مجله Ceramic word Review همه ساله به بررسی میزان تولید، مصرف، صادرات و واردات کاشی و مقایسه آن با سالهای گذشته میپردازد. در آخرین نسخه این نشریه، آمار مربوط به سال 2008 و پیشبینیهای مربوط به سال 2009 مورد بررسی قرار گرفت. در مجموع در سال 2008 در صنعت جهانی کاشی، شاهد روند نزولی بودهایم و در مقایسه با سالهای قبل روند رشد، کاهش چشمگیری داشته است. تولید کاشی در سال 2008 حدود 8/5 میلیارد متر مربع است که که در مقایسه با سال 2007 رشد 3/5 درصدی نشان میدهد و این میزان در سالهای قبل روند رشد 7/3 درصد بوده است.
میزان مصرف کاشی با رشد فقط 3 درصدی به 8/263 میلیارد مترمربع رسید و این در حالیاست که در 5 سال گذشته، این میزان در حدود 8 درصد بوده است. اما بحران واقعی در صنعت کاشی در بخش صادرات تاثیر بیشتری داشته است. روند صادرات و واردات، در سال 2007 از حدود 7 تا 8 درصد که در چهار سال قبل آن بود به 2/4 درصد کاهش یافت. در سال 2008، صادرات جهانی با رشدی معادل 9 میلیون مترمربع از 1910 میلیون مترمربع به 1919 میلیون مترمربع رسید که رشدی برابر 0/47 درصد را نشان میدهد که این میزان از سال 2007 نیز کمتر است. همانند سالهای قبل، کشورهای جدیدی وارد لیست صادرکنندگان شدهاند و دادههای سالهای قبل برپایه آخرین اطلاعات مربوط به انجمنهای تجاری و صنعتی در کشورهای اصلی تولیدکننده سرامیک تصحیح شدهاند.
admin
ارسال : دوشنبه 13/02/89 ساعت 12:42
مدير -1 تولید جهانی کاشی در سال 2008
ید جهانی کاشی در سال 2008با میزان 8/495 میلیارد مترمربع نسبت به سال 2007 که 8/210 میلیارد مترمربع بوده است رشدی 3/5 درصدی داشته است. افزایش تولید بار دیگر در آسیا بود که 5/216 میلیارد مترمربع تولید داشت که این میزان با 370 میلیون متر مربع بیش از سال 2007 با رشد 7/7 درصدی همراه بود که در نتیجه سهم آسیا را در کل تولید جهانی به 61/4 درصد رساند. در تمام آسیا تنها سه کشور تایوان، ژاپن و کرهجنوبی با کاهش تولید در کشور خود مواجه بودند و در بیشتر کشورها میزان تولید کاشی افزایش یافت. به طوریکه چین با افزایش 200 میلیون مترمربع، ایران با 70 میلیون مترمربع، اندونزی با 43 میلیون مترمربع، ویتنام با 16 میلیون مترمربع، مالزی با 10 میلیون مترمربع و همینطور سوریه، عربستان صعودی، هند و عمان نیز با افزایش تولید مواجه بودند.
تولید در آمریکای مرکزی و جنوبی نیز با رشد 10/1 درصدی در سال 2008 از 807 میلیون مترمربع در سال 2007 به 889 میلیون مترمربع در سال 2008 رسید. این رشد 82 میلیون مترمربعی بیشتر مدیون افزایش تولید در کشور بزریل است.
در آفریقا و در کشور مصر، تولیدات با رشد 4/3 درصدی از 282 به 294 میلیون مترمربع رسید. در مناطق دیگر جغرافیایی کاهش به چشم میخورد. در آمریکای شمالی (ایالات متحده آمریکا، کانادا و مکزیک) کاهش 15 میلیون مترمربعی به چشم میخورد که 10 میلیون مترمربع از این کاهش مربوط به مکزیک و 5 میلیون مترمربع آن مربوط به آمریکاست که متراژ تولیدی با 6 درصد کاهش به 252 میلیون مترمربع رسید. در کشورهای غیر اتحادیه اروپا، تولید با کاهش 4 درصدی به 406 میلیون مترمربع رسید. با وجودی که روسیه 16 میلیون مترمربع افزایش تولید داشت ولی به دلیل کاهش 35 میلیون مترمربعی ترکیه، در مجموع شاهد کاهش میزان تولید بودیم. در 27 کشور عضو اتحادیه اروپا که بیشترین کاهش متعلق به این گروه است، تولید از 1/576 میلیارد مترمربع به 1/430 میلیارد مترمربع رسید که رقمی معادل 9/3 درصد کاهش را نشان میدهد. در کنار کاهش بسیار زیاد تولید در اسپانیا با 90 میلیون مترمربع و همینطور ایتالیا با 47 میلیون مترمربع، در کشورهای آلمان، جمهوری چک، هلند، انگلستان و فرانسه نیز کاهش ولی البته با میزان کمتر مشاهده شد. در این میان، لهستان تنها کشوری بود که شش میلیون مترمربع افزایش تولید داشت. سهم کشورهای اتحادیه اروپا از تولید جهانی کاشی از 19/2 درصد به 16/8 درصد کاهش یافت (این میزان در سال 2003، حدود 25 درصد بود)
admin
ارسال : دوشنبه 13/02/89 ساعت 12:42
مدير مصرف کاشی در سال 2008
-2 در سال 2008میزان مصرف کاشی از 8/025 میلیارد مترمربع به /.263 میلیارد مترمربع رسید که رشد آن معادل 3 درصد میباشد. این میزان حدوداً برابر 97 درصد کل تولید است. تقسیمبندی مناطق جغرافیایی از نظر میزان مصرف بسیار مشابه تقسیمبندی تولید میباشد. آسیا بیشترین میزان رشد مصرف را با 7/1 درصد افزایش نشان میدهد و در مجموع میزان مصرف در آسیا 4/870 میلیارد مترمربع است که 58.9 درصد از مصرف جهانی را به خود اختصاص میدهد. مجدداً کشورهای چین، اندونزی، ایران، عربستان صعودی، امارات متحده عربی، ویتنام، سوریه و کویت بیشترین سهم را در افزایش مصرف داشتند. در آمریکای مرکزی، میزان مصرف با رشد 10/8 درصدی به 892 میلیون مترمربع رسید که عمدتاً نتیجه افزایش درخواست کشور برزیل بوده است. میزان مصرف در آفریقا با رشد 4/3 درصدی به 392 میلیون مترمربع رسید. در اتحادیه اروپا و آمریکای شمالی بیشترین میزان کاهش مصرف مشاهده میشود. در آمریکای شمالی مصرف از 458 میلیون مترمربع با 11/8 درصد کاهش به 404 میلیون مترمربع رسید که نتیجه مستقیم کاهش میزان مصرف در آمریکاست که از 60 میلیون مترمربع در سال 2007 به 51 میلیون مترمربع در سال 2008 رسید. در اتحادیه اروپا، میزان تقاضا به 1/213 میلیارد مترمربع رسید که این میزان در سال 2007 برابر 1/29 میلیارد مترمربع بود که با کاهش 9/6 درصدی مواجه بود. این میزان مصرف در اسپانیا با 74 میلیون مترمربع، ایتالیا با 23 میلیون مترمربع، آلمان با 12 میلیون مترمربع و انگلستان با 10 میلیون مترمربع بوده است. این تغییرات در کشورهای دیگر به میزان کمتری بوده است. در کشورهای غیر اتحادیه اروپا این میزان با 1/3 درصد کاهش به 444 میلیون مترمربع رسید. بیشتر کشورها، روندی مشابه سال 2007 داشتند بهجز روسیه که میزان مصرف با 11 درصد افزایش از 171 میلیون مترمربع به 190 میلیون مترمربع رسید و این در حالی بود که ترکیه با کاهش مصرف 19/4 درصدی از 160 میلیون مترمربع به 129 میلیون مترمربع رسید.
admin
ارسال : دوشنبه 13/02/89 ساعت 12:43
مدير مقایسه تولید و مصرف
-3 با مقایسه آمار مربوط به تولید و مصرف کاشی در سطح جهان میتوان اینگونه استنباط کرد که شرکتها بیشتر تمایل دارند در مناطق نزدیک به محل مصرف کاشی، محصولات خود را تولید کنند. آسیا 61/4 درصد از تولید و 58/9 درصد از کل مصرف را به خود اختصاص داده است. اروپا 21/6 درصد از تولید و 20/1 درصد از کل مصرف را شامل شده است. آمریکا نیز به ترتیب 13/5 و 15/7 درصد و آفریقا 3/5 و 4/7 درصد تولید و مصرف را دربرگرفته است.
admin
ارسال : دوشنبه 13/02/89 ساعت 12:44
مدير صادرات کاشی
-4 در سال 2008 روند صادرات جهانی رشدی معادل صفر داشت، بهطوریکه این میزان معادل سال 2007 و برابر 1/919 میلیارد مترمربع بود که این میزان نتیجه صادرات شش کشور اصلی صادرکننده کاشی، به علاوه ایران بود که تقریباً تغییر چندانی در روند صادراتشان ایجاد نشده بود. تغییرات در میزان صادرات، بیشتر در کشورهای چین با بیش از 70 میلیون مترمربع، ایران با بیش از 10 میلیون مترمربع و مکزیک با بیش از شش میلیون مترمربع بوده است که البته این روند افزایشی در این کشورها با کاهش بیش از 97 میلیون مترمربعی اسپانیا، کاهش بیش از 24 میلیون مترمربعی ایتالیا وکاهش بیش از 21 میلیون مترمربعی برزیل و همچنین کاهش بیش از 12 میلیون مترمربعی ترکیه تقریباً برابر بود. با بررسی نهایی نتایج این کشورها، میتوان دریافت که در اتحادیه اروپا، با کاهش 5/9 درصدی این میزان به 818 میلیون مترمربع رسید. آسیا با افزایش 12/3 درصدی به 760 میلیون مترمربع رسید. در کشورهای غیر اتحادیه اروپا با کاهش 6/9 درصدی، صادرات به 121 میلیون مترمربع رسید. در کشورهای آمریکای جنوبی و مرکزی با کاهش 14/7 درصدی این رقم به 116 میلیون مترمربع رسید و در نهایت در کشورهای آمریکای شمالی، با افزایش 9/8 درصدی این رقم به 67 میلیون مترمربع رسید. البته این نکته را نیز باید یادآور شویم که کماکان روند نزولی واردات/صادرات با در نظر گرفتن درصد مصرف جهانی از 26 درصد در سال 2002، در سال 2007 به 24 درصد و در سال 2008 به 23/2 درصد رسید.
ceramist
ارسال : چهارشنبه 26/05/90 ساعت 13:46
عضو مهندس علي رمياد مدير تضمين كيفيت كاشي پارس در گفتگو با نشريه سراميك و ساختمان در خصوص صنعت كاشي و سراميك معتقد است كه با توجه به پیشرفت صنعت ساختمان در کشور صنایع وابسته به آن نیز پیشرفت قابل توجهی نمودهاند. یکی از این صنایع صنعت تولید کاشی و سرامیک می باشد که در سالهای اخیر رونق خوبی یافته است. با توجه به ماهیت این صنعت و بازار مصرف خوب آن در کشور، تمایل به احداث کارخانجات تولید کاشی و سرامیک در کشور افزایش یافت، از طرفی حاشیه سود تولیدات این صنعت به نسبت صنایع دیگر، گرایش دوستداران صنعت، به این شاخه از صنعت را افزایش داد و گواه این گفته تعدد کارخانجات کوچک و بزرگ تولید کاشی و سرامیک در استان یزد میباشد.
رمياد همچنين گفت با توجه به رقابتی شدن بازار تولید و فروش کاشی و سرامیک، رقابت بر سر ورود به روزترین دانش فنی و تجهیزات به کشور شروع شد و صاحبان این صنعت جهت افزایش میزان و راندمان تولید، ارايه طرحها و سایزها و محصولات جدید، اقدام به خرید دانش فنی و تجهیزات به روز این صنعت نمودند تا جایی که امروز شاید کارخانهای را سراغ نداشته باشیم که با ماشینآلات قدیمی (اولیه) محصولی با کیفیت تولید کرده ودر بازار رقابت نیز حضور داشته باشد.
ايشان درخصوص بحث قيمت تمام شده محصولات كاشي يادآور شد با توجه به هدفمند شدن قیمت حاملهای انرژی و افزایش بهای آنها و همچنین با توجه به سیاست دولت در کنترل تورم حاصل از این افزایش قیمت، امکان افزایش قیمت محصولات تولیدی به نسبت افزایش بهای انرژی میسر نبوده و در حال حاضر دغدغه اصلی صاحبان صنایع و به ویژه صنعت تولید کاشی سرامیک، چگونگی کاهش بهای تمام شده محصولات میباشد. شاید تا قبل از این، بسیاری از تولیدکنندگان توجهی دقیق به محاسبه قیمت واقعی تمام شده محصولات خود نداشته و با توجه به استقبال خوب بازار از محصولات تولیدی خود، این امر را در اولویت کاری خود قرار نداده بودند. اما با توجه به شرایط کنونی پیش بینی میشود، تولیدکنندگانی در میدان رقابت باقی خواهند ماند که بتوانند با کاهش هزینههای تمام شده محصول، با افزایش قیمت کمتری در بازار حضور یابند. شاید در اولین گام کاهش نیروی انسانی و یا قطع برخی از مزایای پرسنلی در اولویت قرار داده شود. اما با یک نگاه جامعتر میتوان اثبات نمود که کاهش نیروی انسانی نه تنها باعث کاهش هزینهها نخواهد شد بلکه جهت جبران تولید از دست رفته میبایست در محدوده اضافه کاری کمبود نیرو را جبران نمود که این امر خود باعث افزایش بهای تمام شده و در بلند مدت کاهش کیفیت محصولات خواهد شد. تعدیل نیرو در صورتی به صلاح خواهد بود که بیش از نیاز هر فرآیند نیرو کاری برای فرآیند در نظر گرفته شده باشد که برای شناسایی این موضوع میتوان با انجام کارسنجی و زمان سنجی به صحت یا عدم صحت این قضیه پی برد. به نظرم، صاحبان صنایع می بایست تفکرات سیستمی خود را تقویت نموده و با بکارگیری روشهای متنوع در حوزه مدیریت کیفیت شیوههای برتر کنترل منابع را در سازمان خود نهادینه نمایند.
وي گفت جهت رسیدن به این مهم میبایست ابتدا پاسخ سئوالات زیر بصورت مشخص و شفاف در اختیار مدیریت ارشد سازمان باشد:
1- راندمان واقعی ماشینآلات
2- میزان انحراف تولید واقعی از تولید قابل دسترس و آنالیز دلایل آنها
3- برآورد سهم فروش محصولات در بازارهای داخلی و خارجی
4- مشخص نمودن گروه تولیدی بر اساس قیمت محصول به این معنا که سازمان انتظار دارد در چه سطح کیفی و قیمتی در بازار حضور یابد.
5- آیا پیشبینی تولید محصولات بر اساس شناسایی بروز خواسته باز است یا بر اساس سوابق تولید محصولات
6- پیشبینی تقریبی متراژ تولید سالانه بر اساس سایز، طرح ونوع محصول ( دیوار – کف – پرسلان )
7- آیا اختصاص منابع مالی جهت تامین مواد و تجهیزات بر اساس پیشبينی تولید و همچنین اولویت آنها انجام شده است؟
8- آیا نقطه سفارش بهینه مواد و قطعات و همچنین زمان تقریبی دریافت آنها از تامینکننده مشخص شده است؟
9- آیا نرخ مصرف مواد وملزومات محاسبه شده است؟ آیا روشی استاندارد برای محاسبه آن بکار گرفته شده یا این که بر اساس خروجی محصول در تولید محاسبه شده است؟
در اختیار داشتن پاسخ سئوالات بالا کمک خواهد کرد تا در تدوین استراتژی واهداف سازمان دقیق تر عمل نمود، داشتن اطلاعات دقیق و مناسب موجب کمترین انحراف در رسیدن به هدف خواهد بود.
مهندس رمياد همچنين تاكيد نمود كه دانستن اطلاعات کافی از میزان راندمان ماشینآلات و مشخص شدن میزان انحراف تولید واقعی از تولید قابل دسترس، کمک خواهد کرد تا با شناسایی موانع موجود انحرافات را کاهش داده و در نتیجه باعث افزایش کمی شد. به عنوان مثال چنان چه کورهها با حداکثر توان قابل دسترس خود فعال باشند و یا نباشند از لحاظ مصرف انرژی تفاوتی نداشته و تنها قیمت تمام شده محصولات را افزایش می دهند. همچنین اگر در بخش تهیه دوغاب و گرانول، بالمیلها و اسپریها با حداکثر توان قابل دسترس خود فعال باشند میتوان به گونهای مدیریت نمود تا این ماشینآلات پر مصرف در زمان پیک مصرف برق غیرفعال بوده و به نوعی مدیریت انرژی انجام پذیرد.
با اطلاع دقیق از وضعیت بازار وشناسایی توان سازمان میتوان جایگاه سازمان را در سطوح بازار مشخص نمود و بر این اساس برنامهریزی لازم برای تولید محصولات سطح مورد نظر را انجام داد.
وي گفت پیشبینی برنامه سالانه هرچند تقریبی به همراه اطلاع از نقطه سفارش بهینه و نرخ مصرف مواد، کمک خواهد کرد تا در تامین مواد اولیه مورد نیاز با دقت بیشتری عمل نموده و متناسب با آن موجودی مورد نیاز را تامین و از انبارش بیدلیل مواد و راکد نمودن سرمایه و یا در نقطه مقابل از توقف تولید وانحراف از سفارش تولید بدلیل نبود مواد مورد نیاز جلوگیری کرد.
رمياد اعتقاد دارد داشتن تجهیزات بروز مفید میباشد اما مهمترین عامل در تولید محصول با کیفیت نیست. به عنوان مثال میتوان به تولیدات کارخانجات چین اشاره نمود که با کیفیتی مناسب و قیمتی پایینتر از محصولات مشابه داخلی در بازار ایران عرضه شدهاند و این کارخانجات نیز دارای پیشرفتهترین ماشینآلات نیز نمیباشند. توجه بیشتر به بخش تحقیقات در راستای جایگزینی مواد اولیه با قیمت پایینتر و اصلاح فرآیند تولید و ارايه فرمولاسیونهای جدید کمک قابل توجهی به اين مهم خواهد نمود.
آینده از آن شركتهايي است که با چشمی باز و نگاهی تیزبین به پیرامون خود مینگرند.
ceramist
ارسال : چهارشنبه 26/05/90 ساعت 13:47
عضو مهندس میثم امینی مدیر شرکت فراسن تولید کننده انواع قالبهای صنعت کاشی و سرامیک درخصوص این صنعت معتقد است که كاشي و سراميك از قديميترين ساختههاي دست بشر ميباشد. اين هنر و صنعت از گذشته بسيار دور در نتيجه مهارت ذوق و سليقه كاشيساز در مقام شيئي تركيبي متجلي گرديده است. هدف كاشيگر و كاشيساز از خلق چنين آثار هنري هرگز رفع احتياجات عمومي و روزمره نبوده بلكه شناخت هنرمند از زيبايي و ارضاي تمايلات عالي انساني و مذهبي مايه اصلي كارش بوده است.
وی عنوان داشت در حال حاضر در صنعت كاشي و سراميك قالبسازي پايه و اساس شكلگيري اين صنعت محسوب ميشود. در سالهاي گذشته كليه احتياجات قالب از خارج از كشور تامين ميگرديد. اما در حال حاضر با بالا رفتن دانش مهندسان در اين زمينه قالبسازي به صورت يك صنعت مهم پا به عرصه وجود گذاشته است. متاسفانه بعد از گذشت سالهاي بسيار از قدمت اين صنعت كهن در ايران، هنوز صنعتگران اين رشته تمايلي به استفاده از قالبهاي ساخت داخل نداشته و كماكان با پرداخت هزينههاي بسيار بالا، قالبهاي خود را از كشورهاي ديگر وارد ميكنند. اينكه چرا در ايران تمايل به مصرف كالاي خارجي به مراتب بالاتر از كالاي داخلي است دلايل بسيار زيادي دارد و در اين مبحث نميگنجد ولي اگر مديران ما به كار و هنر ايراني اعتقاد داشته باشند متوجه ميشوند، قالبهاي توليدي داخل كشور در برخي موارد حتي از مشابه خارجي خود نيز از كيفيت بالاتري برخوردار ميباشند.
بدين منظور همواره ما بر اين باور اعتقاد داشته و داريم كه نيامديم تا فقط باشيم بلكه آمديم تا بهترين باشيم. لذا بر اساس اين اصل توانستيم توليدات خود را با كيفيتي مشابه كيفيت خارجي و حتي بالاتر در ايران توليد كنيم و هماكنون به بسياري از كارخانجات بنام در ايران محصول خود را ارائه نموده و كيفيت توليدات كارخانجات مذكور نشان از كيفيت قالبهاي اين مجموعه دارد.
امینی میگوید ولي به علت عدم حمايت كارخانجات داخل از قالبهاي موجود و عدم همكاري در به ثمر نشاندن اين صنعت سبب شده است كه نقدينگي در اين صنعت پايين آمده و صنعتگران اين رشته را به دليل نبود هزينه كافي براي خريد مواد اوليه دچار مشكل كند.
شركت فراسن به عنوان عضو كوچكي از صنعت بزرگ كاشي و سراميك كشور از تمامي مديران و دستاندركاران اين صنعت تقاضا دارد همانگونه كه براي خريد يك كالاي خارجي قبل از حمل 80 درصد هزينههاي سازنده را به صورت نقدي پرداخت نموده و بعد از گذشت حداقل 6 ماه با وجود كليه مشكلات گمركي و ارزي كالاي خود را از گمرك ترخيص نموده و در برخي از موارد كالاي وارد شده نيز از كيفيت قابل قبولي برخوردار نميباشد و يا حتي غير قابل مصرف ميباشد، تلاش نماييم اين هزينه و انرژي را صرف دريافت احتياجات خود از توليدات داخلي نماييم تا بتوانيم نقش مفيد و موثري را در اقتصاد و خودكفايي كشورمان ايفا نماييم.
ceramist
ارسال : چهارشنبه 26/05/90 ساعت 13:49
عضو آقای مهندس حسینپور مدیر عامل شرکت آوید در گفتگو با نشريه سراميك و ساختمان گفت: در دوران رکود و کسادی بازار هر مجموعهای متحمل آسیب خواهد شد، اما سازمانهایی که دارای عملکرد قوی هستند از وضعیت بهتری در بازار برخوردار خواهند بود.
تحقیقات نشان میدهد که بیش از دو سوم تصمیمهای خرید دقیقاً در محل خرید اتخاذ میشود که این امر اهمیت فروشگاه ها در جهت دهی به تصمیمات خریداران را مشخص میکند.
در چنین شرایطی بازارپردازی مناسب میتواند نقش بسیار مهمی در تقویت شبکه فروش و در نتیجه متقاعد ساختن مشتری به انتخاب محصول ما داشته باشد. اجرای صحیح تکنیک های بازار پردازی محیط فروشگاه را به مکانی مناسب جهت پیشبرد اهداف فروش مبدل خواهد کرد.
تحولات اخیر صورت گرفته در نحوة معرفی و ارائه محصولات کاشی و سرامیک حاکی از آن است که تولیدکنندگان و فروشندگان به اهمیت بازارپردازی پی برده و در تلاش هستند تا بیشترین بازدهی را با امکانات موجود کسب نمایند. تحقیقات صورت گرفته در بازار ایران نشان داده که این راه کار در عین کارایی و هزینههای کم، در صورت اجرای صحیح میتواند تا 25 درصد میزان فروش را افزایش دهد.
موضوع بازارپردازی از مسائل پراهمیت محسوب میشود که با توجه به شرایط بازار جهانی و فضای رقابتی در عرصة داخلی و نیز تغییرات دیدگاه مصرف کنندگان باید هر چه بهتر و جدیتر مدیریت شود.
ceramist
ارسال : چهارشنبه 26/05/90 ساعت 13:51
عضو مهندس جاویدی معاونت فروش شرکت آپاداناسرام درخصوص مشکلات صنعت سرامیک گفت در طول چند سال گذشته افزایش ساخت و ساز که از سیاستهای دولت برای خانهدار شدن تمام اقشار مردم نشات میگیرد، باعث شده که بازار مناسبی برای تولیدکنندگان کاشی و سرامیک در داخل کشور بهوجود آید. این در حالیاست که شاهد افزایش روز افزون تعداد کارخانههای کاشی و سرامیک هستیم که با حجمهای بزرگ در حال ساخت و بهرهبرداری هستند.
وی عنوان نمود موضوعی که فکر تمامی تولیدکنندگان را به خود مشغول کرده، تنوع محصول و کسب درصد بیشتری از بازار است. ولیکن متاسفانه بر روی این سیاست، سرمایهگذاری مناسبی در بیشتر شرکتهای تولیدی انجام نمیگیرد.
بیشتر شاهد آن هستیم که بنکداران بازار کاشی و سرامیک با ارائه نمونه کاشی و سرامیکهای موفق در بازار از سایر تولیدکنندگان، به کارخانه مراجعه و درخواست کپی از این محصول را دارند و با سفارش در حجمهای زیاد، ایشان را به تولید آن، تشویق مینمایند.
تا اینجای کار بهنظر نمیرسد که طرفین این قرارداد پرمنفعت، ناراضی باشند. طرحی رسیده و رنگهای مناسب آن در بازار آزمایش خود را پس داده و تولیدکننده بهراحتی میتواند از نمونههای موفق کپیبرداری کند. پس کجای این مساله میتواند مضر باشد؟
برخی از تولیدکنندگان با سرمایهگذاری گسترده برای خلق طرح از همکاری تعدادی متخصص در درون سازمان خود و یا طراحان خارجی و یا داخلی بهره گرفته و مستمراً در حال افزایش و معرفی طرحها و سازههای جدید هستند، ناگفته پیدا است که این کار بسیار هزینهبر و نتیجه آن، صددرصد نیست، چون ممکن است طرح و سایزها، علی رقم زمانبری و هزینهدار بودن آن مورد پسند بازار مصرف قرار نگیرد. این تولیدکنندگان پیشگامان صنعت خود هستند و به رسوم همزیستی مسالمت آمیز در صنعت خود معتقدند و به حقوق دیگران تعرض نمیکنند و سعی بر تغییر سلیقه مشتریان از سنگ، چوب و فلز به کاشی را دارند. ولیکن در مقابل، تعداد زیادی از تولیدکنندگان در انتظار موفقیت طرحهای گروه اول کمین کرده و دائماً بازار را رصد میکنند و با اطمینان از موفقیت یک طرح، نمونه آن را برای کپیبردادری به شبکه زیرزمینی کپیبرداران میسپارند.
این روش کار و زندگی در زیست شناسی بنام انگل و یا قارچ، معرفی شده و در تجارت بنام Piracy و یا دزدی دریایی معروف است.
متاسفانه حق کپی محفوظ (copy right) در ایران قانون موثری ندارد و فقط از طریق ثبت نام و یا برند و سپس تصاحب نام تجاری قابل اجرا است و علیرغم اعلام اداره مالکیتهای صنعتی در ثبت شرکتها، ثبت ظاهری طرح با حجم بسیار زیاد آنها در تمام کارخانهها، زمانبر و هزینهزا است و با همه این مشکلات، چنین است که قانون مناسبی برای پیگرد قانونی این امر نیست.
تنها روش مناسب، همزیستی تولیدکنندگان با استعانت از قوانین اسلامی و اعتقاد و پایبندی به حقوق دیگران بوده که ضمن جلوگیری از کپی طرحهای دیگران، در مورد کپی شدن طرحهای خود نیز حساس بوده و با نظارت بر بازار و به محض رویت چنین خلافی، از طریق اطلاعرسانی به انجمن صنفی از این کار ناشایست، از طریق مراجع قانونی موضوع را روشن نمایند و نتیجه را به انجمن گزارش نمایند.
Piracy یک امر تقبیح شده در جوامع پیشرفته جهانی است ولی فقط در کشورهای جهان سوم، مورد احترام نیست و امیدوارم با ممانعت از اجرای آن، به همه ثابت کنیم جامعهای با فرهنگ و پیشرفته داریم.
ceramist
ارسال : چهارشنبه 26/05/90 ساعت 15:19
عضو گفتگوي جناب آقاي مسجدي زاده با فصلنامه سراميك و ساختمان در خصوص وضعيت صنعت كاشي و سراميك كشور
از موارد بسيار حساس و كليدي در قسمت توازن في مابين بخش توليد و بخش توزيع، ترسيم نمودن يك راهكار مناسب جهت هماهنگي بين اين دو قسمت مي باشد.
در بخش مديريت صنايع كاشي دو مبحث مهم پيش روي مديران محترم مي باشد.قسمت اول كار، مديريت كردن امور جهت هرچه بهتر و سريعتر شدن روند راه اندازي واحد توليدي مي باشد كه سرمايه سنگينی جهت آن پيش بيني گشته است. و لازم است از لحاظ بازه اقتصادي هرچه سريعتر و سالمتر اين پروسه طي گردد.
قسمت دوم كار مديريت بحث شناخت از بازار مصرف و هماهنگ نمودن واحد فروش با بخش توزیع بازار مي باشد.با توجه به ميزان توليد بالا در صنعت كاشي و سراميك و رقابتي بودن اين كالا بخصوص در بازار داخل لازم است مديران توليد شناخت كاملي از مناطق جغرافياي ايران ، بافت جمعيتي وضعيت اقتصادي و همچنين نوع سليقه و ديدگاه شخصي مصرف كنندگان داشته باشند.با توجه به گستردگي جغرافياي كشور عزيزمان و تنوع قوميت ها و سلايق، كنترل و رصد کردن اين امر شايد كار مشكلي باشد.لذا به نظر مي رسد جهت شناخت صحيح تر از وضعيت مناطق داخلي كشور بهتر است مديران توليد از توزيع كنندگانی كه در اين زمينه اطلاعات دارند و مي توانند مديريت داخلي داشتند باشند استفاده و كمك گيرند .
اينجاست كه نقش توزيع پررنگ تر شده و ميزان اهميت آن بيشتر نمودار مي گردد حال سوال پيش آمده اين است كه چگونه اين ارتباط را مستمر مي شود حفظ كرد و بازي برد – برد را جهت بخش توليد و توزيع حفظ نمود.
يكي از شيوه هاي مرسوم بستن یک قرارداد كتبي بين شركت توليدي و بخش توزيع تحت نام عامل فروش مي باشد كه از قديم متداول بوده و همچنان نيز در خيلي از شركت هاي توليدي رايج مي باشد. شيوه ديگری كه در دهه هشتاد مد شد و اكثر شركت هاي مستقر در استان يزد از آن تبعيت مي كنند فروش به شيوه های غير قراردادي و خارج از نمايندگي هاي مجاز مي باشد . بطوري كه اين واحد هاي توليدي آمادگي فروش كالا به تمام مراجعه كنندگان اعم از فروشنده و مصرف كننده را دارند و جالبتر اين كه اكثر مواقع قيمت تمام شده بستگي به ميزان متراژ و نوع پرداخت خريدار دارد . شيوه فوق روش خوب و پسنديده اي نبوده و فقط اهداف كوتاه مدت را تامين مي نمايد لذا بررسي آن از حوصله مقاله فوق خارج بوده به شيوه اول يعني قرارداد عامليت توجه بيشتري مي نماييم.
بستن قرارداد عامليت بين يك شركت توليد كاشي و يك فروشنده كار مقبولي مي باشد. اما صرف بستن يك قرارداد تمام موارد و مسائل بين بخش توليد و بخش توزيع پيش بيني و انجام يافته است ؟
در آغاز دهه هفتاد و پشت سر گذاشتن جنگ تحميلي 8 ساله ، فعاليت كارخانجات توليد كاشي و سراميك كه تعداد آنها از تعداد انگشتان دو دست متجاوز نبود وارد فاز جديدي گشت . تلاش جهت رشد ميزان توليد اهم اين ديدگاه بود . اما فروش محصول توليدي دغدغه ديگري بود كه واقعيت مطلب اين است كه هيچ جاي نگراني براي آن وجود نداشت . زيرا ورود كاشي و سراميك به كشور ممنوع بود و ميزان توليد كارخانجات فوق نيز پاسخگوي نياز مصرف داخل كشور نبود . همچنين بخاطر وضعيت موجود ، بحث كيفيت خيلي مد نظر نبود و قراردادهايي كه بين توليد كنندگان و عاملين تنظيم و امضاء مي گرديد متاسفانه قراردادهاي يك طرفه اي بود كه فقط منافع توليد كننده را تامين مي نمود.بخاطر همين مطلب هم بود كه اكثر اين قرارداد ها از طرف عاملين بنام قرارداد تركمنچاي معروف مي گشت .
اما با تغييرات اقتصادي بوجود آمده در كشور عزيزمان در راستاي نيل به خودكفايي و حمايت هاي بعدي تعداد واحد هاي توليد در صنعت كاشي روز به روز بيشتر و بيشتر گرديد . با افزايش رشد سريع توليد و ورود مجاز كاشي خارجي از اواخر دهه هفتاد رقابت در اين صنعت آغاز شد و با توجه به اين مطلب رشد كيفي محصولات نيز يكي از دغدغه هاي واحد هاي توليدي گشت . همزمان با اتفاقات فوق نوع قراردادهاي شركت ها با عاملين نيز دچار تحولاتی گشت حوزه هاي فروش گسترده تر و تداخل فروش در حوزه ها محدود تر يا حذف گرديد . در متن قراردادها همان طور كه براي عاملين وظايفي درر نظر گرفته شد جهت فروشنده (واحد توليدي) نيز تعهداتي در نظر گرفته گردید . بارقه اميد در دل توزيع كنندگان بخاطر نوع قراردادهاي جديد جرقه زده شد . ولي متاسفانه بعد از مدت كوتاهي متوجه گشتند كه مديران بخش توليد پايبند به اصول و مقررات پيش بيني گشته در متن قرار دادها نمي باشند.
به محض اینکه احساس نمایند نیاز به فروش بیشتر در یک حوزه عاملیتی دارند هیچ دریغی از قرارداد جدید با نماینده فروش دیگر نمی کنند . به پاداش عملکرد سالیانه ای که در متن قرارداد گنجانده شده و توسط شرکت تولیدی و مدیریت آن مهر و امضا گردیده ، توجهی نمی شود . به سیستم های آموزش و کاربردی که در اکثر قراردادها منعقد گشته است اهمیت نمی دهند . به همه ی اینها اضافه کنیم موارد ریز یا درشت تری که در قراردادها است اما هیچ وقت جدی گرفته نمی شوند . در کنار بی توجهی مدیران تولید به مفاد قرارداد فی ما بین گاهاََ نیز شاهد بی توجهی بخش توزیع نیز هستیم . با شرکتx قرارداد بسته اما در میانه راه شرکت y شرایط بهتری برای او پیش بینی نموده است. براحتی از تعهدات خود چشم پوشی نموده حرکت جدید را شروع می نماید. چرا؟
براستي هيچوقت به اين چرا فكر كرده ايم ؟ آيا بحث مديريتي دارد ؟ مشكل منافع مي باشد ؟ و يا واقعاََ بحث ريشه ايي و فرهنگي دارد ؟
بنده حقير فكر ميكنم واقعيت فوق بيشتر مشكل فرهنگي و اخلاقي جامعه ما مي باشد. در جامعه ما متاسفانه بيشتر مديران صنايع بعلت جايگاه بالاي اجتماعي احتمالاََ پيش خود متصورند كه ديدگاه آنها فراتر از سايرين بوده و اين حق را براي خود جهت عبور و ناديده نگرفتن متن قراردادهاي منعقد شده با عاملين محفوظ نگه ميدارند. همين عدم ثبات و پايبندي در تعهدات نيز كم كم باعث گرديده كه بعضي از عاملين هم در صورت بوجود آمدن شرايط بهتر نيم نگاهي به آنسو داشته باشند.
دهه هفتاد و هشتاد را پشت سر گذاشتيم ، سرعت رشد تكنولوژي در دنيا باعث تغييرات شگرفي در عرصه صنایع گشته است.
بخاطر همین تغییرات استانداردهای خاصی در رابطه با مدیریت واحدهای تولیدی بوجود آمده است. انواع و اقسام ایزوهایی که خود مدیران از آنها بهتر خبر دارند . خیلی از شرکتهای تولیدی هم امروزه این گواهینامه ها را دریافت کرده یا می کنند. ولی داشتن این گواهی ها تنها کافی نیست . آموزش صحیح مدیریت نسبت به حقوق عاملین – نوع ارتباط با عاملین - پایبندی به تعهدات شرکت از اهم امور می باشد. جهت نیل به این اهداف بد نیست به نوع ارتباطات و قراردادهای شرکتهای تولید صنایع کاشی در کشورهای همسایه و کشورهای صاحب سبک در این صنعت داشته باشیم همچنین متن قراردادهای سایر صنایع در دنیای پیشرفته امروز می تواند در این امر به ما
ceramist
ارسال : يكشنبه 29/08/90 ساعت 11:23
عضو كاشي پرسلاني در ايران
ايران تاريخچه و قدمتي طولاني در زمينه توليد كاشي و سراميك دارد. امروزه، ايران جايگاه چهارم دنيا از نظر توليد و مصرف را از آن خود نموده است و به يكي از قطبهاي اصلي اين صنعت بزرگ تبديل شده است. در سال 1991 (1370)، تنها 9 شركت فعال توليدي در ايران وجود داشت كه در حدود 27 ميليون مترمربع كاشي ديوار و كف توليد مينمود. در دهه بعد يعني 2001 (1380) تعداد شركتها به چيزي حدود سه برابر ارتقا يافت و 26 شركت با توليد 87 ميليون مترمربع در ايران به توليد كاشي ميپرداختند. در سالهاي اخير اين ميزان به حدود 400 ميليون مترمربع افزايش يافته است. اين افزايش در ميزان توليد به معناي كاهش در كيفيت توليدات نميباشد، بلكه محصولات جديدتر نظير كاشيهاي پرسلاني و شركتهاي تامينكننده لعاب و مواد اوليه و ... نيز به موازات اين افزايش در توليد رشد داشتهاند. ايران با توجه به اينكه از نظر مواد اوليه و انرژي از مزيتهاي نسبي به كشورهايي همچون ايتاليا و اسپانيا كه از برترين توليدكنندگان كاشي و سراميك دنيا محسوب ميشوند برخوردار است توانسته است با تكيه بر تكنولوژي شركتهاي معتبر ايتاليايي و ... به اين جايگاه دست يابد. علاوه بر مزاياي ذكر شده بايد هزينه كارگر را نيز به علل رشد صنعت سراميك در ايران اضافه نماييم.
در سالهاي 2002 و 2003 (1381 و 82) بود كه ظرفيت توليد در ايران رو به رشد نهاد و توليدكنندگان جديدي در عرصه توليد به فعاليت مشغول شدند واين موج افزايش تا سال 2006 يعني 1385 به صورت يكساني ادامه داشت. بحران مالي در بخش صادرات ضربهاي به صنعت سراميك ايران وارد نمود اما بازار داخلي همچنان رو به رونق بود و توليد در بازار داخلي عرضه ميگشت. ايران با داشتن سرانه مصرف 4 مترمربع جزو بالاترين ارقام مصرف ماشي در جهان است.
مناطق اصلي توليد كاشي در ايران عبارتند از يزد، قزوين، تهران، اصفهان، شيراز، خراسان و گيلان و بيشتر تكنولوژي توليدي از كشورهاي ايتاليا و اسپانيا تامين شده است. ايران با داشتن معادن گوناگون قادر است 80 درصد از مواد اوليه مورد نياز خود براي صنعت سراميك را تامين نمايد. مواد اوليه مرغوبي همچون بالكلي، كائولن، سيليس (كوارتز)، آهك، دولوميت و ... در ايران به وفور يافت ميشود.
براساس گزارشات و برآوردهاي انجام شده توسط IMF ايران در سال 2009 با توليد ناخالص ملي 828 ميليارد دلاري رتبه هجدهم اقتصاد بزرگ دنيا را داراست و اين در حالياست كه توليد ناخالص اسمي آن 326 ميليارد دلار است كه رتبه 28ام را براي ايران به ارمغان ميآورد. مشكلات پيش روي اقتصاد جهاني و بالطبع صنعت سراميك مانع از رشد ساليانه 2 درصدي ايران نشد و حتي در فاصله سالهاي 2005 تا 2006 و 2008 تا 2009 اين ميزان به 6/5 درصد رسيد.
ايران با وجود منابع و ذخاير عظيم نفت و گاز قطعاً اقتصادي بر پايه منابع خود دارد كه همواره متاثر از قيمت جهاني آن محصولات است و تلاطمهاي زيادي را بر اقتصاد كلي ايران وارد مينمايد. در سال 1385 خصوصيسازي در ايران براساس حكمي از طرف دولت اعلام شد و قرار شد كه سهم 80 درصدي دولت در تمامي زمينههاي صنعتي كاهش يابد و سهم دولت در اين ميان به 65 تا 20 درصد تقليل داده شود. در سال 1389 بيش از 300 تشكيلات دولتي، اعم از صنايع پتروشيمي، نيروگاهها، تصفيهخانهها، سيستمهاي حمل و نقل هوايي، بانكها، شركتهاي بيمه، كارخانجات توليد اتومبيل، معادن و مجتمعهاي صنايع غذايي و ... خصوصيسازي شد.
ceramist
ارسال : يكشنبه 29/08/90 ساعت 11:24
عضو علل توليد و مصرف بالا در ايران
با توجه به ميانگين سني پايين در ايران كه در طول سي سال گذشته دو برابر شده است، نياز به مسكن، شغل و ... در ايران افزايش يافته است و در نتيجه پروژههاي احداث شهركهاي جديد در ايران رشد زيادي داشته است كه در نتيجه مصرف و درخواست كاشي در ايران از رشد قابل ملاحظهاي برخوردار بوده است. در خصوص تاثيرات اين خصوصيسازي بر صنايع ايران و مخصوصاً صنعت سراميك هماكنون به درستي نميتوان اظهار نظر كرد و بايد چند سال بعد در اين خصوص اظهار نظر قطعي داشت زيرا تاثير آن در بازه زماني كوتاه مشخص نميشود.
عادات مصرف در ايران در حال تغيير سريع است و مصرفكنندگان كاشي در ايران تمايل به مصرف كاشيهاي با كيفيت بالاتر را پيدا كردهاند. كاشيهاي در سايز كوچك و با چاپها و دكورهاي ساده و اوليه ديگر جوابگوي بازار نيست و توليدكنندگان موظف هستند براي جا نماندن از اين قافله پرسرعت خود را براساس نظرات مشتري به روز كنند و توليداتي با كيفيت را روانه بازار كنند. به همين دليل اكثر توليدكنندگان بزرگ كاشي در ايران به استفاده از تكنولوژيهاي روز دنيا در بحث چاپ همچون چاپ ديجيتال روي آوردهاند و شايد كمتر شركتي باشد كه فقط از سيستم قديمي چاپ تخت براي توليدات خود استفاده كند.
ايران جمعيت جوان و تحصيلكرده بالايي دارد كه حدود 70 درصد اين جمعيت را افراد زير سي سال تشكيل ميدهند. يكي از دلايل رشد مصرف كاشي در ايران، همين گروه جوان هستند كه از سال 83 نقش اساسي در كشور را در درخواست و مصرف بازي ميكنند.
در مجله اقتصادي "اكونوميست" در مقالهاي كه اخيراً تحت عنوان "ايران و اصلاحات اقتصادي" به چاپ رسيده بود عنوان شده بود كه امسال سال جهاد اقتصادي در ايران است و همانطور كه از نام آن پيداست سعي شده است كه بعد از سه دهه سياستهاي اقتصادي را به سمت و سويي حركت دهند كه وضعيت ايران بهبود يابد. در اين مقاله اشاره شده بود كه با سياستهاي جديد نه تنها بار مهمي از دوش دولت برداشته ميشود بلكه باعث ميشود كه از ميزان تقاضاي انرژي كاسته شده و در نتيجه صادرات انرژي در ايران افزايش يابد. سعي شده است با اجراي اين سيستم قشر كمدرآمد جامعه از مزاياي بيشتر برخوردار شده و عدالت اجتماعي در بين افراد جامعه فراگيرتر شود. از طرف ديگر بايد سيستمهاي حمايت از توليدكنندگان داخلي در تمامي زمينههاي صادرات، حمل و نقل و توليد تقويت شود و با ايجاد سيستمهاي حمايت مالي در زمينههاي توليد و انرژي از شركتهاي توليدي حمايت شود و اقتصاد برپايه نفت ايران به سمت و سوي اقتصاد غير نفتي سوق داده شود. همچنين بايد سيستمهاي بوراكراسي اداري در ايران كوچك شده و با ايجاد شرايط سياسي پايدار و تصحيح تعرفههاي گمركي در ايجاد شرايط مناسب براي صادرات و واردات اقدام نمود تا شركتهاي خارجي تشويق به سرمايهگذاري در ايران شده و راه براي ايجاد بازارهاي خارجي براي محصولات ايراني باز شود.
ceramist
ارسال : يكشنبه 29/08/90 ساعت 11:26
عضو رشد توليد در ايران
با نگاهي به آمار توليد كاشي و سراميك در ايران مشاهده ميشود كه خروجي توليد در طي دو دهه اخير ده برابر شده است. در سال 1370 تنها نه شركت توليدي كاشي با توليد 27 ميليون مترمربع وجود داشت كه در سال 1380 با 26 شركت به رقمي حدود سه برابر يعني 87 ميليون مترمربع رسيد كه اين ميزان در سال 1390 در حدود 391 تا 400 ميليون مترمربع گزارش شده است. توليد كاشي پرسلاني در همين دهه اخير آغاز شده است و بازار اين محصول در بين انواع ديگر كاشي حدود 16 درصد از سهم كل بازار ميباشد كه تا پايان سال 2012 به نظر ميرسد به رقم 22 درصد برسد. ايران با صادرات 15 درصدي و واردات اندك در اين نوع كاشي مواجه است.
در ايران عمده صنايع در مراكزي نزديك به تهران، و مناطق و شهركهاي صنعتي اطراف قزوين، سمنان، اصفهان و ساوه قرار دارند. مناطقي همچون مشهد، تبريز و شيراز نيز در حال رشد هستند. يزد كه در 600 كيلومتري جنوب شرقي تهران قرار دارد همانند ساسوئولو در ايتاليا به شهر كاشي در ايران معروف است. مناطق ميبد و اردكان از مناطق اصلي توليد كاشي در استان يزد به شمار ميآيند و كارخانجات بسيار زيادي در اين منطقه به توليد مشغولند.
ايران از نظر تجاري روابط زيادي با كشور امارات متحده عربي كه فاصله آن با ايران فقط 54 كيلومتر از طريق تنگه است دارد. اين روابط در حدود 40 ميليون دلار در سال تخمين زده ميشود كه با توجه به مشكلات ايجاد شده ناشي از تحريم ايران شركتهاي ايراني موجود نقش واسطه را در اين ميان بازي ميكنند. عربستان بزرگترين واردكننده كاشي در آسيا محسوب ميشود و با توجه به نزديكي بازار اين كشور به ايران، ميتواند به عنوان يك كشور اصلي براي صادرات كاشي براي ايران محسوب شود و بايد با سياستهاي صحيح اين بازار بزرگ را كه امروزه محصولات چيني آن را دربرگرفته از ان خود كرد. كشور عراق نيز با توجه به ساخت و سازهاي اخير، پس از بحرانهايي كه در حال گذر از آن است به عنوان بازار اصلي صادرات ايران مطرح ميباشد. اگر به مرز جغرافيايي گسترده بين ايران و عراق نگاهي داشته باشيم ميبينيم كه اين بازار بهترين بازار براي محصولات ايراني است. كشورهاي آسياي ميانه و افعانستان نيز كه كارخانجات توليد كاشي در آن كشورها به تعداد انگشتان دست نيز نميرسد بازار خوبي براي كاشي ايراني به شمار ميآيند با اين تفاوت كه هنوز فرهنگ مصرف كاشي در اين كشورها مخصوصاً افغانستان به خوبي جا نيفتاده و سرانه مصرف كاشي در اين كشور بسيار پايين است.
کاشی پرسلانی به عنوان نسل جدید کاشی در جهان چندین سال است که به عرصه رقابت آمده است. در کشورهای در حال توسعه و کشورهایی که قدرت خرید پایینتر است عمدتاً بحث قیمت کاشی به عنوان یک فاکتور اساسی مد نظر میباشد. بنابراین در کشورهایی که هزینه سوخت برای پخت کاشی کمتر است در نتیجه قیمت تمام شده تاثر کمتری از بحث سوخت میگیرد. ایتالیا به عنوان کشور اصلی کاشی پرسلانی مطرح میباشد و 70درصد تولید این کشور در این کاشی پرسلانی است. در اسپانیا 30 درصد، چین 28 درصد، هند 20 درصد، برزیل 11 درصد تولیدات را کاشی پرسلانی تشکیل میدهد. در ایران نیز روند رو به رشدی در اجرای فازهای تولید کاشی پرسلانی و همچنین احداث پروژههای جدید تولید کاشی پرسلانی مشاهده میشود. در بین انواع کاشیهای پرسلانی لعابدار و کاشی پرسلانی بدون لعاب، کاشی پرسلانی لعابدار گوی سبقت را ربوده است. البته کاشی پرسلانی بدون لعاب نیز روند رو به رشد خوبی را از نظر میزان تجربه میکند. کاشیهای پولیش شده در ایران بسیار شناخته شده است ولی تمایل به کاشیهای با سطح براق و شیشهای بیشتر است.
ceramist
ارسال : يكشنبه 29/08/90 ساعت 11:27
عضو آمار تولید و مصرف، صادرات و واردات کاشی و سرامیک در جهان همه ساله در نشریه Ceramic World Review منتشر میشود. در شماره 7 نشریه سرامیک و ساختمان آمار سال 2009 منتشر شد که با توجه به شروع به روند کاهشی در تولیدات جهانی و کاهش بیشتر تولید و مصرف در سال 2009، مجدداً در سال 2010 شاهد افزایش در تولید و مصرف و صادرات و واردات هستیم. تولید جهانی در این سال در مقایسه با 2009 از رشد 7/11 درصدی برخوردار بود و از 515/8 به 515/9 میلیارد مترمربع رسید که این میزان رشد، نسبت به میانگین رشد سالیانه تا سال 2007 که حدود 6 تا 7 درصد بود نیز رقم بالاتری را نشان میدهد. البته این میزان نسبت به رشد سالهای 2008 و 2009 که به ترتیب 2/3 و 1/0- درصد بود نیز قطعا بیشتر است. میانگین مصرف جهانی نیز با رشد 5/10 درصدی به 350/9 میلیارد مترمربع رسید. این میزان در سال 2008 رشد 6/3 درصدی و در سال 2009 رشد 3/1 درصدی را نشان میداد. صادرات و واردات نیز با توجه به میزان 915/1 میلیارد مترمربعی در سال 2007 و 2008 و کاهش 6/9 درصدی در سال 2009 که به رقم 735/1 میلیارد مترمربع رسید، رشد قابل مقایسه 4/10 درصدی را نشان میداد. همانند نمودارهای گذشته شاهد ورود کشورهای جدید به عرصه تولید هستیم و رتبههای تولید جابجا شدهاند.