سرپرست جديد فرمانداري شهرستان آباده معرفي شد

جلسه شوراي اداري شهرستان آباده با حضور مديركل سياسي وانتخابات استانداري فارس، امام جمعه موقت آباده، رؤساي ادارات،فرماندهان نظامي وانتظامي و جمعي از خبرنگاران با هدف توديع ومعارفه فرماندار در سالن اجتماعات شبكه بهداشت ودرمان آباده برگزار شد.


به گزارش روابط عمومي فرمانداري آباده، در اين جلسه حجه الاسلام والمسلمين نورالديني امام جمعه موقت آباده طي سخناني ضمن تبريك ايام ولادت حضرت زهرا(س) و اشاره به منزلت ايشان و جايگاه زن در جامعه عاقبت به خیری مسئولان را در گرو خدمت به مردم دانست و اظهار داشت : مسئولیت پذیری یکی از شاخصه های اصلی مدیریت است و مسئولان نباید برای حل مشکلات مردم از هيچ کوشش و تلاش فروگذاری کنند. يحيي صادقي مدیر کل سیاسی و انتخابات استانداری فارس طي سخناني ضمن تبريك بمناسبت ايام ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) و روز معلم اظهار داشت : دشمنان از هر ترفندي جهت متوقف كردن پيشرفت مردم ايران استفاده كرده اند و نتيجه آن وفاداري هرچه بيشتر مردم به آرمانهاي امام راحل ،مشاركت در همه صحنه ها و عرصه ها بوده است. امروز کشور در وضعیت خاصی به سر می برد و مسائلی که در کشورهای اطراف اتفاق افتاده ،موقعیت عظیمی را برای جمهوری اسلامی ایران پدید آورده است. وي با اشاره به نام گذاري سال جديد توسط مقام معظم رهبري با عنوان حماسه سياسي و حماسه اقتصادي گفت: حماسه ساز، مردمند و يقينا همچون گذشته حماسه مي آفرينند و ما مسئولان بايستي به عنوان امانتداران مردم به گونه اي عمل كنيم كه اعتمادشان كمرنگ نشود. مردم اگر ببينند كه ما امانتدار خوبي نيستيم مسلما به شكل ديگري برخورد خواهند كرد. صادقی تلاش دشمنان اسلام بر تفرقه اندازی میان مردم و مسئولین را بی نتیجه دانست و افزود : در انتخابات گذشته دشمنان تلاش کردند تا مردم به پای صندوق های رای نیایند و رای ندهند. اما رهنمود های مقام معظم رهبری و درایت مردم فتنه آن ها را درهم شکست . وی ادامه داد : انتقادات باید منصفانه ، عادلانه و دوستانه باشد و اگر عده ای دوستدار آباده هستند باید دلسوز این شهر نیز باشند و با انتقادات و پیشنهادات صحیح خود راه پیشرفت شهرستان را همواره کنند . رحيم زارع نماینده مردم در خانه ملت نیز با اشاره به موقعيت وي‍ژه شهرستان آباده به لحاظ علمي ،فرهنگي وهنري در شمال فارس اظهار داشت: شايسه است كه با همكاري تعامل و همفكري همه مسئولين ومردم روز به روز شاهد توسعه وپيشرفت هرچه بيشتر شهرستان آباده باشيم. وي ضمن تقدير از خدمات ارزنده عسكري فرماندار سابق آباده علت اصلی استعفای وي را ادامه تحصیل در مقطع دکترا دانست و از سرپرست جديد فرمانداري آباده خواست تا با عزمي جدي ضمن پيگري و ادامه برنامه هاي كليد خورده توسط فرماندار سابق، با همدلي ، همفكري و تعامل با مردم ومسئولين در جهت پيشرفت و رفع مشكلات شهرستان تلاش نمايند. در ادامه محمد جواد عسكري طي سخناني ضمن تقدير وتشكر از همه مردم ومسئولين به جهت همكاري و همياري با فرمانداري به ارائه گزارش مختصري از عملكرد 16 ماهه خود پرداخت و گفت: هرجا در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بتوان قدمی در توسعه شهرستان برداشت بی گمان تاثیر گذار خواهد بود.همه ما موظفیم در هر کجای این مرز و بوم که باشیم در راه توسعه و آبادانی خدمت کنیم . وي آغاز عمليات ساخت بزرگتري سايت آموزشي پدافند هوائي جنوب كشور در آباده، افتتاح فاز دوم كارخانه كاشي و سراميك صديق سرام، كلنگ زني دانشگاه دولتي آباده،كلنگ زني پروژه گازرساني به دهستان خسرو شيرين، پيگيري موضوع فرودگاه و فاضلاب كشي شهر آباده، اجراي عمليات آبرساني به شهر سورمق، پيگيري مشكلات كشاورزان منطقه و نشست با چند تن از وزرا در اين خصوص، نشست با آباده اي هاي مقيم خارج از شهرستان جهت تشويق به سرمايه گذاري و اجراي اصلاحات باغات ايزدخواست را از جمله كارهاي انجام شده در دوران تصدي خود در پست فرماندار شهرستان آباده دانست. در پايان جلسه با اهدا لوح سپاس وهدايايي از محمد جواد عسكري فرماندار سابق فرمانداري آباده تقدير و طي حكمي از طرف استاندار محترم فارس پرويز فتاحي بعنوان سرپرست جديد فرمانداري آباده معرفي شد.

سرپرست جديد فرمانداري شهرستان آباده معرفي شد

جلسه شوراي اداري شهرستان آباده با حضور مديركل سياسي وانتخابات استانداري فارس، امام جمعه موقت آباده، رؤساي ادارات،فرماندهان نظامي وانتظامي و جمعي از خبرنگاران با هدف توديع ومعارفه فرماندار در سالن اجتماعات شبكه بهداشت ودرمان آباده برگزار شد.


به گزارش روابط عمومي فرمانداري آباده، در اين جلسه حجه الاسلام والمسلمين نورالديني امام جمعه موقت آباده طي سخناني ضمن تبريك ايام ولادت حضرت زهرا(س) و اشاره به منزلت ايشان و جايگاه زن در جامعه عاقبت به خیری مسئولان را در گرو خدمت به مردم دانست و اظهار داشت : مسئولیت پذیری یکی از شاخصه های اصلی مدیریت است و مسئولان نباید برای حل مشکلات مردم از هيچ کوشش و تلاش فروگذاری کنند. يحيي صادقي مدیر کل سیاسی و انتخابات استانداری فارس طي سخناني ضمن تبريك بمناسبت ايام ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) و روز معلم اظهار داشت : دشمنان از هر ترفندي جهت متوقف كردن پيشرفت مردم ايران استفاده كرده اند و نتيجه آن وفاداري هرچه بيشتر مردم به آرمانهاي امام راحل ،مشاركت در همه صحنه ها و عرصه ها بوده است. امروز کشور در وضعیت خاصی به سر می برد و مسائلی که در کشورهای اطراف اتفاق افتاده ،موقعیت عظیمی را برای جمهوری اسلامی ایران پدید آورده است. وي با اشاره به نام گذاري سال جديد توسط مقام معظم رهبري با عنوان حماسه سياسي و حماسه اقتصادي گفت: حماسه ساز، مردمند و يقينا همچون گذشته حماسه مي آفرينند و ما مسئولان بايستي به عنوان امانتداران مردم به گونه اي عمل كنيم كه اعتمادشان كمرنگ نشود. مردم اگر ببينند كه ما امانتدار خوبي نيستيم مسلما به شكل ديگري برخورد خواهند كرد. صادقی تلاش دشمنان اسلام بر تفرقه اندازی میان مردم و مسئولین را بی نتیجه دانست و افزود : در انتخابات گذشته دشمنان تلاش کردند تا مردم به پای صندوق های رای نیایند و رای ندهند. اما رهنمود های مقام معظم رهبری و درایت مردم فتنه آن ها را درهم شکست . وی ادامه داد : انتقادات باید منصفانه ، عادلانه و دوستانه باشد و اگر عده ای دوستدار آباده هستند باید دلسوز این شهر نیز باشند و با انتقادات و پیشنهادات صحیح خود راه پیشرفت شهرستان را همواره کنند . رحيم زارع نماینده مردم در خانه ملت نیز با اشاره به موقعيت وي‍ژه شهرستان آباده به لحاظ علمي ،فرهنگي وهنري در شمال فارس اظهار داشت: شايسه است كه با همكاري تعامل و همفكري همه مسئولين ومردم روز به روز شاهد توسعه وپيشرفت هرچه بيشتر شهرستان آباده باشيم. وي ضمن تقدير از خدمات ارزنده عسكري فرماندار سابق آباده علت اصلی استعفای وي را ادامه تحصیل در مقطع دکترا دانست و از سرپرست جديد فرمانداري آباده خواست تا با عزمي جدي ضمن پيگري و ادامه برنامه هاي كليد خورده توسط فرماندار سابق، با همدلي ، همفكري و تعامل با مردم ومسئولين در جهت پيشرفت و رفع مشكلات شهرستان تلاش نمايند. در ادامه محمد جواد عسكري طي سخناني ضمن تقدير وتشكر از همه مردم ومسئولين به جهت همكاري و همياري با فرمانداري به ارائه گزارش مختصري از عملكرد 16 ماهه خود پرداخت و گفت: هرجا در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بتوان قدمی در توسعه شهرستان برداشت بی گمان تاثیر گذار خواهد بود.همه ما موظفیم در هر کجای این مرز و بوم که باشیم در راه توسعه و آبادانی خدمت کنیم . وي آغاز عمليات ساخت بزرگتري سايت آموزشي پدافند هوائي جنوب كشور در آباده، افتتاح فاز دوم كارخانه كاشي و سراميك صديق سرام، كلنگ زني دانشگاه دولتي آباده،كلنگ زني پروژه گازرساني به دهستان خسرو شيرين، پيگيري موضوع فرودگاه و فاضلاب كشي شهر آباده، اجراي عمليات آبرساني به شهر سورمق، پيگيري مشكلات كشاورزان منطقه و نشست با چند تن از وزرا در اين خصوص، نشست با آباده اي هاي مقيم خارج از شهرستان جهت تشويق به سرمايه گذاري و اجراي اصلاحات باغات ايزدخواست را از جمله كارهاي انجام شده در دوران تصدي خود در پست فرماندار شهرستان آباده دانست. در پايان جلسه با اهدا لوح سپاس وهدايايي از محمد جواد عسكري فرماندار سابق فرمانداري آباده تقدير و طي حكمي از طرف استاندار محترم فارس پرويز فتاحي بعنوان سرپرست جديد فرمانداري آباده معرفي شد.

سرپرست جديد فرمانداري شهرستان آباده معرفي شد

جلسه شوراي اداري شهرستان آباده با حضور مديركل سياسي وانتخابات استانداري فارس، امام جمعه موقت آباده، رؤساي ادارات،فرماندهان نظامي وانتظامي و جمعي از خبرنگاران با هدف توديع ومعارفه فرماندار در سالن اجتماعات شبكه بهداشت ودرمان آباده برگزار شد.


به گزارش روابط عمومي فرمانداري آباده، در اين جلسه حجه الاسلام والمسلمين نورالديني امام جمعه موقت آباده طي سخناني ضمن تبريك ايام ولادت حضرت زهرا(س) و اشاره به منزلت ايشان و جايگاه زن در جامعه عاقبت به خیری مسئولان را در گرو خدمت به مردم دانست و اظهار داشت : مسئولیت پذیری یکی از شاخصه های اصلی مدیریت است و مسئولان نباید برای حل مشکلات مردم از هيچ کوشش و تلاش فروگذاری کنند. يحيي صادقي مدیر کل سیاسی و انتخابات استانداری فارس طي سخناني ضمن تبريك بمناسبت ايام ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) و روز معلم اظهار داشت : دشمنان از هر ترفندي جهت متوقف كردن پيشرفت مردم ايران استفاده كرده اند و نتيجه آن وفاداري هرچه بيشتر مردم به آرمانهاي امام راحل ،مشاركت در همه صحنه ها و عرصه ها بوده است. امروز کشور در وضعیت خاصی به سر می برد و مسائلی که در کشورهای اطراف اتفاق افتاده ،موقعیت عظیمی را برای جمهوری اسلامی ایران پدید آورده است. وي با اشاره به نام گذاري سال جديد توسط مقام معظم رهبري با عنوان حماسه سياسي و حماسه اقتصادي گفت: حماسه ساز، مردمند و يقينا همچون گذشته حماسه مي آفرينند و ما مسئولان بايستي به عنوان امانتداران مردم به گونه اي عمل كنيم كه اعتمادشان كمرنگ نشود. مردم اگر ببينند كه ما امانتدار خوبي نيستيم مسلما به شكل ديگري برخورد خواهند كرد. صادقی تلاش دشمنان اسلام بر تفرقه اندازی میان مردم و مسئولین را بی نتیجه دانست و افزود : در انتخابات گذشته دشمنان تلاش کردند تا مردم به پای صندوق های رای نیایند و رای ندهند. اما رهنمود های مقام معظم رهبری و درایت مردم فتنه آن ها را درهم شکست . وی ادامه داد : انتقادات باید منصفانه ، عادلانه و دوستانه باشد و اگر عده ای دوستدار آباده هستند باید دلسوز این شهر نیز باشند و با انتقادات و پیشنهادات صحیح خود راه پیشرفت شهرستان را همواره کنند . رحيم زارع نماینده مردم در خانه ملت نیز با اشاره به موقعيت وي‍ژه شهرستان آباده به لحاظ علمي ،فرهنگي وهنري در شمال فارس اظهار داشت: شايسه است كه با همكاري تعامل و همفكري همه مسئولين ومردم روز به روز شاهد توسعه وپيشرفت هرچه بيشتر شهرستان آباده باشيم. وي ضمن تقدير از خدمات ارزنده عسكري فرماندار سابق آباده علت اصلی استعفای وي را ادامه تحصیل در مقطع دکترا دانست و از سرپرست جديد فرمانداري آباده خواست تا با عزمي جدي ضمن پيگري و ادامه برنامه هاي كليد خورده توسط فرماندار سابق، با همدلي ، همفكري و تعامل با مردم ومسئولين در جهت پيشرفت و رفع مشكلات شهرستان تلاش نمايند. در ادامه محمد جواد عسكري طي سخناني ضمن تقدير وتشكر از همه مردم ومسئولين به جهت همكاري و همياري با فرمانداري به ارائه گزارش مختصري از عملكرد 16 ماهه خود پرداخت و گفت: هرجا در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بتوان قدمی در توسعه شهرستان برداشت بی گمان تاثیر گذار خواهد بود.همه ما موظفیم در هر کجای این مرز و بوم که باشیم در راه توسعه و آبادانی خدمت کنیم . وي آغاز عمليات ساخت بزرگتري سايت آموزشي پدافند هوائي جنوب كشور در آباده، افتتاح فاز دوم كارخانه كاشي و سراميك صديق سرام، كلنگ زني دانشگاه دولتي آباده،كلنگ زني پروژه گازرساني به دهستان خسرو شيرين، پيگيري موضوع فرودگاه و فاضلاب كشي شهر آباده، اجراي عمليات آبرساني به شهر سورمق، پيگيري مشكلات كشاورزان منطقه و نشست با چند تن از وزرا در اين خصوص، نشست با آباده اي هاي مقيم خارج از شهرستان جهت تشويق به سرمايه گذاري و اجراي اصلاحات باغات ايزدخواست را از جمله كارهاي انجام شده در دوران تصدي خود در پست فرماندار شهرستان آباده دانست. در پايان جلسه با اهدا لوح سپاس وهدايايي از محمد جواد عسكري فرماندار سابق فرمانداري آباده تقدير و طي حكمي از طرف استاندار محترم فارس پرويز فتاحي بعنوان سرپرست جديد فرمانداري آباده معرفي شد.

سرپرست جديد فرمانداري شهرستان آباده معرفي شد

جلسه شوراي اداري شهرستان آباده با حضور مديركل سياسي وانتخابات استانداري فارس، امام جمعه موقت آباده، رؤساي ادارات،فرماندهان نظامي وانتظامي و جمعي از خبرنگاران با هدف توديع ومعارفه فرماندار در سالن اجتماعات شبكه بهداشت ودرمان آباده برگزار شد.


به گزارش روابط عمومي فرمانداري آباده، در اين جلسه حجه الاسلام والمسلمين نورالديني امام جمعه موقت آباده طي سخناني ضمن تبريك ايام ولادت حضرت زهرا(س) و اشاره به منزلت ايشان و جايگاه زن در جامعه عاقبت به خیری مسئولان را در گرو خدمت به مردم دانست و اظهار داشت : مسئولیت پذیری یکی از شاخصه های اصلی مدیریت است و مسئولان نباید برای حل مشکلات مردم از هيچ کوشش و تلاش فروگذاری کنند. يحيي صادقي مدیر کل سیاسی و انتخابات استانداری فارس طي سخناني ضمن تبريك بمناسبت ايام ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) و روز معلم اظهار داشت : دشمنان از هر ترفندي جهت متوقف كردن پيشرفت مردم ايران استفاده كرده اند و نتيجه آن وفاداري هرچه بيشتر مردم به آرمانهاي امام راحل ،مشاركت در همه صحنه ها و عرصه ها بوده است. امروز کشور در وضعیت خاصی به سر می برد و مسائلی که در کشورهای اطراف اتفاق افتاده ،موقعیت عظیمی را برای جمهوری اسلامی ایران پدید آورده است. وي با اشاره به نام گذاري سال جديد توسط مقام معظم رهبري با عنوان حماسه سياسي و حماسه اقتصادي گفت: حماسه ساز، مردمند و يقينا همچون گذشته حماسه مي آفرينند و ما مسئولان بايستي به عنوان امانتداران مردم به گونه اي عمل كنيم كه اعتمادشان كمرنگ نشود. مردم اگر ببينند كه ما امانتدار خوبي نيستيم مسلما به شكل ديگري برخورد خواهند كرد. صادقی تلاش دشمنان اسلام بر تفرقه اندازی میان مردم و مسئولین را بی نتیجه دانست و افزود : در انتخابات گذشته دشمنان تلاش کردند تا مردم به پای صندوق های رای نیایند و رای ندهند. اما رهنمود های مقام معظم رهبری و درایت مردم فتنه آن ها را درهم شکست . وی ادامه داد : انتقادات باید منصفانه ، عادلانه و دوستانه باشد و اگر عده ای دوستدار آباده هستند باید دلسوز این شهر نیز باشند و با انتقادات و پیشنهادات صحیح خود راه پیشرفت شهرستان را همواره کنند . رحيم زارع نماینده مردم در خانه ملت نیز با اشاره به موقعيت وي‍ژه شهرستان آباده به لحاظ علمي ،فرهنگي وهنري در شمال فارس اظهار داشت: شايسه است كه با همكاري تعامل و همفكري همه مسئولين ومردم روز به روز شاهد توسعه وپيشرفت هرچه بيشتر شهرستان آباده باشيم. وي ضمن تقدير از خدمات ارزنده عسكري فرماندار سابق آباده علت اصلی استعفای وي را ادامه تحصیل در مقطع دکترا دانست و از سرپرست جديد فرمانداري آباده خواست تا با عزمي جدي ضمن پيگري و ادامه برنامه هاي كليد خورده توسط فرماندار سابق، با همدلي ، همفكري و تعامل با مردم ومسئولين در جهت پيشرفت و رفع مشكلات شهرستان تلاش نمايند. در ادامه محمد جواد عسكري طي سخناني ضمن تقدير وتشكر از همه مردم ومسئولين به جهت همكاري و همياري با فرمانداري به ارائه گزارش مختصري از عملكرد 16 ماهه خود پرداخت و گفت: هرجا در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بتوان قدمی در توسعه شهرستان برداشت بی گمان تاثیر گذار خواهد بود.همه ما موظفیم در هر کجای این مرز و بوم که باشیم در راه توسعه و آبادانی خدمت کنیم . وي آغاز عمليات ساخت بزرگتري سايت آموزشي پدافند هوائي جنوب كشور در آباده، افتتاح فاز دوم كارخانه كاشي و سراميك صديق سرام، كلنگ زني دانشگاه دولتي آباده،كلنگ زني پروژه گازرساني به دهستان خسرو شيرين، پيگيري موضوع فرودگاه و فاضلاب كشي شهر آباده، اجراي عمليات آبرساني به شهر سورمق، پيگيري مشكلات كشاورزان منطقه و نشست با چند تن از وزرا در اين خصوص، نشست با آباده اي هاي مقيم خارج از شهرستان جهت تشويق به سرمايه گذاري و اجراي اصلاحات باغات ايزدخواست را از جمله كارهاي انجام شده در دوران تصدي خود در پست فرماندار شهرستان آباده دانست. در پايان جلسه با اهدا لوح سپاس وهدايايي از محمد جواد عسكري فرماندار سابق فرمانداري آباده تقدير و طي حكمي از طرف استاندار محترم فارس پرويز فتاحي بعنوان سرپرست جديد فرمانداري آباده معرفي شد.

سرپرست جديد فرمانداري شهرستان آباده معرفي شد

جلسه شوراي اداري شهرستان آباده با حضور مديركل سياسي وانتخابات استانداري فارس، امام جمعه موقت آباده، رؤساي ادارات،فرماندهان نظامي وانتظامي و جمعي از خبرنگاران با هدف توديع ومعارفه فرماندار در سالن اجتماعات شبكه بهداشت ودرمان آباده برگزار شد.


به گزارش روابط عمومي فرمانداري آباده، در اين جلسه حجه الاسلام والمسلمين نورالديني امام جمعه موقت آباده طي سخناني ضمن تبريك ايام ولادت حضرت زهرا(س) و اشاره به منزلت ايشان و جايگاه زن در جامعه عاقبت به خیری مسئولان را در گرو خدمت به مردم دانست و اظهار داشت : مسئولیت پذیری یکی از شاخصه های اصلی مدیریت است و مسئولان نباید برای حل مشکلات مردم از هيچ کوشش و تلاش فروگذاری کنند. يحيي صادقي مدیر کل سیاسی و انتخابات استانداری فارس طي سخناني ضمن تبريك بمناسبت ايام ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) و روز معلم اظهار داشت : دشمنان از هر ترفندي جهت متوقف كردن پيشرفت مردم ايران استفاده كرده اند و نتيجه آن وفاداري هرچه بيشتر مردم به آرمانهاي امام راحل ،مشاركت در همه صحنه ها و عرصه ها بوده است. امروز کشور در وضعیت خاصی به سر می برد و مسائلی که در کشورهای اطراف اتفاق افتاده ،موقعیت عظیمی را برای جمهوری اسلامی ایران پدید آورده است. وي با اشاره به نام گذاري سال جديد توسط مقام معظم رهبري با عنوان حماسه سياسي و حماسه اقتصادي گفت: حماسه ساز، مردمند و يقينا همچون گذشته حماسه مي آفرينند و ما مسئولان بايستي به عنوان امانتداران مردم به گونه اي عمل كنيم كه اعتمادشان كمرنگ نشود. مردم اگر ببينند كه ما امانتدار خوبي نيستيم مسلما به شكل ديگري برخورد خواهند كرد. صادقی تلاش دشمنان اسلام بر تفرقه اندازی میان مردم و مسئولین را بی نتیجه دانست و افزود : در انتخابات گذشته دشمنان تلاش کردند تا مردم به پای صندوق های رای نیایند و رای ندهند. اما رهنمود های مقام معظم رهبری و درایت مردم فتنه آن ها را درهم شکست . وی ادامه داد : انتقادات باید منصفانه ، عادلانه و دوستانه باشد و اگر عده ای دوستدار آباده هستند باید دلسوز این شهر نیز باشند و با انتقادات و پیشنهادات صحیح خود راه پیشرفت شهرستان را همواره کنند . رحيم زارع نماینده مردم در خانه ملت نیز با اشاره به موقعيت وي‍ژه شهرستان آباده به لحاظ علمي ،فرهنگي وهنري در شمال فارس اظهار داشت: شايسه است كه با همكاري تعامل و همفكري همه مسئولين ومردم روز به روز شاهد توسعه وپيشرفت هرچه بيشتر شهرستان آباده باشيم. وي ضمن تقدير از خدمات ارزنده عسكري فرماندار سابق آباده علت اصلی استعفای وي را ادامه تحصیل در مقطع دکترا دانست و از سرپرست جديد فرمانداري آباده خواست تا با عزمي جدي ضمن پيگري و ادامه برنامه هاي كليد خورده توسط فرماندار سابق، با همدلي ، همفكري و تعامل با مردم ومسئولين در جهت پيشرفت و رفع مشكلات شهرستان تلاش نمايند. در ادامه محمد جواد عسكري طي سخناني ضمن تقدير وتشكر از همه مردم ومسئولين به جهت همكاري و همياري با فرمانداري به ارائه گزارش مختصري از عملكرد 16 ماهه خود پرداخت و گفت: هرجا در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بتوان قدمی در توسعه شهرستان برداشت بی گمان تاثیر گذار خواهد بود.همه ما موظفیم در هر کجای این مرز و بوم که باشیم در راه توسعه و آبادانی خدمت کنیم . وي آغاز عمليات ساخت بزرگتري سايت آموزشي پدافند هوائي جنوب كشور در آباده، افتتاح فاز دوم كارخانه كاشي و سراميك صديق سرام، كلنگ زني دانشگاه دولتي آباده،كلنگ زني پروژه گازرساني به دهستان خسرو شيرين، پيگيري موضوع فرودگاه و فاضلاب كشي شهر آباده، اجراي عمليات آبرساني به شهر سورمق، پيگيري مشكلات كشاورزان منطقه و نشست با چند تن از وزرا در اين خصوص، نشست با آباده اي هاي مقيم خارج از شهرستان جهت تشويق به سرمايه گذاري و اجراي اصلاحات باغات ايزدخواست را از جمله كارهاي انجام شده در دوران تصدي خود در پست فرماندار شهرستان آباده دانست. در پايان جلسه با اهدا لوح سپاس وهدايايي از محمد جواد عسكري فرماندار سابق فرمانداري آباده تقدير و طي حكمي از طرف استاندار محترم فارس پرويز فتاحي بعنوان سرپرست جديد فرمانداري آباده معرفي شد.

سرپرست جديد فرمانداري شهرستان آباده معرفي شد

جلسه شوراي اداري شهرستان آباده با حضور مديركل سياسي وانتخابات استانداري فارس، امام جمعه موقت آباده، رؤساي ادارات،فرماندهان نظامي وانتظامي و جمعي از خبرنگاران با هدف توديع ومعارفه فرماندار در سالن اجتماعات شبكه بهداشت ودرمان آباده برگزار شد.


به گزارش روابط عمومي فرمانداري آباده، در اين جلسه حجه الاسلام والمسلمين نورالديني امام جمعه موقت آباده طي سخناني ضمن تبريك ايام ولادت حضرت زهرا(س) و اشاره به منزلت ايشان و جايگاه زن در جامعه عاقبت به خیری مسئولان را در گرو خدمت به مردم دانست و اظهار داشت : مسئولیت پذیری یکی از شاخصه های اصلی مدیریت است و مسئولان نباید برای حل مشکلات مردم از هيچ کوشش و تلاش فروگذاری کنند. يحيي صادقي مدیر کل سیاسی و انتخابات استانداری فارس طي سخناني ضمن تبريك بمناسبت ايام ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) و روز معلم اظهار داشت : دشمنان از هر ترفندي جهت متوقف كردن پيشرفت مردم ايران استفاده كرده اند و نتيجه آن وفاداري هرچه بيشتر مردم به آرمانهاي امام راحل ،مشاركت در همه صحنه ها و عرصه ها بوده است. امروز کشور در وضعیت خاصی به سر می برد و مسائلی که در کشورهای اطراف اتفاق افتاده ،موقعیت عظیمی را برای جمهوری اسلامی ایران پدید آورده است. وي با اشاره به نام گذاري سال جديد توسط مقام معظم رهبري با عنوان حماسه سياسي و حماسه اقتصادي گفت: حماسه ساز، مردمند و يقينا همچون گذشته حماسه مي آفرينند و ما مسئولان بايستي به عنوان امانتداران مردم به گونه اي عمل كنيم كه اعتمادشان كمرنگ نشود. مردم اگر ببينند كه ما امانتدار خوبي نيستيم مسلما به شكل ديگري برخورد خواهند كرد. صادقی تلاش دشمنان اسلام بر تفرقه اندازی میان مردم و مسئولین را بی نتیجه دانست و افزود : در انتخابات گذشته دشمنان تلاش کردند تا مردم به پای صندوق های رای نیایند و رای ندهند. اما رهنمود های مقام معظم رهبری و درایت مردم فتنه آن ها را درهم شکست . وی ادامه داد : انتقادات باید منصفانه ، عادلانه و دوستانه باشد و اگر عده ای دوستدار آباده هستند باید دلسوز این شهر نیز باشند و با انتقادات و پیشنهادات صحیح خود راه پیشرفت شهرستان را همواره کنند . رحيم زارع نماینده مردم در خانه ملت نیز با اشاره به موقعيت وي‍ژه شهرستان آباده به لحاظ علمي ،فرهنگي وهنري در شمال فارس اظهار داشت: شايسه است كه با همكاري تعامل و همفكري همه مسئولين ومردم روز به روز شاهد توسعه وپيشرفت هرچه بيشتر شهرستان آباده باشيم. وي ضمن تقدير از خدمات ارزنده عسكري فرماندار سابق آباده علت اصلی استعفای وي را ادامه تحصیل در مقطع دکترا دانست و از سرپرست جديد فرمانداري آباده خواست تا با عزمي جدي ضمن پيگري و ادامه برنامه هاي كليد خورده توسط فرماندار سابق، با همدلي ، همفكري و تعامل با مردم ومسئولين در جهت پيشرفت و رفع مشكلات شهرستان تلاش نمايند. در ادامه محمد جواد عسكري طي سخناني ضمن تقدير وتشكر از همه مردم ومسئولين به جهت همكاري و همياري با فرمانداري به ارائه گزارش مختصري از عملكرد 16 ماهه خود پرداخت و گفت: هرجا در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بتوان قدمی در توسعه شهرستان برداشت بی گمان تاثیر گذار خواهد بود.همه ما موظفیم در هر کجای این مرز و بوم که باشیم در راه توسعه و آبادانی خدمت کنیم . وي آغاز عمليات ساخت بزرگتري سايت آموزشي پدافند هوائي جنوب كشور در آباده، افتتاح فاز دوم كارخانه كاشي و سراميك صديق سرام، كلنگ زني دانشگاه دولتي آباده،كلنگ زني پروژه گازرساني به دهستان خسرو شيرين، پيگيري موضوع فرودگاه و فاضلاب كشي شهر آباده، اجراي عمليات آبرساني به شهر سورمق، پيگيري مشكلات كشاورزان منطقه و نشست با چند تن از وزرا در اين خصوص، نشست با آباده اي هاي مقيم خارج از شهرستان جهت تشويق به سرمايه گذاري و اجراي اصلاحات باغات ايزدخواست را از جمله كارهاي انجام شده در دوران تصدي خود در پست فرماندار شهرستان آباده دانست. در پايان جلسه با اهدا لوح سپاس وهدايايي از محمد جواد عسكري فرماندار سابق فرمانداري آباده تقدير و طي حكمي از طرف استاندار محترم فارس پرويز فتاحي بعنوان سرپرست جديد فرمانداري آباده معرفي شد.

سرپرست جديد فرمانداري شهرستان آباده معرفي شد

جلسه شوراي اداري شهرستان آباده با حضور مديركل سياسي وانتخابات استانداري فارس، امام جمعه موقت آباده، رؤساي ادارات،فرماندهان نظامي وانتظامي و جمعي از خبرنگاران با هدف توديع ومعارفه فرماندار در سالن اجتماعات شبكه بهداشت ودرمان آباده برگزار شد.


به گزارش روابط عمومي فرمانداري آباده، در اين جلسه حجه الاسلام والمسلمين نورالديني امام جمعه موقت آباده طي سخناني ضمن تبريك ايام ولادت حضرت زهرا(س) و اشاره به منزلت ايشان و جايگاه زن در جامعه عاقبت به خیری مسئولان را در گرو خدمت به مردم دانست و اظهار داشت : مسئولیت پذیری یکی از شاخصه های اصلی مدیریت است و مسئولان نباید برای حل مشکلات مردم از هيچ کوشش و تلاش فروگذاری کنند. يحيي صادقي مدیر کل سیاسی و انتخابات استانداری فارس طي سخناني ضمن تبريك بمناسبت ايام ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) و روز معلم اظهار داشت : دشمنان از هر ترفندي جهت متوقف كردن پيشرفت مردم ايران استفاده كرده اند و نتيجه آن وفاداري هرچه بيشتر مردم به آرمانهاي امام راحل ،مشاركت در همه صحنه ها و عرصه ها بوده است. امروز کشور در وضعیت خاصی به سر می برد و مسائلی که در کشورهای اطراف اتفاق افتاده ،موقعیت عظیمی را برای جمهوری اسلامی ایران پدید آورده است. وي با اشاره به نام گذاري سال جديد توسط مقام معظم رهبري با عنوان حماسه سياسي و حماسه اقتصادي گفت: حماسه ساز، مردمند و يقينا همچون گذشته حماسه مي آفرينند و ما مسئولان بايستي به عنوان امانتداران مردم به گونه اي عمل كنيم كه اعتمادشان كمرنگ نشود. مردم اگر ببينند كه ما امانتدار خوبي نيستيم مسلما به شكل ديگري برخورد خواهند كرد. صادقی تلاش دشمنان اسلام بر تفرقه اندازی میان مردم و مسئولین را بی نتیجه دانست و افزود : در انتخابات گذشته دشمنان تلاش کردند تا مردم به پای صندوق های رای نیایند و رای ندهند. اما رهنمود های مقام معظم رهبری و درایت مردم فتنه آن ها را درهم شکست . وی ادامه داد : انتقادات باید منصفانه ، عادلانه و دوستانه باشد و اگر عده ای دوستدار آباده هستند باید دلسوز این شهر نیز باشند و با انتقادات و پیشنهادات صحیح خود راه پیشرفت شهرستان را همواره کنند . رحيم زارع نماینده مردم در خانه ملت نیز با اشاره به موقعيت وي‍ژه شهرستان آباده به لحاظ علمي ،فرهنگي وهنري در شمال فارس اظهار داشت: شايسه است كه با همكاري تعامل و همفكري همه مسئولين ومردم روز به روز شاهد توسعه وپيشرفت هرچه بيشتر شهرستان آباده باشيم. وي ضمن تقدير از خدمات ارزنده عسكري فرماندار سابق آباده علت اصلی استعفای وي را ادامه تحصیل در مقطع دکترا دانست و از سرپرست جديد فرمانداري آباده خواست تا با عزمي جدي ضمن پيگري و ادامه برنامه هاي كليد خورده توسط فرماندار سابق، با همدلي ، همفكري و تعامل با مردم ومسئولين در جهت پيشرفت و رفع مشكلات شهرستان تلاش نمايند. در ادامه محمد جواد عسكري طي سخناني ضمن تقدير وتشكر از همه مردم ومسئولين به جهت همكاري و همياري با فرمانداري به ارائه گزارش مختصري از عملكرد 16 ماهه خود پرداخت و گفت: هرجا در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بتوان قدمی در توسعه شهرستان برداشت بی گمان تاثیر گذار خواهد بود.همه ما موظفیم در هر کجای این مرز و بوم که باشیم در راه توسعه و آبادانی خدمت کنیم . وي آغاز عمليات ساخت بزرگتري سايت آموزشي پدافند هوائي جنوب كشور در آباده، افتتاح فاز دوم كارخانه كاشي و سراميك صديق سرام، كلنگ زني دانشگاه دولتي آباده،كلنگ زني پروژه گازرساني به دهستان خسرو شيرين، پيگيري موضوع فرودگاه و فاضلاب كشي شهر آباده، اجراي عمليات آبرساني به شهر سورمق، پيگيري مشكلات كشاورزان منطقه و نشست با چند تن از وزرا در اين خصوص، نشست با آباده اي هاي مقيم خارج از شهرستان جهت تشويق به سرمايه گذاري و اجراي اصلاحات باغات ايزدخواست را از جمله كارهاي انجام شده در دوران تصدي خود در پست فرماندار شهرستان آباده دانست. در پايان جلسه با اهدا لوح سپاس وهدايايي از محمد جواد عسكري فرماندار سابق فرمانداري آباده تقدير و طي حكمي از طرف استاندار محترم فارس پرويز فتاحي بعنوان سرپرست جديد فرمانداري آباده معرفي شد.

سرپرست جديد فرمانداري شهرستان آباده معرفي شد

جلسه شوراي اداري شهرستان آباده با حضور مديركل سياسي وانتخابات استانداري فارس، امام جمعه موقت آباده، رؤساي ادارات،فرماندهان نظامي وانتظامي و جمعي از خبرنگاران با هدف توديع ومعارفه فرماندار در سالن اجتماعات شبكه بهداشت ودرمان آباده برگزار شد.


به گزارش روابط عمومي فرمانداري آباده، در اين جلسه حجه الاسلام والمسلمين نورالديني امام جمعه موقت آباده طي سخناني ضمن تبريك ايام ولادت حضرت زهرا(س) و اشاره به منزلت ايشان و جايگاه زن در جامعه عاقبت به خیری مسئولان را در گرو خدمت به مردم دانست و اظهار داشت : مسئولیت پذیری یکی از شاخصه های اصلی مدیریت است و مسئولان نباید برای حل مشکلات مردم از هيچ کوشش و تلاش فروگذاری کنند. يحيي صادقي مدیر کل سیاسی و انتخابات استانداری فارس طي سخناني ضمن تبريك بمناسبت ايام ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) و روز معلم اظهار داشت : دشمنان از هر ترفندي جهت متوقف كردن پيشرفت مردم ايران استفاده كرده اند و نتيجه آن وفاداري هرچه بيشتر مردم به آرمانهاي امام راحل ،مشاركت در همه صحنه ها و عرصه ها بوده است. امروز کشور در وضعیت خاصی به سر می برد و مسائلی که در کشورهای اطراف اتفاق افتاده ،موقعیت عظیمی را برای جمهوری اسلامی ایران پدید آورده است. وي با اشاره به نام گذاري سال جديد توسط مقام معظم رهبري با عنوان حماسه سياسي و حماسه اقتصادي گفت: حماسه ساز، مردمند و يقينا همچون گذشته حماسه مي آفرينند و ما مسئولان بايستي به عنوان امانتداران مردم به گونه اي عمل كنيم كه اعتمادشان كمرنگ نشود. مردم اگر ببينند كه ما امانتدار خوبي نيستيم مسلما به شكل ديگري برخورد خواهند كرد. صادقی تلاش دشمنان اسلام بر تفرقه اندازی میان مردم و مسئولین را بی نتیجه دانست و افزود : در انتخابات گذشته دشمنان تلاش کردند تا مردم به پای صندوق های رای نیایند و رای ندهند. اما رهنمود های مقام معظم رهبری و درایت مردم فتنه آن ها را درهم شکست . وی ادامه داد : انتقادات باید منصفانه ، عادلانه و دوستانه باشد و اگر عده ای دوستدار آباده هستند باید دلسوز این شهر نیز باشند و با انتقادات و پیشنهادات صحیح خود راه پیشرفت شهرستان را همواره کنند . رحيم زارع نماینده مردم در خانه ملت نیز با اشاره به موقعيت وي‍ژه شهرستان آباده به لحاظ علمي ،فرهنگي وهنري در شمال فارس اظهار داشت: شايسه است كه با همكاري تعامل و همفكري همه مسئولين ومردم روز به روز شاهد توسعه وپيشرفت هرچه بيشتر شهرستان آباده باشيم. وي ضمن تقدير از خدمات ارزنده عسكري فرماندار سابق آباده علت اصلی استعفای وي را ادامه تحصیل در مقطع دکترا دانست و از سرپرست جديد فرمانداري آباده خواست تا با عزمي جدي ضمن پيگري و ادامه برنامه هاي كليد خورده توسط فرماندار سابق، با همدلي ، همفكري و تعامل با مردم ومسئولين در جهت پيشرفت و رفع مشكلات شهرستان تلاش نمايند. در ادامه محمد جواد عسكري طي سخناني ضمن تقدير وتشكر از همه مردم ومسئولين به جهت همكاري و همياري با فرمانداري به ارائه گزارش مختصري از عملكرد 16 ماهه خود پرداخت و گفت: هرجا در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بتوان قدمی در توسعه شهرستان برداشت بی گمان تاثیر گذار خواهد بود.همه ما موظفیم در هر کجای این مرز و بوم که باشیم در راه توسعه و آبادانی خدمت کنیم . وي آغاز عمليات ساخت بزرگتري سايت آموزشي پدافند هوائي جنوب كشور در آباده، افتتاح فاز دوم كارخانه كاشي و سراميك صديق سرام، كلنگ زني دانشگاه دولتي آباده،كلنگ زني پروژه گازرساني به دهستان خسرو شيرين، پيگيري موضوع فرودگاه و فاضلاب كشي شهر آباده، اجراي عمليات آبرساني به شهر سورمق، پيگيري مشكلات كشاورزان منطقه و نشست با چند تن از وزرا در اين خصوص، نشست با آباده اي هاي مقيم خارج از شهرستان جهت تشويق به سرمايه گذاري و اجراي اصلاحات باغات ايزدخواست را از جمله كارهاي انجام شده در دوران تصدي خود در پست فرماندار شهرستان آباده دانست. در پايان جلسه با اهدا لوح سپاس وهدايايي از محمد جواد عسكري فرماندار سابق فرمانداري آباده تقدير و طي حكمي از طرف استاندار محترم فارس پرويز فتاحي بعنوان سرپرست جديد فرمانداري آباده معرفي شد.

سرپرست جديد فرمانداري شهرستان آباده معرفي شد

جلسه شوراي اداري شهرستان آباده با حضور مديركل سياسي وانتخابات استانداري فارس، امام جمعه موقت آباده، رؤساي ادارات،فرماندهان نظامي وانتظامي و جمعي از خبرنگاران با هدف توديع ومعارفه فرماندار در سالن اجتماعات شبكه بهداشت ودرمان آباده برگزار شد.


به گزارش روابط عمومي فرمانداري آباده، در اين جلسه حجه الاسلام والمسلمين نورالديني امام جمعه موقت آباده طي سخناني ضمن تبريك ايام ولادت حضرت زهرا(س) و اشاره به منزلت ايشان و جايگاه زن در جامعه عاقبت به خیری مسئولان را در گرو خدمت به مردم دانست و اظهار داشت : مسئولیت پذیری یکی از شاخصه های اصلی مدیریت است و مسئولان نباید برای حل مشکلات مردم از هيچ کوشش و تلاش فروگذاری کنند. يحيي صادقي مدیر کل سیاسی و انتخابات استانداری فارس طي سخناني ضمن تبريك بمناسبت ايام ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) و روز معلم اظهار داشت : دشمنان از هر ترفندي جهت متوقف كردن پيشرفت مردم ايران استفاده كرده اند و نتيجه آن وفاداري هرچه بيشتر مردم به آرمانهاي امام راحل ،مشاركت در همه صحنه ها و عرصه ها بوده است. امروز کشور در وضعیت خاصی به سر می برد و مسائلی که در کشورهای اطراف اتفاق افتاده ،موقعیت عظیمی را برای جمهوری اسلامی ایران پدید آورده است. وي با اشاره به نام گذاري سال جديد توسط مقام معظم رهبري با عنوان حماسه سياسي و حماسه اقتصادي گفت: حماسه ساز، مردمند و يقينا همچون گذشته حماسه مي آفرينند و ما مسئولان بايستي به عنوان امانتداران مردم به گونه اي عمل كنيم كه اعتمادشان كمرنگ نشود. مردم اگر ببينند كه ما امانتدار خوبي نيستيم مسلما به شكل ديگري برخورد خواهند كرد. صادقی تلاش دشمنان اسلام بر تفرقه اندازی میان مردم و مسئولین را بی نتیجه دانست و افزود : در انتخابات گذشته دشمنان تلاش کردند تا مردم به پای صندوق های رای نیایند و رای ندهند. اما رهنمود های مقام معظم رهبری و درایت مردم فتنه آن ها را درهم شکست . وی ادامه داد : انتقادات باید منصفانه ، عادلانه و دوستانه باشد و اگر عده ای دوستدار آباده هستند باید دلسوز این شهر نیز باشند و با انتقادات و پیشنهادات صحیح خود راه پیشرفت شهرستان را همواره کنند . رحيم زارع نماینده مردم در خانه ملت نیز با اشاره به موقعيت وي‍ژه شهرستان آباده به لحاظ علمي ،فرهنگي وهنري در شمال فارس اظهار داشت: شايسه است كه با همكاري تعامل و همفكري همه مسئولين ومردم روز به روز شاهد توسعه وپيشرفت هرچه بيشتر شهرستان آباده باشيم. وي ضمن تقدير از خدمات ارزنده عسكري فرماندار سابق آباده علت اصلی استعفای وي را ادامه تحصیل در مقطع دکترا دانست و از سرپرست جديد فرمانداري آباده خواست تا با عزمي جدي ضمن پيگري و ادامه برنامه هاي كليد خورده توسط فرماندار سابق، با همدلي ، همفكري و تعامل با مردم ومسئولين در جهت پيشرفت و رفع مشكلات شهرستان تلاش نمايند. در ادامه محمد جواد عسكري طي سخناني ضمن تقدير وتشكر از همه مردم ومسئولين به جهت همكاري و همياري با فرمانداري به ارائه گزارش مختصري از عملكرد 16 ماهه خود پرداخت و گفت: هرجا در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بتوان قدمی در توسعه شهرستان برداشت بی گمان تاثیر گذار خواهد بود.همه ما موظفیم در هر کجای این مرز و بوم که باشیم در راه توسعه و آبادانی خدمت کنیم . وي آغاز عمليات ساخت بزرگتري سايت آموزشي پدافند هوائي جنوب كشور در آباده، افتتاح فاز دوم كارخانه كاشي و سراميك صديق سرام، كلنگ زني دانشگاه دولتي آباده،كلنگ زني پروژه گازرساني به دهستان خسرو شيرين، پيگيري موضوع فرودگاه و فاضلاب كشي شهر آباده، اجراي عمليات آبرساني به شهر سورمق، پيگيري مشكلات كشاورزان منطقه و نشست با چند تن از وزرا در اين خصوص، نشست با آباده اي هاي مقيم خارج از شهرستان جهت تشويق به سرمايه گذاري و اجراي اصلاحات باغات ايزدخواست را از جمله كارهاي انجام شده در دوران تصدي خود در پست فرماندار شهرستان آباده دانست. در پايان جلسه با اهدا لوح سپاس وهدايايي از محمد جواد عسكري فرماندار سابق فرمانداري آباده تقدير و طي حكمي از طرف استاندار محترم فارس پرويز فتاحي بعنوان سرپرست جديد فرمانداري آباده معرفي شد.

سرپرست جديد فرمانداري شهرستان آباده معرفي شد

جلسه شوراي اداري شهرستان آباده با حضور مديركل سياسي وانتخابات استانداري فارس، امام جمعه موقت آباده، رؤساي ادارات،فرماندهان نظامي وانتظامي و جمعي از خبرنگاران با هدف توديع ومعارفه فرماندار در سالن اجتماعات شبكه بهداشت ودرمان آباده برگزار شد.


به گزارش روابط عمومي فرمانداري آباده، در اين جلسه حجه الاسلام والمسلمين نورالديني امام جمعه موقت آباده طي سخناني ضمن تبريك ايام ولادت حضرت زهرا(س) و اشاره به منزلت ايشان و جايگاه زن در جامعه عاقبت به خیری مسئولان را در گرو خدمت به مردم دانست و اظهار داشت : مسئولیت پذیری یکی از شاخصه های اصلی مدیریت است و مسئولان نباید برای حل مشکلات مردم از هيچ کوشش و تلاش فروگذاری کنند. يحيي صادقي مدیر کل سیاسی و انتخابات استانداری فارس طي سخناني ضمن تبريك بمناسبت ايام ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) و روز معلم اظهار داشت : دشمنان از هر ترفندي جهت متوقف كردن پيشرفت مردم ايران استفاده كرده اند و نتيجه آن وفاداري هرچه بيشتر مردم به آرمانهاي امام راحل ،مشاركت در همه صحنه ها و عرصه ها بوده است. امروز کشور در وضعیت خاصی به سر می برد و مسائلی که در کشورهای اطراف اتفاق افتاده ،موقعیت عظیمی را برای جمهوری اسلامی ایران پدید آورده است. وي با اشاره به نام گذاري سال جديد توسط مقام معظم رهبري با عنوان حماسه سياسي و حماسه اقتصادي گفت: حماسه ساز، مردمند و يقينا همچون گذشته حماسه مي آفرينند و ما مسئولان بايستي به عنوان امانتداران مردم به گونه اي عمل كنيم كه اعتمادشان كمرنگ نشود. مردم اگر ببينند كه ما امانتدار خوبي نيستيم مسلما به شكل ديگري برخورد خواهند كرد. صادقی تلاش دشمنان اسلام بر تفرقه اندازی میان مردم و مسئولین را بی نتیجه دانست و افزود : در انتخابات گذشته دشمنان تلاش کردند تا مردم به پای صندوق های رای نیایند و رای ندهند. اما رهنمود های مقام معظم رهبری و درایت مردم فتنه آن ها را درهم شکست . وی ادامه داد : انتقادات باید منصفانه ، عادلانه و دوستانه باشد و اگر عده ای دوستدار آباده هستند باید دلسوز این شهر نیز باشند و با انتقادات و پیشنهادات صحیح خود راه پیشرفت شهرستان را همواره کنند . رحيم زارع نماینده مردم در خانه ملت نیز با اشاره به موقعيت وي‍ژه شهرستان آباده به لحاظ علمي ،فرهنگي وهنري در شمال فارس اظهار داشت: شايسه است كه با همكاري تعامل و همفكري همه مسئولين ومردم روز به روز شاهد توسعه وپيشرفت هرچه بيشتر شهرستان آباده باشيم. وي ضمن تقدير از خدمات ارزنده عسكري فرماندار سابق آباده علت اصلی استعفای وي را ادامه تحصیل در مقطع دکترا دانست و از سرپرست جديد فرمانداري آباده خواست تا با عزمي جدي ضمن پيگري و ادامه برنامه هاي كليد خورده توسط فرماندار سابق، با همدلي ، همفكري و تعامل با مردم ومسئولين در جهت پيشرفت و رفع مشكلات شهرستان تلاش نمايند. در ادامه محمد جواد عسكري طي سخناني ضمن تقدير وتشكر از همه مردم ومسئولين به جهت همكاري و همياري با فرمانداري به ارائه گزارش مختصري از عملكرد 16 ماهه خود پرداخت و گفت: هرجا در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بتوان قدمی در توسعه شهرستان برداشت بی گمان تاثیر گذار خواهد بود.همه ما موظفیم در هر کجای این مرز و بوم که باشیم در راه توسعه و آبادانی خدمت کنیم . وي آغاز عمليات ساخت بزرگتري سايت آموزشي پدافند هوائي جنوب كشور در آباده، افتتاح فاز دوم كارخانه كاشي و سراميك صديق سرام، كلنگ زني دانشگاه دولتي آباده،كلنگ زني پروژه گازرساني به دهستان خسرو شيرين، پيگيري موضوع فرودگاه و فاضلاب كشي شهر آباده، اجراي عمليات آبرساني به شهر سورمق، پيگيري مشكلات كشاورزان منطقه و نشست با چند تن از وزرا در اين خصوص، نشست با آباده اي هاي مقيم خارج از شهرستان جهت تشويق به سرمايه گذاري و اجراي اصلاحات باغات ايزدخواست را از جمله كارهاي انجام شده در دوران تصدي خود در پست فرماندار شهرستان آباده دانست. در پايان جلسه با اهدا لوح سپاس وهدايايي از محمد جواد عسكري فرماندار سابق فرمانداري آباده تقدير و طي حكمي از طرف استاندار محترم فارس پرويز فتاحي بعنوان سرپرست جديد فرمانداري آباده معرفي شد.

سرپرست جديد فرمانداري شهرستان آباده معرفي شد

جلسه شوراي اداري شهرستان آباده با حضور مديركل سياسي وانتخابات استانداري فارس، امام جمعه موقت آباده، رؤساي ادارات،فرماندهان نظامي وانتظامي و جمعي از خبرنگاران با هدف توديع ومعارفه فرماندار در سالن اجتماعات شبكه بهداشت ودرمان آباده برگزار شد.


به گزارش روابط عمومي فرمانداري آباده، در اين جلسه حجه الاسلام والمسلمين نورالديني امام جمعه موقت آباده طي سخناني ضمن تبريك ايام ولادت حضرت زهرا(س) و اشاره به منزلت ايشان و جايگاه زن در جامعه عاقبت به خیری مسئولان را در گرو خدمت به مردم دانست و اظهار داشت : مسئولیت پذیری یکی از شاخصه های اصلی مدیریت است و مسئولان نباید برای حل مشکلات مردم از هيچ کوشش و تلاش فروگذاری کنند. يحيي صادقي مدیر کل سیاسی و انتخابات استانداری فارس طي سخناني ضمن تبريك بمناسبت ايام ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) و روز معلم اظهار داشت : دشمنان از هر ترفندي جهت متوقف كردن پيشرفت مردم ايران استفاده كرده اند و نتيجه آن وفاداري هرچه بيشتر مردم به آرمانهاي امام راحل ،مشاركت در همه صحنه ها و عرصه ها بوده است. امروز کشور در وضعیت خاصی به سر می برد و مسائلی که در کشورهای اطراف اتفاق افتاده ،موقعیت عظیمی را برای جمهوری اسلامی ایران پدید آورده است. وي با اشاره به نام گذاري سال جديد توسط مقام معظم رهبري با عنوان حماسه سياسي و حماسه اقتصادي گفت: حماسه ساز، مردمند و يقينا همچون گذشته حماسه مي آفرينند و ما مسئولان بايستي به عنوان امانتداران مردم به گونه اي عمل كنيم كه اعتمادشان كمرنگ نشود. مردم اگر ببينند كه ما امانتدار خوبي نيستيم مسلما به شكل ديگري برخورد خواهند كرد. صادقی تلاش دشمنان اسلام بر تفرقه اندازی میان مردم و مسئولین را بی نتیجه دانست و افزود : در انتخابات گذشته دشمنان تلاش کردند تا مردم به پای صندوق های رای نیایند و رای ندهند. اما رهنمود های مقام معظم رهبری و درایت مردم فتنه آن ها را درهم شکست . وی ادامه داد : انتقادات باید منصفانه ، عادلانه و دوستانه باشد و اگر عده ای دوستدار آباده هستند باید دلسوز این شهر نیز باشند و با انتقادات و پیشنهادات صحیح خود راه پیشرفت شهرستان را همواره کنند . رحيم زارع نماینده مردم در خانه ملت نیز با اشاره به موقعيت وي‍ژه شهرستان آباده به لحاظ علمي ،فرهنگي وهنري در شمال فارس اظهار داشت: شايسه است كه با همكاري تعامل و همفكري همه مسئولين ومردم روز به روز شاهد توسعه وپيشرفت هرچه بيشتر شهرستان آباده باشيم. وي ضمن تقدير از خدمات ارزنده عسكري فرماندار سابق آباده علت اصلی استعفای وي را ادامه تحصیل در مقطع دکترا دانست و از سرپرست جديد فرمانداري آباده خواست تا با عزمي جدي ضمن پيگري و ادامه برنامه هاي كليد خورده توسط فرماندار سابق، با همدلي ، همفكري و تعامل با مردم ومسئولين در جهت پيشرفت و رفع مشكلات شهرستان تلاش نمايند. در ادامه محمد جواد عسكري طي سخناني ضمن تقدير وتشكر از همه مردم ومسئولين به جهت همكاري و همياري با فرمانداري به ارائه گزارش مختصري از عملكرد 16 ماهه خود پرداخت و گفت: هرجا در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بتوان قدمی در توسعه شهرستان برداشت بی گمان تاثیر گذار خواهد بود.همه ما موظفیم در هر کجای این مرز و بوم که باشیم در راه توسعه و آبادانی خدمت کنیم . وي آغاز عمليات ساخت بزرگتري سايت آموزشي پدافند هوائي جنوب كشور در آباده، افتتاح فاز دوم كارخانه كاشي و سراميك صديق سرام، كلنگ زني دانشگاه دولتي آباده،كلنگ زني پروژه گازرساني به دهستان خسرو شيرين، پيگيري موضوع فرودگاه و فاضلاب كشي شهر آباده، اجراي عمليات آبرساني به شهر سورمق، پيگيري مشكلات كشاورزان منطقه و نشست با چند تن از وزرا در اين خصوص، نشست با آباده اي هاي مقيم خارج از شهرستان جهت تشويق به سرمايه گذاري و اجراي اصلاحات باغات ايزدخواست را از جمله كارهاي انجام شده در دوران تصدي خود در پست فرماندار شهرستان آباده دانست. در پايان جلسه با اهدا لوح سپاس وهدايايي از محمد جواد عسكري فرماندار سابق فرمانداري آباده تقدير و طي حكمي از طرف استاندار محترم فارس پرويز فتاحي بعنوان سرپرست جديد فرمانداري آباده معرفي شد.

سرپرست جديد فرمانداري شهرستان آباده معرفي شد

جلسه شوراي اداري شهرستان آباده با حضور مديركل سياسي وانتخابات استانداري فارس، امام جمعه موقت آباده، رؤساي ادارات،فرماندهان نظامي وانتظامي و جمعي از خبرنگاران با هدف توديع ومعارفه فرماندار در سالن اجتماعات شبكه بهداشت ودرمان آباده برگزار شد.


به گزارش روابط عمومي فرمانداري آباده، در اين جلسه حجه الاسلام والمسلمين نورالديني امام جمعه موقت آباده طي سخناني ضمن تبريك ايام ولادت حضرت زهرا(س) و اشاره به منزلت ايشان و جايگاه زن در جامعه عاقبت به خیری مسئولان را در گرو خدمت به مردم دانست و اظهار داشت : مسئولیت پذیری یکی از شاخصه های اصلی مدیریت است و مسئولان نباید برای حل مشکلات مردم از هيچ کوشش و تلاش فروگذاری کنند. يحيي صادقي مدیر کل سیاسی و انتخابات استانداری فارس طي سخناني ضمن تبريك بمناسبت ايام ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) و روز معلم اظهار داشت : دشمنان از هر ترفندي جهت متوقف كردن پيشرفت مردم ايران استفاده كرده اند و نتيجه آن وفاداري هرچه بيشتر مردم به آرمانهاي امام راحل ،مشاركت در همه صحنه ها و عرصه ها بوده است. امروز کشور در وضعیت خاصی به سر می برد و مسائلی که در کشورهای اطراف اتفاق افتاده ،موقعیت عظیمی را برای جمهوری اسلامی ایران پدید آورده است. وي با اشاره به نام گذاري سال جديد توسط مقام معظم رهبري با عنوان حماسه سياسي و حماسه اقتصادي گفت: حماسه ساز، مردمند و يقينا همچون گذشته حماسه مي آفرينند و ما مسئولان بايستي به عنوان امانتداران مردم به گونه اي عمل كنيم كه اعتمادشان كمرنگ نشود. مردم اگر ببينند كه ما امانتدار خوبي نيستيم مسلما به شكل ديگري برخورد خواهند كرد. صادقی تلاش دشمنان اسلام بر تفرقه اندازی میان مردم و مسئولین را بی نتیجه دانست و افزود : در انتخابات گذشته دشمنان تلاش کردند تا مردم به پای صندوق های رای نیایند و رای ندهند. اما رهنمود های مقام معظم رهبری و درایت مردم فتنه آن ها را درهم شکست . وی ادامه داد : انتقادات باید منصفانه ، عادلانه و دوستانه باشد و اگر عده ای دوستدار آباده هستند باید دلسوز این شهر نیز باشند و با انتقادات و پیشنهادات صحیح خود راه پیشرفت شهرستان را همواره کنند . رحيم زارع نماینده مردم در خانه ملت نیز با اشاره به موقعيت وي‍ژه شهرستان آباده به لحاظ علمي ،فرهنگي وهنري در شمال فارس اظهار داشت: شايسه است كه با همكاري تعامل و همفكري همه مسئولين ومردم روز به روز شاهد توسعه وپيشرفت هرچه بيشتر شهرستان آباده باشيم. وي ضمن تقدير از خدمات ارزنده عسكري فرماندار سابق آباده علت اصلی استعفای وي را ادامه تحصیل در مقطع دکترا دانست و از سرپرست جديد فرمانداري آباده خواست تا با عزمي جدي ضمن پيگري و ادامه برنامه هاي كليد خورده توسط فرماندار سابق، با همدلي ، همفكري و تعامل با مردم ومسئولين در جهت پيشرفت و رفع مشكلات شهرستان تلاش نمايند. در ادامه محمد جواد عسكري طي سخناني ضمن تقدير وتشكر از همه مردم ومسئولين به جهت همكاري و همياري با فرمانداري به ارائه گزارش مختصري از عملكرد 16 ماهه خود پرداخت و گفت: هرجا در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بتوان قدمی در توسعه شهرستان برداشت بی گمان تاثیر گذار خواهد بود.همه ما موظفیم در هر کجای این مرز و بوم که باشیم در راه توسعه و آبادانی خدمت کنیم . وي آغاز عمليات ساخت بزرگتري سايت آموزشي پدافند هوائي جنوب كشور در آباده، افتتاح فاز دوم كارخانه كاشي و سراميك صديق سرام، كلنگ زني دانشگاه دولتي آباده،كلنگ زني پروژه گازرساني به دهستان خسرو شيرين، پيگيري موضوع فرودگاه و فاضلاب كشي شهر آباده، اجراي عمليات آبرساني به شهر سورمق، پيگيري مشكلات كشاورزان منطقه و نشست با چند تن از وزرا در اين خصوص، نشست با آباده اي هاي مقيم خارج از شهرستان جهت تشويق به سرمايه گذاري و اجراي اصلاحات باغات ايزدخواست را از جمله كارهاي انجام شده در دوران تصدي خود در پست فرماندار شهرستان آباده دانست. در پايان جلسه با اهدا لوح سپاس وهدايايي از محمد جواد عسكري فرماندار سابق فرمانداري آباده تقدير و طي حكمي از طرف استاندار محترم فارس پرويز فتاحي بعنوان سرپرست جديد فرمانداري آباده معرفي شد.

سرپرست جديد فرمانداري شهرستان آباده معرفي شد

جلسه شوراي اداري شهرستان آباده با حضور مديركل سياسي وانتخابات استانداري فارس، امام جمعه موقت آباده، رؤساي ادارات،فرماندهان نظامي وانتظامي و جمعي از خبرنگاران با هدف توديع ومعارفه فرماندار در سالن اجتماعات شبكه بهداشت ودرمان آباده برگزار شد.


به گزارش روابط عمومي فرمانداري آباده، در اين جلسه حجه الاسلام والمسلمين نورالديني امام جمعه موقت آباده طي سخناني ضمن تبريك ايام ولادت حضرت زهرا(س) و اشاره به منزلت ايشان و جايگاه زن در جامعه عاقبت به خیری مسئولان را در گرو خدمت به مردم دانست و اظهار داشت : مسئولیت پذیری یکی از شاخصه های اصلی مدیریت است و مسئولان نباید برای حل مشکلات مردم از هيچ کوشش و تلاش فروگذاری کنند. يحيي صادقي مدیر کل سیاسی و انتخابات استانداری فارس طي سخناني ضمن تبريك بمناسبت ايام ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) و روز معلم اظهار داشت : دشمنان از هر ترفندي جهت متوقف كردن پيشرفت مردم ايران استفاده كرده اند و نتيجه آن وفاداري هرچه بيشتر مردم به آرمانهاي امام راحل ،مشاركت در همه صحنه ها و عرصه ها بوده است. امروز کشور در وضعیت خاصی به سر می برد و مسائلی که در کشورهای اطراف اتفاق افتاده ،موقعیت عظیمی را برای جمهوری اسلامی ایران پدید آورده است. وي با اشاره به نام گذاري سال جديد توسط مقام معظم رهبري با عنوان حماسه سياسي و حماسه اقتصادي گفت: حماسه ساز، مردمند و يقينا همچون گذشته حماسه مي آفرينند و ما مسئولان بايستي به عنوان امانتداران مردم به گونه اي عمل كنيم كه اعتمادشان كمرنگ نشود. مردم اگر ببينند كه ما امانتدار خوبي نيستيم مسلما به شكل ديگري برخورد خواهند كرد. صادقی تلاش دشمنان اسلام بر تفرقه اندازی میان مردم و مسئولین را بی نتیجه دانست و افزود : در انتخابات گذشته دشمنان تلاش کردند تا مردم به پای صندوق های رای نیایند و رای ندهند. اما رهنمود های مقام معظم رهبری و درایت مردم فتنه آن ها را درهم شکست . وی ادامه داد : انتقادات باید منصفانه ، عادلانه و دوستانه باشد و اگر عده ای دوستدار آباده هستند باید دلسوز این شهر نیز باشند و با انتقادات و پیشنهادات صحیح خود راه پیشرفت شهرستان را همواره کنند . رحيم زارع نماینده مردم در خانه ملت نیز با اشاره به موقعيت وي‍ژه شهرستان آباده به لحاظ علمي ،فرهنگي وهنري در شمال فارس اظهار داشت: شايسه است كه با همكاري تعامل و همفكري همه مسئولين ومردم روز به روز شاهد توسعه وپيشرفت هرچه بيشتر شهرستان آباده باشيم. وي ضمن تقدير از خدمات ارزنده عسكري فرماندار سابق آباده علت اصلی استعفای وي را ادامه تحصیل در مقطع دکترا دانست و از سرپرست جديد فرمانداري آباده خواست تا با عزمي جدي ضمن پيگري و ادامه برنامه هاي كليد خورده توسط فرماندار سابق، با همدلي ، همفكري و تعامل با مردم ومسئولين در جهت پيشرفت و رفع مشكلات شهرستان تلاش نمايند. در ادامه محمد جواد عسكري طي سخناني ضمن تقدير وتشكر از همه مردم ومسئولين به جهت همكاري و همياري با فرمانداري به ارائه گزارش مختصري از عملكرد 16 ماهه خود پرداخت و گفت: هرجا در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بتوان قدمی در توسعه شهرستان برداشت بی گمان تاثیر گذار خواهد بود.همه ما موظفیم در هر کجای این مرز و بوم که باشیم در راه توسعه و آبادانی خدمت کنیم . وي آغاز عمليات ساخت بزرگتري سايت آموزشي پدافند هوائي جنوب كشور در آباده، افتتاح فاز دوم كارخانه كاشي و سراميك صديق سرام، كلنگ زني دانشگاه دولتي آباده،كلنگ زني پروژه گازرساني به دهستان خسرو شيرين، پيگيري موضوع فرودگاه و فاضلاب كشي شهر آباده، اجراي عمليات آبرساني به شهر سورمق، پيگيري مشكلات كشاورزان منطقه و نشست با چند تن از وزرا در اين خصوص، نشست با آباده اي هاي مقيم خارج از شهرستان جهت تشويق به سرمايه گذاري و اجراي اصلاحات باغات ايزدخواست را از جمله كارهاي انجام شده در دوران تصدي خود در پست فرماندار شهرستان آباده دانست. در پايان جلسه با اهدا لوح سپاس وهدايايي از محمد جواد عسكري فرماندار سابق فرمانداري آباده تقدير و طي حكمي از طرف استاندار محترم فارس پرويز فتاحي بعنوان سرپرست جديد فرمانداري آباده معرفي شد.

سرپرست جديد فرمانداري شهرستان آباده معرفي شد

جلسه شوراي اداري شهرستان آباده با حضور مديركل سياسي وانتخابات استانداري فارس، امام جمعه موقت آباده، رؤساي ادارات،فرماندهان نظامي وانتظامي و جمعي از خبرنگاران با هدف توديع ومعارفه فرماندار در سالن اجتماعات شبكه بهداشت ودرمان آباده برگزار شد.


به گزارش روابط عمومي فرمانداري آباده، در اين جلسه حجه الاسلام والمسلمين نورالديني امام جمعه موقت آباده طي سخناني ضمن تبريك ايام ولادت حضرت زهرا(س) و اشاره به منزلت ايشان و جايگاه زن در جامعه عاقبت به خیری مسئولان را در گرو خدمت به مردم دانست و اظهار داشت : مسئولیت پذیری یکی از شاخصه های اصلی مدیریت است و مسئولان نباید برای حل مشکلات مردم از هيچ کوشش و تلاش فروگذاری کنند. يحيي صادقي مدیر کل سیاسی و انتخابات استانداری فارس طي سخناني ضمن تبريك بمناسبت ايام ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) و روز معلم اظهار داشت : دشمنان از هر ترفندي جهت متوقف كردن پيشرفت مردم ايران استفاده كرده اند و نتيجه آن وفاداري هرچه بيشتر مردم به آرمانهاي امام راحل ،مشاركت در همه صحنه ها و عرصه ها بوده است. امروز کشور در وضعیت خاصی به سر می برد و مسائلی که در کشورهای اطراف اتفاق افتاده ،موقعیت عظیمی را برای جمهوری اسلامی ایران پدید آورده است. وي با اشاره به نام گذاري سال جديد توسط مقام معظم رهبري با عنوان حماسه سياسي و حماسه اقتصادي گفت: حماسه ساز، مردمند و يقينا همچون گذشته حماسه مي آفرينند و ما مسئولان بايستي به عنوان امانتداران مردم به گونه اي عمل كنيم كه اعتمادشان كمرنگ نشود. مردم اگر ببينند كه ما امانتدار خوبي نيستيم مسلما به شكل ديگري برخورد خواهند كرد. صادقی تلاش دشمنان اسلام بر تفرقه اندازی میان مردم و مسئولین را بی نتیجه دانست و افزود : در انتخابات گذشته دشمنان تلاش کردند تا مردم به پای صندوق های رای نیایند و رای ندهند. اما رهنمود های مقام معظم رهبری و درایت مردم فتنه آن ها را درهم شکست . وی ادامه داد : انتقادات باید منصفانه ، عادلانه و دوستانه باشد و اگر عده ای دوستدار آباده هستند باید دلسوز این شهر نیز باشند و با انتقادات و پیشنهادات صحیح خود راه پیشرفت شهرستان را همواره کنند . رحيم زارع نماینده مردم در خانه ملت نیز با اشاره به موقعيت وي‍ژه شهرستان آباده به لحاظ علمي ،فرهنگي وهنري در شمال فارس اظهار داشت: شايسه است كه با همكاري تعامل و همفكري همه مسئولين ومردم روز به روز شاهد توسعه وپيشرفت هرچه بيشتر شهرستان آباده باشيم. وي ضمن تقدير از خدمات ارزنده عسكري فرماندار سابق آباده علت اصلی استعفای وي را ادامه تحصیل در مقطع دکترا دانست و از سرپرست جديد فرمانداري آباده خواست تا با عزمي جدي ضمن پيگري و ادامه برنامه هاي كليد خورده توسط فرماندار سابق، با همدلي ، همفكري و تعامل با مردم ومسئولين در جهت پيشرفت و رفع مشكلات شهرستان تلاش نمايند. در ادامه محمد جواد عسكري طي سخناني ضمن تقدير وتشكر از همه مردم ومسئولين به جهت همكاري و همياري با فرمانداري به ارائه گزارش مختصري از عملكرد 16 ماهه خود پرداخت و گفت: هرجا در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بتوان قدمی در توسعه شهرستان برداشت بی گمان تاثیر گذار خواهد بود.همه ما موظفیم در هر کجای این مرز و بوم که باشیم در راه توسعه و آبادانی خدمت کنیم . وي آغاز عمليات ساخت بزرگتري سايت آموزشي پدافند هوائي جنوب كشور در آباده، افتتاح فاز دوم كارخانه كاشي و سراميك صديق سرام، كلنگ زني دانشگاه دولتي آباده،كلنگ زني پروژه گازرساني به دهستان خسرو شيرين، پيگيري موضوع فرودگاه و فاضلاب كشي شهر آباده، اجراي عمليات آبرساني به شهر سورمق، پيگيري مشكلات كشاورزان منطقه و نشست با چند تن از وزرا در اين خصوص، نشست با آباده اي هاي مقيم خارج از شهرستان جهت تشويق به سرمايه گذاري و اجراي اصلاحات باغات ايزدخواست را از جمله كارهاي انجام شده در دوران تصدي خود در پست فرماندار شهرستان آباده دانست. در پايان جلسه با اهدا لوح سپاس وهدايايي از محمد جواد عسكري فرماندار سابق فرمانداري آباده تقدير و طي حكمي از طرف استاندار محترم فارس پرويز فتاحي بعنوان سرپرست جديد فرمانداري آباده معرفي شد.

سرپرست جديد فرمانداري شهرستان آباده معرفي شد

جلسه شوراي اداري شهرستان آباده با حضور مديركل سياسي وانتخابات استانداري فارس، امام جمعه موقت آباده، رؤساي ادارات،فرماندهان نظامي وانتظامي و جمعي از خبرنگاران با هدف توديع ومعارفه فرماندار در سالن اجتماعات شبكه بهداشت ودرمان آباده برگزار شد.


به گزارش روابط عمومي فرمانداري آباده، در اين جلسه حجه الاسلام والمسلمين نورالديني امام جمعه موقت آباده طي سخناني ضمن تبريك ايام ولادت حضرت زهرا(س) و اشاره به منزلت ايشان و جايگاه زن در جامعه عاقبت به خیری مسئولان را در گرو خدمت به مردم دانست و اظهار داشت : مسئولیت پذیری یکی از شاخصه های اصلی مدیریت است و مسئولان نباید برای حل مشکلات مردم از هيچ کوشش و تلاش فروگذاری کنند. يحيي صادقي مدیر کل سیاسی و انتخابات استانداری فارس طي سخناني ضمن تبريك بمناسبت ايام ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) و روز معلم اظهار داشت : دشمنان از هر ترفندي جهت متوقف كردن پيشرفت مردم ايران استفاده كرده اند و نتيجه آن وفاداري هرچه بيشتر مردم به آرمانهاي امام راحل ،مشاركت در همه صحنه ها و عرصه ها بوده است. امروز کشور در وضعیت خاصی به سر می برد و مسائلی که در کشورهای اطراف اتفاق افتاده ،موقعیت عظیمی را برای جمهوری اسلامی ایران پدید آورده است. وي با اشاره به نام گذاري سال جديد توسط مقام معظم رهبري با عنوان حماسه سياسي و حماسه اقتصادي گفت: حماسه ساز، مردمند و يقينا همچون گذشته حماسه مي آفرينند و ما مسئولان بايستي به عنوان امانتداران مردم به گونه اي عمل كنيم كه اعتمادشان كمرنگ نشود. مردم اگر ببينند كه ما امانتدار خوبي نيستيم مسلما به شكل ديگري برخورد خواهند كرد. صادقی تلاش دشمنان اسلام بر تفرقه اندازی میان مردم و مسئولین را بی نتیجه دانست و افزود : در انتخابات گذشته دشمنان تلاش کردند تا مردم به پای صندوق های رای نیایند و رای ندهند. اما رهنمود های مقام معظم رهبری و درایت مردم فتنه آن ها را درهم شکست . وی ادامه داد : انتقادات باید منصفانه ، عادلانه و دوستانه باشد و اگر عده ای دوستدار آباده هستند باید دلسوز این شهر نیز باشند و با انتقادات و پیشنهادات صحیح خود راه پیشرفت شهرستان را همواره کنند . رحيم زارع نماینده مردم در خانه ملت نیز با اشاره به موقعيت وي‍ژه شهرستان آباده به لحاظ علمي ،فرهنگي وهنري در شمال فارس اظهار داشت: شايسه است كه با همكاري تعامل و همفكري همه مسئولين ومردم روز به روز شاهد توسعه وپيشرفت هرچه بيشتر شهرستان آباده باشيم. وي ضمن تقدير از خدمات ارزنده عسكري فرماندار سابق آباده علت اصلی استعفای وي را ادامه تحصیل در مقطع دکترا دانست و از سرپرست جديد فرمانداري آباده خواست تا با عزمي جدي ضمن پيگري و ادامه برنامه هاي كليد خورده توسط فرماندار سابق، با همدلي ، همفكري و تعامل با مردم ومسئولين در جهت پيشرفت و رفع مشكلات شهرستان تلاش نمايند. در ادامه محمد جواد عسكري طي سخناني ضمن تقدير وتشكر از همه مردم ومسئولين به جهت همكاري و همياري با فرمانداري به ارائه گزارش مختصري از عملكرد 16 ماهه خود پرداخت و گفت: هرجا در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بتوان قدمی در توسعه شهرستان برداشت بی گمان تاثیر گذار خواهد بود.همه ما موظفیم در هر کجای این مرز و بوم که باشیم در راه توسعه و آبادانی خدمت کنیم . وي آغاز عمليات ساخت بزرگتري سايت آموزشي پدافند هوائي جنوب كشور در آباده، افتتاح فاز دوم كارخانه كاشي و سراميك صديق سرام، كلنگ زني دانشگاه دولتي آباده،كلنگ زني پروژه گازرساني به دهستان خسرو شيرين، پيگيري موضوع فرودگاه و فاضلاب كشي شهر آباده، اجراي عمليات آبرساني به شهر سورمق، پيگيري مشكلات كشاورزان منطقه و نشست با چند تن از وزرا در اين خصوص، نشست با آباده اي هاي مقيم خارج از شهرستان جهت تشويق به سرمايه گذاري و اجراي اصلاحات باغات ايزدخواست را از جمله كارهاي انجام شده در دوران تصدي خود در پست فرماندار شهرستان آباده دانست. در پايان جلسه با اهدا لوح سپاس وهدايايي از محمد جواد عسكري فرماندار سابق فرمانداري آباده تقدير و طي حكمي از طرف استاندار محترم فارس پرويز فتاحي بعنوان سرپرست جديد فرمانداري آباده معرفي شد.

سرپرست جديد فرمانداري شهرستان آباده معرفي شد

جلسه شوراي اداري شهرستان آباده با حضور مديركل سياسي وانتخابات استانداري فارس، امام جمعه موقت آباده، رؤساي ادارات،فرماندهان نظامي وانتظامي و جمعي از خبرنگاران با هدف توديع ومعارفه فرماندار در سالن اجتماعات شبكه بهداشت ودرمان آباده برگزار شد.


به گزارش روابط عمومي فرمانداري آباده، در اين جلسه حجه الاسلام والمسلمين نورالديني امام جمعه موقت آباده طي سخناني ضمن تبريك ايام ولادت حضرت زهرا(س) و اشاره به منزلت ايشان و جايگاه زن در جامعه عاقبت به خیری مسئولان را در گرو خدمت به مردم دانست و اظهار داشت : مسئولیت پذیری یکی از شاخصه های اصلی مدیریت است و مسئولان نباید برای حل مشکلات مردم از هيچ کوشش و تلاش فروگذاری کنند. يحيي صادقي مدیر کل سیاسی و انتخابات استانداری فارس طي سخناني ضمن تبريك بمناسبت ايام ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) و روز معلم اظهار داشت : دشمنان از هر ترفندي جهت متوقف كردن پيشرفت مردم ايران استفاده كرده اند و نتيجه آن وفاداري هرچه بيشتر مردم به آرمانهاي امام راحل ،مشاركت در همه صحنه ها و عرصه ها بوده است. امروز کشور در وضعیت خاصی به سر می برد و مسائلی که در کشورهای اطراف اتفاق افتاده ،موقعیت عظیمی را برای جمهوری اسلامی ایران پدید آورده است. وي با اشاره به نام گذاري سال جديد توسط مقام معظم رهبري با عنوان حماسه سياسي و حماسه اقتصادي گفت: حماسه ساز، مردمند و يقينا همچون گذشته حماسه مي آفرينند و ما مسئولان بايستي به عنوان امانتداران مردم به گونه اي عمل كنيم كه اعتمادشان كمرنگ نشود. مردم اگر ببينند كه ما امانتدار خوبي نيستيم مسلما به شكل ديگري برخورد خواهند كرد. صادقی تلاش دشمنان اسلام بر تفرقه اندازی میان مردم و مسئولین را بی نتیجه دانست و افزود : در انتخابات گذشته دشمنان تلاش کردند تا مردم به پای صندوق های رای نیایند و رای ندهند. اما رهنمود های مقام معظم رهبری و درایت مردم فتنه آن ها را درهم شکست . وی ادامه داد : انتقادات باید منصفانه ، عادلانه و دوستانه باشد و اگر عده ای دوستدار آباده هستند باید دلسوز این شهر نیز باشند و با انتقادات و پیشنهادات صحیح خود راه پیشرفت شهرستان را همواره کنند . رحيم زارع نماینده مردم در خانه ملت نیز با اشاره به موقعيت وي‍ژه شهرستان آباده به لحاظ علمي ،فرهنگي وهنري در شمال فارس اظهار داشت: شايسه است كه با همكاري تعامل و همفكري همه مسئولين ومردم روز به روز شاهد توسعه وپيشرفت هرچه بيشتر شهرستان آباده باشيم. وي ضمن تقدير از خدمات ارزنده عسكري فرماندار سابق آباده علت اصلی استعفای وي را ادامه تحصیل در مقطع دکترا دانست و از سرپرست جديد فرمانداري آباده خواست تا با عزمي جدي ضمن پيگري و ادامه برنامه هاي كليد خورده توسط فرماندار سابق، با همدلي ، همفكري و تعامل با مردم ومسئولين در جهت پيشرفت و رفع مشكلات شهرستان تلاش نمايند. در ادامه محمد جواد عسكري طي سخناني ضمن تقدير وتشكر از همه مردم ومسئولين به جهت همكاري و همياري با فرمانداري به ارائه گزارش مختصري از عملكرد 16 ماهه خود پرداخت و گفت: هرجا در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بتوان قدمی در توسعه شهرستان برداشت بی گمان تاثیر گذار خواهد بود.همه ما موظفیم در هر کجای این مرز و بوم که باشیم در راه توسعه و آبادانی خدمت کنیم . وي آغاز عمليات ساخت بزرگتري سايت آموزشي پدافند هوائي جنوب كشور در آباده، افتتاح فاز دوم كارخانه كاشي و سراميك صديق سرام، كلنگ زني دانشگاه دولتي آباده،كلنگ زني پروژه گازرساني به دهستان خسرو شيرين، پيگيري موضوع فرودگاه و فاضلاب كشي شهر آباده، اجراي عمليات آبرساني به شهر سورمق، پيگيري مشكلات كشاورزان منطقه و نشست با چند تن از وزرا در اين خصوص، نشست با آباده اي هاي مقيم خارج از شهرستان جهت تشويق به سرمايه گذاري و اجراي اصلاحات باغات ايزدخواست را از جمله كارهاي انجام شده در دوران تصدي خود در پست فرماندار شهرستان آباده دانست. در پايان جلسه با اهدا لوح سپاس وهدايايي از محمد جواد عسكري فرماندار سابق فرمانداري آباده تقدير و طي حكمي از طرف استاندار محترم فارس پرويز فتاحي بعنوان سرپرست جديد فرمانداري آباده معرفي شد.

سرپرست جديد فرمانداري شهرستان آباده معرفي شد

جلسه شوراي اداري شهرستان آباده با حضور مديركل سياسي وانتخابات استانداري فارس، امام جمعه موقت آباده، رؤساي ادارات،فرماندهان نظامي وانتظامي و جمعي از خبرنگاران با هدف توديع ومعارفه فرماندار در سالن اجتماعات شبكه بهداشت ودرمان آباده برگزار شد.


به گزارش روابط عمومي فرمانداري آباده، در اين جلسه حجه الاسلام والمسلمين نورالديني امام جمعه موقت آباده طي سخناني ضمن تبريك ايام ولادت حضرت زهرا(س) و اشاره به منزلت ايشان و جايگاه زن در جامعه عاقبت به خیری مسئولان را در گرو خدمت به مردم دانست و اظهار داشت : مسئولیت پذیری یکی از شاخصه های اصلی مدیریت است و مسئولان نباید برای حل مشکلات مردم از هيچ کوشش و تلاش فروگذاری کنند. يحيي صادقي مدیر کل سیاسی و انتخابات استانداری فارس طي سخناني ضمن تبريك بمناسبت ايام ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) و روز معلم اظهار داشت : دشمنان از هر ترفندي جهت متوقف كردن پيشرفت مردم ايران استفاده كرده اند و نتيجه آن وفاداري هرچه بيشتر مردم به آرمانهاي امام راحل ،مشاركت در همه صحنه ها و عرصه ها بوده است. امروز کشور در وضعیت خاصی به سر می برد و مسائلی که در کشورهای اطراف اتفاق افتاده ،موقعیت عظیمی را برای جمهوری اسلامی ایران پدید آورده است. وي با اشاره به نام گذاري سال جديد توسط مقام معظم رهبري با عنوان حماسه سياسي و حماسه اقتصادي گفت: حماسه ساز، مردمند و يقينا همچون گذشته حماسه مي آفرينند و ما مسئولان بايستي به عنوان امانتداران مردم به گونه اي عمل كنيم كه اعتمادشان كمرنگ نشود. مردم اگر ببينند كه ما امانتدار خوبي نيستيم مسلما به شكل ديگري برخورد خواهند كرد. صادقی تلاش دشمنان اسلام بر تفرقه اندازی میان مردم و مسئولین را بی نتیجه دانست و افزود : در انتخابات گذشته دشمنان تلاش کردند تا مردم به پای صندوق های رای نیایند و رای ندهند. اما رهنمود های مقام معظم رهبری و درایت مردم فتنه آن ها را درهم شکست . وی ادامه داد : انتقادات باید منصفانه ، عادلانه و دوستانه باشد و اگر عده ای دوستدار آباده هستند باید دلسوز این شهر نیز باشند و با انتقادات و پیشنهادات صحیح خود راه پیشرفت شهرستان را همواره کنند . رحيم زارع نماینده مردم در خانه ملت نیز با اشاره به موقعيت وي‍ژه شهرستان آباده به لحاظ علمي ،فرهنگي وهنري در شمال فارس اظهار داشت: شايسه است كه با همكاري تعامل و همفكري همه مسئولين ومردم روز به روز شاهد توسعه وپيشرفت هرچه بيشتر شهرستان آباده باشيم. وي ضمن تقدير از خدمات ارزنده عسكري فرماندار سابق آباده علت اصلی استعفای وي را ادامه تحصیل در مقطع دکترا دانست و از سرپرست جديد فرمانداري آباده خواست تا با عزمي جدي ضمن پيگري و ادامه برنامه هاي كليد خورده توسط فرماندار سابق، با همدلي ، همفكري و تعامل با مردم ومسئولين در جهت پيشرفت و رفع مشكلات شهرستان تلاش نمايند. در ادامه محمد جواد عسكري طي سخناني ضمن تقدير وتشكر از همه مردم ومسئولين به جهت همكاري و همياري با فرمانداري به ارائه گزارش مختصري از عملكرد 16 ماهه خود پرداخت و گفت: هرجا در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بتوان قدمی در توسعه شهرستان برداشت بی گمان تاثیر گذار خواهد بود.همه ما موظفیم در هر کجای این مرز و بوم که باشیم در راه توسعه و آبادانی خدمت کنیم . وي آغاز عمليات ساخت بزرگتري سايت آموزشي پدافند هوائي جنوب كشور در آباده، افتتاح فاز دوم كارخانه كاشي و سراميك صديق سرام، كلنگ زني دانشگاه دولتي آباده،كلنگ زني پروژه گازرساني به دهستان خسرو شيرين، پيگيري موضوع فرودگاه و فاضلاب كشي شهر آباده، اجراي عمليات آبرساني به شهر سورمق، پيگيري مشكلات كشاورزان منطقه و نشست با چند تن از وزرا در اين خصوص، نشست با آباده اي هاي مقيم خارج از شهرستان جهت تشويق به سرمايه گذاري و اجراي اصلاحات باغات ايزدخواست را از جمله كارهاي انجام شده در دوران تصدي خود در پست فرماندار شهرستان آباده دانست. در پايان جلسه با اهدا لوح سپاس وهدايايي از محمد جواد عسكري فرماندار سابق فرمانداري آباده تقدير و طي حكمي از طرف استاندار محترم فارس پرويز فتاحي بعنوان سرپرست جديد فرمانداري آباده معرفي شد.

سرپرست جديد فرمانداري شهرستان آباده معرفي شد

جلسه شوراي اداري شهرستان آباده با حضور مديركل سياسي وانتخابات استانداري فارس، امام جمعه موقت آباده، رؤساي ادارات،فرماندهان نظامي وانتظامي و جمعي از خبرنگاران با هدف توديع ومعارفه فرماندار در سالن اجتماعات شبكه بهداشت ودرمان آباده برگزار شد.


به گزارش روابط عمومي فرمانداري آباده، در اين جلسه حجه الاسلام والمسلمين نورالديني امام جمعه موقت آباده طي سخناني ضمن تبريك ايام ولادت حضرت زهرا(س) و اشاره به منزلت ايشان و جايگاه زن در جامعه عاقبت به خیری مسئولان را در گرو خدمت به مردم دانست و اظهار داشت : مسئولیت پذیری یکی از شاخصه های اصلی مدیریت است و مسئولان نباید برای حل مشکلات مردم از هيچ کوشش و تلاش فروگذاری کنند. يحيي صادقي مدیر کل سیاسی و انتخابات استانداری فارس طي سخناني ضمن تبريك بمناسبت ايام ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) و روز معلم اظهار داشت : دشمنان از هر ترفندي جهت متوقف كردن پيشرفت مردم ايران استفاده كرده اند و نتيجه آن وفاداري هرچه بيشتر مردم به آرمانهاي امام راحل ،مشاركت در همه صحنه ها و عرصه ها بوده است. امروز کشور در وضعیت خاصی به سر می برد و مسائلی که در کشورهای اطراف اتفاق افتاده ،موقعیت عظیمی را برای جمهوری اسلامی ایران پدید آورده است. وي با اشاره به نام گذاري سال جديد توسط مقام معظم رهبري با عنوان حماسه سياسي و حماسه اقتصادي گفت: حماسه ساز، مردمند و يقينا همچون گذشته حماسه مي آفرينند و ما مسئولان بايستي به عنوان امانتداران مردم به گونه اي عمل كنيم كه اعتمادشان كمرنگ نشود. مردم اگر ببينند كه ما امانتدار خوبي نيستيم مسلما به شكل ديگري برخورد خواهند كرد. صادقی تلاش دشمنان اسلام بر تفرقه اندازی میان مردم و مسئولین را بی نتیجه دانست و افزود : در انتخابات گذشته دشمنان تلاش کردند تا مردم به پای صندوق های رای نیایند و رای ندهند. اما رهنمود های مقام معظم رهبری و درایت مردم فتنه آن ها را درهم شکست . وی ادامه داد : انتقادات باید منصفانه ، عادلانه و دوستانه باشد و اگر عده ای دوستدار آباده هستند باید دلسوز این شهر نیز باشند و با انتقادات و پیشنهادات صحیح خود راه پیشرفت شهرستان را همواره کنند . رحيم زارع نماینده مردم در خانه ملت نیز با اشاره به موقعيت وي‍ژه شهرستان آباده به لحاظ علمي ،فرهنگي وهنري در شمال فارس اظهار داشت: شايسه است كه با همكاري تعامل و همفكري همه مسئولين ومردم روز به روز شاهد توسعه وپيشرفت هرچه بيشتر شهرستان آباده باشيم. وي ضمن تقدير از خدمات ارزنده عسكري فرماندار سابق آباده علت اصلی استعفای وي را ادامه تحصیل در مقطع دکترا دانست و از سرپرست جديد فرمانداري آباده خواست تا با عزمي جدي ضمن پيگري و ادامه برنامه هاي كليد خورده توسط فرماندار سابق، با همدلي ، همفكري و تعامل با مردم ومسئولين در جهت پيشرفت و رفع مشكلات شهرستان تلاش نمايند. در ادامه محمد جواد عسكري طي سخناني ضمن تقدير وتشكر از همه مردم ومسئولين به جهت همكاري و همياري با فرمانداري به ارائه گزارش مختصري از عملكرد 16 ماهه خود پرداخت و گفت: هرجا در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بتوان قدمی در توسعه شهرستان برداشت بی گمان تاثیر گذار خواهد بود.همه ما موظفیم در هر کجای این مرز و بوم که باشیم در راه توسعه و آبادانی خدمت کنیم . وي آغاز عمليات ساخت بزرگتري سايت آموزشي پدافند هوائي جنوب كشور در آباده، افتتاح فاز دوم كارخانه كاشي و سراميك صديق سرام، كلنگ زني دانشگاه دولتي آباده،كلنگ زني پروژه گازرساني به دهستان خسرو شيرين، پيگيري موضوع فرودگاه و فاضلاب كشي شهر آباده، اجراي عمليات آبرساني به شهر سورمق، پيگيري مشكلات كشاورزان منطقه و نشست با چند تن از وزرا در اين خصوص، نشست با آباده اي هاي مقيم خارج از شهرستان جهت تشويق به سرمايه گذاري و اجراي اصلاحات باغات ايزدخواست را از جمله كارهاي انجام شده در دوران تصدي خود در پست فرماندار شهرستان آباده دانست. در پايان جلسه با اهدا لوح سپاس وهدايايي از محمد جواد عسكري فرماندار سابق فرمانداري آباده تقدير و طي حكمي از طرف استاندار محترم فارس پرويز فتاحي بعنوان سرپرست جديد فرمانداري آباده معرفي شد.

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت
• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲ در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت. مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است . دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود. در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید: روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است. دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد. نگاهی به آثار ایشان : تألیــفات:  (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  : مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران خاطرات یک افسر توده ای پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه) تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ ) آدم تو شهر خودش گنده نمیشه تجزیه و تحلیل منطقی جنبش کمونیستی درایران هویت محصوریا محصورهویت بانک و امورمالی درایران ایران و خلیج فارس منابع آبی ایران تولید و مصرف انرژی برقی درایران اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی تحول تورم درایران محصور سیمای ایران درادبیات فرانسه مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه مقدمه ای بر زبان انفورماتیک مقام کشاورزی دراقتصاد ایران تحصیلات عالیه در ایران تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران طوفانهای خلیج فارسی مناسبات و روابط خارجی ایران نفت و کشورهای صادر کننده نفت مواد مخدره درایران مناسبات و روابط خارجی ایران اقتصاد اسلحه درایران تحقیق درباره اشتغال در ایران توسعه اقتصادی ایران تحول جمعیت ایران تحول جمعیت فعال ایران مناسبات جمعی درایران منابع نیرو درایران فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد) ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری) متد آموزش جبر ترجمه :  حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل تاریخ ریاضیات تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل زندگی در فراخنای جهان – اووندن ساختمان خورشید – ماسوویچ غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی مارکسیسم – هانری لوفور تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور ———————————————————————————————– زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند : بنام خداوند جان و خرد  تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند. این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها … آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید. گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی. این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور. آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد… دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود. گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند… تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست. شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم. استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند. ابراهیم یونسی پست‌های مشابه دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیکتصاویر اولین سمینار شهر الکترونیکبرگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده استاد محمدطاهر امامی، استاد معرق، منبت و مشبک؛ درگذشت پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت • انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲ در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت. مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است . دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود. در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید: روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است. دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد. نگاهی به آثار ایشان : تألیــفات:  (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  : مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران خاطرات یک افسر توده ای پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه) تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ ) آدم تو شهر خودش گنده نمیشه تجزیه و تحلیل منطقی جنبش کمونیستی درایران هویت محصوریا محصورهویت بانک و امورمالی درایران ایران و خلیج فارس منابع آبی ایران تولید و مصرف انرژی برقی درایران اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی تحول تورم درایران محصور سیمای ایران درادبیات فرانسه مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه مقدمه ای بر زبان انفورماتیک مقام کشاورزی دراقتصاد ایران تحصیلات عالیه در ایران تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران طوفانهای خلیج فارسی مناسبات و روابط خارجی ایران نفت و کشورهای صادر کننده نفت مواد مخدره درایران مناسبات و روابط خارجی ایران اقتصاد اسلحه درایران تحقیق درباره اشتغال در ایران توسعه اقتصادی ایران تحول جمعیت ایران تحول جمعیت فعال ایران مناسبات جمعی درایران منابع نیرو درایران فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد) ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری) متد آموزش جبر ترجمه :  حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل تاریخ ریاضیات تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل زندگی در فراخنای جهان – اووندن ساختمان خورشید – ماسوویچ غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی مارکسیسم – هانری لوفور تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور ———————————————————————————————– زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند : بنام خداوند جان و خرد  تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند. این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها … آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید. گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی. این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور. آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد… دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود. گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند… تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست. شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم. استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند. ابراهیم یونسی پست‌های مشابه دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیکتصاویر اولین سمینار شهر الکترونیکبرگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده استاد محمدطاهر امامی، استاد معرق، منبت و مشبک؛ درگذشت پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت • انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲ در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت. مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است . دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود. در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید: روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است. دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد. نگاهی به آثار ایشان : تألیــفات:  (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  : مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران خاطرات یک افسر توده ای پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه) تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ ) آدم تو شهر خودش گنده نمیشه تجزیه و تحلیل منطقی جنبش کمونیستی درایران هویت محصوریا محصورهویت بانک و امورمالی درایران ایران و خلیج فارس منابع آبی ایران تولید و مصرف انرژی برقی درایران اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی تحول تورم درایران محصور سیمای ایران درادبیات فرانسه مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه مقدمه ای بر زبان انفورماتیک مقام کشاورزی دراقتصاد ایران تحصیلات عالیه در ایران تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران طوفانهای خلیج فارسی مناسبات و روابط خارجی ایران نفت و کشورهای صادر کننده نفت مواد مخدره درایران مناسبات و روابط خارجی ایران اقتصاد اسلحه درایران تحقیق درباره اشتغال در ایران توسعه اقتصادی ایران تحول جمعیت ایران تحول جمعیت فعال ایران مناسبات جمعی درایران منابع نیرو درایران فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد) ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری) متد آموزش جبر ترجمه :  حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل تاریخ ریاضیات تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل زندگی در فراخنای جهان – اووندن ساختمان خورشید – ماسوویچ غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی مارکسیسم – هانری لوفور تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور ———————————————————————————————– زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند : بنام خداوند جان و خرد  تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند. این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها … آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید. گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی. این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور. آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد… دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود. گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند… تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست. شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم. استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند. ابراهیم یونسی پست‌های مشابه دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیکتصاویر اولین سمینار شهر الکترونیکبرگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده استاد محمدطاهر امامی، استاد معرق، منبت و مشبک؛ درگذشت پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت • انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲ در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت. مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است . دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود. در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید: روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است. دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد. نگاهی به آثار ایشان : تألیــفات:  (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  : مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران خاطرات یک افسر توده ای پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه) تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ ) آدم تو شهر خودش گنده نمیشه تجزیه و تحلیل منطقی جنبش کمونیستی درایران هویت محصوریا محصورهویت بانک و امورمالی درایران ایران و خلیج فارس منابع آبی ایران تولید و مصرف انرژی برقی درایران اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی تحول تورم درایران محصور سیمای ایران درادبیات فرانسه مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه مقدمه ای بر زبان انفورماتیک مقام کشاورزی دراقتصاد ایران تحصیلات عالیه در ایران تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران طوفانهای خلیج فارسی مناسبات و روابط خارجی ایران نفت و کشورهای صادر کننده نفت مواد مخدره درایران مناسبات و روابط خارجی ایران اقتصاد اسلحه درایران تحقیق درباره اشتغال در ایران توسعه اقتصادی ایران تحول جمعیت ایران تحول جمعیت فعال ایران مناسبات جمعی درایران منابع نیرو درایران فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد) ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری) متد آموزش جبر ترجمه :  حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل تاریخ ریاضیات تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل زندگی در فراخنای جهان – اووندن ساختمان خورشید – ماسوویچ غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی مارکسیسم – هانری لوفور تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور ———————————————————————————————– زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند : بنام خداوند جان و خرد  تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند. این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها … آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید. گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی. این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور. آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد… دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود. گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند… تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست. شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم. استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند. ابراهیم یونسی پست‌های مشابه دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیکتصاویر اولین سمینار شهر الکترونیکبرگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده استاد محمدطاهر امامی، استاد معرق، منبت و مشبک؛ درگذشت پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت • انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲ در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت. مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است . دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود. در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید: روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است. دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد. نگاهی به آثار ایشان : تألیــفات:  (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  : مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران خاطرات یک افسر توده ای پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه) تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ ) آدم تو شهر خودش گنده نمیشه تجزیه و تحلیل منطقی جنبش کمونیستی درایران هویت محصوریا محصورهویت بانک و امورمالی درایران ایران و خلیج فارس منابع آبی ایران تولید و مصرف انرژی برقی درایران اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی تحول تورم درایران محصور سیمای ایران درادبیات فرانسه مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه مقدمه ای بر زبان انفورماتیک مقام کشاورزی دراقتصاد ایران تحصیلات عالیه در ایران تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران طوفانهای خلیج فارسی مناسبات و روابط خارجی ایران نفت و کشورهای صادر کننده نفت مواد مخدره درایران مناسبات و روابط خارجی ایران اقتصاد اسلحه درایران تحقیق درباره اشتغال در ایران توسعه اقتصادی ایران تحول جمعیت ایران تحول جمعیت فعال ایران مناسبات جمعی درایران منابع نیرو درایران فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد) ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری) متد آموزش جبر ترجمه :  حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل تاریخ ریاضیات تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل زندگی در فراخنای جهان – اووندن ساختمان خورشید – ماسوویچ غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی مارکسیسم – هانری لوفور تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور ———————————————————————————————– زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند : بنام خداوند جان و خرد  تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند. این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها … آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید. گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی. این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور. آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد… دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود. گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند… تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست. شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم. استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند. ابراهیم یونسی پست‌های مشابه دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیکتصاویر اولین سمینار شهر الکترونیکبرگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده استاد محمدطاهر امامی، استاد معرق، منبت و مشبک؛ درگذشت پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت • انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲ در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت. مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است . دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود. در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید: روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است. دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد. نگاهی به آثار ایشان : تألیــفات:  (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  : مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران خاطرات یک افسر توده ای پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه) تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ ) آدم تو شهر خودش گنده نمیشه تجزیه و تحلیل منطقی جنبش کمونیستی درایران هویت محصوریا محصورهویت بانک و امورمالی درایران ایران و خلیج فارس منابع آبی ایران تولید و مصرف انرژی برقی درایران اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی تحول تورم درایران محصور سیمای ایران درادبیات فرانسه مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه مقدمه ای بر زبان انفورماتیک مقام کشاورزی دراقتصاد ایران تحصیلات عالیه در ایران تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران طوفانهای خلیج فارسی مناسبات و روابط خارجی ایران نفت و کشورهای صادر کننده نفت مواد مخدره درایران مناسبات و روابط خارجی ایران اقتصاد اسلحه درایران تحقیق درباره اشتغال در ایران توسعه اقتصادی ایران تحول جمعیت ایران تحول جمعیت فعال ایران مناسبات جمعی درایران منابع نیرو درایران فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد) ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری) متد آموزش جبر ترجمه :  حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل تاریخ ریاضیات تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل زندگی در فراخنای جهان – اووندن ساختمان خورشید – ماسوویچ غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی مارکسیسم – هانری لوفور تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور ———————————————————————————————– زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند : بنام خداوند جان و خرد  تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند. این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها … آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید. گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی. این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور. آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد… دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود. گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند… تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست. شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم. استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند. ابراهیم یونسی پست‌های مشابه دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیکتصاویر اولین سمینار شهر الکترونیکبرگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده استاد محمدطاهر امامی، استاد معرق، منبت و مشبک؛ درگذشت

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت
• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲ در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت. مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است . دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود. در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید: روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است. دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد. نگاهی به آثار ایشان : تألیــفات:  (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  : مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران خاطرات یک افسر توده ای پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه) تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ ) آدم تو شهر خودش گنده نمیشه تجزیه و تحلیل منطقی جنبش کمونیستی درایران هویت محصوریا محصورهویت بانک و امورمالی درایران ایران و خلیج فارس منابع آبی ایران تولید و مصرف انرژی برقی درایران اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی تحول تورم درایران محصور سیمای ایران درادبیات فرانسه مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه مقدمه ای بر زبان انفورماتیک مقام کشاورزی دراقتصاد ایران تحصیلات عالیه در ایران تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران طوفانهای خلیج فارسی مناسبات و روابط خارجی ایران نفت و کشورهای صادر کننده نفت مواد مخدره درایران مناسبات و روابط خارجی ایران اقتصاد اسلحه درایران تحقیق درباره اشتغال در ایران توسعه اقتصادی ایران تحول جمعیت ایران تحول جمعیت فعال ایران مناسبات جمعی درایران منابع نیرو درایران فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد) ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری) متد آموزش جبر ترجمه :  حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل تاریخ ریاضیات تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل زندگی در فراخنای جهان – اووندن ساختمان خورشید – ماسوویچ غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی مارکسیسم – هانری لوفور تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور ———————————————————————————————– زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند : بنام خداوند جان و خرد  تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند. این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها … آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید. گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی. این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور. آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد… دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود. گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند… تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست. شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم. استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند. ابراهیم یونسی پست‌های مشابه دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیکتصاویر اولین سمینار شهر الکترونیکبرگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده استاد محمدطاهر امامی، استاد معرق، منبت و مشبک؛ درگذشت پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت • انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲ در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت. مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است . دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود. در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید: روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است. دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد. نگاهی به آثار ایشان : تألیــفات:  (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  : مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران خاطرات یک افسر توده ای پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه) تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ ) آدم تو شهر خودش گنده نمیشه تجزیه و تحلیل منطقی جنبش کمونیستی درایران هویت محصوریا محصورهویت بانک و امورمالی درایران ایران و خلیج فارس منابع آبی ایران تولید و مصرف انرژی برقی درایران اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی تحول تورم درایران محصور سیمای ایران درادبیات فرانسه مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه مقدمه ای بر زبان انفورماتیک مقام کشاورزی دراقتصاد ایران تحصیلات عالیه در ایران تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران طوفانهای خلیج فارسی مناسبات و روابط خارجی ایران نفت و کشورهای صادر کننده نفت مواد مخدره درایران مناسبات و روابط خارجی ایران اقتصاد اسلحه درایران تحقیق درباره اشتغال در ایران توسعه اقتصادی ایران تحول جمعیت ایران تحول جمعیت فعال ایران مناسبات جمعی درایران منابع نیرو درایران فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد) ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری) متد آموزش جبر ترجمه :  حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل تاریخ ریاضیات تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل زندگی در فراخنای جهان – اووندن ساختمان خورشید – ماسوویچ غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی مارکسیسم – هانری لوفور تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور ———————————————————————————————– زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند : بنام خداوند جان و خرد  تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند. این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها … آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید. گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی. این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور. آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد… دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود. گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند… تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست. شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم. استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند. ابراهیم یونسی پست‌های مشابه دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیکتصاویر اولین سمینار شهر الکترونیکبرگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده استاد محمدطاهر امامی، استاد معرق، منبت و مشبک؛ درگذشت پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت • انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲ در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت. مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است . دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود. در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید: روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است. دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد. نگاهی به آثار ایشان : تألیــفات:  (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  : مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران خاطرات یک افسر توده ای پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه) تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ ) آدم تو شهر خودش گنده نمیشه تجزیه و تحلیل منطقی جنبش کمونیستی درایران هویت محصوریا محصورهویت بانک و امورمالی درایران ایران و خلیج فارس منابع آبی ایران تولید و مصرف انرژی برقی درایران اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی تحول تورم درایران محصور سیمای ایران درادبیات فرانسه مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه مقدمه ای بر زبان انفورماتیک مقام کشاورزی دراقتصاد ایران تحصیلات عالیه در ایران تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران طوفانهای خلیج فارسی مناسبات و روابط خارجی ایران نفت و کشورهای صادر کننده نفت مواد مخدره درایران مناسبات و روابط خارجی ایران اقتصاد اسلحه درایران تحقیق درباره اشتغال در ایران توسعه اقتصادی ایران تحول جمعیت ایران تحول جمعیت فعال ایران مناسبات جمعی درایران منابع نیرو درایران فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد) ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری) متد آموزش جبر ترجمه :  حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل تاریخ ریاضیات تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل زندگی در فراخنای جهان – اووندن ساختمان خورشید – ماسوویچ غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی مارکسیسم – هانری لوفور تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور ———————————————————————————————– زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند : بنام خداوند جان و خرد  تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند. این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها … آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید. گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی. این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور. آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد… دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود. گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند… تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست. شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم. استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند. ابراهیم یونسی پست‌های مشابه دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیکتصاویر اولین سمینار شهر الکترونیکبرگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده استاد محمدطاهر امامی، استاد معرق، منبت و مشبک؛ درگذشت پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت • انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲ در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت. مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است . دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود. در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید: روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است. دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد. نگاهی به آثار ایشان : تألیــفات:  (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  : مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران خاطرات یک افسر توده ای پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه) تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ ) آدم تو شهر خودش گنده نمیشه تجزیه و تحلیل منطقی جنبش کمونیستی درایران هویت محصوریا محصورهویت بانک و امورمالی درایران ایران و خلیج فارس منابع آبی ایران تولید و مصرف انرژی برقی درایران اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی تحول تورم درایران محصور سیمای ایران درادبیات فرانسه مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه مقدمه ای بر زبان انفورماتیک مقام کشاورزی دراقتصاد ایران تحصیلات عالیه در ایران تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران طوفانهای خلیج فارسی مناسبات و روابط خارجی ایران نفت و کشورهای صادر کننده نفت مواد مخدره درایران مناسبات و روابط خارجی ایران اقتصاد اسلحه درایران تحقیق درباره اشتغال در ایران توسعه اقتصادی ایران تحول جمعیت ایران تحول جمعیت فعال ایران مناسبات جمعی درایران منابع نیرو درایران فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد) ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری) متد آموزش جبر ترجمه :  حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل تاریخ ریاضیات تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل زندگی در فراخنای جهان – اووندن ساختمان خورشید – ماسوویچ غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی مارکسیسم – هانری لوفور تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور ———————————————————————————————– زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند : بنام خداوند جان و خرد  تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند. این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها … آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید. گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی. این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور. آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد… دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود. گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند… تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست. شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم. استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند. ابراهیم یونسی پست‌های مشابه دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیکتصاویر اولین سمینار شهر الکترونیکبرگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده استاد محمدطاهر امامی، استاد معرق، منبت و مشبک؛ درگذشت پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت • انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲ در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت. مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است . دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود. در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید: روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است. دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد. نگاهی به آثار ایشان : تألیــفات:  (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  : مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران خاطرات یک افسر توده ای پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه) تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ ) آدم تو شهر خودش گنده نمیشه تجزیه و تحلیل منطقی جنبش کمونیستی درایران هویت محصوریا محصورهویت بانک و امورمالی درایران ایران و خلیج فارس منابع آبی ایران تولید و مصرف انرژی برقی درایران اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی تحول تورم درایران محصور سیمای ایران درادبیات فرانسه مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه مقدمه ای بر زبان انفورماتیک مقام کشاورزی دراقتصاد ایران تحصیلات عالیه در ایران تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران طوفانهای خلیج فارسی مناسبات و روابط خارجی ایران نفت و کشورهای صادر کننده نفت مواد مخدره درایران مناسبات و روابط خارجی ایران اقتصاد اسلحه درایران تحقیق درباره اشتغال در ایران توسعه اقتصادی ایران تحول جمعیت ایران تحول جمعیت فعال ایران مناسبات جمعی درایران منابع نیرو درایران فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد) ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری) متد آموزش جبر ترجمه :  حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل تاریخ ریاضیات تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل زندگی در فراخنای جهان – اووندن ساختمان خورشید – ماسوویچ غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی مارکسیسم – هانری لوفور تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور ———————————————————————————————– زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند : بنام خداوند جان و خرد  تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند. این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها … آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید. گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی. این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور. آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد… دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود. گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند… تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست. شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم. استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند. ابراهیم یونسی پست‌های مشابه دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیکتصاویر اولین سمینار شهر الکترونیکبرگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده استاد محمدطاهر امامی، استاد معرق، منبت و مشبک؛ درگذشت پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت • انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲ در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت. مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است . دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود. در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید: روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است. دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد. نگاهی به آثار ایشان : تألیــفات:  (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  : مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران خاطرات یک افسر توده ای پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه) تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ ) آدم تو شهر خودش گنده نمیشه تجزیه و تحلیل منطقی جنبش کمونیستی درایران هویت محصوریا محصورهویت بانک و امورمالی درایران ایران و خلیج فارس منابع آبی ایران تولید و مصرف انرژی برقی درایران اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی تحول تورم درایران محصور سیمای ایران درادبیات فرانسه مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه مقدمه ای بر زبان انفورماتیک مقام کشاورزی دراقتصاد ایران تحصیلات عالیه در ایران تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران طوفانهای خلیج فارسی مناسبات و روابط خارجی ایران نفت و کشورهای صادر کننده نفت مواد مخدره درایران مناسبات و روابط خارجی ایران اقتصاد اسلحه درایران تحقیق درباره اشتغال در ایران توسعه اقتصادی ایران تحول جمعیت ایران تحول جمعیت فعال ایران مناسبات جمعی درایران منابع نیرو درایران فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد) ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری) متد آموزش جبر ترجمه :  حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل تاریخ ریاضیات تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل زندگی در فراخنای جهان – اووندن ساختمان خورشید – ماسوویچ غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی مارکسیسم – هانری لوفور تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور ———————————————————————————————– زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند : بنام خداوند جان و خرد  تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند. این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها … آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید. گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی. این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور. آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد… دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود. گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند… تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست. شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم. استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند. ابراهیم یونسی پست‌های مشابه دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیکتصاویر اولین سمینار شهر الکترونیکبرگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده استاد محمدطاهر امامی، استاد معرق، منبت و مشبک؛ درگذشت

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت
• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲ در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت. مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است . دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود. در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید: روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است. دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد. نگاهی به آثار ایشان : تألیــفات:  (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  : مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران خاطرات یک افسر توده ای پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه) تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ ) آدم تو شهر خودش گنده نمیشه تجزیه و تحلیل منطقی جنبش کمونیستی درایران هویت محصوریا محصورهویت بانک و امورمالی درایران ایران و خلیج فارس منابع آبی ایران تولید و مصرف انرژی برقی درایران اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی تحول تورم درایران محصور سیمای ایران درادبیات فرانسه مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه مقدمه ای بر زبان انفورماتیک مقام کشاورزی دراقتصاد ایران تحصیلات عالیه در ایران تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران طوفانهای خلیج فارسی مناسبات و روابط خارجی ایران نفت و کشورهای صادر کننده نفت مواد مخدره درایران مناسبات و روابط خارجی ایران اقتصاد اسلحه درایران تحقیق درباره اشتغال در ایران توسعه اقتصادی ایران تحول جمعیت ایران تحول جمعیت فعال ایران مناسبات جمعی درایران منابع نیرو درایران فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد) ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری) متد آموزش جبر ترجمه :  حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل تاریخ ریاضیات تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل زندگی در فراخنای جهان – اووندن ساختمان خورشید – ماسوویچ غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی مارکسیسم – هانری لوفور تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور ———————————————————————————————– زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند : بنام خداوند جان و خرد  تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند. این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها … آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید. گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی. این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور. آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد… دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود. گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند… تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست. شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم. استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند. ابراهیم یونسی پست‌های مشابه دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیکتصاویر اولین سمینار شهر الکترونیکبرگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده استاد محمدطاهر امامی، استاد معرق، منبت و مشبک؛ درگذشت پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت • انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲ در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت. مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است . دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود. در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید: روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است. دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد. نگاهی به آثار ایشان : تألیــفات:  (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  : مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران خاطرات یک افسر توده ای پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه) تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ ) آدم تو شهر خودش گنده نمیشه تجزیه و تحلیل منطقی جنبش کمونیستی درایران هویت محصوریا محصورهویت بانک و امورمالی درایران ایران و خلیج فارس منابع آبی ایران تولید و مصرف انرژی برقی درایران اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی تحول تورم درایران محصور سیمای ایران درادبیات فرانسه مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه مقدمه ای بر زبان انفورماتیک مقام کشاورزی دراقتصاد ایران تحصیلات عالیه در ایران تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران طوفانهای خلیج فارسی مناسبات و روابط خارجی ایران نفت و کشورهای صادر کننده نفت مواد مخدره درایران مناسبات و روابط خارجی ایران اقتصاد اسلحه درایران تحقیق درباره اشتغال در ایران توسعه اقتصادی ایران تحول جمعیت ایران تحول جمعیت فعال ایران مناسبات جمعی درایران منابع نیرو درایران فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد) ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری) متد آموزش جبر ترجمه :  حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل تاریخ ریاضیات تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل زندگی در فراخنای جهان – اووندن ساختمان خورشید – ماسوویچ غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی مارکسیسم – هانری لوفور تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور ———————————————————————————————– زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند : بنام خداوند جان و خرد  تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند. این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها … آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید. گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی. این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور. آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد… دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود. گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند… تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست. شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم. استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند. ابراهیم یونسی پست‌های مشابه دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیکتصاویر اولین سمینار شهر الکترونیکبرگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده استاد محمدطاهر امامی، استاد معرق، منبت و مشبک؛ درگذشت پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت • انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲ در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت. مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است . دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود. در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید: روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است. دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد. نگاهی به آثار ایشان : تألیــفات:  (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  : مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران خاطرات یک افسر توده ای پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه) تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ ) آدم تو شهر خودش گنده نمیشه تجزیه و تحلیل منطقی جنبش کمونیستی درایران هویت محصوریا محصورهویت بانک و امورمالی درایران ایران و خلیج فارس منابع آبی ایران تولید و مصرف انرژی برقی درایران اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی تحول تورم درایران محصور سیمای ایران درادبیات فرانسه مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه مقدمه ای بر زبان انفورماتیک مقام کشاورزی دراقتصاد ایران تحصیلات عالیه در ایران تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران طوفانهای خلیج فارسی مناسبات و روابط خارجی ایران نفت و کشورهای صادر کننده نفت مواد مخدره درایران مناسبات و روابط خارجی ایران اقتصاد اسلحه درایران تحقیق درباره اشتغال در ایران توسعه اقتصادی ایران تحول جمعیت ایران تحول جمعیت فعال ایران مناسبات جمعی درایران منابع نیرو درایران فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد) ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری) متد آموزش جبر ترجمه :  حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل تاریخ ریاضیات تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل زندگی در فراخنای جهان – اووندن ساختمان خورشید – ماسوویچ غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی مارکسیسم – هانری لوفور تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور ———————————————————————————————– زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند : بنام خداوند جان و خرد  تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند. این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها … آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید. گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی. این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور. آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد… دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود. گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند… تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست. شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم. استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند. ابراهیم یونسی پست‌های مشابه دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیکتصاویر اولین سمینار شهر الکترونیکبرگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده استاد محمدطاهر امامی، استاد معرق، منبت و مشبک؛ درگذشت پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت • انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲ در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت. مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است . دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود. در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید: روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است. دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد. نگاهی به آثار ایشان : تألیــفات:  (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  : مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران خاطرات یک افسر توده ای پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه) تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ ) آدم تو شهر خودش گنده نمیشه تجزیه و تحلیل منطقی جنبش کمونیستی درایران هویت محصوریا محصورهویت بانک و امورمالی درایران ایران و خلیج فارس منابع آبی ایران تولید و مصرف انرژی برقی درایران اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی تحول تورم درایران محصور سیمای ایران درادبیات فرانسه مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه مقدمه ای بر زبان انفورماتیک مقام کشاورزی دراقتصاد ایران تحصیلات عالیه در ایران تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران طوفانهای خلیج فارسی مناسبات و روابط خارجی ایران نفت و کشورهای صادر کننده نفت مواد مخدره درایران مناسبات و روابط خارجی ایران اقتصاد اسلحه درایران تحقیق درباره اشتغال در ایران توسعه اقتصادی ایران تحول جمعیت ایران تحول جمعیت فعال ایران مناسبات جمعی درایران منابع نیرو درایران فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد) ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری) متد آموزش جبر ترجمه :  حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل تاریخ ریاضیات تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل زندگی در فراخنای جهان – اووندن ساختمان خورشید – ماسوویچ غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی مارکسیسم – هانری لوفور تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور ———————————————————————————————– زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند : بنام خداوند جان و خرد  تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند. این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها … آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید. گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی. این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور. آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد… دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود. گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند… تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست. شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم. استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند. ابراهیم یونسی پست‌های مشابه دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیکتصاویر اولین سمینار شهر الکترونیکبرگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده استاد محمدطاهر امامی، استاد معرق، منبت و مشبک؛ درگذشت پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت • انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲ در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت. مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است . دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود. در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید: روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است. دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد. نگاهی به آثار ایشان : تألیــفات:  (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  : مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران خاطرات یک افسر توده ای پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه) تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ ) آدم تو شهر خودش گنده نمیشه تجزیه و تحلیل منطقی جنبش کمونیستی درایران هویت محصوریا محصورهویت بانک و امورمالی درایران ایران و خلیج فارس منابع آبی ایران تولید و مصرف انرژی برقی درایران اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی تحول تورم درایران محصور سیمای ایران درادبیات فرانسه مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه مقدمه ای بر زبان انفورماتیک مقام کشاورزی دراقتصاد ایران تحصیلات عالیه در ایران تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران طوفانهای خلیج فارسی مناسبات و روابط خارجی ایران نفت و کشورهای صادر کننده نفت مواد مخدره درایران مناسبات و روابط خارجی ایران اقتصاد اسلحه درایران تحقیق درباره اشتغال در ایران توسعه اقتصادی ایران تحول جمعیت ایران تحول جمعیت فعال ایران مناسبات جمعی درایران منابع نیرو درایران فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد) ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری) متد آموزش جبر ترجمه :  حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل تاریخ ریاضیات تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل زندگی در فراخنای جهان – اووندن ساختمان خورشید – ماسوویچ غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی مارکسیسم – هانری لوفور تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور ———————————————————————————————– زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند : بنام خداوند جان و خرد  تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند. این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها … آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید. گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی. این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور. آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد… دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود. گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند… تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست. شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم. استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند. ابراهیم یونسی پست‌های مشابه دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیکتصاویر اولین سمینار شهر الکترونیکبرگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده استاد محمدطاهر امامی، استاد معرق، منبت و مشبک؛ درگذشت پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت • انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲ در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت. مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است . دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود. در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید: روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد. اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است. دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد. نگاهی به آثار ایشان : تألیــفات:  (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  : مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران خاطرات یک افسر توده ای پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه) تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ ) آدم تو شهر خودش گنده نمیشه تجزیه و تحلیل منطقی جنبش کمونیستی درایران هویت محصوریا محصورهویت بانک و امورمالی درایران ایران و خلیج فارس منابع آبی ایران تولید و مصرف انرژی برقی درایران اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی تحول تورم درایران محصور سیمای ایران درادبیات فرانسه مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه مقدمه ای بر زبان انفورماتیک مقام کشاورزی دراقتصاد ایران تحصیلات عالیه در ایران تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران طوفانهای خلیج فارسی مناسبات و روابط خارجی ایران نفت و کشورهای صادر کننده نفت مواد مخدره درایران مناسبات و روابط خارجی ایران اقتصاد اسلحه درایران تحقیق درباره اشتغال در ایران توسعه اقتصادی ایران تحول جمعیت ایران تحول جمعیت فعال ایران مناسبات جمعی درایران منابع نیرو درایران فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد) ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری) متد آموزش جبر ترجمه :  حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل تاریخ ریاضیات تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل زندگی در فراخنای جهان – اووندن ساختمان خورشید – ماسوویچ غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی مارکسیسم – هانری لوفور تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور ———————————————————————————————– زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند : بنام خداوند جان و خرد  تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند. این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها … آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید. گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی. این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور. آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد… دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود. گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند… تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست. شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم. استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند. ابراهیم یونسی پست‌های مشابه دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیکتصاویر اولین سمینار شهر الکترونیکبرگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده استاد محمدطاهر امامی، استاد معرق، منبت و مشبک؛ درگذشت

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

پروفسور روح‌الله عباسی، درگذشت

• انتشار در ۷م اردیبهشت ۱۳۹۲

در ویکی‌پدیا آمده: روح الله عباسی پژوهشگر و مترجم ایرانی است . او در سال ۱۳۰۲ (ه.ش) در آباده  متولد شد و در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در پاریس درگذشت.

مراسم تشییع ایشان روز سه‌شنبه ۹۲/۰۲/۱۰ ساعت ۱۰ از محل شهرداری آباده برگزار خواهد شد.

پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه اول در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید . ولی همین تبعید زمینه‌ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) و موفق به کسب رتبه اول دانشکده ادبیات شد ولی به دلیل سابقه‌اش، ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با توجه به شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود[نیازمند منبع] و پس از اتمام تحصیلات در رشته‌های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه‌شناسی، دکترای سیکل سوم در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاه‌های فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه[نیازمند منبع] و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده[نیازمند منبع] و موفق به کسب گواهی در قرآن‌شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است .

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی داشت و علاوه بر فارسی به سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بود.

در ادامه می‌توانید زندگی‌نامه کامل استاد عباسی را بخوانید:

روح الله عباسی، در سال ۱۳۰۲ (ه. ش) در آباده متولد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۲۲ تحصیلات متوسطه را در دبیرستان نظام آغاز کرده و همزمان با آن در مکتب شیخ علی اکبر ندافیان مشهور به شریف الواعظین، در آباده به یادگیری علوم اسلامی پرداخت. در ادامه تحصیل در دانشکده فنی به عنوان دانشجوی ارتش با کسب رتبه یک در امتحانات، برای تحصیل در رشته مهندسی رادار به فرانسه اعزام و پس از بازگشت، در نیروی دریائی جنوب با سمت فرمانده واحد رادار (ناو پلنگ) مشغول خدمت شد.

اندکی بعد به سبب انتقاد و درگیری با فرماندهان به نیروی زمینی منتقل و به کرمان تبعید گردید. ولی همین تبعید زمینه ای برای تفحص و تأمل بیشتر در مسائل اجتماعی کشور شد و در ادامه به شبکه نظامی حزب توده ایران پیوست. با لو رفتن سازمان مدتی را در زندان به سر برد.

پس از آزادی از زندان با توفیق در امتحانات، مجدداً وارد دانشگاه (تهران) شد؛ و موفق به کسب رتبه یک دانشکده ادبیات گردید ولی به دلیل سابقه‌اش ساواک مانع از ادامه تحصیل و گذراندن دورهٔ دکتری‌اش در اروپا شد، اما با شایستگی که از خود نشان داده بود و دستور شاه موفق شد برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود. او، شاگرد هانری لوفور فیلسوف مارکسیست فرانسوی بوده و پس از اتمام تحصیلات در رشته های دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه در اقتصاد و دکترای دولتی در علوم انسانی، سال‌ها در دانشگاههای فرانسه به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است.

ایشان همچنین شاگرد استاد جعفری در فلسفه و علوم عربی و امام سید مهدی روحانی در پاریس بوده و موفق به کسب گواهی در قرآن شناسی و علوم اسلامی از طرف ایشان و استاد استخری شده است.

دکتر عباسی، به خوبی با شعر و موسیقی سنتی ایران آشنائی دارد و علاوه بر فارسی بر سه زبان زنده دنیا یعنی، انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط دارد.

نگاهی به آثار ایشان :

تألیــفات:

 (تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی با همکاری انجمن هنری وفرهنگی ایران و فرانسه)  :

  • مقدمه ای برجامعه شناسی شهری تهران
  • خاطرات یک افسر توده ای
  • پایان شب (تجزیه و تحلیلی از فساد زندگی اجتماعی درایران و فرانسه)
  • تحول اقتصادی و اجتمامی ایران ( ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ )
  • آدم تو شهر خودش گنده نمیشه
  • تجزیه و تحلیل منطقی
  • جنبش کمونیستی درایران
  • هویت محصوریا محصورهویت
  • بانک و امورمالی درایران
  • ایران و خلیج فارس
  • منابع آبی ایران
  • تولید و مصرف انرژی برقی درایران
  • اقتصاد ایران درادبیات فرانسه درقرن هفده میلادی
  • تحول تورم درایران
  • محصور
  • سیمای ایران درادبیات فرانسه
  • مشکلات غذائی در کشورهای خلیج فارس
  • ره آورد محققان کشور های اسلامی برای غنی ساختن کتابخانه فرانسه
  • مقدمه ای بر زبان انفورماتیک
  • مقام کشاورزی دراقتصاد ایران
  • تحصیلات عالیه در ایران
  • تحصیلات فنی و حرفه ای در ایران
  • طوفانهای خلیج فارسی
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • نفت و کشورهای صادر کننده نفت
  • مواد مخدره درایران
  • مناسبات و روابط خارجی ایران
  • اقتصاد اسلحه درایران
  • تحقیق درباره اشتغال در ایران
  • توسعه اقتصادی ایران
  • تحول جمعیت ایران
  • تحول جمعیت فعال ایران
  • مناسبات جمعی درایران
  • منابع نیرو درایران
  • فرهنگ استعاری و استعمار فرهنگی
  • مناسبا ت اقتصادی ایران و امریکا
  • متد آموزش فرانسه ( ۲ جلد)
  • ۲۵۰۰ مسئله مثلثات (با همکاری)
  • متد آموزش جبر

ترجمه :

 حرکت کمونیستی در ایران – سپهر ذبیح

  • ناسیونالیسم در ایران – قطام- مارسل بل
  • تاریخ ریاضیات
  • تئوری پیدایش زمین و منظومه شمسی – اتواشمیت
  • تمدن فرانسه – ژرژ دوهامل
  • زندگی در فراخنای جهان – اووندن
  • ساختمان خورشید – ماسوویچ
  • غارت جهان سه (با همکاری) – پیر ژاله
  • اقتصاد جهان در قرن بیست – وارگا
  • جهانی که من می‌شناسم – برتراند راسل
  • چرا مسیحی نیستم – برتراند راسل
  • در آستانه قرآن (با همکاری رامیار) – رژی بلاشر
  • قرآن جلوه ای از رحمان – رژی بلاشر
  • طبق المناطق (غیاث الدین کاشی) -کندی
  • مارکسیسم – هانری لوفور
  • تمرکز اقتصادی در امریکا (با همکاری) – ماندل
  • جامعه شناسی مارکس – هانری لوفور

———————————————————————————————–

زندگینامه دکتر روح الله عباسی از زبان دکتر یونسی

دکتر ابراهیم یونسی بدون شک یکی از نوادر روزگار و از بزرگ‌ترین مترجمان و محققان ایران است که در مورد استاد دکتر روح الله عباسی چنین نقل می‌کند :

بنام خداوند جان و خرد

 تنها دوری استاد از وطن است که موجب شده این بنده قلم به دست گیرم و سخنی چند در پیرامون جایگاه علمی و شخصیات جناب آقای دکتر روح الله عباسی بنگارم. جناب ایشان در واقع، نیازی به معرفی به هم میهنان ندارند. وسعت دانش و دامنه و! اطلاعات ایشان در حد و پایه و نیرو و مایه این نیست که نیازی به این باشد که کسی چون این بنده در صدد معرفی ایشان برآید… اما خوب، درد این است که این خورشید درخشان دانش و ادب دور از وطن است، و همین دوری است که موجب شده که چون این بنده به خود جرأت دهد و قلم به دست گیرد تا کسی چون جناب ایشان را به هم میهنان بشناساند.

این بنده دیری است که جناب دکتر را می‌شناسم. خوب به یاد می‌آورم نخستین باری را که ما دو نفر با هم روبرو شدیم. نوباوگانی بیش نبودیم، هر دو از شهرستان آمده بودیم به تهران، ایشان از آباده من از بانه. هر دو به دبیرستان نظام آمده بودیم. آن وقت تا آنجا که ما اطلاع داشتیم تنها دو مؤسسه آموزشی شبانه روزی درکشور بود: یکی دبیرستان نظام و دیگری دانشسرای مقدماتی – ما آمده بودیم به دبیرستان نظام. سال ۱۳۲۲ بود، هر دو دو سال ترک تحصیل داشتیم. یادم هست همان شب یک ورودم را پیش از شام، غریب وار در حیاط قدم می‌زدم. آن وقت‌ها آن حیاط در نداشت دبیرستان را تنها یک لامپ ضعیف روشن می‌داشت. یادم هست همان شب یک ورودمان غریب وار درحیاط می‌گشتم، و به غربت و دوری و آینده تحصیلی و این گونه مسائل می‌اندیشیدم… که یکی از درون تاریکی به سویم آمد. سلام کرد، نامم را پرسید، و دیارم را. گفتم. او هم خودش را معرفی کرد، و گفت که کیست و از کجاست… و در دنبال سخن گفت (بی مقدمه) : ابراهیم، بیا با هم دوست باشیم… دوست شدیم، هنوز هم دوست هستیم، دوست مانده‌ایم با تمام زیر و بم‌ها و پیچ و خم‌ها و گاه، قهر و آشتی‌ها …

آن روز (روز نخست ورودم به دبیرستان، که گمان می‌کنم چهار یا پنج مهرماه ۱۳۲۲ بود) عباسی را در سر کلاس دیده و سنجیده بودم … آه، اعجوبه ای بود این بچه …در همه عرصه‌ها می‌درخشید: ریاضیات، طبیعیات، زبان فرانسه، زبان عربی – زبان فرانسه را فوت آب بود، بی اغراق همان وقت هم از یک لیسانسیه خارجه رفته چیزی کم نداشت … و عجب این که تار هم می‌زد! با این همه جوانی بود ساده، افتاده، آمیزگار، و همراه با هر دانش آموزی که از او می‌خواست درسی را با او مرور کند. من به شخصه کمترین رگه رشک و حسدی در او ندیدم، به هر کس نیاز به یاری او داشت صمیمانه می‌رسید.

گذشت باز … افسر شدیم، من به رضائیه رفتم، عباسی در تهران ماند و دنبال تحصیل را گرفت و در دانشکده فنی ثبت نام کرد … سال به سر نرسیده ارتش عده ای دانشجو برای تحصیل در رشته های مختلف به فرانسه فرستاد. عباسی که عاشق فرانسه بود و زبان فرانسه را عاشقانه دوست می‌داشت در امتحانات اعزام شرکت کرد، و شاگرد یک شد … و رفت که بشود مهندس رادار – و شد. برگشت، منتقل شد به نیروی دریائی جنوب فرمانده واحد رادار ناو پلنگ: ناوبان یک عباسی.

این را هم بگویم عباسی در انتقاد، به طور کلی، مردی است بسیار صریح اللهجه، چندان که این صراحت گاه برای اطرافیان سخت دل آزار می‌شود.   همین صراحت در گفتار بود که در محیط بسته ارتش باعث شد مجدداً به نیروی زمینی منتقل شود و به کیفر این ناپرهیزی‌ها به کرمان منتقل گردد. که تبعیدگاه ارتش بود … همین تبعید زمینه ای شد برای اندیشیدن نیشتر و غور در مسائل اجتماعی کشور.

آن سال‌ها دوران شور و سرمستی بود … با این همه در اینجا هم این بنده ضعیف دوست دیرینم، جناب استاد عباسی را، از یاد نبردم، و او را با خود به سازمان نظامی وابسته به حزب توده کشیدم … سازمان لو رفت، و ما افسرها، عضو، همه محکوم شدیم، کم یا زیاد. وراهی زندان شدیم. استاد که تازه کار بود و هنوز مسئولیت و مقامی در سازمان احراز نکرده بود سبک از معرکه جست. یکی دو سالی ماند و سپس آزاد شد…

دوران کساد و بیکاری بود. اما با این همه استاد، در عین تنگدستی، درنگ را جایز ندید و مجدداً در دانشگاه تهران ثبت نام کرد. شاگرد یک دانشکده ادبیات شد و بنا بر معمول باید برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دکتری به اروپا می‌رفت – اما سازمان امنیت و اطلاعات کشور مانع بود.

گذشت … سال ۴۱ بود، دانشگاه تهران طبق روال معمول جشن فارغ التحصیلی را برگزار می‌کرد، و شاه به دانشگاه آمده بود تا به حائزین رتبه یک دانشکده‌ها مدال علمی اعطا کند…

تلویزیون مراسم را پخش می‌کرد … نشسته بودم، تلویزیون عباسی را نشان داد، در مقابل شاه، چیزهائی گفته شد، اما صدا پخش نمی‌شد. منتظر ماندم، می‌دانستم که حتمای خواهد آمد خانه ما و خواهد گفت که چه گذشته است بین شاه و او. من تازه آزاد شده بودم …سال ۴۱ بود. آمد، و تعریف کرد که باری شاه از او پرسیده کیست و چه کاره است؛ و او گفته بود که افسر سازمان نظامی بوده، و بی کار است، حالا هم که شاگرد یک شده سازمان امنیت مانع از رفتنش به اروپاست.

شاه دستور داد برود – و رفت. استاد تاکنون چندین دیپلم و دیپلم دکتری گرفته: تا آنجا که من بدانم: لیسانس در ادبیات فرانسه، لیسانس در جامعه شناسی، دکترا در ادبیات فرانسه، دکترا در جامعه شناسی، دکترای سیکل سه دراقتصاد، دکترای دولتی در علوم انسانی، گویا یکی دو تای دیگر هم هست که من حاضر الذهن نیستم.

استاد عباسی سال‌ها در مدرسه عالی اقتصاد وابسته به سوربن دستیار زنده یاد پروفسور آندره پیاتیه  بود، و همیشه خدا در حال پژوهش و تحقیق بود. حاصل این پژوهش‌ها مجلدات عدیده ای است که به زبان‌های فارسی و فرانسه با عنوان «دایرة المعارف عباسی» منتشر شده است و می‌شود. خاطراتی هم نوشته است. زبان نگارشش به دل می‌نشیند، هر چند در اثر دوری از وطن اندکی غبار گرفته است، به هر حال خواننده با سهولت با گفتارش آشنا می‌شود، و با گوینده ارتباط پیدا می‌کند و از صداقتش در طرح مسائل و پاسخگوئی بدانها لذت می‌برد، هر چند می‌داند در وضع و موقعی نبوده است که چون یک فرد مسئول اظهار نظر کند. اما به هر حال، همین‌هاست که نهایتاً زمینه کلی سنجش را فراهم می‌کنند و خواننده را با واقعیات آشنا می‌سازند.

ابراهیم یونسی

پست‌های مشابه
  1. دانلود فیلم اولین سمینار شهر الکترونیک
  2. تصاویر اولین سمینار شهر الکترونیک
  3. برگزاری اولین سمینار تخصصی شهر الکترونیک، با حضور نخبگان شهرستان آباده

استاد محمدطاهر امامی، استاد معرق، منبت و مشبک؛ درگذشت

• انتشار در ۲۱م بهمن ۱۳۹۱

متأسفانه شمع وجود استاد در بامداد شنبه ۱۴ بهمن ماه ۱۳۹۱ در بیمارستان تهران‌پارس (تهران) خاموش شد و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا آرام گرفتند.

نوشته بالا دیدگاهی است که آقای بهروز امامی، فرزند استاد برای نوشته «زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی» برایم نوشته بودند. صمیمانه به ایشان و خانواده محترمشان تسلیت میگویم.

استاد محمدطاهر امامی

محمد طاهر فرزند هفتم احمد امامی (۵ پسر و ٣ دختر – پسر چهارم) در آباده دیده به جهان گشود، وی که از ٩ سالگی در کارگاه پدر رفت و آمد داشت در درون خود تحولی دید و شگفتا که در همان سال ها دریافت به این هنر عشق میورزید، پس تحت حمایت پدر، برادران (علی و خلیل) به رموز این هنر(معرق و منبت) آشنا شد و به برکت همجواری اساتیدی چون شهمیرزادی و زابلی نیز شکوفایی هنر در او دو چندان گشت تا اینکه در سال ١٣٢۴کارمند رسمی اداره هنرهای ملی شد، در سال ١٣٣٨کارگاه کوچکی در نزدیکی محل زندگی و اداره خود برپا کرد در این کارگاه علاوه بر تعلیم، آثار بدیعی را نیز خلق کردند که بعنوان مثال رحل قرآن (مشبک)، جعبه های قاشق چنگال (معرق)، تابلوهای دیوار کوب (معرق)، میزهای عسلی و پذیرائی و سفارشاتی برای منازل شخصی مانند بوفه و سرویس پذیرائی، نهار خوری (معرق و منبت) و… از این دست هستند.

برای آشنایی بیشتر با استاد لطفا نوشته «زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی» را بخوانید.

*متأسفانه من متوجه این موضوع نشده بودم، و از این بابت عذرخواهی می‌کنم.

پست‌های مشابه
  1. زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی
  2. دانلود تصاویر آثار استادان اما

    استاد محمدطاهر امامی، استاد معرق، منبت و مشبک؛ درگذشت

    • انتشار در ۲۱م بهمن ۱۳۹۱

    متأسفانه شمع وجود استاد در بامداد شنبه ۱۴ بهمن ماه ۱۳۹۱ در بیمارستان تهران‌پارس (تهران) خاموش شد و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا آرام گرفتند.

    نوشته بالا دیدگاهی است که آقای بهروز امامی، فرزند استاد برای نوشته «زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی» برایم نوشته بودند. صمیمانه به ایشان و خانواده محترمشان تسلیت میگویم.

    استاد محمدطاهر امامی

    محمد طاهر فرزند هفتم احمد امامی (۵ پسر و ٣ دختر – پسر چهارم) در آباده دیده به جهان گشود، وی که از ٩ سالگی در کارگاه پدر رفت و آمد داشت در درون خود تحولی دید و شگفتا که در همان سال ها دریافت به این هنر عشق میورزید، پس تحت حمایت پدر، برادران (علی و خلیل) به رموز این هنر(معرق و منبت) آشنا شد و به برکت همجواری اساتیدی چون شهمیرزادی و زابلی نیز شکوفایی هنر در او دو چندان گشت تا اینکه در سال ١٣٢۴کارمند رسمی اداره هنرهای ملی شد، در سال ١٣٣٨کارگاه کوچکی در نزدیکی محل زندگی و اداره خود برپا کرد در این کارگاه علاوه بر تعلیم، آثار بدیعی را نیز خلق کردند که بعنوان مثال رحل قرآن (مشبک)، جعبه های قاشق چنگال (معرق)، تابلوهای دیوار کوب (معرق)، میزهای عسلی و پذیرائی و سفارشاتی برای منازل شخصی مانند بوفه و سرویس پذیرائی، نهار خوری (معرق و منبت) و… از این دست هستند.

    برای آشنایی بیشتر با استاد لطفا نوشته «زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی» را بخوانید.

    *متأسفانه من متوجه این موضوع نشده بودم، و از این بابت عذرخواهی می‌کنم.

    پست‌های مشابه
  3. زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی
  4. دانلود تصاویر آثار استادان اما

    استاد محمدطاهر امامی، استاد معرق، منبت و مشبک؛ درگذشت

    • انتشار در ۲۱م بهمن ۱۳۹۱

    متأسفانه شمع وجود استاد در بامداد شنبه ۱۴ بهمن ماه ۱۳۹۱ در بیمارستان تهران‌پارس (تهران) خاموش شد و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا آرام گرفتند.

    نوشته بالا دیدگاهی است که آقای بهروز امامی، فرزند استاد برای نوشته «زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی» برایم نوشته بودند. صمیمانه به ایشان و خانواده محترمشان تسلیت میگویم.

    استاد محمدطاهر امامی

    محمد طاهر فرزند هفتم احمد امامی (۵ پسر و ٣ دختر – پسر چهارم) در آباده دیده به جهان گشود، وی که از ٩ سالگی در کارگاه پدر رفت و آمد داشت در درون خود تحولی دید و شگفتا که در همان سال ها دریافت به این هنر عشق میورزید، پس تحت حمایت پدر، برادران (علی و خلیل) به رموز این هنر(معرق و منبت) آشنا شد و به برکت همجواری اساتیدی چون شهمیرزادی و زابلی نیز شکوفایی هنر در او دو چندان گشت تا اینکه در سال ١٣٢۴کارمند رسمی اداره هنرهای ملی شد، در سال ١٣٣٨کارگاه کوچکی در نزدیکی محل زندگی و اداره خود برپا کرد در این کارگاه علاوه بر تعلیم، آثار بدیعی را نیز خلق کردند که بعنوان مثال رحل قرآن (مشبک)، جعبه های قاشق چنگال (معرق)، تابلوهای دیوار کوب (معرق)، میزهای عسلی و پذیرائی و سفارشاتی برای منازل شخصی مانند بوفه و سرویس پذیرائی، نهار خوری (معرق و منبت) و… از این دست هستند.

    برای آشنایی بیشتر با استاد لطفا نوشته «زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی» را بخوانید.

    *متأسفانه من متوجه این موضوع نشده بودم، و از این بابت عذرخواهی می‌کنم.

    پست‌های مشابه
  5. زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی
  6. دانلود تصاویر آثار استادان اما

    استاد محمدطاهر امامی، استاد معرق، منبت و مشبک؛ درگذشت

    • انتشار در ۲۱م بهمن ۱۳۹۱

    متأسفانه شمع وجود استاد در بامداد شنبه ۱۴ بهمن ماه ۱۳۹۱ در بیمارستان تهران‌پارس (تهران) خاموش شد و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا آرام گرفتند.

    نوشته بالا دیدگاهی است که آقای بهروز امامی، فرزند استاد برای نوشته «زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی» برایم نوشته بودند. صمیمانه به ایشان و خانواده محترمشان تسلیت میگویم.

    استاد محمدطاهر امامی

    محمد طاهر فرزند هفتم احمد امامی (۵ پسر و ٣ دختر – پسر چهارم) در آباده دیده به جهان گشود، وی که از ٩ سالگی در کارگاه پدر رفت و آمد داشت در درون خود تحولی دید و شگفتا که در همان سال ها دریافت به این هنر عشق میورزید، پس تحت حمایت پدر، برادران (علی و خلیل) به رموز این هنر(معرق و منبت) آشنا شد و به برکت همجواری اساتیدی چون شهمیرزادی و زابلی نیز شکوفایی هنر در او دو چندان گشت تا اینکه در سال ١٣٢۴کارمند رسمی اداره هنرهای ملی شد، در سال ١٣٣٨کارگاه کوچکی در نزدیکی محل زندگی و اداره خود برپا کرد در این کارگاه علاوه بر تعلیم، آثار بدیعی را نیز خلق کردند که بعنوان مثال رحل قرآن (مشبک)، جعبه های قاشق چنگال (معرق)، تابلوهای دیوار کوب (معرق)، میزهای عسلی و پذیرائی و سفارشاتی برای منازل شخصی مانند بوفه و سرویس پذیرائی، نهار خوری (معرق و منبت) و… از این دست هستند.

    برای آشنایی بیشتر با استاد لطفا نوشته «زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی» را بخوانید.

    *متأسفانه من متوجه این موضوع نشده بودم، و از این بابت عذرخواهی می‌کنم.

    پست‌های مشابه
  7. زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی
  8. دانلود تصاویر آثار استادان اما

    استاد محمدطاهر امامی، استاد معرق، منبت و مشبک؛ درگذشت

    • انتشار در ۲۱م بهمن ۱۳۹۱

    متأسفانه شمع وجود استاد در بامداد شنبه ۱۴ بهمن ماه ۱۳۹۱ در بیمارستان تهران‌پارس (تهران) خاموش شد و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا آرام گرفتند.

    نوشته بالا دیدگاهی است که آقای بهروز امامی، فرزند استاد برای نوشته «زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی» برایم نوشته بودند. صمیمانه به ایشان و خانواده محترمشان تسلیت میگویم.

    استاد محمدطاهر امامی

    محمد طاهر فرزند هفتم احمد امامی (۵ پسر و ٣ دختر – پسر چهارم) در آباده دیده به جهان گشود، وی که از ٩ سالگی در کارگاه پدر رفت و آمد داشت در درون خود تحولی دید و شگفتا که در همان سال ها دریافت به این هنر عشق میورزید، پس تحت حمایت پدر، برادران (علی و خلیل) به رموز این هنر(معرق و منبت) آشنا شد و به برکت همجواری اساتیدی چون شهمیرزادی و زابلی نیز شکوفایی هنر در او دو چندان گشت تا اینکه در سال ١٣٢۴کارمند رسمی اداره هنرهای ملی شد، در سال ١٣٣٨کارگاه کوچکی در نزدیکی محل زندگی و اداره خود برپا کرد در این کارگاه علاوه بر تعلیم، آثار بدیعی را نیز خلق کردند که بعنوان مثال رحل قرآن (مشبک)، جعبه های قاشق چنگال (معرق)، تابلوهای دیوار کوب (معرق)، میزهای عسلی و پذیرائی و سفارشاتی برای منازل شخصی مانند بوفه و سرویس پذیرائی، نهار خوری (معرق و منبت) و… از این دست هستند.

    برای آشنایی بیشتر با استاد لطفا نوشته «زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی» را بخوانید.

    *متأسفانه من متوجه این موضوع نشده بودم، و از این بابت عذرخواهی می‌کنم.

    پست‌های مشابه
  9. زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی
  10. دانلود تصاویر آثار استادان اما

استاد محمدطاهر امامی، استاد معرق، منبت و مشبک؛ درگذشت

• انتشار در ۲۱م بهمن ۱۳۹۱

متأسفانه شمع وجود استاد در بامداد شنبه ۱۴ بهمن ماه ۱۳۹۱ در بیمارستان تهران‌پارس (تهران) خاموش شد و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا آرام گرفتند.

نوشته بالا دیدگاهی است که آقای بهروز امامی، فرزند استاد برای نوشته «زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی» برایم نوشته بودند. صمیمانه به ایشان و خانواده محترمشان تسلیت میگویم.

استاد محمدطاهر امامی

محمد طاهر فرزند هفتم احمد امامی (۵ پسر و ٣ دختر – پسر چهارم) در آباده دیده به جهان گشود، وی که از ٩ سالگی در کارگاه پدر رفت و آمد داشت در درون خود تحولی دید و شگفتا که در همان سال ها دریافت به این هنر عشق میورزید، پس تحت حمایت پدر، برادران (علی و خلیل) به رموز این هنر(معرق و منبت) آشنا شد و به برکت همجواری اساتیدی چون شهمیرزادی و زابلی نیز شکوفایی هنر در او دو چندان گشت تا اینکه در سال ١٣٢۴کارمند رسمی اداره هنرهای ملی شد، در سال ١٣٣٨کارگاه کوچکی در نزدیکی محل زندگی و اداره خود برپا کرد در این کارگاه علاوه بر تعلیم، آثار بدیعی را نیز خلق کردند که بعنوان مثال رحل قرآن (مشبک)، جعبه های قاشق چنگال (معرق)، تابلوهای دیوار کوب (معرق)، میزهای عسلی و پذیرائی و سفارشاتی برای منازل شخصی مانند بوفه و سرویس پذیرائی، نهار خوری (معرق و منبت) و… از این دست هستند.

برای آشنایی بیشتر با استاد لطفا نوشته «زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی» را بخوانید.

*متأسفانه من متوجه این موضوع نشده بودم، و از این بابت عذرخواهی می‌کنم.

پست‌های مشابه
  1. زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی
  2. دانلود تصاویر آثار استادان اما

    استاد محمدطاهر امامی، استاد معرق، منبت و مشبک؛ درگذشت

    • انتشار در ۲۱م بهمن ۱۳۹۱

    متأسفانه شمع وجود استاد در بامداد شنبه ۱۴ بهمن ماه ۱۳۹۱ در بیمارستان تهران‌پارس (تهران) خاموش شد و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا آرام گرفتند.

    نوشته بالا دیدگاهی است که آقای بهروز امامی، فرزند استاد برای نوشته «زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی» برایم نوشته بودند. صمیمانه به ایشان و خانواده محترمشان تسلیت میگویم.

    استاد محمدطاهر امامی

    محمد طاهر فرزند هفتم احمد امامی (۵ پسر و ٣ دختر – پسر چهارم) در آباده دیده به جهان گشود، وی که از ٩ سالگی در کارگاه پدر رفت و آمد داشت در درون خود تحولی دید و شگفتا که در همان سال ها دریافت به این هنر عشق میورزید، پس تحت حمایت پدر، برادران (علی و خلیل) به رموز این هنر(معرق و منبت) آشنا شد و به برکت همجواری اساتیدی چون شهمیرزادی و زابلی نیز شکوفایی هنر در او دو چندان گشت تا اینکه در سال ١٣٢۴کارمند رسمی اداره هنرهای ملی شد، در سال ١٣٣٨کارگاه کوچکی در نزدیکی محل زندگی و اداره خود برپا کرد در این کارگاه علاوه بر تعلیم، آثار بدیعی را نیز خلق کردند که بعنوان مثال رحل قرآن (مشبک)، جعبه های قاشق چنگال (معرق)، تابلوهای دیوار کوب (معرق)، میزهای عسلی و پذیرائی و سفارشاتی برای منازل شخصی مانند بوفه و سرویس پذیرائی، نهار خوری (معرق و منبت) و… از این دست هستند.

    برای آشنایی بیشتر با استاد لطفا نوشته «زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی» را بخوانید.

    *متأسفانه من متوجه این موضوع نشده بودم، و از این بابت عذرخواهی می‌کنم.

    پست‌های مشابه
  3. زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی
  4. دانلود تصاویر آثار استادان اما

    استاد محمدطاهر امامی، استاد معرق، منبت و مشبک؛ درگذشت

    • انتشار در ۲۱م بهمن ۱۳۹۱

    متأسفانه شمع وجود استاد در بامداد شنبه ۱۴ بهمن ماه ۱۳۹۱ در بیمارستان تهران‌پارس (تهران) خاموش شد و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا آرام گرفتند.

    نوشته بالا دیدگاهی است که آقای بهروز امامی، فرزند استاد برای نوشته «زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی» برایم نوشته بودند. صمیمانه به ایشان و خانواده محترمشان تسلیت میگویم.

    استاد محمدطاهر امامی

    محمد طاهر فرزند هفتم احمد امامی (۵ پسر و ٣ دختر – پسر چهارم) در آباده دیده به جهان گشود، وی که از ٩ سالگی در کارگاه پدر رفت و آمد داشت در درون خود تحولی دید و شگفتا که در همان سال ها دریافت به این هنر عشق میورزید، پس تحت حمایت پدر، برادران (علی و خلیل) به رموز این هنر(معرق و منبت) آشنا شد و به برکت همجواری اساتیدی چون شهمیرزادی و زابلی نیز شکوفایی هنر در او دو چندان گشت تا اینکه در سال ١٣٢۴کارمند رسمی اداره هنرهای ملی شد، در سال ١٣٣٨کارگاه کوچکی در نزدیکی محل زندگی و اداره خود برپا کرد در این کارگاه علاوه بر تعلیم، آثار بدیعی را نیز خلق کردند که بعنوان مثال رحل قرآن (مشبک)، جعبه های قاشق چنگال (معرق)، تابلوهای دیوار کوب (معرق)، میزهای عسلی و پذیرائی و سفارشاتی برای منازل شخصی مانند بوفه و سرویس پذیرائی، نهار خوری (معرق و منبت) و… از این دست هستند.

    برای آشنایی بیشتر با استاد لطفا نوشته «زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی» را بخوانید.

    *متأسفانه من متوجه این موضوع نشده بودم، و از این بابت عذرخواهی می‌کنم.

    پست‌های مشابه
  5. زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی
  6. دانلود تصاویر آثار استادان اما

    استاد محمدطاهر امامی، استاد معرق، منبت و مشبک؛ درگذشت

    • انتشار در ۲۱م بهمن ۱۳۹۱

    متأسفانه شمع وجود استاد در بامداد شنبه ۱۴ بهمن ماه ۱۳۹۱ در بیمارستان تهران‌پارس (تهران) خاموش شد و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا آرام گرفتند.

    نوشته بالا دیدگاهی است که آقای بهروز امامی، فرزند استاد برای نوشته «زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی» برایم نوشته بودند. صمیمانه به ایشان و خانواده محترمشان تسلیت میگویم.

    استاد محمدطاهر امامی

    محمد طاهر فرزند هفتم احمد امامی (۵ پسر و ٣ دختر – پسر چهارم) در آباده دیده به جهان گشود، وی که از ٩ سالگی در کارگاه پدر رفت و آمد داشت در درون خود تحولی دید و شگفتا که در همان سال ها دریافت به این هنر عشق میورزید، پس تحت حمایت پدر، برادران (علی و خلیل) به رموز این هنر(معرق و منبت) آشنا شد و به برکت همجواری اساتیدی چون شهمیرزادی و زابلی نیز شکوفایی هنر در او دو چندان گشت تا اینکه در سال ١٣٢۴کارمند رسمی اداره هنرهای ملی شد، در سال ١٣٣٨کارگاه کوچکی در نزدیکی محل زندگی و اداره خود برپا کرد در این کارگاه علاوه بر تعلیم، آثار بدیعی را نیز خلق کردند که بعنوان مثال رحل قرآن (مشبک)، جعبه های قاشق چنگال (معرق)، تابلوهای دیوار کوب (معرق)، میزهای عسلی و پذیرائی و سفارشاتی برای منازل شخصی مانند بوفه و سرویس پذیرائی، نهار خوری (معرق و منبت) و… از این دست هستند.

    برای آشنایی بیشتر با استاد لطفا نوشته «زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی» را بخوانید.

    *متأسفانه من متوجه این موضوع نشده بودم، و از این بابت عذرخواهی می‌کنم.

    پست‌های مشابه
  7. زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی
  8. دانلود تصاویر آثار استادان اما

    استاد محمدطاهر امامی، استاد معرق، منبت و مشبک؛ درگذشت

    • انتشار در ۲۱م بهمن ۱۳۹۱

    متأسفانه شمع وجود استاد در بامداد شنبه ۱۴ بهمن ماه ۱۳۹۱ در بیمارستان تهران‌پارس (تهران) خاموش شد و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا آرام گرفتند.

    نوشته بالا دیدگاهی است که آقای بهروز امامی، فرزند استاد برای نوشته «زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی» برایم نوشته بودند. صمیمانه به ایشان و خانواده محترمشان تسلیت میگویم.

    استاد محمدطاهر امامی

    محمد طاهر فرزند هفتم احمد امامی (۵ پسر و ٣ دختر – پسر چهارم) در آباده دیده به جهان گشود، وی که از ٩ سالگی در کارگاه پدر رفت و آمد داشت در درون خود تحولی دید و شگفتا که در همان سال ها دریافت به این هنر عشق میورزید، پس تحت حمایت پدر، برادران (علی و خلیل) به رموز این هنر(معرق و منبت) آشنا شد و به برکت همجواری اساتیدی چون شهمیرزادی و زابلی نیز شکوفایی هنر در او دو چندان گشت تا اینکه در سال ١٣٢۴کارمند رسمی اداره هنرهای ملی شد، در سال ١٣٣٨کارگاه کوچکی در نزدیکی محل زندگی و اداره خود برپا کرد در این کارگاه علاوه بر تعلیم، آثار بدیعی را نیز خلق کردند که بعنوان مثال رحل قرآن (مشبک)، جعبه های قاشق چنگال (معرق)، تابلوهای دیوار کوب (معرق)، میزهای عسلی و پذیرائی و سفارشاتی برای منازل شخصی مانند بوفه و سرویس پذیرائی، نهار خوری (معرق و منبت) و… از این دست هستند.

    برای آشنایی بیشتر با استاد لطفا نوشته «زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی» را بخوانید.

    *متأسفانه من متوجه این موضوع نشده بودم، و از این بابت عذرخواهی می‌کنم.

    پست‌های مشابه
  9. زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی
  10. دانلود تصاویر آثار استادان اما

    استاد محمدطاهر امامی، استاد معرق، منبت و مشبک؛ درگذشت

    • انتشار در ۲۱م بهمن ۱۳۹۱

    متأسفانه شمع وجود استاد در بامداد شنبه ۱۴ بهمن ماه ۱۳۹۱ در بیمارستان تهران‌پارس (تهران) خاموش شد و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا آرام گرفتند.

    نوشته بالا دیدگاهی است که آقای بهروز امامی، فرزند استاد برای نوشته «زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی» برایم نوشته بودند. صمیمانه به ایشان و خانواده محترمشان تسلیت میگویم.

    استاد محمدطاهر امامی

    محمد طاهر فرزند هفتم احمد امامی (۵ پسر و ٣ دختر – پسر چهارم) در آباده دیده به جهان گشود، وی که از ٩ سالگی در کارگاه پدر رفت و آمد داشت در درون خود تحولی دید و شگفتا که در همان سال ها دریافت به این هنر عشق میورزید، پس تحت حمایت پدر، برادران (علی و خلیل) به رموز این هنر(معرق و منبت) آشنا شد و به برکت همجواری اساتیدی چون شهمیرزادی و زابلی نیز شکوفایی هنر در او دو چندان گشت تا اینکه در سال ١٣٢۴کارمند رسمی اداره هنرهای ملی شد، در سال ١٣٣٨کارگاه کوچکی در نزدیکی محل زندگی و اداره خود برپا کرد در این کارگاه علاوه بر تعلیم، آثار بدیعی را نیز خلق کردند که بعنوان مثال رحل قرآن (مشبک)، جعبه های قاشق چنگال (معرق)، تابلوهای دیوار کوب (معرق)، میزهای عسلی و پذیرائی و سفارشاتی برای منازل شخصی مانند بوفه و سرویس پذیرائی، نهار خوری (معرق و منبت) و… از این دست هستند.

    برای آشنایی بیشتر با استاد لطفا نوشته «زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی» را بخوانید.

    *متأسفانه من متوجه این موضوع نشده بودم، و از این بابت عذرخواهی می‌کنم.

    پست‌های مشابه
  11. زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی
  12. دانلود تصاویر آثار استادان اما

    استاد محمدطاهر امامی، استاد معرق، منبت و مشبک؛ درگذشت

    • انتشار در ۲۱م بهمن ۱۳۹۱

    متأسفانه شمع وجود استاد در بامداد شنبه ۱۴ بهمن ماه ۱۳۹۱ در بیمارستان تهران‌پارس (تهران) خاموش شد و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا آرام گرفتند.

    نوشته بالا دیدگاهی است که آقای بهروز امامی، فرزند استاد برای نوشته «زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی» برایم نوشته بودند. صمیمانه به ایشان و خانواده محترمشان تسلیت میگویم.

    استاد محمدطاهر امامی

    محمد طاهر فرزند هفتم احمد امامی (۵ پسر و ٣ دختر – پسر چهارم) در آباده دیده به جهان گشود، وی که از ٩ سالگی در کارگاه پدر رفت و آمد داشت در درون خود تحولی دید و شگفتا که در همان سال ها دریافت به این هنر عشق میورزید، پس تحت حمایت پدر، برادران (علی و خلیل) به رموز این هنر(معرق و منبت) آشنا شد و به برکت همجواری اساتیدی چون شهمیرزادی و زابلی نیز شکوفایی هنر در او دو چندان گشت تا اینکه در سال ١٣٢۴کارمند رسمی اداره هنرهای ملی شد، در سال ١٣٣٨کارگاه کوچکی در نزدیکی محل زندگی و اداره خود برپا کرد در این کارگاه علاوه بر تعلیم، آثار بدیعی را نیز خلق کردند که بعنوان مثال رحل قرآن (مشبک)، جعبه های قاشق چنگال (معرق)، تابلوهای دیوار کوب (معرق)، میزهای عسلی و پذیرائی و سفارشاتی برای منازل شخصی مانند بوفه و سرویس پذیرائی، نهار خوری (معرق و منبت) و… از این دست هستند.

    برای آشنایی بیشتر با استاد لطفا نوشته «زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی» را بخوانید.

    *متأسفانه من متوجه این موضوع نشده بودم، و از این بابت عذرخواهی می‌کنم.

    پست‌های مشابه
  13. زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی
  14. دانلود تصاویر آثار استادان اما

    استاد محمدطاهر امامی، استاد معرق، منبت و مشبک؛ درگذشت

    • انتشار در ۲۱م بهمن ۱۳۹۱

    متأسفانه شمع وجود استاد در بامداد شنبه ۱۴ بهمن ماه ۱۳۹۱ در بیمارستان تهران‌پارس (تهران) خاموش شد و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا آرام گرفتند.

    نوشته بالا دیدگاهی است که آقای بهروز امامی، فرزند استاد برای نوشته «زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی» برایم نوشته بودند. صمیمانه به ایشان و خانواده محترمشان تسلیت میگویم.

    استاد محمدطاهر امامی

    محمد طاهر فرزند هفتم احمد امامی (۵ پسر و ٣ دختر – پسر چهارم) در آباده دیده به جهان گشود، وی که از ٩ سالگی در کارگاه پدر رفت و آمد داشت در درون خود تحولی دید و شگفتا که در همان سال ها دریافت به این هنر عشق میورزید، پس تحت حمایت پدر، برادران (علی و خلیل) به رموز این هنر(معرق و منبت) آشنا شد و به برکت همجواری اساتیدی چون شهمیرزادی و زابلی نیز شکوفایی هنر در او دو چندان گشت تا اینکه در سال ١٣٢۴کارمند رسمی اداره هنرهای ملی شد، در سال ١٣٣٨کارگاه کوچکی در نزدیکی محل زندگی و اداره خود برپا کرد در این کارگاه علاوه بر تعلیم، آثار بدیعی را نیز خلق کردند که بعنوان مثال رحل قرآن (مشبک)، جعبه های قاشق چنگال (معرق)، تابلوهای دیوار کوب (معرق)، میزهای عسلی و پذیرائی و سفارشاتی برای منازل شخصی مانند بوفه و سرویس پذیرائی، نهار خوری (معرق و منبت) و… از این دست هستند.

    برای آشنایی بیشتر با استاد لطفا نوشته «زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی» را بخوانید.

    *متأسفانه من متوجه این موضوع نشده بودم، و از این بابت عذرخواهی می‌کنم.

    پست‌های مشابه
  15. زندگی‌نامه استاد محمدطاهر امامی
  16. دانلود تصاویر آثار استادان اما