گزارش تصویری رونمایی از نقاشی دیواری با تکنیک موزاییک (کاشیهای شکسته) طراحی لاله اسکندری






محصولات |
(KNo3)نیترات پتاسیم
45.93 | K2O |
38.51 | K |
350ppm | Cl |
ppm | Fe |
0.5m | Moisture |
:مورد مصرف
کارخانجات تولید لعاب کاشی وسرامیک، عملیات حرارتی قطعات فلزی، روغنهای حرارتی، کارخانجات شیشه و بلور ، و غيره ،N.P.K ساخت کودهای شیمیایی
(NaNo3) نیترات سدیم
1.8% | (.Moisture( Max |
99% | (.Purity( Min |
0.06% | Carbonate sodium |
Max0.24% | Cl |
Max0.005% | Fe |
:مورد مصرف
.کارخانجات شیشه و بلور بعنوان کمک ذوب و همچنین در سیستمهای دارای روغنهای حرارتی
NPKكود
20% | P2o5 |
20% | N |
20% | K2o |
mg 2% | Npk |
:مورد مصرف
چرا کاشی؟
غلامرضا جواشی کارشناس بازار سرمایه در این خصوص به نمابورس می گوید:"شرکت های کاشی در شرایط کنونی بازار نشان دادند که بازهم سهم های کوچک در بازار بی رمق بیش از سایر شرکت ها مورد توجه هستند."
وی گفت:" بررسی مقاطع مختلف زمانی که بازار در شرایط منفی یا کم رمق قرار دارد، نشان می دهد توجه و اقبال بازار به سوی شرکت های کوچک و تک سهم هاست." این کارشناس افزود:" شرکت های نظیر کاشی و بیشتر تک سهم ها در کانون توجه بازار قرار می گیرند."
وی ادامه داد:" علت این مهم می تواند اطمینان سرمایه گذاران به کسب بازدهی بیشتر در این شرکت ها باشد چراکه این شرکت ها کوچک هستند و سرمایه گذاران می دانند که می توانند بازدهی راحت تری کسب کنند." جواشی گفت:"بعضی از شرکت های این گروه در ماه های اخیر حدود 70 درصد رشد کرده است که بخشی از این رشد مربوط به اطلاعات مالی نهفته ای است که در سال مالی آتی مشخص می شود یعنی طرح ها و برنامه های افزایش فروش این شرکت ها که آثار آن را می توان در سال مالی آتی این شرکت ها مشاهده کرد."وی ابراز داشت:" این مهم بهانه ای است که بازیگران بازار به آن استناد و اقدام به سرمایه گذاری می کنند."
واردات ضعیف شد
وی در خصوص مشکلات شرکت های تولید کننده کاشی می گوید:" مشکل این گروه ظرفیت و افزایش ظرفیت تولید نسبت به تقاضا در این صنعت است که گاهی منجر به مازاد تولید در این صنعت شده است."
وی ادامه داد:"گ اهی نیز به دلیل قیمت و رقابت با محصولات مشابه واردادتی این شرکت ها نتوانسته اند با کالاهای وارداتی رقابت کنند و از این میدان جامانده اند."
این کارشناس اذعان داشت:" افزایش نرخ ارز از سوی دیگر بر این صنعت تاثیر گذاشته است چراکه با گران شدن قیمت کالاهای وارداتی مشابه ،توان رقابتی تولید کنندگان بالارفته و افزایش فروش داخلی و خارجی را برای این شرکت ها به همراه داشته است."
طرح های توسعه
وی خاطر نشان کرد:" از دیگر نکات قابل توجه در این صنعت این است که با افزایش طرح های توسعه ای در این شرکت ها همچنین افزایش ظرفیت و طرح های توسعه ای، فن آوری در این شرکت ها بهینه شده است."وی گفت:" این مهم از بهای تمام شده این شرکت ها کاسته و موجب رونق در این شرکت ها شده است."
گرچه سهام كاشيها مدتهاست كه از ضعف نقدشوندگي رنج برده، اما به تازگي اين سهام به دلايلي مورد توجه بازار قرار گرفته است. مطالعه آمارهاي بلندمدت نشان ميدهد نسبت قيمت به درآمد سهام اين گروه، همواره در سالهاي اخير در حدود 5 مرتبه بوده است؛ اما در آذرماه، اين نسبت با جهشي خارقالعاده نسبت به پايان آبانماه از 7/5 به 8/7 رسيده كه در نوع خود براي سهام اين صنعت ركوردي كمسابقه به شمار ميرود.
چکيده:
هدف از اين تحقيق بررسي تأثير جوانهزاي داراي اندازه نانو در مقايسه با جوانهزاهاي داراي اندازه ميكروني در ايجاد لعاب كريستالين روي بدنههاي دکوري و تزئيني و يا در موارد خاص بر روي بدنههاي کاشي ميباشد.
از مواد اوليه فريت ترانس، سيليس، عوامل جوانهزا (اکسيد روي و دياکسيد تيتانيم) و اکسيد رنگي مس در اندازه نانومتر و ميکرومتر استفاده شد. جهت بررسي رفتار حرارتي حين ذوب، چگونگي هموژنيته، حلاليت مواد ديرگداز و کريستاليزاسيون لعابها از ميکروسکوپ حرارتي. بدنههاي لعاب خورده پس از خشک شدن در کوره الکتريکي تحت اتمسفر اکسيدي پخت شدند. مقاومت شيمايي تحت استاندارد اروپا انجام شد. مطالعات زيرساختاري زمينه وكريستالهاي ايجاد شده در سطح لعاب و تهيه تصاوير از ميکروسکوپ الکتروني روبشي استفاده شده است.
نتايج حاصل نشان ميدهند كه استفاده از عوامل جوانهزاها در اندازه نانومتري تأثير به سزايي روي سيکل پخت، رنگ کريستالها، نوع کريستالها و اندازه آنها دارد. همچنین نتايج حاصل نشان داد استفاده از عوامل جوانهزا در اندازه نانو باعث افزايش محدوده کريستاليزاسيون و رشد كريستالها در اندازه ماكروسكوپي همراه جذب خوب رنگدانهها و کوتاه شدن زمان توقف در كوره و در نتيجه كم شدن مدت سيکل پخت درکوره ميگردد.
واژههاي كليدي: لعاب، جوانهزا ، كريستال، كريستالين، ميکروسکوپ حرارتي
1- مقدمه:
در لعابهاي معمولي هنگامي که سرمايش آغاز ميشود مولکولها يک زنجيره بينظم آمرف را ايجاد ميکنند. براي ايجاد کريستالها، جوانهها بايد هنگام سرد شدن مولکولها خود را در جهتهاي منظمي شکلدهند تا ايجاد باندهايي که شبکه را تشکيل ميدهند گردد و کريستالها بتوانند در يک فاز شيشهاي تشكيل شده و رشد نمايند. كريستالهايي كه در اين شرايط شکل ميگيرند شيشه سراميک ناميده ميشوند.
لعابهاي کريستالين لعابهايي هستند که ذرات (جوانه ها) افزوده شده به آنها در هنگام ذوب لعاب مولكولهاي اطراف خود را جذب مينمايند. اگر در اين شرايط لعاب به آرامي سرد شود كريستالها ميتوانند تا cm15 رشد کنند. بهطوريكه در سطح زمينه شيشهاي لعاب، کريستالهايي درشت قابل رؤيت ميشوند. معمولاً اکسيد تيتان و اکسيد روي در اندازهاي ميكروني به عنوان عوامل جوانهزا جهت شكلگيري کريستالها و ايجاد درخشندگي بيشتر رنگها بهکار ميروند.
برخي از لعابها جلوههاي زيباي بينظيري را ايجاد ميکنند، که گاهي در کاربردهاي خاصي مفيد هستند. برخي از اين جلوههاي خاص در اثر ايجاد کريستالهاي پخش شده در لعاب بهوجود ميآيد. در برخي از اين لعابها ميکروکريستالها تشکيل ميشوند که با چشم غيرمسلح قابل رؤيت نميباشند با کاهش سرعت جوانهزني، کريستالها ميتوانند به اندازهاي رشد کنند که با چشم غيرمسلح قابل رؤيت شوند. فرآيند تشکيل لعابهاي کريستالين بهوسيله شکلگيري شيشه سراميکها توجيه ميشود بدين ترتيب که در زمينه با ساختار شيشهاي لعاب، کريستالها با نظم و قاعده خاص خود شکل ميگيرند. کريستاليزاسيون در اين لعابها بهوسيله عاملهای جوانهزا صورت ميگيرد.
لعابهاي کريستالين، داراي کريستالهاي منفرد و قابل تشخيص در يک فاز شيشهاي ميباشد. اين کريستالها داراي انواع، اندازهها و اشکال متفاوت بوده و حتي ممکن است از نظر رنگ با زمينه متفاوت باشند.
کريستالها حين فرآيند جوانهزني و رشد در لعابي که از ترکيبات مستعد براي کريستاليزاسيون اشباع شدهاند، توليد ميگردند. براي ايجاد کريستالها، در اکثر مواقع لازم است که عوامل جوانهزاي مناسب در لعاب موجود باشند و عمليات حرارتي مناسبي بر روي آنها اعمال گردد.
ويسکوزيته اين لعابها بسيار پایین بوده و امکان شره کردن حين کريستاليزاسيون وجود دارد ]2[. لعابهاي کريستالين از نظر خواص مکانيکي به قدرت لعابهاي همگن شيشهاي يا مات نيستند. سطح لعاب همواره به صورت کاملاً صاف نيست و گاهی در محل انفصال کريستالها از فاز شيشه، برآمدگيها و ناهمواريهايي وجود دارند.
در لعاب كريستالي تئوري جوانهزني غير همگن مطرح است. جوانهزني غيرهمگن معمولاً خيلي سريعتر از جوانهزني همگن است. در اين فرآيند، انرژي سطحي لازم براي انجام تحول، توسط عوامل خارجي تأمين ميگردد و براي انجام اين تحول، سطح عامل خارجي بايد ضرورتاً با سطح جوانه در تماس باشد. اين عوامل خارجي همان جوانهزاها هستند. ]4 [روابط و نحوه تشكيل و اثر جوانهزايي در مراجع ]3 [كاملاً تشريح شده است. چون تيتانيا به راحتي در لعاب حل ميشود و در حين سرمايش، تبلور مجدد مييابد. لذا بهعنوان يکی از قويترين جوانهزاها در لعابهاي کريستالين مورد استفاده قرار ميگيرد. [5 و 6 ] لعابهاي حاوي اكسيد روي بدون حضور تيتانيا نيز ميتواند به صورت جوانهزني همگن فازهاي کريستالي خود را تشکيل دهند. ]5[ ايجاد و رشد لعابهاي کريستالين به عوامل زير بستگي دارد ]7 [:
1-خواص شيميايي و فيزيکي لعاب حلال يا ماگما ، 2-اکسيد پايه مورد استفاده براي تشکيل سيليکاتي که ماگما را اشباع ميکند و در نهايت در حين سرد شدن بصورت فاز کريستالي رسوب ميکند. 3-دما و زمان پخت، 4- منحني سرد کردن.
مشخص است که رنگ کريستالها به رنگ لعاب پايه بستگي دارد]8 [. حين رشد، کريستالهاي ريز، رنگدانهها و يا ترکيبات فلزي که توسط اکسيدهاي عناصر واسطه مانند اکسيد نيکل، مس و آهن تأمين ميشوند را از اطراف لعاب جذب کرده، تشکيل کمپلکس ميدهند و کريستالهاي رنگي بزرگ را به وجود ميآورند. لذا در لعاب چند اکسيدي، سرعت رشد متأثر از حضور ناخالصيهاي ناچيز است که به عنوان کاتاليست عمل ميکنند. ]9 [
ترکيب لعاب بر روي نوع و ميزان کريستالها تأثير مستقيم دارد. مثلاً در لعابهاي حاوي روي احتمال ايجاد کريستالهاي ويلميت و گانيت ، بسته به ميزان اكسيد سيليسم و يا اكسيد آلومينيوم است ]12 -10 [. اين لعابها بايد از سياليت بالايي در محدوده کريستاليزاسيون برخوردار باشند تا امکان تشکيل کريستالها فراهم شود. و سياليت زياد لعاب مانع از رشد آنها نگردد. ميزان اکسيدهايي از قبيل: اكسيدسيليسيم، اكسيدآلومينوم، اكسيدكلسيم و اكسيد منيزيم در ترکيب لعاب، بايد در حد مشخصي نگهداشته شود. چون اين اکسيدها سياليت لعاب را كم ميكنند و از تشکيل کريستال جلوگيري مينمايند. بهعبارت ديگر اکسيدهايي چون اكسيد پتاسيم، اكسيد سديم، و اكسيد باريم، به دليل زياد كردن سياليت لعاب و تسهيل کريستاليزاسيون استفاده ميشوند
يكي از عيوب اصلي در توليد كاشيهاي سراميكي، كه تأثير به سزايي در كيفيت محصول نهايي دارد، عدم يكساني رنگ (شيد رنگي) بين كاشيهايي از يك نوع است. مطالعات زيادي (بر روي اين موضوع انجام شده كه) نشان ميدهد، منشا اين عيوب بيثباتي و يكسان نبودن خصوصيات فيزيكوشيميايي موادي هستند كه به جهت دكور كاشيها مورد استفاده قرار ميگيرند (بدنه، انگوب، لعاب، رنگ و ...) و از طرفي عامل مؤثر ديگر فرآيند توليد نامناسب به ويژه در هنگام اعمال انگوب و لعاب، دكوراسيون و همين طور پخت ميباشد. امروزه سيستم اعمال لعاب در بسياري از كارخانجات كاشي سيستم "Bell" است. با وجود اينكه استفاده از سيستمهاي اعمال لعاب ديوارهاي (سيستمي كه تحت عنوان Filera ناميده ميشود) در سالهاي اخير رواج زيادي داشته است، هنوز بسياري از توليدكنندگان كاشي از سيستم Bell در اعمال لعاب و انگوب استفاده ميكنند كه هزينه كمتري به توليدكننده تحميل مينمايد. عيوب زيادي كه وابسته به يكساني رنگ بين كاشيهاي مختلف است، بر اثر تغييرات در سرعت جريان تخليه (6) سيستمهاي تغذيه لعابهاي رايج به دليل تنوع ويسكوزيته لعاب در همزنها و مخازن پمپها اتفاق ميافتد. اين تغييرات ويسكوزيته عموماً بر اثر تغييرات دمايي ايجاد شده در لعاب به دليل هم زدن و فلوكولاسيون در دماي پيرامون ميباشد كه تأثير زيادي بر روي ميزان لعاب اعمال شده بر روي كاشي داشته (گرماژ و ميزان لعاب اعمالي بر روي بدنه) كه در نتيجه منجر به ايجاد تغييرات رنگ در لعاب ميگردد. مطابق آنچه در ادامه شرح داده خواهد شد تغيير سرعت جريان تخليه، بر اثر از دست دادن انرژي مكانيكي در هنگام عبور از منبع تغذيه، موجب ايجاد تغييرات در ويسكوزيته ميشود. اغلب سيستمهاي تغذيه لعاب براي اعمال توسط سيستم Bell، از لولههاي فلزياي تشكيل شده كه لعاب از طريق آن به سيستم پمپ مي شود و ارتفاع آن به حد قابل قبول براي ريزش بسته به طرح كارخانه مورد نظر مي رسد. انتهاي اين لوله ها، دهانه مخروطي شكل كوچكي دارد كه در انتهاي آن قسمت، شير تنظيم دستي سرعت جريان لعاب به Bell وجود دارد و بنابراين مقدار لعاب اعمالي بر روي كاشي مشخص ميگردد. درست بعد از اين شير، يك لوله با ضخامتي برابر لوله قبلي وجود دارد و در انتهاي آن نازلي با قطر ثابت وجود دارد كه از آن طريق سوسپانسيون لعاب بر روي Bell جريان مييابد. روش كنترل براي تصحيح ميزان سرعت جريان لعاب، نياز به اندازهگيريهاي مرتب گرماژ يا مقدار لعاب اعمالي بر روي صفحه كنترل فلزي به صورت دستي دارد (در بهترين حالت هر نيم ساعت يك بار) (ديوارهاي كه بر روي Bell ايجاد ميكنند) تا اگر ميزان لعاب از اندازه مشخص آن بيشتر يا كمتر شد، اپراتور نسبت به تصحيح سرعت جريان لعاب با استفاده از شير اقدام نمايد. اين روش با توجه به خصلت تناوبي آن، نميتواند روش مناسبي براي اعمال يك مقدار ثابت لعاب بر روي بدنه باشد و در نتيجه عدم يكساني رنگ در نمونههاي نهايي ايجاد ميگردد.
يكي از عيوب اصلي در توليد كاشيهاي سراميكي، كه تأثير به سزايي در كيفيت محصول نهايي دارد، عدم يكساني رنگ (شيد رنگي) بين كاشيهايي از يك نوع است. مطالعات زيادي (بر روي اين موضوع انجام شده كه) نشان ميدهد، منشا اين عيوب بيثباتي و يكسان نبودن خصوصيات فيزيكوشيميايي موادي هستند كه به جهت دكور كاشيها مورد استفاده قرار ميگيرند (بدنه، انگوب، لعاب، رنگ و ...) و از طرفي عامل مؤثر ديگر فرآيند توليد نامناسب به ويژه در هنگام اعمال انگوب و لعاب، دكوراسيون و همين طور پخت ميباشد. امروزه سيستم اعمال لعاب در بسياري از كارخانجات كاشي سيستم "Bell" است. با وجود اينكه استفاده از سيستمهاي اعمال لعاب ديوارهاي (سيستمي كه تحت عنوان Filera ناميده ميشود) در سالهاي اخير رواج زيادي داشته است، هنوز بسياري از توليدكنندگان كاشي از سيستم Bell در اعمال لعاب و انگوب استفاده ميكنند كه هزينه كمتري به توليدكننده تحميل مينمايد. عيوب زيادي كه وابسته به يكساني رنگ بين كاشيهاي مختلف است، بر اثر تغييرات در سرعت جريان تخليه (6) سيستمهاي تغذيه لعابهاي رايج به دليل تنوع ويسكوزيته لعاب در همزنها و مخازن پمپها اتفاق ميافتد. اين تغييرات ويسكوزيته عموماً بر اثر تغييرات دمايي ايجاد شده در لعاب به دليل هم زدن و فلوكولاسيون در دماي پيرامون ميباشد كه تأثير زيادي بر روي ميزان لعاب اعمال شده بر روي كاشي داشته (گرماژ و ميزان لعاب اعمالي بر روي بدنه) كه در نتيجه منجر به ايجاد تغييرات رنگ در لعاب ميگردد. مطابق آنچه در ادامه شرح داده خواهد شد تغيير سرعت جريان تخليه، بر اثر از دست دادن انرژي مكانيكي در هنگام عبور از منبع تغذيه، موجب ايجاد تغييرات در ويسكوزيته ميشود. اغلب سيستمهاي تغذيه لعاب براي اعمال توسط سيستم Bell، از لولههاي فلزياي تشكيل شده كه لعاب از طريق آن به سيستم پمپ مي شود و ارتفاع آن به حد قابل قبول براي ريزش بسته به طرح كارخانه مورد نظر مي رسد. انتهاي اين لوله ها، دهانه مخروطي شكل كوچكي دارد كه در انتهاي آن قسمت، شير تنظيم دستي سرعت جريان لعاب به Bell وجود دارد و بنابراين مقدار لعاب اعمالي بر روي كاشي مشخص ميگردد. درست بعد از اين شير، يك لوله با ضخامتي برابر لوله قبلي وجود دارد و در انتهاي آن نازلي با قطر ثابت وجود دارد كه از آن طريق سوسپانسيون لعاب بر روي Bell جريان مييابد. روش كنترل براي تصحيح ميزان سرعت جريان لعاب، نياز به اندازهگيريهاي مرتب گرماژ يا مقدار لعاب اعمالي بر روي صفحه كنترل فلزي به صورت دستي دارد (در بهترين حالت هر نيم ساعت يك بار) (ديوارهاي كه بر روي Bell ايجاد ميكنند) تا اگر ميزان لعاب از اندازه مشخص آن بيشتر يا كمتر شد، اپراتور نسبت به تصحيح سرعت جريان لعاب با استفاده از شير اقدام نمايد. اين روش با توجه به خصلت تناوبي آن، نميتواند روش مناسبي براي اعمال يك مقدار ثابت لعاب بر روي بدنه باشد و در نتيجه عدم يكساني رنگ در نمونههاي نهايي ايجاد ميگردد.
يكي از عيوب اصلي در توليد كاشيهاي سراميكي، كه تأثير به سزايي در كيفيت محصول نهايي دارد، عدم يكساني رنگ (شيد رنگي) بين كاشيهايي از يك نوع است. مطالعات زيادي (بر روي اين موضوع انجام شده كه) نشان ميدهد، منشا اين عيوب بيثباتي و يكسان نبودن خصوصيات فيزيكوشيميايي موادي هستند كه به جهت دكور كاشيها مورد استفاده قرار ميگيرند (بدنه، انگوب، لعاب، رنگ و ...) و از طرفي عامل مؤثر ديگر فرآيند توليد نامناسب به ويژه در هنگام اعمال انگوب و لعاب، دكوراسيون و همين طور پخت ميباشد. امروزه سيستم اعمال لعاب در بسياري از كارخانجات كاشي سيستم "Bell" است. با وجود اينكه استفاده از سيستمهاي اعمال لعاب ديوارهاي (سيستمي كه تحت عنوان Filera ناميده ميشود) در سالهاي اخير رواج زيادي داشته است، هنوز بسياري از توليدكنندگان كاشي از سيستم Bell در اعمال لعاب و انگوب استفاده ميكنند كه هزينه كمتري به توليدكننده تحميل مينمايد. عيوب زيادي كه وابسته به يكساني رنگ بين كاشيهاي مختلف است،
بر اثر تغييرات در سرعت جريان تخليه (6) سيستمهاي تغذيه لعابهاي رايج به دليل تنوع ويسكوزيته لعاب در همزنها و مخازن پمپها اتفاق ميافتد. اين تغييرات ويسكوزيته عموماً بر اثر تغييرات دمايي ايجاد شده در لعاب به دليل هم زدن و فلوكولاسيون در دماي پيرامون ميباشد كه تأثير زيادي بر روي ميزان لعاب اعمال شده بر روي كاشي داشته (گرماژ و ميزان لعاب اعمالي بر روي بدنه) كه در نتيجه منجر به ايجاد تغييرات رنگ در لعاب ميگردد. مطابق آنچه در ادامه شرح داده خواهد شد تغيير سرعت جريان تخليه، بر اثر از دست دادن انرژي مكانيكي در هنگام عبور از منبع تغذيه، موجب ايجاد تغييرات در ويسكوزيته ميشود. اغلب سيستمهاي تغذيه لعاب براي اعمال توسط سيستم Bell، از لولههاي فلزياي تشكيل شده كه لعاب از طريق آن به سيستم پمپ مي شود و ارتفاع آن به حد قابل قبول براي ريزش بسته به طرح كارخانه مورد نظر مي رسد. انتهاي اين لوله ها، دهانه مخروطي شكل كوچكي دارد كه در انتهاي آن قسمت، شير تنظيم دستي سرعت جريان لعاب به Bell وجود دارد
و بنابراين مقدار لعاب اعمالي بر روي كاشي مشخص ميگردد. درست بعد از اين شير، يك لوله با ضخامتي برابر لوله قبلي وجود دارد و در انتهاي آن نازلي با قطر ثابت وجود دارد كه از آن طريق سوسپانسيون لعاب بر روي Bell جريان مييابد. روش كنترل براي تصحيح ميزان سرعت جريان لعاب، نياز به اندازهگيريهاي مرتب گرماژ يا مقدار لعاب اعمالي بر روي صفحه كنترل فلزي به صورت دستي دارد (در بهترين حالت هر نيم ساعت يك بار) (ديوارهاي كه بر روي Bell ايجاد ميكنند) تا اگر ميزان لعاب از اندازه مشخص آن بيشتر يا كمتر شد، اپراتور نسبت به تصحيح سرعت جريان لعاب با استفاده از شير اقدام نمايد. اين روش با توجه به خصلت تناوبي آن، نميتواند روش مناسبي براي اعمال يك مقدار ثابت لعاب بر روي بدنه باشد و در نتيجه عدم يكساني رنگ در نمونههاي نهايي ايجاد ميگردد.
/* /*]]-->*/ تهیه شده توسط: بهاره سالاری
در صنعت کاشی سرامیک با تغییر در تکنولوژی پخت و تغییر سیستم دو پخت سنتی به سیستم تک پخت سریع، فرمولاسیونها و ترکیبات جدیدی در زمینه لعاب امکان استفاده پیدا کردند. تا قبل از ظهور تکنولوژی پخت سریع لعابهای شیشه- سرامیک هرگز به کار گرفته نشدند، چون این لعابها به تسهیلاتی نظیر فرایند جوانهزنی و کریستالیزاسیون میکروکریستالین فشرده نیاز داشتند، که این شرایط در تکنولوژی پخت سنتی فراهم نبود.
از جمله خواص لعابهای شیشه- سرامیک میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
– مقاومت بالا در برابر سایش
– سختی بالای لعاب
– میزان کم تخلخل
– مقاومت شیمیایی بالا
– هماهنگی ضریب انبساط حرارتی این لعابها با ضریب انبساط حرارتی بدنه با توجه به مطالب فوق
میتوان دریافت که لعابهای شیشه- سرامیک و به طور کلی شیشه- سرامیکها محدوده گستردهای از خواص را ارائه میدهند و علاوهبراین، فرآیند تولید این محصولات هم به دلیل به کارگیری مواد سیلیکاتی معمول چندان پیچیده نیست.برای دریافت این مقاله با دفتر نشریه تماس بگیرید
كانيهاي رسي گروه بزرگ و با اهميت از كانيها هستند كه زير بخشي از مجموعه فيلوسيليكاتها (سيليكاتهاي ورقهاي) ميباشند. كاربرد اين كانيها به ويژه در مباحث عمراني (به عنوان مصالح مفيد و گاها مضر) و نيز در صنايع سراميك، گل حفاري چاههاي نفت، توليد كاغذ، در ساخت مواد پلاستيكي و لاستيكي، صنايع نسوز، ايزولاسيون و چندين و چند كاربرد ديگر بر هيچكس پوشيده نيست. لذا با توجه به اهميت آنها در كنار تنوع اين كانيها بر آن شديم تا شرح مختصري از ويژگيهاي كلي اين كانيها را در زير دنبال كنيم.
منشاء كانيهاي رسي
كانيهاي رسي در طبيعت به صورت ثانويه و از هوازده يا دگرسان شدن كانيهاي اوليه ديگر نظير فلدسپارها، ميكاها، آمفيبولها و ... تشكيل ميشوند و لذا به دليل منشاء ثانويه، اين كانيها معمولا به صورت تنها ديده نميشوند و غالباً مجموعهاي از كانيهاي رسي همراه با برخي از كانيهاي اوليه يا ثانويه ديگر نظير كربناتها، فلدسپارها، ميكاها و كوارتز در محل كانسارهاي مربوطه، تواما ديده ميشوند. مبحث مربوط به چگونگي تشكيل اين دسته از كانيها و جزئيات فرايندهاي درگير با آن بسيار مفصل بوده و شرح مفصل آن در اين نوشتار مقدور نيست.
گروههاي اصلي كانيهاي رسي
با توجه به ساختار بلوري، تركيب شيميايي و فيزيكي، كانيهاي رسي را به سه گروه اصلي (كه در بعضي از متون گروه كلريت هم به آنها اضافه ميشود) به شرح ذيل تقسيم ميكنند:
1. گروه كائولينيت (Kaolinite)
اين گروه شامل سه كاني كائولينيت، ديكيت (Dickite) و ناكريت (Nacrite) با فرمول شيميايي يكسان Al2Si2O5(OH)4 ميباشد. اين سه كاني پلي مرف (به معني تركيب شيميايي يكسان و ساختار بلوري متفاوت) هم هستند.
ساختار عمومي گروه كائولينيت متشكل از ورقه هاي سيليكات (Si2O5) پيوند خورده با اكسيد يا هيدروكسيدهاي آلومينيوم (Al2(OH)4) كه لايههاي گيبسيت ناميده ميشوند، ميباشد. لايههاي گيبسيت و سيليكات پيوند شيميايي محكمي دارند و بين دو لايه مجاور پيوند ضعيفي از سيليكات – گيبسيت قرار ميگيرد كه در راستاي پيوندهاي ضعيف حالت ورقهاي در آنها ايجاد ميشود.
2. گروه مونت موريلونيت - اسمكتيت (Montmorillinite-smectite)
اين گروه شامل كانيهاي پيروفيليت(Pyrophyllite) ، تالك، ورميكوليت، ساكونيت، ساپونيت و نانترونيت و مونت موريلونيت با فرمول خيلي متفاوت و متغير (½Ca,Na)(Al,Mg,Fe)4(Si,Al)8O20(OH)4.nH2O ميباشد. لايههاي گيبسيتي ذكر شده در گروه كائولينيت در اين گروه توسط لايه مشابهي تحت عنوان بروسيت (Mg2(OH)4)، جانشين ميشود. ساختار اين گروه متشكل از دو لايه سيليكات كه يك لايه گيبسيت يا بروسيت در بين آن واقع شده است، ميباشد. در بين لايهها مقادير متنابهي آب ميتواند نافذ گردد.
3. گروه ايليت (يا رس – ميكا)(Illite)
اين گروه فقط شامل ايليت است كه نوعي مسكويت (ميكاي سفيد) آبدار شده ميكروسكوپي ميباشد. اين كاني به فرمول شيميايي K2Al4(Si6,Al2)O20(OH)4 بوده و ساختار بلوري مشابه با مونت موريلونيت دارد كه در بين لايههاي ايليت علاوه بر آب K+ نيز ميتواند رسوخ كند.
يكي از مشكلات موجود در صنعت كاشيهاي ديواري و كف تنوع در تناليته و شيد رنگي است. معمولاً اين مشكل بر اثر وجود تنوع در تركيبات رنگي لعاب بهوجود نميآيد. بلكه اغلب بر اثر فرآيندهاي بعدي توليد مثل عمليات دكوراسيون است.
امروزه در صنعت توليد كاشي، استفاده از روش دكوراسيون رولري، به ويژه روتوكالر كه متعلق به شركت "سيستم" Sistem است بسيار رايج شده است. تنوع در رنگ علاوه بر شرايط و فرآيند توليد ميتواند ناشي از تركيب لعاب و خمير چاپ باشد كه ميبايست از نظر تنوع رنگي مد نظر قرار بگيرد. بنابراين بررسي تأثير مواد بر روي خمير چاپ، مشخصات رئولوژيك روغن چاپ و همچنين مشخصات بدنه و لعاب همانند روش چاپ ميتواند در مورد شيد رنگي مؤثر باشد.
در اين بخش موارد زير مورد بررسي قرار ميگيرد:
· شرايط اجزاي خمير چاپ
o روغن چاپ و شرايط آن
· فرآيند دكوراسيون و متغيرهاي آن
o مشخصات بدنه دكور شده و تغييرات آن
o تغييرات تجهيزات دكور (ماشين و رولر)
مشكلاتي كه در هنگام استفاده از سيستم روتوكالر ممكن است ايجاد شود عبارتند از:
o شيد رنگي
o چاپ بد در اطراف كاشي (چاپ نگرفتگي)
o چاپ بد در لبه هاي كاشي
o تفاوت در شدت رنگ كاشي
o قسمتهايي كه بد چاپ خورده باشد
سخت بودن كار با رنگهاي تيرهفرآیند توليد و ساخت کاشی (بخش اول)
******************************
يك عقيده قديم,وجود دارد كه چهار عنصر اصلي جهان آب و آتش،باد وخاك مي باشد هر چند كه بشرامروزي بطلان اين عقيده را ثابت نموده اما ادغام و هماهنگي كامل و زيباي اين عناصر را نمي توان در پيدايش صنعت سراميك و محصولات سراميكي كتمان نمود.
طبق تعاريف قديم ، يك فرآورده سراميكي محصولي است از دو غاب (مخلوطي از خاك وآب)كه در يك محيط گرم و خشك ودر نهايت در آتش سخت مي گردد.
و مطابق تعاريف جديد:
سراميك ها عبارتند از اشياء جامدي كه اجزاء اصلي تشكيل دهنده آنها مواد معدني غير فلزي بوده كه ابتدا شكل گرفته و سپس در حرارت سخت مي گردند.
سراميك ها در چهار خانواده بزرگ به شرح زير طبقه بندي مي شود.
خانواده فرآورده هاي ظريف به چهار دسته زير تقسيم مي شوند:
هدف من در اينچا تشريح پروسه توليد كاشي نيست بلكه دادن يكسري اطلاعات عمومي در مورد كاشي وخصوصاً كيفيت آنها مي باشد:
بطور خلاصه پروسه توليد كاشي شامل موارد زير مي باشد:
مواد اوليه عمده بدنه كاشيها خاكهاي مختلفي است كه از معادن كشور تامين مي شود.
بطور كلي اين مواد شامل سه دسته زير مي باشند كه بر اساس نقش آنها در بدنه طبقه بندي گرديده اند:
2-1-پر كننده ها (فيلر ها Fillers)
3-1-كمك ذوبها يا گداز آورها (fluxes)
1-1-مواد پلاستيك :
رسها
رسها مهمترين ، پر مصرفترين و قديميترين مواد اوليه در صنعت سراميك مي باشند و اصولا صنعت سراميك حيات خود را مديون رس مي باشد. اصطلاح رس به كليه خاكهائي اطلاق مي شود كه داراي خاصيت پلاستيسيته مي باشند و خاصيت پلاستيسيته بصورت زير تعريف مي شود:
خاصيتي است كه يك ماده را قادر مي سازد تا در اثر يك نيروي خارجي بدون شكست و گسستگي تغير شكل داده و بعد از حذف يا كاهش نيرو همچنان حالت خود را حفظ نمايد. خاك رس به خاكي گفته مي شود كه بخش عمده آن كانيهاي رسي مي باشند. كانيهاي رسي از تجزيه و هوازدگي سنگهاي آذرين (سنگهايي حاصل از انجماد ماگما) مثل گرانيت، پگماتيت گرانيت و....به وجود مي آيند. گرانيت ها از سه كاني ميكا، كوارتز وفلدسپات با نسبتهاي تقريبا برابر تشكيل شده اند. در بين اين سه كاني ، فلدسپات در برابر آب و هوازدگي از همه ضعيفتر و ناپايدارتر بوده و پس از ميليونها سال به كانيهاي رسي تبديل مي شود.
بنابر اين در خاكهاي رسي علاوه بر كاني رسي ، كاني هاي كوارتز و ميكا و حتي فلدسپات به مقدار زيادي وجود دارد و هر چند ميزان كانيهاي رسي بيشتر باشد خواصي نظير پلاستيسيته درحد بالاتري قرار خواهد داشت.
مينرالهاي (Minerals) رسي را بر اساس ساختمان مينرالي به گروههاي مختلفي تقسيم بندي مي كنند كه از بحث ما خارج مي باشد اما جهت ياد آوري مهمترين كاني هاي رسي مصرفي در اين صنعت شامل كائوليت ها ، مونت موري لونيتها ، ايليت،هالوئيزيتها.... مي باشند.
اما دلايل عمده استفاده از رسها در اين صنعت بشرح زير مي باشد:
-بعلت وجود بنيانهاي ملكولي sio2,Al203 در ساختمان رسها بعد از پخت فاز هاي بسيار سخت سيليكاتي را توليد نموده و موجب افزايش مقاومت در محصولات مي گردند كانيهاي رسي با سختي تقريبا يك موجب ورود اين بنيانها در فرمول بدنه مي گردند در حاليكه اگر بخواهيم همين مواد را بطور خالص كه بنام كوارتز و كراندم با سختي بترتيب7و9 مي باشند در فرمول وارد كنيم سايش آنها تقريبا غير ممكن و بسيار هزينه بر خواهد بود.
بنابراين هزينه خريداري رسها بسيار پايين تر از مواد ديگر است.
-در بين كانيهاي موجود در طبيعت رسها بسيار ريز دانه ترند و گاها ميليونها برابر كوچكترند و از طرفي بواسطه شكل لايه اي موجب ايجاد يك دوغاب هموژن مي گردند كج زمان ته نشيني آن بسيار طولاني است در حاليكه مواد ديگر چنين خاصيتي را ندارند.
- رسها به واسطه خاصيت پلاستيسيته موجبات شكل پذيري آسانتر محصول را فراهم مي آورند و از طرفي بواسطه چسبندگي بالايي كه دارند مي توانند باعث افزايش استحكام خام و خشك و كاهش ضايعات گردند. و اين امكان را فراهم آورند كه بر روي محصول دكور ها و چاپهاي مختلف اعمال گردد.
2-1پركننده ها:
مواد غير پلاستيكي هستند كه به بدنه اضافه مي گردند ومعمولا داراي نقطه ذوب بالا و مقاومت شيميايي خوبي بوده و مهمترين وظيفه آنها جلوگيري از تغيير شكل بدنه در طول پخت، انسباط حرارتي مناسب و كنترل انقباض تر به خشك و خشك به پخت مي باشد.
علاوه بر اين موارد پر كننده ها در تعين تخلخل و رنگ( سفيدي) بدنه اتصال مناسب لعاب و بدنه و اصلاح بافت بدنه خام و .... نيز نقش بسيار مهمي را ايفا مي نمايند مهمترين و رايج ترين پر كننده ها در صنعت سراميك سيليس و آلومين (كروندوم) مي باشد.مهمترين نقش سيليس تشكيل فازهاي سيليكاتي سخت وحتي فلز مايع را در حين پخت دارد كه باعث چسبيدن ذرات ديگرمي شود .مصرف آلومين علاوه بر نقش هاي مذكور باعث مي شود كه بتوان محصول نازكتر توليد نمود و نيز باعث كاهش تغيير شكل محصول در حين پخت و كاهش ترك هاي پخت و بهبود و رنگ فراورده و نيز افزايش مقاومت شيميايي مي گردد.
فرآیند توليد و ساخت کاشی (بخش دوم)
******************************
3-1-گدازآورها :
گدازآورها موادي هستند كه به جهت كاهش نقطه ذوب بدنه و يا لعاب مصرف بالايي در اين صنعت دارند . گدازآورها در هنگام پخت بدنه ذوب گرديده و در هنگام سرد شدن فاز شيشه اي را در بدنه به وجود مي آوردند كه كليه بلورهاي موجود در بدنه پخته در بر گرفته وبدين ترتيب موجب افزايش استحكام محصول نهائي مي گردند مهمترين گدازآورهاي بدنه ،اكسيد هاي سديم ، پتاسيم ،كلسيم و منيزيم مي باشند كه جهت تامين آنها ازفلدسپاتهاي سديك ، پتاسيك و كلسيك استفاده مي شود.
اما غيرازاين مواد ،موادي نظير كربنات ها مثل كليست ودولوميت نيز در بدنه كاشيهاي ديواري مصرف مي شود كه نقش تامين جذب آب را در اين كاشيها ايفا مي نمايد.
منظور از آماده سازي مواد اوليه اعمالي است كه بعد از ورود مواد اوليه به كارخانه و قبل از توزين واختلاط آنها ،انجام مي گيرد اين مرحله اولين مرحله در خط توليد كارخانجات بوده و به طور عمده شامل،خرد كردن و آسياب نمودن مواد است.
آماده سازي مواد اوليه بسته به نوع مواد و اندازه آنها متفافت است.
در مرحله خردايش كه بيشتر در مورد مواد سخت و دانه درشت بكار مي رود توسط يكسري از سنگ شكنهاي مختلف مواد درشت به مواد ريز تبديل مي گردد.سنگ شكن هاي مختلف رايج در صنعت سراميك فكي ،چكشي ،مخروطي وعلطكي و دوار و......مي باشد.
در مرحله آسياب كردن عمدتا ار آسياب هاي گلوله اي استفاده مي شود.
آسياب هاي گلوله اي ، استوانه هاي بزرگي از جنس فولاد هستند . ابعاد استوانه به نحوي است كه تقريبا طول استوانه برابر قطر آن مي باشد و جدارهاي اين آسياب ها بوسيله آستري از جنس لاستيك يا جنس آجر هاي آلوبيتي پوشيده شده است.
اين استوانه ها حول محور خود كه موازي سطح افق است گردش مي نمايند.همچنان كه از نام آسياب گلوله اي نيز مشخص است در داخل اين آسيابهاي گلوله هايي وجود دارد كه هنگام گردش آسياب با مواد اوليه موجود در آن برخورد نموده و بدين وسيله باعث خرد شدن و سايش آنها مي گردند.
جنس گلوله ها عمدتا از آلوبيت و در برخي از مواد گلوله هاي طبيعي سيليسي (فلينت) مي باشد.
مقدار گلوله ها ، شكل و كرويت و دانه بندي و خصوصا سختي آنها عامل بسيار مهمي در كيفيت سايش مواد مي باشد.
در آسياب ها مواد به اضافه آب و مقادير كمي روانساز نظير سيليكات سديم ، تري پلي فسفات سديم Tpp ،كربنات سديم و پس از مدتي سايش با دور مشخص وسرعت مشخص تبديل به دوغ آب مي گردد. مقادير اين مواد دقيقا از قبل تست شده و مشخص شده مي باشد.
نكته قابل توجه اينكه در هر يك از مراحل آماده سازي بازرسيها و كنترل هاي لازم جهت عدم عدول از استاندارد هاي كارخانه اي صورت مي گيرد.
كيفيت مواد ورودي ،درصدهاي اختلاط، مشخصه هاي محصول سنگ شكن و خصوصا مشخصه هاي دو غاب پس از آسياب نظير دانسته وسكوزيته دانه بندي دقيقا كنترل مي شود.
2-آماده سازي پودر:
جهت آماده سازي پودر از دوغاب از خشك كنهاي افشان يا پاشنده يا اسپري درايراستفاده مي شود. دوغاب حاصل از آسياب ها پس از دپو در مخازن دو غاب كه موجب هموژن شدن دوغاب و بهبود خاصيت پلاستيسيته آن مي گردد وارد مخازن دوغاب اسپري دراير ميگردد. پمپ هاي پيستوني با فشار نسبتا بالا دوغاب را به محفظه استوانه اي اسپري درايركه داغ مي باشد اسپري نموده و دوغاب پس از برخورد با هواي داغ و تبخير آب به پودر با رطوبت مشخص و دانه بندي مشخص تبديل مي شود. هواي محفظه و بخار آب پس از عبور ازسليكن ها و گردگيري از خروجي اسپري دراير خارج مي شود و محصول آن كه پودر مي باشد از زيرقلف بر روي نوار نقاله ريخته و درداخل سيلوهاي پودر دپو مي شود.
كيفيت پودر به عوامل زير بستگي دارد:
-كيفيت دوغاب و فرمول بدنه و خصوصا پلاستيسيته آنها و دانسيته و وسيكوزيته و دانه بندي دوغاب.
- نوع اسپري دراير
- نوع نازلهاي پاشنده وتعداد و انداز سوراخ و آرايش آنها
- جنس نازلها و ساير اجزاء نازل
- ابعاد محفظه
- كيفيت پمپاژ و فشار پمپ
- رطوبت پودرو دانه بندي پودر
- استحكام پودر و هموژن بودن رطوبت آنها.
- ماندگاري پودر
- حرارت داخل محفظه ، فشار داخل محفظه و ميزان رطوبت محفظه
- ثبات فشار گاز
3- مرحله شكل دهي يا پوس پودر:
اساس اين روش بطور ساده بدين ترتيب است كه مخلوط مواد اوليه به صورت پودر با دانه بندي مناسب در حفره هاي قالب قرار گرفته و تحت فشار قرار مي گيرد.بدين ترتيب مواد اوليه شكل حفره را به خود مي گيرد.رطوبت پودر مورد استفاده حدودا پنج درصد و دانه بندي پودر مشخص و بايد ثابت باشد. امروزه در صنايع توليد كاشي ، پرس هاي بسيار مدرن و با توانمندي هاي بالا وجود دارد كه حتي مي توان طرح را در مرحله پرس كردن اعمال نمايد ( بعنوان مثال طرح هاي vein در كاشي هاي گرانيتي ) و قالب هاي رستيك در كاشي هاي كف و ديوار و پرسلان قسمت پرس در كارخانه جات توليد كاشي بعنوان يكي از مهمترين قسمتها بوده و علت آن برمي گردد به اينكه در اين قسمت كلا ماده اي با يك ماهيت پودري به بدنه كاشي تبديل مي شود و اين تغير ماهيت با مشكلات زيادي همراه مي باشد ، نظير:
- دوپوست شدن محصول :بعلت هوا گيري ناقص محصول كه آنهم به ماهيت پودر و كيفيت پودر و حتي وضعيت قالبها وسرعتهاي پرسينگ و خاكگيري و نيز فشارها وزمان هاي هوا گيري بستگي دارد.
- ترك و شكستگي
- لب ريختگي و گوشه پريدگي
- تغيرات تراكم و در نهايت پس از پخت تغيرات ابعادي و نا گونيايي
عيوب مذكو اكثرا براحتي در محصول قابل رويت و تشخيص و جدايش بوده و عمدتا به كاهش هاي ضايعاتي و درجات پائين تبديل مي شوند. اما برخي از عيوب محصولات پرس مثلا نا گونيايي بواسطه خاكگيري نامناسب مي تواند در قسمت هاي بعدي خصوصا پخت خود را نشان دهند و بصورت مشكلاتي نطير ناگونيايي و اختلاف سايز نمايان شوند.
3- خشك كردن محصول :
خشك كنهاي جديد عمودي توانسته اند مشكل خشك كردن طولاني را در خشك كنهاي تونلی قديمي که گاها تا چند روز طول مي كشيده به كوتاه ترين زمان ممكن و حدود 20 دقيقه و حتي كمتر كاهش دهند.
ضايعات در خشك كنهاي تونلي كه بصورت ترك و شكستگي خود را نشان مي داده گاها بدلايل مختلف خيلي خيلي بالا مي رفته و مشكلات ديگري بعلت سيستم پيل چيني كاشي هاي خام (روي هم قرار دادن كاشي ها ) اثر برجستگي هاي پشت كاشي بر روي سطح كاشي هاي زيرين نقش مي بسته و پس از لعاب خوردن و پخت نهای كاملا روي سطح لعاب ديده مي شده در حالي كه اين مشكلات در سيستم جديد خشك كردن تقريبا حذف شده است.
فرآیند توليد و ساخت کاشی (بخش سوم)
*******************************
4- اعمال لعاب و دكور :
در كاشيهاي تك پخت نظير كاشيهاي ديواري منوپروزآ، كاشيهاي كف و پرسلان های لعاب دار پس ازمرحله خشک شدن کاشی ها وارد خط آبی می شوندو پس ازاعمال انگوب (لعاب آستري) و لعاب و چاپ هاي مختلف توسط دستگاههاي چاپ مختلف پخت صورت می گیرد. هر رنگ چاپ را بايد توسط يك دستگاه چاپ اعمال نمود و تعدد چاپ ها عمدتا بستگي به استحكام خشك كاشيها نوع دستگاه هاي چاپ و طول خط لعاب دارد در کارخانجات کاشی، کاشی عمدتاً دستگاه چاپ Flat سيلک اسکرین وجود دارد كه حداكثر توانايي آنها اعمال 3 چاپ در كاشي هاي تك پخت است و هر چه تعدد چاپ ها زياد شود ضايعات شكسته و ترك نيز اقزايش مي يابد.
ماشينهاي چاپ جديد نطير روتو كالر يا سيلک اسكرين دوار توانسته امكان زدن چاپ هاي بيشتر را روي سطح كاشي فراهم آورد در كاشي هاي ديواري دو پخت امكان اعمال چاپهاي بيشتر برروي سطح بيسكويت بدنه پخته شده حتي توسط دستگاهاي چاپ مسطح وجود دارد.
لعاب لايه نازكي است كه سطح روي كاشي را پوشانده و به وسيله ذوب مواد معدني در سطح بدنه بوجود مي آيد و هدف از پوشاندن سطح بدنه بوسيله يلعاب به طور عمده زيباتر نمودن محصول ، افزايش مقاومت شيميايي و مكانيكي آنها، غير قابل نفوذ نمودن بدنه هاي متخلخل و بالاخره بهداشتي نمودن سطح فراورده مي باشد لعاب ها با توجه به ساختمان آنها جزئي از انواع شيشه ها مي باشند.
انگوب نيز نوعي لعاب با نقطه ذوب بالا تر مي باشد كه وظيفه آن پوشاندن رنگ بدنه و نيز اتصال قوي تر لايه لعاب اصلي با بدنه مي باشد.
بمانند واحد آماده سازي مواد بدنه واحد لعاب سازي نيز يكي از قسمت هاي مهم كارخانه بوده كه داراي سيستم توزين ،آسياب و مخازن ذخيره دوغاب آماده شده لعاب می باشد و .پروسه آماده سازي بعنوان يكي از فرآيند های مهم تاثيرگذار بر كيفيت باید كليه مراحل آن تحت كنترل باشد اين مرحله شامل:
- انتخاب مواد اوليه
- فرمول لعاب شامل درصد و مقدار اجزاء تشكيل دهنده بارگيری روانسازهای مربوط
- زمان سايش با سميل دانسته و وسکوزيته و دانه بندي دوغاب لعاب
- عبور دادن لعاب از الك
- هوا گيري و ماندگاري لعاب
از جمله پارامترهائي است كه بايد تحت كنترل باشد
بسته به نوع محصول كاشي (ديواري يا كف ، پرسلان و...) دستگاهاي اعمال لعاب متفاوت است مهمترين روشهاي اعمال لعاب اسپری كردن و اعمال لعاب به روش آبشاري ريزشی مي باشد.
5- پخت:
پس از اعمال لعاب و دكور كاشي ها بايد پخته شوند البته بعضي از كوره هاي امروزي در ابتدای آنها يك منطقه خشك كردن و حتي يك كوره خشك كن افقي رولری وجود دارد كه خرد موجب ارتقاء كيفيت محصول شود.
مرحله پخت نيز يكي از مراحل بسيار ظريف توليد كاشي مي باشد. منحني پخت كاشي كه بصورت منحني زمان-دما تعريف مي شود اساس پخت را تشكيل مي دهد.نوع منحني پخت براي محصولات مختلف و كاشي هاي مختلف متفاوت است.منحني پخت بر اساس دما هاي مختلف كوره كه توسط ثباتهاي متصل به ترموكوپل هاي موجود در ديواره ها يا سقف كوره ثبت مي شوند رسم مي شود. دياگرام داراي جزئيات زيادي از جمله تعداد ترمكپل هاي موجود در كوره مي باشد.
راندمان پخت به مقداري انرژي گرمايي جذب شده توسط محصول بستگي دارد .
در كوره هاي قديمي كه از نوع تونلي بوده بعلت كم بودن مقدار انرژي جذب شده توسط كاشيها مشكلات زيادي وجود داشته از جمله :
كنواخت نبودن هوا، مصرف زياد انرژي ،هزينه زياد و نگهداري ، مشكلات مكانيكي ، دامنه متغيير ابعاد و مقادير كم محصولات درجه يك
اما در كوره هاي امروزي كه از نوع رولري مي باشد اين مشكل تا حد زيادي كم شده است .
كوره رولر شامل يك ساختار فولادي است كه تكيه گاه كف ،ديواره ها و سقف آن از مواد مختلفي مانند دير گداز،عايق و سراميك ساخته شده اند.
عايق بودن بالا و مقاومت بسيار خوب در برابر شوك حرارتي از ويژگيهاي اين كوره ها مي باشد .تمامي اينها اينرسي گرمائي كوره را به حد اقل رسانده وموجب كاهش تغيرات منحني پخت مي شود و سرعت گرم شدن و سرد شدن كوره را تسهيل مي نمايد . سيستم محركه و گرداننده رولري هاي كوره كه شامل موتورهاي كه سرعت آنها قابل تنظيم بوده وبهره برداري بهينه از منحني پخت را امكان پذير مي سازد. و امكان تنظيم سرعت موتورها كه هر يك به مجموعه اي ازرولرها متصل مي باشد تنظيم سرعت رولرها و در نهايت كاشي را ممكن مي سازد . سرعت موتور ها دائما توسط كامپيوتر كنترل مي شود.
. سيستم احترق كه شامل مشعلهاي مختلفي است كه با گاز و دميده شدن هوا كار مي كند نيز توسط كامپيوتر كنترل مي گردد.
هر منطقه شامل يك دسته مشعل در زير روي رولرها مي باشد و شامل تجهيزاتي نظير وسايل كنترل دستي يا اتوماتيك گاز ،سيستم احتراق الكترونيكي توسط الكترودهاي وارد شده به محفظه احتراق مشعل و تنظيم اتوماتيك دما براي قسمتهاي مورد نظر در مسير پخت مي باشد.
اين تنظيمات توسط يك سيستم اتوماتيك و خود كنترل مركب از ترموكوپل هاي مختلف كنترل مي شود كه ميزان گاز مشعل ها را تنطيم مي نمايد.
فعل و انفعالات مختلف در مراحل مختلف دمائي از ابتدا تا انتهاي پخت شامل: حذف رطوبت يا آب جذب شده از محيط و حتي با قيمانده پس از خشك كردن و حتي جذب شده از لعاب ـ خارج شدن آب زئوليتي- سوختن و احتراق تركيبات آلي كه در خاك هاي رسي به وفور ديده مي شود و آزاد شدن سولفات كه خود توليد اسيدهاي گوگردي مي نمايد .
تعيير شكل كيريستالي كواتر از آلفا به بتا كه با افزليش حجم ناگهاني مواجه بوده ؟ كربناتها و آزاد شدن co2 تشكيل فازهاي جديد سيليكاتي و ... مي باشد.
چنانچه مراحل مختلف پخت و حتي مراحل قبلي توليد و مواد اوليه تحت كنترل نباشد عيوب مختلف در محصول مي تواند ايجاد شود از جمله :
- دفرمگي تابدار شدن كاشيها و ساير موارد مربوط به مسطح بودن
- خراب شدن كيفيت سطح لعاب و ايجاد سوراخهاي سوزني
- لعاب نگرفتگي و لعاب پريدگي
- تركهاي موئي لعاب تركهاي مكانيكي و شكستگي و گوشه پريدگي
- نقاط سياه و Black core
- كثيفيهاي سطح لعاب
- ناگونيايي و اختلاف سايز
- تغير طيف چاپ و زمينه
- شفافيت و موارد مربوط به درخشندگي سطح بيشتر در مورد لعاب هاي تراس و اپك
- استحكام كم و ترد و شكننده بودن
6- پوليش:
اين مرحله تنها در مورد كاشي هاي گرانيتي بدون لعاب اعمال مي شود.
كاشي گرافيتي به گروهي از كاشيها اطلاق مي شود كه جذب آب آنها كمتر از نيم درصد باشد.در عمل كارخانجات توليد كاشي گرانيتي جذب آب كاشيها را زير0.2 درصد تعريف مي نمايند.
مشكلي كه جذب آب (تخلخل باز) در كاشيهاي گرافيتي خصوصا كاشي پوليش خورده ايجاد مي نمايد لك پذيري كاشي هاست.
تفاوت نسبت كاشيهاي گرانيتي با كاشيهاي ديگر بدون لعاب بودن اين كاشيهاست كه همين موضوع باعث شده كه تميز كردن اين كاشيها به كاشيهاي لعاب دار كمي مشكل تر باشد و حتما بايد از محلولهاي شوينده در بر طرف كردن بعضي از لكه ها استفاده نمود . در اين خصوص توليدكنندگان كاشي گرانيتي يك سري اطلاعات مربوط تميز كردن انواع لكه را در اختيار مشتريان خود قرار مي دهند. براي اينكه موضوع لك پذير كاشيها كه مورد سوال اكثر مشتريان مي باشد بيشتر باز شود بايد خاطر نشان نماييم كه در كاشيها دو نوع تخلخل وجود دارد يكي تخلص باز و ديگري بسته.
در تخلخل باز چنانچه اگر آب روي كاشي ريخته شود بمرور از كاشي عبور مي نمايد ولي در تخلخل هاي بسته آب نفوذ نمي نمايد .
مقدار عبور آب از تخلخل هاي باز به درجه حرارت آب نيز بستگي دارد و چنانچه آب گرم تر باشد ميزان نفوذ بيشر خواهد بود . مقدار متخلص در كاشيها از سطوح خارجي به داخلي متفاوت است و از سطح به داخل بيشتر مي شود.
و سطح كاملا خارجي كاشي ها خصوصا در كاشي هاي با جذب آب زير 50% بهيچ وجه تخلخل باز ندارد بنابراين در كاشي هاي مات يا پوليش نخورده سطح كاملاً خارجي نقوذ ناپدير است و كمتر لك مي گيرد. اما در كاشي هاي مات پوليش نخورده بعلت پرزدار بودن و ناصاف بودن سطح مقدار كثيف شدن سطح بيشتر از كاشي هاي پوليش خورده است. اما اين كثيفي را مي توان براحتي تميز نمود.
در كاشيهاي پوليش خورده بعلت اينكه حدود 0.5تا 0.8 ميليمتر از لايه روئي كاشيها ساب داده مي شود تخلخل هاي بسته به سطح باز مي كنند و همين منافذ مي توانند لك و كثيفي راجذب نمايند اما همين مورد نيز در كاشيها با جذب آب زير 0.1 درصد مشكل خاصي ايجاد نمي نمايد
توصيه: مشترياني كه از كاشي ها گرانيتي براي پوشش كف استفاده مي نمايد بايد توجه داشته باشند كه اين منافذ ريز در روزهاي اوليه پس از نصب مي تواند با جذب گرد وغبار كاملا نفوذ ناپذير شوند بنابر اين با توجه به آناليزي كه از سوابق لكها صورت گرفته اكثر لكه در مرحله نصب ايجاد مي شود بنابراين توجه مشتريان زير جلب مي نمائيم:
- بهيچ وجه از بندهاي رنگي براي كاشيهاي گرانيتي استفاده نشود
- از دوغاب رنگي براي پر كردن درزها استفاده نشود
- سطح كاشيها پس ازنصب كاملاً تميز شود.
- در روزهاي ابتدايي از ريختن مواد لك كننده خودداري شود
پايان مقاله.
در علم سراموگرافي مطالعه و تحقيقي جذابتر از مطالعه در مورد سراميك مسلمانان وجود ندارد زيرا كه در هيچ كجاي ديگر شما اين تنوع و كثرت اعجاببرانگيز را نخواهيد ديد. قريب به يك هزاره، مسلمانان واقعاً در اين هنر و در هنر ميناي رنگآميزي شده درخشيدند و هيچكس در غنا و درخشندگي و هارموني نتوانست از آنان پيشي گيرد. آنها توانايي بسيار بزرگي در تزيين دكور داشتند كه در آن اشكال انسانها، حيوانات، گياهان و حتي اشكال هندسي و هنري به گونهاي زيبا به كار گرفته ميشدند كه هيچ قوم ديگري تا آن حد نتوانست به اين مهم دست يابد.
زماني كه در سال 1907 تلاش كردم كه در كتاب اولم خلاصهاي از شناختي كه ما ميتوانستيم از سراميك شرقي داشته باشيم ارائه دهم در هر قدم با مشكلاتي مواجه ميشدم كه نميتوانستم به راحتي بناها را بررسي و امتحان كنم.
در واقع در مورد اصالت قطعاتي كه به بازارهاي اروپا ميرسند دائماً شك وجود دارد. اين قطعات توسط فروشندگاني به اروپا ميرسد كه با كاوشگران محلي در ارتباط هستند، كاوشگراني كه راهنماييهاي آنها كاملا مشكوك است.
كاوشهاي كاوشگران محلي هيچگاه به صورت عميق و هدفمند با در نظر گرفتن گزارشهاي محلهاي جستجو شده و لايههاي مختلف نميباشند. اين كاوشگران تكهخوردههاي پيداشده را به دقت كلاسه نميكنند بلكه بيشتر آنها سطح اجسام يافتهشده را به گونهاي خراش داده و تعداد زيادي تكهخرده ايجاد ميكنند كه تنها بعضي از اين قطعات را با كمك متخصصان بازسازي ميتوان بازسازي كرد.
روي قطعات سراميك شرقي نميتوان همان فعاليتهاي ارزشمند كتيبهشناسي كه روي قطعات مسي حكاكي شده با نقره انجام ميشود را انجام دهيم.
زيرا قطعات مسي غالباً داراي نوشتههايي شامل : نام هنرمند، مكان، تاريخ و حتي گاهي اسم يك پادشاه ميباشد كه اين اطلاعات ارزشمند و به اندازه كافي دقيق به ما كمك ميكنند تا موقعيت زماني و مكاني قطعه مشخص شود. ولي اينگونه اطلاعات بسيار بهندرت روي قطعات سراميك ديده ميشوند و تنها اينگونه اطلاعات را روي چند قطعه سراميك ايراني ميتوان يافت.
بدليل تنوع بسيار بالاي سراميكهايي كه در كاوشهاي سالهاي اخير بدست آمده روشهايي براي مرتبسازي منظم و واضح آنها به وجود آمد.
نكات زير در اين روشها قابل ذكر است:
ما نميتوانيم واقعيت موقتي بودن و قياسي بودن اين روشها را پنهان كنيم.
يكي از تاريكترين بخشهاي اين روشها مربوط به گذار از سراميك يونان باستان و سراميك عصر ساسانيان به سراميك مسلمانان است. به لطف كاوشهاي انجام شده در قستنطنيه، كريمه، آسياي صغير و جزاير اژه، كه نتايج آن در موزه قستنطنيه، برلين، لندن، پرگام و پرين موجود ميباشد شناختي كلي در مورد سراميك بيزانس بدست آمده و اين درحالي است كه هيچ شناختي در مورد سراميك ساسانيان وجود ندارد.
من يقين دارم كه نمونههايي از سراميك ساسانيان را ديدهايم ولي با توجه به عدم وجود شاخص دقيقي روي اين سراميكها، آنها را با مجموعههاي سراميكهاي مسلمانان اشتباه گرفتهايم. در عين حال منتظر هستيم تا روزي نتايج كاوشهاي ساسانيان آشكار شود.
يكي از شاخصهاي اصلي سراميك بيزانس كندهكاريهايي با عمق متفاوت زير پوشش ميباشد كه غالباً روي نقاشي برجستگي ايجاد ميكند، ميناي پسزمينه به رنگ كرمي روشن يا زرد و گاهي سبز ميباشد و پيشزمينه با رنگ سبز و منگنز ارائه ميشود. اين دقيقاً همان تكنيكهايي است كه در كليشه (A) 23و63 بهكار رفته است. در نمونه اول تكهاي از بشقاب نشان داده شده كه در آن مرغابيها با منقار خود خوشه گرفتهاند و در نمونه دوم بشقابي است كه روي آن يك نوع عقاب ترسيم شده است.
نمونه اول در فستات پيدا شده و در كلكسيون آقاي فوكه نگهداري ميشود و نمونه دوم در ايران پيدا شده و در كلكسيون آقاي وينير موجود است.
يكي ديگر از نقاط تاريك كه در مورد آن نظرها بسيار متفاوت است، دكور تزيينشده سراميك شرقي است. در مورد سراميكهاي هژير همه متفقالقول هستند: با شناختي كه ما داريم هيچ قطعهي مزيني پيدا نشده كه آنها را بتوان مربوط به بيزانس يا ساسانيان دانست. اين درحالي است كه بشقابي مزين يافت شده كه در آن نقش راهبي مجمر به دست ديده ميشود و مربوط به بيزانس ميباشد.
دانشمندان مختلف در مورد مبدأ دكور مزين همعقيده نيستند در فصل "سراميك راهنماي هنر مسلمانان" من پيشنهاد دادهبودم كه مبدأ دكور مزين از ايران و بينالنهرين بوده، عقيدهاي كه به شدت با آن در مجله بورلينگتون (ژوئيه و اكتبر 1907م) توسط آقاي باتلر برخورد شد و او معتقد بود كه مبدأ آن مصري ميباشد. با اينحال من همچنان بر عقيده خود پافشاري ميكنم.
آقاي باتلر به اسنادي استناد ميكند از جمله: شگفتي خسرو نصيري كه در سال 1173 از فلسطين و اقصي ديدن كرده و كاشيهاي مزين را در اقصي مشاهده نموده است. اين كاشيها توسط عبدالله پسر حسن در سالهاي 1022-1027 در بازسازي اقصي بكار گرفته شده است. بازسازي اقصي به دستور خليفه قاهره انجام شده بود.
اگرچه همه اينها درست ميباشند ولي وقايع دقيق، احتمالي و بناهاي موجود، اسنادي قويتر از شواهد ارائه شده ميباشد.
در راكا كنار فرات، كاوشهاي انجامشده در يك قصر كه از قصرهاي مورد علاقه هارونالرشيد بوده، ( ابتداي قرن 9 م) تعداد زيادي قطعه سراميك كه در آن برگهايي به رنگ قهوهاي قرمز براي تزيين بهكار گرفتهشده بودند يافت شد. (كليشه 2)
همين تزيينات با رنگ قهوهاي منگنز و دكور برگ و اشكال هندسي كه از نظر نقاشي هم تاحدودي به هم شبيه هستند را اخيراً در محراب مسجد كايروان مشاهده كردم و پوشش آن از كاشيهايي بود كه با توجه به اظهارنظرهاي نويسندگان عرب متعلق به ابراهيم دوم ابن اغلب ميباشد. اين كاشيها را سال 242 هجري از بغداد آوردهاند و اين مطلب با آنچه در مورد راكا گفته شد مطابقت دارد زيرا راكا يكي از حومههاي بغداد بوده است. همين تزيينات و فرم دكور روي صليبهاي پوششي كه ژنرال بيليد در خرابههاي كلعا در بنيهماي الجزاير در قرن يازدهم پيدا كرده بود ديده ميشوند، يك قرن بعد، اين يافتهها تنها بازمانده هنر كايروان بودند.
همين تزيينات كمرنگتر و بورتر، همچنين درخشانتر و با قرمز مسي در تكه خردههاي يافتهشده در سامرا، سوسه و در كاوشهاي انجام شده در يك شهر در شمال مصر به نام بهنس ديده شدهاند كه خاك آنها از يك جنس بوده، بازتاب يكساني دارند و داراي روح تزييني يكساني ميباشند پراكندگي يافتهها نميتواند واحد بودن مبدأ را به مخاطره اندازد كه اين مبدأ حتماً از ايران و مبدأ ايراني – بينالنهريني را تأييد ميكند كه به صورت پراكنده در تمام جهات توسعه پيدا كرده و مصر هم از اين توسعه بيبهره نمانده است. همچنين اين واقعه در ديگر شاخههاي هنر مسلمانان نيز اتفاق افتادهاست.
مثلاً در هنر مس كندهكاريشده كه در آن قطعات با نوشتههاي روي آنها تاريخدار هستند از ايران به جهات مختلف و به جاهاي بسيار دور نشر پيدا كرد و ما ميدانيم كه اين هنر در كارگاههاي سوري – مصري چه غنايي پيدا كرد.
فرهنگ کاری ایران و چین
برگزیده طرح های کاشی و سرامیک جهان
راهنماي خريد، نصب و نگهداري كاشي و سراميك (بخش2)
کاشی و سرامیک بسیار ساده است
رنگ در طراحی داخلی (بخش 1)
نکات کاربردی در طراحی داخلی خانه
طراحی سنتی در ایران
مساجد تاریخی ایران
مقدمهای بر فنگشویی
عیوب اصلی قابل توجه در مراحل مختلف تولید کاشی
بررسي عيوب سطح كاشيهاي سراميكي به كمك آناليز تصوير و تكنيكهاي شكل شناسي
کنترل حباب در لعابهای سرامیکی
فرايند برش ليزري، نوآوري براي كاشيهاي بزرگ سراميكي
اندازهگیری انرژی سوخت
20 فرمان مديريتي
توسعه لعابهاي سراميكي با ويژگيهاي ضد باكتريايي و ضد قارچي
بررسی اثر نحوه شکلدهی و پخت بر خواص سرامیکهای رسی ایلیتی- کلریتی
اصول كاشيكاري
TQM
استانداردسازی
گزارش نمایشگاه سرامیک تهران
گزارش کنگره سرامیک
گزارش نمایشگاه چین
فرهنگ کاری ایران و چین
برگزیده طرح های کاشی و سرامیک جهان
راهنماي خريد، نصب و نگهداري كاشي و سراميك (بخش2)
کاشی و سرامیک بسیار ساده است
رنگ در طراحی داخلی (بخش 1)
نکات کاربردی در طراحی داخلی خانه
طراحی سنتی در ایران
مساجد تاریخی ایران
مقدمهای بر فنگشویی
عیوب اصلی قابل توجه در مراحل مختلف تولید کاشی
بررسي عيوب سطح كاشيهاي سراميكي به كمك آناليز تصوير و تكنيكهاي شكل شناسي
کنترل حباب در لعابهای سرامیکی
فرايند برش ليزري، نوآوري براي كاشيهاي بزرگ سراميكي
اندازهگیری انرژی سوخت
20 فرمان مديريتي
توسعه لعابهاي سراميكي با ويژگيهاي ضد باكتريايي و ضد قارچي
بررسی اثر نحوه شکلدهی و پخت بر خواص سرامیکهای رسی ایلیتی- کلریتی
اصول كاشيكاري
TQM
استانداردسازی
گزارش نمایشگاه سرامیک تهران
گزارش کنگره سرامیک
گزارش نمایشگاه چین
در علم سراموگرافي مطالعه و تحقيقي جذابتر از مطالعه در مورد سراميك مسلمانان وجود ندارد زيرا كه در هيچ كجاي ديگر شما اين تنوع و كثرت اعجاببرانگيز را نخواهيد ديد. قريب به يك هزاره، مسلمانان واقعاً در اين هنر و در هنر ميناي رنگآميزي شده درخشيدند و هيچكس در غنا و درخشندگي و هارموني نتوانست از آنان پيشي گيرد. آنها توانايي بسيار بزرگي در تزيين دكور داشتند كه در آن اشكال انسانها، حيوانات، گياهان و حتي اشكال هندسي و هنري به گونهاي زيبا به كار گرفته ميشدند كه هيچ قوم ديگري تا آن حد نتوانست به اين مهم دست يابد.
زماني كه در سال 1907 تلاش كردم كه در كتاب اولم خلاصهاي از شناختي كه ما ميتوانستيم از سراميك شرقي داشته باشيم ارائه دهم در هر قدم با مشكلاتي مواجه ميشدم كه نميتوانستم به راحتي بناها را بررسي و امتحان كنم.
در واقع در مورد اصالت قطعاتي كه به بازارهاي اروپا ميرسند دائماً شك وجود دارد. اين قطعات توسط فروشندگاني به اروپا ميرسد كه با كاوشگران محلي در ارتباط هستند، كاوشگراني كه راهنماييهاي آنها كاملا مشكوك است.
كاوشهاي كاوشگران محلي هيچگاه به صورت عميق و هدفمند با در نظر گرفتن گزارشهاي محلهاي جستجو شده و لايههاي مختلف نميباشند. اين كاوشگران تكهخوردههاي پيداشده را به دقت كلاسه نميكنند بلكه بيشتر آنها سطح اجسام يافتهشده را به گونهاي خراش داده و تعداد زيادي تكهخرده ايجاد ميكنند كه تنها بعضي از اين قطعات را با كمك متخصصان بازسازي ميتوان بازسازي كرد.
روي قطعات سراميك شرقي نميتوان همان فعاليتهاي ارزشمند كتيبهشناسي كه روي قطعات مسي حكاكي شده با نقره انجام ميشود را انجام دهيم.
زيرا قطعات مسي غالباً داراي نوشتههايي شامل : نام هنرمند، مكان، تاريخ و حتي گاهي اسم يك پادشاه ميباشد كه اين اطلاعات ارزشمند و به اندازه كافي دقيق به ما كمك ميكنند تا موقعيت زماني و مكاني قطعه مشخص شود. ولي اينگونه اطلاعات بسيار بهندرت روي قطعات سراميك ديده ميشوند و تنها اينگونه اطلاعات را روي چند قطعه سراميك ايراني ميتوان يافت.
بدليل تنوع بسيار بالاي سراميكهايي كه در كاوشهاي سالهاي اخير بدست آمده روشهايي براي مرتبسازي منظم و واضح آنها به وجود آمد.
نكات زير در اين روشها قابل ذكر است:
ما نميتوانيم واقعيت موقتي بودن و قياسي بودن اين روشها را پنهان كنيم.
يكي از تاريكترين بخشهاي اين روشها مربوط به گذار از سراميك يونان باستان و سراميك عصر ساسانيان به سراميك مسلمانان است. به لطف كاوشهاي انجام شده در قستنطنيه، كريمه، آسياي صغير و جزاير اژه، كه نتايج آن در موزه قستنطنيه، برلين، لندن، پرگام و پرين موجود ميباشد شناختي كلي در مورد سراميك بيزانس بدست آمده و اين درحالي است كه هيچ شناختي در مورد سراميك ساسانيان وجود ندارد.
من يقين دارم كه نمونههايي از سراميك ساسانيان را ديدهايم ولي با توجه به عدم وجود شاخص دقيقي روي اين سراميكها، آنها را با مجموعههاي سراميكهاي مسلمانان اشتباه گرفتهايم. در عين حال منتظر هستيم تا روزي نتايج كاوشهاي ساسانيان آشكار شود.
يكي از شاخصهاي اصلي سراميك بيزانس كندهكاريهايي با عمق متفاوت زير پوشش ميباشد كه غالباً روي نقاشي برجستگي ايجاد ميكند، ميناي پسزمينه به رنگ كرمي روشن يا زرد و گاهي سبز ميباشد و پيشزمينه با رنگ سبز و منگنز ارائه ميشود. اين دقيقاً همان تكنيكهايي است كه در كليشه (A) 23و63 بهكار رفته است. در نمونه اول تكهاي از بشقاب نشان داده شده كه در آن مرغابيها با منقار خود خوشه گرفتهاند و در نمونه دوم بشقابي است كه روي آن يك نوع عقاب ترسيم شده است.
نمونه اول در فستات پيدا شده و در كلكسيون آقاي فوكه نگهداري ميشود و نمونه دوم در ايران پيدا شده و در كلكسيون آقاي وينير موجود است.
يكي ديگر از نقاط تاريك كه در مورد آن نظرها بسيار متفاوت است، دكور تزيينشده سراميك شرقي است. در مورد سراميكهاي هژير همه متفقالقول هستند: با شناختي كه ما داريم هيچ قطعهي مزيني پيدا نشده كه آنها را بتوان مربوط به بيزانس يا ساسانيان دانست. اين درحالي است كه بشقابي مزين يافت شده كه در آن نقش راهبي مجمر به دست ديده ميشود و مربوط به بيزانس ميباشد.
دانشمندان مختلف در مورد مبدأ دكور مزين همعقيده نيستند در فصل "سراميك راهنماي هنر مسلمانان" من پيشنهاد دادهبودم كه مبدأ دكور مزين از ايران و بينالنهرين بوده، عقيدهاي كه به شدت با آن در مجله بورلينگتون (ژوئيه و اكتبر 1907م) توسط آقاي باتلر برخورد شد و او معتقد بود كه مبدأ آن مصري ميباشد. با اينحال من همچنان بر عقيده خود پافشاري ميكنم.
آقاي باتلر به اسنادي استناد ميكند از جمله: شگفتي خسرو نصيري كه در سال 1173 از فلسطين و اقصي ديدن كرده و كاشيهاي مزين را در اقصي مشاهده نموده است. اين كاشيها توسط عبدالله پسر حسن در سالهاي 1022-1027 در بازسازي اقصي بكار گرفته شده است. بازسازي اقصي به دستور خليفه قاهره انجام شده بود.
اگرچه همه اينها درست ميباشند ولي وقايع دقيق، احتمالي و بناهاي موجود، اسنادي قويتر از شواهد ارائه شده ميباشد.
در راكا كنار فرات، كاوشهاي انجامشده در يك قصر كه از قصرهاي مورد علاقه هارونالرشيد بوده، ( ابتداي قرن 9 م) تعداد زيادي قطعه سراميك كه در آن برگهايي به رنگ قهوهاي قرمز براي تزيين بهكار گرفتهشده بودند يافت شد. (كليشه 2)
همين تزيينات با رنگ قهوهاي منگنز و دكور برگ و اشكال هندسي كه از نظر نقاشي هم تاحدودي به هم شبيه هستند را اخيراً در محراب مسجد كايروان مشاهده كردم و پوشش آن از كاشيهايي بود كه با توجه به اظهارنظرهاي نويسندگان عرب متعلق به ابراهيم دوم ابن اغلب ميباشد. اين كاشيها را سال 242 هجري از بغداد آوردهاند و اين مطلب با آنچه در مورد راكا گفته شد مطابقت دارد زيرا راكا يكي از حومههاي بغداد بوده است. همين تزيينات و فرم دكور روي صليبهاي پوششي كه ژنرال بيليد در خرابههاي كلعا در بنيهماي الجزاير در قرن يازدهم پيدا كرده بود ديده ميشوند، يك قرن بعد، اين يافتهها تنها بازمانده هنر كايروان بودند.
همين تزيينات كمرنگتر و بورتر، همچنين درخشانتر و با قرمز مسي در تكه خردههاي يافتهشده در سامرا، سوسه و در كاوشهاي انجام شده در يك شهر در شمال مصر به نام بهنس ديده شدهاند كه خاك آنها از يك جنس بوده، بازتاب يكساني دارند و داراي روح تزييني يكساني ميباشند پراكندگي يافتهها نميتواند واحد بودن مبدأ را به مخاطره اندازد كه اين مبدأ حتماً از ايران و مبدأ ايراني – بينالنهريني را تأييد ميكند كه به صورت پراكنده در تمام جهات توسعه پيدا كرده و مصر هم از اين توسعه بيبهره نمانده است. همچنين اين واقعه در ديگر شاخههاي هنر مسلمانان نيز اتفاق افتادهاست.
مثلاً در هنر مس كندهكاريشده كه در آن قطعات با نوشتههاي روي آنها تاريخدار هستند از ايران به جهات مختلف و به جاهاي بسيار دور نشر پيدا كرد و ما ميدانيم كه اين هنر در كارگاههاي سوري – مصري چه غنايي پيدا كرد.
فرآیند توليد و ساخت کاشی (بخش سوم)
*******************************
4- اعمال لعاب و دكور :
در كاشيهاي تك پخت نظير كاشيهاي ديواري منوپروزآ، كاشيهاي كف و پرسلان های لعاب دار پس ازمرحله خشک شدن کاشی ها وارد خط آبی می شوندو پس ازاعمال انگوب (لعاب آستري) و لعاب و چاپ هاي مختلف توسط دستگاههاي چاپ مختلف پخت صورت می گیرد. هر رنگ چاپ را بايد توسط يك دستگاه چاپ اعمال نمود و تعدد چاپ ها عمدتا بستگي به استحكام خشك كاشيها نوع دستگاه هاي چاپ و طول خط لعاب دارد در کارخانجات کاشی، کاشی عمدتاً دستگاه چاپ Flat سيلک اسکرین وجود دارد كه حداكثر توانايي آنها اعمال 3 چاپ در كاشي هاي تك پخت است و هر چه تعدد چاپ ها زياد شود ضايعات شكسته و ترك نيز اقزايش مي يابد.
ماشينهاي چاپ جديد نطير روتو كالر يا سيلک اسكرين دوار توانسته امكان زدن چاپ هاي بيشتر را روي سطح كاشي فراهم آورد در كاشي هاي ديواري دو پخت امكان اعمال چاپهاي بيشتر برروي سطح بيسكويت بدنه پخته شده حتي توسط دستگاهاي چاپ مسطح وجود دارد.
لعاب لايه نازكي است كه سطح روي كاشي را پوشانده و به وسيله ذوب مواد معدني در سطح بدنه بوجود مي آيد و هدف از پوشاندن سطح بدنه بوسيله يلعاب به طور عمده زيباتر نمودن محصول ، افزايش مقاومت شيميايي و مكانيكي آنها، غير قابل نفوذ نمودن بدنه هاي متخلخل و بالاخره بهداشتي نمودن سطح فراورده مي باشد لعاب ها با توجه به ساختمان آنها جزئي از انواع شيشه ها مي باشند.
انگوب نيز نوعي لعاب با نقطه ذوب بالا تر مي باشد كه وظيفه آن پوشاندن رنگ بدنه و نيز اتصال قوي تر لايه لعاب اصلي با بدنه مي باشد.
بمانند واحد آماده سازي مواد بدنه واحد لعاب سازي نيز يكي از قسمت هاي مهم كارخانه بوده كه داراي سيستم توزين ،آسياب و مخازن ذخيره دوغاب آماده شده لعاب می باشد و .پروسه آماده سازي بعنوان يكي از فرآيند های مهم تاثيرگذار بر كيفيت باید كليه مراحل آن تحت كنترل باشد اين مرحله شامل:
- انتخاب مواد اوليه
- فرمول لعاب شامل درصد و مقدار اجزاء تشكيل دهنده بارگيری روانسازهای مربوط
- زمان سايش با سميل دانسته و وسکوزيته و دانه بندي دوغاب لعاب
- عبور دادن لعاب از الك
- هوا گيري و ماندگاري لعاب
از جمله پارامترهائي است كه بايد تحت كنترل باشد
بسته به نوع محصول كاشي (ديواري يا كف ، پرسلان و...) دستگاهاي اعمال لعاب متفاوت است مهمترين روشهاي اعمال لعاب اسپری كردن و اعمال لعاب به روش آبشاري ريزشی مي باشد.
5- پخت:
پس از اعمال لعاب و دكور كاشي ها بايد پخته شوند البته بعضي از كوره هاي امروزي در ابتدای آنها يك منطقه خشك كردن و حتي يك كوره خشك كن افقي رولری وجود دارد كه خرد موجب ارتقاء كيفيت محصول شود.
مرحله پخت نيز يكي از مراحل بسيار ظريف توليد كاشي مي باشد. منحني پخت كاشي كه بصورت منحني زمان-دما تعريف مي شود اساس پخت را تشكيل مي دهد.نوع منحني پخت براي محصولات مختلف و كاشي هاي مختلف متفاوت است.منحني پخت بر اساس دما هاي مختلف كوره كه توسط ثباتهاي متصل به ترموكوپل هاي موجود در ديواره ها يا سقف كوره ثبت مي شوند رسم مي شود. دياگرام داراي جزئيات زيادي از جمله تعداد ترمكپل هاي موجود در كوره مي باشد.
راندمان پخت به مقداري انرژي گرمايي جذب شده توسط محصول بستگي دارد .
در كوره هاي قديمي كه از نوع تونلي بوده بعلت كم بودن مقدار انرژي جذب شده توسط كاشيها مشكلات زيادي وجود داشته از جمله :
كنواخت نبودن هوا، مصرف زياد انرژي ،هزينه زياد و نگهداري ، مشكلات مكانيكي ، دامنه متغيير ابعاد و مقادير كم محصولات درجه يك
اما در كوره هاي امروزي كه از نوع رولري مي باشد اين مشكل تا حد زيادي كم شده است .
كوره رولر شامل يك ساختار فولادي است كه تكيه گاه كف ،ديواره ها و سقف آن از مواد مختلفي مانند دير گداز،عايق و سراميك ساخته شده اند.
عايق بودن بالا و مقاومت بسيار خوب در برابر شوك حرارتي از ويژگيهاي اين كوره ها مي باشد .تمامي اينها اينرسي گرمائي كوره را به حد اقل رسانده وموجب كاهش تغيرات منحني پخت مي شود و سرعت گرم شدن و سرد شدن كوره را تسهيل مي نمايد . سيستم محركه و گرداننده رولري هاي كوره كه شامل موتورهاي كه سرعت آنها قابل تنظيم بوده وبهره برداري بهينه از منحني پخت را امكان پذير مي سازد. و امكان تنظيم سرعت موتورها كه هر يك به مجموعه اي ازرولرها متصل مي باشد تنظيم سرعت رولرها و در نهايت كاشي را ممكن مي سازد . سرعت موتور ها دائما توسط كامپيوتر كنترل مي شود.
. سيستم احترق كه شامل مشعلهاي مختلفي است كه با گاز و دميده شدن هوا كار مي كند نيز توسط كامپيوتر كنترل مي گردد.
هر منطقه شامل يك دسته مشعل در زير روي رولرها مي باشد و شامل تجهيزاتي نظير وسايل كنترل دستي يا اتوماتيك گاز ،سيستم احتراق الكترونيكي توسط الكترودهاي وارد شده به محفظه احتراق مشعل و تنظيم اتوماتيك دما براي قسمتهاي مورد نظر در مسير پخت مي باشد.
اين تنظيمات توسط يك سيستم اتوماتيك و خود كنترل مركب از ترموكوپل هاي مختلف كنترل مي شود كه ميزان گاز مشعل ها را تنطيم مي نمايد.
فعل و انفعالات مختلف در مراحل مختلف دمائي از ابتدا تا انتهاي پخت شامل: حذف رطوبت يا آب جذب شده از محيط و حتي با قيمانده پس از خشك كردن و حتي جذب شده از لعاب ـ خارج شدن آب زئوليتي- سوختن و احتراق تركيبات آلي كه در خاك هاي رسي به وفور ديده مي شود و آزاد شدن سولفات كه خود توليد اسيدهاي گوگردي مي نمايد .
تعيير شكل كيريستالي كواتر از آلفا به بتا كه با افزليش حجم ناگهاني مواجه بوده ؟ كربناتها و آزاد شدن co2 تشكيل فازهاي جديد سيليكاتي و ... مي باشد.
چنانچه مراحل مختلف پخت و حتي مراحل قبلي توليد و مواد اوليه تحت كنترل نباشد عيوب مختلف در محصول مي تواند ايجاد شود از جمله :
- دفرمگي تابدار شدن كاشيها و ساير موارد مربوط به مسطح بودن
- خراب شدن كيفيت سطح لعاب و ايجاد سوراخهاي سوزني
- لعاب نگرفتگي و لعاب پريدگي
- تركهاي موئي لعاب تركهاي مكانيكي و شكستگي و گوشه پريدگي
- نقاط سياه و Black core
- كثيفيهاي سطح لعاب
- ناگونيايي و اختلاف سايز
- تغير طيف چاپ و زمينه
- شفافيت و موارد مربوط به درخشندگي سطح بيشتر در مورد لعاب هاي تراس و اپك
- استحكام كم و ترد و شكننده بودن
6- پوليش:
اين مرحله تنها در مورد كاشي هاي گرانيتي بدون لعاب اعمال مي شود.
كاشي گرافيتي به گروهي از كاشيها اطلاق مي شود كه جذب آب آنها كمتر از نيم درصد باشد.در عمل كارخانجات توليد كاشي گرانيتي جذب آب كاشيها را زير0.2 درصد تعريف مي نمايند.
مشكلي كه جذب آب (تخلخل باز) در كاشيهاي گرافيتي خصوصا كاشي پوليش خورده ايجاد مي نمايد لك پذيري كاشي هاست.
تفاوت نسبت كاشيهاي گرانيتي با كاشيهاي ديگر بدون لعاب بودن اين كاشيهاست كه همين موضوع باعث شده كه تميز كردن اين كاشيها به كاشيهاي لعاب دار كمي مشكل تر باشد و حتما بايد از محلولهاي شوينده در بر طرف كردن بعضي از لكه ها استفاده نمود . در اين خصوص توليدكنندگان كاشي گرانيتي يك سري اطلاعات مربوط تميز كردن انواع لكه را در اختيار مشتريان خود قرار مي دهند. براي اينكه موضوع لك پذير كاشيها كه مورد سوال اكثر مشتريان مي باشد بيشتر باز شود بايد خاطر نشان نماييم كه در كاشيها دو نوع تخلخل وجود دارد يكي تخلص باز و ديگري بسته.
در تخلخل باز چنانچه اگر آب روي كاشي ريخته شود بمرور از كاشي عبور مي نمايد ولي در تخلخل هاي بسته آب نفوذ نمي نمايد .
مقدار عبور آب از تخلخل هاي باز به درجه حرارت آب نيز بستگي دارد و چنانچه آب گرم تر باشد ميزان نفوذ بيشر خواهد بود . مقدار متخلص در كاشيها از سطوح خارجي به داخلي متفاوت است و از سطح به داخل بيشتر مي شود.
و سطح كاملا خارجي كاشي ها خصوصا در كاشي هاي با جذب آب زير 50% بهيچ وجه تخلخل باز ندارد بنابراين در كاشي هاي مات يا پوليش نخورده سطح كاملاً خارجي نقوذ ناپدير است و كمتر لك مي گيرد. اما در كاشي هاي مات پوليش نخورده بعلت پرزدار بودن و ناصاف بودن سطح مقدار كثيف شدن سطح بيشتر از كاشي هاي پوليش خورده است. اما اين كثيفي را مي توان براحتي تميز نمود.
در كاشيهاي پوليش خورده بعلت اينكه حدود 0.5تا 0.8 ميليمتر از لايه روئي كاشيها ساب داده مي شود تخلخل هاي بسته به سطح باز مي كنند و همين منافذ مي توانند لك و كثيفي راجذب نمايند اما همين مورد نيز در كاشيها با جذب آب زير 0.1 درصد مشكل خاصي ايجاد نمي نمايد
توصيه: مشترياني كه از كاشي ها گرانيتي براي پوشش كف استفاده مي نمايد بايد توجه داشته باشند كه اين منافذ ريز در روزهاي اوليه پس از نصب مي تواند با جذب گرد وغبار كاملا نفوذ ناپذير شوند بنابر اين با توجه به آناليزي كه از سوابق لكها صورت گرفته اكثر لكه در مرحله نصب ايجاد مي شود بنابراين توجه مشتريان زير جلب مي نمائيم:
- بهيچ وجه از بندهاي رنگي براي كاشيهاي گرانيتي استفاده نشود
- از دوغاب رنگي براي پر كردن درزها استفاده نشود
- سطح كاشيها پس ازنصب كاملاً تميز شود.
- در روزهاي ابتدايي از ريختن مواد لك كننده خودداري شود
پايان مقاله.
فرآیند توليد و ساخت کاشی (بخش دوم)
******************************
3-1-گدازآورها :
گدازآورها موادي هستند كه به جهت كاهش نقطه ذوب بدنه و يا لعاب مصرف بالايي در اين صنعت دارند . گدازآورها در هنگام پخت بدنه ذوب گرديده و در هنگام سرد شدن فاز شيشه اي را در بدنه به وجود مي آوردند كه كليه بلورهاي موجود در بدنه پخته در بر گرفته وبدين ترتيب موجب افزايش استحكام محصول نهائي مي گردند مهمترين گدازآورهاي بدنه ،اكسيد هاي سديم ، پتاسيم ،كلسيم و منيزيم مي باشند كه جهت تامين آنها ازفلدسپاتهاي سديك ، پتاسيك و كلسيك استفاده مي شود.
اما غيرازاين مواد ،موادي نظير كربنات ها مثل كليست ودولوميت نيز در بدنه كاشيهاي ديواري مصرف مي شود كه نقش تامين جذب آب را در اين كاشيها ايفا مي نمايد.
منظور از آماده سازي مواد اوليه اعمالي است كه بعد از ورود مواد اوليه به كارخانه و قبل از توزين واختلاط آنها ،انجام مي گيرد اين مرحله اولين مرحله در خط توليد كارخانجات بوده و به طور عمده شامل،خرد كردن و آسياب نمودن مواد است.
آماده سازي مواد اوليه بسته به نوع مواد و اندازه آنها متفافت است.
در مرحله خردايش كه بيشتر در مورد مواد سخت و دانه درشت بكار مي رود توسط يكسري از سنگ شكنهاي مختلف مواد درشت به مواد ريز تبديل مي گردد.سنگ شكن هاي مختلف رايج در صنعت سراميك فكي ،چكشي ،مخروطي وعلطكي و دوار و......مي باشد.
در مرحله آسياب كردن عمدتا ار آسياب هاي گلوله اي استفاده مي شود.
آسياب هاي گلوله اي ، استوانه هاي بزرگي از جنس فولاد هستند . ابعاد استوانه به نحوي است كه تقريبا طول استوانه برابر قطر آن مي باشد و جدارهاي اين آسياب ها بوسيله آستري از جنس لاستيك يا جنس آجر هاي آلوبيتي پوشيده شده است.
اين استوانه ها حول محور خود كه موازي سطح افق است گردش مي نمايند.همچنان كه از نام آسياب گلوله اي نيز مشخص است در داخل اين آسيابهاي گلوله هايي وجود دارد كه هنگام گردش آسياب با مواد اوليه موجود در آن برخورد نموده و بدين وسيله باعث خرد شدن و سايش آنها مي گردند.
جنس گلوله ها عمدتا از آلوبيت و در برخي از مواد گلوله هاي طبيعي سيليسي (فلينت) مي باشد.
مقدار گلوله ها ، شكل و كرويت و دانه بندي و خصوصا سختي آنها عامل بسيار مهمي در كيفيت سايش مواد مي باشد.
در آسياب ها مواد به اضافه آب و مقادير كمي روانساز نظير سيليكات سديم ، تري پلي فسفات سديم Tpp ،كربنات سديم و پس از مدتي سايش با دور مشخص وسرعت مشخص تبديل به دوغ آب مي گردد. مقادير اين مواد دقيقا از قبل تست شده و مشخص شده مي باشد.
نكته قابل توجه اينكه در هر يك از مراحل آماده سازي بازرسيها و كنترل هاي لازم جهت عدم عدول از استاندارد هاي كارخانه اي صورت مي گيرد.
كيفيت مواد ورودي ،درصدهاي اختلاط، مشخصه هاي محصول سنگ شكن و خصوصا مشخصه هاي دو غاب پس از آسياب نظير دانسته وسكوزيته دانه بندي دقيقا كنترل مي شود.
2-آماده سازي پودر:
جهت آماده سازي پودر از دوغاب از خشك كنهاي افشان يا پاشنده يا اسپري درايراستفاده مي شود. دوغاب حاصل از آسياب ها پس از دپو در مخازن دو غاب كه موجب هموژن شدن دوغاب و بهبود خاصيت پلاستيسيته آن مي گردد وارد مخازن دوغاب اسپري دراير ميگردد. پمپ هاي پيستوني با فشار نسبتا بالا دوغاب را به محفظه استوانه اي اسپري درايركه داغ مي باشد اسپري نموده و دوغاب پس از برخورد با هواي داغ و تبخير آب به پودر با رطوبت مشخص و دانه بندي مشخص تبديل مي شود. هواي محفظه و بخار آب پس از عبور ازسليكن ها و گردگيري از خروجي اسپري دراير خارج مي شود و محصول آن كه پودر مي باشد از زيرقلف بر روي نوار نقاله ريخته و درداخل سيلوهاي پودر دپو مي شود.
كيفيت پودر به عوامل زير بستگي دارد:
-كيفيت دوغاب و فرمول بدنه و خصوصا پلاستيسيته آنها و دانسيته و وسيكوزيته و دانه بندي دوغاب.
- نوع اسپري دراير
- نوع نازلهاي پاشنده وتعداد و انداز سوراخ و آرايش آنها
- جنس نازلها و ساير اجزاء نازل
- ابعاد محفظه
- كيفيت پمپاژ و فشار پمپ
- رطوبت پودرو دانه بندي پودر
- استحكام پودر و هموژن بودن رطوبت آنها.
- ماندگاري پودر
- حرارت داخل محفظه ، فشار داخل محفظه و ميزان رطوبت محفظه
- ثبات فشار گاز
3- مرحله شكل دهي يا پوس پودر:
اساس اين روش بطور ساده بدين ترتيب است كه مخلوط مواد اوليه به صورت پودر با دانه بندي مناسب در حفره هاي قالب قرار گرفته و تحت فشار قرار مي گيرد.بدين ترتيب مواد اوليه شكل حفره را به خود مي گيرد.رطوبت پودر مورد استفاده حدودا پنج درصد و دانه بندي پودر مشخص و بايد ثابت باشد. امروزه در صنايع توليد كاشي ، پرس هاي بسيار مدرن و با توانمندي هاي بالا وجود دارد كه حتي مي توان طرح را در مرحله پرس كردن اعمال نمايد ( بعنوان مثال طرح هاي vein در كاشي هاي گرانيتي ) و قالب هاي رستيك در كاشي هاي كف و ديوار و پرسلان قسمت پرس در كارخانه جات توليد كاشي بعنوان يكي از مهمترين قسمتها بوده و علت آن برمي گردد به اينكه در اين قسمت كلا ماده اي با يك ماهيت پودري به بدنه كاشي تبديل مي شود و اين تغير ماهيت با مشكلات زيادي همراه مي باشد ، نظير:
- دوپوست شدن محصول :بعلت هوا گيري ناقص محصول كه آنهم به ماهيت پودر و كيفيت پودر و حتي وضعيت قالبها وسرعتهاي پرسينگ و خاكگيري و نيز فشارها وزمان هاي هوا گيري بستگي دارد.
- ترك و شكستگي
- لب ريختگي و گوشه پريدگي
- تغيرات تراكم و در نهايت پس از پخت تغيرات ابعادي و نا گونيايي
عيوب مذكو اكثرا براحتي در محصول قابل رويت و تشخيص و جدايش بوده و عمدتا به كاهش هاي ضايعاتي و درجات پائين تبديل مي شوند. اما برخي از عيوب محصولات پرس مثلا نا گونيايي بواسطه خاكگيري نامناسب مي تواند در قسمت هاي بعدي خصوصا پخت خود را نشان دهند و بصورت مشكلاتي نطير ناگونيايي و اختلاف سايز نمايان شوند.
3- خشك كردن محصول :
خشك كنهاي جديد عمودي توانسته اند مشكل خشك كردن طولاني را در خشك كنهاي تونلی قديمي که گاها تا چند روز طول مي كشيده به كوتاه ترين زمان ممكن و حدود 20 دقيقه و حتي كمتر كاهش دهند.
ضايعات در خشك كنهاي تونلي كه بصورت ترك و شكستگي خود را نشان مي داده گاها بدلايل مختلف خيلي خيلي بالا مي رفته و مشكلات ديگري بعلت سيستم پيل چيني كاشي هاي خام (روي هم قرار دادن كاشي ها ) اثر برجستگي هاي پشت كاشي بر روي سطح كاشي هاي زيرين نقش مي بسته و پس از لعاب خوردن و پخت نهای كاملا روي سطح لعاب ديده مي شده در حالي كه اين مشكلات در سيستم جديد خشك كردن تقريبا حذف شده است.
فرآیند توليد و ساخت کاشی (بخش اول)
******************************
يك عقيده قديم,وجود دارد كه چهار عنصر اصلي جهان آب و آتش،باد وخاك مي باشد هر چند كه بشرامروزي بطلان اين عقيده را ثابت نموده اما ادغام و هماهنگي كامل و زيباي اين عناصر را نمي توان در پيدايش صنعت سراميك و محصولات سراميكي كتمان نمود.
طبق تعاريف قديم ، يك فرآورده سراميكي محصولي است از دو غاب (مخلوطي از خاك وآب)كه در يك محيط گرم و خشك ودر نهايت در آتش سخت مي گردد.
و مطابق تعاريف جديد:
سراميك ها عبارتند از اشياء جامدي كه اجزاء اصلي تشكيل دهنده آنها مواد معدني غير فلزي بوده كه ابتدا شكل گرفته و سپس در حرارت سخت مي گردند.
سراميك ها در چهار خانواده بزرگ به شرح زير طبقه بندي مي شود.
خانواده فرآورده هاي ظريف به چهار دسته زير تقسيم مي شوند:
هدف من در اينچا تشريح پروسه توليد كاشي نيست بلكه دادن يكسري اطلاعات عمومي در مورد كاشي وخصوصاً كيفيت آنها مي باشد:
بطور خلاصه پروسه توليد كاشي شامل موارد زير مي باشد:
مواد اوليه عمده بدنه كاشيها خاكهاي مختلفي است كه از معادن كشور تامين مي شود.
بطور كلي اين مواد شامل سه دسته زير مي باشند كه بر اساس نقش آنها در بدنه طبقه بندي گرديده اند:
2-1-پر كننده ها (فيلر ها Fillers)
3-1-كمك ذوبها يا گداز آورها (fluxes)
1-1-مواد پلاستيك :
رسها
رسها مهمترين ، پر مصرفترين و قديميترين مواد اوليه در صنعت سراميك مي باشند و اصولا صنعت سراميك حيات خود را مديون رس مي باشد. اصطلاح رس به كليه خاكهائي اطلاق مي شود كه داراي خاصيت پلاستيسيته مي باشند و خاصيت پلاستيسيته بصورت زير تعريف مي شود:
خاصيتي است كه يك ماده را قادر مي سازد تا در اثر يك نيروي خارجي بدون شكست و گسستگي تغير شكل داده و بعد از حذف يا كاهش نيرو همچنان حالت خود را حفظ نمايد. خاك رس به خاكي گفته مي شود كه بخش عمده آن كانيهاي رسي مي باشند. كانيهاي رسي از تجزيه و هوازدگي سنگهاي آذرين (سنگهايي حاصل از انجماد ماگما) مثل گرانيت، پگماتيت گرانيت و....به وجود مي آيند. گرانيت ها از سه كاني ميكا، كوارتز وفلدسپات با نسبتهاي تقريبا برابر تشكيل شده اند. در بين اين سه كاني ، فلدسپات در برابر آب و هوازدگي از همه ضعيفتر و ناپايدارتر بوده و پس از ميليونها سال به كانيهاي رسي تبديل مي شود.
بنابر اين در خاكهاي رسي علاوه بر كاني رسي ، كاني هاي كوارتز و ميكا و حتي فلدسپات به مقدار زيادي وجود دارد و هر چند ميزان كانيهاي رسي بيشتر باشد خواصي نظير پلاستيسيته درحد بالاتري قرار خواهد داشت.
مينرالهاي (Minerals) رسي را بر اساس ساختمان مينرالي به گروههاي مختلفي تقسيم بندي مي كنند كه از بحث ما خارج مي باشد اما جهت ياد آوري مهمترين كاني هاي رسي مصرفي در اين صنعت شامل كائوليت ها ، مونت موري لونيتها ، ايليت،هالوئيزيتها.... مي باشند.
اما دلايل عمده استفاده از رسها در اين صنعت بشرح زير مي باشد:
-بعلت وجود بنيانهاي ملكولي sio2,Al203 در ساختمان رسها بعد از پخت فاز هاي بسيار سخت سيليكاتي را توليد نموده و موجب افزايش مقاومت در محصولات مي گردند كانيهاي رسي با سختي تقريبا يك موجب ورود اين بنيانها در فرمول بدنه مي گردند در حاليكه اگر بخواهيم همين مواد را بطور خالص كه بنام كوارتز و كراندم با سختي بترتيب7و9 مي باشند در فرمول وارد كنيم سايش آنها تقريبا غير ممكن و بسيار هزينه بر خواهد بود.
بنابراين هزينه خريداري رسها بسيار پايين تر از مواد ديگر است.
-در بين كانيهاي موجود در طبيعت رسها بسيار ريز دانه ترند و گاها ميليونها برابر كوچكترند و از طرفي بواسطه شكل لايه اي موجب ايجاد يك دوغاب هموژن مي گردند كج زمان ته نشيني آن بسيار طولاني است در حاليكه مواد ديگر چنين خاصيتي را ندارند.
- رسها به واسطه خاصيت پلاستيسيته موجبات شكل پذيري آسانتر محصول را فراهم مي آورند و از طرفي بواسطه چسبندگي بالايي كه دارند مي توانند باعث افزايش استحكام خام و خشك و كاهش ضايعات گردند. و اين امكان را فراهم آورند كه بر روي محصول دكور ها و چاپهاي مختلف اعمال گردد.
2-1پركننده ها:
مواد غير پلاستيكي هستند كه به بدنه اضافه مي گردند ومعمولا داراي نقطه ذوب بالا و مقاومت شيميايي خوبي بوده و مهمترين وظيفه آنها جلوگيري از تغيير شكل بدنه در طول پخت، انسباط حرارتي مناسب و كنترل انقباض تر به خشك و خشك به پخت مي باشد.
علاوه بر اين موارد پر كننده ها در تعين تخلخل و رنگ( سفيدي) بدنه اتصال مناسب لعاب و بدنه و اصلاح بافت بدنه خام و .... نيز نقش بسيار مهمي را ايفا مي نمايند مهمترين و رايج ترين پر كننده ها در صنعت سراميك سيليس و آلومين (كروندوم) مي باشد.مهمترين نقش سيليس تشكيل فازهاي سيليكاتي سخت وحتي فلز مايع را در حين پخت دارد كه باعث چسبيدن ذرات ديگرمي شود .مصرف آلومين علاوه بر نقش هاي مذكور باعث مي شود كه بتوان محصول نازكتر توليد نمود و نيز باعث كاهش تغيير شكل محصول در حين پخت و كاهش ترك هاي پخت و بهبود و رنگ فراورده و نيز افزايش مقاومت شيميايي مي گردد.
يكي از مشكلات موجود در صنعت كاشيهاي ديواري و كف تنوع در تناليته و شيد رنگي است. معمولاً اين مشكل بر اثر وجود تنوع در تركيبات رنگي لعاب بهوجود نميآيد. بلكه اغلب بر اثر فرآيندهاي بعدي توليد مثل عمليات دكوراسيون است.
امروزه در صنعت توليد كاشي، استفاده از روش دكوراسيون رولري، به ويژه روتوكالر كه متعلق به شركت "سيستم" Sistem است بسيار رايج شده است. تنوع در رنگ علاوه بر شرايط و فرآيند توليد ميتواند ناشي از تركيب لعاب و خمير چاپ باشد كه ميبايست از نظر تنوع رنگي مد نظر قرار بگيرد. بنابراين بررسي تأثير مواد بر روي خمير چاپ، مشخصات رئولوژيك روغن چاپ و همچنين مشخصات بدنه و لعاب همانند روش چاپ ميتواند در مورد شيد رنگي مؤثر باشد.
در اين بخش موارد زير مورد بررسي قرار ميگيرد:
· شرايط اجزاي خمير چاپ
o روغن چاپ و شرايط آن
· فرآيند دكوراسيون و متغيرهاي آن
o مشخصات بدنه دكور شده و تغييرات آن
o تغييرات تجهيزات دكور (ماشين و رولر)
مشكلاتي كه در هنگام استفاده از سيستم روتوكالر ممكن است ايجاد شود عبارتند از:
o شيد رنگي
o چاپ بد در اطراف كاشي (چاپ نگرفتگي)
o چاپ بد در لبه هاي كاشي
o تفاوت در شدت رنگ كاشي
o قسمتهايي كه بد چاپ خورده باشد
سخت بودن كار با رنگهاي تيره