تولیدکاشی و سرامیک در کشور
آیا توسعه تولیدکاشی و سرامیک در کشور با توسعه بازار همراه خواهد شد؟
حسینعبداللهی
یکی از صنایعی که درسالهای اخیر سرمایهگذاریهای وسیعی در کشور روی آن صورت گرفته است و از حاشیة سودبالایی نیز برخوردار بوده است، صنعت کاشی و سرامیک است. تهدید بزرگ پیش روی اینصنعت در شرایط فعلی، افزایش بیرویة تعداد تولیدکنندگان کاشی و سرامیک در کشور استکه اگر برای توسعة بازار آنها فکری نشود، بدون شک منجر به ورشکستگی تعداد زیادی ازتولیدکنندگان کشور خواهد شد. متن زیر حاصل گفتگوی شبکه تحلیلگران تکنولوژی ایران (ایتان) با مهندس شجیعی عضو هیئت مدیره شرکت سیناکاشی و دیدگاههای وی در این خصوصاست.
سؤال: با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، گفته میشود به دلیلحاشیة سود بالای صنعت کاشی و سرامیک، ظرفیتهای جدیدی در حال احداث است و این درحالی است که هماکنون نیز عرضه بیش از تقاضا است. آیا این صحیح است؟
مهندسشجیعی:میزان تولید کاشی و سرامیک در کشور نزدیک بهیکصد میلیون متر مربع در سال است و آمارها نشان میدهند که در بازار فعلی کشور،عرضة محصول بیشتر از تقاضا است. در موقعیت کنونی میزان سود و ارزش افزودة کاشی وسرامیکی که در داخل کشور تولید میشود در حدود 40 درصد قیمت تمام شدة آن است کهارزش افزودة مناسبی است ولی سودی که از صادرات این محصولات نصیب شرکتهایتولیدکننده میشود بسیار کمتر و در حدود نصف سود داخلی آن است.
علت ارزش افزودةبالای این صنعت نیز مانند بعضی از صنایع دیگر نظیر صنعت خودرو، بسته بودن مرزها وعدم ارتباط با دنیای بیرون و در نتیجه تا حدودی بازار انحصاری داخل کشور و همچنینکیفیت مناسب تولیدات داخلی است.
در چنین شرایطی بخش خصوصی قطعاً به صادرات فکرنخواهد کرد چون هدف این بخش دستیابی به حداکثر سود در حداقل زمان ممکن است کهمسلماً? نمیتواند این مهم را در صادرات کاشی و سرامیک جستجو کند. بنابراین تنهابعضی از شرکتهای داخلی صرفاً برای اینکه در بازارهای جهانی حضور داشته باشند اقدامبه صادرات محصولات خود میکنند و میتوان گفت در این شرایط، صادرات به جای اینکه یکتصمیم اقتصادی باشد بیشتر یک تصمیم مدیریتی است به این مفهوم که این شرکتها از دیدمصالح بلندمدت خود و نه بر اساس سود حسابداری اقدام به صادرات مینمایند.
سؤال: آیا با توجه به مازاد عرضهای که به آن اشاره کردید، راهیبرای ایجاد تقاضا و توسعه بازار، برای تولیدکنندگان کاشی و سرامیک در کشور باقیخواهد بود؟ آیا اساساً این صنعت، صنعت رو به رشدی است یا اینکه برعکس، تحت تاثیرتحولات فناوری ممکن است بازار آن محدودتر هم بشود؟ چه فرصتها و موقعیتهایی وجوددارد که تاکنون به آنها توجهی نشده است؟مهندسشجیعی:بسیاری از صنایع هستند که همیشگی بوده و اصطلاحاً نامیرا هستند و تحت هر شرایطیوجود خواهند داشت که از این میان میتوان به صنعت پوشاک و صنایع غذایی اشاره نمود. از طرفی صنایع دیگری وجود دارند که لزوماً به شکل کنونی باقی نمانده و احتمالاً درآینده دستخوش تغییر و تحولات اساسی خواهند شد. به عنوان مثال در ژاپن پارچههاییساخته شده است که بدون استفاده از شویندهها تمیز میشوند که این میتواند صنایعشوینده را به طور جدی تهدید نماید. صنعت کاشی و سرامیک یک حالت بینابین دارد ولی بهصورت خیلی کلی میتوان گفت که این صنعت در سطح دنیا تا زمان زیادی استمرار خواهدداشت و از این جهت، تهدیدی برای این صنعت وجود ندارد.
مصرف سرانة کاشی و سرامیک در کشورهای تولیدکننده و مصرفکنندهحدود یک متر مربع است که این رقم برای کشور ما نیز تا حدودی صادق است. نکتهای کهوجود دارد این است که برای تولیدکنندگان ما بازارهای ایجاد نشده و نیازهای جدیدیوجود دارد که لازم است شناسایی شوند:
1- به عنوان مثال هتلها در سراسر دنیادائماً روی طرحهای جدید و بازسازی قسمتهای مختلف خود کار میکنند که این امربازارها و نیازهای جدیدی را ایجاد میکند ولی در ایران کمتر مکانی است که در اینزمینه کار اساسی انجام داده باشد.
2- علاوه بر بازارهای داخلی، شناساییبازارهای کشورهای دیگر و توجه به سلیقههای آنها نیز بسیار مهم است. به عنوان مثالبعضی ازکشورهایتازهاستقلالیاف� �ه که در اوایل استقلال خود از ورقههای کاغذی وپلاستیکی به عنوان پوشش دیوارهای خود استفاده میکردند اکنون دارای بازارهای مصرفبسیار مناسب کاشی و سرامیک هستند که ما از آن غافل ماندهایم. در نتیجه اکنون بایدنقش ترکیه و تولیدکنندگان کشورهای عربی را در این کشورها ببینیم و نسبت به فرصتهایاز دست رفته حسرت بخوریم.
3- صنعت کاشی و سرامیک همچنین دارای شاخهها ورشتهفعالیتهای زیادی است که هر کدام از این شاخهها میتواند به صورت جداگانهمورد توجه قرار گیرد و به عنوان یک فرصت مطرح باشد. به عنوان مثال جالب است بدانیدکه در ایتالیا شرکتهایی وجود دارند که فقط روی طراحی کاشی و سرامیک کار میکنند بهاینصورتکهمثلاً با همکاری دانشجویان دانشکدههای هنر، عکسها و طرحهای زیادی را باالهام از طبیعتتهیهمیکنند و از آنها در طراحیهای کاشی و سرامیک استفاده مینمایندو در نهایت طرحهای ایجاد شده را به صورت کامل در سطح دنیا به تولیدکنندگان کاشیمیفروشند.
4- بالاخره اینکه امروزه کشورهای معروف اروپایی مثل ایتالیا واسپانیا، کاشی و سرامیک تولید میکنند ولی بیشتر تولیدات آنها چیزی نیست که ما درکشور خود میشناسیم بلکه آنها به تولید کاشیهای خاص روی آوردهاند. به عنوان مثالبرای یک ساختمان خاص، با معمار آن مذاکره کرده و برای آن ساختمان یک طرح ویژه درنظر میگیرند و بر اساس این طراحی، کاشی و سرامیک تولید میکنند. با این تفاوت کهمتوسط نرخ جهانی کاشی در ردة بازاری که ما در آن رقابت میکنیم در حدود 3 دلار برایهر متر مربع است و حال آنکه کاشیهای خاص تولید شده میتواند در بهترین شرایط تاحدود مترمربعی 70 یورو نیز به فروش برسد. به نظر من شاید یکی از مشکلات ما چه درداخل و چه در خارج از کشور این است که 90 درصد ما روی 10 درصد بازار بالقوه تمرکزکردهایم و حال آنکه 10 درصد تولیدکنندهها به 90 درصد بازار احاطه دارند و بهراحتی از آن سود میبرند.
مهندسشجیعی:میزان تولید کاشی و سرامیک در کشور نزدیک بهیکصد میلیون متر مربع در سال است و آمارها نشان میدهند که در بازار فعلی کشور،عرضة محصول بیشتر از تقاضا است. در موقعیت کنونی میزان سود و ارزش افزودة کاشی وسرامیکی که در داخل کشور تولید میشود در حدود 40 درصد قیمت تمام شدة آن است کهارزش افزودة مناسبی است ولی سودی که از صادرات این محصولات نصیب شرکتهایتولیدکننده میشود بسیار کمتر و در حدود نصف سود داخلی آن است.
علت ارزش افزودةبالای این صنعت نیز مانند بعضی از صنایع دیگر نظیر صنعت خودرو، بسته بودن مرزها وعدم ارتباط با دنیای بیرون و در نتیجه تا حدودی بازار انحصاری داخل کشور و همچنینکیفیت مناسب تولیدات داخلی است.
در چنین شرایطی بخش خصوصی قطعاً به صادرات فکرنخواهد کرد چون هدف این بخش دستیابی به حداکثر سود در حداقل زمان ممکن است کهمسلماً? نمیتواند این مهم را در صادرات کاشی و سرامیک جستجو کند. بنابراین تنهابعضی از شرکتهای داخلی صرفاً برای اینکه در بازارهای جهانی حضور داشته باشند اقدامبه صادرات محصولات خود میکنند و میتوان گفت در این شرایط، صادرات به جای اینکه یکتصمیم اقتصادی باشد بیشتر یک تصمیم مدیریتی است به این مفهوم که این شرکتها از دیدمصالح بلندمدت خود و نه بر اساس سود حسابداری اقدام به صادرات مینمایند.
سؤال: آیا با توجه به مازاد عرضهای که به آن اشاره کردید، راهیبرای ایجاد تقاضا و توسعه بازار، برای تولیدکنندگان کاشی و سرامیک در کشور باقیخواهد بود؟ آیا اساساً این صنعت، صنعت رو به رشدی است یا اینکه برعکس، تحت تاثیرتحولات فناوری ممکن است بازار آن محدودتر هم بشود؟ چه فرصتها و موقعیتهایی وجوددارد که تاکنون به آنها توجهی نشده است؟مهندسشجیعی:بسیاری از صنایع هستند که همیشگی بوده و اصطلاحاً نامیرا هستند و تحت هر شرایطیوجود خواهند داشت که از این میان میتوان به صنعت پوشاک و صنایع غذایی اشاره نمود. از طرفی صنایع دیگری وجود دارند که لزوماً به شکل کنونی باقی نمانده و احتمالاً درآینده دستخوش تغییر و تحولات اساسی خواهند شد. به عنوان مثال در ژاپن پارچههاییساخته شده است که بدون استفاده از شویندهها تمیز میشوند که این میتواند صنایعشوینده را به طور جدی تهدید نماید. صنعت کاشی و سرامیک یک حالت بینابین دارد ولی بهصورت خیلی کلی میتوان گفت که این صنعت در سطح دنیا تا زمان زیادی استمرار خواهدداشت و از این جهت، تهدیدی برای این صنعت وجود ندارد.
مصرف سرانة کاشی و سرامیک در کشورهای تولیدکننده و مصرفکنندهحدود یک متر مربع است که این رقم برای کشور ما نیز تا حدودی صادق است. نکتهای کهوجود دارد این است که برای تولیدکنندگان ما بازارهای ایجاد نشده و نیازهای جدیدیوجود دارد که لازم است شناسایی شوند:
1- به عنوان مثال هتلها در سراسر دنیادائماً روی طرحهای جدید و بازسازی قسمتهای مختلف خود کار میکنند که این امربازارها و نیازهای جدیدی را ایجاد میکند ولی در ایران کمتر مکانی است که در اینزمینه کار اساسی انجام داده باشد.
2- علاوه بر بازارهای داخلی، شناساییبازارهای کشورهای دیگر و توجه به سلیقههای آنها نیز بسیار مهم است. به عنوان مثالبعضی ازکشورهایتازهاستقلالیاف� �ه که در اوایل استقلال خود از ورقههای کاغذی وپلاستیکی به عنوان پوشش دیوارهای خود استفاده میکردند اکنون دارای بازارهای مصرفبسیار مناسب کاشی و سرامیک هستند که ما از آن غافل ماندهایم. در نتیجه اکنون بایدنقش ترکیه و تولیدکنندگان کشورهای عربی را در این کشورها ببینیم و نسبت به فرصتهایاز دست رفته حسرت بخوریم.
3- صنعت کاشی و سرامیک همچنین دارای شاخهها ورشتهفعالیتهای زیادی است که هر کدام از این شاخهها میتواند به صورت جداگانهمورد توجه قرار گیرد و به عنوان یک فرصت مطرح باشد. به عنوان مثال جالب است بدانیدکه در ایتالیا شرکتهایی وجود دارند که فقط روی طراحی کاشی و سرامیک کار میکنند بهاینصورتکهمثلاً با همکاری دانشجویان دانشکدههای هنر، عکسها و طرحهای زیادی را باالهام از طبیعتتهیهمیکنند و از آنها در طراحیهای کاشی و سرامیک استفاده مینمایندو در نهایت طرحهای ایجاد شده را به صورت کامل در سطح دنیا به تولیدکنندگان کاشیمیفروشند.
4- بالاخره اینکه امروزه کشورهای معروف اروپایی مثل ایتالیا واسپانیا، کاشی و سرامیک تولید میکنند ولی بیشتر تولیدات آنها چیزی نیست که ما درکشور خود میشناسیم بلکه آنها به تولید کاشیهای خاص روی آوردهاند. به عنوان مثالبرای یک ساختمان خاص، با معمار آن مذاکره کرده و برای آن ساختمان یک طرح ویژه درنظر میگیرند و بر اساس این طراحی، کاشی و سرامیک تولید میکنند. با این تفاوت کهمتوسط نرخ جهانی کاشی در ردة بازاری که ما در آن رقابت میکنیم در حدود 3 دلار برایهر متر مربع است و حال آنکه کاشیهای خاص تولید شده میتواند در بهترین شرایط تاحدود مترمربعی 70 یورو نیز به فروش برسد. به نظر من شاید یکی از مشکلات ما چه درداخل و چه در خارج از کشور این است که 90 درصد ما روی 10 درصد بازار بالقوه تمرکزکردهایم و حال آنکه 10 درصد تولیدکنندهها به 90 درصد بازار احاطه دارند و بهراحتی از آن سود میبرند.
+ نوشته شده در پنجشنبه پنجم مرداد ۱۳۹۱ ساعت 12:54 توسط مهندس ایمان رستگار
|