کنترل کیفیت
در جو اقتصادی امروز شرکت هایی باقی می مانند که سرویس های خدماتی بالایی برای مشتریان خود داشته باشند که در این بین ادامه و توسعه دید کنترل کیفی بین کلیه اعضا سازمان و الگو برداری از سازمانهای مشابه باعث افزایش موفقیت سازمان در هر شرایط اقتصادی می شود.

در این راه جهش افزایش بازدهی  و بهره وری سازمان و ارتقا سطح کیفی آن باید به طور ثابت و دائم به بازرسی و فراگیری و تعيين و یا بهبود فرایند و یا عملیات پرداخت.

کنترل کیفیت فرایندی است جهت مقایسه فعالیت انجام شده در سازمان با استانداردهای مستقر در آن و بازگویی آن به مشتریان داخلی و خارجی در جهت ارضای آنها.

کنترل کیفیت یک کلمه مرکب از کنترل و کیفیت است و هر کدام تعریف خاص خود را دارد:

کنترل: به کار اعمال قوانین در پروسه تولید که تولید کننده را در جهت دسترسی به نتایج مورد نظر مطمئن می سازد.

کیفیت: وجود آن در یک محصول شایسته بودن ان را به مصرف کننده نشان می دهد. وجود کیفیت در یک محصول به معنای ان است که کالا انتظارات مصرف کننده را فراهم می سازد.

وظیفه کنترل کیفیت: در مواقعی فقط به بازرسی نهایی و جدا کردن محصولات فاقد کیفیت محدود می شود و گاهی پا را فراتر می گذارد و اقدام به کنترل یک محصول از میانی ورودی گرفته تا خروجی می پردازد. و مشکلات و نقایص تولید را گزارش می کند که این گزارشات کمک بزرگی به تولید می کند.

در کل می توان گفت که کنترل کیفیت سیستمی است که به اتکا با آن می توان یک محصول را با یک فرایند تولید به حد مناسبی رساند و با برنامه ریزی دقیق با استفاده از ابزارهای کیفی و بازرسی مداوم آن را حفظ کرد و یا نسبت به بهبود مداوم تولید گام برداشت.

در پایان ذکر این نکته ضروری است که موثر ترین راه برای کنترل کیفی محصولات روش های آماری می باشد که تصویر واضحی از کل تولید را ارائه می نماید.