استادي سالمند با محاسني سفيد و خوش رو و گشاده رو. وي در سال 1319 در لالجين همدان متولد شده و از 7 سالگي بنابر سنتهاي بومي منطقه به كار سفال اشتغال داشته است . استاد مي گويد :" 33 سال عمرم را در ميراث فرهنگي گذراندم مدتي را در كارگاه آموزشي سفال در خيابان سميه سپري كردم , بعد مدتي به آموزش هنرجويان در كارگاه آموزشي ميراث فرهنگي در خيابان كوشك پرداختم . چندسالي را به آموزش در فرهنگسراي بهمن وچند مركزآموزشي ديگر اشتغال داشته ام كه همچنان ادامه دارد . اكنون بيشتر روزها اينجا هستم و 2 روز در هفته در فرهنگسراها آموزش مي دهم . در اينجا از صبح تا شب يكسره كار مي كنم".

-استاد! چرخ سفالگري تان برقي است يا پايي؟
-من به چرخ برقي عادت نكرده ام . با چرخ سنتي پايي كار مي كنم . چرخ پايي اختيارش دست خودم است . هر وقت بخواهم مي چرخانم و تند و كندش مي كنم . بهش تسلط دارم.

-از چه وسايلي براي كارتان استفاده مي كنيد و اصولاابزار و وسايل كارتان چيست؟
-ابزار اصلي كار , دست و پا و چرخ است , ولي از چيزهاي ديگري هم  استفاده مي شود. مثل ابزار تراش كه براي تراشيدن كارها استفاده مي شود. مثلا هرجاي كار كه اضافه داشته باشد بااستفاده از اين وسيله آنرا برمي داريم . اگر هم كار قالبي باشد , يكي از كارها را مي سازيم و بعد از روي آن قالب مي گيريم و بقيه را با قالب درمي آوريم .

استاد به هنگام گفت وگو به طرز جالبي مشغول كار است و كوزه را روي چرخ بالا مي آورد. لوله هاي گلي را كه قبلا آماده كرده است , روي لبه كار مي گذارد , صاف مي كند و بدين ترتيب به ارتفاع كوزه مي افزايد.

 

-استاد! از ابتدا با همين شيوه اين كوزه بزرگ را ساختيد؟
-نه , بيشتر آنرا روي چرخ ساختم و بعد براي افزايش ارتفاع آن به اين روش كار را ادامه دادم . شياري در لبه كار ايجاد مي كنم و اين نوارهاي لوله اي شكل را درون آن شيار دورتادور روي لبه قرار مي دهم و بعد همين طور كه مي بيني , آن را صاف و يكدست مي كنم .

-بزرگترین توصیه ای که به شاگردانتان می کنید چیست؟

پشتکار،پشتکار،پشتکار

 

استاد به شاگردان تازه کار جمله ی معروفی دارد که می گوید:

"اختیارت رو دست گل نده باباجون، به جاش سعی کن اختیار گل رو به دست بیاری.

آخه این گل زمانی مثل من وتو بوده.به حرف آدم گوش نمی ده"


در انتهاي كارگاه تپه بزرگ از خاك رس قراردارد. استاد مي گويد :" اين خاكها را از مناطقي نزديك تهران بخصوص جاده ساوه مي آورند. خاك را كه مي آورند به دو شكل گل تهيه مي كنم . اول خاك را الك مي كنم و اضافه ها و ناخالصي هاي آنرا مي گيريم و بعد با آب مخلوط مي كنم , خيس كه خورد آن را صاف مي كنم و در حوضچه مي ريزم تا خودش سفت شود. قبل از اينكه سفت شود چند رديف به موازات هم روي آن را خراش مي دهم . كمي كه سفت شد خودش قسمت قسمت مي شود. در روش ديگر گل جديد را با گل قديم مخلوط مي كنيم و با پا لگد مي كنيم . البته براي استفاده از گلي هم كه به روش اول درست شده باز بايد ابتدا قبل از كار آن را ورز داد ولي كلا روش اول آسانتر است".

-از چه موادي براي ساخت لعاب استفاده مي كنيد؟
-لعابها از شيشه خرده و سنگهايي مثل چخماق و اكسيدهاي فلزي براي رنگ گرفتن لعاب تهيه مي شود. اين مواد از مراكز مخصوص فروش خريداري مي شوند. شيشه ها را در دستگاه « بالميل » مي ريزيم و مواد را پودر مي كنيم . بعد با اكسيدهاي فلزي مخلوط مي كنيم تا رنگ بگيرند. هر اكسيدي رنگ مخصوصي مي دهد. مثلا رنگ فيروزه اي با اكسيد قلع ايجاد مي شود. اكسيد مس رنگ سبز مي دهد. از اكسيد آهن , هم مي توان رنگ قهوه اي تهيه كرد و هم رنگ زرد.

- شما براي لعاب زدن كارهايتان از چه روشي استفاده مي كنيد؟
معمولا به همان روش قديمي لعاب را روي ظرف مي ريزم ولي گاهي اوقات براي ظرف هاي بزرگ از فيكساتوراستفاده مي كنم و پس از لعاب زدن بار ديگر ظرف به كوره مي رود.

- آيا خودتان كوره داريد
-بله . در اين جا دو كوره داريم . يكي براي كارهاي كوچك و ديگري براي كارهاي بزرگ . كوره ها نفت سوزند و شبيه چراغ خوراك پزيهاي قديم مي مانند...
حرارت اين كوره ها 960 تا 1050 درجه سانتيگراد است . سفال ها براي پختن در كوره قرار مي گيرند. زمان ماندن آن ها در كوره بستگي به اندازه و ضخامت دارد . معمولا از 6 , 5 ساعت شروع مي شود و براي كارهاي بزرگ تا 20 ساعت هم طول مي كشد. براي ظرفهاي خام پخت ـ ظرفهايي كه يك بار پخته شده اند ـ اگر كمي درجه حرارت كوره كم و زياد شود اشكالي ايجاد نمي شود ولي در مورد ظرف هاي لعاب خورده بايد حتما درجه حرارت كوره دقيق باشد تا لعاب ظرف شفاف شود.

- سفالينه هاي مسطح براي نما را چگونه مي سازيد
-اينها با قالب درست مي شوند. قالبها گچي هستند. همانطور كه قبلا گفتم ابتدا يكي از آنها را مي سازيم و بعد از روي آن قالب تهيه مي كنيم و بقيه با قالب تهيه مي شوند و پشت آنها را براي قرارگرفتن روي سيمان و چسبيدن به ديوار يا مكان موردنظر شيار مي دهيم .

- استاد! از كارتان راضي هستيد
-استاد با لبخند مي گويد : راضي نباشيم چه كنيم راضي هستيم به رضاي خدا. ما اين كار را با عشق و علاقه انجام مي دهيم . خدا مي داند كه طمعي در كار نيست . من در فرهنگسرا ساعتي 500 تومان گرفته ام . البته جاهاي ديگري هم هستند كه بيشتر مي گيرم ولي هميشه به خاطر عشق و علاقه به كار و هنرجويان است كه كار مي كنم نه به خاطر پول . پول مهم نيست . در سفارشات هم برايم رضايت سفارش دهنده مهم است . سرنوشت ما با گل پيوند خورده تا روزي كه خود تبديل به گل كوزه گري شويم.

 

دی کوزه گری بدیدم اندر بازار           برپاره گلی لگد همی زد بسیار

وآن گل به زبان حال با او می گفت  من همچو تو بوده ام مرا نیکو دار

حکیم عمر خیام