کارخانه چینی بهداشتی صدف

کارخانه چینی بهداشتی صدف

سرپرست کارخانه: آقای جواد نعمت الهی

 کارشناس ارشد مدیریت دولتی 

کارخانه چینی بهداشتی صدف 1

کارخانه چینی بهداشتی صدف نیز در شهرک صنعتی آباده یکی دیگر از واحد های مجتمع صنعتی استقلال در سال 1384 راه اندازی و فعالیت خود را در زمینه تولید انواع روشویی ها و توالت های زمینی و فرنگی آغاز کرده است .

 در سال1390 میزان تولید ماهیانه به 9000 قطعه افزایش یافته و  کلیه اقدامات لازم در جهت کاهش هزینه ها  و افزایش راندمان کاری و کیفیت کالا توسط سرپرست مجتمع انجام گرفته و محصول جدید به نام پارمیس نیز با همکاری واحد قالب سازی این کارخانه به سبد کالاهای تولیدی اضافه گردیده است .

در زمینه فروش قطعات نیز اقدامات اساسی انجام گرفته و امید است در سال جدید شاهد سوددهی بیشتر این واحد تولیدی باشیم .

 

                                                  

    

 

 

-         کلیه اجناس تولیدی سفید رنگ می باشد.

 

مواد مصرفی:

فلدسپار sp100  استقلال آباده بال کلی طبس کائولن زنوز سیلیس اکسید روی زدلیتز سیلیکات زیرکونیوم کربنات کلسیم کربنات باریم.

مشخصات چینی بهداشتی خوب

مشخصات چینی بهداشتی خوب همه ما روزانه از محصولات چینی بهداشتی به دفعات در منزل ، محل کار ، مساجد ، مدارس ، رستورانها ، هتلها و ... استفاده می کنیم . اما ممکن است مشخصات یک چینی بهداشتی خوب را ندانیم . این سئوالی است که اغلب در مواقع خرید بعضی از مشتریان چینی بهداشتی از خود می پرسند و گاهی بدون توجه به ویژگیهای آن اقدام به خرید یک محصول چینی بهداشتی می کنند . لذا در راستای رضایت هرچه بیشـتر هــموطنان پاره ای از مشـخصات لازم جهت انتخاب محــصول بهتر معرفی می گردد . جهت بررسـی کـیفی محصولات چینی بـهداشتی می بایست آنها را از لحاظ ظاهری و عملکردی مورد توجه قرار داد . محصـــولات چینی بهداشتی عمدتاً شامل انواع توالت های فرنگی ،بیده ، انواعروشویی وپایه ، توالتهــای ایرانی ، زیردوشــی ها و انواع متعلقات می باشـند . مشخصاتی را که مشتری در هنگام خرید چینی بهداشتی از لحاظ ظاهری باید مورد توجه قرار دهد عبارتند از : شفافیت لعاب : این خاصیت لعاب که در اثر استفاده از مواد مرغوب و شرایط پخت مناسب ایجاد می گردد موجب درخشندگی و زیبایی هرچه بیشتر قطعه می گردد. میزان آن بطور دقیق از میزان برگشت نور تابیده شده به قطعه قابل اندازه گیری می باشد . همچنین اگر قطعات مختلف را در زیر نور کافی قرار دهیم با چشم معمولی قابل مقایسه و انتخاب می باشد . وضوح تصویر انعکاسی از یک شی ء معیار مناسبی برای شفافیت قطعه می باشد . سطح لعاب : یک سطح لعاب مرغوب ، سطحی است که وقتی در زیر نور کافی بدان نگاه می کنید ، کاملاً صاف ، بدون موج و فاقد ناهمواری و یا فرورفتگی و بر آمدگی های قابل لمس باشد . لعابی که دارای این موارد است عمدتاً جرم گیر بوده و پس از استفاده مکرر به سختی تمیز می گردد . ترکهای روی بدنه : هنگام خرید یک قطعه تمام زوایای آنرا مورد بررسی قرار داده و از عدم وجود کوچکترین ترک ها اطمینان حاصل نمایید . زیرا وجود حتی یک ترک بسیار کوچک ، ممکن است به مرور زمان پیشرفت نموده و موجب شکسته شدن قطعه گردد . ترکهای بسیار ریز ( مویی ) بر روی لعاب : این گونه ترکها عمدتاً با چشم قابل مشاهده نبوده و تنها با کشیدن ناخن روی سطح لعاب می توان به وجود آنها پی برد . این ترکها می تواند به شکل ترکهای ممتد و بلند و یا تار عنکبوتی باشد که بر اثر شوک حرارتی یا عدم تطابق ضریب انبساط حرارتی بدنه و لعاب رخ می دهد . میزان جذب آب قطعه چینی بهداشتی : جذب آب یک قطعه چینی بهداشتی طبق استاندارد بین المللی می بایست کمتر از 0.5 درصد باشد . این قضیه مخصوصاً برای توالت های زمینی و فرنگی اهمیت می یابد .چون در تمــاس مستقیم با فضــولات بوده و در صورتیکه جذب آب آنها بالا باشد ، باعث تجمع آلودگی ، بوی بد و ایجاد محیطی غیر بهداشتی می گردد . حتی ممکن است بدلیل جذب آب و انبساط بدنه باعث ایجاد ترک و شکست قطعه به مرور زمان گردد . یکی از آسانترین روشهایی که بطور نسبی می توان میزان جذب آب قطعات چینی بهداشتی را با هم مقایسه کرد چکاندن یک قطره آب روی قسمت لعاب نخورده بدنه و مقایسه سرعت نفوذ آب در بدنه است . سرعت بالای نفوذ آب درون بدنه نشان دهنده بالا بودن میزان جذب آب قطعه است و این قطعه انتخاب مناسبی برای توالت های ایرانی و فرنگی نخواهد بود . پیچیدگی قطعات : این عیب در اثر مواد نامرغوب و پخت نامناسب ایجاد می گردد و راه تشخیص آن نگاه کردن به قطعه از زوایای مختلف می باشد . یک قطعه چینی بهداشتی می بایست کاملاً متقارن باشد . این عیب برای دستشویی ها از قرار گرفتن صحیح آنها بر روی پایه یا کابینت جلوگیری می کند . همچنین پیچیدگی یک توالت فرنگی موجب ایجاد اشکالاتی در نصب و عملکرد آن می گردد . این عیب در نصب سایر قطعات نیز مشهود خواهد بود و همچنین ممکن است باعث ایجاد آب ماندگی و رسوب جرم و املاح در بعضی قطعات گردد . افتادگی قطعات : هنگامیکه به قطعه نگاه می کنید می بایست تمام سطوح قطعه با هم موازی باشند . افتادگی قطعه ضمن ایجاد ظاهری نامناسب ، می تواند در عملکرد قطعه نیز تأثیر نامطلوب داشته باشد . همچنین ایجاد هر گونه انحراف در خطوط صاف قطعه نیز می تواند حاکی از وجود این نقیصه باشد . سوراخ سوزنی : عیب سوراخ سوزنی که در محصولات چینی بهداشتی جزء شایع ترین عیوب است عبارتست از سوراخهای سوزنی بسیار ریز و قابل مشاهده بر روی سطح لعاب که سبب افت شفافیت و ناصافی گردیده و همچنین عامل اصلی در جرم گیری قطعه می باشد . آلودگی های سطحی : عمدتاً بر روی سطح لعاب ممکن است آلودگیهایی بصورت خالهای مشکی ، سبز و یا ناخالصی مشاهده گردد . که از کیفیت ظاهری قطعه کاسته و در مورد اخیر ( ناخالصی ) می تواند موجب تجمع آلودگیها و رسوب جرم در حین مصرف شود . بهداشتی بودن قطعات : هنگام خرید توجه کنید که قطعه ای را انتخاب کنید که نقاط بیشتری از آن لعاب خورده است . بهتر است حتی مناطقی که در معرض دید نیستند هم لعاب خورده باشند ( مثل لبه آبریز توالتهای ایرانی و فرنگی ) . چون لعاب عامل اصلی بهداشتی بودن قطعه است و لعابی بهداشتی است که دارای پخت بهینه و حداکثر ساختار شیشه ای باشد . برای تشخیص نسبی این خاصیت ، می توانید مداد یا ماژیک وایت برد را روی آن کشیده و سپس با دستمال پاک کنید . اگر بدون برجا گذاشتن هیچ گونه اثری پاک شود ، نشان دهنده بهداشتی بودن سطح لعاب می باشد . سهولت نصب و لوازم جانبی : وجود تمامی لوازم جانبی مورد نیاز مانند لوله و اتصالات لازم ، پیچ ، مهره ، واشر و همچنین راهنمای کاملاً واضح برای نصب ضروری است . خدمات پس از فروش قطعه : نصب صحیح محصول جزء عوامل مؤثر بر عملکرد و زیبایی آن می باشد که بهتر است توسط شخصی ماهر ، از طرف تولید کننده یا نماینده آن انجام پذیرد . همچنین پاسخگویی تولید کننده در مورد هر گونه نقص فنی یا شکست و یا نقص عملکردی محصول و در صورت لزوم تعویض آن با یک قطعه سالم ، می تواند از معیارهای انتخاب محصول باشد . عملکرد توالتهای فرنگی : یک توالت فرنگی مناسب می بایست با حداقل میزان آب ، حـداقل زمان ، بدون صدا ، بدون ترشح و با قدرت مکش کافی ، بیشترین جرم را از درون کاسه تخلیه نماید . لذا هنگام خرید ، توضیح این مشـخصات را از فروشنده بخواهید و یا آنها را در بروشـور راهنما جستجو نمایید . بسته بندی مناسب : قطعات چینی ، قطعاتی ترد بوده و بنابر این بسته بندی آن باید به گونه ای باشد که در هنگام حمل و نقل کمترین آسیب را ببیند ، بویژه بدلیل اینکه ممکن است در اثر آسیب ترکهایی ایجاد شود که در هنگام خرید و نصب مشاهده نگردیده و بصورت تأخیری قطعه را دچار شکست نماید . نوآوری و قابلیتهای بیشتر: در سالهای اخیر شرکت چيني بهداشتي رز طرحهای جدیدی را به بازار ارائه نموده که قابلیتهای بیشتری را در قطعات ایجاد نموده است و مورد استقبال مصرف کنندگان قرار گرفته است. از جمله نصب شیر داخلی شستشو در توالتهای فرنگی و لعابدار نمودن کلیه قسمتهای در تماس با آب تنوع مدل : بالا بودن تنوع مدلهای تولیدی یک تولید کننده ، قدرت انتخاب مشتریان را با سلایق مختلف افزایش می دهد .

مشخصات چینی بهداشتی خوب

مشخصات چینی بهداشتی خوب مشاهده در قالب PDF چاپ فرستادن به ایمیل
نوشته شده توسط Administrator   
یکشنبه, 30 خرداد 1389 ساعت 16:00

همه ما روزانه از محصولات چینی بهداشتی به دفعات در منزل ، محل کار ، مساجد ، مدارس ، رستورانها ، هتلها و ... استفاده می کنیم . اما ممکن است مشخصات یک چینی بهداشتی خوب را ندانیم . این سئوالی است که اغلب در مواقع خرید بعضی از مشتریان چینی بهداشتی از خود می پرسند و گاهی بدون توجه به ویژگیهای آن اقدام به خرید یک محصول چینی بهداشتی می کنند . لذا در راستای رضایت هرچه بیشـتر هــموطنان پاره ای از مشـخصات لازم جهت انتخاب محــصول بهتر معرفی می گردد .

جهت بررسـی کـیفی محصولات چینی بـهداشتی می بایست آنها را از لحاظ ظاهری و عملکردی مورد توجه قرار داد . محصـــولات چینی بهداشتی عمدتاً شامل انواع  توالت های فرنگی ،بیده ، انواعروشویی وپایه ، توالتهــای ایرانی ، زیردوشــی ها و انواع متعلقات می باشـند .
مشخصاتی را که مشتری در هنگام خرید چینی بهداشتی از لحاظ ظاهری باید مورد توجه قرار دهد عبارتند از :
  • شفافیت لعاب : این خاصیت لعاب که در اثر استفاده از مواد  مرغوب و شرایط پخت مناسب ایجاد می گردد موجب درخشندگی و زیبایی هرچه بیشتر قطعه می گردد. میزان آن بطور دقیق از میزان برگشت نور تابیده شده به قطعه قابل اندازه گیری می باشد . همچنین اگر قطعات مختلف را در زیر نور کافی قرار دهیم با چشم معمولی قابل مقایسه و انتخاب می باشد . وضوح تصویر انعکاسی از یک شی ء معیار مناسبی برای شفافیت قطعه می باشد .
  • سطح لعاب : یک سطح لعاب مرغوب ،  سطحی است که وقتی در زیر نور کافی بدان نگاه می کنید ، کاملاً صاف ، بدون موج و فاقد ناهمواری و یا فرورفتگی و بر آمدگی های قابل لمس باشد . لعابی که دارای این موارد است عمدتاً جرم گیر بوده و پس از استفاده مکرر به سختی تمیز می گردد .
  • ترکهای روی بدنه : هنگام خرید یک قطعه تمام زوایای آنرا مورد بررسی قرار داده و از عدم وجود کوچکترین ترک ها اطمینان حاصل نمایید . زیرا وجود حتی یک ترک بسیار کوچک ، ممکن است به مرور زمان پیشرفت نموده و موجب شکسته شدن قطعه گردد .
  • ترکهای بسیار ریز ( مویی ) بر روی لعاب : این گونه ترکها عمدتاً با چشم قابل مشاهده نبوده و تنها با کشیدن ناخن روی سطح لعاب می توان به وجود آنها پی برد . این ترکها می تواند به شکل ترکهای ممتد و بلند و یا تار عنکبوتی باشد که بر اثر شوک حرارتی یا عدم تطابق ضریب انبساط حرارتی بدنه و لعاب رخ می دهد .


میزان جذب آب قطعه چینی بهداشتی
:

جذب آب یک قطعه چینی بهداشتی طبق استاندارد بین المللی می بایست کمتر از 0.5 درصد باشد . این قضیه مخصوصاً برای توالت های زمینی و فرنگی اهمیت می یابد .چون در تمــاس مستقیم با فضــولات بوده و در صورتیکه جذب آب آنها بالا باشد ، باعث تجمع آلودگی ، بوی بد و ایجاد محیطی غیر بهداشتی می گردد . حتی ممکن است بدلیل جذب آب و انبساط بدنه باعث ایجاد ترک و شکست قطعه به مرور زمان گردد . یکی از آسانترین روشهایی که بطور نسبی می توان میزان جذب آب قطعات چینی بهداشتی را با هم مقایسه کرد چکاندن یک قطره آب روی قسمت لعاب نخورده بدنه و مقایسه سرعت نفوذ آب در بدنه است . سرعت بالای نفوذ آب درون بدنه نشان دهنده بالا بودن میزان جذب آب قطعه است و این قطعه انتخاب مناسبی برای توالت های ایرانی و فرنگی نخواهد بود .

  • پیچیدگی قطعات : این عیب در اثر مواد نامرغوب و پخت نامناسب ایجاد می گردد و راه تشخیص آن نگاه کردن به قطعه از زوایای مختلف می باشد . یک قطعه چینی بهداشتی می بایست کاملاً متقارن باشد . این عیب برای دستشویی ها از قرار گرفتن صحیح آنها بر روی پایه یا کابینت جلوگیری می کند . همچنین پیچیدگی یک توالت فرنگی موجب ایجاد اشکالاتی در نصب و عملکرد آن می گردد . این عیب در نصب سایر قطعات نیز مشهود خواهد بود و همچنین ممکن است باعث ایجاد آب ماندگی  و رسوب جرم و املاح در بعضی قطعات گردد .
  • افتادگی قطعات : هنگامیکه به قطعه نگاه می کنید می بایست تمام سطوح قطعه با هم موازی باشند . افتادگی قطعه ضمن ایجاد ظاهری نامناسب ، می تواند در عملکرد قطعه نیز تأثیر نامطلوب داشته باشد . همچنین ایجاد هر گونه انحراف در خطوط صاف قطعه نیز می تواند حاکی از وجود این نقیصه باشد  .
  • سوراخ سوزنی : عیب سوراخ سوزنی که در محصولات چینی بهداشتی جزء شایع ترین عیوب است عبارتست از سوراخهای سوزنی بسیار ریز و قابل مشاهده بر روی سطح لعاب که سبب افت شفافیت و ناصافی گردیده و همچنین عامل اصلی در جرم گیری قطعه می باشد .
  • آلودگی های سطحی : عمدتاً بر روی سطح لعاب ممکن است  آلودگیهایی بصورت خالهای مشکی ، سبز و یا ناخالصی مشاهده گردد . که از کیفیت ظاهری قطعه کاسته و در مورد اخیر ( ناخالصی ) می تواند موجب تجمع آلودگیها و رسوب جرم در حین مصرف شود .
  • بهداشتی بودن قطعات : هنگام خرید توجه کنید که قطعه ای را انتخاب کنید که نقاط بیشتری از آن لعاب خورده است . بهتر است حتی مناطقی که در معرض دید نیستند هم لعاب خورده باشند ( مثل لبه آبریز توالتهای ایرانی و فرنگی ) . چون لعاب عامل اصلی بهداشتی بودن قطعه است و لعابی بهداشتی است که دارای پخت بهینه و حداکثر ساختار شیشه ای باشد . برای تشخیص نسبی این خاصیت ، می توانید مداد یا ماژیک وایت برد را روی آن کشیده و سپس با دستمال پاک کنید . اگر بدون برجا گذاشتن هیچ گونه اثری پاک شود ، نشان دهنده بهداشتی بودن سطح لعاب می باشد .
  • سهولت نصب و لوازم جانبی : وجود تمامی لوازم جانبی مورد نیاز مانند لوله و اتصالات لازم ، پیچ ، مهره ، واشر و همچنین راهنمای کاملاً واضح برای نصب ضروری است .
  • خدمات پس از فروش قطعه : نصب صحیح محصول جزء عوامل مؤثر بر عملکرد و زیبایی آن می باشد که بهتر است توسط شخصی ماهر ، از طرف تولید کننده یا نماینده آن انجام پذیرد . همچنین پاسخگویی تولید کننده در مورد هر گونه نقص فنی یا شکست و یا نقص عملکردی محصول و در صورت لزوم تعویض آن با یک قطعه سالم ، می تواند از معیارهای انتخاب محصول باشد .
  • عملکرد توالتهای فرنگی :
یک توالت فرنگی مناسب می بایست با حداقل  میزان آب ، حـداقل زمان ، بدون صدا ، بدون  ترشح و با قدرت مکش کافی ، بیشترین جرم  را از درون کاسه تخلیه نماید . لذا هنگام خرید ، توضیح این
مشـخصات را از فروشنده  بخواهید و یا آنها را در بروشـور راهنما جستجو نمایید .
  • بسته بندی مناسب : قطعات چینی ، قطعاتی ترد بوده و بنابر این بسته بندی آن باید به گونه ای باشد که در هنگام حمل و نقل کمترین آسیب را ببیند ، بویژه بدلیل اینکه ممکن است در اثر آسیب ترکهایی ایجاد شود که در هنگام خرید و نصب مشاهده نگردیده و بصورت تأخیری قطعه را دچار شکست نماید .
  • نوآوری و قابلیتهای بیشتر: در سالهای اخیر شرکت چيني بهداشتي رز طرحهای جدیدی را به بازار ارائه نموده که قابلیتهای بیشتری را در قطعات ایجاد نموده است و مورد استقبال مصرف کنندگان قرار گرفته است. از جمله نصب شیر داخلی شستشو در توالتهای فرنگی و لعابدار نمودن کلیه قسمتهای در تماس با آب
  • تنوع مدل : بالا بودن تنوع مدلهای تولیدی یک تولید کننده ،  قدرت انتخاب مشتریان را با سلایق مختلف افزایش می دهد .

مقررات موسسه استاندارد

به موجب بند یک مادۀ 3 قانون اصلاح قوانین و مقررات موسسه استاندارد و تحقيقات صنعتی ايران ، مصوب بهمن ماه 1371 تنها مرجع رسمی کشور است که وظیفه تعیین، تدوین و نشر استانداردهای ملی (رسمی) ایران را به عهده دارد.

اين موسسه از اعضای اصلی سازمان بين المللی استاندارد (ISO)، کمیسیون بین‌‌المللی الکتروتکنیک (IEC) و سازمان بین‌‌المللی اندازه شناسی قانونی (OIML) است  که  با رعایت موازین پیش‌بینی شده در قانون، برای حمایت از مصرف‌کنندگان، حفظ سلامت و ایمنی فردی و عمومی، حصول اطمینان از کیفیت محصولات و ملاحظات زیست‌محیطی و اقتصادی، اجرای بعضی از استانداردهای ملی ایران را برای محصولات تولیدی داخل کشور و / یا اقلام وارداتی، با تصویب شورای عالی استاندارد، اجباری نماید.

در بحث استانداردهای مرتبط با صنعت کاشی سراميکی اساسا دو گروه از استانداردها در کشور ما مورد توجه می باشند

الف ) استانداردهای بين المللی که کميته متناظر با موضوع کاشی سراميکی و شماره 189 از طرف موسسه استاندارد و تحقيقات صنعتی ايران مسئوليت مشارکت در تدوين آنها را بر عهده دارد

ب ) استانداردهای ملی که در موسسه استاندارد و تحقيقات صنعتی ايران کميـته ملی مهندسی ساختمان، مصالح و فرآورده های ساختمانی مسئوليت تدوين آنها را برعهده دارد.

سيستم نشر اطلاعات فناوری سراميک های پيشرفته در راستای ترويج فرهنگ استفاده از استانداردها در صنعت کاشی و سراميک کشور و از سوی ديگر توجه به حقوق مصرف کنندگان و ذينفعان اين حوزه، دسترسی به استانداردهای ملی مرتبط با صنعت کاشی و سراميک را در اين بخش برای کاربران فراهم آورده است.

اين فهرست بر اساس سال تصويب استانداردهای  مذکور در کميـته ملی مهندسی ساختمان، مصالح و فرآورده های ساختمانی و در تعامل با موسسه استاندارد و تحقيقات صنعتی ايران تکميل خواهد گرديد.

 

استانداردهای مصوب کميـته ملی مهندسی ساختمان و فرآورده های ساختمانی سال 1389


 سنگ های ساختمانی، گرانيت، ويژگی ها

 سرامیک های پیشرفته -  عملکرد خود تمیز شوندگی مواد فتوکاتا لیتیک نیمه هادی

 سرامیک های پیشرفته - تعیین میزان ذرات درشت در پودرهای سرامیکی با روش الک تر - روش آزمون

 شیشه و شیشه سرامیک ها - روش آزمون

 دیر گدازها- تجزیه شیمیایی فراورده های دیر گداز کروم دار و مواد خام حاوی کروم قسمت اول

 دیر گدازها- تجزیه شیمیایی فراورده های دیر گداز کروم دار ومواد خام حاوی کروم قسمت دوم

 دیر گدازها- تجزیه شیمیایی فراورده های دیر گداز کروم دار ومواد خام حاوی کروم قسمت سوم

 دیر گدازها- تجزیه شیمیایی فراورده های دیر گداز و مواد خام حاوی سیلیسیم کارباید - قسمت اول

 دیر گدازها- تجزیه شیمیایی فراورده های دیر گداز و مواد خام حاوی سیلیسیم کارباید - قسمت سوم

 

استانداردهای مصوب کميـته ملی مهندسی ساختمان و فرآورده های ساختمانی سال 1388

 

کاشی های سرامیکی، تعیین انبساط رطوبتی

کاشی های سرامیکی، تعیین میزان سرب و کادمیوم آزاد شده از کاشی لعابدار

کاشی های سرامیکی،  تعیین ابعاد و کیفیت سطح

کاشی های سرامیکی،  تعیین مقاومت سایش سطحی کاشی هاشی لعاب دار

چسب های کاشی،  تعیین تغییر شکل متقاطع چسب ها و گروت ها سیمانی

چسب های کاشی، تعیین مقاومت چسبندگی کششی چسب های سیمانی

چسب های کاشی،  تعیین زمان باز

چسب های کاشی ، تعیین لغزش

چسب های کاشی ، صفحات بتنی برای آزمون

چسب های کاشی، تعیین قابلیت ترکنندگی

چسب های کاشی، الزامات طبقه بندی و شناسایی

چسب های کاشی ،  تعیین مقاومت چسبندگی برشی چسب های دیسپرسی

گروت های کاشی،  تعیین مقاومت شیمیایی ملات های رزینی

گروت های کاشی، تعیین مقاومت در برابر سایش

گروت های کاشی، تعیین مقاومت فشاری و خمشی

گروت های کاشی،  تعیین جذب آب

کاشی کاری دیوار و کف، آیین کار طراحی و نصب کاشی ها و موزاییک های سرامیکی کف

سرامیک های پیشرفته ، مقاومت خمشی سرامیک های یکپارچه در دمای افزایش یافته

سرامیک های پیشرفته ، سختی سرامیک های یکپارچه در دمای اتاق

سرامیک های پیشرفته ، چقرمگی شکست سرامیک های یکپارچه توسط روش تیغه شیاردار

سرامیک های پیشرفته، تعیین مشخصات سایش سرامیک های یکپارچه توسط روش توپی در دیسک

سرامیک های ظریف، چقرمگی شکست سرامیک های یکپارچه توسط ترک سطحی با خمش

سرامیک های پیشرفته ، مساحت سطحی ویژه پودرهای سرامیکی به وسیله جذب گاز 

سرامیک های پیشرفته ، فعالیت ضد باکتری مواد فتوکاتالیتیک نیمه هادی

سرامیک های پیشرفته ،  توزیع اندازه ذرات پودرهای سرامیکی توسط روش پراش لیزر

سرامیک های پیشرفته ، خزش کششی سرامیک های یکپارچه

سرامیک های پیشرفته ، چسبندگی پوشش های سرامیکی به وسیله آزمون خراش

سرامیک های پیشرفته ،  تعیین ضخامت لایه سرامیک توسط نیمرخ سنج با کاونده تماسی

سرامیک های پیشرفته، مقاومت برشی بین ورقه ای کامپوزیت های تقویت شده با الیاف پیوسته

سرامیک های پیشرفته ، رفتار فشاری کامپوزیت های تقویت شده با الیاف یکپارچه

سرامیک های پیشرفته ، مقاومت کششی سرامیک های یکپارچه

سرامیک های ، چرخه خستگی خمشی سرامیک های یکپارچه

سرامیک های پیشرفته ، چگالی توده ای پودرهای سرامیکی

سرامیک های پیشرفته ، عملکرد پالایش هوای مواد فتوکاتالیتیک نیمه رسانا

سرامیک های پیشرفته،  استحکام خمشی سرامیک های یک پارچه در دمای اتاق

سرامیک های پیشرفته،  تعیین چگالی مطلق پودرهای سرامیکی با پیکنومتر

سرامیک های پیشرفته، تعیین مقاومت خوردگی سرامیک های یک پارچه در محلول های اسیدی و قلیایی

سرامیک های پیشرفته ، آماده سازی نمونه برای تعیین توزیع اندازه ذرات پودرهای سرامیکی

سرامیک های پیشرفته ، ارزیابی چسبندگی پوشش های سرامیکی به روش ایجاد فرو رفتگی (خراش ) راکول

سرامیک های پیشرفته ، تحلیل ویبول برای داده های استحکام

سرامیک های پیشرفته ، مدول الاستیک سرامیک های یکپارچه در دمای اتاق با تشدید صوتی

 

استانداردهای مصوب کميـته ملی مهندسی ساختمان و فرآورده های ساختمانی سال 1387

 

سرامیک های پیشرفته،  رفتار تنش- کرنش کششی کامپوزیت های تقویت شده با الیاف یکپارچه

سرامیک های پیشرفته، اندازه گیری چقرمگی شکست سرامیک های یکپارچه با روش تیغه تک لبه ترک دار

سرامیک های پیشرفته، اندازه گیری عبور نور از لایه های سرامیکی با زیر لایه های شفاف

سرامیک های پیشرفته، سامانه طبقه بندی

سرامیک های پیشرفته ، واژه نامه

 

استانداردهای مصوب کميـته ملی مهندسی ساختمان و فرآورده های ساختمانی سال 1386


کاشی های سرامیکی، تعیین مقاومت در برابر انبساط حرارتی- رطوبتی (اتوکلاو)

کاشی های سرامیکی، تعیین مقاومت در برابر یخ زدگی

کاشی های سرامیکی، تعیین مقاومت خمشی و نیروی شکست

کاشی های سرامیکی، تعیین مقاومت در برابرضربه با اندازه گیری ضریب ارتجاعی

کاشی های سرامیکی،  تعیین مقاومت در برابر شوک حرارتی

سراميک هاي پيشرفته، اندازه گيري چگالي و تخلخل ظاهري

سراميک هاي پيشرفته، اندازه گيري مقاومت اکسيداسيون سراميک هاي غير اکسيدي يک پارچه

 

كسب مقام دوم مسابقات سراسري سراميك ايران توسط دانشگاه شيراز

كسب مقام دوم مسابقات سراسري سراميك ايران توسط دانشگاه شيراز سومين دوره‌ مسابقات سراسري سراميك ايران با عنوان: سراميك‌هاي متراكم با خواص فشاري برتر، با حضور 22 تيم از دانشگاه‌هاي سراسر كشور، روزهاي 26 و 27 ارديبهشت ماه سال جاري در دانشگاه صنعتي شريف برگزار شد. تيم سراميك انجمن علمي مهندسي مواد دانشگاه شيراز موفق شد در سومين دوره‌ مسابقات سراسري سراميك ايران، جايگاه دوم را از آن خود كند. مجتبي عباسي، علي جولاگاه، كاوياني، طناز صرافيان، نرجس ضيايي و ميترا كشاورز اعضاي تيم سراميك دانشگاه شيراز بودند و سرپرستي اين تيم را هم سعيد كريمي، دبير انجمن علمي مهندسي مواد بر عهده داشت. سيد مهدي سيدي، معاون علمي و پژوهشي معاونت علمي و فناوري رياست‌جمهوري و پ رضا باقري، رئيس دانشكده‌ مهندسي علم و مواد دانشگاه صنعتي شريف با اهداي تقدير‌نامه‌هاي جداگانه‌اي به اعضاي تيم دانشگاه شيراز، كسب اين موفقيت را به آن‌ها تبريك گفتند. مدير امور علمي دانشجويان دانشگاه شيراز گفت: اين مسابقات يك رقابت دانشجويي است كه سالانه بين دانشجويان سراسر كشور برگزار مي‌شود. صديقه فروتن افزود: روند مسابقات به اين صورت است كه يك سري ويژگي‌ها براي سراميكي خاص يا يك قطعه‌ي سراميكي مطرح مي‌شود؛ سپس گروه‌هاي شركت‌كننده از دانشگاه‌هاي سراسر كشور مي‌كوشند تا با تنظيم فرايند ساخت، قطعه‌ي مورد نظر را به گونه‌اي آماده كنند كه بهترين خواص مطلوب را داشته ‌باشد و در نهايت، در روز مسابقه از نمونه‌هاي آن‌ها تست‌هاي مورد نظر گرفته مي‌شود. مسابقات سراسري سراميك ايران با هدف آشنايي هر چه بيشتر دانشجويان با سراميك‌ها و روش‌هاي فرآوري آن‌ها؛ تأكيد بر اهميت استفاده از مواد نو و حل يكي از مشكلات صنايع در طراحي، فرآوري يا استفاده از سراميك‌ها؛ يافتن راه‌حل‌هاي مناسب براي استفاده‌ بهتر از سراميك‌ها، ايجاد نشاط و تحرك علمي در دانشجويان و ايجاد انگيزه‌ رقابت سالم علمي در دانشجويان برگزار مي‌شود. لازم به ذکر است، نخستين دوره‌ اين مسابقات در دانشگاه آزاد اسلامي واحد شهر ميبد با عنوان «فنجان‌هاي سراميكي مستحكم» و دومين دوره نيـز در دانشگـاه علم و صنعـت ايران با موضوع ساخت مواد متخلخل سراميكي با خواص مكـانيكي بهـينه برگزار شد.

يزد قطب اول صنعت كاشي و سراميك كشور

يزد قطب اول صنعت كاشي و سراميك كشور پیشینه یزد که به دوران یزدگرد ساسانی می‌‌رسد، آکنده از تلاش پیگیر مردمانی پارسا و سخت‌وش است که به رغم طبیعت گرم و خشک این دیار، کمر همت بسته‌اند تا به برکت پشتکار، خلاقیت و ذوق هنری خدادادی، نام شهر و دیار خود را بلند آوازه گردانند. اين استان علي‌رغم فعاليت در بخش‌هاي کشاورزی، صنعت و خدمات، در حوزه صنعت بی‌وقفه در حال حرکت و پویایی است، به طوري كه با بيش از سه هزار واحد صنعتي به عنوان ششمین قطب صنعتی کشور مطرح است. وجود منابع انساني با انگيزه و خوش فكر و نيز معادن بكر و آماده بهره‌برداري، وجود انگيزه و امنيت سرمايه‌گذاري، مركزيت جغرافيايي در كشور، دسترسي به راه‌هاي مواصلاتي وسيع در كريدور شمال – جنوب و شمال شرقي – جنوب غربي و همچنين امكان استفاده از وسايل حمل و نقل ريلي و ...، باعث شده تا اين استان در بخش‌هاي مختلف صنعت از جمله در توليد كاشي و سراميك به قطب كشور تبديل شود. البته هنر كاشي‌سازي در استان يزد قدمتي 700 ساله دارد و به نوعي از صنایع دستي بومي اين استان و به ویژه در شهرستان میبد بشمار مي‌آيد كه با گذشت زمان و پيشرفت تكنولوژي، شكل و رنگي تازه و مدرن به خود گرفته است. به گفته‌ معاون امور صنايع سازمان صنعت، معدن و تجارت استان يزد،‌ در حال حاضر استان يزد با ظرفيت بالغ بر 169 ميليون مترمربع انواع كاشي و سراميك، حدود 45 درصد توليد كشور را به خود اختصاص داده است. "مهدي‌‌رضا زارع‌شاهي"، در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، منطقه يزد، افزود: هم‌اكنون 42 واحد توليد كاشي و سراميك در استان با اشتغالزايي مستقيم براي 11 هزار و 842 نفر داراي پروانه بهره‌برداري هستند. وي، ميزان سرمايه‌گذاري در اين بخش را تاكنون افزون بر هشت هزار و 374 ميليارد ريال عنوان كرد. معاون امور صنايع استان يزد همچنين از وجود تعداد 45 طرح توليد كاشي و سراميك در استان با پيشرفت فيزيكي بالاي 20 درصد خبر داد و اضافه كرد: با راه‌اندازي اين واحدها علاوه بر اشتغالزايي مستقيم براي 14 هزار نفر متقاضي شغل، ظرفيت توليد استان به مقدار 240 هزار مترمربع افزايش خواهد يافت. هرچند بخش قابل توجهي از كارخانجات توليد كاشي و سراميك در شهرستان ميبد واقع شده است ولي شهرهای ديگر استان مانند مهريز، اردکان، صدوق و ابركوه نيز در اين صنعت فعاليت دارند. كاشي و سراميك يزد رقيب توليدات كشورهاي مطرح دنيا کیفیت و طراحی‌های توليدات كاشي و سراميك استان يزد نه تنها در داخل كشور، بلكه عرصه را بر رقباي اروپايي خود تنگ‌تر كرده است. "محمدرضا رجايي" فرماندار شهرستان ميبد در بازديد اخير خود از دو واحد توليد كاشي و سراميك شهرك صنعتي جهان آباد اين شهرستان كه با سطح توليد روزانه 28 هزار مترمربع و اشتغالزايي براي 280 نفر در مرحله بهره‌برداري قرار دارد، اظهار كرد: مديريت منابع انساني و تربيت نيروي متعهد و كارآمد، به كارگيري دانش و تكنولوژي و سرمايه‌گذاري از محورهاي مهم مديريت در صنعت است و صاحبان سرمايه بايد با افزايش بهره‌وري و كيفيت و كاهش قيمت تمام شده توليدات خود به سمت ورود به بازارهاي جهاني حركت كنند. رجايي همچنين خاطرنشان كرد: خوشبختانه كيفيت بالا و تنوع در رنگ، اندازه و لعاب توليدات كاشي و سراميك استان كه در نتيجه‌ي وجود نيروي كار ماهر و توانمند و تكنولوژي‌هاي روز توليد كاشي دنيا در كارخانجات كاشي و سراميك استان يزد است، منجر به اين شده كه توليدات استان قابل رقابت با توليدات كشورهاي به نام دنيا در اين عرصه باشد. زارع‌شاهي نيز در اين رابطه گفت: هرچند اين رقابت در توليدات ارزان قيمت استان به دليل بالا بودن قيمت تمام شده از صرفه‌ي اقتصادي لازم برخوردار نيست، ولي در محصولات قرار گرفته در مرتبه متوسط و بالا، چشمگير و جاي كار بسيار دارد. كاشي و سراميك در صدر اقلام صادراتي استان يزد وي با بيان اين كه صنعت كاشي و سراميك سهم بزرگي از صادرات غيرنفتي كشور را به خود اختصاص داده است، تصريح كرد: كاشي و سراميك استان در چند سال گذشته در صدر اقلام صادراتي استان يزد به ساير كشورها بوده است، به طوري كه در سال گذشته نيز 27 درصد ارزش كل صادرات استان به ارزش تقريبي 110 ميليارد دلار، مربوط به اين بخش بوده است. معاون امور صنايع سازمان صنعت، معدن و تجارت استان يزد، عمده‌ترين كشورهاي وارد‌كننده توليدات كاشي و سراميك استان يزد را عراق، افغانستان، كشورهاي آسياي ميانه و چند كشور آفريقايي عنوان كرد. زارع شاهي با اشاره به پتانسيل‌هاي موجود اين صنعت براي ساخت رولرهاي سراميكي و رنگ‌هاي سراميكي و غيره از جاي كار بسيار براي توسعه آن در استان خبر داد. حمايت مديران ارشد استان از توسعه اين صنعت مديران ارشد استان یزد برای توسعه صنعت کاشی و سرامیک در استان تاكنون اقدامات موثر بسیاری را از جمله ایجاد خوشه صنعتی کاشی و سرامیک در استان، ایجاد منطقه ویژه سرامیک، راه‌اندازی دبيرخانه كانون هماهنگي دانش و صنعت كاشي، سراميك و لعاب كشور در پارک علم و فناوری و نيز ایجاد مراکز جوار کارخانه‌ای فنی و حرفه‌ای برای آموزش کارگران در راستای افزایش کیفیت تولید محصولات انجام داده‌اند. علي رغم اين كه اجراي قانون هدفمند سازي یارانه‌ها در ابتدا مشکلات متعددي را براي كارخانجات و واحدهاي توليد كاشي و سراميك در استان به دليل تهیه و تامین سوخت بوجود آورد، ولي با حمايت مسئولان و اجراي عمليات گازكشي به شهرک‌های صنعتی و بالطبع واحدهاي مذكور، خوشبختانه اين مشکل برطرف و ركود موقت اين صنعت در استان مرتفع شد. كمبود آب از مهم‌ترین مشکلات صنعت كاشي در يزد البته كمبود آب يكي از مهم‌ترین مشکل اين صنعت در استان بشمار مي‌رود به طوري كه "کاظم فرهمند" نایب رییس کمیسیون کشاورزی، آب و منابع‌طبیعی مجلس و نماینده مردم شهرهاي مهریز، بافق، بهاباد، ابرکوه و خاتم با اشاره به اين مشكل، بیان کرد: وزرای صنعت و معدن در سال‌های گذشته بارها در جمع صنعتگران استان یزد قول تأمین آب صنعت استان یزد را داده‌اند، اما این وعده هنوز عملی نشده و صنعت کاشی و سرامیک نیز چشم انتظار تأمین آب مورد نیاز است. فرهمند دیگر مشکل‌ اين صنعت را نبود سیستم بازاریابی منظم و دقیق خواند و اظهار كرد: در صورت اجرای بازاریابی مناسب سهم کشور به‌ ویژه استان یزد در بازارهای بین‌المللی بیشتر خواهد شد. واردات بي‌رويه نيز يكي ديگر از مشكلات اين صنعت است كه غالباً صاحبان واحدهاي توليدي اين بخش از آن به شدت گله دارند و توجه و پيگيري بيشتر مسئولان كشور را براي رفع آن خواستارند. زارع‌شاهي با اشاره به سخت‌كوشي مردم استان، مهمترين پتانسيل‌هاي موجود در استان كه منجر به رشد اين صنعت در اين خطه‌ي كويري كشورمان شده را وجود نيروهاي فني و مهارت ديده‌ي متعهد در منطقه و همچنين قابل تامين بودن بخش قابل توجهي از مواد اوليه توليد كاشي و سراميك در اين استان ذكر كرد. معاون امور صنايع سازمان صنعت، معدن و تجارت استان همچنين يادآور شد: خوشبختانه با توسعه صنعت كاشي و سراميك در استان علاوه بر فعال شدن بسياري از معادن خاك استان، صنايع جانبي از قبيل صنايع بسته‌بندي، لعاب‌سازي، گلوله‌هاي سراميكي و بويژه صنعت حمل و نقل از رونق قابل توجهي برخوردار شده است و پتانسيل موجود در صنعت كاشي و سراميك با راه‌اندازي واحدهاي در حال ساخت، امكان توسعه بيشتر اين صنايع جانبي را به دنبال خواهد داشت.

رییس پارك علم و فناوری یزد خواستار بازاریابی مناسب برای كاشی و سرامیك ایران شد

پایگاه اطلاع رسانی فناوری سرامیک های پیشرفته رییس پارك علم و فناوری یزد خواستار بازاریابی مناسب برای كاشی و سرامیك ایران شد رییس پارك علم و فناوری یزد گفت :كشورهای عربی منطقه تا دوسال پیش برای تهیه كاشی و سرامیك از ایران درنوبت بودند اما امروز چین بازار كاشی و سرامیك منطقه را در اختیار دارد بنابراین نیاز است كه بازاریابی مناسب برای كاشی و سرامیك ایرانی انجام شود . محمد علی امراللهی افزود:در حال حاضر كاشی و سرامیك چین تامین كننده بازار ایران و كشورهای منطقه شده و این امر موجب شده است كه سرامیك داخلی مشتری نداشته باشد . وی خاطرنشان كرد كه كانون هماهنگی دانش صنعت لعاب ، سرامیك و كاشی سال گذشته به منظور رونق این صنعت در كشور زیر نظر معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری راه اندازی شد .این كانون هم اكنون در حال تدوین نقشه راه است تا ارتباط میان دانشگاه و صنعت را آسیب شناسی كند.

طرح توسعه تولید کاشی خزر با ظرفیت سالانه 4 میلیون متر مربع در حال انجام است.

طرح توسعه تولید کاشی خزر با ظرفیت سالانه 4 میلیون متر مربع در حال انجام است. محمدجواد برازجانی عضو هیئت رئیسه انجمن کاشی و سرامیک کشور با اشاره به طرح توسعه کارخانه کاشی خزر در شهر صنعتی رشت که به همت سازمان صنعت، معدن و تجارت گیلان انجام شده است اظهار کرد: تولید انبوه محصولات قیمت تمام شده کالا را پایین می‌آورد و موجب مصرف بسیار آن در جامعه می‌شود. وی با اشاره به تولید کاشی دیوار و دکور در کارخانه‌های کاشی، تصریح کرد: 25 درصد تولید در طرح توسعه جدید کاشی دیوار است و 75 درصد بقیه کاشی کف ساختمان تولید می‌شود. برازجانی تولید کاشی کف را برای منازل و مکان‌های پر رفت و آمد عنوان کرد و یادآور شد: واحدهای تولید کننده کاشی کف در کشور محدود هستند و تولید مذکور باید با دو کوره انجام شود. عضو هیئت رئیسه انجمن کاشی و سرامیک کشور با بیان اینکه پنج تا 10 درصد صادرات کاشی تمام منابع ارزی این صنعت را تامین می‌کند، خاطرنشان کرد: سال گذشته کاشی خزر 1.5 میلیون دلار صادرات داشته و با افتتاح طرح توسعه جدید صادرات ما سالانه به 4 میلیون دلار می‌رسد.

بهترين جنس قابلمه سراميک است

ترجمه: سميه مقصودعلي/مقايسه 10 جنس مورد استفاده در پخت و پز بهترين جنس قابلمه سراميک است تا به حال به جنس ظرفي که در آن غذا مي‌پزيد توجه کرده‌ايد؟ کارشناسان مي‌گويند جنس ظرف و روکش آن در پخش گرما و سرعت پخت غذا تاثير دارد. برخي از ظروف باعث پخت سريع‌تر غذا مي‌شوند و در مصرف انرژي صرفه‌جويي مي‌کنند... براي انتخاب درست بهتر است ادامه همين مطلب را مطالعه کنيد. 1. ظروف تفلوني ظرف‌هايي با روکش‌ نچسب، از پرطرفدارترين ظرف‌هاي پخت‌وپز هستند زيرا مي‌توان با آنها بدون روغن يا با کمترين ميزان روغن و روي حرارت کم يا متوسط آشپزي کرد. مشکل ظروف تفلوني اين است که روکش آنها به سرعت از بين مي‌رود. اين روکش نسبت به ضربه هم بسيار حساس است و ضربه‌هاي قاشق يا چاقو مي‌تواند به آن آسيب برساند. اگر تفلون آسيب ببيند، مواد سمي و ذرات مسموم‌کننده آزاد مي‌کند و غذايي که در آن پخت مي‌شود، مضر خواهد بود. از سوي ديگر، لايه زيرين تفلون آلومينيوم است که خود ماده‌اي سمي است بنابراين با پخت غذا در ظرفي که تفلون آن آسيب‌ديده و آلومينيوم زيرين نمايان است، مواد سمي وارد غذا مي‌شوند. بهترين کار اين است تفلون‌هاي ساخته‌شده در کارخانه‌هاي معتبر را تهيه و درصورتي که آسيب ديد، از پخت غذا در آن صرف‌نظر کنيد. 2. ظروف لعابي روکش‌هاي لعابي معمولا روي ظروفي از جنس سراميک يا چدن کشيده مي‌شوند. نگهداري اين ظروف راحت است و مي‌توان براي پخت‌ غذاهايي که به حرارت بالا نياز دارند، از آنها استفاده کرد. متاسفانه لعاب هم همانند تفلون اگر در شرايط استاندارد تهيه نشود، مي‌تواند حاوي ترکيب‌هاي سمي از جمله سرب، کادميوم‌، آرسنيک و پيگمنت‌هاي رنگي شيميايي باشد. طول عمر روکش لعابي محدود است و در اثر ضربه و تغيير حرارت ناگهاني از بين مي‌رود. هنگام شستشوي اين ظرف‌ها نبايد از سيم استفاده کرد و اگر ترک بردارند، بايد کنارشان گذاشت حتي براي نگهداري غذا هم از آنها استفاده نکرد. 3. ظروف سراميکي سراميک در واقع نوعي ورني است. به ظروف سراميکي ظروف اکولوژيک يا سبز گفته مي‌شود. اين روکش نچسب، دقيقا مثل تفلون است با اين تفاوت که حاوي ترکيب مضر موجود در تفلون نيست. روکش‌هاي سراميکي در مقابل فرسايش و خوردگي، خراشيدگي و ساييدگي تا حدي مقاوم هستند اما وقتي آسيب ديدند، چون جنس زيرين آنها آلومينيوم است، احتمال آلوده و مسموم‌شدن موادغذايي پخته شده درون آنها بالاست و بايد کنار گذاشته شوند. قيمت ظروف سراميکي بالاتر از ساير ظروف پخت است به همين دليل بايد در نگهداري آنها دقت فراوان داشت تا آسيب نبينند. البته طول عمر روکش سراميکي به نحوه استفاده از ظرف، ميزان استفاده و نحوه شستشوي آن هم بستگي دارد. 4. ظروف چدني چدن‌ها (که ترکيبي از آهن و کربن هستند)، عمر بالايي دارند. اين ظروف مناسب پخت طولاني‌ با دماي متوسط هستند و اگر فاقد آلومينيوم باشند، براي پخت‌وپز مناسب محسوب مي‌شوند، پس قبل از خريد حتما به برچسب و ترکيب‌هاي مندرج در آن دقت کنيد. لازم است حين استفاده از ظروف چدني، نکته‌هايي را رعايت کنيد تا چدن ديرتر از بين برود. اول اينکه قبل از استفاده بايد چند دقيقه‌اي آنها را روي حرارت بگذاريد تا گرم شوند. براي آنکه از گرم‌شدن کافي ظرف مطمئن شويد، مي‌توانيد قطره‌اي آب داخل آن بريزيد و اگر به سرعت تبخير شد، ‌يعني ظرف گرم شده است. درصورتي که ظروف چدني اول گرم شوند، موادغذايي به آنها نخواهد چسبيد. دوم اينکه در ظرف چدني‌اي که هنوز استفاده نشده، نبايد آب به مدت طولاني بماند زيرا باعث مي‌شود زنگ بزند. سوم، براي شستشوي چدن از ابر استفاده کنيد زيرا سيم ظرفشويي باعث خراشيدگي و آسيب آن مي‌شود و چهارم اينکه بعد از اتمام پخت، ماده‌غذايي را از درون ظروف چدني خارج کنيد تا اکسيد نشود. در ضمن در ظروف چدني فاقد روکش نبايد مواد اسيدي مثل آبليمو يا سس گوجه‌‌فرنگي ريخت. 5. ظروف آلومينيومي اين ظروف با قيمت پايين در بازار عرضه مي‌شوند. آلومينيوم کاربردهاي وسيعي در پخت‌وپز دارد. از ورق‌ها و ظروف يکبار مصرف پخت آلومينيومي گرفته تا قابلمه و کتري و... دليل پرطرفدار بودن آلومينيوم، سبک بودن آن و پخش کردن سريع و يکنواخت حرارت است. متاسفانه طي روند پخت، احتمال آنکه ترکيب‌هاي سمي آلومينيوم وارد غذا يا آب شود، بسيار بالاست پس اگر براي سلامت خود ارزش قائل هستيد، ظروف آلومينيومي يا چدن‌هاي حاوي آلومينيوم تهيه نکنيد. آلومينيوم مي‌تواند عوارض وحشتناکي براي مغز و ماهيچه‌ها داشته باشد. در ضمن اين ظروف در برابر ضربه حساس‌اند و به سرعت تغيير شکل مي‌دهند. 6. ظروف اينوکس يا فولاد ضدزنگ اينوکس از آهن، کروم و نيکل تهيه شده است. قابلمه‌هاي اينوکس کف ضخيمي دارند و اين موضوع باعث پخش يکنواخت حرارت مي‌شود و در نتيجه غذا در آنها به سرعت مي‌پزد و در مصرف انرژي صرفه‌جويي خواهدشد. ظروف اينوکس نچسب هم هستند اما بايد مراقب بود ترکيب‌هاي کلردار يا اسيدي داخل آنها نريزد. برخي از ظروف اينوکس به 10/18 معروفند، به اين معني که از 72 درصد آهن، 18 درصد کروم و 10 درصد نيکل تهيه شده‌اند. اين ظروف از جمله بهترين ظروف پخت محسوب مي‌شوند و طول عمر بالايي دارند و مي‌توان به سلامت غذايي که داخل آنها پخته مي‌شود، اطمينان داشت. 7. ظروف شيشه‌اي يا پيرکس ظروف پخت شيشه‌اي يا اصطلاحا پيرکس، حرارت بالا را تحمل مي‌کنند و در صورتي که اين ظروف رنگ نشده باشند، مي‌توان گفت سالم‌ترين نوع ظروف براي پخت غذا هستند. اگر به اين ظروف ضربه‌هاي محکم وارد نشود و دچار شوک دمايي نشوند، مقاوم هستند و از همه مهم‌تر بازيافت مي‌شوند! تنها نکته اين است که بايد مراقب باشيد غذا داخل آنها ته نگيرد و نچسبد. 8. ظروف سفالي هزاران سال است که از اين ظروف براي پخت کمک مي‌گيرند. اين ظروف روکش لعاب يا ورني ندارند و درنتيجه بسيار سالم و طبيعي هستند. متاسفانه امروزه از اين نوع ظروف بسيار کم استفاده مي‌شود. 9. ظروف مسي مس‌ هادي خوب حرارت است و اگر روي گاز آشپزي مي‌کنيد، مي‌تواند ظرف پخت مناسبي باشد. معمولا از ظروف مسي براي تهيه مربا استفاده مي‌کنند. مس قرمز به مرور زمان در مجاورت هوا اکسيد مي‌شود و به سبز خاکستري مي‌گرايد. مسي که به اين رنگ درآمده، براي سلامت مضر است. مس زياد براي سلامت مضر است به همين دليل معمولا داخل مس را با فلزي ديگر مي‌پوشانند. مشکل ظروف مسي اين است که روکش داخلي آنها به مرور زمان به دنبال استفاده يا ريختن مواد اسيدي از بين مي‌رود. به‌تازگي ظروف مسي با اينوکس روکش مي‌شوند که نگهداري‌اش ساده‌تر و استفاده آن سالم‌تر است. برخي از ظروف نيز ترکيب مس و زينک هستند اما تعداد آنها بسيار کم است و به سختي پيدا مي‌شوند. 10. ظروف سيليکوني سيليکون چيزي شبيه به کائوچو است و از ترکيب طبيعي سيليسيوم و اکسيژن تهيه شده است. از ظروف سيليکوني بيشتر در پخت شيريني‌ها استفاده مي‌شود. زمان پخت در اين ظروف، سريع‌ است و حتي بدون روغن ماده غذايي از آنها جدا مي‌شود. شستشوي آنها ساده است و مي‌توان به‌راحتي آنها را از فريزر به فر منتقل کرد. البته نبايد اين ظرف‌ها را روي حرارت مستقيم گذاشت. کيفيت ظروف سيليکوني و بهاي آنها متفاوت است. سيليکون‌هاي پلاتيني از گران‌ترين انواع هستند و مي‌توان از آنها در درجه حرارت‌هاي بسيار بالا استفاده کرد. سيليکون پراکسيد ضعيف‌ترين نوع سيليکون است و برخلاف نوع پلاتيني تحمل 4 ساعت حرارت 200 درجه را ندارد. سيليکوني که کيفيت پاييني دارد، هنگام استفاده بوي نامطبوعي توليد مي‌کند و ممکن است مولکول‌هاي سمي را وارد غذاي شما کند، بنابراين اگر ظرف سيليکوني‌تان از نوع مرغوب نيست فقط از آن براي موادغذايي‌اي که در سرما تهيه مي‌شوند، مثل ژله، استفاده کنيد. منبع: cfaitmaison.com

مقايسه 10 جنس مورد استفاده در پخت و پز بهترين جنس قابلمه سراميک است

ترجمه: سميه مقصودعلي/مقايسه 10 جنس مورد استفاده در پخت و پز
بهترين جنس قابلمه سراميک است


تا به حال به جنس ظرفي که در آن غذا مي‌پزيد توجه کرده‌ايد؟ کارشناسان مي‌گويند جنس ظرف و روکش آن در پخش گرما و سرعت پخت غذا تاثير دارد. برخي از ظروف باعث پخت سريع‌تر غذا مي‌شوند و در مصرف انرژي صرفه‌جويي مي‌کنند...

 براي انتخاب درست بهتر است ادامه همين مطلب را مطالعه کنيد.


1. ظروف تفلوني

ظرف‌هايي با روکش‌ نچسب، از پرطرفدارترين ظرف‌هاي پخت‌وپز هستند زيرا مي‌توان با آنها بدون روغن يا با کمترين ميزان روغن و روي حرارت کم يا متوسط آشپزي کرد. مشکل ظروف تفلوني اين است که روکش آنها به سرعت از بين مي‌رود. اين روکش نسبت به ضربه هم بسيار حساس است و ضربه‌هاي قاشق يا چاقو مي‌تواند به آن آسيب برساند. اگر تفلون آسيب ببيند، مواد سمي و ذرات مسموم‌کننده آزاد مي‌کند و غذايي که در آن پخت مي‌شود، مضر خواهد بود. از سوي ديگر، لايه زيرين تفلون آلومينيوم است که خود ماده‌اي سمي است بنابراين با پخت غذا در ظرفي که تفلون آن آسيب‌ديده و آلومينيوم زيرين نمايان است، مواد سمي وارد غذا مي‌شوند. بهترين کار اين است تفلون‌هاي ساخته‌شده در کارخانه‌هاي معتبر را تهيه و درصورتي که آسيب ديد، از پخت غذا در آن صرف‌نظر کنيد.


2. ظروف لعابي

روکش‌هاي لعابي معمولا روي ظروفي از جنس سراميک يا چدن کشيده مي‌شوند. نگهداري اين ظروف راحت است و مي‌توان براي پخت‌ غذاهايي که به حرارت بالا نياز دارند، از آنها استفاده کرد. متاسفانه لعاب هم همانند تفلون اگر در شرايط استاندارد تهيه نشود، مي‌تواند حاوي ترکيب‌هاي سمي از جمله سرب، کادميوم‌، آرسنيک و پيگمنت‌هاي رنگي شيميايي باشد. طول عمر روکش لعابي محدود است و در اثر ضربه و تغيير حرارت ناگهاني از بين مي‌رود. هنگام شستشوي اين ظرف‌ها نبايد از سيم استفاده کرد و اگر ترک بردارند، بايد کنارشان گذاشت حتي براي نگهداري غذا هم از آنها استفاده نکرد.

3. ظروف سراميکي

سراميک در واقع نوعي ورني است. به ظروف سراميکي ظروف اکولوژيک يا سبز گفته مي‌شود. اين روکش نچسب، دقيقا مثل تفلون است با اين تفاوت که حاوي ترکيب مضر موجود در تفلون نيست. روکش‌هاي سراميکي در مقابل فرسايش و خوردگي، خراشيدگي و ساييدگي تا حدي مقاوم هستند اما وقتي آسيب ديدند، چون جنس زيرين آنها آلومينيوم است، احتمال آلوده و مسموم‌شدن موادغذايي پخته شده درون آنها بالاست و بايد کنار گذاشته شوند. قيمت ظروف سراميکي بالاتر از ساير ظروف پخت است به همين دليل بايد در نگهداري آنها دقت فراوان داشت تا آسيب نبينند. البته طول عمر روکش سراميکي به نحوه استفاده از ظرف، ميزان استفاده و نحوه شستشوي آن هم بستگي دارد.


4. ظروف چدني

چدن‌ها (که ترکيبي از آهن و کربن هستند)، عمر بالايي دارند. اين ظروف مناسب پخت طولاني‌ با دماي متوسط هستند و اگر فاقد آلومينيوم باشند، براي پخت‌وپز مناسب محسوب مي‌شوند، پس قبل از خريد حتما به برچسب و ترکيب‌هاي مندرج در آن دقت کنيد. لازم است حين استفاده از ظروف چدني، نکته‌هايي را رعايت کنيد تا چدن ديرتر از بين برود. اول اينکه قبل از استفاده بايد چند دقيقه‌اي آنها را روي حرارت بگذاريد تا گرم شوند. براي آنکه از گرم‌شدن کافي ظرف مطمئن شويد، مي‌توانيد قطره‌اي آب داخل آن بريزيد و اگر به سرعت تبخير شد، ‌يعني ظرف گرم شده است. درصورتي که ظروف چدني اول گرم شوند، موادغذايي به آنها نخواهد چسبيد. دوم اينکه در ظرف چدني‌اي که هنوز استفاده نشده، نبايد آب به مدت طولاني بماند زيرا باعث مي‌شود زنگ بزند. سوم، براي شستشوي چدن از ابر استفاده کنيد زيرا سيم ظرفشويي باعث خراشيدگي و آسيب آن مي‌شود و چهارم اينکه بعد از اتمام پخت، ماده‌غذايي را از درون ظروف چدني خارج کنيد تا اکسيد نشود. در ضمن در ظروف چدني فاقد روکش نبايد مواد اسيدي مثل آبليمو يا سس گوجه‌‌فرنگي ريخت.


5. ظروف آلومينيومي

اين ظروف با قيمت پايين در بازار عرضه مي‌شوند. آلومينيوم کاربردهاي وسيعي در پخت‌وپز دارد. از ورق‌ها و ظروف يکبار مصرف پخت آلومينيومي گرفته تا قابلمه و کتري و... دليل پرطرفدار بودن آلومينيوم، سبک بودن آن و پخش کردن سريع و يکنواخت حرارت است. متاسفانه طي روند پخت، احتمال آنکه ترکيب‌هاي سمي آلومينيوم وارد غذا يا آب شود، بسيار بالاست پس اگر براي سلامت خود ارزش قائل هستيد، ظروف آلومينيومي يا چدن‌هاي حاوي آلومينيوم تهيه نکنيد. آلومينيوم مي‌تواند عوارض وحشتناکي براي مغز و ماهيچه‌ها داشته باشد. در ضمن اين ظروف در برابر ضربه حساس‌اند و به سرعت تغيير شکل مي‌دهند.


6. ظروف اينوکس يا فولاد ضدزنگ

اينوکس از آهن، کروم و نيکل تهيه شده است. قابلمه‌هاي اينوکس کف ضخيمي دارند و اين موضوع باعث پخش يکنواخت حرارت مي‌شود و در نتيجه غذا در آنها به سرعت مي‌پزد و در مصرف انرژي صرفه‌جويي خواهدشد. ظروف اينوکس نچسب هم هستند اما بايد مراقب بود ترکيب‌هاي کلردار يا اسيدي داخل آنها نريزد. برخي از ظروف اينوکس به 10/18 معروفند، به اين معني که از 72 درصد آهن، 18 درصد کروم و 10 درصد نيکل تهيه شده‌اند. اين ظروف از جمله بهترين ظروف پخت محسوب مي‌شوند و طول عمر بالايي دارند و مي‌توان به سلامت غذايي که داخل آنها پخته مي‌شود، اطمينان داشت.


7. ظروف شيشهاي يا پيرکس

ظروف پخت شيشه‌اي يا اصطلاحا پيرکس، حرارت بالا را تحمل مي‌کنند و در صورتي که اين ظروف رنگ نشده باشند، مي‌توان گفت سالم‌ترين نوع ظروف براي پخت غذا هستند. اگر به اين ظروف ضربه‌هاي محکم وارد نشود و دچار شوک دمايي نشوند، مقاوم هستند و از همه مهم‌تر بازيافت مي‌شوند! تنها نکته اين است که بايد مراقب باشيد غذا داخل آنها ته نگيرد و نچسبد.


8. ظروف سفالي

هزاران سال است که از اين ظروف براي پخت کمک مي‌گيرند. اين ظروف روکش لعاب يا ورني ندارند و درنتيجه بسيار سالم و طبيعي هستند. متاسفانه امروزه از اين نوع ظروف بسيار کم استفاده مي‌شود.


9. ظروف مسي

مس‌ هادي خوب حرارت است و اگر روي گاز آشپزي مي‌کنيد، مي‌تواند ظرف پخت مناسبي باشد. معمولا از ظروف مسي براي تهيه مربا استفاده مي‌کنند. مس قرمز به مرور زمان در مجاورت هوا اکسيد مي‌شود و به سبز خاکستري مي‌گرايد. مسي که به اين رنگ درآمده، براي سلامت مضر است. مس زياد براي سلامت مضر است به همين دليل معمولا داخل مس را با فلزي ديگر مي‌پوشانند. مشکل ظروف مسي اين است که روکش داخلي آنها به مرور زمان به دنبال استفاده يا ريختن مواد اسيدي از بين مي‌رود. به‌تازگي ظروف مسي با اينوکس روکش مي‌شوند که نگهداري‌اش ساده‌تر و استفاده آن سالم‌تر است. برخي از ظروف نيز ترکيب مس و زينک هستند اما تعداد آنها بسيار کم است و به سختي پيدا مي‌شوند.


10. ظروف سيليکوني

سيليکون چيزي شبيه به کائوچو است و از ترکيب طبيعي سيليسيوم و اکسيژن تهيه شده است. از ظروف سيليکوني بيشتر در پخت شيريني‌ها استفاده مي‌شود. زمان پخت در اين ظروف، سريع‌ است و حتي بدون روغن ماده غذايي از آنها جدا مي‌شود. شستشوي آنها ساده است و مي‌توان به‌راحتي آنها را از فريزر به فر منتقل کرد. البته نبايد اين ظرف‌ها را روي حرارت مستقيم گذاشت. کيفيت ظروف سيليکوني و بهاي آنها متفاوت است. سيليکون‌هاي پلاتيني از گران‌ترين انواع هستند و مي‌توان از آنها در درجه حرارت‌هاي بسيار بالا استفاده کرد. سيليکون پراکسيد ضعيف‌ترين نوع سيليکون است و برخلاف نوع پلاتيني تحمل 4 ساعت حرارت 200 درجه را ندارد. سيليکوني که کيفيت پاييني دارد، هنگام استفاده بوي نامطبوعي توليد مي‌کند و ممکن است مولکول‌هاي سمي را وارد غذاي شما کند، بنابراين اگر ظرف سيليکوني‌تان از نوع مرغوب نيست فقط از آن براي موادغذايي‌اي که در سرما تهيه مي‌شوند، مثل ژله، استفاده کنيد.

منبع: cfaitmaison.com

رنگدانه های زیرکنی

رنگدانه های زیرکنی شرح: بحث کامل از رنگدانه های سرامیکی و چگونه لکه ها ساخته شوند و مورد استفاده در صنعت کاشی. شامل تئوری ، طرح ، رنگ ، opacification ، پردازش ، اندازه ذرات ، آزمایش اطلاعات. ماده ذرات رنگدانه سرامیکی معدنی سفید ، سیاه و سفید یا رنگی جامد نامحلول است که در ماتریس را که ثبت می کند و واکنش نشان می دهند نمی شیمیایی یا جسمی که با آن. بنابراین یکی از مهم ترین ویژگی های رنگدانه های سرامیکی از پایداری حرارتی آنها در دمای بالا و ثبات شیمیایی خود را در توجه به فاز است ، حتی مایع ، تشکیل در پخت لعاب و یا بدن به عنوان یک نتیجه از روند sinterisation و ذوب شدن. طبقه بندی از رنگدانه ها را می توان در شیوه های مختلف انجام می شود : منشاء ، رنگ ، ساختار شیمیایی ، روش تولید و استفاده نهایی است. ما طبقه بندی جدول زیر استفاده کنید. رنگدانه های سرامیک لعاب غیر اکسیدهای سی دی (Sx ، SE1 اکس) Colloids فلزی طلا ، نقره ، سه ، پلاتین ، مس اکسیدهای فلزی Cu2O ، CuO ، NiO ، MnO ، MnO2 ، Fe2O3 ، Cr2O3 ، Co3O4 رنگدانه مجتمع به طور طبیعی رنگی Spinel Phyrochlore Olivine لعل Phenacite Periclase رنگی توسط علاوه بر این از رنگین پوست ترکیبات زیرکون Baddeleyite سنگ سنباده روتیل Cassiterite Sphene رنگدانه سفید Sb2O3 ، As2O3 ، CeO2 ، SnO2 ، TiO2 ، ZrO2 ، ZrSiO4 غیر اکسید sulfoselenide کادمیوم ، سی دی های (Sx ، SE1 اکس) ، رنگدانه بسیار مهمی است به این دلیل که تنها در دسترس برای به دست آوردن رنگ قرمز و نارنجی درست برای لعاب (بسته به مقدار سلنیوم). روش تولید قدیمی به دام sulfoselenide کادمیوم در ماتریس sintered از مواد مقاوم بود ، در نتیجه آن ثبات. روش دیگر این بود که آن را با دسته ای برای تولید هراسان تحت شرایط خاص ذوب مخلوط. هر دو روش تضمین ثبات خوب تا 1100C. با این حال این رنگدانه شد مناسب برای شلیک تنها نیست بنابراین ما غلبه مشکل با کپسوله سازی اکسید در رنگ آمیزی شیشه ای یا بلوری پایدار ماتریس. کریستال مسئول رنگ است به این ترتیب در ماتریس در طول فرایند پخت (دو مرحله شکل می گیرد) مسدود. نمونه های مهم سی دی (Sx ، SE1 اکس) قرمز و صورتی Fe2O3 ، مسدود در ماتریس از سیلیکات زیرکونیم. در مرحله اول از این روند ، در حدود 900 ج ، شکل گیری اولیه از ZrSiO4 رخ می دهد از طریق واکنش بین و SiO2 ZrO2 (و mineralizers). در نتیجه تشکیل بلورهای شش ضلعی از سی دی (Sx ، SE1 - ایکس) از واکنش سی دی و یا سه CdCO3 ، ثانیه و سه. همانطور که اشاره شد ، فاز مایع زجاجیه از ترکیبات ذوب پایین (mineralizers) هستند به کار در رشد بلورهای زیرکون اطراف sulfoselenide کمک کند. این لکه ها بسیار گران قیمت هستند با توجه به این فرایند تولید و طیف وسیعی از رنگ است گسترده باشد (تیره قرمز زنگ هستند امکان پذیر نیست). Colloids فلزی رنگ مهم ترین صورتی داده شده توسط طلا کلوئیدال فلزی (سلنیوم است که اغلب برای عینک ، استفاده می شود نه برای لعاب ، colloids دیگر را کمتر رنگ جالب است. این ماده با اضافه کردن قلع (دوم) کلرید به محلول اسید کلر طلا کلوئیدال سنتز فلزی ، ذرات طلا می کشد. محدوده رنگ از صورتی تا بنفش ، بسته به نسبت از قلع / طلا (Cassio بنفش است). رنگ پایدار در دمای بالا برای تولید ته نشینی رنگ ارغوانی در لغزش کائولن یا خاک رس انجام برای جلوگیری از انعقاد (ذرات طلا فلزی توسط ذرات خاک رس جدا شوند). ارسال شده از کلرید نقره تغییر رنگ نسبت به رنگ قرمز ، ارسال شده از اکسید کبالت آن را تغییر دهید نسبت به بنفش. متاسفانه استفاده از این تکنیک توسط هزینه محدود است. رنگ استاندارد از لعاب شفاف با Cassio 'sبنفش. رنگ استاندارد از لعاب شفاف با Cassio بنفش و نقره ای. رنگ استاندارد از لعاب شفاف با رنگ ارغوانی Cassio و کبالت. اکسیدهای فلزی اکسیدهای مصنوعی عمدتا استفاده می شود ، همراه با برخی از آنهایی که طبیعی مانند اکسید آهن و اکسید منگنز میباشد. آنها معمولا در شیشه ای حل ماتریس برگزاری نمایشگاه عملکرد رنگ آمیزی خود را در فرم یونی و به همین دلیل آنها را به لعاب دلپذیر عمیق و شفاف ظاهر. رنگدانه های اکسید فلزی Fe2O3 زرد -- صورتی (ششم هماهنگی) رنگ پایدار در درجه حرارت پایین قرمز -- قهوه ای (چهارم هماهنگی) سبز Cr2O3 اکسید روی نباید وجود داشته باشد برای جلوگیری از تشکیل spinel قهوه ای (Zn2Cr2O4) CuO آبی (ششم هماهنگی) سبز (ششم هماهنگی) آن را به شدت در الکترونگاتیویته عناصر ماتریس بستگی دارد Co3O4 -- بغبغو کردن آبی (چهارم هماهنگی) در حدود 900C تجزیه شده Co3O4 به بغبغو کردن و O2 هنگامی که افزایش درجه حرارت را در لیوان بوریک یا فسفات تغییر به هماهنگی ششم و رنگ بنفش ایجاد MnO2 -- Mn2O3 براون NiO -- Ni2O3 زرد -- متمایل به رنگ ارغوانی تغییرات رنگ با توجه به اثر retropolarization از اکسیدهای قلیایی معایب استفاده از این رنگدانه ها متعدد هستند : * MnO2 و تجزیه Co3O4 با تکامل از اکسیژن گازی در شلیک با نقص احتمالی در لعاب (به عنوان حباب یا سوراخ). * آنها حساسیت به شرایط مشخص شده شلیک. اکسیدهای بسیاری از آنها توسط کشورهای مختلف از اکسیداسیون و شرایط محیطی و دما بر تعادل ردوکس تغییر لحن رنگ مشخص می شود. * حساسیت بسیار بالا نسبت به عمل شیمیایی لعاب. برای مثال مس معمولا به رنگ سبز آبی اما به نظر می رسد در لعاب قلیایی با محتوای بالا و یا قلیایی زمین است. فسفر در زجاجیه ماتریس می دهد رنگ بنفش به کبالت. * محدوده پور از رنگ های قابل دسترسی. مجتمع معدنی رنگی رنگدانه این مواد توسط واکنش های حالت جامد در دمای بالا با استفاده از اکسیدهای فلزی و یا نمک به دست آمده ، به طور کلی در حضور mineralizers مانند halogenides فلزات قلیایی ، بورات ، کربناتها و غیره در نتیجه این مواد را می توان در نظر گرفته شده مواد معدنی رنگی مصنوعی ناشی از واکنش در دمای محدوده 800 -- 1400C. رنگدانه باقی می ماند بدون تغییر در طول پخت لعاب (حتی آنهایی که بطور عالی یا ظریف یا ریز پراکنده) و آنها ما را قادر طیف وسیعی از سایه برای به دست آوردن. ساختار کریستالی مناسب برای تولید لکه های سرامیکی از تعداد محدودی هستند. رنگدانه های خوب با درجه خلوص بالا ، یکنواخت هستند و از نظر شیمیایی ، بیاثر بهحساب میآوردند و در دمای بالا انجام تجزیه و یا واکنش نشان می دهند و یا با حل کردن در لعاب ؛ است که اغلب درست از این دسته از مواد است. با این حال ، برخی از آنها به قدر کافی پایدار ، به ویژه روتیل ، زیرکون ، زیرکونیا ، سنگ سنباده و sphene. در جدول زیر ما رنگدانه مهم است. صورتی -- قرمز رنگدانه ساختار ثبات سخنان رنگ صورتی کروم ، سنگ سنباده آل لعاب اکسید روی غنی می تواند تشکیل 1400C spinel قهوه ای ترویج رنگ صورتی کروم ، قلع رسوب کلوئیدال از Cr2O3 در داخل ساختار کریستالی cassiterite (SnO2) و یا sphene (کائو - SnO2 - SiO2) بور تغییر رنگ به بنفش و یاس بنفش. کلسیم باعث می شود رنگ با ثبات تر و بیشتر قرمز 1000 - 1250C رنگ صورتی آل منگنز سنگ سنباده است به طور عمده رنگدانه برای بدن دارد ، اما دارای ثبات فقیر در لعاب 1400C رنگ صورتی سی Zr - بلورهای آهن هماتیت در 1300C زیرکون محصور شده قرمز سی دی S - سه (ZrSO4) محلول جامد سی دی - CdSe در زیرکون رنگ مسدود است درخشان و شدید اما نه چندان پایدار در دمای بالا به دلیل سه ثانیه و تبخیر شدن 1200C قرمز آل سالانه (کروم کروم در داخل ساختار مناسب perowskite برای لعاب چسبناک در دمای بالا 1350C زرد رنگدانه ساختار ثبات سخنان زرد -- نارنجی سرب -- ش Pyrochlore با اضافه کردن اکسید روی ، SnO ، کائو ، Fe2O3 ، Al2O3 تغییرات TiO2 از لیمو زرد به رنگ نارنجی هنوز ثابت می 1050C زرد سی -- Zr -- احتمال 1300C زیرکون قلع -- پنجم سپرده کلوئیدال از اکسید وانادیوم در cassiterite (روتیل) 1300C زرد -- نارنجی تیتانیم -- ش -- (نیکل ، کروم ، تنگستن) روتیل تغییر رنگ از زرد به رنگ نارنجی با نیکل با کروم و قهوه با عرض 1300C Zr -- پنجم سپرده کلوئیدال از اکسید وانادیوم در بلور baddelyte (ZrO2) علاوه بر این از ایندیم می دهد شدیدتر 1300C رنگی سبز -- آبی رنگدانه ساختار ثبات سخنان فیروزه سی Zr - 1300C پنجم زیرکون سبز / آبی 1300C Spinel سبز کلسیم ، کروم ، سی گارنت (سبز پیروزی) این تجزیه بیش از 1200C دادن رنگ سبز Cr2O3 1200C آبی شرکت سی - 1350C Olivine آبی / فیروزه شرکت -- آل 1350C Spinel خاکستری -- قهوه ای -- سیاه و سفید رنگدانه ساختار ثبات سخنان خاکستری قلع - ش سپرده کلوئیدال از اکسید آنتیموان در cassiterite (روتیل) V2O5 اضافه کردن به دست آوریم فام های مختلف رنگ خاکستری 1200C خاکستری Zr - شرکت شرکت ، نیکل و نیکل در ساختار زیرکون 1350C قهوهای Zn - آهن ، کروم Spinel Al2O3 گاهی اوقات اضافه شده است برای ایجاد رنگ های روشن تر 1400C سیاه کروم -- شرکت -- منگنز کروم -- شرکت -- 1400C Spinel آهن مورد نیاز اساسی برای رنگدانه سرامیکی عبارتند از : * حلالیت کم از بلورها در لعاب ذوب شده * شاخص انکسار بالا از بلورها است. حلالیت و توزیع اندازه ذرات از رنگدانه سازه های رنگدانه چند بلور بسیار پایدار است ، مانند spinel ، چون آنها نقطه ذوب بالا و حلالیت پایین در شیشه سیلیس گداخته. سایرین هنوز به صورت محلول بیشتر به دلیل تحرک عناصر آنها. هنگامی که ترکیبات یک حلالیت ناقص و دوباره متبلور در حین سرد شدن ما می توانیم توانایی رنگ آمیزی شل (در صورتی که عناصر رنگی باقی می ماند در محلول لعاب). حلالیت نیز در اندازه granulometric (این متغیر نقش بسیار مهم) بستگی دارد. لکه با اندازه ذرات بزرگ را قدرت رنگ آمیزی به دلیل کاهش تعداد ذرات رنگ آمیزی بسیار کمتر است. اندازه های کوچکتر granulometric تمایل به کاهش شدت رنگ و / یا تولید فام های مختلف (چون ذرات از نظر اندازه کوچکتر تمایل دارند تا به راحتی به حل لعاب). علاوه بر این افزایش در پراکندگی نور توسط ذرات کوچک سفید ، این نتایج در کاهش اشباع (رقت نور) وجود دارد. بنابراین ، به طور کلی ، هر نوع از لکه است خود اندازه ذرات آن مطلوب. شاخص انکسار شاخص انکسار از ترکیبات کریستالی نیز مهم است چرا که قدرت رنگ آمیزی به آن وابسته است. "شاخص انکسار" از ماده شماره نشان می دهد چگونه آن را با پرتو نور از آن عبور تعامل است. اگر تعاملات بین بلورهای رنگدانه بزرگتر است ، در مقایسه با آنهایی که لعاب ، ذرات تبدیل به یک مرکز انتشار نور قوی در تمام جهات ، بنابراین این به نظر می رسد بیشتر به شدت رنگی. است معادله مربوط شاخص انکسار و اندازه ذرات وجود دارد. به گفته ون د بیان Hulst : ما می توانیم مطلوب متوسط ​​اندازه ذرات Dn به منظور دستیابی به حداکثر قدرت پوشش های جایگزین در بیان شاخص انکسار opacifier N0 و گفتگوی متوسط ​​محاسبه. 1.2 میکرون -- برای مثال ، برای زیرکونیوم سیلیکات ارزش 1.1 است. رنگدانه سفید یا Opacifiers Opacification پدیده روبرو می شوند زمانی که ما مرحله شفاف و یا جزئی مات است پراکنده در محیط شفاف می باشد. رنگدانه های سفید کوچک به اندازه بلور ، شفاف با شاخص انکسار بالا ، غوطه ور در فاز شیشه ای. پرتو واقعه چند رنگ از نور تحت یک سری از بازتاب ها و refractions ، آن را در تمام جهات پراکنده و در نتیجه به نظر می رسد سطح سفید است. در تصویر ما می توانیم رفتار ذرات بزرگ و کوچک با نور تابشی را ببینید. تاری از لعاب دو عامل بستگی دارد : اندازه ذرات پراکنده رنگدانه سفید و تفاوت بین ضریب شکست لعاب و رنگدانه. در مواردی که ذرات به اندازه کافی کوچک و شاخص انکسار خود را بزرگتر و یا کوچکتر از لعاب ، این عمل مانند مراکز انتشار نور و پرتوهای پراکنده در تمام جهات. در جدول زیر ما می توانید ببینید که انواع مواد بلوری است که می تواند به عنوان opacifiers استفاده وجود دارد. و تفاوت در شاخص شکست خود را در مقایسه با لعاب. توجه داشته باشید که مقدار متوسط ​​= 1.6. Opacifier تفاوت ضریب شکست آناتاز TiO2 2.52 0.92 ZrO2 Baddeleyite 2.40 0.80 Ceria CeO2 2.33 0.73 SnO2 Cassiterite 2.04 0.44 ZrSiO4 زیرکون 1.94 0.34 استفاده از ZrO2 ، CeO2 SnO2 و محدود است زیرا آنها گران هستند. از آنجا که آناتاز تبدیل به روتیل (که می تواند تبدیل به زرد یا تغییر رنگ از رنگدانه دیگر) باید آن را در frits داشتن محتوای بالای کلسیم اکسید پس از آن فرم sphene ، کائو - TiO2 - SiO2 به کار بنابراین می توان گفت در مورد : SnO2 : شاید بهترین opacifier. 4 ٪ از اکسید قلع است به اندازه کافی برای اطمینان از کدورت خوب است. این ناشی از اندازه ذرات مناسب از این اکسید (که توسط اکسیداسیون اکسید دارای قلع ، SnO به دست آمده) و ثبات عالی خود را در شیشه ای ماتریس (حلالیت بسیار جزئی). ZrO2 : این نمایش خواص مشابه به اکسید قلع و در حدود 6 ٪ است که اغلب به اندازه کافی برای به دست آوردن کدورت خوب است. TiO2 : این می تواند opacifier بسیار خوب است اما ، متاسفانه ، این یک کاتالیزور قوی برای تبلور و لعاب مات یا مایل به زرد ظاهر می شود ، زیرا تبدیل به روتیل. CeO2 : ما نیاز به حدود 10 ٪ برای به دست آوردن کدورت خوب است. با این حال گویا این اکسید ظاهر خاص به لعاب پس از آن عمدتا برای جلوه های ویژه استفاده می شود. آن را در ماتریس شیشه بالا 1000C اما به آسانی حل crystallizes دوباره در حین سرد شدن. گاهی اوقات آن را گویا تن زرد رنگ (ناشی از ناخالصی ها). ZrSiO4 : این بهترین opacifier از نظر هزینه و کیفیت می باشد (اگر استفاده می کنیم میکرونیزه زیرکون داشتن اندازه ذرات کمتر از 5 میکرون). تفاوت در ضریب شکست ، نسبت به زیرکون ، به خوبی با این حال آن را تا حلالیت کم در لعاب ذوب شده و نه. در مواردی که حل آن ، آن را دوباره crystallizes در حین سرد شدن (opacification خواهد شد تا حدی توسط زیرکون اضافه شده اصلی و توسط بخشی از یک تازه متبلور داشتن قدرت پوشش قوی و اندازه ذرات مناسب ایجاد می شود). رنگدانه برای بدن در اینجا ما باید عمدتا با مشکل پرسلن رنگ امیزی grés معامله ، از آنجایی که این محصول تبدیل شده است بسیار مهم است و unglazed کاشی نیاز رنگدانه برای توسعه اثرات زیبایی. کاشی پرسلان با شلیک از بدن حاوی مخلوط مناسب از خاک رس ، فلدسپار و یا مواد feldspathic ، شن و ماسه و کلسیم / مواد معدنی منیزیم بدست می آید. ترکیب بدن برای چینی Grés به استناد مواد شیمیایی و ترکیب کانی شناسی از مواد استفاده شده و درجه حرارت پخت (در حدود 1200C) از ساختار بدن از کار اخراج شده است حضور کریستالهای mullite و کوارتز باقی مانده غوطه ور در شیشه ای متراکم ماتریس مشخص می شود. در حضور این ماتریس شیشه ، کاشی چینی می تواند به آسانی برای به دست آوردن رنگ طیف گسترده ای از اثرات تزئینی. این ها با مخلوط کردن پودر رنگ مختلف و یا از طریق دکوراسیون در فشار به دست آمده ، و همه تمایل به تولید محصولات با ارزش زیبایی شناسی. با توجه به شدت رنگی که مورد نیاز است ، درصد از رنگدانه ها می تواند به 1.5 ٪ حداکثر برای رنگ های نرم و تا 5 ٪ برای colorations قوی متفاوت است. با توجه به میزان درصد از رنگدانه ها مورد نیاز است (تا 1.5 kg/m2 محصول) ما می توانیم به درجه درک که هزینه از رنگدانه ها قابل توجه است برای هزینه های محصول نهایی (به خصوص در مورد بدن پرسلن کاملا رنگی). فن آوری های جدید در دو بار ، انواع مختلف از تغذیه های متعدد و ماشین آلات دکوراسیون قادر به فشار دادن در هر دو دست یافته اند صرفه جویی در هزینه و توسعه سطوح جدید با تاثیر زیبایی شناسی. بالا پراکندگی رنگدانه برای رنگ آمیزی در طول اسپری خشک کردن نیز به کمک پس انداز (به خاطر درصد پایین تر از رنگدانه ها می تواند استفاده شود). در این صورت رنگدانه هستند ریز آرد خشک و درمان شده با مواد افزودنی بهبود پراکندگی لکه ها به منظور اجتناب از شکل گیری توده و حبوبات. رنگدانه برای بدن مشابه به رنگدانه برای لعاب با چند استثنا. تفاوت اصلی این است در مورد روش های تولید ، این ها ساده برای کاهش هزینه ها (صرفه جویی است باید واضح ، چون حجم زیادی استفاده می شود). در حالی که در لعاب رنگدانه مخلوط کردن مواد اولیه است به طور کلی با استفاده از روش مرطوب برای رسیدن به حداکثر ذره اختلاط ، مخلوط رنگدانه بدن خشک مخلوط ثابت کرده است کافی است. ما اجرا calcinations در پایین ترین درجه حرارت ممکن است کافی به منظور تضمین توسعه از یک ترکیب رنگی. در مواردی که آنها مورد نیاز است ، مقدار بسیار کمی از mineralizers اشتغال دارند برای به دست آوردن محصول crumbly. لکه های بدن به طور کلی بهتری از لعاب رنگدانه به دلیل خطر انحلال جزئی. علاوه بر این ، فرایند آسیاب خشک استفاده می شود (بدون شستشو). رنگدانه برای Gres چینی مراجع خاکستری طبیعی -- کرومیت صورتی -- Gres دی Thiviers مجتمع معدنی ترکیب رنگ ساختار سیاه Spinel آهن (آهن ، کروم) 2O4 سنگ سنباده پینک (آل ، منگنز) 2O3 Spinel آبی CoAl2O4 زیرکون زرد (Zr ، روابط عمومی) SiO4 روتیل بژ (تیتانیوم ، کروم ، ش) O2 روتیل براون (کروم ، تنگستن ، تیتانیوم) O2 سنگ سنباده سبز (کروم ، آل) 2O3 طبیعی رنگدانه کرومیت : این یک ماده معدنی طبیعی مربوط به Cr2FeO4 فرمول که همچنین حاوی آلومینیوم و منیزیم است. این تولید رنگ خاکستری است. Grés دی Thiviers : طبیعی قرمز رنگ استخراج مواد خام در جنوب غرب فرانسه. است از کوارتز و اکسید آهن (حدود 10 ٪) تشکیل شده و آن را به تولید رنگ صورتی در بدن. به تازگی صنعت توانسته است به آن تولید مصنوعی. مجتمع معدنی رنگدانه سیاه : سیاه و سفید رنگدانه مورد استفاده برای بدن می تواند برای لعاب مورد استفاده قرار گیرد به دلیل آن است که توسط ماتریس شیشه ای (تولید رنگ قهوه ای) نابود شده است. این spinel آهن کروم است ، با فرمول آهن (آهن ، کروم) 2O4 ، آن ارزان است چرا که شرکت یا نیکل نیست. صورتی : صورتی رنگدانه های خاص نیز برای بدن و فرمول (آل ، منگنز) 2O3 با ساختار سنگ سنباده. با توجه به نسبتهای مختلف از آل / تن منگنز مختلف می تواند به دست آید. بسیار پایدار در بدن اما تا به ثبات فقیر در لعاب. آبی : رنگدانه مورد استفاده برای بدن spinel با CoAl2O4 فرمول است. جایگزین (شرکت توأم) Al2O4 ، آن است که بیشتر مایل به سبز (در حالی که سیلیکات کبالت بی ثبات تر است). زرد : ما از همان رنگدانه در حال حاضر برای داشتن لعاب فرمول (Zr ، روابط عمومی) SiO4 و ساختار زیرکون استفاده می شود. کرمی : ما با استفاده از رنگدانه داشتن ساختار روتیل و فرمول (تیتانیوم ، کروم ، ش) O2. قهوه ای : قهوه ای مایل به قرمز و قهوه ای تن به دست آمده با استفاده از رنگدانه های با ساختار روتیل و فرمول (کروم ، تنگستن ، تیتانیوم) O2. ما همچنین می توانیم spinel با استفاده از فرمول (روی ، آهن) (آهن ، کروم) 2O4. سبز : ما با استفاده از رنگدانه (کروم ، آل) 2O3 ، آن را نسبتا ارزان و با ثبات تر از اکسید کروم به تنهایی. تولید رنگدانه های معدنی تولید می شوند با استفاده از واکنش های حالت جامد در درجه حرارت در محدوده 800 -- 1400 C. چرخه تولید کل به شرح زیر است. 1. انتخاب و کنترل کیفیت مواد اولیه 2. دوز از اجزای سازنده و اضافه کردن از mineralizers 3. مخلوط کردن توسط یک پروسه خشک و یا مرطوب 4. پخت 5. تر و فرز شستن یا خشک فرز 6. کنترل کیفیت واکنش رخ می دهد در طول calcinations دسته از مواد خام با انتشار مواد شیمیایی از ترکیبات تنظیم می شود و این فرآیند توسط عوامل زیر تحت تاثیر : عوامل مؤثر بر واکنش حالت جامد فاکتور اقدام عیار از مواد خام افزایش سطح تماس و کمک به تشکیل فاز همگن بهبود مخلوط کردن سطح تماس با مواد مختلف عمل اهکی کردن درجه حرارت و زمان فرمت نفوذ سنتز رنگدانه بخش منحصر به فرد در صنعت سرامیک است که در آن stoichiometry مهم است. نسبت البته میان اکسیدهای مختلف تشکیل رنگدانه stoichiometry احترام از آنجا که ما در حضور از واکنش های واقعی (mineralizers تنها این کار را احترام نمی شود) هستند. مواد اولیه درجه خلوص مواد انتخاب شده از جنبه های مهم است چرا که حضور ناخالصی ها می توانند به تشکیل فازهای مختلف از یکی از توزیع pigment.Particle اندازه منجر شود نیز مهم است ، زیرا تا حد زیادی تعیین سینتیک واکنش منجر به سنتز رنگدانه. مخلوط کردن هدف از اختلاط است به منظور بهبود تماس با مواد مختلف ، مخلوط همگن به منظور کمک می نماید تا بهترین حد ممکن از انتشار عناصر در طول calcinations تشکیل می دهد. در حالی که خیس اختلاط است مسلما بهتر برای شکستن agglomerations از ذرات ، آن را گران است (به خصوص با توجه به مصرف انرژی برای خشک کردن). به این ترتیب ، خشک مخلوط کردن توسط آسیاب مداوم و یا توربو میکسر روش ارجح است. عمل اهکی کردن به طور گسترده استفاده می شود کوره عبارتند از : کوره برای تولید رنگدانه معدنی * کوره های اتاق * کوره های تونل * کوره های دوار دو اول تاسیس انواع تجهیزات ، هنوز هم مورد استفاده قرار امروز ، در حالی که کوره های دوار نسبتا جدید است. ضرر اولیه از اتاق ها و کوره های تونلی است که مخلوط مواد خام باید به saggers نسوز قرار داده است. این شامل مصرف انرژی از سال بزرگتر از saggers باید حرارت داده می شود و همچنین مخلوط مواد خام. علاوه بر این ، هزینه های تولید اضافی در هنگام saggers باید عوض شود ، وجود دارد. با این حال saggers غیر قابل تعویض هستند که ما باید به تولید رنگدانه ها در حضور mineralizers ذوب ، که در حضور فاز مایع است. کوره های اتاق هستند به طور گسترده به دلیل انعطاف پذیری خود را با توجه به دما و زمان خیساندن ، کنترل از جو و امکان تولید مقادیر مختلف استفاده می شود. برای کوره های دوار هزینه های تولید پایین به دلیل مخلوط شده است به طور مستقیم در تماس با حرارت (هیچ saggers وجود دارد) ، این بهبود انتقال حرارت به مخلوط و اثرات سریع از سنتز رنگدانه (کمتر از 1 ساعت در حالی که اتاق ها و کوره های تونلی نیاز به چند ساعت . کیفیت و سازگاری آن از کوره های دوار و خوب است ، که تاکید ، ما باید هزینه های قابل ملاحظه ای پایین تر تولید می باشد. فرز فرایند سنگ زنی نیز می تواند از باشد در هر دو حالت تر و خشک انجام می شود. سنگزنی نقش بسیار مهمی برای رنگدانه به دلیل رفتار های نوری است که نه تنها توسط اندازه ذرات و توزیع آنها تحت تاثیر ، بلکه با ثبات شیمیایی آنها ، که وابسته به مقدار سطح در معرض حمله شیمیایی. برای دستیابی به ثبات ، رنگدانه های معدنی برای سرامیک استفاده نمی باید ذرات کمتر از 2 میکرون (چون ذرات کوچکتر می تواند در حل مذاب لعاب). در عین حال قوانین اپتیک نیاز به ذرات ریز به منظور انعکاس خوب منتشر و به حداکثر رساندن قدرت پوشش. بسته به نوع رنگ و ثبات شیمیایی ، هر یک از رنگدانه را نشان می دهد بهترین قدرت رنگ آمیزی در داخل به خوبی تعریف شده توزیع اندازه ذرات. بنابراین مخرب نقش کلیدی در تولید ، محصول مطلوب است مورد نظر اندازه ذرات با توزیع باریک granulometric از اندازه آن اطراف. روش مرطوب است و در کارخانه های تولید طبیعی Alsing انجام با این حال توزیع اندازه ذرات به طور معمول در دهانه به دامنه گسترده ای ، در حالی که با استفاده از خشک هوا جت روش ممکن است برای به دست آوردن رنگدانه در تمام ابعاد مورد نظر را با یک توزیع بسیار باریک granulometric (با تشکر از طبقه بندی ذرات . پس از سنگ زنی با استفاده از روش مرطوب برخی از رنگدانه ها باید آب شسته شده ، و یا در محلول اسیدی (برای گنجاندن رنگدانه است که در آن نیاز به حذف نمک ها و یا عناصر در ساختار گره خورده است و نه حاصل از mineralizers برای تسهیل سنتز رنگدانه فلوریدهای به عنوان مثال ، کلرید وجود دارد ، سولفات ، و غیره). حضور این نمک می تواند از رفتار rheological لعاب را تغییر دهد یا می تواند نقص مانند حباب ، pinholes و شکوفایی شود. کنترل کیفیت برای لعاب رنگ رنگدانه و ثبات است کنترل اضافه کردن رنگدانه به لعاب های مختلف ، firing و سپس اندازه گیری رنگ با استفاده از رنگ سنج (با استفاده از ل ، ، ب (شکارچی) و یا ل * ، * ، * ب (CIE) سیستم های رنگ سنجی). پارامترهای رنگ سنجی در برابر استانداردهای رنگدانه ها و تفاوت بیان شده توسط در مقایسه؟ الکترونیکی (که نشان دهنده اشتباهات از شدت و تن ، که شده است ، فاصله در فضای رنگی). Cielab رنگ نمایندگی فضا روش اخیر برای تزئین کاشی این معنی است که بازار نیاز به رنگدانه های با اندازه های کنترل که متفرق شدنی بدون تراکم. به همین دلیل ما توجه زیادی به اندازه ذرات و تجزیه و تحلیل granulometric. برای بدن رنگ رنگدانه است با افزودن رنگدانه به بدن استاندارد سرامیک و سنجش رنگ و ثبات با مشاهده بصری یا با رنگ سنج در مقایسه با استاندارد کنترل می شود.

سرامیکهای مغناطیسی چیستند و چه کار برد های دارند

مواد مغناطيسي از جمله مواد مهندسي بسيار مهمي هستند كه كاربردهاي مختلفي را به خود اختصاص داده­اند. به طور مثال مي­توان به كاربرد آنها در سيستم­هاي الكترونيكي اشاره كرد كه هر روزه از آنها استفاده مي­كنيم. متن زير كه از خبرنامة انجمن سراميك ايران (شمارة 10) نقل شده است، به معرفي و كاربرد مواد مغناطيسي پرداخته است:
به طور كلي مواد مغناطيسي به دو دسته سخت­مغناطيس (نظير آهنرباهاي دائم) و نرم­مغناطيس (نظير مواد مغناطيسي با پسماند مغناطيسي كم) تقسيم­بندي مي­شوند:

1- آهنرباهاي دائم سراميكي

مواد مغناطيسي دائم به دسته­اي از مواد اطلاق مي­شود كه خاصيت مغناطيسي خود را پس از حذف ميدان مغناطيسي خارجي حفظ مي­كنند و كاربردهاي وسيعي را به خود اختصاص داده­اند. به عنوان مثال مي­توان از كاربرد آنها در يخچال­ها، موتورهاي جريان مستقيم، نگهدارنده­ها، دستگاه­هاي سنجش، بلندگوها و بسياري موارد ديگر نام برد.
اكثر آهنرباهاي دائمي تجارتي، از فريت­هاي سخت­مغناطيس سراميكي تشكيل شده­اند كه حاوي اكسيدهاي مختلفي مي­باشند. البته قيمت مواد اوليه فريت­هاي سخت­مغناطيس، در مقايسه با مواد مورد نياز براي آهنرباهاي فلزي نظير آلياژ AlNiCo و يا تركيبات آلياژهاي كمياب خاكي، كمتر مي­باشد. همچنين لازم به ذكر است كه فريت­هاي سخت­مغناطيس سراميكي، به لحاظ دارا بودن ميدان­هاي پسماندزداي (Hc) قوي­تر در مقايسه با آهنرباهاي فلزي نظيرAlNiCo، مي­توانند در ابعاد كوچكتري، بدون اينكه مواجه با خطر ميدان­هاي آهنربازدا باشند، تهيه شوند.

فريت­هاي سخت­مغناطيس سراميكي از نوع هگزاگونال، يك بخش از خانواده اكسيدهاي كمپلكس با فرمول عمومي MO.6Fe2O3 مي­باشند كه MO معرف اكسيدهاي: باريم، استرانسيم، سرب و يا تركيبي از اين عناصر مي­باشند. از مواد مهم تجارتي در اين گروه مي­توان به فريت­هاي باريم با فرمول BaO.6Fe2O3 و فريت استرانسيم با فرمول SrO.6Fe2O3 اشاره كرد.

در اين راستا از افزودني­هاي مختلفي نظير Sio2 يا AL2O3 بمنظور افزايش ميدان پسماندزداي (Hc) و كمك زينتر، استفاده مي­گردد. سراميك­هاي مغناطيسي همچنين بر مبناي ميزان نظم ريزساختارشان كه در پروسه توليد قابل كنترل مي­­باشد، به دو گروه تقسيم مي­شوند:

نوع اول مگنت­هاي آنيزوتروپ­ (جهت­دار)، كه داراي يك محور ترجيهي مغناطيسي مي­باشند و نوع دوم مگنت­هاي ايزوتروپ (غيرجهت­دار)، كه داراي يك بافت ريزساختاري جهت­دار نمي­باشند و خواص مشابهي را در جهات مختلف از خود نشان مي­دهند. همچنين در مگنت­هاي جهت­دار آنيزوتروپ بخاطر وجود يك محور يكسان، انرژي مغناطيسي ماكزيمم مي­باشد.

كاربرد مواد مغناطيسي دائم بر پاية عملكرد ويژه مغناطيسي­شان مي­باشد و در سيستم­هاي فضانوردي، كامپيوتر، الكترونيك، پزشكي، صنعت خودروسازي، صنايع نظامي، وسايل انتقال اطلاعات و غيره مشاهده مي­شوند. در واقع فريت­هاي سخت مغناطيس سراميكي در بسياري از موارد مورد استفاده قرار مي­گيرند: از اسباب­بازي­هاي ساده و قفل­هاي كابينت گرفته تا موتورهاي الكتريكي DC.

آهنرباهاي بزرگ در سپراتورهاي مغناطيسي براي تغليظ مينرال­ها و فيلترهاي آبي و آهنرباهاي كوچك در صفحات نمايشگر اطلاعات مورد استفاده قرار مي­گيرند. در صنعت، آهنرباهاي دائم سراميكي به چندين گروه تقسيم مي­شوند: سراميك­هاي مغناطيسي مشهور به گروه 1، از مواد ارزان قيمت ساخته مي­شوند و كاربرد­­هايي نظير: قفل­هاي ساده، كوپل­هاي مغناطيسي هم­محور براي كنتور­هاي آب و ياتاقان­هاي بدون اصطكاك در كنتورهاي برق را به خود اختصاص داده­اند.

سراميك­هاي مغناطيسي مشهور به گروه 2، در موتورهاي DC مورد استفاده در خودروها، موتورهاي پله­اي (Stepper Motors ) و كوپل­هاي مغناطيسي هم­محور مورد استفاده قرار مي­گيرند.

سراميك­هاي مغناطيسي مشهور به گروه 5 ، بصورت آهنرباهاي حلقه­اي شكل در بلندگوها و جداكنندهاي مغناطيسي و ديسك­هاي مورد استفاده در كوپل­هاي مغناطيسي، مورد مصرف قرار مي­گيرند.

سراميك­هاي مغناطيسي مشهور به گروه 7 و 8، در موتورهاي DC ، موتورهاي Brushiess DC و ژنراتورها و محرك­هاي القايي خطي استفاده مي­شوند.

2- فريت­هاي نرم­مغناطيس


مواد نرم­مغناطيس بطور كلي با اعمال ميدان­هاي ضعيف مغناطيسي، خاصيت مغناطيسي از خود نشان مي­د­هند. وقتي نيروي اعمالي حذف مي­شود، خاصيت مغناطيسي باقيمانده در آن­ها تضعيف مي­گردد. اهميت نرم­مغناطيس­ها در بسياري از سيستم­هاي الكتريكي و الكترونيكي مشهود است.
مواد نرم­مغناطيس در سيستم­هاي توزيع نيرو، تغيير انرژي الكتريكي به مكانيكي و ارتباطات مايكروويو مورد استفاده قرار مي­گيرند. آنها همچنين به عنوان مبدل­هاي الكتريكي و مواد فعال جهت ذخيره­سازي اطلاعات در بسياري از سيستم­هاي اطلاع­رساني عمل مي­كنند. بسياري از كاربردهاي جديد آنها در اثر بهبود خواص و ويژگي­هاي اين مواد بوده است.

مواد اولية فريت­هاي نرم­مغناطيس، اكسيدهاي سراميكي هموژني هستند كه اكسيد آهن به عنوان جزء اصلي آنها مي­باشد. فريت­ها مي­توانند ساختار­هاي كريستالي متفاوتي را دارا باشند.

بطور كلي 3 ساختار كريستالي براي فريت­هاي تجاري امروزي شناخته شده است:

اولين كلاس داراي ساختار مگنتوپلامبايت هگزاگونالي است (مثل: BaFe12O19). دومين كلاس داراي ساختار گارنت مي­باشد كه به گارنت مغناطيسي يا فريت­هاي مايكروويو نيز شهرت دارد. فرمول عمومي اين گروه بصورت 3M2O3.5FeO3 يا M3Fe5O12 مي­باشد. يون­هاي فلزي در اين تركيب، در مقايسه با دو كلاس ديگر سه ظرفيتي هستند. در گارنت­هاي مغناطيسيM، معمولاً ايتريم (Y)+3 يا يكي از يون­هاي كمياب خاكي­ها نظير Gd+3 بصورت (Gd3Fe5O12) مي­باشد.

سومين كلاس داراي ساختار اسپينلي مي­باشد. در اينجا، اكسيدهاي آهن يا فلزاتي نظير: نيكل، منگنز، روي، منيزيم و كبالت بصورت منفرد يا تركيبي وجود دارند. كلاس اسپينلي نام خود را از مينرال غير مغناطيسي MgAl2o4 يا MgAl2o3 گرفته است و داراي ساختار مكعبي پيچيده­اي مي­باشد. در اسپينل­هاي مغناطيسي، يون دوظرفيتي Mg2+ مي­تواند توسط Cu2+، Co2+، Fe2+، Zn2+، Li2+ ، Mn2+، Ni2+، و يا در بيشتر مواقع با تركيبي از اين يون­ها جايگزين گردد. يون Al3+ نيز مي­تواند جانشين Fe3+ گردد.

اسپينل­هاي مغناطيسي داراي فرمول عمومي MFe2O4 يا MO.Fe2O3 مي­باشند.

نرم­مغناطيس­ها همچنين بر اساس محدوده فركانسي نيز تقسيم بندي مي­شوند:

فريت­هاي غير مايكروويو براي فركانس­هايي از محدوده شنوايي تا 500MHz

فريت­هاي مايكروويو براي فركانس­هايي در محدوده 100MHz-500GHz

فريت­هاي غير مايكروويو خود به دو بخش زير تقسيم مي­شوند:

فريت­ها با حلقه هيستريزيس مستطيلي شكل براي حافظه­هاي كامپيوتري

فريت­هاي خطي(مركب از فريت­هاي منگنز- روي و نيكل- روي) براي مبدل­ها و سلف­ها در فيلترها

فريت­هاي مايكروويو، فراهم كننده يك محيط غيرفعال با تلفات كم مي­باشند كه اجازه انتشار امواج را با تلفات ناچيز فراهم مي­كنند. در حقيقت با توجه به اينكه امواج الكترومغناطيس از دو مولفه الكتريكي و مغناطيسي تشكيل شده­اند، با برهم­كنش مولفه مغناطيسي موج با ممان­هاي مغناطيسي ماده و مولفه الكتريكي موج با مولفه دي الكتريكي فريت، رفتار موج الكترومغناطيس تحت تاثير پارامترهايي نظير قابليت نفوذ مغناطيسي، قابليت نفوذ دي­الكتريكي و آهنربايش ماده قرار مي­گيرد. با به كار بردن يك ميدان مغناطيسي DC خارجي، واكنشي بين سينگال مايكروويو و محيط انتشار موج( فريت) صورت مي­پذيرد كه امكان كنترل آن را فراهم مي­سازد.

بيش از 100 نوع تركيبات فريتي به عنوان فريت­هاي مايكروويو براي توليد تجهيزات مخابراتي معرفي شده­اند. مواد فريتي نرم­مغناطيس در وسايلي نظير: مبدل­ها، موتورها، ژنراتورها، سولونوئيدها، رله­هايDC و حفاظ­هاي مغناطيسي بكار برده مي­شوند. با وجود مقاومت الكتريكي بالا و خواص مغناطيسي خوب، از اين فريت­ها به عنوان يك هسته عالي براي فيلتر­ها در محدوده فركانسي 50 - 450KHz استفاده مي­شود.

با گسترش صنعت توليد تلويزيون در سال 1950، اهميت صنايع توليد فريت­ها بيشتر نمود پيدا كرد. هسته­هاي فريتي در سيستم تقارب اشعه الكترونيكي لامپ تصوير تلويزيون و ترانس­­هاي­ ولتاژ، مورد استفاده قرار گرفتند. همچنين از فريت­هاي نرم در منابع تغذيه از نوع (Switch Mode) كه كاربردهاي وسيعي، در كامپيوتر و مخابرات دارد، استفاده مي­گردد.

در سال 1970 هسته­هاي فريتي بطور گسترده­اي براي فيلتر­ها در وسايل مربوط به سيستم­هاي مخابراتي مورد استفاده قرار گرفتند. در سال 1980 از هسته­هاي فريتي در منابع تغذيه فركانس بالا استفاده گرديد. اكثر فريت­هاي اسپينلي رايج، يكي از انواع فريت­هاي منگنز-روي و نيكل– روي مي­باشند كه در ترانسفورماتورها، سلف­ها و هدهاي ضبط صوت يا ويدئو به كار مي­روند.

عملكرد فريت منگنز- روي ترجيحاً براي فركانس­هايي تا 1MHz مي­باشد. بقيه فريت­هاي اسپينيلي نظير منيزيم- منگنز، نيكل- روي و فريت­هاي ليتيمي در تجهيزات مايكروويو، مورد استفاده قرار مي­گيرند. بقيه كاربردهاي مربوط به فريت­هاي نرم­مغناطيس شامل هسته­هاي حافظه، سنسورهاي دمايي، اجزاء موتورهاي الكتريكي، هسته­هاي ترانسفورماتورها و حذف­كنندهاي نويز الكتريكي مي­باشند.

از ميان فريت­هايي كه به آنها در اين مقوله اشاره شده است، فريت­هاي هگزاگونالي خواص ويژه­اي دارند كه آنها را براي استفاده در فركانس­هاي بالا (>100MHz) مناسب كرده است.

فريت­هاي نيكل- روي براي فركانس­هاي بالاتر از فركانس كاربردي فريت­هاي منگنز- روي ترجيح داده مي­شوند، زيرا داراي هدايت الكتريكي پائين­تري مي­باشند. از فريت­ها معمولاً به عنوان آنتن­هاي گيرنده در راديو­ها استفاده مي­شود و به جر‌‌أت مي­توان گفت تقريباً تمام گيرنده­هاي راديويي AM از اين آنتن­ها استفاده مي­كنند.

نكته قابل ذكر ديگر اينكه، شكل هسته­هاي فريتي با توجه به خواص مكانيكي و مغناطيسي ويژه طراحي مي­شود. به عنوان مثال اشكال مختلفي از هسته براي سلف­هاي داراي ضريب كيفيت بالا (Q-Factor) و اتلاف پايين مورد نياز مي­باشد.

توسعه بازار مربوط به فريت­هاي مايكروويو، وابسته به توسعه سيستم­ها و تجهيزات مخابراتي و نظامي نظير رادار و غيره مي­باشد. فريت­هاي مايكروويو نظير گارنت ايتريم-آهن به عنوان هدايت­كننده­هاي امواج براي انتشار امواج الكترومغناطيس و جابجاكنندهاي فازي (Phase Shiftr) استفاده مي­شوند. از ديگر كاربردهاي فريت­هاي مايكروويو مي­توان به ايزولاتورها، سيركلاتورها، اسيلاتورها، سوئيچ­ها و فيلتر­ها اشاره كرد.
 

مزايا و كاربرد پوشش‌هاي نانوسراميكي در صنايع دريايي

مواد نانوساختار هم‌اكنون در حال پيدا کردن مصارف گسترده‌اي به ويژه در الكترونيك، مكانيك، فوتونيك، مغناطيس و مواد زيست دارويي مي‌باشند. مواد نانوساختاري در مقايسه با مواد مشابهي كه داراي همان تركيب بوده ولي اندازه كريستالي معمولي دارند، داراي خواص بسيار بهتري هستند. خواص مكانيكي اين مواد نيز به علت اندازه مناسب ذراتشان بسيار مطلوب است [1].
اصلاح سطوح فلزي براي دستيابي به مقاومت در برابر سايش و خوردگي، روشي مناسب از لحاظ تجاري مي‌باشد. كروم سخت (ترسيب شده با الكترود) يكي از موادي است كه به صورت گسترده براي پوشش‌هاي محافظ به كار مي‌رود. پوشش‌هاي سراميكي ـ چه به شكل تك فازي و چه به شكل كامپوزيتي ـ نيز معمول مي‌باشند و با استفاده از روش پلاسما ـ اسپري به كار مي‌روند. در اين روش، ماده پوشاننده (غالباً به شكل پودر) درون يك جريان پلاسما پاشيده شده، در آن گرم شده، به سوي سطح مقصد شتاب داده مي‌شود. پس از پوشاندن سطح، سراميك به سرعت سرد شده و يك لايه پوششي ايجاد مي‌كند [2و3].
هر دو روش پوشش با كروم و سراميك داراي مشكلات مختلفي است كه مي‌تواند كاربرد آنها را محدود كند. در روش پوشش‌دهي الكترودي با كروم، از مواد خطرناكي استفاده مي‌شود. استفاده از انواع روش‌هاي حفاظت از محيط زيست، استفاده از كروم سخت را بسيار گران قيمت مي‌كند. پوشش‌هاي پلاسما ـ اسپري سراميكي با در نظر گرفتن هزينه‌هاي تميزكاري ارزان‌تر از كروم مي‌باشند؛ ولي ترد بوده و در چسبندگي به سطح داراي محدوديت مي‌باشند كه براي كروم سخت نيز به عنوان مشكل به حساب مي‌آيد، لذا نياز به مواد بهتر براي احساس مي‌شود و محققان هم‌اكنون به دنبال يافتن مواد جانشين مي‌باشند [2].
در پنج سال گذشته كنسرسيومي از شركت‌ها، دانشگاه‌ها و پرسنل نيروي دريايي ايالات متحده آمريكا به نوع جديدي از پوشش‌هاي سراميكي نانوساختار مقاوم در برابر سايش دست يافته‌اند. رهبري اين كنسرسيوم بر عهده Intrament و دانشگاه Connecticut بوده و اعضاي آن از اين قرارند: شركت A&A ، دانشگاه راتگرز، مؤسسه فناوري استيونز، مركز جنگ سطحي نيروي دريايي (بخش Carderock) و كارخانه كشتي‌سازي نيروي دريايي آمريكا. اين طرح را دفتر تحقيقاتي نيروي دريايي آمريكا تعريف كرده، موضوع آن دست يافتن به آن عده از خواص مكانيكي و سايشي مي‌باشد كه با استفاده از مواد معمول قابل دست‌يابي نيستند. منظور از مواد معمول، مواد با ساختار ميكروني يا بزرگ‌تر مي‌باشد [1].
نانوساختارها، ساختارهاي بسيار ريزي هستند كه ابعادي كمتر از 100 نانومتر دارند. اين اندازه مي‌تواند اندازه دانه، قطر ذره يا فيبر و يا ضخامت لايه باشد (شکل1). تغييرات عمده در خواص مواد با كوچك شدن اندازه ميكروساختارها به دو علت است: اول اينكه با كوچك شدن اندازه دانه، تعداد اتم‌ها در مرزها يا سطوح به شدت افزايش مي‌يابد. در يك ماده پلي‌كريستال با اندازه دانه 10 نانومتر، %50 از اتم‌ها در مرزهاي دانه حضور دارند كه باعث ايجاد ماده‌اي با خواص بسيار متفاوت از حالت معمول ماده مي‌شود و علت ديگر به اين قاعده مربوط مي‌شود كه بسياري از خواص فيزيكي تحت تأثير يك طول ويژه قرار دارند. وقتي اندازه ماده از اين مقدار كمتر مي‌شود خواص به شدت تغيير مي‌كند. تاكنون به علت ناتواني در توليد يكپارچه مواد با كيفيت بالا، اين تغييرات در خواص و مدهاي خستگي به خوبي
 

شکل 1- مواد نانو‌ساختار موادي با اندازه کمتر ازnm100مي‌باشند.[1]

شناخته نشده بود. اين وضعيت با دستيابي به موفقيت‌هايي در زمينه توليد نانومواد و همچنين يافتن روابط دروني بين خواص در مقياس نانو با ساختار و خواص در مقياس بزرگ به سرعت در حال تغيير است [1].
توليد پوشش‌هاي نانوسراميك
راهبرد گسترش مواد پوششي نانوساختار، بر روي تركيبات پوشش‌هاي فعلي و استفاده از لوازم ته‌نشين‌سازي موجود براي توليد آنها متمركز شده است. تنها با تغيير اندازه ساختار پوشش‌ها، كاربرد آنها بسيار ساده‌تر شده است. يكي از پوشش‌هاي در حال گسترش، يك نانوسراميك با تركيبAl2O3-13TiO2 مي‌باشد. اين پوشش مقاومت سايشي و قدرت اتصالي بالايي از خود نشان مي‌دهد كه در سراميك‌هاي معمول ديده نمي‌شود. در حال حاضر از اين ماده در پوشش دادن سطح كشتي‌ها و زيردريايي‌هاي نيروي دريايي ايالات متحده آمريكا استفاده مي‌شود كه باعث كاهش هزينه‌هاي ناشي از خوردگي و سايش شده است [1و4].
روش پلاسما ـ اسپري كه براي توليد پوشش‌هاي سراميكي استفاده مي‌شود از لحاظ نظري بسيار ساده بوده، ولي در عمل بسيار پيچيده است. يك گاز بي‌اثر از درون

شکل 2- نماي شماتيک دستگاه پلاسما-اسپري [1].

يك منطقه تخليه الكتريكي مي‌گذرد و تا دماي بسيار بالا گرم مي‌شود (معمولاً K10000 تا 20000)، پلاسما كه سريعاً در حال انبساط است با فشار از درون يك نازل كه مقابل سطح مقصد قرار گرفته است با سرعتي بين 1200 تا 1500 متر بر ثانيه به بيرون رانده مي‌شود. ذرات به درون پلاسما پاشيده و در آن گرم شده، شتاب مي‌گيرند. چون پلاسما و ذرات هر دو داغ هستند نياز به گرم كردن سطح، حداقل مي‌باشد.
شماتيكي از يك تفنگ پلاسما در شكل2 آمده است. پيچيدگي، ناشي از تعداد زياد عواملي است كه بايد انتخاب شوند و مي‌توانند روي ساختار و خواص سطح تأثير بگذارند. دما و سرعت پلاسما به نيروي اعمالي بر تفنگ، نوع گاز و شدت جريان گاز مصرفي بستگي دارد. معمولاً دو گاز به كار مي‌رود، يك گاز بي‌اثر مثل هليوم يا آرگون و يك گاز ديگر مثل هيدروژن. عوامل ديگر تأثيرگذار عبارتند از : ساختار ذرات پودر، فاصله تفنگ تا سطح مقصد، محل و زاويه پاشنده‌هاي پودر و نحوه آماده‌سازي سطح مقصد [4].
پلاسما ـ اسپري كردن نانوساختارها با چند پيچيدگي روبه‌روست: اول اينكه نانوذرات نمي‌توانند با پاشش اجزا درون پلاسما پاشيده شوند. اجزاي خيلي كوچك فاقد مومنتوم كافي براي نفوذ به درون پلاسما يا برخورد به سطح مقصد هنگام نزديك شدن پلاسما به سطح مي‌باشند. براي پاشيده شدن، اجزا بايد كنار هم انباشته شوند تا ذراتي به قطر 100-30 ميكرون تشكيل دهند. براي نانوكامپوزيت Al2O3-13TiO2 اين كار از طريق پخش كردن نانوذرات آلومينيوم و تيتانيوم در يك مايع حاوي يك ماده منعقد‌كننده و خشك كردن پاششي انجام مي‌شود. اگر نياز باشد اجزاي ميكروني نيز براي تشكيل مجموعه‌هاي ساختاري در كنارهم قرار مي‌گيرند [2و3].
مشكل ديگر، شكل دادن يك پوشش نانوساختاري روي سطح مقصد است. اين مشكل تا وقتي كه دانه‌هاي ميكروني به حد كافي داغ و حتي تا قسمتي ذوب شده باشند (كه باعث گسترش سريع پوشش روي سطح مقصد مي‌شود)، چندان مهم نيست. سه سازوكار براي توليد و حفظ ميكروساختارهاي در اندازه نانو وجود دارد: پيشگيري از ذوب شدن يا رشد ذره در ورودي (بسيار سخت است)؛ احاطه ذرات با مواد داراي درجه ذوب خيلي بالا كه وقتي تمام اجزاي ديگر ذوب مي‌شوند جامد باقي مي‌ماند و يا شكل دادن يك نانوساختار در هنگام انجماد ماده پاشيده شده حين برخورد با سطح. ساز و كار اخير در كامپوزيت‌هايي كه داراي دو بخش مخلوط نشدني (مثلAl2O3 و TiO2 ) مي‌باشند اتفاق مي‌افتد و علت آن جدايش فاز نيمه‌پايدار جامد در هنگام انجماد سريع در زمان برخورد با سطح مي‌باشد. اين فاز نيمه‌پايدار متشكل از Al2O3 و TiO2 بسيار معيوب مي‌باشد [2].
ميكروساختار و خواص پوشش Al2O3-13TiO2
نانوساختار، شديداً به دماي پلاسما بستگي دارد. اين امر در تضاد كامل با پوشش‌دهي معمول قرار دارد. شكل3 نمودار تغييرات مقاومت در برابر ترك را برحسب عامل (نيروي اعمالي تقسيم بر شدت جريان اوليه گاز) نشان مي‌دهد. اين عامل نسبت مستقيم با دماي پلاسما دارد. مقادير براي هر دو پوشش معمول و نانوساختار نشان داده شده‌اند. يكي از مواردي كه مي‌توان از نمودار استنباط كرد اين است كه مقاومت در برابر رشد ترك در پوشش‌هاي معمولي تقريباً رابطه‌اي با دماي پلاسما ندارد؛ در حالي كه در پوشش‌هاي نانوساختار رابطه‌اي قوي بين مقاومت در برابر رشد ترك و دماي پلاسما ديده مي‌شود [1و2].
علت را مي‌توان با بررسي تاريخچه حرارتي ذرات پاشش شده فهميد. در پلاسما ـ اسپري معمولي Al2O3-13TiO2 منبع تغذيه، شامل ذرات بزرگ به هم‌چسبيده يا به هم فشرده مي‌باشد كه قبل از تراكم كاملاً ذوب شده‌اند. ذوب كامل به علت رسانش گرمايي بالاي ذرات به هم چسبيده و به هم فشرده در بازه دمايي وسيعي اتفاق مي‌افتد. عموماً پوشش داراي ضخامتي بيشتر از يك ميكرون مي‌باشد. وقتي توده‌هاي جوش‌خورده نانوذره‌اي در دماي بالاي مربوطه (شرايطي كه ذوب كامل ايجاد كند) پاشيده مي‌شوند، ساختار نانو تنها شامل ذراتي مي‌باشد كه از خروج فاز نيمه‌پايدار اسپينل از تركيب به وجود مي‌آيند.

شكل3- نمودار تغييرات مقاومت در برابر ترك [2].

تفاوت ميكروذرات فلزي حاصل از به هم چسبيدن و تراكم ذرات با نانوساختارهاي متشكل از هم‌جوشي، در اثر تفاوت در درجه همگني ذرات مذاب ايجاد مي‌شود. به علت زمان كوتاه، مايع حاصل از ذوب ذراتِ به هم چسبيده و فشرده، شامل مناطق با غلظت بالاي آلومينيوم و تيتانيوم خواهد بود. وقتي اين مايع به سرعت منجمد مي‌شود، بزرگي ذرات تشكيل شده بيشتر از مقداري است

شکل 4- نماي مولکولي پوششAl2O3-13TiO2نانوساختار(a)پوشش شامل دو بخش‘F’کاملا ذوب شده و‘P’ذوب ناقص مي‌باشد؛(b)نماي بزرگ بخش‘P’؛
(c)نماي ذرات کوچکAl2O3در بخش‘P’؛(d)نماي ذرات درشت‌ترAl2O3در بخش [2] ‘P’.

كه براي مايع همگن انتظار مي‌رود [1].
اگر پلاسما ـ اسپري در دمايي پايين‌تر از دماي لازم براي ذوب كامل انجام شود، ذوب كمي ايجاد مي‌شود و ساختار پوشش شامل ذرات غيرهمساني خواهد بود كه باعث كاهش در رشد ذرات مي‌شوند. بازه دمايي حد وسط باعث ذوب ناقص ذرات هم‌جوش و ايجاد مناطقي از اجزاي ميكروني (ناشي از اجزاي ذوب نشده پس از رشد ذرات) مي‌شود كه به وسيله نانوذرات ناشي از مواد كاملاً ذوب شده احاطه شده‌اند (شکل 4). اين حالت در شكل5 نيز نشان داده شده است. اين ساختار دو قسمتي بهترين خواص را دارد و از ساختار نانواندازه همگن بهتر عمل مي‌كند [1].
خواص پوشش Al2O3-13TiO2 نانوساختار
عاملي كه براي قضاوت درباره پوشش ضدسايش استفاده مي‌شود، شدت سايش مي‌باشد. شدت سايش با كشيدن وسيله‌اي مخصوص بر روي سطح و اندازه‌گيري مقدار وزن از دست رفته سطح، اندازه‌گيري مي‌شود. براي بسياري از پوشش‌ها مخصوصاً پوشش‌هاي ترد مثل سراميك‌ها، اين عامل ممكن است گمراه‌كننده باشد [4].
معيار شدت سايش در پوشش‌هاي امروزي استفاده نمي‌شود. پوشش‌هاي ترد معمولاً با ساييده شدن از بين نمي‌روند؛ بلكه در اثر ترك خوردگي و ورقه ورقه شدن آسيب مي‌بينند. در نتيجه مقاومت پيوند (چسبندگي به سطح مقصد) و مقاومت در برابر شكست (توانايي تحمل فشار يا كرنش اعمالي)، حداقل به اندازه مقاومت در برابر سايش اهميت دارند. اين خصوصيات در پوشش نانوسراميك به شكل ناباورانه‌اي عالي مي‌باشند [4].

شکل 5- تاثير نحوه ذوب ذرات بر ساختمان پوشش نانو‌ساختار [2].

قدرت چسبندگي پوشش نانوسراميك حدوداً دو برابر انواع پوشش‌هاي معمولي است. مقاومت در برابر شكست پوشش نانوساختار Al2O3-13TiO2 بسيار فوق‌العاده است، چنان كه در شكل6 نشان داده شده است. اين شكل يك آزمايش فنجان را نشان مي‌دهد كه در آن يك كوپنِ پوشش داده شده با فشار به داخل يك توپ فولادي وارد مي‌شود كه اين عمل باعث تغيير شكل كوپن مي‌شود. در پوشش معمولي، ترك‌هايي كه در سراميك‌ها معمول است ديده مي‌شود. پوشش نانوساختاري به همراه سطح تغيير شكل مي‌دهد و هيچ ترك ماكروسكوپي در آن ديده نمي‌شود. يك ضربه چكش كه مي‌تواند سطح را تغييرشكل دهد قادر به ايجاد شكست در پوشش نانوساختار نمي‌باشد. اين مقاومت در برابر شكست بالا، باعث افزايش مقاومت سايشي پوشش نانوساختار مي‌شود كه دو تا چهار برابر بيشتر از پوشش‌هاي معمولي مي‌باشد [1و4].
مزيت ديگر افزايش مقاومت در برابر شكست پوشش، افزايش صافي‌پذيري مي‌باشد. تقريباً تمام پوشش‌هاي سراميكي پس از پاشش به سطح بايد پوليش‌زده شده و صاف شوند. زمان لازم براي عمليات پوليش‌زني و صاف‌كاري در پوشش‌هاي سراميكي نانوساختار تقريباً نصف زمان لازم براي پوشش‌هاي سراميكي معمولي است. چون عمليات پوليش‌زني و صاف‌كاري 40 درصد از قيمت تمام شده پوشش را شامل مي‌شود، كاربرد پوشش‌هاي نانوساختار كم‌هزينه‌تر خواهد بود [1].
نوع عملكرد پوشش‌هاي معمولي و نانوساختار زماني قابل فهم‌تر مي‌شود كه رشد ترك در اين مواد به درستي بررسي شود. در پوشش‌هاي معمولي ترك‌ها در هنگام رشد، مسير مرز دانه‌ها را طي مي‌كنند كه مرز بين مواد تشكيل‌ شده از هر قطره پاشيده شده را نشان مي‌دهند(شكل7). فلش‌ها در اين شكل مرز دانه‌ها را نشان مي‌دهند. يك ترك نيز ديده مي‌شود كه مسير مرز دانه‌ ديگري را دنبال كرده است. در كامپوزيت نانوسراميك، ترك مرز دانه‌ها را دنبال نمي‌كند؛ بلكه در ماده نانوساختار تشكيل شده به هنگام انجماد پخش مي‌شود تا به قسمت داراي ذرات بزرگ‌تر كه از ذرات نيمه ذوب شده تشكيل شده‌اند برسد. در اينجا ترك‌ها در كنار سطوح داراي سطح زبر متوقف شده، يا بازتابيده مي‌شوند. در شكل8 به وضوح ديده مي‌شود (با تعقيب فلش‌ها) كه ترك‌ها در كنار سطوح بزرگ تشكيل شده از ذرات ذوب نشده، متوقف شده‌اند.

شکل 6 - نتايج آزمايش فنجان در پوششAl2O3-13TiO2معمولي(a)ونانوساختار(b)[1]

هر كرنش ايجاد شده در پوشش نانوساختار باعث به وجود آمدن ترك‌هاي ميكروني مي‌شود، ولي اين ترك‌ها قبل از رشد كردن يا رسيدن به ترك‌هاي ديگر متوقف مي‌شوند. در نتيجه محصول ما يك ماده سراميكي است كه مي‌تواند بسيار بيشتر از سراميك‌هاي ترد معمول تغييرشكل دهد [1].

شکل 7- نحوه رشد ترک در پوشش‌ معمولي[1]

كاربردها
كاربرد پوشش‌هاي نانوساختار Al2O3-13TiO2 براساس خواص آنها طبقه‌بندي مي‌شود. ساده‌ترين كاربرد‌، جايگزيني پوشش‌هاي سراميكي معمول با پوشش‌هاي نانوساختار مي‌باشد. در اين موارد، نتيجه به دست آمده، طول عمر و قابليت اطمينان بيشتر است. حالت دوم، جايگزيني به جاي پوشش‌هاي كروم سخت مي‌باشد. مزاياي اين حالت نيز عبارتند از قيمت تمام شده كمتر، حذف مواد سمي خطرناك و در برخي موارد بهبود عملكرد [1].
سطوح فلزي كه براي دوره‌هاي زماني طولاني در تماس با آب دريا قرار دارند، رسوبات كربنات كلسيم را تشكيل مي‌دهند. سطوح داراي رسوبات كلسيمي مي‌توانند پس از بي‌مصرف شدن به محيط زيست آسيب بزنند. پوشش‌هاي عايق الكتريكي چنين رسوباتي از خود نشان نمي‌دهند. علاوه بر اين سراميك‌ها خاصيت تحريك خوردگي از خود نشان نمي‌دهند. اين خاصيت در هنگام تماس دو فلز غيرهمسان با يك رساناي الكتريكي مانند آب دريا رخ مي‌دهد. با وجود اين مزايا، پوشش‌هاي سراميكي معمول را نمي‌توان بر روي سطوح فلزي به كار

شکل 8- نحوه رشد ترک در پوشش‌Al2O3-13TiO2نانوساختار[1]

برد؛ زيرا چسبندگي و استحكام لازم را ندارند. سراميك‌هاي نانوساختار اين محدوديت را ندارند. هم‌اكنون پوشش‌هاي نانوساختار Al2O3-13TiO2 در زيردريايي‌ها براي پوشش دادن به اجزاي تيتانيومي جهت جلوگيري از تحريك خوردگي اجزاي فولادي در تماس به كار مي‌روند [1].
پوشش‌هاي نانوساختار Al2O3-13TiO2 همچنين داراي تلورانس كرنش براي پوشش دادن به سطوح با سايش بالا در شفت‌ها مي‌باشند. ايجاد توانايي در يك ماده جديد براي كاربردهاي نظامي روندي تقريباً پيچيده است. اين روند براي پوشش‌ نانوساختار Al2O3-13TiO2 بسيار ساده مي‌باشد، زيرا داراي تركيبي مشابه پوشش‌هاي معمول است و نيازمند وسايل و مراحل مشابهي مي‌باشد.
كاربردهاي زيادي در كشتي‌ها و زيردريايي‌ها در حال گسترش مي‌باشد. پتانسيل زيادي براي كاربرد نانوسراميك‌ها در كشتي‌ها، هواپيماها و خودروها وجود دارد كه مي‌تواند باعث صرفه‌جويي زيادي در قيمت‌هاي تمام‌شده شود. مثالي براي اين كاربردها ارائه مي‌شود:
قطعه نشان داده شده در شكل (9) يك چرخ‌دنده ساده از يك دستگاه تهويه مطبوع است كه در كشتي‌ها به كار مي‌رود. سطوح پوشش داده شده قطعه با فلش نشان داده شده‌اند. در حال حاضر چرخ دنده پس از شش سال تعويض مي‌شود. با كاربرد پوشش‌هاي تازه،مي‌توان به جاي تعويض چرخ دنده‌ها آنها را تعمير كرد. براي تعمير منطقه آسيب ديده صاف شده، با Al2O3-13TiO2

شکل 9- چرخ‌ دنده مورد استفاده در دستگاه تهويه مطبوع 80 تني (سطوح پوشش داده شده با فلش نشان داده شده‌اند).[1]

نانوساختار تعويض مي‌شود. تنها با اين كاربرد، مبلغ 500 هزار دلار در يك سال و 13 ميليون دلار طي عمر سي‌ساله كشتي صرفه‌جويي مي‌شود. با در نظر گرفتن تعداد زيادي از ديگر كاربردها، مانند پمپ‌ها، شيرها، موتورهاي الكتريكي، موتورهاي ديزل، بلبرينگ‌ها و محورها، رقم قابل ملاحظه‌اي صرفه‌جويي خواهد شد. بسياري از اين قطعات مخصوص كاربردهاي نظامي نيستند. پوشش‌ها هم‌اكنون در حال يافتن كاربردهاي گسترده اقتصادي هستند [1و4].
زماني كه ذرات سراميكي نانوساختار و فيلم‌هاي نازك استفاده گسترده يابند،Al2O3-13TiO2 نانوساختاري، اولين نانو سراميكي خواهد بود كه مصارف اقتصادي مي‌يابد. ديگر مواد پوششي نانوساختار نيز در دست تحقيق هستند و اميد مي‌رود كه به زودي در دسترس قرار گيرند. اين مواد شامل كربورهاي ملاط‌شده، مانند كبالت ـ كاربيد تنگستن (WC-CO) و ديگر سراميك‌ها، مانند اكسيد كروم و زيركونيم تثبيت‌شده با ايتريوم مي‌باشد. تمام اين پوشش‌ها دامنه كاربرد زيادي يافته‌اند. با توليد انبوه اين محصولات قيمت تمام شده نيز مقرون به صرفه خواهد بود [1و3].
بحث و نتيجه‌گيري
در اين مقاله خلاصه‌اي از روش توليد پوشش نانوسراميكي Al2O3-13TiO2 ارائه شده و نتايج زير به دست مي‌آيد:
   1ـ مقاومت اين نانوسراميك در برابر سايش بسيار خوب بوده، استفاده از آن را براي پوشش‌دهي مناسب مي‌سازد؛
   2ـ پوشش جديد داراي مقاومت در برابر شكست و چسبندگي بسيار بهتري نسبت به انواع معمول مي‌باشد؛
   3ـ خواص تغييرشكل‌پذيري اين پوشش نانوسراميكي بسيار مناسب بوده و مي‌تواند تا حد زيادي بدون بروز شكست به همراه سطح تغييرشكل دهد، تا حدي كه مي‌تواند در برابر ضربه‌اي كه قدرت شكستن قطعه اصلي را دارد مقاومت كند؛
   4ـ به علت خواص مناسبي كه پوشش نانوسراميكي Al2O3-13TiO2 از خود نشان مي‌دهد، به خوبي مي‌توان از آن براي پوشش‌دهي سطوح خارجي كشتي‌ها و زيردريايي‌ها استفاده کرد. ضمناً کاربرد اين پوشش جديد در قطعات و لوازمي مثل چرخ دنده‌ها، پمپ‌ها، شيرها، موتورهاي الکتريکي، موتورهاي ديزل، بلبرينگ‌ها و محورها مي‌تواند باعث کارکرد بهتر، عمر طولاني‌تر و قيمت ارزان‌تر (با لحاظ هزينه نگهداري) در اين قطعات و لوازم شود.

الكتروسراميك

الكتروسراميك¬ها داراي كاربردهاي گسترده در صنعت بوده و پس از نيمه¬هادي¬ها در رتبة دوم اهميت قرار دارند الكتروسراميك¬ها به علت گستردگي كاربردي كه در صنايع مختلف دارند، در چند دهه گذشته مورد توجه وسيعي قرارگرفته¬اند. اين درحالي است كه در كشور ما آشنايي چنداني با آنها وجود ندارد. دكتر بيت¬الهي، عضو هيئت علمي دانشگاه علم و صنعت ايران، در گفتگويي با شبكة تحليل¬گران تكنولوژي ايران (ايتان) به معرفي و بيان كاربردها و مزيت¬هاي الكتروسراميك¬ها پرداخته است: با ايجاد كاربردهاي جديد براي سراميك¬هاي پيشرفته در صنايعي نظير الكترونيك، كامپيوتر، مخابرات و خودرو، جايگاه بسيار مهمي براي آنها به وجود آمده است. به طور كلي بعد از نيمه¬هادي¬ها، الكتروسراميك¬ها در رتبه دوم از لحاظ اهميت قرار دارند. دسته¬بندي الكتروسراميك¬ها اگر بخواهيم اين مواد را بر اساس هدايت الكتريكي آنها دسته¬بندي كنيم، مي¬توان آنها را به گروه¬هاي زير تقسيم نمود: 1. الكتروسراميك¬هاي هادي 2. الكتروسراميك¬هاي عايق 3. الكتروسراميك¬هاي نيمه¬هادي 4. الكتروسراميك¬هاي سوپرهادي 5. الكتروسراميك¬هاي حرارتي 6. الكتروسراميك¬هاي فروالكتريك: - پيزوالكتريك¬ها - پايروالكتريك¬ها - الكترواپتيك¬ها 7. الكتروسراميك¬هاي مغناطيسي: - سخت¬مغناطيس¬ها - نرم¬مغناطيس¬ها كاربردهاي الكتروسراميك اين مواد كاربردهاي وسيعي را به خود اختصاص مي¬دهند. در زير به كاربردهاي چند گروه از آنها اشاره شده است: 1- الكتروسراميك¬هاي مغناطيسي در اين گروه مي¬توان از الكتروسراميك¬هاي نرم¬مغناطيس نام برد كه به¬علت خواص دي¬الكتريكي آنها نظير مقاومت مخصوص الكتريكي بالا و تلفات مغناطيسي كم، كاربردهاي بسيار وسيعي را از دهة 50 تاكنون در صنايع الكترونيك به خود اختصاص داده¬اند. حوزة فركانسي كاربرد آنها از فركانس¬هاي بسيار پايين تا امواج ميليمتري (SHF) گسترش مي¬يابد. برخي از كاربردهاي آنها عبارتند از: هسته¬هاي ترانسفورماتور، هسته¬هاي تطبيق¬دهنده امپدانس، هسته¬هاي هد ضبط صوت و ويدئو، ميله¬هاي آنتني، تجهيزات مخابراتي مثل ايزولاتورها، سيركولاتورها، جايريتورها و براي فركانس¬هاي بالا در مايكروويو و رادار. براي مثال به¬طور متوسط در هر تلويزيون توليدي در كشور، حدود 2 كيلوگرم از اين هسته¬ها استفاده مي¬شود كه در سيستم تقارب يوك لامپ تصوير، هسته¬¬هاي ¬ولتاژ و هستة IF و غيره كاربرد دارند. سيستم مخابراتي كشور ما ديجيتال است كه در مدارات فيلتر براي اين سيستم¬ نيز از اين فريت¬ها استفاده مي¬شود. كاربردهاي مواد سخت¬مغناطيس نيز حدود 80 درصد توليد جهاني آهنربا را به خود اختصاص مي¬دهد كه ساده¬ترين كاربرد آنها در نوارهاي دور يخچال و بلندگوها است. 2- الكتروسراميك¬هاي عايق الكتروسراميك¬هاي عايق كه داراي كاربردهايي در ولتاژها و فركانس¬هاي بالا و پايين مي¬باشند و بعنوان عايق¬هاي الكتريكي در مدارات الكترونيكي و شبكة توزيع جريان الكتريسيته به كار مي¬روند. 3- الكتروسراميك¬هاي حرارتي اين مواد به دو گروه تقسيم مي¬شوند كه در زير كاربردهاي آنها آمده است: الف) قطعات NTCR يا Negative Temp Coefficient Resistors كه با افزايش دما مقاومت آنها كاهش پيدا كرده و با سرمايش قطعه مجدداً به مقدار اولية خود بر مي¬گردد. اين قطعات مي¬توانند مثل يك سوئيچ عمل كنند. مثلاً در خودرو براي سنجش دماي بدنه موتور و براي راه اندازي خودكار فن خودرو به كار مي¬رود. در كاربردهاي الكترونيكي براي كنترل عملكرد و تعيين نقطه تثبيت كار ترانزيستورها در اثر تغيير دما، به كار مي¬روند. اين قطعات در تمام سوئيچ¬ها و سنسورهاي حرارتي كه در سيستم¬هاي ايمني استفاده مي¬شوند، كاربرد دارند، بدون اينكه تجهيزات كنترل جانبي احتياج داشته باشند. اين مواد چون خود تصميم¬گير هستند در دستة مواد باهوش قرار مي¬گيرند. ب) قطعات PTCR يا Positive Temp Coefficient Resistor كه با افزايش دما به يك جهش ناگهاني در اندازة مقاومت خود رسيده و با كاهش دما مجدداً مقدار آن كاهش مي¬يابد. براي مثال در صنعت خودرو هر اندازه سوخت با هواي ورودي بيشتر تركيب گردد، احتراق بهتر صورت گرفته و راندمان بالاتر مي¬رود، پس بايد سوخت را تا حد معيني گرم كرد، اين كار با استفاده از قطعات PTCR انجام مي¬¬شود كه اين قطعات به صورت لانه¬زنبوري (honeycomb) در آمده و بر سر راه سوخت قرار مي¬گيرد و از آن جرياني كوچك عبور داده مي¬شود تا دمايي در حدود 40 تا50 درجه ايجاد شود. به اين ترتيب سوخت تبخير شده و وارد موتور مي¬شود و احتراق به نحو مناسبي صورت مي¬گيرد. كاربرد ديگر در حشره¬كش¬هاي الكتريكي است كه ماده شيميايي روي اين قطعات قرار مي¬گيرد و در اثر عبور جريان قطعه گرم شده و در حد معيني از دما به صورت كتنرل شده باقي مي¬ماند و از اين طريق ماده شيميايي نيز تبخير مي¬گردد. از كاربردهاي ديگر مي¬توان به سشوارها و بسياري موارد ديگر اشاره كرد. 4- فروالكتريك¬ها در اين گروه از مواد، پيزوالكتريك¬ها كاربرد وسيعي را در صنايع نظامي، خودرو و پزشكي دارند. در صنعت خودرو، كاربرد اصل آنها در كيسه¬هاي هوا و شتاب¬سنج¬ها، جرقه¬زن¬هاي چاشني¬هاي انفجاري است. در صنعت هوافضا، تصويربرداري پزشكي و فيزيوتراپي¬ها نيز كاربردهاي زيادي دارند و يا در خازن¬هاي الكترونيكي نظير خازن¬هاي چندلايه (MLC) كه امكان داشتن ظريفت¬هاي بسيار بالا را در حجم كم فراهم مي¬نمايد. بعلاوه پايروسراميك¬ها نيز زيرمجموعه¬اي از فروالكتريك¬ها هستند كه خواص الكتريكي آنها تحت تاثير دريافت انرژي حرارتي در محدوده مادون قرمز تغيير مي¬كند. براين مبنا امكان تصويربرداري حرارتي (Thermal Imaging) نيز فراهم مي¬گردد كه كاربردهاي بسيار مهمي در صنايع نظامي دارد. بعلاوه پايروسراميك¬ها در دزدگيرهاي منازل، سيستم¬هاي اطفاي حريق اتوماتيك و غيره كاربردهاي بسيار زيادي دارند. همچنين فروالكتريك¬ها بعنوان حافظه¬هاي كامپيوتري نيز بكار مي¬روند. ضرورت توجه به الكتروسراميك¬ها با توجه به كاربردهاي وسيعي كه اين مواد دارند، اهميت آنها مشخص مي¬شود. از طرف ديگر اشتغالي كه در اثر توليد اين مواد در كشور ايجاد مي¬شود، تأثيري كه در توسعه صنايع الكترونيك كشور دارند، ارزش افزوده بالاي اين مواد، عدم نياز به سرمايه¬گذاري بالا و مصرف انرژي كمتر در مقايسه با سراميك¬هاي معمولي، از جمله عوامل ديگري هستند كه لزوم توجه كشور ما به اين صنعت را گوش¬زد مي¬كنند. به برخي از اين عوامل در زير اشاره شده است: 1- اشتغال اشتغالي كه در اثر توسعه اين صنعت در كشور ايجاد مي¬شود، قابل مقايسه با سراميك¬هاي سنتي نيست. زيرا علاوه بر گروه¬هاي متخصصي كه در واحدهاي صنعتي مشغول به توليد اين محصولات خواهند بود، گروه¬هاي ديگري كه شامل تيم¬هاي مهندسي هستند محصول اين كارخانجات را براي كاربردهاي خاص طراحي و توليد مي¬كنند. بنابراين زنجيرة بزرگي از نيروهاي تحصيل¬كرده در اثر توسعة اين صنعت جذب بازار كار خواهند گرديد كه اكثر آنها را قشر تحصيل¬كرده تشكيل خواهد داد. اساساً توليد اين نوع محصولات بعنوان محصولات مبتني بر دانش تلقي مي گردد. 2- توسعه صنايع الكترونيك با توجه به اهداف برنامه سوم توسعه كه يكي از اهداف آن توسعه صنايع الكترونيك در كشور است، بايد زيرساخت¬هاي لازم را براي آن ايجاد كرد. توليد الكتروسراميك¬ها در كشور يكي از زيرساخت¬هاي لازم براي توسعه اين صنعت است. چون معضلي كه توليدكنندگان در صنعت الكترونيك دارند، قيمت نامناسب و ورود اجناس به صورت قاچاق در كشور است. با توليد اقتصادي اين قطعات در كنار ديگر قطعات الكترونيكي در داخل كشور، آنها مي¬توانند توليدات خود را با قيمت مناسبي به جامعه ارائه ¬دهند و نگران قاچاق نبوده و به بازارهاي بين¬المللي راه پيدا كنند و توان رقابت داشته باشند. 3- ارزش افزوده بالا قيمت محصولات الكتروسراميكي از 5-4 دلار شروع مي¬شود و تا 500-400 دلار در هر كيلو مي¬رسد كه سهم بالايي از ارزش افزوده آن به دانش فني و طراحي مرتبط است. اين ارزش افزوده بالا مديون دانش فني است و صرفاً مواد اوليه نقش عمده¬اي را به تنهايي در قيمت اين مواد بازي نمي¬نمايد. نگراني از اينكه مواد اوليه باخلوص بالا براي توليد اين مواد را در كشور نداريم، نبايد باعث شود تا كشور ما وارد اين صنعت نشود. چنانچه كشورهايي نظير كره، تايوان، هنگ هنگ و سنگاپور نيز با همين مسئله روبرو بودند ولي با يك برنامه¬ريزي درست و در سايه همكاري¬هاي بين¬المللي گام¬هاي بسيار درخشاني را در توليد و عرضه اين محصولات در دنيا برداشته¬اند. 4- مصرف انرژي مصرف انرژي براي توليد اين قطعات در مقايسه با سراميك¬هاي سنتي بسيار كمتر است. زيرا ابعاد قطعات كوچك¬تر است. ضرورت حمايت از بخش خصوصي به علت حساسيت اين مواد و پيچيدگي فرايند توليد، توليد آنها همراه با ريسك بالا است. بنابراين بخش خصوصي به راحتي وارد اين صنعت نمي¬شود. دولت بايد با ايجاد واحدهاي نمونه در اين صنعت و دادن سوبسيدهاي مختلف به آن، باعث شكوفايي آن گردد. بعد از آن بخش خصوصي نيز طبيعتاً وارد عرصه مي¬شود. در كشورهاي پيشرفته نيز صنايع high-Tech از سوبسيدهاي مختلف از طرف دولت برخوردار مي¬شوند تا بتوانند در آينده گسترش يابند و نظر بخش خصوصي را به خود جلب نمايند.

CMC

به دلیل جهات اقتصادی آن در سال های اخیر مورد توجه خاص قرار گرفته است و پیشرفت‌ های عمده ‌ای در تکنولوژی و کیفیت و کاربری این محصول صورت گرفته است. این پیشرفت‌ ها امکاناتی را فراهم آورده است تا بتوان از کربوکسی متیل سلولز در کاربردهای بسیاری نظیر خوراکی ، دارویی ، صنایع شوینده ، رنگ و رزین و رونمای ساختمان ، چسب‌ ها ، نساجی ، چاپ و تکمیل پارچه ، کاشی و سرامیک ، سفال و چینی ، کاغذ ، الکترود جوشکاری ، فرش و موکت ، گل حفاری چاه‌ های نفت ، تخته‌ های چند لایه ، چرم مصنوعی و مواد‌آرایشی ، سموم و آفت کش ها و غیره استفاده کرد. ویژگی‌ های کاربردی CMC علاوه بر غلظت بخشی ، چسبندگی و ایجاد استحکام ، عامل انتشار ، عامل نگهدارنده آب ،حفظ حالت کلوییدی ، تثبیت کننده ، عامل تعلیق‌ساز ، امولسیون ‌ساز و عامل تشکیل لایه است. به دلیل ویژگی های متنوع ، CMC در طیف گسترده‌ ای استفاده می‌ شود. این ماده به سرعت در آب سرد و گرم حل می‌ شود و اساساً در مواردی که کنترل ویسکوزیته هدف ‌باشد از این ماده استفاده می‌گردد زیرا CMC حتی در حضور یون کلسیم نیز ژل تشکیل نمی‌ دهد. این که این ماده عامل کنترل ویسکوزیته است باعث شده تا از آن به عنوان غلظت‌ دهنده ، تثبیت‌کننده ، امولسیون ‌ساز (مانند پروتئین شیر) و عامل تعلیق ساز بهره جست. خواص فیزیکی 1-حلالیت 2-ویسکوزیته در محلول 3-فعالیت سطحی 4-خواص ترموپلاستیکی 5-پایداری (در مقابل تخریبات بیولوژیکی ، گرما ، هیدرولیز و اکسیداسیون) دلایل تکنولوژیکی برای استفاده از آن:1. غلظت بسیار اندکی لازم است. 2. انواع گریدهای آن با ویژگی‌ های سازگار یافته برای مصارف گوناگون قابل تولید می ‌باشد. 3. بدون مزه و بو و بی رنگ می‌ باشد. 4. نسبت به محصولات طبیعی اصلاح نیافته مقاومت بیشتری در مقابل میکروب ‌ها دارد. 5. توانایی حفظ ویژگی ‌ها در شرایط متغیر را دارا است. 6. حلالیت بالا حتی در آب سرد دارد. 7. عامل ناروانی و غلیظ‌ کننده می‌ باشد. 8. توانایی ایجاد تعلیق پایدار دارد. 9. امولسیفایر 10. تشکیل لایه محافظ 11. بهبود ویژگی های رئولوژی (تغییر شکل ماده) 12. جلوگیری از رشد کریستال ‌ها 13. جلوگیری از انعقاد محصولات دارای نشاسته 14. جلوگیری از نرم و سفت شدن 15. اصلاح ساختار و بافت 16. حجیم‌ کننده کاربردهای CMC فقط کافیست شما نیازهای خود را با ویژگی‌های CMC ارتباط دهید و گرید مناسب جهت مصرف مورد نیاز خود را انتخاب کنید. کاربردهای CMC در صنایع مختلف به شرح ذیل می ‌باشد: 1- مصارف خوراکی: ویژگی ‌های کاربردی این گرید غلظت‌ دهندگی ، امولسیون کننده ، نگهدارنده و جذب کننده آب ، نگهدارنده و تثبیت‌کننده ، عامل حفظ شکل و ظاهر (رئولوژی) می‌باشد ، که با داشتن این ویژگی ‌ها می‌تواند به جای ژلاتین و مواد دیگر استفاده شود که نه تنها از لحاظ اقتصادی به صرفه است بلکه باعث حفظ طعم واقعی و تازگی غذا است و مدت زمان قابل مصرف بودن ماده غذایی را بالا می‌ برد و یکی از ضروری‌ ترین افزودنی‌ های خوراکی محسوب می ‌شود که هم اکنون به طور گسترده ‌ای در بستنی با کیفیت بالا جهت مقاومت در برابر ذوب شدن ، در تولید انواع شیرینی ، بیسکویت و کیک ، کلوچه ، آب ‌نبات ، انواع آب میوه و نوشیدنی‌ های مایع ، محصولات لبنی و گوشتی ، غذاهای منجمد ، ماکارونی فوری ، کنسروها و کمپوتهای میوه استفاده می‌ گردد و همچنین CMC می‌ تواند برای پایدار کردن و محافظت از پروتئین ‌ها به وی‍ژه پروتئین سبوس مصرف شود. 2- مصارف CMC در مواد دارویی ، آرایشی و شیمیایی: تعلیق‌ساز ذرات ، ابقاء رنگ ، محافظ پوست ، پراکندگی یکدست ، زداینده چرک و لکه ، غلظت‌ بخش و تثبیت کننده ، روان‌ساز ، یکدست‌کننده ، این مواد هم چنین در تولید خمیردندان به دلیل مزه و طعم و جلا دهنده بودن آن ، کرم‌ های دست ، شامپوها ، خمیر ریش‌ تراش مایع ، و به دلیل آب دوستی و عمل متورم کردن کاربرد وسیعی در قرص‌ های دارویی دارد. 3- مصارف CMC در صنعت نساجی: هماهنگ کننده تار و پود ، نگهدارنده و جذب کننده آب ، غلظت دهنده در خمیرهای چاپ و ماده اولیه در فرایندهای مختلف تکمیل ، چسب مناسب برای الیاف و تشکیل دهنده لایه ، عامل استحکام و هماهنگی به جای گرین (دانه) هماهنگ کننده تار و پود و مقاوم کننده در برابر فرسودگی بوده و پارچه‌ هایی که با الیاف نخی و کتان هستند را از لحاظ وزنی سبک می‌ کند و مانع از بین رفتن و فساد آن ها می ‌شود. این ماده به عنوان ماده اولیه در خلال فرایند چاپ ، مخصوصاً به روی پارچه ‌های ابریشمی به کار می‌رود. نیز در آهار زنی نخ‌های مصنوعی کاربرد دارد. 4- مصارف CMC در رنگ و رزین: این ماده به عنوان عامل کنترل ویسکوزیته در رنگ های امولسیون قابل استفاده است و نیز در حرکت قلم‌ مو اثر مطلوبی دارد. در رنگ ‌های محلول به عنوان ماده ‌ای برای پر کردن منافذ در سطوح منفذ دار سطح دیوار گچی و غیره قبل از استعمال رنگ و روغن به کار می‌ رود. این ماده عامل حجم‌ دهنده خوبی برای مواد پرکننده می‌ باشد. نگهدارنده و جذب کننده آب ، تشکیل دهنده لایه ، تعلیق‌ ساز ذرات ، نگهدارنده رنگ ، غلظت‌ دهنده ، تثبیت‌ کننده و یک دست‌کننده می‌باشد. 5- مصارف CMC در صنعت شوینده ‌ها و صابون ‌ها: از ویژگی ‌های منحصر به فرد CMC این است که افزایش مقدار کمی از آن به شوینده ‌ها موجب معلق ماندن چرک جدا شده می ‌گردد و دارای حداکثر قدرت حل کردن چرک و چربی می‌ باشد. CMC حدفاصل تار و پود پارچه را پر می ‌کند و اجازه نمی ‌دهد چرک در لابه ‌لای آن جا گیرد و به اصطلاح از چرک مردگی جلوگیری می ‌کند و از همه مهم تر این که می‌ تواند امولسیون صابون و یا محلول را غلظت داده و ساختار آن را تثبیت ‌بخشد و نیز تعلیق ‌ساز ذرات و خاک بوده و به پوست آسیبی نمی‌ رساند. 6 - مصارف CMC در صنعت کاغذ‌ سازی و مقوا: این ماده در پروسه کاغذسازی ، مقاومت در برابر ساییدگی و یکنواختی سطح و ویژگی ضد شکنندگی ، قدرت کشش و سختی کاغذ را بالا می ‌برد. تشکیل دهنده لایه چسبنده ، غلظت ‌بخش ، باعث افزایش استحکام ، عامل بهبودی سطح و جلای آن بوده و نیز انعطاف سطح در برابر تاشدگی را بهبود می ‌بخشد. در ساخت مقوای چین‌ دار به عنوان عامل کنترل کننده ویسکوزیته ، و تثبیت کننده برای خمیرهای نشاسته‌ ای و چسب آن قابل استفاده می‌باشد. 7 - مصارف CMC در صنعت کاشی و سرامیک: این ماده در صنایع کاشی ‌سازی و سرامیک نوعی تثبیت‌ کننده ، نگهدارنده و جذب کننده آب ، تشکیل دهنده لایه ، غلظت دهنده و تثبیت کننده و برای جلاها جهت بهسازی استحکام قطعه قالب شده می‌ باشد و می ‌تواند به عنوان غلظت‌ دهنده در قالب‌ های کوزه‌ گری استفاده و محصولات را زیبا و بدون هیچ گونه ترک و حباب و عیب می‌ گرداند و قدرت چسبندگی را افزایش دهد و باعث شکل‌ پذیری آسان و افزایش استحکام آن تا 2 یا 3 برابر می‌ شود. افزودن این ماده قدرت پخش‌ شوندگی لعاب را بهبود می ‌بخشد و نیز باعث استحکام چسبندگی بین لعاب و سرامیک می ‌گردد. 8- مصارف CMC در حفاری چاه ‌های نفت: این ماده به عنوان عامل مهمی در بهبود کیفیت گل حفاری عمل می‌ کند. نوع با ویسکوزیته بالای آن برای ایجاد غلظت و نوع با ویسکوزیته پایین به عنوان عاملی در کاهش ضایعات فیلتراسیون محلول حاصل حفاری نفت است. کنترل کننده اتلاف مایع ، جاذب و نگهدارنده آب ، عامل درزگیری دیواره چاه ، تعلیق ساز خاک و نیز غلظت ‌دهنده روانی می‌ باشد. 9- مصارف CMC در تخته‌ های چند لایه: این ماده تعلیق‌ ساز ذرات ، باعث افزایش استحکام ، غلظت ‌دهنده ، تثبیت ‌کننده ، مقاوم در برابر گرما ، روان ‌ساز و یک دست ‌کننده می‌ باشد. 10- مصارف CMC در الکترودهای جوشکاری: این ماده تشکیل دهنده لایه ، استحکام‌ بخش ، غلظت‌ دهنده ، روان ‌‌ساز و یک دست‌ کننده می ‌باشند. 11- مصارف CMC در صنایع چرم: این مواد پرپشت کننده ، بهبود دهنده سطح و جلا ، محافظ بافت چرم ‌های مصنوعی می‌ باشد. 12- مصارف CMC در فرش و موکت: این مواد هم چنین جهت آهارزنی در صنعت فرش و موکت به کار می‌ رود. 13- مصارفCMC در چسب: این ماده به علت خاصیت تشکیل فیلم و کشش سطحی خوب ، به‌ عنوان یک چسب در چسب کاغذ دیواری ، چسب خمیر کاغذ ، چسب کاغذ سنباده ، چسب چرم و غیره به کار می‌ رود.14- مصارف CMC در سموم و آفت‌ کش ها: این ماده در سموم و آفت ‌کش ها به عنوان عامل تعلیق ‌ساز استفاده می ‌شود.

آزمايشات خط توليد

آزمايشات خط توليد يك سري از آزمايشات در كارخانجات بر روي محصول صورت مي گيرد و يك سري آزمايشات در خط توليد صورت مي پزيرد آزمايشات خط توليد عبارتند از : تست زبره(موقع تخليه بالميل ها) تست وزن ليتر(روي دوغاب)، تست ويسكوزيته و تيكسوتروپي(براي اسپري و لعاب)، تست پنتومتري ، تست S.P.D (اندازه گيري رطوبت گرانولها) آزمايشاتي كه بطور روزمره براي خط توليد انجام مي گيرد: 1- تست زبره(رسيت) بالميلها :" قبل از تخليه بالميل، نمونه گيري از دوغاب بالميل صورت گرفته و سپس بعد از اندازه گيري زبره چنانچه در اندازه استاندارد بود بالميل را تخليه مي كنند. تذكر: مثلا قرار بوده بالميل روي زبره 5 تخليه شود چنانچه در اين بالميل ميزان آب يا روانساز زيادتر بوده باشد، راندمان سايش بالا رفته و در نهايت زبرة 3 حاصل مي شود. در اينجا سطح ويژه بيشتر شده در نتيجه سايز ذرات كوچكتر شده و در نتيجه انقباض حين خشك بيشتري خواهيم داشت احتمال گل ريزي (ريزش) در اسپري دراير افزايش مي يابد، شيرين كج اضافي پخت را خواهيم داشت. لذا جهت اصلاح اين عيوب يك بالميل 30تني را با زبره 7 خالي مي كنند كه ميانگين اين دو زبره، زبرة 5 را به ما مي دهد. آنكه رسيت 7 دارد، بيشتر شامل دانه هاي درشت از جمله دانه هاي درشت كوارتزيت مي باشد كه سبب بروز عيب قنداق تفنگي مي شود. اصولاً براي تعيين زبره از الك مش 230(63ميكرون) استفاده مي كنند. 2- تست وزن ليتر(دانسيته)دوغاب: وزن ليتر عبارت است از وزن 1000سي سي دوغاب دوغابي كه مي خواهند براي اسپري دراير پمپ شود بايستي وزن ليتر يا دانسيته مشخص داشته باشد. وزن ليتر دوغاب روي اندازة گرانولها، كاركرد اسپري دراير و در نهايت بر فرمنيگ (كه از طريق پرس صورت مي گيرد) موثر است. هنگاميكه صحبت از عيب پرس مي شود در قالبي كه از گرانولها پر مي شود، دو نوع تخلخل را داريم: 1- تخلخل موجود در داخل گرانولها 2- تخلخل بين گرانولها هر چه وزن ليتر كمتر باشد(دانسيته پائين)، تخلخل گرانولها بيشتر خواهد بود. براي تهيه دوغاب حدود 30 الي 40 درصد آب به هر كيلو خاك بدنه مي افزائيم. جهت روانسازي مي توانيم ميزان آب را افزايش دهيم و يا از روانسازها استفاده كنيم. هر چه ميزان آب بيشتر شود وزن ليتر دوغاب كمتر شده كه سبب افزايش تخلخل دروني مي گردد و در صورت افزودن روانساز هر چند قيمت هر كيلو خاك در اثر افزودن درصد مورد نياز روانساز افزايش مي يابد اما استحكام خشك قطعه زياد خواهد شد، از دو طريق: با افزودن روانساز T.P.P(تري پلي فسفات) كه حداقل 25 درصد از قيمت بدنه را شامل مي شود 1- باعث بهبود روانسازي و كاهش ويسكوزيته مي شود اين امر خود نيز باعث امكان كاهش آب دوغاب و افزايش وزن ليتر (دانسيته) شده در نتيجه گرانولهاي توليد شده داراي تخلخل دروني كمتر و افزايش تراكم پس از پرس شده و در نهايت امر باعث افزايش استحكام پس ار خشك شدن و استحكام پس از پخت مي شود. 2- با ايجاد پل آبي – نمكي پس از خشك شدن باعث افزايش استحكام خشك كه اصولاً روانسازها اين ويژگي را دارند؛ چه كربنات سديم و چه كالبن و چه هگزامتافسفات سديم. در جرمهاي كوبيدني از كالبن به عنوان چسب استفاده مي شود. علاوه بر ويسكوزيته ، تيسكوتروپي دوغاب را نيز اندازه گيري مي كنند. 3- تست پنتومتري: هنگامي كه كاشي از زير پرس بيرون آمد، دستگاهي به نام پنتومتر كه مقطع سرش، دايره اي به قطر 1؛ 1.5 و 2 ميليمتر است كه فشردگي قطعه را در جاهاي مختلف اندازه گيري مي كنند (روي لبه ها و در گوشه ها و وسط و به طور كلي همه جاي كاشي) هر چه فشردگي كمتر باشد، سوزن دستگاه بيشتر داخل بيسكويت فرو مي رود. بيشترين عيبي كه اختلاف فشردگي در نقاط مختلف كاشي باعث مي شود عيب عدم قائمه بودن زوايا يا sqaerness است. فرض مي كنيم كه يك ضلع فشردگي بيشتري دارد، حين پخت انقباض كمتري خواهد داشت. در اين شكل ذوزنقه اي ، قاعده بزرگ متعلق است به ضلعي كه پنتومتري آن فشردگي بالاتري را داشته باشد و قاعده كوچكتر مربوط مي شود به ضلعي كه پنتومتري آن فشردگي كمتري را دارد كه باعث عيب عدم قائمه بودن(كانوكس) مي شود. زينترينگ در كاشي در حضور فاز مايع صورت مي گيرد. كه فاز مايع در كاشي كف بيش از كاشي ديواري است.(اول ذوب و بعد زينترينگ) 4- تست S.P.D : يك آزمايش فوري است براي اندازه گيري رطوبت گرانولها. كار اين دستگاه شبيه به فلاكس چاي يك پيمانه دارد كه گرانولها را داخلش مي ريزند كه داخل اين پيمانه كاربيد وجود دارد .رطوبت گرانولها با كاربيد گاز آزاد مي كند. هر چه ميزان رطوبت بيشتر باشد ، عقربه اي كه با فشار گاز دورني S.P.D بر حسب درصد رطوبت كاربيده شده وجود دارد، مقدار بيشتري را نشان مي دهد.

تعيين مقاومت كاشيهاي لعابدار در برابر انبساط حرارتي

1 - هدف و دامنه كاربرد هدف از تدوين اين استاندارد تعيين مقاومت كاشيهاي لعابدار در برابر انبساط حرارتي - رطوبتي ميباشد . ( بجز زمانيكه ترك خوردن مربوط به مشخصه تزئيني محصول باشد ). 2 - تعريف منظور از اين آزمون تركهاي موئي است كه به سطح لعاب خورده كاشيها محدود مي گردد . 3 - اصول كار براي تعيين مقاومت كاشي در برابر تشكيل ترك , كاشيهاي كامل را در يك اتوكلاو بخار با فشار بالا قرارداده پس از آزمون سطوح لعابدار را رنگ زده و مورد بررسي قرار دهيد. 4 - وسايل مورد نياز يك اتو كلاو بخار با حجم داخلي مورد نياز براي قرار دادن 5 عدد كاشي مورد آزمون با فاصله مناسب و با توان تامين فشار 10 اتمسفر و 200 درجه سلسيوس 5 – آزمونه‏ها 5 - 1 - حداقل 5 كاشي كامل مورد آزمون قرار مي گيرد. 5 - 2 - در مواقعي كه كاشي بزرگ باشد بايد به قطعات كوچكتر بريده شود و در اتوكلاو بخار قرار گيرد يادآوري مي شود تا آنجا امكان دارد قطعات بريده شده بزرگ بوده و بايد و همگي مورد آزمون قرار گيرند. 6 - روش كار ابتدا آزمونه ها را جهت تشخيص عيوب احتمالي بوسيله چشم غير مسلح مورد بررسي قرار دهيد, كليه آزمونه ها در ابتدا بايد عاري از ترك بوده و طوري در اتوكلاو قرار گيرند كه فاصله مناسبي در بين آنها باشد, بتدريج فشار اتوكلاو را مدت زمان 1 ساعت تا فشار 500±20 كيلو پاسكال (5# اتمسفر ) و حرارت 159±1 درجه سلسيوس افزايش داده و در اين حالت بمدت 1 ساعت نگه داريد, سپس منبع بخار را يا در اتوكلاوهاي حرارت مستقيم منبع تامين حرارت را قطع كرده اجازه دهيد تا فشار در حد امكان تا حد اتمسفر يك افت نموده و آزمونه ها بمدت نيم ساعت سرد شوند و بعد آزمونه ها به فشار آزمايشگاه انتقال بصورت تكي روي سطح صافي قرار داده , اجازه دهيد براي مدت نيم ساعت ديگر سرد شوند , سپس يك رنگ مناسب مانند محلول آبدار %1 ازمتيل آبي رنگي ( بلودومتيل ) به همراه مقدار كمي از عامل تركننده روي سطح لعاب دار كاشي ماليده و بعد از يك دقيقه رنگ را با يك پارچه جاذب پاك كنيد , در بررسي تركهاي موئي آزمونه‏ها مراقب باشيد كه اين تركها با خراشيدگيها و شيارهاي ديگر اشتباه نگردند . 7 - گزارش آزمون 7 - 1 - شرح آزمونه 7 - 2 - تعداد آزمونه 7 - 3 - تعداد آزمونه هاي ترك خورده 7 - 4 - شرح تركهاي موئي يادآوري : آزمون انبساط حرارتي - رطوبتي همان Crazing ميباشند

كاشي ضد اسيد

كاشي ضد اسيد محصولي است بدون لعاب با جذب آب متوسط كمتر يا مساوي %1/5با بدنه به رنگ باز كه معمولا بصورت بدنه سفيد يا با استفاده از مواد افزودني رنگي توليد ميگردد. اين محصولات به خاطر استحكام بالا و مقاومت در برابر اسيدها (بجز HFيا اسيد فلوئوريدريك) مورد توجه ميباشند. لازم به ذكر است كه مقاومت شيميايي اين نوع محصول در برابر مواد قليايي الزامي نيست. ويژگيهاي كاشي هاي ضد اسيد كه در اين استاندارد مورد نظر مي باشند به سه دسته به شرح زير تقسيم مي گردند: - ويژگيهاي ظاهري - ويژگيهاي فيزيكي و مكانيكي - ويژگيهاي شيميايي 3-1- ويژگيهاي ظاهري اين ويژگيها شامل شكل،اندازه ها و ضخامت بوده و محدوديتها و شرايط مربوط به هر يك از اين ويژگيها به شرح زير مي باشد. 2-1-1- شكل كاشي: گرچه اكثريت كاشيهاي توليدي به شكل چهارگوش (مربع يا مستطيل) مي باشند ولي محدوديت خاصي از اين نظر وجود نداشته و فقط كاشيهايي كه به اشكال ديگر مي باشند بايستي كليه ويژگيهاي آنها از جمله اندازه و ضخامت طبق مشخصات استاندارد كوچكترين كاشي مستطيل شكلي باشد كه روي آنها منطبق ميشوند. اين استاندارد براي كليه قطعات ضد اسيد نظير قطعات مخصوص لبه ها و كناره ها و همچنين قطعات با اشكال خاص كه در مخازن بكار ميروند از نظر شكل و اندازه محدوديت خاصي قائل نمي شود ولي از نظر اندازه ها و رواداريهاي مربوطه بايستي با توجه به اندازه هاي اسمي هر يك كد توسط سازنده تعيين مي گردد و با توجه به اندازه ها و رواداريهاي كاشيهاي هم اندازه شرايط ذكر شده در اين استاندارد را دارا باشند. از نقطه نظر ويژگيهاي فيزيكي و شيميايي قطعات ضد اسيدي كه به اشكال غير از چهار گوش مي باشند بايستي كليه ويژگيهاي منظور شده در اين استاندارد را دارا باشند. 3-1-2- اندازه ها اين استاندارد محدوديت خاصي براي اندازه كاشيهاي ضد اسيد وضع نمي نمايد و حدود رواداريهاي مجاز در اندازه ها در جدول شماره 1ذكر گرديده است. 3-1-3- ضخامت اين استاندارد محدوديت خاصي براي ميزان ضخامت تعيين نمي نمايد ولي سازنده موظف است در مورد هر يك از كاشيهاي توليدي ضخامت آنرا تعيين و اعلام نمايد.ميزان رواداري مجاز در ضخامت كاشيهاي توليدي نسبت به مقدار اعلام شده در جدول شماره 1ذكر شده است. ضخامت كاشي شامل برجستگيهاي پشت آن مي باشد. 3-2- ويژگيهاي فيزيكي و مكانيكي اين ويژگيها شامل جذب آب، مقاومت خمشي، سختي سطح، مقاومت در برابر سايش ،مقاومت در برابر شوكهاي حرارتي و مقاومت در برابر يخ زدگي مي باشند. ويژگيهاي فيزيكي و شاخصهاي مربوط به هر يك از اين ويژگيها و شماره استاندارد ملي روش آزمون اين نوع محصول درجدول شماره 2گردآوري شده است. 3-3- ويژگيهاي شيميايي كاشيهاي ضد اسيد درتماس با مواد شيميايي اسيدي مقاوم هستند و همانگونه كه در بند 2ذكر شده مقاومت شيميايي اين نوع محصول در برابر مواد قليايي الزامي نيست. به منظور آزمون مقاومت شيميائي اين كاشيها از روش آزمون تعيين مقاومت شيميايي اسيدي استفاده مي نمائيم.

آزمايشات خط توليد

آزمايشات خط توليد يك سري از آزمايشات در كارخانجات بر روي محصول صورت مي گيرد و يك سري آزمايشات در خط توليد صورت مي پزيرد آزمايشات خط توليد عبارتند از : تست زبره(موقع تخليه بالميل ها) تست وزن ليتر(روي دوغاب)، تست ويسكوزيته و تيكسوتروپي(براي اسپري و لعاب)، تست پنتومتري ، تست S.P.D (اندازه گيري رطوبت گرانولها) آزمايشاتي كه بطور روزمره براي خط توليد انجام مي گيرد: 1- تست زبره(رسيت) بالميلها :" قبل از تخليه بالميل، نمونه گيري از دوغاب بالميل صورت گرفته و سپس بعد از اندازه گيري زبره چنانچه در اندازه استاندارد بود بالميل را تخليه مي كنند. تذكر: مثلا قرار بوده بالميل روي زبره 5 تخليه شود چنانچه در اين بالميل ميزان آب يا روانساز زيادتر بوده باشد، راندمان سايش بالا رفته و در نهايت زبرة 3 حاصل مي شود. در اينجا سطح ويژه بيشتر شده در نتيجه سايز ذرات كوچكتر شده و در نتيجه انقباض حين خشك بيشتري خواهيم داشت احتمال گل ريزي (ريزش) در اسپري دراير افزايش مي يابد، شيرين كج اضافي پخت را خواهيم داشت. لذا جهت اصلاح اين عيوب يك بالميل 30تني را با زبره 7 خالي مي كنند كه ميانگين اين دو زبره، زبرة 5 را به ما مي دهد. آنكه رسيت 7 دارد، بيشتر شامل دانه هاي درشت از جمله دانه هاي درشت كوارتزيت مي باشد كه سبب بروز عيب قنداق تفنگي مي شود. اصولاً براي تعيين زبره از الك مش 230(63ميكرون) استفاده مي كنند. 2- تست وزن ليتر(دانسيته)دوغاب: وزن ليتر عبارت است از وزن 1000سي سي دوغاب دوغابي كه مي خواهند براي اسپري دراير پمپ شود بايستي وزن ليتر يا دانسيته مشخص داشته باشد. وزن ليتر دوغاب روي اندازة گرانولها، كاركرد اسپري دراير و در نهايت بر فرمنيگ (كه از طريق پرس صورت مي گيرد) موثر است. هنگاميكه صحبت از عيب پرس مي شود در قالبي كه از گرانولها پر مي شود، دو نوع تخلخل را داريم: 1- تخلخل موجود در داخل گرانولها 2- تخلخل بين گرانولها هر چه وزن ليتر كمتر باشد(دانسيته پائين)، تخلخل گرانولها بيشتر خواهد بود. براي تهيه دوغاب حدود 30 الي 40 درصد آب به هر كيلو خاك بدنه مي افزائيم. جهت روانسازي مي توانيم ميزان آب را افزايش دهيم و يا از روانسازها استفاده كنيم. هر چه ميزان آب بيشتر شود وزن ليتر دوغاب كمتر شده كه سبب افزايش تخلخل دروني مي گردد و در صورت افزودن روانساز هر چند قيمت هر كيلو خاك در اثر افزودن درصد مورد نياز روانساز افزايش مي يابد اما استحكام خشك قطعه زياد خواهد شد، از دو طريق: با افزودن روانساز T.P.P(تري پلي فسفات) كه حداقل 25 درصد از قيمت بدنه را شامل مي شود 1- باعث بهبود روانسازي و كاهش ويسكوزيته مي شود اين امر خود نيز باعث امكان كاهش آب دوغاب و افزايش وزن ليتر (دانسيته) شده در نتيجه گرانولهاي توليد شده داراي تخلخل دروني كمتر و افزايش تراكم پس از پرس شده و در نهايت امر باعث افزايش استحكام پس ار خشك شدن و استحكام پس از پخت مي شود. 2- با ايجاد پل آبي – نمكي پس از خشك شدن باعث افزايش استحكام خشك كه اصولاً روانسازها اين ويژگي را دارند؛ چه كربنات سديم و چه كالبن و چه هگزامتافسفات سديم. در جرمهاي كوبيدني از كالبن به عنوان چسب استفاده مي شود. علاوه بر ويسكوزيته ، تيسكوتروپي دوغاب را نيز اندازه گيري مي كنند. 3- تست پنتومتري: هنگامي كه كاشي از زير پرس بيرون آمد، دستگاهي به نام پنتومتر كه مقطع سرش، دايره اي به قطر 1؛ 1.5 و 2 ميليمتر است كه فشردگي قطعه را در جاهاي مختلف اندازه گيري مي كنند (روي لبه ها و در گوشه ها و وسط و به طور كلي همه جاي كاشي) هر چه فشردگي كمتر باشد، سوزن دستگاه بيشتر داخل بيسكويت فرو مي رود. بيشترين عيبي كه اختلاف فشردگي در نقاط مختلف كاشي باعث مي شود عيب عدم قائمه بودن زوايا يا sqaerness است. فرض مي كنيم كه يك ضلع فشردگي بيشتري دارد، حين پخت انقباض كمتري خواهد داشت. در اين شكل ذوزنقه اي ، قاعده بزرگ متعلق است به ضلعي كه پنتومتري آن فشردگي بالاتري را داشته باشد و قاعده كوچكتر مربوط مي شود به ضلعي كه پنتومتري آن فشردگي كمتري را دارد كه باعث عيب عدم قائمه بودن(كانوكس) مي شود. زينترينگ در كاشي در حضور فاز مايع صورت مي گيرد. كه فاز مايع در كاشي كف بيش از كاشي ديواري است.(اول ذوب و بعد زينترينگ) 4- تست S.P.D : يك آزمايش فوري است براي اندازه گيري رطوبت گرانولها. كار اين دستگاه شبيه به فلاكس چاي يك پيمانه دارد كه گرانولها را داخلش مي ريزند كه داخل اين پيمانه كاربيد وجود دارد .رطوبت گرانولها با كاربيد گاز آزاد مي كند. هر چه ميزان رطوبت بيشتر باشد ، عقربه اي كه با فشار گاز دورني S.P.D بر حسب درصد رطوبت كاربيده شده وجود دارد، مقدار بيشتري را نشان مي دهد.

CMC

به دلیل جهات اقتصادی آن در سال های اخیر مورد توجه خاص قرار گرفته است و پیشرفت‌ های عمده ‌ای در تکنولوژی و کیفیت و کاربری این محصول صورت گرفته است. این پیشرفت‌ ها امکاناتی را فراهم آورده است تا بتوان از کربوکسی متیل سلولز در کاربردهای بسیاری نظیر خوراکی ، دارویی ، صنایع شوینده ، رنگ و رزین و رونمای ساختمان ، چسب‌ ها ، نساجی ، چاپ و تکمیل پارچه ، کاشی و سرامیک ، سفال و چینی ، کاغذ ، الکترود جوشکاری ، فرش و موکت ، گل حفاری چاه‌ های نفت ، تخته‌ های چند لایه ، چرم مصنوعی و مواد‌آرایشی ، سموم و آفت کش ها و غیره استفاده کرد. ویژگی‌ های کاربردی CMC علاوه بر غلظت بخشی ، چسبندگی و ایجاد استحکام ، عامل انتشار ، عامل نگهدارنده آب ،حفظ حالت کلوییدی ، تثبیت کننده ، عامل تعلیق‌ساز ، امولسیون ‌ساز و عامل تشکیل لایه است. به دلیل ویژگی های متنوع ، CMC در طیف گسترده‌ ای استفاده می‌ شود. این ماده به سرعت در آب سرد و گرم حل می‌ شود و اساساً در مواردی که کنترل ویسکوزیته هدف ‌باشد از این ماده استفاده می‌گردد زیرا CMC حتی در حضور یون کلسیم نیز ژل تشکیل نمی‌ دهد. این که این ماده عامل کنترل ویسکوزیته است باعث شده تا از آن به عنوان غلظت‌ دهنده ، تثبیت‌کننده ، امولسیون ‌ساز (مانند پروتئین شیر) و عامل تعلیق ساز بهره جست. خواص فیزیکی 1-حلالیت 2-ویسکوزیته در محلول 3-فعالیت سطحی 4-خواص ترموپلاستیکی 5-پایداری (در مقابل تخریبات بیولوژیکی ، گرما ، هیدرولیز و اکسیداسیون) دلایل تکنولوژیکی برای استفاده از آن:1. غلظت بسیار اندکی لازم است. 2. انواع گریدهای آن با ویژگی‌ های سازگار یافته برای مصارف گوناگون قابل تولید می ‌باشد. 3. بدون مزه و بو و بی رنگ می‌ باشد. 4. نسبت به محصولات طبیعی اصلاح نیافته مقاومت بیشتری در مقابل میکروب ‌ها دارد. 5. توانایی حفظ ویژگی ‌ها در شرایط متغیر را دارا است. 6. حلالیت بالا حتی در آب سرد دارد. 7. عامل ناروانی و غلیظ‌ کننده می‌ باشد. 8. توانایی ایجاد تعلیق پایدار دارد. 9. امولسیفایر 10. تشکیل لایه محافظ 11. بهبود ویژگی های رئولوژی (تغییر شکل ماده) 12. جلوگیری از رشد کریستال ‌ها 13. جلوگیری از انعقاد محصولات دارای نشاسته 14. جلوگیری از نرم و سفت شدن 15. اصلاح ساختار و بافت 16. حجیم‌ کننده کاربردهای CMC فقط کافیست شما نیازهای خود را با ویژگی‌های CMC ارتباط دهید و گرید مناسب جهت مصرف مورد نیاز خود را انتخاب کنید. کاربردهای CMC در صنایع مختلف به شرح ذیل می ‌باشد: 1- مصارف خوراکی: ویژگی ‌های کاربردی این گرید غلظت‌ دهندگی ، امولسیون کننده ، نگهدارنده و جذب کننده آب ، نگهدارنده و تثبیت‌کننده ، عامل حفظ شکل و ظاهر (رئولوژی) می‌باشد ، که با داشتن این ویژگی ‌ها می‌تواند به جای ژلاتین و مواد دیگر استفاده شود که نه تنها از لحاظ اقتصادی به صرفه است بلکه باعث حفظ طعم واقعی و تازگی غذا است و مدت زمان قابل مصرف بودن ماده غذایی را بالا می‌ برد و یکی از ضروری‌ ترین افزودنی‌ های خوراکی محسوب می ‌شود که هم اکنون به طور گسترده ‌ای در بستنی با کیفیت بالا جهت مقاومت در برابر ذوب شدن ، در تولید انواع شیرینی ، بیسکویت و کیک ، کلوچه ، آب ‌نبات ، انواع آب میوه و نوشیدنی‌ های مایع ، محصولات لبنی و گوشتی ، غذاهای منجمد ، ماکارونی فوری ، کنسروها و کمپوتهای میوه استفاده می‌ گردد و همچنین CMC می‌ تواند برای پایدار کردن و محافظت از پروتئین ‌ها به وی‍ژه پروتئین سبوس مصرف شود. 2- مصارف CMC در مواد دارویی ، آرایشی و شیمیایی: تعلیق‌ساز ذرات ، ابقاء رنگ ، محافظ پوست ، پراکندگی یکدست ، زداینده چرک و لکه ، غلظت‌ بخش و تثبیت کننده ، روان‌ساز ، یکدست‌کننده ، این مواد هم چنین در تولید خمیردندان به دلیل مزه و طعم و جلا دهنده بودن آن ، کرم‌ های دست ، شامپوها ، خمیر ریش‌ تراش مایع ، و به دلیل آب دوستی و عمل متورم کردن کاربرد وسیعی در قرص‌ های دارویی دارد. 3- مصارف CMC در صنعت نساجی: هماهنگ کننده تار و پود ، نگهدارنده و جذب کننده آب ، غلظت دهنده در خمیرهای چاپ و ماده اولیه در فرایندهای مختلف تکمیل ، چسب مناسب برای الیاف و تشکیل دهنده لایه ، عامل استحکام و هماهنگی به جای گرین (دانه) هماهنگ کننده تار و پود و مقاوم کننده در برابر فرسودگی بوده و پارچه‌ هایی که با الیاف نخی و کتان هستند را از لحاظ وزنی سبک می‌ کند و مانع از بین رفتن و فساد آن ها می ‌شود. این ماده به عنوان ماده اولیه در خلال فرایند چاپ ، مخصوصاً به روی پارچه ‌های ابریشمی به کار می‌رود. نیز در آهار زنی نخ‌های مصنوعی کاربرد دارد. 4- مصارف CMC در رنگ و رزین: این ماده به عنوان عامل کنترل ویسکوزیته در رنگ های امولسیون قابل استفاده است و نیز در حرکت قلم‌ مو اثر مطلوبی دارد. در رنگ ‌های محلول به عنوان ماده ‌ای برای پر کردن منافذ در سطوح منفذ دار سطح دیوار گچی و غیره قبل از استعمال رنگ و روغن به کار می‌ رود. این ماده عامل حجم‌ دهنده خوبی برای مواد پرکننده می‌ باشد. نگهدارنده و جذب کننده آب ، تشکیل دهنده لایه ، تعلیق‌ ساز ذرات ، نگهدارنده رنگ ، غلظت‌ دهنده ، تثبیت‌ کننده و یک دست‌کننده می‌باشد. 5- مصارف CMC در صنعت شوینده ‌ها و صابون ‌ها: از ویژگی ‌های منحصر به فرد CMC این است که افزایش مقدار کمی از آن به شوینده ‌ها موجب معلق ماندن چرک جدا شده می ‌گردد و دارای حداکثر قدرت حل کردن چرک و چربی می‌ باشد. CMC حدفاصل تار و پود پارچه را پر می ‌کند و اجازه نمی ‌دهد چرک در لابه ‌لای آن جا گیرد و به اصطلاح از چرک مردگی جلوگیری می ‌کند و از همه مهم تر این که می‌ تواند امولسیون صابون و یا محلول را غلظت داده و ساختار آن را تثبیت ‌بخشد و نیز تعلیق ‌ساز ذرات و خاک بوده و به پوست آسیبی نمی‌ رساند. 6 - مصارف CMC در صنعت کاغذ‌ سازی و مقوا: این ماده در پروسه کاغذسازی ، مقاومت در برابر ساییدگی و یکنواختی سطح و ویژگی ضد شکنندگی ، قدرت کشش و سختی کاغذ را بالا می ‌برد. تشکیل دهنده لایه چسبنده ، غلظت ‌بخش ، باعث افزایش استحکام ، عامل بهبودی سطح و جلای آن بوده و نیز انعطاف سطح در برابر تاشدگی را بهبود می ‌بخشد. در ساخت مقوای چین‌ دار به عنوان عامل کنترل کننده ویسکوزیته ، و تثبیت کننده برای خمیرهای نشاسته‌ ای و چسب آن قابل استفاده می‌باشد. 7 - مصارف CMC در صنعت کاشی و سرامیک: این ماده در صنایع کاشی ‌سازی و سرامیک نوعی تثبیت‌ کننده ، نگهدارنده و جذب کننده آب ، تشکیل دهنده لایه ، غلظت دهنده و تثبیت کننده و برای جلاها جهت بهسازی استحکام قطعه قالب شده می‌ باشد و می ‌تواند به عنوان غلظت‌ دهنده در قالب‌ های کوزه‌ گری استفاده و محصولات را زیبا و بدون هیچ گونه ترک و حباب و عیب می‌ گرداند و قدرت چسبندگی را افزایش دهد و باعث شکل‌ پذیری آسان و افزایش استحکام آن تا 2 یا 3 برابر می‌ شود. افزودن این ماده قدرت پخش‌ شوندگی لعاب را بهبود می ‌بخشد و نیز باعث استحکام چسبندگی بین لعاب و سرامیک می ‌گردد. 8- مصارف CMC در حفاری چاه ‌های نفت: این ماده به عنوان عامل مهمی در بهبود کیفیت گل حفاری عمل می‌ کند. نوع با ویسکوزیته بالای آن برای ایجاد غلظت و نوع با ویسکوزیته پایین به عنوان عاملی در کاهش ضایعات فیلتراسیون محلول حاصل حفاری نفت است. کنترل کننده اتلاف مایع ، جاذب و نگهدارنده آب ، عامل درزگیری دیواره چاه ، تعلیق ساز خاک و نیز غلظت ‌دهنده روانی می‌ باشد. 9- مصارف CMC در تخته‌ های چند لایه: این ماده تعلیق‌ ساز ذرات ، باعث افزایش استحکام ، غلظت ‌دهنده ، تثبیت ‌کننده ، مقاوم در برابر گرما ، روان ‌ساز و یک دست ‌کننده می‌ باشد. 10- مصارف CMC در الکترودهای جوشکاری: این ماده تشکیل دهنده لایه ، استحکام‌ بخش ، غلظت‌ دهنده ، روان ‌‌ساز و یک دست‌ کننده می ‌باشند. 11- مصارف CMC در صنایع چرم: این مواد پرپشت کننده ، بهبود دهنده سطح و جلا ، محافظ بافت چرم ‌های مصنوعی می‌ باشد. 12- مصارف CMC در فرش و موکت: این مواد هم چنین جهت آهارزنی در صنعت فرش و موکت به کار می‌ رود. 13- مصارفCMC در چسب: این ماده به علت خاصیت تشکیل فیلم و کشش سطحی خوب ، به‌ عنوان یک چسب در چسب کاغذ دیواری ، چسب خمیر کاغذ ، چسب کاغذ سنباده ، چسب چرم و غیره به کار می‌ رود.14- مصارف CMC در سموم و آفت‌ کش ها: این ماده در سموم و آفت ‌کش ها به عنوان عامل تعلیق ‌ساز استفاده می ‌شود.

الكتروسراميك

الكتروسراميك¬ها داراي كاربردهاي گسترده در صنعت بوده و پس از نيمه¬هادي¬ها در رتبة دوم اهميت قرار دارند الكتروسراميك¬ها به علت گستردگي كاربردي كه در صنايع مختلف دارند، در چند دهه گذشته مورد توجه وسيعي قرارگرفته¬اند. اين درحالي است كه در كشور ما آشنايي چنداني با آنها وجود ندارد. دكتر بيت¬الهي، عضو هيئت علمي دانشگاه علم و صنعت ايران، در گفتگويي با شبكة تحليل¬گران تكنولوژي ايران (ايتان) به معرفي و بيان كاربردها و مزيت¬هاي الكتروسراميك¬ها پرداخته است: با ايجاد كاربردهاي جديد براي سراميك¬هاي پيشرفته در صنايعي نظير الكترونيك، كامپيوتر، مخابرات و خودرو، جايگاه بسيار مهمي براي آنها به وجود آمده است. به طور كلي بعد از نيمه¬هادي¬ها، الكتروسراميك¬ها در رتبه دوم از لحاظ اهميت قرار دارند. دسته¬بندي الكتروسراميك¬ها اگر بخواهيم اين مواد را بر اساس هدايت الكتريكي آنها دسته¬بندي كنيم، مي¬توان آنها را به گروه¬هاي زير تقسيم نمود: 1. الكتروسراميك¬هاي هادي 2. الكتروسراميك¬هاي عايق 3. الكتروسراميك¬هاي نيمه¬هادي 4. الكتروسراميك¬هاي سوپرهادي 5. الكتروسراميك¬هاي حرارتي 6. الكتروسراميك¬هاي فروالكتريك: - پيزوالكتريك¬ها - پايروالكتريك¬ها - الكترواپتيك¬ها 7. الكتروسراميك¬هاي مغناطيسي: - سخت¬مغناطيس¬ها - نرم¬مغناطيس¬ها كاربردهاي الكتروسراميك اين مواد كاربردهاي وسيعي را به خود اختصاص مي¬دهند. در زير به كاربردهاي چند گروه از آنها اشاره شده است: 1- الكتروسراميك¬هاي مغناطيسي در اين گروه مي¬توان از الكتروسراميك¬هاي نرم¬مغناطيس نام برد كه به¬علت خواص دي¬الكتريكي آنها نظير مقاومت مخصوص الكتريكي بالا و تلفات مغناطيسي كم، كاربردهاي بسيار وسيعي را از دهة 50 تاكنون در صنايع الكترونيك به خود اختصاص داده¬اند. حوزة فركانسي كاربرد آنها از فركانس¬هاي بسيار پايين تا امواج ميليمتري (SHF) گسترش مي¬يابد. برخي از كاربردهاي آنها عبارتند از: هسته¬هاي ترانسفورماتور، هسته¬هاي تطبيق¬دهنده امپدانس، هسته¬هاي هد ضبط صوت و ويدئو، ميله¬هاي آنتني، تجهيزات مخابراتي مثل ايزولاتورها، سيركولاتورها، جايريتورها و براي فركانس¬هاي بالا در مايكروويو و رادار. براي مثال به¬طور متوسط در هر تلويزيون توليدي در كشور، حدود 2 كيلوگرم از اين هسته¬ها استفاده مي¬شود كه در سيستم تقارب يوك لامپ تصوير، هسته¬¬هاي ¬ولتاژ و هستة IF و غيره كاربرد دارند. سيستم مخابراتي كشور ما ديجيتال است كه در مدارات فيلتر براي اين سيستم¬ نيز از اين فريت¬ها استفاده مي¬شود. كاربردهاي مواد سخت¬مغناطيس نيز حدود 80 درصد توليد جهاني آهنربا را به خود اختصاص مي¬دهد كه ساده¬ترين كاربرد آنها در نوارهاي دور يخچال و بلندگوها است. 2- الكتروسراميك¬هاي عايق الكتروسراميك¬هاي عايق كه داراي كاربردهايي در ولتاژها و فركانس¬هاي بالا و پايين مي¬باشند و بعنوان عايق¬هاي الكتريكي در مدارات الكترونيكي و شبكة توزيع جريان الكتريسيته به كار مي¬روند. 3- الكتروسراميك¬هاي حرارتي اين مواد به دو گروه تقسيم مي¬شوند كه در زير كاربردهاي آنها آمده است: الف) قطعات NTCR يا Negative Temp Coefficient Resistors كه با افزايش دما مقاومت آنها كاهش پيدا كرده و با سرمايش قطعه مجدداً به مقدار اولية خود بر مي¬گردد. اين قطعات مي¬توانند مثل يك سوئيچ عمل كنند. مثلاً در خودرو براي سنجش دماي بدنه موتور و براي راه اندازي خودكار فن خودرو به كار مي¬رود. در كاربردهاي الكترونيكي براي كنترل عملكرد و تعيين نقطه تثبيت كار ترانزيستورها در اثر تغيير دما، به كار مي¬روند. اين قطعات در تمام سوئيچ¬ها و سنسورهاي حرارتي كه در سيستم¬هاي ايمني استفاده مي¬شوند، كاربرد دارند، بدون اينكه تجهيزات كنترل جانبي احتياج داشته باشند. اين مواد چون خود تصميم¬گير هستند در دستة مواد باهوش قرار مي¬گيرند. ب) قطعات PTCR يا Positive Temp Coefficient Resistor كه با افزايش دما به يك جهش ناگهاني در اندازة مقاومت خود رسيده و با كاهش دما مجدداً مقدار آن كاهش مي¬يابد. براي مثال در صنعت خودرو هر اندازه سوخت با هواي ورودي بيشتر تركيب گردد، احتراق بهتر صورت گرفته و راندمان بالاتر مي¬رود، پس بايد سوخت را تا حد معيني گرم كرد، اين كار با استفاده از قطعات PTCR انجام مي¬¬شود كه اين قطعات به صورت لانه¬زنبوري (honeycomb) در آمده و بر سر راه سوخت قرار مي¬گيرد و از آن جرياني كوچك عبور داده مي¬شود تا دمايي در حدود 40 تا50 درجه ايجاد شود. به اين ترتيب سوخت تبخير شده و وارد موتور مي¬شود و احتراق به نحو مناسبي صورت مي¬گيرد. كاربرد ديگر در حشره¬كش¬هاي الكتريكي است كه ماده شيميايي روي اين قطعات قرار مي¬گيرد و در اثر عبور جريان قطعه گرم شده و در حد معيني از دما به صورت كتنرل شده باقي مي¬ماند و از اين طريق ماده شيميايي نيز تبخير مي¬گردد. از كاربردهاي ديگر مي¬توان به سشوارها و بسياري موارد ديگر اشاره كرد. 4- فروالكتريك¬ها در اين گروه از مواد، پيزوالكتريك¬ها كاربرد وسيعي را در صنايع نظامي، خودرو و پزشكي دارند. در صنعت خودرو، كاربرد اصل آنها در كيسه¬هاي هوا و شتاب¬سنج¬ها، جرقه¬زن¬هاي چاشني¬هاي انفجاري است. در صنعت هوافضا، تصويربرداري پزشكي و فيزيوتراپي¬ها نيز كاربردهاي زيادي دارند و يا در خازن¬هاي الكترونيكي نظير خازن¬هاي چندلايه (MLC) كه امكان داشتن ظريفت¬هاي بسيار بالا را در حجم كم فراهم مي¬نمايد. بعلاوه پايروسراميك¬ها نيز زيرمجموعه¬اي از فروالكتريك¬ها هستند كه خواص الكتريكي آنها تحت تاثير دريافت انرژي حرارتي در محدوده مادون قرمز تغيير مي¬كند. براين مبنا امكان تصويربرداري حرارتي (Thermal Imaging) نيز فراهم مي¬گردد كه كاربردهاي بسيار مهمي در صنايع نظامي دارد. بعلاوه پايروسراميك¬ها در دزدگيرهاي منازل، سيستم¬هاي اطفاي حريق اتوماتيك و غيره كاربردهاي بسيار زيادي دارند. همچنين فروالكتريك¬ها بعنوان حافظه¬هاي كامپيوتري نيز بكار مي¬روند. ضرورت توجه به الكتروسراميك¬ها با توجه به كاربردهاي وسيعي كه اين مواد دارند، اهميت آنها مشخص مي¬شود. از طرف ديگر اشتغالي كه در اثر توليد اين مواد در كشور ايجاد مي¬شود، تأثيري كه در توسعه صنايع الكترونيك كشور دارند، ارزش افزوده بالاي اين مواد، عدم نياز به سرمايه¬گذاري بالا و مصرف انرژي كمتر در مقايسه با سراميك¬هاي معمولي، از جمله عوامل ديگري هستند كه لزوم توجه كشور ما به اين صنعت را گوش¬زد مي¬كنند. به برخي از اين عوامل در زير اشاره شده است: 1- اشتغال اشتغالي كه در اثر توسعه اين صنعت در كشور ايجاد مي¬شود، قابل مقايسه با سراميك¬هاي سنتي نيست. زيرا علاوه بر گروه¬هاي متخصصي كه در واحدهاي صنعتي مشغول به توليد اين محصولات خواهند بود، گروه¬هاي ديگري كه شامل تيم¬هاي مهندسي هستند محصول اين كارخانجات را براي كاربردهاي خاص طراحي و توليد مي¬كنند. بنابراين زنجيرة بزرگي از نيروهاي تحصيل¬كرده در اثر توسعة اين صنعت جذب بازار كار خواهند گرديد كه اكثر آنها را قشر تحصيل¬كرده تشكيل خواهد داد. اساساً توليد اين نوع محصولات بعنوان محصولات مبتني بر دانش تلقي مي گردد. 2- توسعه صنايع الكترونيك با توجه به اهداف برنامه سوم توسعه كه يكي از اهداف آن توسعه صنايع الكترونيك در كشور است، بايد زيرساخت¬هاي لازم را براي آن ايجاد كرد. توليد الكتروسراميك¬ها در كشور يكي از زيرساخت¬هاي لازم براي توسعه اين صنعت است. چون معضلي كه توليدكنندگان در صنعت الكترونيك دارند، قيمت نامناسب و ورود اجناس به صورت قاچاق در كشور است. با توليد اقتصادي اين قطعات در كنار ديگر قطعات الكترونيكي در داخل كشور، آنها مي¬توانند توليدات خود را با قيمت مناسبي به جامعه ارائه ¬دهند و نگران قاچاق نبوده و به بازارهاي بين¬المللي راه پيدا كنند و توان رقابت داشته باشند. 3- ارزش افزوده بالا قيمت محصولات الكتروسراميكي از 5-4 دلار شروع مي¬شود و تا 500-400 دلار در هر كيلو مي¬رسد كه سهم بالايي از ارزش افزوده آن به دانش فني و طراحي مرتبط است. اين ارزش افزوده بالا مديون دانش فني است و صرفاً مواد اوليه نقش عمده¬اي را به تنهايي در قيمت اين مواد بازي نمي¬نمايد. نگراني از اينكه مواد اوليه باخلوص بالا براي توليد اين مواد را در كشور نداريم، نبايد باعث شود تا كشور ما وارد اين صنعت نشود. چنانچه كشورهايي نظير كره، تايوان، هنگ هنگ و سنگاپور نيز با همين مسئله روبرو بودند ولي با يك برنامه¬ريزي درست و در سايه همكاري¬هاي بين¬المللي گام¬هاي بسيار درخشاني را در توليد و عرضه اين محصولات در دنيا برداشته¬اند. 4- مصرف انرژي مصرف انرژي براي توليد اين قطعات در مقايسه با سراميك¬هاي سنتي بسيار كمتر است. زيرا ابعاد قطعات كوچك¬تر است. ضرورت حمايت از بخش خصوصي به علت حساسيت اين مواد و پيچيدگي فرايند توليد، توليد آنها همراه با ريسك بالا است. بنابراين بخش خصوصي به راحتي وارد اين صنعت نمي¬شود. دولت بايد با ايجاد واحدهاي نمونه در اين صنعت و دادن سوبسيدهاي مختلف به آن، باعث شكوفايي آن گردد. بعد از آن بخش خصوصي نيز طبيعتاً وارد عرصه مي¬شود. در كشورهاي پيشرفته نيز صنايع high-Tech از سوبسيدهاي مختلف از طرف دولت برخوردار مي¬شوند تا بتوانند در آينده گسترش يابند و نظر بخش خصوصي را به خود جلب نمايند.

تعيين مقاومت كاشيهاي لعابدار در برابر انبساط حرارتي

1 - هدف و دامنه كاربرد هدف از تدوين اين استاندارد تعيين مقاومت كاشيهاي لعابدار در برابر انبساط حرارتي - رطوبتي ميباشد . ( بجز زمانيكه ترك خوردن مربوط به مشخصه تزئيني محصول باشد ). 2 - تعريف منظور از اين آزمون تركهاي موئي است كه به سطح لعاب خورده كاشيها محدود مي گردد . 3 - اصول كار براي تعيين مقاومت كاشي در برابر تشكيل ترك , كاشيهاي كامل را در يك اتوكلاو بخار با فشار بالا قرارداده پس از آزمون سطوح لعابدار را رنگ زده و مورد بررسي قرار دهيد. 4 - وسايل مورد نياز يك اتو كلاو بخار با حجم داخلي مورد نياز براي قرار دادن 5 عدد كاشي مورد آزمون با فاصله مناسب و با توان تامين فشار 10 اتمسفر و 200 درجه سلسيوس 5 – آزمونه‏ها 5 - 1 - حداقل 5 كاشي كامل مورد آزمون قرار مي گيرد. 5 - 2 - در مواقعي كه كاشي بزرگ باشد بايد به قطعات كوچكتر بريده شود و در اتوكلاو بخار قرار گيرد يادآوري مي شود تا آنجا امكان دارد قطعات بريده شده بزرگ بوده و بايد و همگي مورد آزمون قرار گيرند. 6 - روش كار ابتدا آزمونه ها را جهت تشخيص عيوب احتمالي بوسيله چشم غير مسلح مورد بررسي قرار دهيد, كليه آزمونه ها در ابتدا بايد عاري از ترك بوده و طوري در اتوكلاو قرار گيرند كه فاصله مناسبي در بين آنها باشد, بتدريج فشار اتوكلاو را مدت زمان 1 ساعت تا فشار 500±20 كيلو پاسكال (5# اتمسفر ) و حرارت 159±1 درجه سلسيوس افزايش داده و در اين حالت بمدت 1 ساعت نگه داريد, سپس منبع بخار را يا در اتوكلاوهاي حرارت مستقيم منبع تامين حرارت را قطع كرده اجازه دهيد تا فشار در حد امكان تا حد اتمسفر يك افت نموده و آزمونه ها بمدت نيم ساعت سرد شوند و بعد آزمونه ها به فشار آزمايشگاه انتقال بصورت تكي روي سطح صافي قرار داده , اجازه دهيد براي مدت نيم ساعت ديگر سرد شوند , سپس يك رنگ مناسب مانند محلول آبدار %1 ازمتيل آبي رنگي ( بلودومتيل ) به همراه مقدار كمي از عامل تركننده روي سطح لعاب دار كاشي ماليده و بعد از يك دقيقه رنگ را با يك پارچه جاذب پاك كنيد , در بررسي تركهاي موئي آزمونه‏ها مراقب باشيد كه اين تركها با خراشيدگيها و شيارهاي ديگر اشتباه نگردند . 7 - گزارش آزمون 7 - 1 - شرح آزمونه 7 - 2 - تعداد آزمونه 7 - 3 - تعداد آزمونه هاي ترك خورده 7 - 4 - شرح تركهاي موئي يادآوري : آزمون انبساط حرارتي - رطوبتي همان Crazing ميباشند

الكتروسراميك

الكتروسراميك¬ها داراي كاربردهاي گسترده در صنعت بوده و پس از نيمه¬هادي¬ها در رتبة دوم اهميت قرار دارند الكتروسراميك¬ها به علت گستردگي كاربردي كه در صنايع مختلف دارند، در چند دهه گذشته مورد توجه وسيعي قرارگرفته¬اند. اين درحالي است كه در كشور ما آشنايي چنداني با آنها وجود ندارد. دكتر بيت¬الهي، عضو هيئت علمي دانشگاه علم و صنعت ايران، در گفتگويي با شبكة تحليل¬گران تكنولوژي ايران (ايتان) به معرفي و بيان كاربردها و مزيت¬هاي الكتروسراميك¬ها پرداخته است: با ايجاد كاربردهاي جديد براي سراميك¬هاي پيشرفته در صنايعي نظير الكترونيك، كامپيوتر، مخابرات و خودرو، جايگاه بسيار مهمي براي آنها به وجود آمده است. به طور كلي بعد از نيمه¬هادي¬ها، الكتروسراميك¬ها در رتبه دوم از لحاظ اهميت قرار دارند. دسته¬بندي الكتروسراميك¬ها اگر بخواهيم اين مواد را بر اساس هدايت الكتريكي آنها دسته¬بندي كنيم، مي¬توان آنها را به گروه¬هاي زير تقسيم نمود: 1. الكتروسراميك¬هاي هادي 2. الكتروسراميك¬هاي عايق 3. الكتروسراميك¬هاي نيمه¬هادي 4. الكتروسراميك¬هاي سوپرهادي 5. الكتروسراميك¬هاي حرارتي 6. الكتروسراميك¬هاي فروالكتريك: - پيزوالكتريك¬ها - پايروالكتريك¬ها - الكترواپتيك¬ها 7. الكتروسراميك¬هاي مغناطيسي: - سخت¬مغناطيس¬ها - نرم¬مغناطيس¬ها كاربردهاي الكتروسراميك اين مواد كاربردهاي وسيعي را به خود اختصاص مي¬دهند. در زير به كاربردهاي چند گروه از آنها اشاره شده است: 1- الكتروسراميك¬هاي مغناطيسي در اين گروه مي¬توان از الكتروسراميك¬هاي نرم¬مغناطيس نام برد كه به¬علت خواص دي¬الكتريكي آنها نظير مقاومت مخصوص الكتريكي بالا و تلفات مغناطيسي كم، كاربردهاي بسيار وسيعي را از دهة 50 تاكنون در صنايع الكترونيك به خود اختصاص داده¬اند. حوزة فركانسي كاربرد آنها از فركانس¬هاي بسيار پايين تا امواج ميليمتري (SHF) گسترش مي¬يابد. برخي از كاربردهاي آنها عبارتند از: هسته¬هاي ترانسفورماتور، هسته¬هاي تطبيق¬دهنده امپدانس، هسته¬هاي هد ضبط صوت و ويدئو، ميله¬هاي آنتني، تجهيزات مخابراتي مثل ايزولاتورها، سيركولاتورها، جايريتورها و براي فركانس¬هاي بالا در مايكروويو و رادار. براي مثال به¬طور متوسط در هر تلويزيون توليدي در كشور، حدود 2 كيلوگرم از اين هسته¬ها استفاده مي¬شود كه در سيستم تقارب يوك لامپ تصوير، هسته¬¬هاي ¬ولتاژ و هستة IF و غيره كاربرد دارند. سيستم مخابراتي كشور ما ديجيتال است كه در مدارات فيلتر براي اين سيستم¬ نيز از اين فريت¬ها استفاده مي¬شود. كاربردهاي مواد سخت¬مغناطيس نيز حدود 80 درصد توليد جهاني آهنربا را به خود اختصاص مي¬دهد كه ساده¬ترين كاربرد آنها در نوارهاي دور يخچال و بلندگوها است. 2- الكتروسراميك¬هاي عايق الكتروسراميك¬هاي عايق كه داراي كاربردهايي در ولتاژها و فركانس¬هاي بالا و پايين مي¬باشند و بعنوان عايق¬هاي الكتريكي در مدارات الكترونيكي و شبكة توزيع جريان الكتريسيته به كار مي¬روند. 3- الكتروسراميك¬هاي حرارتي اين مواد به دو گروه تقسيم مي¬شوند كه در زير كاربردهاي آنها آمده است: الف) قطعات NTCR يا Negative Temp Coefficient Resistors كه با افزايش دما مقاومت آنها كاهش پيدا كرده و با سرمايش قطعه مجدداً به مقدار اولية خود بر مي¬گردد. اين قطعات مي¬توانند مثل يك سوئيچ عمل كنند. مثلاً در خودرو براي سنجش دماي بدنه موتور و براي راه اندازي خودكار فن خودرو به كار مي¬رود. در كاربردهاي الكترونيكي براي كنترل عملكرد و تعيين نقطه تثبيت كار ترانزيستورها در اثر تغيير دما، به كار مي¬روند. اين قطعات در تمام سوئيچ¬ها و سنسورهاي حرارتي كه در سيستم¬هاي ايمني استفاده مي¬شوند، كاربرد دارند، بدون اينكه تجهيزات كنترل جانبي احتياج داشته باشند. اين مواد چون خود تصميم¬گير هستند در دستة مواد باهوش قرار مي¬گيرند. ب) قطعات PTCR يا Positive Temp Coefficient Resistor كه با افزايش دما به يك جهش ناگهاني در اندازة مقاومت خود رسيده و با كاهش دما مجدداً مقدار آن كاهش مي¬يابد. براي مثال در صنعت خودرو هر اندازه سوخت با هواي ورودي بيشتر تركيب گردد، احتراق بهتر صورت گرفته و راندمان بالاتر مي¬رود، پس بايد سوخت را تا حد معيني گرم كرد، اين كار با استفاده از قطعات PTCR انجام مي¬¬شود كه اين قطعات به صورت لانه¬زنبوري (honeycomb) در آمده و بر سر راه سوخت قرار مي¬گيرد و از آن جرياني كوچك عبور داده مي¬شود تا دمايي در حدود 40 تا50 درجه ايجاد شود. به اين ترتيب سوخت تبخير شده و وارد موتور مي¬شود و احتراق به نحو مناسبي صورت مي¬گيرد. كاربرد ديگر در حشره¬كش¬هاي الكتريكي است كه ماده شيميايي روي اين قطعات قرار مي¬گيرد و در اثر عبور جريان قطعه گرم شده و در حد معيني از دما به صورت كتنرل شده باقي مي¬ماند و از اين طريق ماده شيميايي نيز تبخير مي¬گردد. از كاربردهاي ديگر مي¬توان به سشوارها و بسياري موارد ديگر اشاره كرد. 4- فروالكتريك¬ها در اين گروه از مواد، پيزوالكتريك¬ها كاربرد وسيعي را در صنايع نظامي، خودرو و پزشكي دارند. در صنعت خودرو، كاربرد اصل آنها در كيسه¬هاي هوا و شتاب¬سنج¬ها، جرقه¬زن¬هاي چاشني¬هاي انفجاري است. در صنعت هوافضا، تصويربرداري پزشكي و فيزيوتراپي¬ها نيز كاربردهاي زيادي دارند و يا در خازن¬هاي الكترونيكي نظير خازن¬هاي چندلايه (MLC) كه امكان داشتن ظريفت¬هاي بسيار بالا را در حجم كم فراهم مي¬نمايد. بعلاوه پايروسراميك¬ها نيز زيرمجموعه¬اي از فروالكتريك¬ها هستند كه خواص الكتريكي آنها تحت تاثير دريافت انرژي حرارتي در محدوده مادون قرمز تغيير مي¬كند. براين مبنا امكان تصويربرداري حرارتي (Thermal Imaging) نيز فراهم مي¬گردد كه كاربردهاي بسيار مهمي در صنايع نظامي دارد. بعلاوه پايروسراميك¬ها در دزدگيرهاي منازل، سيستم¬هاي اطفاي حريق اتوماتيك و غيره كاربردهاي بسيار زيادي دارند. همچنين فروالكتريك¬ها بعنوان حافظه¬هاي كامپيوتري نيز بكار مي¬روند. ضرورت توجه به الكتروسراميك¬ها با توجه به كاربردهاي وسيعي كه اين مواد دارند، اهميت آنها مشخص مي¬شود. از طرف ديگر اشتغالي كه در اثر توليد اين مواد در كشور ايجاد مي¬شود، تأثيري كه در توسعه صنايع الكترونيك كشور دارند، ارزش افزوده بالاي اين مواد، عدم نياز به سرمايه¬گذاري بالا و مصرف انرژي كمتر در مقايسه با سراميك¬هاي معمولي، از جمله عوامل ديگري هستند كه لزوم توجه كشور ما به اين صنعت را گوش¬زد مي¬كنند. به برخي از اين عوامل در زير اشاره شده است: 1- اشتغال اشتغالي كه در اثر توسعه اين صنعت در كشور ايجاد مي¬شود، قابل مقايسه با سراميك¬هاي سنتي نيست. زيرا علاوه بر گروه¬هاي متخصصي كه در واحدهاي صنعتي مشغول به توليد اين محصولات خواهند بود، گروه¬هاي ديگري كه شامل تيم¬هاي مهندسي هستند محصول اين كارخانجات را براي كاربردهاي خاص طراحي و توليد مي¬كنند. بنابراين زنجيرة بزرگي از نيروهاي تحصيل¬كرده در اثر توسعة اين صنعت جذب بازار كار خواهند گرديد كه اكثر آنها را قشر تحصيل¬كرده تشكيل خواهد داد. اساساً توليد اين نوع محصولات بعنوان محصولات مبتني بر دانش تلقي مي گردد. 2- توسعه صنايع الكترونيك با توجه به اهداف برنامه سوم توسعه كه يكي از اهداف آن توسعه صنايع الكترونيك در كشور است، بايد زيرساخت¬هاي لازم را براي آن ايجاد كرد. توليد الكتروسراميك¬ها در كشور يكي از زيرساخت¬هاي لازم براي توسعه اين صنعت است. چون معضلي كه توليدكنندگان در صنعت الكترونيك دارند، قيمت نامناسب و ورود اجناس به صورت قاچاق در كشور است. با توليد اقتصادي اين قطعات در كنار ديگر قطعات الكترونيكي در داخل كشور، آنها مي¬توانند توليدات خود را با قيمت مناسبي به جامعه ارائه ¬دهند و نگران قاچاق نبوده و به بازارهاي بين¬المللي راه پيدا كنند و توان رقابت داشته باشند. 3- ارزش افزوده بالا قيمت محصولات الكتروسراميكي از 5-4 دلار شروع مي¬شود و تا 500-400 دلار در هر كيلو مي¬رسد كه سهم بالايي از ارزش افزوده آن به دانش فني و طراحي مرتبط است. اين ارزش افزوده بالا مديون دانش فني است و صرفاً مواد اوليه نقش عمده¬اي را به تنهايي در قيمت اين مواد بازي نمي¬نمايد. نگراني از اينكه مواد اوليه باخلوص بالا براي توليد اين مواد را در كشور نداريم، نبايد باعث شود تا كشور ما وارد اين صنعت نشود. چنانچه كشورهايي نظير كره، تايوان، هنگ هنگ و سنگاپور نيز با همين مسئله روبرو بودند ولي با يك برنامه¬ريزي درست و در سايه همكاري¬هاي بين¬المللي گام¬هاي بسيار درخشاني را در توليد و عرضه اين محصولات در دنيا برداشته¬اند. 4- مصرف انرژي مصرف انرژي براي توليد اين قطعات در مقايسه با سراميك¬هاي سنتي بسيار كمتر است. زيرا ابعاد قطعات كوچك¬تر است. ضرورت حمايت از بخش خصوصي به علت حساسيت اين مواد و پيچيدگي فرايند توليد، توليد آنها همراه با ريسك بالا است. بنابراين بخش خصوصي به راحتي وارد اين صنعت نمي¬شود. دولت بايد با ايجاد واحدهاي نمونه در اين صنعت و دادن سوبسيدهاي مختلف به آن، باعث شكوفايي آن گردد. بعد از آن بخش خصوصي نيز طبيعتاً وارد عرصه مي¬شود. در كشورهاي پيشرفته نيز صنايع high-Tech از سوبسيدهاي مختلف از طرف دولت برخوردار مي¬شوند تا بتوانند در آينده گسترش يابند و نظر بخش خصوصي را به خود جلب نمايند.

CMC

به دلیل جهات اقتصادی آن در سال های اخیر مورد توجه خاص قرار گرفته است و پیشرفت‌ های عمده ‌ای در تکنولوژی و کیفیت و کاربری این محصول صورت گرفته است. این پیشرفت‌ ها امکاناتی را فراهم آورده است تا بتوان از کربوکسی متیل سلولز در کاربردهای بسیاری نظیر خوراکی ، دارویی ، صنایع شوینده ، رنگ و رزین و رونمای ساختمان ، چسب‌ ها ، نساجی ، چاپ و تکمیل پارچه ، کاشی و سرامیک ، سفال و چینی ، کاغذ ، الکترود جوشکاری ، فرش و موکت ، گل حفاری چاه‌ های نفت ، تخته‌ های چند لایه ، چرم مصنوعی و مواد‌آرایشی ، سموم و آفت کش ها و غیره استفاده کرد. ویژگی‌ های کاربردی CMC علاوه بر غلظت بخشی ، چسبندگی و ایجاد استحکام ، عامل انتشار ، عامل نگهدارنده آب ،حفظ حالت کلوییدی ، تثبیت کننده ، عامل تعلیق‌ساز ، امولسیون ‌ساز و عامل تشکیل لایه است. به دلیل ویژگی های متنوع ، CMC در طیف گسترده‌ ای استفاده می‌ شود. این ماده به سرعت در آب سرد و گرم حل می‌ شود و اساساً در مواردی که کنترل ویسکوزیته هدف ‌باشد از این ماده استفاده می‌گردد زیرا CMC حتی در حضور یون کلسیم نیز ژل تشکیل نمی‌ دهد. این که این ماده عامل کنترل ویسکوزیته است باعث شده تا از آن به عنوان غلظت‌ دهنده ، تثبیت‌کننده ، امولسیون ‌ساز (مانند پروتئین شیر) و عامل تعلیق ساز بهره جست. خواص فیزیکی 1-حلالیت 2-ویسکوزیته در محلول 3-فعالیت سطحی 4-خواص ترموپلاستیکی 5-پایداری (در مقابل تخریبات بیولوژیکی ، گرما ، هیدرولیز و اکسیداسیون) دلایل تکنولوژیکی برای استفاده از آن:1. غلظت بسیار اندکی لازم است. 2. انواع گریدهای آن با ویژگی‌ های سازگار یافته برای مصارف گوناگون قابل تولید می ‌باشد. 3. بدون مزه و بو و بی رنگ می‌ باشد. 4. نسبت به محصولات طبیعی اصلاح نیافته مقاومت بیشتری در مقابل میکروب ‌ها دارد. 5. توانایی حفظ ویژگی ‌ها در شرایط متغیر را دارا است. 6. حلالیت بالا حتی در آب سرد دارد. 7. عامل ناروانی و غلیظ‌ کننده می‌ باشد. 8. توانایی ایجاد تعلیق پایدار دارد. 9. امولسیفایر 10. تشکیل لایه محافظ 11. بهبود ویژگی های رئولوژی (تغییر شکل ماده) 12. جلوگیری از رشد کریستال ‌ها 13. جلوگیری از انعقاد محصولات دارای نشاسته 14. جلوگیری از نرم و سفت شدن 15. اصلاح ساختار و بافت 16. حجیم‌ کننده کاربردهای CMC فقط کافیست شما نیازهای خود را با ویژگی‌های CMC ارتباط دهید و گرید مناسب جهت مصرف مورد نیاز خود را انتخاب کنید. کاربردهای CMC در صنایع مختلف به شرح ذیل می ‌باشد: 1- مصارف خوراکی: ویژگی ‌های کاربردی این گرید غلظت‌ دهندگی ، امولسیون کننده ، نگهدارنده و جذب کننده آب ، نگهدارنده و تثبیت‌کننده ، عامل حفظ شکل و ظاهر (رئولوژی) می‌باشد ، که با داشتن این ویژگی ‌ها می‌تواند به جای ژلاتین و مواد دیگر استفاده شود که نه تنها از لحاظ اقتصادی به صرفه است بلکه باعث حفظ طعم واقعی و تازگی غذا است و مدت زمان قابل مصرف بودن ماده غذایی را بالا می‌ برد و یکی از ضروری‌ ترین افزودنی‌ های خوراکی محسوب می ‌شود که هم اکنون به طور گسترده ‌ای در بستنی با کیفیت بالا جهت مقاومت در برابر ذوب شدن ، در تولید انواع شیرینی ، بیسکویت و کیک ، کلوچه ، آب ‌نبات ، انواع آب میوه و نوشیدنی‌ های مایع ، محصولات لبنی و گوشتی ، غذاهای منجمد ، ماکارونی فوری ، کنسروها و کمپوتهای میوه استفاده می‌ گردد و همچنین CMC می‌ تواند برای پایدار کردن و محافظت از پروتئین ‌ها به وی‍ژه پروتئین سبوس مصرف شود. 2- مصارف CMC در مواد دارویی ، آرایشی و شیمیایی: تعلیق‌ساز ذرات ، ابقاء رنگ ، محافظ پوست ، پراکندگی یکدست ، زداینده چرک و لکه ، غلظت‌ بخش و تثبیت کننده ، روان‌ساز ، یکدست‌کننده ، این مواد هم چنین در تولید خمیردندان به دلیل مزه و طعم و جلا دهنده بودن آن ، کرم‌ های دست ، شامپوها ، خمیر ریش‌ تراش مایع ، و به دلیل آب دوستی و عمل متورم کردن کاربرد وسیعی در قرص‌ های دارویی دارد. 3- مصارف CMC در صنعت نساجی: هماهنگ کننده تار و پود ، نگهدارنده و جذب کننده آب ، غلظت دهنده در خمیرهای چاپ و ماده اولیه در فرایندهای مختلف تکمیل ، چسب مناسب برای الیاف و تشکیل دهنده لایه ، عامل استحکام و هماهنگی به جای گرین (دانه) هماهنگ کننده تار و پود و مقاوم کننده در برابر فرسودگی بوده و پارچه‌ هایی که با الیاف نخی و کتان هستند را از لحاظ وزنی سبک می‌ کند و مانع از بین رفتن و فساد آن ها می ‌شود. این ماده به عنوان ماده اولیه در خلال فرایند چاپ ، مخصوصاً به روی پارچه ‌های ابریشمی به کار می‌رود. نیز در آهار زنی نخ‌های مصنوعی کاربرد دارد. 4- مصارف CMC در رنگ و رزین: این ماده به عنوان عامل کنترل ویسکوزیته در رنگ های امولسیون قابل استفاده است و نیز در حرکت قلم‌ مو اثر مطلوبی دارد. در رنگ ‌های محلول به عنوان ماده ‌ای برای پر کردن منافذ در سطوح منفذ دار سطح دیوار گچی و غیره قبل از استعمال رنگ و روغن به کار می‌ رود. این ماده عامل حجم‌ دهنده خوبی برای مواد پرکننده می‌ باشد. نگهدارنده و جذب کننده آب ، تشکیل دهنده لایه ، تعلیق‌ ساز ذرات ، نگهدارنده رنگ ، غلظت‌ دهنده ، تثبیت‌ کننده و یک دست‌کننده می‌باشد. 5- مصارف CMC در صنعت شوینده ‌ها و صابون ‌ها: از ویژگی ‌های منحصر به فرد CMC این است که افزایش مقدار کمی از آن به شوینده ‌ها موجب معلق ماندن چرک جدا شده می ‌گردد و دارای حداکثر قدرت حل کردن چرک و چربی می‌ باشد. CMC حدفاصل تار و پود پارچه را پر می ‌کند و اجازه نمی ‌دهد چرک در لابه ‌لای آن جا گیرد و به اصطلاح از چرک مردگی جلوگیری می ‌کند و از همه مهم تر این که می‌ تواند امولسیون صابون و یا محلول را غلظت داده و ساختار آن را تثبیت ‌بخشد و نیز تعلیق ‌ساز ذرات و خاک بوده و به پوست آسیبی نمی‌ رساند. 6 - مصارف CMC در صنعت کاغذ‌ سازی و مقوا: این ماده در پروسه کاغذسازی ، مقاومت در برابر ساییدگی و یکنواختی سطح و ویژگی ضد شکنندگی ، قدرت کشش و سختی کاغذ را بالا می ‌برد. تشکیل دهنده لایه چسبنده ، غلظت ‌بخش ، باعث افزایش استحکام ، عامل بهبودی سطح و جلای آن بوده و نیز انعطاف سطح در برابر تاشدگی را بهبود می ‌بخشد. در ساخت مقوای چین‌ دار به عنوان عامل کنترل کننده ویسکوزیته ، و تثبیت کننده برای خمیرهای نشاسته‌ ای و چسب آن قابل استفاده می‌باشد. 7 - مصارف CMC در صنعت کاشی و سرامیک: این ماده در صنایع کاشی ‌سازی و سرامیک نوعی تثبیت‌ کننده ، نگهدارنده و جذب کننده آب ، تشکیل دهنده لایه ، غلظت دهنده و تثبیت کننده و برای جلاها جهت بهسازی استحکام قطعه قالب شده می‌ باشد و می ‌تواند به عنوان غلظت‌ دهنده در قالب‌ های کوزه‌ گری استفاده و محصولات را زیبا و بدون هیچ گونه ترک و حباب و عیب می‌ گرداند و قدرت چسبندگی را افزایش دهد و باعث شکل‌ پذیری آسان و افزایش استحکام آن تا 2 یا 3 برابر می‌ شود. افزودن این ماده قدرت پخش‌ شوندگی لعاب را بهبود می ‌بخشد و نیز باعث استحکام چسبندگی بین لعاب و سرامیک می ‌گردد. 8- مصارف CMC در حفاری چاه ‌های نفت: این ماده به عنوان عامل مهمی در بهبود کیفیت گل حفاری عمل می‌ کند. نوع با ویسکوزیته بالای آن برای ایجاد غلظت و نوع با ویسکوزیته پایین به عنوان عاملی در کاهش ضایعات فیلتراسیون محلول حاصل حفاری نفت است. کنترل کننده اتلاف مایع ، جاذب و نگهدارنده آب ، عامل درزگیری دیواره چاه ، تعلیق ساز خاک و نیز غلظت ‌دهنده روانی می‌ باشد. 9- مصارف CMC در تخته‌ های چند لایه: این ماده تعلیق‌ ساز ذرات ، باعث افزایش استحکام ، غلظت ‌دهنده ، تثبیت ‌کننده ، مقاوم در برابر گرما ، روان ‌ساز و یک دست ‌کننده می‌ باشد. 10- مصارف CMC در الکترودهای جوشکاری: این ماده تشکیل دهنده لایه ، استحکام‌ بخش ، غلظت‌ دهنده ، روان ‌‌ساز و یک دست‌ کننده می ‌باشند. 11- مصارف CMC در صنایع چرم: این مواد پرپشت کننده ، بهبود دهنده سطح و جلا ، محافظ بافت چرم ‌های مصنوعی می‌ باشد. 12- مصارف CMC در فرش و موکت: این مواد هم چنین جهت آهارزنی در صنعت فرش و موکت به کار می‌ رود. 13- مصارفCMC در چسب: این ماده به علت خاصیت تشکیل فیلم و کشش سطحی خوب ، به‌ عنوان یک چسب در چسب کاغذ دیواری ، چسب خمیر کاغذ ، چسب کاغذ سنباده ، چسب چرم و غیره به کار می‌ رود.14- مصارف CMC در سموم و آفت‌ کش ها: این ماده در سموم و آفت ‌کش ها به عنوان عامل تعلیق ‌ساز استفاده می ‌شود.

آزمايشات خط توليد

آزمايشات خط توليد يك سري از آزمايشات در كارخانجات بر روي محصول صورت مي گيرد و يك سري آزمايشات در خط توليد صورت مي پزيرد آزمايشات خط توليد عبارتند از : تست زبره(موقع تخليه بالميل ها) تست وزن ليتر(روي دوغاب)، تست ويسكوزيته و تيكسوتروپي(براي اسپري و لعاب)، تست پنتومتري ، تست S.P.D (اندازه گيري رطوبت گرانولها) آزمايشاتي كه بطور روزمره براي خط توليد انجام مي گيرد: 1- تست زبره(رسيت) بالميلها :" قبل از تخليه بالميل، نمونه گيري از دوغاب بالميل صورت گرفته و سپس بعد از اندازه گيري زبره چنانچه در اندازه استاندارد بود بالميل را تخليه مي كنند. تذكر: مثلا قرار بوده بالميل روي زبره 5 تخليه شود چنانچه در اين بالميل ميزان آب يا روانساز زيادتر بوده باشد، راندمان سايش بالا رفته و در نهايت زبرة 3 حاصل مي شود. در اينجا سطح ويژه بيشتر شده در نتيجه سايز ذرات كوچكتر شده و در نتيجه انقباض حين خشك بيشتري خواهيم داشت احتمال گل ريزي (ريزش) در اسپري دراير افزايش مي يابد، شيرين كج اضافي پخت را خواهيم داشت. لذا جهت اصلاح اين عيوب يك بالميل 30تني را با زبره 7 خالي مي كنند كه ميانگين اين دو زبره، زبرة 5 را به ما مي دهد. آنكه رسيت 7 دارد، بيشتر شامل دانه هاي درشت از جمله دانه هاي درشت كوارتزيت مي باشد كه سبب بروز عيب قنداق تفنگي مي شود. اصولاً براي تعيين زبره از الك مش 230(63ميكرون) استفاده مي كنند. 2- تست وزن ليتر(دانسيته)دوغاب: وزن ليتر عبارت است از وزن 1000سي سي دوغاب دوغابي كه مي خواهند براي اسپري دراير پمپ شود بايستي وزن ليتر يا دانسيته مشخص داشته باشد. وزن ليتر دوغاب روي اندازة گرانولها، كاركرد اسپري دراير و در نهايت بر فرمنيگ (كه از طريق پرس صورت مي گيرد) موثر است. هنگاميكه صحبت از عيب پرس مي شود در قالبي كه از گرانولها پر مي شود، دو نوع تخلخل را داريم: 1- تخلخل موجود در داخل گرانولها 2- تخلخل بين گرانولها هر چه وزن ليتر كمتر باشد(دانسيته پائين)، تخلخل گرانولها بيشتر خواهد بود. براي تهيه دوغاب حدود 30 الي 40 درصد آب به هر كيلو خاك بدنه مي افزائيم. جهت روانسازي مي توانيم ميزان آب را افزايش دهيم و يا از روانسازها استفاده كنيم. هر چه ميزان آب بيشتر شود وزن ليتر دوغاب كمتر شده كه سبب افزايش تخلخل دروني مي گردد و در صورت افزودن روانساز هر چند قيمت هر كيلو خاك در اثر افزودن درصد مورد نياز روانساز افزايش مي يابد اما استحكام خشك قطعه زياد خواهد شد، از دو طريق: با افزودن روانساز T.P.P(تري پلي فسفات) كه حداقل 25 درصد از قيمت بدنه را شامل مي شود 1- باعث بهبود روانسازي و كاهش ويسكوزيته مي شود اين امر خود نيز باعث امكان كاهش آب دوغاب و افزايش وزن ليتر (دانسيته) شده در نتيجه گرانولهاي توليد شده داراي تخلخل دروني كمتر و افزايش تراكم پس از پرس شده و در نهايت امر باعث افزايش استحكام پس ار خشك شدن و استحكام پس از پخت مي شود. 2- با ايجاد پل آبي – نمكي پس از خشك شدن باعث افزايش استحكام خشك كه اصولاً روانسازها اين ويژگي را دارند؛ چه كربنات سديم و چه كالبن و چه هگزامتافسفات سديم. در جرمهاي كوبيدني از كالبن به عنوان چسب استفاده مي شود. علاوه بر ويسكوزيته ، تيسكوتروپي دوغاب را نيز اندازه گيري مي كنند. 3- تست پنتومتري: هنگامي كه كاشي از زير پرس بيرون آمد، دستگاهي به نام پنتومتر كه مقطع سرش، دايره اي به قطر 1؛ 1.5 و 2 ميليمتر است كه فشردگي قطعه را در جاهاي مختلف اندازه گيري مي كنند (روي لبه ها و در گوشه ها و وسط و به طور كلي همه جاي كاشي) هر چه فشردگي كمتر باشد، سوزن دستگاه بيشتر داخل بيسكويت فرو مي رود. بيشترين عيبي كه اختلاف فشردگي در نقاط مختلف كاشي باعث مي شود عيب عدم قائمه بودن زوايا يا sqaerness است. فرض مي كنيم كه يك ضلع فشردگي بيشتري دارد، حين پخت انقباض كمتري خواهد داشت. در اين شكل ذوزنقه اي ، قاعده بزرگ متعلق است به ضلعي كه پنتومتري آن فشردگي بالاتري را داشته باشد و قاعده كوچكتر مربوط مي شود به ضلعي كه پنتومتري آن فشردگي كمتري را دارد كه باعث عيب عدم قائمه بودن(كانوكس) مي شود. زينترينگ در كاشي در حضور فاز مايع صورت مي گيرد. كه فاز مايع در كاشي كف بيش از كاشي ديواري است.(اول ذوب و بعد زينترينگ) 4- تست S.P.D : يك آزمايش فوري است براي اندازه گيري رطوبت گرانولها. كار اين دستگاه شبيه به فلاكس چاي يك پيمانه دارد كه گرانولها را داخلش مي ريزند كه داخل اين پيمانه كاربيد وجود دارد .رطوبت گرانولها با كاربيد گاز آزاد مي كند. هر چه ميزان رطوبت بيشتر باشد ، عقربه اي كه با فشار گاز دورني S.P.D بر حسب درصد رطوبت كاربيده شده وجود دارد، مقدار بيشتري را نشان مي دهد.

اندازه گیری پرت حرارتی دولومیت و خاکهای کربناتی - نوشته: ابوالفضل گروئی

اندازه گیری پرت حرارتی دولومیت و خاکهای کربناتی - 2

روشي غير مستقيم براي اندازه گيري پرت حرارتي دولوميت و خاکهاي کربناتي

 

بخش دوم – شرايط پخت نمونه ها، فرمول ها و مثال عملي

 

نوشته: ابوالفضل گروئی

 

نمونة 100 درصد رس و نمونة فرموله شده (مثلاً 15-85) را پس از خشک کردن کامل در کوره اي با حداقل دماي ۱۰۰۰ ˚C پخت دهيد. خشک شدن کامل نمونه ها اهميت بسيار زيادي دارد؛ چرا که اگر نمونه ها داراي رطوبت باشند، بر نـتايـج درصد پرت حرارتي اثر گذار خواهد بود. از کوره هاي صنـعتي پخت سريـع رولري با محدودة دمائي ˚C ۱۱۰۰-۱۲۰۰نيز مي توان استفاده کرد.

جرم خشک (D) و جرم پخت (F) تمام نمونه ها را با ترازوي يکصدم گرم تعيـين کنيد. تنها مشخصه اي که بايد اندازه گيري شود، درصد پرت حرارتي (L.O.I.) است. پس، پرت حرارتي نمونة 100 درصد رس و نمونة فرموله شدة (مثلاً 15-85) رس- بنتونيت را با استفاده از فرمول يک تعيين کنيد.

 

فرمول یک    

 

براي محاسبة پرت حرارتي دولوميت آزمايشي (يعني نمونة 100 درصد دولوميت)، از فرمول دو استفاده کنيد. 

فرمول دو

     

 

در اين فرمول

  پرت حرارتي نمونة دولوميت 100 درصد،

  پرت حرارتي نمونة فرموله شدة 15-85 و

  پرت حرارتي نمونة 100 درصد رس هستند.

 

نکتة مهم:

توجه داشته باشيد که رابطة پرت حرارتي براي يک ترکيب از مواد اوليه مي تواند خطي باشد، اما اين حالت براي انقباض، جذب آب، استحکام پخت و ديگر خواص پخت (که در اين آزمون نياز به اندازه گيري آنها نيست) برقرار نيست.

 

مثال عملي:

پرت حرارتي نمونه هاي 100 درصد بنتونيت سوراوجين (رس)، ترکيب فرمولة 15-85 از بنتونيت سوراوجين-دولوميت تکاب که در کورة پخت بيسکوئيت کاشي ديوار (˚C ۱۱۰۰و 45 دقيقه) پخته شدند، به ترتيب برابر بودند با 29/6 و 19/40 درصد. با استفاده از فرمول دو، پرت حرارتي دولوميت 100 درصد خواهد بود 17/46 درصد.

 

***

اين آزمون پس از تعريف يک پروژة کارآموزي توسط خانم « ليلا اکبر شاهي» دانشجوي سال آخر مهندسي مواد - سراميک دانشگاه بين المللي امام خميني (ره) به انجام رسيد.

Soil Compaction Handbook

Soil Compaction Handbook

Copyright © Multiquip Inc

Soil Compaction
Soil Compaction
Soil compaction is defined as the method of mechanically increasing the density of soil.  In construction, this is a significant part of the building process.  If performedThis soil density chart shows properly compacted soil. improperly, settlement of the soil could occur and result in unnecessary maintenance costs or structure failure.  Almost all types of building sites and construction projects utilize mechanical compaction techniques.


What is Soil?
Soil is formed in place or deposited by various forces of nature - such as glaciers, wind, lakes and rivers - residually or organically.  Following are important elements in soil compaction: - Soil type
- Soil moisture content
- Compaction effort required

Why Compact?
There are five principle reasons to compact soil: - Increases load-bearing capacity
- Prevents soil settlement and frost damage
- Provides stability
- Reduces water seepage, swelling and contraction
- Reduces settling of soil

Types of Compaction
There are four types of compaction effort on soil or asphalt: 

  • Vibration
  • Impact
  • Kneading
  • Pressure
These different types of effort are found in the two principle types of compaction force: static and vibratory. 

Static force is simply the deadweight of the machine, applying downward force on the soil surface, compressing the soil particles.  The only way to change the effective compaction force is by adding or subtracting the weight of the machine.  Static compaction is confined to upper soil layers and is limited to any appreciable depth.  Kneading and pressure are two examples of static compaction. 

Vibratory force uses a mechanism, usually engine-driven, to create a downward force in addition to the machine's static weight.  The vibrating mechanism is usually a rotating eccentric weight or piston/spring combination (in rammers).  The compactors deliver a rapid sequence of blows (impacts) to the surface, thereby affecting the top layers as well as deeper layers.  Vibration moves through the material, setting particles in motion and moving them closer together for the highest density possible.  Based on the materials being compacted, a certain amount of force must be used to overcome the cohesive nature of particular particles.

Results of Poor Compaction
Poor compaction can lead to unwanted results.

Both illustrations above show the result of improper compaction and how proper compaction can ensure a longer structural life.

 
Soil Types and Conditions
Every soil type behaves differently with respect to maximum density and optimum moisture.  Therefore, each soil type has its own unique requirements and controlsSoil grain size can be classified via a sieve test. both in the field and for testing purposes.  Soil types are commonly classified by grain size, determined  by passing the soil through a series of sieves to screen or separate the different grain sizes. Soil classification is categorized into 15 groups, a system set up by AASHTO (American Association of State Highway and Transportation Officials).  Soils found in nature are almost always a combination of soil types.  A well-graded soil consists of a wide range of particle sizes with the smaller particles filling voids between larger particles.  The result is a dense structure that lends itself well to compaction.  A soil's makeup determines the best compaction method to use. The are three basic soil groups:
  • Cohesive
  • Granular
  • Organic (this soil is not suitable for compaction and will not be discussed here)

Cohesive soils
Cohesive soils have the smallest particles.  Clay has a particle size range of .00004" to .002".  Silt ranges from .0002" to .003".  Clay is used in embankment fills and retaining pond beds.

Characteristics
Cohesive soils are dense and tightly bound together by molecular attraction.  They are plastic when wet and can be molded, but become very hard when dry.  Proper water content, evenly distributed, is critical for proper compaction.  Cohesive soils usually require a force such as impact or pressure.  Silt has a noticeably lower cohesion than clay.  However, silt is still heavily reliant on water content.

Granular soils
Granular soils range in particle size from .003" to .08" (sand) and .08" to 1.0" (fine to medium gravel).  Granular soils are known for their water-draining properties.  

Characteristics 
Sand and gravel obtain maximum density in either a fully dry or saturated state.  Testing curves are relatively flat so density can be obtained regardless of water content. The tables that follow give a basic indication of soils used in particular construction applications.

Relative Desirability of Soils As Compacted Fill
Click Here to view the chart
Click to View Chart

 

Guide to Soil Types
What to look for Appearance/Feel Water Movement When Moist When Dry
Granular soils, fine sands and silts Coarse grains can be seen. Feels gritty when rubbed between fingers When water and soil are shaken in palm of hand, they mix.  When shaking is stopped they separate Very little or no plasticity Little or no cohesive strength when dry.  Soil sample will crumble easily.
Cohesive soils, mixes and clays Grains cannot be seen by naked eye. Feels smooth and greasy when rubbed between fingers When water and soil are shaken in palm of hand, they will not mix Plastic and sticky. Can be rolled Has high strength when dry. Crumbles with difficulty. Slow saturation in water.

 

Materials

 

Vibrating Sheepsfoot
Rammer
Static Sheepsfoot
Grid Roller
Scraper
Vibrating Plate Compactor
Vibrating Roller
Vibrating Sheepsfoot
Scraper
Rubber-tired Roller
Loader
Grid Roller
  Lift Thickness Impact Pressure
(with kneading)
Vibration Kneading
(with pressure)
Gravel 12+ Poor No Good Very Good
Sand 10+/- Poor No Excellent Good
Silt 6+/- Good Good Poor Excellent
Clay 6+/- Excellent Very Good No Good

 

Fill Materials
  Permeability Foundation Support Pavement Sub grade Expansive Compaction
Difficulty
Gravel Very High Excellent Excellent No Very Easy
Sand Medium Good Good No Easy
Silt Medium Low Poor Poor Some Some
Clay None+ Moderate Poor Difficult Very Difficult
Organic Low Very Poor Not Acceptable Some Very Difficult

Effect of Moisture
The response of soil to moisture is very important, as the soil must carry the load year-round.  Rain, for example, may transform soil into a plastic state or even into a liquid.  In this state, soil has very little or no load-bearing ability.

Moisture vs. Soil Density
Moisture content of the soil is vital to proper compaction.  Moisture acts as a lubricant within soil, sliding the particles together.  Too little moisture means inadequate compaction - the particles cannot move past each other to achieve density.  Too much moisture leaves water-filled voids and subsequently weakens the load-bearing ability.  The highest density for most soils is at a certain water content for a given compaction effort.  The drier the soil, the more resistant it is to compaction.  In a water-saturated state the voids between particles are partially filled with water, creating an apparent cohesion that binds them together.  This cohesion increases as the particle size decreases (as in clay-type soils). l

Moisture content of the soil is vital to proper compaction

Soil Density Tests  
To determine if proper soil compaction is achieved for any specific construction application, several methods were developed.  The most prominent by far is soil density.
 

Why Test? 
Soil testing accomplishes the following:
 

  • Measures density of soil for comparing the degree of compaction vs. specs
  • Measures the effect of moisture on soil density vs. specs
  • Provides a moisture density curve identifying optimum moisture
Types of Tests  
Tests to determine optimum moisture content are done in the laboratory.  The most common is the Proctor Test, or Modified Proctor Test.  A particular soil needs to have an ideal (or optimum) amount of moisture to achieve maximum density.  This is important not only for durability, but will save money because less compaction effort is needed to achieve the desired results.
 

The Hand Test
A quick method of determining moisture is known as the "Hand Test".  Pick up a handful of soil.  Squeeze it in your hand.  Open
your hand. If the soil is powdery and will not retain the shape made by 
your hand, it is too dry.  If it shatters when dropped, it is tooA quick method to determine moisture in soils is the hand test
dry. If the soil is moldable and breaks into only a couple of 
pieces when dropped, it has the right amount of moisture for proper compaction. If the soil is plastic in your hand, leaves traces of moisture on your fingers and stays in one piece when dropped, it has too much moisture for compaction.

Proctor Test (ASTM D1557-91) 
The Proctor, or Modified Proctor Test, determines the maximum density of a soil needed for a specific job site.  The test first determines the maximum density achievable for the materials and uses this figure as a reference.  Secondly, it tests the effects of moisture on soil density.  The soil reference value is expressed as a percentage of density.  These values are determined before any compaction takes place to develop the compaction specifications.  Modified Proctor values are higher because they take into account higher densities needed foe certain typed of construction projects.  Test methods are similar for both tests.

Proctor Test
A small soil sample is taken from the jobsite.  A standard weight is dropped several times on the soil. The material weighed and then oven dried for 12 hours in order to evaluate water content
Modified Proctor Test
This is similar to the Proctor Test except a hammer is used to compact material for greater impact, The test is normally preferred in testing materials for higher shearing strength.

A Proctor Test determines the maximum density of a soil needed for a specific job site

A Proctor Test determines the maximum density of a soil needed for a specific job site

Field Tests
It is important to know and control the soil density during compaction.  Following are common field tests to determine on the spot if compaction densities are being reached.  

Field Density Testing Method
  Sand Cone Balloon Dens meter Shelby Tube Nuclear Gauge
Sand Cone Test The Ballon Densometer The Shelby Tube The Nuclear Gauge
Advantages * Large sample
* Accurate
* Large sample
* Direct reading      obtained  
* Open graded    material
* Fast
* Deep sample
* Under pipe haunches
* Fast
* Easy to redo
* More tests (statistical reliability)
Disadvantages  * Many steps
* Large area required
* Slow
* Halt Equipment
* Tempting to accept flukes
* Slow
* Balloon breakage
* Awkward
* Small Sample
* No gravel
* Sample not always retained
* No sample
* Radiation
* Moisture suspect
* Encourages amateurs
Errors * Void under plate
* Sand bulking
* Sand compacted
* Soil pumping
* Surface not level
* Soil pumping
* Void under plate
* Overdrive
* Rocks in path
* Plastic soil
* Miscalibrated
* Rocks in path
* Surface prep required
* Backscatter
Cost * Low * Moderate * Low * High
 

Sand Cone Test (ASTM D1556-90)  How the Sand Cone test works
A small hole (6" x 6" deep) is dug in the compacted material to be tested.  The soil is removed and weighed, then dried and weighed again to determine its moisture content.  A soil's moisture is figured as a percentage.  The specific volume of the hole is determined by filling it with calibrated dry sand from a jar and cone device.  The dry weight of the soil removed is divided by the volume of sand needed to fill the hole.  This gives us the density of the compacted soil in lbs per cubic foot.  This density is compared to the maximum Proctor density obtained earlier, which gives us the relative density of the soil that was just compacted. 

Nuclear Density (ASTM D2292-91)
Nuclear Density meters are a quick and fairly accurate way of determining density and moisture content.  The meter uses a radioactive isotope source (Cesium 137) at the soil surface (backscatter) or from a probe placed into the soil (direct transmission).  The isotope source gives off photons (usually Gamma rays) which radiate back to the mater's detectors on the bottom of the unit.  Dense soil absorbs more radiation than loose soil and the readings reflect overall density.  Water content (ASTM D3017) can also be read, all within a few minutes.  A relative Proctor density with the compaction results from the test. 

How the Nuclear Density test works

Sorry, we do not sell Nuclear Density Meters
 

Soil Modulus (soil stiffness)  
This field-test method is a very recent development that replaces soil density testing.  Soil stiffness is the ratio of force-to-displacement.  Testing is done by a machine that sends vibrations into the soil and then measures the deflection of the soil from the vibrations.  This is a very fast, safe method of testing soil stiffness.  Soil stiffness is the desired engineering property, not just dry density and water content.  This method is currently being researched and tested by the Federal Highway Administration.

 
Compaction Equipment

Applications

The desired level of compaction is best achieved by matching the soil type with its proper compaction method.  Other factors must be considered as well, such as compaction specs and job site conditions. Concrete equipment ideal for cohesive soils
  • Cohesive soils - clay is cohesive, its particles stick together.*  Therefore, a machine with a high impact force is required to ram the soil and force the air out, arranging the particles.  A rammer is the best choice, or a pad-foot vibratory roller if higher production is needed.
    *The particles must be sheared to compact.

Concrete equiment ideal for granular soils.

  • Granular soils - since granular soils are not cohesive and the particles require a shaking or vibratory action to move them, vibratory plates (forward travel) are the best choice.

Reversible plates and smooth drum vibratory rollers are appropriate for production work.  Granular soil particles respond to different frequencies (vibrations) depending on particle size.  The smaller the particle, the higher the frequencies and higher compaction forces. 

Normally, soils are mixtures of clay and granular materials, making the selection of compaction equipment more difficult.  It is a good idea to choose the machine appropriate for the larger percentage of the mixture.  Equipment testing may be required to match the best machine to the job. Asphalt is considered granular due to its base of mixed aggregate sizes (crushed stone, gravel, sand and fines) mixed with bitumen binder (asphalt cement).  Consequently, asphalt must be compacted with pressure (static) or vibration.

Compaction Machine Characteristics
Two factors are important in determining the type of force a compaction machine produces: frequency and amplitude.  Frequency is the speed at which an eccentric shaft rotates or the machine jumps.  Each compaction frequency machine is designed to operate at an optimum frequency to supply the maximum force.  Frequency is usually given in terms of vibration per minute (vpm). Amplitude (or normal amplitude) is the maximum movement of a vibrating body from its axis in one direction.  Double amplitude is the maximum movement of a vibrating body from its axis in one direction.  Double amplitude ins the maximum distance a vibrating body moves in both directions from its axis.  The apparent amplitude varies for each machine under different job site conditions.  The apparent amplitude increases as the material becomes more dense and compacted.

Lift height and Machine Performance
Lift height (depth of the soil  layer is an important factor that effectsProper Lift ensures good compactionmachine performance and compaction cost.  Vibratory and rammer-type equipment compact soil in the same direction: from top to bottom and bottom to top.  As the machine hits the soil, the impact travels to the hard surface below and then returns upward.  This sets all particles in motion and compaction takes place. As the soil becomes compacted, the impact has a shorter distance to travel.  More force returns to the machine, making it lift off the ground higher in its stroke cycle.  If the lift is too deep, the machine will take longer to compact the soil and a layer within the lift will not be compacted. 

Soil can also be over-compacted if the compactor makes too many passes (a pass is the machine going across a lift in one direction).  Over-compaction is like constantly hitting concrete with a sledgehammer.  Cracks will eventually appear, reducing density.  This is a waste of man-hours and adds unnecessary wear to the machine.

Compaction specifications 
A word about meeting job site specifications.  Generally, compaction performance parameters are given on a construction project in one of two ways:
- Method Specification - detailed instructions specify machine type, lift depths, number of passes, machine speed and moisture content.  A "recipe" is given as part of the job spec to accomplish the compaction needed.  This method is outdated, as machine technology has far outpaced common method specification requirements. - End-result Specification - engineers indicate final compaction requirements, thus giving the contractor much more flexibility in determining the best, most economical method of meeting the required specs.  Fortunately, this is the trend, allowing the contractor to take advantage of the latest technology available.

Equipment Types

RammersRammers
Rammers deliver a high impact force ( high amplitude) making them an excellent choice for cohesive and semi-cohesive soils.  Frequency range is 500 to 750 blows per minute.  Rammers get compaction force from a small gasoline or diesel engine powering a large piston set with two sets of springs.  The rammer is inclined at a forward angle to allow forward travel as the machine jumps.  Rammers cover three types of compaction: impact, vibration and kneading. 

Vibratory Plates Vibratory Plate Compactors
Vibratory plates are low amplitude and high frequency, designed to compact granular soils and asphalt.  Gasoline or diesel engines drive one or two eccentric weights at a high speed to develop compaction force.  The resulting vibrations cause forward motion.  The engine and handle are vibration-isolated from the vibrating plate.  The heavier the plate, the more compaction force it generates.  Frequency range is usually 2500 vpm to 6000 vpm.  Plates used for asphalt have a water tank and sprinkler system to prevent asphalt from sticking to the bottom of the base plate.  Vibration is the one principal compaction effect.

Reversible Vibratory Plates
In addition to some of the standard vibratory plate features, reversible plates have two eccentric weights that allow smooth transition for forward or reverse travel, plus increased compaction force as the result of dual weights.  Due to their weight and force, reversible plates are ideal for semi-cohesive soils. A reversible is possible the best compaction buy dollar for dollar.  Unlike standard plates, the reversible forward travel may be stopped and the machine will maintain its force for "spot" compaction.

RollersVibratory Rollers
Rollers are available in several categories: walk-behind and ride-on, which are available as smooth drum, padded drum, and rubber-tired models; and are further divided into static and vibratory sub-categories. 

Walk-behind
Smooth
A popular design for many years, smooth-drum machines are ideal for both soil and asphalt.  Dual steel drums are mounted on a rigid frame and powered by gasoline or diesel engines.  Steering is done by manually the machine handle.  Frequency is around 4000 vpm and amplitudes range from .018 to .020.  Vibration is provided by eccentric shafts placed in the drums or mounted on the frame.

Padded rollers are also known as trench rollers due to their effective use in trenches and excavations.  These machines feature hydraulic or hydrostatic steering and operation.  Powered by diesel engines, trench rollers are built to withstand the rigors of confined compaction.  Trench rollers are either skid-steer or equipped with articulated steering.  Operation can be by manual or remote control.  Large eccentric units provide high impact force and high amplitude (for rollers) that are appropriate for cohesive soils.  The drum pads provide a kneading action on soil.  Use these machines for high productivity.  

Ride-on
Configured as static-wheel rollers, ride-ons are used primarily for asphalt surface sealing and finishing work in the larger (8 to 15 ton) range.  Small ride-on units are used for patch jobs with thin lifts.  The trend is toward vibratory rollers.  Tandem vibratory rollers are usually found with drum widths of 30" up to 110", with the most common being 48".  Suitable for soil, sub-base and asphalt compaction, tandem rollers use the dynamic force of eccentric vibrator assemblies for high production work.  single-drum machines feature a single vibrating drum with pneumatic drive wheels.  The drum is available as smooth for sub-base or rock fill, or padded for soil compaction.  Additionally, a ride-on version of the pad foot trench roller is available for very high productivity in confined areas, with either manual or remote control operation.  

Rubber-tire These rollers are equipped with 7 to 11 pneumatic tires with the front and rear tires overlapping.  A static roller by nature, compaction force is altered by the addition or removal of weight added as ballast in the form of water or sand.  Weight ranges vary from 10 to 35 tons.  The compaction effort is pressure and kneading, primarily with asphalt finish rolling.  Tire pressures on some machines can be decreased while rolling to adjust ground contact pressure for different job conditions.

Equipment Applications

  Granular Soils Sand and Clay Cohesive Clay Asphalt
Rammers Not Recommended Testing Recommended Best Application Not Recommended
Vibratory Plates Best Application Testing Recommended Not Recommended Best Application
Reversible Plates Testing Recommended Best Application Best Application Not Recommended
Vibratory Rollers Not Recommended Best Application Testing Recommended Best Application
Rammax Rollers Testing Recommended Best Application Best Application Not Recommended
 
Safety and General Guidelines
As with all construction equipment, there are many safety practices that should be followed while using compaction equipment.  While this instructional guide is not designed to cover all aspects of job site safety, we wish to mention some of the more obvious items in regard to compaction equipment.  Ideally, equipment operators should familiarize themselves with all of their company's safety regulations, as well as any OSHA, state agency or local agency regulations pertaining to job safety.  Basic personal protection, consisting of durable work gloves, eye protection, ear protection, approved hard hat and work clothes, should be standard issue on any job available for immediate use. In the case of walk-behind compaction equipment, additional toe protection devices should be available, depending on applicable regulations.  All personnel operating powered compaction equipment should read all operating and safety instructions for each piece of equipment.  Additionally, training should be provided so that the operator is aware of all aspects of operation. No minors should be allowed to operate construction equipment.  No operator should run construction equipment when under the influence of medication, illegal drugs or alcohol.  Serious injury or death could occur as a result of improper use or neglect of safety practices and attitudes.  This applies to both the new worker as well as the seasoned professional.

Shoring
Trench work brings a new set of safety practices and regulations for the compaction equipment operator.  This section does not intend to cover the regulations pertaining to trench safety (OSHA Part 1926, Subpart P).  The operator should have knowledge of what is required before compacting in a trench or confined area.  Be certain a "competent person" (as defined by OSHA Part 1926.650 revised July 1, 1998) has inspected the trench and follows OSHA guidelines for inspection during the duration of the job.  Besides the obvious danger of a trench cave-in, the worker must also be protected from falling objects.  Unshored (or shored) trenches can be compacted with the use of remote control compaction equipment.  This allows to operator to stay outside the trench while operating the equipment.
Safety first!

آزمايشات خط توليد

آزمايشات خط توليد يك سري از آزمايشات در كارخانجات بر روي محصول صورت مي گيرد و يك سري آزمايشات در خط توليد صورت مي پزيرد آزمايشات خط توليد عبارتند از : تست زبره(موقع تخليه بالميل ها) تست وزن ليتر(روي دوغاب)، تست ويسكوزيته و تيكسوتروپي(براي اسپري و لعاب)، تست پنتومتري ، تست S.P.D (اندازه گيري رطوبت گرانولها) آزمايشاتي كه بطور روزمره براي خط توليد انجام مي گيرد: 1- تست زبره(رسيت) بالميلها :" قبل از تخليه بالميل، نمونه گيري از دوغاب بالميل صورت گرفته و سپس بعد از اندازه گيري زبره چنانچه در اندازه استاندارد بود بالميل را تخليه مي كنند. تذكر: مثلا قرار بوده بالميل روي زبره 5 تخليه شود چنانچه در اين بالميل ميزان آب يا روانساز زيادتر بوده باشد، راندمان سايش بالا رفته و در نهايت زبرة 3 حاصل مي شود. در اينجا سطح ويژه بيشتر شده در نتيجه سايز ذرات كوچكتر شده و در نتيجه انقباض حين خشك بيشتري خواهيم داشت احتمال گل ريزي (ريزش) در اسپري دراير افزايش مي يابد، شيرين كج اضافي پخت را خواهيم داشت. لذا جهت اصلاح اين عيوب يك بالميل 30تني را با زبره 7 خالي مي كنند كه ميانگين اين دو زبره، زبرة 5 را به ما مي دهد. آنكه رسيت 7 دارد، بيشتر شامل دانه هاي درشت از جمله دانه هاي درشت كوارتزيت مي باشد كه سبب بروز عيب قنداق تفنگي مي شود. اصولاً براي تعيين زبره از الك مش 230(63ميكرون) استفاده مي كنند. 2- تست وزن ليتر(دانسيته)دوغاب: وزن ليتر عبارت است از وزن 1000سي سي دوغاب دوغابي كه مي خواهند براي اسپري دراير پمپ شود بايستي وزن ليتر يا دانسيته مشخص داشته باشد. وزن ليتر دوغاب روي اندازة گرانولها، كاركرد اسپري دراير و در نهايت بر فرمنيگ (كه از طريق پرس صورت مي گيرد) موثر است. هنگاميكه صحبت از عيب پرس مي شود در قالبي كه از گرانولها پر مي شود، دو نوع تخلخل را داريم: 1- تخلخل موجود در داخل گرانولها 2- تخلخل بين گرانولها هر چه وزن ليتر كمتر باشد(دانسيته پائين)، تخلخل گرانولها بيشتر خواهد بود. براي تهيه دوغاب حدود 30 الي 40 درصد آب به هر كيلو خاك بدنه مي افزائيم. جهت روانسازي مي توانيم ميزان آب را افزايش دهيم و يا از روانسازها استفاده كنيم. هر چه ميزان آب بيشتر شود وزن ليتر دوغاب كمتر شده كه سبب افزايش تخلخل دروني مي گردد و در صورت افزودن روانساز هر چند قيمت هر كيلو خاك در اثر افزودن درصد مورد نياز روانساز افزايش مي يابد اما استحكام خشك قطعه زياد خواهد شد، از دو طريق: با افزودن روانساز T.P.P(تري پلي فسفات) كه حداقل 25 درصد از قيمت بدنه را شامل مي شود 1- باعث بهبود روانسازي و كاهش ويسكوزيته مي شود اين امر خود نيز باعث امكان كاهش آب دوغاب و افزايش وزن ليتر (دانسيته) شده در نتيجه گرانولهاي توليد شده داراي تخلخل دروني كمتر و افزايش تراكم پس از پرس شده و در نهايت امر باعث افزايش استحكام پس ار خشك شدن و استحكام پس از پخت مي شود. 2- با ايجاد پل آبي – نمكي پس از خشك شدن باعث افزايش استحكام خشك كه اصولاً روانسازها اين ويژگي را دارند؛ چه كربنات سديم و چه كالبن و چه هگزامتافسفات سديم. در جرمهاي كوبيدني از كالبن به عنوان چسب استفاده مي شود. علاوه بر ويسكوزيته ، تيسكوتروپي دوغاب را نيز اندازه گيري مي كنند. 3- تست پنتومتري: هنگامي كه كاشي از زير پرس بيرون آمد، دستگاهي به نام پنتومتر كه مقطع سرش، دايره اي به قطر 1؛ 1.5 و 2 ميليمتر است كه فشردگي قطعه را در جاهاي مختلف اندازه گيري مي كنند (روي لبه ها و در گوشه ها و وسط و به طور كلي همه جاي كاشي) هر چه فشردگي كمتر باشد، سوزن دستگاه بيشتر داخل بيسكويت فرو مي رود. بيشترين عيبي كه اختلاف فشردگي در نقاط مختلف كاشي باعث مي شود عيب عدم قائمه بودن زوايا يا sqaerness است. فرض مي كنيم كه يك ضلع فشردگي بيشتري دارد، حين پخت انقباض كمتري خواهد داشت. در اين شكل ذوزنقه اي ، قاعده بزرگ متعلق است به ضلعي كه پنتومتري آن فشردگي بالاتري را داشته باشد و قاعده كوچكتر مربوط مي شود به ضلعي كه پنتومتري آن فشردگي كمتري را دارد كه باعث عيب عدم قائمه بودن(كانوكس) مي شود. زينترينگ در كاشي در حضور فاز مايع صورت مي گيرد. كه فاز مايع در كاشي كف بيش از كاشي ديواري است.(اول ذوب و بعد زينترينگ) 4- تست S.P.D : يك آزمايش فوري است براي اندازه گيري رطوبت گرانولها. كار اين دستگاه شبيه به فلاكس چاي يك پيمانه دارد كه گرانولها را داخلش مي ريزند كه داخل اين پيمانه كاربيد وجود دارد .رطوبت گرانولها با كاربيد گاز آزاد مي كند. هر چه ميزان رطوبت بيشتر باشد ، عقربه اي كه با فشار گاز دورني S.P.D بر حسب درصد رطوبت كاربيده شده وجود دارد، مقدار بيشتري را نشان مي دهد.

CMC

به دلیل جهات اقتصادی آن در سال های اخیر مورد توجه خاص قرار گرفته است و پیشرفت‌ های عمده ‌ای در تکنولوژی و کیفیت و کاربری این محصول صورت گرفته است. این پیشرفت‌ ها امکاناتی را فراهم آورده است تا بتوان از کربوکسی متیل سلولز در کاربردهای بسیاری نظیر خوراکی ، دارویی ، صنایع شوینده ، رنگ و رزین و رونمای ساختمان ، چسب‌ ها ، نساجی ، چاپ و تکمیل پارچه ، کاشی و سرامیک ، سفال و چینی ، کاغذ ، الکترود جوشکاری ، فرش و موکت ، گل حفاری چاه‌ های نفت ، تخته‌ های چند لایه ، چرم مصنوعی و مواد‌آرایشی ، سموم و آفت کش ها و غیره استفاده کرد. ویژگی‌ های کاربردی CMC علاوه بر غلظت بخشی ، چسبندگی و ایجاد استحکام ، عامل انتشار ، عامل نگهدارنده آب ،حفظ حالت کلوییدی ، تثبیت کننده ، عامل تعلیق‌ساز ، امولسیون ‌ساز و عامل تشکیل لایه است. به دلیل ویژگی های متنوع ، CMC در طیف گسترده‌ ای استفاده می‌ شود. این ماده به سرعت در آب سرد و گرم حل می‌ شود و اساساً در مواردی که کنترل ویسکوزیته هدف ‌باشد از این ماده استفاده می‌گردد زیرا CMC حتی در حضور یون کلسیم نیز ژل تشکیل نمی‌ دهد. این که این ماده عامل کنترل ویسکوزیته است باعث شده تا از آن به عنوان غلظت‌ دهنده ، تثبیت‌کننده ، امولسیون ‌ساز (مانند پروتئین شیر) و عامل تعلیق ساز بهره جست. خواص فیزیکی 1-حلالیت 2-ویسکوزیته در محلول 3-فعالیت سطحی 4-خواص ترموپلاستیکی 5-پایداری (در مقابل تخریبات بیولوژیکی ، گرما ، هیدرولیز و اکسیداسیون) دلایل تکنولوژیکی برای استفاده از آن:1. غلظت بسیار اندکی لازم است. 2. انواع گریدهای آن با ویژگی‌ های سازگار یافته برای مصارف گوناگون قابل تولید می ‌باشد. 3. بدون مزه و بو و بی رنگ می‌ باشد. 4. نسبت به محصولات طبیعی اصلاح نیافته مقاومت بیشتری در مقابل میکروب ‌ها دارد. 5. توانایی حفظ ویژگی ‌ها در شرایط متغیر را دارا است. 6. حلالیت بالا حتی در آب سرد دارد. 7. عامل ناروانی و غلیظ‌ کننده می‌ باشد. 8. توانایی ایجاد تعلیق پایدار دارد. 9. امولسیفایر 10. تشکیل لایه محافظ 11. بهبود ویژگی های رئولوژی (تغییر شکل ماده) 12. جلوگیری از رشد کریستال ‌ها 13. جلوگیری از انعقاد محصولات دارای نشاسته 14. جلوگیری از نرم و سفت شدن 15. اصلاح ساختار و بافت 16. حجیم‌ کننده کاربردهای CMC فقط کافیست شما نیازهای خود را با ویژگی‌های CMC ارتباط دهید و گرید مناسب جهت مصرف مورد نیاز خود را انتخاب کنید. کاربردهای CMC در صنایع مختلف به شرح ذیل می ‌باشد: 1- مصارف خوراکی: ویژگی ‌های کاربردی این گرید غلظت‌ دهندگی ، امولسیون کننده ، نگهدارنده و جذب کننده آب ، نگهدارنده و تثبیت‌کننده ، عامل حفظ شکل و ظاهر (رئولوژی) می‌باشد ، که با داشتن این ویژگی ‌ها می‌تواند به جای ژلاتین و مواد دیگر استفاده شود که نه تنها از لحاظ اقتصادی به صرفه است بلکه باعث حفظ طعم واقعی و تازگی غذا است و مدت زمان قابل مصرف بودن ماده غذایی را بالا می‌ برد و یکی از ضروری‌ ترین افزودنی‌ های خوراکی محسوب می ‌شود که هم اکنون به طور گسترده ‌ای در بستنی با کیفیت بالا جهت مقاومت در برابر ذوب شدن ، در تولید انواع شیرینی ، بیسکویت و کیک ، کلوچه ، آب ‌نبات ، انواع آب میوه و نوشیدنی‌ های مایع ، محصولات لبنی و گوشتی ، غذاهای منجمد ، ماکارونی فوری ، کنسروها و کمپوتهای میوه استفاده می‌ گردد و همچنین CMC می‌ تواند برای پایدار کردن و محافظت از پروتئین ‌ها به وی‍ژه پروتئین سبوس مصرف شود. 2- مصارف CMC در مواد دارویی ، آرایشی و شیمیایی: تعلیق‌ساز ذرات ، ابقاء رنگ ، محافظ پوست ، پراکندگی یکدست ، زداینده چرک و لکه ، غلظت‌ بخش و تثبیت کننده ، روان‌ساز ، یکدست‌کننده ، این مواد هم چنین در تولید خمیردندان به دلیل مزه و طعم و جلا دهنده بودن آن ، کرم‌ های دست ، شامپوها ، خمیر ریش‌ تراش مایع ، و به دلیل آب دوستی و عمل متورم کردن کاربرد وسیعی در قرص‌ های دارویی دارد. 3- مصارف CMC در صنعت نساجی: هماهنگ کننده تار و پود ، نگهدارنده و جذب کننده آب ، غلظت دهنده در خمیرهای چاپ و ماده اولیه در فرایندهای مختلف تکمیل ، چسب مناسب برای الیاف و تشکیل دهنده لایه ، عامل استحکام و هماهنگی به جای گرین (دانه) هماهنگ کننده تار و پود و مقاوم کننده در برابر فرسودگی بوده و پارچه‌ هایی که با الیاف نخی و کتان هستند را از لحاظ وزنی سبک می‌ کند و مانع از بین رفتن و فساد آن ها می ‌شود. این ماده به عنوان ماده اولیه در خلال فرایند چاپ ، مخصوصاً به روی پارچه ‌های ابریشمی به کار می‌رود. نیز در آهار زنی نخ‌های مصنوعی کاربرد دارد. 4- مصارف CMC در رنگ و رزین: این ماده به عنوان عامل کنترل ویسکوزیته در رنگ های امولسیون قابل استفاده است و نیز در حرکت قلم‌ مو اثر مطلوبی دارد. در رنگ ‌های محلول به عنوان ماده ‌ای برای پر کردن منافذ در سطوح منفذ دار سطح دیوار گچی و غیره قبل از استعمال رنگ و روغن به کار می‌ رود. این ماده عامل حجم‌ دهنده خوبی برای مواد پرکننده می‌ باشد. نگهدارنده و جذب کننده آب ، تشکیل دهنده لایه ، تعلیق‌ ساز ذرات ، نگهدارنده رنگ ، غلظت‌ دهنده ، تثبیت‌ کننده و یک دست‌کننده می‌باشد. 5- مصارف CMC در صنعت شوینده ‌ها و صابون ‌ها: از ویژگی ‌های منحصر به فرد CMC این است که افزایش مقدار کمی از آن به شوینده ‌ها موجب معلق ماندن چرک جدا شده می ‌گردد و دارای حداکثر قدرت حل کردن چرک و چربی می‌ باشد. CMC حدفاصل تار و پود پارچه را پر می ‌کند و اجازه نمی ‌دهد چرک در لابه ‌لای آن جا گیرد و به اصطلاح از چرک مردگی جلوگیری می ‌کند و از همه مهم تر این که می‌ تواند امولسیون صابون و یا محلول را غلظت داده و ساختار آن را تثبیت ‌بخشد و نیز تعلیق ‌ساز ذرات و خاک بوده و به پوست آسیبی نمی‌ رساند. 6 - مصارف CMC در صنعت کاغذ‌ سازی و مقوا: این ماده در پروسه کاغذسازی ، مقاومت در برابر ساییدگی و یکنواختی سطح و ویژگی ضد شکنندگی ، قدرت کشش و سختی کاغذ را بالا می ‌برد. تشکیل دهنده لایه چسبنده ، غلظت ‌بخش ، باعث افزایش استحکام ، عامل بهبودی سطح و جلای آن بوده و نیز انعطاف سطح در برابر تاشدگی را بهبود می ‌بخشد. در ساخت مقوای چین‌ دار به عنوان عامل کنترل کننده ویسکوزیته ، و تثبیت کننده برای خمیرهای نشاسته‌ ای و چسب آن قابل استفاده می‌باشد. 7 - مصارف CMC در صنعت کاشی و سرامیک: این ماده در صنایع کاشی ‌سازی و سرامیک نوعی تثبیت‌ کننده ، نگهدارنده و جذب کننده آب ، تشکیل دهنده لایه ، غلظت دهنده و تثبیت کننده و برای جلاها جهت بهسازی استحکام قطعه قالب شده می‌ باشد و می ‌تواند به عنوان غلظت‌ دهنده در قالب‌ های کوزه‌ گری استفاده و محصولات را زیبا و بدون هیچ گونه ترک و حباب و عیب می‌ گرداند و قدرت چسبندگی را افزایش دهد و باعث شکل‌ پذیری آسان و افزایش استحکام آن تا 2 یا 3 برابر می‌ شود. افزودن این ماده قدرت پخش‌ شوندگی لعاب را بهبود می ‌بخشد و نیز باعث استحکام چسبندگی بین لعاب و سرامیک می ‌گردد. 8- مصارف CMC در حفاری چاه ‌های نفت: این ماده به عنوان عامل مهمی در بهبود کیفیت گل حفاری عمل می‌ کند. نوع با ویسکوزیته بالای آن برای ایجاد غلظت و نوع با ویسکوزیته پایین به عنوان عاملی در کاهش ضایعات فیلتراسیون محلول حاصل حفاری نفت است. کنترل کننده اتلاف مایع ، جاذب و نگهدارنده آب ، عامل درزگیری دیواره چاه ، تعلیق ساز خاک و نیز غلظت ‌دهنده روانی می‌ باشد. 9- مصارف CMC در تخته‌ های چند لایه: این ماده تعلیق‌ ساز ذرات ، باعث افزایش استحکام ، غلظت ‌دهنده ، تثبیت ‌کننده ، مقاوم در برابر گرما ، روان ‌ساز و یک دست ‌کننده می‌ باشد. 10- مصارف CMC در الکترودهای جوشکاری: این ماده تشکیل دهنده لایه ، استحکام‌ بخش ، غلظت‌ دهنده ، روان ‌‌ساز و یک دست‌ کننده می ‌باشند. 11- مصارف CMC در صنایع چرم: این مواد پرپشت کننده ، بهبود دهنده سطح و جلا ، محافظ بافت چرم ‌های مصنوعی می‌ باشد. 12- مصارف CMC در فرش و موکت: این مواد هم چنین جهت آهارزنی در صنعت فرش و موکت به کار می‌ رود. 13- مصارفCMC در چسب: این ماده به علت خاصیت تشکیل فیلم و کشش سطحی خوب ، به‌ عنوان یک چسب در چسب کاغذ دیواری ، چسب خمیر کاغذ ، چسب کاغذ سنباده ، چسب چرم و غیره به کار می‌ رود.14- مصارف CMC در سموم و آفت‌ کش ها: این ماده در سموم و آفت ‌کش ها به عنوان عامل تعلیق ‌ساز استفاده می ‌شود.

Soil Compaction Handbook

Copyright © Multiquip Inc Soil Compaction Soil Compaction Soil compaction is defined as the method of mechanically increasing the density of soil. In construction, this is a significant part of the building process. If performedThis soil density chart shows properly compacted soil. improperly, settlement of the soil could occur and result in unnecessary maintenance costs or structure failure. Almost all types of building sites and construction projects utilize mechanical compaction techniques. What is Soil? Soil is formed in place or deposited by various forces of nature - such as glaciers, wind, lakes and rivers - residually or organically. Following are important elements in soil compaction: - Soil type - Soil moisture content - Compaction effort required Why Compact? There are five principle reasons to compact soil: - Increases load-bearing capacity - Prevents soil settlement and frost damage - Provides stability - Reduces water seepage, swelling and contraction - Reduces settling of soil Types of Compaction There are four types of compaction effort on soil or asphalt: Vibration Impact Kneading Pressure These different types of effort are found in the two principle types of compaction force: static and vibratory. Static force is simply the deadweight of the machine, applying downward force on the soil surface, compressing the soil particles. The only way to change the effective compaction force is by adding or subtracting the weight of the machine. Static compaction is confined to upper soil layers and is limited to any appreciable depth. Kneading and pressure are two examples of static compaction. Vibratory force uses a mechanism, usually engine-driven, to create a downward force in addition to the machine's static weight. The vibrating mechanism is usually a rotating eccentric weight or piston/spring combination (in rammers). The compactors deliver a rapid sequence of blows (impacts) to the surface, thereby affecting the top layers as well as deeper layers. Vibration moves through the material, setting particles in motion and moving them closer together for the highest density possible. Based on the materials being compacted, a certain amount of force must be used to overcome the cohesive nature of particular particles. Results of Poor Compaction Poor compaction can lead to unwanted results. Both illustrations above show the result of improper compaction and how proper compaction can ensure a longer structural life. Soil Types and Conditions Every soil type behaves differently with respect to maximum density and optimum moisture. Therefore, each soil type has its own unique requirements and controlsSoil grain size can be classified via a sieve test. both in the field and for testing purposes. Soil types are commonly classified by grain size, determined by passing the soil through a series of sieves to screen or separate the different grain sizes. Soil classification is categorized into 15 groups, a system set up by AASHTO (American Association of State Highway and Transportation Officials). Soils found in nature are almost always a combination of soil types. A well-graded soil consists of a wide range of particle sizes with the smaller particles filling voids between larger particles. The result is a dense structure that lends itself well to compaction. A soil's makeup determines the best compaction method to use. The are three basic soil groups: Cohesive Granular Organic (this soil is not suitable for compaction and will not be discussed here) Cohesive soils Cohesive soils have the smallest particles. Clay has a particle size range of .00004" to .002". Silt ranges from .0002" to .003". Clay is used in embankment fills and retaining pond beds. Characteristics Cohesive soils are dense and tightly bound together by molecular attraction. They are plastic when wet and can be molded, but become very hard when dry. Proper water content, evenly distributed, is critical for proper compaction. Cohesive soils usually require a force such as impact or pressure. Silt has a noticeably lower cohesion than clay. However, silt is still heavily reliant on water content. Granular soils Granular soils range in particle size from .003" to .08" (sand) and .08" to 1.0" (fine to medium gravel). Granular soils are known for their water-draining properties. Characteristics Sand and gravel obtain maximum density in either a fully dry or saturated state. Testing curves are relatively flat so density can be obtained regardless of water content. The tables that follow give a basic indication of soils used in particular construction applications. Relative Desirability of Soils As Compacted Fill Click Here to view the chart Click to View Chart Guide to Soil Types What to look for Appearance/Feel Water Movement When Moist When Dry Granular soils, fine sands and silts Coarse grains can be seen. Feels gritty when rubbed between fingers When water and soil are shaken in palm of hand, they mix. When shaking is stopped they separate Very little or no plasticity Little or no cohesive strength when dry. Soil sample will crumble easily. Cohesive soils, mixes and clays Grains cannot be seen by naked eye. Feels smooth and greasy when rubbed between fingers When water and soil are shaken in palm of hand, they will not mix Plastic and sticky. Can be rolled Has high strength when dry. Crumbles with difficulty. Slow saturation in water. Materials Vibrating Sheepsfoot Rammer Static Sheepsfoot Grid Roller Scraper Vibrating Plate Compactor Vibrating Roller Vibrating Sheepsfoot Scraper Rubber-tired Roller Loader Grid Roller Lift Thickness Impact Pressure (with kneading) Vibration Kneading (with pressure) Gravel 12+ Poor No Good Very Good Sand 10+/- Poor No Excellent Good Silt 6+/- Good Good Poor Excellent Clay 6+/- Excellent Very Good No Good Fill Materials Permeability Foundation Support Pavement Sub grade Expansive Compaction Difficulty Gravel Very High Excellent Excellent No Very Easy Sand Medium Good Good No Easy Silt Medium Low Poor Poor Some Some Clay None+ Moderate Poor Difficult Very Difficult Organic Low Very Poor Not Acceptable Some Very Difficult Effect of Moisture The response of soil to moisture is very important, as the soil must carry the load year-round. Rain, for example, may transform soil into a plastic state or even into a liquid. In this state, soil has very little or no load-bearing ability. Moisture vs. Soil Density Moisture content of the soil is vital to proper compaction. Moisture acts as a lubricant within soil, sliding the particles together. Too little moisture means inadequate compaction - the particles cannot move past each other to achieve density. Too much moisture leaves water-filled voids and subsequently weakens the load-bearing ability. The highest density for most soils is at a certain water content for a given compaction effort. The drier the soil, the more resistant it is to compaction. In a water-saturated state the voids between particles are partially filled with water, creating an apparent cohesion that binds them together. This cohesion increases as the particle size decreases (as in clay-type soils). l Moisture content of the soil is vital to proper compaction Soil Density Tests To determine if proper soil compaction is achieved for any specific construction application, several methods were developed. The most prominent by far is soil density. Why Test? Soil testing accomplishes the following: Measures density of soil for comparing the degree of compaction vs. specs Measures the effect of moisture on soil density vs. specs Provides a moisture density curve identifying optimum moisture Types of Tests Tests to determine optimum moisture content are done in the laboratory. The most common is the Proctor Test, or Modified Proctor Test. A particular soil needs to have an ideal (or optimum) amount of moisture to achieve maximum density. This is important not only for durability, but will save money because less compaction effort is needed to achieve the desired results. The Hand Test A quick method of determining moisture is known as the "Hand Test". Pick up a handful of soil. Squeeze it in your hand. Open your hand. If the soil is powdery and will not retain the shape made by your hand, it is too dry. If it shatters when dropped, it is tooA quick method to determine moisture in soils is the hand test dry. If the soil is moldable and breaks into only a couple of pieces when dropped, it has the right amount of moisture for proper compaction. If the soil is plastic in your hand, leaves traces of moisture on your fingers and stays in one piece when dropped, it has too much moisture for compaction. Proctor Test (ASTM D1557-91) The Proctor, or Modified Proctor Test, determines the maximum density of a soil needed for a specific job site. The test first determines the maximum density achievable for the materials and uses this figure as a reference. Secondly, it tests the effects of moisture on soil density. The soil reference value is expressed as a percentage of density. These values are determined before any compaction takes place to develop the compaction specifications. Modified Proctor values are higher because they take into account higher densities needed foe certain typed of construction projects. Test methods are similar for both tests. Proctor Test A small soil sample is taken from the jobsite. A standard weight is dropped several times on the soil. The material weighed and then oven dried for 12 hours in order to evaluate water content Modified Proctor Test This is similar to the Proctor Test except a hammer is used to compact material for greater impact, The test is normally preferred in testing materials for higher shearing strength. A Proctor Test determines the maximum density of a soil needed for a specific job site A Proctor Test determines the maximum density of a soil needed for a specific job site Field Tests It is important to know and control the soil density during compaction. Following are common field tests to determine on the spot if compaction densities are being reached. Field Density Testing Method Sand Cone Balloon Dens meter Shelby Tube Nuclear Gauge Sand Cone Test The Ballon Densometer The Shelby Tube The Nuclear Gauge Advantages * Large sample * Accurate * Large sample * Direct reading obtained * Open graded material * Fast * Deep sample * Under pipe haunches * Fast * Easy to redo * More tests (statistical reliability) Disadvantages * Many steps * Large area required * Slow * Halt Equipment * Tempting to accept flukes * Slow * Balloon breakage * Awkward * Small Sample * No gravel * Sample not always retained * No sample * Radiation * Moisture suspect * Encourages amateurs Errors * Void under plate * Sand bulking * Sand compacted * Soil pumping * Surface not level * Soil pumping * Void under plate * Overdrive * Rocks in path * Plastic soil * Miscalibrated * Rocks in path * Surface prep required * Backscatter Cost * Low * Moderate * Low * High Sand Cone Test (ASTM D1556-90) How the Sand Cone test works A small hole (6" x 6" deep) is dug in the compacted material to be tested. The soil is removed and weighed, then dried and weighed again to determine its moisture content. A soil's moisture is figured as a percentage. The specific volume of the hole is determined by filling it with calibrated dry sand from a jar and cone device. The dry weight of the soil removed is divided by the volume of sand needed to fill the hole. This gives us the density of the compacted soil in lbs per cubic foot. This density is compared to the maximum Proctor density obtained earlier, which gives us the relative density of the soil that was just compacted. Nuclear Density (ASTM D2292-91) Nuclear Density meters are a quick and fairly accurate way of determining density and moisture content. The meter uses a radioactive isotope source (Cesium 137) at the soil surface (backscatter) or from a probe placed into the soil (direct transmission). The isotope source gives off photons (usually Gamma rays) which radiate back to the mater's detectors on the bottom of the unit. Dense soil absorbs more radiation than loose soil and the readings reflect overall density. Water content (ASTM D3017) can also be read, all within a few minutes. A relative Proctor density with the compaction results from the test. How the Nuclear Density test works Sorry, we do not sell Nuclear Density Meters Soil Modulus (soil stiffness) This field-test method is a very recent development that replaces soil density testing. Soil stiffness is the ratio of force-to-displacement. Testing is done by a machine that sends vibrations into the soil and then measures the deflection of the soil from the vibrations. This is a very fast, safe method of testing soil stiffness. Soil stiffness is the desired engineering property, not just dry density and water content. This method is currently being researched and tested by the Federal Highway Administration. Compaction Equipment Applications The desired level of compaction is best achieved by matching the soil type with its proper compaction method. Other factors must be considered as well, such as compaction specs and job site conditions. Concrete equipment ideal for cohesive soils Cohesive soils - clay is cohesive, its particles stick together.* Therefore, a machine with a high impact force is required to ram the soil and force the air out, arranging the particles. A rammer is the best choice, or a pad-foot vibratory roller if higher production is needed. *The particles must be sheared to compact. Concrete equiment ideal for granular soils. Granular soils - since granular soils are not cohesive and the particles require a shaking or vibratory action to move them, vibratory plates (forward travel) are the best choice. Reversible plates and smooth drum vibratory rollers are appropriate for production work. Granular soil particles respond to different frequencies (vibrations) depending on particle size. The smaller the particle, the higher the frequencies and higher compaction forces. Normally, soils are mixtures of clay and granular materials, making the selection of compaction equipment more difficult. It is a good idea to choose the machine appropriate for the larger percentage of the mixture. Equipment testing may be required to match the best machine to the job. Asphalt is considered granular due to its base of mixed aggregate sizes (crushed stone, gravel, sand and fines) mixed with bitumen binder (asphalt cement). Consequently, asphalt must be compacted with pressure (static) or vibration. Compaction Machine Characteristics Two factors are important in determining the type of force a compaction machine produces: frequency and amplitude. Frequency is the speed at which an eccentric shaft rotates or the machine jumps. Each compaction frequency machine is designed to operate at an optimum frequency to supply the maximum force. Frequency is usually given in terms of vibration per minute (vpm). Amplitude (or normal amplitude) is the maximum movement of a vibrating body from its axis in one direction. Double amplitude is the maximum movement of a vibrating body from its axis in one direction. Double amplitude ins the maximum distance a vibrating body moves in both directions from its axis. The apparent amplitude varies for each machine under different job site conditions. The apparent amplitude increases as the material becomes more dense and compacted. Lift height and Machine Performance Lift height (depth of the soil layer is an important factor that effectsProper Lift ensures good compactionmachine performance and compaction cost. Vibratory and rammer-type equipment compact soil in the same direction: from top to bottom and bottom to top. As the machine hits the soil, the impact travels to the hard surface below and then returns upward. This sets all particles in motion and compaction takes place. As the soil becomes compacted, the impact has a shorter distance to travel. More force returns to the machine, making it lift off the ground higher in its stroke cycle. If the lift is too deep, the machine will take longer to compact the soil and a layer within the lift will not be compacted. Soil can also be over-compacted if the compactor makes too many passes (a pass is the machine going across a lift in one direction). Over-compaction is like constantly hitting concrete with a sledgehammer. Cracks will eventually appear, reducing density. This is a waste of man-hours and adds unnecessary wear to the machine. Compaction specifications A word about meeting job site specifications. Generally, compaction performance parameters are given on a construction project in one of two ways: - Method Specification - detailed instructions specify machine type, lift depths, number of passes, machine speed and moisture content. A "recipe" is given as part of the job spec to accomplish the compaction needed. This method is outdated, as machine technology has far outpaced common method specification requirements. - End-result Specification - engineers indicate final compaction requirements, thus giving the contractor much more flexibility in determining the best, most economical method of meeting the required specs. Fortunately, this is the trend, allowing the contractor to take advantage of the latest technology available. Equipment Types RammersRammers Rammers deliver a high impact force ( high amplitude) making them an excellent choice for cohesive and semi-cohesive soils. Frequency range is 500 to 750 blows per minute. Rammers get compaction force from a small gasoline or diesel engine powering a large piston set with two sets of springs. The rammer is inclined at a forward angle to allow forward travel as the machine jumps. Rammers cover three types of compaction: impact, vibration and kneading. Vibratory Plates Vibratory Plate Compactors Vibratory plates are low amplitude and high frequency, designed to compact granular soils and asphalt. Gasoline or diesel engines drive one or two eccentric weights at a high speed to develop compaction force. The resulting vibrations cause forward motion. The engine and handle are vibration-isolated from the vibrating plate. The heavier the plate, the more compaction force it generates. Frequency range is usually 2500 vpm to 6000 vpm. Plates used for asphalt have a water tank and sprinkler system to prevent asphalt from sticking to the bottom of the base plate. Vibration is the one principal compaction effect. Reversible Vibratory Plates In addition to some of the standard vibratory plate features, reversible plates have two eccentric weights that allow smooth transition for forward or reverse travel, plus increased compaction force as the result of dual weights. Due to their weight and force, reversible plates are ideal for semi-cohesive soils. A reversible is possible the best compaction buy dollar for dollar. Unlike standard plates, the reversible forward travel may be stopped and the machine will maintain its force for "spot" compaction. RollersVibratory Rollers Rollers are available in several categories: walk-behind and ride-on, which are available as smooth drum, padded drum, and rubber-tired models; and are further divided into static and vibratory sub-categories. Walk-behind Smooth A popular design for many years, smooth-drum machines are ideal for both soil and asphalt. Dual steel drums are mounted on a rigid frame and powered by gasoline or diesel engines. Steering is done by manually the machine handle. Frequency is around 4000 vpm and amplitudes range from .018 to .020. Vibration is provided by eccentric shafts placed in the drums or mounted on the frame. Padded rollers are also known as trench rollers due to their effective use in trenches and excavations. These machines feature hydraulic or hydrostatic steering and operation. Powered by diesel engines, trench rollers are built to withstand the rigors of confined compaction. Trench rollers are either skid-steer or equipped with articulated steering. Operation can be by manual or remote control. Large eccentric units provide high impact force and high amplitude (for rollers) that are appropriate for cohesive soils. The drum pads provide a kneading action on soil. Use these machines for high productivity. Ride-on Configured as static-wheel rollers, ride-ons are used primarily for asphalt surface sealing and finishing work in the larger (8 to 15 ton) range. Small ride-on units are used for patch jobs with thin lifts. The trend is toward vibratory rollers. Tandem vibratory rollers are usually found with drum widths of 30" up to 110", with the most common being 48". Suitable for soil, sub-base and asphalt compaction, tandem rollers use the dynamic force of eccentric vibrator assemblies for high production work. single-drum machines feature a single vibrating drum with pneumatic drive wheels. The drum is available as smooth for sub-base or rock fill, or padded for soil compaction. Additionally, a ride-on version of the pad foot trench roller is available for very high productivity in confined areas, with either manual or remote control operation. Rubber-tire These rollers are equipped with 7 to 11 pneumatic tires with the front and rear tires overlapping. A static roller by nature, compaction force is altered by the addition or removal of weight added as ballast in the form of water or sand. Weight ranges vary from 10 to 35 tons. The compaction effort is pressure and kneading, primarily with asphalt finish rolling. Tire pressures on some machines can be decreased while rolling to adjust ground contact pressure for different job conditions. Equipment Applications Granular Soils Sand and Clay Cohesive Clay Asphalt Rammers Not Recommended Testing Recommended Best Application Not Recommended Vibratory Plates Best Application Testing Recommended Not Recommended Best Application Reversible Plates Testing Recommended Best Application Best Application Not Recommended Vibratory Rollers Not Recommended Best Application Testing Recommended Best Application Rammax Rollers Testing Recommended Best Application Best Application Not Recommended Safety and General Guidelines As with all construction equipment, there are many safety practices that should be followed while using compaction equipment. While this instructional guide is not designed to cover all aspects of job site safety, we wish to mention some of the more obvious items in regard to compaction equipment. Ideally, equipment operators should familiarize themselves with all of their company's safety regulations, as well as any OSHA, state agency or local agency regulations pertaining to job safety. Basic personal protection, consisting of durable work gloves, eye protection, ear protection, approved hard hat and work clothes, should be standard issue on any job available for immediate use. In the case of walk-behind compaction equipment, additional toe protection devices should be available, depending on applicable regulations. All personnel operating powered compaction equipment should read all operating and safety instructions for each piece of equipment. Additionally, training should be provided so that the operator is aware of all aspects of operation. No minors should be allowed to operate construction equipment. No operator should run construction equipment when under the influence of medication, illegal drugs or alcohol. Serious injury or death could occur as a result of improper use or neglect of safety practices and attitudes. This applies to both the new worker as well as the seasoned professional. Shoring Trench work brings a new set of safety practices and regulations for the compaction equipment operator. This section does not intend to cover the regulations pertaining to trench safety (OSHA Part 1926, Subpart P). The operator should have knowledge of what is required before compacting in a trench or confined area. Be certain a "competent person" (as defined by OSHA Part 1926.650 revised July 1, 1998) has inspected the trench and follows OSHA guidelines for inspection during the duration of the job. Besides the obvious danger of a trench cave-in, the worker must also be protected from falling objects. Unshored (or shored) trenches can be compacted with the use of remote control compaction equipment. This allows to operator to stay outside the trench while operating the equipment. Safety first!