بازدید : 1344 مرتبه
تاریخ : شنبه 29 آبان 1389
چنانچه در طبقه‌بندی كانسارهای كائولن، كانه‌زائی در زمان و مكان و اصولاً‌خاستگاه آنها مد نظر باشد، می‌توان آنها را به سه گروه تقسیم كرد كه عبارتند از :
• كانسارهای كائولن بر جا مانده
• كانسارهای كائولن رسوبی
• كانسارهای كائولن گرمابی براساس تقسیم بندی دیگری ذخایر كائولین به انواع ذخایر هوازده، ذخایر گرمابی، ذخایر حمل شده و ذخایر دیاژنزی تقسیم می شوند. كانسارهای اولیه كائولن:
كانسارهای كائولن اولیه در جا بوسیله تجزیه و دگرسانی برخی كانی‌ها مانند فلدسپات یا سیلیكات‌های آلومینیوم دیگر و تبدیل آنها به كائولینیت تشكیل می‌شوند. كانسارهای كائولن اولیه براساس نحوه تشكیل آن به سه نوع زیر تقسیم می‌شوند:
• كانسارهای هوازده Weathering
• كانسارهای گرمابی Hydrothermal
• كانسارهای سولفاتار Solfatara
كانسارهای هوازده (كانسارهای برجای مانده)
سنگهای غنی از آلومینیوم نظیر شیلها، آرکوزهای غنی از الکالی فلدسپات، آذرین فلدسپاتوئید دار (نفلین سینیت)، بازالت كالك آلكالن و آلكالن، گرانیت های فوق آلومینیوم و... در شرایط آب و هوایی گرم و مرطوب در سطح زمین تحت تأثیر هوازدگی شیمیایی واقع شده و تغییرات زیادی در تركیب شیمیایی و كانی شناختی آنها ایجاد می شود. آب كافی و دمای مناسب موجب رویش گیاهان شده و در نتیجه PH آب كاهش می یابد. پایداری كانیهای متشكله سنگها متفاوت بوده و نوع تغییرات آنها نیز یكسان نیست.
عوامل مهم و مؤثر در تشكیل ذخایر كائولین هوازده عبارتند از:
آب و هوای گرم و مرطوب، كاهش PH آب، سنگ مادر غنی از آلومینیوم، بالا بودن خلل و فرج و درزه و شكستگی در سنگ، پایین بودن سطح آبهای زیرزمینی، زمان كافی، بالابودن میزان آبی كه در سنگ جریان داشته است و شست و شو و حمل كاتیون ها.
در شرایط مناسب یاد شده اكثر كانیهای سنگ به استثنای كوارتز تحت تأثیر هوازدگی شیمیایی واقع شده و به تركیبات دیگر تغییر می كنند. پتاسیم فلدسپات با كاهش PH به كائولینیت و یا ایلیت تبدیل می شود:

در صورتی كه تمامی KOH شسته شود، كائولینیت تشكیل خواهد شد (پایین بودن سطح آبهای زیر زمینی موجب شست و شوی كامل بیشتر كاتیونها می شود). اگر سطح آب زیرزمینی بالا باشد تمامی K، Na، Ca شسته نخواهد شد و در این حالت ایلیت و اسمكتیت تشكیل می شود.
این كانسارها مستقیماً بر اثر فرآیندهای هوازدگی شیمیایی سنگهای حاوی آلومینوسیلیكات همزمان با دفع عناصر قلیائی تشكیل می‌شوند، و به همین دلیل كانسارهای باقیمانده یا بجا مانده به آنها گفته می‌شود.
حاصل عمل هوازدگی در شرایط آب و هوائی استوائی قسمتی بصورت محلول از محیط خارج و قسمت دیگر بشكل مواد سخت ته‌نشین و در جا باقی می‌ماند. این مواد به اشكال زیر می‌توانند یافت شوند:
ـ خاكهای معمولی بی‌ارزش از نظر اقتصادی
ـ محلولهای بجا مانده كه می‌تواند با نفوذ به درون زمین، كانسارهای اكسیدی را تشكیل و با اینكه با مواد دیگر مخلوط و بصورت غنی شده در آید. كانسارهای حاصل از این فعل و انفعالات به نام كانسارهای سولفیدی سوپرژن و اكسیداسیون معروفند.
ـ مواد باقیمانده بصورت مخلوطی از كانی‌های حاصل از هوازدگی با وزن مخصوص معمول و مواد سنگین مقاوم در برابر عوامل هوازدگی بوده كه امكان جدا شدن این دو گونه مواد به وسیله عوامل محیطی (مانند هوا و آب) وجود دارد و در نتیجه آن نهشته‌های كانیهای سنگین با ارزش به نام كانسارهای كنستانتره مكانیكی تشكیل می‌گردد.
ـ مواد بجا مانده دارای كانی‌های با ارزش و كنستانتره شده كه به نام كانسارهای كنسانتره شده بجا مانده معروفند. ذخائر كائولن و بوكسیت معمولاً از این نوعند. عمق نفوذ پدیده هوازدگی و دگرسانی از چند متر تا بیش از صد متر متغیر است. عموماً‌ فرآیندهای هوازدگی شیمیایی كه نهشته‌‌های كائولن را بوجود می‌آورند مشابه با تشكیل بوكسیت است و به همین دلیل اغلب بوكسیت‌‌های لاتریتی اگر خالص باشند، یك افق كائولن در زیر آن تشكیل می‌گردد. بعبارت دیگر كائولینیتی شدن عالباً بعنوان یك مرحله حد واسط تشكیل بوكسیت‌های لاتریتی ظاهر می‌شوند. وجود سولفیدهای اكسیدی عمل كائولینیتی شدن را تسریع می‌بخشد.
كانسارهای كائولن در جا مانده معمولاً‌ دارای شكل نامنظم و كم و بیش در سنگ مادر بصورت زون دگرسانی و هوازده ساپرولیتی گسترش دارند. این كانسارهای دارای قلوه‌‌های مدور و نامنظم از سنگهای دست نخورده و یا فقط بصورت جزئی دگرسان شده در مركز شكاف های بلوك‌ها می‌باشد. برخی كانسارهای كائولن كمربند جورجیا در آمریكا، چك و اسلواكی و برزیل این نوع ذخایر می‌باشند.

كانسارهای گرمابی
از تأثیر محلول های گرمابی( كه PH آنها اسیدی است) بر سنگهای حاوی كانیهای آلومین سیلیكات (نظیر فلدسپات ها، فلدسپاتوئیدها، میكاها و...) در شرایط مناسب كائولینیت تشكیل می شود. ذخایر كائولینیت گرمابی غالباً در زون های گسلی قرار دارند، مگر دركانسارهای پورفیری (نوع قلع- مولیبدن و تنگستن) كه منطقه گسترده ای را شامل می شوند. كائولینیت بخشی از زونهای آلتراسیون كانسارهای گرمابی را تشكیل می دهد.
در اكتشاف كانسارهای گرمابیAu , Ag , Sb, As , Hg , F ، زون كائولینیت راهنمای مناسبی برای تعیین موقعیت این ذخایر محسوب می شود.
پدیده دگرسانی گرمابی حاصل دگرسانی سنگها بوسیله آبهای گرم است. این عمل بسیار پیچیده و دارای مراحل متعددی می‌باشد. منبع حرارت آبهای گرم را می‌توان توده‌های نفوذی بزرگ مانند گرانیت و یا از حرارت موجود در اعماق زیاد حاصل از تجمع مواد رادیواكتیو دانست. توده‌های گرانیتی بیشترین سنگ درونگیز كانسارهای كائولن اولیه است. بخصوص گرانیت‌هایی كه بیوتیت و میكای آن كم و یا فاقد آنها باشند. در مدت دگرسانی گرانیتها مقادیری از آهن خود را آزاد و موجب رنگ آمیزی كائولن می‌شوند. كانسارهایی از این قبیل را می‌توان كانسارهای خاك چینی كورنوال در انگلستان، چك و اسلواكی و فرانسه را نام برد.
پدیده كائولینیتی شدن در كانسار كورنوال طی چند مرحله صورت گرفته است. در مرحله اول این فرآیند كانی سازی موجب ایجاد گرانیتی شدن، تورمالینی شدن همراه با كانی‌های قلع، تنگستن و مس می‌گردد.
بدنبال آن دو مرحله از دگرسانی شامل آرژیلتی شده (حرارت پایین) و همچنین دوره طولانی از گردش آبهای گرم تازه انجام می‌گیرد. محصولات حاصله از تاثیرات مراحل مزبور عموماً مشابه نتایج هوازدگی می‌باشد. بعبارت دیگر می‌توان گفت طی این مراحل، فلدسپات های موجود در گرانیت به كائولینیت همراه با میكا ریزدانه تبدیل می‌شود كه در نواحی دگرسانی شدید، میكای اولیه موجود در گرانیت، خود نیز به كائولینیت تبدیل می‌گردد.
توده‌های نفوذی و باتولیت های گرانیتی را می‌توان منبع حرارت مراحل اولیه دگرسانی (حرارت بالا) دانست، در حالیكه دمای حاصل از تشعشات رادیواكتیو كه مقدار آن بالاتر از حد معمول اورانیوم و توریوم و گرانیت است. منشاء‌حرارت مراحل بعدی دگرسانی آرژیلتی (حرارت كم) می‌باشد.
اگر چه كانسارهای هوازدگی (نظیر كانسارههای كائولن در بوهی‌میا در چك و اسلواكی سابق) از اهمیت بیشتری نسبت به كانسارهای دگرسانی گرمابی برخوردارند ولی كانسارهای كوچك حاصل از گرانیت‌های كائولینیتی شده (در انگلستان، فرانسه، گالیا در شمال غرب اسپانیا) نیز از اهمیت زیادی برخوردار می‌باشند. این كانسارها به نظر می‌رسد عمدتاً حاصل از حرارت بالا نیستند. و عمل هوازدگی نقش بیشتری در تشكیل آنها داشته است.
برخی كانسارهای كائولن مانند بوریلا (شمال اسپانیا) و سوزو نزدیك شانگهای چین حاصل از دگرسانی گرمابی توده‌های نفوذی كوچك‌تر بوسیله مایعاتی كه احتمالاً‌ گرمای آنها از خود توده سرچشمه گرفته است، تشكیل یافته‌اند. بنابراین نهشته‌های كه بدین گونه بوجود می‌آیند از نهشته حاصل از هوازدگی شیمیایی سوپرژن واقع در كلاههای هوازده محدودترند اما ممكن است در بخشهای عمیق‌تر توسعه یابد.

كانسارهای سولفاتار Solfatara
این كانسارها مربوط به دگرسانی سنگها در شكافهای آتشفشانی یا شكافهای گوگردزا، مراحل پایانی فعالیت‌های آتشفشانی اسیدی است. بخارات یا آبهای گرم كه سرشار از سولفور هستند و در سطح بصورت بخار از چشمه‌های آبگرم خارج می‌شوند در عبور از اعماق سنگهای آتشفشانی بطرف بالا موجب دگرسانی آنها می‌شوند. معمولاً‌با توجه به وجود سولفور آلونیت تشكیل می‌شود.
كائولن‌های نوع سولفاتاز معمولاً‌ غنی از سیلیس هستند و به همین دلیل سخت و خشن می‌باشند. نمونه‌های بارز این نوع كانسارها را می‌توان در نواحی مدیترانه نظیر رم در ایتالیا،‌ جزیره میلوز در یونان مشاهده نمود. این نوع كانسارها عموماً‌ دارای شكل نامنظم و در یك جهت كشیده شده مانند لوله‌ای شكل یا دانه‌های لوبیا دراز می‌باشند. این شكل در ارتباط با امتداد و شكل شكاف ها و یا افق‌های باز كه حركت آبهای گرم در آنها جریان دارد، می‌باشد.
بعبارت دیگر شكل كانسارهای سولفاتار بوسیله شكافها و افق‌های باز كه مجرای حركت آبهای گرم هستند،‌ كنترل می‌شود. برخی از این نوع كانسارها در توف‌ها قرار دارند. و دارای لایه‌بندی می‌باشند.
سن این نوع كانسارها مانند كانسارهای هوازدگی به سن سنگ مادر ارتباط ندارد ولی اغلب آنها قدیمی‌تر از زمان ترشیر نمی‌باشند. به همین دلیل سنگهای مادر خیلی قدیمی‌تر از خود كائولن هستند. معدن فعال موجود در دره كوچك آنتی لوب كالیفرنیا در آمریكا تنها كانسار كائولن از این نوع گزارش شده است.
{mospagebreak}
ذخایر کائولن ثانویه :
كانسارهای ثانویه پس از حمل و نقل و رسوب كردن معمولاً در آبهای دور از محل اصلی خود تشكیل می‌شوند. كائولن‌های ثانویه نیز به سه گروه تقسیم می‌شوند.
الف ـ‌ كائولن‌های رسوبی
ب ـ ماسه‌های كائولینیتی
ج ـ بال كلی، خاك نسوز و رس دیر گداز
ارتباط گروههای فوق بصورت تدریجی بوده و شبیه سه زنجیر پیوسته به شرح زیر است:
• كائولن‌های رسوبی - رسهای كائولینیتی
• كائولن‌های رسوبی- بال كلی، خاك نسوز، رس دیر گداز
• بال كلی، خاك نسوز و رس دیر گداز

كائولن‌های رسوبی :
1. كائولن‌ها در سنگهای رسوبی كه معمولاً‌دارای درجه خلوص بالا هستند به یكی از اشكال زیر تشكیل می‌گردند:
كائولن‌های اولیه كه بطور برجا تشكیل شده‌اند بر اثر فرآیندهای هوازدگی از محل خود حمل شده و به صورت كانی آواری در حوضچه‌ها و گودالها رسوب می‌كنند.
2. قطعات و اجزاء‌سنگها‌ (كه معمولاً‌بصورت خاك رس هستند) از منطقه اصلی خود حمل شده و در نقاط دیگر ته‌نشین می‌گردند. قطعات مزبور چه در حین حمل و چه در بعد از ته‌نشینی تحت تاثیر پدیده دگرسانی و تجزیه (بوسیله فرآیندهای هوازدگی سطحی، دگرسانی در محیط‌های آبی كم عمق مانند دریاچه‌ها و تالاب‌ها و تغییرات دیاژنیكی بعدی) قرار می‌گیرند و به كائولن تبدیل می‌شوند. برای مثال هوازدگی در نواحی استوائی می تواند رس‌ها با كیفیت پایین را به كانسارهای كائولن قابل بهره‌برداری تبدیل نماید.
شرایط دگرسانی و تغییرات دیانیكی بعدی كانی‌های رسی نسبت به دیگر فرآیندهای مزبور پیچیدگی بیشتری دارد. تغییرات قابل توجه مجموعه كانی‌های رسی در جریان دیاژنز وقتی قابل توجه است كه شرایط رسوبگذاری آن آرام و بطئی بوده و عناصر متشكله رسوبی كاملاً ناپایدار باشند و یا هنگامی كه غلظت یونی محیط دریائی و بین ذره‌ای در آن خیلی بالا باشد.
در محیط‌های رسوبی عادی كه سرعت رسوبگذاری آن بیش از 1 سانتیمتر در هر هزار سال است،‌تغییرات دیاژنتیك زود هنگام رسوبهای رسی فقط منجر به مبادله یونی در سطح و در فضاهای بین لایه‌های ورقه‌ها می‌شود. بخصوص یون 2+Ca كه روی رس تخریبی تثبیت شده است،‌غالباً استخلاف شده و به وسیله كاتیونهای 2+Na+ , K+ , Mg گرفته شده از آب دریا جایگزین می‌شود. از همین جابجایی یك نظام بندی جدید و بلورهای مخفی نیز نتیجه می‌گردد.
در بعضی از رسوبهای احیا كننده مانند ساپروپل‌های دوران چهارم مدیترانه شرقی، پدیده اضمحلال و فساد رس‌ها نیز ظاهر می‌شود. در این محیط‌‌های اسیدی و آلی سبب تجزیه انتخابی كانی‌هایی نظیر پلی گورسكیت كه بسیار ظریف ضربه‌پذیر است. بیشتر از كائولینیت كه مقاوم‌ترین كانیهای رسی است، در معرض تجزیه قرار می‌گیرند. در مرحله دیاژنز تاخیری فشردگی رسوبهای رسی كه با پیدایش نظام جدیدی در ساختمان آنها همراه است، سبب از دست رفتن تخلخل و جذب سریع سطحی و گسترده كاتیونهای دو ظرفیتی در اولینمرحله دفن شدگی این كانی‌ها می‌شود. این پدیده در اعماق بیشتر دنبال شده و منجر به تشكیل آرژیلت از رس‌های اولیه می‌گردد و سپس به تشكیل شیست‌های در هنگام ظهور عوارض ساختمانی ختم می‌گردد.
رسهای برجا از نظر رایز (Ries) بشرح زیر تقسیم بندی شده است.
كائولن: به رنگ سفید با سوخت سفید رنگ
• رگه‌ای (Vein) كه معمولاً از هوازدگی دایكها تشكیل شده است.
• بالشی (Blanket) كه معمولاً‌ در مناطق سنگهای آذرین و دگرسانی دیده می‌شوند.
• جایگزینی (Replacement) نظیر ایندیانیت
• لایه‌ای كه از ماسه سنگهای فلدسپات‌دار تشكیل شده‌اند.
3. تشكیل كائولن رسوبی نیز می‌تواند بصورت تلفیق و تركیبی از روش‌های قبلی انجام می‌شود.
‌در این صورت كائولن‌های ثانویه دارای خاستگاه متعددی می‌باشند. خاستگاه برخی كانسارهای كائولن نیز می‌تواند هم اولیه و ثانویه باشد. نظیر رسوبهای با كیفیت پائین كه در اثر هوازدگی در نواحی استوائی به كائولن‌های قابل بهره‌برداری تبدیل می‌شوند.
در ذخایر نوع رسوبی، فرآیندهای جور شدگی رسوبی عاملاصلی و مهم تشكیل نهشته‌های كاملاً‌متمركز و با عیار بالا و در نتیجه با ارزش اقتصادی زیادی می‌باشند. درجه خلوص كائولن به عوامل زیر بستگی دارد:
• خلوص سنگ مادر
• میزان تجزیه و تخریب
• مقدار ناخالصی‌های افزوده شده از سایر منابع
یكی از مهمترین خصوصیات كائولن‌های رسوبی داشتن حدود 60 درصد كانی كائولینیت بعد از شستشو و رنگ سفید است. همچنین وجود هماهنگی و یكنواختی شكل و ابعاد آن در سطح نسبتاً گسترده، لایه‌ای مانند و همراه داشتن كانی‌های مانند موسكوویت، ‌بیوتیت، كوارتز، اكسیدهای آهن و روتیل از خصوصیات بارز كائولن‌های رسوبی است. مهمترین ذخایر این تیپ كائولن‌های رسوبی، كانسارهای كمربند كائولن جورجیا در جنوب كارولینا در ایالات متحده امریكا است. این نهشته‌ها در محیط جزر و مدی فلات دریاها در زمان كرتاسه پسین و ترشیری آغازین تشكیل یافته‌اند كه از فرسایش سنگهای متبلور كوهپایه‌های و حمل قطعات فرسایش یافته در شرایط محیطی و هوازدگی لاتریتی عمیق حاصل می‌شود. رس‌های ته‌نشین شده دارای محتویات آهنی زیادی بوده كه در مراحل بعدی (هوازدگی و شستشو) مقدار آهن كاهش و مقدار تیتان افزایش می‌یابد. تغییرات دیاژنیكی بعدی روی این رسوبات منجر به تشكیل كائولن گردیده است.
برخی بوكسیت‌های نیز بر اثر پدیده سیلیسی شدن دوباره به كائولن و رسهای بوكسیتی تبدیل شده‌اند. از دیگر كائولن‌های رسوبی می‌توان كائولن‌های موجود در حوضه آمازون در برزیل را نام برد. این نهشته‌های را كه متعلق به زمان ترشیری پسین گزارش نموده‌اند دارای یك افق بوكسیتی هوازده در قسمتهای فوقانی می‌باشد. این افق بوكسیتی در بعضی نواحی ارزش اقتصادی خوبی دارند.

ماسه‌های كائولینیتی :
در برخی نواحی دنیا نیز كائولن از ماسه‌های حاوی كمتر از 20 درصد كائولن در حال استخراج می‌باشد. این ماسه‌های كائولینیتی از دگرسانی فلدسپات موجود رد آركوز توسط آبهای سطحی تشكیل شده‌اند. نمونه تیپیك این نهشته‌ها در غرب آلمان غربی و اسپانیا، لهستان و چك و اسلواكی گزارش شده‌اند. متأسفانه بر روی اغلب معادن كائولن ایران عملیات علمی و سیستماتیك انجام نشده و به همین دلیل در مورد ژنز كانه در ایران اطلاعات كافی و قابل اعتمادی وجود ندارد. ولی براساس گزارشات و مطالعات پراكنده‌ایی كه انجام گرفته است ژنز ذخایر كائولن ایران بصورت هر دو نوع اصلی اولیه و ثانویه گزارش شده است.
از جمله ذخایر اولیه كائولن می‌توان به كانی سازی فراوان در باتولیت شیركوه در ناحیه یزد و همچنین معادن معروف زنوز، آبگرم هشترود و معادن كائولن بوئین زهرا،‌ ساوه، ‌كمربند آتشفشانی ناحیه البرز- آذربایجان، معادن ایسی سو قرآغاج در تبریز، كوشك نصرت در قم، گرانیت دوران در زنجان، ذخایر رباط ترك اصفهان و ناحیه گناباد،‌ اشاره نمود. عموماً‌معادن مزبور در سنگهای آذرین قرار داشته و از نظر زمانی از پركامبرین تا ائوسن و حتی جوانتر تعلق دارند.
ذخایر كائولن ثانویه در ایران نیز وجود دارد. از جمله می‌توان به آبرفتهای مربوط به گرانودیوریت های شیركوه ناحیه تفت در یزد، ذخایر رسوبی قابل توجه ناحیه آباده (در افق‌های دونین و كربونیفر- پرمین)، خاور ایران و البرز مركزی (در افق پرمو- تریاس) و ذخایر كرتاسه بالائی ناحیه زاگرس در ناحیه شهرضا، اشاره نمود.

{mospagebreak}
شرایط تشکیل و ژنز کانسار:چنانچه در طبقه‌بندی كانسارهای كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، می‌توان آنها را به سه گروه برجای مانده، رسوبی و گرمابی تقسیم كرد. كانسارهای اقتصادی كائولن را از زاویه ویژگیهای كانی‌شناسی، تركیب شیمیایی و چگونگی زایش می‌توان به دو گروه دسته‌بندی كرد:
1. كانسارهای نوع رسوبی در پیوند با فرآیندهای فرسایشی و رسوب‌گذاری
2. كانسارهای نوع گرمابی در پیوند با فرآیندهای ولکانیسم ترسیر
عوامل مؤثر و شرایط تشكیل انواع مختلف كانی كائولینیت بشرح زیر است:
1. تركیب شیمیایی سنگ مادر:
معمولاً سنگهای آذرین اسیدی كه عمدتاً‌ از كانی‌های آلومینوسیلیكات تشكیل شده‌اند در اثر تجزیه و دگر سانی به كائولن تبدیل می‌شوند. در این میان كانی‌های فیلوسیلیكات ها و فلدسپات ها بویژه پلاژیوكلازها بدلیل داشتن انرژی پیوندی ضعیف در بوجود آوردن چنین ذخایری بسیار مناسب هستند. در اثر تجزیه، شبكه‌های كانیهای فلدسپات توسط محلول های یونی، هیدراسیون و هیدرولیز شكسته شده و یونهای , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكیل كائولینیت می‌گردد.
2. درجهPH :
عامل PH در تحرك و توان مهاجرت یونها در محیط‌هایی كه تحت تاثیر واكنشهای دگرسانی سوپرژن قرار می‌گیرند نقش مهمی دارند. عناصر قلیائی خاكی بیش از عناصر قلیایی توانائی تحرك دارند، در حالیكه آهن و آلومینیوم از توانائی كمتری برخوردارند. از این رو یونهای قلیایی از محیط‌های اسیدی به آسانی بیرون می‌روند و یونهای آهن و آلومینیوم در محیط بصورت تركیبات سیلیكاتی و اكسیدی بر جا می‌مانند و تشكیل كانی‌های كائولینیت وبوكسیت را همراه كانیهایی از اكسید آهن را می‌دهد.
در پدیده كائولن زائی یونهای نظیر كلسیم، منیزیم،‌ سدیم و بخش اعظم پتاسیم موجود در سنگهای اصلی باید از محیط خارج گردند و تنها به مقدار بسیار كمی یون پتاسیم نیاز دارد.
در محیط اسیدی با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئیزیت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموریونیت ظاهر می‌شود.
سیلیس نیز دارای تحرك كمی است و در محیط دارای خاصیت قلیائی و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بیشتر می‌شود. لذا در محیط‌های گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهای قلیایی بیشتر است.
بنابراین زمان تشكیل كائولینیت هنگامی تسریع می‌گردد كه سیلیس به میزان قابل توجهی بصورت محلول از محیط خارج و موجب افزایش آلومینیوم در مواد باقیمانده شود.
3. درجه حرارت:
از دیگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكیل كائولینیت دما می‌باشد. براساس مطالعاتی كه مك‌لاگین (1995) در بعضی از نواحی زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولینیت افزایش می‌یابد و برعكس در نواحی دیگر، كاهش دما موجب گسترش هیدرومیكاها می‌شود.
محلولهای گرمابی یكی از مهمترین عوامل افزایش دما بوده و باعث ایجاد تغییرات شیمیایی و كانی‌شناسی می‌شوند. با توجه به نوع سنگهای در برگیرنده و درجه حرارت محلولهای گرمابی زون‌های مختلفی كه هر یك با كانی‌های شاخص شناخته می‌شوند، تشكیل می‌گردد.
پدیدة كائولینیت‌زائی معمولاً بین آلتراسیونهای نوع سریسیتیك نظیر سنگهای آذرین سرشار از آلومینیم و آرژیلیتیك نظیر شیل‌ها و مارن‌ها می‌باشد. كانی‌های مهم آلتراسیون سریسیتیك عبارت است از سریسیت، كوارتز، پیریت، پیروفیلت، دیکیت، آندالوزیت و كائولینیت كه در آنها مقدار درصد سریسیت از بقیه بیشتر است.
4. عوامل ساختمانی (بستر مناسب):
شرایط ژئومورفولوژی، لایه‌بندی، ‌ضخامت واحدهای سنگی، شكستگی،خلل و فرج، كارست و موارد دیگر مشابه از مهمترین عوامل كنترل كننده در تشكیل و گسترش كائولن بویژه نوع هوازده آن می‌باشند.
5. رایط اقلیمی:
بهترین شرایط اقلیمی برای تشكیل كانسارهای پس مانده نظیر كانسارهای رسی و كانسارهای بوكسیت، مناطق استوائی (كه با دمای زیاد و پیوسته در طول سال و دوره‌‌های دراز مدت بارندگی مشخص می‌گردند) می‌باشد.
در این مناطق بعلت بارندگی‌های مداوم عمل شستشو بخوبی انجام گرفته و یونهای قلیائی بوسیله عمل هیدرولیز و با جریان آب از محیط خارج سبب ایجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكیل كائولینیت می‌شود.
در مناطق مردابی نیز به دلیل تاثیر اسیدهای آلی عمل شستشو تسریع گشته و می‌توان باعث تشكیل كائولینیت گردد.
6. زمان:
طول مدت تاثیر عوامل بیرونی و درونی تشكیل دهنده كانسار، عامل مهمی در نوع،حجم و مرغوبیت كائولینیت خواهد بود. برای مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولینیتی شدن بر اثر عوامل بیرونی در یك محیط مناسب برای كانسارهای رسوبی بین 01/0 تا 1/0 میلیمتر در سال، یعنی حدود 10 تا 100 متر در یك میلیون سال است.
اگر چه فرآیندهای كائولینیتی شدن به علت كاهش PH با افزایش عمق كاهش می‌یابد، اما ضخامت افق‌های دگرسانی شده عموماً‌ ارتباط مستقیم بطول زمان دارد.کائولینیت در زون های هوازده و آلتراسیون سنگ های آذرین و دگرگونی به ویژه فلدسپارها تشکیل می شود.
براساس تقسیم بندی دیگری ذخایر كائولین به انواع زیر تقسیم می شوند: ذخایر هوازده، ذخایر گرمابی، ذخایر حمل شده، ذخایر دیاژنزی.
از كانسارهای برجا مانده كائولن می‌توان به كانسارهای كارولینای شمالی (آمریكا) كه از هوازدگی شیمیایی نامنظم استوك پگماتیتی بوجود آمده و همچنین كانسار غرب استرالیا در ناحیه Coabbin محدود به یك توده بزرگ گرانیتی اشاره كرد. در ایران نیز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پیوند با دگرسانی سطحی گرانیت شابلاق مشابه كانسار غرب استرالیا نمونه بارزی از كانسارهای نوع بر جا مانده می‌باشد.
كانسارهای رسوبی كائولن فراوانی بیشتر و كیفیت بهتری نسبت به نوع در جازا دارند. چنین كانسارهایی در ایران بیشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، یك نمونه از این كانسار، كانسار كائولن كارولینای جنوبی و جورجیا (آمریكا) می‌باشد.