انواع لعاب ها 1- خمير مصری Egyption اولين لعابها تقريباً حدود 7000 سال پيش به وسيله مصريان رواج پيدا کرد . اين افرد مقداری نمکهای سدیم و قدری اکسيد مس را به خاک می افزودند . وقتی گل خشک می شود نمکها به سطح ظرف می آيند . در هنگام حرارت دادن اين نمکها آب شده و به صورت لعابی در می آيند در طول زمان صنعتگران مخلوطی از خاکستر سودا Soda ash- خاک – ماسه و اکسيد مس را در ترکيب خود به کار بردند . اين ترکيب را سپس با قلم روی ظروف خود زدند و آن را در دمای پايين حرارت دادند لعاب قلیایی درجه حرارت پایین Low fire alkaline glaze لعاب قليايی به وسيله فلاکس هايی مانند اکسيد سديم يا اکسيد پتاسيم ذوب می شوند . اين مواد که از فلاکس های قوی هستند در صورت استفاده بيش از حد باعث شره کردن لعاب می شوند . لعابهای اوليه قليايی مديترانه ای بيشتر پوسته شده و يا ترک می خوردند . اکثر آنها در اسيدهای غذايی حل می شوند . به هر حال لعاب قليايی به دليل اينکه رنگ زرد روشن و آبی زيبا ايجاد می کند و به آسانی در درجه حرارت پايين ذوب می شود استفاده فراوان دارد . امروز به خاطر اينکه از حل شدن لعاب در آبهای اسيدوار جلوگيری به عمل می آورند اين گونه لعابها را قبل از مصرف يک بار پخته و آسياب می کنند و اصطلاحاً به آن فريت FRITمی گويند . 2- لعاب سربی Lead glaze سولفيت سرب يا سنگ گالن اولين ماده ای بود که گفته می شود به عنوان لعاب در دوره بابلی ها مورد استفاده قرار می گرفت . اين ماده را به صورت پودر روی ظرف خام می پاشيدند که پس از حرارت دادن به حالت پوششی شيشه ای در می آمد . در يک لعاب ساده تقريباً 50 درصد از ترکيبات سرب به کار می رود . همچنين برای شفافيت بيشتر کنترل ذوب و افزايش کيفيت رنگی از ساير فلاکس ها نيز استفاده می شود . لعابهای درجه پايين به سادگی خراش برداشته و ظاهری کدر پيدا می کنند . حرارت دادن بالای مخروط حرارتی در لعابهای سربی شفافيت و جذابيت خاصی ايجاد می کند . ترکيبات سرب سمی است ولی می شود به آسانی فريت شده و غير سمی می شوند . به طور کلی استفاده از اکسيد سرب خام ممنوع شده است . 3- لعاب آون چربن Aventurine glaze معمولاً از ماده ای با ذوب درجه پايين که دارای سرب زياد است برای اين لعاب استفاده می کنند و با اضافه کردن مقدار 7 تا 12 درصد اکسيد آهن ( که در هنگام حرارت دادن در ترکيب ذوب می شود) حاصل می گردد وقتی که ظرف سرد شد اين آهن کريستاليزه شده و به رنگهای قرمز يا طلايی بر سطح ظرف ظاهر می شود از ساير فلاکس های درجه پايين می توان برای خلق برخی از جلوه های هنری استفاده کرد . 4- لعابهای کريستالين Crystalline glaze لعابها معمولاً در هنگام سرد شدن ماده ای غير کريستالين هستند . مقداری اکسيد آلومين لعاب را غليظ کرده و از کريستاليزه شدن آن جلوگيری می کند . لعاب با مقدار کم و يا بدون اکسيد آلومينيوم سريعاً سرازير می شود . اما موجب رشد کريستالها می شود . لعابی هم که دارای مقدار فراوانی اکسيد زنگ باشد کريستال به وجود می آورد . روتيل يا تيتانيوم نيز کمک می کند . لعابهای حاوی فلاکس های قليايی با ترکيبات ليتيوم به نسبت لعابهایی که فاقد ترکيبات هستند مرغوب ترند . مخلوط کردن لعاب با سيليکات سديم مايع به جای آب رشد اينگونه کريستالها را افزايش می دهد . برای ايجاد بهترين نوع رشد کريستالی کوره تا دمای معمولی حرارت داده می شود سپس تا 38 درجه به سرعت خنک می شود در اين درجه حرارت تا چند ساعت دمای کوره ثابت نگهداشته می شود عمل رشد کريستالها در لعاب کاری فنی بسيار ظريف است . بنابراين احتياج به تجربيات فراوان در ساختن پايه لعاب و اکسيدهای رنگی دارد تا نتيجه رضايت بخش حاصل شود . 5- لعاب خاکستری Ash glaze ساختن اولين لعاب خاکستری شايد کاملاً اتفاقی بوده است . مثلاً امکان دارد ظروفی که در نزديکی آتش خانه کوره های چوب سوز بوده اند تحت تاثير اين پديده واقع شده و خاکستر مواد طبيعی که ممکن است از سوختن انواع چوب ، پوسته گندم يا برنج حاصل شده باشد بر روی ظروف نشسته و به قشری شيشه ای مبدل گشته اند . خاکستر حاوی 30 الی 70 درصد سيليس 10 الی 15 درصد آلومين و ساير مواد مانند ترکيبات پتاسيم ، کلسيم و منيزيم است . بيشتر خاکسترها بصورت يک ماده شبيه به آب در درجه مخروطی 10 ذوب می شوند . برای بهبود کيفی لعابهای خاکستری اين ماده معمولاً با مقدار اندکی کائولين ، کربنات کلسيم و يا فلداسپار مخلوط می شوند . قبل از آنکه خاکستر به عنوان لعاب مورد استفاده قرار گيرد لازم است که آن را يکبار الک کرده تا مواد نسوخته از ان جدا شود . در اين هنگام بايد از دستکش لاستيکی و ماسک استفاده کرد زيرا خاکستر دارای مواد خورنده قليايی است . برای خارج کردن نمکهای محلول از ان بايد خاکستر را با آب مخلوط و آن را از الک 60 مش عبور داد سپس می گذاريم تا ماده ته نشين شود . آب اضافی را که شامل نمک های محلول است خالی می کنيم . شستن مجدد نيز ممکن است مطلوب باشد خاکستر را قبل از استفاده کاملاً خشک می کنيم . 6- لعاب دوغابی Slip glaze بسياری از خاک های معمولی رسی اگر تا درجه 1236 سانتيگراد مخروطی 8 حرارت داده شوند . به يک لعاب صف شفاف و قهوه ای بدل می شوند . در بسياری از ظروف قديمی ساخت چين و آمريکا از دوغاب خاک های رسی اطراف محل استفاده می شده است . برای آزمايش اين موضوع مقدار کمی از خاک مزبور را در يک ظرف پخته شده قرار داده و آن را تا دمای دلخواه حرارت می دهيم . اگر خاک کاملاً ذوب شد برای لعاب ماده خوبی محسوب می شود . همچنين مقدار اندکی از فريت ها یا فلدسپارها موجب تسهيل در ذوب می شوند . بهتر است از لعابهای دوغابی زمانی که ظرف پخته نشده و حالت چرمينگی دارد استفاده کرد . اين موضوع باعث می شود که لعاب و ظرف همزمان انقباض پيدا کنند . چنانچه روی ظرف پخته شده ( در حالت بيسکوييت) به کار برده شود لعاب ترک خورده و پوسته پوسته می شود . 7- لعاب فريت Frit glaze فريت عبارت است از عمل ذوب کردن لعاب قبل از آنکه لعاب کاری شود . فریت کردن باعث می شود که مواد حاصل در لعاب به مواد غیر محلول تبدیل شوند . مواد خام معمولاً سرب یا قلیایی ها در کوره های مخصوص با سيليس ذوب می شوند و به صورت قطعه ای شيشه ای در می آيند که فريت خوانده می شوند . هنگامی که ماده در کوره کاملاً ذوب شد از سوراخش که در پايين کوره تعبيه شده مستقيماً به درون آب ريخته می شوند . ذرت شيشه مانند بعد از خشک شدن آسياب شده و به نرمی مورد نظر در می آيند . ساختن فريت در کارگاه دشوار است و معمولاً فريت آماده از کارخانجات خريداری می شود . 8- لعاب مات Matt glaze به لعاب تيره ای که روی ظرف به طور نازک کشيده شده يا کاملاً حرارت نديده باشد لعاب مات نمی گويند بلکه لعاب مات کاملاً شيشه ای و پخته شده است اما شفاف نيست ، اضافه کردن ترکيبات باريم بيشتر از 2% مولکول لعاب را مات می کند . باريم در لعابهایی که B2O 3دارد حالتی شيشه ای ايجاد می کند . افزايش اکسيد آلومينيوم نيز بر ميزان دير گذاری لعاب می افزايد در نتيجه سطحی مات می آفريند . استفاده از لعابهای مات برای ظروف غذا خوری به دليل ايجاد کريستالهای ريز مفيد نيست و معمولاً در اين گونه موارد از لعابهای شفاف استفاده می کنند . 9- لعاب بريستول Bristol glaze لعاب های بريستول برای اولين بار در قرن نوزدهم در انگلستان رواج پيدا کرد و جانشينی برای لعابهای سربی به شمار می رفت . استفاده از اکسيد روی بعنوان فلاکس در لعابهای بريستول مرسوم بود . اين لعاب از مخروط حرارتی شماره 2 تا مخروط 14 پخته می شوند . معمولی ترين دوران پختن اين نوع لعاب ها بين مخروط 5 الی مخروط 9 است . برعکس آنچه که شايع است استفاده از اين نوع لعاب دشوار نيست و به آسانی می توان آن را در حالتهای مختلف شيشه ای – مات – شفاف – رنگی يا اوپک مصرف کرد . ترکيبات عمومی اکسيد روی ، قليايی ها ، قليايی های زمينی کائولين و سيليس دارای ويسکوزيته زيادی بوده و بدون شره کردن می توان از آن استفاده کرد . اين لعاب در مقابل عوامل آب و هوايی ، سايش و خورندگی اسيدها مقاوم است به همين دليل به مقدار فراوان در صنايع لوازم بهداشتی مانند دستشويی ، وان ، حمام و غيره کاربرد دارد . معمولاً از اين لعاب برای اشيای يکبار پخت هم استفاده می شود . به وسيله جايگزينی اکسید روی کلسينه شده و کائولين کلسينه شده اين نوع لعاب را می توان بر اشيايی که يکبار در کوره پخته شده اند با قلم و يا پيسوله به کاربرد در اين مورد کمتر اشکالات حرارتی پديد می آيد . کليه لعاب های مورد پخت احتياج به شرايط مخصوص در کوره دارد . معايب لعاب گاهی اوقات پس از پخت اشکالاتی در سطح کاشی ها ايجاد مي گردد که در ادامه به برخی از آنها و همچنين علت بروزشان اشاراتی خواهيم نمود : 1. شکستگی :در سطح لعاب به علت عدم تطابق ضريب انبساط بين بدنه و لعاب 2. شره کردن لعاب :شل بودن بيش از حد لعاب به طوريکه بدنه به موقع فرصت جذب آب لعاب را پيدا نکند