رقابتی شدن بازار تولید و فروش کاشی و سرامیک،
رمياد همچنين گفت با توجه به رقابتی شدن بازار تولید و فروش کاشی و سرامیک، رقابت بر سر ورود به روزترین دانش فنی و تجهیزات به کشور شروع شد و صاحبان این صنعت جهت افزایش میزان و راندمان تولید، ارايه طرحها و سایزها و محصولات جدید، اقدام به خرید دانش فنی و تجهیزات به روز این صنعت نمودند تا جایی که امروز شاید کارخانهای را سراغ نداشته باشیم که با ماشینآلات قدیمی (اولیه) محصولی با کیفیت تولید کرده ودر بازار رقابت نیز حضور داشته باشد.
ايشان درخصوص بحث قيمت تمام شده محصولات كاشي يادآور شد با توجه به هدفمند شدن قیمت حاملهای انرژی و افزایش بهای آنها و همچنین با توجه به سیاست دولت در کنترل تورم حاصل از این افزایش قیمت، امکان افزایش قیمت محصولات تولیدی به نسبت افزایش بهای انرژی میسر نبوده و در حال حاضر دغدغه اصلی صاحبان صنایع و به ویژه صنعت تولید کاشی سرامیک، چگونگی کاهش بهای تمام شده محصولات میباشد. شاید تا قبل از این، بسیاری از تولیدکنندگان توجهی دقیق به محاسبه قیمت واقعی تمام شده محصولات خود نداشته و با توجه به استقبال خوب بازار از محصولات تولیدی خود، این امر را در اولویت کاری خود قرار نداده بودند. اما با توجه به شرایط کنونی پیش بینی میشود، تولیدکنندگانی در میدان رقابت باقی خواهند ماند که بتوانند با کاهش هزینههای تمام شده محصول، با افزایش قیمت کمتری در بازار حضور یابند. شاید در اولین گام کاهش نیروی انسانی و یا قطع برخی از مزایای پرسنلی در اولویت قرار داده شود. اما با یک نگاه جامعتر میتوان اثبات نمود که کاهش نیروی انسانی نه تنها باعث کاهش هزینهها نخواهد شد بلکه جهت جبران تولید از دست رفته میبایست در محدوده اضافه کاری کمبود نیرو را جبران نمود که این امر خود باعث افزایش بهای تمام شده و در بلند مدت کاهش کیفیت محصولات خواهد شد. تعدیل نیرو در صورتی به صلاح خواهد بود که بیش از نیاز هر فرآیند نیرو کاری برای فرآیند در نظر گرفته شده باشد که برای شناسایی این موضوع میتوان با انجام کارسنجی و زمان سنجی به صحت یا عدم صحت این قضیه پی برد. به نظرم، صاحبان صنایع می بایست تفکرات سیستمی خود را تقویت نموده و با بکارگیری روشهای متنوع در حوزه مدیریت کیفیت شیوههای برتر کنترل منابع را در سازمان خود نهادینه نمایند.
وي گفت جهت رسیدن به این مهم میبایست ابتدا پاسخ سئوالات زیر بصورت مشخص و شفاف در اختیار مدیریت ارشد سازمان باشد:
1- راندمان واقعی ماشینآلات
2- میزان انحراف تولید واقعی از تولید قابل دسترس و آنالیز دلایل آنها
3- برآورد سهم فروش محصولات در بازارهای داخلی و خارجی
4- مشخص نمودن گروه تولیدی بر اساس قیمت محصول به این معنا که سازمان انتظار دارد در چه سطح کیفی و قیمتی در بازار حضور یابد.
5- آیا پیشبینی تولید محصولات بر اساس شناسایی بروز خواسته باز است یا بر اساس سوابق تولید محصولات
6- پیشبینی تقریبی متراژ تولید سالانه بر اساس سایز، طرح ونوع محصول ( دیوار – کف – پرسلان )
7- آیا اختصاص منابع مالی جهت تامین مواد و تجهیزات بر اساس پیشبينی تولید و همچنین اولویت آنها انجام شده است؟
8- آیا نقطه سفارش بهینه مواد و قطعات و همچنین زمان تقریبی دریافت آنها از تامینکننده مشخص شده است؟
9- آیا نرخ مصرف مواد وملزومات محاسبه شده است؟ آیا روشی استاندارد برای محاسبه آن بکار گرفته شده یا این که بر اساس خروجی محصول در تولید محاسبه شده است؟
در اختیار داشتن پاسخ سئوالات بالا کمک خواهد کرد تا در تدوین استراتژی واهداف سازمان دقیق تر عمل نمود، داشتن اطلاعات دقیق و مناسب موجب کمترین انحراف در رسیدن به هدف خواهد بود.
مهندس رمياد همچنين تاكيد نمود كه دانستن اطلاعات کافی از میزان راندمان ماشینآلات و مشخص شدن میزان انحراف تولید واقعی از تولید قابل دسترس، کمک خواهد کرد تا با شناسایی موانع موجود انحرافات را کاهش داده و در نتیجه باعث افزایش کمی شد. به عنوان مثال چنان چه کورهها با حداکثر توان قابل دسترس خود فعال باشند و یا نباشند از لحاظ مصرف انرژی تفاوتی نداشته و تنها قیمت تمام شده محصولات را افزایش می دهند. همچنین اگر در بخش تهیه دوغاب و گرانول، بالمیلها و اسپریها با حداکثر توان قابل دسترس خود فعال باشند میتوان به گونهای مدیریت نمود تا این ماشینآلات پر مصرف در زمان پیک مصرف برق غیرفعال بوده و به نوعی مدیریت انرژی انجام پذیرد.
با اطلاع دقیق از وضعیت بازار وشناسایی توان سازمان میتوان جایگاه سازمان را در سطوح بازار مشخص نمود و بر این اساس برنامهریزی لازم برای تولید محصولات سطح مورد نظر را انجام داد.
وي گفت پیشبینی برنامه سالانه هرچند تقریبی به همراه اطلاع از نقطه سفارش بهینه و نرخ مصرف مواد، کمک خواهد کرد تا در تامین مواد اولیه مورد نیاز با دقت بیشتری عمل نموده و متناسب با آن موجودی مورد نیاز را تامین و از انبارش بیدلیل مواد و راکد نمودن سرمایه و یا در نقطه مقابل از توقف تولید وانحراف از سفارش تولید بدلیل نبود مواد مورد نیاز جلوگیری کرد.
رمياد اعتقاد دارد داشتن تجهیزات بروز مفید میباشد اما مهمترین عامل در تولید محصول با کیفیت نیست. به عنوان مثال میتوان به تولیدات کارخانجات چین اشاره نمود که با کیفیتی مناسب و قیمتی پایینتر از محصولات مشابه داخلی در بازار ایران عرضه شدهاند و این کارخانجات نیز دارای پیشرفتهترین ماشینآلات نیز نمیباشند. توجه بیشتر به بخش تحقیقات در راستای جایگزینی مواد اولیه با قیمت پایینتر و اصلاح فرآیند تولید و ارايه فرمولاسیونهای جدید کمک قابل توجهی به اين مهم خواهد نمود.
آینده از آن شركتهايي است که با چشمی باز و نگاهی تیزبین به پیرامون خود مینگرند.