مقره هاي كامپوزيت،در رقابت با مقره هاي پرسلين

    خطاهاي ايجادشده بر روي خطوط انتقال فشار قوي مي توانند به خاموشي هاي گسترده منجر شوند و در نتيجه زيانهاي اقتصادي وسيعي را باعث گردند . مهندسين بهره بردار بايد قابليت اطمينان بهره برداري را مدنظر قرار دهند و در عين حال تاكيد زيادي بر روي مهندسي صحيح سيستم قدرت داشته باشند . يك مؤلفه كليدي قابليت اطمينان در خطوط انتقال ، انتخاب مقره هاي آويز فشار قوي است مقره هاي آويز زنجيره اي از جنس پرسلين يا شيشه ، سالها بصورت استاندارد در تاسيسات فشار قوي بكار برده شده اند . ولي از آنجا كه بيش از نيمي از خاموشي هاي برنامه ريزي نشده انتقال مي تواند ناشي از خرابي اين مقره ها باشد ، لذا كم كم راه براي استفاده از مقره هاي كامپوزيتي هموار شده است . آن دسته از شركتهاي برق كه داراي مشكلات جدي محيطي و آب و هوائي هستند ، اولين كساني بوده اند كه به سمت استفاده از مقره هاي كامپوزيتي سوق داده شده اند ، زيرا اين نوع مقره در معرض خوردگي و اشكالات ديگري كه عايقهاي پرسليني دچار آن مي گردند ، نيستند . با اينحال آن دسته از شركتهاي برق كه در معرض شرايط سخت محيطي نيستند در پذيرش مقره هاي كامپوزيتي به آهستگي جلو رفته اند

    با توجه به اينكه مقره هاي پرسليني قبلا ارزش خود را اثبات كرده اند ، لذا فهم اين نكته آسان است كه چرا مهندسين بهره بردار براي پذيرش مقره هاي كامپوزيت به آهستگي پيش مي روند . اما مزاياي مقره هاي كامپوزيتي مانند : وزن سبك ، آساني نصب ، لوازم نصب قابل انعطاف تر ( كه كمتر مستعد آسيب ديدن در اثر كار با آنها طي مراحل نصب هستند ) و قيمت نصب كمتر نيز ، بسياري از مهندسين بهره بردار را تسليم خود كرده است . دكتر راوي گرور استاد مهندسي برق در دانشگاه ايالتي آريزونا ، فونيكس ميگويد : “ سالها آزمايش و تصحيح طراحي منجر به داشتن محصولات تكامل يافته اي شده كه امروزه آنها را نصب شده در شبكه مي بينيم . ” براي نصب يك مقره معمولي 500 كيلوولت ، نياز به جراثقال يا تجهيزات مخصوصي است كه مي توانند منجر به آسيب ديدن مقره شوند . در دهساله اخير ، مواد كامپوزيتي ، يك نسل جديد از محصولات سبك وزن ، با نسبتهاي بالاتر ”قدرت به وزن” بوجود آورده است كه در مقايسه با پرسلين داراي عملكردي برابر يا بالاتر مي باشند . يك مقره كامپوزيتي 500 كيلو ولت مي تواند بوسيله دو مرد بلند شده و بدون نياز به تلاش زياد تا پاي كار آورده شود

    توسعه استانداردهاي مرتبط به آزمايشهاي الكتريكي براي نسل جديد مقره هاي كامپوزيتي يك گام مهم در توسعه آنها بوده است . سازمانهاي بين المللي مانند مؤسسه مهندسين برق و الكترونيك (IEEE) در نيويورك ، كميسيون بين المللي الكتروتكنيك ( IEC ) در ژنو سوئيس و سازمان برق كانادا ( CEA ) در مونترال كانادا ، مشوق توسعه روشهاي آزمايش استاندارد براي آنها بوده اند

    انجام آزمايشهاي فشار قوي در آزمايشگاههاي مربوط به سازندگان و آزمايشگاههاي مستقل ، از قبيل مؤسسه تحقيقات انتقال (STRI)سوئد ، به دادن تائيديه براي استفاده از اين مقره ها در فضاي باز كمك كرده اند ، آنگونه كه اريك گناندت،مدير STRI در شمال امريكا مي گويد :“ مابه نسل سوم اين محصولات رسيده ايم. خرابيهاي بوجود آمده در نسلهاي پيشين به سوي پيشرفت هاي جديدو طراحي بهينه راهبر شده است . روشهاي ساخت بهبود يافته ، منجر به كاهش هزينه ها گرديده و مقره هاي كامپوزيتي را رقابتي نموده است . ”

    مقره هاي كامپوزيتي گروه وسيعي از محصولات را در بر مي گيرند . مقره هاي سيليكون رابر مشهورترين آنها هستند . پليمرهايي مانند EPDM ( اتيلن پروپيلن دين مونومر ) و آلياژهاي EPDM بعد از آنها هستند.

    پليمر مورد استفاده در مراحل ساخت با پركننده ها ( fillers ) مخلوط مي شود تا مشخصه هاي دلخواه را براي مقره تامين كند . برخي از پر كننده ها ، پايداري در مقابل اشعه ماوراء بنفش را تامين مي كنند ، در حاليكه برخي ديگر به بالارفتن مقاومت سطحي در مقابل شكست الكتريكي و فرسودگي كمك مي نمايند . بعضي ديگر نيز اضافه مي شوند تا به تسهيل پروسه ساخت كمك نمايند ( از قبيل پلاستيك سازها كه سياليت را تامين مي كنند يا زمان پخت را كاهش مي دهند ) . قابليت ساخت مقره هاي كامپوزيتي به ابعاد ، تحمل مكانيكي و قدرت هاي عايقي متنوع ، غالبا به آنها اجازه مي دهد كه براي كاربردهاي ويژه ، آسانتر از مقره هاي سراميكي ، تطبيق داده شوند .

    اگرچه استفاده از مقره هاي كامپوزيتي اكنون در شمال آمريكا و اروپا معمول شده است ، اما مهندسين سنت گرا در سراسر دنيا در قبول اين فناوري جديد آهسته تر پيش رفته اند .

    مشخصات محيطي در رابطه با عملكرد يك مقره بسيار تعيين كننده است .

    مقره هاي كامپوزيتي ابتدا نه تنها براي خواص عايقي الكتريكي شان ، بلكه بعلت مقاومت آنها در مقابل رطوبت سطحي برگزيده شدند . قدرت دفع آب و تشكيل قطرات شبنم مانند در سطح آنها ، بجاي آنكه يك لايه يكنواخت آب ايجاد گردد ، خاصيتي است كه بعنوان آب گريزي( hydrophobicity ) شناخته مي شود.

    با كم شدن قابليت آب گريزي يك مقره ، مقاومت آن در مقابل تخليه سطحي نيز كاهش مي يابد . در فواصل زماني طولاني ، جرقه هاي سطحي مي تواند به عبور جريان الكتريكي بر روي سطح مقره، شكست

    عايق مقره و نهايتا خرابي فاجعه آميز آن منجر شود

    قرار گرفتن در معرض نور ماوراء بنفش ، سرما ، گرما يا آلودگي محيطي مي تواند سطح يك مقره كامپوزيتي را دچار پيري كند . آلودگيها از قبيل نمك ، رطوبت ، آلودگي صنعتي ، فضولات پرندگان و ماسه مي توانند باعث شوند كه يك مقره كامپوزيتي ، آب گريزي خود را از دست بدهد . بعلاوه ، هنگامي كه نقاط هادي شده بر روي سطح مقره مرطوب شوند ، مكانيزم شكست ديگري بوجود مي آيد كه قوس خشك ناميده مي شوند و مي تواند به شكست سطحي منجر گردد .

    لاستيك سيليكوني براي بسياري از اين شرايط سخت مورد انتخاب قرار مي گيرد ، زيرا آب گريزي خود را تحت شرايط آلودگي بنحو بسيار خوبي نگه مي دارد . اين مشخصه نتيجه اي از انتقال روغنهاي سيليكوني با وزن ملكولي پايين از درون حجم ماده عايقي به سطح آن است . اين تركيبات با وزن ملكولي پايين ، به داخل لايه آلودگي جذب مي شوند و طبيعت آب گريزي سطح آن را دوباره برقرار مي نمايند . برخي نكات ديگر نيز در رابطه با مقره هاي كامپوزيتي وجود دارد . شكستن ميله فيبر شيشه در برخي از آنها ديده شده كه باعث سقوط خط گرديده است . اين پديده همچنان مورد بررسي است ، اما بنظر مي رسد كه رطوبت و بار مكانيكي دو عامل مهم در اين رابطه باشند .

    نكته ديگر آنكه بسياري از مقره هاي نسلهاي اوليه هنوز در حال كار هستند . برخي از اين مقره هاي با طراحي قديم داراي ترك هستند ، بخصوص در جاهائي كه قطعات فلزي انتهائي به ميله فيبر شيشه دروني متصل بوده و به سيم با كشش بالا جفت گرديده است . طراحي هاي نخستين كه از اپوكسي استفاده مي كردند و به ميله فيبر شيشه با فشار چسبانده مي شدند ، غير پايدار تشخيص داده شده اند . تشخيص وضعيت اين مقره ها و پيش بيني طول عمر باقيمانده آنها يكي از مشكلات فعلي است .

    عامل تعيين كننده ديگر در عملكرد مقره كامپوزيتي، رعايت دستور العمل سازنده در نصب و كاربرد آن است . تعدد محدوديتها در طراحي و نصب مقره ها مي تواند به بروز اشتباهات منجر شود .

    گنانت گزارش واقعه اي را تشريح مي كند كه طي آن يك مقره كامپوزيتي پس از دو ماه كار دچار خرابي شده است . در اين رابطه شركت برق ذيربط تصميم گرفت كه يك بررسي مستقل جهت علت يابي واقعه مزبور انجام دهد . در بررسيها معلوم شد كه مقره بصورت افقي نصب شده در حاليكه دستورالعمل نصب سازنده بيان مي كرد كه مقره به علت ويژگيهاي مكانيكي آن ، نبايد بيش از 15 درجه نسبت به حالت عمودي منحرف شود . يك مسئله رايج ديگر در كاربرد اين مقره ها نصب حلقه هاي كورونا روي خطوط 500 كيلوولت است . هم محور نبودن حلقه كورونا ، نصب حلقه ها بر روي خود مقره ، بجاي قراردادن آن روي يك قطعه فولادي و نيز عدم نصب حلقه كورونا ، بعنوان مسائلي گزارش شده اند كه ميتوانند در حال كار باعث خرابي مقره هاي كامپوزيتي شوند .


مقره هاي كامپوزيت،در رقابت با مقره هاي پرسلين

    خطاهاي ايجادشده بر روي خطوط انتقال فشار قوي مي توانند به خاموشي هاي گسترده منجر شوند و در نتيجه زيانهاي اقتصادي وسيعي را باعث گردند . مهندسين بهره بردار بايد قابليت اطمينان بهره برداري را مدنظر قرار دهند و در عين حال تاكيد زيادي بر روي مهندسي صحيح سيستم قدرت داشته باشند . يك مؤلفه كليدي قابليت اطمينان در خطوط انتقال ، انتخاب مقره هاي آويز فشار قوي است مقره هاي آويز زنجيره اي از جنس پرسلين يا شيشه ، سالها بصورت استاندارد در تاسيسات فشار قوي بكار برده شده اند . ولي از آنجا كه بيش از نيمي از خاموشي هاي برنامه ريزي نشده انتقال مي تواند ناشي از خرابي اين مقره ها باشد ، لذا كم كم راه براي استفاده از مقره هاي كامپوزيتي هموار شده است . آن دسته از شركتهاي برق كه داراي مشكلات جدي محيطي و آب و هوائي هستند ، اولين كساني بوده اند كه به سمت استفاده از مقره هاي كامپوزيتي سوق داده شده اند ، زيرا اين نوع مقره در معرض خوردگي و اشكالات ديگري كه عايقهاي پرسليني دچار آن مي گردند ، نيستند . با اينحال آن دسته از شركتهاي برق كه در معرض شرايط سخت محيطي نيستند در پذيرش مقره هاي كامپوزيتي به آهستگي جلو رفته اند

    با توجه به اينكه مقره هاي پرسليني قبلا ارزش خود را اثبات كرده اند ، لذا فهم اين نكته آسان است كه چرا مهندسين بهره بردار براي پذيرش مقره هاي كامپوزيت به آهستگي پيش مي روند . اما مزاياي مقره هاي كامپوزيتي مانند : وزن سبك ، آساني نصب ، لوازم نصب قابل انعطاف تر ( كه كمتر مستعد آسيب ديدن در اثر كار با آنها طي مراحل نصب هستند ) و قيمت نصب كمتر نيز ، بسياري از مهندسين بهره بردار را تسليم خود كرده است . دكتر راوي گرور استاد مهندسي برق در دانشگاه ايالتي آريزونا ، فونيكس ميگويد : “ سالها آزمايش و تصحيح طراحي منجر به داشتن محصولات تكامل يافته اي شده كه امروزه آنها را نصب شده در شبكه مي بينيم . ” براي نصب يك مقره معمولي 500 كيلوولت ، نياز به جراثقال يا تجهيزات مخصوصي است كه مي توانند منجر به آسيب ديدن مقره شوند . در دهساله اخير ، مواد كامپوزيتي ، يك نسل جديد از محصولات سبك وزن ، با نسبتهاي بالاتر ”قدرت به وزن” بوجود آورده است كه در مقايسه با پرسلين داراي عملكردي برابر يا بالاتر مي باشند . يك مقره كامپوزيتي 500 كيلو ولت مي تواند بوسيله دو مرد بلند شده و بدون نياز به تلاش زياد تا پاي كار آورده شود

    توسعه استانداردهاي مرتبط به آزمايشهاي الكتريكي براي نسل جديد مقره هاي كامپوزيتي يك گام مهم در توسعه آنها بوده است . سازمانهاي بين المللي مانند مؤسسه مهندسين برق و الكترونيك (IEEE) در نيويورك ، كميسيون بين المللي الكتروتكنيك ( IEC ) در ژنو سوئيس و سازمان برق كانادا ( CEA ) در مونترال كانادا ، مشوق توسعه روشهاي آزمايش استاندارد براي آنها بوده اند

    انجام آزمايشهاي فشار قوي در آزمايشگاههاي مربوط به سازندگان و آزمايشگاههاي مستقل ، از قبيل مؤسسه تحقيقات انتقال (STRI)سوئد ، به دادن تائيديه براي استفاده از اين مقره ها در فضاي باز كمك كرده اند ، آنگونه كه اريك گناندت،مدير STRI در شمال امريكا مي گويد :“ مابه نسل سوم اين محصولات رسيده ايم. خرابيهاي بوجود آمده در نسلهاي پيشين به سوي پيشرفت هاي جديدو طراحي بهينه راهبر شده است . روشهاي ساخت بهبود يافته ، منجر به كاهش هزينه ها گرديده و مقره هاي كامپوزيتي را رقابتي نموده است . ”

    مقره هاي كامپوزيتي گروه وسيعي از محصولات را در بر مي گيرند . مقره هاي سيليكون رابر مشهورترين آنها هستند . پليمرهايي مانند EPDM ( اتيلن پروپيلن دين مونومر ) و آلياژهاي EPDM بعد از آنها هستند.

    پليمر مورد استفاده در مراحل ساخت با پركننده ها ( fillers ) مخلوط مي شود تا مشخصه هاي دلخواه را براي مقره تامين كند . برخي از پر كننده ها ، پايداري در مقابل اشعه ماوراء بنفش را تامين مي كنند ، در حاليكه برخي ديگر به بالارفتن مقاومت سطحي در مقابل شكست الكتريكي و فرسودگي كمك مي نمايند . بعضي ديگر نيز اضافه مي شوند تا به تسهيل پروسه ساخت كمك نمايند ( از قبيل پلاستيك سازها كه سياليت را تامين مي كنند يا زمان پخت را كاهش مي دهند ) . قابليت ساخت مقره هاي كامپوزيتي به ابعاد ، تحمل مكانيكي و قدرت هاي عايقي متنوع ، غالبا به آنها اجازه مي دهد كه براي كاربردهاي ويژه ، آسانتر از مقره هاي سراميكي ، تطبيق داده شوند .

    اگرچه استفاده از مقره هاي كامپوزيتي اكنون در شمال آمريكا و اروپا معمول شده است ، اما مهندسين سنت گرا در سراسر دنيا در قبول اين فناوري جديد آهسته تر پيش رفته اند .

    مشخصات محيطي در رابطه با عملكرد يك مقره بسيار تعيين كننده است .

    مقره هاي كامپوزيتي ابتدا نه تنها براي خواص عايقي الكتريكي شان ، بلكه بعلت مقاومت آنها در مقابل رطوبت سطحي برگزيده شدند . قدرت دفع آب و تشكيل قطرات شبنم مانند در سطح آنها ، بجاي آنكه يك لايه يكنواخت آب ايجاد گردد ، خاصيتي است كه بعنوان آب گريزي( hydrophobicity ) شناخته مي شود.

    با كم شدن قابليت آب گريزي يك مقره ، مقاومت آن در مقابل تخليه سطحي نيز كاهش مي يابد . در فواصل زماني طولاني ، جرقه هاي سطحي مي تواند به عبور جريان الكتريكي بر روي سطح مقره، شكست

    عايق مقره و نهايتا خرابي فاجعه آميز آن منجر شود

    قرار گرفتن در معرض نور ماوراء بنفش ، سرما ، گرما يا آلودگي محيطي مي تواند سطح يك مقره كامپوزيتي را دچار پيري كند . آلودگيها از قبيل نمك ، رطوبت ، آلودگي صنعتي ، فضولات پرندگان و ماسه مي توانند باعث شوند كه يك مقره كامپوزيتي ، آب گريزي خود را از دست بدهد . بعلاوه ، هنگامي كه نقاط هادي شده بر روي سطح مقره مرطوب شوند ، مكانيزم شكست ديگري بوجود مي آيد كه قوس خشك ناميده مي شوند و مي تواند به شكست سطحي منجر گردد .

    لاستيك سيليكوني براي بسياري از اين شرايط سخت مورد انتخاب قرار مي گيرد ، زيرا آب گريزي خود را تحت شرايط آلودگي بنحو بسيار خوبي نگه مي دارد . اين مشخصه نتيجه اي از انتقال روغنهاي سيليكوني با وزن ملكولي پايين از درون حجم ماده عايقي به سطح آن است . اين تركيبات با وزن ملكولي پايين ، به داخل لايه آلودگي جذب مي شوند و طبيعت آب گريزي سطح آن را دوباره برقرار مي نمايند . برخي نكات ديگر نيز در رابطه با مقره هاي كامپوزيتي وجود دارد . شكستن ميله فيبر شيشه در برخي از آنها ديده شده كه باعث سقوط خط گرديده است . اين پديده همچنان مورد بررسي است ، اما بنظر مي رسد كه رطوبت و بار مكانيكي دو عامل مهم در اين رابطه باشند .

    نكته ديگر آنكه بسياري از مقره هاي نسلهاي اوليه هنوز در حال كار هستند . برخي از اين مقره هاي با طراحي قديم داراي ترك هستند ، بخصوص در جاهائي كه قطعات فلزي انتهائي به ميله فيبر شيشه دروني متصل بوده و به سيم با كشش بالا جفت گرديده است . طراحي هاي نخستين كه از اپوكسي استفاده مي كردند و به ميله فيبر شيشه با فشار چسبانده مي شدند ، غير پايدار تشخيص داده شده اند . تشخيص وضعيت اين مقره ها و پيش بيني طول عمر باقيمانده آنها يكي از مشكلات فعلي است .

    عامل تعيين كننده ديگر در عملكرد مقره كامپوزيتي، رعايت دستور العمل سازنده در نصب و كاربرد آن است . تعدد محدوديتها در طراحي و نصب مقره ها مي تواند به بروز اشتباهات منجر شود .

    گنانت گزارش واقعه اي را تشريح مي كند كه طي آن يك مقره كامپوزيتي پس از دو ماه كار دچار خرابي شده است . در اين رابطه شركت برق ذيربط تصميم گرفت كه يك بررسي مستقل جهت علت يابي واقعه مزبور انجام دهد . در بررسيها معلوم شد كه مقره بصورت افقي نصب شده در حاليكه دستورالعمل نصب سازنده بيان مي كرد كه مقره به علت ويژگيهاي مكانيكي آن ، نبايد بيش از 15 درجه نسبت به حالت عمودي منحرف شود . يك مسئله رايج ديگر در كاربرد اين مقره ها نصب حلقه هاي كورونا روي خطوط 500 كيلوولت است . هم محور نبودن حلقه كورونا ، نصب حلقه ها بر روي خود مقره ، بجاي قراردادن آن روي يك قطعه فولادي و نيز عدم نصب حلقه كورونا ، بعنوان مسائلي گزارش شده اند كه ميتوانند در حال كار باعث خرابي مقره هاي كامپوزيتي شوند .


مقره هاي كامپوزيت،در رقابت با مقره هاي پرسلين

    خطاهاي ايجادشده بر روي خطوط انتقال فشار قوي مي توانند به خاموشي هاي گسترده منجر شوند و در نتيجه زيانهاي اقتصادي وسيعي را باعث گردند . مهندسين بهره بردار بايد قابليت اطمينان بهره برداري را مدنظر قرار دهند و در عين حال تاكيد زيادي بر روي مهندسي صحيح سيستم قدرت داشته باشند . يك مؤلفه كليدي قابليت اطمينان در خطوط انتقال ، انتخاب مقره هاي آويز فشار قوي است مقره هاي آويز زنجيره اي از جنس پرسلين يا شيشه ، سالها بصورت استاندارد در تاسيسات فشار قوي بكار برده شده اند . ولي از آنجا كه بيش از نيمي از خاموشي هاي برنامه ريزي نشده انتقال مي تواند ناشي از خرابي اين مقره ها باشد ، لذا كم كم راه براي استفاده از مقره هاي كامپوزيتي هموار شده است . آن دسته از شركتهاي برق كه داراي مشكلات جدي محيطي و آب و هوائي هستند ، اولين كساني بوده اند كه به سمت استفاده از مقره هاي كامپوزيتي سوق داده شده اند ، زيرا اين نوع مقره در معرض خوردگي و اشكالات ديگري كه عايقهاي پرسليني دچار آن مي گردند ، نيستند . با اينحال آن دسته از شركتهاي برق كه در معرض شرايط سخت محيطي نيستند در پذيرش مقره هاي كامپوزيتي به آهستگي جلو رفته اند

    با توجه به اينكه مقره هاي پرسليني قبلا ارزش خود را اثبات كرده اند ، لذا فهم اين نكته آسان است كه چرا مهندسين بهره بردار براي پذيرش مقره هاي كامپوزيت به آهستگي پيش مي روند . اما مزاياي مقره هاي كامپوزيتي مانند : وزن سبك ، آساني نصب ، لوازم نصب قابل انعطاف تر ( كه كمتر مستعد آسيب ديدن در اثر كار با آنها طي مراحل نصب هستند ) و قيمت نصب كمتر نيز ، بسياري از مهندسين بهره بردار را تسليم خود كرده است . دكتر راوي گرور استاد مهندسي برق در دانشگاه ايالتي آريزونا ، فونيكس ميگويد : “ سالها آزمايش و تصحيح طراحي منجر به داشتن محصولات تكامل يافته اي شده كه امروزه آنها را نصب شده در شبكه مي بينيم . ” براي نصب يك مقره معمولي 500 كيلوولت ، نياز به جراثقال يا تجهيزات مخصوصي است كه مي توانند منجر به آسيب ديدن مقره شوند . در دهساله اخير ، مواد كامپوزيتي ، يك نسل جديد از محصولات سبك وزن ، با نسبتهاي بالاتر ”قدرت به وزن” بوجود آورده است كه در مقايسه با پرسلين داراي عملكردي برابر يا بالاتر مي باشند . يك مقره كامپوزيتي 500 كيلو ولت مي تواند بوسيله دو مرد بلند شده و بدون نياز به تلاش زياد تا پاي كار آورده شود

    توسعه استانداردهاي مرتبط به آزمايشهاي الكتريكي براي نسل جديد مقره هاي كامپوزيتي يك گام مهم در توسعه آنها بوده است . سازمانهاي بين المللي مانند مؤسسه مهندسين برق و الكترونيك (IEEE) در نيويورك ، كميسيون بين المللي الكتروتكنيك ( IEC ) در ژنو سوئيس و سازمان برق كانادا ( CEA ) در مونترال كانادا ، مشوق توسعه روشهاي آزمايش استاندارد براي آنها بوده اند

    انجام آزمايشهاي فشار قوي در آزمايشگاههاي مربوط به سازندگان و آزمايشگاههاي مستقل ، از قبيل مؤسسه تحقيقات انتقال (STRI)سوئد ، به دادن تائيديه براي استفاده از اين مقره ها در فضاي باز كمك كرده اند ، آنگونه كه اريك گناندت،مدير STRI در شمال امريكا مي گويد :“ مابه نسل سوم اين محصولات رسيده ايم. خرابيهاي بوجود آمده در نسلهاي پيشين به سوي پيشرفت هاي جديدو طراحي بهينه راهبر شده است . روشهاي ساخت بهبود يافته ، منجر به كاهش هزينه ها گرديده و مقره هاي كامپوزيتي را رقابتي نموده است . ”

    مقره هاي كامپوزيتي گروه وسيعي از محصولات را در بر مي گيرند . مقره هاي سيليكون رابر مشهورترين آنها هستند . پليمرهايي مانند EPDM ( اتيلن پروپيلن دين مونومر ) و آلياژهاي EPDM بعد از آنها هستند.

    پليمر مورد استفاده در مراحل ساخت با پركننده ها ( fillers ) مخلوط مي شود تا مشخصه هاي دلخواه را براي مقره تامين كند . برخي از پر كننده ها ، پايداري در مقابل اشعه ماوراء بنفش را تامين مي كنند ، در حاليكه برخي ديگر به بالارفتن مقاومت سطحي در مقابل شكست الكتريكي و فرسودگي كمك مي نمايند . بعضي ديگر نيز اضافه مي شوند تا به تسهيل پروسه ساخت كمك نمايند ( از قبيل پلاستيك سازها كه سياليت را تامين مي كنند يا زمان پخت را كاهش مي دهند ) . قابليت ساخت مقره هاي كامپوزيتي به ابعاد ، تحمل مكانيكي و قدرت هاي عايقي متنوع ، غالبا به آنها اجازه مي دهد كه براي كاربردهاي ويژه ، آسانتر از مقره هاي سراميكي ، تطبيق داده شوند .

    اگرچه استفاده از مقره هاي كامپوزيتي اكنون در شمال آمريكا و اروپا معمول شده است ، اما مهندسين سنت گرا در سراسر دنيا در قبول اين فناوري جديد آهسته تر پيش رفته اند .

    مشخصات محيطي در رابطه با عملكرد يك مقره بسيار تعيين كننده است .

    مقره هاي كامپوزيتي ابتدا نه تنها براي خواص عايقي الكتريكي شان ، بلكه بعلت مقاومت آنها در مقابل رطوبت سطحي برگزيده شدند . قدرت دفع آب و تشكيل قطرات شبنم مانند در سطح آنها ، بجاي آنكه يك لايه يكنواخت آب ايجاد گردد ، خاصيتي است كه بعنوان آب گريزي( hydrophobicity ) شناخته مي شود.

    با كم شدن قابليت آب گريزي يك مقره ، مقاومت آن در مقابل تخليه سطحي نيز كاهش مي يابد . در فواصل زماني طولاني ، جرقه هاي سطحي مي تواند به عبور جريان الكتريكي بر روي سطح مقره، شكست

    عايق مقره و نهايتا خرابي فاجعه آميز آن منجر شود

    قرار گرفتن در معرض نور ماوراء بنفش ، سرما ، گرما يا آلودگي محيطي مي تواند سطح يك مقره كامپوزيتي را دچار پيري كند . آلودگيها از قبيل نمك ، رطوبت ، آلودگي صنعتي ، فضولات پرندگان و ماسه مي توانند باعث شوند كه يك مقره كامپوزيتي ، آب گريزي خود را از دست بدهد . بعلاوه ، هنگامي كه نقاط هادي شده بر روي سطح مقره مرطوب شوند ، مكانيزم شكست ديگري بوجود مي آيد كه قوس خشك ناميده مي شوند و مي تواند به شكست سطحي منجر گردد .

    لاستيك سيليكوني براي بسياري از اين شرايط سخت مورد انتخاب قرار مي گيرد ، زيرا آب گريزي خود را تحت شرايط آلودگي بنحو بسيار خوبي نگه مي دارد . اين مشخصه نتيجه اي از انتقال روغنهاي سيليكوني با وزن ملكولي پايين از درون حجم ماده عايقي به سطح آن است . اين تركيبات با وزن ملكولي پايين ، به داخل لايه آلودگي جذب مي شوند و طبيعت آب گريزي سطح آن را دوباره برقرار مي نمايند . برخي نكات ديگر نيز در رابطه با مقره هاي كامپوزيتي وجود دارد . شكستن ميله فيبر شيشه در برخي از آنها ديده شده كه باعث سقوط خط گرديده است . اين پديده همچنان مورد بررسي است ، اما بنظر مي رسد كه رطوبت و بار مكانيكي دو عامل مهم در اين رابطه باشند .

    نكته ديگر آنكه بسياري از مقره هاي نسلهاي اوليه هنوز در حال كار هستند . برخي از اين مقره هاي با طراحي قديم داراي ترك هستند ، بخصوص در جاهائي كه قطعات فلزي انتهائي به ميله فيبر شيشه دروني متصل بوده و به سيم با كشش بالا جفت گرديده است . طراحي هاي نخستين كه از اپوكسي استفاده مي كردند و به ميله فيبر شيشه با فشار چسبانده مي شدند ، غير پايدار تشخيص داده شده اند . تشخيص وضعيت اين مقره ها و پيش بيني طول عمر باقيمانده آنها يكي از مشكلات فعلي است .

    عامل تعيين كننده ديگر در عملكرد مقره كامپوزيتي، رعايت دستور العمل سازنده در نصب و كاربرد آن است . تعدد محدوديتها در طراحي و نصب مقره ها مي تواند به بروز اشتباهات منجر شود .

    گنانت گزارش واقعه اي را تشريح مي كند كه طي آن يك مقره كامپوزيتي پس از دو ماه كار دچار خرابي شده است . در اين رابطه شركت برق ذيربط تصميم گرفت كه يك بررسي مستقل جهت علت يابي واقعه مزبور انجام دهد . در بررسيها معلوم شد كه مقره بصورت افقي نصب شده در حاليكه دستورالعمل نصب سازنده بيان مي كرد كه مقره به علت ويژگيهاي مكانيكي آن ، نبايد بيش از 15 درجه نسبت به حالت عمودي منحرف شود . يك مسئله رايج ديگر در كاربرد اين مقره ها نصب حلقه هاي كورونا روي خطوط 500 كيلوولت است . هم محور نبودن حلقه كورونا ، نصب حلقه ها بر روي خود مقره ، بجاي قراردادن آن روي يك قطعه فولادي و نيز عدم نصب حلقه كورونا ، بعنوان مسائلي گزارش شده اند كه ميتوانند در حال كار باعث خرابي مقره هاي كامپوزيتي شوند .

مقره هاي كامپوزيت،در رقابت با مقره هاي پرسلين

    خطاهاي ايجادشده بر روي خطوط انتقال فشار قوي مي توانند به خاموشي هاي گسترده منجر شوند و در نتيجه زيانهاي اقتصادي وسيعي را باعث گردند . مهندسين بهره بردار بايد قابليت اطمينان بهره برداري را مدنظر قرار دهند و در عين حال تاكيد زيادي بر روي مهندسي صحيح سيستم قدرت داشته باشند . يك مؤلفه كليدي قابليت اطمينان در خطوط انتقال ، انتخاب مقره هاي آويز فشار قوي است مقره هاي آويز زنجيره اي از جنس پرسلين يا شيشه ، سالها بصورت استاندارد در تاسيسات فشار قوي بكار برده شده اند . ولي از آنجا كه بيش از نيمي از خاموشي هاي برنامه ريزي نشده انتقال مي تواند ناشي از خرابي اين مقره ها باشد ، لذا كم كم راه براي استفاده از مقره هاي كامپوزيتي هموار شده است . آن دسته از شركتهاي برق كه داراي مشكلات جدي محيطي و آب و هوائي هستند ، اولين كساني بوده اند كه به سمت استفاده از مقره هاي كامپوزيتي سوق داده شده اند ، زيرا اين نوع مقره در معرض خوردگي و اشكالات ديگري كه عايقهاي پرسليني دچار آن مي گردند ، نيستند . با اينحال آن دسته از شركتهاي برق كه در معرض شرايط سخت محيطي نيستند در پذيرش مقره هاي كامپوزيتي به آهستگي جلو رفته اند

    با توجه به اينكه مقره هاي پرسليني قبلا ارزش خود را اثبات كرده اند ، لذا فهم اين نكته آسان است كه چرا مهندسين بهره بردار براي پذيرش مقره هاي كامپوزيت به آهستگي پيش مي روند . اما مزاياي مقره هاي كامپوزيتي مانند : وزن سبك ، آساني نصب ، لوازم نصب قابل انعطاف تر ( كه كمتر مستعد آسيب ديدن در اثر كار با آنها طي مراحل نصب هستند ) و قيمت نصب كمتر نيز ، بسياري از مهندسين بهره بردار را تسليم خود كرده است . دكتر راوي گرور استاد مهندسي برق در دانشگاه ايالتي آريزونا ، فونيكس ميگويد : “ سالها آزمايش و تصحيح طراحي منجر به داشتن محصولات تكامل يافته اي شده كه امروزه آنها را نصب شده در شبكه مي بينيم . ” براي نصب يك مقره معمولي 500 كيلوولت ، نياز به جراثقال يا تجهيزات مخصوصي است كه مي توانند منجر به آسيب ديدن مقره شوند . در دهساله اخير ، مواد كامپوزيتي ، يك نسل جديد از محصولات سبك وزن ، با نسبتهاي بالاتر ”قدرت به وزن” بوجود آورده است كه در مقايسه با پرسلين داراي عملكردي برابر يا بالاتر مي باشند . يك مقره كامپوزيتي 500 كيلو ولت مي تواند بوسيله دو مرد بلند شده و بدون نياز به تلاش زياد تا پاي كار آورده شود

    توسعه استانداردهاي مرتبط به آزمايشهاي الكتريكي براي نسل جديد مقره هاي كامپوزيتي يك گام مهم در توسعه آنها بوده است . سازمانهاي بين المللي مانند مؤسسه مهندسين برق و الكترونيك (IEEE) در نيويورك ، كميسيون بين المللي الكتروتكنيك ( IEC ) در ژنو سوئيس و سازمان برق كانادا ( CEA ) در مونترال كانادا ، مشوق توسعه روشهاي آزمايش استاندارد براي آنها بوده اند

    انجام آزمايشهاي فشار قوي در آزمايشگاههاي مربوط به سازندگان و آزمايشگاههاي مستقل ، از قبيل مؤسسه تحقيقات انتقال (STRI)سوئد ، به دادن تائيديه براي استفاده از اين مقره ها در فضاي باز كمك كرده اند ، آنگونه كه اريك گناندت،مدير STRI در شمال امريكا مي گويد :“ مابه نسل سوم اين محصولات رسيده ايم. خرابيهاي بوجود آمده در نسلهاي پيشين به سوي پيشرفت هاي جديدو طراحي بهينه راهبر شده است . روشهاي ساخت بهبود يافته ، منجر به كاهش هزينه ها گرديده و مقره هاي كامپوزيتي را رقابتي نموده است . ”

    مقره هاي كامپوزيتي گروه وسيعي از محصولات را در بر مي گيرند . مقره هاي سيليكون رابر مشهورترين آنها هستند . پليمرهايي مانند EPDM ( اتيلن پروپيلن دين مونومر ) و آلياژهاي EPDM بعد از آنها هستند.

    پليمر مورد استفاده در مراحل ساخت با پركننده ها ( fillers ) مخلوط مي شود تا مشخصه هاي دلخواه را براي مقره تامين كند . برخي از پر كننده ها ، پايداري در مقابل اشعه ماوراء بنفش را تامين مي كنند ، در حاليكه برخي ديگر به بالارفتن مقاومت سطحي در مقابل شكست الكتريكي و فرسودگي كمك مي نمايند . بعضي ديگر نيز اضافه مي شوند تا به تسهيل پروسه ساخت كمك نمايند ( از قبيل پلاستيك سازها كه سياليت را تامين مي كنند يا زمان پخت را كاهش مي دهند ) . قابليت ساخت مقره هاي كامپوزيتي به ابعاد ، تحمل مكانيكي و قدرت هاي عايقي متنوع ، غالبا به آنها اجازه مي دهد كه براي كاربردهاي ويژه ، آسانتر از مقره هاي سراميكي ، تطبيق داده شوند .

    اگرچه استفاده از مقره هاي كامپوزيتي اكنون در شمال آمريكا و اروپا معمول شده است ، اما مهندسين سنت گرا در سراسر دنيا در قبول اين فناوري جديد آهسته تر پيش رفته اند .

    مشخصات محيطي در رابطه با عملكرد يك مقره بسيار تعيين كننده است .

    مقره هاي كامپوزيتي ابتدا نه تنها براي خواص عايقي الكتريكي شان ، بلكه بعلت مقاومت آنها در مقابل رطوبت سطحي برگزيده شدند . قدرت دفع آب و تشكيل قطرات شبنم مانند در سطح آنها ، بجاي آنكه يك لايه يكنواخت آب ايجاد گردد ، خاصيتي است كه بعنوان آب گريزي( hydrophobicity ) شناخته مي شود.

    با كم شدن قابليت آب گريزي يك مقره ، مقاومت آن در مقابل تخليه سطحي نيز كاهش مي يابد . در فواصل زماني طولاني ، جرقه هاي سطحي مي تواند به عبور جريان الكتريكي بر روي سطح مقره، شكست

    عايق مقره و نهايتا خرابي فاجعه آميز آن منجر شود

    قرار گرفتن در معرض نور ماوراء بنفش ، سرما ، گرما يا آلودگي محيطي مي تواند سطح يك مقره كامپوزيتي را دچار پيري كند . آلودگيها از قبيل نمك ، رطوبت ، آلودگي صنعتي ، فضولات پرندگان و ماسه مي توانند باعث شوند كه يك مقره كامپوزيتي ، آب گريزي خود را از دست بدهد . بعلاوه ، هنگامي كه نقاط هادي شده بر روي سطح مقره مرطوب شوند ، مكانيزم شكست ديگري بوجود مي آيد كه قوس خشك ناميده مي شوند و مي تواند به شكست سطحي منجر گردد .

    لاستيك سيليكوني براي بسياري از اين شرايط سخت مورد انتخاب قرار مي گيرد ، زيرا آب گريزي خود را تحت شرايط آلودگي بنحو بسيار خوبي نگه مي دارد . اين مشخصه نتيجه اي از انتقال روغنهاي سيليكوني با وزن ملكولي پايين از درون حجم ماده عايقي به سطح آن است . اين تركيبات با وزن ملكولي پايين ، به داخل لايه آلودگي جذب مي شوند و طبيعت آب گريزي سطح آن را دوباره برقرار مي نمايند . برخي نكات ديگر نيز در رابطه با مقره هاي كامپوزيتي وجود دارد . شكستن ميله فيبر شيشه در برخي از آنها ديده شده كه باعث سقوط خط گرديده است . اين پديده همچنان مورد بررسي است ، اما بنظر مي رسد كه رطوبت و بار مكانيكي دو عامل مهم در اين رابطه باشند .

    نكته ديگر آنكه بسياري از مقره هاي نسلهاي اوليه هنوز در حال كار هستند . برخي از اين مقره هاي با طراحي قديم داراي ترك هستند ، بخصوص در جاهائي كه قطعات فلزي انتهائي به ميله فيبر شيشه دروني متصل بوده و به سيم با كشش بالا جفت گرديده است . طراحي هاي نخستين كه از اپوكسي استفاده مي كردند و به ميله فيبر شيشه با فشار چسبانده مي شدند ، غير پايدار تشخيص داده شده اند . تشخيص وضعيت اين مقره ها و پيش بيني طول عمر باقيمانده آنها يكي از مشكلات فعلي است .

    عامل تعيين كننده ديگر در عملكرد مقره كامپوزيتي، رعايت دستور العمل سازنده در نصب و كاربرد آن است . تعدد محدوديتها در طراحي و نصب مقره ها مي تواند به بروز اشتباهات منجر شود .

    گنانت گزارش واقعه اي را تشريح مي كند كه طي آن يك مقره كامپوزيتي پس از دو ماه كار دچار خرابي شده است . در اين رابطه شركت برق ذيربط تصميم گرفت كه يك بررسي مستقل جهت علت يابي واقعه مزبور انجام دهد . در بررسيها معلوم شد كه مقره بصورت افقي نصب شده در حاليكه دستورالعمل نصب سازنده بيان مي كرد كه مقره به علت ويژگيهاي مكانيكي آن ، نبايد بيش از 15 درجه نسبت به حالت عمودي منحرف شود . يك مسئله رايج ديگر در كاربرد اين مقره ها نصب حلقه هاي كورونا روي خطوط 500 كيلوولت است . هم محور نبودن حلقه كورونا ، نصب حلقه ها بر روي خود مقره ، بجاي قراردادن آن روي يك قطعه فولادي و نيز عدم نصب حلقه كورونا ، بعنوان مسائلي گزارش شده اند كه ميتوانند در حال كار باعث خرابي مقره هاي كامپوزيتي شوند .

مقره هاي كامپوزيت،در رقابت با مقره هاي پرسلين

    خطاهاي ايجادشده بر روي خطوط انتقال فشار قوي مي توانند به خاموشي هاي گسترده منجر شوند و در نتيجه زيانهاي اقتصادي وسيعي را باعث گردند . مهندسين بهره بردار بايد قابليت اطمينان بهره برداري را مدنظر قرار دهند و در عين حال تاكيد زيادي بر روي مهندسي صحيح سيستم قدرت داشته باشند . يك مؤلفه كليدي قابليت اطمينان در خطوط انتقال ، انتخاب مقره هاي آويز فشار قوي است مقره هاي آويز زنجيره اي از جنس پرسلين يا شيشه ، سالها بصورت استاندارد در تاسيسات فشار قوي بكار برده شده اند . ولي از آنجا كه بيش از نيمي از خاموشي هاي برنامه ريزي نشده انتقال مي تواند ناشي از خرابي اين مقره ها باشد ، لذا كم كم راه براي استفاده از مقره هاي كامپوزيتي هموار شده است . آن دسته از شركتهاي برق كه داراي مشكلات جدي محيطي و آب و هوائي هستند ، اولين كساني بوده اند كه به سمت استفاده از مقره هاي كامپوزيتي سوق داده شده اند ، زيرا اين نوع مقره در معرض خوردگي و اشكالات ديگري كه عايقهاي پرسليني دچار آن مي گردند ، نيستند . با اينحال آن دسته از شركتهاي برق كه در معرض شرايط سخت محيطي نيستند در پذيرش مقره هاي كامپوزيتي به آهستگي جلو رفته اند

    با توجه به اينكه مقره هاي پرسليني قبلا ارزش خود را اثبات كرده اند ، لذا فهم اين نكته آسان است كه چرا مهندسين بهره بردار براي پذيرش مقره هاي كامپوزيت به آهستگي پيش مي روند . اما مزاياي مقره هاي كامپوزيتي مانند : وزن سبك ، آساني نصب ، لوازم نصب قابل انعطاف تر ( كه كمتر مستعد آسيب ديدن در اثر كار با آنها طي مراحل نصب هستند ) و قيمت نصب كمتر نيز ، بسياري از مهندسين بهره بردار را تسليم خود كرده است . دكتر راوي گرور استاد مهندسي برق در دانشگاه ايالتي آريزونا ، فونيكس ميگويد : “ سالها آزمايش و تصحيح طراحي منجر به داشتن محصولات تكامل يافته اي شده كه امروزه آنها را نصب شده در شبكه مي بينيم . ” براي نصب يك مقره معمولي 500 كيلوولت ، نياز به جراثقال يا تجهيزات مخصوصي است كه مي توانند منجر به آسيب ديدن مقره شوند . در دهساله اخير ، مواد كامپوزيتي ، يك نسل جديد از محصولات سبك وزن ، با نسبتهاي بالاتر ”قدرت به وزن” بوجود آورده است كه در مقايسه با پرسلين داراي عملكردي برابر يا بالاتر مي باشند . يك مقره كامپوزيتي 500 كيلو ولت مي تواند بوسيله دو مرد بلند شده و بدون نياز به تلاش زياد تا پاي كار آورده شود

    توسعه استانداردهاي مرتبط به آزمايشهاي الكتريكي براي نسل جديد مقره هاي كامپوزيتي يك گام مهم در توسعه آنها بوده است . سازمانهاي بين المللي مانند مؤسسه مهندسين برق و الكترونيك (IEEE) در نيويورك ، كميسيون بين المللي الكتروتكنيك ( IEC ) در ژنو سوئيس و سازمان برق كانادا ( CEA ) در مونترال كانادا ، مشوق توسعه روشهاي آزمايش استاندارد براي آنها بوده اند

    انجام آزمايشهاي فشار قوي در آزمايشگاههاي مربوط به سازندگان و آزمايشگاههاي مستقل ، از قبيل مؤسسه تحقيقات انتقال (STRI)سوئد ، به دادن تائيديه براي استفاده از اين مقره ها در فضاي باز كمك كرده اند ، آنگونه كه اريك گناندت،مدير STRI در شمال امريكا مي گويد :“ مابه نسل سوم اين محصولات رسيده ايم. خرابيهاي بوجود آمده در نسلهاي پيشين به سوي پيشرفت هاي جديدو طراحي بهينه راهبر شده است . روشهاي ساخت بهبود يافته ، منجر به كاهش هزينه ها گرديده و مقره هاي كامپوزيتي را رقابتي نموده است . ”

    مقره هاي كامپوزيتي گروه وسيعي از محصولات را در بر مي گيرند . مقره هاي سيليكون رابر مشهورترين آنها هستند . پليمرهايي مانند EPDM ( اتيلن پروپيلن دين مونومر ) و آلياژهاي EPDM بعد از آنها هستند.

    پليمر مورد استفاده در مراحل ساخت با پركننده ها ( fillers ) مخلوط مي شود تا مشخصه هاي دلخواه را براي مقره تامين كند . برخي از پر كننده ها ، پايداري در مقابل اشعه ماوراء بنفش را تامين مي كنند ، در حاليكه برخي ديگر به بالارفتن مقاومت سطحي در مقابل شكست الكتريكي و فرسودگي كمك مي نمايند . بعضي ديگر نيز اضافه مي شوند تا به تسهيل پروسه ساخت كمك نمايند ( از قبيل پلاستيك سازها كه سياليت را تامين مي كنند يا زمان پخت را كاهش مي دهند ) . قابليت ساخت مقره هاي كامپوزيتي به ابعاد ، تحمل مكانيكي و قدرت هاي عايقي متنوع ، غالبا به آنها اجازه مي دهد كه براي كاربردهاي ويژه ، آسانتر از مقره هاي سراميكي ، تطبيق داده شوند .

    اگرچه استفاده از مقره هاي كامپوزيتي اكنون در شمال آمريكا و اروپا معمول شده است ، اما مهندسين سنت گرا در سراسر دنيا در قبول اين فناوري جديد آهسته تر پيش رفته اند .

    مشخصات محيطي در رابطه با عملكرد يك مقره بسيار تعيين كننده است .

    مقره هاي كامپوزيتي ابتدا نه تنها براي خواص عايقي الكتريكي شان ، بلكه بعلت مقاومت آنها در مقابل رطوبت سطحي برگزيده شدند . قدرت دفع آب و تشكيل قطرات شبنم مانند در سطح آنها ، بجاي آنكه يك لايه يكنواخت آب ايجاد گردد ، خاصيتي است كه بعنوان آب گريزي( hydrophobicity ) شناخته مي شود.

    با كم شدن قابليت آب گريزي يك مقره ، مقاومت آن در مقابل تخليه سطحي نيز كاهش مي يابد . در فواصل زماني طولاني ، جرقه هاي سطحي مي تواند به عبور جريان الكتريكي بر روي سطح مقره، شكست

    عايق مقره و نهايتا خرابي فاجعه آميز آن منجر شود

    قرار گرفتن در معرض نور ماوراء بنفش ، سرما ، گرما يا آلودگي محيطي مي تواند سطح يك مقره كامپوزيتي را دچار پيري كند . آلودگيها از قبيل نمك ، رطوبت ، آلودگي صنعتي ، فضولات پرندگان و ماسه مي توانند باعث شوند كه يك مقره كامپوزيتي ، آب گريزي خود را از دست بدهد . بعلاوه ، هنگامي كه نقاط هادي شده بر روي سطح مقره مرطوب شوند ، مكانيزم شكست ديگري بوجود مي آيد كه قوس خشك ناميده مي شوند و مي تواند به شكست سطحي منجر گردد .

    لاستيك سيليكوني براي بسياري از اين شرايط سخت مورد انتخاب قرار مي گيرد ، زيرا آب گريزي خود را تحت شرايط آلودگي بنحو بسيار خوبي نگه مي دارد . اين مشخصه نتيجه اي از انتقال روغنهاي سيليكوني با وزن ملكولي پايين از درون حجم ماده عايقي به سطح آن است . اين تركيبات با وزن ملكولي پايين ، به داخل لايه آلودگي جذب مي شوند و طبيعت آب گريزي سطح آن را دوباره برقرار مي نمايند . برخي نكات ديگر نيز در رابطه با مقره هاي كامپوزيتي وجود دارد . شكستن ميله فيبر شيشه در برخي از آنها ديده شده كه باعث سقوط خط گرديده است . اين پديده همچنان مورد بررسي است ، اما بنظر مي رسد كه رطوبت و بار مكانيكي دو عامل مهم در اين رابطه باشند .

    نكته ديگر آنكه بسياري از مقره هاي نسلهاي اوليه هنوز در حال كار هستند . برخي از اين مقره هاي با طراحي قديم داراي ترك هستند ، بخصوص در جاهائي كه قطعات فلزي انتهائي به ميله فيبر شيشه دروني متصل بوده و به سيم با كشش بالا جفت گرديده است . طراحي هاي نخستين كه از اپوكسي استفاده مي كردند و به ميله فيبر شيشه با فشار چسبانده مي شدند ، غير پايدار تشخيص داده شده اند . تشخيص وضعيت اين مقره ها و پيش بيني طول عمر باقيمانده آنها يكي از مشكلات فعلي است .

    عامل تعيين كننده ديگر در عملكرد مقره كامپوزيتي، رعايت دستور العمل سازنده در نصب و كاربرد آن است . تعدد محدوديتها در طراحي و نصب مقره ها مي تواند به بروز اشتباهات منجر شود .

    گنانت گزارش واقعه اي را تشريح مي كند كه طي آن يك مقره كامپوزيتي پس از دو ماه كار دچار خرابي شده است . در اين رابطه شركت برق ذيربط تصميم گرفت كه يك بررسي مستقل جهت علت يابي واقعه مزبور انجام دهد . در بررسيها معلوم شد كه مقره بصورت افقي نصب شده در حاليكه دستورالعمل نصب سازنده بيان مي كرد كه مقره به علت ويژگيهاي مكانيكي آن ، نبايد بيش از 15 درجه نسبت به حالت عمودي منحرف شود . يك مسئله رايج ديگر در كاربرد اين مقره ها نصب حلقه هاي كورونا روي خطوط 500 كيلوولت است . هم محور نبودن حلقه كورونا ، نصب حلقه ها بر روي خود مقره ، بجاي قراردادن آن روي يك قطعه فولادي و نيز عدم نصب حلقه كورونا ، بعنوان مسائلي گزارش شده اند كه ميتوانند در حال كار باعث خرابي مقره هاي كامپوزيتي شوند .

مقره هاي كامپوزيت،در رقابت با مقره هاي پرسلين

    خطاهاي ايجادشده بر روي خطوط انتقال فشار قوي مي توانند به خاموشي هاي گسترده منجر شوند و در نتيجه زيانهاي اقتصادي وسيعي را باعث گردند . مهندسين بهره بردار بايد قابليت اطمينان بهره برداري را مدنظر قرار دهند و در عين حال تاكيد زيادي بر روي مهندسي صحيح سيستم قدرت داشته باشند . يك مؤلفه كليدي قابليت اطمينان در خطوط انتقال ، انتخاب مقره هاي آويز فشار قوي است مقره هاي آويز زنجيره اي از جنس پرسلين يا شيشه ، سالها بصورت استاندارد در تاسيسات فشار قوي بكار برده شده اند . ولي از آنجا كه بيش از نيمي از خاموشي هاي برنامه ريزي نشده انتقال مي تواند ناشي از خرابي اين مقره ها باشد ، لذا كم كم راه براي استفاده از مقره هاي كامپوزيتي هموار شده است . آن دسته از شركتهاي برق كه داراي مشكلات جدي محيطي و آب و هوائي هستند ، اولين كساني بوده اند كه به سمت استفاده از مقره هاي كامپوزيتي سوق داده شده اند ، زيرا اين نوع مقره در معرض خوردگي و اشكالات ديگري كه عايقهاي پرسليني دچار آن مي گردند ، نيستند . با اينحال آن دسته از شركتهاي برق كه در معرض شرايط سخت محيطي نيستند در پذيرش مقره هاي كامپوزيتي به آهستگي جلو رفته اند

    با توجه به اينكه مقره هاي پرسليني قبلا ارزش خود را اثبات كرده اند ، لذا فهم اين نكته آسان است كه چرا مهندسين بهره بردار براي پذيرش مقره هاي كامپوزيت به آهستگي پيش مي روند . اما مزاياي مقره هاي كامپوزيتي مانند : وزن سبك ، آساني نصب ، لوازم نصب قابل انعطاف تر ( كه كمتر مستعد آسيب ديدن در اثر كار با آنها طي مراحل نصب هستند ) و قيمت نصب كمتر نيز ، بسياري از مهندسين بهره بردار را تسليم خود كرده است . دكتر راوي گرور استاد مهندسي برق در دانشگاه ايالتي آريزونا ، فونيكس ميگويد : “ سالها آزمايش و تصحيح طراحي منجر به داشتن محصولات تكامل يافته اي شده كه امروزه آنها را نصب شده در شبكه مي بينيم . ” براي نصب يك مقره معمولي 500 كيلوولت ، نياز به جراثقال يا تجهيزات مخصوصي است كه مي توانند منجر به آسيب ديدن مقره شوند . در دهساله اخير ، مواد كامپوزيتي ، يك نسل جديد از محصولات سبك وزن ، با نسبتهاي بالاتر ”قدرت به وزن” بوجود آورده است كه در مقايسه با پرسلين داراي عملكردي برابر يا بالاتر مي باشند . يك مقره كامپوزيتي 500 كيلو ولت مي تواند بوسيله دو مرد بلند شده و بدون نياز به تلاش زياد تا پاي كار آورده شود

    توسعه استانداردهاي مرتبط به آزمايشهاي الكتريكي براي نسل جديد مقره هاي كامپوزيتي يك گام مهم در توسعه آنها بوده است . سازمانهاي بين المللي مانند مؤسسه مهندسين برق و الكترونيك (IEEE) در نيويورك ، كميسيون بين المللي الكتروتكنيك ( IEC ) در ژنو سوئيس و سازمان برق كانادا ( CEA ) در مونترال كانادا ، مشوق توسعه روشهاي آزمايش استاندارد براي آنها بوده اند

    انجام آزمايشهاي فشار قوي در آزمايشگاههاي مربوط به سازندگان و آزمايشگاههاي مستقل ، از قبيل مؤسسه تحقيقات انتقال (STRI)سوئد ، به دادن تائيديه براي استفاده از اين مقره ها در فضاي باز كمك كرده اند ، آنگونه كه اريك گناندت،مدير STRI در شمال امريكا مي گويد :“ مابه نسل سوم اين محصولات رسيده ايم. خرابيهاي بوجود آمده در نسلهاي پيشين به سوي پيشرفت هاي جديدو طراحي بهينه راهبر شده است . روشهاي ساخت بهبود يافته ، منجر به كاهش هزينه ها گرديده و مقره هاي كامپوزيتي را رقابتي نموده است . ”

    مقره هاي كامپوزيتي گروه وسيعي از محصولات را در بر مي گيرند . مقره هاي سيليكون رابر مشهورترين آنها هستند . پليمرهايي مانند EPDM ( اتيلن پروپيلن دين مونومر ) و آلياژهاي EPDM بعد از آنها هستند.

    پليمر مورد استفاده در مراحل ساخت با پركننده ها ( fillers ) مخلوط مي شود تا مشخصه هاي دلخواه را براي مقره تامين كند . برخي از پر كننده ها ، پايداري در مقابل اشعه ماوراء بنفش را تامين مي كنند ، در حاليكه برخي ديگر به بالارفتن مقاومت سطحي در مقابل شكست الكتريكي و فرسودگي كمك مي نمايند . بعضي ديگر نيز اضافه مي شوند تا به تسهيل پروسه ساخت كمك نمايند ( از قبيل پلاستيك سازها كه سياليت را تامين مي كنند يا زمان پخت را كاهش مي دهند ) . قابليت ساخت مقره هاي كامپوزيتي به ابعاد ، تحمل مكانيكي و قدرت هاي عايقي متنوع ، غالبا به آنها اجازه مي دهد كه براي كاربردهاي ويژه ، آسانتر از مقره هاي سراميكي ، تطبيق داده شوند .

    اگرچه استفاده از مقره هاي كامپوزيتي اكنون در شمال آمريكا و اروپا معمول شده است ، اما مهندسين سنت گرا در سراسر دنيا در قبول اين فناوري جديد آهسته تر پيش رفته اند .

    مشخصات محيطي در رابطه با عملكرد يك مقره بسيار تعيين كننده است .

    مقره هاي كامپوزيتي ابتدا نه تنها براي خواص عايقي الكتريكي شان ، بلكه بعلت مقاومت آنها در مقابل رطوبت سطحي برگزيده شدند . قدرت دفع آب و تشكيل قطرات شبنم مانند در سطح آنها ، بجاي آنكه يك لايه يكنواخت آب ايجاد گردد ، خاصيتي است كه بعنوان آب گريزي( hydrophobicity ) شناخته مي شود.

    با كم شدن قابليت آب گريزي يك مقره ، مقاومت آن در مقابل تخليه سطحي نيز كاهش مي يابد . در فواصل زماني طولاني ، جرقه هاي سطحي مي تواند به عبور جريان الكتريكي بر روي سطح مقره، شكست

    عايق مقره و نهايتا خرابي فاجعه آميز آن منجر شود

    قرار گرفتن در معرض نور ماوراء بنفش ، سرما ، گرما يا آلودگي محيطي مي تواند سطح يك مقره كامپوزيتي را دچار پيري كند . آلودگيها از قبيل نمك ، رطوبت ، آلودگي صنعتي ، فضولات پرندگان و ماسه مي توانند باعث شوند كه يك مقره كامپوزيتي ، آب گريزي خود را از دست بدهد . بعلاوه ، هنگامي كه نقاط هادي شده بر روي سطح مقره مرطوب شوند ، مكانيزم شكست ديگري بوجود مي آيد كه قوس خشك ناميده مي شوند و مي تواند به شكست سطحي منجر گردد .

    لاستيك سيليكوني براي بسياري از اين شرايط سخت مورد انتخاب قرار مي گيرد ، زيرا آب گريزي خود را تحت شرايط آلودگي بنحو بسيار خوبي نگه مي دارد . اين مشخصه نتيجه اي از انتقال روغنهاي سيليكوني با وزن ملكولي پايين از درون حجم ماده عايقي به سطح آن است . اين تركيبات با وزن ملكولي پايين ، به داخل لايه آلودگي جذب مي شوند و طبيعت آب گريزي سطح آن را دوباره برقرار مي نمايند . برخي نكات ديگر نيز در رابطه با مقره هاي كامپوزيتي وجود دارد . شكستن ميله فيبر شيشه در برخي از آنها ديده شده كه باعث سقوط خط گرديده است . اين پديده همچنان مورد بررسي است ، اما بنظر مي رسد كه رطوبت و بار مكانيكي دو عامل مهم در اين رابطه باشند .

    نكته ديگر آنكه بسياري از مقره هاي نسلهاي اوليه هنوز در حال كار هستند . برخي از اين مقره هاي با طراحي قديم داراي ترك هستند ، بخصوص در جاهائي كه قطعات فلزي انتهائي به ميله فيبر شيشه دروني متصل بوده و به سيم با كشش بالا جفت گرديده است . طراحي هاي نخستين كه از اپوكسي استفاده مي كردند و به ميله فيبر شيشه با فشار چسبانده مي شدند ، غير پايدار تشخيص داده شده اند . تشخيص وضعيت اين مقره ها و پيش بيني طول عمر باقيمانده آنها يكي از مشكلات فعلي است .

    عامل تعيين كننده ديگر در عملكرد مقره كامپوزيتي، رعايت دستور العمل سازنده در نصب و كاربرد آن است . تعدد محدوديتها در طراحي و نصب مقره ها مي تواند به بروز اشتباهات منجر شود .

    گنانت گزارش واقعه اي را تشريح مي كند كه طي آن يك مقره كامپوزيتي پس از دو ماه كار دچار خرابي شده است . در اين رابطه شركت برق ذيربط تصميم گرفت كه يك بررسي مستقل جهت علت يابي واقعه مزبور انجام دهد . در بررسيها معلوم شد كه مقره بصورت افقي نصب شده در حاليكه دستورالعمل نصب سازنده بيان مي كرد كه مقره به علت ويژگيهاي مكانيكي آن ، نبايد بيش از 15 درجه نسبت به حالت عمودي منحرف شود . يك مسئله رايج ديگر در كاربرد اين مقره ها نصب حلقه هاي كورونا روي خطوط 500 كيلوولت است . هم محور نبودن حلقه كورونا ، نصب حلقه ها بر روي خود مقره ، بجاي قراردادن آن روي يك قطعه فولادي و نيز عدم نصب حلقه كورونا ، بعنوان مسائلي گزارش شده اند كه ميتوانند در حال كار باعث خرابي مقره هاي كامپوزيتي شوند .

مقره هاي كامپوزيت،در رقابت با مقره هاي پرسلين

    خطاهاي ايجادشده بر روي خطوط انتقال فشار قوي مي توانند به خاموشي هاي گسترده منجر شوند و در نتيجه زيانهاي اقتصادي وسيعي را باعث گردند . مهندسين بهره بردار بايد قابليت اطمينان بهره برداري را مدنظر قرار دهند و در عين حال تاكيد زيادي بر روي مهندسي صحيح سيستم قدرت داشته باشند . يك مؤلفه كليدي قابليت اطمينان در خطوط انتقال ، انتخاب مقره هاي آويز فشار قوي است مقره هاي آويز زنجيره اي از جنس پرسلين يا شيشه ، سالها بصورت استاندارد در تاسيسات فشار قوي بكار برده شده اند . ولي از آنجا كه بيش از نيمي از خاموشي هاي برنامه ريزي نشده انتقال مي تواند ناشي از خرابي اين مقره ها باشد ، لذا كم كم راه براي استفاده از مقره هاي كامپوزيتي هموار شده است . آن دسته از شركتهاي برق كه داراي مشكلات جدي محيطي و آب و هوائي هستند ، اولين كساني بوده اند كه به سمت استفاده از مقره هاي كامپوزيتي سوق داده شده اند ، زيرا اين نوع مقره در معرض خوردگي و اشكالات ديگري كه عايقهاي پرسليني دچار آن مي گردند ، نيستند . با اينحال آن دسته از شركتهاي برق كه در معرض شرايط سخت محيطي نيستند در پذيرش مقره هاي كامپوزيتي به آهستگي جلو رفته اند

    با توجه به اينكه مقره هاي پرسليني قبلا ارزش خود را اثبات كرده اند ، لذا فهم اين نكته آسان است كه چرا مهندسين بهره بردار براي پذيرش مقره هاي كامپوزيت به آهستگي پيش مي روند . اما مزاياي مقره هاي كامپوزيتي مانند : وزن سبك ، آساني نصب ، لوازم نصب قابل انعطاف تر ( كه كمتر مستعد آسيب ديدن در اثر كار با آنها طي مراحل نصب هستند ) و قيمت نصب كمتر نيز ، بسياري از مهندسين بهره بردار را تسليم خود كرده است . دكتر راوي گرور استاد مهندسي برق در دانشگاه ايالتي آريزونا ، فونيكس ميگويد : “ سالها آزمايش و تصحيح طراحي منجر به داشتن محصولات تكامل يافته اي شده كه امروزه آنها را نصب شده در شبكه مي بينيم . ” براي نصب يك مقره معمولي 500 كيلوولت ، نياز به جراثقال يا تجهيزات مخصوصي است كه مي توانند منجر به آسيب ديدن مقره شوند . در دهساله اخير ، مواد كامپوزيتي ، يك نسل جديد از محصولات سبك وزن ، با نسبتهاي بالاتر ”قدرت به وزن” بوجود آورده است كه در مقايسه با پرسلين داراي عملكردي برابر يا بالاتر مي باشند . يك مقره كامپوزيتي 500 كيلو ولت مي تواند بوسيله دو مرد بلند شده و بدون نياز به تلاش زياد تا پاي كار آورده شود

    توسعه استانداردهاي مرتبط به آزمايشهاي الكتريكي براي نسل جديد مقره هاي كامپوزيتي يك گام مهم در توسعه آنها بوده است . سازمانهاي بين المللي مانند مؤسسه مهندسين برق و الكترونيك (IEEE) در نيويورك ، كميسيون بين المللي الكتروتكنيك ( IEC ) در ژنو سوئيس و سازمان برق كانادا ( CEA ) در مونترال كانادا ، مشوق توسعه روشهاي آزمايش استاندارد براي آنها بوده اند

    انجام آزمايشهاي فشار قوي در آزمايشگاههاي مربوط به سازندگان و آزمايشگاههاي مستقل ، از قبيل مؤسسه تحقيقات انتقال (STRI)سوئد ، به دادن تائيديه براي استفاده از اين مقره ها در فضاي باز كمك كرده اند ، آنگونه كه اريك گناندت،مدير STRI در شمال امريكا مي گويد :“ مابه نسل سوم اين محصولات رسيده ايم. خرابيهاي بوجود آمده در نسلهاي پيشين به سوي پيشرفت هاي جديدو طراحي بهينه راهبر شده است . روشهاي ساخت بهبود يافته ، منجر به كاهش هزينه ها گرديده و مقره هاي كامپوزيتي را رقابتي نموده است . ”

    مقره هاي كامپوزيتي گروه وسيعي از محصولات را در بر مي گيرند . مقره هاي سيليكون رابر مشهورترين آنها هستند . پليمرهايي مانند EPDM ( اتيلن پروپيلن دين مونومر ) و آلياژهاي EPDM بعد از آنها هستند.

    پليمر مورد استفاده در مراحل ساخت با پركننده ها ( fillers ) مخلوط مي شود تا مشخصه هاي دلخواه را براي مقره تامين كند . برخي از پر كننده ها ، پايداري در مقابل اشعه ماوراء بنفش را تامين مي كنند ، در حاليكه برخي ديگر به بالارفتن مقاومت سطحي در مقابل شكست الكتريكي و فرسودگي كمك مي نمايند . بعضي ديگر نيز اضافه مي شوند تا به تسهيل پروسه ساخت كمك نمايند ( از قبيل پلاستيك سازها كه سياليت را تامين مي كنند يا زمان پخت را كاهش مي دهند ) . قابليت ساخت مقره هاي كامپوزيتي به ابعاد ، تحمل مكانيكي و قدرت هاي عايقي متنوع ، غالبا به آنها اجازه مي دهد كه براي كاربردهاي ويژه ، آسانتر از مقره هاي سراميكي ، تطبيق داده شوند .

    اگرچه استفاده از مقره هاي كامپوزيتي اكنون در شمال آمريكا و اروپا معمول شده است ، اما مهندسين سنت گرا در سراسر دنيا در قبول اين فناوري جديد آهسته تر پيش رفته اند .

    مشخصات محيطي در رابطه با عملكرد يك مقره بسيار تعيين كننده است .

    مقره هاي كامپوزيتي ابتدا نه تنها براي خواص عايقي الكتريكي شان ، بلكه بعلت مقاومت آنها در مقابل رطوبت سطحي برگزيده شدند . قدرت دفع آب و تشكيل قطرات شبنم مانند در سطح آنها ، بجاي آنكه يك لايه يكنواخت آب ايجاد گردد ، خاصيتي است كه بعنوان آب گريزي( hydrophobicity ) شناخته مي شود.

    با كم شدن قابليت آب گريزي يك مقره ، مقاومت آن در مقابل تخليه سطحي نيز كاهش مي يابد . در فواصل زماني طولاني ، جرقه هاي سطحي مي تواند به عبور جريان الكتريكي بر روي سطح مقره، شكست

    عايق مقره و نهايتا خرابي فاجعه آميز آن منجر شود

    قرار گرفتن در معرض نور ماوراء بنفش ، سرما ، گرما يا آلودگي محيطي مي تواند سطح يك مقره كامپوزيتي را دچار پيري كند . آلودگيها از قبيل نمك ، رطوبت ، آلودگي صنعتي ، فضولات پرندگان و ماسه مي توانند باعث شوند كه يك مقره كامپوزيتي ، آب گريزي خود را از دست بدهد . بعلاوه ، هنگامي كه نقاط هادي شده بر روي سطح مقره مرطوب شوند ، مكانيزم شكست ديگري بوجود مي آيد كه قوس خشك ناميده مي شوند و مي تواند به شكست سطحي منجر گردد .

    لاستيك سيليكوني براي بسياري از اين شرايط سخت مورد انتخاب قرار مي گيرد ، زيرا آب گريزي خود را تحت شرايط آلودگي بنحو بسيار خوبي نگه مي دارد . اين مشخصه نتيجه اي از انتقال روغنهاي سيليكوني با وزن ملكولي پايين از درون حجم ماده عايقي به سطح آن است . اين تركيبات با وزن ملكولي پايين ، به داخل لايه آلودگي جذب مي شوند و طبيعت آب گريزي سطح آن را دوباره برقرار مي نمايند . برخي نكات ديگر نيز در رابطه با مقره هاي كامپوزيتي وجود دارد . شكستن ميله فيبر شيشه در برخي از آنها ديده شده كه باعث سقوط خط گرديده است . اين پديده همچنان مورد بررسي است ، اما بنظر مي رسد كه رطوبت و بار مكانيكي دو عامل مهم در اين رابطه باشند .

    نكته ديگر آنكه بسياري از مقره هاي نسلهاي اوليه هنوز در حال كار هستند . برخي از اين مقره هاي با طراحي قديم داراي ترك هستند ، بخصوص در جاهائي كه قطعات فلزي انتهائي به ميله فيبر شيشه دروني متصل بوده و به سيم با كشش بالا جفت گرديده است . طراحي هاي نخستين كه از اپوكسي استفاده مي كردند و به ميله فيبر شيشه با فشار چسبانده مي شدند ، غير پايدار تشخيص داده شده اند . تشخيص وضعيت اين مقره ها و پيش بيني طول عمر باقيمانده آنها يكي از مشكلات فعلي است .

    عامل تعيين كننده ديگر در عملكرد مقره كامپوزيتي، رعايت دستور العمل سازنده در نصب و كاربرد آن است . تعدد محدوديتها در طراحي و نصب مقره ها مي تواند به بروز اشتباهات منجر شود .

    گنانت گزارش واقعه اي را تشريح مي كند كه طي آن يك مقره كامپوزيتي پس از دو ماه كار دچار خرابي شده است . در اين رابطه شركت برق ذيربط تصميم گرفت كه يك بررسي مستقل جهت علت يابي واقعه مزبور انجام دهد . در بررسيها معلوم شد كه مقره بصورت افقي نصب شده در حاليكه دستورالعمل نصب سازنده بيان مي كرد كه مقره به علت ويژگيهاي مكانيكي آن ، نبايد بيش از 15 درجه نسبت به حالت عمودي منحرف شود . يك مسئله رايج ديگر در كاربرد اين مقره ها نصب حلقه هاي كورونا روي خطوط 500 كيلوولت است . هم محور نبودن حلقه كورونا ، نصب حلقه ها بر روي خود مقره ، بجاي قراردادن آن روي يك قطعه فولادي و نيز عدم نصب حلقه كورونا ، بعنوان مسائلي گزارش شده اند كه ميتوانند در حال كار باعث خرابي مقره هاي كامپوزيتي شوند .

مقره هاي كامپوزيت،در رقابت با مقره هاي پرسلين

    خطاهاي ايجادشده بر روي خطوط انتقال فشار قوي مي توانند به خاموشي هاي گسترده منجر شوند و در نتيجه زيانهاي اقتصادي وسيعي را باعث گردند . مهندسين بهره بردار بايد قابليت اطمينان بهره برداري را مدنظر قرار دهند و در عين حال تاكيد زيادي بر روي مهندسي صحيح سيستم قدرت داشته باشند . يك مؤلفه كليدي قابليت اطمينان در خطوط انتقال ، انتخاب مقره هاي آويز فشار قوي است مقره هاي آويز زنجيره اي از جنس پرسلين يا شيشه ، سالها بصورت استاندارد در تاسيسات فشار قوي بكار برده شده اند . ولي از آنجا كه بيش از نيمي از خاموشي هاي برنامه ريزي نشده انتقال مي تواند ناشي از خرابي اين مقره ها باشد ، لذا كم كم راه براي استفاده از مقره هاي كامپوزيتي هموار شده است . آن دسته از شركتهاي برق كه داراي مشكلات جدي محيطي و آب و هوائي هستند ، اولين كساني بوده اند كه به سمت استفاده از مقره هاي كامپوزيتي سوق داده شده اند ، زيرا اين نوع مقره در معرض خوردگي و اشكالات ديگري كه عايقهاي پرسليني دچار آن مي گردند ، نيستند . با اينحال آن دسته از شركتهاي برق كه در معرض شرايط سخت محيطي نيستند در پذيرش مقره هاي كامپوزيتي به آهستگي جلو رفته اند

    با توجه به اينكه مقره هاي پرسليني قبلا ارزش خود را اثبات كرده اند ، لذا فهم اين نكته آسان است كه چرا مهندسين بهره بردار براي پذيرش مقره هاي كامپوزيت به آهستگي پيش مي روند . اما مزاياي مقره هاي كامپوزيتي مانند : وزن سبك ، آساني نصب ، لوازم نصب قابل انعطاف تر ( كه كمتر مستعد آسيب ديدن در اثر كار با آنها طي مراحل نصب هستند ) و قيمت نصب كمتر نيز ، بسياري از مهندسين بهره بردار را تسليم خود كرده است . دكتر راوي گرور استاد مهندسي برق در دانشگاه ايالتي آريزونا ، فونيكس ميگويد : “ سالها آزمايش و تصحيح طراحي منجر به داشتن محصولات تكامل يافته اي شده كه امروزه آنها را نصب شده در شبكه مي بينيم . ” براي نصب يك مقره معمولي 500 كيلوولت ، نياز به جراثقال يا تجهيزات مخصوصي است كه مي توانند منجر به آسيب ديدن مقره شوند . در دهساله اخير ، مواد كامپوزيتي ، يك نسل جديد از محصولات سبك وزن ، با نسبتهاي بالاتر ”قدرت به وزن” بوجود آورده است كه در مقايسه با پرسلين داراي عملكردي برابر يا بالاتر مي باشند . يك مقره كامپوزيتي 500 كيلو ولت مي تواند بوسيله دو مرد بلند شده و بدون نياز به تلاش زياد تا پاي كار آورده شود

    توسعه استانداردهاي مرتبط به آزمايشهاي الكتريكي براي نسل جديد مقره هاي كامپوزيتي يك گام مهم در توسعه آنها بوده است . سازمانهاي بين المللي مانند مؤسسه مهندسين برق و الكترونيك (IEEE) در نيويورك ، كميسيون بين المللي الكتروتكنيك ( IEC ) در ژنو سوئيس و سازمان برق كانادا ( CEA ) در مونترال كانادا ، مشوق توسعه روشهاي آزمايش استاندارد براي آنها بوده اند

    انجام آزمايشهاي فشار قوي در آزمايشگاههاي مربوط به سازندگان و آزمايشگاههاي مستقل ، از قبيل مؤسسه تحقيقات انتقال (STRI)سوئد ، به دادن تائيديه براي استفاده از اين مقره ها در فضاي باز كمك كرده اند ، آنگونه كه اريك گناندت،مدير STRI در شمال امريكا مي گويد :“ مابه نسل سوم اين محصولات رسيده ايم. خرابيهاي بوجود آمده در نسلهاي پيشين به سوي پيشرفت هاي جديدو طراحي بهينه راهبر شده است . روشهاي ساخت بهبود يافته ، منجر به كاهش هزينه ها گرديده و مقره هاي كامپوزيتي را رقابتي نموده است . ”

    مقره هاي كامپوزيتي گروه وسيعي از محصولات را در بر مي گيرند . مقره هاي سيليكون رابر مشهورترين آنها هستند . پليمرهايي مانند EPDM ( اتيلن پروپيلن دين مونومر ) و آلياژهاي EPDM بعد از آنها هستند.

    پليمر مورد استفاده در مراحل ساخت با پركننده ها ( fillers ) مخلوط مي شود تا مشخصه هاي دلخواه را براي مقره تامين كند . برخي از پر كننده ها ، پايداري در مقابل اشعه ماوراء بنفش را تامين مي كنند ، در حاليكه برخي ديگر به بالارفتن مقاومت سطحي در مقابل شكست الكتريكي و فرسودگي كمك مي نمايند . بعضي ديگر نيز اضافه مي شوند تا به تسهيل پروسه ساخت كمك نمايند ( از قبيل پلاستيك سازها كه سياليت را تامين مي كنند يا زمان پخت را كاهش مي دهند ) . قابليت ساخت مقره هاي كامپوزيتي به ابعاد ، تحمل مكانيكي و قدرت هاي عايقي متنوع ، غالبا به آنها اجازه مي دهد كه براي كاربردهاي ويژه ، آسانتر از مقره هاي سراميكي ، تطبيق داده شوند .

    اگرچه استفاده از مقره هاي كامپوزيتي اكنون در شمال آمريكا و اروپا معمول شده است ، اما مهندسين سنت گرا در سراسر دنيا در قبول اين فناوري جديد آهسته تر پيش رفته اند .

    مشخصات محيطي در رابطه با عملكرد يك مقره بسيار تعيين كننده است .

    مقره هاي كامپوزيتي ابتدا نه تنها براي خواص عايقي الكتريكي شان ، بلكه بعلت مقاومت آنها در مقابل رطوبت سطحي برگزيده شدند . قدرت دفع آب و تشكيل قطرات شبنم مانند در سطح آنها ، بجاي آنكه يك لايه يكنواخت آب ايجاد گردد ، خاصيتي است كه بعنوان آب گريزي( hydrophobicity ) شناخته مي شود.

    با كم شدن قابليت آب گريزي يك مقره ، مقاومت آن در مقابل تخليه سطحي نيز كاهش مي يابد . در فواصل زماني طولاني ، جرقه هاي سطحي مي تواند به عبور جريان الكتريكي بر روي سطح مقره، شكست

    عايق مقره و نهايتا خرابي فاجعه آميز آن منجر شود

    قرار گرفتن در معرض نور ماوراء بنفش ، سرما ، گرما يا آلودگي محيطي مي تواند سطح يك مقره كامپوزيتي را دچار پيري كند . آلودگيها از قبيل نمك ، رطوبت ، آلودگي صنعتي ، فضولات پرندگان و ماسه مي توانند باعث شوند كه يك مقره كامپوزيتي ، آب گريزي خود را از دست بدهد . بعلاوه ، هنگامي كه نقاط هادي شده بر روي سطح مقره مرطوب شوند ، مكانيزم شكست ديگري بوجود مي آيد كه قوس خشك ناميده مي شوند و مي تواند به شكست سطحي منجر گردد .

    لاستيك سيليكوني براي بسياري از اين شرايط سخت مورد انتخاب قرار مي گيرد ، زيرا آب گريزي خود را تحت شرايط آلودگي بنحو بسيار خوبي نگه مي دارد . اين مشخصه نتيجه اي از انتقال روغنهاي سيليكوني با وزن ملكولي پايين از درون حجم ماده عايقي به سطح آن است . اين تركيبات با وزن ملكولي پايين ، به داخل لايه آلودگي جذب مي شوند و طبيعت آب گريزي سطح آن را دوباره برقرار مي نمايند . برخي نكات ديگر نيز در رابطه با مقره هاي كامپوزيتي وجود دارد . شكستن ميله فيبر شيشه در برخي از آنها ديده شده كه باعث سقوط خط گرديده است . اين پديده همچنان مورد بررسي است ، اما بنظر مي رسد كه رطوبت و بار مكانيكي دو عامل مهم در اين رابطه باشند .

    نكته ديگر آنكه بسياري از مقره هاي نسلهاي اوليه هنوز در حال كار هستند . برخي از اين مقره هاي با طراحي قديم داراي ترك هستند ، بخصوص در جاهائي كه قطعات فلزي انتهائي به ميله فيبر شيشه دروني متصل بوده و به سيم با كشش بالا جفت گرديده است . طراحي هاي نخستين كه از اپوكسي استفاده مي كردند و به ميله فيبر شيشه با فشار چسبانده مي شدند ، غير پايدار تشخيص داده شده اند . تشخيص وضعيت اين مقره ها و پيش بيني طول عمر باقيمانده آنها يكي از مشكلات فعلي است .

    عامل تعيين كننده ديگر در عملكرد مقره كامپوزيتي، رعايت دستور العمل سازنده در نصب و كاربرد آن است . تعدد محدوديتها در طراحي و نصب مقره ها مي تواند به بروز اشتباهات منجر شود .

    گنانت گزارش واقعه اي را تشريح مي كند كه طي آن يك مقره كامپوزيتي پس از دو ماه كار دچار خرابي شده است . در اين رابطه شركت برق ذيربط تصميم گرفت كه يك بررسي مستقل جهت علت يابي واقعه مزبور انجام دهد . در بررسيها معلوم شد كه مقره بصورت افقي نصب شده در حاليكه دستورالعمل نصب سازنده بيان مي كرد كه مقره به علت ويژگيهاي مكانيكي آن ، نبايد بيش از 15 درجه نسبت به حالت عمودي منحرف شود . يك مسئله رايج ديگر در كاربرد اين مقره ها نصب حلقه هاي كورونا روي خطوط 500 كيلوولت است . هم محور نبودن حلقه كورونا ، نصب حلقه ها بر روي خود مقره ، بجاي قراردادن آن روي يك قطعه فولادي و نيز عدم نصب حلقه كورونا ، بعنوان مسائلي گزارش شده اند كه ميتوانند در حال كار باعث خرابي مقره هاي كامپوزيتي شوند .

مقره هاي كامپوزيت،در رقابت با مقره هاي پرسلين

    خطاهاي ايجادشده بر روي خطوط انتقال فشار قوي مي توانند به خاموشي هاي گسترده منجر شوند و در نتيجه زيانهاي اقتصادي وسيعي را باعث گردند . مهندسين بهره بردار بايد قابليت اطمينان بهره برداري را مدنظر قرار دهند و در عين حال تاكيد زيادي بر روي مهندسي صحيح سيستم قدرت داشته باشند . يك مؤلفه كليدي قابليت اطمينان در خطوط انتقال ، انتخاب مقره هاي آويز فشار قوي است مقره هاي آويز زنجيره اي از جنس پرسلين يا شيشه ، سالها بصورت استاندارد در تاسيسات فشار قوي بكار برده شده اند . ولي از آنجا كه بيش از نيمي از خاموشي هاي برنامه ريزي نشده انتقال مي تواند ناشي از خرابي اين مقره ها باشد ، لذا كم كم راه براي استفاده از مقره هاي كامپوزيتي هموار شده است . آن دسته از شركتهاي برق كه داراي مشكلات جدي محيطي و آب و هوائي هستند ، اولين كساني بوده اند كه به سمت استفاده از مقره هاي كامپوزيتي سوق داده شده اند ، زيرا اين نوع مقره در معرض خوردگي و اشكالات ديگري كه عايقهاي پرسليني دچار آن مي گردند ، نيستند . با اينحال آن دسته از شركتهاي برق كه در معرض شرايط سخت محيطي نيستند در پذيرش مقره هاي كامپوزيتي به آهستگي جلو رفته اند

    با توجه به اينكه مقره هاي پرسليني قبلا ارزش خود را اثبات كرده اند ، لذا فهم اين نكته آسان است كه چرا مهندسين بهره بردار براي پذيرش مقره هاي كامپوزيت به آهستگي پيش مي روند . اما مزاياي مقره هاي كامپوزيتي مانند : وزن سبك ، آساني نصب ، لوازم نصب قابل انعطاف تر ( كه كمتر مستعد آسيب ديدن در اثر كار با آنها طي مراحل نصب هستند ) و قيمت نصب كمتر نيز ، بسياري از مهندسين بهره بردار را تسليم خود كرده است . دكتر راوي گرور استاد مهندسي برق در دانشگاه ايالتي آريزونا ، فونيكس ميگويد : “ سالها آزمايش و تصحيح طراحي منجر به داشتن محصولات تكامل يافته اي شده كه امروزه آنها را نصب شده در شبكه مي بينيم . ” براي نصب يك مقره معمولي 500 كيلوولت ، نياز به جراثقال يا تجهيزات مخصوصي است كه مي توانند منجر به آسيب ديدن مقره شوند . در دهساله اخير ، مواد كامپوزيتي ، يك نسل جديد از محصولات سبك وزن ، با نسبتهاي بالاتر ”قدرت به وزن” بوجود آورده است كه در مقايسه با پرسلين داراي عملكردي برابر يا بالاتر مي باشند . يك مقره كامپوزيتي 500 كيلو ولت مي تواند بوسيله دو مرد بلند شده و بدون نياز به تلاش زياد تا پاي كار آورده شود

    توسعه استانداردهاي مرتبط به آزمايشهاي الكتريكي براي نسل جديد مقره هاي كامپوزيتي يك گام مهم در توسعه آنها بوده است . سازمانهاي بين المللي مانند مؤسسه مهندسين برق و الكترونيك (IEEE) در نيويورك ، كميسيون بين المللي الكتروتكنيك ( IEC ) در ژنو سوئيس و سازمان برق كانادا ( CEA ) در مونترال كانادا ، مشوق توسعه روشهاي آزمايش استاندارد براي آنها بوده اند

    انجام آزمايشهاي فشار قوي در آزمايشگاههاي مربوط به سازندگان و آزمايشگاههاي مستقل ، از قبيل مؤسسه تحقيقات انتقال (STRI)سوئد ، به دادن تائيديه براي استفاده از اين مقره ها در فضاي باز كمك كرده اند ، آنگونه كه اريك گناندت،مدير STRI در شمال امريكا مي گويد :“ مابه نسل سوم اين محصولات رسيده ايم. خرابيهاي بوجود آمده در نسلهاي پيشين به سوي پيشرفت هاي جديدو طراحي بهينه راهبر شده است . روشهاي ساخت بهبود يافته ، منجر به كاهش هزينه ها گرديده و مقره هاي كامپوزيتي را رقابتي نموده است . ”

    مقره هاي كامپوزيتي گروه وسيعي از محصولات را در بر مي گيرند . مقره هاي سيليكون رابر مشهورترين آنها هستند . پليمرهايي مانند EPDM ( اتيلن پروپيلن دين مونومر ) و آلياژهاي EPDM بعد از آنها هستند.

    پليمر مورد استفاده در مراحل ساخت با پركننده ها ( fillers ) مخلوط مي شود تا مشخصه هاي دلخواه را براي مقره تامين كند . برخي از پر كننده ها ، پايداري در مقابل اشعه ماوراء بنفش را تامين مي كنند ، در حاليكه برخي ديگر به بالارفتن مقاومت سطحي در مقابل شكست الكتريكي و فرسودگي كمك مي نمايند . بعضي ديگر نيز اضافه مي شوند تا به تسهيل پروسه ساخت كمك نمايند ( از قبيل پلاستيك سازها كه سياليت را تامين مي كنند يا زمان پخت را كاهش مي دهند ) . قابليت ساخت مقره هاي كامپوزيتي به ابعاد ، تحمل مكانيكي و قدرت هاي عايقي متنوع ، غالبا به آنها اجازه مي دهد كه براي كاربردهاي ويژه ، آسانتر از مقره هاي سراميكي ، تطبيق داده شوند .

    اگرچه استفاده از مقره هاي كامپوزيتي اكنون در شمال آمريكا و اروپا معمول شده است ، اما مهندسين سنت گرا در سراسر دنيا در قبول اين فناوري جديد آهسته تر پيش رفته اند .

    مشخصات محيطي در رابطه با عملكرد يك مقره بسيار تعيين كننده است .

    مقره هاي كامپوزيتي ابتدا نه تنها براي خواص عايقي الكتريكي شان ، بلكه بعلت مقاومت آنها در مقابل رطوبت سطحي برگزيده شدند . قدرت دفع آب و تشكيل قطرات شبنم مانند در سطح آنها ، بجاي آنكه يك لايه يكنواخت آب ايجاد گردد ، خاصيتي است كه بعنوان آب گريزي( hydrophobicity ) شناخته مي شود.

    با كم شدن قابليت آب گريزي يك مقره ، مقاومت آن در مقابل تخليه سطحي نيز كاهش مي يابد . در فواصل زماني طولاني ، جرقه هاي سطحي مي تواند به عبور جريان الكتريكي بر روي سطح مقره، شكست

    عايق مقره و نهايتا خرابي فاجعه آميز آن منجر شود

    قرار گرفتن در معرض نور ماوراء بنفش ، سرما ، گرما يا آلودگي محيطي مي تواند سطح يك مقره كامپوزيتي را دچار پيري كند . آلودگيها از قبيل نمك ، رطوبت ، آلودگي صنعتي ، فضولات پرندگان و ماسه مي توانند باعث شوند كه يك مقره كامپوزيتي ، آب گريزي خود را از دست بدهد . بعلاوه ، هنگامي كه نقاط هادي شده بر روي سطح مقره مرطوب شوند ، مكانيزم شكست ديگري بوجود مي آيد كه قوس خشك ناميده مي شوند و مي تواند به شكست سطحي منجر گردد .

    لاستيك سيليكوني براي بسياري از اين شرايط سخت مورد انتخاب قرار مي گيرد ، زيرا آب گريزي خود را تحت شرايط آلودگي بنحو بسيار خوبي نگه مي دارد . اين مشخصه نتيجه اي از انتقال روغنهاي سيليكوني با وزن ملكولي پايين از درون حجم ماده عايقي به سطح آن است . اين تركيبات با وزن ملكولي پايين ، به داخل لايه آلودگي جذب مي شوند و طبيعت آب گريزي سطح آن را دوباره برقرار مي نمايند . برخي نكات ديگر نيز در رابطه با مقره هاي كامپوزيتي وجود دارد . شكستن ميله فيبر شيشه در برخي از آنها ديده شده كه باعث سقوط خط گرديده است . اين پديده همچنان مورد بررسي است ، اما بنظر مي رسد كه رطوبت و بار مكانيكي دو عامل مهم در اين رابطه باشند .

    نكته ديگر آنكه بسياري از مقره هاي نسلهاي اوليه هنوز در حال كار هستند . برخي از اين مقره هاي با طراحي قديم داراي ترك هستند ، بخصوص در جاهائي كه قطعات فلزي انتهائي به ميله فيبر شيشه دروني متصل بوده و به سيم با كشش بالا جفت گرديده است . طراحي هاي نخستين كه از اپوكسي استفاده مي كردند و به ميله فيبر شيشه با فشار چسبانده مي شدند ، غير پايدار تشخيص داده شده اند . تشخيص وضعيت اين مقره ها و پيش بيني طول عمر باقيمانده آنها يكي از مشكلات فعلي است .

    عامل تعيين كننده ديگر در عملكرد مقره كامپوزيتي، رعايت دستور العمل سازنده در نصب و كاربرد آن است . تعدد محدوديتها در طراحي و نصب مقره ها مي تواند به بروز اشتباهات منجر شود .

    گنانت گزارش واقعه اي را تشريح مي كند كه طي آن يك مقره كامپوزيتي پس از دو ماه كار دچار خرابي شده است . در اين رابطه شركت برق ذيربط تصميم گرفت كه يك بررسي مستقل جهت علت يابي واقعه مزبور انجام دهد . در بررسيها معلوم شد كه مقره بصورت افقي نصب شده در حاليكه دستورالعمل نصب سازنده بيان مي كرد كه مقره به علت ويژگيهاي مكانيكي آن ، نبايد بيش از 15 درجه نسبت به حالت عمودي منحرف شود . يك مسئله رايج ديگر در كاربرد اين مقره ها نصب حلقه هاي كورونا روي خطوط 500 كيلوولت است . هم محور نبودن حلقه كورونا ، نصب حلقه ها بر روي خود مقره ، بجاي قراردادن آن روي يك قطعه فولادي و نيز عدم نصب حلقه كورونا ، بعنوان مسائلي گزارش شده اند كه ميتوانند در حال كار باعث خرابي مقره هاي كامپوزيتي شوند .

مقره هاي كامپوزيت،در رقابت با مقره هاي پرسلين

    خطاهاي ايجادشده بر روي خطوط انتقال فشار قوي مي توانند به خاموشي هاي گسترده منجر شوند و در نتيجه زيانهاي اقتصادي وسيعي را باعث گردند . مهندسين بهره بردار بايد قابليت اطمينان بهره برداري را مدنظر قرار دهند و در عين حال تاكيد زيادي بر روي مهندسي صحيح سيستم قدرت داشته باشند . يك مؤلفه كليدي قابليت اطمينان در خطوط انتقال ، انتخاب مقره هاي آويز فشار قوي است مقره هاي آويز زنجيره اي از جنس پرسلين يا شيشه ، سالها بصورت استاندارد در تاسيسات فشار قوي بكار برده شده اند . ولي از آنجا كه بيش از نيمي از خاموشي هاي برنامه ريزي نشده انتقال مي تواند ناشي از خرابي اين مقره ها باشد ، لذا كم كم راه براي استفاده از مقره هاي كامپوزيتي هموار شده است . آن دسته از شركتهاي برق كه داراي مشكلات جدي محيطي و آب و هوائي هستند ، اولين كساني بوده اند كه به سمت استفاده از مقره هاي كامپوزيتي سوق داده شده اند ، زيرا اين نوع مقره در معرض خوردگي و اشكالات ديگري كه عايقهاي پرسليني دچار آن مي گردند ، نيستند . با اينحال آن دسته از شركتهاي برق كه در معرض شرايط سخت محيطي نيستند در پذيرش مقره هاي كامپوزيتي به آهستگي جلو رفته اند

    با توجه به اينكه مقره هاي پرسليني قبلا ارزش خود را اثبات كرده اند ، لذا فهم اين نكته آسان است كه چرا مهندسين بهره بردار براي پذيرش مقره هاي كامپوزيت به آهستگي پيش مي روند . اما مزاياي مقره هاي كامپوزيتي مانند : وزن سبك ، آساني نصب ، لوازم نصب قابل انعطاف تر ( كه كمتر مستعد آسيب ديدن در اثر كار با آنها طي مراحل نصب هستند ) و قيمت نصب كمتر نيز ، بسياري از مهندسين بهره بردار را تسليم خود كرده است . دكتر راوي گرور استاد مهندسي برق در دانشگاه ايالتي آريزونا ، فونيكس ميگويد : “ سالها آزمايش و تصحيح طراحي منجر به داشتن محصولات تكامل يافته اي شده كه امروزه آنها را نصب شده در شبكه مي بينيم . ” براي نصب يك مقره معمولي 500 كيلوولت ، نياز به جراثقال يا تجهيزات مخصوصي است كه مي توانند منجر به آسيب ديدن مقره شوند . در دهساله اخير ، مواد كامپوزيتي ، يك نسل جديد از محصولات سبك وزن ، با نسبتهاي بالاتر ”قدرت به وزن” بوجود آورده است كه در مقايسه با پرسلين داراي عملكردي برابر يا بالاتر مي باشند . يك مقره كامپوزيتي 500 كيلو ولت مي تواند بوسيله دو مرد بلند شده و بدون نياز به تلاش زياد تا پاي كار آورده شود

    توسعه استانداردهاي مرتبط به آزمايشهاي الكتريكي براي نسل جديد مقره هاي كامپوزيتي يك گام مهم در توسعه آنها بوده است . سازمانهاي بين المللي مانند مؤسسه مهندسين برق و الكترونيك (IEEE) در نيويورك ، كميسيون بين المللي الكتروتكنيك ( IEC ) در ژنو سوئيس و سازمان برق كانادا ( CEA ) در مونترال كانادا ، مشوق توسعه روشهاي آزمايش استاندارد براي آنها بوده اند

    انجام آزمايشهاي فشار قوي در آزمايشگاههاي مربوط به سازندگان و آزمايشگاههاي مستقل ، از قبيل مؤسسه تحقيقات انتقال (STRI)سوئد ، به دادن تائيديه براي استفاده از اين مقره ها در فضاي باز كمك كرده اند ، آنگونه كه اريك گناندت،مدير STRI در شمال امريكا مي گويد :“ مابه نسل سوم اين محصولات رسيده ايم. خرابيهاي بوجود آمده در نسلهاي پيشين به سوي پيشرفت هاي جديدو طراحي بهينه راهبر شده است . روشهاي ساخت بهبود يافته ، منجر به كاهش هزينه ها گرديده و مقره هاي كامپوزيتي را رقابتي نموده است . ”

    مقره هاي كامپوزيتي گروه وسيعي از محصولات را در بر مي گيرند . مقره هاي سيليكون رابر مشهورترين آنها هستند . پليمرهايي مانند EPDM ( اتيلن پروپيلن دين مونومر ) و آلياژهاي EPDM بعد از آنها هستند.

    پليمر مورد استفاده در مراحل ساخت با پركننده ها ( fillers ) مخلوط مي شود تا مشخصه هاي دلخواه را براي مقره تامين كند . برخي از پر كننده ها ، پايداري در مقابل اشعه ماوراء بنفش را تامين مي كنند ، در حاليكه برخي ديگر به بالارفتن مقاومت سطحي در مقابل شكست الكتريكي و فرسودگي كمك مي نمايند . بعضي ديگر نيز اضافه مي شوند تا به تسهيل پروسه ساخت كمك نمايند ( از قبيل پلاستيك سازها كه سياليت را تامين مي كنند يا زمان پخت را كاهش مي دهند ) . قابليت ساخت مقره هاي كامپوزيتي به ابعاد ، تحمل مكانيكي و قدرت هاي عايقي متنوع ، غالبا به آنها اجازه مي دهد كه براي كاربردهاي ويژه ، آسانتر از مقره هاي سراميكي ، تطبيق داده شوند .

    اگرچه استفاده از مقره هاي كامپوزيتي اكنون در شمال آمريكا و اروپا معمول شده است ، اما مهندسين سنت گرا در سراسر دنيا در قبول اين فناوري جديد آهسته تر پيش رفته اند .

    مشخصات محيطي در رابطه با عملكرد يك مقره بسيار تعيين كننده است .

    مقره هاي كامپوزيتي ابتدا نه تنها براي خواص عايقي الكتريكي شان ، بلكه بعلت مقاومت آنها در مقابل رطوبت سطحي برگزيده شدند . قدرت دفع آب و تشكيل قطرات شبنم مانند در سطح آنها ، بجاي آنكه يك لايه يكنواخت آب ايجاد گردد ، خاصيتي است كه بعنوان آب گريزي( hydrophobicity ) شناخته مي شود.

    با كم شدن قابليت آب گريزي يك مقره ، مقاومت آن در مقابل تخليه سطحي نيز كاهش مي يابد . در فواصل زماني طولاني ، جرقه هاي سطحي مي تواند به عبور جريان الكتريكي بر روي سطح مقره، شكست

    عايق مقره و نهايتا خرابي فاجعه آميز آن منجر شود

    قرار گرفتن در معرض نور ماوراء بنفش ، سرما ، گرما يا آلودگي محيطي مي تواند سطح يك مقره كامپوزيتي را دچار پيري كند . آلودگيها از قبيل نمك ، رطوبت ، آلودگي صنعتي ، فضولات پرندگان و ماسه مي توانند باعث شوند كه يك مقره كامپوزيتي ، آب گريزي خود را از دست بدهد . بعلاوه ، هنگامي كه نقاط هادي شده بر روي سطح مقره مرطوب شوند ، مكانيزم شكست ديگري بوجود مي آيد كه قوس خشك ناميده مي شوند و مي تواند به شكست سطحي منجر گردد .

    لاستيك سيليكوني براي بسياري از اين شرايط سخت مورد انتخاب قرار مي گيرد ، زيرا آب گريزي خود را تحت شرايط آلودگي بنحو بسيار خوبي نگه مي دارد . اين مشخصه نتيجه اي از انتقال روغنهاي سيليكوني با وزن ملكولي پايين از درون حجم ماده عايقي به سطح آن است . اين تركيبات با وزن ملكولي پايين ، به داخل لايه آلودگي جذب مي شوند و طبيعت آب گريزي سطح آن را دوباره برقرار مي نمايند . برخي نكات ديگر نيز در رابطه با مقره هاي كامپوزيتي وجود دارد . شكستن ميله فيبر شيشه در برخي از آنها ديده شده كه باعث سقوط خط گرديده است . اين پديده همچنان مورد بررسي است ، اما بنظر مي رسد كه رطوبت و بار مكانيكي دو عامل مهم در اين رابطه باشند .

    نكته ديگر آنكه بسياري از مقره هاي نسلهاي اوليه هنوز در حال كار هستند . برخي از اين مقره هاي با طراحي قديم داراي ترك هستند ، بخصوص در جاهائي كه قطعات فلزي انتهائي به ميله فيبر شيشه دروني متصل بوده و به سيم با كشش بالا جفت گرديده است . طراحي هاي نخستين كه از اپوكسي استفاده مي كردند و به ميله فيبر شيشه با فشار چسبانده مي شدند ، غير پايدار تشخيص داده شده اند . تشخيص وضعيت اين مقره ها و پيش بيني طول عمر باقيمانده آنها يكي از مشكلات فعلي است .

    عامل تعيين كننده ديگر در عملكرد مقره كامپوزيتي، رعايت دستور العمل سازنده در نصب و كاربرد آن است . تعدد محدوديتها در طراحي و نصب مقره ها مي تواند به بروز اشتباهات منجر شود .

    گنانت گزارش واقعه اي را تشريح مي كند كه طي آن يك مقره كامپوزيتي پس از دو ماه كار دچار خرابي شده است . در اين رابطه شركت برق ذيربط تصميم گرفت كه يك بررسي مستقل جهت علت يابي واقعه مزبور انجام دهد . در بررسيها معلوم شد كه مقره بصورت افقي نصب شده در حاليكه دستورالعمل نصب سازنده بيان مي كرد كه مقره به علت ويژگيهاي مكانيكي آن ، نبايد بيش از 15 درجه نسبت به حالت عمودي منحرف شود . يك مسئله رايج ديگر در كاربرد اين مقره ها نصب حلقه هاي كورونا روي خطوط 500 كيلوولت است . هم محور نبودن حلقه كورونا ، نصب حلقه ها بر روي خود مقره ، بجاي قراردادن آن روي يك قطعه فولادي و نيز عدم نصب حلقه كورونا ، بعنوان مسائلي گزارش شده اند كه ميتوانند در حال كار باعث خرابي مقره هاي كامپوزيتي شوند .

مقره هاي كامپوزيت،در رقابت با مقره هاي پرسلين

    خطاهاي ايجادشده بر روي خطوط انتقال فشار قوي مي توانند به خاموشي هاي گسترده منجر شوند و در نتيجه زيانهاي اقتصادي وسيعي را باعث گردند . مهندسين بهره بردار بايد قابليت اطمينان بهره برداري را مدنظر قرار دهند و در عين حال تاكيد زيادي بر روي مهندسي صحيح سيستم قدرت داشته باشند . يك مؤلفه كليدي قابليت اطمينان در خطوط انتقال ، انتخاب مقره هاي آويز فشار قوي است مقره هاي آويز زنجيره اي از جنس پرسلين يا شيشه ، سالها بصورت استاندارد در تاسيسات فشار قوي بكار برده شده اند . ولي از آنجا كه بيش از نيمي از خاموشي هاي برنامه ريزي نشده انتقال مي تواند ناشي از خرابي اين مقره ها باشد ، لذا كم كم راه براي استفاده از مقره هاي كامپوزيتي هموار شده است . آن دسته از شركتهاي برق كه داراي مشكلات جدي محيطي و آب و هوائي هستند ، اولين كساني بوده اند كه به سمت استفاده از مقره هاي كامپوزيتي سوق داده شده اند ، زيرا اين نوع مقره در معرض خوردگي و اشكالات ديگري كه عايقهاي پرسليني دچار آن مي گردند ، نيستند . با اينحال آن دسته از شركتهاي برق كه در معرض شرايط سخت محيطي نيستند در پذيرش مقره هاي كامپوزيتي به آهستگي جلو رفته اند

    با توجه به اينكه مقره هاي پرسليني قبلا ارزش خود را اثبات كرده اند ، لذا فهم اين نكته آسان است كه چرا مهندسين بهره بردار براي پذيرش مقره هاي كامپوزيت به آهستگي پيش مي روند . اما مزاياي مقره هاي كامپوزيتي مانند : وزن سبك ، آساني نصب ، لوازم نصب قابل انعطاف تر ( كه كمتر مستعد آسيب ديدن در اثر كار با آنها طي مراحل نصب هستند ) و قيمت نصب كمتر نيز ، بسياري از مهندسين بهره بردار را تسليم خود كرده است . دكتر راوي گرور استاد مهندسي برق در دانشگاه ايالتي آريزونا ، فونيكس ميگويد : “ سالها آزمايش و تصحيح طراحي منجر به داشتن محصولات تكامل يافته اي شده كه امروزه آنها را نصب شده در شبكه مي بينيم . ” براي نصب يك مقره معمولي 500 كيلوولت ، نياز به جراثقال يا تجهيزات مخصوصي است كه مي توانند منجر به آسيب ديدن مقره شوند . در دهساله اخير ، مواد كامپوزيتي ، يك نسل جديد از محصولات سبك وزن ، با نسبتهاي بالاتر ”قدرت به وزن” بوجود آورده است كه در مقايسه با پرسلين داراي عملكردي برابر يا بالاتر مي باشند . يك مقره كامپوزيتي 500 كيلو ولت مي تواند بوسيله دو مرد بلند شده و بدون نياز به تلاش زياد تا پاي كار آورده شود

    توسعه استانداردهاي مرتبط به آزمايشهاي الكتريكي براي نسل جديد مقره هاي كامپوزيتي يك گام مهم در توسعه آنها بوده است . سازمانهاي بين المللي مانند مؤسسه مهندسين برق و الكترونيك (IEEE) در نيويورك ، كميسيون بين المللي الكتروتكنيك ( IEC ) در ژنو سوئيس و سازمان برق كانادا ( CEA ) در مونترال كانادا ، مشوق توسعه روشهاي آزمايش استاندارد براي آنها بوده اند

    انجام آزمايشهاي فشار قوي در آزمايشگاههاي مربوط به سازندگان و آزمايشگاههاي مستقل ، از قبيل مؤسسه تحقيقات انتقال (STRI)سوئد ، به دادن تائيديه براي استفاده از اين مقره ها در فضاي باز كمك كرده اند ، آنگونه كه اريك گناندت،مدير STRI در شمال امريكا مي گويد :“ مابه نسل سوم اين محصولات رسيده ايم. خرابيهاي بوجود آمده در نسلهاي پيشين به سوي پيشرفت هاي جديدو طراحي بهينه راهبر شده است . روشهاي ساخت بهبود يافته ، منجر به كاهش هزينه ها گرديده و مقره هاي كامپوزيتي را رقابتي نموده است . ”

    مقره هاي كامپوزيتي گروه وسيعي از محصولات را در بر مي گيرند . مقره هاي سيليكون رابر مشهورترين آنها هستند . پليمرهايي مانند EPDM ( اتيلن پروپيلن دين مونومر ) و آلياژهاي EPDM بعد از آنها هستند.

    پليمر مورد استفاده در مراحل ساخت با پركننده ها ( fillers ) مخلوط مي شود تا مشخصه هاي دلخواه را براي مقره تامين كند . برخي از پر كننده ها ، پايداري در مقابل اشعه ماوراء بنفش را تامين مي كنند ، در حاليكه برخي ديگر به بالارفتن مقاومت سطحي در مقابل شكست الكتريكي و فرسودگي كمك مي نمايند . بعضي ديگر نيز اضافه مي شوند تا به تسهيل پروسه ساخت كمك نمايند ( از قبيل پلاستيك سازها كه سياليت را تامين مي كنند يا زمان پخت را كاهش مي دهند ) . قابليت ساخت مقره هاي كامپوزيتي به ابعاد ، تحمل مكانيكي و قدرت هاي عايقي متنوع ، غالبا به آنها اجازه مي دهد كه براي كاربردهاي ويژه ، آسانتر از مقره هاي سراميكي ، تطبيق داده شوند .

    اگرچه استفاده از مقره هاي كامپوزيتي اكنون در شمال آمريكا و اروپا معمول شده است ، اما مهندسين سنت گرا در سراسر دنيا در قبول اين فناوري جديد آهسته تر پيش رفته اند .

    مشخصات محيطي در رابطه با عملكرد يك مقره بسيار تعيين كننده است .

    مقره هاي كامپوزيتي ابتدا نه تنها براي خواص عايقي الكتريكي شان ، بلكه بعلت مقاومت آنها در مقابل رطوبت سطحي برگزيده شدند . قدرت دفع آب و تشكيل قطرات شبنم مانند در سطح آنها ، بجاي آنكه يك لايه يكنواخت آب ايجاد گردد ، خاصيتي است كه بعنوان آب گريزي( hydrophobicity ) شناخته مي شود.

    با كم شدن قابليت آب گريزي يك مقره ، مقاومت آن در مقابل تخليه سطحي نيز كاهش مي يابد . در فواصل زماني طولاني ، جرقه هاي سطحي مي تواند به عبور جريان الكتريكي بر روي سطح مقره، شكست

    عايق مقره و نهايتا خرابي فاجعه آميز آن منجر شود

    قرار گرفتن در معرض نور ماوراء بنفش ، سرما ، گرما يا آلودگي محيطي مي تواند سطح يك مقره كامپوزيتي را دچار پيري كند . آلودگيها از قبيل نمك ، رطوبت ، آلودگي صنعتي ، فضولات پرندگان و ماسه مي توانند باعث شوند كه يك مقره كامپوزيتي ، آب گريزي خود را از دست بدهد . بعلاوه ، هنگامي كه نقاط هادي شده بر روي سطح مقره مرطوب شوند ، مكانيزم شكست ديگري بوجود مي آيد كه قوس خشك ناميده مي شوند و مي تواند به شكست سطحي منجر گردد .

    لاستيك سيليكوني براي بسياري از اين شرايط سخت مورد انتخاب قرار مي گيرد ، زيرا آب گريزي خود را تحت شرايط آلودگي بنحو بسيار خوبي نگه مي دارد . اين مشخصه نتيجه اي از انتقال روغنهاي سيليكوني با وزن ملكولي پايين از درون حجم ماده عايقي به سطح آن است . اين تركيبات با وزن ملكولي پايين ، به داخل لايه آلودگي جذب مي شوند و طبيعت آب گريزي سطح آن را دوباره برقرار مي نمايند . برخي نكات ديگر نيز در رابطه با مقره هاي كامپوزيتي وجود دارد . شكستن ميله فيبر شيشه در برخي از آنها ديده شده كه باعث سقوط خط گرديده است . اين پديده همچنان مورد بررسي است ، اما بنظر مي رسد كه رطوبت و بار مكانيكي دو عامل مهم در اين رابطه باشند .

    نكته ديگر آنكه بسياري از مقره هاي نسلهاي اوليه هنوز در حال كار هستند . برخي از اين مقره هاي با طراحي قديم داراي ترك هستند ، بخصوص در جاهائي كه قطعات فلزي انتهائي به ميله فيبر شيشه دروني متصل بوده و به سيم با كشش بالا جفت گرديده است . طراحي هاي نخستين كه از اپوكسي استفاده مي كردند و به ميله فيبر شيشه با فشار چسبانده مي شدند ، غير پايدار تشخيص داده شده اند . تشخيص وضعيت اين مقره ها و پيش بيني طول عمر باقيمانده آنها يكي از مشكلات فعلي است .

    عامل تعيين كننده ديگر در عملكرد مقره كامپوزيتي، رعايت دستور العمل سازنده در نصب و كاربرد آن است . تعدد محدوديتها در طراحي و نصب مقره ها مي تواند به بروز اشتباهات منجر شود .

    گنانت گزارش واقعه اي را تشريح مي كند كه طي آن يك مقره كامپوزيتي پس از دو ماه كار دچار خرابي شده است . در اين رابطه شركت برق ذيربط تصميم گرفت كه يك بررسي مستقل جهت علت يابي واقعه مزبور انجام دهد . در بررسيها معلوم شد كه مقره بصورت افقي نصب شده در حاليكه دستورالعمل نصب سازنده بيان مي كرد كه مقره به علت ويژگيهاي مكانيكي آن ، نبايد بيش از 15 درجه نسبت به حالت عمودي منحرف شود . يك مسئله رايج ديگر در كاربرد اين مقره ها نصب حلقه هاي كورونا روي خطوط 500 كيلوولت است . هم محور نبودن حلقه كورونا ، نصب حلقه ها بر روي خود مقره ، بجاي قراردادن آن روي يك قطعه فولادي و نيز عدم نصب حلقه كورونا ، بعنوان مسائلي گزارش شده اند كه ميتوانند در حال كار باعث خرابي مقره هاي كامپوزيتي شوند .

مقره هاي كامپوزيت،در رقابت با مقره هاي پرسلين

    خطاهاي ايجادشده بر روي خطوط انتقال فشار قوي مي توانند به خاموشي هاي گسترده منجر شوند و در نتيجه زيانهاي اقتصادي وسيعي را باعث گردند . مهندسين بهره بردار بايد قابليت اطمينان بهره برداري را مدنظر قرار دهند و در عين حال تاكيد زيادي بر روي مهندسي صحيح سيستم قدرت داشته باشند . يك مؤلفه كليدي قابليت اطمينان در خطوط انتقال ، انتخاب مقره هاي آويز فشار قوي است مقره هاي آويز زنجيره اي از جنس پرسلين يا شيشه ، سالها بصورت استاندارد در تاسيسات فشار قوي بكار برده شده اند . ولي از آنجا كه بيش از نيمي از خاموشي هاي برنامه ريزي نشده انتقال مي تواند ناشي از خرابي اين مقره ها باشد ، لذا كم كم راه براي استفاده از مقره هاي كامپوزيتي هموار شده است . آن دسته از شركتهاي برق كه داراي مشكلات جدي محيطي و آب و هوائي هستند ، اولين كساني بوده اند كه به سمت استفاده از مقره هاي كامپوزيتي سوق داده شده اند ، زيرا اين نوع مقره در معرض خوردگي و اشكالات ديگري كه عايقهاي پرسليني دچار آن مي گردند ، نيستند . با اينحال آن دسته از شركتهاي برق كه در معرض شرايط سخت محيطي نيستند در پذيرش مقره هاي كامپوزيتي به آهستگي جلو رفته اند

    با توجه به اينكه مقره هاي پرسليني قبلا ارزش خود را اثبات كرده اند ، لذا فهم اين نكته آسان است كه چرا مهندسين بهره بردار براي پذيرش مقره هاي كامپوزيت به آهستگي پيش مي روند . اما مزاياي مقره هاي كامپوزيتي مانند : وزن سبك ، آساني نصب ، لوازم نصب قابل انعطاف تر ( كه كمتر مستعد آسيب ديدن در اثر كار با آنها طي مراحل نصب هستند ) و قيمت نصب كمتر نيز ، بسياري از مهندسين بهره بردار را تسليم خود كرده است . دكتر راوي گرور استاد مهندسي برق در دانشگاه ايالتي آريزونا ، فونيكس ميگويد : “ سالها آزمايش و تصحيح طراحي منجر به داشتن محصولات تكامل يافته اي شده كه امروزه آنها را نصب شده در شبكه مي بينيم . ” براي نصب يك مقره معمولي 500 كيلوولت ، نياز به جراثقال يا تجهيزات مخصوصي است كه مي توانند منجر به آسيب ديدن مقره شوند . در دهساله اخير ، مواد كامپوزيتي ، يك نسل جديد از محصولات سبك وزن ، با نسبتهاي بالاتر ”قدرت به وزن” بوجود آورده است كه در مقايسه با پرسلين داراي عملكردي برابر يا بالاتر مي باشند . يك مقره كامپوزيتي 500 كيلو ولت مي تواند بوسيله دو مرد بلند شده و بدون نياز به تلاش زياد تا پاي كار آورده شود

    توسعه استانداردهاي مرتبط به آزمايشهاي الكتريكي براي نسل جديد مقره هاي كامپوزيتي يك گام مهم در توسعه آنها بوده است . سازمانهاي بين المللي مانند مؤسسه مهندسين برق و الكترونيك (IEEE) در نيويورك ، كميسيون بين المللي الكتروتكنيك ( IEC ) در ژنو سوئيس و سازمان برق كانادا ( CEA ) در مونترال كانادا ، مشوق توسعه روشهاي آزمايش استاندارد براي آنها بوده اند

    انجام آزمايشهاي فشار قوي در آزمايشگاههاي مربوط به سازندگان و آزمايشگاههاي مستقل ، از قبيل مؤسسه تحقيقات انتقال (STRI)سوئد ، به دادن تائيديه براي استفاده از اين مقره ها در فضاي باز كمك كرده اند ، آنگونه كه اريك گناندت،مدير STRI در شمال امريكا مي گويد :“ مابه نسل سوم اين محصولات رسيده ايم. خرابيهاي بوجود آمده در نسلهاي پيشين به سوي پيشرفت هاي جديدو طراحي بهينه راهبر شده است . روشهاي ساخت بهبود يافته ، منجر به كاهش هزينه ها گرديده و مقره هاي كامپوزيتي را رقابتي نموده است . ”

    مقره هاي كامپوزيتي گروه وسيعي از محصولات را در بر مي گيرند . مقره هاي سيليكون رابر مشهورترين آنها هستند . پليمرهايي مانند EPDM ( اتيلن پروپيلن دين مونومر ) و آلياژهاي EPDM بعد از آنها هستند.

    پليمر مورد استفاده در مراحل ساخت با پركننده ها ( fillers ) مخلوط مي شود تا مشخصه هاي دلخواه را براي مقره تامين كند . برخي از پر كننده ها ، پايداري در مقابل اشعه ماوراء بنفش را تامين مي كنند ، در حاليكه برخي ديگر به بالارفتن مقاومت سطحي در مقابل شكست الكتريكي و فرسودگي كمك مي نمايند . بعضي ديگر نيز اضافه مي شوند تا به تسهيل پروسه ساخت كمك نمايند ( از قبيل پلاستيك سازها كه سياليت را تامين مي كنند يا زمان پخت را كاهش مي دهند ) . قابليت ساخت مقره هاي كامپوزيتي به ابعاد ، تحمل مكانيكي و قدرت هاي عايقي متنوع ، غالبا به آنها اجازه مي دهد كه براي كاربردهاي ويژه ، آسانتر از مقره هاي سراميكي ، تطبيق داده شوند .

    اگرچه استفاده از مقره هاي كامپوزيتي اكنون در شمال آمريكا و اروپا معمول شده است ، اما مهندسين سنت گرا در سراسر دنيا در قبول اين فناوري جديد آهسته تر پيش رفته اند .

    مشخصات محيطي در رابطه با عملكرد يك مقره بسيار تعيين كننده است .

    مقره هاي كامپوزيتي ابتدا نه تنها براي خواص عايقي الكتريكي شان ، بلكه بعلت مقاومت آنها در مقابل رطوبت سطحي برگزيده شدند . قدرت دفع آب و تشكيل قطرات شبنم مانند در سطح آنها ، بجاي آنكه يك لايه يكنواخت آب ايجاد گردد ، خاصيتي است كه بعنوان آب گريزي( hydrophobicity ) شناخته مي شود.

    با كم شدن قابليت آب گريزي يك مقره ، مقاومت آن در مقابل تخليه سطحي نيز كاهش مي يابد . در فواصل زماني طولاني ، جرقه هاي سطحي مي تواند به عبور جريان الكتريكي بر روي سطح مقره، شكست

    عايق مقره و نهايتا خرابي فاجعه آميز آن منجر شود

    قرار گرفتن در معرض نور ماوراء بنفش ، سرما ، گرما يا آلودگي محيطي مي تواند سطح يك مقره كامپوزيتي را دچار پيري كند . آلودگيها از قبيل نمك ، رطوبت ، آلودگي صنعتي ، فضولات پرندگان و ماسه مي توانند باعث شوند كه يك مقره كامپوزيتي ، آب گريزي خود را از دست بدهد . بعلاوه ، هنگامي كه نقاط هادي شده بر روي سطح مقره مرطوب شوند ، مكانيزم شكست ديگري بوجود مي آيد كه قوس خشك ناميده مي شوند و مي تواند به شكست سطحي منجر گردد .

    لاستيك سيليكوني براي بسياري از اين شرايط سخت مورد انتخاب قرار مي گيرد ، زيرا آب گريزي خود را تحت شرايط آلودگي بنحو بسيار خوبي نگه مي دارد . اين مشخصه نتيجه اي از انتقال روغنهاي سيليكوني با وزن ملكولي پايين از درون حجم ماده عايقي به سطح آن است . اين تركيبات با وزن ملكولي پايين ، به داخل لايه آلودگي جذب مي شوند و طبيعت آب گريزي سطح آن را دوباره برقرار مي نمايند . برخي نكات ديگر نيز در رابطه با مقره هاي كامپوزيتي وجود دارد . شكستن ميله فيبر شيشه در برخي از آنها ديده شده كه باعث سقوط خط گرديده است . اين پديده همچنان مورد بررسي است ، اما بنظر مي رسد كه رطوبت و بار مكانيكي دو عامل مهم در اين رابطه باشند .

    نكته ديگر آنكه بسياري از مقره هاي نسلهاي اوليه هنوز در حال كار هستند . برخي از اين مقره هاي با طراحي قديم داراي ترك هستند ، بخصوص در جاهائي كه قطعات فلزي انتهائي به ميله فيبر شيشه دروني متصل بوده و به سيم با كشش بالا جفت گرديده است . طراحي هاي نخستين كه از اپوكسي استفاده مي كردند و به ميله فيبر شيشه با فشار چسبانده مي شدند ، غير پايدار تشخيص داده شده اند . تشخيص وضعيت اين مقره ها و پيش بيني طول عمر باقيمانده آنها يكي از مشكلات فعلي است .

    عامل تعيين كننده ديگر در عملكرد مقره كامپوزيتي، رعايت دستور العمل سازنده در نصب و كاربرد آن است . تعدد محدوديتها در طراحي و نصب مقره ها مي تواند به بروز اشتباهات منجر شود .

    گنانت گزارش واقعه اي را تشريح مي كند كه طي آن يك مقره كامپوزيتي پس از دو ماه كار دچار خرابي شده است . در اين رابطه شركت برق ذيربط تصميم گرفت كه يك بررسي مستقل جهت علت يابي واقعه مزبور انجام دهد . در بررسيها معلوم شد كه مقره بصورت افقي نصب شده در حاليكه دستورالعمل نصب سازنده بيان مي كرد كه مقره به علت ويژگيهاي مكانيكي آن ، نبايد بيش از 15 درجه نسبت به حالت عمودي منحرف شود . يك مسئله رايج ديگر در كاربرد اين مقره ها نصب حلقه هاي كورونا روي خطوط 500 كيلوولت است . هم محور نبودن حلقه كورونا ، نصب حلقه ها بر روي خود مقره ، بجاي قراردادن آن روي يك قطعه فولادي و نيز عدم نصب حلقه كورونا ، بعنوان مسائلي گزارش شده اند كه ميتوانند در حال كار باعث خرابي مقره هاي كامپوزيتي شوند .

مقره هاي كامپوزيت،در رقابت با مقره هاي پرسلين

    خطاهاي ايجادشده بر روي خطوط انتقال فشار قوي مي توانند به خاموشي هاي گسترده منجر شوند و در نتيجه زيانهاي اقتصادي وسيعي را باعث گردند . مهندسين بهره بردار بايد قابليت اطمينان بهره برداري را مدنظر قرار دهند و در عين حال تاكيد زيادي بر روي مهندسي صحيح سيستم قدرت داشته باشند . يك مؤلفه كليدي قابليت اطمينان در خطوط انتقال ، انتخاب مقره هاي آويز فشار قوي است مقره هاي آويز زنجيره اي از جنس پرسلين يا شيشه ، سالها بصورت استاندارد در تاسيسات فشار قوي بكار برده شده اند . ولي از آنجا كه بيش از نيمي از خاموشي هاي برنامه ريزي نشده انتقال مي تواند ناشي از خرابي اين مقره ها باشد ، لذا كم كم راه براي استفاده از مقره هاي كامپوزيتي هموار شده است . آن دسته از شركتهاي برق كه داراي مشكلات جدي محيطي و آب و هوائي هستند ، اولين كساني بوده اند كه به سمت استفاده از مقره هاي كامپوزيتي سوق داده شده اند ، زيرا اين نوع مقره در معرض خوردگي و اشكالات ديگري كه عايقهاي پرسليني دچار آن مي گردند ، نيستند . با اينحال آن دسته از شركتهاي برق كه در معرض شرايط سخت محيطي نيستند در پذيرش مقره هاي كامپوزيتي به آهستگي جلو رفته اند

    با توجه به اينكه مقره هاي پرسليني قبلا ارزش خود را اثبات كرده اند ، لذا فهم اين نكته آسان است كه چرا مهندسين بهره بردار براي پذيرش مقره هاي كامپوزيت به آهستگي پيش مي روند . اما مزاياي مقره هاي كامپوزيتي مانند : وزن سبك ، آساني نصب ، لوازم نصب قابل انعطاف تر ( كه كمتر مستعد آسيب ديدن در اثر كار با آنها طي مراحل نصب هستند ) و قيمت نصب كمتر نيز ، بسياري از مهندسين بهره بردار را تسليم خود كرده است . دكتر راوي گرور استاد مهندسي برق در دانشگاه ايالتي آريزونا ، فونيكس ميگويد : “ سالها آزمايش و تصحيح طراحي منجر به داشتن محصولات تكامل يافته اي شده كه امروزه آنها را نصب شده در شبكه مي بينيم . ” براي نصب يك مقره معمولي 500 كيلوولت ، نياز به جراثقال يا تجهيزات مخصوصي است كه مي توانند منجر به آسيب ديدن مقره شوند . در دهساله اخير ، مواد كامپوزيتي ، يك نسل جديد از محصولات سبك وزن ، با نسبتهاي بالاتر ”قدرت به وزن” بوجود آورده است كه در مقايسه با پرسلين داراي عملكردي برابر يا بالاتر مي باشند . يك مقره كامپوزيتي 500 كيلو ولت مي تواند بوسيله دو مرد بلند شده و بدون نياز به تلاش زياد تا پاي كار آورده شود

    توسعه استانداردهاي مرتبط به آزمايشهاي الكتريكي براي نسل جديد مقره هاي كامپوزيتي يك گام مهم در توسعه آنها بوده است . سازمانهاي بين المللي مانند مؤسسه مهندسين برق و الكترونيك (IEEE) در نيويورك ، كميسيون بين المللي الكتروتكنيك ( IEC ) در ژنو سوئيس و سازمان برق كانادا ( CEA ) در مونترال كانادا ، مشوق توسعه روشهاي آزمايش استاندارد براي آنها بوده اند

    انجام آزمايشهاي فشار قوي در آزمايشگاههاي مربوط به سازندگان و آزمايشگاههاي مستقل ، از قبيل مؤسسه تحقيقات انتقال (STRI)سوئد ، به دادن تائيديه براي استفاده از اين مقره ها در فضاي باز كمك كرده اند ، آنگونه كه اريك گناندت،مدير STRI در شمال امريكا مي گويد :“ مابه نسل سوم اين محصولات رسيده ايم. خرابيهاي بوجود آمده در نسلهاي پيشين به سوي پيشرفت هاي جديدو طراحي بهينه راهبر شده است . روشهاي ساخت بهبود يافته ، منجر به كاهش هزينه ها گرديده و مقره هاي كامپوزيتي را رقابتي نموده است . ”

    مقره هاي كامپوزيتي گروه وسيعي از محصولات را در بر مي گيرند . مقره هاي سيليكون رابر مشهورترين آنها هستند . پليمرهايي مانند EPDM ( اتيلن پروپيلن دين مونومر ) و آلياژهاي EPDM بعد از آنها هستند.

    پليمر مورد استفاده در مراحل ساخت با پركننده ها ( fillers ) مخلوط مي شود تا مشخصه هاي دلخواه را براي مقره تامين كند . برخي از پر كننده ها ، پايداري در مقابل اشعه ماوراء بنفش را تامين مي كنند ، در حاليكه برخي ديگر به بالارفتن مقاومت سطحي در مقابل شكست الكتريكي و فرسودگي كمك مي نمايند . بعضي ديگر نيز اضافه مي شوند تا به تسهيل پروسه ساخت كمك نمايند ( از قبيل پلاستيك سازها كه سياليت را تامين مي كنند يا زمان پخت را كاهش مي دهند ) . قابليت ساخت مقره هاي كامپوزيتي به ابعاد ، تحمل مكانيكي و قدرت هاي عايقي متنوع ، غالبا به آنها اجازه مي دهد كه براي كاربردهاي ويژه ، آسانتر از مقره هاي سراميكي ، تطبيق داده شوند .

    اگرچه استفاده از مقره هاي كامپوزيتي اكنون در شمال آمريكا و اروپا معمول شده است ، اما مهندسين سنت گرا در سراسر دنيا در قبول اين فناوري جديد آهسته تر پيش رفته اند .

    مشخصات محيطي در رابطه با عملكرد يك مقره بسيار تعيين كننده است .

    مقره هاي كامپوزيتي ابتدا نه تنها براي خواص عايقي الكتريكي شان ، بلكه بعلت مقاومت آنها در مقابل رطوبت سطحي برگزيده شدند . قدرت دفع آب و تشكيل قطرات شبنم مانند در سطح آنها ، بجاي آنكه يك لايه يكنواخت آب ايجاد گردد ، خاصيتي است كه بعنوان آب گريزي( hydrophobicity ) شناخته مي شود.

    با كم شدن قابليت آب گريزي يك مقره ، مقاومت آن در مقابل تخليه سطحي نيز كاهش مي يابد . در فواصل زماني طولاني ، جرقه هاي سطحي مي تواند به عبور جريان الكتريكي بر روي سطح مقره، شكست

    عايق مقره و نهايتا خرابي فاجعه آميز آن منجر شود

    قرار گرفتن در معرض نور ماوراء بنفش ، سرما ، گرما يا آلودگي محيطي مي تواند سطح يك مقره كامپوزيتي را دچار پيري كند . آلودگيها از قبيل نمك ، رطوبت ، آلودگي صنعتي ، فضولات پرندگان و ماسه مي توانند باعث شوند كه يك مقره كامپوزيتي ، آب گريزي خود را از دست بدهد . بعلاوه ، هنگامي كه نقاط هادي شده بر روي سطح مقره مرطوب شوند ، مكانيزم شكست ديگري بوجود مي آيد كه قوس خشك ناميده مي شوند و مي تواند به شكست سطحي منجر گردد .

    لاستيك سيليكوني براي بسياري از اين شرايط سخت مورد انتخاب قرار مي گيرد ، زيرا آب گريزي خود را تحت شرايط آلودگي بنحو بسيار خوبي نگه مي دارد . اين مشخصه نتيجه اي از انتقال روغنهاي سيليكوني با وزن ملكولي پايين از درون حجم ماده عايقي به سطح آن است . اين تركيبات با وزن ملكولي پايين ، به داخل لايه آلودگي جذب مي شوند و طبيعت آب گريزي سطح آن را دوباره برقرار مي نمايند . برخي نكات ديگر نيز در رابطه با مقره هاي كامپوزيتي وجود دارد . شكستن ميله فيبر شيشه در برخي از آنها ديده شده كه باعث سقوط خط گرديده است . اين پديده همچنان مورد بررسي است ، اما بنظر مي رسد كه رطوبت و بار مكانيكي دو عامل مهم در اين رابطه باشند .

    نكته ديگر آنكه بسياري از مقره هاي نسلهاي اوليه هنوز در حال كار هستند . برخي از اين مقره هاي با طراحي قديم داراي ترك هستند ، بخصوص در جاهائي كه قطعات فلزي انتهائي به ميله فيبر شيشه دروني متصل بوده و به سيم با كشش بالا جفت گرديده است . طراحي هاي نخستين كه از اپوكسي استفاده مي كردند و به ميله فيبر شيشه با فشار چسبانده مي شدند ، غير پايدار تشخيص داده شده اند . تشخيص وضعيت اين مقره ها و پيش بيني طول عمر باقيمانده آنها يكي از مشكلات فعلي است .

    عامل تعيين كننده ديگر در عملكرد مقره كامپوزيتي، رعايت دستور العمل سازنده در نصب و كاربرد آن است . تعدد محدوديتها در طراحي و نصب مقره ها مي تواند به بروز اشتباهات منجر شود .

    گنانت گزارش واقعه اي را تشريح مي كند كه طي آن يك مقره كامپوزيتي پس از دو ماه كار دچار خرابي شده است . در اين رابطه شركت برق ذيربط تصميم گرفت كه يك بررسي مستقل جهت علت يابي واقعه مزبور انجام دهد . در بررسيها معلوم شد كه مقره بصورت افقي نصب شده در حاليكه دستورالعمل نصب سازنده بيان مي كرد كه مقره به علت ويژگيهاي مكانيكي آن ، نبايد بيش از 15 درجه نسبت به حالت عمودي منحرف شود . يك مسئله رايج ديگر در كاربرد اين مقره ها نصب حلقه هاي كورونا روي خطوط 500 كيلوولت است . هم محور نبودن حلقه كورونا ، نصب حلقه ها بر روي خود مقره ، بجاي قراردادن آن روي يك قطعه فولادي و نيز عدم نصب حلقه كورونا ، بعنوان مسائلي گزارش شده اند كه ميتوانند در حال كار باعث خرابي مقره هاي كامپوزيتي شوند .

مقره هاي كامپوزيت،در رقابت با مقره هاي پرسلين

    خطاهاي ايجادشده بر روي خطوط انتقال فشار قوي مي توانند به خاموشي هاي گسترده منجر شوند و در نتيجه زيانهاي اقتصادي وسيعي را باعث گردند . مهندسين بهره بردار بايد قابليت اطمينان بهره برداري را مدنظر قرار دهند و در عين حال تاكيد زيادي بر روي مهندسي صحيح سيستم قدرت داشته باشند . يك مؤلفه كليدي قابليت اطمينان در خطوط انتقال ، انتخاب مقره هاي آويز فشار قوي است مقره هاي آويز زنجيره اي از جنس پرسلين يا شيشه ، سالها بصورت استاندارد در تاسيسات فشار قوي بكار برده شده اند . ولي از آنجا كه بيش از نيمي از خاموشي هاي برنامه ريزي نشده انتقال مي تواند ناشي از خرابي اين مقره ها باشد ، لذا كم كم راه براي استفاده از مقره هاي كامپوزيتي هموار شده است . آن دسته از شركتهاي برق كه داراي مشكلات جدي محيطي و آب و هوائي هستند ، اولين كساني بوده اند كه به سمت استفاده از مقره هاي كامپوزيتي سوق داده شده اند ، زيرا اين نوع مقره در معرض خوردگي و اشكالات ديگري كه عايقهاي پرسليني دچار آن مي گردند ، نيستند . با اينحال آن دسته از شركتهاي برق كه در معرض شرايط سخت محيطي نيستند در پذيرش مقره هاي كامپوزيتي به آهستگي جلو رفته اند

    با توجه به اينكه مقره هاي پرسليني قبلا ارزش خود را اثبات كرده اند ، لذا فهم اين نكته آسان است كه چرا مهندسين بهره بردار براي پذيرش مقره هاي كامپوزيت به آهستگي پيش مي روند . اما مزاياي مقره هاي كامپوزيتي مانند : وزن سبك ، آساني نصب ، لوازم نصب قابل انعطاف تر ( كه كمتر مستعد آسيب ديدن در اثر كار با آنها طي مراحل نصب هستند ) و قيمت نصب كمتر نيز ، بسياري از مهندسين بهره بردار را تسليم خود كرده است . دكتر راوي گرور استاد مهندسي برق در دانشگاه ايالتي آريزونا ، فونيكس ميگويد : “ سالها آزمايش و تصحيح طراحي منجر به داشتن محصولات تكامل يافته اي شده كه امروزه آنها را نصب شده در شبكه مي بينيم . ” براي نصب يك مقره معمولي 500 كيلوولت ، نياز به جراثقال يا تجهيزات مخصوصي است كه مي توانند منجر به آسيب ديدن مقره شوند . در دهساله اخير ، مواد كامپوزيتي ، يك نسل جديد از محصولات سبك وزن ، با نسبتهاي بالاتر ”قدرت به وزن” بوجود آورده است كه در مقايسه با پرسلين داراي عملكردي برابر يا بالاتر مي باشند . يك مقره كامپوزيتي 500 كيلو ولت مي تواند بوسيله دو مرد بلند شده و بدون نياز به تلاش زياد تا پاي كار آورده شود

    توسعه استانداردهاي مرتبط به آزمايشهاي الكتريكي براي نسل جديد مقره هاي كامپوزيتي يك گام مهم در توسعه آنها بوده است . سازمانهاي بين المللي مانند مؤسسه مهندسين برق و الكترونيك (IEEE) در نيويورك ، كميسيون بين المللي الكتروتكنيك ( IEC ) در ژنو سوئيس و سازمان برق كانادا ( CEA ) در مونترال كانادا ، مشوق توسعه روشهاي آزمايش استاندارد براي آنها بوده اند

    انجام آزمايشهاي فشار قوي در آزمايشگاههاي مربوط به سازندگان و آزمايشگاههاي مستقل ، از قبيل مؤسسه تحقيقات انتقال (STRI)سوئد ، به دادن تائيديه براي استفاده از اين مقره ها در فضاي باز كمك كرده اند ، آنگونه كه اريك گناندت،مدير STRI در شمال امريكا مي گويد :“ مابه نسل سوم اين محصولات رسيده ايم. خرابيهاي بوجود آمده در نسلهاي پيشين به سوي پيشرفت هاي جديدو طراحي بهينه راهبر شده است . روشهاي ساخت بهبود يافته ، منجر به كاهش هزينه ها گرديده و مقره هاي كامپوزيتي را رقابتي نموده است . ”

    مقره هاي كامپوزيتي گروه وسيعي از محصولات را در بر مي گيرند . مقره هاي سيليكون رابر مشهورترين آنها هستند . پليمرهايي مانند EPDM ( اتيلن پروپيلن دين مونومر ) و آلياژهاي EPDM بعد از آنها هستند.

    پليمر مورد استفاده در مراحل ساخت با پركننده ها ( fillers ) مخلوط مي شود تا مشخصه هاي دلخواه را براي مقره تامين كند . برخي از پر كننده ها ، پايداري در مقابل اشعه ماوراء بنفش را تامين مي كنند ، در حاليكه برخي ديگر به بالارفتن مقاومت سطحي در مقابل شكست الكتريكي و فرسودگي كمك مي نمايند . بعضي ديگر نيز اضافه مي شوند تا به تسهيل پروسه ساخت كمك نمايند ( از قبيل پلاستيك سازها كه سياليت را تامين مي كنند يا زمان پخت را كاهش مي دهند ) . قابليت ساخت مقره هاي كامپوزيتي به ابعاد ، تحمل مكانيكي و قدرت هاي عايقي متنوع ، غالبا به آنها اجازه مي دهد كه براي كاربردهاي ويژه ، آسانتر از مقره هاي سراميكي ، تطبيق داده شوند .

    اگرچه استفاده از مقره هاي كامپوزيتي اكنون در شمال آمريكا و اروپا معمول شده است ، اما مهندسين سنت گرا در سراسر دنيا در قبول اين فناوري جديد آهسته تر پيش رفته اند .

    مشخصات محيطي در رابطه با عملكرد يك مقره بسيار تعيين كننده است .

    مقره هاي كامپوزيتي ابتدا نه تنها براي خواص عايقي الكتريكي شان ، بلكه بعلت مقاومت آنها در مقابل رطوبت سطحي برگزيده شدند . قدرت دفع آب و تشكيل قطرات شبنم مانند در سطح آنها ، بجاي آنكه يك لايه يكنواخت آب ايجاد گردد ، خاصيتي است كه بعنوان آب گريزي( hydrophobicity ) شناخته مي شود.

    با كم شدن قابليت آب گريزي يك مقره ، مقاومت آن در مقابل تخليه سطحي نيز كاهش مي يابد . در فواصل زماني طولاني ، جرقه هاي سطحي مي تواند به عبور جريان الكتريكي بر روي سطح مقره، شكست

    عايق مقره و نهايتا خرابي فاجعه آميز آن منجر شود

    قرار گرفتن در معرض نور ماوراء بنفش ، سرما ، گرما يا آلودگي محيطي مي تواند سطح يك مقره كامپوزيتي را دچار پيري كند . آلودگيها از قبيل نمك ، رطوبت ، آلودگي صنعتي ، فضولات پرندگان و ماسه مي توانند باعث شوند كه يك مقره كامپوزيتي ، آب گريزي خود را از دست بدهد . بعلاوه ، هنگامي كه نقاط هادي شده بر روي سطح مقره مرطوب شوند ، مكانيزم شكست ديگري بوجود مي آيد كه قوس خشك ناميده مي شوند و مي تواند به شكست سطحي منجر گردد .

    لاستيك سيليكوني براي بسياري از اين شرايط سخت مورد انتخاب قرار مي گيرد ، زيرا آب گريزي خود را تحت شرايط آلودگي بنحو بسيار خوبي نگه مي دارد . اين مشخصه نتيجه اي از انتقال روغنهاي سيليكوني با وزن ملكولي پايين از درون حجم ماده عايقي به سطح آن است . اين تركيبات با وزن ملكولي پايين ، به داخل لايه آلودگي جذب مي شوند و طبيعت آب گريزي سطح آن را دوباره برقرار مي نمايند . برخي نكات ديگر نيز در رابطه با مقره هاي كامپوزيتي وجود دارد . شكستن ميله فيبر شيشه در برخي از آنها ديده شده كه باعث سقوط خط گرديده است . اين پديده همچنان مورد بررسي است ، اما بنظر مي رسد كه رطوبت و بار مكانيكي دو عامل مهم در اين رابطه باشند .

    نكته ديگر آنكه بسياري از مقره هاي نسلهاي اوليه هنوز در حال كار هستند . برخي از اين مقره هاي با طراحي قديم داراي ترك هستند ، بخصوص در جاهائي كه قطعات فلزي انتهائي به ميله فيبر شيشه دروني متصل بوده و به سيم با كشش بالا جفت گرديده است . طراحي هاي نخستين كه از اپوكسي استفاده مي كردند و به ميله فيبر شيشه با فشار چسبانده مي شدند ، غير پايدار تشخيص داده شده اند . تشخيص وضعيت اين مقره ها و پيش بيني طول عمر باقيمانده آنها يكي از مشكلات فعلي است .

    عامل تعيين كننده ديگر در عملكرد مقره كامپوزيتي، رعايت دستور العمل سازنده در نصب و كاربرد آن است . تعدد محدوديتها در طراحي و نصب مقره ها مي تواند به بروز اشتباهات منجر شود .

    گنانت گزارش واقعه اي را تشريح مي كند كه طي آن يك مقره كامپوزيتي پس از دو ماه كار دچار خرابي شده است . در اين رابطه شركت برق ذيربط تصميم گرفت كه يك بررسي مستقل جهت علت يابي واقعه مزبور انجام دهد . در بررسيها معلوم شد كه مقره بصورت افقي نصب شده در حاليكه دستورالعمل نصب سازنده بيان مي كرد كه مقره به علت ويژگيهاي مكانيكي آن ، نبايد بيش از 15 درجه نسبت به حالت عمودي منحرف شود . يك مسئله رايج ديگر در كاربرد اين مقره ها نصب حلقه هاي كورونا روي خطوط 500 كيلوولت است . هم محور نبودن حلقه كورونا ، نصب حلقه ها بر روي خود مقره ، بجاي قراردادن آن روي يك قطعه فولادي و نيز عدم نصب حلقه كورونا ، بعنوان مسائلي گزارش شده اند كه ميتوانند در حال كار باعث خرابي مقره هاي كامپوزيتي شوند .

تاريخچه كاشي و سراميك

سفالگري از جمله باستاني ترين هنرهاي بشري و در واقع سرمنشاء هنر توليد كاشي و سراميك كه نخستين آثار اين هنر در ايران به حدود 10000 سال قبل از ميلاد مي رسد كه به صورت گل نپخته بوده و آثار اولين كوره هاي پخت سفال به حدود 6000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد.
سفالگري از جمله باستاني ترين هنرهاي بشري و در واقع سرمنشاء هنر توليد كاشي و سراميك كه نخستين آثار اين هنر در ايران به حدود 10000 سال قبل از ميلاد مي رسد كه به صورت گل نپخته بوده و آثار اولين كوره هاي پخت سفال به حدود 6000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد.

ادامه پيشرفت در صنعت سفالگري منجر به تغييراتي در روش توليد كه شامل تغيير كوره ها، اختراع چرخ كوزه گري و هم در كيفيت مواد سفالگري نظير رنگ آميزي و لعاب كاري بوده است. زمان آغاز لعابكاري كه امكان ضد آب كردن و همچنين نقاشي كردن و زيبا سازي ظروف و سفال ها و تهيه كاشي را مقدور مي كرد به حدود 5000 سال پيش مي رسد.

كاستيها روش و دانش لعاب كاري را از بابل به نقاط ديگر ايران رواج دادند. بعد از اسلام با تشويق استفاده از ظروف سفالي و سراميكي به جاي ظروف فلزي، طلا و نقره صنعت سفالگري رشد تازه اي يافت و از صنعت سفال سازي و كاشي سازي براي آرايش محراب مسجد، ضد آب كردن ديوار حمام ها، ايجاد حوض و آب نما و انتقال ظروف و خمره و لوازم و كوزه ها همچنين، شيب بندي بام ها استفاده شده است.

تاريخچه كاشي
اشکال اولیه کاشی های سرامیکی مربوط به دوران قبل از تاریخ است وقتی که استفاده از رس بعنوان یکی از مصالح ساختمانی در چندین تمدن اولیه توسعه یافت . کاشیهای مدرن اولیه بطور زمخت شکل داده شده بود و استقامت کاشیهای امروزی را دارا نبودند. مصالح کاشی ها از کف رودخانه ها استخراج شده در بلوکهای ساختمانی فرم داده شده و در آفتاب خشک می شدند. کاشیهای اولیه خام بوده اند ولی حتی در 6000 سال قبل مردم با استفاده از رنگ زدن و کنده کاری ظریف روی کاشی ها از آنها برای تزیین استفاده می کردند.

صنعت سراميك در واقع محدود به ساخت ظروف و وسايل و قطعات سفالي ساده گذشته نيست و كاربردي شگرف در همه ابعاد تمدن و تكنولو?ي نوين بشر امروز دارد. روش ساخت و تهيه كليه وسايل سراميكي تقريبا يكي است و بسته به كاربرد، تفاوتهاي جزئي در روش توليد دارد.

کاشیهای پخته شده  (Firing Tile)
مصریهای باستان اولین کسانی بودند که کشف کردند کاشیهای رسی پخته شده در کوره محکمتر و در برابر آب مقاومتر هستند. بسیاری از تمدنهای باستان از کاشیهای مربعی کوچک پخته شده رسی برای تزیین در معماری استفاده می کردند.
ساختمانهای شهرهای قدیمی بین النهرین با سفالینه های قرمز بدون لعاب و کاشیهای رنگارنگ نماکاری شده بودند. یونانیان و رومیان باستان از سرامیک در کف ، سقف و حتی لوله کشی درون ساختمانها استفاده می کردند . چینیها از رس سفید رنگ به نام کائولین استفاده می کردند تا بتوانند سرامیکی مقاوم و سفید رنگی به نام چینی  (Porcelain)تولید کنند. در اروپای قرون وسطی از کاشیها در کف کلیساها استفاده می شد. در سراسر قاره اروپا بیزاسنها به بهترین شکل از کاشیهای کوچک در مقیاسهای کوچک استفاده می کردند. آنها با استفاده از کاشی و شیشه و سنگ الگوهای موزاییکی پر مفهوم و زیبایی خلق کرده اند.

کاشی های لعابدار  (Glazing Tile)
سرامیکهای ایرانی تحت تاثیر کاشیهای وارد شده از چین بودند این کاشی ها که برای مقاصد تزیینی استفاده می شدند در سراسر آسیای جنوبی ، آفریقای شمالی ، اسپانیا و حتی اروپا نیز پخش گردید . از آنجا که هنر اسلامی از تخیلات انسانی سرچشمه می گرفت و در پیشرفت و توسعه دین اسلام تاثیر گذار بود صنعتگران به ارائه کاشیهای با رنگ روشن و مرصع یا بافت پیچیده روی آوردند.
کاشیهای لعابی پررنگ در الگوهای موزاییکهای بزرگ و تغییر رنگ های ظریف کنار هم چیده می شدند. صنعتگران مسلمان از اکسیدهای فلزی مانند قلع ، مس ، کبالت ، منیزیم و آنتیمون برای لعاب کاشی استفاده می کردند که لعابی درخشنده تر و محکمتر حاصل می نمود.
در قرن پانزدهم کاشیهای با لعاب اکسید فلز در ایتالیا متداول شدند و بتدریج در صنعتگران شمال ایتالیا نفوذ کردند . مراکز تجاری مهم اروپایی به این موتیفهای محلی اهمیت دادند بطوریکه برخی از این کاشی ها هنوز هم استفاده می شوند مانند کاشی دلفت ( از دلفت هلند) و کاشی ماجولیکا ( از مایورکای اسپانیا).

کاشی های مدرن  (Modern Tile)
امروزه اغلب شرکتهای سازنده تجاری از روش پرس خاک  (press dust)استفاده می کنند . ابتدا مخلوط مواد در شکل مورد نظر پرس شده و سپس لعاب زده می شود (ممکن است لعاب زده نشود) و سپس در کوره پخت می شود. برخی از صنعتگران ممکن است با پرس ملات یا با پهن کردن خمیر و قطع آن با استفاده از قالب همانند شیرینی پزها کاشیها را با شکل مورد نظر تولید کنند.
روش برش کاشی هر چه باشد نیاز به پخته شدن دارد تا سخت شود. خلوص رس ، دفعات پختن و دمای کوره عواملی هستند که در تعیین قیمت و کیفیت کاشی تاثیر گذارند. دمای کوره از 900 درجه فارنهایت تا 2500 درجه فارنهایت متغیر است. هر چه دمای کوره کمتر باشد تخلخل کاشی بیشتر بوده و لعاب نرم تر است. دمای بالاتر کاشی متراکم تر و لعاب محکم تری تولید می کند.

تاریخچه سرامیک
باستان شناسان در یافته اند که بشر اولیه در حدود 24000 سال قبل از میلاد اقدام به ساخت سرامیک می کرده است. این سرامیک ها در چکسلواکی یافت شده اند و به شکل حیوانات و پیکره انسان ،تخته صاف و توپ می باشد. این سرامیک ها را از چربی حیوانات به همراه استخوان آنها و خاکستر استخوان و مقداری رس ریز دانه می ساختند و بعد از شکل دادن آن را در دمایی در حدود 500 تا 800 درجه سانتیگراد در کوره های گنبدی شکل و یا به شکل نعل اسب پخت می نمودند .اما هنوز معلوم نیست این نوع از سرامیک ها را به چه علتی می ساختند. اولین ظروف سفالی مورد استفاده در 9000 سال قبل از میلاد مسیح ساخته می شد و برای نگهداری غذا و دانه های خوراکی مورد استفاده قرار می گرفت. ساخت شیشه نیز تقریباً هم زمان با سفال ودر 8000 سال پیش در مصر آغاز شد بطوریکه در پخت سفال به علت حضور اکسید کلسیم به همراه شن ، وسودا در نهایت به سفال های لعابدار رنگی منجر شد.                                                                                                  

تاریخچه سرامیک در ایران
سفال یکی از مهمترین و قدیمی ترین دست ساخته های هنری بشر است که در آغاز کار سفالگری تا کنون هم چنان پایدار مانده است . مردم سرزمین ایران به سبب موقعیت خاص جغرافیایی و قرار گرفتن بر سر راه شاهراه تمدن ها ، نه تنها از نخستین سازندگان آثار سفالی بوده اند بلکه چیره دست ترین سازنده به شمار می رفته اند. در ایران در چهار منطقه مسکونی ، سفالگری رواج داشته است:                                                          
1- منطقه غرب کوه های زاگرس نزدیک کرمانشاهان
2- کرانه های جنوبی دریای خزر
3- شمال غرب آذربایجان
4- جنوب شرق ایران
در حاشیه کویر و نواحی مرکزی ایران نیز سفال هاییبا قدمت هشت هزار سال به چشم می خورد.  

کهن ترین اشیا سفالی بدست آمده در کاوش های باستانی ایران آثار مکشوفه از گنج دره تپه در استان کرمانشاه است که به هزاره هشتم قبل از میلاد بر می گردد. همین طور مناطقی چون غاری در جنوب مازندران نزدیکی بهشهر (هزاره هشتم قبل از میلاد ) و در مرحله دوم در منطقه زاغه دردشت قزوین ، چشمه علی نزدیک تهران وتپه سیلک کاشان.

سفالهای مکشوفه از تقاط مذکور خشن و دارای مغز نرم است که موادی دارای کاه خشک شده و سبزیجات ریز برای چسبندگی به مخلوط اولیه یعنی آب وخاک افزوده اند وچرخ سفالگری هنوز مورد استفاده قرار نگرفته است و همین طور حرارت کوره قابل کنترل نبوده است و سفال کاملاً سخت و یکرنگی بدست نمی آمده است و گاهی مغز به علت کمی درجه حرارت خاکستری متمایل به سیاه باقی مانده است ( هزاره ششم ق.م). مرحله بعد سفال سازی تکامل بیشتری می یابد واز شن نرم و پودر شن به همراه خاک استفاده می کردند تا ظروفی با جداره بسیار نازک بسازند. در این دوره ساخت ظروف با کف مقعر و بدنه محدب آغاز شد.  

در هزاره چهارم ق.م با اختراع چرخ سفالگری و استفاده از آن در شکل بخشیدن به ظروف سفالی تحولی جدید در صنعت سفال سازی آ غاز می شود و همچنین تزئینات روی ظروف تنوع بیشتری پیدا می کند.

ساختار سراميك
لغت سراميك از كلمه يوناني « كراموس » به معني سفال يا گل پخته گرفته شده است و در واقع براي معرفي سراميك بايد گفت كه عبارتست از هنر و علم ساختن و كاربرد اشياي جامد و شكننده اي كه ماده اصلي و عمده آن خاكها مي باشند (اين خاكها شامل : كائولن و خاك سفال است).

لعاب دادن كاشي و سراميك
براي آنكه سطح جسم درخشنده، صاف و زيبا، ضد آب، ضد شيميايي و در صورت نياز آراسته شود روي آن را پس از خنك كردن با يك لايه نازك لعاب مي پزند. لعاب (رنگ معدني) به حالت مايع روي جسم خشك شده اندود مي شود. لعابها اصولا مواد معدني و سيليسي هستند كه يك لايه شيشه اي مانند در سطح خارجي سراميك تشكيل مي دهند.

كاربرد سراميك ها
استفاده از سراميك در كف سازي و نماسازي يا در توليدات وسايل بهداشتي و مصالح ساختماني نظير انواع آجر سفال هاي تزئيني داخل و خارج ساختمان سفال هاي بام ساختمان، كانالهاي فاضلابي، سفالهاي ضد اسيدي همه از سراميكهايي است كه از ديرباز تهيه و مصرف مي شده.

همچنين كاربرد سراميك در صنايع مختلف نظير تهيه وسايل مقاوم در برابر حرارت و الكتريسيته، فيوزهاي الكتريكي، شمع اتومبيل، ريخته گري، تهيه المانهاي حرارتي بسيار دقيق، وسايل فضايي، سمباده، براده برداري، تراشكاري ها ريخته گري فوق دقيق، آجرهاي نسوز، مقره هاي الكتريكي، المانهاي تصفيه آب، پوسته موتور، گرافيت، بتن، مواد نسوز، بدنه سفينه هاي فضايي، انواع سيمانها، محصولات شيشه اي و هزاران كاربرد ديگر كه روز به روز بر اهميت سراميك مي افزايد.

كاشي و كاربرد آن
كاشي يكي ديگر از محصولات سفالين و سراميكي است كه بویژه در ساختمان كاربرد و اهميت ویژه اي دارد.
كاشي براي تزئينات داخل و خارج ساختمان و همچنين براي بهداشت و عايق رطوبت به كار مي رود.

كاشي تزئيناتي خارج ساختمان را بویژه در اماكن مذهبي به كار مي برند.
كاشي را در ابعاد و اندازه هاي گوناگون توليد مي كنند. كاشي كف و ديواري را در ابعاد زير 2×2 و 2 × 1 تا پنجاه در پنجاهسانتيمتر توليد مي كنند كه با رنگهاي گوناگون مي تواند يك نقاشي را در محل نصب نيز نشان دهد.

كيفيت كاشي بايد به نحوي باشد كه تغييرات ناگهاني درجه حرارت 100 ـ 20 درجه سانتيگراد را به خوبي تحمل كرده و هيچگونه آثار ترك در بدنه و يا لعاب آن ظاهر نشود. كاشي ديواري را براي حفظ بهداشت و رطوبت در آشپزخانه، محيط هاي بهداشتي، حمام و دستشويي استفاده مي كنند.

كاشي كف را نيز به علت ضد سايش بودن و مقاومت حرارتي و الكتريكي بالا در آشپزخانه ها، حمام ها، آزمايشگاهها، رختشويخانه ها و كارخانجات شيميايي به كار مي برند. همچنين كاشي بايد داراي ابعاد صاف و گوشه هاي تيز باشد.

توليدي كاشي و سراميك در ايران
در سالهاي اخير كارخانجات توليد كاشي و سراميك ديوار و كف زيادي در ايران ايجاد شده اند و تحول بزرگي در اين صنعت بوجود آمده است و همچنين در مورد توليد وسايل بهداشتي و ظروف چيني و كارخانه مقره سازي كه در ايران فعال مي باشند و توانسته اند ظرف سي سال اخير توليد كاشي و سراميك را ازتوليد كم و سنتي و نيمه صنعتي به حدود 70 ميليون متر مربع برسانند.

تاريخچه كاشي و سراميك

سفالگري از جمله باستاني ترين هنرهاي بشري و در واقع سرمنشاء هنر توليد كاشي و سراميك كه نخستين آثار اين هنر در ايران به حدود 10000 سال قبل از ميلاد مي رسد كه به صورت گل نپخته بوده و آثار اولين كوره هاي پخت سفال به حدود 6000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد.
سفالگري از جمله باستاني ترين هنرهاي بشري و در واقع سرمنشاء هنر توليد كاشي و سراميك كه نخستين آثار اين هنر در ايران به حدود 10000 سال قبل از ميلاد مي رسد كه به صورت گل نپخته بوده و آثار اولين كوره هاي پخت سفال به حدود 6000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد.

ادامه پيشرفت در صنعت سفالگري منجر به تغييراتي در روش توليد كه شامل تغيير كوره ها، اختراع چرخ كوزه گري و هم در كيفيت مواد سفالگري نظير رنگ آميزي و لعاب كاري بوده است. زمان آغاز لعابكاري كه امكان ضد آب كردن و همچنين نقاشي كردن و زيبا سازي ظروف و سفال ها و تهيه كاشي را مقدور مي كرد به حدود 5000 سال پيش مي رسد.

كاستيها روش و دانش لعاب كاري را از بابل به نقاط ديگر ايران رواج دادند. بعد از اسلام با تشويق استفاده از ظروف سفالي و سراميكي به جاي ظروف فلزي، طلا و نقره صنعت سفالگري رشد تازه اي يافت و از صنعت سفال سازي و كاشي سازي براي آرايش محراب مسجد، ضد آب كردن ديوار حمام ها، ايجاد حوض و آب نما و انتقال ظروف و خمره و لوازم و كوزه ها همچنين، شيب بندي بام ها استفاده شده است.

تاريخچه كاشي
اشکال اولیه کاشی های سرامیکی مربوط به دوران قبل از تاریخ است وقتی که استفاده از رس بعنوان یکی از مصالح ساختمانی در چندین تمدن اولیه توسعه یافت . کاشیهای مدرن اولیه بطور زمخت شکل داده شده بود و استقامت کاشیهای امروزی را دارا نبودند. مصالح کاشی ها از کف رودخانه ها استخراج شده در بلوکهای ساختمانی فرم داده شده و در آفتاب خشک می شدند. کاشیهای اولیه خام بوده اند ولی حتی در 6000 سال قبل مردم با استفاده از رنگ زدن و کنده کاری ظریف روی کاشی ها از آنها برای تزیین استفاده می کردند.

صنعت سراميك در واقع محدود به ساخت ظروف و وسايل و قطعات سفالي ساده گذشته نيست و كاربردي شگرف در همه ابعاد تمدن و تكنولو?ي نوين بشر امروز دارد. روش ساخت و تهيه كليه وسايل سراميكي تقريبا يكي است و بسته به كاربرد، تفاوتهاي جزئي در روش توليد دارد.

کاشیهای پخته شده  (Firing Tile)
مصریهای باستان اولین کسانی بودند که کشف کردند کاشیهای رسی پخته شده در کوره محکمتر و در برابر آب مقاومتر هستند. بسیاری از تمدنهای باستان از کاشیهای مربعی کوچک پخته شده رسی برای تزیین در معماری استفاده می کردند.
ساختمانهای شهرهای قدیمی بین النهرین با سفالینه های قرمز بدون لعاب و کاشیهای رنگارنگ نماکاری شده بودند. یونانیان و رومیان باستان از سرامیک در کف ، سقف و حتی لوله کشی درون ساختمانها استفاده می کردند . چینیها از رس سفید رنگ به نام کائولین استفاده می کردند تا بتوانند سرامیکی مقاوم و سفید رنگی به نام چینی  (Porcelain)تولید کنند. در اروپای قرون وسطی از کاشیها در کف کلیساها استفاده می شد. در سراسر قاره اروپا بیزاسنها به بهترین شکل از کاشیهای کوچک در مقیاسهای کوچک استفاده می کردند. آنها با استفاده از کاشی و شیشه و سنگ الگوهای موزاییکی پر مفهوم و زیبایی خلق کرده اند.

کاشی های لعابدار  (Glazing Tile)
سرامیکهای ایرانی تحت تاثیر کاشیهای وارد شده از چین بودند این کاشی ها که برای مقاصد تزیینی استفاده می شدند در سراسر آسیای جنوبی ، آفریقای شمالی ، اسپانیا و حتی اروپا نیز پخش گردید . از آنجا که هنر اسلامی از تخیلات انسانی سرچشمه می گرفت و در پیشرفت و توسعه دین اسلام تاثیر گذار بود صنعتگران به ارائه کاشیهای با رنگ روشن و مرصع یا بافت پیچیده روی آوردند.
کاشیهای لعابی پررنگ در الگوهای موزاییکهای بزرگ و تغییر رنگ های ظریف کنار هم چیده می شدند. صنعتگران مسلمان از اکسیدهای فلزی مانند قلع ، مس ، کبالت ، منیزیم و آنتیمون برای لعاب کاشی استفاده می کردند که لعابی درخشنده تر و محکمتر حاصل می نمود.
در قرن پانزدهم کاشیهای با لعاب اکسید فلز در ایتالیا متداول شدند و بتدریج در صنعتگران شمال ایتالیا نفوذ کردند . مراکز تجاری مهم اروپایی به این موتیفهای محلی اهمیت دادند بطوریکه برخی از این کاشی ها هنوز هم استفاده می شوند مانند کاشی دلفت ( از دلفت هلند) و کاشی ماجولیکا ( از مایورکای اسپانیا).

کاشی های مدرن  (Modern Tile)
امروزه اغلب شرکتهای سازنده تجاری از روش پرس خاک  (press dust)استفاده می کنند . ابتدا مخلوط مواد در شکل مورد نظر پرس شده و سپس لعاب زده می شود (ممکن است لعاب زده نشود) و سپس در کوره پخت می شود. برخی از صنعتگران ممکن است با پرس ملات یا با پهن کردن خمیر و قطع آن با استفاده از قالب همانند شیرینی پزها کاشیها را با شکل مورد نظر تولید کنند.
روش برش کاشی هر چه باشد نیاز به پخته شدن دارد تا سخت شود. خلوص رس ، دفعات پختن و دمای کوره عواملی هستند که در تعیین قیمت و کیفیت کاشی تاثیر گذارند. دمای کوره از 900 درجه فارنهایت تا 2500 درجه فارنهایت متغیر است. هر چه دمای کوره کمتر باشد تخلخل کاشی بیشتر بوده و لعاب نرم تر است. دمای بالاتر کاشی متراکم تر و لعاب محکم تری تولید می کند.

تاریخچه سرامیک
باستان شناسان در یافته اند که بشر اولیه در حدود 24000 سال قبل از میلاد اقدام به ساخت سرامیک می کرده است. این سرامیک ها در چکسلواکی یافت شده اند و به شکل حیوانات و پیکره انسان ،تخته صاف و توپ می باشد. این سرامیک ها را از چربی حیوانات به همراه استخوان آنها و خاکستر استخوان و مقداری رس ریز دانه می ساختند و بعد از شکل دادن آن را در دمایی در حدود 500 تا 800 درجه سانتیگراد در کوره های گنبدی شکل و یا به شکل نعل اسب پخت می نمودند .اما هنوز معلوم نیست این نوع از سرامیک ها را به چه علتی می ساختند. اولین ظروف سفالی مورد استفاده در 9000 سال قبل از میلاد مسیح ساخته می شد و برای نگهداری غذا و دانه های خوراکی مورد استفاده قرار می گرفت. ساخت شیشه نیز تقریباً هم زمان با سفال ودر 8000 سال پیش در مصر آغاز شد بطوریکه در پخت سفال به علت حضور اکسید کلسیم به همراه شن ، وسودا در نهایت به سفال های لعابدار رنگی منجر شد.                                                                                                  

تاریخچه سرامیک در ایران
سفال یکی از مهمترین و قدیمی ترین دست ساخته های هنری بشر است که در آغاز کار سفالگری تا کنون هم چنان پایدار مانده است . مردم سرزمین ایران به سبب موقعیت خاص جغرافیایی و قرار گرفتن بر سر راه شاهراه تمدن ها ، نه تنها از نخستین سازندگان آثار سفالی بوده اند بلکه چیره دست ترین سازنده به شمار می رفته اند. در ایران در چهار منطقه مسکونی ، سفالگری رواج داشته است:                                                          
1- منطقه غرب کوه های زاگرس نزدیک کرمانشاهان
2- کرانه های جنوبی دریای خزر
3- شمال غرب آذربایجان
4- جنوب شرق ایران
در حاشیه کویر و نواحی مرکزی ایران نیز سفال هاییبا قدمت هشت هزار سال به چشم می خورد.  

کهن ترین اشیا سفالی بدست آمده در کاوش های باستانی ایران آثار مکشوفه از گنج دره تپه در استان کرمانشاه است که به هزاره هشتم قبل از میلاد بر می گردد. همین طور مناطقی چون غاری در جنوب مازندران نزدیکی بهشهر (هزاره هشتم قبل از میلاد ) و در مرحله دوم در منطقه زاغه دردشت قزوین ، چشمه علی نزدیک تهران وتپه سیلک کاشان.

سفالهای مکشوفه از تقاط مذکور خشن و دارای مغز نرم است که موادی دارای کاه خشک شده و سبزیجات ریز برای چسبندگی به مخلوط اولیه یعنی آب وخاک افزوده اند وچرخ سفالگری هنوز مورد استفاده قرار نگرفته است و همین طور حرارت کوره قابل کنترل نبوده است و سفال کاملاً سخت و یکرنگی بدست نمی آمده است و گاهی مغز به علت کمی درجه حرارت خاکستری متمایل به سیاه باقی مانده است ( هزاره ششم ق.م). مرحله بعد سفال سازی تکامل بیشتری می یابد واز شن نرم و پودر شن به همراه خاک استفاده می کردند تا ظروفی با جداره بسیار نازک بسازند. در این دوره ساخت ظروف با کف مقعر و بدنه محدب آغاز شد.  

در هزاره چهارم ق.م با اختراع چرخ سفالگری و استفاده از آن در شکل بخشیدن به ظروف سفالی تحولی جدید در صنعت سفال سازی آ غاز می شود و همچنین تزئینات روی ظروف تنوع بیشتری پیدا می کند.

ساختار سراميك
لغت سراميك از كلمه يوناني « كراموس » به معني سفال يا گل پخته گرفته شده است و در واقع براي معرفي سراميك بايد گفت كه عبارتست از هنر و علم ساختن و كاربرد اشياي جامد و شكننده اي كه ماده اصلي و عمده آن خاكها مي باشند (اين خاكها شامل : كائولن و خاك سفال است).

لعاب دادن كاشي و سراميك
براي آنكه سطح جسم درخشنده، صاف و زيبا، ضد آب، ضد شيميايي و در صورت نياز آراسته شود روي آن را پس از خنك كردن با يك لايه نازك لعاب مي پزند. لعاب (رنگ معدني) به حالت مايع روي جسم خشك شده اندود مي شود. لعابها اصولا مواد معدني و سيليسي هستند كه يك لايه شيشه اي مانند در سطح خارجي سراميك تشكيل مي دهند.

كاربرد سراميك ها
استفاده از سراميك در كف سازي و نماسازي يا در توليدات وسايل بهداشتي و مصالح ساختماني نظير انواع آجر سفال هاي تزئيني داخل و خارج ساختمان سفال هاي بام ساختمان، كانالهاي فاضلابي، سفالهاي ضد اسيدي همه از سراميكهايي است كه از ديرباز تهيه و مصرف مي شده.

همچنين كاربرد سراميك در صنايع مختلف نظير تهيه وسايل مقاوم در برابر حرارت و الكتريسيته، فيوزهاي الكتريكي، شمع اتومبيل، ريخته گري، تهيه المانهاي حرارتي بسيار دقيق، وسايل فضايي، سمباده، براده برداري، تراشكاري ها ريخته گري فوق دقيق، آجرهاي نسوز، مقره هاي الكتريكي، المانهاي تصفيه آب، پوسته موتور، گرافيت، بتن، مواد نسوز، بدنه سفينه هاي فضايي، انواع سيمانها، محصولات شيشه اي و هزاران كاربرد ديگر كه روز به روز بر اهميت سراميك مي افزايد.

كاشي و كاربرد آن
كاشي يكي ديگر از محصولات سفالين و سراميكي است كه بویژه در ساختمان كاربرد و اهميت ویژه اي دارد.
كاشي براي تزئينات داخل و خارج ساختمان و همچنين براي بهداشت و عايق رطوبت به كار مي رود.

كاشي تزئيناتي خارج ساختمان را بویژه در اماكن مذهبي به كار مي برند.
كاشي را در ابعاد و اندازه هاي گوناگون توليد مي كنند. كاشي كف و ديواري را در ابعاد زير 2×2 و 2 × 1 تا پنجاه در پنجاهسانتيمتر توليد مي كنند كه با رنگهاي گوناگون مي تواند يك نقاشي را در محل نصب نيز نشان دهد.

كيفيت كاشي بايد به نحوي باشد كه تغييرات ناگهاني درجه حرارت 100 ـ 20 درجه سانتيگراد را به خوبي تحمل كرده و هيچگونه آثار ترك در بدنه و يا لعاب آن ظاهر نشود. كاشي ديواري را براي حفظ بهداشت و رطوبت در آشپزخانه، محيط هاي بهداشتي، حمام و دستشويي استفاده مي كنند.

كاشي كف را نيز به علت ضد سايش بودن و مقاومت حرارتي و الكتريكي بالا در آشپزخانه ها، حمام ها، آزمايشگاهها، رختشويخانه ها و كارخانجات شيميايي به كار مي برند. همچنين كاشي بايد داراي ابعاد صاف و گوشه هاي تيز باشد.

توليدي كاشي و سراميك در ايران
در سالهاي اخير كارخانجات توليد كاشي و سراميك ديوار و كف زيادي در ايران ايجاد شده اند و تحول بزرگي در اين صنعت بوجود آمده است و همچنين در مورد توليد وسايل بهداشتي و ظروف چيني و كارخانه مقره سازي كه در ايران فعال مي باشند و توانسته اند ظرف سي سال اخير توليد كاشي و سراميك را ازتوليد كم و سنتي و نيمه صنعتي به حدود 70 ميليون متر مربع برسانند.

تاريخچه كاشي و سراميك

سفالگري از جمله باستاني ترين هنرهاي بشري و در واقع سرمنشاء هنر توليد كاشي و سراميك كه نخستين آثار اين هنر در ايران به حدود 10000 سال قبل از ميلاد مي رسد كه به صورت گل نپخته بوده و آثار اولين كوره هاي پخت سفال به حدود 6000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد.
سفالگري از جمله باستاني ترين هنرهاي بشري و در واقع سرمنشاء هنر توليد كاشي و سراميك كه نخستين آثار اين هنر در ايران به حدود 10000 سال قبل از ميلاد مي رسد كه به صورت گل نپخته بوده و آثار اولين كوره هاي پخت سفال به حدود 6000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد.

ادامه پيشرفت در صنعت سفالگري منجر به تغييراتي در روش توليد كه شامل تغيير كوره ها، اختراع چرخ كوزه گري و هم در كيفيت مواد سفالگري نظير رنگ آميزي و لعاب كاري بوده است. زمان آغاز لعابكاري كه امكان ضد آب كردن و همچنين نقاشي كردن و زيبا سازي ظروف و سفال ها و تهيه كاشي را مقدور مي كرد به حدود 5000 سال پيش مي رسد.

كاستيها روش و دانش لعاب كاري را از بابل به نقاط ديگر ايران رواج دادند. بعد از اسلام با تشويق استفاده از ظروف سفالي و سراميكي به جاي ظروف فلزي، طلا و نقره صنعت سفالگري رشد تازه اي يافت و از صنعت سفال سازي و كاشي سازي براي آرايش محراب مسجد، ضد آب كردن ديوار حمام ها، ايجاد حوض و آب نما و انتقال ظروف و خمره و لوازم و كوزه ها همچنين، شيب بندي بام ها استفاده شده است.

تاريخچه كاشي
اشکال اولیه کاشی های سرامیکی مربوط به دوران قبل از تاریخ است وقتی که استفاده از رس بعنوان یکی از مصالح ساختمانی در چندین تمدن اولیه توسعه یافت . کاشیهای مدرن اولیه بطور زمخت شکل داده شده بود و استقامت کاشیهای امروزی را دارا نبودند. مصالح کاشی ها از کف رودخانه ها استخراج شده در بلوکهای ساختمانی فرم داده شده و در آفتاب خشک می شدند. کاشیهای اولیه خام بوده اند ولی حتی در 6000 سال قبل مردم با استفاده از رنگ زدن و کنده کاری ظریف روی کاشی ها از آنها برای تزیین استفاده می کردند.

صنعت سراميك در واقع محدود به ساخت ظروف و وسايل و قطعات سفالي ساده گذشته نيست و كاربردي شگرف در همه ابعاد تمدن و تكنولو?ي نوين بشر امروز دارد. روش ساخت و تهيه كليه وسايل سراميكي تقريبا يكي است و بسته به كاربرد، تفاوتهاي جزئي در روش توليد دارد.

کاشیهای پخته شده  (Firing Tile)
مصریهای باستان اولین کسانی بودند که کشف کردند کاشیهای رسی پخته شده در کوره محکمتر و در برابر آب مقاومتر هستند. بسیاری از تمدنهای باستان از کاشیهای مربعی کوچک پخته شده رسی برای تزیین در معماری استفاده می کردند.
ساختمانهای شهرهای قدیمی بین النهرین با سفالینه های قرمز بدون لعاب و کاشیهای رنگارنگ نماکاری شده بودند. یونانیان و رومیان باستان از سرامیک در کف ، سقف و حتی لوله کشی درون ساختمانها استفاده می کردند . چینیها از رس سفید رنگ به نام کائولین استفاده می کردند تا بتوانند سرامیکی مقاوم و سفید رنگی به نام چینی  (Porcelain)تولید کنند. در اروپای قرون وسطی از کاشیها در کف کلیساها استفاده می شد. در سراسر قاره اروپا بیزاسنها به بهترین شکل از کاشیهای کوچک در مقیاسهای کوچک استفاده می کردند. آنها با استفاده از کاشی و شیشه و سنگ الگوهای موزاییکی پر مفهوم و زیبایی خلق کرده اند.

کاشی های لعابدار  (Glazing Tile)
سرامیکهای ایرانی تحت تاثیر کاشیهای وارد شده از چین بودند این کاشی ها که برای مقاصد تزیینی استفاده می شدند در سراسر آسیای جنوبی ، آفریقای شمالی ، اسپانیا و حتی اروپا نیز پخش گردید . از آنجا که هنر اسلامی از تخیلات انسانی سرچشمه می گرفت و در پیشرفت و توسعه دین اسلام تاثیر گذار بود صنعتگران به ارائه کاشیهای با رنگ روشن و مرصع یا بافت پیچیده روی آوردند.
کاشیهای لعابی پررنگ در الگوهای موزاییکهای بزرگ و تغییر رنگ های ظریف کنار هم چیده می شدند. صنعتگران مسلمان از اکسیدهای فلزی مانند قلع ، مس ، کبالت ، منیزیم و آنتیمون برای لعاب کاشی استفاده می کردند که لعابی درخشنده تر و محکمتر حاصل می نمود.
در قرن پانزدهم کاشیهای با لعاب اکسید فلز در ایتالیا متداول شدند و بتدریج در صنعتگران شمال ایتالیا نفوذ کردند . مراکز تجاری مهم اروپایی به این موتیفهای محلی اهمیت دادند بطوریکه برخی از این کاشی ها هنوز هم استفاده می شوند مانند کاشی دلفت ( از دلفت هلند) و کاشی ماجولیکا ( از مایورکای اسپانیا).

کاشی های مدرن  (Modern Tile)
امروزه اغلب شرکتهای سازنده تجاری از روش پرس خاک  (press dust)استفاده می کنند . ابتدا مخلوط مواد در شکل مورد نظر پرس شده و سپس لعاب زده می شود (ممکن است لعاب زده نشود) و سپس در کوره پخت می شود. برخی از صنعتگران ممکن است با پرس ملات یا با پهن کردن خمیر و قطع آن با استفاده از قالب همانند شیرینی پزها کاشیها را با شکل مورد نظر تولید کنند.
روش برش کاشی هر چه باشد نیاز به پخته شدن دارد تا سخت شود. خلوص رس ، دفعات پختن و دمای کوره عواملی هستند که در تعیین قیمت و کیفیت کاشی تاثیر گذارند. دمای کوره از 900 درجه فارنهایت تا 2500 درجه فارنهایت متغیر است. هر چه دمای کوره کمتر باشد تخلخل کاشی بیشتر بوده و لعاب نرم تر است. دمای بالاتر کاشی متراکم تر و لعاب محکم تری تولید می کند.

تاریخچه سرامیک
باستان شناسان در یافته اند که بشر اولیه در حدود 24000 سال قبل از میلاد اقدام به ساخت سرامیک می کرده است. این سرامیک ها در چکسلواکی یافت شده اند و به شکل حیوانات و پیکره انسان ،تخته صاف و توپ می باشد. این سرامیک ها را از چربی حیوانات به همراه استخوان آنها و خاکستر استخوان و مقداری رس ریز دانه می ساختند و بعد از شکل دادن آن را در دمایی در حدود 500 تا 800 درجه سانتیگراد در کوره های گنبدی شکل و یا به شکل نعل اسب پخت می نمودند .اما هنوز معلوم نیست این نوع از سرامیک ها را به چه علتی می ساختند. اولین ظروف سفالی مورد استفاده در 9000 سال قبل از میلاد مسیح ساخته می شد و برای نگهداری غذا و دانه های خوراکی مورد استفاده قرار می گرفت. ساخت شیشه نیز تقریباً هم زمان با سفال ودر 8000 سال پیش در مصر آغاز شد بطوریکه در پخت سفال به علت حضور اکسید کلسیم به همراه شن ، وسودا در نهایت به سفال های لعابدار رنگی منجر شد.                                                                                                  

تاریخچه سرامیک در ایران
سفال یکی از مهمترین و قدیمی ترین دست ساخته های هنری بشر است که در آغاز کار سفالگری تا کنون هم چنان پایدار مانده است . مردم سرزمین ایران به سبب موقعیت خاص جغرافیایی و قرار گرفتن بر سر راه شاهراه تمدن ها ، نه تنها از نخستین سازندگان آثار سفالی بوده اند بلکه چیره دست ترین سازنده به شمار می رفته اند. در ایران در چهار منطقه مسکونی ، سفالگری رواج داشته است:                                                          
1- منطقه غرب کوه های زاگرس نزدیک کرمانشاهان
2- کرانه های جنوبی دریای خزر
3- شمال غرب آذربایجان
4- جنوب شرق ایران
در حاشیه کویر و نواحی مرکزی ایران نیز سفال هاییبا قدمت هشت هزار سال به چشم می خورد.  

کهن ترین اشیا سفالی بدست آمده در کاوش های باستانی ایران آثار مکشوفه از گنج دره تپه در استان کرمانشاه است که به هزاره هشتم قبل از میلاد بر می گردد. همین طور مناطقی چون غاری در جنوب مازندران نزدیکی بهشهر (هزاره هشتم قبل از میلاد ) و در مرحله دوم در منطقه زاغه دردشت قزوین ، چشمه علی نزدیک تهران وتپه سیلک کاشان.

سفالهای مکشوفه از تقاط مذکور خشن و دارای مغز نرم است که موادی دارای کاه خشک شده و سبزیجات ریز برای چسبندگی به مخلوط اولیه یعنی آب وخاک افزوده اند وچرخ سفالگری هنوز مورد استفاده قرار نگرفته است و همین طور حرارت کوره قابل کنترل نبوده است و سفال کاملاً سخت و یکرنگی بدست نمی آمده است و گاهی مغز به علت کمی درجه حرارت خاکستری متمایل به سیاه باقی مانده است ( هزاره ششم ق.م). مرحله بعد سفال سازی تکامل بیشتری می یابد واز شن نرم و پودر شن به همراه خاک استفاده می کردند تا ظروفی با جداره بسیار نازک بسازند. در این دوره ساخت ظروف با کف مقعر و بدنه محدب آغاز شد.  

در هزاره چهارم ق.م با اختراع چرخ سفالگری و استفاده از آن در شکل بخشیدن به ظروف سفالی تحولی جدید در صنعت سفال سازی آ غاز می شود و همچنین تزئینات روی ظروف تنوع بیشتری پیدا می کند.

ساختار سراميك
لغت سراميك از كلمه يوناني « كراموس » به معني سفال يا گل پخته گرفته شده است و در واقع براي معرفي سراميك بايد گفت كه عبارتست از هنر و علم ساختن و كاربرد اشياي جامد و شكننده اي كه ماده اصلي و عمده آن خاكها مي باشند (اين خاكها شامل : كائولن و خاك سفال است).

لعاب دادن كاشي و سراميك
براي آنكه سطح جسم درخشنده، صاف و زيبا، ضد آب، ضد شيميايي و در صورت نياز آراسته شود روي آن را پس از خنك كردن با يك لايه نازك لعاب مي پزند. لعاب (رنگ معدني) به حالت مايع روي جسم خشك شده اندود مي شود. لعابها اصولا مواد معدني و سيليسي هستند كه يك لايه شيشه اي مانند در سطح خارجي سراميك تشكيل مي دهند.

كاربرد سراميك ها
استفاده از سراميك در كف سازي و نماسازي يا در توليدات وسايل بهداشتي و مصالح ساختماني نظير انواع آجر سفال هاي تزئيني داخل و خارج ساختمان سفال هاي بام ساختمان، كانالهاي فاضلابي، سفالهاي ضد اسيدي همه از سراميكهايي است كه از ديرباز تهيه و مصرف مي شده.

همچنين كاربرد سراميك در صنايع مختلف نظير تهيه وسايل مقاوم در برابر حرارت و الكتريسيته، فيوزهاي الكتريكي، شمع اتومبيل، ريخته گري، تهيه المانهاي حرارتي بسيار دقيق، وسايل فضايي، سمباده، براده برداري، تراشكاري ها ريخته گري فوق دقيق، آجرهاي نسوز، مقره هاي الكتريكي، المانهاي تصفيه آب، پوسته موتور، گرافيت، بتن، مواد نسوز، بدنه سفينه هاي فضايي، انواع سيمانها، محصولات شيشه اي و هزاران كاربرد ديگر كه روز به روز بر اهميت سراميك مي افزايد.

كاشي و كاربرد آن
كاشي يكي ديگر از محصولات سفالين و سراميكي است كه بویژه در ساختمان كاربرد و اهميت ویژه اي دارد.
كاشي براي تزئينات داخل و خارج ساختمان و همچنين براي بهداشت و عايق رطوبت به كار مي رود.

كاشي تزئيناتي خارج ساختمان را بویژه در اماكن مذهبي به كار مي برند.
كاشي را در ابعاد و اندازه هاي گوناگون توليد مي كنند. كاشي كف و ديواري را در ابعاد زير 2×2 و 2 × 1 تا پنجاه در پنجاهسانتيمتر توليد مي كنند كه با رنگهاي گوناگون مي تواند يك نقاشي را در محل نصب نيز نشان دهد.

كيفيت كاشي بايد به نحوي باشد كه تغييرات ناگهاني درجه حرارت 100 ـ 20 درجه سانتيگراد را به خوبي تحمل كرده و هيچگونه آثار ترك در بدنه و يا لعاب آن ظاهر نشود. كاشي ديواري را براي حفظ بهداشت و رطوبت در آشپزخانه، محيط هاي بهداشتي، حمام و دستشويي استفاده مي كنند.

كاشي كف را نيز به علت ضد سايش بودن و مقاومت حرارتي و الكتريكي بالا در آشپزخانه ها، حمام ها، آزمايشگاهها، رختشويخانه ها و كارخانجات شيميايي به كار مي برند. همچنين كاشي بايد داراي ابعاد صاف و گوشه هاي تيز باشد.

توليدي كاشي و سراميك در ايران
در سالهاي اخير كارخانجات توليد كاشي و سراميك ديوار و كف زيادي در ايران ايجاد شده اند و تحول بزرگي در اين صنعت بوجود آمده است و همچنين در مورد توليد وسايل بهداشتي و ظروف چيني و كارخانه مقره سازي كه در ايران فعال مي باشند و توانسته اند ظرف سي سال اخير توليد كاشي و سراميك را ازتوليد كم و سنتي و نيمه صنعتي به حدود 70 ميليون متر مربع برسانند.

تاريخچه كاشي و سراميك

سفالگري از جمله باستاني ترين هنرهاي بشري و در واقع سرمنشاء هنر توليد كاشي و سراميك كه نخستين آثار اين هنر در ايران به حدود 10000 سال قبل از ميلاد مي رسد كه به صورت گل نپخته بوده و آثار اولين كوره هاي پخت سفال به حدود 6000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد.
سفالگري از جمله باستاني ترين هنرهاي بشري و در واقع سرمنشاء هنر توليد كاشي و سراميك كه نخستين آثار اين هنر در ايران به حدود 10000 سال قبل از ميلاد مي رسد كه به صورت گل نپخته بوده و آثار اولين كوره هاي پخت سفال به حدود 6000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد.

ادامه پيشرفت در صنعت سفالگري منجر به تغييراتي در روش توليد كه شامل تغيير كوره ها، اختراع چرخ كوزه گري و هم در كيفيت مواد سفالگري نظير رنگ آميزي و لعاب كاري بوده است. زمان آغاز لعابكاري كه امكان ضد آب كردن و همچنين نقاشي كردن و زيبا سازي ظروف و سفال ها و تهيه كاشي را مقدور مي كرد به حدود 5000 سال پيش مي رسد.

كاستيها روش و دانش لعاب كاري را از بابل به نقاط ديگر ايران رواج دادند. بعد از اسلام با تشويق استفاده از ظروف سفالي و سراميكي به جاي ظروف فلزي، طلا و نقره صنعت سفالگري رشد تازه اي يافت و از صنعت سفال سازي و كاشي سازي براي آرايش محراب مسجد، ضد آب كردن ديوار حمام ها، ايجاد حوض و آب نما و انتقال ظروف و خمره و لوازم و كوزه ها همچنين، شيب بندي بام ها استفاده شده است.

تاريخچه كاشي
اشکال اولیه کاشی های سرامیکی مربوط به دوران قبل از تاریخ است وقتی که استفاده از رس بعنوان یکی از مصالح ساختمانی در چندین تمدن اولیه توسعه یافت . کاشیهای مدرن اولیه بطور زمخت شکل داده شده بود و استقامت کاشیهای امروزی را دارا نبودند. مصالح کاشی ها از کف رودخانه ها استخراج شده در بلوکهای ساختمانی فرم داده شده و در آفتاب خشک می شدند. کاشیهای اولیه خام بوده اند ولی حتی در 6000 سال قبل مردم با استفاده از رنگ زدن و کنده کاری ظریف روی کاشی ها از آنها برای تزیین استفاده می کردند.

صنعت سراميك در واقع محدود به ساخت ظروف و وسايل و قطعات سفالي ساده گذشته نيست و كاربردي شگرف در همه ابعاد تمدن و تكنولو?ي نوين بشر امروز دارد. روش ساخت و تهيه كليه وسايل سراميكي تقريبا يكي است و بسته به كاربرد، تفاوتهاي جزئي در روش توليد دارد.

کاشیهای پخته شده  (Firing Tile)
مصریهای باستان اولین کسانی بودند که کشف کردند کاشیهای رسی پخته شده در کوره محکمتر و در برابر آب مقاومتر هستند. بسیاری از تمدنهای باستان از کاشیهای مربعی کوچک پخته شده رسی برای تزیین در معماری استفاده می کردند.
ساختمانهای شهرهای قدیمی بین النهرین با سفالینه های قرمز بدون لعاب و کاشیهای رنگارنگ نماکاری شده بودند. یونانیان و رومیان باستان از سرامیک در کف ، سقف و حتی لوله کشی درون ساختمانها استفاده می کردند . چینیها از رس سفید رنگ به نام کائولین استفاده می کردند تا بتوانند سرامیکی مقاوم و سفید رنگی به نام چینی  (Porcelain)تولید کنند. در اروپای قرون وسطی از کاشیها در کف کلیساها استفاده می شد. در سراسر قاره اروپا بیزاسنها به بهترین شکل از کاشیهای کوچک در مقیاسهای کوچک استفاده می کردند. آنها با استفاده از کاشی و شیشه و سنگ الگوهای موزاییکی پر مفهوم و زیبایی خلق کرده اند.

کاشی های لعابدار  (Glazing Tile)
سرامیکهای ایرانی تحت تاثیر کاشیهای وارد شده از چین بودند این کاشی ها که برای مقاصد تزیینی استفاده می شدند در سراسر آسیای جنوبی ، آفریقای شمالی ، اسپانیا و حتی اروپا نیز پخش گردید . از آنجا که هنر اسلامی از تخیلات انسانی سرچشمه می گرفت و در پیشرفت و توسعه دین اسلام تاثیر گذار بود صنعتگران به ارائه کاشیهای با رنگ روشن و مرصع یا بافت پیچیده روی آوردند.
کاشیهای لعابی پررنگ در الگوهای موزاییکهای بزرگ و تغییر رنگ های ظریف کنار هم چیده می شدند. صنعتگران مسلمان از اکسیدهای فلزی مانند قلع ، مس ، کبالت ، منیزیم و آنتیمون برای لعاب کاشی استفاده می کردند که لعابی درخشنده تر و محکمتر حاصل می نمود.
در قرن پانزدهم کاشیهای با لعاب اکسید فلز در ایتالیا متداول شدند و بتدریج در صنعتگران شمال ایتالیا نفوذ کردند . مراکز تجاری مهم اروپایی به این موتیفهای محلی اهمیت دادند بطوریکه برخی از این کاشی ها هنوز هم استفاده می شوند مانند کاشی دلفت ( از دلفت هلند) و کاشی ماجولیکا ( از مایورکای اسپانیا).

کاشی های مدرن  (Modern Tile)
امروزه اغلب شرکتهای سازنده تجاری از روش پرس خاک  (press dust)استفاده می کنند . ابتدا مخلوط مواد در شکل مورد نظر پرس شده و سپس لعاب زده می شود (ممکن است لعاب زده نشود) و سپس در کوره پخت می شود. برخی از صنعتگران ممکن است با پرس ملات یا با پهن کردن خمیر و قطع آن با استفاده از قالب همانند شیرینی پزها کاشیها را با شکل مورد نظر تولید کنند.
روش برش کاشی هر چه باشد نیاز به پخته شدن دارد تا سخت شود. خلوص رس ، دفعات پختن و دمای کوره عواملی هستند که در تعیین قیمت و کیفیت کاشی تاثیر گذارند. دمای کوره از 900 درجه فارنهایت تا 2500 درجه فارنهایت متغیر است. هر چه دمای کوره کمتر باشد تخلخل کاشی بیشتر بوده و لعاب نرم تر است. دمای بالاتر کاشی متراکم تر و لعاب محکم تری تولید می کند.

تاریخچه سرامیک
باستان شناسان در یافته اند که بشر اولیه در حدود 24000 سال قبل از میلاد اقدام به ساخت سرامیک می کرده است. این سرامیک ها در چکسلواکی یافت شده اند و به شکل حیوانات و پیکره انسان ،تخته صاف و توپ می باشد. این سرامیک ها را از چربی حیوانات به همراه استخوان آنها و خاکستر استخوان و مقداری رس ریز دانه می ساختند و بعد از شکل دادن آن را در دمایی در حدود 500 تا 800 درجه سانتیگراد در کوره های گنبدی شکل و یا به شکل نعل اسب پخت می نمودند .اما هنوز معلوم نیست این نوع از سرامیک ها را به چه علتی می ساختند. اولین ظروف سفالی مورد استفاده در 9000 سال قبل از میلاد مسیح ساخته می شد و برای نگهداری غذا و دانه های خوراکی مورد استفاده قرار می گرفت. ساخت شیشه نیز تقریباً هم زمان با سفال ودر 8000 سال پیش در مصر آغاز شد بطوریکه در پخت سفال به علت حضور اکسید کلسیم به همراه شن ، وسودا در نهایت به سفال های لعابدار رنگی منجر شد.                                                                                                  

تاریخچه سرامیک در ایران
سفال یکی از مهمترین و قدیمی ترین دست ساخته های هنری بشر است که در آغاز کار سفالگری تا کنون هم چنان پایدار مانده است . مردم سرزمین ایران به سبب موقعیت خاص جغرافیایی و قرار گرفتن بر سر راه شاهراه تمدن ها ، نه تنها از نخستین سازندگان آثار سفالی بوده اند بلکه چیره دست ترین سازنده به شمار می رفته اند. در ایران در چهار منطقه مسکونی ، سفالگری رواج داشته است:                                                          
1- منطقه غرب کوه های زاگرس نزدیک کرمانشاهان
2- کرانه های جنوبی دریای خزر
3- شمال غرب آذربایجان
4- جنوب شرق ایران
در حاشیه کویر و نواحی مرکزی ایران نیز سفال هاییبا قدمت هشت هزار سال به چشم می خورد.  

کهن ترین اشیا سفالی بدست آمده در کاوش های باستانی ایران آثار مکشوفه از گنج دره تپه در استان کرمانشاه است که به هزاره هشتم قبل از میلاد بر می گردد. همین طور مناطقی چون غاری در جنوب مازندران نزدیکی بهشهر (هزاره هشتم قبل از میلاد ) و در مرحله دوم در منطقه زاغه دردشت قزوین ، چشمه علی نزدیک تهران وتپه سیلک کاشان.

سفالهای مکشوفه از تقاط مذکور خشن و دارای مغز نرم است که موادی دارای کاه خشک شده و سبزیجات ریز برای چسبندگی به مخلوط اولیه یعنی آب وخاک افزوده اند وچرخ سفالگری هنوز مورد استفاده قرار نگرفته است و همین طور حرارت کوره قابل کنترل نبوده است و سفال کاملاً سخت و یکرنگی بدست نمی آمده است و گاهی مغز به علت کمی درجه حرارت خاکستری متمایل به سیاه باقی مانده است ( هزاره ششم ق.م). مرحله بعد سفال سازی تکامل بیشتری می یابد واز شن نرم و پودر شن به همراه خاک استفاده می کردند تا ظروفی با جداره بسیار نازک بسازند. در این دوره ساخت ظروف با کف مقعر و بدنه محدب آغاز شد.  

در هزاره چهارم ق.م با اختراع چرخ سفالگری و استفاده از آن در شکل بخشیدن به ظروف سفالی تحولی جدید در صنعت سفال سازی آ غاز می شود و همچنین تزئینات روی ظروف تنوع بیشتری پیدا می کند.

ساختار سراميك
لغت سراميك از كلمه يوناني « كراموس » به معني سفال يا گل پخته گرفته شده است و در واقع براي معرفي سراميك بايد گفت كه عبارتست از هنر و علم ساختن و كاربرد اشياي جامد و شكننده اي كه ماده اصلي و عمده آن خاكها مي باشند (اين خاكها شامل : كائولن و خاك سفال است).

لعاب دادن كاشي و سراميك
براي آنكه سطح جسم درخشنده، صاف و زيبا، ضد آب، ضد شيميايي و در صورت نياز آراسته شود روي آن را پس از خنك كردن با يك لايه نازك لعاب مي پزند. لعاب (رنگ معدني) به حالت مايع روي جسم خشك شده اندود مي شود. لعابها اصولا مواد معدني و سيليسي هستند كه يك لايه شيشه اي مانند در سطح خارجي سراميك تشكيل مي دهند.

كاربرد سراميك ها
استفاده از سراميك در كف سازي و نماسازي يا در توليدات وسايل بهداشتي و مصالح ساختماني نظير انواع آجر سفال هاي تزئيني داخل و خارج ساختمان سفال هاي بام ساختمان، كانالهاي فاضلابي، سفالهاي ضد اسيدي همه از سراميكهايي است كه از ديرباز تهيه و مصرف مي شده.

همچنين كاربرد سراميك در صنايع مختلف نظير تهيه وسايل مقاوم در برابر حرارت و الكتريسيته، فيوزهاي الكتريكي، شمع اتومبيل، ريخته گري، تهيه المانهاي حرارتي بسيار دقيق، وسايل فضايي، سمباده، براده برداري، تراشكاري ها ريخته گري فوق دقيق، آجرهاي نسوز، مقره هاي الكتريكي، المانهاي تصفيه آب، پوسته موتور، گرافيت، بتن، مواد نسوز، بدنه سفينه هاي فضايي، انواع سيمانها، محصولات شيشه اي و هزاران كاربرد ديگر كه روز به روز بر اهميت سراميك مي افزايد.

كاشي و كاربرد آن
كاشي يكي ديگر از محصولات سفالين و سراميكي است كه بویژه در ساختمان كاربرد و اهميت ویژه اي دارد.
كاشي براي تزئينات داخل و خارج ساختمان و همچنين براي بهداشت و عايق رطوبت به كار مي رود.

كاشي تزئيناتي خارج ساختمان را بویژه در اماكن مذهبي به كار مي برند.
كاشي را در ابعاد و اندازه هاي گوناگون توليد مي كنند. كاشي كف و ديواري را در ابعاد زير 2×2 و 2 × 1 تا پنجاه در پنجاهسانتيمتر توليد مي كنند كه با رنگهاي گوناگون مي تواند يك نقاشي را در محل نصب نيز نشان دهد.

كيفيت كاشي بايد به نحوي باشد كه تغييرات ناگهاني درجه حرارت 100 ـ 20 درجه سانتيگراد را به خوبي تحمل كرده و هيچگونه آثار ترك در بدنه و يا لعاب آن ظاهر نشود. كاشي ديواري را براي حفظ بهداشت و رطوبت در آشپزخانه، محيط هاي بهداشتي، حمام و دستشويي استفاده مي كنند.

كاشي كف را نيز به علت ضد سايش بودن و مقاومت حرارتي و الكتريكي بالا در آشپزخانه ها، حمام ها، آزمايشگاهها، رختشويخانه ها و كارخانجات شيميايي به كار مي برند. همچنين كاشي بايد داراي ابعاد صاف و گوشه هاي تيز باشد.

توليدي كاشي و سراميك در ايران
در سالهاي اخير كارخانجات توليد كاشي و سراميك ديوار و كف زيادي در ايران ايجاد شده اند و تحول بزرگي در اين صنعت بوجود آمده است و همچنين در مورد توليد وسايل بهداشتي و ظروف چيني و كارخانه مقره سازي كه در ايران فعال مي باشند و توانسته اند ظرف سي سال اخير توليد كاشي و سراميك را ازتوليد كم و سنتي و نيمه صنعتي به حدود 70 ميليون متر مربع برسانند.

تاريخچه كاشي و سراميك

سفالگري از جمله باستاني ترين هنرهاي بشري و در واقع سرمنشاء هنر توليد كاشي و سراميك كه نخستين آثار اين هنر در ايران به حدود 10000 سال قبل از ميلاد مي رسد كه به صورت گل نپخته بوده و آثار اولين كوره هاي پخت سفال به حدود 6000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد.
سفالگري از جمله باستاني ترين هنرهاي بشري و در واقع سرمنشاء هنر توليد كاشي و سراميك كه نخستين آثار اين هنر در ايران به حدود 10000 سال قبل از ميلاد مي رسد كه به صورت گل نپخته بوده و آثار اولين كوره هاي پخت سفال به حدود 6000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد.

ادامه پيشرفت در صنعت سفالگري منجر به تغييراتي در روش توليد كه شامل تغيير كوره ها، اختراع چرخ كوزه گري و هم در كيفيت مواد سفالگري نظير رنگ آميزي و لعاب كاري بوده است. زمان آغاز لعابكاري كه امكان ضد آب كردن و همچنين نقاشي كردن و زيبا سازي ظروف و سفال ها و تهيه كاشي را مقدور مي كرد به حدود 5000 سال پيش مي رسد.

كاستيها روش و دانش لعاب كاري را از بابل به نقاط ديگر ايران رواج دادند. بعد از اسلام با تشويق استفاده از ظروف سفالي و سراميكي به جاي ظروف فلزي، طلا و نقره صنعت سفالگري رشد تازه اي يافت و از صنعت سفال سازي و كاشي سازي براي آرايش محراب مسجد، ضد آب كردن ديوار حمام ها، ايجاد حوض و آب نما و انتقال ظروف و خمره و لوازم و كوزه ها همچنين، شيب بندي بام ها استفاده شده است.

تاريخچه كاشي
اشکال اولیه کاشی های سرامیکی مربوط به دوران قبل از تاریخ است وقتی که استفاده از رس بعنوان یکی از مصالح ساختمانی در چندین تمدن اولیه توسعه یافت . کاشیهای مدرن اولیه بطور زمخت شکل داده شده بود و استقامت کاشیهای امروزی را دارا نبودند. مصالح کاشی ها از کف رودخانه ها استخراج شده در بلوکهای ساختمانی فرم داده شده و در آفتاب خشک می شدند. کاشیهای اولیه خام بوده اند ولی حتی در 6000 سال قبل مردم با استفاده از رنگ زدن و کنده کاری ظریف روی کاشی ها از آنها برای تزیین استفاده می کردند.

صنعت سراميك در واقع محدود به ساخت ظروف و وسايل و قطعات سفالي ساده گذشته نيست و كاربردي شگرف در همه ابعاد تمدن و تكنولو?ي نوين بشر امروز دارد. روش ساخت و تهيه كليه وسايل سراميكي تقريبا يكي است و بسته به كاربرد، تفاوتهاي جزئي در روش توليد دارد.

کاشیهای پخته شده  (Firing Tile)
مصریهای باستان اولین کسانی بودند که کشف کردند کاشیهای رسی پخته شده در کوره محکمتر و در برابر آب مقاومتر هستند. بسیاری از تمدنهای باستان از کاشیهای مربعی کوچک پخته شده رسی برای تزیین در معماری استفاده می کردند.
ساختمانهای شهرهای قدیمی بین النهرین با سفالینه های قرمز بدون لعاب و کاشیهای رنگارنگ نماکاری شده بودند. یونانیان و رومیان باستان از سرامیک در کف ، سقف و حتی لوله کشی درون ساختمانها استفاده می کردند . چینیها از رس سفید رنگ به نام کائولین استفاده می کردند تا بتوانند سرامیکی مقاوم و سفید رنگی به نام چینی  (Porcelain)تولید کنند. در اروپای قرون وسطی از کاشیها در کف کلیساها استفاده می شد. در سراسر قاره اروپا بیزاسنها به بهترین شکل از کاشیهای کوچک در مقیاسهای کوچک استفاده می کردند. آنها با استفاده از کاشی و شیشه و سنگ الگوهای موزاییکی پر مفهوم و زیبایی خلق کرده اند.

کاشی های لعابدار  (Glazing Tile)
سرامیکهای ایرانی تحت تاثیر کاشیهای وارد شده از چین بودند این کاشی ها که برای مقاصد تزیینی استفاده می شدند در سراسر آسیای جنوبی ، آفریقای شمالی ، اسپانیا و حتی اروپا نیز پخش گردید . از آنجا که هنر اسلامی از تخیلات انسانی سرچشمه می گرفت و در پیشرفت و توسعه دین اسلام تاثیر گذار بود صنعتگران به ارائه کاشیهای با رنگ روشن و مرصع یا بافت پیچیده روی آوردند.
کاشیهای لعابی پررنگ در الگوهای موزاییکهای بزرگ و تغییر رنگ های ظریف کنار هم چیده می شدند. صنعتگران مسلمان از اکسیدهای فلزی مانند قلع ، مس ، کبالت ، منیزیم و آنتیمون برای لعاب کاشی استفاده می کردند که لعابی درخشنده تر و محکمتر حاصل می نمود.
در قرن پانزدهم کاشیهای با لعاب اکسید فلز در ایتالیا متداول شدند و بتدریج در صنعتگران شمال ایتالیا نفوذ کردند . مراکز تجاری مهم اروپایی به این موتیفهای محلی اهمیت دادند بطوریکه برخی از این کاشی ها هنوز هم استفاده می شوند مانند کاشی دلفت ( از دلفت هلند) و کاشی ماجولیکا ( از مایورکای اسپانیا).

کاشی های مدرن  (Modern Tile)
امروزه اغلب شرکتهای سازنده تجاری از روش پرس خاک  (press dust)استفاده می کنند . ابتدا مخلوط مواد در شکل مورد نظر پرس شده و سپس لعاب زده می شود (ممکن است لعاب زده نشود) و سپس در کوره پخت می شود. برخی از صنعتگران ممکن است با پرس ملات یا با پهن کردن خمیر و قطع آن با استفاده از قالب همانند شیرینی پزها کاشیها را با شکل مورد نظر تولید کنند.
روش برش کاشی هر چه باشد نیاز به پخته شدن دارد تا سخت شود. خلوص رس ، دفعات پختن و دمای کوره عواملی هستند که در تعیین قیمت و کیفیت کاشی تاثیر گذارند. دمای کوره از 900 درجه فارنهایت تا 2500 درجه فارنهایت متغیر است. هر چه دمای کوره کمتر باشد تخلخل کاشی بیشتر بوده و لعاب نرم تر است. دمای بالاتر کاشی متراکم تر و لعاب محکم تری تولید می کند.

تاریخچه سرامیک
باستان شناسان در یافته اند که بشر اولیه در حدود 24000 سال قبل از میلاد اقدام به ساخت سرامیک می کرده است. این سرامیک ها در چکسلواکی یافت شده اند و به شکل حیوانات و پیکره انسان ،تخته صاف و توپ می باشد. این سرامیک ها را از چربی حیوانات به همراه استخوان آنها و خاکستر استخوان و مقداری رس ریز دانه می ساختند و بعد از شکل دادن آن را در دمایی در حدود 500 تا 800 درجه سانتیگراد در کوره های گنبدی شکل و یا به شکل نعل اسب پخت می نمودند .اما هنوز معلوم نیست این نوع از سرامیک ها را به چه علتی می ساختند. اولین ظروف سفالی مورد استفاده در 9000 سال قبل از میلاد مسیح ساخته می شد و برای نگهداری غذا و دانه های خوراکی مورد استفاده قرار می گرفت. ساخت شیشه نیز تقریباً هم زمان با سفال ودر 8000 سال پیش در مصر آغاز شد بطوریکه در پخت سفال به علت حضور اکسید کلسیم به همراه شن ، وسودا در نهایت به سفال های لعابدار رنگی منجر شد.                                                                                                  

تاریخچه سرامیک در ایران
سفال یکی از مهمترین و قدیمی ترین دست ساخته های هنری بشر است که در آغاز کار سفالگری تا کنون هم چنان پایدار مانده است . مردم سرزمین ایران به سبب موقعیت خاص جغرافیایی و قرار گرفتن بر سر راه شاهراه تمدن ها ، نه تنها از نخستین سازندگان آثار سفالی بوده اند بلکه چیره دست ترین سازنده به شمار می رفته اند. در ایران در چهار منطقه مسکونی ، سفالگری رواج داشته است:                                                          
1- منطقه غرب کوه های زاگرس نزدیک کرمانشاهان
2- کرانه های جنوبی دریای خزر
3- شمال غرب آذربایجان
4- جنوب شرق ایران
در حاشیه کویر و نواحی مرکزی ایران نیز سفال هاییبا قدمت هشت هزار سال به چشم می خورد.  

کهن ترین اشیا سفالی بدست آمده در کاوش های باستانی ایران آثار مکشوفه از گنج دره تپه در استان کرمانشاه است که به هزاره هشتم قبل از میلاد بر می گردد. همین طور مناطقی چون غاری در جنوب مازندران نزدیکی بهشهر (هزاره هشتم قبل از میلاد ) و در مرحله دوم در منطقه زاغه دردشت قزوین ، چشمه علی نزدیک تهران وتپه سیلک کاشان.

سفالهای مکشوفه از تقاط مذکور خشن و دارای مغز نرم است که موادی دارای کاه خشک شده و سبزیجات ریز برای چسبندگی به مخلوط اولیه یعنی آب وخاک افزوده اند وچرخ سفالگری هنوز مورد استفاده قرار نگرفته است و همین طور حرارت کوره قابل کنترل نبوده است و سفال کاملاً سخت و یکرنگی بدست نمی آمده است و گاهی مغز به علت کمی درجه حرارت خاکستری متمایل به سیاه باقی مانده است ( هزاره ششم ق.م). مرحله بعد سفال سازی تکامل بیشتری می یابد واز شن نرم و پودر شن به همراه خاک استفاده می کردند تا ظروفی با جداره بسیار نازک بسازند. در این دوره ساخت ظروف با کف مقعر و بدنه محدب آغاز شد.  

در هزاره چهارم ق.م با اختراع چرخ سفالگری و استفاده از آن در شکل بخشیدن به ظروف سفالی تحولی جدید در صنعت سفال سازی آ غاز می شود و همچنین تزئینات روی ظروف تنوع بیشتری پیدا می کند.

ساختار سراميك
لغت سراميك از كلمه يوناني « كراموس » به معني سفال يا گل پخته گرفته شده است و در واقع براي معرفي سراميك بايد گفت كه عبارتست از هنر و علم ساختن و كاربرد اشياي جامد و شكننده اي كه ماده اصلي و عمده آن خاكها مي باشند (اين خاكها شامل : كائولن و خاك سفال است).

لعاب دادن كاشي و سراميك
براي آنكه سطح جسم درخشنده، صاف و زيبا، ضد آب، ضد شيميايي و در صورت نياز آراسته شود روي آن را پس از خنك كردن با يك لايه نازك لعاب مي پزند. لعاب (رنگ معدني) به حالت مايع روي جسم خشك شده اندود مي شود. لعابها اصولا مواد معدني و سيليسي هستند كه يك لايه شيشه اي مانند در سطح خارجي سراميك تشكيل مي دهند.

كاربرد سراميك ها
استفاده از سراميك در كف سازي و نماسازي يا در توليدات وسايل بهداشتي و مصالح ساختماني نظير انواع آجر سفال هاي تزئيني داخل و خارج ساختمان سفال هاي بام ساختمان، كانالهاي فاضلابي، سفالهاي ضد اسيدي همه از سراميكهايي است كه از ديرباز تهيه و مصرف مي شده.

همچنين كاربرد سراميك در صنايع مختلف نظير تهيه وسايل مقاوم در برابر حرارت و الكتريسيته، فيوزهاي الكتريكي، شمع اتومبيل، ريخته گري، تهيه المانهاي حرارتي بسيار دقيق، وسايل فضايي، سمباده، براده برداري، تراشكاري ها ريخته گري فوق دقيق، آجرهاي نسوز، مقره هاي الكتريكي، المانهاي تصفيه آب، پوسته موتور، گرافيت، بتن، مواد نسوز، بدنه سفينه هاي فضايي، انواع سيمانها، محصولات شيشه اي و هزاران كاربرد ديگر كه روز به روز بر اهميت سراميك مي افزايد.

كاشي و كاربرد آن
كاشي يكي ديگر از محصولات سفالين و سراميكي است كه بویژه در ساختمان كاربرد و اهميت ویژه اي دارد.
كاشي براي تزئينات داخل و خارج ساختمان و همچنين براي بهداشت و عايق رطوبت به كار مي رود.

كاشي تزئيناتي خارج ساختمان را بویژه در اماكن مذهبي به كار مي برند.
كاشي را در ابعاد و اندازه هاي گوناگون توليد مي كنند. كاشي كف و ديواري را در ابعاد زير 2×2 و 2 × 1 تا پنجاه در پنجاهسانتيمتر توليد مي كنند كه با رنگهاي گوناگون مي تواند يك نقاشي را در محل نصب نيز نشان دهد.

كيفيت كاشي بايد به نحوي باشد كه تغييرات ناگهاني درجه حرارت 100 ـ 20 درجه سانتيگراد را به خوبي تحمل كرده و هيچگونه آثار ترك در بدنه و يا لعاب آن ظاهر نشود. كاشي ديواري را براي حفظ بهداشت و رطوبت در آشپزخانه، محيط هاي بهداشتي، حمام و دستشويي استفاده مي كنند.

كاشي كف را نيز به علت ضد سايش بودن و مقاومت حرارتي و الكتريكي بالا در آشپزخانه ها، حمام ها، آزمايشگاهها، رختشويخانه ها و كارخانجات شيميايي به كار مي برند. همچنين كاشي بايد داراي ابعاد صاف و گوشه هاي تيز باشد.

توليدي كاشي و سراميك در ايران
در سالهاي اخير كارخانجات توليد كاشي و سراميك ديوار و كف زيادي در ايران ايجاد شده اند و تحول بزرگي در اين صنعت بوجود آمده است و همچنين در مورد توليد وسايل بهداشتي و ظروف چيني و كارخانه مقره سازي كه در ايران فعال مي باشند و توانسته اند ظرف سي سال اخير توليد كاشي و سراميك را ازتوليد كم و سنتي و نيمه صنعتي به حدود 70 ميليون متر مربع برسانند.

تاريخچه كاشي و سراميك

سفالگري از جمله باستاني ترين هنرهاي بشري و در واقع سرمنشاء هنر توليد كاشي و سراميك كه نخستين آثار اين هنر در ايران به حدود 10000 سال قبل از ميلاد مي رسد كه به صورت گل نپخته بوده و آثار اولين كوره هاي پخت سفال به حدود 6000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد.
سفالگري از جمله باستاني ترين هنرهاي بشري و در واقع سرمنشاء هنر توليد كاشي و سراميك كه نخستين آثار اين هنر در ايران به حدود 10000 سال قبل از ميلاد مي رسد كه به صورت گل نپخته بوده و آثار اولين كوره هاي پخت سفال به حدود 6000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد.

ادامه پيشرفت در صنعت سفالگري منجر به تغييراتي در روش توليد كه شامل تغيير كوره ها، اختراع چرخ كوزه گري و هم در كيفيت مواد سفالگري نظير رنگ آميزي و لعاب كاري بوده است. زمان آغاز لعابكاري كه امكان ضد آب كردن و همچنين نقاشي كردن و زيبا سازي ظروف و سفال ها و تهيه كاشي را مقدور مي كرد به حدود 5000 سال پيش مي رسد.

كاستيها روش و دانش لعاب كاري را از بابل به نقاط ديگر ايران رواج دادند. بعد از اسلام با تشويق استفاده از ظروف سفالي و سراميكي به جاي ظروف فلزي، طلا و نقره صنعت سفالگري رشد تازه اي يافت و از صنعت سفال سازي و كاشي سازي براي آرايش محراب مسجد، ضد آب كردن ديوار حمام ها، ايجاد حوض و آب نما و انتقال ظروف و خمره و لوازم و كوزه ها همچنين، شيب بندي بام ها استفاده شده است.

تاريخچه كاشي
اشکال اولیه کاشی های سرامیکی مربوط به دوران قبل از تاریخ است وقتی که استفاده از رس بعنوان یکی از مصالح ساختمانی در چندین تمدن اولیه توسعه یافت . کاشیهای مدرن اولیه بطور زمخت شکل داده شده بود و استقامت کاشیهای امروزی را دارا نبودند. مصالح کاشی ها از کف رودخانه ها استخراج شده در بلوکهای ساختمانی فرم داده شده و در آفتاب خشک می شدند. کاشیهای اولیه خام بوده اند ولی حتی در 6000 سال قبل مردم با استفاده از رنگ زدن و کنده کاری ظریف روی کاشی ها از آنها برای تزیین استفاده می کردند.

صنعت سراميك در واقع محدود به ساخت ظروف و وسايل و قطعات سفالي ساده گذشته نيست و كاربردي شگرف در همه ابعاد تمدن و تكنولو?ي نوين بشر امروز دارد. روش ساخت و تهيه كليه وسايل سراميكي تقريبا يكي است و بسته به كاربرد، تفاوتهاي جزئي در روش توليد دارد.

کاشیهای پخته شده  (Firing Tile)
مصریهای باستان اولین کسانی بودند که کشف کردند کاشیهای رسی پخته شده در کوره محکمتر و در برابر آب مقاومتر هستند. بسیاری از تمدنهای باستان از کاشیهای مربعی کوچک پخته شده رسی برای تزیین در معماری استفاده می کردند.
ساختمانهای شهرهای قدیمی بین النهرین با سفالینه های قرمز بدون لعاب و کاشیهای رنگارنگ نماکاری شده بودند. یونانیان و رومیان باستان از سرامیک در کف ، سقف و حتی لوله کشی درون ساختمانها استفاده می کردند . چینیها از رس سفید رنگ به نام کائولین استفاده می کردند تا بتوانند سرامیکی مقاوم و سفید رنگی به نام چینی  (Porcelain)تولید کنند. در اروپای قرون وسطی از کاشیها در کف کلیساها استفاده می شد. در سراسر قاره اروپا بیزاسنها به بهترین شکل از کاشیهای کوچک در مقیاسهای کوچک استفاده می کردند. آنها با استفاده از کاشی و شیشه و سنگ الگوهای موزاییکی پر مفهوم و زیبایی خلق کرده اند.

کاشی های لعابدار  (Glazing Tile)
سرامیکهای ایرانی تحت تاثیر کاشیهای وارد شده از چین بودند این کاشی ها که برای مقاصد تزیینی استفاده می شدند در سراسر آسیای جنوبی ، آفریقای شمالی ، اسپانیا و حتی اروپا نیز پخش گردید . از آنجا که هنر اسلامی از تخیلات انسانی سرچشمه می گرفت و در پیشرفت و توسعه دین اسلام تاثیر گذار بود صنعتگران به ارائه کاشیهای با رنگ روشن و مرصع یا بافت پیچیده روی آوردند.
کاشیهای لعابی پررنگ در الگوهای موزاییکهای بزرگ و تغییر رنگ های ظریف کنار هم چیده می شدند. صنعتگران مسلمان از اکسیدهای فلزی مانند قلع ، مس ، کبالت ، منیزیم و آنتیمون برای لعاب کاشی استفاده می کردند که لعابی درخشنده تر و محکمتر حاصل می نمود.
در قرن پانزدهم کاشیهای با لعاب اکسید فلز در ایتالیا متداول شدند و بتدریج در صنعتگران شمال ایتالیا نفوذ کردند . مراکز تجاری مهم اروپایی به این موتیفهای محلی اهمیت دادند بطوریکه برخی از این کاشی ها هنوز هم استفاده می شوند مانند کاشی دلفت ( از دلفت هلند) و کاشی ماجولیکا ( از مایورکای اسپانیا).

کاشی های مدرن  (Modern Tile)
امروزه اغلب شرکتهای سازنده تجاری از روش پرس خاک  (press dust)استفاده می کنند . ابتدا مخلوط مواد در شکل مورد نظر پرس شده و سپس لعاب زده می شود (ممکن است لعاب زده نشود) و سپس در کوره پخت می شود. برخی از صنعتگران ممکن است با پرس ملات یا با پهن کردن خمیر و قطع آن با استفاده از قالب همانند شیرینی پزها کاشیها را با شکل مورد نظر تولید کنند.
روش برش کاشی هر چه باشد نیاز به پخته شدن دارد تا سخت شود. خلوص رس ، دفعات پختن و دمای کوره عواملی هستند که در تعیین قیمت و کیفیت کاشی تاثیر گذارند. دمای کوره از 900 درجه فارنهایت تا 2500 درجه فارنهایت متغیر است. هر چه دمای کوره کمتر باشد تخلخل کاشی بیشتر بوده و لعاب نرم تر است. دمای بالاتر کاشی متراکم تر و لعاب محکم تری تولید می کند.

تاریخچه سرامیک
باستان شناسان در یافته اند که بشر اولیه در حدود 24000 سال قبل از میلاد اقدام به ساخت سرامیک می کرده است. این سرامیک ها در چکسلواکی یافت شده اند و به شکل حیوانات و پیکره انسان ،تخته صاف و توپ می باشد. این سرامیک ها را از چربی حیوانات به همراه استخوان آنها و خاکستر استخوان و مقداری رس ریز دانه می ساختند و بعد از شکل دادن آن را در دمایی در حدود 500 تا 800 درجه سانتیگراد در کوره های گنبدی شکل و یا به شکل نعل اسب پخت می نمودند .اما هنوز معلوم نیست این نوع از سرامیک ها را به چه علتی می ساختند. اولین ظروف سفالی مورد استفاده در 9000 سال قبل از میلاد مسیح ساخته می شد و برای نگهداری غذا و دانه های خوراکی مورد استفاده قرار می گرفت. ساخت شیشه نیز تقریباً هم زمان با سفال ودر 8000 سال پیش در مصر آغاز شد بطوریکه در پخت سفال به علت حضور اکسید کلسیم به همراه شن ، وسودا در نهایت به سفال های لعابدار رنگی منجر شد.                                                                                                  

تاریخچه سرامیک در ایران
سفال یکی از مهمترین و قدیمی ترین دست ساخته های هنری بشر است که در آغاز کار سفالگری تا کنون هم چنان پایدار مانده است . مردم سرزمین ایران به سبب موقعیت خاص جغرافیایی و قرار گرفتن بر سر راه شاهراه تمدن ها ، نه تنها از نخستین سازندگان آثار سفالی بوده اند بلکه چیره دست ترین سازنده به شمار می رفته اند. در ایران در چهار منطقه مسکونی ، سفالگری رواج داشته است:                                                          
1- منطقه غرب کوه های زاگرس نزدیک کرمانشاهان
2- کرانه های جنوبی دریای خزر
3- شمال غرب آذربایجان
4- جنوب شرق ایران
در حاشیه کویر و نواحی مرکزی ایران نیز سفال هاییبا قدمت هشت هزار سال به چشم می خورد.  

کهن ترین اشیا سفالی بدست آمده در کاوش های باستانی ایران آثار مکشوفه از گنج دره تپه در استان کرمانشاه است که به هزاره هشتم قبل از میلاد بر می گردد. همین طور مناطقی چون غاری در جنوب مازندران نزدیکی بهشهر (هزاره هشتم قبل از میلاد ) و در مرحله دوم در منطقه زاغه دردشت قزوین ، چشمه علی نزدیک تهران وتپه سیلک کاشان.

سفالهای مکشوفه از تقاط مذکور خشن و دارای مغز نرم است که موادی دارای کاه خشک شده و سبزیجات ریز برای چسبندگی به مخلوط اولیه یعنی آب وخاک افزوده اند وچرخ سفالگری هنوز مورد استفاده قرار نگرفته است و همین طور حرارت کوره قابل کنترل نبوده است و سفال کاملاً سخت و یکرنگی بدست نمی آمده است و گاهی مغز به علت کمی درجه حرارت خاکستری متمایل به سیاه باقی مانده است ( هزاره ششم ق.م). مرحله بعد سفال سازی تکامل بیشتری می یابد واز شن نرم و پودر شن به همراه خاک استفاده می کردند تا ظروفی با جداره بسیار نازک بسازند. در این دوره ساخت ظروف با کف مقعر و بدنه محدب آغاز شد.  

در هزاره چهارم ق.م با اختراع چرخ سفالگری و استفاده از آن در شکل بخشیدن به ظروف سفالی تحولی جدید در صنعت سفال سازی آ غاز می شود و همچنین تزئینات روی ظروف تنوع بیشتری پیدا می کند.

ساختار سراميك
لغت سراميك از كلمه يوناني « كراموس » به معني سفال يا گل پخته گرفته شده است و در واقع براي معرفي سراميك بايد گفت كه عبارتست از هنر و علم ساختن و كاربرد اشياي جامد و شكننده اي كه ماده اصلي و عمده آن خاكها مي باشند (اين خاكها شامل : كائولن و خاك سفال است).

لعاب دادن كاشي و سراميك
براي آنكه سطح جسم درخشنده، صاف و زيبا، ضد آب، ضد شيميايي و در صورت نياز آراسته شود روي آن را پس از خنك كردن با يك لايه نازك لعاب مي پزند. لعاب (رنگ معدني) به حالت مايع روي جسم خشك شده اندود مي شود. لعابها اصولا مواد معدني و سيليسي هستند كه يك لايه شيشه اي مانند در سطح خارجي سراميك تشكيل مي دهند.

كاربرد سراميك ها
استفاده از سراميك در كف سازي و نماسازي يا در توليدات وسايل بهداشتي و مصالح ساختماني نظير انواع آجر سفال هاي تزئيني داخل و خارج ساختمان سفال هاي بام ساختمان، كانالهاي فاضلابي، سفالهاي ضد اسيدي همه از سراميكهايي است كه از ديرباز تهيه و مصرف مي شده.

همچنين كاربرد سراميك در صنايع مختلف نظير تهيه وسايل مقاوم در برابر حرارت و الكتريسيته، فيوزهاي الكتريكي، شمع اتومبيل، ريخته گري، تهيه المانهاي حرارتي بسيار دقيق، وسايل فضايي، سمباده، براده برداري، تراشكاري ها ريخته گري فوق دقيق، آجرهاي نسوز، مقره هاي الكتريكي، المانهاي تصفيه آب، پوسته موتور، گرافيت، بتن، مواد نسوز، بدنه سفينه هاي فضايي، انواع سيمانها، محصولات شيشه اي و هزاران كاربرد ديگر كه روز به روز بر اهميت سراميك مي افزايد.

كاشي و كاربرد آن
كاشي يكي ديگر از محصولات سفالين و سراميكي است كه بویژه در ساختمان كاربرد و اهميت ویژه اي دارد.
كاشي براي تزئينات داخل و خارج ساختمان و همچنين براي بهداشت و عايق رطوبت به كار مي رود.

كاشي تزئيناتي خارج ساختمان را بویژه در اماكن مذهبي به كار مي برند.
كاشي را در ابعاد و اندازه هاي گوناگون توليد مي كنند. كاشي كف و ديواري را در ابعاد زير 2×2 و 2 × 1 تا پنجاه در پنجاهسانتيمتر توليد مي كنند كه با رنگهاي گوناگون مي تواند يك نقاشي را در محل نصب نيز نشان دهد.

كيفيت كاشي بايد به نحوي باشد كه تغييرات ناگهاني درجه حرارت 100 ـ 20 درجه سانتيگراد را به خوبي تحمل كرده و هيچگونه آثار ترك در بدنه و يا لعاب آن ظاهر نشود. كاشي ديواري را براي حفظ بهداشت و رطوبت در آشپزخانه، محيط هاي بهداشتي، حمام و دستشويي استفاده مي كنند.

كاشي كف را نيز به علت ضد سايش بودن و مقاومت حرارتي و الكتريكي بالا در آشپزخانه ها، حمام ها، آزمايشگاهها، رختشويخانه ها و كارخانجات شيميايي به كار مي برند. همچنين كاشي بايد داراي ابعاد صاف و گوشه هاي تيز باشد.

توليدي كاشي و سراميك در ايران
در سالهاي اخير كارخانجات توليد كاشي و سراميك ديوار و كف زيادي در ايران ايجاد شده اند و تحول بزرگي در اين صنعت بوجود آمده است و همچنين در مورد توليد وسايل بهداشتي و ظروف چيني و كارخانه مقره سازي كه در ايران فعال مي باشند و توانسته اند ظرف سي سال اخير توليد كاشي و سراميك را ازتوليد كم و سنتي و نيمه صنعتي به حدود 70 ميليون متر مربع برسانند.

تاريخچه كاشي و سراميك

سفالگري از جمله باستاني ترين هنرهاي بشري و در واقع سرمنشاء هنر توليد كاشي و سراميك كه نخستين آثار اين هنر در ايران به حدود 10000 سال قبل از ميلاد مي رسد كه به صورت گل نپخته بوده و آثار اولين كوره هاي پخت سفال به حدود 6000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد.
سفالگري از جمله باستاني ترين هنرهاي بشري و در واقع سرمنشاء هنر توليد كاشي و سراميك كه نخستين آثار اين هنر در ايران به حدود 10000 سال قبل از ميلاد مي رسد كه به صورت گل نپخته بوده و آثار اولين كوره هاي پخت سفال به حدود 6000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد.

ادامه پيشرفت در صنعت سفالگري منجر به تغييراتي در روش توليد كه شامل تغيير كوره ها، اختراع چرخ كوزه گري و هم در كيفيت مواد سفالگري نظير رنگ آميزي و لعاب كاري بوده است. زمان آغاز لعابكاري كه امكان ضد آب كردن و همچنين نقاشي كردن و زيبا سازي ظروف و سفال ها و تهيه كاشي را مقدور مي كرد به حدود 5000 سال پيش مي رسد.

كاستيها روش و دانش لعاب كاري را از بابل به نقاط ديگر ايران رواج دادند. بعد از اسلام با تشويق استفاده از ظروف سفالي و سراميكي به جاي ظروف فلزي، طلا و نقره صنعت سفالگري رشد تازه اي يافت و از صنعت سفال سازي و كاشي سازي براي آرايش محراب مسجد، ضد آب كردن ديوار حمام ها، ايجاد حوض و آب نما و انتقال ظروف و خمره و لوازم و كوزه ها همچنين، شيب بندي بام ها استفاده شده است.

تاريخچه كاشي
اشکال اولیه کاشی های سرامیکی مربوط به دوران قبل از تاریخ است وقتی که استفاده از رس بعنوان یکی از مصالح ساختمانی در چندین تمدن اولیه توسعه یافت . کاشیهای مدرن اولیه بطور زمخت شکل داده شده بود و استقامت کاشیهای امروزی را دارا نبودند. مصالح کاشی ها از کف رودخانه ها استخراج شده در بلوکهای ساختمانی فرم داده شده و در آفتاب خشک می شدند. کاشیهای اولیه خام بوده اند ولی حتی در 6000 سال قبل مردم با استفاده از رنگ زدن و کنده کاری ظریف روی کاشی ها از آنها برای تزیین استفاده می کردند.

صنعت سراميك در واقع محدود به ساخت ظروف و وسايل و قطعات سفالي ساده گذشته نيست و كاربردي شگرف در همه ابعاد تمدن و تكنولو?ي نوين بشر امروز دارد. روش ساخت و تهيه كليه وسايل سراميكي تقريبا يكي است و بسته به كاربرد، تفاوتهاي جزئي در روش توليد دارد.

کاشیهای پخته شده  (Firing Tile)
مصریهای باستان اولین کسانی بودند که کشف کردند کاشیهای رسی پخته شده در کوره محکمتر و در برابر آب مقاومتر هستند. بسیاری از تمدنهای باستان از کاشیهای مربعی کوچک پخته شده رسی برای تزیین در معماری استفاده می کردند.
ساختمانهای شهرهای قدیمی بین النهرین با سفالینه های قرمز بدون لعاب و کاشیهای رنگارنگ نماکاری شده بودند. یونانیان و رومیان باستان از سرامیک در کف ، سقف و حتی لوله کشی درون ساختمانها استفاده می کردند . چینیها از رس سفید رنگ به نام کائولین استفاده می کردند تا بتوانند سرامیکی مقاوم و سفید رنگی به نام چینی  (Porcelain)تولید کنند. در اروپای قرون وسطی از کاشیها در کف کلیساها استفاده می شد. در سراسر قاره اروپا بیزاسنها به بهترین شکل از کاشیهای کوچک در مقیاسهای کوچک استفاده می کردند. آنها با استفاده از کاشی و شیشه و سنگ الگوهای موزاییکی پر مفهوم و زیبایی خلق کرده اند.

کاشی های لعابدار  (Glazing Tile)
سرامیکهای ایرانی تحت تاثیر کاشیهای وارد شده از چین بودند این کاشی ها که برای مقاصد تزیینی استفاده می شدند در سراسر آسیای جنوبی ، آفریقای شمالی ، اسپانیا و حتی اروپا نیز پخش گردید . از آنجا که هنر اسلامی از تخیلات انسانی سرچشمه می گرفت و در پیشرفت و توسعه دین اسلام تاثیر گذار بود صنعتگران به ارائه کاشیهای با رنگ روشن و مرصع یا بافت پیچیده روی آوردند.
کاشیهای لعابی پررنگ در الگوهای موزاییکهای بزرگ و تغییر رنگ های ظریف کنار هم چیده می شدند. صنعتگران مسلمان از اکسیدهای فلزی مانند قلع ، مس ، کبالت ، منیزیم و آنتیمون برای لعاب کاشی استفاده می کردند که لعابی درخشنده تر و محکمتر حاصل می نمود.
در قرن پانزدهم کاشیهای با لعاب اکسید فلز در ایتالیا متداول شدند و بتدریج در صنعتگران شمال ایتالیا نفوذ کردند . مراکز تجاری مهم اروپایی به این موتیفهای محلی اهمیت دادند بطوریکه برخی از این کاشی ها هنوز هم استفاده می شوند مانند کاشی دلفت ( از دلفت هلند) و کاشی ماجولیکا ( از مایورکای اسپانیا).

کاشی های مدرن  (Modern Tile)
امروزه اغلب شرکتهای سازنده تجاری از روش پرس خاک  (press dust)استفاده می کنند . ابتدا مخلوط مواد در شکل مورد نظر پرس شده و سپس لعاب زده می شود (ممکن است لعاب زده نشود) و سپس در کوره پخت می شود. برخی از صنعتگران ممکن است با پرس ملات یا با پهن کردن خمیر و قطع آن با استفاده از قالب همانند شیرینی پزها کاشیها را با شکل مورد نظر تولید کنند.
روش برش کاشی هر چه باشد نیاز به پخته شدن دارد تا سخت شود. خلوص رس ، دفعات پختن و دمای کوره عواملی هستند که در تعیین قیمت و کیفیت کاشی تاثیر گذارند. دمای کوره از 900 درجه فارنهایت تا 2500 درجه فارنهایت متغیر است. هر چه دمای کوره کمتر باشد تخلخل کاشی بیشتر بوده و لعاب نرم تر است. دمای بالاتر کاشی متراکم تر و لعاب محکم تری تولید می کند.

تاریخچه سرامیک
باستان شناسان در یافته اند که بشر اولیه در حدود 24000 سال قبل از میلاد اقدام به ساخت سرامیک می کرده است. این سرامیک ها در چکسلواکی یافت شده اند و به شکل حیوانات و پیکره انسان ،تخته صاف و توپ می باشد. این سرامیک ها را از چربی حیوانات به همراه استخوان آنها و خاکستر استخوان و مقداری رس ریز دانه می ساختند و بعد از شکل دادن آن را در دمایی در حدود 500 تا 800 درجه سانتیگراد در کوره های گنبدی شکل و یا به شکل نعل اسب پخت می نمودند .اما هنوز معلوم نیست این نوع از سرامیک ها را به چه علتی می ساختند. اولین ظروف سفالی مورد استفاده در 9000 سال قبل از میلاد مسیح ساخته می شد و برای نگهداری غذا و دانه های خوراکی مورد استفاده قرار می گرفت. ساخت شیشه نیز تقریباً هم زمان با سفال ودر 8000 سال پیش در مصر آغاز شد بطوریکه در پخت سفال به علت حضور اکسید کلسیم به همراه شن ، وسودا در نهایت به سفال های لعابدار رنگی منجر شد.                                                                                                  

تاریخچه سرامیک در ایران
سفال یکی از مهمترین و قدیمی ترین دست ساخته های هنری بشر است که در آغاز کار سفالگری تا کنون هم چنان پایدار مانده است . مردم سرزمین ایران به سبب موقعیت خاص جغرافیایی و قرار گرفتن بر سر راه شاهراه تمدن ها ، نه تنها از نخستین سازندگان آثار سفالی بوده اند بلکه چیره دست ترین سازنده به شمار می رفته اند. در ایران در چهار منطقه مسکونی ، سفالگری رواج داشته است:                                                          
1- منطقه غرب کوه های زاگرس نزدیک کرمانشاهان
2- کرانه های جنوبی دریای خزر
3- شمال غرب آذربایجان
4- جنوب شرق ایران
در حاشیه کویر و نواحی مرکزی ایران نیز سفال هاییبا قدمت هشت هزار سال به چشم می خورد.  

کهن ترین اشیا سفالی بدست آمده در کاوش های باستانی ایران آثار مکشوفه از گنج دره تپه در استان کرمانشاه است که به هزاره هشتم قبل از میلاد بر می گردد. همین طور مناطقی چون غاری در جنوب مازندران نزدیکی بهشهر (هزاره هشتم قبل از میلاد ) و در مرحله دوم در منطقه زاغه دردشت قزوین ، چشمه علی نزدیک تهران وتپه سیلک کاشان.

سفالهای مکشوفه از تقاط مذکور خشن و دارای مغز نرم است که موادی دارای کاه خشک شده و سبزیجات ریز برای چسبندگی به مخلوط اولیه یعنی آب وخاک افزوده اند وچرخ سفالگری هنوز مورد استفاده قرار نگرفته است و همین طور حرارت کوره قابل کنترل نبوده است و سفال کاملاً سخت و یکرنگی بدست نمی آمده است و گاهی مغز به علت کمی درجه حرارت خاکستری متمایل به سیاه باقی مانده است ( هزاره ششم ق.م). مرحله بعد سفال سازی تکامل بیشتری می یابد واز شن نرم و پودر شن به همراه خاک استفاده می کردند تا ظروفی با جداره بسیار نازک بسازند. در این دوره ساخت ظروف با کف مقعر و بدنه محدب آغاز شد.  

در هزاره چهارم ق.م با اختراع چرخ سفالگری و استفاده از آن در شکل بخشیدن به ظروف سفالی تحولی جدید در صنعت سفال سازی آ غاز می شود و همچنین تزئینات روی ظروف تنوع بیشتری پیدا می کند.

ساختار سراميك
لغت سراميك از كلمه يوناني « كراموس » به معني سفال يا گل پخته گرفته شده است و در واقع براي معرفي سراميك بايد گفت كه عبارتست از هنر و علم ساختن و كاربرد اشياي جامد و شكننده اي كه ماده اصلي و عمده آن خاكها مي باشند (اين خاكها شامل : كائولن و خاك سفال است).

لعاب دادن كاشي و سراميك
براي آنكه سطح جسم درخشنده، صاف و زيبا، ضد آب، ضد شيميايي و در صورت نياز آراسته شود روي آن را پس از خنك كردن با يك لايه نازك لعاب مي پزند. لعاب (رنگ معدني) به حالت مايع روي جسم خشك شده اندود مي شود. لعابها اصولا مواد معدني و سيليسي هستند كه يك لايه شيشه اي مانند در سطح خارجي سراميك تشكيل مي دهند.

كاربرد سراميك ها
استفاده از سراميك در كف سازي و نماسازي يا در توليدات وسايل بهداشتي و مصالح ساختماني نظير انواع آجر سفال هاي تزئيني داخل و خارج ساختمان سفال هاي بام ساختمان، كانالهاي فاضلابي، سفالهاي ضد اسيدي همه از سراميكهايي است كه از ديرباز تهيه و مصرف مي شده.

همچنين كاربرد سراميك در صنايع مختلف نظير تهيه وسايل مقاوم در برابر حرارت و الكتريسيته، فيوزهاي الكتريكي، شمع اتومبيل، ريخته گري، تهيه المانهاي حرارتي بسيار دقيق، وسايل فضايي، سمباده، براده برداري، تراشكاري ها ريخته گري فوق دقيق، آجرهاي نسوز، مقره هاي الكتريكي، المانهاي تصفيه آب، پوسته موتور، گرافيت، بتن، مواد نسوز، بدنه سفينه هاي فضايي، انواع سيمانها، محصولات شيشه اي و هزاران كاربرد ديگر كه روز به روز بر اهميت سراميك مي افزايد.

كاشي و كاربرد آن
كاشي يكي ديگر از محصولات سفالين و سراميكي است كه بویژه در ساختمان كاربرد و اهميت ویژه اي دارد.
كاشي براي تزئينات داخل و خارج ساختمان و همچنين براي بهداشت و عايق رطوبت به كار مي رود.

كاشي تزئيناتي خارج ساختمان را بویژه در اماكن مذهبي به كار مي برند.
كاشي را در ابعاد و اندازه هاي گوناگون توليد مي كنند. كاشي كف و ديواري را در ابعاد زير 2×2 و 2 × 1 تا پنجاه در پنجاهسانتيمتر توليد مي كنند كه با رنگهاي گوناگون مي تواند يك نقاشي را در محل نصب نيز نشان دهد.

كيفيت كاشي بايد به نحوي باشد كه تغييرات ناگهاني درجه حرارت 100 ـ 20 درجه سانتيگراد را به خوبي تحمل كرده و هيچگونه آثار ترك در بدنه و يا لعاب آن ظاهر نشود. كاشي ديواري را براي حفظ بهداشت و رطوبت در آشپزخانه، محيط هاي بهداشتي، حمام و دستشويي استفاده مي كنند.

كاشي كف را نيز به علت ضد سايش بودن و مقاومت حرارتي و الكتريكي بالا در آشپزخانه ها، حمام ها، آزمايشگاهها، رختشويخانه ها و كارخانجات شيميايي به كار مي برند. همچنين كاشي بايد داراي ابعاد صاف و گوشه هاي تيز باشد.

توليدي كاشي و سراميك در ايران
در سالهاي اخير كارخانجات توليد كاشي و سراميك ديوار و كف زيادي در ايران ايجاد شده اند و تحول بزرگي در اين صنعت بوجود آمده است و همچنين در مورد توليد وسايل بهداشتي و ظروف چيني و كارخانه مقره سازي كه در ايران فعال مي باشند و توانسته اند ظرف سي سال اخير توليد كاشي و سراميك را ازتوليد كم و سنتي و نيمه صنعتي به حدود 70 ميليون متر مربع برسانند.

تاريخچه كاشي و سراميك

سفالگري از جمله باستاني ترين هنرهاي بشري و در واقع سرمنشاء هنر توليد كاشي و سراميك كه نخستين آثار اين هنر در ايران به حدود 10000 سال قبل از ميلاد مي رسد كه به صورت گل نپخته بوده و آثار اولين كوره هاي پخت سفال به حدود 6000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد.
سفالگري از جمله باستاني ترين هنرهاي بشري و در واقع سرمنشاء هنر توليد كاشي و سراميك كه نخستين آثار اين هنر در ايران به حدود 10000 سال قبل از ميلاد مي رسد كه به صورت گل نپخته بوده و آثار اولين كوره هاي پخت سفال به حدود 6000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد.

ادامه پيشرفت در صنعت سفالگري منجر به تغييراتي در روش توليد كه شامل تغيير كوره ها، اختراع چرخ كوزه گري و هم در كيفيت مواد سفالگري نظير رنگ آميزي و لعاب كاري بوده است. زمان آغاز لعابكاري كه امكان ضد آب كردن و همچنين نقاشي كردن و زيبا سازي ظروف و سفال ها و تهيه كاشي را مقدور مي كرد به حدود 5000 سال پيش مي رسد.

كاستيها روش و دانش لعاب كاري را از بابل به نقاط ديگر ايران رواج دادند. بعد از اسلام با تشويق استفاده از ظروف سفالي و سراميكي به جاي ظروف فلزي، طلا و نقره صنعت سفالگري رشد تازه اي يافت و از صنعت سفال سازي و كاشي سازي براي آرايش محراب مسجد، ضد آب كردن ديوار حمام ها، ايجاد حوض و آب نما و انتقال ظروف و خمره و لوازم و كوزه ها همچنين، شيب بندي بام ها استفاده شده است.

تاريخچه كاشي
اشکال اولیه کاشی های سرامیکی مربوط به دوران قبل از تاریخ است وقتی که استفاده از رس بعنوان یکی از مصالح ساختمانی در چندین تمدن اولیه توسعه یافت . کاشیهای مدرن اولیه بطور زمخت شکل داده شده بود و استقامت کاشیهای امروزی را دارا نبودند. مصالح کاشی ها از کف رودخانه ها استخراج شده در بلوکهای ساختمانی فرم داده شده و در آفتاب خشک می شدند. کاشیهای اولیه خام بوده اند ولی حتی در 6000 سال قبل مردم با استفاده از رنگ زدن و کنده کاری ظریف روی کاشی ها از آنها برای تزیین استفاده می کردند.

صنعت سراميك در واقع محدود به ساخت ظروف و وسايل و قطعات سفالي ساده گذشته نيست و كاربردي شگرف در همه ابعاد تمدن و تكنولو?ي نوين بشر امروز دارد. روش ساخت و تهيه كليه وسايل سراميكي تقريبا يكي است و بسته به كاربرد، تفاوتهاي جزئي در روش توليد دارد.

کاشیهای پخته شده  (Firing Tile)
مصریهای باستان اولین کسانی بودند که کشف کردند کاشیهای رسی پخته شده در کوره محکمتر و در برابر آب مقاومتر هستند. بسیاری از تمدنهای باستان از کاشیهای مربعی کوچک پخته شده رسی برای تزیین در معماری استفاده می کردند.
ساختمانهای شهرهای قدیمی بین النهرین با سفالینه های قرمز بدون لعاب و کاشیهای رنگارنگ نماکاری شده بودند. یونانیان و رومیان باستان از سرامیک در کف ، سقف و حتی لوله کشی درون ساختمانها استفاده می کردند . چینیها از رس سفید رنگ به نام کائولین استفاده می کردند تا بتوانند سرامیکی مقاوم و سفید رنگی به نام چینی  (Porcelain)تولید کنند. در اروپای قرون وسطی از کاشیها در کف کلیساها استفاده می شد. در سراسر قاره اروپا بیزاسنها به بهترین شکل از کاشیهای کوچک در مقیاسهای کوچک استفاده می کردند. آنها با استفاده از کاشی و شیشه و سنگ الگوهای موزاییکی پر مفهوم و زیبایی خلق کرده اند.

کاشی های لعابدار  (Glazing Tile)
سرامیکهای ایرانی تحت تاثیر کاشیهای وارد شده از چین بودند این کاشی ها که برای مقاصد تزیینی استفاده می شدند در سراسر آسیای جنوبی ، آفریقای شمالی ، اسپانیا و حتی اروپا نیز پخش گردید . از آنجا که هنر اسلامی از تخیلات انسانی سرچشمه می گرفت و در پیشرفت و توسعه دین اسلام تاثیر گذار بود صنعتگران به ارائه کاشیهای با رنگ روشن و مرصع یا بافت پیچیده روی آوردند.
کاشیهای لعابی پررنگ در الگوهای موزاییکهای بزرگ و تغییر رنگ های ظریف کنار هم چیده می شدند. صنعتگران مسلمان از اکسیدهای فلزی مانند قلع ، مس ، کبالت ، منیزیم و آنتیمون برای لعاب کاشی استفاده می کردند که لعابی درخشنده تر و محکمتر حاصل می نمود.
در قرن پانزدهم کاشیهای با لعاب اکسید فلز در ایتالیا متداول شدند و بتدریج در صنعتگران شمال ایتالیا نفوذ کردند . مراکز تجاری مهم اروپایی به این موتیفهای محلی اهمیت دادند بطوریکه برخی از این کاشی ها هنوز هم استفاده می شوند مانند کاشی دلفت ( از دلفت هلند) و کاشی ماجولیکا ( از مایورکای اسپانیا).

کاشی های مدرن  (Modern Tile)
امروزه اغلب شرکتهای سازنده تجاری از روش پرس خاک  (press dust)استفاده می کنند . ابتدا مخلوط مواد در شکل مورد نظر پرس شده و سپس لعاب زده می شود (ممکن است لعاب زده نشود) و سپس در کوره پخت می شود. برخی از صنعتگران ممکن است با پرس ملات یا با پهن کردن خمیر و قطع آن با استفاده از قالب همانند شیرینی پزها کاشیها را با شکل مورد نظر تولید کنند.
روش برش کاشی هر چه باشد نیاز به پخته شدن دارد تا سخت شود. خلوص رس ، دفعات پختن و دمای کوره عواملی هستند که در تعیین قیمت و کیفیت کاشی تاثیر گذارند. دمای کوره از 900 درجه فارنهایت تا 2500 درجه فارنهایت متغیر است. هر چه دمای کوره کمتر باشد تخلخل کاشی بیشتر بوده و لعاب نرم تر است. دمای بالاتر کاشی متراکم تر و لعاب محکم تری تولید می کند.

تاریخچه سرامیک
باستان شناسان در یافته اند که بشر اولیه در حدود 24000 سال قبل از میلاد اقدام به ساخت سرامیک می کرده است. این سرامیک ها در چکسلواکی یافت شده اند و به شکل حیوانات و پیکره انسان ،تخته صاف و توپ می باشد. این سرامیک ها را از چربی حیوانات به همراه استخوان آنها و خاکستر استخوان و مقداری رس ریز دانه می ساختند و بعد از شکل دادن آن را در دمایی در حدود 500 تا 800 درجه سانتیگراد در کوره های گنبدی شکل و یا به شکل نعل اسب پخت می نمودند .اما هنوز معلوم نیست این نوع از سرامیک ها را به چه علتی می ساختند. اولین ظروف سفالی مورد استفاده در 9000 سال قبل از میلاد مسیح ساخته می شد و برای نگهداری غذا و دانه های خوراکی مورد استفاده قرار می گرفت. ساخت شیشه نیز تقریباً هم زمان با سفال ودر 8000 سال پیش در مصر آغاز شد بطوریکه در پخت سفال به علت حضور اکسید کلسیم به همراه شن ، وسودا در نهایت به سفال های لعابدار رنگی منجر شد.                                                                                                  

تاریخچه سرامیک در ایران
سفال یکی از مهمترین و قدیمی ترین دست ساخته های هنری بشر است که در آغاز کار سفالگری تا کنون هم چنان پایدار مانده است . مردم سرزمین ایران به سبب موقعیت خاص جغرافیایی و قرار گرفتن بر سر راه شاهراه تمدن ها ، نه تنها از نخستین سازندگان آثار سفالی بوده اند بلکه چیره دست ترین سازنده به شمار می رفته اند. در ایران در چهار منطقه مسکونی ، سفالگری رواج داشته است:                                                          
1- منطقه غرب کوه های زاگرس نزدیک کرمانشاهان
2- کرانه های جنوبی دریای خزر
3- شمال غرب آذربایجان
4- جنوب شرق ایران
در حاشیه کویر و نواحی مرکزی ایران نیز سفال هاییبا قدمت هشت هزار سال به چشم می خورد.  

کهن ترین اشیا سفالی بدست آمده در کاوش های باستانی ایران آثار مکشوفه از گنج دره تپه در استان کرمانشاه است که به هزاره هشتم قبل از میلاد بر می گردد. همین طور مناطقی چون غاری در جنوب مازندران نزدیکی بهشهر (هزاره هشتم قبل از میلاد ) و در مرحله دوم در منطقه زاغه دردشت قزوین ، چشمه علی نزدیک تهران وتپه سیلک کاشان.

سفالهای مکشوفه از تقاط مذکور خشن و دارای مغز نرم است که موادی دارای کاه خشک شده و سبزیجات ریز برای چسبندگی به مخلوط اولیه یعنی آب وخاک افزوده اند وچرخ سفالگری هنوز مورد استفاده قرار نگرفته است و همین طور حرارت کوره قابل کنترل نبوده است و سفال کاملاً سخت و یکرنگی بدست نمی آمده است و گاهی مغز به علت کمی درجه حرارت خاکستری متمایل به سیاه باقی مانده است ( هزاره ششم ق.م). مرحله بعد سفال سازی تکامل بیشتری می یابد واز شن نرم و پودر شن به همراه خاک استفاده می کردند تا ظروفی با جداره بسیار نازک بسازند. در این دوره ساخت ظروف با کف مقعر و بدنه محدب آغاز شد.  

در هزاره چهارم ق.م با اختراع چرخ سفالگری و استفاده از آن در شکل بخشیدن به ظروف سفالی تحولی جدید در صنعت سفال سازی آ غاز می شود و همچنین تزئینات روی ظروف تنوع بیشتری پیدا می کند.

ساختار سراميك
لغت سراميك از كلمه يوناني « كراموس » به معني سفال يا گل پخته گرفته شده است و در واقع براي معرفي سراميك بايد گفت كه عبارتست از هنر و علم ساختن و كاربرد اشياي جامد و شكننده اي كه ماده اصلي و عمده آن خاكها مي باشند (اين خاكها شامل : كائولن و خاك سفال است).

لعاب دادن كاشي و سراميك
براي آنكه سطح جسم درخشنده، صاف و زيبا، ضد آب، ضد شيميايي و در صورت نياز آراسته شود روي آن را پس از خنك كردن با يك لايه نازك لعاب مي پزند. لعاب (رنگ معدني) به حالت مايع روي جسم خشك شده اندود مي شود. لعابها اصولا مواد معدني و سيليسي هستند كه يك لايه شيشه اي مانند در سطح خارجي سراميك تشكيل مي دهند.

كاربرد سراميك ها
استفاده از سراميك در كف سازي و نماسازي يا در توليدات وسايل بهداشتي و مصالح ساختماني نظير انواع آجر سفال هاي تزئيني داخل و خارج ساختمان سفال هاي بام ساختمان، كانالهاي فاضلابي، سفالهاي ضد اسيدي همه از سراميكهايي است كه از ديرباز تهيه و مصرف مي شده.

همچنين كاربرد سراميك در صنايع مختلف نظير تهيه وسايل مقاوم در برابر حرارت و الكتريسيته، فيوزهاي الكتريكي، شمع اتومبيل، ريخته گري، تهيه المانهاي حرارتي بسيار دقيق، وسايل فضايي، سمباده، براده برداري، تراشكاري ها ريخته گري فوق دقيق، آجرهاي نسوز، مقره هاي الكتريكي، المانهاي تصفيه آب، پوسته موتور، گرافيت، بتن، مواد نسوز، بدنه سفينه هاي فضايي، انواع سيمانها، محصولات شيشه اي و هزاران كاربرد ديگر كه روز به روز بر اهميت سراميك مي افزايد.

كاشي و كاربرد آن
كاشي يكي ديگر از محصولات سفالين و سراميكي است كه بویژه در ساختمان كاربرد و اهميت ویژه اي دارد.
كاشي براي تزئينات داخل و خارج ساختمان و همچنين براي بهداشت و عايق رطوبت به كار مي رود.

كاشي تزئيناتي خارج ساختمان را بویژه در اماكن مذهبي به كار مي برند.
كاشي را در ابعاد و اندازه هاي گوناگون توليد مي كنند. كاشي كف و ديواري را در ابعاد زير 2×2 و 2 × 1 تا پنجاه در پنجاهسانتيمتر توليد مي كنند كه با رنگهاي گوناگون مي تواند يك نقاشي را در محل نصب نيز نشان دهد.

كيفيت كاشي بايد به نحوي باشد كه تغييرات ناگهاني درجه حرارت 100 ـ 20 درجه سانتيگراد را به خوبي تحمل كرده و هيچگونه آثار ترك در بدنه و يا لعاب آن ظاهر نشود. كاشي ديواري را براي حفظ بهداشت و رطوبت در آشپزخانه، محيط هاي بهداشتي، حمام و دستشويي استفاده مي كنند.

كاشي كف را نيز به علت ضد سايش بودن و مقاومت حرارتي و الكتريكي بالا در آشپزخانه ها، حمام ها، آزمايشگاهها، رختشويخانه ها و كارخانجات شيميايي به كار مي برند. همچنين كاشي بايد داراي ابعاد صاف و گوشه هاي تيز باشد.

توليدي كاشي و سراميك در ايران
در سالهاي اخير كارخانجات توليد كاشي و سراميك ديوار و كف زيادي در ايران ايجاد شده اند و تحول بزرگي در اين صنعت بوجود آمده است و همچنين در مورد توليد وسايل بهداشتي و ظروف چيني و كارخانه مقره سازي كه در ايران فعال مي باشند و توانسته اند ظرف سي سال اخير توليد كاشي و سراميك را ازتوليد كم و سنتي و نيمه صنعتي به حدود 70 ميليون متر مربع برسانند.

تاريخچه كاشي و سراميك

سفالگري از جمله باستاني ترين هنرهاي بشري و در واقع سرمنشاء هنر توليد كاشي و سراميك كه نخستين آثار اين هنر در ايران به حدود 10000 سال قبل از ميلاد مي رسد كه به صورت گل نپخته بوده و آثار اولين كوره هاي پخت سفال به حدود 6000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد.
سفالگري از جمله باستاني ترين هنرهاي بشري و در واقع سرمنشاء هنر توليد كاشي و سراميك كه نخستين آثار اين هنر در ايران به حدود 10000 سال قبل از ميلاد مي رسد كه به صورت گل نپخته بوده و آثار اولين كوره هاي پخت سفال به حدود 6000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد.

ادامه پيشرفت در صنعت سفالگري منجر به تغييراتي در روش توليد كه شامل تغيير كوره ها، اختراع چرخ كوزه گري و هم در كيفيت مواد سفالگري نظير رنگ آميزي و لعاب كاري بوده است. زمان آغاز لعابكاري كه امكان ضد آب كردن و همچنين نقاشي كردن و زيبا سازي ظروف و سفال ها و تهيه كاشي را مقدور مي كرد به حدود 5000 سال پيش مي رسد.

كاستيها روش و دانش لعاب كاري را از بابل به نقاط ديگر ايران رواج دادند. بعد از اسلام با تشويق استفاده از ظروف سفالي و سراميكي به جاي ظروف فلزي، طلا و نقره صنعت سفالگري رشد تازه اي يافت و از صنعت سفال سازي و كاشي سازي براي آرايش محراب مسجد، ضد آب كردن ديوار حمام ها، ايجاد حوض و آب نما و انتقال ظروف و خمره و لوازم و كوزه ها همچنين، شيب بندي بام ها استفاده شده است.

تاريخچه كاشي
اشکال اولیه کاشی های سرامیکی مربوط به دوران قبل از تاریخ است وقتی که استفاده از رس بعنوان یکی از مصالح ساختمانی در چندین تمدن اولیه توسعه یافت . کاشیهای مدرن اولیه بطور زمخت شکل داده شده بود و استقامت کاشیهای امروزی را دارا نبودند. مصالح کاشی ها از کف رودخانه ها استخراج شده در بلوکهای ساختمانی فرم داده شده و در آفتاب خشک می شدند. کاشیهای اولیه خام بوده اند ولی حتی در 6000 سال قبل مردم با استفاده از رنگ زدن و کنده کاری ظریف روی کاشی ها از آنها برای تزیین استفاده می کردند.

صنعت سراميك در واقع محدود به ساخت ظروف و وسايل و قطعات سفالي ساده گذشته نيست و كاربردي شگرف در همه ابعاد تمدن و تكنولو?ي نوين بشر امروز دارد. روش ساخت و تهيه كليه وسايل سراميكي تقريبا يكي است و بسته به كاربرد، تفاوتهاي جزئي در روش توليد دارد.

کاشیهای پخته شده  (Firing Tile)
مصریهای باستان اولین کسانی بودند که کشف کردند کاشیهای رسی پخته شده در کوره محکمتر و در برابر آب مقاومتر هستند. بسیاری از تمدنهای باستان از کاشیهای مربعی کوچک پخته شده رسی برای تزیین در معماری استفاده می کردند.
ساختمانهای شهرهای قدیمی بین النهرین با سفالینه های قرمز بدون لعاب و کاشیهای رنگارنگ نماکاری شده بودند. یونانیان و رومیان باستان از سرامیک در کف ، سقف و حتی لوله کشی درون ساختمانها استفاده می کردند . چینیها از رس سفید رنگ به نام کائولین استفاده می کردند تا بتوانند سرامیکی مقاوم و سفید رنگی به نام چینی  (Porcelain)تولید کنند. در اروپای قرون وسطی از کاشیها در کف کلیساها استفاده می شد. در سراسر قاره اروپا بیزاسنها به بهترین شکل از کاشیهای کوچک در مقیاسهای کوچک استفاده می کردند. آنها با استفاده از کاشی و شیشه و سنگ الگوهای موزاییکی پر مفهوم و زیبایی خلق کرده اند.

کاشی های لعابدار  (Glazing Tile)
سرامیکهای ایرانی تحت تاثیر کاشیهای وارد شده از چین بودند این کاشی ها که برای مقاصد تزیینی استفاده می شدند در سراسر آسیای جنوبی ، آفریقای شمالی ، اسپانیا و حتی اروپا نیز پخش گردید . از آنجا که هنر اسلامی از تخیلات انسانی سرچشمه می گرفت و در پیشرفت و توسعه دین اسلام تاثیر گذار بود صنعتگران به ارائه کاشیهای با رنگ روشن و مرصع یا بافت پیچیده روی آوردند.
کاشیهای لعابی پررنگ در الگوهای موزاییکهای بزرگ و تغییر رنگ های ظریف کنار هم چیده می شدند. صنعتگران مسلمان از اکسیدهای فلزی مانند قلع ، مس ، کبالت ، منیزیم و آنتیمون برای لعاب کاشی استفاده می کردند که لعابی درخشنده تر و محکمتر حاصل می نمود.
در قرن پانزدهم کاشیهای با لعاب اکسید فلز در ایتالیا متداول شدند و بتدریج در صنعتگران شمال ایتالیا نفوذ کردند . مراکز تجاری مهم اروپایی به این موتیفهای محلی اهمیت دادند بطوریکه برخی از این کاشی ها هنوز هم استفاده می شوند مانند کاشی دلفت ( از دلفت هلند) و کاشی ماجولیکا ( از مایورکای اسپانیا).

کاشی های مدرن  (Modern Tile)
امروزه اغلب شرکتهای سازنده تجاری از روش پرس خاک  (press dust)استفاده می کنند . ابتدا مخلوط مواد در شکل مورد نظر پرس شده و سپس لعاب زده می شود (ممکن است لعاب زده نشود) و سپس در کوره پخت می شود. برخی از صنعتگران ممکن است با پرس ملات یا با پهن کردن خمیر و قطع آن با استفاده از قالب همانند شیرینی پزها کاشیها را با شکل مورد نظر تولید کنند.
روش برش کاشی هر چه باشد نیاز به پخته شدن دارد تا سخت شود. خلوص رس ، دفعات پختن و دمای کوره عواملی هستند که در تعیین قیمت و کیفیت کاشی تاثیر گذارند. دمای کوره از 900 درجه فارنهایت تا 2500 درجه فارنهایت متغیر است. هر چه دمای کوره کمتر باشد تخلخل کاشی بیشتر بوده و لعاب نرم تر است. دمای بالاتر کاشی متراکم تر و لعاب محکم تری تولید می کند.

تاریخچه سرامیک
باستان شناسان در یافته اند که بشر اولیه در حدود 24000 سال قبل از میلاد اقدام به ساخت سرامیک می کرده است. این سرامیک ها در چکسلواکی یافت شده اند و به شکل حیوانات و پیکره انسان ،تخته صاف و توپ می باشد. این سرامیک ها را از چربی حیوانات به همراه استخوان آنها و خاکستر استخوان و مقداری رس ریز دانه می ساختند و بعد از شکل دادن آن را در دمایی در حدود 500 تا 800 درجه سانتیگراد در کوره های گنبدی شکل و یا به شکل نعل اسب پخت می نمودند .اما هنوز معلوم نیست این نوع از سرامیک ها را به چه علتی می ساختند. اولین ظروف سفالی مورد استفاده در 9000 سال قبل از میلاد مسیح ساخته می شد و برای نگهداری غذا و دانه های خوراکی مورد استفاده قرار می گرفت. ساخت شیشه نیز تقریباً هم زمان با سفال ودر 8000 سال پیش در مصر آغاز شد بطوریکه در پخت سفال به علت حضور اکسید کلسیم به همراه شن ، وسودا در نهایت به سفال های لعابدار رنگی منجر شد.                                                                                                  

تاریخچه سرامیک در ایران
سفال یکی از مهمترین و قدیمی ترین دست ساخته های هنری بشر است که در آغاز کار سفالگری تا کنون هم چنان پایدار مانده است . مردم سرزمین ایران به سبب موقعیت خاص جغرافیایی و قرار گرفتن بر سر راه شاهراه تمدن ها ، نه تنها از نخستین سازندگان آثار سفالی بوده اند بلکه چیره دست ترین سازنده به شمار می رفته اند. در ایران در چهار منطقه مسکونی ، سفالگری رواج داشته است:                                                          
1- منطقه غرب کوه های زاگرس نزدیک کرمانشاهان
2- کرانه های جنوبی دریای خزر
3- شمال غرب آذربایجان
4- جنوب شرق ایران
در حاشیه کویر و نواحی مرکزی ایران نیز سفال هاییبا قدمت هشت هزار سال به چشم می خورد.  

کهن ترین اشیا سفالی بدست آمده در کاوش های باستانی ایران آثار مکشوفه از گنج دره تپه در استان کرمانشاه است که به هزاره هشتم قبل از میلاد بر می گردد. همین طور مناطقی چون غاری در جنوب مازندران نزدیکی بهشهر (هزاره هشتم قبل از میلاد ) و در مرحله دوم در منطقه زاغه دردشت قزوین ، چشمه علی نزدیک تهران وتپه سیلک کاشان.

سفالهای مکشوفه از تقاط مذکور خشن و دارای مغز نرم است که موادی دارای کاه خشک شده و سبزیجات ریز برای چسبندگی به مخلوط اولیه یعنی آب وخاک افزوده اند وچرخ سفالگری هنوز مورد استفاده قرار نگرفته است و همین طور حرارت کوره قابل کنترل نبوده است و سفال کاملاً سخت و یکرنگی بدست نمی آمده است و گاهی مغز به علت کمی درجه حرارت خاکستری متمایل به سیاه باقی مانده است ( هزاره ششم ق.م). مرحله بعد سفال سازی تکامل بیشتری می یابد واز شن نرم و پودر شن به همراه خاک استفاده می کردند تا ظروفی با جداره بسیار نازک بسازند. در این دوره ساخت ظروف با کف مقعر و بدنه محدب آغاز شد.  

در هزاره چهارم ق.م با اختراع چرخ سفالگری و استفاده از آن در شکل بخشیدن به ظروف سفالی تحولی جدید در صنعت سفال سازی آ غاز می شود و همچنین تزئینات روی ظروف تنوع بیشتری پیدا می کند.

ساختار سراميك
لغت سراميك از كلمه يوناني « كراموس » به معني سفال يا گل پخته گرفته شده است و در واقع براي معرفي سراميك بايد گفت كه عبارتست از هنر و علم ساختن و كاربرد اشياي جامد و شكننده اي كه ماده اصلي و عمده آن خاكها مي باشند (اين خاكها شامل : كائولن و خاك سفال است).

لعاب دادن كاشي و سراميك
براي آنكه سطح جسم درخشنده، صاف و زيبا، ضد آب، ضد شيميايي و در صورت نياز آراسته شود روي آن را پس از خنك كردن با يك لايه نازك لعاب مي پزند. لعاب (رنگ معدني) به حالت مايع روي جسم خشك شده اندود مي شود. لعابها اصولا مواد معدني و سيليسي هستند كه يك لايه شيشه اي مانند در سطح خارجي سراميك تشكيل مي دهند.

كاربرد سراميك ها
استفاده از سراميك در كف سازي و نماسازي يا در توليدات وسايل بهداشتي و مصالح ساختماني نظير انواع آجر سفال هاي تزئيني داخل و خارج ساختمان سفال هاي بام ساختمان، كانالهاي فاضلابي، سفالهاي ضد اسيدي همه از سراميكهايي است كه از ديرباز تهيه و مصرف مي شده.

همچنين كاربرد سراميك در صنايع مختلف نظير تهيه وسايل مقاوم در برابر حرارت و الكتريسيته، فيوزهاي الكتريكي، شمع اتومبيل، ريخته گري، تهيه المانهاي حرارتي بسيار دقيق، وسايل فضايي، سمباده، براده برداري، تراشكاري ها ريخته گري فوق دقيق، آجرهاي نسوز، مقره هاي الكتريكي، المانهاي تصفيه آب، پوسته موتور، گرافيت، بتن، مواد نسوز، بدنه سفينه هاي فضايي، انواع سيمانها، محصولات شيشه اي و هزاران كاربرد ديگر كه روز به روز بر اهميت سراميك مي افزايد.

كاشي و كاربرد آن
كاشي يكي ديگر از محصولات سفالين و سراميكي است كه بویژه در ساختمان كاربرد و اهميت ویژه اي دارد.
كاشي براي تزئينات داخل و خارج ساختمان و همچنين براي بهداشت و عايق رطوبت به كار مي رود.

كاشي تزئيناتي خارج ساختمان را بویژه در اماكن مذهبي به كار مي برند.
كاشي را در ابعاد و اندازه هاي گوناگون توليد مي كنند. كاشي كف و ديواري را در ابعاد زير 2×2 و 2 × 1 تا پنجاه در پنجاهسانتيمتر توليد مي كنند كه با رنگهاي گوناگون مي تواند يك نقاشي را در محل نصب نيز نشان دهد.

كيفيت كاشي بايد به نحوي باشد كه تغييرات ناگهاني درجه حرارت 100 ـ 20 درجه سانتيگراد را به خوبي تحمل كرده و هيچگونه آثار ترك در بدنه و يا لعاب آن ظاهر نشود. كاشي ديواري را براي حفظ بهداشت و رطوبت در آشپزخانه، محيط هاي بهداشتي، حمام و دستشويي استفاده مي كنند.

كاشي كف را نيز به علت ضد سايش بودن و مقاومت حرارتي و الكتريكي بالا در آشپزخانه ها، حمام ها، آزمايشگاهها، رختشويخانه ها و كارخانجات شيميايي به كار مي برند. همچنين كاشي بايد داراي ابعاد صاف و گوشه هاي تيز باشد.

توليدي كاشي و سراميك در ايران
در سالهاي اخير كارخانجات توليد كاشي و سراميك ديوار و كف زيادي در ايران ايجاد شده اند و تحول بزرگي در اين صنعت بوجود آمده است و همچنين در مورد توليد وسايل بهداشتي و ظروف چيني و كارخانه مقره سازي كه در ايران فعال مي باشند و توانسته اند ظرف سي سال اخير توليد كاشي و سراميك را ازتوليد كم و سنتي و نيمه صنعتي به حدود 70 ميليون متر مربع برسانند.

تاريخچه كاشي و سراميك

سفالگري از جمله باستاني ترين هنرهاي بشري و در واقع سرمنشاء هنر توليد كاشي و سراميك كه نخستين آثار اين هنر در ايران به حدود 10000 سال قبل از ميلاد مي رسد كه به صورت گل نپخته بوده و آثار اولين كوره هاي پخت سفال به حدود 6000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد.
سفالگري از جمله باستاني ترين هنرهاي بشري و در واقع سرمنشاء هنر توليد كاشي و سراميك كه نخستين آثار اين هنر در ايران به حدود 10000 سال قبل از ميلاد مي رسد كه به صورت گل نپخته بوده و آثار اولين كوره هاي پخت سفال به حدود 6000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد.

ادامه پيشرفت در صنعت سفالگري منجر به تغييراتي در روش توليد كه شامل تغيير كوره ها، اختراع چرخ كوزه گري و هم در كيفيت مواد سفالگري نظير رنگ آميزي و لعاب كاري بوده است. زمان آغاز لعابكاري كه امكان ضد آب كردن و همچنين نقاشي كردن و زيبا سازي ظروف و سفال ها و تهيه كاشي را مقدور مي كرد به حدود 5000 سال پيش مي رسد.

كاستيها روش و دانش لعاب كاري را از بابل به نقاط ديگر ايران رواج دادند. بعد از اسلام با تشويق استفاده از ظروف سفالي و سراميكي به جاي ظروف فلزي، طلا و نقره صنعت سفالگري رشد تازه اي يافت و از صنعت سفال سازي و كاشي سازي براي آرايش محراب مسجد، ضد آب كردن ديوار حمام ها، ايجاد حوض و آب نما و انتقال ظروف و خمره و لوازم و كوزه ها همچنين، شيب بندي بام ها استفاده شده است.

تاريخچه كاشي
اشکال اولیه کاشی های سرامیکی مربوط به دوران قبل از تاریخ است وقتی که استفاده از رس بعنوان یکی از مصالح ساختمانی در چندین تمدن اولیه توسعه یافت . کاشیهای مدرن اولیه بطور زمخت شکل داده شده بود و استقامت کاشیهای امروزی را دارا نبودند. مصالح کاشی ها از کف رودخانه ها استخراج شده در بلوکهای ساختمانی فرم داده شده و در آفتاب خشک می شدند. کاشیهای اولیه خام بوده اند ولی حتی در 6000 سال قبل مردم با استفاده از رنگ زدن و کنده کاری ظریف روی کاشی ها از آنها برای تزیین استفاده می کردند.

صنعت سراميك در واقع محدود به ساخت ظروف و وسايل و قطعات سفالي ساده گذشته نيست و كاربردي شگرف در همه ابعاد تمدن و تكنولو?ي نوين بشر امروز دارد. روش ساخت و تهيه كليه وسايل سراميكي تقريبا يكي است و بسته به كاربرد، تفاوتهاي جزئي در روش توليد دارد.

کاشیهای پخته شده  (Firing Tile)
مصریهای باستان اولین کسانی بودند که کشف کردند کاشیهای رسی پخته شده در کوره محکمتر و در برابر آب مقاومتر هستند. بسیاری از تمدنهای باستان از کاشیهای مربعی کوچک پخته شده رسی برای تزیین در معماری استفاده می کردند.
ساختمانهای شهرهای قدیمی بین النهرین با سفالینه های قرمز بدون لعاب و کاشیهای رنگارنگ نماکاری شده بودند. یونانیان و رومیان باستان از سرامیک در کف ، سقف و حتی لوله کشی درون ساختمانها استفاده می کردند . چینیها از رس سفید رنگ به نام کائولین استفاده می کردند تا بتوانند سرامیکی مقاوم و سفید رنگی به نام چینی  (Porcelain)تولید کنند. در اروپای قرون وسطی از کاشیها در کف کلیساها استفاده می شد. در سراسر قاره اروپا بیزاسنها به بهترین شکل از کاشیهای کوچک در مقیاسهای کوچک استفاده می کردند. آنها با استفاده از کاشی و شیشه و سنگ الگوهای موزاییکی پر مفهوم و زیبایی خلق کرده اند.

کاشی های لعابدار  (Glazing Tile)
سرامیکهای ایرانی تحت تاثیر کاشیهای وارد شده از چین بودند این کاشی ها که برای مقاصد تزیینی استفاده می شدند در سراسر آسیای جنوبی ، آفریقای شمالی ، اسپانیا و حتی اروپا نیز پخش گردید . از آنجا که هنر اسلامی از تخیلات انسانی سرچشمه می گرفت و در پیشرفت و توسعه دین اسلام تاثیر گذار بود صنعتگران به ارائه کاشیهای با رنگ روشن و مرصع یا بافت پیچیده روی آوردند.
کاشیهای لعابی پررنگ در الگوهای موزاییکهای بزرگ و تغییر رنگ های ظریف کنار هم چیده می شدند. صنعتگران مسلمان از اکسیدهای فلزی مانند قلع ، مس ، کبالت ، منیزیم و آنتیمون برای لعاب کاشی استفاده می کردند که لعابی درخشنده تر و محکمتر حاصل می نمود.
در قرن پانزدهم کاشیهای با لعاب اکسید فلز در ایتالیا متداول شدند و بتدریج در صنعتگران شمال ایتالیا نفوذ کردند . مراکز تجاری مهم اروپایی به این موتیفهای محلی اهمیت دادند بطوریکه برخی از این کاشی ها هنوز هم استفاده می شوند مانند کاشی دلفت ( از دلفت هلند) و کاشی ماجولیکا ( از مایورکای اسپانیا).

کاشی های مدرن  (Modern Tile)
امروزه اغلب شرکتهای سازنده تجاری از روش پرس خاک  (press dust)استفاده می کنند . ابتدا مخلوط مواد در شکل مورد نظر پرس شده و سپس لعاب زده می شود (ممکن است لعاب زده نشود) و سپس در کوره پخت می شود. برخی از صنعتگران ممکن است با پرس ملات یا با پهن کردن خمیر و قطع آن با استفاده از قالب همانند شیرینی پزها کاشیها را با شکل مورد نظر تولید کنند.
روش برش کاشی هر چه باشد نیاز به پخته شدن دارد تا سخت شود. خلوص رس ، دفعات پختن و دمای کوره عواملی هستند که در تعیین قیمت و کیفیت کاشی تاثیر گذارند. دمای کوره از 900 درجه فارنهایت تا 2500 درجه فارنهایت متغیر است. هر چه دمای کوره کمتر باشد تخلخل کاشی بیشتر بوده و لعاب نرم تر است. دمای بالاتر کاشی متراکم تر و لعاب محکم تری تولید می کند.

تاریخچه سرامیک
باستان شناسان در یافته اند که بشر اولیه در حدود 24000 سال قبل از میلاد اقدام به ساخت سرامیک می کرده است. این سرامیک ها در چکسلواکی یافت شده اند و به شکل حیوانات و پیکره انسان ،تخته صاف و توپ می باشد. این سرامیک ها را از چربی حیوانات به همراه استخوان آنها و خاکستر استخوان و مقداری رس ریز دانه می ساختند و بعد از شکل دادن آن را در دمایی در حدود 500 تا 800 درجه سانتیگراد در کوره های گنبدی شکل و یا به شکل نعل اسب پخت می نمودند .اما هنوز معلوم نیست این نوع از سرامیک ها را به چه علتی می ساختند. اولین ظروف سفالی مورد استفاده در 9000 سال قبل از میلاد مسیح ساخته می شد و برای نگهداری غذا و دانه های خوراکی مورد استفاده قرار می گرفت. ساخت شیشه نیز تقریباً هم زمان با سفال ودر 8000 سال پیش در مصر آغاز شد بطوریکه در پخت سفال به علت حضور اکسید کلسیم به همراه شن ، وسودا در نهایت به سفال های لعابدار رنگی منجر شد.                                                                                                  

تاریخچه سرامیک در ایران
سفال یکی از مهمترین و قدیمی ترین دست ساخته های هنری بشر است که در آغاز کار سفالگری تا کنون هم چنان پایدار مانده است . مردم سرزمین ایران به سبب موقعیت خاص جغرافیایی و قرار گرفتن بر سر راه شاهراه تمدن ها ، نه تنها از نخستین سازندگان آثار سفالی بوده اند بلکه چیره دست ترین سازنده به شمار می رفته اند. در ایران در چهار منطقه مسکونی ، سفالگری رواج داشته است:                                                          
1- منطقه غرب کوه های زاگرس نزدیک کرمانشاهان
2- کرانه های جنوبی دریای خزر
3- شمال غرب آذربایجان
4- جنوب شرق ایران
در حاشیه کویر و نواحی مرکزی ایران نیز سفال هاییبا قدمت هشت هزار سال به چشم می خورد.  

کهن ترین اشیا سفالی بدست آمده در کاوش های باستانی ایران آثار مکشوفه از گنج دره تپه در استان کرمانشاه است که به هزاره هشتم قبل از میلاد بر می گردد. همین طور مناطقی چون غاری در جنوب مازندران نزدیکی بهشهر (هزاره هشتم قبل از میلاد ) و در مرحله دوم در منطقه زاغه دردشت قزوین ، چشمه علی نزدیک تهران وتپه سیلک کاشان.

سفالهای مکشوفه از تقاط مذکور خشن و دارای مغز نرم است که موادی دارای کاه خشک شده و سبزیجات ریز برای چسبندگی به مخلوط اولیه یعنی آب وخاک افزوده اند وچرخ سفالگری هنوز مورد استفاده قرار نگرفته است و همین طور حرارت کوره قابل کنترل نبوده است و سفال کاملاً سخت و یکرنگی بدست نمی آمده است و گاهی مغز به علت کمی درجه حرارت خاکستری متمایل به سیاه باقی مانده است ( هزاره ششم ق.م). مرحله بعد سفال سازی تکامل بیشتری می یابد واز شن نرم و پودر شن به همراه خاک استفاده می کردند تا ظروفی با جداره بسیار نازک بسازند. در این دوره ساخت ظروف با کف مقعر و بدنه محدب آغاز شد.  

در هزاره چهارم ق.م با اختراع چرخ سفالگری و استفاده از آن در شکل بخشیدن به ظروف سفالی تحولی جدید در صنعت سفال سازی آ غاز می شود و همچنین تزئینات روی ظروف تنوع بیشتری پیدا می کند.

ساختار سراميك
لغت سراميك از كلمه يوناني « كراموس » به معني سفال يا گل پخته گرفته شده است و در واقع براي معرفي سراميك بايد گفت كه عبارتست از هنر و علم ساختن و كاربرد اشياي جامد و شكننده اي كه ماده اصلي و عمده آن خاكها مي باشند (اين خاكها شامل : كائولن و خاك سفال است).

لعاب دادن كاشي و سراميك
براي آنكه سطح جسم درخشنده، صاف و زيبا، ضد آب، ضد شيميايي و در صورت نياز آراسته شود روي آن را پس از خنك كردن با يك لايه نازك لعاب مي پزند. لعاب (رنگ معدني) به حالت مايع روي جسم خشك شده اندود مي شود. لعابها اصولا مواد معدني و سيليسي هستند كه يك لايه شيشه اي مانند در سطح خارجي سراميك تشكيل مي دهند.

كاربرد سراميك ها
استفاده از سراميك در كف سازي و نماسازي يا در توليدات وسايل بهداشتي و مصالح ساختماني نظير انواع آجر سفال هاي تزئيني داخل و خارج ساختمان سفال هاي بام ساختمان، كانالهاي فاضلابي، سفالهاي ضد اسيدي همه از سراميكهايي است كه از ديرباز تهيه و مصرف مي شده.

همچنين كاربرد سراميك در صنايع مختلف نظير تهيه وسايل مقاوم در برابر حرارت و الكتريسيته، فيوزهاي الكتريكي، شمع اتومبيل، ريخته گري، تهيه المانهاي حرارتي بسيار دقيق، وسايل فضايي، سمباده، براده برداري، تراشكاري ها ريخته گري فوق دقيق، آجرهاي نسوز، مقره هاي الكتريكي، المانهاي تصفيه آب، پوسته موتور، گرافيت، بتن، مواد نسوز، بدنه سفينه هاي فضايي، انواع سيمانها، محصولات شيشه اي و هزاران كاربرد ديگر كه روز به روز بر اهميت سراميك مي افزايد.

كاشي و كاربرد آن
كاشي يكي ديگر از محصولات سفالين و سراميكي است كه بویژه در ساختمان كاربرد و اهميت ویژه اي دارد.
كاشي براي تزئينات داخل و خارج ساختمان و همچنين براي بهداشت و عايق رطوبت به كار مي رود.

كاشي تزئيناتي خارج ساختمان را بویژه در اماكن مذهبي به كار مي برند.
كاشي را در ابعاد و اندازه هاي گوناگون توليد مي كنند. كاشي كف و ديواري را در ابعاد زير 2×2 و 2 × 1 تا پنجاه در پنجاهسانتيمتر توليد مي كنند كه با رنگهاي گوناگون مي تواند يك نقاشي را در محل نصب نيز نشان دهد.

كيفيت كاشي بايد به نحوي باشد كه تغييرات ناگهاني درجه حرارت 100 ـ 20 درجه سانتيگراد را به خوبي تحمل كرده و هيچگونه آثار ترك در بدنه و يا لعاب آن ظاهر نشود. كاشي ديواري را براي حفظ بهداشت و رطوبت در آشپزخانه، محيط هاي بهداشتي، حمام و دستشويي استفاده مي كنند.

كاشي كف را نيز به علت ضد سايش بودن و مقاومت حرارتي و الكتريكي بالا در آشپزخانه ها، حمام ها، آزمايشگاهها، رختشويخانه ها و كارخانجات شيميايي به كار مي برند. همچنين كاشي بايد داراي ابعاد صاف و گوشه هاي تيز باشد.

توليدي كاشي و سراميك در ايران
در سالهاي اخير كارخانجات توليد كاشي و سراميك ديوار و كف زيادي در ايران ايجاد شده اند و تحول بزرگي در اين صنعت بوجود آمده است و همچنين در مورد توليد وسايل بهداشتي و ظروف چيني و كارخانه مقره سازي كه در ايران فعال مي باشند و توانسته اند ظرف سي سال اخير توليد كاشي و سراميك را ازتوليد كم و سنتي و نيمه صنعتي به حدود 70 ميليون متر مربع برسانند.

تاريخچه كاشي و سراميك

سفالگري از جمله باستاني ترين هنرهاي بشري و در واقع سرمنشاء هنر توليد كاشي و سراميك كه نخستين آثار اين هنر در ايران به حدود 10000 سال قبل از ميلاد مي رسد كه به صورت گل نپخته بوده و آثار اولين كوره هاي پخت سفال به حدود 6000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد.
سفالگري از جمله باستاني ترين هنرهاي بشري و در واقع سرمنشاء هنر توليد كاشي و سراميك كه نخستين آثار اين هنر در ايران به حدود 10000 سال قبل از ميلاد مي رسد كه به صورت گل نپخته بوده و آثار اولين كوره هاي پخت سفال به حدود 6000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد.

ادامه پيشرفت در صنعت سفالگري منجر به تغييراتي در روش توليد كه شامل تغيير كوره ها، اختراع چرخ كوزه گري و هم در كيفيت مواد سفالگري نظير رنگ آميزي و لعاب كاري بوده است. زمان آغاز لعابكاري كه امكان ضد آب كردن و همچنين نقاشي كردن و زيبا سازي ظروف و سفال ها و تهيه كاشي را مقدور مي كرد به حدود 5000 سال پيش مي رسد.

كاستيها روش و دانش لعاب كاري را از بابل به نقاط ديگر ايران رواج دادند. بعد از اسلام با تشويق استفاده از ظروف سفالي و سراميكي به جاي ظروف فلزي، طلا و نقره صنعت سفالگري رشد تازه اي يافت و از صنعت سفال سازي و كاشي سازي براي آرايش محراب مسجد، ضد آب كردن ديوار حمام ها، ايجاد حوض و آب نما و انتقال ظروف و خمره و لوازم و كوزه ها همچنين، شيب بندي بام ها استفاده شده است.

تاريخچه كاشي
اشکال اولیه کاشی های سرامیکی مربوط به دوران قبل از تاریخ است وقتی که استفاده از رس بعنوان یکی از مصالح ساختمانی در چندین تمدن اولیه توسعه یافت . کاشیهای مدرن اولیه بطور زمخت شکل داده شده بود و استقامت کاشیهای امروزی را دارا نبودند. مصالح کاشی ها از کف رودخانه ها استخراج شده در بلوکهای ساختمانی فرم داده شده و در آفتاب خشک می شدند. کاشیهای اولیه خام بوده اند ولی حتی در 6000 سال قبل مردم با استفاده از رنگ زدن و کنده کاری ظریف روی کاشی ها از آنها برای تزیین استفاده می کردند.

صنعت سراميك در واقع محدود به ساخت ظروف و وسايل و قطعات سفالي ساده گذشته نيست و كاربردي شگرف در همه ابعاد تمدن و تكنولو?ي نوين بشر امروز دارد. روش ساخت و تهيه كليه وسايل سراميكي تقريبا يكي است و بسته به كاربرد، تفاوتهاي جزئي در روش توليد دارد.

کاشیهای پخته شده  (Firing Tile)
مصریهای باستان اولین کسانی بودند که کشف کردند کاشیهای رسی پخته شده در کوره محکمتر و در برابر آب مقاومتر هستند. بسیاری از تمدنهای باستان از کاشیهای مربعی کوچک پخته شده رسی برای تزیین در معماری استفاده می کردند.
ساختمانهای شهرهای قدیمی بین النهرین با سفالینه های قرمز بدون لعاب و کاشیهای رنگارنگ نماکاری شده بودند. یونانیان و رومیان باستان از سرامیک در کف ، سقف و حتی لوله کشی درون ساختمانها استفاده می کردند . چینیها از رس سفید رنگ به نام کائولین استفاده می کردند تا بتوانند سرامیکی مقاوم و سفید رنگی به نام چینی  (Porcelain)تولید کنند. در اروپای قرون وسطی از کاشیها در کف کلیساها استفاده می شد. در سراسر قاره اروپا بیزاسنها به بهترین شکل از کاشیهای کوچک در مقیاسهای کوچک استفاده می کردند. آنها با استفاده از کاشی و شیشه و سنگ الگوهای موزاییکی پر مفهوم و زیبایی خلق کرده اند.

کاشی های لعابدار  (Glazing Tile)
سرامیکهای ایرانی تحت تاثیر کاشیهای وارد شده از چین بودند این کاشی ها که برای مقاصد تزیینی استفاده می شدند در سراسر آسیای جنوبی ، آفریقای شمالی ، اسپانیا و حتی اروپا نیز پخش گردید . از آنجا که هنر اسلامی از تخیلات انسانی سرچشمه می گرفت و در پیشرفت و توسعه دین اسلام تاثیر گذار بود صنعتگران به ارائه کاشیهای با رنگ روشن و مرصع یا بافت پیچیده روی آوردند.
کاشیهای لعابی پررنگ در الگوهای موزاییکهای بزرگ و تغییر رنگ های ظریف کنار هم چیده می شدند. صنعتگران مسلمان از اکسیدهای فلزی مانند قلع ، مس ، کبالت ، منیزیم و آنتیمون برای لعاب کاشی استفاده می کردند که لعابی درخشنده تر و محکمتر حاصل می نمود.
در قرن پانزدهم کاشیهای با لعاب اکسید فلز در ایتالیا متداول شدند و بتدریج در صنعتگران شمال ایتالیا نفوذ کردند . مراکز تجاری مهم اروپایی به این موتیفهای محلی اهمیت دادند بطوریکه برخی از این کاشی ها هنوز هم استفاده می شوند مانند کاشی دلفت ( از دلفت هلند) و کاشی ماجولیکا ( از مایورکای اسپانیا).

کاشی های مدرن  (Modern Tile)
امروزه اغلب شرکتهای سازنده تجاری از روش پرس خاک  (press dust)استفاده می کنند . ابتدا مخلوط مواد در شکل مورد نظر پرس شده و سپس لعاب زده می شود (ممکن است لعاب زده نشود) و سپس در کوره پخت می شود. برخی از صنعتگران ممکن است با پرس ملات یا با پهن کردن خمیر و قطع آن با استفاده از قالب همانند شیرینی پزها کاشیها را با شکل مورد نظر تولید کنند.
روش برش کاشی هر چه باشد نیاز به پخته شدن دارد تا سخت شود. خلوص رس ، دفعات پختن و دمای کوره عواملی هستند که در تعیین قیمت و کیفیت کاشی تاثیر گذارند. دمای کوره از 900 درجه فارنهایت تا 2500 درجه فارنهایت متغیر است. هر چه دمای کوره کمتر باشد تخلخل کاشی بیشتر بوده و لعاب نرم تر است. دمای بالاتر کاشی متراکم تر و لعاب محکم تری تولید می کند.

تاریخچه سرامیک
باستان شناسان در یافته اند که بشر اولیه در حدود 24000 سال قبل از میلاد اقدام به ساخت سرامیک می کرده است. این سرامیک ها در چکسلواکی یافت شده اند و به شکل حیوانات و پیکره انسان ،تخته صاف و توپ می باشد. این سرامیک ها را از چربی حیوانات به همراه استخوان آنها و خاکستر استخوان و مقداری رس ریز دانه می ساختند و بعد از شکل دادن آن را در دمایی در حدود 500 تا 800 درجه سانتیگراد در کوره های گنبدی شکل و یا به شکل نعل اسب پخت می نمودند .اما هنوز معلوم نیست این نوع از سرامیک ها را به چه علتی می ساختند. اولین ظروف سفالی مورد استفاده در 9000 سال قبل از میلاد مسیح ساخته می شد و برای نگهداری غذا و دانه های خوراکی مورد استفاده قرار می گرفت. ساخت شیشه نیز تقریباً هم زمان با سفال ودر 8000 سال پیش در مصر آغاز شد بطوریکه در پخت سفال به علت حضور اکسید کلسیم به همراه شن ، وسودا در نهایت به سفال های لعابدار رنگی منجر شد.                                                                                                  

تاریخچه سرامیک در ایران
سفال یکی از مهمترین و قدیمی ترین دست ساخته های هنری بشر است که در آغاز کار سفالگری تا کنون هم چنان پایدار مانده است . مردم سرزمین ایران به سبب موقعیت خاص جغرافیایی و قرار گرفتن بر سر راه شاهراه تمدن ها ، نه تنها از نخستین سازندگان آثار سفالی بوده اند بلکه چیره دست ترین سازنده به شمار می رفته اند. در ایران در چهار منطقه مسکونی ، سفالگری رواج داشته است:                                                          
1- منطقه غرب کوه های زاگرس نزدیک کرمانشاهان
2- کرانه های جنوبی دریای خزر
3- شمال غرب آذربایجان
4- جنوب شرق ایران
در حاشیه کویر و نواحی مرکزی ایران نیز سفال هاییبا قدمت هشت هزار سال به چشم می خورد.  

کهن ترین اشیا سفالی بدست آمده در کاوش های باستانی ایران آثار مکشوفه از گنج دره تپه در استان کرمانشاه است که به هزاره هشتم قبل از میلاد بر می گردد. همین طور مناطقی چون غاری در جنوب مازندران نزدیکی بهشهر (هزاره هشتم قبل از میلاد ) و در مرحله دوم در منطقه زاغه دردشت قزوین ، چشمه علی نزدیک تهران وتپه سیلک کاشان.

سفالهای مکشوفه از تقاط مذکور خشن و دارای مغز نرم است که موادی دارای کاه خشک شده و سبزیجات ریز برای چسبندگی به مخلوط اولیه یعنی آب وخاک افزوده اند وچرخ سفالگری هنوز مورد استفاده قرار نگرفته است و همین طور حرارت کوره قابل کنترل نبوده است و سفال کاملاً سخت و یکرنگی بدست نمی آمده است و گاهی مغز به علت کمی درجه حرارت خاکستری متمایل به سیاه باقی مانده است ( هزاره ششم ق.م). مرحله بعد سفال سازی تکامل بیشتری می یابد واز شن نرم و پودر شن به همراه خاک استفاده می کردند تا ظروفی با جداره بسیار نازک بسازند. در این دوره ساخت ظروف با کف مقعر و بدنه محدب آغاز شد.  

در هزاره چهارم ق.م با اختراع چرخ سفالگری و استفاده از آن در شکل بخشیدن به ظروف سفالی تحولی جدید در صنعت سفال سازی آ غاز می شود و همچنین تزئینات روی ظروف تنوع بیشتری پیدا می کند.

ساختار سراميك
لغت سراميك از كلمه يوناني « كراموس » به معني سفال يا گل پخته گرفته شده است و در واقع براي معرفي سراميك بايد گفت كه عبارتست از هنر و علم ساختن و كاربرد اشياي جامد و شكننده اي كه ماده اصلي و عمده آن خاكها مي باشند (اين خاكها شامل : كائولن و خاك سفال است).

لعاب دادن كاشي و سراميك
براي آنكه سطح جسم درخشنده، صاف و زيبا، ضد آب، ضد شيميايي و در صورت نياز آراسته شود روي آن را پس از خنك كردن با يك لايه نازك لعاب مي پزند. لعاب (رنگ معدني) به حالت مايع روي جسم خشك شده اندود مي شود. لعابها اصولا مواد معدني و سيليسي هستند كه يك لايه شيشه اي مانند در سطح خارجي سراميك تشكيل مي دهند.

كاربرد سراميك ها
استفاده از سراميك در كف سازي و نماسازي يا در توليدات وسايل بهداشتي و مصالح ساختماني نظير انواع آجر سفال هاي تزئيني داخل و خارج ساختمان سفال هاي بام ساختمان، كانالهاي فاضلابي، سفالهاي ضد اسيدي همه از سراميكهايي است كه از ديرباز تهيه و مصرف مي شده.

همچنين كاربرد سراميك در صنايع مختلف نظير تهيه وسايل مقاوم در برابر حرارت و الكتريسيته، فيوزهاي الكتريكي، شمع اتومبيل، ريخته گري، تهيه المانهاي حرارتي بسيار دقيق، وسايل فضايي، سمباده، براده برداري، تراشكاري ها ريخته گري فوق دقيق، آجرهاي نسوز، مقره هاي الكتريكي، المانهاي تصفيه آب، پوسته موتور، گرافيت، بتن، مواد نسوز، بدنه سفينه هاي فضايي، انواع سيمانها، محصولات شيشه اي و هزاران كاربرد ديگر كه روز به روز بر اهميت سراميك مي افزايد.

كاشي و كاربرد آن
كاشي يكي ديگر از محصولات سفالين و سراميكي است كه بویژه در ساختمان كاربرد و اهميت ویژه اي دارد.
كاشي براي تزئينات داخل و خارج ساختمان و همچنين براي بهداشت و عايق رطوبت به كار مي رود.

كاشي تزئيناتي خارج ساختمان را بویژه در اماكن مذهبي به كار مي برند.
كاشي را در ابعاد و اندازه هاي گوناگون توليد مي كنند. كاشي كف و ديواري را در ابعاد زير 2×2 و 2 × 1 تا پنجاه در پنجاهسانتيمتر توليد مي كنند كه با رنگهاي گوناگون مي تواند يك نقاشي را در محل نصب نيز نشان دهد.

كيفيت كاشي بايد به نحوي باشد كه تغييرات ناگهاني درجه حرارت 100 ـ 20 درجه سانتيگراد را به خوبي تحمل كرده و هيچگونه آثار ترك در بدنه و يا لعاب آن ظاهر نشود. كاشي ديواري را براي حفظ بهداشت و رطوبت در آشپزخانه، محيط هاي بهداشتي، حمام و دستشويي استفاده مي كنند.

كاشي كف را نيز به علت ضد سايش بودن و مقاومت حرارتي و الكتريكي بالا در آشپزخانه ها، حمام ها، آزمايشگاهها، رختشويخانه ها و كارخانجات شيميايي به كار مي برند. همچنين كاشي بايد داراي ابعاد صاف و گوشه هاي تيز باشد.

توليدي كاشي و سراميك در ايران
در سالهاي اخير كارخانجات توليد كاشي و سراميك ديوار و كف زيادي در ايران ايجاد شده اند و تحول بزرگي در اين صنعت بوجود آمده است و همچنين در مورد توليد وسايل بهداشتي و ظروف چيني و كارخانه مقره سازي كه در ايران فعال مي باشند و توانسته اند ظرف سي سال اخير توليد كاشي و سراميك را ازتوليد كم و سنتي و نيمه صنعتي به حدود 70 ميليون متر مربع برسانند.

تاريخچه كاشي و سراميك

سفالگري از جمله باستاني ترين هنرهاي بشري و در واقع سرمنشاء هنر توليد كاشي و سراميك كه نخستين آثار اين هنر در ايران به حدود 10000 سال قبل از ميلاد مي رسد كه به صورت گل نپخته بوده و آثار اولين كوره هاي پخت سفال به حدود 6000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد.
سفالگري از جمله باستاني ترين هنرهاي بشري و در واقع سرمنشاء هنر توليد كاشي و سراميك كه نخستين آثار اين هنر در ايران به حدود 10000 سال قبل از ميلاد مي رسد كه به صورت گل نپخته بوده و آثار اولين كوره هاي پخت سفال به حدود 6000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد.

ادامه پيشرفت در صنعت سفالگري منجر به تغييراتي در روش توليد كه شامل تغيير كوره ها، اختراع چرخ كوزه گري و هم در كيفيت مواد سفالگري نظير رنگ آميزي و لعاب كاري بوده است. زمان آغاز لعابكاري كه امكان ضد آب كردن و همچنين نقاشي كردن و زيبا سازي ظروف و سفال ها و تهيه كاشي را مقدور مي كرد به حدود 5000 سال پيش مي رسد.

كاستيها روش و دانش لعاب كاري را از بابل به نقاط ديگر ايران رواج دادند. بعد از اسلام با تشويق استفاده از ظروف سفالي و سراميكي به جاي ظروف فلزي، طلا و نقره صنعت سفالگري رشد تازه اي يافت و از صنعت سفال سازي و كاشي سازي براي آرايش محراب مسجد، ضد آب كردن ديوار حمام ها، ايجاد حوض و آب نما و انتقال ظروف و خمره و لوازم و كوزه ها همچنين، شيب بندي بام ها استفاده شده است.

تاريخچه كاشي
اشکال اولیه کاشی های سرامیکی مربوط به دوران قبل از تاریخ است وقتی که استفاده از رس بعنوان یکی از مصالح ساختمانی در چندین تمدن اولیه توسعه یافت . کاشیهای مدرن اولیه بطور زمخت شکل داده شده بود و استقامت کاشیهای امروزی را دارا نبودند. مصالح کاشی ها از کف رودخانه ها استخراج شده در بلوکهای ساختمانی فرم داده شده و در آفتاب خشک می شدند. کاشیهای اولیه خام بوده اند ولی حتی در 6000 سال قبل مردم با استفاده از رنگ زدن و کنده کاری ظریف روی کاشی ها از آنها برای تزیین استفاده می کردند.

صنعت سراميك در واقع محدود به ساخت ظروف و وسايل و قطعات سفالي ساده گذشته نيست و كاربردي شگرف در همه ابعاد تمدن و تكنولو?ي نوين بشر امروز دارد. روش ساخت و تهيه كليه وسايل سراميكي تقريبا يكي است و بسته به كاربرد، تفاوتهاي جزئي در روش توليد دارد.

کاشیهای پخته شده  (Firing Tile)
مصریهای باستان اولین کسانی بودند که کشف کردند کاشیهای رسی پخته شده در کوره محکمتر و در برابر آب مقاومتر هستند. بسیاری از تمدنهای باستان از کاشیهای مربعی کوچک پخته شده رسی برای تزیین در معماری استفاده می کردند.
ساختمانهای شهرهای قدیمی بین النهرین با سفالینه های قرمز بدون لعاب و کاشیهای رنگارنگ نماکاری شده بودند. یونانیان و رومیان باستان از سرامیک در کف ، سقف و حتی لوله کشی درون ساختمانها استفاده می کردند . چینیها از رس سفید رنگ به نام کائولین استفاده می کردند تا بتوانند سرامیکی مقاوم و سفید رنگی به نام چینی  (Porcelain)تولید کنند. در اروپای قرون وسطی از کاشیها در کف کلیساها استفاده می شد. در سراسر قاره اروپا بیزاسنها به بهترین شکل از کاشیهای کوچک در مقیاسهای کوچک استفاده می کردند. آنها با استفاده از کاشی و شیشه و سنگ الگوهای موزاییکی پر مفهوم و زیبایی خلق کرده اند.

کاشی های لعابدار  (Glazing Tile)
سرامیکهای ایرانی تحت تاثیر کاشیهای وارد شده از چین بودند این کاشی ها که برای مقاصد تزیینی استفاده می شدند در سراسر آسیای جنوبی ، آفریقای شمالی ، اسپانیا و حتی اروپا نیز پخش گردید . از آنجا که هنر اسلامی از تخیلات انسانی سرچشمه می گرفت و در پیشرفت و توسعه دین اسلام تاثیر گذار بود صنعتگران به ارائه کاشیهای با رنگ روشن و مرصع یا بافت پیچیده روی آوردند.
کاشیهای لعابی پررنگ در الگوهای موزاییکهای بزرگ و تغییر رنگ های ظریف کنار هم چیده می شدند. صنعتگران مسلمان از اکسیدهای فلزی مانند قلع ، مس ، کبالت ، منیزیم و آنتیمون برای لعاب کاشی استفاده می کردند که لعابی درخشنده تر و محکمتر حاصل می نمود.
در قرن پانزدهم کاشیهای با لعاب اکسید فلز در ایتالیا متداول شدند و بتدریج در صنعتگران شمال ایتالیا نفوذ کردند . مراکز تجاری مهم اروپایی به این موتیفهای محلی اهمیت دادند بطوریکه برخی از این کاشی ها هنوز هم استفاده می شوند مانند کاشی دلفت ( از دلفت هلند) و کاشی ماجولیکا ( از مایورکای اسپانیا).

کاشی های مدرن  (Modern Tile)
امروزه اغلب شرکتهای سازنده تجاری از روش پرس خاک  (press dust)استفاده می کنند . ابتدا مخلوط مواد در شکل مورد نظر پرس شده و سپس لعاب زده می شود (ممکن است لعاب زده نشود) و سپس در کوره پخت می شود. برخی از صنعتگران ممکن است با پرس ملات یا با پهن کردن خمیر و قطع آن با استفاده از قالب همانند شیرینی پزها کاشیها را با شکل مورد نظر تولید کنند.
روش برش کاشی هر چه باشد نیاز به پخته شدن دارد تا سخت شود. خلوص رس ، دفعات پختن و دمای کوره عواملی هستند که در تعیین قیمت و کیفیت کاشی تاثیر گذارند. دمای کوره از 900 درجه فارنهایت تا 2500 درجه فارنهایت متغیر است. هر چه دمای کوره کمتر باشد تخلخل کاشی بیشتر بوده و لعاب نرم تر است. دمای بالاتر کاشی متراکم تر و لعاب محکم تری تولید می کند.

تاریخچه سرامیک
باستان شناسان در یافته اند که بشر اولیه در حدود 24000 سال قبل از میلاد اقدام به ساخت سرامیک می کرده است. این سرامیک ها در چکسلواکی یافت شده اند و به شکل حیوانات و پیکره انسان ،تخته صاف و توپ می باشد. این سرامیک ها را از چربی حیوانات به همراه استخوان آنها و خاکستر استخوان و مقداری رس ریز دانه می ساختند و بعد از شکل دادن آن را در دمایی در حدود 500 تا 800 درجه سانتیگراد در کوره های گنبدی شکل و یا به شکل نعل اسب پخت می نمودند .اما هنوز معلوم نیست این نوع از سرامیک ها را به چه علتی می ساختند. اولین ظروف سفالی مورد استفاده در 9000 سال قبل از میلاد مسیح ساخته می شد و برای نگهداری غذا و دانه های خوراکی مورد استفاده قرار می گرفت. ساخت شیشه نیز تقریباً هم زمان با سفال ودر 8000 سال پیش در مصر آغاز شد بطوریکه در پخت سفال به علت حضور اکسید کلسیم به همراه شن ، وسودا در نهایت به سفال های لعابدار رنگی منجر شد.                                                                                                  

تاریخچه سرامیک در ایران
سفال یکی از مهمترین و قدیمی ترین دست ساخته های هنری بشر است که در آغاز کار سفالگری تا کنون هم چنان پایدار مانده است . مردم سرزمین ایران به سبب موقعیت خاص جغرافیایی و قرار گرفتن بر سر راه شاهراه تمدن ها ، نه تنها از نخستین سازندگان آثار سفالی بوده اند بلکه چیره دست ترین سازنده به شمار می رفته اند. در ایران در چهار منطقه مسکونی ، سفالگری رواج داشته است:                                                          
1- منطقه غرب کوه های زاگرس نزدیک کرمانشاهان
2- کرانه های جنوبی دریای خزر
3- شمال غرب آذربایجان
4- جنوب شرق ایران
در حاشیه کویر و نواحی مرکزی ایران نیز سفال هاییبا قدمت هشت هزار سال به چشم می خورد.  

کهن ترین اشیا سفالی بدست آمده در کاوش های باستانی ایران آثار مکشوفه از گنج دره تپه در استان کرمانشاه است که به هزاره هشتم قبل از میلاد بر می گردد. همین طور مناطقی چون غاری در جنوب مازندران نزدیکی بهشهر (هزاره هشتم قبل از میلاد ) و در مرحله دوم در منطقه زاغه دردشت قزوین ، چشمه علی نزدیک تهران وتپه سیلک کاشان.

سفالهای مکشوفه از تقاط مذکور خشن و دارای مغز نرم است که موادی دارای کاه خشک شده و سبزیجات ریز برای چسبندگی به مخلوط اولیه یعنی آب وخاک افزوده اند وچرخ سفالگری هنوز مورد استفاده قرار نگرفته است و همین طور حرارت کوره قابل کنترل نبوده است و سفال کاملاً سخت و یکرنگی بدست نمی آمده است و گاهی مغز به علت کمی درجه حرارت خاکستری متمایل به سیاه باقی مانده است ( هزاره ششم ق.م). مرحله بعد سفال سازی تکامل بیشتری می یابد واز شن نرم و پودر شن به همراه خاک استفاده می کردند تا ظروفی با جداره بسیار نازک بسازند. در این دوره ساخت ظروف با کف مقعر و بدنه محدب آغاز شد.  

در هزاره چهارم ق.م با اختراع چرخ سفالگری و استفاده از آن در شکل بخشیدن به ظروف سفالی تحولی جدید در صنعت سفال سازی آ غاز می شود و همچنین تزئینات روی ظروف تنوع بیشتری پیدا می کند.

ساختار سراميك
لغت سراميك از كلمه يوناني « كراموس » به معني سفال يا گل پخته گرفته شده است و در واقع براي معرفي سراميك بايد گفت كه عبارتست از هنر و علم ساختن و كاربرد اشياي جامد و شكننده اي كه ماده اصلي و عمده آن خاكها مي باشند (اين خاكها شامل : كائولن و خاك سفال است).

لعاب دادن كاشي و سراميك
براي آنكه سطح جسم درخشنده، صاف و زيبا، ضد آب، ضد شيميايي و در صورت نياز آراسته شود روي آن را پس از خنك كردن با يك لايه نازك لعاب مي پزند. لعاب (رنگ معدني) به حالت مايع روي جسم خشك شده اندود مي شود. لعابها اصولا مواد معدني و سيليسي هستند كه يك لايه شيشه اي مانند در سطح خارجي سراميك تشكيل مي دهند.

كاربرد سراميك ها
استفاده از سراميك در كف سازي و نماسازي يا در توليدات وسايل بهداشتي و مصالح ساختماني نظير انواع آجر سفال هاي تزئيني داخل و خارج ساختمان سفال هاي بام ساختمان، كانالهاي فاضلابي، سفالهاي ضد اسيدي همه از سراميكهايي است كه از ديرباز تهيه و مصرف مي شده.

همچنين كاربرد سراميك در صنايع مختلف نظير تهيه وسايل مقاوم در برابر حرارت و الكتريسيته، فيوزهاي الكتريكي، شمع اتومبيل، ريخته گري، تهيه المانهاي حرارتي بسيار دقيق، وسايل فضايي، سمباده، براده برداري، تراشكاري ها ريخته گري فوق دقيق، آجرهاي نسوز، مقره هاي الكتريكي، المانهاي تصفيه آب، پوسته موتور، گرافيت، بتن، مواد نسوز، بدنه سفينه هاي فضايي، انواع سيمانها، محصولات شيشه اي و هزاران كاربرد ديگر كه روز به روز بر اهميت سراميك مي افزايد.

كاشي و كاربرد آن
كاشي يكي ديگر از محصولات سفالين و سراميكي است كه بویژه در ساختمان كاربرد و اهميت ویژه اي دارد.
كاشي براي تزئينات داخل و خارج ساختمان و همچنين براي بهداشت و عايق رطوبت به كار مي رود.

كاشي تزئيناتي خارج ساختمان را بویژه در اماكن مذهبي به كار مي برند.
كاشي را در ابعاد و اندازه هاي گوناگون توليد مي كنند. كاشي كف و ديواري را در ابعاد زير 2×2 و 2 × 1 تا پنجاه در پنجاهسانتيمتر توليد مي كنند كه با رنگهاي گوناگون مي تواند يك نقاشي را در محل نصب نيز نشان دهد.

كيفيت كاشي بايد به نحوي باشد كه تغييرات ناگهاني درجه حرارت 100 ـ 20 درجه سانتيگراد را به خوبي تحمل كرده و هيچگونه آثار ترك در بدنه و يا لعاب آن ظاهر نشود. كاشي ديواري را براي حفظ بهداشت و رطوبت در آشپزخانه، محيط هاي بهداشتي، حمام و دستشويي استفاده مي كنند.

كاشي كف را نيز به علت ضد سايش بودن و مقاومت حرارتي و الكتريكي بالا در آشپزخانه ها، حمام ها، آزمايشگاهها، رختشويخانه ها و كارخانجات شيميايي به كار مي برند. همچنين كاشي بايد داراي ابعاد صاف و گوشه هاي تيز باشد.

توليدي كاشي و سراميك در ايران
در سالهاي اخير كارخانجات توليد كاشي و سراميك ديوار و كف زيادي در ايران ايجاد شده اند و تحول بزرگي در اين صنعت بوجود آمده است و همچنين در مورد توليد وسايل بهداشتي و ظروف چيني و كارخانه مقره سازي كه در ايران فعال مي باشند و توانسته اند ظرف سي سال اخير توليد كاشي و سراميك را ازتوليد كم و سنتي و نيمه صنعتي به حدود 70 ميليون متر مربع برسانند.

تاريخچه كاشي و سراميك

سفالگري از جمله باستاني ترين هنرهاي بشري و در واقع سرمنشاء هنر توليد كاشي و سراميك كه نخستين آثار اين هنر در ايران به حدود 10000 سال قبل از ميلاد مي رسد كه به صورت گل نپخته بوده و آثار اولين كوره هاي پخت سفال به حدود 6000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد.
سفالگري از جمله باستاني ترين هنرهاي بشري و در واقع سرمنشاء هنر توليد كاشي و سراميك كه نخستين آثار اين هنر در ايران به حدود 10000 سال قبل از ميلاد مي رسد كه به صورت گل نپخته بوده و آثار اولين كوره هاي پخت سفال به حدود 6000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد.

ادامه پيشرفت در صنعت سفالگري منجر به تغييراتي در روش توليد كه شامل تغيير كوره ها، اختراع چرخ كوزه گري و هم در كيفيت مواد سفالگري نظير رنگ آميزي و لعاب كاري بوده است. زمان آغاز لعابكاري كه امكان ضد آب كردن و همچنين نقاشي كردن و زيبا سازي ظروف و سفال ها و تهيه كاشي را مقدور مي كرد به حدود 5000 سال پيش مي رسد.

كاستيها روش و دانش لعاب كاري را از بابل به نقاط ديگر ايران رواج دادند. بعد از اسلام با تشويق استفاده از ظروف سفالي و سراميكي به جاي ظروف فلزي، طلا و نقره صنعت سفالگري رشد تازه اي يافت و از صنعت سفال سازي و كاشي سازي براي آرايش محراب مسجد، ضد آب كردن ديوار حمام ها، ايجاد حوض و آب نما و انتقال ظروف و خمره و لوازم و كوزه ها همچنين، شيب بندي بام ها استفاده شده است.

تاريخچه كاشي
اشکال اولیه کاشی های سرامیکی مربوط به دوران قبل از تاریخ است وقتی که استفاده از رس بعنوان یکی از مصالح ساختمانی در چندین تمدن اولیه توسعه یافت . کاشیهای مدرن اولیه بطور زمخت شکل داده شده بود و استقامت کاشیهای امروزی را دارا نبودند. مصالح کاشی ها از کف رودخانه ها استخراج شده در بلوکهای ساختمانی فرم داده شده و در آفتاب خشک می شدند. کاشیهای اولیه خام بوده اند ولی حتی در 6000 سال قبل مردم با استفاده از رنگ زدن و کنده کاری ظریف روی کاشی ها از آنها برای تزیین استفاده می کردند.

صنعت سراميك در واقع محدود به ساخت ظروف و وسايل و قطعات سفالي ساده گذشته نيست و كاربردي شگرف در همه ابعاد تمدن و تكنولو?ي نوين بشر امروز دارد. روش ساخت و تهيه كليه وسايل سراميكي تقريبا يكي است و بسته به كاربرد، تفاوتهاي جزئي در روش توليد دارد.

کاشیهای پخته شده  (Firing Tile)
مصریهای باستان اولین کسانی بودند که کشف کردند کاشیهای رسی پخته شده در کوره محکمتر و در برابر آب مقاومتر هستند. بسیاری از تمدنهای باستان از کاشیهای مربعی کوچک پخته شده رسی برای تزیین در معماری استفاده می کردند.
ساختمانهای شهرهای قدیمی بین النهرین با سفالینه های قرمز بدون لعاب و کاشیهای رنگارنگ نماکاری شده بودند. یونانیان و رومیان باستان از سرامیک در کف ، سقف و حتی لوله کشی درون ساختمانها استفاده می کردند . چینیها از رس سفید رنگ به نام کائولین استفاده می کردند تا بتوانند سرامیکی مقاوم و سفید رنگی به نام چینی  (Porcelain)تولید کنند. در اروپای قرون وسطی از کاشیها در کف کلیساها استفاده می شد. در سراسر قاره اروپا بیزاسنها به بهترین شکل از کاشیهای کوچک در مقیاسهای کوچک استفاده می کردند. آنها با استفاده از کاشی و شیشه و سنگ الگوهای موزاییکی پر مفهوم و زیبایی خلق کرده اند.

کاشی های لعابدار  (Glazing Tile)
سرامیکهای ایرانی تحت تاثیر کاشیهای وارد شده از چین بودند این کاشی ها که برای مقاصد تزیینی استفاده می شدند در سراسر آسیای جنوبی ، آفریقای شمالی ، اسپانیا و حتی اروپا نیز پخش گردید . از آنجا که هنر اسلامی از تخیلات انسانی سرچشمه می گرفت و در پیشرفت و توسعه دین اسلام تاثیر گذار بود صنعتگران به ارائه کاشیهای با رنگ روشن و مرصع یا بافت پیچیده روی آوردند.
کاشیهای لعابی پررنگ در الگوهای موزاییکهای بزرگ و تغییر رنگ های ظریف کنار هم چیده می شدند. صنعتگران مسلمان از اکسیدهای فلزی مانند قلع ، مس ، کبالت ، منیزیم و آنتیمون برای لعاب کاشی استفاده می کردند که لعابی درخشنده تر و محکمتر حاصل می نمود.
در قرن پانزدهم کاشیهای با لعاب اکسید فلز در ایتالیا متداول شدند و بتدریج در صنعتگران شمال ایتالیا نفوذ کردند . مراکز تجاری مهم اروپایی به این موتیفهای محلی اهمیت دادند بطوریکه برخی از این کاشی ها هنوز هم استفاده می شوند مانند کاشی دلفت ( از دلفت هلند) و کاشی ماجولیکا ( از مایورکای اسپانیا).

کاشی های مدرن  (Modern Tile)
امروزه اغلب شرکتهای سازنده تجاری از روش پرس خاک  (press dust)استفاده می کنند . ابتدا مخلوط مواد در شکل مورد نظر پرس شده و سپس لعاب زده می شود (ممکن است لعاب زده نشود) و سپس در کوره پخت می شود. برخی از صنعتگران ممکن است با پرس ملات یا با پهن کردن خمیر و قطع آن با استفاده از قالب همانند شیرینی پزها کاشیها را با شکل مورد نظر تولید کنند.
روش برش کاشی هر چه باشد نیاز به پخته شدن دارد تا سخت شود. خلوص رس ، دفعات پختن و دمای کوره عواملی هستند که در تعیین قیمت و کیفیت کاشی تاثیر گذارند. دمای کوره از 900 درجه فارنهایت تا 2500 درجه فارنهایت متغیر است. هر چه دمای کوره کمتر باشد تخلخل کاشی بیشتر بوده و لعاب نرم تر است. دمای بالاتر کاشی متراکم تر و لعاب محکم تری تولید می کند.

تاریخچه سرامیک
باستان شناسان در یافته اند که بشر اولیه در حدود 24000 سال قبل از میلاد اقدام به ساخت سرامیک می کرده است. این سرامیک ها در چکسلواکی یافت شده اند و به شکل حیوانات و پیکره انسان ،تخته صاف و توپ می باشد. این سرامیک ها را از چربی حیوانات به همراه استخوان آنها و خاکستر استخوان و مقداری رس ریز دانه می ساختند و بعد از شکل دادن آن را در دمایی در حدود 500 تا 800 درجه سانتیگراد در کوره های گنبدی شکل و یا به شکل نعل اسب پخت می نمودند .اما هنوز معلوم نیست این نوع از سرامیک ها را به چه علتی می ساختند. اولین ظروف سفالی مورد استفاده در 9000 سال قبل از میلاد مسیح ساخته می شد و برای نگهداری غذا و دانه های خوراکی مورد استفاده قرار می گرفت. ساخت شیشه نیز تقریباً هم زمان با سفال ودر 8000 سال پیش در مصر آغاز شد بطوریکه در پخت سفال به علت حضور اکسید کلسیم به همراه شن ، وسودا در نهایت به سفال های لعابدار رنگی منجر شد.                                                                                                  

تاریخچه سرامیک در ایران
سفال یکی از مهمترین و قدیمی ترین دست ساخته های هنری بشر است که در آغاز کار سفالگری تا کنون هم چنان پایدار مانده است . مردم سرزمین ایران به سبب موقعیت خاص جغرافیایی و قرار گرفتن بر سر راه شاهراه تمدن ها ، نه تنها از نخستین سازندگان آثار سفالی بوده اند بلکه چیره دست ترین سازنده به شمار می رفته اند. در ایران در چهار منطقه مسکونی ، سفالگری رواج داشته است:                                                          
1- منطقه غرب کوه های زاگرس نزدیک کرمانشاهان
2- کرانه های جنوبی دریای خزر
3- شمال غرب آذربایجان
4- جنوب شرق ایران
در حاشیه کویر و نواحی مرکزی ایران نیز سفال هاییبا قدمت هشت هزار سال به چشم می خورد.  

کهن ترین اشیا سفالی بدست آمده در کاوش های باستانی ایران آثار مکشوفه از گنج دره تپه در استان کرمانشاه است که به هزاره هشتم قبل از میلاد بر می گردد. همین طور مناطقی چون غاری در جنوب مازندران نزدیکی بهشهر (هزاره هشتم قبل از میلاد ) و در مرحله دوم در منطقه زاغه دردشت قزوین ، چشمه علی نزدیک تهران وتپه سیلک کاشان.

سفالهای مکشوفه از تقاط مذکور خشن و دارای مغز نرم است که موادی دارای کاه خشک شده و سبزیجات ریز برای چسبندگی به مخلوط اولیه یعنی آب وخاک افزوده اند وچرخ سفالگری هنوز مورد استفاده قرار نگرفته است و همین طور حرارت کوره قابل کنترل نبوده است و سفال کاملاً سخت و یکرنگی بدست نمی آمده است و گاهی مغز به علت کمی درجه حرارت خاکستری متمایل به سیاه باقی مانده است ( هزاره ششم ق.م). مرحله بعد سفال سازی تکامل بیشتری می یابد واز شن نرم و پودر شن به همراه خاک استفاده می کردند تا ظروفی با جداره بسیار نازک بسازند. در این دوره ساخت ظروف با کف مقعر و بدنه محدب آغاز شد.  

در هزاره چهارم ق.م با اختراع چرخ سفالگری و استفاده از آن در شکل بخشیدن به ظروف سفالی تحولی جدید در صنعت سفال سازی آ غاز می شود و همچنین تزئینات روی ظروف تنوع بیشتری پیدا می کند.

ساختار سراميك
لغت سراميك از كلمه يوناني « كراموس » به معني سفال يا گل پخته گرفته شده است و در واقع براي معرفي سراميك بايد گفت كه عبارتست از هنر و علم ساختن و كاربرد اشياي جامد و شكننده اي كه ماده اصلي و عمده آن خاكها مي باشند (اين خاكها شامل : كائولن و خاك سفال است).

لعاب دادن كاشي و سراميك
براي آنكه سطح جسم درخشنده، صاف و زيبا، ضد آب، ضد شيميايي و در صورت نياز آراسته شود روي آن را پس از خنك كردن با يك لايه نازك لعاب مي پزند. لعاب (رنگ معدني) به حالت مايع روي جسم خشك شده اندود مي شود. لعابها اصولا مواد معدني و سيليسي هستند كه يك لايه شيشه اي مانند در سطح خارجي سراميك تشكيل مي دهند.

كاربرد سراميك ها
استفاده از سراميك در كف سازي و نماسازي يا در توليدات وسايل بهداشتي و مصالح ساختماني نظير انواع آجر سفال هاي تزئيني داخل و خارج ساختمان سفال هاي بام ساختمان، كانالهاي فاضلابي، سفالهاي ضد اسيدي همه از سراميكهايي است كه از ديرباز تهيه و مصرف مي شده.

همچنين كاربرد سراميك در صنايع مختلف نظير تهيه وسايل مقاوم در برابر حرارت و الكتريسيته، فيوزهاي الكتريكي، شمع اتومبيل، ريخته گري، تهيه المانهاي حرارتي بسيار دقيق، وسايل فضايي، سمباده، براده برداري، تراشكاري ها ريخته گري فوق دقيق، آجرهاي نسوز، مقره هاي الكتريكي، المانهاي تصفيه آب، پوسته موتور، گرافيت، بتن، مواد نسوز، بدنه سفينه هاي فضايي، انواع سيمانها، محصولات شيشه اي و هزاران كاربرد ديگر كه روز به روز بر اهميت سراميك مي افزايد.

كاشي و كاربرد آن
كاشي يكي ديگر از محصولات سفالين و سراميكي است كه بویژه در ساختمان كاربرد و اهميت ویژه اي دارد.
كاشي براي تزئينات داخل و خارج ساختمان و همچنين براي بهداشت و عايق رطوبت به كار مي رود.

كاشي تزئيناتي خارج ساختمان را بویژه در اماكن مذهبي به كار مي برند.
كاشي را در ابعاد و اندازه هاي گوناگون توليد مي كنند. كاشي كف و ديواري را در ابعاد زير 2×2 و 2 × 1 تا پنجاه در پنجاهسانتيمتر توليد مي كنند كه با رنگهاي گوناگون مي تواند يك نقاشي را در محل نصب نيز نشان دهد.

كيفيت كاشي بايد به نحوي باشد كه تغييرات ناگهاني درجه حرارت 100 ـ 20 درجه سانتيگراد را به خوبي تحمل كرده و هيچگونه آثار ترك در بدنه و يا لعاب آن ظاهر نشود. كاشي ديواري را براي حفظ بهداشت و رطوبت در آشپزخانه، محيط هاي بهداشتي، حمام و دستشويي استفاده مي كنند.

كاشي كف را نيز به علت ضد سايش بودن و مقاومت حرارتي و الكتريكي بالا در آشپزخانه ها، حمام ها، آزمايشگاهها، رختشويخانه ها و كارخانجات شيميايي به كار مي برند. همچنين كاشي بايد داراي ابعاد صاف و گوشه هاي تيز باشد.

توليدي كاشي و سراميك در ايران
در سالهاي اخير كارخانجات توليد كاشي و سراميك ديوار و كف زيادي در ايران ايجاد شده اند و تحول بزرگي در اين صنعت بوجود آمده است و همچنين در مورد توليد وسايل بهداشتي و ظروف چيني و كارخانه مقره سازي كه در ايران فعال مي باشند و توانسته اند ظرف سي سال اخير توليد كاشي و سراميك را ازتوليد كم و سنتي و نيمه صنعتي به حدود 70 ميليون متر مربع برسانند.

تاريخچه كاشي و سراميك

سفالگري از جمله باستاني ترين هنرهاي بشري و در واقع سرمنشاء هنر توليد كاشي و سراميك كه نخستين آثار اين هنر در ايران به حدود 10000 سال قبل از ميلاد مي رسد كه به صورت گل نپخته بوده و آثار اولين كوره هاي پخت سفال به حدود 6000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد.
سفالگري از جمله باستاني ترين هنرهاي بشري و در واقع سرمنشاء هنر توليد كاشي و سراميك كه نخستين آثار اين هنر در ايران به حدود 10000 سال قبل از ميلاد مي رسد كه به صورت گل نپخته بوده و آثار اولين كوره هاي پخت سفال به حدود 6000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد.

ادامه پيشرفت در صنعت سفالگري منجر به تغييراتي در روش توليد كه شامل تغيير كوره ها، اختراع چرخ كوزه گري و هم در كيفيت مواد سفالگري نظير رنگ آميزي و لعاب كاري بوده است. زمان آغاز لعابكاري كه امكان ضد آب كردن و همچنين نقاشي كردن و زيبا سازي ظروف و سفال ها و تهيه كاشي را مقدور مي كرد به حدود 5000 سال پيش مي رسد.

كاستيها روش و دانش لعاب كاري را از بابل به نقاط ديگر ايران رواج دادند. بعد از اسلام با تشويق استفاده از ظروف سفالي و سراميكي به جاي ظروف فلزي، طلا و نقره صنعت سفالگري رشد تازه اي يافت و از صنعت سفال سازي و كاشي سازي براي آرايش محراب مسجد، ضد آب كردن ديوار حمام ها، ايجاد حوض و آب نما و انتقال ظروف و خمره و لوازم و كوزه ها همچنين، شيب بندي بام ها استفاده شده است.

تاريخچه كاشي
اشکال اولیه کاشی های سرامیکی مربوط به دوران قبل از تاریخ است وقتی که استفاده از رس بعنوان یکی از مصالح ساختمانی در چندین تمدن اولیه توسعه یافت . کاشیهای مدرن اولیه بطور زمخت شکل داده شده بود و استقامت کاشیهای امروزی را دارا نبودند. مصالح کاشی ها از کف رودخانه ها استخراج شده در بلوکهای ساختمانی فرم داده شده و در آفتاب خشک می شدند. کاشیهای اولیه خام بوده اند ولی حتی در 6000 سال قبل مردم با استفاده از رنگ زدن و کنده کاری ظریف روی کاشی ها از آنها برای تزیین استفاده می کردند.

صنعت سراميك در واقع محدود به ساخت ظروف و وسايل و قطعات سفالي ساده گذشته نيست و كاربردي شگرف در همه ابعاد تمدن و تكنولو?ي نوين بشر امروز دارد. روش ساخت و تهيه كليه وسايل سراميكي تقريبا يكي است و بسته به كاربرد، تفاوتهاي جزئي در روش توليد دارد.

کاشیهای پخته شده  (Firing Tile)
مصریهای باستان اولین کسانی بودند که کشف کردند کاشیهای رسی پخته شده در کوره محکمتر و در برابر آب مقاومتر هستند. بسیاری از تمدنهای باستان از کاشیهای مربعی کوچک پخته شده رسی برای تزیین در معماری استفاده می کردند.
ساختمانهای شهرهای قدیمی بین النهرین با سفالینه های قرمز بدون لعاب و کاشیهای رنگارنگ نماکاری شده بودند. یونانیان و رومیان باستان از سرامیک در کف ، سقف و حتی لوله کشی درون ساختمانها استفاده می کردند . چینیها از رس سفید رنگ به نام کائولین استفاده می کردند تا بتوانند سرامیکی مقاوم و سفید رنگی به نام چینی  (Porcelain)تولید کنند. در اروپای قرون وسطی از کاشیها در کف کلیساها استفاده می شد. در سراسر قاره اروپا بیزاسنها به بهترین شکل از کاشیهای کوچک در مقیاسهای کوچک استفاده می کردند. آنها با استفاده از کاشی و شیشه و سنگ الگوهای موزاییکی پر مفهوم و زیبایی خلق کرده اند.

کاشی های لعابدار  (Glazing Tile)
سرامیکهای ایرانی تحت تاثیر کاشیهای وارد شده از چین بودند این کاشی ها که برای مقاصد تزیینی استفاده می شدند در سراسر آسیای جنوبی ، آفریقای شمالی ، اسپانیا و حتی اروپا نیز پخش گردید . از آنجا که هنر اسلامی از تخیلات انسانی سرچشمه می گرفت و در پیشرفت و توسعه دین اسلام تاثیر گذار بود صنعتگران به ارائه کاشیهای با رنگ روشن و مرصع یا بافت پیچیده روی آوردند.
کاشیهای لعابی پررنگ در الگوهای موزاییکهای بزرگ و تغییر رنگ های ظریف کنار هم چیده می شدند. صنعتگران مسلمان از اکسیدهای فلزی مانند قلع ، مس ، کبالت ، منیزیم و آنتیمون برای لعاب کاشی استفاده می کردند که لعابی درخشنده تر و محکمتر حاصل می نمود.
در قرن پانزدهم کاشیهای با لعاب اکسید فلز در ایتالیا متداول شدند و بتدریج در صنعتگران شمال ایتالیا نفوذ کردند . مراکز تجاری مهم اروپایی به این موتیفهای محلی اهمیت دادند بطوریکه برخی از این کاشی ها هنوز هم استفاده می شوند مانند کاشی دلفت ( از دلفت هلند) و کاشی ماجولیکا ( از مایورکای اسپانیا).

کاشی های مدرن  (Modern Tile)
امروزه اغلب شرکتهای سازنده تجاری از روش پرس خاک  (press dust)استفاده می کنند . ابتدا مخلوط مواد در شکل مورد نظر پرس شده و سپس لعاب زده می شود (ممکن است لعاب زده نشود) و سپس در کوره پخت می شود. برخی از صنعتگران ممکن است با پرس ملات یا با پهن کردن خمیر و قطع آن با استفاده از قالب همانند شیرینی پزها کاشیها را با شکل مورد نظر تولید کنند.
روش برش کاشی هر چه باشد نیاز به پخته شدن دارد تا سخت شود. خلوص رس ، دفعات پختن و دمای کوره عواملی هستند که در تعیین قیمت و کیفیت کاشی تاثیر گذارند. دمای کوره از 900 درجه فارنهایت تا 2500 درجه فارنهایت متغیر است. هر چه دمای کوره کمتر باشد تخلخل کاشی بیشتر بوده و لعاب نرم تر است. دمای بالاتر کاشی متراکم تر و لعاب محکم تری تولید می کند.

تاریخچه سرامیک
باستان شناسان در یافته اند که بشر اولیه در حدود 24000 سال قبل از میلاد اقدام به ساخت سرامیک می کرده است. این سرامیک ها در چکسلواکی یافت شده اند و به شکل حیوانات و پیکره انسان ،تخته صاف و توپ می باشد. این سرامیک ها را از چربی حیوانات به همراه استخوان آنها و خاکستر استخوان و مقداری رس ریز دانه می ساختند و بعد از شکل دادن آن را در دمایی در حدود 500 تا 800 درجه سانتیگراد در کوره های گنبدی شکل و یا به شکل نعل اسب پخت می نمودند .اما هنوز معلوم نیست این نوع از سرامیک ها را به چه علتی می ساختند. اولین ظروف سفالی مورد استفاده در 9000 سال قبل از میلاد مسیح ساخته می شد و برای نگهداری غذا و دانه های خوراکی مورد استفاده قرار می گرفت. ساخت شیشه نیز تقریباً هم زمان با سفال ودر 8000 سال پیش در مصر آغاز شد بطوریکه در پخت سفال به علت حضور اکسید کلسیم به همراه شن ، وسودا در نهایت به سفال های لعابدار رنگی منجر شد.                                                                                                  

تاریخچه سرامیک در ایران
سفال یکی از مهمترین و قدیمی ترین دست ساخته های هنری بشر است که در آغاز کار سفالگری تا کنون هم چنان پایدار مانده است . مردم سرزمین ایران به سبب موقعیت خاص جغرافیایی و قرار گرفتن بر سر راه شاهراه تمدن ها ، نه تنها از نخستین سازندگان آثار سفالی بوده اند بلکه چیره دست ترین سازنده به شمار می رفته اند. در ایران در چهار منطقه مسکونی ، سفالگری رواج داشته است:                                                          
1- منطقه غرب کوه های زاگرس نزدیک کرمانشاهان
2- کرانه های جنوبی دریای خزر
3- شمال غرب آذربایجان
4- جنوب شرق ایران
در حاشیه کویر و نواحی مرکزی ایران نیز سفال هاییبا قدمت هشت هزار سال به چشم می خورد.  

کهن ترین اشیا سفالی بدست آمده در کاوش های باستانی ایران آثار مکشوفه از گنج دره تپه در استان کرمانشاه است که به هزاره هشتم قبل از میلاد بر می گردد. همین طور مناطقی چون غاری در جنوب مازندران نزدیکی بهشهر (هزاره هشتم قبل از میلاد ) و در مرحله دوم در منطقه زاغه دردشت قزوین ، چشمه علی نزدیک تهران وتپه سیلک کاشان.

سفالهای مکشوفه از تقاط مذکور خشن و دارای مغز نرم است که موادی دارای کاه خشک شده و سبزیجات ریز برای چسبندگی به مخلوط اولیه یعنی آب وخاک افزوده اند وچرخ سفالگری هنوز مورد استفاده قرار نگرفته است و همین طور حرارت کوره قابل کنترل نبوده است و سفال کاملاً سخت و یکرنگی بدست نمی آمده است و گاهی مغز به علت کمی درجه حرارت خاکستری متمایل به سیاه باقی مانده است ( هزاره ششم ق.م). مرحله بعد سفال سازی تکامل بیشتری می یابد واز شن نرم و پودر شن به همراه خاک استفاده می کردند تا ظروفی با جداره بسیار نازک بسازند. در این دوره ساخت ظروف با کف مقعر و بدنه محدب آغاز شد.  

در هزاره چهارم ق.م با اختراع چرخ سفالگری و استفاده از آن در شکل بخشیدن به ظروف سفالی تحولی جدید در صنعت سفال سازی آ غاز می شود و همچنین تزئینات روی ظروف تنوع بیشتری پیدا می کند.

ساختار سراميك
لغت سراميك از كلمه يوناني « كراموس » به معني سفال يا گل پخته گرفته شده است و در واقع براي معرفي سراميك بايد گفت كه عبارتست از هنر و علم ساختن و كاربرد اشياي جامد و شكننده اي كه ماده اصلي و عمده آن خاكها مي باشند (اين خاكها شامل : كائولن و خاك سفال است).

لعاب دادن كاشي و سراميك
براي آنكه سطح جسم درخشنده، صاف و زيبا، ضد آب، ضد شيميايي و در صورت نياز آراسته شود روي آن را پس از خنك كردن با يك لايه نازك لعاب مي پزند. لعاب (رنگ معدني) به حالت مايع روي جسم خشك شده اندود مي شود. لعابها اصولا مواد معدني و سيليسي هستند كه يك لايه شيشه اي مانند در سطح خارجي سراميك تشكيل مي دهند.

كاربرد سراميك ها
استفاده از سراميك در كف سازي و نماسازي يا در توليدات وسايل بهداشتي و مصالح ساختماني نظير انواع آجر سفال هاي تزئيني داخل و خارج ساختمان سفال هاي بام ساختمان، كانالهاي فاضلابي، سفالهاي ضد اسيدي همه از سراميكهايي است كه از ديرباز تهيه و مصرف مي شده.

همچنين كاربرد سراميك در صنايع مختلف نظير تهيه وسايل مقاوم در برابر حرارت و الكتريسيته، فيوزهاي الكتريكي، شمع اتومبيل، ريخته گري، تهيه المانهاي حرارتي بسيار دقيق، وسايل فضايي، سمباده، براده برداري، تراشكاري ها ريخته گري فوق دقيق، آجرهاي نسوز، مقره هاي الكتريكي، المانهاي تصفيه آب، پوسته موتور، گرافيت، بتن، مواد نسوز، بدنه سفينه هاي فضايي، انواع سيمانها، محصولات شيشه اي و هزاران كاربرد ديگر كه روز به روز بر اهميت سراميك مي افزايد.

كاشي و كاربرد آن
كاشي يكي ديگر از محصولات سفالين و سراميكي است كه بویژه در ساختمان كاربرد و اهميت ویژه اي دارد.
كاشي براي تزئينات داخل و خارج ساختمان و همچنين براي بهداشت و عايق رطوبت به كار مي رود.

كاشي تزئيناتي خارج ساختمان را بویژه در اماكن مذهبي به كار مي برند.
كاشي را در ابعاد و اندازه هاي گوناگون توليد مي كنند. كاشي كف و ديواري را در ابعاد زير 2×2 و 2 × 1 تا پنجاه در پنجاهسانتيمتر توليد مي كنند كه با رنگهاي گوناگون مي تواند يك نقاشي را در محل نصب نيز نشان دهد.

كيفيت كاشي بايد به نحوي باشد كه تغييرات ناگهاني درجه حرارت 100 ـ 20 درجه سانتيگراد را به خوبي تحمل كرده و هيچگونه آثار ترك در بدنه و يا لعاب آن ظاهر نشود. كاشي ديواري را براي حفظ بهداشت و رطوبت در آشپزخانه، محيط هاي بهداشتي، حمام و دستشويي استفاده مي كنند.

كاشي كف را نيز به علت ضد سايش بودن و مقاومت حرارتي و الكتريكي بالا در آشپزخانه ها، حمام ها، آزمايشگاهها، رختشويخانه ها و كارخانجات شيميايي به كار مي برند. همچنين كاشي بايد داراي ابعاد صاف و گوشه هاي تيز باشد.

توليدي كاشي و سراميك در ايران
در سالهاي اخير كارخانجات توليد كاشي و سراميك ديوار و كف زيادي در ايران ايجاد شده اند و تحول بزرگي در اين صنعت بوجود آمده است و همچنين در مورد توليد وسايل بهداشتي و ظروف چيني و كارخانه مقره سازي كه در ايران فعال مي باشند و توانسته اند ظرف سي سال اخير توليد كاشي و سراميك را ازتوليد كم و سنتي و نيمه صنعتي به حدود 70 ميليون متر مربع برسانند.

تاريخچه كاشي و سراميك

سفالگري از جمله باستاني ترين هنرهاي بشري و در واقع سرمنشاء هنر توليد كاشي و سراميك كه نخستين آثار اين هنر در ايران به حدود 10000 سال قبل از ميلاد مي رسد كه به صورت گل نپخته بوده و آثار اولين كوره هاي پخت سفال به حدود 6000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد.
سفالگري از جمله باستاني ترين هنرهاي بشري و در واقع سرمنشاء هنر توليد كاشي و سراميك كه نخستين آثار اين هنر در ايران به حدود 10000 سال قبل از ميلاد مي رسد كه به صورت گل نپخته بوده و آثار اولين كوره هاي پخت سفال به حدود 6000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد.

ادامه پيشرفت در صنعت سفالگري منجر به تغييراتي در روش توليد كه شامل تغيير كوره ها، اختراع چرخ كوزه گري و هم در كيفيت مواد سفالگري نظير رنگ آميزي و لعاب كاري بوده است. زمان آغاز لعابكاري كه امكان ضد آب كردن و همچنين نقاشي كردن و زيبا سازي ظروف و سفال ها و تهيه كاشي را مقدور مي كرد به حدود 5000 سال پيش مي رسد.

كاستيها روش و دانش لعاب كاري را از بابل به نقاط ديگر ايران رواج دادند. بعد از اسلام با تشويق استفاده از ظروف سفالي و سراميكي به جاي ظروف فلزي، طلا و نقره صنعت سفالگري رشد تازه اي يافت و از صنعت سفال سازي و كاشي سازي براي آرايش محراب مسجد، ضد آب كردن ديوار حمام ها، ايجاد حوض و آب نما و انتقال ظروف و خمره و لوازم و كوزه ها همچنين، شيب بندي بام ها استفاده شده است.

تاريخچه كاشي
اشکال اولیه کاشی های سرامیکی مربوط به دوران قبل از تاریخ است وقتی که استفاده از رس بعنوان یکی از مصالح ساختمانی در چندین تمدن اولیه توسعه یافت . کاشیهای مدرن اولیه بطور زمخت شکل داده شده بود و استقامت کاشیهای امروزی را دارا نبودند. مصالح کاشی ها از کف رودخانه ها استخراج شده در بلوکهای ساختمانی فرم داده شده و در آفتاب خشک می شدند. کاشیهای اولیه خام بوده اند ولی حتی در 6000 سال قبل مردم با استفاده از رنگ زدن و کنده کاری ظریف روی کاشی ها از آنها برای تزیین استفاده می کردند.

صنعت سراميك در واقع محدود به ساخت ظروف و وسايل و قطعات سفالي ساده گذشته نيست و كاربردي شگرف در همه ابعاد تمدن و تكنولو?ي نوين بشر امروز دارد. روش ساخت و تهيه كليه وسايل سراميكي تقريبا يكي است و بسته به كاربرد، تفاوتهاي جزئي در روش توليد دارد.

کاشیهای پخته شده  (Firing Tile)
مصریهای باستان اولین کسانی بودند که کشف کردند کاشیهای رسی پخته شده در کوره محکمتر و در برابر آب مقاومتر هستند. بسیاری از تمدنهای باستان از کاشیهای مربعی کوچک پخته شده رسی برای تزیین در معماری استفاده می کردند.
ساختمانهای شهرهای قدیمی بین النهرین با سفالینه های قرمز بدون لعاب و کاشیهای رنگارنگ نماکاری شده بودند. یونانیان و رومیان باستان از سرامیک در کف ، سقف و حتی لوله کشی درون ساختمانها استفاده می کردند . چینیها از رس سفید رنگ به نام کائولین استفاده می کردند تا بتوانند سرامیکی مقاوم و سفید رنگی به نام چینی  (Porcelain)تولید کنند. در اروپای قرون وسطی از کاشیها در کف کلیساها استفاده می شد. در سراسر قاره اروپا بیزاسنها به بهترین شکل از کاشیهای کوچک در مقیاسهای کوچک استفاده می کردند. آنها با استفاده از کاشی و شیشه و سنگ الگوهای موزاییکی پر مفهوم و زیبایی خلق کرده اند.

کاشی های لعابدار  (Glazing Tile)
سرامیکهای ایرانی تحت تاثیر کاشیهای وارد شده از چین بودند این کاشی ها که برای مقاصد تزیینی استفاده می شدند در سراسر آسیای جنوبی ، آفریقای شمالی ، اسپانیا و حتی اروپا نیز پخش گردید . از آنجا که هنر اسلامی از تخیلات انسانی سرچشمه می گرفت و در پیشرفت و توسعه دین اسلام تاثیر گذار بود صنعتگران به ارائه کاشیهای با رنگ روشن و مرصع یا بافت پیچیده روی آوردند.
کاشیهای لعابی پررنگ در الگوهای موزاییکهای بزرگ و تغییر رنگ های ظریف کنار هم چیده می شدند. صنعتگران مسلمان از اکسیدهای فلزی مانند قلع ، مس ، کبالت ، منیزیم و آنتیمون برای لعاب کاشی استفاده می کردند که لعابی درخشنده تر و محکمتر حاصل می نمود.
در قرن پانزدهم کاشیهای با لعاب اکسید فلز در ایتالیا متداول شدند و بتدریج در صنعتگران شمال ایتالیا نفوذ کردند . مراکز تجاری مهم اروپایی به این موتیفهای محلی اهمیت دادند بطوریکه برخی از این کاشی ها هنوز هم استفاده می شوند مانند کاشی دلفت ( از دلفت هلند) و کاشی ماجولیکا ( از مایورکای اسپانیا).

کاشی های مدرن  (Modern Tile)
امروزه اغلب شرکتهای سازنده تجاری از روش پرس خاک  (press dust)استفاده می کنند . ابتدا مخلوط مواد در شکل مورد نظر پرس شده و سپس لعاب زده می شود (ممکن است لعاب زده نشود) و سپس در کوره پخت می شود. برخی از صنعتگران ممکن است با پرس ملات یا با پهن کردن خمیر و قطع آن با استفاده از قالب همانند شیرینی پزها کاشیها را با شکل مورد نظر تولید کنند.
روش برش کاشی هر چه باشد نیاز به پخته شدن دارد تا سخت شود. خلوص رس ، دفعات پختن و دمای کوره عواملی هستند که در تعیین قیمت و کیفیت کاشی تاثیر گذارند. دمای کوره از 900 درجه فارنهایت تا 2500 درجه فارنهایت متغیر است. هر چه دمای کوره کمتر باشد تخلخل کاشی بیشتر بوده و لعاب نرم تر است. دمای بالاتر کاشی متراکم تر و لعاب محکم تری تولید می کند.

تاریخچه سرامیک
باستان شناسان در یافته اند که بشر اولیه در حدود 24000 سال قبل از میلاد اقدام به ساخت سرامیک می کرده است. این سرامیک ها در چکسلواکی یافت شده اند و به شکل حیوانات و پیکره انسان ،تخته صاف و توپ می باشد. این سرامیک ها را از چربی حیوانات به همراه استخوان آنها و خاکستر استخوان و مقداری رس ریز دانه می ساختند و بعد از شکل دادن آن را در دمایی در حدود 500 تا 800 درجه سانتیگراد در کوره های گنبدی شکل و یا به شکل نعل اسب پخت می نمودند .اما هنوز معلوم نیست این نوع از سرامیک ها را به چه علتی می ساختند. اولین ظروف سفالی مورد استفاده در 9000 سال قبل از میلاد مسیح ساخته می شد و برای نگهداری غذا و دانه های خوراکی مورد استفاده قرار می گرفت. ساخت شیشه نیز تقریباً هم زمان با سفال ودر 8000 سال پیش در مصر آغاز شد بطوریکه در پخت سفال به علت حضور اکسید کلسیم به همراه شن ، وسودا در نهایت به سفال های لعابدار رنگی منجر شد.                                                                                                  

تاریخچه سرامیک در ایران
سفال یکی از مهمترین و قدیمی ترین دست ساخته های هنری بشر است که در آغاز کار سفالگری تا کنون هم چنان پایدار مانده است . مردم سرزمین ایران به سبب موقعیت خاص جغرافیایی و قرار گرفتن بر سر راه شاهراه تمدن ها ، نه تنها از نخستین سازندگان آثار سفالی بوده اند بلکه چیره دست ترین سازنده به شمار می رفته اند. در ایران در چهار منطقه مسکونی ، سفالگری رواج داشته است:                                                          
1- منطقه غرب کوه های زاگرس نزدیک کرمانشاهان
2- کرانه های جنوبی دریای خزر
3- شمال غرب آذربایجان
4- جنوب شرق ایران
در حاشیه کویر و نواحی مرکزی ایران نیز سفال هاییبا قدمت هشت هزار سال به چشم می خورد.  

کهن ترین اشیا سفالی بدست آمده در کاوش های باستانی ایران آثار مکشوفه از گنج دره تپه در استان کرمانشاه است که به هزاره هشتم قبل از میلاد بر می گردد. همین طور مناطقی چون غاری در جنوب مازندران نزدیکی بهشهر (هزاره هشتم قبل از میلاد ) و در مرحله دوم در منطقه زاغه دردشت قزوین ، چشمه علی نزدیک تهران وتپه سیلک کاشان.

سفالهای مکشوفه از تقاط مذکور خشن و دارای مغز نرم است که موادی دارای کاه خشک شده و سبزیجات ریز برای چسبندگی به مخلوط اولیه یعنی آب وخاک افزوده اند وچرخ سفالگری هنوز مورد استفاده قرار نگرفته است و همین طور حرارت کوره قابل کنترل نبوده است و سفال کاملاً سخت و یکرنگی بدست نمی آمده است و گاهی مغز به علت کمی درجه حرارت خاکستری متمایل به سیاه باقی مانده است ( هزاره ششم ق.م). مرحله بعد سفال سازی تکامل بیشتری می یابد واز شن نرم و پودر شن به همراه خاک استفاده می کردند تا ظروفی با جداره بسیار نازک بسازند. در این دوره ساخت ظروف با کف مقعر و بدنه محدب آغاز شد.  

در هزاره چهارم ق.م با اختراع چرخ سفالگری و استفاده از آن در شکل بخشیدن به ظروف سفالی تحولی جدید در صنعت سفال سازی آ غاز می شود و همچنین تزئینات روی ظروف تنوع بیشتری پیدا می کند.

ساختار سراميك
لغت سراميك از كلمه يوناني « كراموس » به معني سفال يا گل پخته گرفته شده است و در واقع براي معرفي سراميك بايد گفت كه عبارتست از هنر و علم ساختن و كاربرد اشياي جامد و شكننده اي كه ماده اصلي و عمده آن خاكها مي باشند (اين خاكها شامل : كائولن و خاك سفال است).

لعاب دادن كاشي و سراميك
براي آنكه سطح جسم درخشنده، صاف و زيبا، ضد آب، ضد شيميايي و در صورت نياز آراسته شود روي آن را پس از خنك كردن با يك لايه نازك لعاب مي پزند. لعاب (رنگ معدني) به حالت مايع روي جسم خشك شده اندود مي شود. لعابها اصولا مواد معدني و سيليسي هستند كه يك لايه شيشه اي مانند در سطح خارجي سراميك تشكيل مي دهند.

كاربرد سراميك ها
استفاده از سراميك در كف سازي و نماسازي يا در توليدات وسايل بهداشتي و مصالح ساختماني نظير انواع آجر سفال هاي تزئيني داخل و خارج ساختمان سفال هاي بام ساختمان، كانالهاي فاضلابي، سفالهاي ضد اسيدي همه از سراميكهايي است كه از ديرباز تهيه و مصرف مي شده.

همچنين كاربرد سراميك در صنايع مختلف نظير تهيه وسايل مقاوم در برابر حرارت و الكتريسيته، فيوزهاي الكتريكي، شمع اتومبيل، ريخته گري، تهيه المانهاي حرارتي بسيار دقيق، وسايل فضايي، سمباده، براده برداري، تراشكاري ها ريخته گري فوق دقيق، آجرهاي نسوز، مقره هاي الكتريكي، المانهاي تصفيه آب، پوسته موتور، گرافيت، بتن، مواد نسوز، بدنه سفينه هاي فضايي، انواع سيمانها، محصولات شيشه اي و هزاران كاربرد ديگر كه روز به روز بر اهميت سراميك مي افزايد.

كاشي و كاربرد آن
كاشي يكي ديگر از محصولات سفالين و سراميكي است كه بویژه در ساختمان كاربرد و اهميت ویژه اي دارد.
كاشي براي تزئينات داخل و خارج ساختمان و همچنين براي بهداشت و عايق رطوبت به كار مي رود.

كاشي تزئيناتي خارج ساختمان را بویژه در اماكن مذهبي به كار مي برند.
كاشي را در ابعاد و اندازه هاي گوناگون توليد مي كنند. كاشي كف و ديواري را در ابعاد زير 2×2 و 2 × 1 تا پنجاه در پنجاهسانتيمتر توليد مي كنند كه با رنگهاي گوناگون مي تواند يك نقاشي را در محل نصب نيز نشان دهد.

كيفيت كاشي بايد به نحوي باشد كه تغييرات ناگهاني درجه حرارت 100 ـ 20 درجه سانتيگراد را به خوبي تحمل كرده و هيچگونه آثار ترك در بدنه و يا لعاب آن ظاهر نشود. كاشي ديواري را براي حفظ بهداشت و رطوبت در آشپزخانه، محيط هاي بهداشتي، حمام و دستشويي استفاده مي كنند.

كاشي كف را نيز به علت ضد سايش بودن و مقاومت حرارتي و الكتريكي بالا در آشپزخانه ها، حمام ها، آزمايشگاهها، رختشويخانه ها و كارخانجات شيميايي به كار مي برند. همچنين كاشي بايد داراي ابعاد صاف و گوشه هاي تيز باشد.

توليدي كاشي و سراميك در ايران
در سالهاي اخير كارخانجات توليد كاشي و سراميك ديوار و كف زيادي در ايران ايجاد شده اند و تحول بزرگي در اين صنعت بوجود آمده است و همچنين در مورد توليد وسايل بهداشتي و ظروف چيني و كارخانه مقره سازي كه در ايران فعال مي باشند و توانسته اند ظرف سي سال اخير توليد كاشي و سراميك را ازتوليد كم و سنتي و نيمه صنعتي به حدود 70 ميليون متر مربع برسانند.

تاريخچه كاشي و سراميك

سفالگري از جمله باستاني ترين هنرهاي بشري و در واقع سرمنشاء هنر توليد كاشي و سراميك كه نخستين آثار اين هنر در ايران به حدود 10000 سال قبل از ميلاد مي رسد كه به صورت گل نپخته بوده و آثار اولين كوره هاي پخت سفال به حدود 6000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد.
سفالگري از جمله باستاني ترين هنرهاي بشري و در واقع سرمنشاء هنر توليد كاشي و سراميك كه نخستين آثار اين هنر در ايران به حدود 10000 سال قبل از ميلاد مي رسد كه به صورت گل نپخته بوده و آثار اولين كوره هاي پخت سفال به حدود 6000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد.

ادامه پيشرفت در صنعت سفالگري منجر به تغييراتي در روش توليد كه شامل تغيير كوره ها، اختراع چرخ كوزه گري و هم در كيفيت مواد سفالگري نظير رنگ آميزي و لعاب كاري بوده است. زمان آغاز لعابكاري كه امكان ضد آب كردن و همچنين نقاشي كردن و زيبا سازي ظروف و سفال ها و تهيه كاشي را مقدور مي كرد به حدود 5000 سال پيش مي رسد.

كاستيها روش و دانش لعاب كاري را از بابل به نقاط ديگر ايران رواج دادند. بعد از اسلام با تشويق استفاده از ظروف سفالي و سراميكي به جاي ظروف فلزي، طلا و نقره صنعت سفالگري رشد تازه اي يافت و از صنعت سفال سازي و كاشي سازي براي آرايش محراب مسجد، ضد آب كردن ديوار حمام ها، ايجاد حوض و آب نما و انتقال ظروف و خمره و لوازم و كوزه ها همچنين، شيب بندي بام ها استفاده شده است.

تاريخچه كاشي
اشکال اولیه کاشی های سرامیکی مربوط به دوران قبل از تاریخ است وقتی که استفاده از رس بعنوان یکی از مصالح ساختمانی در چندین تمدن اولیه توسعه یافت . کاشیهای مدرن اولیه بطور زمخت شکل داده شده بود و استقامت کاشیهای امروزی را دارا نبودند. مصالح کاشی ها از کف رودخانه ها استخراج شده در بلوکهای ساختمانی فرم داده شده و در آفتاب خشک می شدند. کاشیهای اولیه خام بوده اند ولی حتی در 6000 سال قبل مردم با استفاده از رنگ زدن و کنده کاری ظریف روی کاشی ها از آنها برای تزیین استفاده می کردند.

صنعت سراميك در واقع محدود به ساخت ظروف و وسايل و قطعات سفالي ساده گذشته نيست و كاربردي شگرف در همه ابعاد تمدن و تكنولو?ي نوين بشر امروز دارد. روش ساخت و تهيه كليه وسايل سراميكي تقريبا يكي است و بسته به كاربرد، تفاوتهاي جزئي در روش توليد دارد.

کاشیهای پخته شده  (Firing Tile)
مصریهای باستان اولین کسانی بودند که کشف کردند کاشیهای رسی پخته شده در کوره محکمتر و در برابر آب مقاومتر هستند. بسیاری از تمدنهای باستان از کاشیهای مربعی کوچک پخته شده رسی برای تزیین در معماری استفاده می کردند.
ساختمانهای شهرهای قدیمی بین النهرین با سفالینه های قرمز بدون لعاب و کاشیهای رنگارنگ نماکاری شده بودند. یونانیان و رومیان باستان از سرامیک در کف ، سقف و حتی لوله کشی درون ساختمانها استفاده می کردند . چینیها از رس سفید رنگ به نام کائولین استفاده می کردند تا بتوانند سرامیکی مقاوم و سفید رنگی به نام چینی  (Porcelain)تولید کنند. در اروپای قرون وسطی از کاشیها در کف کلیساها استفاده می شد. در سراسر قاره اروپا بیزاسنها به بهترین شکل از کاشیهای کوچک در مقیاسهای کوچک استفاده می کردند. آنها با استفاده از کاشی و شیشه و سنگ الگوهای موزاییکی پر مفهوم و زیبایی خلق کرده اند.

کاشی های لعابدار  (Glazing Tile)
سرامیکهای ایرانی تحت تاثیر کاشیهای وارد شده از چین بودند این کاشی ها که برای مقاصد تزیینی استفاده می شدند در سراسر آسیای جنوبی ، آفریقای شمالی ، اسپانیا و حتی اروپا نیز پخش گردید . از آنجا که هنر اسلامی از تخیلات انسانی سرچشمه می گرفت و در پیشرفت و توسعه دین اسلام تاثیر گذار بود صنعتگران به ارائه کاشیهای با رنگ روشن و مرصع یا بافت پیچیده روی آوردند.
کاشیهای لعابی پررنگ در الگوهای موزاییکهای بزرگ و تغییر رنگ های ظریف کنار هم چیده می شدند. صنعتگران مسلمان از اکسیدهای فلزی مانند قلع ، مس ، کبالت ، منیزیم و آنتیمون برای لعاب کاشی استفاده می کردند که لعابی درخشنده تر و محکمتر حاصل می نمود.
در قرن پانزدهم کاشیهای با لعاب اکسید فلز در ایتالیا متداول شدند و بتدریج در صنعتگران شمال ایتالیا نفوذ کردند . مراکز تجاری مهم اروپایی به این موتیفهای محلی اهمیت دادند بطوریکه برخی از این کاشی ها هنوز هم استفاده می شوند مانند کاشی دلفت ( از دلفت هلند) و کاشی ماجولیکا ( از مایورکای اسپانیا).

کاشی های مدرن  (Modern Tile)
امروزه اغلب شرکتهای سازنده تجاری از روش پرس خاک  (press dust)استفاده می کنند . ابتدا مخلوط مواد در شکل مورد نظر پرس شده و سپس لعاب زده می شود (ممکن است لعاب زده نشود) و سپس در کوره پخت می شود. برخی از صنعتگران ممکن است با پرس ملات یا با پهن کردن خمیر و قطع آن با استفاده از قالب همانند شیرینی پزها کاشیها را با شکل مورد نظر تولید کنند.
روش برش کاشی هر چه باشد نیاز به پخته شدن دارد تا سخت شود. خلوص رس ، دفعات پختن و دمای کوره عواملی هستند که در تعیین قیمت و کیفیت کاشی تاثیر گذارند. دمای کوره از 900 درجه فارنهایت تا 2500 درجه فارنهایت متغیر است. هر چه دمای کوره کمتر باشد تخلخل کاشی بیشتر بوده و لعاب نرم تر است. دمای بالاتر کاشی متراکم تر و لعاب محکم تری تولید می کند.

تاریخچه سرامیک
باستان شناسان در یافته اند که بشر اولیه در حدود 24000 سال قبل از میلاد اقدام به ساخت سرامیک می کرده است. این سرامیک ها در چکسلواکی یافت شده اند و به شکل حیوانات و پیکره انسان ،تخته صاف و توپ می باشد. این سرامیک ها را از چربی حیوانات به همراه استخوان آنها و خاکستر استخوان و مقداری رس ریز دانه می ساختند و بعد از شکل دادن آن را در دمایی در حدود 500 تا 800 درجه سانتیگراد در کوره های گنبدی شکل و یا به شکل نعل اسب پخت می نمودند .اما هنوز معلوم نیست این نوع از سرامیک ها را به چه علتی می ساختند. اولین ظروف سفالی مورد استفاده در 9000 سال قبل از میلاد مسیح ساخته می شد و برای نگهداری غذا و دانه های خوراکی مورد استفاده قرار می گرفت. ساخت شیشه نیز تقریباً هم زمان با سفال ودر 8000 سال پیش در مصر آغاز شد بطوریکه در پخت سفال به علت حضور اکسید کلسیم به همراه شن ، وسودا در نهایت به سفال های لعابدار رنگی منجر شد.                                                                                                  

تاریخچه سرامیک در ایران
سفال یکی از مهمترین و قدیمی ترین دست ساخته های هنری بشر است که در آغاز کار سفالگری تا کنون هم چنان پایدار مانده است . مردم سرزمین ایران به سبب موقعیت خاص جغرافیایی و قرار گرفتن بر سر راه شاهراه تمدن ها ، نه تنها از نخستین سازندگان آثار سفالی بوده اند بلکه چیره دست ترین سازنده به شمار می رفته اند. در ایران در چهار منطقه مسکونی ، سفالگری رواج داشته است:                                                          
1- منطقه غرب کوه های زاگرس نزدیک کرمانشاهان
2- کرانه های جنوبی دریای خزر
3- شمال غرب آذربایجان
4- جنوب شرق ایران
در حاشیه کویر و نواحی مرکزی ایران نیز سفال هاییبا قدمت هشت هزار سال به چشم می خورد.  

کهن ترین اشیا سفالی بدست آمده در کاوش های باستانی ایران آثار مکشوفه از گنج دره تپه در استان کرمانشاه است که به هزاره هشتم قبل از میلاد بر می گردد. همین طور مناطقی چون غاری در جنوب مازندران نزدیکی بهشهر (هزاره هشتم قبل از میلاد ) و در مرحله دوم در منطقه زاغه دردشت قزوین ، چشمه علی نزدیک تهران وتپه سیلک کاشان.

سفالهای مکشوفه از تقاط مذکور خشن و دارای مغز نرم است که موادی دارای کاه خشک شده و سبزیجات ریز برای چسبندگی به مخلوط اولیه یعنی آب وخاک افزوده اند وچرخ سفالگری هنوز مورد استفاده قرار نگرفته است و همین طور حرارت کوره قابل کنترل نبوده است و سفال کاملاً سخت و یکرنگی بدست نمی آمده است و گاهی مغز به علت کمی درجه حرارت خاکستری متمایل به سیاه باقی مانده است ( هزاره ششم ق.م). مرحله بعد سفال سازی تکامل بیشتری می یابد واز شن نرم و پودر شن به همراه خاک استفاده می کردند تا ظروفی با جداره بسیار نازک بسازند. در این دوره ساخت ظروف با کف مقعر و بدنه محدب آغاز شد.  

در هزاره چهارم ق.م با اختراع چرخ سفالگری و استفاده از آن در شکل بخشیدن به ظروف سفالی تحولی جدید در صنعت سفال سازی آ غاز می شود و همچنین تزئینات روی ظروف تنوع بیشتری پیدا می کند.

ساختار سراميك
لغت سراميك از كلمه يوناني « كراموس » به معني سفال يا گل پخته گرفته شده است و در واقع براي معرفي سراميك بايد گفت كه عبارتست از هنر و علم ساختن و كاربرد اشياي جامد و شكننده اي كه ماده اصلي و عمده آن خاكها مي باشند (اين خاكها شامل : كائولن و خاك سفال است).

لعاب دادن كاشي و سراميك
براي آنكه سطح جسم درخشنده، صاف و زيبا، ضد آب، ضد شيميايي و در صورت نياز آراسته شود روي آن را پس از خنك كردن با يك لايه نازك لعاب مي پزند. لعاب (رنگ معدني) به حالت مايع روي جسم خشك شده اندود مي شود. لعابها اصولا مواد معدني و سيليسي هستند كه يك لايه شيشه اي مانند در سطح خارجي سراميك تشكيل مي دهند.

كاربرد سراميك ها
استفاده از سراميك در كف سازي و نماسازي يا در توليدات وسايل بهداشتي و مصالح ساختماني نظير انواع آجر سفال هاي تزئيني داخل و خارج ساختمان سفال هاي بام ساختمان، كانالهاي فاضلابي، سفالهاي ضد اسيدي همه از سراميكهايي است كه از ديرباز تهيه و مصرف مي شده.

همچنين كاربرد سراميك در صنايع مختلف نظير تهيه وسايل مقاوم در برابر حرارت و الكتريسيته، فيوزهاي الكتريكي، شمع اتومبيل، ريخته گري، تهيه المانهاي حرارتي بسيار دقيق، وسايل فضايي، سمباده، براده برداري، تراشكاري ها ريخته گري فوق دقيق، آجرهاي نسوز، مقره هاي الكتريكي، المانهاي تصفيه آب، پوسته موتور، گرافيت، بتن، مواد نسوز، بدنه سفينه هاي فضايي، انواع سيمانها، محصولات شيشه اي و هزاران كاربرد ديگر كه روز به روز بر اهميت سراميك مي افزايد.

كاشي و كاربرد آن
كاشي يكي ديگر از محصولات سفالين و سراميكي است كه بویژه در ساختمان كاربرد و اهميت ویژه اي دارد.
كاشي براي تزئينات داخل و خارج ساختمان و همچنين براي بهداشت و عايق رطوبت به كار مي رود.

كاشي تزئيناتي خارج ساختمان را بویژه در اماكن مذهبي به كار مي برند.
كاشي را در ابعاد و اندازه هاي گوناگون توليد مي كنند. كاشي كف و ديواري را در ابعاد زير 2×2 و 2 × 1 تا پنجاه در پنجاهسانتيمتر توليد مي كنند كه با رنگهاي گوناگون مي تواند يك نقاشي را در محل نصب نيز نشان دهد.

كيفيت كاشي بايد به نحوي باشد كه تغييرات ناگهاني درجه حرارت 100 ـ 20 درجه سانتيگراد را به خوبي تحمل كرده و هيچگونه آثار ترك در بدنه و يا لعاب آن ظاهر نشود. كاشي ديواري را براي حفظ بهداشت و رطوبت در آشپزخانه، محيط هاي بهداشتي، حمام و دستشويي استفاده مي كنند.

كاشي كف را نيز به علت ضد سايش بودن و مقاومت حرارتي و الكتريكي بالا در آشپزخانه ها، حمام ها، آزمايشگاهها، رختشويخانه ها و كارخانجات شيميايي به كار مي برند. همچنين كاشي بايد داراي ابعاد صاف و گوشه هاي تيز باشد.

توليدي كاشي و سراميك در ايران
در سالهاي اخير كارخانجات توليد كاشي و سراميك ديوار و كف زيادي در ايران ايجاد شده اند و تحول بزرگي در اين صنعت بوجود آمده است و همچنين در مورد توليد وسايل بهداشتي و ظروف چيني و كارخانه مقره سازي كه در ايران فعال مي باشند و توانسته اند ظرف سي سال اخير توليد كاشي و سراميك را ازتوليد كم و سنتي و نيمه صنعتي به حدود 70 ميليون متر مربع برسانند.