سرامیک ها در بیولوژی و پزشکی (5)


 

مترجم : حبیب الله علیخانی
منبع : سایت راسخون




 
شیشه های بیواکتیو یکی دیگر از پوشش های مهم امپلنتها هستند. این شیشه ها معمولا بوسیله ی یکی از روش های زیر اعمال می شوند:
لعاب زنی (enameling)
اسپری کردن بوسیله ی شعله (Flame Spraying)
روش تشکیل پوشش به روش غوطه وری (Dip Coating)
روش اسپری شعله شبیه به روش پلاسما اسپری است با این تفاوت که گاز حامل یونیزه نشده و دماهای مورد استفاده در این روش به مراتب پایین تر از روش پلاسما اسپری است.
در روش تشکیل پوشش به روش غوطه وری امپلنت فلزی ابتدا اکسید شده سپس به داخل شیشه ی مذاب غوطه ور می شود اکسید کردن امپلنت به این دلیل است که خواص تر شوندگی فلز بهبود یابد.
روش لعاب زنی یک روش سنتی برای تولید پوشش های شیشه ای است. در این روش از یک فرم خاص شیشه به نام فریت ( frit) استفاده می شود. این ماده بوسیله ی سرد کردن سریع شیشه در داخل آب بوجود می آید. فریت که به صورت ذرات درشت است، ابتدا آسیاب شده و سپس بر روی زیر لایه ی فلزی اعمال می شود. به همراه فریت مواد خاصی مصرف می شود که چسبندگی فلز و پوشش افزایش یابد. این مواد خاص با فریت و فلز واکنش می دهند و سبب افزایش چسبندگی شیمیایی می شوند.به هر حال این روش به طور موفقیت آمیز برای اعمال شیشه های بیواکتیو استفاده نشده است و از این رو روش های دیگر جایگزین شده است.

شیشه های رادیوتراپی
 

شیشه های آلومینو سیلیکاتی ایتریایی (YAS)که شیشه هایی رادیو اکتیو هستند برای پرتو افکنی به تومورهای سرطانی درمحیط بدن استفاده می شوند. اگر چه تومورهای کبدی درحالت اولیه در ایالات متحده ی امریکا نسبتا کمیاب هستند اما این نوع ترمورها بسیار کشنده هستند. و سالانه 3000-4000 مرگ در ایالات متحده ی آمریکا و 1.2 میلیون مرگ در جهان به دلیل این تومورها رخ می دهد. نکته ی مهم تر این است که بیشتر این ترمورها قابل عمل نیستند. زیرا عمل جراحی آنها دارای پیچیدگی فراوانی است. پرتو افکنی تومورها در داخل بدن اجازه می دهد تا با تمرکز پرتو افکنی با کمترین میزان آسیب، تومور را از بین برد. این روش یکی از روش های مهم در درمان این بیماری است. شیشه های YAS به دلایل زیر برای این کار برد مناسبند:
سمی نیستند.
به آسانی رادیو اکتیو می شوند.
در حالی که رادی اکتیو هستند، این مواد از لحاظ شیمیایی نامحلول هستند.
فرآیند سل ژن برای تولید شیشه ای YAS کروی استفاده می شود. خاصیت رادیو اکتیو این نوع شیشه ها به دلیل وجود ایزوتوپ 90Yاست. این نوع ایزوتوپ از خود پرتو β ساتع می کند و دارای نیمه عمر 64.1 ساعت است. میانگین نفوذ پرتو β (الکترون ها) در بدن 2.5 میلی متر است. (ماکزیم نفوذ 10 میلی متر است). برای آنکه ماده ی رادیو اکتیو به محل های وجود تومور برسد1- 15 میلیون گوی کوچک میکرومتری به داخل شریان کبدی ترزیق می شود. در این حالت خون وظیفه ی رساندن این مواد به محل های مورد نظر را دارد. زمان درمان 2-4 ساعت است. اندازه ی قطر گوی های کوچک بین 35-15Mm است. این اندازه به صورتی است که اجازه می دهد تا جریان خون کبد آنها را حمل کند اما به اندازه ای بزرگ هستند که وارد کل جریان خون نشوند. گوی های کوچک وارد شده به کبد در محل تومورها تمرکز می یابند که علت آن این است که توده ی توموری میزان مصرف خون بیشتری نسبت به بافت های اطراف خود دارد. با وجود عناصر رادیو اکتیو در اخل تومور عمل پرتو افکنی به درستی انجام می شود و به دلیل آنکه نیمه عمر ماده ی رادیو اکتیو مورد استفاده 64.1 ساعت است پس از سه هفته اثرات رادیو اکتیویته از بین می رود.
اگر چه استفاده از گوی های کوچک رادیو اکتیو در درمان سرطان جگر در مراحل اولیه ی خود است ولی محصولات تجاری ساخته شده بوسیله ی این تکنولوژی با نام تجاری Therasphere در آمریکا و کانادا تولید می شود. و از این دارو برای درمان سرطان غیر قابل جراحی کبد استفاده می شود. سایر کاربردهای پزشکی این گوی ها در درمان سرطان های کلیه و مغز است.
شکل 1 میکروکره های ساخته شده از شیشه های برات کلسیم لیتیم (LCB) را نشان می دهد.

سرامیک ها در بیولوژی وپزشکی (5)

این نوع میکروکره ها با عبور شیشه از بین یک شعله ی با دمای بالا تولید شده اند. از روش مشابه با روش عبور از شعله می توان برای تولید میکروکره های شیشه ی YAS استفاده کرد . میکروکره های LCB به داخل میکروکره های توخالی هیدروکسی آپاتیت وارد می شود. این سیستم ها در رسانش داروئی کاربرد دارند.

دریچه های مصنوعی قلب
 

کربن یک بیوسرامیک مهم است. این ماده هم زیست سازگار پذیر است و هم از لحاظ شیمیایی خنثی است. کربن به فرم های مختلفی وجود دارد. مهم ترین فرم کربن برای کاربردهای بیومدیکالی یک نوع گرافیت پیرولیتیک (Pyrolytic graphite) است. که فرم ایزوتروپیک دما پایین (LTI Carbon) نامیده می شود.
این ماده دارای ساختاری غیر منظم بر پایه ی گرافیت است. (از این رو به آن گرافیت توربو استراتیک (turbostratic Carbon) می گویند. در کربن توربواستراتیک توالی ABABA توده از حالت چرخش رندوم خارج شده یا با لایه هایی نسبت به همدیگر جایگزین گشته است.
کریستال های کربن LTI تنها اندازه ای برابر 10 نانومتر دارند و در ماده ی بالک به صورت رندوم قرار گرفته اند. این ریز ساختار موجب می شود که ماده دارای خواص و ویژگی های فیزیکی ایزوتروپیک باشد. (برخلاف گرافیت که دارای ساختار آن ایزوتروپیک است). دانستیه وخواص مکانیکی LTI به تعداد جاهای خالی کربن درهر لایه و اعوجاج بین صفحات بستگی دارد. دانسیته ی این ماده بین 1400kg/m_3 - 2200 است. ( 2200kg/m_3 دانسیته ی تئوری است).
کربن LTI با دانستیه ی بالا سخت ترین فرم کربن استراتیک است. ما می توانیم استحکام این مواد را با افزودن Si افزایش دهیم. با افزوده شدن Si به این مواد ذرات میکرونی غیر – مداومی از β-sic تشکیل می شود که به صورت اندوم در زمینه کربین پرولیتیک (با دانه های کروی) پراکنده شده اند.
با استفاده از فرآیند رسوب دهی شیمیایی از حالت بخار (CVD) می توان کربن و Sic را به صورت مشخص رسوب داد و آلیاژهایی از Si و LTI تولید کرد. دو واکنش ممکنه عبارتند از :
تجزیه ی پروپان: سرامیک ها در بیولوژی وپزشکی (5)
تجزیه ی متیل تری کلروسیلان: سرامیک ها در بیولوژی وپزشکی (5)
یکی از کاربردهای اصلی کربن LTI در ساخت پروتز دریچه ی قلب است. (شکل 2)

سرامیک ها در بیولوژی وپزشکی (5)

این کاربرد یکی از کاربردهای با شرایط بسیار سخت برای مواد بیولوژیک است. اولین استفاده از کربن LTI به عنوان دریچه ی قلب در سال 1969 گزارش شده است. اکثر دریچه های مصنوعی قلب که امروزه استفاده می شوند از جنس کربن پیرولیتیک LTI پالایش یافته با سیلسیم (Si) هستند.

سرامیک دندانی
 

پرسلان های فلدسپاتیک (پرسلان هایی بر پایه ی فلدسپار) به عنوان پوشش دندان استفاده می شوند. که علت این استفاده مسائل زیبایی است . این پوشش ها معمولا 500 میکرون ضخامت دارند. امروزه این مواد عمدتاً با شیشه ها جایگزین شده اند. (اگر چه نام آنها تغییر نکرده است.) لوسیت (Lucite): فلدسپات پتاسیک) عمدتاً برای بهبود ضریب انبساط حرارتی این پوشش ها استفاده می شده است.دی کور (Dicor) یک شیشه سرامیک است که به وسیله ی کورنینگ (corning) و برای جایگزینی دندان ها توسعه یافت. در این روش دندان بوسیله ی شیشه ریخته گری می شود که در این فرآیند از یک قالب مومی استفاده می شود. سپس شیشه ی ریخته گری شده با اعمال عملیات حرارتی به سرامیک تبدیل می شود. آلومینا نیز برای تولید دندان استفاده می شود. (اگر چه به دلیل وجود تخلخل دندانهای آلومینایی در هنگام استفاده شدن می شکنند). یکی از راه بهبود این مواد پالایش آلومینا با شیشه های دارای لانتانیوم است. روش ترمیم متفاوت با این نوع امپلنت ها در شکل 3 نشان داده شده است.

سرامیک ها در بیولوژی وپزشکی (5)

منبع انگلیسی مقاله : Caramic Materials/C.Barry Carter.M.GrantNorton

سرامیک ها در بیولوژی و پزشکی (5)


 

مترجم : حبیب الله علیخانی
منبع : سایت راسخون




 
شیشه های بیواکتیو یکی دیگر از پوشش های مهم امپلنتها هستند. این شیشه ها معمولا بوسیله ی یکی از روش های زیر اعمال می شوند:
لعاب زنی (enameling)
اسپری کردن بوسیله ی شعله (Flame Spraying)
روش تشکیل پوشش به روش غوطه وری (Dip Coating)
روش اسپری شعله شبیه به روش پلاسما اسپری است با این تفاوت که گاز حامل یونیزه نشده و دماهای مورد استفاده در این روش به مراتب پایین تر از روش پلاسما اسپری است.
در روش تشکیل پوشش به روش غوطه وری امپلنت فلزی ابتدا اکسید شده سپس به داخل شیشه ی مذاب غوطه ور می شود اکسید کردن امپلنت به این دلیل است که خواص تر شوندگی فلز بهبود یابد.
روش لعاب زنی یک روش سنتی برای تولید پوشش های شیشه ای است. در این روش از یک فرم خاص شیشه به نام فریت ( frit) استفاده می شود. این ماده بوسیله ی سرد کردن سریع شیشه در داخل آب بوجود می آید. فریت که به صورت ذرات درشت است، ابتدا آسیاب شده و سپس بر روی زیر لایه ی فلزی اعمال می شود. به همراه فریت مواد خاصی مصرف می شود که چسبندگی فلز و پوشش افزایش یابد. این مواد خاص با فریت و فلز واکنش می دهند و سبب افزایش چسبندگی شیمیایی می شوند.به هر حال این روش به طور موفقیت آمیز برای اعمال شیشه های بیواکتیو استفاده نشده است و از این رو روش های دیگر جایگزین شده است.

شیشه های رادیوتراپی
 

شیشه های آلومینو سیلیکاتی ایتریایی (YAS)که شیشه هایی رادیو اکتیو هستند برای پرتو افکنی به تومورهای سرطانی درمحیط بدن استفاده می شوند. اگر چه تومورهای کبدی درحالت اولیه در ایالات متحده ی امریکا نسبتا کمیاب هستند اما این نوع ترمورها بسیار کشنده هستند. و سالانه 3000-4000 مرگ در ایالات متحده ی آمریکا و 1.2 میلیون مرگ در جهان به دلیل این تومورها رخ می دهد. نکته ی مهم تر این است که بیشتر این ترمورها قابل عمل نیستند. زیرا عمل جراحی آنها دارای پیچیدگی فراوانی است. پرتو افکنی تومورها در داخل بدن اجازه می دهد تا با تمرکز پرتو افکنی با کمترین میزان آسیب، تومور را از بین برد. این روش یکی از روش های مهم در درمان این بیماری است. شیشه های YAS به دلایل زیر برای این کار برد مناسبند:
سمی نیستند.
به آسانی رادیو اکتیو می شوند.
در حالی که رادی اکتیو هستند، این مواد از لحاظ شیمیایی نامحلول هستند.
فرآیند سل ژن برای تولید شیشه ای YAS کروی استفاده می شود. خاصیت رادیو اکتیو این نوع شیشه ها به دلیل وجود ایزوتوپ 90Yاست. این نوع ایزوتوپ از خود پرتو β ساتع می کند و دارای نیمه عمر 64.1 ساعت است. میانگین نفوذ پرتو β (الکترون ها) در بدن 2.5 میلی متر است. (ماکزیم نفوذ 10 میلی متر است). برای آنکه ماده ی رادیو اکتیو به محل های وجود تومور برسد1- 15 میلیون گوی کوچک میکرومتری به داخل شریان کبدی ترزیق می شود. در این حالت خون وظیفه ی رساندن این مواد به محل های مورد نظر را دارد. زمان درمان 2-4 ساعت است. اندازه ی قطر گوی های کوچک بین 35-15Mm است. این اندازه به صورتی است که اجازه می دهد تا جریان خون کبد آنها را حمل کند اما به اندازه ای بزرگ هستند که وارد کل جریان خون نشوند. گوی های کوچک وارد شده به کبد در محل تومورها تمرکز می یابند که علت آن این است که توده ی توموری میزان مصرف خون بیشتری نسبت به بافت های اطراف خود دارد. با وجود عناصر رادیو اکتیو در اخل تومور عمل پرتو افکنی به درستی انجام می شود و به دلیل آنکه نیمه عمر ماده ی رادیو اکتیو مورد استفاده 64.1 ساعت است پس از سه هفته اثرات رادیو اکتیویته از بین می رود.
اگر چه استفاده از گوی های کوچک رادیو اکتیو در درمان سرطان جگر در مراحل اولیه ی خود است ولی محصولات تجاری ساخته شده بوسیله ی این تکنولوژی با نام تجاری Therasphere در آمریکا و کانادا تولید می شود. و از این دارو برای درمان سرطان غیر قابل جراحی کبد استفاده می شود. سایر کاربردهای پزشکی این گوی ها در درمان سرطان های کلیه و مغز است.
شکل 1 میکروکره های ساخته شده از شیشه های برات کلسیم لیتیم (LCB) را نشان می دهد.

سرامیک ها در بیولوژی وپزشکی (5)

این نوع میکروکره ها با عبور شیشه از بین یک شعله ی با دمای بالا تولید شده اند. از روش مشابه با روش عبور از شعله می توان برای تولید میکروکره های شیشه ی YAS استفاده کرد . میکروکره های LCB به داخل میکروکره های توخالی هیدروکسی آپاتیت وارد می شود. این سیستم ها در رسانش داروئی کاربرد دارند.

دریچه های مصنوعی قلب
 

کربن یک بیوسرامیک مهم است. این ماده هم زیست سازگار پذیر است و هم از لحاظ شیمیایی خنثی است. کربن به فرم های مختلفی وجود دارد. مهم ترین فرم کربن برای کاربردهای بیومدیکالی یک نوع گرافیت پیرولیتیک (Pyrolytic graphite) است. که فرم ایزوتروپیک دما پایین (LTI Carbon) نامیده می شود.
این ماده دارای ساختاری غیر منظم بر پایه ی گرافیت است. (از این رو به آن گرافیت توربو استراتیک (turbostratic Carbon) می گویند. در کربن توربواستراتیک توالی ABABA توده از حالت چرخش رندوم خارج شده یا با لایه هایی نسبت به همدیگر جایگزین گشته است.
کریستال های کربن LTI تنها اندازه ای برابر 10 نانومتر دارند و در ماده ی بالک به صورت رندوم قرار گرفته اند. این ریز ساختار موجب می شود که ماده دارای خواص و ویژگی های فیزیکی ایزوتروپیک باشد. (برخلاف گرافیت که دارای ساختار آن ایزوتروپیک است). دانستیه وخواص مکانیکی LTI به تعداد جاهای خالی کربن درهر لایه و اعوجاج بین صفحات بستگی دارد. دانسیته ی این ماده بین 1400kg/m_3 - 2200 است. ( 2200kg/m_3 دانسیته ی تئوری است).
کربن LTI با دانستیه ی بالا سخت ترین فرم کربن استراتیک است. ما می توانیم استحکام این مواد را با افزودن Si افزایش دهیم. با افزوده شدن Si به این مواد ذرات میکرونی غیر – مداومی از β-sic تشکیل می شود که به صورت اندوم در زمینه کربین پرولیتیک (با دانه های کروی) پراکنده شده اند.
با استفاده از فرآیند رسوب دهی شیمیایی از حالت بخار (CVD) می توان کربن و Sic را به صورت مشخص رسوب داد و آلیاژهایی از Si و LTI تولید کرد. دو واکنش ممکنه عبارتند از :
تجزیه ی پروپان: سرامیک ها در بیولوژی وپزشکی (5)
تجزیه ی متیل تری کلروسیلان: سرامیک ها در بیولوژی وپزشکی (5)
یکی از کاربردهای اصلی کربن LTI در ساخت پروتز دریچه ی قلب است. (شکل 2)

سرامیک ها در بیولوژی وپزشکی (5)

این کاربرد یکی از کاربردهای با شرایط بسیار سخت برای مواد بیولوژیک است. اولین استفاده از کربن LTI به عنوان دریچه ی قلب در سال 1969 گزارش شده است. اکثر دریچه های مصنوعی قلب که امروزه استفاده می شوند از جنس کربن پیرولیتیک LTI پالایش یافته با سیلسیم (Si) هستند.

سرامیک دندانی
 

پرسلان های فلدسپاتیک (پرسلان هایی بر پایه ی فلدسپار) به عنوان پوشش دندان استفاده می شوند. که علت این استفاده مسائل زیبایی است . این پوشش ها معمولا 500 میکرون ضخامت دارند. امروزه این مواد عمدتاً با شیشه ها جایگزین شده اند. (اگر چه نام آنها تغییر نکرده است.) لوسیت (Lucite): فلدسپات پتاسیک) عمدتاً برای بهبود ضریب انبساط حرارتی این پوشش ها استفاده می شده است.دی کور (Dicor) یک شیشه سرامیک است که به وسیله ی کورنینگ (corning) و برای جایگزینی دندان ها توسعه یافت. در این روش دندان بوسیله ی شیشه ریخته گری می شود که در این فرآیند از یک قالب مومی استفاده می شود. سپس شیشه ی ریخته گری شده با اعمال عملیات حرارتی به سرامیک تبدیل می شود. آلومینا نیز برای تولید دندان استفاده می شود. (اگر چه به دلیل وجود تخلخل دندانهای آلومینایی در هنگام استفاده شدن می شکنند). یکی از راه بهبود این مواد پالایش آلومینا با شیشه های دارای لانتانیوم است. روش ترمیم متفاوت با این نوع امپلنت ها در شکل 3 نشان داده شده است.

سرامیک ها در بیولوژی وپزشکی (5)

منبع انگلیسی مقاله : Caramic Materials/C.Barry Carter.M.GrantNorton

سرامیک ها در بیولوژی و پزشکی (4)


 

نويسنده:حبيب الله عليخاني
منبع:راسخون




 

بیوسرامیک ها درکامپوزیت ها
 

دلیل اصلی بوجود آمدن کامپوزیت ها، بهبود خواص مکانیکی (دراغلب موارد تافنس) است.خواص کامپوزیت ها معمولاًاز خواص سرامیک های تنها بهترند.درمورد بیوسرامیک ها تلاش می کنیم. تا kicرا افزایش ومدول الاستیک را کاهش دهیم.
اولین کامپوزیت بیوسرامیکی کامپوزیت شیشه ی بیواکتیو / الیاف و فولاد زنگ نزن (compositos Stainless Steel / bioactive glass) است. این نوع کامپوزیت از بیوگلاس 45S5( bioglass 45s5) وفولاد ضد زنگ با شماره ی AISI316L تولید شد. نحوه ی تولید این کامپوزیت در ابتدا بدین نحو بود که یک پیش ساخت از الیاف فلزی غیر مداوم تهیه می شود وسپس این ساختار در داخل شیشه ی مذاب غوطه ور می شد. پس از آن عملیات حرارتی مناسب سبب بهبود خواص مکانیکی آن می شود.
برای انتقال مؤثر تنش ها درمیان زمینه ی شیشه ای والیاف تقویت کننده ی کامپوزیت ، باید پیوندی قوی میان شیشه و فلز وجود داشته باشد.برای تحقق این امر ترشوندگی الیاف فلزی با شیشه را باید تقویت کرد. دراین فرآیند پیش از وارد کردن الیاف به شیشه ی مذاب، سطح فیبر فلزی اکسید می شود تاترشوندگی آن افزایش یابد. آنالیزهای شیمیایی انجام شده بر روی محل اتصال الیاف فلزی وماتریکس شیشه دراین کامپوزیت نشان داد که اتم های سیلیس از داخل شیشه به داخل اکسید نفوذ کرده اند و همچنین اتم های آهن از اکسید به داخل شیشه نفوذ کرده اند.گرادیان شیمیایی بوجود آمده درسطح مقطع محل اتصال باعث پدید آمدن میانکنش های شیمیایی گشته است. که این میانکنش ها موجب بهبود چسبندگی شده است. با فرض آنکه الیاف در جهت اعمال بار مرتب شده اند وهمچنین چسبندگی خوبی میان زمینه واجزاء وجود داشته باشد می توانیم بگوییم که کرنش الاستیک هر دو فاز برابر است واز این رومی توان گفت سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4)
که دراین فرمول زیر بندهای F,C و M به ترتیب به کامپوزیت، الیاف و زمینه نسبت داده می شود. همچنین V نسبت حجمی هر فاز است. اگر دریک نمونه از این کامپوزیت 45% حجمی الیاف فولادی وجود داشته باشد. و سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) وسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) می توان σc را محاسبه کرد. این مقدار برابر 262MPa است که این عدد استحکام بسیار بالاتری نسبت به شیشه ی تنها دارد.
یکی از مشکلات بالقوه ی موجود در تولید کامپوزیت ها عدم تطابق ضریب انبساط حرارتیسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) بین فازهاست. این تفاوت بین شیشه وفولاد بسیار زیاد است. برای بسیاری از الیاف دیگر مانند Ti ، این تفاوت بیشتر نیز هست. از این رو لازم است تاسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) شیشه را بوسیله ی تغییر ترکیب شیسشه بهبود دهیم.
سایر بیوسرامیک های امروزی که مورد توجه هستند عبارتند از:
1)شیشه ی بیواکتیو تقویت شده با Ti
2)شیشه ی A-W تقویت شده باسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) 3)پلی اتیلن تقویت شده با TCP
4)پلی اتیلن تقویت شده با HA
پلی اتیلن تقویت شده با هیدروکسی آپاتیت (HA) یک مثال خوب از کامپوزیت هایی است که می تواند خواصی از خودنشان دهد که یک ماده ی تنها آنها را ندارد. این کامپوزیت ها برای جایگزینی استخوانی بوجود آمده اند و دارای خواصی همچون بیواکتیو بودن وداکتیل بودن هستند. همچنین همخوانی مناسبی با مدول الاستیک استخوان دارند.

سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4)
 

شکل 1 نشان می دهد که چگونه با افزایش نسبت حجمی HA به O.5 درکامپوزیت می توان مدول الاستیک درگسترده ی استخوان متراکم پدید آورد. هنگامی که نسبت حجمی HA در کامپوزیت از O.45 بیشتر شود، حالت شکست از نرم به ترد تبدیل می شود. درکاربردهای بالینی نسبت حجمی O.4 ، بهینه است. کامپوزیت لپی اتیلن تقویت شده با HA با نام تجاری هاپکس (HAPEX) تولید می شود. و چندین هزار نفر از بیماران از امپلنت های گوش میانی تولید شده از این کامپوزیت استفاده می کنند. این نوع تکنولوژی در سال 1995 از FDA ایالات متحده ی آمریکا مجوز اخذ کرده است.

پوشش های بیواکتیو
 

اعمال یک پوشش سرامیکی یا شیشه ای بر روی یک سطح اجازه می دهد تا خواص سطحی وخواص مکانیکی جسم حاصله بهبود یابد. دراین مواد ما هم خواص بالک وهم خواص سطحی مناسب را داریم. سه دلیل اصلی برای اعمال پوشش وجود دارد:
1)جلوگیری از خوردگی ماده
2)زیست سازگار پذیر کردن امپلنت
3)پدید آوردن یک لایه ی غیر بیواکتیو بر روی مواد بیواکتیو درموارد ضروری
چهار ترکیب پوششی – زیر لایه وجود دارد:
1)سرامیک پلی کریستال بر روی سرامیک
2)شیشه بر روی سرامیک
3)شیشه بر روی فلز
4)سرامیک پلی کریستال بر روی فلز
پوشش های بیوسرامیکی معمولاً بر روی زیر لایه های فلزی اعمال می شوند تا هم تافنس شکست بالا و هم خاصیت بیواکتیوی سطحی درامپلنت ایجاد شود. استفاده از پوشش سرامیکی بیواکتیو می تواند سبب پدید آمدن پیوند مناسب میان پروتز وبافت های اطراف شود واز این رو طول عمر پروتز افزایش می یابد. در شرایط مناسب یک پروتز بدون سیمان باید طول عمر بیشتر نسبت به نوع سیمانی داشته باشد.(درپروتزهای سیمانی عمل اتصال پروتز به استخوان بوسیله ی سیمان انجام می شود.)
پوشش های سرامیکی مهم تری کلسیم فسفات و هیدروکسی آپاتیت هستند. تری کلسیم فسفات (TCP) یک بیوسرامیک با قابلیت جذب مجدد (resorbable bioceramic) است. این ماده در دو مزفولوژی α وایت لوکایت (α-whitelockite) وβ وایت لوکایت (β-white lockite ) وجود دارد. فرم β این ماده پایدارتر است. هنگامی که از TCP به عنوان امپلنت در بدن استفاده شود، این ماده بوسیله ی محیط جذب می شود. و بوسیله ی بافت جایگزین می شود. وظیفه ی بیوسرامیک های با قابلیت جذب مجدد، پدید آوردن یک داربست است که بافت بتواند در داخل آن رشد کند. که این نوع بیوسرامیک ها به صورت تدریجی جذب محیط می شوند. درصورت لزوم این مواد می توانند نقش چار چوب استخوانی را ایفا کنند. TCP به صورت بالینی دربسیاری از زمینه های دندانپزشکی وارتوپدی استفاده می شود. نوع بالک این ماده در حالت متخلخل ومتراکم وجود دارد این ماده درجایگزین های فوری ریشه ی دندان (tooth root replacement) و در امپلنت های بازسازی صورت وفک کار برد دارد .به هر حال به دلیل آنکه تری کلسیم فسفات درحالت بالک دارای خواص مکانیکی ضعیفی است ، نمی توان از آن در کاربردهای بارکش استفاده کرد.بنابراین در اغلب موارد TCP به صورت یک پوشش بر روی زیر لایه ی فلزی استفاده می شود.
روش های متداول دراعمال پوشش های HA و TCP روش پلاسما (Plasma Spray) است.این روش یکی از تکنیک های تولید لایه های مانع حرارتی است. در روش پلاسما اسپری ازیک پلاسما ( یک گازیونیزه شده ) برای ذوب کردن HA استفاده می شود. وسپس این ذرات مذاب بر روی سطح مورد نظر اعمال می شود. برای تولید پوشش های HA از ذرات کریستالی HA به عنوان ماده ی آغاز کننده استفاده می شود. (گسترده ی اندازه ی ذرات HA بین 40-20Mm است) . یکی از مزایای استفاده از روش پلاسما اسپری دراین است که زیر لایه ی ما در دمایی نسبتاً ً پایین قرار دارد.(عموماً کمتر از 300c ° )واین در حالی است که دمای پلاسما ممکن است از 10000C° نیز تجاوز کند. بالانرفتن دمای زیر لایه باعث می شود که خواص مکانیکی آن تغییر نکند (مخصوصاً فلزات) ضخامت پوشش معمولا بین 60-40Mm است که میزان تخلخل باقی مانده در آن کمتر از 2 درصد است.
پوشش های هیدروکسی آپاتیت بوسیله ی روش پلاسما اسپری ایجاد می شوند، معمولاً دارای مقادیر قابل توجهی کلسیم فسفات آمورف ومقدار اندکی فاز کریستالی دیگر هستند.عملیات حرارتی پوشش می تواند میزان کریستالینیتی آن را افزایش داده و همچنین موجب بهبود چسبندگی پوشش به زیر لایه شوند. به هر حال این فرآیند معمولاً بر روی زیر لایه انجام نمی شود. زیرا از لحاط اقتصادی به صرفه نبوده و همچنین ممکن است خواص مکانیکی زیر لایه را کاهش دهد.
علاوه بر پلاسما اسپری، سایر روش های مورد استفاده برای اعمال پوششHA عبارتند از :
1)روش رسوب دهی الکتروفورتیک (electrophoretic deposition)
2)روش اسپاترینگ (Sputtering) برای تولید پوشش های بسیار نازک
3)روش پرس ایزواستاتیک گرم برای تولید مواد بادانسیته ی بالا
از رسوب دهی الکتروفورتیک می توان برای پوشش دهی تخلخل هایی که به روش های معمولی مانند پلاسما اسپری پوشیده نشده اند. استفاده کرد. اما چسنبدگی میان ذرات HA و زیر لایه وذرات HA با هم ضعیف است واز این رو پس از رسوب از رسوب دهی نیاز است تا قطعه در دمای بالا زنیترینگ شود.
روش اسپاترینگ برای تولید پوشش های نازک (1Mm) از HA استفاده می شود. فیلم رسوب داده شده دراین روش آمورف است زیرا ذرات پاشیده شده دراین روش انرژی کینتیکی کافی برای باز آرایی حالت کریستالی را ندارند. عملیات حرارتی در دمای 500C° کافی است تا این فیلم آمورف را به صورت کریستالی در آورد. دوام فیلم های نازک اسپاتر شده در بدنه هنوزاثبات نشده است.
روش پرس ایزواستاتیک گرم نیز برای تولید فیلم ها استفاده می شود. اگر یک امپلنت فلزی را با ذرات HA پوشش دهیم . و سپس آن را پرس گرم کنیم، می توانیم پوششی چسبنده وبا دانسیته ی بالا تولید کنیم. برای ایجاد یک فشار یکسان بر روی ذرات HA دراین فرآیند بایدامپلنت را در داخل یک فویل فلزی (فلز گران بها ) قرار دهیم.همانگونه که می دانید با استفاده از روش پرس ایزواساتیک گرم می توانیم از دماهای پایین تری نسبت به روش های غیر ایزواستاتیک ، برای زینتر ینگ استفاده کنیم. استفاده از دمای پایین تر در زینتر ینگ احتمال تغییر خواص مکانیک زیرلایه ی فلزی کاهش می یابد.
چندین شرایط برای استفاده از پوشش های HA در وسایل پروتزی وجود دارد:
1)فاز کریستالی صحیح
2)ترکیب پایدار
3)دانسیته ی بالا
4)چسبندگی خوب به زیر لایه
5)خلوص بالا
6)واکنش ندادن با زیر لایه
پوشش های تولیدی با پلاسمای اسپری اغلباً مخلوطی از فازهای کریستالی و آمورف هستند. که این مسئله ممکن است مطلوب نباشد. چسبندگی پوشش های HA تولید شده به این روش به زیر لایه های فلزی اساساً مکانیکی است. وبنابراین زبری زیر لایه نقش مهمی را ایفا می کند.
منبع:ceramic materials/c.Barry Carter.m.Grant Norton

سرامیک ها در بیولوژی و پزشکی (4)


 

نويسنده:حبيب الله عليخاني
منبع:راسخون




 

بیوسرامیک ها درکامپوزیت ها
 

دلیل اصلی بوجود آمدن کامپوزیت ها، بهبود خواص مکانیکی (دراغلب موارد تافنس) است.خواص کامپوزیت ها معمولاًاز خواص سرامیک های تنها بهترند.درمورد بیوسرامیک ها تلاش می کنیم. تا kicرا افزایش ومدول الاستیک را کاهش دهیم.
اولین کامپوزیت بیوسرامیکی کامپوزیت شیشه ی بیواکتیو / الیاف و فولاد زنگ نزن (compositos Stainless Steel / bioactive glass) است. این نوع کامپوزیت از بیوگلاس 45S5( bioglass 45s5) وفولاد ضد زنگ با شماره ی AISI316L تولید شد. نحوه ی تولید این کامپوزیت در ابتدا بدین نحو بود که یک پیش ساخت از الیاف فلزی غیر مداوم تهیه می شود وسپس این ساختار در داخل شیشه ی مذاب غوطه ور می شد. پس از آن عملیات حرارتی مناسب سبب بهبود خواص مکانیکی آن می شود.
برای انتقال مؤثر تنش ها درمیان زمینه ی شیشه ای والیاف تقویت کننده ی کامپوزیت ، باید پیوندی قوی میان شیشه و فلز وجود داشته باشد.برای تحقق این امر ترشوندگی الیاف فلزی با شیشه را باید تقویت کرد. دراین فرآیند پیش از وارد کردن الیاف به شیشه ی مذاب، سطح فیبر فلزی اکسید می شود تاترشوندگی آن افزایش یابد. آنالیزهای شیمیایی انجام شده بر روی محل اتصال الیاف فلزی وماتریکس شیشه دراین کامپوزیت نشان داد که اتم های سیلیس از داخل شیشه به داخل اکسید نفوذ کرده اند و همچنین اتم های آهن از اکسید به داخل شیشه نفوذ کرده اند.گرادیان شیمیایی بوجود آمده درسطح مقطع محل اتصال باعث پدید آمدن میانکنش های شیمیایی گشته است. که این میانکنش ها موجب بهبود چسبندگی شده است. با فرض آنکه الیاف در جهت اعمال بار مرتب شده اند وهمچنین چسبندگی خوبی میان زمینه واجزاء وجود داشته باشد می توانیم بگوییم که کرنش الاستیک هر دو فاز برابر است واز این رومی توان گفت سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4)
که دراین فرمول زیر بندهای F,C و M به ترتیب به کامپوزیت، الیاف و زمینه نسبت داده می شود. همچنین V نسبت حجمی هر فاز است. اگر دریک نمونه از این کامپوزیت 45% حجمی الیاف فولادی وجود داشته باشد. و سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) وسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) می توان σc را محاسبه کرد. این مقدار برابر 262MPa است که این عدد استحکام بسیار بالاتری نسبت به شیشه ی تنها دارد.
یکی از مشکلات بالقوه ی موجود در تولید کامپوزیت ها عدم تطابق ضریب انبساط حرارتیسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) بین فازهاست. این تفاوت بین شیشه وفولاد بسیار زیاد است. برای بسیاری از الیاف دیگر مانند Ti ، این تفاوت بیشتر نیز هست. از این رو لازم است تاسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) شیشه را بوسیله ی تغییر ترکیب شیسشه بهبود دهیم.
سایر بیوسرامیک های امروزی که مورد توجه هستند عبارتند از:
1)شیشه ی بیواکتیو تقویت شده با Ti
2)شیشه ی A-W تقویت شده باسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) 3)پلی اتیلن تقویت شده با TCP
4)پلی اتیلن تقویت شده با HA
پلی اتیلن تقویت شده با هیدروکسی آپاتیت (HA) یک مثال خوب از کامپوزیت هایی است که می تواند خواصی از خودنشان دهد که یک ماده ی تنها آنها را ندارد. این کامپوزیت ها برای جایگزینی استخوانی بوجود آمده اند و دارای خواصی همچون بیواکتیو بودن وداکتیل بودن هستند. همچنین همخوانی مناسبی با مدول الاستیک استخوان دارند.

سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4)
 

شکل 1 نشان می دهد که چگونه با افزایش نسبت حجمی HA به O.5 درکامپوزیت می توان مدول الاستیک درگسترده ی استخوان متراکم پدید آورد. هنگامی که نسبت حجمی HA در کامپوزیت از O.45 بیشتر شود، حالت شکست از نرم به ترد تبدیل می شود. درکاربردهای بالینی نسبت حجمی O.4 ، بهینه است. کامپوزیت لپی اتیلن تقویت شده با HA با نام تجاری هاپکس (HAPEX) تولید می شود. و چندین هزار نفر از بیماران از امپلنت های گوش میانی تولید شده از این کامپوزیت استفاده می کنند. این نوع تکنولوژی در سال 1995 از FDA ایالات متحده ی آمریکا مجوز اخذ کرده است.

پوشش های بیواکتیو
 

اعمال یک پوشش سرامیکی یا شیشه ای بر روی یک سطح اجازه می دهد تا خواص سطحی وخواص مکانیکی جسم حاصله بهبود یابد. دراین مواد ما هم خواص بالک وهم خواص سطحی مناسب را داریم. سه دلیل اصلی برای اعمال پوشش وجود دارد:
1)جلوگیری از خوردگی ماده
2)زیست سازگار پذیر کردن امپلنت
3)پدید آوردن یک لایه ی غیر بیواکتیو بر روی مواد بیواکتیو درموارد ضروری
چهار ترکیب پوششی – زیر لایه وجود دارد:
1)سرامیک پلی کریستال بر روی سرامیک
2)شیشه بر روی سرامیک
3)شیشه بر روی فلز
4)سرامیک پلی کریستال بر روی فلز
پوشش های بیوسرامیکی معمولاً بر روی زیر لایه های فلزی اعمال می شوند تا هم تافنس شکست بالا و هم خاصیت بیواکتیوی سطحی درامپلنت ایجاد شود. استفاده از پوشش سرامیکی بیواکتیو می تواند سبب پدید آمدن پیوند مناسب میان پروتز وبافت های اطراف شود واز این رو طول عمر پروتز افزایش می یابد. در شرایط مناسب یک پروتز بدون سیمان باید طول عمر بیشتر نسبت به نوع سیمانی داشته باشد.(درپروتزهای سیمانی عمل اتصال پروتز به استخوان بوسیله ی سیمان انجام می شود.)
پوشش های سرامیکی مهم تری کلسیم فسفات و هیدروکسی آپاتیت هستند. تری کلسیم فسفات (TCP) یک بیوسرامیک با قابلیت جذب مجدد (resorbable bioceramic) است. این ماده در دو مزفولوژی α وایت لوکایت (α-whitelockite) وβ وایت لوکایت (β-white lockite ) وجود دارد. فرم β این ماده پایدارتر است. هنگامی که از TCP به عنوان امپلنت در بدن استفاده شود، این ماده بوسیله ی محیط جذب می شود. و بوسیله ی بافت جایگزین می شود. وظیفه ی بیوسرامیک های با قابلیت جذب مجدد، پدید آوردن یک داربست است که بافت بتواند در داخل آن رشد کند. که این نوع بیوسرامیک ها به صورت تدریجی جذب محیط می شوند. درصورت لزوم این مواد می توانند نقش چار چوب استخوانی را ایفا کنند. TCP به صورت بالینی دربسیاری از زمینه های دندانپزشکی وارتوپدی استفاده می شود. نوع بالک این ماده در حالت متخلخل ومتراکم وجود دارد این ماده درجایگزین های فوری ریشه ی دندان (tooth root replacement) و در امپلنت های بازسازی صورت وفک کار برد دارد .به هر حال به دلیل آنکه تری کلسیم فسفات درحالت بالک دارای خواص مکانیکی ضعیفی است ، نمی توان از آن در کاربردهای بارکش استفاده کرد.بنابراین در اغلب موارد TCP به صورت یک پوشش بر روی زیر لایه ی فلزی استفاده می شود.
روش های متداول دراعمال پوشش های HA و TCP روش پلاسما (Plasma Spray) است.این روش یکی از تکنیک های تولید لایه های مانع حرارتی است. در روش پلاسما اسپری ازیک پلاسما ( یک گازیونیزه شده ) برای ذوب کردن HA استفاده می شود. وسپس این ذرات مذاب بر روی سطح مورد نظر اعمال می شود. برای تولید پوشش های HA از ذرات کریستالی HA به عنوان ماده ی آغاز کننده استفاده می شود. (گسترده ی اندازه ی ذرات HA بین 40-20Mm است) . یکی از مزایای استفاده از روش پلاسما اسپری دراین است که زیر لایه ی ما در دمایی نسبتاً ً پایین قرار دارد.(عموماً کمتر از 300c ° )واین در حالی است که دمای پلاسما ممکن است از 10000C° نیز تجاوز کند. بالانرفتن دمای زیر لایه باعث می شود که خواص مکانیکی آن تغییر نکند (مخصوصاً فلزات) ضخامت پوشش معمولا بین 60-40Mm است که میزان تخلخل باقی مانده در آن کمتر از 2 درصد است.
پوشش های هیدروکسی آپاتیت بوسیله ی روش پلاسما اسپری ایجاد می شوند، معمولاً دارای مقادیر قابل توجهی کلسیم فسفات آمورف ومقدار اندکی فاز کریستالی دیگر هستند.عملیات حرارتی پوشش می تواند میزان کریستالینیتی آن را افزایش داده و همچنین موجب بهبود چسبندگی پوشش به زیر لایه شوند. به هر حال این فرآیند معمولاً بر روی زیر لایه انجام نمی شود. زیرا از لحاط اقتصادی به صرفه نبوده و همچنین ممکن است خواص مکانیکی زیر لایه را کاهش دهد.
علاوه بر پلاسما اسپری، سایر روش های مورد استفاده برای اعمال پوششHA عبارتند از :
1)روش رسوب دهی الکتروفورتیک (electrophoretic deposition)
2)روش اسپاترینگ (Sputtering) برای تولید پوشش های بسیار نازک
3)روش پرس ایزواستاتیک گرم برای تولید مواد بادانسیته ی بالا
از رسوب دهی الکتروفورتیک می توان برای پوشش دهی تخلخل هایی که به روش های معمولی مانند پلاسما اسپری پوشیده نشده اند. استفاده کرد. اما چسنبدگی میان ذرات HA و زیر لایه وذرات HA با هم ضعیف است واز این رو پس از رسوب از رسوب دهی نیاز است تا قطعه در دمای بالا زنیترینگ شود.
روش اسپاترینگ برای تولید پوشش های نازک (1Mm) از HA استفاده می شود. فیلم رسوب داده شده دراین روش آمورف است زیرا ذرات پاشیده شده دراین روش انرژی کینتیکی کافی برای باز آرایی حالت کریستالی را ندارند. عملیات حرارتی در دمای 500C° کافی است تا این فیلم آمورف را به صورت کریستالی در آورد. دوام فیلم های نازک اسپاتر شده در بدنه هنوزاثبات نشده است.
روش پرس ایزواستاتیک گرم نیز برای تولید فیلم ها استفاده می شود. اگر یک امپلنت فلزی را با ذرات HA پوشش دهیم . و سپس آن را پرس گرم کنیم، می توانیم پوششی چسبنده وبا دانسیته ی بالا تولید کنیم. برای ایجاد یک فشار یکسان بر روی ذرات HA دراین فرآیند بایدامپلنت را در داخل یک فویل فلزی (فلز گران بها ) قرار دهیم.همانگونه که می دانید با استفاده از روش پرس ایزواساتیک گرم می توانیم از دماهای پایین تری نسبت به روش های غیر ایزواستاتیک ، برای زینتر ینگ استفاده کنیم. استفاده از دمای پایین تر در زینتر ینگ احتمال تغییر خواص مکانیک زیرلایه ی فلزی کاهش می یابد.
چندین شرایط برای استفاده از پوشش های HA در وسایل پروتزی وجود دارد:
1)فاز کریستالی صحیح
2)ترکیب پایدار
3)دانسیته ی بالا
4)چسبندگی خوب به زیر لایه
5)خلوص بالا
6)واکنش ندادن با زیر لایه
پوشش های تولیدی با پلاسمای اسپری اغلباً مخلوطی از فازهای کریستالی و آمورف هستند. که این مسئله ممکن است مطلوب نباشد. چسبندگی پوشش های HA تولید شده به این روش به زیر لایه های فلزی اساساً مکانیکی است. وبنابراین زبری زیر لایه نقش مهمی را ایفا می کند.
منبع:ceramic materials/c.Barry Carter.m.Grant Norton

سرامیک ها در بیولوژی و پزشکی (4)


 

نويسنده:حبيب الله عليخاني
منبع:راسخون




 

بیوسرامیک ها درکامپوزیت ها
 

دلیل اصلی بوجود آمدن کامپوزیت ها، بهبود خواص مکانیکی (دراغلب موارد تافنس) است.خواص کامپوزیت ها معمولاًاز خواص سرامیک های تنها بهترند.درمورد بیوسرامیک ها تلاش می کنیم. تا kicرا افزایش ومدول الاستیک را کاهش دهیم.
اولین کامپوزیت بیوسرامیکی کامپوزیت شیشه ی بیواکتیو / الیاف و فولاد زنگ نزن (compositos Stainless Steel / bioactive glass) است. این نوع کامپوزیت از بیوگلاس 45S5( bioglass 45s5) وفولاد ضد زنگ با شماره ی AISI316L تولید شد. نحوه ی تولید این کامپوزیت در ابتدا بدین نحو بود که یک پیش ساخت از الیاف فلزی غیر مداوم تهیه می شود وسپس این ساختار در داخل شیشه ی مذاب غوطه ور می شد. پس از آن عملیات حرارتی مناسب سبب بهبود خواص مکانیکی آن می شود.
برای انتقال مؤثر تنش ها درمیان زمینه ی شیشه ای والیاف تقویت کننده ی کامپوزیت ، باید پیوندی قوی میان شیشه و فلز وجود داشته باشد.برای تحقق این امر ترشوندگی الیاف فلزی با شیشه را باید تقویت کرد. دراین فرآیند پیش از وارد کردن الیاف به شیشه ی مذاب، سطح فیبر فلزی اکسید می شود تاترشوندگی آن افزایش یابد. آنالیزهای شیمیایی انجام شده بر روی محل اتصال الیاف فلزی وماتریکس شیشه دراین کامپوزیت نشان داد که اتم های سیلیس از داخل شیشه به داخل اکسید نفوذ کرده اند و همچنین اتم های آهن از اکسید به داخل شیشه نفوذ کرده اند.گرادیان شیمیایی بوجود آمده درسطح مقطع محل اتصال باعث پدید آمدن میانکنش های شیمیایی گشته است. که این میانکنش ها موجب بهبود چسبندگی شده است. با فرض آنکه الیاف در جهت اعمال بار مرتب شده اند وهمچنین چسبندگی خوبی میان زمینه واجزاء وجود داشته باشد می توانیم بگوییم که کرنش الاستیک هر دو فاز برابر است واز این رومی توان گفت سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4)
که دراین فرمول زیر بندهای F,C و M به ترتیب به کامپوزیت، الیاف و زمینه نسبت داده می شود. همچنین V نسبت حجمی هر فاز است. اگر دریک نمونه از این کامپوزیت 45% حجمی الیاف فولادی وجود داشته باشد. و سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) وسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) می توان σc را محاسبه کرد. این مقدار برابر 262MPa است که این عدد استحکام بسیار بالاتری نسبت به شیشه ی تنها دارد.
یکی از مشکلات بالقوه ی موجود در تولید کامپوزیت ها عدم تطابق ضریب انبساط حرارتیسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) بین فازهاست. این تفاوت بین شیشه وفولاد بسیار زیاد است. برای بسیاری از الیاف دیگر مانند Ti ، این تفاوت بیشتر نیز هست. از این رو لازم است تاسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) شیشه را بوسیله ی تغییر ترکیب شیسشه بهبود دهیم.
سایر بیوسرامیک های امروزی که مورد توجه هستند عبارتند از:
1)شیشه ی بیواکتیو تقویت شده با Ti
2)شیشه ی A-W تقویت شده باسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) 3)پلی اتیلن تقویت شده با TCP
4)پلی اتیلن تقویت شده با HA
پلی اتیلن تقویت شده با هیدروکسی آپاتیت (HA) یک مثال خوب از کامپوزیت هایی است که می تواند خواصی از خودنشان دهد که یک ماده ی تنها آنها را ندارد. این کامپوزیت ها برای جایگزینی استخوانی بوجود آمده اند و دارای خواصی همچون بیواکتیو بودن وداکتیل بودن هستند. همچنین همخوانی مناسبی با مدول الاستیک استخوان دارند.

سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4)
 

شکل 1 نشان می دهد که چگونه با افزایش نسبت حجمی HA به O.5 درکامپوزیت می توان مدول الاستیک درگسترده ی استخوان متراکم پدید آورد. هنگامی که نسبت حجمی HA در کامپوزیت از O.45 بیشتر شود، حالت شکست از نرم به ترد تبدیل می شود. درکاربردهای بالینی نسبت حجمی O.4 ، بهینه است. کامپوزیت لپی اتیلن تقویت شده با HA با نام تجاری هاپکس (HAPEX) تولید می شود. و چندین هزار نفر از بیماران از امپلنت های گوش میانی تولید شده از این کامپوزیت استفاده می کنند. این نوع تکنولوژی در سال 1995 از FDA ایالات متحده ی آمریکا مجوز اخذ کرده است.

پوشش های بیواکتیو
 

اعمال یک پوشش سرامیکی یا شیشه ای بر روی یک سطح اجازه می دهد تا خواص سطحی وخواص مکانیکی جسم حاصله بهبود یابد. دراین مواد ما هم خواص بالک وهم خواص سطحی مناسب را داریم. سه دلیل اصلی برای اعمال پوشش وجود دارد:
1)جلوگیری از خوردگی ماده
2)زیست سازگار پذیر کردن امپلنت
3)پدید آوردن یک لایه ی غیر بیواکتیو بر روی مواد بیواکتیو درموارد ضروری
چهار ترکیب پوششی – زیر لایه وجود دارد:
1)سرامیک پلی کریستال بر روی سرامیک
2)شیشه بر روی سرامیک
3)شیشه بر روی فلز
4)سرامیک پلی کریستال بر روی فلز
پوشش های بیوسرامیکی معمولاً بر روی زیر لایه های فلزی اعمال می شوند تا هم تافنس شکست بالا و هم خاصیت بیواکتیوی سطحی درامپلنت ایجاد شود. استفاده از پوشش سرامیکی بیواکتیو می تواند سبب پدید آمدن پیوند مناسب میان پروتز وبافت های اطراف شود واز این رو طول عمر پروتز افزایش می یابد. در شرایط مناسب یک پروتز بدون سیمان باید طول عمر بیشتر نسبت به نوع سیمانی داشته باشد.(درپروتزهای سیمانی عمل اتصال پروتز به استخوان بوسیله ی سیمان انجام می شود.)
پوشش های سرامیکی مهم تری کلسیم فسفات و هیدروکسی آپاتیت هستند. تری کلسیم فسفات (TCP) یک بیوسرامیک با قابلیت جذب مجدد (resorbable bioceramic) است. این ماده در دو مزفولوژی α وایت لوکایت (α-whitelockite) وβ وایت لوکایت (β-white lockite ) وجود دارد. فرم β این ماده پایدارتر است. هنگامی که از TCP به عنوان امپلنت در بدن استفاده شود، این ماده بوسیله ی محیط جذب می شود. و بوسیله ی بافت جایگزین می شود. وظیفه ی بیوسرامیک های با قابلیت جذب مجدد، پدید آوردن یک داربست است که بافت بتواند در داخل آن رشد کند. که این نوع بیوسرامیک ها به صورت تدریجی جذب محیط می شوند. درصورت لزوم این مواد می توانند نقش چار چوب استخوانی را ایفا کنند. TCP به صورت بالینی دربسیاری از زمینه های دندانپزشکی وارتوپدی استفاده می شود. نوع بالک این ماده در حالت متخلخل ومتراکم وجود دارد این ماده درجایگزین های فوری ریشه ی دندان (tooth root replacement) و در امپلنت های بازسازی صورت وفک کار برد دارد .به هر حال به دلیل آنکه تری کلسیم فسفات درحالت بالک دارای خواص مکانیکی ضعیفی است ، نمی توان از آن در کاربردهای بارکش استفاده کرد.بنابراین در اغلب موارد TCP به صورت یک پوشش بر روی زیر لایه ی فلزی استفاده می شود.
روش های متداول دراعمال پوشش های HA و TCP روش پلاسما (Plasma Spray) است.این روش یکی از تکنیک های تولید لایه های مانع حرارتی است. در روش پلاسما اسپری ازیک پلاسما ( یک گازیونیزه شده ) برای ذوب کردن HA استفاده می شود. وسپس این ذرات مذاب بر روی سطح مورد نظر اعمال می شود. برای تولید پوشش های HA از ذرات کریستالی HA به عنوان ماده ی آغاز کننده استفاده می شود. (گسترده ی اندازه ی ذرات HA بین 40-20Mm است) . یکی از مزایای استفاده از روش پلاسما اسپری دراین است که زیر لایه ی ما در دمایی نسبتاً ً پایین قرار دارد.(عموماً کمتر از 300c ° )واین در حالی است که دمای پلاسما ممکن است از 10000C° نیز تجاوز کند. بالانرفتن دمای زیر لایه باعث می شود که خواص مکانیکی آن تغییر نکند (مخصوصاً فلزات) ضخامت پوشش معمولا بین 60-40Mm است که میزان تخلخل باقی مانده در آن کمتر از 2 درصد است.
پوشش های هیدروکسی آپاتیت بوسیله ی روش پلاسما اسپری ایجاد می شوند، معمولاً دارای مقادیر قابل توجهی کلسیم فسفات آمورف ومقدار اندکی فاز کریستالی دیگر هستند.عملیات حرارتی پوشش می تواند میزان کریستالینیتی آن را افزایش داده و همچنین موجب بهبود چسبندگی پوشش به زیر لایه شوند. به هر حال این فرآیند معمولاً بر روی زیر لایه انجام نمی شود. زیرا از لحاط اقتصادی به صرفه نبوده و همچنین ممکن است خواص مکانیکی زیر لایه را کاهش دهد.
علاوه بر پلاسما اسپری، سایر روش های مورد استفاده برای اعمال پوششHA عبارتند از :
1)روش رسوب دهی الکتروفورتیک (electrophoretic deposition)
2)روش اسپاترینگ (Sputtering) برای تولید پوشش های بسیار نازک
3)روش پرس ایزواستاتیک گرم برای تولید مواد بادانسیته ی بالا
از رسوب دهی الکتروفورتیک می توان برای پوشش دهی تخلخل هایی که به روش های معمولی مانند پلاسما اسپری پوشیده نشده اند. استفاده کرد. اما چسنبدگی میان ذرات HA و زیر لایه وذرات HA با هم ضعیف است واز این رو پس از رسوب از رسوب دهی نیاز است تا قطعه در دمای بالا زنیترینگ شود.
روش اسپاترینگ برای تولید پوشش های نازک (1Mm) از HA استفاده می شود. فیلم رسوب داده شده دراین روش آمورف است زیرا ذرات پاشیده شده دراین روش انرژی کینتیکی کافی برای باز آرایی حالت کریستالی را ندارند. عملیات حرارتی در دمای 500C° کافی است تا این فیلم آمورف را به صورت کریستالی در آورد. دوام فیلم های نازک اسپاتر شده در بدنه هنوزاثبات نشده است.
روش پرس ایزواستاتیک گرم نیز برای تولید فیلم ها استفاده می شود. اگر یک امپلنت فلزی را با ذرات HA پوشش دهیم . و سپس آن را پرس گرم کنیم، می توانیم پوششی چسبنده وبا دانسیته ی بالا تولید کنیم. برای ایجاد یک فشار یکسان بر روی ذرات HA دراین فرآیند بایدامپلنت را در داخل یک فویل فلزی (فلز گران بها ) قرار دهیم.همانگونه که می دانید با استفاده از روش پرس ایزواساتیک گرم می توانیم از دماهای پایین تری نسبت به روش های غیر ایزواستاتیک ، برای زینتر ینگ استفاده کنیم. استفاده از دمای پایین تر در زینتر ینگ احتمال تغییر خواص مکانیک زیرلایه ی فلزی کاهش می یابد.
چندین شرایط برای استفاده از پوشش های HA در وسایل پروتزی وجود دارد:
1)فاز کریستالی صحیح
2)ترکیب پایدار
3)دانسیته ی بالا
4)چسبندگی خوب به زیر لایه
5)خلوص بالا
6)واکنش ندادن با زیر لایه
پوشش های تولیدی با پلاسمای اسپری اغلباً مخلوطی از فازهای کریستالی و آمورف هستند. که این مسئله ممکن است مطلوب نباشد. چسبندگی پوشش های HA تولید شده به این روش به زیر لایه های فلزی اساساً مکانیکی است. وبنابراین زبری زیر لایه نقش مهمی را ایفا می کند.
منبع:ceramic materials/c.Barry Carter.m.Grant Norton

سرامیک ها در بیولوژی و پزشکی (4)


 

نويسنده:حبيب الله عليخاني
منبع:راسخون




 

بیوسرامیک ها درکامپوزیت ها
 

دلیل اصلی بوجود آمدن کامپوزیت ها، بهبود خواص مکانیکی (دراغلب موارد تافنس) است.خواص کامپوزیت ها معمولاًاز خواص سرامیک های تنها بهترند.درمورد بیوسرامیک ها تلاش می کنیم. تا kicرا افزایش ومدول الاستیک را کاهش دهیم.
اولین کامپوزیت بیوسرامیکی کامپوزیت شیشه ی بیواکتیو / الیاف و فولاد زنگ نزن (compositos Stainless Steel / bioactive glass) است. این نوع کامپوزیت از بیوگلاس 45S5( bioglass 45s5) وفولاد ضد زنگ با شماره ی AISI316L تولید شد. نحوه ی تولید این کامپوزیت در ابتدا بدین نحو بود که یک پیش ساخت از الیاف فلزی غیر مداوم تهیه می شود وسپس این ساختار در داخل شیشه ی مذاب غوطه ور می شد. پس از آن عملیات حرارتی مناسب سبب بهبود خواص مکانیکی آن می شود.
برای انتقال مؤثر تنش ها درمیان زمینه ی شیشه ای والیاف تقویت کننده ی کامپوزیت ، باید پیوندی قوی میان شیشه و فلز وجود داشته باشد.برای تحقق این امر ترشوندگی الیاف فلزی با شیشه را باید تقویت کرد. دراین فرآیند پیش از وارد کردن الیاف به شیشه ی مذاب، سطح فیبر فلزی اکسید می شود تاترشوندگی آن افزایش یابد. آنالیزهای شیمیایی انجام شده بر روی محل اتصال الیاف فلزی وماتریکس شیشه دراین کامپوزیت نشان داد که اتم های سیلیس از داخل شیشه به داخل اکسید نفوذ کرده اند و همچنین اتم های آهن از اکسید به داخل شیشه نفوذ کرده اند.گرادیان شیمیایی بوجود آمده درسطح مقطع محل اتصال باعث پدید آمدن میانکنش های شیمیایی گشته است. که این میانکنش ها موجب بهبود چسبندگی شده است. با فرض آنکه الیاف در جهت اعمال بار مرتب شده اند وهمچنین چسبندگی خوبی میان زمینه واجزاء وجود داشته باشد می توانیم بگوییم که کرنش الاستیک هر دو فاز برابر است واز این رومی توان گفت سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4)
که دراین فرمول زیر بندهای F,C و M به ترتیب به کامپوزیت، الیاف و زمینه نسبت داده می شود. همچنین V نسبت حجمی هر فاز است. اگر دریک نمونه از این کامپوزیت 45% حجمی الیاف فولادی وجود داشته باشد. و سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) وسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) می توان σc را محاسبه کرد. این مقدار برابر 262MPa است که این عدد استحکام بسیار بالاتری نسبت به شیشه ی تنها دارد.
یکی از مشکلات بالقوه ی موجود در تولید کامپوزیت ها عدم تطابق ضریب انبساط حرارتیسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) بین فازهاست. این تفاوت بین شیشه وفولاد بسیار زیاد است. برای بسیاری از الیاف دیگر مانند Ti ، این تفاوت بیشتر نیز هست. از این رو لازم است تاسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) شیشه را بوسیله ی تغییر ترکیب شیسشه بهبود دهیم.
سایر بیوسرامیک های امروزی که مورد توجه هستند عبارتند از:
1)شیشه ی بیواکتیو تقویت شده با Ti
2)شیشه ی A-W تقویت شده باسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) 3)پلی اتیلن تقویت شده با TCP
4)پلی اتیلن تقویت شده با HA
پلی اتیلن تقویت شده با هیدروکسی آپاتیت (HA) یک مثال خوب از کامپوزیت هایی است که می تواند خواصی از خودنشان دهد که یک ماده ی تنها آنها را ندارد. این کامپوزیت ها برای جایگزینی استخوانی بوجود آمده اند و دارای خواصی همچون بیواکتیو بودن وداکتیل بودن هستند. همچنین همخوانی مناسبی با مدول الاستیک استخوان دارند.

سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4)
 

شکل 1 نشان می دهد که چگونه با افزایش نسبت حجمی HA به O.5 درکامپوزیت می توان مدول الاستیک درگسترده ی استخوان متراکم پدید آورد. هنگامی که نسبت حجمی HA در کامپوزیت از O.45 بیشتر شود، حالت شکست از نرم به ترد تبدیل می شود. درکاربردهای بالینی نسبت حجمی O.4 ، بهینه است. کامپوزیت لپی اتیلن تقویت شده با HA با نام تجاری هاپکس (HAPEX) تولید می شود. و چندین هزار نفر از بیماران از امپلنت های گوش میانی تولید شده از این کامپوزیت استفاده می کنند. این نوع تکنولوژی در سال 1995 از FDA ایالات متحده ی آمریکا مجوز اخذ کرده است.

پوشش های بیواکتیو
 

اعمال یک پوشش سرامیکی یا شیشه ای بر روی یک سطح اجازه می دهد تا خواص سطحی وخواص مکانیکی جسم حاصله بهبود یابد. دراین مواد ما هم خواص بالک وهم خواص سطحی مناسب را داریم. سه دلیل اصلی برای اعمال پوشش وجود دارد:
1)جلوگیری از خوردگی ماده
2)زیست سازگار پذیر کردن امپلنت
3)پدید آوردن یک لایه ی غیر بیواکتیو بر روی مواد بیواکتیو درموارد ضروری
چهار ترکیب پوششی – زیر لایه وجود دارد:
1)سرامیک پلی کریستال بر روی سرامیک
2)شیشه بر روی سرامیک
3)شیشه بر روی فلز
4)سرامیک پلی کریستال بر روی فلز
پوشش های بیوسرامیکی معمولاً بر روی زیر لایه های فلزی اعمال می شوند تا هم تافنس شکست بالا و هم خاصیت بیواکتیوی سطحی درامپلنت ایجاد شود. استفاده از پوشش سرامیکی بیواکتیو می تواند سبب پدید آمدن پیوند مناسب میان پروتز وبافت های اطراف شود واز این رو طول عمر پروتز افزایش می یابد. در شرایط مناسب یک پروتز بدون سیمان باید طول عمر بیشتر نسبت به نوع سیمانی داشته باشد.(درپروتزهای سیمانی عمل اتصال پروتز به استخوان بوسیله ی سیمان انجام می شود.)
پوشش های سرامیکی مهم تری کلسیم فسفات و هیدروکسی آپاتیت هستند. تری کلسیم فسفات (TCP) یک بیوسرامیک با قابلیت جذب مجدد (resorbable bioceramic) است. این ماده در دو مزفولوژی α وایت لوکایت (α-whitelockite) وβ وایت لوکایت (β-white lockite ) وجود دارد. فرم β این ماده پایدارتر است. هنگامی که از TCP به عنوان امپلنت در بدن استفاده شود، این ماده بوسیله ی محیط جذب می شود. و بوسیله ی بافت جایگزین می شود. وظیفه ی بیوسرامیک های با قابلیت جذب مجدد، پدید آوردن یک داربست است که بافت بتواند در داخل آن رشد کند. که این نوع بیوسرامیک ها به صورت تدریجی جذب محیط می شوند. درصورت لزوم این مواد می توانند نقش چار چوب استخوانی را ایفا کنند. TCP به صورت بالینی دربسیاری از زمینه های دندانپزشکی وارتوپدی استفاده می شود. نوع بالک این ماده در حالت متخلخل ومتراکم وجود دارد این ماده درجایگزین های فوری ریشه ی دندان (tooth root replacement) و در امپلنت های بازسازی صورت وفک کار برد دارد .به هر حال به دلیل آنکه تری کلسیم فسفات درحالت بالک دارای خواص مکانیکی ضعیفی است ، نمی توان از آن در کاربردهای بارکش استفاده کرد.بنابراین در اغلب موارد TCP به صورت یک پوشش بر روی زیر لایه ی فلزی استفاده می شود.
روش های متداول دراعمال پوشش های HA و TCP روش پلاسما (Plasma Spray) است.این روش یکی از تکنیک های تولید لایه های مانع حرارتی است. در روش پلاسما اسپری ازیک پلاسما ( یک گازیونیزه شده ) برای ذوب کردن HA استفاده می شود. وسپس این ذرات مذاب بر روی سطح مورد نظر اعمال می شود. برای تولید پوشش های HA از ذرات کریستالی HA به عنوان ماده ی آغاز کننده استفاده می شود. (گسترده ی اندازه ی ذرات HA بین 40-20Mm است) . یکی از مزایای استفاده از روش پلاسما اسپری دراین است که زیر لایه ی ما در دمایی نسبتاً ً پایین قرار دارد.(عموماً کمتر از 300c ° )واین در حالی است که دمای پلاسما ممکن است از 10000C° نیز تجاوز کند. بالانرفتن دمای زیر لایه باعث می شود که خواص مکانیکی آن تغییر نکند (مخصوصاً فلزات) ضخامت پوشش معمولا بین 60-40Mm است که میزان تخلخل باقی مانده در آن کمتر از 2 درصد است.
پوشش های هیدروکسی آپاتیت بوسیله ی روش پلاسما اسپری ایجاد می شوند، معمولاً دارای مقادیر قابل توجهی کلسیم فسفات آمورف ومقدار اندکی فاز کریستالی دیگر هستند.عملیات حرارتی پوشش می تواند میزان کریستالینیتی آن را افزایش داده و همچنین موجب بهبود چسبندگی پوشش به زیر لایه شوند. به هر حال این فرآیند معمولاً بر روی زیر لایه انجام نمی شود. زیرا از لحاط اقتصادی به صرفه نبوده و همچنین ممکن است خواص مکانیکی زیر لایه را کاهش دهد.
علاوه بر پلاسما اسپری، سایر روش های مورد استفاده برای اعمال پوششHA عبارتند از :
1)روش رسوب دهی الکتروفورتیک (electrophoretic deposition)
2)روش اسپاترینگ (Sputtering) برای تولید پوشش های بسیار نازک
3)روش پرس ایزواستاتیک گرم برای تولید مواد بادانسیته ی بالا
از رسوب دهی الکتروفورتیک می توان برای پوشش دهی تخلخل هایی که به روش های معمولی مانند پلاسما اسپری پوشیده نشده اند. استفاده کرد. اما چسنبدگی میان ذرات HA و زیر لایه وذرات HA با هم ضعیف است واز این رو پس از رسوب از رسوب دهی نیاز است تا قطعه در دمای بالا زنیترینگ شود.
روش اسپاترینگ برای تولید پوشش های نازک (1Mm) از HA استفاده می شود. فیلم رسوب داده شده دراین روش آمورف است زیرا ذرات پاشیده شده دراین روش انرژی کینتیکی کافی برای باز آرایی حالت کریستالی را ندارند. عملیات حرارتی در دمای 500C° کافی است تا این فیلم آمورف را به صورت کریستالی در آورد. دوام فیلم های نازک اسپاتر شده در بدنه هنوزاثبات نشده است.
روش پرس ایزواستاتیک گرم نیز برای تولید فیلم ها استفاده می شود. اگر یک امپلنت فلزی را با ذرات HA پوشش دهیم . و سپس آن را پرس گرم کنیم، می توانیم پوششی چسبنده وبا دانسیته ی بالا تولید کنیم. برای ایجاد یک فشار یکسان بر روی ذرات HA دراین فرآیند بایدامپلنت را در داخل یک فویل فلزی (فلز گران بها ) قرار دهیم.همانگونه که می دانید با استفاده از روش پرس ایزواساتیک گرم می توانیم از دماهای پایین تری نسبت به روش های غیر ایزواستاتیک ، برای زینتر ینگ استفاده کنیم. استفاده از دمای پایین تر در زینتر ینگ احتمال تغییر خواص مکانیک زیرلایه ی فلزی کاهش می یابد.
چندین شرایط برای استفاده از پوشش های HA در وسایل پروتزی وجود دارد:
1)فاز کریستالی صحیح
2)ترکیب پایدار
3)دانسیته ی بالا
4)چسبندگی خوب به زیر لایه
5)خلوص بالا
6)واکنش ندادن با زیر لایه
پوشش های تولیدی با پلاسمای اسپری اغلباً مخلوطی از فازهای کریستالی و آمورف هستند. که این مسئله ممکن است مطلوب نباشد. چسبندگی پوشش های HA تولید شده به این روش به زیر لایه های فلزی اساساً مکانیکی است. وبنابراین زبری زیر لایه نقش مهمی را ایفا می کند.
منبع:ceramic materials/c.Barry Carter.m.Grant Norton

سرامیک ها در بیولوژی و پزشکی (4)


 

نويسنده:حبيب الله عليخاني
منبع:راسخون




 

بیوسرامیک ها درکامپوزیت ها
 

دلیل اصلی بوجود آمدن کامپوزیت ها، بهبود خواص مکانیکی (دراغلب موارد تافنس) است.خواص کامپوزیت ها معمولاًاز خواص سرامیک های تنها بهترند.درمورد بیوسرامیک ها تلاش می کنیم. تا kicرا افزایش ومدول الاستیک را کاهش دهیم.
اولین کامپوزیت بیوسرامیکی کامپوزیت شیشه ی بیواکتیو / الیاف و فولاد زنگ نزن (compositos Stainless Steel / bioactive glass) است. این نوع کامپوزیت از بیوگلاس 45S5( bioglass 45s5) وفولاد ضد زنگ با شماره ی AISI316L تولید شد. نحوه ی تولید این کامپوزیت در ابتدا بدین نحو بود که یک پیش ساخت از الیاف فلزی غیر مداوم تهیه می شود وسپس این ساختار در داخل شیشه ی مذاب غوطه ور می شد. پس از آن عملیات حرارتی مناسب سبب بهبود خواص مکانیکی آن می شود.
برای انتقال مؤثر تنش ها درمیان زمینه ی شیشه ای والیاف تقویت کننده ی کامپوزیت ، باید پیوندی قوی میان شیشه و فلز وجود داشته باشد.برای تحقق این امر ترشوندگی الیاف فلزی با شیشه را باید تقویت کرد. دراین فرآیند پیش از وارد کردن الیاف به شیشه ی مذاب، سطح فیبر فلزی اکسید می شود تاترشوندگی آن افزایش یابد. آنالیزهای شیمیایی انجام شده بر روی محل اتصال الیاف فلزی وماتریکس شیشه دراین کامپوزیت نشان داد که اتم های سیلیس از داخل شیشه به داخل اکسید نفوذ کرده اند و همچنین اتم های آهن از اکسید به داخل شیشه نفوذ کرده اند.گرادیان شیمیایی بوجود آمده درسطح مقطع محل اتصال باعث پدید آمدن میانکنش های شیمیایی گشته است. که این میانکنش ها موجب بهبود چسبندگی شده است. با فرض آنکه الیاف در جهت اعمال بار مرتب شده اند وهمچنین چسبندگی خوبی میان زمینه واجزاء وجود داشته باشد می توانیم بگوییم که کرنش الاستیک هر دو فاز برابر است واز این رومی توان گفت سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4)
که دراین فرمول زیر بندهای F,C و M به ترتیب به کامپوزیت، الیاف و زمینه نسبت داده می شود. همچنین V نسبت حجمی هر فاز است. اگر دریک نمونه از این کامپوزیت 45% حجمی الیاف فولادی وجود داشته باشد. و سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) وسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) می توان σc را محاسبه کرد. این مقدار برابر 262MPa است که این عدد استحکام بسیار بالاتری نسبت به شیشه ی تنها دارد.
یکی از مشکلات بالقوه ی موجود در تولید کامپوزیت ها عدم تطابق ضریب انبساط حرارتیسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) بین فازهاست. این تفاوت بین شیشه وفولاد بسیار زیاد است. برای بسیاری از الیاف دیگر مانند Ti ، این تفاوت بیشتر نیز هست. از این رو لازم است تاسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) شیشه را بوسیله ی تغییر ترکیب شیسشه بهبود دهیم.
سایر بیوسرامیک های امروزی که مورد توجه هستند عبارتند از:
1)شیشه ی بیواکتیو تقویت شده با Ti
2)شیشه ی A-W تقویت شده باسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) 3)پلی اتیلن تقویت شده با TCP
4)پلی اتیلن تقویت شده با HA
پلی اتیلن تقویت شده با هیدروکسی آپاتیت (HA) یک مثال خوب از کامپوزیت هایی است که می تواند خواصی از خودنشان دهد که یک ماده ی تنها آنها را ندارد. این کامپوزیت ها برای جایگزینی استخوانی بوجود آمده اند و دارای خواصی همچون بیواکتیو بودن وداکتیل بودن هستند. همچنین همخوانی مناسبی با مدول الاستیک استخوان دارند.

سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4)
 

شکل 1 نشان می دهد که چگونه با افزایش نسبت حجمی HA به O.5 درکامپوزیت می توان مدول الاستیک درگسترده ی استخوان متراکم پدید آورد. هنگامی که نسبت حجمی HA در کامپوزیت از O.45 بیشتر شود، حالت شکست از نرم به ترد تبدیل می شود. درکاربردهای بالینی نسبت حجمی O.4 ، بهینه است. کامپوزیت لپی اتیلن تقویت شده با HA با نام تجاری هاپکس (HAPEX) تولید می شود. و چندین هزار نفر از بیماران از امپلنت های گوش میانی تولید شده از این کامپوزیت استفاده می کنند. این نوع تکنولوژی در سال 1995 از FDA ایالات متحده ی آمریکا مجوز اخذ کرده است.

پوشش های بیواکتیو
 

اعمال یک پوشش سرامیکی یا شیشه ای بر روی یک سطح اجازه می دهد تا خواص سطحی وخواص مکانیکی جسم حاصله بهبود یابد. دراین مواد ما هم خواص بالک وهم خواص سطحی مناسب را داریم. سه دلیل اصلی برای اعمال پوشش وجود دارد:
1)جلوگیری از خوردگی ماده
2)زیست سازگار پذیر کردن امپلنت
3)پدید آوردن یک لایه ی غیر بیواکتیو بر روی مواد بیواکتیو درموارد ضروری
چهار ترکیب پوششی – زیر لایه وجود دارد:
1)سرامیک پلی کریستال بر روی سرامیک
2)شیشه بر روی سرامیک
3)شیشه بر روی فلز
4)سرامیک پلی کریستال بر روی فلز
پوشش های بیوسرامیکی معمولاً بر روی زیر لایه های فلزی اعمال می شوند تا هم تافنس شکست بالا و هم خاصیت بیواکتیوی سطحی درامپلنت ایجاد شود. استفاده از پوشش سرامیکی بیواکتیو می تواند سبب پدید آمدن پیوند مناسب میان پروتز وبافت های اطراف شود واز این رو طول عمر پروتز افزایش می یابد. در شرایط مناسب یک پروتز بدون سیمان باید طول عمر بیشتر نسبت به نوع سیمانی داشته باشد.(درپروتزهای سیمانی عمل اتصال پروتز به استخوان بوسیله ی سیمان انجام می شود.)
پوشش های سرامیکی مهم تری کلسیم فسفات و هیدروکسی آپاتیت هستند. تری کلسیم فسفات (TCP) یک بیوسرامیک با قابلیت جذب مجدد (resorbable bioceramic) است. این ماده در دو مزفولوژی α وایت لوکایت (α-whitelockite) وβ وایت لوکایت (β-white lockite ) وجود دارد. فرم β این ماده پایدارتر است. هنگامی که از TCP به عنوان امپلنت در بدن استفاده شود، این ماده بوسیله ی محیط جذب می شود. و بوسیله ی بافت جایگزین می شود. وظیفه ی بیوسرامیک های با قابلیت جذب مجدد، پدید آوردن یک داربست است که بافت بتواند در داخل آن رشد کند. که این نوع بیوسرامیک ها به صورت تدریجی جذب محیط می شوند. درصورت لزوم این مواد می توانند نقش چار چوب استخوانی را ایفا کنند. TCP به صورت بالینی دربسیاری از زمینه های دندانپزشکی وارتوپدی استفاده می شود. نوع بالک این ماده در حالت متخلخل ومتراکم وجود دارد این ماده درجایگزین های فوری ریشه ی دندان (tooth root replacement) و در امپلنت های بازسازی صورت وفک کار برد دارد .به هر حال به دلیل آنکه تری کلسیم فسفات درحالت بالک دارای خواص مکانیکی ضعیفی است ، نمی توان از آن در کاربردهای بارکش استفاده کرد.بنابراین در اغلب موارد TCP به صورت یک پوشش بر روی زیر لایه ی فلزی استفاده می شود.
روش های متداول دراعمال پوشش های HA و TCP روش پلاسما (Plasma Spray) است.این روش یکی از تکنیک های تولید لایه های مانع حرارتی است. در روش پلاسما اسپری ازیک پلاسما ( یک گازیونیزه شده ) برای ذوب کردن HA استفاده می شود. وسپس این ذرات مذاب بر روی سطح مورد نظر اعمال می شود. برای تولید پوشش های HA از ذرات کریستالی HA به عنوان ماده ی آغاز کننده استفاده می شود. (گسترده ی اندازه ی ذرات HA بین 40-20Mm است) . یکی از مزایای استفاده از روش پلاسما اسپری دراین است که زیر لایه ی ما در دمایی نسبتاً ً پایین قرار دارد.(عموماً کمتر از 300c ° )واین در حالی است که دمای پلاسما ممکن است از 10000C° نیز تجاوز کند. بالانرفتن دمای زیر لایه باعث می شود که خواص مکانیکی آن تغییر نکند (مخصوصاً فلزات) ضخامت پوشش معمولا بین 60-40Mm است که میزان تخلخل باقی مانده در آن کمتر از 2 درصد است.
پوشش های هیدروکسی آپاتیت بوسیله ی روش پلاسما اسپری ایجاد می شوند، معمولاً دارای مقادیر قابل توجهی کلسیم فسفات آمورف ومقدار اندکی فاز کریستالی دیگر هستند.عملیات حرارتی پوشش می تواند میزان کریستالینیتی آن را افزایش داده و همچنین موجب بهبود چسبندگی پوشش به زیر لایه شوند. به هر حال این فرآیند معمولاً بر روی زیر لایه انجام نمی شود. زیرا از لحاط اقتصادی به صرفه نبوده و همچنین ممکن است خواص مکانیکی زیر لایه را کاهش دهد.
علاوه بر پلاسما اسپری، سایر روش های مورد استفاده برای اعمال پوششHA عبارتند از :
1)روش رسوب دهی الکتروفورتیک (electrophoretic deposition)
2)روش اسپاترینگ (Sputtering) برای تولید پوشش های بسیار نازک
3)روش پرس ایزواستاتیک گرم برای تولید مواد بادانسیته ی بالا
از رسوب دهی الکتروفورتیک می توان برای پوشش دهی تخلخل هایی که به روش های معمولی مانند پلاسما اسپری پوشیده نشده اند. استفاده کرد. اما چسنبدگی میان ذرات HA و زیر لایه وذرات HA با هم ضعیف است واز این رو پس از رسوب از رسوب دهی نیاز است تا قطعه در دمای بالا زنیترینگ شود.
روش اسپاترینگ برای تولید پوشش های نازک (1Mm) از HA استفاده می شود. فیلم رسوب داده شده دراین روش آمورف است زیرا ذرات پاشیده شده دراین روش انرژی کینتیکی کافی برای باز آرایی حالت کریستالی را ندارند. عملیات حرارتی در دمای 500C° کافی است تا این فیلم آمورف را به صورت کریستالی در آورد. دوام فیلم های نازک اسپاتر شده در بدنه هنوزاثبات نشده است.
روش پرس ایزواستاتیک گرم نیز برای تولید فیلم ها استفاده می شود. اگر یک امپلنت فلزی را با ذرات HA پوشش دهیم . و سپس آن را پرس گرم کنیم، می توانیم پوششی چسبنده وبا دانسیته ی بالا تولید کنیم. برای ایجاد یک فشار یکسان بر روی ذرات HA دراین فرآیند بایدامپلنت را در داخل یک فویل فلزی (فلز گران بها ) قرار دهیم.همانگونه که می دانید با استفاده از روش پرس ایزواساتیک گرم می توانیم از دماهای پایین تری نسبت به روش های غیر ایزواستاتیک ، برای زینتر ینگ استفاده کنیم. استفاده از دمای پایین تر در زینتر ینگ احتمال تغییر خواص مکانیک زیرلایه ی فلزی کاهش می یابد.
چندین شرایط برای استفاده از پوشش های HA در وسایل پروتزی وجود دارد:
1)فاز کریستالی صحیح
2)ترکیب پایدار
3)دانسیته ی بالا
4)چسبندگی خوب به زیر لایه
5)خلوص بالا
6)واکنش ندادن با زیر لایه
پوشش های تولیدی با پلاسمای اسپری اغلباً مخلوطی از فازهای کریستالی و آمورف هستند. که این مسئله ممکن است مطلوب نباشد. چسبندگی پوشش های HA تولید شده به این روش به زیر لایه های فلزی اساساً مکانیکی است. وبنابراین زبری زیر لایه نقش مهمی را ایفا می کند.
منبع:ceramic materials/c.Barry Carter.m.Grant Norton

سرامیک ها در بیولوژی و پزشکی (4)


 

نويسنده:حبيب الله عليخاني
منبع:راسخون




 

بیوسرامیک ها درکامپوزیت ها
 

دلیل اصلی بوجود آمدن کامپوزیت ها، بهبود خواص مکانیکی (دراغلب موارد تافنس) است.خواص کامپوزیت ها معمولاًاز خواص سرامیک های تنها بهترند.درمورد بیوسرامیک ها تلاش می کنیم. تا kicرا افزایش ومدول الاستیک را کاهش دهیم.
اولین کامپوزیت بیوسرامیکی کامپوزیت شیشه ی بیواکتیو / الیاف و فولاد زنگ نزن (compositos Stainless Steel / bioactive glass) است. این نوع کامپوزیت از بیوگلاس 45S5( bioglass 45s5) وفولاد ضد زنگ با شماره ی AISI316L تولید شد. نحوه ی تولید این کامپوزیت در ابتدا بدین نحو بود که یک پیش ساخت از الیاف فلزی غیر مداوم تهیه می شود وسپس این ساختار در داخل شیشه ی مذاب غوطه ور می شد. پس از آن عملیات حرارتی مناسب سبب بهبود خواص مکانیکی آن می شود.
برای انتقال مؤثر تنش ها درمیان زمینه ی شیشه ای والیاف تقویت کننده ی کامپوزیت ، باید پیوندی قوی میان شیشه و فلز وجود داشته باشد.برای تحقق این امر ترشوندگی الیاف فلزی با شیشه را باید تقویت کرد. دراین فرآیند پیش از وارد کردن الیاف به شیشه ی مذاب، سطح فیبر فلزی اکسید می شود تاترشوندگی آن افزایش یابد. آنالیزهای شیمیایی انجام شده بر روی محل اتصال الیاف فلزی وماتریکس شیشه دراین کامپوزیت نشان داد که اتم های سیلیس از داخل شیشه به داخل اکسید نفوذ کرده اند و همچنین اتم های آهن از اکسید به داخل شیشه نفوذ کرده اند.گرادیان شیمیایی بوجود آمده درسطح مقطع محل اتصال باعث پدید آمدن میانکنش های شیمیایی گشته است. که این میانکنش ها موجب بهبود چسبندگی شده است. با فرض آنکه الیاف در جهت اعمال بار مرتب شده اند وهمچنین چسبندگی خوبی میان زمینه واجزاء وجود داشته باشد می توانیم بگوییم که کرنش الاستیک هر دو فاز برابر است واز این رومی توان گفت سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4)
که دراین فرمول زیر بندهای F,C و M به ترتیب به کامپوزیت، الیاف و زمینه نسبت داده می شود. همچنین V نسبت حجمی هر فاز است. اگر دریک نمونه از این کامپوزیت 45% حجمی الیاف فولادی وجود داشته باشد. و سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) وسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) می توان σc را محاسبه کرد. این مقدار برابر 262MPa است که این عدد استحکام بسیار بالاتری نسبت به شیشه ی تنها دارد.
یکی از مشکلات بالقوه ی موجود در تولید کامپوزیت ها عدم تطابق ضریب انبساط حرارتیسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) بین فازهاست. این تفاوت بین شیشه وفولاد بسیار زیاد است. برای بسیاری از الیاف دیگر مانند Ti ، این تفاوت بیشتر نیز هست. از این رو لازم است تاسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) شیشه را بوسیله ی تغییر ترکیب شیسشه بهبود دهیم.
سایر بیوسرامیک های امروزی که مورد توجه هستند عبارتند از:
1)شیشه ی بیواکتیو تقویت شده با Ti
2)شیشه ی A-W تقویت شده باسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) 3)پلی اتیلن تقویت شده با TCP
4)پلی اتیلن تقویت شده با HA
پلی اتیلن تقویت شده با هیدروکسی آپاتیت (HA) یک مثال خوب از کامپوزیت هایی است که می تواند خواصی از خودنشان دهد که یک ماده ی تنها آنها را ندارد. این کامپوزیت ها برای جایگزینی استخوانی بوجود آمده اند و دارای خواصی همچون بیواکتیو بودن وداکتیل بودن هستند. همچنین همخوانی مناسبی با مدول الاستیک استخوان دارند.

سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4)
 

شکل 1 نشان می دهد که چگونه با افزایش نسبت حجمی HA به O.5 درکامپوزیت می توان مدول الاستیک درگسترده ی استخوان متراکم پدید آورد. هنگامی که نسبت حجمی HA در کامپوزیت از O.45 بیشتر شود، حالت شکست از نرم به ترد تبدیل می شود. درکاربردهای بالینی نسبت حجمی O.4 ، بهینه است. کامپوزیت لپی اتیلن تقویت شده با HA با نام تجاری هاپکس (HAPEX) تولید می شود. و چندین هزار نفر از بیماران از امپلنت های گوش میانی تولید شده از این کامپوزیت استفاده می کنند. این نوع تکنولوژی در سال 1995 از FDA ایالات متحده ی آمریکا مجوز اخذ کرده است.

پوشش های بیواکتیو
 

اعمال یک پوشش سرامیکی یا شیشه ای بر روی یک سطح اجازه می دهد تا خواص سطحی وخواص مکانیکی جسم حاصله بهبود یابد. دراین مواد ما هم خواص بالک وهم خواص سطحی مناسب را داریم. سه دلیل اصلی برای اعمال پوشش وجود دارد:
1)جلوگیری از خوردگی ماده
2)زیست سازگار پذیر کردن امپلنت
3)پدید آوردن یک لایه ی غیر بیواکتیو بر روی مواد بیواکتیو درموارد ضروری
چهار ترکیب پوششی – زیر لایه وجود دارد:
1)سرامیک پلی کریستال بر روی سرامیک
2)شیشه بر روی سرامیک
3)شیشه بر روی فلز
4)سرامیک پلی کریستال بر روی فلز
پوشش های بیوسرامیکی معمولاً بر روی زیر لایه های فلزی اعمال می شوند تا هم تافنس شکست بالا و هم خاصیت بیواکتیوی سطحی درامپلنت ایجاد شود. استفاده از پوشش سرامیکی بیواکتیو می تواند سبب پدید آمدن پیوند مناسب میان پروتز وبافت های اطراف شود واز این رو طول عمر پروتز افزایش می یابد. در شرایط مناسب یک پروتز بدون سیمان باید طول عمر بیشتر نسبت به نوع سیمانی داشته باشد.(درپروتزهای سیمانی عمل اتصال پروتز به استخوان بوسیله ی سیمان انجام می شود.)
پوشش های سرامیکی مهم تری کلسیم فسفات و هیدروکسی آپاتیت هستند. تری کلسیم فسفات (TCP) یک بیوسرامیک با قابلیت جذب مجدد (resorbable bioceramic) است. این ماده در دو مزفولوژی α وایت لوکایت (α-whitelockite) وβ وایت لوکایت (β-white lockite ) وجود دارد. فرم β این ماده پایدارتر است. هنگامی که از TCP به عنوان امپلنت در بدن استفاده شود، این ماده بوسیله ی محیط جذب می شود. و بوسیله ی بافت جایگزین می شود. وظیفه ی بیوسرامیک های با قابلیت جذب مجدد، پدید آوردن یک داربست است که بافت بتواند در داخل آن رشد کند. که این نوع بیوسرامیک ها به صورت تدریجی جذب محیط می شوند. درصورت لزوم این مواد می توانند نقش چار چوب استخوانی را ایفا کنند. TCP به صورت بالینی دربسیاری از زمینه های دندانپزشکی وارتوپدی استفاده می شود. نوع بالک این ماده در حالت متخلخل ومتراکم وجود دارد این ماده درجایگزین های فوری ریشه ی دندان (tooth root replacement) و در امپلنت های بازسازی صورت وفک کار برد دارد .به هر حال به دلیل آنکه تری کلسیم فسفات درحالت بالک دارای خواص مکانیکی ضعیفی است ، نمی توان از آن در کاربردهای بارکش استفاده کرد.بنابراین در اغلب موارد TCP به صورت یک پوشش بر روی زیر لایه ی فلزی استفاده می شود.
روش های متداول دراعمال پوشش های HA و TCP روش پلاسما (Plasma Spray) است.این روش یکی از تکنیک های تولید لایه های مانع حرارتی است. در روش پلاسما اسپری ازیک پلاسما ( یک گازیونیزه شده ) برای ذوب کردن HA استفاده می شود. وسپس این ذرات مذاب بر روی سطح مورد نظر اعمال می شود. برای تولید پوشش های HA از ذرات کریستالی HA به عنوان ماده ی آغاز کننده استفاده می شود. (گسترده ی اندازه ی ذرات HA بین 40-20Mm است) . یکی از مزایای استفاده از روش پلاسما اسپری دراین است که زیر لایه ی ما در دمایی نسبتاً ً پایین قرار دارد.(عموماً کمتر از 300c ° )واین در حالی است که دمای پلاسما ممکن است از 10000C° نیز تجاوز کند. بالانرفتن دمای زیر لایه باعث می شود که خواص مکانیکی آن تغییر نکند (مخصوصاً فلزات) ضخامت پوشش معمولا بین 60-40Mm است که میزان تخلخل باقی مانده در آن کمتر از 2 درصد است.
پوشش های هیدروکسی آپاتیت بوسیله ی روش پلاسما اسپری ایجاد می شوند، معمولاً دارای مقادیر قابل توجهی کلسیم فسفات آمورف ومقدار اندکی فاز کریستالی دیگر هستند.عملیات حرارتی پوشش می تواند میزان کریستالینیتی آن را افزایش داده و همچنین موجب بهبود چسبندگی پوشش به زیر لایه شوند. به هر حال این فرآیند معمولاً بر روی زیر لایه انجام نمی شود. زیرا از لحاط اقتصادی به صرفه نبوده و همچنین ممکن است خواص مکانیکی زیر لایه را کاهش دهد.
علاوه بر پلاسما اسپری، سایر روش های مورد استفاده برای اعمال پوششHA عبارتند از :
1)روش رسوب دهی الکتروفورتیک (electrophoretic deposition)
2)روش اسپاترینگ (Sputtering) برای تولید پوشش های بسیار نازک
3)روش پرس ایزواستاتیک گرم برای تولید مواد بادانسیته ی بالا
از رسوب دهی الکتروفورتیک می توان برای پوشش دهی تخلخل هایی که به روش های معمولی مانند پلاسما اسپری پوشیده نشده اند. استفاده کرد. اما چسنبدگی میان ذرات HA و زیر لایه وذرات HA با هم ضعیف است واز این رو پس از رسوب از رسوب دهی نیاز است تا قطعه در دمای بالا زنیترینگ شود.
روش اسپاترینگ برای تولید پوشش های نازک (1Mm) از HA استفاده می شود. فیلم رسوب داده شده دراین روش آمورف است زیرا ذرات پاشیده شده دراین روش انرژی کینتیکی کافی برای باز آرایی حالت کریستالی را ندارند. عملیات حرارتی در دمای 500C° کافی است تا این فیلم آمورف را به صورت کریستالی در آورد. دوام فیلم های نازک اسپاتر شده در بدنه هنوزاثبات نشده است.
روش پرس ایزواستاتیک گرم نیز برای تولید فیلم ها استفاده می شود. اگر یک امپلنت فلزی را با ذرات HA پوشش دهیم . و سپس آن را پرس گرم کنیم، می توانیم پوششی چسبنده وبا دانسیته ی بالا تولید کنیم. برای ایجاد یک فشار یکسان بر روی ذرات HA دراین فرآیند بایدامپلنت را در داخل یک فویل فلزی (فلز گران بها ) قرار دهیم.همانگونه که می دانید با استفاده از روش پرس ایزواساتیک گرم می توانیم از دماهای پایین تری نسبت به روش های غیر ایزواستاتیک ، برای زینتر ینگ استفاده کنیم. استفاده از دمای پایین تر در زینتر ینگ احتمال تغییر خواص مکانیک زیرلایه ی فلزی کاهش می یابد.
چندین شرایط برای استفاده از پوشش های HA در وسایل پروتزی وجود دارد:
1)فاز کریستالی صحیح
2)ترکیب پایدار
3)دانسیته ی بالا
4)چسبندگی خوب به زیر لایه
5)خلوص بالا
6)واکنش ندادن با زیر لایه
پوشش های تولیدی با پلاسمای اسپری اغلباً مخلوطی از فازهای کریستالی و آمورف هستند. که این مسئله ممکن است مطلوب نباشد. چسبندگی پوشش های HA تولید شده به این روش به زیر لایه های فلزی اساساً مکانیکی است. وبنابراین زبری زیر لایه نقش مهمی را ایفا می کند.

منبع:ceramic materials/c.Barry Carter.m.Grant Norton


سرامیک ها در بیولوژی و پزشکی (4)


 

نويسنده:حبيب الله عليخاني
منبع:راسخون




 

بیوسرامیک ها درکامپوزیت ها
 

دلیل اصلی بوجود آمدن کامپوزیت ها، بهبود خواص مکانیکی (دراغلب موارد تافنس) است.خواص کامپوزیت ها معمولاًاز خواص سرامیک های تنها بهترند.درمورد بیوسرامیک ها تلاش می کنیم. تا kicرا افزایش ومدول الاستیک را کاهش دهیم.
اولین کامپوزیت بیوسرامیکی کامپوزیت شیشه ی بیواکتیو / الیاف و فولاد زنگ نزن (compositos Stainless Steel / bioactive glass) است. این نوع کامپوزیت از بیوگلاس 45S5( bioglass 45s5) وفولاد ضد زنگ با شماره ی AISI316L تولید شد. نحوه ی تولید این کامپوزیت در ابتدا بدین نحو بود که یک پیش ساخت از الیاف فلزی غیر مداوم تهیه می شود وسپس این ساختار در داخل شیشه ی مذاب غوطه ور می شد. پس از آن عملیات حرارتی مناسب سبب بهبود خواص مکانیکی آن می شود.
برای انتقال مؤثر تنش ها درمیان زمینه ی شیشه ای والیاف تقویت کننده ی کامپوزیت ، باید پیوندی قوی میان شیشه و فلز وجود داشته باشد.برای تحقق این امر ترشوندگی الیاف فلزی با شیشه را باید تقویت کرد. دراین فرآیند پیش از وارد کردن الیاف به شیشه ی مذاب، سطح فیبر فلزی اکسید می شود تاترشوندگی آن افزایش یابد. آنالیزهای شیمیایی انجام شده بر روی محل اتصال الیاف فلزی وماتریکس شیشه دراین کامپوزیت نشان داد که اتم های سیلیس از داخل شیشه به داخل اکسید نفوذ کرده اند و همچنین اتم های آهن از اکسید به داخل شیشه نفوذ کرده اند.گرادیان شیمیایی بوجود آمده درسطح مقطع محل اتصال باعث پدید آمدن میانکنش های شیمیایی گشته است. که این میانکنش ها موجب بهبود چسبندگی شده است. با فرض آنکه الیاف در جهت اعمال بار مرتب شده اند وهمچنین چسبندگی خوبی میان زمینه واجزاء وجود داشته باشد می توانیم بگوییم که کرنش الاستیک هر دو فاز برابر است واز این رومی توان گفت سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4)
که دراین فرمول زیر بندهای F,C و M به ترتیب به کامپوزیت، الیاف و زمینه نسبت داده می شود. همچنین V نسبت حجمی هر فاز است. اگر دریک نمونه از این کامپوزیت 45% حجمی الیاف فولادی وجود داشته باشد. و سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) وسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) می توان σc را محاسبه کرد. این مقدار برابر 262MPa است که این عدد استحکام بسیار بالاتری نسبت به شیشه ی تنها دارد.
یکی از مشکلات بالقوه ی موجود در تولید کامپوزیت ها عدم تطابق ضریب انبساط حرارتیسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) بین فازهاست. این تفاوت بین شیشه وفولاد بسیار زیاد است. برای بسیاری از الیاف دیگر مانند Ti ، این تفاوت بیشتر نیز هست. از این رو لازم است تاسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) شیشه را بوسیله ی تغییر ترکیب شیسشه بهبود دهیم.
سایر بیوسرامیک های امروزی که مورد توجه هستند عبارتند از:
1)شیشه ی بیواکتیو تقویت شده با Ti
2)شیشه ی A-W تقویت شده باسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) 3)پلی اتیلن تقویت شده با TCP
4)پلی اتیلن تقویت شده با HA
پلی اتیلن تقویت شده با هیدروکسی آپاتیت (HA) یک مثال خوب از کامپوزیت هایی است که می تواند خواصی از خودنشان دهد که یک ماده ی تنها آنها را ندارد. این کامپوزیت ها برای جایگزینی استخوانی بوجود آمده اند و دارای خواصی همچون بیواکتیو بودن وداکتیل بودن هستند. همچنین همخوانی مناسبی با مدول الاستیک استخوان دارند.

سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4)
 

شکل 1 نشان می دهد که چگونه با افزایش نسبت حجمی HA به O.5 درکامپوزیت می توان مدول الاستیک درگسترده ی استخوان متراکم پدید آورد. هنگامی که نسبت حجمی HA در کامپوزیت از O.45 بیشتر شود، حالت شکست از نرم به ترد تبدیل می شود. درکاربردهای بالینی نسبت حجمی O.4 ، بهینه است. کامپوزیت لپی اتیلن تقویت شده با HA با نام تجاری هاپکس (HAPEX) تولید می شود. و چندین هزار نفر از بیماران از امپلنت های گوش میانی تولید شده از این کامپوزیت استفاده می کنند. این نوع تکنولوژی در سال 1995 از FDA ایالات متحده ی آمریکا مجوز اخذ کرده است.

پوشش های بیواکتیو
 

اعمال یک پوشش سرامیکی یا شیشه ای بر روی یک سطح اجازه می دهد تا خواص سطحی وخواص مکانیکی جسم حاصله بهبود یابد. دراین مواد ما هم خواص بالک وهم خواص سطحی مناسب را داریم. سه دلیل اصلی برای اعمال پوشش وجود دارد:
1)جلوگیری از خوردگی ماده
2)زیست سازگار پذیر کردن امپلنت
3)پدید آوردن یک لایه ی غیر بیواکتیو بر روی مواد بیواکتیو درموارد ضروری
چهار ترکیب پوششی – زیر لایه وجود دارد:
1)سرامیک پلی کریستال بر روی سرامیک
2)شیشه بر روی سرامیک
3)شیشه بر روی فلز
4)سرامیک پلی کریستال بر روی فلز
پوشش های بیوسرامیکی معمولاً بر روی زیر لایه های فلزی اعمال می شوند تا هم تافنس شکست بالا و هم خاصیت بیواکتیوی سطحی درامپلنت ایجاد شود. استفاده از پوشش سرامیکی بیواکتیو می تواند سبب پدید آمدن پیوند مناسب میان پروتز وبافت های اطراف شود واز این رو طول عمر پروتز افزایش می یابد. در شرایط مناسب یک پروتز بدون سیمان باید طول عمر بیشتر نسبت به نوع سیمانی داشته باشد.(درپروتزهای سیمانی عمل اتصال پروتز به استخوان بوسیله ی سیمان انجام می شود.)
پوشش های سرامیکی مهم تری کلسیم فسفات و هیدروکسی آپاتیت هستند. تری کلسیم فسفات (TCP) یک بیوسرامیک با قابلیت جذب مجدد (resorbable bioceramic) است. این ماده در دو مزفولوژی α وایت لوکایت (α-whitelockite) وβ وایت لوکایت (β-white lockite ) وجود دارد. فرم β این ماده پایدارتر است. هنگامی که از TCP به عنوان امپلنت در بدن استفاده شود، این ماده بوسیله ی محیط جذب می شود. و بوسیله ی بافت جایگزین می شود. وظیفه ی بیوسرامیک های با قابلیت جذب مجدد، پدید آوردن یک داربست است که بافت بتواند در داخل آن رشد کند. که این نوع بیوسرامیک ها به صورت تدریجی جذب محیط می شوند. درصورت لزوم این مواد می توانند نقش چار چوب استخوانی را ایفا کنند. TCP به صورت بالینی دربسیاری از زمینه های دندانپزشکی وارتوپدی استفاده می شود. نوع بالک این ماده در حالت متخلخل ومتراکم وجود دارد این ماده درجایگزین های فوری ریشه ی دندان (tooth root replacement) و در امپلنت های بازسازی صورت وفک کار برد دارد .به هر حال به دلیل آنکه تری کلسیم فسفات درحالت بالک دارای خواص مکانیکی ضعیفی است ، نمی توان از آن در کاربردهای بارکش استفاده کرد.بنابراین در اغلب موارد TCP به صورت یک پوشش بر روی زیر لایه ی فلزی استفاده می شود.
روش های متداول دراعمال پوشش های HA و TCP روش پلاسما (Plasma Spray) است.این روش یکی از تکنیک های تولید لایه های مانع حرارتی است. در روش پلاسما اسپری ازیک پلاسما ( یک گازیونیزه شده ) برای ذوب کردن HA استفاده می شود. وسپس این ذرات مذاب بر روی سطح مورد نظر اعمال می شود. برای تولید پوشش های HA از ذرات کریستالی HA به عنوان ماده ی آغاز کننده استفاده می شود. (گسترده ی اندازه ی ذرات HA بین 40-20Mm است) . یکی از مزایای استفاده از روش پلاسما اسپری دراین است که زیر لایه ی ما در دمایی نسبتاً ً پایین قرار دارد.(عموماً کمتر از 300c ° )واین در حالی است که دمای پلاسما ممکن است از 10000C° نیز تجاوز کند. بالانرفتن دمای زیر لایه باعث می شود که خواص مکانیکی آن تغییر نکند (مخصوصاً فلزات) ضخامت پوشش معمولا بین 60-40Mm است که میزان تخلخل باقی مانده در آن کمتر از 2 درصد است.
پوشش های هیدروکسی آپاتیت بوسیله ی روش پلاسما اسپری ایجاد می شوند، معمولاً دارای مقادیر قابل توجهی کلسیم فسفات آمورف ومقدار اندکی فاز کریستالی دیگر هستند.عملیات حرارتی پوشش می تواند میزان کریستالینیتی آن را افزایش داده و همچنین موجب بهبود چسبندگی پوشش به زیر لایه شوند. به هر حال این فرآیند معمولاً بر روی زیر لایه انجام نمی شود. زیرا از لحاط اقتصادی به صرفه نبوده و همچنین ممکن است خواص مکانیکی زیر لایه را کاهش دهد.
علاوه بر پلاسما اسپری، سایر روش های مورد استفاده برای اعمال پوششHA عبارتند از :
1)روش رسوب دهی الکتروفورتیک (electrophoretic deposition)
2)روش اسپاترینگ (Sputtering) برای تولید پوشش های بسیار نازک
3)روش پرس ایزواستاتیک گرم برای تولید مواد بادانسیته ی بالا
از رسوب دهی الکتروفورتیک می توان برای پوشش دهی تخلخل هایی که به روش های معمولی مانند پلاسما اسپری پوشیده نشده اند. استفاده کرد. اما چسنبدگی میان ذرات HA و زیر لایه وذرات HA با هم ضعیف است واز این رو پس از رسوب از رسوب دهی نیاز است تا قطعه در دمای بالا زنیترینگ شود.
روش اسپاترینگ برای تولید پوشش های نازک (1Mm) از HA استفاده می شود. فیلم رسوب داده شده دراین روش آمورف است زیرا ذرات پاشیده شده دراین روش انرژی کینتیکی کافی برای باز آرایی حالت کریستالی را ندارند. عملیات حرارتی در دمای 500C° کافی است تا این فیلم آمورف را به صورت کریستالی در آورد. دوام فیلم های نازک اسپاتر شده در بدنه هنوزاثبات نشده است.
روش پرس ایزواستاتیک گرم نیز برای تولید فیلم ها استفاده می شود. اگر یک امپلنت فلزی را با ذرات HA پوشش دهیم . و سپس آن را پرس گرم کنیم، می توانیم پوششی چسبنده وبا دانسیته ی بالا تولید کنیم. برای ایجاد یک فشار یکسان بر روی ذرات HA دراین فرآیند بایدامپلنت را در داخل یک فویل فلزی (فلز گران بها ) قرار دهیم.همانگونه که می دانید با استفاده از روش پرس ایزواساتیک گرم می توانیم از دماهای پایین تری نسبت به روش های غیر ایزواستاتیک ، برای زینتر ینگ استفاده کنیم. استفاده از دمای پایین تر در زینتر ینگ احتمال تغییر خواص مکانیک زیرلایه ی فلزی کاهش می یابد.
چندین شرایط برای استفاده از پوشش های HA در وسایل پروتزی وجود دارد:
1)فاز کریستالی صحیح
2)ترکیب پایدار
3)دانسیته ی بالا
4)چسبندگی خوب به زیر لایه
5)خلوص بالا
6)واکنش ندادن با زیر لایه
پوشش های تولیدی با پلاسمای اسپری اغلباً مخلوطی از فازهای کریستالی و آمورف هستند. که این مسئله ممکن است مطلوب نباشد. چسبندگی پوشش های HA تولید شده به این روش به زیر لایه های فلزی اساساً مکانیکی است. وبنابراین زبری زیر لایه نقش مهمی را ایفا می کند.
منبع:ceramic materials/c.Barry Carter.m.Grant Norton

سرامیک ها در بیولوژی و پزشکی (4)


 

نويسنده:حبيب الله عليخاني
منبع:راسخون




 

بیوسرامیک ها درکامپوزیت ها
 

دلیل اصلی بوجود آمدن کامپوزیت ها، بهبود خواص مکانیکی (دراغلب موارد تافنس) است.خواص کامپوزیت ها معمولاًاز خواص سرامیک های تنها بهترند.درمورد بیوسرامیک ها تلاش می کنیم. تا kicرا افزایش ومدول الاستیک را کاهش دهیم.
اولین کامپوزیت بیوسرامیکی کامپوزیت شیشه ی بیواکتیو / الیاف و فولاد زنگ نزن (compositos Stainless Steel / bioactive glass) است. این نوع کامپوزیت از بیوگلاس 45S5( bioglass 45s5) وفولاد ضد زنگ با شماره ی AISI316L تولید شد. نحوه ی تولید این کامپوزیت در ابتدا بدین نحو بود که یک پیش ساخت از الیاف فلزی غیر مداوم تهیه می شود وسپس این ساختار در داخل شیشه ی مذاب غوطه ور می شد. پس از آن عملیات حرارتی مناسب سبب بهبود خواص مکانیکی آن می شود.
برای انتقال مؤثر تنش ها درمیان زمینه ی شیشه ای والیاف تقویت کننده ی کامپوزیت ، باید پیوندی قوی میان شیشه و فلز وجود داشته باشد.برای تحقق این امر ترشوندگی الیاف فلزی با شیشه را باید تقویت کرد. دراین فرآیند پیش از وارد کردن الیاف به شیشه ی مذاب، سطح فیبر فلزی اکسید می شود تاترشوندگی آن افزایش یابد. آنالیزهای شیمیایی انجام شده بر روی محل اتصال الیاف فلزی وماتریکس شیشه دراین کامپوزیت نشان داد که اتم های سیلیس از داخل شیشه به داخل اکسید نفوذ کرده اند و همچنین اتم های آهن از اکسید به داخل شیشه نفوذ کرده اند.گرادیان شیمیایی بوجود آمده درسطح مقطع محل اتصال باعث پدید آمدن میانکنش های شیمیایی گشته است. که این میانکنش ها موجب بهبود چسبندگی شده است. با فرض آنکه الیاف در جهت اعمال بار مرتب شده اند وهمچنین چسبندگی خوبی میان زمینه واجزاء وجود داشته باشد می توانیم بگوییم که کرنش الاستیک هر دو فاز برابر است واز این رومی توان گفت سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4)
که دراین فرمول زیر بندهای F,C و M به ترتیب به کامپوزیت، الیاف و زمینه نسبت داده می شود. همچنین V نسبت حجمی هر فاز است. اگر دریک نمونه از این کامپوزیت 45% حجمی الیاف فولادی وجود داشته باشد. و سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) وسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) می توان σc را محاسبه کرد. این مقدار برابر 262MPa است که این عدد استحکام بسیار بالاتری نسبت به شیشه ی تنها دارد.
یکی از مشکلات بالقوه ی موجود در تولید کامپوزیت ها عدم تطابق ضریب انبساط حرارتیسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) بین فازهاست. این تفاوت بین شیشه وفولاد بسیار زیاد است. برای بسیاری از الیاف دیگر مانند Ti ، این تفاوت بیشتر نیز هست. از این رو لازم است تاسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) شیشه را بوسیله ی تغییر ترکیب شیسشه بهبود دهیم.
سایر بیوسرامیک های امروزی که مورد توجه هستند عبارتند از:
1)شیشه ی بیواکتیو تقویت شده با Ti
2)شیشه ی A-W تقویت شده باسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) 3)پلی اتیلن تقویت شده با TCP
4)پلی اتیلن تقویت شده با HA
پلی اتیلن تقویت شده با هیدروکسی آپاتیت (HA) یک مثال خوب از کامپوزیت هایی است که می تواند خواصی از خودنشان دهد که یک ماده ی تنها آنها را ندارد. این کامپوزیت ها برای جایگزینی استخوانی بوجود آمده اند و دارای خواصی همچون بیواکتیو بودن وداکتیل بودن هستند. همچنین همخوانی مناسبی با مدول الاستیک استخوان دارند.

سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4)
 

شکل 1 نشان می دهد که چگونه با افزایش نسبت حجمی HA به O.5 درکامپوزیت می توان مدول الاستیک درگسترده ی استخوان متراکم پدید آورد. هنگامی که نسبت حجمی HA در کامپوزیت از O.45 بیشتر شود، حالت شکست از نرم به ترد تبدیل می شود. درکاربردهای بالینی نسبت حجمی O.4 ، بهینه است. کامپوزیت لپی اتیلن تقویت شده با HA با نام تجاری هاپکس (HAPEX) تولید می شود. و چندین هزار نفر از بیماران از امپلنت های گوش میانی تولید شده از این کامپوزیت استفاده می کنند. این نوع تکنولوژی در سال 1995 از FDA ایالات متحده ی آمریکا مجوز اخذ کرده است.

پوشش های بیواکتیو
 

اعمال یک پوشش سرامیکی یا شیشه ای بر روی یک سطح اجازه می دهد تا خواص سطحی وخواص مکانیکی جسم حاصله بهبود یابد. دراین مواد ما هم خواص بالک وهم خواص سطحی مناسب را داریم. سه دلیل اصلی برای اعمال پوشش وجود دارد:
1)جلوگیری از خوردگی ماده
2)زیست سازگار پذیر کردن امپلنت
3)پدید آوردن یک لایه ی غیر بیواکتیو بر روی مواد بیواکتیو درموارد ضروری
چهار ترکیب پوششی – زیر لایه وجود دارد:
1)سرامیک پلی کریستال بر روی سرامیک
2)شیشه بر روی سرامیک
3)شیشه بر روی فلز
4)سرامیک پلی کریستال بر روی فلز
پوشش های بیوسرامیکی معمولاً بر روی زیر لایه های فلزی اعمال می شوند تا هم تافنس شکست بالا و هم خاصیت بیواکتیوی سطحی درامپلنت ایجاد شود. استفاده از پوشش سرامیکی بیواکتیو می تواند سبب پدید آمدن پیوند مناسب میان پروتز وبافت های اطراف شود واز این رو طول عمر پروتز افزایش می یابد. در شرایط مناسب یک پروتز بدون سیمان باید طول عمر بیشتر نسبت به نوع سیمانی داشته باشد.(درپروتزهای سیمانی عمل اتصال پروتز به استخوان بوسیله ی سیمان انجام می شود.)
پوشش های سرامیکی مهم تری کلسیم فسفات و هیدروکسی آپاتیت هستند. تری کلسیم فسفات (TCP) یک بیوسرامیک با قابلیت جذب مجدد (resorbable bioceramic) است. این ماده در دو مزفولوژی α وایت لوکایت (α-whitelockite) وβ وایت لوکایت (β-white lockite ) وجود دارد. فرم β این ماده پایدارتر است. هنگامی که از TCP به عنوان امپلنت در بدن استفاده شود، این ماده بوسیله ی محیط جذب می شود. و بوسیله ی بافت جایگزین می شود. وظیفه ی بیوسرامیک های با قابلیت جذب مجدد، پدید آوردن یک داربست است که بافت بتواند در داخل آن رشد کند. که این نوع بیوسرامیک ها به صورت تدریجی جذب محیط می شوند. درصورت لزوم این مواد می توانند نقش چار چوب استخوانی را ایفا کنند. TCP به صورت بالینی دربسیاری از زمینه های دندانپزشکی وارتوپدی استفاده می شود. نوع بالک این ماده در حالت متخلخل ومتراکم وجود دارد این ماده درجایگزین های فوری ریشه ی دندان (tooth root replacement) و در امپلنت های بازسازی صورت وفک کار برد دارد .به هر حال به دلیل آنکه تری کلسیم فسفات درحالت بالک دارای خواص مکانیکی ضعیفی است ، نمی توان از آن در کاربردهای بارکش استفاده کرد.بنابراین در اغلب موارد TCP به صورت یک پوشش بر روی زیر لایه ی فلزی استفاده می شود.
روش های متداول دراعمال پوشش های HA و TCP روش پلاسما (Plasma Spray) است.این روش یکی از تکنیک های تولید لایه های مانع حرارتی است. در روش پلاسما اسپری ازیک پلاسما ( یک گازیونیزه شده ) برای ذوب کردن HA استفاده می شود. وسپس این ذرات مذاب بر روی سطح مورد نظر اعمال می شود. برای تولید پوشش های HA از ذرات کریستالی HA به عنوان ماده ی آغاز کننده استفاده می شود. (گسترده ی اندازه ی ذرات HA بین 40-20Mm است) . یکی از مزایای استفاده از روش پلاسما اسپری دراین است که زیر لایه ی ما در دمایی نسبتاً ً پایین قرار دارد.(عموماً کمتر از 300c ° )واین در حالی است که دمای پلاسما ممکن است از 10000C° نیز تجاوز کند. بالانرفتن دمای زیر لایه باعث می شود که خواص مکانیکی آن تغییر نکند (مخصوصاً فلزات) ضخامت پوشش معمولا بین 60-40Mm است که میزان تخلخل باقی مانده در آن کمتر از 2 درصد است.
پوشش های هیدروکسی آپاتیت بوسیله ی روش پلاسما اسپری ایجاد می شوند، معمولاً دارای مقادیر قابل توجهی کلسیم فسفات آمورف ومقدار اندکی فاز کریستالی دیگر هستند.عملیات حرارتی پوشش می تواند میزان کریستالینیتی آن را افزایش داده و همچنین موجب بهبود چسبندگی پوشش به زیر لایه شوند. به هر حال این فرآیند معمولاً بر روی زیر لایه انجام نمی شود. زیرا از لحاط اقتصادی به صرفه نبوده و همچنین ممکن است خواص مکانیکی زیر لایه را کاهش دهد.
علاوه بر پلاسما اسپری، سایر روش های مورد استفاده برای اعمال پوششHA عبارتند از :
1)روش رسوب دهی الکتروفورتیک (electrophoretic deposition)
2)روش اسپاترینگ (Sputtering) برای تولید پوشش های بسیار نازک
3)روش پرس ایزواستاتیک گرم برای تولید مواد بادانسیته ی بالا
از رسوب دهی الکتروفورتیک می توان برای پوشش دهی تخلخل هایی که به روش های معمولی مانند پلاسما اسپری پوشیده نشده اند. استفاده کرد. اما چسنبدگی میان ذرات HA و زیر لایه وذرات HA با هم ضعیف است واز این رو پس از رسوب از رسوب دهی نیاز است تا قطعه در دمای بالا زنیترینگ شود.
روش اسپاترینگ برای تولید پوشش های نازک (1Mm) از HA استفاده می شود. فیلم رسوب داده شده دراین روش آمورف است زیرا ذرات پاشیده شده دراین روش انرژی کینتیکی کافی برای باز آرایی حالت کریستالی را ندارند. عملیات حرارتی در دمای 500C° کافی است تا این فیلم آمورف را به صورت کریستالی در آورد. دوام فیلم های نازک اسپاتر شده در بدنه هنوزاثبات نشده است.
روش پرس ایزواستاتیک گرم نیز برای تولید فیلم ها استفاده می شود. اگر یک امپلنت فلزی را با ذرات HA پوشش دهیم . و سپس آن را پرس گرم کنیم، می توانیم پوششی چسبنده وبا دانسیته ی بالا تولید کنیم. برای ایجاد یک فشار یکسان بر روی ذرات HA دراین فرآیند بایدامپلنت را در داخل یک فویل فلزی (فلز گران بها ) قرار دهیم.همانگونه که می دانید با استفاده از روش پرس ایزواساتیک گرم می توانیم از دماهای پایین تری نسبت به روش های غیر ایزواستاتیک ، برای زینتر ینگ استفاده کنیم. استفاده از دمای پایین تر در زینتر ینگ احتمال تغییر خواص مکانیک زیرلایه ی فلزی کاهش می یابد.
چندین شرایط برای استفاده از پوشش های HA در وسایل پروتزی وجود دارد:
1)فاز کریستالی صحیح
2)ترکیب پایدار
3)دانسیته ی بالا
4)چسبندگی خوب به زیر لایه
5)خلوص بالا
6)واکنش ندادن با زیر لایه
پوشش های تولیدی با پلاسمای اسپری اغلباً مخلوطی از فازهای کریستالی و آمورف هستند. که این مسئله ممکن است مطلوب نباشد. چسبندگی پوشش های HA تولید شده به این روش به زیر لایه های فلزی اساساً مکانیکی است. وبنابراین زبری زیر لایه نقش مهمی را ایفا می کند.
منبع:ceramic materials/c.Barry Carter.m.Grant Norton

سرامیک ها در بیولوژی و پزشکی (4)


 

نويسنده:حبيب الله عليخاني
منبع:راسخون




 

بیوسرامیک ها درکامپوزیت ها
 

دلیل اصلی بوجود آمدن کامپوزیت ها، بهبود خواص مکانیکی (دراغلب موارد تافنس) است.خواص کامپوزیت ها معمولاًاز خواص سرامیک های تنها بهترند.درمورد بیوسرامیک ها تلاش می کنیم. تا kicرا افزایش ومدول الاستیک را کاهش دهیم.
اولین کامپوزیت بیوسرامیکی کامپوزیت شیشه ی بیواکتیو / الیاف و فولاد زنگ نزن (compositos Stainless Steel / bioactive glass) است. این نوع کامپوزیت از بیوگلاس 45S5( bioglass 45s5) وفولاد ضد زنگ با شماره ی AISI316L تولید شد. نحوه ی تولید این کامپوزیت در ابتدا بدین نحو بود که یک پیش ساخت از الیاف فلزی غیر مداوم تهیه می شود وسپس این ساختار در داخل شیشه ی مذاب غوطه ور می شد. پس از آن عملیات حرارتی مناسب سبب بهبود خواص مکانیکی آن می شود.
برای انتقال مؤثر تنش ها درمیان زمینه ی شیشه ای والیاف تقویت کننده ی کامپوزیت ، باید پیوندی قوی میان شیشه و فلز وجود داشته باشد.برای تحقق این امر ترشوندگی الیاف فلزی با شیشه را باید تقویت کرد. دراین فرآیند پیش از وارد کردن الیاف به شیشه ی مذاب، سطح فیبر فلزی اکسید می شود تاترشوندگی آن افزایش یابد. آنالیزهای شیمیایی انجام شده بر روی محل اتصال الیاف فلزی وماتریکس شیشه دراین کامپوزیت نشان داد که اتم های سیلیس از داخل شیشه به داخل اکسید نفوذ کرده اند و همچنین اتم های آهن از اکسید به داخل شیشه نفوذ کرده اند.گرادیان شیمیایی بوجود آمده درسطح مقطع محل اتصال باعث پدید آمدن میانکنش های شیمیایی گشته است. که این میانکنش ها موجب بهبود چسبندگی شده است. با فرض آنکه الیاف در جهت اعمال بار مرتب شده اند وهمچنین چسبندگی خوبی میان زمینه واجزاء وجود داشته باشد می توانیم بگوییم که کرنش الاستیک هر دو فاز برابر است واز این رومی توان گفت سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4)
که دراین فرمول زیر بندهای F,C و M به ترتیب به کامپوزیت، الیاف و زمینه نسبت داده می شود. همچنین V نسبت حجمی هر فاز است. اگر دریک نمونه از این کامپوزیت 45% حجمی الیاف فولادی وجود داشته باشد. و سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) وسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) می توان σc را محاسبه کرد. این مقدار برابر 262MPa است که این عدد استحکام بسیار بالاتری نسبت به شیشه ی تنها دارد.
یکی از مشکلات بالقوه ی موجود در تولید کامپوزیت ها عدم تطابق ضریب انبساط حرارتیسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) بین فازهاست. این تفاوت بین شیشه وفولاد بسیار زیاد است. برای بسیاری از الیاف دیگر مانند Ti ، این تفاوت بیشتر نیز هست. از این رو لازم است تاسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) شیشه را بوسیله ی تغییر ترکیب شیسشه بهبود دهیم.
سایر بیوسرامیک های امروزی که مورد توجه هستند عبارتند از:
1)شیشه ی بیواکتیو تقویت شده با Ti
2)شیشه ی A-W تقویت شده باسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) 3)پلی اتیلن تقویت شده با TCP
4)پلی اتیلن تقویت شده با HA
پلی اتیلن تقویت شده با هیدروکسی آپاتیت (HA) یک مثال خوب از کامپوزیت هایی است که می تواند خواصی از خودنشان دهد که یک ماده ی تنها آنها را ندارد. این کامپوزیت ها برای جایگزینی استخوانی بوجود آمده اند و دارای خواصی همچون بیواکتیو بودن وداکتیل بودن هستند. همچنین همخوانی مناسبی با مدول الاستیک استخوان دارند.

سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4)
 

شکل 1 نشان می دهد که چگونه با افزایش نسبت حجمی HA به O.5 درکامپوزیت می توان مدول الاستیک درگسترده ی استخوان متراکم پدید آورد. هنگامی که نسبت حجمی HA در کامپوزیت از O.45 بیشتر شود، حالت شکست از نرم به ترد تبدیل می شود. درکاربردهای بالینی نسبت حجمی O.4 ، بهینه است. کامپوزیت لپی اتیلن تقویت شده با HA با نام تجاری هاپکس (HAPEX) تولید می شود. و چندین هزار نفر از بیماران از امپلنت های گوش میانی تولید شده از این کامپوزیت استفاده می کنند. این نوع تکنولوژی در سال 1995 از FDA ایالات متحده ی آمریکا مجوز اخذ کرده است.

پوشش های بیواکتیو
 

اعمال یک پوشش سرامیکی یا شیشه ای بر روی یک سطح اجازه می دهد تا خواص سطحی وخواص مکانیکی جسم حاصله بهبود یابد. دراین مواد ما هم خواص بالک وهم خواص سطحی مناسب را داریم. سه دلیل اصلی برای اعمال پوشش وجود دارد:
1)جلوگیری از خوردگی ماده
2)زیست سازگار پذیر کردن امپلنت
3)پدید آوردن یک لایه ی غیر بیواکتیو بر روی مواد بیواکتیو درموارد ضروری
چهار ترکیب پوششی – زیر لایه وجود دارد:
1)سرامیک پلی کریستال بر روی سرامیک
2)شیشه بر روی سرامیک
3)شیشه بر روی فلز
4)سرامیک پلی کریستال بر روی فلز
پوشش های بیوسرامیکی معمولاً بر روی زیر لایه های فلزی اعمال می شوند تا هم تافنس شکست بالا و هم خاصیت بیواکتیوی سطحی درامپلنت ایجاد شود. استفاده از پوشش سرامیکی بیواکتیو می تواند سبب پدید آمدن پیوند مناسب میان پروتز وبافت های اطراف شود واز این رو طول عمر پروتز افزایش می یابد. در شرایط مناسب یک پروتز بدون سیمان باید طول عمر بیشتر نسبت به نوع سیمانی داشته باشد.(درپروتزهای سیمانی عمل اتصال پروتز به استخوان بوسیله ی سیمان انجام می شود.)
پوشش های سرامیکی مهم تری کلسیم فسفات و هیدروکسی آپاتیت هستند. تری کلسیم فسفات (TCP) یک بیوسرامیک با قابلیت جذب مجدد (resorbable bioceramic) است. این ماده در دو مزفولوژی α وایت لوکایت (α-whitelockite) وβ وایت لوکایت (β-white lockite ) وجود دارد. فرم β این ماده پایدارتر است. هنگامی که از TCP به عنوان امپلنت در بدن استفاده شود، این ماده بوسیله ی محیط جذب می شود. و بوسیله ی بافت جایگزین می شود. وظیفه ی بیوسرامیک های با قابلیت جذب مجدد، پدید آوردن یک داربست است که بافت بتواند در داخل آن رشد کند. که این نوع بیوسرامیک ها به صورت تدریجی جذب محیط می شوند. درصورت لزوم این مواد می توانند نقش چار چوب استخوانی را ایفا کنند. TCP به صورت بالینی دربسیاری از زمینه های دندانپزشکی وارتوپدی استفاده می شود. نوع بالک این ماده در حالت متخلخل ومتراکم وجود دارد این ماده درجایگزین های فوری ریشه ی دندان (tooth root replacement) و در امپلنت های بازسازی صورت وفک کار برد دارد .به هر حال به دلیل آنکه تری کلسیم فسفات درحالت بالک دارای خواص مکانیکی ضعیفی است ، نمی توان از آن در کاربردهای بارکش استفاده کرد.بنابراین در اغلب موارد TCP به صورت یک پوشش بر روی زیر لایه ی فلزی استفاده می شود.
روش های متداول دراعمال پوشش های HA و TCP روش پلاسما (Plasma Spray) است.این روش یکی از تکنیک های تولید لایه های مانع حرارتی است. در روش پلاسما اسپری ازیک پلاسما ( یک گازیونیزه شده ) برای ذوب کردن HA استفاده می شود. وسپس این ذرات مذاب بر روی سطح مورد نظر اعمال می شود. برای تولید پوشش های HA از ذرات کریستالی HA به عنوان ماده ی آغاز کننده استفاده می شود. (گسترده ی اندازه ی ذرات HA بین 40-20Mm است) . یکی از مزایای استفاده از روش پلاسما اسپری دراین است که زیر لایه ی ما در دمایی نسبتاً ً پایین قرار دارد.(عموماً کمتر از 300c ° )واین در حالی است که دمای پلاسما ممکن است از 10000C° نیز تجاوز کند. بالانرفتن دمای زیر لایه باعث می شود که خواص مکانیکی آن تغییر نکند (مخصوصاً فلزات) ضخامت پوشش معمولا بین 60-40Mm است که میزان تخلخل باقی مانده در آن کمتر از 2 درصد است.
پوشش های هیدروکسی آپاتیت بوسیله ی روش پلاسما اسپری ایجاد می شوند، معمولاً دارای مقادیر قابل توجهی کلسیم فسفات آمورف ومقدار اندکی فاز کریستالی دیگر هستند.عملیات حرارتی پوشش می تواند میزان کریستالینیتی آن را افزایش داده و همچنین موجب بهبود چسبندگی پوشش به زیر لایه شوند. به هر حال این فرآیند معمولاً بر روی زیر لایه انجام نمی شود. زیرا از لحاط اقتصادی به صرفه نبوده و همچنین ممکن است خواص مکانیکی زیر لایه را کاهش دهد.
علاوه بر پلاسما اسپری، سایر روش های مورد استفاده برای اعمال پوششHA عبارتند از :
1)روش رسوب دهی الکتروفورتیک (electrophoretic deposition)
2)روش اسپاترینگ (Sputtering) برای تولید پوشش های بسیار نازک
3)روش پرس ایزواستاتیک گرم برای تولید مواد بادانسیته ی بالا
از رسوب دهی الکتروفورتیک می توان برای پوشش دهی تخلخل هایی که به روش های معمولی مانند پلاسما اسپری پوشیده نشده اند. استفاده کرد. اما چسنبدگی میان ذرات HA و زیر لایه وذرات HA با هم ضعیف است واز این رو پس از رسوب از رسوب دهی نیاز است تا قطعه در دمای بالا زنیترینگ شود.
روش اسپاترینگ برای تولید پوشش های نازک (1Mm) از HA استفاده می شود. فیلم رسوب داده شده دراین روش آمورف است زیرا ذرات پاشیده شده دراین روش انرژی کینتیکی کافی برای باز آرایی حالت کریستالی را ندارند. عملیات حرارتی در دمای 500C° کافی است تا این فیلم آمورف را به صورت کریستالی در آورد. دوام فیلم های نازک اسپاتر شده در بدنه هنوزاثبات نشده است.
روش پرس ایزواستاتیک گرم نیز برای تولید فیلم ها استفاده می شود. اگر یک امپلنت فلزی را با ذرات HA پوشش دهیم . و سپس آن را پرس گرم کنیم، می توانیم پوششی چسبنده وبا دانسیته ی بالا تولید کنیم. برای ایجاد یک فشار یکسان بر روی ذرات HA دراین فرآیند بایدامپلنت را در داخل یک فویل فلزی (فلز گران بها ) قرار دهیم.همانگونه که می دانید با استفاده از روش پرس ایزواساتیک گرم می توانیم از دماهای پایین تری نسبت به روش های غیر ایزواستاتیک ، برای زینتر ینگ استفاده کنیم. استفاده از دمای پایین تر در زینتر ینگ احتمال تغییر خواص مکانیک زیرلایه ی فلزی کاهش می یابد.
چندین شرایط برای استفاده از پوشش های HA در وسایل پروتزی وجود دارد:
1)فاز کریستالی صحیح
2)ترکیب پایدار
3)دانسیته ی بالا
4)چسبندگی خوب به زیر لایه
5)خلوص بالا
6)واکنش ندادن با زیر لایه
پوشش های تولیدی با پلاسمای اسپری اغلباً مخلوطی از فازهای کریستالی و آمورف هستند. که این مسئله ممکن است مطلوب نباشد. چسبندگی پوشش های HA تولید شده به این روش به زیر لایه های فلزی اساساً مکانیکی است. وبنابراین زبری زیر لایه نقش مهمی را ایفا می کند.
منبع:ceramic materials/c.Barry Carter.m.Grant Norton

سرامیک ها در بیولوژی و پزشکی (4)


 

نويسنده:حبيب الله عليخاني
منبع:راسخون




 

بیوسرامیک ها درکامپوزیت ها
 

دلیل اصلی بوجود آمدن کامپوزیت ها، بهبود خواص مکانیکی (دراغلب موارد تافنس) است.خواص کامپوزیت ها معمولاًاز خواص سرامیک های تنها بهترند.درمورد بیوسرامیک ها تلاش می کنیم. تا kicرا افزایش ومدول الاستیک را کاهش دهیم.
اولین کامپوزیت بیوسرامیکی کامپوزیت شیشه ی بیواکتیو / الیاف و فولاد زنگ نزن (compositos Stainless Steel / bioactive glass) است. این نوع کامپوزیت از بیوگلاس 45S5( bioglass 45s5) وفولاد ضد زنگ با شماره ی AISI316L تولید شد. نحوه ی تولید این کامپوزیت در ابتدا بدین نحو بود که یک پیش ساخت از الیاف فلزی غیر مداوم تهیه می شود وسپس این ساختار در داخل شیشه ی مذاب غوطه ور می شد. پس از آن عملیات حرارتی مناسب سبب بهبود خواص مکانیکی آن می شود.
برای انتقال مؤثر تنش ها درمیان زمینه ی شیشه ای والیاف تقویت کننده ی کامپوزیت ، باید پیوندی قوی میان شیشه و فلز وجود داشته باشد.برای تحقق این امر ترشوندگی الیاف فلزی با شیشه را باید تقویت کرد. دراین فرآیند پیش از وارد کردن الیاف به شیشه ی مذاب، سطح فیبر فلزی اکسید می شود تاترشوندگی آن افزایش یابد. آنالیزهای شیمیایی انجام شده بر روی محل اتصال الیاف فلزی وماتریکس شیشه دراین کامپوزیت نشان داد که اتم های سیلیس از داخل شیشه به داخل اکسید نفوذ کرده اند و همچنین اتم های آهن از اکسید به داخل شیشه نفوذ کرده اند.گرادیان شیمیایی بوجود آمده درسطح مقطع محل اتصال باعث پدید آمدن میانکنش های شیمیایی گشته است. که این میانکنش ها موجب بهبود چسبندگی شده است. با فرض آنکه الیاف در جهت اعمال بار مرتب شده اند وهمچنین چسبندگی خوبی میان زمینه واجزاء وجود داشته باشد می توانیم بگوییم که کرنش الاستیک هر دو فاز برابر است واز این رومی توان گفت سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4)
که دراین فرمول زیر بندهای F,C و M به ترتیب به کامپوزیت، الیاف و زمینه نسبت داده می شود. همچنین V نسبت حجمی هر فاز است. اگر دریک نمونه از این کامپوزیت 45% حجمی الیاف فولادی وجود داشته باشد. و سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) وسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) می توان σc را محاسبه کرد. این مقدار برابر 262MPa است که این عدد استحکام بسیار بالاتری نسبت به شیشه ی تنها دارد.
یکی از مشکلات بالقوه ی موجود در تولید کامپوزیت ها عدم تطابق ضریب انبساط حرارتیسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) بین فازهاست. این تفاوت بین شیشه وفولاد بسیار زیاد است. برای بسیاری از الیاف دیگر مانند Ti ، این تفاوت بیشتر نیز هست. از این رو لازم است تاسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) شیشه را بوسیله ی تغییر ترکیب شیسشه بهبود دهیم.
سایر بیوسرامیک های امروزی که مورد توجه هستند عبارتند از:
1)شیشه ی بیواکتیو تقویت شده با Ti
2)شیشه ی A-W تقویت شده باسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) 3)پلی اتیلن تقویت شده با TCP
4)پلی اتیلن تقویت شده با HA
پلی اتیلن تقویت شده با هیدروکسی آپاتیت (HA) یک مثال خوب از کامپوزیت هایی است که می تواند خواصی از خودنشان دهد که یک ماده ی تنها آنها را ندارد. این کامپوزیت ها برای جایگزینی استخوانی بوجود آمده اند و دارای خواصی همچون بیواکتیو بودن وداکتیل بودن هستند. همچنین همخوانی مناسبی با مدول الاستیک استخوان دارند.

سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4)
 

شکل 1 نشان می دهد که چگونه با افزایش نسبت حجمی HA به O.5 درکامپوزیت می توان مدول الاستیک درگسترده ی استخوان متراکم پدید آورد. هنگامی که نسبت حجمی HA در کامپوزیت از O.45 بیشتر شود، حالت شکست از نرم به ترد تبدیل می شود. درکاربردهای بالینی نسبت حجمی O.4 ، بهینه است. کامپوزیت لپی اتیلن تقویت شده با HA با نام تجاری هاپکس (HAPEX) تولید می شود. و چندین هزار نفر از بیماران از امپلنت های گوش میانی تولید شده از این کامپوزیت استفاده می کنند. این نوع تکنولوژی در سال 1995 از FDA ایالات متحده ی آمریکا مجوز اخذ کرده است.

پوشش های بیواکتیو
 

اعمال یک پوشش سرامیکی یا شیشه ای بر روی یک سطح اجازه می دهد تا خواص سطحی وخواص مکانیکی جسم حاصله بهبود یابد. دراین مواد ما هم خواص بالک وهم خواص سطحی مناسب را داریم. سه دلیل اصلی برای اعمال پوشش وجود دارد:
1)جلوگیری از خوردگی ماده
2)زیست سازگار پذیر کردن امپلنت
3)پدید آوردن یک لایه ی غیر بیواکتیو بر روی مواد بیواکتیو درموارد ضروری
چهار ترکیب پوششی – زیر لایه وجود دارد:
1)سرامیک پلی کریستال بر روی سرامیک
2)شیشه بر روی سرامیک
3)شیشه بر روی فلز
4)سرامیک پلی کریستال بر روی فلز
پوشش های بیوسرامیکی معمولاً بر روی زیر لایه های فلزی اعمال می شوند تا هم تافنس شکست بالا و هم خاصیت بیواکتیوی سطحی درامپلنت ایجاد شود. استفاده از پوشش سرامیکی بیواکتیو می تواند سبب پدید آمدن پیوند مناسب میان پروتز وبافت های اطراف شود واز این رو طول عمر پروتز افزایش می یابد. در شرایط مناسب یک پروتز بدون سیمان باید طول عمر بیشتر نسبت به نوع سیمانی داشته باشد.(درپروتزهای سیمانی عمل اتصال پروتز به استخوان بوسیله ی سیمان انجام می شود.)
پوشش های سرامیکی مهم تری کلسیم فسفات و هیدروکسی آپاتیت هستند. تری کلسیم فسفات (TCP) یک بیوسرامیک با قابلیت جذب مجدد (resorbable bioceramic) است. این ماده در دو مزفولوژی α وایت لوکایت (α-whitelockite) وβ وایت لوکایت (β-white lockite ) وجود دارد. فرم β این ماده پایدارتر است. هنگامی که از TCP به عنوان امپلنت در بدن استفاده شود، این ماده بوسیله ی محیط جذب می شود. و بوسیله ی بافت جایگزین می شود. وظیفه ی بیوسرامیک های با قابلیت جذب مجدد، پدید آوردن یک داربست است که بافت بتواند در داخل آن رشد کند. که این نوع بیوسرامیک ها به صورت تدریجی جذب محیط می شوند. درصورت لزوم این مواد می توانند نقش چار چوب استخوانی را ایفا کنند. TCP به صورت بالینی دربسیاری از زمینه های دندانپزشکی وارتوپدی استفاده می شود. نوع بالک این ماده در حالت متخلخل ومتراکم وجود دارد این ماده درجایگزین های فوری ریشه ی دندان (tooth root replacement) و در امپلنت های بازسازی صورت وفک کار برد دارد .به هر حال به دلیل آنکه تری کلسیم فسفات درحالت بالک دارای خواص مکانیکی ضعیفی است ، نمی توان از آن در کاربردهای بارکش استفاده کرد.بنابراین در اغلب موارد TCP به صورت یک پوشش بر روی زیر لایه ی فلزی استفاده می شود.
روش های متداول دراعمال پوشش های HA و TCP روش پلاسما (Plasma Spray) است.این روش یکی از تکنیک های تولید لایه های مانع حرارتی است. در روش پلاسما اسپری ازیک پلاسما ( یک گازیونیزه شده ) برای ذوب کردن HA استفاده می شود. وسپس این ذرات مذاب بر روی سطح مورد نظر اعمال می شود. برای تولید پوشش های HA از ذرات کریستالی HA به عنوان ماده ی آغاز کننده استفاده می شود. (گسترده ی اندازه ی ذرات HA بین 40-20Mm است) . یکی از مزایای استفاده از روش پلاسما اسپری دراین است که زیر لایه ی ما در دمایی نسبتاً ً پایین قرار دارد.(عموماً کمتر از 300c ° )واین در حالی است که دمای پلاسما ممکن است از 10000C° نیز تجاوز کند. بالانرفتن دمای زیر لایه باعث می شود که خواص مکانیکی آن تغییر نکند (مخصوصاً فلزات) ضخامت پوشش معمولا بین 60-40Mm است که میزان تخلخل باقی مانده در آن کمتر از 2 درصد است.
پوشش های هیدروکسی آپاتیت بوسیله ی روش پلاسما اسپری ایجاد می شوند، معمولاً دارای مقادیر قابل توجهی کلسیم فسفات آمورف ومقدار اندکی فاز کریستالی دیگر هستند.عملیات حرارتی پوشش می تواند میزان کریستالینیتی آن را افزایش داده و همچنین موجب بهبود چسبندگی پوشش به زیر لایه شوند. به هر حال این فرآیند معمولاً بر روی زیر لایه انجام نمی شود. زیرا از لحاط اقتصادی به صرفه نبوده و همچنین ممکن است خواص مکانیکی زیر لایه را کاهش دهد.
علاوه بر پلاسما اسپری، سایر روش های مورد استفاده برای اعمال پوششHA عبارتند از :
1)روش رسوب دهی الکتروفورتیک (electrophoretic deposition)
2)روش اسپاترینگ (Sputtering) برای تولید پوشش های بسیار نازک
3)روش پرس ایزواستاتیک گرم برای تولید مواد بادانسیته ی بالا
از رسوب دهی الکتروفورتیک می توان برای پوشش دهی تخلخل هایی که به روش های معمولی مانند پلاسما اسپری پوشیده نشده اند. استفاده کرد. اما چسنبدگی میان ذرات HA و زیر لایه وذرات HA با هم ضعیف است واز این رو پس از رسوب از رسوب دهی نیاز است تا قطعه در دمای بالا زنیترینگ شود.
روش اسپاترینگ برای تولید پوشش های نازک (1Mm) از HA استفاده می شود. فیلم رسوب داده شده دراین روش آمورف است زیرا ذرات پاشیده شده دراین روش انرژی کینتیکی کافی برای باز آرایی حالت کریستالی را ندارند. عملیات حرارتی در دمای 500C° کافی است تا این فیلم آمورف را به صورت کریستالی در آورد. دوام فیلم های نازک اسپاتر شده در بدنه هنوزاثبات نشده است.
روش پرس ایزواستاتیک گرم نیز برای تولید فیلم ها استفاده می شود. اگر یک امپلنت فلزی را با ذرات HA پوشش دهیم . و سپس آن را پرس گرم کنیم، می توانیم پوششی چسبنده وبا دانسیته ی بالا تولید کنیم. برای ایجاد یک فشار یکسان بر روی ذرات HA دراین فرآیند بایدامپلنت را در داخل یک فویل فلزی (فلز گران بها ) قرار دهیم.همانگونه که می دانید با استفاده از روش پرس ایزواساتیک گرم می توانیم از دماهای پایین تری نسبت به روش های غیر ایزواستاتیک ، برای زینتر ینگ استفاده کنیم. استفاده از دمای پایین تر در زینتر ینگ احتمال تغییر خواص مکانیک زیرلایه ی فلزی کاهش می یابد.
چندین شرایط برای استفاده از پوشش های HA در وسایل پروتزی وجود دارد:
1)فاز کریستالی صحیح
2)ترکیب پایدار
3)دانسیته ی بالا
4)چسبندگی خوب به زیر لایه
5)خلوص بالا
6)واکنش ندادن با زیر لایه
پوشش های تولیدی با پلاسمای اسپری اغلباً مخلوطی از فازهای کریستالی و آمورف هستند. که این مسئله ممکن است مطلوب نباشد. چسبندگی پوشش های HA تولید شده به این روش به زیر لایه های فلزی اساساً مکانیکی است. وبنابراین زبری زیر لایه نقش مهمی را ایفا می کند.
منبع:ceramic materials/c.Barry Carter.m.Grant Norton

سرامیک ها در بیولوژی و پزشکی (4)


 

نويسنده:حبيب الله عليخاني
منبع:راسخون




 

بیوسرامیک ها درکامپوزیت ها
 

دلیل اصلی بوجود آمدن کامپوزیت ها، بهبود خواص مکانیکی (دراغلب موارد تافنس) است.خواص کامپوزیت ها معمولاًاز خواص سرامیک های تنها بهترند.درمورد بیوسرامیک ها تلاش می کنیم. تا kicرا افزایش ومدول الاستیک را کاهش دهیم.
اولین کامپوزیت بیوسرامیکی کامپوزیت شیشه ی بیواکتیو / الیاف و فولاد زنگ نزن (compositos Stainless Steel / bioactive glass) است. این نوع کامپوزیت از بیوگلاس 45S5( bioglass 45s5) وفولاد ضد زنگ با شماره ی AISI316L تولید شد. نحوه ی تولید این کامپوزیت در ابتدا بدین نحو بود که یک پیش ساخت از الیاف فلزی غیر مداوم تهیه می شود وسپس این ساختار در داخل شیشه ی مذاب غوطه ور می شد. پس از آن عملیات حرارتی مناسب سبب بهبود خواص مکانیکی آن می شود.
برای انتقال مؤثر تنش ها درمیان زمینه ی شیشه ای والیاف تقویت کننده ی کامپوزیت ، باید پیوندی قوی میان شیشه و فلز وجود داشته باشد.برای تحقق این امر ترشوندگی الیاف فلزی با شیشه را باید تقویت کرد. دراین فرآیند پیش از وارد کردن الیاف به شیشه ی مذاب، سطح فیبر فلزی اکسید می شود تاترشوندگی آن افزایش یابد. آنالیزهای شیمیایی انجام شده بر روی محل اتصال الیاف فلزی وماتریکس شیشه دراین کامپوزیت نشان داد که اتم های سیلیس از داخل شیشه به داخل اکسید نفوذ کرده اند و همچنین اتم های آهن از اکسید به داخل شیشه نفوذ کرده اند.گرادیان شیمیایی بوجود آمده درسطح مقطع محل اتصال باعث پدید آمدن میانکنش های شیمیایی گشته است. که این میانکنش ها موجب بهبود چسبندگی شده است. با فرض آنکه الیاف در جهت اعمال بار مرتب شده اند وهمچنین چسبندگی خوبی میان زمینه واجزاء وجود داشته باشد می توانیم بگوییم که کرنش الاستیک هر دو فاز برابر است واز این رومی توان گفت سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4)
که دراین فرمول زیر بندهای F,C و M به ترتیب به کامپوزیت، الیاف و زمینه نسبت داده می شود. همچنین V نسبت حجمی هر فاز است. اگر دریک نمونه از این کامپوزیت 45% حجمی الیاف فولادی وجود داشته باشد. و سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) وسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) می توان σc را محاسبه کرد. این مقدار برابر 262MPa است که این عدد استحکام بسیار بالاتری نسبت به شیشه ی تنها دارد.
یکی از مشکلات بالقوه ی موجود در تولید کامپوزیت ها عدم تطابق ضریب انبساط حرارتیسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) بین فازهاست. این تفاوت بین شیشه وفولاد بسیار زیاد است. برای بسیاری از الیاف دیگر مانند Ti ، این تفاوت بیشتر نیز هست. از این رو لازم است تاسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) شیشه را بوسیله ی تغییر ترکیب شیسشه بهبود دهیم.
سایر بیوسرامیک های امروزی که مورد توجه هستند عبارتند از:
1)شیشه ی بیواکتیو تقویت شده با Ti
2)شیشه ی A-W تقویت شده باسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) 3)پلی اتیلن تقویت شده با TCP
4)پلی اتیلن تقویت شده با HA
پلی اتیلن تقویت شده با هیدروکسی آپاتیت (HA) یک مثال خوب از کامپوزیت هایی است که می تواند خواصی از خودنشان دهد که یک ماده ی تنها آنها را ندارد. این کامپوزیت ها برای جایگزینی استخوانی بوجود آمده اند و دارای خواصی همچون بیواکتیو بودن وداکتیل بودن هستند. همچنین همخوانی مناسبی با مدول الاستیک استخوان دارند.

سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4)
 

شکل 1 نشان می دهد که چگونه با افزایش نسبت حجمی HA به O.5 درکامپوزیت می توان مدول الاستیک درگسترده ی استخوان متراکم پدید آورد. هنگامی که نسبت حجمی HA در کامپوزیت از O.45 بیشتر شود، حالت شکست از نرم به ترد تبدیل می شود. درکاربردهای بالینی نسبت حجمی O.4 ، بهینه است. کامپوزیت لپی اتیلن تقویت شده با HA با نام تجاری هاپکس (HAPEX) تولید می شود. و چندین هزار نفر از بیماران از امپلنت های گوش میانی تولید شده از این کامپوزیت استفاده می کنند. این نوع تکنولوژی در سال 1995 از FDA ایالات متحده ی آمریکا مجوز اخذ کرده است.

پوشش های بیواکتیو
 

اعمال یک پوشش سرامیکی یا شیشه ای بر روی یک سطح اجازه می دهد تا خواص سطحی وخواص مکانیکی جسم حاصله بهبود یابد. دراین مواد ما هم خواص بالک وهم خواص سطحی مناسب را داریم. سه دلیل اصلی برای اعمال پوشش وجود دارد:
1)جلوگیری از خوردگی ماده
2)زیست سازگار پذیر کردن امپلنت
3)پدید آوردن یک لایه ی غیر بیواکتیو بر روی مواد بیواکتیو درموارد ضروری
چهار ترکیب پوششی – زیر لایه وجود دارد:
1)سرامیک پلی کریستال بر روی سرامیک
2)شیشه بر روی سرامیک
3)شیشه بر روی فلز
4)سرامیک پلی کریستال بر روی فلز
پوشش های بیوسرامیکی معمولاً بر روی زیر لایه های فلزی اعمال می شوند تا هم تافنس شکست بالا و هم خاصیت بیواکتیوی سطحی درامپلنت ایجاد شود. استفاده از پوشش سرامیکی بیواکتیو می تواند سبب پدید آمدن پیوند مناسب میان پروتز وبافت های اطراف شود واز این رو طول عمر پروتز افزایش می یابد. در شرایط مناسب یک پروتز بدون سیمان باید طول عمر بیشتر نسبت به نوع سیمانی داشته باشد.(درپروتزهای سیمانی عمل اتصال پروتز به استخوان بوسیله ی سیمان انجام می شود.)
پوشش های سرامیکی مهم تری کلسیم فسفات و هیدروکسی آپاتیت هستند. تری کلسیم فسفات (TCP) یک بیوسرامیک با قابلیت جذب مجدد (resorbable bioceramic) است. این ماده در دو مزفولوژی α وایت لوکایت (α-whitelockite) وβ وایت لوکایت (β-white lockite ) وجود دارد. فرم β این ماده پایدارتر است. هنگامی که از TCP به عنوان امپلنت در بدن استفاده شود، این ماده بوسیله ی محیط جذب می شود. و بوسیله ی بافت جایگزین می شود. وظیفه ی بیوسرامیک های با قابلیت جذب مجدد، پدید آوردن یک داربست است که بافت بتواند در داخل آن رشد کند. که این نوع بیوسرامیک ها به صورت تدریجی جذب محیط می شوند. درصورت لزوم این مواد می توانند نقش چار چوب استخوانی را ایفا کنند. TCP به صورت بالینی دربسیاری از زمینه های دندانپزشکی وارتوپدی استفاده می شود. نوع بالک این ماده در حالت متخلخل ومتراکم وجود دارد این ماده درجایگزین های فوری ریشه ی دندان (tooth root replacement) و در امپلنت های بازسازی صورت وفک کار برد دارد .به هر حال به دلیل آنکه تری کلسیم فسفات درحالت بالک دارای خواص مکانیکی ضعیفی است ، نمی توان از آن در کاربردهای بارکش استفاده کرد.بنابراین در اغلب موارد TCP به صورت یک پوشش بر روی زیر لایه ی فلزی استفاده می شود.
روش های متداول دراعمال پوشش های HA و TCP روش پلاسما (Plasma Spray) است.این روش یکی از تکنیک های تولید لایه های مانع حرارتی است. در روش پلاسما اسپری ازیک پلاسما ( یک گازیونیزه شده ) برای ذوب کردن HA استفاده می شود. وسپس این ذرات مذاب بر روی سطح مورد نظر اعمال می شود. برای تولید پوشش های HA از ذرات کریستالی HA به عنوان ماده ی آغاز کننده استفاده می شود. (گسترده ی اندازه ی ذرات HA بین 40-20Mm است) . یکی از مزایای استفاده از روش پلاسما اسپری دراین است که زیر لایه ی ما در دمایی نسبتاً ً پایین قرار دارد.(عموماً کمتر از 300c ° )واین در حالی است که دمای پلاسما ممکن است از 10000C° نیز تجاوز کند. بالانرفتن دمای زیر لایه باعث می شود که خواص مکانیکی آن تغییر نکند (مخصوصاً فلزات) ضخامت پوشش معمولا بین 60-40Mm است که میزان تخلخل باقی مانده در آن کمتر از 2 درصد است.
پوشش های هیدروکسی آپاتیت بوسیله ی روش پلاسما اسپری ایجاد می شوند، معمولاً دارای مقادیر قابل توجهی کلسیم فسفات آمورف ومقدار اندکی فاز کریستالی دیگر هستند.عملیات حرارتی پوشش می تواند میزان کریستالینیتی آن را افزایش داده و همچنین موجب بهبود چسبندگی پوشش به زیر لایه شوند. به هر حال این فرآیند معمولاً بر روی زیر لایه انجام نمی شود. زیرا از لحاط اقتصادی به صرفه نبوده و همچنین ممکن است خواص مکانیکی زیر لایه را کاهش دهد.
علاوه بر پلاسما اسپری، سایر روش های مورد استفاده برای اعمال پوششHA عبارتند از :
1)روش رسوب دهی الکتروفورتیک (electrophoretic deposition)
2)روش اسپاترینگ (Sputtering) برای تولید پوشش های بسیار نازک
3)روش پرس ایزواستاتیک گرم برای تولید مواد بادانسیته ی بالا
از رسوب دهی الکتروفورتیک می توان برای پوشش دهی تخلخل هایی که به روش های معمولی مانند پلاسما اسپری پوشیده نشده اند. استفاده کرد. اما چسنبدگی میان ذرات HA و زیر لایه وذرات HA با هم ضعیف است واز این رو پس از رسوب از رسوب دهی نیاز است تا قطعه در دمای بالا زنیترینگ شود.
روش اسپاترینگ برای تولید پوشش های نازک (1Mm) از HA استفاده می شود. فیلم رسوب داده شده دراین روش آمورف است زیرا ذرات پاشیده شده دراین روش انرژی کینتیکی کافی برای باز آرایی حالت کریستالی را ندارند. عملیات حرارتی در دمای 500C° کافی است تا این فیلم آمورف را به صورت کریستالی در آورد. دوام فیلم های نازک اسپاتر شده در بدنه هنوزاثبات نشده است.
روش پرس ایزواستاتیک گرم نیز برای تولید فیلم ها استفاده می شود. اگر یک امپلنت فلزی را با ذرات HA پوشش دهیم . و سپس آن را پرس گرم کنیم، می توانیم پوششی چسبنده وبا دانسیته ی بالا تولید کنیم. برای ایجاد یک فشار یکسان بر روی ذرات HA دراین فرآیند بایدامپلنت را در داخل یک فویل فلزی (فلز گران بها ) قرار دهیم.همانگونه که می دانید با استفاده از روش پرس ایزواساتیک گرم می توانیم از دماهای پایین تری نسبت به روش های غیر ایزواستاتیک ، برای زینتر ینگ استفاده کنیم. استفاده از دمای پایین تر در زینتر ینگ احتمال تغییر خواص مکانیک زیرلایه ی فلزی کاهش می یابد.
چندین شرایط برای استفاده از پوشش های HA در وسایل پروتزی وجود دارد:
1)فاز کریستالی صحیح
2)ترکیب پایدار
3)دانسیته ی بالا
4)چسبندگی خوب به زیر لایه
5)خلوص بالا
6)واکنش ندادن با زیر لایه
پوشش های تولیدی با پلاسمای اسپری اغلباً مخلوطی از فازهای کریستالی و آمورف هستند. که این مسئله ممکن است مطلوب نباشد. چسبندگی پوشش های HA تولید شده به این روش به زیر لایه های فلزی اساساً مکانیکی است. وبنابراین زبری زیر لایه نقش مهمی را ایفا می کند.
منبع:ceramic materials/c.Barry Carter.m.Grant Norton

سرامیک ها در بیولوژی و پزشکی (4)


 

نويسنده:حبيب الله عليخاني
منبع:راسخون




 

بیوسرامیک ها درکامپوزیت ها
 

دلیل اصلی بوجود آمدن کامپوزیت ها، بهبود خواص مکانیکی (دراغلب موارد تافنس) است.خواص کامپوزیت ها معمولاًاز خواص سرامیک های تنها بهترند.درمورد بیوسرامیک ها تلاش می کنیم. تا kicرا افزایش ومدول الاستیک را کاهش دهیم.
اولین کامپوزیت بیوسرامیکی کامپوزیت شیشه ی بیواکتیو / الیاف و فولاد زنگ نزن (compositos Stainless Steel / bioactive glass) است. این نوع کامپوزیت از بیوگلاس 45S5( bioglass 45s5) وفولاد ضد زنگ با شماره ی AISI316L تولید شد. نحوه ی تولید این کامپوزیت در ابتدا بدین نحو بود که یک پیش ساخت از الیاف فلزی غیر مداوم تهیه می شود وسپس این ساختار در داخل شیشه ی مذاب غوطه ور می شد. پس از آن عملیات حرارتی مناسب سبب بهبود خواص مکانیکی آن می شود.
برای انتقال مؤثر تنش ها درمیان زمینه ی شیشه ای والیاف تقویت کننده ی کامپوزیت ، باید پیوندی قوی میان شیشه و فلز وجود داشته باشد.برای تحقق این امر ترشوندگی الیاف فلزی با شیشه را باید تقویت کرد. دراین فرآیند پیش از وارد کردن الیاف به شیشه ی مذاب، سطح فیبر فلزی اکسید می شود تاترشوندگی آن افزایش یابد. آنالیزهای شیمیایی انجام شده بر روی محل اتصال الیاف فلزی وماتریکس شیشه دراین کامپوزیت نشان داد که اتم های سیلیس از داخل شیشه به داخل اکسید نفوذ کرده اند و همچنین اتم های آهن از اکسید به داخل شیشه نفوذ کرده اند.گرادیان شیمیایی بوجود آمده درسطح مقطع محل اتصال باعث پدید آمدن میانکنش های شیمیایی گشته است. که این میانکنش ها موجب بهبود چسبندگی شده است. با فرض آنکه الیاف در جهت اعمال بار مرتب شده اند وهمچنین چسبندگی خوبی میان زمینه واجزاء وجود داشته باشد می توانیم بگوییم که کرنش الاستیک هر دو فاز برابر است واز این رومی توان گفت سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4)
که دراین فرمول زیر بندهای F,C و M به ترتیب به کامپوزیت، الیاف و زمینه نسبت داده می شود. همچنین V نسبت حجمی هر فاز است. اگر دریک نمونه از این کامپوزیت 45% حجمی الیاف فولادی وجود داشته باشد. و سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) وسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) می توان σc را محاسبه کرد. این مقدار برابر 262MPa است که این عدد استحکام بسیار بالاتری نسبت به شیشه ی تنها دارد.
یکی از مشکلات بالقوه ی موجود در تولید کامپوزیت ها عدم تطابق ضریب انبساط حرارتیسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) بین فازهاست. این تفاوت بین شیشه وفولاد بسیار زیاد است. برای بسیاری از الیاف دیگر مانند Ti ، این تفاوت بیشتر نیز هست. از این رو لازم است تاسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) شیشه را بوسیله ی تغییر ترکیب شیسشه بهبود دهیم.
سایر بیوسرامیک های امروزی که مورد توجه هستند عبارتند از:
1)شیشه ی بیواکتیو تقویت شده با Ti
2)شیشه ی A-W تقویت شده باسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) 3)پلی اتیلن تقویت شده با TCP
4)پلی اتیلن تقویت شده با HA
پلی اتیلن تقویت شده با هیدروکسی آپاتیت (HA) یک مثال خوب از کامپوزیت هایی است که می تواند خواصی از خودنشان دهد که یک ماده ی تنها آنها را ندارد. این کامپوزیت ها برای جایگزینی استخوانی بوجود آمده اند و دارای خواصی همچون بیواکتیو بودن وداکتیل بودن هستند. همچنین همخوانی مناسبی با مدول الاستیک استخوان دارند.

سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4)
 

شکل 1 نشان می دهد که چگونه با افزایش نسبت حجمی HA به O.5 درکامپوزیت می توان مدول الاستیک درگسترده ی استخوان متراکم پدید آورد. هنگامی که نسبت حجمی HA در کامپوزیت از O.45 بیشتر شود، حالت شکست از نرم به ترد تبدیل می شود. درکاربردهای بالینی نسبت حجمی O.4 ، بهینه است. کامپوزیت لپی اتیلن تقویت شده با HA با نام تجاری هاپکس (HAPEX) تولید می شود. و چندین هزار نفر از بیماران از امپلنت های گوش میانی تولید شده از این کامپوزیت استفاده می کنند. این نوع تکنولوژی در سال 1995 از FDA ایالات متحده ی آمریکا مجوز اخذ کرده است.

پوشش های بیواکتیو
 

اعمال یک پوشش سرامیکی یا شیشه ای بر روی یک سطح اجازه می دهد تا خواص سطحی وخواص مکانیکی جسم حاصله بهبود یابد. دراین مواد ما هم خواص بالک وهم خواص سطحی مناسب را داریم. سه دلیل اصلی برای اعمال پوشش وجود دارد:
1)جلوگیری از خوردگی ماده
2)زیست سازگار پذیر کردن امپلنت
3)پدید آوردن یک لایه ی غیر بیواکتیو بر روی مواد بیواکتیو درموارد ضروری
چهار ترکیب پوششی – زیر لایه وجود دارد:
1)سرامیک پلی کریستال بر روی سرامیک
2)شیشه بر روی سرامیک
3)شیشه بر روی فلز
4)سرامیک پلی کریستال بر روی فلز
پوشش های بیوسرامیکی معمولاً بر روی زیر لایه های فلزی اعمال می شوند تا هم تافنس شکست بالا و هم خاصیت بیواکتیوی سطحی درامپلنت ایجاد شود. استفاده از پوشش سرامیکی بیواکتیو می تواند سبب پدید آمدن پیوند مناسب میان پروتز وبافت های اطراف شود واز این رو طول عمر پروتز افزایش می یابد. در شرایط مناسب یک پروتز بدون سیمان باید طول عمر بیشتر نسبت به نوع سیمانی داشته باشد.(درپروتزهای سیمانی عمل اتصال پروتز به استخوان بوسیله ی سیمان انجام می شود.)
پوشش های سرامیکی مهم تری کلسیم فسفات و هیدروکسی آپاتیت هستند. تری کلسیم فسفات (TCP) یک بیوسرامیک با قابلیت جذب مجدد (resorbable bioceramic) است. این ماده در دو مزفولوژی α وایت لوکایت (α-whitelockite) وβ وایت لوکایت (β-white lockite ) وجود دارد. فرم β این ماده پایدارتر است. هنگامی که از TCP به عنوان امپلنت در بدن استفاده شود، این ماده بوسیله ی محیط جذب می شود. و بوسیله ی بافت جایگزین می شود. وظیفه ی بیوسرامیک های با قابلیت جذب مجدد، پدید آوردن یک داربست است که بافت بتواند در داخل آن رشد کند. که این نوع بیوسرامیک ها به صورت تدریجی جذب محیط می شوند. درصورت لزوم این مواد می توانند نقش چار چوب استخوانی را ایفا کنند. TCP به صورت بالینی دربسیاری از زمینه های دندانپزشکی وارتوپدی استفاده می شود. نوع بالک این ماده در حالت متخلخل ومتراکم وجود دارد این ماده درجایگزین های فوری ریشه ی دندان (tooth root replacement) و در امپلنت های بازسازی صورت وفک کار برد دارد .به هر حال به دلیل آنکه تری کلسیم فسفات درحالت بالک دارای خواص مکانیکی ضعیفی است ، نمی توان از آن در کاربردهای بارکش استفاده کرد.بنابراین در اغلب موارد TCP به صورت یک پوشش بر روی زیر لایه ی فلزی استفاده می شود.
روش های متداول دراعمال پوشش های HA و TCP روش پلاسما (Plasma Spray) است.این روش یکی از تکنیک های تولید لایه های مانع حرارتی است. در روش پلاسما اسپری ازیک پلاسما ( یک گازیونیزه شده ) برای ذوب کردن HA استفاده می شود. وسپس این ذرات مذاب بر روی سطح مورد نظر اعمال می شود. برای تولید پوشش های HA از ذرات کریستالی HA به عنوان ماده ی آغاز کننده استفاده می شود. (گسترده ی اندازه ی ذرات HA بین 40-20Mm است) . یکی از مزایای استفاده از روش پلاسما اسپری دراین است که زیر لایه ی ما در دمایی نسبتاً ً پایین قرار دارد.(عموماً کمتر از 300c ° )واین در حالی است که دمای پلاسما ممکن است از 10000C° نیز تجاوز کند. بالانرفتن دمای زیر لایه باعث می شود که خواص مکانیکی آن تغییر نکند (مخصوصاً فلزات) ضخامت پوشش معمولا بین 60-40Mm است که میزان تخلخل باقی مانده در آن کمتر از 2 درصد است.
پوشش های هیدروکسی آپاتیت بوسیله ی روش پلاسما اسپری ایجاد می شوند، معمولاً دارای مقادیر قابل توجهی کلسیم فسفات آمورف ومقدار اندکی فاز کریستالی دیگر هستند.عملیات حرارتی پوشش می تواند میزان کریستالینیتی آن را افزایش داده و همچنین موجب بهبود چسبندگی پوشش به زیر لایه شوند. به هر حال این فرآیند معمولاً بر روی زیر لایه انجام نمی شود. زیرا از لحاط اقتصادی به صرفه نبوده و همچنین ممکن است خواص مکانیکی زیر لایه را کاهش دهد.
علاوه بر پلاسما اسپری، سایر روش های مورد استفاده برای اعمال پوششHA عبارتند از :
1)روش رسوب دهی الکتروفورتیک (electrophoretic deposition)
2)روش اسپاترینگ (Sputtering) برای تولید پوشش های بسیار نازک
3)روش پرس ایزواستاتیک گرم برای تولید مواد بادانسیته ی بالا
از رسوب دهی الکتروفورتیک می توان برای پوشش دهی تخلخل هایی که به روش های معمولی مانند پلاسما اسپری پوشیده نشده اند. استفاده کرد. اما چسنبدگی میان ذرات HA و زیر لایه وذرات HA با هم ضعیف است واز این رو پس از رسوب از رسوب دهی نیاز است تا قطعه در دمای بالا زنیترینگ شود.
روش اسپاترینگ برای تولید پوشش های نازک (1Mm) از HA استفاده می شود. فیلم رسوب داده شده دراین روش آمورف است زیرا ذرات پاشیده شده دراین روش انرژی کینتیکی کافی برای باز آرایی حالت کریستالی را ندارند. عملیات حرارتی در دمای 500C° کافی است تا این فیلم آمورف را به صورت کریستالی در آورد. دوام فیلم های نازک اسپاتر شده در بدنه هنوزاثبات نشده است.
روش پرس ایزواستاتیک گرم نیز برای تولید فیلم ها استفاده می شود. اگر یک امپلنت فلزی را با ذرات HA پوشش دهیم . و سپس آن را پرس گرم کنیم، می توانیم پوششی چسبنده وبا دانسیته ی بالا تولید کنیم. برای ایجاد یک فشار یکسان بر روی ذرات HA دراین فرآیند بایدامپلنت را در داخل یک فویل فلزی (فلز گران بها ) قرار دهیم.همانگونه که می دانید با استفاده از روش پرس ایزواساتیک گرم می توانیم از دماهای پایین تری نسبت به روش های غیر ایزواستاتیک ، برای زینتر ینگ استفاده کنیم. استفاده از دمای پایین تر در زینتر ینگ احتمال تغییر خواص مکانیک زیرلایه ی فلزی کاهش می یابد.
چندین شرایط برای استفاده از پوشش های HA در وسایل پروتزی وجود دارد:
1)فاز کریستالی صحیح
2)ترکیب پایدار
3)دانسیته ی بالا
4)چسبندگی خوب به زیر لایه
5)خلوص بالا
6)واکنش ندادن با زیر لایه
پوشش های تولیدی با پلاسمای اسپری اغلباً مخلوطی از فازهای کریستالی و آمورف هستند. که این مسئله ممکن است مطلوب نباشد. چسبندگی پوشش های HA تولید شده به این روش به زیر لایه های فلزی اساساً مکانیکی است. وبنابراین زبری زیر لایه نقش مهمی را ایفا می کند.
منبع:ceramic materials/c.Barry Carter.m.Grant Norton


سرامیک ها در بیولوژی و پزشکی (4)


 

نويسنده:حبيب الله عليخاني
منبع:راسخون




 

بیوسرامیک ها درکامپوزیت ها
 

دلیل اصلی بوجود آمدن کامپوزیت ها، بهبود خواص مکانیکی (دراغلب موارد تافنس) است.خواص کامپوزیت ها معمولاًاز خواص سرامیک های تنها بهترند.درمورد بیوسرامیک ها تلاش می کنیم. تا kicرا افزایش ومدول الاستیک را کاهش دهیم.
اولین کامپوزیت بیوسرامیکی کامپوزیت شیشه ی بیواکتیو / الیاف و فولاد زنگ نزن (compositos Stainless Steel / bioactive glass) است. این نوع کامپوزیت از بیوگلاس 45S5( bioglass 45s5) وفولاد ضد زنگ با شماره ی AISI316L تولید شد. نحوه ی تولید این کامپوزیت در ابتدا بدین نحو بود که یک پیش ساخت از الیاف فلزی غیر مداوم تهیه می شود وسپس این ساختار در داخل شیشه ی مذاب غوطه ور می شد. پس از آن عملیات حرارتی مناسب سبب بهبود خواص مکانیکی آن می شود.
برای انتقال مؤثر تنش ها درمیان زمینه ی شیشه ای والیاف تقویت کننده ی کامپوزیت ، باید پیوندی قوی میان شیشه و فلز وجود داشته باشد.برای تحقق این امر ترشوندگی الیاف فلزی با شیشه را باید تقویت کرد. دراین فرآیند پیش از وارد کردن الیاف به شیشه ی مذاب، سطح فیبر فلزی اکسید می شود تاترشوندگی آن افزایش یابد. آنالیزهای شیمیایی انجام شده بر روی محل اتصال الیاف فلزی وماتریکس شیشه دراین کامپوزیت نشان داد که اتم های سیلیس از داخل شیشه به داخل اکسید نفوذ کرده اند و همچنین اتم های آهن از اکسید به داخل شیشه نفوذ کرده اند.گرادیان شیمیایی بوجود آمده درسطح مقطع محل اتصال باعث پدید آمدن میانکنش های شیمیایی گشته است. که این میانکنش ها موجب بهبود چسبندگی شده است. با فرض آنکه الیاف در جهت اعمال بار مرتب شده اند وهمچنین چسبندگی خوبی میان زمینه واجزاء وجود داشته باشد می توانیم بگوییم که کرنش الاستیک هر دو فاز برابر است واز این رومی توان گفت سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4)
که دراین فرمول زیر بندهای F,C و M به ترتیب به کامپوزیت، الیاف و زمینه نسبت داده می شود. همچنین V نسبت حجمی هر فاز است. اگر دریک نمونه از این کامپوزیت 45% حجمی الیاف فولادی وجود داشته باشد. و سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) وسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) می توان σc را محاسبه کرد. این مقدار برابر 262MPa است که این عدد استحکام بسیار بالاتری نسبت به شیشه ی تنها دارد.
یکی از مشکلات بالقوه ی موجود در تولید کامپوزیت ها عدم تطابق ضریب انبساط حرارتیسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) بین فازهاست. این تفاوت بین شیشه وفولاد بسیار زیاد است. برای بسیاری از الیاف دیگر مانند Ti ، این تفاوت بیشتر نیز هست. از این رو لازم است تاسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) شیشه را بوسیله ی تغییر ترکیب شیسشه بهبود دهیم.
سایر بیوسرامیک های امروزی که مورد توجه هستند عبارتند از:
1)شیشه ی بیواکتیو تقویت شده با Ti
2)شیشه ی A-W تقویت شده باسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) 3)پلی اتیلن تقویت شده با TCP
4)پلی اتیلن تقویت شده با HA
پلی اتیلن تقویت شده با هیدروکسی آپاتیت (HA) یک مثال خوب از کامپوزیت هایی است که می تواند خواصی از خودنشان دهد که یک ماده ی تنها آنها را ندارد. این کامپوزیت ها برای جایگزینی استخوانی بوجود آمده اند و دارای خواصی همچون بیواکتیو بودن وداکتیل بودن هستند. همچنین همخوانی مناسبی با مدول الاستیک استخوان دارند.

سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4)
 

شکل 1 نشان می دهد که چگونه با افزایش نسبت حجمی HA به O.5 درکامپوزیت می توان مدول الاستیک درگسترده ی استخوان متراکم پدید آورد. هنگامی که نسبت حجمی HA در کامپوزیت از O.45 بیشتر شود، حالت شکست از نرم به ترد تبدیل می شود. درکاربردهای بالینی نسبت حجمی O.4 ، بهینه است. کامپوزیت لپی اتیلن تقویت شده با HA با نام تجاری هاپکس (HAPEX) تولید می شود. و چندین هزار نفر از بیماران از امپلنت های گوش میانی تولید شده از این کامپوزیت استفاده می کنند. این نوع تکنولوژی در سال 1995 از FDA ایالات متحده ی آمریکا مجوز اخذ کرده است.

پوشش های بیواکتیو
 

اعمال یک پوشش سرامیکی یا شیشه ای بر روی یک سطح اجازه می دهد تا خواص سطحی وخواص مکانیکی جسم حاصله بهبود یابد. دراین مواد ما هم خواص بالک وهم خواص سطحی مناسب را داریم. سه دلیل اصلی برای اعمال پوشش وجود دارد:
1)جلوگیری از خوردگی ماده
2)زیست سازگار پذیر کردن امپلنت
3)پدید آوردن یک لایه ی غیر بیواکتیو بر روی مواد بیواکتیو درموارد ضروری
چهار ترکیب پوششی – زیر لایه وجود دارد:
1)سرامیک پلی کریستال بر روی سرامیک
2)شیشه بر روی سرامیک
3)شیشه بر روی فلز
4)سرامیک پلی کریستال بر روی فلز
پوشش های بیوسرامیکی معمولاً بر روی زیر لایه های فلزی اعمال می شوند تا هم تافنس شکست بالا و هم خاصیت بیواکتیوی سطحی درامپلنت ایجاد شود. استفاده از پوشش سرامیکی بیواکتیو می تواند سبب پدید آمدن پیوند مناسب میان پروتز وبافت های اطراف شود واز این رو طول عمر پروتز افزایش می یابد. در شرایط مناسب یک پروتز بدون سیمان باید طول عمر بیشتر نسبت به نوع سیمانی داشته باشد.(درپروتزهای سیمانی عمل اتصال پروتز به استخوان بوسیله ی سیمان انجام می شود.)
پوشش های سرامیکی مهم تری کلسیم فسفات و هیدروکسی آپاتیت هستند. تری کلسیم فسفات (TCP) یک بیوسرامیک با قابلیت جذب مجدد (resorbable bioceramic) است. این ماده در دو مزفولوژی α وایت لوکایت (α-whitelockite) وβ وایت لوکایت (β-white lockite ) وجود دارد. فرم β این ماده پایدارتر است. هنگامی که از TCP به عنوان امپلنت در بدن استفاده شود، این ماده بوسیله ی محیط جذب می شود. و بوسیله ی بافت جایگزین می شود. وظیفه ی بیوسرامیک های با قابلیت جذب مجدد، پدید آوردن یک داربست است که بافت بتواند در داخل آن رشد کند. که این نوع بیوسرامیک ها به صورت تدریجی جذب محیط می شوند. درصورت لزوم این مواد می توانند نقش چار چوب استخوانی را ایفا کنند. TCP به صورت بالینی دربسیاری از زمینه های دندانپزشکی وارتوپدی استفاده می شود. نوع بالک این ماده در حالت متخلخل ومتراکم وجود دارد این ماده درجایگزین های فوری ریشه ی دندان (tooth root replacement) و در امپلنت های بازسازی صورت وفک کار برد دارد .به هر حال به دلیل آنکه تری کلسیم فسفات درحالت بالک دارای خواص مکانیکی ضعیفی است ، نمی توان از آن در کاربردهای بارکش استفاده کرد.بنابراین در اغلب موارد TCP به صورت یک پوشش بر روی زیر لایه ی فلزی استفاده می شود.
روش های متداول دراعمال پوشش های HA و TCP روش پلاسما (Plasma Spray) است.این روش یکی از تکنیک های تولید لایه های مانع حرارتی است. در روش پلاسما اسپری ازیک پلاسما ( یک گازیونیزه شده ) برای ذوب کردن HA استفاده می شود. وسپس این ذرات مذاب بر روی سطح مورد نظر اعمال می شود. برای تولید پوشش های HA از ذرات کریستالی HA به عنوان ماده ی آغاز کننده استفاده می شود. (گسترده ی اندازه ی ذرات HA بین 40-20Mm است) . یکی از مزایای استفاده از روش پلاسما اسپری دراین است که زیر لایه ی ما در دمایی نسبتاً ً پایین قرار دارد.(عموماً کمتر از 300c ° )واین در حالی است که دمای پلاسما ممکن است از 10000C° نیز تجاوز کند. بالانرفتن دمای زیر لایه باعث می شود که خواص مکانیکی آن تغییر نکند (مخصوصاً فلزات) ضخامت پوشش معمولا بین 60-40Mm است که میزان تخلخل باقی مانده در آن کمتر از 2 درصد است.
پوشش های هیدروکسی آپاتیت بوسیله ی روش پلاسما اسپری ایجاد می شوند، معمولاً دارای مقادیر قابل توجهی کلسیم فسفات آمورف ومقدار اندکی فاز کریستالی دیگر هستند.عملیات حرارتی پوشش می تواند میزان کریستالینیتی آن را افزایش داده و همچنین موجب بهبود چسبندگی پوشش به زیر لایه شوند. به هر حال این فرآیند معمولاً بر روی زیر لایه انجام نمی شود. زیرا از لحاط اقتصادی به صرفه نبوده و همچنین ممکن است خواص مکانیکی زیر لایه را کاهش دهد.
علاوه بر پلاسما اسپری، سایر روش های مورد استفاده برای اعمال پوششHA عبارتند از :
1)روش رسوب دهی الکتروفورتیک (electrophoretic deposition)
2)روش اسپاترینگ (Sputtering) برای تولید پوشش های بسیار نازک
3)روش پرس ایزواستاتیک گرم برای تولید مواد بادانسیته ی بالا
از رسوب دهی الکتروفورتیک می توان برای پوشش دهی تخلخل هایی که به روش های معمولی مانند پلاسما اسپری پوشیده نشده اند. استفاده کرد. اما چسنبدگی میان ذرات HA و زیر لایه وذرات HA با هم ضعیف است واز این رو پس از رسوب از رسوب دهی نیاز است تا قطعه در دمای بالا زنیترینگ شود.
روش اسپاترینگ برای تولید پوشش های نازک (1Mm) از HA استفاده می شود. فیلم رسوب داده شده دراین روش آمورف است زیرا ذرات پاشیده شده دراین روش انرژی کینتیکی کافی برای باز آرایی حالت کریستالی را ندارند. عملیات حرارتی در دمای 500C° کافی است تا این فیلم آمورف را به صورت کریستالی در آورد. دوام فیلم های نازک اسپاتر شده در بدنه هنوزاثبات نشده است.
روش پرس ایزواستاتیک گرم نیز برای تولید فیلم ها استفاده می شود. اگر یک امپلنت فلزی را با ذرات HA پوشش دهیم . و سپس آن را پرس گرم کنیم، می توانیم پوششی چسبنده وبا دانسیته ی بالا تولید کنیم. برای ایجاد یک فشار یکسان بر روی ذرات HA دراین فرآیند بایدامپلنت را در داخل یک فویل فلزی (فلز گران بها ) قرار دهیم.همانگونه که می دانید با استفاده از روش پرس ایزواساتیک گرم می توانیم از دماهای پایین تری نسبت به روش های غیر ایزواستاتیک ، برای زینتر ینگ استفاده کنیم. استفاده از دمای پایین تر در زینتر ینگ احتمال تغییر خواص مکانیک زیرلایه ی فلزی کاهش می یابد.
چندین شرایط برای استفاده از پوشش های HA در وسایل پروتزی وجود دارد:
1)فاز کریستالی صحیح
2)ترکیب پایدار
3)دانسیته ی بالا
4)چسبندگی خوب به زیر لایه
5)خلوص بالا
6)واکنش ندادن با زیر لایه
پوشش های تولیدی با پلاسمای اسپری اغلباً مخلوطی از فازهای کریستالی و آمورف هستند. که این مسئله ممکن است مطلوب نباشد. چسبندگی پوشش های HA تولید شده به این روش به زیر لایه های فلزی اساساً مکانیکی است. وبنابراین زبری زیر لایه نقش مهمی را ایفا می کند.
منبع:ceramic materials/c.Barry Carter.m.Grant Norton

سرامیک ها در بیولوژی و پزشکی (4)


 

نويسنده:حبيب الله عليخاني
منبع:راسخون




 

بیوسرامیک ها درکامپوزیت ها
 

دلیل اصلی بوجود آمدن کامپوزیت ها، بهبود خواص مکانیکی (دراغلب موارد تافنس) است.خواص کامپوزیت ها معمولاًاز خواص سرامیک های تنها بهترند.درمورد بیوسرامیک ها تلاش می کنیم. تا kicرا افزایش ومدول الاستیک را کاهش دهیم.
اولین کامپوزیت بیوسرامیکی کامپوزیت شیشه ی بیواکتیو / الیاف و فولاد زنگ نزن (compositos Stainless Steel / bioactive glass) است. این نوع کامپوزیت از بیوگلاس 45S5( bioglass 45s5) وفولاد ضد زنگ با شماره ی AISI316L تولید شد. نحوه ی تولید این کامپوزیت در ابتدا بدین نحو بود که یک پیش ساخت از الیاف فلزی غیر مداوم تهیه می شود وسپس این ساختار در داخل شیشه ی مذاب غوطه ور می شد. پس از آن عملیات حرارتی مناسب سبب بهبود خواص مکانیکی آن می شود.
برای انتقال مؤثر تنش ها درمیان زمینه ی شیشه ای والیاف تقویت کننده ی کامپوزیت ، باید پیوندی قوی میان شیشه و فلز وجود داشته باشد.برای تحقق این امر ترشوندگی الیاف فلزی با شیشه را باید تقویت کرد. دراین فرآیند پیش از وارد کردن الیاف به شیشه ی مذاب، سطح فیبر فلزی اکسید می شود تاترشوندگی آن افزایش یابد. آنالیزهای شیمیایی انجام شده بر روی محل اتصال الیاف فلزی وماتریکس شیشه دراین کامپوزیت نشان داد که اتم های سیلیس از داخل شیشه به داخل اکسید نفوذ کرده اند و همچنین اتم های آهن از اکسید به داخل شیشه نفوذ کرده اند.گرادیان شیمیایی بوجود آمده درسطح مقطع محل اتصال باعث پدید آمدن میانکنش های شیمیایی گشته است. که این میانکنش ها موجب بهبود چسبندگی شده است. با فرض آنکه الیاف در جهت اعمال بار مرتب شده اند وهمچنین چسبندگی خوبی میان زمینه واجزاء وجود داشته باشد می توانیم بگوییم که کرنش الاستیک هر دو فاز برابر است واز این رومی توان گفت سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4)
که دراین فرمول زیر بندهای F,C و M به ترتیب به کامپوزیت، الیاف و زمینه نسبت داده می شود. همچنین V نسبت حجمی هر فاز است. اگر دریک نمونه از این کامپوزیت 45% حجمی الیاف فولادی وجود داشته باشد. و سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) وسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) می توان σc را محاسبه کرد. این مقدار برابر 262MPa است که این عدد استحکام بسیار بالاتری نسبت به شیشه ی تنها دارد.
یکی از مشکلات بالقوه ی موجود در تولید کامپوزیت ها عدم تطابق ضریب انبساط حرارتیسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) بین فازهاست. این تفاوت بین شیشه وفولاد بسیار زیاد است. برای بسیاری از الیاف دیگر مانند Ti ، این تفاوت بیشتر نیز هست. از این رو لازم است تاسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) شیشه را بوسیله ی تغییر ترکیب شیسشه بهبود دهیم.
سایر بیوسرامیک های امروزی که مورد توجه هستند عبارتند از:
1)شیشه ی بیواکتیو تقویت شده با Ti
2)شیشه ی A-W تقویت شده باسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) 3)پلی اتیلن تقویت شده با TCP
4)پلی اتیلن تقویت شده با HA
پلی اتیلن تقویت شده با هیدروکسی آپاتیت (HA) یک مثال خوب از کامپوزیت هایی است که می تواند خواصی از خودنشان دهد که یک ماده ی تنها آنها را ندارد. این کامپوزیت ها برای جایگزینی استخوانی بوجود آمده اند و دارای خواصی همچون بیواکتیو بودن وداکتیل بودن هستند. همچنین همخوانی مناسبی با مدول الاستیک استخوان دارند.

سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4)
 

شکل 1 نشان می دهد که چگونه با افزایش نسبت حجمی HA به O.5 درکامپوزیت می توان مدول الاستیک درگسترده ی استخوان متراکم پدید آورد. هنگامی که نسبت حجمی HA در کامپوزیت از O.45 بیشتر شود، حالت شکست از نرم به ترد تبدیل می شود. درکاربردهای بالینی نسبت حجمی O.4 ، بهینه است. کامپوزیت لپی اتیلن تقویت شده با HA با نام تجاری هاپکس (HAPEX) تولید می شود. و چندین هزار نفر از بیماران از امپلنت های گوش میانی تولید شده از این کامپوزیت استفاده می کنند. این نوع تکنولوژی در سال 1995 از FDA ایالات متحده ی آمریکا مجوز اخذ کرده است.

پوشش های بیواکتیو
 

اعمال یک پوشش سرامیکی یا شیشه ای بر روی یک سطح اجازه می دهد تا خواص سطحی وخواص مکانیکی جسم حاصله بهبود یابد. دراین مواد ما هم خواص بالک وهم خواص سطحی مناسب را داریم. سه دلیل اصلی برای اعمال پوشش وجود دارد:
1)جلوگیری از خوردگی ماده
2)زیست سازگار پذیر کردن امپلنت
3)پدید آوردن یک لایه ی غیر بیواکتیو بر روی مواد بیواکتیو درموارد ضروری
چهار ترکیب پوششی – زیر لایه وجود دارد:
1)سرامیک پلی کریستال بر روی سرامیک
2)شیشه بر روی سرامیک
3)شیشه بر روی فلز
4)سرامیک پلی کریستال بر روی فلز
پوشش های بیوسرامیکی معمولاً بر روی زیر لایه های فلزی اعمال می شوند تا هم تافنس شکست بالا و هم خاصیت بیواکتیوی سطحی درامپلنت ایجاد شود. استفاده از پوشش سرامیکی بیواکتیو می تواند سبب پدید آمدن پیوند مناسب میان پروتز وبافت های اطراف شود واز این رو طول عمر پروتز افزایش می یابد. در شرایط مناسب یک پروتز بدون سیمان باید طول عمر بیشتر نسبت به نوع سیمانی داشته باشد.(درپروتزهای سیمانی عمل اتصال پروتز به استخوان بوسیله ی سیمان انجام می شود.)
پوشش های سرامیکی مهم تری کلسیم فسفات و هیدروکسی آپاتیت هستند. تری کلسیم فسفات (TCP) یک بیوسرامیک با قابلیت جذب مجدد (resorbable bioceramic) است. این ماده در دو مزفولوژی α وایت لوکایت (α-whitelockite) وβ وایت لوکایت (β-white lockite ) وجود دارد. فرم β این ماده پایدارتر است. هنگامی که از TCP به عنوان امپلنت در بدن استفاده شود، این ماده بوسیله ی محیط جذب می شود. و بوسیله ی بافت جایگزین می شود. وظیفه ی بیوسرامیک های با قابلیت جذب مجدد، پدید آوردن یک داربست است که بافت بتواند در داخل آن رشد کند. که این نوع بیوسرامیک ها به صورت تدریجی جذب محیط می شوند. درصورت لزوم این مواد می توانند نقش چار چوب استخوانی را ایفا کنند. TCP به صورت بالینی دربسیاری از زمینه های دندانپزشکی وارتوپدی استفاده می شود. نوع بالک این ماده در حالت متخلخل ومتراکم وجود دارد این ماده درجایگزین های فوری ریشه ی دندان (tooth root replacement) و در امپلنت های بازسازی صورت وفک کار برد دارد .به هر حال به دلیل آنکه تری کلسیم فسفات درحالت بالک دارای خواص مکانیکی ضعیفی است ، نمی توان از آن در کاربردهای بارکش استفاده کرد.بنابراین در اغلب موارد TCP به صورت یک پوشش بر روی زیر لایه ی فلزی استفاده می شود.
روش های متداول دراعمال پوشش های HA و TCP روش پلاسما (Plasma Spray) است.این روش یکی از تکنیک های تولید لایه های مانع حرارتی است. در روش پلاسما اسپری ازیک پلاسما ( یک گازیونیزه شده ) برای ذوب کردن HA استفاده می شود. وسپس این ذرات مذاب بر روی سطح مورد نظر اعمال می شود. برای تولید پوشش های HA از ذرات کریستالی HA به عنوان ماده ی آغاز کننده استفاده می شود. (گسترده ی اندازه ی ذرات HA بین 40-20Mm است) . یکی از مزایای استفاده از روش پلاسما اسپری دراین است که زیر لایه ی ما در دمایی نسبتاً ً پایین قرار دارد.(عموماً کمتر از 300c ° )واین در حالی است که دمای پلاسما ممکن است از 10000C° نیز تجاوز کند. بالانرفتن دمای زیر لایه باعث می شود که خواص مکانیکی آن تغییر نکند (مخصوصاً فلزات) ضخامت پوشش معمولا بین 60-40Mm است که میزان تخلخل باقی مانده در آن کمتر از 2 درصد است.
پوشش های هیدروکسی آپاتیت بوسیله ی روش پلاسما اسپری ایجاد می شوند، معمولاً دارای مقادیر قابل توجهی کلسیم فسفات آمورف ومقدار اندکی فاز کریستالی دیگر هستند.عملیات حرارتی پوشش می تواند میزان کریستالینیتی آن را افزایش داده و همچنین موجب بهبود چسبندگی پوشش به زیر لایه شوند. به هر حال این فرآیند معمولاً بر روی زیر لایه انجام نمی شود. زیرا از لحاط اقتصادی به صرفه نبوده و همچنین ممکن است خواص مکانیکی زیر لایه را کاهش دهد.
علاوه بر پلاسما اسپری، سایر روش های مورد استفاده برای اعمال پوششHA عبارتند از :
1)روش رسوب دهی الکتروفورتیک (electrophoretic deposition)
2)روش اسپاترینگ (Sputtering) برای تولید پوشش های بسیار نازک
3)روش پرس ایزواستاتیک گرم برای تولید مواد بادانسیته ی بالا
از رسوب دهی الکتروفورتیک می توان برای پوشش دهی تخلخل هایی که به روش های معمولی مانند پلاسما اسپری پوشیده نشده اند. استفاده کرد. اما چسنبدگی میان ذرات HA و زیر لایه وذرات HA با هم ضعیف است واز این رو پس از رسوب از رسوب دهی نیاز است تا قطعه در دمای بالا زنیترینگ شود.
روش اسپاترینگ برای تولید پوشش های نازک (1Mm) از HA استفاده می شود. فیلم رسوب داده شده دراین روش آمورف است زیرا ذرات پاشیده شده دراین روش انرژی کینتیکی کافی برای باز آرایی حالت کریستالی را ندارند. عملیات حرارتی در دمای 500C° کافی است تا این فیلم آمورف را به صورت کریستالی در آورد. دوام فیلم های نازک اسپاتر شده در بدنه هنوزاثبات نشده است.
روش پرس ایزواستاتیک گرم نیز برای تولید فیلم ها استفاده می شود. اگر یک امپلنت فلزی را با ذرات HA پوشش دهیم . و سپس آن را پرس گرم کنیم، می توانیم پوششی چسبنده وبا دانسیته ی بالا تولید کنیم. برای ایجاد یک فشار یکسان بر روی ذرات HA دراین فرآیند بایدامپلنت را در داخل یک فویل فلزی (فلز گران بها ) قرار دهیم.همانگونه که می دانید با استفاده از روش پرس ایزواساتیک گرم می توانیم از دماهای پایین تری نسبت به روش های غیر ایزواستاتیک ، برای زینتر ینگ استفاده کنیم. استفاده از دمای پایین تر در زینتر ینگ احتمال تغییر خواص مکانیک زیرلایه ی فلزی کاهش می یابد.
چندین شرایط برای استفاده از پوشش های HA در وسایل پروتزی وجود دارد:
1)فاز کریستالی صحیح
2)ترکیب پایدار
3)دانسیته ی بالا
4)چسبندگی خوب به زیر لایه
5)خلوص بالا
6)واکنش ندادن با زیر لایه
پوشش های تولیدی با پلاسمای اسپری اغلباً مخلوطی از فازهای کریستالی و آمورف هستند. که این مسئله ممکن است مطلوب نباشد. چسبندگی پوشش های HA تولید شده به این روش به زیر لایه های فلزی اساساً مکانیکی است. وبنابراین زبری زیر لایه نقش مهمی را ایفا می کند.
منبع:ceramic materials/c.Barry Carter.m.Grant Norton

سرامیک ها در بیولوژی و پزشکی (4)


 

نويسنده:حبيب الله عليخاني
منبع:راسخون




 

بیوسرامیک ها درکامپوزیت ها
 

دلیل اصلی بوجود آمدن کامپوزیت ها، بهبود خواص مکانیکی (دراغلب موارد تافنس) است.خواص کامپوزیت ها معمولاًاز خواص سرامیک های تنها بهترند.درمورد بیوسرامیک ها تلاش می کنیم. تا kicرا افزایش ومدول الاستیک را کاهش دهیم.
اولین کامپوزیت بیوسرامیکی کامپوزیت شیشه ی بیواکتیو / الیاف و فولاد زنگ نزن (compositos Stainless Steel / bioactive glass) است. این نوع کامپوزیت از بیوگلاس 45S5( bioglass 45s5) وفولاد ضد زنگ با شماره ی AISI316L تولید شد. نحوه ی تولید این کامپوزیت در ابتدا بدین نحو بود که یک پیش ساخت از الیاف فلزی غیر مداوم تهیه می شود وسپس این ساختار در داخل شیشه ی مذاب غوطه ور می شد. پس از آن عملیات حرارتی مناسب سبب بهبود خواص مکانیکی آن می شود.
برای انتقال مؤثر تنش ها درمیان زمینه ی شیشه ای والیاف تقویت کننده ی کامپوزیت ، باید پیوندی قوی میان شیشه و فلز وجود داشته باشد.برای تحقق این امر ترشوندگی الیاف فلزی با شیشه را باید تقویت کرد. دراین فرآیند پیش از وارد کردن الیاف به شیشه ی مذاب، سطح فیبر فلزی اکسید می شود تاترشوندگی آن افزایش یابد. آنالیزهای شیمیایی انجام شده بر روی محل اتصال الیاف فلزی وماتریکس شیشه دراین کامپوزیت نشان داد که اتم های سیلیس از داخل شیشه به داخل اکسید نفوذ کرده اند و همچنین اتم های آهن از اکسید به داخل شیشه نفوذ کرده اند.گرادیان شیمیایی بوجود آمده درسطح مقطع محل اتصال باعث پدید آمدن میانکنش های شیمیایی گشته است. که این میانکنش ها موجب بهبود چسبندگی شده است. با فرض آنکه الیاف در جهت اعمال بار مرتب شده اند وهمچنین چسبندگی خوبی میان زمینه واجزاء وجود داشته باشد می توانیم بگوییم که کرنش الاستیک هر دو فاز برابر است واز این رومی توان گفت سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4)
که دراین فرمول زیر بندهای F,C و M به ترتیب به کامپوزیت، الیاف و زمینه نسبت داده می شود. همچنین V نسبت حجمی هر فاز است. اگر دریک نمونه از این کامپوزیت 45% حجمی الیاف فولادی وجود داشته باشد. و سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) وسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) می توان σc را محاسبه کرد. این مقدار برابر 262MPa است که این عدد استحکام بسیار بالاتری نسبت به شیشه ی تنها دارد.
یکی از مشکلات بالقوه ی موجود در تولید کامپوزیت ها عدم تطابق ضریب انبساط حرارتیسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) بین فازهاست. این تفاوت بین شیشه وفولاد بسیار زیاد است. برای بسیاری از الیاف دیگر مانند Ti ، این تفاوت بیشتر نیز هست. از این رو لازم است تاسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) شیشه را بوسیله ی تغییر ترکیب شیسشه بهبود دهیم.
سایر بیوسرامیک های امروزی که مورد توجه هستند عبارتند از:
1)شیشه ی بیواکتیو تقویت شده با Ti
2)شیشه ی A-W تقویت شده باسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) 3)پلی اتیلن تقویت شده با TCP
4)پلی اتیلن تقویت شده با HA
پلی اتیلن تقویت شده با هیدروکسی آپاتیت (HA) یک مثال خوب از کامپوزیت هایی است که می تواند خواصی از خودنشان دهد که یک ماده ی تنها آنها را ندارد. این کامپوزیت ها برای جایگزینی استخوانی بوجود آمده اند و دارای خواصی همچون بیواکتیو بودن وداکتیل بودن هستند. همچنین همخوانی مناسبی با مدول الاستیک استخوان دارند.

سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4)
 

شکل 1 نشان می دهد که چگونه با افزایش نسبت حجمی HA به O.5 درکامپوزیت می توان مدول الاستیک درگسترده ی استخوان متراکم پدید آورد. هنگامی که نسبت حجمی HA در کامپوزیت از O.45 بیشتر شود، حالت شکست از نرم به ترد تبدیل می شود. درکاربردهای بالینی نسبت حجمی O.4 ، بهینه است. کامپوزیت لپی اتیلن تقویت شده با HA با نام تجاری هاپکس (HAPEX) تولید می شود. و چندین هزار نفر از بیماران از امپلنت های گوش میانی تولید شده از این کامپوزیت استفاده می کنند. این نوع تکنولوژی در سال 1995 از FDA ایالات متحده ی آمریکا مجوز اخذ کرده است.

پوشش های بیواکتیو
 

اعمال یک پوشش سرامیکی یا شیشه ای بر روی یک سطح اجازه می دهد تا خواص سطحی وخواص مکانیکی جسم حاصله بهبود یابد. دراین مواد ما هم خواص بالک وهم خواص سطحی مناسب را داریم. سه دلیل اصلی برای اعمال پوشش وجود دارد:
1)جلوگیری از خوردگی ماده
2)زیست سازگار پذیر کردن امپلنت
3)پدید آوردن یک لایه ی غیر بیواکتیو بر روی مواد بیواکتیو درموارد ضروری
چهار ترکیب پوششی – زیر لایه وجود دارد:
1)سرامیک پلی کریستال بر روی سرامیک
2)شیشه بر روی سرامیک
3)شیشه بر روی فلز
4)سرامیک پلی کریستال بر روی فلز
پوشش های بیوسرامیکی معمولاً بر روی زیر لایه های فلزی اعمال می شوند تا هم تافنس شکست بالا و هم خاصیت بیواکتیوی سطحی درامپلنت ایجاد شود. استفاده از پوشش سرامیکی بیواکتیو می تواند سبب پدید آمدن پیوند مناسب میان پروتز وبافت های اطراف شود واز این رو طول عمر پروتز افزایش می یابد. در شرایط مناسب یک پروتز بدون سیمان باید طول عمر بیشتر نسبت به نوع سیمانی داشته باشد.(درپروتزهای سیمانی عمل اتصال پروتز به استخوان بوسیله ی سیمان انجام می شود.)
پوشش های سرامیکی مهم تری کلسیم فسفات و هیدروکسی آپاتیت هستند. تری کلسیم فسفات (TCP) یک بیوسرامیک با قابلیت جذب مجدد (resorbable bioceramic) است. این ماده در دو مزفولوژی α وایت لوکایت (α-whitelockite) وβ وایت لوکایت (β-white lockite ) وجود دارد. فرم β این ماده پایدارتر است. هنگامی که از TCP به عنوان امپلنت در بدن استفاده شود، این ماده بوسیله ی محیط جذب می شود. و بوسیله ی بافت جایگزین می شود. وظیفه ی بیوسرامیک های با قابلیت جذب مجدد، پدید آوردن یک داربست است که بافت بتواند در داخل آن رشد کند. که این نوع بیوسرامیک ها به صورت تدریجی جذب محیط می شوند. درصورت لزوم این مواد می توانند نقش چار چوب استخوانی را ایفا کنند. TCP به صورت بالینی دربسیاری از زمینه های دندانپزشکی وارتوپدی استفاده می شود. نوع بالک این ماده در حالت متخلخل ومتراکم وجود دارد این ماده درجایگزین های فوری ریشه ی دندان (tooth root replacement) و در امپلنت های بازسازی صورت وفک کار برد دارد .به هر حال به دلیل آنکه تری کلسیم فسفات درحالت بالک دارای خواص مکانیکی ضعیفی است ، نمی توان از آن در کاربردهای بارکش استفاده کرد.بنابراین در اغلب موارد TCP به صورت یک پوشش بر روی زیر لایه ی فلزی استفاده می شود.
روش های متداول دراعمال پوشش های HA و TCP روش پلاسما (Plasma Spray) است.این روش یکی از تکنیک های تولید لایه های مانع حرارتی است. در روش پلاسما اسپری ازیک پلاسما ( یک گازیونیزه شده ) برای ذوب کردن HA استفاده می شود. وسپس این ذرات مذاب بر روی سطح مورد نظر اعمال می شود. برای تولید پوشش های HA از ذرات کریستالی HA به عنوان ماده ی آغاز کننده استفاده می شود. (گسترده ی اندازه ی ذرات HA بین 40-20Mm است) . یکی از مزایای استفاده از روش پلاسما اسپری دراین است که زیر لایه ی ما در دمایی نسبتاً ً پایین قرار دارد.(عموماً کمتر از 300c ° )واین در حالی است که دمای پلاسما ممکن است از 10000C° نیز تجاوز کند. بالانرفتن دمای زیر لایه باعث می شود که خواص مکانیکی آن تغییر نکند (مخصوصاً فلزات) ضخامت پوشش معمولا بین 60-40Mm است که میزان تخلخل باقی مانده در آن کمتر از 2 درصد است.
پوشش های هیدروکسی آپاتیت بوسیله ی روش پلاسما اسپری ایجاد می شوند، معمولاً دارای مقادیر قابل توجهی کلسیم فسفات آمورف ومقدار اندکی فاز کریستالی دیگر هستند.عملیات حرارتی پوشش می تواند میزان کریستالینیتی آن را افزایش داده و همچنین موجب بهبود چسبندگی پوشش به زیر لایه شوند. به هر حال این فرآیند معمولاً بر روی زیر لایه انجام نمی شود. زیرا از لحاط اقتصادی به صرفه نبوده و همچنین ممکن است خواص مکانیکی زیر لایه را کاهش دهد.
علاوه بر پلاسما اسپری، سایر روش های مورد استفاده برای اعمال پوششHA عبارتند از :
1)روش رسوب دهی الکتروفورتیک (electrophoretic deposition)
2)روش اسپاترینگ (Sputtering) برای تولید پوشش های بسیار نازک
3)روش پرس ایزواستاتیک گرم برای تولید مواد بادانسیته ی بالا
از رسوب دهی الکتروفورتیک می توان برای پوشش دهی تخلخل هایی که به روش های معمولی مانند پلاسما اسپری پوشیده نشده اند. استفاده کرد. اما چسنبدگی میان ذرات HA و زیر لایه وذرات HA با هم ضعیف است واز این رو پس از رسوب از رسوب دهی نیاز است تا قطعه در دمای بالا زنیترینگ شود.
روش اسپاترینگ برای تولید پوشش های نازک (1Mm) از HA استفاده می شود. فیلم رسوب داده شده دراین روش آمورف است زیرا ذرات پاشیده شده دراین روش انرژی کینتیکی کافی برای باز آرایی حالت کریستالی را ندارند. عملیات حرارتی در دمای 500C° کافی است تا این فیلم آمورف را به صورت کریستالی در آورد. دوام فیلم های نازک اسپاتر شده در بدنه هنوزاثبات نشده است.
روش پرس ایزواستاتیک گرم نیز برای تولید فیلم ها استفاده می شود. اگر یک امپلنت فلزی را با ذرات HA پوشش دهیم . و سپس آن را پرس گرم کنیم، می توانیم پوششی چسبنده وبا دانسیته ی بالا تولید کنیم. برای ایجاد یک فشار یکسان بر روی ذرات HA دراین فرآیند بایدامپلنت را در داخل یک فویل فلزی (فلز گران بها ) قرار دهیم.همانگونه که می دانید با استفاده از روش پرس ایزواساتیک گرم می توانیم از دماهای پایین تری نسبت به روش های غیر ایزواستاتیک ، برای زینتر ینگ استفاده کنیم. استفاده از دمای پایین تر در زینتر ینگ احتمال تغییر خواص مکانیک زیرلایه ی فلزی کاهش می یابد.
چندین شرایط برای استفاده از پوشش های HA در وسایل پروتزی وجود دارد:
1)فاز کریستالی صحیح
2)ترکیب پایدار
3)دانسیته ی بالا
4)چسبندگی خوب به زیر لایه
5)خلوص بالا
6)واکنش ندادن با زیر لایه
پوشش های تولیدی با پلاسمای اسپری اغلباً مخلوطی از فازهای کریستالی و آمورف هستند. که این مسئله ممکن است مطلوب نباشد. چسبندگی پوشش های HA تولید شده به این روش به زیر لایه های فلزی اساساً مکانیکی است. وبنابراین زبری زیر لایه نقش مهمی را ایفا می کند.
منبع:ceramic materials/c.Barry Carter.m.Grant Norton

سرامیک ها در بیولوژی و پزشکی (4)


 

نويسنده:حبيب الله عليخاني
منبع:راسخون




 

بیوسرامیک ها درکامپوزیت ها
 

دلیل اصلی بوجود آمدن کامپوزیت ها، بهبود خواص مکانیکی (دراغلب موارد تافنس) است.خواص کامپوزیت ها معمولاًاز خواص سرامیک های تنها بهترند.درمورد بیوسرامیک ها تلاش می کنیم. تا kicرا افزایش ومدول الاستیک را کاهش دهیم.
اولین کامپوزیت بیوسرامیکی کامپوزیت شیشه ی بیواکتیو / الیاف و فولاد زنگ نزن (compositos Stainless Steel / bioactive glass) است. این نوع کامپوزیت از بیوگلاس 45S5( bioglass 45s5) وفولاد ضد زنگ با شماره ی AISI316L تولید شد. نحوه ی تولید این کامپوزیت در ابتدا بدین نحو بود که یک پیش ساخت از الیاف فلزی غیر مداوم تهیه می شود وسپس این ساختار در داخل شیشه ی مذاب غوطه ور می شد. پس از آن عملیات حرارتی مناسب سبب بهبود خواص مکانیکی آن می شود.
برای انتقال مؤثر تنش ها درمیان زمینه ی شیشه ای والیاف تقویت کننده ی کامپوزیت ، باید پیوندی قوی میان شیشه و فلز وجود داشته باشد.برای تحقق این امر ترشوندگی الیاف فلزی با شیشه را باید تقویت کرد. دراین فرآیند پیش از وارد کردن الیاف به شیشه ی مذاب، سطح فیبر فلزی اکسید می شود تاترشوندگی آن افزایش یابد. آنالیزهای شیمیایی انجام شده بر روی محل اتصال الیاف فلزی وماتریکس شیشه دراین کامپوزیت نشان داد که اتم های سیلیس از داخل شیشه به داخل اکسید نفوذ کرده اند و همچنین اتم های آهن از اکسید به داخل شیشه نفوذ کرده اند.گرادیان شیمیایی بوجود آمده درسطح مقطع محل اتصال باعث پدید آمدن میانکنش های شیمیایی گشته است. که این میانکنش ها موجب بهبود چسبندگی شده است. با فرض آنکه الیاف در جهت اعمال بار مرتب شده اند وهمچنین چسبندگی خوبی میان زمینه واجزاء وجود داشته باشد می توانیم بگوییم که کرنش الاستیک هر دو فاز برابر است واز این رومی توان گفت سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4)
که دراین فرمول زیر بندهای F,C و M به ترتیب به کامپوزیت، الیاف و زمینه نسبت داده می شود. همچنین V نسبت حجمی هر فاز است. اگر دریک نمونه از این کامپوزیت 45% حجمی الیاف فولادی وجود داشته باشد. و سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) وسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) می توان σc را محاسبه کرد. این مقدار برابر 262MPa است که این عدد استحکام بسیار بالاتری نسبت به شیشه ی تنها دارد.
یکی از مشکلات بالقوه ی موجود در تولید کامپوزیت ها عدم تطابق ضریب انبساط حرارتیسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) بین فازهاست. این تفاوت بین شیشه وفولاد بسیار زیاد است. برای بسیاری از الیاف دیگر مانند Ti ، این تفاوت بیشتر نیز هست. از این رو لازم است تاسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) شیشه را بوسیله ی تغییر ترکیب شیسشه بهبود دهیم.
سایر بیوسرامیک های امروزی که مورد توجه هستند عبارتند از:
1)شیشه ی بیواکتیو تقویت شده با Ti
2)شیشه ی A-W تقویت شده باسرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4) 3)پلی اتیلن تقویت شده با TCP
4)پلی اتیلن تقویت شده با HA
پلی اتیلن تقویت شده با هیدروکسی آپاتیت (HA) یک مثال خوب از کامپوزیت هایی است که می تواند خواصی از خودنشان دهد که یک ماده ی تنها آنها را ندارد. این کامپوزیت ها برای جایگزینی استخوانی بوجود آمده اند و دارای خواصی همچون بیواکتیو بودن وداکتیل بودن هستند. همچنین همخوانی مناسبی با مدول الاستیک استخوان دارند.

سرامیک ها  در بیولوژی و پزشکی (4)
 

شکل 1 نشان می دهد که چگونه با افزایش نسبت حجمی HA به O.5 درکامپوزیت می توان مدول الاستیک درگسترده ی استخوان متراکم پدید آورد. هنگامی که نسبت حجمی HA در کامپوزیت از O.45 بیشتر شود، حالت شکست از نرم به ترد تبدیل می شود. درکاربردهای بالینی نسبت حجمی O.4 ، بهینه است. کامپوزیت لپی اتیلن تقویت شده با HA با نام تجاری هاپکس (HAPEX) تولید می شود. و چندین هزار نفر از بیماران از امپلنت های گوش میانی تولید شده از این کامپوزیت استفاده می کنند. این نوع تکنولوژی در سال 1995 از FDA ایالات متحده ی آمریکا مجوز اخذ کرده است.

پوشش های بیواکتیو
 

اعمال یک پوشش سرامیکی یا شیشه ای بر روی یک سطح اجازه می دهد تا خواص سطحی وخواص مکانیکی جسم حاصله بهبود یابد. دراین مواد ما هم خواص بالک وهم خواص سطحی مناسب را داریم. سه دلیل اصلی برای اعمال پوشش وجود دارد:
1)جلوگیری از خوردگی ماده
2)زیست سازگار پذیر کردن امپلنت
3)پدید آوردن یک لایه ی غیر بیواکتیو بر روی مواد بیواکتیو درموارد ضروری
چهار ترکیب پوششی – زیر لایه وجود دارد:
1)سرامیک پلی کریستال بر روی سرامیک
2)شیشه بر روی سرامیک
3)شیشه بر روی فلز
4)سرامیک پلی کریستال بر روی فلز
پوشش های بیوسرامیکی معمولاً بر روی زیر لایه های فلزی اعمال می شوند تا هم تافنس شکست بالا و هم خاصیت بیواکتیوی سطحی درامپلنت ایجاد شود. استفاده از پوشش سرامیکی بیواکتیو می تواند سبب پدید آمدن پیوند مناسب میان پروتز وبافت های اطراف شود واز این رو طول عمر پروتز افزایش می یابد. در شرایط مناسب یک پروتز بدون سیمان باید طول عمر بیشتر نسبت به نوع سیمانی داشته باشد.(درپروتزهای سیمانی عمل اتصال پروتز به استخوان بوسیله ی سیمان انجام می شود.)
پوشش های سرامیکی مهم تری کلسیم فسفات و هیدروکسی آپاتیت هستند. تری کلسیم فسفات (TCP) یک بیوسرامیک با قابلیت جذب مجدد (resorbable bioceramic) است. این ماده در دو مزفولوژی α وایت لوکایت (α-whitelockite) وβ وایت لوکایت (β-white lockite ) وجود دارد. فرم β این ماده پایدارتر است. هنگامی که از TCP به عنوان امپلنت در بدن استفاده شود، این ماده بوسیله ی محیط جذب می شود. و بوسیله ی بافت جایگزین می شود. وظیفه ی بیوسرامیک های با قابلیت جذب مجدد، پدید آوردن یک داربست است که بافت بتواند در داخل آن رشد کند. که این نوع بیوسرامیک ها به صورت تدریجی جذب محیط می شوند. درصورت لزوم این مواد می توانند نقش چار چوب استخوانی را ایفا کنند. TCP به صورت بالینی دربسیاری از زمینه های دندانپزشکی وارتوپدی استفاده می شود. نوع بالک این ماده در حالت متخلخل ومتراکم وجود دارد این ماده درجایگزین های فوری ریشه ی دندان (tooth root replacement) و در امپلنت های بازسازی صورت وفک کار برد دارد .به هر حال به دلیل آنکه تری کلسیم فسفات درحالت بالک دارای خواص مکانیکی ضعیفی است ، نمی توان از آن در کاربردهای بارکش استفاده کرد.بنابراین در اغلب موارد TCP به صورت یک پوشش بر روی زیر لایه ی فلزی استفاده می شود.
روش های متداول دراعمال پوشش های HA و TCP روش پلاسما (Plasma Spray) است.این روش یکی از تکنیک های تولید لایه های مانع حرارتی است. در روش پلاسما اسپری ازیک پلاسما ( یک گازیونیزه شده ) برای ذوب کردن HA استفاده می شود. وسپس این ذرات مذاب بر روی سطح مورد نظر اعمال می شود. برای تولید پوشش های HA از ذرات کریستالی HA به عنوان ماده ی آغاز کننده استفاده می شود. (گسترده ی اندازه ی ذرات HA بین 40-20Mm است) . یکی از مزایای استفاده از روش پلاسما اسپری دراین است که زیر لایه ی ما در دمایی نسبتاً ً پایین قرار دارد.(عموماً کمتر از 300c ° )واین در حالی است که دمای پلاسما ممکن است از 10000C° نیز تجاوز کند. بالانرفتن دمای زیر لایه باعث می شود که خواص مکانیکی آن تغییر نکند (مخصوصاً فلزات) ضخامت پوشش معمولا بین 60-40Mm است که میزان تخلخل باقی مانده در آن کمتر از 2 درصد است.
پوشش های هیدروکسی آپاتیت بوسیله ی روش پلاسما اسپری ایجاد می شوند، معمولاً دارای مقادیر قابل توجهی کلسیم فسفات آمورف ومقدار اندکی فاز کریستالی دیگر هستند.عملیات حرارتی پوشش می تواند میزان کریستالینیتی آن را افزایش داده و همچنین موجب بهبود چسبندگی پوشش به زیر لایه شوند. به هر حال این فرآیند معمولاً بر روی زیر لایه انجام نمی شود. زیرا از لحاط اقتصادی به صرفه نبوده و همچنین ممکن است خواص مکانیکی زیر لایه را کاهش دهد.
علاوه بر پلاسما اسپری، سایر روش های مورد استفاده برای اعمال پوششHA عبارتند از :
1)روش رسوب دهی الکتروفورتیک (electrophoretic deposition)
2)روش اسپاترینگ (Sputtering) برای تولید پوشش های بسیار نازک
3)روش پرس ایزواستاتیک گرم برای تولید مواد بادانسیته ی بالا
از رسوب دهی الکتروفورتیک می توان برای پوشش دهی تخلخل هایی که به روش های معمولی مانند پلاسما اسپری پوشیده نشده اند. استفاده کرد. اما چسنبدگی میان ذرات HA و زیر لایه وذرات HA با هم ضعیف است واز این رو پس از رسوب از رسوب دهی نیاز است تا قطعه در دمای بالا زنیترینگ شود.
روش اسپاترینگ برای تولید پوشش های نازک (1Mm) از HA استفاده می شود. فیلم رسوب داده شده دراین روش آمورف است زیرا ذرات پاشیده شده دراین روش انرژی کینتیکی کافی برای باز آرایی حالت کریستالی را ندارند. عملیات حرارتی در دمای 500C° کافی است تا این فیلم آمورف را به صورت کریستالی در آورد. دوام فیلم های نازک اسپاتر شده در بدنه هنوزاثبات نشده است.
روش پرس ایزواستاتیک گرم نیز برای تولید فیلم ها استفاده می شود. اگر یک امپلنت فلزی را با ذرات HA پوشش دهیم . و سپس آن را پرس گرم کنیم، می توانیم پوششی چسبنده وبا دانسیته ی بالا تولید کنیم. برای ایجاد یک فشار یکسان بر روی ذرات HA دراین فرآیند بایدامپلنت را در داخل یک فویل فلزی (فلز گران بها ) قرار دهیم.همانگونه که می دانید با استفاده از روش پرس ایزواساتیک گرم می توانیم از دماهای پایین تری نسبت به روش های غیر ایزواستاتیک ، برای زینتر ینگ استفاده کنیم. استفاده از دمای پایین تر در زینتر ینگ احتمال تغییر خواص مکانیک زیرلایه ی فلزی کاهش می یابد.
چندین شرایط برای استفاده از پوشش های HA در وسایل پروتزی وجود دارد:
1)فاز کریستالی صحیح
2)ترکیب پایدار
3)دانسیته ی بالا
4)چسبندگی خوب به زیر لایه
5)خلوص بالا
6)واکنش ندادن با زیر لایه
پوشش های تولیدی با پلاسمای اسپری اغلباً مخلوطی از فازهای کریستالی و آمورف هستند. که این مسئله ممکن است مطلوب نباشد. چسبندگی پوشش های HA تولید شده به این روش به زیر لایه های فلزی اساساً مکانیکی است. وبنابراین زبری زیر لایه نقش مهمی را ایفا می کند.
منبع:ceramic materials/c.Barry Carter.m.Grant Norton

ارائه طرح ساخت سرامیک مقاوم در برابر شکنندگی
چهارشنبه 17 آبان 1391  10:08 PM

در این طرح محسن زاده با توجه به مزایای استفاده از فرآیند سل- ژل و همچنین الگوبرداری از ترکیبات طبیعی تلاش خود را برای ساخت کامپوزیت کاریبد سیلسیم- پلی متیل متا اکریلات متمرکز کرده است و این کامپوزیت با بهره گیری از فرآیندهای آماده سازی بدنه های سلولزی، تزریق نانو ذرات سیلیس، پیرولیز، فرآیند احیای کربوترمال سیلیس و فرآیند پلیمریزاسیون رادیکال آزاد ساخته شده است.

بدنه های سرامیکی از ترکیبات متشکل از عناصر فلزی و غیر فلزی که به طور شیمیایی به هم متصل شده اند ساخته می شود و با وجود اینکه این ترکیبات دارای مزیت هایی مانند قیمت تمام شده پایین، سختی و خواص مکانیکی مطلوبی هستند اما خاصیت تردی و شکنندگی این بدنه ها سبب پرهزینه شدن و نیز کند بودن فرآیند ساخت در سال های اخیر شده است.

بر اساس یافته های این طرح اضافه نمودن فاز ثانویه به صورت الیاف، ذره وصفحه به بدنه های سرامیکی مشکل تردی این بدنه ها را تا حد زیادی کاهش می دهد.       

بررسی نتایج آزمایشهای خواص مکانیکی کامپوزیت ساخته شده نشان می دهد این بدنه می تواند به عنوان گزینه مناسبی جهت استفاده در صنایع هوافضا و جایگزین آلیاژهای فلزی آلومینیم T9 مورد استفاده در این صنعت مطرح شود.

ارائه طرح ساخت سرامیک مقاوم در برابر شکنندگی
چهارشنبه 17 آبان 1391  10:08 PM

در این طرح محسن زاده با توجه به مزایای استفاده از فرآیند سل- ژل و همچنین الگوبرداری از ترکیبات طبیعی تلاش خود را برای ساخت کامپوزیت کاریبد سیلسیم- پلی متیل متا اکریلات متمرکز کرده است و این کامپوزیت با بهره گیری از فرآیندهای آماده سازی بدنه های سلولزی، تزریق نانو ذرات سیلیس، پیرولیز، فرآیند احیای کربوترمال سیلیس و فرآیند پلیمریزاسیون رادیکال آزاد ساخته شده است.

بدنه های سرامیکی از ترکیبات متشکل از عناصر فلزی و غیر فلزی که به طور شیمیایی به هم متصل شده اند ساخته می شود و با وجود اینکه این ترکیبات دارای مزیت هایی مانند قیمت تمام شده پایین، سختی و خواص مکانیکی مطلوبی هستند اما خاصیت تردی و شکنندگی این بدنه ها سبب پرهزینه شدن و نیز کند بودن فرآیند ساخت در سال های اخیر شده است.

بر اساس یافته های این طرح اضافه نمودن فاز ثانویه به صورت الیاف، ذره وصفحه به بدنه های سرامیکی مشکل تردی این بدنه ها را تا حد زیادی کاهش می دهد.       

بررسی نتایج آزمایشهای خواص مکانیکی کامپوزیت ساخته شده نشان می دهد این بدنه می تواند به عنوان گزینه مناسبی جهت استفاده در صنایع هوافضا و جایگزین آلیاژهای فلزی آلومینیم T9 مورد استفاده در این صنعت مطرح شود.

ارائه طرح ساخت سرامیک مقاوم در برابر شکنندگی
چهارشنبه 17 آبان 1391  10:08 PM

در این طرح محسن زاده با توجه به مزایای استفاده از فرآیند سل- ژل و همچنین الگوبرداری از ترکیبات طبیعی تلاش خود را برای ساخت کامپوزیت کاریبد سیلسیم- پلی متیل متا اکریلات متمرکز کرده است و این کامپوزیت با بهره گیری از فرآیندهای آماده سازی بدنه های سلولزی، تزریق نانو ذرات سیلیس، پیرولیز، فرآیند احیای کربوترمال سیلیس و فرآیند پلیمریزاسیون رادیکال آزاد ساخته شده است.

بدنه های سرامیکی از ترکیبات متشکل از عناصر فلزی و غیر فلزی که به طور شیمیایی به هم متصل شده اند ساخته می شود و با وجود اینکه این ترکیبات دارای مزیت هایی مانند قیمت تمام شده پایین، سختی و خواص مکانیکی مطلوبی هستند اما خاصیت تردی و شکنندگی این بدنه ها سبب پرهزینه شدن و نیز کند بودن فرآیند ساخت در سال های اخیر شده است.

بر اساس یافته های این طرح اضافه نمودن فاز ثانویه به صورت الیاف، ذره وصفحه به بدنه های سرامیکی مشکل تردی این بدنه ها را تا حد زیادی کاهش می دهد.       

بررسی نتایج آزمایشهای خواص مکانیکی کامپوزیت ساخته شده نشان می دهد این بدنه می تواند به عنوان گزینه مناسبی جهت استفاده در صنایع هوافضا و جایگزین آلیاژهای فلزی آلومینیم T9 مورد استفاده در این صنعت مطرح شود.

ارائه طرح ساخت سرامیک مقاوم در برابر شکنندگی
چهارشنبه 17 آبان 1391  10:08 PM

در این طرح محسن زاده با توجه به مزایای استفاده از فرآیند سل- ژل و همچنین الگوبرداری از ترکیبات طبیعی تلاش خود را برای ساخت کامپوزیت کاریبد سیلسیم- پلی متیل متا اکریلات متمرکز کرده است و این کامپوزیت با بهره گیری از فرآیندهای آماده سازی بدنه های سلولزی، تزریق نانو ذرات سیلیس، پیرولیز، فرآیند احیای کربوترمال سیلیس و فرآیند پلیمریزاسیون رادیکال آزاد ساخته شده است.

بدنه های سرامیکی از ترکیبات متشکل از عناصر فلزی و غیر فلزی که به طور شیمیایی به هم متصل شده اند ساخته می شود و با وجود اینکه این ترکیبات دارای مزیت هایی مانند قیمت تمام شده پایین، سختی و خواص مکانیکی مطلوبی هستند اما خاصیت تردی و شکنندگی این بدنه ها سبب پرهزینه شدن و نیز کند بودن فرآیند ساخت در سال های اخیر شده است.

بر اساس یافته های این طرح اضافه نمودن فاز ثانویه به صورت الیاف، ذره وصفحه به بدنه های سرامیکی مشکل تردی این بدنه ها را تا حد زیادی کاهش می دهد.       

بررسی نتایج آزمایشهای خواص مکانیکی کامپوزیت ساخته شده نشان می دهد این بدنه می تواند به عنوان گزینه مناسبی جهت استفاده در صنایع هوافضا و جایگزین آلیاژهای فلزی آلومینیم T9 مورد استفاده در این صنعت مطرح شود.

ارائه طرح ساخت سرامیک مقاوم در برابر شکنندگی
چهارشنبه 17 آبان 1391  10:08 PM

در این طرح محسن زاده با توجه به مزایای استفاده از فرآیند سل- ژل و همچنین الگوبرداری از ترکیبات طبیعی تلاش خود را برای ساخت کامپوزیت کاریبد سیلسیم- پلی متیل متا اکریلات متمرکز کرده است و این کامپوزیت با بهره گیری از فرآیندهای آماده سازی بدنه های سلولزی، تزریق نانو ذرات سیلیس، پیرولیز، فرآیند احیای کربوترمال سیلیس و فرآیند پلیمریزاسیون رادیکال آزاد ساخته شده است.

بدنه های سرامیکی از ترکیبات متشکل از عناصر فلزی و غیر فلزی که به طور شیمیایی به هم متصل شده اند ساخته می شود و با وجود اینکه این ترکیبات دارای مزیت هایی مانند قیمت تمام شده پایین، سختی و خواص مکانیکی مطلوبی هستند اما خاصیت تردی و شکنندگی این بدنه ها سبب پرهزینه شدن و نیز کند بودن فرآیند ساخت در سال های اخیر شده است.

بر اساس یافته های این طرح اضافه نمودن فاز ثانویه به صورت الیاف، ذره وصفحه به بدنه های سرامیکی مشکل تردی این بدنه ها را تا حد زیادی کاهش می دهد.       

بررسی نتایج آزمایشهای خواص مکانیکی کامپوزیت ساخته شده نشان می دهد این بدنه می تواند به عنوان گزینه مناسبی جهت استفاده در صنایع هوافضا و جایگزین آلیاژهای فلزی آلومینیم T9 مورد استفاده در این صنعت مطرح شود.

ارائه طرح ساخت سرامیک مقاوم در برابر شکنندگی
چهارشنبه 17 آبان 1391  10:08 PM

در این طرح محسن زاده با توجه به مزایای استفاده از فرآیند سل- ژل و همچنین الگوبرداری از ترکیبات طبیعی تلاش خود را برای ساخت کامپوزیت کاریبد سیلسیم- پلی متیل متا اکریلات متمرکز کرده است و این کامپوزیت با بهره گیری از فرآیندهای آماده سازی بدنه های سلولزی، تزریق نانو ذرات سیلیس، پیرولیز، فرآیند احیای کربوترمال سیلیس و فرآیند پلیمریزاسیون رادیکال آزاد ساخته شده است.

بدنه های سرامیکی از ترکیبات متشکل از عناصر فلزی و غیر فلزی که به طور شیمیایی به هم متصل شده اند ساخته می شود و با وجود اینکه این ترکیبات دارای مزیت هایی مانند قیمت تمام شده پایین، سختی و خواص مکانیکی مطلوبی هستند اما خاصیت تردی و شکنندگی این بدنه ها سبب پرهزینه شدن و نیز کند بودن فرآیند ساخت در سال های اخیر شده است.

بر اساس یافته های این طرح اضافه نمودن فاز ثانویه به صورت الیاف، ذره وصفحه به بدنه های سرامیکی مشکل تردی این بدنه ها را تا حد زیادی کاهش می دهد.       

بررسی نتایج آزمایشهای خواص مکانیکی کامپوزیت ساخته شده نشان می دهد این بدنه می تواند به عنوان گزینه مناسبی جهت استفاده در صنایع هوافضا و جایگزین آلیاژهای فلزی آلومینیم T9 مورد استفاده در این صنعت مطرح شود.

ارائه طرح ساخت سرامیک مقاوم در برابر شکنندگی
چهارشنبه 17 آبان 1391  10:08 PM

در این طرح محسن زاده با توجه به مزایای استفاده از فرآیند سل- ژل و همچنین الگوبرداری از ترکیبات طبیعی تلاش خود را برای ساخت کامپوزیت کاریبد سیلسیم- پلی متیل متا اکریلات متمرکز کرده است و این کامپوزیت با بهره گیری از فرآیندهای آماده سازی بدنه های سلولزی، تزریق نانو ذرات سیلیس، پیرولیز، فرآیند احیای کربوترمال سیلیس و فرآیند پلیمریزاسیون رادیکال آزاد ساخته شده است.

بدنه های سرامیکی از ترکیبات متشکل از عناصر فلزی و غیر فلزی که به طور شیمیایی به هم متصل شده اند ساخته می شود و با وجود اینکه این ترکیبات دارای مزیت هایی مانند قیمت تمام شده پایین، سختی و خواص مکانیکی مطلوبی هستند اما خاصیت تردی و شکنندگی این بدنه ها سبب پرهزینه شدن و نیز کند بودن فرآیند ساخت در سال های اخیر شده است.

بر اساس یافته های این طرح اضافه نمودن فاز ثانویه به صورت الیاف، ذره وصفحه به بدنه های سرامیکی مشکل تردی این بدنه ها را تا حد زیادی کاهش می دهد.       

بررسی نتایج آزمایشهای خواص مکانیکی کامپوزیت ساخته شده نشان می دهد این بدنه می تواند به عنوان گزینه مناسبی جهت استفاده در صنایع هوافضا و جایگزین آلیاژهای فلزی آلومینیم T9 مورد استفاده در این صنعت مطرح شود.

ارائه طرح ساخت سرامیک مقاوم در برابر شکنندگی
چهارشنبه 17 آبان 1391  10:08 PM

در این طرح محسن زاده با توجه به مزایای استفاده از فرآیند سل- ژل و همچنین الگوبرداری از ترکیبات طبیعی تلاش خود را برای ساخت کامپوزیت کاریبد سیلسیم- پلی متیل متا اکریلات متمرکز کرده است و این کامپوزیت با بهره گیری از فرآیندهای آماده سازی بدنه های سلولزی، تزریق نانو ذرات سیلیس، پیرولیز، فرآیند احیای کربوترمال سیلیس و فرآیند پلیمریزاسیون رادیکال آزاد ساخته شده است.

بدنه های سرامیکی از ترکیبات متشکل از عناصر فلزی و غیر فلزی که به طور شیمیایی به هم متصل شده اند ساخته می شود و با وجود اینکه این ترکیبات دارای مزیت هایی مانند قیمت تمام شده پایین، سختی و خواص مکانیکی مطلوبی هستند اما خاصیت تردی و شکنندگی این بدنه ها سبب پرهزینه شدن و نیز کند بودن فرآیند ساخت در سال های اخیر شده است.

بر اساس یافته های این طرح اضافه نمودن فاز ثانویه به صورت الیاف، ذره وصفحه به بدنه های سرامیکی مشکل تردی این بدنه ها را تا حد زیادی کاهش می دهد.       

بررسی نتایج آزمایشهای خواص مکانیکی کامپوزیت ساخته شده نشان می دهد این بدنه می تواند به عنوان گزینه مناسبی جهت استفاده در صنایع هوافضا و جایگزین آلیاژهای فلزی آلومینیم T9 مورد استفاده در این صنعت مطرح شود.

ارائه طرح ساخت سرامیک مقاوم در برابر شکنندگی
چهارشنبه 17 آبان 1391  10:08 PM

در این طرح محسن زاده با توجه به مزایای استفاده از فرآیند سل- ژل و همچنین الگوبرداری از ترکیبات طبیعی تلاش خود را برای ساخت کامپوزیت کاریبد سیلسیم- پلی متیل متا اکریلات متمرکز کرده است و این کامپوزیت با بهره گیری از فرآیندهای آماده سازی بدنه های سلولزی، تزریق نانو ذرات سیلیس، پیرولیز، فرآیند احیای کربوترمال سیلیس و فرآیند پلیمریزاسیون رادیکال آزاد ساخته شده است.

بدنه های سرامیکی از ترکیبات متشکل از عناصر فلزی و غیر فلزی که به طور شیمیایی به هم متصل شده اند ساخته می شود و با وجود اینکه این ترکیبات دارای مزیت هایی مانند قیمت تمام شده پایین، سختی و خواص مکانیکی مطلوبی هستند اما خاصیت تردی و شکنندگی این بدنه ها سبب پرهزینه شدن و نیز کند بودن فرآیند ساخت در سال های اخیر شده است.

بر اساس یافته های این طرح اضافه نمودن فاز ثانویه به صورت الیاف، ذره وصفحه به بدنه های سرامیکی مشکل تردی این بدنه ها را تا حد زیادی کاهش می دهد.       

بررسی نتایج آزمایشهای خواص مکانیکی کامپوزیت ساخته شده نشان می دهد این بدنه می تواند به عنوان گزینه مناسبی جهت استفاده در صنایع هوافضا و جایگزین آلیاژهای فلزی آلومینیم T9 مورد استفاده در این صنعت مطرح شود.

ارائه طرح ساخت سرامیک مقاوم در برابر شکنندگی
چهارشنبه 17 آبان 1391  10:08 PM

در این طرح محسن زاده با توجه به مزایای استفاده از فرآیند سل- ژل و همچنین الگوبرداری از ترکیبات طبیعی تلاش خود را برای ساخت کامپوزیت کاریبد سیلسیم- پلی متیل متا اکریلات متمرکز کرده است و این کامپوزیت با بهره گیری از فرآیندهای آماده سازی بدنه های سلولزی، تزریق نانو ذرات سیلیس، پیرولیز، فرآیند احیای کربوترمال سیلیس و فرآیند پلیمریزاسیون رادیکال آزاد ساخته شده است.

بدنه های سرامیکی از ترکیبات متشکل از عناصر فلزی و غیر فلزی که به طور شیمیایی به هم متصل شده اند ساخته می شود و با وجود اینکه این ترکیبات دارای مزیت هایی مانند قیمت تمام شده پایین، سختی و خواص مکانیکی مطلوبی هستند اما خاصیت تردی و شکنندگی این بدنه ها سبب پرهزینه شدن و نیز کند بودن فرآیند ساخت در سال های اخیر شده است.

بر اساس یافته های این طرح اضافه نمودن فاز ثانویه به صورت الیاف، ذره وصفحه به بدنه های سرامیکی مشکل تردی این بدنه ها را تا حد زیادی کاهش می دهد.       

بررسی نتایج آزمایشهای خواص مکانیکی کامپوزیت ساخته شده نشان می دهد این بدنه می تواند به عنوان گزینه مناسبی جهت استفاده در صنایع هوافضا و جایگزین آلیاژهای فلزی آلومینیم T9 مورد استفاده در این صنعت مطرح شود.

ارائه طرح ساخت سرامیک مقاوم در برابر شکنندگی
چهارشنبه 17 آبان 1391  10:08 PM

در این طرح محسن زاده با توجه به مزایای استفاده از فرآیند سل- ژل و همچنین الگوبرداری از ترکیبات طبیعی تلاش خود را برای ساخت کامپوزیت کاریبد سیلسیم- پلی متیل متا اکریلات متمرکز کرده است و این کامپوزیت با بهره گیری از فرآیندهای آماده سازی بدنه های سلولزی، تزریق نانو ذرات سیلیس، پیرولیز، فرآیند احیای کربوترمال سیلیس و فرآیند پلیمریزاسیون رادیکال آزاد ساخته شده است.

بدنه های سرامیکی از ترکیبات متشکل از عناصر فلزی و غیر فلزی که به طور شیمیایی به هم متصل شده اند ساخته می شود و با وجود اینکه این ترکیبات دارای مزیت هایی مانند قیمت تمام شده پایین، سختی و خواص مکانیکی مطلوبی هستند اما خاصیت تردی و شکنندگی این بدنه ها سبب پرهزینه شدن و نیز کند بودن فرآیند ساخت در سال های اخیر شده است.

بر اساس یافته های این طرح اضافه نمودن فاز ثانویه به صورت الیاف، ذره وصفحه به بدنه های سرامیکی مشکل تردی این بدنه ها را تا حد زیادی کاهش می دهد.       

بررسی نتایج آزمایشهای خواص مکانیکی کامپوزیت ساخته شده نشان می دهد این بدنه می تواند به عنوان گزینه مناسبی جهت استفاده در صنایع هوافضا و جایگزین آلیاژهای فلزی آلومینیم T9 مورد استفاده در این صنعت مطرح شود.