صنایع دستی ایران (سفالگری و سرامیک سازی)
صنایع دستی ایران (سفالگری و سرامیک سازی)
يكي از قديميترين صنايع بشري ، سفالگري است كه به اعتقاد بيشتر محققان و نيز به پشتوانة اشياء به دست آمده از كاوشهاي باستان شناسي ، زادگاه آن ايران بوده و از كشورمان به ديگر نقاط جهان راه يافته است . به اعتقاد گيرشمن ، ايران شناس و محقق برجستة فرانسوي ، نخستين نمونههاي اشياء سفالين ، به ساكنان كوهستانهاي بختياري تعلق دارد كه حدود 8000 پيش از ميلاد و بدون استفاده از چرخ سفالگري ساخته شده است . از نمونههاي به دست آمده ميتوان دريافت كه در آن زمان ، سفالسازان از كورة پخت سفال نيز بياطلاع بودهاند و احتمالاً ظروف سفالين را در كنار همان آتشي كه براي پختن گوشت شكار مهيا ميكردند ميپختند . سفالينههاي دوران مورد بحث ، به تقليد از سبدهاي بافته شده با تركة درختان ساخته شده و در بسياري موارد ، سبد به صورت قالبي براي ساخت ظروف سفالين به كار رفته است .
افزون بر آن و ضمن كاوشهاي باستان شناسي ، آثار با ارزشي از منطقة اسماعيل آباد ، خوروين ، تپة سيلك ، شوش و غيره به دست آمده كه به هزارههاي ششم ، پنجم و چهارم پيش از ميلاد تعلق دارد . اين اشياء گاه نقشهاي ساده و طرحهاي زيبايي بر پيكر دارند .
در 3500 پيش از ميلاد با اختراع چرخ سادة سفالگري و استفاده از آن در شكل بخشيدن به ظروف سفالين ، تحولي جديد در اين صنعت به وجود آمد و موجب شد تا محصولات از نظر شكل متنوعتر و از نظر ساخت ظريفتر شود و توليد آن نيز افزايش يابد .
از شوش سفالهاي متعلق به 2700 سال پيش از ميلاد به دست آمده است كه به يقين ، با چرخهاي كامل سفالگري توليد و در حرارتي مناسب ( حدود 1000 درجه سانتي گراد ) پخته شدهاند .
به دنبال تكميل چرخهاي سفالگري ، تحول ديگري در اين صنعت به وقوع پيوست و صنعتگران سفالساز موفق به تهية انواع لعاب قليايي و تزيين ظروف با آن شدند .
لعاب عبارت است از لاية نازك سيليكاتي كه براي افزايش مقاومت و قابليتهاي مصرفي ، زيبايي و جلوگيري از نفوذ رطوبت ، سطح داخلي يا خارجي يا سطوح داخلي و خارجي يك بدنة سفالي يا سراميكي را پوشش ميدهد و داراي سه نوع قليايي ، سربي ، فريت است . لعاب با اكسيدهاي رنگزاي فلزي به رنگ مورد نظر در ميآيد و پس از انجام مرحلة لعاب كاري ، ضروري است كه ظروف يا بدنهها براي پخت نهايي به كوره برده شود .
در حدود 1500 پيش از ميلاد ، به سبب گسترش فلز كاري و تهية انواع ظروف از فلز ، ساخت ظروف سفالين تا حدودي از رونق و رواج پيشين افتاد و بيشترين تلاش به ويژه در دورة هخامنشي مصروف توليد آجرهاي لعابدار ميشد كه نمونههايي از آن در كاخ آپادانا و كاخ شوش مورد استفاده قرار گرفته و ضمن كاوشهاي باستان شناسي به دست آمده است .
در دورة اشكانيان دوباره سفالگري دچار تحول شد و استفاده از لعاب قليايي در ميان صنعتگران رواج يافت . سفالگري در دورة مذكور ، بيشتر از روي نمونههاي كشف شده در نواحي مختلف بينالنهرين مانند سامرا ، تيسفون و بابل ، شناخته ميشود كه تركيبي است از سفالهاي گذشته و نيز سفالهايي كه در همان زمان ساخت آنها در ديگر نقاط جهان رايج بوده است .
در دوره ساساني ، سفالگري ايران پيشرفت چنداني نكرد ، زيرا صنعتگران بيشتر به توليد مصنوعات فلزي گرانبها روي آوردند و از سفال تنها در مواردي معدود و براي توليد محصولاتي محدود استفاده ميشد . با آغاز دوران اسلامي ، به سبب روح سادگي و پرهيز از تجمل پرستي فرهنگ اسلامي ، منع مذهبي استفاده از فلزات گرانبها براي ساخت ظروف و همچنين به دلايل اقتصادي ، صنعت سفالسازي مورد توجه بيشتري قرار گرفت . آثار متعدد به جاي مانده از نخستين دورههاي پس از ورود اسلام ، از آن جمله ، سفالينههايي كه در حفاريهاي نيشابور و ري به دست آمده ، نمايانگر مهارت سفالگران ايراني در دورة مورد بحث است .
نقوش ظروف سفالين اين دوره بيشتر شامل كاسه ، بشقاب ، تنگ و غيره ـ طرحهاي گل و گياه به شكل هندسي و نيز نقوش انساني است .
طي قرون پنجم تا هفتم قمري ( = دورة سلجوقيان ) ، فصل نويني در هنرها و صنايع ايراني گشوده شد و ضمن تعالي و تكاملي كه فلز كاري ، گچبري و بالاتر از همه معماري را نصيب گرديد ، صنعت سفالگري نيز تحول و دگرگوني چشمگيري يافت و شهرهايي چون نيشابور ، جرجان ، ري و كاشان به صورت مراكز عمدة سفالگري كشور در آمد .
در دورة سلجوقي ظروف لعابي سفيد رنگ ، ظروف لعابدار يك رنگ ، ظروف با نقش قالبي ، ظروف با نقش كنده كاري شده و لعاب رنگارنگ ، ظروف معروف به لعابي ، ظروف طلايي يا زرين فام ، ظروف داراي نقاشي زير لعاب ، ظروف سراميكي مينايي و ظروف معروف به « لاجوردي » ساخته شد .
در دورة مغولها ، ساخت نوعي كاشي به نام « كاشي معرق » آغاز ، و از آن پس زينت بخش اماكن متبركه و ديگر ساختمانهاي فرهنگي و گاه ساختمانهاي مسكوني شد .
در دورة صفويه ، ساخت ظروفي با عنوان « بدل چيني » رايج شد و آن حاصل تبادل نظر سفالگران چيني و ايراني و نيز آموزش سفالگران چيني به سفالگران ايراني در زمينة استفادة مناسبتر از خاك سفيد در توليد محصولات بود . ضمن آنكه ساخت سفالينههايي با نقوش درخت و گل و گياه و گاهي نيز با نوشتههاي كوفي ، فارسي و عربي در ايران رواج يافت . در دورة صفويه ، ساخت و استفاده از كاشيهاي هفت رنگ ، معرق و مَعقِلي گسترش يافت و در تزيين و زيبا سازي ابنية مذهبي و تاريخي به كار برده شد .
از حدود قرن 12 ق . به تدريج از رونق سفالگري ايران كاسته شد و اين زوال تدريجي همچنان و تا قرن كنوني ادامه يافته است ؛ گو اينكه محصولات سفال و سراميك همچنان در مناطق مختلف توليد و حتي در زندگي روزمره مردم ايران نيز نقش داشته است . در حال حاضر ، توليد سفال ، سراميك و كاشي در مناطق مختلفي از كشورمان به شيوههاي گوناگون از آن جمله به بهرهگيري از چرخ سفالگري رواج دارد و طي سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي ، شاهد رونق سفالگري در مناطقي مانند لالجين همدان ، ميبد يزد و تهران بودهايم . اين « هنر ـ صنعت » در ديگر مراكز مهم توليد ، مانند مِند گناباد ، كلاگر محله جويبار ، تبريز ، زنوز ، اصفهان ، شهرضا ، نطنز ، سياهكل لاهيجان و . . . كماكان به حيات خود ادامه داده است
+ نوشته شده در یکشنبه دوم مهر ۱۳۹۱ ساعت 15:56 توسط مهندس ایمان رستگار
|
سرامیک مشتق از کلمه keramos یونانی است که به معنی سفالینه یا شئی پخته شده است. در واقع منشا پیدایش این علم همان سفالینههای ساخته شده توسط انسانهای اولیه هستند. در واقع قبل از کشف و استفاده فلزات، بشر از گلهای رس به علت وفور و فراوانی آنها و همچنین شکلگیری بسیار خوب آنها در در صورت مخلوط شدن با آب و درجه حرارت نسبتاً پایین پخت آنها استفاده میکرد. آلومینوسیلیکاتها که خاکهای رسی خود آنها به حساب میآیند، از عناصر آلومینیوم، سیلیسم و اکسیژن ساخته میشوند که این سه عنصر بر روی هم حدود 85 درصد پوسته جامد کره زمین را تشکیل میدهند. این سه عنصر فراوانترین عناصر پوسته زمین هستند.