• انتشار در ۸م آذر ۱۳۸۵
در دو کیلومتری شهرستان آباده در قسمت شمالی ده درغوک در بالای کوهی (که در دامنه آن، قبرستان آباده قرار دارد) مقبرهای است معروف به خواجه عکاشه. محلی که تمام شهر آباده از آنجا دیده میشود. دارای قبه و بارگاه باشکوهی است وبرفراز آن ضریحی* است به طول ۳متر و عرض ۱/۵ و ارتفاع ۱/۵ متر که از چوب گردو ساخته شده و منبت کاری گردیده است.
دارای کتیبه* ایست که نام چهارده معصوم(ع) بر آن منقوش گردیده و در پایان آن نوشته شده که «وقف کرد بر مزار متبرکه منوره سلطان الاتقیاء و برهان الاوصیاء خواجه عکاشه بلخی» واقع در آباده. عفیفه مکرمه میرزا خواند و ولدبطن آسیدعلی سیاه پوش مشهورا خادم آستانه منوره.

در جلو ضریح دربی است که این اشعار بر او نوشته شده است.
هر که در این روضه درآید ز صدق هست دعایش به یقین مستجاب
روی نیاز هر که بر این آستان نهاد پای شرف ز یقین بر آسمان نهاد
زدر درآ و شبستان ما منور کن دهان مجلس روحانیان معطر کن
و در پایین کتیبه منقوش گردیده که، (استاد شاه محمد نجار اقلیدی سنهی
۱۰۲۱ قمری) و کاشیهای منصوبه در آن زیارتگاه، به طور قطع در زمان صفویه به
کار رفته است و بطوریکه آقای حاج شیخ محمد علی جان نثار (امام جماعت مسجد امام حسن) آباده اظهار
مینمود مقبره مزبور دارای زیارتنامه ای بود و جملات (السلام علیک یا
محمدبن عکاشه) در آن مذکور و نامبرده ملاحظه و قرائت نموده ولیکن فعلاً آن
زیارتنامه موجود نیست، بنابراین میتوان گفت که نامش محمد و فرزند عکاشه
بوده است.
و بنا به گفته نامبرده در کتاب حبیب السیر در صفحه ۳۴۴
مذکور گردیده است که (آن بزرگوار عکاشه ابن محصن اسدی است که در جنگهای
احزاب و خیبر به دستور حضرت رسول اکرم (ص) مقدمه لشکر را عهدهدار بوده است
و در جنگ شهید شده.
جناب خواجه عکاشه برای ترویج دیانت حقه اسلام به بلخ و
بخارا مسافرت نمود. اهالی بلخ مقدمش را گرامی شمرده و به لقب خواجه که
مخصوص بزرگان آن دیار است ملقبش نمودهاند. آن جناب در هنگام اقامت خود در
بلخ ابنیه خیریه بنا نموده و اکنون نیز یکی از دروازههای بلخ به نام نامی
او مشهور است. جناب خواجه عکاشه پس از مراجعت از بلخ در ولایت فارس از
دارفانی به سرای باقی شتافت و اکنون مدفن او مزار خاص و عام است. و در صفحه
۳۹۸ کتاب حبیب السیر نیز از دروازه عکاشه در بلخ که به وسیله محمدخان
شیبانی اورنگ گشوده شده و در فصل راهنمای دانشوران درباره خواجه عکاشه ذکر
شده که (عکاشه بر وزن فعاله) نام عکاشه ابن محصن اسدی است و نام فرزند او و
هم چنین نام طایفهای از اولاد او میباشد. (فریدون ابن عکاشه که به عربی و
فارسی شعر میگفته و در قرن هشتم میزیسته، نیز از این طایفه است).
علیهذا با توجه به مراتب بالا و به صفحه ۱۲۱ جلد دوم منتهی الامال حاج شیخ عباس قمی
رضوان الله علیه در باب نهم (درمورد حضرت امام موسی کاظم ع) قید شده (شیخ
کلینی و قطب راوندی و دیگران روایت کردهاند که ابن عکاشه اسدی بخدمت حضرت
امام محمد باقر (ع) آمد و حضرت امام جعفر صادق (ع) در خدمت آن حضرت ایستاده
بود حضرت او را اعزاز و اکرام نمود و انگوری برای او طلبید. در اثنای سخن
ابن عکاشه عرض کرد که یا رسول الله چرا جعفر را تزویج نمینمایی بحد تزویج
رسیده است….. والی آخر). معلوم میشود که از مقربین خاندان عصمت و طهارت
بوده است.
بر طبق یکی از مقالههای موجود قبر موجود متعلق به خواجه عکاشه نیست بلکه این قبر متعلق به خواجه جلال الدین فریدون عکاشه
میباشد که از مستوفیان و وزراء شاه شیخ ابو اسحاق اینجو بوده است که مردی
ادیب و شاعر بوده است و در کتابی که در همان عصر نوشته شده اشعار زیادی از
وی آورده شده است.
این شخص در یکی از جنگهایی که بین امیر مبارز الدین محمد شاه یزد و شاه
ابواسحاق اینجو رخ داده است کشته شده و جسد او را در کوه دفن کرده اند و
از آن زمان به کوه خواجه معروف گردیده است. کوه خواجه از
عهد هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان در بین مردم مقدس بوده است و در قله آن
آتشکده و عبادتگاه ساخته بودند برای همین خواجه را در این کوه به خاک
سپردهاند. در نزدیکی کوه خواجه، کوه دیگری وجود دارد که در قله آن ساختمان
مخروبهایست که آن را قلعه گبری مینامند.
این قلعه محل زندگی نبوده است زیرا محوطه آن بسیار کوچک و فاقد آب میباشد. بر طبق آثار موجود این محل استودان بوده است. استودان
محلی بوده است که زرتشتیان قدیم ساکن شهرستان و نواحی اطراف اجساد اموات و
مردگان خود را در معرض هوا میگذاشتهاند و پس از اینکه ماهیچه و عضلات
جسد را طیور وحشی میخوردند استخوانها را جمعآوری کرده در اطراف کوه مقدس
خواجه دفن میکردند.
هنوز هم این گونه قبور در اطراف خواجه است و در چندین
سال پیش مردم سنگ ریزههایی روی این قبور ریختند و اعتقاد داشتهاند که این
قبرها گور کافران است.
* متاسفانه هم اکنون هیچ اثری از ضریح و کتیبه نیست! خودِ
ساختمان نیز به دلیل عدم رسیدگی و بیتوجهی مسئولان و مردم بسیار آسیب دیده
و در حال تخریب است.
منابع: قلم :: وبلاگ خبری آباده ::
» کتاب تاریخ و جغرافیای شهرستان آباده از سید عبدالرحیم شریف
» (الهام دهقان – آرزو کشاورز – شبنم فیروزی / زیر نظر سازمان دانش آموزی)
پستهای مشابه
- گالری تصاویر کوه خواجه عکاشه
- مرمت بنای تاریخی مقبره خواجهعكاشه در حال انجام است
- آثار باستانی آباده: کاروانسرا
• انتشار در ۸م آذر ۱۳۸۵
در دو کیلومتری شهرستان آباده در قسمت شمالی ده درغوک در بالای کوهی (که در دامنه آن، قبرستان آباده قرار دارد) مقبرهای است معروف به خواجه عکاشه. محلی که تمام شهر آباده از آنجا دیده میشود. دارای قبه و بارگاه باشکوهی است وبرفراز آن ضریحی* است به طول ۳متر و عرض ۱/۵ و ارتفاع ۱/۵ متر که از چوب گردو ساخته شده و منبت کاری گردیده است.
دارای کتیبه* ایست که نام چهارده معصوم(ع) بر آن منقوش گردیده و در پایان آن نوشته شده که «وقف کرد بر مزار متبرکه منوره سلطان الاتقیاء و برهان الاوصیاء خواجه عکاشه بلخی» واقع در آباده. عفیفه مکرمه میرزا خواند و ولدبطن آسیدعلی سیاه پوش مشهورا خادم آستانه منوره.

در جلو ضریح دربی است که این اشعار بر او نوشته شده است.
هر که در این روضه درآید ز صدق هست دعایش به یقین مستجاب
روی نیاز هر که بر این آستان نهاد پای شرف ز یقین بر آسمان نهاد
زدر درآ و شبستان ما منور کن دهان مجلس روحانیان معطر کن
و در پایین کتیبه منقوش گردیده که، (استاد شاه محمد نجار اقلیدی سنهی
۱۰۲۱ قمری) و کاشیهای منصوبه در آن زیارتگاه، به طور قطع در زمان صفویه به
کار رفته است و بطوریکه آقای حاج شیخ محمد علی جان نثار (امام جماعت مسجد امام حسن) آباده اظهار
مینمود مقبره مزبور دارای زیارتنامه ای بود و جملات (السلام علیک یا
محمدبن عکاشه) در آن مذکور و نامبرده ملاحظه و قرائت نموده ولیکن فعلاً آن
زیارتنامه موجود نیست، بنابراین میتوان گفت که نامش محمد و فرزند عکاشه
بوده است.
و بنا به گفته نامبرده در کتاب حبیب السیر در صفحه ۳۴۴
مذکور گردیده است که (آن بزرگوار عکاشه ابن محصن اسدی است که در جنگهای
احزاب و خیبر به دستور حضرت رسول اکرم (ص) مقدمه لشکر را عهدهدار بوده است
و در جنگ شهید شده.
جناب خواجه عکاشه برای ترویج دیانت حقه اسلام به بلخ و
بخارا مسافرت نمود. اهالی بلخ مقدمش را گرامی شمرده و به لقب خواجه که
مخصوص بزرگان آن دیار است ملقبش نمودهاند. آن جناب در هنگام اقامت خود در
بلخ ابنیه خیریه بنا نموده و اکنون نیز یکی از دروازههای بلخ به نام نامی
او مشهور است. جناب خواجه عکاشه پس از مراجعت از بلخ در ولایت فارس از
دارفانی به سرای باقی شتافت و اکنون مدفن او مزار خاص و عام است. و در صفحه
۳۹۸ کتاب حبیب السیر نیز از دروازه عکاشه در بلخ که به وسیله محمدخان
شیبانی اورنگ گشوده شده و در فصل راهنمای دانشوران درباره خواجه عکاشه ذکر
شده که (عکاشه بر وزن فعاله) نام عکاشه ابن محصن اسدی است و نام فرزند او و
هم چنین نام طایفهای از اولاد او میباشد. (فریدون ابن عکاشه که به عربی و
فارسی شعر میگفته و در قرن هشتم میزیسته، نیز از این طایفه است).
علیهذا با توجه به مراتب بالا و به صفحه ۱۲۱ جلد دوم منتهی الامال حاج شیخ عباس قمی
رضوان الله علیه در باب نهم (درمورد حضرت امام موسی کاظم ع) قید شده (شیخ
کلینی و قطب راوندی و دیگران روایت کردهاند که ابن عکاشه اسدی بخدمت حضرت
امام محمد باقر (ع) آمد و حضرت امام جعفر صادق (ع) در خدمت آن حضرت ایستاده
بود حضرت او را اعزاز و اکرام نمود و انگوری برای او طلبید. در اثنای سخن
ابن عکاشه عرض کرد که یا رسول الله چرا جعفر را تزویج نمینمایی بحد تزویج
رسیده است….. والی آخر). معلوم میشود که از مقربین خاندان عصمت و طهارت
بوده است.
بر طبق یکی از مقالههای موجود قبر موجود متعلق به خواجه عکاشه نیست بلکه این قبر متعلق به خواجه جلال الدین فریدون عکاشه
میباشد که از مستوفیان و وزراء شاه شیخ ابو اسحاق اینجو بوده است که مردی
ادیب و شاعر بوده است و در کتابی که در همان عصر نوشته شده اشعار زیادی از
وی آورده شده است.
این شخص در یکی از جنگهایی که بین امیر مبارز الدین محمد شاه یزد و شاه
ابواسحاق اینجو رخ داده است کشته شده و جسد او را در کوه دفن کرده اند و
از آن زمان به کوه خواجه معروف گردیده است. کوه خواجه از
عهد هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان در بین مردم مقدس بوده است و در قله آن
آتشکده و عبادتگاه ساخته بودند برای همین خواجه را در این کوه به خاک
سپردهاند. در نزدیکی کوه خواجه، کوه دیگری وجود دارد که در قله آن ساختمان
مخروبهایست که آن را قلعه گبری مینامند.
این قلعه محل زندگی نبوده است زیرا محوطه آن بسیار کوچک و فاقد آب میباشد. بر طبق آثار موجود این محل استودان بوده است. استودان
محلی بوده است که زرتشتیان قدیم ساکن شهرستان و نواحی اطراف اجساد اموات و
مردگان خود را در معرض هوا میگذاشتهاند و پس از اینکه ماهیچه و عضلات
جسد را طیور وحشی میخوردند استخوانها را جمعآوری کرده در اطراف کوه مقدس
خواجه دفن میکردند.
هنوز هم این گونه قبور در اطراف خواجه است و در چندین
سال پیش مردم سنگ ریزههایی روی این قبور ریختند و اعتقاد داشتهاند که این
قبرها گور کافران است.
* متاسفانه هم اکنون هیچ اثری از ضریح و کتیبه نیست! خودِ
ساختمان نیز به دلیل عدم رسیدگی و بیتوجهی مسئولان و مردم بسیار آسیب دیده
و در حال تخریب است.
منابع: قلم :: وبلاگ خبری آباده ::
» کتاب تاریخ و جغرافیای شهرستان آباده از سید عبدالرحیم شریف
» (الهام دهقان – آرزو کشاورز – شبنم فیروزی / زیر نظر سازمان دانش آموزی)
پستهای مشابه
- گالری تصاویر کوه خواجه عکاشه
- مرمت بنای تاریخی مقبره خواجهعكاشه در حال انجام است
- آثار باستانی آباده: کاروانسرا
• انتشار در ۸م آذر ۱۳۸۵
در دو کیلومتری شهرستان آباده در قسمت شمالی ده درغوک در بالای کوهی (که در دامنه آن، قبرستان آباده قرار دارد) مقبرهای است معروف به خواجه عکاشه. محلی که تمام شهر آباده از آنجا دیده میشود. دارای قبه و بارگاه باشکوهی است وبرفراز آن ضریحی* است به طول ۳متر و عرض ۱/۵ و ارتفاع ۱/۵ متر که از چوب گردو ساخته شده و منبت کاری گردیده است.
دارای کتیبه* ایست که نام چهارده معصوم(ع) بر آن منقوش گردیده و در پایان آن نوشته شده که «وقف کرد بر مزار متبرکه منوره سلطان الاتقیاء و برهان الاوصیاء خواجه عکاشه بلخی» واقع در آباده. عفیفه مکرمه میرزا خواند و ولدبطن آسیدعلی سیاه پوش مشهورا خادم آستانه منوره.

در جلو ضریح دربی است که این اشعار بر او نوشته شده است.
هر که در این روضه درآید ز صدق هست دعایش به یقین مستجاب
روی نیاز هر که بر این آستان نهاد پای شرف ز یقین بر آسمان نهاد
زدر درآ و شبستان ما منور کن دهان مجلس روحانیان معطر کن
و در پایین کتیبه منقوش گردیده که، (استاد شاه محمد نجار اقلیدی سنهی
۱۰۲۱ قمری) و کاشیهای منصوبه در آن زیارتگاه، به طور قطع در زمان صفویه به
کار رفته است و بطوریکه آقای حاج شیخ محمد علی جان نثار (امام جماعت مسجد امام حسن) آباده اظهار
مینمود مقبره مزبور دارای زیارتنامه ای بود و جملات (السلام علیک یا
محمدبن عکاشه) در آن مذکور و نامبرده ملاحظه و قرائت نموده ولیکن فعلاً آن
زیارتنامه موجود نیست، بنابراین میتوان گفت که نامش محمد و فرزند عکاشه
بوده است.
و بنا به گفته نامبرده در کتاب حبیب السیر در صفحه ۳۴۴
مذکور گردیده است که (آن بزرگوار عکاشه ابن محصن اسدی است که در جنگهای
احزاب و خیبر به دستور حضرت رسول اکرم (ص) مقدمه لشکر را عهدهدار بوده است
و در جنگ شهید شده.
جناب خواجه عکاشه برای ترویج دیانت حقه اسلام به بلخ و
بخارا مسافرت نمود. اهالی بلخ مقدمش را گرامی شمرده و به لقب خواجه که
مخصوص بزرگان آن دیار است ملقبش نمودهاند. آن جناب در هنگام اقامت خود در
بلخ ابنیه خیریه بنا نموده و اکنون نیز یکی از دروازههای بلخ به نام نامی
او مشهور است. جناب خواجه عکاشه پس از مراجعت از بلخ در ولایت فارس از
دارفانی به سرای باقی شتافت و اکنون مدفن او مزار خاص و عام است. و در صفحه
۳۹۸ کتاب حبیب السیر نیز از دروازه عکاشه در بلخ که به وسیله محمدخان
شیبانی اورنگ گشوده شده و در فصل راهنمای دانشوران درباره خواجه عکاشه ذکر
شده که (عکاشه بر وزن فعاله) نام عکاشه ابن محصن اسدی است و نام فرزند او و
هم چنین نام طایفهای از اولاد او میباشد. (فریدون ابن عکاشه که به عربی و
فارسی شعر میگفته و در قرن هشتم میزیسته، نیز از این طایفه است).
علیهذا با توجه به مراتب بالا و به صفحه ۱۲۱ جلد دوم منتهی الامال حاج شیخ عباس قمی
رضوان الله علیه در باب نهم (درمورد حضرت امام موسی کاظم ع) قید شده (شیخ
کلینی و قطب راوندی و دیگران روایت کردهاند که ابن عکاشه اسدی بخدمت حضرت
امام محمد باقر (ع) آمد و حضرت امام جعفر صادق (ع) در خدمت آن حضرت ایستاده
بود حضرت او را اعزاز و اکرام نمود و انگوری برای او طلبید. در اثنای سخن
ابن عکاشه عرض کرد که یا رسول الله چرا جعفر را تزویج نمینمایی بحد تزویج
رسیده است….. والی آخر). معلوم میشود که از مقربین خاندان عصمت و طهارت
بوده است.
بر طبق یکی از مقالههای موجود قبر موجود متعلق به خواجه عکاشه نیست بلکه این قبر متعلق به خواجه جلال الدین فریدون عکاشه
میباشد که از مستوفیان و وزراء شاه شیخ ابو اسحاق اینجو بوده است که مردی
ادیب و شاعر بوده است و در کتابی که در همان عصر نوشته شده اشعار زیادی از
وی آورده شده است.
این شخص در یکی از جنگهایی که بین امیر مبارز الدین محمد شاه یزد و شاه
ابواسحاق اینجو رخ داده است کشته شده و جسد او را در کوه دفن کرده اند و
از آن زمان به کوه خواجه معروف گردیده است. کوه خواجه از
عهد هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان در بین مردم مقدس بوده است و در قله آن
آتشکده و عبادتگاه ساخته بودند برای همین خواجه را در این کوه به خاک
سپردهاند. در نزدیکی کوه خواجه، کوه دیگری وجود دارد که در قله آن ساختمان
مخروبهایست که آن را قلعه گبری مینامند.
این قلعه محل زندگی نبوده است زیرا محوطه آن بسیار کوچک و فاقد آب میباشد. بر طبق آثار موجود این محل استودان بوده است. استودان
محلی بوده است که زرتشتیان قدیم ساکن شهرستان و نواحی اطراف اجساد اموات و
مردگان خود را در معرض هوا میگذاشتهاند و پس از اینکه ماهیچه و عضلات
جسد را طیور وحشی میخوردند استخوانها را جمعآوری کرده در اطراف کوه مقدس
خواجه دفن میکردند.
هنوز هم این گونه قبور در اطراف خواجه است و در چندین
سال پیش مردم سنگ ریزههایی روی این قبور ریختند و اعتقاد داشتهاند که این
قبرها گور کافران است.
* متاسفانه هم اکنون هیچ اثری از ضریح و کتیبه نیست! خودِ
ساختمان نیز به دلیل عدم رسیدگی و بیتوجهی مسئولان و مردم بسیار آسیب دیده
و در حال تخریب است.
منابع: قلم :: وبلاگ خبری آباده ::
» کتاب تاریخ و جغرافیای شهرستان آباده از سید عبدالرحیم شریف
» (الهام دهقان – آرزو کشاورز – شبنم فیروزی / زیر نظر سازمان دانش آموزی)
پستهای مشابه
- گالری تصاویر کوه خواجه عکاشه
- مرمت بنای تاریخی مقبره خواجهعكاشه در حال انجام است
- آثار باستانی آباده: کاروانسرا
• انتشار در ۸م آذر ۱۳۸۵
در دو کیلومتری شهرستان آباده در قسمت شمالی ده درغوک در بالای کوهی (که در دامنه آن، قبرستان آباده قرار دارد) مقبرهای است معروف به خواجه عکاشه. محلی که تمام شهر آباده از آنجا دیده میشود. دارای قبه و بارگاه باشکوهی است وبرفراز آن ضریحی* است به طول ۳متر و عرض ۱/۵ و ارتفاع ۱/۵ متر که از چوب گردو ساخته شده و منبت کاری گردیده است.
دارای کتیبه* ایست که نام چهارده معصوم(ع) بر آن منقوش گردیده و در پایان آن نوشته شده که «وقف کرد بر مزار متبرکه منوره سلطان الاتقیاء و برهان الاوصیاء خواجه عکاشه بلخی» واقع در آباده. عفیفه مکرمه میرزا خواند و ولدبطن آسیدعلی سیاه پوش مشهورا خادم آستانه منوره.

در جلو ضریح دربی است که این اشعار بر او نوشته شده است.
هر که در این روضه درآید ز صدق هست دعایش به یقین مستجاب
روی نیاز هر که بر این آستان نهاد پای شرف ز یقین بر آسمان نهاد
زدر درآ و شبستان ما منور کن دهان مجلس روحانیان معطر کن
و در پایین کتیبه منقوش گردیده که، (استاد شاه محمد نجار اقلیدی سنهی
۱۰۲۱ قمری) و کاشیهای منصوبه در آن زیارتگاه، به طور قطع در زمان صفویه به
کار رفته است و بطوریکه آقای حاج شیخ محمد علی جان نثار (امام جماعت مسجد امام حسن) آباده اظهار
مینمود مقبره مزبور دارای زیارتنامه ای بود و جملات (السلام علیک یا
محمدبن عکاشه) در آن مذکور و نامبرده ملاحظه و قرائت نموده ولیکن فعلاً آن
زیارتنامه موجود نیست، بنابراین میتوان گفت که نامش محمد و فرزند عکاشه
بوده است.
و بنا به گفته نامبرده در کتاب حبیب السیر در صفحه ۳۴۴
مذکور گردیده است که (آن بزرگوار عکاشه ابن محصن اسدی است که در جنگهای
احزاب و خیبر به دستور حضرت رسول اکرم (ص) مقدمه لشکر را عهدهدار بوده است
و در جنگ شهید شده.
جناب خواجه عکاشه برای ترویج دیانت حقه اسلام به بلخ و
بخارا مسافرت نمود. اهالی بلخ مقدمش را گرامی شمرده و به لقب خواجه که
مخصوص بزرگان آن دیار است ملقبش نمودهاند. آن جناب در هنگام اقامت خود در
بلخ ابنیه خیریه بنا نموده و اکنون نیز یکی از دروازههای بلخ به نام نامی
او مشهور است. جناب خواجه عکاشه پس از مراجعت از بلخ در ولایت فارس از
دارفانی به سرای باقی شتافت و اکنون مدفن او مزار خاص و عام است. و در صفحه
۳۹۸ کتاب حبیب السیر نیز از دروازه عکاشه در بلخ که به وسیله محمدخان
شیبانی اورنگ گشوده شده و در فصل راهنمای دانشوران درباره خواجه عکاشه ذکر
شده که (عکاشه بر وزن فعاله) نام عکاشه ابن محصن اسدی است و نام فرزند او و
هم چنین نام طایفهای از اولاد او میباشد. (فریدون ابن عکاشه که به عربی و
فارسی شعر میگفته و در قرن هشتم میزیسته، نیز از این طایفه است).
علیهذا با توجه به مراتب بالا و به صفحه ۱۲۱ جلد دوم منتهی الامال حاج شیخ عباس قمی
رضوان الله علیه در باب نهم (درمورد حضرت امام موسی کاظم ع) قید شده (شیخ
کلینی و قطب راوندی و دیگران روایت کردهاند که ابن عکاشه اسدی بخدمت حضرت
امام محمد باقر (ع) آمد و حضرت امام جعفر صادق (ع) در خدمت آن حضرت ایستاده
بود حضرت او را اعزاز و اکرام نمود و انگوری برای او طلبید. در اثنای سخن
ابن عکاشه عرض کرد که یا رسول الله چرا جعفر را تزویج نمینمایی بحد تزویج
رسیده است….. والی آخر). معلوم میشود که از مقربین خاندان عصمت و طهارت
بوده است.
بر طبق یکی از مقالههای موجود قبر موجود متعلق به خواجه عکاشه نیست بلکه این قبر متعلق به خواجه جلال الدین فریدون عکاشه
میباشد که از مستوفیان و وزراء شاه شیخ ابو اسحاق اینجو بوده است که مردی
ادیب و شاعر بوده است و در کتابی که در همان عصر نوشته شده اشعار زیادی از
وی آورده شده است.
این شخص در یکی از جنگهایی که بین امیر مبارز الدین محمد شاه یزد و شاه
ابواسحاق اینجو رخ داده است کشته شده و جسد او را در کوه دفن کرده اند و
از آن زمان به کوه خواجه معروف گردیده است. کوه خواجه از
عهد هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان در بین مردم مقدس بوده است و در قله آن
آتشکده و عبادتگاه ساخته بودند برای همین خواجه را در این کوه به خاک
سپردهاند. در نزدیکی کوه خواجه، کوه دیگری وجود دارد که در قله آن ساختمان
مخروبهایست که آن را قلعه گبری مینامند.
این قلعه محل زندگی نبوده است زیرا محوطه آن بسیار کوچک و فاقد آب میباشد. بر طبق آثار موجود این محل استودان بوده است. استودان
محلی بوده است که زرتشتیان قدیم ساکن شهرستان و نواحی اطراف اجساد اموات و
مردگان خود را در معرض هوا میگذاشتهاند و پس از اینکه ماهیچه و عضلات
جسد را طیور وحشی میخوردند استخوانها را جمعآوری کرده در اطراف کوه مقدس
خواجه دفن میکردند.
هنوز هم این گونه قبور در اطراف خواجه است و در چندین
سال پیش مردم سنگ ریزههایی روی این قبور ریختند و اعتقاد داشتهاند که این
قبرها گور کافران است.
* متاسفانه هم اکنون هیچ اثری از ضریح و کتیبه نیست! خودِ
ساختمان نیز به دلیل عدم رسیدگی و بیتوجهی مسئولان و مردم بسیار آسیب دیده
و در حال تخریب است.
منابع: قلم :: وبلاگ خبری آباده ::
» کتاب تاریخ و جغرافیای شهرستان آباده از سید عبدالرحیم شریف
» (الهام دهقان – آرزو کشاورز – شبنم فیروزی / زیر نظر سازمان دانش آموزی)
پستهای مشابه
- گالری تصاویر کوه خواجه عکاشه
- مرمت بنای تاریخی مقبره خواجهعكاشه در حال انجام است
- آثار باستانی آباده: کاروانسرا
+ نوشته شده در پنجشنبه دوازدهم اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 16:23 توسط مهندس ایمان رستگار
|