کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره
• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸ علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند. وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم. تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟ همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط. «خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام: چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن. حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی. این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون، و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد. توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست. سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید: جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام) یک عکس از راهرو ورودی: از فضای داخلی، «دم» فضا: از فضای داخلی، «کمر» فضا: البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد. دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست… که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد. به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند. از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد. و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند: * نویسنده : علی گنجه‌ای وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است پست‌های مشابه عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویرمعرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارسآثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواستآثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسراآثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی روز مادر مبارک + پس‌زمینه مخصوص روز مادر شعر زیبای ضریح گمشده، ویژه شهادت حضرت فاطمه (س) + پس زمینه مخصوص دهه فاطمیه کاروان‌سرای خان‌خوره • انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸ علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند. وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم. تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟ همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط. «خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام: چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن. حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی. این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون، و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد. توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست. سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید: جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام) یک عکس از راهرو ورودی: از فضای داخلی، «دم» فضا: از فضای داخلی، «کمر» فضا: البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد. دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست… که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد. به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند. از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد. و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند: * نویسنده : علی گنجه‌ای وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است پست‌های مشابه عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویرمعرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارسآثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواستآثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسراآثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی روز مادر مبارک + پس‌زمینه مخصوص روز مادر شعر زیبای ضریح گمشده، ویژه شهادت حضرت فاطمه (س) + پس زمینه مخصوص دهه فاطمیه کاروان‌سرای خان‌خوره • انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸ علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند. وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم. تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟ همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط. «خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام: چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن. حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی. این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون، و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد. توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست. سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید: جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام) یک عکس از راهرو ورودی: از فضای داخلی، «دم» فضا: از فضای داخلی، «کمر» فضا: البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد. دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست… که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد. به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند. از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد. و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند: * نویسنده : علی گنجه‌ای وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است پست‌های مشابه عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویرمعرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارسآثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواستآثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسراآثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی روز مادر مبارک + پس‌زمینه مخصوص روز مادر شعر زیبای ضریح گمشده، ویژه شهادت حضرت فاطمه (س) + پس زمینه مخصوص دهه فاطمیه کاروان‌سرای خان‌خوره • انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸ علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند. وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم. تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟ همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط. «خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام: چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن. حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی. این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون، و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد. توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست. سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید: جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام) یک عکس از راهرو ورودی: از فضای داخلی، «دم» فضا: از فضای داخلی، «کمر» فضا: البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد. دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست… که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد. به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند. از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد. و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند: * نویسنده : علی گنجه‌ای وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است پست‌های مشابه عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویرمعرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارسآثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواستآثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسراآثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی روز مادر مبارک + پس‌زمینه مخصوص روز مادر شعر زیبای ضریح گمشده، ویژه شهادت حضرت فاطمه (س) + پس زمینه مخصوص دهه فاطمیه کاروان‌سرای خان‌خوره • انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸ علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند. وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم. تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟ همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط. «خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام: چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن. حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی. این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون، و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد. توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست. سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید: جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام) یک عکس از راهرو ورودی: از فضای داخلی، «دم» فضا: از فضای داخلی، «کمر» فضا: البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد. دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست… که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد. به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند. از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد. و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند: * نویسنده : علی گنجه‌ای وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است پست‌های مشابه عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویرمعرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارسآثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواستآثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسراآثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی روز مادر مبارک + پس‌زمینه مخصوص روز مادر شعر زیبای ضریح گمشده، ویژه شهادت حضرت فاطمه (س) + پس زمینه مخصوص دهه فاطمیه کاروان‌سرای خان‌خوره • انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸ علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند. وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم. تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟ همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط. «خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام: چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن. حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی. این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون، و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد. توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست. سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید: جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام) یک عکس از راهرو ورودی: از فضای داخلی، «دم» فضا: از فضای داخلی، «کمر» فضا: البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد. دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست… که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد. به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند. از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد. و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند: * نویسنده : علی گنجه‌ای وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است پست‌های مشابه عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویرمعرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارسآثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواستآثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسراآثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی روز مادر مبارک + پس‌زمینه مخصوص روز مادر شعر زیبای ضریح گمشده، ویژه شهادت حضرت فاطمه (س) + پس زمینه مخصوص دهه فاطمیه کاروان‌سرای خان‌خوره • انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸ علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند. وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم. تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟ همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط. «خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام: چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن. حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی. این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون، و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد. توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست. سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید: جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام) یک عکس از راهرو ورودی: از فضای داخلی، «دم» فضا: از فضای داخلی، «کمر» فضا: البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد. دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست… که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد. به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند. از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد. و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند: * نویسنده : علی گنجه‌ای وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است پست‌های مشابه عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویرمعرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارسآثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواستآثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسراآثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی روز مادر مبارک + پس‌زمینه مخصوص روز مادر شعر زیبای ضریح گمشده، ویژه شهادت حضرت فاطمه (س) + پس زمینه مخصوص دهه فاطمیه کاروان‌سرای خان‌خوره • انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸ علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند. وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم. تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟ همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط. «خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام: چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن. حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی. این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون، و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد. توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست. سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید: جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام) یک عکس از راهرو ورودی: از فضای داخلی، «دم» فضا: از فضای داخلی، «کمر» فضا: البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد. دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست… که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد. به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند. از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد. و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند: * نویسنده : علی گنجه‌ای وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است پست‌های مشابه عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویرمعرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارسآثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواستآثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسراآثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی روز مادر مبارک + پس‌زمینه مخصوص روز مادر شعر زیبای ضریح گمشده، ویژه شهادت حضرت فاطمه (س) + پس زمینه مخصوص دهه فاطمیه کاروان‌سرای خان‌خوره • انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸ علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند. وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم. تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟ همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط. «خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام: چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن. حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی. این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون، و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد. توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست. سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید: جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام) یک عکس از راهرو ورودی: از فضای داخلی، «دم» فضا: از فضای داخلی، «کمر» فضا: البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد. دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست… که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد. به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند. از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد. و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند: * نویسنده : علی گنجه‌ای وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است پست‌های مشابه عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویرمعرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارسآثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواستآثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسراآثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی روز مادر مبارک + پس‌زمینه مخصوص روز مادر شعر زیبای ضریح گمشده، ویژه شهادت حضرت فاطمه (س) + پس زمینه مخصوص دهه فاطمیه

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

کاروان‌سرای خان‌خوره

• انتشار در ۱۲م خرداد ۱۳۸۸

علی گنجه ای : زمان ما هنوز کنکور دو مرحله‌ای بود. فکر می‌کنم سال ۷۳ که ما کنکور دادیم آخرین سال سیستم دو مرحله‌ای بود و از ۷۴ به بعد دیگر یک مرحله‌ای شد. بزرگترها اگر یادشان باشد، در مرحله‌ی اول از درس‌های عمومی چهار سال دبیرستان و اختصاصی‌های سال چهارم امتحان می‌دادیم و بر اساس رتبه‌ی آن انتخاب رشته می‌کردیم. در مرحله‌ی دوم از اختصاصی‌های چهار سال امتحان می‌گرفتند و در نهایت بر اساس رتبه‌ی دو مرحله نتایج را اعلام می‌کردند.

وقتی رتبه‌ی مرحله‌ی اولم آمد، مدیر مدرسه‌مان (اسمش آقای مظفری بود، اصالتا خرمشهری و بسیار با کلاس و با شخصیت) زنگ زد به خانه‌مان و پرس و جویی کرد که چه رشته‌ای می‌خواهی بروی و کمی سعی کرد که رایم را بزند که نروم کامپیوتر و به جایش بروم معماری. در جواب من که عشق های‌تک بودم و عزم جزم داشتم برای کامپیوتر شریف و برایش بهانه آوردم که «به معماری علاقه ندارم»، گفت که «انتخاب رشته مثل زن گرفتنه، اول انتخاب می‌کنی بعدا علاقمند می‌شوی!». آخرش که من زیر بار نرفتم و کار خودم را کردم ولی هر وقت احساس پیری حرفه‌ای زودرس می‌کنم یا هر وقت که پای ساختمانی می‌ایستم و می‌بینم که عظمتی، شکوهی، جذبه‌ای، چیزی در معماری‌اش هست که جذبم می‌کند ولی درکش نمی‌کنم، یاد آن نصیحت آقای مظفری می‌افتم و بگویی نگویی کمی هم پیشیمان می‌شوم.

تازه‌ترین باری که این احساس پشیمانی به من دست داد، همین دو-سه هفته پیش بود که در بازگشت از شیراز، نرسیده به آباده، سری به کاروانسرای «خان خوره» زدیم و همان سوال پیش ذهنم بود که چه نکته‌ای در معماری این کاروانسرا هست که اینقدر جذّابش کرده؟

کاروانسرای خان خوره - ورودی

همه‌ی کاروانسراهایی که پیش از این دیده بودم، یک بنای مستطیل یا مربع‌شکل بودند، با یک حیاط بزرگ در وسط و یک سری اتاق (معمولا با کمی ارتفاع از سطح) دور تا دور این حیاط.

«خان خوره» هشت ضلعی بود با طرحی تقریبا شبیه به چیزی که این پایین کشیده‌ام:

چهار تا هشت ضلعی تودرتو را در نظر بگیرید، داخلی‌ترین هشت ضلعی می‌شود حیاط وسط کاروانسرا و بیرونی‌ترین می‌شود دیوار خارجی آن.

khankhoreh1

حالا کمی با فضاهای ناشی از این هشت ضلعی‌ها بازی کنیم… اول به چهار ضلع روبروی هم، چهار مستطیل اضافه کنیم. یکی‌شان می‌شود ورودی کاروانسرا و سه‌تای دیگر می‌شوند سه اتاق بزرگ و تراس این اتاق‌ها و کنارشان هم دو اتاق کوچکتر. دو طرف ورودی هم دو دایره‌ی سیاه بگذاریم به جای دو برج نگهبانی.

khankhoreh2

این عکس ورودی و برج‌های نگهبانی از بیرون،

کاروانسرا خان خوره

و این هم عکس از داخل حیاط، ضلع روبروی در را نشان می‌دهد.

خان خوره - حیاط داخلی

توی هر ضلع خالی مانده، سه اتاق کوچک مشرف به حیاط هست.

khankhoreh3

سه تای سمت راست اتاق‌اند، سمت چپی یک راهرو است که پایین‌تر می‌بینید:

خان خوره

جالب‌ترین فضای کاروانسرا، پشت این اتاق‌هاست و بجز یک ورودی کوچک که به حیاط باز می‌شود راهی به بیرون ندارد. (هواکش‌های توی سقف را راه به بیرون حساب نکرده‌ام)

khankhoreh4

یک عکس از راهرو ورودی:

خان خوره

از فضای داخلی، «دم» فضا:

کاروانسرای صفوی

از فضای داخلی، «کمر» فضا:

کاروانسرا

البته یک فضای مستطیل شکل هم به یکی از دیوارهای کاروانسرا چسبیده و سه اتاق بزرگ هم دارد که از روی تزئینات آجری‌اش فکر می‌کنم الحاقی و مربوط به دوره‌ی قاجار باشد.

کاروانسرا

دیگر جانم برایتان بگوید که نزدیک این کاروانسرا یک پایگاه نیروی هوایی هست…

کاروانسرای خان خوره آباده

که دژبانی‌اش هم صد متری بیشتر با کاروانسرا فاصله ندارد.

کاروانسرا استان فارس

به همین دلیل سربازان پادگان عادت دارند که سری هم به کاروانسرا بزنند و نام و نام خانوادگی و نام شهر و زمان اعزام و مدت باقیمانده از خدمت‌شان را روی در و دیوار کاروانسرا یادداشت کنند.

از پشگل‌های کف حیاط می‌شود حدس زد که احتمالا کاروانسرا کاربری آغل هم دارد.

khankhoreh-8

و اهالی روستاهای همسایه از این مترسک نترسیده‌اند:

کاروانسرای خان خوره - تابلوی توضیحات

* نویسنده : علی گنجه‌ای
وب سایت/ وبلاگ : نوشته های بی خواننده
تمامی حقوق برای نویسنده  محفوظ است

پست‌های مشابه
  1. عیدی قلم، وبلاگ خبری آباده: آثار باستانی شهرستان آباده از نگاه دوربین؛ به مناسبت نوروز 88
  2. نگاهی به تل شاه‌نشین به همراه تصاویر
  3. معرفی کتاب: کهن‌ترین تصاویر فارس
  4. آثار باستانی آباده: کاروانسرا و قلعه ایزدخواست
  5. آثار باستانی آباده : برج نوربخش؛ حمام باستانی؛ پل کاروانسرا
  6. آثار باستانی آباده: چهارطاقی ساسانی؛ باغ امیدسالار؛ قبورخورشیدی

آثار باستانی آباده: کلاه‌فرنگی؛ تیمچه‌صرافیان
• انتشار در ۲۳م آذر ۱۳۸۶ آثار باستانی آباده قسمت اول آثار باستانی در همه جای دنیا چه کشور های ابر قدرت . چه کشور های جهان سوم مقامی بسیار با ارزش و دیرینه دارد .در طول سالها و دهه های گذشته سعی شده است که این آثار هرچه بیشتر شناسایی شده و به مردم جهان معرفی گردند. کشور ما نیز با داشتن قدمتی هزاران ساله و دیرینه جزء کشور های باستانی شناخته می شود و در جای جای و گوشه و کناره های آن می توان تاریخ غبار گرفته را به طور علنی دید و با لمس آن به گذشته های بسیار دور بازگشت. شهرستان و شهر آباده نیز با قدمتی ۱۵۰۰ ساله خود جزئی از کشور ایران محسوب می شود که با ۳۸ اثر توانسته جایگاهی برای خود در گوشه و کنار این تاریخ بیابد . این اثر ها تماما به ثبت آثار ملی ایران رسیده است و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی آباده اداره می شود. از قدیمی ترین این آثار می توان به بنای امام زاده ابراهیم . مجموعه خرفخانه های کوه خواجه اشاره کرد که قدمتشان به ترتیب به عهد تیموریان و اشکانیان می رسد. اولین بنایی که در این شهرستان به ثبت آثار ملی کشورمان رسیده است چهار طاقی ساسانی می باشد که در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۲۷ به شماره ۳۷۶ به ثبت رسیده است. کلاه فرنگی : بنای بجا مانده از دوره قاجاریه با پلان دایره ای شکل دارای چهار درب ورودی است و حدودا یک متر از سطح زمین بالاتر است . سقف این بنا مشبک و آیینه کاری بوده است و حدودا چهار سال پیش بر اثر آتش سوزی ویران شد ولی در سال ۱۳۸۰ توسط میراث فرهنگی مرمت گردید. در کنار این بنا ساختمان تازه ای تاسیس شده است که نمایندگان میراث فرهنگی در آن مستقر هستند. در اصل این بنا آرامگاه پدر میرزا علی خان وفا بوده است. وی خلوتی در کنار این ساختمان داشته و مهمانان را در آن پذیرایی می کرده و زمانی که فوت می کند فرزندش علی خان پدر را در آن به خاک می سپارد . در اواخر دوره محمد علی شاه  و اوایل حکومت احمد شاه شخصی به نام عبد الوهاب تصمیم می گیرد روی قبر وی آرامگاهی بنا کند و به همین جهت از معماران زبردست یزدی دعوت می کند که این بنای هفت گوش را به سبک کلاه فرنگی شیراز بسازد. بعد از اتمام ساختمان از نجاری به نام علی کاکا دعوت می شود تا سقف داخل را تزئین کند و از برادران امامی (میرزا محمد و میرزا احمد ) دعوت می کند تا سقف را منبت کاری کنند و این برادران تشخیص می دهند که چوب استفاده شده قابل منبت نیست ولی می توان آن را با آیینه زینت بخشید . تزئینات روی سقف به سبک صفویه و گل بوته ها و پرندگان با رنگ های لاجوردی , سبز و قرمز تزئیین شدند. درب ها همه از چوب گردو  و منبت کاری شده است .این درب ها توسط میراث فرهنگی مرمت گردیده . این بنا در سال ۷۹ به شماره ۳۴۰۴ در آثار ملی به ثبت رسیده است. قرار است این بنا با منزل زائر پور که یکی از آثار تاریخی است یکی شود. منزل زائر پور متعلق به دوره قاجار است که دارای سر ستون ها و پنجره های زیبایی است . تیمچه صرافیان: این بنای بسیار زیبا متعلق به دوره قاجاریه می باشد. از ویژگی های این بنا می توان به معماری فوق العاده زیبایش اشاره کرد که آن را در ایران منحصر به فرد کرده است. این بنا در دو طبقه و ۳۶ حجره ساخته شده است و در قدیم حجره های پایین مغازه و حجره های طبقه بالا برای مهمانان بوده است. مقرنس های زیبایی نیز در سر ورودی تیمچه قرار دارد . مصالح موجود در آن گچ ,خاک , سنگ و چوب است .این بنا در شهرستان آباده و در بازار کهنه قرار دارد . این محل در ملکی مرحوم حاج ملا عبدالله واعظ بوده است که ضمن اداره کردن منبر و محراب مسجد به امر تجارت اشتغال داشته و تیمچه به وسیله خود او برای محل تجارت ساخته شده است و در زمان حزب دموکرات باقی اطاق ها مخصوص کالاهای تجاری بوده که بعد از فوت حاج واعظ این ملک به وسیله ورثه به برادران صرافیان فروخته شده است. طبق روایتی بعضی از اطاق ها نیز مخصوص قرائت قرآن بوده است که در آن اتاق ها روزنامه های فارس و تهران مورد استفاده مردم قرار می گرفته است . منبع : قلم :: وبلاگ خبری آباده ::(الهام دهقان-آرزو کشاورز-شبنم فیروزی. زیر نظر سازمان دانش آموزی ) آثار باستانی آباده: کلاه‌فرنگی؛ تیمچه‌صرافیان • انتشار در ۲۳م آذر ۱۳۸۶ آثار باستانی آباده قسمت اول آثار باستانی در همه جای دنیا چه کشور های ابر قدرت . چه کشور های جهان سوم مقامی بسیار با ارزش و دیرینه دارد .در طول سالها و دهه های گذشته سعی شده است که این آثار هرچه بیشتر شناسایی شده و به مردم جهان معرفی گردند. کشور ما نیز با داشتن قدمتی هزاران ساله و دیرینه جزء کشور های باستانی شناخته می شود و در جای جای و گوشه و کناره های آن می توان تاریخ غبار گرفته را به طور علنی دید و با لمس آن به گذشته های بسیار دور بازگشت. شهرستان و شهر آباده نیز با قدمتی ۱۵۰۰ ساله خود جزئی از کشور ایران محسوب می شود که با ۳۸ اثر توانسته جایگاهی برای خود در گوشه و کنار این تاریخ بیابد . این اثر ها تماما به ثبت آثار ملی ایران رسیده است و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی آباده اداره می شود. از قدیمی ترین این آثار می توان به بنای امام زاده ابراهیم . مجموعه خرفخانه های کوه خواجه اشاره کرد که قدمتشان به ترتیب به عهد تیموریان و اشکانیان می رسد. اولین بنایی که در این شهرستان به ثبت آثار ملی کشورمان رسیده است چهار طاقی ساسانی می باشد که در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۲۷ به شماره ۳۷۶ به ثبت رسیده است. کلاه فرنگی : بنای بجا مانده از دوره قاجاریه با پلان دایره ای شکل دارای چهار درب ورودی است و حدودا یک متر از سطح زمین بالاتر است . سقف این بنا مشبک و آیینه کاری بوده است و حدودا چهار سال پیش بر اثر آتش سوزی ویران شد ولی در سال ۱۳۸۰ توسط میراث فرهنگی مرمت گردید. در کنار این بنا ساختمان تازه ای تاسیس شده است که نمایندگان میراث فرهنگی در آن مستقر هستند. در اصل این بنا آرامگاه پدر میرزا علی خان وفا بوده است. وی خلوتی در کنار این ساختمان داشته و مهمانان را در آن پذیرایی می کرده و زمانی که فوت می کند فرزندش علی خان پدر را در آن به خاک می سپارد . در اواخر دوره محمد علی شاه  و اوایل حکومت احمد شاه شخصی به نام عبد الوهاب تصمیم می گیرد روی قبر وی آرامگاهی بنا کند و به همین جهت از معماران زبردست یزدی دعوت می کند که این بنای هفت گوش را به سبک کلاه فرنگی شیراز بسازد. بعد از اتمام ساختمان از نجاری به نام علی کاکا دعوت می شود تا سقف داخل را تزئین کند و از برادران امامی (میرزا محمد و میرزا احمد ) دعوت می کند تا سقف را منبت کاری کنند و این برادران تشخیص می دهند که چوب استفاده شده قابل منبت نیست ولی می توان آن را با آیینه زینت بخشید . تزئینات روی سقف به سبک صفویه و گل بوته ها و پرندگان با رنگ های لاجوردی , سبز و قرمز تزئیین شدند. درب ها همه از چوب گردو  و منبت کاری شده است .این درب ها توسط میراث فرهنگی مرمت گردیده . این بنا در سال ۷۹ به شماره ۳۴۰۴ در آثار ملی به ثبت رسیده است. قرار است این بنا با منزل زائر پور که یکی از آثار تاریخی است یکی شود. منزل زائر پور متعلق به دوره قاجار است که دارای سر ستون ها و پنجره های زیبایی است . تیمچه صرافیان: این بنای بسیار زیبا متعلق به دوره قاجاریه می باشد. از ویژگی های این بنا می توان به معماری فوق العاده زیبایش اشاره کرد که آن را در ایران منحصر به فرد کرده است. این بنا در دو طبقه و ۳۶ حجره ساخته شده است و در قدیم حجره های پایین مغازه و حجره های طبقه بالا برای مهمانان بوده است. مقرنس های زیبایی نیز در سر ورودی تیمچه قرار دارد . مصالح موجود در آن گچ ,خاک , سنگ و چوب است .این بنا در شهرستان آباده و در بازار کهنه قرار دارد . این محل در ملکی مرحوم حاج ملا عبدالله واعظ بوده است که ضمن اداره کردن منبر و محراب مسجد به امر تجارت اشتغال داشته و تیمچه به وسیله خود او برای محل تجارت ساخته شده است و در زمان حزب دموکرات باقی اطاق ها مخصوص کالاهای تجاری بوده که بعد از فوت حاج واعظ این ملک به وسیله ورثه به برادران صرافیان فروخته شده است. طبق روایتی بعضی از اطاق ها نیز مخصوص قرائت قرآن بوده است که در آن اتاق ها روزنامه های فارس و تهران مورد استفاده مردم قرار می گرفته است . منبع : قلم :: وبلاگ خبری آباده ::(الهام دهقان-آرزو کشاورز-شبنم فیروزی. زیر نظر سازمان دانش آموزی ) آثار باستانی آباده: کلاه‌فرنگی؛ تیمچه‌صرافیان • انتشار در ۲۳م آذر ۱۳۸۶ آثار باستانی آباده قسمت اول آثار باستانی در همه جای دنیا چه کشور های ابر قدرت . چه کشور های جهان سوم مقامی بسیار با ارزش و دیرینه دارد .در طول سالها و دهه های گذشته سعی شده است که این آثار هرچه بیشتر شناسایی شده و به مردم جهان معرفی گردند. کشور ما نیز با داشتن قدمتی هزاران ساله و دیرینه جزء کشور های باستانی شناخته می شود و در جای جای و گوشه و کناره های آن می توان تاریخ غبار گرفته را به طور علنی دید و با لمس آن به گذشته های بسیار دور بازگشت. شهرستان و شهر آباده نیز با قدمتی ۱۵۰۰ ساله خود جزئی از کشور ایران محسوب می شود که با ۳۸ اثر توانسته جایگاهی برای خود در گوشه و کنار این تاریخ بیابد . این اثر ها تماما به ثبت آثار ملی ایران رسیده است و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی آباده اداره می شود. از قدیمی ترین این آثار می توان به بنای امام زاده ابراهیم . مجموعه خرفخانه های کوه خواجه اشاره کرد که قدمتشان به ترتیب به عهد تیموریان و اشکانیان می رسد. اولین بنایی که در این شهرستان به ثبت آثار ملی کشورمان رسیده است چهار طاقی ساسانی می باشد که در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۲۷ به شماره ۳۷۶ به ثبت رسیده است. کلاه فرنگی : بنای بجا مانده از دوره قاجاریه با پلان دایره ای شکل دارای چهار درب ورودی است و حدودا یک متر از سطح زمین بالاتر است . سقف این بنا مشبک و آیینه کاری بوده است و حدودا چهار سال پیش بر اثر آتش سوزی ویران شد ولی در سال ۱۳۸۰ توسط میراث فرهنگی مرمت گردید. در کنار این بنا ساختمان تازه ای تاسیس شده است که نمایندگان میراث فرهنگی در آن مستقر هستند. در اصل این بنا آرامگاه پدر میرزا علی خان وفا بوده است. وی خلوتی در کنار این ساختمان داشته و مهمانان را در آن پذیرایی می کرده و زمانی که فوت می کند فرزندش علی خان پدر را در آن به خاک می سپارد . در اواخر دوره محمد علی شاه  و اوایل حکومت احمد شاه شخصی به نام عبد الوهاب تصمیم می گیرد روی قبر وی آرامگاهی بنا کند و به همین جهت از معماران زبردست یزدی دعوت می کند که این بنای هفت گوش را به سبک کلاه فرنگی شیراز بسازد. بعد از اتمام ساختمان از نجاری به نام علی کاکا دعوت می شود تا سقف داخل را تزئین کند و از برادران امامی (میرزا محمد و میرزا احمد ) دعوت می کند تا سقف را منبت کاری کنند و این برادران تشخیص می دهند که چوب استفاده شده قابل منبت نیست ولی می توان آن را با آیینه زینت بخشید . تزئینات روی سقف به سبک صفویه و گل بوته ها و پرندگان با رنگ های لاجوردی , سبز و قرمز تزئیین شدند. درب ها همه از چوب گردو  و منبت کاری شده است .این درب ها توسط میراث فرهنگی مرمت گردیده . این بنا در سال ۷۹ به شماره ۳۴۰۴ در آثار ملی به ثبت رسیده است. قرار است این بنا با منزل زائر پور که یکی از آثار تاریخی است یکی شود. منزل زائر پور متعلق به دوره قاجار است که دارای سر ستون ها و پنجره های زیبایی است . تیمچه صرافیان: این بنای بسیار زیبا متعلق به دوره قاجاریه می باشد. از ویژگی های این بنا می توان به معماری فوق العاده زیبایش اشاره کرد که آن را در ایران منحصر به فرد کرده است. این بنا در دو طبقه و ۳۶ حجره ساخته شده است و در قدیم حجره های پایین مغازه و حجره های طبقه بالا برای مهمانان بوده است. مقرنس های زیبایی نیز در سر ورودی تیمچه قرار دارد . مصالح موجود در آن گچ ,خاک , سنگ و چوب است .این بنا در شهرستان آباده و در بازار کهنه قرار دارد . این محل در ملکی مرحوم حاج ملا عبدالله واعظ بوده است که ضمن اداره کردن منبر و محراب مسجد به امر تجارت اشتغال داشته و تیمچه به وسیله خود او برای محل تجارت ساخته شده است و در زمان حزب دموکرات باقی اطاق ها مخصوص کالاهای تجاری بوده که بعد از فوت حاج واعظ این ملک به وسیله ورثه به برادران صرافیان فروخته شده است. طبق روایتی بعضی از اطاق ها نیز مخصوص قرائت قرآن بوده است که در آن اتاق ها روزنامه های فارس و تهران مورد استفاده مردم قرار می گرفته است . منبع : قلم :: وبلاگ خبری آباده ::(الهام دهقان-آرزو کشاورز-شبنم فیروزی. زیر نظر سازمان دانش آموزی ) آثار باستانی آباده: کلاه‌فرنگی؛ تیمچه‌صرافیان • انتشار در ۲۳م آذر ۱۳۸۶ آثار باستانی آباده قسمت اول آثار باستانی در همه جای دنیا چه کشور های ابر قدرت . چه کشور های جهان سوم مقامی بسیار با ارزش و دیرینه دارد .در طول سالها و دهه های گذشته سعی شده است که این آثار هرچه بیشتر شناسایی شده و به مردم جهان معرفی گردند. کشور ما نیز با داشتن قدمتی هزاران ساله و دیرینه جزء کشور های باستانی شناخته می شود و در جای جای و گوشه و کناره های آن می توان تاریخ غبار گرفته را به طور علنی دید و با لمس آن به گذشته های بسیار دور بازگشت. شهرستان و شهر آباده نیز با قدمتی ۱۵۰۰ ساله خود جزئی از کشور ایران محسوب می شود که با ۳۸ اثر توانسته جایگاهی برای خود در گوشه و کنار این تاریخ بیابد . این اثر ها تماما به ثبت آثار ملی ایران رسیده است و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی آباده اداره می شود. از قدیمی ترین این آثار می توان به بنای امام زاده ابراهیم . مجموعه خرفخانه های کوه خواجه اشاره کرد که قدمتشان به ترتیب به عهد تیموریان و اشکانیان می رسد. اولین بنایی که در این شهرستان به ثبت آثار ملی کشورمان رسیده است چهار طاقی ساسانی می باشد که در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۲۷ به شماره ۳۷۶ به ثبت رسیده است. کلاه فرنگی : بنای بجا مانده از دوره قاجاریه با پلان دایره ای شکل دارای چهار درب ورودی است و حدودا یک متر از سطح زمین بالاتر است . سقف این بنا مشبک و آیینه کاری بوده است و حدودا چهار سال پیش بر اثر آتش سوزی ویران شد ولی در سال ۱۳۸۰ توسط میراث فرهنگی مرمت گردید. در کنار این بنا ساختمان تازه ای تاسیس شده است که نمایندگان میراث فرهنگی در آن مستقر هستند. در اصل این بنا آرامگاه پدر میرزا علی خان وفا بوده است. وی خلوتی در کنار این ساختمان داشته و مهمانان را در آن پذیرایی می کرده و زمانی که فوت می کند فرزندش علی خان پدر را در آن به خاک می سپارد . در اواخر دوره محمد علی شاه  و اوایل حکومت احمد شاه شخصی به نام عبد الوهاب تصمیم می گیرد روی قبر وی آرامگاهی بنا کند و به همین جهت از معماران زبردست یزدی دعوت می کند که این بنای هفت گوش را به سبک کلاه فرنگی شیراز بسازد. بعد از اتمام ساختمان از نجاری به نام علی کاکا دعوت می شود تا سقف داخل را تزئین کند و از برادران امامی (میرزا محمد و میرزا احمد ) دعوت می کند تا سقف را منبت کاری کنند و این برادران تشخیص می دهند که چوب استفاده شده قابل منبت نیست ولی می توان آن را با آیینه زینت بخشید . تزئینات روی سقف به سبک صفویه و گل بوته ها و پرندگان با رنگ های لاجوردی , سبز و قرمز تزئیین شدند. درب ها همه از چوب گردو  و منبت کاری شده است .این درب ها توسط میراث فرهنگی مرمت گردیده . این بنا در سال ۷۹ به شماره ۳۴۰۴ در آثار ملی به ثبت رسیده است. قرار است این بنا با منزل زائر پور که یکی از آثار تاریخی است یکی شود. منزل زائر پور متعلق به دوره قاجار است که دارای سر ستون ها و پنجره های زیبایی است . تیمچه صرافیان: این بنای بسیار زیبا متعلق به دوره قاجاریه می باشد. از ویژگی های این بنا می توان به معماری فوق العاده زیبایش اشاره کرد که آن را در ایران منحصر به فرد کرده است. این بنا در دو طبقه و ۳۶ حجره ساخته شده است و در قدیم حجره های پایین مغازه و حجره های طبقه بالا برای مهمانان بوده است. مقرنس های زیبایی نیز در سر ورودی تیمچه قرار دارد . مصالح موجود در آن گچ ,خاک , سنگ و چوب است .این بنا در شهرستان آباده و در بازار کهنه قرار دارد . این محل در ملکی مرحوم حاج ملا عبدالله واعظ بوده است که ضمن اداره کردن منبر و محراب مسجد به امر تجارت اشتغال داشته و تیمچه به وسیله خود او برای محل تجارت ساخته شده است و در زمان حزب دموکرات باقی اطاق ها مخصوص کالاهای تجاری بوده که بعد از فوت حاج واعظ این ملک به وسیله ورثه به برادران صرافیان فروخته شده است. طبق روایتی بعضی از اطاق ها نیز مخصوص قرائت قرآن بوده است که در آن اتاق ها روزنامه های فارس و تهران مورد استفاده مردم قرار می گرفته است . منبع : قلم :: وبلاگ خبری آباده ::(الهام دهقان-آرزو کشاورز-شبنم فیروزی. زیر نظر سازمان دانش آموزی ) آثار باستانی آباده: کلاه‌فرنگی؛ تیمچه‌صرافیان • انتشار در ۲۳م آذر ۱۳۸۶ آثار باستانی آباده قسمت اول آثار باستانی در همه جای دنیا چه کشور های ابر قدرت . چه کشور های جهان سوم مقامی بسیار با ارزش و دیرینه دارد .در طول سالها و دهه های گذشته سعی شده است که این آثار هرچه بیشتر شناسایی شده و به مردم جهان معرفی گردند. کشور ما نیز با داشتن قدمتی هزاران ساله و دیرینه جزء کشور های باستانی شناخته می شود و در جای جای و گوشه و کناره های آن می توان تاریخ غبار گرفته را به طور علنی دید و با لمس آن به گذشته های بسیار دور بازگشت. شهرستان و شهر آباده نیز با قدمتی ۱۵۰۰ ساله خود جزئی از کشور ایران محسوب می شود که با ۳۸ اثر توانسته جایگاهی برای خود در گوشه و کنار این تاریخ بیابد . این اثر ها تماما به ثبت آثار ملی ایران رسیده است و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی آباده اداره می شود. از قدیمی ترین این آثار می توان به بنای امام زاده ابراهیم . مجموعه خرفخانه های کوه خواجه اشاره کرد که قدمتشان به ترتیب به عهد تیموریان و اشکانیان می رسد. اولین بنایی که در این شهرستان به ثبت آثار ملی کشورمان رسیده است چهار طاقی ساسانی می باشد که در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۲۷ به شماره ۳۷۶ به ثبت رسیده است. کلاه فرنگی : بنای بجا مانده از دوره قاجاریه با پلان دایره ای شکل دارای چهار درب ورودی است و حدودا یک متر از سطح زمین بالاتر است . سقف این بنا مشبک و آیینه کاری بوده است و حدودا چهار سال پیش بر اثر آتش سوزی ویران شد ولی در سال ۱۳۸۰ توسط میراث فرهنگی مرمت گردید. در کنار این بنا ساختمان تازه ای تاسیس شده است که نمایندگان میراث فرهنگی در آن مستقر هستند. در اصل این بنا آرامگاه پدر میرزا علی خان وفا بوده است. وی خلوتی در کنار این ساختمان داشته و مهمانان را در آن پذیرایی می کرده و زمانی که فوت می کند فرزندش علی خان پدر را در آن به خاک می سپارد . در اواخر دوره محمد علی شاه  و اوایل حکومت احمد شاه شخصی به نام عبد الوهاب تصمیم می گیرد روی قبر وی آرامگاهی بنا کند و به همین جهت از معماران زبردست یزدی دعوت می کند که این بنای هفت گوش را به سبک کلاه فرنگی شیراز بسازد. بعد از اتمام ساختمان از نجاری به نام علی کاکا دعوت می شود تا سقف داخل را تزئین کند و از برادران امامی (میرزا محمد و میرزا احمد ) دعوت می کند تا سقف را منبت کاری کنند و این برادران تشخیص می دهند که چوب استفاده شده قابل منبت نیست ولی می توان آن را با آیینه زینت بخشید . تزئینات روی سقف به سبک صفویه و گل بوته ها و پرندگان با رنگ های لاجوردی , سبز و قرمز تزئیین شدند. درب ها همه از چوب گردو  و منبت کاری شده است .این درب ها توسط میراث فرهنگی مرمت گردیده . این بنا در سال ۷۹ به شماره ۳۴۰۴ در آثار ملی به ثبت رسیده است. قرار است این بنا با منزل زائر پور که یکی از آثار تاریخی است یکی شود. منزل زائر پور متعلق به دوره قاجار است که دارای سر ستون ها و پنجره های زیبایی است . تیمچه صرافیان: این بنای بسیار زیبا متعلق به دوره قاجاریه می باشد. از ویژگی های این بنا می توان به معماری فوق العاده زیبایش اشاره کرد که آن را در ایران منحصر به فرد کرده است. این بنا در دو طبقه و ۳۶ حجره ساخته شده است و در قدیم حجره های پایین مغازه و حجره های طبقه بالا برای مهمانان بوده است. مقرنس های زیبایی نیز در سر ورودی تیمچه قرار دارد . مصالح موجود در آن گچ ,خاک , سنگ و چوب است .این بنا در شهرستان آباده و در بازار کهنه قرار دارد . این محل در ملکی مرحوم حاج ملا عبدالله واعظ بوده است که ضمن اداره کردن منبر و محراب مسجد به امر تجارت اشتغال داشته و تیمچه به وسیله خود او برای محل تجارت ساخته شده است و در زمان حزب دموکرات باقی اطاق ها مخصوص کالاهای تجاری بوده که بعد از فوت حاج واعظ این ملک به وسیله ورثه به برادران صرافیان فروخته شده است. طبق روایتی بعضی از اطاق ها نیز مخصوص قرائت قرآن بوده است که در آن اتاق ها روزنامه های فارس و تهران مورد استفاده مردم قرار می گرفته است . منبع : قلم :: وبلاگ خبری آباده ::(الهام دهقان-آرزو کشاورز-شبنم فیروزی. زیر نظر سازمان دانش آموزی ) آثار باستانی آباده: کلاه‌فرنگی؛ تیمچه‌صرافیان • انتشار در ۲۳م آذر ۱۳۸۶ آثار باستانی آباده قسمت اول آثار باستانی در همه جای دنیا چه کشور های ابر قدرت . چه کشور های جهان سوم مقامی بسیار با ارزش و دیرینه دارد .در طول سالها و دهه های گذشته سعی شده است که این آثار هرچه بیشتر شناسایی شده و به مردم جهان معرفی گردند. کشور ما نیز با داشتن قدمتی هزاران ساله و دیرینه جزء کشور های باستانی شناخته می شود و در جای جای و گوشه و کناره های آن می توان تاریخ غبار گرفته را به طور علنی دید و با لمس آن به گذشته های بسیار دور بازگشت. شهرستان و شهر آباده نیز با قدمتی ۱۵۰۰ ساله خود جزئی از کشور ایران محسوب می شود که با ۳۸ اثر توانسته جایگاهی برای خود در گوشه و کنار این تاریخ بیابد . این اثر ها تماما به ثبت آثار ملی ایران رسیده است و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی آباده اداره می شود. از قدیمی ترین این آثار می توان به بنای امام زاده ابراهیم . مجموعه خرفخانه های کوه خواجه اشاره کرد که قدمتشان به ترتیب به عهد تیموریان و اشکانیان می رسد. اولین بنایی که در این شهرستان به ثبت آثار ملی کشورمان رسیده است چهار طاقی ساسانی می باشد که در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۲۷ به شماره ۳۷۶ به ثبت رسیده است. کلاه فرنگی : بنای بجا مانده از دوره قاجاریه با پلان دایره ای شکل دارای چهار درب ورودی است و حدودا یک متر از سطح زمین بالاتر است . سقف این بنا مشبک و آیینه کاری بوده است و حدودا چهار سال پیش بر اثر آتش سوزی ویران شد ولی در سال ۱۳۸۰ توسط میراث فرهنگی مرمت گردید. در کنار این بنا ساختمان تازه ای تاسیس شده است که نمایندگان میراث فرهنگی در آن مستقر هستند. در اصل این بنا آرامگاه پدر میرزا علی خان وفا بوده است. وی خلوتی در کنار این ساختمان داشته و مهمانان را در آن پذیرایی می کرده و زمانی که فوت می کند فرزندش علی خان پدر را در آن به خاک می سپارد . در اواخر دوره محمد علی شاه  و اوایل حکومت احمد شاه شخصی به نام عبد الوهاب تصمیم می گیرد روی قبر وی آرامگاهی بنا کند و به همین جهت از معماران زبردست یزدی دعوت می کند که این بنای هفت گوش را به سبک کلاه فرنگی شیراز بسازد. بعد از اتمام ساختمان از نجاری به نام علی کاکا دعوت می شود تا سقف داخل را تزئین کند و از برادران امامی (میرزا محمد و میرزا احمد ) دعوت می کند تا سقف را منبت کاری کنند و این برادران تشخیص می دهند که چوب استفاده شده قابل منبت نیست ولی می توان آن را با آیینه زینت بخشید . تزئینات روی سقف به سبک صفویه و گل بوته ها و پرندگان با رنگ های لاجوردی , سبز و قرمز تزئیین شدند. درب ها همه از چوب گردو  و منبت کاری شده است .این درب ها توسط میراث فرهنگی مرمت گردیده . این بنا در سال ۷۹ به شماره ۳۴۰۴ در آثار ملی به ثبت رسیده است. قرار است این بنا با منزل زائر پور که یکی از آثار تاریخی است یکی شود. منزل زائر پور متعلق به دوره قاجار است که دارای سر ستون ها و پنجره های زیبایی است . تیمچه صرافیان: این بنای بسیار زیبا متعلق به دوره قاجاریه می باشد. از ویژگی های این بنا می توان به معماری فوق العاده زیبایش اشاره کرد که آن را در ایران منحصر به فرد کرده است. این بنا در دو طبقه و ۳۶ حجره ساخته شده است و در قدیم حجره های پایین مغازه و حجره های طبقه بالا برای مهمانان بوده است. مقرنس های زیبایی نیز در سر ورودی تیمچه قرار دارد . مصالح موجود در آن گچ ,خاک , سنگ و چوب است .این بنا در شهرستان آباده و در بازار کهنه قرار دارد . این محل در ملکی مرحوم حاج ملا عبدالله واعظ بوده است که ضمن اداره کردن منبر و محراب مسجد به امر تجارت اشتغال داشته و تیمچه به وسیله خود او برای محل تجارت ساخته شده است و در زمان حزب دموکرات باقی اطاق ها مخصوص کالاهای تجاری بوده که بعد از فوت حاج واعظ این ملک به وسیله ورثه به برادران صرافیان فروخته شده است. طبق روایتی بعضی از اطاق ها نیز مخصوص قرائت قرآن بوده است که در آن اتاق ها روزنامه های فارس و تهران مورد استفاده مردم قرار می گرفته است . منبع : قلم :: وبلاگ خبری آباده ::(الهام دهقان-آرزو کشاورز-شبنم فیروزی. زیر نظر سازمان دانش آموزی ) آثار باستانی آباده: کلاه‌فرنگی؛ تیمچه‌صرافیان • انتشار در ۲۳م آذر ۱۳۸۶ آثار باستانی آباده قسمت اول آثار باستانی در همه جای دنیا چه کشور های ابر قدرت . چه کشور های جهان سوم مقامی بسیار با ارزش و دیرینه دارد .در طول سالها و دهه های گذشته سعی شده است که این آثار هرچه بیشتر شناسایی شده و به مردم جهان معرفی گردند. کشور ما نیز با داشتن قدمتی هزاران ساله و دیرینه جزء کشور های باستانی شناخته می شود و در جای جای و گوشه و کناره های آن می توان تاریخ غبار گرفته را به طور علنی دید و با لمس آن به گذشته های بسیار دور بازگشت. شهرستان و شهر آباده نیز با قدمتی ۱۵۰۰ ساله خود جزئی از کشور ایران محسوب می شود که با ۳۸ اثر توانسته جایگاهی برای خود در گوشه و کنار این تاریخ بیابد . این اثر ها تماما به ثبت آثار ملی ایران رسیده است و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی آباده اداره می شود. از قدیمی ترین این آثار می توان به بنای امام زاده ابراهیم . مجموعه خرفخانه های کوه خواجه اشاره کرد که قدمتشان به ترتیب به عهد تیموریان و اشکانیان می رسد. اولین بنایی که در این شهرستان به ثبت آثار ملی کشورمان رسیده است چهار طاقی ساسانی می باشد که در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۲۷ به شماره ۳۷۶ به ثبت رسیده است. کلاه فرنگی : بنای بجا مانده از دوره قاجاریه با پلان دایره ای شکل دارای چهار درب ورودی است و حدودا یک متر از سطح زمین بالاتر است . سقف این بنا مشبک و آیینه کاری بوده است و حدودا چهار سال پیش بر اثر آتش سوزی ویران شد ولی در سال ۱۳۸۰ توسط میراث فرهنگی مرمت گردید. در کنار این بنا ساختمان تازه ای تاسیس شده است که نمایندگان میراث فرهنگی در آن مستقر هستند. در اصل این بنا آرامگاه پدر میرزا علی خان وفا بوده است. وی خلوتی در کنار این ساختمان داشته و مهمانان را در آن پذیرایی می کرده و زمانی که فوت می کند فرزندش علی خان پدر را در آن به خاک می سپارد . در اواخر دوره محمد علی شاه  و اوایل حکومت احمد شاه شخصی به نام عبد الوهاب تصمیم می گیرد روی قبر وی آرامگاهی بنا کند و به همین جهت از معماران زبردست یزدی دعوت می کند که این بنای هفت گوش را به سبک کلاه فرنگی شیراز بسازد. بعد از اتمام ساختمان از نجاری به نام علی کاکا دعوت می شود تا سقف داخل را تزئین کند و از برادران امامی (میرزا محمد و میرزا احمد ) دعوت می کند تا سقف را منبت کاری کنند و این برادران تشخیص می دهند که چوب استفاده شده قابل منبت نیست ولی می توان آن را با آیینه زینت بخشید . تزئینات روی سقف به سبک صفویه و گل بوته ها و پرندگان با رنگ های لاجوردی , سبز و قرمز تزئیین شدند. درب ها همه از چوب گردو  و منبت کاری شده است .این درب ها توسط میراث فرهنگی مرمت گردیده . این بنا در سال ۷۹ به شماره ۳۴۰۴ در آثار ملی به ثبت رسیده است. قرار است این بنا با منزل زائر پور که یکی از آثار تاریخی است یکی شود. منزل زائر پور متعلق به دوره قاجار است که دارای سر ستون ها و پنجره های زیبایی است . تیمچه صرافیان: این بنای بسیار زیبا متعلق به دوره قاجاریه می باشد. از ویژگی های این بنا می توان به معماری فوق العاده زیبایش اشاره کرد که آن را در ایران منحصر به فرد کرده است. این بنا در دو طبقه و ۳۶ حجره ساخته شده است و در قدیم حجره های پایین مغازه و حجره های طبقه بالا برای مهمانان بوده است. مقرنس های زیبایی نیز در سر ورودی تیمچه قرار دارد . مصالح موجود در آن گچ ,خاک , سنگ و چوب است .این بنا در شهرستان آباده و در بازار کهنه قرار دارد . این محل در ملکی مرحوم حاج ملا عبدالله واعظ بوده است که ضمن اداره کردن منبر و محراب مسجد به امر تجارت اشتغال داشته و تیمچه به وسیله خود او برای محل تجارت ساخته شده است و در زمان حزب دموکرات باقی اطاق ها مخصوص کالاهای تجاری بوده که بعد از فوت حاج واعظ این ملک به وسیله ورثه به برادران صرافیان فروخته شده است. طبق روایتی بعضی از اطاق ها نیز مخصوص قرائت قرآن بوده است که در آن اتاق ها روزنامه های فارس و تهران مورد استفاده مردم قرار می گرفته است . منبع : قلم :: وبلاگ خبری آباده ::(الهام دهقان-آرزو کشاورز-شبنم فیروزی. زیر نظر سازمان دانش آموزی ) آثار باستانی آباده: کلاه‌فرنگی؛ تیمچه‌صرافیان • انتشار در ۲۳م آذر ۱۳۸۶ آثار باستانی آباده قسمت اول آثار باستانی در همه جای دنیا چه کشور های ابر قدرت . چه کشور های جهان سوم مقامی بسیار با ارزش و دیرینه دارد .در طول سالها و دهه های گذشته سعی شده است که این آثار هرچه بیشتر شناسایی شده و به مردم جهان معرفی گردند. کشور ما نیز با داشتن قدمتی هزاران ساله و دیرینه جزء کشور های باستانی شناخته می شود و در جای جای و گوشه و کناره های آن می توان تاریخ غبار گرفته را به طور علنی دید و با لمس آن به گذشته های بسیار دور بازگشت. شهرستان و شهر آباده نیز با قدمتی ۱۵۰۰ ساله خود جزئی از کشور ایران محسوب می شود که با ۳۸ اثر توانسته جایگاهی برای خود در گوشه و کنار این تاریخ بیابد . این اثر ها تماما به ثبت آثار ملی ایران رسیده است و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی آباده اداره می شود. از قدیمی ترین این آثار می توان به بنای امام زاده ابراهیم . مجموعه خرفخانه های کوه خواجه اشاره کرد که قدمتشان به ترتیب به عهد تیموریان و اشکانیان می رسد. اولین بنایی که در این شهرستان به ثبت آثار ملی کشورمان رسیده است چهار طاقی ساسانی می باشد که در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۲۷ به شماره ۳۷۶ به ثبت رسیده است. کلاه فرنگی : بنای بجا مانده از دوره قاجاریه با پلان دایره ای شکل دارای چهار درب ورودی است و حدودا یک متر از سطح زمین بالاتر است . سقف این بنا مشبک و آیینه کاری بوده است و حدودا چهار سال پیش بر اثر آتش سوزی ویران شد ولی در سال ۱۳۸۰ توسط میراث فرهنگی مرمت گردید. در کنار این بنا ساختمان تازه ای تاسیس شده است که نمایندگان میراث فرهنگی در آن مستقر هستند. در اصل این بنا آرامگاه پدر میرزا علی خان وفا بوده است. وی خلوتی در کنار این ساختمان داشته و مهمانان را در آن پذیرایی می کرده و زمانی که فوت می کند فرزندش علی خان پدر را در آن به خاک می سپارد . در اواخر دوره محمد علی شاه  و اوایل حکومت احمد شاه شخصی به نام عبد الوهاب تصمیم می گیرد روی قبر وی آرامگاهی بنا کند و به همین جهت از معماران زبردست یزدی دعوت می کند که این بنای هفت گوش را به سبک کلاه فرنگی شیراز بسازد. بعد از اتمام ساختمان از نجاری به نام علی کاکا دعوت می شود تا سقف داخل را تزئین کند و از برادران امامی (میرزا محمد و میرزا احمد ) دعوت می کند تا سقف را منبت کاری کنند و این برادران تشخیص می دهند که چوب استفاده شده قابل منبت نیست ولی می توان آن را با آیینه زینت بخشید . تزئینات روی سقف به سبک صفویه و گل بوته ها و پرندگان با رنگ های لاجوردی , سبز و قرمز تزئیین شدند. درب ها همه از چوب گردو  و منبت کاری شده است .این درب ها توسط میراث فرهنگی مرمت گردیده . این بنا در سال ۷۹ به شماره ۳۴۰۴ در آثار ملی به ثبت رسیده است. قرار است این بنا با منزل زائر پور که یکی از آثار تاریخی است یکی شود. منزل زائر پور متعلق به دوره قاجار است که دارای سر ستون ها و پنجره های زیبایی است . تیمچه صرافیان: این بنای بسیار زیبا متعلق به دوره قاجاریه می باشد. از ویژگی های این بنا می توان به معماری فوق العاده زیبایش اشاره کرد که آن را در ایران منحصر به فرد کرده است. این بنا در دو طبقه و ۳۶ حجره ساخته شده است و در قدیم حجره های پایین مغازه و حجره های طبقه بالا برای مهمانان بوده است. مقرنس های زیبایی نیز در سر ورودی تیمچه قرار دارد . مصالح موجود در آن گچ ,خاک , سنگ و چوب است .این بنا در شهرستان آباده و در بازار کهنه قرار دارد . این محل در ملکی مرحوم حاج ملا عبدالله واعظ بوده است که ضمن اداره کردن منبر و محراب مسجد به امر تجارت اشتغال داشته و تیمچه به وسیله خود او برای محل تجارت ساخته شده است و در زمان حزب دموکرات باقی اطاق ها مخصوص کالاهای تجاری بوده که بعد از فوت حاج واعظ این ملک به وسیله ورثه به برادران صرافیان فروخته شده است. طبق روایتی بعضی از اطاق ها نیز مخصوص قرائت قرآن بوده است که در آن اتاق ها روزنامه های فارس و تهران مورد استفاده مردم قرار می گرفته است . منبع : قلم :: وبلاگ خبری آباده ::(الهام دهقان-آرزو کشاورز-شبنم فیروزی. زیر نظر سازمان دانش آموزی ) آثار باستانی آباده: کلاه‌فرنگی؛ تیمچه‌صرافیان • انتشار در ۲۳م آذر ۱۳۸۶ آثار باستانی آباده قسمت اول آثار باستانی در همه جای دنیا چه کشور های ابر قدرت . چه کشور های جهان سوم مقامی بسیار با ارزش و دیرینه دارد .در طول سالها و دهه های گذشته سعی شده است که این آثار هرچه بیشتر شناسایی شده و به مردم جهان معرفی گردند. کشور ما نیز با داشتن قدمتی هزاران ساله و دیرینه جزء کشور های باستانی شناخته می شود و در جای جای و گوشه و کناره های آن می توان تاریخ غبار گرفته را به طور علنی دید و با لمس آن به گذشته های بسیار دور بازگشت. شهرستان و شهر آباده نیز با قدمتی ۱۵۰۰ ساله خود جزئی از کشور ایران محسوب می شود که با ۳۸ اثر توانسته جایگاهی برای خود در گوشه و کنار این تاریخ بیابد . این اثر ها تماما به ثبت آثار ملی ایران رسیده است و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی آباده اداره می شود. از قدیمی ترین این آثار می توان به بنای امام زاده ابراهیم . مجموعه خرفخانه های کوه خواجه اشاره کرد که قدمتشان به ترتیب به عهد تیموریان و اشکانیان می رسد. اولین بنایی که در این شهرستان به ثبت آثار ملی کشورمان رسیده است چهار طاقی ساسانی می باشد که در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۲۷ به شماره ۳۷۶ به ثبت رسیده است. کلاه فرنگی : بنای بجا مانده از دوره قاجاریه با پلان دایره ای شکل دارای چهار درب ورودی است و حدودا یک متر از سطح زمین بالاتر است . سقف این بنا مشبک و آیینه کاری بوده است و حدودا چهار سال پیش بر اثر آتش سوزی ویران شد ولی در سال ۱۳۸۰ توسط میراث فرهنگی مرمت گردید. در کنار این بنا ساختمان تازه ای تاسیس شده است که نمایندگان میراث فرهنگی در آن مستقر هستند. در اصل این بنا آرامگاه پدر میرزا علی خان وفا بوده است. وی خلوتی در کنار این ساختمان داشته و مهمانان را در آن پذیرایی می کرده و زمانی که فوت می کند فرزندش علی خان پدر را در آن به خاک می سپارد . در اواخر دوره محمد علی شاه  و اوایل حکومت احمد شاه شخصی به نام عبد الوهاب تصمیم می گیرد روی قبر وی آرامگاهی بنا کند و به همین جهت از معماران زبردست یزدی دعوت می کند که این بنای هفت گوش را به سبک کلاه فرنگی شیراز بسازد. بعد از اتمام ساختمان از نجاری به نام علی کاکا دعوت می شود تا سقف داخل را تزئین کند و از برادران امامی (میرزا محمد و میرزا احمد ) دعوت می کند تا سقف را منبت کاری کنند و این برادران تشخیص می دهند که چوب استفاده شده قابل منبت نیست ولی می توان آن را با آیینه زینت بخشید . تزئینات روی سقف به سبک صفویه و گل بوته ها و پرندگان با رنگ های لاجوردی , سبز و قرمز تزئیین شدند. درب ها همه از چوب گردو  و منبت کاری شده است .این درب ها توسط میراث فرهنگی مرمت گردیده . این بنا در سال ۷۹ به شماره ۳۴۰۴ در آثار ملی به ثبت رسیده است. قرار است این بنا با منزل زائر پور که یکی از آثار تاریخی است یکی شود. منزل زائر پور متعلق به دوره قاجار است که دارای سر ستون ها و پنجره های زیبایی است . تیمچه صرافیان: این بنای بسیار زیبا متعلق به دوره قاجاریه می باشد. از ویژگی های این بنا می توان به معماری فوق العاده زیبایش اشاره کرد که آن را در ایران منحصر به فرد کرده است. این بنا در دو طبقه و ۳۶ حجره ساخته شده است و در قدیم حجره های پایین مغازه و حجره های طبقه بالا برای مهمانان بوده است. مقرنس های زیبایی نیز در سر ورودی تیمچه قرار دارد . مصالح موجود در آن گچ ,خاک , سنگ و چوب است .این بنا در شهرستان آباده و در بازار کهنه قرار دارد . این محل در ملکی مرحوم حاج ملا عبدالله واعظ بوده است که ضمن اداره کردن منبر و محراب مسجد به امر تجارت اشتغال داشته و تیمچه به وسیله خود او برای محل تجارت ساخته شده است و در زمان حزب دموکرات باقی اطاق ها مخصوص کالاهای تجاری بوده که بعد از فوت حاج واعظ این ملک به وسیله ورثه به برادران صرافیان فروخته شده است. طبق روایتی بعضی از اطاق ها نیز مخصوص قرائت قرآن بوده است که در آن اتاق ها روزنامه های فارس و تهران مورد استفاده مردم قرار می گرفته است . منبع : قلم :: وبلاگ خبری آباده ::(الهام دهقان-آرزو کشاورز-شبنم فیروزی. زیر نظر سازمان دانش آموزی ) آثار باستانی آباده: کلاه‌فرنگی؛ تیمچه‌صرافیان • انتشار در ۲۳م آذر ۱۳۸۶ آثار باستانی آباده قسمت اول آثار باستانی در همه جای دنیا چه کشور های ابر قدرت . چه کشور های جهان سوم مقامی بسیار با ارزش و دیرینه دارد .در طول سالها و دهه های گذشته سعی شده است که این آثار هرچه بیشتر شناسایی شده و به مردم جهان معرفی گردند. کشور ما نیز با داشتن قدمتی هزاران ساله و دیرینه جزء کشور های باستانی شناخته می شود و در جای جای و گوشه و کناره های آن می توان تاریخ غبار گرفته را به طور علنی دید و با لمس آن به گذشته های بسیار دور بازگشت. شهرستان و شهر آباده نیز با قدمتی ۱۵۰۰ ساله خود جزئی از کشور ایران محسوب می شود که با ۳۸ اثر توانسته جایگاهی برای خود در گوشه و کنار این تاریخ بیابد . این اثر ها تماما به ثبت آثار ملی ایران رسیده است و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی آباده اداره می شود. از قدیمی ترین این آثار می توان به بنای امام زاده ابراهیم . مجموعه خرفخانه های کوه خواجه اشاره کرد که قدمتشان به ترتیب به عهد تیموریان و اشکانیان می رسد. اولین بنایی که در این شهرستان به ثبت آثار ملی کشورمان رسیده است چهار طاقی ساسانی می باشد که در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۲۷ به شماره ۳۷۶ به ثبت رسیده است. کلاه فرنگی : بنای بجا مانده از دوره قاجاریه با پلان دایره ای شکل دارای چهار درب ورودی است و حدودا یک متر از سطح زمین بالاتر است . سقف این بنا مشبک و آیینه کاری بوده است و حدودا چهار سال پیش بر اثر آتش سوزی ویران شد ولی در سال ۱۳۸۰ توسط میراث فرهنگی مرمت گردید. در کنار این بنا ساختمان تازه ای تاسیس شده است که نمایندگان میراث فرهنگی در آن مستقر هستند. در اصل این بنا آرامگاه پدر میرزا علی خان وفا بوده است. وی خلوتی در کنار این ساختمان داشته و مهمانان را در آن پذیرایی می کرده و زمانی که فوت می کند فرزندش علی خان پدر را در آن به خاک می سپارد . در اواخر دوره محمد علی شاه  و اوایل حکومت احمد شاه شخصی به نام عبد الوهاب تصمیم می گیرد روی قبر وی آرامگاهی بنا کند و به همین جهت از معماران زبردست یزدی دعوت می کند که این بنای هفت گوش را به سبک کلاه فرنگی شیراز بسازد. بعد از اتمام ساختمان از نجاری به نام علی کاکا دعوت می شود تا سقف داخل را تزئین کند و از برادران امامی (میرزا محمد و میرزا احمد ) دعوت می کند تا سقف را منبت کاری کنند و این برادران تشخیص می دهند که چوب استفاده شده قابل منبت نیست ولی می توان آن را با آیینه زینت بخشید . تزئینات روی سقف به سبک صفویه و گل بوته ها و پرندگان با رنگ های لاجوردی , سبز و قرمز تزئیین شدند. درب ها همه از چوب گردو  و منبت کاری شده است .این درب ها توسط میراث فرهنگی مرمت گردیده . این بنا در سال ۷۹ به شماره ۳۴۰۴ در آثار ملی به ثبت رسیده است. قرار است این بنا با منزل زائر پور که یکی از آثار تاریخی است یکی شود. منزل زائر پور متعلق به دوره قاجار است که دارای سر ستون ها و پنجره های زیبایی است . تیمچه صرافیان: این بنای بسیار زیبا متعلق به دوره قاجاریه می باشد. از ویژگی های این بنا می توان به معماری فوق العاده زیبایش اشاره کرد که آن را در ایران منحصر به فرد کرده است. این بنا در دو طبقه و ۳۶ حجره ساخته شده است و در قدیم حجره های پایین مغازه و حجره های طبقه بالا برای مهمانان بوده است. مقرنس های زیبایی نیز در سر ورودی تیمچه قرار دارد . مصالح موجود در آن گچ ,خاک , سنگ و چوب است .این بنا در شهرستان آباده و در بازار کهنه قرار دارد . این محل در ملکی مرحوم حاج ملا عبدالله واعظ بوده است که ضمن اداره کردن منبر و محراب مسجد به امر تجارت اشتغال داشته و تیمچه به وسیله خود او برای محل تجارت ساخته شده است و در زمان حزب دموکرات باقی اطاق ها مخصوص کالاهای تجاری بوده که بعد از فوت حاج واعظ این ملک به وسیله ورثه به برادران صرافیان فروخته شده است. طبق روایتی بعضی از اطاق ها نیز مخصوص قرائت قرآن بوده است که در آن اتاق ها روزنامه های فارس و تهران مورد استفاده مردم قرار می گرفته است . منبع : قلم :: وبلاگ خبری آباده ::(الهام دهقان-آرزو کشاورز-شبنم فیروزی. زیر نظر سازمان دانش آموزی ) آثار باستانی آباده: کلاه‌فرنگی؛ تیمچه‌صرافیان • انتشار در ۲۳م آذر ۱۳۸۶ آثار باستانی آباده قسمت اول آثار باستانی در همه جای دنیا چه کشور های ابر قدرت . چه کشور های جهان سوم مقامی بسیار با ارزش و دیرینه دارد .در طول سالها و دهه های گذشته سعی شده است که این آثار هرچه بیشتر شناسایی شده و به مردم جهان معرفی گردند. کشور ما نیز با داشتن قدمتی هزاران ساله و دیرینه جزء کشور های باستانی شناخته می شود و در جای جای و گوشه و کناره های آن می توان تاریخ غبار گرفته را به طور علنی دید و با لمس آن به گذشته های بسیار دور بازگشت. شهرستان و شهر آباده نیز با قدمتی ۱۵۰۰ ساله خود جزئی از کشور ایران محسوب می شود که با ۳۸ اثر توانسته جایگاهی برای خود در گوشه و کنار این تاریخ بیابد . این اثر ها تماما به ثبت آثار ملی ایران رسیده است و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی آباده اداره می شود. از قدیمی ترین این آثار می توان به بنای امام زاده ابراهیم . مجموعه خرفخانه های کوه خواجه اشاره کرد که قدمتشان به ترتیب به عهد تیموریان و اشکانیان می رسد. اولین بنایی که در این شهرستان به ثبت آثار ملی کشورمان رسیده است چهار طاقی ساسانی می باشد که در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۲۷ به شماره ۳۷۶ به ثبت رسیده است. کلاه فرنگی : بنای بجا مانده از دوره قاجاریه با پلان دایره ای شکل دارای چهار درب ورودی است و حدودا یک متر از سطح زمین بالاتر است . سقف این بنا مشبک و آیینه کاری بوده است و حدودا چهار سال پیش بر اثر آتش سوزی ویران شد ولی در سال ۱۳۸۰ توسط میراث فرهنگی مرمت گردید. در کنار این بنا ساختمان تازه ای تاسیس شده است که نمایندگان میراث فرهنگی در آن مستقر هستند. در اصل این بنا آرامگاه پدر میرزا علی خان وفا بوده است. وی خلوتی در کنار این ساختمان داشته و مهمانان را در آن پذیرایی می کرده و زمانی که فوت می کند فرزندش علی خان پدر را در آن به خاک می سپارد . در اواخر دوره محمد علی شاه  و اوایل حکومت احمد شاه شخصی به نام عبد الوهاب تصمیم می گیرد روی قبر وی آرامگاهی بنا کند و به همین جهت از معماران زبردست یزدی دعوت می کند که این بنای هفت گوش را به سبک کلاه فرنگی شیراز بسازد. بعد از اتمام ساختمان از نجاری به نام علی کاکا دعوت می شود تا سقف داخل را تزئین کند و از برادران امامی (میرزا محمد و میرزا احمد ) دعوت می کند تا سقف را منبت کاری کنند و این برادران تشخیص می دهند که چوب استفاده شده قابل منبت نیست ولی می توان آن را با آیینه زینت بخشید . تزئینات روی سقف به سبک صفویه و گل بوته ها و پرندگان با رنگ های لاجوردی , سبز و قرمز تزئیین شدند. درب ها همه از چوب گردو  و منبت کاری شده است .این درب ها توسط میراث فرهنگی مرمت گردیده . این بنا در سال ۷۹ به شماره ۳۴۰۴ در آثار ملی به ثبت رسیده است. قرار است این بنا با منزل زائر پور که یکی از آثار تاریخی است یکی شود. منزل زائر پور متعلق به دوره قاجار است که دارای سر ستون ها و پنجره های زیبایی است . تیمچه صرافیان: این بنای بسیار زیبا متعلق به دوره قاجاریه می باشد. از ویژگی های این بنا می توان به معماری فوق العاده زیبایش اشاره کرد که آن را در ایران منحصر به فرد کرده است. این بنا در دو طبقه و ۳۶ حجره ساخته شده است و در قدیم حجره های پایین مغازه و حجره های طبقه بالا برای مهمانان بوده است. مقرنس های زیبایی نیز در سر ورودی تیمچه قرار دارد . مصالح موجود در آن گچ ,خاک , سنگ و چوب است .این بنا در شهرستان آباده و در بازار کهنه قرار دارد . این محل در ملکی مرحوم حاج ملا عبدالله واعظ بوده است که ضمن اداره کردن منبر و محراب مسجد به امر تجارت اشتغال داشته و تیمچه به وسیله خود او برای محل تجارت ساخته شده است و در زمان حزب دموکرات باقی اطاق ها مخصوص کالاهای تجاری بوده که بعد از فوت حاج واعظ این ملک به وسیله ورثه به برادران صرافیان فروخته شده است. طبق روایتی بعضی از اطاق ها نیز مخصوص قرائت قرآن بوده است که در آن اتاق ها روزنامه های فارس و تهران مورد استفاده مردم قرار می گرفته است . منبع : قلم :: وبلاگ خبری آباده ::(الهام دهقان-آرزو کشاورز-شبنم فیروزی. زیر نظر سازمان دانش آموزی ) آثار باستانی آباده: کلاه‌فرنگی؛ تیمچه‌صرافیان • انتشار در ۲۳م آذر ۱۳۸۶ آثار باستانی آباده قسمت اول آثار باستانی در همه جای دنیا چه کشور های ابر قدرت . چه کشور های جهان سوم مقامی بسیار با ارزش و دیرینه دارد .در طول سالها و دهه های گذشته سعی شده است که این آثار هرچه بیشتر شناسایی شده و به مردم جهان معرفی گردند. کشور ما نیز با داشتن قدمتی هزاران ساله و دیرینه جزء کشور های باستانی شناخته می شود و در جای جای و گوشه و کناره های آن می توان تاریخ غبار گرفته را به طور علنی دید و با لمس آن به گذشته های بسیار دور بازگشت. شهرستان و شهر آباده نیز با قدمتی ۱۵۰۰ ساله خود جزئی از کشور ایران محسوب می شود که با ۳۸ اثر توانسته جایگاهی برای خود در گوشه و کنار این تاریخ بیابد . این اثر ها تماما به ثبت آثار ملی ایران رسیده است و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی آباده اداره می شود. از قدیمی ترین این آثار می توان به بنای امام زاده ابراهیم . مجموعه خرفخانه های کوه خواجه اشاره کرد که قدمتشان به ترتیب به عهد تیموریان و اشکانیان می رسد. اولین بنایی که در این شهرستان به ثبت آثار ملی کشورمان رسیده است چهار طاقی ساسانی می باشد که در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۲۷ به شماره ۳۷۶ به ثبت رسیده است. کلاه فرنگی : بنای بجا مانده از دوره قاجاریه با پلان دایره ای شکل دارای چهار درب ورودی است و حدودا یک متر از سطح زمین بالاتر است . سقف این بنا مشبک و آیینه کاری بوده است و حدودا چهار سال پیش بر اثر آتش سوزی ویران شد ولی در سال ۱۳۸۰ توسط میراث فرهنگی مرمت گردید. در کنار این بنا ساختمان تازه ای تاسیس شده است که نمایندگان میراث فرهنگی در آن مستقر هستند. در اصل این بنا آرامگاه پدر میرزا علی خان وفا بوده است. وی خلوتی در کنار این ساختمان داشته و مهمانان را در آن پذیرایی می کرده و زمانی که فوت می کند فرزندش علی خان پدر را در آن به خاک می سپارد . در اواخر دوره محمد علی شاه  و اوایل حکومت احمد شاه شخصی به نام عبد الوهاب تصمیم می گیرد روی قبر وی آرامگاهی بنا کند و به همین جهت از معماران زبردست یزدی دعوت می کند که این بنای هفت گوش را به سبک کلاه فرنگی شیراز بسازد. بعد از اتمام ساختمان از نجاری به نام علی کاکا دعوت می شود تا سقف داخل را تزئین کند و از برادران امامی (میرزا محمد و میرزا احمد ) دعوت می کند تا سقف را منبت کاری کنند و این برادران تشخیص می دهند که چوب استفاده شده قابل منبت نیست ولی می توان آن را با آیینه زینت بخشید . تزئینات روی سقف به سبک صفویه و گل بوته ها و پرندگان با رنگ های لاجوردی , سبز و قرمز تزئیین شدند. درب ها همه از چوب گردو  و منبت کاری شده است .این درب ها توسط میراث فرهنگی مرمت گردیده . این بنا در سال ۷۹ به شماره ۳۴۰۴ در آثار ملی به ثبت رسیده است. قرار است این بنا با منزل زائر پور که یکی از آثار تاریخی است یکی شود. منزل زائر پور متعلق به دوره قاجار است که دارای سر ستون ها و پنجره های زیبایی است . تیمچه صرافیان: این بنای بسیار زیبا متعلق به دوره قاجاریه می باشد. از ویژگی های این بنا می توان به معماری فوق العاده زیبایش اشاره کرد که آن را در ایران منحصر به فرد کرده است. این بنا در دو طبقه و ۳۶ حجره ساخته شده است و در قدیم حجره های پایین مغازه و حجره های طبقه بالا برای مهمانان بوده است. مقرنس های زیبایی نیز در سر ورودی تیمچه قرار دارد . مصالح موجود در آن گچ ,خاک , سنگ و چوب است .این بنا در شهرستان آباده و در بازار کهنه قرار دارد . این محل در ملکی مرحوم حاج ملا عبدالله واعظ بوده است که ضمن اداره کردن منبر و محراب مسجد به امر تجارت اشتغال داشته و تیمچه به وسیله خود او برای محل تجارت ساخته شده است و در زمان حزب دموکرات باقی اطاق ها مخصوص کالاهای تجاری بوده که بعد از فوت حاج واعظ این ملک به وسیله ورثه به برادران صرافیان فروخته شده است. طبق روایتی بعضی از اطاق ها نیز مخصوص قرائت قرآن بوده است که در آن اتاق ها روزنامه های فارس و تهران مورد استفاده مردم قرار می گرفته است . منبع : قلم :: وبلاگ خبری آباده ::(الهام دهقان-آرزو کشاورز-شبنم فیروزی. زیر نظر سازمان دانش آموزی ) آثار باستانی آباده: کلاه‌فرنگی؛ تیمچه‌صرافیان • انتشار در ۲۳م آذر ۱۳۸۶ آثار باستانی آباده قسمت اول آثار باستانی در همه جای دنیا چه کشور های ابر قدرت . چه کشور های جهان سوم مقامی بسیار با ارزش و دیرینه دارد .در طول سالها و دهه های گذشته سعی شده است که این آثار هرچه بیشتر شناسایی شده و به مردم جهان معرفی گردند. کشور ما نیز با داشتن قدمتی هزاران ساله و دیرینه جزء کشور های باستانی شناخته می شود و در جای جای و گوشه و کناره های آن می توان تاریخ غبار گرفته را به طور علنی دید و با لمس آن به گذشته های بسیار دور بازگشت. شهرستان و شهر آباده نیز با قدمتی ۱۵۰۰ ساله خود جزئی از کشور ایران محسوب می شود که با ۳۸ اثر توانسته جایگاهی برای خود در گوشه و کنار این تاریخ بیابد . این اثر ها تماما به ثبت آثار ملی ایران رسیده است و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی آباده اداره می شود. از قدیمی ترین این آثار می توان به بنای امام زاده ابراهیم . مجموعه خرفخانه های کوه خواجه اشاره کرد که قدمتشان به ترتیب به عهد تیموریان و اشکانیان می رسد. اولین بنایی که در این شهرستان به ثبت آثار ملی کشورمان رسیده است چهار طاقی ساسانی می باشد که در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۲۷ به شماره ۳۷۶ به ثبت رسیده است. کلاه فرنگی : بنای بجا مانده از دوره قاجاریه با پلان دایره ای شکل دارای چهار درب ورودی است و حدودا یک متر از سطح زمین بالاتر است . سقف این بنا مشبک و آیینه کاری بوده است و حدودا چهار سال پیش بر اثر آتش سوزی ویران شد ولی در سال ۱۳۸۰ توسط میراث فرهنگی مرمت گردید. در کنار این بنا ساختمان تازه ای تاسیس شده است که نمایندگان میراث فرهنگی در آن مستقر هستند. در اصل این بنا آرامگاه پدر میرزا علی خان وفا بوده است. وی خلوتی در کنار این ساختمان داشته و مهمانان را در آن پذیرایی می کرده و زمانی که فوت می کند فرزندش علی خان پدر را در آن به خاک می سپارد . در اواخر دوره محمد علی شاه  و اوایل حکومت احمد شاه شخصی به نام عبد الوهاب تصمیم می گیرد روی قبر وی آرامگاهی بنا کند و به همین جهت از معماران زبردست یزدی دعوت می کند که این بنای هفت گوش را به سبک کلاه فرنگی شیراز بسازد. بعد از اتمام ساختمان از نجاری به نام علی کاکا دعوت می شود تا سقف داخل را تزئین کند و از برادران امامی (میرزا محمد و میرزا احمد ) دعوت می کند تا سقف را منبت کاری کنند و این برادران تشخیص می دهند که چوب استفاده شده قابل منبت نیست ولی می توان آن را با آیینه زینت بخشید . تزئینات روی سقف به سبک صفویه و گل بوته ها و پرندگان با رنگ های لاجوردی , سبز و قرمز تزئیین شدند. درب ها همه از چوب گردو  و منبت کاری شده است .این درب ها توسط میراث فرهنگی مرمت گردیده . این بنا در سال ۷۹ به شماره ۳۴۰۴ در آثار ملی به ثبت رسیده است. قرار است این بنا با منزل زائر پور که یکی از آثار تاریخی است یکی شود. منزل زائر پور متعلق به دوره قاجار است که دارای سر ستون ها و پنجره های زیبایی است . تیمچه صرافیان: این بنای بسیار زیبا متعلق به دوره قاجاریه می باشد. از ویژگی های این بنا می توان به معماری فوق العاده زیبایش اشاره کرد که آن را در ایران منحصر به فرد کرده است. این بنا در دو طبقه و ۳۶ حجره ساخته شده است و در قدیم حجره های پایین مغازه و حجره های طبقه بالا برای مهمانان بوده است. مقرنس های زیبایی نیز در سر ورودی تیمچه قرار دارد . مصالح موجود در آن گچ ,خاک , سنگ و چوب است .این بنا در شهرستان آباده و در بازار کهنه قرار دارد . این محل در ملکی مرحوم حاج ملا عبدالله واعظ بوده است که ضمن اداره کردن منبر و محراب مسجد به امر تجارت اشتغال داشته و تیمچه به وسیله خود او برای محل تجارت ساخته شده است و در زمان حزب دموکرات باقی اطاق ها مخصوص کالاهای تجاری بوده که بعد از فوت حاج واعظ این ملک به وسیله ورثه به برادران صرافیان فروخته شده است. طبق روایتی بعضی از اطاق ها نیز مخصوص قرائت قرآن بوده است که در آن اتاق ها روزنامه های فارس و تهران مورد استفاده مردم قرار می گرفته است . منبع : قلم :: وبلاگ خبری آباده ::(الهام دهقان-آرزو کشاورز-شبنم فیروزی. زیر نظر سازمان دانش آموزی ) آثار باستانی آباده: کلاه‌فرنگی؛ تیمچه‌صرافیان • انتشار در ۲۳م آذر ۱۳۸۶ آثار باستانی آباده قسمت اول آثار باستانی در همه جای دنیا چه کشور های ابر قدرت . چه کشور های جهان سوم مقامی بسیار با ارزش و دیرینه دارد .در طول سالها و دهه های گذشته سعی شده است که این آثار هرچه بیشتر شناسایی شده و به مردم جهان معرفی گردند. کشور ما نیز با داشتن قدمتی هزاران ساله و دیرینه جزء کشور های باستانی شناخته می شود و در جای جای و گوشه و کناره های آن می توان تاریخ غبار گرفته را به طور علنی دید و با لمس آن به گذشته های بسیار دور بازگشت. شهرستان و شهر آباده نیز با قدمتی ۱۵۰۰ ساله خود جزئی از کشور ایران محسوب می شود که با ۳۸ اثر توانسته جایگاهی برای خود در گوشه و کنار این تاریخ بیابد . این اثر ها تماما به ثبت آثار ملی ایران رسیده است و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی آباده اداره می شود. از قدیمی ترین این آثار می توان به بنای امام زاده ابراهیم . مجموعه خرفخانه های کوه خواجه اشاره کرد که قدمتشان به ترتیب به عهد تیموریان و اشکانیان می رسد. اولین بنایی که در این شهرستان به ثبت آثار ملی کشورمان رسیده است چهار طاقی ساسانی می باشد که در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۲۷ به شماره ۳۷۶ به ثبت رسیده است. کلاه فرنگی : بنای بجا مانده از دوره قاجاریه با پلان دایره ای شکل دارای چهار درب ورودی است و حدودا یک متر از سطح زمین بالاتر است . سقف این بنا مشبک و آیینه کاری بوده است و حدودا چهار سال پیش بر اثر آتش سوزی ویران شد ولی در سال ۱۳۸۰ توسط میراث فرهنگی مرمت گردید. در کنار این بنا ساختمان تازه ای تاسیس شده است که نمایندگان میراث فرهنگی در آن مستقر هستند. در اصل این بنا آرامگاه پدر میرزا علی خان وفا بوده است. وی خلوتی در کنار این ساختمان داشته و مهمانان را در آن پذیرایی می کرده و زمانی که فوت می کند فرزندش علی خان پدر را در آن به خاک می سپارد . در اواخر دوره محمد علی شاه  و اوایل حکومت احمد شاه شخصی به نام عبد الوهاب تصمیم می گیرد روی قبر وی آرامگاهی بنا کند و به همین جهت از معماران زبردست یزدی دعوت می کند که این بنای هفت گوش را به سبک کلاه فرنگی شیراز بسازد. بعد از اتمام ساختمان از نجاری به نام علی کاکا دعوت می شود تا سقف داخل را تزئین کند و از برادران امامی (میرزا محمد و میرزا احمد ) دعوت می کند تا سقف را منبت کاری کنند و این برادران تشخیص می دهند که چوب استفاده شده قابل منبت نیست ولی می توان آن را با آیینه زینت بخشید . تزئینات روی سقف به سبک صفویه و گل بوته ها و پرندگان با رنگ های لاجوردی , سبز و قرمز تزئیین شدند. درب ها همه از چوب گردو  و منبت کاری شده است .این درب ها توسط میراث فرهنگی مرمت گردیده . این بنا در سال ۷۹ به شماره ۳۴۰۴ در آثار ملی به ثبت رسیده است. قرار است این بنا با منزل زائر پور که یکی از آثار تاریخی است یکی شود. منزل زائر پور متعلق به دوره قاجار است که دارای سر ستون ها و پنجره های زیبایی است . تیمچه صرافیان: این بنای بسیار زیبا متعلق به دوره قاجاریه می باشد. از ویژگی های این بنا می توان به معماری فوق العاده زیبایش اشاره کرد که آن را در ایران منحصر به فرد کرده است. این بنا در دو طبقه و ۳۶ حجره ساخته شده است و در قدیم حجره های پایین مغازه و حجره های طبقه بالا برای مهمانان بوده است. مقرنس های زیبایی نیز در سر ورودی تیمچه قرار دارد . مصالح موجود در آن گچ ,خاک , سنگ و چوب است .این بنا در شهرستان آباده و در بازار کهنه قرار دارد . این محل در ملکی مرحوم حاج ملا عبدالله واعظ بوده است که ضمن اداره کردن منبر و محراب مسجد به امر تجارت اشتغال داشته و تیمچه به وسیله خود او برای محل تجارت ساخته شده است و در زمان حزب دموکرات باقی اطاق ها مخصوص کالاهای تجاری بوده که بعد از فوت حاج واعظ این ملک به وسیله ورثه به برادران صرافیان فروخته شده است. طبق روایتی بعضی از اطاق ها نیز مخصوص قرائت قرآن بوده است که در آن اتاق ها روزنامه های فارس و تهران مورد استفاده مردم قرار می گرفته است . منبع : قلم :: وبلاگ خبری آباده ::(الهام دهقان-آرزو کشاورز-شبنم فیروزی. زیر نظر سازمان دانش آموزی ) آثار باستانی آباده: کلاه‌فرنگی؛ تیمچه‌صرافیان • انتشار در ۲۳م آذر ۱۳۸۶ آثار باستانی آباده قسمت اول آثار باستانی در همه جای دنیا چه کشور های ابر قدرت . چه کشور های جهان سوم مقامی بسیار با ارزش و دیرینه دارد .در طول سالها و دهه های گذشته سعی شده است که این آثار هرچه بیشتر شناسایی شده و به مردم جهان معرفی گردند. کشور ما نیز با داشتن قدمتی هزاران ساله و دیرینه جزء کشور های باستانی شناخته می شود و در جای جای و گوشه و کناره های آن می توان تاریخ غبار گرفته را به طور علنی دید و با لمس آن به گذشته های بسیار دور بازگشت. شهرستان و شهر آباده نیز با قدمتی ۱۵۰۰ ساله خود جزئی از کشور ایران محسوب می شود که با ۳۸ اثر توانسته جایگاهی برای خود در گوشه و کنار این تاریخ بیابد . این اثر ها تماما به ثبت آثار ملی ایران رسیده است و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی آباده اداره می شود. از قدیمی ترین این آثار می توان به بنای امام زاده ابراهیم . مجموعه خرفخانه های کوه خواجه اشاره کرد که قدمتشان به ترتیب به عهد تیموریان و اشکانیان می رسد. اولین بنایی که در این شهرستان به ثبت آثار ملی کشورمان رسیده است چهار طاقی ساسانی می باشد که در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۲۷ به شماره ۳۷۶ به ثبت رسیده است. کلاه فرنگی : بنای بجا مانده از دوره قاجاریه با پلان دایره ای شکل دارای چهار درب ورودی است و حدودا یک متر از سطح زمین بالاتر است . سقف این بنا مشبک و آیینه کاری بوده است و حدودا چهار سال پیش بر اثر آتش سوزی ویران شد ولی در سال ۱۳۸۰ توسط میراث فرهنگی مرمت گردید. در کنار این بنا ساختمان تازه ای تاسیس شده است که نمایندگان میراث فرهنگی در آن مستقر هستند. در اصل این بنا آرامگاه پدر میرزا علی خان وفا بوده است. وی خلوتی در کنار این ساختمان داشته و مهمانان را در آن پذیرایی می کرده و زمانی که فوت می کند فرزندش علی خان پدر را در آن به خاک می سپارد . در اواخر دوره محمد علی شاه  و اوایل حکومت احمد شاه شخصی به نام عبد الوهاب تصمیم می گیرد روی قبر وی آرامگاهی بنا کند و به همین جهت از معماران زبردست یزدی دعوت می کند که این بنای هفت گوش را به سبک کلاه فرنگی شیراز بسازد. بعد از اتمام ساختمان از نجاری به نام علی کاکا دعوت می شود تا سقف داخل را تزئین کند و از برادران امامی (میرزا محمد و میرزا احمد ) دعوت می کند تا سقف را منبت کاری کنند و این برادران تشخیص می دهند که چوب استفاده شده قابل منبت نیست ولی می توان آن را با آیینه زینت بخشید . تزئینات روی سقف به سبک صفویه و گل بوته ها و پرندگان با رنگ های لاجوردی , سبز و قرمز تزئیین شدند. درب ها همه از چوب گردو  و منبت کاری شده است .این درب ها توسط میراث فرهنگی مرمت گردیده . این بنا در سال ۷۹ به شماره ۳۴۰۴ در آثار ملی به ثبت رسیده است. قرار است این بنا با منزل زائر پور که یکی از آثار تاریخی است یکی شود. منزل زائر پور متعلق به دوره قاجار است که دارای سر ستون ها و پنجره های زیبایی است . تیمچه صرافیان: این بنای بسیار زیبا متعلق به دوره قاجاریه می باشد. از ویژگی های این بنا می توان به معماری فوق العاده زیبایش اشاره کرد که آن را در ایران منحصر به فرد کرده است. این بنا در دو طبقه و ۳۶ حجره ساخته شده است و در قدیم حجره های پایین مغازه و حجره های طبقه بالا برای مهمانان بوده است. مقرنس های زیبایی نیز در سر ورودی تیمچه قرار دارد . مصالح موجود در آن گچ ,خاک , سنگ و چوب است .این بنا در شهرستان آباده و در بازار کهنه قرار دارد . این محل در ملکی مرحوم حاج ملا عبدالله واعظ بوده است که ضمن اداره کردن منبر و محراب مسجد به امر تجارت اشتغال داشته و تیمچه به وسیله خود او برای محل تجارت ساخته شده است و در زمان حزب دموکرات باقی اطاق ها مخصوص کالاهای تجاری بوده که بعد از فوت حاج واعظ این ملک به وسیله ورثه به برادران صرافیان فروخته شده است. طبق روایتی بعضی از اطاق ها نیز مخصوص قرائت قرآن بوده است که در آن اتاق ها روزنامه های فارس و تهران مورد استفاده مردم قرار می گرفته است . منبع : قلم :: وبلاگ خبری آباده ::(الهام دهقان-آرزو کشاورز-شبنم فیروزی. زیر نظر سازمان دانش آموزی ) آثار باستانی آباده: کلاه‌فرنگی؛ تیمچه‌صرافیان • انتشار در ۲۳م آذر ۱۳۸۶ آثار باستانی آباده قسمت اول آثار باستانی در همه جای دنیا چه کشور های ابر قدرت . چه کشور های جهان سوم مقامی بسیار با ارزش و دیرینه دارد .در طول سالها و دهه های گذشته سعی شده است که این آثار هرچه بیشتر شناسایی شده و به مردم جهان معرفی گردند. کشور ما نیز با داشتن قدمتی هزاران ساله و دیرینه جزء کشور های باستانی شناخته می شود و در جای جای و گوشه و کناره های آن می توان تاریخ غبار گرفته را به طور علنی دید و با لمس آن به گذشته های بسیار دور بازگشت. شهرستان و شهر آباده نیز با قدمتی ۱۵۰۰ ساله خود جزئی از کشور ایران محسوب می شود که با ۳۸ اثر توانسته جایگاهی برای خود در گوشه و کنار این تاریخ بیابد . این اثر ها تماما به ثبت آثار ملی ایران رسیده است و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی آباده اداره می شود. از قدیمی ترین این آثار می توان به بنای امام زاده ابراهیم . مجموعه خرفخانه های کوه خواجه اشاره کرد که قدمتشان به ترتیب به عهد تیموریان و اشکانیان می رسد. اولین بنایی که در این شهرستان به ثبت آثار ملی کشورمان رسیده است چهار طاقی ساسانی می باشد که در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۲۷ به شماره ۳۷۶ به ثبت رسیده است. کلاه فرنگی : بنای بجا مانده از دوره قاجاریه با پلان دایره ای شکل دارای چهار درب ورودی است و حدودا یک متر از سطح زمین بالاتر است . سقف این بنا مشبک و آیینه کاری بوده است و حدودا چهار سال پیش بر اثر آتش سوزی ویران شد ولی در سال ۱۳۸۰ توسط میراث فرهنگی مرمت گردید. در کنار این بنا ساختمان تازه ای تاسیس شده است که نمایندگان میراث فرهنگی در آن مستقر هستند. در اصل این بنا آرامگاه پدر میرزا علی خان وفا بوده است. وی خلوتی در کنار این ساختمان داشته و مهمانان را در آن پذیرایی می کرده و زمانی که فوت می کند فرزندش علی خان پدر را در آن به خاک می سپارد . در اواخر دوره محمد علی شاه  و اوایل حکومت احمد شاه شخصی به نام عبد الوهاب تصمیم می گیرد روی قبر وی آرامگاهی بنا کند و به همین جهت از معماران زبردست یزدی دعوت می کند که این بنای هفت گوش را به سبک کلاه فرنگی شیراز بسازد. بعد از اتمام ساختمان از نجاری به نام علی کاکا دعوت می شود تا سقف داخل را تزئین کند و از برادران امامی (میرزا محمد و میرزا احمد ) دعوت می کند تا سقف را منبت کاری کنند و این برادران تشخیص می دهند که چوب استفاده شده قابل منبت نیست ولی می توان آن را با آیینه زینت بخشید . تزئینات روی سقف به سبک صفویه و گل بوته ها و پرندگان با رنگ های لاجوردی , سبز و قرمز تزئیین شدند. درب ها همه از چوب گردو  و منبت کاری شده است .این درب ها توسط میراث فرهنگی مرمت گردیده . این بنا در سال ۷۹ به شماره ۳۴۰۴ در آثار ملی به ثبت رسیده است. قرار است این بنا با منزل زائر پور که یکی از آثار تاریخی است یکی شود. منزل زائر پور متعلق به دوره قاجار است که دارای سر ستون ها و پنجره های زیبایی است . تیمچه صرافیان: این بنای بسیار زیبا متعلق به دوره قاجاریه می باشد. از ویژگی های این بنا می توان به معماری فوق العاده زیبایش اشاره کرد که آن را در ایران منحصر به فرد کرده است. این بنا در دو طبقه و ۳۶ حجره ساخته شده است و در قدیم حجره های پایین مغازه و حجره های طبقه بالا برای مهمانان بوده است. مقرنس های زیبایی نیز در سر ورودی تیمچه قرار دارد . مصالح موجود در آن گچ ,خاک , سنگ و چوب است .این بنا در شهرستان آباده و در بازار کهنه قرار دارد . این محل در ملکی مرحوم حاج ملا عبدالله واعظ بوده است که ضمن اداره کردن منبر و محراب مسجد به امر تجارت اشتغال داشته و تیمچه به وسیله خود او برای محل تجارت ساخته شده است و در زمان حزب دموکرات باقی اطاق ها مخصوص کالاهای تجاری بوده که بعد از فوت حاج واعظ این ملک به وسیله ورثه به برادران صرافیان فروخته شده است. طبق روایتی بعضی از اطاق ها نیز مخصوص قرائت قرآن بوده است که در آن اتاق ها روزنامه های فارس و تهران مورد استفاده مردم قرار می گرفته است . منبع : قلم :: وبلاگ خبری آباده ::(الهام دهقان-آرزو کشاورز-شبنم فیروزی. زیر نظر سازمان دانش آموزی ) آثار باستانی آباده: کلاه‌فرنگی؛ تیمچه‌صرافیان • انتشار در ۲۳م آذر ۱۳۸۶ آثار باستانی آباده قسمت اول آثار باستانی در همه جای دنیا چه کشور های ابر قدرت . چه کشور های جهان سوم مقامی بسیار با ارزش و دیرینه دارد .در طول سالها و دهه های گذشته سعی شده است که این آثار هرچه بیشتر شناسایی شده و به مردم جهان معرفی گردند. کشور ما نیز با داشتن قدمتی هزاران ساله و دیرینه جزء کشور های باستانی شناخته می شود و در جای جای و گوشه و کناره های آن می توان تاریخ غبار گرفته را به طور علنی دید و با لمس آن به گذشته های بسیار دور بازگشت. شهرستان و شهر آباده نیز با قدمتی ۱۵۰۰ ساله خود جزئی از کشور ایران محسوب می شود که با ۳۸ اثر توانسته جایگاهی برای خود در گوشه و کنار این تاریخ بیابد . این اثر ها تماما به ثبت آثار ملی ایران رسیده است و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی آباده اداره می شود. از قدیمی ترین این آثار می توان به بنای امام زاده ابراهیم . مجموعه خرفخانه های کوه خواجه اشاره کرد که قدمتشان به ترتیب به عهد تیموریان و اشکانیان می رسد. اولین بنایی که در این شهرستان به ثبت آثار ملی کشورمان رسیده است چهار طاقی ساسانی می باشد که در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۲۷ به شماره ۳۷۶ به ثبت رسیده است. کلاه فرنگی : بنای بجا مانده از دوره قاجاریه با پلان دایره ای شکل دارای چهار درب ورودی است و حدودا یک متر از سطح زمین بالاتر است . سقف این بنا مشبک و آیینه کاری بوده است و حدودا چهار سال پیش بر اثر آتش سوزی ویران شد ولی در سال ۱۳۸۰ توسط میراث فرهنگی مرمت گردید. در کنار این بنا ساختمان تازه ای تاسیس شده است که نمایندگان میراث فرهنگی در آن مستقر هستند. در اصل این بنا آرامگاه پدر میرزا علی خان وفا بوده است. وی خلوتی در کنار این ساختمان داشته و مهمانان را در آن پذیرایی می کرده و زمانی که فوت می کند فرزندش علی خان پدر را در آن به خاک می سپارد . در اواخر دوره محمد علی شاه  و اوایل حکومت احمد شاه شخصی به نام عبد الوهاب تصمیم می گیرد روی قبر وی آرامگاهی بنا کند و به همین جهت از معماران زبردست یزدی دعوت می کند که این بنای هفت گوش را به سبک کلاه فرنگی شیراز بسازد. بعد از اتمام ساختمان از نجاری به نام علی کاکا دعوت می شود تا سقف داخل را تزئین کند و از برادران امامی (میرزا محمد و میرزا احمد ) دعوت می کند تا سقف را منبت کاری کنند و این برادران تشخیص می دهند که چوب استفاده شده قابل منبت نیست ولی می توان آن را با آیینه زینت بخشید . تزئینات روی سقف به سبک صفویه و گل بوته ها و پرندگان با رنگ های لاجوردی , سبز و قرمز تزئیین شدند. درب ها همه از چوب گردو  و منبت کاری شده است .این درب ها توسط میراث فرهنگی مرمت گردیده . این بنا در سال ۷۹ به شماره ۳۴۰۴ در آثار ملی به ثبت رسیده است. قرار است این بنا با منزل زائر پور که یکی از آثار تاریخی است یکی شود. منزل زائر پور متعلق به دوره قاجار است که دارای سر ستون ها و پنجره های زیبایی است . تیمچه صرافیان: این بنای بسیار زیبا متعلق به دوره قاجاریه می باشد. از ویژگی های این بنا می توان به معماری فوق العاده زیبایش اشاره کرد که آن را در ایران منحصر به فرد کرده است. این بنا در دو طبقه و ۳۶ حجره ساخته شده است و در قدیم حجره های پایین مغازه و حجره های طبقه بالا برای مهمانان بوده است. مقرنس های زیبایی نیز در سر ورودی تیمچه قرار دارد . مصالح موجود در آن گچ ,خاک , سنگ و چوب است .این بنا در شهرستان آباده و در بازار کهنه قرار دارد . این محل در ملکی مرحوم حاج ملا عبدالله واعظ بوده است که ضمن اداره کردن منبر و محراب مسجد به امر تجارت اشتغال داشته و تیمچه به وسیله خود او برای محل تجارت ساخته شده است و در زمان حزب دموکرات باقی اطاق ها مخصوص کالاهای تجاری بوده که بعد از فوت حاج واعظ این ملک به وسیله ورثه به برادران صرافیان فروخته شده است. طبق روایتی بعضی از اطاق ها نیز مخصوص قرائت قرآن بوده است که در آن اتاق ها روزنامه های فارس و تهران مورد استفاده مردم قرار می گرفته است . منبع : قلم :: وبلاگ خبری آباده ::(الهام دهقان-آرزو کشاورز-شبنم فیروزی. زیر نظر سازمان دانش آموزی )

آثار باستانی آباده: کلاه‌فرنگی؛ تیمچه‌صرافیان

• انتشار در ۲۳م آذر ۱۳۸۶

آثار باستانی آباده قسمت اول

آثار باستانی در همه جای دنیا چه کشور های ابر قدرت . چه کشور های جهان سوم مقامی بسیار با ارزش و دیرینه دارد .در طول سالها و دهه های گذشته سعی شده است که این آثار هرچه بیشتر شناسایی شده و به مردم جهان معرفی گردند. کشور ما نیز با داشتن قدمتی هزاران ساله و دیرینه جزء کشور های باستانی شناخته می شود و در جای جای و گوشه و کناره های آن می توان تاریخ غبار گرفته را به طور علنی دید و با لمس آن به گذشته های بسیار دور بازگشت.
شهرستان و شهر آباده نیز با قدمتی ۱۵۰۰ ساله خود جزئی از کشور ایران محسوب می شود که با ۳۸ اثر توانسته جایگاهی برای خود در گوشه و کنار این تاریخ بیابد . این اثر ها تماما به ثبت آثار ملی ایران رسیده است و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی آباده اداره می شود.
از قدیمی ترین این آثار می توان به بنای امام زاده ابراهیم . مجموعه خرفخانه های کوه خواجه اشاره کرد که قدمتشان به ترتیب به عهد تیموریان و اشکانیان می رسد.
اولین بنایی که در این شهرستان به ثبت آثار ملی کشورمان رسیده است چهار طاقی ساسانی می باشد که در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۲۷ به شماره ۳۷۶ به ثبت رسیده است.

کلاه فرنگی :کلاه فرنگی آباده
بنای بجا مانده از دوره قاجاریه با پلان دایره ای شکل دارای چهار درب ورودی است و حدودا یک متر از سطح زمین بالاتر است . سقف این بنا مشبک و آیینه کاری بوده است و حدودا چهار سال پیش بر اثر آتش سوزی ویران شد ولی در سال ۱۳۸۰ توسط میراث فرهنگی مرمت گردید. در کنار این بنا ساختمان تازه ای تاسیس شده است که نمایندگان میراث فرهنگی در آن مستقر هستند.
در اصل این بنا آرامگاه پدر میرزا علی خان وفا بوده است. وی خلوتی در کنار این ساختمان داشته و مهمانان را در آن پذیرایی می کرده و زمانی که فوت می کند فرزندش علی خان پدر را در آن به خاک می سپارد .
در اواخر دوره محمد علی شاه  و اوایل حکومت احمد شاه شخصی به نام عبد الوهاب تصمیم می گیرد روی قبر وی آرامگاهی بنا کند و به همین جهت از معماران زبردست یزدی دعوت می کند که این بنای هفت گوش را به سبک کلاه فرنگی شیراز بسازد.
بعد از اتمام ساختمان از نجاری به نام علی کاکا دعوت می شود تا سقف داخل را تزئین کند و از برادران امامی (میرزا محمد و میرزا احمد ) دعوت می کند تا سقف را منبت کاری کنند و این برادران تشخیص می دهند که چوب استفاده شده قابل منبت نیست ولی می توان آن را با آیینه زینت بخشید . تزئینات روی سقف به سبک صفویه و گل بوته ها و پرندگان با رنگ های لاجوردی , سبز و قرمز تزئیین شدند.
درب ها همه از چوب گردو  و منبت کاری شده است .این درب ها توسط میراث فرهنگی مرمت گردیده . این بنا در سال ۷۹ به شماره ۳۴۰۴ در آثار ملی به ثبت رسیده است.
قرار است این بنا با منزل زائر پور که یکی از آثار تاریخی است یکی شود. منزل زائر پور متعلق به دوره قاجار است که دارای سر ستون ها و پنجره های زیبایی است .

تیمچه صرافیان:
این بنای بسیار زیبا متعلق به دوره قاجاریه می باشد. از ویژگی های این بنا می توان به معماری فوق العاده زیبایش اشاره کرد که آن را در ایران منحصر به فرد کرده است. این بنا در دو طبقه و ۳۶ حجره ساخته شده است و در قدیم حجره های پایین مغازه و حجره های طبقه بالا برای مهمانان بوده است.
مقرنس های زیبایی نیز در سر ورودی تیمچه قرار دارد . مصالح موجود در آن گچ ,خاک , سنگ و چوب است .این بنا در شهرستان آباده و در بازار کهنه قرار دارد . این محل در ملکی مرحوم حاج ملا عبدالله واعظ بوده است که ضمن اداره کردن منبر و محراب مسجد به امر تجارت اشتغال داشته و تیمچه به وسیله خود او برای محل تجارت ساخته شده است و در زمان حزب دموکرات باقی اطاق ها مخصوص کالاهای تجاری بوده که بعد از فوت حاج واعظ این ملک به وسیله ورثه به برادران صرافیان فروخته شده است.
طبق روایتی بعضی از اطاق ها نیز مخصوص قرائت قرآن بوده است که در آن اتاق ها روزنامه های فارس و تهران مورد استفاده مردم قرار می گرفته است .

منبع : قلم :: وبلاگ خبری آباده ::(الهام دهقان-آرزو کشاورز-شبنم فیروزی. زیر نظر سازمان دانش آموزی )

آثار باستانی آباده: کلاه‌فرنگی؛ تیمچه‌صرافیان

• انتشار در ۲۳م آذر ۱۳۸۶

آثار باستانی آباده قسمت اول

آثار باستانی در همه جای دنیا چه کشور های ابر قدرت . چه کشور های جهان سوم مقامی بسیار با ارزش و دیرینه دارد .در طول سالها و دهه های گذشته سعی شده است که این آثار هرچه بیشتر شناسایی شده و به مردم جهان معرفی گردند. کشور ما نیز با داشتن قدمتی هزاران ساله و دیرینه جزء کشور های باستانی شناخته می شود و در جای جای و گوشه و کناره های آن می توان تاریخ غبار گرفته را به طور علنی دید و با لمس آن به گذشته های بسیار دور بازگشت.
شهرستان و شهر آباده نیز با قدمتی ۱۵۰۰ ساله خود جزئی از کشور ایران محسوب می شود که با ۳۸ اثر توانسته جایگاهی برای خود در گوشه و کنار این تاریخ بیابد . این اثر ها تماما به ثبت آثار ملی ایران رسیده است و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی آباده اداره می شود.
از قدیمی ترین این آثار می توان به بنای امام زاده ابراهیم . مجموعه خرفخانه های کوه خواجه اشاره کرد که قدمتشان به ترتیب به عهد تیموریان و اشکانیان می رسد.
اولین بنایی که در این شهرستان به ثبت آثار ملی کشورمان رسیده است چهار طاقی ساسانی می باشد که در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۲۷ به شماره ۳۷۶ به ثبت رسیده است.

کلاه فرنگی :کلاه فرنگی آباده
بنای بجا مانده از دوره قاجاریه با پلان دایره ای شکل دارای چهار درب ورودی است و حدودا یک متر از سطح زمین بالاتر است . سقف این بنا مشبک و آیینه کاری بوده است و حدودا چهار سال پیش بر اثر آتش سوزی ویران شد ولی در سال ۱۳۸۰ توسط میراث فرهنگی مرمت گردید. در کنار این بنا ساختمان تازه ای تاسیس شده است که نمایندگان میراث فرهنگی در آن مستقر هستند.
در اصل این بنا آرامگاه پدر میرزا علی خان وفا بوده است. وی خلوتی در کنار این ساختمان داشته و مهمانان را در آن پذیرایی می کرده و زمانی که فوت می کند فرزندش علی خان پدر را در آن به خاک می سپارد .
در اواخر دوره محمد علی شاه  و اوایل حکومت احمد شاه شخصی به نام عبد الوهاب تصمیم می گیرد روی قبر وی آرامگاهی بنا کند و به همین جهت از معماران زبردست یزدی دعوت می کند که این بنای هفت گوش را به سبک کلاه فرنگی شیراز بسازد.
بعد از اتمام ساختمان از نجاری به نام علی کاکا دعوت می شود تا سقف داخل را تزئین کند و از برادران امامی (میرزا محمد و میرزا احمد ) دعوت می کند تا سقف را منبت کاری کنند و این برادران تشخیص می دهند که چوب استفاده شده قابل منبت نیست ولی می توان آن را با آیینه زینت بخشید . تزئینات روی سقف به سبک صفویه و گل بوته ها و پرندگان با رنگ های لاجوردی , سبز و قرمز تزئیین شدند.
درب ها همه از چوب گردو  و منبت کاری شده است .این درب ها توسط میراث فرهنگی مرمت گردیده . این بنا در سال ۷۹ به شماره ۳۴۰۴ در آثار ملی به ثبت رسیده است.
قرار است این بنا با منزل زائر پور که یکی از آثار تاریخی است یکی شود. منزل زائر پور متعلق به دوره قاجار است که دارای سر ستون ها و پنجره های زیبایی است .

تیمچه صرافیان:
این بنای بسیار زیبا متعلق به دوره قاجاریه می باشد. از ویژگی های این بنا می توان به معماری فوق العاده زیبایش اشاره کرد که آن را در ایران منحصر به فرد کرده است. این بنا در دو طبقه و ۳۶ حجره ساخته شده است و در قدیم حجره های پایین مغازه و حجره های طبقه بالا برای مهمانان بوده است.
مقرنس های زیبایی نیز در سر ورودی تیمچه قرار دارد . مصالح موجود در آن گچ ,خاک , سنگ و چوب است .این بنا در شهرستان آباده و در بازار کهنه قرار دارد . این محل در ملکی مرحوم حاج ملا عبدالله واعظ بوده است که ضمن اداره کردن منبر و محراب مسجد به امر تجارت اشتغال داشته و تیمچه به وسیله خود او برای محل تجارت ساخته شده است و در زمان حزب دموکرات باقی اطاق ها مخصوص کالاهای تجاری بوده که بعد از فوت حاج واعظ این ملک به وسیله ورثه به برادران صرافیان فروخته شده است.
طبق روایتی بعضی از اطاق ها نیز مخصوص قرائت قرآن بوده است که در آن اتاق ها روزنامه های فارس و تهران مورد استفاده مردم قرار می گرفته است .

منبع : قلم :: وبلاگ خبری آباده ::(الهام دهقان-آرزو کشاورز-شبنم فیروزی. زیر نظر سازمان دانش آموزی )

آثار باستانی آباده: کلاه‌فرنگی؛ تیمچه‌صرافیان

• انتشار در ۲۳م آذر ۱۳۸۶

آثار باستانی آباده قسمت اول

آثار باستانی در همه جای دنیا چه کشور های ابر قدرت . چه کشور های جهان سوم مقامی بسیار با ارزش و دیرینه دارد .در طول سالها و دهه های گذشته سعی شده است که این آثار هرچه بیشتر شناسایی شده و به مردم جهان معرفی گردند. کشور ما نیز با داشتن قدمتی هزاران ساله و دیرینه جزء کشور های باستانی شناخته می شود و در جای جای و گوشه و کناره های آن می توان تاریخ غبار گرفته را به طور علنی دید و با لمس آن به گذشته های بسیار دور بازگشت.
شهرستان و شهر آباده نیز با قدمتی ۱۵۰۰ ساله خود جزئی از کشور ایران محسوب می شود که با ۳۸ اثر توانسته جایگاهی برای خود در گوشه و کنار این تاریخ بیابد . این اثر ها تماما به ثبت آثار ملی ایران رسیده است و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی آباده اداره می شود.
از قدیمی ترین این آثار می توان به بنای امام زاده ابراهیم . مجموعه خرفخانه های کوه خواجه اشاره کرد که قدمتشان به ترتیب به عهد تیموریان و اشکانیان می رسد.
اولین بنایی که در این شهرستان به ثبت آثار ملی کشورمان رسیده است چهار طاقی ساسانی می باشد که در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۲۷ به شماره ۳۷۶ به ثبت رسیده است.

کلاه فرنگی :کلاه فرنگی آباده
بنای بجا مانده از دوره قاجاریه با پلان دایره ای شکل دارای چهار درب ورودی است و حدودا یک متر از سطح زمین بالاتر است . سقف این بنا مشبک و آیینه کاری بوده است و حدودا چهار سال پیش بر اثر آتش سوزی ویران شد ولی در سال ۱۳۸۰ توسط میراث فرهنگی مرمت گردید. در کنار این بنا ساختمان تازه ای تاسیس شده است که نمایندگان میراث فرهنگی در آن مستقر هستند.
در اصل این بنا آرامگاه پدر میرزا علی خان وفا بوده است. وی خلوتی در کنار این ساختمان داشته و مهمانان را در آن پذیرایی می کرده و زمانی که فوت می کند فرزندش علی خان پدر را در آن به خاک می سپارد .
در اواخر دوره محمد علی شاه  و اوایل حکومت احمد شاه شخصی به نام عبد الوهاب تصمیم می گیرد روی قبر وی آرامگاهی بنا کند و به همین جهت از معماران زبردست یزدی دعوت می کند که این بنای هفت گوش را به سبک کلاه فرنگی شیراز بسازد.
بعد از اتمام ساختمان از نجاری به نام علی کاکا دعوت می شود تا سقف داخل را تزئین کند و از برادران امامی (میرزا محمد و میرزا احمد ) دعوت می کند تا سقف را منبت کاری کنند و این برادران تشخیص می دهند که چوب استفاده شده قابل منبت نیست ولی می توان آن را با آیینه زینت بخشید . تزئینات روی سقف به سبک صفویه و گل بوته ها و پرندگان با رنگ های لاجوردی , سبز و قرمز تزئیین شدند.
درب ها همه از چوب گردو  و منبت کاری شده است .این درب ها توسط میراث فرهنگی مرمت گردیده . این بنا در سال ۷۹ به شماره ۳۴۰۴ در آثار ملی به ثبت رسیده است.
قرار است این بنا با منزل زائر پور که یکی از آثار تاریخی است یکی شود. منزل زائر پور متعلق به دوره قاجار است که دارای سر ستون ها و پنجره های زیبایی است .

تیمچه صرافیان:
این بنای بسیار زیبا متعلق به دوره قاجاریه می باشد. از ویژگی های این بنا می توان به معماری فوق العاده زیبایش اشاره کرد که آن را در ایران منحصر به فرد کرده است. این بنا در دو طبقه و ۳۶ حجره ساخته شده است و در قدیم حجره های پایین مغازه و حجره های طبقه بالا برای مهمانان بوده است.
مقرنس های زیبایی نیز در سر ورودی تیمچه قرار دارد . مصالح موجود در آن گچ ,خاک , سنگ و چوب است .این بنا در شهرستان آباده و در بازار کهنه قرار دارد . این محل در ملکی مرحوم حاج ملا عبدالله واعظ بوده است که ضمن اداره کردن منبر و محراب مسجد به امر تجارت اشتغال داشته و تیمچه به وسیله خود او برای محل تجارت ساخته شده است و در زمان حزب دموکرات باقی اطاق ها مخصوص کالاهای تجاری بوده که بعد از فوت حاج واعظ این ملک به وسیله ورثه به برادران صرافیان فروخته شده است.
طبق روایتی بعضی از اطاق ها نیز مخصوص قرائت قرآن بوده است که در آن اتاق ها روزنامه های فارس و تهران مورد استفاده مردم قرار می گرفته است .

منبع : قلم :: وبلاگ خبری آباده ::(الهام دهقان-آرزو کشاورز-شبنم فیروزی. زیر نظر سازمان دانش آموزی )

آثار باستانی آباده: کلاه‌فرنگی؛ تیمچه‌صرافیان

• انتشار در ۲۳م آذر ۱۳۸۶

آثار باستانی آباده قسمت اول

آثار باستانی در همه جای دنیا چه کشور های ابر قدرت . چه کشور های جهان سوم مقامی بسیار با ارزش و دیرینه دارد .در طول سالها و دهه های گذشته سعی شده است که این آثار هرچه بیشتر شناسایی شده و به مردم جهان معرفی گردند. کشور ما نیز با داشتن قدمتی هزاران ساله و دیرینه جزء کشور های باستانی شناخته می شود و در جای جای و گوشه و کناره های آن می توان تاریخ غبار گرفته را به طور علنی دید و با لمس آن به گذشته های بسیار دور بازگشت.
شهرستان و شهر آباده نیز با قدمتی ۱۵۰۰ ساله خود جزئی از کشور ایران محسوب می شود که با ۳۸ اثر توانسته جایگاهی برای خود در گوشه و کنار این تاریخ بیابد . این اثر ها تماما به ثبت آثار ملی ایران رسیده است و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی آباده اداره می شود.
از قدیمی ترین این آثار می توان به بنای امام زاده ابراهیم . مجموعه خرفخانه های کوه خواجه اشاره کرد که قدمتشان به ترتیب به عهد تیموریان و اشکانیان می رسد.
اولین بنایی که در این شهرستان به ثبت آثار ملی کشورمان رسیده است چهار طاقی ساسانی می باشد که در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۲۷ به شماره ۳۷۶ به ثبت رسیده است.

کلاه فرنگی :کلاه فرنگی آباده
بنای بجا مانده از دوره قاجاریه با پلان دایره ای شکل دارای چهار درب ورودی است و حدودا یک متر از سطح زمین بالاتر است . سقف این بنا مشبک و آیینه کاری بوده است و حدودا چهار سال پیش بر اثر آتش سوزی ویران شد ولی در سال ۱۳۸۰ توسط میراث فرهنگی مرمت گردید. در کنار این بنا ساختمان تازه ای تاسیس شده است که نمایندگان میراث فرهنگی در آن مستقر هستند.
در اصل این بنا آرامگاه پدر میرزا علی خان وفا بوده است. وی خلوتی در کنار این ساختمان داشته و مهمانان را در آن پذیرایی می کرده و زمانی که فوت می کند فرزندش علی خان پدر را در آن به خاک می سپارد .
در اواخر دوره محمد علی شاه  و اوایل حکومت احمد شاه شخصی به نام عبد الوهاب تصمیم می گیرد روی قبر وی آرامگاهی بنا کند و به همین جهت از معماران زبردست یزدی دعوت می کند که این بنای هفت گوش را به سبک کلاه فرنگی شیراز بسازد.
بعد از اتمام ساختمان از نجاری به نام علی کاکا دعوت می شود تا سقف داخل را تزئین کند و از برادران امامی (میرزا محمد و میرزا احمد ) دعوت می کند تا سقف را منبت کاری کنند و این برادران تشخیص می دهند که چوب استفاده شده قابل منبت نیست ولی می توان آن را با آیینه زینت بخشید . تزئینات روی سقف به سبک صفویه و گل بوته ها و پرندگان با رنگ های لاجوردی , سبز و قرمز تزئیین شدند.
درب ها همه از چوب گردو  و منبت کاری شده است .این درب ها توسط میراث فرهنگی مرمت گردیده . این بنا در سال ۷۹ به شماره ۳۴۰۴ در آثار ملی به ثبت رسیده است.
قرار است این بنا با منزل زائر پور که یکی از آثار تاریخی است یکی شود. منزل زائر پور متعلق به دوره قاجار است که دارای سر ستون ها و پنجره های زیبایی است .

تیمچه صرافیان:
این بنای بسیار زیبا متعلق به دوره قاجاریه می باشد. از ویژگی های این بنا می توان به معماری فوق العاده زیبایش اشاره کرد که آن را در ایران منحصر به فرد کرده است. این بنا در دو طبقه و ۳۶ حجره ساخته شده است و در قدیم حجره های پایین مغازه و حجره های طبقه بالا برای مهمانان بوده است.
مقرنس های زیبایی نیز در سر ورودی تیمچه قرار دارد . مصالح موجود در آن گچ ,خاک , سنگ و چوب است .این بنا در شهرستان آباده و در بازار کهنه قرار دارد . این محل در ملکی مرحوم حاج ملا عبدالله واعظ بوده است که ضمن اداره کردن منبر و محراب مسجد به امر تجارت اشتغال داشته و تیمچه به وسیله خود او برای محل تجارت ساخته شده است و در زمان حزب دموکرات باقی اطاق ها مخصوص کالاهای تجاری بوده که بعد از فوت حاج واعظ این ملک به وسیله ورثه به برادران صرافیان فروخته شده است.
طبق روایتی بعضی از اطاق ها نیز مخصوص قرائت قرآن بوده است که در آن اتاق ها روزنامه های فارس و تهران مورد استفاده مردم قرار می گرفته است .

منبع : قلم :: وبلاگ خبری آباده ::(الهام دهقان-آرزو کشاورز-شبنم فیروزی. زیر نظر سازمان دانش آموزی )

آثار باستانی آباده: کلاه‌فرنگی؛ تیمچه‌صرافیان

• انتشار در ۲۳م آذر ۱۳۸۶

آثار باستانی آباده قسمت اول

آثار باستانی در همه جای دنیا چه کشور های ابر قدرت . چه کشور های جهان سوم مقامی بسیار با ارزش و دیرینه دارد .در طول سالها و دهه های گذشته سعی شده است که این آثار هرچه بیشتر شناسایی شده و به مردم جهان معرفی گردند. کشور ما نیز با داشتن قدمتی هزاران ساله و دیرینه جزء کشور های باستانی شناخته می شود و در جای جای و گوشه و کناره های آن می توان تاریخ غبار گرفته را به طور علنی دید و با لمس آن به گذشته های بسیار دور بازگشت.
شهرستان و شهر آباده نیز با قدمتی ۱۵۰۰ ساله خود جزئی از کشور ایران محسوب می شود که با ۳۸ اثر توانسته جایگاهی برای خود در گوشه و کنار این تاریخ بیابد . این اثر ها تماما به ثبت آثار ملی ایران رسیده است و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی آباده اداره می شود.
از قدیمی ترین این آثار می توان به بنای امام زاده ابراهیم . مجموعه خرفخانه های کوه خواجه اشاره کرد که قدمتشان به ترتیب به عهد تیموریان و اشکانیان می رسد.
اولین بنایی که در این شهرستان به ثبت آثار ملی کشورمان رسیده است چهار طاقی ساسانی می باشد که در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۲۷ به شماره ۳۷۶ به ثبت رسیده است.

کلاه فرنگی :کلاه فرنگی آباده
بنای بجا مانده از دوره قاجاریه با پلان دایره ای شکل دارای چهار درب ورودی است و حدودا یک متر از سطح زمین بالاتر است . سقف این بنا مشبک و آیینه کاری بوده است و حدودا چهار سال پیش بر اثر آتش سوزی ویران شد ولی در سال ۱۳۸۰ توسط میراث فرهنگی مرمت گردید. در کنار این بنا ساختمان تازه ای تاسیس شده است که نمایندگان میراث فرهنگی در آن مستقر هستند.
در اصل این بنا آرامگاه پدر میرزا علی خان وفا بوده است. وی خلوتی در کنار این ساختمان داشته و مهمانان را در آن پذیرایی می کرده و زمانی که فوت می کند فرزندش علی خان پدر را در آن به خاک می سپارد .
در اواخر دوره محمد علی شاه  و اوایل حکومت احمد شاه شخصی به نام عبد الوهاب تصمیم می گیرد روی قبر وی آرامگاهی بنا کند و به همین جهت از معماران زبردست یزدی دعوت می کند که این بنای هفت گوش را به سبک کلاه فرنگی شیراز بسازد.
بعد از اتمام ساختمان از نجاری به نام علی کاکا دعوت می شود تا سقف داخل را تزئین کند و از برادران امامی (میرزا محمد و میرزا احمد ) دعوت می کند تا سقف را منبت کاری کنند و این برادران تشخیص می دهند که چوب استفاده شده قابل منبت نیست ولی می توان آن را با آیینه زینت بخشید . تزئینات روی سقف به سبک صفویه و گل بوته ها و پرندگان با رنگ های لاجوردی , سبز و قرمز تزئیین شدند.
درب ها همه از چوب گردو  و منبت کاری شده است .این درب ها توسط میراث فرهنگی مرمت گردیده . این بنا در سال ۷۹ به شماره ۳۴۰۴ در آثار ملی به ثبت رسیده است.
قرار است این بنا با منزل زائر پور که یکی از آثار تاریخی است یکی شود. منزل زائر پور متعلق به دوره قاجار است که دارای سر ستون ها و پنجره های زیبایی است .

تیمچه صرافیان:
این بنای بسیار زیبا متعلق به دوره قاجاریه می باشد. از ویژگی های این بنا می توان به معماری فوق العاده زیبایش اشاره کرد که آن را در ایران منحصر به فرد کرده است. این بنا در دو طبقه و ۳۶ حجره ساخته شده است و در قدیم حجره های پایین مغازه و حجره های طبقه بالا برای مهمانان بوده است.
مقرنس های زیبایی نیز در سر ورودی تیمچه قرار دارد . مصالح موجود در آن گچ ,خاک , سنگ و چوب است .این بنا در شهرستان آباده و در بازار کهنه قرار دارد . این محل در ملکی مرحوم حاج ملا عبدالله واعظ بوده است که ضمن اداره کردن منبر و محراب مسجد به امر تجارت اشتغال داشته و تیمچه به وسیله خود او برای محل تجارت ساخته شده است و در زمان حزب دموکرات باقی اطاق ها مخصوص کالاهای تجاری بوده که بعد از فوت حاج واعظ این ملک به وسیله ورثه به برادران صرافیان فروخته شده است.
طبق روایتی بعضی از اطاق ها نیز مخصوص قرائت قرآن بوده است که در آن اتاق ها روزنامه های فارس و تهران مورد استفاده مردم قرار می گرفته است .

منبع : قلم :: وبلاگ خبری آباده ::(الهام دهقان-آرزو کشاورز-شبنم فیروزی. زیر نظر سازمان دانش آموزی )

آثار باستانی آباده: کلاه‌فرنگی؛ تیمچه‌صرافیان

• انتشار در ۲۳م آذر ۱۳۸۶

آثار باستانی آباده قسمت اول

آثار باستانی در همه جای دنیا چه کشور های ابر قدرت . چه کشور های جهان سوم مقامی بسیار با ارزش و دیرینه دارد .در طول سالها و دهه های گذشته سعی شده است که این آثار هرچه بیشتر شناسایی شده و به مردم جهان معرفی گردند. کشور ما نیز با داشتن قدمتی هزاران ساله و دیرینه جزء کشور های باستانی شناخته می شود و در جای جای و گوشه و کناره های آن می توان تاریخ غبار گرفته را به طور علنی دید و با لمس آن به گذشته های بسیار دور بازگشت.
شهرستان و شهر آباده نیز با قدمتی ۱۵۰۰ ساله خود جزئی از کشور ایران محسوب می شود که با ۳۸ اثر توانسته جایگاهی برای خود در گوشه و کنار این تاریخ بیابد . این اثر ها تماما به ثبت آثار ملی ایران رسیده است و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی آباده اداره می شود.
از قدیمی ترین این آثار می توان به بنای امام زاده ابراهیم . مجموعه خرفخانه های کوه خواجه اشاره کرد که قدمتشان به ترتیب به عهد تیموریان و اشکانیان می رسد.
اولین بنایی که در این شهرستان به ثبت آثار ملی کشورمان رسیده است چهار طاقی ساسانی می باشد که در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۲۷ به شماره ۳۷۶ به ثبت رسیده است.

کلاه فرنگی :کلاه فرنگی آباده
بنای بجا مانده از دوره قاجاریه با پلان دایره ای شکل دارای چهار درب ورودی است و حدودا یک متر از سطح زمین بالاتر است . سقف این بنا مشبک و آیینه کاری بوده است و حدودا چهار سال پیش بر اثر آتش سوزی ویران شد ولی در سال ۱۳۸۰ توسط میراث فرهنگی مرمت گردید. در کنار این بنا ساختمان تازه ای تاسیس شده است که نمایندگان میراث فرهنگی در آن مستقر هستند.
در اصل این بنا آرامگاه پدر میرزا علی خان وفا بوده است. وی خلوتی در کنار این ساختمان داشته و مهمانان را در آن پذیرایی می کرده و زمانی که فوت می کند فرزندش علی خان پدر را در آن به خاک می سپارد .
در اواخر دوره محمد علی شاه  و اوایل حکومت احمد شاه شخصی به نام عبد الوهاب تصمیم می گیرد روی قبر وی آرامگاهی بنا کند و به همین جهت از معماران زبردست یزدی دعوت می کند که این بنای هفت گوش را به سبک کلاه فرنگی شیراز بسازد.
بعد از اتمام ساختمان از نجاری به نام علی کاکا دعوت می شود تا سقف داخل را تزئین کند و از برادران امامی (میرزا محمد و میرزا احمد ) دعوت می کند تا سقف را منبت کاری کنند و این برادران تشخیص می دهند که چوب استفاده شده قابل منبت نیست ولی می توان آن را با آیینه زینت بخشید . تزئینات روی سقف به سبک صفویه و گل بوته ها و پرندگان با رنگ های لاجوردی , سبز و قرمز تزئیین شدند.
درب ها همه از چوب گردو  و منبت کاری شده است .این درب ها توسط میراث فرهنگی مرمت گردیده . این بنا در سال ۷۹ به شماره ۳۴۰۴ در آثار ملی به ثبت رسیده است.
قرار است این بنا با منزل زائر پور که یکی از آثار تاریخی است یکی شود. منزل زائر پور متعلق به دوره قاجار است که دارای سر ستون ها و پنجره های زیبایی است .

تیمچه صرافیان:
این بنای بسیار زیبا متعلق به دوره قاجاریه می باشد. از ویژگی های این بنا می توان به معماری فوق العاده زیبایش اشاره کرد که آن را در ایران منحصر به فرد کرده است. این بنا در دو طبقه و ۳۶ حجره ساخته شده است و در قدیم حجره های پایین مغازه و حجره های طبقه بالا برای مهمانان بوده است.
مقرنس های زیبایی نیز در سر ورودی تیمچه قرار دارد . مصالح موجود در آن گچ ,خاک , سنگ و چوب است .این بنا در شهرستان آباده و در بازار کهنه قرار دارد . این محل در ملکی مرحوم حاج ملا عبدالله واعظ بوده است که ضمن اداره کردن منبر و محراب مسجد به امر تجارت اشتغال داشته و تیمچه به وسیله خود او برای محل تجارت ساخته شده است و در زمان حزب دموکرات باقی اطاق ها مخصوص کالاهای تجاری بوده که بعد از فوت حاج واعظ این ملک به وسیله ورثه به برادران صرافیان فروخته شده است.
طبق روایتی بعضی از اطاق ها نیز مخصوص قرائت قرآن بوده است که در آن اتاق ها روزنامه های فارس و تهران مورد استفاده مردم قرار می گرفته است .

منبع : قلم :: وبلاگ خبری آباده ::(الهام دهقان-آرزو کشاورز-شبنم فیروزی. زیر نظر سازمان دانش آموزی )

آثار باستانی آباده: کلاه‌فرنگی؛ تیمچه‌صرافیان

• انتشار در ۲۳م آذر ۱۳۸۶

آثار باستانی آباده قسمت اول

آثار باستانی در همه جای دنیا چه کشور های ابر قدرت . چه کشور های جهان سوم مقامی بسیار با ارزش و دیرینه دارد .در طول سالها و دهه های گذشته سعی شده است که این آثار هرچه بیشتر شناسایی شده و به مردم جهان معرفی گردند. کشور ما نیز با داشتن قدمتی هزاران ساله و دیرینه جزء کشور های باستانی شناخته می شود و در جای جای و گوشه و کناره های آن می توان تاریخ غبار گرفته را به طور علنی دید و با لمس آن به گذشته های بسیار دور بازگشت.
شهرستان و شهر آباده نیز با قدمتی ۱۵۰۰ ساله خود جزئی از کشور ایران محسوب می شود که با ۳۸ اثر توانسته جایگاهی برای خود در گوشه و کنار این تاریخ بیابد . این اثر ها تماما به ثبت آثار ملی ایران رسیده است و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی آباده اداره می شود.
از قدیمی ترین این آثار می توان به بنای امام زاده ابراهیم . مجموعه خرفخانه های کوه خواجه اشاره کرد که قدمتشان به ترتیب به عهد تیموریان و اشکانیان می رسد.
اولین بنایی که در این شهرستان به ثبت آثار ملی کشورمان رسیده است چهار طاقی ساسانی می باشد که در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۲۷ به شماره ۳۷۶ به ثبت رسیده است.

کلاه فرنگی :کلاه فرنگی آباده
بنای بجا مانده از دوره قاجاریه با پلان دایره ای شکل دارای چهار درب ورودی است و حدودا یک متر از سطح زمین بالاتر است . سقف این بنا مشبک و آیینه کاری بوده است و حدودا چهار سال پیش بر اثر آتش سوزی ویران شد ولی در سال ۱۳۸۰ توسط میراث فرهنگی مرمت گردید. در کنار این بنا ساختمان تازه ای تاسیس شده است که نمایندگان میراث فرهنگی در آن مستقر هستند.
در اصل این بنا آرامگاه پدر میرزا علی خان وفا بوده است. وی خلوتی در کنار این ساختمان داشته و مهمانان را در آن پذیرایی می کرده و زمانی که فوت می کند فرزندش علی خان پدر را در آن به خاک می سپارد .
در اواخر دوره محمد علی شاه  و اوایل حکومت احمد شاه شخصی به نام عبد الوهاب تصمیم می گیرد روی قبر وی آرامگاهی بنا کند و به همین جهت از معماران زبردست یزدی دعوت می کند که این بنای هفت گوش را به سبک کلاه فرنگی شیراز بسازد.
بعد از اتمام ساختمان از نجاری به نام علی کاکا دعوت می شود تا سقف داخل را تزئین کند و از برادران امامی (میرزا محمد و میرزا احمد ) دعوت می کند تا سقف را منبت کاری کنند و این برادران تشخیص می دهند که چوب استفاده شده قابل منبت نیست ولی می توان آن را با آیینه زینت بخشید . تزئینات روی سقف به سبک صفویه و گل بوته ها و پرندگان با رنگ های لاجوردی , سبز و قرمز تزئیین شدند.
درب ها همه از چوب گردو  و منبت کاری شده است .این درب ها توسط میراث فرهنگی مرمت گردیده . این بنا در سال ۷۹ به شماره ۳۴۰۴ در آثار ملی به ثبت رسیده است.
قرار است این بنا با منزل زائر پور که یکی از آثار تاریخی است یکی شود. منزل زائر پور متعلق به دوره قاجار است که دارای سر ستون ها و پنجره های زیبایی است .

تیمچه صرافیان:
این بنای بسیار زیبا متعلق به دوره قاجاریه می باشد. از ویژگی های این بنا می توان به معماری فوق العاده زیبایش اشاره کرد که آن را در ایران منحصر به فرد کرده است. این بنا در دو طبقه و ۳۶ حجره ساخته شده است و در قدیم حجره های پایین مغازه و حجره های طبقه بالا برای مهمانان بوده است.
مقرنس های زیبایی نیز در سر ورودی تیمچه قرار دارد . مصالح موجود در آن گچ ,خاک , سنگ و چوب است .این بنا در شهرستان آباده و در بازار کهنه قرار دارد . این محل در ملکی مرحوم حاج ملا عبدالله واعظ بوده است که ضمن اداره کردن منبر و محراب مسجد به امر تجارت اشتغال داشته و تیمچه به وسیله خود او برای محل تجارت ساخته شده است و در زمان حزب دموکرات باقی اطاق ها مخصوص کالاهای تجاری بوده که بعد از فوت حاج واعظ این ملک به وسیله ورثه به برادران صرافیان فروخته شده است.
طبق روایتی بعضی از اطاق ها نیز مخصوص قرائت قرآن بوده است که در آن اتاق ها روزنامه های فارس و تهران مورد استفاده مردم قرار می گرفته است .

منبع : قلم :: وبلاگ خبری آباده ::(الهام دهقان-آرزو کشاورز-شبنم فیروزی. زیر نظر سازمان دانش آموزی )

آثار باستانی آباده: کلاه‌فرنگی؛ تیمچه‌صرافیان

• انتشار در ۲۳م آذر ۱۳۸۶

آثار باستانی آباده قسمت اول

آثار باستانی در همه جای دنیا چه کشور های ابر قدرت . چه کشور های جهان سوم مقامی بسیار با ارزش و دیرینه دارد .در طول سالها و دهه های گذشته سعی شده است که این آثار هرچه بیشتر شناسایی شده و به مردم جهان معرفی گردند. کشور ما نیز با داشتن قدمتی هزاران ساله و دیرینه جزء کشور های باستانی شناخته می شود و در جای جای و گوشه و کناره های آن می توان تاریخ غبار گرفته را به طور علنی دید و با لمس آن به گذشته های بسیار دور بازگشت.
شهرستان و شهر آباده نیز با قدمتی ۱۵۰۰ ساله خود جزئی از کشور ایران محسوب می شود که با ۳۸ اثر توانسته جایگاهی برای خود در گوشه و کنار این تاریخ بیابد . این اثر ها تماما به ثبت آثار ملی ایران رسیده است و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی آباده اداره می شود.
از قدیمی ترین این آثار می توان به بنای امام زاده ابراهیم . مجموعه خرفخانه های کوه خواجه اشاره کرد که قدمتشان به ترتیب به عهد تیموریان و اشکانیان می رسد.
اولین بنایی که در این شهرستان به ثبت آثار ملی کشورمان رسیده است چهار طاقی ساسانی می باشد که در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۲۷ به شماره ۳۷۶ به ثبت رسیده است.

کلاه فرنگی :کلاه فرنگی آباده
بنای بجا مانده از دوره قاجاریه با پلان دایره ای شکل دارای چهار درب ورودی است و حدودا یک متر از سطح زمین بالاتر است . سقف این بنا مشبک و آیینه کاری بوده است و حدودا چهار سال پیش بر اثر آتش سوزی ویران شد ولی در سال ۱۳۸۰ توسط میراث فرهنگی مرمت گردید. در کنار این بنا ساختمان تازه ای تاسیس شده است که نمایندگان میراث فرهنگی در آن مستقر هستند.
در اصل این بنا آرامگاه پدر میرزا علی خان وفا بوده است. وی خلوتی در کنار این ساختمان داشته و مهمانان را در آن پذیرایی می کرده و زمانی که فوت می کند فرزندش علی خان پدر را در آن به خاک می سپارد .
در اواخر دوره محمد علی شاه  و اوایل حکومت احمد شاه شخصی به نام عبد الوهاب تصمیم می گیرد روی قبر وی آرامگاهی بنا کند و به همین جهت از معماران زبردست یزدی دعوت می کند که این بنای هفت گوش را به سبک کلاه فرنگی شیراز بسازد.
بعد از اتمام ساختمان از نجاری به نام علی کاکا دعوت می شود تا سقف داخل را تزئین کند و از برادران امامی (میرزا محمد و میرزا احمد ) دعوت می کند تا سقف را منبت کاری کنند و این برادران تشخیص می دهند که چوب استفاده شده قابل منبت نیست ولی می توان آن را با آیینه زینت بخشید . تزئینات روی سقف به سبک صفویه و گل بوته ها و پرندگان با رنگ های لاجوردی , سبز و قرمز تزئیین شدند.
درب ها همه از چوب گردو  و منبت کاری شده است .این درب ها توسط میراث فرهنگی مرمت گردیده . این بنا در سال ۷۹ به شماره ۳۴۰۴ در آثار ملی به ثبت رسیده است.
قرار است این بنا با منزل زائر پور که یکی از آثار تاریخی است یکی شود. منزل زائر پور متعلق به دوره قاجار است که دارای سر ستون ها و پنجره های زیبایی است .

تیمچه صرافیان:
این بنای بسیار زیبا متعلق به دوره قاجاریه می باشد. از ویژگی های این بنا می توان به معماری فوق العاده زیبایش اشاره کرد که آن را در ایران منحصر به فرد کرده است. این بنا در دو طبقه و ۳۶ حجره ساخته شده است و در قدیم حجره های پایین مغازه و حجره های طبقه بالا برای مهمانان بوده است.
مقرنس های زیبایی نیز در سر ورودی تیمچه قرار دارد . مصالح موجود در آن گچ ,خاک , سنگ و چوب است .این بنا در شهرستان آباده و در بازار کهنه قرار دارد . این محل در ملکی مرحوم حاج ملا عبدالله واعظ بوده است که ضمن اداره کردن منبر و محراب مسجد به امر تجارت اشتغال داشته و تیمچه به وسیله خود او برای محل تجارت ساخته شده است و در زمان حزب دموکرات باقی اطاق ها مخصوص کالاهای تجاری بوده که بعد از فوت حاج واعظ این ملک به وسیله ورثه به برادران صرافیان فروخته شده است.
طبق روایتی بعضی از اطاق ها نیز مخصوص قرائت قرآن بوده است که در آن اتاق ها روزنامه های فارس و تهران مورد استفاده مردم قرار می گرفته است .

منبع : قلم :: وبلاگ خبری آباده ::(الهام دهقان-آرزو کشاورز-شبنم فیروزی. زیر نظر سازمان دانش آموزی )

آثار باستانی آباده: کلاه‌فرنگی؛ تیمچه‌صرافیان

• انتشار در ۲۳م آذر ۱۳۸۶

آثار باستانی آباده قسمت اول

آثار باستانی در همه جای دنیا چه کشور های ابر قدرت . چه کشور های جهان سوم مقامی بسیار با ارزش و دیرینه دارد .در طول سالها و دهه های گذشته سعی شده است که این آثار هرچه بیشتر شناسایی شده و به مردم جهان معرفی گردند. کشور ما نیز با داشتن قدمتی هزاران ساله و دیرینه جزء کشور های باستانی شناخته می شود و در جای جای و گوشه و کناره های آن می توان تاریخ غبار گرفته را به طور علنی دید و با لمس آن به گذشته های بسیار دور بازگشت.
شهرستان و شهر آباده نیز با قدمتی ۱۵۰۰ ساله خود جزئی از کشور ایران محسوب می شود که با ۳۸ اثر توانسته جایگاهی برای خود در گوشه و کنار این تاریخ بیابد . این اثر ها تماما به ثبت آثار ملی ایران رسیده است و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی آباده اداره می شود.
از قدیمی ترین این آثار می توان به بنای امام زاده ابراهیم . مجموعه خرفخانه های کوه خواجه اشاره کرد که قدمتشان به ترتیب به عهد تیموریان و اشکانیان می رسد.
اولین بنایی که در این شهرستان به ثبت آثار ملی کشورمان رسیده است چهار طاقی ساسانی می باشد که در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۲۷ به شماره ۳۷۶ به ثبت رسیده است.

کلاه فرنگی :کلاه فرنگی آباده
بنای بجا مانده از دوره قاجاریه با پلان دایره ای شکل دارای چهار درب ورودی است و حدودا یک متر از سطح زمین بالاتر است . سقف این بنا مشبک و آیینه کاری بوده است و حدودا چهار سال پیش بر اثر آتش سوزی ویران شد ولی در سال ۱۳۸۰ توسط میراث فرهنگی مرمت گردید. در کنار این بنا ساختمان تازه ای تاسیس شده است که نمایندگان میراث فرهنگی در آن مستقر هستند.
در اصل این بنا آرامگاه پدر میرزا علی خان وفا بوده است. وی خلوتی در کنار این ساختمان داشته و مهمانان را در آن پذیرایی می کرده و زمانی که فوت می کند فرزندش علی خان پدر را در آن به خاک می سپارد .
در اواخر دوره محمد علی شاه  و اوایل حکومت احمد شاه شخصی به نام عبد الوهاب تصمیم می گیرد روی قبر وی آرامگاهی بنا کند و به همین جهت از معماران زبردست یزدی دعوت می کند که این بنای هفت گوش را به سبک کلاه فرنگی شیراز بسازد.
بعد از اتمام ساختمان از نجاری به نام علی کاکا دعوت می شود تا سقف داخل را تزئین کند و از برادران امامی (میرزا محمد و میرزا احمد ) دعوت می کند تا سقف را منبت کاری کنند و این برادران تشخیص می دهند که چوب استفاده شده قابل منبت نیست ولی می توان آن را با آیینه زینت بخشید . تزئینات روی سقف به سبک صفویه و گل بوته ها و پرندگان با رنگ های لاجوردی , سبز و قرمز تزئیین شدند.
درب ها همه از چوب گردو  و منبت کاری شده است .این درب ها توسط میراث فرهنگی مرمت گردیده . این بنا در سال ۷۹ به شماره ۳۴۰۴ در آثار ملی به ثبت رسیده است.
قرار است این بنا با منزل زائر پور که یکی از آثار تاریخی است یکی شود. منزل زائر پور متعلق به دوره قاجار است که دارای سر ستون ها و پنجره های زیبایی است .

تیمچه صرافیان:
این بنای بسیار زیبا متعلق به دوره قاجاریه می باشد. از ویژگی های این بنا می توان به معماری فوق العاده زیبایش اشاره کرد که آن را در ایران منحصر به فرد کرده است. این بنا در دو طبقه و ۳۶ حجره ساخته شده است و در قدیم حجره های پایین مغازه و حجره های طبقه بالا برای مهمانان بوده است.
مقرنس های زیبایی نیز در سر ورودی تیمچه قرار دارد . مصالح موجود در آن گچ ,خاک , سنگ و چوب است .این بنا در شهرستان آباده و در بازار کهنه قرار دارد . این محل در ملکی مرحوم حاج ملا عبدالله واعظ بوده است که ضمن اداره کردن منبر و محراب مسجد به امر تجارت اشتغال داشته و تیمچه به وسیله خود او برای محل تجارت ساخته شده است و در زمان حزب دموکرات باقی اطاق ها مخصوص کالاهای تجاری بوده که بعد از فوت حاج واعظ این ملک به وسیله ورثه به برادران صرافیان فروخته شده است.
طبق روایتی بعضی از اطاق ها نیز مخصوص قرائت قرآن بوده است که در آن اتاق ها روزنامه های فارس و تهران مورد استفاده مردم قرار می گرفته است .

منبع : قلم :: وبلاگ خبری آباده ::(الهام دهقان-آرزو کشاورز-شبنم فیروزی. زیر نظر سازمان دانش آموزی )

آثار باستانی آباده: کلاه‌فرنگی؛ تیمچه‌صرافیان

• انتشار در ۲۳م آذر ۱۳۸۶

آثار باستانی آباده قسمت اول

آثار باستانی در همه جای دنیا چه کشور های ابر قدرت . چه کشور های جهان سوم مقامی بسیار با ارزش و دیرینه دارد .در طول سالها و دهه های گذشته سعی شده است که این آثار هرچه بیشتر شناسایی شده و به مردم جهان معرفی گردند. کشور ما نیز با داشتن قدمتی هزاران ساله و دیرینه جزء کشور های باستانی شناخته می شود و در جای جای و گوشه و کناره های آن می توان تاریخ غبار گرفته را به طور علنی دید و با لمس آن به گذشته های بسیار دور بازگشت.
شهرستان و شهر آباده نیز با قدمتی ۱۵۰۰ ساله خود جزئی از کشور ایران محسوب می شود که با ۳۸ اثر توانسته جایگاهی برای خود در گوشه و کنار این تاریخ بیابد . این اثر ها تماما به ثبت آثار ملی ایران رسیده است و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی آباده اداره می شود.
از قدیمی ترین این آثار می توان به بنای امام زاده ابراهیم . مجموعه خرفخانه های کوه خواجه اشاره کرد که قدمتشان به ترتیب به عهد تیموریان و اشکانیان می رسد.
اولین بنایی که در این شهرستان به ثبت آثار ملی کشورمان رسیده است چهار طاقی ساسانی می باشد که در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۲۷ به شماره ۳۷۶ به ثبت رسیده است.

کلاه فرنگی :کلاه فرنگی آباده
بنای بجا مانده از دوره قاجاریه با پلان دایره ای شکل دارای چهار درب ورودی است و حدودا یک متر از سطح زمین بالاتر است . سقف این بنا مشبک و آیینه کاری بوده است و حدودا چهار سال پیش بر اثر آتش سوزی ویران شد ولی در سال ۱۳۸۰ توسط میراث فرهنگی مرمت گردید. در کنار این بنا ساختمان تازه ای تاسیس شده است که نمایندگان میراث فرهنگی در آن مستقر هستند.
در اصل این بنا آرامگاه پدر میرزا علی خان وفا بوده است. وی خلوتی در کنار این ساختمان داشته و مهمانان را در آن پذیرایی می کرده و زمانی که فوت می کند فرزندش علی خان پدر را در آن به خاک می سپارد .
در اواخر دوره محمد علی شاه  و اوایل حکومت احمد شاه شخصی به نام عبد الوهاب تصمیم می گیرد روی قبر وی آرامگاهی بنا کند و به همین جهت از معماران زبردست یزدی دعوت می کند که این بنای هفت گوش را به سبک کلاه فرنگی شیراز بسازد.
بعد از اتمام ساختمان از نجاری به نام علی کاکا دعوت می شود تا سقف داخل را تزئین کند و از برادران امامی (میرزا محمد و میرزا احمد ) دعوت می کند تا سقف را منبت کاری کنند و این برادران تشخیص می دهند که چوب استفاده شده قابل منبت نیست ولی می توان آن را با آیینه زینت بخشید . تزئینات روی سقف به سبک صفویه و گل بوته ها و پرندگان با رنگ های لاجوردی , سبز و قرمز تزئیین شدند.
درب ها همه از چوب گردو  و منبت کاری شده است .این درب ها توسط میراث فرهنگی مرمت گردیده . این بنا در سال ۷۹ به شماره ۳۴۰۴ در آثار ملی به ثبت رسیده است.
قرار است این بنا با منزل زائر پور که یکی از آثار تاریخی است یکی شود. منزل زائر پور متعلق به دوره قاجار است که دارای سر ستون ها و پنجره های زیبایی است .

تیمچه صرافیان:
این بنای بسیار زیبا متعلق به دوره قاجاریه می باشد. از ویژگی های این بنا می توان به معماری فوق العاده زیبایش اشاره کرد که آن را در ایران منحصر به فرد کرده است. این بنا در دو طبقه و ۳۶ حجره ساخته شده است و در قدیم حجره های پایین مغازه و حجره های طبقه بالا برای مهمانان بوده است.
مقرنس های زیبایی نیز در سر ورودی تیمچه قرار دارد . مصالح موجود در آن گچ ,خاک , سنگ و چوب است .این بنا در شهرستان آباده و در بازار کهنه قرار دارد . این محل در ملکی مرحوم حاج ملا عبدالله واعظ بوده است که ضمن اداره کردن منبر و محراب مسجد به امر تجارت اشتغال داشته و تیمچه به وسیله خود او برای محل تجارت ساخته شده است و در زمان حزب دموکرات باقی اطاق ها مخصوص کالاهای تجاری بوده که بعد از فوت حاج واعظ این ملک به وسیله ورثه به برادران صرافیان فروخته شده است.
طبق روایتی بعضی از اطاق ها نیز مخصوص قرائت قرآن بوده است که در آن اتاق ها روزنامه های فارس و تهران مورد استفاده مردم قرار می گرفته است .

منبع : قلم :: وبلاگ خبری آباده ::(الهام دهقان-آرزو کشاورز-شبنم فیروزی. زیر نظر سازمان دانش آموزی )

آثار باستانی آباده: کلاه‌فرنگی؛ تیمچه‌صرافیان

• انتشار در ۲۳م آذر ۱۳۸۶

آثار باستانی آباده قسمت اول

آثار باستانی در همه جای دنیا چه کشور های ابر قدرت . چه کشور های جهان سوم مقامی بسیار با ارزش و دیرینه دارد .در طول سالها و دهه های گذشته سعی شده است که این آثار هرچه بیشتر شناسایی شده و به مردم جهان معرفی گردند. کشور ما نیز با داشتن قدمتی هزاران ساله و دیرینه جزء کشور های باستانی شناخته می شود و در جای جای و گوشه و کناره های آن می توان تاریخ غبار گرفته را به طور علنی دید و با لمس آن به گذشته های بسیار دور بازگشت.
شهرستان و شهر آباده نیز با قدمتی ۱۵۰۰ ساله خود جزئی از کشور ایران محسوب می شود که با ۳۸ اثر توانسته جایگاهی برای خود در گوشه و کنار این تاریخ بیابد . این اثر ها تماما به ثبت آثار ملی ایران رسیده است و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی آباده اداره می شود.
از قدیمی ترین این آثار می توان به بنای امام زاده ابراهیم . مجموعه خرفخانه های کوه خواجه اشاره کرد که قدمتشان به ترتیب به عهد تیموریان و اشکانیان می رسد.
اولین بنایی که در این شهرستان به ثبت آثار ملی کشورمان رسیده است چهار طاقی ساسانی می باشد که در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۲۷ به شماره ۳۷۶ به ثبت رسیده است.

کلاه فرنگی :کلاه فرنگی آباده
بنای بجا مانده از دوره قاجاریه با پلان دایره ای شکل دارای چهار درب ورودی است و حدودا یک متر از سطح زمین بالاتر است . سقف این بنا مشبک و آیینه کاری بوده است و حدودا چهار سال پیش بر اثر آتش سوزی ویران شد ولی در سال ۱۳۸۰ توسط میراث فرهنگی مرمت گردید. در کنار این بنا ساختمان تازه ای تاسیس شده است که نمایندگان میراث فرهنگی در آن مستقر هستند.
در اصل این بنا آرامگاه پدر میرزا علی خان وفا بوده است. وی خلوتی در کنار این ساختمان داشته و مهمانان را در آن پذیرایی می کرده و زمانی که فوت می کند فرزندش علی خان پدر را در آن به خاک می سپارد .
در اواخر دوره محمد علی شاه  و اوایل حکومت احمد شاه شخصی به نام عبد الوهاب تصمیم می گیرد روی قبر وی آرامگاهی بنا کند و به همین جهت از معماران زبردست یزدی دعوت می کند که این بنای هفت گوش را به سبک کلاه فرنگی شیراز بسازد.
بعد از اتمام ساختمان از نجاری به نام علی کاکا دعوت می شود تا سقف داخل را تزئین کند و از برادران امامی (میرزا محمد و میرزا احمد ) دعوت می کند تا سقف را منبت کاری کنند و این برادران تشخیص می دهند که چوب استفاده شده قابل منبت نیست ولی می توان آن را با آیینه زینت بخشید . تزئینات روی سقف به سبک صفویه و گل بوته ها و پرندگان با رنگ های لاجوردی , سبز و قرمز تزئیین شدند.
درب ها همه از چوب گردو  و منبت کاری شده است .این درب ها توسط میراث فرهنگی مرمت گردیده . این بنا در سال ۷۹ به شماره ۳۴۰۴ در آثار ملی به ثبت رسیده است.
قرار است این بنا با منزل زائر پور که یکی از آثار تاریخی است یکی شود. منزل زائر پور متعلق به دوره قاجار است که دارای سر ستون ها و پنجره های زیبایی است .

تیمچه صرافیان:
این بنای بسیار زیبا متعلق به دوره قاجاریه می باشد. از ویژگی های این بنا می توان به معماری فوق العاده زیبایش اشاره کرد که آن را در ایران منحصر به فرد کرده است. این بنا در دو طبقه و ۳۶ حجره ساخته شده است و در قدیم حجره های پایین مغازه و حجره های طبقه بالا برای مهمانان بوده است.
مقرنس های زیبایی نیز در سر ورودی تیمچه قرار دارد . مصالح موجود در آن گچ ,خاک , سنگ و چوب است .این بنا در شهرستان آباده و در بازار کهنه قرار دارد . این محل در ملکی مرحوم حاج ملا عبدالله واعظ بوده است که ضمن اداره کردن منبر و محراب مسجد به امر تجارت اشتغال داشته و تیمچه به وسیله خود او برای محل تجارت ساخته شده است و در زمان حزب دموکرات باقی اطاق ها مخصوص کالاهای تجاری بوده که بعد از فوت حاج واعظ این ملک به وسیله ورثه به برادران صرافیان فروخته شده است.
طبق روایتی بعضی از اطاق ها نیز مخصوص قرائت قرآن بوده است که در آن اتاق ها روزنامه های فارس و تهران مورد استفاده مردم قرار می گرفته است .

منبع : قلم :: وبلاگ خبری آباده ::(الهام دهقان-آرزو کشاورز-شبنم فیروزی. زیر نظر سازمان دانش آموزی )

آثار باستانی آباده: کلاه‌فرنگی؛ تیمچه‌صرافیان

• انتشار در ۲۳م آذر ۱۳۸۶

آثار باستانی آباده قسمت اول

آثار باستانی در همه جای دنیا چه کشور های ابر قدرت . چه کشور های جهان سوم مقامی بسیار با ارزش و دیرینه دارد .در طول سالها و دهه های گذشته سعی شده است که این آثار هرچه بیشتر شناسایی شده و به مردم جهان معرفی گردند. کشور ما نیز با داشتن قدمتی هزاران ساله و دیرینه جزء کشور های باستانی شناخته می شود و در جای جای و گوشه و کناره های آن می توان تاریخ غبار گرفته را به طور علنی دید و با لمس آن به گذشته های بسیار دور بازگشت.
شهرستان و شهر آباده نیز با قدمتی ۱۵۰۰ ساله خود جزئی از کشور ایران محسوب می شود که با ۳۸ اثر توانسته جایگاهی برای خود در گوشه و کنار این تاریخ بیابد . این اثر ها تماما به ثبت آثار ملی ایران رسیده است و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی آباده اداره می شود.
از قدیمی ترین این آثار می توان به بنای امام زاده ابراهیم . مجموعه خرفخانه های کوه خواجه اشاره کرد که قدمتشان به ترتیب به عهد تیموریان و اشکانیان می رسد.
اولین بنایی که در این شهرستان به ثبت آثار ملی کشورمان رسیده است چهار طاقی ساسانی می باشد که در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۲۷ به شماره ۳۷۶ به ثبت رسیده است.

کلاه فرنگی :کلاه فرنگی آباده
بنای بجا مانده از دوره قاجاریه با پلان دایره ای شکل دارای چهار درب ورودی است و حدودا یک متر از سطح زمین بالاتر است . سقف این بنا مشبک و آیینه کاری بوده است و حدودا چهار سال پیش بر اثر آتش سوزی ویران شد ولی در سال ۱۳۸۰ توسط میراث فرهنگی مرمت گردید. در کنار این بنا ساختمان تازه ای تاسیس شده است که نمایندگان میراث فرهنگی در آن مستقر هستند.
در اصل این بنا آرامگاه پدر میرزا علی خان وفا بوده است. وی خلوتی در کنار این ساختمان داشته و مهمانان را در آن پذیرایی می کرده و زمانی که فوت می کند فرزندش علی خان پدر را در آن به خاک می سپارد .
در اواخر دوره محمد علی شاه  و اوایل حکومت احمد شاه شخصی به نام عبد الوهاب تصمیم می گیرد روی قبر وی آرامگاهی بنا کند و به همین جهت از معماران زبردست یزدی دعوت می کند که این بنای هفت گوش را به سبک کلاه فرنگی شیراز بسازد.
بعد از اتمام ساختمان از نجاری به نام علی کاکا دعوت می شود تا سقف داخل را تزئین کند و از برادران امامی (میرزا محمد و میرزا احمد ) دعوت می کند تا سقف را منبت کاری کنند و این برادران تشخیص می دهند که چوب استفاده شده قابل منبت نیست ولی می توان آن را با آیینه زینت بخشید . تزئینات روی سقف به سبک صفویه و گل بوته ها و پرندگان با رنگ های لاجوردی , سبز و قرمز تزئیین شدند.
درب ها همه از چوب گردو  و منبت کاری شده است .این درب ها توسط میراث فرهنگی مرمت گردیده . این بنا در سال ۷۹ به شماره ۳۴۰۴ در آثار ملی به ثبت رسیده است.
قرار است این بنا با منزل زائر پور که یکی از آثار تاریخی است یکی شود. منزل زائر پور متعلق به دوره قاجار است که دارای سر ستون ها و پنجره های زیبایی است .

تیمچه صرافیان:
این بنای بسیار زیبا متعلق به دوره قاجاریه می باشد. از ویژگی های این بنا می توان به معماری فوق العاده زیبایش اشاره کرد که آن را در ایران منحصر به فرد کرده است. این بنا در دو طبقه و ۳۶ حجره ساخته شده است و در قدیم حجره های پایین مغازه و حجره های طبقه بالا برای مهمانان بوده است.
مقرنس های زیبایی نیز در سر ورودی تیمچه قرار دارد . مصالح موجود در آن گچ ,خاک , سنگ و چوب است .این بنا در شهرستان آباده و در بازار کهنه قرار دارد . این محل در ملکی مرحوم حاج ملا عبدالله واعظ بوده است که ضمن اداره کردن منبر و محراب مسجد به امر تجارت اشتغال داشته و تیمچه به وسیله خود او برای محل تجارت ساخته شده است و در زمان حزب دموکرات باقی اطاق ها مخصوص کالاهای تجاری بوده که بعد از فوت حاج واعظ این ملک به وسیله ورثه به برادران صرافیان فروخته شده است.
طبق روایتی بعضی از اطاق ها نیز مخصوص قرائت قرآن بوده است که در آن اتاق ها روزنامه های فارس و تهران مورد استفاده مردم قرار می گرفته است .

منبع : قلم :: وبلاگ خبری آباده ::(الهام دهقان-آرزو کشاورز-شبنم فیروزی. زیر نظر سازمان دانش آموزی )

آثار باستانی آباده: کلاه‌فرنگی؛ تیمچه‌صرافیان

• انتشار در ۲۳م آذر ۱۳۸۶

آثار باستانی آباده قسمت اول

آثار باستانی در همه جای دنیا چه کشور های ابر قدرت . چه کشور های جهان سوم مقامی بسیار با ارزش و دیرینه دارد .در طول سالها و دهه های گذشته سعی شده است که این آثار هرچه بیشتر شناسایی شده و به مردم جهان معرفی گردند. کشور ما نیز با داشتن قدمتی هزاران ساله و دیرینه جزء کشور های باستانی شناخته می شود و در جای جای و گوشه و کناره های آن می توان تاریخ غبار گرفته را به طور علنی دید و با لمس آن به گذشته های بسیار دور بازگشت.
شهرستان و شهر آباده نیز با قدمتی ۱۵۰۰ ساله خود جزئی از کشور ایران محسوب می شود که با ۳۸ اثر توانسته جایگاهی برای خود در گوشه و کنار این تاریخ بیابد . این اثر ها تماما به ثبت آثار ملی ایران رسیده است و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی آباده اداره می شود.
از قدیمی ترین این آثار می توان به بنای امام زاده ابراهیم . مجموعه خرفخانه های کوه خواجه اشاره کرد که قدمتشان به ترتیب به عهد تیموریان و اشکانیان می رسد.
اولین بنایی که در این شهرستان به ثبت آثار ملی کشورمان رسیده است چهار طاقی ساسانی می باشد که در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۲۷ به شماره ۳۷۶ به ثبت رسیده است.

کلاه فرنگی :کلاه فرنگی آباده
بنای بجا مانده از دوره قاجاریه با پلان دایره ای شکل دارای چهار درب ورودی است و حدودا یک متر از سطح زمین بالاتر است . سقف این بنا مشبک و آیینه کاری بوده است و حدودا چهار سال پیش بر اثر آتش سوزی ویران شد ولی در سال ۱۳۸۰ توسط میراث فرهنگی مرمت گردید. در کنار این بنا ساختمان تازه ای تاسیس شده است که نمایندگان میراث فرهنگی در آن مستقر هستند.
در اصل این بنا آرامگاه پدر میرزا علی خان وفا بوده است. وی خلوتی در کنار این ساختمان داشته و مهمانان را در آن پذیرایی می کرده و زمانی که فوت می کند فرزندش علی خان پدر را در آن به خاک می سپارد .
در اواخر دوره محمد علی شاه  و اوایل حکومت احمد شاه شخصی به نام عبد الوهاب تصمیم می گیرد روی قبر وی آرامگاهی بنا کند و به همین جهت از معماران زبردست یزدی دعوت می کند که این بنای هفت گوش را به سبک کلاه فرنگی شیراز بسازد.
بعد از اتمام ساختمان از نجاری به نام علی کاکا دعوت می شود تا سقف داخل را تزئین کند و از برادران امامی (میرزا محمد و میرزا احمد ) دعوت می کند تا سقف را منبت کاری کنند و این برادران تشخیص می دهند که چوب استفاده شده قابل منبت نیست ولی می توان آن را با آیینه زینت بخشید . تزئینات روی سقف به سبک صفویه و گل بوته ها و پرندگان با رنگ های لاجوردی , سبز و قرمز تزئیین شدند.
درب ها همه از چوب گردو  و منبت کاری شده است .این درب ها توسط میراث فرهنگی مرمت گردیده . این بنا در سال ۷۹ به شماره ۳۴۰۴ در آثار ملی به ثبت رسیده است.
قرار است این بنا با منزل زائر پور که یکی از آثار تاریخی است یکی شود. منزل زائر پور متعلق به دوره قاجار است که دارای سر ستون ها و پنجره های زیبایی است .

تیمچه صرافیان:
این بنای بسیار زیبا متعلق به دوره قاجاریه می باشد. از ویژگی های این بنا می توان به معماری فوق العاده زیبایش اشاره کرد که آن را در ایران منحصر به فرد کرده است. این بنا در دو طبقه و ۳۶ حجره ساخته شده است و در قدیم حجره های پایین مغازه و حجره های طبقه بالا برای مهمانان بوده است.
مقرنس های زیبایی نیز در سر ورودی تیمچه قرار دارد . مصالح موجود در آن گچ ,خاک , سنگ و چوب است .این بنا در شهرستان آباده و در بازار کهنه قرار دارد . این محل در ملکی مرحوم حاج ملا عبدالله واعظ بوده است که ضمن اداره کردن منبر و محراب مسجد به امر تجارت اشتغال داشته و تیمچه به وسیله خود او برای محل تجارت ساخته شده است و در زمان حزب دموکرات باقی اطاق ها مخصوص کالاهای تجاری بوده که بعد از فوت حاج واعظ این ملک به وسیله ورثه به برادران صرافیان فروخته شده است.
طبق روایتی بعضی از اطاق ها نیز مخصوص قرائت قرآن بوده است که در آن اتاق ها روزنامه های فارس و تهران مورد استفاده مردم قرار می گرفته است .

منبع : قلم :: وبلاگ خبری آباده ::(الهام دهقان-آرزو کشاورز-شبنم فیروزی. زیر نظر سازمان دانش آموزی )

آثار باستانی آباده: کلاه‌فرنگی؛ تیمچه‌صرافیان

• انتشار در ۲۳م آذر ۱۳۸۶

آثار باستانی آباده قسمت اول

آثار باستانی در همه جای دنیا چه کشور های ابر قدرت . چه کشور های جهان سوم مقامی بسیار با ارزش و دیرینه دارد .در طول سالها و دهه های گذشته سعی شده است که این آثار هرچه بیشتر شناسایی شده و به مردم جهان معرفی گردند. کشور ما نیز با داشتن قدمتی هزاران ساله و دیرینه جزء کشور های باستانی شناخته می شود و در جای جای و گوشه و کناره های آن می توان تاریخ غبار گرفته را به طور علنی دید و با لمس آن به گذشته های بسیار دور بازگشت.
شهرستان و شهر آباده نیز با قدمتی ۱۵۰۰ ساله خود جزئی از کشور ایران محسوب می شود که با ۳۸ اثر توانسته جایگاهی برای خود در گوشه و کنار این تاریخ بیابد . این اثر ها تماما به ثبت آثار ملی ایران رسیده است و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی آباده اداره می شود.
از قدیمی ترین این آثار می توان به بنای امام زاده ابراهیم . مجموعه خرفخانه های کوه خواجه اشاره کرد که قدمتشان به ترتیب به عهد تیموریان و اشکانیان می رسد.
اولین بنایی که در این شهرستان به ثبت آثار ملی کشورمان رسیده است چهار طاقی ساسانی می باشد که در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۲۷ به شماره ۳۷۶ به ثبت رسیده است.

کلاه فرنگی :کلاه فرنگی آباده
بنای بجا مانده از دوره قاجاریه با پلان دایره ای شکل دارای چهار درب ورودی است و حدودا یک متر از سطح زمین بالاتر است . سقف این بنا مشبک و آیینه کاری بوده است و حدودا چهار سال پیش بر اثر آتش سوزی ویران شد ولی در سال ۱۳۸۰ توسط میراث فرهنگی مرمت گردید. در کنار این بنا ساختمان تازه ای تاسیس شده است که نمایندگان میراث فرهنگی در آن مستقر هستند.
در اصل این بنا آرامگاه پدر میرزا علی خان وفا بوده است. وی خلوتی در کنار این ساختمان داشته و مهمانان را در آن پذیرایی می کرده و زمانی که فوت می کند فرزندش علی خان پدر را در آن به خاک می سپارد .
در اواخر دوره محمد علی شاه  و اوایل حکومت احمد شاه شخصی به نام عبد الوهاب تصمیم می گیرد روی قبر وی آرامگاهی بنا کند و به همین جهت از معماران زبردست یزدی دعوت می کند که این بنای هفت گوش را به سبک کلاه فرنگی شیراز بسازد.
بعد از اتمام ساختمان از نجاری به نام علی کاکا دعوت می شود تا سقف داخل را تزئین کند و از برادران امامی (میرزا محمد و میرزا احمد ) دعوت می کند تا سقف را منبت کاری کنند و این برادران تشخیص می دهند که چوب استفاده شده قابل منبت نیست ولی می توان آن را با آیینه زینت بخشید . تزئینات روی سقف به سبک صفویه و گل بوته ها و پرندگان با رنگ های لاجوردی , سبز و قرمز تزئیین شدند.
درب ها همه از چوب گردو  و منبت کاری شده است .این درب ها توسط میراث فرهنگی مرمت گردیده . این بنا در سال ۷۹ به شماره ۳۴۰۴ در آثار ملی به ثبت رسیده است.
قرار است این بنا با منزل زائر پور که یکی از آثار تاریخی است یکی شود. منزل زائر پور متعلق به دوره قاجار است که دارای سر ستون ها و پنجره های زیبایی است .

تیمچه صرافیان:
این بنای بسیار زیبا متعلق به دوره قاجاریه می باشد. از ویژگی های این بنا می توان به معماری فوق العاده زیبایش اشاره کرد که آن را در ایران منحصر به فرد کرده است. این بنا در دو طبقه و ۳۶ حجره ساخته شده است و در قدیم حجره های پایین مغازه و حجره های طبقه بالا برای مهمانان بوده است.
مقرنس های زیبایی نیز در سر ورودی تیمچه قرار دارد . مصالح موجود در آن گچ ,خاک , سنگ و چوب است .این بنا در شهرستان آباده و در بازار کهنه قرار دارد . این محل در ملکی مرحوم حاج ملا عبدالله واعظ بوده است که ضمن اداره کردن منبر و محراب مسجد به امر تجارت اشتغال داشته و تیمچه به وسیله خود او برای محل تجارت ساخته شده است و در زمان حزب دموکرات باقی اطاق ها مخصوص کالاهای تجاری بوده که بعد از فوت حاج واعظ این ملک به وسیله ورثه به برادران صرافیان فروخته شده است.
طبق روایتی بعضی از اطاق ها نیز مخصوص قرائت قرآن بوده است که در آن اتاق ها روزنامه های فارس و تهران مورد استفاده مردم قرار می گرفته است .

منبع : قلم :: وبلاگ خبری آباده ::(الهام دهقان-آرزو کشاورز-شبنم فیروزی. زیر نظر سازمان دانش آموزی )

آثار باستانی آباده: کلاه‌فرنگی؛ تیمچه‌صرافیان

• انتشار در ۲۳م آذر ۱۳۸۶

آثار باستانی آباده قسمت اول

آثار باستانی در همه جای دنیا چه کشور های ابر قدرت . چه کشور های جهان سوم مقامی بسیار با ارزش و دیرینه دارد .در طول سالها و دهه های گذشته سعی شده است که این آثار هرچه بیشتر شناسایی شده و به مردم جهان معرفی گردند. کشور ما نیز با داشتن قدمتی هزاران ساله و دیرینه جزء کشور های باستانی شناخته می شود و در جای جای و گوشه و کناره های آن می توان تاریخ غبار گرفته را به طور علنی دید و با لمس آن به گذشته های بسیار دور بازگشت.
شهرستان و شهر آباده نیز با قدمتی ۱۵۰۰ ساله خود جزئی از کشور ایران محسوب می شود که با ۳۸ اثر توانسته جایگاهی برای خود در گوشه و کنار این تاریخ بیابد . این اثر ها تماما به ثبت آثار ملی ایران رسیده است و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی آباده اداره می شود.
از قدیمی ترین این آثار می توان به بنای امام زاده ابراهیم . مجموعه خرفخانه های کوه خواجه اشاره کرد که قدمتشان به ترتیب به عهد تیموریان و اشکانیان می رسد.
اولین بنایی که در این شهرستان به ثبت آثار ملی کشورمان رسیده است چهار طاقی ساسانی می باشد که در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۲۷ به شماره ۳۷۶ به ثبت رسیده است.

کلاه فرنگی :کلاه فرنگی آباده
بنای بجا مانده از دوره قاجاریه با پلان دایره ای شکل دارای چهار درب ورودی است و حدودا یک متر از سطح زمین بالاتر است . سقف این بنا مشبک و آیینه کاری بوده است و حدودا چهار سال پیش بر اثر آتش سوزی ویران شد ولی در سال ۱۳۸۰ توسط میراث فرهنگی مرمت گردید. در کنار این بنا ساختمان تازه ای تاسیس شده است که نمایندگان میراث فرهنگی در آن مستقر هستند.
در اصل این بنا آرامگاه پدر میرزا علی خان وفا بوده است. وی خلوتی در کنار این ساختمان داشته و مهمانان را در آن پذیرایی می کرده و زمانی که فوت می کند فرزندش علی خان پدر را در آن به خاک می سپارد .
در اواخر دوره محمد علی شاه  و اوایل حکومت احمد شاه شخصی به نام عبد الوهاب تصمیم می گیرد روی قبر وی آرامگاهی بنا کند و به همین جهت از معماران زبردست یزدی دعوت می کند که این بنای هفت گوش را به سبک کلاه فرنگی شیراز بسازد.
بعد از اتمام ساختمان از نجاری به نام علی کاکا دعوت می شود تا سقف داخل را تزئین کند و از برادران امامی (میرزا محمد و میرزا احمد ) دعوت می کند تا سقف را منبت کاری کنند و این برادران تشخیص می دهند که چوب استفاده شده قابل منبت نیست ولی می توان آن را با آیینه زینت بخشید . تزئینات روی سقف به سبک صفویه و گل بوته ها و پرندگان با رنگ های لاجوردی , سبز و قرمز تزئیین شدند.
درب ها همه از چوب گردو  و منبت کاری شده است .این درب ها توسط میراث فرهنگی مرمت گردیده . این بنا در سال ۷۹ به شماره ۳۴۰۴ در آثار ملی به ثبت رسیده است.
قرار است این بنا با منزل زائر پور که یکی از آثار تاریخی است یکی شود. منزل زائر پور متعلق به دوره قاجار است که دارای سر ستون ها و پنجره های زیبایی است .

تیمچه صرافیان:
این بنای بسیار زیبا متعلق به دوره قاجاریه می باشد. از ویژگی های این بنا می توان به معماری فوق العاده زیبایش اشاره کرد که آن را در ایران منحصر به فرد کرده است. این بنا در دو طبقه و ۳۶ حجره ساخته شده است و در قدیم حجره های پایین مغازه و حجره های طبقه بالا برای مهمانان بوده است.
مقرنس های زیبایی نیز در سر ورودی تیمچه قرار دارد . مصالح موجود در آن گچ ,خاک , سنگ و چوب است .این بنا در شهرستان آباده و در بازار کهنه قرار دارد . این محل در ملکی مرحوم حاج ملا عبدالله واعظ بوده است که ضمن اداره کردن منبر و محراب مسجد به امر تجارت اشتغال داشته و تیمچه به وسیله خود او برای محل تجارت ساخته شده است و در زمان حزب دموکرات باقی اطاق ها مخصوص کالاهای تجاری بوده که بعد از فوت حاج واعظ این ملک به وسیله ورثه به برادران صرافیان فروخته شده است.
طبق روایتی بعضی از اطاق ها نیز مخصوص قرائت قرآن بوده است که در آن اتاق ها روزنامه های فارس و تهران مورد استفاده مردم قرار می گرفته است .

منبع : قلم :: وبلاگ خبری آباده ::(الهام دهقان-آرزو کشاورز-شبنم فیروزی. زیر نظر سازمان دانش آموزی )