انگوب

معمولا انگوب از مواد خام (شامل سيليس و کائولن و فلدسپات وسيليکات زير کونيم و...) و نيز بخشي فريت تشکيل شده که بايست داراي خواص زير باشد:
1- ارزانتر از لعاب رويه باشد.
2- زمينه اي سفيد و قابل دکور شدن را فراهم آورد.
3- در دماي پخت لعاب، داراي جذب آب بين صفر تا يک درصد باشد.
4- داراي خاصيت پوشانندگي بوده و اثر نم و رطوبت جذب شده از پشت بيسکوييت – چه در زمان نصب و چه بعد از آن هنگام کارکرد- را نشان ندهد. (اثر لکه آب)
5- ممكن است داراي خاصيت اصلاح کننده ضريب انبساط حرارتي لعاب باشد.
6- داراي سازگاري با بافت لعاب بوده و کيفيت لعاب تک لايه را بهبود ببخشد.
7- در برخي لعابهاي خاص مثل لعاب متاليک، انگوب داراي خواص منحصر به فردي است که بدون آن امکان استفاده از آن لعاب خاص (لعاب متاليک) فراهم نميشود.
8- به دوام لعاب افزوده و در دراز مدت سبب بروز عيوب در لعاب (مثل ترک اتوکلاو و پوسته اي شدن لعاب) نشود.
9- هم با لعاب و هم با بدنه بيسکوييت پيوند محکمي ايجاد کرده و تحت هيچ شرايطي ازهيچ کدام جدا نشود.
اصولا سطح انگوب مات و کمي زبر است و تمايل به ذوب - ولو اندک – در انگوب نداريم.
براي طراحي انگوب ميتوان از درصدي فريت مشابه لايه لعاب رويي بعنوان گداز آور استفاده کرده و ساير مولفههاي مورد نياز را به آن افزود. اين مولفهها شامل:
- سيليکات زير کونيم (بعنوان سفيد کننده و اپک کننده)
- اکسيد آلومينيم (بعنوان دير گداز کننده و پوشاننده)
- دي اکسيد سيليسيم يا سيليس (به عنوان دير گداز کننده و بالا برنده ضريب انبساط حرارتي)
- اکسيد روي (بعنوان سفيد کننده و پوشانده)
- انواع کائولنها (دير گداز کننده و عامل جلو گيري از رسوب)
- انواع مرغوب بنتونيت و بالکلي (جلوگيري از رسوب)
- افزودنيها (مثل چسب و روانساز)
و ساير مواد کمکي هستند. جهت استفاده از انگوب براي اصلاح ضريب انبساط حرارتي لعاب (يا بدنه) نيازمند آن هستيم که مسئله جذب رطوبت توسط بيسکوييت بلافاصله پس از خروج از کوره و انبساط رطوبتي تدريجي آن را در نظر بگيريم.
بهتر است همواره ضريب انبساط حرارتي مجموعه انگوب و لعاب طوري طراحي شود که محصول نهايي خروجي کوره (در ضلع طويل با ابعاد بين 25 الي 45 سانتيمتر) داراي 2 الي 3 واحد پلاناريته تاب محدب (حدود 0.2 الي 0.3 ميليمتر در مرکر ضلع) باشد.
معمولا در بدنه کاشي ديواري پس از گذشت زمان اندکي (مثلا يک تا دو هفته) به دليل انبساط رطوبتي بدنه اين تاب تحدب کاهش يافته و به صفر متمايل ميگردد. طبق توصيه کتب معتبر سراميکي معمولا ضريب لعاب نسبت به بدنه بايد 10 واحد کمتر باشد تا همواره لعاب تحت فشار قرار گيرد و به مرور زمان با مشکل ترک لعاب يا crazing در کاشي ديواري مواجه نشويم.
در خصوص بدنههاي کاشي کف ويا پرسلاني، معمولا به دليل کمبود يا عدم وجود جذب آب با اين وضع موجه نيستيم، در برخي موارد حتي افزايش ميزان تحدب ديده ميشود.
· تجربه شخصي نشان داده که اين مقدار اختلاف ضريب انبساط لعاب و انگوب سبب بروز تاب تحدب شده و از نظر بازار و مشتري پذيرفته نيست. در صورتيکه بدنه کاشي استاندارد و داراي انبساط رطوبتي کم (معادل 0.06 درصد ويا کمتر) باشد، ضمن ارتقاي کيفي انگوب و افزايش الاستيسيته آن، ميبايست اختلاف ضريب لعاب و بدنه تا حد 10 درصد ضريب بدنه کاهش يابد. براي مثال براي بدنههاي نرمال کاشي ديوار با ضريب انبساط حرارتي حدود 60 الي 70 اين مقدار 6 الي 7 واحد و ضريب مطلوب لعاب 58 الي 63 و انگوب نيز با کمترين خاصيت اصلاحي ضريب انبساط توصيه ميشود.
بنا به استنباط شخصي نگارنده اگر کاشي را به مثابه يک نقاشي نگاه کنيم، بخش اصلي و ساختار کاشي در واقع چهار چوب و بوم است که هميشه داراي ويژگيهاي ثابت و بدون تغيير است. در حاليکه نقش و اصل زيبايي آن توسط طرح ايجاد ميشود و تعيين کننده قيمت و بهاي کار است. پس توليد کننده بايد با انجام طراحي مناسب از دغدغههاي ساختار اصلي کاشي فارغ شده و مشتري نيز به کيفيت کاشي اطمينان داشته باشد و گروه توليد كنندگان همگي روي نقش و طرح کاشي تمرکز نمايند.