل مي نمايد. جنس ماسه مي تواند سيليسي يا آهكي باشد. اما ذرات درشت ماسه ، چه آهكي و چه سيليسي ، ايجاد مشكل ميكند. ذرات درشت سيليس در گل ، در هنگام حرارت دادن، با كسب حرارت منبسط ميشود؛ در حاليكه خشت آجر در حال خشك شدن يا پخته شدن و جمع شدن است. در نتيجه آجر ترك ميخورد. دانههاي درشت آهك هم در اثر حرارت پخته شده ، تبديل به آهك ميشود كه با جذب آب منبسط شده، تكهاي از آجر را بيرون مياندازد. به اين پديده اصطلاحاً ً آلوئك ً گويند. سنگ آهك: يكي از ديگر از موادي است كه ميتواند همراه خاك باشد. مقدار اندك آن ، باعث سفيد شدن آجر است؛ در حاليكه ميزان بيشتري از آن، سبب پايين آمدن نقطه ذوب و توليد آجر جوش ميشود .( آجر جوش ، آجري است كه در كوره ذوب شده و شكل هندسي خود را از دست داده است.) درصد آهك در خاك آجر ، نبايد بيش از 30% باشد. سولفاتها :سولفاتها بصورت سولفات عنصرهاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم در خاك وجود دارند و باعث ميشوند كه بعدها روي آجر ً سفيدك سولفاتي ً ظاهر شود. فلدسپات: در فرايندهاي تولدي آجر ، فلدسپات در نقش گدازآور عمل كرده، سبب پايين آمدن درجه حرارت حالت خميري آجر ميشود . در بسياري از سراميكها، از خاك با فلدسپات زياد استفاده ميكنند. تركيبات آهن: اكسيدهاي آهن نيز گدازآورند. اگر در خاك به 5% وزنش برسد، آن خاك سرخ رنگ ميشود. از خاكهاي با اكسيد آهن بالا براي ساخت قطعات سفالي ـ كه آب را از خود عبور نميدهند ـ استفاده ميشود. در برخي كشورهاي خارجي، از اين خاكها در صنعت سفال، جهت ساخت لولههاي فاضلاب بهره ميگيرند؛ در حاليكه در ايران، براي اين مصرف از لولههاي چدني يا پوليكا استفاده ميشود . كاربرد عمده سفال در كشورمان، در قسمتهاي شمالي و براي پوشش سقف است. در آجرهاي نسوز، مقدار آهن خاك بايد بسيار كم بوده ، از 1% وزن خاك تجاوز نكند. رستنيها : از ديگر مواد تشكيل دهنده خاك ، بقايايي گياهان است كه اگر همراه خاك باشند، در كوره ميسوزند و جايشان خالي ميشود . از اين پديده استفاده كرده، به خاك آجر ، مواد آلي ميزنند تا پس از سوختن در كوره و خالي شدن جايشان، آجر سبك بدست آيد. اين آجرها ، كاربرد عايقي دارد. آب آب به دو صورت در خاك وجود دارد: آب آزاد و آب جذب شده (كه سبب مرطوب بودن خاك است.) آب جذب شده را تنها با استفاده از حرارت ميتوان آزاد كرد. براي مخلوط آب و خاك، طبقه بنديي بدين شرح وجود دارد: يك مهندس سوئدي بنام Atterberg. مخلوط آب و خاك را به پنج دسته تقسيم كرده است: آبكي ، شل ، خميري، سفت و خشك. گلي كه براي توليد آجر استفاده مي شود، بايد حالت خميري داشته باشد. براي پي بردن به حالت خميري گل در آزمايشگاه ، از دستگاهي بنام ً Cassagrandً يا ً Atterbergً استفاده ميكنند. اما در كارگاههاي ساختماني ، بدين منظور با خمير مورد نظر ، فتيلهاي نازك بقطر mm3 ميسازند. اگر آن فتيله ترك نخورد و گل آن هم به دست نچسبد ، خمير آزمايش شده مطلوب ميباشد. توليد آجر در توليد آجر ، دو شيوه مرسوم است. سنتي و ماشيني. البته بسياري از كارخانههاي كنوني از روش مابين اين دو روش استفاده ميكنند. روش سنتي اولين قدم در تهيه آجر، تهيه خاك مناسب است. در روش سنتي، انتخاب خاك جنبه علمي نداشت. بلكه بصورت تجربي بود . بدين معني كه استاد آجر ساز ، خاك را ميديد و با لمس كردن و بوئيدن و … تشخيص ميداد كه آيا خاك مورد نظر ، براي ساخت آجر مناسب بود يا خير. پس از انتخاب خاك مناسب ، خاك را به مكاني بنام ً آبْ خوره ً ميبردند تا در آنجا با آب مخلوط شود. پس از گذشت چند روز ، اين گل را ًورزً ميدادند تا خاك بخوبي با آب مخلوط شود. عمل ورز دادن گل ، توسط كارگران و با پا انجام ميگرفت. براي اينكه كارگران در حين ورز دادن گل، دانههاي درشت را از خمير اصلي جدا كنند، صاحب كار مقداري سكه با خاك مخلوط ميكرد تا كارگران به اميد يافتن سكه ، دانههاي درشت را نيز جدا نمايند. پس از چند روز ورز دادن ، نوبت به قالبگيري ميرسيد. قالبگيري نيز توسط دست انجام ميگرفت. قالبها، از جنس چوب و بصورت چند خانه بود كه گل را با دست در آنها ميفشردند و سطح آنرا صاف ميكردند. طبيعي بود كه هر چه قالبزن بيشتر سطح گل را ميفشرد، كيفيت آجر بهتر بود. اما از آنجا كه كارگران بدنبال توليد بيشتر و سريعتر بودند و نه كيفيت خوب، از درست فشردن گل در قالب ، خودداري ميكردند و اين امر سبب افت كيفيت در آجر شد. جهت حل اين مشكل، پس از انقلاب، پرسهاي پدالي ساخته شد . اين نوع پرسها وسيلهاي بود جهت درست فشرده شدن قالبها و البته هم اكنون نيز در بعضي مناطق از اين پرسها استفاده ميشود. در ادامه نوبت به خشك كردن خشتها ميرسيد. در روش سنتي ، جهت خشك كردن خشتها از آفتاب استفاده ميكردند. اگر در طول مدت خشك شدن، خشت را تنها از يك طرف در برابر تابش خورشيد قرار ميدادند، يك طرف آن زودتر از طرف ديگر خشك ميشد و در نتيجه سطح آجر خميده ميشد. جهت رفع اين مشكل، پس از مدتي كه خشت باصطلاح خودش را گرفت، جهت قرار دادن آن در آفتاب را عوض ميكردند. نكته جالب در خشك كردن خشتها آن بود كه از آنجا كه امكان خشك كردن خشتها در زمستان وجود نداشت ، در فصل گرما تعداد زيادي خشت را خشك ميكردند و محصول را بعنوان كلينكر آجر ، زير پوششي از كاه گل نگهداري ميكردند و در زمستان ، از آنها جهت توليد آجر بهره ميگرفتند. مرحله بعدي ، پختن آجر بود كه در آن ، از كوره هاي سنتي استفاده ميشد. كوره سنتي چاهي بود كه در مبحث گچ نيز بدان اشاره شد. همانطور كه در قبل ذكر شد، در اين كورهها خشتها را بگونهاي ميچيدند كه جريان هوا از بين آنها عبور كند و از زير به خشتها حرارت ميدادند. در قديم جهت سوخت ، از چوب و مدفوع استفاده ميشد و در نتيجه حرارت آرام آرام بالا ميرفت و رسيدن حرارت به قسمتهاي بالايي كوره بسيار آهسته صورت ميگرفت. به همين جهت همه لايهها تقريباً بطور يكسان حرارت كسب ميكردند. ليكن بعدها كه سوختهاي نفتي بكار گرفته شد ، جهت تسريع در امر توليد، درجه حرارت پايين را زياد ميكردند. طبيعتاً حرارت بصورت يكنواخت به خشتها نميرسيد و در لايههاي مختلف، آجرهايي با خواص متفاوت توليد ميشد. همانطور كه گفتيم ، آجرهاي اين نوع از كورهها ، از نظر خواص و كيفيت متفاوتند. از آنجا كه خشتهاي زيرين بيش از حد نياز حرارت ميبينند، ذوب ميشوند و توليد آجر جوش ميكنند. يعني پس از ذوب شدن با يكديگر مخلوط ميشوند و بصورت سنگي محكم بدون شكل هندسي خاص در ميآيند. اين آجرها شايد فقط بدرد پي ريزي بخورد. لايه بعدي آجرها ، سبز رنگ است كه از نظر مقاومت و خواص . بهترين آجرهاي كوره اند و داراي شكل هندسي دقيقي ميباشند . لايه بعدي، آجرهاي بهي رنگ (مايل به زرد) است . لايههاي بعدي بترتيب عبارتند از : آجرهاي سفيد رنگ، آجرهاي ابلغ (داراي لكههاي قرمز و سفيد) ، آجرهاي قرمز و آخرين لايه ،آجرهاي نپخته. بعلت نحوه برداشت از اين كورهها، آجرهاي رسيده به كارگاه ، از همه نوع هستند . امتياز اين كورهها ساده بودن و هزينه كم ساخت است؛ در حاليكه اتلاف انرژي ، كيفيت متفاوت محصول و توليد كم ، از عمدهترين مشكلات اين قبيل كورههاست.(اتلاف انرژي در اين كورهها بدليل گرم و سرد شدن پياپي در هر بار بارگيري و تخليه است.) روش ماشيني در روش ماشيني، خاك بسيار مهم است و انتخاب خاك مناسب، اهميتي بسزايي دارد. خاكهاي مختلف را آزمايش ميكنند تا به خاك مناسب دست يابند. البته در انتخاب معدن، علاوه بر كيفيت ، به كميت خاك نيز توجه ويژه ميكنند. معدن بايد بگونهاي باشد كه حداقل 50 سال كارخانه را تغذيه نمايد. انتخاب نمونه خاك براي آزمايش كم و كيفي ، با گمانه زدن است. خاك با ماشينهاي مخصوص استخراج شده، پس از ورود به كارخانه ، به قسمت آسياب ميرود. اين آسياب از دو چرخ بزرگ و سنگين تشكليل شده كه خاكها در اثر وزن چرخهاي دوران كننده، آسياب ميشوند. در زير اين چرخها ، شبكه مشبكي است كه خاك آسياب شده از لابلاي آن عبور ميكند. مرحله بعدي ، مخلوط كن است. اين مخلوط كن، همانند مخلوط كنهاي نانواييها ، داراي يك محور مركزي با تعدادي بازو در اطراف مي باشد. در اين مرحله ، مقداري نيز آب اضافه ميكنند و خاك مخلوط شده با آب ، بسمت ً آسياب والسً ميرود تا بطور كامل ورز داده شود . آسياب والس از دو گردونه فلزي كنار هم تشكليل شده كه گل مورد نظر با عبور از بين آنها، تحت فشار غلتكها كاملاً ورز داده ميشود و دانههاي درشت آن از بين ميرود . خمير خروجي از آسياب والس آماده قالب زني است. ؟ در اين مرحله، خمير وارد دستگاهي بنام بيرون ران يا Extruder ميشود. در قسمت مركزي اين دستگاه ، يك عضو حلزوني شكل (مشابه حلزوني چرخ گوشت) وجود دارد كه خمير وارد شده به دستگاه را به جلو هدايت ميكند. از آنجائيكه ممكن است خمير هنوز مقداري حباب هوا داشته باشد، در مسير حركت خمير داخل Extruder ، مناطق خلأ مجهز به صافي جلوگير از نفوذ خمير ، تعبيه شده است. اين مناطق حبابهاي هوا را جذب ميكنند و خميرهاي نهايي فاقد تخلخل ميباشد. در قسمت خروجي دستگاه بيرون ران، ميتوان قالبهاي مختلف با اشكال متفاوت را قرار داد و خمير آماده را به صورتهاي مورد نياز قالب زد. البته توجه به اين نكته ضروري است كه اگر با چنين خميري خشت زده شود، آجر نهايي بسيار سنگين خواهد بود . در نتيجه قالبها را بگونهاي ميسازند كه خشت حاصل، سوراخدار باشد . بدين منظور در قالب ميلههايي نصب ميكنند كه بنام ًگُل قالب ً معرفند. گُل قالب بايد آلياژ مخصوصي داشته باشد و در برابر سايش مقاوم باشد. ؟ تونلي: تونل ، سالن درازي است كه داخل آن ريلگذاري شده. واگنهاي حامل خشت، از يك طرف تونل داخل ميشوند و در دمايي نچندان بالا(حدود 60 تا 70 درجه) حرارت ميبينند. همچنين حركت واگنها در داخل تونل، بسيار آهسته است. تمام شرايط بگونهاي با يكديگر جمع شدهاند كه همانند آنچه پيشتر ذكر شد، خشتها بتدريج خشك شوند. تذكر اين نكته نيز مفيد است كه چون سرعت حركت واگنها در داخل خشك كن بسيار سريعتر از حركت آنها در كوره است، ظرفيت كوره تقريباً دو برابر ظرفيت خشككن ميباشد. مرحله بعدي در توليد آجر ، پختن خشتهاي خشك شده است. كورهها انواع مختلفي دارند كه دو نوع عمده آنها عبارتند از: 1ـ كوره هوفمن 2ـ كوره تونلي كوره هوفمن كوره هوفمن، دالاني است شبيه به شكل مقابل كه در مركز آن يك دودكش تعبيه شده است. بعلت كثيف بودن سوختها در گذشته ، دودكشها را بسيار بلند ميساختند. اما امروزه كه از سوختهاي تميز نفتي و بعضاً گاز طبيعي استفاده ميكنند، ديگر نيازي به مرتفع ساختن دودكشها نيست. ؟ اين دالانها به اتاقكهاي كوچكتري تقسيم ميشوند كه به هر كدام از آنها ً قمير ً گويند. در هر قمير ، خشتهاي خشك شده را از پايين به بالا ميچينند و در قمير را نيز با آجر يا همان خشتها و با پوشش كاهگل ميبندند. بالاي هر قمير ، تعدادي سوراخ است. اين سوراخها در واقع محل ورود حرارت به داخل قمير است. بدين صورت كه مشعلي مخصوص را روي اين سوراخها بگونهاي قرار ميدهند كه شعله آن بطرف داخل قمير زبانه كشد. پايين هر قمير به دودكش راه دارد. دود و هواي گرم ايجاد شده ، از طريق اين راه ارتباطي وارد دود كش شده، به بيرون هدايت ميشود. مشعل بنوبت روي قميرها حركت ميكند. هر گاه خشتهاي هر قمير باندازه كافي حرارت ديد، مشعل روي قمير بعدي قرار ميگيرد. در هر كوره ، روش كار چنين است كه همواره تعدادي قمير در حال بارگيري ، تعدادي در حال گرم شدن و مابقي در حال تخليهاند . (تعداد قميرهاي هر كوره ميتواند تا حدود 30 قمير نيز باشد.) لازم به ذكر است كه اين كورهها بازدهي خوبي دارند. ؟ كوره تونلي جديدترين كورههاي پخت آجر، كورههاي تونلي است . در داخل اين تونلها نيز ريلگذاري شده است. واگنهاي خارج شده از خشك كن وارد اين تونلها ميشوند. نحوه حرارت ديدن خشتها، درمناطق مختلف اين كوره متفاوت است: در قسمت اوليه كوره ، واگنها به آهستگي حركت ميكنند تا باقيمانده آب خشتها در دمايي حدود تبخير شود. در ادامه، مشعلهايي در كنار يا بالاي مسير حركت واگنها نصب شده است كه واگنها با سرعتي بيشتر ، از مقابل آنها عبور ميكنند. اين روند افزايش سرعت حركت تا رسيدن به مشعل اصلي ادامه دارد. محل مشعل اصلي، گرمترين جاي كوره است و در حقيقت همان مكاني است كه در آن ، حالت ً چسبندگي سراميكي ً اتفاق ميافتد. چسبندگي سراميكي چيست؟ ـ در آجر ، مقداري خلل و فرج وجود دارد. در كنار مشعل اصلي كه دما در حدود 1200 تا 1300 درجه است، برخي مواد دروني آجر (مواد گدازآوري كه در ابتدا ذكر شد) ذوب شده، وارد خلل و فرجها ميشوند و سبب چسبيدن ساير مواد تشكيل دهنده آجر به يكديگر ميگردند. توجه داشته باشيد كه اگر حالت چسبندگي سراميكي اتفاق نيفتد، آجر توليد شده مقاومت كافي نخواهد داشت. بعبارتي لازمه مقاوم شدن آجر ، ايجاد چسبندگي سراميكي است و البته در كنار چسبندگي سراميكي، جمع شدگي نيز واقع ميشود كه در ادامه توضيح داده خواهد شد. مرحله آخر در خط توليد آجر ، خارج كردن آجر از داخل كوره است. اين كار ، مخصوصاً در مورد آجرهاي توليدي در كورههاي هوفمن، بايد آهسته و با دقت انجام گيرد تا آسيبي به آجرها نرسد. ضايعات آجر روش اول: آجرهاي مورد آزمايش را در يك سيني ميايستانيم و داخل سيني آب ميريزيم. آب ، جذب آجرشده ، پس از مدتي تبخير ميشود . بار ديگر اين عمل را تكرار ميكنند. در اين صورت اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد ، سفيدكها ظاهر ميشوند. روش دوم: در روش ديگر ، آجري را روي يك سطح صاف ميخوابانيم و ظرف دهان گشادي را كه حاوي مقداري آب است، بطور معكوس روي آن قرار ميدهند . آب كم كم داخل آجر نفوذ كرده ، تبخير ميشود . اين عمل را دوبار انجام ميدهند . اينجا نيز اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد، آنرا ظاهر ميكند. براي مقايسه ميزان شوره زدن آجرها ، درجه بنديي بشرح ذيل وجود دارد: ـ درجه صفر : درجهيي است كه در آن هيچ سفيدكي ظاهر نميشود. ـ درجه كم : كمتر از 10% سطح آجر با شوره پوشيده ميشود . ـ درجه متوسط : لايه ضخيمي از شوره تا 50% سطح آجر را ميپوشاند؛ اما از روي سطح آجر فلس يا پودر جدا نميشود . ـ درجه زياد : قشر ضخيمتري از املاح تا بيش از 50% سطح آجر را ميپوشاند؛ اما در اينجا نيز فلس يا پودر از سطح آن جدا نميشود . ـ درجه شديد: قشر ضخيمي از سفيدك قسمت عمده سطح آجر را ميپوشاند و فلس يا پودر از سطح آن جدا ميشود . انواع سفيدكها چنين است : كربناتي، كلريدي، سولفاتي و نيتراتي. جهت انتخاب راه حل مناسب در مبارزه با اين سفيدكها ، اولين قدم، تشخيص نوع سفيدك است. بدين منظور ، ابتدا با يك تيغ و صفحه كاغذي تميز، از سفيدكهاي سطح آجر نمونه برداري كرده، به آزمايشگاه ميفرستند و در آنجا نوع سفيدك مشخص ميشود. سفيدك كربناتي: علت ايجاد اين نوع سفيدك، آنست كه آجر از ملات ، آب جذب كرده ، در تركيب با هوا ، سفيدك كربناتي ظاهر ميكند. جهت جلوگيري از ظهور اين سفيدك ، بايد كاري كرد كه آجر از آب جذب نكند. بدين جهت، هنگام آجر چيني ، ابتدا آنرا مرطوب كرده ، بعد بكار ميبرند.(به اين عمل اصطلاحاً ً زنجاب كردن آجرً گويند.) زنجاب كردن، باعث اشباع شدن آجر از آب و عدم تمايل به جذب آب از ملات ميشود. در برخي مناطق كشورمان ، از آنجا كه خود آب سخت است و تركيبات بيكربناتي دارد، وقتي روي آجركاري را آب ميپاشند، سفيدك كربناتي ظاهر ميشود . اگر روي آجرهايي ،اين نوع از سفيدك ظاهر شد، آنها را با اسيد كلريدريك رقيق (جوهر نمك) ميشويند و بلافاصله با آب شستشو ميدهند. جوهر نمك، سفيدك كربناتي را در خود حل ميكند و با جريان آب ، آنها را از سطح آجر دور ميكند. بايد توجه داشت كه بلافاصله پس از بكاربردن جوهر نمك، از آب استفاده كرد. زيرا در غير اين صورت، با وجودي كه جوهر ، سفيدكهاي كربناتي را در خود حل كرده ، كربناتها به كلريد تبديل ميشوند و روي آجرها سفيدك كلريدي ظاهر ميشود سفيدك كلريدي: همانطور كه در بالا ذكر شد، راه از بين بردن سفيدك كلريدي، شستشوي آجر با آب است. سفيدك سولفاتي: علتهاي ممكن در ظهور اين سفيدك عبارتند از 1ـ خاك استفاده شده در ساخت آجر ، داراي مقادير زيادي سولفات باشد. 2ـ مقدار سنگ گچ ملات زياد باشد و آجر آنرا جذب كند. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك ، از بكار بردن خاكهايي با درصد سولفات زياد در توليد آجر ، خودداري ميكنيم. سفيدك نيتراتي: در خاكهاي برخي مناطق كويري ، تركيباتي از نيترات (شوره) وجود دارد. شوره از هوا رطوبت جذب كرده ،سبب ظهور سفيدك نيتراتي ميشود. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك، از بكار بردن خاكهاي نيتراتي در توليد آجر ، خودداري ميكنيم. طبقهبندي آجر استاندار شماره 7 ايران، مشخصات آجرهاي رسي را شرح ميدهد. در اين استاندارد، آجرهاي رسي از ديدگاههاي مختلف بشرح ذيل طبقهبندي شدهاند: طبقه بندي از ديدگاه روش توليد: 1ـ آجرهاي رسي دستي : با دست ساخته شده ، توپر است و كيفيت چنداني ندارد. 2ـ آجرهاي نيمه ماشيني: كه در طول خط توليد آنها ، قسمتي از كارها ، توسط ماشين انجام ميشود. 3ـ آجرهاي ماشيني : داراي اشكال مختلف، توپر و سخت يا سوراخدار ، با كيفيتي بهتر . طبقهبندي از ديدگاه نوع مصرف : 1ـ آجر معمولي: براي مصارف عمومي ساختمان استفاده شده، بنام آجر توكار معروف است. 2ـ آجرنما: اين نوع آجرها به روشهاي مخصوص ساخته ميشوندو بايد داراي ابعاد دقيق و هماهنگ باشند تا ظاهري خوب در نماي سازه ايجاد كنند. 3ـ آجر مهندسي مرغوبEngineering Brik : اين آجرها ، آجرهايي توپر و سخت و بادوام هستند و با روش ماشيني توليد ميشوند و به سه دسته تقسيم ميشوند . اين درجه بنديها بر اساس دو عامل مقاومت و جذب آب است. درجه 1: حداقل مقاومت آجر درجه 1 ، 350 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 15% وزني است. درجه 2 : حداقل مقاومت آجر درجه 2 ، 250 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 16% وزني است. درجه 3 : حداقل مقاومت آجر درجه 3 ، 150% و حداكثر ميزان جذب آب آن ، 18% وزني است. اين آجرها ،عمدتاً باربر هستند. طبقهبندي از ديدگاه كيفيت: 1ـ آجر با كيفيت مناسب براي مصارف داخلي: اين آجرها توكار هستند. لازم به ذكر است اين آجرها را نبايد در قسمتهايي از ساختمان كه در معرض شرايط مختلف جوي مانند يخ زدن است، بكار برد و هنگاميكه اين آجرها به كارگاه ميرسند، نبايد آنها را در محيط سرباز نگهداري نمود. زيرا اين آجرها از نظر استاندارد، جذب آب مشخصي ندارند و در اثر بارندگي و مرطوب شدن، تحت فرايند يخ زدن از بين ميروند. 2ـ آجر با كيفيت عادي: از اين آجرها در نقاطي كه شرايط جوي شديدي ندارند، در قسمتهاي بيروني ساختمان نيز ميتوان استفاده كرد. 3ـ آجر با كيفيت ويژه : اين آجرها معمولاً همان آجرهاي مهندسي مرغوبند كه البته قادرند شرايط محيطي سخت را نيز تحمل كنند. طبقه بندي از ديدگاه شكل : 1ـ آجر توپر : نوعي آجر است كه حجم سوراخهاي آن از 25% حجم آجر تجاوز نميكند. در اين نوع از آجرها جهت محاسبه مقاومت ، بار وارد بر آجر را بدون در نظر گرفتن سوراخها ، بر كل سطح مقطع تقسيم ميكنند. 2ـ آجر سوراخدار: در اين نوع از آجرها ، حجم سوراخها از 25% حجم آجر بيشتر است. اما مساحت هر يك از سوراخها، از 3000 تجاوز نميكند. 3ـ آجر توخالي: كه در آن، حجم سوراخها بيش از 25% حجم آجر است و براي ابعاد سوراخها محدوديتي وجود ندارد 4ـ آجر با شكل ويژه: اين آجرها، داراي اشكال مختلف هندسي هستند. مانند آجرهايي كه جهت كف پوش در پيادهروها و پاركها استفاده ميشوند. 5ـ آجر متخلخل: حجم منافذ در اين نوع از آجرها ، بيش از 20% حجم آجر است
«آجر» آجرها بعنوان واحدهاي ساختماني منظور شده ، به دو دسته كلي تقسيم ميشوند: 1ـ آجرهاي رسي 2ـ آجرهاي ماسه آهكي (توضيحات كامل آن در بحث آهك تحت عنوان سخت شدن هيدروسيليكاتي ارائه شده است.) قسمت اعظم آجرهاي مورد مصرف، از نوع آجرهاي رسي هستند. ايرانيان قديم آجر را بخوبي ميشناختند و نمونههايي از آجركاريهاي بسيار جالب از زمان قديم باقي مانده است كه همگي گواه تبحر ايرانيان در توليد و بكارگيري آجر ميباشد. اوج صنعت آجر ايران، در زمان ساسانيان بوده است. در اينجا بحثي مطرح ميشود و آن عبارت است از مقايسه مصالح ساختماني قديم و جديد. قطعاً مصالح ساختماني جديد و از جمله آجرهاي امروزي ، بسيار بهترا از انواع قديمي آن است. بقا و پا بر جا بودن عمارتهاي قديمي به اين معني نيست كه ما توان ساخت چنين آجرهايي را نداريم. بلكه ما قادر به ساخت انواع بهتري هستيم. ولي نكته قابل توجه اينست كه در گذشته ، اولاً تعداد ساختمانهاي در دست احداث كم بود و تعداد آجر مورد نياز ، اندك. ثانياً نيروي كار، براحتي و با قيمتي بسيار نازل يافت ميشد. در حاليكه امروزه صحبت از هزاران واحد مسكوني و نيروي كار گرانقيمت است. چاره كار، تعويض نيروي انساني با نيروي ماشين است. جايگزيني نيروي ماشيني هم مستلزم آشنايي با تكنولوژي ماشين و بدست آوردن فرهنگ ماشيني است . (كه البته در كشور ما، ضعف عمده در قسمت دوم است.) خاك ، مهمترين عنصر ساخت آجر در توليد آجر ، خشت خشك شده راحرارت ميدهند و آجر بدست ميآورند. خشت را از قالب زدن گل بدست ميآورند. گل ، مخلوط يكنواخت آب و خاك است. خاك ، جسم جامد همراه با آب و هواست. خاك رس، ماسه، سنگ آهك ، سولفاتها، فلدسپات، تركيبات آهن، رستنيها و … قسمت جامد خاك را تشكيل ميدهند. قسمت جامد خاك خاك رس: خاك رس از پوشيدن فلدسپات و ميكا در سنگهاي آذرين مثل گرانيت بدست ميآيد. عامل پوسيدن ، آب باران است كه داراي اسيد كربنيك ميباشد. نوع خالص خاك رس ،ًكائولنً نام دارد: و همان خاكي است كه در صنعت ساخت چيني از آن بهره ميگيرند. كائولن دانههايي پولكي و ورقه ورقه دارد. اين پولكها از دو ميكرون هم كوچكترند. خاك رس خالص سفيد رنگ است و ناخلصيها به آن رنگهاي مختلفي ميدهند: FeO آنرا كبود رنگ ميكند. آنرا سرخ رنگ ميكند. آنرا زرد رنگ مي كند. ماسه :اگر با خاك رس خالص آجر درست شود، پس از خشك شدن ترك ميخورد و ثبات حجمي ندارد. براي رفع اين عيب ، به خاك رس ذرات ماسه ميافزايند . اين ذرات بصورت استخوان بندي عمل مي كند و جمع شدگي را كنترل مي نمايد. جنس ماسه مي تواند سيليسي يا آهكي باشد. اما ذرات درشت ماسه ، چه آهكي و چه سيليسي ، ايجاد مشكل ميكند. ذرات درشت سيليس در گل ، در هنگام حرارت دادن، با كسب حرارت منبسط ميشود؛ در حاليكه خشت آجر در حال خشك شدن يا پخته شدن و جمع شدن است. در نتيجه آجر ترك ميخورد. دانههاي درشت آهك هم در اثر حرارت پخته شده ، تبديل به آهك ميشود كه با جذب آب منبسط شده، تكهاي از آجر را بيرون مياندازد. به اين پديده اصطلاحاً ً آلوئك ً گويند. سنگ آهك: يكي از ديگر از موادي است كه ميتواند همراه خاك باشد. مقدار اندك آن ، باعث سفيد شدن آجر است؛ در حاليكه ميزان بيشتري از آن، سبب پايين آمدن نقطه ذوب و توليد آجر جوش ميشود .( آجر جوش ، آجري است كه در كوره ذوب شده و شكل هندسي خود را از دست داده است.) درصد آهك در خاك آجر ، نبايد بيش از 30% باشد. سولفاتها :سولفاتها بصورت سولفات عنصرهاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم در خاك وجود دارند و باعث ميشوند كه بعدها روي آجر ً سفيدك سولفاتي ً ظاهر شود. فلدسپات: در فرايندهاي تولدي آجر ، فلدسپات در نقش گدازآور عمل كرده، سبب پايين آمدن درجه حرارت حالت خميري آجر ميشود . در بسياري از سراميكها، از خاك با فلدسپات زياد استفاده ميكنند. تركيبات آهن: اكسيدهاي آهن نيز گدازآورند. اگر در خاك به 5% وزنش برسد، آن خاك سرخ رنگ ميشود. از خاكهاي با اكسيد آهن بالا براي ساخت قطعات سفالي ـ كه آب را از خود عبور نميدهند ـ استفاده ميشود. در برخي كشورهاي خارجي، از اين خاكها در صنعت سفال، جهت ساخت لولههاي فاضلاب بهره ميگيرند؛ در حاليكه در ايران، براي اين مصرف از لولههاي چدني يا پوليكا استفاده ميشود . كاربرد عمده سفال در كشورمان، در قسمتهاي شمالي و براي پوشش سقف است. در آجرهاي نسوز، مقدار آهن خاك بايد بسيار كم بوده ، از 1% وزن خاك تجاوز نكند. رستنيها : از ديگر مواد تشكيل دهنده خاك ، بقايايي گياهان است كه اگر همراه خاك باشند، در كوره ميسوزند و جايشان خالي ميشود . از اين پديده استفاده كرده، به خاك آجر ، مواد آلي ميزنند تا پس از سوختن در كوره و خالي شدن جايشان، آجر سبك بدست آيد. اين آجرها ، كاربرد عايقي دارد. آب آب به دو صورت در خاك وجود دارد: آب آزاد و آب جذب شده (كه سبب مرطوب بودن خاك است.) آب جذب شده را تنها با استفاده از حرارت ميتوان آزاد كرد. براي مخلوط آب و خاك، طبقه بنديي بدين شرح وجود دارد: يك مهندس سوئدي بنام Atterberg. مخلوط آب و خاك را به پنج دسته تقسيم كرده است: آبكي ، شل ، خميري، سفت و خشك. گلي كه براي توليد آجر استفاده مي شود، بايد حالت خميري داشته باشد. براي پي بردن به حالت خميري گل در آزمايشگاه ، از دستگاهي بنام ً Cassagrandً يا ً Atterbergً استفاده ميكنند. اما در كارگاههاي ساختماني ، بدين منظور با خمير مورد نظر ، فتيلهاي نازك بقطر mm3 ميسازند. اگر آن فتيله ترك نخورد و گل آن هم به دست نچسبد ، خمير آزمايش شده مطلوب ميباشد. توليد آجر در توليد آجر ، دو شيوه مرسوم است. سنتي و ماشيني. البته بسياري از كارخانههاي كنوني از روش مابين اين دو روش استفاده ميكنند. روش سنتي اولين قدم در تهيه آجر، تهيه خاك مناسب است. در روش سنتي، انتخاب خاك جنبه علمي نداشت. بلكه بصورت تجربي بود . بدين معني كه استاد آجر ساز ، خاك را ميديد و با لمس كردن و بوئيدن و … تشخيص ميداد كه آيا خاك مورد نظر ، براي ساخت آجر مناسب بود يا خير. پس از انتخاب خاك مناسب ، خاك را به مكاني بنام ً آبْ خوره ً ميبردند تا در آنجا با آب مخلوط شود. پس از گذشت چند روز ، اين گل را ًورزً ميدادند تا خاك بخوبي با آب مخلوط شود. عمل ورز دادن گل ، توسط كارگران و با پا انجام ميگرفت. براي اينكه كارگران در حين ورز دادن گل، دانههاي درشت را از خمير اصلي جدا كنند، صاحب كار مقداري سكه با خاك مخلوط ميكرد تا كارگران به اميد يافتن سكه ، دانههاي درشت را نيز جدا نمايند. پس از چند روز ورز دادن ، نوبت به قالبگيري ميرسيد. قالبگيري نيز توسط دست انجام ميگرفت. قالبها، از جنس چوب و بصورت چند خانه بود كه گل را با دست در آنها ميفشردند و سطح آنرا صاف ميكردند. طبيعي بود كه هر چه قالبزن بيشتر سطح گل را ميفشرد، كيفيت آجر بهتر بود. اما از آنجا كه كارگران بدنبال توليد بيشتر و سريعتر بودند و نه كيفيت خوب، از درست فشردن گل در قالب ، خودداري ميكردند و اين امر سبب افت كيفيت در آجر شد. جهت حل اين مشكل، پس از انقلاب، پرسهاي پدالي ساخته شد . اين نوع پرسها وسيلهاي بود جهت درست فشرده شدن قالبها و البته هم اكنون نيز در بعضي مناطق از اين پرسها استفاده ميشود. در ادامه نوبت به خشك كردن خشتها ميرسيد. در روش سنتي ، جهت خشك كردن خشتها از آفتاب استفاده ميكردند. اگر در طول مدت خشك شدن، خشت را تنها از يك طرف در برابر تابش خورشيد قرار ميدادند، يك طرف آن زودتر از طرف ديگر خشك ميشد و در نتيجه سطح آجر خميده ميشد. جهت رفع اين مشكل، پس از مدتي كه خشت باصطلاح خودش را گرفت، جهت قرار دادن آن در آفتاب را عوض ميكردند. نكته جالب در خشك كردن خشتها آن بود كه از آنجا كه امكان خشك كردن خشتها در زمستان وجود نداشت ، در فصل گرما تعداد زيادي خشت را خشك ميكردند و محصول را بعنوان كلينكر آجر ، زير پوششي از كاه گل نگهداري ميكردند و در زمستان ، از آنها جهت توليد آجر بهره ميگرفتند. مرحله بعدي ، پختن آجر بود كه در آن ، از كوره هاي سنتي استفاده ميشد. كوره سنتي چاهي بود كه در مبحث گچ نيز بدان اشاره شد. همانطور كه در قبل ذكر شد، در اين كورهها خشتها را بگونهاي ميچيدند كه جريان هوا از بين آنها عبور كند و از زير به خشتها حرارت ميدادند. در قديم جهت سوخت ، از چوب و مدفوع استفاده ميشد و در نتيجه حرارت آرام آرام بالا ميرفت و رسيدن حرارت به قسمتهاي بالايي كوره بسيار آهسته صورت ميگرفت. به همين جهت همه لايهها تقريباً بطور يكسان حرارت كسب ميكردند. ليكن بعدها كه سوختهاي نفتي بكار گرفته شد ، جهت تسريع در امر توليد، درجه حرارت پايين را زياد ميكردند. طبيعتاً حرارت بصورت يكنواخت به خشتها نميرسيد و در لايههاي مختلف، آجرهايي با خواص متفاوت توليد ميشد. همانطور كه گفتيم ، آجرهاي اين نوع از كورهها ، از نظر خواص و كيفيت متفاوتند. از آنجا كه خشتهاي زيرين بيش از حد نياز حرارت ميبينند، ذوب ميشوند و توليد آجر جوش ميكنند. يعني پس از ذوب شدن با يكديگر مخلوط ميشوند و بصورت سنگي محكم بدون شكل هندسي خاص در ميآيند. اين آجرها شايد فقط بدرد پي ريزي بخورد. لايه بعدي آجرها ، سبز رنگ است كه از نظر مقاومت و خواص . بهترين آجرهاي كوره اند و داراي شكل هندسي دقيقي ميباشند . لايه بعدي، آجرهاي بهي رنگ (مايل به زرد) است . لايههاي بعدي بترتيب عبارتند از : آجرهاي سفيد رنگ، آجرهاي ابلغ (داراي لكههاي قرمز و سفيد) ، آجرهاي قرمز و آخرين لايه ،آجرهاي نپخته. بعلت نحوه برداشت از اين كورهها، آجرهاي رسيده به كارگاه ، از همه نوع هستند . امتياز اين كورهها ساده بودن و هزينه كم ساخت است؛ در حاليكه اتلاف انرژي ، كيفيت متفاوت محصول و توليد كم ، از عمدهترين مشكلات اين قبيل كورههاست.(اتلاف انرژي در اين كورهها بدليل گرم و سرد شدن پياپي در هر بار بارگيري و تخليه است.) روش ماشيني در روش ماشيني، خاك بسيار مهم است و انتخاب خاك مناسب، اهميتي بسزايي دارد. خاكهاي مختلف را آزمايش ميكنند تا به خاك مناسب دست يابند. البته در انتخاب معدن، علاوه بر كيفيت ، به كميت خاك نيز توجه ويژه ميكنند. معدن بايد بگونهاي باشد كه حداقل 50 سال كارخانه را تغذيه نمايد. انتخاب نمونه خاك براي آزمايش كم و كيفي ، با گمانه زدن است. خاك با ماشينهاي مخصوص استخراج شده، پس از ورود به كارخانه ، به قسمت آسياب ميرود. اين آسياب از دو چرخ بزرگ و سنگين تشكليل شده كه خاكها در اثر وزن چرخهاي دوران كننده، آسياب ميشوند. در زير اين چرخها ، شبكه مشبكي است كه خاك آسياب شده از لابلاي آن عبور ميكند. مرحله بعدي ، مخلوط كن است. اين مخلوط كن، همانند مخلوط كنهاي نانواييها ، داراي يك محور مركزي با تعدادي بازو در اطراف مي باشد. در اين مرحله ، مقداري نيز آب اضافه ميكنند و خاك مخلوط شده با آب ، بسمت ً آسياب والسً ميرود تا بطور كامل ورز داده شود . آسياب والس از دو گردونه فلزي كنار هم تشكليل شده كه گل مورد نظر با عبور از بين آنها، تحت فشار غلتكها كاملاً ورز داده ميشود و دانههاي درشت آن از بين ميرود . خمير خروجي از آسياب والس آماده قالب زني است. ؟ در اين مرحله، خمير وارد دستگاهي بنام بيرون ران يا Extruder ميشود. در قسمت مركزي اين دستگاه ، يك عضو حلزوني شكل (مشابه حلزوني چرخ گوشت) وجود دارد كه خمير وارد شده به دستگاه را به جلو هدايت ميكند. از آنجائيكه ممكن است خمير هنوز مقداري حباب هوا داشته باشد، در مسير حركت خمير داخل Extruder ، مناطق خلأ مجهز به صافي جلوگير از نفوذ خمير ، تعبيه شده است. اين مناطق حبابهاي هوا را جذب ميكنند و خميرهاي نهايي فاقد تخلخل ميباشد. در قسمت خروجي دستگاه بيرون ران، ميتوان قالبهاي مختلف با اشكال متفاوت را قرار داد و خمير آماده را به صورتهاي مورد نياز قالب زد. البته توجه به اين نكته ضروري است كه اگر با چنين خميري خشت زده شود، آجر نهايي بسيار سنگين خواهد بود . در نتيجه قالبها را بگونهاي ميسازند كه خشت حاصل، سوراخدار باشد . بدين منظور در قالب ميلههايي نصب ميكنند كه بنام ًگُل قالب ً معرفند. گُل قالب بايد آلياژ مخصوصي داشته باشد و در برابر سايش مقاوم باشد. ؟ تونلي: تونل ، سالن درازي است كه داخل آن ريلگذاري شده. واگنهاي حامل خشت، از يك طرف تونل داخل ميشوند و در دمايي نچندان بالا(حدود 60 تا 70 درجه) حرارت ميبينند. همچنين حركت واگنها در داخل تونل، بسيار آهسته است. تمام شرايط بگونهاي با يكديگر جمع شدهاند كه همانند آنچه پيشتر ذكر شد، خشتها بتدريج خشك شوند. تذكر اين نكته نيز مفيد است كه چون سرعت حركت واگنها در داخل خشك كن بسيار سريعتر از حركت آنها در كوره است، ظرفيت كوره تقريباً دو برابر ظرفيت خشككن ميباشد. مرحله بعدي در توليد آجر ، پختن خشتهاي خشك شده است. كورهها انواع مختلفي دارند كه دو نوع عمده آنها عبارتند از: 1ـ كوره هوفمن 2ـ كوره تونلي كوره هوفمن كوره هوفمن، دالاني است شبيه به شكل مقابل كه در مركز آن يك دودكش تعبيه شده است. بعلت كثيف بودن سوختها در گذشته ، دودكشها را بسيار بلند ميساختند. اما امروزه كه از سوختهاي تميز نفتي و بعضاً گاز طبيعي استفاده ميكنند، ديگر نيازي به مرتفع ساختن دودكشها نيست. ؟ اين دالانها به اتاقكهاي كوچكتري تقسيم ميشوند كه به هر كدام از آنها ً قمير ً گويند. در هر قمير ، خشتهاي خشك شده را از پايين به بالا ميچينند و در قمير را نيز با آجر يا همان خشتها و با پوشش كاهگل ميبندند. بالاي هر قمير ، تعدادي سوراخ است. اين سوراخها در واقع محل ورود حرارت به داخل قمير است. بدين صورت كه مشعلي مخصوص را روي اين سوراخها بگونهاي قرار ميدهند كه شعله آن بطرف داخل قمير زبانه كشد. پايين هر قمير به دودكش راه دارد. دود و هواي گرم ايجاد شده ، از طريق اين راه ارتباطي وارد دود كش شده، به بيرون هدايت ميشود. مشعل بنوبت روي قميرها حركت ميكند. هر گاه خشتهاي هر قمير باندازه كافي حرارت ديد، مشعل روي قمير بعدي قرار ميگيرد. در هر كوره ، روش كار چنين است كه همواره تعدادي قمير در حال بارگيري ، تعدادي در حال گرم شدن و مابقي در حال تخليهاند . (تعداد قميرهاي هر كوره ميتواند تا حدود 30 قمير نيز باشد.) لازم به ذكر است كه اين كورهها بازدهي خوبي دارند. ؟ كوره تونلي جديدترين كورههاي پخت آجر، كورههاي تونلي است . در داخل اين تونلها نيز ريلگذاري شده است. واگنهاي خارج شده از خشك كن وارد اين تونلها ميشوند. نحوه حرارت ديدن خشتها، درمناطق مختلف اين كوره متفاوت است: در قسمت اوليه كوره ، واگنها به آهستگي حركت ميكنند تا باقيمانده آب خشتها در دمايي حدود تبخير شود. در ادامه، مشعلهايي در كنار يا بالاي مسير حركت واگنها نصب شده است كه واگنها با سرعتي بيشتر ، از مقابل آنها عبور ميكنند. اين روند افزايش سرعت حركت تا رسيدن به مشعل اصلي ادامه دارد. محل مشعل اصلي، گرمترين جاي كوره است و در حقيقت همان مكاني است كه در آن ، حالت ً چسبندگي سراميكي ً اتفاق ميافتد. چسبندگي سراميكي چيست؟ ـ در آجر ، مقداري خلل و فرج وجود دارد. در كنار مشعل اصلي كه دما در حدود 1200 تا 1300 درجه است، برخي مواد دروني آجر (مواد گدازآوري كه در ابتدا ذكر شد) ذوب شده، وارد خلل و فرجها ميشوند و سبب چسبيدن ساير مواد تشكيل دهنده آجر به يكديگر ميگردند. توجه داشته باشيد كه اگر حالت چسبندگي سراميكي اتفاق نيفتد، آجر توليد شده مقاومت كافي نخواهد داشت. بعبارتي لازمه مقاوم شدن آجر ، ايجاد چسبندگي سراميكي است و البته در كنار چسبندگي سراميكي، جمع شدگي نيز واقع ميشود كه در ادامه توضيح داده خواهد شد. مرحله آخر در خط توليد آجر ، خارج كردن آجر از داخل كوره است. اين كار ، مخصوصاً در مورد آجرهاي توليدي در كورههاي هوفمن، بايد آهسته و با دقت انجام گيرد تا آسيبي به آجرها نرسد. ضايعات آجر روش اول: آجرهاي مورد آزمايش را در يك سيني ميايستانيم و داخل سيني آب ميريزيم. آب ، جذب آجرشده ، پس از مدتي تبخير ميشود . بار ديگر اين عمل را تكرار ميكنند. در اين صورت اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد ، سفيدكها ظاهر ميشوند. روش دوم: در روش ديگر ، آجري را روي يك سطح صاف ميخوابانيم و ظرف دهان گشادي را كه حاوي مقداري آب است، بطور معكوس روي آن قرار ميدهند . آب كم كم داخل آجر نفوذ كرده ، تبخير ميشود . اين عمل را دوبار انجام ميدهند . اينجا نيز اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد، آنرا ظاهر ميكند. براي مقايسه ميزان شوره زدن آجرها ، درجه بنديي بشرح ذيل وجود دارد: ـ درجه صفر : درجهيي است كه در آن هيچ سفيدكي ظاهر نميشود. ـ درجه كم : كمتر از 10% سطح آجر با شوره پوشيده ميشود . ـ درجه متوسط : لايه ضخيمي از شوره تا 50% سطح آجر را ميپوشاند؛ اما از روي سطح آجر فلس يا پودر جدا نميشود . ـ درجه زياد : قشر ضخيمتري از املاح تا بيش از 50% سطح آجر را ميپوشاند؛ اما در اينجا نيز فلس يا پودر از سطح آن جدا نميشود . ـ درجه شديد: قشر ضخيمي از سفيدك قسمت عمده سطح آجر را ميپوشاند و فلس يا پودر از سطح آن جدا ميشود . انواع سفيدكها چنين است : كربناتي، كلريدي، سولفاتي و نيتراتي. جهت انتخاب راه حل مناسب در مبارزه با اين سفيدكها ، اولين قدم، تشخيص نوع سفيدك است. بدين منظور ، ابتدا با يك تيغ و صفحه كاغذي تميز، از سفيدكهاي سطح آجر نمونه برداري كرده، به آزمايشگاه ميفرستند و در آنجا نوع سفيدك مشخص ميشود. سفيدك كربناتي: علت ايجاد اين نوع سفيدك، آنست كه آجر از ملات ، آب جذب كرده ، در تركيب با هوا ، سفيدك كربناتي ظاهر ميكند. جهت جلوگيري از ظهور اين سفيدك ، بايد كاري كرد كه آجر از آب جذب نكند. بدين جهت، هنگام آجر چيني ، ابتدا آنرا مرطوب كرده ، بعد بكار ميبرند.(به اين عمل اصطلاحاً ً زنجاب كردن آجرً گويند.) زنجاب كردن، باعث اشباع شدن آجر از آب و عدم تمايل به جذب آب از ملات ميشود. در برخي مناطق كشورمان ، از آنجا كه خود آب سخت است و تركيبات بيكربناتي دارد، وقتي روي آجركاري را آب ميپاشند، سفيدك كربناتي ظاهر ميشود . اگر روي آجرهايي ،اين نوع از سفيدك ظاهر شد، آنها را با اسيد كلريدريك رقيق (جوهر نمك) ميشويند و بلافاصله با آب شستشو ميدهند. جوهر نمك، سفيدك كربناتي را در خود حل ميكند و با جريان آب ، آنها را از سطح آجر دور ميكند. بايد توجه داشت كه بلافاصله پس از بكاربردن جوهر نمك، از آب استفاده كرد. زيرا در غير اين صورت، با وجودي كه جوهر ، سفيدكهاي كربناتي را در خود حل كرده ، كربناتها به كلريد تبديل ميشوند و روي آجرها سفيدك كلريدي ظاهر ميشود سفيدك كلريدي: همانطور كه در بالا ذكر شد، راه از بين بردن سفيدك كلريدي، شستشوي آجر با آب است. سفيدك سولفاتي: علتهاي ممكن در ظهور اين سفيدك عبارتند از 1ـ خاك استفاده شده در ساخت آجر ، داراي مقادير زيادي سولفات باشد. 2ـ مقدار سنگ گچ ملات زياد باشد و آجر آنرا جذب كند. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك ، از بكار بردن خاكهايي با درصد سولفات زياد در توليد آجر ، خودداري ميكنيم. سفيدك نيتراتي: در خاكهاي برخي مناطق كويري ، تركيباتي از نيترات (شوره) وجود دارد. شوره از هوا رطوبت جذب كرده ،سبب ظهور سفيدك نيتراتي ميشود. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك، از بكار بردن خاكهاي نيتراتي در توليد آجر ، خودداري ميكنيم. طبقهبندي آجر استاندار شماره 7 ايران، مشخصات آجرهاي رسي را شرح ميدهد. در اين استاندارد، آجرهاي رسي از ديدگاههاي مختلف بشرح ذيل طبقهبندي شدهاند: طبقه بندي از ديدگاه روش توليد: 1ـ آجرهاي رسي دستي : با دست ساخته شده ، توپر است و كيفيت چنداني ندارد. 2ـ آجرهاي نيمه ماشيني: كه در طول خط توليد آنها ، قسمتي از كارها ، توسط ماشين انجام ميشود. 3ـ آجرهاي ماشيني : داراي اشكال مختلف، توپر و سخت يا سوراخدار ، با كيفيتي بهتر . طبقهبندي از ديدگاه نوع مصرف : 1ـ آجر معمولي: براي مصارف عمومي ساختمان استفاده شده، بنام آجر توكار معروف است. 2ـ آجرنما: اين نوع آجرها به روشهاي مخصوص ساخته ميشوندو بايد داراي ابعاد دقيق و هماهنگ باشند تا ظاهري خوب در نماي سازه ايجاد كنند. 3ـ آجر مهندسي مرغوبEngineering Brik : اين آجرها ، آجرهايي توپر و سخت و بادوام هستند و با روش ماشيني توليد ميشوند و به سه دسته تقسيم ميشوند . اين درجه بنديها بر اساس دو عامل مقاومت و جذب آب است. درجه 1: حداقل مقاومت آجر درجه 1 ، 350 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 15% وزني است. درجه 2 : حداقل مقاومت آجر درجه 2 ، 250 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 16% وزني است. درجه 3 : حداقل مقاومت آجر درجه 3 ، 150% و حداكثر ميزان جذب آب آن ، 18% وزني است. اين آجرها ،عمدتاً باربر هستند. طبقهبندي از ديدگاه كيفيت: 1ـ آجر با كيفيت مناسب براي مصارف داخلي: اين آجرها توكار هستند. لازم به ذكر است اين آجرها را نبايد در قسمتهايي از ساختمان كه در معرض شرايط مختلف جوي مانند يخ زدن است، بكار برد و هنگاميكه اين آجرها به كارگاه ميرسند، نبايد آنها را در محيط سرباز نگهداري نمود. زيرا اين آجرها از نظر استاندارد، جذب آب مشخصي ندارند و در اثر بارندگي و مرطوب شدن، تحت فرايند يخ زدن از بين ميروند. 2ـ آجر با كيفيت عادي: از اين آجرها در نقاطي كه شرايط جوي شديدي ندارند، در قسمتهاي بيروني ساختمان نيز ميتوان استفاده كرد. 3ـ آجر با كيفيت ويژه : اين آجرها معمولاً همان آجرهاي مهندسي مرغوبند كه البته قادرند شرايط محيطي سخت را نيز تحمل كنند. طبقه بندي از ديدگاه شكل : 1ـ آجر توپر : نوعي آجر است كه حجم سوراخهاي آن از 25% حجم آجر تجاوز نميكند. در اين نوع از آجرها جهت محاسبه مقاومت ، بار وارد بر آجر را بدون در نظر گرفتن سوراخها ، بر كل سطح مقطع تقسيم ميكنند. 2ـ آجر سوراخدار: در اين نوع از آجرها ، حجم سوراخها از 25% حجم آجر بيشتر است. اما مساحت هر يك از سوراخها، از 3000 تجاوز نميكند. 3ـ آجر توخالي: كه در آن، حجم سوراخها بيش از 25% حجم آجر است و براي ابعاد سوراخها محدوديتي وجود ندارد 4ـ آجر با شكل ويژه: اين آجرها، داراي اشكال مختلف هندسي هستند. مانند آجرهايي كه جهت كف پوش در پيادهروها و پاركها استفاده ميشوند. 5ـ آجر متخلخل: حجم منافذ در اين نوع از آجرها ، بيش از 20% حجم آجر است«آجر» آجرها بعنوان واحدهاي ساختماني منظور شده ، به دو دسته كلي تقسيم ميشوند: 1ـ آجرهاي رسي 2ـ آجرهاي ماسه آهكي (توضيحات كامل آن در بحث آهك تحت عنوان سخت شدن هيدروسيليكاتي ارائه شده است.) قسمت اعظم آجرهاي مورد مصرف، از نوع آجرهاي رسي هستند. ايرانيان قديم آجر را بخوبي ميشناختند و نمونههايي از آجركاريهاي بسيار جالب از زمان قديم باقي مانده است كه همگي گواه تبحر ايرانيان در توليد و بكارگيري آجر ميباشد. اوج صنعت آجر ايران، در زمان ساسانيان بوده است. در اينجا بحثي مطرح ميشود و آن عبارت است از مقايسه مصالح ساختماني قديم و جديد. قطعاً مصالح ساختماني جديد و از جمله آجرهاي امروزي ، بسيار بهترا از انواع قديمي آن است. بقا و پا بر جا بودن عمارتهاي قديمي به اين معني نيست كه ما توان ساخت چنين آجرهايي را نداريم. بلكه ما قادر به ساخت انواع بهتري هستيم. ولي نكته قابل توجه اينست كه در گذشته ، اولاً تعداد ساختمانهاي در دست احداث كم بود و تعداد آجر مورد نياز ، اندك. ثانياً نيروي كار، براحتي و با قيمتي بسيار نازل يافت ميشد. در حاليكه امروزه صحبت از هزاران واحد مسكوني و نيروي كار گرانقيمت است. چاره كار، تعويض نيروي انساني با نيروي ماشين است. جايگزيني نيروي ماشيني هم مستلزم آشنايي با تكنولوژي ماشين و بدست آوردن فرهنگ ماشيني است . (كه البته در كشور ما، ضعف عمده در قسمت دوم است.) خاك ، مهمترين عنصر ساخت آجر در توليد آجر ، خشت خشك شده راحرارت ميدهند و آجر بدست ميآورند. خشت را از قالب زدن گل بدست ميآورند. گل ، مخلوط يكنواخت آب و خاك است. خاك ، جسم جامد همراه با آب و هواست. خاك رس، ماسه، سنگ آهك ، سولفاتها، فلدسپات، تركيبات آهن، رستنيها و … قسمت جامد خاك را تشكيل ميدهند. قسمت جامد خاك خاك رس: خاك رس از پوشيدن فلدسپات و ميكا در سنگهاي آذرين مثل گرانيت بدست ميآيد. عامل پوسيدن ، آب باران است كه داراي اسيد كربنيك ميباشد. نوع خالص خاك رس ،ًكائولنً نام دارد: و همان خاكي است كه در صنعت ساخت چيني از آن بهره ميگيرند. كائولن دانههايي پولكي و ورقه ورقه دارد. اين پولكها از دو ميكرون هم كوچكترند. خاك رس خالص سفيد رنگ است و ناخلصيها به آن رنگهاي مختلفي ميدهند: FeO آنرا كبود رنگ ميكند. آنرا سرخ رنگ ميكند. آنرا زرد رنگ مي كند. ماسه :اگر با خاك رس خالص آجر درست شود، پس از خشك شدن ترك ميخورد و ثبات حجمي ندارد. براي رفع اين عيب ، به خاك رس ذرات ماسه ميافزايند . اين ذرات بصورت استخوان بندي عمل مي كند و جمع شدگي را كنترل مي نمايد. جنس ماسه مي تواند سيليسي يا آهكي باشد. اما ذرات درشت ماسه ، چه آهكي و چه سيليسي ، ايجاد مشكل ميكند. ذرات درشت سيليس در گل ، در هنگام حرارت دادن، با كسب حرارت منبسط ميشود؛ در حاليكه خشت آجر در حال خشك شدن يا پخته شدن و جمع شدن است. در نتيجه آجر ترك ميخورد. دانههاي درشت آهك هم در اثر حرارت پخته شده ، تبديل به آهك ميشود كه با جذب آب منبسط شده، تكهاي از آجر را بيرون مياندازد. به اين پديده اصطلاحاً ً آلوئك ً گويند. سنگ آهك: يكي از ديگر از موادي است كه ميتواند همراه خاك باشد. مقدار اندك آن ، باعث سفيد شدن آجر است؛ در حاليكه ميزان بيشتري از آن، سبب پايين آمدن نقطه ذوب و توليد آجر جوش ميشود .( آجر جوش ، آجري است كه در كوره ذوب شده و شكل هندسي خود را از دست داده است.) درصد آهك در خاك آجر ، نبايد بيش از 30% باشد. سولفاتها :سولفاتها بصورت سولفات عنصرهاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم در خاك وجود دارند و باعث ميشوند كه بعدها روي آجر ً سفيدك سولفاتي ً ظاهر شود. فلدسپات: در فرايندهاي تولدي آجر ، فلدسپات در نقش گدازآور عمل كرده، سبب پايين آمدن درجه حرارت حالت خميري آجر ميشود . در بسياري از سراميكها، از خاك با فلدسپات زياد استفاده ميكنند. تركيبات آهن: اكسيدهاي آهن نيز گدازآورند. اگر در خاك به 5% وزنش برسد، آن خاك سرخ رنگ ميشود. از خاكهاي با اكسيد آهن بالا براي ساخت قطعات سفالي ـ كه آب را از خود عبور نميدهند ـ استفاده ميشود. در برخي كشورهاي خارجي، از اين خاكها در صنعت سفال، جهت ساخت لولههاي فاضلاب بهره ميگيرند؛ در حاليكه در ايران، براي اين مصرف از لولههاي چدني يا پوليكا استفاده ميشود . كاربرد عمده سفال در كشورمان، در قسمتهاي شمالي و براي پوشش سقف است. در آجرهاي نسوز، مقدار آهن خاك بايد بسيار كم بوده ، از 1% وزن خاك تجاوز نكند. رستنيها : از ديگر مواد تشكيل دهنده خاك ، بقايايي گياهان است كه اگر همراه خاك باشند، در كوره ميسوزند و جايشان خالي ميشود . از اين پديده استفاده كرده، به خاك آجر ، مواد آلي ميزنند تا پس از سوختن در كوره و خالي شدن جايشان، آجر سبك بدست آيد. اين آجرها ، كاربرد عايقي دارد. آب آب به دو صورت در خاك وجود دارد: آب آزاد و آب جذب شده (كه سبب مرطوب بودن خاك است.) آب جذب شده را تنها با استفاده از حرارت ميتوان آزاد كرد. براي مخلوط آب و خاك، طبقه بنديي بدين شرح وجود دارد: يك مهندس سوئدي بنام Atterberg. مخلوط آب و خاك را به پنج دسته تقسيم كرده است: آبكي ، شل ، خميري، سفت و خشك. گلي كه براي توليد آجر استفاده مي شود، بايد حالت خميري داشته باشد. براي پي بردن به حالت خميري گل در آزمايشگاه ، از دستگاهي بنام ً Cassagrandً يا ً Atterbergً استفاده ميكنند. اما در كارگاههاي ساختماني ، بدين منظور با خمير مورد نظر ، فتيلهاي نازك بقطر mm3 ميسازند. اگر آن فتيله ترك نخورد و گل آن هم به دست نچسبد ، خمير آزمايش شده مطلوب ميباشد. توليد آجر در توليد آجر ، دو شيوه مرسوم است. سنتي و ماشيني. البته بسياري از كارخانههاي كنوني از روش مابين اين دو روش استفاده ميكنند. روش سنتي اولين قدم در تهيه آجر، تهيه خاك مناسب است. در روش سنتي، انتخاب خاك جنبه علمي نداشت. بلكه بصورت تجربي بود . بدين معني كه استاد آجر ساز ، خاك را ميديد و با لمس كردن و بوئيدن و … تشخيص ميداد كه آيا خاك مورد نظر ، براي ساخت آجر مناسب بود يا خير. پس از انتخاب خاك مناسب ، خاك را به مكاني بنام ً آبْ خوره ً ميبردند تا در آنجا با آب مخلوط شود. پس از گذشت چند روز ، اين گل را ًورزً ميدادند تا خاك بخوبي با آب مخلوط شود. عمل ورز دادن گل ، توسط كارگران و با پا انجام ميگرفت. براي اينكه كارگران در حين ورز دادن گل، دانههاي درشت را از خمير اصلي جدا كنند، صاحب كار مقداري سكه با خاك مخلوط ميكرد تا كارگران به اميد يافتن سكه ، دانههاي درشت را نيز جدا نمايند. پس از چند روز ورز دادن ، نوبت به قالبگيري ميرسيد. قالبگيري نيز توسط دست انجام ميگرفت. قالبها، از جنس چوب و بصورت چند خانه بود كه گل را با دست در آنها ميفشردند و سطح آنرا صاف ميكردند. طبيعي بود كه هر چه قالبزن بيشتر سطح گل را ميفشرد، كيفيت آجر بهتر بود. اما از آنجا كه كارگران بدنبال توليد بيشتر و سريعتر بودند و نه كيفيت خوب، از درست فشردن گل در قالب ، خودداري ميكردند و اين امر سبب افت كيفيت در آجر شد. جهت حل اين مشكل، پس از انقلاب، پرسهاي پدالي ساخته شد . اين نوع پرسها وسيلهاي بود جهت درست فشرده شدن قالبها و البته هم اكنون نيز در بعضي مناطق از اين پرسها استفاده ميشود. در ادامه نوبت به خشك كردن خشتها ميرسيد. در روش سنتي ، جهت خشك كردن خشتها از آفتاب استفاده ميكردند. اگر در طول مدت خشك شدن، خشت را تنها از يك طرف در برابر تابش خورشيد قرار ميدادند، يك طرف آن زودتر از طرف ديگر خشك ميشد و در نتيجه سطح آجر خميده ميشد. جهت رفع اين مشكل، پس از مدتي كه خشت باصطلاح خودش را گرفت، جهت قرار دادن آن در آفتاب را عوض ميكردند. نكته جالب در خشك كردن خشتها آن بود كه از آنجا كه امكان خشك كردن خشتها در زمستان وجود نداشت ، در فصل گرما تعداد زيادي خشت را خشك ميكردند و محصول را بعنوان كلينكر آجر ، زير پوششي از كاه گل نگهداري ميكردند و در زمستان ، از آنها جهت توليد آجر بهره ميگرفتند. مرحله بعدي ، پختن آجر بود كه در آن ، از كوره هاي سنتي استفاده ميشد. كوره سنتي چاهي بود كه در مبحث گچ نيز بدان اشاره شد. همانطور كه در قبل ذكر شد، در اين كورهها خشتها را بگونهاي ميچيدند كه جريان هوا از بين آنها عبور كند و از زير به خشتها حرارت ميدادند. در قديم جهت سوخت ، از چوب و مدفوع استفاده ميشد و در نتيجه حرارت آرام آرام بالا ميرفت و رسيدن حرارت به قسمتهاي بالايي كوره بسيار آهسته صورت ميگرفت. به همين جهت همه لايهها تقريباً بطور يكسان حرارت كسب ميكردند. ليكن بعدها كه سوختهاي نفتي بكار گرفته شد ، جهت تسريع در امر توليد، درجه حرارت پايين را زياد ميكردند. طبيعتاً حرارت بصورت يكنواخت به خشتها نميرسيد و در لايههاي مختلف، آجرهايي با خواص متفاوت توليد ميشد. همانطور كه گفتيم ، آجرهاي اين نوع از كورهها ، از نظر خواص و كيفيت متفاوتند. از آنجا كه خشتهاي زيرين بيش از حد نياز حرارت ميبينند، ذوب ميشوند و توليد آجر جوش ميكنند. يعني پس از ذوب شدن با يكديگر مخلوط ميشوند و بصورت سنگي محكم بدون شكل هندسي خاص در ميآيند. اين آجرها شايد فقط بدرد پي ريزي بخورد. لايه بعدي آجرها ، سبز رنگ است كه از نظر مقاومت و خواص . بهترين آجرهاي كوره اند و داراي شكل هندسي دقيقي ميباشند . لايه بعدي، آجرهاي بهي رنگ (مايل به زرد) است . لايههاي بعدي بترتيب عبارتند از : آجرهاي سفيد رنگ، آجرهاي ابلغ (داراي لكههاي قرمز و سفيد) ، آجرهاي قرمز و آخرين لايه ،آجرهاي نپخته. بعلت نحوه برداشت از اين كورهها، آجرهاي رسيده به كارگاه ، از همه نوع هستند . امتياز اين كورهها ساده بودن و هزينه كم ساخت است؛ در حاليكه اتلاف انرژي ، كيفيت متفاوت محصول و توليد كم ، از عمدهترين مشكلات اين قبيل كورههاست.(اتلاف انرژي در اين كورهها بدليل گرم و سرد شدن پياپي در هر بار بارگيري و تخليه است.) روش ماشيني در روش ماشيني، خاك بسيار مهم است و انتخاب خاك مناسب، اهميتي بسزايي دارد. خاكهاي مختلف را آزمايش ميكنند تا به خاك مناسب دست يابند. البته در انتخاب معدن، علاوه بر كيفيت ، به كميت خاك نيز توجه ويژه ميكنند. معدن بايد بگونهاي باشد كه حداقل 50 سال كارخانه را تغذيه نمايد. انتخاب نمونه خاك براي آزمايش كم و كيفي ، با گمانه زدن است. خاك با ماشينهاي مخصوص استخراج شده، پس از ورود به كارخانه ، به قسمت آسياب ميرود. اين آسياب از دو چرخ بزرگ و سنگين تشكليل شده كه خاكها در اثر وزن چرخهاي دوران كننده، آسياب ميشوند. در زير اين چرخها ، شبكه مشبكي است كه خاك آسياب شده از لابلاي آن عبور ميكند. مرحله بعدي ، مخلوط كن است. اين مخلوط كن، همانند مخلوط كنهاي نانواييها ، داراي يك محور مركزي با تعدادي بازو در اطراف مي باشد. در اين مرحله ، مقداري نيز آب اضافه ميكنند و خاك مخلوط شده با آب ، بسمت ً آسياب والسً ميرود تا بطور كامل ورز داده شود . آسياب والس از دو گردونه فلزي كنار هم تشكليل شده كه گل مورد نظر با عبور از بين آنها، تحت فشار غلتكها كاملاً ورز داده ميشود و دانههاي درشت آن از بين ميرود . خمير خروجي از آسياب والس آماده قالب زني است. ؟ در اين مرحله، خمير وارد دستگاهي بنام بيرون ران يا Extruder ميشود. در قسمت مركزي اين دستگاه ، يك عضو حلزوني شكل (مشابه حلزوني چرخ گوشت) وجود دارد كه خمير وارد شده به دستگاه را به جلو هدايت ميكند. از آنجائيكه ممكن است خمير هنوز مقداري حباب هوا داشته باشد، در مسير حركت خمير داخل Extruder ، مناطق خلأ مجهز به صافي جلوگير از نفوذ خمير ، تعبيه شده است. اين مناطق حبابهاي هوا را جذب ميكنند و خميرهاي نهايي فاقد تخلخل ميباشد. در قسمت خروجي دستگاه بيرون ران، ميتوان قالبهاي مختلف با اشكال متفاوت را قرار داد و خمير آماده را به صورتهاي مورد نياز قالب زد. البته توجه به اين نكته ضروري است كه اگر با چنين خميري خشت زده شود، آجر نهايي بسيار سنگين خواهد بود . در نتيجه قالبها را بگونهاي ميسازند كه خشت حاصل، سوراخدار باشد . بدين منظور در قالب ميلههايي نصب ميكنند كه بنام ًگُل قالب ً معرفند. گُل قالب بايد آلياژ مخصوصي داشته باشد و در برابر سايش مقاوم باشد. ؟ تونلي: تونل ، سالن درازي است كه داخل آن ريلگذاري شده. واگنهاي حامل خشت، از يك طرف تونل داخل ميشوند و در دمايي نچندان بالا(حدود 60 تا 70 درجه) حرارت ميبينند. همچنين حركت واگنها در داخل تونل، بسيار آهسته است. تمام شرايط بگونهاي با يكديگر جمع شدهاند كه همانند آنچه پيشتر ذكر شد، خشتها بتدريج خشك شوند. تذكر اين نكته نيز مفيد است كه چون سرعت حركت واگنها در داخل خشك كن بسيار سريعتر از حركت آنها در كوره است، ظرفيت كوره تقريباً دو برابر ظرفيت خشككن ميباشد. مرحله بعدي در توليد آجر ، پختن خشتهاي خشك شده است. كورهها انواع مختلفي دارند كه دو نوع عمده آنها عبارتند از: 1ـ كوره هوفمن 2ـ كوره تونلي كوره هوفمن كوره هوفمن، دالاني است شبيه به شكل مقابل كه در مركز آن يك دودكش تعبيه شده است. بعلت كثيف بودن سوختها در گذشته ، دودكشها را بسيار بلند ميساختند. اما امروزه كه از سوختهاي تميز نفتي و بعضاً گاز طبيعي استفاده ميكنند، ديگر نيازي به مرتفع ساختن دودكشها نيست. ؟ اين دالانها به اتاقكهاي كوچكتري تقسيم ميشوند كه به هر كدام از آنها ً قمير ً گويند. در هر قمير ، خشتهاي خشك شده را از پايين به بالا ميچينند و در قمير را نيز با آجر يا همان خشتها و با پوشش كاهگل ميبندند. بالاي هر قمير ، تعدادي سوراخ است. اين سوراخها در واقع محل ورود حرارت به داخل قمير است. بدين صورت كه مشعلي مخصوص را روي اين سوراخها بگونهاي قرار ميدهند كه شعله آن بطرف داخل قمير زبانه كشد. پايين هر قمير به دودكش راه دارد. دود و هواي گرم ايجاد شده ، از طريق اين راه ارتباطي وارد دود كش شده، به بيرون هدايت ميشود. مشعل بنوبت روي قميرها حركت ميكند. هر گاه خشتهاي هر قمير باندازه كافي حرارت ديد، مشعل روي قمير بعدي قرار ميگيرد. در هر كوره ، روش كار چنين است كه همواره تعدادي قمير در حال بارگيري ، تعدادي در حال گرم شدن و مابقي در حال تخليهاند . (تعداد قميرهاي هر كوره ميتواند تا حدود 30 قمير نيز باشد.) لازم به ذكر است كه اين كورهها بازدهي خوبي دارند. ؟ كوره تونلي جديدترين كورههاي پخت آجر، كورههاي تونلي است . در داخل اين تونلها نيز ريلگذاري شده است. واگنهاي خارج شده از خشك كن وارد اين تونلها ميشوند. نحوه حرارت ديدن خشتها، درمناطق مختلف اين كوره متفاوت است: در قسمت اوليه كوره ، واگنها به آهستگي حركت ميكنند تا باقيمانده آب خشتها در دمايي حدود تبخير شود. در ادامه، مشعلهايي در كنار يا بالاي مسير حركت واگنها نصب شده است كه واگنها با سرعتي بيشتر ، از مقابل آنها عبور ميكنند. اين روند افزايش سرعت حركت تا رسيدن به مشعل اصلي ادامه دارد. محل مشعل اصلي، گرمترين جاي كوره است و در حقيقت همان مكاني است كه در آن ، حالت ً چسبندگي سراميكي ً اتفاق ميافتد. چسبندگي سراميكي چيست؟ ـ در آجر ، مقداري خلل و فرج وجود دارد. در كنار مشعل اصلي كه دما در حدود 1200 تا 1300 درجه است، برخي مواد دروني آجر (مواد گدازآوري كه در ابتدا ذكر شد) ذوب شده، وارد خلل و فرجها ميشوند و سبب چسبيدن ساير مواد تشكيل دهنده آجر به يكديگر ميگردند. توجه داشته باشيد كه اگر حالت چسبندگي سراميكي اتفاق نيفتد، آجر توليد شده مقاومت كافي نخواهد داشت. بعبارتي لازمه مقاوم شدن آجر ، ايجاد چسبندگي سراميكي است و البته در كنار چسبندگي سراميكي، جمع شدگي نيز واقع ميشود كه در ادامه توضيح داده خواهد شد. مرحله آخر در خط توليد آجر ، خارج كردن آجر از داخل كوره است. اين كار ، مخصوصاً در مورد آجرهاي توليدي در كورههاي هوفمن، بايد آهسته و با دقت انجام گيرد تا آسيبي به آجرها نرسد. ضايعات آجر روش اول: آجرهاي مورد آزمايش را در يك سيني ميايستانيم و داخل سيني آب ميريزيم. آب ، جذب آجرشده ، پس از مدتي تبخير ميشود . بار ديگر اين عمل را تكرار ميكنند. در اين صورت اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد ، سفيدكها ظاهر ميشوند. روش دوم: در روش ديگر ، آجري را روي يك سطح صاف ميخوابانيم و ظرف دهان گشادي را كه حاوي مقداري آب است، بطور معكوس روي آن قرار ميدهند . آب كم كم داخل آجر نفوذ كرده ، تبخير ميشود . اين عمل را دوبار انجام ميدهند . اينجا نيز اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد، آنرا ظاهر ميكند. براي مقايسه ميزان شوره زدن آجرها ، درجه بنديي بشرح ذيل وجود دارد: ـ درجه صفر : درجهيي است كه در آن هيچ سفيدكي ظاهر نميشود. ـ درجه كم : كمتر از 10% سطح آجر با شوره پوشيده ميشود . ـ درجه متوسط : لايه ضخيمي از شوره تا 50% سطح آجر را ميپوشاند؛ اما از روي سطح آجر فلس يا پودر جدا نميشود . ـ درجه زياد : قشر ضخيمتري از املاح تا بيش از 50% سطح آجر را ميپوشاند؛ اما در اينجا نيز فلس يا پودر از سطح آن جدا نميشود . ـ درجه شديد: قشر ضخيمي از سفيدك قسمت عمده سطح آجر را ميپوشاند و فلس يا پودر از سطح آن جدا ميشود . انواع سفيدكها چنين است : كربناتي، كلريدي، سولفاتي و نيتراتي. جهت انتخاب راه حل مناسب در مبارزه با اين سفيدكها ، اولين قدم، تشخيص نوع سفيدك است. بدين منظور ، ابتدا با يك تيغ و صفحه كاغذي تميز، از سفيدكهاي سطح آجر نمونه برداري كرده، به آزمايشگاه ميفرستند و در آنجا نوع سفيدك مشخص ميشود. سفيدك كربناتي: علت ايجاد اين نوع سفيدك، آنست كه آجر از ملات ، آب جذب كرده ، در تركيب با هوا ، سفيدك كربناتي ظاهر ميكند. جهت جلوگيري از ظهور اين سفيدك ، بايد كاري كرد كه آجر از آب جذب نكند. بدين جهت، هنگام آجر چيني ، ابتدا آنرا مرطوب كرده ، بعد بكار ميبرند.(به اين عمل اصطلاحاً ً زنجاب كردن آجرً گويند.) زنجاب كردن، باعث اشباع شدن آجر از آب و عدم تمايل به جذب آب از ملات ميشود. در برخي مناطق كشورمان ، از آنجا كه خود آب سخت است و تركيبات بيكربناتي دارد، وقتي روي آجركاري را آب ميپاشند، سفيدك كربناتي ظاهر ميشود . اگر روي آجرهايي ،اين نوع از سفيدك ظاهر شد، آنها را با اسيد كلريدريك رقيق (جوهر نمك) ميشويند و بلافاصله با آب شستشو ميدهند. جوهر نمك، سفيدك كربناتي را در خود حل ميكند و با جريان آب ، آنها را از سطح آجر دور ميكند. بايد توجه داشت كه بلافاصله پس از بكاربردن جوهر نمك، از آب استفاده كرد. زيرا در غير اين صورت، با وجودي كه جوهر ، سفيدكهاي كربناتي را در خود حل كرده ، كربناتها به كلريد تبديل ميشوند و روي آجرها سفيدك كلريدي ظاهر ميشود سفيدك كلريدي: همانطور كه در بالا ذكر شد، راه از بين بردن سفيدك كلريدي، شستشوي آجر با آب است. سفيدك سولفاتي: علتهاي ممكن در ظهور اين سفيدك عبارتند از 1ـ خاك استفاده شده در ساخت آجر ، داراي مقادير زيادي سولفات باشد. 2ـ مقدار سنگ گچ ملات زياد باشد و آجر آنرا جذب كند. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك ، از بكار بردن خاكهايي با درصد سولفات زياد در توليد آجر ، خودداري ميكنيم. سفيدك نيتراتي: در خاكهاي برخي مناطق كويري ، تركيباتي از نيترات (شوره) وجود دارد. شوره از هوا رطوبت جذب كرده ،سبب ظهور سفيدك نيتراتي ميشود. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك، از بكار بردن خاكهاي نيتراتي در توليد آجر ، خودداري ميكنيم. طبقهبندي آجر استاندار شماره 7 ايران، مشخصات آجرهاي رسي را شرح ميدهد. در اين استاندارد، آجرهاي رسي از ديدگاههاي مختلف بشرح ذيل طبقهبندي شدهاند: طبقه بندي از ديدگاه روش توليد: 1ـ آجرهاي رسي دستي : با دست ساخته شده ، توپر است و كيفيت چنداني ندارد. 2ـ آجرهاي نيمه ماشيني: كه در طول خط توليد آنها ، قسمتي از كارها ، توسط ماشين انجام ميشود. 3ـ آجرهاي ماشيني : داراي اشكال مختلف، توپر و سخت يا سوراخدار ، با كيفيتي بهتر . طبقهبندي از ديدگاه نوع مصرف : 1ـ آجر معمولي: براي مصارف عمومي ساختمان استفاده شده، بنام آجر توكار معروف است. 2ـ آجرنما: اين نوع آجرها به روشهاي مخصوص ساخته ميشوندو بايد داراي ابعاد دقيق و هماهنگ باشند تا ظاهري خوب در نماي سازه ايجاد كنند. 3ـ آجر مهندسي مرغوبEngineering Brik : اين آجرها ، آجرهايي توپر و سخت و بادوام هستند و با روش ماشيني توليد ميشوند و به سه دسته تقسيم ميشوند . اين درجه بنديها بر اساس دو عامل مقاومت و جذب آب است. درجه 1: حداقل مقاومت آجر درجه 1 ، 350 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 15% وزني است. درجه 2 : حداقل مقاومت آجر درجه 2 ، 250 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 16% وزني است. درجه 3 : حداقل مقاومت آجر درجه 3 ، 150% و حداكثر ميزان جذب آب آن ، 18% وزني است. اين آجرها ،عمدتاً باربر هستند. طبقهبندي از ديدگاه كيفيت: 1ـ آجر با كيفيت مناسب براي مصارف داخلي: اين آجرها توكار هستند. لازم به ذكر است اين آجرها را نبايد در قسمتهايي از ساختمان كه در معرض شرايط مختلف جوي مانند يخ زدن است، بكار برد و هنگاميكه اين آجرها به كارگاه ميرسند، نبايد آنها را در محيط سرباز نگهداري نمود. زيرا اين آجرها از نظر استاندارد، جذب آب مشخصي ندارند و در اثر بارندگي و مرطوب شدن، تحت فرايند يخ زدن از بين ميروند. 2ـ آجر با كيفيت عادي: از اين آجرها در نقاطي كه شرايط جوي شديدي ندارند، در قسمتهاي بيروني ساختمان نيز ميتوان استفاده كرد. 3ـ آجر با كيفيت ويژه : اين آجرها معمولاً همان آجرهاي مهندسي مرغوبند كه البته قادرند شرايط محيطي سخت را نيز تحمل كنند. طبقه بندي از ديدگاه شكل : 1ـ آجر توپر : نوعي آجر است كه حجم سوراخهاي آن از 25% حجم آجر تجاوز نميكند. در اين نوع از آجرها جهت محاسبه مقاومت ، بار وارد بر آجر را بدون در نظر گرفتن سوراخها ، بر كل سطح مقطع تقسيم ميكنند. 2ـ آجر سوراخدار: در اين نوع از آجرها ، حجم سوراخها از 25% حجم آجر بيشتر است. اما مساحت هر يك از سوراخها، از 3000 تجاوز نميكند. 3ـ آجر توخالي: كه در آن، حجم سوراخها بيش از 25% حجم آجر است و براي ابعاد سوراخها محدوديتي وجود ندارد 4ـ آجر با شكل ويژه: اين آجرها، داراي اشكال مختلف هندسي هستند. مانند آجرهايي كه جهت كف پوش در پيادهروها و پاركها استفاده ميشوند. 5ـ آجر متخلخل: حجم منافذ در اين نوع از آجرها ، بيش از 20% حجم آجر است«آجر» آجرها بعنوان واحدهاي ساختماني منظور شده ، به دو دسته كلي تقسيم ميشوند: 1ـ آجرهاي رسي 2ـ آجرهاي ماسه آهكي (توضيحات كامل آن در بحث آهك تحت عنوان سخت شدن هيدروسيليكاتي ارائه شده است.) قسمت اعظم آجرهاي مورد مصرف، از نوع آجرهاي رسي هستند. ايرانيان قديم آجر را بخوبي ميشناختند و نمونههايي از آجركاريهاي بسيار جالب از زمان قديم باقي مانده است كه همگي گواه تبحر ايرانيان در توليد و بكارگيري آجر ميباشد. اوج صنعت آجر ايران، در زمان ساسانيان بوده است. در اينجا بحثي مطرح ميشود و آن عبارت است از مقايسه مصالح ساختماني قديم و جديد. قطعاً مصالح ساختماني جديد و از جمله آجرهاي امروزي ، بسيار بهترا از انواع قديمي آن است. بقا و پا بر جا بودن عمارتهاي قديمي به اين معني نيست كه ما توان ساخت چنين آجرهايي را نداريم. بلكه ما قادر به ساخت انواع بهتري هستيم. ولي نكته قابل توجه اينست كه در گذشته ، اولاً تعداد ساختمانهاي در دست احداث كم بود و تعداد آجر مورد نياز ، اندك. ثانياً نيروي كار، براحتي و با قيمتي بسيار نازل يافت ميشد. در حاليكه امروزه صحبت از هزاران واحد مسكوني و نيروي كار گرانقيمت است. چاره كار، تعويض نيروي انساني با نيروي ماشين است. جايگزيني نيروي ماشيني هم مستلزم آشنايي با تكنولوژي ماشين و بدست آوردن فرهنگ ماشيني است . (كه البته در كشور ما، ضعف عمده در قسمت دوم است.) خاك ، مهمترين عنصر ساخت آجر در توليد آجر ، خشت خشك شده راحرارت ميدهند و آجر بدست ميآورند. خشت را از قالب زدن گل بدست ميآورند. گل ، مخلوط يكنواخت آب و خاك است. خاك ، جسم جامد همراه با آب و هواست. خاك رس، ماسه، سنگ آهك ، سولفاتها، فلدسپات، تركيبات آهن، رستنيها و … قسمت جامد خاك را تشكيل ميدهند. قسمت جامد خاك خاك رس: خاك رس از پوشيدن فلدسپات و ميكا در سنگهاي آذرين مثل گرانيت بدست ميآيد. عامل پوسيدن ، آب باران است كه داراي اسيد كربنيك ميباشد. نوع خالص خاك رس ،ًكائولنً نام دارد: و همان خاكي است كه در صنعت ساخت چيني از آن بهره ميگيرند. كائولن دانههايي پولكي و ورقه ورقه دارد. اين پولكها از دو ميكرون هم كوچكترند. خاك رس خالص سفيد رنگ است و ناخلصيها به آن رنگهاي مختلفي ميدهند: FeO آنرا كبود رنگ ميكند. آنرا سرخ رنگ ميكند. آنرا زرد رنگ مي كند. ماسه :اگر با خاك رس خالص آجر درست شود، پس از خشك شدن ترك ميخورد و ثبات حجمي ندارد. براي رفع اين عيب ، به خاك رس ذرات ماسه ميافزايند . اين ذرات بصورت استخوان بندي عمل مي كند و جمع شدگي را كنترل مي نمايد. جنس ماسه مي تواند سيليسي يا آهكي باشد. اما ذرات درشت ماسه ، چه آهكي و چه سيليسي ، ايجاد مشكل ميكند. ذرات درشت سيليس در گل ، در هنگام حرارت دادن، با كسب حرارت منبسط ميشود؛ در حاليكه خشت آجر در حال خشك شدن يا پخته شدن و جمع شدن است. در نتيجه آجر ترك ميخورد. دانههاي درشت آهك هم در اثر حرارت پخته شده ، تبديل به آهك ميشود كه با جذب آب منبسط شده، تكهاي از آجر را بيرون مياندازد. به اين پديده اصطلاحاً ً آلوئك ً گويند. سنگ آهك: يكي از ديگر از موادي است كه ميتواند همراه خاك باشد. مقدار اندك آن ، باعث سفيد شدن آجر است؛ در حاليكه ميزان بيشتري از آن، سبب پايين آمدن نقطه ذوب و توليد آجر جوش ميشود .( آجر جوش ، آجري است كه در كوره ذوب شده و شكل هندسي خود را از دست داده است.) درصد آهك در خاك آجر ، نبايد بيش از 30% باشد. سولفاتها :سولفاتها بصورت سولفات عنصرهاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم در خاك وجود دارند و باعث ميشوند كه بعدها روي آجر ً سفيدك سولفاتي ً ظاهر شود. فلدسپات: در فرايندهاي تولدي آجر ، فلدسپات در نقش گدازآور عمل كرده، سبب پايين آمدن درجه حرارت حالت خميري آجر ميشود . در بسياري از سراميكها، از خاك با فلدسپات زياد استفاده ميكنند. تركيبات آهن: اكسيدهاي آهن نيز گدازآورند. اگر در خاك به 5% وزنش برسد، آن خاك سرخ رنگ ميشود. از خاكهاي با اكسيد آهن بالا براي ساخت قطعات سفالي ـ كه آب را از خود عبور نميدهند ـ استفاده ميشود. در برخي كشورهاي خارجي، از اين خاكها در صنعت سفال، جهت ساخت لولههاي فاضلاب بهره ميگيرند؛ در حاليكه در ايران، براي اين مصرف از لولههاي چدني يا پوليكا استفاده ميشود . كاربرد عمده سفال در كشورمان، در قسمتهاي شمالي و براي پوشش سقف است. در آجرهاي نسوز، مقدار آهن خاك بايد بسيار كم بوده ، از 1% وزن خاك تجاوز نكند. رستنيها : از ديگر مواد تشكيل دهنده خاك ، بقايايي گياهان است كه اگر همراه خاك باشند، در كوره ميسوزند و جايشان خالي ميشود . از اين پديده استفاده كرده، به خاك آجر ، مواد آلي ميزنند تا پس از سوختن در كوره و خالي شدن جايشان، آجر سبك بدست آيد. اين آجرها ، كاربرد عايقي دارد. آب آب به دو صورت در خاك وجود دارد: آب آزاد و آب جذب شده (كه سبب مرطوب بودن خاك است.) آب جذب شده را تنها با استفاده از حرارت ميتوان آزاد كرد. براي مخلوط آب و خاك، طبقه بنديي بدين شرح وجود دارد: يك مهندس سوئدي بنام Atterberg. مخلوط آب و خاك را به پنج دسته تقسيم كرده است: آبكي ، شل ، خميري، سفت و خشك. گلي كه براي توليد آجر استفاده مي شود، بايد حالت خميري داشته باشد. براي پي بردن به حالت خميري گل در آزمايشگاه ، از دستگاهي بنام ً Cassagrandً يا ً Atterbergً استفاده ميكنند. اما در كارگاههاي ساختماني ، بدين منظور با خمير مورد نظر ، فتيلهاي نازك بقطر mm3 ميسازند. اگر آن فتيله ترك نخورد و گل آن هم به دست نچسبد ، خمير آزمايش شده مطلوب ميباشد. توليد آجر در توليد آجر ، دو شيوه مرسوم است. سنتي و ماشيني. البته بسياري از كارخانههاي كنوني از روش مابين اين دو روش استفاده ميكنند. روش سنتي اولين قدم در تهيه آجر، تهيه خاك مناسب است. در روش سنتي، انتخاب خاك جنبه علمي نداشت. بلكه بصورت تجربي بود . بدين معني كه استاد آجر ساز ، خاك را ميديد و با لمس كردن و بوئيدن و … تشخيص ميداد كه آيا خاك مورد نظر ، براي ساخت آجر مناسب بود يا خير. پس از انتخاب خاك مناسب ، خاك را به مكاني بنام ً آبْ خوره ً ميبردند تا در آنجا با آب مخلوط شود. پس از گذشت چند روز ، اين گل را ًورزً ميدادند تا خاك بخوبي با آب مخلوط شود. عمل ورز دادن گل ، توسط كارگران و با پا انجام ميگرفت. براي اينكه كارگران در حين ورز دادن گل، دانههاي درشت را از خمير اصلي جدا كنند، صاحب كار مقداري سكه با خاك مخلوط ميكرد تا كارگران به اميد يافتن سكه ، دانههاي درشت را نيز جدا نمايند. پس از چند روز ورز دادن ، نوبت به قالبگيري ميرسيد. قالبگيري نيز توسط دست انجام ميگرفت. قالبها، از جنس چوب و بصورت چند خانه بود كه گل را با دست در آنها ميفشردند و سطح آنرا صاف ميكردند. طبيعي بود كه هر چه قالبزن بيشتر سطح گل را ميفشرد، كيفيت آجر بهتر بود. اما از آنجا كه كارگران بدنبال توليد بيشتر و سريعتر بودند و نه كيفيت خوب، از درست فشردن گل در قالب ، خودداري ميكردند و اين امر سبب افت كيفيت در آجر شد. جهت حل اين مشكل، پس از انقلاب، پرسهاي پدالي ساخته شد . اين نوع پرسها وسيلهاي بود جهت درست فشرده شدن قالبها و البته هم اكنون نيز در بعضي مناطق از اين پرسها استفاده ميشود. در ادامه نوبت به خشك كردن خشتها ميرسيد. در روش سنتي ، جهت خشك كردن خشتها از آفتاب استفاده ميكردند. اگر در طول مدت خشك شدن، خشت را تنها از يك طرف در برابر تابش خورشيد قرار ميدادند، يك طرف آن زودتر از طرف ديگر خشك ميشد و در نتيجه سطح آجر خميده ميشد. جهت رفع اين مشكل، پس از مدتي كه خشت باصطلاح خودش را گرفت، جهت قرار دادن آن در آفتاب را عوض ميكردند. نكته جالب در خشك كردن خشتها آن بود كه از آنجا كه امكان خشك كردن خشتها در زمستان وجود نداشت ، در فصل گرما تعداد زيادي خشت را خشك ميكردند و محصول را بعنوان كلينكر آجر ، زير پوششي از كاه گل نگهداري ميكردند و در زمستان ، از آنها جهت توليد آجر بهره ميگرفتند. مرحله بعدي ، پختن آجر بود كه در آن ، از كوره هاي سنتي استفاده ميشد. كوره سنتي چاهي بود كه در مبحث گچ نيز بدان اشاره شد. همانطور كه در قبل ذكر شد، در اين كورهها خشتها را بگونهاي ميچيدند كه جريان هوا از بين آنها عبور كند و از زير به خشتها حرارت ميدادند. در قديم جهت سوخت ، از چوب و مدفوع استفاده ميشد و در نتيجه حرارت آرام آرام بالا ميرفت و رسيدن حرارت به قسمتهاي بالايي كوره بسيار آهسته صورت ميگرفت. به همين جهت همه لايهها تقريباً بطور يكسان حرارت كسب ميكردند. ليكن بعدها كه سوختهاي نفتي بكار گرفته شد ، جهت تسريع در امر توليد، درجه حرارت پايين را زياد ميكردند. طبيعتاً حرارت بصورت يكنواخت به خشتها نميرسيد و در لايههاي مختلف، آجرهايي با خواص متفاوت توليد ميشد. همانطور كه گفتيم ، آجرهاي اين نوع از كورهها ، از نظر خواص و كيفيت متفاوتند. از آنجا كه خشتهاي زيرين بيش از حد نياز حرارت ميبينند، ذوب ميشوند و توليد آجر جوش ميكنند. يعني پس از ذوب شدن با يكديگر مخلوط ميشوند و بصورت سنگي محكم بدون شكل هندسي خاص در ميآيند. اين آجرها شايد فقط بدرد پي ريزي بخورد. لايه بعدي آجرها ، سبز رنگ است كه از نظر مقاومت و خواص . بهترين آجرهاي كوره اند و داراي شكل هندسي دقيقي ميباشند . لايه بعدي، آجرهاي بهي رنگ (مايل به زرد) است . لايههاي بعدي بترتيب عبارتند از : آجرهاي سفيد رنگ، آجرهاي ابلغ (داراي لكههاي قرمز و سفيد) ، آجرهاي قرمز و آخرين لايه ،آجرهاي نپخته. بعلت نحوه برداشت از اين كورهها، آجرهاي رسيده به كارگاه ، از همه نوع هستند . امتياز اين كورهها ساده بودن و هزينه كم ساخت است؛ در حاليكه اتلاف انرژي ، كيفيت متفاوت محصول و توليد كم ، از عمدهترين مشكلات اين قبيل كورههاست.(اتلاف انرژي در اين كورهها بدليل گرم و سرد شدن پياپي در هر بار بارگيري و تخليه است.) روش ماشيني در روش ماشيني، خاك بسيار مهم است و انتخاب خاك مناسب، اهميتي بسزايي دارد. خاكهاي مختلف را آزمايش ميكنند تا به خاك مناسب دست يابند. البته در انتخاب معدن، علاوه بر كيفيت ، به كميت خاك نيز توجه ويژه ميكنند. معدن بايد بگونهاي باشد كه حداقل 50 سال كارخانه را تغذيه نمايد. انتخاب نمونه خاك براي آزمايش كم و كيفي ، با گمانه زدن است. خاك با ماشينهاي مخصوص استخراج شده، پس از ورود به كارخانه ، به قسمت آسياب ميرود. اين آسياب از دو چرخ بزرگ و سنگين تشكليل شده كه خاكها در اثر وزن چرخهاي دوران كننده، آسياب ميشوند. در زير اين چرخها ، شبكه مشبكي است كه خاك آسياب شده از لابلاي آن عبور ميكند. مرحله بعدي ، مخلوط كن است. اين مخلوط كن، همانند مخلوط كنهاي نانواييها ، داراي يك محور مركزي با تعدادي بازو در اطراف مي باشد. در اين مرحله ، مقداري نيز آب اضافه ميكنند و خاك مخلوط شده با آب ، بسمت ً آسياب والسً ميرود تا بطور كامل ورز داده شود . آسياب والس از دو گردونه فلزي كنار هم تشكليل شده كه گل مورد نظر با عبور از بين آنها، تحت فشار غلتكها كاملاً ورز داده ميشود و دانههاي درشت آن از بين ميرود . خمير خروجي از آسياب والس آماده قالب زني است. ؟ در اين مرحله، خمير وارد دستگاهي بنام بيرون ران يا Extruder ميشود. در قسمت مركزي اين دستگاه ، يك عضو حلزوني شكل (مشابه حلزوني چرخ گوشت) وجود دارد كه خمير وارد شده به دستگاه را به جلو هدايت ميكند. از آنجائيكه ممكن است خمير هنوز مقداري حباب هوا داشته باشد، در مسير حركت خمير داخل Extruder ، مناطق خلأ مجهز به صافي جلوگير از نفوذ خمير ، تعبيه شده است. اين مناطق حبابهاي هوا را جذب ميكنند و خميرهاي نهايي فاقد تخلخل ميباشد. در قسمت خروجي دستگاه بيرون ران، ميتوان قالبهاي مختلف با اشكال متفاوت را قرار داد و خمير آماده را به صورتهاي مورد نياز قالب زد. البته توجه به اين نكته ضروري است كه اگر با چنين خميري خشت زده شود، آجر نهايي بسيار سنگين خواهد بود . در نتيجه قالبها را بگونهاي ميسازند كه خشت حاصل، سوراخدار باشد . بدين منظور در قالب ميلههايي نصب ميكنند كه بنام ًگُل قالب ً معرفند. گُل قالب بايد آلياژ مخصوصي داشته باشد و در برابر سايش مقاوم باشد. ؟ تونلي: تونل ، سالن درازي است كه داخل آن ريلگذاري شده. واگنهاي حامل خشت، از يك طرف تونل داخل ميشوند و در دمايي نچندان بالا(حدود 60 تا 70 درجه) حرارت ميبينند. همچنين حركت واگنها در داخل تونل، بسيار آهسته است. تمام شرايط بگونهاي با يكديگر جمع شدهاند كه همانند آنچه پيشتر ذكر شد، خشتها بتدريج خشك شوند. تذكر اين نكته نيز مفيد است كه چون سرعت حركت واگنها در داخل خشك كن بسيار سريعتر از حركت آنها در كوره است، ظرفيت كوره تقريباً دو برابر ظرفيت خشككن ميباشد. مرحله بعدي در توليد آجر ، پختن خشتهاي خشك شده است. كورهها انواع مختلفي دارند كه دو نوع عمده آنها عبارتند از: 1ـ كوره هوفمن 2ـ كوره تونلي كوره هوفمن كوره هوفمن، دالاني است شبيه به شكل مقابل كه در مركز آن يك دودكش تعبيه شده است. بعلت كثيف بودن سوختها در گذشته ، دودكشها را بسيار بلند ميساختند. اما امروزه كه از سوختهاي تميز نفتي و بعضاً گاز طبيعي استفاده ميكنند، ديگر نيازي به مرتفع ساختن دودكشها نيست. ؟ اين دالانها به اتاقكهاي كوچكتري تقسيم ميشوند كه به هر كدام از آنها ً قمير ً گويند. در هر قمير ، خشتهاي خشك شده را از پايين به بالا ميچينند و در قمير را نيز با آجر يا همان خشتها و با پوشش كاهگل ميبندند. بالاي هر قمير ، تعدادي سوراخ است. اين سوراخها در واقع محل ورود حرارت به داخل قمير است. بدين صورت كه مشعلي مخصوص را روي اين سوراخها بگونهاي قرار ميدهند كه شعله آن بطرف داخل قمير زبانه كشد. پايين هر قمير به دودكش راه دارد. دود و هواي گرم ايجاد شده ، از طريق اين راه ارتباطي وارد دود كش شده، به بيرون هدايت ميشود. مشعل بنوبت روي قميرها حركت ميكند. هر گاه خشتهاي هر قمير باندازه كافي حرارت ديد، مشعل روي قمير بعدي قرار ميگيرد. در هر كوره ، روش كار چنين است كه همواره تعدادي قمير در حال بارگيري ، تعدادي در حال گرم شدن و مابقي در حال تخليهاند . (تعداد قميرهاي هر كوره ميتواند تا حدود 30 قمير نيز باشد.) لازم به ذكر است كه اين كورهها بازدهي خوبي دارند. ؟ كوره تونلي جديدترين كورههاي پخت آجر، كورههاي تونلي است . در داخل اين تونلها نيز ريلگذاري شده است. واگنهاي خارج شده از خشك كن وارد اين تونلها ميشوند. نحوه حرارت ديدن خشتها، درمناطق مختلف اين كوره متفاوت است: در قسمت اوليه كوره ، واگنها به آهستگي حركت ميكنند تا باقيمانده آب خشتها در دمايي حدود تبخير شود. در ادامه، مشعلهايي در كنار يا بالاي مسير حركت واگنها نصب شده است كه واگنها با سرعتي بيشتر ، از مقابل آنها عبور ميكنند. اين روند افزايش سرعت حركت تا رسيدن به مشعل اصلي ادامه دارد. محل مشعل اصلي، گرمترين جاي كوره است و در حقيقت همان مكاني است كه در آن ، حالت ً چسبندگي سراميكي ً اتفاق ميافتد. چسبندگي سراميكي چيست؟ ـ در آجر ، مقداري خلل و فرج وجود دارد. در كنار مشعل اصلي كه دما در حدود 1200 تا 1300 درجه است، برخي مواد دروني آجر (مواد گدازآوري كه در ابتدا ذكر شد) ذوب شده، وارد خلل و فرجها ميشوند و سبب چسبيدن ساير مواد تشكيل دهنده آجر به يكديگر ميگردند. توجه داشته باشيد كه اگر حالت چسبندگي سراميكي اتفاق نيفتد، آجر توليد شده مقاومت كافي نخواهد داشت. بعبارتي لازمه مقاوم شدن آجر ، ايجاد چسبندگي سراميكي است و البته در كنار چسبندگي سراميكي، جمع شدگي نيز واقع ميشود كه در ادامه توضيح داده خواهد شد. مرحله آخر در خط توليد آجر ، خارج كردن آجر از داخل كوره است. اين كار ، مخصوصاً در مورد آجرهاي توليدي در كورههاي هوفمن، بايد آهسته و با دقت انجام گيرد تا آسيبي به آجرها نرسد. ضايعات آجر روش اول: آجرهاي مورد آزمايش را در يك سيني ميايستانيم و داخل سيني آب ميريزيم. آب ، جذب آجرشده ، پس از مدتي تبخير ميشود . بار ديگر اين عمل را تكرار ميكنند. در اين صورت اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد ، سفيدكها ظاهر ميشوند. روش دوم: در روش ديگر ، آجري را روي يك سطح صاف ميخوابانيم و ظرف دهان گشادي را كه حاوي مقداري آب است، بطور معكوس روي آن قرار ميدهند . آب كم كم داخل آجر نفوذ كرده ، تبخير ميشود . اين عمل را دوبار انجام ميدهند . اينجا نيز اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد، آنرا ظاهر ميكند. براي مقايسه ميزان شوره زدن آجرها ، درجه بنديي بشرح ذيل وجود دارد: ـ درجه صفر : درجهيي است كه در آن هيچ سفيدكي ظاهر نميشود. ـ درجه كم : كمتر از 10% سطح آجر با شوره پوشيده ميشود . ـ درجه متوسط : لايه ضخيمي از شوره تا 50% سطح آجر را ميپوشاند؛ اما از روي سطح آجر فلس يا پودر جدا نميشود . ـ درجه زياد : قشر ضخيمتري از املاح تا بيش از 50% سطح آجر را ميپوشاند؛ اما در اينجا نيز فلس يا پودر از سطح آن جدا نميشود . ـ درجه شديد: قشر ضخيمي از سفيدك قسمت عمده سطح آجر را ميپوشاند و فلس يا پودر از سطح آن جدا ميشود . انواع سفيدكها چنين است : كربناتي، كلريدي، سولفاتي و نيتراتي. جهت انتخاب راه حل مناسب در مبارزه با اين سفيدكها ، اولين قدم، تشخيص نوع سفيدك است. بدين منظور ، ابتدا با يك تيغ و صفحه كاغذي تميز، از سفيدكهاي سطح آجر نمونه برداري كرده، به آزمايشگاه ميفرستند و در آنجا نوع سفيدك مشخص ميشود. سفيدك كربناتي: علت ايجاد اين نوع سفيدك، آنست كه آجر از ملات ، آب جذب كرده ، در تركيب با هوا ، سفيدك كربناتي ظاهر ميكند. جهت جلوگيري از ظهور اين سفيدك ، بايد كاري كرد كه آجر از آب جذب نكند. بدين جهت، هنگام آجر چيني ، ابتدا آنرا مرطوب كرده ، بعد بكار ميبرند.(به اين عمل اصطلاحاً ً زنجاب كردن آجرً گويند.) زنجاب كردن، باعث اشباع شدن آجر از آب و عدم تمايل به جذب آب از ملات ميشود. در برخي مناطق كشورمان ، از آنجا كه خود آب سخت است و تركيبات بيكربناتي دارد، وقتي روي آجركاري را آب ميپاشند، سفيدك كربناتي ظاهر ميشود . اگر روي آجرهايي ،اين نوع از سفيدك ظاهر شد، آنها را با اسيد كلريدريك رقيق (جوهر نمك) ميشويند و بلافاصله با آب شستشو ميدهند. جوهر نمك، سفيدك كربناتي را در خود حل ميكند و با جريان آب ، آنها را از سطح آجر دور ميكند. بايد توجه داشت كه بلافاصله پس از بكاربردن جوهر نمك، از آب استفاده كرد. زيرا در غير اين صورت، با وجودي كه جوهر ، سفيدكهاي كربناتي را در خود حل كرده ، كربناتها به كلريد تبديل ميشوند و روي آجرها سفيدك كلريدي ظاهر ميشود سفيدك كلريدي: همانطور كه در بالا ذكر شد، راه از بين بردن سفيدك كلريدي، شستشوي آجر با آب است. سفيدك سولفاتي: علتهاي ممكن در ظهور اين سفيدك عبارتند از 1ـ خاك استفاده شده در ساخت آجر ، داراي مقادير زيادي سولفات باشد. 2ـ مقدار سنگ گچ ملات زياد باشد و آجر آنرا جذب كند. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك ، از بكار بردن خاكهايي با درصد سولفات زياد در توليد آجر ، خودداري ميكنيم. سفيدك نيتراتي: در خاكهاي برخي مناطق كويري ، تركيباتي از نيترات (شوره) وجود دارد. شوره از هوا رطوبت جذب كرده ،سبب ظهور سفيدك نيتراتي ميشود. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك، از بكار بردن خاكهاي نيتراتي در توليد آجر ، خودداري ميكنيم. طبقهبندي آجر استاندار شماره 7 ايران، مشخصات آجرهاي رسي را شرح ميدهد. در اين استاندارد، آجرهاي رسي از ديدگاههاي مختلف بشرح ذيل طبقهبندي شدهاند: طبقه بندي از ديدگاه روش توليد: 1ـ آجرهاي رسي دستي : با دست ساخته شده ، توپر است و كيفيت چنداني ندارد. 2ـ آجرهاي نيمه ماشيني: كه در طول خط توليد آنها ، قسمتي از كارها ، توسط ماشين انجام ميشود. 3ـ آجرهاي ماشيني : داراي اشكال مختلف، توپر و سخت يا سوراخدار ، با كيفيتي بهتر . طبقهبندي از ديدگاه نوع مصرف : 1ـ آجر معمولي: براي مصارف عمومي ساختمان استفاده شده، بنام آجر توكار معروف است. 2ـ آجرنما: اين نوع آجرها به روشهاي مخصوص ساخته ميشوندو بايد داراي ابعاد دقيق و هماهنگ باشند تا ظاهري خوب در نماي سازه ايجاد كنند. 3ـ آجر مهندسي مرغوبEngineering Brik : اين آجرها ، آجرهايي توپر و سخت و بادوام هستند و با روش ماشيني توليد ميشوند و به سه دسته تقسيم ميشوند . اين درجه بنديها بر اساس دو عامل مقاومت و جذب آب است. درجه 1: حداقل مقاومت آجر درجه 1 ، 350 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 15% وزني است. درجه 2 : حداقل مقاومت آجر درجه 2 ، 250 و حداكثر ميزان جذب آب آن، 16% وزني است. درجه 3 : حداقل مقاومت آجر درجه 3 ، 150% و حداكثر ميزان جذب آب آن ، 18% وزني است. اين آجرها ،عمدتاً باربر هستند. طبقهبندي از ديدگاه كيفيت: 1ـ آجر با كيفيت مناسب براي مصارف داخلي: اين آجرها توكار هستند. لازم به ذكر است اين آجرها را نبايد در قسمتهايي از ساختمان كه در معرض شرايط مختلف جوي مانند يخ زدن است، بكار برد و هنگاميكه اين آجرها به كارگاه ميرسند، نبايد آنها را در محيط سرباز نگهداري نمود. زيرا اين آجرها از نظر استاندارد، جذب آب مشخصي ندارند و در اثر بارندگي و مرطوب شدن، تحت فرايند يخ زدن از بين ميروند. 2ـ آجر با كيفيت عادي: از اين آجرها در نقاطي كه شرايط جوي شديدي ندارند، در قسمتهاي بيروني ساختمان نيز ميتوان استفاده كرد. 3ـ آجر با كيفيت ويژه : اين آجرها معمولاً همان آجرهاي مهندسي مرغوبند كه البته قادرند شرايط محيطي سخت را نيز تحمل كنند. طبقه بندي از ديدگاه شكل : 1ـ آجر توپر : نوعي آجر است كه حجم سوراخهاي آن از 25% حجم آجر تجاوز نميكند. در اين نوع از آجرها جهت محاسبه مقاومت ، بار وارد بر آجر را بدون در نظر گرفتن سوراخها ، بر كل سطح مقطع تقسيم ميكنند. 2ـ آجر سوراخدار: در اين نوع از آجرها ، حجم سوراخها از 25% حجم آجر بيشتر است. اما مساحت هر يك از سوراخها، از 3000 تجاوز نميكند. 3ـ آجر توخالي: كه در آن، حجم سوراخها بيش از 25% حجم آجر است و براي ابعاد سوراخها محدوديتي وجود ندارد 4ـ آجر با شكل ويژه: اين آجرها، داراي اشكال مختلف هندسي هستند. مانند آجرهايي كه جهت كف پوش در پيادهروها و پاركها استفاده ميشوند. 5ـ آجر متخلخل: حجم منافذ در اين نوع از آجرها ، بيش از 20% حجم آجر است
«آجر»
آجرها بعنوان واحدهاي ساختماني منظور شده ، به دو دسته كلي تقسيم ميشوند:
1ـ آجرهاي رسي
2ـ آجرهاي ماسه آهكي (توضيحات كامل آن در بحث آهك تحت عنوان سخت شدن هيدروسيليكاتي ارائه شده است.) قسمت اعظم آجرهاي مورد مصرف، از نوع آجرهاي رسي هستند. ايرانيان قديم آجر را بخوبي ميشناختند و نمونههايي از آجركاريهاي بسيار جالب از زمان قديم باقي مانده است كه همگي گواه تبحر ايرانيان در توليد و بكارگيري آجر ميباشد. اوج صنعت آجر ايران، در زمان ساسانيان بوده است.
در اينجا بحثي مطرح ميشود و آن عبارت است از مقايسه مصالح ساختماني قديم و جديد. قطعاً مصالح ساختماني جديد و از جمله آجرهاي امروزي ، بسيار بهترا از انواع قديمي آن است. بقا و پا بر جا بودن عمارتهاي قديمي به اين معني نيست كه ما توان ساخت چنين آجرهايي را نداريم. بلكه ما قادر به ساخت انواع بهتري هستيم. ولي نكته قابل توجه اينست كه در گذشته ، اولاً تعداد ساختمانهاي در دست احداث كم بود و تعداد آجر مورد نياز ، اندك. ثانياً نيروي كار، براحتي و با قيمتي بسيار نازل يافت ميشد. در حاليكه امروزه صحبت از هزاران واحد مسكوني و نيروي كار گرانقيمت است. چاره كار، تعويض نيروي انساني با نيروي ماشين است. جايگزيني نيروي ماشيني هم مستلزم آشنايي با تكنولوژي ماشين و بدست آوردن فرهنگ ماشيني است . (كه البته در كشور ما، ضعف عمده در قسمت دوم است.)
خاك ، مهمترين عنصر ساخت آجر
در توليد آجر ، خشت خشك شده راحرارت ميدهند و آجر بدست ميآورند. خشت را از قالب زدن گل بدست ميآورند. گل ، مخلوط يكنواخت آب و خاك است. خاك ، جسم جامد همراه با آب و هواست. خاك رس، ماسه، سنگ آهك ، سولفاتها، فلدسپات، تركيبات آهن، رستنيها و … قسمت جامد خاك را تشكيل ميدهند.
قسمت جامد خاك
خاك رس: خاك رس از پوشيدن فلدسپات و ميكا در سنگهاي آذرين مثل
گرانيت بدست ميآيد. عامل پوسيدن ، آب باران است كه داراي اسيد كربنيك ميباشد.
نوع خالص خاك رس ،ًكائولنً نام دارد:
و همان خاكي است كه در صنعت ساخت چيني از آن
بهره ميگيرند. كائولن دانههايي پولكي و ورقه ورقه دارد. اين پولكها از دو ميكرون
هم كوچكترند. خاك رس خالص سفيد رنگ است و ناخلصيها به آن رنگهاي مختلفي ميدهند:
FeO آنرا كبود رنگ ميكند.
آنرا سرخ رنگ ميكند.
آنرا زرد رنگ مي كند.
ماسه :اگر با خاك رس خالص آجر درست شود، پس از خشك شدن ترك ميخورد و ثبات حجمي ندارد. براي رفع اين عيب ، به خاك رس ذرات ماسه ميافزايند . اين ذرات بصورت استخوان بندي عمل مي كند و جمع شدگي را كنترل مي نمايد. جنس ماسه مي تواند سيليسي يا آهكي باشد. اما ذرات درشت ماسه ، چه آهكي و چه سيليسي ، ايجاد مشكل ميكند. ذرات درشت سيليس در گل ، در هنگام حرارت دادن، با كسب حرارت منبسط ميشود؛ در حاليكه خشت آجر در حال خشك شدن يا پخته شدن و جمع شدن است. در نتيجه آجر ترك ميخورد. دانههاي درشت آهك هم در اثر حرارت پخته شده ، تبديل به آهك ميشود كه با جذب آب منبسط شده، تكهاي از آجر را بيرون مياندازد. به اين پديده اصطلاحاً ً آلوئك ً گويند.
سنگ آهك: يكي از ديگر از موادي است كه ميتواند همراه خاك باشد. مقدار اندك آن ، باعث سفيد شدن آجر است؛ در حاليكه ميزان بيشتري از آن، سبب پايين آمدن نقطه ذوب و توليد آجر جوش ميشود .( آجر جوش ، آجري است كه در كوره ذوب شده و شكل هندسي خود را از دست داده است.) درصد آهك در خاك آجر ، نبايد بيش از 30% باشد.
سولفاتها :سولفاتها بصورت سولفات عنصرهاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم در خاك وجود دارند و باعث ميشوند كه بعدها روي آجر ً سفيدك سولفاتي ً ظاهر شود.
فلدسپات: در فرايندهاي تولدي آجر ، فلدسپات در نقش گدازآور عمل كرده، سبب پايين آمدن درجه حرارت حالت خميري آجر ميشود . در بسياري از سراميكها، از خاك با فلدسپات زياد استفاده ميكنند.
تركيبات آهن: اكسيدهاي آهن نيز گدازآورند. اگر
در خاك به 5% وزنش برسد، آن خاك سرخ رنگ ميشود.
از خاكهاي با اكسيد آهن بالا براي ساخت قطعات سفالي ـ كه آب را از خود عبور نميدهند
ـ استفاده ميشود. در برخي كشورهاي خارجي، از اين خاكها در صنعت سفال، جهت ساخت
لولههاي فاضلاب بهره ميگيرند؛ در حاليكه در ايران، براي اين مصرف از لولههاي
چدني يا پوليكا استفاده ميشود . كاربرد عمده سفال در كشورمان، در قسمتهاي شمالي و
براي پوشش سقف است. در آجرهاي نسوز، مقدار آهن خاك بايد بسيار كم بوده ، از 1% وزن
خاك تجاوز نكند.
رستنيها : از ديگر مواد تشكيل دهنده خاك ، بقايايي گياهان است كه اگر همراه خاك باشند، در كوره ميسوزند و جايشان خالي ميشود . از اين پديده استفاده كرده، به خاك آجر ، مواد آلي ميزنند تا پس از سوختن در كوره و خالي شدن جايشان، آجر سبك بدست آيد. اين آجرها ، كاربرد عايقي دارد.
آب
آب به دو صورت در خاك وجود دارد: آب آزاد و آب جذب شده (كه سبب مرطوب بودن خاك است.) آب جذب شده را تنها با استفاده از حرارت ميتوان آزاد كرد.
براي مخلوط آب و خاك، طبقه بنديي بدين شرح وجود دارد:
يك مهندس سوئدي بنام Atterberg. مخلوط آب و خاك را به پنج دسته تقسيم كرده است: آبكي ، شل ، خميري، سفت و خشك.
گلي كه براي توليد آجر استفاده مي شود، بايد حالت خميري داشته باشد. براي پي بردن به حالت خميري گل در آزمايشگاه ، از دستگاهي بنام ً Cassagrandً يا ً Atterbergً استفاده ميكنند. اما در كارگاههاي ساختماني ، بدين منظور با خمير مورد نظر ، فتيلهاي نازك بقطر mm3 ميسازند. اگر آن فتيله ترك نخورد و گل آن هم به دست نچسبد ، خمير آزمايش شده مطلوب ميباشد.
توليد آجر
در توليد آجر ، دو شيوه مرسوم است. سنتي و ماشيني. البته بسياري از كارخانههاي كنوني از روش مابين اين دو روش استفاده ميكنند.
روش سنتي
اولين قدم در تهيه آجر، تهيه خاك مناسب است.
در روش سنتي، انتخاب خاك جنبه علمي نداشت. بلكه بصورت تجربي بود . بدين معني كه استاد آجر ساز ، خاك را ميديد و با لمس كردن و بوئيدن و … تشخيص ميداد كه آيا خاك مورد نظر ، براي ساخت آجر مناسب بود يا خير. پس از انتخاب خاك مناسب ، خاك را به مكاني بنام ً آبْ خوره ً ميبردند تا در آنجا با آب مخلوط شود. پس از گذشت چند روز ، اين گل را ًورزً ميدادند تا خاك بخوبي با آب مخلوط شود. عمل ورز دادن گل ، توسط كارگران و با پا انجام ميگرفت. براي اينكه كارگران در حين ورز دادن گل، دانههاي درشت را از خمير اصلي جدا كنند، صاحب كار مقداري سكه با خاك مخلوط ميكرد تا كارگران به اميد يافتن سكه ، دانههاي درشت را نيز جدا نمايند.
پس از چند روز ورز دادن ، نوبت به قالبگيري ميرسيد. قالبگيري نيز توسط دست انجام ميگرفت. قالبها، از جنس چوب و بصورت چند خانه بود كه گل را با دست در آنها ميفشردند و سطح آنرا صاف ميكردند. طبيعي بود كه هر چه قالبزن بيشتر سطح گل را ميفشرد، كيفيت آجر بهتر بود. اما از آنجا كه كارگران بدنبال توليد بيشتر و سريعتر بودند و نه كيفيت خوب، از درست فشردن گل در قالب ، خودداري ميكردند و اين امر سبب افت كيفيت در آجر شد. جهت حل اين مشكل، پس از انقلاب، پرسهاي پدالي ساخته شد . اين نوع پرسها وسيلهاي بود جهت درست فشرده شدن قالبها و البته هم اكنون نيز در بعضي مناطق از اين پرسها استفاده ميشود.
در ادامه نوبت به خشك كردن خشتها ميرسيد. در روش سنتي ، جهت خشك كردن خشتها از آفتاب استفاده ميكردند. اگر در طول مدت خشك شدن، خشت را تنها از يك طرف در برابر تابش خورشيد قرار ميدادند، يك طرف آن زودتر از طرف ديگر خشك ميشد و در نتيجه سطح آجر خميده ميشد. جهت رفع اين مشكل، پس از مدتي كه خشت باصطلاح خودش را گرفت، جهت قرار دادن آن در آفتاب را عوض ميكردند. نكته جالب در خشك كردن خشتها آن بود كه از آنجا كه امكان خشك كردن خشتها در زمستان وجود نداشت ، در فصل گرما تعداد زيادي خشت را خشك ميكردند و محصول را بعنوان كلينكر آجر ، زير پوششي از كاه گل نگهداري ميكردند و در زمستان ، از آنها جهت توليد آجر بهره ميگرفتند.
مرحله بعدي ، پختن آجر بود كه در آن ، از كوره هاي سنتي استفاده ميشد. كوره سنتي چاهي بود كه در مبحث گچ نيز بدان اشاره شد. همانطور كه در قبل ذكر شد، در اين كورهها خشتها را بگونهاي ميچيدند كه جريان هوا از بين آنها عبور كند و از زير به خشتها حرارت ميدادند. در قديم جهت سوخت ، از چوب و مدفوع استفاده ميشد و در نتيجه حرارت آرام آرام بالا ميرفت و رسيدن حرارت به قسمتهاي بالايي كوره بسيار آهسته صورت ميگرفت. به همين جهت همه لايهها تقريباً بطور يكسان حرارت كسب ميكردند. ليكن بعدها كه سوختهاي نفتي بكار گرفته شد ، جهت تسريع در امر توليد، درجه حرارت پايين را زياد ميكردند. طبيعتاً حرارت بصورت يكنواخت به خشتها نميرسيد و در لايههاي مختلف، آجرهايي با خواص متفاوت توليد ميشد.
همانطور كه گفتيم ، آجرهاي اين نوع از كورهها ، از نظر خواص و كيفيت متفاوتند. از آنجا كه خشتهاي زيرين بيش از حد نياز حرارت ميبينند، ذوب ميشوند و توليد آجر جوش ميكنند. يعني پس از ذوب شدن با يكديگر مخلوط ميشوند و بصورت سنگي محكم بدون شكل هندسي خاص در ميآيند. اين آجرها شايد فقط بدرد پي ريزي بخورد. لايه بعدي آجرها ، سبز رنگ است كه از نظر مقاومت و خواص . بهترين آجرهاي كوره اند و داراي شكل هندسي دقيقي ميباشند . لايه بعدي، آجرهاي بهي رنگ (مايل به زرد) است . لايههاي بعدي بترتيب عبارتند از : آجرهاي سفيد رنگ، آجرهاي ابلغ (داراي لكههاي قرمز و سفيد) ، آجرهاي قرمز و آخرين لايه ،آجرهاي نپخته.
بعلت نحوه برداشت از اين كورهها، آجرهاي رسيده به كارگاه ، از همه نوع هستند . امتياز اين كورهها ساده بودن و هزينه كم ساخت است؛ در حاليكه اتلاف انرژي ، كيفيت متفاوت محصول و توليد كم ، از عمدهترين مشكلات اين قبيل كورههاست.(اتلاف انرژي در اين كورهها بدليل گرم و سرد شدن پياپي در هر بار بارگيري و تخليه است.)
روش ماشيني
در روش ماشيني، خاك بسيار مهم است و انتخاب خاك مناسب، اهميتي بسزايي دارد.
خاكهاي مختلف را آزمايش ميكنند تا به خاك مناسب دست يابند. البته در انتخاب معدن، علاوه بر كيفيت ، به كميت خاك نيز توجه ويژه ميكنند. معدن بايد بگونهاي باشد كه حداقل 50 سال كارخانه را تغذيه نمايد. انتخاب نمونه خاك براي آزمايش كم و كيفي ، با گمانه زدن است.
خاك با ماشينهاي مخصوص استخراج شده، پس از ورود به كارخانه ، به قسمت آسياب ميرود. اين آسياب از دو چرخ بزرگ و سنگين تشكليل شده كه خاكها در اثر وزن چرخهاي دوران كننده، آسياب ميشوند. در زير اين چرخها ، شبكه مشبكي است كه خاك آسياب شده از لابلاي آن عبور ميكند.
مرحله بعدي ، مخلوط كن است. اين مخلوط كن، همانند مخلوط كنهاي نانواييها ، داراي يك محور مركزي با تعدادي بازو در اطراف مي باشد. در اين مرحله ، مقداري نيز آب اضافه ميكنند و خاك مخلوط شده با آب ، بسمت ً آسياب والسً ميرود تا بطور كامل ورز داده شود . آسياب والس از دو گردونه فلزي كنار هم تشكليل شده كه گل مورد نظر با عبور از بين آنها، تحت فشار غلتكها كاملاً ورز داده ميشود و دانههاي درشت آن از بين ميرود . خمير خروجي از آسياب والس آماده قالب زني است.
؟
در اين مرحله، خمير وارد دستگاهي بنام بيرون ران يا Extruder ميشود. در قسمت مركزي اين دستگاه ، يك عضو حلزوني شكل (مشابه حلزوني چرخ گوشت) وجود دارد كه خمير وارد شده به دستگاه را به جلو هدايت ميكند. از آنجائيكه ممكن است خمير هنوز مقداري حباب هوا داشته باشد، در مسير حركت خمير داخل Extruder ، مناطق خلأ مجهز به صافي جلوگير از نفوذ خمير ، تعبيه شده است. اين مناطق حبابهاي هوا را جذب ميكنند و خميرهاي نهايي فاقد تخلخل ميباشد. در قسمت خروجي دستگاه بيرون ران، ميتوان قالبهاي مختلف با اشكال متفاوت را قرار داد و خمير آماده را به صورتهاي مورد نياز قالب زد. البته توجه به اين نكته ضروري است كه اگر با چنين خميري خشت زده شود، آجر نهايي بسيار سنگين خواهد بود . در نتيجه قالبها را بگونهاي ميسازند كه خشت حاصل، سوراخدار باشد . بدين منظور در قالب ميلههايي نصب ميكنند كه بنام ًگُل قالب ً معرفند. گُل قالب بايد آلياژ مخصوصي داشته باشد و در برابر سايش مقاوم باشد.
؟
تونلي:
تونل ، سالن درازي است كه داخل آن ريلگذاري شده. واگنهاي حامل خشت، از يك طرف تونل داخل ميشوند و در دمايي نچندان بالا(حدود 60 تا 70 درجه) حرارت ميبينند. همچنين حركت واگنها در داخل تونل، بسيار آهسته است. تمام شرايط بگونهاي با يكديگر جمع شدهاند كه همانند آنچه پيشتر ذكر شد، خشتها بتدريج خشك شوند. تذكر اين نكته نيز مفيد است كه چون سرعت حركت واگنها در داخل خشك كن بسيار سريعتر از حركت آنها در كوره است، ظرفيت كوره تقريباً دو برابر ظرفيت خشككن ميباشد.
مرحله بعدي در توليد آجر ، پختن خشتهاي خشك شده است. كورهها انواع مختلفي دارند كه دو نوع عمده آنها عبارتند از:
1ـ كوره هوفمن
2ـ كوره تونلي
كوره هوفمن
كوره هوفمن، دالاني است شبيه به شكل مقابل كه در مركز آن يك دودكش تعبيه شده است. بعلت كثيف بودن سوختها در گذشته ، دودكشها را بسيار بلند ميساختند. اما امروزه كه از سوختهاي تميز نفتي و بعضاً گاز طبيعي استفاده ميكنند، ديگر نيازي به مرتفع ساختن دودكشها نيست.
؟
اين دالانها به اتاقكهاي كوچكتري تقسيم ميشوند كه به هر كدام از آنها ً قمير ً گويند. در هر قمير ، خشتهاي خشك شده را از پايين به بالا ميچينند و در قمير را نيز با آجر يا همان خشتها و با پوشش كاهگل ميبندند. بالاي هر قمير ، تعدادي سوراخ است. اين سوراخها در واقع محل ورود حرارت به داخل قمير است. بدين صورت كه مشعلي مخصوص را روي اين سوراخها بگونهاي قرار ميدهند كه شعله آن بطرف داخل قمير زبانه كشد. پايين هر قمير به دودكش راه دارد. دود و هواي گرم ايجاد شده ، از طريق اين راه ارتباطي وارد دود كش شده، به بيرون هدايت ميشود. مشعل بنوبت روي قميرها حركت ميكند. هر گاه خشتهاي هر قمير باندازه كافي حرارت ديد، مشعل روي قمير بعدي قرار ميگيرد. در هر كوره ، روش كار چنين است كه همواره تعدادي قمير در حال بارگيري ، تعدادي در حال گرم شدن و مابقي در حال تخليهاند . (تعداد قميرهاي هر كوره ميتواند تا حدود 30 قمير نيز باشد.) لازم به ذكر است كه اين كورهها بازدهي خوبي دارند.
؟
كوره تونلي
جديدترين كورههاي پخت آجر، كورههاي تونلي است . در داخل اين تونلها نيز ريلگذاري شده است. واگنهاي خارج شده از خشك كن وارد اين تونلها ميشوند. نحوه حرارت ديدن خشتها، درمناطق مختلف اين كوره متفاوت است:
در قسمت اوليه كوره ، واگنها به آهستگي حركت ميكنند تا
باقيمانده آب خشتها در دمايي حدود
تبخير شود. در ادامه، مشعلهايي در كنار يا بالاي
مسير حركت واگنها نصب شده است كه واگنها با سرعتي بيشتر ، از مقابل آنها عبور ميكنند.
اين روند افزايش سرعت حركت تا رسيدن به مشعل اصلي ادامه دارد. محل مشعل اصلي،
گرمترين جاي كوره است و در حقيقت همان مكاني است كه در آن ، حالت ً چسبندگي سراميكي
ً اتفاق ميافتد.
چسبندگي سراميكي چيست؟
ـ در آجر ، مقداري خلل و فرج وجود دارد. در كنار مشعل اصلي كه دما در حدود 1200 تا 1300 درجه است، برخي مواد دروني آجر (مواد گدازآوري كه در ابتدا ذكر شد) ذوب شده، وارد خلل و فرجها ميشوند و سبب چسبيدن ساير مواد تشكيل دهنده آجر به يكديگر ميگردند. توجه داشته باشيد كه اگر حالت چسبندگي سراميكي اتفاق نيفتد، آجر توليد شده مقاومت كافي نخواهد داشت. بعبارتي لازمه مقاوم شدن آجر ، ايجاد چسبندگي سراميكي است و البته در كنار چسبندگي سراميكي، جمع شدگي نيز واقع ميشود كه در ادامه توضيح داده خواهد شد.
مرحله آخر در خط توليد آجر ، خارج كردن آجر از داخل كوره است. اين كار ، مخصوصاً در مورد آجرهاي توليدي در كورههاي هوفمن، بايد آهسته و با دقت انجام گيرد تا آسيبي به آجرها نرسد.
ضايعات آجر
روش اول: آجرهاي مورد آزمايش را در يك سيني ميايستانيم و داخل سيني آب ميريزيم. آب ، جذب آجرشده ، پس از مدتي تبخير ميشود . بار ديگر اين عمل را تكرار ميكنند. در اين صورت اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد ، سفيدكها ظاهر ميشوند.
روش دوم: در روش ديگر ، آجري را روي يك سطح صاف ميخوابانيم و ظرف دهان گشادي را كه حاوي مقداري آب است، بطور معكوس روي آن قرار ميدهند . آب كم كم داخل آجر نفوذ كرده ، تبخير ميشود . اين عمل را دوبار انجام ميدهند . اينجا نيز اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد، آنرا ظاهر ميكند. براي مقايسه ميزان شوره زدن آجرها ، درجه بنديي بشرح ذيل وجود دارد:
ـ درجه صفر : درجهيي است كه در آن هيچ سفيدكي ظاهر نميشود. ـ درجه كم : كمتر از 10% سطح آجر با شوره پوشيده ميشود . ـ درجه متوسط : لايه ضخيمي از شوره تا 50% سطح آجر را ميپوشاند؛ اما از روي سطح آجر فلس يا پودر جدا نميشود . ـ درجه زياد : قشر ضخيمتري از املاح تا بيش از 50% سطح آجر را ميپوشاند؛ اما در اينجا نيز فلس يا پودر از سطح آن جدا نميشود . ـ درجه شديد: قشر ضخيمي از سفيدك قسمت عمده سطح آجر را ميپوشاند و فلس يا پودر از سطح آن جدا ميشود . انواع سفيدكها چنين است : كربناتي، كلريدي، سولفاتي و نيتراتي. جهت انتخاب راه حل مناسب در مبارزه با اين سفيدكها ، اولين قدم، تشخيص نوع سفيدك است. بدين منظور ، ابتدا با يك تيغ و صفحه كاغذي تميز، از سفيدكهاي سطح آجر نمونه برداري كرده، به آزمايشگاه ميفرستند و در آنجا نوع سفيدك مشخص ميشود.
سفيدك كربناتي: علت ايجاد اين نوع سفيدك، آنست كه آجر از
ملات ، آب جذب كرده ، در تركيب با
هوا ، سفيدك كربناتي ظاهر ميكند. جهت جلوگيري از ظهور اين سفيدك ، بايد
كاري كرد كه آجر از آب جذب نكند. بدين جهت، هنگام آجر چيني ، ابتدا آنرا مرطوب
كرده ، بعد بكار ميبرند.(به اين عمل اصطلاحاً ً زنجاب كردن آجرً گويند.) زنجاب
كردن، باعث اشباع شدن آجر از آب و عدم تمايل به جذب آب از ملات ميشود. در برخي
مناطق كشورمان ، از آنجا كه خود آب سخت است و تركيبات بيكربناتي دارد، وقتي روي
آجركاري را آب ميپاشند، سفيدك كربناتي ظاهر ميشود . اگر روي آجرهايي ،اين نوع
از سفيدك ظاهر شد، آنها را با اسيد كلريدريك رقيق (جوهر نمك) ميشويند و بلافاصله
با آب شستشو ميدهند. جوهر نمك، سفيدك كربناتي را در خود حل ميكند و با جريان آب
، آنها را از سطح آجر دور ميكند. بايد توجه داشت كه بلافاصله پس از بكاربردن جوهر
نمك، از آب استفاده كرد. زيرا در غير اين صورت، با وجودي كه جوهر ، سفيدكهاي
كربناتي را در خود حل كرده ، كربناتها به كلريد تبديل ميشوند و روي آجرها سفيدك
كلريدي ظاهر ميشود سفيدك كلريدي: همانطور كه در بالا ذكر شد، راه از بين بردن
سفيدك كلريدي، شستشوي آجر با آب است. سفيدك سولفاتي: علتهاي ممكن در ظهور اين
سفيدك عبارتند از
1ـ خاك استفاده شده در ساخت آجر ، داراي مقادير زيادي سولفات باشد.
2ـ مقدار سنگ گچ ملات زياد باشد و آجر آنرا جذب كند.
جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك ، از بكار بردن خاكهايي با درصد سولفات زياد در توليد آجر ، خودداري ميكنيم.
سفيدك نيتراتي: در خاكهاي برخي مناطق كويري ، تركيباتي از نيترات (شوره) وجود دارد. شوره از هوا رطوبت جذب كرده ،سبب ظهور سفيدك نيتراتي ميشود. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك، از بكار بردن خاكهاي نيتراتي در توليد آجر ، خودداري ميكنيم.
طبقهبندي آجر
استاندار شماره 7 ايران، مشخصات آجرهاي رسي را شرح ميدهد. در اين استاندارد، آجرهاي رسي از ديدگاههاي مختلف بشرح ذيل طبقهبندي شدهاند:
طبقه بندي از ديدگاه روش توليد:
1ـ آجرهاي رسي دستي : با دست ساخته شده ، توپر است و كيفيت چنداني ندارد.
2ـ آجرهاي نيمه ماشيني: كه در طول خط توليد آنها ، قسمتي از كارها ، توسط ماشين انجام ميشود.
3ـ آجرهاي ماشيني : داراي اشكال مختلف، توپر و سخت يا سوراخدار ، با كيفيتي بهتر .
طبقهبندي از ديدگاه نوع مصرف :
1ـ آجر معمولي: براي مصارف عمومي ساختمان استفاده شده، بنام آجر توكار معروف است.
2ـ آجرنما: اين نوع آجرها به روشهاي مخصوص ساخته ميشوندو بايد داراي ابعاد دقيق و هماهنگ باشند تا ظاهري خوب در نماي سازه ايجاد كنند.
3ـ آجر مهندسي مرغوبEngineering Brik : اين آجرها ، آجرهايي توپر و سخت و بادوام هستند و با روش ماشيني توليد ميشوند و به سه دسته تقسيم ميشوند . اين درجه بنديها بر اساس دو عامل مقاومت و جذب آب است.
درجه 1: حداقل
مقاومت آجر درجه 1 ،
350 و حداكثر
ميزان جذب آب آن، 15% وزني است.
درجه 2 : حداقل مقاومت آجر درجه 2 ،
250 و حداكثر
ميزان جذب آب آن، 16% وزني است.
درجه 3 : حداقل مقاومت آجر درجه 3 ،
150% و حداكثر
ميزان جذب آب آن ، 18% وزني است.
اين آجرها ،عمدتاً باربر هستند.
طبقهبندي از ديدگاه كيفيت:
1ـ آجر با كيفيت مناسب براي مصارف داخلي: اين آجرها توكار هستند. لازم به ذكر است اين آجرها را نبايد در قسمتهايي از ساختمان كه در معرض شرايط مختلف جوي مانند يخ زدن است، بكار برد و هنگاميكه اين آجرها به كارگاه ميرسند، نبايد آنها را در محيط سرباز نگهداري نمود. زيرا اين آجرها از نظر استاندارد، جذب آب مشخصي ندارند و در اثر بارندگي و مرطوب شدن، تحت فرايند يخ زدن از بين ميروند.
2ـ آجر با كيفيت عادي: از اين آجرها در نقاطي كه شرايط جوي شديدي ندارند، در قسمتهاي بيروني ساختمان نيز ميتوان استفاده كرد. 3ـ آجر با كيفيت ويژه : اين آجرها معمولاً همان آجرهاي مهندسي مرغوبند كه البته قادرند شرايط محيطي سخت را نيز تحمل كنند.
طبقه بندي از ديدگاه شكل :
1ـ آجر توپر : نوعي آجر است كه حجم سوراخهاي آن از 25% حجم آجر تجاوز نميكند. در اين نوع از آجرها جهت محاسبه مقاومت ، بار وارد بر آجر را بدون در نظر گرفتن سوراخها ، بر كل سطح مقطع تقسيم ميكنند.
2ـ آجر سوراخدار:
در اين نوع از آجرها ، حجم سوراخها از 25% حجم آجر بيشتر است. اما مساحت هر يك از
سوراخها، از
3000 تجاوز
نميكند.
3ـ آجر توخالي: كه در آن، حجم سوراخها بيش از 25% حجم آجر است و براي ابعاد سوراخها محدوديتي وجود ندارد
4ـ آجر با شكل ويژه: اين آجرها، داراي اشكال مختلف هندسي هستند. مانند آجرهايي كه جهت كف پوش در پيادهروها و پاركها استفاده ميشوند. 5ـ آجر متخلخل: حجم منافذ در اين نوع از آجرها ، بيش از 20% حجم آجر است«آجر»
آجرها بعنوان واحدهاي ساختماني منظور شده ،
«آجر»
آجرها بعنوان واحدهاي ساختماني منظور شده ، به دو دسته كلي تقسيم ميشوند:
1ـ آجرهاي رسي
2ـ آجرهاي ماسه آهكي (توضيحات كامل آن در بحث آهك تحت عنوان سخت شدن هيدروسيليكاتي ارائه شده است.) قسمت اعظم آجرهاي مورد مصرف، از نوع آجرهاي رسي هستند. ايرانيان قديم آجر را بخوبي ميشناختند و نمونههايي از آجركاريهاي بسيار جالب از زمان قديم باقي مانده است كه همگي گواه تبحر ايرانيان در توليد و بكارگيري آجر ميباشد. اوج صنعت آجر ايران، در زمان ساسانيان بوده است.
در اينجا بحثي مطرح ميشود و آن عبارت است از مقايسه مصالح ساختماني قديم و جديد. قطعاً مصالح ساختماني جديد و از جمله آجرهاي امروزي ، بسيار بهترا از انواع قديمي آن است. بقا و پا بر جا بودن عمارتهاي قديمي به اين معني نيست كه ما توان ساخت چنين آجرهايي را نداريم. بلكه ما قادر به ساخت انواع بهتري هستيم. ولي نكته قابل توجه اينست كه در گذشته ، اولاً تعداد ساختمانهاي در دست احداث كم بود و تعداد آجر مورد نياز ، اندك. ثانياً نيروي كار، براحتي و با قيمتي بسيار نازل يافت ميشد. در حاليكه امروزه صحبت از هزاران واحد مسكوني و نيروي كار گرانقيمت است. چاره كار، تعويض نيروي انساني با نيروي ماشين است. جايگزيني نيروي ماشيني هم مستلزم آشنايي با تكنولوژي ماشين و بدست آوردن فرهنگ ماشيني است . (كه البته در كشور ما، ضعف عمده در قسمت دوم است.)
خاك ، مهمترين عنصر ساخت آجر
در توليد آجر ، خشت خشك شده راحرارت ميدهند و آجر بدست ميآورند. خشت را از قالب زدن گل بدست ميآورند. گل ، مخلوط يكنواخت آب و خاك است. خاك ، جسم جامد همراه با آب و هواست. خاك رس، ماسه، سنگ آهك ، سولفاتها، فلدسپات، تركيبات آهن، رستنيها و … قسمت جامد خاك را تشكيل ميدهند.
قسمت جامد خاك
خاك رس: خاك رس از پوشيدن فلدسپات و ميكا در سنگهاي آذرين مثل
گرانيت بدست ميآيد. عامل پوسيدن ، آب باران است كه داراي اسيد كربنيك ميباشد.
نوع خالص خاك رس ،ًكائولنً نام دارد:
و همان خاكي است كه در صنعت ساخت چيني از آن
بهره ميگيرند. كائولن دانههايي پولكي و ورقه ورقه دارد. اين پولكها از دو ميكرون
هم كوچكترند. خاك رس خالص سفيد رنگ است و ناخلصيها به آن رنگهاي مختلفي ميدهند:
FeO آنرا كبود رنگ ميكند.
آنرا سرخ رنگ ميكند.
آنرا زرد رنگ مي كند.
ماسه :اگر با خاك رس خالص آجر درست شود، پس از خشك شدن ترك ميخورد و ثبات حجمي ندارد. براي رفع اين عيب ، به خاك رس ذرات ماسه ميافزايند . اين ذرات بصورت استخوان بندي عمل مي كند و جمع شدگي را كنترل مي نمايد. جنس ماسه مي تواند سيليسي يا آهكي باشد. اما ذرات درشت ماسه ، چه آهكي و چه سيليسي ، ايجاد مشكل ميكند. ذرات درشت سيليس در گل ، در هنگام حرارت دادن، با كسب حرارت منبسط ميشود؛ در حاليكه خشت آجر در حال خشك شدن يا پخته شدن و جمع شدن است. در نتيجه آجر ترك ميخورد. دانههاي درشت آهك هم در اثر حرارت پخته شده ، تبديل به آهك ميشود كه با جذب آب منبسط شده، تكهاي از آجر را بيرون مياندازد. به اين پديده اصطلاحاً ً آلوئك ً گويند.
سنگ آهك: يكي از ديگر از موادي است كه ميتواند همراه خاك باشد. مقدار اندك آن ، باعث سفيد شدن آجر است؛ در حاليكه ميزان بيشتري از آن، سبب پايين آمدن نقطه ذوب و توليد آجر جوش ميشود .( آجر جوش ، آجري است كه در كوره ذوب شده و شكل هندسي خود را از دست داده است.) درصد آهك در خاك آجر ، نبايد بيش از 30% باشد.
سولفاتها :سولفاتها بصورت سولفات عنصرهاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم در خاك وجود دارند و باعث ميشوند كه بعدها روي آجر ً سفيدك سولفاتي ً ظاهر شود.
فلدسپات: در فرايندهاي تولدي آجر ، فلدسپات در نقش گدازآور عمل كرده، سبب پايين آمدن درجه حرارت حالت خميري آجر ميشود . در بسياري از سراميكها، از خاك با فلدسپات زياد استفاده ميكنند.
تركيبات آهن: اكسيدهاي آهن نيز گدازآورند. اگر
در خاك به 5% وزنش برسد، آن خاك سرخ رنگ ميشود.
از خاكهاي با اكسيد آهن بالا براي ساخت قطعات سفالي ـ كه آب را از خود عبور نميدهند
ـ استفاده ميشود. در برخي كشورهاي خارجي، از اين خاكها در صنعت سفال، جهت ساخت
لولههاي فاضلاب بهره ميگيرند؛ در حاليكه در ايران، براي اين مصرف از لولههاي
چدني يا پوليكا استفاده ميشود . كاربرد عمده سفال در كشورمان، در قسمتهاي شمالي و
براي پوشش سقف است. در آجرهاي نسوز، مقدار آهن خاك بايد بسيار كم بوده ، از 1% وزن
خاك تجاوز نكند.
رستنيها : از ديگر مواد تشكيل دهنده خاك ، بقايايي گياهان است كه اگر همراه خاك باشند، در كوره ميسوزند و جايشان خالي ميشود . از اين پديده استفاده كرده، به خاك آجر ، مواد آلي ميزنند تا پس از سوختن در كوره و خالي شدن جايشان، آجر سبك بدست آيد. اين آجرها ، كاربرد عايقي دارد.
آب
آب به دو صورت در خاك وجود دارد: آب آزاد و آب جذب شده (كه سبب مرطوب بودن خاك است.) آب جذب شده را تنها با استفاده از حرارت ميتوان آزاد كرد.
براي مخلوط آب و خاك، طبقه بنديي بدين شرح وجود دارد:
يك مهندس سوئدي بنام Atterberg. مخلوط آب و خاك را به پنج دسته تقسيم كرده است: آبكي ، شل ، خميري، سفت و خشك.
گلي كه براي توليد آجر استفاده مي شود، بايد حالت خميري داشته باشد. براي پي بردن به حالت خميري گل در آزمايشگاه ، از دستگاهي بنام ً Cassagrandً يا ً Atterbergً استفاده ميكنند. اما در كارگاههاي ساختماني ، بدين منظور با خمير مورد نظر ، فتيلهاي نازك بقطر mm3 ميسازند. اگر آن فتيله ترك نخورد و گل آن هم به دست نچسبد ، خمير آزمايش شده مطلوب ميباشد.
توليد آجر
در توليد آجر ، دو شيوه مرسوم است. سنتي و ماشيني. البته بسياري از كارخانههاي كنوني از روش مابين اين دو روش استفاده ميكنند.
روش سنتي
اولين قدم در تهيه آجر، تهيه خاك مناسب است.
در روش سنتي، انتخاب خاك جنبه علمي نداشت. بلكه بصورت تجربي بود . بدين معني كه استاد آجر ساز ، خاك را ميديد و با لمس كردن و بوئيدن و … تشخيص ميداد كه آيا خاك مورد نظر ، براي ساخت آجر مناسب بود يا خير. پس از انتخاب خاك مناسب ، خاك را به مكاني بنام ً آبْ خوره ً ميبردند تا در آنجا با آب مخلوط شود. پس از گذشت چند روز ، اين گل را ًورزً ميدادند تا خاك بخوبي با آب مخلوط شود. عمل ورز دادن گل ، توسط كارگران و با پا انجام ميگرفت. براي اينكه كارگران در حين ورز دادن گل، دانههاي درشت را از خمير اصلي جدا كنند، صاحب كار مقداري سكه با خاك مخلوط ميكرد تا كارگران به اميد يافتن سكه ، دانههاي درشت را نيز جدا نمايند.
پس از چند روز ورز دادن ، نوبت به قالبگيري ميرسيد. قالبگيري نيز توسط دست انجام ميگرفت. قالبها، از جنس چوب و بصورت چند خانه بود كه گل را با دست در آنها ميفشردند و سطح آنرا صاف ميكردند. طبيعي بود كه هر چه قالبزن بيشتر سطح گل را ميفشرد، كيفيت آجر بهتر بود. اما از آنجا كه كارگران بدنبال توليد بيشتر و سريعتر بودند و نه كيفيت خوب، از درست فشردن گل در قالب ، خودداري ميكردند و اين امر سبب افت كيفيت در آجر شد. جهت حل اين مشكل، پس از انقلاب، پرسهاي پدالي ساخته شد . اين نوع پرسها وسيلهاي بود جهت درست فشرده شدن قالبها و البته هم اكنون نيز در بعضي مناطق از اين پرسها استفاده ميشود.
در ادامه نوبت به خشك كردن خشتها ميرسيد. در روش سنتي ، جهت خشك كردن خشتها از آفتاب استفاده ميكردند. اگر در طول مدت خشك شدن، خشت را تنها از يك طرف در برابر تابش خورشيد قرار ميدادند، يك طرف آن زودتر از طرف ديگر خشك ميشد و در نتيجه سطح آجر خميده ميشد. جهت رفع اين مشكل، پس از مدتي كه خشت باصطلاح خودش را گرفت، جهت قرار دادن آن در آفتاب را عوض ميكردند. نكته جالب در خشك كردن خشتها آن بود كه از آنجا كه امكان خشك كردن خشتها در زمستان وجود نداشت ، در فصل گرما تعداد زيادي خشت را خشك ميكردند و محصول را بعنوان كلينكر آجر ، زير پوششي از كاه گل نگهداري ميكردند و در زمستان ، از آنها جهت توليد آجر بهره ميگرفتند.
مرحله بعدي ، پختن آجر بود كه در آن ، از كوره هاي سنتي استفاده ميشد. كوره سنتي چاهي بود كه در مبحث گچ نيز بدان اشاره شد. همانطور كه در قبل ذكر شد، در اين كورهها خشتها را بگونهاي ميچيدند كه جريان هوا از بين آنها عبور كند و از زير به خشتها حرارت ميدادند. در قديم جهت سوخت ، از چوب و مدفوع استفاده ميشد و در نتيجه حرارت آرام آرام بالا ميرفت و رسيدن حرارت به قسمتهاي بالايي كوره بسيار آهسته صورت ميگرفت. به همين جهت همه لايهها تقريباً بطور يكسان حرارت كسب ميكردند. ليكن بعدها كه سوختهاي نفتي بكار گرفته شد ، جهت تسريع در امر توليد، درجه حرارت پايين را زياد ميكردند. طبيعتاً حرارت بصورت يكنواخت به خشتها نميرسيد و در لايههاي مختلف، آجرهايي با خواص متفاوت توليد ميشد.
همانطور كه گفتيم ، آجرهاي اين نوع از كورهها ، از نظر خواص و كيفيت متفاوتند. از آنجا كه خشتهاي زيرين بيش از حد نياز حرارت ميبينند، ذوب ميشوند و توليد آجر جوش ميكنند. يعني پس از ذوب شدن با يكديگر مخلوط ميشوند و بصورت سنگي محكم بدون شكل هندسي خاص در ميآيند. اين آجرها شايد فقط بدرد پي ريزي بخورد. لايه بعدي آجرها ، سبز رنگ است كه از نظر مقاومت و خواص . بهترين آجرهاي كوره اند و داراي شكل هندسي دقيقي ميباشند . لايه بعدي، آجرهاي بهي رنگ (مايل به زرد) است . لايههاي بعدي بترتيب عبارتند از : آجرهاي سفيد رنگ، آجرهاي ابلغ (داراي لكههاي قرمز و سفيد) ، آجرهاي قرمز و آخرين لايه ،آجرهاي نپخته.
بعلت نحوه برداشت از اين كورهها، آجرهاي رسيده به كارگاه ، از همه نوع هستند . امتياز اين كورهها ساده بودن و هزينه كم ساخت است؛ در حاليكه اتلاف انرژي ، كيفيت متفاوت محصول و توليد كم ، از عمدهترين مشكلات اين قبيل كورههاست.(اتلاف انرژي در اين كورهها بدليل گرم و سرد شدن پياپي در هر بار بارگيري و تخليه است.)
روش ماشيني
در روش ماشيني، خاك بسيار مهم است و انتخاب خاك مناسب، اهميتي بسزايي دارد.
خاكهاي مختلف را آزمايش ميكنند تا به خاك مناسب دست يابند. البته در انتخاب معدن، علاوه بر كيفيت ، به كميت خاك نيز توجه ويژه ميكنند. معدن بايد بگونهاي باشد كه حداقل 50 سال كارخانه را تغذيه نمايد. انتخاب نمونه خاك براي آزمايش كم و كيفي ، با گمانه زدن است.
خاك با ماشينهاي مخصوص استخراج شده، پس از ورود به كارخانه ، به قسمت آسياب ميرود. اين آسياب از دو چرخ بزرگ و سنگين تشكليل شده كه خاكها در اثر وزن چرخهاي دوران كننده، آسياب ميشوند. در زير اين چرخها ، شبكه مشبكي است كه خاك آسياب شده از لابلاي آن عبور ميكند.
مرحله بعدي ، مخلوط كن است. اين مخلوط كن، همانند مخلوط كنهاي نانواييها ، داراي يك محور مركزي با تعدادي بازو در اطراف مي باشد. در اين مرحله ، مقداري نيز آب اضافه ميكنند و خاك مخلوط شده با آب ، بسمت ً آسياب والسً ميرود تا بطور كامل ورز داده شود . آسياب والس از دو گردونه فلزي كنار هم تشكليل شده كه گل مورد نظر با عبور از بين آنها، تحت فشار غلتكها كاملاً ورز داده ميشود و دانههاي درشت آن از بين ميرود . خمير خروجي از آسياب والس آماده قالب زني است.
؟
در اين مرحله، خمير وارد دستگاهي بنام بيرون ران يا Extruder ميشود. در قسمت مركزي اين دستگاه ، يك عضو حلزوني شكل (مشابه حلزوني چرخ گوشت) وجود دارد كه خمير وارد شده به دستگاه را به جلو هدايت ميكند. از آنجائيكه ممكن است خمير هنوز مقداري حباب هوا داشته باشد، در مسير حركت خمير داخل Extruder ، مناطق خلأ مجهز به صافي جلوگير از نفوذ خمير ، تعبيه شده است. اين مناطق حبابهاي هوا را جذب ميكنند و خميرهاي نهايي فاقد تخلخل ميباشد. در قسمت خروجي دستگاه بيرون ران، ميتوان قالبهاي مختلف با اشكال متفاوت را قرار داد و خمير آماده را به صورتهاي مورد نياز قالب زد. البته توجه به اين نكته ضروري است كه اگر با چنين خميري خشت زده شود، آجر نهايي بسيار سنگين خواهد بود . در نتيجه قالبها را بگونهاي ميسازند كه خشت حاصل، سوراخدار باشد . بدين منظور در قالب ميلههايي نصب ميكنند كه بنام ًگُل قالب ً معرفند. گُل قالب بايد آلياژ مخصوصي داشته باشد و در برابر سايش مقاوم باشد.
؟
تونلي:
تونل ، سالن درازي است كه داخل آن ريلگذاري شده. واگنهاي حامل خشت، از يك طرف تونل داخل ميشوند و در دمايي نچندان بالا(حدود 60 تا 70 درجه) حرارت ميبينند. همچنين حركت واگنها در داخل تونل، بسيار آهسته است. تمام شرايط بگونهاي با يكديگر جمع شدهاند كه همانند آنچه پيشتر ذكر شد، خشتها بتدريج خشك شوند. تذكر اين نكته نيز مفيد است كه چون سرعت حركت واگنها در داخل خشك كن بسيار سريعتر از حركت آنها در كوره است، ظرفيت كوره تقريباً دو برابر ظرفيت خشككن ميباشد.
مرحله بعدي در توليد آجر ، پختن خشتهاي خشك شده است. كورهها انواع مختلفي دارند كه دو نوع عمده آنها عبارتند از:
1ـ كوره هوفمن
2ـ كوره تونلي
كوره هوفمن
كوره هوفمن، دالاني است شبيه به شكل مقابل كه در مركز آن يك دودكش تعبيه شده است. بعلت كثيف بودن سوختها در گذشته ، دودكشها را بسيار بلند ميساختند. اما امروزه كه از سوختهاي تميز نفتي و بعضاً گاز طبيعي استفاده ميكنند، ديگر نيازي به مرتفع ساختن دودكشها نيست.
؟
اين دالانها به اتاقكهاي كوچكتري تقسيم ميشوند كه به هر كدام از آنها ً قمير ً گويند. در هر قمير ، خشتهاي خشك شده را از پايين به بالا ميچينند و در قمير را نيز با آجر يا همان خشتها و با پوشش كاهگل ميبندند. بالاي هر قمير ، تعدادي سوراخ است. اين سوراخها در واقع محل ورود حرارت به داخل قمير است. بدين صورت كه مشعلي مخصوص را روي اين سوراخها بگونهاي قرار ميدهند كه شعله آن بطرف داخل قمير زبانه كشد. پايين هر قمير به دودكش راه دارد. دود و هواي گرم ايجاد شده ، از طريق اين راه ارتباطي وارد دود كش شده، به بيرون هدايت ميشود. مشعل بنوبت روي قميرها حركت ميكند. هر گاه خشتهاي هر قمير باندازه كافي حرارت ديد، مشعل روي قمير بعدي قرار ميگيرد. در هر كوره ، روش كار چنين است كه همواره تعدادي قمير در حال بارگيري ، تعدادي در حال گرم شدن و مابقي در حال تخليهاند . (تعداد قميرهاي هر كوره ميتواند تا حدود 30 قمير نيز باشد.) لازم به ذكر است كه اين كورهها بازدهي خوبي دارند.
؟
كوره تونلي
جديدترين كورههاي پخت آجر، كورههاي تونلي است . در داخل اين تونلها نيز ريلگذاري شده است. واگنهاي خارج شده از خشك كن وارد اين تونلها ميشوند. نحوه حرارت ديدن خشتها، درمناطق مختلف اين كوره متفاوت است:
در قسمت اوليه كوره ، واگنها به آهستگي حركت ميكنند تا
باقيمانده آب خشتها در دمايي حدود
تبخير شود. در ادامه، مشعلهايي در كنار يا بالاي
مسير حركت واگنها نصب شده است كه واگنها با سرعتي بيشتر ، از مقابل آنها عبور ميكنند.
اين روند افزايش سرعت حركت تا رسيدن به مشعل اصلي ادامه دارد. محل مشعل اصلي،
گرمترين جاي كوره است و در حقيقت همان مكاني است كه در آن ، حالت ً چسبندگي سراميكي
ً اتفاق ميافتد.
چسبندگي سراميكي چيست؟
ـ در آجر ، مقداري خلل و فرج وجود دارد. در كنار مشعل اصلي كه دما در حدود 1200 تا 1300 درجه است، برخي مواد دروني آجر (مواد گدازآوري كه در ابتدا ذكر شد) ذوب شده، وارد خلل و فرجها ميشوند و سبب چسبيدن ساير مواد تشكيل دهنده آجر به يكديگر ميگردند. توجه داشته باشيد كه اگر حالت چسبندگي سراميكي اتفاق نيفتد، آجر توليد شده مقاومت كافي نخواهد داشت. بعبارتي لازمه مقاوم شدن آجر ، ايجاد چسبندگي سراميكي است و البته در كنار چسبندگي سراميكي، جمع شدگي نيز واقع ميشود كه در ادامه توضيح داده خواهد شد.
مرحله آخر در خط توليد آجر ، خارج كردن آجر از داخل كوره است. اين كار ، مخصوصاً در مورد آجرهاي توليدي در كورههاي هوفمن، بايد آهسته و با دقت انجام گيرد تا آسيبي به آجرها نرسد.
ضايعات آجر
روش اول: آجرهاي مورد آزمايش را در يك سيني ميايستانيم و داخل سيني آب ميريزيم. آب ، جذب آجرشده ، پس از مدتي تبخير ميشود . بار ديگر اين عمل را تكرار ميكنند. در اين صورت اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد ، سفيدكها ظاهر ميشوند.
روش دوم: در روش ديگر ، آجري را روي يك سطح صاف ميخوابانيم و ظرف دهان گشادي را كه حاوي مقداري آب است، بطور معكوس روي آن قرار ميدهند . آب كم كم داخل آجر نفوذ كرده ، تبخير ميشود . اين عمل را دوبار انجام ميدهند . اينجا نيز اگر آجر قابليت سفيدك زدن داشته باشد، آنرا ظاهر ميكند. براي مقايسه ميزان شوره زدن آجرها ، درجه بنديي بشرح ذيل وجود دارد:
ـ درجه صفر : درجهيي است كه در آن هيچ سفيدكي ظاهر نميشود. ـ درجه كم : كمتر از 10% سطح آجر با شوره پوشيده ميشود . ـ درجه متوسط : لايه ضخيمي از شوره تا 50% سطح آجر را ميپوشاند؛ اما از روي سطح آجر فلس يا پودر جدا نميشود . ـ درجه زياد : قشر ضخيمتري از املاح تا بيش از 50% سطح آجر را ميپوشاند؛ اما در اينجا نيز فلس يا پودر از سطح آن جدا نميشود . ـ درجه شديد: قشر ضخيمي از سفيدك قسمت عمده سطح آجر را ميپوشاند و فلس يا پودر از سطح آن جدا ميشود . انواع سفيدكها چنين است : كربناتي، كلريدي، سولفاتي و نيتراتي. جهت انتخاب راه حل مناسب در مبارزه با اين سفيدكها ، اولين قدم، تشخيص نوع سفيدك است. بدين منظور ، ابتدا با يك تيغ و صفحه كاغذي تميز، از سفيدكهاي سطح آجر نمونه برداري كرده، به آزمايشگاه ميفرستند و در آنجا نوع سفيدك مشخص ميشود.
سفيدك كربناتي: علت ايجاد اين نوع سفيدك، آنست كه آجر از
ملات ، آب جذب كرده ، در تركيب با
هوا ، سفيدك كربناتي ظاهر ميكند. جهت جلوگيري از ظهور اين سفيدك ، بايد
كاري كرد كه آجر از آب جذب نكند. بدين جهت، هنگام آجر چيني ، ابتدا آنرا مرطوب
كرده ، بعد بكار ميبرند.(به اين عمل اصطلاحاً ً زنجاب كردن آجرً گويند.) زنجاب
كردن، باعث اشباع شدن آجر از آب و عدم تمايل به جذب آب از ملات ميشود. در برخي
مناطق كشورمان ، از آنجا كه خود آب سخت است و تركيبات بيكربناتي دارد، وقتي روي
آجركاري را آب ميپاشند، سفيدك كربناتي ظاهر ميشود . اگر روي آجرهايي ،اين نوع
از سفيدك ظاهر شد، آنها را با اسيد كلريدريك رقيق (جوهر نمك) ميشويند و بلافاصله
با آب شستشو ميدهند. جوهر نمك، سفيدك كربناتي را در خود حل ميكند و با جريان آب
، آنها را از سطح آجر دور ميكند. بايد توجه داشت كه بلافاصله پس از بكاربردن جوهر
نمك، از آب استفاده كرد. زيرا در غير اين صورت، با وجودي كه جوهر ، سفيدكهاي
كربناتي را در خود حل كرده ، كربناتها به كلريد تبديل ميشوند و روي آجرها سفيدك
كلريدي ظاهر ميشود سفيدك كلريدي: همانطور كه در بالا ذكر شد، راه از بين بردن
سفيدك كلريدي، شستشوي آجر با آب است. سفيدك سولفاتي: علتهاي ممكن در ظهور اين
سفيدك عبارتند از
1ـ خاك استفاده شده در ساخت آجر ، داراي مقادير زيادي سولفات باشد.
2ـ مقدار سنگ گچ ملات زياد باشد و آجر آنرا جذب كند.
جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك ، از بكار بردن خاكهايي با درصد سولفات زياد در توليد آجر ، خودداري ميكنيم.
سفيدك نيتراتي: در خاكهاي برخي مناطق كويري ، تركيباتي از نيترات (شوره) وجود دارد. شوره از هوا رطوبت جذب كرده ،سبب ظهور سفيدك نيتراتي ميشود. جهت جلوگيري از ظهور اين نوع سفيدك، از بكار بردن خاكهاي نيتراتي در توليد آجر ، خودداري ميكنيم.
طبقهبندي آجر
استاندار شماره 7 ايران، مشخصات آجرهاي رسي را شرح ميدهد. در اين استاندارد، آجرهاي رسي از ديدگاههاي مختلف بشرح ذيل طبقهبندي شدهاند:
طبقه بندي از ديدگاه روش توليد:
1ـ آجرهاي رسي دستي : با دست ساخته شده ، توپر است و كيفيت چنداني ندارد.
2ـ آجرهاي نيمه ماشيني: كه در طول خط توليد آنها ، قسمتي از كارها ، توسط ماشين انجام ميشود.
3ـ آجرهاي ماشيني : داراي اشكال مختلف، توپر و سخت يا سوراخدار ، با كيفيتي بهتر .
طبقهبندي از ديدگاه نوع مصرف :
1ـ آجر معمولي: براي مصارف عمومي ساختمان استفاده شده، بنام آجر توكار معروف است.
2ـ آجرنما: اين نوع آجرها به روشهاي مخصوص ساخته ميشوندو بايد داراي ابعاد دقيق و هماهنگ باشند تا ظاهري خوب در نماي سازه ايجاد كنند.
3ـ آجر مهندسي مرغوبEngineering Brik : اين آجرها ، آجرهايي توپر و سخت و بادوام هستند و با روش ماشيني توليد ميشوند و به سه دسته تقسيم ميشوند . اين درجه بنديها بر اساس دو عامل مقاومت و جذب آب است.
درجه 1: حداقل
مقاومت آجر درجه 1 ،
350 و حداكثر
ميزان جذب آب آن، 15% وزني است.
درجه 2 : حداقل مقاومت آجر درجه 2 ،
250 و حداكثر
ميزان جذب آب آن، 16% وزني است.
درجه 3 : حداقل مقاومت آجر درجه 3 ،
150% و حداكثر
ميزان جذب آب آن ، 18% وزني است.
اين آجرها ،عمدتاً باربر هستند.
طبقهبندي از ديدگاه كيفيت:
1ـ آجر با كيفيت مناسب براي مصارف داخلي: اين آجرها توكار هستند. لازم به ذكر است اين آجرها را نبايد در قسمتهايي از ساختمان كه در معرض شرايط مختلف جوي مانند يخ زدن است، بكار برد و هنگاميكه اين آجرها به كارگاه ميرسند، نبايد آنها را در محيط سرباز نگهداري نمود. زيرا اين آجرها از نظر استاندارد، جذب آب مشخصي ندارند و در اثر بارندگي و مرطوب شدن، تحت فرايند يخ زدن از بين ميروند.
2ـ آجر با كيفيت عادي: از اين آجرها در نقاطي كه شرايط جوي شديدي ندارند، در قسمتهاي بيروني ساختمان نيز ميتوان استفاده كرد. 3ـ آجر با كيفيت ويژه : اين آجرها معمولاً همان آجرهاي مهندسي مرغوبند كه البته قادرند شرايط محيطي سخت را نيز تحمل كنند.
طبقه بندي از ديدگاه شكل :
1ـ آجر توپر : نوعي آجر است كه حجم سوراخهاي آن از 25% حجم آجر تجاوز نميكند. در اين نوع از آجرها جهت محاسبه مقاومت ، بار وارد بر آجر را بدون در نظر گرفتن سوراخها ، بر كل سطح مقطع تقسيم ميكنند.
2ـ آجر سوراخدار:
در اين نوع از آجرها ، حجم سوراخها از 25% حجم آجر بيشتر است. اما مساحت هر يك از
سوراخها، از
3000 تجاوز
نميكند.
3ـ آجر توخالي: كه در آن، حجم سوراخها بيش از 25% حجم آجر است و براي ابعاد سوراخها محدوديتي وجود ندارد
4ـ آجر با شكل ويژه: اين آجرها، داراي اشكال مختلف هندسي هستند. مانند آجرهايي كه جهت كف پوش در پيادهروها و پاركها استفاده ميشوند. 5ـ آجر متخلخل: حجم منافذ در اين نوع از آجرها ، بيش از 20% حجم آجر استیمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
یمنی و بهداشت محیط کار در سازمان ها
ایمنی و بهداشت محیط کار
ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند، افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی، انواع سرطان، و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی، انواع بیماریهای ریوی، بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی، نارضایتی، بی عاطفگی، انزوا طلبی، ضعف بینایی، فراموشکاری، بی اعتمادی به دیگران، بی دقتی، زود رنجی، دل شوره، و پرداختن به مسائل بی اهمیت.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار
خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار
سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی
محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و
حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست.
هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های
گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار
عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است، شاید احساس بی معنا بودن کار و
عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد.
برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان، باید سرچشمه آن را
آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است
از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک
پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و
هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام
کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو، شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی –
روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در
سازمان به وجود می آورد.
مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح، بیماریها و فشارعصبی در محل کار
بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند، نتایج زیر بدست می آید:
- بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه
- کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار
- کاهش هزینه های بیمه و درمان
- کاهش هزینه های ادعای خسارت
- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و
احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به
عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر
از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای
شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند.
رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران:
فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد.
جذب و گزینش:
اگر سازمان بتواند محیطی ایمن، بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد، ممکن
است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید.
سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد
یافت.
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:
کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد، در نتیجه
برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد.
کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی
مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها
دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط
بهبود یابد. افزون بر این، هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در
تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند.
آموزش:
امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت
منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و
بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات، مؤسسات همواره برای کارکنان خود
دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای
ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی
سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی، دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به
افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند.
خطرهای ناشی از کار
جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر
می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب
بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و
فشار روانی می شود. به طور معمول، فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و
قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی
– روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند.
در نتیجه، تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده
استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه
استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها
اثر می گذارد آغاز می شود.
عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:
کیفیت سازمان:
میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و
تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در
سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد.
علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می
توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور
سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند
افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از
سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند.
برنامه های ایمنی:
سازمانها از نظر میزان توجه به فنون، برنامه ها و فعالیتهای مربوط به
افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و
برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است.
کارگر نا امن:
گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز
می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف
بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد.
کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا
کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند
نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر، ساده دل تر و
دلسوزتر بوده اند.
کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار
سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه
قرار می گیرند.
اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار
برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل
ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود.
کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در
پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می
توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار
برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای
محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت
مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد
برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری
چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،
می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای
تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت.
استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار
فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد
استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،
طرحریزی شغل، گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است.
فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)
برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود:
برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی
برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:
برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار
برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره
آموزشی، تشکیل گروههای کار، ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی
که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار
عصبی هستند.
برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:
برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت
عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴)
تشکیل گروههای اجتماعی مفید.
ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار
اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است.
استراتژیهای محیط فیزیکی کار:
اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی
کارکنان، هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات، بهره وری کارآیی (کیفی و
کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان
سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام، اثز بخشی نسبی
استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید.
استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:
اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی
و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،
همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد، در اینجا نیز
کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر
استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود.
مقدمه :
تاریخچه آجر
انواع آجر در ایران قدیم
انواع کوره های آجر پزی
آجرهای رسی
آجرهای نسوز
آجرهای بتنی
جرهای ماسه آهکی
مصالح نصب و ملاتها
حمل و نقل و نگهداری
آجر
مقدمه :
آجر سنگی است ساختگی (مصنوعی) که نوع رسی آن از پختن خشت (گل شکل داده شده)
و نوع ماسه آهکی آن از عمل آوردن خشت ماسه آهکی (که از فشردن مخلوط همگن
ماسه سیلیسی و آهک در قالب ساخته میشود) با بخار تحت فشار زیاد به دست
میآید، آجرهای بتنی همانند بلوکهای سیمانی تهیه میشوند. آجر رسی عمدتاً
از سیلیکاتهای آلومینیوم بوده و آجر ماسه آهکی از سنگدانههای ریز سیلیسی
تشکیل شده است که توسط خمیری از جنس سیلیکات کلسیم به همدیگر چسبیدهاند.
این آجر معمولاً به رنگ خاکستری است ولی میتوان با افزودن رنگ مناسب آن را
به رنگهای دیگر نیز تولید نمود. آجر به اشکال مکعب مستطیل توپر، سوراخدار،
توخالی (مجوف تیغهای و سقفی) و قطعات نازک تولید میشود. از آجر در ساختن
دیوارهای باربر، تیغههای جدا کننده، سقفهای تیرچه بلوک، طاق ضربی بین
تیرآهنها و نمای خارجی و داخلی ساختمانها بهرهگیری میشود.
تاریخچه آجر
آجر از قدیمی ترین مصالح ساختمانی است که قدمت آن بنا به عقیده برخی از
باستان شناسان به ده هزار سال پیش می رسد.در ایران بقایای کوره های سفال
پزی و آجر پزی در شوش و سیلک کاشان که تاریخ آنها به هزاره چهارم پیش از
میلاد می رسد پیدا شده است. همچنین نشانه هایی از تولید و مصرف آجر در
هندوستان به دست آمده که حاکی از سابقه شش هزار ساله آجر در آن کشور است
وازه آجر بابلی و نام خشت هایی بوده که بر روی آنها منشورها قوانین و نظایر
آنها را می نوشتند گمان می رود نخستین بار از پخته شدن خاک دیواره ها و کف
اجاق ها به پختن آجر پی برده اند .
کوره های آجر پزی ابتدایی بی گمان از مکان هایی تشکیل می شده که در آن لایه های هیزم و خشت متناوبا روی هم چیده می شده است.
فن استفاده از آجر ازآسیای غربی به سوی غرب مصر و سپس به روم و به سمت شرق
هندوستان و چین رفته است در سده چهارم اروپایی ها شروع به استفاده از آجر
کردند ولی پس از مدتی از رونق افتاده و رواج مجدد از سده ۱۲ میلادی بوده که
ابتدا از ایتالیا شروع شد.
در ایران باستان ساختمان های بزرگ و زیبایی بنا شده اند که پاره ای از آنها
هنوز پا بر جا هستند؛ نظیر طاق کسری در غرب ایران قدیم ، آرامگاه شاه
اسماعیل سامانی در گنبد کاووس و مسجد اصفهان را که با آجر ساخته اند
همچنینی پلها و سد های قدیمی مانند پل دختر سد کبار در قم از جمله بناهای
قدیمی می باشند.
انواع آجر در ایران قدیم
در ایران هر جا سنگ کم بوده و خاک خوب هم در دسترس بوده است آجر پزی و
مصرف آجر معمول شده است اندازه آجر ایلامی حدود ۱۰×۳۸×۳۸ سانیتی متر بوده
پختن و مصرف آجر در زمان ساسانیان گسترش یافته و در ساختمان های بزرگ مانند
آتشکده ها به کار رفته است اندازه آجر این دوره جدود ۴۴×۴۴×۷تا ۸ بوده است
و بعد های آن ۲۰×۲۰×۳ تا۴ سانتی متر کاهش یافت .
در فرش کردن کف ساختمان از آجر بزرگتری به نام ختائی به ابعاد ۵×۲۵×۲۵
سانتی متر و یا بزرگتر از آن به نام نظامی در ابعاد ۴۰×۴×۵ سانتی متر
استفاده می شده است از انواع دیگر آجر در گذشته آجر قزاقی می باشد که پیش
از جنگ جهانی اول روسها آن را تولید می کردند که ابعاد آن ۵×۱۰×۲۰ بوده است
آشنایی با آجر و مواد اولیه آن آجر نوعی سنگ مصنوعی است که از پختن خشت
خام و دگرگونی آن بر اثر گرما به دست می آید خاک آجر مخلوطی است از خاک رس
ماسه فلدسپات سنگ آهک سولفات ها سولفورها فسفات ها کانی های آهن منگنز
منیزیم سدیم پتاسیم مواد آلی و…
۲-۱ – انطباق با مشخصات و استانداردها
آجرهای مصرفی در هر پروژه باید از نظر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی
(مانند ابعاد، رنگ و دیگر مشخصهها) با آنچه در نقشهها، دستور کارها،
مشخصات فنی خصوصی و سایر مدارک پیمان ذکر شده است منطبق باشد. نمونه آجرهای
مصرفی اعم از پشت کار و نما، توپر و سوراخدار مجوف تیغهای و سقفی، انواع
رسی و ماسه آهکی باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت برسد.
ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی آجرها و روش آزمایش آنها باید مطابق استانداردهای ایرانی زیر باشد:
ـ استاندارد شماره ۷ : آجرهای رسی (مشتمل بر ویژگیها، نمونهبرداری و روشهای آزمایش)
ـ استاندارد شماره ۲۹۰۹ : استاندارد ویژگیها و روشهای آزمون تیرچه و بلوک سقفی
ـ استاندارد شماره ۹۹۱ : آجر نسوز جهت طاقهای قوسی
ـ هر استاندارد ایرانی دیگری که تا زمان انعقاد پیمان در باره آجر تدوین یا تجدید نظر شود
تا زمانی که استاندارد ایرانی در پارهای موارد تدوین نشده باشد در درجه
اول استانداردهای ”سازمان بینالمللی استاندارد ISO “ معتبر خواهد بود و در
صورت نبودن استاندارد مذکور به ترتیب استانداردهای آلمانی DIN ،
بریتانیایی BS و آمریکایی ASTM ملاک عمل قرار خواهد گرفت.
مراحل ساخت آجر عبارتند از :
کندن و ستخراج مواد خام
آماده سازی مواد اولیه
قالب گیری
خشک کردن
تخلیه و انبار کردن محصول
انواع کوره های آجر پزی
پس از خشک شدن خشت ها را در کوره می چینند طرز چیدن آنها طوری است که بین
آنها فاصله وجود دارد تا گازهای داغ و شعله بتواند از لای آنها عبور کند
کوره های آجر پزی سه نوع هستند:
کوره تنوره ای ، هوفمان و تونلی
قابل ذکر است که کوره های تونلی مدرن ترین کوره های آجر پزی می باشند که در
آنها سرامیک های ممتاز و صنعتی نیز می پزند ویزگی های آجر آجر خوب باید در
برخورد با آجر دیگر صدای زنگ بدهد صدای زنگ نشانه سلامت توپری و مقاومت و
کمی میزان جذب آب آن است آجر خوب باید در آتش سوزی مقاومت کند و خمیری و آب
نشود رنگ آجر خوب باید یکنواخت باشد و همچنین باید یکنواخت و سطح آن بدون
حفره باشد سختی آجر باید به اندازه ای باشد که با ناخن خط نیفتد.
۳-۱ – ویژگیها و حداقل حدود قابل قبول
۱-۳-۱ آجرهای رسی
آجرهای مصرفی در نما باید مطابق استاندارد ایرانی شماره ۷، عاری از معایب
ظاهری مانند ترکخوردگی، شورهزدگی، آلوئک و نظایر آن باشد. طول، عرض و
ضخامت آجرهای ماشینی باید به ترتیب ۲±۲۲۰ و ۱±۱۰۵ و ۱±۵۵ میلیمتر باشد.
طول، عرض و ضخامت آجرهای دستی باید به ترتیب ۴±۲۱۰ و ۳±۱۰۰ و ۲±۵۵ میلیمتر
باشد. ضخامت آجرهای نازک نما در هر دو مورد ماشینی و دستی باید برابر ۱±۳۰
یا ۱±۴۰ میلیمتر بوده و طول و عرض آنها عیناً مانند آجرهای ضخیم باشد. لبه
آجرها باید مستقیم و زوایای آنها قائمه و سطوحشان صاف باشد، پیچیدگی در
امتداد سطح بزرگ آجر حداکثر ۴ میلیمتر و در امتداد سطح متوسط آجر تا ۵
میلیمتر مجاز است. وجود یک ترک عمیق در سطح متوسط حداکثر تا عمق ۴۰ میلیمتر
در آجر پشت کار بلااشکال میباشد. طول شکستگی و دندانهای شدن خطوط و
زوایا نیز در آجر پشت کار نباید از ۱۵ میلیمتر تجاوز کند و تعداد آن در هر
آجر نباید از دو عدد بیشتر باشد. در آجرهای سوراخدار، سوراخها باید عمود بر
سطح بزرگ آجر و به طور یکنواخت در سطح آن توزیع شده و جمع مساحت آنها باید
بین (۲۵%) تا (۴۰%) سطح آجر باشد. بعد سوراخهای مربع و قطر سوراخهای
دایرهای باید حداکثر به ۲۶ میلیمتر محدود شود و ضخامت دیوار بین سوراخ و
لبه آجر بیش از ۱۵ میلیمتر و فاصله بین دو سوراخ بیش از ۱۰ میلیمتر باشد.
وزن ویژه هر دو نوع آجر نباید از ۷/۱ و وزن فضایی آنها از ۳/۱ گرم بر
سانتیمتر مکعب کمتر شود. حداقل تاب فشاری آجرهای دستی ۸۰ و ماشینی پر
مقاومت ۱۷۵ و ماشینی متوسط ۱۲۵ و ماشینی کم مقاومت ۸۵ کیلوگرم بر سانتیمتر
مربع استاندارد شده است و تاب فشاری آجرهای مصرفی نباید از این حدود کمتر
باشد. ضخامت تیغههای آجر مجوف دیواری و بلوک سفالی سقفی حداقل ۸ و رواداری
و ابعاد آنها ۴± میلیمتر میباشد. آجرهای مصرفی باید در برابر یخبندان
پایدار بوده و در آزمایش یخزدگی دچار خرابیهای ظاهری مانند ورقه شدن، ترک
خوردن و خرد شدن نشوند. درصد وزنی جذب آب ۲۴ ساعته آجرهای ماشینی نباید از
۱۶ و در مورد آجرهای دستی از ۲۰ بیشتر شده و در هر دو نوع آجر از ۸ کمتر
باشد. آجرهای توخالی تیغهای و سقفی و قطعات نازک آجری مورد مصرف در
نماسازی (به ابعاد تقریبی ۲۰×۴۰×۲۰۰ یا ۲۰×۳۰×۲۰۰ میلیمتر یا قطعات نازک
آجری نما به ضخامت حدود ۲۰ میلیمتر با نقش چند آجر بندکشی شده) حداقل باید
دارای مشخصات آجرهای ماشینی با مقاومت متوسط مندرج در استاندارد ایرانی
شماره ۷ باشند.
مصرف آجر غیراستاندارد در صورتی مجاز است که استفاده از آن در مشخصات و
نقشهها پیشبینی شده و نمونه آن به تصویب دستگاه نظارت رسیده باشد و دست
کم دارای ویژگیهای زیر باشد:
الف: کاملاً پخته و یکنواخت و سخت باشد و در برخورد با آجر دیگر صدای زنگدار ایجاد کند.
ب: تاب فشاری آن دست کم (۸۰%) مقادیر مندرج در استاندارد ایرانی شماره ۷ باشد.
ج: جذب آب آن در حدود مقادیر تعیین شده در استاندارد باشد، در غیر این صورت
مصرف آن فقط در اجزائی از ساختمان که در معرض رطوبت قرار نمیگیرند مجاز
است.
د: آجر مصرفی در نما باید دارای شکل، نقش و رنگ موردنظر طراح بوده، و
رواداری ابعاد آن حداکثر، (۳۰%) بیش از رواداریهای مندرج در استاندارد
ایرانی شماره ۷ باشد.
هـ: آجر مورد مصرف در اقلیمهای سرد باید در برابر یخبندان مقاومت مورد نظر را داشته باشد.
ز: مصرف آجرهای ترکدار، کج و معوج، گود و برجسته که انحنا، گودی و برجستگی
آنها از ۵ میلیمتر تجاوز نکند مشروط بر اینکه تعداد آنها از (۲۰%) کل
آجرها بیشتر نشود بلااشکال است. مصرف آجرهای نما که دارای آلوئک یا ترک
باشند، تنها در پشت کار مجاز خواهد بود. مصرف آجرهای کهنه درصورتی که مطابق
مشخصات بوده و کاملاً تمیز شده باشد مانعی ندارد، ولی بهتر است به همراه
آجرهای نو و در پشت کار از آنها استفاده شود.
۲-۳-۱ – آجرهای نسوز
آجرهای نسوز مورد مصرف در ساختمان معمولاً از خاکهای نسوز تهیه میشوند.
این آجرها علاوه بر دارا بودن مشخصات آجرهای معمولی باید گرمای ۱۵۸۰ درجه
سلسیوس را بدون آنکه خمیری شوند و از شکل بیفتند، تحمل کنند. مقاومت آجر
نسوز دست کم باید ۱۶ مگاپاسکال (حدود ۱۶۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) باشد.
آجرهای نسوز مصرفی در کارهای تأسیساتی مانند دیگهای آب گرم و بخار، تابع شرایط ویژة مربوط به خود خواهند بود.
۳-۳-۱- آجرهای بتنی
آجرهای بتنی باید با شرایط مندرج در مشخصات بلوکهای بتنی مطابقت داشته باشند.
۴-۳-۱- آجرهای ماسه آهکی
جرهای ماسه آهکی معمولاً به صورت توپر و سوراخدار به ابعاد حدود آجر رسی یا
مضاربی از آن با ملحوظ داشتن ضخامت ملات ساخته میشوند. رواداری طولی و
عرضی این آجرها ۵/۲± و برای ضخامت ۲± میلیمتر میباشد. آجرهای ماسه آهکی در
قطعات نازک و با ضخامت کم برای مصرف در نماسازی نیز تولید میشود.
ویژگی آجرهای ماسهآهکی بستگی به جنس مواد خام، نحوه قالبگیری، دما و مدت
پخت آنها دارد. گروهبندی آجرهای ماسه آهکی بر حسب تاب فشاری آنها صورت
میگیرد. حداقل میانگین تاب فشاری آجرهای کم مقاومت باید ۵/۷، آجرهای با
تاب متوسط ۱۰ و آجرهای پر مقاومت ۱۵ و آجرهای ممتاز ۲۰ مگاپاسکال (هر
مگاپاسکال حدوداً ۱۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است) و میانگین تاب خمشی
آنها به ترتیب باید ۸/۱، ۲/۲، ۸/۲ و ۴/۳ مگاپاسکال باشد. ضریب تغییرات
مقاومت نسبت به میانگین نباید برای آجر ممتاز از (۲۰%) و سایر انواع از
(۳۰%) تجاوز نماید.
آجر ماسه آهکی باید ۱۵ دوره یخبندان تا ۱۵ درجه زیر صفر و آب شدن را تحمل
کند. کاهش نسبی مجاز تاب فشاری پس از آزمایش یخ زدن نباید بیش از (۲۰%)
باشد. وزن فضایی آجر ماسه آهکی به تاب فشاری آن بستگی دارد و برای آجرهای
کم مقاومت، متوسط، پر مقاومت و ممتاز، به ترتیب نباید از ۵/۱،۷/۱، ۹/۱ و
۱/۲ گرم بر سانتیمتر مکعب کمتر شود. جمعشدگی ناشی از خشک شدن آجرهای ماسه
آهکی ممتاز نباید از (۵/۲%) و در مورد سایر آجرها از (۵/۳%) بیشتر شود.
ظاهر آجرهای ماسه آهکی باید تمیز، یکنواخت و عاری از ترک و حفره و مواد
خارجی مانند خاک و آهک و مواد آلی گیاهی باشد. جذب آب آجر ماسه آهکی در ۲۴
ساعت نباید از (۸%) کمتر و از (۲۰%) بیشتر شود.
انواع آجر غیر رسی و اشکال آن
آجر جوش آجر خاص در صنعت سفال پزی است که در کشورهای صنعتی دارای اهمیت
ویزه ای است از این آجر برای نماسازی ساختمان ها فرش کف پیاده روها پوشش
بدنه و کف آبروها و مجراهای فاضلاب و تونل ها و ساختن دودکش ها فرش کف
کارخانه ها انبارهای کشاورزی و سالن های دامداری پرورش طیور استخر های
صنعتی و جز اینها استفاده می شود
انواع خاص آجر تولیدی در کشور های اروپایی آجر هایی در کشورهای صنعتی
اروپاتولید می شوند که هنوز تولید آن در ایران مرسوم نشده است از آن جمله
بلوک های تو خالی آتش بند برای نصب دور ستون ها به منظور جلوگیری از نفوذ
آتش قطعات ویزه به شکل منحنی های کوز و کاس قطعات درپوش روی دیوار قطعاتی
که از اجزا هستند مانند کلوک سرقد گوشه و جزاینها که هنوز در ایران تولید
نمی شوند.
۵-۱- مصالح نصب و ملاتها
۱-۵-۱- دوغابها و ملاتها
برای دوغابها و ملاتهای آجرکاری و بندکشی به فصل مربوطه مراجعه شود.
۲-۵-۱ – اتصالات و بستها
مصالح نصب آجرهای نازک و اتصالات و بستهای فلزی که در دیوارهای دو جداره و
نظایر آن به کار میرود، باید فلز زنگ نزن باشد و یا تمام قسمتهای آن در
داخل ملات یا دوغاب قرار گیرد تا از زنگزدگی آنها جلوگیری به عمل آید.
اتصالات غیر فلزی به لحاظ دوام و استحکام باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت
برسد.
۶-۱- حمل و نقل و نگهداری
بارگیری، حمل و باراندازی انواع آجر باید با دقت انجام شود به نحوی که
ضایعات به حداقل ممکن برسد. آجرها و بلوکها باید در محل تمیز و سرپوشیده به
طور جدا از هم دستهبندی شده و از تماس آنها با خاک، مواد مضر، رطوبت و یخ
و برف جلوگیری شود.
آزمایش نمونههای گرفته شده از آجر در کارخانه و کارگاه باید منطبق با ویژگیهای مورد نظر در مشخصات کار باشد
آجر:
مقدمه :
تاریخچه آجر
انواع آجر در ایران قدیم
انواع کوره های آجر پزی
آجرهای رسی
آجرهای نسوز
آجرهای بتنی
جرهای ماسه آهکی
مصالح نصب و ملاتها
حمل و نقل و نگهداری
آجر
مقدمه :
آجر سنگی است ساختگی (مصنوعی) که نوع رسی آن از پختن خشت (گل شکل داده شده)
و نوع ماسه آهکی آن از عمل آوردن خشت ماسه آهکی (که از فشردن مخلوط همگن
ماسه سیلیسی و آهک در قالب ساخته میشود) با بخار تحت فشار زیاد به دست
میآید، آجرهای بتنی همانند بلوکهای سیمانی تهیه میشوند. آجر رسی عمدتاً
از سیلیکاتهای آلومینیوم بوده و آجر ماسه آهکی از سنگدانههای ریز سیلیسی
تشکیل شده است که توسط خمیری از جنس سیلیکات کلسیم به همدیگر چسبیدهاند.
این آجر معمولاً به رنگ خاکستری است ولی میتوان با افزودن رنگ مناسب آن را
به رنگهای دیگر نیز تولید نمود. آجر به اشکال مکعب مستطیل توپر، سوراخدار،
توخالی (مجوف تیغهای و سقفی) و قطعات نازک تولید میشود. از آجر در ساختن
دیوارهای باربر، تیغههای جدا کننده، سقفهای تیرچه بلوک، طاق ضربی بین
تیرآهنها و نمای خارجی و داخلی ساختمانها بهرهگیری میشود.
تاریخچه آجر
آجر از قدیمی ترین مصالح ساختمانی است که قدمت آن بنا به عقیده برخی از
باستان شناسان به ده هزار سال پیش می رسد.در ایران بقایای کوره های سفال
پزی و آجر پزی در شوش و سیلک کاشان که تاریخ آنها به هزاره چهارم پیش از
میلاد می رسد پیدا شده است. همچنین نشانه هایی از تولید و مصرف آجر در
هندوستان به دست آمده که حاکی از سابقه شش هزار ساله آجر در آن کشور است
وازه آجر بابلی و نام خشت هایی بوده که بر روی آنها منشورها قوانین و نظایر
آنها را می نوشتند گمان می رود نخستین بار از پخته شدن خاک دیواره ها و کف
اجاق ها به پختن آجر پی برده اند .
کوره های آجر پزی ابتدایی بی گمان از مکان هایی تشکیل می شده که در آن لایه های هیزم و خشت متناوبا روی هم چیده می شده است.
فن استفاده از آجر ازآسیای غربی به سوی غرب مصر و سپس به روم و به سمت شرق
هندوستان و چین رفته است در سده چهارم اروپایی ها شروع به استفاده از آجر
کردند ولی پس از مدتی از رونق افتاده و رواج مجدد از سده ۱۲ میلادی بوده که
ابتدا از ایتالیا شروع شد.
در ایران باستان ساختمان های بزرگ و زیبایی بنا شده اند که پاره ای از آنها
هنوز پا بر جا هستند؛ نظیر طاق کسری در غرب ایران قدیم ، آرامگاه شاه
اسماعیل سامانی در گنبد کاووس و مسجد اصفهان را که با آجر ساخته اند
همچنینی پلها و سد های قدیمی مانند پل دختر سد کبار در قم از جمله بناهای
قدیمی می باشند.
انواع آجر در ایران قدیم
در ایران هر جا سنگ کم بوده و خاک خوب هم در دسترس بوده است آجر پزی و
مصرف آجر معمول شده است اندازه آجر ایلامی حدود ۱۰×۳۸×۳۸ سانیتی متر بوده
پختن و مصرف آجر در زمان ساسانیان گسترش یافته و در ساختمان های بزرگ مانند
آتشکده ها به کار رفته است اندازه آجر این دوره جدود ۴۴×۴۴×۷تا ۸ بوده است
و بعد های آن ۲۰×۲۰×۳ تا۴ سانتی متر کاهش یافت .
در فرش کردن کف ساختمان از آجر بزرگتری به نام ختائی به ابعاد ۵×۲۵×۲۵
سانتی متر و یا بزرگتر از آن به نام نظامی در ابعاد ۴۰×۴×۵ سانتی متر
استفاده می شده است از انواع دیگر آجر در گذشته آجر قزاقی می باشد که پیش
از جنگ جهانی اول روسها آن را تولید می کردند که ابعاد آن ۵×۱۰×۲۰ بوده است
آشنایی با آجر و مواد اولیه آن آجر نوعی سنگ مصنوعی است که از پختن خشت
خام و دگرگونی آن بر اثر گرما به دست می آید خاک آجر مخلوطی است از خاک رس
ماسه فلدسپات سنگ آهک سولفات ها سولفورها فسفات ها کانی های آهن منگنز
منیزیم سدیم پتاسیم مواد آلی و…
۲-۱ – انطباق با مشخصات و استانداردها
آجرهای مصرفی در هر پروژه باید از نظر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی
(مانند ابعاد، رنگ و دیگر مشخصهها) با آنچه در نقشهها، دستور کارها،
مشخصات فنی خصوصی و سایر مدارک پیمان ذکر شده است منطبق باشد. نمونه آجرهای
مصرفی اعم از پشت کار و نما، توپر و سوراخدار مجوف تیغهای و سقفی، انواع
رسی و ماسه آهکی باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت برسد.
ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی آجرها و روش آزمایش آنها باید مطابق استانداردهای ایرانی زیر باشد:
ـ استاندارد شماره ۷ : آجرهای رسی (مشتمل بر ویژگیها، نمونهبرداری و روشهای آزمایش)
ـ استاندارد شماره ۲۹۰۹ : استاندارد ویژگیها و روشهای آزمون تیرچه و بلوک سقفی
ـ استاندارد شماره ۹۹۱ : آجر نسوز جهت طاقهای قوسی
ـ هر استاندارد ایرانی دیگری که تا زمان انعقاد پیمان در باره آجر تدوین یا تجدید نظر شود
تا زمانی که استاندارد ایرانی در پارهای موارد تدوین نشده باشد در درجه
اول استانداردهای ”سازمان بینالمللی استاندارد ISO “ معتبر خواهد بود و در
صورت نبودن استاندارد مذکور به ترتیب استانداردهای آلمانی DIN ،
بریتانیایی BS و آمریکایی ASTM ملاک عمل قرار خواهد گرفت.
مراحل ساخت آجر عبارتند از :
کندن و ستخراج مواد خام
آماده سازی مواد اولیه
قالب گیری
خشک کردن
تخلیه و انبار کردن محصول
انواع کوره های آجر پزی
پس از خشک شدن خشت ها را در کوره می چینند طرز چیدن آنها طوری است که بین
آنها فاصله وجود دارد تا گازهای داغ و شعله بتواند از لای آنها عبور کند
کوره های آجر پزی سه نوع هستند:
کوره تنوره ای ، هوفمان و تونلی
قابل ذکر است که کوره های تونلی مدرن ترین کوره های آجر پزی می باشند که در
آنها سرامیک های ممتاز و صنعتی نیز می پزند ویزگی های آجر آجر خوب باید در
برخورد با آجر دیگر صدای زنگ بدهد صدای زنگ نشانه سلامت توپری و مقاومت و
کمی میزان جذب آب آن است آجر خوب باید در آتش سوزی مقاومت کند و خمیری و آب
نشود رنگ آجر خوب باید یکنواخت باشد و همچنین باید یکنواخت و سطح آن بدون
حفره باشد سختی آجر باید به اندازه ای باشد که با ناخن خط نیفتد.
۳-۱ – ویژگیها و حداقل حدود قابل قبول
۱-۳-۱ آجرهای رسی
آجرهای مصرفی در نما باید مطابق استاندارد ایرانی شماره ۷، عاری از معایب
ظاهری مانند ترکخوردگی، شورهزدگی، آلوئک و نظایر آن باشد. طول، عرض و
ضخامت آجرهای ماشینی باید به ترتیب ۲±۲۲۰ و ۱±۱۰۵ و ۱±۵۵ میلیمتر باشد.
طول، عرض و ضخامت آجرهای دستی باید به ترتیب ۴±۲۱۰ و ۳±۱۰۰ و ۲±۵۵ میلیمتر
باشد. ضخامت آجرهای نازک نما در هر دو مورد ماشینی و دستی باید برابر ۱±۳۰
یا ۱±۴۰ میلیمتر بوده و طول و عرض آنها عیناً مانند آجرهای ضخیم باشد. لبه
آجرها باید مستقیم و زوایای آنها قائمه و سطوحشان صاف باشد، پیچیدگی در
امتداد سطح بزرگ آجر حداکثر ۴ میلیمتر و در امتداد سطح متوسط آجر تا ۵
میلیمتر مجاز است. وجود یک ترک عمیق در سطح متوسط حداکثر تا عمق ۴۰ میلیمتر
در آجر پشت کار بلااشکال میباشد. طول شکستگی و دندانهای شدن خطوط و
زوایا نیز در آجر پشت کار نباید از ۱۵ میلیمتر تجاوز کند و تعداد آن در هر
آجر نباید از دو عدد بیشتر باشد. در آجرهای سوراخدار، سوراخها باید عمود بر
سطح بزرگ آجر و به طور یکنواخت در سطح آن توزیع شده و جمع مساحت آنها باید
بین (۲۵%) تا (۴۰%) سطح آجر باشد. بعد سوراخهای مربع و قطر سوراخهای
دایرهای باید حداکثر به ۲۶ میلیمتر محدود شود و ضخامت دیوار بین سوراخ و
لبه آجر بیش از ۱۵ میلیمتر و فاصله بین دو سوراخ بیش از ۱۰ میلیمتر باشد.
وزن ویژه هر دو نوع آجر نباید از ۷/۱ و وزن فضایی آنها از ۳/۱ گرم بر
سانتیمتر مکعب کمتر شود. حداقل تاب فشاری آجرهای دستی ۸۰ و ماشینی پر
مقاومت ۱۷۵ و ماشینی متوسط ۱۲۵ و ماشینی کم مقاومت ۸۵ کیلوگرم بر سانتیمتر
مربع استاندارد شده است و تاب فشاری آجرهای مصرفی نباید از این حدود کمتر
باشد. ضخامت تیغههای آجر مجوف دیواری و بلوک سفالی سقفی حداقل ۸ و رواداری
و ابعاد آنها ۴± میلیمتر میباشد. آجرهای مصرفی باید در برابر یخبندان
پایدار بوده و در آزمایش یخزدگی دچار خرابیهای ظاهری مانند ورقه شدن، ترک
خوردن و خرد شدن نشوند. درصد وزنی جذب آب ۲۴ ساعته آجرهای ماشینی نباید از
۱۶ و در مورد آجرهای دستی از ۲۰ بیشتر شده و در هر دو نوع آجر از ۸ کمتر
باشد. آجرهای توخالی تیغهای و سقفی و قطعات نازک آجری مورد مصرف در
نماسازی (به ابعاد تقریبی ۲۰×۴۰×۲۰۰ یا ۲۰×۳۰×۲۰۰ میلیمتر یا قطعات نازک
آجری نما به ضخامت حدود ۲۰ میلیمتر با نقش چند آجر بندکشی شده) حداقل باید
دارای مشخصات آجرهای ماشینی با مقاومت متوسط مندرج در استاندارد ایرانی
شماره ۷ باشند.
مصرف آجر غیراستاندارد در صورتی مجاز است که استفاده از آن در مشخصات و
نقشهها پیشبینی شده و نمونه آن به تصویب دستگاه نظارت رسیده باشد و دست
کم دارای ویژگیهای زیر باشد:
الف: کاملاً پخته و یکنواخت و سخت باشد و در برخورد با آجر دیگر صدای زنگدار ایجاد کند.
ب: تاب فشاری آن دست کم (۸۰%) مقادیر مندرج در استاندارد ایرانی شماره ۷ باشد.
ج: جذب آب آن در حدود مقادیر تعیین شده در استاندارد باشد، در غیر این صورت
مصرف آن فقط در اجزائی از ساختمان که در معرض رطوبت قرار نمیگیرند مجاز
است.
د: آجر مصرفی در نما باید دارای شکل، نقش و رنگ موردنظر طراح بوده، و
رواداری ابعاد آن حداکثر، (۳۰%) بیش از رواداریهای مندرج در استاندارد
ایرانی شماره ۷ باشد.
هـ: آجر مورد مصرف در اقلیمهای سرد باید در برابر یخبندان مقاومت مورد نظر را داشته باشد.
ز: مصرف آجرهای ترکدار، کج و معوج، گود و برجسته که انحنا، گودی و برجستگی
آنها از ۵ میلیمتر تجاوز نکند مشروط بر اینکه تعداد آنها از (۲۰%) کل
آجرها بیشتر نشود بلااشکال است. مصرف آجرهای نما که دارای آلوئک یا ترک
باشند، تنها در پشت کار مجاز خواهد بود. مصرف آجرهای کهنه درصورتی که مطابق
مشخصات بوده و کاملاً تمیز شده باشد مانعی ندارد، ولی بهتر است به همراه
آجرهای نو و در پشت کار از آنها استفاده شود.
۲-۳-۱ – آجرهای نسوز
آجرهای نسوز مورد مصرف در ساختمان معمولاً از خاکهای نسوز تهیه میشوند.
این آجرها علاوه بر دارا بودن مشخصات آجرهای معمولی باید گرمای ۱۵۸۰ درجه
سلسیوس را بدون آنکه خمیری شوند و از شکل بیفتند، تحمل کنند. مقاومت آجر
نسوز دست کم باید ۱۶ مگاپاسکال (حدود ۱۶۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) باشد.
آجرهای نسوز مصرفی در کارهای تأسیساتی مانند دیگهای آب گرم و بخار، تابع شرایط ویژة مربوط به خود خواهند بود.
۳-۳-۱- آجرهای بتنی
آجرهای بتنی باید با شرایط مندرج در مشخصات بلوکهای بتنی مطابقت داشته باشند.
۴-۳-۱- آجرهای ماسه آهکی
جرهای ماسه آهکی معمولاً به صورت توپر و سوراخدار به ابعاد حدود آجر رسی یا
مضاربی از آن با ملحوظ داشتن ضخامت ملات ساخته میشوند. رواداری طولی و
عرضی این آجرها ۵/۲± و برای ضخامت ۲± میلیمتر میباشد. آجرهای ماسه آهکی در
قطعات نازک و با ضخامت کم برای مصرف در نماسازی نیز تولید میشود.
ویژگی آجرهای ماسهآهکی بستگی به جنس مواد خام، نحوه قالبگیری، دما و مدت
پخت آنها دارد. گروهبندی آجرهای ماسه آهکی بر حسب تاب فشاری آنها صورت
میگیرد. حداقل میانگین تاب فشاری آجرهای کم مقاومت باید ۵/۷، آجرهای با
تاب متوسط ۱۰ و آجرهای پر مقاومت ۱۵ و آجرهای ممتاز ۲۰ مگاپاسکال (هر
مگاپاسکال حدوداً ۱۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است) و میانگین تاب خمشی
آنها به ترتیب باید ۸/۱، ۲/۲، ۸/۲ و ۴/۳ مگاپاسکال باشد. ضریب تغییرات
مقاومت نسبت به میانگین نباید برای آجر ممتاز از (۲۰%) و سایر انواع از
(۳۰%) تجاوز نماید.
آجر ماسه آهکی باید ۱۵ دوره یخبندان تا ۱۵ درجه زیر صفر و آب شدن را تحمل
کند. کاهش نسبی مجاز تاب فشاری پس از آزمایش یخ زدن نباید بیش از (۲۰%)
باشد. وزن فضایی آجر ماسه آهکی به تاب فشاری آن بستگی دارد و برای آجرهای
کم مقاومت، متوسط، پر مقاومت و ممتاز، به ترتیب نباید از ۵/۱،۷/۱، ۹/۱ و
۱/۲ گرم بر سانتیمتر مکعب کمتر شود. جمعشدگی ناشی از خشک شدن آجرهای ماسه
آهکی ممتاز نباید از (۵/۲%) و در مورد سایر آجرها از (۵/۳%) بیشتر شود.
ظاهر آجرهای ماسه آهکی باید تمیز، یکنواخت و عاری از ترک و حفره و مواد
خارجی مانند خاک و آهک و مواد آلی گیاهی باشد. جذب آب آجر ماسه آهکی در ۲۴
ساعت نباید از (۸%) کمتر و از (۲۰%) بیشتر شود.
انواع آجر غیر رسی و اشکال آن
آجر جوش آجر خاص در صنعت سفال پزی است که در کشورهای صنعتی دارای اهمیت
ویزه ای است از این آجر برای نماسازی ساختمان ها فرش کف پیاده روها پوشش
بدنه و کف آبروها و مجراهای فاضلاب و تونل ها و ساختن دودکش ها فرش کف
کارخانه ها انبارهای کشاورزی و سالن های دامداری پرورش طیور استخر های
صنعتی و جز اینها استفاده می شود
انواع خاص آجر تولیدی در کشور های اروپایی آجر هایی در کشورهای صنعتی
اروپاتولید می شوند که هنوز تولید آن در ایران مرسوم نشده است از آن جمله
بلوک های تو خالی آتش بند برای نصب دور ستون ها به منظور جلوگیری از نفوذ
آتش قطعات ویزه به شکل منحنی های کوز و کاس قطعات درپوش روی دیوار قطعاتی
که از اجزا هستند مانند کلوک سرقد گوشه و جزاینها که هنوز در ایران تولید
نمی شوند.
۵-۱- مصالح نصب و ملاتها
۱-۵-۱- دوغابها و ملاتها
برای دوغابها و ملاتهای آجرکاری و بندکشی به فصل مربوطه مراجعه شود.
۲-۵-۱ – اتصالات و بستها
مصالح نصب آجرهای نازک و اتصالات و بستهای فلزی که در دیوارهای دو جداره و
نظایر آن به کار میرود، باید فلز زنگ نزن باشد و یا تمام قسمتهای آن در
داخل ملات یا دوغاب قرار گیرد تا از زنگزدگی آنها جلوگیری به عمل آید.
اتصالات غیر فلزی به لحاظ دوام و استحکام باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت
برسد.
۶-۱- حمل و نقل و نگهداری
بارگیری، حمل و باراندازی انواع آجر باید با دقت انجام شود به نحوی که
ضایعات به حداقل ممکن برسد. آجرها و بلوکها باید در محل تمیز و سرپوشیده به
طور جدا از هم دستهبندی شده و از تماس آنها با خاک، مواد مضر، رطوبت و یخ
و برف جلوگیری شود.
آزمایش نمونههای گرفته شده از آجر در کارخانه و کارگاه باید منطبق با ویژگیهای مورد نظر در مشخصات کار باشد
آجر:
مقدمه :
تاریخچه آجر
انواع آجر در ایران قدیم
انواع کوره های آجر پزی
آجرهای رسی
آجرهای نسوز
آجرهای بتنی
جرهای ماسه آهکی
مصالح نصب و ملاتها
حمل و نقل و نگهداری
آجر
مقدمه :
آجر سنگی است ساختگی (مصنوعی) که نوع رسی آن از پختن خشت (گل شکل داده شده)
و نوع ماسه آهکی آن از عمل آوردن خشت ماسه آهکی (که از فشردن مخلوط همگن
ماسه سیلیسی و آهک در قالب ساخته میشود) با بخار تحت فشار زیاد به دست
میآید، آجرهای بتنی همانند بلوکهای سیمانی تهیه میشوند. آجر رسی عمدتاً
از سیلیکاتهای آلومینیوم بوده و آجر ماسه آهکی از سنگدانههای ریز سیلیسی
تشکیل شده است که توسط خمیری از جنس سیلیکات کلسیم به همدیگر چسبیدهاند.
این آجر معمولاً به رنگ خاکستری است ولی میتوان با افزودن رنگ مناسب آن را
به رنگهای دیگر نیز تولید نمود. آجر به اشکال مکعب مستطیل توپر، سوراخدار،
توخالی (مجوف تیغهای و سقفی) و قطعات نازک تولید میشود. از آجر در ساختن
دیوارهای باربر، تیغههای جدا کننده، سقفهای تیرچه بلوک، طاق ضربی بین
تیرآهنها و نمای خارجی و داخلی ساختمانها بهرهگیری میشود.
تاریخچه آجر
آجر از قدیمی ترین مصالح ساختمانی است که قدمت آن بنا به عقیده برخی از
باستان شناسان به ده هزار سال پیش می رسد.در ایران بقایای کوره های سفال
پزی و آجر پزی در شوش و سیلک کاشان که تاریخ آنها به هزاره چهارم پیش از
میلاد می رسد پیدا شده است. همچنین نشانه هایی از تولید و مصرف آجر در
هندوستان به دست آمده که حاکی از سابقه شش هزار ساله آجر در آن کشور است
وازه آجر بابلی و نام خشت هایی بوده که بر روی آنها منشورها قوانین و نظایر
آنها را می نوشتند گمان می رود نخستین بار از پخته شدن خاک دیواره ها و کف
اجاق ها به پختن آجر پی برده اند .
کوره های آجر پزی ابتدایی بی گمان از مکان هایی تشکیل می شده که در آن لایه های هیزم و خشت متناوبا روی هم چیده می شده است.
فن استفاده از آجر ازآسیای غربی به سوی غرب مصر و سپس به روم و به سمت شرق
هندوستان و چین رفته است در سده چهارم اروپایی ها شروع به استفاده از آجر
کردند ولی پس از مدتی از رونق افتاده و رواج مجدد از سده ۱۲ میلادی بوده که
ابتدا از ایتالیا شروع شد.
در ایران باستان ساختمان های بزرگ و زیبایی بنا شده اند که پاره ای از آنها
هنوز پا بر جا هستند؛ نظیر طاق کسری در غرب ایران قدیم ، آرامگاه شاه
اسماعیل سامانی در گنبد کاووس و مسجد اصفهان را که با آجر ساخته اند
همچنینی پلها و سد های قدیمی مانند پل دختر سد کبار در قم از جمله بناهای
قدیمی می باشند.
انواع آجر در ایران قدیم
در ایران هر جا سنگ کم بوده و خاک خوب هم در دسترس بوده است آجر پزی و
مصرف آجر معمول شده است اندازه آجر ایلامی حدود ۱۰×۳۸×۳۸ سانیتی متر بوده
پختن و مصرف آجر در زمان ساسانیان گسترش یافته و در ساختمان های بزرگ مانند
آتشکده ها به کار رفته است اندازه آجر این دوره جدود ۴۴×۴۴×۷تا ۸ بوده است
و بعد های آن ۲۰×۲۰×۳ تا۴ سانتی متر کاهش یافت .
در فرش کردن کف ساختمان از آجر بزرگتری به نام ختائی به ابعاد ۵×۲۵×۲۵
سانتی متر و یا بزرگتر از آن به نام نظامی در ابعاد ۴۰×۴×۵ سانتی متر
استفاده می شده است از انواع دیگر آجر در گذشته آجر قزاقی می باشد که پیش
از جنگ جهانی اول روسها آن را تولید می کردند که ابعاد آن ۵×۱۰×۲۰ بوده است
آشنایی با آجر و مواد اولیه آن آجر نوعی سنگ مصنوعی است که از پختن خشت
خام و دگرگونی آن بر اثر گرما به دست می آید خاک آجر مخلوطی است از خاک رس
ماسه فلدسپات سنگ آهک سولفات ها سولفورها فسفات ها کانی های آهن منگنز
منیزیم سدیم پتاسیم مواد آلی و…
۲-۱ – انطباق با مشخصات و استانداردها
آجرهای مصرفی در هر پروژه باید از نظر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی
(مانند ابعاد، رنگ و دیگر مشخصهها) با آنچه در نقشهها، دستور کارها،
مشخصات فنی خصوصی و سایر مدارک پیمان ذکر شده است منطبق باشد. نمونه آجرهای
مصرفی اعم از پشت کار و نما، توپر و سوراخدار مجوف تیغهای و سقفی، انواع
رسی و ماسه آهکی باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت برسد.
ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی آجرها و روش آزمایش آنها باید مطابق استانداردهای ایرانی زیر باشد:
ـ استاندارد شماره ۷ : آجرهای رسی (مشتمل بر ویژگیها، نمونهبرداری و روشهای آزمایش)
ـ استاندارد شماره ۲۹۰۹ : استاندارد ویژگیها و روشهای آزمون تیرچه و بلوک سقفی
ـ استاندارد شماره ۹۹۱ : آجر نسوز جهت طاقهای قوسی
ـ هر استاندارد ایرانی دیگری که تا زمان انعقاد پیمان در باره آجر تدوین یا تجدید نظر شود
تا زمانی که استاندارد ایرانی در پارهای موارد تدوین نشده باشد در درجه
اول استانداردهای ”سازمان بینالمللی استاندارد ISO “ معتبر خواهد بود و در
صورت نبودن استاندارد مذکور به ترتیب استانداردهای آلمانی DIN ،
بریتانیایی BS و آمریکایی ASTM ملاک عمل قرار خواهد گرفت.
مراحل ساخت آجر عبارتند از :
کندن و ستخراج مواد خام
آماده سازی مواد اولیه
قالب گیری
خشک کردن
تخلیه و انبار کردن محصول
انواع کوره های آجر پزی
پس از خشک شدن خشت ها را در کوره می چینند طرز چیدن آنها طوری است که بین
آنها فاصله وجود دارد تا گازهای داغ و شعله بتواند از لای آنها عبور کند
کوره های آجر پزی سه نوع هستند:
کوره تنوره ای ، هوفمان و تونلی
قابل ذکر است که کوره های تونلی مدرن ترین کوره های آجر پزی می باشند که در
آنها سرامیک های ممتاز و صنعتی نیز می پزند ویزگی های آجر آجر خوب باید در
برخورد با آجر دیگر صدای زنگ بدهد صدای زنگ نشانه سلامت توپری و مقاومت و
کمی میزان جذب آب آن است آجر خوب باید در آتش سوزی مقاومت کند و خمیری و آب
نشود رنگ آجر خوب باید یکنواخت باشد و همچنین باید یکنواخت و سطح آن بدون
حفره باشد سختی آجر باید به اندازه ای باشد که با ناخن خط نیفتد.
۳-۱ – ویژگیها و حداقل حدود قابل قبول
۱-۳-۱ آجرهای رسی
آجرهای مصرفی در نما باید مطابق استاندارد ایرانی شماره ۷، عاری از معایب
ظاهری مانند ترکخوردگی، شورهزدگی، آلوئک و نظایر آن باشد. طول، عرض و
ضخامت آجرهای ماشینی باید به ترتیب ۲±۲۲۰ و ۱±۱۰۵ و ۱±۵۵ میلیمتر باشد.
طول، عرض و ضخامت آجرهای دستی باید به ترتیب ۴±۲۱۰ و ۳±۱۰۰ و ۲±۵۵ میلیمتر
باشد. ضخامت آجرهای نازک نما در هر دو مورد ماشینی و دستی باید برابر ۱±۳۰
یا ۱±۴۰ میلیمتر بوده و طول و عرض آنها عیناً مانند آجرهای ضخیم باشد. لبه
آجرها باید مستقیم و زوایای آنها قائمه و سطوحشان صاف باشد، پیچیدگی در
امتداد سطح بزرگ آجر حداکثر ۴ میلیمتر و در امتداد سطح متوسط آجر تا ۵
میلیمتر مجاز است. وجود یک ترک عمیق در سطح متوسط حداکثر تا عمق ۴۰ میلیمتر
در آجر پشت کار بلااشکال میباشد. طول شکستگی و دندانهای شدن خطوط و
زوایا نیز در آجر پشت کار نباید از ۱۵ میلیمتر تجاوز کند و تعداد آن در هر
آجر نباید از دو عدد بیشتر باشد. در آجرهای سوراخدار، سوراخها باید عمود بر
سطح بزرگ آجر و به طور یکنواخت در سطح آن توزیع شده و جمع مساحت آنها باید
بین (۲۵%) تا (۴۰%) سطح آجر باشد. بعد سوراخهای مربع و قطر سوراخهای
دایرهای باید حداکثر به ۲۶ میلیمتر محدود شود و ضخامت دیوار بین سوراخ و
لبه آجر بیش از ۱۵ میلیمتر و فاصله بین دو سوراخ بیش از ۱۰ میلیمتر باشد.
وزن ویژه هر دو نوع آجر نباید از ۷/۱ و وزن فضایی آنها از ۳/۱ گرم بر
سانتیمتر مکعب کمتر شود. حداقل تاب فشاری آجرهای دستی ۸۰ و ماشینی پر
مقاومت ۱۷۵ و ماشینی متوسط ۱۲۵ و ماشینی کم مقاومت ۸۵ کیلوگرم بر سانتیمتر
مربع استاندارد شده است و تاب فشاری آجرهای مصرفی نباید از این حدود کمتر
باشد. ضخامت تیغههای آجر مجوف دیواری و بلوک سفالی سقفی حداقل ۸ و رواداری
و ابعاد آنها ۴± میلیمتر میباشد. آجرهای مصرفی باید در برابر یخبندان
پایدار بوده و در آزمایش یخزدگی دچار خرابیهای ظاهری مانند ورقه شدن، ترک
خوردن و خرد شدن نشوند. درصد وزنی جذب آب ۲۴ ساعته آجرهای ماشینی نباید از
۱۶ و در مورد آجرهای دستی از ۲۰ بیشتر شده و در هر دو نوع آجر از ۸ کمتر
باشد. آجرهای توخالی تیغهای و سقفی و قطعات نازک آجری مورد مصرف در
نماسازی (به ابعاد تقریبی ۲۰×۴۰×۲۰۰ یا ۲۰×۳۰×۲۰۰ میلیمتر یا قطعات نازک
آجری نما به ضخامت حدود ۲۰ میلیمتر با نقش چند آجر بندکشی شده) حداقل باید
دارای مشخصات آجرهای ماشینی با مقاومت متوسط مندرج در استاندارد ایرانی
شماره ۷ باشند.
مصرف آجر غیراستاندارد در صورتی مجاز است که استفاده از آن در مشخصات و
نقشهها پیشبینی شده و نمونه آن به تصویب دستگاه نظارت رسیده باشد و دست
کم دارای ویژگیهای زیر باشد:
الف: کاملاً پخته و یکنواخت و سخت باشد و در برخورد با آجر دیگر صدای زنگدار ایجاد کند.
ب: تاب فشاری آن دست کم (۸۰%) مقادیر مندرج در استاندارد ایرانی شماره ۷ باشد.
ج: جذب آب آن در حدود مقادیر تعیین شده در استاندارد باشد، در غیر این صورت
مصرف آن فقط در اجزائی از ساختمان که در معرض رطوبت قرار نمیگیرند مجاز
است.
د: آجر مصرفی در نما باید دارای شکل، نقش و رنگ موردنظر طراح بوده، و
رواداری ابعاد آن حداکثر، (۳۰%) بیش از رواداریهای مندرج در استاندارد
ایرانی شماره ۷ باشد.
هـ: آجر مورد مصرف در اقلیمهای سرد باید در برابر یخبندان مقاومت مورد نظر را داشته باشد.
ز: مصرف آجرهای ترکدار، کج و معوج، گود و برجسته که انحنا، گودی و برجستگی
آنها از ۵ میلیمتر تجاوز نکند مشروط بر اینکه تعداد آنها از (۲۰%) کل
آجرها بیشتر نشود بلااشکال است. مصرف آجرهای نما که دارای آلوئک یا ترک
باشند، تنها در پشت کار مجاز خواهد بود. مصرف آجرهای کهنه درصورتی که مطابق
مشخصات بوده و کاملاً تمیز شده باشد مانعی ندارد، ولی بهتر است به همراه
آجرهای نو و در پشت کار از آنها استفاده شود.
۲-۳-۱ – آجرهای نسوز
آجرهای نسوز مورد مصرف در ساختمان معمولاً از خاکهای نسوز تهیه میشوند.
این آجرها علاوه بر دارا بودن مشخصات آجرهای معمولی باید گرمای ۱۵۸۰ درجه
سلسیوس را بدون آنکه خمیری شوند و از شکل بیفتند، تحمل کنند. مقاومت آجر
نسوز دست کم باید ۱۶ مگاپاسکال (حدود ۱۶۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) باشد.
آجرهای نسوز مصرفی در کارهای تأسیساتی مانند دیگهای آب گرم و بخار، تابع شرایط ویژة مربوط به خود خواهند بود.
۳-۳-۱- آجرهای بتنی
آجرهای بتنی باید با شرایط مندرج در مشخصات بلوکهای بتنی مطابقت داشته باشند.
۴-۳-۱- آجرهای ماسه آهکی
جرهای ماسه آهکی معمولاً به صورت توپر و سوراخدار به ابعاد حدود آجر رسی یا
مضاربی از آن با ملحوظ داشتن ضخامت ملات ساخته میشوند. رواداری طولی و
عرضی این آجرها ۵/۲± و برای ضخامت ۲± میلیمتر میباشد. آجرهای ماسه آهکی در
قطعات نازک و با ضخامت کم برای مصرف در نماسازی نیز تولید میشود.
ویژگی آجرهای ماسهآهکی بستگی به جنس مواد خام، نحوه قالبگیری، دما و مدت
پخت آنها دارد. گروهبندی آجرهای ماسه آهکی بر حسب تاب فشاری آنها صورت
میگیرد. حداقل میانگین تاب فشاری آجرهای کم مقاومت باید ۵/۷، آجرهای با
تاب متوسط ۱۰ و آجرهای پر مقاومت ۱۵ و آجرهای ممتاز ۲۰ مگاپاسکال (هر
مگاپاسکال حدوداً ۱۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است) و میانگین تاب خمشی
آنها به ترتیب باید ۸/۱، ۲/۲، ۸/۲ و ۴/۳ مگاپاسکال باشد. ضریب تغییرات
مقاومت نسبت به میانگین نباید برای آجر ممتاز از (۲۰%) و سایر انواع از
(۳۰%) تجاوز نماید.
آجر ماسه آهکی باید ۱۵ دوره یخبندان تا ۱۵ درجه زیر صفر و آب شدن را تحمل
کند. کاهش نسبی مجاز تاب فشاری پس از آزمایش یخ زدن نباید بیش از (۲۰%)
باشد. وزن فضایی آجر ماسه آهکی به تاب فشاری آن بستگی دارد و برای آجرهای
کم مقاومت، متوسط، پر مقاومت و ممتاز، به ترتیب نباید از ۵/۱،۷/۱، ۹/۱ و
۱/۲ گرم بر سانتیمتر مکعب کمتر شود. جمعشدگی ناشی از خشک شدن آجرهای ماسه
آهکی ممتاز نباید از (۵/۲%) و در مورد سایر آجرها از (۵/۳%) بیشتر شود.
ظاهر آجرهای ماسه آهکی باید تمیز، یکنواخت و عاری از ترک و حفره و مواد
خارجی مانند خاک و آهک و مواد آلی گیاهی باشد. جذب آب آجر ماسه آهکی در ۲۴
ساعت نباید از (۸%) کمتر و از (۲۰%) بیشتر شود.
انواع آجر غیر رسی و اشکال آن
آجر جوش آجر خاص در صنعت سفال پزی است که در کشورهای صنعتی دارای اهمیت
ویزه ای است از این آجر برای نماسازی ساختمان ها فرش کف پیاده روها پوشش
بدنه و کف آبروها و مجراهای فاضلاب و تونل ها و ساختن دودکش ها فرش کف
کارخانه ها انبارهای کشاورزی و سالن های دامداری پرورش طیور استخر های
صنعتی و جز اینها استفاده می شود
انواع خاص آجر تولیدی در کشور های اروپایی آجر هایی در کشورهای صنعتی
اروپاتولید می شوند که هنوز تولید آن در ایران مرسوم نشده است از آن جمله
بلوک های تو خالی آتش بند برای نصب دور ستون ها به منظور جلوگیری از نفوذ
آتش قطعات ویزه به شکل منحنی های کوز و کاس قطعات درپوش روی دیوار قطعاتی
که از اجزا هستند مانند کلوک سرقد گوشه و جزاینها که هنوز در ایران تولید
نمی شوند.
۵-۱- مصالح نصب و ملاتها
۱-۵-۱- دوغابها و ملاتها
برای دوغابها و ملاتهای آجرکاری و بندکشی به فصل مربوطه مراجعه شود.
۲-۵-۱ – اتصالات و بستها
مصالح نصب آجرهای نازک و اتصالات و بستهای فلزی که در دیوارهای دو جداره و
نظایر آن به کار میرود، باید فلز زنگ نزن باشد و یا تمام قسمتهای آن در
داخل ملات یا دوغاب قرار گیرد تا از زنگزدگی آنها جلوگیری به عمل آید.
اتصالات غیر فلزی به لحاظ دوام و استحکام باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت
برسد.
۶-۱- حمل و نقل و نگهداری
بارگیری، حمل و باراندازی انواع آجر باید با دقت انجام شود به نحوی که
ضایعات به حداقل ممکن برسد. آجرها و بلوکها باید در محل تمیز و سرپوشیده به
طور جدا از هم دستهبندی شده و از تماس آنها با خاک، مواد مضر، رطوبت و یخ
و برف جلوگیری شود.
آزمایش نمونههای گرفته شده از آجر در کارخانه و کارگاه باید منطبق با ویژگیهای مورد نظر در مشخصات کار باشد
مقدمه :
تاریخچه آجر
انواع آجر در ایران قدیم
انواع کوره های آجر پزی
آجرهای رسی
آجرهای نسوز
آجرهای بتنی
جرهای ماسه آهکی
مصالح نصب و ملاتها
حمل و نقل و نگهداری
آجر
مقدمه :
آجر سنگی است ساختگی (مصنوعی) که نوع رسی آن از پختن خشت (گل شکل داده شده)
و نوع ماسه آهکی آن از عمل آوردن خشت ماسه آهکی (که از فشردن مخلوط همگن
ماسه سیلیسی و آهک در قالب ساخته میشود) با بخار تحت فشار زیاد به دست
میآید، آجرهای بتنی همانند بلوکهای سیمانی تهیه میشوند. آجر رسی عمدتاً
از سیلیکاتهای آلومینیوم بوده و آجر ماسه آهکی از سنگدانههای ریز سیلیسی
تشکیل شده است که توسط خمیری از جنس سیلیکات کلسیم به همدیگر چسبیدهاند.
این آجر معمولاً به رنگ خاکستری است ولی میتوان با افزودن رنگ مناسب آن را
به رنگهای دیگر نیز تولید نمود. آجر به اشکال مکعب مستطیل توپر، سوراخدار،
توخالی (مجوف تیغهای و سقفی) و قطعات نازک تولید میشود. از آجر در ساختن
دیوارهای باربر، تیغههای جدا کننده، سقفهای تیرچه بلوک، طاق ضربی بین
تیرآهنها و نمای خارجی و داخلی ساختمانها بهرهگیری میشود.
تاریخچه آجر
آجر از قدیمی ترین مصالح ساختمانی است که قدمت آن بنا به عقیده برخی از
باستان شناسان به ده هزار سال پیش می رسد.در ایران بقایای کوره های سفال
پزی و آجر پزی در شوش و سیلک کاشان که تاریخ آنها به هزاره چهارم پیش از
میلاد می رسد پیدا شده است. همچنین نشانه هایی از تولید و مصرف آجر در
هندوستان به دست آمده که حاکی از سابقه شش هزار ساله آجر در آن کشور است
وازه آجر بابلی و نام خشت هایی بوده که بر روی آنها منشورها قوانین و نظایر
آنها را می نوشتند گمان می رود نخستین بار از پخته شدن خاک دیواره ها و کف
اجاق ها به پختن آجر پی برده اند .
کوره های آجر پزی ابتدایی بی گمان از مکان هایی تشکیل می شده که در آن لایه های هیزم و خشت متناوبا روی هم چیده می شده است.
فن استفاده از آجر ازآسیای غربی به سوی غرب مصر و سپس به روم و به سمت شرق
هندوستان و چین رفته است در سده چهارم اروپایی ها شروع به استفاده از آجر
کردند ولی پس از مدتی از رونق افتاده و رواج مجدد از سده ۱۲ میلادی بوده که
ابتدا از ایتالیا شروع شد.
در ایران باستان ساختمان های بزرگ و زیبایی بنا شده اند که پاره ای از آنها
هنوز پا بر جا هستند؛ نظیر طاق کسری در غرب ایران قدیم ، آرامگاه شاه
اسماعیل سامانی در گنبد کاووس و مسجد اصفهان را که با آجر ساخته اند
همچنینی پلها و سد های قدیمی مانند پل دختر سد کبار در قم از جمله بناهای
قدیمی می باشند.
انواع آجر در ایران قدیم
در ایران هر جا سنگ کم بوده و خاک خوب هم در دسترس بوده است آجر پزی و
مصرف آجر معمول شده است اندازه آجر ایلامی حدود ۱۰×۳۸×۳۸ سانیتی متر بوده
پختن و مصرف آجر در زمان ساسانیان گسترش یافته و در ساختمان های بزرگ مانند
آتشکده ها به کار رفته است اندازه آجر این دوره جدود ۴۴×۴۴×۷تا ۸ بوده است
و بعد های آن ۲۰×۲۰×۳ تا۴ سانتی متر کاهش یافت .
در فرش کردن کف ساختمان از آجر بزرگتری به نام ختائی به ابعاد ۵×۲۵×۲۵
سانتی متر و یا بزرگتر از آن به نام نظامی در ابعاد ۴۰×۴×۵ سانتی متر
استفاده می شده است از انواع دیگر آجر در گذشته آجر قزاقی می باشد که پیش
از جنگ جهانی اول روسها آن را تولید می کردند که ابعاد آن ۵×۱۰×۲۰ بوده است
آشنایی با آجر و مواد اولیه آن آجر نوعی سنگ مصنوعی است که از پختن خشت
خام و دگرگونی آن بر اثر گرما به دست می آید خاک آجر مخلوطی است از خاک رس
ماسه فلدسپات سنگ آهک سولفات ها سولفورها فسفات ها کانی های آهن منگنز
منیزیم سدیم پتاسیم مواد آلی و…
۲-۱ – انطباق با مشخصات و استانداردها
آجرهای مصرفی در هر پروژه باید از نظر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی
(مانند ابعاد، رنگ و دیگر مشخصهها) با آنچه در نقشهها، دستور کارها،
مشخصات فنی خصوصی و سایر مدارک پیمان ذکر شده است منطبق باشد. نمونه آجرهای
مصرفی اعم از پشت کار و نما، توپر و سوراخدار مجوف تیغهای و سقفی، انواع
رسی و ماسه آهکی باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت برسد.
ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی آجرها و روش آزمایش آنها باید مطابق استانداردهای ایرانی زیر باشد:
ـ استاندارد شماره ۷ : آجرهای رسی (مشتمل بر ویژگیها، نمونهبرداری و روشهای آزمایش)
ـ استاندارد شماره ۲۹۰۹ : استاندارد ویژگیها و روشهای آزمون تیرچه و بلوک سقفی
ـ استاندارد شماره ۹۹۱ : آجر نسوز جهت طاقهای قوسی
ـ هر استاندارد ایرانی دیگری که تا زمان انعقاد پیمان در باره آجر تدوین یا تجدید نظر شود
تا زمانی که استاندارد ایرانی در پارهای موارد تدوین نشده باشد در درجه
اول استانداردهای ”سازمان بینالمللی استاندارد ISO “ معتبر خواهد بود و در
صورت نبودن استاندارد مذکور به ترتیب استانداردهای آلمانی DIN ،
بریتانیایی BS و آمریکایی ASTM ملاک عمل قرار خواهد گرفت.
مراحل ساخت آجر عبارتند از :
کندن و ستخراج مواد خام
آماده سازی مواد اولیه
قالب گیری
خشک کردن
تخلیه و انبار کردن محصول
انواع کوره های آجر پزی
پس از خشک شدن خشت ها را در کوره می چینند طرز چیدن آنها طوری است که بین
آنها فاصله وجود دارد تا گازهای داغ و شعله بتواند از لای آنها عبور کند
کوره های آجر پزی سه نوع هستند:
کوره تنوره ای ، هوفمان و تونلی
قابل ذکر است که کوره های تونلی مدرن ترین کوره های آجر پزی می باشند که در
آنها سرامیک های ممتاز و صنعتی نیز می پزند ویزگی های آجر آجر خوب باید در
برخورد با آجر دیگر صدای زنگ بدهد صدای زنگ نشانه سلامت توپری و مقاومت و
کمی میزان جذب آب آن است آجر خوب باید در آتش سوزی مقاومت کند و خمیری و آب
نشود رنگ آجر خوب باید یکنواخت باشد و همچنین باید یکنواخت و سطح آن بدون
حفره باشد سختی آجر باید به اندازه ای باشد که با ناخن خط نیفتد.
۳-۱ – ویژگیها و حداقل حدود قابل قبول
۱-۳-۱ آجرهای رسی
آجرهای مصرفی در نما باید مطابق استاندارد ایرانی شماره ۷، عاری از معایب
ظاهری مانند ترکخوردگی، شورهزدگی، آلوئک و نظایر آن باشد. طول، عرض و
ضخامت آجرهای ماشینی باید به ترتیب ۲±۲۲۰ و ۱±۱۰۵ و ۱±۵۵ میلیمتر باشد.
طول، عرض و ضخامت آجرهای دستی باید به ترتیب ۴±۲۱۰ و ۳±۱۰۰ و ۲±۵۵ میلیمتر
باشد. ضخامت آجرهای نازک نما در هر دو مورد ماشینی و دستی باید برابر ۱±۳۰
یا ۱±۴۰ میلیمتر بوده و طول و عرض آنها عیناً مانند آجرهای ضخیم باشد. لبه
آجرها باید مستقیم و زوایای آنها قائمه و سطوحشان صاف باشد، پیچیدگی در
امتداد سطح بزرگ آجر حداکثر ۴ میلیمتر و در امتداد سطح متوسط آجر تا ۵
میلیمتر مجاز است. وجود یک ترک عمیق در سطح متوسط حداکثر تا عمق ۴۰ میلیمتر
در آجر پشت کار بلااشکال میباشد. طول شکستگی و دندانهای شدن خطوط و
زوایا نیز در آجر پشت کار نباید از ۱۵ میلیمتر تجاوز کند و تعداد آن در هر
آجر نباید از دو عدد بیشتر باشد. در آجرهای سوراخدار، سوراخها باید عمود بر
سطح بزرگ آجر و به طور یکنواخت در سطح آن توزیع شده و جمع مساحت آنها باید
بین (۲۵%) تا (۴۰%) سطح آجر باشد. بعد سوراخهای مربع و قطر سوراخهای
دایرهای باید حداکثر به ۲۶ میلیمتر محدود شود و ضخامت دیوار بین سوراخ و
لبه آجر بیش از ۱۵ میلیمتر و فاصله بین دو سوراخ بیش از ۱۰ میلیمتر باشد.
وزن ویژه هر دو نوع آجر نباید از ۷/۱ و وزن فضایی آنها از ۳/۱ گرم بر
سانتیمتر مکعب کمتر شود. حداقل تاب فشاری آجرهای دستی ۸۰ و ماشینی پر
مقاومت ۱۷۵ و ماشینی متوسط ۱۲۵ و ماشینی کم مقاومت ۸۵ کیلوگرم بر سانتیمتر
مربع استاندارد شده است و تاب فشاری آجرهای مصرفی نباید از این حدود کمتر
باشد. ضخامت تیغههای آجر مجوف دیواری و بلوک سفالی سقفی حداقل ۸ و رواداری
و ابعاد آنها ۴± میلیمتر میباشد. آجرهای مصرفی باید در برابر یخبندان
پایدار بوده و در آزمایش یخزدگی دچار خرابیهای ظاهری مانند ورقه شدن، ترک
خوردن و خرد شدن نشوند. درصد وزنی جذب آب ۲۴ ساعته آجرهای ماشینی نباید از
۱۶ و در مورد آجرهای دستی از ۲۰ بیشتر شده و در هر دو نوع آجر از ۸ کمتر
باشد. آجرهای توخالی تیغهای و سقفی و قطعات نازک آجری مورد مصرف در
نماسازی (به ابعاد تقریبی ۲۰×۴۰×۲۰۰ یا ۲۰×۳۰×۲۰۰ میلیمتر یا قطعات نازک
آجری نما به ضخامت حدود ۲۰ میلیمتر با نقش چند آجر بندکشی شده) حداقل باید
دارای مشخصات آجرهای ماشینی با مقاومت متوسط مندرج در استاندارد ایرانی
شماره ۷ باشند.
مصرف آجر غیراستاندارد در صورتی مجاز است که استفاده از آن در مشخصات و
نقشهها پیشبینی شده و نمونه آن به تصویب دستگاه نظارت رسیده باشد و دست
کم دارای ویژگیهای زیر باشد:
الف: کاملاً پخته و یکنواخت و سخت باشد و در برخورد با آجر دیگر صدای زنگدار ایجاد کند.
ب: تاب فشاری آن دست کم (۸۰%) مقادیر مندرج در استاندارد ایرانی شماره ۷ باشد.
ج: جذب آب آن در حدود مقادیر تعیین شده در استاندارد باشد، در غیر این صورت
مصرف آن فقط در اجزائی از ساختمان که در معرض رطوبت قرار نمیگیرند مجاز
است.
د: آجر مصرفی در نما باید دارای شکل، نقش و رنگ موردنظر طراح بوده، و
رواداری ابعاد آن حداکثر، (۳۰%) بیش از رواداریهای مندرج در استاندارد
ایرانی شماره ۷ باشد.
هـ: آجر مورد مصرف در اقلیمهای سرد باید در برابر یخبندان مقاومت مورد نظر را داشته باشد.
ز: مصرف آجرهای ترکدار، کج و معوج، گود و برجسته که انحنا، گودی و برجستگی
آنها از ۵ میلیمتر تجاوز نکند مشروط بر اینکه تعداد آنها از (۲۰%) کل
آجرها بیشتر نشود بلااشکال است. مصرف آجرهای نما که دارای آلوئک یا ترک
باشند، تنها در پشت کار مجاز خواهد بود. مصرف آجرهای کهنه درصورتی که مطابق
مشخصات بوده و کاملاً تمیز شده باشد مانعی ندارد، ولی بهتر است به همراه
آجرهای نو و در پشت کار از آنها استفاده شود.
۲-۳-۱ – آجرهای نسوز
آجرهای نسوز مورد مصرف در ساختمان معمولاً از خاکهای نسوز تهیه میشوند.
این آجرها علاوه بر دارا بودن مشخصات آجرهای معمولی باید گرمای ۱۵۸۰ درجه
سلسیوس را بدون آنکه خمیری شوند و از شکل بیفتند، تحمل کنند. مقاومت آجر
نسوز دست کم باید ۱۶ مگاپاسکال (حدود ۱۶۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) باشد.
آجرهای نسوز مصرفی در کارهای تأسیساتی مانند دیگهای آب گرم و بخار، تابع شرایط ویژة مربوط به خود خواهند بود.
۳-۳-۱- آجرهای بتنی
آجرهای بتنی باید با شرایط مندرج در مشخصات بلوکهای بتنی مطابقت داشته باشند.
۴-۳-۱- آجرهای ماسه آهکی
جرهای ماسه آهکی معمولاً به صورت توپر و سوراخدار به ابعاد حدود آجر رسی یا
مضاربی از آن با ملحوظ داشتن ضخامت ملات ساخته میشوند. رواداری طولی و
عرضی این آجرها ۵/۲± و برای ضخامت ۲± میلیمتر میباشد. آجرهای ماسه آهکی در
قطعات نازک و با ضخامت کم برای مصرف در نماسازی نیز تولید میشود.
ویژگی آجرهای ماسهآهکی بستگی به جنس مواد خام، نحوه قالبگیری، دما و مدت
پخت آنها دارد. گروهبندی آجرهای ماسه آهکی بر حسب تاب فشاری آنها صورت
میگیرد. حداقل میانگین تاب فشاری آجرهای کم مقاومت باید ۵/۷، آجرهای با
تاب متوسط ۱۰ و آجرهای پر مقاومت ۱۵ و آجرهای ممتاز ۲۰ مگاپاسکال (هر
مگاپاسکال حدوداً ۱۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است) و میانگین تاب خمشی
آنها به ترتیب باید ۸/۱، ۲/۲، ۸/۲ و ۴/۳ مگاپاسکال باشد. ضریب تغییرات
مقاومت نسبت به میانگین نباید برای آجر ممتاز از (۲۰%) و سایر انواع از
(۳۰%) تجاوز نماید.
آجر ماسه آهکی باید ۱۵ دوره یخبندان تا ۱۵ درجه زیر صفر و آب شدن را تحمل
کند. کاهش نسبی مجاز تاب فشاری پس از آزمایش یخ زدن نباید بیش از (۲۰%)
باشد. وزن فضایی آجر ماسه آهکی به تاب فشاری آن بستگی دارد و برای آجرهای
کم مقاومت، متوسط، پر مقاومت و ممتاز، به ترتیب نباید از ۵/۱،۷/۱، ۹/۱ و
۱/۲ گرم بر سانتیمتر مکعب کمتر شود. جمعشدگی ناشی از خشک شدن آجرهای ماسه
آهکی ممتاز نباید از (۵/۲%) و در مورد سایر آجرها از (۵/۳%) بیشتر شود.
ظاهر آجرهای ماسه آهکی باید تمیز، یکنواخت و عاری از ترک و حفره و مواد
خارجی مانند خاک و آهک و مواد آلی گیاهی باشد. جذب آب آجر ماسه آهکی در ۲۴
ساعت نباید از (۸%) کمتر و از (۲۰%) بیشتر شود.
انواع آجر غیر رسی و اشکال آن
آجر جوش آجر خاص در صنعت سفال پزی است که در کشورهای صنعتی دارای اهمیت
ویزه ای است از این آجر برای نماسازی ساختمان ها فرش کف پیاده روها پوشش
بدنه و کف آبروها و مجراهای فاضلاب و تونل ها و ساختن دودکش ها فرش کف
کارخانه ها انبارهای کشاورزی و سالن های دامداری پرورش طیور استخر های
صنعتی و جز اینها استفاده می شود
انواع خاص آجر تولیدی در کشور های اروپایی آجر هایی در کشورهای صنعتی
اروپاتولید می شوند که هنوز تولید آن در ایران مرسوم نشده است از آن جمله
بلوک های تو خالی آتش بند برای نصب دور ستون ها به منظور جلوگیری از نفوذ
آتش قطعات ویزه به شکل منحنی های کوز و کاس قطعات درپوش روی دیوار قطعاتی
که از اجزا هستند مانند کلوک سرقد گوشه و جزاینها که هنوز در ایران تولید
نمی شوند.
۵-۱- مصالح نصب و ملاتها
۱-۵-۱- دوغابها و ملاتها
برای دوغابها و ملاتهای آجرکاری و بندکشی به فصل مربوطه مراجعه شود.
۲-۵-۱ – اتصالات و بستها
مصالح نصب آجرهای نازک و اتصالات و بستهای فلزی که در دیوارهای دو جداره و
نظایر آن به کار میرود، باید فلز زنگ نزن باشد و یا تمام قسمتهای آن در
داخل ملات یا دوغاب قرار گیرد تا از زنگزدگی آنها جلوگیری به عمل آید.
اتصالات غیر فلزی به لحاظ دوام و استحکام باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت
برسد.
۶-۱- حمل و نقل و نگهداری
بارگیری، حمل و باراندازی انواع آجر باید با دقت انجام شود به نحوی که
ضایعات به حداقل ممکن برسد. آجرها و بلوکها باید در محل تمیز و سرپوشیده به
طور جدا از هم دستهبندی شده و از تماس آنها با خاک، مواد مضر، رطوبت و یخ
و برف جلوگیری شود.
آزمایش نمونههای گرفته شده از آجر در کارخانه و کارگاه باید منطبق با ویژگیهای مورد نظر در مشخصات کار باشد
آجر:
مقدمه :
تاریخچه آجر
انواع آجر در ایران قدیم
انواع کوره های آجر پزی
آجرهای رسی
آجرهای نسوز
آجرهای بتنی
جرهای ماسه آهکی
مصالح نصب و ملاتها
حمل و نقل و نگهداری
آجر
مقدمه :
آجر سنگی است ساختگی (مصنوعی) که نوع رسی آن از پختن خشت (گل شکل داده شده)
و نوع ماسه آهکی آن از عمل آوردن خشت ماسه آهکی (که از فشردن مخلوط همگن
ماسه سیلیسی و آهک در قالب ساخته میشود) با بخار تحت فشار زیاد به دست
میآید، آجرهای بتنی همانند بلوکهای سیمانی تهیه میشوند. آجر رسی عمدتاً
از سیلیکاتهای آلومینیوم بوده و آجر ماسه آهکی از سنگدانههای ریز سیلیسی
تشکیل شده است که توسط خمیری از جنس سیلیکات کلسیم به همدیگر چسبیدهاند.
این آجر معمولاً به رنگ خاکستری است ولی میتوان با افزودن رنگ مناسب آن را
به رنگهای دیگر نیز تولید نمود. آجر به اشکال مکعب مستطیل توپر، سوراخدار،
توخالی (مجوف تیغهای و سقفی) و قطعات نازک تولید میشود. از آجر در ساختن
دیوارهای باربر، تیغههای جدا کننده، سقفهای تیرچه بلوک، طاق ضربی بین
تیرآهنها و نمای خارجی و داخلی ساختمانها بهرهگیری میشود.
تاریخچه آجر
آجر از قدیمی ترین مصالح ساختمانی است که قدمت آن بنا به عقیده برخی از
باستان شناسان به ده هزار سال پیش می رسد.در ایران بقایای کوره های سفال
پزی و آجر پزی در شوش و سیلک کاشان که تاریخ آنها به هزاره چهارم پیش از
میلاد می رسد پیدا شده است. همچنین نشانه هایی از تولید و مصرف آجر در
هندوستان به دست آمده که حاکی از سابقه شش هزار ساله آجر در آن کشور است
وازه آجر بابلی و نام خشت هایی بوده که بر روی آنها منشورها قوانین و نظایر
آنها را می نوشتند گمان می رود نخستین بار از پخته شدن خاک دیواره ها و کف
اجاق ها به پختن آجر پی برده اند .
کوره های آجر پزی ابتدایی بی گمان از مکان هایی تشکیل می شده که در آن لایه های هیزم و خشت متناوبا روی هم چیده می شده است.
فن استفاده از آجر ازآسیای غربی به سوی غرب مصر و سپس به روم و به سمت شرق
هندوستان و چین رفته است در سده چهارم اروپایی ها شروع به استفاده از آجر
کردند ولی پس از مدتی از رونق افتاده و رواج مجدد از سده ۱۲ میلادی بوده که
ابتدا از ایتالیا شروع شد.
در ایران باستان ساختمان های بزرگ و زیبایی بنا شده اند که پاره ای از آنها
هنوز پا بر جا هستند؛ نظیر طاق کسری در غرب ایران قدیم ، آرامگاه شاه
اسماعیل سامانی در گنبد کاووس و مسجد اصفهان را که با آجر ساخته اند
همچنینی پلها و سد های قدیمی مانند پل دختر سد کبار در قم از جمله بناهای
قدیمی می باشند.
انواع آجر در ایران قدیم
در ایران هر جا سنگ کم بوده و خاک خوب هم در دسترس بوده است آجر پزی و
مصرف آجر معمول شده است اندازه آجر ایلامی حدود ۱۰×۳۸×۳۸ سانیتی متر بوده
پختن و مصرف آجر در زمان ساسانیان گسترش یافته و در ساختمان های بزرگ مانند
آتشکده ها به کار رفته است اندازه آجر این دوره جدود ۴۴×۴۴×۷تا ۸ بوده است
و بعد های آن ۲۰×۲۰×۳ تا۴ سانتی متر کاهش یافت .
در فرش کردن کف ساختمان از آجر بزرگتری به نام ختائی به ابعاد ۵×۲۵×۲۵
سانتی متر و یا بزرگتر از آن به نام نظامی در ابعاد ۴۰×۴×۵ سانتی متر
استفاده می شده است از انواع دیگر آجر در گذشته آجر قزاقی می باشد که پیش
از جنگ جهانی اول روسها آن را تولید می کردند که ابعاد آن ۵×۱۰×۲۰ بوده است
آشنایی با آجر و مواد اولیه آن آجر نوعی سنگ مصنوعی است که از پختن خشت
خام و دگرگونی آن بر اثر گرما به دست می آید خاک آجر مخلوطی است از خاک رس
ماسه فلدسپات سنگ آهک سولفات ها سولفورها فسفات ها کانی های آهن منگنز
منیزیم سدیم پتاسیم مواد آلی و…
۲-۱ – انطباق با مشخصات و استانداردها
آجرهای مصرفی در هر پروژه باید از نظر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی
(مانند ابعاد، رنگ و دیگر مشخصهها) با آنچه در نقشهها، دستور کارها،
مشخصات فنی خصوصی و سایر مدارک پیمان ذکر شده است منطبق باشد. نمونه آجرهای
مصرفی اعم از پشت کار و نما، توپر و سوراخدار مجوف تیغهای و سقفی، انواع
رسی و ماسه آهکی باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت برسد.
ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی آجرها و روش آزمایش آنها باید مطابق استانداردهای ایرانی زیر باشد:
ـ استاندارد شماره ۷ : آجرهای رسی (مشتمل بر ویژگیها، نمونهبرداری و روشهای آزمایش)
ـ استاندارد شماره ۲۹۰۹ : استاندارد ویژگیها و روشهای آزمون تیرچه و بلوک سقفی
ـ استاندارد شماره ۹۹۱ : آجر نسوز جهت طاقهای قوسی
ـ هر استاندارد ایرانی دیگری که تا زمان انعقاد پیمان در باره آجر تدوین یا تجدید نظر شود
تا زمانی که استاندارد ایرانی در پارهای موارد تدوین نشده باشد در درجه
اول استانداردهای ”سازمان بینالمللی استاندارد ISO “ معتبر خواهد بود و در
صورت نبودن استاندارد مذکور به ترتیب استانداردهای آلمانی DIN ،
بریتانیایی BS و آمریکایی ASTM ملاک عمل قرار خواهد گرفت.
مراحل ساخت آجر عبارتند از :
کندن و ستخراج مواد خام
آماده سازی مواد اولیه
قالب گیری
خشک کردن
تخلیه و انبار کردن محصول
انواع کوره های آجر پزی
پس از خشک شدن خشت ها را در کوره می چینند طرز چیدن آنها طوری است که بین
آنها فاصله وجود دارد تا گازهای داغ و شعله بتواند از لای آنها عبور کند
کوره های آجر پزی سه نوع هستند:
کوره تنوره ای ، هوفمان و تونلی
قابل ذکر است که کوره های تونلی مدرن ترین کوره های آجر پزی می باشند که در
آنها سرامیک های ممتاز و صنعتی نیز می پزند ویزگی های آجر آجر خوب باید در
برخورد با آجر دیگر صدای زنگ بدهد صدای زنگ نشانه سلامت توپری و مقاومت و
کمی میزان جذب آب آن است آجر خوب باید در آتش سوزی مقاومت کند و خمیری و آب
نشود رنگ آجر خوب باید یکنواخت باشد و همچنین باید یکنواخت و سطح آن بدون
حفره باشد سختی آجر باید به اندازه ای باشد که با ناخن خط نیفتد.
۳-۱ – ویژگیها و حداقل حدود قابل قبول
۱-۳-۱ آجرهای رسی
آجرهای مصرفی در نما باید مطابق استاندارد ایرانی شماره ۷، عاری از معایب
ظاهری مانند ترکخوردگی، شورهزدگی، آلوئک و نظایر آن باشد. طول، عرض و
ضخامت آجرهای ماشینی باید به ترتیب ۲±۲۲۰ و ۱±۱۰۵ و ۱±۵۵ میلیمتر باشد.
طول، عرض و ضخامت آجرهای دستی باید به ترتیب ۴±۲۱۰ و ۳±۱۰۰ و ۲±۵۵ میلیمتر
باشد. ضخامت آجرهای نازک نما در هر دو مورد ماشینی و دستی باید برابر ۱±۳۰
یا ۱±۴۰ میلیمتر بوده و طول و عرض آنها عیناً مانند آجرهای ضخیم باشد. لبه
آجرها باید مستقیم و زوایای آنها قائمه و سطوحشان صاف باشد، پیچیدگی در
امتداد سطح بزرگ آجر حداکثر ۴ میلیمتر و در امتداد سطح متوسط آجر تا ۵
میلیمتر مجاز است. وجود یک ترک عمیق در سطح متوسط حداکثر تا عمق ۴۰ میلیمتر
در آجر پشت کار بلااشکال میباشد. طول شکستگی و دندانهای شدن خطوط و
زوایا نیز در آجر پشت کار نباید از ۱۵ میلیمتر تجاوز کند و تعداد آن در هر
آجر نباید از دو عدد بیشتر باشد. در آجرهای سوراخدار، سوراخها باید عمود بر
سطح بزرگ آجر و به طور یکنواخت در سطح آن توزیع شده و جمع مساحت آنها باید
بین (۲۵%) تا (۴۰%) سطح آجر باشد. بعد سوراخهای مربع و قطر سوراخهای
دایرهای باید حداکثر به ۲۶ میلیمتر محدود شود و ضخامت دیوار بین سوراخ و
لبه آجر بیش از ۱۵ میلیمتر و فاصله بین دو سوراخ بیش از ۱۰ میلیمتر باشد.
وزن ویژه هر دو نوع آجر نباید از ۷/۱ و وزن فضایی آنها از ۳/۱ گرم بر
سانتیمتر مکعب کمتر شود. حداقل تاب فشاری آجرهای دستی ۸۰ و ماشینی پر
مقاومت ۱۷۵ و ماشینی متوسط ۱۲۵ و ماشینی کم مقاومت ۸۵ کیلوگرم بر سانتیمتر
مربع استاندارد شده است و تاب فشاری آجرهای مصرفی نباید از این حدود کمتر
باشد. ضخامت تیغههای آجر مجوف دیواری و بلوک سفالی سقفی حداقل ۸ و رواداری
و ابعاد آنها ۴± میلیمتر میباشد. آجرهای مصرفی باید در برابر یخبندان
پایدار بوده و در آزمایش یخزدگی دچار خرابیهای ظاهری مانند ورقه شدن، ترک
خوردن و خرد شدن نشوند. درصد وزنی جذب آب ۲۴ ساعته آجرهای ماشینی نباید از
۱۶ و در مورد آجرهای دستی از ۲۰ بیشتر شده و در هر دو نوع آجر از ۸ کمتر
باشد. آجرهای توخالی تیغهای و سقفی و قطعات نازک آجری مورد مصرف در
نماسازی (به ابعاد تقریبی ۲۰×۴۰×۲۰۰ یا ۲۰×۳۰×۲۰۰ میلیمتر یا قطعات نازک
آجری نما به ضخامت حدود ۲۰ میلیمتر با نقش چند آجر بندکشی شده) حداقل باید
دارای مشخصات آجرهای ماشینی با مقاومت متوسط مندرج در استاندارد ایرانی
شماره ۷ باشند.
مصرف آجر غیراستاندارد در صورتی مجاز است که استفاده از آن در مشخصات و
نقشهها پیشبینی شده و نمونه آن به تصویب دستگاه نظارت رسیده باشد و دست
کم دارای ویژگیهای زیر باشد:
الف: کاملاً پخته و یکنواخت و سخت باشد و در برخورد با آجر دیگر صدای زنگدار ایجاد کند.
ب: تاب فشاری آن دست کم (۸۰%) مقادیر مندرج در استاندارد ایرانی شماره ۷ باشد.
ج: جذب آب آن در حدود مقادیر تعیین شده در استاندارد باشد، در غیر این صورت
مصرف آن فقط در اجزائی از ساختمان که در معرض رطوبت قرار نمیگیرند مجاز
است.
د: آجر مصرفی در نما باید دارای شکل، نقش و رنگ موردنظر طراح بوده، و
رواداری ابعاد آن حداکثر، (۳۰%) بیش از رواداریهای مندرج در استاندارد
ایرانی شماره ۷ باشد.
هـ: آجر مورد مصرف در اقلیمهای سرد باید در برابر یخبندان مقاومت مورد نظر را داشته باشد.
ز: مصرف آجرهای ترکدار، کج و معوج، گود و برجسته که انحنا، گودی و برجستگی
آنها از ۵ میلیمتر تجاوز نکند مشروط بر اینکه تعداد آنها از (۲۰%) کل
آجرها بیشتر نشود بلااشکال است. مصرف آجرهای نما که دارای آلوئک یا ترک
باشند، تنها در پشت کار مجاز خواهد بود. مصرف آجرهای کهنه درصورتی که مطابق
مشخصات بوده و کاملاً تمیز شده باشد مانعی ندارد، ولی بهتر است به همراه
آجرهای نو و در پشت کار از آنها استفاده شود.
۲-۳-۱ – آجرهای نسوز
آجرهای نسوز مورد مصرف در ساختمان معمولاً از خاکهای نسوز تهیه میشوند.
این آجرها علاوه بر دارا بودن مشخصات آجرهای معمولی باید گرمای ۱۵۸۰ درجه
سلسیوس را بدون آنکه خمیری شوند و از شکل بیفتند، تحمل کنند. مقاومت آجر
نسوز دست کم باید ۱۶ مگاپاسکال (حدود ۱۶۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) باشد.
آجرهای نسوز مصرفی در کارهای تأسیساتی مانند دیگهای آب گرم و بخار، تابع شرایط ویژة مربوط به خود خواهند بود.
۳-۳-۱- آجرهای بتنی
آجرهای بتنی باید با شرایط مندرج در مشخصات بلوکهای بتنی مطابقت داشته باشند.
۴-۳-۱- آجرهای ماسه آهکی
جرهای ماسه آهکی معمولاً به صورت توپر و سوراخدار به ابعاد حدود آجر رسی یا
مضاربی از آن با ملحوظ داشتن ضخامت ملات ساخته میشوند. رواداری طولی و
عرضی این آجرها ۵/۲± و برای ضخامت ۲± میلیمتر میباشد. آجرهای ماسه آهکی در
قطعات نازک و با ضخامت کم برای مصرف در نماسازی نیز تولید میشود.
ویژگی آجرهای ماسهآهکی بستگی به جنس مواد خام، نحوه قالبگیری، دما و مدت
پخت آنها دارد. گروهبندی آجرهای ماسه آهکی بر حسب تاب فشاری آنها صورت
میگیرد. حداقل میانگین تاب فشاری آجرهای کم مقاومت باید ۵/۷، آجرهای با
تاب متوسط ۱۰ و آجرهای پر مقاومت ۱۵ و آجرهای ممتاز ۲۰ مگاپاسکال (هر
مگاپاسکال حدوداً ۱۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است) و میانگین تاب خمشی
آنها به ترتیب باید ۸/۱، ۲/۲، ۸/۲ و ۴/۳ مگاپاسکال باشد. ضریب تغییرات
مقاومت نسبت به میانگین نباید برای آجر ممتاز از (۲۰%) و سایر انواع از
(۳۰%) تجاوز نماید.
آجر ماسه آهکی باید ۱۵ دوره یخبندان تا ۱۵ درجه زیر صفر و آب شدن را تحمل
کند. کاهش نسبی مجاز تاب فشاری پس از آزمایش یخ زدن نباید بیش از (۲۰%)
باشد. وزن فضایی آجر ماسه آهکی به تاب فشاری آن بستگی دارد و برای آجرهای
کم مقاومت، متوسط، پر مقاومت و ممتاز، به ترتیب نباید از ۵/۱،۷/۱، ۹/۱ و
۱/۲ گرم بر سانتیمتر مکعب کمتر شود. جمعشدگی ناشی از خشک شدن آجرهای ماسه
آهکی ممتاز نباید از (۵/۲%) و در مورد سایر آجرها از (۵/۳%) بیشتر شود.
ظاهر آجرهای ماسه آهکی باید تمیز، یکنواخت و عاری از ترک و حفره و مواد
خارجی مانند خاک و آهک و مواد آلی گیاهی باشد. جذب آب آجر ماسه آهکی در ۲۴
ساعت نباید از (۸%) کمتر و از (۲۰%) بیشتر شود.
انواع آجر غیر رسی و اشکال آن
آجر جوش آجر خاص در صنعت سفال پزی است که در کشورهای صنعتی دارای اهمیت
ویزه ای است از این آجر برای نماسازی ساختمان ها فرش کف پیاده روها پوشش
بدنه و کف آبروها و مجراهای فاضلاب و تونل ها و ساختن دودکش ها فرش کف
کارخانه ها انبارهای کشاورزی و سالن های دامداری پرورش طیور استخر های
صنعتی و جز اینها استفاده می شود
انواع خاص آجر تولیدی در کشور های اروپایی آجر هایی در کشورهای صنعتی
اروپاتولید می شوند که هنوز تولید آن در ایران مرسوم نشده است از آن جمله
بلوک های تو خالی آتش بند برای نصب دور ستون ها به منظور جلوگیری از نفوذ
آتش قطعات ویزه به شکل منحنی های کوز و کاس قطعات درپوش روی دیوار قطعاتی
که از اجزا هستند مانند کلوک سرقد گوشه و جزاینها که هنوز در ایران تولید
نمی شوند.
۵-۱- مصالح نصب و ملاتها
۱-۵-۱- دوغابها و ملاتها
برای دوغابها و ملاتهای آجرکاری و بندکشی به فصل مربوطه مراجعه شود.
۲-۵-۱ – اتصالات و بستها
مصالح نصب آجرهای نازک و اتصالات و بستهای فلزی که در دیوارهای دو جداره و
نظایر آن به کار میرود، باید فلز زنگ نزن باشد و یا تمام قسمتهای آن در
داخل ملات یا دوغاب قرار گیرد تا از زنگزدگی آنها جلوگیری به عمل آید.
اتصالات غیر فلزی به لحاظ دوام و استحکام باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت
برسد.
۶-۱- حمل و نقل و نگهداری
بارگیری، حمل و باراندازی انواع آجر باید با دقت انجام شود به نحوی که
ضایعات به حداقل ممکن برسد. آجرها و بلوکها باید در محل تمیز و سرپوشیده به
طور جدا از هم دستهبندی شده و از تماس آنها با خاک، مواد مضر، رطوبت و یخ
و برف جلوگیری شود.
آزمایش نمونههای گرفته شده از آجر در کارخانه و کارگاه باید منطبق با ویژگیهای مورد نظر در مشخصات کار باشد
آجر:
مقدمه :
تاریخچه آجر
انواع آجر در ایران قدیم
انواع کوره های آجر پزی
آجرهای رسی
آجرهای نسوز
آجرهای بتنی
جرهای ماسه آهکی
مصالح نصب و ملاتها
حمل و نقل و نگهداری
آجر
مقدمه :
آجر سنگی است ساختگی (مصنوعی) که نوع رسی آن از پختن خشت (گل شکل داده شده)
و نوع ماسه آهکی آن از عمل آوردن خشت ماسه آهکی (که از فشردن مخلوط همگن
ماسه سیلیسی و آهک در قالب ساخته میشود) با بخار تحت فشار زیاد به دست
میآید، آجرهای بتنی همانند بلوکهای سیمانی تهیه میشوند. آجر رسی عمدتاً
از سیلیکاتهای آلومینیوم بوده و آجر ماسه آهکی از سنگدانههای ریز سیلیسی
تشکیل شده است که توسط خمیری از جنس سیلیکات کلسیم به همدیگر چسبیدهاند.
این آجر معمولاً به رنگ خاکستری است ولی میتوان با افزودن رنگ مناسب آن را
به رنگهای دیگر نیز تولید نمود. آجر به اشکال مکعب مستطیل توپر، سوراخدار،
توخالی (مجوف تیغهای و سقفی) و قطعات نازک تولید میشود. از آجر در ساختن
دیوارهای باربر، تیغههای جدا کننده، سقفهای تیرچه بلوک، طاق ضربی بین
تیرآهنها و نمای خارجی و داخلی ساختمانها بهرهگیری میشود.
تاریخچه آجر
آجر از قدیمی ترین مصالح ساختمانی است که قدمت آن بنا به عقیده برخی از
باستان شناسان به ده هزار سال پیش می رسد.در ایران بقایای کوره های سفال
پزی و آجر پزی در شوش و سیلک کاشان که تاریخ آنها به هزاره چهارم پیش از
میلاد می رسد پیدا شده است. همچنین نشانه هایی از تولید و مصرف آجر در
هندوستان به دست آمده که حاکی از سابقه شش هزار ساله آجر در آن کشور است
وازه آجر بابلی و نام خشت هایی بوده که بر روی آنها منشورها قوانین و نظایر
آنها را می نوشتند گمان می رود نخستین بار از پخته شدن خاک دیواره ها و کف
اجاق ها به پختن آجر پی برده اند .
کوره های آجر پزی ابتدایی بی گمان از مکان هایی تشکیل می شده که در آن لایه های هیزم و خشت متناوبا روی هم چیده می شده است.
فن استفاده از آجر ازآسیای غربی به سوی غرب مصر و سپس به روم و به سمت شرق
هندوستان و چین رفته است در سده چهارم اروپایی ها شروع به استفاده از آجر
کردند ولی پس از مدتی از رونق افتاده و رواج مجدد از سده ۱۲ میلادی بوده که
ابتدا از ایتالیا شروع شد.
در ایران باستان ساختمان های بزرگ و زیبایی بنا شده اند که پاره ای از آنها
هنوز پا بر جا هستند؛ نظیر طاق کسری در غرب ایران قدیم ، آرامگاه شاه
اسماعیل سامانی در گنبد کاووس و مسجد اصفهان را که با آجر ساخته اند
همچنینی پلها و سد های قدیمی مانند پل دختر سد کبار در قم از جمله بناهای
قدیمی می باشند.
انواع آجر در ایران قدیم
در ایران هر جا سنگ کم بوده و خاک خوب هم در دسترس بوده است آجر پزی و
مصرف آجر معمول شده است اندازه آجر ایلامی حدود ۱۰×۳۸×۳۸ سانیتی متر بوده
پختن و مصرف آجر در زمان ساسانیان گسترش یافته و در ساختمان های بزرگ مانند
آتشکده ها به کار رفته است اندازه آجر این دوره جدود ۴۴×۴۴×۷تا ۸ بوده است
و بعد های آن ۲۰×۲۰×۳ تا۴ سانتی متر کاهش یافت .
در فرش کردن کف ساختمان از آجر بزرگتری به نام ختائی به ابعاد ۵×۲۵×۲۵
سانتی متر و یا بزرگتر از آن به نام نظامی در ابعاد ۴۰×۴×۵ سانتی متر
استفاده می شده است از انواع دیگر آجر در گذشته آجر قزاقی می باشد که پیش
از جنگ جهانی اول روسها آن را تولید می کردند که ابعاد آن ۵×۱۰×۲۰ بوده است
آشنایی با آجر و مواد اولیه آن آجر نوعی سنگ مصنوعی است که از پختن خشت
خام و دگرگونی آن بر اثر گرما به دست می آید خاک آجر مخلوطی است از خاک رس
ماسه فلدسپات سنگ آهک سولفات ها سولفورها فسفات ها کانی های آهن منگنز
منیزیم سدیم پتاسیم مواد آلی و…
۲-۱ – انطباق با مشخصات و استانداردها
آجرهای مصرفی در هر پروژه باید از نظر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی
(مانند ابعاد، رنگ و دیگر مشخصهها) با آنچه در نقشهها، دستور کارها،
مشخصات فنی خصوصی و سایر مدارک پیمان ذکر شده است منطبق باشد. نمونه آجرهای
مصرفی اعم از پشت کار و نما، توپر و سوراخدار مجوف تیغهای و سقفی، انواع
رسی و ماسه آهکی باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت برسد.
ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی آجرها و روش آزمایش آنها باید مطابق استانداردهای ایرانی زیر باشد:
ـ استاندارد شماره ۷ : آجرهای رسی (مشتمل بر ویژگیها، نمونهبرداری و روشهای آزمایش)
ـ استاندارد شماره ۲۹۰۹ : استاندارد ویژگیها و روشهای آزمون تیرچه و بلوک سقفی
ـ استاندارد شماره ۹۹۱ : آجر نسوز جهت طاقهای قوسی
ـ هر استاندارد ایرانی دیگری که تا زمان انعقاد پیمان در باره آجر تدوین یا تجدید نظر شود
تا زمانی که استاندارد ایرانی در پارهای موارد تدوین نشده باشد در درجه
اول استانداردهای ”سازمان بینالمللی استاندارد ISO “ معتبر خواهد بود و در
صورت نبودن استاندارد مذکور به ترتیب استانداردهای آلمانی DIN ،
بریتانیایی BS و آمریکایی ASTM ملاک عمل قرار خواهد گرفت.
مراحل ساخت آجر عبارتند از :
کندن و ستخراج مواد خام
آماده سازی مواد اولیه
قالب گیری
خشک کردن
تخلیه و انبار کردن محصول
انواع کوره های آجر پزی
پس از خشک شدن خشت ها را در کوره می چینند طرز چیدن آنها طوری است که بین
آنها فاصله وجود دارد تا گازهای داغ و شعله بتواند از لای آنها عبور کند
کوره های آجر پزی سه نوع هستند:
کوره تنوره ای ، هوفمان و تونلی
قابل ذکر است که کوره های تونلی مدرن ترین کوره های آجر پزی می باشند که در
آنها سرامیک های ممتاز و صنعتی نیز می پزند ویزگی های آجر آجر خوب باید در
برخورد با آجر دیگر صدای زنگ بدهد صدای زنگ نشانه سلامت توپری و مقاومت و
کمی میزان جذب آب آن است آجر خوب باید در آتش سوزی مقاومت کند و خمیری و آب
نشود رنگ آجر خوب باید یکنواخت باشد و همچنین باید یکنواخت و سطح آن بدون
حفره باشد سختی آجر باید به اندازه ای باشد که با ناخن خط نیفتد.
۳-۱ – ویژگیها و حداقل حدود قابل قبول
۱-۳-۱ آجرهای رسی
آجرهای مصرفی در نما باید مطابق استاندارد ایرانی شماره ۷، عاری از معایب
ظاهری مانند ترکخوردگی، شورهزدگی، آلوئک و نظایر آن باشد. طول، عرض و
ضخامت آجرهای ماشینی باید به ترتیب ۲±۲۲۰ و ۱±۱۰۵ و ۱±۵۵ میلیمتر باشد.
طول، عرض و ضخامت آجرهای دستی باید به ترتیب ۴±۲۱۰ و ۳±۱۰۰ و ۲±۵۵ میلیمتر
باشد. ضخامت آجرهای نازک نما در هر دو مورد ماشینی و دستی باید برابر ۱±۳۰
یا ۱±۴۰ میلیمتر بوده و طول و عرض آنها عیناً مانند آجرهای ضخیم باشد. لبه
آجرها باید مستقیم و زوایای آنها قائمه و سطوحشان صاف باشد، پیچیدگی در
امتداد سطح بزرگ آجر حداکثر ۴ میلیمتر و در امتداد سطح متوسط آجر تا ۵
میلیمتر مجاز است. وجود یک ترک عمیق در سطح متوسط حداکثر تا عمق ۴۰ میلیمتر
در آجر پشت کار بلااشکال میباشد. طول شکستگی و دندانهای شدن خطوط و
زوایا نیز در آجر پشت کار نباید از ۱۵ میلیمتر تجاوز کند و تعداد آن در هر
آجر نباید از دو عدد بیشتر باشد. در آجرهای سوراخدار، سوراخها باید عمود بر
سطح بزرگ آجر و به طور یکنواخت در سطح آن توزیع شده و جمع مساحت آنها باید
بین (۲۵%) تا (۴۰%) سطح آجر باشد. بعد سوراخهای مربع و قطر سوراخهای
دایرهای باید حداکثر به ۲۶ میلیمتر محدود شود و ضخامت دیوار بین سوراخ و
لبه آجر بیش از ۱۵ میلیمتر و فاصله بین دو سوراخ بیش از ۱۰ میلیمتر باشد.
وزن ویژه هر دو نوع آجر نباید از ۷/۱ و وزن فضایی آنها از ۳/۱ گرم بر
سانتیمتر مکعب کمتر شود. حداقل تاب فشاری آجرهای دستی ۸۰ و ماشینی پر
مقاومت ۱۷۵ و ماشینی متوسط ۱۲۵ و ماشینی کم مقاومت ۸۵ کیلوگرم بر سانتیمتر
مربع استاندارد شده است و تاب فشاری آجرهای مصرفی نباید از این حدود کمتر
باشد. ضخامت تیغههای آجر مجوف دیواری و بلوک سفالی سقفی حداقل ۸ و رواداری
و ابعاد آنها ۴± میلیمتر میباشد. آجرهای مصرفی باید در برابر یخبندان
پایدار بوده و در آزمایش یخزدگی دچار خرابیهای ظاهری مانند ورقه شدن، ترک
خوردن و خرد شدن نشوند. درصد وزنی جذب آب ۲۴ ساعته آجرهای ماشینی نباید از
۱۶ و در مورد آجرهای دستی از ۲۰ بیشتر شده و در هر دو نوع آجر از ۸ کمتر
باشد. آجرهای توخالی تیغهای و سقفی و قطعات نازک آجری مورد مصرف در
نماسازی (به ابعاد تقریبی ۲۰×۴۰×۲۰۰ یا ۲۰×۳۰×۲۰۰ میلیمتر یا قطعات نازک
آجری نما به ضخامت حدود ۲۰ میلیمتر با نقش چند آجر بندکشی شده) حداقل باید
دارای مشخصات آجرهای ماشینی با مقاومت متوسط مندرج در استاندارد ایرانی
شماره ۷ باشند.
مصرف آجر غیراستاندارد در صورتی مجاز است که استفاده از آن در مشخصات و
نقشهها پیشبینی شده و نمونه آن به تصویب دستگاه نظارت رسیده باشد و دست
کم دارای ویژگیهای زیر باشد:
الف: کاملاً پخته و یکنواخت و سخت باشد و در برخورد با آجر دیگر صدای زنگدار ایجاد کند.
ب: تاب فشاری آن دست کم (۸۰%) مقادیر مندرج در استاندارد ایرانی شماره ۷ باشد.
ج: جذب آب آن در حدود مقادیر تعیین شده در استاندارد باشد، در غیر این صورت
مصرف آن فقط در اجزائی از ساختمان که در معرض رطوبت قرار نمیگیرند مجاز
است.
د: آجر مصرفی در نما باید دارای شکل، نقش و رنگ موردنظر طراح بوده، و
رواداری ابعاد آن حداکثر، (۳۰%) بیش از رواداریهای مندرج در استاندارد
ایرانی شماره ۷ باشد.
هـ: آجر مورد مصرف در اقلیمهای سرد باید در برابر یخبندان مقاومت مورد نظر را داشته باشد.
ز: مصرف آجرهای ترکدار، کج و معوج، گود و برجسته که انحنا، گودی و برجستگی
آنها از ۵ میلیمتر تجاوز نکند مشروط بر اینکه تعداد آنها از (۲۰%) کل
آجرها بیشتر نشود بلااشکال است. مصرف آجرهای نما که دارای آلوئک یا ترک
باشند، تنها در پشت کار مجاز خواهد بود. مصرف آجرهای کهنه درصورتی که مطابق
مشخصات بوده و کاملاً تمیز شده باشد مانعی ندارد، ولی بهتر است به همراه
آجرهای نو و در پشت کار از آنها استفاده شود.
۲-۳-۱ – آجرهای نسوز
آجرهای نسوز مورد مصرف در ساختمان معمولاً از خاکهای نسوز تهیه میشوند.
این آجرها علاوه بر دارا بودن مشخصات آجرهای معمولی باید گرمای ۱۵۸۰ درجه
سلسیوس را بدون آنکه خمیری شوند و از شکل بیفتند، تحمل کنند. مقاومت آجر
نسوز دست کم باید ۱۶ مگاپاسکال (حدود ۱۶۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) باشد.
آجرهای نسوز مصرفی در کارهای تأسیساتی مانند دیگهای آب گرم و بخار، تابع شرایط ویژة مربوط به خود خواهند بود.
۳-۳-۱- آجرهای بتنی
آجرهای بتنی باید با شرایط مندرج در مشخصات بلوکهای بتنی مطابقت داشته باشند.
۴-۳-۱- آجرهای ماسه آهکی
جرهای ماسه آهکی معمولاً به صورت توپر و سوراخدار به ابعاد حدود آجر رسی یا
مضاربی از آن با ملحوظ داشتن ضخامت ملات ساخته میشوند. رواداری طولی و
عرضی این آجرها ۵/۲± و برای ضخامت ۲± میلیمتر میباشد. آجرهای ماسه آهکی در
قطعات نازک و با ضخامت کم برای مصرف در نماسازی نیز تولید میشود.
ویژگی آجرهای ماسهآهکی بستگی به جنس مواد خام، نحوه قالبگیری، دما و مدت
پخت آنها دارد. گروهبندی آجرهای ماسه آهکی بر حسب تاب فشاری آنها صورت
میگیرد. حداقل میانگین تاب فشاری آجرهای کم مقاومت باید ۵/۷، آجرهای با
تاب متوسط ۱۰ و آجرهای پر مقاومت ۱۵ و آجرهای ممتاز ۲۰ مگاپاسکال (هر
مگاپاسکال حدوداً ۱۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است) و میانگین تاب خمشی
آنها به ترتیب باید ۸/۱، ۲/۲، ۸/۲ و ۴/۳ مگاپاسکال باشد. ضریب تغییرات
مقاومت نسبت به میانگین نباید برای آجر ممتاز از (۲۰%) و سایر انواع از
(۳۰%) تجاوز نماید.
آجر ماسه آهکی باید ۱۵ دوره یخبندان تا ۱۵ درجه زیر صفر و آب شدن را تحمل
کند. کاهش نسبی مجاز تاب فشاری پس از آزمایش یخ زدن نباید بیش از (۲۰%)
باشد. وزن فضایی آجر ماسه آهکی به تاب فشاری آن بستگی دارد و برای آجرهای
کم مقاومت، متوسط، پر مقاومت و ممتاز، به ترتیب نباید از ۵/۱،۷/۱، ۹/۱ و
۱/۲ گرم بر سانتیمتر مکعب کمتر شود. جمعشدگی ناشی از خشک شدن آجرهای ماسه
آهکی ممتاز نباید از (۵/۲%) و در مورد سایر آجرها از (۵/۳%) بیشتر شود.
ظاهر آجرهای ماسه آهکی باید تمیز، یکنواخت و عاری از ترک و حفره و مواد
خارجی مانند خاک و آهک و مواد آلی گیاهی باشد. جذب آب آجر ماسه آهکی در ۲۴
ساعت نباید از (۸%) کمتر و از (۲۰%) بیشتر شود.
انواع آجر غیر رسی و اشکال آن
آجر جوش آجر خاص در صنعت سفال پزی است که در کشورهای صنعتی دارای اهمیت
ویزه ای است از این آجر برای نماسازی ساختمان ها فرش کف پیاده روها پوشش
بدنه و کف آبروها و مجراهای فاضلاب و تونل ها و ساختن دودکش ها فرش کف
کارخانه ها انبارهای کشاورزی و سالن های دامداری پرورش طیور استخر های
صنعتی و جز اینها استفاده می شود
انواع خاص آجر تولیدی در کشور های اروپایی آجر هایی در کشورهای صنعتی
اروپاتولید می شوند که هنوز تولید آن در ایران مرسوم نشده است از آن جمله
بلوک های تو خالی آتش بند برای نصب دور ستون ها به منظور جلوگیری از نفوذ
آتش قطعات ویزه به شکل منحنی های کوز و کاس قطعات درپوش روی دیوار قطعاتی
که از اجزا هستند مانند کلوک سرقد گوشه و جزاینها که هنوز در ایران تولید
نمی شوند.
۵-۱- مصالح نصب و ملاتها
۱-۵-۱- دوغابها و ملاتها
برای دوغابها و ملاتهای آجرکاری و بندکشی به فصل مربوطه مراجعه شود.
۲-۵-۱ – اتصالات و بستها
مصالح نصب آجرهای نازک و اتصالات و بستهای فلزی که در دیوارهای دو جداره و
نظایر آن به کار میرود، باید فلز زنگ نزن باشد و یا تمام قسمتهای آن در
داخل ملات یا دوغاب قرار گیرد تا از زنگزدگی آنها جلوگیری به عمل آید.
اتصالات غیر فلزی به لحاظ دوام و استحکام باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت
برسد.
۶-۱- حمل و نقل و نگهداری
بارگیری، حمل و باراندازی انواع آجر باید با دقت انجام شود به نحوی که
ضایعات به حداقل ممکن برسد. آجرها و بلوکها باید در محل تمیز و سرپوشیده به
طور جدا از هم دستهبندی شده و از تماس آنها با خاک، مواد مضر، رطوبت و یخ
و برف جلوگیری شود.
آزمایش نمونههای گرفته شده از آجر در کارخانه و کارگاه باید منطبق با ویژگیهای مورد نظر در مشخصات کار باشد
مقدمه :
تاریخچه آجر
انواع آجر در ایران قدیم
انواع کوره های آجر پزی
آجرهای رسی
آجرهای نسوز
آجرهای بتنی
جرهای ماسه آهکی
مصالح نصب و ملاتها
حمل و نقل و نگهداری
آجر
مقدمه :
آجر سنگی است ساختگی (مصنوعی) که نوع رسی آن از پختن خشت (گل شکل داده شده)
و نوع ماسه آهکی آن از عمل آوردن خشت ماسه آهکی (که از فشردن مخلوط همگن
ماسه سیلیسی و آهک در قالب ساخته میشود) با بخار تحت فشار زیاد به دست
میآید، آجرهای بتنی همانند بلوکهای سیمانی تهیه میشوند. آجر رسی عمدتاً
از سیلیکاتهای آلومینیوم بوده و آجر ماسه آهکی از سنگدانههای ریز سیلیسی
تشکیل شده است که توسط خمیری از جنس سیلیکات کلسیم به همدیگر چسبیدهاند.
این آجر معمولاً به رنگ خاکستری است ولی میتوان با افزودن رنگ مناسب آن را
به رنگهای دیگر نیز تولید نمود. آجر به اشکال مکعب مستطیل توپر، سوراخدار،
توخالی (مجوف تیغهای و سقفی) و قطعات نازک تولید میشود. از آجر در ساختن
دیوارهای باربر، تیغههای جدا کننده، سقفهای تیرچه بلوک، طاق ضربی بین
تیرآهنها و نمای خارجی و داخلی ساختمانها بهرهگیری میشود.
تاریخچه آجر
آجر از قدیمی ترین مصالح ساختمانی است که قدمت آن بنا به عقیده برخی از
باستان شناسان به ده هزار سال پیش می رسد.در ایران بقایای کوره های سفال
پزی و آجر پزی در شوش و سیلک کاشان که تاریخ آنها به هزاره چهارم پیش از
میلاد می رسد پیدا شده است. همچنین نشانه هایی از تولید و مصرف آجر در
هندوستان به دست آمده که حاکی از سابقه شش هزار ساله آجر در آن کشور است
وازه آجر بابلی و نام خشت هایی بوده که بر روی آنها منشورها قوانین و نظایر
آنها را می نوشتند گمان می رود نخستین بار از پخته شدن خاک دیواره ها و کف
اجاق ها به پختن آجر پی برده اند .
کوره های آجر پزی ابتدایی بی گمان از مکان هایی تشکیل می شده که در آن لایه های هیزم و خشت متناوبا روی هم چیده می شده است.
فن استفاده از آجر ازآسیای غربی به سوی غرب مصر و سپس به روم و به سمت شرق
هندوستان و چین رفته است در سده چهارم اروپایی ها شروع به استفاده از آجر
کردند ولی پس از مدتی از رونق افتاده و رواج مجدد از سده ۱۲ میلادی بوده که
ابتدا از ایتالیا شروع شد.
در ایران باستان ساختمان های بزرگ و زیبایی بنا شده اند که پاره ای از آنها
هنوز پا بر جا هستند؛ نظیر طاق کسری در غرب ایران قدیم ، آرامگاه شاه
اسماعیل سامانی در گنبد کاووس و مسجد اصفهان را که با آجر ساخته اند
همچنینی پلها و سد های قدیمی مانند پل دختر سد کبار در قم از جمله بناهای
قدیمی می باشند.
انواع آجر در ایران قدیم
در ایران هر جا سنگ کم بوده و خاک خوب هم در دسترس بوده است آجر پزی و
مصرف آجر معمول شده است اندازه آجر ایلامی حدود ۱۰×۳۸×۳۸ سانیتی متر بوده
پختن و مصرف آجر در زمان ساسانیان گسترش یافته و در ساختمان های بزرگ مانند
آتشکده ها به کار رفته است اندازه آجر این دوره جدود ۴۴×۴۴×۷تا ۸ بوده است
و بعد های آن ۲۰×۲۰×۳ تا۴ سانتی متر کاهش یافت .
در فرش کردن کف ساختمان از آجر بزرگتری به نام ختائی به ابعاد ۵×۲۵×۲۵
سانتی متر و یا بزرگتر از آن به نام نظامی در ابعاد ۴۰×۴×۵ سانتی متر
استفاده می شده است از انواع دیگر آجر در گذشته آجر قزاقی می باشد که پیش
از جنگ جهانی اول روسها آن را تولید می کردند که ابعاد آن ۵×۱۰×۲۰ بوده است
آشنایی با آجر و مواد اولیه آن آجر نوعی سنگ مصنوعی است که از پختن خشت
خام و دگرگونی آن بر اثر گرما به دست می آید خاک آجر مخلوطی است از خاک رس
ماسه فلدسپات سنگ آهک سولفات ها سولفورها فسفات ها کانی های آهن منگنز
منیزیم سدیم پتاسیم مواد آلی و…
۲-۱ – انطباق با مشخصات و استانداردها
آجرهای مصرفی در هر پروژه باید از نظر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی
(مانند ابعاد، رنگ و دیگر مشخصهها) با آنچه در نقشهها، دستور کارها،
مشخصات فنی خصوصی و سایر مدارک پیمان ذکر شده است منطبق باشد. نمونه آجرهای
مصرفی اعم از پشت کار و نما، توپر و سوراخدار مجوف تیغهای و سقفی، انواع
رسی و ماسه آهکی باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت برسد.
ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی آجرها و روش آزمایش آنها باید مطابق استانداردهای ایرانی زیر باشد:
ـ استاندارد شماره ۷ : آجرهای رسی (مشتمل بر ویژگیها، نمونهبرداری و روشهای آزمایش)
ـ استاندارد شماره ۲۹۰۹ : استاندارد ویژگیها و روشهای آزمون تیرچه و بلوک سقفی
ـ استاندارد شماره ۹۹۱ : آجر نسوز جهت طاقهای قوسی
ـ هر استاندارد ایرانی دیگری که تا زمان انعقاد پیمان در باره آجر تدوین یا تجدید نظر شود
تا زمانی که استاندارد ایرانی در پارهای موارد تدوین نشده باشد در درجه
اول استانداردهای ”سازمان بینالمللی استاندارد ISO “ معتبر خواهد بود و در
صورت نبودن استاندارد مذکور به ترتیب استانداردهای آلمانی DIN ،
بریتانیایی BS و آمریکایی ASTM ملاک عمل قرار خواهد گرفت.
مراحل ساخت آجر عبارتند از :
کندن و ستخراج مواد خام
آماده سازی مواد اولیه
قالب گیری
خشک کردن
تخلیه و انبار کردن محصول
انواع کوره های آجر پزی
پس از خشک شدن خشت ها را در کوره می چینند طرز چیدن آنها طوری است که بین
آنها فاصله وجود دارد تا گازهای داغ و شعله بتواند از لای آنها عبور کند
کوره های آجر پزی سه نوع هستند:
کوره تنوره ای ، هوفمان و تونلی
قابل ذکر است که کوره های تونلی مدرن ترین کوره های آجر پزی می باشند که در
آنها سرامیک های ممتاز و صنعتی نیز می پزند ویزگی های آجر آجر خوب باید در
برخورد با آجر دیگر صدای زنگ بدهد صدای زنگ نشانه سلامت توپری و مقاومت و
کمی میزان جذب آب آن است آجر خوب باید در آتش سوزی مقاومت کند و خمیری و آب
نشود رنگ آجر خوب باید یکنواخت باشد و همچنین باید یکنواخت و سطح آن بدون
حفره باشد سختی آجر باید به اندازه ای باشد که با ناخن خط نیفتد.
۳-۱ – ویژگیها و حداقل حدود قابل قبول
۱-۳-۱ آجرهای رسی
آجرهای مصرفی در نما باید مطابق استاندارد ایرانی شماره ۷، عاری از معایب
ظاهری مانند ترکخوردگی، شورهزدگی، آلوئک و نظایر آن باشد. طول، عرض و
ضخامت آجرهای ماشینی باید به ترتیب ۲±۲۲۰ و ۱±۱۰۵ و ۱±۵۵ میلیمتر باشد.
طول، عرض و ضخامت آجرهای دستی باید به ترتیب ۴±۲۱۰ و ۳±۱۰۰ و ۲±۵۵ میلیمتر
باشد. ضخامت آجرهای نازک نما در هر دو مورد ماشینی و دستی باید برابر ۱±۳۰
یا ۱±۴۰ میلیمتر بوده و طول و عرض آنها عیناً مانند آجرهای ضخیم باشد. لبه
آجرها باید مستقیم و زوایای آنها قائمه و سطوحشان صاف باشد، پیچیدگی در
امتداد سطح بزرگ آجر حداکثر ۴ میلیمتر و در امتداد سطح متوسط آجر تا ۵
میلیمتر مجاز است. وجود یک ترک عمیق در سطح متوسط حداکثر تا عمق ۴۰ میلیمتر
در آجر پشت کار بلااشکال میباشد. طول شکستگی و دندانهای شدن خطوط و
زوایا نیز در آجر پشت کار نباید از ۱۵ میلیمتر تجاوز کند و تعداد آن در هر
آجر نباید از دو عدد بیشتر باشد. در آجرهای سوراخدار، سوراخها باید عمود بر
سطح بزرگ آجر و به طور یکنواخت در سطح آن توزیع شده و جمع مساحت آنها باید
بین (۲۵%) تا (۴۰%) سطح آجر باشد. بعد سوراخهای مربع و قطر سوراخهای
دایرهای باید حداکثر به ۲۶ میلیمتر محدود شود و ضخامت دیوار بین سوراخ و
لبه آجر بیش از ۱۵ میلیمتر و فاصله بین دو سوراخ بیش از ۱۰ میلیمتر باشد.
وزن ویژه هر دو نوع آجر نباید از ۷/۱ و وزن فضایی آنها از ۳/۱ گرم بر
سانتیمتر مکعب کمتر شود. حداقل تاب فشاری آجرهای دستی ۸۰ و ماشینی پر
مقاومت ۱۷۵ و ماشینی متوسط ۱۲۵ و ماشینی کم مقاومت ۸۵ کیلوگرم بر سانتیمتر
مربع استاندارد شده است و تاب فشاری آجرهای مصرفی نباید از این حدود کمتر
باشد. ضخامت تیغههای آجر مجوف دیواری و بلوک سفالی سقفی حداقل ۸ و رواداری
و ابعاد آنها ۴± میلیمتر میباشد. آجرهای مصرفی باید در برابر یخبندان
پایدار بوده و در آزمایش یخزدگی دچار خرابیهای ظاهری مانند ورقه شدن، ترک
خوردن و خرد شدن نشوند. درصد وزنی جذب آب ۲۴ ساعته آجرهای ماشینی نباید از
۱۶ و در مورد آجرهای دستی از ۲۰ بیشتر شده و در هر دو نوع آجر از ۸ کمتر
باشد. آجرهای توخالی تیغهای و سقفی و قطعات نازک آجری مورد مصرف در
نماسازی (به ابعاد تقریبی ۲۰×۴۰×۲۰۰ یا ۲۰×۳۰×۲۰۰ میلیمتر یا قطعات نازک
آجری نما به ضخامت حدود ۲۰ میلیمتر با نقش چند آجر بندکشی شده) حداقل باید
دارای مشخصات آجرهای ماشینی با مقاومت متوسط مندرج در استاندارد ایرانی
شماره ۷ باشند.
مصرف آجر غیراستاندارد در صورتی مجاز است که استفاده از آن در مشخصات و
نقشهها پیشبینی شده و نمونه آن به تصویب دستگاه نظارت رسیده باشد و دست
کم دارای ویژگیهای زیر باشد:
الف: کاملاً پخته و یکنواخت و سخت باشد و در برخورد با آجر دیگر صدای زنگدار ایجاد کند.
ب: تاب فشاری آن دست کم (۸۰%) مقادیر مندرج در استاندارد ایرانی شماره ۷ باشد.
ج: جذب آب آن در حدود مقادیر تعیین شده در استاندارد باشد، در غیر این صورت
مصرف آن فقط در اجزائی از ساختمان که در معرض رطوبت قرار نمیگیرند مجاز
است.
د: آجر مصرفی در نما باید دارای شکل، نقش و رنگ موردنظر طراح بوده، و
رواداری ابعاد آن حداکثر، (۳۰%) بیش از رواداریهای مندرج در استاندارد
ایرانی شماره ۷ باشد.
هـ: آجر مورد مصرف در اقلیمهای سرد باید در برابر یخبندان مقاومت مورد نظر را داشته باشد.
ز: مصرف آجرهای ترکدار، کج و معوج، گود و برجسته که انحنا، گودی و برجستگی
آنها از ۵ میلیمتر تجاوز نکند مشروط بر اینکه تعداد آنها از (۲۰%) کل
آجرها بیشتر نشود بلااشکال است. مصرف آجرهای نما که دارای آلوئک یا ترک
باشند، تنها در پشت کار مجاز خواهد بود. مصرف آجرهای کهنه درصورتی که مطابق
مشخصات بوده و کاملاً تمیز شده باشد مانعی ندارد، ولی بهتر است به همراه
آجرهای نو و در پشت کار از آنها استفاده شود.
۲-۳-۱ – آجرهای نسوز
آجرهای نسوز مورد مصرف در ساختمان معمولاً از خاکهای نسوز تهیه میشوند.
این آجرها علاوه بر دارا بودن مشخصات آجرهای معمولی باید گرمای ۱۵۸۰ درجه
سلسیوس را بدون آنکه خمیری شوند و از شکل بیفتند، تحمل کنند. مقاومت آجر
نسوز دست کم باید ۱۶ مگاپاسکال (حدود ۱۶۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) باشد.
آجرهای نسوز مصرفی در کارهای تأسیساتی مانند دیگهای آب گرم و بخار، تابع شرایط ویژة مربوط به خود خواهند بود.
۳-۳-۱- آجرهای بتنی
آجرهای بتنی باید با شرایط مندرج در مشخصات بلوکهای بتنی مطابقت داشته باشند.
۴-۳-۱- آجرهای ماسه آهکی
جرهای ماسه آهکی معمولاً به صورت توپر و سوراخدار به ابعاد حدود آجر رسی یا
مضاربی از آن با ملحوظ داشتن ضخامت ملات ساخته میشوند. رواداری طولی و
عرضی این آجرها ۵/۲± و برای ضخامت ۲± میلیمتر میباشد. آجرهای ماسه آهکی در
قطعات نازک و با ضخامت کم برای مصرف در نماسازی نیز تولید میشود.
ویژگی آجرهای ماسهآهکی بستگی به جنس مواد خام، نحوه قالبگیری، دما و مدت
پخت آنها دارد. گروهبندی آجرهای ماسه آهکی بر حسب تاب فشاری آنها صورت
میگیرد. حداقل میانگین تاب فشاری آجرهای کم مقاومت باید ۵/۷، آجرهای با
تاب متوسط ۱۰ و آجرهای پر مقاومت ۱۵ و آجرهای ممتاز ۲۰ مگاپاسکال (هر
مگاپاسکال حدوداً ۱۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است) و میانگین تاب خمشی
آنها به ترتیب باید ۸/۱، ۲/۲، ۸/۲ و ۴/۳ مگاپاسکال باشد. ضریب تغییرات
مقاومت نسبت به میانگین نباید برای آجر ممتاز از (۲۰%) و سایر انواع از
(۳۰%) تجاوز نماید.
آجر ماسه آهکی باید ۱۵ دوره یخبندان تا ۱۵ درجه زیر صفر و آب شدن را تحمل
کند. کاهش نسبی مجاز تاب فشاری پس از آزمایش یخ زدن نباید بیش از (۲۰%)
باشد. وزن فضایی آجر ماسه آهکی به تاب فشاری آن بستگی دارد و برای آجرهای
کم مقاومت، متوسط، پر مقاومت و ممتاز، به ترتیب نباید از ۵/۱،۷/۱، ۹/۱ و
۱/۲ گرم بر سانتیمتر مکعب کمتر شود. جمعشدگی ناشی از خشک شدن آجرهای ماسه
آهکی ممتاز نباید از (۵/۲%) و در مورد سایر آجرها از (۵/۳%) بیشتر شود.
ظاهر آجرهای ماسه آهکی باید تمیز، یکنواخت و عاری از ترک و حفره و مواد
خارجی مانند خاک و آهک و مواد آلی گیاهی باشد. جذب آب آجر ماسه آهکی در ۲۴
ساعت نباید از (۸%) کمتر و از (۲۰%) بیشتر شود.
انواع آجر غیر رسی و اشکال آن
آجر جوش آجر خاص در صنعت سفال پزی است که در کشورهای صنعتی دارای اهمیت
ویزه ای است از این آجر برای نماسازی ساختمان ها فرش کف پیاده روها پوشش
بدنه و کف آبروها و مجراهای فاضلاب و تونل ها و ساختن دودکش ها فرش کف
کارخانه ها انبارهای کشاورزی و سالن های دامداری پرورش طیور استخر های
صنعتی و جز اینها استفاده می شود
انواع خاص آجر تولیدی در کشور های اروپایی آجر هایی در کشورهای صنعتی
اروپاتولید می شوند که هنوز تولید آن در ایران مرسوم نشده است از آن جمله
بلوک های تو خالی آتش بند برای نصب دور ستون ها به منظور جلوگیری از نفوذ
آتش قطعات ویزه به شکل منحنی های کوز و کاس قطعات درپوش روی دیوار قطعاتی
که از اجزا هستند مانند کلوک سرقد گوشه و جزاینها که هنوز در ایران تولید
نمی شوند.
۵-۱- مصالح نصب و ملاتها
۱-۵-۱- دوغابها و ملاتها
برای دوغابها و ملاتهای آجرکاری و بندکشی به فصل مربوطه مراجعه شود.
۲-۵-۱ – اتصالات و بستها
مصالح نصب آجرهای نازک و اتصالات و بستهای فلزی که در دیوارهای دو جداره و
نظایر آن به کار میرود، باید فلز زنگ نزن باشد و یا تمام قسمتهای آن در
داخل ملات یا دوغاب قرار گیرد تا از زنگزدگی آنها جلوگیری به عمل آید.
اتصالات غیر فلزی به لحاظ دوام و استحکام باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت
برسد.
۶-۱- حمل و نقل و نگهداری
بارگیری، حمل و باراندازی انواع آجر باید با دقت انجام شود به نحوی که
ضایعات به حداقل ممکن برسد. آجرها و بلوکها باید در محل تمیز و سرپوشیده به
طور جدا از هم دستهبندی شده و از تماس آنها با خاک، مواد مضر، رطوبت و یخ
و برف جلوگیری شود.
آزمایش نمونههای گرفته شده از آجر در کارخانه و کارگاه باید منطبق با ویژگیهای مورد نظر در مشخصات کار باشد
آجر:
مقدمه :
تاریخچه آجر
انواع آجر در ایران قدیم
انواع کوره های آجر پزی
آجرهای رسی
آجرهای نسوز
آجرهای بتنی
جرهای ماسه آهکی
مصالح نصب و ملاتها
حمل و نقل و نگهداری
آجر
مقدمه :
آجر سنگی است ساختگی (مصنوعی) که نوع رسی آن از پختن خشت (گل شکل داده شده)
و نوع ماسه آهکی آن از عمل آوردن خشت ماسه آهکی (که از فشردن مخلوط همگن
ماسه سیلیسی و آهک در قالب ساخته میشود) با بخار تحت فشار زیاد به دست
میآید، آجرهای بتنی همانند بلوکهای سیمانی تهیه میشوند. آجر رسی عمدتاً
از سیلیکاتهای آلومینیوم بوده و آجر ماسه آهکی از سنگدانههای ریز سیلیسی
تشکیل شده است که توسط خمیری از جنس سیلیکات کلسیم به همدیگر چسبیدهاند.
این آجر معمولاً به رنگ خاکستری است ولی میتوان با افزودن رنگ مناسب آن را
به رنگهای دیگر نیز تولید نمود. آجر به اشکال مکعب مستطیل توپر، سوراخدار،
توخالی (مجوف تیغهای و سقفی) و قطعات نازک تولید میشود. از آجر در ساختن
دیوارهای باربر، تیغههای جدا کننده، سقفهای تیرچه بلوک، طاق ضربی بین
تیرآهنها و نمای خارجی و داخلی ساختمانها بهرهگیری میشود.
تاریخچه آجر
آجر از قدیمی ترین مصالح ساختمانی است که قدمت آن بنا به عقیده برخی از
باستان شناسان به ده هزار سال پیش می رسد.در ایران بقایای کوره های سفال
پزی و آجر پزی در شوش و سیلک کاشان که تاریخ آنها به هزاره چهارم پیش از
میلاد می رسد پیدا شده است. همچنین نشانه هایی از تولید و مصرف آجر در
هندوستان به دست آمده که حاکی از سابقه شش هزار ساله آجر در آن کشور است
وازه آجر بابلی و نام خشت هایی بوده که بر روی آنها منشورها قوانین و نظایر
آنها را می نوشتند گمان می رود نخستین بار از پخته شدن خاک دیواره ها و کف
اجاق ها به پختن آجر پی برده اند .
کوره های آجر پزی ابتدایی بی گمان از مکان هایی تشکیل می شده که در آن لایه های هیزم و خشت متناوبا روی هم چیده می شده است.
فن استفاده از آجر ازآسیای غربی به سوی غرب مصر و سپس به روم و به سمت شرق
هندوستان و چین رفته است در سده چهارم اروپایی ها شروع به استفاده از آجر
کردند ولی پس از مدتی از رونق افتاده و رواج مجدد از سده ۱۲ میلادی بوده که
ابتدا از ایتالیا شروع شد.
در ایران باستان ساختمان های بزرگ و زیبایی بنا شده اند که پاره ای از آنها
هنوز پا بر جا هستند؛ نظیر طاق کسری در غرب ایران قدیم ، آرامگاه شاه
اسماعیل سامانی در گنبد کاووس و مسجد اصفهان را که با آجر ساخته اند
همچنینی پلها و سد های قدیمی مانند پل دختر سد کبار در قم از جمله بناهای
قدیمی می باشند.
انواع آجر در ایران قدیم
در ایران هر جا سنگ کم بوده و خاک خوب هم در دسترس بوده است آجر پزی و
مصرف آجر معمول شده است اندازه آجر ایلامی حدود ۱۰×۳۸×۳۸ سانیتی متر بوده
پختن و مصرف آجر در زمان ساسانیان گسترش یافته و در ساختمان های بزرگ مانند
آتشکده ها به کار رفته است اندازه آجر این دوره جدود ۴۴×۴۴×۷تا ۸ بوده است
و بعد های آن ۲۰×۲۰×۳ تا۴ سانتی متر کاهش یافت .
در فرش کردن کف ساختمان از آجر بزرگتری به نام ختائی به ابعاد ۵×۲۵×۲۵
سانتی متر و یا بزرگتر از آن به نام نظامی در ابعاد ۴۰×۴×۵ سانتی متر
استفاده می شده است از انواع دیگر آجر در گذشته آجر قزاقی می باشد که پیش
از جنگ جهانی اول روسها آن را تولید می کردند که ابعاد آن ۵×۱۰×۲۰ بوده است
آشنایی با آجر و مواد اولیه آن آجر نوعی سنگ مصنوعی است که از پختن خشت
خام و دگرگونی آن بر اثر گرما به دست می آید خاک آجر مخلوطی است از خاک رس
ماسه فلدسپات سنگ آهک سولفات ها سولفورها فسفات ها کانی های آهن منگنز
منیزیم سدیم پتاسیم مواد آلی و…
۲-۱ – انطباق با مشخصات و استانداردها
آجرهای مصرفی در هر پروژه باید از نظر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی
(مانند ابعاد، رنگ و دیگر مشخصهها) با آنچه در نقشهها، دستور کارها،
مشخصات فنی خصوصی و سایر مدارک پیمان ذکر شده است منطبق باشد. نمونه آجرهای
مصرفی اعم از پشت کار و نما، توپر و سوراخدار مجوف تیغهای و سقفی، انواع
رسی و ماسه آهکی باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت برسد.
ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی آجرها و روش آزمایش آنها باید مطابق استانداردهای ایرانی زیر باشد:
ـ استاندارد شماره ۷ : آجرهای رسی (مشتمل بر ویژگیها، نمونهبرداری و روشهای آزمایش)
ـ استاندارد شماره ۲۹۰۹ : استاندارد ویژگیها و روشهای آزمون تیرچه و بلوک سقفی
ـ استاندارد شماره ۹۹۱ : آجر نسوز جهت طاقهای قوسی
ـ هر استاندارد ایرانی دیگری که تا زمان انعقاد پیمان در باره آجر تدوین یا تجدید نظر شود
تا زمانی که استاندارد ایرانی در پارهای موارد تدوین نشده باشد در درجه
اول استانداردهای ”سازمان بینالمللی استاندارد ISO “ معتبر خواهد بود و در
صورت نبودن استاندارد مذکور به ترتیب استانداردهای آلمانی DIN ،
بریتانیایی BS و آمریکایی ASTM ملاک عمل قرار خواهد گرفت.
مراحل ساخت آجر عبارتند از :
کندن و ستخراج مواد خام
آماده سازی مواد اولیه
قالب گیری
خشک کردن
تخلیه و انبار کردن محصول
انواع کوره های آجر پزی
پس از خشک شدن خشت ها را در کوره می چینند طرز چیدن آنها طوری است که بین
آنها فاصله وجود دارد تا گازهای داغ و شعله بتواند از لای آنها عبور کند
کوره های آجر پزی سه نوع هستند:
کوره تنوره ای ، هوفمان و تونلی
قابل ذکر است که کوره های تونلی مدرن ترین کوره های آجر پزی می باشند که در
آنها سرامیک های ممتاز و صنعتی نیز می پزند ویزگی های آجر آجر خوب باید در
برخورد با آجر دیگر صدای زنگ بدهد صدای زنگ نشانه سلامت توپری و مقاومت و
کمی میزان جذب آب آن است آجر خوب باید در آتش سوزی مقاومت کند و خمیری و آب
نشود رنگ آجر خوب باید یکنواخت باشد و همچنین باید یکنواخت و سطح آن بدون
حفره باشد سختی آجر باید به اندازه ای باشد که با ناخن خط نیفتد.
۳-۱ – ویژگیها و حداقل حدود قابل قبول
۱-۳-۱ آجرهای رسی
آجرهای مصرفی در نما باید مطابق استاندارد ایرانی شماره ۷، عاری از معایب
ظاهری مانند ترکخوردگی، شورهزدگی، آلوئک و نظایر آن باشد. طول، عرض و
ضخامت آجرهای ماشینی باید به ترتیب ۲±۲۲۰ و ۱±۱۰۵ و ۱±۵۵ میلیمتر باشد.
طول، عرض و ضخامت آجرهای دستی باید به ترتیب ۴±۲۱۰ و ۳±۱۰۰ و ۲±۵۵ میلیمتر
باشد. ضخامت آجرهای نازک نما در هر دو مورد ماشینی و دستی باید برابر ۱±۳۰
یا ۱±۴۰ میلیمتر بوده و طول و عرض آنها عیناً مانند آجرهای ضخیم باشد. لبه
آجرها باید مستقیم و زوایای آنها قائمه و سطوحشان صاف باشد، پیچیدگی در
امتداد سطح بزرگ آجر حداکثر ۴ میلیمتر و در امتداد سطح متوسط آجر تا ۵
میلیمتر مجاز است. وجود یک ترک عمیق در سطح متوسط حداکثر تا عمق ۴۰ میلیمتر
در آجر پشت کار بلااشکال میباشد. طول شکستگی و دندانهای شدن خطوط و
زوایا نیز در آجر پشت کار نباید از ۱۵ میلیمتر تجاوز کند و تعداد آن در هر
آجر نباید از دو عدد بیشتر باشد. در آجرهای سوراخدار، سوراخها باید عمود بر
سطح بزرگ آجر و به طور یکنواخت در سطح آن توزیع شده و جمع مساحت آنها باید
بین (۲۵%) تا (۴۰%) سطح آجر باشد. بعد سوراخهای مربع و قطر سوراخهای
دایرهای باید حداکثر به ۲۶ میلیمتر محدود شود و ضخامت دیوار بین سوراخ و
لبه آجر بیش از ۱۵ میلیمتر و فاصله بین دو سوراخ بیش از ۱۰ میلیمتر باشد.
وزن ویژه هر دو نوع آجر نباید از ۷/۱ و وزن فضایی آنها از ۳/۱ گرم بر
سانتیمتر مکعب کمتر شود. حداقل تاب فشاری آجرهای دستی ۸۰ و ماشینی پر
مقاومت ۱۷۵ و ماشینی متوسط ۱۲۵ و ماشینی کم مقاومت ۸۵ کیلوگرم بر سانتیمتر
مربع استاندارد شده است و تاب فشاری آجرهای مصرفی نباید از این حدود کمتر
باشد. ضخامت تیغههای آجر مجوف دیواری و بلوک سفالی سقفی حداقل ۸ و رواداری
و ابعاد آنها ۴± میلیمتر میباشد. آجرهای مصرفی باید در برابر یخبندان
پایدار بوده و در آزمایش یخزدگی دچار خرابیهای ظاهری مانند ورقه شدن، ترک
خوردن و خرد شدن نشوند. درصد وزنی جذب آب ۲۴ ساعته آجرهای ماشینی نباید از
۱۶ و در مورد آجرهای دستی از ۲۰ بیشتر شده و در هر دو نوع آجر از ۸ کمتر
باشد. آجرهای توخالی تیغهای و سقفی و قطعات نازک آجری مورد مصرف در
نماسازی (به ابعاد تقریبی ۲۰×۴۰×۲۰۰ یا ۲۰×۳۰×۲۰۰ میلیمتر یا قطعات نازک
آجری نما به ضخامت حدود ۲۰ میلیمتر با نقش چند آجر بندکشی شده) حداقل باید
دارای مشخصات آجرهای ماشینی با مقاومت متوسط مندرج در استاندارد ایرانی
شماره ۷ باشند.
مصرف آجر غیراستاندارد در صورتی مجاز است که استفاده از آن در مشخصات و
نقشهها پیشبینی شده و نمونه آن به تصویب دستگاه نظارت رسیده باشد و دست
کم دارای ویژگیهای زیر باشد:
الف: کاملاً پخته و یکنواخت و سخت باشد و در برخورد با آجر دیگر صدای زنگدار ایجاد کند.
ب: تاب فشاری آن دست کم (۸۰%) مقادیر مندرج در استاندارد ایرانی شماره ۷ باشد.
ج: جذب آب آن در حدود مقادیر تعیین شده در استاندارد باشد، در غیر این صورت
مصرف آن فقط در اجزائی از ساختمان که در معرض رطوبت قرار نمیگیرند مجاز
است.
د: آجر مصرفی در نما باید دارای شکل، نقش و رنگ موردنظر طراح بوده، و
رواداری ابعاد آن حداکثر، (۳۰%) بیش از رواداریهای مندرج در استاندارد
ایرانی شماره ۷ باشد.
هـ: آجر مورد مصرف در اقلیمهای سرد باید در برابر یخبندان مقاومت مورد نظر را داشته باشد.
ز: مصرف آجرهای ترکدار، کج و معوج، گود و برجسته که انحنا، گودی و برجستگی
آنها از ۵ میلیمتر تجاوز نکند مشروط بر اینکه تعداد آنها از (۲۰%) کل
آجرها بیشتر نشود بلااشکال است. مصرف آجرهای نما که دارای آلوئک یا ترک
باشند، تنها در پشت کار مجاز خواهد بود. مصرف آجرهای کهنه درصورتی که مطابق
مشخصات بوده و کاملاً تمیز شده باشد مانعی ندارد، ولی بهتر است به همراه
آجرهای نو و در پشت کار از آنها استفاده شود.
۲-۳-۱ – آجرهای نسوز
آجرهای نسوز مورد مصرف در ساختمان معمولاً از خاکهای نسوز تهیه میشوند.
این آجرها علاوه بر دارا بودن مشخصات آجرهای معمولی باید گرمای ۱۵۸۰ درجه
سلسیوس را بدون آنکه خمیری شوند و از شکل بیفتند، تحمل کنند. مقاومت آجر
نسوز دست کم باید ۱۶ مگاپاسکال (حدود ۱۶۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) باشد.
آجرهای نسوز مصرفی در کارهای تأسیساتی مانند دیگهای آب گرم و بخار، تابع شرایط ویژة مربوط به خود خواهند بود.
۳-۳-۱- آجرهای بتنی
آجرهای بتنی باید با شرایط مندرج در مشخصات بلوکهای بتنی مطابقت داشته باشند.
۴-۳-۱- آجرهای ماسه آهکی
جرهای ماسه آهکی معمولاً به صورت توپر و سوراخدار به ابعاد حدود آجر رسی یا
مضاربی از آن با ملحوظ داشتن ضخامت ملات ساخته میشوند. رواداری طولی و
عرضی این آجرها ۵/۲± و برای ضخامت ۲± میلیمتر میباشد. آجرهای ماسه آهکی در
قطعات نازک و با ضخامت کم برای مصرف در نماسازی نیز تولید میشود.
ویژگی آجرهای ماسهآهکی بستگی به جنس مواد خام، نحوه قالبگیری، دما و مدت
پخت آنها دارد. گروهبندی آجرهای ماسه آهکی بر حسب تاب فشاری آنها صورت
میگیرد. حداقل میانگین تاب فشاری آجرهای کم مقاومت باید ۵/۷، آجرهای با
تاب متوسط ۱۰ و آجرهای پر مقاومت ۱۵ و آجرهای ممتاز ۲۰ مگاپاسکال (هر
مگاپاسکال حدوداً ۱۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است) و میانگین تاب خمشی
آنها به ترتیب باید ۸/۱، ۲/۲، ۸/۲ و ۴/۳ مگاپاسکال باشد. ضریب تغییرات
مقاومت نسبت به میانگین نباید برای آجر ممتاز از (۲۰%) و سایر انواع از
(۳۰%) تجاوز نماید.
آجر ماسه آهکی باید ۱۵ دوره یخبندان تا ۱۵ درجه زیر صفر و آب شدن را تحمل
کند. کاهش نسبی مجاز تاب فشاری پس از آزمایش یخ زدن نباید بیش از (۲۰%)
باشد. وزن فضایی آجر ماسه آهکی به تاب فشاری آن بستگی دارد و برای آجرهای
کم مقاومت، متوسط، پر مقاومت و ممتاز، به ترتیب نباید از ۵/۱،۷/۱، ۹/۱ و
۱/۲ گرم بر سانتیمتر مکعب کمتر شود. جمعشدگی ناشی از خشک شدن آجرهای ماسه
آهکی ممتاز نباید از (۵/۲%) و در مورد سایر آجرها از (۵/۳%) بیشتر شود.
ظاهر آجرهای ماسه آهکی باید تمیز، یکنواخت و عاری از ترک و حفره و مواد
خارجی مانند خاک و آهک و مواد آلی گیاهی باشد. جذب آب آجر ماسه آهکی در ۲۴
ساعت نباید از (۸%) کمتر و از (۲۰%) بیشتر شود.
انواع آجر غیر رسی و اشکال آن
آجر جوش آجر خاص در صنعت سفال پزی است که در کشورهای صنعتی دارای اهمیت
ویزه ای است از این آجر برای نماسازی ساختمان ها فرش کف پیاده روها پوشش
بدنه و کف آبروها و مجراهای فاضلاب و تونل ها و ساختن دودکش ها فرش کف
کارخانه ها انبارهای کشاورزی و سالن های دامداری پرورش طیور استخر های
صنعتی و جز اینها استفاده می شود
انواع خاص آجر تولیدی در کشور های اروپایی آجر هایی در کشورهای صنعتی
اروپاتولید می شوند که هنوز تولید آن در ایران مرسوم نشده است از آن جمله
بلوک های تو خالی آتش بند برای نصب دور ستون ها به منظور جلوگیری از نفوذ
آتش قطعات ویزه به شکل منحنی های کوز و کاس قطعات درپوش روی دیوار قطعاتی
که از اجزا هستند مانند کلوک سرقد گوشه و جزاینها که هنوز در ایران تولید
نمی شوند.
۵-۱- مصالح نصب و ملاتها
۱-۵-۱- دوغابها و ملاتها
برای دوغابها و ملاتهای آجرکاری و بندکشی به فصل مربوطه مراجعه شود.
۲-۵-۱ – اتصالات و بستها
مصالح نصب آجرهای نازک و اتصالات و بستهای فلزی که در دیوارهای دو جداره و
نظایر آن به کار میرود، باید فلز زنگ نزن باشد و یا تمام قسمتهای آن در
داخل ملات یا دوغاب قرار گیرد تا از زنگزدگی آنها جلوگیری به عمل آید.
اتصالات غیر فلزی به لحاظ دوام و استحکام باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت
برسد.
۶-۱- حمل و نقل و نگهداری
بارگیری، حمل و باراندازی انواع آجر باید با دقت انجام شود به نحوی که
ضایعات به حداقل ممکن برسد. آجرها و بلوکها باید در محل تمیز و سرپوشیده به
طور جدا از هم دستهبندی شده و از تماس آنها با خاک، مواد مضر، رطوبت و یخ
و برف جلوگیری شود.
آزمایش نمونههای گرفته شده از آجر در کارخانه و کارگاه باید منطبق با ویژگیهای مورد نظر در مشخصات کار باشد
آجر:
مقدمه :
تاریخچه آجر
انواع آجر در ایران قدیم
انواع کوره های آجر پزی
آجرهای رسی
آجرهای نسوز
آجرهای بتنی
جرهای ماسه آهکی
مصالح نصب و ملاتها
حمل و نقل و نگهداری
آجر
مقدمه :
آجر سنگی است ساختگی (مصنوعی) که نوع رسی آن از پختن خشت (گل شکل داده شده)
و نوع ماسه آهکی آن از عمل آوردن خشت ماسه آهکی (که از فشردن مخلوط همگن
ماسه سیلیسی و آهک در قالب ساخته میشود) با بخار تحت فشار زیاد به دست
میآید، آجرهای بتنی همانند بلوکهای سیمانی تهیه میشوند. آجر رسی عمدتاً
از سیلیکاتهای آلومینیوم بوده و آجر ماسه آهکی از سنگدانههای ریز سیلیسی
تشکیل شده است که توسط خمیری از جنس سیلیکات کلسیم به همدیگر چسبیدهاند.
این آجر معمولاً به رنگ خاکستری است ولی میتوان با افزودن رنگ مناسب آن را
به رنگهای دیگر نیز تولید نمود. آجر به اشکال مکعب مستطیل توپر، سوراخدار،
توخالی (مجوف تیغهای و سقفی) و قطعات نازک تولید میشود. از آجر در ساختن
دیوارهای باربر، تیغههای جدا کننده، سقفهای تیرچه بلوک، طاق ضربی بین
تیرآهنها و نمای خارجی و داخلی ساختمانها بهرهگیری میشود.
تاریخچه آجر
آجر از قدیمی ترین مصالح ساختمانی است که قدمت آن بنا به عقیده برخی از
باستان شناسان به ده هزار سال پیش می رسد.در ایران بقایای کوره های سفال
پزی و آجر پزی در شوش و سیلک کاشان که تاریخ آنها به هزاره چهارم پیش از
میلاد می رسد پیدا شده است. همچنین نشانه هایی از تولید و مصرف آجر در
هندوستان به دست آمده که حاکی از سابقه شش هزار ساله آجر در آن کشور است
وازه آجر بابلی و نام خشت هایی بوده که بر روی آنها منشورها قوانین و نظایر
آنها را می نوشتند گمان می رود نخستین بار از پخته شدن خاک دیواره ها و کف
اجاق ها به پختن آجر پی برده اند .
کوره های آجر پزی ابتدایی بی گمان از مکان هایی تشکیل می شده که در آن لایه های هیزم و خشت متناوبا روی هم چیده می شده است.
فن استفاده از آجر ازآسیای غربی به سوی غرب مصر و سپس به روم و به سمت شرق
هندوستان و چین رفته است در سده چهارم اروپایی ها شروع به استفاده از آجر
کردند ولی پس از مدتی از رونق افتاده و رواج مجدد از سده ۱۲ میلادی بوده که
ابتدا از ایتالیا شروع شد.
در ایران باستان ساختمان های بزرگ و زیبایی بنا شده اند که پاره ای از آنها
هنوز پا بر جا هستند؛ نظیر طاق کسری در غرب ایران قدیم ، آرامگاه شاه
اسماعیل سامانی در گنبد کاووس و مسجد اصفهان را که با آجر ساخته اند
همچنینی پلها و سد های قدیمی مانند پل دختر سد کبار در قم از جمله بناهای
قدیمی می باشند.
انواع آجر در ایران قدیم
در ایران هر جا سنگ کم بوده و خاک خوب هم در دسترس بوده است آجر پزی و
مصرف آجر معمول شده است اندازه آجر ایلامی حدود ۱۰×۳۸×۳۸ سانیتی متر بوده
پختن و مصرف آجر در زمان ساسانیان گسترش یافته و در ساختمان های بزرگ مانند
آتشکده ها به کار رفته است اندازه آجر این دوره جدود ۴۴×۴۴×۷تا ۸ بوده است
و بعد های آن ۲۰×۲۰×۳ تا۴ سانتی متر کاهش یافت .
در فرش کردن کف ساختمان از آجر بزرگتری به نام ختائی به ابعاد ۵×۲۵×۲۵
سانتی متر و یا بزرگتر از آن به نام نظامی در ابعاد ۴۰×۴×۵ سانتی متر
استفاده می شده است از انواع دیگر آجر در گذشته آجر قزاقی می باشد که پیش
از جنگ جهانی اول روسها آن را تولید می کردند که ابعاد آن ۵×۱۰×۲۰ بوده است
آشنایی با آجر و مواد اولیه آن آجر نوعی سنگ مصنوعی است که از پختن خشت
خام و دگرگونی آن بر اثر گرما به دست می آید خاک آجر مخلوطی است از خاک رس
ماسه فلدسپات سنگ آهک سولفات ها سولفورها فسفات ها کانی های آهن منگنز
منیزیم سدیم پتاسیم مواد آلی و…
۲-۱ – انطباق با مشخصات و استانداردها
آجرهای مصرفی در هر پروژه باید از نظر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی
(مانند ابعاد، رنگ و دیگر مشخصهها) با آنچه در نقشهها، دستور کارها،
مشخصات فنی خصوصی و سایر مدارک پیمان ذکر شده است منطبق باشد. نمونه آجرهای
مصرفی اعم از پشت کار و نما، توپر و سوراخدار مجوف تیغهای و سقفی، انواع
رسی و ماسه آهکی باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت برسد.
ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی آجرها و روش آزمایش آنها باید مطابق استانداردهای ایرانی زیر باشد:
ـ استاندارد شماره ۷ : آجرهای رسی (مشتمل بر ویژگیها، نمونهبرداری و روشهای آزمایش)
ـ استاندارد شماره ۲۹۰۹ : استاندارد ویژگیها و روشهای آزمون تیرچه و بلوک سقفی
ـ استاندارد شماره ۹۹۱ : آجر نسوز جهت طاقهای قوسی
ـ هر استاندارد ایرانی دیگری که تا زمان انعقاد پیمان در باره آجر تدوین یا تجدید نظر شود
تا زمانی که استاندارد ایرانی در پارهای موارد تدوین نشده باشد در درجه
اول استانداردهای ”سازمان بینالمللی استاندارد ISO “ معتبر خواهد بود و در
صورت نبودن استاندارد مذکور به ترتیب استانداردهای آلمانی DIN ،
بریتانیایی BS و آمریکایی ASTM ملاک عمل قرار خواهد گرفت.
مراحل ساخت آجر عبارتند از :
کندن و ستخراج مواد خام
آماده سازی مواد اولیه
قالب گیری
خشک کردن
تخلیه و انبار کردن محصول
انواع کوره های آجر پزی
پس از خشک شدن خشت ها را در کوره می چینند طرز چیدن آنها طوری است که بین
آنها فاصله وجود دارد تا گازهای داغ و شعله بتواند از لای آنها عبور کند
کوره های آجر پزی سه نوع هستند:
کوره تنوره ای ، هوفمان و تونلی
قابل ذکر است که کوره های تونلی مدرن ترین کوره های آجر پزی می باشند که در
آنها سرامیک های ممتاز و صنعتی نیز می پزند ویزگی های آجر آجر خوب باید در
برخورد با آجر دیگر صدای زنگ بدهد صدای زنگ نشانه سلامت توپری و مقاومت و
کمی میزان جذب آب آن است آجر خوب باید در آتش سوزی مقاومت کند و خمیری و آب
نشود رنگ آجر خوب باید یکنواخت باشد و همچنین باید یکنواخت و سطح آن بدون
حفره باشد سختی آجر باید به اندازه ای باشد که با ناخن خط نیفتد.
۳-۱ – ویژگیها و حداقل حدود قابل قبول
۱-۳-۱ آجرهای رسی
آجرهای مصرفی در نما باید مطابق استاندارد ایرانی شماره ۷، عاری از معایب
ظاهری مانند ترکخوردگی، شورهزدگی، آلوئک و نظایر آن باشد. طول، عرض و
ضخامت آجرهای ماشینی باید به ترتیب ۲±۲۲۰ و ۱±۱۰۵ و ۱±۵۵ میلیمتر باشد.
طول، عرض و ضخامت آجرهای دستی باید به ترتیب ۴±۲۱۰ و ۳±۱۰۰ و ۲±۵۵ میلیمتر
باشد. ضخامت آجرهای نازک نما در هر دو مورد ماشینی و دستی باید برابر ۱±۳۰
یا ۱±۴۰ میلیمتر بوده و طول و عرض آنها عیناً مانند آجرهای ضخیم باشد. لبه
آجرها باید مستقیم و زوایای آنها قائمه و سطوحشان صاف باشد، پیچیدگی در
امتداد سطح بزرگ آجر حداکثر ۴ میلیمتر و در امتداد سطح متوسط آجر تا ۵
میلیمتر مجاز است. وجود یک ترک عمیق در سطح متوسط حداکثر تا عمق ۴۰ میلیمتر
در آجر پشت کار بلااشکال میباشد. طول شکستگی و دندانهای شدن خطوط و
زوایا نیز در آجر پشت کار نباید از ۱۵ میلیمتر تجاوز کند و تعداد آن در هر
آجر نباید از دو عدد بیشتر باشد. در آجرهای سوراخدار، سوراخها باید عمود بر
سطح بزرگ آجر و به طور یکنواخت در سطح آن توزیع شده و جمع مساحت آنها باید
بین (۲۵%) تا (۴۰%) سطح آجر باشد. بعد سوراخهای مربع و قطر سوراخهای
دایرهای باید حداکثر به ۲۶ میلیمتر محدود شود و ضخامت دیوار بین سوراخ و
لبه آجر بیش از ۱۵ میلیمتر و فاصله بین دو سوراخ بیش از ۱۰ میلیمتر باشد.
وزن ویژه هر دو نوع آجر نباید از ۷/۱ و وزن فضایی آنها از ۳/۱ گرم بر
سانتیمتر مکعب کمتر شود. حداقل تاب فشاری آجرهای دستی ۸۰ و ماشینی پر
مقاومت ۱۷۵ و ماشینی متوسط ۱۲۵ و ماشینی کم مقاومت ۸۵ کیلوگرم بر سانتیمتر
مربع استاندارد شده است و تاب فشاری آجرهای مصرفی نباید از این حدود کمتر
باشد. ضخامت تیغههای آجر مجوف دیواری و بلوک سفالی سقفی حداقل ۸ و رواداری
و ابعاد آنها ۴± میلیمتر میباشد. آجرهای مصرفی باید در برابر یخبندان
پایدار بوده و در آزمایش یخزدگی دچار خرابیهای ظاهری مانند ورقه شدن، ترک
خوردن و خرد شدن نشوند. درصد وزنی جذب آب ۲۴ ساعته آجرهای ماشینی نباید از
۱۶ و در مورد آجرهای دستی از ۲۰ بیشتر شده و در هر دو نوع آجر از ۸ کمتر
باشد. آجرهای توخالی تیغهای و سقفی و قطعات نازک آجری مورد مصرف در
نماسازی (به ابعاد تقریبی ۲۰×۴۰×۲۰۰ یا ۲۰×۳۰×۲۰۰ میلیمتر یا قطعات نازک
آجری نما به ضخامت حدود ۲۰ میلیمتر با نقش چند آجر بندکشی شده) حداقل باید
دارای مشخصات آجرهای ماشینی با مقاومت متوسط مندرج در استاندارد ایرانی
شماره ۷ باشند.
مصرف آجر غیراستاندارد در صورتی مجاز است که استفاده از آن در مشخصات و
نقشهها پیشبینی شده و نمونه آن به تصویب دستگاه نظارت رسیده باشد و دست
کم دارای ویژگیهای زیر باشد:
الف: کاملاً پخته و یکنواخت و سخت باشد و در برخورد با آجر دیگر صدای زنگدار ایجاد کند.
ب: تاب فشاری آن دست کم (۸۰%) مقادیر مندرج در استاندارد ایرانی شماره ۷ باشد.
ج: جذب آب آن در حدود مقادیر تعیین شده در استاندارد باشد، در غیر این صورت
مصرف آن فقط در اجزائی از ساختمان که در معرض رطوبت قرار نمیگیرند مجاز
است.
د: آجر مصرفی در نما باید دارای شکل، نقش و رنگ موردنظر طراح بوده، و
رواداری ابعاد آن حداکثر، (۳۰%) بیش از رواداریهای مندرج در استاندارد
ایرانی شماره ۷ باشد.
هـ: آجر مورد مصرف در اقلیمهای سرد باید در برابر یخبندان مقاومت مورد نظر را داشته باشد.
ز: مصرف آجرهای ترکدار، کج و معوج، گود و برجسته که انحنا، گودی و برجستگی
آنها از ۵ میلیمتر تجاوز نکند مشروط بر اینکه تعداد آنها از (۲۰%) کل
آجرها بیشتر نشود بلااشکال است. مصرف آجرهای نما که دارای آلوئک یا ترک
باشند، تنها در پشت کار مجاز خواهد بود. مصرف آجرهای کهنه درصورتی که مطابق
مشخصات بوده و کاملاً تمیز شده باشد مانعی ندارد، ولی بهتر است به همراه
آجرهای نو و در پشت کار از آنها استفاده شود.
۲-۳-۱ – آجرهای نسوز
آجرهای نسوز مورد مصرف در ساختمان معمولاً از خاکهای نسوز تهیه میشوند.
این آجرها علاوه بر دارا بودن مشخصات آجرهای معمولی باید گرمای ۱۵۸۰ درجه
سلسیوس را بدون آنکه خمیری شوند و از شکل بیفتند، تحمل کنند. مقاومت آجر
نسوز دست کم باید ۱۶ مگاپاسکال (حدود ۱۶۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) باشد.
آجرهای نسوز مصرفی در کارهای تأسیساتی مانند دیگهای آب گرم و بخار، تابع شرایط ویژة مربوط به خود خواهند بود.
۳-۳-۱- آجرهای بتنی
آجرهای بتنی باید با شرایط مندرج در مشخصات بلوکهای بتنی مطابقت داشته باشند.
۴-۳-۱- آجرهای ماسه آهکی
جرهای ماسه آهکی معمولاً به صورت توپر و سوراخدار به ابعاد حدود آجر رسی یا
مضاربی از آن با ملحوظ داشتن ضخامت ملات ساخته میشوند. رواداری طولی و
عرضی این آجرها ۵/۲± و برای ضخامت ۲± میلیمتر میباشد. آجرهای ماسه آهکی در
قطعات نازک و با ضخامت کم برای مصرف در نماسازی نیز تولید میشود.
ویژگی آجرهای ماسهآهکی بستگی به جنس مواد خام، نحوه قالبگیری، دما و مدت
پخت آنها دارد. گروهبندی آجرهای ماسه آهکی بر حسب تاب فشاری آنها صورت
میگیرد. حداقل میانگین تاب فشاری آجرهای کم مقاومت باید ۵/۷، آجرهای با
تاب متوسط ۱۰ و آجرهای پر مقاومت ۱۵ و آجرهای ممتاز ۲۰ مگاپاسکال (هر
مگاپاسکال حدوداً ۱۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است) و میانگین تاب خمشی
آنها به ترتیب باید ۸/۱، ۲/۲، ۸/۲ و ۴/۳ مگاپاسکال باشد. ضریب تغییرات
مقاومت نسبت به میانگین نباید برای آجر ممتاز از (۲۰%) و سایر انواع از
(۳۰%) تجاوز نماید.
آجر ماسه آهکی باید ۱۵ دوره یخبندان تا ۱۵ درجه زیر صفر و آب شدن را تحمل
کند. کاهش نسبی مجاز تاب فشاری پس از آزمایش یخ زدن نباید بیش از (۲۰%)
باشد. وزن فضایی آجر ماسه آهکی به تاب فشاری آن بستگی دارد و برای آجرهای
کم مقاومت، متوسط، پر مقاومت و ممتاز، به ترتیب نباید از ۵/۱،۷/۱، ۹/۱ و
۱/۲ گرم بر سانتیمتر مکعب کمتر شود. جمعشدگی ناشی از خشک شدن آجرهای ماسه
آهکی ممتاز نباید از (۵/۲%) و در مورد سایر آجرها از (۵/۳%) بیشتر شود.
ظاهر آجرهای ماسه آهکی باید تمیز، یکنواخت و عاری از ترک و حفره و مواد
خارجی مانند خاک و آهک و مواد آلی گیاهی باشد. جذب آب آجر ماسه آهکی در ۲۴
ساعت نباید از (۸%) کمتر و از (۲۰%) بیشتر شود.
انواع آجر غیر رسی و اشکال آن
آجر جوش آجر خاص در صنعت سفال پزی است که در کشورهای صنعتی دارای اهمیت
ویزه ای است از این آجر برای نماسازی ساختمان ها فرش کف پیاده روها پوشش
بدنه و کف آبروها و مجراهای فاضلاب و تونل ها و ساختن دودکش ها فرش کف
کارخانه ها انبارهای کشاورزی و سالن های دامداری پرورش طیور استخر های
صنعتی و جز اینها استفاده می شود
انواع خاص آجر تولیدی در کشور های اروپایی آجر هایی در کشورهای صنعتی
اروپاتولید می شوند که هنوز تولید آن در ایران مرسوم نشده است از آن جمله
بلوک های تو خالی آتش بند برای نصب دور ستون ها به منظور جلوگیری از نفوذ
آتش قطعات ویزه به شکل منحنی های کوز و کاس قطعات درپوش روی دیوار قطعاتی
که از اجزا هستند مانند کلوک سرقد گوشه و جزاینها که هنوز در ایران تولید
نمی شوند.
۵-۱- مصالح نصب و ملاتها
۱-۵-۱- دوغابها و ملاتها
برای دوغابها و ملاتهای آجرکاری و بندکشی به فصل مربوطه مراجعه شود.
۲-۵-۱ – اتصالات و بستها
مصالح نصب آجرهای نازک و اتصالات و بستهای فلزی که در دیوارهای دو جداره و
نظایر آن به کار میرود، باید فلز زنگ نزن باشد و یا تمام قسمتهای آن در
داخل ملات یا دوغاب قرار گیرد تا از زنگزدگی آنها جلوگیری به عمل آید.
اتصالات غیر فلزی به لحاظ دوام و استحکام باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت
برسد.
۶-۱- حمل و نقل و نگهداری
بارگیری، حمل و باراندازی انواع آجر باید با دقت انجام شود به نحوی که
ضایعات به حداقل ممکن برسد. آجرها و بلوکها باید در محل تمیز و سرپوشیده به
طور جدا از هم دستهبندی شده و از تماس آنها با خاک، مواد مضر، رطوبت و یخ
و برف جلوگیری شود.
آزمایش نمونههای گرفته شده از آجر در کارخانه و کارگاه باید منطبق با ویژگیهای مورد نظر در مشخصات کار باشد
مقدمه :
تاریخچه آجر
آجر:
مقدمه :
تاریخچه آجر
انواع آجر در ایران قدیم
انواع کوره های آجر پزی
آجرهای رسی
آجرهای نسوز
آجرهای بتنی
جرهای ماسه آهکی
مصالح نصب و ملاتها
حمل و نقل و نگهداری
آجر
مقدمه :
آجر سنگی است ساختگی (مصنوعی) که نوع رسی آن از پختن خشت (گل شکل داده شده)
و نوع ماسه آهکی آن از عمل آوردن خشت ماسه آهکی (که از فشردن مخلوط همگن
ماسه سیلیسی و آهک در قالب ساخته میشود) با بخار تحت فشار زیاد به دست
میآید، آجرهای بتنی همانند بلوکهای سیمانی تهیه میشوند. آجر رسی عمدتاً
از سیلیکاتهای آلومینیوم بوده و آجر ماسه آهکی از سنگدانههای ریز سیلیسی
تشکیل شده است که توسط خمیری از جنس سیلیکات کلسیم به همدیگر چسبیدهاند.
این آجر معمولاً به رنگ خاکستری است ولی میتوان با افزودن رنگ مناسب آن را
به رنگهای دیگر نیز تولید نمود. آجر به اشکال مکعب مستطیل توپر، سوراخدار،
توخالی (مجوف تیغهای و سقفی) و قطعات نازک تولید میشود. از آجر در ساختن
دیوارهای باربر، تیغههای جدا کننده، سقفهای تیرچه بلوک، طاق ضربی بین
تیرآهنها و نمای خارجی و داخلی ساختمانها بهرهگیری میشود.
تاریخچه آجر
آجر از قدیمی ترین مصالح ساختمانی است که قدمت آن بنا به عقیده برخی از
باستان شناسان به ده هزار سال پیش می رسد.در ایران بقایای کوره های سفال
پزی و آجر پزی در شوش و سیلک کاشان که تاریخ آنها به هزاره چهارم پیش از
میلاد می رسد پیدا شده است. همچنین نشانه هایی از تولید و مصرف آجر در
هندوستان به دست آمده که حاکی از سابقه شش هزار ساله آجر در آن کشور است
وازه آجر بابلی و نام خشت هایی بوده که بر روی آنها منشورها قوانین و نظایر
آنها را می نوشتند گمان می رود نخستین بار از پخته شدن خاک دیواره ها و کف
اجاق ها به پختن آجر پی برده اند .
کوره های آجر پزی ابتدایی بی گمان از مکان هایی تشکیل می شده که در آن لایه های هیزم و خشت متناوبا روی هم چیده می شده است.
فن استفاده از آجر ازآسیای غربی به سوی غرب مصر و سپس به روم و به سمت شرق
هندوستان و چین رفته است در سده چهارم اروپایی ها شروع به استفاده از آجر
کردند ولی پس از مدتی از رونق افتاده و رواج مجدد از سده ۱۲ میلادی بوده که
ابتدا از ایتالیا شروع شد.
در ایران باستان ساختمان های بزرگ و زیبایی بنا شده اند که پاره ای از آنها
هنوز پا بر جا هستند؛ نظیر طاق کسری در غرب ایران قدیم ، آرامگاه شاه
اسماعیل سامانی در گنبد کاووس و مسجد اصفهان را که با آجر ساخته اند
همچنینی پلها و سد های قدیمی مانند پل دختر سد کبار در قم از جمله بناهای
قدیمی می باشند.
انواع آجر در ایران قدیم
در ایران هر جا سنگ کم بوده و خاک خوب هم در دسترس بوده است آجر پزی و
مصرف آجر معمول شده است اندازه آجر ایلامی حدود ۱۰×۳۸×۳۸ سانیتی متر بوده
پختن و مصرف آجر در زمان ساسانیان گسترش یافته و در ساختمان های بزرگ مانند
آتشکده ها به کار رفته است اندازه آجر این دوره جدود ۴۴×۴۴×۷تا ۸ بوده است
و بعد های آن ۲۰×۲۰×۳ تا۴ سانتی متر کاهش یافت .
در فرش کردن کف ساختمان از آجر بزرگتری به نام ختائی به ابعاد ۵×۲۵×۲۵
سانتی متر و یا بزرگتر از آن به نام نظامی در ابعاد ۴۰×۴×۵ سانتی متر
استفاده می شده است از انواع دیگر آجر در گذشته آجر قزاقی می باشد که پیش
از جنگ جهانی اول روسها آن را تولید می کردند که ابعاد آن ۵×۱۰×۲۰ بوده است
آشنایی با آجر و مواد اولیه آن آجر نوعی سنگ مصنوعی است که از پختن خشت
خام و دگرگونی آن بر اثر گرما به دست می آید خاک آجر مخلوطی است از خاک رس
ماسه فلدسپات سنگ آهک سولفات ها سولفورها فسفات ها کانی های آهن منگنز
منیزیم سدیم پتاسیم مواد آلی و…
۲-۱ – انطباق با مشخصات و استانداردها
آجرهای مصرفی در هر پروژه باید از نظر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی
(مانند ابعاد، رنگ و دیگر مشخصهها) با آنچه در نقشهها، دستور کارها،
مشخصات فنی خصوصی و سایر مدارک پیمان ذکر شده است منطبق باشد. نمونه آجرهای
مصرفی اعم از پشت کار و نما، توپر و سوراخدار مجوف تیغهای و سقفی، انواع
رسی و ماسه آهکی باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت برسد.
ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی آجرها و روش آزمایش آنها باید مطابق استانداردهای ایرانی زیر باشد:
ـ استاندارد شماره ۷ : آجرهای رسی (مشتمل بر ویژگیها، نمونهبرداری و روشهای آزمایش)
ـ استاندارد شماره ۲۹۰۹ : استاندارد ویژگیها و روشهای آزمون تیرچه و بلوک سقفی
ـ استاندارد شماره ۹۹۱ : آجر نسوز جهت طاقهای قوسی
ـ هر استاندارد ایرانی دیگری که تا زمان انعقاد پیمان در باره آجر تدوین یا تجدید نظر شود
تا زمانی که استاندارد ایرانی در پارهای موارد تدوین نشده باشد در درجه
اول استانداردهای ”سازمان بینالمللی استاندارد ISO “ معتبر خواهد بود و در
صورت نبودن استاندارد مذکور به ترتیب استانداردهای آلمانی DIN ،
بریتانیایی BS و آمریکایی ASTM ملاک عمل قرار خواهد گرفت.
مراحل ساخت آجر عبارتند از :
کندن و ستخراج مواد خام
آماده سازی مواد اولیه
قالب گیری
خشک کردن
تخلیه و انبار کردن محصول
انواع کوره های آجر پزی
پس از خشک شدن خشت ها را در کوره می چینند طرز چیدن آنها طوری است که بین
آنها فاصله وجود دارد تا گازهای داغ و شعله بتواند از لای آنها عبور کند
کوره های آجر پزی سه نوع هستند:
کوره تنوره ای ، هوفمان و تونلی
قابل ذکر است که کوره های تونلی مدرن ترین کوره های آجر پزی می باشند که در
آنها سرامیک های ممتاز و صنعتی نیز می پزند ویزگی های آجر آجر خوب باید در
برخورد با آجر دیگر صدای زنگ بدهد صدای زنگ نشانه سلامت توپری و مقاومت و
کمی میزان جذب آب آن است آجر خوب باید در آتش سوزی مقاومت کند و خمیری و آب
نشود رنگ آجر خوب باید یکنواخت باشد و همچنین باید یکنواخت و سطح آن بدون
حفره باشد سختی آجر باید به اندازه ای باشد که با ناخن خط نیفتد.
۳-۱ – ویژگیها و حداقل حدود قابل قبول
۱-۳-۱ آجرهای رسی
آجرهای مصرفی در نما باید مطابق استاندارد ایرانی شماره ۷، عاری از معایب
ظاهری مانند ترکخوردگی، شورهزدگی، آلوئک و نظایر آن باشد. طول، عرض و
ضخامت آجرهای ماشینی باید به ترتیب ۲±۲۲۰ و ۱±۱۰۵ و ۱±۵۵ میلیمتر باشد.
طول، عرض و ضخامت آجرهای دستی باید به ترتیب ۴±۲۱۰ و ۳±۱۰۰ و ۲±۵۵ میلیمتر
باشد. ضخامت آجرهای نازک نما در هر دو مورد ماشینی و دستی باید برابر ۱±۳۰
یا ۱±۴۰ میلیمتر بوده و طول و عرض آنها عیناً مانند آجرهای ضخیم باشد. لبه
آجرها باید مستقیم و زوایای آنها قائمه و سطوحشان صاف باشد، پیچیدگی در
امتداد سطح بزرگ آجر حداکثر ۴ میلیمتر و در امتداد سطح متوسط آجر تا ۵
میلیمتر مجاز است. وجود یک ترک عمیق در سطح متوسط حداکثر تا عمق ۴۰ میلیمتر
در آجر پشت کار بلااشکال میباشد. طول شکستگی و دندانهای شدن خطوط و
زوایا نیز در آجر پشت کار نباید از ۱۵ میلیمتر تجاوز کند و تعداد آن در هر
آجر نباید از دو عدد بیشتر باشد. در آجرهای سوراخدار، سوراخها باید عمود بر
سطح بزرگ آجر و به طور یکنواخت در سطح آن توزیع شده و جمع مساحت آنها باید
بین (۲۵%) تا (۴۰%) سطح آجر باشد. بعد سوراخهای مربع و قطر سوراخهای
دایرهای باید حداکثر به ۲۶ میلیمتر محدود شود و ضخامت دیوار بین سوراخ و
لبه آجر بیش از ۱۵ میلیمتر و فاصله بین دو سوراخ بیش از ۱۰ میلیمتر باشد.
وزن ویژه هر دو نوع آجر نباید از ۷/۱ و وزن فضایی آنها از ۳/۱ گرم بر
سانتیمتر مکعب کمتر شود. حداقل تاب فشاری آجرهای دستی ۸۰ و ماشینی پر
مقاومت ۱۷۵ و ماشینی متوسط ۱۲۵ و ماشینی کم مقاومت ۸۵ کیلوگرم بر سانتیمتر
مربع استاندارد شده است و تاب فشاری آجرهای مصرفی نباید از این حدود کمتر
باشد. ضخامت تیغههای آجر مجوف دیواری و بلوک سفالی سقفی حداقل ۸ و رواداری
و ابعاد آنها ۴± میلیمتر میباشد. آجرهای مصرفی باید در برابر یخبندان
پایدار بوده و در آزمایش یخزدگی دچار خرابیهای ظاهری مانند ورقه شدن، ترک
خوردن و خرد شدن نشوند. درصد وزنی جذب آب ۲۴ ساعته آجرهای ماشینی نباید از
۱۶ و در مورد آجرهای دستی از ۲۰ بیشتر شده و در هر دو نوع آجر از ۸ کمتر
باشد. آجرهای توخالی تیغهای و سقفی و قطعات نازک آجری مورد مصرف در
نماسازی (به ابعاد تقریبی ۲۰×۴۰×۲۰۰ یا ۲۰×۳۰×۲۰۰ میلیمتر یا قطعات نازک
آجری نما به ضخامت حدود ۲۰ میلیمتر با نقش چند آجر بندکشی شده) حداقل باید
دارای مشخصات آجرهای ماشینی با مقاومت متوسط مندرج در استاندارد ایرانی
شماره ۷ باشند.
مصرف آجر غیراستاندارد در صورتی مجاز است که استفاده از آن در مشخصات و
نقشهها پیشبینی شده و نمونه آن به تصویب دستگاه نظارت رسیده باشد و دست
کم دارای ویژگیهای زیر باشد:
الف: کاملاً پخته و یکنواخت و سخت باشد و در برخورد با آجر دیگر صدای زنگدار ایجاد کند.
ب: تاب فشاری آن دست کم (۸۰%) مقادیر مندرج در استاندارد ایرانی شماره ۷ باشد.
ج: جذب آب آن در حدود مقادیر تعیین شده در استاندارد باشد، در غیر این صورت
مصرف آن فقط در اجزائی از ساختمان که در معرض رطوبت قرار نمیگیرند مجاز
است.
د: آجر مصرفی در نما باید دارای شکل، نقش و رنگ موردنظر طراح بوده، و
رواداری ابعاد آن حداکثر، (۳۰%) بیش از رواداریهای مندرج در استاندارد
ایرانی شماره ۷ باشد.
هـ: آجر مورد مصرف در اقلیمهای سرد باید در برابر یخبندان مقاومت مورد نظر را داشته باشد.
ز: مصرف آجرهای ترکدار، کج و معوج، گود و برجسته که انحنا، گودی و برجستگی
آنها از ۵ میلیمتر تجاوز نکند مشروط بر اینکه تعداد آنها از (۲۰%) کل
آجرها بیشتر نشود بلااشکال است. مصرف آجرهای نما که دارای آلوئک یا ترک
باشند، تنها در پشت کار مجاز خواهد بود. مصرف آجرهای کهنه درصورتی که مطابق
مشخصات بوده و کاملاً تمیز شده باشد مانعی ندارد، ولی بهتر است به همراه
آجرهای نو و در پشت کار از آنها استفاده شود.
۲-۳-۱ – آجرهای نسوز
آجرهای نسوز مورد مصرف در ساختمان معمولاً از خاکهای نسوز تهیه میشوند.
این آجرها علاوه بر دارا بودن مشخصات آجرهای معمولی باید گرمای ۱۵۸۰ درجه
سلسیوس را بدون آنکه خمیری شوند و از شکل بیفتند، تحمل کنند. مقاومت آجر
نسوز دست کم باید ۱۶ مگاپاسکال (حدود ۱۶۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) باشد.
آجرهای نسوز مصرفی در کارهای تأسیساتی مانند دیگهای آب گرم و بخار، تابع شرایط ویژة مربوط به خود خواهند بود.
۳-۳-۱- آجرهای بتنی
آجرهای بتنی باید با شرایط مندرج در مشخصات بلوکهای بتنی مطابقت داشته باشند.
۴-۳-۱- آجرهای ماسه آهکی
جرهای ماسه آهکی معمولاً به صورت توپر و سوراخدار به ابعاد حدود آجر رسی یا
مضاربی از آن با ملحوظ داشتن ضخامت ملات ساخته میشوند. رواداری طولی و
عرضی این آجرها ۵/۲± و برای ضخامت ۲± میلیمتر میباشد. آجرهای ماسه آهکی در
قطعات نازک و با ضخامت کم برای مصرف در نماسازی نیز تولید میشود.
ویژگی آجرهای ماسهآهکی بستگی به جنس مواد خام، نحوه قالبگیری، دما و مدت
پخت آنها دارد. گروهبندی آجرهای ماسه آهکی بر حسب تاب فشاری آنها صورت
میگیرد. حداقل میانگین تاب فشاری آجرهای کم مقاومت باید ۵/۷، آجرهای با
تاب متوسط ۱۰ و آجرهای پر مقاومت ۱۵ و آجرهای ممتاز ۲۰ مگاپاسکال (هر
مگاپاسکال حدوداً ۱۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است) و میانگین تاب خمشی
آنها به ترتیب باید ۸/۱، ۲/۲، ۸/۲ و ۴/۳ مگاپاسکال باشد. ضریب تغییرات
مقاومت نسبت به میانگین نباید برای آجر ممتاز از (۲۰%) و سایر انواع از
(۳۰%) تجاوز نماید.
آجر ماسه آهکی باید ۱۵ دوره یخبندان تا ۱۵ درجه زیر صفر و آب شدن را تحمل
کند. کاهش نسبی مجاز تاب فشاری پس از آزمایش یخ زدن نباید بیش از (۲۰%)
باشد. وزن فضایی آجر ماسه آهکی به تاب فشاری آن بستگی دارد و برای آجرهای
کم مقاومت، متوسط، پر مقاومت و ممتاز، به ترتیب نباید از ۵/۱،۷/۱، ۹/۱ و
۱/۲ گرم بر سانتیمتر مکعب کمتر شود. جمعشدگی ناشی از خشک شدن آجرهای ماسه
آهکی ممتاز نباید از (۵/۲%) و در مورد سایر آجرها از (۵/۳%) بیشتر شود.
ظاهر آجرهای ماسه آهکی باید تمیز، یکنواخت و عاری از ترک و حفره و مواد
خارجی مانند خاک و آهک و مواد آلی گیاهی باشد. جذب آب آجر ماسه آهکی در ۲۴
ساعت نباید از (۸%) کمتر و از (۲۰%) بیشتر شود.
انواع آجر غیر رسی و اشکال آن
آجر جوش آجر خاص در صنعت سفال پزی است که در کشورهای صنعتی دارای اهمیت
ویزه ای است از این آجر برای نماسازی ساختمان ها فرش کف پیاده روها پوشش
بدنه و کف آبروها و مجراهای فاضلاب و تونل ها و ساختن دودکش ها فرش کف
کارخانه ها انبارهای کشاورزی و سالن های دامداری پرورش طیور استخر های
صنعتی و جز اینها استفاده می شود
انواع خاص آجر تولیدی در کشور های اروپایی آجر هایی در کشورهای صنعتی
اروپاتولید می شوند که هنوز تولید آن در ایران مرسوم نشده است از آن جمله
بلوک های تو خالی آتش بند برای نصب دور ستون ها به منظور جلوگیری از نفوذ
آتش قطعات ویزه به شکل منحنی های کوز و کاس قطعات درپوش روی دیوار قطعاتی
که از اجزا هستند مانند کلوک سرقد گوشه و جزاینها که هنوز در ایران تولید
نمی شوند.
۵-۱- مصالح نصب و ملاتها
۱-۵-۱- دوغابها و ملاتها
برای دوغابها و ملاتهای آجرکاری و بندکشی به فصل مربوطه مراجعه شود.
۲-۵-۱ – اتصالات و بستها
مصالح نصب آجرهای نازک و اتصالات و بستهای فلزی که در دیوارهای دو جداره و
نظایر آن به کار میرود، باید فلز زنگ نزن باشد و یا تمام قسمتهای آن در
داخل ملات یا دوغاب قرار گیرد تا از زنگزدگی آنها جلوگیری به عمل آید.
اتصالات غیر فلزی به لحاظ دوام و استحکام باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت
برسد.
۶-۱- حمل و نقل و نگهداری
بارگیری، حمل و باراندازی انواع آجر باید با دقت انجام شود به نحوی که
ضایعات به حداقل ممکن برسد. آجرها و بلوکها باید در محل تمیز و سرپوشیده به
طور جدا از هم دستهبندی شده و از تماس آنها با خاک، مواد مضر، رطوبت و یخ
و برف جلوگیری شود.
آزمایش نمونههای گرفته شده از آجر در کارخانه و کارگاه باید منطبق با ویژگیهای مورد نظر در مشخصات کار باشد
آجر:
مقدمه :
تاریخچه آجر
انواع آجر در ایران قدیم
انواع کوره های آجر پزی
آجرهای رسی
آجرهای نسوز
آجرهای بتنی
جرهای ماسه آهکی
مصالح نصب و ملاتها
حمل و نقل و نگهداری
آجر
مقدمه :
آجر سنگی است ساختگی (مصنوعی) که نوع رسی آن از پختن خشت (گل شکل داده شده)
و نوع ماسه آهکی آن از عمل آوردن خشت ماسه آهکی (که از فشردن مخلوط همگن
ماسه سیلیسی و آهک در قالب ساخته میشود) با بخار تحت فشار زیاد به دست
میآید، آجرهای بتنی همانند بلوکهای سیمانی تهیه میشوند. آجر رسی عمدتاً
از سیلیکاتهای آلومینیوم بوده و آجر ماسه آهکی از سنگدانههای ریز سیلیسی
تشکیل شده است که توسط خمیری از جنس سیلیکات کلسیم به همدیگر چسبیدهاند.
این آجر معمولاً به رنگ خاکستری است ولی میتوان با افزودن رنگ مناسب آن را
به رنگهای دیگر نیز تولید نمود. آجر به اشکال مکعب مستطیل توپر، سوراخدار،
توخالی (مجوف تیغهای و سقفی) و قطعات نازک تولید میشود. از آجر در ساختن
دیوارهای باربر، تیغههای جدا کننده، سقفهای تیرچه بلوک، طاق ضربی بین
تیرآهنها و نمای خارجی و داخلی ساختمانها بهرهگیری میشود.
تاریخچه آجر
آجر از قدیمی ترین مصالح ساختمانی است که قدمت آن بنا به عقیده برخی از
باستان شناسان به ده هزار سال پیش می رسد.در ایران بقایای کوره های سفال
پزی و آجر پزی در شوش و سیلک کاشان که تاریخ آنها به هزاره چهارم پیش از
میلاد می رسد پیدا شده است. همچنین نشانه هایی از تولید و مصرف آجر در
هندوستان به دست آمده که حاکی از سابقه شش هزار ساله آجر در آن کشور است
وازه آجر بابلی و نام خشت هایی بوده که بر روی آنها منشورها قوانین و نظایر
آنها را می نوشتند گمان می رود نخستین بار از پخته شدن خاک دیواره ها و کف
اجاق ها به پختن آجر پی برده اند .
کوره های آجر پزی ابتدایی بی گمان از مکان هایی تشکیل می شده که در آن لایه های هیزم و خشت متناوبا روی هم چیده می شده است.
فن استفاده از آجر ازآسیای غربی به سوی غرب مصر و سپس به روم و به سمت شرق
هندوستان و چین رفته است در سده چهارم اروپایی ها شروع به استفاده از آجر
کردند ولی پس از مدتی از رونق افتاده و رواج مجدد از سده ۱۲ میلادی بوده که
ابتدا از ایتالیا شروع شد.
در ایران باستان ساختمان های بزرگ و زیبایی بنا شده اند که پاره ای از آنها
هنوز پا بر جا هستند؛ نظیر طاق کسری در غرب ایران قدیم ، آرامگاه شاه
اسماعیل سامانی در گنبد کاووس و مسجد اصفهان را که با آجر ساخته اند
همچنینی پلها و سد های قدیمی مانند پل دختر سد کبار در قم از جمله بناهای
قدیمی می باشند.
انواع آجر در ایران قدیم
در ایران هر جا سنگ کم بوده و خاک خوب هم در دسترس بوده است آجر پزی و
مصرف آجر معمول شده است اندازه آجر ایلامی حدود ۱۰×۳۸×۳۸ سانیتی متر بوده
پختن و مصرف آجر در زمان ساسانیان گسترش یافته و در ساختمان های بزرگ مانند
آتشکده ها به کار رفته است اندازه آجر این دوره جدود ۴۴×۴۴×۷تا ۸ بوده است
و بعد های آن ۲۰×۲۰×۳ تا۴ سانتی متر کاهش یافت .
در فرش کردن کف ساختمان از آجر بزرگتری به نام ختائی به ابعاد ۵×۲۵×۲۵
سانتی متر و یا بزرگتر از آن به نام نظامی در ابعاد ۴۰×۴×۵ سانتی متر
استفاده می شده است از انواع دیگر آجر در گذشته آجر قزاقی می باشد که پیش
از جنگ جهانی اول روسها آن را تولید می کردند که ابعاد آن ۵×۱۰×۲۰ بوده است
آشنایی با آجر و مواد اولیه آن آجر نوعی سنگ مصنوعی است که از پختن خشت
خام و دگرگونی آن بر اثر گرما به دست می آید خاک آجر مخلوطی است از خاک رس
ماسه فلدسپات سنگ آهک سولفات ها سولفورها فسفات ها کانی های آهن منگنز
منیزیم سدیم پتاسیم مواد آلی و…
۲-۱ – انطباق با مشخصات و استانداردها
آجرهای مصرفی در هر پروژه باید از نظر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی
(مانند ابعاد، رنگ و دیگر مشخصهها) با آنچه در نقشهها، دستور کارها،
مشخصات فنی خصوصی و سایر مدارک پیمان ذکر شده است منطبق باشد. نمونه آجرهای
مصرفی اعم از پشت کار و نما، توپر و سوراخدار مجوف تیغهای و سقفی، انواع
رسی و ماسه آهکی باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت برسد.
ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی آجرها و روش آزمایش آنها باید مطابق استانداردهای ایرانی زیر باشد:
ـ استاندارد شماره ۷ : آجرهای رسی (مشتمل بر ویژگیها، نمونهبرداری و روشهای آزمایش)
ـ استاندارد شماره ۲۹۰۹ : استاندارد ویژگیها و روشهای آزمون تیرچه و بلوک سقفی
ـ استاندارد شماره ۹۹۱ : آجر نسوز جهت طاقهای قوسی
ـ هر استاندارد ایرانی دیگری که تا زمان انعقاد پیمان در باره آجر تدوین یا تجدید نظر شود
تا زمانی که استاندارد ایرانی در پارهای موارد تدوین نشده باشد در درجه
اول استانداردهای ”سازمان بینالمللی استاندارد ISO “ معتبر خواهد بود و در
صورت نبودن استاندارد مذکور به ترتیب استانداردهای آلمانی DIN ،
بریتانیایی BS و آمریکایی ASTM ملاک عمل قرار خواهد گرفت.
مراحل ساخت آجر عبارتند از :
کندن و ستخراج مواد خام
آماده سازی مواد اولیه
قالب گیری
خشک کردن
تخلیه و انبار کردن محصول
انواع کوره های آجر پزی
پس از خشک شدن خشت ها را در کوره می چینند طرز چیدن آنها طوری است که بین
آنها فاصله وجود دارد تا گازهای داغ و شعله بتواند از لای آنها عبور کند
کوره های آجر پزی سه نوع هستند:
کوره تنوره ای ، هوفمان و تونلی
قابل ذکر است که کوره های تونلی مدرن ترین کوره های آجر پزی می باشند که در
آنها سرامیک های ممتاز و صنعتی نیز می پزند ویزگی های آجر آجر خوب باید در
برخورد با آجر دیگر صدای زنگ بدهد صدای زنگ نشانه سلامت توپری و مقاومت و
کمی میزان جذب آب آن است آجر خوب باید در آتش سوزی مقاومت کند و خمیری و آب
نشود رنگ آجر خوب باید یکنواخت باشد و همچنین باید یکنواخت و سطح آن بدون
حفره باشد سختی آجر باید به اندازه ای باشد که با ناخن خط نیفتد.
۳-۱ – ویژگیها و حداقل حدود قابل قبول
۱-۳-۱ آجرهای رسی
آجرهای مصرفی در نما باید مطابق استاندارد ایرانی شماره ۷، عاری از معایب
ظاهری مانند ترکخوردگی، شورهزدگی، آلوئک و نظایر آن باشد. طول، عرض و
ضخامت آجرهای ماشینی باید به ترتیب ۲±۲۲۰ و ۱±۱۰۵ و ۱±۵۵ میلیمتر باشد.
طول، عرض و ضخامت آجرهای دستی باید به ترتیب ۴±۲۱۰ و ۳±۱۰۰ و ۲±۵۵ میلیمتر
باشد. ضخامت آجرهای نازک نما در هر دو مورد ماشینی و دستی باید برابر ۱±۳۰
یا ۱±۴۰ میلیمتر بوده و طول و عرض آنها عیناً مانند آجرهای ضخیم باشد. لبه
آجرها باید مستقیم و زوایای آنها قائمه و سطوحشان صاف باشد، پیچیدگی در
امتداد سطح بزرگ آجر حداکثر ۴ میلیمتر و در امتداد سطح متوسط آجر تا ۵
میلیمتر مجاز است. وجود یک ترک عمیق در سطح متوسط حداکثر تا عمق ۴۰ میلیمتر
در آجر پشت کار بلااشکال میباشد. طول شکستگی و دندانهای شدن خطوط و
زوایا نیز در آجر پشت کار نباید از ۱۵ میلیمتر تجاوز کند و تعداد آن در هر
آجر نباید از دو عدد بیشتر باشد. در آجرهای سوراخدار، سوراخها باید عمود بر
سطح بزرگ آجر و به طور یکنواخت در سطح آن توزیع شده و جمع مساحت آنها باید
بین (۲۵%) تا (۴۰%) سطح آجر باشد. بعد سوراخهای مربع و قطر سوراخهای
دایرهای باید حداکثر به ۲۶ میلیمتر محدود شود و ضخامت دیوار بین سوراخ و
لبه آجر بیش از ۱۵ میلیمتر و فاصله بین دو سوراخ بیش از ۱۰ میلیمتر باشد.
وزن ویژه هر دو نوع آجر نباید از ۷/۱ و وزن فضایی آنها از ۳/۱ گرم بر
سانتیمتر مکعب کمتر شود. حداقل تاب فشاری آجرهای دستی ۸۰ و ماشینی پر
مقاومت ۱۷۵ و ماشینی متوسط ۱۲۵ و ماشینی کم مقاومت ۸۵ کیلوگرم بر سانتیمتر
مربع استاندارد شده است و تاب فشاری آجرهای مصرفی نباید از این حدود کمتر
باشد. ضخامت تیغههای آجر مجوف دیواری و بلوک سفالی سقفی حداقل ۸ و رواداری
و ابعاد آنها ۴± میلیمتر میباشد. آجرهای مصرفی باید در برابر یخبندان
پایدار بوده و در آزمایش یخزدگی دچار خرابیهای ظاهری مانند ورقه شدن، ترک
خوردن و خرد شدن نشوند. درصد وزنی جذب آب ۲۴ ساعته آجرهای ماشینی نباید از
۱۶ و در مورد آجرهای دستی از ۲۰ بیشتر شده و در هر دو نوع آجر از ۸ کمتر
باشد. آجرهای توخالی تیغهای و سقفی و قطعات نازک آجری مورد مصرف در
نماسازی (به ابعاد تقریبی ۲۰×۴۰×۲۰۰ یا ۲۰×۳۰×۲۰۰ میلیمتر یا قطعات نازک
آجری نما به ضخامت حدود ۲۰ میلیمتر با نقش چند آجر بندکشی شده) حداقل باید
دارای مشخصات آجرهای ماشینی با مقاومت متوسط مندرج در استاندارد ایرانی
شماره ۷ باشند.
مصرف آجر غیراستاندارد در صورتی مجاز است که استفاده از آن در مشخصات و
نقشهها پیشبینی شده و نمونه آن به تصویب دستگاه نظارت رسیده باشد و دست
کم دارای ویژگیهای زیر باشد:
الف: کاملاً پخته و یکنواخت و سخت باشد و در برخورد با آجر دیگر صدای زنگدار ایجاد کند.
ب: تاب فشاری آن دست کم (۸۰%) مقادیر مندرج در استاندارد ایرانی شماره ۷ باشد.
ج: جذب آب آن در حدود مقادیر تعیین شده در استاندارد باشد، در غیر این صورت
مصرف آن فقط در اجزائی از ساختمان که در معرض رطوبت قرار نمیگیرند مجاز
است.
د: آجر مصرفی در نما باید دارای شکل، نقش و رنگ موردنظر طراح بوده، و
رواداری ابعاد آن حداکثر، (۳۰%) بیش از رواداریهای مندرج در استاندارد
ایرانی شماره ۷ باشد.
هـ: آجر مورد مصرف در اقلیمهای سرد باید در برابر یخبندان مقاومت مورد نظر را داشته باشد.
ز: مصرف آجرهای ترکدار، کج و معوج، گود و برجسته که انحنا، گودی و برجستگی
آنها از ۵ میلیمتر تجاوز نکند مشروط بر اینکه تعداد آنها از (۲۰%) کل
آجرها بیشتر نشود بلااشکال است. مصرف آجرهای نما که دارای آلوئک یا ترک
باشند، تنها در پشت کار مجاز خواهد بود. مصرف آجرهای کهنه درصورتی که مطابق
مشخصات بوده و کاملاً تمیز شده باشد مانعی ندارد، ولی بهتر است به همراه
آجرهای نو و در پشت کار از آنها استفاده شود.
۲-۳-۱ – آجرهای نسوز
آجرهای نسوز مورد مصرف در ساختمان معمولاً از خاکهای نسوز تهیه میشوند.
این آجرها علاوه بر دارا بودن مشخصات آجرهای معمولی باید گرمای ۱۵۸۰ درجه
سلسیوس را بدون آنکه خمیری شوند و از شکل بیفتند، تحمل کنند. مقاومت آجر
نسوز دست کم باید ۱۶ مگاپاسکال (حدود ۱۶۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) باشد.
آجرهای نسوز مصرفی در کارهای تأسیساتی مانند دیگهای آب گرم و بخار، تابع شرایط ویژة مربوط به خود خواهند بود.
۳-۳-۱- آجرهای بتنی
آجرهای بتنی باید با شرایط مندرج در مشخصات بلوکهای بتنی مطابقت داشته باشند.
۴-۳-۱- آجرهای ماسه آهکی
جرهای ماسه آهکی معمولاً به صورت توپر و سوراخدار به ابعاد حدود آجر رسی یا
مضاربی از آن با ملحوظ داشتن ضخامت ملات ساخته میشوند. رواداری طولی و
عرضی این آجرها ۵/۲± و برای ضخامت ۲± میلیمتر میباشد. آجرهای ماسه آهکی در
قطعات نازک و با ضخامت کم برای مصرف در نماسازی نیز تولید میشود.
ویژگی آجرهای ماسهآهکی بستگی به جنس مواد خام، نحوه قالبگیری، دما و مدت
پخت آنها دارد. گروهبندی آجرهای ماسه آهکی بر حسب تاب فشاری آنها صورت
میگیرد. حداقل میانگین تاب فشاری آجرهای کم مقاومت باید ۵/۷، آجرهای با
تاب متوسط ۱۰ و آجرهای پر مقاومت ۱۵ و آجرهای ممتاز ۲۰ مگاپاسکال (هر
مگاپاسکال حدوداً ۱۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است) و میانگین تاب خمشی
آنها به ترتیب باید ۸/۱، ۲/۲، ۸/۲ و ۴/۳ مگاپاسکال باشد. ضریب تغییرات
مقاومت نسبت به میانگین نباید برای آجر ممتاز از (۲۰%) و سایر انواع از
(۳۰%) تجاوز نماید.
آجر ماسه آهکی باید ۱۵ دوره یخبندان تا ۱۵ درجه زیر صفر و آب شدن را تحمل
کند. کاهش نسبی مجاز تاب فشاری پس از آزمایش یخ زدن نباید بیش از (۲۰%)
باشد. وزن فضایی آجر ماسه آهکی به تاب فشاری آن بستگی دارد و برای آجرهای
کم مقاومت، متوسط، پر مقاومت و ممتاز، به ترتیب نباید از ۵/۱،۷/۱، ۹/۱ و
۱/۲ گرم بر سانتیمتر مکعب کمتر شود. جمعشدگی ناشی از خشک شدن آجرهای ماسه
آهکی ممتاز نباید از (۵/۲%) و در مورد سایر آجرها از (۵/۳%) بیشتر شود.
ظاهر آجرهای ماسه آهکی باید تمیز، یکنواخت و عاری از ترک و حفره و مواد
خارجی مانند خاک و آهک و مواد آلی گیاهی باشد. جذب آب آجر ماسه آهکی در ۲۴
ساعت نباید از (۸%) کمتر و از (۲۰%) بیشتر شود.
انواع آجر غیر رسی و اشکال آن
آجر جوش آجر خاص در صنعت سفال پزی است که در کشورهای صنعتی دارای اهمیت
ویزه ای است از این آجر برای نماسازی ساختمان ها فرش کف پیاده روها پوشش
بدنه و کف آبروها و مجراهای فاضلاب و تونل ها و ساختن دودکش ها فرش کف
کارخانه ها انبارهای کشاورزی و سالن های دامداری پرورش طیور استخر های
صنعتی و جز اینها استفاده می شود
انواع خاص آجر تولیدی در کشور های اروپایی آجر هایی در کشورهای صنعتی
اروپاتولید می شوند که هنوز تولید آن در ایران مرسوم نشده است از آن جمله
بلوک های تو خالی آتش بند برای نصب دور ستون ها به منظور جلوگیری از نفوذ
آتش قطعات ویزه به شکل منحنی های کوز و کاس قطعات درپوش روی دیوار قطعاتی
که از اجزا هستند مانند کلوک سرقد گوشه و جزاینها که هنوز در ایران تولید
نمی شوند.
۵-۱- مصالح نصب و ملاتها
۱-۵-۱- دوغابها و ملاتها
برای دوغابها و ملاتهای آجرکاری و بندکشی به فصل مربوطه مراجعه شود.
۲-۵-۱ – اتصالات و بستها
مصالح نصب آجرهای نازک و اتصالات و بستهای فلزی که در دیوارهای دو جداره و
نظایر آن به کار میرود، باید فلز زنگ نزن باشد و یا تمام قسمتهای آن در
داخل ملات یا دوغاب قرار گیرد تا از زنگزدگی آنها جلوگیری به عمل آید.
اتصالات غیر فلزی به لحاظ دوام و استحکام باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت
برسد.
۶-۱- حمل و نقل و نگهداری
بارگیری، حمل و باراندازی انواع آجر باید با دقت انجام شود به نحوی که
ضایعات به حداقل ممکن برسد. آجرها و بلوکها باید در محل تمیز و سرپوشیده به
طور جدا از هم دستهبندی شده و از تماس آنها با خاک، مواد مضر، رطوبت و یخ
و برف جلوگیری شود.
آزمایش نمونههای گرفته شده از آجر در کارخانه و کارگاه باید منطبق با ویژگیهای مورد نظر در مشخصات کار باشد
مقدمه :
تاریخچه آجر
انواع آجر در ایران قدیم
انواع کوره های آجر پزی
آجرهای رسی
آجرهای نسوز
آجرهای بتنی
جرهای ماسه آهکی
مصالح نصب و ملاتها
حمل و نقل و نگهداری
آجر
مقدمه :
آجر سنگی است ساختگی (مصنوعی) که نوع رسی آن از پختن خشت (گل شکل داده شده)
و نوع ماسه آهکی آن از عمل آوردن خشت ماسه آهکی (که از فشردن مخلوط همگن
ماسه سیلیسی و آهک در قالب ساخته میشود) با بخار تحت فشار زیاد به دست
میآید، آجرهای بتنی همانند بلوکهای سیمانی تهیه میشوند. آجر رسی عمدتاً
از سیلیکاتهای آلومینیوم بوده و آجر ماسه آهکی از سنگدانههای ریز سیلیسی
تشکیل شده است که توسط خمیری از جنس سیلیکات کلسیم به همدیگر چسبیدهاند.
این آجر معمولاً به رنگ خاکستری است ولی میتوان با افزودن رنگ مناسب آن را
به رنگهای دیگر نیز تولید نمود. آجر به اشکال مکعب مستطیل توپر، سوراخدار،
توخالی (مجوف تیغهای و سقفی) و قطعات نازک تولید میشود. از آجر در ساختن
دیوارهای باربر، تیغههای جدا کننده، سقفهای تیرچه بلوک، طاق ضربی بین
تیرآهنها و نمای خارجی و داخلی ساختمانها بهرهگیری میشود.
تاریخچه آجر
آجر از قدیمی ترین مصالح ساختمانی است که قدمت آن بنا به عقیده برخی از
باستان شناسان به ده هزار سال پیش می رسد.در ایران بقایای کوره های سفال
پزی و آجر پزی در شوش و سیلک کاشان که تاریخ آنها به هزاره چهارم پیش از
میلاد می رسد پیدا شده است. همچنین نشانه هایی از تولید و مصرف آجر در
هندوستان به دست آمده که حاکی از سابقه شش هزار ساله آجر در آن کشور است
وازه آجر بابلی و نام خشت هایی بوده که بر روی آنها منشورها قوانین و نظایر
آنها را می نوشتند گمان می رود نخستین بار از پخته شدن خاک دیواره ها و کف
اجاق ها به پختن آجر پی برده اند .
کوره های آجر پزی ابتدایی بی گمان از مکان هایی تشکیل می شده که در آن لایه های هیزم و خشت متناوبا روی هم چیده می شده است.
فن استفاده از آجر ازآسیای غربی به سوی غرب مصر و سپس به روم و به سمت شرق
هندوستان و چین رفته است در سده چهارم اروپایی ها شروع به استفاده از آجر
کردند ولی پس از مدتی از رونق افتاده و رواج مجدد از سده ۱۲ میلادی بوده که
ابتدا از ایتالیا شروع شد.
در ایران باستان ساختمان های بزرگ و زیبایی بنا شده اند که پاره ای از آنها
هنوز پا بر جا هستند؛ نظیر طاق کسری در غرب ایران قدیم ، آرامگاه شاه
اسماعیل سامانی در گنبد کاووس و مسجد اصفهان را که با آجر ساخته اند
همچنینی پلها و سد های قدیمی مانند پل دختر سد کبار در قم از جمله بناهای
قدیمی می باشند.
انواع آجر در ایران قدیم
در ایران هر جا سنگ کم بوده و خاک خوب هم در دسترس بوده است آجر پزی و
مصرف آجر معمول شده است اندازه آجر ایلامی حدود ۱۰×۳۸×۳۸ سانیتی متر بوده
پختن و مصرف آجر در زمان ساسانیان گسترش یافته و در ساختمان های بزرگ مانند
آتشکده ها به کار رفته است اندازه آجر این دوره جدود ۴۴×۴۴×۷تا ۸ بوده است
و بعد های آن ۲۰×۲۰×۳ تا۴ سانتی متر کاهش یافت .
در فرش کردن کف ساختمان از آجر بزرگتری به نام ختائی به ابعاد ۵×۲۵×۲۵
سانتی متر و یا بزرگتر از آن به نام نظامی در ابعاد ۴۰×۴×۵ سانتی متر
استفاده می شده است از انواع دیگر آجر در گذشته آجر قزاقی می باشد که پیش
از جنگ جهانی اول روسها آن را تولید می کردند که ابعاد آن ۵×۱۰×۲۰ بوده است
آشنایی با آجر و مواد اولیه آن آجر نوعی سنگ مصنوعی است که از پختن خشت
خام و دگرگونی آن بر اثر گرما به دست می آید خاک آجر مخلوطی است از خاک رس
ماسه فلدسپات سنگ آهک سولفات ها سولفورها فسفات ها کانی های آهن منگنز
منیزیم سدیم پتاسیم مواد آلی و…
۲-۱ – انطباق با مشخصات و استانداردها
آجرهای مصرفی در هر پروژه باید از نظر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی
(مانند ابعاد، رنگ و دیگر مشخصهها) با آنچه در نقشهها، دستور کارها،
مشخصات فنی خصوصی و سایر مدارک پیمان ذکر شده است منطبق باشد. نمونه آجرهای
مصرفی اعم از پشت کار و نما، توپر و سوراخدار مجوف تیغهای و سقفی، انواع
رسی و ماسه آهکی باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت برسد.
ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی آجرها و روش آزمایش آنها باید مطابق استانداردهای ایرانی زیر باشد:
ـ استاندارد شماره ۷ : آجرهای رسی (مشتمل بر ویژگیها، نمونهبرداری و روشهای آزمایش)
ـ استاندارد شماره ۲۹۰۹ : استاندارد ویژگیها و روشهای آزمون تیرچه و بلوک سقفی
ـ استاندارد شماره ۹۹۱ : آجر نسوز جهت طاقهای قوسی
ـ هر استاندارد ایرانی دیگری که تا زمان انعقاد پیمان در باره آجر تدوین یا تجدید نظر شود
تا زمانی که استاندارد ایرانی در پارهای موارد تدوین نشده باشد در درجه
اول استانداردهای ”سازمان بینالمللی استاندارد ISO “ معتبر خواهد بود و در
صورت نبودن استاندارد مذکور به ترتیب استانداردهای آلمانی DIN ،
بریتانیایی BS و آمریکایی ASTM ملاک عمل قرار خواهد گرفت.
مراحل ساخت آجر عبارتند از :
کندن و ستخراج مواد خام
آماده سازی مواد اولیه
قالب گیری
خشک کردن
تخلیه و انبار کردن محصول
انواع کوره های آجر پزی
پس از خشک شدن خشت ها را در کوره می چینند طرز چیدن آنها طوری است که بین
آنها فاصله وجود دارد تا گازهای داغ و شعله بتواند از لای آنها عبور کند
کوره های آجر پزی سه نوع هستند:
کوره تنوره ای ، هوفمان و تونلی
قابل ذکر است که کوره های تونلی مدرن ترین کوره های آجر پزی می باشند که در
آنها سرامیک های ممتاز و صنعتی نیز می پزند ویزگی های آجر آجر خوب باید در
برخورد با آجر دیگر صدای زنگ بدهد صدای زنگ نشانه سلامت توپری و مقاومت و
کمی میزان جذب آب آن است آجر خوب باید در آتش سوزی مقاومت کند و خمیری و آب
نشود رنگ آجر خوب باید یکنواخت باشد و همچنین باید یکنواخت و سطح آن بدون
حفره باشد سختی آجر باید به اندازه ای باشد که با ناخن خط نیفتد.
۳-۱ – ویژگیها و حداقل حدود قابل قبول
۱-۳-۱ آجرهای رسی
آجرهای مصرفی در نما باید مطابق استاندارد ایرانی شماره ۷، عاری از معایب
ظاهری مانند ترکخوردگی، شورهزدگی، آلوئک و نظایر آن باشد. طول، عرض و
ضخامت آجرهای ماشینی باید به ترتیب ۲±۲۲۰ و ۱±۱۰۵ و ۱±۵۵ میلیمتر باشد.
طول، عرض و ضخامت آجرهای دستی باید به ترتیب ۴±۲۱۰ و ۳±۱۰۰ و ۲±۵۵ میلیمتر
باشد. ضخامت آجرهای نازک نما در هر دو مورد ماشینی و دستی باید برابر ۱±۳۰
یا ۱±۴۰ میلیمتر بوده و طول و عرض آنها عیناً مانند آجرهای ضخیم باشد. لبه
آجرها باید مستقیم و زوایای آنها قائمه و سطوحشان صاف باشد، پیچیدگی در
امتداد سطح بزرگ آجر حداکثر ۴ میلیمتر و در امتداد سطح متوسط آجر تا ۵
میلیمتر مجاز است. وجود یک ترک عمیق در سطح متوسط حداکثر تا عمق ۴۰ میلیمتر
در آجر پشت کار بلااشکال میباشد. طول شکستگی و دندانهای شدن خطوط و
زوایا نیز در آجر پشت کار نباید از ۱۵ میلیمتر تجاوز کند و تعداد آن در هر
آجر نباید از دو عدد بیشتر باشد. در آجرهای سوراخدار، سوراخها باید عمود بر
سطح بزرگ آجر و به طور یکنواخت در سطح آن توزیع شده و جمع مساحت آنها باید
بین (۲۵%) تا (۴۰%) سطح آجر باشد. بعد سوراخهای مربع و قطر سوراخهای
دایرهای باید حداکثر به ۲۶ میلیمتر محدود شود و ضخامت دیوار بین سوراخ و
لبه آجر بیش از ۱۵ میلیمتر و فاصله بین دو سوراخ بیش از ۱۰ میلیمتر باشد.
وزن ویژه هر دو نوع آجر نباید از ۷/۱ و وزن فضایی آنها از ۳/۱ گرم بر
سانتیمتر مکعب کمتر شود. حداقل تاب فشاری آجرهای دستی ۸۰ و ماشینی پر
مقاومت ۱۷۵ و ماشینی متوسط ۱۲۵ و ماشینی کم مقاومت ۸۵ کیلوگرم بر سانتیمتر
مربع استاندارد شده است و تاب فشاری آجرهای مصرفی نباید از این حدود کمتر
باشد. ضخامت تیغههای آجر مجوف دیواری و بلوک سفالی سقفی حداقل ۸ و رواداری
و ابعاد آنها ۴± میلیمتر میباشد. آجرهای مصرفی باید در برابر یخبندان
پایدار بوده و در آزمایش یخزدگی دچار خرابیهای ظاهری مانند ورقه شدن، ترک
خوردن و خرد شدن نشوند. درصد وزنی جذب آب ۲۴ ساعته آجرهای ماشینی نباید از
۱۶ و در مورد آجرهای دستی از ۲۰ بیشتر شده و در هر دو نوع آجر از ۸ کمتر
باشد. آجرهای توخالی تیغهای و سقفی و قطعات نازک آجری مورد مصرف در
نماسازی (به ابعاد تقریبی ۲۰×۴۰×۲۰۰ یا ۲۰×۳۰×۲۰۰ میلیمتر یا قطعات نازک
آجری نما به ضخامت حدود ۲۰ میلیمتر با نقش چند آجر بندکشی شده) حداقل باید
دارای مشخصات آجرهای ماشینی با مقاومت متوسط مندرج در استاندارد ایرانی
شماره ۷ باشند.
مصرف آجر غیراستاندارد در صورتی مجاز است که استفاده از آن در مشخصات و
نقشهها پیشبینی شده و نمونه آن به تصویب دستگاه نظارت رسیده باشد و دست
کم دارای ویژگیهای زیر باشد:
الف: کاملاً پخته و یکنواخت و سخت باشد و در برخورد با آجر دیگر صدای زنگدار ایجاد کند.
ب: تاب فشاری آن دست کم (۸۰%) مقادیر مندرج در استاندارد ایرانی شماره ۷ باشد.
ج: جذب آب آن در حدود مقادیر تعیین شده در استاندارد باشد، در غیر این صورت
مصرف آن فقط در اجزائی از ساختمان که در معرض رطوبت قرار نمیگیرند مجاز
است.
د: آجر مصرفی در نما باید دارای شکل، نقش و رنگ موردنظر طراح بوده، و
رواداری ابعاد آن حداکثر، (۳۰%) بیش از رواداریهای مندرج در استاندارد
ایرانی شماره ۷ باشد.
هـ: آجر مورد مصرف در اقلیمهای سرد باید در برابر یخبندان مقاومت مورد نظر را داشته باشد.
ز: مصرف آجرهای ترکدار، کج و معوج، گود و برجسته که انحنا، گودی و برجستگی
آنها از ۵ میلیمتر تجاوز نکند مشروط بر اینکه تعداد آنها از (۲۰%) کل
آجرها بیشتر نشود بلااشکال است. مصرف آجرهای نما که دارای آلوئک یا ترک
باشند، تنها در پشت کار مجاز خواهد بود. مصرف آجرهای کهنه درصورتی که مطابق
مشخصات بوده و کاملاً تمیز شده باشد مانعی ندارد، ولی بهتر است به همراه
آجرهای نو و در پشت کار از آنها استفاده شود.
۲-۳-۱ – آجرهای نسوز
آجرهای نسوز مورد مصرف در ساختمان معمولاً از خاکهای نسوز تهیه میشوند.
این آجرها علاوه بر دارا بودن مشخصات آجرهای معمولی باید گرمای ۱۵۸۰ درجه
سلسیوس را بدون آنکه خمیری شوند و از شکل بیفتند، تحمل کنند. مقاومت آجر
نسوز دست کم باید ۱۶ مگاپاسکال (حدود ۱۶۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) باشد.
آجرهای نسوز مصرفی در کارهای تأسیساتی مانند دیگهای آب گرم و بخار، تابع شرایط ویژة مربوط به خود خواهند بود.
۳-۳-۱- آجرهای بتنی
آجرهای بتنی باید با شرایط مندرج در مشخصات بلوکهای بتنی مطابقت داشته باشند.
۴-۳-۱- آجرهای ماسه آهکی
جرهای ماسه آهکی معمولاً به صورت توپر و سوراخدار به ابعاد حدود آجر رسی یا
مضاربی از آن با ملحوظ داشتن ضخامت ملات ساخته میشوند. رواداری طولی و
عرضی این آجرها ۵/۲± و برای ضخامت ۲± میلیمتر میباشد. آجرهای ماسه آهکی در
قطعات نازک و با ضخامت کم برای مصرف در نماسازی نیز تولید میشود.
ویژگی آجرهای ماسهآهکی بستگی به جنس مواد خام، نحوه قالبگیری، دما و مدت
پخت آنها دارد. گروهبندی آجرهای ماسه آهکی بر حسب تاب فشاری آنها صورت
میگیرد. حداقل میانگین تاب فشاری آجرهای کم مقاومت باید ۵/۷، آجرهای با
تاب متوسط ۱۰ و آجرهای پر مقاومت ۱۵ و آجرهای ممتاز ۲۰ مگاپاسکال (هر
مگاپاسکال حدوداً ۱۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است) و میانگین تاب خمشی
آنها به ترتیب باید ۸/۱، ۲/۲، ۸/۲ و ۴/۳ مگاپاسکال باشد. ضریب تغییرات
مقاومت نسبت به میانگین نباید برای آجر ممتاز از (۲۰%) و سایر انواع از
(۳۰%) تجاوز نماید.
آجر ماسه آهکی باید ۱۵ دوره یخبندان تا ۱۵ درجه زیر صفر و آب شدن را تحمل
کند. کاهش نسبی مجاز تاب فشاری پس از آزمایش یخ زدن نباید بیش از (۲۰%)
باشد. وزن فضایی آجر ماسه آهکی به تاب فشاری آن بستگی دارد و برای آجرهای
کم مقاومت، متوسط، پر مقاومت و ممتاز، به ترتیب نباید از ۵/۱،۷/۱، ۹/۱ و
۱/۲ گرم بر سانتیمتر مکعب کمتر شود. جمعشدگی ناشی از خشک شدن آجرهای ماسه
آهکی ممتاز نباید از (۵/۲%) و در مورد سایر آجرها از (۵/۳%) بیشتر شود.
ظاهر آجرهای ماسه آهکی باید تمیز، یکنواخت و عاری از ترک و حفره و مواد
خارجی مانند خاک و آهک و مواد آلی گیاهی باشد. جذب آب آجر ماسه آهکی در ۲۴
ساعت نباید از (۸%) کمتر و از (۲۰%) بیشتر شود.
انواع آجر غیر رسی و اشکال آن
آجر جوش آجر خاص در صنعت سفال پزی است که در کشورهای صنعتی دارای اهمیت
ویزه ای است از این آجر برای نماسازی ساختمان ها فرش کف پیاده روها پوشش
بدنه و کف آبروها و مجراهای فاضلاب و تونل ها و ساختن دودکش ها فرش کف
کارخانه ها انبارهای کشاورزی و سالن های دامداری پرورش طیور استخر های
صنعتی و جز اینها استفاده می شود
انواع خاص آجر تولیدی در کشور های اروپایی آجر هایی در کشورهای صنعتی
اروپاتولید می شوند که هنوز تولید آن در ایران مرسوم نشده است از آن جمله
بلوک های تو خالی آتش بند برای نصب دور ستون ها به منظور جلوگیری از نفوذ
آتش قطعات ویزه به شکل منحنی های کوز و کاس قطعات درپوش روی دیوار قطعاتی
که از اجزا هستند مانند کلوک سرقد گوشه و جزاینها که هنوز در ایران تولید
نمی شوند.
۵-۱- مصالح نصب و ملاتها
۱-۵-۱- دوغابها و ملاتها
برای دوغابها و ملاتهای آجرکاری و بندکشی به فصل مربوطه مراجعه شود.
۲-۵-۱ – اتصالات و بستها
مصالح نصب آجرهای نازک و اتصالات و بستهای فلزی که در دیوارهای دو جداره و
نظایر آن به کار میرود، باید فلز زنگ نزن باشد و یا تمام قسمتهای آن در
داخل ملات یا دوغاب قرار گیرد تا از زنگزدگی آنها جلوگیری به عمل آید.
اتصالات غیر فلزی به لحاظ دوام و استحکام باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت
برسد.
۶-۱- حمل و نقل و نگهداری
بارگیری، حمل و باراندازی انواع آجر باید با دقت انجام شود به نحوی که
ضایعات به حداقل ممکن برسد. آجرها و بلوکها باید در محل تمیز و سرپوشیده به
طور جدا از هم دستهبندی شده و از تماس آنها با خاک، مواد مضر، رطوبت و یخ
و برف جلوگیری شود.
آزمایش نمونههای گرفته شده از آجر در کارخانه و کارگاه باید منطبق با ویژگیهای مورد نظر در مشخصات کار باشد
آجر:
مقدمه :
تاریخچه آجر
انواع آجر در ایران قدیم
انواع کوره های آجر پزی
آجرهای رسی
آجرهای نسوز
آجرهای بتنی
جرهای ماسه آهکی
مصالح نصب و ملاتها
حمل و نقل و نگهداری
آجر
مقدمه :
آجر سنگی است ساختگی (مصنوعی) که نوع رسی آن از پختن خشت (گل شکل داده شده)
و نوع ماسه آهکی آن از عمل آوردن خشت ماسه آهکی (که از فشردن مخلوط همگن
ماسه سیلیسی و آهک در قالب ساخته میشود) با بخار تحت فشار زیاد به دست
میآید، آجرهای بتنی همانند بلوکهای سیمانی تهیه میشوند. آجر رسی عمدتاً
از سیلیکاتهای آلومینیوم بوده و آجر ماسه آهکی از سنگدانههای ریز سیلیسی
تشکیل شده است که توسط خمیری از جنس سیلیکات کلسیم به همدیگر چسبیدهاند.
این آجر معمولاً به رنگ خاکستری است ولی میتوان با افزودن رنگ مناسب آن را
به رنگهای دیگر نیز تولید نمود. آجر به اشکال مکعب مستطیل توپر، سوراخدار،
توخالی (مجوف تیغهای و سقفی) و قطعات نازک تولید میشود. از آجر در ساختن
دیوارهای باربر، تیغههای جدا کننده، سقفهای تیرچه بلوک، طاق ضربی بین
تیرآهنها و نمای خارجی و داخلی ساختمانها بهرهگیری میشود.
تاریخچه آجر
آجر از قدیمی ترین مصالح ساختمانی است که قدمت آن بنا به عقیده برخی از
باستان شناسان به ده هزار سال پیش می رسد.در ایران بقایای کوره های سفال
پزی و آجر پزی در شوش و سیلک کاشان که تاریخ آنها به هزاره چهارم پیش از
میلاد می رسد پیدا شده است. همچنین نشانه هایی از تولید و مصرف آجر در
هندوستان به دست آمده که حاکی از سابقه شش هزار ساله آجر در آن کشور است
وازه آجر بابلی و نام خشت هایی بوده که بر روی آنها منشورها قوانین و نظایر
آنها را می نوشتند گمان می رود نخستین بار از پخته شدن خاک دیواره ها و کف
اجاق ها به پختن آجر پی برده اند .
کوره های آجر پزی ابتدایی بی گمان از مکان هایی تشکیل می شده که در آن لایه های هیزم و خشت متناوبا روی هم چیده می شده است.
فن استفاده از آجر ازآسیای غربی به سوی غرب مصر و سپس به روم و به سمت شرق
هندوستان و چین رفته است در سده چهارم اروپایی ها شروع به استفاده از آجر
کردند ولی پس از مدتی از رونق افتاده و رواج مجدد از سده ۱۲ میلادی بوده که
ابتدا از ایتالیا شروع شد.
در ایران باستان ساختمان های بزرگ و زیبایی بنا شده اند که پاره ای از آنها
هنوز پا بر جا هستند؛ نظیر طاق کسری در غرب ایران قدیم ، آرامگاه شاه
اسماعیل سامانی در گنبد کاووس و مسجد اصفهان را که با آجر ساخته اند
همچنینی پلها و سد های قدیمی مانند پل دختر سد کبار در قم از جمله بناهای
قدیمی می باشند.
انواع آجر در ایران قدیم
در ایران هر جا سنگ کم بوده و خاک خوب هم در دسترس بوده است آجر پزی و
مصرف آجر معمول شده است اندازه آجر ایلامی حدود ۱۰×۳۸×۳۸ سانیتی متر بوده
پختن و مصرف آجر در زمان ساسانیان گسترش یافته و در ساختمان های بزرگ مانند
آتشکده ها به کار رفته است اندازه آجر این دوره جدود ۴۴×۴۴×۷تا ۸ بوده است
و بعد های آن ۲۰×۲۰×۳ تا۴ سانتی متر کاهش یافت .
در فرش کردن کف ساختمان از آجر بزرگتری به نام ختائی به ابعاد ۵×۲۵×۲۵
سانتی متر و یا بزرگتر از آن به نام نظامی در ابعاد ۴۰×۴×۵ سانتی متر
استفاده می شده است از انواع دیگر آجر در گذشته آجر قزاقی می باشد که پیش
از جنگ جهانی اول روسها آن را تولید می کردند که ابعاد آن ۵×۱۰×۲۰ بوده است
آشنایی با آجر و مواد اولیه آن آجر نوعی سنگ مصنوعی است که از پختن خشت
خام و دگرگونی آن بر اثر گرما به دست می آید خاک آجر مخلوطی است از خاک رس
ماسه فلدسپات سنگ آهک سولفات ها سولفورها فسفات ها کانی های آهن منگنز
منیزیم سدیم پتاسیم مواد آلی و…
۲-۱ – انطباق با مشخصات و استانداردها
آجرهای مصرفی در هر پروژه باید از نظر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی
(مانند ابعاد، رنگ و دیگر مشخصهها) با آنچه در نقشهها، دستور کارها،
مشخصات فنی خصوصی و سایر مدارک پیمان ذکر شده است منطبق باشد. نمونه آجرهای
مصرفی اعم از پشت کار و نما، توپر و سوراخدار مجوف تیغهای و سقفی، انواع
رسی و ماسه آهکی باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت برسد.
ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی آجرها و روش آزمایش آنها باید مطابق استانداردهای ایرانی زیر باشد:
ـ استاندارد شماره ۷ : آجرهای رسی (مشتمل بر ویژگیها، نمونهبرداری و روشهای آزمایش)
ـ استاندارد شماره ۲۹۰۹ : استاندارد ویژگیها و روشهای آزمون تیرچه و بلوک سقفی
ـ استاندارد شماره ۹۹۱ : آجر نسوز جهت طاقهای قوسی
ـ هر استاندارد ایرانی دیگری که تا زمان انعقاد پیمان در باره آجر تدوین یا تجدید نظر شود
تا زمانی که استاندارد ایرانی در پارهای موارد تدوین نشده باشد در درجه
اول استانداردهای ”سازمان بینالمللی استاندارد ISO “ معتبر خواهد بود و در
صورت نبودن استاندارد مذکور به ترتیب استانداردهای آلمانی DIN ،
بریتانیایی BS و آمریکایی ASTM ملاک عمل قرار خواهد گرفت.
مراحل ساخت آجر عبارتند از :
کندن و ستخراج مواد خام
آماده سازی مواد اولیه
قالب گیری
خشک کردن
تخلیه و انبار کردن محصول
انواع کوره های آجر پزی
پس از خشک شدن خشت ها را در کوره می چینند طرز چیدن آنها طوری است که بین
آنها فاصله وجود دارد تا گازهای داغ و شعله بتواند از لای آنها عبور کند
کوره های آجر پزی سه نوع هستند:
کوره تنوره ای ، هوفمان و تونلی
قابل ذکر است که کوره های تونلی مدرن ترین کوره های آجر پزی می باشند که در
آنها سرامیک های ممتاز و صنعتی نیز می پزند ویزگی های آجر آجر خوب باید در
برخورد با آجر دیگر صدای زنگ بدهد صدای زنگ نشانه سلامت توپری و مقاومت و
کمی میزان جذب آب آن است آجر خوب باید در آتش سوزی مقاومت کند و خمیری و آب
نشود رنگ آجر خوب باید یکنواخت باشد و همچنین باید یکنواخت و سطح آن بدون
حفره باشد سختی آجر باید به اندازه ای باشد که با ناخن خط نیفتد.
۳-۱ – ویژگیها و حداقل حدود قابل قبول
۱-۳-۱ آجرهای رسی
آجرهای مصرفی در نما باید مطابق استاندارد ایرانی شماره ۷، عاری از معایب
ظاهری مانند ترکخوردگی، شورهزدگی، آلوئک و نظایر آن باشد. طول، عرض و
ضخامت آجرهای ماشینی باید به ترتیب ۲±۲۲۰ و ۱±۱۰۵ و ۱±۵۵ میلیمتر باشد.
طول، عرض و ضخامت آجرهای دستی باید به ترتیب ۴±۲۱۰ و ۳±۱۰۰ و ۲±۵۵ میلیمتر
باشد. ضخامت آجرهای نازک نما در هر دو مورد ماشینی و دستی باید برابر ۱±۳۰
یا ۱±۴۰ میلیمتر بوده و طول و عرض آنها عیناً مانند آجرهای ضخیم باشد. لبه
آجرها باید مستقیم و زوایای آنها قائمه و سطوحشان صاف باشد، پیچیدگی در
امتداد سطح بزرگ آجر حداکثر ۴ میلیمتر و در امتداد سطح متوسط آجر تا ۵
میلیمتر مجاز است. وجود یک ترک عمیق در سطح متوسط حداکثر تا عمق ۴۰ میلیمتر
در آجر پشت کار بلااشکال میباشد. طول شکستگی و دندانهای شدن خطوط و
زوایا نیز در آجر پشت کار نباید از ۱۵ میلیمتر تجاوز کند و تعداد آن در هر
آجر نباید از دو عدد بیشتر باشد. در آجرهای سوراخدار، سوراخها باید عمود بر
سطح بزرگ آجر و به طور یکنواخت در سطح آن توزیع شده و جمع مساحت آنها باید
بین (۲۵%) تا (۴۰%) سطح آجر باشد. بعد سوراخهای مربع و قطر سوراخهای
دایرهای باید حداکثر به ۲۶ میلیمتر محدود شود و ضخامت دیوار بین سوراخ و
لبه آجر بیش از ۱۵ میلیمتر و فاصله بین دو سوراخ بیش از ۱۰ میلیمتر باشد.
وزن ویژه هر دو نوع آجر نباید از ۷/۱ و وزن فضایی آنها از ۳/۱ گرم بر
سانتیمتر مکعب کمتر شود. حداقل تاب فشاری آجرهای دستی ۸۰ و ماشینی پر
مقاومت ۱۷۵ و ماشینی متوسط ۱۲۵ و ماشینی کم مقاومت ۸۵ کیلوگرم بر سانتیمتر
مربع استاندارد شده است و تاب فشاری آجرهای مصرفی نباید از این حدود کمتر
باشد. ضخامت تیغههای آجر مجوف دیواری و بلوک سفالی سقفی حداقل ۸ و رواداری
و ابعاد آنها ۴± میلیمتر میباشد. آجرهای مصرفی باید در برابر یخبندان
پایدار بوده و در آزمایش یخزدگی دچار خرابیهای ظاهری مانند ورقه شدن، ترک
خوردن و خرد شدن نشوند. درصد وزنی جذب آب ۲۴ ساعته آجرهای ماشینی نباید از
۱۶ و در مورد آجرهای دستی از ۲۰ بیشتر شده و در هر دو نوع آجر از ۸ کمتر
باشد. آجرهای توخالی تیغهای و سقفی و قطعات نازک آجری مورد مصرف در
نماسازی (به ابعاد تقریبی ۲۰×۴۰×۲۰۰ یا ۲۰×۳۰×۲۰۰ میلیمتر یا قطعات نازک
آجری نما به ضخامت حدود ۲۰ میلیمتر با نقش چند آجر بندکشی شده) حداقل باید
دارای مشخصات آجرهای ماشینی با مقاومت متوسط مندرج در استاندارد ایرانی
شماره ۷ باشند.
مصرف آجر غیراستاندارد در صورتی مجاز است که استفاده از آن در مشخصات و
نقشهها پیشبینی شده و نمونه آن به تصویب دستگاه نظارت رسیده باشد و دست
کم دارای ویژگیهای زیر باشد:
الف: کاملاً پخته و یکنواخت و سخت باشد و در برخورد با آجر دیگر صدای زنگدار ایجاد کند.
ب: تاب فشاری آن دست کم (۸۰%) مقادیر مندرج در استاندارد ایرانی شماره ۷ باشد.
ج: جذب آب آن در حدود مقادیر تعیین شده در استاندارد باشد، در غیر این صورت
مصرف آن فقط در اجزائی از ساختمان که در معرض رطوبت قرار نمیگیرند مجاز
است.
د: آجر مصرفی در نما باید دارای شکل، نقش و رنگ موردنظر طراح بوده، و
رواداری ابعاد آن حداکثر، (۳۰%) بیش از رواداریهای مندرج در استاندارد
ایرانی شماره ۷ باشد.
هـ: آجر مورد مصرف در اقلیمهای سرد باید در برابر یخبندان مقاومت مورد نظر را داشته باشد.
ز: مصرف آجرهای ترکدار، کج و معوج، گود و برجسته که انحنا، گودی و برجستگی
آنها از ۵ میلیمتر تجاوز نکند مشروط بر اینکه تعداد آنها از (۲۰%) کل
آجرها بیشتر نشود بلااشکال است. مصرف آجرهای نما که دارای آلوئک یا ترک
باشند، تنها در پشت کار مجاز خواهد بود. مصرف آجرهای کهنه درصورتی که مطابق
مشخصات بوده و کاملاً تمیز شده باشد مانعی ندارد، ولی بهتر است به همراه
آجرهای نو و در پشت کار از آنها استفاده شود.
۲-۳-۱ – آجرهای نسوز
آجرهای نسوز مورد مصرف در ساختمان معمولاً از خاکهای نسوز تهیه میشوند.
این آجرها علاوه بر دارا بودن مشخصات آجرهای معمولی باید گرمای ۱۵۸۰ درجه
سلسیوس را بدون آنکه خمیری شوند و از شکل بیفتند، تحمل کنند. مقاومت آجر
نسوز دست کم باید ۱۶ مگاپاسکال (حدود ۱۶۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) باشد.
آجرهای نسوز مصرفی در کارهای تأسیساتی مانند دیگهای آب گرم و بخار، تابع شرایط ویژة مربوط به خود خواهند بود.
۳-۳-۱- آجرهای بتنی
آجرهای بتنی باید با شرایط مندرج در مشخصات بلوکهای بتنی مطابقت داشته باشند.
۴-۳-۱- آجرهای ماسه آهکی
جرهای ماسه آهکی معمولاً به صورت توپر و سوراخدار به ابعاد حدود آجر رسی یا
مضاربی از آن با ملحوظ داشتن ضخامت ملات ساخته میشوند. رواداری طولی و
عرضی این آجرها ۵/۲± و برای ضخامت ۲± میلیمتر میباشد. آجرهای ماسه آهکی در
قطعات نازک و با ضخامت کم برای مصرف در نماسازی نیز تولید میشود.
ویژگی آجرهای ماسهآهکی بستگی به جنس مواد خام، نحوه قالبگیری، دما و مدت
پخت آنها دارد. گروهبندی آجرهای ماسه آهکی بر حسب تاب فشاری آنها صورت
میگیرد. حداقل میانگین تاب فشاری آجرهای کم مقاومت باید ۵/۷، آجرهای با
تاب متوسط ۱۰ و آجرهای پر مقاومت ۱۵ و آجرهای ممتاز ۲۰ مگاپاسکال (هر
مگاپاسکال حدوداً ۱۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است) و میانگین تاب خمشی
آنها به ترتیب باید ۸/۱، ۲/۲، ۸/۲ و ۴/۳ مگاپاسکال باشد. ضریب تغییرات
مقاومت نسبت به میانگین نباید برای آجر ممتاز از (۲۰%) و سایر انواع از
(۳۰%) تجاوز نماید.
آجر ماسه آهکی باید ۱۵ دوره یخبندان تا ۱۵ درجه زیر صفر و آب شدن را تحمل
کند. کاهش نسبی مجاز تاب فشاری پس از آزمایش یخ زدن نباید بیش از (۲۰%)
باشد. وزن فضایی آجر ماسه آهکی به تاب فشاری آن بستگی دارد و برای آجرهای
کم مقاومت، متوسط، پر مقاومت و ممتاز، به ترتیب نباید از ۵/۱،۷/۱، ۹/۱ و
۱/۲ گرم بر سانتیمتر مکعب کمتر شود. جمعشدگی ناشی از خشک شدن آجرهای ماسه
آهکی ممتاز نباید از (۵/۲%) و در مورد سایر آجرها از (۵/۳%) بیشتر شود.
ظاهر آجرهای ماسه آهکی باید تمیز، یکنواخت و عاری از ترک و حفره و مواد
خارجی مانند خاک و آهک و مواد آلی گیاهی باشد. جذب آب آجر ماسه آهکی در ۲۴
ساعت نباید از (۸%) کمتر و از (۲۰%) بیشتر شود.
انواع آجر غیر رسی و اشکال آن
آجر جوش آجر خاص در صنعت سفال پزی است که در کشورهای صنعتی دارای اهمیت
ویزه ای است از این آجر برای نماسازی ساختمان ها فرش کف پیاده روها پوشش
بدنه و کف آبروها و مجراهای فاضلاب و تونل ها و ساختن دودکش ها فرش کف
کارخانه ها انبارهای کشاورزی و سالن های دامداری پرورش طیور استخر های
صنعتی و جز اینها استفاده می شود
انواع خاص آجر تولیدی در کشور های اروپایی آجر هایی در کشورهای صنعتی
اروپاتولید می شوند که هنوز تولید آن در ایران مرسوم نشده است از آن جمله
بلوک های تو خالی آتش بند برای نصب دور ستون ها به منظور جلوگیری از نفوذ
آتش قطعات ویزه به شکل منحنی های کوز و کاس قطعات درپوش روی دیوار قطعاتی
که از اجزا هستند مانند کلوک سرقد گوشه و جزاینها که هنوز در ایران تولید
نمی شوند.
۵-۱- مصالح نصب و ملاتها
۱-۵-۱- دوغابها و ملاتها
برای دوغابها و ملاتهای آجرکاری و بندکشی به فصل مربوطه مراجعه شود.
۲-۵-۱ – اتصالات و بستها
مصالح نصب آجرهای نازک و اتصالات و بستهای فلزی که در دیوارهای دو جداره و
نظایر آن به کار میرود، باید فلز زنگ نزن باشد و یا تمام قسمتهای آن در
داخل ملات یا دوغاب قرار گیرد تا از زنگزدگی آنها جلوگیری به عمل آید.
اتصالات غیر فلزی به لحاظ دوام و استحکام باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت
برسد.
۶-۱- حمل و نقل و نگهداری
بارگیری، حمل و باراندازی انواع آجر باید با دقت انجام شود به نحوی که
ضایعات به حداقل ممکن برسد. آجرها و بلوکها باید در محل تمیز و سرپوشیده به
طور جدا از هم دستهبندی شده و از تماس آنها با خاک، مواد مضر، رطوبت و یخ
و برف جلوگیری شود.
آزمایش نمونههای گرفته شده از آجر در کارخانه و کارگاه باید منطبق با ویژگیهای مورد نظر در مشخصات کار باشد
مقدمه :
تاریخچه آجر
انواع آجر در ایران قدیم
انواع کوره های آجر پزی
آجرهای رسی
آجرهای نسوز
آجرهای بتنی
جرهای ماسه آهکی
مصالح نصب و ملاتها
حمل و نقل و نگهداری
آجر
مقدمه :
آجر سنگی است ساختگی (مصنوعی) که نوع رسی آن از پختن خشت (گل شکل داده شده)
و نوع ماسه آهکی آن از عمل آوردن خشت ماسه آهکی (که از فشردن مخلوط همگن
ماسه سیلیسی و آهک در قالب ساخته میشود) با بخار تحت فشار زیاد به دست
میآید، آجرهای بتنی همانند بلوکهای سیمانی تهیه میشوند. آجر رسی عمدتاً
از سیلیکاتهای آلومینیوم بوده و آجر ماسه آهکی از سنگدانههای ریز سیلیسی
تشکیل شده است که توسط خمیری از جنس سیلیکات کلسیم به همدیگر چسبیدهاند.
این آجر معمولاً به رنگ خاکستری است ولی میتوان با افزودن رنگ مناسب آن را
به رنگهای دیگر نیز تولید نمود. آجر به اشکال مکعب مستطیل توپر، سوراخدار،
توخالی (مجوف تیغهای و سقفی) و قطعات نازک تولید میشود. از آجر در ساختن
دیوارهای باربر، تیغههای جدا کننده، سقفهای تیرچه بلوک، طاق ضربی بین
تیرآهنها و نمای خارجی و داخلی ساختمانها بهرهگیری میشود.
تاریخچه آجر
آجر از قدیمی ترین مصالح ساختمانی است که قدمت آن بنا به عقیده برخی از
باستان شناسان به ده هزار سال پیش می رسد.در ایران بقایای کوره های سفال
پزی و آجر پزی در شوش و سیلک کاشان که تاریخ آنها به هزاره چهارم پیش از
میلاد می رسد پیدا شده است. همچنین نشانه هایی از تولید و مصرف آجر در
هندوستان به دست آمده که حاکی از سابقه شش هزار ساله آجر در آن کشور است
وازه آجر بابلی و نام خشت هایی بوده که بر روی آنها منشورها قوانین و نظایر
آنها را می نوشتند گمان می رود نخستین بار از پخته شدن خاک دیواره ها و کف
اجاق ها به پختن آجر پی برده اند .
کوره های آجر پزی ابتدایی بی گمان از مکان هایی تشکیل می شده که در آن لایه های هیزم و خشت متناوبا روی هم چیده می شده است.
فن استفاده از آجر ازآسیای غربی به سوی غرب مصر و سپس به روم و به سمت شرق
هندوستان و چین رفته است در سده چهارم اروپایی ها شروع به استفاده از آجر
کردند ولی پس از مدتی از رونق افتاده و رواج مجدد از سده ۱۲ میلادی بوده که
ابتدا از ایتالیا شروع شد.
در ایران باستان ساختمان های بزرگ و زیبایی بنا شده اند که پاره ای از آنها
هنوز پا بر جا هستند؛ نظیر طاق کسری در غرب ایران قدیم ، آرامگاه شاه
اسماعیل سامانی در گنبد کاووس و مسجد اصفهان را که با آجر ساخته اند
همچنینی پلها و سد های قدیمی مانند پل دختر سد کبار در قم از جمله بناهای
قدیمی می باشند.
انواع آجر در ایران قدیم
در ایران هر جا سنگ کم بوده و خاک خوب هم در دسترس بوده است آجر پزی و
مصرف آجر معمول شده است اندازه آجر ایلامی حدود ۱۰×۳۸×۳۸ سانیتی متر بوده
پختن و مصرف آجر در زمان ساسانیان گسترش یافته و در ساختمان های بزرگ مانند
آتشکده ها به کار رفته است اندازه آجر این دوره جدود ۴۴×۴۴×۷تا ۸ بوده است
و بعد های آن ۲۰×۲۰×۳ تا۴ سانتی متر کاهش یافت .
در فرش کردن کف ساختمان از آجر بزرگتری به نام ختائی به ابعاد ۵×۲۵×۲۵
سانتی متر و یا بزرگتر از آن به نام نظامی در ابعاد ۴۰×۴×۵ سانتی متر
استفاده می شده است از انواع دیگر آجر در گذشته آجر قزاقی می باشد که پیش
از جنگ جهانی اول روسها آن را تولید می کردند که ابعاد آن ۵×۱۰×۲۰ بوده است
آشنایی با آجر و مواد اولیه آن آجر نوعی سنگ مصنوعی است که از پختن خشت
خام و دگرگونی آن بر اثر گرما به دست می آید خاک آجر مخلوطی است از خاک رس
ماسه فلدسپات سنگ آهک سولفات ها سولفورها فسفات ها کانی های آهن منگنز
منیزیم سدیم پتاسیم مواد آلی و…
۲-۱ – انطباق با مشخصات و استانداردها
آجرهای مصرفی در هر پروژه باید از نظر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی
(مانند ابعاد، رنگ و دیگر مشخصهها) با آنچه در نقشهها، دستور کارها،
مشخصات فنی خصوصی و سایر مدارک پیمان ذکر شده است منطبق باشد. نمونه آجرهای
مصرفی اعم از پشت کار و نما، توپر و سوراخدار مجوف تیغهای و سقفی، انواع
رسی و ماسه آهکی باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت برسد.
ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی آجرها و روش آزمایش آنها باید مطابق استانداردهای ایرانی زیر باشد:
ـ استاندارد شماره ۷ : آجرهای رسی (مشتمل بر ویژگیها، نمونهبرداری و روشهای آزمایش)
ـ استاندارد شماره ۲۹۰۹ : استاندارد ویژگیها و روشهای آزمون تیرچه و بلوک سقفی
ـ استاندارد شماره ۹۹۱ : آجر نسوز جهت طاقهای قوسی
ـ هر استاندارد ایرانی دیگری که تا زمان انعقاد پیمان در باره آجر تدوین یا تجدید نظر شود
تا زمانی که استاندارد ایرانی در پارهای موارد تدوین نشده باشد در درجه
اول استانداردهای ”سازمان بینالمللی استاندارد ISO “ معتبر خواهد بود و در
صورت نبودن استاندارد مذکور به ترتیب استانداردهای آلمانی DIN ،
بریتانیایی BS و آمریکایی ASTM ملاک عمل قرار خواهد گرفت.
مراحل ساخت آجر عبارتند از :
کندن و ستخراج مواد خام
آماده سازی مواد اولیه
قالب گیری
خشک کردن
تخلیه و انبار کردن محصول
انواع کوره های آجر پزی
پس از خشک شدن خشت ها را در کوره می چینند طرز چیدن آنها طوری است که بین
آنها فاصله وجود دارد تا گازهای داغ و شعله بتواند از لای آنها عبور کند
کوره های آجر پزی سه نوع هستند:
کوره تنوره ای ، هوفمان و تونلی
قابل ذکر است که کوره های تونلی مدرن ترین کوره های آجر پزی می باشند که در
آنها سرامیک های ممتاز و صنعتی نیز می پزند ویزگی های آجر آجر خوب باید در
برخورد با آجر دیگر صدای زنگ بدهد صدای زنگ نشانه سلامت توپری و مقاومت و
کمی میزان جذب آب آن است آجر خوب باید در آتش سوزی مقاومت کند و خمیری و آب
نشود رنگ آجر خوب باید یکنواخت باشد و همچنین باید یکنواخت و سطح آن بدون
حفره باشد سختی آجر باید به اندازه ای باشد که با ناخن خط نیفتد.
۳-۱ – ویژگیها و حداقل حدود قابل قبول
۱-۳-۱ آجرهای رسی
آجرهای مصرفی در نما باید مطابق استاندارد ایرانی شماره ۷، عاری از معایب
ظاهری مانند ترکخوردگی، شورهزدگی، آلوئک و نظایر آن باشد. طول، عرض و
ضخامت آجرهای ماشینی باید به ترتیب ۲±۲۲۰ و ۱±۱۰۵ و ۱±۵۵ میلیمتر باشد.
طول، عرض و ضخامت آجرهای دستی باید به ترتیب ۴±۲۱۰ و ۳±۱۰۰ و ۲±۵۵ میلیمتر
باشد. ضخامت آجرهای نازک نما در هر دو مورد ماشینی و دستی باید برابر ۱±۳۰
یا ۱±۴۰ میلیمتر بوده و طول و عرض آنها عیناً مانند آجرهای ضخیم باشد. لبه
آجرها باید مستقیم و زوایای آنها قائمه و سطوحشان صاف باشد، پیچیدگی در
امتداد سطح بزرگ آجر حداکثر ۴ میلیمتر و در امتداد سطح متوسط آجر تا ۵
میلیمتر مجاز است. وجود یک ترک عمیق در سطح متوسط حداکثر تا عمق ۴۰ میلیمتر
در آجر پشت کار بلااشکال میباشد. طول شکستگی و دندانهای شدن خطوط و
زوایا نیز در آجر پشت کار نباید از ۱۵ میلیمتر تجاوز کند و تعداد آن در هر
آجر نباید از دو عدد بیشتر باشد. در آجرهای سوراخدار، سوراخها باید عمود بر
سطح بزرگ آجر و به طور یکنواخت در سطح آن توزیع شده و جمع مساحت آنها باید
بین (۲۵%) تا (۴۰%) سطح آجر باشد. بعد سوراخهای مربع و قطر سوراخهای
دایرهای باید حداکثر به ۲۶ میلیمتر محدود شود و ضخامت دیوار بین سوراخ و
لبه آجر بیش از ۱۵ میلیمتر و فاصله بین دو سوراخ بیش از ۱۰ میلیمتر باشد.
وزن ویژه هر دو نوع آجر نباید از ۷/۱ و وزن فضایی آنها از ۳/۱ گرم بر
سانتیمتر مکعب کمتر شود. حداقل تاب فشاری آجرهای دستی ۸۰ و ماشینی پر
مقاومت ۱۷۵ و ماشینی متوسط ۱۲۵ و ماشینی کم مقاومت ۸۵ کیلوگرم بر سانتیمتر
مربع استاندارد شده است و تاب فشاری آجرهای مصرفی نباید از این حدود کمتر
باشد. ضخامت تیغههای آجر مجوف دیواری و بلوک سفالی سقفی حداقل ۸ و رواداری
و ابعاد آنها ۴± میلیمتر میباشد. آجرهای مصرفی باید در برابر یخبندان
پایدار بوده و در آزمایش یخزدگی دچار خرابیهای ظاهری مانند ورقه شدن، ترک
خوردن و خرد شدن نشوند. درصد وزنی جذب آب ۲۴ ساعته آجرهای ماشینی نباید از
۱۶ و در مورد آجرهای دستی از ۲۰ بیشتر شده و در هر دو نوع آجر از ۸ کمتر
باشد. آجرهای توخالی تیغهای و سقفی و قطعات نازک آجری مورد مصرف در
نماسازی (به ابعاد تقریبی ۲۰×۴۰×۲۰۰ یا ۲۰×۳۰×۲۰۰ میلیمتر یا قطعات نازک
آجری نما به ضخامت حدود ۲۰ میلیمتر با نقش چند آجر بندکشی شده) حداقل باید
دارای مشخصات آجرهای ماشینی با مقاومت متوسط مندرج در استاندارد ایرانی
شماره ۷ باشند.
مصرف آجر غیراستاندارد در صورتی مجاز است که استفاده از آن در مشخصات و
نقشهها پیشبینی شده و نمونه آن به تصویب دستگاه نظارت رسیده باشد و دست
کم دارای ویژگیهای زیر باشد:
الف: کاملاً پخته و یکنواخت و سخت باشد و در برخورد با آجر دیگر صدای زنگدار ایجاد کند.
ب: تاب فشاری آن دست کم (۸۰%) مقادیر مندرج در استاندارد ایرانی شماره ۷ باشد.
ج: جذب آب آن در حدود مقادیر تعیین شده در استاندارد باشد، در غیر این صورت
مصرف آن فقط در اجزائی از ساختمان که در معرض رطوبت قرار نمیگیرند مجاز
است.
د: آجر مصرفی در نما باید دارای شکل، نقش و رنگ موردنظر طراح بوده، و
رواداری ابعاد آن حداکثر، (۳۰%) بیش از رواداریهای مندرج در استاندارد
ایرانی شماره ۷ باشد.
هـ: آجر مورد مصرف در اقلیمهای سرد باید در برابر یخبندان مقاومت مورد نظر را داشته باشد.
ز: مصرف آجرهای ترکدار، کج و معوج، گود و برجسته که انحنا، گودی و برجستگی
آنها از ۵ میلیمتر تجاوز نکند مشروط بر اینکه تعداد آنها از (۲۰%) کل
آجرها بیشتر نشود بلااشکال است. مصرف آجرهای نما که دارای آلوئک یا ترک
باشند، تنها در پشت کار مجاز خواهد بود. مصرف آجرهای کهنه درصورتی که مطابق
مشخصات بوده و کاملاً تمیز شده باشد مانعی ندارد، ولی بهتر است به همراه
آجرهای نو و در پشت کار از آنها استفاده شود.
۲-۳-۱ – آجرهای نسوز
آجرهای نسوز مورد مصرف در ساختمان معمولاً از خاکهای نسوز تهیه میشوند.
این آجرها علاوه بر دارا بودن مشخصات آجرهای معمولی باید گرمای ۱۵۸۰ درجه
سلسیوس را بدون آنکه خمیری شوند و از شکل بیفتند، تحمل کنند. مقاومت آجر
نسوز دست کم باید ۱۶ مگاپاسکال (حدود ۱۶۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) باشد.
آجرهای نسوز مصرفی در کارهای تأسیساتی مانند دیگهای آب گرم و بخار، تابع شرایط ویژة مربوط به خود خواهند بود.
۳-۳-۱- آجرهای بتنی
آجرهای بتنی باید با شرایط مندرج در مشخصات بلوکهای بتنی مطابقت داشته باشند.
۴-۳-۱- آجرهای ماسه آهکی
جرهای ماسه آهکی معمولاً به صورت توپر و سوراخدار به ابعاد حدود آجر رسی یا
مضاربی از آن با ملحوظ داشتن ضخامت ملات ساخته میشوند. رواداری طولی و
عرضی این آجرها ۵/۲± و برای ضخامت ۲± میلیمتر میباشد. آجرهای ماسه آهکی در
قطعات نازک و با ضخامت کم برای مصرف در نماسازی نیز تولید میشود.
ویژگی آجرهای ماسهآهکی بستگی به جنس مواد خام، نحوه قالبگیری، دما و مدت
پخت آنها دارد. گروهبندی آجرهای ماسه آهکی بر حسب تاب فشاری آنها صورت
میگیرد. حداقل میانگین تاب فشاری آجرهای کم مقاومت باید ۵/۷، آجرهای با
تاب متوسط ۱۰ و آجرهای پر مقاومت ۱۵ و آجرهای ممتاز ۲۰ مگاپاسکال (هر
مگاپاسکال حدوداً ۱۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است) و میانگین تاب خمشی
آنها به ترتیب باید ۸/۱، ۲/۲، ۸/۲ و ۴/۳ مگاپاسکال باشد. ضریب تغییرات
مقاومت نسبت به میانگین نباید برای آجر ممتاز از (۲۰%) و سایر انواع از
(۳۰%) تجاوز نماید.
آجر ماسه آهکی باید ۱۵ دوره یخبندان تا ۱۵ درجه زیر صفر و آب شدن را تحمل
کند. کاهش نسبی مجاز تاب فشاری پس از آزمایش یخ زدن نباید بیش از (۲۰%)
باشد. وزن فضایی آجر ماسه آهکی به تاب فشاری آن بستگی دارد و برای آجرهای
کم مقاومت، متوسط، پر مقاومت و ممتاز، به ترتیب نباید از ۵/۱،۷/۱، ۹/۱ و
۱/۲ گرم بر سانتیمتر مکعب کمتر شود. جمعشدگی ناشی از خشک شدن آجرهای ماسه
آهکی ممتاز نباید از (۵/۲%) و در مورد سایر آجرها از (۵/۳%) بیشتر شود.
ظاهر آجرهای ماسه آهکی باید تمیز، یکنواخت و عاری از ترک و حفره و مواد
خارجی مانند خاک و آهک و مواد آلی گیاهی باشد. جذب آب آجر ماسه آهکی در ۲۴
ساعت نباید از (۸%) کمتر و از (۲۰%) بیشتر شود.
انواع آجر غیر رسی و اشکال آن
آجر جوش آجر خاص در صنعت سفال پزی است که در کشورهای صنعتی دارای اهمیت
ویزه ای است از این آجر برای نماسازی ساختمان ها فرش کف پیاده روها پوشش
بدنه و کف آبروها و مجراهای فاضلاب و تونل ها و ساختن دودکش ها فرش کف
کارخانه ها انبارهای کشاورزی و سالن های دامداری پرورش طیور استخر های
صنعتی و جز اینها استفاده می شود
انواع خاص آجر تولیدی در کشور های اروپایی آجر هایی در کشورهای صنعتی
اروپاتولید می شوند که هنوز تولید آن در ایران مرسوم نشده است از آن جمله
بلوک های تو خالی آتش بند برای نصب دور ستون ها به منظور جلوگیری از نفوذ
آتش قطعات ویزه به شکل منحنی های کوز و کاس قطعات درپوش روی دیوار قطعاتی
که از اجزا هستند مانند کلوک سرقد گوشه و جزاینها که هنوز در ایران تولید
نمی شوند.
۵-۱- مصالح نصب و ملاتها
۱-۵-۱- دوغابها و ملاتها
برای دوغابها و ملاتهای آجرکاری و بندکشی به فصل مربوطه مراجعه شود.
۲-۵-۱ – اتصالات و بستها
مصالح نصب آجرهای نازک و اتصالات و بستهای فلزی که در دیوارهای دو جداره و
نظایر آن به کار میرود، باید فلز زنگ نزن باشد و یا تمام قسمتهای آن در
داخل ملات یا دوغاب قرار گیرد تا از زنگزدگی آنها جلوگیری به عمل آید.
اتصالات غیر فلزی به لحاظ دوام و استحکام باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت
برسد.
۶-۱- حمل و نقل و نگهداری
بارگیری، حمل و باراندازی انواع آجر باید با دقت انجام شود به نحوی که
ضایعات به حداقل ممکن برسد. آجرها و بلوکها باید در محل تمیز و سرپوشیده به
طور جدا از هم دستهبندی شده و از تماس آنها با خاک، مواد مضر، رطوبت و یخ
و برف جلوگیری شود.
آزمایش نمونههای گرفته شده از آجر در کارخانه و کارگاه باید منطبق با ویژگیهای مورد نظر در مشخصات کار باشد
آجر:
مقدمه :
تاریخچه آجر
انواع آجر در ایران قدیم
انواع کوره های آجر پزی
آجرهای رسی
آجرهای نسوز
آجرهای بتنی
جرهای ماسه آهکی
مصالح نصب و ملاتها
حمل و نقل و نگهداری
آجر
مقدمه :
آجر سنگی است ساختگی (مصنوعی) که نوع رسی آن از پختن خشت (گل شکل داده شده)
و نوع ماسه آهکی آن از عمل آوردن خشت ماسه آهکی (که از فشردن مخلوط همگن
ماسه سیلیسی و آهک در قالب ساخته میشود) با بخار تحت فشار زیاد به دست
میآید، آجرهای بتنی همانند بلوکهای سیمانی تهیه میشوند. آجر رسی عمدتاً
از سیلیکاتهای آلومینیوم بوده و آجر ماسه آهکی از سنگدانههای ریز سیلیسی
تشکیل شده است که توسط خمیری از جنس سیلیکات کلسیم به همدیگر چسبیدهاند.
این آجر معمولاً به رنگ خاکستری است ولی میتوان با افزودن رنگ مناسب آن را
به رنگهای دیگر نیز تولید نمود. آجر به اشکال مکعب مستطیل توپر، سوراخدار،
توخالی (مجوف تیغهای و سقفی) و قطعات نازک تولید میشود. از آجر در ساختن
دیوارهای باربر، تیغههای جدا کننده، سقفهای تیرچه بلوک، طاق ضربی بین
تیرآهنها و نمای خارجی و داخلی ساختمانها بهرهگیری میشود.
تاریخچه آجر
آجر از قدیمی ترین مصالح ساختمانی است که قدمت آن بنا به عقیده برخی از
باستان شناسان به ده هزار سال پیش می رسد.در ایران بقایای کوره های سفال
پزی و آجر پزی در شوش و سیلک کاشان که تاریخ آنها به هزاره چهارم پیش از
میلاد می رسد پیدا شده است. همچنین نشانه هایی از تولید و مصرف آجر در
هندوستان به دست آمده که حاکی از سابقه شش هزار ساله آجر در آن کشور است
وازه آجر بابلی و نام خشت هایی بوده که بر روی آنها منشورها قوانین و نظایر
آنها را می نوشتند گمان می رود نخستین بار از پخته شدن خاک دیواره ها و کف
اجاق ها به پختن آجر پی برده اند .
کوره های آجر پزی ابتدایی بی گمان از مکان هایی تشکیل می شده که در آن لایه های هیزم و خشت متناوبا روی هم چیده می شده است.
فن استفاده از آجر ازآسیای غربی به سوی غرب مصر و سپس به روم و به سمت شرق
هندوستان و چین رفته است در سده چهارم اروپایی ها شروع به استفاده از آجر
کردند ولی پس از مدتی از رونق افتاده و رواج مجدد از سده ۱۲ میلادی بوده که
ابتدا از ایتالیا شروع شد.
در ایران باستان ساختمان های بزرگ و زیبایی بنا شده اند که پاره ای از آنها
هنوز پا بر جا هستند؛ نظیر طاق کسری در غرب ایران قدیم ، آرامگاه شاه
اسماعیل سامانی در گنبد کاووس و مسجد اصفهان را که با آجر ساخته اند
همچنینی پلها و سد های قدیمی مانند پل دختر سد کبار در قم از جمله بناهای
قدیمی می باشند.
انواع آجر در ایران قدیم
در ایران هر جا سنگ کم بوده و خاک خوب هم در دسترس بوده است آجر پزی و
مصرف آجر معمول شده است اندازه آجر ایلامی حدود ۱۰×۳۸×۳۸ سانیتی متر بوده
پختن و مصرف آجر در زمان ساسانیان گسترش یافته و در ساختمان های بزرگ مانند
آتشکده ها به کار رفته است اندازه آجر این دوره جدود ۴۴×۴۴×۷تا ۸ بوده است
و بعد های آن ۲۰×۲۰×۳ تا۴ سانتی متر کاهش یافت .
در فرش کردن کف ساختمان از آجر بزرگتری به نام ختائی به ابعاد ۵×۲۵×۲۵
سانتی متر و یا بزرگتر از آن به نام نظامی در ابعاد ۴۰×۴×۵ سانتی متر
استفاده می شده است از انواع دیگر آجر در گذشته آجر قزاقی می باشد که پیش
از جنگ جهانی اول روسها آن را تولید می کردند که ابعاد آن ۵×۱۰×۲۰ بوده است
آشنایی با آجر و مواد اولیه آن آجر نوعی سنگ مصنوعی است که از پختن خشت
خام و دگرگونی آن بر اثر گرما به دست می آید خاک آجر مخلوطی است از خاک رس
ماسه فلدسپات سنگ آهک سولفات ها سولفورها فسفات ها کانی های آهن منگنز
منیزیم سدیم پتاسیم مواد آلی و…
۲-۱ – انطباق با مشخصات و استانداردها
آجرهای مصرفی در هر پروژه باید از نظر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی
(مانند ابعاد، رنگ و دیگر مشخصهها) با آنچه در نقشهها، دستور کارها،
مشخصات فنی خصوصی و سایر مدارک پیمان ذکر شده است منطبق باشد. نمونه آجرهای
مصرفی اعم از پشت کار و نما، توپر و سوراخدار مجوف تیغهای و سقفی، انواع
رسی و ماسه آهکی باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت برسد.
ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی آجرها و روش آزمایش آنها باید مطابق استانداردهای ایرانی زیر باشد:
ـ استاندارد شماره ۷ : آجرهای رسی (مشتمل بر ویژگیها، نمونهبرداری و روشهای آزمایش)
ـ استاندارد شماره ۲۹۰۹ : استاندارد ویژگیها و روشهای آزمون تیرچه و بلوک سقفی
ـ استاندارد شماره ۹۹۱ : آجر نسوز جهت طاقهای قوسی
ـ هر استاندارد ایرانی دیگری که تا زمان انعقاد پیمان در باره آجر تدوین یا تجدید نظر شود
تا زمانی که استاندارد ایرانی در پارهای موارد تدوین نشده باشد در درجه
اول استانداردهای ”سازمان بینالمللی استاندارد ISO “ معتبر خواهد بود و در
صورت نبودن استاندارد مذکور به ترتیب استانداردهای آلمانی DIN ،
بریتانیایی BS و آمریکایی ASTM ملاک عمل قرار خواهد گرفت.
مراحل ساخت آجر عبارتند از :
کندن و ستخراج مواد خام
آماده سازی مواد اولیه
قالب گیری
خشک کردن
تخلیه و انبار کردن محصول
انواع کوره های آجر پزی
پس از خشک شدن خشت ها را در کوره می چینند طرز چیدن آنها طوری است که بین
آنها فاصله وجود دارد تا گازهای داغ و شعله بتواند از لای آنها عبور کند
کوره های آجر پزی سه نوع هستند:
کوره تنوره ای ، هوفمان و تونلی
قابل ذکر است که کوره های تونلی مدرن ترین کوره های آجر پزی می باشند که در
آنها سرامیک های ممتاز و صنعتی نیز می پزند ویزگی های آجر آجر خوب باید در
برخورد با آجر دیگر صدای زنگ بدهد صدای زنگ نشانه سلامت توپری و مقاومت و
کمی میزان جذب آب آن است آجر خوب باید در آتش سوزی مقاومت کند و خمیری و آب
نشود رنگ آجر خوب باید یکنواخت باشد و همچنین باید یکنواخت و سطح آن بدون
حفره باشد سختی آجر باید به اندازه ای باشد که با ناخن خط نیفتد.
۳-۱ – ویژگیها و حداقل حدود قابل قبول
۱-۳-۱ آجرهای رسی
آجرهای مصرفی در نما باید مطابق استاندارد ایرانی شماره ۷، عاری از معایب
ظاهری مانند ترکخوردگی، شورهزدگی، آلوئک و نظایر آن باشد. طول، عرض و
ضخامت آجرهای ماشینی باید به ترتیب ۲±۲۲۰ و ۱±۱۰۵ و ۱±۵۵ میلیمتر باشد.
طول، عرض و ضخامت آجرهای دستی باید به ترتیب ۴±۲۱۰ و ۳±۱۰۰ و ۲±۵۵ میلیمتر
باشد. ضخامت آجرهای نازک نما در هر دو مورد ماشینی و دستی باید برابر ۱±۳۰
یا ۱±۴۰ میلیمتر بوده و طول و عرض آنها عیناً مانند آجرهای ضخیم باشد. لبه
آجرها باید مستقیم و زوایای آنها قائمه و سطوحشان صاف باشد، پیچیدگی در
امتداد سطح بزرگ آجر حداکثر ۴ میلیمتر و در امتداد سطح متوسط آجر تا ۵
میلیمتر مجاز است. وجود یک ترک عمیق در سطح متوسط حداکثر تا عمق ۴۰ میلیمتر
در آجر پشت کار بلااشکال میباشد. طول شکستگی و دندانهای شدن خطوط و
زوایا نیز در آجر پشت کار نباید از ۱۵ میلیمتر تجاوز کند و تعداد آن در هر
آجر نباید از دو عدد بیشتر باشد. در آجرهای سوراخدار، سوراخها باید عمود بر
سطح بزرگ آجر و به طور یکنواخت در سطح آن توزیع شده و جمع مساحت آنها باید
بین (۲۵%) تا (۴۰%) سطح آجر باشد. بعد سوراخهای مربع و قطر سوراخهای
دایرهای باید حداکثر به ۲۶ میلیمتر محدود شود و ضخامت دیوار بین سوراخ و
لبه آجر بیش از ۱۵ میلیمتر و فاصله بین دو سوراخ بیش از ۱۰ میلیمتر باشد.
وزن ویژه هر دو نوع آجر نباید از ۷/۱ و وزن فضایی آنها از ۳/۱ گرم بر
سانتیمتر مکعب کمتر شود. حداقل تاب فشاری آجرهای دستی ۸۰ و ماشینی پر
مقاومت ۱۷۵ و ماشینی متوسط ۱۲۵ و ماشینی کم مقاومت ۸۵ کیلوگرم بر سانتیمتر
مربع استاندارد شده است و تاب فشاری آجرهای مصرفی نباید از این حدود کمتر
باشد. ضخامت تیغههای آجر مجوف دیواری و بلوک سفالی سقفی حداقل ۸ و رواداری
و ابعاد آنها ۴± میلیمتر میباشد. آجرهای مصرفی باید در برابر یخبندان
پایدار بوده و در آزمایش یخزدگی دچار خرابیهای ظاهری مانند ورقه شدن، ترک
خوردن و خرد شدن نشوند. درصد وزنی جذب آب ۲۴ ساعته آجرهای ماشینی نباید از
۱۶ و در مورد آجرهای دستی از ۲۰ بیشتر شده و در هر دو نوع آجر از ۸ کمتر
باشد. آجرهای توخالی تیغهای و سقفی و قطعات نازک آجری مورد مصرف در
نماسازی (به ابعاد تقریبی ۲۰×۴۰×۲۰۰ یا ۲۰×۳۰×۲۰۰ میلیمتر یا قطعات نازک
آجری نما به ضخامت حدود ۲۰ میلیمتر با نقش چند آجر بندکشی شده) حداقل باید
دارای مشخصات آجرهای ماشینی با مقاومت متوسط مندرج در استاندارد ایرانی
شماره ۷ باشند.
مصرف آجر غیراستاندارد در صورتی مجاز است که استفاده از آن در مشخصات و
نقشهها پیشبینی شده و نمونه آن به تصویب دستگاه نظارت رسیده باشد و دست
کم دارای ویژگیهای زیر باشد:
الف: کاملاً پخته و یکنواخت و سخت باشد و در برخورد با آجر دیگر صدای زنگدار ایجاد کند.
ب: تاب فشاری آن دست کم (۸۰%) مقادیر مندرج در استاندارد ایرانی شماره ۷ باشد.
ج: جذب آب آن در حدود مقادیر تعیین شده در استاندارد باشد، در غیر این صورت
مصرف آن فقط در اجزائی از ساختمان که در معرض رطوبت قرار نمیگیرند مجاز
است.
د: آجر مصرفی در نما باید دارای شکل، نقش و رنگ موردنظر طراح بوده، و
رواداری ابعاد آن حداکثر، (۳۰%) بیش از رواداریهای مندرج در استاندارد
ایرانی شماره ۷ باشد.
هـ: آجر مورد مصرف در اقلیمهای سرد باید در برابر یخبندان مقاومت مورد نظر را داشته باشد.
ز: مصرف آجرهای ترکدار، کج و معوج، گود و برجسته که انحنا، گودی و برجستگی
آنها از ۵ میلیمتر تجاوز نکند مشروط بر اینکه تعداد آنها از (۲۰%) کل
آجرها بیشتر نشود بلااشکال است. مصرف آجرهای نما که دارای آلوئک یا ترک
باشند، تنها در پشت کار مجاز خواهد بود. مصرف آجرهای کهنه درصورتی که مطابق
مشخصات بوده و کاملاً تمیز شده باشد مانعی ندارد، ولی بهتر است به همراه
آجرهای نو و در پشت کار از آنها استفاده شود.
۲-۳-۱ – آجرهای نسوز
آجرهای نسوز مورد مصرف در ساختمان معمولاً از خاکهای نسوز تهیه میشوند.
این آجرها علاوه بر دارا بودن مشخصات آجرهای معمولی باید گرمای ۱۵۸۰ درجه
سلسیوس را بدون آنکه خمیری شوند و از شکل بیفتند، تحمل کنند. مقاومت آجر
نسوز دست کم باید ۱۶ مگاپاسکال (حدود ۱۶۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) باشد.
آجرهای نسوز مصرفی در کارهای تأسیساتی مانند دیگهای آب گرم و بخار، تابع شرایط ویژة مربوط به خود خواهند بود.
۳-۳-۱- آجرهای بتنی
آجرهای بتنی باید با شرایط مندرج در مشخصات بلوکهای بتنی مطابقت داشته باشند.
۴-۳-۱- آجرهای ماسه آهکی
جرهای ماسه آهکی معمولاً به صورت توپر و سوراخدار به ابعاد حدود آجر رسی یا
مضاربی از آن با ملحوظ داشتن ضخامت ملات ساخته میشوند. رواداری طولی و
عرضی این آجرها ۵/۲± و برای ضخامت ۲± میلیمتر میباشد. آجرهای ماسه آهکی در
قطعات نازک و با ضخامت کم برای مصرف در نماسازی نیز تولید میشود.
ویژگی آجرهای ماسهآهکی بستگی به جنس مواد خام، نحوه قالبگیری، دما و مدت
پخت آنها دارد. گروهبندی آجرهای ماسه آهکی بر حسب تاب فشاری آنها صورت
میگیرد. حداقل میانگین تاب فشاری آجرهای کم مقاومت باید ۵/۷، آجرهای با
تاب متوسط ۱۰ و آجرهای پر مقاومت ۱۵ و آجرهای ممتاز ۲۰ مگاپاسکال (هر
مگاپاسکال حدوداً ۱۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است) و میانگین تاب خمشی
آنها به ترتیب باید ۸/۱، ۲/۲، ۸/۲ و ۴/۳ مگاپاسکال باشد. ضریب تغییرات
مقاومت نسبت به میانگین نباید برای آجر ممتاز از (۲۰%) و سایر انواع از
(۳۰%) تجاوز نماید.
آجر ماسه آهکی باید ۱۵ دوره یخبندان تا ۱۵ درجه زیر صفر و آب شدن را تحمل
کند. کاهش نسبی مجاز تاب فشاری پس از آزمایش یخ زدن نباید بیش از (۲۰%)
باشد. وزن فضایی آجر ماسه آهکی به تاب فشاری آن بستگی دارد و برای آجرهای
کم مقاومت، متوسط، پر مقاومت و ممتاز، به ترتیب نباید از ۵/۱،۷/۱، ۹/۱ و
۱/۲ گرم بر سانتیمتر مکعب کمتر شود. جمعشدگی ناشی از خشک شدن آجرهای ماسه
آهکی ممتاز نباید از (۵/۲%) و در مورد سایر آجرها از (۵/۳%) بیشتر شود.
ظاهر آجرهای ماسه آهکی باید تمیز، یکنواخت و عاری از ترک و حفره و مواد
خارجی مانند خاک و آهک و مواد آلی گیاهی باشد. جذب آب آجر ماسه آهکی در ۲۴
ساعت نباید از (۸%) کمتر و از (۲۰%) بیشتر شود.
انواع آجر غیر رسی و اشکال آن
آجر جوش آجر خاص در صنعت سفال پزی است که در کشورهای صنعتی دارای اهمیت
ویزه ای است از این آجر برای نماسازی ساختمان ها فرش کف پیاده روها پوشش
بدنه و کف آبروها و مجراهای فاضلاب و تونل ها و ساختن دودکش ها فرش کف
کارخانه ها انبارهای کشاورزی و سالن های دامداری پرورش طیور استخر های
صنعتی و جز اینها استفاده می شود
انواع خاص آجر تولیدی در کشور های اروپایی آجر هایی در کشورهای صنعتی
اروپاتولید می شوند که هنوز تولید آن در ایران مرسوم نشده است از آن جمله
بلوک های تو خالی آتش بند برای نصب دور ستون ها به منظور جلوگیری از نفوذ
آتش قطعات ویزه به شکل منحنی های کوز و کاس قطعات درپوش روی دیوار قطعاتی
که از اجزا هستند مانند کلوک سرقد گوشه و جزاینها که هنوز در ایران تولید
نمی شوند.
۵-۱- مصالح نصب و ملاتها
۱-۵-۱- دوغابها و ملاتها
برای دوغابها و ملاتهای آجرکاری و بندکشی به فصل مربوطه مراجعه شود.
۲-۵-۱ – اتصالات و بستها
مصالح نصب آجرهای نازک و اتصالات و بستهای فلزی که در دیوارهای دو جداره و
نظایر آن به کار میرود، باید فلز زنگ نزن باشد و یا تمام قسمتهای آن در
داخل ملات یا دوغاب قرار گیرد تا از زنگزدگی آنها جلوگیری به عمل آید.
اتصالات غیر فلزی به لحاظ دوام و استحکام باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت
برسد.
۶-۱- حمل و نقل و نگهداری
بارگیری، حمل و باراندازی انواع آجر باید با دقت انجام شود به نحوی که
ضایعات به حداقل ممکن برسد. آجرها و بلوکها باید در محل تمیز و سرپوشیده به
طور جدا از هم دستهبندی شده و از تماس آنها با خاک، مواد مضر، رطوبت و یخ
و برف جلوگیری شود.
آزمایش نمونههای گرفته شده از آجر در کارخانه و کارگاه باید منطبق با ویژگیهای مورد نظر در مشخصات کار باشد
آجر:
مقدمه :
تاریخچه آجر
انواع آجر در ایران قدیم
انواع کوره های آجر پزی
آجرهای رسی
آجرهای نسوز
آجرهای بتنی
جرهای ماسه آهکی
مصالح نصب و ملاتها
حمل و نقل و نگهداری
آجر
مقدمه :
آجر سنگی است ساختگی (مصنوعی) که نوع رسی آن از پختن خشت (گل شکل داده شده)
و نوع ماسه آهکی آن از عمل آوردن خشت ماسه آهکی (که از فشردن مخلوط همگن
ماسه سیلیسی و آهک در قالب ساخته میشود) با بخار تحت فشار زیاد به دست
میآید، آجرهای بتنی همانند بلوکهای سیمانی تهیه میشوند. آجر رسی عمدتاً
از سیلیکاتهای آلومینیوم بوده و آجر ماسه آهکی از سنگدانههای ریز سیلیسی
تشکیل شده است که توسط خمیری از جنس سیلیکات کلسیم به همدیگر چسبیدهاند.
این آجر معمولاً به رنگ خاکستری است ولی میتوان با افزودن رنگ مناسب آن را
به رنگهای دیگر نیز تولید نمود. آجر به اشکال مکعب مستطیل توپر، سوراخدار،
توخالی (مجوف تیغهای و سقفی) و قطعات نازک تولید میشود. از آجر در ساختن
دیوارهای باربر، تیغههای جدا کننده، سقفهای تیرچه بلوک، طاق ضربی بین
تیرآهنها و نمای خارجی و داخلی ساختمانها بهرهگیری میشود.
تاریخچه آجر
آجر از قدیمی ترین مصالح ساختمانی است که قدمت آن بنا به عقیده برخی از
باستان شناسان به ده هزار سال پیش می رسد.در ایران بقایای کوره های سفال
پزی و آجر پزی در شوش و سیلک کاشان که تاریخ آنها به هزاره چهارم پیش از
میلاد می رسد پیدا شده است. همچنین نشانه هایی از تولید و مصرف آجر در
هندوستان به دست آمده که حاکی از سابقه شش هزار ساله آجر در آن کشور است
وازه آجر بابلی و نام خشت هایی بوده که بر روی آنها منشورها قوانین و نظایر
آنها را می نوشتند گمان می رود نخستین بار از پخته شدن خاک دیواره ها و کف
اجاق ها به پختن آجر پی برده اند .
کوره های آجر پزی ابتدایی بی گمان از مکان هایی تشکیل می شده که در آن لایه های هیزم و خشت متناوبا روی هم چیده می شده است.
فن استفاده از آجر ازآسیای غربی به سوی غرب مصر و سپس به روم و به سمت شرق
هندوستان و چین رفته است در سده چهارم اروپایی ها شروع به استفاده از آجر
کردند ولی پس از مدتی از رونق افتاده و رواج مجدد از سده ۱۲ میلادی بوده که
ابتدا از ایتالیا شروع شد.
در ایران باستان ساختمان های بزرگ و زیبایی بنا شده اند که پاره ای از آنها
هنوز پا بر جا هستند؛ نظیر طاق کسری در غرب ایران قدیم ، آرامگاه شاه
اسماعیل سامانی در گنبد کاووس و مسجد اصفهان را که با آجر ساخته اند
همچنینی پلها و سد های قدیمی مانند پل دختر سد کبار در قم از جمله بناهای
قدیمی می باشند.
انواع آجر در ایران قدیم
در ایران هر جا سنگ کم بوده و خاک خوب هم در دسترس بوده است آجر پزی و
مصرف آجر معمول شده است اندازه آجر ایلامی حدود ۱۰×۳۸×۳۸ سانیتی متر بوده
پختن و مصرف آجر در زمان ساسانیان گسترش یافته و در ساختمان های بزرگ مانند
آتشکده ها به کار رفته است اندازه آجر این دوره جدود ۴۴×۴۴×۷تا ۸ بوده است
و بعد های آن ۲۰×۲۰×۳ تا۴ سانتی متر کاهش یافت .
در فرش کردن کف ساختمان از آجر بزرگتری به نام ختائی به ابعاد ۵×۲۵×۲۵
سانتی متر و یا بزرگتر از آن به نام نظامی در ابعاد ۴۰×۴×۵ سانتی متر
استفاده می شده است از انواع دیگر آجر در گذشته آجر قزاقی می باشد که پیش
از جنگ جهانی اول روسها آن را تولید می کردند که ابعاد آن ۵×۱۰×۲۰ بوده است
آشنایی با آجر و مواد اولیه آن آجر نوعی سنگ مصنوعی است که از پختن خشت
خام و دگرگونی آن بر اثر گرما به دست می آید خاک آجر مخلوطی است از خاک رس
ماسه فلدسپات سنگ آهک سولفات ها سولفورها فسفات ها کانی های آهن منگنز
منیزیم سدیم پتاسیم مواد آلی و…
۲-۱ – انطباق با مشخصات و استانداردها
آجرهای مصرفی در هر پروژه باید از نظر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی
(مانند ابعاد، رنگ و دیگر مشخصهها) با آنچه در نقشهها، دستور کارها،
مشخصات فنی خصوصی و سایر مدارک پیمان ذکر شده است منطبق باشد. نمونه آجرهای
مصرفی اعم از پشت کار و نما، توپر و سوراخدار مجوف تیغهای و سقفی، انواع
رسی و ماسه آهکی باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت برسد.
ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی آجرها و روش آزمایش آنها باید مطابق استانداردهای ایرانی زیر باشد:
ـ استاندارد شماره ۷ : آجرهای رسی (مشتمل بر ویژگیها، نمونهبرداری و روشهای آزمایش)
ـ استاندارد شماره ۲۹۰۹ : استاندارد ویژگیها و روشهای آزمون تیرچه و بلوک سقفی
ـ استاندارد شماره ۹۹۱ : آجر نسوز جهت طاقهای قوسی
ـ هر استاندارد ایرانی دیگری که تا زمان انعقاد پیمان در باره آجر تدوین یا تجدید نظر شود
تا زمانی که استاندارد ایرانی در پارهای موارد تدوین نشده باشد در درجه
اول استانداردهای ”سازمان بینالمللی استاندارد ISO “ معتبر خواهد بود و در
صورت نبودن استاندارد مذکور به ترتیب استانداردهای آلمانی DIN ،
بریتانیایی BS و آمریکایی ASTM ملاک عمل قرار خواهد گرفت.
مراحل ساخت آجر عبارتند از :
کندن و ستخراج مواد خام
آماده سازی مواد اولیه
قالب گیری
خشک کردن
تخلیه و انبار کردن محصول
انواع کوره های آجر پزی
پس از خشک شدن خشت ها را در کوره می چینند طرز چیدن آنها طوری است که بین
آنها فاصله وجود دارد تا گازهای داغ و شعله بتواند از لای آنها عبور کند
کوره های آجر پزی سه نوع هستند:
کوره تنوره ای ، هوفمان و تونلی
قابل ذکر است که کوره های تونلی مدرن ترین کوره های آجر پزی می باشند که در
آنها سرامیک های ممتاز و صنعتی نیز می پزند ویزگی های آجر آجر خوب باید در
برخورد با آجر دیگر صدای زنگ بدهد صدای زنگ نشانه سلامت توپری و مقاومت و
کمی میزان جذب آب آن است آجر خوب باید در آتش سوزی مقاومت کند و خمیری و آب
نشود رنگ آجر خوب باید یکنواخت باشد و همچنین باید یکنواخت و سطح آن بدون
حفره باشد سختی آجر باید به اندازه ای باشد که با ناخن خط نیفتد.
۳-۱ – ویژگیها و حداقل حدود قابل قبول
۱-۳-۱ آجرهای رسی
آجرهای مصرفی در نما باید مطابق استاندارد ایرانی شماره ۷، عاری از معایب
ظاهری مانند ترکخوردگی، شورهزدگی، آلوئک و نظایر آن باشد. طول، عرض و
ضخامت آجرهای ماشینی باید به ترتیب ۲±۲۲۰ و ۱±۱۰۵ و ۱±۵۵ میلیمتر باشد.
طول، عرض و ضخامت آجرهای دستی باید به ترتیب ۴±۲۱۰ و ۳±۱۰۰ و ۲±۵۵ میلیمتر
باشد. ضخامت آجرهای نازک نما در هر دو مورد ماشینی و دستی باید برابر ۱±۳۰
یا ۱±۴۰ میلیمتر بوده و طول و عرض آنها عیناً مانند آجرهای ضخیم باشد. لبه
آجرها باید مستقیم و زوایای آنها قائمه و سطوحشان صاف باشد، پیچیدگی در
امتداد سطح بزرگ آجر حداکثر ۴ میلیمتر و در امتداد سطح متوسط آجر تا ۵
میلیمتر مجاز است. وجود یک ترک عمیق در سطح متوسط حداکثر تا عمق ۴۰ میلیمتر
در آجر پشت کار بلااشکال میباشد. طول شکستگی و دندانهای شدن خطوط و
زوایا نیز در آجر پشت کار نباید از ۱۵ میلیمتر تجاوز کند و تعداد آن در هر
آجر نباید از دو عدد بیشتر باشد. در آجرهای سوراخدار، سوراخها باید عمود بر
سطح بزرگ آجر و به طور یکنواخت در سطح آن توزیع شده و جمع مساحت آنها باید
بین (۲۵%) تا (۴۰%) سطح آجر باشد. بعد سوراخهای مربع و قطر سوراخهای
دایرهای باید حداکثر به ۲۶ میلیمتر محدود شود و ضخامت دیوار بین سوراخ و
لبه آجر بیش از ۱۵ میلیمتر و فاصله بین دو سوراخ بیش از ۱۰ میلیمتر باشد.
وزن ویژه هر دو نوع آجر نباید از ۷/۱ و وزن فضایی آنها از ۳/۱ گرم بر
سانتیمتر مکعب کمتر شود. حداقل تاب فشاری آجرهای دستی ۸۰ و ماشینی پر
مقاومت ۱۷۵ و ماشینی متوسط ۱۲۵ و ماشینی کم مقاومت ۸۵ کیلوگرم بر سانتیمتر
مربع استاندارد شده است و تاب فشاری آجرهای مصرفی نباید از این حدود کمتر
باشد. ضخامت تیغههای آجر مجوف دیواری و بلوک سفالی سقفی حداقل ۸ و رواداری
و ابعاد آنها ۴± میلیمتر میباشد. آجرهای مصرفی باید در برابر یخبندان
پایدار بوده و در آزمایش یخزدگی دچار خرابیهای ظاهری مانند ورقه شدن، ترک
خوردن و خرد شدن نشوند. درصد وزنی جذب آب ۲۴ ساعته آجرهای ماشینی نباید از
۱۶ و در مورد آجرهای دستی از ۲۰ بیشتر شده و در هر دو نوع آجر از ۸ کمتر
باشد. آجرهای توخالی تیغهای و سقفی و قطعات نازک آجری مورد مصرف در
نماسازی (به ابعاد تقریبی ۲۰×۴۰×۲۰۰ یا ۲۰×۳۰×۲۰۰ میلیمتر یا قطعات نازک
آجری نما به ضخامت حدود ۲۰ میلیمتر با نقش چند آجر بندکشی شده) حداقل باید
دارای مشخصات آجرهای ماشینی با مقاومت متوسط مندرج در استاندارد ایرانی
شماره ۷ باشند.
مصرف آجر غیراستاندارد در صورتی مجاز است که استفاده از آن در مشخصات و
نقشهها پیشبینی شده و نمونه آن به تصویب دستگاه نظارت رسیده باشد و دست
کم دارای ویژگیهای زیر باشد:
الف: کاملاً پخته و یکنواخت و سخت باشد و در برخورد با آجر دیگر صدای زنگدار ایجاد کند.
ب: تاب فشاری آن دست کم (۸۰%) مقادیر مندرج در استاندارد ایرانی شماره ۷ باشد.
ج: جذب آب آن در حدود مقادیر تعیین شده در استاندارد باشد، در غیر این صورت
مصرف آن فقط در اجزائی از ساختمان که در معرض رطوبت قرار نمیگیرند مجاز
است.
د: آجر مصرفی در نما باید دارای شکل، نقش و رنگ موردنظر طراح بوده، و
رواداری ابعاد آن حداکثر، (۳۰%) بیش از رواداریهای مندرج در استاندارد
ایرانی شماره ۷ باشد.
هـ: آجر مورد مصرف در اقلیمهای سرد باید در برابر یخبندان مقاومت مورد نظر را داشته باشد.
ز: مصرف آجرهای ترکدار، کج و معوج، گود و برجسته که انحنا، گودی و برجستگی
آنها از ۵ میلیمتر تجاوز نکند مشروط بر اینکه تعداد آنها از (۲۰%) کل
آجرها بیشتر نشود بلااشکال است. مصرف آجرهای نما که دارای آلوئک یا ترک
باشند، تنها در پشت کار مجاز خواهد بود. مصرف آجرهای کهنه درصورتی که مطابق
مشخصات بوده و کاملاً تمیز شده باشد مانعی ندارد، ولی بهتر است به همراه
آجرهای نو و در پشت کار از آنها استفاده شود.
۲-۳-۱ – آجرهای نسوز
آجرهای نسوز مورد مصرف در ساختمان معمولاً از خاکهای نسوز تهیه میشوند.
این آجرها علاوه بر دارا بودن مشخصات آجرهای معمولی باید گرمای ۱۵۸۰ درجه
سلسیوس را بدون آنکه خمیری شوند و از شکل بیفتند، تحمل کنند. مقاومت آجر
نسوز دست کم باید ۱۶ مگاپاسکال (حدود ۱۶۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) باشد.
آجرهای نسوز مصرفی در کارهای تأسیساتی مانند دیگهای آب گرم و بخار، تابع شرایط ویژة مربوط به خود خواهند بود.
۳-۳-۱- آجرهای بتنی
آجرهای بتنی باید با شرایط مندرج در مشخصات بلوکهای بتنی مطابقت داشته باشند.
۴-۳-۱- آجرهای ماسه آهکی
جرهای ماسه آهکی معمولاً به صورت توپر و سوراخدار به ابعاد حدود آجر رسی یا
مضاربی از آن با ملحوظ داشتن ضخامت ملات ساخته میشوند. رواداری طولی و
عرضی این آجرها ۵/۲± و برای ضخامت ۲± میلیمتر میباشد. آجرهای ماسه آهکی در
قطعات نازک و با ضخامت کم برای مصرف در نماسازی نیز تولید میشود.
ویژگی آجرهای ماسهآهکی بستگی به جنس مواد خام، نحوه قالبگیری، دما و مدت
پخت آنها دارد. گروهبندی آجرهای ماسه آهکی بر حسب تاب فشاری آنها صورت
میگیرد. حداقل میانگین تاب فشاری آجرهای کم مقاومت باید ۵/۷، آجرهای با
تاب متوسط ۱۰ و آجرهای پر مقاومت ۱۵ و آجرهای ممتاز ۲۰ مگاپاسکال (هر
مگاپاسکال حدوداً ۱۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است) و میانگین تاب خمشی
آنها به ترتیب باید ۸/۱، ۲/۲، ۸/۲ و ۴/۳ مگاپاسکال باشد. ضریب تغییرات
مقاومت نسبت به میانگین نباید برای آجر ممتاز از (۲۰%) و سایر انواع از
(۳۰%) تجاوز نماید.
آجر ماسه آهکی باید ۱۵ دوره یخبندان تا ۱۵ درجه زیر صفر و آب شدن را تحمل
کند. کاهش نسبی مجاز تاب فشاری پس از آزمایش یخ زدن نباید بیش از (۲۰%)
باشد. وزن فضایی آجر ماسه آهکی به تاب فشاری آن بستگی دارد و برای آجرهای
کم مقاومت، متوسط، پر مقاومت و ممتاز، به ترتیب نباید از ۵/۱،۷/۱، ۹/۱ و
۱/۲ گرم بر سانتیمتر مکعب کمتر شود. جمعشدگی ناشی از خشک شدن آجرهای ماسه
آهکی ممتاز نباید از (۵/۲%) و در مورد سایر آجرها از (۵/۳%) بیشتر شود.
ظاهر آجرهای ماسه آهکی باید تمیز، یکنواخت و عاری از ترک و حفره و مواد
خارجی مانند خاک و آهک و مواد آلی گیاهی باشد. جذب آب آجر ماسه آهکی در ۲۴
ساعت نباید از (۸%) کمتر و از (۲۰%) بیشتر شود.
انواع آجر غیر رسی و اشکال آن
آجر جوش آجر خاص در صنعت سفال پزی است که در کشورهای صنعتی دارای اهمیت
ویزه ای است از این آجر برای نماسازی ساختمان ها فرش کف پیاده روها پوشش
بدنه و کف آبروها و مجراهای فاضلاب و تونل ها و ساختن دودکش ها فرش کف
کارخانه ها انبارهای کشاورزی و سالن های دامداری پرورش طیور استخر های
صنعتی و جز اینها استفاده می شود
انواع خاص آجر تولیدی در کشور های اروپایی آجر هایی در کشورهای صنعتی
اروپاتولید می شوند که هنوز تولید آن در ایران مرسوم نشده است از آن جمله
بلوک های تو خالی آتش بند برای نصب دور ستون ها به منظور جلوگیری از نفوذ
آتش قطعات ویزه به شکل منحنی های کوز و کاس قطعات درپوش روی دیوار قطعاتی
که از اجزا هستند مانند کلوک سرقد گوشه و جزاینها که هنوز در ایران تولید
نمی شوند.
۵-۱- مصالح نصب و ملاتها
۱-۵-۱- دوغابها و ملاتها
برای دوغابها و ملاتهای آجرکاری و بندکشی به فصل مربوطه مراجعه شود.
۲-۵-۱ – اتصالات و بستها
مصالح نصب آجرهای نازک و اتصالات و بستهای فلزی که در دیوارهای دو جداره و
نظایر آن به کار میرود، باید فلز زنگ نزن باشد و یا تمام قسمتهای آن در
داخل ملات یا دوغاب قرار گیرد تا از زنگزدگی آنها جلوگیری به عمل آید.
اتصالات غیر فلزی به لحاظ دوام و استحکام باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت
برسد.
۶-۱- حمل و نقل و نگهداری
بارگیری، حمل و باراندازی انواع آجر باید با دقت انجام شود به نحوی که
ضایعات به حداقل ممکن برسد. آجرها و بلوکها باید در محل تمیز و سرپوشیده به
طور جدا از هم دستهبندی شده و از تماس آنها با خاک، مواد مضر، رطوبت و یخ
و برف جلوگیری شود.
آزمایش نمونههای گرفته شده از آجر در کارخانه و کارگاه باید منطبق با ویژگیهای مورد نظر در مشخصات کار باشد
آجر:
مقدمه :
تاریخچه آجر
انواع آجر در ایران قدیم
انواع کوره های آجر پزی
آجرهای رسی
آجرهای نسوز
آجرهای بتنی
جرهای ماسه آهکی
مصالح نصب و ملاتها
حمل و نقل و نگهداری
آجر
مقدمه :
آجر سنگی است ساختگی (مصنوعی) که نوع رسی آن از پختن خشت (گل شکل داده شده)
و نوع ماسه آهکی آن از عمل آوردن خشت ماسه آهکی (که از فشردن مخلوط همگن
ماسه سیلیسی و آهک در قالب ساخته میشود) با بخار تحت فشار زیاد به دست
میآید، آجرهای بتنی همانند بلوکهای سیمانی تهیه میشوند. آجر رسی عمدتاً
از سیلیکاتهای آلومینیوم بوده و آجر ماسه آهکی از سنگدانههای ریز سیلیسی
تشکیل شده است که توسط خمیری از جنس سیلیکات کلسیم به همدیگر چسبیدهاند.
این آجر معمولاً به رنگ خاکستری است ولی میتوان با افزودن رنگ مناسب آن را
به رنگهای دیگر نیز تولید نمود. آجر به اشکال مکعب مستطیل توپر، سوراخدار،
توخالی (مجوف تیغهای و سقفی) و قطعات نازک تولید میشود. از آجر در ساختن
دیوارهای باربر، تیغههای جدا کننده، سقفهای تیرچه بلوک، طاق ضربی بین
تیرآهنها و نمای خارجی و داخلی ساختمانها بهرهگیری میشود.
تاریخچه آجر
آجر از قدیمی ترین مصالح ساختمانی است که قدمت آن بنا به عقیده برخی از
باستان شناسان به ده هزار سال پیش می رسد.در ایران بقایای کوره های سفال
پزی و آجر پزی در شوش و سیلک کاشان که تاریخ آنها به هزاره چهارم پیش از
میلاد می رسد پیدا شده است. همچنین نشانه هایی از تولید و مصرف آجر در
هندوستان به دست آمده که حاکی از سابقه شش هزار ساله آجر در آن کشور است
وازه آجر بابلی و نام خشت هایی بوده که بر روی آنها منشورها قوانین و نظایر
آنها را می نوشتند گمان می رود نخستین بار از پخته شدن خاک دیواره ها و کف
اجاق ها به پختن آجر پی برده اند .
کوره های آجر پزی ابتدایی بی گمان از مکان هایی تشکیل می شده که در آن لایه های هیزم و خشت متناوبا روی هم چیده می شده است.
فن استفاده از آجر ازآسیای غربی به سوی غرب مصر و سپس به روم و به سمت شرق
هندوستان و چین رفته است در سده چهارم اروپایی ها شروع به استفاده از آجر
کردند ولی پس از مدتی از رونق افتاده و رواج مجدد از سده ۱۲ میلادی بوده که
ابتدا از ایتالیا شروع شد.
در ایران باستان ساختمان های بزرگ و زیبایی بنا شده اند که پاره ای از آنها
هنوز پا بر جا هستند؛ نظیر طاق کسری در غرب ایران قدیم ، آرامگاه شاه
اسماعیل سامانی در گنبد کاووس و مسجد اصفهان را که با آجر ساخته اند
همچنینی پلها و سد های قدیمی مانند پل دختر سد کبار در قم از جمله بناهای
قدیمی می باشند.
انواع آجر در ایران قدیم
در ایران هر جا سنگ کم بوده و خاک خوب هم در دسترس بوده است آجر پزی و
مصرف آجر معمول شده است اندازه آجر ایلامی حدود ۱۰×۳۸×۳۸ سانیتی متر بوده
پختن و مصرف آجر در زمان ساسانیان گسترش یافته و در ساختمان های بزرگ مانند
آتشکده ها به کار رفته است اندازه آجر این دوره جدود ۴۴×۴۴×۷تا ۸ بوده است
و بعد های آن ۲۰×۲۰×۳ تا۴ سانتی متر کاهش یافت .
در فرش کردن کف ساختمان از آجر بزرگتری به نام ختائی به ابعاد ۵×۲۵×۲۵
سانتی متر و یا بزرگتر از آن به نام نظامی در ابعاد ۴۰×۴×۵ سانتی متر
استفاده می شده است از انواع دیگر آجر در گذشته آجر قزاقی می باشد که پیش
از جنگ جهانی اول روسها آن را تولید می کردند که ابعاد آن ۵×۱۰×۲۰ بوده است
آشنایی با آجر و مواد اولیه آن آجر نوعی سنگ مصنوعی است که از پختن خشت
خام و دگرگونی آن بر اثر گرما به دست می آید خاک آجر مخلوطی است از خاک رس
ماسه فلدسپات سنگ آهک سولفات ها سولفورها فسفات ها کانی های آهن منگنز
منیزیم سدیم پتاسیم مواد آلی و…
۲-۱ – انطباق با مشخصات و استانداردها
آجرهای مصرفی در هر پروژه باید از نظر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی
(مانند ابعاد، رنگ و دیگر مشخصهها) با آنچه در نقشهها، دستور کارها،
مشخصات فنی خصوصی و سایر مدارک پیمان ذکر شده است منطبق باشد. نمونه آجرهای
مصرفی اعم از پشت کار و نما، توپر و سوراخدار مجوف تیغهای و سقفی، انواع
رسی و ماسه آهکی باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت برسد.
ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی آجرها و روش آزمایش آنها باید مطابق استانداردهای ایرانی زیر باشد:
ـ استاندارد شماره ۷ : آجرهای رسی (مشتمل بر ویژگیها، نمونهبرداری و روشهای آزمایش)
ـ استاندارد شماره ۲۹۰۹ : استاندارد ویژگیها و روشهای آزمون تیرچه و بلوک سقفی
ـ استاندارد شماره ۹۹۱ : آجر نسوز جهت طاقهای قوسی
ـ هر استاندارد ایرانی دیگری که تا زمان انعقاد پیمان در باره آجر تدوین یا تجدید نظر شود
تا زمانی که استاندارد ایرانی در پارهای موارد تدوین نشده باشد در درجه
اول استانداردهای ”سازمان بینالمللی استاندارد ISO “ معتبر خواهد بود و در
صورت نبودن استاندارد مذکور به ترتیب استانداردهای آلمانی DIN ،
بریتانیایی BS و آمریکایی ASTM ملاک عمل قرار خواهد گرفت.
مراحل ساخت آجر عبارتند از :
کندن و ستخراج مواد خام
آماده سازی مواد اولیه
قالب گیری
خشک کردن
تخلیه و انبار کردن محصول
انواع کوره های آجر پزی
پس از خشک شدن خشت ها را در کوره می چینند طرز چیدن آنها طوری است که بین
آنها فاصله وجود دارد تا گازهای داغ و شعله بتواند از لای آنها عبور کند
کوره های آجر پزی سه نوع هستند:
کوره تنوره ای ، هوفمان و تونلی
قابل ذکر است که کوره های تونلی مدرن ترین کوره های آجر پزی می باشند که در
آنها سرامیک های ممتاز و صنعتی نیز می پزند ویزگی های آجر آجر خوب باید در
برخورد با آجر دیگر صدای زنگ بدهد صدای زنگ نشانه سلامت توپری و مقاومت و
کمی میزان جذب آب آن است آجر خوب باید در آتش سوزی مقاومت کند و خمیری و آب
نشود رنگ آجر خوب باید یکنواخت باشد و همچنین باید یکنواخت و سطح آن بدون
حفره باشد سختی آجر باید به اندازه ای باشد که با ناخن خط نیفتد.
۳-۱ – ویژگیها و حداقل حدود قابل قبول
۱-۳-۱ آجرهای رسی
آجرهای مصرفی در نما باید مطابق استاندارد ایرانی شماره ۷، عاری از معایب
ظاهری مانند ترکخوردگی، شورهزدگی، آلوئک و نظایر آن باشد. طول، عرض و
ضخامت آجرهای ماشینی باید به ترتیب ۲±۲۲۰ و ۱±۱۰۵ و ۱±۵۵ میلیمتر باشد.
طول، عرض و ضخامت آجرهای دستی باید به ترتیب ۴±۲۱۰ و ۳±۱۰۰ و ۲±۵۵ میلیمتر
باشد. ضخامت آجرهای نازک نما در هر دو مورد ماشینی و دستی باید برابر ۱±۳۰
یا ۱±۴۰ میلیمتر بوده و طول و عرض آنها عیناً مانند آجرهای ضخیم باشد. لبه
آجرها باید مستقیم و زوایای آنها قائمه و سطوحشان صاف باشد، پیچیدگی در
امتداد سطح بزرگ آجر حداکثر ۴ میلیمتر و در امتداد سطح متوسط آجر تا ۵
میلیمتر مجاز است. وجود یک ترک عمیق در سطح متوسط حداکثر تا عمق ۴۰ میلیمتر
در آجر پشت کار بلااشکال میباشد. طول شکستگی و دندانهای شدن خطوط و
زوایا نیز در آجر پشت کار نباید از ۱۵ میلیمتر تجاوز کند و تعداد آن در هر
آجر نباید از دو عدد بیشتر باشد. در آجرهای سوراخدار، سوراخها باید عمود بر
سطح بزرگ آجر و به طور یکنواخت در سطح آن توزیع شده و جمع مساحت آنها باید
بین (۲۵%) تا (۴۰%) سطح آجر باشد. بعد سوراخهای مربع و قطر سوراخهای
دایرهای باید حداکثر به ۲۶ میلیمتر محدود شود و ضخامت دیوار بین سوراخ و
لبه آجر بیش از ۱۵ میلیمتر و فاصله بین دو سوراخ بیش از ۱۰ میلیمتر باشد.
وزن ویژه هر دو نوع آجر نباید از ۷/۱ و وزن فضایی آنها از ۳/۱ گرم بر
سانتیمتر مکعب کمتر شود. حداقل تاب فشاری آجرهای دستی ۸۰ و ماشینی پر
مقاومت ۱۷۵ و ماشینی متوسط ۱۲۵ و ماشینی کم مقاومت ۸۵ کیلوگرم بر سانتیمتر
مربع استاندارد شده است و تاب فشاری آجرهای مصرفی نباید از این حدود کمتر
باشد. ضخامت تیغههای آجر مجوف دیواری و بلوک سفالی سقفی حداقل ۸ و رواداری
و ابعاد آنها ۴± میلیمتر میباشد. آجرهای مصرفی باید در برابر یخبندان
پایدار بوده و در آزمایش یخزدگی دچار خرابیهای ظاهری مانند ورقه شدن، ترک
خوردن و خرد شدن نشوند. درصد وزنی جذب آب ۲۴ ساعته آجرهای ماشینی نباید از
۱۶ و در مورد آجرهای دستی از ۲۰ بیشتر شده و در هر دو نوع آجر از ۸ کمتر
باشد. آجرهای توخالی تیغهای و سقفی و قطعات نازک آجری مورد مصرف در
نماسازی (به ابعاد تقریبی ۲۰×۴۰×۲۰۰ یا ۲۰×۳۰×۲۰۰ میلیمتر یا قطعات نازک
آجری نما به ضخامت حدود ۲۰ میلیمتر با نقش چند آجر بندکشی شده) حداقل باید
دارای مشخصات آجرهای ماشینی با مقاومت متوسط مندرج در استاندارد ایرانی
شماره ۷ باشند.
مصرف آجر غیراستاندارد در صورتی مجاز است که استفاده از آن در مشخصات و
نقشهها پیشبینی شده و نمونه آن به تصویب دستگاه نظارت رسیده باشد و دست
کم دارای ویژگیهای زیر باشد:
الف: کاملاً پخته و یکنواخت و سخت باشد و در برخورد با آجر دیگر صدای زنگدار ایجاد کند.
ب: تاب فشاری آن دست کم (۸۰%) مقادیر مندرج در استاندارد ایرانی شماره ۷ باشد.
ج: جذب آب آن در حدود مقادیر تعیین شده در استاندارد باشد، در غیر این صورت
مصرف آن فقط در اجزائی از ساختمان که در معرض رطوبت قرار نمیگیرند مجاز
است.
د: آجر مصرفی در نما باید دارای شکل، نقش و رنگ موردنظر طراح بوده، و
رواداری ابعاد آن حداکثر، (۳۰%) بیش از رواداریهای مندرج در استاندارد
ایرانی شماره ۷ باشد.
هـ: آجر مورد مصرف در اقلیمهای سرد باید در برابر یخبندان مقاومت مورد نظر را داشته باشد.
ز: مصرف آجرهای ترکدار، کج و معوج، گود و برجسته که انحنا، گودی و برجستگی
آنها از ۵ میلیمتر تجاوز نکند مشروط بر اینکه تعداد آنها از (۲۰%) کل
آجرها بیشتر نشود بلااشکال است. مصرف آجرهای نما که دارای آلوئک یا ترک
باشند، تنها در پشت کار مجاز خواهد بود. مصرف آجرهای کهنه درصورتی که مطابق
مشخصات بوده و کاملاً تمیز شده باشد مانعی ندارد، ولی بهتر است به همراه
آجرهای نو و در پشت کار از آنها استفاده شود.
۲-۳-۱ – آجرهای نسوز
آجرهای نسوز مورد مصرف در ساختمان معمولاً از خاکهای نسوز تهیه میشوند.
این آجرها علاوه بر دارا بودن مشخصات آجرهای معمولی باید گرمای ۱۵۸۰ درجه
سلسیوس را بدون آنکه خمیری شوند و از شکل بیفتند، تحمل کنند. مقاومت آجر
نسوز دست کم باید ۱۶ مگاپاسکال (حدود ۱۶۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) باشد.
آجرهای نسوز مصرفی در کارهای تأسیساتی مانند دیگهای آب گرم و بخار، تابع شرایط ویژة مربوط به خود خواهند بود.
۳-۳-۱- آجرهای بتنی
آجرهای بتنی باید با شرایط مندرج در مشخصات بلوکهای بتنی مطابقت داشته باشند.
۴-۳-۱- آجرهای ماسه آهکی
جرهای ماسه آهکی معمولاً به صورت توپر و سوراخدار به ابعاد حدود آجر رسی یا
مضاربی از آن با ملحوظ داشتن ضخامت ملات ساخته میشوند. رواداری طولی و
عرضی این آجرها ۵/۲± و برای ضخامت ۲± میلیمتر میباشد. آجرهای ماسه آهکی در
قطعات نازک و با ضخامت کم برای مصرف در نماسازی نیز تولید میشود.
ویژگی آجرهای ماسهآهکی بستگی به جنس مواد خام، نحوه قالبگیری، دما و مدت
پخت آنها دارد. گروهبندی آجرهای ماسه آهکی بر حسب تاب فشاری آنها صورت
میگیرد. حداقل میانگین تاب فشاری آجرهای کم مقاومت باید ۵/۷، آجرهای با
تاب متوسط ۱۰ و آجرهای پر مقاومت ۱۵ و آجرهای ممتاز ۲۰ مگاپاسکال (هر
مگاپاسکال حدوداً ۱۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است) و میانگین تاب خمشی
آنها به ترتیب باید ۸/۱، ۲/۲، ۸/۲ و ۴/۳ مگاپاسکال باشد. ضریب تغییرات
مقاومت نسبت به میانگین نباید برای آجر ممتاز از (۲۰%) و سایر انواع از
(۳۰%) تجاوز نماید.
آجر ماسه آهکی باید ۱۵ دوره یخبندان تا ۱۵ درجه زیر صفر و آب شدن را تحمل
کند. کاهش نسبی مجاز تاب فشاری پس از آزمایش یخ زدن نباید بیش از (۲۰%)
باشد. وزن فضایی آجر ماسه آهکی به تاب فشاری آن بستگی دارد و برای آجرهای
کم مقاومت، متوسط، پر مقاومت و ممتاز، به ترتیب نباید از ۵/۱،۷/۱، ۹/۱ و
۱/۲ گرم بر سانتیمتر مکعب کمتر شود. جمعشدگی ناشی از خشک شدن آجرهای ماسه
آهکی ممتاز نباید از (۵/۲%) و در مورد سایر آجرها از (۵/۳%) بیشتر شود.
ظاهر آجرهای ماسه آهکی باید تمیز، یکنواخت و عاری از ترک و حفره و مواد
خارجی مانند خاک و آهک و مواد آلی گیاهی باشد. جذب آب آجر ماسه آهکی در ۲۴
ساعت نباید از (۸%) کمتر و از (۲۰%) بیشتر شود.
انواع آجر غیر رسی و اشکال آن
آجر جوش آجر خاص در صنعت سفال پزی است که در کشورهای صنعتی دارای اهمیت
ویزه ای است از این آجر برای نماسازی ساختمان ها فرش کف پیاده روها پوشش
بدنه و کف آبروها و مجراهای فاضلاب و تونل ها و ساختن دودکش ها فرش کف
کارخانه ها انبارهای کشاورزی و سالن های دامداری پرورش طیور استخر های
صنعتی و جز اینها استفاده می شود
انواع خاص آجر تولیدی در کشور های اروپایی آجر هایی در کشورهای صنعتی
اروپاتولید می شوند که هنوز تولید آن در ایران مرسوم نشده است از آن جمله
بلوک های تو خالی آتش بند برای نصب دور ستون ها به منظور جلوگیری از نفوذ
آتش قطعات ویزه به شکل منحنی های کوز و کاس قطعات درپوش روی دیوار قطعاتی
که از اجزا هستند مانند کلوک سرقد گوشه و جزاینها که هنوز در ایران تولید
نمی شوند.
۵-۱- مصالح نصب و ملاتها
۱-۵-۱- دوغابها و ملاتها
برای دوغابها و ملاتهای آجرکاری و بندکشی به فصل مربوطه مراجعه شود.
۲-۵-۱ – اتصالات و بستها
مصالح نصب آجرهای نازک و اتصالات و بستهای فلزی که در دیوارهای دو جداره و
نظایر آن به کار میرود، باید فلز زنگ نزن باشد و یا تمام قسمتهای آن در
داخل ملات یا دوغاب قرار گیرد تا از زنگزدگی آنها جلوگیری به عمل آید.
اتصالات غیر فلزی به لحاظ دوام و استحکام باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت
برسد.
۶-۱- حمل و نقل و نگهداری
بارگیری، حمل و باراندازی انواع آجر باید با دقت انجام شود به نحوی که
ضایعات به حداقل ممکن برسد. آجرها و بلوکها باید در محل تمیز و سرپوشیده به
طور جدا از هم دستهبندی شده و از تماس آنها با خاک، مواد مضر، رطوبت و یخ
و برف جلوگیری شود.
آزمایش نمونههای گرفته شده از آجر در کارخانه و کارگاه باید منطبق با ویژگیهای مورد نظر در مشخصات کار باشد
مقدمه :
تاریخچه آجر
انواع آجر در ایران قدیم
انواع کوره های آجر پزی
آجرهای رسی
آجرهای نسوز
آجرهای بتنی
جرهای ماسه آهکی
مصالح نصب و ملاتها
حمل و نقل و نگهداری
آجر
مقدمه :
آجر سنگی است ساختگی (مصنوعی) که نوع رسی آن از پختن خشت (گل شکل داده شده)
و نوع ماسه آهکی آن از عمل آوردن خشت ماسه آهکی (که از فشردن مخلوط همگن
ماسه سیلیسی و آهک در قالب ساخته میشود) با بخار تحت فشار زیاد به دست
میآید، آجرهای بتنی همانند بلوکهای سیمانی تهیه میشوند. آجر رسی عمدتاً
از سیلیکاتهای آلومینیوم بوده و آجر ماسه آهکی از سنگدانههای ریز سیلیسی
تشکیل شده است که توسط خمیری از جنس سیلیکات کلسیم به همدیگر چسبیدهاند.
این آجر معمولاً به رنگ خاکستری است ولی میتوان با افزودن رنگ مناسب آن را
به رنگهای دیگر نیز تولید نمود. آجر به اشکال مکعب مستطیل توپر، سوراخدار،
توخالی (مجوف تیغهای و سقفی) و قطعات نازک تولید میشود. از آجر در ساختن
دیوارهای باربر، تیغههای جدا کننده، سقفهای تیرچه بلوک، طاق ضربی بین
تیرآهنها و نمای خارجی و داخلی ساختمانها بهرهگیری میشود.
تاریخچه آجر
آجر از قدیمی ترین مصالح ساختمانی است که قدمت آن بنا به عقیده برخی از
باستان شناسان به ده هزار سال پیش می رسد.در ایران بقایای کوره های سفال
پزی و آجر پزی در شوش و سیلک کاشان که تاریخ آنها به هزاره چهارم پیش از
میلاد می رسد پیدا شده است. همچنین نشانه هایی از تولید و مصرف آجر در
هندوستان به دست آمده که حاکی از سابقه شش هزار ساله آجر در آن کشور است
وازه آجر بابلی و نام خشت هایی بوده که بر روی آنها منشورها قوانین و نظایر
آنها را می نوشتند گمان می رود نخستین بار از پخته شدن خاک دیواره ها و کف
اجاق ها به پختن آجر پی برده اند .
کوره های آجر پزی ابتدایی بی گمان از مکان هایی تشکیل می شده که در آن لایه های هیزم و خشت متناوبا روی هم چیده می شده است.
فن استفاده از آجر ازآسیای غربی به سوی غرب مصر و سپس به روم و به سمت شرق
هندوستان و چین رفته است در سده چهارم اروپایی ها شروع به استفاده از آجر
کردند ولی پس از مدتی از رونق افتاده و رواج مجدد از سده ۱۲ میلادی بوده که
ابتدا از ایتالیا شروع شد.
در ایران باستان ساختمان های بزرگ و زیبایی بنا شده اند که پاره ای از آنها
هنوز پا بر جا هستند؛ نظیر طاق کسری در غرب ایران قدیم ، آرامگاه شاه
اسماعیل سامانی در گنبد کاووس و مسجد اصفهان را که با آجر ساخته اند
همچنینی پلها و سد های قدیمی مانند پل دختر سد کبار در قم از جمله بناهای
قدیمی می باشند.
انواع آجر در ایران قدیم
در ایران هر جا سنگ کم بوده و خاک خوب هم در دسترس بوده است آجر پزی و
مصرف آجر معمول شده است اندازه آجر ایلامی حدود ۱۰×۳۸×۳۸ سانیتی متر بوده
پختن و مصرف آجر در زمان ساسانیان گسترش یافته و در ساختمان های بزرگ مانند
آتشکده ها به کار رفته است اندازه آجر این دوره جدود ۴۴×۴۴×۷تا ۸ بوده است
و بعد های آن ۲۰×۲۰×۳ تا۴ سانتی متر کاهش یافت .
در فرش کردن کف ساختمان از آجر بزرگتری به نام ختائی به ابعاد ۵×۲۵×۲۵
سانتی متر و یا بزرگتر از آن به نام نظامی در ابعاد ۴۰×۴×۵ سانتی متر
استفاده می شده است از انواع دیگر آجر در گذشته آجر قزاقی می باشد که پیش
از جنگ جهانی اول روسها آن را تولید می کردند که ابعاد آن ۵×۱۰×۲۰ بوده است
آشنایی با آجر و مواد اولیه آن آجر نوعی سنگ مصنوعی است که از پختن خشت
خام و دگرگونی آن بر اثر گرما به دست می آید خاک آجر مخلوطی است از خاک رس
ماسه فلدسپات سنگ آهک سولفات ها سولفورها فسفات ها کانی های آهن منگنز
منیزیم سدیم پتاسیم مواد آلی و…
۲-۱ – انطباق با مشخصات و استانداردها
آجرهای مصرفی در هر پروژه باید از نظر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی
(مانند ابعاد، رنگ و دیگر مشخصهها) با آنچه در نقشهها، دستور کارها،
مشخصات فنی خصوصی و سایر مدارک پیمان ذکر شده است منطبق باشد. نمونه آجرهای
مصرفی اعم از پشت کار و نما، توپر و سوراخدار مجوف تیغهای و سقفی، انواع
رسی و ماسه آهکی باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت برسد.
ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی آجرها و روش آزمایش آنها باید مطابق استانداردهای ایرانی زیر باشد:
ـ استاندارد شماره ۷ : آجرهای رسی (مشتمل بر ویژگیها، نمونهبرداری و روشهای آزمایش)
ـ استاندارد شماره ۲۹۰۹ : استاندارد ویژگیها و روشهای آزمون تیرچه و بلوک سقفی
ـ استاندارد شماره ۹۹۱ : آجر نسوز جهت طاقهای قوسی
ـ هر استاندارد ایرانی دیگری که تا زمان انعقاد پیمان در باره آجر تدوین یا تجدید نظر شود
تا زمانی که استاندارد ایرانی در پارهای موارد تدوین نشده باشد در درجه
اول استانداردهای ”سازمان بینالمللی استاندارد ISO “ معتبر خواهد بود و در
صورت نبودن استاندارد مذکور به ترتیب استانداردهای آلمانی DIN ،
بریتانیایی BS و آمریکایی ASTM ملاک عمل قرار خواهد گرفت.
مراحل ساخت آجر عبارتند از :
کندن و ستخراج مواد خام
آماده سازی مواد اولیه
قالب گیری
خشک کردن
تخلیه و انبار کردن محصول
انواع کوره های آجر پزی
پس از خشک شدن خشت ها را در کوره می چینند طرز چیدن آنها طوری است که بین
آنها فاصله وجود دارد تا گازهای داغ و شعله بتواند از لای آنها عبور کند
کوره های آجر پزی سه نوع هستند:
کوره تنوره ای ، هوفمان و تونلی
قابل ذکر است که کوره های تونلی مدرن ترین کوره های آجر پزی می باشند که در
آنها سرامیک های ممتاز و صنعتی نیز می پزند ویزگی های آجر آجر خوب باید در
برخورد با آجر دیگر صدای زنگ بدهد صدای زنگ نشانه سلامت توپری و مقاومت و
کمی میزان جذب آب آن است آجر خوب باید در آتش سوزی مقاومت کند و خمیری و آب
نشود رنگ آجر خوب باید یکنواخت باشد و همچنین باید یکنواخت و سطح آن بدون
حفره باشد سختی آجر باید به اندازه ای باشد که با ناخن خط نیفتد.
۳-۱ – ویژگیها و حداقل حدود قابل قبول
۱-۳-۱ آجرهای رسی
آجرهای مصرفی در نما باید مطابق استاندارد ایرانی شماره ۷، عاری از معایب
ظاهری مانند ترکخوردگی، شورهزدگی، آلوئک و نظایر آن باشد. طول، عرض و
ضخامت آجرهای ماشینی باید به ترتیب ۲±۲۲۰ و ۱±۱۰۵ و ۱±۵۵ میلیمتر باشد.
طول، عرض و ضخامت آجرهای دستی باید به ترتیب ۴±۲۱۰ و ۳±۱۰۰ و ۲±۵۵ میلیمتر
باشد. ضخامت آجرهای نازک نما در هر دو مورد ماشینی و دستی باید برابر ۱±۳۰
یا ۱±۴۰ میلیمتر بوده و طول و عرض آنها عیناً مانند آجرهای ضخیم باشد. لبه
آجرها باید مستقیم و زوایای آنها قائمه و سطوحشان صاف باشد، پیچیدگی در
امتداد سطح بزرگ آجر حداکثر ۴ میلیمتر و در امتداد سطح متوسط آجر تا ۵
میلیمتر مجاز است. وجود یک ترک عمیق در سطح متوسط حداکثر تا عمق ۴۰ میلیمتر
در آجر پشت کار بلااشکال میباشد. طول شکستگی و دندانهای شدن خطوط و
زوایا نیز در آجر پشت کار نباید از ۱۵ میلیمتر تجاوز کند و تعداد آن در هر
آجر نباید از دو عدد بیشتر باشد. در آجرهای سوراخدار، سوراخها باید عمود بر
سطح بزرگ آجر و به طور یکنواخت در سطح آن توزیع شده و جمع مساحت آنها باید
بین (۲۵%) تا (۴۰%) سطح آجر باشد. بعد سوراخهای مربع و قطر سوراخهای
دایرهای باید حداکثر به ۲۶ میلیمتر محدود شود و ضخامت دیوار بین سوراخ و
لبه آجر بیش از ۱۵ میلیمتر و فاصله بین دو سوراخ بیش از ۱۰ میلیمتر باشد.
وزن ویژه هر دو نوع آجر نباید از ۷/۱ و وزن فضایی آنها از ۳/۱ گرم بر
سانتیمتر مکعب کمتر شود. حداقل تاب فشاری آجرهای دستی ۸۰ و ماشینی پر
مقاومت ۱۷۵ و ماشینی متوسط ۱۲۵ و ماشینی کم مقاومت ۸۵ کیلوگرم بر سانتیمتر
مربع استاندارد شده است و تاب فشاری آجرهای مصرفی نباید از این حدود کمتر
باشد. ضخامت تیغههای آجر مجوف دیواری و بلوک سفالی سقفی حداقل ۸ و رواداری
و ابعاد آنها ۴± میلیمتر میباشد. آجرهای مصرفی باید در برابر یخبندان
پایدار بوده و در آزمایش یخزدگی دچار خرابیهای ظاهری مانند ورقه شدن، ترک
خوردن و خرد شدن نشوند. درصد وزنی جذب آب ۲۴ ساعته آجرهای ماشینی نباید از
۱۶ و در مورد آجرهای دستی از ۲۰ بیشتر شده و در هر دو نوع آجر از ۸ کمتر
باشد. آجرهای توخالی تیغهای و سقفی و قطعات نازک آجری مورد مصرف در
نماسازی (به ابعاد تقریبی ۲۰×۴۰×۲۰۰ یا ۲۰×۳۰×۲۰۰ میلیمتر یا قطعات نازک
آجری نما به ضخامت حدود ۲۰ میلیمتر با نقش چند آجر بندکشی شده) حداقل باید
دارای مشخصات آجرهای ماشینی با مقاومت متوسط مندرج در استاندارد ایرانی
شماره ۷ باشند.
مصرف آجر غیراستاندارد در صورتی مجاز است که استفاده از آن در مشخصات و
نقشهها پیشبینی شده و نمونه آن به تصویب دستگاه نظارت رسیده باشد و دست
کم دارای ویژگیهای زیر باشد:
الف: کاملاً پخته و یکنواخت و سخت باشد و در برخورد با آجر دیگر صدای زنگدار ایجاد کند.
ب: تاب فشاری آن دست کم (۸۰%) مقادیر مندرج در استاندارد ایرانی شماره ۷ باشد.
ج: جذب آب آن در حدود مقادیر تعیین شده در استاندارد باشد، در غیر این صورت
مصرف آن فقط در اجزائی از ساختمان که در معرض رطوبت قرار نمیگیرند مجاز
است.
د: آجر مصرفی در نما باید دارای شکل، نقش و رنگ موردنظر طراح بوده، و
رواداری ابعاد آن حداکثر، (۳۰%) بیش از رواداریهای مندرج در استاندارد
ایرانی شماره ۷ باشد.
هـ: آجر مورد مصرف در اقلیمهای سرد باید در برابر یخبندان مقاومت مورد نظر را داشته باشد.
ز: مصرف آجرهای ترکدار، کج و معوج، گود و برجسته که انحنا، گودی و برجستگی
آنها از ۵ میلیمتر تجاوز نکند مشروط بر اینکه تعداد آنها از (۲۰%) کل
آجرها بیشتر نشود بلااشکال است. مصرف آجرهای نما که دارای آلوئک یا ترک
باشند، تنها در پشت کار مجاز خواهد بود. مصرف آجرهای کهنه درصورتی که مطابق
مشخصات بوده و کاملاً تمیز شده باشد مانعی ندارد، ولی بهتر است به همراه
آجرهای نو و در پشت کار از آنها استفاده شود.
۲-۳-۱ – آجرهای نسوز
آجرهای نسوز مورد مصرف در ساختمان معمولاً از خاکهای نسوز تهیه میشوند.
این آجرها علاوه بر دارا بودن مشخصات آجرهای معمولی باید گرمای ۱۵۸۰ درجه
سلسیوس را بدون آنکه خمیری شوند و از شکل بیفتند، تحمل کنند. مقاومت آجر
نسوز دست کم باید ۱۶ مگاپاسکال (حدود ۱۶۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) باشد.
آجرهای نسوز مصرفی در کارهای تأسیساتی مانند دیگهای آب گرم و بخار، تابع شرایط ویژة مربوط به خود خواهند بود.
۳-۳-۱- آجرهای بتنی
آجرهای بتنی باید با شرایط مندرج در مشخصات بلوکهای بتنی مطابقت داشته باشند.
۴-۳-۱- آجرهای ماسه آهکی
جرهای ماسه آهکی معمولاً به صورت توپر و سوراخدار به ابعاد حدود آجر رسی یا
مضاربی از آن با ملحوظ داشتن ضخامت ملات ساخته میشوند. رواداری طولی و
عرضی این آجرها ۵/۲± و برای ضخامت ۲± میلیمتر میباشد. آجرهای ماسه آهکی در
قطعات نازک و با ضخامت کم برای مصرف در نماسازی نیز تولید میشود.
ویژگی آجرهای ماسهآهکی بستگی به جنس مواد خام، نحوه قالبگیری، دما و مدت
پخت آنها دارد. گروهبندی آجرهای ماسه آهکی بر حسب تاب فشاری آنها صورت
میگیرد. حداقل میانگین تاب فشاری آجرهای کم مقاومت باید ۵/۷، آجرهای با
تاب متوسط ۱۰ و آجرهای پر مقاومت ۱۵ و آجرهای ممتاز ۲۰ مگاپاسکال (هر
مگاپاسکال حدوداً ۱۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است) و میانگین تاب خمشی
آنها به ترتیب باید ۸/۱، ۲/۲، ۸/۲ و ۴/۳ مگاپاسکال باشد. ضریب تغییرات
مقاومت نسبت به میانگین نباید برای آجر ممتاز از (۲۰%) و سایر انواع از
(۳۰%) تجاوز نماید.
آجر ماسه آهکی باید ۱۵ دوره یخبندان تا ۱۵ درجه زیر صفر و آب شدن را تحمل
کند. کاهش نسبی مجاز تاب فشاری پس از آزمایش یخ زدن نباید بیش از (۲۰%)
باشد. وزن فضایی آجر ماسه آهکی به تاب فشاری آن بستگی دارد و برای آجرهای
کم مقاومت، متوسط، پر مقاومت و ممتاز، به ترتیب نباید از ۵/۱،۷/۱، ۹/۱ و
۱/۲ گرم بر سانتیمتر مکعب کمتر شود. جمعشدگی ناشی از خشک شدن آجرهای ماسه
آهکی ممتاز نباید از (۵/۲%) و در مورد سایر آجرها از (۵/۳%) بیشتر شود.
ظاهر آجرهای ماسه آهکی باید تمیز، یکنواخت و عاری از ترک و حفره و مواد
خارجی مانند خاک و آهک و مواد آلی گیاهی باشد. جذب آب آجر ماسه آهکی در ۲۴
ساعت نباید از (۸%) کمتر و از (۲۰%) بیشتر شود.
انواع آجر غیر رسی و اشکال آن
آجر جوش آجر خاص در صنعت سفال پزی است که در کشورهای صنعتی دارای اهمیت
ویزه ای است از این آجر برای نماسازی ساختمان ها فرش کف پیاده روها پوشش
بدنه و کف آبروها و مجراهای فاضلاب و تونل ها و ساختن دودکش ها فرش کف
کارخانه ها انبارهای کشاورزی و سالن های دامداری پرورش طیور استخر های
صنعتی و جز اینها استفاده می شود
انواع خاص آجر تولیدی در کشور های اروپایی آجر هایی در کشورهای صنعتی
اروپاتولید می شوند که هنوز تولید آن در ایران مرسوم نشده است از آن جمله
بلوک های تو خالی آتش بند برای نصب دور ستون ها به منظور جلوگیری از نفوذ
آتش قطعات ویزه به شکل منحنی های کوز و کاس قطعات درپوش روی دیوار قطعاتی
که از اجزا هستند مانند کلوک سرقد گوشه و جزاینها که هنوز در ایران تولید
نمی شوند.
۵-۱- مصالح نصب و ملاتها
۱-۵-۱- دوغابها و ملاتها
برای دوغابها و ملاتهای آجرکاری و بندکشی به فصل مربوطه مراجعه شود.
۲-۵-۱ – اتصالات و بستها
مصالح نصب آجرهای نازک و اتصالات و بستهای فلزی که در دیوارهای دو جداره و
نظایر آن به کار میرود، باید فلز زنگ نزن باشد و یا تمام قسمتهای آن در
داخل ملات یا دوغاب قرار گیرد تا از زنگزدگی آنها جلوگیری به عمل آید.
اتصالات غیر فلزی به لحاظ دوام و استحکام باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت
برسد.
۶-۱- حمل و نقل و نگهداری
بارگیری، حمل و باراندازی انواع آجر باید با دقت انجام شود به نحوی که
ضایعات به حداقل ممکن برسد. آجرها و بلوکها باید در محل تمیز و سرپوشیده به
طور جدا از هم دستهبندی شده و از تماس آنها با خاک، مواد مضر، رطوبت و یخ
و برف جلوگیری شود.
آزمایش نمونههای گرفته شده از آجر در کارخانه و کارگاه باید منطبق با ویژگیهای مورد نظر در مشخصات کار باشد
آجر:
مقدمه :
تاریخچه آجر
انواع آجر در ایران قدیم
انواع کوره های آجر پزی
آجرهای رسی
آجرهای نسوز
آجرهای بتنی
جرهای ماسه آهکی
مصالح نصب و ملاتها
حمل و نقل و نگهداری
آجر
مقدمه :
آجر سنگی است ساختگی (مصنوعی) که نوع رسی آن از پختن خشت (گل شکل داده شده)
و نوع ماسه آهکی آن از عمل آوردن خشت ماسه آهکی (که از فشردن مخلوط همگن
ماسه سیلیسی و آهک در قالب ساخته میشود) با بخار تحت فشار زیاد به دست
میآید، آجرهای بتنی همانند بلوکهای سیمانی تهیه میشوند. آجر رسی عمدتاً
از سیلیکاتهای آلومینیوم بوده و آجر ماسه آهکی از سنگدانههای ریز سیلیسی
تشکیل شده است که توسط خمیری از جنس سیلیکات کلسیم به همدیگر چسبیدهاند.
این آجر معمولاً به رنگ خاکستری است ولی میتوان با افزودن رنگ مناسب آن را
به رنگهای دیگر نیز تولید نمود. آجر به اشکال مکعب مستطیل توپر، سوراخدار،
توخالی (مجوف تیغهای و سقفی) و قطعات نازک تولید میشود. از آجر در ساختن
دیوارهای باربر، تیغههای جدا کننده، سقفهای تیرچه بلوک، طاق ضربی بین
تیرآهنها و نمای خارجی و داخلی ساختمانها بهرهگیری میشود.
تاریخچه آجر
آجر از قدیمی ترین مصالح ساختمانی است که قدمت آن بنا به عقیده برخی از
باستان شناسان به ده هزار سال پیش می رسد.در ایران بقایای کوره های سفال
پزی و آجر پزی در شوش و سیلک کاشان که تاریخ آنها به هزاره چهارم پیش از
میلاد می رسد پیدا شده است. همچنین نشانه هایی از تولید و مصرف آجر در
هندوستان به دست آمده که حاکی از سابقه شش هزار ساله آجر در آن کشور است
وازه آجر بابلی و نام خشت هایی بوده که بر روی آنها منشورها قوانین و نظایر
آنها را می نوشتند گمان می رود نخستین بار از پخته شدن خاک دیواره ها و کف
اجاق ها به پختن آجر پی برده اند .
کوره های آجر پزی ابتدایی بی گمان از مکان هایی تشکیل می شده که در آن لایه های هیزم و خشت متناوبا روی هم چیده می شده است.
فن استفاده از آجر ازآسیای غربی به سوی غرب مصر و سپس به روم و به سمت شرق
هندوستان و چین رفته است در سده چهارم اروپایی ها شروع به استفاده از آجر
کردند ولی پس از مدتی از رونق افتاده و رواج مجدد از سده ۱۲ میلادی بوده که
ابتدا از ایتالیا شروع شد.
در ایران باستان ساختمان های بزرگ و زیبایی بنا شده اند که پاره ای از آنها
هنوز پا بر جا هستند؛ نظیر طاق کسری در غرب ایران قدیم ، آرامگاه شاه
اسماعیل سامانی در گنبد کاووس و مسجد اصفهان را که با آجر ساخته اند
همچنینی پلها و سد های قدیمی مانند پل دختر سد کبار در قم از جمله بناهای
قدیمی می باشند.
انواع آجر در ایران قدیم
در ایران هر جا سنگ کم بوده و خاک خوب هم در دسترس بوده است آجر پزی و
مصرف آجر معمول شده است اندازه آجر ایلامی حدود ۱۰×۳۸×۳۸ سانیتی متر بوده
پختن و مصرف آجر در زمان ساسانیان گسترش یافته و در ساختمان های بزرگ مانند
آتشکده ها به کار رفته است اندازه آجر این دوره جدود ۴۴×۴۴×۷تا ۸ بوده است
و بعد های آن ۲۰×۲۰×۳ تا۴ سانتی متر کاهش یافت .
در فرش کردن کف ساختمان از آجر بزرگتری به نام ختائی به ابعاد ۵×۲۵×۲۵
سانتی متر و یا بزرگتر از آن به نام نظامی در ابعاد ۴۰×۴×۵ سانتی متر
استفاده می شده است از انواع دیگر آجر در گذشته آجر قزاقی می باشد که پیش
از جنگ جهانی اول روسها آن را تولید می کردند که ابعاد آن ۵×۱۰×۲۰ بوده است
آشنایی با آجر و مواد اولیه آن آجر نوعی سنگ مصنوعی است که از پختن خشت
خام و دگرگونی آن بر اثر گرما به دست می آید خاک آجر مخلوطی است از خاک رس
ماسه فلدسپات سنگ آهک سولفات ها سولفورها فسفات ها کانی های آهن منگنز
منیزیم سدیم پتاسیم مواد آلی و…
۲-۱ – انطباق با مشخصات و استانداردها
آجرهای مصرفی در هر پروژه باید از نظر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی
(مانند ابعاد، رنگ و دیگر مشخصهها) با آنچه در نقشهها، دستور کارها،
مشخصات فنی خصوصی و سایر مدارک پیمان ذکر شده است منطبق باشد. نمونه آجرهای
مصرفی اعم از پشت کار و نما، توپر و سوراخدار مجوف تیغهای و سقفی، انواع
رسی و ماسه آهکی باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت برسد.
ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی آجرها و روش آزمایش آنها باید مطابق استانداردهای ایرانی زیر باشد:
ـ استاندارد شماره ۷ : آجرهای رسی (مشتمل بر ویژگیها، نمونهبرداری و روشهای آزمایش)
ـ استاندارد شماره ۲۹۰۹ : استاندارد ویژگیها و روشهای آزمون تیرچه و بلوک سقفی
ـ استاندارد شماره ۹۹۱ : آجر نسوز جهت طاقهای قوسی
ـ هر استاندارد ایرانی دیگری که تا زمان انعقاد پیمان در باره آجر تدوین یا تجدید نظر شود
تا زمانی که استاندارد ایرانی در پارهای موارد تدوین نشده باشد در درجه
اول استانداردهای ”سازمان بینالمللی استاندارد ISO “ معتبر خواهد بود و در
صورت نبودن استاندارد مذکور به ترتیب استانداردهای آلمانی DIN ،
بریتانیایی BS و آمریکایی ASTM ملاک عمل قرار خواهد گرفت.
مراحل ساخت آجر عبارتند از :
کندن و ستخراج مواد خام
آماده سازی مواد اولیه
قالب گیری
خشک کردن
تخلیه و انبار کردن محصول
انواع کوره های آجر پزی
پس از خشک شدن خشت ها را در کوره می چینند طرز چیدن آنها طوری است که بین
آنها فاصله وجود دارد تا گازهای داغ و شعله بتواند از لای آنها عبور کند
کوره های آجر پزی سه نوع هستند:
کوره تنوره ای ، هوفمان و تونلی
قابل ذکر است که کوره های تونلی مدرن ترین کوره های آجر پزی می باشند که در
آنها سرامیک های ممتاز و صنعتی نیز می پزند ویزگی های آجر آجر خوب باید در
برخورد با آجر دیگر صدای زنگ بدهد صدای زنگ نشانه سلامت توپری و مقاومت و
کمی میزان جذب آب آن است آجر خوب باید در آتش سوزی مقاومت کند و خمیری و آب
نشود رنگ آجر خوب باید یکنواخت باشد و همچنین باید یکنواخت و سطح آن بدون
حفره باشد سختی آجر باید به اندازه ای باشد که با ناخن خط نیفتد.
۳-۱ – ویژگیها و حداقل حدود قابل قبول
۱-۳-۱ آجرهای رسی
آجرهای مصرفی در نما باید مطابق استاندارد ایرانی شماره ۷، عاری از معایب
ظاهری مانند ترکخوردگی، شورهزدگی، آلوئک و نظایر آن باشد. طول، عرض و
ضخامت آجرهای ماشینی باید به ترتیب ۲±۲۲۰ و ۱±۱۰۵ و ۱±۵۵ میلیمتر باشد.
طول، عرض و ضخامت آجرهای دستی باید به ترتیب ۴±۲۱۰ و ۳±۱۰۰ و ۲±۵۵ میلیمتر
باشد. ضخامت آجرهای نازک نما در هر دو مورد ماشینی و دستی باید برابر ۱±۳۰
یا ۱±۴۰ میلیمتر بوده و طول و عرض آنها عیناً مانند آجرهای ضخیم باشد. لبه
آجرها باید مستقیم و زوایای آنها قائمه و سطوحشان صاف باشد، پیچیدگی در
امتداد سطح بزرگ آجر حداکثر ۴ میلیمتر و در امتداد سطح متوسط آجر تا ۵
میلیمتر مجاز است. وجود یک ترک عمیق در سطح متوسط حداکثر تا عمق ۴۰ میلیمتر
در آجر پشت کار بلااشکال میباشد. طول شکستگی و دندانهای شدن خطوط و
زوایا نیز در آجر پشت کار نباید از ۱۵ میلیمتر تجاوز کند و تعداد آن در هر
آجر نباید از دو عدد بیشتر باشد. در آجرهای سوراخدار، سوراخها باید عمود بر
سطح بزرگ آجر و به طور یکنواخت در سطح آن توزیع شده و جمع مساحت آنها باید
بین (۲۵%) تا (۴۰%) سطح آجر باشد. بعد سوراخهای مربع و قطر سوراخهای
دایرهای باید حداکثر به ۲۶ میلیمتر محدود شود و ضخامت دیوار بین سوراخ و
لبه آجر بیش از ۱۵ میلیمتر و فاصله بین دو سوراخ بیش از ۱۰ میلیمتر باشد.
وزن ویژه هر دو نوع آجر نباید از ۷/۱ و وزن فضایی آنها از ۳/۱ گرم بر
سانتیمتر مکعب کمتر شود. حداقل تاب فشاری آجرهای دستی ۸۰ و ماشینی پر
مقاومت ۱۷۵ و ماشینی متوسط ۱۲۵ و ماشینی کم مقاومت ۸۵ کیلوگرم بر سانتیمتر
مربع استاندارد شده است و تاب فشاری آجرهای مصرفی نباید از این حدود کمتر
باشد. ضخامت تیغههای آجر مجوف دیواری و بلوک سفالی سقفی حداقل ۸ و رواداری
و ابعاد آنها ۴± میلیمتر میباشد. آجرهای مصرفی باید در برابر یخبندان
پایدار بوده و در آزمایش یخزدگی دچار خرابیهای ظاهری مانند ورقه شدن، ترک
خوردن و خرد شدن نشوند. درصد وزنی جذب آب ۲۴ ساعته آجرهای ماشینی نباید از
۱۶ و در مورد آجرهای دستی از ۲۰ بیشتر شده و در هر دو نوع آجر از ۸ کمتر
باشد. آجرهای توخالی تیغهای و سقفی و قطعات نازک آجری مورد مصرف در
نماسازی (به ابعاد تقریبی ۲۰×۴۰×۲۰۰ یا ۲۰×۳۰×۲۰۰ میلیمتر یا قطعات نازک
آجری نما به ضخامت حدود ۲۰ میلیمتر با نقش چند آجر بندکشی شده) حداقل باید
دارای مشخصات آجرهای ماشینی با مقاومت متوسط مندرج در استاندارد ایرانی
شماره ۷ باشند.
مصرف آجر غیراستاندارد در صورتی مجاز است که استفاده از آن در مشخصات و
نقشهها پیشبینی شده و نمونه آن به تصویب دستگاه نظارت رسیده باشد و دست
کم دارای ویژگیهای زیر باشد:
الف: کاملاً پخته و یکنواخت و سخت باشد و در برخورد با آجر دیگر صدای زنگدار ایجاد کند.
ب: تاب فشاری آن دست کم (۸۰%) مقادیر مندرج در استاندارد ایرانی شماره ۷ باشد.
ج: جذب آب آن در حدود مقادیر تعیین شده در استاندارد باشد، در غیر این صورت
مصرف آن فقط در اجزائی از ساختمان که در معرض رطوبت قرار نمیگیرند مجاز
است.
د: آجر مصرفی در نما باید دارای شکل، نقش و رنگ موردنظر طراح بوده، و
رواداری ابعاد آن حداکثر، (۳۰%) بیش از رواداریهای مندرج در استاندارد
ایرانی شماره ۷ باشد.
هـ: آجر مورد مصرف در اقلیمهای سرد باید در برابر یخبندان مقاومت مورد نظر را داشته باشد.
ز: مصرف آجرهای ترکدار، کج و معوج، گود و برجسته که انحنا، گودی و برجستگی
آنها از ۵ میلیمتر تجاوز نکند مشروط بر اینکه تعداد آنها از (۲۰%) کل
آجرها بیشتر نشود بلااشکال است. مصرف آجرهای نما که دارای آلوئک یا ترک
باشند، تنها در پشت کار مجاز خواهد بود. مصرف آجرهای کهنه درصورتی که مطابق
مشخصات بوده و کاملاً تمیز شده باشد مانعی ندارد، ولی بهتر است به همراه
آجرهای نو و در پشت کار از آنها استفاده شود.
۲-۳-۱ – آجرهای نسوز
آجرهای نسوز مورد مصرف در ساختمان معمولاً از خاکهای نسوز تهیه میشوند.
این آجرها علاوه بر دارا بودن مشخصات آجرهای معمولی باید گرمای ۱۵۸۰ درجه
سلسیوس را بدون آنکه خمیری شوند و از شکل بیفتند، تحمل کنند. مقاومت آجر
نسوز دست کم باید ۱۶ مگاپاسکال (حدود ۱۶۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) باشد.
آجرهای نسوز مصرفی در کارهای تأسیساتی مانند دیگهای آب گرم و بخار، تابع شرایط ویژة مربوط به خود خواهند بود.
۳-۳-۱- آجرهای بتنی
آجرهای بتنی باید با شرایط مندرج در مشخصات بلوکهای بتنی مطابقت داشته باشند.
۴-۳-۱- آجرهای ماسه آهکی
جرهای ماسه آهکی معمولاً به صورت توپر و سوراخدار به ابعاد حدود آجر رسی یا
مضاربی از آن با ملحوظ داشتن ضخامت ملات ساخته میشوند. رواداری طولی و
عرضی این آجرها ۵/۲± و برای ضخامت ۲± میلیمتر میباشد. آجرهای ماسه آهکی در
قطعات نازک و با ضخامت کم برای مصرف در نماسازی نیز تولید میشود.
ویژگی آجرهای ماسهآهکی بستگی به جنس مواد خام، نحوه قالبگیری، دما و مدت
پخت آنها دارد. گروهبندی آجرهای ماسه آهکی بر حسب تاب فشاری آنها صورت
میگیرد. حداقل میانگین تاب فشاری آجرهای کم مقاومت باید ۵/۷، آجرهای با
تاب متوسط ۱۰ و آجرهای پر مقاومت ۱۵ و آجرهای ممتاز ۲۰ مگاپاسکال (هر
مگاپاسکال حدوداً ۱۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است) و میانگین تاب خمشی
آنها به ترتیب باید ۸/۱، ۲/۲، ۸/۲ و ۴/۳ مگاپاسکال باشد. ضریب تغییرات
مقاومت نسبت به میانگین نباید برای آجر ممتاز از (۲۰%) و سایر انواع از
(۳۰%) تجاوز نماید.
آجر ماسه آهکی باید ۱۵ دوره یخبندان تا ۱۵ درجه زیر صفر و آب شدن را تحمل
کند. کاهش نسبی مجاز تاب فشاری پس از آزمایش یخ زدن نباید بیش از (۲۰%)
باشد. وزن فضایی آجر ماسه آهکی به تاب فشاری آن بستگی دارد و برای آجرهای
کم مقاومت، متوسط، پر مقاومت و ممتاز، به ترتیب نباید از ۵/۱،۷/۱، ۹/۱ و
۱/۲ گرم بر سانتیمتر مکعب کمتر شود. جمعشدگی ناشی از خشک شدن آجرهای ماسه
آهکی ممتاز نباید از (۵/۲%) و در مورد سایر آجرها از (۵/۳%) بیشتر شود.
ظاهر آجرهای ماسه آهکی باید تمیز، یکنواخت و عاری از ترک و حفره و مواد
خارجی مانند خاک و آهک و مواد آلی گیاهی باشد. جذب آب آجر ماسه آهکی در ۲۴
ساعت نباید از (۸%) کمتر و از (۲۰%) بیشتر شود.
انواع آجر غیر رسی و اشکال آن
آجر جوش آجر خاص در صنعت سفال پزی است که در کشورهای صنعتی دارای اهمیت
ویزه ای است از این آجر برای نماسازی ساختمان ها فرش کف پیاده روها پوشش
بدنه و کف آبروها و مجراهای فاضلاب و تونل ها و ساختن دودکش ها فرش کف
کارخانه ها انبارهای کشاورزی و سالن های دامداری پرورش طیور استخر های
صنعتی و جز اینها استفاده می شود
انواع خاص آجر تولیدی در کشور های اروپایی آجر هایی در کشورهای صنعتی
اروپاتولید می شوند که هنوز تولید آن در ایران مرسوم نشده است از آن جمله
بلوک های تو خالی آتش بند برای نصب دور ستون ها به منظور جلوگیری از نفوذ
آتش قطعات ویزه به شکل منحنی های کوز و کاس قطعات درپوش روی دیوار قطعاتی
که از اجزا هستند مانند کلوک سرقد گوشه و جزاینها که هنوز در ایران تولید
نمی شوند.
۵-۱- مصالح نصب و ملاتها
۱-۵-۱- دوغابها و ملاتها
برای دوغابها و ملاتهای آجرکاری و بندکشی به فصل مربوطه مراجعه شود.
۲-۵-۱ – اتصالات و بستها
مصالح نصب آجرهای نازک و اتصالات و بستهای فلزی که در دیوارهای دو جداره و
نظایر آن به کار میرود، باید فلز زنگ نزن باشد و یا تمام قسمتهای آن در
داخل ملات یا دوغاب قرار گیرد تا از زنگزدگی آنها جلوگیری به عمل آید.
اتصالات غیر فلزی به لحاظ دوام و استحکام باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت
برسد.
۶-۱- حمل و نقل و نگهداری
بارگیری، حمل و باراندازی انواع آجر باید با دقت انجام شود به نحوی که
ضایعات به حداقل ممکن برسد. آجرها و بلوکها باید در محل تمیز و سرپوشیده به
طور جدا از هم دستهبندی شده و از تماس آنها با خاک، مواد مضر، رطوبت و یخ
و برف جلوگیری شود.
آزمایش نمونههای گرفته شده از آجر در کارخانه و کارگاه باید منطبق با ویژگیهای مورد نظر در مشخصات کار باشد
آجر:
مقدمه :
تاریخچه آجر
انواع آجر در ایران قدیم
انواع کوره های آجر پزی
آجرهای رسی
آجرهای نسوز
آجرهای بتنی
جرهای ماسه آهکی
مصالح نصب و ملاتها
حمل و نقل و نگهداری
آجر
مقدمه :
آجر سنگی است ساختگی (مصنوعی) که نوع رسی آن از پختن خشت (گل شکل داده شده)
و نوع ماسه آهکی آن از عمل آوردن خشت ماسه آهکی (که از فشردن مخلوط همگن
ماسه سیلیسی و آهک در قالب ساخته میشود) با بخار تحت فشار زیاد به دست
میآید، آجرهای بتنی همانند بلوکهای سیمانی تهیه میشوند. آجر رسی عمدتاً
از سیلیکاتهای آلومینیوم بوده و آجر ماسه آهکی از سنگدانههای ریز سیلیسی
تشکیل شده است که توسط خمیری از جنس سیلیکات کلسیم به همدیگر چسبیدهاند.
این آجر معمولاً به رنگ خاکستری است ولی میتوان با افزودن رنگ مناسب آن را
به رنگهای دیگر نیز تولید نمود. آجر به اشکال مکعب مستطیل توپر، سوراخدار،
توخالی (مجوف تیغهای و سقفی) و قطعات نازک تولید میشود. از آجر در ساختن
دیوارهای باربر، تیغههای جدا کننده، سقفهای تیرچه بلوک، طاق ضربی بین
تیرآهنها و نمای خارجی و داخلی ساختمانها بهرهگیری میشود.
تاریخچه آجر
آجر از قدیمی ترین مصالح ساختمانی است که قدمت آن بنا به عقیده برخی از
باستان شناسان به ده هزار سال پیش می رسد.در ایران بقایای کوره های سفال
پزی و آجر پزی در شوش و سیلک کاشان که تاریخ آنها به هزاره چهارم پیش از
میلاد می رسد پیدا شده است. همچنین نشانه هایی از تولید و مصرف آجر در
هندوستان به دست آمده که حاکی از سابقه شش هزار ساله آجر در آن کشور است
وازه آجر بابلی و نام خشت هایی بوده که بر روی آنها منشورها قوانین و نظایر
آنها را می نوشتند گمان می رود نخستین بار از پخته شدن خاک دیواره ها و کف
اجاق ها به پختن آجر پی برده اند .
کوره های آجر پزی ابتدایی بی گمان از مکان هایی تشکیل می شده که در آن لایه های هیزم و خشت متناوبا روی هم چیده می شده است.
فن استفاده از آجر ازآسیای غربی به سوی غرب مصر و سپس به روم و به سمت شرق
هندوستان و چین رفته است در سده چهارم اروپایی ها شروع به استفاده از آجر
کردند ولی پس از مدتی از رونق افتاده و رواج مجدد از سده ۱۲ میلادی بوده که
ابتدا از ایتالیا شروع شد.
در ایران باستان ساختمان های بزرگ و زیبایی بنا شده اند که پاره ای از آنها
هنوز پا بر جا هستند؛ نظیر طاق کسری در غرب ایران قدیم ، آرامگاه شاه
اسماعیل سامانی در گنبد کاووس و مسجد اصفهان را که با آجر ساخته اند
همچنینی پلها و سد های قدیمی مانند پل دختر سد کبار در قم از جمله بناهای
قدیمی می باشند.
انواع آجر در ایران قدیم
در ایران هر جا سنگ کم بوده و خاک خوب هم در دسترس بوده است آجر پزی و
مصرف آجر معمول شده است اندازه آجر ایلامی حدود ۱۰×۳۸×۳۸ سانیتی متر بوده
پختن و مصرف آجر در زمان ساسانیان گسترش یافته و در ساختمان های بزرگ مانند
آتشکده ها به کار رفته است اندازه آجر این دوره جدود ۴۴×۴۴×۷تا ۸ بوده است
و بعد های آن ۲۰×۲۰×۳ تا۴ سانتی متر کاهش یافت .
در فرش کردن کف ساختمان از آجر بزرگتری به نام ختائی به ابعاد ۵×۲۵×۲۵
سانتی متر و یا بزرگتر از آن به نام نظامی در ابعاد ۴۰×۴×۵ سانتی متر
استفاده می شده است از انواع دیگر آجر در گذشته آجر قزاقی می باشد که پیش
از جنگ جهانی اول روسها آن را تولید می کردند که ابعاد آن ۵×۱۰×۲۰ بوده است
آشنایی با آجر و مواد اولیه آن آجر نوعی سنگ مصنوعی است که از پختن خشت
خام و دگرگونی آن بر اثر گرما به دست می آید خاک آجر مخلوطی است از خاک رس
ماسه فلدسپات سنگ آهک سولفات ها سولفورها فسفات ها کانی های آهن منگنز
منیزیم سدیم پتاسیم مواد آلی و…
۲-۱ – انطباق با مشخصات و استانداردها
آجرهای مصرفی در هر پروژه باید از نظر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی
(مانند ابعاد، رنگ و دیگر مشخصهها) با آنچه در نقشهها، دستور کارها،
مشخصات فنی خصوصی و سایر مدارک پیمان ذکر شده است منطبق باشد. نمونه آجرهای
مصرفی اعم از پشت کار و نما، توپر و سوراخدار مجوف تیغهای و سقفی، انواع
رسی و ماسه آهکی باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت برسد.
ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی آجرها و روش آزمایش آنها باید مطابق استانداردهای ایرانی زیر باشد:
ـ استاندارد شماره ۷ : آجرهای رسی (مشتمل بر ویژگیها، نمونهبرداری و روشهای آزمایش)
ـ استاندارد شماره ۲۹۰۹ : استاندارد ویژگیها و روشهای آزمون تیرچه و بلوک سقفی
ـ استاندارد شماره ۹۹۱ : آجر نسوز جهت طاقهای قوسی
ـ هر استاندارد ایرانی دیگری که تا زمان انعقاد پیمان در باره آجر تدوین یا تجدید نظر شود
تا زمانی که استاندارد ایرانی در پارهای موارد تدوین نشده باشد در درجه
اول استانداردهای ”سازمان بینالمللی استاندارد ISO “ معتبر خواهد بود و در
صورت نبودن استاندارد مذکور به ترتیب استانداردهای آلمانی DIN ،
بریتانیایی BS و آمریکایی ASTM ملاک عمل قرار خواهد گرفت.
مراحل ساخت آجر عبارتند از :
کندن و ستخراج مواد خام
آماده سازی مواد اولیه
قالب گیری
خشک کردن
تخلیه و انبار کردن محصول
انواع کوره های آجر پزی
پس از خشک شدن خشت ها را در کوره می چینند طرز چیدن آنها طوری است که بین
آنها فاصله وجود دارد تا گازهای داغ و شعله بتواند از لای آنها عبور کند
کوره های آجر پزی سه نوع هستند:
کوره تنوره ای ، هوفمان و تونلی
قابل ذکر است که کوره های تونلی مدرن ترین کوره های آجر پزی می باشند که در
آنها سرامیک های ممتاز و صنعتی نیز می پزند ویزگی های آجر آجر خوب باید در
برخورد با آجر دیگر صدای زنگ بدهد صدای زنگ نشانه سلامت توپری و مقاومت و
کمی میزان جذب آب آن است آجر خوب باید در آتش سوزی مقاومت کند و خمیری و آب
نشود رنگ آجر خوب باید یکنواخت باشد و همچنین باید یکنواخت و سطح آن بدون
حفره باشد سختی آجر باید به اندازه ای باشد که با ناخن خط نیفتد.
۳-۱ – ویژگیها و حداقل حدود قابل قبول
۱-۳-۱ آجرهای رسی
آجرهای مصرفی در نما باید مطابق استاندارد ایرانی شماره ۷، عاری از معایب
ظاهری مانند ترکخوردگی، شورهزدگی، آلوئک و نظایر آن باشد. طول، عرض و
ضخامت آجرهای ماشینی باید به ترتیب ۲±۲۲۰ و ۱±۱۰۵ و ۱±۵۵ میلیمتر باشد.
طول، عرض و ضخامت آجرهای دستی باید به ترتیب ۴±۲۱۰ و ۳±۱۰۰ و ۲±۵۵ میلیمتر
باشد. ضخامت آجرهای نازک نما در هر دو مورد ماشینی و دستی باید برابر ۱±۳۰
یا ۱±۴۰ میلیمتر بوده و طول و عرض آنها عیناً مانند آجرهای ضخیم باشد. لبه
آجرها باید مستقیم و زوایای آنها قائمه و سطوحشان صاف باشد، پیچیدگی در
امتداد سطح بزرگ آجر حداکثر ۴ میلیمتر و در امتداد سطح متوسط آجر تا ۵
میلیمتر مجاز است. وجود یک ترک عمیق در سطح متوسط حداکثر تا عمق ۴۰ میلیمتر
در آجر پشت کار بلااشکال میباشد. طول شکستگی و دندانهای شدن خطوط و
زوایا نیز در آجر پشت کار نباید از ۱۵ میلیمتر تجاوز کند و تعداد آن در هر
آجر نباید از دو عدد بیشتر باشد. در آجرهای سوراخدار، سوراخها باید عمود بر
سطح بزرگ آجر و به طور یکنواخت در سطح آن توزیع شده و جمع مساحت آنها باید
بین (۲۵%) تا (۴۰%) سطح آجر باشد. بعد سوراخهای مربع و قطر سوراخهای
دایرهای باید حداکثر به ۲۶ میلیمتر محدود شود و ضخامت دیوار بین سوراخ و
لبه آجر بیش از ۱۵ میلیمتر و فاصله بین دو سوراخ بیش از ۱۰ میلیمتر باشد.
وزن ویژه هر دو نوع آجر نباید از ۷/۱ و وزن فضایی آنها از ۳/۱ گرم بر
سانتیمتر مکعب کمتر شود. حداقل تاب فشاری آجرهای دستی ۸۰ و ماشینی پر
مقاومت ۱۷۵ و ماشینی متوسط ۱۲۵ و ماشینی کم مقاومت ۸۵ کیلوگرم بر سانتیمتر
مربع استاندارد شده است و تاب فشاری آجرهای مصرفی نباید از این حدود کمتر
باشد. ضخامت تیغههای آجر مجوف دیواری و بلوک سفالی سقفی حداقل ۸ و رواداری
و ابعاد آنها ۴± میلیمتر میباشد. آجرهای مصرفی باید در برابر یخبندان
پایدار بوده و در آزمایش یخزدگی دچار خرابیهای ظاهری مانند ورقه شدن، ترک
خوردن و خرد شدن نشوند. درصد وزنی جذب آب ۲۴ ساعته آجرهای ماشینی نباید از
۱۶ و در مورد آجرهای دستی از ۲۰ بیشتر شده و در هر دو نوع آجر از ۸ کمتر
باشد. آجرهای توخالی تیغهای و سقفی و قطعات نازک آجری مورد مصرف در
نماسازی (به ابعاد تقریبی ۲۰×۴۰×۲۰۰ یا ۲۰×۳۰×۲۰۰ میلیمتر یا قطعات نازک
آجری نما به ضخامت حدود ۲۰ میلیمتر با نقش چند آجر بندکشی شده) حداقل باید
دارای مشخصات آجرهای ماشینی با مقاومت متوسط مندرج در استاندارد ایرانی
شماره ۷ باشند.
مصرف آجر غیراستاندارد در صورتی مجاز است که استفاده از آن در مشخصات و
نقشهها پیشبینی شده و نمونه آن به تصویب دستگاه نظارت رسیده باشد و دست
کم دارای ویژگیهای زیر باشد:
الف: کاملاً پخته و یکنواخت و سخت باشد و در برخورد با آجر دیگر صدای زنگدار ایجاد کند.
ب: تاب فشاری آن دست کم (۸۰%) مقادیر مندرج در استاندارد ایرانی شماره ۷ باشد.
ج: جذب آب آن در حدود مقادیر تعیین شده در استاندارد باشد، در غیر این صورت
مصرف آن فقط در اجزائی از ساختمان که در معرض رطوبت قرار نمیگیرند مجاز
است.
د: آجر مصرفی در نما باید دارای شکل، نقش و رنگ موردنظر طراح بوده، و
رواداری ابعاد آن حداکثر، (۳۰%) بیش از رواداریهای مندرج در استاندارد
ایرانی شماره ۷ باشد.
هـ: آجر مورد مصرف در اقلیمهای سرد باید در برابر یخبندان مقاومت مورد نظر را داشته باشد.
ز: مصرف آجرهای ترکدار، کج و معوج، گود و برجسته که انحنا، گودی و برجستگی
آنها از ۵ میلیمتر تجاوز نکند مشروط بر اینکه تعداد آنها از (۲۰%) کل
آجرها بیشتر نشود بلااشکال است. مصرف آجرهای نما که دارای آلوئک یا ترک
باشند، تنها در پشت کار مجاز خواهد بود. مصرف آجرهای کهنه درصورتی که مطابق
مشخصات بوده و کاملاً تمیز شده باشد مانعی ندارد، ولی بهتر است به همراه
آجرهای نو و در پشت کار از آنها استفاده شود.
۲-۳-۱ – آجرهای نسوز
آجرهای نسوز مورد مصرف در ساختمان معمولاً از خاکهای نسوز تهیه میشوند.
این آجرها علاوه بر دارا بودن مشخصات آجرهای معمولی باید گرمای ۱۵۸۰ درجه
سلسیوس را بدون آنکه خمیری شوند و از شکل بیفتند، تحمل کنند. مقاومت آجر
نسوز دست کم باید ۱۶ مگاپاسکال (حدود ۱۶۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) باشد.
آجرهای نسوز مصرفی در کارهای تأسیساتی مانند دیگهای آب گرم و بخار، تابع شرایط ویژة مربوط به خود خواهند بود.
۳-۳-۱- آجرهای بتنی
آجرهای بتنی باید با شرایط مندرج در مشخصات بلوکهای بتنی مطابقت داشته باشند.
۴-۳-۱- آجرهای ماسه آهکی
جرهای ماسه آهکی معمولاً به صورت توپر و سوراخدار به ابعاد حدود آجر رسی یا
مضاربی از آن با ملحوظ داشتن ضخامت ملات ساخته میشوند. رواداری طولی و
عرضی این آجرها ۵/۲± و برای ضخامت ۲± میلیمتر میباشد. آجرهای ماسه آهکی در
قطعات نازک و با ضخامت کم برای مصرف در نماسازی نیز تولید میشود.
ویژگی آجرهای ماسهآهکی بستگی به جنس مواد خام، نحوه قالبگیری، دما و مدت
پخت آنها دارد. گروهبندی آجرهای ماسه آهکی بر حسب تاب فشاری آنها صورت
میگیرد. حداقل میانگین تاب فشاری آجرهای کم مقاومت باید ۵/۷، آجرهای با
تاب متوسط ۱۰ و آجرهای پر مقاومت ۱۵ و آجرهای ممتاز ۲۰ مگاپاسکال (هر
مگاپاسکال حدوداً ۱۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است) و میانگین تاب خمشی
آنها به ترتیب باید ۸/۱، ۲/۲، ۸/۲ و ۴/۳ مگاپاسکال باشد. ضریب تغییرات
مقاومت نسبت به میانگین نباید برای آجر ممتاز از (۲۰%) و سایر انواع از
(۳۰%) تجاوز نماید.
آجر ماسه آهکی باید ۱۵ دوره یخبندان تا ۱۵ درجه زیر صفر و آب شدن را تحمل
کند. کاهش نسبی مجاز تاب فشاری پس از آزمایش یخ زدن نباید بیش از (۲۰%)
باشد. وزن فضایی آجر ماسه آهکی به تاب فشاری آن بستگی دارد و برای آجرهای
کم مقاومت، متوسط، پر مقاومت و ممتاز، به ترتیب نباید از ۵/۱،۷/۱، ۹/۱ و
۱/۲ گرم بر سانتیمتر مکعب کمتر شود. جمعشدگی ناشی از خشک شدن آجرهای ماسه
آهکی ممتاز نباید از (۵/۲%) و در مورد سایر آجرها از (۵/۳%) بیشتر شود.
ظاهر آجرهای ماسه آهکی باید تمیز، یکنواخت و عاری از ترک و حفره و مواد
خارجی مانند خاک و آهک و مواد آلی گیاهی باشد. جذب آب آجر ماسه آهکی در ۲۴
ساعت نباید از (۸%) کمتر و از (۲۰%) بیشتر شود.
انواع آجر غیر رسی و اشکال آن
آجر جوش آجر خاص در صنعت سفال پزی است که در کشورهای صنعتی دارای اهمیت
ویزه ای است از این آجر برای نماسازی ساختمان ها فرش کف پیاده روها پوشش
بدنه و کف آبروها و مجراهای فاضلاب و تونل ها و ساختن دودکش ها فرش کف
کارخانه ها انبارهای کشاورزی و سالن های دامداری پرورش طیور استخر های
صنعتی و جز اینها استفاده می شود
انواع خاص آجر تولیدی در کشور های اروپایی آجر هایی در کشورهای صنعتی
اروپاتولید می شوند که هنوز تولید آن در ایران مرسوم نشده است از آن جمله
بلوک های تو خالی آتش بند برای نصب دور ستون ها به منظور جلوگیری از نفوذ
آتش قطعات ویزه به شکل منحنی های کوز و کاس قطعات درپوش روی دیوار قطعاتی
که از اجزا هستند مانند کلوک سرقد گوشه و جزاینها که هنوز در ایران تولید
نمی شوند.
۵-۱- مصالح نصب و ملاتها
۱-۵-۱- دوغابها و ملاتها
برای دوغابها و ملاتهای آجرکاری و بندکشی به فصل مربوطه مراجعه شود.
۲-۵-۱ – اتصالات و بستها
مصالح نصب آجرهای نازک و اتصالات و بستهای فلزی که در دیوارهای دو جداره و
نظایر آن به کار میرود، باید فلز زنگ نزن باشد و یا تمام قسمتهای آن در
داخل ملات یا دوغاب قرار گیرد تا از زنگزدگی آنها جلوگیری به عمل آید.
اتصالات غیر فلزی به لحاظ دوام و استحکام باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت
برسد.
۶-۱- حمل و نقل و نگهداری
بارگیری، حمل و باراندازی انواع آجر باید با دقت انجام شود به نحوی که
ضایعات به حداقل ممکن برسد. آجرها و بلوکها باید در محل تمیز و سرپوشیده به
طور جدا از هم دستهبندی شده و از تماس آنها با خاک، مواد مضر، رطوبت و یخ
و برف جلوگیری شود.
آزمایش نمونههای گرفته شده از آجر در کارخانه و کارگاه باید منطبق با ویژگیهای مورد نظر در مشخصات کار باشد
مقدمه :
تاریخچه آجر
انواع آجر در ایران قدیم
انواع کوره های آجر پزی
آجرهای رسی
آجرهای نسوز
آجرهای بتنی
جرهای ماسه آهکی
مصالح نصب و ملاتها
حمل و نقل و نگهداری
آجر
مقدمه :
آجر سنگی است ساختگی (مصنوعی) که نوع رسی آن از پختن خشت (گل شکل داده شده)
و نوع ماسه آهکی آن از عمل آوردن خشت ماسه آهکی (که از فشردن مخلوط همگن
ماسه سیلیسی و آهک در قالب ساخته میشود) با بخار تحت فشار زیاد به دست
میآید، آجرهای بتنی همانند بلوکهای سیمانی تهیه میشوند. آجر رسی عمدتاً
از سیلیکاتهای آلومینیوم بوده و آجر ماسه آهکی از سنگدانههای ریز سیلیسی
تشکیل شده است که توسط خمیری از جنس سیلیکات کلسیم به همدیگر چسبیدهاند.
این آجر معمولاً به رنگ خاکستری است ولی میتوان با افزودن رنگ مناسب آن را
به رنگهای دیگر نیز تولید نمود. آجر به اشکال مکعب مستطیل توپر، سوراخدار،
توخالی (مجوف تیغهای و سقفی) و قطعات نازک تولید میشود. از آجر در ساختن
دیوارهای باربر، تیغههای جدا کننده، سقفهای تیرچه بلوک، طاق ضربی بین
تیرآهنها و نمای خارجی و داخلی ساختمانها بهرهگیری میشود.
تاریخچه آجر
آجر از قدیمی ترین مصالح ساختمانی است که قدمت آن بنا به عقیده برخی از
باستان شناسان به ده هزار سال پیش می رسد.در ایران بقایای کوره های سفال
پزی و آجر پزی در شوش و سیلک کاشان که تاریخ آنها به هزاره چهارم پیش از
میلاد می رسد پیدا شده است. همچنین نشانه هایی از تولید و مصرف آجر در
هندوستان به دست آمده که حاکی از سابقه شش هزار ساله آجر در آن کشور است
وازه آجر بابلی و نام خشت هایی بوده که بر روی آنها منشورها قوانین و نظایر
آنها را می نوشتند گمان می رود نخستین بار از پخته شدن خاک دیواره ها و کف
اجاق ها به پختن آجر پی برده اند .
کوره های آجر پزی ابتدایی بی گمان از مکان هایی تشکیل می شده که در آن لایه های هیزم و خشت متناوبا روی هم چیده می شده است.
فن استفاده از آجر ازآسیای غربی به سوی غرب مصر و سپس به روم و به سمت شرق
هندوستان و چین رفته است در سده چهارم اروپایی ها شروع به استفاده از آجر
کردند ولی پس از مدتی از رونق افتاده و رواج مجدد از سده ۱۲ میلادی بوده که
ابتدا از ایتالیا شروع شد.
در ایران باستان ساختمان های بزرگ و زیبایی بنا شده اند که پاره ای از آنها
هنوز پا بر جا هستند؛ نظیر طاق کسری در غرب ایران قدیم ، آرامگاه شاه
اسماعیل سامانی در گنبد کاووس و مسجد اصفهان را که با آجر ساخته اند
همچنینی پلها و سد های قدیمی مانند پل دختر سد کبار در قم از جمله بناهای
قدیمی می باشند.
انواع آجر در ایران قدیم
در ایران هر جا سنگ کم بوده و خاک خوب هم در دسترس بوده است آجر پزی و
مصرف آجر معمول شده است اندازه آجر ایلامی حدود ۱۰×۳۸×۳۸ سانیتی متر بوده
پختن و مصرف آجر در زمان ساسانیان گسترش یافته و در ساختمان های بزرگ مانند
آتشکده ها به کار رفته است اندازه آجر این دوره جدود ۴۴×۴۴×۷تا ۸ بوده است
و بعد های آن ۲۰×۲۰×۳ تا۴ سانتی متر کاهش یافت .
در فرش کردن کف ساختمان از آجر بزرگتری به نام ختائی به ابعاد ۵×۲۵×۲۵
سانتی متر و یا بزرگتر از آن به نام نظامی در ابعاد ۴۰×۴×۵ سانتی متر
استفاده می شده است از انواع دیگر آجر در گذشته آجر قزاقی می باشد که پیش
از جنگ جهانی اول روسها آن را تولید می کردند که ابعاد آن ۵×۱۰×۲۰ بوده است
آشنایی با آجر و مواد اولیه آن آجر نوعی سنگ مصنوعی است که از پختن خشت
خام و دگرگونی آن بر اثر گرما به دست می آید خاک آجر مخلوطی است از خاک رس
ماسه فلدسپات سنگ آهک سولفات ها سولفورها فسفات ها کانی های آهن منگنز
منیزیم سدیم پتاسیم مواد آلی و…
۲-۱ – انطباق با مشخصات و استانداردها
آجرهای مصرفی در هر پروژه باید از نظر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی
(مانند ابعاد، رنگ و دیگر مشخصهها) با آنچه در نقشهها، دستور کارها،
مشخصات فنی خصوصی و سایر مدارک پیمان ذکر شده است منطبق باشد. نمونه آجرهای
مصرفی اعم از پشت کار و نما، توپر و سوراخدار مجوف تیغهای و سقفی، انواع
رسی و ماسه آهکی باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت برسد.
ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی آجرها و روش آزمایش آنها باید مطابق استانداردهای ایرانی زیر باشد:
ـ استاندارد شماره ۷ : آجرهای رسی (مشتمل بر ویژگیها، نمونهبرداری و روشهای آزمایش)
ـ استاندارد شماره ۲۹۰۹ : استاندارد ویژگیها و روشهای آزمون تیرچه و بلوک سقفی
ـ استاندارد شماره ۹۹۱ : آجر نسوز جهت طاقهای قوسی
ـ هر استاندارد ایرانی دیگری که تا زمان انعقاد پیمان در باره آجر تدوین یا تجدید نظر شود
تا زمانی که استاندارد ایرانی در پارهای موارد تدوین نشده باشد در درجه
اول استانداردهای ”سازمان بینالمللی استاندارد ISO “ معتبر خواهد بود و در
صورت نبودن استاندارد مذکور به ترتیب استانداردهای آلمانی DIN ،
بریتانیایی BS و آمریکایی ASTM ملاک عمل قرار خواهد گرفت.
مراحل ساخت آجر عبارتند از :
کندن و ستخراج مواد خام
آماده سازی مواد اولیه
قالب گیری
خشک کردن
تخلیه و انبار کردن محصول
انواع کوره های آجر پزی
پس از خشک شدن خشت ها را در کوره می چینند طرز چیدن آنها طوری است که بین
آنها فاصله وجود دارد تا گازهای داغ و شعله بتواند از لای آنها عبور کند
کوره های آجر پزی سه نوع هستند:
کوره تنوره ای ، هوفمان و تونلی
قابل ذکر است که کوره های تونلی مدرن ترین کوره های آجر پزی می باشند که در
آنها سرامیک های ممتاز و صنعتی نیز می پزند ویزگی های آجر آجر خوب باید در
برخورد با آجر دیگر صدای زنگ بدهد صدای زنگ نشانه سلامت توپری و مقاومت و
کمی میزان جذب آب آن است آجر خوب باید در آتش سوزی مقاومت کند و خمیری و آب
نشود رنگ آجر خوب باید یکنواخت باشد و همچنین باید یکنواخت و سطح آن بدون
حفره باشد سختی آجر باید به اندازه ای باشد که با ناخن خط نیفتد.
۳-۱ – ویژگیها و حداقل حدود قابل قبول
۱-۳-۱ آجرهای رسی
آجرهای مصرفی در نما باید مطابق استاندارد ایرانی شماره ۷، عاری از معایب
ظاهری مانند ترکخوردگی، شورهزدگی، آلوئک و نظایر آن باشد. طول، عرض و
ضخامت آجرهای ماشینی باید به ترتیب ۲±۲۲۰ و ۱±۱۰۵ و ۱±۵۵ میلیمتر باشد.
طول، عرض و ضخامت آجرهای دستی باید به ترتیب ۴±۲۱۰ و ۳±۱۰۰ و ۲±۵۵ میلیمتر
باشد. ضخامت آجرهای نازک نما در هر دو مورد ماشینی و دستی باید برابر ۱±۳۰
یا ۱±۴۰ میلیمتر بوده و طول و عرض آنها عیناً مانند آجرهای ضخیم باشد. لبه
آجرها باید مستقیم و زوایای آنها قائمه و سطوحشان صاف باشد، پیچیدگی در
امتداد سطح بزرگ آجر حداکثر ۴ میلیمتر و در امتداد سطح متوسط آجر تا ۵
میلیمتر مجاز است. وجود یک ترک عمیق در سطح متوسط حداکثر تا عمق ۴۰ میلیمتر
در آجر پشت کار بلااشکال میباشد. طول شکستگی و دندانهای شدن خطوط و
زوایا نیز در آجر پشت کار نباید از ۱۵ میلیمتر تجاوز کند و تعداد آن در هر
آجر نباید از دو عدد بیشتر باشد. در آجرهای سوراخدار، سوراخها باید عمود بر
سطح بزرگ آجر و به طور یکنواخت در سطح آن توزیع شده و جمع مساحت آنها باید
بین (۲۵%) تا (۴۰%) سطح آجر باشد. بعد سوراخهای مربع و قطر سوراخهای
دایرهای باید حداکثر به ۲۶ میلیمتر محدود شود و ضخامت دیوار بین سوراخ و
لبه آجر بیش از ۱۵ میلیمتر و فاصله بین دو سوراخ بیش از ۱۰ میلیمتر باشد.
وزن ویژه هر دو نوع آجر نباید از ۷/۱ و وزن فضایی آنها از ۳/۱ گرم بر
سانتیمتر مکعب کمتر شود. حداقل تاب فشاری آجرهای دستی ۸۰ و ماشینی پر
مقاومت ۱۷۵ و ماشینی متوسط ۱۲۵ و ماشینی کم مقاومت ۸۵ کیلوگرم بر سانتیمتر
مربع استاندارد شده است و تاب فشاری آجرهای مصرفی نباید از این حدود کمتر
باشد. ضخامت تیغههای آجر مجوف دیواری و بلوک سفالی سقفی حداقل ۸ و رواداری
و ابعاد آنها ۴± میلیمتر میباشد. آجرهای مصرفی باید در برابر یخبندان
پایدار بوده و در آزمایش یخزدگی دچار خرابیهای ظاهری مانند ورقه شدن، ترک
خوردن و خرد شدن نشوند. درصد وزنی جذب آب ۲۴ ساعته آجرهای ماشینی نباید از
۱۶ و در مورد آجرهای دستی از ۲۰ بیشتر شده و در هر دو نوع آجر از ۸ کمتر
باشد. آجرهای توخالی تیغهای و سقفی و قطعات نازک آجری مورد مصرف در
نماسازی (به ابعاد تقریبی ۲۰×۴۰×۲۰۰ یا ۲۰×۳۰×۲۰۰ میلیمتر یا قطعات نازک
آجری نما به ضخامت حدود ۲۰ میلیمتر با نقش چند آجر بندکشی شده) حداقل باید
دارای مشخصات آجرهای ماشینی با مقاومت متوسط مندرج در استاندارد ایرانی
شماره ۷ باشند.
مصرف آجر غیراستاندارد در صورتی مجاز است که استفاده از آن در مشخصات و
نقشهها پیشبینی شده و نمونه آن به تصویب دستگاه نظارت رسیده باشد و دست
کم دارای ویژگیهای زیر باشد:
الف: کاملاً پخته و یکنواخت و سخت باشد و در برخورد با آجر دیگر صدای زنگدار ایجاد کند.
ب: تاب فشاری آن دست کم (۸۰%) مقادیر مندرج در استاندارد ایرانی شماره ۷ باشد.
ج: جذب آب آن در حدود مقادیر تعیین شده در استاندارد باشد، در غیر این صورت
مصرف آن فقط در اجزائی از ساختمان که در معرض رطوبت قرار نمیگیرند مجاز
است.
د: آجر مصرفی در نما باید دارای شکل، نقش و رنگ موردنظر طراح بوده، و
رواداری ابعاد آن حداکثر، (۳۰%) بیش از رواداریهای مندرج در استاندارد
ایرانی شماره ۷ باشد.
هـ: آجر مورد مصرف در اقلیمهای سرد باید در برابر یخبندان مقاومت مورد نظر را داشته باشد.
ز: مصرف آجرهای ترکدار، کج و معوج، گود و برجسته که انحنا، گودی و برجستگی
آنها از ۵ میلیمتر تجاوز نکند مشروط بر اینکه تعداد آنها از (۲۰%) کل
آجرها بیشتر نشود بلااشکال است. مصرف آجرهای نما که دارای آلوئک یا ترک
باشند، تنها در پشت کار مجاز خواهد بود. مصرف آجرهای کهنه درصورتی که مطابق
مشخصات بوده و کاملاً تمیز شده باشد مانعی ندارد، ولی بهتر است به همراه
آجرهای نو و در پشت کار از آنها استفاده شود.
۲-۳-۱ – آجرهای نسوز
آجرهای نسوز مورد مصرف در ساختمان معمولاً از خاکهای نسوز تهیه میشوند.
این آجرها علاوه بر دارا بودن مشخصات آجرهای معمولی باید گرمای ۱۵۸۰ درجه
سلسیوس را بدون آنکه خمیری شوند و از شکل بیفتند، تحمل کنند. مقاومت آجر
نسوز دست کم باید ۱۶ مگاپاسکال (حدود ۱۶۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) باشد.
آجرهای نسوز مصرفی در کارهای تأسیساتی مانند دیگهای آب گرم و بخار، تابع شرایط ویژة مربوط به خود خواهند بود.
۳-۳-۱- آجرهای بتنی
آجرهای بتنی باید با شرایط مندرج در مشخصات بلوکهای بتنی مطابقت داشته باشند.
۴-۳-۱- آجرهای ماسه آهکی
جرهای ماسه آهکی معمولاً به صورت توپر و سوراخدار به ابعاد حدود آجر رسی یا
مضاربی از آن با ملحوظ داشتن ضخامت ملات ساخته میشوند. رواداری طولی و
عرضی این آجرها ۵/۲± و برای ضخامت ۲± میلیمتر میباشد. آجرهای ماسه آهکی در
قطعات نازک و با ضخامت کم برای مصرف در نماسازی نیز تولید میشود.
ویژگی آجرهای ماسهآهکی بستگی به جنس مواد خام، نحوه قالبگیری، دما و مدت
پخت آنها دارد. گروهبندی آجرهای ماسه آهکی بر حسب تاب فشاری آنها صورت
میگیرد. حداقل میانگین تاب فشاری آجرهای کم مقاومت باید ۵/۷، آجرهای با
تاب متوسط ۱۰ و آجرهای پر مقاومت ۱۵ و آجرهای ممتاز ۲۰ مگاپاسکال (هر
مگاپاسکال حدوداً ۱۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است) و میانگین تاب خمشی
آنها به ترتیب باید ۸/۱، ۲/۲، ۸/۲ و ۴/۳ مگاپاسکال باشد. ضریب تغییرات
مقاومت نسبت به میانگین نباید برای آجر ممتاز از (۲۰%) و سایر انواع از
(۳۰%) تجاوز نماید.
آجر ماسه آهکی باید ۱۵ دوره یخبندان تا ۱۵ درجه زیر صفر و آب شدن را تحمل
کند. کاهش نسبی مجاز تاب فشاری پس از آزمایش یخ زدن نباید بیش از (۲۰%)
باشد. وزن فضایی آجر ماسه آهکی به تاب فشاری آن بستگی دارد و برای آجرهای
کم مقاومت، متوسط، پر مقاومت و ممتاز، به ترتیب نباید از ۵/۱،۷/۱، ۹/۱ و
۱/۲ گرم بر سانتیمتر مکعب کمتر شود. جمعشدگی ناشی از خشک شدن آجرهای ماسه
آهکی ممتاز نباید از (۵/۲%) و در مورد سایر آجرها از (۵/۳%) بیشتر شود.
ظاهر آجرهای ماسه آهکی باید تمیز، یکنواخت و عاری از ترک و حفره و مواد
خارجی مانند خاک و آهک و مواد آلی گیاهی باشد. جذب آب آجر ماسه آهکی در ۲۴
ساعت نباید از (۸%) کمتر و از (۲۰%) بیشتر شود.
انواع آجر غیر رسی و اشکال آن
آجر جوش آجر خاص در صنعت سفال پزی است که در کشورهای صنعتی دارای اهمیت
ویزه ای است از این آجر برای نماسازی ساختمان ها فرش کف پیاده روها پوشش
بدنه و کف آبروها و مجراهای فاضلاب و تونل ها و ساختن دودکش ها فرش کف
کارخانه ها انبارهای کشاورزی و سالن های دامداری پرورش طیور استخر های
صنعتی و جز اینها استفاده می شود
انواع خاص آجر تولیدی در کشور های اروپایی آجر هایی در کشورهای صنعتی
اروپاتولید می شوند که هنوز تولید آن در ایران مرسوم نشده است از آن جمله
بلوک های تو خالی آتش بند برای نصب دور ستون ها به منظور جلوگیری از نفوذ
آتش قطعات ویزه به شکل منحنی های کوز و کاس قطعات درپوش روی دیوار قطعاتی
که از اجزا هستند مانند کلوک سرقد گوشه و جزاینها که هنوز در ایران تولید
نمی شوند.
۵-۱- مصالح نصب و ملاتها
۱-۵-۱- دوغابها و ملاتها
برای دوغابها و ملاتهای آجرکاری و بندکشی به فصل مربوطه مراجعه شود.
۲-۵-۱ – اتصالات و بستها
مصالح نصب آجرهای نازک و اتصالات و بستهای فلزی که در دیوارهای دو جداره و
نظایر آن به کار میرود، باید فلز زنگ نزن باشد و یا تمام قسمتهای آن در
داخل ملات یا دوغاب قرار گیرد تا از زنگزدگی آنها جلوگیری به عمل آید.
اتصالات غیر فلزی به لحاظ دوام و استحکام باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت
برسد.
۶-۱- حمل و نقل و نگهداری
بارگیری، حمل و باراندازی انواع آجر باید با دقت انجام شود به نحوی که
ضایعات به حداقل ممکن برسد. آجرها و بلوکها باید در محل تمیز و سرپوشیده به
طور جدا از هم دستهبندی شده و از تماس آنها با خاک، مواد مضر، رطوبت و یخ
و برف جلوگیری شود.
آزمایش نمونههای گرفته شده از آجر در کارخانه و کارگاه باید منطبق با ویژگیهای مورد نظر در مشخصات کار باشد
آجر:
مقدمه :
تاریخچه آجر
انواع آجر در ایران قدیم
انواع کوره های آجر پزی
آجرهای رسی
آجرهای نسوز
آجرهای بتنی
جرهای ماسه آهکی
مصالح نصب و ملاتها
حمل و نقل و نگهداری
آجر
مقدمه :
آجر سنگی است ساختگی (مصنوعی) که نوع رسی آن از پختن خشت (گل شکل داده شده)
و نوع ماسه آهکی آن از عمل آوردن خشت ماسه آهکی (که از فشردن مخلوط همگن
ماسه سیلیسی و آهک در قالب ساخته میشود) با بخار تحت فشار زیاد به دست
میآید، آجرهای بتنی همانند بلوکهای سیمانی تهیه میشوند. آجر رسی عمدتاً
از سیلیکاتهای آلومینیوم بوده و آجر ماسه آهکی از سنگدانههای ریز سیلیسی
تشکیل شده است که توسط خمیری از جنس سیلیکات کلسیم به همدیگر چسبیدهاند.
این آجر معمولاً به رنگ خاکستری است ولی میتوان با افزودن رنگ مناسب آن را
به رنگهای دیگر نیز تولید نمود. آجر به اشکال مکعب مستطیل توپر، سوراخدار،
توخالی (مجوف تیغهای و سقفی) و قطعات نازک تولید میشود. از آجر در ساختن
دیوارهای باربر، تیغههای جدا کننده، سقفهای تیرچه بلوک، طاق ضربی بین
تیرآهنها و نمای خارجی و داخلی ساختمانها بهرهگیری میشود.
تاریخچه آجر
آجر از قدیمی ترین مصالح ساختمانی است که قدمت آن بنا به عقیده برخی از
باستان شناسان به ده هزار سال پیش می رسد.در ایران بقایای کوره های سفال
پزی و آجر پزی در شوش و سیلک کاشان که تاریخ آنها به هزاره چهارم پیش از
میلاد می رسد پیدا شده است. همچنین نشانه هایی از تولید و مصرف آجر در
هندوستان به دست آمده که حاکی از سابقه شش هزار ساله آجر در آن کشور است
وازه آجر بابلی و نام خشت هایی بوده که بر روی آنها منشورها قوانین و نظایر
آنها را می نوشتند گمان می رود نخستین بار از پخته شدن خاک دیواره ها و کف
اجاق ها به پختن آجر پی برده اند .
کوره های آجر پزی ابتدایی بی گمان از مکان هایی تشکیل می شده که در آن لایه های هیزم و خشت متناوبا روی هم چیده می شده است.
فن استفاده از آجر ازآسیای غربی به سوی غرب مصر و سپس به روم و به سمت شرق
هندوستان و چین رفته است در سده چهارم اروپایی ها شروع به استفاده از آجر
کردند ولی پس از مدتی از رونق افتاده و رواج مجدد از سده ۱۲ میلادی بوده که
ابتدا از ایتالیا شروع شد.
در ایران باستان ساختمان های بزرگ و زیبایی بنا شده اند که پاره ای از آنها
هنوز پا بر جا هستند؛ نظیر طاق کسری در غرب ایران قدیم ، آرامگاه شاه
اسماعیل سامانی در گنبد کاووس و مسجد اصفهان را که با آجر ساخته اند
همچنینی پلها و سد های قدیمی مانند پل دختر سد کبار در قم از جمله بناهای
قدیمی می باشند.
انواع آجر در ایران قدیم
در ایران هر جا سنگ کم بوده و خاک خوب هم در دسترس بوده است آجر پزی و
مصرف آجر معمول شده است اندازه آجر ایلامی حدود ۱۰×۳۸×۳۸ سانیتی متر بوده
پختن و مصرف آجر در زمان ساسانیان گسترش یافته و در ساختمان های بزرگ مانند
آتشکده ها به کار رفته است اندازه آجر این دوره جدود ۴۴×۴۴×۷تا ۸ بوده است
و بعد های آن ۲۰×۲۰×۳ تا۴ سانتی متر کاهش یافت .
در فرش کردن کف ساختمان از آجر بزرگتری به نام ختائی به ابعاد ۵×۲۵×۲۵
سانتی متر و یا بزرگتر از آن به نام نظامی در ابعاد ۴۰×۴×۵ سانتی متر
استفاده می شده است از انواع دیگر آجر در گذشته آجر قزاقی می باشد که پیش
از جنگ جهانی اول روسها آن را تولید می کردند که ابعاد آن ۵×۱۰×۲۰ بوده است
آشنایی با آجر و مواد اولیه آن آجر نوعی سنگ مصنوعی است که از پختن خشت
خام و دگرگونی آن بر اثر گرما به دست می آید خاک آجر مخلوطی است از خاک رس
ماسه فلدسپات سنگ آهک سولفات ها سولفورها فسفات ها کانی های آهن منگنز
منیزیم سدیم پتاسیم مواد آلی و…
۲-۱ – انطباق با مشخصات و استانداردها
آجرهای مصرفی در هر پروژه باید از نظر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی
(مانند ابعاد، رنگ و دیگر مشخصهها) با آنچه در نقشهها، دستور کارها،
مشخصات فنی خصوصی و سایر مدارک پیمان ذکر شده است منطبق باشد. نمونه آجرهای
مصرفی اعم از پشت کار و نما، توپر و سوراخدار مجوف تیغهای و سقفی، انواع
رسی و ماسه آهکی باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت برسد.
ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی آجرها و روش آزمایش آنها باید مطابق استانداردهای ایرانی زیر باشد:
ـ استاندارد شماره ۷ : آجرهای رسی (مشتمل بر ویژگیها، نمونهبرداری و روشهای آزمایش)
ـ استاندارد شماره ۲۹۰۹ : استاندارد ویژگیها و روشهای آزمون تیرچه و بلوک سقفی
ـ استاندارد شماره ۹۹۱ : آجر نسوز جهت طاقهای قوسی
ـ هر استاندارد ایرانی دیگری که تا زمان انعقاد پیمان در باره آجر تدوین یا تجدید نظر شود
تا زمانی که استاندارد ایرانی در پارهای موارد تدوین نشده باشد در درجه
اول استانداردهای ”سازمان بینالمللی استاندارد ISO “ معتبر خواهد بود و در
صورت نبودن استاندارد مذکور به ترتیب استانداردهای آلمانی DIN ،
بریتانیایی BS و آمریکایی ASTM ملاک عمل قرار خواهد گرفت.
مراحل ساخت آجر عبارتند از :
کندن و ستخراج مواد خام
آماده سازی مواد اولیه
قالب گیری
خشک کردن
تخلیه و انبار کردن محصول
انواع کوره های آجر پزی
پس از خشک شدن خشت ها را در کوره می چینند طرز چیدن آنها طوری است که بین
آنها فاصله وجود دارد تا گازهای داغ و شعله بتواند از لای آنها عبور کند
کوره های آجر پزی سه نوع هستند:
کوره تنوره ای ، هوفمان و تونلی
قابل ذکر است که کوره های تونلی مدرن ترین کوره های آجر پزی می باشند که در
آنها سرامیک های ممتاز و صنعتی نیز می پزند ویزگی های آجر آجر خوب باید در
برخورد با آجر دیگر صدای زنگ بدهد صدای زنگ نشانه سلامت توپری و مقاومت و
کمی میزان جذب آب آن است آجر خوب باید در آتش سوزی مقاومت کند و خمیری و آب
نشود رنگ آجر خوب باید یکنواخت باشد و همچنین باید یکنواخت و سطح آن بدون
حفره باشد سختی آجر باید به اندازه ای باشد که با ناخن خط نیفتد.
۳-۱ – ویژگیها و حداقل حدود قابل قبول
۱-۳-۱ آجرهای رسی
آجرهای مصرفی در نما باید مطابق استاندارد ایرانی شماره ۷، عاری از معایب
ظاهری مانند ترکخوردگی، شورهزدگی، آلوئک و نظایر آن باشد. طول، عرض و
ضخامت آجرهای ماشینی باید به ترتیب ۲±۲۲۰ و ۱±۱۰۵ و ۱±۵۵ میلیمتر باشد.
طول، عرض و ضخامت آجرهای دستی باید به ترتیب ۴±۲۱۰ و ۳±۱۰۰ و ۲±۵۵ میلیمتر
باشد. ضخامت آجرهای نازک نما در هر دو مورد ماشینی و دستی باید برابر ۱±۳۰
یا ۱±۴۰ میلیمتر بوده و طول و عرض آنها عیناً مانند آجرهای ضخیم باشد. لبه
آجرها باید مستقیم و زوایای آنها قائمه و سطوحشان صاف باشد، پیچیدگی در
امتداد سطح بزرگ آجر حداکثر ۴ میلیمتر و در امتداد سطح متوسط آجر تا ۵
میلیمتر مجاز است. وجود یک ترک عمیق در سطح متوسط حداکثر تا عمق ۴۰ میلیمتر
در آجر پشت کار بلااشکال میباشد. طول شکستگی و دندانهای شدن خطوط و
زوایا نیز در آجر پشت کار نباید از ۱۵ میلیمتر تجاوز کند و تعداد آن در هر
آجر نباید از دو عدد بیشتر باشد. در آجرهای سوراخدار، سوراخها باید عمود بر
سطح بزرگ آجر و به طور یکنواخت در سطح آن توزیع شده و جمع مساحت آنها باید
بین (۲۵%) تا (۴۰%) سطح آجر باشد. بعد سوراخهای مربع و قطر سوراخهای
دایرهای باید حداکثر به ۲۶ میلیمتر محدود شود و ضخامت دیوار بین سوراخ و
لبه آجر بیش از ۱۵ میلیمتر و فاصله بین دو سوراخ بیش از ۱۰ میلیمتر باشد.
وزن ویژه هر دو نوع آجر نباید از ۷/۱ و وزن فضایی آنها از ۳/۱ گرم بر
سانتیمتر مکعب کمتر شود. حداقل تاب فشاری آجرهای دستی ۸۰ و ماشینی پر
مقاومت ۱۷۵ و ماشینی متوسط ۱۲۵ و ماشینی کم مقاومت ۸۵ کیلوگرم بر سانتیمتر
مربع استاندارد شده است و تاب فشاری آجرهای مصرفی نباید از این حدود کمتر
باشد. ضخامت تیغههای آجر مجوف دیواری و بلوک سفالی سقفی حداقل ۸ و رواداری
و ابعاد آنها ۴± میلیمتر میباشد. آجرهای مصرفی باید در برابر یخبندان
پایدار بوده و در آزمایش یخزدگی دچار خرابیهای ظاهری مانند ورقه شدن، ترک
خوردن و خرد شدن نشوند. درصد وزنی جذب آب ۲۴ ساعته آجرهای ماشینی نباید از
۱۶ و در مورد آجرهای دستی از ۲۰ بیشتر شده و در هر دو نوع آجر از ۸ کمتر
باشد. آجرهای توخالی تیغهای و سقفی و قطعات نازک آجری مورد مصرف در
نماسازی (به ابعاد تقریبی ۲۰×۴۰×۲۰۰ یا ۲۰×۳۰×۲۰۰ میلیمتر یا قطعات نازک
آجری نما به ضخامت حدود ۲۰ میلیمتر با نقش چند آجر بندکشی شده) حداقل باید
دارای مشخصات آجرهای ماشینی با مقاومت متوسط مندرج در استاندارد ایرانی
شماره ۷ باشند.
مصرف آجر غیراستاندارد در صورتی مجاز است که استفاده از آن در مشخصات و
نقشهها پیشبینی شده و نمونه آن به تصویب دستگاه نظارت رسیده باشد و دست
کم دارای ویژگیهای زیر باشد:
الف: کاملاً پخته و یکنواخت و سخت باشد و در برخورد با آجر دیگر صدای زنگدار ایجاد کند.
ب: تاب فشاری آن دست کم (۸۰%) مقادیر مندرج در استاندارد ایرانی شماره ۷ باشد.
ج: جذب آب آن در حدود مقادیر تعیین شده در استاندارد باشد، در غیر این صورت
مصرف آن فقط در اجزائی از ساختمان که در معرض رطوبت قرار نمیگیرند مجاز
است.
د: آجر مصرفی در نما باید دارای شکل، نقش و رنگ موردنظر طراح بوده، و
رواداری ابعاد آن حداکثر، (۳۰%) بیش از رواداریهای مندرج در استاندارد
ایرانی شماره ۷ باشد.
هـ: آجر مورد مصرف در اقلیمهای سرد باید در برابر یخبندان مقاومت مورد نظر را داشته باشد.
ز: مصرف آجرهای ترکدار، کج و معوج، گود و برجسته که انحنا، گودی و برجستگی
آنها از ۵ میلیمتر تجاوز نکند مشروط بر اینکه تعداد آنها از (۲۰%) کل
آجرها بیشتر نشود بلااشکال است. مصرف آجرهای نما که دارای آلوئک یا ترک
باشند، تنها در پشت کار مجاز خواهد بود. مصرف آجرهای کهنه درصورتی که مطابق
مشخصات بوده و کاملاً تمیز شده باشد مانعی ندارد، ولی بهتر است به همراه
آجرهای نو و در پشت کار از آنها استفاده شود.
۲-۳-۱ – آجرهای نسوز
آجرهای نسوز مورد مصرف در ساختمان معمولاً از خاکهای نسوز تهیه میشوند.
این آجرها علاوه بر دارا بودن مشخصات آجرهای معمولی باید گرمای ۱۵۸۰ درجه
سلسیوس را بدون آنکه خمیری شوند و از شکل بیفتند، تحمل کنند. مقاومت آجر
نسوز دست کم باید ۱۶ مگاپاسکال (حدود ۱۶۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) باشد.
آجرهای نسوز مصرفی در کارهای تأسیساتی مانند دیگهای آب گرم و بخار، تابع شرایط ویژة مربوط به خود خواهند بود.
۳-۳-۱- آجرهای بتنی
آجرهای بتنی باید با شرایط مندرج در مشخصات بلوکهای بتنی مطابقت داشته باشند.
۴-۳-۱- آجرهای ماسه آهکی
جرهای ماسه آهکی معمولاً به صورت توپر و سوراخدار به ابعاد حدود آجر رسی یا
مضاربی از آن با ملحوظ داشتن ضخامت ملات ساخته میشوند. رواداری طولی و
عرضی این آجرها ۵/۲± و برای ضخامت ۲± میلیمتر میباشد. آجرهای ماسه آهکی در
قطعات نازک و با ضخامت کم برای مصرف در نماسازی نیز تولید میشود.
ویژگی آجرهای ماسهآهکی بستگی به جنس مواد خام، نحوه قالبگیری، دما و مدت
پخت آنها دارد. گروهبندی آجرهای ماسه آهکی بر حسب تاب فشاری آنها صورت
میگیرد. حداقل میانگین تاب فشاری آجرهای کم مقاومت باید ۵/۷، آجرهای با
تاب متوسط ۱۰ و آجرهای پر مقاومت ۱۵ و آجرهای ممتاز ۲۰ مگاپاسکال (هر
مگاپاسکال حدوداً ۱۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است) و میانگین تاب خمشی
آنها به ترتیب باید ۸/۱، ۲/۲، ۸/۲ و ۴/۳ مگاپاسکال باشد. ضریب تغییرات
مقاومت نسبت به میانگین نباید برای آجر ممتاز از (۲۰%) و سایر انواع از
(۳۰%) تجاوز نماید.
آجر ماسه آهکی باید ۱۵ دوره یخبندان تا ۱۵ درجه زیر صفر و آب شدن را تحمل
کند. کاهش نسبی مجاز تاب فشاری پس از آزمایش یخ زدن نباید بیش از (۲۰%)
باشد. وزن فضایی آجر ماسه آهکی به تاب فشاری آن بستگی دارد و برای آجرهای
کم مقاومت، متوسط، پر مقاومت و ممتاز، به ترتیب نباید از ۵/۱،۷/۱، ۹/۱ و
۱/۲ گرم بر سانتیمتر مکعب کمتر شود. جمعشدگی ناشی از خشک شدن آجرهای ماسه
آهکی ممتاز نباید از (۵/۲%) و در مورد سایر آجرها از (۵/۳%) بیشتر شود.
ظاهر آجرهای ماسه آهکی باید تمیز، یکنواخت و عاری از ترک و حفره و مواد
خارجی مانند خاک و آهک و مواد آلی گیاهی باشد. جذب آب آجر ماسه آهکی در ۲۴
ساعت نباید از (۸%) کمتر و از (۲۰%) بیشتر شود.
انواع آجر غیر رسی و اشکال آن
آجر جوش آجر خاص در صنعت سفال پزی است که در کشورهای صنعتی دارای اهمیت
ویزه ای است از این آجر برای نماسازی ساختمان ها فرش کف پیاده روها پوشش
بدنه و کف آبروها و مجراهای فاضلاب و تونل ها و ساختن دودکش ها فرش کف
کارخانه ها انبارهای کشاورزی و سالن های دامداری پرورش طیور استخر های
صنعتی و جز اینها استفاده می شود
انواع خاص آجر تولیدی در کشور های اروپایی آجر هایی در کشورهای صنعتی
اروپاتولید می شوند که هنوز تولید آن در ایران مرسوم نشده است از آن جمله
بلوک های تو خالی آتش بند برای نصب دور ستون ها به منظور جلوگیری از نفوذ
آتش قطعات ویزه به شکل منحنی های کوز و کاس قطعات درپوش روی دیوار قطعاتی
که از اجزا هستند مانند کلوک سرقد گوشه و جزاینها که هنوز در ایران تولید
نمی شوند.
۵-۱- مصالح نصب و ملاتها
۱-۵-۱- دوغابها و ملاتها
برای دوغابها و ملاتهای آجرکاری و بندکشی به فصل مربوطه مراجعه شود.
۲-۵-۱ – اتصالات و بستها
مصالح نصب آجرهای نازک و اتصالات و بستهای فلزی که در دیوارهای دو جداره و
نظایر آن به کار میرود، باید فلز زنگ نزن باشد و یا تمام قسمتهای آن در
داخل ملات یا دوغاب قرار گیرد تا از زنگزدگی آنها جلوگیری به عمل آید.
اتصالات غیر فلزی به لحاظ دوام و استحکام باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت
برسد.
۶-۱- حمل و نقل و نگهداری
بارگیری، حمل و باراندازی انواع آجر باید با دقت انجام شود به نحوی که
ضایعات به حداقل ممکن برسد. آجرها و بلوکها باید در محل تمیز و سرپوشیده به
طور جدا از هم دستهبندی شده و از تماس آنها با خاک، مواد مضر، رطوبت و یخ
و برف جلوگیری شود.
آزمایش نمونههای گرفته شده از آجر در کارخانه و کارگاه باید منطبق با ویژگیهای مورد نظر در مشخصات کار باشد
آجر:
مقدمه :
تاریخچه آجر
انواع آجر در ایران قدیم
انواع کوره های آجر پزی
آجرهای رسی
آجرهای نسوز
آجرهای بتنی
جرهای ماسه آهکی
مصالح نصب و ملاتها
حمل و نقل و نگهداری
آجر
مقدمه :
آجر سنگی است ساختگی (مصنوعی) که نوع رسی آن از پختن خشت (گل شکل داده شده)
و نوع ماسه آهکی آن از عمل آوردن خشت ماسه آهکی (که از فشردن مخلوط همگن
ماسه سیلیسی و آهک در قالب ساخته میشود) با بخار تحت فشار زیاد به دست
میآید، آجرهای بتنی همانند بلوکهای سیمانی تهیه میشوند. آجر رسی عمدتاً
از سیلیکاتهای آلومینیوم بوده و آجر ماسه آهکی از سنگدانههای ریز سیلیسی
تشکیل شده است که توسط خمیری از جنس سیلیکات کلسیم به همدیگر چسبیدهاند.
این آجر معمولاً به رنگ خاکستری است ولی میتوان با افزودن رنگ مناسب آن را
به رنگهای دیگر نیز تولید نمود. آجر به اشکال مکعب مستطیل توپر، سوراخدار،
توخالی (مجوف تیغهای و سقفی) و قطعات نازک تولید میشود. از آجر در ساختن
دیوارهای باربر، تیغههای جدا کننده، سقفهای تیرچه بلوک، طاق ضربی بین
تیرآهنها و نمای خارجی و داخلی ساختمانها بهرهگیری میشود.
تاریخچه آجر
آجر از قدیمی ترین مصالح ساختمانی است که قدمت آن بنا به عقیده برخی از
باستان شناسان به ده هزار سال پیش می رسد.در ایران بقایای کوره های سفال
پزی و آجر پزی در شوش و سیلک کاشان که تاریخ آنها به هزاره چهارم پیش از
میلاد می رسد پیدا شده است. همچنین نشانه هایی از تولید و مصرف آجر در
هندوستان به دست آمده که حاکی از سابقه شش هزار ساله آجر در آن کشور است
وازه آجر بابلی و نام خشت هایی بوده که بر روی آنها منشورها قوانین و نظایر
آنها را می نوشتند گمان می رود نخستین بار از پخته شدن خاک دیواره ها و کف
اجاق ها به پختن آجر پی برده اند .
کوره های آجر پزی ابتدایی بی گمان از مکان هایی تشکیل می شده که در آن لایه های هیزم و خشت متناوبا روی هم چیده می شده است.
فن استفاده از آجر ازآسیای غربی به سوی غرب مصر و سپس به روم و به سمت شرق
هندوستان و چین رفته است در سده چهارم اروپایی ها شروع به استفاده از آجر
کردند ولی پس از مدتی از رونق افتاده و رواج مجدد از سده ۱۲ میلادی بوده که
ابتدا از ایتالیا شروع شد.
در ایران باستان ساختمان های بزرگ و زیبایی بنا شده اند که پاره ای از آنها
هنوز پا بر جا هستند؛ نظیر طاق کسری در غرب ایران قدیم ، آرامگاه شاه
اسماعیل سامانی در گنبد کاووس و مسجد اصفهان را که با آجر ساخته اند
همچنینی پلها و سد های قدیمی مانند پل دختر سد کبار در قم از جمله بناهای
قدیمی می باشند.
انواع آجر در ایران قدیم
در ایران هر جا سنگ کم بوده و خاک خوب هم در دسترس بوده است آجر پزی و
مصرف آجر معمول شده است اندازه آجر ایلامی حدود ۱۰×۳۸×۳۸ سانیتی متر بوده
پختن و مصرف آجر در زمان ساسانیان گسترش یافته و در ساختمان های بزرگ مانند
آتشکده ها به کار رفته است اندازه آجر این دوره جدود ۴۴×۴۴×۷تا ۸ بوده است
و بعد های آن ۲۰×۲۰×۳ تا۴ سانتی متر کاهش یافت .
در فرش کردن کف ساختمان از آجر بزرگتری به نام ختائی به ابعاد ۵×۲۵×۲۵
سانتی متر و یا بزرگتر از آن به نام نظامی در ابعاد ۴۰×۴×۵ سانتی متر
استفاده می شده است از انواع دیگر آجر در گذشته آجر قزاقی می باشد که پیش
از جنگ جهانی اول روسها آن را تولید می کردند که ابعاد آن ۵×۱۰×۲۰ بوده است
آشنایی با آجر و مواد اولیه آن آجر نوعی سنگ مصنوعی است که از پختن خشت
خام و دگرگونی آن بر اثر گرما به دست می آید خاک آجر مخلوطی است از خاک رس
ماسه فلدسپات سنگ آهک سولفات ها سولفورها فسفات ها کانی های آهن منگنز
منیزیم سدیم پتاسیم مواد آلی و…
۲-۱ – انطباق با مشخصات و استانداردها
آجرهای مصرفی در هر پروژه باید از نظر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی
(مانند ابعاد، رنگ و دیگر مشخصهها) با آنچه در نقشهها، دستور کارها،
مشخصات فنی خصوصی و سایر مدارک پیمان ذکر شده است منطبق باشد. نمونه آجرهای
مصرفی اعم از پشت کار و نما، توپر و سوراخدار مجوف تیغهای و سقفی، انواع
رسی و ماسه آهکی باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت برسد.
ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی آجرها و روش آزمایش آنها باید مطابق استانداردهای ایرانی زیر باشد:
ـ استاندارد شماره ۷ : آجرهای رسی (مشتمل بر ویژگیها، نمونهبرداری و روشهای آزمایش)
ـ استاندارد شماره ۲۹۰۹ : استاندارد ویژگیها و روشهای آزمون تیرچه و بلوک سقفی
ـ استاندارد شماره ۹۹۱ : آجر نسوز جهت طاقهای قوسی
ـ هر استاندارد ایرانی دیگری که تا زمان انعقاد پیمان در باره آجر تدوین یا تجدید نظر شود
تا زمانی که استاندارد ایرانی در پارهای موارد تدوین نشده باشد در درجه
اول استانداردهای ”سازمان بینالمللی استاندارد ISO “ معتبر خواهد بود و در
صورت نبودن استاندارد مذکور به ترتیب استانداردهای آلمانی DIN ،
بریتانیایی BS و آمریکایی ASTM ملاک عمل قرار خواهد گرفت.
مراحل ساخت آجر عبارتند از :
کندن و ستخراج مواد خام
آماده سازی مواد اولیه
قالب گیری
خشک کردن
تخلیه و انبار کردن محصول
انواع کوره های آجر پزی
پس از خشک شدن خشت ها را در کوره می چینند طرز چیدن آنها طوری است که بین
آنها فاصله وجود دارد تا گازهای داغ و شعله بتواند از لای آنها عبور کند
کوره های آجر پزی سه نوع هستند:
کوره تنوره ای ، هوفمان و تونلی
قابل ذکر است که کوره های تونلی مدرن ترین کوره های آجر پزی می باشند که در
آنها سرامیک های ممتاز و صنعتی نیز می پزند ویزگی های آجر آجر خوب باید در
برخورد با آجر دیگر صدای زنگ بدهد صدای زنگ نشانه سلامت توپری و مقاومت و
کمی میزان جذب آب آن است آجر خوب باید در آتش سوزی مقاومت کند و خمیری و آب
نشود رنگ آجر خوب باید یکنواخت باشد و همچنین باید یکنواخت و سطح آن بدون
حفره باشد سختی آجر باید به اندازه ای باشد که با ناخن خط نیفتد.
۳-۱ – ویژگیها و حداقل حدود قابل قبول
۱-۳-۱ آجرهای رسی
آجرهای مصرفی در نما باید مطابق استاندارد ایرانی شماره ۷، عاری از معایب
ظاهری مانند ترکخوردگی، شورهزدگی، آلوئک و نظایر آن باشد. طول، عرض و
ضخامت آجرهای ماشینی باید به ترتیب ۲±۲۲۰ و ۱±۱۰۵ و ۱±۵۵ میلیمتر باشد.
طول، عرض و ضخامت آجرهای دستی باید به ترتیب ۴±۲۱۰ و ۳±۱۰۰ و ۲±۵۵ میلیمتر
باشد. ضخامت آجرهای نازک نما در هر دو مورد ماشینی و دستی باید برابر ۱±۳۰
یا ۱±۴۰ میلیمتر بوده و طول و عرض آنها عیناً مانند آجرهای ضخیم باشد. لبه
آجرها باید مستقیم و زوایای آنها قائمه و سطوحشان صاف باشد، پیچیدگی در
امتداد سطح بزرگ آجر حداکثر ۴ میلیمتر و در امتداد سطح متوسط آجر تا ۵
میلیمتر مجاز است. وجود یک ترک عمیق در سطح متوسط حداکثر تا عمق ۴۰ میلیمتر
در آجر پشت کار بلااشکال میباشد. طول شکستگی و دندانهای شدن خطوط و
زوایا نیز در آجر پشت کار نباید از ۱۵ میلیمتر تجاوز کند و تعداد آن در هر
آجر نباید از دو عدد بیشتر باشد. در آجرهای سوراخدار، سوراخها باید عمود بر
سطح بزرگ آجر و به طور یکنواخت در سطح آن توزیع شده و جمع مساحت آنها باید
بین (۲۵%) تا (۴۰%) سطح آجر باشد. بعد سوراخهای مربع و قطر سوراخهای
دایرهای باید حداکثر به ۲۶ میلیمتر محدود شود و ضخامت دیوار بین سوراخ و
لبه آجر بیش از ۱۵ میلیمتر و فاصله بین دو سوراخ بیش از ۱۰ میلیمتر باشد.
وزن ویژه هر دو نوع آجر نباید از ۷/۱ و وزن فضایی آنها از ۳/۱ گرم بر
سانتیمتر مکعب کمتر شود. حداقل تاب فشاری آجرهای دستی ۸۰ و ماشینی پر
مقاومت ۱۷۵ و ماشینی متوسط ۱۲۵ و ماشینی کم مقاومت ۸۵ کیلوگرم بر سانتیمتر
مربع استاندارد شده است و تاب فشاری آجرهای مصرفی نباید از این حدود کمتر
باشد. ضخامت تیغههای آجر مجوف دیواری و بلوک سفالی سقفی حداقل ۸ و رواداری
و ابعاد آنها ۴± میلیمتر میباشد. آجرهای مصرفی باید در برابر یخبندان
پایدار بوده و در آزمایش یخزدگی دچار خرابیهای ظاهری مانند ورقه شدن، ترک
خوردن و خرد شدن نشوند. درصد وزنی جذب آب ۲۴ ساعته آجرهای ماشینی نباید از
۱۶ و در مورد آجرهای دستی از ۲۰ بیشتر شده و در هر دو نوع آجر از ۸ کمتر
باشد. آجرهای توخالی تیغهای و سقفی و قطعات نازک آجری مورد مصرف در
نماسازی (به ابعاد تقریبی ۲۰×۴۰×۲۰۰ یا ۲۰×۳۰×۲۰۰ میلیمتر یا قطعات نازک
آجری نما به ضخامت حدود ۲۰ میلیمتر با نقش چند آجر بندکشی شده) حداقل باید
دارای مشخصات آجرهای ماشینی با مقاومت متوسط مندرج در استاندارد ایرانی
شماره ۷ باشند.
مصرف آجر غیراستاندارد در صورتی مجاز است که استفاده از آن در مشخصات و
نقشهها پیشبینی شده و نمونه آن به تصویب دستگاه نظارت رسیده باشد و دست
کم دارای ویژگیهای زیر باشد:
الف: کاملاً پخته و یکنواخت و سخت باشد و در برخورد با آجر دیگر صدای زنگدار ایجاد کند.
ب: تاب فشاری آن دست کم (۸۰%) مقادیر مندرج در استاندارد ایرانی شماره ۷ باشد.
ج: جذب آب آن در حدود مقادیر تعیین شده در استاندارد باشد، در غیر این صورت
مصرف آن فقط در اجزائی از ساختمان که در معرض رطوبت قرار نمیگیرند مجاز
است.
د: آجر مصرفی در نما باید دارای شکل، نقش و رنگ موردنظر طراح بوده، و
رواداری ابعاد آن حداکثر، (۳۰%) بیش از رواداریهای مندرج در استاندارد
ایرانی شماره ۷ باشد.
هـ: آجر مورد مصرف در اقلیمهای سرد باید در برابر یخبندان مقاومت مورد نظر را داشته باشد.
ز: مصرف آجرهای ترکدار، کج و معوج، گود و برجسته که انحنا، گودی و برجستگی
آنها از ۵ میلیمتر تجاوز نکند مشروط بر اینکه تعداد آنها از (۲۰%) کل
آجرها بیشتر نشود بلااشکال است. مصرف آجرهای نما که دارای آلوئک یا ترک
باشند، تنها در پشت کار مجاز خواهد بود. مصرف آجرهای کهنه درصورتی که مطابق
مشخصات بوده و کاملاً تمیز شده باشد مانعی ندارد، ولی بهتر است به همراه
آجرهای نو و در پشت کار از آنها استفاده شود.
۲-۳-۱ – آجرهای نسوز
آجرهای نسوز مورد مصرف در ساختمان معمولاً از خاکهای نسوز تهیه میشوند.
این آجرها علاوه بر دارا بودن مشخصات آجرهای معمولی باید گرمای ۱۵۸۰ درجه
سلسیوس را بدون آنکه خمیری شوند و از شکل بیفتند، تحمل کنند. مقاومت آجر
نسوز دست کم باید ۱۶ مگاپاسکال (حدود ۱۶۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) باشد.
آجرهای نسوز مصرفی در کارهای تأسیساتی مانند دیگهای آب گرم و بخار، تابع شرایط ویژة مربوط به خود خواهند بود.
۳-۳-۱- آجرهای بتنی
آجرهای بتنی باید با شرایط مندرج در مشخصات بلوکهای بتنی مطابقت داشته باشند.
۴-۳-۱- آجرهای ماسه آهکی
جرهای ماسه آهکی معمولاً به صورت توپر و سوراخدار به ابعاد حدود آجر رسی یا
مضاربی از آن با ملحوظ داشتن ضخامت ملات ساخته میشوند. رواداری طولی و
عرضی این آجرها ۵/۲± و برای ضخامت ۲± میلیمتر میباشد. آجرهای ماسه آهکی در
قطعات نازک و با ضخامت کم برای مصرف در نماسازی نیز تولید میشود.
ویژگی آجرهای ماسهآهکی بستگی به جنس مواد خام، نحوه قالبگیری، دما و مدت
پخت آنها دارد. گروهبندی آجرهای ماسه آهکی بر حسب تاب فشاری آنها صورت
میگیرد. حداقل میانگین تاب فشاری آجرهای کم مقاومت باید ۵/۷، آجرهای با
تاب متوسط ۱۰ و آجرهای پر مقاومت ۱۵ و آجرهای ممتاز ۲۰ مگاپاسکال (هر
مگاپاسکال حدوداً ۱۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است) و میانگین تاب خمشی
آنها به ترتیب باید ۸/۱، ۲/۲، ۸/۲ و ۴/۳ مگاپاسکال باشد. ضریب تغییرات
مقاومت نسبت به میانگین نباید برای آجر ممتاز از (۲۰%) و سایر انواع از
(۳۰%) تجاوز نماید.
آجر ماسه آهکی باید ۱۵ دوره یخبندان تا ۱۵ درجه زیر صفر و آب شدن را تحمل
کند. کاهش نسبی مجاز تاب فشاری پس از آزمایش یخ زدن نباید بیش از (۲۰%)
باشد. وزن فضایی آجر ماسه آهکی به تاب فشاری آن بستگی دارد و برای آجرهای
کم مقاومت، متوسط، پر مقاومت و ممتاز، به ترتیب نباید از ۵/۱،۷/۱، ۹/۱ و
۱/۲ گرم بر سانتیمتر مکعب کمتر شود. جمعشدگی ناشی از خشک شدن آجرهای ماسه
آهکی ممتاز نباید از (۵/۲%) و در مورد سایر آجرها از (۵/۳%) بیشتر شود.
ظاهر آجرهای ماسه آهکی باید تمیز، یکنواخت و عاری از ترک و حفره و مواد
خارجی مانند خاک و آهک و مواد آلی گیاهی باشد. جذب آب آجر ماسه آهکی در ۲۴
ساعت نباید از (۸%) کمتر و از (۲۰%) بیشتر شود.
انواع آجر غیر رسی و اشکال آن
آجر جوش آجر خاص در صنعت سفال پزی است که در کشورهای صنعتی دارای اهمیت
ویزه ای است از این آجر برای نماسازی ساختمان ها فرش کف پیاده روها پوشش
بدنه و کف آبروها و مجراهای فاضلاب و تونل ها و ساختن دودکش ها فرش کف
کارخانه ها انبارهای کشاورزی و سالن های دامداری پرورش طیور استخر های
صنعتی و جز اینها استفاده می شود
انواع خاص آجر تولیدی در کشور های اروپایی آجر هایی در کشورهای صنعتی
اروپاتولید می شوند که هنوز تولید آن در ایران مرسوم نشده است از آن جمله
بلوک های تو خالی آتش بند برای نصب دور ستون ها به منظور جلوگیری از نفوذ
آتش قطعات ویزه به شکل منحنی های کوز و کاس قطعات درپوش روی دیوار قطعاتی
که از اجزا هستند مانند کلوک سرقد گوشه و جزاینها که هنوز در ایران تولید
نمی شوند.
۵-۱- مصالح نصب و ملاتها
۱-۵-۱- دوغابها و ملاتها
برای دوغابها و ملاتهای آجرکاری و بندکشی به فصل مربوطه مراجعه شود.
۲-۵-۱ – اتصالات و بستها
مصالح نصب آجرهای نازک و اتصالات و بستهای فلزی که در دیوارهای دو جداره و
نظایر آن به کار میرود، باید فلز زنگ نزن باشد و یا تمام قسمتهای آن در
داخل ملات یا دوغاب قرار گیرد تا از زنگزدگی آنها جلوگیری به عمل آید.
اتصالات غیر فلزی به لحاظ دوام و استحکام باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت
برسد.
۶-۱- حمل و نقل و نگهداری
بارگیری، حمل و باراندازی انواع آجر باید با دقت انجام شود به نحوی که
ضایعات به حداقل ممکن برسد. آجرها و بلوکها باید در محل تمیز و سرپوشیده به
طور جدا از هم دستهبندی شده و از تماس آنها با خاک، مواد مضر، رطوبت و یخ
و برف جلوگیری شود.
آزمایش نمونههای گرفته شده از آجر در کارخانه و کارگاه باید منطبق با ویژگیهای مورد نظر در مشخصات کار باشد
مقدمه :
تاریخچه آجر
انواع آجر در ایران قدیم
انواع کوره های آجر پزی
آجرهای رسی
آجرهای نسوز
آجرهای بتنی
جرهای ماسه آهکی
مصالح نصب و ملاتها
حمل و نقل و نگهداری
آجر
مقدمه :
آجر سنگی است ساختگی (مصنوعی) که نوع رسی آن از پختن خشت (گل شکل داده شده)
و نوع ماسه آهکی آن از عمل آوردن خشت ماسه آهکی (که از فشردن مخلوط همگن
ماسه سیلیسی و آهک در قالب ساخته میشود) با بخار تحت فشار زیاد به دست
میآید، آجرهای بتنی همانند بلوکهای سیمانی تهیه میشوند. آجر رسی عمدتاً
از سیلیکاتهای آلومینیوم بوده و آجر ماسه آهکی از سنگدانههای ریز سیلیسی
تشکیل شده است که توسط خمیری از جنس سیلیکات کلسیم به همدیگر چسبیدهاند.
این آجر معمولاً به رنگ خاکستری است ولی میتوان با افزودن رنگ مناسب آن را
به رنگهای دیگر نیز تولید نمود. آجر به اشکال مکعب مستطیل توپر، سوراخدار،
توخالی (مجوف تیغهای و سقفی) و قطعات نازک تولید میشود. از آجر در ساختن
دیوارهای باربر، تیغههای جدا کننده، سقفهای تیرچه بلوک، طاق ضربی بین
تیرآهنها و نمای خارجی و داخلی ساختمانها بهرهگیری میشود.
تاریخچه آجر
آجر از قدیمی ترین مصالح ساختمانی است که قدمت آن بنا به عقیده برخی از
باستان شناسان به ده هزار سال پیش می رسد.در ایران بقایای کوره های سفال
پزی و آجر پزی در شوش و سیلک کاشان که تاریخ آنها به هزاره چهارم پیش از
میلاد می رسد پیدا شده است. همچنین نشانه هایی از تولید و مصرف آجر در
هندوستان به دست آمده که حاکی از سابقه شش هزار ساله آجر در آن کشور است
وازه آجر بابلی و نام خشت هایی بوده که بر روی آنها منشورها قوانین و نظایر
آنها را می نوشتند گمان می رود نخستین بار از پخته شدن خاک دیواره ها و کف
اجاق ها به پختن آجر پی برده اند .
کوره های آجر پزی ابتدایی بی گمان از مکان هایی تشکیل می شده که در آن لایه های هیزم و خشت متناوبا روی هم چیده می شده است.
فن استفاده از آجر ازآسیای غربی به سوی غرب مصر و سپس به روم و به سمت شرق
هندوستان و چین رفته است در سده چهارم اروپایی ها شروع به استفاده از آجر
کردند ولی پس از مدتی از رونق افتاده و رواج مجدد از سده ۱۲ میلادی بوده که
ابتدا از ایتالیا شروع شد.
در ایران باستان ساختمان های بزرگ و زیبایی بنا شده اند که پاره ای از آنها
هنوز پا بر جا هستند؛ نظیر طاق کسری در غرب ایران قدیم ، آرامگاه شاه
اسماعیل سامانی در گنبد کاووس و مسجد اصفهان را که با آجر ساخته اند
همچنینی پلها و سد های قدیمی مانند پل دختر سد کبار در قم از جمله بناهای
قدیمی می باشند.
انواع آجر در ایران قدیم
در ایران هر جا سنگ کم بوده و خاک خوب هم در دسترس بوده است آجر پزی و
مصرف آجر معمول شده است اندازه آجر ایلامی حدود ۱۰×۳۸×۳۸ سانیتی متر بوده
پختن و مصرف آجر در زمان ساسانیان گسترش یافته و در ساختمان های بزرگ مانند
آتشکده ها به کار رفته است اندازه آجر این دوره جدود ۴۴×۴۴×۷تا ۸ بوده است
و بعد های آن ۲۰×۲۰×۳ تا۴ سانتی متر کاهش یافت .
در فرش کردن کف ساختمان از آجر بزرگتری به نام ختائی به ابعاد ۵×۲۵×۲۵
سانتی متر و یا بزرگتر از آن به نام نظامی در ابعاد ۴۰×۴×۵ سانتی متر
استفاده می شده است از انواع دیگر آجر در گذشته آجر قزاقی می باشد که پیش
از جنگ جهانی اول روسها آن را تولید می کردند که ابعاد آن ۵×۱۰×۲۰ بوده است
آشنایی با آجر و مواد اولیه آن آجر نوعی سنگ مصنوعی است که از پختن خشت
خام و دگرگونی آن بر اثر گرما به دست می آید خاک آجر مخلوطی است از خاک رس
ماسه فلدسپات سنگ آهک سولفات ها سولفورها فسفات ها کانی های آهن منگنز
منیزیم سدیم پتاسیم مواد آلی و…
۲-۱ – انطباق با مشخصات و استانداردها
آجرهای مصرفی در هر پروژه باید از نظر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی
(مانند ابعاد، رنگ و دیگر مشخصهها) با آنچه در نقشهها، دستور کارها،
مشخصات فنی خصوصی و سایر مدارک پیمان ذکر شده است منطبق باشد. نمونه آجرهای
مصرفی اعم از پشت کار و نما، توپر و سوراخدار مجوف تیغهای و سقفی، انواع
رسی و ماسه آهکی باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت برسد.
ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی آجرها و روش آزمایش آنها باید مطابق استانداردهای ایرانی زیر باشد:
ـ استاندارد شماره ۷ : آجرهای رسی (مشتمل بر ویژگیها، نمونهبرداری و روشهای آزمایش)
ـ استاندارد شماره ۲۹۰۹ : استاندارد ویژگیها و روشهای آزمون تیرچه و بلوک سقفی
ـ استاندارد شماره ۹۹۱ : آجر نسوز جهت طاقهای قوسی
ـ هر استاندارد ایرانی دیگری که تا زمان انعقاد پیمان در باره آجر تدوین یا تجدید نظر شود
تا زمانی که استاندارد ایرانی در پارهای موارد تدوین نشده باشد در درجه
اول استانداردهای ”سازمان بینالمللی استاندارد ISO “ معتبر خواهد بود و در
صورت نبودن استاندارد مذکور به ترتیب استانداردهای آلمانی DIN ،
بریتانیایی BS و آمریکایی ASTM ملاک عمل قرار خواهد گرفت.
مراحل ساخت آجر عبارتند از :
کندن و ستخراج مواد خام
آماده سازی مواد اولیه
قالب گیری
خشک کردن
تخلیه و انبار کردن محصول
انواع کوره های آجر پزی
پس از خشک شدن خشت ها را در کوره می چینند طرز چیدن آنها طوری است که بین
آنها فاصله وجود دارد تا گازهای داغ و شعله بتواند از لای آنها عبور کند
کوره های آجر پزی سه نوع هستند:
کوره تنوره ای ، هوفمان و تونلی
قابل ذکر است که کوره های تونلی مدرن ترین کوره های آجر پزی می باشند که در
آنها سرامیک های ممتاز و صنعتی نیز می پزند ویزگی های آجر آجر خوب باید در
برخورد با آجر دیگر صدای زنگ بدهد صدای زنگ نشانه سلامت توپری و مقاومت و
کمی میزان جذب آب آن است آجر خوب باید در آتش سوزی مقاومت کند و خمیری و آب
نشود رنگ آجر خوب باید یکنواخت باشد و همچنین باید یکنواخت و سطح آن بدون
حفره باشد سختی آجر باید به اندازه ای باشد که با ناخن خط نیفتد.
۳-۱ – ویژگیها و حداقل حدود قابل قبول
۱-۳-۱ آجرهای رسی
آجرهای مصرفی در نما باید مطابق استاندارد ایرانی شماره ۷، عاری از معایب
ظاهری مانند ترکخوردگی، شورهزدگی، آلوئک و نظایر آن باشد. طول، عرض و
ضخامت آجرهای ماشینی باید به ترتیب ۲±۲۲۰ و ۱±۱۰۵ و ۱±۵۵ میلیمتر باشد.
طول، عرض و ضخامت آجرهای دستی باید به ترتیب ۴±۲۱۰ و ۳±۱۰۰ و ۲±۵۵ میلیمتر
باشد. ضخامت آجرهای نازک نما در هر دو مورد ماشینی و دستی باید برابر ۱±۳۰
یا ۱±۴۰ میلیمتر بوده و طول و عرض آنها عیناً مانند آجرهای ضخیم باشد. لبه
آجرها باید مستقیم و زوایای آنها قائمه و سطوحشان صاف باشد، پیچیدگی در
امتداد سطح بزرگ آجر حداکثر ۴ میلیمتر و در امتداد سطح متوسط آجر تا ۵
میلیمتر مجاز است. وجود یک ترک عمیق در سطح متوسط حداکثر تا عمق ۴۰ میلیمتر
در آجر پشت کار بلااشکال میباشد. طول شکستگی و دندانهای شدن خطوط و
زوایا نیز در آجر پشت کار نباید از ۱۵ میلیمتر تجاوز کند و تعداد آن در هر
آجر نباید از دو عدد بیشتر باشد. در آجرهای سوراخدار، سوراخها باید عمود بر
سطح بزرگ آجر و به طور یکنواخت در سطح آن توزیع شده و جمع مساحت آنها باید
بین (۲۵%) تا (۴۰%) سطح آجر باشد. بعد سوراخهای مربع و قطر سوراخهای
دایرهای باید حداکثر به ۲۶ میلیمتر محدود شود و ضخامت دیوار بین سوراخ و
لبه آجر بیش از ۱۵ میلیمتر و فاصله بین دو سوراخ بیش از ۱۰ میلیمتر باشد.
وزن ویژه هر دو نوع آجر نباید از ۷/۱ و وزن فضایی آنها از ۳/۱ گرم بر
سانتیمتر مکعب کمتر شود. حداقل تاب فشاری آجرهای دستی ۸۰ و ماشینی پر
مقاومت ۱۷۵ و ماشینی متوسط ۱۲۵ و ماشینی کم مقاومت ۸۵ کیلوگرم بر سانتیمتر
مربع استاندارد شده است و تاب فشاری آجرهای مصرفی نباید از این حدود کمتر
باشد. ضخامت تیغههای آجر مجوف دیواری و بلوک سفالی سقفی حداقل ۸ و رواداری
و ابعاد آنها ۴± میلیمتر میباشد. آجرهای مصرفی باید در برابر یخبندان
پایدار بوده و در آزمایش یخزدگی دچار خرابیهای ظاهری مانند ورقه شدن، ترک
خوردن و خرد شدن نشوند. درصد وزنی جذب آب ۲۴ ساعته آجرهای ماشینی نباید از
۱۶ و در مورد آجرهای دستی از ۲۰ بیشتر شده و در هر دو نوع آجر از ۸ کمتر
باشد. آجرهای توخالی تیغهای و سقفی و قطعات نازک آجری مورد مصرف در
نماسازی (به ابعاد تقریبی ۲۰×۴۰×۲۰۰ یا ۲۰×۳۰×۲۰۰ میلیمتر یا قطعات نازک
آجری نما به ضخامت حدود ۲۰ میلیمتر با نقش چند آجر بندکشی شده) حداقل باید
دارای مشخصات آجرهای ماشینی با مقاومت متوسط مندرج در استاندارد ایرانی
شماره ۷ باشند.
مصرف آجر غیراستاندارد در صورتی مجاز است که استفاده از آن در مشخصات و
نقشهها پیشبینی شده و نمونه آن به تصویب دستگاه نظارت رسیده باشد و دست
کم دارای ویژگیهای زیر باشد:
الف: کاملاً پخته و یکنواخت و سخت باشد و در برخورد با آجر دیگر صدای زنگدار ایجاد کند.
ب: تاب فشاری آن دست کم (۸۰%) مقادیر مندرج در استاندارد ایرانی شماره ۷ باشد.
ج: جذب آب آن در حدود مقادیر تعیین شده در استاندارد باشد، در غیر این صورت
مصرف آن فقط در اجزائی از ساختمان که در معرض رطوبت قرار نمیگیرند مجاز
است.
د: آجر مصرفی در نما باید دارای شکل، نقش و رنگ موردنظر طراح بوده، و
رواداری ابعاد آن حداکثر، (۳۰%) بیش از رواداریهای مندرج در استاندارد
ایرانی شماره ۷ باشد.
هـ: آجر مورد مصرف در اقلیمهای سرد باید در برابر یخبندان مقاومت مورد نظر را داشته باشد.
ز: مصرف آجرهای ترکدار، کج و معوج، گود و برجسته که انحنا، گودی و برجستگی
آنها از ۵ میلیمتر تجاوز نکند مشروط بر اینکه تعداد آنها از (۲۰%) کل
آجرها بیشتر نشود بلااشکال است. مصرف آجرهای نما که دارای آلوئک یا ترک
باشند، تنها در پشت کار مجاز خواهد بود. مصرف آجرهای کهنه درصورتی که مطابق
مشخصات بوده و کاملاً تمیز شده باشد مانعی ندارد، ولی بهتر است به همراه
آجرهای نو و در پشت کار از آنها استفاده شود.
۲-۳-۱ – آجرهای نسوز
آجرهای نسوز مورد مصرف در ساختمان معمولاً از خاکهای نسوز تهیه میشوند.
این آجرها علاوه بر دارا بودن مشخصات آجرهای معمولی باید گرمای ۱۵۸۰ درجه
سلسیوس را بدون آنکه خمیری شوند و از شکل بیفتند، تحمل کنند. مقاومت آجر
نسوز دست کم باید ۱۶ مگاپاسکال (حدود ۱۶۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) باشد.
آجرهای نسوز مصرفی در کارهای تأسیساتی مانند دیگهای آب گرم و بخار، تابع شرایط ویژة مربوط به خود خواهند بود.
۳-۳-۱- آجرهای بتنی
آجرهای بتنی باید با شرایط مندرج در مشخصات بلوکهای بتنی مطابقت داشته باشند.
۴-۳-۱- آجرهای ماسه آهکی
جرهای ماسه آهکی معمولاً به صورت توپر و سوراخدار به ابعاد حدود آجر رسی یا
مضاربی از آن با ملحوظ داشتن ضخامت ملات ساخته میشوند. رواداری طولی و
عرضی این آجرها ۵/۲± و برای ضخامت ۲± میلیمتر میباشد. آجرهای ماسه آهکی در
قطعات نازک و با ضخامت کم برای مصرف در نماسازی نیز تولید میشود.
ویژگی آجرهای ماسهآهکی بستگی به جنس مواد خام، نحوه قالبگیری، دما و مدت
پخت آنها دارد. گروهبندی آجرهای ماسه آهکی بر حسب تاب فشاری آنها صورت
میگیرد. حداقل میانگین تاب فشاری آجرهای کم مقاومت باید ۵/۷، آجرهای با
تاب متوسط ۱۰ و آجرهای پر مقاومت ۱۵ و آجرهای ممتاز ۲۰ مگاپاسکال (هر
مگاپاسکال حدوداً ۱۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است) و میانگین تاب خمشی
آنها به ترتیب باید ۸/۱، ۲/۲، ۸/۲ و ۴/۳ مگاپاسکال باشد. ضریب تغییرات
مقاومت نسبت به میانگین نباید برای آجر ممتاز از (۲۰%) و سایر انواع از
(۳۰%) تجاوز نماید.
آجر ماسه آهکی باید ۱۵ دوره یخبندان تا ۱۵ درجه زیر صفر و آب شدن را تحمل
کند. کاهش نسبی مجاز تاب فشاری پس از آزمایش یخ زدن نباید بیش از (۲۰%)
باشد. وزن فضایی آجر ماسه آهکی به تاب فشاری آن بستگی دارد و برای آجرهای
کم مقاومت، متوسط، پر مقاومت و ممتاز، به ترتیب نباید از ۵/۱،۷/۱، ۹/۱ و
۱/۲ گرم بر سانتیمتر مکعب کمتر شود. جمعشدگی ناشی از خشک شدن آجرهای ماسه
آهکی ممتاز نباید از (۵/۲%) و در مورد سایر آجرها از (۵/۳%) بیشتر شود.
ظاهر آجرهای ماسه آهکی باید تمیز، یکنواخت و عاری از ترک و حفره و مواد
خارجی مانند خاک و آهک و مواد آلی گیاهی باشد. جذب آب آجر ماسه آهکی در ۲۴
ساعت نباید از (۸%) کمتر و از (۲۰%) بیشتر شود.
انواع آجر غیر رسی و اشکال آن
آجر جوش آجر خاص در صنعت سفال پزی است که در کشورهای صنعتی دارای اهمیت
ویزه ای است از این آجر برای نماسازی ساختمان ها فرش کف پیاده روها پوشش
بدنه و کف آبروها و مجراهای فاضلاب و تونل ها و ساختن دودکش ها فرش کف
کارخانه ها انبارهای کشاورزی و سالن های دامداری پرورش طیور استخر های
صنعتی و جز اینها استفاده می شود
انواع خاص آجر تولیدی در کشور های اروپایی آجر هایی در کشورهای صنعتی
اروپاتولید می شوند که هنوز تولید آن در ایران مرسوم نشده است از آن جمله
بلوک های تو خالی آتش بند برای نصب دور ستون ها به منظور جلوگیری از نفوذ
آتش قطعات ویزه به شکل منحنی های کوز و کاس قطعات درپوش روی دیوار قطعاتی
که از اجزا هستند مانند کلوک سرقد گوشه و جزاینها که هنوز در ایران تولید
نمی شوند.
۵-۱- مصالح نصب و ملاتها
۱-۵-۱- دوغابها و ملاتها
برای دوغابها و ملاتهای آجرکاری و بندکشی به فصل مربوطه مراجعه شود.
۲-۵-۱ – اتصالات و بستها
مصالح نصب آجرهای نازک و اتصالات و بستهای فلزی که در دیوارهای دو جداره و
نظایر آن به کار میرود، باید فلز زنگ نزن باشد و یا تمام قسمتهای آن در
داخل ملات یا دوغاب قرار گیرد تا از زنگزدگی آنها جلوگیری به عمل آید.
اتصالات غیر فلزی به لحاظ دوام و استحکام باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت
برسد.
۶-۱- حمل و نقل و نگهداری
بارگیری، حمل و باراندازی انواع آجر باید با دقت انجام شود به نحوی که
ضایعات به حداقل ممکن برسد. آجرها و بلوکها باید در محل تمیز و سرپوشیده به
طور جدا از هم دستهبندی شده و از تماس آنها با خاک، مواد مضر، رطوبت و یخ
و برف جلوگیری شود.
آزمایش نمونههای گرفته شده از آجر در کارخانه و کارگاه باید منطبق با ویژگیهای مورد نظر در مشخصات کار باشد
آجر:
مقدمه :
تاریخچه آجر
انواع آجر در ایران قدیم
انواع کوره های آجر پزی
آجرهای رسی
آجرهای نسوز
آجرهای بتنی
جرهای ماسه آهکی
مصالح نصب و ملاتها
حمل و نقل و نگهداری
آجر
مقدمه :
آجر سنگی است ساختگی (مصنوعی) که نوع رسی آن از پختن خشت (گل شکل داده شده)
و نوع ماسه آهکی آن از عمل آوردن خشت ماسه آهکی (که از فشردن مخلوط همگن
ماسه سیلیسی و آهک در قالب ساخته میشود) با بخار تحت فشار زیاد به دست
میآید، آجرهای بتنی همانند بلوکهای سیمانی تهیه میشوند. آجر رسی عمدتاً
از سیلیکاتهای آلومینیوم بوده و آجر ماسه آهکی از سنگدانههای ریز سیلیسی
تشکیل شده است که توسط خمیری از جنس سیلیکات کلسیم به همدیگر چسبیدهاند.
این آجر معمولاً به رنگ خاکستری است ولی میتوان با افزودن رنگ مناسب آن را
به رنگهای دیگر نیز تولید نمود. آجر به اشکال مکعب مستطیل توپر، سوراخدار،
توخالی (مجوف تیغهای و سقفی) و قطعات نازک تولید میشود. از آجر در ساختن
دیوارهای باربر، تیغههای جدا کننده، سقفهای تیرچه بلوک، طاق ضربی بین
تیرآهنها و نمای خارجی و داخلی ساختمانها بهرهگیری میشود.
تاریخچه آجر
آجر از قدیمی ترین مصالح ساختمانی است که قدمت آن بنا به عقیده برخی از
باستان شناسان به ده هزار سال پیش می رسد.در ایران بقایای کوره های سفال
پزی و آجر پزی در شوش و سیلک کاشان که تاریخ آنها به هزاره چهارم پیش از
میلاد می رسد پیدا شده است. همچنین نشانه هایی از تولید و مصرف آجر در
هندوستان به دست آمده که حاکی از سابقه شش هزار ساله آجر در آن کشور است
وازه آجر بابلی و نام خشت هایی بوده که بر روی آنها منشورها قوانین و نظایر
آنها را می نوشتند گمان می رود نخستین بار از پخته شدن خاک دیواره ها و کف
اجاق ها به پختن آجر پی برده اند .
کوره های آجر پزی ابتدایی بی گمان از مکان هایی تشکیل می شده که در آن لایه های هیزم و خشت متناوبا روی هم چیده می شده است.
فن استفاده از آجر ازآسیای غربی به سوی غرب مصر و سپس به روم و به سمت شرق
هندوستان و چین رفته است در سده چهارم اروپایی ها شروع به استفاده از آجر
کردند ولی پس از مدتی از رونق افتاده و رواج مجدد از سده ۱۲ میلادی بوده که
ابتدا از ایتالیا شروع شد.
در ایران باستان ساختمان های بزرگ و زیبایی بنا شده اند که پاره ای از آنها
هنوز پا بر جا هستند؛ نظیر طاق کسری در غرب ایران قدیم ، آرامگاه شاه
اسماعیل سامانی در گنبد کاووس و مسجد اصفهان را که با آجر ساخته اند
همچنینی پلها و سد های قدیمی مانند پل دختر سد کبار در قم از جمله بناهای
قدیمی می باشند.
انواع آجر در ایران قدیم
در ایران هر جا سنگ کم بوده و خاک خوب هم در دسترس بوده است آجر پزی و
مصرف آجر معمول شده است اندازه آجر ایلامی حدود ۱۰×۳۸×۳۸ سانیتی متر بوده
پختن و مصرف آجر در زمان ساسانیان گسترش یافته و در ساختمان های بزرگ مانند
آتشکده ها به کار رفته است اندازه آجر این دوره جدود ۴۴×۴۴×۷تا ۸ بوده است
و بعد های آن ۲۰×۲۰×۳ تا۴ سانتی متر کاهش یافت .
در فرش کردن کف ساختمان از آجر بزرگتری به نام ختائی به ابعاد ۵×۲۵×۲۵
سانتی متر و یا بزرگتر از آن به نام نظامی در ابعاد ۴۰×۴×۵ سانتی متر
استفاده می شده است از انواع دیگر آجر در گذشته آجر قزاقی می باشد که پیش
از جنگ جهانی اول روسها آن را تولید می کردند که ابعاد آن ۵×۱۰×۲۰ بوده است
آشنایی با آجر و مواد اولیه آن آجر نوعی سنگ مصنوعی است که از پختن خشت
خام و دگرگونی آن بر اثر گرما به دست می آید خاک آجر مخلوطی است از خاک رس
ماسه فلدسپات سنگ آهک سولفات ها سولفورها فسفات ها کانی های آهن منگنز
منیزیم سدیم پتاسیم مواد آلی و…
۲-۱ – انطباق با مشخصات و استانداردها
آجرهای مصرفی در هر پروژه باید از نظر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی
(مانند ابعاد، رنگ و دیگر مشخصهها) با آنچه در نقشهها، دستور کارها،
مشخصات فنی خصوصی و سایر مدارک پیمان ذکر شده است منطبق باشد. نمونه آجرهای
مصرفی اعم از پشت کار و نما، توپر و سوراخدار مجوف تیغهای و سقفی، انواع
رسی و ماسه آهکی باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت برسد.
ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی آجرها و روش آزمایش آنها باید مطابق استانداردهای ایرانی زیر باشد:
ـ استاندارد شماره ۷ : آجرهای رسی (مشتمل بر ویژگیها، نمونهبرداری و روشهای آزمایش)
ـ استاندارد شماره ۲۹۰۹ : استاندارد ویژگیها و روشهای آزمون تیرچه و بلوک سقفی
ـ استاندارد شماره ۹۹۱ : آجر نسوز جهت طاقهای قوسی
ـ هر استاندارد ایرانی دیگری که تا زمان انعقاد پیمان در باره آجر تدوین یا تجدید نظر شود
تا زمانی که استاندارد ایرانی در پارهای موارد تدوین نشده باشد در درجه
اول استانداردهای ”سازمان بینالمللی استاندارد ISO “ معتبر خواهد بود و در
صورت نبودن استاندارد مذکور به ترتیب استانداردهای آلمانی DIN ،
بریتانیایی BS و آمریکایی ASTM ملاک عمل قرار خواهد گرفت.
مراحل ساخت آجر عبارتند از :
کندن و ستخراج مواد خام
آماده سازی مواد اولیه
قالب گیری
خشک کردن
تخلیه و انبار کردن محصول
انواع کوره های آجر پزی
پس از خشک شدن خشت ها را در کوره می چینند طرز چیدن آنها طوری است که بین
آنها فاصله وجود دارد تا گازهای داغ و شعله بتواند از لای آنها عبور کند
کوره های آجر پزی سه نوع هستند:
کوره تنوره ای ، هوفمان و تونلی
قابل ذکر است که کوره های تونلی مدرن ترین کوره های آجر پزی می باشند که در
آنها سرامیک های ممتاز و صنعتی نیز می پزند ویزگی های آجر آجر خوب باید در
برخورد با آجر دیگر صدای زنگ بدهد صدای زنگ نشانه سلامت توپری و مقاومت و
کمی میزان جذب آب آن است آجر خوب باید در آتش سوزی مقاومت کند و خمیری و آب
نشود رنگ آجر خوب باید یکنواخت باشد و همچنین باید یکنواخت و سطح آن بدون
حفره باشد سختی آجر باید به اندازه ای باشد که با ناخن خط نیفتد.
۳-۱ – ویژگیها و حداقل حدود قابل قبول
۱-۳-۱ آجرهای رسی
آجرهای مصرفی در نما باید مطابق استاندارد ایرانی شماره ۷، عاری از معایب
ظاهری مانند ترکخوردگی، شورهزدگی، آلوئک و نظایر آن باشد. طول، عرض و
ضخامت آجرهای ماشینی باید به ترتیب ۲±۲۲۰ و ۱±۱۰۵ و ۱±۵۵ میلیمتر باشد.
طول، عرض و ضخامت آجرهای دستی باید به ترتیب ۴±۲۱۰ و ۳±۱۰۰ و ۲±۵۵ میلیمتر
باشد. ضخامت آجرهای نازک نما در هر دو مورد ماشینی و دستی باید برابر ۱±۳۰
یا ۱±۴۰ میلیمتر بوده و طول و عرض آنها عیناً مانند آجرهای ضخیم باشد. لبه
آجرها باید مستقیم و زوایای آنها قائمه و سطوحشان صاف باشد، پیچیدگی در
امتداد سطح بزرگ آجر حداکثر ۴ میلیمتر و در امتداد سطح متوسط آجر تا ۵
میلیمتر مجاز است. وجود یک ترک عمیق در سطح متوسط حداکثر تا عمق ۴۰ میلیمتر
در آجر پشت کار بلااشکال میباشد. طول شکستگی و دندانهای شدن خطوط و
زوایا نیز در آجر پشت کار نباید از ۱۵ میلیمتر تجاوز کند و تعداد آن در هر
آجر نباید از دو عدد بیشتر باشد. در آجرهای سوراخدار، سوراخها باید عمود بر
سطح بزرگ آجر و به طور یکنواخت در سطح آن توزیع شده و جمع مساحت آنها باید
بین (۲۵%) تا (۴۰%) سطح آجر باشد. بعد سوراخهای مربع و قطر سوراخهای
دایرهای باید حداکثر به ۲۶ میلیمتر محدود شود و ضخامت دیوار بین سوراخ و
لبه آجر بیش از ۱۵ میلیمتر و فاصله بین دو سوراخ بیش از ۱۰ میلیمتر باشد.
وزن ویژه هر دو نوع آجر نباید از ۷/۱ و وزن فضایی آنها از ۳/۱ گرم بر
سانتیمتر مکعب کمتر شود. حداقل تاب فشاری آجرهای دستی ۸۰ و ماشینی پر
مقاومت ۱۷۵ و ماشینی متوسط ۱۲۵ و ماشینی کم مقاومت ۸۵ کیلوگرم بر سانتیمتر
مربع استاندارد شده است و تاب فشاری آجرهای مصرفی نباید از این حدود کمتر
باشد. ضخامت تیغههای آجر مجوف دیواری و بلوک سفالی سقفی حداقل ۸ و رواداری
و ابعاد آنها ۴± میلیمتر میباشد. آجرهای مصرفی باید در برابر یخبندان
پایدار بوده و در آزمایش یخزدگی دچار خرابیهای ظاهری مانند ورقه شدن، ترک
خوردن و خرد شدن نشوند. درصد وزنی جذب آب ۲۴ ساعته آجرهای ماشینی نباید از
۱۶ و در مورد آجرهای دستی از ۲۰ بیشتر شده و در هر دو نوع آجر از ۸ کمتر
باشد. آجرهای توخالی تیغهای و سقفی و قطعات نازک آجری مورد مصرف در
نماسازی (به ابعاد تقریبی ۲۰×۴۰×۲۰۰ یا ۲۰×۳۰×۲۰۰ میلیمتر یا قطعات نازک
آجری نما به ضخامت حدود ۲۰ میلیمتر با نقش چند آجر بندکشی شده) حداقل باید
دارای مشخصات آجرهای ماشینی با مقاومت متوسط مندرج در استاندارد ایرانی
شماره ۷ باشند.
مصرف آجر غیراستاندارد در صورتی مجاز است که استفاده از آن در مشخصات و
نقشهها پیشبینی شده و نمونه آن به تصویب دستگاه نظارت رسیده باشد و دست
کم دارای ویژگیهای زیر باشد:
الف: کاملاً پخته و یکنواخت و سخت باشد و در برخورد با آجر دیگر صدای زنگدار ایجاد کند.
ب: تاب فشاری آن دست کم (۸۰%) مقادیر مندرج در استاندارد ایرانی شماره ۷ باشد.
ج: جذب آب آن در حدود مقادیر تعیین شده در استاندارد باشد، در غیر این صورت
مصرف آن فقط در اجزائی از ساختمان که در معرض رطوبت قرار نمیگیرند مجاز
است.
د: آجر مصرفی در نما باید دارای شکل، نقش و رنگ موردنظر طراح بوده، و
رواداری ابعاد آن حداکثر، (۳۰%) بیش از رواداریهای مندرج در استاندارد
ایرانی شماره ۷ باشد.
هـ: آجر مورد مصرف در اقلیمهای سرد باید در برابر یخبندان مقاومت مورد نظر را داشته باشد.
ز: مصرف آجرهای ترکدار، کج و معوج، گود و برجسته که انحنا، گودی و برجستگی
آنها از ۵ میلیمتر تجاوز نکند مشروط بر اینکه تعداد آنها از (۲۰%) کل
آجرها بیشتر نشود بلااشکال است. مصرف آجرهای نما که دارای آلوئک یا ترک
باشند، تنها در پشت کار مجاز خواهد بود. مصرف آجرهای کهنه درصورتی که مطابق
مشخصات بوده و کاملاً تمیز شده باشد مانعی ندارد، ولی بهتر است به همراه
آجرهای نو و در پشت کار از آنها استفاده شود.
۲-۳-۱ – آجرهای نسوز
آجرهای نسوز مورد مصرف در ساختمان معمولاً از خاکهای نسوز تهیه میشوند.
این آجرها علاوه بر دارا بودن مشخصات آجرهای معمولی باید گرمای ۱۵۸۰ درجه
سلسیوس را بدون آنکه خمیری شوند و از شکل بیفتند، تحمل کنند. مقاومت آجر
نسوز دست کم باید ۱۶ مگاپاسکال (حدود ۱۶۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) باشد.
آجرهای نسوز مصرفی در کارهای تأسیساتی مانند دیگهای آب گرم و بخار، تابع شرایط ویژة مربوط به خود خواهند بود.
۳-۳-۱- آجرهای بتنی
آجرهای بتنی باید با شرایط مندرج در مشخصات بلوکهای بتنی مطابقت داشته باشند.
۴-۳-۱- آجرهای ماسه آهکی
جرهای ماسه آهکی معمولاً به صورت توپر و سوراخدار به ابعاد حدود آجر رسی یا
مضاربی از آن با ملحوظ داشتن ضخامت ملات ساخته میشوند. رواداری طولی و
عرضی این آجرها ۵/۲± و برای ضخامت ۲± میلیمتر میباشد. آجرهای ماسه آهکی در
قطعات نازک و با ضخامت کم برای مصرف در نماسازی نیز تولید میشود.
ویژگی آجرهای ماسهآهکی بستگی به جنس مواد خام، نحوه قالبگیری، دما و مدت
پخت آنها دارد. گروهبندی آجرهای ماسه آهکی بر حسب تاب فشاری آنها صورت
میگیرد. حداقل میانگین تاب فشاری آجرهای کم مقاومت باید ۵/۷، آجرهای با
تاب متوسط ۱۰ و آجرهای پر مقاومت ۱۵ و آجرهای ممتاز ۲۰ مگاپاسکال (هر
مگاپاسکال حدوداً ۱۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است) و میانگین تاب خمشی
آنها به ترتیب باید ۸/۱، ۲/۲، ۸/۲ و ۴/۳ مگاپاسکال باشد. ضریب تغییرات
مقاومت نسبت به میانگین نباید برای آجر ممتاز از (۲۰%) و سایر انواع از
(۳۰%) تجاوز نماید.
آجر ماسه آهکی باید ۱۵ دوره یخبندان تا ۱۵ درجه زیر صفر و آب شدن را تحمل
کند. کاهش نسبی مجاز تاب فشاری پس از آزمایش یخ زدن نباید بیش از (۲۰%)
باشد. وزن فضایی آجر ماسه آهکی به تاب فشاری آن بستگی دارد و برای آجرهای
کم مقاومت، متوسط، پر مقاومت و ممتاز، به ترتیب نباید از ۵/۱،۷/۱، ۹/۱ و
۱/۲ گرم بر سانتیمتر مکعب کمتر شود. جمعشدگی ناشی از خشک شدن آجرهای ماسه
آهکی ممتاز نباید از (۵/۲%) و در مورد سایر آجرها از (۵/۳%) بیشتر شود.
ظاهر آجرهای ماسه آهکی باید تمیز، یکنواخت و عاری از ترک و حفره و مواد
خارجی مانند خاک و آهک و مواد آلی گیاهی باشد. جذب آب آجر ماسه آهکی در ۲۴
ساعت نباید از (۸%) کمتر و از (۲۰%) بیشتر شود.
انواع آجر غیر رسی و اشکال آن
آجر جوش آجر خاص در صنعت سفال پزی است که در کشورهای صنعتی دارای اهمیت
ویزه ای است از این آجر برای نماسازی ساختمان ها فرش کف پیاده روها پوشش
بدنه و کف آبروها و مجراهای فاضلاب و تونل ها و ساختن دودکش ها فرش کف
کارخانه ها انبارهای کشاورزی و سالن های دامداری پرورش طیور استخر های
صنعتی و جز اینها استفاده می شود
انواع خاص آجر تولیدی در کشور های اروپایی آجر هایی در کشورهای صنعتی
اروپاتولید می شوند که هنوز تولید آن در ایران مرسوم نشده است از آن جمله
بلوک های تو خالی آتش بند برای نصب دور ستون ها به منظور جلوگیری از نفوذ
آتش قطعات ویزه به شکل منحنی های کوز و کاس قطعات درپوش روی دیوار قطعاتی
که از اجزا هستند مانند کلوک سرقد گوشه و جزاینها که هنوز در ایران تولید
نمی شوند.
۵-۱- مصالح نصب و ملاتها
۱-۵-۱- دوغابها و ملاتها
برای دوغابها و ملاتهای آجرکاری و بندکشی به فصل مربوطه مراجعه شود.
۲-۵-۱ – اتصالات و بستها
مصالح نصب آجرهای نازک و اتصالات و بستهای فلزی که در دیوارهای دو جداره و
نظایر آن به کار میرود، باید فلز زنگ نزن باشد و یا تمام قسمتهای آن در
داخل ملات یا دوغاب قرار گیرد تا از زنگزدگی آنها جلوگیری به عمل آید.
اتصالات غیر فلزی به لحاظ دوام و استحکام باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت
برسد.
۶-۱- حمل و نقل و نگهداری
بارگیری، حمل و باراندازی انواع آجر باید با دقت انجام شود به نحوی که
ضایعات به حداقل ممکن برسد. آجرها و بلوکها باید در محل تمیز و سرپوشیده به
طور جدا از هم دستهبندی شده و از تماس آنها با خاک، مواد مضر، رطوبت و یخ
و برف جلوگیری شود.
آزمایش نمونههای گرفته شده از آجر در کارخانه و کارگاه باید منطبق با ویژگیهای مورد نظر در مشخصات کار باشد
آجر:
مقدمه :
تاریخچه آجر
انواع آجر در ایران قدیم
انواع کوره های آجر پزی
آجرهای رسی
آجرهای نسوز
آجرهای بتنی
جرهای ماسه آهکی
مصالح نصب و ملاتها
حمل و نقل و نگهداری
آجر
مقدمه :
آجر سنگی است ساختگی (مصنوعی) که نوع رسی آن از پختن خشت (گل شکل داده شده)
و نوع ماسه آهکی آن از عمل آوردن خشت ماسه آهکی (که از فشردن مخلوط همگن
ماسه سیلیسی و آهک در قالب ساخته میشود) با بخار تحت فشار زیاد به دست
میآید، آجرهای بتنی همانند بلوکهای سیمانی تهیه میشوند. آجر رسی عمدتاً
از سیلیکاتهای آلومینیوم بوده و آجر ماسه آهکی از سنگدانههای ریز سیلیسی
تشکیل شده است که توسط خمیری از جنس سیلیکات کلسیم به همدیگر چسبیدهاند.
این آجر معمولاً به رنگ خاکستری است ولی میتوان با افزودن رنگ مناسب آن را
به رنگهای دیگر نیز تولید نمود. آجر به اشکال مکعب مستطیل توپر، سوراخدار،
توخالی (مجوف تیغهای و سقفی) و قطعات نازک تولید میشود. از آجر در ساختن
دیوارهای باربر، تیغههای جدا کننده، سقفهای تیرچه بلوک، طاق ضربی بین
تیرآهنها و نمای خارجی و داخلی ساختمانها بهرهگیری میشود.
تاریخچه آجر
آجر از قدیمی ترین مصالح ساختمانی است که قدمت آن بنا به عقیده برخی از
باستان شناسان به ده هزار سال پیش می رسد.در ایران بقایای کوره های سفال
پزی و آجر پزی در شوش و سیلک کاشان که تاریخ آنها به هزاره چهارم پیش از
میلاد می رسد پیدا شده است. همچنین نشانه هایی از تولید و مصرف آجر در
هندوستان به دست آمده که حاکی از سابقه شش هزار ساله آجر در آن کشور است
وازه آجر بابلی و نام خشت هایی بوده که بر روی آنها منشورها قوانین و نظایر
آنها را می نوشتند گمان می رود نخستین بار از پخته شدن خاک دیواره ها و کف
اجاق ها به پختن آجر پی برده اند .
کوره های آجر پزی ابتدایی بی گمان از مکان هایی تشکیل می شده که در آن لایه های هیزم و خشت متناوبا روی هم چیده می شده است.
فن استفاده از آجر ازآسیای غربی به سوی غرب مصر و سپس به روم و به سمت شرق
هندوستان و چین رفته است در سده چهارم اروپایی ها شروع به استفاده از آجر
کردند ولی پس از مدتی از رونق افتاده و رواج مجدد از سده ۱۲ میلادی بوده که
ابتدا از ایتالیا شروع شد.
در ایران باستان ساختمان های بزرگ و زیبایی بنا شده اند که پاره ای از آنها
هنوز پا بر جا هستند؛ نظیر طاق کسری در غرب ایران قدیم ، آرامگاه شاه
اسماعیل سامانی در گنبد کاووس و مسجد اصفهان را که با آجر ساخته اند
همچنینی پلها و سد های قدیمی مانند پل دختر سد کبار در قم از جمله بناهای
قدیمی می باشند.
انواع آجر در ایران قدیم
در ایران هر جا سنگ کم بوده و خاک خوب هم در دسترس بوده است آجر پزی و
مصرف آجر معمول شده است اندازه آجر ایلامی حدود ۱۰×۳۸×۳۸ سانیتی متر بوده
پختن و مصرف آجر در زمان ساسانیان گسترش یافته و در ساختمان های بزرگ مانند
آتشکده ها به کار رفته است اندازه آجر این دوره جدود ۴۴×۴۴×۷تا ۸ بوده است
و بعد های آن ۲۰×۲۰×۳ تا۴ سانتی متر کاهش یافت .
در فرش کردن کف ساختمان از آجر بزرگتری به نام ختائی به ابعاد ۵×۲۵×۲۵
سانتی متر و یا بزرگتر از آن به نام نظامی در ابعاد ۴۰×۴×۵ سانتی متر
استفاده می شده است از انواع دیگر آجر در گذشته آجر قزاقی می باشد که پیش
از جنگ جهانی اول روسها آن را تولید می کردند که ابعاد آن ۵×۱۰×۲۰ بوده است
آشنایی با آجر و مواد اولیه آن آجر نوعی سنگ مصنوعی است که از پختن خشت
خام و دگرگونی آن بر اثر گرما به دست می آید خاک آجر مخلوطی است از خاک رس
ماسه فلدسپات سنگ آهک سولفات ها سولفورها فسفات ها کانی های آهن منگنز
منیزیم سدیم پتاسیم مواد آلی و…
۲-۱ – انطباق با مشخصات و استانداردها
آجرهای مصرفی در هر پروژه باید از نظر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی
(مانند ابعاد، رنگ و دیگر مشخصهها) با آنچه در نقشهها، دستور کارها،
مشخصات فنی خصوصی و سایر مدارک پیمان ذکر شده است منطبق باشد. نمونه آجرهای
مصرفی اعم از پشت کار و نما، توپر و سوراخدار مجوف تیغهای و سقفی، انواع
رسی و ماسه آهکی باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت برسد.
ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی آجرها و روش آزمایش آنها باید مطابق استانداردهای ایرانی زیر باشد:
ـ استاندارد شماره ۷ : آجرهای رسی (مشتمل بر ویژگیها، نمونهبرداری و روشهای آزمایش)
ـ استاندارد شماره ۲۹۰۹ : استاندارد ویژگیها و روشهای آزمون تیرچه و بلوک سقفی
ـ استاندارد شماره ۹۹۱ : آجر نسوز جهت طاقهای قوسی
ـ هر استاندارد ایرانی دیگری که تا زمان انعقاد پیمان در باره آجر تدوین یا تجدید نظر شود
تا زمانی که استاندارد ایرانی در پارهای موارد تدوین نشده باشد در درجه
اول استانداردهای ”سازمان بینالمللی استاندارد ISO “ معتبر خواهد بود و در
صورت نبودن استاندارد مذکور به ترتیب استانداردهای آلمانی DIN ،
بریتانیایی BS و آمریکایی ASTM ملاک عمل قرار خواهد گرفت.
مراحل ساخت آجر عبارتند از :
کندن و ستخراج مواد خام
آماده سازی مواد اولیه
قالب گیری
خشک کردن
تخلیه و انبار کردن محصول
انواع کوره های آجر پزی
پس از خشک شدن خشت ها را در کوره می چینند طرز چیدن آنها طوری است که بین
آنها فاصله وجود دارد تا گازهای داغ و شعله بتواند از لای آنها عبور کند
کوره های آجر پزی سه نوع هستند:
کوره تنوره ای ، هوفمان و تونلی
قابل ذکر است که کوره های تونلی مدرن ترین کوره های آجر پزی می باشند که در
آنها سرامیک های ممتاز و صنعتی نیز می پزند ویزگی های آجر آجر خوب باید در
برخورد با آجر دیگر صدای زنگ بدهد صدای زنگ نشانه سلامت توپری و مقاومت و
کمی میزان جذب آب آن است آجر خوب باید در آتش سوزی مقاومت کند و خمیری و آب
نشود رنگ آجر خوب باید یکنواخت باشد و همچنین باید یکنواخت و سطح آن بدون
حفره باشد سختی آجر باید به اندازه ای باشد که با ناخن خط نیفتد.
۳-۱ – ویژگیها و حداقل حدود قابل قبول
۱-۳-۱ آجرهای رسی
آجرهای مصرفی در نما باید مطابق استاندارد ایرانی شماره ۷، عاری از معایب
ظاهری مانند ترکخوردگی، شورهزدگی، آلوئک و نظایر آن باشد. طول، عرض و
ضخامت آجرهای ماشینی باید به ترتیب ۲±۲۲۰ و ۱±۱۰۵ و ۱±۵۵ میلیمتر باشد.
طول، عرض و ضخامت آجرهای دستی باید به ترتیب ۴±۲۱۰ و ۳±۱۰۰ و ۲±۵۵ میلیمتر
باشد. ضخامت آجرهای نازک نما در هر دو مورد ماشینی و دستی باید برابر ۱±۳۰
یا ۱±۴۰ میلیمتر بوده و طول و عرض آنها عیناً مانند آجرهای ضخیم باشد. لبه
آجرها باید مستقیم و زوایای آنها قائمه و سطوحشان صاف باشد، پیچیدگی در
امتداد سطح بزرگ آجر حداکثر ۴ میلیمتر و در امتداد سطح متوسط آجر تا ۵
میلیمتر مجاز است. وجود یک ترک عمیق در سطح متوسط حداکثر تا عمق ۴۰ میلیمتر
در آجر پشت کار بلااشکال میباشد. طول شکستگی و دندانهای شدن خطوط و
زوایا نیز در آجر پشت کار نباید از ۱۵ میلیمتر تجاوز کند و تعداد آن در هر
آجر نباید از دو عدد بیشتر باشد. در آجرهای سوراخدار، سوراخها باید عمود بر
سطح بزرگ آجر و به طور یکنواخت در سطح آن توزیع شده و جمع مساحت آنها باید
بین (۲۵%) تا (۴۰%) سطح آجر باشد. بعد سوراخهای مربع و قطر سوراخهای
دایرهای باید حداکثر به ۲۶ میلیمتر محدود شود و ضخامت دیوار بین سوراخ و
لبه آجر بیش از ۱۵ میلیمتر و فاصله بین دو سوراخ بیش از ۱۰ میلیمتر باشد.
وزن ویژه هر دو نوع آجر نباید از ۷/۱ و وزن فضایی آنها از ۳/۱ گرم بر
سانتیمتر مکعب کمتر شود. حداقل تاب فشاری آجرهای دستی ۸۰ و ماشینی پر
مقاومت ۱۷۵ و ماشینی متوسط ۱۲۵ و ماشینی کم مقاومت ۸۵ کیلوگرم بر سانتیمتر
مربع استاندارد شده است و تاب فشاری آجرهای مصرفی نباید از این حدود کمتر
باشد. ضخامت تیغههای آجر مجوف دیواری و بلوک سفالی سقفی حداقل ۸ و رواداری
و ابعاد آنها ۴± میلیمتر میباشد. آجرهای مصرفی باید در برابر یخبندان
پایدار بوده و در آزمایش یخزدگی دچار خرابیهای ظاهری مانند ورقه شدن، ترک
خوردن و خرد شدن نشوند. درصد وزنی جذب آب ۲۴ ساعته آجرهای ماشینی نباید از
۱۶ و در مورد آجرهای دستی از ۲۰ بیشتر شده و در هر دو نوع آجر از ۸ کمتر
باشد. آجرهای توخالی تیغهای و سقفی و قطعات نازک آجری مورد مصرف در
نماسازی (به ابعاد تقریبی ۲۰×۴۰×۲۰۰ یا ۲۰×۳۰×۲۰۰ میلیمتر یا قطعات نازک
آجری نما به ضخامت حدود ۲۰ میلیمتر با نقش چند آجر بندکشی شده) حداقل باید
دارای مشخصات آجرهای ماشینی با مقاومت متوسط مندرج در استاندارد ایرانی
شماره ۷ باشند.
مصرف آجر غیراستاندارد در صورتی مجاز است که استفاده از آن در مشخصات و
نقشهها پیشبینی شده و نمونه آن به تصویب دستگاه نظارت رسیده باشد و دست
کم دارای ویژگیهای زیر باشد:
الف: کاملاً پخته و یکنواخت و سخت باشد و در برخورد با آجر دیگر صدای زنگدار ایجاد کند.
ب: تاب فشاری آن دست کم (۸۰%) مقادیر مندرج در استاندارد ایرانی شماره ۷ باشد.
ج: جذب آب آن در حدود مقادیر تعیین شده در استاندارد باشد، در غیر این صورت
مصرف آن فقط در اجزائی از ساختمان که در معرض رطوبت قرار نمیگیرند مجاز
است.
د: آجر مصرفی در نما باید دارای شکل، نقش و رنگ موردنظر طراح بوده، و
رواداری ابعاد آن حداکثر، (۳۰%) بیش از رواداریهای مندرج در استاندارد
ایرانی شماره ۷ باشد.
هـ: آجر مورد مصرف در اقلیمهای سرد باید در برابر یخبندان مقاومت مورد نظر را داشته باشد.
ز: مصرف آجرهای ترکدار، کج و معوج، گود و برجسته که انحنا، گودی و برجستگی
آنها از ۵ میلیمتر تجاوز نکند مشروط بر اینکه تعداد آنها از (۲۰%) کل
آجرها بیشتر نشود بلااشکال است. مصرف آجرهای نما که دارای آلوئک یا ترک
باشند، تنها در پشت کار مجاز خواهد بود. مصرف آجرهای کهنه درصورتی که مطابق
مشخصات بوده و کاملاً تمیز شده باشد مانعی ندارد، ولی بهتر است به همراه
آجرهای نو و در پشت کار از آنها استفاده شود.
۲-۳-۱ – آجرهای نسوز
آجرهای نسوز مورد مصرف در ساختمان معمولاً از خاکهای نسوز تهیه میشوند.
این آجرها علاوه بر دارا بودن مشخصات آجرهای معمولی باید گرمای ۱۵۸۰ درجه
سلسیوس را بدون آنکه خمیری شوند و از شکل بیفتند، تحمل کنند. مقاومت آجر
نسوز دست کم باید ۱۶ مگاپاسکال (حدود ۱۶۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) باشد.
آجرهای نسوز مصرفی در کارهای تأسیساتی مانند دیگهای آب گرم و بخار، تابع شرایط ویژة مربوط به خود خواهند بود.
۳-۳-۱- آجرهای بتنی
آجرهای بتنی باید با شرایط مندرج در مشخصات بلوکهای بتنی مطابقت داشته باشند.
۴-۳-۱- آجرهای ماسه آهکی
جرهای ماسه آهکی معمولاً به صورت توپر و سوراخدار به ابعاد حدود آجر رسی یا
مضاربی از آن با ملحوظ داشتن ضخامت ملات ساخته میشوند. رواداری طولی و
عرضی این آجرها ۵/۲± و برای ضخامت ۲± میلیمتر میباشد. آجرهای ماسه آهکی در
قطعات نازک و با ضخامت کم برای مصرف در نماسازی نیز تولید میشود.
ویژگی آجرهای ماسهآهکی بستگی به جنس مواد خام، نحوه قالبگیری، دما و مدت
پخت آنها دارد. گروهبندی آجرهای ماسه آهکی بر حسب تاب فشاری آنها صورت
میگیرد. حداقل میانگین تاب فشاری آجرهای کم مقاومت باید ۵/۷، آجرهای با
تاب متوسط ۱۰ و آجرهای پر مقاومت ۱۵ و آجرهای ممتاز ۲۰ مگاپاسکال (هر
مگاپاسکال حدوداً ۱۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است) و میانگین تاب خمشی
آنها به ترتیب باید ۸/۱، ۲/۲، ۸/۲ و ۴/۳ مگاپاسکال باشد. ضریب تغییرات
مقاومت نسبت به میانگین نباید برای آجر ممتاز از (۲۰%) و سایر انواع از
(۳۰%) تجاوز نماید.
آجر ماسه آهکی باید ۱۵ دوره یخبندان تا ۱۵ درجه زیر صفر و آب شدن را تحمل
کند. کاهش نسبی مجاز تاب فشاری پس از آزمایش یخ زدن نباید بیش از (۲۰%)
باشد. وزن فضایی آجر ماسه آهکی به تاب فشاری آن بستگی دارد و برای آجرهای
کم مقاومت، متوسط، پر مقاومت و ممتاز، به ترتیب نباید از ۵/۱،۷/۱، ۹/۱ و
۱/۲ گرم بر سانتیمتر مکعب کمتر شود. جمعشدگی ناشی از خشک شدن آجرهای ماسه
آهکی ممتاز نباید از (۵/۲%) و در مورد سایر آجرها از (۵/۳%) بیشتر شود.
ظاهر آجرهای ماسه آهکی باید تمیز، یکنواخت و عاری از ترک و حفره و مواد
خارجی مانند خاک و آهک و مواد آلی گیاهی باشد. جذب آب آجر ماسه آهکی در ۲۴
ساعت نباید از (۸%) کمتر و از (۲۰%) بیشتر شود.
انواع آجر غیر رسی و اشکال آن
آجر جوش آجر خاص در صنعت سفال پزی است که در کشورهای صنعتی دارای اهمیت
ویزه ای است از این آجر برای نماسازی ساختمان ها فرش کف پیاده روها پوشش
بدنه و کف آبروها و مجراهای فاضلاب و تونل ها و ساختن دودکش ها فرش کف
کارخانه ها انبارهای کشاورزی و سالن های دامداری پرورش طیور استخر های
صنعتی و جز اینها استفاده می شود
انواع خاص آجر تولیدی در کشور های اروپایی آجر هایی در کشورهای صنعتی
اروپاتولید می شوند که هنوز تولید آن در ایران مرسوم نشده است از آن جمله
بلوک های تو خالی آتش بند برای نصب دور ستون ها به منظور جلوگیری از نفوذ
آتش قطعات ویزه به شکل منحنی های کوز و کاس قطعات درپوش روی دیوار قطعاتی
که از اجزا هستند مانند کلوک سرقد گوشه و جزاینها که هنوز در ایران تولید
نمی شوند.
۵-۱- مصالح نصب و ملاتها
۱-۵-۱- دوغابها و ملاتها
برای دوغابها و ملاتهای آجرکاری و بندکشی به فصل مربوطه مراجعه شود.
۲-۵-۱ – اتصالات و بستها
مصالح نصب آجرهای نازک و اتصالات و بستهای فلزی که در دیوارهای دو جداره و
نظایر آن به کار میرود، باید فلز زنگ نزن باشد و یا تمام قسمتهای آن در
داخل ملات یا دوغاب قرار گیرد تا از زنگزدگی آنها جلوگیری به عمل آید.
اتصالات غیر فلزی به لحاظ دوام و استحکام باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت
برسد.
۶-۱- حمل و نقل و نگهداری
بارگیری، حمل و باراندازی انواع آجر باید با دقت انجام شود به نحوی که
ضایعات به حداقل ممکن برسد. آجرها و بلوکها باید در محل تمیز و سرپوشیده به
طور جدا از هم دستهبندی شده و از تماس آنها با خاک، مواد مضر، رطوبت و یخ
و برف جلوگیری شود.
آزمایش نمونههای گرفته شده از آجر در کارخانه و کارگاه باید منطبق با ویژگیهای مورد نظر در مشخصات کار باشد