طراحی نمای ساختمان
نمای هر ساختمان در شکل دهی به مجموعه شهری که در آن حضور دارد، موثر است. اگر به نمای یک ساختمان بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمان های شهر توجه شود، همگونی نمای شهری در مجموع از بین می رود.
به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شهرسازی و معماری، بررسی آماری نشان دهنده این موضوع است که در هر سال ۵۰ میلیون نفر به جمعیت شهر نشین کشورهای در حال توسعه اضافه می شود. در ایران نیز شهر نشینی طی دهه های گذشته با شتاب فزاینده ای گسترش یافته و همچنان این روند ادامه دارد.
رشد سریع جمعیت و گرایش مردم به شهر نشینی، تقاضای فزاینده ای را برای تهیه مسکن به دنبال داشته که این موضوع در پی خود مشکلات عدیده ای در زمینه توسعه شهری بوجود آورده است. ناتوانی در پاسخگویی مطلوب و مناسب به این مساله، وضعیت نا مطلوبی را به صورت بی مسکنی، بد مسکنی و تنگ مسکنی برای بسیاری از اقشار جامعه به همراه آورده است.
مسکن به عنوان یکی از نیازهای نخستین بشر، ابتدایی ترین سوالی بوده که انسان سعی در یافتن پاسخی مناسب و معقول برای آن بوده است، اما همیشه در برنامه ریزی های ملی به مسکن نه به عنوان محلی برای آسایش ساکنان در ابعاد عینی و ذهنی، بلکه به عنوان یک مشکل اقتصادی و فقط از این بعد بر خورد شده است.
سازندگان و تولیدکنندگان مسکن آزاد به دلیل اینکه به دنبال فروش سریع و بازگشت سرمایه خود هستند، سعی در هر چه بیشتر مطرح کردن خود در محله مسکونی و نمایشی متمایز از بنای خود دارند و به همین دلیل یکی از دلایل عمده ناهماهنگی نمای ساختمان ها در سطح شهر هستند.
در رابطه با مسکن تعاونی شرایط بدتری وجود دارد. به دلیل وضعیت مالی ضعیف سازندگان و اینکه ساکنان و مالکان به دنبال فروش ساختمان نیستند، بدون انجام عملیات پایانی نظیر نماسازی مورد استفاده قرار می گیرند و یا با کمترین هزینه و بدون طراحی نما، حجم و کالبد ساختمان رها می شود. البته در سال های اخیر در شهر تهران هیچ ساختمانی بدون نماسازی نبوده است، لیکن این مساله در شهرستان ها همچنان انجام می شود.
چگونه به موضوع نما در معماری بیندیشیم؟
نما در لغت نامه دهخدا به معنای صورت ظاهری هر چیزی، آنچه که در معرض دید و برابر چشم است، آنچه از بیرون سوی دیده می شود، منظره خارجی بنا و عمارت، قسمت خارجی ساختمان و نماسازی، فن روسازی ساختمان و ساختن نمای عمارت است.
در سال های اخیر پس از مطرح شدن دوباره اهمیت فضاهای عمومی و ارزش زندگی شهری، نما اهمیت دوباره ای یافته است. نما در عمل درون ساختمان را از بیرون و فضای خصوصی را از فضای عمومی جدا می کند. نما حاکی از موقعیت فرهنگی سازندگان ساختمان است و نشانگر میزان نظم طرح ساختمان، امکانات و ذوق تزیین و خانه آرایی طراح و مالک است. یک نما به مثابه معرفی وضعیت ساکنان ساختمان در بین عموم است. نما در واقع صورت ساختمان و بهترین بیان حالتی است که فرد طراح یا مالک از خود در برابر بیرون دارد. نماهای داخل ساختمان بیشتر جنبه خصوصی دارند، لیکن نماهایی که به سمت کوچه و بافت شهر باز می شوند، جنبه عمومی تر دارند.
بنابراین وجوه پشت و جلوی ساختمان از یک طرف دارای نمود اجتماعی و از طرف دیگر نمود مشخص ساکنان خود است بنابراین نمای هر ساختمان باید هم با فضای عمومی همبستگی داشته باشد و هم بتواند حجم داخلی ساختمان را بیان نماید.
نمای هر ساختمان موثر در مجموعه شهری است که در آن حضور دارد و این تاثیر را در بدنه خیابان ها یا میدان ها که در آن قرار گرفته است می گذارد. اگر به نمای ساختمان واحدی، بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمانها فکر شود، همگونی نمای شهری در کلیت از بین می رود.
تناقض بین جنبه شهری و بیان فردی نما در صورتی می تواند از بین رود که ساختمان جزیی از شهر در نظر گرفته شود و ارتباطات آن با محیط اطراف چند جانبه باشد. نمای رو به کوچه و خیابان باید تابع عوامل همبستگی بین نماهای اطراف باشد. اما در عین حال بر اساس ترکیبی از اجزا مختلف بر حسب عملکرد، ابعاد و مصالحشان شخصیت خاص خود را دارد.
نما در واقع یک سطح صاف و تخت نیست بلکه آن سطح انتقالی بین فضای داخل و خارج است که با عقب نشستگی و پیش آمدگی، تراس و غیره با فضای داخل مسکن ارتباط پیدا می کند.
برای اینکه نمای ساختمان حریم خصوصی ساکنان خود را حفظ کند باید نسبت به خیابان بسته تر و محفوظتر باشد.
نمای ساختمان باید به دنبال خلق یک کلیت هماهنگ به وسیله تناسب خوب پنجره ها، بازشوهای در، سایبان و محدوده سقف ها، سازه عمودی و افقی، مصالح، رنگ، عناصر تزیینی و… باشد. پنجره ها همواره با دیگر عناصر دیوار، سطوح باز و بسته، تیره وروشن، صاف و ناهموار را بوجود می آورند. به علت تکرار دوره ای پنجره ها، در ساختمان های چند طبقه، نظم کاملی به چشم می خورد. اما گاه به علت افزایش نور در طبقات بالاتر کاهش داده می شود و این نظم آهنگ خود را از دست می دهد.
جداسازی عناصر افقی و عمودی تاثیر کلی در نما دارد. تناسبات عناصر ساختمان لازم است با کل ابعاد ساختمان مطابقت داشته باشد. برای مثال در ساختمان های کوتاه عریض، ابعاد عرضی غالب خواهد بود. در ساختمان های بلند عناصر باریک برتری خود رانشان می دهند. در و پنجره و نعل درگاه ها تاثیر خاصی در نما می گذارند. ناودان ها، سایه بانها، پیش آمدگی های سقف و بالکن ها ایجاد سایه های خاصی بر روی نما می کنند.
تفاوت سطح ها باید در نما مشخص باشد. برای مثال بین طبقه همکف، سایر طبقات و طبقه انتهایی باید یک تفاوت اساسی وجود داشته باشد. ترکیب کلی نما در واقع نظم در این تفاوت ها است.
عناصر اصلی نما مثل پنجره، در، سطوح و محدوده پایانی سقف و غیره در شکل، رنگ، و مصالحشان با یکدیگر اختلاف دارند. این عناصر معناهای متفاوتی دارند. مثلا نمی توان بالا و پایین پنجره و در را با هم هم ردیف کرد. اگر ارتفاع این بازشوها یکسان نباشد می توان از ضرایب مشترک و یا رنگهای یکسان استفاده نمود. نسبت های هندسی نقش تعیین کننده ای در هماهنگ سازی ظاهر نما دارند. می توان پنجره ها را در گروه های کوچکتر ترکیب شده که شکل مشخصی را ایجاد می کنند دسته بندی کرد. نماها می توانند از نظر مصالح نیز با یکدیگر متفاوت باشند.
مصالح نما در رنگ، شکل، زبری و خشنی نما تاثیر می گذارد. مصالح بومی نشان می دهد که نما مربوط به چه منطقه ای است.
ترکیب پنجره ها، ایوان ها، درها و به طور کلی بازشوها، همچنین بافت و جنس نما و کمپوزسیون آن در هر عصر متفاوت است و در عین حال در یک تداوم شهری تغییر می کند. طراح می تواند نما را به عالیترین حد ترکیب معماری برساند و یا آنرا تا حد یک سطح بدون طراحی و فکر رها کند.
در اعصار مختلف بازشوها به شکل مشابهی در سطح نما قرار می گیرند و تنوع در قرار گیری آنها تابع عوامل داخلی چون بزرگی ساختمان، عریض بودن آن و یا عوامل اقلیمی چون جهت قرارگیری و محل قرارگیری است. در پهنای دیوار نما تعبیه پنجره دو جداره، آفتاب شکن، سایبان و … نقش تنظیم کننده شرایط آب و هوایی فضاهای داخلی را خواهد داشت.
در دیوارهای باریک معاصر این عمل با جلو و عقب آمدن ساختمان انجام می شود. یکی از عوامل ضروری درهویت نما تعیین محدوده نما است. نمایی می تواند در طرح خود موفق باشد که به این سوال ها پاسخ گوید. محدوده عمودی جانبی ساختمان کجاست؟ خط پایانی افقی ساختمانی چگونه است و مرز ساختمان در آسمان به چه شکل است؟ انتهای ساختمان چگونه به پایان می رسد؟ گوشه های ساختمان چه وضعی دارد؟ اگر ساختمان همسایه ای دارد ارتباط نمای ساختمان فعلی با نمای همسایه چگونه به پایان می رسد؟ گوشه های ساختمان چه وضعی دارد؟ اگر ساختمان همسایه دارد ارتباط نمای همسایه چگونه است و اگر در فضا قطع می شود این ارتباط چگونه است.
محدوده های افقی ساختمان عبارتند از نقطه اتصال به آسمان ( محدوده پایانی ساختمان) نقطه اتصال به زمین (محل نشستن ساختمان بر زمین) و پوشش ساختمان مثل بام و شیروانی. محدوده پایانی ساختمان باید معنای اتمام ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان باید مفهوم نشستن ساختمان بر زمین را برساند. طبقه همکف باید در محدوده قد افراد کشش لازم را بر عابر پیاده و بیننده ایجاد کند.
کنج یا گوشه نما در واقع محل برخورد دو نمای عمود بر هم است. کنج می تواند حالت عمود ۹۰ درجه، نیم دایره یا سه وجهی را داشته باشد و هر کدام می تواند تاثیرات متفاوتی را در نما بگذارد. در یک میدان یا چهارراه هماهنگی کنجهای ساختمان هایی که در چهار طرف آن قرار گرفته است می تواند در نمای شهری تاثیر زیبایی داشته باشد.
نمای ساختمان خالق نمای شهری است
نمای شهری از مجموعه نماهای مشرف به فضای عمومی به دست می آید. این نماها از جهتی همگن و از جهتی ناهمگن هستند. می توانند همگن باشند چون با استفاده از زبانی مشترک روی بدنه اجزا شهر اجرا می شوند و اما از آنجا که هر کدام از این فضاها به کمک این زبان، مقاصد و نیازهای خود را بیان می کند، ناهمگن هستند. در شهرهای ما زبان مشترکی بین نماها وجود ندارد. نه فرهنگ مشترکی برای بیان دارند، نه مصالح یکسانی به کار گرفته اند و نه سبک مشخصی را دنبال می کنند.
در واقع هر یک از نماها در شهر نشانه وضعیت اقتصادی و اجتماعی سازنده و نحوه تفکر و نگرش او به مسایل مختلف است.
نمای شهری در واقع ترکیبی از اجزا متفاوت است که بر اساس اتفاقاتی که در خیابان ها ومعابر می افتد شکل می گیرد.
این اجزا در صورت رعایت مسایلی که پیش از این نیز به آن پرداخته شد می توانند با یکدیگر نقاط اشتراک جالبی داشته باشند که نمی توان وجود آنها را نفی کرد.
عناصر پراهمیت درنما
ورودی یکی از عناصر حایز اهمیت نما در ساختمان است که محل و اهمیت طراحی آن به شکل مستقیم نمایانگر نقش و عملکرد ساختمان است. در ورودی نشانه گذر از فضای عمومی خارجی به فضای خصوصی داخلی و یکی از مهم ترین عناصری است که می توان به عنوان نشانه ساختمان از آن نام برد.
لیکن به دلیل اهمیت اقتصادی که سطوح ساخته شده داخلی برای سازندگان دارند، اغلب ورودی ها به فضاهای کم اهمیتی تنزل یافته اند. سرمایه گذاران ساختمانی هم فقط به رعایت ضوابط ضروری طراحی ساختمان بسنده می کنند.
بیشترین مشکل زمانی است که ورودی وسایل نقلیه به حیاط پارکینگ با ورودی خود ساختمان یکی شود. در این حالت فرد وارد شونده به ساختمان فقط یک راه باریک کنار دیوار برایش باقی می ماند. گاه نیز ورودی یک ساختمان مسکونی بیش از حد پرتجمل است، به نحوی که عملکرد ساختمان را دگرگون می سازد. زمانی هم ورودی به یک بنای بزرگ تنها با روزنه ای امکان پذیر می شود. تناسب ورودی و حجم ساختمان می تواند نقش مهمی در توجیه عملکرد و شکل ساختمان داشته باشد.
از آنجا که طبقه همکف ساختمان قسمت اتصال به زمین یا کف پیاده رو است، به صورت قابل توجهی در معرض دید قرار می گیرد. طبقه همکف اهمیت ویژه ای در زندگی شهری دارد، به این علت که عابران پیاده این قسمت را به طور مستقیم می بینند. از این رو نمای این قسمت پر اهمیت است و مصالح مورد استفاده در این قسمت باید نسبت به بقیه ساختمان با دوامتر و مستحکم تر باشد تا عابر در نگاه به نمای ساختمان احساس ثبات کند. ساختمان هایی که طبقه همکف آنها عملکرد تجاری دارد، به دلیل تغییر دکوراسیون واحدهای تجاری دایما دستخوش دگرگونی می شوند. همین موضوع موجب می شود که ساختمان مذکور شخصیت ثابت خود را از دست داده و دارای نمای شناخته شده ثابتی نباشد.
تراس ها چشم اندازهای جدیدی نسبت به فضاهای بیرون برای ساختمان فراهم می آورند. بالکن ها نباید حالت موقت و ناپایداری که در بیننده تصور به راحتی جدا شدن از بدنه ساختمان القا شود را داشته باشند.
لبه بام حد و مرز ساختمان و آسمان است و از نظر بصری بام انتهای نماست. بام پوسته ای است که بر سر ساختمان قرار دارد. بنابراین لبه بام نمی تواند بدون تفاوت با دیگر قسمت ها در آسمان رها شود.
صورت ظاهر ساختمان و آنچه که در برابر دید عموم قرار دارد، در واقع پر اهمیت ترین قسمت ساختمان در برابر عابران و سایر افراد غیر استفاده کننده از ساختمان است. همان طور که عنوان شد نمای ساختمان ها، نمای شهری را ایجاد می کند، اما به دلیل ضعف قوانین موظف کننده طراح و سازنده در این ارتباط، نمای ساختمان در کمترین اهمیت قرار گرفته است.
در بسیاری از شهر های بزرگ جهان، ضوابط و مقررات ویژه ای در ارتباط با سیما و کالبد شهر وجود دارد و گروهی از برجسته ترین افراد با تخصص های مرتبط هنر زیبا سازی و زیبایی شناسی به کنترل طرح های بزرگ و کوچک معماری و شهری از نقطه نظر هماهنگی نمای بیرونی ساختمان ها و محیط شهری یعنی از جنبه های رنگ، حجم، مصالح مناسب، فضای پر و خالی نما، رعایت اصول هماهنگی و تناسبات و… می پردازند.
آجر نما ، آجر نسوز نما آجر نما ، آجر نسوز نما
ابلاغ دستورالعمل طراحي نماي ساختمان
به دنبال دستور قاليباف مبني بر ساماندهي نماي شهري ساختمانها، معاونت شهرسازي و معماري شهرداري تهران دستورالعمل طراحي نماي ساختمان را به شهرداريهاي مناطق 22گانه ابلاغ كرد.
نماي ساختمان با توجه به اينكه جزو الزامات عمومي ساختمان به حساب ميآيد، طراحي و ساخت آن بايد تحت ضوابط و مقررات واحد انجام بگيرد.
شهرداري تهران از تاريخ 15/8/87، در صورت عدم تطابق نماي ساختمانهاي درحال ساخت با آنچه در دستورالعمل آمده، پايان كار صادر نخواهد كرد.
به گزارش دنياي اقتصاد، دستورالعمل طراحي و اجراي نماي ساختمانها 15 الزام را براي سازنده تعريف كرده كه چنانچه هر كدام از آنها رعايت نشوند، ساختمان نيمهتمام خواهد ماند.
در اين دستورالعمل علاوه بر الزامات، توصيههايي هم براي اجراي بهتر نما در نظر گرفته شده است.
براساس اين گزارش، متن دستورالعمل طراحي و اجراي نماي ساختمانها به شرح زير است.
- طراحي نماي خرپشته در هماهنگي با نماي ساختمان
- طراحي سطوح اصلي و جانبي
- طراحي و تاكيد بر فضاي ورودي ساختمان متناسب با ساير اجزاي نما
- مجزا نمودن فضاي ورودي سواره و پياده در زمان طراحي
- پوشش درز انقطاع ساختمان از هر دو طرف با استفاده از مصالح به كار رفته در نما
- عدم استفاده از نماهاي شيشهاي پيوسته در ساختمانهاي مسكوني
- طراحي اتصال مصالح به سازه ساختمان
- مكانيابي الحاقات مانند كانالها و لولههاي تاسيساتي، كولر و نظاير آن در بخشهاي غيرقابل رويت از معبر عمومي و در صورت عدم امكان ارائه طرح پوشش آنها هماهنگ با نماي ساختمان
- طراحي آبچكان، قرنيز بام و كف پنجرهها در جهت جلوگيري از لغزش آب باران بر روي سطح نما
- طراحي ناودان و ساير كانالهاي تخليه آب باران در داخل ساختمان
- طراحي محل نصب هرگونه تابلو، تبليغ و آگهي به سطح خارجي نماي ساختمانهاي غيرمسكوني منطبق به مواد مبحث 20 مقررات ملي ساختمان
- رعايت تراز كف خيابان در زمان طراحي وروديهاي ساختمان
- عدم توسعه دسترسي سواره و پياده به خارج از حريم ملك
- تامين فاصله ايمني حداقل 2متر بين نماي ساختمان تا پيادهرو
- استفاده از شيشه ايمن و غير ريزنده در كليه سطوح شيشهاي مجاور فضاي باز
بر اساس اين گزارش معاونت شهرسازي شهرداري تهران براي ساختمانهاي جديدالاحداث اجازه استفاده از جاگلي در لبه بالكن يا در مجاورت پنجرهها مشروط به اتصال ثابت بر سطح نما را صادر كرده است.
در اين دستورالعمل توصيه شده است نماي ساختمانها تا حد امكان با نماي ساختمانهاي مجاور به لحاظ فرم و رنگ هماهنگ باشد.
بر اساس اين گزارش كليه مناطق نتايج اقدامات انجام شده نسبت به اين دستورالعمل را هر سه ماه يكبار بايد به اداره كل معماري و ساختمان حوزه معاونت شهرسازي اعلام كنند تا در صورت لزوم نسبت به بازنگري مجدد دستورالعمل تصميمگيري شود.
همچنين بررسي طراحي نماي ساختمانهاي 12 طبقه و بيشتر يا با زيربناي 20هزارمترمربع و بيشتر به عهده شوراي معماري حوزه معاونت شهرسازي خواهد بود.
وظيفه مهندس ناظر سنگينتر شد
مدير كل معماري و ساختمان معاونت شهرسازي و معماري شهرداري تهران در گفتوگو با دنياي اقتصاد در اين باره گفت: بر اين اساس نماي ساختمان ساخته شده بايد حداقل با 2ساختمان مجاور آن هماهنگ باشد. سيد مصباحالدين متقي تاكيد كرد: به تمامي مناطق 22گانه شهرداري تهران ابلاغ شده است تا از اين به بعد پايان كار ساختمان پس از تاييد طراحي نماي ساختمان صادر شود. وي افزود: نماي ساختمان بايد با ساختمانهاي مجاور خود از لحاظ رنگ و مصالح به كار رفته همخواني داشته باشد. وي افزود: در فاز بعدي ساماندهي نماي ساختمانها با توجه به تاكيد شهردار تهران به منظور استفاده از معماري اسلامي در نماي ساختمانها قرار است ترويج اين مساله در دستور كار اين معاونت قرار گيرد كه در نهايت امر، كاربرد معماري اسلامي در نماي ساختمانها ابتدا فرهنگسازي سپس توصيه و در نهايت به صورت يك الزام ميشود.
وي تاكيد كرد: معمار ساختمان موظف است طراحي نما را بر اين اساس اجرا كند و مهندس ناظر نيز موظف است تا نقشه طراحي شده را با آنچه كه در نما اجرا ميشود، مطابقت دهد .
آجرنما، نما، اجرنسوز
آجر نما ، آجر نسوز نما آجر نما ، آجر نسوز نما
طراحی نمای ساختمان با آجر
نماي آجر زيبايي ودلپذيرشدن جلوه ظاهري و بيروني ساختمان و در نهايت دورنما ومنظره مناسب براي ساختمان ما مي باشد. آجر (مخصوصا آجر نسوز) در ساختمان نقش يک عايق حرارتي و برودتي را بازي مي کند که هم ازهدر رفتن انرژي توليدي سيستم هاي گرمايشي و سرمايشي ساختمان ممانعت مي کند و هم مي تواند بر حسب جنس و رنگ و ميزان سطحي که دارد باعث دفع و انعکاس گرما در فصل تابستان شود و عکس همين عملکرد را در فصل زمستان براي جذب انرژي خورشيدي و گرم شدن ساختمان باعث شود.
مهم ترین بخش استفاده از آجردرساختمان اجرای نماهای آجری است برای طراحی نماهای آجری به علت قابلیت های شگفت آور وهچنین تنوع رنگ و بافت آن الگوهای متنوع وبی شماری قابل طراحی و اجرا هستند که هر یک جلوه خاصی به ساختمان خواهند داد با استفاده از زمینه طراحی نماهای آجری ابتدا الگوی مادر تنظیم می شود سپس شکل آجرچینی در طول دیوار به دست می آید الگو بر اساس طول یک کله و یک راسته آجر به علاوه دو عرض بند کشی در طول و در عرض بر اساس یک عرض آجر به علاوه یک عرض بند کشی تنظیم می گردد لازم است در طراحی نماهای آجری به نحوی پیش بینی لازم به عمل آید که نیاز به قطعات کوچکتر آجر یا آجرنیمه نباشد ، بنابراین بسته به نوع طرح مورد نظر شما می توان به صورت راسته ارز طول آجر در نماکاری استفاده کرد .
طراحي نماي ساختمان
نماي هر ساختمان در شكلدهي به مجموعه شهري كه در آن حضور دارد، موثر است. اگر به نماي يك ساختمان بدون در نظر گرفتن نماي ديگر ساختمانهاي شهر توجه شود، همگوني نماي شهري در مجموع از بين ميرود.
به نقل از پايگاه اطلاع رساني شهرسازي و معماري، بررسي آماري نشان دهنده اين موضوع است كه در هر سال 50 ميليون نفر به جمعيت شهر نشين كشورهاي در حال توسعه اضافه ميشود. در ايران نيز شهر نشيني طي دهههاي گذشته با شتاب فزاينده اي گسترش يافته و همچنان اين روند ادامه دارد.
رشد سريع جمعيت و گرايش مردم به شهر نشيني، تقاضاي فزايندهاي را براي تهيه مسكن به دنبال داشته كه اين موضوع در پي خود مشكلات عديده اي در زمينه توسعه شهري بوجود آورده است. ناتواني در پاسخگويي مطلوب و مناسب به اين مساله، وضعيت نا مطلوبي را به صورت بي مسكني، بد مسكني و تنگ مسكني براي بسياري از اقشار جامعه به همراه آورده است.
مسكن به عنوان يكي از نيازهاي نخستين بشر، ابتدايي ترين سوالي بوده كه انسان سعي در يافتن پاسخي مناسب و معقول براي آن بوده است، اما هميشه در برنامه ريزيهاي ملي به مسكن نه به عنوان محلي براي آسايش ساكنان در ابعاد عيني و ذهني، بلكه به عنوان يك مشكل اقتصادي و فقط از اين بعد بر خورد شده است.
سازندگان و توليدكنندگان مسكن آزاد بهدليل اينكه بهدنبال فروش سريع و بازگشت سرمايه خود هستند، سعي در هر چه بيشتر مطرح كردن خود در محله مسكوني و نمايشي متمايز از بناي خود دارند و به همين دليل يكي از دلايل عمده ناهماهنگي نماي ساختمانها در سطح شهر هستند.
در رابطه با مسكن تعاوني شرايط بدتري وجود دارد. به دليل وضعيت مالي ضعيف سازندگان و اينكه ساكنان و مالكان بهدنبال فروش ساختمان نيستند، بدون انجام عمليات پاياني نظير نماسازي مورد استفاده قرار مي گيرند و يا با كمترين هزينه و بدون طراحي نما، حجم و كالبد ساختمان رها ميشود. البته در سالهاي اخير در شهر تهران هيچ ساختماني بدون نماسازي نبوده است، ليكن اين مساله در شهرستانها همچنان انجام ميشود.
آجر نما ، آجر نسوز نما آجر نما ، آجر نسوز نما
چگونه به موضوع نما در معماري بينديشيم؟
نما در لغت نامه دهخدا به معناي صورت ظاهري هر چيزي، آنچه كه در معرض ديد و برابر چشم است، آنچه از بيرون سوي ديده مي شود، منظره خارجي بنا و عمارت، قسمت خارجي ساختمان و نماسازي، فن روسازي ساختمان و ساختن نماي عمارت است.
در سالهاي اخير پس از مطرح شدن دوباره اهميت فضاهاي عمومي و ارزش زندگي شهري، نما اهميت دوباره اي يافته است. نما در عمل درون ساختمان را از بيرون و فضاي خصوصي را از فضاي عمومي جدا مي كند. نما حاكي از موقعيت فرهنگي سازندگان ساختمان است و نشانگر ميزان نظم طرح ساختمان، امكانات و ذوق تزيين و خانه آرايي طراح و مالك است. يك نما به مثابه معرفي وضعيت ساكنان ساختمان در بين عموم است. نما در واقع صورت ساختمان و بهترين بيان حالتي است كه فرد طراح يا مالك از خود در برابر بيرون دارد. نماهاي داخل ساختمان بيشتر جنبه خصوصي دارند، ليكن نماهايي كه به سمت كوچه و بافت شهر باز ميشوند، جنبه عمومي تر دارند.
بنابراين وجوه پشت و جلوي ساختمان از يك طرف داراي نمود اجتماعي و از طرف ديگر نمود مشخص ساكنان خود است بنابراين نماي هر ساختمان بايد هم با فضاي عمومي همبستگي داشته باشد و هم بتواند حجم داخلي ساختمان را بيان نمايد.
نماي هر ساختمان موثر در مجموعه شهري است كه در آن حضور دارد و اين تاثير را در بدنه خيابانها يا ميدانها كه در آن قرار گرفته است مي گذارد. اگر به نماي ساختمان واحدي، بدون در نظر گرفتن نماي ديگر ساختمانها فكر شود، همگوني نماي شهري در كليت از بين ميرود.
تناقض بين جنبه شهري و بيان فردي نما در صورتي ميتواند از بين رود كه ساختمان جزيي از شهر در نظر گرفته شود و ارتباطات آن با محيط اطراف چند جانبه باشد. نماي رو به كوچه و خيابان بايد تابع عوامل همبستگي بين نماهاي اطراف باشد. اما در عين حال بر اساس تركيبي از اجزا مختلف بر حسب عملكرد، ابعاد و مصالحشان شخصيت خاص خود را دارد.
نما در واقع يك سطح صاف و تخت نيست بلكه آن سطح انتقالي بين فضاي داخل و خارج است كه با عقب نشستگي و پيش آمدگي، تراس و غيره با فضاي داخل مسكن ارتباط پيدا ميكند.
براي اينكه نماي ساختمان حريم خصوصي ساكنان خود را حفظ كند بايد نسبت به خيابان بستهتر و محفوظتر باشد.
نماي ساختمان بايد بهدنبال خلق يك كليت هماهنگ بهوسيله تناسب خوب پنجره ها، بازشوهاي در، سايبان و محدوده سقفها، سازه عمودي و افقي، مصالح، رنگ، عناصر تزييني و... باشد. پنجرهها همواره با ديگر عناصر ديوار، سطوح باز و بسته، تيره وروشن، صاف و ناهموار را بوجود مي آورند. به علت تكرار دوره اي پنجره ها، در ساختمانهاي چند طبقه، نظم كاملي به چشم ميخورد. اما گاه بهعلت افزايش نور در طبقات بالاتر كاهش داده ميشود و اين نظم آهنگ خود را از دست ميدهد.
جداسازي عناصر افقي و عمودي تاثير كلي در نما دارد. تناسبات عناصر ساختمان لازم است با كل ابعاد ساختمان مطابقت داشته باشد. براي مثال در ساختمانهاي كوتاه عريض، ابعاد عرضي غالب خواهد بود. در ساختمانهاي بلند عناصر باريك برتري خود رانشان ميدهند. در و پنجره و نعل درگاهها تاثير خاصي در نما ميگذارند. ناودانها، سايه بانها، پيش آمدگيهاي سقف و بالكنها ايجاد سايه هاي خاصي بر روي نما ميكنند.
تفاوت سطح ها بايد در نما مشخص باشد. براي مثال بين طبقه همكف، ساير طبقات و طبقه انتهايي بايد يك تفاوت اساسي وجود داشته باشد. تركيب كلي نما در واقع نظم در اين تفاوتها است.
عناصر اصلي نما مثل پنجره، در، سطوح و محدوده پاياني سقف و غيره در شكل، رنگ، و مصالحشان با يكديگر اختلاف دارند. اين عناصر معناهاي متفاوتي دارند. مثلا نميتوان بالا و پايين پنجره و در را با هم همرديف كرد. اگر ارتفاع اين بازشوها يكسان نباشد مي توان از ضرايب مشترك و يا رنگهاي يكسان استفاده نمود. نسبتهاي هندسي نقش تعيين كننده اي در هماهنگ سازي ظاهر نما دارند. ميتوان پنجره ها را در گروههاي كوچكتر تركيب شده كه شكل مشخصي را ايجاد ميكنند دسته بندي كرد. نماها مي توانند از نظر مصالح نيز با يكديگر متفاوت باشند.
مصالح نما در رنگ، شكل، زبري و خشني نما تاثير مي گذارد. مصالح بومي نشان ميدهد كه نما مربوط به چه منطقه اي است.
تركيب پنجره ها، ايوانها، درها و بهطور كلي بازشوها، همچنين بافت و جنس نما و كمپوزسيون آن در هر عصر متفاوت است و در عين حال در يك تداوم شهري تغيير ميكند. طراح ميتواند نما را به عاليترين حد تركيب معماري برساند و يا آنرا تا حد يك سطح بدون طراحي و فكر رها كند.
در اعصار مختلف بازشوها به شكل مشابهي در سطح نما قرار ميگيرند و تنوع در قرار گيري آنها تابع عوامل داخلي چون بزرگي ساختمان، عريض بودن آن و يا عوامل اقليمي چون جهت قرارگيري و محل قرارگيري است. در پهناي ديوار نما تعبيه پنجره دو جداره، آفتابشكن، سايبان و ... نقش تنظيم كننده شرايط آب و هوايي فضاهاي داخلي را خواهد داشت.
در ديوارهاي باريك معاصر اين عمل با جلو و عقب آمدن ساختمان انجام ميشود. يكي از عوامل ضروري درهويت نما تعيين محدوده نما است. نمايي مي تواند در طرح خود موفق باشد كه به اين سوالها پاسخ گويد. محدوده عمودي جانبي ساختمان كجاست؟ خط پاياني افقي ساختماني چگونه است و مرز ساختمان در آسمان به چه شكل است؟ انتهاي ساختمان چگونه به پايان ميرسد؟ گوشههاي ساختمان چه وضعي دارد؟ اگر ساختمان همسايه اي دارد ارتباط نماي ساختمان فعلي با نماي همسايه چگونه به پايان مي رسد؟ گوشه هاي ساختمان چه وضعي دارد؟ اگر ساختمان همسايه دارد ارتباط نماي همسايه چگونه است و اگر در فضا قطع مي شود اين ارتباط چگونه است.
محدوده هاي افقي ساختمان عبارتند از نقطه اتصال به آسمان ( محدوده پاياني ساختمان) نقطه اتصال به زمين (محل نشستن ساختمان بر زمين) و پوشش ساختمان مثل بام و شيرواني. محدوده پاياني ساختمان بايد معناي اتمام ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همكف ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همكف ساختمان بايد مفهوم نشستن ساختمان بر زمين را برساند. طبقه همكف بايد در محدوده قد افراد كشش لازم را بر عابر پياده و بيننده ايجاد كند.
كنج يا گوشه نما در واقع محل برخورد دو نماي عمود بر هم است. كنج ميتواند حالت عمود 90 درجه، نيم دايره يا سه وجهي را داشته باشد و هر كدام مي تواند تاثيرات متفاوتي را در نما بگذارد. در يك ميدان يا چهارراه هماهنگي كنجهاي ساختمان هايي كه در چهار طرف آن قرار گرفته است مي تواند در نماي شهري تاثير زيبايي داشته باشد.
نماي ساختمان خالق نماي شهري است
نماي شهري از مجموعه نماهاي مشرف به فضاي عمومي بهدست مي آيد. اين نماها از جهتي همگن و از جهتي ناهمگن هستند. ميتوانند همگن باشند چون با استفاده از زباني مشترك روي بدنه اجزا شهر اجرا مي شوند و اما از آنجا كه هر كدام از اين فضاها به كمك اين زبان، مقاصد و نيازهاي خود را بيان ميكند، ناهمگن هستند. در شهرهاي ما زبان مشتركي بين نماها وجود ندارد. نه فرهنگ مشتركي براي بيان دارند، نه مصالح يكساني بهكار گرفته اند و نه سبك مشخصي را دنبال ميكنند.
در واقع هر يك از نماها در شهر نشانه وضعيت اقتصادي و اجتماعي سازنده و نحوه تفكر و نگرش او به مسايل مختلف است.
نماي شهري در واقع تركيبي از اجزا متفاوت است كه بر اساس اتفاقاتي كه در خيابانها ومعابر ميافتد شكل مي گيرد.
اين اجزا در صورت رعايت مسايلي كه پيش از اين نيز به آن پرداخته شد ميتوانند با يكديگر نقاط اشتراك جالبي داشته باشند كه نمي توان وجود آنها را نفي كرد.
عناصر پراهميت درنما
ورودي يكي از عناصر حايز اهميت نما در ساختمان است كه محل و اهميت طراحي آن به شكل مستقيم نمايانگر نقش و عملكرد ساختمان است. در ورودي نشانه گذر از فضاي عمومي خارجي به فضاي خصوصي داخلي و يكي از مهم ترين عناصري است كه ميتوان به عنوان نشانه ساختمان از آن نام برد.
ليكن بهدليل اهميت اقتصادي كه سطوح ساخته شده داخلي براي سازندگان دارند، اغلب وروديها به فضاهاي كم اهميتي تنزل يافته اند. سرمايه گذاران ساختماني هم فقط به رعايت ضوابط ضروري طراحي ساختمان بسنده ميكنند.
بيشترين مشكل زماني است كه ورودي وسايل نقليه به حياط پاركينگ با ورودي خود ساختمان يكي شود. در اين حالت فرد وارد شونده به ساختمان فقط يك راه باريك كنار ديوار برايش باقي ميماند. گاه نيز ورودي يك ساختمان مسكوني بيش از حد پرتجمل است، بهنحوي كه عملكرد ساختمان را دگرگون ميسازد. زماني هم ورودي به يك بناي بزرگ تنها با روزنهاي امكان پذير ميشود. تناسب ورودي و حجم ساختمان مي تواند نقش مهمي در توجيه عملكرد و شكل ساختمان داشته باشد.
از آنجا كه طبقه همكف ساختمان قسمت اتصال به زمين يا كف پياده رو است، به صورت قابل توجهي در معرض ديد قرار ميگيرد. طبقه همكف اهميت ويژه اي در زندگي شهري دارد، به اين علت كه عابران پياده اين قسمت را بهطور مستقيم ميبينند. از اين رو نماي اين قسمت پر اهميت است و مصالح مورد استفاده در اين قسمت بايد نسبت به بقيه ساختمان با دوامتر و مستحكم تر باشد تا عابر در نگاه به نماي ساختمان احساس ثبات كند. ساختمانهايي كه طبقه همكف آنها عملكرد تجاري دارد، بهدليل تغيير دكوراسيون واحدهاي تجاري دايما دستخوش دگرگوني ميشوند. همين موضوع موجب ميشود كه ساختمان مذكور شخصيت ثابت خود را از دست داده و داراي نماي شناخته شده ثابتي نباشد.
تراسها چشم اندازهاي جديدي نسبت به فضاهاي بيرون براي ساختمان فراهم ميآورند. بالكنها نبايد حالت موقت و ناپايداري كه در بيننده تصور بهراحتي جدا شدن از بدنه ساختمان القا شود را داشته باشند.
لبه بام حد و مرز ساختمان و آسمان است و از نظر بصري بام انتهاي نماست. بام پوستهاي است كه بر سر ساختمان قرار دارد. بنابراين لبه بام نميتواند بدون تفاوت با ديگر قسمت ها در آسمان رها شود.
صورت ظاهر ساختمان و آنچه كه در برابر ديد عموم قرار دارد، در واقع پر اهميت ترين قسمت ساختمان در برابر عابران و ساير افراد غير استفاده كننده از ساختمان است. همانطور كه عنوان شد نماي ساختمانها، نماي شهري را ايجاد مي كند، اما بهدليل ضعف قوانين موظف كننده طراح و سازنده در اين ارتباط، نماي ساختمان در كمترين اهميت قرار گرفته است.
در بسياري از شهر هاي بزرگ جهان، ضوابط و مقررات ويژهاي در ارتباط با سيما و كالبد شهر وجود دارد و گروهي از برجستهترين افراد با تخصصهاي مرتبط هنر زيبا سازي و زيبايي شناسي به كنترل طرح هاي بزرگ و كوچك معماري و شهري از نقطه نظر هماهنگي نماي بيروني ساختمانها و محيط شهري يعني از جنبه هاي رنگ، حجم، مصالح مناسب، فضاي پر و خالي نما، رعايت اصول هماهنگي و تناسبات و... مي پردازند.
آنچه براي علاقهمندان به اين موضوع نگران كننده است، پاسخگويي با شتاب به نيازي كاملا محسوس است. در اين ساخت و ساز پر شتاب نياز به بررسي طرحهاي ارايه شده توسط جمعي از صاحب نظران و مسوولان در مراكز تاييد پروانههاي ساختماني ضروري به نظر ميرسد. بررسي ميداني طرح ساختمانها با بناهاي اطراف از لحاظ كيفيت طرح معماري، نماي ساختمان، تناسب حجم آن با ساختمانهاي اطراف، زيبايي طرح و مصا لح مورد استفاده و... نيز گامي موثر در بالا بردن كيفيت نماهاي شهري است. با در نظر گرفتن موارد ذكر شده و القا آن توسط شهرداري هر شهر، مي توان شاهد ارتقا كيفيت شهرها و زيباسازي نماي شهرها بود.
از زمانی که زیبایی ظاهری و آرامش، آسایش و ایمنی هر چه بیشتر محل زیست بشر و صد البته صرفه جویی در مصرف انرژی برای ساختمانها مد نظر قرار گرفت، ایجاد نماهای با مصالح و شیوه های اجرایی متفاوت و متنوع در دستور کار مالکان و سازندگان ساختمانها قرار گرفتهاست. البته از این نظر ایرانیان دارای سابقه طولانی و دیرینه در امر نما سازی برای ساختمانها هستندو در طول تاریخ از گچبری و آهک بری برای نما سازی استفاده میکردهاند.
نتیجه و حاصل کار هنرمندانه و در عین حال فنی و اصولی معماران و بناها و سازندگان ایرانی را میتوان در بناهای تاریخی مثل مساجد جامع بسیاری از شهرها از جمله شیراز، تبریز، اصفهان و بسیاری از عمارت ها، بقعه ها و مقبره ها و بسیاری دیگر از بناهای قدیمیو تاریخی در جای جای کشور، به عینه مشاهده کرد دانستن اینکه در نظر گرفتن نما برای ساختمانها چه هدف یا اهدافی را دنبال میکند، و چه عواملی در نوع و شیوه اجرایی این قبیل نماها موثرند، لازم و ضروری است.
اما نکتهای که در اینجا و قبل از پرداختن به بحث اهداف و انواع نماها باید به آن اشاره شود، اینکه هر نوع نمایی که با هر نوع مصالح ساختمانی و با هر هزینهای که ساخته شود، باید به طور کاملاً صحیح و اصولی نگهداری شوند و در صورت آسیب دیدگی نما، برای اجتناب از صدمات جدی تر و در نهایت تخریب کلی نما و ساختمان و نیز به منظور حفظ و احیای منظره و جلوه ساختمان، باید قسمتهای آسیب دیده کاملاً مرمت و تعمیر شوند نما سازی ساختمان موارد زیر را میتوان بعنوان دلایل واهداف اصلی نما سازی در ساختمانها نام برد:
۱-زیبا و دلپذیر شدن جلوه ظاهری و بیرونی ساختمان و در نهایت دورنما و منظره (View) مناسب و قابل قبولِ شهر یا محلی که ساختمان در آن واقع شدهاست.
۲-کاهش اتلاف انرژی در تمام فصول سال؛ چراکه نما در ساختمان نقش یک عایق حرارتی و برودتی را بازی میکند، که هم از هدر روی انرژی تولیدی سیستمهای گرمایشی و سرمایشی ساختمان ممانعت میکند و هم میتواند بر حسب جنس، رنگ و میزان سطحی که دارد، باعث دفع و انعکاس گرما در فصل تابستان خصوصاً در مناطق گرمسیری شود، وعکس همین عملکرد را در فصل زمستان برای جذب انرژی خورشیدی و گرم شدن ساختمانها درمناطق سرد سیری ایفا نماید.
۳-نمای ساختمان بعنوان عایق صوتی ایدهال و مناسب؛ کاملاً واضح و روشن است که نمای ساختمان نقش بسیار مهمیدر کاهش ورود میزان آلودگی های صوتی و صداهای آزاردهنده محیط بیرون به فضای داخلی ساختمانهای اداری و مسکونی و … است. که این مساله در ابر شهرهای با آلودگی های بالای صوتی بیشتر نمود پیدا میکند. در ساخت و سازهای عصر حاضر، این عایقکاری صوتی با استفاده از نماهای شیشهای و با بکار گیری شیشه های چند لایه که مابین آنها با گازهایی مثل آرگون پرشده یا خلاء میباشد، به نتایج بهتری (هم بهرهگیری از نور بیرون برای تامین روشنایی داخل ساختمان و هم ممانعت از ورود صداهای ناهنجار بهداخل) با بازده بالاتری رسیدهاست. نماهای با جنس سنگ، بتن و آجر نیز عایقهای خوبی از نظر صوتی هستند.
۴-کمک به افزایش دوام و پایداری ساختمانها در برابر شرایط نا مساعد جوی و محیطی (زلزله، باد، باران اسیدی و رطوبتهای خورنده، یخبندان، گازهای اسیدی موجود در هوای آلوده شهرهای بزرگ، پرتوهای مضر خورشید مثل اشعه ماورائ بنفش، گرد و خاکها و دوده های حاوی مواد شیمیایی) و در نتیجه افزایش عمر مفید ساختمان. نما سازی ساختمان۱ همانطور که همه ما میدانیم از مصالح مختلف مثل آجر، سنگ، بتن، شیشه و … برای ایجاد نمای ساختمانها استفاده میشود. که در این مجال به بیان خصوصیات و ضوابط کلی لازم الرعایه در این قبیل نماها میپردازیم. نماسازی شیشهای: استفاده از شیشه دارای قدمتی در حدود ۶۵۰۰ سال است. اولین بار در حدود ۳۵۰۰ سال پیش مصریان از شیشه برای ساخت ظروف استفاده کردند. بر اساس شواهد تاریخی، در قرن ششم میلادی برای نخستین بار در کلیسایی در قسطنطنیه از شیشه بعنوان یک مصالح ساختمانی استفاده شد.قصر کریستال لندن اولین ساختمان شیشهای بود که در سال ۱۸۵۱ احداث شد. البته در ابتدای امر استفاده از شیشه در کارهای ساختمانی با استقبال چندانی ربرو نشد، ولی با گذر زمان و با پیشرفتهای چشمگیری که در کار تولید انواع شیشه ها، از جمله شیشه های نشکن، دو یا چند جداره عایق صدا و حرارت، شیشه های رفلکسی و … بوجود آمد، هر روز به میزان استفاده از اقسام مختلف شیشه بعنوان یک مصالح ساختمانی بسیار زیبا، عایق و در عین حال با صرفه اقتصادی افزوده میشود.
علاوه بر مزایای فوق یکی دیگر از محاسن عمده استفاده از شیشه در ساختمان، فراهم شدن امکان دید وسیع و روشنایی کافی برای ساکنان است که در صورت استفاده از انواع خاص آن این دید میتواند فقط از داخل به خارج باشد و نوری هم که وارد فضای داخل میشود، عاری از هر گونه اشعه مضر خورشید باشد، چراکه تقریباً تمام اشعه های زیان آور آفتاب در برخورد با سطح شیشه ها، بازتاب پیدا کرده و نوری که از شیشه عبور میکند، هیچگونه ضرری برای اشخاص یا اشیائ منزل ندارد. نما سازی به روش اندود کاری و با استفاده از ملاتها: در این شیوه بر حسب شرایط جوی و محیطی منطقه، جنس مصالح سطح زیر کار از نظر میزان جذب آب و رطوبت و میزان مقاومت و چسبندگی و … از ملاتهای سیمانی، گچی، گلی، آهکی ویا ترکیبی از آنها استفاده میشود. بعنوان مثال از نظر مقاومت ملاتهای سیمانی دارای بیشترین مقاومت و ملاتهای گلی و گچی به ترتیب دارای کمترین مقاومت هستند. بنابراین در صورت نیاز به یک نمای با مقاومت بالا، هیچگاه نمیتوان از ملاتهای گچی یا گلی استفاده کرد. اما بر عکس شکل پذیری و گیرش نماهای گچی بیشتر و سریعتر از انواع سیمانی است.
نماسازی با استفاده از روکشهای خارجی:
از دیگر متدهای نما سازی بکارگیری روکشهای خارجی مثل رنگهای لعابی، سنتی و ذیگر انواع رنگها و نیز استفاده از انواع روکشهای ساخته شده با مواد رزینی مثل رزینهای اکریلیک، الکید، پلی استر، فنولیک، نیتروسلولز و … است.
عوامل موثر در نما سازی ساختمانهای مدرن:
نحوه و میزان دسترسی سازندگان و مالکان ساختمانها به مصالح ساختمانی.
نوع و شیوه اجرایی که در احداث ساختمان بکار گرفته میشود. -نوع کاربری ساختمان یا فضای مورد نظر (اداری ، مسکونی ، آموزشی و …).
شرایط و وضعیت محل یا منطقه احداث ساختمان(آب و هوا، میزان رطوبت، زمین شناختی و …).
مسایل اقتصادی از نظر میزان بودجه و اعتبار اختصاص یافته برای احداث سازه مورد نظر (در پروژه های د-و-ل-تی) و میزان توان مالی افراد در ساخت منازل شخصی.
رعایت اصول زیبایی شهری یا روستایی و مد نظر قرار دادن هماهنگی ظاهری و نمایی ساختمان با سازه و ساختمانهای مجاور. -جهت وزش بادهای زمستانی و نیز جهت و نحوه تابش آفتاب بر سطح نما.
و درنهایت گسترش علم و فناوری ارتباطات، برای بهره گیری از وسایل وتجهیزات مدرن و مصالح نوین و نیز ایده گرفتن از نماسازی سایر کشورهای دارای سبکهای خاص و پیشرفته در معماری ساختمان، البته متناسب با شرایط محیطی و اقلیمیمنطقه مشابه در کشور.
نکاتی که در نماسازی ساختمان های با نمای سنگی، آجری، بتنی، شیشهای و … باید رعایت کرد:
تمیز کردن سطح زیرین نما قبل از نما کاری طوریکه از هر نوع آلودگی (گردو خاک، شوره زدگی، دوده گرفتگی، زنگ فلزات، باقی مانده های مصالح سطح زیرین و …) کاملاً پاک شود.
در صورت استفاده از نماهای آجری، برای جلوگیری از جذب آب ملات توسط آجرهای نما، زنجاب کردن آجرها و نیز بکارگیری ملات با نسبت آب و سیمان و ماسه و آهک مناسب با قدرت چسبندگی و مقاومت مناسب. در این نوع نما، چیدن آجرها بصورت کله وراسته برای مشارکت آجرهای نما در باربری سازه و همچنین به منظور پیوستگی آجر نما با آجرهای پشت ِکار لازم است. البته نباید فراموش کرد که انجام نماهای آجری باید در شرایط محیطی مناسب و با دما و میزان رطوبت استاندارد و بدون یخبندان صورت گیرد.
ذکر این نکته هم لازم است که آجر مصرفی در نمای ساختمان با آجرهایی که در دیوارهای تیغهای یا باربر مصرف میشوند متفاوتند. علاوه بر این، این آجرها باید فاقد هرگونه ترک خوردگی، شوره زدگی و آلودگی های شیمیایی باشند و البته بایستی در برابر شرایط نامساعد محیطی از جمله یخبندان های شدید مقاومت بالایی داشته باشند.
استفاده از سیمانهای ضد سولفات در نماهای بتنی، سیمانی و آجری برای مقابله با حمله سولفاتها و جلوگیری از آسیب دیدگی و تخریب نما و در کل تمام ساختمان لازم است.
نصب آبچکانها و قرنیزهای شیبدار ( شیب به داخل) برای ممانعت از نفوذ آب و رطوبت بداخل ساختمان.
اجرای همزمان و هماهنگ دیوار چینی در نما در تمام ارتفاع ساختمان و لابند کردن آجرها.
بند کشی صحیح و اصولی با ملات ریزدانه و پرمایهء مناسب و متراکم برای زیبایی بیشتر و نیز ممانعت از نفوذ آب و رطوبت بداخل دیوارنما و دیوار زیرین.
استفاده از سنگهای نمای پردوام و با مقاومت بالا در برابر یخ زدگی و شرایط نا مساعد جوی و محیطی ( نور خورشید، آب و رطوبت )، با بافت و شکل مطلوب، بدون ترک خوردگی و خلل و فرج و مهمتر اینکه از نظر قیمت دارای صرفه اقتصادی باشد.
در صورت بکار گیری سنگهای رودخانهای و سنگهای ضخیم در نماهای سنگی باید تا گرفتن کامل ملات از قالبهای مناسب استفاده کرد.
در صورت استفاده از سنگهای پلاک بایستی از این سنگها در برابر رطوبت یخبندان مراقبت نمود و مواد زاید را از سطح این سنگها پاک کرده و با استفاده از یکی از روشهای زیر سنگها را کاملاً به سطح زیرین محکم کرد: لقمه گذاری، پیچ و رولپلاک کردن، نصب سیم و اسکوپ یا قلاب برای اتصال بهتر و محکمتر.
در نماهای بتنی، سیمانی که در تهیه این نوع بتنها مورد استفاده قرار میگیرد باید، در برابر حملات مواد شیمیایی و نیز تغییرات درجه حرارت و رطوبت دارای سرعت کسب مقاومت بالایی باشد. در تابستان باید از سیمان با گرمای هیدراته پایین و در زمستان بر عکس باید از سیمان با گرمای هیدراتاسیون بالا استفاده کرد. لازم به ذکر است که اختلاط بتن و حمل ونقل، قالب بندی، ریختن وتراکم آن نیز باید بطور کاملاً صحیح و اصولی و در شرایط محیطی مناسب و ایدهال هم از نظر دما و هم از نظر میزان رطوبت انجام شود.
سنگدانه های و به طور کلی مواد اولیه مصرفی در تهیه مصالح و ترکیبات لازم برای کار نماسازی باید تمیز و عاری ازهر گونه نا خالصی اعم از خاک، گل و لای، ناخالصیهای معدنی و مواد زاید بوده و در عین حال دارای مقاومت بالا و شکل و بافت مطلوب و مناسب باشند. البته آب مصرفی در بتنها و ملاتها نیز باید عاری از انواع ناخالصی ها باشد (مثل آب آشامیدنی یا آبهای کاملاً تصفیه شده).
رنگ آمیزی مجدد ساختمان در مواقع لزوم؛ چراکه چند سال پس از ساخت ساختمان، تحت تاثیر شرایط جوی و محیطی رنگ ساختمان دچار تغییرات فیزیکی و شیمیایی شده و کیفیت و حالت مطلوب اولیه خود را ازدست داده و نیاز به بازسازی (رنگ آمیزی مجدد) دارد.
آماده سازی سطح زیر کار برای نما سازی: بسته به نمایی که قرار است استفاده شود سطح زیر کار باید قبل از احداث نما، بند کشی، کرم بندی، شمشه گیری، خراشیده یا آجدار شود و یا در صورت نیاز توری سیمیویا توری مرغی نصب شود و سطح آن هموار و شاید هم ناهموار شود( برای اتصال بهتر نما و سطح زیر کار)، تمیز کردن و پاک کردن سطح زیرین از هر گونه آلودگی مثل لکه ها، اضافه ها و باقی مانده مصالح، دوده ها و گرد و خاک و … امری کاملاً ضروریست. و در صورت وجود خرابی و نقصان در سطح زیر کار باید آسیب دیدگی های آن به طور کامل بر طرف شود و بعد کار نما سازی روی آن صورت گیرد زیرا در غیر این صورت این خرابیها به مرور زمان به نما هم منتقل شده و باعث آسیب دیدگی آن میشود.
در صورت نیاز استفاده از عایقهای رطوبتی و حرارتی در نما و ممانعت از نوسانات شدید دمایی در مصالح نما خصوصاً در زمان گیرش آنها امری کاملاً اجباری است.
رنگ آمیزی و ضد زنگ کردن شبکه های فلزی که در ماتریسها و ملاتهای سیمانی یا آهکی و یا گلی قرار میگیرند، ضروری است.
کاستن از فاصله زمانی و مکانی بین ساخت بتن و ریختن آن در قالب مورد نظر و متراکم کردن آن در نماهای بتنی لازم است.
بتن ریزی در میزان رطوبت و دمای مناسب محیطی؛ بهترین دما برای بتن ریزی بین ۲۰ تا ۴۰ درجه سانتی گراد است، که این نوسان دما بستگی به دمای محیط موقع بتن ریزی دارد.
باید سعی شود که دمای آب مصرفی برای ساخت بتن یا ملاتها، در مراحل مختلف یکنواخت باشد.
همواره باید این نکته را مد نظر داشت که علل خرابی نماهای سنگی (سنگهای بادبر، مکعبی، لایهای، رودخانهای، سنگ پلاک (لوحه سنگ)، چند وجهیهای منظم و نا منظم و …) یکی از عوامل زیر است:
نصب کردن ناصحیح سنگهای نما
استفاده از مصالح غیر استاندارد
اتصال و پیوستگی نا مناسب بین سنگهای نما و سطح زیر کار. پس باید سعی شود که هیچکدام از کارهای غیر اصولی فوق انجام نگیرد که هم نما و هم مجموعه ساختمان دچار نقصان و خسارت جزیی یا کلی شوند. نا گفته نماند که نم و رطوبت یکی از دلایل پیوستگی ناقص بین سنگهای نما و سطح زیر کار است، بنابراین خشک نگه داشتن سطح تماس این دو چه در زمان اجرا و چه بعد از آن کاملاً ضروری است.
در نما سازی های آجری بند کشی بین ردیفها به دو دلیل زیر باید به طرز کاملاً صحیح انجام شود: زیبایی هر چه بیشتر نمای ساختمان -ممانعت از نفوذ آب، رطوبت، تغییرات یکباره و شدید دما، بخارت و گازهای مخرب، و اسیدی موجود در هوای محیط بداخل سیستمهای پوششی محافظ و جدا کننده ساختمان خصوصاً دیوارها.
دلایل آسیب دیدگی نمای ساختمانها:
نمای ساختمانها در اثر عوامل زیر دچار خرابی هایی از قبیل طبله کردن، ترک خوردگی، شوره زدگی، آلوئک، لکه دارشدن، پوسته پوسته شدن، کنده شدن سنگها و آجرهای نما، تغییر رنگ و ظاهر اولیه نما و … میشوند:
نشست جزیی یا کلی ساختمان
یخبندان و انجماد آب یا رطوبت اضافی موجود در نما یا سطح زیرکار
انقباض و انبساط هاو یخ و آب شدنهای متوالی و با اختلاف دمای شدید
شوره زدگی یا سولفاته شدن نما در اثر استفاده از آب حاوی سولفاتهای محلول در آب مصرفی برای ساخت ملاتهای سیمانی و گچی و… و نیز بتن مصرفی در تولید نماهای بتنی، البته این مواد سولفاتی ممکن است در خود آجر یا ترکیبات دیگر ملاتها هم وجود داشته باشند
آتش سوزی خصوصاً در نماهای بتنی
ترک خوردگی و به طور کلی آسیب دیدگی سطح زیر کار
اختلاط نادرست ترکیبات و اجزا در نماهای بتنی و سیمانی و نیز ملاتهای مصرفی
استفاده از نوسان بالای دما برای گیرش سریع اندودها و ملاتهای بکار رفته در نما سازی بعنوان مثال استفاده از وسایل گرم کننده. همانطور که در ابتدا بیان شد، یکی دیگر از اهداف نما سازی برای ساختمانها علاوه بر حفظ دوام و پایداری آن، زیبایی و جلوه ظاهری مناسب و مطلوب ساختمان است، که هم موجب دلپذیری و جذابیت بیشتر ساختمان میشود و هم در نهایت افزایش وزن بصری وزیبایی کلی منطقه محل ساخت آنرا در پی خواهد داشت. این چنین نمایی مسلماً اثر مطلوبتر و بهتری بر دید و روحیه ساکنان و بینندگانِ ساختمان خواهد داشت. بنابراین نکات بر شمرده فوق راهکارهایی هستند که بیشتر به منظور دوام، مقاومت و کارایی بیشتر و افزایش عمر مفید و پر بازده نما کارایی دارند و در زیبایی نما نقش کمرنگ تری را ایفا میکنند. بنابراین برای اینکه نمای ساختمان جلوه و دید بصری درخور توجهی داشته باشد، علاوه بر دستورالعملهای سازهای فوق، باید بارعایت ضوابط معماری و بکارگیری رهیافتهای مربوط به افزایش جذابیت و صمیمیت ساختمان در نما تلاش کرد تا حد امکان علاوه بر اینکه ساختمان از نظر سازه ای دارای مقاومت کافی در برابر نیروهای داخلی و خارجی است، با رعایت ضوابط فوق و صد البته با بکارگیری خلاقیت ها و نوآوری های فردی معمار و حتی بنا البته ضمن حرکت در چارچوب ضوابط معماری خارجی ساختمان و نما سازی، دارای ظاهری مطلوب و ایدهال باشد. از جمله؛ آرایه دادن به پنجره ها با بکار گیری میلگردها و چارچوبهای شکیل با رنگها و خم و راستهای زیبا و مناسب.
استفاده از روکشهای بازتابی و منعکس کننده خصوصاً در نمای ستونهایی که در کنار ورودی ها قرار میگیرند. چراکه این کار باعث کاهش حجم ظاهری ستون شده و از طرفی هم جنبه مانع بودن آنرا از بین میبرد.
ایجاد شیارهای تزیینی در سطح دیوارها، که نه تنها اثر منفی در خصوصیات عایق صوت و حرارت بودن ان ندارد، بلکه موجب کاهش ضخامت ظاهری دیوار و در نتیجه دید بصری بهتر آن ودر کل نمای زیباتر ساختمان میشود.
ایجاد انحنا در بالای ورودی ساختمان که ضمن تاکید بر وجود ورودی اهمیت، جذابیت و صمیمیت نما را بیشتر میکند. _ وجود اندود سفید در نما خصوصاً در قسمت ورودی ساختمان که در واقع نوعی نوپردازی محسوب میشود، که باعث جلب توجه و زیبایی بیشتر نمای ساختمان میشود.
بکار گیری رنگ تیره تر و سنگین تر ( مثلاً استفاده از سنگهای گرانیتی ) در قسمت پایین و رنگهای روشنتر در بالای نما، موجب افزایش وزن بصری و جذابیت قامت سازه شده و هم به نوعی استقامت، پایداری و استحکام را در نما و خود ساختمان به بیننده القا میکند و همین باعث میشود که فرد احساس اطمینان و آرامش بیشتری بکند. در واقع این کار باعث میشود که سازه به دو قسمت بالا و پایین تقسیم شود که همین امر باعث میشود که ارتفاع و در کل حجم ظاهری ساختمان کمتر به نظر برسد. _ ترفند دیگری که در زیباتر شدن نما میتواند موثر باشد، بکار گیری خطوط سفید( چارچوب یا نمای سفید ) به دور پنجره ها خصوصاً پنجره های دایرهای شکل و یا با شکلهای نزدیک به آن است. زیرا این کار ترکیب بندی رسمیتر و اندازه ظاهری مناسبتری به آنها میدهد . _ و … . نما در واقع واسطه و بهتر بگوییم زبان گویای ساختمان با محیط اطراف آن محسوب میشود. بنابراین اجرای صحیح و اصولی آن یعنی تقویت و تحکیم ساختمان و قدرت بیان آن.
شهر در گذر زمان همواره از پارامترهای مختلف کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... تأثیر پذیرفته و در نسبت با آنها کلیت خویش را شکل بخشیده و انسجام بخشیده است.به اعتقاد صاحب نظران بسیاری مظهر و تجلی گاه ابعاد گوناگون وجودی شهر، سیما و پیکره کالبدی و کیفیات حاصل از آن از جمله فضای شهری- می باشد. یکی از مهمترین اجزا و عناصر کالبدی شهری که به ویژه در نسبت با شهروند و تقویت حس مکان در فضای شهری مؤثر واقع می گردد، ترکیب نمای ساختمان ها و به عبارت دیگر "نمای شهری" است. به بیان دیگر " شهر زمینه بصری مشترکی است که همه شهروندان هر روز به ناگزیر در معرض آن قرار می گیرند و بایستی از آن استفده کنند. اگر این زمینه مشترک نمایی زشت و ناموزون داشته باشد، تأثیرات مخرب روحی و روانی بر استفاده کننده می گذارد. بدین لحاظ نمای هر بنا در عرصه شهر جزئی از مجموعه ای می گردد که در کلیت خود خیابان، میدان و یا فضای شهری اطلاق می گردد. لذا دستیابی به آگاهی مناسب و متناسب با موضوع در فرایند نقد ضروری می نماید.
این گفتار بر این فرضیه استوار است که کیفیت مطلوب بصری و روانی نمای شهری در معماری و شهرسازی هر سرزمین به ابعاد جغرافیایی، محیطی، فرهنگی و اجتماعی شهر و شهروندان وابسته بوده و در پی اثبات صحت آن مفهوم نمای شهری و کیفیات آن را در سه موقعیت مکانی-زمانی "معماری اروپا" ، "معماری سنتی ایران" و "معماری معصر ایران" مورد بررسی قرار می دهد. در این فرایند، شیوه عملکرد و نحوه مواجهه معماری و نمای بناها با شهر و فضای شهری شناسایی شده و ارزیابی می گردد.
نمای معماری، نمای شهری
مبحث نما، نماسازی و طراحی نما در فرایند طراحی معماری بنا همواره از اهمیت بنیادین برخوردار بوده و این روال با کمترین نوسان تا دهه های اخیر در هنر معماری تداوم یافته است. تنها در دهه ها و سال های پایانی قرن بیستم بود که چالشی اساسی در تلقی مرسوم و متداول از نما در طراحی معماری بوجود آمد. علی رغم اين، نما یکی از مؤثرترین عناصر تأثیرگذار بر کیفیت بصری یک بنا می باشد و شناخت اولیه هر فرد از بنا از این طریق صورت می گیرد. " بحث نما به مفهوم خاص آن از جایی شروع می شود که سطوح یا سطحی مهم و اصلی که به دلیل قرار گرفتن در معرض دید، بیشترین اطلاعات را در مورد حجم ساختمان ارائه می دهد، با آگاهی از خاصیت سطحی بودن و با فکر ارزش گذاری بر این خاصیت ایجاد می شود.
صاحب نظران هر یک در نسبت با نمای ساختمان وظایف و انتظاراتی چون حفاظت، ایجاد ارتباط (بین درون و برون، خلوت و شلوغ، خصوصی و عمومی، طبیعی و مصنوع) ، معرفی بنا، تعریف یک جهت مشخص و... مطرح نموده اند که وجه مشترک همه آنها ارتباط با شهر و فضای شهری می باشد. بدین ترتیب نمای ساختمان در عرصه شهر نه در فردیت و استقلال بلکه در ترکیب و وحدت با سایر ابنیه در فضایی که خیابان یا میدان نامیده می شود به دیده می آید و مورد ارزیابی و سنجش قرار می گیرد. از این رو "نمای شهری نه از طریق یک معمار و در یک برهه زمانی خاص بلکه در طول زمان و بدست سازندگان متعددی شکل می گیرد. نمای شهری دیگر حاصل کنار هم نهادن نماهای تک بناها در یک راستا نیست و در ترکیب خود مفهومی فراتر را در ابعاد زیباشناسی، نشانه شناسی، معناشناسی و حتی عملکردی و زیست محیطی عینیت می بخشد.
نمای شهری در معماری اروپا
کیفیت و خصوصیت نما در معماری اروپا همچون شهر و فضاهای شهری، با ابعاد فرهنگی-اجتماعی و محیطی-زیست محیطی آن گره خورده است. نوع نگرش به مبحث محرمیت و اشراف از یک سو و برخورداری از ویژگی های آب و هوایی اقلیم معتدل و مرطوب- که ایجاد کوران هوا در بنا و بهره مندی از حداکثر نور خورشید و تابش آفتاب در طول روز از الزامات آن است- منجر به شکل گیری گونه معماری «برونگرا» در گذر زمان شده است. می توان اذعان کرد که بیشترین تأثیرات ناشی از تحقق الزامات این گونه معماری در بناهای مختلف در نماها بوده است، بطوری که گشایش سطوح و منافذ متعدد در پوسته خارجی بنا در این راستا تلقی می گردد.
از سوی دیگر بطور تاریخی شهروند اروپایی همواره بازنمود علایق و تمایلات فردی خود را در اجتماعات مدنی و فضاهای متعلق به آن ها یافته است. این موضوع تقویت و ارتقاء کیفیت عرصه های عمومی را در شهرهای اروپایی به طرق مختلف در پی داشته است. از یک سو بنا رو به فضای شهری داشته و با حداکثر ظرافت های معمارانه در طراحی نما از جمله کیفیت و کمیت بازشو ها، پیش آمدگی ها و عقب رفتگی ها و... با شهر ارتباط متقابلی را برقرار می نمود؛ و از سوی دیگر اگرچه هر بنا سعی در ارائه بهترین کیفیت در فاساد یا نمای اصلی را دارد، اما ساختمان ها در عین تنوع شکلی، دارای هماهنگی نسبی با یکدیگر بودند. این گونه است که در عین حال که پنجره در معماری گذشته اروپا همواره نقش رابط بصری دو سوی خود یعنی برون و درون را ایفا می نمود، نماهای شهری نیز بواسطه " به کارگیری عناصر مشابه و ترازهای افقی یکسان و خصوصاً به خاطر تعلق به گونه شناسی واحد دارای انسجام و هماهنگی در خور تحسین بودند.
بنابراین به نظر می رسد واژه «نمای شهری» در معماری اروپا مفهومی دیرپا است و از عناصر ثابت و پایدار تحولات تاریخی شهرسازی دوره های مختلف به شمار می آید که همواره ماهیتی یکسان داشته و تنها بر حسب موقعیت زمانی-مکانی ویژگی های کالبدی-معنایی متفاوتی را پذیرفته است. بدین گونه است که پس از قرون وسطی" توجه به معماری زمینه به شدت اهمیت یافته و به یکی از اصول مهم طراحی شهری بدل می گردد. شهروند دوره رنسانس با آنکه از خدامحوری به انسان محوری روی آورده بود، ولی اعتقاد داشت که بر جهان و طبیعت نظمی حاکم است و او و خانه اش می بایستی به عنوان جزئی کوچک از جهان و طبیعت، این نظم را پاس داشته، هندسه پنهان را رعایت نمایند و حتی در حالت افراطی آن، آنچه را که در ورای فرم و ظاهر ساختمان وجود دارد را فاقد اهمیت تلقی می نمود. پس از رنسانس نیز در دوره باروک " ساختمان خود را تابع فضای عمومی بالاتری می دانست و به نفع کلیت از عرض اندام فردی خودداری می کند
اما کیفیت نمای شهری از انقلاب صنعتی و بیشتر از اواسط قرن نوزدهم به این سو و در پی پیدایی امکانات جدید در انتخاب مصالح و برپایی سازه های مختلف دستخوش تحولات گسترده ای شده و به سوی اغتشاش بصری گام بر می دارد. با ادامه این فرایند در دوره مدرن، ساختمان دیگر چون گذشته و بصورت منفرد در فضای متداوم و بی کران استقرار یافت و دیگر در طراحی نما به زمینه و ساختمان های پیرامون توجهی نشد. با این وجود همواره مباحث تئوریک مختلفی در نسبت با نمای شهری در دوره معاصر مطرح شده که بیان کننده اهمیت آن در عرصه معماری غرب می باشد، هرچند دستاورد های موجود در مقایسه با نمونه های تاریخی از کیفیت کمتری برخوردارند.
نمای شهری در معماری تاريخی ايران
در نگاه نخست، بارزترین مشخصه معماری ایران بویژه پس از ظهور اسلام-که آثار و عناصر معماری بیشتری از آن به یادگار مانده است- "درون گرایی" دانسته می شود. این خصیصه هم از آداب، رسوم و سنت های فرهنگی مردم این سرزمین ناشی شده و هم ریشه در ویژگی های اقلیمی محیط و الزامات تبعی آن دارد. شکل گیری عناصر و فضاهای معماری در پیرامون یک حیاط اندرونی و مرکزی که هرگونه اشراف بصری را ناممکن می سازد و طبیعتی محصور و کنترل شده را در اختیار بهره برداران و ساکنین قرار می دهد، از تأثیرات درون گرایی بر سازماندهی فضایی عناصر و ابنیه سنتی بوده است. ترکیب حاصل از هم جواری واحدها و سلول های معماری در سطح یک محله به شکل گیری بافتی می انجامد که رو به درون دارد و با ساختاری ارگانیک و گذرهای تودرتو و پیچ در پیچ ارتباط عملکردی و فضایی آن با محلات همجوار و یا فضای مرکزی محله یا شهر برقرار می گردد.
نظام ساختمانی در محلات مسکونی "به ترتیبی است که نمودی از شکل بندی فضاهای داخلی در نمای خارجی دیده نمی شود و کمتر بازشویی را در معبر پذیرا می گردد. بدین ترتیب در گذار از گذرهای محله شهرهای سنتی ایران، نماها به دلیل خصلت درون گرایی ابنیه دارای کمترین تنوع بصری بوده و "عناصر عمده ترکیب نما در محلات مسکونی را به طور عمده سطوح صاف دارای اندود خشت و گل تشکیل می دهند که گاه عناصر ورودی به فضای داخل مسکن آن را قطع می کند بدین ترتیب " وحدت در نظام ساختمانی، عناصر و قواعد ترکیب نما در محلات مسکونی دوره کهن که همراه با رعایت ابعاد و تناسبات یکسان (استفاده از پیمون در طرح واحدهای مسکونی) بوده است، سبب شده است که نماهای محلات مسکونی از تجانس کامل برخوردار باشند بطوریکه هیچ قسمتی مزیت و تفتوتی با قسمت های دیگر نداشته باشد. این قاعده شکلی نما، تنها در حالتیکه به یک میدان گاه یا فضای باز با عملکرد مرکز محله ای یا شهری می رسد تغییراتی را به خود می پذیرد. "این میدان گاه مکانی است که کوچه های اصلی و گذرهای عمده بدان می رسند و از آن ره می برند. در اطراف این میدان گاه معمولاً گرمابه، مسجد و مدرسه، آب انبار و بازارچه قرار می گیرد. نمای شهری در این فضا از تنوع زیباشناختی بیشتری برخوردار بوده و مناظر شهری متفاوتی را در نسبت با گذرهای منتهی با ان ارائه می نماید. "درحالی که در محلات مسکونی، اجزا و عناصر شهری به گونه ای ترتیب یافته اند که با سادگی، بی پیرایگی و با رنگ ملایم خاکی خود، شخص را به رفتن و رسیدن به مقصد و مقصود هدایت می کنند، در نماهای عمومی شهری نحوه ترکیب عناصر و اجزا با ترکیبات متنوع، با رنگ و تزیینات و... در هر مورد به گونه ای متفاوت و متناسب با منظوری است که فضا برای ان خلق شده است. این در حالی است که "مطالعات نشان می دهد که بدنه حیاط های قدیمی ایران علی رغم تقارن محوری در بیشتر موارد، در مقایسه با بدنه محصور کننده فضای میدان ها از تنوع شکلی بیشتری برخوردار بوده است، که این خود از درون گرایی معماریی ایرانی و اهمیت فزون تر فضای درون بر فضای برون ناشی می گردد. زیرا به طور کلی در" فرهنگ درون گرا «نما» و «نمایش» مذموم بوده و تأکید و تزیین در نمای بیرونی بسیار محتاطانه بود و حداکثر در اطراف درب ورودی شکل می گرفت.
برخورد محتاطانه با نمای شهری در معماری و شهرسازی ایران در دوره صفویه و بویژه در زمان شاه عباس صفوی رویکردی متفاوت یافته و اندک اندک متحول می گردد و زمینه ای برای پیدایی و ورود عناصر و مفاهیم جدید، در عین پذیرش و احترام به اصول و روش های دیرین فراهم می آورد. "آنچه در این دوران بر مفاهیم قبلی اضافه شده و به نعبیری روشن ابداع می گردد، پیدایش مفهوم «خیابان» در مقابل «بیابان» است که یا راه به میدان اصلی شهر می برد و یا اینکه به موازات آن کشیده می شود. این خیابان با توجه به شرایط اقلیمی در کناره های خود درختان بیشماری دارد که بنا به نوع قرارگیری در محیط بیرونی «چهارباغ» و یا «چنارستان» نام می گیرد . در این دوره اصفهان، پایتخت دولت متمرکز و قدرتمند صفوی، به عنوان نماد شیوه ای از معماری و شهرسازی که به همین نام خوانده می شود، پذیرای مفاهیم جدیدی در عرصه کالبدی شهر می گردد.
از یک سو میدان و مرکز اصلی شهر به شیوه ای سازماندهی و طراحی می شود که در آن فارغ از اینکه هریک از چهارگانه پیرامون آن- بصورت خاص- چه ویژگی های معماری را عرضه می دارند، نما و نمایش بارزه فضایی اصلی میدان بوده و استقرار عناصر و ورودی های آن ها در بدنه های میدان نیز، نوعی ارتباط متقابل و چندگانه را در ابعاد زیباشناختی و معناشناختی بین ان ها برقرار می نماید. از سوی دیگر محور شهری چهارباغ واژه ای جدید را در متن شهر وارد نموده و از این ره در مقابل محور خطی، ارگانیک و درون گرای بازار در استخوان بندی شهر محور خطی، مستقیم و ذاتاً برون گرای جدیدی با ماهیت و الزامات متفاوت را در شهر مطرح می نماید. "از این پس، معماری نه در حد بناهای منفرد بلکه در حد مجموعه های شهری مطرح می گردد. معماری شهری و ایجاد و خلق فضای شهری هدف اصلی شهرسازی مکتب اصفهان است". بدین گونه است که در اصفهان دوره صفوی حتی پل ها نیز به عنوان عناصری شهری تلقی می گردند و در جهت ارتقاء کیفی منظر شهری به کار گرفته می شوند. در این دوره "اگرچه به دلیل نحوه خاص شکل گیری نماهای شهری، نماهای بناهای عمومی نه در پیوستگی بلکه در توالی قابل مشاهده اند، اما به دلیل وحدت شکلی بین بدنه های شهری متصل کننده بناهای عمومی یعنی میدان ها، بازار، خیابان و ... با این بناها، تجانسی کامل در نماهای شهری دیده می شود".
نمای شهری در معماری معاصر ايران
روند تحولات معماری معاصر ایران مبین گذار از درون گرایی به برون گرایی، خصوصی به عمومی، درون زایی به برون زایی و تمرکز به تشتت است. این دوره که از اواخر دوره حکومت قاجاریه و بویژه پس از سفرهای ناصرالدین شاهبه فرنگ به این سو قابل بررسی است، ریشه های خود را از مکتب اصفهان و عناصر معماری و شهرسازی ان می گیرد و با تلفیق عناصر و مفاهیم وارداتی از فرنگ با آن، نوعی معماری التقاطی با تکیه بر مفاهیم درونی پدید می آورد که سبک تهران اش می نامند. در دوره قاجار معماری رسمی به تبع تجدد طلبی چهره ای برونی می یابد و خیابان در مفهوم جدید خویش لبه های خود را برای جایدهی عناصر خدماتی بر می گزیند. "پدیده ای که در ایران به آن معماری خیابانی اطلاق می گردد، معماری ای است که در تعامل با خیابان و با داشتن توجه به نمای رو به خیابان شکل گرفته است. این پدیده برای نخستین بار در محور چهار باغ اصفهان ظاهر شد اما تنها در دوره قاجار به طور سیستماتیک شکل گرفت". بدین ترتیب در حالی که "خیابان در مکتب اصفهان عملکرد تفرجی دارد اما در سبک تهران به عنوان یک فضای شهری با هویت و زنده خود را مطرح می کند". لذا در معماری که تا این زمان اساساً درون گرا بوده و خانه های مسکونی آن برای ایجاد ارتباط با بیرون متکی بر حیاط مرکزی بودند و کمتر به نمای بیرونی رو به معبر توجه می نمودند، تدریجاً به تقلید از معماری اروپا و با استقرار عناصر در لبه های خیابان های جدیدالاحداث، نماهایی شکل گرفتند که علی رغم غیربومی و نوظهور بودن تقارن و هارمونی مناسبی داشتند و همین امر نوعی وحدت و یکپارچگی به نمای خیابان می بخشید. بدنه میدان توپخانه و خیابان های لاله زار و باب همایون نمونه های مناسبی در این زمینه هستند.
با آغاز حکومت پهلوی فرآیند تحولات معماری و شهرسازی کشور تغییری ماهوی یافته و "برای اولین بار در تاریخ شهرنشینی و شهرگرایی کشور، دولت بر آن می شود چهره شهر را نه بر مبنای تفکر و تحول درونی بلکه بر اندیشه و تغییری برونی دگرگون سازد". در پی آن، دخالت های هوسمان گونه ای در سازمان فضایی شهر کهن صورت می گرد و" به عکس آنچه در تاریخ دگرگونی های شهر، تا این زمان مرسوم می بوده است، دگرگونی های کالبدی در درون آن جستجو می شود نه در ورای سازمان و بافت موجود شهر، این دخالت الگوی خویش را از دگرگونی های کالبدی-فضایی حادث شده در شهر قرن نوزدهمی-شهر صنعتی- می گیرد . این نگرش که کمترین توجهی به سنن و رسوم کهن مردم ندارد نوعی معماری را در لبه خیابان-به عنوان نماد تجدد- ترویج می نماید که بی هیچ ملاحظه ای به یکباره همه قواعد و معیارهای آزموده شده و اندیشیده شده معماری و شهرسازی بومی را نادیده می گیرد و بیشترین بازشوها را بدون ایجاد هرگونه فضای بینابینی به روی معبر می گشاید. این معماری عموماً با فرهنگ درون گرای مردم در تعارض بوده و ساکنین اغلب زندگی خصوصی خود را در پس پرده های ضخیم مخفی می نمودند.
به موازات این نگرش و تداوم و تشدید آن در سال ها و دهه های بعد به ویژه با رونق یافتن بخش ساختمان در دهه 1350، توجه به معماری زمینه هر روز کنتر شده و اغتشاش و نابسامانی های بصری در بدنه خیابان ها افزایش یافت. در این حالت هر بنا به عنوان یک طرح مستقل معماری و جدا از سایر بناها در بدنه خیابان تلقی شده و بی توجه به پارامترهای کیفیت نمای شهری طراحی و اجرا گردید. امری که علی رغم تحولات گسترده اجتماعی-فرهنگی و علمی-آموزشی همچنان ادامه یافته است.
نتيجه گيری
بررسی تطبیقی سیر تحولات تاریخی حول موضوع مورد نقد بازگوکننده دلایل و ریشه های تفاوت دیدگاه ها و رویکردهای موجود در موقعیت های مکانی-زمانی مختلف می باشد.بر این اساس مفهوم نما در معماری اروپا همواره در نسبت با شهر مطرح بوده و از عناصر اصلی و هویتی شهر به شمار می آمده است. بدین لحاظ در این پهنه سرزمینی نمای شهری و کیفیت آن در یک فرآیند تاریخی نه ایجاد بلکه همواره در معرض نقد و نظریات جدیدی قرار گرفته و مکرراً اصلاح و تکمیل شده و ارتقاء یافته است. در حالیکه معماری بومی ایران مبتنی بر درون گرایی و پرهیز از هرگونه ارتباط بصری (کنترل نشده) با فضای بیرون (شهر) می باشد. با اتکاء به این اصل، در طول قرن ها آثار و عناصر شاخص و ارزشمندی بنا شده اند که واجد بهترین کیفیت کالبدی-فضایی می باشند اما دارای کمترین نمود و نمایش در نسبت با شهر و فضای شهری هستند. گسست از این اصل و اتکاء به بیرون به جای نگرش به درون در قرن اخیر، به دلیل فقدان سابقه تاریخی و درک نامناسب تحولات حادث شده در غرب، نتایج مخربی در عرصه شهر معاصر ایران در پی داشته است، به طوری که نتوانسته محملی مورد قبول برای پاسخ گویی به الزامات محیطی، فرهنگی، اجتماعی جامعه فراهم آورد.
آجر نما ، آجر نسوز نما آجر نما ، آجر نسوز نما
زشت وزیبای نما های ساختمان های شهری
بررسی های آماری نشان دهنده این موضوع است که درهر سال 50 میلیون نفر به جمعیت شهرنشین کشورهای در حال توسعه اضافه می شود. در ایران نیز شهرنشینی طی دهه های گذشته با شتاب فزاینده ای گسترش یافته و همچنان این روند ادامه دارد. از سوی دیگر رشد سریع جمعیت و گرایش مردم به شهرنشینی ، تقاضای فزاینده ای را برای تهیه مسکن به دنبال داشته که این موضوع ، مشکلات عدیده ای در زمینه توسعه شهری به وجود آورده است . ناتوانی در پاسخگویی مطلوب و مناسب به این مسئله ، وضعیت نامطلوبی را به صورت بی مسکنی ، بد مسکنی ، و تنگ مسکنی برای بسیاری از اقشار جامعه به همراه آورده است .
نما ، بیانگر موقعیت فرهنگی سازندگان ساختمان
مسکن به عنوان یکی از نیازهای نخستین بشر، ابتدایی ترین سوالی بوده که انسان سعی در یافتن پاسخی مناسب و معقول برای آن بوده است ، اما همیشه در برنامه ریزی های ملی ، به مسکن ، نه به عنوان محلی برای آسایش ساکنان در ابعاد عینی و ذهنی ، بلکه به عنوان یک مشکل اقتصادی و فقط از این بعد برخورد شده است . سازندگان و تولیدکنندگان مسکن آزاد به دلیل اینکه به دنبال فروش سریع و بازگشت سرمایه خود هستند ، سعی در هر چه بیشتر مطرح کردن خود در مرحله مسکونی و نمایشی متمایز از بنای خود دارند وبه همین دلیل یکی از دلایل عمده ناهمانگی نمای ساختمان ها در سطح شهر هستند .
در سال های اخیر پس از مطرح شدن دوباره اهمیت فضاهای عمومی و ارزش زندگی شهری ، نما اهمیت دوباره ای یافته است . نما در عمل درون ساختمان را از بیرون و فضای خصوصی را از فضاهای عمومی جدا می کند . نما حاکی از موقعیت فرهنگی سازندگان ساختمان است و نشانگر میزان نظم طرح ساختمان ، امکانات و ذوق تزیین و خانه آرایی طراح و مالک است . یک نما به مثابه معرفی وضعیت ساکنان ساختمان در بین عموم است . نما در واقع صورت ساختمان و بهترین بیان حالتی است که فرد طراح یا مالک از خود در برابر بیرون دارد. بخصوص نماهای آجری که می توان از طریق طرح مدل و سبک کار آن شخصیت طراح و یا ملک آن را تحلیل کرد ، نماهای داخل ساختمان بیشتر جنبه خصوصی دارند ، لیکن نماهایی که به سمت کوچه و بافت شهر باز می شوند، جنبه عمومی تر دارند. برای اینکه نمای ساختمان حریم خصوصی ساکنان خود را حفظ کند باید نسبت به خیابان بسته تر و محفوظ تر باشد.
نقش تعیین کننده نسبت های هندسی در هماهنگ سازی ظاهر نما
تناسبات عناصر ساختمان لازم است با کل ابعاد ساختمان مطابقت داشته باشد . برای مثال در ساختمان های کوتاه و عریض ، ابعاد عرضی غالب خواهد بود . در ساختمان های بلند ، عناصر باریک برتری خود را نشان می دهند. در و پنجره و نعل درگاه ها تاثیر خاصی در نما می گذارند. ناودان ها ، سایه بان ها ، پیش آمدگی های سقف و بالکن ها ایجاد سایه های خاصی بر روی نما می کنند . تفاوت سطح ها باید در نما مشخص باشد . برای مثال بین طبقه همکف ، سایر طبقات و طبقه انتهایی باید یک تفاوت اساسی وجود داشته باشد . ترکیب کلی نما در واقع نظم در این تفاوت هاست . عناصر اصلی نما مثل پنجره ، در ، سطوح و محدوده پایانی سقف و غیره در شکل ، رنگ ، و مصالح شان با یگدیگر اختلاف دارند . این عناصر معناهای متفاوتی دارند. مثلاَ نمی توان بالا و پایین پنجره و در را با هم ردیف کرد . اگر ارتفاع این بازشوها یکسان نباشد ، می توان از ضرایب مشترک و یا رنگ های یکسان استفاده نمود . نسبت های هندسی نقش تعیین کننده ای در هماهنگ سازی ظاهر نما دارند . می توان پنجره ها را در گروه های کوچکتر ترکیب شده که شکل مشخصی را ایجاد می کنند ، دسته بندی کرد.
مصالح نما در رنگ ، شکل ، زبری و خشنی نما تاثیر می گذارد و مصالح بومی نشان می دهد که نما مربوط به چه منطقه ای است . ترکیب پنجره ها ، ایوان ها ، درها و به طور کلی بازشوها ، همچنین بافت و جنس نما و کمپوزسیون آن در هر عصر متفاوت است و در عین حال در یک تداوم شهری تغییر می کند . طراح می تواند نما را به عالی ترین حد ترکیب معماری برساند و یا آن را تا حد یک سطح بدون طراحی و فکر رها کند .
در اعصار مختلف باز شوها به شکل مشابهی در سطح نما قرار می گیرند و تنوع در قرار گیری آنها تابع عوامل داخلی چون بزرگی ساختمان ، عریض بودن آن و یا عوامل اقلیمی چون جهت قرارگیری و محل قرارگیری است . در پهنای دیوار نما تعبیه پنجره دو جداره ، آفتاب شکن ، سایبان و.... نقش تنظیم کننده شرایط آب و هوایی فضاهای داخلی را خواهد داشت . در دیوارهای باریک معاصر این عمل با جلو و عقب آمدن ساختمان انجام می شود.
تناسب ورودی و حجم ساختمان
یکی از عوامل ضروری در هویت نما تعیین محدوده نما است . نمایی می تواند در طرح خود موفق باشد که به این سوال ها پاسخ گوید، محدوه عمودی جانبی ساختمان کجاست ؟ خط پایانی افقی ساختمانی چگونه و مرز ساختمان در آسمان به چه شکل است ؟ انتهای ساختمان چگونه به پایان می رسد ؟ گوشه های ساختمان چه وضعی دارد ؟ اگر ساختمان همسایه ای دارد ارتباط نمای ساختمان فعلی با نمای همسایه چگونه به پایان می رسد و اگر در فضا قطع می شود این ارتباط چگونه می باشد ؟
نمای شهری از مجموعه نماهای مشرف به فضای عمومی به دست می آید . این نماها از جهتی همگن و از جهتی ناهمگن هستند. می توانند همگن باشند چون با استفاده از زبانی مشترک روی بدنه اجزا شهر اجرا می شوند ، اما از آنجا که هر کدام از فضاها به کمک این زبان ، مقاصد و نیازهای خود را بیان می کند ، ناهمگن هستند. در شهرهای ما زبان مشترکی بین نماهای نماها وجود ندارد. نه فرهنگ مشترکی برای بیان دارند و نه مصالح یکسانی به کار گرفته اند و نه سبک مسخصی را دنبال می کنند . به دلیل اهمیت اقتصادی که سطوح ساخته شده داخلی برای سازندگان دارند، اغلب ورودی ها به فضاهای کم اهمیتی تنزل یافته اند . سرمایه سرمایه گذاران ساختمانی هم فقط به رعایت ضوابط ضروری طراحی ساختمان بسنده می کنند. بیشترین مشکل زمانی است که ورودی وسایل نقلیه به حیاط پارگینگ با ورودی خود ساختمان یکی شود.
در این حالت فرد وارد شونده به ساختمان فقط یک راه باریک کنار دیوار برایش باقی می ماند . گاه نیز ورودی یک ساختمان مسکونی بیش از حد پرتجمل است ، به نحوی که عملکرد ساختمان را دگرگون می سازد . زمانی هم ورودی به یک بنای بزرگ تنها با روزنه هایی امکان پذیر می شود . تناسب ورودی و حجم ساختمان می تواند نقش مهمی در توجیه عملکرد و شکل ساختمان داشته باشد .
این در حالی است که طبقه همکف ساختمان قسمت اتصال به زمین یا کف پیاده رو است و به صورت قابل توجهی در معرض دید قرار می گیرد . طبقه همکف اهمیت ویژه ای در زندگی شهری دارد، به این علت که عابران پیاده این قسمت را به طور مستقیم می بینند. از این رو نمای این قسمت پر اهمیت است و مصالح مورد استفاده در این قسمت باید نسبت به بقیه ساختمان با دوام تر و مستحکم تر باشد تا عابر در نگاه به نمای ساختمان احساس ثبات کند. ساختمان هایی که طبقه همکف آنها عملکرد تجاری دارد ، به دلیل تغییر دکوراسیون واحد های تجاری دایماَ دستخوش دگرگونی می شوند. همین موضوع موجب می شود که ساختمان مذکور شخصیت ثابت خود را از دست داده و دارای نمای شناخته شده ثابتی نباشد.
نمای ساختمان ها نمای شهر است
تراس ها چشم اندازهای جدیدی نسبت به فضاهای بیرون برای ساختمان فراهم می آورند. بالکن ها نباید حالت موقت و ناپایداری که در بیننده تصور به راحتی جدا شدن از بدنه ساختمان القا شود را داشته باشند.
لبه بام حد و مرز ساختمان و آسمان است و از نظر بصری بام انتهای نماست . بام پوسته ای است که بر سر ساختمان قرار دارد . بنابراین لبه بام نمی تواند بدون تفاوت با دیگر قسمت ها در آسمان رها شود. صورت ظاهر ساختمان و آنچه که در برابر دید عموم قرار دارد ، در واقع پر اهمیت ترین قسمت ساختمان در برابر عابران و سایر افراد غیر استفاده کننده از ساختمان است . همانطور که عنوان شد نمای ساختمان ها ، نمای شهری را ایجاد می کند، اما به دلیل ضعف قوانین موظف کننده طراح و سازنده در این ارتباط ، نمای ساختمان درکمترین اهمیت قرار گرفته است .
در بسیاری از شهرهای بزرگ جهان ، ضوابط و مقررات ویژه ای در ارتباط با سیما و کالبد شهر وجود دارد و گروهی از برجسته ترین افراد با تخصص های مرتبط هنر زیباسازی و زیبایی شناسی به کنترل طرح های بزرگ و کوچک معماری و شهری از نقطه نظر هماهنگی نمای بیرونی ساختمان ها و محیط شهری یعنی از جنبه های رنگ ، حجم ، مصالح مناسب ، فضای پر و خالی نما ، رعایت اصول هماهنگی و تناسبات و ..... می پردازند. آنچه برای علاقه مندان به این موضوع نگران کننده است ، پاسخگویی با شتاب به نیازی کاملاَ محسوس است.
در این ساخت و ساز پرشتاب نیاز به بررسی طرح های ارایه شده توسط جمعی از صاحب نظران و مسئولان در مراکز تایید پروانه های ساختمانی ضروری به نظر می رسد. بررسی میدانی طرح ساختمان ها ، با بناهای اطراف از لحاظ کیفیت طرح معماری ، نمای ساختمان ، تناسب حجم آن با ساختمان های اطراف ، زیبایی طرح و مصالح مورد استفاده و .... نیز گامی موثر در بالا بردن کیفیت نماهای شهری است . با در نظر گرفتن موارد ذکر شده و القای آن توسط شهرداری هر شهر ، می توان شاهد ارتقای کیفیت و زیباسازی نمای شهرها بود.
آجر نما ، آجر نسوز نما آجر نما ، آجر نسوز نما
20 نکته در خصوص نماسازی ساختمان
اگر با کمی دقت به محیط پیرامون خود نگاه کنیم ، می بینیم که همواره بخش وسیعی از توجه و دید ما در گذر از مکان های مختلف معطوف نمای آن مکان می گردد اما در بسیاری از مواقع ممکن است این نما ها به دلیل عدم آگاهی سازندگان ، از برخی نکات اجرایی ( علی رغم صرف هزینه های گزاف ) زیبایی و مطلوبیت مورد نظر بر خوردار نباشند.بنابراین برای این که نمای ساختمان دارای جلوه و دید بصری و کیفیت مطلوبی باشد باید مضاف بر دستور العمل های سازه ای و رعایت ضوابط معماری با به کارگیری ظرافت های اجرایی نما سازی ، جذابیت و صمیمیت ساختمان را به کمک این ظرایف کارگشا که سعی داریم در این مقاله در مورد آن به بحث بپردازیم دو چندان کرد .
نکاتی که در نما سازی ساختمان های با نمای سنگی ، آجری ، بتنی ، شیشه ای و .... باید رعایت کرد به قرار زیر است :
1-تمیز کردن سطح زیرین نما قبل از نما کاری به طوری که از هر نوع آلودگی ( گرد و خاک ، شوره زدگی، دوده گرفتگی ،زنگ فلزات ، باقی مانده های مصالح زیرین و ...) کاملا پاک شود
.2-در صورت استفاده از نما های آجری ، برای جلوگیری از جذب آب ملات توسط آجر های نما ، زنجاب کردن آجرها و نیز بکارگیری ملات با نسبت آب و سیمان و ماسه و آهک مناسب با قدرت چسبندگی و مقاومت مناسب ، در این نما چیدن آجر ها به صورت کله و راسته برای مشارکت آجر های نما در باربری سازه و هم چنین به منظور پیوستگی آجر نما با آجر های پشت کار لازم است . البته نباید فراموش کرد که انجام نماهای آجری باید در شرایط محیطی مناسب و با دما و میزان رطوبت استاندارد و بدون یخبندان صورت گیرد. ذکر این نکته هم لازم است که آجر مصرفی در نمای ساختمان با آجر هایی که در دیواره های تیغه ای یا باربر مصرف مصرف می شوند ، متفاوتند. علاوه بر این ، این آجر ها باید فاقد هر گونه ترک خوردگی ، شوره زدگی و آلودگی های شیمیایی باشند و البته بایستی در شرایط نا مناسب محیطی از جمله یخبندان های شدید مقاومت بالایی داشته باشند.
3- استفاده از سیمان های ضد سولفات در نما نما های بتنی ، سیمانی و آجری برای مقابله با حمله سولفات ها و جلوگیری از آسیب دیدگی و تخریب نما در کل ساختمان لازم است .
4-برای نصب آبچکان و قرنیز های شیب دار (شیب به داخل ) برای ممانعت از نفوذ آب و رطوبت به داخل ساختمان .
5- اجرای همرمان و هماهنگ دیوار چینی در نما در تمام ارتفاع ساختمان و لا بند کردن آجر ها
6- بند کشی صحیح و اصولی با ملا ریز دانه و. پر مایه مناسب و متراکم برای زیبایی بیشتر و نیز ممانعت از نفوذ آب و رطوبت به داخل دیوار نما و دیوار های زیرین .
7-استفاده از سنگ های نمای پر دوام و مقاومت بالا در برابر یخ زدگی و شرایط نا مساعد جوی و محیطی ( نور خورشید ، آب و رطوبت )، با بافت و شکل مطلوب ، بدون ترک خوردگی و خلل و فرج و مهم تر این که از نظر قیمت دارای صرفه اقتصادی باشد
.8- در صورت به کار گیری سنگ های رودخانه ای و سنگ ها ی ضخیم در نما های سنگی باید تا گرفتن کامل ملات از قالب های مناسب استفاده کرد
.9- در صورت استفاده از سنگ های پلاک باییستی از این سنگ ها در برابر رطوبت و یخبندان مراقبت نمود و مواد زاید را از سطح این سنگ ها پاک کرده و با استفاده از یکی از روش های زیر سنگ ها را کاملا به سطح زیرین محکم کرد : لقمه گذاری،پیچ و رو لپلاک کردن ، نصب سیم . اسکوپ یا قلاب برای اتصال بهتر و محکم تر
.10-در نما های بتنی ، سیمانی که در این نوع بتن ها مورد استفاده قرار می گیرد باید در برابر حملات مواد شیمیایی و نیز تغییر درجه حرارت و رطوبت دارای سرعت کسب مقاومت بالایی باشد.در تابستان باید از سیمان با گرمای هیدراته پایین و در زمستان بر عکس باید از سیمان هیدراتاسیون بالا استفاده کرد . لازم به ذکر است که اختلاط بتن و حمل و نقل ، قالب بندی ، ریختن و تراکم آن نیز باید به طور کاملا صحیح و اصولی در شرایط محیطی مناسب و ایده آل هم از نظر دما و هم از نظر میزات رطوبت انجام شود
.11-سنگ دانه های و به طور کلی مواد اولیه مصرفی در تهیه مصالح و به ترکیبات لازم برای کار نما سازیباید تمیز و عاری از هر گونه نا خالصی اعم از خاک ، گل و لای ، نا خالصی های معدنی و مواد زاید بوده و در عین حال دارای مقاومت بالا و شکل بافت مطلوب و مناسب باشند . البته آب مصرفی در بتن ها و ملات ها نیز باید عاری از انواع نا خالصی ها باشد ( مثل آب آشامیدنی یا آب های کاملا تصفیه شده )
12- رنگ آمیزی مجدد ساختمان ها در مواقع لزوم ، چند سال پس از ساخت ساختمان ، تحت شرایط جوی و محیطیرنگ ساختمان دچار تغییرات فیزیکی و شمیایی شده و کیفیت و حالت مطلوب اولیه خود را از دست داده و نیاز به بازسازی ( رنگ آمیزی مجدد )دارد.
13 آماده سازی سطح زیر کار برای نما سازی : بسته به نمایی که قرار است استفاده شود سطح زیر کار باید قبل از احداث نما بند کشی، کرم بندی، شمشه گیری، خراشیده یا آجدار شود و یا در صورت نیاز توری سیمی یا توری مرغی نصب شود و سطح آن هموار و یا شاید هم نا هموار شود ( برای اتصال بهتر نما وسطح زیر کار ) تمیز کردن .و پاک کردن سطح زیرین از هر گونه آلودگی مثل لکه ها ، اضافه ها و باقی مانده مصالح ، دوده ها و گرد و خاک و ... امری کاملا ضروری است ودر صورت وجود خرابی و نقصان در سطح زیر کار باید آسیب دیدگی های آن به طور کامل بر طرف شود و بعد کار نما سازی روی آن صورت گیرد زیرا در غیر این صورت این خرابی ها به مرور زمان به نما هم منتقل شده و باعث آسیب دیدگی آن می شود .
14-در صورت نیاز استفاده از عایق های رطوبتی و حرارتی در نما و ممانعت از نوسانات شدید دمایی در مصالح نما خصوصا در زمان گیرش آن ها امری کاملا اجباری است .
15-رنگ آمیزی و ضد زنگ کردن شبکه های فلزی که در ماتریس ها و ملات های سیمانی یا آهکی یا گلی قرار می گیرند، ضروری است.
16-کاستن از فاصله زمانی و مکانی بین ساخت بتن و ریختن آن در قالب های مورد نظر و متراکم کردن آن در نما های بتنی لازم است .
17-بتن ریزی در میزان رطوبت و دمای مناسب محیطی ، بهتریت دما برای بتن ریزی بین 20 تا 40 درجه سانتی گراد است ، این نوسان دما بستگی به دمای محیط موقع بتن ریزی دارد.
18-باید سعی ود که دمای آب مصرفی برای ساخت بتن یا ملات ها ، در مراحل مختلف یکنواخت باشد.
19-همواره باید این نکته را مد نظر داشت که علل خرابی نماهای سنگی ( سنگ های باد بر ، مکعبی ، لایه ای ، رودخانه ای ،سنگ پلاک(لوحه سنگ) ، چند وجهی های منظم و ... یکی از عوامل زیر است :نصب کردن نا صحیح سنگ های نما- استفاده از مصالح غیر استاندارد – اتصال و پیوستگی نا مناسب بین سنگ های نما و سطح زیر کار . پس باید سعی شود هیچ کدام از کارهای غیر اصولی فوق انجام نگیرد که هم نما و هم مجموعه ساختمان دچار نقصان و یا خسارت جزئی و کلی شوند.نا گفته نماند که نم و رطوبت یکی از دلایل پیوستگی ناقص بین سنگ های نما و سطح زیر کار است ، بنابراین خشک نگه داشتن سطح تماس این دو چه در زمان اجرا و چه بعد از آن کاملا ضروری است.
20-در نما سازی های آجری بند کشی بین ردیف ها به دو دلیل باید زیر باید به طرز کاملا صحیح انجام شود :
1-زیبایی هر چه بیشتر نمای ساختمان
2-ممانعت از نفوذ آب ، رطوبت ، تغییرات یکباره و شدید دما ، بخار ها و گاز های مخرب و اسیدی موجود در هوای محیط به داخل سیستم های پوششی محافظ و جدا کننده ساختمان خصوصا دیوار ها .
نما سازی
خارجی ترین قسمت ساختمان را نما سازی می گویند . با توجه به این که نمای ساختمان در مقابل عوامل جوی شدید قرار دارد در انتخاب مصالح برای نماسازی باید دقت شود تا نمای ساخته شده اولاً در مقابل جوی مقاوم بوده ودر ثانی زیبای لازم را داشته باشد و همچنین با نمای ساختمانهای مجاور هم آهنگی داشته باشد .
برای نمای ساختمان می توان از مصالح مختلفی مانند آجر نما – انواع سیمان کاری – انواع سنگ - انواع دانه های سنگی رنگی با چسب های مخصوص یا انواع ورق های فلزی آلومینیوم و غیره استفاده می شود . نمای آجری
برای نمای آجری باید از آجری که برای نماسازی تهیه می شود استفاده نموداین آجر ها به رنگهای بهی - قرمز - ابلق در بازار یافت می شود . برای نماهای آجری بهتر است آجرها را قبل از مصرف تیشه داری نمود منظور از تیشه داری این است که اضلاع آجررا به وسیله تیشه یا ماشینهای تراش مخصوصی کاملاً گونیا می نمائیم برای پهن کردن
ملات نماهای آجری معمولاًاز شمشه ملات استفاده می کنند . شمشه ملات وسیله ای است که از تخته هایی به عرض 5/1 الی 2 سانتیمتر و طول آن در حدود 50 سانتیمتر است درست شده و در موقع پهن کردن ملات شمشه ملات را طوری روی دیوار قرار می دهند که یک ضلع آن روی دیوار در محل پهن کردن ملات در قسمت نما و ضلع دیگر آن متکی به نما قرار می گیرد .
آنگاه ملات را پشت آن پهن مینمایند که در نتیجه هم ملات درحدود5/1الی 2 سانتیمتر از لب کار عقب تر خواهد بود که از این عقب بودن ملات برای بند کشی استفاده می نمایند و هم ضخامت ملات در تمام قسمت ها یکنواخت خواهد شد . آجر ها باید در تمام رگها با ریسمان و شاقول چیده شود . در موقع دوغاب دادن روی دیوار باید کاملا توجه نمود که دوغاب به قسمت نما ریخته نشود زیرا در اینصورت منظره ناخوشایندی بآن خواهد داد . ویا بطور کلی از ریختن دوغاب در نماسازی آجری باید صرف نظر گردد.
نمای سنگی
برای نماهای سنگی از انواع سنگهای پلاک با رنگهای مختلف و اندازه های مختلف استفاده می نمایند مانند سنگ تراورتن – باغ ابریشم – مرمر و یا انواع سنگهای قیچی که دارای سطح ناصافی بوده ودر محل هائی که از لحاظ معماری احتیاج به قدری خشونت در سطح نما میباشد مورد استفاده قرار می گیرد . در سطح بعضی از سنگهای نما خلل و فرجی موجود است که این سوراخ ها برای نصب بسیار مناسب هستند زیرا ملات ماسه و سیمان پشت سنگ بداخل این سوراخ ها نفوذ نموده وماله جداشدن آن از نما می گردد از جمله این سنگها می توان انواع سنگ های تراورتن نام برد . بعضی از سنگها مانند سنگهای باغ ابریشم ویا مرمر یا مرمریت ویا انواع سنگهای چینی دارای سطحی صیقلی بوده وبا توجه به اینکه سنگ خاصیت مکندگی چندانی ندارد به خوبی به نما نمی چسبد و ممکن اسن بعد از مدتی از نما جدا شده و سقوط نماید برای جلوگیری از این کار باید از پشت آنها را بوسیله میله های مخصوصی که به آن اصطلاحاً اسکوب می گویند یه دیوار محکم نمود اسکوب انواع مختلفی دارد .
نمای سیمانینمای سیمانی نیز انواع مختلفی دارد از قبیل تخته ماله – تگرگی – چکشی – سیمان شسته و غیره ... که هر کدام با دانه های ماسه مختلف رنگی در محل ساخته میشود .
چنانچه سطح ها ی بزرگ باسیمان تخته ماله اندوده گردد بواسطه نشست های ساختمان ترک های موئی در آن ایجاد میشود در موقع سیمان کاری ابتدا زیر کار را با سیمان معمولی و ماسه می پوشانند و به آن آستر می گویند قبل از آستر کردن باید تمام سطح دیوار شمشه گیری شود .
آنگاه باید بین شمشه ها را با ملات ماسه و سیمان پر نمود . در طول سیمان کاری و همچنین تا چند روز بعد از آن باید حداقل روزی سه الی چهار بار دیوار سیمان کاری شده را بوسیله آب مرطوب نمود . در غیر این صورت ماسه سیمان مصرف شده بصورت پودر در آمده و با کوچکترین تماسی فرو خواهد ریخت .
باید توجه نمود که کلیه مصالحی که باسیمان مصرف میشود از جمله سیمان کاری نما باید حداقل در حرارت های 4 الی 5 درجه بالای صفر انجام شود تا از یخ زدن و فاسد شدن ملات جلو گیری شود .
در کلیه نماسازی ها بهتر است حداقل 30 سانتیمتر پائین تر از کار را در یک رگ سنگ رگی ویا سنگ پلاک کار گذاشته شود . زیرا این قسمت از نما همیشه با زمین و در نتیجه با عوامل جوی در تماس بوده و بهتر است از مصالح بهتری که در مقابل عوامل جوی مقاوم تر باشد استفاده نمود معمولا برای این ردیف سنگها از سنگهائی با رنگ تیره و سطح ناصاف استفاده میکنند مانند سنگهای دو تیشه و غیره.
نمای گچیمتداولترین نماهای مورد استفاده در ایران همان است که در صفحات پیش تو ضیح داده شده که عبارت است از نمای آجری – سنگی – آجری ولی در بعضی مواقع از ساختمانها از نمای گچی نیز استفاده می نمایند که بوسیله گچبری و سر ستون سازی شکل زیبائی به نما می دهند با توجه به اینکه گچ از مصالح است که در مقابل آب مقاومت نمی نمایید باید توجه نمود که برای نما سازی از گچ مخصوص که در مقابل آب مقاوم باشد استفاده نمایند .
نماهای دیگرگاهی اوقات برای نماسازی از مصالح دیگر از جمله ورق های آلومینیوم یا سرامیک های رنگی و یا کاشی رنگی و غیره نیز استفاده می نمایند .
قوسها
قبل از به کار گرفتن فولاد در امر ساختمان سازی ویا به طور کلی قبل از رواج صنعت فولاد کلیه سقف ها ساختمانها مخصوصاً در ایران با چوب و یا با قوس پوشانیده می شود ودر ممالکی که مانند ایران دارای جنگلهای فراوان نبوده اند از قوس بیشتر استفاده می کردنند به طوری که هنوز هم بعضی از ساختمانها را در یزد وکرمان وبم که در ناحیه کویری قرار دارند به وسیله قوس می پوشانند .
بدین لحاظ در معماری اصیل ایرانی استفاده از قوس همیشه رایج بوده و انواع قوسها به شکلهای مختلف مورد استفاده معماران قدیمی قرار می گرفت که از آنها برای سقف ها ومخصوصاً بالای پنچره ها استفاده می گردید .
تعریف قوسقوس عبارت است از قسمتی از یک یا چند دایره است که کنار همدیگر قرار گرفته و دهانه را می پوشاند . انواع قوسهای متداول در ایران به شرح زیر است :
1- قوس نیم دایره
ساده ترین ورایج ترین انواع قوسها قوس نیم دایره کامل می باشدعلت رواج آن بدین علت است که در این قوسها نیروها سریع تر وبهتر به طور عمودی به دیوارهای همال منتقل میگردنند .
قوسهای نیم دایره کامل به وسیله شعاع قطر مشخص می گردد. در مواقعی که در اجرء قوسهای نیم دایره از لحاظ ارتفاع و یا به علت دیکر مقدور نباشد می توان قوسهارا با قسمتی از نیم دایره اجراءنمود .
2- قوس شاه عباسی
این نوع قوس با توجه به مفهوم عرفانی آن از رایج ترین قوسهای میباشد که در بناهای تاریخی ایران مخصوصاً بناهای دوره صفویه مورد استفاده قرار گرفته است .
این نوع قوسها که به اسامی شاخ بزی ویاپنج وهفت ویا هشت قسمتی و غیره نیزرایج میباشد معمولاً به وسیله دو شعاع و دو مرکز رسم میگردد وبر حسب خیز قوس دارای شعاع و مرکزهای متفاوت میباشد .
قوس چهارقسمتی
دهانه قوس ab به چهار قسمت مساوی
دهانه قوس ab به ده قسمت مساوی
دهانه قوس به هشت قسمت مساوی
قوس چهار قسمتی کوتاه
قوس بیضی با دهانه و خیز دلخواه
ژوئن یا درز انبساطبا توجه به اینکه جنس خاک و نوع رگه ها و نوع قرار گرفتن دانه ها در یک قطعه زمین وسیع یکسان نیست و همچنین سطح آبهای زیر زمینی نیز در یک منطقه وسیع متفاوت است ودرنتیجه نشست زمین دریک ساختمان بزرگ یکسان نیست وممکن است دراثر تفاوت نشست در ساختمان ها ترک ها و خرابی های ایجاد شود برا ی جلو گیری از این مو ضوع در ساختمانهای بزرگ که ابعاد آن بیش از 30 متر است و یا دیوار سازی های بزرگ که طول آن از چند صد متر م***** میباشد. برای اینکه نشست ها ی متفاوت زمین به ساختمان آسیب نرساند در سراسر آن اقدام به ایجاد ژوئن می نمایند فاصله ژوئن ها از یک دیگر بستگی به نوع زمین دارد و در حدود هر 20الی 30 متر میباشد وآن به دین طریق است که بریدگی سراسری در تمام قسمت های دیوار و یا هر سازه دیگر ایجاد می نمایند باید توجه نمود که این بریدگی باید در کلیه قسمتهای ساختمان نیز اجرا شود حتی در مواقع بتن ریزی شناژ و یا شفته ریزی پی بهتر است به وسیله قطعه تخته در محل ژوئن از آمیختن بتن یا شفته دو طرف ژوئن جلو گیری نمود.
درز انبساط در بام
ژوئن درمحل ستون وپی نقطه ایژوئن باید در کلیه قسمتهای ساختمان کاملاً در یک مقطع باشند به واسطه وجود ژوئن در موقع زمینلرزه خرابی یک قسمت از ساختمان ممکن است به قسمتهای دیگر آسیبی نرساند بر ایجاد خسارت بیشتر جلوگیری شود . در ساختمان های بلند که در دو ارتفاع اجاء می شود ویا دو ساختمان مجاور هم که دارای ارتفاع متفاوت می باشند میباید ژوئن ویا درز انبساط اجرا گردد پهنای آن درز میباید حداقل یک صدم ارتفاع ساختمان کوتاهتر باشد . زیرا در بازدیدی که ازمناطق زلزله زده به عمل آمد مشاهده گردید که در این سازه ها بنای بلند تر وکوتاهتر به یکدیگر پهلوزده وموجب تشدید خرابی گردیده است.
چنانچه در محل ژوئن ستون فلزی یا بتنی واقع شود باید از دو ستون کاملاً مجزا استفاده گردد.
با توجه به اینکه در اثر وجود ژوئن مشکل انقباض وانبساط ساختمان نیز حل میگردد باید این درز به وسیله نمد ویا چوپ پنبه ویا مصالح دیگری که در موقع انبساط جمع میشود پر گردد خلاصه ژوئن باید بامصالحی پر شود که برای انبساط ساختمان تولید اشکال ننماید
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و ششم اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 23:10 توسط مهندس ایمان رستگار
|