شرايط تشكيل وژنزکائولن
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد:
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است:
1-تركيب شيميايي سنگ مادر:
معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد.
2- درجهPH :
عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد.
در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد.
در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود.
سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است.
بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود.
3- درجه حرارت:
از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود.
محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد.
پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است.
4- عوامل ساختماني (بستر مناسب):
شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند.
5- شرايط اقليمي:
بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد.
در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود.
در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد.
6- زمان:
طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است.
اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود.
براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي.
از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد.
كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد.

شرايط تشكيل وژنزکائولن
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد:
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است:
1-تركيب شيميايي سنگ مادر:
معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد.
2- درجهPH :
عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد.
در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد.
در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود.
سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است.
بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود.
3- درجه حرارت:
از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود.
محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد.
پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است.
4- عوامل ساختماني (بستر مناسب):
شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند.
5- شرايط اقليمي:
بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد.
در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود.
در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد.
6- زمان:
طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است.
اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود.
براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي.
از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد.
كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد.

شرايط تشكيل وژنزکائولن
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد:
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است:
1-تركيب شيميايي سنگ مادر:
معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد.
2- درجهPH :
عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد.
در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد.
در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود.
سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است.
بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود.
3- درجه حرارت:
از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود.
محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد.
پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است.
4- عوامل ساختماني (بستر مناسب):
شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند.
5- شرايط اقليمي:
بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد.
در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود.
در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد.
6- زمان:
طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است.
اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود.
براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي.
از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد.
كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد.

شرايط تشكيل وژنزکائولن
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد:
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است:
1-تركيب شيميايي سنگ مادر:
معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد.
2- درجهPH :
عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد.
در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد.
در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود.
سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است.
بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود.
3- درجه حرارت:
از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود.
محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد.
پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است.
4- عوامل ساختماني (بستر مناسب):
شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند.
5- شرايط اقليمي:
بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد.
در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود.
در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد.
6- زمان:
طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است.
اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود.
براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي.
از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد.
كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد.

شرايط تشكيل وژنزکائولن
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد:
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است:
1-تركيب شيميايي سنگ مادر:
معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد.
2- درجهPH :
عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد.
در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد.
در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود.
سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است.
بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود.
3- درجه حرارت:
از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود.
محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد.
پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است.
4- عوامل ساختماني (بستر مناسب):
شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند.
5- شرايط اقليمي:
بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد.
در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود.
در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد.
6- زمان:
طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است.
اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود.
براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي.
از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد.
كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد.

شرايط تشكيل وژنزکائولن
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد:
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است:
1-تركيب شيميايي سنگ مادر:
معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد.
2- درجهPH :
عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد.
در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد.
در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود.
سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است.
بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود.
3- درجه حرارت:
از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود.
محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد.
پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است.
4- عوامل ساختماني (بستر مناسب):
شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند.
5- شرايط اقليمي:
بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد.
در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود.
در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد.
6- زمان:
طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است.
اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود.
براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي.
از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد.
كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد.

شرايط تشكيل وژنزکائولن
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد:
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است:
1-تركيب شيميايي سنگ مادر:
معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد.
2- درجهPH :
عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد.
در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد.
در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود.
سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است.
بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود.
3- درجه حرارت:
از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود.
محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد.
پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است.
4- عوامل ساختماني (بستر مناسب):
شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند.
5- شرايط اقليمي:
بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد.
در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود.
در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد.
6- زمان:
طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است.
اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود.
براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي.
از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد.
كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد.

شرايط تشكيل وژنزکائولن
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد:
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است:
1-تركيب شيميايي سنگ مادر:
معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد.
2- درجهPH :
عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد.
در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد.
در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود.
سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است.
بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود.
3- درجه حرارت:
از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود.
محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد.
پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است.
4- عوامل ساختماني (بستر مناسب):
شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند.
5- شرايط اقليمي:
بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد.
در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود.
در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد.
6- زمان:
طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است.
اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود.
براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي.
از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد.
كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد.

شرايط تشكيل وژنزکائولن
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد:
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است:
1-تركيب شيميايي سنگ مادر:
معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد.
2- درجهPH :
عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد.
در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد.
در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود.
سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است.
بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود.
3- درجه حرارت:
از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود.
محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد.
پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است.
4- عوامل ساختماني (بستر مناسب):
شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند.
5- شرايط اقليمي:
بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد.
در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود.
در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد.
6- زمان:
طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است.
اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود.
براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي.
از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد.
كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد.

شرايط تشكيل وژنزکائولن[ کائولن ] [فهرست مطالب]   صفحه 1    چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد: 1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري 2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است: 1-تركيب شيميايي سنگ مادر: معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد. 2- درجهPH : عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد. در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد. در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود. سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است. بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود. 3- درجه حرارت: از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود. محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد. پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است. 4- عوامل ساختماني (بستر مناسب): شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند. 5- شرايط اقليمي: بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد. در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود. در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد. 6- زمان: طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است. اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود. براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي. از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد. كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد. شرايط تشكيل وژنزکائولن[ کائولن ] [فهرست مطالب]   صفحه 1    چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد: 1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري 2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است: 1-تركيب شيميايي سنگ مادر: معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد. 2- درجهPH : عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد. در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد. در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود. سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است. بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود. 3- درجه حرارت: از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود. محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد. پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است. 4- عوامل ساختماني (بستر مناسب): شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند. 5- شرايط اقليمي: بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد. در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود. در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد. 6- زمان: طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است. اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود. براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي. از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد. كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد. شرايط تشكيل وژنزکائولن[ کائولن ] [فهرست مطالب]   صفحه 1    چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد: 1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري 2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است: 1-تركيب شيميايي سنگ مادر: معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد. 2- درجهPH : عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد. در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد. در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود. سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است. بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود. 3- درجه حرارت: از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود. محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد. پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است. 4- عوامل ساختماني (بستر مناسب): شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند. 5- شرايط اقليمي: بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد. در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود. در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد. 6- زمان: طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است. اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود. براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي. از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد. كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد. شرايط تشكيل وژنزکائولن[ کائولن ] [فهرست مطالب]   صفحه 1    چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد: 1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري 2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است: 1-تركيب شيميايي سنگ مادر: معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد. 2- درجهPH : عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد. در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد. در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود. سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است. بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود. 3- درجه حرارت: از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود. محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد. پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است. 4- عوامل ساختماني (بستر مناسب): شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند. 5- شرايط اقليمي: بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد. در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود. در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد. 6- زمان: طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است. اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود. براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي. از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد. كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد. شرايط تشكيل وژنزکائولن[ کائولن ] [فهرست مطالب]   صفحه 1    چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد: 1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري 2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است: 1-تركيب شيميايي سنگ مادر: معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد. 2- درجهPH : عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد. در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد. در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود. سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است. بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود. 3- درجه حرارت: از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود. محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد. پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است. 4- عوامل ساختماني (بستر مناسب): شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند. 5- شرايط اقليمي: بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد. در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود. در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد. 6- زمان: طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است. اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود. براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي. از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد. كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد. شرايط تشكيل وژنزکائولن[ کائولن ] [فهرست مطالب]   صفحه 1    چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد: 1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري 2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است: 1-تركيب شيميايي سنگ مادر: معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد. 2- درجهPH : عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد. در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد. در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود. سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است. بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود. 3- درجه حرارت: از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود. محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد. پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است. 4- عوامل ساختماني (بستر مناسب): شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند. 5- شرايط اقليمي: بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد. در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود. در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد. 6- زمان: طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است. اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود. براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي. از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد. كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد. شرايط تشكيل وژنزکائولن[ کائولن ] [فهرست مطالب]   صفحه 1    چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد: 1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري 2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است: 1-تركيب شيميايي سنگ مادر: معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد. 2- درجهPH : عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد. در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد. در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود. سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است. بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود. 3- درجه حرارت: از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود. محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد. پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است. 4- عوامل ساختماني (بستر مناسب): شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند. 5- شرايط اقليمي: بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد. در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود. در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد. 6- زمان: طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است. اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود. براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي. از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد. كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد. شرايط تشكيل وژنزکائولن[ کائولن ] [فهرست مطالب]   صفحه 1    چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد: 1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري 2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است: 1-تركيب شيميايي سنگ مادر: معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد. 2- درجهPH : عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد. در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد. در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود. سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است. بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود. 3- درجه حرارت: از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود. محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد. پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است. 4- عوامل ساختماني (بستر مناسب): شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند. 5- شرايط اقليمي: بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد. در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود. در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد. 6- زمان: طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است. اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود. براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي. از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد. كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد. شرايط تشكيل وژنزکائولن[ کائولن ] [فهرست مطالب]   صفحه 1    چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد: 1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري 2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است: 1-تركيب شيميايي سنگ مادر: معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد. 2- درجهPH : عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد. در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد. در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود. سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است. بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود. 3- درجه حرارت: از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود. محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد. پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است. 4- عوامل ساختماني (بستر مناسب): شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند. 5- شرايط اقليمي: بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد. در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود. در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد. 6- زمان: طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است. اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود. براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي. از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد. كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد. شرايط تشكيل وژنزکائولن[ کائولن ] [فهرست مطالب]   صفحه 1    چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد: 1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري 2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است: 1-تركيب شيميايي سنگ مادر: معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد. 2- درجهPH : عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد. در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد. در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود. سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است. بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود. 3- درجه حرارت: از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود. محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد. پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است. 4- عوامل ساختماني (بستر مناسب): شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند. 5- شرايط اقليمي: بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد. در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود. در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد. 6- زمان: طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است. اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود. براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي. از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد. كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد. شرايط تشكيل وژنزکائولن[ کائولن ] [فهرست مطالب]   صفحه 1    چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد: 1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري 2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است: 1-تركيب شيميايي سنگ مادر: معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد. 2- درجهPH : عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد. در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد. در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود. سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است. بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود. 3- درجه حرارت: از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود. محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد. پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است. 4- عوامل ساختماني (بستر مناسب): شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند. 5- شرايط اقليمي: بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد. در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود. در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد. 6- زمان: طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است. اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود. براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي. از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد. كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد. شرايط تشكيل وژنزکائولن[ کائولن ] [فهرست مطالب]   صفحه 1    چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد: 1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري 2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است: 1-تركيب شيميايي سنگ مادر: معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد. 2- درجهPH : عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد. در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد. در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود. سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است. بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود. 3- درجه حرارت: از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود. محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد. پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است. 4- عوامل ساختماني (بستر مناسب): شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند. 5- شرايط اقليمي: بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد. در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود. در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد. 6- زمان: طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است. اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود. براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي. از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد. كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد. شرايط تشكيل وژنزکائولن[ کائولن ] [فهرست مطالب]   صفحه 1    چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد: 1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري 2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است: 1-تركيب شيميايي سنگ مادر: معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد. 2- درجهPH : عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد. در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد. در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود. سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است. بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود. 3- درجه حرارت: از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود. محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد. پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است. 4- عوامل ساختماني (بستر مناسب): شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند. 5- شرايط اقليمي: بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد. در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود. در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد. 6- زمان: طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است. اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود. براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي. از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد. كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد. شرايط تشكيل وژنزکائولن[ کائولن ] [فهرست مطالب]   صفحه 1    چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد: 1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري 2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است: 1-تركيب شيميايي سنگ مادر: معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد. 2- درجهPH : عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد. در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد. در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود. سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است. بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود. 3- درجه حرارت: از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود. محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد. پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است. 4- عوامل ساختماني (بستر مناسب): شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند. 5- شرايط اقليمي: بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد. در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود. در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد. 6- زمان: طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است. اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود. براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي. از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد. كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد.

شرايط تشكيل وژنزکائولن
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد:
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است:
1-تركيب شيميايي سنگ مادر:
معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد.
2- درجهPH :
عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد.
در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد.
در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود.
سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است.
بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود.
3- درجه حرارت:
از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود.
محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد.
پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است.
4- عوامل ساختماني (بستر مناسب):
شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند.
5- شرايط اقليمي:
بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد.
در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود.
در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد.
6- زمان:
طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است.
اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود.
براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي.
از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد.
كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد.
شرايط تشكيل وژنزکائولن
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد:
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است:
1-تركيب شيميايي سنگ مادر:
معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد.
2- درجهPH :
عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد.
در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد.
در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود.
سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است.
بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود.
3- درجه حرارت:
از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود.
محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد.
پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است.
4- عوامل ساختماني (بستر مناسب):
شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند.
5- شرايط اقليمي:
بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد.
در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود.
در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد.
6- زمان:
طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است.
اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود.
براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي.
از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد.
كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد.
شرايط تشكيل وژنزکائولن
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد:
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است:
1-تركيب شيميايي سنگ مادر:
معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد.
2- درجهPH :
عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد.
در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد.
در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود.
سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است.
بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود.
3- درجه حرارت:
از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود.
محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد.
پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است.
4- عوامل ساختماني (بستر مناسب):
شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند.
5- شرايط اقليمي:
بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد.
در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود.
در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد.
6- زمان:
طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است.
اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود.
براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي.
از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد.
كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد.
شرايط تشكيل وژنزکائولن
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد:
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است:
1-تركيب شيميايي سنگ مادر:
معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد.
2- درجهPH :
عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد.
در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد.
در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود.
سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است.
بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود.
3- درجه حرارت:
از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود.
محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد.
پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است.
4- عوامل ساختماني (بستر مناسب):
شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند.
5- شرايط اقليمي:
بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد.
در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود.
در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد.
6- زمان:
طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است.
اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود.
براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي.
از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد.
كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد.
شرايط تشكيل وژنزکائولن
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد:
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است:
1-تركيب شيميايي سنگ مادر:
معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد.
2- درجهPH :
عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد.
در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد.
در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود.
سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است.
بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود.
3- درجه حرارت:
از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود.
محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد.
پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است.
4- عوامل ساختماني (بستر مناسب):
شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند.
5- شرايط اقليمي:
بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد.
در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود.
در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد.
6- زمان:
طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است.
اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود.
براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي.
از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد.
كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد.

شرايط تشكيل وژنزکائولن
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد:
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است:
1-تركيب شيميايي سنگ مادر:
معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد.
2- درجهPH :
عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد.
در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد.
در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود.
سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است.
بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود.
3- درجه حرارت:
از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود.
محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد.
پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است.
4- عوامل ساختماني (بستر مناسب):
شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند.
5- شرايط اقليمي:
بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد.
در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود.
در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد.
6- زمان:
طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است.
اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود.
براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي.
از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد.
كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد.

شرايط تشكيل وژنزکائولن
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد:
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است:
1-تركيب شيميايي سنگ مادر:
معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد.
2- درجهPH :
عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد.
در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد.
در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود.
سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است.
بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود.
3- درجه حرارت:
از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود.
محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد.
پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است.
4- عوامل ساختماني (بستر مناسب):
شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند.
5- شرايط اقليمي:
بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد.
در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود.
در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد.
6- زمان:
طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است.
اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود.
براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي.
از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد.
كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد.
شرايط تشكيل وژنزکائولن
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد:
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است:
1-تركيب شيميايي سنگ مادر:
معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد.
2- درجهPH :
عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد.
در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد.
در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود.
سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است.
بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود.
3- درجه حرارت:
از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود.
محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد.
پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است.
4- عوامل ساختماني (بستر مناسب):
شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند.
5- شرايط اقليمي:
بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد.
در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود.
در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد.
6- زمان:
طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است.
اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود.
براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي.
از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد.
كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد.
شرايط تشكيل وژنزکائولن
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد:
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است:
1-تركيب شيميايي سنگ مادر:
معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد.
2- درجهPH :
عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد.
در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد.
در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود.
سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است.
بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود.
3- درجه حرارت:
از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود.
محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد.
پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است.
4- عوامل ساختماني (بستر مناسب):
شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند.
5- شرايط اقليمي:
بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد.
در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود.
در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد.
6- زمان:
طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است.
اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود.
براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي.
از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد.
كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد.
شرايط تشكيل وژنزکائولن
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد:
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است:
1-تركيب شيميايي سنگ مادر:
معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد.
2- درجهPH :
عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد.
در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد.
در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود.
سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است.
بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود.
3- درجه حرارت:
از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود.
محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد.
پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است.
4- عوامل ساختماني (بستر مناسب):
شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند.
5- شرايط اقليمي:
بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد.
در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود.
در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد.
6- زمان:
طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است.
اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود.
براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي.
از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد.
كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد.

شرايط تشكيل وژنزکائولن
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد:
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است:
1-تركيب شيميايي سنگ مادر:
معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد.
2- درجهPH :
عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد.
در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد.
در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود.
سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است.
بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود.
3- درجه حرارت:
از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود.
محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد.
پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است.
4- عوامل ساختماني (بستر مناسب):
شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند.
5- شرايط اقليمي:
بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد.
در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود.
در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد.
6- زمان:
طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است.
اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود.
براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي.
از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد.
كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد.
شرايط تشكيل وژنزکائولن
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد:
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است:
1-تركيب شيميايي سنگ مادر:
معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد.
2- درجهPH :
عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد.
در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد.
در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود.
سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است.
بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود.
3- درجه حرارت:
از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود.
محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد.
پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است.
4- عوامل ساختماني (بستر مناسب):
شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند.
5- شرايط اقليمي:
بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد.
در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود.
در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد.
6- زمان:
طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است.
اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود.
براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي.
از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد.
كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد.

شرايط تشكيل وژنزکائولن
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد:
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است:
1-تركيب شيميايي سنگ مادر:
معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد.
2- درجهPH :
عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد.
در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد.
در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود.
سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است.
بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود.
3- درجه حرارت:
از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود.
محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد.
پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است.
4- عوامل ساختماني (بستر مناسب):
شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند.
5- شرايط اقليمي:
بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد.
در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود.
در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد.
6- زمان:
طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است.
اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود.
براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي.
از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد.
كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد.

شرايط تشكيل وژنزکائولن
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد:
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است:
1-تركيب شيميايي سنگ مادر:
معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد.
2- درجهPH :
عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد.
در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد.
در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود.
سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است.
بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود.
3- درجه حرارت:
از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود.
محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد.
پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است.
4- عوامل ساختماني (بستر مناسب):
شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند.
5- شرايط اقليمي:
بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد.
در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود.
در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد.
6- زمان:
طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است.
اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود.
براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي.
از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد.
كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد.

شرايط تشكيل وژنزکائولن
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد:
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است:
1-تركيب شيميايي سنگ مادر:
معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد.
2- درجهPH :
عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد.
در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد.
در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود.
سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است.
بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود.
3- درجه حرارت:
از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود.
محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد.
پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است.
4- عوامل ساختماني (بستر مناسب):
شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند.
5- شرايط اقليمي:
بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد.
در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود.
در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد.
6- زمان:
طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است.
اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود.
براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي.
از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد.
كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد.

شرايط تشكيل وژنزکائولن
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد:
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عوامل مؤثر و شرايط تشكيل انواع مختلف كاني كائولينيت بشرح زير است:
1-تركيب شيميايي سنگ مادر:
معمولاً سنگهاي آذرين اسيدي كه عمدتاً‌ از كاني‌هاي آلومينوسيليكات تشكيل شده‌اند در اثر تجزيه و دگر ساني به كائولن تبديل مي‌شوند. در اين ميان كاني‌هاي فيلوسيليكات ها و فلدسپات ها بويژه پلاژيوكلازها بدليل داشتن انرژي پيوندي ضعيف در بوجود آوردن چنين ذخايري بسيار مناسب هستند. در اثر تجزيه، شبكه‌هاي كانيهاي فلدسپات توسط محلول هاي يوني، هيدراسيون و هيدروليز شكسته شده و يونهاي , Na+, K+ +2Ca آزاد شده وAl واكنش Si با OH باعث تشكيل كائولينيت مي‌گردد.
2- درجهPH :
عامل PH در تحرك و توان مهاجرت يونها در محيط‌هايي كه تحت تاثير واكنشهاي دگرساني سوپرژن قرار مي‌گيرند نقش مهمي دارند. عناصر قليائي خاكي بيش از عناصر قليايي توانائي تحرك دارند، در حاليكه آهن و آلومينيوم از توانائي كمتري برخوردارند. از اين رو يونهاي قليايي از محيط‌هاي اسيدي به آساني بيرون مي‌روند و يونهاي آهن و آلومينيوم در محيط بصورت تركيبات سيليكاتي و اكسيدي بر جا مي‌مانند و تشكيل كاني‌هاي كائولينيت وبوكسيت را همراه كانيهايي از اكسيد آهن را مي‌دهد.
در پديده كائولن زائي يونهاي نظير كلسيم، منيزيم،‌ سديم و بخش اعظم پتاسيم موجود در سنگهاي اصلي بايد از محيط خارج گردند و تنها به مقدار بسيار كمي يون پتاسيم نياز دارد.
در محيط اسيدي با 7/5-5/3 = PH به شكل هالوئيزيت و در PH بالاتر از آن به شكل مونتموريونيت ظاهر مي‌شود.
سيليس نيز داراي تحرك كمي است و در محيط داراي خاصيت قليائي و مقدار كم 2CO،‌ انحلال بيشتر مي‌شود. لذا در محيط‌هاي گرم انحلال آن بعلت وجود محلولهاي قليايي بيشتر است.
بنابراين زمان تشكيل كائولينيت هنگامي تسريع مي‌گردد كه سيليس به ميزان قابل توجهي بصورت محلول از محيط خارج و موجب افزايش آلومينيوم در مواد باقيمانده شود.
3- درجه حرارت:
از ديگر عوامل كنترل كننده و مؤثر در تشكيل كائولينيت دما مي‌باشد. براساس مطالعاتي كه مك‌لاگين (1995) در بعضي از نواحي زلاندنو انجام داده‌، مشاهده نمود كه با بالا رفتن دما، مقدار كائولينيت افزايش مي‌يابد و برعكس در نواحي ديگر، كاهش دما موجب گسترش هيدروميكاها مي‌شود.
محلولهاي گرمابي يكي از مهمترين عوامل افزايش دما بوده و باعث ايجاد تغييرات شيميايي و كاني‌شناسي مي‌شوند. با توجه به نوع سنگهاي در برگيرنده و درجه حرارت محلولهاي گرمابي زون‌هاي مختلفي كه هر يك با كاني‌هاي شاخص شناخته مي‌شوند، تشكيل مي‌گردد.
پديدة كائولينيت‌زائي معمولاً بين آلتراسيونهاي نوع سريسيتيك نظير سنگهاي آذرين سرشار از آلومينيم و آرژيليتيك نظير شيل‌ها و مارن‌ها مي‌باشد. كاني‌هاي مهم آلتراسيون سريسيتيك عبارت است از سريسيت، كوارتز، پيريت، پيروفيلت، ديکيت، آندالوزيت و كائولينيت كه در آنها مقدار درصد سريسيت از بقيه بيشتر است.
4- عوامل ساختماني (بستر مناسب):
شرايط ژئومورفولوژي، لايه‌بندي، ‌ضخامت واحدهاي سنگي، شكستگي،خلل و فرج، كارست و موارد ديگر مشابه از مهمترين عوامل كنترل كننده در تشكيل و گسترش كائولن بويژه نوع هوازده آن مي‌باشند.
5- شرايط اقليمي:
بهترين شرايط اقليمي براي تشكيل كانسارهاي پس مانده نظير كانسارهاي رسي و كانسارهاي بوكسيت، مناطق استوائي (كه با دماي زياد و پيوسته در طول سال و دوره‌‌هاي دراز مدت بارندگي مشخص مي‌گردند) مي‌باشد.
در اين مناطق بعلت بارندگي‌هاي مداوم عمل شستشو بخوبي انجام گرفته و يونهاي قليائي بوسيله عمل هيدروليز و با جريان آب از محيط خارج سبب ايجاد 3O2Al و 2SiO به مقدار لازم جهت تشكيل كائولينيت مي‌شود.
در مناطق مردابي نيز به دليل تاثير اسيدهاي آلي عمل شستشو تسريع گشته و مي‌توان باعث تشكيل كائولينيت گردد.
6- زمان:
طول مدت تاثير عوامل بيروني و دروني تشكيل دهنده كانسار، عامل مهمي در نوع،حجم و مرغوبيت كائولينيت خواهد بود. براي مثال مقدار متوسط دامنه گسترش كائولينيتي شدن بر اثر عوامل بيروني در يك محيط مناسب براي كانسارهاي رسوبي بين 01/0 تا 1/0 ميليمتر در سال، يعني حدود 10 تا 100 متر در يك ميليون سال است.
اگر چه فرآيندهاي كائولينيتي شدن به علت كاهش PH با افزايش عمق كاهش مي‌يابد، اما ضخامت افق‌هاي دگرساني شده عموماً‌ ارتباط مستقيم بطول زمان دارد.کائولينيت در زون هاي هوازده و آلتراسيون سنگ هاي آذرين و دگرگوني به ويژه فلدسپارها تشکيل مي شود.
براساس تقسيم بندي ديگري ذخاير كائولين به انواع زير تقسيم مي شوند: ذخاير هوازده، ذخاير گرمابي، ذخاير حمل شده، ذخاير دياژنزي.
از كانسارهاي برجا مانده كائولن مي‌توان به كانسارهاي كاروليناي شمالي (آمريكا) كه از هوازدگي شيميايي نامنظم استوك پگماتيتي بوجود آمده و همچنين كانسار غرب استراليا در ناحيه Coabbin محدود به يك توده بزرگ گرانيتي اشاره كرد. در ايران نيز كانسار كائولن شابلاق در جنوب زنجان در پيوند با دگرساني سطحي گرانيت شابلاق مشابه كانسار غرب استراليا نمونه بارزي از كانسارهاي نوع بر جا مانده مي‌باشد.
كانسارهاي رسوبي كائولن فراواني بيشتر و كيفيت بهتري نسبت به نوع در جازا دارند. چنين كانسارهايي در ايران بيشتر در منطقه آباده و طبس تمركز دارند، يك نمونه از اين كانسار، كانسار كائولن كاروليناي جنوبي و جورجيا (آمريكا) مي‌باشد.

زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند
زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند
زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند
زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند
زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند
زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند
زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند

زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند

زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند

زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند

زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند

زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند

زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند
زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند
زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند
زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند
زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند
زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند

زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند
زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند
زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند
زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند
زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند

زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند
زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند
زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند
زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند

زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند

زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند
زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند
زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند
زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند
زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند
زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند
زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند
زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند

زمين شناسي و پراكندگي كانه در ايران
  صفحه 1
 




 
  چنانچه در طبقه‌بندي كانسارهاي كائولن خاستگاه آنها منظور باشد، مي‌توان آنها را به سه گروه برجاي مانده، رسوبي و گرمابي تقسيم كرد. كانسارهاي اقتصادي كائولن را از زاويه ويژگيهاي كاني‌شناسي، تركيب شيميايي و چگونگي زايش مي‌توان به دو گروه دسته‌بندي كرد.
1-كانسارهاي نوع رسوبي در پيوند با فرآيندهاي فرسايشي و رسوب‌گذاري
2- كانسارهاي نوع گرمابي در پيوند با فرآيندهاي ولکانيسم ترسير
عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگ هاي آذرين بويژه سنگ‌هاي ريوليت و آندزيت حاصل شده اند و عمدتاً در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم، بويژه ائوسن جاي دارند. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان راغي از اين نوع معادن مي باشند. ذخاير كائولن بر اساس نحوه تشكيل به دو صورت اوليه و ثانويه مي‌باشد.
در ايران اينگونه كانسارها در مناطق زير تمركز دارند:
1- ناحيه آباده، اين ناحيه بيشترين شمار و توان انباشتگي كائولن را در خويش جاي داده است. كاني‌سازي كائولن در اين ناحيه در سه افق رخ داده است.
الف) افق دونين بالايي: كانسارهاي جاي گرفته در اين افق، كوير پنج و استقلال از بهترين و پر مايه‌ترين كانسارهاي ناحيه مي‌باشند.
ب) افق كربونيفر ـ ترياس: از قبيل كانسار كوير
ج) افق ترياس وابسته به سازند شورجستان
2- افق پرموترياس كه در نواحي خاور ايران (رباط خان طبس، ناحيه گناباد)، شمال باختري (منطقه شاهين دژ)، البرز مركزي (جنوب امين آباد در خاور تهران) و در مجموع افق ايران مركزي و البرز كه بيشترين نسوزهاي ايران در آن جاي گرفته‌اند.
3- افق كرتاسه بالايي از زاگرس، در پيوند با سازند سروك و ايلام (منطقه شهرضا).
در همه كانسارهاي رسوبي كائولينيت كاني غالب و مقدار كوارتز اندك است و كاني هاي پرمايه از آلومينيم مانند دياسپور- بوهميت و گاهي پيروفيليت در آنها يافت مي‌شود.
كانيهاي آهن مانند ليمونيت و هماتيت بيشتر در پاراژنز اين كانسارها آشكار مي‌شود و گاهي عيار آنها چنان بالا مي‌رود كه پس از استخراج معمولاً نياز به سنگجوري دارد. اين كانسارها بطور معمول داراي تيتان هستند كه بصورت كاني آناتاز تجلي مي‌يابد. از نظر شيميايي ميزان 2SiO از 55 درصد فراتر نمي‌رود و ميزان 3O2Al در آنها بيش از 25 درصد است و گاهي تا 40 درصد مي‌رسد.اين مواد معدني اغلب پلاستيسته بالا و نسوزندگي نسبتاً‌ خوبي دارند. كانسارهاي رسوبي معمولاً‌در تناوب با طبقات آهكي و دولوميتي- رسهاي آرژيلتي - شيل و شيلهاي بيتومين دار و به طور كلي با سنگهاي رسوبي كم ژرفا قرار دارند. هر چند كه در حال حاضر ارتباطي بين اين كانسارها با سنگهاي ولكانيك ديده نمي‌شود،‌ولي وقوع و حضور چنين سنگهايي در فواصل زماني رويداد كانسارهاي رسوبي كائولن در اين نواحي ممكن است بيانگر خاستگاه ماگمائي آنها باشد.
به طور كلي اين نوع كانسارهاي داراي لايه‌بندي و با سنگهاي كم ژرفا در وابستگي‌اند. اين كانسارهاي در نتيجه دگرساني سنگهاي اسيدي نواحي پيرامون حوضه رسوبي پديد آمده‌اند. از ويژگي هاي اين كانسار مي‌توان به داشتن پيوند خويشاوندي با رسوبهاي كربناتي خشكي‌زاد، به همراه نداشتن فسيل‌هاي جانوري و داشتن فسيل‌هاي گياهي اشاره كرد. كانسارهاي دگرساني حاصل از محلول‌هاي گرمابي به جز يك مورد كه سن ژوراسيك و در خاور ايران واقع است (كفتر كوه) در پيوند با سنگهاي ترسير، در شمال شمال باختري كشور و همچنين در مناطق گناباد، كاشمر و ساوه تمركز دارند. ويژگيهاي اين كانسارها چنين است:
1-برتري كامل كاني كائولينيت، همراه داشتن چشمگير كوارتز و نبود كانيهاي دياسپور و بوهميت.
2-از نظر شيميايي سيليس در اين كانسارهاي بطور معمول بيش از 60 درصد و 3O2Al كمتر از 24 درصد است.
3-در منطقه‌اي كه اين كانسارها ديده مي‌شوند سنگهاي ولكانيك از نوع توف،‌آندزيت، داستيت و توده‌هاي نفوذي متوسط تا اسيدي كه در عمق كم جاي گرفته فراوان است كه سني از ائوسن تا اليگوسن دارند در محور تاكستان - جلفا اين نوع كانسارهاي بوضوح ديده مي‌شوند.
ماگماتيسم ائوسن بالايي و اليگوسن باعث افزايش گراديان زمين گرمايي در بيشتر جاهاي ايران شده و توده‌هاي ماگمايي بسياري را در ژرفاي كم جاي داده است كه از اين رهگذر محلولهاي گرمابي بسياري به جريان افتاده است. اين محلولهاي حاوي مقادير زيادي يون سولفات بوده و دگرساني گسترده در محور تاكستان - جلفا ايجاد كرده است. در صورتي كه محلولهاي گرمابي داراي يون سولفات بيشتر و يا بعبارتي محلول گرمابي باشد (PH پائين تر) دگرساني حاصل از آنها منجر به تشكيل آلونيت‌هاي منطقه مي‌گردد و چنانچه ميزان اسيديته محلولهاي گرمابي كمتر باشد (PH بالاتر) باعث كائولينراسيون در منطقه مي‌شود.
يكي از فرايندهاي تشكيل كائولن دگرساني و تجزيه سنگهاي آذرين اسيدي نيمه اسيدي، نيمه بازيك مانند گرانيت، پگماتيت،‌آندزيت، ريوليت و... مي‌باشد. عموماً‌ بيشترين كائولن‌هاي مرغوب دنيا از همين دگرساني بويژه سنگهاي پلوتونيكي اسيدي نظير گرانيت بوجود آمده‌اند. ميزان 2SiO در اين ذخاير بسيار كم مي‌باشد.
ذخاير كائولن تجارتي سفيد رنگ در دو محيط اصلي يافت شده‌اند:
1-از تغيير شكل سنگهاي آذرين اسيدي در اثر عوامل هوازدگي و يا دگرساني
2-در سنگهاي رسوبي
در سنگهاي رسوبي، كائولينيت از منبع اوليه خود به محل تشكيل سنگهاي رسوبي حمل شده و يا اينكه در نتيجه تجزيه و دگرساني فلدسپاتهاي موجود در سنگها پس از راسب شدن حاصل مي‌شوند. عمده ذخاير كائولن ايران در اثر دگرساني سنگهاي آذرين بويژه سنگهاي آتشفشاني مانند ريوليت و آندزيت حاصل شده‌اند كه ميزان 2SiO موجود در آنها موجود در آنها معمولاً زياد است و به‌همين دليل نياز به شستشو دارد تا كيفيت آن بهبود يافته و قابليت مصرف آنها بيشتر شود.
ذخاير كائولين ايران عمدتاً‌ در كمربندهاي آتشفشاني دوران سوم بويژه ائوسن جاي دارد. معادن كائولن زنوز، كوشك نصرت و قازان داغي از جمله معادني هستند كه در اين كمربند قرار دارند. كائولينيزاسيون سنگهاي آتشفشاني موجب ايجاد ذخاير مناسبي در منطقه زنوز در محدوده‌هاي به وسعت 250 كيلومتر مربع و عمق حدود 60 متر شده است. معدن كائولن زنوز در اين منطقه قرار دارد. پديده كاتولينيزاسيون سينگهاي فوق ممكن است با دگرساني گرما به بخش مركزي محدوده فوق مربوط باشد. معدن كوشك نصرت نيز در سنگهاي ريوليت- ريوداسيت با بافت ميكروپورفيري تا ميكروفلسيك قرار دارد. گسترش اين سنگها در منطقه بسيار زياد بوده و اكثراً دگرسان شده هستند. پديده دگرساني در اين ناحيه بصورت كائوليني شدن، سريسيتي شدن،‌ سيليسي شدن، ليمونيتي شدن، هماتيتي شدن، ژيپسي شدن،‌آلونيتي شدن، كربناته شدن و بندرت كلريتي شدن مي‌باشد.
علاوه بر افق‌هاي مزبور پديده كائولن زائي در سنگهاي آذرين اسيدي باسن پركامبرين تا كواترنر در ايران كم و بيش نيز ديده مي‌شود. معادن كائولن و نسوز استقلال و آزادي در سنگهاي دوران اول و كائولن رباط ترك اصفهان در شيل‌هاي ژوراسيك قرار دارند.
آبرفتهاي حاصل از اين نوع سنگها نيز مي‌تواند محل تجمع كائولينيت باشد. آبرفت هاي مربوط به گرانوديوريت‌هاي شيركوه ناحيه تفت (پرموترياس) از آن جمله‌اند. در جنوب غربي گرانيت شيركوه آبرفت هايي ديده مي‌شود كه بيش از 90 درصد آن از قطعات لوكوگرانيت مي‌باشد. در كارخانه كاشي‌سازي بهره‌برداري مي‌شده است.
ذخاير كائولن رسوبي كه بيشتر آنها صفحه‌اي،‌ عدسي و بصورت طبقات غير ممتد در سنگهاي رسوبي ديده مي‌شوند نيز در ايران در افق‌هاي سني مختلف وجود دارند. ضخامت اين ذخاير تا 20 متر و طول آنها گاهي به 5/1 كيلومتر مي‌رسد. برخي كانسارهاي كائولن ناحيه آباده (در افق‌هاي دونين و كربونيفر پرمين) و همچنين خاور ايران، البرز مركزي (در افق پرمو ـ ترياس) و كانسارهاي ناحيه شهرضا در پيوند با سازند سروك و ايلام با ذخيره‌هايي با كيفيت مطلوب، نمونه‌هايي از اين نوع كانساره مي‌باشند