آينده صنعت شيشه

بخش شيشه و محيط رقابتي آن دستخوش يك تحول و دگرگوني است چه ما بخواهيم و چه نخواهيم، امري است اجتنابناپذير. هيچ استعداد و پيشرفتي ابدي نيست و هيچ شايستگي و صلاحيتي بهخوديخود به وجود نمي آيد. يك زنجير به ميزان استقامت ضعيفترين حلقهاش استحكام دارد و يك شركت زنجيري از مشتريها و تأمينكنندگان موادش مي باشد. در دنياي طبيعي وحش گونههايي رشد ميكنند كه به استقبال چالشهاي جديد ميروند وگرنه ميميرند.
مشابه همين در تجارت به وقوع ميپيوندد به صورتيكه در طي طول عمر يك كمپاني بزرگ، حدود 40سال، از مرحله بربريت به بوروكراسي متمايل ميشود. شركتها رو در روي دگرگوني يا انقراض قرار ميگيرند. مادر لحظهاي از تاريخ زندگي ميكنيم كه تغييرات آن چنان رايج و سريع است كه ما فقط وقتي شروع به ديدن حال ميكنيم كه ديگر ناپديد شده است. اين موضوع بهطور خيلي عيني و واضح در صنعت الكترونيك ديده ميشود كه ما هميشه درحال به روز كردن سيستمهاي كامپيوتر و ديگر تجهيزات الكترونيكيمان هستيم.
اين نرخ از تغيير در توليد، پروسه يا سازمان در يك صنعت به وسيله پروفسور Charles fine از دانشگاه MIT به عنوان Clockspeed تعريف شده است. بعضي از صنايع داراي Clockspeed خيلي بالايي (مانند كامپيوتر، تجهيزات الكترونيكي و . . . )
و بعضي از صنايع داراي Clockspeed پائين (مانند فولاد، كاغذ، هواپيما و . . . )
از ديگر قواعد اصلي اينكه همه فرصتهاي رقابتي موقتي هستند. فرصتهاي كه امروز وجود دارد يا توسط رقبا كسب ميشود و يا به علت تغيير تكنولوژي غيركاربردي ميگردد. هرچه Clockspeed يك صنعت بيشتر باشد طول عمر مزيتهاي رقابتي كوتاهتر است و Clockspeedها در اغلب صنايع درحال شتابگيري هستند. درصنعت شيشه تغييرات به نظر ميرسد كه خيلي سريع نباشد. ولي در دنياي رقابتي دو راه بيشتر وجود ندارد يا شكست و يا دگرگوني با هدف پيروزي. براي اينكه بتوانيم در دنياي تحولات سريع تكنولوژيهاي پيشرفته و رقابت جهاني پيشتاز در نوآوري باشيم هركدام از ما ميبايست ياد بگيريم كه سريع حركت كنيم. ما ميبايست به طور مستمر محصولاتمان را بهبود بخشيم و مهمتر از همه پروسههاي توليدمان را در قالبهاي زماني كوتاهتر قرار دهيم. درگذشته براي تصميمگيري وقت زيادي داشتيم اما در حال حاضر رقابت برروي تصميماتمان در حال اثرگذاري است. اين چالش براي تجارتهاي غير وابسته و مستقل كه داراي خلاقيت و كنشپذيري هستند و حركت در محدوده نيازهاي مشتري اساس كار آنهاست فرصتهاي عالي را ايجاد ميكند.
تاريخ تجارت انباشته از مثالهايي است كه محصولاتي جايگزين محصولات ديگر شدهاند. همچنين انباشته از شركتهايي كه جايگزين شركتهاي ديگر گرديدهاند. ترانزيستور كه جايگزين لامپ خلاء گرديد يكي از بزرگترين نوآوريها بعد از اختراع چرخ بود. اما هيچكدام از ده شركت عمده توليدكننده لامپ خلاء جزو ده توليدكننده برتر ترانزيستور نبودند. آنها درجايي كه بودند محدود شدند و نتوانستند به فرصتها چنگ بزنند. شركتهاي جديدتر جايگزين شدند. اگر ما به 100 كمپاني بزرگ نسل گذشته نگاهي بيندازيم ميبينيم كه فقط 17 تا از آنها امروز بقا دارند چه اتفاقي افتاده است كه اين افت 83 درصدي به اين سرعت بهوجود آمده است؟
ورود رقباي جديد به هر صنعتي، مثلاً شيشه يك محيط پويا را ايجاد ميكند كه ميتواند به جدال يا فرصتهايي براي ايجاد شركتهاي جديد منجر شود. اين اثرات براي همه شركتها ظاهر ميگردد و چه شما يك توليدكننده يزرگ باشيد يا توليدكننده متوسط و يا كوچك. درحاليكه مشتريها درحال آمدن و رفتن هستند در يك بازار آزاد هميشه يك رقيب وجود دارد. اين رقيب جديد استانداردهاي جديد را براي صنعت ايجاد ميكند كه همچنين طليعه و نشانهاي از رشد بازار در يك منطقه جديد براي كليه همكاران آن صنعت ميباشد. افزايش رقيب سبب ايجاد منافع براي كل صنعت با توليد محصول بيشتر و سرويس فنآوريهاي با ارزش خواهد شد. كه با آنچه در مورد تجارت يك كالا معمول است متفاوت است. ميتوان به رقباي جديد به عنوان يك محدوديت نگاه كرد اما در همانحال به عنوان يك محرك قوي براي شفاف كردن موقعيت شركت در بازار نگريسته شوند.
دو سوم جمعيت دنيا در كشورهاي در حال توسعه زندگي ميكنند مصرف سرانه آنها 6ـ3 كيلوگرم در سال است كه خيلي پائينتر از مصرف دنياي غرب كه 18ـ16 كيلوگرم ميباشد، است. با نرخ فعلي كمتر از 20 درصدي مصرف آنها، هنوز فرصتهاي عظيم براي رشد و گسترش اين صنعت وجود دارد. با انحطاط شيشه Sheet، كيفيت و ارزش شيشه Float درسرتاسر دنيا مبناي طرحهاي با ارزش افزوده گرديد. كارخانجات موجود بيشتر براي شيشههاي نقشدار، نشكن، طلقي، دوجداره، پوششدار و رنگي تأكيد كردند. مشتريها تقاضاي محصولات با عملكردهاي اضافي را به منظور كاهش صورتحساب انرژي، سلامتي بيشتر، كاهش انرژي خورشيدي و صوت و ايمني ساكنين منازل داشتند. ما به شيشه براي جذبه هنري، بهرهوري انرژي، نورپردازي، سلامتي و ايمني و . . . نگاه ميكنيم و هر سال اين انتظارات افزايش مييابد. آنچه ديروز براي اين صنعت و محصولاتش مهم و چشمگير بود با چيزهاي جديد درفردا جايگزين خواهد شد. در نگاه به آينده، پوشش روي شيشه جذابيتهاي بيشتري را ايجاد خواهد كرد. بدون اينكه نيازي به كوچك كردن پنجرهها باشد از اتلاف انرژي جلوگيري خواهد شد. تكنولوژي Coating مفهوم مديريت مصرف انرژي را از طريق شيشه وارد زندگي كرد. توانايي طراحي آنچه مشتري ميخواهد را فراهم ساخت. اين مطالب با در نظرگرفتن اين است كه آيا مشتري درمنطقه گرم يا سرد زندگي ميكند و آيا حفاظت از اشعه ماراءبنفش، حفظ گرما، انعكاس يا مشخصههاي انتقال نور خورشيد در نظر است يا نه. امروزه و حتي درسالهاي آينده طرحها و سليقههاي مختلفي كه هر كدام مخصوص منطقه خاصي از بازار است در افكار وجود خواهد داشت. از آنجائيكه هر منطقه داراي مشخصات آب و هوايي مجزا و مشخص است، پوششها به تكامل و تطبيق براي اين گستردگي شرايط ادامه خواهند داد. بديهي است كه اثرات اقتصادي مشخص با وضع قوانين تشويقكننده در استفاده از شيشههاي خاص با مصرف صرفهجويي انرژي آشكارتر خواهد شد.
پوششها بخشي از شيشههاي هوشمند « Smartglass » هستند و با تحولات زياد و تركيبات متنوع محصولات شيشهاي و تفكرات نوين در مديريت فضاسازي و زيباسازي، توسعه هرگز پايان نمييابد. حالا لازم است بيشتر از گذشته بين مشتري، تأمينكننده و قانونگذاران گفتگوهايي بر مبناي موضوعات كاربردي صورت پذيرد.
تكنولوژيهايي كه درصنعت شيشه ساختماني حيات مييابند به تدريج در صنعت شيشه اتومبيل نيز حضور مييابند. در آينده شيشه اتومبيل علاوه بر ظاهر در عملكردها نيز حركت رو به جلو خواهد داشت. صنعت جهاني اتومبيل ديگر به شيشه به عنوان سدي در مقابل باد، باران و گرد و غبار علاقمند نيست. بازرا جهاني اتومبيل متقاضي شيشهاي است كه كنترل اشعه ماوراءبنفش و درجه حرارت داخلي را انجام دهد، راحتي مسافرين را افزايش دهد، ايمني را بهبود بخشد و داراي وزن سبكي باشد و هزينه كمتري داشته باشد. به وسيله طراحيهاي هندسي پيچيده شيشههاي جلو اتومبيل و كنترل انرژي خورشيدي فرصتي براي ايجاد تفاوتهاي نشان دار و فرصتهاي مالي فراهم آمده است و اين براي تولـيدكنندگـان شيشه اتومبيل به اين معـناست كـه فـرصتي به وجود آمده است. تا با تحقيق و توسعه در مورد شيشه آنها از ديگران متمايز شوند و در تأمينكنندگان بايد اين اراده حاصل شود كه طـراحي محصول از ايده به محصول قابل عرضه به بازار را مديريت نمايند. از اين نظر ديگر آنگونه نخواهد بود كه فقط به يك تأمينكننده توجه شود بلكه عضوي از تيمهاي طراحي منسجم و با اعتبار در دنيا مدنظر خواهد بود. در اين حال ضمن اينكه هزينههاي تحقيقات از شركتهاي اتومبيلسازي متوجه تأمينكنندگان ميگردد ورود به اين عرصه مشكلتر ميگردد و اين فرصتي مناسب براي تأمينكنندگان موجود است.
مصرف شيشه در اتومبيل بهطور فزايندهاي رو به افزايش است و نقش برجستهاي را در طراحي بدنه ايفا ميكند. صنعت اتومبيل صنعتي بود، هست و خواهد بود كه در پيشرفت تكنولوژي نقش دارد. بازار خودرو به سرعت تغيير ميكند. صنايع شيشه و اتومبيل يك مسير طولاني را براي گسترش نوآوريها در شيشه اتومبيل پيش رو دارند. توليدكنندگان اتومبيل به استفاده از اشكال پيچيده شيشه رو آوردهاند و مسلم است كه سهم بازار براي توليدكنندگان شيشه كه نميدانند چگونه با اين دگرگوني روبرو شوند و كيفيت و قيمت مطلوب را داشته باشند كم خواهد شد و براي آنهايي كه بتوانند دراين راه به مهارت دست يابند سهم بيشتري اختصاص داده خواهد شد.
شركتهايي كه بخت و اقبال كافي براي ادامه رشد هر ساله حتي در طي دوران سختي دارند، داراي يك نقطه مشترك هستند. يك ركورد عالي رشد بيشتر به چگونه سرمايهگذاري شركت بر روي مديرانش بستگي دارد نه اينكه ساخت و سازهايشان يا ديگر فعاليتهاي اقتصاديشان كي شروع ميگردد. با مديران ايدهآل در رهبري شركت اغلب شركتها ميتوانند از هر دوره اقتصادي با موفقيت گذر كنند. درحقيقت بهترين قايقرانان در آبهاي طوفاني ساخته ميشوند. در دنياي امروز بيشتر مديران براي شرايط ديروز مديريت ميكنند زيرا ديروز جايي است كه آنها تجربياتشان را به دست آورده اند و موفقيت داشتهاند. اما رهبري درباره فردا است نه ديروز.
هر اندازه كه يك شركت امروز از موفقيتاش لذت ميبرد به خاطر آمادگياي است كه ديروز كسب كرده است. براي موفقيت در آينده شركتها ميبايست از حالا كسب آمادگي كنند. بنابراين كليه موفقيت ما تشكيل يك ذخيره از مديران راهبر است، كه ميتوانند آينده را پيشبيني كنند و يك ديدگاه و مسير را فراهم كنند تا بتوانند پيچيدگيهاي رو به افزايش روابط و محصولات را مديريت نمايند. دريك محيط اين چنيني رهبران قوي خودشان را ميشناسند. آنها افرادي هستند كه علاقمند به توزيع قدرتشان هستند و در ترميم ضعفهايشان تلاش ميكنند. آنها با انگيزهاند و انگيزه ايجاد ميكنند. مشتاق به تقسيم اطلاعات هستند و به كار تيمي بها ميدهند و به عمل گرايش دارند. آنها ميدانند چگونه ايدههاي نوآورانه را بگيرند و آنها را به عمل آورند. درحاليكه رهبران با عزم و قوي تعدادشان كم و دور از هم هستند، آنها كليدهاي رشد آينده ميباشند.
قواعد يك مديريت ايدهآل بر مسئوليتهاي شخصي و نتايج پافشاري ميكند. وقتي قدرت و نفوذ غير متمركز باشد و لايههاي سازماني محدود باشند تصميمگيري سريعتر خواهد بود ديگر دوره آن گذشته است كه تصميمات سياه يا سفيد باشند بلكه مديران شايسته تصميماتشان بر مبناي مصالحه بين عملكردهاي كارآ و نيازهاي مشتري صورت ميگيرد.
براي دستيابي به اين اهداف چالش منابع انساني رو در روي مديران شركتها ميباشد. امروزه بيشتر از هر زمان يافتن استعدادهاي عالي سخت شده است. درحاليكه تكنولوژي و منابع براي موفقيت هر شركت حياتي است رشد افراد و عملكردها براي اطمينان از افزايش پيوسته فروش و سود، عملي منطقي است. درگذشته به بازآموزي و تقويت استعدادها توجه كمتري مي شد. درحال حاضر نياز به افرادي است كه توانائي را ايجاد ميكند كسب تجربيات، ارتباطات و اعتماد، پروسهأي است شبيه ساخت فونداسيون يك ساختمان كه با گذاشتن آجر روي آجر دريك پريود زماني به دست ميآيد. در اغلب سطوح كاركنان نياز دارند كه به آنها فرصت موفقيت داده شود. مهارتهاي نيروي كار درقرن بيست و يكم تبديل به يك سلاح كليدي رقابتي خواهد شد.
قدرت فكري ممكن است تكنولوژيهاي جديد را ايجاد كند اما براي به كارگيري اين تكنولوژيهاي نو كه به توليد ميرسند نيازمند پرسنل ماهر ميباشيم .
بهطور خلاصه اين صنعت داراي يك آينده روشن سرشار از بخت و اقبال براي كساني استكه تمايل به انعطافپذيري دارند و سخت كار ميكنند تا آنها را به دست آورند. قبل از طلوع سپيد ه تاريكي مطلق است و اين صنعت به سمت رشد و سود آوري و گسترش بازار جهتگيري كرده است. اين صنعت ميبايست با افزايش در آمدهاي مصرفي در يك جا معه جهاني از طريق ساختمانها و اتومبيلهاي جديد براي ساليان دراز موقعيت خود راحفظ نمايد.