برادر زاده استاد جلال ذوالفنون مدیر جدید فیس بوک
افتخاری دیگر برای شهر آبادهمدیر جدید فیسبوک: نوازنده کمانچه، عاشق فرهنگ ایران و موسیقی بنان! امین ذوفنون
دیروز فرصتی نادر پیش آمد تا با مدیر جدید سرمایه گذاری و توسعه فیسبوک مصاحبه ای انجام دهیم و شاید باور نکنید که موسیقی دان محبوب وی "بنان" خواننده سنتی ایران میباشد. هفته پیش شبکه های خبری اقتصادی نظیر (CNBC) اعلام کردند که فیسبوک با استخدام "امین ذوفنون" مدیر ارشد سابق سرمایه گزاری گوگل وی را مسئول توسعه جهانی شرکت فیسبوک (از طریق سرمایه گذاری یا تلفیق عملیات) (Mergers & Acquisitions) کرده است و گفته میشود این حرکت برای گسترش تجاری فیسبوک حیاتی میباشد. اما زندگینامه مختصر و مصاحبه امین با کدوم دات کام از زبان خودش:امین ذوفنون (ذوالفنون) در سال ۱۳۵۰ خورشیدی (۱۹۷۱ میلادی) در خانواده ای هنرمند به دنیا آمد. پدربزرگ وی حبیب ذوفنون (متولد آباده) علیرغم توصیه خانواده مذهبی اش به تار سازی و تارنوازی روی آورد و از اساتید تار زمان خود گردید. پدر وی محمود ذوفنون استاد ویالن و از هنرمندان برنامه رادیویی "گلها" بود که قطعه زیر را به مناسبت تولد امین در رادیو تهران ضبط کرد. عموی امین، استاد جلال ذوالفنون موسيقیشناس و نوازنده معروف سهتار ايرانی میباشد. امین همراه خانواده در ۵ سالگی به آمریکا مهاجرت نمود و از ۱۱ سالگی سه تار را آموخت اگرچه بعدها پس از خودآموزی و تمرین به نواختن کمانچه نیز پرداخت.امین لیسانس مهندسی الکترونیک و کامپیوتر و سپس دکترای حقوق (وکالت) خود را از دانشگاه سانتا کلارا در شمال کالیفرنیا گرفت. وی ۳ سال در یک شرکت جدید مخابراتی مدیر حقوقی بود و سپس برای ۸ سال مدیر توسعه تجاری شرکت گوگل و مسئول سرمایه گذاری های جدید بود. وی در نوروز سال ۱۳۹۰ از گوگل خارج شده و توسط شرکت فیسبوک به مدیریت جهانی توسعه شرکت (از طریق سرمایه گذاری یا تلفیق عملیات) (Mergers & Acquisitions) منتصب شد و گفته میشود این حرکت برای گسترش تجاری فیسبوک حیاتی میباشد.امین در مصاحبه دیروز خود با سایت کدوم دات کام موفقیت کاری خود را مدیون "چند بعدی" بودن زندگی خود و تاثیر فرهنگ اصیل ایرانی در آن میداند. وی میگوید در خانواده ای بزرگ شده که پدر، عمو و برادران وی الهام بخش وی بوده اند و منزل آنها محل رفت و آمد بزرگان موسیقی و شعر نظیر اساتید محمدرضا شجریان، سیمین بهبهانی، حسین علیزاده و .. بوده و فرهنگ و سنت ایرانی همواره مورد تاکید و تکریم بوده است. برای مثال وقتی پورناظری ها و گروه "شمس" برای دیدار به منزل آنها آمده بودند، امین با خرید کمانچه ای از آنها، شروع به خود آموزی و بعدها نواختن این ساز کرد (تصویر فوق وی را پس از اجرای کمانچه همراه چند موسیقیدان جوان ایرانی در کنسرت نوروزی همراه سمفونی اوکلند کالیفرنیا نشان میدهد).امین میگوید برادرانش نیر همه علاوه بر موفق بودن در تجارت، موسیقی دان میباشند، امیر سه تار، رامین تار و پیانو، و امید (علاوه بر تصنیف موسیقی و فارغ التحصیلی از کنسرواتوار وین) چلو و گیتار مینوازد (قطعه زیر در اکتبر ۲۰۰۳ در دانشگاه مینه سوتا توسط استاد محمود ذوفنون و ۴ فرزند وی اجرای "گل و زری" اشعار حافظ در دستگاه ماهور میباشد). اگرچه امین با پدر و برادران خود موسیقی را یاد گرفت ولی میگوید عامل اصلی موفقیت های زندگی وی حمایت دائم و وظیفه شناسی "مادر و همسرش" میباشد. امین با همسر و فرزندان خود (که همه نامهای اصیل ایرانی دارند) در شمال کالیفرنیا زندگی میکند. وی میگوید با کمال احترام به هنرمندان جدید، بیشترین علاقه وی به موسیقی اساتید نسل گذشته نظیر بنان، خالقی، محجوبی، وزیری و .. میباشد. وی در باره محل کار جدید خود میگوید که "افتخار میکنم که فیسبوک توانسته نقش بزرگی در اتحاد و همبستگی و اطلاع رسانی برای مردم دنیا داشته باشد." وی همچنین از طراحی فنی و کیفیت و تنوع اطلاعات سایت کدوم دات کام (kodoom.com) لذت میبرد. امین با مدیر عامل جدید بوتیوب (از طرف گوگل) سالار کمانگر نیز همکاری و دوستی چند ساله داشته است و همچنین از اقوام دکتر محمد ابوالفضلی متخصص تغذیه طبیعی میباشد. نوشته شده توسط در |موضوع :مفاخر علمی آبـــاده | 11 نظر به اشتراک بگذارید : :: :: :: :: :: آشنایی با افتخار دیگر شهر آباده سرکار خانم مهشید یزدانپناه سرکار خانم مهشيد يزدان پناه در سال ۱۳۳۴ در روستاي ادريس آبادِ آباده متولد شد و پس از ارائه پايان نامه كارشناسي ارشد خود در پكن و دريافت لوح ويژه به گروه نوسازي سالانه مشاوران بين المللي اروپا دعوت و در تيم هاي آموزش سالانه دانشگاهي، مديريت استراتژيك مهندسي را گذرانده است. مقالات زيادي در كنگره ها و كنفرانس هاي بين المللي ارائه نموده كه چند مورد آن از جمله مقاله «ساختار استراتژيك شركت هاي پروژه محور» در شانگهاي به عنوان مقاله برتر از بين ۱۶۶ مقاله از سراسر جهان برگزيده شده است. تحصيلات و تخصص افراد موفق به دريافت جوايز بين المللي باعث كنجكاوي است.ایشان با پيش زمينه تحصيلي اقتصاد و مديريت صنعتي تحصيلات تخصصي خود را در زمينه مديريت مهندسي و مديريت استراتژيك گذرانده و در سال ۲۰۰۸ با دريافت مدال Excellent Professional از بنياد والتر هرد، چهارمين دريافت كننده اين مدال در جهان و جزو دارندگان عنوان Global Quality Leader ship for 2008 است.ایشان هم اکنون مدير عامل موسسه مهندسي کيفيت و عضو جامعه کيفيت امريکا و سازمان کيفيت اسيا و اقيانوسيه متخصص و مدرس در زمينه طرح ريزي و پياده سازي مديريت استراتژيک و مشاور شرکت هاي مهندسي مولف بيش از 60 مقاله و مترجم کتب متعدد در زمينه مديريت کيفيت و سخنران در کنفرانس هاي بين المللي در چين ، هند ، امارات متحده عربي و ايران میباشند.عنوان مقاله : از مديريت زندگي تا مهندسي جهاني ( گفتگو با مهشید پزدان پناه ) نويسنده : سميه صيادي فر گرد آوری و تنظیم : مانوئل ا. در ابتدا از خودتان بگوييد.فعاليت حرفه اي خود را در دوران دبيرستان با تدريس زبان انگليسي در مؤسسه آموزش زبان انگليسي پدرم كه خود كارشناس ارشد زبان انگليسي بود، آغاز كردم. در سال دوم دوره كارشناسي اقتصاد همزمان در دبيرستان تدريس مي كردم. نزديكي سنم با شاگردان موجب ارتباط خوب ما و همراهي من در طول دوران تدريس براي ايجاد نگرشي اثربخش نسبت به زندگي در آنها شد. بعد از گذراندن اولين دوره دانشگاهي با انجام دو تحقيق ميداني در مورد نحوه توليد در شمال ايران و همچنين ايلات و عشاير جنوب و ترجمه يك كتاب، زندگي پر تلاشي را آغاز كردم.به عنوان مدير آموزش يك شركت مهندسي، همزمان با ارائه مقاله، سخنراني و دوره هاي آموزشي مديريت، كارهاي پژوهشي و مطالعاتي ام را نيز به پيش مي بردم.همزمان با دوره كارشناسي ارشد مديريت صنعتي كه تا قبل از آن در اين زمينه كار مي كردم، دوره هاي آموزشي- مهندسي كيفيت را به صورت Modular با دانشگاه ها و مؤسسات بين المللي شروع كردم و با ارائه مقالات پژوهشي و كاربردي در زمينه مديريت مهندسي، مديريت استراتژيك و مهندسي كيفيت به كنفرانس هاي بين المللي خارج از كشور و برگزيده شدن چند مورد از اين مقالات به عنوان مقاله برتر، موفقيت هايي براي حضور مداوم در دوره هاي آموزشي خاص به دست آوردم.پايان نامه كارشناسي ارشد خود را با موضوع جديد استفاده از روش QFD در رسانه هاي جمعي با تلفيق چند ابزار مهندسي كيفيت و استفاده از Semantic (حفظ شدن زبان مشتري در پژوهش) در قالب يك مقاله تحقيقي كاربردي در پكن ارائه دادم.اين كار پژوهشي، طراحي يك مدل مهندسي كيفيت با عنوان« طرح ريزي استراتژيك شركت هاي پروژه محور» را به همراه داشت كه در كنفرانس شبكه كيفيت آسيا Asian Quality Network (ANQ) در پكن ارائه شد و مورد استقبال قرار گرفت.ضمن دريافت لوح تقدير، براي حضور در دوره هاي آموزشي مشاوران بين المللي نيز از سوي سازمان كيفيت اروپا دعوت شدم.نقطه عطف فعاليت هاي پژوهشي و حرفه اي من پس از كانديدا شدن از سوي سازمان كيفيت اروپا (EOQ) براي آموزش هاي مشاوره بين المللي بود. اين دوره هاي دانشگاهي خاص به صورت ساليانه براي بازآموزي و نوآموزي مشاوران بين المللي برگزار مي شود. با پذيرش در اين دوره ها توانستم به تجارب و راهكارهاي ابتكاري مشاوره مديريت كه معمولاً تركيب خاصي از دانش و مهارت هاي بين تخصصي است، دست يابم.اين آموزش ها سالانه به مدت يك ماه( مطالعاتي و حضوري) در يكي از دانشگاه هايي كه سازمان كيفيت اروپا برگزيده بود براي تيم ۴۰ نفره از مشاوران بين المللي برگزار مي شد.يكي از اين دوره ها تغييرات زيادي در زندگي حرفه اي ام ايجاد كرد. دوره ديگري نيز در آلمان برگزار شد كه به دليل نحوه خاص ارائه دوره و تبادل تجربه اثربخش اعضاي تيم، سبب شد پژوهش ها و مطالعات خود را روي مديريت استراتژيك و سازمان هاي مهندسي متمركز كنم.كمبود هاي دوران تحصيل را چگونه مديريت كرديد ؟ كاستي اي كه در تمام دوران تحصيل دانشگاهي خود در مقطع كارشناسي و كارشناسي ارشد احساس مي كردم و سعي داشتم با پژوهش هاي صنعتي و ميداني جبران كنم با تجارب كاري صنعتي و مشاركت فعال دركارگاه هاي آموزشي سالانه بين المللي تامين مي شد.شركت كنندگان اين كارگاه هاي آموزشي، اعضاي تيم بودند و همه مي آموختند و آموزش مي دادند. كل دوره ها به صورت عملي جلو مي رفت. چنانچه يك روز را با مدير پروژه بازسازي شهر بيروت مي گذرانديم، يك روز را با يك شاعر، روز ديگر را با يك كارگردان صاحب نام و... سپري مي كرديم.استادان ما در اين چند كارگاه كساني بودند كه خود آثار باارزشي پديد آورده بودند ولي سعي در انتقال آموخته هاي خود از كتاب ها به ما نداشتند. به جرات مي توانم بگويم بيش از ۸۰درصد مشاوره مديريت مهندسي اي كه به شركت ها ارائه مي دهم از اين دوره هاي بين المللي آموخته ام و بقيه را از پژوهش، مطالعه و آموخته هاي دانشگاهي كه عموماً به عنوان يك پيش زمينه و پايه مورد استفاده قرار مي گيرند.طبيعتاً نيز بايد اينچنين باشد، زيرا هر فارغ التحصيلي از گذراندن صرف واحدهاي دانشگاهي در بهترين حالت مي تواند به سطح علمي استاد خود برسد.بي شك براي خلق و يا پديد آوري علم و تكنولوژي اين سطح، هر چند لازم است، ولي كافي نيست زيرا تحصيلات دانشگاهي عموماً در مرحله سه يا حداكثر چهار متوقف مي شود. در صورتي كه مرحله چهار و پنج است كه قابليت ارزيابي آنچه فهميده شده و يكي كردن آن با طرح هاي جديد، يعني خرد و ايجاد تكنولوژي را به وجود مي آورد.شما برنده مدال Excellent professional از بنياد والتر هرد هستيد.اين عنوان به چه كساني داده مي شود ؟مدالExcellent professional از طرف «بنياد والتر هرد» به كساني داده مي شود كه حداقل ۱۰ سال به صورت پيگير، كارهاي تحقيقاتي و تاليفي شامل طراحي مدل، ايجاد و ترويج ابزارهاي مديريت، ارائه مشاوره هاي بهسازي سازماني موفق و تاليف مقالات علمي و كتاب در زمينه مديريت و مهندسي كيفيت داشته باشند.در حقيقت ۱۲ معيار مشخص براي ارزيابي انسجام علمي و عملكرد سرآمد افراد وجود دارد.طبيعتاً فعاليت هاي فوق بايد ملي و بين المللي بوده و كانديداها بايد حتماً ارائه بين المللي نيز داشته باشند.منظور از «مديريت استراتژيك كيفيت مهندسي» چيست و چه كاربردهايي دارد ؟«مديريت استراتژيك كيفيت مهندسي» زمينه اي است كه از تلفيق سه رشته مهندسي كيفيت، مديريت استراتژيك و مديريت مهندسي به دست آمده است.به دليل حساسيت معيارها و ارزيابي ها در شركت هايي كه از مرحله طراحي تا مديريت بهره برداري فعاليت دارند، لازم است طرح ريزي استراتژيك، زمينه ساز بهسازي سازماني شركت هاي مهندسي پروژه محور قرار گيرد. به نظر من شركت هاي پروژه محور در سه زمينه مهندسي كيفيت، مديريت استراتژيك و مديريت مهندسي نيازمند كمك هستند و تلفيق اين سه زمينه مي تواند سيستم ها و ساختار سازماني آنها را ارتقا بخشيده و بهبودهاي مورد نظر را ايجاد كند.افراد در جايگاه متفاوت چطور مي توانند از مديريت استراتژيك در زندگي خود سود ببرندافراد يك اجتماع در زندگي فردي، اجتماعي يا حرفه اي خود، با مسائل مختلفي ارتباط پيدا مي كنند و اين ارتباطات مي تواند به آنها ارزش هايي را منتقل كند و سبب رضايتشان شود و يا برعكس مشكلاتي را به آنها تحميل كند. مثلاً در محيط اجتماعي وجود سرويس هاي حمل و نقلِ راحت، سرعت و رضايت را به ما هديه مي كند و برعكس نبودن آنها ترافيك، نارضايتي، خستگي و ... را به ماتحميل مي كند.در محيط كار وجود يك سيستم هماهنگ، ارتباطات كاري خوب و روابط انساني از خستگي و كسالت افراد جلوگيري مي كند به طوري كه در هنگام كار كردن، زندگي هم مي كنند.در صورتي كه يك محيط كاري پر از سوء تفاهم و ازدحام، فقط انجام وظيفه و فرار از محيط كار را در روحيه افراد ايجاد مي كند.در زندگي تخصصي و خانوادگي نيز، براي ايجاد سلامت، نشاط و روحيه خوب، اعضاي خانواده و خويشاوندان نياز به داشتن مناسبات شفاف، سازنده، همدلي، همفكري و توافق دارند. اگر دقت كنيم ايجاد زمينه براي شرايط مثبت با مديريت صحيح ميسر است. با توجه به اينكه در سيستم هاي آموزشي ما همواره تلاش براي يادگيري و موفقيت، انفرادي و همراه با رقابت بوده است، از اين رو تجربه هاي موفق انجام كار تيمي و نظام مند، همراه با مناسبات سازنده و ارائه بازخوردهاي مفيد، در سوابق آموزشي و آموخته هاي ما وجود ندارد. در نتيجه كيفيت زندگي ما در هر سه زمينه فردي، حرفه اي و اجتماعي در اين موارد كمبود دارد. تجارب كاري من اين امكان را به من مي دهد كه از طريق مشاوره هاي بهسازي و با ايجاد سيستم هاي كاري تيمي و آموزش هاي مديريتي اين كمبود را جبران و شرايط محيط كار را اثربخش تر كنم.در حال حاضر شما چه مسئوليتهايي داريد ؟ مشاور مديريت استراتژيك و مدير عامل مؤسسه مهندسي كيفيت هستم. اين مؤسسه مجازي،كارهاي پ ژوهشي و تحقيقاتي در زمينه مديريت انجام مي دهد و داراي تيم پژوهشي است.يك مشاور مديريت استراتژيك،چه كارهايي براي شركتها انجام مي دهد ؟مشاور با توجه به موقعيت فعلي و علايق شركت به آن كمك مي كند كه هرگونه تغيير، تصميم گيري، انتخاب و هدايت در آن به صورت هدفمند و با نتايج از پيش خواسته شده انجام شود و در حقيقت فعاليت هاي شركت را همسو و بهره ور مي كند. در اين صورت هيچ تصميمي مغاير با تصميمات ديگر نيست، هيچ انتخابي انتخاب هاي ديگر را زير سؤال نمي برد، هيچ تغييري سرمايه ها و منابع شركت را به خطر نمي اندازد و ضمن اين كه شركت براي تسلط به اوضاع و شرايط، دائماً تغيير مي كند از پايداري و حفظ مسير هدفمند نيز برخوردار است.از جنبه اي ديگر با مشاوره در زمينه مديريت استراتژيك به سازمان ها كمك مي شود كه با شكوفايي و جوشش از درون خودشان بدون آنكه به آنها لطمه اي وارد شود به سيستمي جوان و موفق تبديل شوند.روند تكامل فكري شما چگونه بود كه به اين مرحله رسيديد ؟ هميشه علاقه مند به بررسي، تحليل و پژوهش مسائل مختلف بودم. دو تحقيق ميداني در دوره كارشناسي و ترجمه يك كتاب در آن مقطع تاحدي نشان دهنده اين امر است.خانواده اي كه در آن رشد يافتم خانواده اي فرهنگي بودند و پدرم الگوي خوبي برايم بود و نقشي اساسي در دانسته هاي من داشت. مادرم نيز هميشه مشوقم بوده و هيچ گاه من را به قرار گرفتن در سمت و سوي متعارف و غالب جامعه مجبور نمي كرد. به نظر من نقش والدين در شكل گيري اهداف آينده فرزندان اهميت خاصي دارد.نكته ديگر اينكه من هميشه وقتي براي ايران در زمينه هاي مختلف موفقيت كسب مي شد، بسيار هيجان زده مي شدم و در حقيقت يكي از خواسته هاي قلبي خودم نيز هميشه كسب افتخار به نام ايران بوده است.يكي ديگر از مواردي كه من عميقاً به آن معتقدم، اين جمله است:«به اهداف خودت متعهد باش» در مسير رسيدن به اهداف ممكن است اشتباه كني، اما اين را هم بايد بداني كه اشتباه كردن بخشي از يافتن راه حل است و در ضمن اصلاح اشتباهات فردي جزئي از حقوق هر سني است.در نهايت بايد توجه داشت اگر زندگي خود را مديريت كنيم به رشد بالايي نائل خواهيم شد.چه موانعي سر راه تان وجود داشته است ؟شايد موانعي بوده است، اما من مانع خاصي را به ياد ندارم، زيرا هميشه سعي كرده ام موانع را پيش بيني كرده و با تعيين مسير درست بر طرف سازم.معمولاً از زندگي يكنواخت پرهيز دارم تا جايي كه توانسته ام همگام با اهداف و خواسته هاي خودم مسير را طي كنم.چگونه مي توان جوانان را در زمينه هاي استراتژيك تشويق كرد ؟يك شركت، جامعه و افرادي كه دوره فعال اجتماعي خود را مي گذرانند، بايد استراتژي داشته باشند. استراتژي براي افراد يعني تفكيك آنچه مي خواهند و آنچه نمي خواهند، آنچه آرزو مي كنند و آنچه اصلاً دوست ندارند.روشن نمودن اين مسئله براي افراد آنها را در مسيري كه مي خواهند قرار مي دهد و از مسيرهايي كه بطور اتفاقي و يا توسط ديگران به آنها تحميل مي شود، دور مي شوند.جوانان بايد براي خود روشن كنند آيا مي خواهند در يك رشته پرطرفدار جامعه تحصيل كنند يا رشته مورد علاقه خود يا رشته اي كه پس از آن شغلي پردرآمد داشته باشند.با تعيين استراتژي، فرد مي تواند اهداف وتصميم گيري هاي خود را به سمت آن استراتژي خاص هدايت كرده و موفق شود.نكته اي كه بايد به آن دقت داشت اين است كه اهداف بلند مدت مي تواند آينده را بسازد در صورتي كه اهداف كوتاه مدت روزمرگي را به وجودمي آورد و مقصدي درست در آن وجود ندارد. واقعيت اين است كه اكنون زمينه هاي متعددي براي يادگيري و شناخت وجود دارد و با توجه به اين كه ما تنها وقتي مي توانيم به چيزي دست يابيم كه آن را بخواهيم و وقتي مي توانيم چيزي را بخواهيم كه آن را بشناسيم و از وجود آن آگاه باشيم. بنابراين اولين قدم براي داشتن آينده اي درخشان شناخت زمينه هاي رشد وتوسعه است.اكنون كه دسترسي به متون و منابع علمي بسيار راحت است افراد مي توانند آنچه را ما با سختي و بندرت به دست مي آوريم در اختيار داشته باشند.چه نظري در مورد زندگي داريد ؟ به نظر من زندگي يك سيستم است. هر جزء آن تغيير كند (مثبت يا منفي) بقيه اجزا نيز تحت تاثير قرار مي گيرند. بايد توجه داشت بهبود حرفه اي نيز صد در صد در بهبود زندگي مؤثر است. كسي كه بتواند زندگي خويش را مديريت كند، امكان موفقيت در محيط فردي، خانوادگي و اجتماعي را فراهم مي آورد.نكته اي ديگر كه در زندگي افراد مهم است، توانمند سازي است. تك تك افراد بايد مهارت هايشان را در زندگي تقويت كنند و مورد استفاده قرار دهند. به ياد داشته باشيد از افكار و ايده هاي جديد براي مديريت كردن اجتماع هاي كوچك، خود و زندگي به راحتي مي توان استفاده كرد.نقش زنان در افزايش كيفيت زندگي چيست ؟ اگر دقت كنيد يك زن در طول مراحل زندگي خود نقش هاي متفاوتي دارد (مادر، دختر، خواهر، همسر، كارمند، مدير، مدرس) او هنگامي مي تواند كيفيت زندگي خود و اطرفيانش را ارتقا دهد كه به همه نقش هاي خود پاسخ مناسب داده و آن را تا حد امكان خوب ايفا كند و اين در صورتي امكانپذير است كه به هيچ كدام از نقش هاي خود بي اعتنا نبوده و هيچ كدام از آنها را حذف نكند.افراد مختلف براي تنظيم وقت، نيرو و انرژي خود براي پاسخگويي به نيازهاي متفاوت نياز به مديريت خويش دارند.با توجه به نقش مركزي زنان در محيط خانواده، مادري كه نسبت به زمان، منابع، احساسات خود و ارتباطش با فرزندان و نوع برخورد با آنها مديريت سنجيده تري دارد، مطمئناً شرايط را براي زندگي باكيفيت تر فراهم مي كند.در مورد زن ايراني چگونه مي انديشيد؟با توجه به نوع پرورش متفاوت پسر و دختر در خانواده هاي ايراني(مثلاً استقلال عمل بيشتر پسرها يا مراقبت بيشتر از دخترها) تفاوت هاي اجتماعي بين دخترها و پسرها به وجود مي آيد.به اين ترتيب گاه زنان به دليل مسئوليت هاي متنوع تر در زندگي، نسبت به مردان همطراز خود، هوشيارتر و از مهارت هاي زندگي بيشتري برخوردار هستند.بعضي از اين مهارت هاي زندگي عبارتند از : مهارت همدلي، هوش عاطفي و منطقي، كنترل تنش، تفكر انتقادي، ارتباطات مؤثر و سازنده.زناني كه مسئوليت هاي متعددتري را در دوران رشد خود به عهده گرفته اند به دليل نقش ها و مسئوليت هاي متفاوت در زندگي، درصد بيشتري از مهارت هاي ذكر شده را دارا هستند.چه آرزويي داريد ؟آرزويم اين است كه ايران بتواند با سرعت و هماهنگي مناسب، مسير چشم انداز ۲۰ ساله توسعه را طي كند. نوشته شده توسط در |موضوع :مفاخر علمی آبـــاده | 4 نظر به اشتراک بگذارید : :: :: :: :: :: نگاهی به زندگی پرافتخار دکتر جمشید صداقت کیش برگرفته از وبسایت شخصی ایشان------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- در سال 1384 شورای اسلامی شهر آباده تصمیم گرفت که میدان ورودی شهر آباده از سمت اصفهان را به نام دکتر جمشید صداقت کیش نامگذاری کند که پس از مطرح کردن با استاد، او به شدت مخالفت کردو استانداری فارس (1384) از خدمات پژوهشی و فارس شناسی این استاد تجلیل به عمل آوردند و در روز 15 اردیبهشت 1384 تمبری با تصویر این استاد برجسته توأم با عکس غرورآمیز تخت جمشید و آرامگاه سعدی به همین مناسبت انتشار یافت.-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------دکتر جمشید صداقت کیش در سال 1315 در شهر آباده متولد می گردد. تحصیلات ابتدایی و دوره اول دبیرستان را در شهر آباده و دوره دوم دبیرستان یعنی دیپلم را در شهر اصفهان و تحصیلات دانشگاهی را تا مقطع فوق لیسانس از دانشگاه تهران و دکترای تاریخ و مردم شناسی ( شاخه باستانشناسی) از ایتالیا و آکادمی علوم تاجیکستان با درجه عالی اخذ می نماید. [پروفسور خدایی شریف در جلسه دفاع ایشان اظهار می دارد: "برای آکادمی علوم تاجیکستان افتخار بزرگی است که آقای صداقت کیش دکترای خود را در اینجا می گیرد." ( فیلم جلسه دفاع موجود است.)] گرچه یک مطلب کوتاه این استاد به زبان انگلیسی در سال 1339، پیش از قبول شدن در دانشگاه، در مجله انجمن معلمان سوئد در کشور سوئد و مطلب بلند دیگری به همان زبان در روزنامه اطلاعات انگلیسی در مرداد همان سال چاپ شده است اما کار نویسندگی را در تهران با ترجمه انگلیسی به فارسی در مجله خاورمیانه در مهر 1342 آغاز کرد و گستره این کار به مجله های ابتکار و بانک صادرات کشیده شد ضمن این که نخستین مقاله پژوهشی خود را در سال 1343 در مجله بازار خاورمیانه به چاپ رساند. در سال 1345 مدیر داخلی مجله ثروت ملل گردید و مدت دو سال با ترجمه و نوشتن مقاله در این مجله ادامه داد اما به دلیل کثرت مشغله در دوره فوق لیسانس آن را رها کرد. در سال 1349 به عنوان مترجم در روزنامه آیندگان ( روزنامه صبح تهران) مشغول شد اما کار در این روزنامه چندان خوشایند وی نبود و مدت کمی در آنجا بیشتر کار نکرد. استاد در سال 1357 نشریه ای با نام دال در سه شماره منتشر کرد که حاوی اخبار شهرستان آباده با مقاله هایی چند بود. در سال 1364 در بخش تاریخ دانشگاه شیراز نشریه ماهانه کتابشناسی تاریخ را منتشر کرد که به مدت دو سال ادامه داشت. پس از آن از سال 1366 تا 1368 نشریه فصلی پژوهشنامه- فارسنامه را انتشار داد که این دو نشریه به ویژه دومی مورد توجه محافل علمی ایران و خارج قرار گرفت و نامه های بیشماری در این باره دریافت کرد و در مجلات درباره آن قلمفرسایی کردند. وی در سال 1375 در جشنواره مطبوعات جایزه نخست جشنواره و لوح تقدیر بهترین مقاله را که تحت عنوان: " شیراز در درازنای تاریخ" بود، دریافت کرد. در پائیز سال 1380 نخستین شماره مجله میراث پارس با صاحب امتیازی اداره کل میراث فرهنگی فارس و سردبیری استاد منتشر گردید و در سال 1381 شماره دوی آن در دست علاقمندان قرار گرفت و گرچه مورد استقبال قرار گرفته بود، اما با تغییر مدیر کل، این مجله در محاق تعطیل افتاد. در سال 1378 از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تقاضای امتیاز فصلنامه ای به نام آپادانا نمود که در سال 1382 مورد تصویب قرار گرفت و مقدمات شماره اول آن آماده شد اما به سبب از دست رفتن فرصت شش ماهه اول و نیز دلسردی خود استاد هیچگاه منتشر نشد. در حال حاضر عضو هیئت تحریریه مجله های گشت و گذار ( منتشره در مشهد به سه زبان) و غنچه سبز ( در تهران) می باشد. از میان مقاله های این ایران شناس و فارس پژوه، چهار مقاله به زبان انگلیسی در دایره المعارف ایرانیکا که توسط دانشگاه کلمبیا در ایالت متحده منتشر می شود درباره "فهلیان"، " دشتی" و " دشتستان" در جلد های هفت ( بخش یک: صص 104-103 و 107-106) و جلد نه ( بخش دو: صص 163-162) چاپ و منتشر شده است. هم چنین تعداد چهار مقاله به زبان انگلیسی با عنوانهای: "گیوه"، "صنایع دستی فارس"، "ممسنی" و " بندر میناب" برای این دایره المعارف نوشته که در شماره های آتی آن چاپ خواهد شد. علاوه بر آن مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی نیز دو مقاله تحت عنوان "شبانکاره" و " کردان پارس و کرمان" برای درج در این دایره المعارف از این استاد خواست که تهیه و تقدیم نمود. افزون بر آن دو مقاله از مقاله های ایشان را به روسی ترجمه کرده اند که یکی در کتابAbecta ( اوستا) در صفحات 255-248 تحت عنوان: "کعبه زرتشت؛ گنجینه دژنپشت" و دیگری در مجموعه مقاله ها با نام: " گونه های خرد فلکلوری و موسیقی"، در صفحات 470-441 چاپ گردیده است. با این تفاسیر کلاً بیش از 200 مقاله علمی از ایشان در داخل و خارج از کشور در مجلات، مجموعه مقالات و کتابها چاپ شده است. [افزون بر اين مقاله ها مصاحبه های مکرری با مجلات نظير کيهان ماه، گيله وا و روزنامه های عصر مردم، خبر و نگاه پنجشنبه آن، نيم نگاه، سعادت، گيلان امروز، جام جم و غيره و روزنامه های خارجی Financial Times و Il Tempo داشته است که همه چاپ و منتشر شده است. هم چنین مصاحبه هایی با خبرگزاری جمهوری اسلامی (به تعداد اندک) و با خبرگزاری ایسنا (به تعداد بیشمار) داشته است که در مطبوعات چاپ شده است. ] در اینجا بد نیست پیش در آمدی را که دکتر حمد اله آصفی، سردبیر روزنامه عصر در شماره2085، یکشنبه هشتم تیرماه 1382، ص 7 برای مقالات متعدد دکتر جمشید صداقت کیش تحت عنوان: " سفرنامه تاجیکستان" نوشته، بیاوریم تا اهمیت کارها و آثار وی مشخص شود: " رقیب گفت چه می کنی در این درگه؟ چه می کنم؟ دل گم گشته باز می جویم این سفرنامه تنها گزارشی از سفر یک پژوهشگر ارجمند نیست؛ گزارش سفر ایران است به تاجیکستان؛ رهسپاری به سرزمینی است که پیرامون 11 سده پیش فرزانگانش رخت برنایی بر تن ادب دری کرده اند؛ دیدار از سامانی است که سامانیانش، آن گونه به بازآفرینی فرهنگ ایرانی رستاخیز نمودند که، پیش از آن، اشکانیان ورجاوند، در پی ایلغار سکندر و سلوکیان چنان کرده بودند؛ این سفرنامه دیدار فردوسی و سعدی و حافظ و نظامی و ... است از پدر رودکی. هم ایران و هم تاجیکستان زخم ستم روسها را بر تن دارند و از یاد نمی برند پاره پاره شدن سرزمین هایشان را. گویی ناصر خسرو قبادیانی بر بلندی های بدخشان پامیر، هیابانگ می زند که دل های گم شده را باز جویید و این سفرنامه هم "آری" گفتنی است به هیابانگ آن شهسوار فرزانی و آن گله دار ادب ایرانی. آصفی- حوزه سردبیری" البته کار سترگ این استاد، ایرانشناسی است که در تمام موضوعها در محدوده ایران یعنی: تاریخ، باستانشناسی، جغرافیا، جغرافیای تاریخی، انسان شناسی، مردم شناسی، قوم شناسی، هنر، ادبیات شفاهی، زبانشناسی و غیره پژوهش نموده و کشف سنگ نگاره ها در شهرستان نی ریز در سال 1376 و کشف جاده شاهی یا کانال آب رسانی دوره هخامنشی در تنگ بلاغی و دیوار سنگی آریایی ها بر فراز کوههای شهرستان پاسارگاد در فروردین سال 1382 و نیز کشف نمونه کاخ مداین از دوره ساسانی در شهر ابرکوه از استان یزد و همچنین کشف آثار و کانال آب رسانی از رودخانه شش پیر شهرستان سپیدان به شیراز از دوره هخامنشی و استودانی در شهرستان خاتم از استان یزد در سال 1385 از افتخارات ایشان است. با توجه به این که در موضوعهای ایرانشناسی زیر: گیلان 12 مقاله مازندران 2 مقاله بوشهر 8 مقاله و یک کتاب سیرجان 2 مقاله جیرفت 45 صفحه از کتاب کردان پارس و کرمان خوزستان 1 مقاله و یک کتاب اصفهان 4 مقاله یزد 4 مقاله و یک کتاب کاشان 1 مقاله زاهدان 1 مقاله خراسان 1 مقاله نوشته و چاپ شده است، مدت 38 سال مداوم است که فارس پژوهی می کند. وی به تمامی نقاط فارس، از دور و نزدیک سفر کرده و فارس را مانند کف دستش می شناسد و گمان نمی برد که در این موضوع کسی در جهان از او گوی سبقت برباید. همو به غیر از چند کتاب و رساله که درباره شهرهای فارس از جمله شیراز، آباده، جهرم، مرودشت و ممسنی نوشته و منتشر کرده است در سال 1369 تعداد 17 مقاله درباره شهرهای فارس منتشر نمود و تک نگاری 105 روستای فارس را به صورت پژوهش آماده چاپ و انتشار کرده است. وی در سال 1370 پیشنهاد تأسیس بنیاد فارس شناسی را به استانداری فارس داد که مورد موافقت قرار گرفت و تأسیس شد و یکی از چند نفر معدود هیئت علمی این بنیاد شد. در سال 1375 خود رأسا اقدام به تأسیس پژوهشگاه فارس در خیابان زند شیراز نمود که تا سال 1378 به فعالیت های فارس پژوهی می پرداخت. حاصل تمامی این تلاشها 63 جلد کتاب و رساله چاپ شده و دو جلد زیر چاپ ( کوار زمرد فارس و سفرنامه گله دار) می باشد. برخی از آخرین آثار وی به شرح زیر است: 1- کتابشناسی توصیفی خلیج فارس ( منتشره در سال 1379) 2- آبهای مقدس ایران (1380) 3- آرامگاه کوروش و باورهای مردم فارس (1380) 4- کتابشناسی توصیفی فرهنگ مردم فارس ( 1382) 5- کردان پارس و کرمان (1382) 6- کهن ترین تصاویر فارس (1382) کتاب کردان پارس و کرمان ایشان در سال 1382 از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جمهوری اسلامی ایران به عنوان پژوهش برگزیده سال کشور انتخاب شد و لوح تقدیر و جوایز آن را از دست وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرد. این کتاب در منطقه سلیمانیه کشور عراق به زبان کردی ترجمه شده و انتشارات مکریانی در همان کشور در دست چاپ دارد. ضمن آن که در سال 1380 تعداد 9 مقاله از فصل های این کتاب به کردی ایرانی ترجمه و در چندین شماره مجله سروه چاپ شد. کتاب کهن ترین تصاویر فارس در ششمین جشن فرهنگ فارس در سال 1384 در بخش ویژه حوزه تمدنی فارس نیز برگزیده شد و جوایز و لوح افتخار آن را دریافت کرد. این کتاب در سال 1385 به چاپ دوم رسید. در سال 1366 طی قراردادی با سازمان برنامه فارس فهرست نویسی مقاله ها و کتابهای درباره فارس را آغاز کرد و مدت هشت ماه ادامه داد اما به سبب شرایط نامناسب و غیر علمی آن سازمان کار را رها کرد و نتیجه کار وی تحت عنوان فهرستگان فارس، جلد اول منتشر گردید. در سال 1369 طرح پژوهشی تحت عنوان " علل و انگیزه مهاجرت عشایر به شهرهای فارس" را برای اداره کل عشایر استان فارس و دانشگاه آزاد اسلامی- واحد شیراز، به اتفاق دکتر غلامرضا وطن دوست و دکتر غلامحسین شاهکار شروع کرد که دو سال به درازا کشید و نتیجه کار به صورت رساله منتشر گردید. در این پژوهش دکتر صداقت کیش مجری طرح بود. در سال 1382 این پژوهشگر برجسته کشور قراردادی با اداره کل اوقاف و امور خیریه فارس منعقد نمود تا درباره زیارتگاههای فارس، قدمگاهها، مسجدها و حسینیه های تاریخی فارس، تکیه های تاریخی فارس، زاویه های تاریخی فارس، آرامگاههای مشاهیر فارس، مدارس علمیه فارس، مصلاهای فارس، قبرستانهای فارس، اماکن مذهبی اقلیت های دینی فارس، آب انبارهای تاریخی فارس، پل های تاریخی وقفی فارس، حمام های تاریخی وقفی و کاروانسراهای وقفی و تاریخی فارس پژوهش نماید که سه سال تمام کار این پژوهش به درازا انجامید و نتیجه این پژوهش ها 27 جلد کتاب گردید که قرار است آن اداره کل آنها را به چاپ برساند. افزون بر اینها آثار آماده چاپ استاد بیشمار است از جمله: شهر استخر، تخت جمشید، مرودشت دشت نور، جهرم در پویه تاریخ، راههای باستانی فارس، چاپخانه های فارس، هنر ها و صنایع دستی فارس، مبارزات و جنگهای مردم فارس علیه پلیس جنوب ( ارتش بریتانیا مستقر در فارس) و هشت سفرنامه را می توان نام برد. هم چنین این استاد، علاوه بر برنامه های رادیویی و تلویزیونی [ در سال 1346 در برنامه های کارگر و دهقان رادیو ایران به مدت شش ماه صحبت کرد و در سال 1355 در چند برنامه در همین رادیو قطعاتی از کتاب چهل تکه خود را برای شنوندگان خواند. در رادیو شبکه استانی فارس، یک مرتبه به مدت شش ماه، هفته ای شش روز، روزی یک ربع ساعت از 11:15 بامداد در سال 1376 و مرتبه دیگر در سال 1383 به مدت سه ماه هر روز بیشتر از ده دقیقه در ساعت 17:30 سخنرانی کرد و در تلویزیون حدود 40 برنامه ( به ویژه 10 برنامه برای افتتاح شبکه تلویزیونی فارس)، غیر از مصاحبه های رادیویی و تلویزیونی و نیز در شبکه اول تلویزیون جمهوری اسلامی ایران ( برنامه صبح به خیر ایران) ( سه مرتبه) و شبکه جهانی جام جم ( چهار مرتبه) درباره فارس سخنرانی کرده است. در رادیو جوان دو مرتبه، هر بار به مدت یک ماه در سال 1386 و رادیو صدای آشنا ( رادیویی برای ایرانیان سراسر جهان) سه مرتبه در سال 1386 و بی بی سی، رادیو فردا و رادیو تاجیک(در مشهد) نیز مطالبی ایراد کرده است.]، در شهرهای: آباده ( هرسال یکی دو مرتبه)، بوانات (شش مرتبه)، نی ریز (دو مرتبه)، سپیدان (یک مرتبه)، جهرم (سه مرتبه)، کازرون (سه مرتبه)، شیراز (سالی دو سه مرتبه)، لامرد (یک مرتبه)، هرات یزد (یک مرتبه) و سیرجان (دو مرتبه) سخنرانی کرده است. موضوع این سخنرانی ها عموماً جغرافیای تاریخی و آثار باستانی این شهر ها بوده است ضمن آنکه تاکنون 12 مرتبه در رشته معماری دانشگاهها و یک مرتبه در آکادمی علوم تاجیکستان در شهر دوشنبه درباره تخت جمشید، دو مرتبه در مورد کردان پارس، سه مرتبه درباره جشن یلدا، دو مرتبه در مورد چهارشنبه سوری و موضوعات دیگر نظیر حوض آرامگاه سعدی، ساختمان هفت تنان در شیراز، تاریخچه عکاسی در فارس و حداقل 20 موضوع دیگر در انجمن های علمی، دانشگاهها و NGO ها (سمن ها) سخنرانی داشته است، درحالی که تاکنون 38 مقاله در همایش های داخلی و بین المللی به صورت سخنرانی ایراد کرده است. در روز پنجشنبه 28 مرداد 1386 شبکه UBC کره جنوبی به مدت شش ساعت ( از ساعت 8 تا 14) در تخت جمشید درباره تخت جمشید و نقش رستم با استاد مصاحبه کرد و از آن شبکه در کره جنوبی پخش شد. استاد از سال 1364 در انجمن تاریخی استاد سامی، انجمن های ادبی توللی، گروه یاران یکشنبه و کانون ادب و هنر فارس عضویت داشته و در سال 1376 با یاری استادان برجسته شیراز و فارس، آقایان: حسن امداد، دکتر منصور رستگار فسایی، صادق همایونی و کوروش کمالی سروستانی انجمن ادب فارس را بنیان گذاشتند و در زمینه ادب و فرهنگ ایران خدماتی انجام دادند. وی در تمامی این انجمن ها به طور متناوب سخنرانی داشته است. این ایران شناس کار دولتی خود را با آموزگاری آغاز و پس از سه سال، دبیری دبیرستانهای آباده و تهران را به عهده داشت و در همین زمان با دریافت بورس از دولت ایتالیا، مدتی را در این کشور گذراند [هم چنین پیش از آن در سالهای 1343 و 1344 بورسی از دولت سوئد داشت.] و پس از آن به مدت 34 سال در مؤسسات عالی آموزشی از جمله مدرسه عالی هتلداری، انستیتو تکنولوژی تهران، انستیتو بازرگانی، مرکز تربیت معلم خدمات( دوره کارشناسی) و دانشگاهها چون دانشگاه شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز، واحد فیروز آباد، واحد جهرم و واحد داراب به تدریس اشتغال داشت و سرانجام به افتخار بازنشستگی نایل شد و پس از درست 50 سال تدریس در سطوح مختلف، از سال 1382 رسماً تدریس در دانشگاهها را کنار گذاشت اما گه گاه در کلاسهایی مانند گروههای دبیران تاریخ و غیره تدریس می نماید. [ از میان دانش آموزان دوران ابتدایی از سالهای تحصیلی 1336-1334 آقای شاه مراد حیدری، از دانش آموزان دوره دبیرستان سالهای 1338- 1337 دبیرستان بهار بوانات آقایان عزیز طالبی و جناب سرهنگ محمد رضا احمدی و از دانش آموزان دبیرستانهای تهران آقای علی جوجم، جناب سرهنگ مهرداد مقیمی، الیاس مهر و از دانشجویان دانشگاه شیراز آقای اسفندیار کرمی و آقای حمزه کرمی و از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد داراب که مدت 10 سال در آنجا تدریس می کرد آقای محمد داوود فرح بخش و آقای جعفر کشاورز و چند نفر دیگر از دانشگاههای دیگر دوستان صمیمی استاد می باشند و رفت و آمد خانوادگی دارند.] کار رها کردن تدریس صرفاً جهت به انجام رساندن پژوهشهای ناتمام بوده است. از سوی دیگر تا به حال هفت مرتبه توسط ادارات زیر یعنی اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی فارس (در سال 1376)، فرمانداری آباده و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان آباده ( سال 1378)، اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی فارس ( مجدداً در سال 1378 به خاطر پژوهشهای مردم شناسی)، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس (1379) و همین اداراه کل ( مجدداً در سال 1380)، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان جهرم (1380)، شورای اسلامی شهر آباده ( 1384) [ در این مراسم شورای اسلامی شهر آباده تصمیم گرفت که میدان ورودی شهر آباده از سمت اصفهان را به نام وی نامگذاری کند که پس از مطرح کردن با استاد، او به شدت مخالفت کرد. ] و استانداری فارس (1384) از خدمات پژوهشی و فارس شناسی این استاد تجلیل به عمل آوردند و در روز 15 اردیبهشت 1384 تمبری با تصویر این استاد برجسته توأم با عکس غرورآمیز تخت جمشید و آرامگاه سعدی به همین مناسبت انتشار یافت استاد، عضویت چند انجمن و مجامع علمی داخلی و بین المللی را دارد که افتخار آمیز ترین آنها، عضویت در گروه واژه گزینی فرهنگستان زبان ایران و عضویت در گروه هنرهای صناعی فرهنگستان هنر و نیز عضویت در شورای علمی دانشنامه خلیج فارس , و نیز مدیر دانشنامه آبادیهای ایران از مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی می باشد. [ برای اطلاعات بیشتر درباره این استاد غیر از آثار وی به مآخذ زیر مراجعه کنید: - سالنامه دبیرستان دکتر ولی اله نصر ( تهران)، 1355، ص 83 - نامنامه انجمن اقتصاد دانان ایران، 1356، ص51 - فهرست مستند اسامی مشاهیر و مؤلفان، تهران: مرکز خدمات کتابداری وزارت علوم، 1356، ص213 - انجمن های ادبی شیراز، حسن امداد، تهران: ما، ص450 - ویژه نامه عصر آباده، تیرماه1383، ص8: " یار غایب آباده- دکتر جمشید صداقت کیش" - مؤسسه دار الفکر شیعه، قم، 1384: دانشمندان شیعه - فیلم نیم ساعته " شرح حال دکتر جمشید صداقت کیش" ساخته تلویزیون شبکه سیمای استان فارس در سال 1382 که از همین شبکه نیز در همان زمان پخش شد. - هم چنین شاعرانی نظیر ترابی( از اصفهان)، دهقانی، کاشانی، دکتر خراباتی ... ( در شیراز) در اشعار خود استاد را ستوده اند.]----------------------------------------- آلبوم تصاوير سخنراني در آکادمي علوم تاجيکستان درباره تخت جمشيد سخنراني در دانشگاه ملي تاجيکستان 1382 سخنراني در دانشگاه تربيت معلم تاجيکستان 1382 سخنراني در کازرون درباره ناصر ديوان 1382 سخنراني در پاريس درباره شيراز در عصر حافظ سخنراني در تالار حافظ - شيراز- شب يلدا 1382-------------------------------------------------------------------------------------------------لینک مقالات ایشان نوشته شده توسط در |موضوع :مفاخر علمی آبـــاده | 2 نظر به اشتراک بگذارید : :: :: :: :: :: زندگینامه افتخار علمی شهر آباده استاد روح الله عباسی : روح الله عباسی ، در سال 1302 (ه.ش) در آباده متولد شد . پس از اتمام تحصیلات ابتدایی ، در سال 1322 تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین ، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت . در ادامه تحصیل در دانشکده فنی بعنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات ، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت ، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد . اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست . با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد . پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات ، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد . و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورۀ دکتریش در اروپا شد ، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود . او ، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دكترا در ادبيات فرانسه ، دكترا در جامعه شناسي ، دكتراي سيكل سوم در اقتصاد و دكتراي دولتي در علوم انساني ، سالها در دانشگاههای فرانسه بعنوان استاد مشغول به تدریس بوده است . ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است . دکتر عباسی ، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی ، انگلیسی ، فرانسوی و عربی تسلط دارد . نگاهی به آثار ایشان : تألیـــــــــفات: (تحقیقات و پژوهش های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه) : مقدمه اي برجامعه شناسي شهري تهران خاطرات یک افسر توده ای پايان شب (تجزيه و تحليلي از فساد زندگي اجتماعي درايران و فرانسه) تحول اقتصاد ي و اجتمامي ايران ( 1918 تا 1940 ) آدم تو شهر خودش گنده نميشه تجزيه و تحليل منطقي جنبش کمونيستي درايران هويت محصوريا محصورهويت بانک و امورمالي درايران ايران و خليج فارس منابع آبي ايران توليد و مصرف انرژي برقي درايران اقتصاد ايران درادبيات فرانسه درقرن هفدهم ميلادي تحول تورم درايران محصور سيماي ايران درادبيات فرانسه مشکلات غذائي در کشورهاي خليج فارس ره آورد محققان کشور هاي اسلامي براي غني ساختن کتابخانه فرانسه مقدمه اي بر زبان انفورماتيک مقام کشاورزي دراقتصاد ايران تحصيلات عاليه در ايران تحصيلات فني و حرفه اي در ايران طوفانهاي خليج فارسي مناسبات و روابط خارجي ايران نفت و کشورهاي صادر کننده نفت مواد مخدره درايران مناسبات و روابط خارجي ايران اقتصاد اسلحه درايران تحقيق درباره اشتغال در ايران توسعه اقتصادي ايران تحول جمعيت ايران تحول جمعيت فعال ايران مناسبات جمعي درايران منابع نيرو درايران فرهنگ استعاري و استعمار فرهنگي مناسبا ت اقتصادي ايران و امريکا متد آموزش فرانسه ( 2 جلد) 2500 مسئله مثلثات (با همكاري) متد آموزش جبر ترجمه : حركت كمونيستي در ايران - سپهر ذبيح ناسيوناليسم در ايران - قطام- مارسل بل تاريخ رياضيات تئوري پيدايش زمين و منظومه شمسي - اتواشميت تمدن فرانسه - ژرژ دوهامل زندگي در فراخناي جهان - اووندن ساختمان خورشيد - ماسوويچ غارت جهان سوم ( با همكاري ) - پير ژاله اقتصاد جهان در قرن بيستم - وارگا جهاني كه من مي شناسم - برتراند راسل چرا مسيحي نيستم - برتراند راسل در آستانه قرآن ( با همكاري راميار ) - رژي بلاشر قرآن جلوه اي از رحمان - رژي بلاشر طبق المناطق ( غياث الدين كاشي ) -كندي ماركسيسم - هانري لوفور تمركز اقتصادي در امريكا ( با همكاري ) - ماندل جامعه شناسی مارکس - هانري لوفور ----------------------------------------------------------------------------------------------- زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می کند : بنام خداوند جان و خرد تنها دوري استاد از وطن است كه موجب شده اين بنده قلم به دست گيرم و سخني چند در پيرامون جايگاه علمي و شخصيات جناب آقاي دكتر روح الله عباسي بنگارم. جناب ايشان در واقع، نيازي به معرفي به هم ميهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و!!! اطلاعات ايشان در حد و پايه و نيرو و مايه اين نيست كه نيازي به اين باشد كه كسي چون اين بنده در صدد معرفي ايشان برآيد.... اما خوب، درد اين است كه اين خورشيد درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همين دوري است كه موجب شده كه چون اين بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گيرد تا كسي چون جناب ايشان را به هم ميهنان بشناساند. اين بنده ديري است كه جناب دكتر را مي شناسم. خوب به ياد مي آورم نخستين باري را كه ما دو نفر با هم روبرو شديم. نوباوگاني بيش نبوديم، هر دو از شهرستان آمده بوديم به تهران، ايشان از آباده من از بانه. هر دو به دبيرستان نظام آمده بوديم. آن وقت تا آنجا كه ما اطلاع داشتيم تنها دو مؤسسه آموزشي شبانه روزي دركشور بود: يكي دبيرستان نظام و ديگري دانشسراي مقدماتي – ما آمده بوديم به دبيرستان نظام. سال 1322 بود، هر دو دو سال ترك تحصيل داشتيم. يادم هست همان شب اول ورودم را پيش از شام، غريب وار در حياط قدم مي زدم. آن وقت ها آن حياط در نداشت دبيرستان را تنها يك لامپ ضعيف روشن مي داشت. يادم هست همان شب اول ورودمان غريب وار درحياط مي گشتم، و به غربت و دوري و آينده تحصيلي و اين گونه مسائل مي انديشيدم.... كه يكي از درون تاريكي به سويم آمد. سلام كرد، نامم را پرسيد، و ديارم را. گفتم. او هم خودش را معرفي كرد، و گفت كه كيست و از كجاست.... و در دنبال سخن گفت (بي مقدمه): ابراهيم، بيا با هم دوست باشيم.... دوست شديم، هنوز هم دوست هستيم، دوست مانده ايم با تمام زير و بم ها و پيچ و خم ها و گاه، قهر و آشتي ها..... آن روز (روز نخست ورودم به دبيرستان، كه گمان مي كنم چهارم يا پنجم مهرماه 1322 بود ) عباسي را در سر كلاس ديده و سنجيده بودم..... آه، اعجوبه اي بود اين بچه.....در همه عرصه ها مي درخشيد: رياضيات، طبيعيات، زبان فرانسه، زبان عربي – زبان فرانسه را فوت آب بود، بي اغراق همان وقت هم از يك ليسانسيه خارجه رفته چيزي كم نداشت..... و عجب اين كه تار هم مي زد! با اين همه جواني بود ساده، افتاده، آميزگار، و همراه با هر دانش آموزي كه از او مي خواست درسي را با او مرور كند. من به شخصه كمترين رگه رشك و حسدي در او نديدم، به هر كس نياز به ياري او داشت صميمانه مي رسيد. گذشت باز..... افسر شديم، من به رضائيه رفتم، عباسي در تهران ماند و دنبال تحصيل را گرفت و در دانشكده فني ثبت نام كرد...... سال به سر نرسيده ارتش عده اي دانشجو براي تحصيل در رشته هاي مختلف به فرانسه فرستاد. عباسي كه عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست مي داشت در امتحانات اعزام شركت كرد، و شاگرد اول شد..... و رفت كه بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نيروي دريائي جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان يكم عباسي. اين را هم بگويم عباسي در انتقاد، بطور كلي، مردي است بسيار صريح اللهجه، چندان كه اين صراحت گاه براي اطرافيان سخت دل آزار مي شود. همين صراحت در گفتار بود كه در محيط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نيروي زميني منتقل شود و به كيفر اين ناپرهيزي ها به كرمان منتقل گردد. كه تبعيدگاه ارتش بود..... همين تبعيد زمينه اي شد براي انديشيدن نيشتر و غور در مسائل اجتماعي كشور. آن سال ها دوران شور و سرمستي بود..... با اين همه در اينجا هم اين بنده ضعيف دوست ديرينم، جناب استاد عباسي را، از ياد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامي وابسته به حزب توده كشيدم..... سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو ، همه محكوم شديم، كم يا زياد. وراهي زندان شديم. استاد كه تازه كار بود و هنوز مسئوليت و مقامي در سازمان احراز نكرده بود سبك از معركه جست. يكي دو سالي ماند و سپس آزاد شد.... دوران كساد و بيكاري بود. اما با اين همه استاد، در عين تنگدستي، درنگ را جايز نديد و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام كرد. شاگرد اول دانشكده ادبيات شد و بنا بر معمول بايد براي ادامه تحصيل و گذراندن دوره دكتري به اروپا مي رفت – اما سازمان امنيت و اطلاعات كشور مانع بود. گذشت...... سال 41 بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصيلي را برگزار مي كرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزين رتبه اول دانشكده ها مدال علمي اعطا كند.... تلويزيون مراسم را پخش مي كرد..... نشسته بودم، تلويزيون عباسي را نشان داد، در مقابل شاه، چيزهائي گفته شد، اما صدا پخش نمي شد. منتظر ماندم، مي دانستم كه حتماى خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت كه چه گذشته است بين شاه و او. من تازه آزاد شده بودم.....سال 41 بود. آمد، و تعريف كرد كه باري شاه از او پرسيده كيست و چه كاره است. و او گفته بود كه افسر سازمان نظامي بوده، و بي كار است، حالا هم كه شاگرد اول شده سازمان امنيت مانع از رفتنش به اروپاست. شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاكنون چندين ديپلم و ديپلم دكتري گرفته: تا آنجا كه من بدانم: ليسانس در ادبيات فرانسه، ليسانس در جامعه شناسي، دكترا در ادبيات فرانسه، دكترا در جامعه شناسي، دكتراي سيكل سوم دراقتصاد، دكتراي دولتي در علوم انساني، گويا يكي دو تاي ديگر هم هست كه من حاضر الذهن نيستم. استاد عباسي سال ها در مدرسه عالي اقتصاد وابسته به سوربن دستيار زنده ياد پروفسور آندره پياتيه بود، و هميشه خدا در حال پژوهش و تحقيق بود. حاصل اين پژوهش ها مجلدات عديده اي است كه به زبان هاي فارسي و فرانسه با عنوان « دايرة المعارف عباسي» منتشر شده است و مي شود. خاطراتي هم نوشته است. زبان نگارشش به دل مي نشيند، هر چند در اثر دوري از وطن اندكي غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا مي شود، و با گوينده ارتباط پيدا مي كند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئي بدانها لذت مي برد، هر چند مي داند در وضع و موقعي نبوده است كه چون يك فرد مسئول اظهار نظر كند.اما به هر حال، همين هاست كه نهايتاً زمينه كلي سنجش را فراهم مي كنند و خواننده را با واقعيات آشنا مي سازند. ابراهيم يونسي
دیروز فرصتی نادر پیش آمد تا با مدیر جدید سرمایه گذاری و توسعه فیسبوک مصاحبه ای انجام دهیم و شاید باور نکنید که موسیقی دان محبوب وی "بنان" خواننده سنتی ایران میباشد. هفته پیش شبکه های خبری اقتصادی نظیر (CNBC) اعلام کردند که فیسبوک با استخدام "امین ذوفنون" مدیر ارشد سابق سرمایه گزاری گوگل وی را مسئول توسعه جهانی شرکت فیسبوک (از طریق سرمایه گذاری یا تلفیق عملیات) (Mergers & Acquisitions) کرده است و گفته میشود این حرکت برای گسترش تجاری فیسبوک حیاتی میباشد. اما زندگینامه مختصر و مصاحبه امین با کدوم دات کام از زبان خودش:امین ذوفنون (ذوالفنون) در سال ۱۳۵۰ خورشیدی (۱۹۷۱ میلادی) در خانواده ای هنرمند به دنیا آمد. پدربزرگ وی حبیب ذوفنون (متولد آباده) علیرغم توصیه خانواده مذهبی اش به تار سازی و تارنوازی روی آورد و از اساتید تار زمان خود گردید. پدر وی محمود ذوفنون استاد ویالن و از هنرمندان برنامه رادیویی "گلها" بود که قطعه زیر را به مناسبت تولد امین در رادیو تهران ضبط کرد. عموی امین، استاد جلال ذوالفنون موسيقیشناس و نوازنده معروف سهتار ايرانی میباشد. امین همراه خانواده در ۵ سالگی به آمریکا مهاجرت نمود و از ۱۱ سالگی سه تار را آموخت اگرچه بعدها پس از خودآموزی و تمرین به نواختن کمانچه نیز پرداخت.امین لیسانس مهندسی الکترونیک و کامپیوتر و سپس دکترای حقوق (وکالت) خود را از دانشگاه سانتا کلارا در شمال کالیفرنیا گرفت. وی ۳ سال در یک شرکت جدید مخابراتی مدیر حقوقی بود و سپس برای ۸ سال مدیر توسعه تجاری شرکت گوگل و مسئول سرمایه گذاری های جدید بود. وی در نوروز سال ۱۳۹۰ از گوگل خارج شده و توسط شرکت فیسبوک به مدیریت جهانی توسعه شرکت (از طریق سرمایه گذاری یا تلفیق عملیات) (Mergers & Acquisitions) منتصب شد و گفته میشود این حرکت برای گسترش تجاری فیسبوک حیاتی میباشد.امین در مصاحبه دیروز خود با سایت کدوم دات کام موفقیت کاری خود را مدیون "چند بعدی" بودن زندگی خود و تاثیر فرهنگ اصیل ایرانی در آن میداند. وی میگوید در خانواده ای بزرگ شده که پدر، عمو و برادران وی الهام بخش وی بوده اند و منزل آنها محل رفت و آمد بزرگان موسیقی و شعر نظیر اساتید محمدرضا شجریان، سیمین بهبهانی، حسین علیزاده و .. بوده و فرهنگ و سنت ایرانی همواره مورد تاکید و تکریم بوده است. برای مثال وقتی پورناظری ها و گروه "شمس" برای دیدار به منزل آنها آمده بودند، امین با خرید کمانچه ای از آنها، شروع به خود آموزی و بعدها نواختن این ساز کرد (تصویر فوق وی را پس از اجرای کمانچه همراه چند موسیقیدان جوان ایرانی در کنسرت نوروزی همراه سمفونی اوکلند کالیفرنیا نشان میدهد).امین میگوید برادرانش نیر همه علاوه بر موفق بودن در تجارت، موسیقی دان میباشند، امیر سه تار، رامین تار و پیانو، و امید (علاوه بر تصنیف موسیقی و فارغ التحصیلی از کنسرواتوار وین) چلو و گیتار مینوازد (قطعه زیر در اکتبر ۲۰۰۳ در دانشگاه مینه سوتا توسط استاد محمود ذوفنون و ۴ فرزند وی اجرای "گل و زری" اشعار حافظ در دستگاه ماهور میباشد). اگرچه امین با پدر و برادران خود موسیقی را یاد گرفت ولی میگوید عامل اصلی موفقیت های زندگی وی حمایت دائم و وظیفه شناسی "مادر و همسرش" میباشد. امین با همسر و فرزندان خود (که همه نامهای اصیل ایرانی دارند) در شمال کالیفرنیا زندگی میکند. وی میگوید با کمال احترام به هنرمندان جدید، بیشترین علاقه وی به موسیقی اساتید نسل گذشته نظیر بنان، خالقی، محجوبی، وزیری و .. میباشد. وی در باره محل کار جدید خود میگوید که "افتخار میکنم که فیسبوک توانسته نقش بزرگی در اتحاد و همبستگی و اطلاع رسانی برای مردم دنیا داشته باشد." وی همچنین از طراحی فنی و کیفیت و تنوع اطلاعات سایت کدوم دات کام (kodoom.com) لذت میبرد. امین با مدیر عامل جدید بوتیوب (از طرف گوگل) سالار کمانگر نیز همکاری و دوستی چند ساله داشته است و همچنین از اقوام دکتر محمد ابوالفضلی متخصص تغذیه طبیعی میباشد. نوشته شده توسط در |موضوع :مفاخر علمی آبـــاده | 11 نظر به اشتراک بگذارید : :: :: :: :: :: آشنایی با افتخار دیگر شهر آباده سرکار خانم مهشید یزدانپناه سرکار خانم مهشيد يزدان پناه در سال ۱۳۳۴ در روستاي ادريس آبادِ آباده متولد شد و پس از ارائه پايان نامه كارشناسي ارشد خود در پكن و دريافت لوح ويژه به گروه نوسازي سالانه مشاوران بين المللي اروپا دعوت و در تيم هاي آموزش سالانه دانشگاهي، مديريت استراتژيك مهندسي را گذرانده است. مقالات زيادي در كنگره ها و كنفرانس هاي بين المللي ارائه نموده كه چند مورد آن از جمله مقاله «ساختار استراتژيك شركت هاي پروژه محور» در شانگهاي به عنوان مقاله برتر از بين ۱۶۶ مقاله از سراسر جهان برگزيده شده است. تحصيلات و تخصص افراد موفق به دريافت جوايز بين المللي باعث كنجكاوي است.ایشان با پيش زمينه تحصيلي اقتصاد و مديريت صنعتي تحصيلات تخصصي خود را در زمينه مديريت مهندسي و مديريت استراتژيك گذرانده و در سال ۲۰۰۸ با دريافت مدال Excellent Professional از بنياد والتر هرد، چهارمين دريافت كننده اين مدال در جهان و جزو دارندگان عنوان Global Quality Leader ship for 2008 است.ایشان هم اکنون مدير عامل موسسه مهندسي کيفيت و عضو جامعه کيفيت امريکا و سازمان کيفيت اسيا و اقيانوسيه متخصص و مدرس در زمينه طرح ريزي و پياده سازي مديريت استراتژيک و مشاور شرکت هاي مهندسي مولف بيش از 60 مقاله و مترجم کتب متعدد در زمينه مديريت کيفيت و سخنران در کنفرانس هاي بين المللي در چين ، هند ، امارات متحده عربي و ايران میباشند.عنوان مقاله : از مديريت زندگي تا مهندسي جهاني ( گفتگو با مهشید پزدان پناه ) نويسنده : سميه صيادي فر گرد آوری و تنظیم : مانوئل ا. در ابتدا از خودتان بگوييد.فعاليت حرفه اي خود را در دوران دبيرستان با تدريس زبان انگليسي در مؤسسه آموزش زبان انگليسي پدرم كه خود كارشناس ارشد زبان انگليسي بود، آغاز كردم. در سال دوم دوره كارشناسي اقتصاد همزمان در دبيرستان تدريس مي كردم. نزديكي سنم با شاگردان موجب ارتباط خوب ما و همراهي من در طول دوران تدريس براي ايجاد نگرشي اثربخش نسبت به زندگي در آنها شد. بعد از گذراندن اولين دوره دانشگاهي با انجام دو تحقيق ميداني در مورد نحوه توليد در شمال ايران و همچنين ايلات و عشاير جنوب و ترجمه يك كتاب، زندگي پر تلاشي را آغاز كردم.به عنوان مدير آموزش يك شركت مهندسي، همزمان با ارائه مقاله، سخنراني و دوره هاي آموزشي مديريت، كارهاي پژوهشي و مطالعاتي ام را نيز به پيش مي بردم.همزمان با دوره كارشناسي ارشد مديريت صنعتي كه تا قبل از آن در اين زمينه كار مي كردم، دوره هاي آموزشي- مهندسي كيفيت را به صورت Modular با دانشگاه ها و مؤسسات بين المللي شروع كردم و با ارائه مقالات پژوهشي و كاربردي در زمينه مديريت مهندسي، مديريت استراتژيك و مهندسي كيفيت به كنفرانس هاي بين المللي خارج از كشور و برگزيده شدن چند مورد از اين مقالات به عنوان مقاله برتر، موفقيت هايي براي حضور مداوم در دوره هاي آموزشي خاص به دست آوردم.پايان نامه كارشناسي ارشد خود را با موضوع جديد استفاده از روش QFD در رسانه هاي جمعي با تلفيق چند ابزار مهندسي كيفيت و استفاده از Semantic (حفظ شدن زبان مشتري در پژوهش) در قالب يك مقاله تحقيقي كاربردي در پكن ارائه دادم.اين كار پژوهشي، طراحي يك مدل مهندسي كيفيت با عنوان« طرح ريزي استراتژيك شركت هاي پروژه محور» را به همراه داشت كه در كنفرانس شبكه كيفيت آسيا Asian Quality Network (ANQ) در پكن ارائه شد و مورد استقبال قرار گرفت.ضمن دريافت لوح تقدير، براي حضور در دوره هاي آموزشي مشاوران بين المللي نيز از سوي سازمان كيفيت اروپا دعوت شدم.نقطه عطف فعاليت هاي پژوهشي و حرفه اي من پس از كانديدا شدن از سوي سازمان كيفيت اروپا (EOQ) براي آموزش هاي مشاوره بين المللي بود. اين دوره هاي دانشگاهي خاص به صورت ساليانه براي بازآموزي و نوآموزي مشاوران بين المللي برگزار مي شود. با پذيرش در اين دوره ها توانستم به تجارب و راهكارهاي ابتكاري مشاوره مديريت كه معمولاً تركيب خاصي از دانش و مهارت هاي بين تخصصي است، دست يابم.اين آموزش ها سالانه به مدت يك ماه( مطالعاتي و حضوري) در يكي از دانشگاه هايي كه سازمان كيفيت اروپا برگزيده بود براي تيم ۴۰ نفره از مشاوران بين المللي برگزار مي شد.يكي از اين دوره ها تغييرات زيادي در زندگي حرفه اي ام ايجاد كرد. دوره ديگري نيز در آلمان برگزار شد كه به دليل نحوه خاص ارائه دوره و تبادل تجربه اثربخش اعضاي تيم، سبب شد پژوهش ها و مطالعات خود را روي مديريت استراتژيك و سازمان هاي مهندسي متمركز كنم.كمبود هاي دوران تحصيل را چگونه مديريت كرديد ؟ كاستي اي كه در تمام دوران تحصيل دانشگاهي خود در مقطع كارشناسي و كارشناسي ارشد احساس مي كردم و سعي داشتم با پژوهش هاي صنعتي و ميداني جبران كنم با تجارب كاري صنعتي و مشاركت فعال دركارگاه هاي آموزشي سالانه بين المللي تامين مي شد.شركت كنندگان اين كارگاه هاي آموزشي، اعضاي تيم بودند و همه مي آموختند و آموزش مي دادند. كل دوره ها به صورت عملي جلو مي رفت. چنانچه يك روز را با مدير پروژه بازسازي شهر بيروت مي گذرانديم، يك روز را با يك شاعر، روز ديگر را با يك كارگردان صاحب نام و... سپري مي كرديم.استادان ما در اين چند كارگاه كساني بودند كه خود آثار باارزشي پديد آورده بودند ولي سعي در انتقال آموخته هاي خود از كتاب ها به ما نداشتند. به جرات مي توانم بگويم بيش از ۸۰درصد مشاوره مديريت مهندسي اي كه به شركت ها ارائه مي دهم از اين دوره هاي بين المللي آموخته ام و بقيه را از پژوهش، مطالعه و آموخته هاي دانشگاهي كه عموماً به عنوان يك پيش زمينه و پايه مورد استفاده قرار مي گيرند.طبيعتاً نيز بايد اينچنين باشد، زيرا هر فارغ التحصيلي از گذراندن صرف واحدهاي دانشگاهي در بهترين حالت مي تواند به سطح علمي استاد خود برسد.بي شك براي خلق و يا پديد آوري علم و تكنولوژي اين سطح، هر چند لازم است، ولي كافي نيست زيرا تحصيلات دانشگاهي عموماً در مرحله سه يا حداكثر چهار متوقف مي شود. در صورتي كه مرحله چهار و پنج است كه قابليت ارزيابي آنچه فهميده شده و يكي كردن آن با طرح هاي جديد، يعني خرد و ايجاد تكنولوژي را به وجود مي آورد.شما برنده مدال Excellent professional از بنياد والتر هرد هستيد.اين عنوان به چه كساني داده مي شود ؟مدالExcellent professional از طرف «بنياد والتر هرد» به كساني داده مي شود كه حداقل ۱۰ سال به صورت پيگير، كارهاي تحقيقاتي و تاليفي شامل طراحي مدل، ايجاد و ترويج ابزارهاي مديريت، ارائه مشاوره هاي بهسازي سازماني موفق و تاليف مقالات علمي و كتاب در زمينه مديريت و مهندسي كيفيت داشته باشند.در حقيقت ۱۲ معيار مشخص براي ارزيابي انسجام علمي و عملكرد سرآمد افراد وجود دارد.طبيعتاً فعاليت هاي فوق بايد ملي و بين المللي بوده و كانديداها بايد حتماً ارائه بين المللي نيز داشته باشند.منظور از «مديريت استراتژيك كيفيت مهندسي» چيست و چه كاربردهايي دارد ؟«مديريت استراتژيك كيفيت مهندسي» زمينه اي است كه از تلفيق سه رشته مهندسي كيفيت، مديريت استراتژيك و مديريت مهندسي به دست آمده است.به دليل حساسيت معيارها و ارزيابي ها در شركت هايي كه از مرحله طراحي تا مديريت بهره برداري فعاليت دارند، لازم است طرح ريزي استراتژيك، زمينه ساز بهسازي سازماني شركت هاي مهندسي پروژه محور قرار گيرد. به نظر من شركت هاي پروژه محور در سه زمينه مهندسي كيفيت، مديريت استراتژيك و مديريت مهندسي نيازمند كمك هستند و تلفيق اين سه زمينه مي تواند سيستم ها و ساختار سازماني آنها را ارتقا بخشيده و بهبودهاي مورد نظر را ايجاد كند.افراد در جايگاه متفاوت چطور مي توانند از مديريت استراتژيك در زندگي خود سود ببرندافراد يك اجتماع در زندگي فردي، اجتماعي يا حرفه اي خود، با مسائل مختلفي ارتباط پيدا مي كنند و اين ارتباطات مي تواند به آنها ارزش هايي را منتقل كند و سبب رضايتشان شود و يا برعكس مشكلاتي را به آنها تحميل كند. مثلاً در محيط اجتماعي وجود سرويس هاي حمل و نقلِ راحت، سرعت و رضايت را به ما هديه مي كند و برعكس نبودن آنها ترافيك، نارضايتي، خستگي و ... را به ماتحميل مي كند.در محيط كار وجود يك سيستم هماهنگ، ارتباطات كاري خوب و روابط انساني از خستگي و كسالت افراد جلوگيري مي كند به طوري كه در هنگام كار كردن، زندگي هم مي كنند.در صورتي كه يك محيط كاري پر از سوء تفاهم و ازدحام، فقط انجام وظيفه و فرار از محيط كار را در روحيه افراد ايجاد مي كند.در زندگي تخصصي و خانوادگي نيز، براي ايجاد سلامت، نشاط و روحيه خوب، اعضاي خانواده و خويشاوندان نياز به داشتن مناسبات شفاف، سازنده، همدلي، همفكري و توافق دارند. اگر دقت كنيم ايجاد زمينه براي شرايط مثبت با مديريت صحيح ميسر است. با توجه به اينكه در سيستم هاي آموزشي ما همواره تلاش براي يادگيري و موفقيت، انفرادي و همراه با رقابت بوده است، از اين رو تجربه هاي موفق انجام كار تيمي و نظام مند، همراه با مناسبات سازنده و ارائه بازخوردهاي مفيد، در سوابق آموزشي و آموخته هاي ما وجود ندارد. در نتيجه كيفيت زندگي ما در هر سه زمينه فردي، حرفه اي و اجتماعي در اين موارد كمبود دارد. تجارب كاري من اين امكان را به من مي دهد كه از طريق مشاوره هاي بهسازي و با ايجاد سيستم هاي كاري تيمي و آموزش هاي مديريتي اين كمبود را جبران و شرايط محيط كار را اثربخش تر كنم.در حال حاضر شما چه مسئوليتهايي داريد ؟ مشاور مديريت استراتژيك و مدير عامل مؤسسه مهندسي كيفيت هستم. اين مؤسسه مجازي،كارهاي پ ژوهشي و تحقيقاتي در زمينه مديريت انجام مي دهد و داراي تيم پژوهشي است.يك مشاور مديريت استراتژيك،چه كارهايي براي شركتها انجام مي دهد ؟مشاور با توجه به موقعيت فعلي و علايق شركت به آن كمك مي كند كه هرگونه تغيير، تصميم گيري، انتخاب و هدايت در آن به صورت هدفمند و با نتايج از پيش خواسته شده انجام شود و در حقيقت فعاليت هاي شركت را همسو و بهره ور مي كند. در اين صورت هيچ تصميمي مغاير با تصميمات ديگر نيست، هيچ انتخابي انتخاب هاي ديگر را زير سؤال نمي برد، هيچ تغييري سرمايه ها و منابع شركت را به خطر نمي اندازد و ضمن اين كه شركت براي تسلط به اوضاع و شرايط، دائماً تغيير مي كند از پايداري و حفظ مسير هدفمند نيز برخوردار است.از جنبه اي ديگر با مشاوره در زمينه مديريت استراتژيك به سازمان ها كمك مي شود كه با شكوفايي و جوشش از درون خودشان بدون آنكه به آنها لطمه اي وارد شود به سيستمي جوان و موفق تبديل شوند.روند تكامل فكري شما چگونه بود كه به اين مرحله رسيديد ؟ هميشه علاقه مند به بررسي، تحليل و پژوهش مسائل مختلف بودم. دو تحقيق ميداني در دوره كارشناسي و ترجمه يك كتاب در آن مقطع تاحدي نشان دهنده اين امر است.خانواده اي كه در آن رشد يافتم خانواده اي فرهنگي بودند و پدرم الگوي خوبي برايم بود و نقشي اساسي در دانسته هاي من داشت. مادرم نيز هميشه مشوقم بوده و هيچ گاه من را به قرار گرفتن در سمت و سوي متعارف و غالب جامعه مجبور نمي كرد. به نظر من نقش والدين در شكل گيري اهداف آينده فرزندان اهميت خاصي دارد.نكته ديگر اينكه من هميشه وقتي براي ايران در زمينه هاي مختلف موفقيت كسب مي شد، بسيار هيجان زده مي شدم و در حقيقت يكي از خواسته هاي قلبي خودم نيز هميشه كسب افتخار به نام ايران بوده است.يكي ديگر از مواردي كه من عميقاً به آن معتقدم، اين جمله است:«به اهداف خودت متعهد باش» در مسير رسيدن به اهداف ممكن است اشتباه كني، اما اين را هم بايد بداني كه اشتباه كردن بخشي از يافتن راه حل است و در ضمن اصلاح اشتباهات فردي جزئي از حقوق هر سني است.در نهايت بايد توجه داشت اگر زندگي خود را مديريت كنيم به رشد بالايي نائل خواهيم شد.چه موانعي سر راه تان وجود داشته است ؟شايد موانعي بوده است، اما من مانع خاصي را به ياد ندارم، زيرا هميشه سعي كرده ام موانع را پيش بيني كرده و با تعيين مسير درست بر طرف سازم.معمولاً از زندگي يكنواخت پرهيز دارم تا جايي كه توانسته ام همگام با اهداف و خواسته هاي خودم مسير را طي كنم.چگونه مي توان جوانان را در زمينه هاي استراتژيك تشويق كرد ؟يك شركت، جامعه و افرادي كه دوره فعال اجتماعي خود را مي گذرانند، بايد استراتژي داشته باشند. استراتژي براي افراد يعني تفكيك آنچه مي خواهند و آنچه نمي خواهند، آنچه آرزو مي كنند و آنچه اصلاً دوست ندارند.روشن نمودن اين مسئله براي افراد آنها را در مسيري كه مي خواهند قرار مي دهد و از مسيرهايي كه بطور اتفاقي و يا توسط ديگران به آنها تحميل مي شود، دور مي شوند.جوانان بايد براي خود روشن كنند آيا مي خواهند در يك رشته پرطرفدار جامعه تحصيل كنند يا رشته مورد علاقه خود يا رشته اي كه پس از آن شغلي پردرآمد داشته باشند.با تعيين استراتژي، فرد مي تواند اهداف وتصميم گيري هاي خود را به سمت آن استراتژي خاص هدايت كرده و موفق شود.نكته اي كه بايد به آن دقت داشت اين است كه اهداف بلند مدت مي تواند آينده را بسازد در صورتي كه اهداف كوتاه مدت روزمرگي را به وجودمي آورد و مقصدي درست در آن وجود ندارد. واقعيت اين است كه اكنون زمينه هاي متعددي براي يادگيري و شناخت وجود دارد و با توجه به اين كه ما تنها وقتي مي توانيم به چيزي دست يابيم كه آن را بخواهيم و وقتي مي توانيم چيزي را بخواهيم كه آن را بشناسيم و از وجود آن آگاه باشيم. بنابراين اولين قدم براي داشتن آينده اي درخشان شناخت زمينه هاي رشد وتوسعه است.اكنون كه دسترسي به متون و منابع علمي بسيار راحت است افراد مي توانند آنچه را ما با سختي و بندرت به دست مي آوريم در اختيار داشته باشند.چه نظري در مورد زندگي داريد ؟ به نظر من زندگي يك سيستم است. هر جزء آن تغيير كند (مثبت يا منفي) بقيه اجزا نيز تحت تاثير قرار مي گيرند. بايد توجه داشت بهبود حرفه اي نيز صد در صد در بهبود زندگي مؤثر است. كسي كه بتواند زندگي خويش را مديريت كند، امكان موفقيت در محيط فردي، خانوادگي و اجتماعي را فراهم مي آورد.نكته اي ديگر كه در زندگي افراد مهم است، توانمند سازي است. تك تك افراد بايد مهارت هايشان را در زندگي تقويت كنند و مورد استفاده قرار دهند. به ياد داشته باشيد از افكار و ايده هاي جديد براي مديريت كردن اجتماع هاي كوچك، خود و زندگي به راحتي مي توان استفاده كرد.نقش زنان در افزايش كيفيت زندگي چيست ؟ اگر دقت كنيد يك زن در طول مراحل زندگي خود نقش هاي متفاوتي دارد (مادر، دختر، خواهر، همسر، كارمند، مدير، مدرس) او هنگامي مي تواند كيفيت زندگي خود و اطرفيانش را ارتقا دهد كه به همه نقش هاي خود پاسخ مناسب داده و آن را تا حد امكان خوب ايفا كند و اين در صورتي امكانپذير است كه به هيچ كدام از نقش هاي خود بي اعتنا نبوده و هيچ كدام از آنها را حذف نكند.افراد مختلف براي تنظيم وقت، نيرو و انرژي خود براي پاسخگويي به نيازهاي متفاوت نياز به مديريت خويش دارند.با توجه به نقش مركزي زنان در محيط خانواده، مادري كه نسبت به زمان، منابع، احساسات خود و ارتباطش با فرزندان و نوع برخورد با آنها مديريت سنجيده تري دارد، مطمئناً شرايط را براي زندگي باكيفيت تر فراهم مي كند.در مورد زن ايراني چگونه مي انديشيد؟با توجه به نوع پرورش متفاوت پسر و دختر در خانواده هاي ايراني(مثلاً استقلال عمل بيشتر پسرها يا مراقبت بيشتر از دخترها) تفاوت هاي اجتماعي بين دخترها و پسرها به وجود مي آيد.به اين ترتيب گاه زنان به دليل مسئوليت هاي متنوع تر در زندگي، نسبت به مردان همطراز خود، هوشيارتر و از مهارت هاي زندگي بيشتري برخوردار هستند.بعضي از اين مهارت هاي زندگي عبارتند از : مهارت همدلي، هوش عاطفي و منطقي، كنترل تنش، تفكر انتقادي، ارتباطات مؤثر و سازنده.زناني كه مسئوليت هاي متعددتري را در دوران رشد خود به عهده گرفته اند به دليل نقش ها و مسئوليت هاي متفاوت در زندگي، درصد بيشتري از مهارت هاي ذكر شده را دارا هستند.چه آرزويي داريد ؟آرزويم اين است كه ايران بتواند با سرعت و هماهنگي مناسب، مسير چشم انداز ۲۰ ساله توسعه را طي كند. نوشته شده توسط در |موضوع :مفاخر علمی آبـــاده | 4 نظر به اشتراک بگذارید : :: :: :: :: :: نگاهی به زندگی پرافتخار دکتر جمشید صداقت کیش برگرفته از وبسایت شخصی ایشان------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- در سال 1384 شورای اسلامی شهر آباده تصمیم گرفت که میدان ورودی شهر آباده از سمت اصفهان را به نام دکتر جمشید صداقت کیش نامگذاری کند که پس از مطرح کردن با استاد، او به شدت مخالفت کردو استانداری فارس (1384) از خدمات پژوهشی و فارس شناسی این استاد تجلیل به عمل آوردند و در روز 15 اردیبهشت 1384 تمبری با تصویر این استاد برجسته توأم با عکس غرورآمیز تخت جمشید و آرامگاه سعدی به همین مناسبت انتشار یافت.-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------دکتر جمشید صداقت کیش در سال 1315 در شهر آباده متولد می گردد. تحصیلات ابتدایی و دوره اول دبیرستان را در شهر آباده و دوره دوم دبیرستان یعنی دیپلم را در شهر اصفهان و تحصیلات دانشگاهی را تا مقطع فوق لیسانس از دانشگاه تهران و دکترای تاریخ و مردم شناسی ( شاخه باستانشناسی) از ایتالیا و آکادمی علوم تاجیکستان با درجه عالی اخذ می نماید. [پروفسور خدایی شریف در جلسه دفاع ایشان اظهار می دارد: "برای آکادمی علوم تاجیکستان افتخار بزرگی است که آقای صداقت کیش دکترای خود را در اینجا می گیرد." ( فیلم جلسه دفاع موجود است.)] گرچه یک مطلب کوتاه این استاد به زبان انگلیسی در سال 1339، پیش از قبول شدن در دانشگاه، در مجله انجمن معلمان سوئد در کشور سوئد و مطلب بلند دیگری به همان زبان در روزنامه اطلاعات انگلیسی در مرداد همان سال چاپ شده است اما کار نویسندگی را در تهران با ترجمه انگلیسی به فارسی در مجله خاورمیانه در مهر 1342 آغاز کرد و گستره این کار به مجله های ابتکار و بانک صادرات کشیده شد ضمن این که نخستین مقاله پژوهشی خود را در سال 1343 در مجله بازار خاورمیانه به چاپ رساند. در سال 1345 مدیر داخلی مجله ثروت ملل گردید و مدت دو سال با ترجمه و نوشتن مقاله در این مجله ادامه داد اما به دلیل کثرت مشغله در دوره فوق لیسانس آن را رها کرد. در سال 1349 به عنوان مترجم در روزنامه آیندگان ( روزنامه صبح تهران) مشغول شد اما کار در این روزنامه چندان خوشایند وی نبود و مدت کمی در آنجا بیشتر کار نکرد. استاد در سال 1357 نشریه ای با نام دال در سه شماره منتشر کرد که حاوی اخبار شهرستان آباده با مقاله هایی چند بود. در سال 1364 در بخش تاریخ دانشگاه شیراز نشریه ماهانه کتابشناسی تاریخ را منتشر کرد که به مدت دو سال ادامه داشت. پس از آن از سال 1366 تا 1368 نشریه فصلی پژوهشنامه- فارسنامه را انتشار داد که این دو نشریه به ویژه دومی مورد توجه محافل علمی ایران و خارج قرار گرفت و نامه های بیشماری در این باره دریافت کرد و در مجلات درباره آن قلمفرسایی کردند. وی در سال 1375 در جشنواره مطبوعات جایزه نخست جشنواره و لوح تقدیر بهترین مقاله را که تحت عنوان: " شیراز در درازنای تاریخ" بود، دریافت کرد. در پائیز سال 1380 نخستین شماره مجله میراث پارس با صاحب امتیازی اداره کل میراث فرهنگی فارس و سردبیری استاد منتشر گردید و در سال 1381 شماره دوی آن در دست علاقمندان قرار گرفت و گرچه مورد استقبال قرار گرفته بود، اما با تغییر مدیر کل، این مجله در محاق تعطیل افتاد. در سال 1378 از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تقاضای امتیاز فصلنامه ای به نام آپادانا نمود که در سال 1382 مورد تصویب قرار گرفت و مقدمات شماره اول آن آماده شد اما به سبب از دست رفتن فرصت شش ماهه اول و نیز دلسردی خود استاد هیچگاه منتشر نشد. در حال حاضر عضو هیئت تحریریه مجله های گشت و گذار ( منتشره در مشهد به سه زبان) و غنچه سبز ( در تهران) می باشد. از میان مقاله های این ایران شناس و فارس پژوه، چهار مقاله به زبان انگلیسی در دایره المعارف ایرانیکا که توسط دانشگاه کلمبیا در ایالت متحده منتشر می شود درباره "فهلیان"، " دشتی" و " دشتستان" در جلد های هفت ( بخش یک: صص 104-103 و 107-106) و جلد نه ( بخش دو: صص 163-162) چاپ و منتشر شده است. هم چنین تعداد چهار مقاله به زبان انگلیسی با عنوانهای: "گیوه"، "صنایع دستی فارس"، "ممسنی" و " بندر میناب" برای این دایره المعارف نوشته که در شماره های آتی آن چاپ خواهد شد. علاوه بر آن مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی نیز دو مقاله تحت عنوان "شبانکاره" و " کردان پارس و کرمان" برای درج در این دایره المعارف از این استاد خواست که تهیه و تقدیم نمود. افزون بر آن دو مقاله از مقاله های ایشان را به روسی ترجمه کرده اند که یکی در کتابAbecta ( اوستا) در صفحات 255-248 تحت عنوان: "کعبه زرتشت؛ گنجینه دژنپشت" و دیگری در مجموعه مقاله ها با نام: " گونه های خرد فلکلوری و موسیقی"، در صفحات 470-441 چاپ گردیده است. با این تفاسیر کلاً بیش از 200 مقاله علمی از ایشان در داخل و خارج از کشور در مجلات، مجموعه مقالات و کتابها چاپ شده است. [افزون بر اين مقاله ها مصاحبه های مکرری با مجلات نظير کيهان ماه، گيله وا و روزنامه های عصر مردم، خبر و نگاه پنجشنبه آن، نيم نگاه، سعادت، گيلان امروز، جام جم و غيره و روزنامه های خارجی Financial Times و Il Tempo داشته است که همه چاپ و منتشر شده است. هم چنین مصاحبه هایی با خبرگزاری جمهوری اسلامی (به تعداد اندک) و با خبرگزاری ایسنا (به تعداد بیشمار) داشته است که در مطبوعات چاپ شده است. ] در اینجا بد نیست پیش در آمدی را که دکتر حمد اله آصفی، سردبیر روزنامه عصر در شماره2085، یکشنبه هشتم تیرماه 1382، ص 7 برای مقالات متعدد دکتر جمشید صداقت کیش تحت عنوان: " سفرنامه تاجیکستان" نوشته، بیاوریم تا اهمیت کارها و آثار وی مشخص شود: " رقیب گفت چه می کنی در این درگه؟ چه می کنم؟ دل گم گشته باز می جویم این سفرنامه تنها گزارشی از سفر یک پژوهشگر ارجمند نیست؛ گزارش سفر ایران است به تاجیکستان؛ رهسپاری به سرزمینی است که پیرامون 11 سده پیش فرزانگانش رخت برنایی بر تن ادب دری کرده اند؛ دیدار از سامانی است که سامانیانش، آن گونه به بازآفرینی فرهنگ ایرانی رستاخیز نمودند که، پیش از آن، اشکانیان ورجاوند، در پی ایلغار سکندر و سلوکیان چنان کرده بودند؛ این سفرنامه دیدار فردوسی و سعدی و حافظ و نظامی و ... است از پدر رودکی. هم ایران و هم تاجیکستان زخم ستم روسها را بر تن دارند و از یاد نمی برند پاره پاره شدن سرزمین هایشان را. گویی ناصر خسرو قبادیانی بر بلندی های بدخشان پامیر، هیابانگ می زند که دل های گم شده را باز جویید و این سفرنامه هم "آری" گفتنی است به هیابانگ آن شهسوار فرزانی و آن گله دار ادب ایرانی. آصفی- حوزه سردبیری" البته کار سترگ این استاد، ایرانشناسی است که در تمام موضوعها در محدوده ایران یعنی: تاریخ، باستانشناسی، جغرافیا، جغرافیای تاریخی، انسان شناسی، مردم شناسی، قوم شناسی، هنر، ادبیات شفاهی، زبانشناسی و غیره پژوهش نموده و کشف سنگ نگاره ها در شهرستان نی ریز در سال 1376 و کشف جاده شاهی یا کانال آب رسانی دوره هخامنشی در تنگ بلاغی و دیوار سنگی آریایی ها بر فراز کوههای شهرستان پاسارگاد در فروردین سال 1382 و نیز کشف نمونه کاخ مداین از دوره ساسانی در شهر ابرکوه از استان یزد و همچنین کشف آثار و کانال آب رسانی از رودخانه شش پیر شهرستان سپیدان به شیراز از دوره هخامنشی و استودانی در شهرستان خاتم از استان یزد در سال 1385 از افتخارات ایشان است. با توجه به این که در موضوعهای ایرانشناسی زیر: گیلان 12 مقاله مازندران 2 مقاله بوشهر 8 مقاله و یک کتاب سیرجان 2 مقاله جیرفت 45 صفحه از کتاب کردان پارس و کرمان خوزستان 1 مقاله و یک کتاب اصفهان 4 مقاله یزد 4 مقاله و یک کتاب کاشان 1 مقاله زاهدان 1 مقاله خراسان 1 مقاله نوشته و چاپ شده است، مدت 38 سال مداوم است که فارس پژوهی می کند. وی به تمامی نقاط فارس، از دور و نزدیک سفر کرده و فارس را مانند کف دستش می شناسد و گمان نمی برد که در این موضوع کسی در جهان از او گوی سبقت برباید. همو به غیر از چند کتاب و رساله که درباره شهرهای فارس از جمله شیراز، آباده، جهرم، مرودشت و ممسنی نوشته و منتشر کرده است در سال 1369 تعداد 17 مقاله درباره شهرهای فارس منتشر نمود و تک نگاری 105 روستای فارس را به صورت پژوهش آماده چاپ و انتشار کرده است. وی در سال 1370 پیشنهاد تأسیس بنیاد فارس شناسی را به استانداری فارس داد که مورد موافقت قرار گرفت و تأسیس شد و یکی از چند نفر معدود هیئت علمی این بنیاد شد. در سال 1375 خود رأسا اقدام به تأسیس پژوهشگاه فارس در خیابان زند شیراز نمود که تا سال 1378 به فعالیت های فارس پژوهی می پرداخت. حاصل تمامی این تلاشها 63 جلد کتاب و رساله چاپ شده و دو جلد زیر چاپ ( کوار زمرد فارس و سفرنامه گله دار) می باشد. برخی از آخرین آثار وی به شرح زیر است: 1- کتابشناسی توصیفی خلیج فارس ( منتشره در سال 1379) 2- آبهای مقدس ایران (1380) 3- آرامگاه کوروش و باورهای مردم فارس (1380) 4- کتابشناسی توصیفی فرهنگ مردم فارس ( 1382) 5- کردان پارس و کرمان (1382) 6- کهن ترین تصاویر فارس (1382) کتاب کردان پارس و کرمان ایشان در سال 1382 از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جمهوری اسلامی ایران به عنوان پژوهش برگزیده سال کشور انتخاب شد و لوح تقدیر و جوایز آن را از دست وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرد. این کتاب در منطقه سلیمانیه کشور عراق به زبان کردی ترجمه شده و انتشارات مکریانی در همان کشور در دست چاپ دارد. ضمن آن که در سال 1380 تعداد 9 مقاله از فصل های این کتاب به کردی ایرانی ترجمه و در چندین شماره مجله سروه چاپ شد. کتاب کهن ترین تصاویر فارس در ششمین جشن فرهنگ فارس در سال 1384 در بخش ویژه حوزه تمدنی فارس نیز برگزیده شد و جوایز و لوح افتخار آن را دریافت کرد. این کتاب در سال 1385 به چاپ دوم رسید. در سال 1366 طی قراردادی با سازمان برنامه فارس فهرست نویسی مقاله ها و کتابهای درباره فارس را آغاز کرد و مدت هشت ماه ادامه داد اما به سبب شرایط نامناسب و غیر علمی آن سازمان کار را رها کرد و نتیجه کار وی تحت عنوان فهرستگان فارس، جلد اول منتشر گردید. در سال 1369 طرح پژوهشی تحت عنوان " علل و انگیزه مهاجرت عشایر به شهرهای فارس" را برای اداره کل عشایر استان فارس و دانشگاه آزاد اسلامی- واحد شیراز، به اتفاق دکتر غلامرضا وطن دوست و دکتر غلامحسین شاهکار شروع کرد که دو سال به درازا کشید و نتیجه کار به صورت رساله منتشر گردید. در این پژوهش دکتر صداقت کیش مجری طرح بود. در سال 1382 این پژوهشگر برجسته کشور قراردادی با اداره کل اوقاف و امور خیریه فارس منعقد نمود تا درباره زیارتگاههای فارس، قدمگاهها، مسجدها و حسینیه های تاریخی فارس، تکیه های تاریخی فارس، زاویه های تاریخی فارس، آرامگاههای مشاهیر فارس، مدارس علمیه فارس، مصلاهای فارس، قبرستانهای فارس، اماکن مذهبی اقلیت های دینی فارس، آب انبارهای تاریخی فارس، پل های تاریخی وقفی فارس، حمام های تاریخی وقفی و کاروانسراهای وقفی و تاریخی فارس پژوهش نماید که سه سال تمام کار این پژوهش به درازا انجامید و نتیجه این پژوهش ها 27 جلد کتاب گردید که قرار است آن اداره کل آنها را به چاپ برساند. افزون بر اینها آثار آماده چاپ استاد بیشمار است از جمله: شهر استخر، تخت جمشید، مرودشت دشت نور، جهرم در پویه تاریخ، راههای باستانی فارس، چاپخانه های فارس، هنر ها و صنایع دستی فارس، مبارزات و جنگهای مردم فارس علیه پلیس جنوب ( ارتش بریتانیا مستقر در فارس) و هشت سفرنامه را می توان نام برد. هم چنین این استاد، علاوه بر برنامه های رادیویی و تلویزیونی [ در سال 1346 در برنامه های کارگر و دهقان رادیو ایران به مدت شش ماه صحبت کرد و در سال 1355 در چند برنامه در همین رادیو قطعاتی از کتاب چهل تکه خود را برای شنوندگان خواند. در رادیو شبکه استانی فارس، یک مرتبه به مدت شش ماه، هفته ای شش روز، روزی یک ربع ساعت از 11:15 بامداد در سال 1376 و مرتبه دیگر در سال 1383 به مدت سه ماه هر روز بیشتر از ده دقیقه در ساعت 17:30 سخنرانی کرد و در تلویزیون حدود 40 برنامه ( به ویژه 10 برنامه برای افتتاح شبکه تلویزیونی فارس)، غیر از مصاحبه های رادیویی و تلویزیونی و نیز در شبکه اول تلویزیون جمهوری اسلامی ایران ( برنامه صبح به خیر ایران) ( سه مرتبه) و شبکه جهانی جام جم ( چهار مرتبه) درباره فارس سخنرانی کرده است. در رادیو جوان دو مرتبه، هر بار به مدت یک ماه در سال 1386 و رادیو صدای آشنا ( رادیویی برای ایرانیان سراسر جهان) سه مرتبه در سال 1386 و بی بی سی، رادیو فردا و رادیو تاجیک(در مشهد) نیز مطالبی ایراد کرده است.]، در شهرهای: آباده ( هرسال یکی دو مرتبه)، بوانات (شش مرتبه)، نی ریز (دو مرتبه)، سپیدان (یک مرتبه)، جهرم (سه مرتبه)، کازرون (سه مرتبه)، شیراز (سالی دو سه مرتبه)، لامرد (یک مرتبه)، هرات یزد (یک مرتبه) و سیرجان (دو مرتبه) سخنرانی کرده است. موضوع این سخنرانی ها عموماً جغرافیای تاریخی و آثار باستانی این شهر ها بوده است ضمن آنکه تاکنون 12 مرتبه در رشته معماری دانشگاهها و یک مرتبه در آکادمی علوم تاجیکستان در شهر دوشنبه درباره تخت جمشید، دو مرتبه در مورد کردان پارس، سه مرتبه درباره جشن یلدا، دو مرتبه در مورد چهارشنبه سوری و موضوعات دیگر نظیر حوض آرامگاه سعدی، ساختمان هفت تنان در شیراز، تاریخچه عکاسی در فارس و حداقل 20 موضوع دیگر در انجمن های علمی، دانشگاهها و NGO ها (سمن ها) سخنرانی داشته است، درحالی که تاکنون 38 مقاله در همایش های داخلی و بین المللی به صورت سخنرانی ایراد کرده است. در روز پنجشنبه 28 مرداد 1386 شبکه UBC کره جنوبی به مدت شش ساعت ( از ساعت 8 تا 14) در تخت جمشید درباره تخت جمشید و نقش رستم با استاد مصاحبه کرد و از آن شبکه در کره جنوبی پخش شد. استاد از سال 1364 در انجمن تاریخی استاد سامی، انجمن های ادبی توللی، گروه یاران یکشنبه و کانون ادب و هنر فارس عضویت داشته و در سال 1376 با یاری استادان برجسته شیراز و فارس، آقایان: حسن امداد، دکتر منصور رستگار فسایی، صادق همایونی و کوروش کمالی سروستانی انجمن ادب فارس را بنیان گذاشتند و در زمینه ادب و فرهنگ ایران خدماتی انجام دادند. وی در تمامی این انجمن ها به طور متناوب سخنرانی داشته است. این ایران شناس کار دولتی خود را با آموزگاری آغاز و پس از سه سال، دبیری دبیرستانهای آباده و تهران را به عهده داشت و در همین زمان با دریافت بورس از دولت ایتالیا، مدتی را در این کشور گذراند [هم چنین پیش از آن در سالهای 1343 و 1344 بورسی از دولت سوئد داشت.] و پس از آن به مدت 34 سال در مؤسسات عالی آموزشی از جمله مدرسه عالی هتلداری، انستیتو تکنولوژی تهران، انستیتو بازرگانی، مرکز تربیت معلم خدمات( دوره کارشناسی) و دانشگاهها چون دانشگاه شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز، واحد فیروز آباد، واحد جهرم و واحد داراب به تدریس اشتغال داشت و سرانجام به افتخار بازنشستگی نایل شد و پس از درست 50 سال تدریس در سطوح مختلف، از سال 1382 رسماً تدریس در دانشگاهها را کنار گذاشت اما گه گاه در کلاسهایی مانند گروههای دبیران تاریخ و غیره تدریس می نماید. [ از میان دانش آموزان دوران ابتدایی از سالهای تحصیلی 1336-1334 آقای شاه مراد حیدری، از دانش آموزان دوره دبیرستان سالهای 1338- 1337 دبیرستان بهار بوانات آقایان عزیز طالبی و جناب سرهنگ محمد رضا احمدی و از دانش آموزان دبیرستانهای تهران آقای علی جوجم، جناب سرهنگ مهرداد مقیمی، الیاس مهر و از دانشجویان دانشگاه شیراز آقای اسفندیار کرمی و آقای حمزه کرمی و از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد داراب که مدت 10 سال در آنجا تدریس می کرد آقای محمد داوود فرح بخش و آقای جعفر کشاورز و چند نفر دیگر از دانشگاههای دیگر دوستان صمیمی استاد می باشند و رفت و آمد خانوادگی دارند.] کار رها کردن تدریس صرفاً جهت به انجام رساندن پژوهشهای ناتمام بوده است. از سوی دیگر تا به حال هفت مرتبه توسط ادارات زیر یعنی اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی فارس (در سال 1376)، فرمانداری آباده و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان آباده ( سال 1378)، اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی فارس ( مجدداً در سال 1378 به خاطر پژوهشهای مردم شناسی)، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس (1379) و همین اداراه کل ( مجدداً در سال 1380)، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان جهرم (1380)، شورای اسلامی شهر آباده ( 1384) [ در این مراسم شورای اسلامی شهر آباده تصمیم گرفت که میدان ورودی شهر آباده از سمت اصفهان را به نام وی نامگذاری کند که پس از مطرح کردن با استاد، او به شدت مخالفت کرد. ] و استانداری فارس (1384) از خدمات پژوهشی و فارس شناسی این استاد تجلیل به عمل آوردند و در روز 15 اردیبهشت 1384 تمبری با تصویر این استاد برجسته توأم با عکس غرورآمیز تخت جمشید و آرامگاه سعدی به همین مناسبت انتشار یافت استاد، عضویت چند انجمن و مجامع علمی داخلی و بین المللی را دارد که افتخار آمیز ترین آنها، عضویت در گروه واژه گزینی فرهنگستان زبان ایران و عضویت در گروه هنرهای صناعی فرهنگستان هنر و نیز عضویت در شورای علمی دانشنامه خلیج فارس , و نیز مدیر دانشنامه آبادیهای ایران از مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی می باشد. [ برای اطلاعات بیشتر درباره این استاد غیر از آثار وی به مآخذ زیر مراجعه کنید: - سالنامه دبیرستان دکتر ولی اله نصر ( تهران)، 1355، ص 83 - نامنامه انجمن اقتصاد دانان ایران، 1356، ص51 - فهرست مستند اسامی مشاهیر و مؤلفان، تهران: مرکز خدمات کتابداری وزارت علوم، 1356، ص213 - انجمن های ادبی شیراز، حسن امداد، تهران: ما، ص450 - ویژه نامه عصر آباده، تیرماه1383، ص8: " یار غایب آباده- دکتر جمشید صداقت کیش" - مؤسسه دار الفکر شیعه، قم، 1384: دانشمندان شیعه - فیلم نیم ساعته " شرح حال دکتر جمشید صداقت کیش" ساخته تلویزیون شبکه سیمای استان فارس در سال 1382 که از همین شبکه نیز در همان زمان پخش شد. - هم چنین شاعرانی نظیر ترابی( از اصفهان)، دهقانی، کاشانی، دکتر خراباتی ... ( در شیراز) در اشعار خود استاد را ستوده اند.]----------------------------------------- آلبوم تصاوير سخنراني در آکادمي علوم تاجيکستان درباره تخت جمشيد سخنراني در دانشگاه ملي تاجيکستان 1382 سخنراني در دانشگاه تربيت معلم تاجيکستان 1382 سخنراني در کازرون درباره ناصر ديوان 1382 سخنراني در پاريس درباره شيراز در عصر حافظ سخنراني در تالار حافظ - شيراز- شب يلدا 1382-------------------------------------------------------------------------------------------------لینک مقالات ایشان نوشته شده توسط در |موضوع :مفاخر علمی آبـــاده | 2 نظر به اشتراک بگذارید : :: :: :: :: :: زندگینامه افتخار علمی شهر آباده استاد روح الله عباسی : روح الله عباسی ، در سال 1302 (ه.ش) در آباده متولد شد . پس از اتمام تحصیلات ابتدایی ، در سال 1322 تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین ، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت . در ادامه تحصیل در دانشکده فنی بعنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات ، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت ، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد . اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست . با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد . پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات ، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد . و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورۀ دکتریش در اروپا شد ، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود . او ، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دكترا در ادبيات فرانسه ، دكترا در جامعه شناسي ، دكتراي سيكل سوم در اقتصاد و دكتراي دولتي در علوم انساني ، سالها در دانشگاههای فرانسه بعنوان استاد مشغول به تدریس بوده است . ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است . دکتر عباسی ، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی ، انگلیسی ، فرانسوی و عربی تسلط دارد . نگاهی به آثار ایشان : تألیـــــــــفات: (تحقیقات و پژوهش های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه) : مقدمه اي برجامعه شناسي شهري تهران خاطرات یک افسر توده ای پايان شب (تجزيه و تحليلي از فساد زندگي اجتماعي درايران و فرانسه) تحول اقتصاد ي و اجتمامي ايران ( 1918 تا 1940 ) آدم تو شهر خودش گنده نميشه تجزيه و تحليل منطقي جنبش کمونيستي درايران هويت محصوريا محصورهويت بانک و امورمالي درايران ايران و خليج فارس منابع آبي ايران توليد و مصرف انرژي برقي درايران اقتصاد ايران درادبيات فرانسه درقرن هفدهم ميلادي تحول تورم درايران محصور سيماي ايران درادبيات فرانسه مشکلات غذائي در کشورهاي خليج فارس ره آورد محققان کشور هاي اسلامي براي غني ساختن کتابخانه فرانسه مقدمه اي بر زبان انفورماتيک مقام کشاورزي دراقتصاد ايران تحصيلات عاليه در ايران تحصيلات فني و حرفه اي در ايران طوفانهاي خليج فارسي مناسبات و روابط خارجي ايران نفت و کشورهاي صادر کننده نفت مواد مخدره درايران مناسبات و روابط خارجي ايران اقتصاد اسلحه درايران تحقيق درباره اشتغال در ايران توسعه اقتصادي ايران تحول جمعيت ايران تحول جمعيت فعال ايران مناسبات جمعي درايران منابع نيرو درايران فرهنگ استعاري و استعمار فرهنگي مناسبا ت اقتصادي ايران و امريکا متد آموزش فرانسه ( 2 جلد) 2500 مسئله مثلثات (با همكاري) متد آموزش جبر ترجمه : حركت كمونيستي در ايران - سپهر ذبيح ناسيوناليسم در ايران - قطام- مارسل بل تاريخ رياضيات تئوري پيدايش زمين و منظومه شمسي - اتواشميت تمدن فرانسه - ژرژ دوهامل زندگي در فراخناي جهان - اووندن ساختمان خورشيد - ماسوويچ غارت جهان سوم ( با همكاري ) - پير ژاله اقتصاد جهان در قرن بيستم - وارگا جهاني كه من مي شناسم - برتراند راسل چرا مسيحي نيستم - برتراند راسل در آستانه قرآن ( با همكاري راميار ) - رژي بلاشر قرآن جلوه اي از رحمان - رژي بلاشر طبق المناطق ( غياث الدين كاشي ) -كندي ماركسيسم - هانري لوفور تمركز اقتصادي در امريكا ( با همكاري ) - ماندل جامعه شناسی مارکس - هانري لوفور ----------------------------------------------------------------------------------------------- زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می کند : بنام خداوند جان و خرد تنها دوري استاد از وطن است كه موجب شده اين بنده قلم به دست گيرم و سخني چند در پيرامون جايگاه علمي و شخصيات جناب آقاي دكتر روح الله عباسي بنگارم. جناب ايشان در واقع، نيازي به معرفي به هم ميهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و!!! اطلاعات ايشان در حد و پايه و نيرو و مايه اين نيست كه نيازي به اين باشد كه كسي چون اين بنده در صدد معرفي ايشان برآيد.... اما خوب، درد اين است كه اين خورشيد درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همين دوري است كه موجب شده كه چون اين بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گيرد تا كسي چون جناب ايشان را به هم ميهنان بشناساند. اين بنده ديري است كه جناب دكتر را مي شناسم. خوب به ياد مي آورم نخستين باري را كه ما دو نفر با هم روبرو شديم. نوباوگاني بيش نبوديم، هر دو از شهرستان آمده بوديم به تهران، ايشان از آباده من از بانه. هر دو به دبيرستان نظام آمده بوديم. آن وقت تا آنجا كه ما اطلاع داشتيم تنها دو مؤسسه آموزشي شبانه روزي دركشور بود: يكي دبيرستان نظام و ديگري دانشسراي مقدماتي – ما آمده بوديم به دبيرستان نظام. سال 1322 بود، هر دو دو سال ترك تحصيل داشتيم. يادم هست همان شب اول ورودم را پيش از شام، غريب وار در حياط قدم مي زدم. آن وقت ها آن حياط در نداشت دبيرستان را تنها يك لامپ ضعيف روشن مي داشت. يادم هست همان شب اول ورودمان غريب وار درحياط مي گشتم، و به غربت و دوري و آينده تحصيلي و اين گونه مسائل مي انديشيدم.... كه يكي از درون تاريكي به سويم آمد. سلام كرد، نامم را پرسيد، و ديارم را. گفتم. او هم خودش را معرفي كرد، و گفت كه كيست و از كجاست.... و در دنبال سخن گفت (بي مقدمه): ابراهيم، بيا با هم دوست باشيم.... دوست شديم، هنوز هم دوست هستيم، دوست مانده ايم با تمام زير و بم ها و پيچ و خم ها و گاه، قهر و آشتي ها..... آن روز (روز نخست ورودم به دبيرستان، كه گمان مي كنم چهارم يا پنجم مهرماه 1322 بود ) عباسي را در سر كلاس ديده و سنجيده بودم..... آه، اعجوبه اي بود اين بچه.....در همه عرصه ها مي درخشيد: رياضيات، طبيعيات، زبان فرانسه، زبان عربي – زبان فرانسه را فوت آب بود، بي اغراق همان وقت هم از يك ليسانسيه خارجه رفته چيزي كم نداشت..... و عجب اين كه تار هم مي زد! با اين همه جواني بود ساده، افتاده، آميزگار، و همراه با هر دانش آموزي كه از او مي خواست درسي را با او مرور كند. من به شخصه كمترين رگه رشك و حسدي در او نديدم، به هر كس نياز به ياري او داشت صميمانه مي رسيد. گذشت باز..... افسر شديم، من به رضائيه رفتم، عباسي در تهران ماند و دنبال تحصيل را گرفت و در دانشكده فني ثبت نام كرد...... سال به سر نرسيده ارتش عده اي دانشجو براي تحصيل در رشته هاي مختلف به فرانسه فرستاد. عباسي كه عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست مي داشت در امتحانات اعزام شركت كرد، و شاگرد اول شد..... و رفت كه بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نيروي دريائي جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان يكم عباسي. اين را هم بگويم عباسي در انتقاد، بطور كلي، مردي است بسيار صريح اللهجه، چندان كه اين صراحت گاه براي اطرافيان سخت دل آزار مي شود. همين صراحت در گفتار بود كه در محيط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نيروي زميني منتقل شود و به كيفر اين ناپرهيزي ها به كرمان منتقل گردد. كه تبعيدگاه ارتش بود..... همين تبعيد زمينه اي شد براي انديشيدن نيشتر و غور در مسائل اجتماعي كشور. آن سال ها دوران شور و سرمستي بود..... با اين همه در اينجا هم اين بنده ضعيف دوست ديرينم، جناب استاد عباسي را، از ياد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامي وابسته به حزب توده كشيدم..... سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو ، همه محكوم شديم، كم يا زياد. وراهي زندان شديم. استاد كه تازه كار بود و هنوز مسئوليت و مقامي در سازمان احراز نكرده بود سبك از معركه جست. يكي دو سالي ماند و سپس آزاد شد.... دوران كساد و بيكاري بود. اما با اين همه استاد، در عين تنگدستي، درنگ را جايز نديد و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام كرد. شاگرد اول دانشكده ادبيات شد و بنا بر معمول بايد براي ادامه تحصيل و گذراندن دوره دكتري به اروپا مي رفت – اما سازمان امنيت و اطلاعات كشور مانع بود. گذشت...... سال 41 بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصيلي را برگزار مي كرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزين رتبه اول دانشكده ها مدال علمي اعطا كند.... تلويزيون مراسم را پخش مي كرد..... نشسته بودم، تلويزيون عباسي را نشان داد، در مقابل شاه، چيزهائي گفته شد، اما صدا پخش نمي شد. منتظر ماندم، مي دانستم كه حتماى خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت كه چه گذشته است بين شاه و او. من تازه آزاد شده بودم.....سال 41 بود. آمد، و تعريف كرد كه باري شاه از او پرسيده كيست و چه كاره است. و او گفته بود كه افسر سازمان نظامي بوده، و بي كار است، حالا هم كه شاگرد اول شده سازمان امنيت مانع از رفتنش به اروپاست. شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاكنون چندين ديپلم و ديپلم دكتري گرفته: تا آنجا كه من بدانم: ليسانس در ادبيات فرانسه، ليسانس در جامعه شناسي، دكترا در ادبيات فرانسه، دكترا در جامعه شناسي، دكتراي سيكل سوم دراقتصاد، دكتراي دولتي در علوم انساني، گويا يكي دو تاي ديگر هم هست كه من حاضر الذهن نيستم. استاد عباسي سال ها در مدرسه عالي اقتصاد وابسته به سوربن دستيار زنده ياد پروفسور آندره پياتيه بود، و هميشه خدا در حال پژوهش و تحقيق بود. حاصل اين پژوهش ها مجلدات عديده اي است كه به زبان هاي فارسي و فرانسه با عنوان « دايرة المعارف عباسي» منتشر شده است و مي شود. خاطراتي هم نوشته است. زبان نگارشش به دل مي نشيند، هر چند در اثر دوري از وطن اندكي غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا مي شود، و با گوينده ارتباط پيدا مي كند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئي بدانها لذت مي برد، هر چند مي داند در وضع و موقعي نبوده است كه چون يك فرد مسئول اظهار نظر كند.اما به هر حال، همين هاست كه نهايتاً زمينه كلي سنجش را فراهم مي كنند و خواننده را با واقعيات آشنا مي سازند. ابراهيم يونسي
+ نوشته شده در پنجشنبه دوازدهم اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 16:31 توسط مهندس ایمان رستگار
|