منشاء واژه های سرامیکی
واژه |
منشاء |
سرامیک |
از واژه یونانی keramos به معنی " گِل رس کوزه گری " یا " گِل رس پخته شده و سفال " است . این واژه خود نیز ریشه سانسکریت داشته و به معنای " سوختن و پختن " می باشد. |
کریستال (crystall) |
از زبان یونانی و ا ز کلمه کریستالوس(crystallos) به معنای یخ منشاء گرفته است . کریستال به کانی معینی که در زبان فارسی دُرکوهی نامیده می شود و نوعی کوارتز خالص و شفاف است و شباهت زیادی به یخ دارد. اطلاق گردید . اندیشمندان عصر باستان معتقد بودند که یک انقباض شدید ناشی از کاهش دما ، همانند تشکیل یخ ، سبب به وجود آمدن بلور می گردد. |
مینرال( mineral) |
از واژه لاتینی مینرا ( minera) به معنای کانسنگ منشاء می گیرد |
آمورف |
A به زبان یونانی یعنی " بدون " و morphes به معنی " شکل " می باشد |
ایزوتروپ |
Isos به زبان یونانی یعنی " یکسان " ، " مشابه " و tropy به معنی " تغییر " است |
انیزتروپ |
Anisos به زبان یونانی به معنی " نامتشابه " می باشد |
ایزومورف |
به یونانی Morphes به معنی " شکل " می باشد |
پلی مورف |
به یونانی polys به معنی " چند " می باشد. |
پیزوالکتریسیته |
Piezein به یونانی یعنی " فشردن " می باشد |
پیرو الکتریسیته |
Pyr به یونانی یعنی " آتش " می باشد. |
تترائدر |
Tetraes به زبان یونانی به معنی "چهار" و hedos یا hedron یعنی " سطح "، " وجه " می باشد. |
رومبوئدری |
لوزوجهی ، rhombus واژه ای است لاتینی به معنی " لوزی" ، hedron واژه یونانی به " سطح "، " وجه " می باشد. |
پلوتونیت ها(سنگهای آذرین درونی) |
Pluton نام خدای اعماق زمین در افسانه های رم باستان است |
ولکانیت ها(سنگهای آذرین بیرونی) |
Vulcanus نام خدای آتش در روم باستان است |
پگماتیت |
Pegma واژه ای یونانی به معنی " منجمد شده " می باشد |
فیلوسیلیکاتها |
Phyllon واژه ای است یونانی به معنی " ورقه " |
کائولین |
از واژه چینی kao – ling به معنی " کوه بلند " منشاء گرفته است |
بنتونیت |
نام این خاک رس از محلی به نام fort Benton واقع در ایالت Wyoming ایالات متحده آمریکا منشاء گرفته است. زیرا این خاک رس اولین بار در آنجا کشف شده است. |
دیکیت |
این کانی در سال 1888 میلادی به وسیله دانشمندی بنام dick کشف گردیده و به افتخار او دیکیت نامیده شده است |
ناکریت |
نام این کانی به علت شباهت زیاد آن به دانه های مروارید از واژه فرانسوی nacre به معنی " مروارید " منشاء می گیرد |
هالوئیزیت |
به افتخار J.B.J. de omalius de halloy (1783-1875) زمین شناس بلژیکی نام هالوئیزیت برای این کانی انتخاب گردید. |
مونت موریونیت |
نام این کانی از محلی در فرانسه به نام montmorillon که این کانی اولین بار در آنجا کشف شده ، گرفته شده است |
بایدلیت |
نام این کانی از محل beidell در Colorado در ایالت متحده امریکا منشاء گرفته است |
نانترونیت |
نام این کانی از منطقه nontron واقع در فرانسه ریشه گرفته است |
ورمیکولیت |
از واژه لاتینی vermiculite به معنی " کرم کوچک " مشتق شده است . زرا بعضی از لایه های جداشده این کانی به شکل منحنی به نظر می رسد و ظاهری همانند کرم دارد |
پیروفیلیت |
از آنجا که پیروفیلیت در اثر حرارت ورقه ورقه می شود لذا نام این کانی از واژه یونانی pyr به معنی " آتش " و phyllon یعنی " ورقه " ریشه گرفته است. |
تالک |
منشاء نام تالک مشخص نیست. واژه تالک در زبان عربی بکار برده شد ، تالک و سنگ صابون تا سال 1850 میلادی به عنوان کانیهای مجزا از هم تصور می شدند . |
استئاتیت |
از واژه یونانی steas به معنی " چرب "گرفته شده است |
کوارتز |
منشاء نام کوارتز مشخص نیست |
تریدیمیت |
این کانی در سال 1868 میلادی به وسیله G. vom rath به هنگام مطالعه سنگهای کوه san cristobal در نزدیکی شهر پاچوکا در مکزیک کشف شد و به خاطر وجود ساختار سه قلوئی در آن بر اساس واژه یونانی tridymos به معنی " سه قلو " تریدیمیت نامیده شده است. |
کریستوبالیت |
این کانی در سال 1884 میلادی به وسیله G. vom rath به هنگام مطالعه سنگهای کوه san cristobal در نزدیکی شهر پاچوکا در مکزیک کشف شد لذا نام این کانی از محل پیدایش آن ریشه گرفته است |
اوپال |
منشاء نام این کانی مشخص نیست اما اوپال به عنوان کانی به نام opalus در نوشته های plinius ( 79-23 میلادی) سردار و پژوهشگر رومی آمده است. |
پلاژیوکلاز |
از نظر لغوی یعنی " دارای رخ کج" و از واژه یونانی plagio به معنی " کج" و klasis به معنی "گسیختگی " گرفته شده است |
اورتوکلاز |
از واژه یونانی orthos به معنی " راست ، قائم و مستقیم " و klasis یعنی "گسیختگی " منشاء گرفته است. زاویه رخ های متقاطع در این کانی دقیقاً 90 درجه است |
میکروکلین |
از نظر لغوی یعنی " کمی کج" و در واقع از واژه یونانی micros به معنی " کوچک ، ریز ، کم " و clinos یعنی " کج " ریشه گرفته است |
آنورتیت |
از واژه یونانی an به معنی "نیست " و orthos یعنی " مستقیم " منشاء گرفته و آنورتیت به معنی غیر مستقیم می باشد زیرا زاویه تقاطع رخها در این کانی قائم نیست |
الیگوکلاز |
از واژه یونانی oligos به معنی " کمی از زاویه 90 درجه منحرف شده " ریشه گرفته است |
آلبیت |
آلبیت بر مبنای رنگ سفید آن از واژه لاتینی albus به معنی " سفید " نام گذاری شده است |
هیالوفان |
این نام از دو واژه یونانی hyaleos به معنی " شیشه " و phaino به معنی " من ظاهر می شوم" منشاء می گیرد. تعیین این نام برای گروهی از کانیها بر اساس جلای شیشه ای آنها صورت می گیرد |
سلزیان |
نام سلزیان به افتخار (1701-1744 میلادی) Celsius ستاره شناس و فیزیکدان سوئدی برای این کانی تعیین شده است |
سانیدین |
از واژه یونانی sanis به معنی " لوح ، صفحه " رسشه می گیرد از آنجا که شکل بلور های این کانی لوحه ای و صفحه ای است این نام برای آن انتخاب شده است |
بایتونیت |
نام این کانی از محلی به نام bytown در کانا دا که اولین بار در آنجا کشف شد نام گذاری شد |
لابرادوریت |
نام این کانی از محلی به نام Labrador در آمریکا که اولین بار در آنجا کشف شد نام گذاری شد |
آندزین |
نام این کانی بر پایه سنگهای آتشفشانی که در کوهستان anden واقع در شیلی و پرو یافت شده است نام گذاری شد ه است |
ایپدولیت |
Lepis به زبان یونانی به معنی " فلس" و lithos به معنی " سنگ " می باشد |
گارنت یا گرونا |
Granum در زبان لاتین به معنی " دانه " می باشد |
اولیوین |
این گروه از کانیها بخاطر دارا بودن رنگ زیتونی(olive به معنی زیتون) به وسیله کانی شناس آلمانی(1746-1817) Abraham gottlob Werner در سال 1790 میلادی اولیوین نامیده شد |
فورستریت |
از نام فورستر(forster) کانی شناس آلمانی اقتباس شده است |
فایالیت |
نام این کانی از جزیره fayal که این کانی اولین بار در آنجا کشف شده ، منشاء می گیرد |
سرپانتین |
سرپانتین به علت وجود لکه های روی آن شباهت به پوست مار دارد (به خصوص به صورت صیقل یافته) لذا نام این از واژه لاتینی serpentines به معنی " مار " ریشه گرفته است |
آنتیگوریت |
نوع ورقه ای سرپانتین که بر مبنای محل کشف آن در دره آنتیگوریو (antigorio) در ایتالیا آنتیگوریت نامیده شده است. |
زیرکن |
1- از واژه فارسی زرگون به معنی "طلائی رنگ "، زیرا این کانی در مواردی رنگ طلائی دارد. 2- از واژه فرانسوی jargon به معنی " ناخالص " به علت وجود ناخالصیها در کانی زیرکن . |
بادلیت |
نام این کانی به افتخار دانشمندی به نام j.baddeley که در سال 1893 میلادی کانی مذکور را از کشور Ceylon به اروپا برده ، برگزیده شده است. |
دیستن (کیانیت) |
1- نام دیستن به وسیله rene just hauy از واژه یونانی distenos ( di به معنای " دو " و stenos یعنی " نیرو و مقاومت " ) برگزیده شد . علت انتخاب این است که بعضی از بلورهای این کانی در اثر سایش ، بار الکتریکی مثبت و برخی بار الکتریکی منفی از خود بروز می دهند امروزه ریشه این نام بر اساس سختی متفاوت این کانی در جهات مختلف پایه گذاری می شود. 2- نام کیانیت با رنگ آبی کانی مزبور در ارتباط می باشد. این نام به وسیله G.A. Werner(1749-1817) واژه یونانی cyanos به معنی " أبی " انتخاب شده است |
آندالوزیت |
منشاء نام این کانی از منطقه آندالوس در اسپانیا که این کانی یرای اولین بار در آنجا یافت شده است ریشه می گیرد. |
سیلیمانیت |
این نام به افتخار بنجامین سیلیمان شیمیدان آمریکائی به این کانی نسبت داده شده است |
اسپینل |
منشاء نام اسپینل مشخص نیست. این واژه در قرن 16 میلادی در ارتباط با سنگهای قیمتی قرمز و متمایل به قرمز بکار می رفت . در سال 1800 میلادی کلمه اسپینل در رابطه با یک کانی که در آن زمان از یاقوت قابل تشخیص بود استفاده گردید. |
منیزیت |
1- منیزیت به وسیله کانی شناس آلمانی(1746-1817) Abraham gottlob Werner در سال 1803 میلادی به عنوان talcum carbonatum معرفی گردید واژه منیزیت به عصر باستان می رسد.این کلمه باید از واژه magnesia alba برای کانی منیزیت منشاء گرفته باشد( albaاز واژه لاتینی albus به معنی سفید ریشه گرفته است. 2- می تواند از واژه یونانی ماگنزیا ( محلی در بخش شمالی euboa شبه جزیره ای در منطقه تیسالی یونان) منشاء گرفته باشد |
دولومیت |
نامی است که به افتخار deodat G.S.de dolomieu(1750-1810) کانی شناس فرانسوی توسط de saussure برای این سنگ انتخاب شد. |
بوکسیت |
این واژه اولین بار در سال 1821 توسط bertier شیمیدان فرانسوی در مورد سنگ قرمز رنگ فاقد پلاستیسیته که در منطقه les baux واقع در جنوب فرانسه کشف شده بکار رفته است |
گیبسیت |
این واژه در سال 1822 میلادی از نام جورج گیبس G.Gibbs که جمع آوری کننده کانیها بوده ریشه گرفته است |
هیدرآرژیلیت |
از واژه یونانی hydros به معنی "آب " و argillos به معنی " رس سفید"منشاء می گیرد |
دیاسپور |
منشاء آن واژه یونانی diasporaبه معنی "پراکندگی" می باشد. چون بعضی از قطعات کانی دیاسپور در اثر حرارت از هم پاشیده شده و پراکنده می گردند. بر همین اساس در سال 1801 میلادی نام دیاسپور توسط R.J.Hauy برای این کانی انتخاب شده است. |
بوهمیت |
این نام به افتخار Boehm شیمیدان آلمانی که در سال 1927 میلادی با استفاده از اشعه x موفق به کشف این کانی در بوکسیت گردیده ، برای این کانی انتخاب شده است. |
کراندوم |
نام کراندوم از زبان قدیم هندی ریشه می گیرد در قدیم عمدتاً از واژه carbunclusبرای نامیدن سنگهای قیمتی قرمز رنگ استفاده می شد. |
گرافیت |
از واژه یونانی گرافین ( graphein) به معنای " نوشتن " ریشه گرفته است چون گرافیت با کشیده شدن روی اشیاء از خود اثر سیاه رنگ باقی می گذارد و بدین وسیله می توان با آن نوشت. لذا A.G.Werner(1749-1817) برای اولین بار در سال 1789 میلادی نام گرافیت را برای ماده انتخاب نموده اس |